باتوجه به روند صعودی طلا دو سناریو پایین امکانپذیر است:
در سناریوی اول در صورتی که طلا محدودهی سقف آخر خود (2436) را رد کند، تاییدی بر ادامهی روند صعودی است. در تایم فریمهای بالاتر روند طلا همچنان افزایشی است و در سناریوی دوم واکنش انس جهانی به سطح 2393 بوده و اگر قیمت از محدودهی 2184 کاهشی شود انتظار میرود روند انس نزولی شود.
با توجه به تحلیل روزانهی دیروز 28 فروردینانس جهانی با منطقهی عرضه (مقاومت) برخورد کرده و به آن واکنش نشان داده، بنابر تحلیل ریزش طلا تا تارگت اول 2360 ادامه دار خواهد بود. منطقهی تقاضای مهم همچنان سطح 2268 است. توجه داشته باشد اخبار جنگ همچنان در روند قیمتی تاثیرگذار است و روند طلا در تایمهای بالا همچنان صعودی است.
باتوجه به روند صعودی طلا در هفتههای گذشته در صورتی که قیمت با محدوده عرضه (مقاومتی) 2431 برخورد کند احتمال ریزش تا محدودهی 2324 را میدهیم و محدودهی تقاضا (حمایتی) برای انس محدودهی 2291 است. دقت داشته باشید امروز سخنرانی فدرال رزرو میتواند هیجاناتی در بازار بوجود بیاورد و همچنین اخبار جنگ نیز میتواند عامل صعودی شدن و افزایش قیمت طلا و حتی ایجاد سقفهای بالاتر در انس جهانی شود. توجه داشته باشید روند طلا در تایم های بالاتر همچنان صعودی میباشد.
روند انس جهانی برای افرادی که در تایم فریم ماهانه معامله میکنند، از یک منطقهی رنج (بیتصمیم) خارج شده و اصطلاحا سقف رنج شکسته شده، بنابراین روند طلا همچنان صعودی بوده و تا زمانی که کف 1810 به سمت پایین شکسته و قیمت به زیر این کف کاهش نیافته در هر اصلاح میتوان خریدار بود و در صورتی که کف شکسته شود روند ماهانه طلا نزولی میشود و میتوان برای تارگت های مشخص شده که کف رنج بوده، فروشنده بود.
تحلیل هفتگی انس جهانی (XAU) | هفته سوم فروردین 1403
روند انس جهانی در تایم فریم هفتگی روندی کاملا صعودی بوده و طبق پیشبینی دو سناریو مدنظر است:
سناریو اول که سناریو قویتری است ادعا میکند در صورتیکه قیمت از کف مشخص شده به سمت پایین کاهشی نشود، ادامه روند صعودی و به سمت سقفهای بالاتر میباشد.
در صورتی که قیمت از کف مشخص شده 1997 به سمت پایین کاهشی شود سناریو دوم به وقوع میپیوندد به این معنا که روند کاهشی است و اولین تارگت ما 1900 است.
توجه داشته باشید که در هفتهی پیش رو اخبار مهم زیادی برای دلار نداریم و تنها اخبار هفته برای شاخص خردهفروشی و آمار رشد محصولات کارخانهای است.
باتوجه به روند صعودی انس جهانی در هفته گذشته دو سناریو پیشبینی میشود:
سناریو اول: باتوجه به نوسانات طلا تا زمانی که قیمت طلا پایین تر از کف 2156 نیامده، روند همراه با نوسانات کوچک افزایشی در نظر گرفته میشود و امکان ثبت سقفهای بالاتر وجود دارد.
سناریو دوم: اگر قیمت طلا پایینتر از کف 2156 بیاید و پس از آن کاهش قیمت تایید شود، روند انس کاهشی بوده و احتمال میدهیم قیمت حداقل تا 2040 کاهشی باشد. دقت داشته باشید اخبار جنگ باعث ایجاد هیجانات در بازار میشود و احتمال سناریو اول برای طلا بیشتر است.
حساب دمو چیست و چرا ترید را با این حساب ها شروع کنیم؟
انجام معاملات در بازارهایی مانند فارکس و ارزهای دیجیتال بهحدی از مهارت نیاز دارد و اگر نمیخواهید بیگُدار به آب بزنید، امکانی وجود دارد که با استفاده از آن میتوانید خود را برای ورود به بازار اصلی آماده کنید. همگام با پیشرفت و توسعۀ بازارهای مالی و سرمایهگذاری امکانات و ابزارهای نوینی نیز برای استفادههای گوناگون تریدرها ایجاد شده که هر کدام به دردی میخورند. این تنوع ابزاری گاه باعث پیچیدگی و سردرگمی کاربران تازهوارد میشود. گذشته از این، خود بازار سرمایه استرسآور است و سرمایهگذاران حرفهای هم بعضاً از باختن سرمایهشان در این بازارها میترسند. حساب دمو دقیقاً برای حل این معضل پدید آمده و با شبیهسازی بازار و اعتبار مجازی فرصتی برای سرمایهگذاران ایجاد میکند تا ابزارها و استراتژیهای معاملاتی خود را تمرین کنند؛ بیانکه دغدغۀ ازدستدادن پولشان را داشته باشند. در این مقاله میکوشیم به سوال حساب دمو چیست و چه اهمیتی دارد پاسخ بدهیم، امکانات آن را معرفی و مزایای و معایبش را برشمریم. ضمن اینکه نحوۀ استفاده از حساب دمو را توضیح میدهیم، مهارتهای لازم برای انتقال از حساب دمو به حساب اصلی را توضیح خواهیم داد.
حساب دمو چیست؟
حساب دمو محیطِ شبیهسازی از بازار واقعی است که کاربران میتوانند با استفاده از آن بازار را یاد بگیرند و درعینحال هم پولی از دست نخواهند داد. مزیت حساب دمو این است که آنچه در آن اتفاق میافتد دقیقاً همانی است که در بازار واقعی رخ میدهد؛ یعنی دادهها و حرکات قیمت واقعی است. تنها تفاوتش در این است که به شما پول مجازی تعلق میگیرد تا با آن ترید کنید و به تجربیات خود افزوده و آمادۀ ورود به بازار واقعی شوید.
به بیان سادهتر برای پاسخ به سوال حساب دمو چیست باید بگوییم نوعی حساب تمرینی و مجازی است که از سوی کارگزاریهای فارکس و صرافیهای ارز دیجیتال برای استفادۀ کاربران طراحی شده است. در این محیط بازار شبیهسازی میشود و تفاوتش با بازار واقعی تنها در استفاده از پول مجازی است. درنتیجه خاطرجمع خواهید بود که در عین یادگیری مهارتهای معاملاتی پولی از دست نخواهید داد. هدف از طراحی حساب دمو یادگیری، آموزش، کسب مهارت و آزمون استراتژیها است و قرار است تا تریدر تازهوارد خود را در شرایط واقعی بازار تصور کند.
اگر می خواهید شنا یاد بگیرید بهتر است بهجای آنکه از اقیانوس شروع کنید، اول به سراغ برکههای کوچک بروید. دورانی را به یاد بیاورید که در کودکی می خواستید شنا یاد بگیرید. در آن دوره مربی اول مقدمات را آموزش میداد و بعد، به کمک تیوب شما را به قسمتهای نیمهعمیق میبرد و پس از آنکه مطمئن میشد مهارت لازم را یاد گرفتهاید، اجازه میداد در قسمتهای عمیق بهتنهایی شنا کنید.
بازار ارزهای دیجیتال و فارکس هم دقیقاً حالت مشابهی دارد. بهتر است ابتدا مقدمات کار را یاد بگیرید و تجربیات خود را در محیطی امن به آزمون و آزمایش بگذارید. گاهی شرایطی در بازار پیش میآید که فهمش برای سرمایهگذاران باتجربه هم دشوار است؛ چه برسد به تازهواردان این عرصه. در تلاطم بازار هم به مهارت نیاز دارید و هم به سرعت عمل.
اهمیت استفاده از حساب دمو چیست؟
با اینکه حساب دمو بیشتر برای تریدرهای نوآموز طراحی میشوند، اما تریدرهای حرفهای هم میتوانند برای امتحان استراتژیهای نوآورانه یا ابزارهای پیچیده از حساب دمو استفاده کنند. در اینجا به چند دلیل عمده اشاره میکنیم که توضیح می دهند اساساً چرا باید از حساب دمو استفاده کرد:
امتحان کردن استراتژیهای معاملاتی مختلف و متفاوت
مهمترین دلیل استفاده از حساب دمو امتحانکردن استراتژیهای معاملاتی است. اگر یک استراتژی درست اجرا نشود یا اشتباه باشد، میتواند خسارتهای فراوانی در بازار واقعی برایتان به بار بیاورد. سرمایه را نباید به ریسک گذاشت، بلکه باید ابتدا مهارت کسب کرد و بارها مهارت را به آزمون گذاشت. هرچه استراتژیهای خود را در محیط دمو بیشتر تمرین کنید، شانس موفقیت شما در بازار واقعی بیشتر خواهد شد.
افزایش تجربههای معاملاتی
فرض کنید سیستم ویژهای برای معاملات دارید و بهطور معمول این سیستم در سال 30 سیگنال معاملاتی به شما نشان میدهد. اگر بخواهید تمام این سیگنالها را در یک حساب آزمایشی دنبال کنید عمری طول خواهد کشید. اما میتوانید یک ترفند ساده بکار ببرید: بهجای اینکه یک سال تماممنتظر بمانید، میتوانید با استفاده از یک حساب دمو و بازههای زمانی کوتاهتر سرعت خود را افزایش دهید. بدین ترتیب شاید ماهی 30 سیگنال معاملاتی بگیرید. ترید در بازههای زمانی کوتاه به شما کمک میکند تا سریعتر یاد بگیرید و مثل این است که در دوره کوتاه کلی تمرین کنید.
تمرین تکنیکهای معاملاتی جدید
مالکوم گلادول کتاب نمادینی نوشت در مورد اینکه چگونه نخبه شویم. او در این کتاب طرحی ارائه میدهد به نام قانون 10 هزار ساعت. فرضیۀ نویسنده در این کتاب که براساس شواهد واقعی نوشته شده این است که اگر 10 هزار ساعت روی یک تخصص کار کنید به مهارتی در سطح کلاس جهانی خواهید رسید. گلادول در این کتاب به افرادی مانند بیلگیتس، گروه موسیقی بیتلز و ورزشکارانی اشاره میکند که پس از تمرین روی تخصص خود به بهترینها در رشتۀ خود تبدیل شدهاند. ترید هم از این قاعده مستثنی نیست. باید مهارت تریدکردن را بارها و بارها تمرین کنید و در این راه حساب دمو میتواند یاریگر شما باشد.
سه مهارت اساسی در تمرینهای حساب دمو
تریدرها میتوانند با تمرین هنر معاملات دستکم سه مهارت را بینقص اجرا کنند: خروج از پوزیشن در سطح استاپلاس مشخص، سوارشدن بر پوزیشن برنده و توقف و عقبنشینی در الگوهای بازگشتی.
حساب دمو چگونه کار میکند؟
یک حساب دمو معاملاتی تجربه ای شبیهسازی شده از بازار ارزهای دیجیتال است و به شما اجازه میدهد بدون استفاده از پول واقعی، خریدوفروش ارزهای دیجیتال را تمرین کنید. حساب دمو از اجزایی تشکیل شده و عملکرد آن حاصل تعامل این اجزا است. حالا که متوجه شدیم حساب دمو چیست در ادامه نحوۀ عملکرد این حساب و بخشهای مختلف تشکیلدهنده آن را توضیح خواهیم داد:
پول مجازی: هنگامی که یک حساب دمو میسازید، مبلغی پول مجازی به حساب شما اختصاص پیدا میکند که در مقایسه با مبلغی که یک تریدر جدید ممکن است با آن شروع کند زیاد است. مزیت اصلی و بزرگ پول مجازی در این است که دیگر ضرری در کار نخواهد بود.
دادههای بازار زنده: حساب دمو به دادههای آنی بازار متصل است و به شما امکان میدهد تا بازار را بهصورت پویا و واقعی تجربی کنید و از سازوکار تحرکات قیمت سر در بیاورید.
ثبت سفارش: شما میتوانید مانند یک حساب واقعی سفارش خرید و فروش ثبت کنید. این سفارشها با بازار شبیهسازیشده تعامل دارند و به شما میاموزند که چگونه فشار خرید و فروش میتواند بر قیمت یک رمزارز اثر بگذارد.
امکان سفارشگذاریهای ویژه: همچنین در حساب دمو میتوانید از انواع سفارشها استفاده کنید و مثلاً سفارش استاپلاس را برای جلوگیری از ضرر امتحان کنید. همچنین سازوکار ورود و خروج بازار را با استفاده از انواع این سفارشها یاد میگیرید.
بررسی عملکرد: در حساب دمو بخشی وجود دارد که بر حسب ارزش سبد دارایی شما گزارشی از عملکردتان ارائه میدهد. از طریق این قسمت، میتوانید نتیجۀ تریدهای آزمایشی خود را در قالب ارزش رمزارزهایتان ببینید. این گزارشها میتواند معیاری برای ارزیابی استراتژیهای معاملاتی شما نیز باشند.
مزایا و معایب حساب دمو
حسابهای دمو میتوانند برای یادگیری استراتژیهای معاملاتی گوناگون بسیار مفید باشند، اما مانند هر ابزار دیگری ممکن است معایبی هم داشته باشند.
مزایای حساب دمو
معایب حساب دمو
یادگیری مهارتهای اساسی معاملاتی
محیط نمونهای کوچک
آزمایش استراتژیهای جدید
القای اعتمادبهنفس کاذب
بررسی داراییهای کلاس جدید
حجم غیرواقعی پورتفو
محیطی امن و بدون ریسک
دوربودن از هیجانات واقعی بازار
در کدام صرافیهای ارز دیجیتال میتوان حساب دمو ایجاد کرد؟
صرافیهای معتبر ارزهای دیجیتال برای حفظ قدرت رقابت خود در برابر سایر رقبا به ارائۀ خدمات ویژهای روی میآورند. ارائۀ حساب دمو نیز یکی از همین خدمات ویژه است. بسیاری از صرافیها به کاربران خود حساب دمو ارائه میدهند، اما لازم است قبل از انتخاب این امکان ویژگیهای هر پلتفرم را بررسی کرده و ببینید که کدام برای شما مناسبتر است. مثلاً توصیه میشود تنوع داراییهای، نوع سفارشها و دسترسی به نمودارها و ابزارهای تحلیلی را از پیش بررسی کنید. در ادامه به صرافیهای معتبر ارز دیجیتالی اشاره میکنیم که به کاربران خود حساب دمو ارائه میدهند:
بایننس (Binance): بایننس محیط شبیهسازیشدهای برای ترید ارائه میدهد که کاربران میتوانند خریدوفروش رمزارزها را با استفاده از پول مجازی تمرین کنند. این امکان روش فوقالعادهای برای یادگیری ریزهکاریهای معاملاتی است و حس معاملات واقعی را در شما برمیانگیزاند.
کوینبیس (Coinbase): کوینبیس هم از ارائه این خدمت چشمپوشی نکرده و شما میتوانید با استفاده از این امکان به تمرین استراتژیها بپردازید. بازار آزمایشی کوینبیس گزینۀ خوبی برای تازهواردان به حساب میآید تا بتوانند بدون ریسک تمرین کنند.
کراکن (Kraken): بازار آزمایشی کراکن برای تریدرهای باتجربه مناسبتر است؛ چراکه میتوانند استراتژیهای جدید را به آزمون گذاشته و بر مهارت خود بیفزایند.
جمینی (Gemini): صرافی جمینی صراحتاً از حساب دمو نام نمیبرد بلکه روی پلتفرم خودامکانی ارائه داده با عنوان “sandbox mode”. این حالت از معاملات چیزی شبیه به حساب دمو است و بازار را با دادههای واقعی شبیهسازی کرده است.
اوکی اکسچنج (OKX): صرافی OKX نحوۀ استفاده از حساب دمو را قدمبهقدم آموزش می دهد.
از میان صرافیهایی که به کاربران ایرانی خدمت ارائه میکنند و مجهز به حساب دمو هستند میتوان به صرافیهای ایکس بینگ (BingX)، صرافی کوکوین (Kucoin)، اوامپی فینکس (OMP Finex) و صرافی مکسی (MEXC) اشاره کرد.
نوبیتکس: صرافی ایرانی نوبیتکس نیز ازجمله صرافیهای داخلی است که امکان استفاده از بازار آزمایشی را برای کاربران خود فراهم کرده است.
چگونه حساب دموایجاد و با آن کار کنیم؟
اکثر صرافیهای معتبر ارز دیجیتال خارجی و داخلی به کاربران خود حسابهای دمو ارائه میدهند. نحوۀ ورود به این حسابها کمابیش به هم شبیه است. انتخاب حساب دمو روش فوقالعادهای است برای اینکه در جهان رمزارزها بیگدار به آب نزنید. در این بخش شما را با ذکر نکاتی راهنمایی خواهیم کرد تا بتوانید با حسب دمو کار کنید.
پلتفرم معاملاتی مورد نظر خود را انتخاب کنید. صرافیهای ارز دیجیتال داخلی و خارجی را بررسی کرده و از میان آنها یکی را که متناسب نیازهایتان است انتخاب کنید. همانطور که در بخش قبل اشاره کردیم، از میان صرافیهای مشهور میتوانید به سراغ بایننس، کوینبیس یا کراکن بروید و در میان صرافیهای داخلی نیز صرافی نوبیتکس گزینۀ مناسبی است.
در صفحۀ اصلی پلتفرمها به دنبال گزینههایی مانند «Demo»، «Practice» یا «Simulated Trading» بگردید. در صرافی نوبیتکس هم گزینۀ «بازار آزمایشی نوبیتکس» را پیدا کنید. لینک ورود به حساب دمو در پلتفرمهای مختلف ممکن است در «صفحۀ اصلی» پلتفرم باشد یا در بخشهای «آموزش» و «یادگیری».
برای استفاده از حساب دمو بعضاً لازم است که در پلتفرم اصلی ثبتنام (Sign Up) کرده باشید و در برخی از آنها هم باید مستقیماً در حساب دمو ثبتنام کنید.
پس از ثبتنام و ورود به حساب دمو مقداری پول مجازی به شما تعلق خواهد گرفت. این مبلغ بسته به نوع پلتفرم معمولاً مبلغی است بین 10 هزار تا 100 هزار دلار.
بهترین تمرینها برای استفاده از حساب دمو
در این بخش پیشنهاداتی ارائه میکنیم تا بتوانید استراتژیهای معاملاتی خود را در حساب دمو تمرین کنید:
شروع ساده: از ثبت سفارش در بازار اصلی شروع کنید. سعی کنید به فرآیند سفارشگذاری و اجرای آن تسلط کافی پیدا کنید.
استراتژیهای سرمایهگذاری را تمرین کنید: وقتی تسلط نسبی به سفارشگذاری پیدا کردید، نوبت آن است که استراتژیهای معاملاتیای که آموختهاید امتحان کنید؛ مثلاً مقداری ارز دیجیتال را بهصورت دورهای بخرید یا از استراتژی DCA استفاده کنید (DCA میگوید بهجای اینکه تمام پول خود را در یک مقطع زمانی سرمایهگذاری کنید، آن را به بازههای زمانی کوچکتر تقسیم کرده و بهطور منظم خرید کنید).
تکنیکهای مدیریت ریسک را امتحان کنید: انواع خاصی از سفارشها هستند که برای جلوگیری از زیان یا سودگیری سرمایهگذار طراحی شدهاند؛ مانند سفارشهای استاپلاس (stop-loss) که وقتی قیمت از حد مشخص پائینتر بیاید، سفارش به صورت خودکار بسته میشود.. همچنین سفارشهایی موسوم به سودگیر (take-profit) نیز وجود دارند که در نقطه مقابل، با ورود به محدودۀ سود سفارش را میبندند.
سناریوهای بازار را شبیهسازی کنید: در شرایط نوسان و تلاطم بازار سفارشگذاری را تمرین کنید تا دقیقاً متوجه شوید که نتایج تصمیمات و اقدامهای شما در هر یک از این شرایط چگونه خواهد بود
بکارگیری ابزار معاملاتی: میتوانید با استفاده از نمودارها و اندیکاتورهای موجود به تحلیل روندهای بازار بپردازید و تصمیمات آگاهانهتری اتخاذ کنید. بکارگیری تحلیل تکنیکال میتواند مهارتهای معاملاتی شما را بهطرز چشمگیری ارتقا دهد.
به یاد داشته باشید که حساب دمو آزمایشی است و قرار است یاد بگیرید و تجربه به دست بیاورید. نباید از اشتباهکردن بترسید. دیکتۀ نانوشته غلطی هم ندارد.
انتقال از حساب دمو به حساب اصلی
بعد از کسب مهارتهای لازم معاملاتی و تکرار چندینبارۀ آنها در حساب دمو باید بتوانید دستکم سه مهارت اصلی را یاد بگیرید تا آمادۀ انتقال به حساب اصلی باشید، در ادامه این مهارتها را شرح دادهایم.
خارجشدن از پوزیشن در حد ضرر تعیینشده
شما باید یاد گرفته باشید که با ایجاد یک پوزیشن، از قبل سطح ضرری هم برای خروج تعیین کنید. پوزیشن خود را رصد کنید تا اگر پوزیشن در حال شکستن بود معاملۀ خود را ببندید. چنین مهارتی برای هر تریدری که میخواهد با اهرمها کار کند ضروری است. شما باید قادر باشید در زمان مناسب از پوزیشن خارج شوید. عدم خروج بهموقع هنگام استفاده از اهرم میتواند به زیانهای جبرانناپذیری منجر شود؛ چراکه اهرم ضررهای شما را چندین برابر میکند.
واردشدن به پوزیشنهای سودآور
این تکنیک به شما یاد میدهد سوار روندهای صعودی شده و سود معاملات خود را حداکثر سازید. اما استفاده از این تکنیک دشوارتر از چیزی است که به نظر میرسد؛ چراکه ممکن است معاملات به ضرر تبدیل شوند و تازه حداکثر هم بشوند. به همین دلیل تمرین این موقعیت بسیار مهم است. تمرین مکرر این تکنیک در یک محیط آزمایشی میتواند در شما نهادینه شود و بتوانید در محیط واقعی از پس چالشها بربیایید.
توقف و معکوسکردن روند
این تکنیک به درد معاملهگرانی میخورد که با الگوهای بازگشتی کار میکنند. دلایل زیادی وجود دارد که یک معاملهگر بخواهد روند را متوقف کرده و دندهعقب بگیرد. گاهی اخبار بنیادین باعث بازگشت روندها میشود و تریدر هوشیار خوب میداند در این شرایط باید بازگشت کند. شما می توانید با تمرین این تکنیک در یک حساب دمو ورزیده شوید و بتوانید پیش از تغییر قیمت پس از اعلام اخبار بنیادین راه بازگشت را در پیش بگیرید.
سخن پایانی
در این مقاله به طور مفصل به سوال حساب دمو چیست و چه کاربردی دارد پاسخ دادیم و متوجه شدیم حساب دمو نوعی محیط آزمایشی و تمرینی برای معاملهگران تازهوارد است که میتوانند با تمرین به کسب مهارت و تجربههای معاملاتی بپردازند. در حساب دمو شرایط بازار واقعی عیناً شبیهسازی شده با این تفاوت که ریسکی در کار نیست و مقداری پول مجازی به شما تعلق میگیرد تا بتوانید مهارت کسب کنید. حرکات قیمت عیناً شبیه بازار است و میتوانید واکنش بازار و قیمتها را بهصورت واقعی مشاهده کنید. صرافیهای بزرگ و معتبر برای کاربران خود چنین محیطی را تدارک دیدهاند و علاوه بر نمونههای خارجی امکان استفاده از حساب دمو در صرافیهای ایران هم ممکن است. لازم به ذکر است که حساب دمو تنها مختص تازهواردان نیست و تریدرهای حرفهای هم شاید نیاز داشته باشند استراتژیهای ابداعی و پیشرفتۀ خود را در محیطی بدون ریسک امتحان کنند.
بازار بورس با توجه به ویژگیهای منحصر به فرد ابزارهایی که درونش وجود دارد همواره توانسته یک محیط امن برای سرمایهگذاران باشد و مکانیزم این بازار جوری طراحی شده که بتواند از پتانسیلهای موجود در دیگر بازارها برای بهینه سازی در سرمایهگذاری استفاده شود.
هنگامی که افزایش نرخ دلار در کشور ایجاد میشود به دلیل وجود تورم مصرفی در بازار تصمیم گیری ها دشوارتر میشود چرا که ریسک بازارها با ضریب فزایندهای افزایش مییابد. با بررسی روند بین بازاری میتوان به اطلاعات مفیدی دست یافت که در ادامه در مورد آن بحث میکنیم.
سرمایه گذاری بر خلاف باور عموم یک سازوکار پیچیده است چرا که در جامعهای که درگیر رکود تورمی است کسب بازدهی مشخص به مراتب کار دشوارتری است. حداقل کاری که در جامعهی درگیر تورم رخ میدهد خروج سرمایه از سپردههای بالای دو سال در سیستم بانکی است. که تداوم این شرایط با نداشتن بهرهوری مناسب میتواند ریسک اقتصادی را در بازارهای مالی به شدت بالا ببرد و در شرایطی که ثباتی در میزان تغییرات ریسک وجود ندارد تصمیم گیری از عقلانیت و منطق خارج و وارد بعد خظرناک احساسی میشود.
سرمایهگذاری نیار به دانش تجربی بازاری و همینطور تحصیلات آکادمیک دارد و ساده انگاشتن این عمل میتواند تبعات خطرناکی در بلندمدت روی رویکردهای اجتماعی، مالی و سیاسی افراد بگذارد.
نرخ بی سوادی در ایران 10 % و نرخ درصد افرادی که در ایران تحصیلات عالیه دارند معادل 10-14% . این در حالی است که در جوامع پیشرفته مانند آمریکا میزان نرخ بیسوادی معادل 1.8 % است و نرخ افرادی که تحصیلات عالیه دارند معادل 36-40% است یعنی تقریبا 3 برابر ایران !
با توجه به نقش آموزش در اقتصاد و البته سرمایه گذاری هدفمند و رابطهی آن با شاخص های بورس ، کشور آمریکا سیستم سرمایه گذاری را برای عموم مردم در نظر گرفت تا افراد بتوانند نقدینگی و سرمایه خود را وارد بازار بورس کنند و با اینکار نقش مردم را در تولید به شدت بالا برد و ثمرهاش هم به صورت کامل در اقتصاد و بازارهای مالیاش نمایان است.
سیستم سرمایه گذاری برای عموم مردم همان سازو کار صندوقهای سرمایه گذاری و شرکتهای سرمایه گذاری است که توانستهاند به رشد بورس در این کشور کمک به سزایی داشته باشند.
سرمایه گذاری در بازار سرمایه
بازار بورس به عنوان نماینده تولید در یک کشور است و در بسیاری از جوامع پیشرفته از شاخص های این بازار و رفتار معاملهگران این بازار میتوان در تصمیم گیری های مالی استفاده کرد.
کشور ایران به دلیل پتانسیل های انرژی که دارد یکی از محلهای درآمد زاییاشف صادرات است که تقریبا اکثر شرکتهای مهم و تاثیرگذار کشور در بورس فعالیت دارند که با دریافت یارانه انرژِی از دولت عملا با هزینه بسیار پایین مواد قابل صادرات را عرضه میکنند و دارای حاشیه سود مطلوبی نیز هستند. شرکت های بسیار بزرگی که درآمدهای صادراتی کشور را میسازند حدودا 100 تا هستند که در بورس فعالیت دارند. این بدان معناست که مردم برای سرمایه گذاری روی این چینن شرکتهایی نیاز به هیچ رابطهای ندارند و از طریق بازار سرمایه به راحتی میتوانند روی این شرکتها سرمایه گذاری کنند.
صادرات ایران از محصولات متنوعی تشکیل شده است، اما برخی از موارد صادراتی ترین محصولات ایران عبارتند از:
نفت خام و محصولات نفتی: نفت خام و محصولات نفتی از صادرات اصلی ایران به کشورهای خارجی محسوب میشوند و تشکیل بخش عمدهای از درآمدهای صادراتی ایران را تشکیل میدهند.
گاز طبیعی: ایران یکی از بزرگترین تولیدکنندگان گاز طبیعی در جهان است و صادرات گاز طبیعی نیز به عنوان یکی از موارد مهم صادراتی کشور درآمدهای قابل توجهی را ایجاد میکند.
پتروشیمی: صنایع پتروشیمی و تولید محصولات پتروشیمی نیز از موارد مهمی هستند که ایران صادرات آنها را به کشورهای دیگر انجام میدهد و درآمدهای قابل توجهی را ایجاد میکند.
مواد غذایی: محصولات کشاورزی و مواد غذایی نیز از مواردی هستند که ایران به کشورهای خارجی صادر میکند، از جمله میوهها، خشکبارها، محصولات زراعی و دامی.
فولاد و محصولات فلزی: ایران یکی از تولیدکنندگان معتبر فولاد در منطقه است و صادرات محصولات فلزی نیز به کشورهای مختلف جهان انجام میشود.
سرمایه گذاری در بورس یک بازی برد- برد
یکی از مهمترین چالشهای اقتصاد ایران کنترل نقدینگی و تاثیر آن بر تولید و بحث تامین مالی است که شاید این مورد در سالهای آتی با توجه سیاستهای مالیاتی جدید و سفت و سخت بسیار مهمتر هم میشود. یکی از درگاه های تامین مالی برای تولید در هر کشوری بازار بورس آن کشور است که مستقیما سرمایهی مردم را در اختیار شرکت های بزرگ قرار میدهد تا این سرمایه وارد چرخهی تولید و بهرهوری بیشتر شود. از طرفی سرمایه گذاران هم سهم از این بهرهوری بیشتر خواهند داشت و متناسب با میزان ریسکی که پذیرفتند انتطار بازدهی بیشتری را نیز دارند.
سرمایه گذاری هوشمند
شاید همهی مردم ایران بورس را با سال 1399 بشناسند همان سالی که بازار بعد از یک سال، صعود بیوقفه در شرایط به شدت پر ریسکی قرار داشت و عموم مردم به دلیل سطح دانش پایین و عدم آگاهی از پارامترهای اقتصادی و البته عدم کنترل طمع خودشان با پذیرش ریسک غلط در زمان غلط وارد یک بازاری شدند که بیشترین رشد خودش را از ابتدا انجام داده بود!
اما رفته رفته با توسعه زیرساختها در این بازار و ایجاد مکانیزمهای سرمایهگذاری این بازار جذابیت بیشتری پیدا کرد و توانست دوباره به مسیر خودش بازگردد. البته که رشد بازار بورس در یک شرکت تورمی یک جریان کاملا طبیعی است، به این دلیل که هنگامی که دلار یا تورم از میزان استاندارد خودشان فاصله میگیرند و برای مثال افزایش پیدا میکنند، افزایش قیمت در درارایی ها بوجود میآید که باعث میشود بازار ملک، خودرو، سکه… دچار افزایش قیمت شود.
طبیعتا بردن سرمایه به سمت هر کدام از این بازارها به صورت یکسان قابل اجرا برای همه عموم نیست. برای مثال یک فرد عادی در جامعه مشخصا نمیتواند با سرمایهی در دستس در تمام این بازارها سرمایه گذاری کنند تا از رشد و بازدهی این بازارها کسب سود کند. در نهایت در بهترین حالت میتواند در یکی از این بازارها حضور داشته باشد و میتواند از یک جهت رشد اقتصادی را دریاقت کند که اینکار در مکتب اقتصادی فقط در صورتی توجیه دارد که سرمایهگذار سهم در بازار آن دارایی داشته باشد!
مثل اینکه فردی با سرمایه 10 میلیارد تومانی برود و در صنعت پوشاک سرمایه وارد کند! این کار تنها زمانی توجیه دارد که شخض سرمایه گذار اشراف کامل به این صنعت داشته و یکی از بازیگران این صنعت باشد در غیر این صورت ریسک بسیار زیادی را متحمل شده که منطقی نیست!
وقتی در بازار بورس سرمایهگذاری میکنید این سرمایه شما در قبال دریافت سهم از آن شرکت مشخصی است و شما به اندازه سرمایه وارد کرده سهم از آن شرکت دارید . شرکتهایی که خودشان توسط تیمهای تحلیل مجرب مدیریت میشوند و با بیشترین میزان مهارت به صورت تخصصی در صنایع مختلف در حال فعالیت هستند و شما میتوانید با کمترین مبالغ هم سرمایه گذاری در بخش های متنوع صنعت ایران داشته باشید.
مقایسه بازار بورس و بازارهای دیگر
در بالا به بخشی از ویژگیهای بورس اشاره شد ولی این پایان کار نیست. اگر فردی دارای سرمایه محدودی است و میخواهد از سودی که در بازار سکه، خودرو ، ملک ممکن است ایجاد شود جا نماند میتواند بیش از میزان سود معاملات فیزیکی در بازار بورس بازدهی کسب کند زیرا که در بازار سرمایه به دلیل ریسک بیشتر افراد انتطار بازدهی بیشتر را نیز دارند.
با توجه به نقدشوندگی بالای بورس نسبت به دیگر بازارها و کسب سود هوشمندانه با بررسی اطلاعات و داده این بازار از مزیتهای نسبی بالاتری برخوردار است.
شما وقتی روی یک شرکت سرمایهگذاری میکنید باید بدانید که شرکت خود صاحب درارایی های از قیبل ملک، زمین، تجهیزات ، ماشین آلات، دارایی ارزی هستند و عملا وقتی نرخ دلار یا تورم به سمت بالا حرکت میکند شما با خرید سهام شرکتها میتوانید تاثیر تمامی افزایش قیمتها را روی سهام شرکت خود مشاهده کنید به همین دلیل در بلند مدت بازار بورس بیشترین بازدهی رو در بین بازارها دارد.
همانطور که در تصویر مشخص است حرکت بازارها با هم دیگر همبستگی بالایی دارند و طبق این رفتار نسبی، در صورتی که یک بازاری بر خلاف مابقی باشد میتوان آن بازار را به نسبت جا مانده و پر پتانسیل دانست.
در مقایسه زیر قیمت های حال حاضر بازار را با سال 1384 که اقتصاد ایران جهانی شد و ثبات نرخ ارز داشت و سال 1398 که افزایش های شدید قیمت در اقتصاد ایران وجود داشت مقایسه کردیم. در این مقایسه معیار شاخص کل بورس ، دلار و نماینده خودروی داخلی پراید بوده است. که نتیجه این مقایسه کاملا برتری بازدهی بورس بر این بازارهاست.
تحلیل شرایط فعلی بازار بورس
بعد از یک ماه اصلاحی که در بازار سرمایه بوجود آمده بود ارزندگی بازار بیشتر هم شد. خروج سرمایه از سهامهای بورسی انجام شد و این سرمایه وارد دیگر ابزارهای بورسی مانند صندوقهای طلایی و درآمد ثابت وراد شد.
این رفتار معاملهگران حقیقی در حالی شکل میگرفت که رشد قیمت دلار در بازار آزاد از مرز 55 هزار تومان نیز گذشته و به 57 هزار تومان رسید.
همانطور که در تصویر مشاهده میکنید ارزش دلاری بازار به مراتب به میزان حداقلی خودش رسیده و نشان دهندهی پتانسیل رشد در بازار است.
با توجه به بررسی روند P/E در بازار بورس میتوان به این نتیجه رسید که میزان ارزش بازار نسبت به سودی که شرکتها ساختند به مرز جذابیت رسیده و کلیت بازار بورس پتانسیل رشد را داراست.
با توجه به همبستگی دلار و بورس میتوان به این نتیجه رسید که یک شکاف بین دلار و بورس ایجاد شده که باید پر شود. با توجه به ارزش دلار و معاملات بازار در بازار آزاد احتمال پر کردن این شکاف توسط دلار زیاد منطقی به نظر نمیرسد بنابراین بازار بورس باید حرکت مثبتی از خود نشان دهد.
معرفی پرتفوی بورسی برای اسفند 1402
تا به اینجا، پتانسیل های بازار بورس را از جهات مختلف بررسی کردیم و با توجه به شرایط پتانسیل رشد و جذابیت در این بازار نسبت به بازارهای دیگر بالاست.
برای سرمایه گذاری امن در بازار بورس کافیست که در موقعیت مناسب بازار شرکتهای با عملکرد مثبت را شکار کنید.
بانک ملت (وبملت)
یکی از بهترین بانکهای داخل شرکت با عملکرد مثبت و سودسازی بسیار عالی شرکت با P/E آیندهنگر 2.65 یکی از گزینههای کم ریسک از صنعت بانکداری بورس ایران است که توصیه میشود 30% سبد سرمایه گذاری بورسی تان باشد.
پالایش نفت اصفهان (شپنا)
صنعت پالایشی یکی از بزرگترین و تاثیرگذارترین صنایع بازار بورس است، که به عنوان لیدر یا پیشرو بازار شناخته میشود. شپنا که بزرگترین پالایشگاه کشور ایران است در حال حاضر که در حال انجام افزایش سرمایه نیز هست در شرایط فعلی از جذابیت بالایی برخوردار است. توصیه میشود 30% سبد بورسی خودتان را سهام شپنا خریداری کنید.
ایران خودرو دیزل (خاور)
بهترین و کم ریسک ترین نماد گروه خودرویی است که پتانسیل رشد خوبی در سال آینده خواهد داشت و در این قیمت ها جذابیت بالایی دارد در حال حاضر درارای P/E آیندهنگر 3.98 است که توصیه 25% سبد بورسی تان را به عنوان خاور داشته باشید.
صندوق آلتون
یکی از بهترین صندوقهای بازار سرمایه صندوقهای طلایی هستند که بازدهی جذاب تری نسبت به طلا و سکه فیزیکی ساختهاند. این صندوق به دلیل بیشتر بودن سهم شمش طلا در پرتفوی خودش از حباب کمتر و جذابیت بیشتری برخوردار است. و با توجه به وجود تورم در داخل ، افزایش نرخ دلار در سال آتی و احتمالا شگلگیری سیاستهای انبساطی طی ماههای آتی در آمریکا و مثبت بودن نوسانات انس جهانی طلا، نگرش به روی قیمت طلا مثبت میباشد.
بهترین سهام برای خرید بلند مدت و سرمایه گذاری در بورس به صورت کلی سهامهایی هستند که میتوان با خرید آنها در طولانی مدت به سود قابل توجهی دست پیدا کرد. توصیههای مرتبط با سهام برای خرید بلندمدت بسیار وابسته به شرایط بازار و اقتصادی آن کشور است، اما تحلیلها نشان میدهد که بورس برخی از بخشهای اقتصادی همچون تکنولوژی، بهداشت و درمان، صنایع و انرژی در آینده قابلیت رشد بیشتری در بازار بورس دارند. با این حال هر سرمایهگذار باید پیش از هر تصمیمی تحلیل دقیق بازار و ریسکهای مرتبط با سهام را انجام دهد و به توصیههای مالی متخصصان اعتماد کند.
بهترین سهام برای خرید بلند مدت
برای موفقیت در بازار بورس باید سرمایه خود را مدیریت کرده و بخشی از سرمایه را برای خرید بلند مدت ذخیره کنید. در واقع سود سهام برخی از شرکتها در بلند مدت بسیار بالاتر است و شما باید تا آن زمان برای فروش سهام این شرکتها صبر کنید. سهم های بنیادی بلند مدت معمولا بهترین گزینه برای سرمایه گذاری هستند، این نوع سهام معمولا شامل سهام شرکتهای صنعتی، بخش انرژی و پتروشیمی است. انتخاب بهترین سهام برای سرمایه گذاری در طولانی مدت موضوعی نیست که به توان به سادگی در مورد آن تصمیمگیری کرد و نیاز به تحقیق و بررسی شرایط بازار دارد. برای انتخاب بهترین سهام برای خرید بلند مدت توجه به چندین پارامتر بسیار مهم و ضروری است، این موارد عبارتند از:
نسبت P/E پایین: نسبت قیمت به سود (P/E) یک نشانگر ارزش سهام است، هرچه این نسبت کمتر باشد یعنی سهم احتمالا ارزشمندتر است.
عملکرد نسبی قیمت: مقایسه عملکرد سهم با دیگران میتواند نشاندهنده قدرت یا ضعف آن سهم نسبت به رقبا باشد. قیمت پایین نسبت به همتایان ممکن است نشانگر عملکرد ضعیف باشد که در این صورت خرید آن سهام اصلا مقرون به صرفه نیست.
نسبت رشد: نسبت رشد PEG در مقایسه با P/E یک شرکت، نسبت دقیقتری در نظر گرفته میشود.اگر این نسبت کمتر از یک باشد، نشاندهنده ارزش زیر قیمت آن سهام در بازار بورس است.
سود تقسیمی بالا: شرکتهایی با نرخ پرداخت سود سهام بالا ممکن است جذابیت بیشتری برای سرمایهگذاران داشته باشند. این نشاندهنده توانایی شرکت در توزیع سود به سهامداران است.
نسبت بازار به دفتری: نسبت ارزش بازار (قیمت سهم در بازار) به ارزش دفتری (ارزش دفتری سهم) میتواند نشانگر ارزش سهام باشد،اگر این نسبت پایین باشد، ممکن است سهم ارزشمندتر باشد.
جریان نقدی آزاد: بررسی جریان نقدی آزاد شرکت مهم است، این نشاندهنده قدرت شرکت در تولید نقدینگی و مدیریت آن است. سهمی که جریان نقدی آزاد مثبت و قوی داشته باشد، ممکن است جذابیت بیشتری داشته باشد.
سهم های بنیادی بلند مدت چیست؟
سهام بنیادی به سهام شرکتهایی اطلاق میشود که در زمان حال سودآوری قابل توجهی داشته و توانمندی رشد ارزش آنها در آینده وجود دارد. این نوع سهام به سرمایهگذارانی که به دنبال سهام برای خرید بلند مدت و استقرار در بازار با کمترین ریسک ممکن هستند، توصیه میشود. سرمایهگذاری در سهام بنیادی باعث کاهش ریسک نسبت به سایر سهمها میشود، زیرا این شرکتها به طور معمول دارای سودآوری پایدار هستند و در معرض ریزشهای شدید کمتری قرار میگیرند. بازدهی قابل قبول این سهام در بلندمدت، به همراه توانایی رشد و توسعه استراتژیک، سهام بنیادی را به گزینه جذابی برای سرمایهگذاران تبدیل میکند که به دنبال سرمایهگذاری پایدار و منطقی هستند. تحلیل بنیادی سهام شرکتهای تولیدی اغلب از طریق پارامترهای مهمی همچون سود هر سهم (EPS) و نسبت قیمت به سود (P/E) انجام میشود. هرچه نسبت P/E فوروارد یک شرکت کمتر باشد، آن شرکت گزینه بهتری برای سرمایهگذاری در بازار بورس محسوب میشود و سهام آن در لیست سهم های بنیادی قرار میگیرد. همچنین در جدول زیر میتوانید فهرستی از بهترین سهام بنیادی برای خرید در حال حاضر را در جدول زیر مشاهده کنید.
ردیف
نماد
سال مالی
EPS تحلیلی (ریال)
P/E تحلیلی
۱
شجم
۱۴۰۳/۰۶/۳۱
۲,۰۴۹
۳.۶
۲
شبریز
۱۴۰۲/۱۲/۲۹
۳,۱۶۴
۳.۷
۳
سپاها
۱۴۰۳/۰۶/۳۱
۵,۳۲۲
۳.۹
۴
فسبزوار
۱۴۰۲/۰۹/۳۱
۱۰,۷۵۶
۴.۰
۵
شتران
۱۴۰۲/۱۲/۲۹
۱,۰۳۸
۴.۰
۶
پکویر
۱۴۰۳/۰۹/۳۰
۱,۵۸۲
۴.۱
۷
شپدیس
۱۴۰۳/۰۶/۳۱
۳۸,۲۴۰
۴.۱
۸
درازک
۱۴۰۲/۱۲/۲۹
۲,۹۸۳
۴.۱
۹
تایرا
۱۴۰۲/۱۲/۲۹
۱,۸۳۱
۴.۱
۱۰
فجر
۱۴۰۲/۱۲/۲۹
۲,۰۰۶
۴.۲
مزیت های خرید سهم های بنیادی بلند مدت
سرمایهگذاری در سهمهای بنیادی با دیدگاه بلندمدت میتواند یک استراتژی موفق برای حضور در این بازار باشد. این نوع سرمایهگذاری معمولا به اهمیت بخشیدن به ارزش ذاتی شرکتها و نادیده گرفتن نوسانات کوتاهمدت بازار تاکید دارد. سهام بلندمدت با ارزش ذاتی بالا ممکن است نیاز به صبر بیشتری داشته باشند، اما در طولانی مدت میتوانند به سرمایهگذاران با بازده قابل توجهی ارائه شوند. از جمله مزایای خرید این نوع سهام میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
یکی از مزایای سرمایهگذاری در سهم بنیادی این است که این شرکتها عمدتا به دلیل ارزش ذاتی و اساسی خود سودآوری دارند و در نتیجه ممکن است در مقابل نوسانات بازار مقاومت بیشتری از خود نشان دهند.
این سهمها معمولا به میزان کمتری در معاملات روزانه و نوسانات کوتاهمدت شرکت میکنند که این موضوع یک مزیت برای سرمایهگذارانی است که از استراتژی بلندمدت خود استفاده میکنند.
سرمایهگذاری در سهم بنیادی میتواند باعث کاهش هزینههای مداوم برای سرمایهگذار شود.
سرمایهگذاران معمولا از کاهش هزینههای معاملات، مالیات و سایر هزینههای مرتبط با معاملات مکرر در بازارهای پویا بهرهمند میشوند، این امر میتواند به صورت قابل توجهی به سودآوری سرمایهگذاری کمک کند.
بهترین سهام برای خرید
در تحلیل بنیادی شرکتها با هدف خرید سهام آنها در بورس هرچه نسبت P/E فوروارد یک شرکت کمتر باشد، این نشاندهنده ارزش نسبی بهتری برای سهم آن شرکت است. در واقع اگر قصد دارید بهترین سهام برای خرید در حال حاضر را پیدا کنید، باید در ابتدا نسبت P به E را بر اساس دادههای منتشر شده از آن شرکت محاسبه کنید و سپس براساس نرخ P/E فوروارد نسبت به خرید بهترین سهام برای بلند مدت تصمیم گیری نمایید. این اطلاعات به سرمایهگذاران کمک میکند تا شرکتهایی را که احتمالا ارزش سرمایهگذاری بلندمدت را دارند، خیلی راحتتر شناسایی کنند. در ادامه بهترین سهام برای خرید بلند مدت را معرفی خواهیم کرد تا براساس شرایط این سهامها در بورس بتوانید برای سرمایه گذاری تصمیمگیری کنید.
سهام فولاد مبارکه
فولاد همواره جز بهترین سهام برای خرید بلند مدت است، درحال حاضر سهام فولاد مبارکه اصفهان با نماد فولاد در بازار سرمایه عرضه میشود که از نظر بسیاری از تحلیلگران بازار بورس این سهام جز بهترین گزینهها برای سرمایه گذاری محسوب میشود. مدیران سرمایهگذاری بسیاری با وجود توزیع کم DPS (سود هر سهم) نسبت به سود خالص در مجمع عمومی، فولاد را در لیست نمادهای امن بازار برای سرمایه گذاری بلند مدت میبینند. ریسک اصلی برای فولاد مبارکه، سقوط قیمت فولاد در بازار جهانی است. اگرچه قیمت ورق گرم فولاد جهانی از میانگین تاریخی خود پایینتر رفته، ولی برخی از کارشناسان افت قیمت را زیاد نمیدانند. با توجه به عدم تصور از ریسک قیمت جهانی و عدم انتظار جهش ناگهانی در قیمت انرژی مصرفی صنایع داخلی، فولاد مبارکه به عنوان یکی از بهترین سهمها برای خرید محسوب میشود.
شپنا
سهم شپنا با پالایش 120 میلیون بشکه نفت سالانه، به عنوان یکی از بهترین سهام برای خرید شناخته میشود. این توقع مطرح است که شپنا قادر به کسب سود بیش از ۲۰۰ تومان در سال جاری باشد. با این حال باید توجه داشت که هنوز خبر نهایی از راهاندازی طرح تصفیه گازوئیل این شرکت به دست نرسیده و این موضوع ممکن است همانند سال گذشته را برای یک بازه زمانی نامشخص دیگر هم در انتظار نگهدارد. با وجود این نکته در صورت حفظ کرکاسپردها در سطوح بالا این سهم همچنان با درآمد جذابی قابل مقایسه است. با این وجود دو ریسک اصلی که باید در نظر گرفت، اختلاف کرکاسپردها با میانگین تاریخی و اجرای فرمول قیمتگذاری وزارت نفت است که باعث میشود جایگاه شپنا در لیست سهم های بنیادی برای مدت طولانی ریسکهای را برای سرمایه گذاری داشته باشد.
صندوق پالایشی یکم
استراتژی متداول سرمایهگذاری در صندوقهای ETF و سرمایهگذاری مشترک راجع به پرتفوی متنوع بسیار موثر است. این ابزارها با داشتن دهها یا حتی صدها دارایی مختلف، ریسک سرمایهگذاری را پخش میکنند و هزینههای مدیریت کمتری دارند. به همین دلیل معمولا توصیه میشود برای بلند مدت سهام این صندوقها خریداری شود. این راهکار، همچنان که هزینهها را پایین نگه میدارند، به سرمایهگذار اجازه میدهند تا با دقت بیشتری به انتخاب و مدیریت داراییهای خود بپردازد. صندوق پالایشی یکم با حدود 65 درصد از خالص ارزش داراییها معامله میشود که برخی معتقدند این ویژگی آن را جذابتر از سهام پالایشی میکند. با فرض تقسیم 70 درصد سود پالایشیها و نسبت قیمت به درآمد سهام پالایشی به اندازه 5 نسبت قیمت به سود نقدی صندوق حدود 5 خواهد بود. این ویژگی ممکن است باعث معامله این صندوق در حدود 70 درصد از خالص ارزش داراییها شود.
کرماشا
طبق نظر بسیاری از تحلیلگران بازار سرمایه کرماشا در فهرست بهترین سهام برای خرید بلند مدت قرار دارد، سهام این مجموعه بزرگ میتواند گزینه مناسبی برای کسب سود بیشتر باشد. نماد کرماشا در لیست بهترین سهام برای خرید قرار دارد. با قیمت فعلی اوره بیش از 500 دلار و با توجه به سود گذشته و انتظارات مجمع سالیانه این سهم ارزشمند به نظر میرسد. اختلاف قیمت اوره با میانگین تاریخی و ریسک قیمت گاز در بازار جهانی نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. کرماشا با توجه به شرایط فعلی و توقعات مثبت، به عنوان یک انتخاب مطرح برای سرمایهگذاری در سال جاری محسوب میشود.
بهترین سهام برای خرید بلند مدت در بازارهای جهانی
شرکتهایی همچون جانسون و مایکروسافت در بازارهای جهانی به عنوان برترین سهام بلندمدت شناخته میشوند. سهام شرکتهایی خارجی که میتوان برای بلند مدت روی آنها حساب باز کرد اغلب در حوزه فناوری، بهداشت و انرژی هستند. البته قبل از خرید سهام این شرکتها هم حتما باید نسبت به شرایط بازار اطلاعات کافی داشته باشید و وضعیت آن شرکت را از نظر بازده سود و ارزش بازار بسنجید. به صورت کلی میتوان لیست بهترین سهام بنیادی در بازارهای جهانی را به شرح زیر بیان کرد:
شرکت
ارزش بازار (میلیارد دلار)
بازده سود سهام (%)
بخش
Johnson & Johnson
448.0
2.9
بهداشت و درمان
AT&T
107.5
7.6
مخابرات
Microsoft
2.6 تریلیون دلار
0.8
فناوری اطلاعات
UPS
161.9
3.5
صنعتی
Prologis
116.9
2.8
املاک و مستغلات
Dominion Energy
45.1
5.2
تاسیسات
Dollar General
36.9
1.4
لوازم مصرفی
Lockheed Martin
114.6
2.7
صنعتی
Enbridge
76.5
7.1
انرژی
BHP
156.5
8.9
مواد
سخن پایانی
توجه به موارد ذکر شده در این مقاله با تحلیل دقیق مالی و عملکرد کسب و کار به سرمایهگذاران کمک میکند تا سهام برای خرید بلند مدت در بازار بورس را انتخاب کنند. مهم است که هر سرمایهگذار قبل از تصمیمگیری به دقت تحلیل کند و به نکات مهم بازار و ریسکهای مرتبط با سهام توجه داشته باشد.
سوالات متداول
سهمهایی با کمترین نسبت P/E تحلیلی از ارزندهترین سهمهای بنیادی بازار سرمایه هستند.
سهام فولاد مبارکه اصفهان با 15 مرتبه، شپنا با 13 مرتبه، وبملت با 13 مرتبه، پالایش، کرماشا و وغدیر با 8 مرتبه، بیشترین تکرار را داشتهاند.
سهم بنیادی در بورس به سهام شرکتهایی گفته میشود که ارزش ذاتی مناسبی برای سرمایهگذاری داشته و پتانسیل رشد در آینده را نیز دارند.
خیر، افراد باید علاوه بر سهام بنیادی در سبد خرید سهام خود، از سهمهای غیربنیادی هم داشته باشند. البته کسانی که در نوسانگیری مهارت و تجربه کافی ندارید، معمولا به سراغ سهام بنیادی برای سرمایه گذاری میروند.
بازار سرمایه محیط پیچیدهای است که میتواند برای تازهکاران گیجکننده باشد. یکی از چالشهای اصلی در بازار سرمایه، تشخیص بازار روند دار است. تشخیص این بازار مهم است؛ زیرا به شما کمک میکند معاملات خود را در جهت معاملات پول هوشمند (مانند بانکها، مؤسسات مالی و…) باز کنید.
در این مقاله، به شما خواهیم گفت بازار روند دار چیست و چگونه میتوانید آن را تشخیص دهید. همچنین به تفاوت این بازار با بازار رنج یا خنثی اشاره خواهیم کرد.
بازار روند دار چیست؟
در این بازار قیمتها بهطور مداوم در یک جهت حرکت میکنند. این روند میتواند صعودی، نزولی یا رنج باشد. ویژگی مهم روند در بازار، تداوم و ثبات آن در طول زمان است. هر چه روند پایدارتر و طولانیتر باشد، اعتبار بیشتری خواهد داشت. البته همواره احتمال وقفه یا شکسته شدن روند در کوتاه مدت وجود دارد.
در روند صعودی قیمت بهطور پیوسته افزایش مییابد. در این بازار، خریداران بر فروشندگان غلبه دارند و قیمتها را بهطور مداوم به سمت سقفهای بالاتر حرکت میدهند.
در روند نزولی قیمت پیوسته کاهش مییابد. در این بازار، فروشندگان بر خریداران غلبه دارند و قیمتها را بهطور مداوم به سمت کف های پایینتر میکشند.
روند جانبی یا رنج نیز بازاری است که قیمتها در آن بهطور مداوم در محدودهای خاص نوسان میکنند. در این بازار، هنوز هیچیک از خریداران و فروشندگان بر دیگری غالب نشدهاند و قیمتها در محدودهای خاص ثابت میشوند.
نحوه تشخیص بازار روند دار با اندیکاتور
یکی از رایجترین روشهای تشخیص این بازار استفاده از اندیکاتورهای تکنیکالی است؛ چراکه این ابزار فرایند تحلیل را بهطور چشمگیری ساده و سریع میکند. در ادامه به بررسی بهترین اندیکاتورهای تکنیکالی برای تشخیص بازار روند دار میپردازیم.
اندیکاتور MACD
از اندیکاتور MACD (Moving Average Convergence Divergence) برای اندازهگیری روند بازار استفاده میشود. MACD از دو میانگین متحرک با دورههای زمانی متفاوت استفاده میکند.
نحوه تفسیر اندیکاتور MACD
روند صعودی: زمانی که خط MACD بالای خط سیگنال باشد، بازار در روند صعودی است.
روند نزولی: زمانی که خط MACD پایین خط سیگنال باشد، بازار در روند نزولی است.
سیگنال خرید و فروش اندیکاتور MACD
سیگنال خرید: زمانی که خط MACD از خط سیگنال به سمت بالا قطع شود، یک سیگنال خرید صادر میشود.
سیگنال فروش: زمانی که خط MACD از خط سیگنال به سمت پایین قطع شود، یک سیگنال فروش صادر میشود.
اندیکاتور TDI
اندیکاتور TDI (Triple Exponential Moving Average) از سه میانگین متحرک با دورههای زمانی 12، 26 و 9 روزه استفاده میکند. میانگین متحرک 12 روزه بهعنوان خط TDI، میانگین متحرک 26 روزه بهمنزله خط سیگنال و میانگین متحرک 9 روزه بهعنوان خط سیگنال TDI عمل میکنند.
نحوه تفسیر اندیکاتور TDI
روند صعودی: زمانی که خط TDI بالای خط سیگنال باشد، بازار در روند صعودی است.
روند نزولی: زمانی که خط TDI پایین خط سیگنال باشد، بازار در روند نزولی است.
سیگنال خرید و فروش اندیکاتور TDI
سیگنال خرید: زمانی که خط TDI از خط سیگنال به سمت بالا قطع شود، یک سیگنال خرید صادر میشود.
سیگنال فروش: زمانی که خط TDI از خط سیگنال به سمت پایین قطع شود، یک سیگنال فروش صادر میشود.
اندیکاتور STOCH
اندیکاتور STOCH (Stochastic Oscillator) از شمع یا کندل قیمتی برای محاسبه موقعیت قیمت فعلی در مقایسه با قیمتهای گذشته استفاده میکند. این اندیکاتور پیشرو است و از سایر اندیکاتورها دقت بالاتری دارد.
نحوه تفسیر اندیکاتور STOCH
روند صعودی: زمانی که خط %K از خط %D به سمت بالا قطع شود، یک سیگنال خرید داریم.
روند نزولی: زمانی که خط %K از خط %D به سمت پایین قطع شود، یک سیگنال فروش داریم.
اندیکاتور RSI
اندیکاتور RSI (Relative Strength Index) یک اندیکاتور نوسانی و پیشرو است که از میانگین قیمتهای صعودی و نزولی برای محاسبه شدت روند استفاده میکند. RSI با استفاده از یک فرمول ریاضی خاص، یک عدد بین 0 و 100 را محاسبه میکند تا دیدگاه کلی از قدرت روند فعلی نشان دهد.
نحوه تفسیر اندیکاتور RSI
روند صعودی: زمانی که RSI بالای 70 باشد، بازار در روند صعودی است.
روند نزولی: زمانی که RSI پایین 30 باشد، بازار در روند نزولی است.
سیگنال خرید و فروش اندیکاتور RSI
سیگنال خرید: زمانی که RSI از منطقه اشباع فروش به سمت بالا حرکت کند، یک سیگنال خرید داریم.
سیگنال فروش: زمانی که RSI از منطقه اشباع خرید به سمت پایین حرکت کند، یک سیگنال فروش داریم.
میانگینهای متحرک در بازار روند دار
میانگینهای متحرک یکی از محبوبترین اندیکاتورهای تکنیکالی هستند که تریدرها برای تشخیص این بازار استفاده میکنند. این اندیکاتورها انواع مختلفی دارند، اما تریدرها بیشتر از 2 نوع میانگین متحرک استفاده میکنند که در زیر به آن اشاره خواهیم کرد.
میانگین متحرک ساده (SMA): یکی از سادهترین ابزارهای تحلیل تکنیکال است که برای تشخیص روند بازار استفاده میشود. برای محاسبه SMA، قیمت بستهشده دارایی مورد نظر را در یک بازه زمانی مشخص جمع کرده و سپس مجموع را بر تعداد روزها تقسیم میکنیم؛ برای مثال، فرض کنید قیمت سهام شرکتی در تایم فریم روزانه در سه روز آخر به ترتیب ۴۵.۵۰، ۴۵.۲۵ و ۴۶.۱۰ بسته شده است. در این شرایط، SMA سه روزه این سهام برابر با ۴۵.۶۲ است.
میانگین متحرک نمایی (EMA): نوع دیگری از مووینگ اوریجهاست که برای تعیین روند قیمت استفاده میشود. در محاسبه EMA، روزهای اخیر مهمتر هستند و روزهای قدیمیتر در محاسبات نادیده گرفته میشوند. این کار سبب میشود EMA در مقایسه با میانگین متحرک ساده (SMA) سریعتر به تغییرات قیمت واکنش نشان دهد.
برای محاسبه EMA، ابتدا باید میانگین متحرک ساده را محاسبه و سپس ضریب EMA را با استفاده از فرمول زیر محاسبه کنیم:
ضریب = 2 / (1 + بازه زمانی)
درنهایت، EMA را با استفاده از فرمول زیر محاسبه میکنیم:
EMA = (EMA روز قبل * (1 – ضریب) + قیمت فعلی * ضریب)
مثال:
فرض کنید بازه زمانی EMA را 14 روز در نظر گرفتهایم. میانگین متحرک ساده 14 روزه نیز 46.60 دلار است. قیمت پایانی امروز نیز 46.75 دلار است.
ضریب EMA برابر است با:
ضریب = 2 / (1 + 14) = 0.133
EMA روز جاری برابر است با:
EMA = (46.75 * 0.133 + 46.60 * 0.867) = 46.63
انواع بازار از نظر روند
بازار روند دار و بازار رنج دو نوع اصلی بازار از نظر رفتار قیمت یا پرایس اکشن هستند. در بازار روند دار، قیمت دارایی بهطور مداوم در یک جهت حرکت میکند، اما در بازار رنج، قیمت دارایی بین دو سطح مقاومت و حمایت نوسان میکند که در زیر با جزئیات بیشتری توضیح دادهایم.
تفاوت بازار روند دار با بازار رنج یا خنثی
در این بازار صعودی، قیمت دارایی بهدلیل تقاضای بیشتر از عرضه افزایش مییابد و سرمایهگذاران تمایل بیشتری به سرمایهگذاری در این بازار دارند. در بازار روند دار نزولی، قیمت دارایی بهدلیل عرضه بیشتر از تقاضا کاهش مییابد و سرمایهگذاران تمایل کمتری به سرمایهگذاری در این بازار دارند.
بازار رنج: بازار رنج، بازاری است که در آن قیمت دارایی بین چند سقف و کف ثابت نوسان میکند. این بازار برای سرمایهگذاران و معاملهگران میتواند کمی مضطربکننده باشد؛ زیرا مشخص نیست روند بازار کی و کجا برگشتی خواهد شد.
در عین حال بهدلیل سیگنالهای زیادی که در این نوع بازار وجود دارد، معاملات کوتاهمدت اسکالپ بسیار رایج است. تریدرها از روشهایی مانند خطوط حمایت مقاومت، خط روند، کانال، اندیکاتورها و… برای پیدا کردن موقعیتهای معاملاتی استفاده میکنند.
نتیجه گیری
بازار روند دار بازاری است که قیمتها در آن بهطور مداوم در یک جهت حرکت میکنند. این روند میتواند صعودی، نزولی یا رنج باشد. تشخیص این بازار مهم است؛ زیرا به معاملهگران کمک میکند معاملات خود را در جهت معاملات پول هوشمند باز کنند.
یکی از رایجترین روشهای تشخیص بازار روند دار استفاده از اندیکاتورهای تکنیکالی است. اندیکاتورهای مختلفی برای تشخیص این بازار وجود دارد، از جمله MACD، TDI، STOCH، RSI و میانگینهای متحرک.
این بازار و بازار رنج دو نوع اصلی بازار از نظر رفتار قیمت یا پرایس اکشن هستند. فراموش نکنید هیچ روشی برای تشخیص بازار روند دار بهطور قطعی وجود ندارد؛ بنابراین همیشه باید از چندین روش مختلف برای تأیید روند استفاده کنید.
سؤالات متداول
بازاری است که قیمتها در آن بهطور مداوم در یک جهت، صعودی، نزولی یا رنج حرکت میکنند.
با استفاده از اندیکاتورهای تکنیکالی، از جمله MACD، TDI، STOCH، RSI و میانگینهای متحرک.
اندیکاتور پسرو چیست؟ + کاربرد اندیکاتور در تحلیل تکنیکال
آیا تا به حال اتفاق افتاده که در حین رانندگی ناگهان متوجه شوید در مسیر اشتباهی قرار گرفتهاید؟ اندیکاتور پسرو مانند نشانههای راهنمایی در جاده است که مسیر درست را به شما نشان میدهند. این اندیکاتورها با تحلیل الگوهای گذشته، راه آینده بازار را به سرمایهگذاران نشان میدهند. در ادامه بیشتر با این نشانههای هوشمند آشنا خواهیم شد.
اندیکاتور پسرو چیست؟
اندیکاتور پسرو ابزاری است که با بررسی دادههای تاریخی قیمت و حجم معاملات یک دارایی مالی مانند سهام، ارزهای دیجیتال یا کالاها، الگوها و روندهای تکرارشوندهای را شناسایی کرده و بر اساس آنها رفتار آینده بازار را پیشبینی میکند. ریشههای اندیکاتورهای پسرو به دهه 1930 بازمیگردد که محققان شروع به بررسی روندهای قیمتی با استفاده از ابزارهایی مانند نمودار و میانگین متحرک کردند. سپس در دهههای 1950 و 1960 اندیکاتورهای پیچیدهتر و استانداردتری مانند RSI و MACD معرفی شدند. امروزه اندیکاتورها ابزارهای کلیدی و استاندارد در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی به شمار میروند.
اندیکاتور پسرو معمولاً بر اساس فرمولها و محاسبات ریاضی و آماری پیچیدهای طراحی میشود تا بتواند الگوهای پنهان در دادهها را شناسایی کند. از جمله این فرمولها میتوان به محاسبات میانگین، انحراف معیار، همبستگی و رگرسیون خطی اشاره کرد. همچنین اندیکاتورها معمولاً خروجی خود را به صورت بصری و قابل فهم ارائه میدهند مانند نمودار خطی، میلهای یا نواری. این نمایش بصری به درک بهتر روندها کمک میکند.
کاربرد اصلی اندیکاتورهای پسرو پیشبینی رفتار آینده بازار از طریق شناسایی الگوهای تکرارشونده در گذشته است. با تشخیص این الگوها میتوان احتمال وقوع مجدد آنها را در آینده پیشبینی نمود. البته پیشبینیهای اندیکاتورها همیشه 100٪ دقیق نیست و استفاده صحیح از آنها نیازمند مهارت و تخصص کافی در تفسیر دادههاست. با این حال، اندیکاتورهای پسرو ابزارهای بسیار مفیدی برای کمک به تصمیمگیری سرمایهگذاران و تحلیلگران بازارهای مالی هستند.
اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال
ابزارهایی هستند که برای تجزیه و تحلیل رفتار قیمت ارزهای دیجیتال در گذشته و پیشبینی روند آتی آنها به کار میروند. این اندیکاتورها با استفاده از دادههای تاریخی مانند قیمتهای گذشته، حجم معاملات و نوسانات قیمت، الگوها و روندهای موجود در بازار را شناسایی کرده و بر اساس آنها پیشبینیهایی در مورد آینده ارائه میدهند.
انواع اندیکاتور پسرو در تحلیل تکنیکال
اندیکاتور پسرو مانند آینهای جادویی عمل میکنند که تصویر گذشته بازار را به نمایش میگذارد و راهنمای آینده میشود! این اندیکاتورها بازار را زیر ذرهبین قرار داده و الگوها و روندها را کشف میکنند. اندیکاتورهای پسرو را میتوان به دو دسته اصلی تقسیم کرد:
اندیکاتورهای آماری و ریاضی مانند میانگین متحرک، MACD، نوسان گیر بولینگر، RSI و استوکاستیک که بر اساس محاسبات و فرمولهای آماری و ریاضی پیچیده، الگوها و همبستگیهای موجود در دادههای تاریخی را شناسایی میکنند.
اندیکاتورهای الگویی مانند خطوط روند، خطوط فیبوناچی، الگوهای شمع ژاپنی و… که الگوهای هندسی و تکرارشونده در نمودارهای قیمت و حجم معاملات را شناسایی میکنند.
اندیکاتورهای پسرو با تحلیل دادههای تاریخی و الگوهای گذشته، اطلاعات ارزشمندی در مورد احتمال وقوع الگوهای مشابه و رفتار آینده بازار در اختیار تحلیلگران قرار میدهند. البته استفاده صحیح از این اندیکاتورها نیازمند مهارت، تجربه و دانش کافی در زمینه تحلیل تکنیکال است.
اندیکاتورهای آماری و ریاضی
اندیکاتورهای آماری و ریاضی از فرمولها و محاسبات پیچیدهای استفاده میکنند تا الگوهای موجود در دادههای تاریخی مانند قیمت، حجم مبادلات، نوسانات و غیره را شناسایی نمایند.
از جمله مهمترین فرمولهای به کار رفته در این اندیکاتورها میتوان به محاسبات میانگین، انحراف معیار، همبستگی، رگرسیون خطی، logit و ریاضیات مالی اشاره کرد.
این اندیکاتورها با بررسی رفتار عددی و آماری گذشته، روند آتی را پیشبینی میکنند. برای مثال RSI با سنجش سرعت تغییرات، نقاط عطف بازار را شناسایی میکند.
بنابراین میتوان گفت اندیکاتورهای آماری و ریاضی به دنبال یافتن الگوهای عددی و محاسباتی در دادههای تاریخی هستند تا رفتار آینده بازار را پیشبینی کنند.
انواع اندیکاتورهای آماری و ریاضی
اندیکاتورهای آماری و ریاضی بر اساس محاسبات و فرمولهای عددی عمل میکنند. انواع اندیکاتورهای آماری و ریاضی میانگین متحرک، باندهای بولینگر و شاخص قدرت نسبی هستند که در ادامه هر کدام را به صورت جداگانه بررسی میکنیم.
میانگین متحرک ساده
یکی از متداولترین اندیکاتورهای آماری و ریاضی است که به صورت خطی در نمودار ترسیم میشود و روند کلی بازار را نشان میدهد. این اندیکاتور با محاسبه میانگین قیمتها در یک دوره زمانی مشخص شده، عملکرد میکند.
مثلاً SMA 50 روزه، میانگین قیمت بستههای 50 روز گذشته را محاسبه کرده و نمایش میدهد. هر چه دوره زمانی میانگین بیشتر باشد، روند کلیتر و هموارتری را نشان خواهد داد. ویژگی منحصربهفرد SMA این است که به سادگی روند عمومی بازار را مشخص میکند و قابل فهم است.
اندیکاتور بولینگر (Bollinger Bands)
اندیکاتور بولینگر (Bollinger Bands) یکی دیگر از اندیکاتورهای مهم آماری و ریاضی است که برای اندازهگیری نوسانات و پیشبینی تغییر روند مورد استفاده قرار میگیرد.
این اندیکاتور شامل یک نوار بالایی و یک نوار پایینی است که بر اساس انحراف معیار از میانگین متحرک تعیین میشوند. نوار بالا 2 انحراف معیار بالاتر و نوار پایین 2 انحراف معیار پایینتر از خط MMA قرار دارند.
هرگاه قیمت از این نوارها خارج شود، نشانهای از تغییر روند به حساب میآید. به عنوان مثال اگر قیمت از نوار بالا عبور کند، نشانه قوت روند صعودی است.
شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index – RSI)
شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index – RSI) یک اندیکاتور مهم آماری و ریاضی دیگر است که برای تعیین سرعت تغییرات قیمت و پیشبینی نقاط عطف بازار بکار میرود.
RSI یک شاخص نوسانی بین 0 تا 100 است. این شاخص هر چه به 100 نزدیکتر باشد، نشانه اوج قیمت و احتمال تغییر روند به نزولی است. از طرفی هرچه به 0 نزدیکتر باشد، نمایانگر کف قیمت و احتمال روند صعودی است.
به طور معمول، RSI بالای 70 نشانه پیشخریدی و اوج بازار و RSI زیر 30 نشانه پیشفروشی و کف بازار محسوب میشود؛ بنابراین RSI برای تشخیص نقاط ورود و خروج از بازار بسیار مفید است.
اندیکاتورهای الگویی
دسته دوم اندیکاتور پسرو، اندیکاتورهای الگویی هستند. این دسته از اندیکاتورها بر اساس الگوها و شکلهای هندسی تکرارشونده در نمودارهای قیمت و حجم معاملات عمل میکنند.
ویژگی اصلی اندیکاتورهای الگویی این است که آنها الگوهای بصری و هندسی مانند مثلثها، پرچمها، کانالها و غیره را در نمودارها شناسایی کرده و از روی شکل آنها رفتار آتی بازار را پیشبینی میکنند.
از اندیکاتورهای الگویی میتوان برای تشخیص نقاط ورود و خروج از بازار، تائید یا رد روندها و پیشبینی تغییر مسیر بازار استفاده کرد؛ مانند خطوط فیبوناچی، الگوهای شمع ژاپنی و نیمه الماس.
خطوط فیبوناچی
خطوط فیبوناچی بر اساس نسبت طلایی و اعداد فیبوناچی ترسیم میشوند و نشاندهنده سطوح حمایت و مقاومت هستند. هرگاه قیمت از این خطوط عبور کند، نشانهای از شکستن سطح و تغییر روند است. با ترسیم خطوط فیبوناچی میتوان نقاط ورود و خروج مناسبی را شناسایی کرد.
الگوهای شمع ژاپنی
الگوهای شمع ژاپنی مانند ستاره صبحگاهی و شبنشین بر اساس شکل تشکیل شمعها شناسایی میشوند و نشاندهنده برگشت احتمالی روند هستند. با تشخیص الگوهای شمعی میتوان زمان مناسب برای ورود یا خروج از معامله را تعیین کرد.
کاربردهای اندیکاتور پسرو
اندیکاتورهای پسرو با تأخیر نسبت به وقوع یک رویداد یا تغییر روند، آن را نمایش میدهند. به همین دلیل، کاربرد اصلی آنها تائید و تحلیل روندهای گذشته است. یکی از مهمترین کاربردهای اندیکاتورهای پسرو، تائید روند جاری بازار است. این اندیکاتورها میتوانند نشان دهند که آیا روند صعودی یا نزولی همچنان ادامه دارد و یا اینکه دچار تغییر شده است. به عنوان مثال میانگین متحرک نشان میدهد که روند کلی بازار طی چند روز یا هفته اخیر چگونه بوده است.
از دیگر کاربردهای مهم اندیکاتور پسرو، تشخیص نقاط برگشت روند است. این اندیکاتورها میتوانند با تأخیر اندکی نسبت به اندیکاتورهای پیشرو، نقاط عطف و برگشت روند را مشخص کنند. به عبارتی زمانی که یک روند صعودی یا نزولی در حال وقوع است، اندیکاتورهای پسرو میتوانند پایان آن روند را تشخیص دهند.
همچنین اندیکاتورهای پسرو برای تائید سیگنالهای حاصل از دیگر اندیکاتورهای پیشرو مانند RSI یا MACD به کار میروند. به عنوان مثال، هنگامی که RSI یک سیگنال خرید یا فروش میدهد، میتوان از میانگین متحرک برای تائید آن سیگنال استفاده کرد.
در نهایت، اندیکاتور پسرو برای تحلیل عملکرد گذشته بازار و درک الگوهای قیمتی به کار میرود. تحلیلگران میتوانند با بررسی رفتار گذشته قیمتها، الگوهای تکراری را شناسایی کرده و از آنها در تحلیلهای آتی خود بهره ببرند.
مزایای اندیکاتور پسرو
اندیکاتورهای پسرو ابزارهای مفیدی برای تحلیل بازارهای مالی هستند؛ اما استفاده صحیح از آنها نیازمند شناخت دقیق مزایا و معایب آنهاست. در این متن به بررسی مزایای اندیکاتور پسرو از جمله تائید روند جاری بازار، کاهش ابهام و پیشبینی رفتار آتی بازار پرداخته و سپس معایب آنها مانند عدم در نظر گرفتن عوامل محیطی، تأخیر زمانی و احتمال تفسیر اشتباه بحث میشود.
تائید روند جاری بازار
یکی از بزرگترین مزایای اندیکاتورهای پسرو این است که آنها میتوانند روند جاری بازار را تائید کنند؛ به عبارت دیگر، این اندیکاتورها با بررسی الگوهای گذشته قیمتی، میتوانند تشخیص دهند که آیا روند فعلی بازار همچنان ادامه دارد یا تغییر کرده است. این موضوع به سرمایهگذاران کمک میکند تا اطمینان پیدا کنند که آیا هنوز در مسیر درستی حرکت میکنند یا خیر.
کاهش ابهام
مزیت دیگر اندیکاتور پسرو این است که آنها ابهام موجود در بازار را کاهش میدهند. اغلب در بازارهای مالی ابهام زیادی در مورد روند آتی بازار وجود دارد. اندیکاتورهای پسرو با شناسایی الگوها و روندهای گذشته و مقایسه آنها با وضعیت فعلی، ابهام را کاهش داده و به سرمایهگذاران در تصمیمگیری کمک میکنند.
پیشبینی رفتار آتی بازار
یکی دیگر از مزایای کلیدی اندیکاتور پسرو این است که تا حدودی قابلیت پیشبینی رفتار آتی بازار را دارد. البته پیشبینیهای آنها کاملاً دقیق نیست، اما میتواند راهنمای مناسبی برای سرمایهگذاران باشد. در مجموع، اندیکاتورهای پسرو ابزاری ارزشمند برای تحلیل بازار و تصمیمگیری سرمایهگذاری محسوب میشوند.
معایب اندیکاتور پسرو
اندیکاتورهای پسرو ابزارهای مفیدی برای تحلیل بازارهای مالی هستند، اما همواره نباید بیچونوچرا بر آنها اعتماد کرد. اول از همه، این اندیکاتورها بر اساس دادههای گذشته طراحی میشوند، در حالی که لزوماً تاریخ تکرار نخواهد شد؛ بنابراین همیشه احتمال خطا در پیشبینی وجود دارد.
در نظر نگرفتن عوامل محیطی
اندیکاتورها نمیتوانند تمامی عوامل مؤثر بر بازار از جمله شرایط سیاسی، اقتصادی و روانی را در نظر بگیرند. پس نباید انتظار داشت که اندیکاتورها همیشه درست عمل کنند.
تأخیر زمانی
همچنین برخی اندیکاتورها مانند میانگین متحرک با تأخیر زمانی عمل میکنند و سیگنالهای آنها ممکن است دیر به دست سرمایهگذار برسد. این بدان معناست که زمانی که سیگنال خرید یا فروش ظاهر میشود، ممکن است فرصت مناسب برای ورود یا خروج از بازار از دست رفته باشد. پس اندیکاتورها لزوماً بهموقع نیستند.
تفسیر اشتباه
علاوه بر این، تفسیر اشتباه اندیکاتورها میتواند منجر به تصمیمگیری نادرست شود. صرفاً دنبال کردن سیگنالهای اندیکاتورها بدون در نظر گرفتن سایر عوامل، خطرناک است. سرمایهگذاران باید مهارت و تجربه کافی برای تفسیر صحیح اندیکاتورها داشته باشند. در غیر این صورت، استفاده از اندیکاتورها میتواند گمراهکننده باشد.
در نهایت، برخی سرمایهگذاران تمایل دارند که بیش از حد به اندیکاتورها تکیه کنند و آنها را جایگزین تحلیل بنیادی بازار نمایند. این اشتباه بزرگی است. اندیکاتورها تنها ابزارهای کمکیاند و نباید جایگزین تحقیقات و تحلیلهای اساسی شوند. پس باید از اتکای بیش از حد به آنها پرهیز کرد.
سخن پایانی
اندیکاتورهای پسرو مثل چراغ راهنمایی هستند که برای رانندگان بازار، یعنی سرمایهگذاران و تحلیلگران، مسیر حرکت را نشان میدهند. این اندیکاتورها ابزارهای مفیدی برای تحلیل تکنیکال بازار و داراییهای مالی هستند. این اندیکاتورها با بررسی الگوها و روندهای گذشته، اطلاعات ارزشمندی در اختیار تحلیلگران قرار میدهند. از مزایای اندیکاتور پسرو میتوان به تشخیص روند بازار، تعیین نقاط ورود و خروج و کاهش ابهام اشاره کرد. از سوی دیگر، اتکای بیش از حد به این اندیکاتورها و نادیده گرفتن سایر عوامل، از جمله معایب آنهاست. در نهایت توصیه میشود اندیکاتورهای پسرو در کنار سایر ابزارهای تحلیلی و با در نظر گرفتن شرایط کلی بازار به کار گرفته شوند تا بتوانند به بهترین شکل ممکن مسیر آینده بازار را نشان دهند.
فیبوناچی در فارکس چیست؟ + آموزش استفاده در تحلیل تکنیکال
دنباله فیبوناچی در طبیعت برای توصیف نسبت هایی که در اجسام مختلف وجود دارد؛ به کار برده می شود و می توان آن را در حیوانات، طبیعت و همچنین انسان ها پیدا کرد. باید بدانید که این نسبت خارق العاده را میتوان در کوچکترین اجزای موجود در طبیعت نیز مانند پیشرفته ترین اجزای آن که شامل کهکشان ها و سیارات می شوند؛ یافت. این نسبت طلایی، پایه و اساس حفظ تعادل در طبیعت است؛ اما کارشناسان از این دنباله برای بررسی بازار فارکس نیز استفاده می کنند.
شاید برای بسیاری از این سرمایه گذاران و مشتریان این پرسش مطرح شود که دنباله فیبوناچی چیست و چگونه میتوان از آن برای بررسی و تحلیل بازار ارزهای خارجی استفاده کرد؟ باید توجه کنید که این بازار نیز مانند شرایط موجود در طبیعت، برای بقا به این نسبت طلایی متکی است. در ادامه، به بررسی ابزارهای مورد استفاده برای بررسی و تحلیل دنباله فیبوناچی در بازار فارکس، می پردازیم.
فیبوناچی چیست؟
برای درک بهتر این دنباله و نحوه اثرگذاری آن در بازار فارکس، باید ابتدا به بررسی ماهیت این دنباله در طبیعت بپردازیم. این نسبت توسط دانشمندی ایتالیایی به نام لئوناردو فیبوناچی کشف شد و نام خود را نیز از این ریاضیدان وام گرفته است. این نسبت، دنباله ای از اعداد را تشکیل می دهد که هر یک از آن ها، از جمع دو عدد قبل از خود به دست آمده اند. توجه داشته باشید که هر دو جمله ابتدایی این دنباله، عدد 1 هستند و دنباله سوم، از جمع آن ها به دست آمده است. از این رو، در جمله سوم این دنباله به عدد 2 میرسیم.
نکته قابل توجه در بررسی این دامنه، خارج قسمت اعداد مجاور است که ما را عدد طلایی 618/1 میرساند و از آن به نام های مختلفی مانند نسبت الهی یا نسبت طلایی یاد می شود. این نسبت، گویی بنیان گذار جهان اطراف ما و تمامی متعلقات آن است و از این رو، می توان آن را در تمامی اجزای مختلف طبیعت پیدا کرد.
کاربرد فیبوناچی در فارکس
تمام معاملاتی که در بازار ارزهای خارجی انجام می شوند؛ به نوعی از نسبت ها و قوانین ریاضی پیروی می کنند تا بتوانند به بیشترین سود حاصل از این معاملات دست پیدا کنند. نسبت طلایی فیبوناچی، به عنوان یکی از پرکاربردترین قوانینی به شمار می رود که معامله گران از آن در بازار فارکس استفاده می کنند. مهمترین کاربردی که این قانون برای معاملات دارد؛ این است که می توان از آن برای تعیین بهترین نقاط ورود به بازار و انجام معاملات استفاده کرد. این کاربرد، ساده به نظر می رسد اما با استفاده از آن، میتوان به بیشترین سود ممکن از معاملات رسید. همچنین می توان بیان کرد که با استفاده از این ابزار، معامله گران حد سود و ضرر معاملات را نیز تعیین می کنند تا به طور تقریبی از میزان موفقیت سرمایه گذاری خود اطمینان حاصل نمایند.
فیبوناچی تکنیکال
باید بدانید که نسبت های موجود در بازار ارزهای خارجی، بر اساس نسبت های ریاضی موجود در طبیعت هستند. دنباله فیبوناچی نیز در جهان ریاضیات و معاملات بورس، تقریبا تاثیری مشابه با میزان اثرگذاری این نسبت در طبیعت اطراف ما دارد. از این رو، شناخت آن کمک بسیار زیادی به شناسایی بهتر معاملات و همچنین وضعیت آینده این بازار می کند.
به زبان ساده، می توان بیان کرد که فیبوناچی در تحلیل تکنیکال، به عنوان ابزاری برای تعیین نقاط حمایت و مقاومت در نمودار قیمت ها استفاده می شود. از این رو، سرمایه گذاران می توانند با پیدا کردن نقاطی که در آن قیمت ها اصلاح می شوند؛ برای خرید و فروش ارزهای خود اقدام نمایند. همچنین توجه داشته باشید که لازم نیست خودتان تمامی ضرب و تقسیم ها برای پیدا کردن این سطوح را انجام دهید. شما میتوانید از سایت های مرتبط که در این زمینه فعالیت دارند نیز کمک بگیرید. در این وبسایت ها، ابزارهای موجود برای این کار در اختیار شما قرار گرفته اند و تنها باید ابزار موردنظر خود را انتخاب کنید و آن را بر روی نمودار مربوطه، اعمال نمایید.
روش استفاده از اعداد فیبوناچی برای تعیین سطوح حمایت و مقاومت
تعیین نقاط حمایت و مقاومت در نمودار قیمت ها، توسط خطوط افقی صورت می پذیرد که بر روی نمودار ظاهر میشوند. این خطوط را سطوح اصلاحی می نامند و از آنها، برای تعیین بهترین نقاط برای خرید و فروش و انجام معاملات، استفاده می کنند.
استفاده از این در معاملات ارزهای خارجی، از این جهت حائز اهمیت است که به کمک آن، میتوان نمودارها را تحلیل کرد و در نهایت، به بیشترین میزان سود رسید. باید بدانید که هنگام کاهش یا افزایش قیمت ارزها، پیش از آنکه این سیر به حرکت اصلی خود ادامه دهد؛ ابتدا مقداری از سطوح حمایت و مقاومت پیش از خود را اصلاح می نماید و سپس به مسیر اصلی باز می گردد. ابزار فیبوناچی برای تعیین این نقاط که بیشترین میزان سود از خرید یا فروش را به همراه خواهند داشت؛ استفاده می شود.
مهم ترین ابزارها به زبان ساده
همانطور که گفته شد؛ این ابزار کاربرد بسیار گسترده ای در تحلیل تکنیکال و بررسی نمودارها دارد. افراد بسیاری ممکن است به اشتباه این تصور را داشته باشند که به علت کابرد فراوان، یادگیری و اعمال این دنباله در بازار فارکس نیز کار سختی خواهد بود. اما باید بدانید که ابزارهای مورد استفاده در تکنیک فیبوناچی تحلیل تکنیکال، چندان پیچیده نیستند. در ادامه، به بررسی برخی از این موارد می پردازیم که شامل ابزارهای زیر هستند:
کمانها
کانال
بادبزن
انبساطی
گسترشی
اصلاحی
پروژکشن
تمامی این ابزارها، از اهمیت ویژه ای برای استفاده از فیبوناچی در تحلیل تکنیکال برخوردار هستند اما می توان بیان کرد که از میان آن ها، مهم ترین و کاربردی ترین ابزار، ابزار اصلاحی است. در ابتدا، باید بدانید که سطوح کلیدی در نمودارها، شامل درصدهای 78.6، 61.8، 50، 38.2 و 23.6 درصد هستند. با استفاده از ابزار اصلاحی شما می توانید درصد احتمال پایان یک حرکت اصلاحی در نمودار را پیدا کنید و بهترین نقاط برای ورود به بازار معاملات را بیابید. از این رو، از ابزار اصلاحی به عنوان یکی از کاربردی ترین ابزارهای لازم برای استفاده از این دنباله در تحلیل تکنیکال بازار فارکس و بورس نام برده می شود.
روش استفاده از ابزار اصلاحی در تحلیل تکنیکال
برای استفاده از این ابزار در تحلیل نمودارها، باید به مواردی توجه داشته باشید که تا بتوانید که از دقت و صحت اعداد به دست آمده، اطمینان حاصل کنید و نقاط حمایت و مقاومت را به درستی شناسایی نمایید. ابتدا، روند صعودی یا نزولی بودن یک نمودار را تعیین نمایید و سپس، با توجه به واکنش تحلیل گران و سرمایه گذاران در سطوح فیبوناچی، باید به تعیین سطوح حمایت و مقاومت بر اساس تمام پارامترهای مهم برای این منظور بپردازید. با بررسی نسبت های به دست آمده، می توانید با پیدا کردن درصدهایی که قبلا ذکر شد؛ بهترین نقاط برای ورود به بازار معاملاتی را بیابید.
توجه داشته باشید که در استفاده از ابزار اصلاحی، باید دو نقطه حداقل و حداکثر در نمودار را پیدا کنیم و آن دو را با یک خط به یکدیگر متصل نماییم تا سطح مشخصی از نمودار تعیین شود. در این روش، نقطه حداقل از سطح قبلی را به نقطه حداکثر متصل می کنیم.
استفاده از فیبوناچی گسترشی در تحلیل تکنیکال
از آنجایی که این ابزار، از کاربرد کمتری نسبت به فیبوناچی اصلاحی برخوردار است؛ نمی توان برای تمامی درصدها از آن استفاده کرد و تنها برای سطوح قیمت های بیش از 100 درصد به کار برده می شود. تنها در صورتی می توان از این ابزار استفاده کرد که سقف قیمت سهم قبلی شکسته شده باشد و بخواهیم سطوح مقاومتی جدیدی را پیدا کنیم. در این روش، برخلاف مورد اصلاحی پیش می رویم و نقطه حداکثر قبلی را به نقطه حداقل سقف متصل می نماییم.
پروژکشن و روش استفاده از آن
در روش پروژکشن، برخلاف روش های قبلی به سه نقطه احتیاج داریم که شامل نقاط مختلفی از جمله کف، سقف و همچنین یک نقطه اصلاحی در نمودار می شوند. باید توجه داشته باشید که هر سه این نقاط، برای تعیین سطح لازم هستند و باید با دقت آنها را پیدا و انتخاب کرد. کاربرد این ابزار بیشتر در رالی های نمودارها است که شامل روندهای صعودی و نزولی میشوند. با توجه به تعدد نقاط اصلاحی در این نمودارها، بدیهی است که بیشترین استفاده از ابزار پروژکشن را در آنها داشته باشیم. توجه کنید که استفاده از این ابزار به علت نیاز به سه نقطه، نیازمند دقت بیشتری نسبت به روش های پیشین است و ممکن است برای استفاده از آن، تحلیلگران با پیچیدگی های بیشتری روبه رو شوند.
استفاده از سایر ابزارها در فیبوناچی تکنیکال
سایر روش های باقی مانده نیز اهمیت خاص خود را دارا هستند اما به علت کاربرد کمی که دارند؛ به طور مداوم مورد استفاده قرار نمی گیرند. همچنین باید توجه داشته باشید که استفاده از آن ها، بسیار ساده تر از سایر ابزارهاست؛ به طور مثال، در ابزار کانال، تحلیل گران به بررسی نمودارهای تغییرات قیمت در یک کانال مشخص می پردازند و از این رو، در هنگام شکست کانال می توان به سادگی، نقاط حمایت و مقاومت را برای ورود به بازار، تعیین کرد.
همچنین باید بدانید که در روش کمان، از کمان ها برای مشخص کردن نقاط برگشت قیمت در یک نمودار استفاده می شود که ممکن است بر اساس صعودی یا نزولی بودن روند این نمودار، اشکال متفاوتی داشته باشد. علاوه بر این موارد، شما می توانید از فیبوناچی گسترشی برای شناخت هدف قیمت نیز بهره بگیرید.
فیبوناچی در فارکس و ترید
در معاملات فارکس و تریدهای مختلف، از ابزار فیبوناچی استفاده گسترده ای می شود. با استفاده از این روش، معامله گران میتوانند نقاط سوئینگ های و لو را شناسایی کنند که به زبان ساده، شامل نقاط سقف و کف یک نمودار می شوند. از این نقاط به عنوان مرجع برای تعیین و ترسیم سطوح فیبوناچی استفاده می شود.
همانطور که پیش از این بررسی شد؛ با اتصال این نقاط به کمک پلتفرم های مرتبط، شما میتوانید سطوح مختلف را ترسیم کنید و از آن برای تعیین سطح حمایت و مقاومت استفاده کنید تا نقاط بالقوه برای ورود به بازار را شناسایی نمایید. توجه داشته باشید که به عنوان تحلیلگر، باید جهش هایی که در این سطوح رخ می دهند را تحت نظر داشته باشید تا بتوانید بهتر برای خرید و فروش های آینده خود برنامه ریزی کنید.
همچنین در نظر بگیرید که علاوه بر ابزار فیبوناچی، میتوانید از سایر ابزارهای کمک دهنده نیز استفاده کنید که شامل RSI و خط روند هستند. باید بدانید که ابزارهای دیگر تحلیل تکنیکال مانند میانگین متحرک میتوانند در کنار ابزار فیبوناچی، کمک بسیار خوبی برای تحلیل گران و معامله گران باشند.
ترکیب فیبوناچی اصلاحی با الگوهای شمعی
همانطور که می دانید؛ الگوهای شمعی یا کندل نیز به عنوان یکی از ابزارهای مفید نزد معامله گران و تحلیل گران بازار ارزهای خارجی شناخته می شوند که می توان آنها را به عنوان نشان های از یک فرصت مناسب در نظر گرفت که شرایط خوبی را برای خرید و فروش فراهم می کنند. باید بدانید که از این الگوهای شمعی، برای پیشبینی قیمت ها و همچنین روند تغییرات آنها در آینده استفاده می شود. از این رو، با استفاده از ترکیب این روش و همچنین ابزار، شما می توانید احتمال و ریسک شکست را تا حد بسیار زیادی کاهش دهید و شرایط را برای سوددهی بهتر معاملات خود فراهم کنید.
همانطور که در استفاده از ابزار در تحلیل تکنیکال بررسی شد؛ تحلیل گران می توانند از این روش برای تعیین سطوح حمایت و مقاومت استفاده کنند. از طرفی دیگر، اگر شما استفاده از الگوهای شمعی را نیز در تحلیل ها و بررسی های خود قرار دهید؛ می توانید علاوه بر تعیین بهترین نقاط برای ورود به بازار، از روند تغییرات قیمت ها در آینده نیز باخبر شوید و از این رو، برنامه ریزی بهتری برای خرید و فروش های خود خواهید داشت.
ترکیب فیبوناچی اصلاحی و خطوط روند
همانطور که بررسی شد؛ در روش اصلاحی، میتوانیم به سادگی نقاط مناسب را شناسایی کنیم که به عنوان بهترین سطوح موجود در نمودارهای قیمتی برای انجام خرید و فروش های معامله گران شناخته میشوند. از این رو، میتوان نتیجه گرفت که اگر روند حرکت بازار منطبق بر سطوح فیبوناچی باشد؛ می توانیم از این نقطه به عنوان یکی از مناسب ترین شرایط ورود به بازار استفاده کنیم. در نتیجه، هنگامی که خطوط روند و سطوح در یک راستا قرار گرفته باشند؛ بیشترین سوددهی را از معاملات خود خواهیم داشت.
معامله گران با بررسی نقاط مختلف در خطوط روند و همچنین شناسایی سطوح فیبوناچی، موفق شده اند تا فرمول مناسبی برای افرادی ارائه دهند که به دنبال بیشترین میزان سوددهی از خرید و فروش های خود هستند. باید بدانید که استفاده از خطوط روند، کاربرد گستردهای در تحلیل نمودارهای قیمتی در بازار فارکس دارد. از این رو، با استفاده از آن همراه با ابزار در تحلیل تکنیکال، میتوان به بهترین نتیجه برای انجام معاملات رسید.
بررسی مزایا و معایب استفاده از فیبوناچی تکنیکال
باید توجه داشته باشید که این ابزار در تحلیل تکنیکال، یک ابزار کاملا ذهنی است که نیاز به دقت بسیار بالا و همچنین تمرکز کافی دارد تا بتوان از آن به طور صحیح و دقیق استفاده کرد. این موضوع، به یکی از پربحث ترین موضوعات در میان معاملهگ ران و تحلیل گران تبدیل شده است که برخی از افراد، ابزار فیبوناچی را غیرقابل اعتماد و برخی دیگر، استفاده از آن را بسیار مفید و پرکاربرد بیان میکنند. در نتیجه این بحث ها و گفتگوها، میتوان بیان کرد که معامله گرانی که ذهن متمرکزتر و دقت بیشتری دارند؛ به سادگی می توانند از ابزار فیبوناچی برای تحلیل نمودارها استفاده کنند؛ در حالیکه سایر افراد، ممکن است با پیچیدگی ها و دشواری های بیشتری در این مسیر مواجه شوند.
همچنین باید این موضوع را نیز در نظر داشته باشید که برای تعداد زیادی از سرمایه گذاران و معامله گران، درک کاملی از دنباله های ریاضی و همچنین نسبتهایی که آنها به وجود میآورند؛ شکل نگرفته است. از این رو، برای این افراد استفاده از فیبوناچی روشی منطقی به نظر نمی رسد و تمایل زیادی برای به کارگیری این ابزار ندارند. باید توجه کنید که این دنباله، به عنوان یک ناهنجاری عددی شناخته می شود و نسبت ها و درصدهایی که از این ناهنجاری حاصل می شوند؛ لزوما دلیل محکمی برای اعتماد به این ابزار نیستند. از طرف مقابل، یکی از محکم ترین دلایلی که با اتکا بر آن، می توان از ابزار در تحلیل تکنیکال استفاده کرد؛ این موضوع است که این دنباله ها، در کوچک ترین و همچنین بزرگ ترین اجسام اطراف ما وجود دارند و از این رو، می توان بیان کرد که استفاده از قوانین طبیعت در بازار بورس و رمزارزها نیز میتواند با نتایج خوب و سوددهی های زیادی همراه باشد.
یکی دیگر از معایبی که افراد مختلف در مسیر استفاده از این ابزار در تحلیل تکنیکال با آن مواجه می شوند؛ این موضوع است که با به کارگیری این روش، نمی توان هیچگونه سیگنالی را دریافت کرد. در این روند، حتی سیگنال های قوی و ضعیفی که به راحتی قابل شناسایی هستند نیز مورد بررسی و تحلیل قرار نمی گیرند و نمی توان از این ابزار برای پیدا کردن نقاط مرتبط با این سیگنال ها استفاده کرد. البته باید در نظر بگیرید که در استفاده از ابزار، نیازی به بهره گیری از سیگنال ها ندارید. توجه داشته باشید که فیبوناچی به تنهایی میتواند بهترین نقاط برای خرید و فروش را برای شما شناسایی کند و شرایط مناسب برای سرمایه گذاری را به شما نشان دهد. از طرف دیگر، شما میتوانید با بهره گیری از برخی ابزارهای مناسب دیگر، مانند ترکیب روش اصلاحی با الگوهای شمعی و همچنین خطوط روند، تحلیل خود را کامل تر کنید تا احتیاجی به استفاده از سیگنال های قوی و ضعیف نداشته باشید.
نحوه تعیین حد سود با اکستنشن
همانطور که می دانید؛ کلیدی ترین نقاطی که در هر معامله باید شناسایی کنید شامل سطح ورود، حد سود و حد ضرر هستند. باید توجه داشته باشید که برخلاف باور عمومی که افراد با توجه به آن فقط نقاط ورود را مورد بررسی قرار می دهند؛ تحلیل گران باید به دو نقطه دیگر نیز دقت کافی داشته باشند. توجه به این سه نقطه به اندازه مناسب، می تواند این امکان را برای شما فراهم کند تا نمودار تغییرات قیمت خود را با دقت بیشتری بررسی کنید و تحلیل کامل تری داشته باشید.
یکی از ابزارهای بسیار مناسب که برای تعیین حد سود در معاملات مورد استفاده قرار می گیرد؛ استفاده از اکستنشن است که با به کارگیری آن، افراد می توانند احتمال برنده بودن معامله خود را تا حد قابل توجهی افزایش دهند و بیشترین میزان سوددهی را داشته باشند. در ادامه، به بررسی روش های استفاده از این ابزار برای تعیین حد سود می پردازیم:
اکستنشن، میزان تغییرات و همچنین ادامه مسیر یک روند را برای معامله گران تعیین میکند. با استفاده از این ابزار، شما می توانید متوجه شوید که مسیر کنونی معاملات تا چه زمانی ادامه پیدا می کنند و همچنین در چه زمانی، روند آن ها ممکن است دچار برگشت یا معکوس شود. روش های مختلفی برای استفاده از ابزار اکستنشن برای تعیین حد سود در معاملات وجود دارد که در ادامه، تعدادی از آنها را مورد بررسی قرار می دهیم:
برای تعیین حد سود باید توجه داشته باشید که جهت حرکت بازار حتما به صورت صعودی و یا نزولی باشد. در غیر این صورت، نمی توان از این ابزار به این منظور استفاده کرد. به طور مثال، ابزار فیبوناچی در صورتی که روند بازار به شکل افقی باشد؛ کاربرد خاصی ندارد و نمی توان از آن بهره گرفت. همانطور که می دانید؛ هنگامی که بازار روند صعودی باشد، می توانیم سقف های بالاتر و همچنین کفه ای بالاتر را مورد بررسی قرار دهیم. در هنگامی که بازار روند نزولی دارد؛ ما شاهد کفه ای پایین تر و همچنین سقف های پایین تر هستیم که می توانیم از آنها برای پیشبینی روند افزایشی یا کاهشی قیمت ها در آینده استفاده کرد.
همانطور که بررسی شد؛ برای تعیین حد سود به وسیله اکستنشن، باید سه نقطه مختلف را در نمودار معاملاتی تعیین کنیم که ممکن است تعیین این نقاط برای معامله گران، پیچیده و دشوار به نظر برسد. شما به این وسیله، میتوانید سطوح اصلاحی را حذف کنید و تنها دامنه سطوح پسوند را در نمودار خود نگه دارید تا مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد. شما باید کف و سقف را در یک نمودار تعیین نمایید و سپس با اتصال این دو نقطه و استفاده از روش اکستنشن، می توانید حد سود را مشخص کنید. شاید این پرسش برای شما مطرح شود که باید این خط اتصال را از بالا به پایین کشید یا برعکس آن. توجه داشته باشید که این موضوع، تنها به پلتفرم معاملاتی شما بستگی دارد و نمی توان فرمول دقیقی را برای آن ارائه کرد.
با قرار دادن این سطوح بدست آمده بر روی نمودار موردنظر شما، می توانید 4 نقطه را بیابید که هر یک از آنها، ممکن است حد سود شما باشند. در نتیجه، شما می توانید تنها با پیدا کردن سه نقطه در نمودار خود و تطبیق آن با سطوحی که در این نمودار وجود دارند؛ ابزار اکستنشن را مورد استفاده قرار دهید و حد سود خود را تعیین نمایید.
نحوه تعیین حد ضرر با استفاده از ابزار اصلاحی
یکی از مهم ترین نکاتی که شاید توسط بسیاری از معامله گران مورد توجه زیادی قرار نگیرد؛ حد ضرر در معاملات است. تمامی سرمایه گذاران به دنبال جایگاه مناسب برای ورود به بازار هستند تا بتوانید بیشترین میزان سود را داشته باشند. اما نقطه ای که نادیده گرفته میشود؛ حد ضرر است که ممکن است با عدم توجه به آن، معاملات زیادی با شکست مواجه شوند و یا نتوان سود قابل توجهی از آنها به دست آورد. به همین منظور، در ادامه به روش های استفاده از ابزار فیبوناچی اصلاحی برای تعیین حد ضرر می پردازیم:
باید بدانید که یکی از روش های قابل قبول برای تعیین حد ضرر در معاملات این است که حد ضرر خود را بعد از سطح فیبوناچی قرار دهید. شما می توانید با توجه به درصدهای ذکر شده به عنوان نسبت های طلایی، نقطه ورود به بازار را تعیین کنید و در هر سطحی که وارد معامله شدید؛ سطح بعدی را به عنوان حد ضرر خود قرار دهید. به طور مثال، اگر در سطح 50 درصد تصمیم به خرید و فروش گرفته اید؛ حد ضرر شما در سطح بعدی یعنی درصد 61.8 قرار می گیرد.
در این روش، شما تصمیم گرفته اید که درصد 50 سطح مقاومت قیمت است و از این رو، میتوان بیان کرد که با توجه به استدلال شما، قیمت در این نقطه ثابت میماند. از این رو، اگر برخلاف تصور این نقطه قیمت را در یک سطح ثابت نگه نداشت و آن را تغییر داد؛ درصد بعدی حد ضرر شما محسوب می شود.
در روش دیگر، شما می توانید حد ضرر را بعد از سطح سقف یا کف نمودار خود در نظر بگیرید. در روش دوم، نیازی نیست که حتما ورود خوبی داشته باشید تا بتوانید از ابزار فیبوناچی اصلاحی برای تعیین حد ضرر استفاده کنید. در نتیجه، می توان بیان کرد که استفاده از این شیوه، امن تر است. برای به کارگیری ابزار فیبوناچی اصلاحی برای این منظور، شما باید حد ضرر در روند صعودی را در آخرین نقطه زیر آخرین کف نوسان قرار دهید و همچنین در روندهای نزولی، می توانید حد ضرر را بالاتر از سقف نوسان تعیین کنید. در روند صعودی، این حد ضرر به عنوان سطح حمایت احتمالی شناخته می شود و در روند نزولی، از آن به عنوان سطح مقاومت احتمالی یاد می شود.
سخن پایانی
همانطور که بررسی شد؛ فیبوناچی به دنباله ای از اعداد گفته می شود که نسبت آنها در طبیعت به عنوان عدد طلایی شناخته میشود و میتوان آن را در تک تک اجزا این جهان از جمله نسبت تعدادهای نر به ماده در یک کندو زنبور عسل و شیوه قرارگیری تخمه های آفتابگردان در وسط این گل، جستجو کرد. علاوه بر این موارد، فیبوناچی تاثیر بسیار زیادی در تحلیل تکنیکال بازار بورس و ارزهای خارجی نیز دارد و از آن به عنوان یکی از ابزارهای پرکاربرد برای بررسی و تحلیل نمودار نوسانات قیمت در بازار نام برده می شود.
توجه داشته باشید که با وجود مزایا و معایبی که در مورد استفاده از این روش مورد بحث و گفتگو قرار گرفتهاند؛ میتوان بیان کرد که استفاده از این روش در تحلیل تکنیکال، یکی از امن ترین شیوه های موجود برای تعیین نقاط مناسب معاملاتی در بازار فارکس و بورس در نظر گرفته می شود. اما شما می توانید با به کارگیری ابزارهای تکمیلی مانند استفاده از خطوط روند و همچنین الگوهای شمعی، امنیت موقعیت خود در بازار را تا حد قابل توجهی افزایش دهید و درصد شکست معاملات را پایین آورید.
سوالات متداول
نسبت طلایی فیبوناچی، برای تعیین بهترین نقاط ورود به بازار و انجام معاملات استفاده می شود. این کاربرد، ساده به نظر میرسد اما با استفاده از آن، می توان به بیشترین سود ممکن از معاملات رسید. همچنین می توان بیان کرد که با استفاده از ابزار فیبوناچی، معامله گران حد سود و ضرر معاملات را نیز تعیین میکنند تا به طور تقریبی از میزان موفقیت سرمایه گذاری خود اطمینان حاصل نمایند.
بازارهای مالی امروزی محیطی پرتلاطم و در حال تغییر هستند. در این محیط پویا، معاملهگران با چالشها و فرصتهای بسیاری مواجه میشوند. موفقیت در این بازارهای رقابتی مستلزم شناخت دقیق از خود و همچنین انتخاب صحیح روش و سبک معاملاتی است. همانطور که معاملهگران دارای سبکها و شخصیتهای متفاوتی هستند، روشها و استراتژیهای معاملهگری نیز متنوع است. در این مقاله به بررسی دقیق انواع معاملهگران و ویژگیهای سبکهای مختلف معاملهگری میپردازیم. هدف از این بررسی کمک به معاملهگران برای شناخت بهتر از خود و یافتن روش معاملهگری مناسب با شخصیت و اهدافشان است. پس بیایید با هم وارد دنیای پررمز و راز معاملهگری شویم و راهی برای موفقیت پایدار در بازارهای مالی بیابیم.
انواع سبک معاملاتی در بازارهای مالی
معاملهگران بازارهای مالی بسته به سبک معاملاتی مخصوص به خود به چند دسته اصلی تقسیم میشوند. هرکدام از این انواع معاملهگران ویژگیهای منحصربهفرد خود را دارند و با توجه به هدف، سرمایه و شخصیت و تحمل ریسک خاص خود عمل میکنند.
از معروفترین انواع معاملهگران میتوان به معاملهگران روزانه، پوزیشن، سوئینگ و اسکالپر اشاره کرد. معاملهگران روزانه به دنبال سودهای روزانه هستند و معاملات خود را در یک روز باز و بسته میکنند. معاملهگران پوزیشن بلندمدتترین نوع معاملات را انجام میدهند و حتی تا چندین سال هم پوزیشن خود را نگه میدارند. معاملهگران سوئینگ نوسانات میانمدت بازار را هدف قرار میدهند و معاملهگران اسکالپر به دنبال سودهای بسیار کوتاهمدت و ثانیهای هستند.
هرکدام از این معاملهگران با توجه به شخصیت و ویژگیهای ذاتی خود به این حرفه روی میآورند. همچنین میزان سرمایه و توان مالی نیز در انتخاب نوع معاملهگری مؤثر است.
در کل معاملهگران با توجه به اهداف و ویژگیهای شخصیتی خود، سبک معاملاتی مناسب را انتخاب میکنند تا بتوانند موفقتر عمل کنند. آگاهی از انواع معاملهگران و ویژگیهای آنها برای انتخاب سبک مناسب بسیار حائز اهمیت است.
معامله گران روزانه (Day Trader)
معاملهگران روزانه، افرادی هستند که در بازارهای مالی فعالیت میکنند و در طول یک روز معاملات خرید و فروش انجام میدهند. آنها به جای نگهداری سهام یا داراییها برای مدت طولانی، در صورتی که شرایط بازار مناسب باشد، سعی میکنند از نوسانات قیمتها بهرهبرداری کنند.
معاملهگران روزانه اغلب از تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) بهره میبرند تا الگوها و روندهای قیمتی را در چارچوب زمانی کوتاه شناسایی کنند و بر اساس آنها تصمیمات خرید و فروش را اتخاذ کنند. آنها ممکن است از نمودارهای قیمت، شاخصهای تکنیکال، نقاط پشتیبانی و مقاومت و سایر ابزارهای تحلیلی استفاده کنند.
استراتژی افرادی که این سبک معاملاتی را انتخاب کردهاند میتواند شامل معامله در بازههای زمانی کوتاه، معامله بر اساس الگوهای قیمتی، استفاده از سیگنالهای فنی و معامله بر اساس اخبار باشد. این افراد ممکن است در بازارهای مختلف مالی فعالیت کنند، از جمله بازارهای سهام، ارزهای خارجی (فارکس)، قراردادهای آتی (فیوچر) و سایر بازارهای مالی.
معاملهگران روزانه نیاز به تحلیل مستمر بازار و رصد نوسانات قیمتی دارند. همچنین، باید در نظر داشت که معاملهگری روزانه معمولاً مستلزم دانش و تجربه قوی در حوزه مالی و بازارهای مالی است و همچنین نیازمند آموزش و آشنایی با ریسکهای مرتبط با معاملات کوتاهمدت است.
معاملهگران روزانه ممکن است سود بسیار زیادی کسب کنند، اما همچنین ممکن است در معاملات خود ضرر کنند. به علاوه، فعالیت در بازارهای مالی همواره ریسکهایی مانند ریسک قیمتی، ریسک نقدینگی و ریسک سیستمی دارد؛ بنابراین، قبل از ورود به این حوزه، معاملهگران روزانه باید به دقت تحلیل کنند و مدیریت ریسک مناسب را رعایت کنند.
معامله گران پوزیشن (Position Trader)
معاملهگران پوزیشن (Position Traders) نوعی معاملهگران در بازارهای مالی هستند که معاملات خود را بر اساس گستردهترین بازههای زمانی صورت میدهند و در عمدهترین جنبشهای قیمتی سهام، ارزها، سرمایهگذاریهای طولانی مدت و سایر ابزارهای مالی شرعی فعالیت میکنند.
افراد با این سبک معاملاتی معمولاً به دنبال سوددهی در مدت زمان بلند هستند و در معاملات خود از تحلیل بنیادی (Fundamental Analysis) و تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) استفاده میکنند. آنها ممکن است بر اساس اخبار اقتصادی، گزارشهای مالی، تحلیل شرکتها و صنایع، عوامل ماکرو اقتصادی و سایر عوامل تحلیلی تصمیمات خرید و فروش خود را اتخاذ کنند.
معاملهگران پوزیشن معمولاً مکانهایی در بازار پیدا میکنند که در آنها روند قیمتی بلندمدت قوی و قابل پیشبینی وجود دارد. آنها معمولاً موقعیت خود را برای مدت زمانی طولانی نگه میدارند و تلاش میکنند از تحرکات قیمتی بزرگ و بلندمدت بهرهبرداری کنند. این نوع معاملهگران به جای رصد نوسانات کوتاهمدت قیمت، تمرکز خود را بر روند کلی قیمت در طول زمان میگذارند.
معامله گران سوئینگ (Swing Trader)
معاملهگران سوئینگ (Swing Traders) یک نوع معاملهگری در بازار سرمایه هستند که در طیف متوسط به بلندمدت فعالیت میکنند. افراد با این سبک معاملاتی به دنبال بهرهبرداری از تغییرات قیمت کوتاه مدت در بازار هستند که به عنوان سوئینگ شناخته میشود.
معاملهگران سوئینگ معمولاً در زمانی که قیمت یک دارایی در حال تشکیل یک الگوی تغییر قیمت است، وارد معامله میشوند. آنها تلاش میکنند تا از روند صعودی یا نزولی قیمت در محدوده زمانی کوتاه بهرهبرداری کنند و معاملات خود را با هدف کسب سود در حدود چند روز تا چند هفته نگه میدارند.
معاملهگران سوئینگ اغلب از تحلیل تکنیکال و استفاده از شاخصهای فنی برای شناسایی الگوهای تغییر قیمت استفاده میکنند. آنها ممکن است از شاخصهایی مانند میانگینهای متحرک، شاخص قدرت نسبی (RSI) و نمودارهای شمعی استفاده کنند تا زمان ورود و خروج از معاملات را تعیین کنند.
یکی از مزایای افراد با این سبک معاملاتی این است که آنها نیاز به نظارت مداوم بر بازار ندارند و میتوانند به صورت متناوب و محدودتر نسبت به معاملهگران روزانه وارد و خارج معاملات شوند. این نوع معاملهگری مناسب برای افرادی است که در کنار فعالیتهای دیگر نیز مشغول به کار هستند.
با این حال، باید توجه داشت که همانند هر استراتژی معاملهگری دیگری، معاملهگران سوئینگ نیز با ریسکهای خاص خود همراه است. عواملی مانند نوسانات بازار، اخبار اقتصادی، ریسک سیاسی و رویدادهای غیرمنتظره میتوانند تأثیرگذار باشند. در نتیجه، معاملهگران سوئینگ نیاز به آموزش، تجربه و مدیریت ریسک مناسب دارند تا بتوانند با موفقیت در بازار عمل کنند.
معامله گران اسکالپ (Scalper)
معاملهگران اسکالپ (Scalpers) در بازارهای مالی و معاملاتی فعالیت میکنند و تلاش میکنند از تغییرات کوچک قیمت در دورههای زمانی کوتاه سود ببرند. آنها با خرید و فروش سریع داراییها، سود کوچک اما تعداد زیادی معامله را کسب میکنند.
استراتژی اصلی معاملهگران اسکالپ، بهرهبرداری از نوسانات کوچک در قیمتها است. آنها اغلب تراکنشهای خود را در طی چند ثانیه یا حتی میلیثانیه انجام میدهند. برای این کار، از ابزارهای تحلیلی و الگوریتمهای پیشرفته استفاده میکنند تا به سرعت نقاط ورود و خروج مناسب را تشخیص دهند.
معاملهگران اسکالپ در بورس، بازار فارکس (ارزهای خارجی)، بازارهای سرمایه و حتی بازارهای کریپتوکارنسی (ارزهای دیجیتال) فعالیت میکنند. استراتژی اسکالپینگ برای آنها میتواند به دلایل مختلفی جذاب باشد، از جمله کم بودن ریسک در معاملات کوتاه مدت و استفاده از هزینههای کمتر برای معاملات.
با این حال، معاملهگران اسکالپ نیاز به سرعت بالا و دسترسی به فناوری پیشرفته دارند تا بتوانند به طور مؤثر در بازار فعالیت کنند. همچنین، باید توجه داشت که این نوع معاملهگری در برخی بازارها ممکن است محدودیتها و محدودیتهای قانونی داشته باشد، لذا قبل از شروع به فعالیت در یک بازار خاص، باید قوانین و مقررات مربوطه را بررسی کنید.
مزایا و معایب هر سبک معاملاتی
سبک معاملاتی تریدرهای روزانه (Day Trader)
مزایا:
سرعت عمل: معاملهگران روزانه در صورت تصمیمگیری درست و سریع، میتوانند در طول یک روز تعداد زیادی معامله را انجام دهند.
امکان استفاده از نوسانات کوتاه مدت: با توجه به کوتاه بودن مدت زمان نگهداری معاملات، افراد با این سبک معاملاتی میتوانند از نوسانات کوچک و کوتاه مدت در بازار سود ببرند.
اجتناب از ریسک نگهداری طولانی مدت: با نگهداری معاملات به مدت کوتاه، معاملهگران روزانه از ریسکهای مربوط به نگهداری طولانی مدت، مانند اخبار ناگوار یا تغییرات سرمایهگذاری بزرگ، اجتناب میکنند.
معایب:
ریسک بالا: معاملهگران روزانه با تعداد زیادی معامله در طول روز روبرو هستند و این ممکن است باعث افزایش ریسک و احتمال اشتباهات شود.
استرس: تصمیمگیری سریع و فشرده در طول روز میتواند باعث افزایش استرس و فشار روحی برای معاملهگران روزانه شود.
نیاز به تمرکز بالا: برای معاملهگران روزانه، نیاز به تمرکز بالا و تحلیل مداوم بازار و شرایط اقتصادی است که میتواند زمانبر و خستهکننده باشد.
معامله گران پوزیشن (Position Trader)
مزایا:
زمان کمتر مورد نیاز: معاملهگران پوزیشن با نگهداری معاملات برای مدت طولانی، نیاز کمتری به تحلیل روزانه بازار و تصمیمگیریهای فوری دارند.
کاهش ریسک: با نگهداری معاملات برای مدت طولانی، معاملهگران پوزیشن میتوانند از نوسانات کوتاه مدت بازار صرف نظر کنند و ریسکهای مربوط به آن را کاهش دهند.
امکان بهرهبرداری از روند بلندمدت: با نگهداری معاملات برای مدت طولانی، معاملهگران پوزیشن میتوانند از روند بلندمدت بازار بهرهبرداری کنند و سود قابل توجهی کسب کنند.
معایب:
احتیاج به سرمایه بالا: افراد با این سبک معاملاتی پوزیشن برای نگهداری معاملات برای مدت طولانی به سرمایه بالا نیاز دارند تا بتوانند با ریسکهای مربوط به نگهداری طولانی مدت مقابله کنند.
نیاز به صبر: معاملهگران پوزیشن باید صبور باشند و آماده باشند تا به مدت طولانی منتظر باشند تا معاملات آنها سودآور شوند. این میتواند نیازمندیهای روانی خاصی را ایجاد کند.
امکان از دست دادن فرصتهای کوتاه مدت: با نگهداری معاملات برای مدت طولانی، معاملهگران پوزیشن ممکن است فرصتهای کوتاه مدت را از دست بدهند که میتوانستند از آنها سود ببرند.
معامله گران سوئینگ (Swing Trader)
مزایا:
امکان بهرهبرداری از نوسانات میانمدت: معاملهگران با سبک معاملاتی سوئینگ میتوانند از نوسانات میانمدت بازار بهرهبرداری کنند و در طی چند روز تا چند هفته سود قابل توجهی کسب کنند.
کاهش نیاز به تحلیل روزانه: معاملهگران سوئینگ نیاز کمتری به تحلیل روزانه بازار دارند نسبت به معاملهگران روزانه و میتوانند تمرکز بیشتری روی تحلیل میانمدت داشته باشند.
کاهش ریسک: با نگهداری معاملات برای مدت متوسط، معاملهگران سوئینگ میتوانند ریسکهای مربوط به نگهداری طولانی مدت را کاهش دهند.
معایب:
امکان از دست دادن فرصتهای کوتاه مدت: معاملهگران سوئینگ ممکن است فرصتهای کوتاه مدت را از دست بدهند و از سودآوری آنها بهره نبرند.
ریسک نگهداری متوسط: با نگهداری معاملات برای مدت متوسط، معاملهگران سوئینگ ممکن است به ریسکهای مربوط به نگهداری متوسط، مانند تغییرات سرمایهگذاری بزرگ، مواجه شوند.
نیاز به صبر: معاملهگران سوئینگ باید آماده باشند تا صبر کنند و تا پایان مدت نگهداری معاملات، سود را ببینند.
معامله گران اسکالپ (Scalper)
مزایا:
سود کوتاه مدت: معاملهگران اسکالپ با پیگیری تغییرات قیمت در مدت زمان کوتاه، سود کوچکی را دریافت میکنند و به سرعت به سود میرسند.
ریسک کمتر: با تعداد زیادی معامله در طول روز و کاهش مدت نگهداری، معاملهگران اسکالپ ریسک کمتری نسبت به استراتژیهای دیگر دارند.
عدم وابستگی به جهت بازار: معاملهگران اسکالپ به سرعت در بازار حرکت میکنند و از جهت صعودی یا نزولی بازار بهرهمند میشوند.
معایب:
کمبود فرصتها: معاملهگران اسکالپ برای کسب سود کوتاه مدت، به فرصتهایی با حجم و نوسانات قیمت کوچک وابسته هستند که ممکن است در بازار محدود باشند.
نیاز به تحلیل دقیق: استراتژی اسکالپینگ نیازمند به تحلیل دقیق و دانش عمیق درباره بازار و الگوهای قیمتی هست. این ممکن است نیازمند زمان و تمرین باشد.
هزینههای تراکنش: با توجه به تعداد زیادی معامله در طول روز، هزینههای تراکنش نیز میتواند افزایش یابد و بر کسب سود تأثیر بگذارد.
استرس: معاملهگران اسکالپ باید به طور مداوم به صفحه نمایش خود توجه کنند و تغییرات قیمت را نظارت کنند که میتواند باعث افزایش استرس و فشار روحی شود.
چگونگی انتخاب سبک معاملاتی متناسب با شخصیت
انتخاب سبک معاملاتی مناسب برای هر فرد، بستگی زیادی به ویژگیهای شخصیتی و روانشناختی آن فرد دارد. افرادی که شخصیتی آرام و صبور دارند، معمولاً سبکهای معاملاتی بلندمدت مانند پوزیشن تریدینگ برای آنها مناسب است؛ اما افراد پرتحرک و پرانرژی که دوست دارند نتایج سریع ببینند، سبکهای کوتاهمدت مثل اسکالپینگ یا دی تریدینگ بهتر است.
همچنین میزان تحمل ریسک و سرمایهگذاری افراد نیز در انتخاب سبک معاملهگری مؤثر است. افراد ریسک گریز معمولاً سبکهای محافظهکارانهتری را انتخاب میکنند. درحالیکه افراد ریسکپذیر سبکهای پرریسکتر و پربازده را ترجیح میدهند.
همچنین مهارتها و دانش فنی افراد در زمینه تحلیل بازار نیز باید متناسب با سبک معاملاتی باشد. مثلاً سبکهای الگوریتمیک نیازمند مهارت برنامهنویسی و تسلط بر ابزارهای کمی است.
در نهایت، شناخت دقیق خود و تطابق سبک معاملاتی با ویژگیهای فردی، میتواند به موفقیت بیشتر در معاملهگری منجر شود. پس هر فرد باید با شناخت از خود، سبکی را انتخاب کند که بیشترین هماهنگی را با ویژگیهای او داشته باشد.
نتیجه گیری
معاملهگران بازارهای مالی دارای انواع مختلفی هستند که هرکدام با توجه به ویژگیهای شخصیتی، اهداف، میزان سرمایه و تحمل ریسک، سبکهای متفاوتی از معاملهگری را دنبال میکنند.
شناخت و آگاهی از این سبکها و ویژگیهای آنها، میتواند به معاملهگران کمک کند تا سبک معاملاتی مناسب با خود را پیدا کنند. انتخاب صحیح سبک معاملاتی که با شخصیت و ویژگیهای فردی هماهنگ باشد، نقش مهمی در موفقیت معاملهگر خواهد داشت.
هر سبک معاملاتی مزایا و معایب خاص خود را دارد که باید به درستی شناخته و درک شود. معاملهگران باید با آگاهی و دانش کافی، سبک و روش معاملهگری مناسب با خود را انتخاب کرده و بکار گیرند تا بتوانند به موفقیت و سودآوری پایدار در بازارهای مالی دست یابند.
سوالات متداول
از معروفترین انواع معاملهگران میتوان به معاملهگران روزانه، پوزیشن، سوئینگ و اسکالپر اشاره کرد. معاملهگران روزانه به دنبال سودهای روزانه هستند و معاملات خود را در یک روز باز و بسته میکنند. معاملهگران پوزیشن بلندمدتترین نوع معاملات را انجام میدهند و حتی تا چندین سال هم پوزیشن خود را نگه میدارند. معاملهگران سوئینگ نوسانات میانمدت بازار را هدف قرار میدهند و معاملهگران اسکالپر به دنبال سودهای بسیار کوتاهمدت و ثانیهای هستند.
هر سبک معاملاتی مزایا و معایب خاص خود را دارد که باید به درستی شناخته و درک شود. شناخت و آگاهی از این سبکها و ویژگیهای آنها، میتواند به معاملهگران کمک کند تا سبک معاملاتی مناسب با خود را پیدا کنند. انتخاب صحیح سبک معاملاتی که با شخصیت و ویژگیهای فردی هماهنگ باشد، نقش مهمی در موفقیت معاملهگر خواهد داشت.
ترید با اخبار چیست؟ + دلیل سودآوری معامله با اخبار
ترید با اخبار (Trade the News) یک روش معاملهگری در بازارهای مالی مختلف است که در آن معاملهگران سعی دارند از تاثیر اخبار و رویدادهای اقتصادی مختلف بر قیمتهای داراییها استفاده کنند. این روش معمولا در بازارهای فارکس، سهام و سایر بازارهای مالی به کار میرود. معامله گران که از استراتژی ترید با خبر بهره میبرند، همواره در تلاش هستند تا با پیش بینی نتایج اخبار و رویدادها و واکنش بازار به آنها در زمان مناسب خرید یا فروش دارایی را برای کسب سود بیشتر انجام دهند. به عبارت دیگر آنها تلاش میکنند از نوسانات ناشی از اخبار روز در بازارهای مالی مختلف به نفع خود استفاده کنند. اگر به معامله گری در بازار فارکس مشغول هستید، آگاهی از فوت و فن این استراتژی برای شما ضروری است.
منظور از ترید با اخبار چیست؟
روش Trade the News یک استراتژی معاملاتی در بازارهای مالی مختلف از جمله فارکس است که معامله گر با تجزیه و تحلیل اخبار و اطلاعات تازه در مورد خرید یا فروش داراییهای مالی تصمیم میگیرد. در واقع معامله گر در این استراتژی تاثیر اخبار بر نوسانات بازار را میسنجد و سپس با پیش بینی که از روند بازار دارد، نسبت به مسیر معاملاتی خود تصمیم میگیرد. شناخت بازار و خبرهای تاثیر گذار در این مسیر بسیار اهمیت دارد، به همین دلیل معامله گران با تجربه در بازار فارکس بیشتر از معامله گران تازه کار میتوانند از این استراتژی به سود برسند زیرا آنها مهارت بهتری در پیش بینی بازار دارند. ترید با اخبار نیاز به دسترسی به اخبار و اطلاعات اقتصادی در زمان واقعی دارد و ممکن است به تجهیزات خاص و نرمافزارهای معاملاتی مرتبط نیز در این استراتژی نیاز داشته باشید.
نحوه اجرای استراتژی ترید با خبر
اجرای استراتژی ترید با خبر یک مرحله مهم در معامله گری در بازارهای مالی به خصوص بازار فارکس است و نیاز به برنامه ریزی دقیق و تجزیه و تحلیل خبرها قبل از تصمیم گیری برای معاملات دارد. معمولا نحوه اجرای استراتژی ترید با خبر به صورت زیر است:
انتخاب منابع اخبار: انتخاب منابع معتبر و قابل اعتماد برای دریافت اخبار مالی و اقتصادی بسیار مهم است. رسانهها، وب سایتهای خبری معتبر بین المللی، سایتهای مالی و دسترسی به اخبار منتشر شده توسط تحلیل گران با تجربه میتوانند منابع معتبری برای ترید با اخبار باشند.
برنامه ریزی زمانی: شما باید زمان انتشار اخبار را به صورت دقیق بدانید و زمان معامله گری خود را بر اساس آن تنظیم کنید. برای مثال اخبار مهم ممکن است در ساعتهای خاصی از روز یا هفته منتشر شوند، شما باید در زمان مناسب به اخبار جدید دسترسی داشته باشید و آنها را به دقت برای انجام معاملات خود تحلیل کنید.
تجزیه و تحلیل پیش بینیها: شما باید پیش بینیها و تحلیلهای مختلفی که توسط موسسات مالی همچون CFTC آمریکا را با دقت دنبال کنید و بر اساس نتایج این گزارشها که توسط نهادهای معتبر منتشر میشود شرایط بازار را از تاثیر این اخبار روی قیمتها پیش بینی کنید.
تعیین استراتژی معامله: بر اساس تجزیه و تحلیل خود و پیشبینیها شما باید تصمیم بگیرید که آیا میخواهید با نگرش جهت گیرانه یا بدون جهت گیری به بازار وارد شوید. همچنین تصمیم بگیرید که میخواهید به صورت لانگ (خرید) یا شورت (فروش) وارد بازار شوید.
مدیریت ریسک: همیشه باید مدیریت ریسک را در نظر داشته باشید. استفاده از ترلینگ استاپلاس (Trailing Stop Loss) و سهمیه معاملاتی مناسب به شما کمک میکند تا مقدار خسارت خود را در زمان استفاده از استراتژی معامله با اخبار کنترل کنید و بخش زیادی از سرمایه خود به صورت ناگهانی از دست ندهید.
اجرای معامله: بر اساس استراتژی خود میتوانید معاملهای در بازار ارزی انجام دهید. با دقت زمان معامله را تعیین کرده و مراقب واکنش بازار به اخبار باشید.
پایان دادن به معامله: پس از ورود به معامله باید مراقب تغییرات قیمتی بازار باشید و بر اساس آن تصمیم بگیرید که آیا معامله را ببندید و سود خود را جمع کنید یا منتظر مانده و معامله را به مدت بیشتری ادامه دهید.
آموزش استراتژی های مهم برای معامله با اخبار
استراتژی معامله با اخبار در بازار ارز یا همان فارکس (Forex) اهمیت بسیار زیادی برای معامله گران دارد و بسیاری از فعالان این بازار با این روش موفق به کسب سود بالا میشوند. البته ریسک استفاده از این استراتژی هم کم نیست و در بسیاری از موارد دیده شده که نداشتن تجربه و دانش کافی در زمان استفاده از این استراتژی میتواند خسارتهای مالی زیادی را برای معامله گر به بار آورد. معامله با اخبار فارکس نیاز به دانش و مهارتهای خاصی دارد، زیرا اخبار ممکن است باعث تغییرات سریع و ناگهانی در بازارهای مالی شوند و نداشتن دانش کافی برای پیش بینی روند بازار و تغییر قیمتها میتواند موجب از دست دادن سرمایه در این مسیر شود.
انواع استراتژیهای ترید با اخبار
استراتژی ترید با خبر یکی از روشهای متداول در بین معامله گران با تجربه است که برای پیش بینی روند بازار از آن استفاده میکنند. معامله گران با سابقه در این روش تحلیل و پیش بینی تاثیر اخبار و رویدادهای مختلف بر قیمت داراییها سعی در کسب سود دارد. استراتژیهای ترید با اخبار میتوانند بر اساس دو نوع کلی جهت دار و بدون جهت باشند، برخی از مشهورترین استراتژیهای ترید با خبر فارکس عبارتند از:
استراتژی دنبال کردن روند (Trend following strategy)
استراتژی دنبال کردن روند یکی از محبوبترین و رایج ترین استراتژیهای معامله در بازارهای مالی فارکس است که برای تحلیل معامله با اخبار معمولا از آن استفاده میشود. این استراتژی به معاملهگران این امکان را میدهد تا از تغییرات طولانی مدت در قیمت داراییها بهره ببرند و در جهت روند بازار عمل کنند. استراتژی معامله با اخبار در بازار فارکس با ترکیب تحلیل مولتی تایم فریم و سطوح حمایت و مقاومت عمل میکند. استراتژی دنبال کردن روند به معامله گران این امکان را میدهد که از تغییرات بازار با توجه به تاثیر اخبار مختلف بهرهبرداری کنند و به جای تلاش در پی تشخیص نقاط ورود و خروج دقیق از جریان روند بازار به سود مورد نظر خود برسند. به صورت کلی مراحل این استراتژی به شرح زیر است:
شناسایی روند: معاملهگران برای اجرای این استراتژی، ابتدا روند بازار را در نمودار روزانه تعیین میکنند و سطوح حمایت و مقاومت را تعیین میکنند. برای انجام این کار، معمولا از نمودارها و ابزارهای تحلیل تکنیکی مانند متوسط متحرک (Moving Average)، اشکال سهمیه (Bollinger Bands) و نمودارهای شمعی استفاده میشود.
تایم فریم مناسب: سپس معامله گر از یک تایم فریم مناسب همچون تایم فریم 1 تا 4 ساعتی برای ورود به معاملات استفاده میکنند.
معامله ورودی: وقتی روند شناسایی شد، وقت آن رسیده که وارد معامله شوید. در استراتژی دنبال کردن روند، ورودی معمولا در جهت روند انتخاب میشود. به عبارت دیگر اگر بازار در حال حرکت به سمت بالا است (روند صعودی)، شما به عنوان معامله گر باید خرید کنید. اگر بازار در حال حرکت به سمت پایین است (روند نزولی) شما به عنوان معاملهگر باید به فکر فروش باشید.
مدیریت ریسک: مدیریت ریسک بسیار مهم است. شما باید مشخص کنید که چقدر سرمایه خود را در هر معامله به خطر میاندازید. اغلب معاملهگران از ایستگاههای توقف (Stop Loss) برای محدود کردن خسارتها استفاده میکنند.
استراتژی شکست اسپایک در معاملات فارکس بر اساس نوسانات بازار و شکستن یک محدوده قیمتی پیش بینی میشود، برای اجرای این استراتژی از نمودارهای پنج دقیقهای استفاده میشود. پس از انتشار شاخص اشتغال بخش غیر کشاورزی (NFP)، معامله گران 15 دقیقه صبر میکنند تا قیمتها در سه کندل پنج دقیقهای متمرکز شود. سپس بالاترین و پایینترین قیمتهای این سه کندل مشخص میشوند. در این محدوده یک سفارش خرید با سقف قیمتی بالا و یک سفارش فروش با کف قیمتی پایین وارد میشود. حد سود میتواند در دو برابر اندازه این محدوده قرار گیرد و حد ضرر میتواند در سطح مقاومت برای معاملات کوتاه و در سطح حمایت برای معاملات بلند قرار گیرد. این استراتژی از نوسانات بازار برای ورود به معامله استفاده میکند و نیازمند دقت در مدیریت ریسک و زمان بندی مناسب معاملات است.
استراتژی معکوس اخبار (News Reversal strategy)
استراتژی معکوس اخبار بر روی تغییر ناگهانی و پایدار قیمت پس از حرکت اولیه قوی تمرکز دارد. این استراتژی به معامله گران اجازه میدهد که از تغییر معکوس در جهت قیمت پس از حرکت اولیه سود ببرند. این تغییر ممکن است به علت اتفاقات ناگهانی یا نوسانات بازار ایجاد شود. معامله گران باید منتظر معکوس شدن قیمت در بازار باشند و وقتی بازار به نقطهای برسد که قبل از انتشار اخبار بوده به سرعت وارد معامله شوند. برخلاف بسیاری از استراتژیها در این روش انتظار هیچ برگشتی نیست و قیمت به جهت حرکت اولیه ادامه میدهد که این موضوع میتواند نقطه ضعف این استراتژی باشد. اجرای این استراتژی شامل مراحل زیر است:
تشخیص جهش اولیه قیمت: این جهش اولیه در قیمت به علت انتشار اخبار مهم با پتانسیل تحت الشعاع بودن بازار رخ میدهد.
انتظار معکوس شدن: معاملهگران باید تا حدود 10 تا 15 دقیقه منتظر بمانند تا قیمت به نقطه ای برسد که قبل از انتشار اخبار وجود داشته است.
ورود به معامله: وقتی قیمت وارد منطقه قبل از انتشار میشود، معاملهگر میتواند وارد معامله شود.
تعیین حد سود چندگانه: تعیین چندین نقطه تارگت برای خروج از معامله ضروری است. وقتی یکی از تارگتها فعال میشود، معاملهگران میتوانند بخشی از پوزیشن را به سود ببندند و حد ضرر باقیمانده را به نقطه تریگر تعیین کنند.
دلیل سودآوری معامله با اخبار فارکس
ترید با اخبار در فارکس سودآوری بالایی دارد، زیرا در اغلب مواقع تاثیر اخبار روی قیمتها ناگهانی و سریع است. این اخبار میتوانند باعث تغییرات نسبتا سریع در قیمتها شوند که به معاملهگران امکان معامله با نسبت به تغییرات معکوس قیمت میدهد. با دقت و استراتژی مناسب معاملهگران میتوانند از این تغییرات سود ببرند. به صورت کلی دلایل اصلی اهمیت ترید کردن با اخبار و سودآوری این روش در فارکس عبارتند از:
تاثیر مستقیم بر قیمتها: اطلاعات اقتصادی و سیاسی، اخبار و رویدادهای مختلف میتوانند تاثیر مستقیمی بر قیمت ارزها داشته باشند. به طور مثال اعلام اخبار مرتبط با جنگ و درگیری در مناطق مختلف جهان، تورم، سیاستهای پولی و سیاستهای تجاری کشورها میتوانند منجر به تغییرات سریع و قابل توجهی در نرخ ارزها شوند. وقتی که معامله گر با استراتژی اخبار معاملات خود را انجام میدهد، یعنی به نوساناتی که ناشی از اخبار مختلف است توجه کرده و به دنبال کسب سود از این اخبار است. البته این روش ممکن است با مخاطرات بالایی همراه باشد، زیرا بازارها به طور سریع به اطلاعات جدید و ناگهانی واکنش نشان میدهند و معاملهگران باید به سرعت تصمیم بگیرند و برای موفقیت در این مسیر اقدام کنند.
فرصتهای معامله: اخبارها و رویدادها میتوانند فرصتهای معاملهگری جدیدی ایجاد کنند. برای مثال، اگر یک کشور اعلان کند که نرخ بهرهای خود را افزایش میدهد، این ممکن است ارز آن کشور جذابتر شود و به معاملهگران فرصتهای مثبت ارائه دهد.
ریسک مدیریت: ترید با اخبار به معامله گران این امکان را میدهد تا ریسکهای معاملاتی خود را مدیریت کنند. با داشتن دانش در مورد تغییرات پیشبینیشده و احتمالی، معاملهگران میتوانند موقعیتهای معاملاتی را بهبود بخشند و محافظت از سرمایه خود را تضمین کنند.
آگاهی از تغییرات: معاملهگرانی که با اخبار و نحوه تاثیر گذاری آن بر معاملات آشنا هستند، به خوبی توانایی تجزیه و تحلیل بازار را دارند و به همین دلیل بهتر از دیگران میتوانند برای معاملات خود تصمیم بگیرند.
رویدادهای ناگهانی: ترید با خبر به معامله گران اجازه میدهد تا به واکنشهای ناگهانی بازار در رویدادها و اخبار غیرمنتظره بپردازند. این موضوع به معامله گران کمک میکند به تغییرات غیرمنتظره در بازارهای ارزی واکنش مناسب را نشان دهند.
اخبار مناسب برای استراتژی معامله با اخبار
برای استراتژی معامله با اخبار در بازار فارکس، باید در ابتدا خبرهای تاثیرگذار را بشناسیم. اخباری که تاثیر مستقیم بر بازارهای مالی دارند و ممکن است به تغییرات ناگهانی قیمت داراییها منجر شوند در این استراتژی برای معامله گران بسیار مهم هستند. این نوع اخبار میتوانند شامل موارد زیر باشند:
اعلامیههای بانک مرکزی: تصمیماتی که بانکهای مرکزی همچون رزرو فدرال ایالات متحده (Fed) یا بانک مرکزی اروپا اتخاذ میکنند، معمولا به صورت مستقیم روی ترید و قیمت ارز در بازار فارکس تاثیر دارند. این اخبار و اعلامیههای منتشر شده توسط بانکهای مرکزی هر کشور تاثیر قابل توجهی بر نرخ بهره و ارزش ارزها دارد.
شاخصهای اقتصادی: اخبار منتشر شده در مورد برخی از شاخصهای اقتصادی کشورها همچون نرخ تورم، شاخص GDP یا همان رشد تولید ناخالص و شاخصهای مربوط به نرخ تولید و بیکاری به صورت مستقیم روی نرخ ارزها در بازار فارکس تاثیر میگذارند. تغییرات در قوانین و مقررات مالی و مالیاتی هم میتوانند تاثیرات جدی بر بازار داشته باشند.
اخبار سیاسی و اتفاقات اجتماعی: برخی از رویدادهای سیاسی، مصاحبههای مقامات کشورهای مختلف، جنگ، اخبار مربوط درگیریهای بین المللی جز موارد اثر گذار بر قیمتها در بازار فارکس هستند.
حوادث و بلایای طبیعی: زلزله، سیل و طوفان جز مواردی هستند که اخبار منتشر شده در مورد آنها میتواند بر روند قیمت در بازار فارکس تاثیرگذار باشد.
اخبار مربوط به درآمد شرکتها: اخبار و اعلامیههای مالی شرکتها به ویژه اخبار سود و ضرر شرکتها میتوانند به تغییرات جفت ارزهای مرتبط با آن شرکتها منجر شوند.
نمونههای موفق و ناموفق استراتژی ترید با اخبار
استراتژی معامله با اخبار فارکس میتواند به معامله گران سود قابل توجهی بدهد، اما نیاز به برنامهریزی دقیق، تجزیه و تحلیل رویدادها، تعیین نقاط ورود و خروج موثر دارد. این استراتژی نیازمند واکنش سریع معامله گران به اخبار و تغییرات بازار است و در صورت نداشتن این واکنش احتمال ضرر کردن معامله گر دور از ذهن نیست. در ادامه برخی از نمونههای موفق و ناموفق استراتژی ترید با اخبار در فارکس ذکر شده است:
نمونههای موفق در استراتژی ترید با خبر
معاملات موفق با اخبار فارکس شامل وقایعی همچون شورت کردن پوند توسط جورج سوروس در سال 1992 است که باعث کسب بیش از یک میلیارد دلار سود شد. همچنین سقوط ناگهانی USD/JPY در ژانویه 2019 به دلیل اعلان غافلگیر کننده بانک مرکزی ژاپن باعث کسب سود زیادی توسط معامله گران در این بازار شد. در مارس 2016 هم کاهش ناگهانی نرخ بهره توسط بانک مرکزی اروپا (ECB) باعث کاهش ارزش یورو شد و معامله گرانی که در پوزیشن شورت نسبت به یورو بودند، سود خوبی به دست آوردند. این نمونهها نشان میدهند که تحلیل دقیق اخبار و رویدادها و اعمال استراتژیهای مناسب میتواند به معامله گران در بازار فارکس سود زیادی بدهد.
نمونههای ناموفق در استراتژی ترید با اخبار
تصمیمات غیرمنتظره بانک ملی سوئیس برای حذف سقف ارزی فرانک سوئیس در 2015 و همه پرسی برگزیت در بریتانیا در سال 2016 نشان دادند که حرکتهای غیرمنتظره در بازار فارکس میتوانند به معامله گران تاثیرات قابل توجهی وارد کنند. این نوع رخدادها نشان میدهند که برنامهریزی دقیق مدیریت ریسک حساس و تحلیل دقیق اخبار و رویدادها برای موفقیت در استراتژی معامله با اخبار فارکس بسیار مهم هستند. همچنین معامله گران باید آمادگی داشته باشند که با نوسانات غیرمنتظره بازار و احتمال ضرر نیز مواجه شوند.
سخن پایانی
به طور کلی ترید با اخبار در فارکس برای معامله گران ارزی به عنوان یک ابزار بسیار مهم و ضروری در معاملاتشان شناخته میشود، زیرا اخبار مختلف اقتصادی و سیاسی به عنوان یکی از اصلیترین عوامل تاثیر گذار بر بازارهای ارز محسوب میشوند. ترید با خبر ممکن است با ریسک بالایی همراه باشد و داشتن دانش و تجربه کافی در این استراتژی برای ضرر نکردن بسیار مهم و ضروری است.
سوالات متداول
ترید با خبر یک استراتژی معامله در بازار مالی فارکس است که بر اساس تحلیل و پیش بینی تاثیر اخبار و رویدادها بر قیمت داراییها صورت میگیرد. معامله گران سعی دارند از تغییرات ناگهانی در بازار بهره ببرند که به واسطه اخبار اقتصادی، تصمیمات بانکهای مرکزی یا رویدادهای جهانی رخ میدهد.
معامله گران در ترید با خبر به دنبال خبرهایی هستند که تاثیر زیاد و قوی بر بازارهای مالی دارند. این اخبار میتوانند شامل اخبار اقتصادی همچون NFP یا نرخ بیکاری، تصمیمات بانکهای مرکزی همچون نرخ بهره، تغییرات قوانین و مقررات مالی و رویدادهای جهانی همچون جنگ باشند.
مدیریت ریسک در ترید با اخبار بسیار مهم است. برای این منظور معامله گران باید مقدار سرمایه معاملاتی خود را مشخص کنند و از ورود به معاملاتی بپرهیزند که توانایی مدیریت ریسک آن را ندارند. همچنین معامله گران میتوانند با استفاده از ابزارهایی همچون استاپ لاس از ضرر زیاد خود جلوگیری کنند.
خیر، تمامی معامله گران در ترید با خبر موفق نیستند، زیرا این استراتژی نیازمند تجربه، تحلیل دقیق و پیش بینی درست است.
میانگین متحرک ساده که در اصطلاح به آن SMA هم گفته میشود در واقع یک اندیکاتور برای تحلیل تکنیکال در بازار فارکس است که از آن برای پیش بینی قیمتها در این بازار پرتلاطم استفاده میکنند. یادگیری و کار با این شاخص بسیار آسان است و همین موضوع باعث شده بسیاری از معامله گران تازه کار هم به راحتی بتوانند از آن برای تفسیر قیمتها و پیش بینی روند بازار استفاده کنند. در ادامه قصد داریم به صورت کامل روش روش میانگین متحرک ساده و مزیتهای استفاده از آن برای معامله گران فارکس را شرح دهیم با ما تا انتهای این مقاله همراه باشید.
میانگین متحرک ساده چیست؟
میانگین متحرک ساده (Simple Moving Average) که به اختصار به آن SMA میگویند یکی از ابزارهای مهم در تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی از جمله بازار فارکس است. این مفهوم به معنای یک متوسط ریاضی از قیمتهای یک دارایی مالی در یک بازه زمانی خاص است. برای محاسبه میانگین SMA در فارکس یا هر بازار مالی دیگر شما باید ابتدا یک بازه زمانی را مشخص کنید (به عنوان مثال، 10 روز، 50 روز یا 200 روز)، سپس قیمتهای پایانی این بازه زمانی را اضافه کنید و نتیجه را به تعداد روزهای بازه تقسیم کنید تا براساس میانگین بازار بتوانید از قیمتها یک پیش بینی داشته باشید. از این شاخص معمولا برای معاملات کوتاه مدت استفاده میشود، زیرا قابلیت اتکا به نتایج این شاخص محدود است و نمیتوان با استفاده از آن پیش بینیها بلند مدت از روند قیمت در فارکس داشت. برای درک بهتر اندیکاتور SMA، باید بدانید که این اندیکاتور میانگین روند قیمت کلی دارایی است که از تقسیم مجموع آخرین قیمتها بر تعداد زمانهای یک دورهی انتخابی محاسبه میشود.
انواع میانگین SMA
شاخص SMA در فارکس به صورت کلی به دو نوع کوتاه مدت و بلند مدت تقسیم بندی میشود. هر دو SMA معمولا به عنوان خطوط روی نمودار قیمت، نمایش داده میشوند و به عنوان اندیکاتورهای معاملاتی و همچنین به عنوان ابزار تاییدی در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار گیرند. تقاطع این دو خط معمولا مورد توجه معاملهگران قرار میگیرد و میتواند نشاندهنده تغییرات در روند قیمتی باشد.
SMA کوتاه مدت: این خط نشان دهنده میانگین قیمتهای دارایی در یک بازه زمانی کوتاهتر است. مثلاً یک SMA 50 روزه به معنای میانگین قیمتهای بسته شدن دارایی در 50 روز گذشته است. این خط به عنوان یک مؤشر برای روند قیمتی کوتاهمدت عمل میکند.
SMA بلند مدت: این خط نمایانگر میانگین قیمتهای دارایی در یک بازه زمانی بلندمدتتر است. به عنوان مثال، یک SMA 200 روزه به معنای میانگین قیمتهای بسته شدن دارایی در 200 روز گذشته است. این خط به عنوان یک مؤشر برای روند قیمتی بلندمدت عمل میکند.
کاربرد استراتژی SMA یا اندیکاتور میانگین متحرک ساده
استفاده از میانگین متحرک ساده به عنوان یک اندیکاتور تکنیکال در بازارهای مالی از جمله بازار فارکس و کریپتوکارنسیها بسیار رایج است، این اندیکاتور میتواند در تحلیل روند قیمتی و تصمیمگیری در معاملات مفید باشد. توجه داشته باشید که SMA ممکن است برای تجارت و تحلیل استراتژیهای معاملاتی مختلف با ترکیب با دیگر اندیکاتورها و اطلاعات بیشتر استفاده شود. برخی از کاربردهای رایج این اندیکاتور کاربردی به شرح زیر است:
تشخیص روند بازار: یکی از کاربردهای اصلی میانگین متحرک ساده تشخیص و نمایش روند بازار است. هنگامی که قیمتها بالاتر از این میانگین قرار دارند، این نشاندهنده روند صعودی است، و هنگامی که قیمتها پایینتر قرار دارند، این نشاندهنده روند نزولی است.
تأیید معاملات: معاملهگران ممکن است میانگین متحرک ساده را برای تایید وقتی معامله کنندگان وارد یا خارج از بازار میشوند، مورد استفاده قرار دهند. به عنوان مثال، اگر قیمتهای یک دارایی به طور موقت بالاتر از SMA بروند و سپس به آن بیافتند و دوباره بالا بروند، معاملهگر ممکن است این رفتار را به عنوان تاییدی برای ورود به معامله تعبیر کند.
ایجاد سیگنالهای خرید و فروش: معاملهگران ممکن است این اندیکاتور را برای ایجاد سیگنالهای خرید و فروش استفاده کنند. برای مثال، وقتی SMA با دوره زمانی کوتاه (مانند 5 روز) از دوره زمانی بلندمدت (مانند 200 روز) تلاقی کند و SMA کوتاهمدت بالاتر از بلندمدت باشد، این ممکن است به عنوان سیگنال خرید تفسیر شود. برعکس، وقتی SMA کوتاهمدت پایینتر باشد، این ممکن است به عنوان سیگنال فروش تعبیر شود.
استفاده از محافظتی: این اندیکاتور میتواند به عنوان یک خط حمایت یا مقاومت مورد استفاده قرار گیرد. اگر قیمتها به سمت SMA حرکت کنند و از آن عبور کنند، SMA میتواند به عنوان نقطه مقاومت تعبیر شود. به طور نمونه اگر قیمتها در زمانی به SMA برخورد کرده و از آن عبور کنند، این ممکن است به عنوان نقطه مقاومت تفسیر شود.
فرمول SMA
میانگین متحرک ساده در واقعیت یک میانگین از قیمتهای یک دارایی دیجیتال در یک بازه زمانی مشخص است. این میانگین با جمع کردن قیمتهای آخرین دورهی زمانی و تقسیم بر تعداد دورهها در آن بازه محاسبه میشود. این دوره میتواند هر چیزی از 3 روز تا 1 سال و حتی بیشتر باشد. در واقعیت SMA به تنهایی به ما نشان میدهد که روند قیمتی یک دارایی در یک بازه زمانی مشخص به سمت بالا یا پایین میرود. از طرف دیگر در بازار فارکس داراییها معمولا تغییرات سریعتری در بازههای زمانی کوتاه و تغییرات کندتری در بازههای زمانی بلندمدت دارند. نحوه محاسبه متوسط متحرک ساده بسیار آسان است، این اندیکاتور با جمع کردن قیمتهای یک دارایی در یک بازه زمانی خاص و تقسیم این جمع بر تعداد روزها یا دورهها در آن بازه زمانی مطابق فرمول زیر محاسبه میشود:
SMA = (nقیمت1 + قیمت2 + … + قیمت) / n
نحوه محاسبه میانگین متحرک ساده
استفاده از شاخص SMA در تحلیل تکنیکال معاملات فارکس به شما این امکان را میدهد تغییرات روند قیمتی را بررسی کنید و تصمیمهای معاملاتی خود را با استفاده از نتایج تحلیلها بگیرید. برای شروع، باید دوره زمانی را انتخاب کنید، معمولا مقادیر متداول برای این دوره شامل 20، 50، و 200 روز هستند. همچنین، باید تصمیم بگیرید که از قیمت باز، بسته، بالا یا پایین برای محاسبه SMA استفاده کنید. تنظیمات متفاوت ممکن است به نتایج متفاوت منجر شوند. این اندیکاتور میتواند به عنوان یک ابزار تایید معاملات مورد استفاده قرار گیرد. به عنوان مثال وقتی قیمتها از SMA عبور کنند و در یک روند قوی قرار بگیرند، این روند ممکن است به عنوان یک سیگنال خرید تعبیر شود. برعکس وقتی قیمتها از SMA عبور کرده و به یک روند نزولی وارد شوند، این ممکن است به عنوان سیگنال فروش تفسیر شود. البته به صورت کلی از SMA نمیتوان به تنهایی استفاده کرد، زیرا نتیجه آن به تنهایی قابل اتکا نیست و شما باید از این اندیکاتور در ترکیب با اندیکاتورهای دیگر همچون MACD استفاده کنید تا تصمیمگیریهای بهتری برای معاملاتتان داشته باشید. در مورد میانگین متحرک ساده، دو الگوی معاملاتی پرکاربرد به نام تقاطع مرگ و تقاطع طلایی وجود دارد، این دو الگو معاملاتی میتوانند به معاملهگران در تصمیمگیری در مورد جهت روند قیمتی کمک کنند.
تقاطع مرگ (Death Cross): زمانی اتفاق میافتد که میانگین SMA 50 روزه خط میانگین SMA 200 روزه را به سمت پایین قطع میکند. این الگو به عنوان یک سیگنال نزولی در نظر گرفته میشود که به معنی احتمال کاهش قیمت در آینده است.
تقاطع طلایی (Golden Cross): زمانی رخ میدهد که میانگین متحرک ساده کوتاهمدت خط میانگین SMA بلندمدت را به سمت بالا میشکند. این الگو نشاندهنده احتمال افزایش قیمت در آینده است. اگر حجم معاملاتی نیز در این بازه زمانی افزایش یابد، این سیگنال به عنوان یک سیگنال صعودی بسیار معتبر محسوب میشود.
مزایا و معایب SMA در تحلیل تکنیکال
برای بهره بردن بهتر از میانگین متحرک ساده، معاملهگران معمولا این اندیکاتور را با دیگر اندیکاتورها و روشهای تحلیلی ترکیب میکنند و همچنین میانگین متحرک ساده را در مواردی استفاده میکنند که بهترین تطابق را با شرایط معاملاتی دارد. استفاده از شاخص SMA در تحلیل تکنیکال دارای مزایا و معایبی به شرح زیر است:
مزایا
آسانی و سادگی: این اندیکاتور به عنوان یکی از ابزارهای ساده تکنیکال برای تحلیل قیمتها شناخته میشود. این ابزار برای معاملهگران تازهکار نیز آسان است و به آنها کمک میکند تغییرات روند قیمتی را در طول زمان درک کنند.
تشخیص روند: SMA به عنوان یک اندیکاتور معمولی برای تشخیص روند بازار وجود دارد. اگر قیمتها بالاتر از میانگین باشند، این نشان میدهد که بازار در حال حرکت به سمت بالا است، و اگر قیمتها پایینتر از SMA باشند، این نشان میدهد که بازار در حال حرکت به سمت پایین است.
مناسب برای بازههای زمانی مختلف: همچنین میتواند در بازههای زمانی مختلف مورد استفاده قرار بگیرد. معاملهگران میتوانند دورههای SMA را تطبیق دهند تا به تجزیه و تحلیل روندهای کوتاه مدت یا بلندمدت بپردازند.
معایب
تاخیر در تشخیص تغییرات: یکی از معایب اصلی SMA این است که این اندیکاتور به ما اطلاع میدهد که یک تغییر در روند قیمتی رخ داده است پس از آنکه اتفاق افتاده است. به عبارت دیگر، SMA دارای تاخیر زمانی است و به تأیید تغییرات قیمتی نیاز دارد.
عدم تطبیق به خوبی با بازارهای حاکم: به علاوه، ممکن است در بازارهای با رفتارهای غیر معمول یا متقلب مانند بازارهای جانشین ترکیب نکند. در مواجهه با بازارهای نوسانی یا بازارهای با حجم کم معاملات، SMA ممکن است به عنوان ابزار ناکارآمد تصور شود.
عدم تمیز میان سیگنالهای کاذب و واقعی: این ابزار ممکن است سیگنالهای کاذب را ایجاد کند، به ویژه هنگامی که بازار در حال نوسان یا جنبش های کوچک دارد. این ممکن است باعث ایجاد معاملات ناموفق شود.
محدودیت در پیشبینی تغییرات شدید: از آنجایی که میانگین متحرک ساده بر اساس قیمتهای گذشته محاسبه میشود، نمیتواند تغییرات ناگهانی یا حاد را پیشبینی کند. بنابراین برای تجارت در بازارهای با تغییرات شدید، معاملهگران ممکن است به اندیکاتورهای دیگر تکنیکال معتمد شوند.
سخن پایانی
در بازارهای نوسانی معاملهگران از میانگین متحرک ساده به عنوان یک ابزار معاملاتی برای هموار کردن نوسانات قیمتی استفاده میکنند تا به تشخیص روند قیمتی بپردازند. وقتی SMA به سمت بالا حرکت میکند، این نشان میدهد که قیمتها در بازار معاملاتی فارکس در حال افزایش است و وقتی به سمت پایین حرکت میکند، این نشان میدهد که قیمت در حال کاهش است. معاملهگران میتوانند با تنظیم بازه زمانی مختلف برای میانگینهای حرکتی از تحلیل دقیقتر و دامنه گستردهتری از روند قیمتی بهرهمند شوند. از آنجا که SMA به تنهایی نمیتواند تمام اطلاعات مورد نیاز برای تصمیمگیری را فراهم کند، معمولا آن را با سایر شاخصهای معاملاتی ترکیب میشود تا خوانش دقیق تری از بازار ارزهای دیجیتال ارائه دهد و خطاها در تحلیل قیمتی کاهش یابند.
سوالات متداول
میانگین ( Simple Moving Average) یکی از مهمترین و پرکاربردترین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی از جمله بازار فارکس، است. این اندیکاتور برای ارائه یک تصویر ملموستر از تغییرات قیمت در طول زمان و همچنین هموار کردن تأثیرات نوسانات قیمتی استفاده میشود.
هرچه بازهی زمانی برای میانگینهای حرکتی طولانیتر باشد، میانگین این ابزار هموارتر است و وضعیت دقیقتر و جامعتری از روند قیمتی ارز دیجیتال موردنظر میدهد. همچنین هرچه بازه زمانی کوتاهتر باشد، نوسانات بیشتری را در روند قیمتی شاهد خواهیم بود، اما مزیت آن این است که خوانش آن بهروزتر و نزدیکتر به مقدار فعلی آن خواهد بود. در نتیجه، بسته به نیاز شما هر کدام مزایای خودشان را دارند.
از این شاخص معمولا برای معاملات کوتاه مدت در تحلیل تکنیکال در بازار فارکس استفاده میکنند.
بله، امکان استفاده از این اندیکاتور به تنهایی هم وجود دارد. اما توصیه نمیشود چرا که احتمال بروز خطا در تمامی شاخصهای معاملاتی وجود دارد و بهتر است که برای کم کردن احتمال خطا از شاخصهای دیگری در کنار شاخص میانگین SMA استفاده کرد.
اندیکاتورهای پیشرو همواره یکی از دغدغههای اصلی معاملهگران و سرمایهگذاران در بازارهای مالی بوده است. آیا میتوان قبل از وقوع تحولات اساسی در بازار، نشانههایی از آن را مشاهده کرد؟ آیا ابزاری وجود دارد که بتواند جهت حرکت آینده بازار را با دقت قابل قبولی پیشبینی کند؟ اندیکاتورهای پیشرو با هدف پاسخگویی به این سؤالات طراحی شدهاند. در این مقاله، ماهیت و کارکرد اندیکاتورهای پیشرو و انواع رایج آنها مورد بررسی قرار گرفته و مزایا و معایب استفاده از آنها شرح داده شده است. امید است خواندن این مقاله بتواند دیدگاهی جامع و منصفانه نسبت به جایگاه اندیکاتور پیشرو در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی ایجاد کند.
اندیکاتور پیشرو چیست؟
اندیکاتور پیشرو یکی از انواع ابزارهای تحلیل تکنیکال بازار است که به معامله گران کمک میکند تا روند آتی قیمت ارزهای دیجیتال، سهام و سایر داراییهای مالی را بهتر پیش بینی کنند. این اندیکاتورها قبل از بروز تغییرات در قیمت، سیگنالهایی را به معامله گران ارائه میدهند تا آنها بتوانند موقعیت مناسب معاملاتی خود را پیدا کنند.
اندیکاتورهای پیشرو با بررسی الگوها و روندهای گذشته، سعی در پیش بینی جهت آتی قیمت دارند. آنها نشان میدهند که آیا بازار در حالت اشباع خرید یا اشباع فروش قرار دارد و به همین دلیل به عنوان اندیکاتورهای پیشرو شناخته میشوند. از آنجایی که اندیکاتورهای پیشرو قبل از وقوع تغییرات، سیگنال میدهند، معمولاً در بازههای زمانی کوتاه مدت مؤثرتر هستند و به معامله گران کمک میکنند تا در ابتدای شکل گیری یک روند جدید وارد بازار شوند و از حداکثر سود بهره مند شوند.
البته اندیکاتورهای پیشرو گاهی اوقات ممکن است سیگنالهای اشتباه نیز بدهند، بنابراین توصیه میشود که اندیکاتورهای پیشرو را به تنهایی مورد استفاده قرار ندهید. بهتر است این اندیکاتورها را با اندیکاتورهای تأخیری و ابزارهای دیگر تحلیل تکنیکال ترکیب کنید تا بتوانید پیش بینی دقیقتری از روند آتی بازار داشته باشید.
در مجموع، اندیکاتور پیشرو ابزار مهمی برای معامله گران و سرمایهگذاران است که میتواند در شناسایی فرصتهای معاملاتی مناسب، تعیین زمان ورود و خروج از بازار و در نهایت کسب سود، نقش مؤثری ایفا کند. البته همیشه باید حواستان به سیگنالهای اشتباه احتمالی این اندیکاتورها باشد و آنها را با سایر ابزارهای تحلیلی تکمیل کنید.
کاربرد اندیکاتور پیشرو
اندیکاتورهای پیشرو ابزارهای مفیدی برای پیشبینی روندها و الگوهای آتی در حوزههای اقتصادی و مالی هستند. بانکها و مؤسسات مالی از این اندیکاتورها برای پیشبینی نرخ تورم، نرخ بهره و رشد اقتصادی استفاده میکنند. با پیشبینی دقیقتر این متغیرها، آنها میتوانند سیاستهای پولی و اعتباری مناسبتری را اتخاذ کنند. همچنین سرمایهگذاران نهادی و شرکتهای بزرگ مالی نیز برای تصمیمگیری در مورد خرید و فروش داراییها و مدیریت پرتفوی سرمایهگذاری، از اندیکاتورهای پیشرو استفاده میکنند.
علاوه بر بخش مالی، اندیکاتور پیشرو در بخشهای تولیدی و خدماتی نیز کاربرد فراوان دارد. شرکتهای تولیدکننده کالاهای مصرفی با استفاده از این اندیکاتورها میتوانند الگوهای تقاضای آتی بازار را پیشبینی کرده و برنامهریزی بهتری برای تولید و عرضه محصولات خود داشته باشند. همچنین شرکتهای خدماتی نیز میتوانند با بهرهگیری از این اندیکاتورها، نیازها و روندهای آتی بازار را شناسایی کرده و خدمات متناسبتری را عرضه کنند.
در نهایت، دولتها و سیاستگذاران اقتصادی نیز میتوانند از اندیکاتورهای پیشرو به عنوان ابزاری برای شناخت بهتر اقتصاد و پیشبینی روندهای آتی آن استفاده کنند. با توجه به پیشبینیهای دقیقتر، آنها میتوانند سیاستها و برنامههای اقتصادی مؤثرتری را پیادهسازی نمایند. البته همواره باید ترکیبی از اندیکاتورها و سایر ابزارهای تحلیلی مورد استفاده قرار گیرد.
انواع اندیکاتورهای پیشرو در تحلیل تکنیکال
اندیکاتورهای پیشرو ابزارهای مهمی در تحلیل تکنیکال هستند که به تریدرها کمک میکنند تا روندها و الگوهای آتی بازار را پیشبینی نمایند. در این متن، توضیحاتی در مورد مهمترین و پرکاربردترین اندیکاتورهای پیشرو ارائه شده است. این اندیکاتورها عبارتاند از:
اندیکاتور مومنتوم (Momentum)
اندیکاتور مومنتوم یک شاخص تکنیکال مومنتوم است که سرعت تغییرات قیمت را در بازار اندازهگیری میکند.
این شاخص از تفاضل قیمت فعلی از قیمت x روز قبل محاسبه میشود. مقادیر مثبت نشاندهنده روند صعودی و مقادیر منفی نشاندهنده روند نزولی قیمت است.
اندیکاتور مومنتوم به عنوان یک اندیکاتور پیشرو، قدرت و ضعف روند فعلی بازار را نشان میدهد و میتواند برای تشخیص نقاط ورود مناسب به کار رود. البته تنها به این شاخص نباید اعتماد کرد و باید آن را با سایر ابزارهای تکنیکال ترکیب نمود.
اندیکاتور ویلیامز (Williams%R)
این اندیکاتور یک شاخص مومنتوم است که وضعیت بیشفروش و بیشخرید را در بازار نشان میدهد.
ویلیامز %R در محدوده 0 تا منفی 100 نوسان میکند. مقادیر پایینتر از منفی 80 نشاندهنده بیشفروش و مقادیر بالاتر از منفی 20 نشاندهنده بیشخرید است. این شاخص میتواند به عنوان یک اندیکاتور پیشرو استفاده شود و نقاط ورود مناسب را برای خرید و فروش مشخص کند. البته توصیه میشود آن را با سایر ابزارهای تکنیکال تلفیق نمود تا دقت سیگنالها افزایش یابد.
اندیکاتور استوکاستیک
استوکاستیک یک شاخص مومنتوم است که برای تشخیص نقاط اشباع خرید و اشباع فروش در بازار به کار میرود.
این شاخص دارای دو خط K و D است که در محدوده 0 تا 100 تغییر میکنند. هنگامی که خط K از بالای 80 عبور کند، وضعیت بیشخرید و هنگامی که از 20 پایینتر برود، وضعیت بیشفروش را نشان میدهد.
علاوه بر این، هنگامی که خطوط K و D متقاطع شوند، سیگنالهای خرید و فروش تولید میکند.
استوکاستیک به عنوان یک اندیکاتور پیشرو عمل میکند و میتواند برای پیشبینی تغییر روند مورد استفاده قرار گیرد.
اندیکاتور OBV
اندیکاتور OBV یک اندیکاتور تکنیکال از نوع اندیکاتورهای پیشرو است که برای پیشبینی تغییرات قیمت سهام از جریان حجم معاملات استفاده میکند. OBV نشاندهنده احساسات جمعی است که میتواند حرکات بعدی خریداران یا فروشندگان را پیشبینی کند.
OBV را جوزف گرنویل در سال 1963 میلادی ابداع کرد. او بر این باور بود که حجم معاملات نیروی اصلی پشت بازارها است و OBV را طراحی کرد تا پیشبینی کند که تغییرات عمده در بازارهای مالی بر اساس تغییرات حجم معاملات در چه زمانی رخ میدهد.
OBV با جمع حجم مثبت و منفی معاملات، یک مجموع تجمعی از حجم معاملات یک دارایی مشخص را نشان میدهد و مشخص میکند که آیا این حجم وارد یا خارج از آن دارایی شده است. اگر قیمت پایانی امروز بالاتر از قیمت پایانی دیروز باشد، حجم امروز به OBV قبلی اضافه میشود. اگر قیمت پایانی امروز پایینتر از دیروز باشد، حجم امروز از OBV قبلی کسر میشود.
تحلیلگران از حجم معاملات در OBV برای ردیابی سرمایهگذاران نهادی بزرگ استفاده میکنند. آنها اختلاف بین حجم و قیمت را مترادف با رابطه بین پول هوشمند و تودههای ناهمگون میدانند، با امید به نمایش فرصتهای خرید در برابر روندهای غالب اشتباه.
اگرچه OBV یک اندیکاتور پیشرو است و میتواند پیشبینیهایی ارائه دهد، اما در مورد آنچه واقعاً اتفاق افتاده اطلاعات دقیقی ارائه نمیدهد. بنابراین مستعد ارائه سیگنالهای اشتباه است و باید با اندیکاتورهای تأخیری متوازن شود.
اندیکاتور CCI
اندیکاتور CCI یک اندیکاتور نوسانی مبتنی بر مومنتوم است که برای کمک به تعیین زمانی استفاده میشود که یک ابزار سرمایهگذاری به شرایط خرید بیش از حد یا فروش بیش از حد میرسد. این اندیکاتور را دونالد لامبرت توسعه یافته و جهت قیمت را ارزیابی میکند و قدرت روند قیمت را تعیین میکند تا به معاملهگران کمک کند تا تصمیم بگیرند آیا میخواهند وارد معامله شوند یا خارج شوند، از انجام معامله خودداری کنند یا به موقعیت موجود اضافه کنند.
CCI یک اندیکاتور پیشرو است زیرا قیمت فعلی را با میانگین قیمت تاریخی مقایسه میکند تا نشان دهد آیا قیمت فعلی بالاتر یا پایینتر از میانگین تاریخی است. هنگامی که CCI بالای صفر است، نشان میدهد قیمت بالاتر از میانگین تاریخی است و هنگامی که CCI پایین صفر است، نشان میدهد قیمت پایینتر از میانگین تاریخی است. این ویژگی به معاملهگران اجازه میدهد تا سیگنالهای خرید و فروش زودهنگامی را دریافت کنند. بنابراین، CCI میتواند به عنوان یک ابزار مفید برای شناسایی روندهای جدید، سطوح خرید یا فروش بیش از حد و ضعف در روندها استفاده شود.
مزایا و معایب اندیکاتور پیشرو
اندیکاتورهای پیشرو ابزارهای مفیدی برای پیشبینی تغییرات آینده بازار هستند، اما استفاده از آنها مزایا و معایبی دارد. در این بخش به بررسی جنبههای مثبت و منفی اندیکاتورهای پیشرو در تحلیل تکنیکال میپردازیم.
مزایای اندیکاتور پیشرو
سیگنال زودهنگام
اندیکاتورهای پیشرو سیگنالهای زودهنگامی را ارائه میدهند که به معامله گران اجازه میدهد زودتر از دیگران متوجه روندهای آتی بازار شوند. این سیگنالهای زودرس میتواند به معامله گران کمک کند تا سریعتر وارد عمل شوند و از ابتدای حرکتهای قیمتی سود کسب کنند. دریافت سیگنالهای زودهنگام یک مزیت رقابتی محسوب میشود.
کمک به پیش بینی روند
اندیکاتورهای پیشرو با بررسی الگوهای گذشته، به پیش بینی روند آتی بازار کمک شایانی میکنند. پیش بینی روند بازار باعث میشود معامله گران بتوانند بهتر تصمیم بگیرند و ریسک کمتری متحمل شوند. هر چقدر پیش بینی دقیقتر باشد، احتمال موفقیت بیشتر است.
کسب سود بیشتر
سیگنالهای زودهنگام اندیکاتور پیشرو باعث میشود معامله گران بتوانند سود بیشتری کسب کنند؛ زیرا آنها میتوانند از ابتدا در حرکتهای قیمتی سهم داشته باشند و پتانسیل سوددهی بیشتری خواهند داشت.
تعیین نقاط ورود و خروج
اندیکاتورهای پیشرو به تعیین بهتر نقاط ورود و خروج از بازار کمک شایانی میکنند. نقاط ورود و خروج مناسب باعث افزایش سوددهی و کاهش ریسک معامله میشود. در مجموع، اندیکاتورهای پیشرو ابزار مفیدی برای تحلیل تکنیکال بازار هستند و مزایای زیادی برای معامله گران دارند.
معایب اندیکاتور پیشرو
احتمال خطا
اما اندیکاتورها معایبی هم دارند. اول اینکه احتمال خطا در پیشبینی وجود دارد و آنها لزوماً با دقت 100٪ عمل نمیکنند. همچنین، زمان دقیق وقوع یک روند همیشه قابل پیشبینی نیست و عدم قطعیت وجود دارد. ممکن است اندیکاتور سیگنالهای کاذبی ارسال کند که منجر به معاملات غلط شود.
نیاز به دانش و مهارت کافی
علاوه بر این، استفاده از اندیکاتورها نیاز به دانش و مهارت کافی دارد. معاملهگران باید بدانند چگونه سیگنالهای اندیکاتور را تفسیر کنند و با احتیاط عمل کنند. گاهی اندیکاتور سیگنال میدهد اما روند پیشبینی شده اتفاق نمیافتد. در این حالتها تشخیص سیگنال کاذب نیاز به تجربه دارد.
عدم کارایی به تنهایی
همچنین اندیکاتورهای پیشرو به تنهایی برای تحلیل بازار کافی نیستند و باید حتماً با سایر ابزارهای تحلیلی مانند تحلیل تکنیکال و بنیادی، نمودارهای قیمتی، و حجم معاملات ترکیب شوند. اتکای صرف بر یک اندیکاتور میتواند بسیار پرریسک باشد.
با وجود مزایای اندیکاتور پیشرو در تحلیل بازار، نباید بیش از حد به آنها اعتماد کرد. استفاده صحیح نیاز به مهارت و ترکیب آنها با سایر روشهای تحلیلی دارد. اندیکاتورها ابزارهای کمکی هستند و نباید تنها مبنای تصمیمگیری قرار گیرند.
کلام آخر
اندیکاتورهای پیشرو ابزارهایی هستند که با بررسی الگوها و روندهای گذشته، تلاش میکنند تا جهت حرکت آینده بازار را پیشبینی نمایند. این اندیکاتورها اغلب قبل از وقوع تغییرات اساسی در بازار، سیگنالهایی را به معاملهگران ارسال میکنند. انواع مختلفی از اندیکاتورهای پیشرو وجود دارد که RSI، MACD، مومنتوم و استوکاستیک از شاخصترین آنها هستند. استفاده صحیح از اندیکاتور پیشرو میتواند به معاملهگران کمک کند تا زودتر از دیگران متوجه روندها شوند و سود بیشتری کسب کنند. البته همواره باید به احتمال خطا در سیگنالهای این اندیکاتورها توجه داشت و آنها را تنها به عنوان ابزار مکمل در کنار سایر روشهای تحلیل به کار برد.
سوالات متداول
اندیکاتورهای پیشرو ابزارهای مفیدی برای پیشبینی روندها و الگوهای آتی در حوزههای اقتصادی و مالی هستند. بانکها و مؤسسات مالی از این اندیکاتورها برای پیشبینی نرخ تورم، نرخ بهره و رشد اقتصادی استفاده میکنند
اگر شما هم از تحلیل تکنیکال برای پیدا کردن نقاط ورود و خروج از معاملات استفاده میکنید، احتمالا خط روند یکی از پر استفادهترین ابزارهایی بوده است که در زمان تحلیل به شما کمک کرده است؛ که اگر به درستی ترسیم شود میتواند اطلاعات بسیار خوبی از شرایط دارایی به تریدر نشان دهد و بنابراین پیشبینی آینده قیمتی را نیز ساده کند؛ اما ترسیم آن همیشه برای تریدرها به خصوص برای افرادی که به تازگی تحلیل و فعالیت در بازار را شروع کردهاند ساده نیست. به همین دلیل تصمیم داریم در این مقاله نحوه رسم خودکار خط روند یا Trend Line در تریدرینگ ویو را شرح دهیم.
خط روند چیست؟
پیش از آنکه نحوه ترسیم خط روند به صورت خودکار را فرا گیرید بهتر است ابتدا با مفهوم آن به درستی آشنا شوید. Trend Line درواقع با اتصال بیشترین (سقفهای قیمتی) یا کمترین (کفهای قیمتی) قیمتها به هم تشکیل میشود. با ترسیم این خط که میتواند صعودی، نزولی و یا خنثی باشد، تریدر میتواند بهترین نقاط برای ورود و یا خروج از معاملات را به دست آورد.
در یک روند صعودی که Trend Line در زیر نمودار قیمتی ترسیم میشود، این خط از اتصال کفهای قیمتی به هم تشکیل میشود. در روند نزولی که خط روند در بالای نمودار قیمتی ترسیم میشود، Trend Line از اتصال سقفهای قیمتی به هم تشکیل میشود و اما در روند خنثی خط در یک محدوده مشخص قیمتی بدون روند در حرکت است و درواقع نه سقفهای قیمتی در حال بالا رفتن هستند و نه کفهای قیمتی.
نحوه رسم خودکار خط روند در تریدینگ ویو
این ابزار به تریدر و تحلیلگر کمک میکند که نقاط عرضه و تقاضا را پیدا کند و بنابراین بهترین نقاط برای ورود و خروج از معاملات با کمک خط برای تریدر سادهتر خواهد شد. یک تحلیلگر میتواند خط روند را به صورت دستی در تریدینگ ویو و یا هر پلتفرم تحلیلی دیگر ترسیم کند که در ادامه نحوه رسم به صورت دستی را مختصرا شرح داده و سپس به بیان نحوه رسم خودکار آن در تریدینگ ویو اشاره خواهیم کرد.
رسم دستی خط روند در تریدینگ ویو
برای آنکه این خط را بر روی یک نمودار قیمتی در تریدینگ ویو ترسیم کنید باید ابتدا وارد این پلتفرم شده و چارت دارایی موردنظر خود را باز کرده و سپس ابزار (Trend Line) را از منو ابزارها در سمت چپ نمودار قیمتی انتخاب کنید.
حالا کافی است که با توجه به روند نمودار قیمتی بر روی یکی از کفها (در روند صعودی) و یا یکی از سقفهای قیمتی (در روند نزولی) کلیک کنید و سپس با درگ کردن، ماوس را به سقف یا کف قیمتی بعدی متصل کنید.
ترسیم دستی این خط در صورتی شما با نمودار قیمتی و تحلیل آشنایی داشته باشید و تجربه کافی برای فهمیدن آن را داشته باشید، کمک بسیار بزرگی در تحلیل قیمت به شما خواهد کرد اما هر تریدر و یا تحلیلگری نمیتواند خط روند را به درستی ترسیم کند، در چنین مواقعی رسم خودکار Trend Lineدر تریدینگ ویو به کمک شما میآید. البته نکتهای که باید به آن توجه کنید این است که به هر حال ترسیم خودکار ممکن است دقت کافی را نداشته باشید بنابراین انجام تنظیمات و یا جابهجایی مختصر نیز بعد از رسم خودکار آن باید اتفاق بیفتد.
رسم خودکار Trend Line
و اما در اینجا چگونگی رسم خودکار خط روند در تریدینگ ویو را شرح خواهیم داد. برای ترسیم Trend Line به صورت خودکار شما باید از اندیکاتورها کمک بگیرید. در قدم اول نمودار قیمتی دارایی موردنظر خود را باز کنید و سپس بر روی تب “Indicators” در نوار بالای صفحه کلیک کنید. با این کار پنجره کوچکی برای شما باز خواهد شد که اندیکاتورهای مختلفی در آن لیست شدهاند، برای راحتی کار عبارت “Trend Line” را در نوار جستجو تایپ کنید تا بتوانید اندیکاتورهایی که توسعهدهندگان مختلف برای این هدف (تریم خودکار خط روند) طراحی کردهاند را مشاهده کنید. حالا میتوانید اندیکاتور خط روند موردنظر خود را با کلیک بر روی آن انتخاب کنید.
اگر اندیکاتور Trend Line اول را انتخاب کنید یک خط روند ساده در آخرین کندلهای نمودار قیمتی برای شما ترسیم میشود که در صورت تمایل میتوانید از آن استفاده کنید، اما اگر به جزئیات بیشتری نیاز دارید نگران نباشید چراکه همانطور که مشاهده کردید تعداد اندیکاتورهایی که برای رسم خودکار این خط در تریدینگ ویو وجود دارند زیاد هستند و شما میتوانید اندیکاتوری که نیاز شما برای تحلیل را بر طرف میکند را انتخاب کنید. در بخشهای بعدی چند اندیکاتور دیگر برای رسم خط روند را معرفی خواهیم کرد.
اندیکاتور پرطرفدار دیگری که برای رسم خودکار خط روند بسیار مورداستفاده قرار میگیرد، اندیکاتور Trend Line [Lux Algo] است که با انتخاب آن با چنین تصویری مواجه خواهید شد که خطوط روند بیشتری بر روی چارت به جای میگذارند. البته همانطور که پیش از این نیز به آن اشاره کردیم، شما میتوانید با انتخاب هر کدام از اندیکاتورهای رسم Trend Line، تنظیمات موردنظر خود را بر روی اندیکاتور اعمال کنید تا بتوانید خطوط روند را با دقت بالاتری داشته باشید.
اما اگر عبارت Trenline را بدون فاصله جستجو کنید، نتیجه جستجو متفاوت خواهد بود، یکی از اندیکاتورهایی که اتفاقا علاوه بر خطوط روند، سیگنالهای ورود و خروج از معاملات را نیز صادر میکند، اندیکاتور “Trendline JD” است که پس از جستجو و کلیک بر روی نام آن، بر روی نمودار قیمتی به نمایش در میآید.
برای رسم خودکار خط روند در تریدینگ ویو به کمک اندیکاتور “Trendline JD”، پس از انتخاب این اندیکاتور مشاهده خواهید کرد که خطوط روند با توجه به کفها و سقفهای قیمتی با دقت بالایی ترسیم شده است. شما میتوانید از این اندیکاتور به عنوان یک راهنما استفاده کنید و خطوط روند ترسیم شده به کمک این اندیکاتور که برخوردهای زیادی با قیمت دارند را خود نیز رسم کرده و سپس اندیکاتور را حذف کنید و حالا به صورت دستی خط روند ترسیم شده را تنظیم کنید تا سیگنالهایی که به کمک آن به دست خواهید آورد، دقت بالایی داشته باشند.
همانطور که در تصویر هم میبینید، علاوه بر آن، این اندیکاتور سیگنالهای ورود و خروج از معاملات را نیز صادر میکند که با مثلثهای رنگی در نمودار قیمتی دیده میشوند، البته توصیه میشود در صورت استفاده از این اندیکاتور و به خصوص سیگنالهای ورود و خروج حتما آن را شخصیسازی کنید چراکه این نقاط با دقت انتخاب نشدهاند.
کلام آخر
این خط به صورت مستقیم یا غیرمستقیم در اکثر تحلیلهای تکنیکال دخالت دارد بنابراین آشنایی با این مفهوم و ابزارهای ترسیم آن از اهمیت بالایی برخوردار است. ما در این مقاله پس از توضیحاتی مختصر در رابطه با مفهوم خط روند و نحوه ترسیم دستی آن، چگونگی رسم خودکار آن را نیز در تریدینگ ویو شرح دادیم. اندیکاتورهای بسیار مختلفی برای این کار وجود دارد که ما در این مقاله تعدادی از آنها را بررسی کردیم. شما میتوانید با توجه به استراتژی و نیاز خود یک اندیکاتور را امتحان کنید و در تحلیلهای خود از آن استفاده کنید.
سوالات متداول
تریدرها میتوانند خط روند خود را به صورت دستی و یا خودکار رسم کنند. در حالت دستی، یک ابزار به نام Trend Line در نوار ابزار وجود دارد که نحوه استفاده از آن را در طی مقاله شرح دادهایم.
برای رسم خودکار این خط در تریدینگ ویو نیز میتوانید از اندیکاتورهای متعددی استفاده کنید که ما در این مقاله به چند مورد اشاره کردیم.
فعالیت در بورس به داشتن کارگزاری وابسته است. در این میان، کارگزاری اقتصاد بیدار یکی از گزینههای قدرتمند روی میز به شمار میرود.
در این قسمت از خانه سرمایه، به سراغ آموزش کار با این کارگزاری میرویم، نکتههای مهم آن را با هم بررسی کرده و به چند پرسش پُرتکرار در مورد این کارگزاری پاسخ میدهیم.
اگر شما هم میخواهید این کارگزاری را برای آغاز فعالیت جدیتان در بورس انتخاب کنید، تا پایان این جستجو همراهمان باشید.
چرا به سراغ معرفی کارگزاری اقتصاد بیدار رفتیم؟
«شرکت کارگزاری بیدار» که ما آن را بیشتر به نام «کارگزاری اقتصاد بیدار» صدا میزنیم از سال 1383 به عنوان «کارگزار رسمی بورس اوراق بهادار»، «فرا بورس»، «بورس کالا» و «انرژی» به فعالیت مشغول است.
بعد از گذشت سالها، هنوز هم این کارگزاری در ارائه خدمات به کاربرانش در اوج قرار دارد. نشانه این ماجرا هم دریافت رتبه «الف» در تمام بخشهای خود از «سازمان بورس» است.
نگاهی به وبسایت کارگزاری اقتصاد بیدار
در حالت کلی، وبسایت این کارگزاری از شش بخش اصلی تشکیل شده است. بیایی نگاهی به این بخشها بیندازیم:
صفحه اصلی سایت کارگزاری
بعد از وارد کردن آدرس این کارگزاری یعنی «ebidar.com» به صفحه اصلی سایت آن میرسیم. بخشهای دیگر این مجموعه در این صفحه معرفی میشوند.
مواردی مثل «نگاهی کوتاه به دستاوردها و مشتریان این کارگزاری»، «اپلیکیشن»، «سرمایه گذاری مستقیم»، «سرمایه گذاری غیر مستقیم»، «معرفی چهار سامانه اصلی معاملاتی»، «معرفی سامانه تحلیل بیدار آنالیز»، «باشگاه مشتریان کارگزاری»، «بخش جوایز پر طرفدار» و «راهنمایی برای ارتباط با بخش پشتیبانی مجموعه» در صفحه اصلی سایت وجود دارند.
خدمات سبد گردانی
در این بخش «خدمات مدیریت دارایی» کارگزاری اقتصاد بیدار معرفی میشوند. این خدمات از دو بخش اصلی «صندوقهای سرمایه گذاری» و «سبد گردانی اختصاصی» تشکیل شدهاند.
باشگاه مشتریان کارگزاری افتصاد بیدار
خدمات باشگاه مشتریان کارگزاری بیدار شامل جایزه دادن در ازای فعالیتهای گوناگون، قرعه کشی و … میشوند.
نکته جالب اینکه شما میتوانید امتیازهایی که در اثر فعالیت در کارگزاری بیدار به دست میآورید را در حساب معاملاتیتان شارژ کرده یا آن را به کد تخفیف خرید از دیجیکالا، دریافت مشاوره سرمایه گذاری و … تبدیل کنید.
تحلیل سهام
در این بخش، تحلیلهای مختلفی از صنایع بازار و نمادها در کنار تحلیل پرتفو به مشتریان ارائه میشوند.
چطور در کارگزاری اقتصاد بیدار ثبت نام کنیم؟
ثبت نام در کارگزاری اقتصاد بیدار از سه بخش اصلی اما ساده تشکیل شده است. نکته جالب اینکه شما میتوانید ثبتنام «سجام» و کارگزاری را همزمان با هم انجام دهید. بیایید نگاهی به این گامها بیندازیم:
دریافت کد بورسی
با افتتاح حساب در کارگزاری بیدار که شامل وارد کردن شماره موبایل و اطلاعات هویتی است در آن ثبت نام میکنید.
در این گام، مدارکی که باید دم دستتان باشند شامل «اصل شناسنامه»، «اصل کارت ملی»، «مشخصات کامل حساب بانکیتان مانند: نام بانکتان، شماره حسابتان، شماره شبا، کد و نام شعبه، نوع حسابتان (قرضالحسنه، کوتاه مدت یا بلند مدت)» میشوند.
احراز هویت در هر دو بخش
در ادامه، اگر قبلا در «سامانه سجام» ثبتنام نکردهاید میتوانید با وارد کردن شماره موبایلی که به نام خودتان است، مراحل احراز هویت را بر اساس راهنماییهای نوشته شده در فرم، انجام دهید.
با این کار، احراز هویت شما هم در سامانه سجام و هم در کارگزاری اقتصاد بیدار انجام میشود.
انتظار برای تایید احراز هویت
پس از تکمیل ثبتنام و تایید احراز هویت «کد بورسی»، «نام کاربری» و «رمز عبور سامانههای معاملاتی کارگزاری» برای شما پیامک خواهند شد. با این اطلاعات، میتوانید وارد سامانههای معاملاتی شده و معاملات خود را آغاز کنید.
آموزش بورس در کارگزاری اقتصاد بیدار
یکی از امکانات کارگزاری اقتصاد بیدار، آموزش بورس و تحلیل بازارهای مالی به افراد علاقهمند است.
اگر میخواهید خودتان مدیریت سرمایهتان را به دست بگیرید باید بر مواردی مثل: «تابلو خوانی» «آموزش تحلیل تکنیکال»، «آموزش تحلیل بنیادی»، «مدیریت سرمایه»، «مدیریت ریسک»، «تجزیه و تحلیل صورتهای مالی» و … مسلط شوید. کارگزاری بیدار در بخش «راهنمای کامل آموزش بورس» این موارد را به رایگان آموزش میدهد.
چطور بدون آموزش دیدن در بورس سرمایه گذاری کنیم؟
اگر شما هم جزو افرادی هستید که سرمایه کافی در اختیار دارند اما زمان یا علاقه کافی برای سرمایه گذاری و مدیریت داراییشان را ندارند میتوانید از خدمات سرمایه گذاری غیر مستقیم کارگزاری اقتصاد بیدار استفاده کنید. این کارگزاری چند راه را پیش پای شما میگذارد.
استفاده از سبد گردانی اختصاصی
در این روش، باید سرمایه شما حداقل 500 میلیون تومان باشد. اگر این حداقل سرمایه را دارید به سایت اقتصاد بیدار سر بزنید و فرمی که در سایت وجود دارد را پر کنید. بعد از این کار، کارشناسان این مجموعه با شما تماس میگیرند.
سرمایه گذاری در صندوق درآمد ثابت سپر
در این صندوق میتوانید سرمایه گذاری امن و سود روزشمار بیشتر از بانک را تجربه کنید.
سرمایه گذاری در صندوق ارزش آفرین بیدار
اگر به دنبال سرمایه گذاری روی سهام هستید اما نمیخواهید خودتان را درگیر خرید و فروش سهام، تحلیلها یا تحمل مستقیم ریسکها کنید میتوانید در این صندوق سرمایه گذاری کنید.
سرمایه گذاری در صندوق سپرده ماندگار بیدار
به دنبال دریافت سود مطمئن از بورس هستید؟ نمیخواهید در قلب نوسانها حضور داشته باشید و روی سرمایهتان ریسک کنید؟ سرمایه گذاری در این صندوق با نقدشوندگی بالایی که دارد بهترین گزینه برای شما است.
آشنایی با سامانههای معاملاتی کارگزاری اقتصاد بیدار
با روی کار آمدن اینترنت، کارگزاریهای پیشرو به دنبال راهاندازی بسترهای آنلاین معاملاتی رفتند تا بتوانند همزمان با پیشرفت، خدمات خود را ارتقا دهند. در کارگزاری بیدار، چندین نوع سامانه معاملاتی برای سلیقههای مختلف راهاندازی شدهاند. در ادامه، آنها را بررسی میکنیم.
سامانه بیدار تریدر
این سامانه که برای معاملات اوراق بهادار راهاندازی شده با محیطی ساده اما جذاب تمام نیازهای سرمایه گذاران حرفهای را برآورده میکند. از ویژگیهای بیدار تریدر میتوانیم به موارد زیر اشاره کنیم:
ارائه شده در دو نسخه موبایل و دسکتاپ
داشبوردی کامل برای تمام نیازهای معاملاتی
نمایش ساده و مفید اطلاعاتی مانند داراییها، مقدار دقیق سود و زیان در معاملهها
پشتیبانی قوی
سامانه تی اس ای تریدر
اگر از ظاهر سایت «مدیریت فناوری بورس تهران» خوشتان میآید و میخواهید در سایتی شبیه به آن دست به معامله حرفهای بزنید میتوانید به سراغ «tsetrader.com» بروید. در این سایت میتوانید به راحتی، کارهای زیر را انجام دهید:
خرید و فروش تمام سهامها و صندوقهای سرمایه گذاری قابل معامله در بورس
امکان مدیریت سفارشها با نمایش ریز اطلاعات
نمایش لحظهای پرتفو
نمایش دقیق سود و زیان
امکان واریز و برداشت وجه
امکان تغییر آنلاین کارگزار ناظر
سامانه اکسیر
یکی دیگر از سامانههای خوشنام معاملاتی در کارگزاری بیدار «اکسیر» نام دارد. شما در این سامانه میتوانید به راحتی در بازار سرمایه دست به معامله بزنید. بیایید نگاهی به ویژگیهای آن بیندازیم:
بستری امن برای معامله
امکان ارسال سفارشات بیشتر از آستانه تعداد
امکان ارسال چندین سفارش به صورت همزمان
محیط کاربری ساده حتی برای سرمایه گذاران مبتدی
سامانه رایان همراه
سامانه موبایلی انجام معاملات در بازار سرمایه که توسط کارگزاری اقتصاد بیدار ارائه شده «رایان همراه» نام دارد. در این سامانه موبایلی میتوانید علاوه بر بررسی اطلاعات بازار، دست به معاملههای خرید و فروش بزنید.
سامانه کلاسیک برخط
اگر از قدیمیهای بازار سرمایه باشید با این سامانه آشنا هستید. «کلاسیک برخط» سامانهای است که در کنار قدمت بالا، همچنان در حال ارائه خدمات با کیفیت به سرمایه گذاران است؛ خدماتی مانند:
امکان خرید و فروش آنلاین انواع اوراق بهادار
سرعت بسیار بالا
ارائه گزارشهای کاربردی از فعالیت کاربر
امکان خرید آسان عرضه اولیه
سامانه آفلاین کارگزاری اقتصاد بیدار
اگر به خرید و فروش آنلاین اوراق بهادار علاقهای ندارید و میخواهید یک فرد مطمئن این کار را برایتان انجام دهید میتوانید از این سامانه کمک بگیرید.
در سامانه آفلاین، شما میتوانید سفارشهای خرید و فروش را ثبت کنید، حتی کارگزار ناظرتان را تغییر دهید و گزارشهای مختلفی را از وضعیت معاملاتیتان به دست آورید.
سابقه و تجربه را ملاک انتخابتان قرار دهید
انتخاب کارگزاری مطمئن یکی از اولین کارهایی است که باید برای آغاز سرمایه گذاری در بورس انجام دهید. بنابراین برای این انتخاب عجله نکنید و از میان بهترین کارگزاریها گزینهای که بهترین سابقه را دارد و کاملترین خدمات را ارائه میدهد برگزینید. پیشنهاد میکنیم کارگزاری اقتصاد بیدار را هم در بالای لیست خودتان قرار دهید.
سوالات متداول
بله. این کارگزاری با بیش از 19 سال سابقه فعالیت و گرفتن رتبه «الف» از سازمان بورس و اوراق بهادار ایران در فهرست کارگزاریهای برتر و معتبر برای معامله در بازارهای مالی داخلی قرار میگیرد.
بله. شما میتوانید تمام فرایندهای ثبتنام در این کارگزاری را به صورت 100 درصد آنلاین انجام دهید. همچنین اگر در سامانه «سجام» هم ثبتنام نکردهاید با نامنویسی در کارگزاری اقتصاد بیدار، ثبتنام در سجام هم به رایگان برایتان انجام میشود. از این گذشته، کارگزاری بیدار انواع گوناگونی از پلتفرمهای آنلاین معاملاتی را به کاربرانش ارائه میدهد.
کارگزاری اقتصاد بیدار با ارائه چند نوع «صندوق سرمایه گذاری» و امکان «سبدگردانی اختصاصی» به شما این فرصت را میدهد تا حتی بدون داشتن دانش تخصصی در زمینه بازارهای مالی باز هم بتوانید سود مناسبی را از آن خود کنید.
خطوط حمایت و مقاومت از اساسی ترین مفاهیمی هستند که هر فعال بازارهای مالی باید با آنها آشنا باشد. این خطوط در انواع مختلفی وجود دارند و قدرت و شدت تقاضا و یا عرضه را در نواحی حساس برای تریدر و تحلیلگر مشخص می کنند. با دانستن این نواحی می توانید نقاط ورود و خروج از معاملات را تشخیص دهید و معاملات پرسودی را داشته باشید اما فراموش نکنید که نحوه ترسیم درست این خطوط نیز از اهمیت بالایی برخوردار است چراکه در غیر این صورت سیگنال های درستی را نمی توان از آنها دریافت کرد. در این مقاله نحوه رسم این خطوط در تریدینگ ویو شرح داده خواهد شد پس اگر شما هم از این پلتفرم تحلیلی استفاده می کنید، این مقاله را با دقت مطالعه کنید.
خطوط حمایت و مقاومت چیست؟
خط حمایت
خطوط حمایت با اتصال کف های قیمتی به هم ترسیم می شوند، همان طور که از نام آنها مشخص است، این خطوط و سطوح آن ها، معمولا از افت بیشتر قیمت جلوگیری می کنند و با رسیدن قیمت به این نواحی، معمولا موج نزولی به اتمام رسیده و موج صعودی آغاز می شود البته همیشه به این صورت نیست؛ بلکه گاهی با افزایش عرضه در نواحی حمایت شاهد آن خواهیم بود که خط حمایت قدرت کافی برای جلوگیری از افت بیشتر قیمت را نداشته و خط حمایت شکسته می شود. در چنین شرایطی معمولا خط حمایت به خط مقاومت تبدیل خواهد شد و از این پس نقش مقاومتی خواهد داشت و یا به طور کلی اعتبار خود را از دست خواهد داد؛ به این معنا که با رسیدن قیمت به آن محدوده نمی توان انتظار واکنش خاصی را داشت.
خط مقاومت
مقاومت از اتصال سقف های قیمتی به هم ترسیم می شود، نقش این خطوط آن است که از صعود بیشتر قیمت جلوگیری کند. معمولا با رسیدن قیمت به خط مقاومت موج صعودی به اتمام رسیده و یک موج نزولی شروع می شود البته همان طور که در رابطه با خطوط حمایت گفته شد، ممکن است خط مقاومت نیز به دلیل برخوردهای زیاد به آن و تجمع فشار تقاضا دیگر توانایی جلوگیری از افزایش قیمت را نداشته باشد و با شکست مقاومت شاهد افزایش بیشتر قیمت باشیم، در این حالت گفته می شود که شکست رخ داده و از این پس مقاومت می تواند به حمایت تبدیل شود. تبدیل شدن مقاومت به حمایت نیز همیشه اتفاق نمی افتد بلکه گاهی تنها آن خط مقاومت اعتبار خود را از دست می دهد و قیمت به آن واکنش نشان نمی دهد.
خط های حمایت و مقاومت داینامیک و استاتیک
در صورتی که در زمان رسم خطوط حمایت و مقاومت در تریدینگ ویو (و یا هر پلتفرم دیگری) شاهد تشکیل یک خط با شیب های متفاوت صعودی و نزولی باشیم، گفته می شود که خط رسم شده از نوع داینامیک است اما اگر خط رسم شده از نوع استاتیک باشد به این معنا است که این خط افقی است و شیبی ندارد. برای رسم خطوط حمایت و مقاومت در تریدینگ ویو با توجه به نوع خطوط می توان از ابزارهای مختلفی استفاده کرد که در بخش های مربوطه نحوه ترسیم آنها را شرح داده ایم.
اندیکاتور ترسیم Support & Resistance در تریدینگ ویو
پیدا کردن نواحی حمایت و مقاومت به تریدرها کمک می کند که نقاط ورود و خروج را با دقت بالایی پیدا کنند. پیدا کردن این نواحی به صورت دستی همیشه برای تریدرها ساده نیست اما اندیکاتوری در تریدینگ ویو وجود دارد که این کار را برای شما انجام می دهد. برای استفاده از این اندیکاتور باید ابتدا وارد سایت تریدینگ ویو شوید و سپس بر روی تب “Indicator” از نوار بالای صفحه کلیک کنید. با این کار پنجره کوچکی برای شما باز خواهد شد که می توانید نام اندیکاتور موردنظر را در نوار جستجو تایپ کنید.
عبارت Swing high low support & resistance را در نوار جستجو تایپ کنید و سپس اندیکاتور موردنظر را انتخاب کنید تا بتوانید حمایت ها و مقاومت های نمودار قیمتی را مشاهده کنید.
همان طور که می بینید خطوطی افقی بر روی نمودار پدیدار شده اند، خطوط آبی نشان گر حمایت و خطوط قرمز نشان گر مقاومت ها هستند که برای دقت کار می توانید تنظیمات این اندیکاتور را به دلخواه خود تغییر داده و سپس بر روی گزینه “OK” در پایین پنجره کلیک کنید.
اندیکاتورهای مختلفی برای ترسیم خطوط حمایت و مقاومت در تریدینگ ویو طراحی شده اند که شما می توانید با وارد کردن کلمه Support and Resistance انواع مختلف آنها را در لیست ببینید و امتحان کنید. توجه داشته باشید بهتر است که پس از اضافه کردن یک اندیکاتور بر روی چارت قیمتی، با توجه به استراتژی شخصی خود، داده های اندیکاتور را شخصی سازی کنید تا خطوط مقاومت و حمایت با دقت بالاتری برای شما ترسیم شوند.
رسم دستی خطوط Support & Resistance در تریدینگ ویو
علاوه بر کمک گرفتن از اندیکاتورهایی که ترسیم خطوط حمایت و مقاومت را به صورت خودکار انجام می دهند، شما می توانید از ابزار ترسیم خطوط به صورت دستی نیز کمک بگیرید و نواحی حمایت و مقاومت را ترسیم کنید. همان طور که پیش از این گفته شد نواحی مقاومت و حمایت ممکن است استاتیک و یا داینامیک باشند که در ادامه ابزار مخصوص به هر نوع را بیان خواهیم کرد.
یکی از ساده ترین روش ها برای ترسیم خطوط (Support and Resistance) داینامیک در تریدینگ ویو استفاده از ابزار خط روند است که می توانید از بخش ابزارهای ترسیم خطوط گزینه مربوطه که با نام “Trend Line” مشخص شده را انتخاب کنید. در بخش بعد نحوه استفاده از این ابزار را برای شما شرح خواهیم داد.
برای ترسیم این خط مقاومتی باید ابتدا ابزار ترسیم خط روند را انتخاب کنید و سپس بر روی یکی از سقف های قیمتی موردنظر خود خود کلیک کرده و با نگه داشتن و درگ کردن ماوس، دکمه ماوس را بر روی سقف قیمتی دوم رها کنید. با انجام این کار خط مقاومتی از نوع داینامیک برای شما ترسیم می شود و انتظار می رود تا زمانی که این خط مقاومتی معتبر باشد، با هر بار رسیدن قیمت به آن، شاهد افت قیمت باشیم هرچند که همان طور که توضیح دادیم امکان شکست روند نیز وجود دارد.
خط حمایت نیز همانند خط مقاومت ترسیم می شود با این تفاوت که بعد از انتخاب ابزار ترسیم باید کف ها قیمتی به هم متصل شوند. در حقیقت ابزار را انتخاب کرده و بر روی کف قیمتی موردنظر کلیک کرده و سپس درگ کرده و ماوس را بر روی کف قیمتی دیگر رها می کنید. همان طور که در تصویر هم قابل مشاهده است، این خط حمایت داینامیک پس از چند بار برخورد قیمت به آن دیگر قدرتی برای حمایت از قیمت ندارد بنابراین خط حمایت شکسته شده است و سرنوشتی که خواهد داشت یا این خواهد بود که خط حمایت به خط مقاومت تبدیل شود و با هر بار رسیدن قیمت به آن شاهد افت قیمت باشیم و با آنکه به طور کلی اعتبار خود را از دست بدهد.
ترسیم حمایت و مقاومت استاتیک
برای آنکه خطوط حمایت و مقاومت در تریدینگ ویو از نوع استاتیک را رسم کنید، می توانید به راحتی از ابزار ترسیم خط افقی استفاده کنید. برای این کار ابتدا بر روی گزینه ترسیم خط کلیک کنید و سپس از زیرمنویی که برای شما باز می شود، گزینه “Horizontal Line” و یا “Horozontal Ray” را انتخاب کنید. با انتخاب گزینه Horizontal Line از نطقه ای که بر روی نمودار کلیک می کنید، خطی در امتداد چپ و راست آن ترسیم می شوند در حالی که اگر گزینه Horizontal Ray را انتخاب کنید، خط تنها در سمت راست امتداد خواهد یافت.
البته بد نیست بدانید که امکان رسم خطوط استاتیک به وسیله خط روند نیز وجود دارد با این حال این ابزار تنها با یک کلیک کار ترسیم خط را انجام می دهد.
همان طور که در تصویر پایین می بینید، خطوط حمایت و مقاومت ترسیم شده اند، خطوط قرمزرنگ با کمک ابزار Horizontal Line و خط آبی به وسیله ابزار Horizontal Ray ترسیم شده است. برای رسم این خطوط کافی است که نقطه قیمتی موردنظر خود را انتخاب کنید و بر روی نمودار کلیک کنید.
اما بد نیست بدانید که خطوط حمایت و مقاومت تنها یک نقطه قیمتی را به عنوان حمایت و یا مقاومت در نظر می گیرند در حالی که همان طور که در اکثر نمودارهای قیمتی در جریان است می بینیم که محدوده ای از قیمت ها (و نه تنها یک قیمت) به عنوان حمایت و مقاومت عمل می کنند. در صورتی که تنها از این خطوط استفاده کنید ممکن است در انتخاب نقطه ورود و یا خروج از معامله و حتی تنظیم حد ضرر دچار مشکل شوید و سرمایه خود را از دست دهید. در بخش بعد، نحوه ترسیم محدوده در تریدینگ ویو را شرح خواهیم داد.
ترسیم محدوده حمایت و مقاومت
بسیاری از تحلیلگران خبره در بازارهای مالی معتقدند که بهتر است به جای خطوط حمایتی، محدوده های حمایتی را ترسیم کنید، با این کار نه تنها یک قیمت بلکه یک محدوده قیمتی به عنوان حمایت و یا مقاومت در نظر گرفته می شود. برای ترسیم محدوده های حمایت و مقاومت باید از ابزار Rectangle که در تصویر هم مشخص شده است استفاده کنید و نواحی که سایه (Shadow) هایی به آن برخورد داشته اند را پیدا کرده و در مستطیل قرار دهید. این نواحی قدرت و اعتبار بیشتری را نسبت به خطوط حمایت و مقاومت دارند که می توانید به راحتی آنها را رسم کرده و در تحلیل خود از آنها استفاده کنید.
نکات تکمیلی در ترسیم خطوط حمایت و مقاومت در تریدینگ ویو
نواحی Support and Resistance باید در هر تایم فریم به صورت مجزا ترسیم شوند.
شیب این خطوط داینامیک می تواند یکی از فاکتورهای تعیین کننده میزان اعتبار خطوط باشد، اگر شیب یک خط حمایت و یا مقاومت زیاد باشد اعتبار آن کمتر از خطوط حمایت و مقاومتی است که شیب کمی دارند.
اگر در تایم فریم های بالا همچون هفتگی خطوط را ترسیم کنید، اعتبار این خطوط بیشتر خواهد بود.
خطوط Support and Resistance تا ابد معتبر نیستند، گاهی با رسیدن قیمت به خط حمایت و مقاومت به دلیل بالا بودن میزان عرضه و یا تقاضا، خط، ماهیت خود را از دست می دهد. به زبان ساده ممکن است یک خط حمایتی به دلیل بالا بودن عرضه در آن محدوده به یک خط مقاومت تبدیل شود و برعکس.
با اینکه اندیکاتورهای زیادی در کنار ابزارهای ترسیم خط در تریدینگ ویو وجود دارند که می توانید در ترسیم خطوط از آنها استفاده کنید، باید بدانید که ابزارهایی همچون فیبوناچی، کانال ها، میانگین های متحرک (MA) و… نیز به صورت ضمنی از ماهیت این خطوط برای تحلیل استفاده می کنند.
این خطوط به تنهایی برای تحلیل تکنیکال به شما کمک نمی کنند، پس از رسیدن قیمت به نواحی Support and Resistance باید با کمک ابزارهای مختلف تحلیلی بتوانید آینده قیمتی دارایی را پیش بینی کنید. استفاده از ابزارها و اندیکاتورهای مختلف، بررسی کندل ها در نواحی حمایت و مقاومت و… دانشی است که شما باید به خوبی بر آن مسلط شوید تا بتوانید سیگنال های صادر شده در نواحی حمایت و مقاومت را دریافت کرده و معاملات پرسودی را داشته باشید.
کلام آخر
رسم خطوط حمایت و مقاومت در تریدینگ ویو به دلیل جامع بودن این پلتفرم تحلیلی بسیار ساده است و با کمک ابزار و اندیکاتورهای مختلف به کمک تحلیلگران آمده است. برخی از تریدرها و تحلیلگران تازه کار نمی توانند نواحی Support and Resistance را به خوبی تشخیص دهند به همین علت از اندیکاتورها کمک می گیرند اما هیچ وقت فراموش نکنید که دقت کار یک تحلیلگر حرفه ای، خیلی بالاتر از یک اندیکاتور است پس بهتر است که دانش و اطلاعات خود را در زمینه تحلیل تکنیکال بالا ببرید تا خود بتوانید خطوط حمایت و مقاومت را ترسیم کنید. اهمیت این خطوط و نواحی در تحلیل تکنیکال بر کسی پوشیده نیست بنابراین بهتر است که ابتدا با مفهوم این خطوط آشنا شوید و دلیل تشکیل شدن آنها را بدانید و سپس نحوه رسم را در بهترین پلتفرم تحلیلی یاد بگیرید. ما در این مقاله پس از معرفی خط مقاومت و خط حمایت، نحوه ترسیم این خطوط را در پلتفرم تریدینگ ویو تشریح کردیم.
سوالات متداول
حمایت و مقاومت خطوطی هستند که از اتصال کف ها و سقف های قیمتی به هم تشکیل می شوند. با رسیدن قیمت به خط حمایت (Support)، این خط از قیمت حمایت کرده و از افت بیشتر قیمت جلوگیری می کند و با رسیدن قیمت به خط مقاومت (Resistance)، این خط از صعود بیشتر قیمت جلوگیری کرده و باعث برگشت روند و آغاز روند نزولی می شود.
ابزار ترسیم خط روند (Trend Line)، ابزار ترسیم خط افقی (Horizontal Line / Horizontal Ray) برای رسم این خطوط استفاده می شوند هرچند استفاده از اندیکاتورهای مختلف به تریدر اجازه می دهد که به صورت خودکار این خطوط را البته با دقت پایین تر به نمودار قیمتی خود اضافه کند.
محدوده های قیمتی، کمک گرفتن از سایه ها (Shadow) در ترسیم خطوط مقاومت و حمایت به تریدر کمک می کند که معاملاتی با دقت بالاتری داشته باشد که نقطه ورود، خروج و حد ضرر آن به دلیل برخورداری از چندین قیمت بهتر انتخاب شده باشند.
خط مقاومت و حمایت داینامیک با شیب های مختلف ترسیم می شود در حالی که خط مقاومت و حمایت استاتیک به صورت خط افقی بدون شیب رسم می شود.
بازار رنج (خنثی) چیست؟ | نحوه پیش بینی Sideways Trend
معامله و سرمایه گذاری در بازارهای مالی همواره با فراز و نشیب هایی همراه بوده است. شرایطی که سرمایه گذاران و معامله گران با آن مواجه می شوند، گاهی روندی و گاهی رنجی و خنثی است. یکی از موقعیت های خاصی که سرمایه گذاران و معامله گران با آن روبه رو می شوند، بازار رنج یا بازار خنثی است.
در این بازار، قیمت دارایی ها در محدوده ای مشخص و بدون روند مشخصی حرکت می کند. آیا می دانید معامله در بازار رنج یا خنثی چه مزایا و چالش هایی دارد؟ آیا می توان از این نوع بازار به طور موفقیت آمیزی سود برد؟ در ادامه با ما همراه باشید تا با مفهوم این بازار و نکات مهم درباره نحوه معامله در آن بیشتر آشنا شوید.
بازار رنج (خنثی) چیست؟
این بازار به وضعیتی گفته می شود که در آن قیمت دارایی ها بین دو خط حمایت و مقاومت نوسان می کند. در این حالت، قیمت در کانالی محدود بین دو خط حرکت می کند و روند صعودی یا نزولی ندارد. بازار رنج را با نام بازار سایدوی نیز می شناسند.
در این شرایط، خرید و فروش دارایی ها براساس روند خنثی کلی بازار تأثیر زیادی ندارد. در بازار خنثی، دو خط حمایت و مقاومت نقش مهمی را بازی می کنند. خط مقاومت بالاترین سطحی است که قیمت از ادامه صعود خود جلوگیری می کند.
خط حمایت پایین ترین سطحی است که قیمت از ادامه نزول خود جلوگیری می کند. در این بازار، خرس ها و گاوها هیچ کدام قادر به کنترل اوضاع نیستند و قیمت در محدوده ای بین این دو خط حرکت می کند.
معامله رنج چیست؟
این معامله یک استراتژی معاملاتی است که در بازار رنج یا خنثی به کار گرفته می شود. در این روش، معامله گران سعی می کنند از نوسانات قیمت در محدوده ای سود ببرند که بین دو خط حمایت و مقاومت تعیین شده است. با استفاده از تحلیل نموداری و شناسایی الگوهای رنج، معامله گران می توانند نقاط ورود و خروج مناسب را تعیین کنند.
مهم ترین عنصر در این معامله، تعیین سطوح حمایت و مقاومت است. خط مقاومت بالاترین سطحی است که قیمت از ادامه صعود خود جلوگیری می کند. خط حمایت پایین ترین سطحی است که قیمت از ادامه نزول خود خودداری می کند. معامله گران می توانند در نقاط ورود به بازار، به عنوان خریداران یا فروشندگان وارد شوند و در نقاط خروج، موقعیت خود را ببندند.
استفاده از الگوهای نموداری نیز در معامله رنج بسیار مهم است. الگوهایی مانند مستطیل، سه گانه، سر و شانه ها و نقاط شکست می توانند به تشخیص فرصت های معاملاتی در بازار خنثی کمک کنند. همچنین مدیریت ریسک مناسب و تعیین سطح های استاپ لاس نیز از اهمیت بالایی برخوردار است تا درصورت شکست خسارات به حداقل برسد.
با توجه به محدودیت قیمتی و نبود روند واضح در بازار رنج، معامله در این شرایط می تواند فرصتی مناسب برای کسب سود باشد، اما باید توجه داشت بازار خنثی ممکن است گمراه کننده باشد و نوسانات قیمت در محدوده تعیین شده پیچیدگی های خاصی داشته باشند؛ بنابراین آشنایی کافی با تحلیل تکنیکال، استفاده از الگوهای نموداری و تنظیم استراتژی های مناسب، از جمله مدیریت ریسک، برای موفقیت در معامله رنج ضروری است.
آموزش نحوه معامله در بازار رنج یا خنثی (بررسی بهترین استراتژی ها)
معامله در این بازار می تواند به فرصتی مناسب برای کسب سود در شرایطی بدل شود که قیمت در محدوده ای متعادل نوسان می کند،. در اینجا، برخی از بهترین استراتژی ها برای معامله در بازار خنثی را بررسی خواهیم کرد.
استراتژی سطوح حمایت و مقاومت
یک استراتژی معاملاتی مؤثر در بازار رنج، استراتژی حمایت و مقاومت است. در این روش، معامله گران منتظر می مانند تا قیمت به خط حمایت پایین تر برسد و سپس خرید کنند. این وضعیت برای خطوط مقاومتی نیز وجود دارد تا معامله گران دارایی های خود را بفروشند یا پوزیشن شورت در بازار باز کنند. این استراتژی براساس احتمال ادامه رنج و تحلیل سطوح حمایت و مقاومت بنا شده است.
استراتژی شکست نقطه
استراتژی دیگری که معمولاً در بازار خنثی به کار می رود، استراتژی شکست نقطه است. در این روش، معامله گران منتظر می مانند قیمت از یکی از خطوط حمایت یا مقاومت شکست خورده و سپس وارد معامله می شوند. استفاده از الگوهای نموداری مانند سر و شانه ها و نقاط شکست، می تواند در تشخیص نقاط ورود مؤثر کمک کند.
استراتژی فیبوناچی
استراتژی فیبوناچی نیز در بازار خنثی مؤثر است. در این روش، معامله گران از سطوح فیبوناچی به عنوان سطوح حمایت و مقاومت استفاده می کنند و در نقاط تلاقی این سطوح و الگوهای نموداری وارد معامله می شوند. استفاده از این سطوح و الگوهای فیبوناچی می تواند به تعیین نقاط ورود و خروج دقیق تر در بازار خنثی کمک کند.
استراتژی های معامله در بازار رنج باید با دقت و شناخت کامل از شرایط بازار انتخاب شوند. همچنین، مدیریت ریسک و استفاده از سطوح استاپ لاس بسیار مهم است تا درصورت شکست خسارات به حداقل برسد. به علاوه، تمرین و تجربه در معامله در بازار رنج نقش بسیار مهمی دارد تا بهبود و تنظیم استراتژی ها بهتر انجام شود.
انواع معاملات در بازار رنج
این معاملات انواع مختلفی دارد که هریک به صورت خاص در بازارهای مالی به کار می روند. در زیر، به برخی از انواع معاملات خنثی پرداخته خواهد شد:
معاملات براساس الگوهای نموداری
در این نوع معامله، معامله گران با تحلیل الگوهای نموداری مانند مستطیل، سه گانه، سر و شانه و نقاط شکست، به تشخیص نقاط ورود و خروج مناسب در بازار خنثی می پردازند. با شناخت و تشخیص این الگوها، معامله گران می توانند فرصت های معاملاتی را بهبود بخشند.
معاملات براساس اندیکاتورهای تکنیکال
در این نوع معامله، معامله گران از اندیکاتورهای تکنیکال مانند رشد میانگین متحرک، نرخ تغییر قیمت و اشباع خرید و فروش استفاده می کنند. این اندیکاتورها می توانند نشان دهنده نوسانات قیمت در بازار خنثی باشند و معامله گران را در تعیین نقاط ورود و خروج هدایت کنند.
هریک از این انواع معاملات رنج خصوصیات و روش های خاص خود را دارند. معامله گران باید با توجه به شرایط بازار، استراتژی های مناسب را انتخاب کنند و با تمرین و تجربه، توانایی های خود را در معامله رنج بهبود بخشند.
نحوه تشخیص بازار رنج با اندیکاتور
تشخیص این بازار و استفاده از اندیکاتورها در تصمیم گیری های مالی به معامله گران کمک می کند. بازار رنج به معنای نبود روندی قوی و قطعی در حرکت قیمت است. در این نوع بازار، قیمت بین محدوده های مشخصی نوسان می کند و عموماً نقاط پشتیبانی و مقاومت مشخصی ندارد؛ به عبارت دیگر، بازار رنج به صورت افقی حرکت می کند و انتظار نمی رود قیمت به طور مداوم به سمت بالا یا پایین حرکت کند.
اندیکاتور بولینگ باند (boling bond)
اندیکاتور Bollinger Band نیز اندیکاتوری معروف برای تشخیص بازار خنثی است. این اندیکاتور از سه خط تشکیل شده است: خط میانگین متحرک و دو خط بالا و پایین که نشان دهنده محدوده نوسان قیمت است. وقتی نوسانات قیمت بین خط بالا و خط پایین رخ می دهد و خط میانگین متحرک افقی است، بازار خنثی است.
اندیکاتور RSI
اندیکاتور RSI یا قدرت نسبی نیز می تواند در تشخیص این بازار مفید باشد. این اندیکاتور برای اندازه گیری قدرت و سرعت تغییرات قیمت استفاده می شود. وقتی مقدار RSI در محدوده ۳۰ تا ۷۰ قرار دارد، نشان دهنده وجود بازار خنثی است. اگر RSI بین این محدوده ها نوسان کند، بازار خنثی تشخیص داده می شود.
اندیکاتور MACD
اندیکاتور MACD یا میانگین متحرک همگرایی-واگرایی، یک اندیکاتور مومنتوم است که از تفاضل دو میانگین متحرک با دوره های متفاوت به دست می آید. این اندیکاتور ترکیبی از دنباله روی روند و اندازه گیری مومنتوم است.
اندیکاتور MACD می تواند در تشخیص بازارهای رنج مفید باشد. هنگامی که MACD حول خط میانی صفر در نوسان است و تقاطع های زیادی با آن خط دارد، نشانه ای از بازار خنثی است. همچنین وقتی MACD و سیگنال خط آن نزدیک به هم باشند، بازار در حالت رنج و بدون روند قوی است.
اندیکاتور OBV
شاخص حجم تعادلی (OBV) شاخصی تکانه ای است که از جریان حجم معاملات برای پیش بینی تغییرات قیمت استفاده می کند. این شاخص در سال ۱۹۶۳ توسط جوزف گرانویل در کتاب «کلید جدید گرانویل برای کسب سود در بازار سهام» معرفی شد.
OBV براساس نظریه ای که حجم معاملات نیروی اصلی پشت بازارها است، شکل گرفته و تغییرات حجم معاملات را که منجر به ایجاد بازار گاوی یا خرسی می شود، اندازه گیری می کند. این شاخص با مقایسه قیمت معمولی دوره جاری با دوره قبلی، حجم مثبت، منفی و بدون تغییر را محاسبه می کند.
شاخص OBV می تواند در بازارهای رنجی برای شناسایی احتمال شکست های قیمتی مفید باشد. زمانی که قیمت بین سطوح حمایت و مقاومت در بازار خنثی نوسان می کند، روند صاف یا نزولی OBV می تواند نشان دهنده تضعیف مومنتوم و احتمال شکست حمایت باشد.
برعکس، روند صعودی OBV در حالی که قیمت همچنان در بازار رنجی است، می تواند نشان دهنده تقویت مومنتوم و احتمال شکست مقاومت باشد. معامله گران واگرایی بین OBV و قیمت را برای شناسایی این حرکات احتمالی شکست قیمت زیر نظر می گیرند.
استفاده از OBV در بازارهای رنجی می تواند به معامله گران کمک کند برای ورود به روندهای جدید پس از شکست نهایی محدوده آماده شوند.
اندیکاتور alligator
اندیکاتور الیگاتور یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال است که بیل ویلیامز ایجاد کرده است. این اندیکاتور از سه میانگین متحرک با دوره های زمانی متفاوت استفاده می کند که شامل میانگین متحرک 5 روزه، 8 روزه و 13 روزه است.
اندیکاتور الیگاتور با ترکیب این سه میانگین متحرک و استفاده از نسبت های همگرایی و واگرایی آن ها، سیگنال های معاملاتی تولید می کند. این اندیکاتور به جای تمرکز بر رفتار گذشته بازار، رفتار فعلی بازار را برای پیش بینی آینده در نظر می گیرد.
اندیکاتور الیگاتور می تواند در شناسایی بازارهای خنثی مفید باشد. زمانی که بازار در حالت رنج قرار دارد، میانگین های متحرک این اندیکاتور به هم نزدیک می شوند و کانالی تشکیل می دهند. همچنین حجم معاملات کاهش می یابد.
این الگو نشان دهنده بازار خنثی است. وقتی میانگین ها از هم فاصله می گیرند و حجم افزایش می یابد، نشانه ای از خروج از بازار خنثی و شروع یک روند است؛ بنابراین آلیگاتور به تشخیص زمان مناسب برای ورود به بازار کمک می کند.
با استفاده از این اندیکاتورها در کنار تحلیل تکنیکال و شناخت الگوهای نموداری، معامله گران می توانند بهترین استراتژی ها را برای بازار رنج انتخاب کنند. با این حال، باید توجه داشت هیچ اندیکاتور یا روشی ۱۰۰ درصد صحیح نیست و تصمیم گیری نهایی باید با توجه به شرایط بازار و عوامل دیگر صورت گیرد.
همچنین تجربه و تمرین در تشخیص بازار رنج و انتخاب استراتژی های مناسب بسیار مهم است. درنهایت توصیه می شود قبل استفاده از هر اندیکاتور یا روشی برای تشخیص بازار خنثی، آن را با دقت مطالعه و آزمایش کنید. هر اندیکاتور دارای قوا و ضعف خود است و بسته به شرایط بازار ممکن است به درستی کار نکند.
اندیکاتور مناسب بازار رنج
یکی از اندیکاتورهای مناسب برای تشخیص بازار خنثی، اندیکاتور Average True Range (ATR) است. این اندیکاتور برای اندازه گیری محدوده نوسان قیمت استفاده می شود. وقتی مقدار ATR پایین است، به معنای وجود بازار خنثی است که نشانگر نبود روند قوی در حرکت قیمت است.
در این حالت، قیمت به طور مداوم در محدوده ای متعادل جابه جا می شود و نقاط پشتیبانی و مقاومت محدودی دارد. اندیکاتور ATR با استفاده از محاسبه نوسانات قیمت در بازه زمانی مشخص، میزان حرکت قیمت را نشان می دهد.
وقتی مقدار ATR کم است، نشانگر وجود بازار خنثی است که معامله گران می توانند از این اطلاعات برای تصمیم گیری های مناسب استفاده کنند. با توجه به اینکه این بازار عموماً نقاط پشتیبانی و مقاومت مشخصی ندارد، معامله گران می توانند استراتژی هایی مبتنی بر نوسانات ضعیف قیمت و محدوده متعادل ایجاد کنند.
یکی دیگر از اندیکاتورهایی که می تواند در تشخیص بازار خنثی مفید باشد، Average Directional Index (ADX) است. این اندیکاتور برای اندازه گیری قوی بودن روند بازار استفاده می شود. اگر مقدار ADX پایین باشد، نشانگر وجود بازار خنثی است.
در بازار خنثی، قوانین و الگوهای قوی ترندی کمتر اعمال می شود و قیمت به طور مداوم در محدوده ای مشخص جابه جا می شود. با استفاده از اندیکاتورهایی مثل ATR و ADX در کنار تحلیل تکنیکال و شناخت الگوهای نموداری، معامله گران می توانند بهترین استراتژی ها را برای بازار خنثی انتخاب کنند.
با این حال، باید توجه داشت هیچ اندیکاتور یا روشی ۱۰۰ درصد صحیح نیست و تصمیم گیری نهایی باید با توجه به شرایط بازار و عوامل دیگر صورت گیرد. همچنین تجربه و تمرین در تشخیص بازار خنثی و انتخاب استراتژی های مناسب بسیار مهم است.
مزایا و معایب معامله در بازار رنج
معامله در این بازار رویکردی جالب در معامله گری است که معامله گران بهره برداری از بازار خنثی را هدف خود قرار داده است. در این روش، معامله گران سعی می کنند از نوسانات قیمت ضعیف و محدوده متعادل سود ببرند که در بازار خنثی وجود دارد. این روش مزایای فراوانی دارد که در ادامه به توضیح آن ها می پردازیم.
ارائه فرصت های معامله
در بازار خنثی، معامله گران می توانند از فرصت های معامله برای کسب سود استفاده کنند. با توجه به نوسانات ضعیف قیمت و محدوده متعادل، معامله گران می توانند در نقاط ضعیف پشتیبانی و مقاومت و تراز خطوط را در نمودارهای قیمت تشخیص دهند و موقعیت های خرید و فروش را تعیین کنند.
این فرصت ها به معامله گران اجازه می دهد به صورت فعال در بازار حضور داشته باشند و از تغییرات قیمت بهره برداری کنند. معاملات خنثی روشی جالب و مفهومی در معامله گری است که معامله گران به منظور بهره برداری از وضعیت استوانه ای بازار، از نوسانات ضعیف قیمت بهره می برند. در ادامه به توضیح مزایا می پردازیم.
کاهش ریسک
یکی از مزایای اصلی معاملات خنثی، کاهش ریسک است. در بازار خنثی، قیمت ها به طور مداوم در محدوده متعادل حرکت می کنند و نقاط قوی پشتیبانی و مقاومت وجود ندارد. این به معامله گران کمک می کند ریسک خود را به حداقل برسانند و از احتمالات بیشتری برای بهره برداری از بازار خنثی بهره برداری کنند.
استفاده از تحلیل آماری
در معاملات خنثی، تحلیل آماری می تواند بسیار مفید باشد. معامله گران می توانند با استفاده از اندیکاتورهای آماری متنوع، مانند میانگین متحرک (MA)، اندیکاتور قدرت نسبی (RSI) و اندیکاتورهای دیگر، الگوهای قوی نوسانات قیمت را شناسایی و استراتژی های مبتنی بر آن ها را اجرا کنند.
این روش ها به معامله گران کمک می کند موقعیت های خرید و فروش مناسب را تشخیص دهند و از فرصت های معامله بهره برداری کنند، اما همان طور که همه روش های معامله گری مزایا دارند، معاملات خنثی نیز معایب خود را دارند که در ادامه به آن ها می پردازیم.
محدودیت سود
یکی از معایب اصلی معاملات خنثی، محدودیت سود است. در بازار خنثی، نوسانات قیمت به طور معمول ضعیف و محدود هستند و این می تواند به معنای کاهش فرصت های سودآوری باشد. ممکن است معامله گران نتوانند از تغییرات قیمت بزرگ و قوی بهره برداری کنند و سود محدودی تجربه کنند.
نیاز به تجربه و تحلیل دقیق
برای موفقیت در معاملات خنثی، نیاز به تجربه و تحلیل دقیق است. معامله گران باید بتوانن نقاط قوی پشتیبانی و مقاومت را به طور دقیق تشخیص دهند و به روزرسانی های مداوم در نمودارهای قیمت را دنبال کنند. این نیاز به تحلیل دقیق می تواند برای معامله گرانی که تازه وارد بازار هستند یا تجربه کمی دارند، دشوار باشد.
بروز خطرات ناشناخته
در معاملات خنثی، ممکن است خطرات ناشناخته و غیرمنتظره بروز یابد. با توجه به ضعف نوسانات قیمت، معامله گران ممکن است به تغییرات ناگهانی در بازار واکنش نشان دهند که می تواند سبب خسارت برای آن ها شود. پیش بینی غلط وقوع این خطرات، معامله گران را در معرض ریسک قرار می دهد.
تشخیص بازار رنج با استفاده از تریدینگ ویو
تشخیص این بازار یکی از مهم ترین و مفیدترین ابزارها در تجارت و سرمایه گذاری است. از میان روش های مختلف تشخیص بازار رنج، تحلیل تریدینگ ویو یکی از روش های پرکاربرد است. تریدینگ ویو یک روش تحلیلی است که با استفاده از نمودارهای قیمت و حجم معاملات، بازار را به دو فاز رنج و روند تقسیم می کند. در ادامه، به چگونگی استفاده از تریدینگ ویو برای تشخیص بازار رنج پرداخته می شود.
نمودار قیمت
ابتدا برای تحلیل بازار خنثی با استفاده از تریدینگ ویو، نمودار قیمت را بررسی کنید. در این نمودار، نقاط قوی حمایت و مقاومت را تشخیص دهید. بررسی الگوهای قیمتی نیز می تواند کمک کند. در نمودار، تغییرات قیمت در حدود یک محدوده خاص و بدون تمایل مشخص به رشد یا نزول قرار دارد.
نمودار حجم معاملات
نمودار حجم معاملات نیز بسیار مهم است. برای تشخیص بازار خنثی، باید حجم معاملات در محدوده های رنج از دوره های روند کمتر و تغییرات آن محدود باشد. در رنج، حجم معاملات عموماً پایدار و نشانگر حضور نداشتن تقویتی قدرتمند است.
الگوهای نموداری
باید به الگوهای نموداری توجه کنید. در بازار خنثی، الگوهای قیمتی مشخصی شکل می گیرند. این الگوها ممکن است شکل مستطیلی، مثلثی یا دیگر الگوهای هندسی را داشته باشند. شناخت این الگوها می تواند به شما در تشخیص رنج کمک کند.
فیلترهای تایم فریم
استفاده از فیلترهای تایم فریم نیز می تواند مفید باشد. با بررسی نمودارهای قیمت در تایم فریم های مختلف، می توانید نقاط قوی پشتیبانی و مقاومت را به صورت دقیق تر شناسایی و تحلیل خود را تأیید کنید. استفاده از اندیکاتورهای تریدینگ ویو برای تشخیص بازار خنثی می تواند بسیار مفید باشد و به شما کمک کند به طور دقیق تر راهبرد خود را تعیین کنید.
با استفاده از این روش، شما می توانید بازار را در دو فاز رنج و روند تحلیل کنید و بهترین تصمیمات را بگیرید. با استفاده از نمودار قیمت و حجم معاملات، الگوهای نموداری و فیلترهای تایم فریم می توانید نقاط قوت و ضعف بازار را شناسایی کنید و بهترین تصمیم را برای معامله رنج بگیرید.
مزایای استفاده از تریدینگ ویو در بازار رنج
استفاده از تریدینگ ویو برای تشخیص بازار خنثی به شما امکان می دهد در بازارهای نامطلوب و بی ثبات، از روند تغییرات قیمت سود ببرید. با تشخیص رنج و شناسایی حدود قیمتی شما می توانید بهترین زمان برای ورود به بازار و خروج از آن را تعیین و در نتیجه سود بیشتری کسب کنید.
تریدینگ ویو یکی از ابزارهای قدرتمند در دسترس برای تجارت و سرمایه گذاری است. با استفاده از این روش می توانید تحلیل اثربخش تری بر بازار داشته باشید و تصمیمات خود را براساس اطلاعات دقیق تری بگیرید.
با استفاده از تریدینگ ویو، شما قادر خواهید بود بهترین زمان برای ورود به بازار و خروج از آن را تشخیص دهید و از فرصت های سودآور بیشتری بهره برداری کنید.
نتیجه گیری
معامله و سرمایه گذاری در بازارهای مالی همواره با چالش ها و فراز و نشیب هایی همراه بوده است. یکی از شرایط خاصی که سرمایه گذاران با آن مواجه می شوند، وضعیت بازار رنج یا خنثی است که در آن قیمت ها در محدوده ای مشخص و بدون روند واضحی نوسان می کنند.
معامله در بازار رنج می تواند برای سرمایه گذاران هوشمند فرصت هایی را فراهم کند، اما پیچیدگی ها و چالش های خاص خود را نیز دارد. برای موفقیت در این نوع معاملات، سرمایه گذاران نیازمند شناخت کامل از الگوها و ابزارهای تحلیل تکنیکال، تسلط بر انواع استراتژی های معاملاتی و مدیریت صحیح ریسک هستند. همچنین تجربه و تمرین کافی برای تطبیق استراتژی ها با شرایط در حال تغییر بازار، از جمله عوامل کلیدی موفقیت محسوب می شود.
با در نظر گرفتن این نکات و به کارگیری صحیح مجموعه ای از دانش، مهارت ها و تجربیات لازم، سرمایه گذاران می توانند بهره وری قابل قبولی از معامله در بازارهای رنج به دست آورند و در مقابل پیچیدگی های آن مقاومت کنند.
البته همواره باید توجه داشت که هیچ روش یا ابزاری به تنهایی نمی تواند تضمین کننده موفقیت باشد و ترکیب صحیح عوامل، کلید اصلی معامله موفق در بازارهای پرنوسان و پیچیده ای مانند بازار رنج است.
سوالات متداول
این بازار به وضعیتی گفته میشود که در آن قیمت داراییها بین دو خط حمایت و مقاومت نوسان میکند. در این حالت، قیمت در کانالی محدود بین دو خط حرکت میکند و روند صعودی یا نزولی ندارد. بازار رنج را با نام بازار سایدوی نیز میشناسند.
برنامه معاملاتی یا تریدینگ پلن چیست؟چگونه برنامه معاملاتی ایجاد کنیم؟
تریدینگ و معامله مانند اداره کردن یک کسب و کار عمل می کند. همان طور که برای کسب و کار خود هزینه و زمان صرف می کنید و برای آن بیزنس پلن (Business Plan) دارید، برای تریدینگ هم باید برنامه معاملاتی یا تریدینگ پلن (Trading Plan) داشته باشید.
برنامه معاملاتی به برنامه کاملی از کارهایی گفته می شود که لازم است برای موفقیت در معامله کردن انجام دهید. در این مقاله قصد داریم هر آنچه را که لازم است درباره این برنامه معاملاتی و اهمیت آن بدانید، بررسی کنیم و آموزش جامعی را درباره ایجاد کردن آن ارائه دهیم.
تریدینگ پلن (Trading Plan) چیست؟
این برنامه معاملاتی روشی سیستماتیک برای تعیین شیوه عملکرد یک تریدر یا معامله گر در سیستم تریدینگ و بازارهای مالی است که تعدادی متغیر را از جمله زمان، ریسک و اهداف سرمایه گذار در نظر می گیرد. همچنین چگونگی یافتن و اجرای معاملات را مشخص و شرایط خرید و فروش را تعیین می کند. همچنین به شیوه مدیریت موقعیت ها می پردازد.
برنامه معاملاتی می تواند قوانینی را برای انجام دادن یا ندادن معامله تعیین کرده و مسیر را برای تریدر شفاف تر کند. بیشتر کارشناسان تریدینگ توصیه می کنند تا زمانی که برنامه معاملاتی در اختیار تریدر باشد، هیچ سرمایه ای در معرض خطر نیست. تریدینگ پلن یک سند مکتوب، معتبر و بر پایه تحقیقات است که معامله گر را برای گرفتن بهترین تصمیم راهنمایی می کند.
برنامه یا طرح معاملاتی مثل یک نقشه راه برای تریدینگ عمل می کند و هیچ معامله ای نباید بدون وجود آن انجام شود. این برنامه نوشته و اجرا می شود و تغییری نمی کند؛ مگر اینکه مشخص شود کار نمی کند و نمی توان پولی با آن به دست آورد یا اینکه معامله گر راهی برای بهبود آن پیدا کند.
یک trading plan پایه شامل قوانین ورود و خروج، قوانین مدیریت ریسک و ارزیابی موقعیت است. امکان دارد تریدر قوانین بیشتری را به صلاحدید خود اضافه کند تا کنترل بهتری بر زمان و نحوه معامله داشته باشد. طرح های معاملاتی را می توان به روش های مختلفی ساخت. سرمایه گذاران معمولاً برنامه معاملاتی خود را براساس اهداف خود، شخصی سازی می کنند.
برنامه های معاملاتی می توانند بسیار طولانی و مفصل باشند؛ به ویژه برای تریدرهای فعال که روزانه معامله انجام می دهند. همچنین می توانند بسیار ساده و مختصر باشند؛ مثلاً برای سرمایه گذاری که فقط می خواهد ماهانه به صورت خودکار در همان صندوق های مشترک سرمایه گذاری کند.
چرا تریدینگ پلن مهم است؟
ایجاد یک برنامه معاملاتی اصولی می تواند در تصمیم گیری منطقی و صحیح به شما کمک کند. یک تریدینگ پلن خوب به شما کمک می کند از تصمیم های شتاب زده و احساسی در فضای بازارهای مالی اجتناب کنید. هنگامی که یک برنامه معاملاتی را ایجاد می کنید، یعنی تمام برنامه ریزی ها از قبل انجام شده است؛ بنابراین می توانید براساس پارامترهای تعیین شده، معامله را با اطمینان خاطر بیشتر انجام دهید.
قبل از ترید کردن، برنامه معاملاتی به شما می گوید چه زمانی می توانید سود ببرید و زیان را تا حد امکان کاهش دهید؛ بنابراین احساسات و هیجانات از فرایند تصمیم گیری شما حذف می شوند. با رعایت نظم و انضباط در برنامه معاملاتی خود، می توانید دریابید چرا برخی معاملات خاص کار می کنند و برخی دیگر کار نمی کنند.
بخشی از تریدینگ پلن به ثبت سوابق معاملاتی شما اختصاص می یابد. این بخش برای تریدرها بسیار مفید و مهم است؛ چراکه به شما کمک می کند از اشتباهات معاملاتی گذشته خود درس بگیرید و برای انجام معاملات بعدی، قضاوت و تصمیم گیری بهتری داشته باشید.
پلتفرم های ایجاد الگوی برنامه معاملاتی به سرمایه گذاران اجازه می دهد سرمایه گذاری خودکار را در فواصل زمانی منظم، شخصی سازی کنند. بسیاری از تریدرها از این روش برای سرمایه گذاری استفاده می کنند و به همین دلیل، به تریدینگ پلن نیاز دارند.
اگرچه این فرایند خودکار است، براساس طرح معاملاتی انجام می شود. به این ترتیب، تریدر برای اتفاقاتی که هر ماه می افتد، آمادگی بیشتری دارد و می داند که درصورت موفق نشدن در بازار، باید چه کاری انجام دهد. تریدینگ پلن نه تنها به تشریح اقداماتی می پردازد که باید برای رسیدن به موقعیت ها انجام داد، بلکه زمان خروج را نیز بیان می کند.
تریدرها باید تصمیم بگیرند قرار است چه مقدار سرمایه را به هر ترید اختصاص دهند. این یک تصمیم تصادفی نیست و باید به خوبی درباره آن فکر و تحقیق کرد و خروجی آن را در قالب الگوی برنامه معاملاتی تنظیم و دنبال کرد. این برنامه معاملاتی برای هدایت فراز و نشیب سرمایه گذاری ها بسیار مورد نیاز است.
تریدینگ پلن شامل چه مواردی می شود؟
trading plan شما می تواند شامل هر چیزی باشد که به نظر شما مفید است و می تواند در تصمیم گیری بهتر و انجام معاملات موفق کمک کننده باشد. به طورکلی، این برنامه معاملاتی باید همیشه موارد زیر را پوشش دهد:
انگیزه شما از انجام معامله و ترید کردن
بازه زمانی انجام ترید
نگرش شما به ریسک
سرمایه در دسترس برای معامله
قوانین مدیریت ریسک شخصی
بازارهای مالی که معامله قرار است در آن ها انجام شود.
استراتژی های خرید و فروش
محل نگهداری سوابق معاملاتی
باید توجه داشته باشید که طرح معاملاتی با استراتژی معاملاتی تفاوت دارد. درواقع استراتژی معاملاتی می تواند بخشی از طرح معاملاتی در نظر گرفته شود که دقیقاً نحوه ورود به معاملات و خروج از آن ها را مشخص می کند. یک مثال ساده از استراتژی معاملاتی می تواند این جمله باشد: زمانی که بیت کوین به 5000 دلار رسید، بخرید و وقتی که به 6000 دلار رسید، بفروشید.
آموزش ایجاد الگوی تریدینگ پلن در 10 مرحله
می توان گفت هیچ دو طرح معاملاتی کاملاً شبیه یکدیگر نیستند؛ چراکه هیچ دو معامله گری مشابه هم عمل نمی کنند. هر تریدینگ پلن منعکس کننده متغیرهای مختلفی مانند سبک معاملات و میزان تحمل ریسک است. در این بخش، قصد داریم نحوه ایجاد الگوی برنامه معاملاتی را در 10 مرحله شرح دهیم.
گام اول: هدف خود را تعریف کنید
اگر در زمینه تریدینگ تازه کار هستید، در مرحله اول باید مواردی را از جمله اهداف مالی، میزان تحمل ریسک و بازه زمانی مدنظر را تعیین کنید. این موارد باید تا حد امکان به وضوح بیان شوند تا مطمئن شوید به اهداف تجاری خود دست پیدا می کنید.
گام دوم: سبک معاملاتی خود را انتخاب کنید
مرحله دوم، تعیین سبک معاملاتی شماست. این سبک باید بیانگر شخصیت، فرهنگ و ترجیحات شما در حوزه تریدینگ باشند. منظور از سبک معاملاتی، مواردی مانند معاملات روزانه، نوسانی، موقعیتی یا سرمایه گذاری بلندمدت است. سبک معاملاتی انتخابی شما باید با اهداف و بازه زمانی مدنظر مطابقت داشته باشد.
گام سوم: استراتژی را توسعه دهید
گام سوم، تعیین استراتژی دقیق و توسعه آن است. این استراتژی رویکرد شما را به بازارها نشان می دهد و ترسیم می کند. این بخش می تواند شامل شاخص های فنی، تحلیل بنیادی یا ترکیبی از این دو باشد. هنگام تدوین استراتژی، لازم است تاکتیک های ورود و خروج، تکنیک های مدیریت ریسک و قوانین اندازه گیری موقعیت را مشخص کنید.
گام چهارم: انتظارات واقع بینانه داشته باشید
تریدینگ مسیری تضمین شده و قطعی به سوی ثروت نیست و ریسک های ذاتی و مخصوص به خود را دارد. مهم است که درباره بازده معاملات، انتظارات واقع بینانه داشته باشید و احتمال ضرر و زیان را شناسایی کنید. از دنبال کردن سودهای سریع یا ریسک بیش ازحد روی سرمایه در یک موقعیت معاملاتی اجتناب کنید.
گام پنجم: تحلیل جامعی از بازار داشته باشید
در مرحله بعدی، برای شناسایی فرصت های تجاری بالقوه، باید تجزیه و تحلیل بازار را کامل انجام دهید. بخشی از trading plan خود را به این مورد اختصاص دهید، نمودارها را تجزیه و تحلیل کنید، روند بازار را تحلیل و اخبار و شاخص های اقتصادی را دقیق رصد کنید. درواقع، یک قدم به عقب بردارید و شرایط کلی بازار را در نظر بگیرید.
گام ششم: قوانین مدیریت ریسک را فراموش نکنید
برای حفاظت هرچه بیشتر از سرمایه، استراتژی های مدیریت ریسک را اجرا کنید. درصدی از سبد خود را برای هر معامله تخصیص دهید و از مقداری که برای خود تعیین کرده اید، بالاتر نروید. این مقدار باید معادل مقداری باشد که شما حاضر هستید آن را در هر معامله از دست بدهید. در این مرحله است که باید ضررهای احتمالی را محدود کرده و اهداف شفافی برای تضمین سود تعیین کنید.
گام هفتم: نحوه مدیریت موقعیت های باز را مشخص کنید
شما باید تعیین کنید چه زمانی قرار است ضرر را تعدیل کنید، سود جزئی بگیرید یا به طور کامل از معامله خارج شوید. در این گام، خود را برای مواجهه با هر موقعیت و رفتاری در بازار آماده می کنید و گزینه های مختلف را برای رویارویی با آن در نظر می گیرید.
گام هشتم: نظم تریدینگ پلن خود را نگه دارید
هنگامی که برنامه معاملاتی خود را نوشتید، به آن پایبند باشید. از موقعیت هایی که در آن قرار است برنامه معاملاتی خود را ناگهان رها کنید، به شدت اجتناب کنید. رفتار بازار به گونه ای است که واکنش های احساسی شما را مانند ترس یا طمع برمی انگیزد. خود را آموزش دهید تا هنگام انجام معاملات یا خروج از آن ها، نظم و انضباط و ثبات را در پیش بگیرید.
گام نهم: نظارت و ارزیابی مستمر داشته باشید
ثبت دقیق فعالیت های تجاری مانند نقاط ورود و خروج، دلایل انجام معامله و تحلیل نتایج ضروری است. بررسی و ارزیابی مکرر معاملات به شما کمک می کند به معامله گر خوبی تبدیل شوید. همچنین به شما امکان می دهد الگوها، نقاط قوت و زمینه های بهبود عملکرد را شناسایی کنید.
گام آخر: آموزش مستمر معجزه می کند
از روندهای بازار، اخبار اقتصادی و تکنیک های معاملاتی جدید غافل نشوید و به روز باشید. کتاب بخوانید، در سمینارها و وبینارها شرکت کنید، منابع خبری مالی معتبر را دنبال کنید، با معامله گران باتجربه تعامل و ارتباط داشته باشید و دانش و مهارت های خود را به طور مستمر افزایش دهید.
کاربردهای تریدینگ پلن
هر معامله ای در برنامه معاملاتی به عنوان یک سناریوی «اگر…، پس…» ترسیم می شود که شرایط و موقعیت های مختلف را در نظر می گیرد و پیش بینی می کند. آیا باید منتظر بمانید سطح خاصی به روش خاصی شکسته شود؟ آیا منتظر حرکت هستید؟ به چه مقدار شتاب نیاز دارید؟ قبل از شروع معامله باید چه اتفاقی بیفتد؟ تمام این موارد در تریدینگ پلن شرح داده می شوند.
روشن است که ایجاد الگوی trading plan اصولی زمان می برد و حتی امکان دارد 3-4 ساعت از شما زمان بگیرد. با این حال، هیچ وقت بدون برنامه معاملاتی به سراغ انجام معامله ها نروید. از دست ندادن سرمایه و به دست آوردن سود بیشتر، ارزش این زمان گذاشتن را دارد. تریدینگ پلن به شما کمک می کند زمانی را که باید در طول هفته برای نمودارها صرف کنید، کاهش دهید؛ چراکه دقیقاً می دانید منتظر چه چیزی هستید.
اگر یک تریدر تمام وقت نیستید و جز معامله کردن مسئولیت های دیگری نیز به عهده دارید، ایجاد یک الگوی برنامه معاملاتی سازمان یافته می تواند زمان بررسی کردن صفحه نمایش و نمودارها را تا حد قابل توجهی کاهش دهد. فقط هشدارهای قیمت خود را تنظیم کرده و درصورت ایجاد شدن شرایط، آن را با نمودارها چک می کنید.
یکی دیگر از کاربردها و مزایای اصلی داشتن یک برنامه معاملاتی این است که استرس و بیشتر مشکلات احساسی را که معامله گران با آن دست و پنجه نرم می کنند، از بین می برد. طرح معاملاتی شما را وادار می کند نمودارهای خود را با جزئیات و بدون فشار بازار تحلیل کند. این رویکرد به تریدر اجازه می دهد نگاه عینی تری به حرکت قیمت داشته باشد.
پس از ایجاد الگوی تریدینگ پلن، دقیقاً خواهید دانست چه کاری باید انجام دهید، چه زمانی باید آن را انجام دهید و چه انتظاراتی از بازارهای مالی خود دارید؛ بنابراین معامله برای شما به یک بازی تبدیل می شود که در آن اجازه می دهید قیمت به شما برسد و دیگر مجبور نیستید معاملات خوب را شکار کنید.
هر معامله گری دوست دارد در حال سودآوری مداوم باشد و به ثبات برسد، اما بسیاری از آن ها نمی دانند چگونه این کار را انجام دهند یا روی اقدامات اشتباه تمرکز می کنند. اگر خواهان نتایج ثابت هستید، باید از روالی ثابت پیروی کنید. این دقیقاً چیزی است که تریدینگ پلن به شما می دهد؛ دستیابی به ثبات و سود مداوم.
یک برنامه معاملاتی ثابت و دارای روتین شما را وادار می کند به طور عینی به معاملات خود نگاه کنید و به شما اجازه می دهد محیط معاملاتی آرام تری ایجاد کنید. پس از اینکه معاملات خود را از قبل با برنامه معاملاتی برنامه ریزی کردید، احتمال کمتری وجود دارد که قوانین معاملاتی را بشکنید؛ زیرا باید خود را متقاعد و توجیه کنید که این کار درست تر است.
هنگامی که یک برنامه معاملاتی دارید، معاملات مشابه بیشتری را انجام می دهید که به شما امکان می دهد به جای نگاه کردن به نتایج، بررسی و عملکرد بهتری داشته باشید. به میزانی که زمان بیشتری را برای برنامه ریزی تریدینگ پلن خود صرف کنید، از نحوه انجام معامله بیشتر آگاه می شوید. همچنین با پیروی از روالی منظم و ثابت، اعتماد به نفس و اطمینان خاطر بیشتری به دست می آورید.
زمانی که برنامه معاملاتی خود را ایجاد می کنید، سطوح قیمت کلیدی را نیز شناسایی می کنید و هشدارهای قیمت خود را در اطراف آن مناطق قیمتی قرار می دهید که می توانند سبب شروع معامله شوند. البته هشدار قیمت به این معنا نیست که به طور خودکار معامله را انجام دهید، بلکه در این شرایط شما در رأس امور قرار می گیرید. در عین حال که مجبور نیستید دائماً به نمودارها خیره باشید، حرکت قیمت را هم از دست نمی دهید.
اشتباهات رایج هنگام ایجاد الگوی تریدینگ پلن
اشتباه رایجی که بسیاری از معامله گران هنگام ایجاد یک طرح معاملاتی مرتکب می شوند، این است که سوگیری بسیار قوی به یک جهت ایجاد می کنند. هنگامی که در حال ایجاد یک برنامه معاملاتی هستید، همیشه سناریوهایی را برای ایده های تجارت طولانی و کوتاه ارائه دهید. معامله گری که تنها روی یک طرف بازار تمرکز می کند، احتمالاً سرنخ هایی که معامله او را لغو می کند، از دست می دهد؛ زیرا بیش ازحد روی یک ایده متمرکز است.
اگر تریدینگ و معامله کردن برای شما جدی است، برای کاهش ضرر و زیان تا حد امکان لازم است با چک لیست ها و برنامه های دقیق کار کنید. نداشتن برنامه ریزی منسجم و شفاف از دیگر اشتباهات رایج هنگام نوشتن تریدینگ پلن و انجام معاملات است. این ساده ترین و مؤثرترین راه برای بهبود فوری رویکرد و نتایج معاملاتی شماست.
سخن پایانی
می توان گفت هر تریدری که قصد دارد عملکرد موفقی در ترید کردن و بازارهای مالی داشته باشد، باید به طور مداوم از برنامه معاملاتی یا تریدینگ پلن استفاده کند. داشتن چنین دیدگاهی سبب می شود با تریدینگ مانند بیزنس برخورد کنید و برای آن برنامه ریزی دقیق داشته باشید. اگرچه تریدینگ یک مسیر تضمینی و قطعی به سمت سودآوری و کسب درآمد نیست، با داشتن یک برنامه معاملاتی مدون و دقیق، می توانید احتمال شکست و زیان را به حداقل برسانید.
سوالات متداول
بله، هر زمان که مطمئن شدید برنامه معاملاتی دیگر کار نمی کند و در راستای اهداف و خواسته های شما نیست، می توانید آن را تغییر دهید.
همه معامله گرانی که قصد موفقیت در سرمایه گذاری و تریدینگ را دارند، باید تریدینگ پلن داشته باشند.
زمان ورود و خروج از معامله، مدیریت و سوابق معاملات و مدیریت ریسک از مهم ترین عناصر کلیدی طرح معاملاتی محسوب می شوند.
بستگی به میزان تجربه و سرعت شما دارد، اما برای نوشتن یک trading plan اصولی حدود 3-4 ساعت زمان لازم است.
باینری آپشن چیست؟ آشنایی 0 تا 100 با باینری آپشن آلپاری
در دنیای اقتصاد امروزی، موارد متعددی اضافه شده اند که معنای جدیدی به این بازارها داده اند. باینری آپشن، یکی از جدیدترین و جذاب ترین ابزارهای موجود در بازارهای مالی است که در بروکرآلپاری و تعداد دیگری از بروکرهای معتبر بازار، از آن پشتیبانی می شود. همانطور که از نام این روش معاملاتی مشخص است، با باینری آپشن، تریدر می تواند به صورت اختیاری، مقدار سود و ضرر پوزیشن را پیش از انجام معامله مشخص کند. در نتیجه با پایان معامله، دو حالت پیش روی معامله گر قرار می گیرد؛ یا سود می کند یا ضرر.
اهمیت این موضوع ما را بر آن داشت تا بخواهیم در این مقاله شما را به طور کامل با مفهوم باینری آپشن و خصوصا در بروکر آلپاری آشنا کنیم؛ با ما تا انتها همراه باشید.
باینری آپشن چیست؟
باینری آپشن که در زبان فارسی با نام های گزینه های باینری یا گزینه های دودویی نیز شناخته می شود، یک روش معاملاتی نوین است که توسط تریدرهای بازارهای مالی مورد استفاده قرار می گیرد. در این میان، آلپاری نیز به عنوان یکی از بروکرهای پیشرو، از این روش معاملاتی، پشتیبانی می کند.
در این روش معاملاتی ساده و سریع، تریدر می تواند با ایجاد یک قرارداد binary option، کالای مورد نظر را بر اساس یک قیمت از پیش تعیین شده در بازه زمانی مشخص& خریداری کرده یا به فروش برساند. به طورکلی، معاملات باینری آپشن صفر و یکی بوده و هیچ حد وسطی در انجام معامله وجود ندارد.
اگر بخواهید به شکل مختصر با بروکر آلپاری نیز آشنا شوید، باید بدانید که ااین بروکر، به عنوان یکی از معتبرترین و قدیمی ترین بروکرهای موجود در بازار فارکس، در سال 1998 توسط یک بنیان گذار روسی افتتاح شد. پس از مدتی نیز با دریافت تأییدیه های لازم از نهادهای ناظر، به یک بروکر رگوله و معتبر تبدیل شد. در حال حاضر، علی رغم تحریم ها، آلپاری امکانی را فراهم کرده تا کاربران ایرانی بتوانند به صورت رسمی از امکانات این بروکر استفاده کنند.
مزایای binary option
ارائه برنامه آموزشی
امکان کسب سود تا 90٪
پشتیبانی 24/7 از کاربران
پشتیبانی از کاربران فارسی زبان
امکان شروع معامله با سرمایه کم
پشتیبانی از روش های واریز و برداشت ریالی
شباهت های فارکس و باینری آپشن
وجود ریسک بالا
امکان دسترسی به سود با پیش بینی درست بازار
نیاز به آموزش و صرف زمان برای رسیدن به موفقیت
نیاز به دانش تحلیل بازارهای مالی و قیمت برای رسیدن به موفقیت
3 فاکتور مهم در معاملات
قبل از انجام معاملات باینری آپشن، باید به سه فاکتور مهم زمان، میزان سود مشخص و توانایی پیش بینی بازار توجه داشته باشید. در ادامه فاکتورهای پیش بینی وضعیت بازار و میزان سود را به شکل دقیق تری مورد بررسی قرار می دهیم:
پیش بینی وضعیت آینده بازار
برای اینکه بتوانید در این معاملات به سود برسید، باید بتوانید به درستی وضعیت آینده بازار را تحلیل کنید. در نتیجه باید با تحلیل های تکنیکال و بنیادی بازارهای مالی به خوبی آشنا شده و آموزش دیده باشید.
میزان سود مشخص
برای اینکه در انجام این معاملات به موفقیت رسیده و سوددهی داشته باشید، می توانید از استراتژی های معاملاتی مختلف استفاده کنید. به عنوان مثال، بر اساس یکی از ساده ترین استراتژی های موجود، می توانید پیش بینی کنید که در یک زمان مشخص در آینده، قیمت کالا یا جفت ارز مورد نظر شما نسبت به ارزش فعلی آن افزایش خواهد داشت یا کاهش.
در نهایت، اگر پیش بینی شما درست باشد، مقداری سود از پیش تعیین شده به تریدر تعلق می گیرد. اما اگر پیش بینی شما اشتباه باشد، سرمایه ای که در معامله وارد کرده اید را از دست خواهید داد.
مراحل ثبت معامله باینری آپشن در آلپاری
پس از ثبت نام و احراز هویت در بروکر آلپاری، به معاملات باینری آپشن دسترسی پیدا می کنید. به یاد داشته باشید که میزان سود شما در بازه های زمانی مختلف، توسط بروکر آلپاری مشخص می شود.
در هنگام ثبت معامله باینری آپشن آلپاری باید مراحل زیر را طی کنید:
نوع معامله: در این قسمت، باید وضعیت آینده قیمت جفت ارز یا کالای مورد نظر را مشخص کنید؛ آیا در آینده قیمت جفت ارز مورد نظر بالا می رود یا خیر.
زمان: در این قسمت، باید بازه زمانی که در آن تغییرات قیمت اتفاق می افتد را مشخص کنید.
سرمایه: در این قسمت نیز باید سرمایه ای را که وارد معامله می کنید، مشخص کنید.
انواع معامله
در سال های ابتدایی تاسیس باینری آپشن، تنها از یک نوع معامله یعنی معامله Call/Put پشتیبانی می شد. اما در حال حاضر، با افزایش محبوبیت این روش معاملاتی، انواع دیگری از آن با ویژگی های جدیدتر در دسترس تریدرها قرار گرفته است که مهم ترین آن ها عبارتند از:
معامله اول Call/Put
آپشن تاچ Touch
آپشن رنج Range
آپشن اسپرد Spread
آپشن توربو Turbo
آپشن اکسپرس Express
بررسی آپشن CALL/PUT
اولین و معروف ترین نوع معامله در باینری آپشن، روش call/put است که در آن، تریدر می تواند وضعیت آینده معامله را با دو گزینه High–Low یا Call–Put مشخص کند. در این روش، اگر بتوانید وضعیت آینده قیمت نماد مورد نظر را درست تحلیل کنید، به سود می رسید.
فرض کنید بر اساس تحلیل ها، به این نتیجه می رسید که یک نماد معاملاتی در آینده کاهش قیمت خواهد داشت؛ در این صورت، باید گزینه Put یا Low را انتخاب کنید. در مقابل، اگر پیش بینی شما این است که قیمت این نماد در آینده افزایش پیدا می کند، باید گزینه call یا High را انتخاب کنید.
همانطور که در تصویر بالا مشخص است، برای ثبت یک معامله باینری آپشن کال و پوت، باید 11 مرحله زیر را طی کنید:
مشخص کردن نوع معامله
انتخاب نوع نماد معاملاتی مورد نظر
مشخص کردن زمان پایان معامله
مشخص کردن نوع نمودار قیمت (شمعی، حجمی، میله ای)
استفاده از اندیکاتور مورد نیاز خود
تغییز تایم فریم معامله از یک دقیقه تا یک ساعت
آغاز معامله با کلیک بر روی یکی از گزینه های BUY یا SELL
با فعال کردن این گزینه معامله شما باز شده و نیازی برای تأیید شروع معامله ندارید.
کل موجودی شما در پلتفرم باینری آپشن آلپاری نمایش داده شده است.
در این بخش می توانید سرمایه هر معامله را تغییر دهید.
در ابن بخش می توانید وضعیت معامله های باز خود را مشاهده کنید.
آپشن تاچ Touch در آلپاری
در این نوع معامله باینری آپشن، شما به عنوان تریدر باید پیش بینی کنید که قیمت نماد مورد نظر تا قبل از پایان زمان مشخص شده، به قیمتی که بروکر تعیین کرده می رسد یا خیر. این بخش، دو قسمت Touch و No Touch را شامل می شود.
در این شرایط، اگر پیش بینی کنید که قیمت نماد مورد نظر، در زمان مشخص، به سطح تعیین شده می رسد، باید گزینه (Touch) را انتخاب کنید. اما اگر پیش بینی کنید که قیمت نماد مورد نظر در زمان مشخص به سطح موردنظر نمی رسد (آن سطح را لمس نمی کند)، باید گزینه No Touch را انتخاب کنید.
در تصویر بالا یک معامله تاچ باینری انجام شده است؛ بر اساس این معامله، تریدر پیش بینی می کند که EURUSD تا قبل از 15 دقیقه سطح 1.19026 را تاچ خواهد کرد. به این ترتیب، معامله گر با انتخاب گزینه buy وارد معامله می شود. در صورتی که قیمت به این مقدار مشخص شده برسد، تریدر 90٪ سود می کند؛ در غیر این صورت، سرمایه اولیه خود را از دست می دهد.
معامله رنج Range در باینری آپشن
یکی دیگر از انواع روش های معامله باینری آپشن، معامله range یا همان boundary است. در این نوع معامله، تریدر پیش بینی می کند که در یک زمان معین، قیمت نماد مورد نظر در یک محدوده مشخص بسته خواهد شد. فاکتورهایی مانند قیمت در لحظه کنونی، قیمت در مرز بالایی و همچنین قیمت در مرز پایینی، از جمله موارد موجود در این نوع معامله باینری آپشن هستند.
در تصویر بالا نمونه ای معامله range باینری آپشن را مشاهده می کنید که در آن، قیمت EURUSD در 15 دقیقه آینده باید بین 1.19035 و 1.18935 بسته شود.
آپشن اسپرد Spread
یکی دیگر از روش های معاملاتی در پنل باینری آپشن آلپاری، معامله اسپرد است. برخلاف مورد قبلی، در این نوع معامله، قیمت بیرون محدوده تعیین شده بسته خواهد شد. همچنین در این نوع معامله باید قیمت از مرز مشخص شده توسط بروکر بگذرد.
به عنوان مثال، در یک معامله اسپرد، اگر گزینه خرید (buy) را انتخاب کرده باشید و در زمان تعیین شده توسط شما، قیمت از مرز بالایی عبور کند، به سود می رسید. اما اگر گزینه فروش (sell) را انتخاب کرده باشید، باید در بازه زمانی مشخص شده از طرف شما، قیمت از مرز پایینی عبور کند تا به سود برسید.
آپشن توربو Turbo
این روش معاملاتی در باینری آپشن، بسیار پرهیجان بوده و ممکن است استرس زیادی را به شما وارد کند. از نظر روش انجام معامله، روش Turbo، مشابه مورد اول یعنی call/put است؛ با این تفاوت که در این روش، زمان معامله 5 ثانیه است.
آپشن اکسپرس Express
در این نوع معامله، همزمان سه نوع جفت ارز معامله می شود. در واقع در این روش، معامله گر باید همزمان مسیر حرکت سه نوع جفت ارز مخالف را در یک بازه زمانی را پیش بینی کند.
مراحل این روش معامله عبارتند از:
انتخاب گزینه CONFIRM
انتخاب بازه زمانی معامله
انتخاب سرمایه هر معامله
انتخاب نوع و جهت حرکت جفت ارزها
انواع حساب معاملاتی باینری آپشن در آلپاری
در سیستم معاملات باینری آپشن آلپاری، دو نوع حساب معاملاتی باینری وجود دارد:
حساب معاملاتی Binary: این نوع حساب معاملاتی باینری، یک حساب معمولی است که فرد پس از ایجاد حساب کاربری، به آن دسترسی پیدا خواهد کرد.
حساب معاملاتی حرفه ای Pro: در صورتی که حجم معاملات باینری آپشن شما به بیش از 30 هزار دلار یا 30 هزار یورو برسد، حساب شما به حساب معاملاتی حرفه ای (pro) ارتقا پیدا می کند. با ارتقا حساب، سود حاصل از هر معامله باینری 3٪ افزایش پیدا می کند.
پلتفرم های معاملاتی بروکر Alpari آپشن
پلتفرم معاملاتی بروکر آلپاری در نسخه های متنوعی در دسترس کاربران موبایل و دسکتاپ قرار می گیرد. با این حال، با توجه به آمار و ارقام موجود، اکثریت کاربران، نسخه تحت وب را به اپلیکیشن های موبایلی آن ترجیح می دهند.
پلتفرم موبایلی نسخه iOS
پلتفرم موبایلی نسخه Android
پلتفرم معاملاتی تحت وب Web based
تفاوت Binary Option با قمار
شاید در ابتدا و پیش از شناحت کامل تصور کنید که معاملات باینری آپشن، تفاوتی با قمار ندارند. اما این یک باور غلط است که در میان برخی از افراد ناآشنا با این روش معاملاتی وجود دارد.
همانطور که تا به اینجا اشاره کردیم، در معاملات باینری آپشن، تریدر باید بتواند با استفاده از روش های تحلیلی، وضعیت آینده بازار را پیش بینی کرده و بررسی کند. در نتیجه، برخلاف قمار که در آن فرد تنها با احساسات و شانس روی سرمایه خود ریسک می کند، معامله باینری آپشن بر اساس منطق و تحلیل انجام می شود.
افتتاح حساب باینری آپشن آلپاری
حال که با مفهوم معاملات باینری آپشن آلپاری آشنا شدیم، وقت آن است که نحوه ورود به آن را نیز مورد بررسی قرار دهیم. در بروکر آلپاری، تریدرها می توانند با هر سرمایه ای هرچند اندک، وارد سیستم باینری آپشن شده و معاملات خود را شروع کنند. به همین دلیل، پیشنهاد می کنیم که اگر در ثبت این روش معاملاتی تجربه کافی ندارید، با یک سرمایه کم شروع کنید.
ایجاد حساب کاربری
برای آنکه بتوانید به معاملات باینری آپشن آلپاری دسترسی پیدا کنید، باید ابتدا در سایت رسمی این بروکر حساب کاربری ایجاد کنید. پس از افتتاح حساب کاربری نیز باید با ارائه مدارک خواسته شده، مراحل احراز هویت را طی کنید تا حساب شما تأیید شود.
ایجاد حساب باینری آپشن
پس از ایجاد و تأیید حساب کاربری از طریق کابین خود، به پنل Binary Option رفته و در این بخش نیز یک حساب ایجاد کنید.
شارژ حساب کاربری
در این مرحله قبل از شروع معامله، باید حساب خود را شارژ کنید. برای شارژ حساب آلپاری روش های مختلفی وجود دارد که عبارتند از:
شارژ دلاری حساب با کیف پول آنلاین مانند پرفکت مانی
شارژ ریالی از طریق یکی صرافی های مورد تأیید آلپاری مانند ویشارژ
ایجاد حساب باینری
در این مرحله، مطابق تصویر زیر با انتخاب گزینه fix contracts، یک حساب حقیقی باینری آپشن ایجاد می کنید. پس از افتتاح حساب، می توانید موجودی حساب خود را از کیف پول به حساب باینری منتقل کنید.
وریفای کردن حساب در بروکر Alpari آپشن
برای تأیید حساب کاربری یا به اصطلاح وریفای کردن حساب بروکر آلپاری، باید از طریق کابین خود اقدام کنید. با توجه به نوع حساب کاربری، مراحل وریفای حساب نیز متفاوت خواهد بود. به طور کلی، تأیید حساب آلپاری با ارائه مدارک هویتی و محل سکونت انجام می شود.
حساب دمو باینری آپشن آلپاری
برخلاف بسیاری از بروکرهای باینری آپشن، در کارگزاری آلپاری این امکان فراهم شده تا کاربران بتوانند با افتتاح حساب دمو باینری آپشن، با این روش معاملاتی بهتر آشنا شوند. از آنجایی که امکانات و ظاهر حساب دمو باینری آپشن کاملاً شبیه به نسخه واقعی آن است، کاربران می توانند در یک محیط واقعی انواع روش های باینری آپشن را تست کرده و استراتژی خود را تمرین کنند.
«بازار انحصاری» یکی از بخش های جالب در اقتصاد است. اگر واقعاً می خواهیم ماجراهای دنیای اقتصاد و سرمایه گذاری را به خوبی درک کنیم، باید سر از کار این اصطلاح و مفهوم پنهان ورای آن هم سر در بیاوریم. در این قسمت از خانۀ سرمایه، شما را با بازار انحصاری و مهم ترین نکته های آن آشنا می کنیم. با ما همراه باشید.
بازار انحصاری چیست؟
عبارت «بازار انحصار کامل» یا «Monopoly» به وضعیتی گفته می شود که در آن یک نوع کالا یا خدمات فقط توسط یک عرضه کننده ارائه می شود. البته، برای اینکه یک بازار به انحصار کامل تبدیل شود، شرط دیگری هم لازم است و آن وجود مانع های سیاسی و اقتصادی برای جلوگیری از ورود عرضه کننده های جدید به این بازی است. در این صورت، کنترل همه چیز در دستان همان عرضه کنندۀ یگانه قرار می گیرد.
بازار انحصاری چه ویژگی هایی دارد؟
برای آشنایی بیش تر با سازوکار بازارهای انحصاری، چند مورد از مهم ترین ویژگی های آن ها را با هم بررسی می کنیم:
سربه فلک کشیدن سود
ریش و قیچی تعیین قیمت در بازار انحصاری در دست عرضه کننده است. او یگانه کسی است که می تواند برای محصولش قانون تعیین کند و آن را به هرکسی که دلش می خواهد با هر قیمتی که دوست دارد بفروشد یا حتی ببخشد! عرضه کننده های بازار انحصاری چون رقیبی در این ماجرا ندارند، به راحتی پیچ قیمت را روی خریدارها شُل و سفت می کنند.
قدرت تعیین قیمت فقط در دست عرضه کنندۀ اصلی است
همانطور که با هم گفتیم، عرضه کنندۀ اصلی تنها کسی است که می تواند قیمت نهایی کالا یا خدمت موردنظر را بیان کند. خریداران این بازار، هرچقدر هم زیاد باشند –حتی به اندازۀ جهان– نمی توانند عرضه کننده را مجبور به دنباله کردن یک روند خاص در قیمت ها کنند.
هزار و یک دست انداز برای جلوگیری از ورود هوای تازه به بازار
وقتی یک بازار به صورت انحصاری در دست یک عرضه کننده اسیر شده باشد، دیواری از مانع ها، قانون ها، سیاست ها و بازی ها به دور آن کشیده می شود تا هیچ عرضه کنندۀ تازه ای هوس ورود به این بازار را در دلش جای ندهد.
کیفیت پایین تر از حد مطلوب یا رشد واقعی
در بازار انحصاری، طرف حساب ما فقط یک عرضه کننده است. او بدون آنکه رقیبی داشته باشد، در اتوبآن های خالی برای خودش ویراژ می دهد. به همین دلیل، ترسی از بابت تصادف، خراب شدن چهرۀ برند، اعتراض های مردم و شکایت هایی که علیه کیفیت آن به صدا در می آید ندارد.
او می داند که در بدترین شرایط هم دولت با سیاست ها و قانون هایش سرسختانه از وی دفاع خواهد کرد. از این رو است که کیفیت را تا حدی که بتواند پایین نگه می دارد یا در بهترین و شرافتمندانه ترین وضعیت ، کاری برای ارتقای کیفیت خود انجام نمی دهد؛ چون با خودش می گوید: «من تنها عرضه کننده ای هستم که خریداران می توانند کالا یا خدمات را از آن دریافت کنند. بنابراین، این آن ها هستند که مجبورند با هر ساز من برقصند! حتی ساز بی کیفیت و عقب ماندگی محصول یا خدمات».
چرا بازار انحصاری به وجود می آید؟
چیزی که باعث ایجاد بازارهای انحصاری می شود، وجود مشکلات فراوانی در پشت صحنۀ اقتصاد است. بیایید نگاهی به چند مورد از این مشکلات اقتصادی بیندازیم:
نیرزیدن تلاش در یک بازار
برخی از بازارها مثل «صنعت خودروسازی ایران» به دلیل های سیاسی و قانون های وضع شده از طرف نمایندگان مردم، تنها در صورتی می توانند سوددهی محض داشته باشند که بدون رقابت با بازارهای خارجی و جهانی به تولید محصولات بی کیفیت برای مردم ایران مشغول باشند. حجم سرمایه و حمایت های قانونی-سیاسی که از این وضع می شود، به حدی زیاد است که هیچ شرکت داخلی عملاً نمی تواند در مقابل این شرکت قد علم کند.
از طرفی، با توجه به بسته بودن درهای ورود خودروهای خارجی از داخل و تحریم هایی که از خارج ایران بر سرمان نازل می شوند، پای هیچ شرکت قدرتمند خارجی هم به ایران باز نمی شود. به همین دلیل، در داخل کشور هیچ شرکت خصوصی به خودش زحمت امتحان کردن این ماجرا را نمی دهد؛ چون می داند که درنهایت پیروزی با شرکتی است که پشتش به دولت و قانون هایش گرم است.
پیشی گرفتن از نظر فنی
یکی از اصل های کلیدی بازار انحصاری این است که شرکت عرضه کننده از نظر پیشرفت داخلی، فنی و تولید دانش چندین سال از دیگر رقبای خود جلوتر باشد. البته، اگر چشم هایمان را به شیوۀ ادارۀ کسب و کارها در خارج از کشور ببندیم، یعنی جایی که «شایسته سالاری» معیار پیشرفت در نظر گرفته می شود، ماجرای وجود «پیشرفت فنی» برای تبدیل شدن به یک انحصارگر در بازار محصول یا خدمتی خاص در داخل کشورمان ایران، هیچ معنایی پیدا نمی کند.
همانطورکه ما می بینیم و با تمام وجودمان لمس می کنیم، افراد قدرتمند بدون داشتن هیچ شایستگی یا دانشی، می توانند در عرض یک شب به یک انحصارگر در یک بازار خاص تبدیل شوند؛ آن هم بدون تلاشی برای پیشرفت و یا حتی داشتن استحقاقی برای قرار گرفتن روی صندلی ای که به آن ها داده شده است.
وجودنداشتن کالای جانشین برای کالا یا خدمت موردنظر
شاید بعد از دلیل های سیاسی، یکی دیگر از اصلی ترین دلیل های وجود بازار انحصاری را نیافتن یک جایگزین درست و حسابی برای کالا یا خدمات موردنظر تعریف کرد.
گاز و ترمز منابع طبیعی زیر پای یک عرضه کننده
ماجرای آسانی و ارزانی تأمین مواد اولیه یکی از مهم ترین مواردی است که می تواند خون را در رگ بازارهای اقتصادی به حرکت وادار کند.
در یک اقتصاد مریض که اصلی ترین صنایع و کلیدی ترین محصولات آن در دست عرضه کننده ای با حمایت دولت است، منابع طبیعی که بستر تهیۀ مواد اولیه در آن صنعت یا خدمات هستند، به طور کامل در دست آن عرضه کننده ها قرار می گیرند. به این ترتیب، باز هم آن ها از موهبتی برخوردار می شوند که دیگر عرضه کننده ها یا مدعیان به گَردِ پایشان هم نمی رسند.
حمایت های قانونی و سیاسی
عرضه کننده ها در بازار انحصاری اگر خودشان از دولت نباشند، در حال دادن باج های بزرگ به دولت ها هستند. به همین دلیل، سوگولی این محافل محسوب می شوند و اگر کسی از گل نازک تر به آن ها بگوید یا شیوۀ ارائۀ خدمات و محصولاتشان را زیر سؤال ببرد، با برخورد جدی، قاطعانه و حتی انتقام سخت دولت ها و مقام های سیاسی روبه رو می شود.
چند نوع انحصار در بازارها وجود دارند؟
انحصار هم برای خودش برو بیایی در بازارهای مختلف دارد و فقط به یک محدودیت ساده ختم نمی شود. در ادامه، برخی از مهم ترین انواع انحصار در بازار را با هم بررسی می کنیم:
انحصار قانونی
«Legal Monopoly» یا «انحصار قانونی» به وضعیتی گفته می شود که دولت وقت یک کشور به صورت عمدی، تمام اختیار دریافت، ارائه و فروش یک نوع خاص از خدمات یا کالا را به یک شرکت خاص می دهد.
به این ترتیب که فقط این شرکت حق قانونی انجام چنین کاری را دارد و اگر شرکت دیگری به فکر انجام این کار بیفتد، به صورت قانونی با او برخورد خواهد شد. می توانیم نمونۀ روشن این ماجرا را در کشور خودمان که اقتصادی بسته و محدود دارد به روشنی ببینیم.
مثلاً در بحث از «اینترنت»، فقط یک شرکت در ایران اجازۀ ارائۀ اینترنت را دارد و آن «شرکت ارتباطات زیر ساخت» است.
انحصار دولتی
بازار انحصاری دولتی که به آن «Governmental Monopoly» یا «انحصار دولتی» هم گفته می شود، نوع دیگری از انحصار است که دولت ها به صورت آشکار در آن دخالت می کنند. در این نوع انحصار، دولت ها با کمک قانون هایی که وجود دارند یا حتی تصویب کردن قانون های جدید، از تمام قدرت خود برای درانحصارنگه داشتن یک کالا یا خدمت استفاده می کنند.
نمونۀ روشن این ماجرا در کشور خودمان «صنعت نفت و گاز» است که به طورکامل در دست یک شرکت دولتی قرار دارد و قانون اجازه نمی دهد که مثل کشورهای دیگر، شرکت های خصوصی هم وارد این صنعت شوند؛ چون اساساً ماجرای نفت در ایران ملی نیست.
انحصار طبیعی
گاهی وقت ها هم هیچ کاسه ای زیر نیم کاسۀ به وجودآمدن بازار انحصاری نیست. چنین مواردی وقتی به وجود آیند که پشت ایجاد انحصار، دلیل های طبیعی وجود داشته باشند. مثلاً، یک محصول آنقدر خاص باشد که تنها تولید انبوه آن با واردکردن سرمایه ای بسیار زیاد، مقرون به صرفه است.
در آن صورت، دیگران اگر بخواهند در این بازار دستی داشته باشند باید سرمایه ای به همان اندازه یا بیش تر را وارد بازی کنند. به همین دلیل است که بسیاری از شرکت ها ترجیح می دهند وارد چنین بازی ای نشوند. در این زمینه می توان بازار های خاصی مثل «شرکت های تولید برق و تأمین آب شهری» و «شرکت های ساخت شبکۀ ارتباطی مثل لوله های آب و گاز» را مثال زد. به زبان ساده، بیش تر شرکت هایی که در حال ارائۀ خدمات عمومی هستند، در دستۀ بازار انحصاری طبیعی یا «Natural Monopoly» قرار می گیرند.
انحصار دوجانبه
بازار انحصاری دوجانبه یا «Duopoly Monopoly» وضعیتی است که در آن یک محصول یا خدمت فقط در دست دو عرضه کنندۀ قدرتمند قرار گرفته است. اگر عرضه کنندگان دیگری هم در این بازار وجود داشته باشند، سهمشان آنقدر کوچک است که اصلاً به چشم نمی آیند. می توان نمونۀ این بازار را در «ویزا کارت» و «مستر کارت» بازار کارت های اعتباری مشاهده کرد.
انحصار چندجانبه
بازار انحصاری چندجانبه یا «Oligopoly Monopoly»، چیزی شبیه به بازار انحصاری دوجانبه است با این تفاوت که این بار به جای دو عرضه کننده پای چندعرضه کننده در میان است. نمونۀ این نوع بازار انحصاری را می توان در چند شرکت قدرتمند صنعت موبایل یعنی «سامسونگ»، «اپل»، «هواوی» و… دانست. نمونۀ این انحصار در کشور ما هم اپراتورهای «همراه اول»، «ایرانسل» و «رایتل» هستند.
نگاهی به آن سوی بازار انحصاری؛ آشنایی با بازار رقابتی
برای درک بهتر بازار انحصاری باید سری به مفهوم بازار رقابتی بزنیم؛ چون بازار انحصاری و بازار رقابتی کامل در دو سر یک جریان قرار گرفته اند. قبل از هرچیزی باید این موضوع را روشن کنیم که در دنیای واقعی چیزی به اسم «بازار رقابتی کامل» و «بازار انحصاری کامل» وجود خارجی ندارد.
بازارها همیشه اندکی از هر دو سر انحصار و رقابت را به دنبال خودشان می کشند ولی از آنجا که علم اقتصاد با واقعیت های زندگی، مردم و احساساتشان چندان میانۀ خوبی ندارد، وجود چنین بازارهایی را عادی می داند و آن ها را تعریف می کند. با این توضیح به سراغ سردرآوردن از قصۀ بازار رقابتی می رویم.
ماجرای بازار رقابتی از کجا شروع می شود؟
بازار «رقابت کامل» یا «Perfect Competition» زمانی به وجود می آید که تعداد زیادی عرضه کننده یا همان فروشنده برای فروش یک نوع خاص از کالا یا خدمات در یک بازار وجود داشته باشند. برای موفق بودن و زنده ماندن در این بازار باید به رقیبانمان چنگ و دندان نشان دهیم. این بدان معنی است که هیچ کس نمی تواند بدون مجروح شدن و خون دادن در این اقیانوس آبی شنا کند.
به زبان ساده، همیشه خریدار و فروشنده در این بازار برای کالاها و خدمات وجود دارند. نکتۀ جالب در این بخش، توافق خریداران و فروشنده ها بر سر معامله در یک قیمت خاص است؛ چون حتی اگر فروشنده ها یا عرضه کننده ها در پشت صحنه «جنگ قیمت» را به راه انداخته باشند، در صحنه و جلوی خریدار روی قیمتی که پیروز میدان شده است به تفاهم می رسند.
راه برای همه باز است
در بازار رقابت کامل برخلاف بازار انحصاری، هر عرضه کننده ای از هر جای دنیا می تواند محصولش را وارد بازار کند؛ چون چیزی به اسم «تحریم» یا «محدودیت» وجود خارجی ندارد. به همین دلیل است که این بازار از نظر کشورهایی مثل ما چیزی جز سیر و سفرکردن در دنیایی خیالی نیست.
شفاف بودن داده ها
از ویژگی های جالب و ستودنی بازار رقابت کامل، شناکردن عرضه کننده در آبی به زلالی اطلاعات است. به زبان ساده، همۀ افراد حاضر در این بازار چه خریدار باشند و چه عرضه کننده، از تمام اطلاعات قیمتی، روش ها و استراتژی هایی که به کار می روند با خبر هستند. همین شفاف بودن اطلاعات هم دلیل دیگری برای ادامۀ این بازار و تشویق دیگر عرضه کننده ها به حضور در این بازی جذاب است.
خالی نشدن بازار از محصول موردنظر
در یک بازار رقابتی فقط یک نوع محصول یا خدمت ارائه می شود. با توجه به اینکه تعداد عرضه کننده های همین محصول یا خدمت در چنین بازاری بسیار زیاد است، بنابراین هرگز این محصول با چیزهایی مثل «کمبود» روبه رو نمی شود. اگر یک فروشنده از این بازار برود، به سرعت جای خالی او به دست فروشنده های دیگر پر می شود.
هیچ پولی پای حمل ونقل نمی رود
یکی از نشانه های وجود بازارهای رقابتی صفربودن هزینۀ حمل ونقل است. اگر در محاسبات قیمت محصول درنهایت هزینۀ حمل ونقل چیزی بیش تر از صفر شود، نتیجۀ نهایی روی قیمت خودش را نشان می دهد.
در این بازار، خبری از دولت و خط ونشان هایش نیست
رقابت وقتی معنا پیدا می کند که در بازار کسی برای دیگری گردن کلفتی نکند، قانون های عجیب و غریب تصویب نشود، کسی اقتصاد را روی میز نگذارد و جاهلانه آن را جراحی نکند، تحریم، تهدید یا سهمی خاص برای عده ای مهیا نباشد.
تنها در این صورت است که چرخ های بازار به درستی و به صورت طبیعی به حرکت خود در این جمع سالم رقابتی ادامه می دهند.
تغییر قیمت ها به شکلی نرم و طبیعی اتفاق می افتد
به دلیل حضور تعداد زیادی عرضه کننده و خریدار در بازار رقابتی، تغییرات قیمت نه به صورت ناگهانی و افسار گسیخته بلکه به شکلی نرم، طبیعی و قابل هضم اجرا می شوند.
فعالیت همراه با سود صفر
کسانی که در این بازار فعالیت می کنند، می دانند که در یک بازۀ زمانی طولانی، سودی که درنهایت از این فعالیت اقتصادی به دست می آید، چیزی برابر با صفر است.
این موضوع تا زمانی طبیعی است که سود شرکت، هوس سرک کشیدن به زیر نمودار و فشردن دست دوستی با عددهای منفی را نداشته باشد. اگر سود یک شرکت در بازار رقابتی برای مدتی قابل توجه در گسترۀ عددهای منفی باقی بماند، این شرکت باید ادامۀ فعالیت در این بازار را متوقف کند.
ماجرای بازار رقابت انحصاری چیست؟
در بازار انحصاری و بازار رقابتی، عرضه کننده فقط روی ارائۀ یک نوع از کالا یا خدمات مانور می داد اما در «بازار رقابت انحصاری» ما با چندین نوع کالا و خدمات که اصلاً مثل هم نیستند روبه رو هستیم. در چنین بازاری، هر فروشنده که کالا یا خدمتی ویژه و غیرتکراری را ارائه می دهد، نوعی عرضه کنندۀ انحصاری برای آن کالا یا خدمت در نظر گرفته می شود.
البته، این را هم بگوییم که در چنین بازاری، محصولات و خدمات مشابه هم وجود دارند که می توان آن ها را جایگزین یک محصول خاص کرد. بهترین مثال برای این بازار، «آرایش و پیرایش»، «نقاشی حرفه ای» و در کل، هرنوع کار و خدمتی است که در عین انحصاری بودن در حال رقابت با عرضه کننده های بسیاری است.
بازار رقابت انحصاری چه ویژگی هایی دارد؟
در این بازار:
کیفیت ملاک خرید است
خریداران کالاها یا محصولات، عرضه کننده های مختلف را از نظر کیفیت و قیمت بررسی می کنند. این یعنی عرضه کننده ها برای موفقیت در این بازی باید کیفیت خدمات و محصولات خودشان را بالا نگه دارند.
راه های ورودی و خروجی تقریبا باز هستند
ورود عرضه کننده های جدید با کالاهای انحصاری در بازار رقابت انحصاری به سختی بازار انحصاری نیست اما باید کیسۀ رقابت را با چنگ و دندان به تن خودتان بکشید.
نمی توان عرضه کننده ها را زیر پرچم یک صنعت آورد
تا به حال شنیده اید که بگویند: «صنعت آرایشگری»؟ بگذارید خودمان پاسخ این پرسش را بدهیم: «خیر»؛ چون هر آرایشگر خدمات ویژۀ خودش را به مشتریانش ارائه می دهد. با وجود اینکه برخی از کارها در این شغل با بقیه شباهت دارند –مثل اصلاح موی سر– ولی همۀ خدمات یکسان نیستند. افرادی که در این بازار مشغول می شوند، درنهایت یک فروشنده در کنار دیگر فروشندگان هستند.
بازار انحصار خرید چیست؟
نوع دیگری از بازار انحصاری، «انحصار خرید» یا «Monopsony» نام دارد. در این بازار فقط یک خریدار برای کالای موجود در بازار وجود دارد. این خریدار به دلیل یگانه بودنش قدرت نفوذ بیش تری روی عرضه کننده ها دارد و می تواند شرایط را به نفع خودش تغییر دهد. در این مورد می توان دولت ایران را مثال زد که در یک بازۀ زمانی خاص تنها خریدار گندم از کشاورزان بود.
ماجرای بازار انحصار چندجانبۀ خرید چیست؟
در این نوع بازار، چند خریدار محدود و تعداد زیادی عرضه کننده وجود دارد. به همین دلیل، فروشنده ها یا همان عرضه کننده ها به شکلی بسیار انعطاف پذیر با این خریداران رفتار می کنند؛ چون اگر نتوانند رضایت آن ها را به دست بیاورند، مجبور می شوند حتی پایین تر از قیمت تولیدشان محصولات یا خدماتشان را عرضه کنند.
اگر هم نتوانند با این وضعیت به کارشان ادامه دهند، مجبور می شوند بازار را ترک کنند. قدرت این خریداران وقتی با هم متحد می شوند چندین برابر می شود. به اندازه ای که حتی می توانند دولت را مجبور به تغییر سیاست هایش کنند.
آیا در بازار بورس ایران هم می توان ردپای انحصار را پیدا کرد؟
پاسخ این پرسش مثبت است. در بازار بورس ایران هم می توان بدون هیچ زحمتی بازار انحصاری را به روشنی تماشا کرد. می توان مهم ترین دلیل وجود این ماجرا و فاصله گرفتن بازار رقابتی بورس را از اصل خودش به گردن «قانون های قدیمی بازار بورس» انداخت.
قوانینی که اکنون در بازار بورس ایران وجود دارد، یا بسیار قدیمی هستند یا اصلاً اجرا نمی شوند و یا در بهترین حالت به صورت نیمه کاره اجرا می شوند که به کار هیچ کس نمی آیند. در ادامه، با دو مورد از انحصار در بازار بورس آشنا می شویم:
انحصار در صدور مجوز کارگزاری
اگر در بازار بورس فعال باشید می دانید که در طول چندین سال گذشته، خبری از روی کار آمدن کارگزاری های جدید نیست. این ماجرا و محدودیت هایی که از طرف دولت و سازمان بورس در این باره به اجرا در می آیند باعث ایجاد انحصار در کارگزاری ها شده است. این ماجرا از چندین و چند جهت به نفع هیچ کس نیست؛ مثلا:
کارگزاری ها که خیالشان از ورود رقیب های جدید و قوی راحت است و می دانند که سرمایه گذاران مجبور به انتخاب آن ها هستند، دیگر تلاشی برای به روز نگه داشتن سیستم های معاملاتی خودشان، بهینه سازی فرایندها و… نمی کنند؛
به راه افتادن بازار بسیار گران قیمت خرید و فروش مجوز کارگزاری؛
اهمیت ندادن کارگزاری های به مشکلات مشتریان و انجام سرخود برخی از رفتارهای معاملاتی؛
درجازدن در خدمات قدیمی و فکرنکردن برای ارائۀ راه حل های جدید در مورد مشکلات قدیمی مشتریان؛
بالاماندن کارمزد معاملاتی در تمام کارگزاری های فعال در انحصار به دلیل وجودنداشتن رقابت؛
و… .
انحصار در مجوز شرکت های سبدگردان
ماجرای انحصار مجوزها فقط به کارگزاری ها ختم نمی شود. در این میان کلاه شرکت های سبدگردان و مشاورۀ سرمایه گذاری جدید هم بی کلاه باقی مانده است. نکته ای که دولتمردان ایرانی آن را از قلم می اندازند، وجود پتانسیل اشتغال زایی در این بخش است. به زبان ساده، اگر این انحصار درونی برداشته شود، تحلیلگران و سرمایه گذاران می توانند به صورت حرفه ای در این بخش صاحب کار شوند.
آیا انحصار همیشه بد است؟
هیچ چیزی در این دنیا کاملاً خوب یا بد نیست. انحصار هم در جای خودش می تواند به نفع بازارهای رقابتی عمل کند؛ البته به این شرط که این نوع انحصار، طبیعی باشد و قانون یا سیاست های پنهان از آن حمایت نکند.
در این صورت، شرکت های دیگر به جای آنکه چرخ را از ابتدا بسازند، با استفاده از خدمات ارائه شده توسط این عرضه کننده های انحصاری به ادامۀ فعالیت ها و گسترش در بخش های تکمیلی مشغول می شوند؛ چیزی شبیه به ماجرای «موتور جست وجوی گوگل» و شرکت هایی که در حال ارائۀ خدمات در بخش های تکمیلی این داستان هستند.
در مقالۀ بازار انحصاری از چه چیزهایی حرف زدیم؟
بازار انحصاری وضعیتی است که در آن یک نوع کالا یا خدمت توسط تنها یک عرضه کننده یا فروشنده ارائه می شود.
مواردی همچون «بالابودن سود»، «قدرت تعیین قیمت»، «وجود دست اندازهای قانونی و سیاسی برای ورود عرضه کننده های جدید» و «پایین بودن کیفیت کالا یا خدمات» در شمار ویژگی های بازار انحصاری کامل هستند.
بازار انحصاری به دلیل هایی همچون «ارزشمندنبودن تلاش در یک بازار»، «عقب ماندن دیگران از نظر فنی»، «نبودن کالای جایگزین»، «دسترسی آسان یک عرضه کننده به منابع طبیعی» و «حمایت های قانونی و سیاسی از یک عرضه کنندۀ خاص» به وجود می آید.
انحصار قانونی وضعیتی است که دولت در آن به صورت قانونی از یک عرضه کنندۀ خاص حمایت می کند و اجازه نمی دهد که عرضه کننده های دیگر راهی به سوی این بازار پیدا کنند.
در انحصار دولتی، دولت به طور مستقیم انحصار عرضۀ یک کالا یا خدمت را در دست گرفته است؛ مثل انحصار نفت و گاز در ایران.
در انحصار طبیعی، یک عرضه کننده نه به دلیل حمایت های قانونی و سیاسی بلکه به دلیل هایی مثل «گسترده بودن» و «سرمایه گذاری زیاد» به یک انحصار تبدیل می شود.
بازار انحصاری دوجانبه یا چندجانبه زمانی به وجود می آید که فقط دو یا چند عرضه کننده در بازار ارائۀ یک کالا یا خدمت وجود داشته باشند.
بازار رقابتی در نقطۀ مقابل بازار انحصاری قرار دارد.
بازار انحصار خرید، نوع دیگری از بازار انحصاری است که فقط یک خریدار برای تمام کالاهای تولیدشده در یک بازار خاص وجود دارد.
می توان ردپای انحصار را در بازار بورس ایران هم پیدا کرد. این ماجرا در «انحصار صدور مجوزهای کارگزاری» و «انحصار در مجوز شرکت های سبدگردان» خودش را به نمایش می گذارد.
انحصار همیشه بد نیست. اگر این ماجرا به شکلی طبیعی و بدون تهدیدهای قانونی یا سیاسی به وجود آید، می تواند به حضور بازار رقابتی هم کمک کند.
سوالات متداول
اگر کشور خودمان ایران را از تمام فعالیت های جدی جهانی در صنعت سرگرمی فاکتور بگیریم، باید بگوییم که بله. صنعت سرگرمی جهان در انحصار چند شرکت بزرگ آنلاین مانند: «نتفلیکس»، «اپل تی وی» و «آمازون تی وی» قرار دارد. البته در این میان چند شرکت دیگر آفلاین هم حضور دارند.
در بسیاری از موقعیت ها بله. هرچقدر هم که شرکت هایی با مزیت های بازار انحصاری در ایران خودشان را صاحب تکنولوژی و برحق بدانند، درنهایت آن ها با قدرتی که سیاست های دولتی در اختیارشان قرار می دهد، بدون نگرانی در مورد رقبای جدید به ارائۀ خدمت در یک سطح متوسط روبه پایین ادامه می دهند. این دقیقاً همان چیزی است که ما از یک بازار انحصاری انتظار داریم.
شما و اطرافیانتان هرکدام علایق و ویژگی هایی دارید که معرف شما هستند. بی شک قرارگرفتن در میان افرادی که در یک زمینه مشترک با شما فعال هستند، می تواند با ایجاد رقابتی سالم، استعدادهای نهفته شما را شکوفا کند. این موضوع درباره هر رشته ای صدق می کند؛ برای مثال شخصی که به هنر و مد علاقه مند باشد، احتمالاً فرانسه را برای پیشرفت در حرفه خود انتخاب می کند. چنین مکانی برای فناوری و علاقه مندان به فناوری نیز وجود دارد و افرادی که در زمینه تکنولوژی و فناوری فعال هستند یا قصد فعالیت در این زمینه را دارند، می توانند با رفتن به سیلیکون ولی شانس خود را برای موفقیت افزایش دهند. در این مقاله به بررسی سیلیکون ولی که مرکز دنیای فناوری است خواهیم پرداخت.
سیلیکون ولی چیست؟ (Silicon Valley)
سیلیکون ولی (Silicon Valley) به معنای دره سیلیکون است و برگرفته از بردهایی از جنس سیلیکون است که در دستگاه های دیجیتالی وجود دارند. سانفرانسیسکو چهارمین شهر بزرگ ایالت کالیفرنیا در آمریکا (ایالات متحده آمریکا) است و سیلیکون ولی بهشت استارتاپ ها در بخش جنوبی خلیج سانفرانسیسکو واقع شده است. این منطقه اکنون 12 شهر از جمله Palo Alto ،Mountain View و San Jose را در بر گرفته است.
The Valley of Heart’s delight به معنای دره لذت قلب، نام قدیمی این ناحیه بود، اما به دلیل رکود اقتصادی در آن منطقه جوانان و کسانی که تحصیل کرده بودند، برای کسب درآمد به شهرهای دیگر مهاجرت می کردند. Fred Terman با دیدن وضعیت بد در جامعه به دنبال راه حلی برای توقف مهاجرت به بیرون از شهر بود.
راه حل ترمن متقاعدکردن شرکت های بزرگ برای تأسیس یک شعبه در سیلیکون ولی یا همان The Valley of Heart’s Delight بود تا به این ترتیب افرادی که برای یافتن شغل به دیگر شهرها رفته بودند، برگردند و شهر رونق بگیرد و توسعه یابد. Fred Terman برای محقق کردن هدف خود از تکنولوژی روز آن زمان، یعنی رادیو استفاده کرد. درواقع ترمن با ایجاد یک ایستگاه رادیویی توانست توجه بسیاری را به شهر خود جلب کند.
از طرف دیگر هم زمان با این رویداد، ارتش آمریکا برای برخی فعالیت های خود Silicon Valley را انتخاب کرد و همین موضوع سبب شد تا منابع مالی وارد این منطقه شوند و به این ترتیب سیلیکون ولی شروع به رشد کرد. یکی از اولین افرادی که توسط Fred Terman به سیلیکون ولی بازگشت، Bill Hewlett از دانشجویان قدیمی ترمن در دانشگاه استنفورد بود. پس از مدتی ترمن توانست David Packard را نیز راضی به برگشت کند.
حالا David Packard و Bill Helwett با هم کار می کردند و در سال 1939 شرکتی به نام Hewlett Packard یا همان شرکت HP را که از نام خانوادگی هر دو آن ها گرفته می شد، تأسیس کردند. با رشد شرکت HP و افزایش فعالیت ارتش در این منطقه، Silicon Valley رونق گرفته بود، در دهه 40 میلادی آقای Fred Terman اقدام به ایجاد پارک صنعتی استنفورد کرد.
اولین شرکت های تاسیس شده در سیلیکون ولی
درواقع شرکت های مختلف برای پیشرفت تکنولوژی های خود اقدام به تأسیس شعبه در پارک صنعتی استنفورد می کردند؛ البته این شانسی بود که به هر شرکتی داده نمی شد و تنها شرکت های شناخته شده با تکنولوژی بالا حق فعالیت در این منطقه را داشتند. این سیاست سبب شد که منطقه از نظر مالی و اعتبار به رتبه بالایی برسد. حالا دیگر فعالیت های Fred Terman به نتیجه رسیده بود و بسیاری از شرکت ها در تلاش برای فعالیت در پارک صنعتی استنفورد بودند.
1- شرکت Varian Associate
Varian Associate اولین شرکتی بود که شعبه خود را در این منطقه تأسیس کرد. کار Varian Associate ایجاد لوله های وکیوم بود که در آن زمان شرکت بسیار مطرحی بود. Kodak، General Electric و Shockley که یک آزمایشگاه ترانزیستور بود، از دیگر شرکت هایی بودند که پس از Varian Associate در این منطقه شروع به فعالیت کردند.
2- شرکت Shockley
شرکت Shockley متعلق به ویلیام شاکلی (William Shockley) بود. این فرد به دلیل دانش و فعالیت های زیادی که داشت بسیار شناخته شده بود و یک بار جایزه نوبل هم دریافت کرده بود؛ با این حال کسانی که با وی کار می کردند، انتقاداتی از اخلاق او داشتند. شاکلی می توانست به خوبی افراد بااستعداد را پیدا کرده و جذب کند.
با این حال به دلیل اخلاق نه چندان جالبش، کارمندان و دانشجویانی که با او در ارتباط بودند، علاقه ای به کارکردن با او نداشتند. حتی گفته شده است ویلیام شاکلی برای تشخیص دروغ یا راست بودن حرف کارمندان خود، از دستگاه دروغ سنج استفاده می کرد و همین موضوع سبب شد تا بهترین کارمندان خود را از دست بدهد.
هشت نفر از کارمندان به دلیل رفتارهای بد شاکلی، به همکاری خود با او ادامه ندادند. درواقع آن ها از بهترین کارمندان شاکلی بودند که شرکت Fairchild Semiconductor را در سال 1957 تأسیس کردند، فعالیت این شرکت در زمینه ترانزیستورهای سیلیکونی و خازنی بود.
3- شرکت Fairchild Semiconductor
شرکت Fairchild Semiconductor بسیار موفق شد و بسیاری از دیگر شرکت ها پس از آن به سیلیکون ولی جذب شدند؛ به عبارت دیگر می توان گفت این 8 نفر نقشی اساسی در جذب شرکت های مطرح به سیلیکون ولی را داشتند. با توسعه این منطقه روز به روز شاهد تغییرات بیشتری در این منطقه بودیم؛ به طوری که دیگر نام قدیمی آن یعنی The Valley of Heart’s delight چندان برازنده نبود؛ به همین دلیل نام این منطقه به سیلیکون ولی (Silicon Valley) تغییر یافت.
شرکت های مطرح در سیلیکون ولی
Silicon Valley خانه بسیاری از شرکت های مطرح در سطح جهانی است که حتماً شما هم از ابزارهای این شرکت ها استفاده کرده اید. در ادامه برخی از مشهورترین شرکت هایی که در Silicon Valley قرار گرفته اند، معرفی کرده ایم.
شرکت یاهو (Yahoo)
یاهو یک شرکت اینترنتی و نرم افزاری است که به عنوان یک موتور جست وجو هم استفاده می شود. این شرکت در سال 1994 توسط دو فرد به نام های جری یانگ و دیوید فلو تأسیس شد.
شرکت گوگل (Google)
امروزه استفاده از موتور جست وجوی گوگل به امری روزمره حتی برای افرادی تبدیل شده است که آشنایی چندانی با تکنولوژی ندارند. مقر شرکت گوگل در شهر سانفرانسیسکوست و با توجه به پیشتازبودن این شرکت در فناوری عجیب نیست که بدانیم استفاده از فناوری های نوین مانند هوش مصنوعی توسط گوگل، بسیار سریع اتفاق افتاده است.
شرکت اچ پی (HP)
HP اولین شرکت در زمینه فناوری بود که در منطقه silicon valley تأسیس شد. تاریخچه این ماجرا در بخش تاریخچه همین مقاله آورده شده است.
شرکت مایکروسافت (Microsoft)
بیل گیتس و پل آلن مؤسسان شرکت مایکروسافت هستند. این شرکت چندملیتی علاوه بر فعالیت در زمینه نرم افزار و سیستم عامل، در حوزه سایت های اینترنتی و شبکه های تلویزیونی نیز فعالیت دارد.
شرکت آی بی ام (IBM)
شرکت آمریکایی چندملیتی IBM در زمینه های مختلف از جمله ساخت نرم افزار و سخت افزار، میزبانی وب، فناوری نانو و… فعال است. بد نیست بدانید IBM را با نام آبی بزرگ (Big Blue) هم می شناسند.
شرکت اپل (Apple)
شرکت اپل و استیو جابز را همه می شناسیم. این شرکت کار خود را از یک گاراژ شروع کرد و به مرور زمان توانست دنیا را تسخیر کند. اپل یک شرکت خدمات آنلاین، تولیدکننده لوازم الکترونیکی مصرفی، نرم افزار، سخت افزار و… است.
شرکت اینتل (Intel)
شرکت اینتل در طراحی و ساخت سخت افزار کامپیوتر مانند مادربورد، کارت شبکه و… فعالیت دارد و در سال 1968 و توسط رابرت نویس و گوردون مویس تأسیس شده است.
شرکت فیسبوک (Facebook)
شرکت فیسبوک در سال 2004 توسط مارک زاکربرگ و دوستانش تأسیس شد و شبکه اجتماعی فیسبوک را ایجاد کرد. جالب است بدانید در ابتدا فعالیت در فیسبوک تنها محدود به دانشجویان دانشگاه هاروارد بود که بعدها به عموم مردم گسترش یافت.
شرکت انویدیا (Envidia)
انویدیا یک شرکت آمریکایی است که فعالیت های مختلفی از جمله ساخت مدارهای IC متناسب با مادربورد، کارت های گرافیکی، رایانه های شخصی و… را انجام می دهد.
شرکت ای بی (Ebay)
ای بی (eBay) در سال 1995 توسط پیر امیدیار تأسیس شد. این شرکت با ایجاد یک وبسایت فروشگاهی، خرید کالا به صورت آنلاین را برای مشتریان خود ساده کرده است.
شرکت لینکدین (Linkedin)
لینکدین یک شرکت موفق است که شبکه اجتماعی حرفه ای و شغل محوری را ایجاد کرده است. کاربران این شبکه اجتماعی، کارفرمایان و جویندگان کار هستند و با توجه به حرفه و مهارت ها به هم متصل می شوند.
شرکت نتفلیکس (Netflix)
نتفلیکس یک شرکت تولیدکننده محتواست که در سال 1997 تأسیس شد. این شرکت از سال 2012 فعالیت خود را بر تهیه کنندگی و پخش فیلم ها و سریال های مختلف متمرکز کرد.
شرکت تسلا (Tesla)
شرکت تسلا در زمینه ساخت خودروهای برقی فعالیت دارد. بد نیست بدانید ایلان ماسک که با توئیت های خود نوسانات بسیاری را در بازار ارزهای دیجیتال ایجاد کرد، مدیرعامل شرکت تسلاست.
شرکت اوبر (Uber)
اوبر یک شرکت مربوط به سفر است. در اپلیکیشن موبایل اوبر، مسافران به طور خودکار با رانندگان نزدیک خود مرتبط می شوند و موقعیت مسافر نیز برای راننده فرستاده می شود. مدیرعامل اجرایی شرکت اوبر دارا خسروشاهی است.
ویژگی های Silicon Valley
نبود تفریحگاه
یکی از نکات بارز در سیلیکون ولی این است که کارکنان بعد از اتمام ساعت کاری خود، هیچ مکان مشخصی برای تفریح ندارند؛ البته نباید این نکته را هم فراموش کرد که کارکردن در بسیاری از شرکت های موجود در این منطقه به قدری جذاب است که نیازی به تفریح باقی نمی ماند. برخی شرکت ها نیز برای بالابردن بازدهی کارکنان خود امکاناتی را در محیط کاری ایجاد کرده اند و از کارکنان خود خواسته اند حتماً از این امکانات بهره ببرند.
سختی خرید خانه
افراد در Silicon Valley برای خرید خانه باید درخواست خود را به بنگاه های املاک ارسال کنند. سپس با توجه به میزان دارایی و دیگر موارد، درصورت پذیرش، امکان خرید خانه برای آن ها فعال می شود. علاوه بر این موارد، قیمت منازل در سیلیکون ولی به قدری بالاست که حتی افراد با درآمد قابل قبول هم ممکن است در یک ون زندگی کنند. احتمالاً دیدن افراد با درآمد چند هزار دلاری که در ون زندگی می کنند، فقط در Silicon Valley ممکن است.
بیشتربودن تعداد مردها
به ازای هر 100 زن در سیلیکون ولی، 140 مرد وجود دارد که این موضوع سبب ایجاد بسیاری از شرکت های دوست یابی شده است و بسیاری از افراد با استفاده از این شرکت ها به ازای 11 قرار ملاقات مبلغ 50 هزار دلار را به شرکت پرداخت می کنند.
شهر ربات ها
سیلیکون ولی محلی است که تکنولوژی در آن حرف اول را می زند؛ پس اگر در این شهر به یک هتل رفتید و با شنیدن صدای در اتاق، یک ربات را پشت در دیدید که قصد دارد سفارش شما را تحویل دهد، اصلاً نباید تعجب کنید. K5 که یک ربات امنیتی است، مشهورترین ربات در Silicon Valley است. این ربات به کمک سنسورهایی که روی آن قرار دارد، محیط اطراف خود را بررسی می کند و درصورت دیدن هر مشکلی با کمترین تأخیر شرایط را به پلیس اطلاع می دهد.
ایرانی ها در سیلیکون ولی
احتمالاً تاکنون متوجه شده اید که سیلیکون ولی بستری را ایجاد کرده و افراد حرفه ای در زمینه فناوری را از سراسر دنیا به خود جذب کرده است. ایرانیان نیز از این قاعده مستثنا نیستند و کسانی که در حوزه فناوری حرفی برای گفتن دارند، سر از این منطقه درمی آورند. در ادامه برخی از مشهورترین ایرانیانی را که در Silicon Valley شناخته شده هستند، معرفی می کنیم.
بابک فردوسی
بابک فردوسی که به دلیل مدل موهای خاص خود با نام مستعار Mohawk Guy هم شناخته می شود، در آزمایشگاهی به نام پبشرانه جت شروع به فعالیت کرد. یکی از سوابق بابک فردوسی همکاری وی در پروژه های مریخ نورد کنجکاوی (Curiosity) و Cassini-Huygens بود.
فرزاد ناظم
فرزاد ناظم بعد از گذراندن دوره دبیرستان خود برای تحصیل به آمریکا مهاجرت کرد و پس از فعالیت در چند پروژه جذب شرکت اوراکل شد که در سیلیکون ولی قرار دارد. پس از آن فرزاد ناظم از اوراکل به استخدام یاهو درآمد و در آن شرکت شروع به فعالیت کرد. البته در حال حاضر وی به عنوان سرمایه گذار شناخته می شود و مانند گذشته فعالیت خاصی ندارد.
پریسا تبریز
پریسا تبریز از پدری ایرانی و مادری آمریکایی-لهستانی متولد شد و پس از گذراندن دوره کارآموزی خود در شرکت گوگل و فارغ التحصیلی از دانشگاه به عنوان مدیر امنیت شبکه گوگل استخدام شد.
دارا خسروشاهی
خانواده دارا خسروشاهی مالک یک کارخانه تولید دارو به نام تولی پرس در ایران بودند. او در سال 2017 به عنوان مدیر اجرایی شرکت اوبر که شرایط سختی را تجربه می کرد، انتخاب شد. بد نیست بدانید دارا خسروشاهی، پدربزرگ علی و هادی پروتویی (در ادامه معرفی می کنیم) است.
علی و هادی پرتویی
علی و هادی پرتویی، برادران دوقلویی هستند که به عنوان پسران فیروز پرتویی، مؤسس دانشکده فیزیک دانشگاه صنعتی شریف هم شناخته می شوند. علی مؤسس شرکت تبلیغاتی LinkExchange و هادی نیز یکی از مؤسسان شرکت خدمات تلفنی Tellme بود. Code.org پلتفرمی برای آموزش علوم کامپیوتر است که توسط این دو برادر ساخته شد.
امید کردستانی
امید کردستانی، متولد ایران پس از رفتن به آمریکا و همکاری با گوگل توانست موفقیت های زیادی را برای این شرکت به ارمغان بیاورد. یکی از افتخارات او، پایه ریزی تبلیغات کلیکی بود که این روش توانست یکی از ایده های نوآورانه در گوگل باشد. امید کردستانی یکی از 100 شخص برتری است که در ایجاد دنیای جدید مؤثر بوده اند.
شرکت های نوپا برای رفع نیازهای جدید
کارآفرینان در هرجایی که باشند تهدید را به فرصت تبدیل می کنند. این موضوع در جایی مانند Silicon Valley که مقر کارآفرینان است با وضوح بیشتری دیده می شود. سبک زندگی در این منطقه نیازهای خاصی را به وجود آورده که به ایجاد استارتاپ های جدید منجر شده است. در ادامه به برخی از این شرکت های نوپا اشاره خواهیم کرد.
Café workshop
از آنجا که سبک زندگی و شرایط کار در Silicon Valley کمی متفاوت از دیگر مناطق است، نیازها و فرصت ها نیز در این منطقه با یکدیگر متفاوت هستند. همان طور که پیش از این نیز گفتیم، خرید ملک در سیلیکون ولی بسیار هزینه بر است؛ به همین دلیل صاحبان بسیاری از شرکت های کوچک به جای خرید یا اجاره دفتر کار از خدمات Café workshop استفاده می کنند.
افراد می توانند در این کافی شاپ یک صندلی بگیرند و با استفاده از یک پریز برق و اینترنت پرسرعت و البته لپ تاپ خود کارهای شرکتشان را انجام دهند. هزینه استفاده از این خدمات ساعتی 2 دلار است. یکی از نکات جالب در این کافی شاپ این است که به دلیل پرمشغله بودن افرادی که به اینجا می آیند، معمولاً میزها از قبل رزرو می شوند؛ بنابراین شما می توانید سفارش خود را از طریق اپلیکیشن و در فضای کافی شاپ ثبت کنید.
به هر حال این یک کافی شاپ در Silicon Valley است؛ پس عجیب نیست که حضور تکنولوژی در آن پررنگ باشد. همچنین افراد می توانند در اپلیکیشن این کافی شاپ درصورت تمایل، حرفه و جایگاه خود را مشخص کنند تا به این ترتیب بتوانند تعاملات شغلی یا دوستانه برقرار کنند.
ماری جوانا
در حال حاضر استفاده از ماری جوانا در چندین ایالت در آمریکا مجاز است و همین موضوع سبب شده تا چندین شرکت، فعالیت هایی در این زمینه را آغاز کنند؛ برای مثال یکی از شرکت ها در این زمینه با تمام تولیدکنندگان ماری جوانا ارتباط دارد و به این ترتیب امکان شناخت ماری جوانای تهیه شده را به خریداران خواهد داد و آن ها خواهند دانست که مواد مصرفی آن ها کجا کشت شده است و چه کیفیتی دارد.
Flowkana یک شرکت در همین زمینه است که افراد می توانند انواع مختلف ماری جوانا را در آن پیدا کرده و متناسب با نیاز خود (ماری جوانا برای سردرد، بی خوابی و…) بهترین را سفارش دهند که راننده آن را در منزل به آن ها تحویل دهد. شرکت دیگری در این زمینه وجود دارد که درصورت درخواست، دکتری را به همراه ماری جوانای خریداری شده می فرستد تا کارت ماری جوانا طبی را برای شما صادر کند، همچنین Eaze که متعلق به اسنوپ داگ رپر معروف است، یکی از همین شرکت هایی است که ماری جوانا را به خریداران تحویل می دهد.
کارهای منزل
اگر شما ساکن سیلیکون ولی باشید، احتمالاً به قدری مشغول کار و مطالعه هستید که زمانی برای انجام کارهای منزل خود نخواهید داشت. کارهایی مانند جمع آوری زباله های درون منزل و قراردادن آن در بیرون از منزل؛ به همین دلیل برخی کارآفرینان با دیدن این خلأ در میان ساکنان سیلیکون ولی اقدام به ایجاد شرکت هایی کردند که این کارهای خدماتی را برای ساکنان انجام دهند. Washio شرکت دیگری است که کار شست وشوی لباس ها را بر عهده دارد. شرکت Shyp هم با گرفتن بسته های پستی شما از در منزل و ارسال آن ها، زمان بیشتری را برای انجام فعالیت های حرفه ای شما حفظ می کند.
دره مرگ
همان طور که پیش از این توضیح دادیم، سیلیکون ولی با تکنولوژی آمیخته شده است که این موضوع در برخی ابعاد خود، موافقان و مخالفانی دارد. ربات ها در سیلیکون ولی به وفور دیده می شوند و می توانند برخی کارها را با دقت بالاتر و با هزینه پایین تر از استخدام یک انسان انجام دهند؛ به همین دلیل استفاده از ربات ها بسیار رایج شده است.
از طرف دیگر بسیاری از افرادی که پیش از این کار ربات ها را انجام می دادند، بیکار شدند و درواقع آن شغل ها از دست رفتند و به عبارتی کشته شدند؛ به همین دلیل Silicon Valley را به عنوان دره مرگ نیز می شناسند، اما واقعیت این است که با ظهور فناوری های جدید نوع مهارت های موردنیاز تغییر می کند و بهتر است افراد به جای مقاومت در برابر پیشرفت صنعت و تکنولوژی، مهارت های جدید را فرابگیرند و همگام با آن پیش بروند؛ چراکه هم زمان با از بین رفتن بسیاری از شغل ها، شغل های جدیدی نیز به وجود می آیند.
این موضوع درباره بازار ارزهای دیجیتال هم صدق می کند. بازار ارزها یک بازار با ساختاری نو است که فعالیت در آن به دانش خاص خود نیاز دارد و شما تنها با دانستن تحلیل تکنیکال و بنیادی که مربوط به بازارهای مالی سنتی هم هستید، نمی توانید موفقیت چندانی در این بازار کسب کنید یا حداقل می توان گفت میزان سود در چنین حالتی کمتر خواهد شد.
به علاوه شناسایی موقعیت های مختلف کسب سود (همچون کسب سود از طریق ساخت یک NFT) از دیگر مواردی است که مخصوص بازار ارزهاست. بهترین کار برای ورود و کسب سود در بازار ارزهای دیجیتال، شرکت در یک کلاس آموزش ارز دیجیتال است که خوشبختانه امروزه به صورت آنلاین و حضوری در دسترس هستند.
سخن پایانی
تکنولوژی روزبه روز گسترده تر می شود، اما باید بدانید که تمام مکان های صنعتی و تجاری که امروزه در سطح دنیا شناخته شده هستند، همیشه این طور نبودند و درواقع در بسیاری از موارد یک خلأ در یک منطقه سبب به وجود آمدن فضایی مدرن و پیشرفته شده است. در چنین جریاناتی همیشه شخص یا اشخاصی نقش های کلیدی دارند که درصورت نبود آن افراد رسیدن به چنین موقعیتی غیرممکن می شد.
سیلیکون ولی یکی از همین مناطق است که با وجود افراد خبره و دلسوز توانست از یک رکود به پیشرفت بالایی برسد؛ طوری که افراد و شرکت های مختلف آرزوی حضور در چنین فضایی را دارند. Silicon Valley بهشت استارتاپ هاست و افرادی که ایده های نو دارند می توانند در این منطقه احتمال موفقیت خود را بسیار بالا ببرند. در این مقاله سعی کردیم Silicon Valley را با تمام داستان های جالبی که داشت برای شما بازگو کنیم.
پرسش های متداول
Silicon Valley منطقه ای در جنوب سانفرانسیسکو است که به عنوان بهشت استارتاپ ها نیز شناخته شده است؛ چراکه بهترین ها در زمینه فناوری در این منطقه مشغول به کار هستند.
سیلیکون ولی در بخش جنوبی خلیج سانفرانسیسکو قرار دارد.
تمام افرادی که به فناوری علاقه دارند، در این حوزه مهارت کافی دارند، ایده ای نوآورانه داشته یا قصد سرمایه گذاری روی یک شرکت موفق را دارند، می توانند از این فرصت استفاده کنند.
ایرانیان بسیاری در کنار دیگر ملیت ها در سیلیکون ولی مشغول به فعالیت هستند که اتفاقاً موفقیت های خوبی هم کسب کرده اند. از این میان می توان به بابک فردوسی، فرزاد ناظم، پریسا تبریز، دارا خسروشاهی، علی و هادی پرتویی و امید کردستانی اشاره کرد.
شرکت های موفق بسیاری که در زمینه فناوری فعال هستند، از جمله اپل، گوگل، اینتل، اوبر و مایکروسافت در این منطقه قرار دارند.
معامله در نواحی عرضه و تقاضا چگونه انجام می شود؟ نواحی عرضه و تقاضا را چگونه می توان ترسیم کرد؟ به منظور فعالیت در بازارهای مالی باید دانش و تجربه کافی برای تحلیل نمودارهای قیمتی را داشته باشید. فعالان بازارهای مالی از روش های مختلف برای تحلیل نمودار قیمتی دارایی موردنظر خود استفاده می کنند. شما با توانایی شناسایی نواحی عرضه و تقاضا می توانید نواحی ای را که امکان برگشت روند در آن ها بیشتر است پیدا کنید، وارد معامله شوید و به این ترتیب سود مناسبی را به دست آورید. معامله در نواحی عرضه و تقاضا که گاهی با سطوح حمایت و مقاومت اشتباه گرفته می شود و همچنین روش های مختلف معامله گری در این نواحی، موضوعی است که در این مقاله به طور کامل بررسی شده است.
استراتژی معامله در نواحی عرضه و تقاضا
پیش از آنکه بخواهیم عرضه و تقاضا را به عنوان یک استراتژی معاملاتی بررسی کنیم، باید با مفهوم آن به صورت کلی آشنا شویم. براساس علم اقتصاد، قانون عرضه و تقاضا، قیمت یک محصول را تعیین می کند. بر مبنای قانون عرضه و تقاضا، زمانی که عرضه یک محصول، زیاد و تقاضای آن کم باشد، قیمت ها کاهش می یابند تا خریداران برای خرید تحریک شوند، اما زمانی که عرضه محصولی کم و تقاضا برای آن زیاد باشد، قیمت باید افزایش یابد تا کمیابی آن محصول را نشان دهد.
برای مثال زمانی که شما قصد خرید یک خانه را داشته باشید، عرضه و تقاضا برای ملک قیمت و ارزش خانه را تعیین می کند که این امر به چند عامل اقتصادی وابسته است. تمام این عوامل اقتصادی در تعیین قیمت ملک و همچنین افزایش و کاهش ارزش آن مؤثر هستند.
یکی از فاکتورهای مهم و مؤثر بر قیمت ملک نرخ تولد در یک کشور است. اگر میزان نرخ تولد در کشوری روند نزولی داشته باشد، به دلیل آنکه تقاضا برای خرید خانه نیز کاهش می یابد، قیمت ها طی 25 تا 30 سال بعد روندی نزولی خواهند داشت؛ زیرا افرادی که نیاز به خانه دارند کاهش خواهد یافت.
بنابراین در چنین حالتی که عرضه زیاد و تقاضا رو به کاهش است، قیمت نیز برای تحریک اشتیاق خریداران باید کاهش یابد. عرضه و تقاضا در بازارهای مالی از جمله فارکس، کامودیتی ها، ارزهای دیجیتال و… نیز از همین مفهوم گرفته شده است.
عوامل مختلفی از جمله رویدادهای خبری، گزارش های اقتصادی و فعالیت و جریان بازار سبب می شود تریدرهای مختلف با استراتژی های متفاوت برای خرید یا فروش دارایی های خود اقدام کنند و به این ترتیب میزان عرضه و تقاضا را تغییر دهند. این تغییرات که می توانند صعودی، نزولی یا خنثی باشند، در نمودارهای قیمتی مشاهده می شوند. حالت های مختلفی که ممکن است دیده شوند، به ترتیب زیر هستند:
زمانی که قیمت روند صعودی داشته باشد، تقاضا از عرضه بیشتر خواهد بود.
زمانی که قیمت در روند نزولی قرار بگیرد، عرضه بیشتر از تقاضا خواهد بود.
زمانی که قیمت در یک رنج مشخص نوسان می کند و درواقع یک روند خنثی دارد، می توان گفت میزان عرضه و تقاضا در تعادل است.
در ادامه شرایط پیش آمده در تصویر فوق را در سه مرحله بررسی خواهیم کرد.
ابتدا روند قیمتی در یک محدوده مشخص نوسان می کند که نمی توان به آن روند صعودی یا نزولی گفت. در چنین حالتی گفته می شود قیمت در یک وضعیت خنثی (باکس رنج) در حال نوسان است و این شرایط زمانی پیش می آید که میزان عرضه و تقاضا در تعادل نسبی باشند و هیچ کدام بر دیگری پیشی نگیرد. این شرایط ادامه دارد تا زمانی که میزان تقاضا افزایش پیدا کند، با آغاز این وضعیت، قیمت از حالت خنثی خارج می شود و افزایش پیدا می کند.
قیمت به روند صعودی خود ادامه می دهد، اما براساس یک دلیل که می تواند خبر، گزارش یا هر چیز دیگری باشد، میزان عرضه از تقاضا بیشتر می شود. سپس معامله گران سعی در فروش دارایی خود (در تصویر، جفت ارز EUR/USD) دارند و به این ترتیب سبب افت قیمت خواهند شد. با بازکردن معاملات فروش توسط تریدرهای بیشتر، ریزش قیمت جفت ارز ادامه خواهد داشت.
در مرحله بعد، بازکردن معاملات خرید که به معنای افزایش میزان تقاضاست، سبب می شود قیمت افزایش پیدا کند. این شرایط تا زمانی که میزان عرضه به اندازه تقاضا به بازار وارد نشود (فروشندگانی اقدام به فروش دارایی برابر با میزان تقاضای جدید در بازار کنند) ادامه خواهد داشت.
پس از افزایش قیمت پیش آمده (به دلیل بیشتربودن ارزش معاملات خرید)، باز هم شاهد یک حالت خنثی (باکس رنج) فشرده خواهیم بود که در آن میزان عرضه و تقاضا به نسبت برابر بوده و درواقع ارزش معاملات خرید و فروش تقریباً با هم برابر است.
آنچه بیان کردیم، تفسیری زنده از روند قیمتی است که در روزها، هفته ها، فصل ها و سال های بعد نیز ادامه خواهد داشت. تفسیر قیمتی بنا بر عرضه و تقاضا برای زمان های کوتاه تر از جمله ساعت، دقیقه و… نیز صدق خواهد کرد.
نحوه تسکیل نواحی عرضه و تقاضا چگونه است؟
با آشنایی نسبی با مفاهیم عرضه و تقاضا، حتماً این سؤال مطرح می شود که چگونه می توان این مفاهیم را در کنار یکدیگر قرار داد یا اینکه نواحی عرضه و تقاضا در چه جاهایی تشکیل می شوند. همچنین چطور می توان از این مفاهیم در استراتژی های معاملاتی استفاده کرد و برگشت روند (شروع یک روند جدید مانند آغاز یک روند صعودی بعد از به پایان رسیدن یک روند نزولی) را به درستی تشخیص داد.
برای جواب به این سؤالات باید در ابتدا بدانید چه عاملی سبب ایجاد عرضه و تقاضا می شود. درحقیقت تغییر در عرضه و تقاضا تنها زمانی رخ می دهد که معامله گران بزرگ اقدام به خرید یا فروش کنند. درواقع ما به عنوان یک معامله گر خرد، قدرتی در ایجاد تغییر در میزان عرضه و تقاضا و در پی آن روند قیمتی نداریم.
بانک ها و سازمان های بزرگ با میزان دارایی فراوانی که دارند، می توانند معاملاتی با ارزش بسیار بالا انجام دهند و به این ترتیب بر میزان عرضه و تقاضا (و قیمت) تأثیر بگذارند. ما نیز با دارایی بسیار محدودی که داریم (هرچند به نظر خودمان زیاد باشد) نقشی در این تغییرات نخواهیم داشت.
گفتنی است بانک ها به دلیل حجم بالای معاملاتی که قرار است ثبت کنند، نمی توانند معاملات خود را یک باره در بازار فارکس انجام دهند، بلکه برای آنکه سبب کاهش قیمت نشوند و معاملات بعدی خود را با قیمت تقریباً مشابه قیمت معاملات قبلی ثبت کنند، باید آن ها را در چند معامله کوچک انجام دهند. به این ترتیب می توانند تأثیری مشابه ثبت یک معامله بزرگ را با ثبت چندین معامله کوچک داشته باشند.
اما مشکلی که پیش می آید، این است که معاملات آن ها (حتی اگر معاملات به بخش های کوچک تقسیم شود) به قدری بزرگ است که افراد با دارایی های خود به دلیل حجم کم دارایی، گزینه مناسبی برای قرارگرفتن در طرف مقابل بانک ها به منظور انجام معاملات نیستند.
درحقیقت زمانی که بانک ها قصد بازکردن معامله خرید را داشته باشند، به هزاران تریدر با معاملات فروش نیاز دارند. همچنین اگر بخواهند دارایی خود را بفروشند، به تعداد زیادی از تریدرهایی که قصد خرید همان دارایی را دارند نیاز است. برای رسیدن به این هدف بانک ها معاملات خرد خود را ثبت می کنند و اجازه می دهند قیمت باز هم به قیمت پیشین بازگردد تا بتوانند دیگر معاملات خرد باقی مانده را ثبت کنند.
برای مثال اگر یک بانک قصد فروش میزان زیادی از یک دارایی را داشته باشد، بخشی از آن را می فروشد و سپس با رسیدن دوباره قیمت به همان قیمت، برای فروش بخش بعدی معامله بزرگ خود اقدام خواهد کرد. برای درک بیشتر آنچه گفته شد می توانید تصویر زیر را بررسی کنید.
در ابتدا بانک ها موقعیت هایی را که می توانند باز می کنند (براساس تصویر بالا در ابتدا بانک اقدام به بازکردن یک موقعیت فروش یا Short کرده است). در گام بعدی، از آنجا که تمام حجم معامله در نقطه اول وارد نشده بود، بانک شرایطی را فراهم می کند که قیمت افزایش یابد و باز هم به محدوده قبلی که معاملات خود را باز کرده بود، برسد. با این کار بانک ها می توانند دیگر معاملات خرد را در همان قیمت یا قیمتی نزدیک به آن ثبت کنند.
در گام آخر بانک ها اجازه می دهند این بار یک تغییر روند و جهش بزرگ ایجاد شود و به عبارت دیگر این بار با بازکردن موقعیت خرید زمینه افزایش قیمت را فراهم نخواهند کرد تا یک روند نزولی بزرگ در دارایی رخ دهد. در روش انجام معامله براساس عرضه و تقاضا، از آنجا که ما به عنوان یک معامله گر جزء، قدرت تغییر روند را نداریم، باید هم سو با معاملات بانکی، موقعیت هایی را باز کنیم تا بتوانیم همراه با آن ها به سود برسیم. در تصویر زیر می توانید نواحی عرضه و تقاضا را مشاهده کنید. نواحی عرضه با رنگ قرمز و نواحی تقاضا با رنگ آبی مشخص شده اند.
قیمت از ناحیه عرضه به تقاضا و بالعکس، بارها و بارها حرکت می کند. اگر بتوانید نواحی عرضه و تقاضا را به درستی شناسایی کنید (در آینده روش شناسایی این نواحی را کامل شرح خواهیم داد) می توانید در بهترین زمان وارد این فازهای برگشت روند شوید و معاملاتی با ریسک پایین با نسبت ریسک به ریوارد بسیار مناسب را داشته باشید.
در این بخش سعی می کنیم مطالبی را ارائه دهیم تا بتوانید نواحی عرضه و تقاضا و چگونگی کارکرد آن ها را به درستی درک کنید.
ناحیه تقاضا چیست؟
ناحیه تقاضا در نمودار قیمتی، به جایی اشاره دارد که بانک ها موقعیت های بزرگ خرید (Long / Buy) را باز می کنند؛ یعنی همان سطوح حمایتی معاملات عرضه و تقاضا.
درواقع نواحی تقاضا که در زمان بازکردن معاملات خرید از سوی بانک ها در تعداد یا حجم بالا شکل می گیرد، سبب به وجود آمدن تقاضای بیشتر از سوی معامله گران می شود و این موضوع به برگشت قیمت و حرکت به سمت اهداف بالاتر می انجامد. نقطه ای که قیمت در آن معکوس شده، به عنوان ناحیه تقاضا شناخته می شود.
ناحیه عرضه چیست؟
در مقابل، نواحی عرضه مناطقی را نشان می دهند که بانک ها موقعیت های فروش در تعداد یا حجم بسیار بالا باز می کنند. این نواحی نقاط مقاومتی هستند که ممکن است کاهش قیمت از آن ها شروع شود.
درحقیقت نواحی عرضه که در زمان بازکردن معاملات فروش (Short / Sell) از سوی بانک ها در تعداد یا حجم بالا شکل می گیرند، سبب به وجود آمدن عرضه بیشتر از سوی معامله گران شده و این موضوع به برگشت قیمت و حرکت به سمت اهداف پایین تر منجر خواهد شد. نقطه ای که قیمت در آن معکوس می شود، منطقه عرضه شناخته می شود. اگر قیمت در این ناحیه افت کند، احتمال زیادی دارد که در آینده باز هم در همین محدوده با کاهش قیمت مواجه شود.
دو الگوی رایج نواحی عرضه و تقاضا
الگوهای مختلفی در این نواحی شکل می گیرند که ما در این مقاله دو نوع آن را بررسی کرده ایم. از آنجا که نواحی عرضه و تقاضا مشابه هستند (از لحاظ برخی ویژگی ها که پیش از این کامل بررسی کردیم) در نواحی ای که قیمت می تواند تغییر کند، عرضه و تقاضا بر این اساس که آن ناحیه از یک برگشت روند ایجاد می شود یا روند خود را ادامه می دهد، به دو دسته تقسیم می شود که در ادامه بیان می کنیم.
الگوهای ادامه دار
در یک روند صعودی (Rally)، منشأ حرکت (Base) ایجاد می شود و باز هم شاهد ادامه روند صعودی (Rally) خواهیم بود.
Rally – Base Rally(RBR)
در یک روند نزولی (Drop)، منشأ حرکت (Base) ایجاد می شود و باز هم شاهد ادامه روند نزولی (Drop) خواهیم بود.
Drop – Base – Drop(DBD)
این نواحی همیشه در اواسط روند حرکتی تشکیل می شوند و دلیل ایجاد آن ها بستن معاملات یا سیو سود توسط بانک هاست. البته بد نیست بدانید معمولاً الگوهای ادامه دهنده، در مقابل الگوهای تغییر روند، به خوبی کار نمی کنند؛ به این معنا که همیشه روند مورد انتظار تریدر را پیش نخواهند گرفت.
این نواحی با بازکردن موقعیت های کمتر از سوی بانک ها شکل می گیرند؛ به همین دلیل در مقابل الگوهای برگشتی قدرت چندانی ندارند.
الگوهای برگشتی
در یک روند صعودی (Rally)، منشأ حرکت (Base) ایجاد می شود و سپس شاهد شکل گرفتن یک روند نزولی (Drop) خواهیم بود.
Rally – Base – Drop (RBD)
در یک روند نزولی (Drop)، منشأ حرکت (Base) ایجاد می شود و سپس شاهد شکل گیری یک روند صعودی (Rally) خواهیم بود.
Drop – Base – Rally (DBR)
این نواحی زمانی تشکیل می شوند که معمولاً به دلیل خرید یا فروش میزان حجم بالایی از یک جفت ارز، روند اصلی حرکت تغییر می کند. نواحی برگشتی برای بازکردن معاملات براساس استراتژی عرضه و تقاضا بسیار مناسب هستند. نواحی برگشتی معمولاً با انجام معاملات خرید و فروش توسط بانک ها و معامله گران بزرگ تشکیل می شوند.
حجم و تعداد معاملاتی که در این نواحی سبب ایجاد یک تغییر در روند قیمتی می شوند، در مقایسه با معاملات تشکیل دهنده نواحی ادامه دهنده، بسیار بزرگ تر هستند؛ البته شما نباید خیلی درگیر نوع نواحی باشید، بلکه هدف شما باید این باشد که تجربه کسب کنید و معاملاتی را در این نواحی انجام دهید.
شما می توانید روی نواحی با الگوی برگشتی تمرکز کنید و در این نواحی معاملات خود را انجام دهید؛ با این حال وسواس انجام معامله تنها در این نواحی را نداشته باشید؛ زیرا یافتن یک ناحیه عرضه و تقاضا به درستی باارزش تر از نوع آن ناحیه است.
درحقیقت مهارت کلیدی شما در معامله براساس عرضه و تقاضا باید پیداکردن درست نواحی و ترسیم آن نواحی روی نمودار قیمتی باشد. زمانی که شما به اندازه کافی در این کار مهارت پیدا کنید، پس از آن می توانید تصمیم بگیرید تنها در نواحی خاصی اقدام به بازکردن معامله کنید، اما در ابتدای کار سخت نگیرید.
شناسایی نواحی عرضه و تقاضا
اگر بخواهید در معامله گری براساس عرضه و تقاضا به موفقیت برسید، باید در یافتن این نواحی با احتمال گرفتن سود بالا از آن ها و همچنین ترسیم درست محدوده، به مهارت برسید. با گذشت زمان، تمرین و کسب تجربه در این راه، حتماً به هدف خواهید رسید؛ با این حال چند ترفند وجود دارد که راه را ساده تر می کند و به شما در این مسیر کمک خواهد کرد. در ادامه ابتدا به بررسی چگونگی یافتن نواحی عرضه و تقاضا روی نمودار قیمتی خواهیم پرداخت.
باید بدانید احتمالاً در پیداکردن این نواحی با مشکلاتی مواجه خواهید شد؛ با این حال همان طور که پیش از این نیز اشاره کردیم، ترفندهایی وجود دارد که می توان با استفاده از آن ها این نواحی را به سادگی پیدا کرد. در مطالب پیش به این نکته اشاره شد که نواحی عرضه و تقاضا زمانی تشکیل می شوند که بانک ها مقادیر بالایی از یک دارایی را خریداری کنند یا بفروشند.
این نواحی در نمودار قیمتی به صورت رشد یا افت شدید قیمت دیده می شود؛ بنابراین بسیار ساده است و برای یافتن نواحی عرضه و تقاضا باید به دنبال صعود یا نزول شدید قیمت دارایی باشید. این علائم بدیهی نشان دهنده آن هستند که بانک ها مقدار زیادی از دارایی مربوط را در آن محدوده خریداری کرده یا فروخته اند. برای درک بهتر مطالب گفته شده بهتر است نگاهی به تصویر زیر بیندازید.
به نواحی موجود در تصویر بالا که قیمت افزایش پیدا کرده است توجه کنید. همان طور که مشاهده می کنید، این نواحی بسیار شدید و شارپ هستند. چنین افزایش قیمتی زمانی رخ می دهد که یک نوعی نبود تعادل در میزان عرضه و تقاضا ایجاد شود. در این مورد (که با افزایش شدید قیمت روبه رو هستیم) میزان تقاضا بر میزان عرضه پیشی گرفته است.
درحقیقت بازکردن یک موقعیت خرید توسط بانک ها این شرایط را در نمودار قیمتی جفت ارز ایجاد می کند، اما اگر بخواهیم این موضوع را دقیق تر بررسی کنیم، می توان سه حرکت از سوی بانک ها را عامل اصلی ایجاد چنین نواحی روی نمودار قیمتی دانست:
بازکردن موقعیت های خرید (Long / Buy)
بستن موقعیت های فروش (Short / Sell)
سیو سود از معاملات فروش
با وجود اینکه (تا به امروز) نمی توان به طور دقیق گفت کدام یک از سه عاملی که در بالا ذکر کردیم، سبب افزایش شدید قیمت شده است، می توان گفت زمانی که یک افزایش شدید قیمتی را در نمودار قیمتی جفت ارز می بینیم، دلیل آن یکی از عواملی است که به آن ها اشاره کردیم.
با توجه به مطالبی که گفته شد، نتیجه می گیریم که برای یافتن نواحی تقاضا باید به دنبال افزایش شدید قیمتی در نمودار باشیم. زمانی که چنین شرایطی پیش می آید، می توان گفت بانک در حال انجام فعالیت در بازار است؛ یعنی بازکردن موقعیت خرید برای صعود قیمت.
براساس آنچه در مطالب پیشین بیان شد، می توان گفت با رسیدن قیمت به مبدأ روند صعودی، باز هم شاهد افزایش قیمت در نمودار جفت ارز خواهیم بود. به چنین محدوده هایی، ناحیه تقاضا گفته می شود که در تصویر زیر هم قابل مشاهده است.
با توجه به تصویر، تقریباً تمام نواحی تقاضا سبب برگشت قیمت شده یا حداقل به ایجاد حرکت در قیمت انجامیده است. حتی زمانی که برگشت قیمت بزرگی در نمودار دیده نمی شود، باز هم قیمت از ناحیه تقاضا فاصله می گیرد و به عبارت دیگر قیمت افزایش می یابد. با وجود این نواحی شما می توانید زمان و مکان دقیق برگشت قیمت را پیش بینی کنید.
برای برسی ترسیم نواحی تقاضا در مبدأ حرکت، که وقتی تقاضا بیش از عرضه باشد، تشکیل می شوند، باید آن ها را در محدوده مبدأ (Base) تا پایین ترین بخش نوسان پیش از شروع حرکت بزرگ بکشید؛ به زبان ساده برای کشیدن ناحیه تقاضا باید محدوده ناحیه را تا پایین ترین بخش کندل ادامه دهید؛ طوری که تمام سایه (Shadow) را نیز در بر بگیرد به این ترتیب شما موفق شده اید تمام نواحی ای که بانک ها موقعیت های خود را باز کرده اند، در نواحی ترسیم شده وارد کنید، اما برای ترسیم نواحی عرضه به تصویر و مطالبی که در ادامه آمده است، توجه کنید.
برای یافتن نواحی عرضه باید فرایندی مشابه پیداکردن نواحی تقاضا را طی کنیم؛ با این تفاوت که در اینجا به دنبال افت قیمت های شدید هستیم. چنین شرایطی (افت قیمت شدید) زمانی رخ می دهد که بانک ها اقدام به بازکردن معاملات فروش کنند.
بانک ها به هر دلیلی (بازکردن یک موقعیت جدید فروش، بستن یک موقعیت خرید یا سیو سود) اقدام به فروش جفت ارز کنند، به دلیل بالابودن حجم معاملات خود نمی توانند هدفشان را در یک معامله انجام دهند؛ به همین دلیل احتمالاً باز هم قیمت را به محدوده عرضه (قیمتی که در آن اقدام به فروش جفت ارز کرده بودند) بازگردانده و باقی دارایی خود را به فروش می رسانند.
اگر نواحی عرضه را روی نمودار قیمتی ترسیم کنید، چیزی شبیه تصویر فوق خواهید دید. همان طور که می بینید تقریباً تمامی نواحی رسم شده سبب ایجاد تحرکات قیمتی و برخی نیز به برگشت قیمتی شدید منجر شده اند؛ با این حال برخی از این نواحی نیز تنها سبب یک افت قیمتی کوچک خواهند شد که ممکن است 2 تا 3 ساعت طول بکشد.
برای آنکه بتوانید نواحی عرضه و تقاضا را به درستی پیدا کنید، باید زمانی را برای تمرین و کسب تجربه در این راه صرف کنید، با مطالعه این راهنما می توانید در زمان کوتاه تری به موفقیت برسید. فراموش نکنید نواحی عرضه و تقاضا از کاهش و افزایش قیمت تشکیل می شوند؛ حتی اگر افزایش و کاهش قیمت چندان شدید نباشد.
پیداکردن نواحی که در زمان افزایش و کاهش شدید قیمت شکل می گیرند، ساده تر است؛ با این حال ممکن است نواحی عرضه و تقاضای بسیار خوبی نیز در نواحی ای که صعود یا نزول شدید رخ نداده تشکیل شوند.
نحوه ترسیم نواحی عرضه و تقاضا
یافتن این نواحی بسیار مهم است، اما مهم تر این است که بتوانید این نواحی را به درستی روی نمودار قیمتی ترسیم کنید. یک معامله خوب براساس نواحی عرضه و تقاضا، به این بستگی دارد که شما این نواحی را به درستی ترسیم کرده اید یا نه.
اگر ناحیه موردنظر را (عرضه یا تقاضا) بسیار بزرگ ترسیم کنید، ریسک شما در معاملات نیز بالا خواهد رفت، اما اگر ناحیه عرضه یا تقاضا را خیلی محدود ترسیم کنید (که از حالت قبل بدتر است) شاید قیمت جفت ارز پیش از برگشت، به محدوده ای که شما مشخص کرده اید، نرسد. در چنین شرایطی، سفارش شما ثبت نشده و اصلاً معامله ای انجام نخواهد شد. خوشبختانه با دانستن ترفندهایی که در ادامه خواهیم آورد، ترسیم این نواحی چندان سخت نخواهد بود.
نواحی باز و بسته شدن کندل ها
برای آنکه مطالب این بخش را متوجه شوید، باید با مفاهیم اصلی در تشکیل کندل های یک نمودار قیمتی آشنا باشید. در ادامه کندل صعودی (سبز) و نزولی (قرمز) و نواحی باز و بسته شدن آن ها را شرح داده ایم تا بتوانید مطالب را به طور کامل درک کنید.
کندل نزولی
زمانی که یک کندل قرمز را در نمودار قیمتی مشاهده کنید، به این معناست که قیمت، در زمان شروع تشکیل این کندل بیشتر از قیمت در زمان بسته شدن آن بوده است؛ برای مثال در یک کندل یک ساعته نزولی، قیمت در ابتدای تشکیل کندل روی 21 هزار دلار بوده است، اما پس از گذشت یک ساعت و زمانی که کندل باید بسته شود، قیمت به 20 هزار دلار رسیده است.
کندل صعودی
درمقابل، وقتی قیمت در زمان شروع تشکیل کندل کمتر از قیمت در زمان بسته شدن آن کندل باشد، کندل سبز و صعودی خواهد بود؛ برای مثال اگر قیمت در آغاز تشکیل یک کندل 4 ساعته با قیمت 2 هزار دلار آغاز شود و 4 ساعت بعد، زمانی که کندل باید بسته شود، قیمت به 3 هزار دلار برسد، کندل سبز و صعودی خواهد بود؛ بنابراین می توان گفت قیمت در زمان بازشدن و بسته شدن کندل می تواند نوع آن را تعیین کند.
ترسیم ناحیه تقاضا
برای ترسیم ناحیه تقاضا، یک رشد شدید و شارپ قیمتی را در نمودار، جایی که فکر می کنید یک ناحیه در آنجا تشکیل شده است، پیدا کنید.
افزایش شدید قیمتی که در تصویر فوق مشاهده می کنید، نمونه خوبی است که می توان آن را بررسی کرد. کاری که پس از پیداکردن یک صعود شارپ باید انجام دهید، این است که مبدأ و شروع آن حرکت را پیدا کنید. آن نقطه (مبدأ روند صعودی) همان جایی است که بانک ها اقدام به خرید ارز کرده اند. اگر بانک ها باز هم قصد بازکردن موقعیت خرید را داشته باشند (به دلیل بالابودن حجم معاملات، بانک ها معاملات خود را به چند بخش تقسیم می کنند) باز هم قیمت را به نقطه مبدأ می رسانند. هنگام ترسیم این محدوده ما باید آن را به قدری بزرگ بکشیم که مطمئن شویم نقطه برگشت قیمت در آن ناحیه قرار گرفته است. در ادامه مراحل ترسیم ناحیه تقاضا را به صورت گام به گام دنبال خواهیم کرد:
ابزار مستطیل را از نوار ابزار در پلتفرم معاملاتی خود پیدا کنید.
برای رسم مستطیل، انتهایی ترین بخش (حتی اگر سایه باشد و نه بدنه کندل) نوسان رو به پایین در ناحیه مبدأ حرکت را در نظر بگیرید.
از لحاظ تکنیکالی، نوسانات پایین جایی را نشان می دهند که بانک ها اقدام به بازکردن موقعیت خرید کرده اند، جایی که از نظر بیشتر معامله گران، بازار در حالت خرسی (نزولی شدید) قرار دارد. در چنین نواحی ای، بسیاری از معامله گران به دلیل نگرش منفی که به بازار پیدا کرده اند، حاضرند ارزهای خود را بفروشند و به این ترتیب تعداد زیادی از تریدرها حاضر هستند با فروش جفت ارزهای خود، در طرف مقابل بانک ها در معاملات خرید همان جفت ارز قرار بگیرند.
به این نکته توجه داشته باشید که نباید تنها نوسانات پایینی را در ناحیه تقاضا وارد کرد، بلکه قیمت بالا می رود و شما باید با توجه به قوانینی که در ادامه خواهیم آورد، ناحیه تقاضا را ترسیم کنید.
ابتدای مستطیل باید از زیرین ترین بخش کندل پایینی شروع شود و تا نقطه شروع (Open) تشکیل آخرین کندل کوچک در نمودار قیمتی، پیش از آنکه اولین کندل با بدنه بزرگ دیده شود، ادامه یابد.
اگر آخرین کندل کوچک پیش از اولین کندل سبز با بدنه بزرگ در نمودار، سبز یا صعودی باشد، ناحیه تقاضا را تا نقطه بسته شدن شمع (Close) ادامه دهید.
اما در صورتی که آخرین کندل کوچک پیش از اولین کندل سبز با بدنه بزرگ، نزولی (قرمز) باشد، ناحیه تقاضا را تا نقطه بازشدن کندل (Open) ترسیم کنید. اگر نواحی را به درستی ترسیم کرده باشید، چیزی شبیه تصویر زیر را در نمودار قیمتی خود مشاهده می کنید.
ضلع پایین مستطیل، تحتانی ترین بخش کندل های پایینی (با احتساب سایه یا Shadow) و ضلع بالایی مستطیل روی نقاط باز یا بسته شدن (با توجه به رنگ کندل) آخرین کندل کوچک پیش از اولین کندل بزرگ قرار می گیرد. به زبان ساده، ضلع پایین مستطیل از جایی در نظر گرفته می شود که صعود قیمت در نمودار شکل می گیرد. درحقیقت محدوده را از پایین ترین قیمت در محدوده تا جایی که اولین حرکت های بزرگ را در نمودار مشاهده می کنید، ادامه دهید.
اگر این مراحل را 10 بار برای ترسیم ناحیه تقاضا در پیش بگیرید، می توانید مطمئن باشید که 9 بار آن ناحیه هایی معتبر را شناسایی خواهید کرد که امکان کسب سود از آن ها وجود دارد. اگر سایز ناحیه ای که ترسیم می کنید، به درستی انتخاب نشود، ریسک معاملات شما بالاتر خواهد رفت و اگر قیمت برگشت داشته باشد، معامله خوبی را برای شما رقم می زند.
ترسیم ناحیه عرضه
فرایند ترسیم ناحیه عرضه بسیار به ترسیم نواحی تقاضا شباهت دارد، در اینجا ما باید یک نزول شدید قیمتی را روی نمودار پیدا کرده و در مبدأ این حرکت، ناحیه ای را که از بالاترین بخش کندل بالایی آغاز و تا آخرین کندل کوچکی که پیش از اولین کندل در حرکت شارپ نزولی دیده می شود، ادامه دهیم. برای درک بیشتر به تصویر زیر نگاه کنید.
برای ترسیم ناحیه عرضه باید ابتدا نمودار قیمتی را بررسی کرده و یک افت شدید قیمتی را در نمودار پیدا کنید. در گام بعد باید مبدأ این روند نزولی را پیدا کنید. مبدأ حرکت نزولی شدید درواقع همان جایی است که بانک ها موقعیت فروش خود را آنجا قرار داده اند.
با این حال باز هم ممکن است بانک ها نتوانند همه سفارش خود را در یک معامله قرار دهند؛ به همین دلیل با احتمال بالایی کاری می کنند که قیمت باز هم به مبلغی که سفارش فروش خود را در آن ثبت کرده بودند، برسد تا این بار باقی حجم را در یک موقعیت جدید فروش قرار دهند؛ در این صورت افت شدید قیمتی رخ خواهد داد و درواقع برگشت روند (از صعودی به نزولی و امکان کسب سود از موقعیت های فروش) در مرتبه دوم صورت می گیرد.
پس از اینکه یک افت قیمت شدید و سپس مبدأ حرکت آن را پیدا کردید، باید مراحلی را که در ادامه خواهیم آورد، به صورت گام به گام انجام دهید تا بتوانید ناحیه عرضه را روی نمودار قیمتی به درستی ترسیم کنید. ابتدا ابزار مستطیل را از نوار ابزار در پلتفرم معاملاتی خود پیدا کنید.
در اینجا باید ابزار خود را روی آخرین نوسان رو به بالا قرار دهید و آن را تا انتهای آخرین کندل کوچک که پیش از افت شدید قیمتی (کندل های بزرگ قرمز) تشکیل می شود، بکشید. در اینجا ممکن است دو حالت مختلف پیش بیاید:
اگر آخرین کندل کوچک صعودی باشد، باید ناحیه عرضه تا بخش بسته شدن (Close) آن کندل کشیده شود، اما اگر آخرین کندل کوچک نزولی باشد، ناحیه عرضه تا بخش ابتدایی کندل (Open) کشیده می شود. توجه کنید که برای شروع کشیدن این ناحیه از آخرین نوسانات رو به بالا، باید سایه شمع یا کندل (Shadow) را نیز در نظر بگیرید؛ درحالی که پس از درگ کردن و رسیدن به آخرین کندل کوچک پیش از افت شدید قیمت، باید تنها بدنه کندل کوچک را در ناحیه قرار دهید و به سایه (Shadow) آن توجه نداشته باشید. برای درک بیشتر مطالب گفته شده می توانید به تصویر زیر نگاه کنید.
همان طور که در تصویر بالا می بینید، ضلع بالایی مستطیل روی بالاترین بخش از آخرین نوسان رو به بالا در نمودار قرار دارد و ضلع پایینی در بخش Open آخرین کندل کوچک پیش از آغاز افت شدید قیمت قرار گرفته است. گفتنی است به دلیل اینکه آخرین کندل کوچک در این مثال نزولی بوده است، بخش Open آن را در ترسیم ناحیه عرضه لحاظ کردیم؛ در صورتی که اگر آخرین کندل کوچک صعودی بود، بخش انتهایی یا Close کندل را برای ترسیم ناحیه عرضه لحاظ می کردیم.
ترید و معامله بر اساس نواحی عرضه و تقاضا
با گذر زمان و تکامل یافتن استراتژی های معاملاتی، روش های جدید برای تریدکردن به وجود می آیند. گاهی این روش های جدید از روش های پیشین کارآمدتر هستند یا برای یک استراتژی خاص، عملکرد بهتری دارند. عرضه و تقاضا هم چنین فرایندی را طی کرده اند و در حال حاضر معامله گران به دو روش از این نواحی در معاملات خود استفاده می کنند.
پرایس اکشن (Price Action) به رفتار قیمت مربوط است.
تنظیم کن و فراموش کن (Set and Forget)
هر دو روش مزایا و معایب خود را دارند و امکان کسب سود از هر دو برای معامله گران وجود دارد. در ادامه این دو روش را بررسی خواهیم کرد تا بتوانید روش موردنظر خود را انتخاب و در معاملات خود اعمال کنید.
تنظیم کن و فراموش کن (Set a and Forget)
معامله براساس استراتژی ست اند فورگت، توسط سام سیدن (Sam Seiden) در میان کاربران شناخته و محبوب شد. درواقع این روش اصلی ترین روش معامله براساس نواحی عرضه و تقاضاست. همچنین روشی ساده است که بیشتر استادان و سایت های آموزشی آن را ارائه می دهند.
درحقیقت با استفاده از روش معامله گری تنظیم کن و فراموش کن (Set and Forget) یک معامله گر سفارش هایی از نوعی محدود (Limit Oreder) ثبت می کند. در روش ثبت سفارش محدود یا Order Limit، معامله گر سفارشی را در یک قیمت ثبت می کند و حالا می تواند از مقابل مانیتور بلند شود؛ چراکه براساس سفارش ثبت شده، زمانی که قیمت به مبلغ واردشده در سفارش تریدر برسد، معامله تریدر انجام خواهد شد و دیگر نیازی به دخالت وی نیست.
در نواحی عرضه و تقاضا هم همان طور که بارها اشاره کردیم، به دلیل آنکه بانک ها نمی توانند کل سفارش خود را در یک معامله انجام دهند، احتمال دارد قیمت باز هم به مبدأ حرکت شارپ بازگردد؛ درنتیجه معامله گر می تواند با تنظیم سفارش براساس همان قیمت به سود برسد.
مزیت این روش آن است که شما کسب سود از برگشت های قیمتی را که در نواحی عرضه و تقاضا رخ می دهند، از دست نخواهید داد، اما ضعف آن این است که شاید قیمت تنها از ناحیه عبور کند و هیچ برگشتی نداشته باشد که در چنین شرایطی شما متحمل ضرر خواهید شد.
یک ناحیه را در نمودار قیمتی پیدا کرده و ترسیم کنید
بعد از پیداکردن و ترسیم ناحیه عرضه یا تقاضا، یک سفارش محدود (Limit Oreder) را براساس نزدیک ترین قیمت در ناحیه با قیمت فعلی جفت ارز ثبت کنید. اگر قرار باشد قیمت برگشت را از ناحیه (عرضه یا تقاضا) تجربه کند، حتی اگر به درون محدوده وارد نشود، نزدیک ترین لبه محدوده را لمس خواهد کرد.
برای آنکه مدیریت سرمایه نیز در معاملات شما لحاظ شوند، باید حد ضرر را در اینجا وارد کنید. حد ضرر شما ضلع دیگر مستطیل یا ناحیه مشخص شده است. توجه داشته باشید که بهتر است حد ضرر را دقیقاً روی لبه ناحیه عرضه یا تقاضا قرار ندهید، بلکه آن را کمی بالاتر (و در مواقعی کمی پایین تر) تنظیم کنید.
کار شما در روش معامله گری تنظیم کن و فراموش کن (Set and Forger) در اینجا به پایان می رسد. حالا دیگر تنها باید منتظر بمانید و ببینید چه اتفاقی خواهد افتاد.
در این نمونه، براساس آنچه در تصویر بالا مشاهده می کنید، قیمت پس از ترسیم ناحیه عرضه اوج گرفته است و پیش از برگشت، به لبه ناحیه رسیده است؛ به این معنا که درصورت ترسیم و ثبت سفارش براساس آنچه پیش از این توضیح دادیم، شما می توانستید سود بسیار خوبی را از این شرایط به دست آورید.
همان طور که می بینید، استفاده از روش ثبت سفارش محدود (Limit Order) در این روش معامله گری براساس عرضه و تقاضا مناسب است؛ البته این روش که با عنوان Set and Forget شناخته می شود، ایرادهایی دارد که روش پرایس اکشن ندارد؛ پس اجازه دهید در این بخش به بررسی روش پرایس اکشن که به رفتار قیمتی دارایی ها توجه می کند، بپردازیم.
پرایس اکشن (Price Action)
این روش معامله گری براساس عرضه و تقاضا که با نام پرایس اکشن شناخته می شود، از سوی بیشتر معامله گران حرفه ای استفاده می شود. در این روش معامله گری معاملات براساس رفتار قیمتی دارایی (مثلاً جفت ارز) در ناحیه عرضه و تقاضا انجام شده و برای گرفتن تأیید از الگوهای کندلی استفاده می شود. درواقع به جای ثبت سفارش محدود (Limit Order) در روش تنظیم کن و فراموش کن (Set and Forget)، از الگوهای کندلی در روش پرایس اکشن استفاده شده و تریدر منتظر می ماند الگوهای کندلی، سیگنال ورود به معامله را صادر کنند.
در این روش ابتدا به دنبال الگوی سنجاق (Pin Bar) یا الگوی کندل پوشاننده (Engulfing) در یک ناحیه باشید و سپس درصورت مشاهده الگوی موردنظر، یک معامله را انجام دهید. پین بار (Pin Bar) کندلی است که سایه ای بلند و بدنه ای کوچک دارد؛ درحالی که اینگولفینک یا پوشاننده (Engulfing) کندلی با بدنه بزرگ است که چند کندل پیش از خود را پوشش می دهد.
این کندل ها نشان دهنده آن هستند که بانک ها علاقه دارند قیمت را در بازار از منطقه فعلی خود دور کنند؛ بنابراین می توان گفت یک تریدر در روش پرایس اکشن، تأییدیه قوی تری برای برگشت قیمت خواهد داشت.
ابتدا براساس آنچه پیش از این درباره پیداکردن نواحی عرضه و تقاضا توضیح دادیم، ناحیه را پیدا و ترسیم کنید، اما برای آنکه معامله ای را به این روش انجام دهیم، باید منتظر بمانیم قیمت به محدوده ناحیه عرضه یا تقاضا وارد شود یا حداقل آن را لمس کند.
با رسیدن قیمت به ناحیه عرضه یا تقاضا حالا باید به دنبال الگوی کندلی در آن محدوده باشیم که به ما نشان دهد قیمت برگشت خواهد داشت؛ به این ترتیب با انجام کارهایی که گفته شد، شما شانس بیشتری خواهید داشت که از معامله خود به سود برسید.
به محض ورود قیمت به ناحیه، یک کندل اینگولفینک نزولی تشکیل می شود و این سیگنالی برای ورود به معامله برای ما صادر خواهد کرد. این کندل نشان می دهد بانک ها احتمالاً قصد برگشت دادن قیمت از ناحیه عرضه یا تقاضا را دارند؛ درنتیجه این یک تأییدیه برای برگشت قیمت از ناحیه ای خواهد بود که ترسیم کردیم؛ البته امکان استفاده از الگوی پین بار (Pin Bar) نیز برای شما وجود دارد، اما تجربه ثابت کرده است کندل اینگولفینگ (Engulfing) معمولاً بهتر کار می کند.
در زمان تنظیم سفارش باید حد ضرر خود را در بالا و بیرون از ناحیه قرار دهید؛ چراکه احتمال دارد قیمت از ناحیه عرضه که ترسیم کرده ایم عبور کند و به بالاتر از آن ناحیه هم برسد که گاهی این اتفاق می افتد. حالا تنها کاری که باید انجام دهیم این است که بنشینیم و منتظر بمانیم که آیا قیمت برگشت خواهد خورد یا نه. بله، در مثالی که ما ارائه کرده ایم، قیمت برگشت خورده و حرکت رو به پایین خود را آغاز کرده است.
چند ساعت پس از تشکیل الگوی اینگولفینگ، قیمت برگشت خواهد خورد و از ناحیه عرضه جدا می شود. با رسیدن به این موقعیت، باید ریسک معامله خود را پایین بیاورید. برای این کار ابتدا حد ضرر را در نقطه سربه سر تنظیم کنید. (تقریباً قیمت ورود) و حد سود را می توانید بنا به نظر و استراتژی شخصی خود تغییر دهید یا سود خود را دریافت کنید.
هر روشی تا زمانی که ایمن باشد، جواب می دهد؛ برای مثال می توان با دیدن یک نوسان جدید، سود خود را برداشت کرد؛ یعنی برداشت سود یا بستن معامله در یک کف پایین تر زمانی که یک معامله فروش باز (Short) دارید و یک سقف بالاتر زمانی که یک معامله باز خرید داشته باشید (Long). زمانی که قیمت یک بالا یا پایین بزند، اگر موقعیت باز فروش (Short) داشته باشید، حد ضرر خود را به یک پیوت پایین تغییر دهید.
هر زمان که قیمت یک کف پایین تر (LL) زد، سود خود را بگیرید؛ برای مثال حد ضرر خود را در سقف پایین تر (LH) تنظیم کنید. توضیحات آنچه را که گفته شد، در تصویر زیر خواهید دید، اما برای درک مطالب در تصویر بهتر است ابتدا به تعاریفی که خواهیم آورد، توجه کنید.
LL که مخفف Lower Low است، کف پایین تر را نشان می دهد.
HL که مخفف Higher Low است، کف بالاتر را نشان می دهد.
HH که مخفف Higher High است، سقف بالاتر را نشان می دهد.
LH که مخفف Lower High است، سقف پایین تر را نشان می دهد.
همچنین می توان از همین روش برای جابه جایی حد ضرر استفاده کرد؛ به طوری که حد ضرر به نقطه سر به سر برسد؛ به زبان ساده در چنین شرایطی در بدترین حالت نه سود کرده و نه متضرر خواهید شد.
زمانی که قیمت یک سقف بالاتر می زند، حد ضرر را به کف نوسانی که آن سقف بالاتر از آن ایجاد شده بود، انتقال دهید.
زمانی که قیمت یک کف پایین تر می زند، حد ضرر را به سقف نوسانی که آن کف پایین تر از آن ایجاد شده بود، انتقال دهید.
با انجام این کار سود معامله تضمین می شود و ریسک آن کاهش می یابد.
چرا روش پرایس اکشن بهتر است؟
معامله گری براساس روش ست اند فورگت در نواحی عرضه و تقاضا را نمی شود نفی کرد؛ با این حال بسیاری ترجیح می دهند پس از پیداکردن و ترسیم این نواحی از روش تحلیل پرایس اکشن برای گرفتن تأیید استفاده کنند. در ادامه برخی برتری های روش پرایس اکشن از روش تنظیم کن و فراموش کن (Set and Forget) را در نواحی عرضه و تقاضا بررسی خواهیم کرد.
زمانی که یک تریدر از روش ست اند فورگت در این نواحی استفاده کند، نمی تواند هیچ اطمینانی از برگشت قیمت در ناحیه داشته باشد. تنها کاری که تریدر می کند این است که سفارش محدود (Limit Order) خود را در آن ناحیه ای که پیدا و ترسیم کرده است، ثبت می کند و اگر خوش شانس باشد، قیمت از همان ناحیه برگشت خواهد خورد؛ در غیر این صورت تریدر متضرر خواهد شد.
بارها پیش آمده است که قیمت از یک ناحیه (عرضه یا تقاضا) بدون توقف عبور کرده است.
درحقیقت با تنظیم یک سفارش محدود در ناحیه (که مربوط به روش ست اند فورگت است) شما ممکن است با چنین مشکلاتی روبه رو شوید، چیزی که درنهایت سبب می شود معاملات زیادی را با ضرر ببندید؛ درحالی که با کمک گرفتن از روش پرایس اکشن در نواحی عرضه و تقاضا، شرایط به کلی تغییر خواهد کرد.
در روش پرایس اکشن یک تریدر پیش از ثبت سفارش خود، به دنبال یک الگوی کندلی مشخص درون یا لبه نواحی عرضه و تقاضاست. این انتظار بسیار ارزشمند است؛ چراکه با مشاهده چنین نشانه هایی تریدر مطمئن خواهد شد که بانک ها قصد برگرداندن قیمت از آن ناحیه را دارند و به این ترتیب تریدر می تواند همپای قدرت های بزرگ بازار به کسب سود بپردازد و درواقع در چنین روشی، تریدر در مواقعی که قیمت تنها از نواحی عبور می کند، هیچ سفارشی را ثبت نخواهد کرد.
البته نباید فراموش کنید که این روش نیز ممکن است با خطا مواجه شود؛ هرچند شانس موفقیت آن بیشتر از روش ست اند فورگت است؛ بنابراین توصیه می شود به دلیل احتمال بیشتر کسب سود از روش پرایس اکشن، همین روش را انتخاب کنید.
سه قانون برای انجام معامله براساس عرضه و تقاضا
تا اینجا با ماهیت نواحی عرضه و تقاضا و دو روش معامله این نواحی که ست اند فورگت و پرایس اکشن بودند آشنا شدید (البته متوجه شدید روش پرایس اکشن برای گرفتن تأیید در این نواحی مناسب تر است). حالا زمان آن رسیده است که بتوانید این استراتژی را در معاملات خود پیاده کنید.
البته پیش از هر چیزی باید به چند اصل اساسی درباره نواحی عرضه و تقاضا مسلط شوید تا به این ترتیب مطمئن باشید نواحی را به درستی انتخاب کرده و معاملات خود در آن نواحی را به خوبی انجام می دهید. در ادامه این سه قانون را بررسی خواهیم کرد.
نواحی قدیمی به ندرت کار می کنند، از آن ها دوری کنید
اگر از استادانی که این نواحی را به صورت آنلاین آموزش می دهند، درباره اهمیت نواحی جدید و قدیمی بپرسید، بیشتر آن ها به شما خواهند گفت نواحی جدید و قدیمی همه در یک درجه اهمیت و اعتبار هستند. احتمالاً برای آن ها مهم نیست شما سرمایه خود را از دست بدهید، اما لحظه ای به این موضوع فکر کنیم که نواحی عرضه و تقاضا براساس خرید و فروش بانک ها ایجاد می شوند.
بانک ها سفارش های بسیار بزرگ خرید و فروش دارند.
درحقیقت بانک ها سبب تشکیل نواحی عرضه و تقاضا می شوند.
بانک ها برای آنکه بتوانند کل سفارش خود را در یک محدوده قیمتی ثبت کنند، قیمت را به محل قبلی باز می کنند.
تنها پس از این هاست که بانک ها می توانند قیمت را برگردانند.
مشکلی که درباره نواحی تشکیل شده قدیمی وجود دارد، این است که بانک ها می خواهند قیمت را به سرعت به محدوده پیشین خود بازگردانند و قرار نیست برای ثبت باقی مانده سفارش بزرگ خود مدت طولانی را به انتظار بنشینند. مهم نیست هدف بازکردن دوباره معاملات، بستن معامله یا سیو سود از معاملات باشد، به هر حال بانک ها مدت زمان طولانی درگیر این معاملات نخواهند شد.
برای مثال تصور کنید یک بانک قصد خرید 50 میلیون دلار جفت ارز EUR/USD و قصد خرید 50 میلیون دلار دیگر در همان قیمت را داشته باشد. بی شک در چنین شرایطی بانک 3 ماه منتظر برگشت قیمت نخواهد ماند.
با گذشت زمان، رفتار قیمت و شرایط اقتصادی نیز تا آن زمان تغییر خواهد کرد و این احتمالاً به نفع آنان نخواهد بود. علاوه بر این ها ممکن است حجم بالایی برای قرارگرفتن در طرف مقابل بانک ها وجود نداشته باشد؛ درنتیجه منطقی نیست این گونه فکر کنیم که بانک ها منتظر می مانند تا قیمت به محدوده ای که پیش از این بخشی از سفارش خود را انجام داده بودند برسد تا بتوانند بخش یا بخش های بعدی را نیز ثبت کنند و معاملات خود را انجام دهند.
درحقیقت بانک ها خواستار آن هستند که قیمت در اسرع وقت به محل قبلی خود بازگردد. هرچه بخش های بعدی معاملات بانک ها سریع تر انجام شود، احتمال آنکه اتفاقی رخ دهد و دیدگاه آن ها به بازار را تغییر دهد، کمتر خواهد شد. این اتفاقات می تواند هر چیزی مثل شیوع یک بیماری، شرایط اقتصادی و رفتار قیمت باشد.
درنتیجه بهتر است معاملات خود را براساس نواحی عرضه و تقاضای قدیمی انجام ندهید، درست است که گاهی این نواحی کار کرده و به برگشت قیمت از آن نواحی شما به سود می رسید اما دلیل برگشت قیمت، در این نواحی نیست و دیگر دلایل تکنیکال سبب رفتار قیمتی این چنینی بوده اند. در ادامه عواملی را خواهیم آورد که ممکن است سبب شوند برخی از نواحی عرضه و تقاضای قدیمی هم کار کنند.
ممکن است این نواحی قدیمی درحقیقت سطوح حمایت و مقاومت باشند.
ممکن است قیمت به یک عدد رند (گرد) رسیده باشد که این موضوع از نظر روانی بسیاری از معامله گران را ترغیب به بازکردن یا بستن معامله خواهد کرد.
انتشار یک گزارش اقتصادی
همچنین هر اتفاق یا رویداد دیگری که می تواند در زمان رسیدن قیمت به نواحی عرضه و تقاضای قدیمی رخ دهد. در ادامه برخی از شرایطی را که یک ناحیه عرضه و تقاضا سودمندی و اعتبار خود را از دست می دهد، آورده ایم.
نواحی عرضه و تقاضا که روی نمودار قیمتی در تایم فریم روزانه پیدا و ترسیم شده باشند، تا 90 روز معتبر هستند.
نواحی عرضه و تقاضا که روی نمودار قیمتی در تایم فریم یک ساعته پیدا و ترسیم شده باشند تا 20 روز معتبر هستند.
نواحی عرضه و تقاضا که روی نمودار قیمتی در تایم فریم زیر یک ساعته پیدا و ترسیم شده باشند، تنها یک روز اعتبار دارند.
همیشه حد ضرر خود را کمی بیرون از ناحیه ای که ترسیم کرده اید قرار دهید
در مطالب پیش نیز به این موضوع اشاره کردیم، اما از آنجا که بسیاری از تریدرهایی که معاملاتی را براساس نواحی عرضه و تقاضا انجام می دهند، به دلیل انتخاب نادرست حد ضرر نتوانستند به سود برسند. این موضوع بسیار مهم را باز هم تکرار خواهیم کرد. سعی کنید حد ضرر را کمی پایین تر یا بالاتر از ضلع مخالف در ناحیه (عرضه یا تقاضا) در نظر بگیرید. توجه داشته باشید که حد ضرر را دقیقاً روی لبه ناحیه عرضه و تقاضا تنظیم نکنید.
گاهی پیش می آید که قیمت با رسیدن به ناحیه عرضه و یا تقاضا و پیش از برگشت، کمی بالاتر و یا پایین تر می رود؛ درنتیجه اگر حد ضرر خود را دقیقاً بر روی لبه ناحیه تنظیم کنید، حد ضرر شما فعال شده و سپس قیمت باز می گردد اما شما سودی از این برگشت قیمت که اتفاقاً آن را پیش بینی کرده بودید نخواهید داشت.
همان طور که در تصویر فوق می بینید، درست زمانی که به نظر می رسید قیمت در حال برگشت از ناحیه عرضه است، یک جهش ناگهانی کرد که به صورت سایه (Shadow) در نمودار مشاهده می شود. در چنین حالتی اگر تریدری حد ضرر خود را درست روی لبه ناحیه عرضه که رسم کرده است، تنظیم کند، حد ضرر او فعال شده و از سود بازخواهد ماند.
درنتیجه علاوه بر از دست دادن سرمایه خود، یک سود عالی را از دست خواهد داد؛ پس بهتر است زمانی که قصد تنظیم حد ضرر را دارید، آن را کمی بالاتر (در ناحیه عرضه) یا پایین تر (در ناحیه تقاضا) قرار دهید. با این کار از سایه هایی که گاه در بازار رخ می دهند، در امان خواهید ماند. میزان فاصله ای که باید بین لبه نواحی عرضه و تقاضا و حد ضرر باشد، با توجه به تایم فریم نمودار و نوسان موجود در نمودار می تواند متغیر باشد.
در تایم فریم های بالاتر بهتر است با توجه به تفاوت سایز، چند پیپ فاصله بین لبه نواحی و حد ضرر وجود داشته باشد. معمولاً 15 تا 20 پیپ برای بیشتر نواحی مناسب است. شما می توانید برای تایم فریم های بزرگ تر (4 ساعته و روزانه) چند پیپ به این مقدار اضافه کنید و چند پیپ از آن را برای تایم فریم های کوچک تر (5 دقیقه، 15 دقیقه و…) کم کنید. با این کار اگر قیمت جهش تصادفی داشته باشد، شما هم در امان خواهید بود.
نواحی عرضه و تقاضا همچون سطوح حمایت و مقاومت چندین بار سبب برگشت قیمت نخواهند شد
این یک باور نادرست در میان جامعه معامله گران نواحی عرضه و تقاضاست که فکر می کنند این نواحی بیش از یک بار سبب برگشت قیمت خواهد شد؛ درحالی که این درست نیست. درحقیقت نواحی عرضه و تقاضا تنها برای یک بار برگشت قیمت معتبر هستند، نه دو بار، سه بار و… زمانی که قیمت به یک ناحیه عرضه یا تقاضا برسد و برگشت بخورد از آن پس اعتبار و قدرت خود را از دست خواهد داد. احتمال اینکه قیمت پس از آن در این ناحیه و براساس اصول عرضه و تقاضا برگشت بخورد، بسیار ضعیف است.
البته یک استثنا وجود دارد و آن هم زمانی است که نواحی در یک باکس رنج تشکیل شوند. در چنین شرایطی برگشت قیمتی برای دو یا سه بار هم تکرار می شود. این موضوع نشان می دهد بانک ها خرید یا فروش را برای چندین بار در یک قیمت مشابه تکرار می کنند و به همین دلیل ممکن است قیمت چند بار از یک ناحیه برگشت بخورد، اما زمانی که ناحیه رنج تمام شود، دیگر برگشت قیمتی را در آن قیمت مشابه شاهد نخواهیم بود و نواحی عرضه و تقاضا اعتبار خود را از دست خواهند داد و احتمالاً سبب برگشت قیمت دیگری نخواهند شد.
همان طور که متوجه شدید، نواحی عرضه و تقاضا توسط بانک ها و برای ثبت کل سفارش بزرگ خود (معمولاً) در دو مقطع تشکیل می شوند و پس از آن، نواحی تشکیل شده نامعتبر خواهند شد؛ البته گاهی قیمت به مبلغ قبلی خود باز می گردد و از آنجا برگشت خواهد خورد، اما این موضوع معمولاً ربطی به نواحی عرضه و تقاضا ندارد و متأثر از سطوح حمایت و مقاومت و دیگر عوامل تکنیکالی است.
سخن پایانی
نواحی عرضه و تقاضا که گاهی با سطوح حمایت و مقاومت اشتباه گرفته می شوند، یکی از مباحث بسیار کاربردی در تحلیل تکنیکال هستند. با داشتن دانش و تجربه کافی در این زمینه می توانید سودهای بسیار خوبی را کسب کنید. ما در این مقاله ماهیت عرضه و تقاضا، چگونگی تشکیل این نواحی، نحوه یافتن و معامله براساس آن ها را شرح دادیم.
همچنین به دو روش معامله گری در این نواحی که شامل ست اند فورگت و پرایس اکشن است، اشاره کردیم. با مطالعه این مقاله می توانید به اطلاعات بسیار جامعی درباره نواحی عرضه و تقاضا که توسط سام سیدن منتشر شده است، دست یابید. با این حال تحلیل تکنیکال بسیار گسترده تر است؛ بنابراین اگر قصد آشنایی با تحلیل تکنیکال برای فعالیت در بازار ارزهای دیجیتال را دارید، بهتر است در یک دوره آموزش ارز دیجیتال شرکت کنید.
همچنین اگر می خواهید بازار مالی دیگری را امتحان کنید، اصول خاص معامله در همان بازار را در کنار تحلیل هایی که در تمام بازارهای مالی کاربرد دارند، آموزش ببینید.
پرسش های متداول
این نواحی توسط بانک ها و به دلیل بازکردن یا بستن معاملات و همچنین سیو سود در معاملات آن ها تشکیل می شوند.
تریدرها می توانند براساس استراتژی پرایس اکشن یا تنظیم کن و فراموش کن معاملات خود را در این نواحی انجام دهند که روش پرایس اکشن روش بهتر با شانس موفقیت بیشتر است.
برای پیداکردن نواحی عرضه یا تقاضا باید یک افت یا صعود شدید را در نمودار پیدا کرد و منشأ حرکت بزرگ را در نمودار به روشی که توضیح داده شد، ترسیم کرد.
نواحی قدیمی به ندرت کار می کنند. همیشه حد ضرر خود را کمی بیرون از ناحیه ای که ترسیم کرده اید قرار دهید. نواحی عرضه و تقاضا همچون سطوح حمایت و مقاومت چندین بار سبب برگشت قیمت نخواهند شد.
دربازار بورس سرمایه گذاری کنیم یا بازار ارزهای دیجیتال؟
تفاوت بازار سهام و ارزهای دیجیتال چیست؟
تفاوت بازار سهام و ارزهای دیجیتال چیست؟ این سؤال اکثر افرادی است که به تازگی وارد بازارهای مالی به خصوص ارزهای دیجیتال شده اند و می خواهند از تفاوت این دو بازار و سودآوری بیشتر هر کدام اطلاع کسب کنند. اگر شما هم جزء این افراد هستید، تا پایان این مقاله همراه ما باشید.
ارزهای رمزنگاری شده، دارایی های دیجیتالی هستند که روی شبکه ی توزیع شده و ایمن بلاک چین وجود دارند. در بازار ارزهای دیجیتال، شما روی یک فناوری و یا یک ارز مشخص سرمایهگذاری می کنید اما در بازار سهام روی یک کمپانی سرمایه گذاری می کنید.
این دو بازار در نگاه اول عملکرد مشابهی دارند و از هر دو بازار برای سرمایه گذاری و کسب سود استفاده می شود. با این وجود، بازار سهام و ارزهای دیجیتال تفاوت های زیادی با هم دارند که در ادامه هر کدام از این بازارها را به صورت دقیق بررسی خواهیم کرد.
ارز دیجیتال چیست؟
ارزهای دیجیتال یا ارزهای رمزنگاری شده، دارایی های دیجیتالی هستند که با کمک فناوری بلاک چین به وجود آمده اند. این دارایی های دیجیتال برای ایمن سازی و تأیید تراکنش ها از تکنیک های رمزنگاری استفاده می کنند. اکثر این ارزها روی شبکه های غیرمتمرکز اجرا می شوند و ارزش بازار آن ها براساس عرضه و تقاضا تعیین می شود.
بازار سهام یا بورس چیست؟
بورس بازاری است که خرید و فروش و قیمت گذاری انواع کالاها و اوراق بهادار در آن صورت می گیرد. به دلیل انجام معاملات روی اوراق بهادار که همان برگه ی سهام شرکت ها هستند، این بازار با نام بازار بورس اوراق بهادار شناخته می شود. ارزش سهام می تواند براساس نحوه ی عملکرد شرکت و عوامل دیگر، مانن، برخی اخبار خاص، تغییر کند.
تفاوت های اصلی بین بازار سهام و ارزهای دیجیتال چیست؟
برای سرمایه گذاری و کسب سود، می توان هم در بازار ارزهای دیجیتال و هم در بازار سهام (بازار بورس) فعالیت کرد. با این وجود، سرمایه گذاری در بازار سهام با سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال تا حدود زیادی متفاوت است.
برخلاف بازار سهام، سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال با مالکیت سهام یک شرکت همراه نیست و سودی که این سرمایه گذاران در بازار کریپتو دریافت می کنند، با سود دریافتی از بازار سهام متفاوت است.
سرمایه گذاران ارزهای دیجیتال این امکان را دارند تا از طریق استیک کردن و یا قرض دادن ارزهای دیجیتال خود سود کسب کنند.
همچنین، تفاوت های عمده ای بین نحوه ی معامله در بازار ارزهای دیجیتال و بازار سهام وجود دارد. بازار ارزهای دیجیتال تعطیلی ندارد و شما می توانید در هر ساعتی از شبانه روز از طریق هر صرافی ارز دیجیتالی معاملات خود را انجام دهید؛ درصورتی که، فعالیت بازار سهام صرافی ها محدود به روزهای کاری و ساعات کاری است.
در کدام یک سرمایه گذاری کنیم؛ بازار ارزهای دیجیتال یا بازار سهام؟
سرمایه گذاری در هرکدام از این بازارها مزایا و معایب خاص خود را دارد. این تصمیم گیری مقدار زیادی به میزان ریسک پذیری و دیگر ترجیجات شما بستگی دارد.
اما درنهایت، درصد موفقیت شما به توانایی شما در سنجش میزان ریسک به پاداش (Risk and Reward) بستگی دارد؛ نه بازارها و ابزارهای سرمایه گذاری که از آن ها برای انجام معاملات استفاده می کنید.
در ادامه به معرفی مزایا و معایب بازار ارزهای دیجیتال و بازار سهام خواهیم پرداخت.
مزایا و معایب سرمایه گذاری در بازار ارزهای دیجیتال
مزایای بازار ارزهای دیجیتال
قابلیت دسترسی: یکی از مزایای قابل توجه بازار ارزهای دیجیتال در دسترس بودن آن ها در هر ساعتی از شبانه روز است. در این بازار هر کسی که به اینترنت متصل باشد، می تواند از آن استفاده کند.
غیرمتمرکزبودن (یا عدم تمرکز): پلتفرم ها در بازار ارزهای دیجیتال به یک مرجع مرکزی متکی نیستند و این ویژگی آن ها را در برابر سانسور و یا کنترل متمرکز مقاوم می کند.
مقاوم در برابر تورم: ارزهای دیجیتال به صورت مستقیم تحت تاثیر سیاست های پولی بانک مرکزی نیستند؛ بنابراین، قیمت آن ها در برابر تورم تأثیر پذیری کمتری دارد. با این وجود، همه ی ارزهای دیجیتال شبیه به یکدیگر نیستند و این موضوع درباره ی همه ی ارزهای دیجیتال صادق نیست.
انعطاف پذیری: بازار ارزهای دیجیتال در مقایسه با بازار سهام، انعطاف پذیری بیش تری در کسب سود دارد؛ به این معنا که در بازار ارزهای دیجیتال علاوه بر انجام معاملات (ترید)، راه های دیگری مانند ییلد فارمینگ، استیکینگ ارزهای دیجیتال، مشارکت در تأمین نقدینگی پروژه های ارز دیجیتال و ماینینگ هم برای کسب سود وجود دارد.
کاربرد های متفاوت: در بازار ارزهای دیجیتال ارزش بسیاری از ارزها (توکن ها) فقط به خاطر پول نیست. به عنوان مثال، توکن های طرفداری (fan Tokens) می توانند مزایا و امتیازات زیادی را برای دارندگان این توکن ها درمقابل تیم های ورزشی یا برندهای موردعلاقه ی خود فراهم کنند.
برخی از ارزهای دیجیتال با عنوان توکن های حاکمیتی (governance Tokens) شناخته می شوند و دارندگان آن ها حق مشارکت در توسعه ی پروژه ی ارز دیجیتال را دارند.
معایب بازار ارزهای دیجیتال
نوسانات قیمتی زیاد: بازار کریپتو مستعد نوسانات چشمگیر قیمتی است. پتانسیل بازار ارزهای دیجیتال در سوددهی سریع می تواند برای سرمایه گذاران تازه بسیار جذاب باشد. با این حال، این افراد باید آگاه باشند که بازار ارزهای دیجیتال همانطور که می تواند سودآوری زیادی برای آن ها داشته باشد، به همان میزان نیز می تواند ضرر دِه باشد.
عدم وجود قوانین و مقررات کافی: ارزهای دیجیتال در بسیاری از کشورها قانونی هستند اما به طور کامل و جهانی قوانین مشخصی برای آن ها تعریف نشده است و در بازه ها ی زمانی مختلف، تغییر می کنند. دانستن اینکه موضع دولت های مختلف درباره ی قوانین چگونه است، می تواند برای سرمایه گذاران این حوزه سودمند باشد.
خطرات نگهداری: شما برای دسترسی به توکن های ذخیره شده در کیف پول دیجیتال خود، نیاز به یک کلید خصوصی (private key) دارید. این کلید خصوصی همانند رمز کارت بانکی شما عمل می کند و درصورت فراموشکردن و یا گم کردن آن نمی توانید به سرمایه ی کیف پول خود دسترسی داشته باشید.
بازده تضمین نشده: مانند هر بازار مالی، هیچ بازده تضمینی در بازار ارز دیجیتال وجود ندارد. درحالی که بیت کوین و سایر آلت کوین ها در بلندمدت عملکرد خوبی داشتند، هیچ تضمینی وجود ندارد که در آینده نیز به رشد خود ادامه دهند و همیشه این احتمال وجود دارد که در یک دوره ی سرمایه گذاری کوتاهتر، عملکرد خوبی نداشته باشند.
مزایا و معایب سرمایه گذاری در بازار سهام
مزایای بازار سهام
استفاده ی آسان تر نسبت به گذشته: سرمایه گذاری در بازار سهام با ظهور بسیاری از پلتفرم های آنلاین و اپلیکیشن های تلفن همراه در بازار، در سال های اخیر به مراتب آسان تر شده است.
دارای قوانین مشخص: یکی از مهم ترین مزایای سرمایه گذاری در بورس، امنیت در سرمایه گذاری و برخورداری از حمایت قانون و مقررات است. همچنین، شرکت هایی که در آن ها سرمایه گذاری می کنید موظف هستند کلیه ی اطلاعات حائز اهمیت خود را اعم از اطلاعات مالی، برنامه ها و… به سازمان بورس اعلام کنند.
حفظ سرمایه در مقابل تورم: یکی دیگر از مزایای سرمایه گذاری در بازار سهام، به ویژه در کشور ایران که ارزش پول در آن بر اثر تورم افت می کند، سرمایه گذاری در بازار سهام یا بورس است. سرمایه گذاری در بازار سهام می تواند باعث حفظ ارزش سرمایه ی افراد در این شرایط شود.
تنوع بالا: طیف گسترده ای از انواع شرکت ها در صنایع و بخش های مختلف وجود دارد که برای سرمایه گذاری در دسترس سرمایه گذاران است. معامله گران می توانند سهام موردنظر خود را براساس معیارهای زیادی، از مدل کسب و کار و مکانِ شرکت گرفته تا نحوه ی پرداخت سود سهام انتخاب کنند.
معایب بازار سهام
نوسانات: بازار سهام نیز از تغییرات ناگهانی قیمت ها در مدت زمان کوتاه مصون نیست. اگر یک شرکت خوب کار کند، احتمالاً قیمت سهام آن بالا خواهد رفت. به طور مشابه، اگر یک شرکت زیان ده باشد، ارزش سهام آن کاهش می یابد. علاوه بر این، برخی از دارایی ها در بازار سهام ممکن است نوسانات بیش تری نسبت به سایرین داشته باشند. به عنوان مثال، ارزش سهام شرکت هایی که در حال رشد هستند، بسیار بیش تر از سهام شرکت های معتبر و مشهور نوسان دارد.
کارمزدهای بالاتر: در بیش تر موارد، کارمزدهای مرتبط با معاملات بورس اوراق بهادار نسبتاً بالا هستند. در هر خرید و فروش سهام، چیزی حدود 5/1درصد از سرمایه ی کارگزاران معاملاتی بهعنوان کارمزد کاسته می شود. این رقم در معاملات کلان بسیار قابل توجه خواهد بود.
بازده تضمین نشده: مانند هر بازار مالی، هیچ بازده تضمینی در بازار سهام وجود ندارد.
سخن پایانی
اگرچه تفاوت های واضحی بین بازار ارزهای دیجیتال و بازار سهام وجود دارد اما شباهت هایی نیز بین آن ها وجود دارد. بازار ارزهای دیجیتال و بازار سهام هر دو گزینه های سرمایه گذاری معتبری هستند و می توانند اهداف مختلفی را در سبد سرمایه گذاری شما داشته باشند. صرف نظر از اینکه کدام بازار را برای سرمایه گذاری انتخاب می کنید، باید قبل از سرمایه گذاری تحقیقات کاملی انجام دهید تا از خطرات و ریسک های موجود در سرمایه گذاری خود آگاه باشید.
پرسش های متداول
۱- تفاوت های عمده ی ارزهای دیجیتال و بازار سهام چیست؟
به طور کلی، می توان گفت این دو بازار در موارد زیر با هم متفاوتند:
کارمزد معاملات؛
ساعات و روز معامله؛
نوسانات قیمت؛
سود؛
حق مالکیت؛
نحوه ی خرید و فروش.
۲- در ارزهای دیجیتال سرمایه گذاری کنیم یا در بازار سهام؟
سرمایه گذاری در هرکدام از این بازارها مزایا و معایب خاص خود را دارد. این تصمیم گیری به میزان ریسک پذیری و دیگر ترجیجات شما بستگی دارد.
اما درنهایت، درصد موفقیت شما به توانایی شما در سنجش میزان ریسک به پاداش (Risk and Reward) بستگی دارد؛ نه بازارها و ابزارهای سرمایه گذاری که از آن ها برای انجام معاملات استفاده می کنید.
سیستم های مالی غیرمتمرکز از جمله مفاهیمی هستند که با ظهورشان در بازارهای مالی، تغییرات زیادی در اکوسیستم رایج ایجاد کردند. در حال حاضر نظرات متفاوت و گاهی متناقض درباره سیستم های مالی متمرکز و غیرمتمرکز وجود دارد. برخی کارشناسان DeFi را یک انقلاب در نظر می گیرند؛ درحالی که برخی دیگر آن را فرصت و برخی دیگر آن را یک کلاه برداری می دانند. در ادامه قصد داریم به بررسی مزایا و معایب سیستم های مالی متمرکز و غیرمتمرکز بپردازیم؛ پس با ما همراه باشید.
سیستم مالی غیرمتمرکز (DeFi) چیست؟
پیش از شروع بحث درباره مزایا و معایب DeFi، بهتر است به طور خلاصه با مفهوم سیستم مالی غیرمتمرکز آشنا شوید. در حال حاضر فناوری بلاک چین بیش از هر صنعت دیگری، در حوزه بازارهای مالی استفاده می شود. بلاک چین فرصت های متنوعی را برای تغییر روند انجام امور مالی متعارف از طریق پرداخت های آنلاین و ترید دارایی های مجازی در اختیار افراد قرار می دهد.
در حال حاضر، با ظهور این سیستم مالی غیرمتمرکز کاربردهای بلاک چین در امور مالی اهمیت ویژه ای یافته است. اصطلاح DeFi درواقع مخفف مالی غیرمتمرکز است و اساساً به مجموعه ای از برنامه های کاربردی مبتنی بر بلاک چین اشاره دارد که جایگزین همتا به همتا برای خدمات و مؤسسات مالی معمولی می شوند.
آگاهی از مزایا و معایب سیستم مالی غیرمتمرکز چه اهمیتی دارد؟
تقاضای بازار برای سیستم مالی غیرمتمرکز روز به روز در حال افزایش است. براساس برآوردهای DeFi Pulse، شرکت ارائه دهنده اطلاعات مربوط به امور مالی غیرمتمرکز، ارزش کل پروتکل های DeFi را در حال حاضر تقریباً 11.5 میلیارد دلار اعلام کرده است. تنها سال گذشته، کل ارزش قفل شده در پروتکل های سیستم مالی غیرمتمرکز حدود 1 میلیارد دلار بود که نشان دهنده محبوبیت شگفت انگیز این فناوری است.
همان طور که می دانید، در بازار ارزهای دیجیتال، افزایش میزان محبوبیت، منعکس کننده رشد سریع فناوری موردنظر است؛ به همین دلیل آگاهی از مزایا و معایب سیستم های مالی غیرمتمرکز، برای تصمیم گیری درباره شیوه صحیح سرمایه گذاری اهمیت بسیاری دارد.
مزایای سیستم مالی غیرمتمرکز چیست؟
یکی از اهداف اصلی DeFi، حذف واسطه ها در کنار کنترل متمرکز است. علاوه بر این، با استفاده از سیستم های مالی غیرمتمرکز، دسترسی افراد به بازارهای مالی به منظور سرمایه گذاری آسان تر خواهد بود.
1- ارائه سیستمی بدون نیاز به اعتماد
اولین و مهم ترین عاملی که هویت مالی غیرمتمرکز را تعریف می کند، اصطلاح «غیرمتمرکز» است. مزایا و معایب سیستم مالی غیرمتمرکز تا حد زیادی به ماهیت این مفهوم بستگی دارد. تمرکززدایی یکی از اصول اساسی بلاک چین است و به کاهش نیاز و وابستگی شرکت ها کمک می کند. با استفاده از این سیستم ها، نیازی به شرکت های ثالث برای نظارت بر داده ها، نحوه انجام تراکنش ها، ذخیره سازی داده ها و… نخواهد بود. سیستم مالی غیرمتمرکز می تواند دسترسی ساده و مؤثر به خدمات مالی را برای هر فرد به راحتی در هر کجای جهان تضمین کند.
DeFi برای ارائه خدمات غیرمتمرکز، از بستر اتریوم استفاده می کند. اتریوم دومین پروتکل بزرگ بلاک چین است و ماهیت بدون مجوز آن تضمین می کند اجرای فعالیت های غیرمتمرکز از طریق آن به سادگی امکان پذیر باشد. با توجه به اینکه همه برنامه ها در سیستم مالی غیرمتمرکز بدون نیاز به مجوز اجرا می شوند، این سیستم به راحتی می تواند از مزایای بلاک چین بهره مند شود. علاوه بر این، با توجه به اینکه برنامه های DeFi در بستر اتریوم اجرا می شوند، این برنامه ها می توانند از مزایای قراردادهای هوشمند نیز بهره مند شود.
2- ماهیت تغییرناپذیر
استفاده مؤثر از رمزنگاری همراه با الگوریتم های اجماع مانند اثبات کار به بلاک چین برای دستیابی به قابلیت تغییرناپذیری کمک کرده است. با استفاده از این قابلیت، امکان ایجاد تغییر در هیچ یک از اطلاعات ثبت شده وجود ندارد؛ بنابراین علاوه بر تمرکززدایی، تغییرناپذیری سیستم های مالی غیرمتمرکز، کمک شایانی به افزایش سطح امنیت خدمات ارائه شده می کند.
3- عملکرد شفاف
درحالی که تغییرناپذیری یک نیاز ضروری برای چشم انداز سیستم مالی غیرمتمرکز به منظور اطمینان از امنیت است، شفافیت نیز یکی دیگر از نیازهای قابل توجه این سیستم است. بدیهی است تمرکززدایی مستلزم شفافیت است؛ به همین دلیل دفتر کل توزیع شده اطلاعاتی درباره تمام فعالیت های شبکه بلاک چین دارد.
با استفاده از عملکردی شفاف، امکان شناسایی افراد به منظور جلوگیری از کلاه برداری یا انجام فعالیت های غیرقانونی همچون پول شویی وجود دارد. با استفاده از حسابرسی صحیح، تشخیص اینکه چه کسی در یک تراکنش در چه مقطع زمانی و به چه روشی تغییراتی را ایجاد کرده است، برای برنامه های DeFi آسان تر خواهد بود.
4- ارائه برنامه های وام دهی
همچنین سیستم مالی غیرمتمرکز نقش مهمی در توسعه روش های وام دهی همتا به همتا دارد. درواقع برنامه های DeFi جایگزین بانک ها برای اعتبارسنجی افراد می شوند. در نتیجه این فرایند با استفاده از پروتکل های سیستم مالی غیرمتمرکز هم آسان تر و هم سریع تر انجام می شود. در حال حاضر معتبرترین برنامه های وام دهی و وام گیری با استفاده از ارزهای دیجیتال و بلاک چین با استفاده از DeFi اجرا می شوند.
Compound یکی از همین برنامه هاست؛ یک پلتفرم وام دهی غیرمتمرکز که به وام دهندگان اجازه می دهد دارایی های رمزنگاری شده را به تعداد خاصی از استخرهای وام دهی عرضه کنند. نرخ بهره ای که یک وام دهنده کسب می کند، به سهمی که آن ها در استخر استیک می کنند، بستگی دارد.
5- کسب سود از دارایی های پسیو یا منفعل
مردم می توانند از سیستم مالی غیرمتمرکز برای مدیریت مؤثر پس انداز خود استفاده کنند. کاربران می توانند با استیک کردن دارایی های خود در پروتکل های وام دهی همچون Compound سود کسب کنند. اپلیکیشن های پس انداز DeFi قابلیت اتصال به پروتکل های وام دهی مختلف را برای راحتی کاربران در کسب سود ارائه می دهند. ییلد فارمینگ نمونه ای از ابزارهای defi/’>دیفای برای کسب سود از دارایی های منفعل است که در اختیار کاربران قرار داده می شود.
6- توکنیزه کردن (Tokenization)
Tokenization یکی از موضوعات چشمگیری است که به تازگی در حوزه بلاک چین ظهور کرده است. همان طور که پیش از این گفته شد، قراردادهای هوشمند یکی از قابلیت های شبکه اتریوم است؛ قابلیتی که امکان توکنیزه کردن دارایی های مختلف را نیز فراهم می کند.
برخی از رایج ترین مدل های توکن عبارت اند از: توکن بومی، توکن حکم رانی، توکن امنیتی یا اوراق بهادار و… با استفاده از توکنیزه کردن می توان دارایی های فیزیکی را به دارایی دیجیتال تبدیل کرد. این دارایی ها می تواند شامل ارزهای دیجیتال، ارزهای فیات، نفت یا طلا باشد.
معایب سیستم مالی غیرمتمرکز
1- مقیاس پذیری
دیفای با هدف رفع مشکلات مالی بخش تمامی افراد جهان ایجاد شده است؛ با این حال این پروژه چالش مقیاس پذیری بلاک چین مواجه است. در حال حاضر برای تأیید تراکنش هایی که در دیفای انجام می شوند، به زمان زیادی نیاز است. علاوه بر این، به مرور زمان هزینه لازم برای انجام تراکنش ها افزایش می یابد؛ برای مثال اتریوم قابلیت پردازش تقریباً 13 تراکنش را در هر ثانیه دارد؛ درحالی که همتایان متمرکز و مشابه با دیفای، قابلیت انجام هزاران تراکنش در ثانیه با هزینه کمتری را دارند.
2- اطمینان نداشتن
درصورت بی ثباتی در بلاک چین میزبان پروژه سیستم مالی غیرمتمرکز، پروژه در حال اجرا هم به دنبال آن دچار بی ثباتی و ناپایداری می شود. در حال حاضر، بلاک چین اتریوم دستخوش تغییرات مختلفی است؛ برای مثال اشتباهات مرتکب شده در طول انتقال از اجماع PoW به سیستم جدید Eth 2.0 PoS می تواند به مشکلاتی برای شبکه منجر شود.
3- مشکلات نقدینگی
نقدینگی نیز بی شک عاملی مهم در پروژه هایی مبتنی بر DeFi و پروتکل های بلاک چین است. از اکتبر 2020، کل ارزش قفل شده در پروژه های سیستم مالی غیرمتمرکز به بیش از 12.5 میلیارد دلار رسیده است. مشخص است نقدینگی بازار دیفای به بزرگی بازارهای مالی سنتی نیست.
سیستم مالی متمرکز (CeFi) چیست؟
پیش از ظهور دیفای، سیستم های مالی غیرمتمرکز برای ترید ارزهای دیجیتال استفاده می شدند. در امور مالی متمرکز (CeFi) تمام سفارش ها برای ترید کریپتو از طریق یک صرافی مرکزی کنترل می شوند. درواقع دارایی هایی که وارد صرافی یا از آن خارج می شوند، توسط مسئولان صرافی مدیریت و کنترل می شوند؛ بنابراین در چنین شرایطی صرافی مشخص می کند چه ارزی فهرست شود و نرخ کارمزد معاملات مربوط به آن چقدر باشد. پس با استفاده از صرافی متمرکز، شما تابع قوانینی هستند که صرافی بر شما تحمیل می کند.
مزایای سیستم مالی متمرکز چیست؟
1- مسئولیت پذیری صرافی ها
در سیستم های مالی متمرکز، کاربران دارایی خود را به صرافی ها منتقل می کنند؛ درنتیجه مسئولیت حفظ و امنیت دارایی ها به عهده صرافی است. درباره صرافی های متمرکز، باید به این نکته توجه داشت که این صرافی ها در یک روز به وجود نیامده و شهرت خود را با مدیریت موفقیت وجوه مشتریان خود طی سال ها به دست آورده اند؛ پس با توجه به چالش های حوزه بلاک چین و روند رو به رشد سریع آن، بد نیست مسئولیت ترید دارایی ها را به عهده صرافی گذاشت.
صرافی های متمرکز و معتبر، دارای تیم های پشتیبانی به صورت 24 ساعته در هر روز هفته هستند که به کاربران درباره نحوه انجام امور مختلف و رفع مشکلات احتمالی کمک می کنند؛ درحالی که استفاده از امکانات مختلف مانند ییلد فارمینگ و بسیاری از برنامه های دیگر در دیفای برای کاربران پیچیده به نظر می رسد، اما صرافی های متمرکز با استفاده از مرکز پشتیبانی و آموزش های رایگانی گه در اختیار کاربران خود قرار می دهند، به راحتی می توانند امکانات هرچقدر پیچیده را به خدمات خود اضافه کنند، بدون آنکه نگران گمراهی کاربران خود باشند.
2- انعطاف پذیری بیشتر در ترید
برای تبدیل ارز فیات به ارز دیجیتال به یک صرافی متمرکز نیاز خواهید داشت؛ درحالی که امکان تبدیل ارز فیات به دیجیتال در دیفای وجود ندارد. به طور مشابه، برای برداشت از حساب به صورت ارز فیات، باز هم به خدمات یک سیستم مالی متمرکز نیاز خواهید داشت.
3- تنوع گزینه های معاملاتی
سیستم مالی غیرمتمرکز به توکن هایی نیاز دارد که از استانداردهای اتریوم یا استانداردهای پلتفرمی که در آن فعال هستند پیروی کنند؛ برای مثال یک صرافی غیرمتمرکز مبتنی بر اتریوم (DEX) تنها از طریق قراردادهای هوشمند خود از ترید توکن های مبتنی بر ERC20 پشتیبانی می کند.
درحالی که سیستم های مالی متمرکز چنین محدودیت هایی ندارند و از مجموعه رمزارزهایی پشتیبانی می کنند که عموماً در بلاک چین های مستقل فعالیت می کنند. فراموش نکنید که بیشتر ارزهای دیجیتال با حجم و ارزش بازار بالا روی بلاک چین های مستقل معامله می شوند. این زنجیره های مستقل هنوز از دسترس تأمین مالی غیرمتمرکز خارج هستند.
معایب سیستم مالی غیرمتمرکز
1- خطر به خطر افتادن حریم خصوصی
فرایند اولیه ایجاد یک حساب کاربری در یک صرافی متمرکز شامل ارائه اطلاعات خصوصی مانند مدارک هویتی و آدرس محل سکونت شماست. این فرایند معمولاً به عنوان KYC (مشتری خود را بشناسید) نامیده می شود و با تأیید واقعی بودن کاربران از فعالیت های غیرقانونی مانند پول شویی جلوگیری می کند؛ درنتیجه اگر صرافی دچار یک حمله سایبری شود، این احتمال وجود دارد که اطلاعات خصوصی شما از دست برود.
2- خطر از دست رفتن دارایی
در CeFi کاربران دارایی خود را به صرافی های متمرکز انتخابی خود می سپارند و هیچ کنترلی بر وجوه خود ندارند. درصورت هک شدن صرافی، احتمال از دست دادن دارایی کاربران بسیار زیاد است. با وجود این خطرات، لازم نیست نگران CeFi باشید؛ زیرا تقریباً همه صرافی ها از چند لایه امنیتی استفاده می کنند و با استفاده از شرکت های فناوری و نظارتی، مراقب فعالیت های انجام شده درون صرافی هستند. هدف آن ها کاهش هرگونه خطر و محافظت از مشتریان خود و ارائه محیطی مطمئن است.
چه چیزی CeFi را از DeFi متمایز می کند؟
در سیستم های مالی متمرکز، همه چیز توسط صرافی ها کنترل و اداره می شود؛ درحالی که در سیستم مالی غیرمتمرکز، همه چیز به فناوری بستگی دارد.
همان طور که قبلاً بحث شد، کاربران DeFi از طریق DApps به خدمات مالی متنوعی دسترسی دارند.
در سیستم های مالی متمرکز، با توجه به میزان کنترل صرافی، کنترل ریسک و خطرات احتمالی تا حد زیادی به صرافی واگذار می شود؛ بنابراین صرافی ها وظیفه محافظت از دارایی کاربران را به عهده دارند.
در سیستم مالی غیرمتمرکز واسطه ها حذف می شوند و همه تراکنش ها با این تصور که قراردادهای هوشمند به خوبی اجرا، تأیید و انجام می شوند.
درصورت وقوع رخدادهایی مانند حمله سایبری و هک، امکان توقف معاملات در سیستم مالی متمرکز برخلاف غیرمتمرکز وجود دارد.
سخن پایانی
انتخاب بین سیستم مالی متمرکز و غیرمتمرکز، یکی از مهم ترین اقداماتی است که هنگام ورود به بازار ارزهای دیجیتال باید انجام دهید. با نگاهی به مزایا و معایب سیستم های مالی متمرکز و غیرمتمرکز، تصمیم گیری و انتخاب راحت تر خواهد بود. مراکز مالی که به صورت متمرکز فعالیت می کنند، مسئولیت مدیریت و امنیت دارایی کاربران را به عهده دارند.
با این حال برخی معتقدند استفاده از مرکزی که کنترل بیشتری در اختیارشان قرار می دهد و شفافیت بیشتری در عملکردش دارد، احتمالاً گزینه بهتری خواهد بود. با توجه به اینکه تعداد سرمایه گذاران برای استفاده از برنامه های DeFi روز به روز در حال افزایش است، صنعت DeFi تنها طی یک ماه در سال 2020، به میزان 125 میلیون دلار رشد کرده است. با وجود این صعود، تعداد پلتفرم های CeFi همچنان بیشتر از دیفای است.
برای معامله گران حرفه ای که عمده فعالیت آن ها را معاملات آتی (Future) تشکیل می دهد، شناخت شاخص های مهم در این بخش می تواند کمک بزرگی در تصمیم گیری باشد. انجام معامله در بازار نقدی (Spot) و آتی (Future) به دانش و تجربه کافی نیاز دارد؛ با این حال معاملات آتی دارای پیچیدگی هایی است که با یک تصمیم اشتباه ممکن است تمام دارایی شما را از بین ببرد. یکی از مواردی که برای انجام معاملات حرفه ای باید به آن توجه کرد، شناخت شاخص فاندینگ ریت (Funding Rates) و نحوه استفاده از آن است. اگر شما هم یک معامله گر فعال در بخش معاملات آتی هستید، ولی هنوز به این شاخص توجه نکرده اید، این مقاله را تا پایان مطالعه کنید؛ چراکه قرار است به زبان بسیار ساده هر آنچه در بخش کاربردی این نرخ وجود دارد، برای شما بیان شود.
تفاوت قراردادهای آتی سنتی و قراردادهای آتی بدون تاریخ انقضا
پیش از آنکه بخواهیم به بحث اصلی مقاله یعنی Funding Rates بپردازیم، بهتر است به تفاوت میان قراردادهای آتی سنتی (Traditional Future) و قراردادهای آتی بدون تاریخ انقضا (Perpetual Future) توجه کنیم. قراردادهای آتی سنتی دارای تاریخ انقضا هستند و درواقع این عمده تفاوت قراردادهای آتی سنتی و قراردادهای بدون تاریخ انقضاست. در قراردادهای آتی سنتی، زمانی که قراردادها به تاریخ انقضای خود که معمولاً دوره های 1 ماهه و 4 ماهه هستند، نزدیک می شوند، قیمت بازار و قیمت معاملات آتی سنتی به هم نزدیک شده و درنهایت با رسیدن به تاریخ موردنظر این قراردادها منقضی می شوند.
در سوی دیگر، قراردادهای آتی بدون تاریخ انقضا (Perpetual Future) وجود دارند که دائمی هستند؛ به عبارت دیگر می توان گفت اگر یک معامله گر اقدام به بازکردن موقعیت خرید یا فروش بدون تاریخ انقضا کند (Perpetual Future)، می تواند تا زمانی که لیکوئید نشده است، موقعیت (پوزیشن) خود را باز نگه دارد، اما در این نوع معاملات برای تعدیل قیمت و نزدیک نگه داشتن قیمت در میان بازار آتی (Future) و نقدی (Spot) باید سیاستی را در پیش گرفت که درواقع همان فاندینگ ریت است. در ادامه به توضیح کامل این نرخ خواهیم پرداخت تا به این ترتیب بتوانید از اطلاعاتی که می توان از آن برداشت کرد، معاملات پرسودتری داشته باشید.
فاندینگ ریت چیست؟ (Funding Rates)
قیمت در معاملات نقدی (Spot) و معاملات آتی (Future) باید همگرایی داشته باشد. این همگرایی در معاملات آتی سنتی با رسیدن به تاریخ انقضا و نزدیک شدن قیمت یک ارز دیجیتال مشخص در هر دو بازار نقدی و آتی ایجاد می شود، اما در معاملات آتی بدون تاریخ انقضا به دلیل دائمی بودن قراردادها، نرخی تعیین شده است و افرادی که معاملات باز داشته باشند با توجه به شرایط بازار باید در بازه های زمانی مشخص به دیگر معامله گران مبلغی را بپردازند یا از آن ها دریافت کنند. درواقع صرافی مبلغی را که پرداخت می شود، دریافت نمی کند، بلکه این مبلغ در میان افرادی که معاملات باز خرید یا فروش دارند، مبادله می شود. به این نرخ، فاندینگ ریت (Funding Rates) یا نرخ تأمین مالی گفته می شود.
همان طور که بیان شد، پرداخت یا دریافت این نرخ در بازه های زمانی مشخص انجام می شود؛ برای مثال در صرافی بایننس معامله گرانی که معاملات باز از نوع بدون تاریخ انقضا را دارند، هر 8 ساعت یعنی 3 بار در طول 24 ساعت، این نرخ را پرداخت یا دریافت می کنند. همچنین میزان این نرخ در صرافی بایننس 3/0 درصد معامله است که 3 بار در طول 24 ساعت محاسبه و اعمال می شود. البته بد نیست بدانید در صرافی بایننس جفت ارزهایی مانند BNB/USDT، LTC/USDT، LINK/USDT نرخ بهره ندارند.
اگر فاندینگ ریت 01/0 درصد باشد، می توان گفت بازار جو آرامی را دارد؛ البته این میزان باید تداوم داشته باشد و تنها با داشتن این میزان برای یک یا دو روز نمی توان چنین برداشتی کرد. هرچه این میزان بیشتر یا کمتر شود، می توان باز هم درصورت تداوم آن حالت (مثلاً 10 روز فاند مثبت یا 10 روز فاند منفی) انتظار تغییر روند را داشت. باید توجه داشت، اگر شما جزء معامله گرانی باشید که از لوریج یا اهرم استفاده می کنید، میزان نرخ بهره پرداختی یا دریافتی شما نیز به همان میزان بیشتر می شود؛ برای مثال اگر شما از لوریج 25 استفاده کنید، میزان نرخ پرداختی یا دریافتی شما (با توجه به نوع معامله و شرایط بازار) نیز 25 برابر خواهد شد. حتماً متوجه شده اید استفاده از ابزارهای مختلف در معاملات آتی با وجود جذاب بودن و فراهم کردن شرایط ایده آل تا چه میزان می تواند پرریسک باشد و تمام دارایی شما را از بین ببرد؛ درنتیجه فعالان بازارهای مالی اگر قصد موفقیت داشته باشند، ناچار هستند پیش از ورود به بازار اطلاعات خود را در این زمینه بالا ببرند و آمادگی لازم برای فعالیت در بازار مربوط را کسب کنند. برای رسیدن به این نقطه بهترین راه انتخاب یک کلاس آموزش ارز دیجیتال است که استادان باتجربه آن بتوانند تا حد امکان مسیر رسیدن به موفقیت را برای شما کوتاه کنند.
رابطه فاندینگ ریت با پوزیشن ها
پیش از این نیز به این موضوع اشاره کردیم که در برخی صرافی ها امکان انجام معاملات آتی برای کاربران فراهم شده است. معامله گران در بازه های زمانی مشخص و براساس نرخ تأمین مالی محاسبه شده، مبلغی را به معامله گرانی که در سمت مقابل آن ها در همان جفت ارز هستند، پرداخت یا دریافت می کنند. اگر شما یک معامله باز Perpetual از نوع خرید (Long Position) داشته باشید و فاندینگ ریت مثبت باشد، باید مبلغی را به معامله گرانی که معامله باز فروش دارند، پرداخت کنید.
اگر شما یک معامله باز Perpetual از نوع خرید (Long Position) داشته باشید و فاندینگ ریت منفی باشد، معامله گرانی که در موقعیت فروش هستند، باید مبلغی را به شما پرداخت کنند.
در صورتی که شما یک معامله باز Perpetual از نوع فروش (Short Position) داشته باشید و فاندینگ ریت مثبت باشد، معامله گرانی که در موقعیت خرید هستند، باید مبلغی را به شما پرداخت کنند.
اگر شما یک معامله باز Perpetual از نوع فروش (Short Position) داشته باشید و فاندینگ ریت منفی باشد، شما باید مبلغی را به معامله گرانی که معامله باز خرید دارند پرداخت کنید. مطالب گفته شده در بالا را می توانید به صورت خلاصه در جدول زیر مشاهده کنید.
مبلغی را به افرادی که معامله باز فروش دارند، پرداخت می کنید.
Funding Rate +
Long Position
مبلغی را از معامله گرانی که معامله فروش دارند، دریافت می کنید.
Funding Rate –
مبلغی را از معامله گرانی که معامله باز خرید دارند، دریافت می کنید.
Funding Rate +
Short Position
مبلغی را به افرادی که معامله باز خرید دارند، پرداخت می کنید.
Funding Rate –
میزان نرخ بهره معاملات با توجه به شرایط بازار می تواند متفاوت باشد که در ادامه حالات مختلف آن را بررسی می کنیم.
نرخ بهره نداشته باشد
زمانی که خریدار و فروشنده ای وجود نداشته باشد و به عبارت دیگر هیچ معامله ای انجام نشود.
نرخ بهره مثبت
این حالت زمانی پیش می آید که قدرت خریداران بیشتر از فروشندگان باشد.
نرخ بهره منفی
زمانی که قدرت فروشندگان بیش از قدرت خریداران باشد.
تأثیر روانی Funding Rates بر بازار
زمانی که صرافی، فاندینگ ریت بالا و مثبتی را برای بازه بعدی اعلام کند و این روند برای مدتی ادامه داشته باشد، سبب می شود افرادی که برای طولانی مدت یک معامله باز خرید داشته اند یا حجم معامله بالایی داشته اند، اقدام به فروش کنند؛ چراکه نمی خواهند مبلغ بالایی را بپردازند. این حرکت زمانی که از سمت بسیاری از معامله گران انجام شود، می تواند سبب تغییر روند از صعودی به نزولی شود؛ درنتیجه می توان گفت زمانی که یک نرخ مثبت برای مدت زمانی تکرار شود، می توان انتظار حرکت نزولی را داشت. بد نیست بدانید اگر میزان فاندینگ ریت بالایی از سمت صرافی اعلام شود، می توان منتظر نوسان شدیدی در نمودار قیمتی ارز باشیم.
همچنین زمانی که فاندینگ ریت منفی برای مدتی تکرار شود، افرادی که معاملات فروش خود را برای مدت طولانی باز نگه داشته یا حجم معاملات بالایی داشته اند، باید مبلغ زیادی را به تریدرهایی که موقعیت بازخرید دارند، پرداخت کنند؛ درنتیجه بسیاری از این افراد اقدام به بستن معاملات فروش خود می کنند. این حرکت زمانی که از سمت معامله گران زیادی انجام شود، می تواند سبب تغییر روند از نزولی به صعودی شود؛ درنتیجه می توان گفت زمانی که فاندینگ ریت منفی برای مدتی تکرار شود، می توان انتظار حرکت مثبت در نمودار قیمتی ارز دیجیتال مربوط را داشت.
از آنچه بیان شد، می توان به عنوان یک سیگنال برای معاملات استفاده کرد، اما نکته ای که وجود دارد و هر معامله گری باید به آن توجه کند، این است که استفاده از تنها یک ابزار برای تحلیل و تشخیص روند اصلاً کار درستی نیست و حتی اگر شما برحسب تصادف چند بار از این روش به سود برسید، باید بدانید این سودها همیشگی نخواهند بود.
اندیکاتور Funding Rates
تریدینگ ویو (Trading View) یک پلتفرم تحلیل تکنیکال است که با داشتن ابزارهای مختلف برای این هدف، کار را برای شما بسیار ساده کرده است. یکی از این ابزارها اندیکاتور فاندینگ ریت است که با جست وجوی آن در فهرست اندیکاتورها می توانید از آن استفاده کنید. همان طور که مشاهده می کنید، سیگنال ها با استفاده از کندل هایی به رنگ های آبی، نارنجی، سبز و قرمز قابل دریافت هستند که البته کندل های آبی و نارنجی دقت پایین تری را از کندل های سبز و قرمز دارند؛ به عبارت دیگر اگر استفاده از این سیگنال یکی از ابزارها در استراتژی شما باشد، سیگنالی که از کندل های سبز و قرمز می گیرید، احتمال تحقق بالاتری را در مقایسه با سیگنال دریافتی از کندل های آبی و نارنجی خواهد داشت.
پیش از این نیز به این موضوع اشاره کردیم که اگر فاند منفی برای مدتی تکرار شود، می توان انتظار یک صعود را داشت، یا زمانی که فاند مثبت برای مدتی تکرار شود، مشاهده یک روند صعودی دور از انتظار نخواهد بود. همان طور که در شکل می بینید، در بخش هایی که کندل های نارنجی برای مدتی ظاهر شده اند (کندل های نارنجی و قرمز نشان دهنده نرخ فاند منفی هستند)، روند قیمتی صعودی نسبی را داشته است. نکته ای که باید به آن دقت کنید، این است که این تنها یک ابزار است و ممکن است سیگنال هایی که ارائه می دهد، همیشه سودساز نباشند؛ پس دقت کنید که استفاده از این اندیکاتور به تنهایی توصیه نمی شود.
شاخص Funding Rates در CryptoQuant
بررسی شاخص Funding Rates در سایت CryptoQuant نیز می تواند نشانه هایی از صعود یا نزول را به شما بدهد و به شما کمک کند حتی اگر معامله گر معاملات آتی بدون تاریخ انقضا (Perpetual) هم نباشید، برای پیش بینی روند از این شاخص استفاده کنید. برای این کار به سایت Cryptoquant بروید و در نوار جست وجو واژه Funding Rates را وارد کنید. اولین نموداری که مشاهده می کنید Funding Rates بیت کوین را در تمامی صرافی ها نشان می دهد، اما اگر شما شاخص ارزی را در صرافی خاصی داشته باشید نیز می توانید آن را جست وجو کنید.کندل های سبز و قرمز نرخ فاند را نشان می دهند و نمودار مشکی رنگ نیز نمودار قیمتی بیت کوین است. در بیشتر نواحی که این نرخ برای مدتی مثبت بوده، روند کاهشی شده و زمانی که برای مدتی نرخ منفی یعنی به رنگ قرمز بوده است، با هدف به تعادل رسیدن قیمت و کم کردن اختلاف قیمت در بازارهای نقدی و آتی، روند افزایشی شده است.
کلام پایانی
فعالیت در بازارهای مالی به خصوص بازار ارزهای دیجیتال، به دلیل نوسانات به نسبت شدید آن، ریسک بالاتری از دیگر بازارهای مالی دارد. اگر معامله گران تصمیم بگیرند در بازار آتی فعالیت کنند، میزان این ریسک بیشتر هم خواهد شد؛ پس برای موفقیت در این بازار نیاز به دانش کافی و اطلاع از جزئیات آن امری بدیهی است. آشنایی با فاندینگ ریت و تأثیر آن بر روند قیمتی یکی از مواردی است که دانستن آن می تواند در تصمیم گیری به شما کمک کند. فاندینگ ریت درواقع برای این به وجود آمد تا قیمت را در بازار نقدی (Spot) و آتی (Future) برای معاملاتی که تاریخ انقضا ندارند، متعادل نگه دارد و اجازه ندهد قیمت یک جفت ارز مشخص مثلاً BTC/USDT در دو بازار نقدی و آتی از هم فاصله زیادی بگیرند؛ درواقع از ایجاد واگرایی جلوگیری کرد. در این مقاله سعی کردیم Funding Rates را تعریف کرده و تأثیر روانی آن بر بازار و قیمت را بررسی کنیم. همچنین اندیکاتور و شاخصی را معرفی کردیم تا به کمک آن ها بتوانید ادامه روند را حدس بزنید.
پرسش های متداول
این نرخ معیاری برای تعدیل قیمت در بازارهای آتی برای معاملاتی است که دائمی هستند و تاریخ انقضا ندارند.
یک معامله باز Perpetual از نوع خرید زمانی که Funding Rates مثبت باشد، معامله گر را به پرداخت مبلغی موظف می کند. یک معامله باز Perpetual از نوع خرید زمانی که فاندینگ ریت منفی باشد، مبلغی برای معامله گر تأمین می کند. یک معامله باز Perpetual از نوع فروش زمانی که فاندینگ ریت مثبت باشد، مبلغی را برای معامله گر تأمین می کند. یک معامله باز Perpetual از نوع فروش زمانی که فاندینگ ریت منفی باشد، معامله گر را به پرداخت مبلغی موظف می کند.
بله با افزایش Funding Rates معامله گرانی که معاملات باز دارند، برای آنکه پول بیشتری را پرداخت نکنند، اقدام به بستن معاملات خود می کنند (شرح شرایط در پرسش قبل آورده شده است) که همین موضوع می تواند بر روند بازار نیز تأثیر بگذارد.
مشاهده شاخص و اندیکاتور Funding Rates در پلتفرم های Trading View و CryptoQuant به شما کمک می کند تا روند احتمالی بازار را تشخیص دهید.
خیر، هر معامله گری می تواند در تحلیل های خود از funding Rates و اندیکاتورها و شاخص های مربوط به آن استفاده کرده و آینده روند قیمتی را پیش بینی کند.
بازار اوراق بهادار چیست و شامل چه بازارهایی می شود؟
بازار اوراق بهادار کلمه ای است که هرروز آن را در اینترنت، تلویزیون، رادیو و سایر رسانه های اجتماعی می شنویم. برخی افراد از سودهای کلان این بازار در سال های گذشته صحبت می کنند. مقامات دولتی این بازار را یکی از فعال ترین و سودده ترین بازارهای ایران می دانند. هر فعال اقتصادی را که ببینید در کنار همه ی سرمایه گذاری های خود بخشی از سرمایه ی خود را نیز در بازار اوراق بهادار سرمایه گذاری نموده است.
شاید جالب باشد اگر بدانید که برخی از این افراد حتی تعریف دقیقی از بازار اوراق بهادار را نیز نمی دانند و تنها به بخشی از این بازار احاطه دارند و شروع به خریدوفروش سهام و اوراق بهادار در آن نموده اند. آمارها نشان می دهد که در دو دهه ی گذشته سودده ترین بازار ایران همین بازار بوده است و هرروز هم شاهد رکوردشکنی های جدید آن هستیم. شاخص بورس در حال حاضر نزدیک به عدد یک میلیون واحد در حال نوسان است و ورود سرمایه های راکد مردم به این بازار باعث شده تا هر لحظه شاهد بزرگ و بزرگ تر شدن آن باشیم.
حال در این شرایط عدم شناخت این بازار می تواند امتیازی منفی برای یک کاربر باشد. بازار اوراق بهادار به دلیل امکانات و ویژگی های که دارد امکان سرمایه گذاری را برای هر فردی با هر سرمایه ولو خیلی کوچک امکان پذیر نموده است. ازاین رو آموزش مهارت های ورود به آن می تواند تجلی یک رونق اقتصادی در زندگی افراد جامعه باشد. البته قرار نیست یک شبه میلیاردر شوید اما همین بس که ارزش دارایی های شما در این بازار بیشتر از تورم سالانه ی بازار ایران رشد خواهد یافت. اگر تاکنون از وجود چنین موقعیتی غفلت کرده اید و آن را نادیده گرفته اید، اکنون زمان آن رسیده که با بازار اوراق بهادار آشنا شوید. در ادامه ی این مقاله به زبانی ساده مفاهیم اولیه ی بازار اوراق بهادار را با هم مرور خواهیم نمود.
اوراق بهادار چیست؟
اوراق بهادار تعریف بسیار ساده ای دارد. این تعریف برگرفته از خود اسم این اوراق است: برگه هایی که ارزش مادی دارند و امکان خریدوفروش آن ها وجود دارد. البته شاید این سؤال پیش آید که سند یک ملک هم ارزش زیادی دارد، اما آیا جزء اوراق بهادار محسوب می شود؟ برای روشن شدن این موضوع باید به این نکته توجه داشته باشید که اوراق بهادار به خودی خود دارای ارزش هستند. درواقع خود این اوراق هستند که در بازار اوراق بهادار خریدوفروش می شوند نه ملک و ساختمان و طلا و یا هر جسم فیزیکی دیگر. اما بیایید کمی تخصصی تر به تعریف اوراق بهادار بپردازیم.
هر شرکت، نهاد و یا سازمانی که در ایران وجود دارد دارای ارزشی است. مسلماً ارزش شرکت های مختلف با هم تفاوت خواهد داشت. حتماً در اخبار و گوشه کنار شنیده اید که سهام دار اصلی فلان کارخانه فلان شخص است. سهام در اینجا به واحدهایی اطلاق می شود که ارزش آن شرکت را به ریال تبدیل می نمایند. اگر ما به عنوان یک فعال اقتصادی بخواهیم دو شرکت هم رده را با هم مقایسه کنیم و درنهایت بخواهیم یکی را برتر از دیگری بنامیم، می بایست ارزش های آن ها را به واحدهایی یکسان از نظر ارزش تبدیل نموده و سپس آن ها را در ترازوی قیاس بگذاریم. در تعریف تخصصی اوراق بهادار، به هر واحد ارزش یک شرکت، سازمان یا نهاد سهم گفته می شود. همچنین به برگه هایی که این سهم روی آن درج می شود برگه ی سهم می گویند. ارزش هر شرکتی بسته به بزرگی و فعالیتی که دارد می تواند از یک میلیارد برگه سهم تشکیل گردد و یا حتی 500 میلیون برگه سهم داشته باشد. از این برگه های سهم در علم اقتصاد به نام اوراق بهادار یاد می شود.
بازار اوراق بهادار چیست؟
با توجه به تعریف بالا مسلماً به سادگی می توان بیان کرد بازاری که اوراق بهادار در آن خریدوفروش می شود، به نام بازار اوراق بهادار شناخته خواهد شد. اگر تاکنون برای خرید طلا به بازار طلافروش ها سر می زدید، برای خرید لباس به بازار لباس فروشی ها می رفتید و برای خرید مس به بازار مسگرها، حالا هم برای خریدوفروش اوراق بهادار بایستی کد بورسی بگیرید و به بازار اوراق بهادار وارد شوید.
بورس نام دیگری است که این بازار با آن شناخته می شود. بورس یا همان بازار اوراق بهادار از سال های بسیار دور در همه ی نقاط جهان محلی برای خریدوفروش سهام های شرکت ها و کارخانه ها بوده و اکنون نیز نه فقط در ایران بلکه در اکثر کشورهای جهان نمونه های آن در حال فعالیت است. این بازار در ایران زیر نظر مستقیم سازمان بورس ایران که یک نهاد دولتی است قرار گرفته و با قوانین مشخصی که تیم های اقتصادی حرفه ای برای آن برنامه ریزی و تدوین می نمایند، به فعالیت می پردازد.
بازار بورس اوراق بهادار یک بازار حرفه ای سرمایه است که کاملاً هوشمند عمل می نماید. همه چیز در این بازار روی حساب وکتاب و قانون حرکت کرده و بازار ناظری دارد که به بی نظمی ها و خلاف قانون حرکت کردن ها رسیدگی می نماید. مانند سایر بازارهای فیزیکی که در صورت گران فروشی یا سایر تخلف ها، مرجع رسیدگی کننده می تواند ورود نموده و حتی مغازه دار متخلف را جریمه و یا مغازه ی وی را برای مدتی پلمپ نماید، دقیقاً در بازار اوراق بهادار نیز ناظر بازار در صورت مشاهده ی تخلف از شرکت ها و سهام داران بزرگ سریعاً ورود کرده و توضیحات آن ها را خواهد شنید. در صورت نیاز با آن ها برخورد و نمادشان را در بازار بورس برای مدتی به حالت تعلیق خواهد در خواهد آورد.
بازار بورس یکی از پیشرفته ترین بازارهای سرمایه است که ورود به آن برای عموم آزاد است اما نیاز به تخصص هایی دارد که بدون آن ها این ورود می تواند به منزله ی یک ریسک بزرگ قلمداد شود. دقت کنید که اصلی ترین قانون این بازار بر این پایه استوار است که وقتی یک نفر در حال سود گرفتن و کسب سرمایه های بیشتر است، در طرف مقابل فرد یا افراد دیگری در حال ضرر کردن هستند؛ ازاین رو بی گدار به آب زدن در چنین بازاری می تواند حتی منجر به از بین رفتن سرمایه های بزرگ زندگی افراد نیز شود.
چگونه می توان از اوراق بهادار استفاده کرد؟
استفاده از اوراق بهادار مفهوم بسیار ساده ای دارد. در حال حاضر اگر شما بخواهید در یک شرکت و یا کارخانه سرمایه گذاری کنید و دارایی های نقدی خود را در اختیار صنعت گران قرار دهید، بایستی اقدام به خرید سهام آن کارخانه نمایید. بازار اوراق بهادار هم دقیقاً به همین منظور ایجاد شده است تا شرکت ها با ارائه ی برخی از سهام های خود در این بازار به نوعی از کمک اقتصادی مردم بهره مند شده و از طرفی آن ها را نیز در سودهای حاصل از فعالیت های خود شریک کنند. اما استفاده از اوراق بهادار برای کسب سود و افزایش سرمایه به دو صورت قابل انجام است.
در حالت اول شما با خرید هر برگه سهم از یک شرکت و سازمان، به نوعی یکی از سهام داران آن شرکت خواهید شد. هر شرکتی در هر سال مالی خود سودهای به دست آمده ی خود را میان سهام داران تقسیم می نماید. شما هم بسته به تعداد سهامی که خریداری کرده اید در این سود شریک خواهید شد. البته در بازار اوراق بهادار این روش، دومین تکنیک برای کسب سود است.
اصلی ترین روش استفاده از اوراق بهادار کسب سود از طریق نوسان قیمت برگه های سهام است. لازم است بدانید که در بازار بورس ایران هر برگه سهم با ارزش اسمی 100 تومان عرضه می شود. این تعریف برای بازارهای بورس دنیا به دلیل تفاوت در ارز رایج هر کشور با هم متفاوت است. البته ارزش اسمی برگه های سهام ملاک معامله در بازار اوراق بهادار نبوده و تنها تعریفی کلی برای این اوراق هستند.
ملاک اصلی معامله در بازار اوراق بهادار قانون عرضه و تقاضا می باشد. دقیقاً مانند بازار فیزیکی وقتی عرضه ی یک محصول کم شده و تقاضا برای آن زیاد باشد، ارزش آن افزایش یافته و شاهد قیمت های بالایی برای آن خواهیم بود؛ یا برعکس اگر عرضه یک محصول زیاد باشد و تقاضا هم برای خرید آن کم شود، مسلماً فروشنده برای فروش محصول خود ناچار به کاهش قیمت خواهد شد. این رویه در بازار بورس نیز به همین منوال صادق است. حال سرمایه گذار می تواند با پیش بینی روند حرکتی قیمت یک سهم و عرضه و تقاضای آن، برگه سهم ها را در قیمت پایین خریداری نموده و در قیمت های بالاتر به فروش برساند. این روش معمول ترین روش استفاده و کسب سود از اوراق بهادار می باشد.
چگونه روند تغییرات قیمتی اوراق بهادار را تشخیص دهیم؟
پاسخ این سؤال رازی است که هر کس آن را بدانید می تواند سرمایه ی خود را در این بازار چند برابر کند. درواقع در همه ی فعالیت اقتصادی افراد به دنبال رسیدن به پاسخ این سؤال می باشند. روش های کاملاً علمی و اصولی وجود دارند که با به کارگیری آن ها می توان روند حرکت قیمتی اوراق بهادار را در بازار سرمایه پیش بینی نموده و سوار بر این موج حرکت قیمت از آن سود کرد. در یک توضیح مختصر می توانیم این روند را بر چند اصل مهم پایه گذاری کنیم. در وهله ی اول شما به عنوان یک سرمایه گذار بایستی عوامل تأثیرگذار روی قیمت یک سهم را بشناسید.
مسلماً مواردی مانند ارزش فعلی شرکتی که سهام دار آن هستید، میزان کسب سود این شرکت در ماه های اخیر، اخبار اقتصادی مربوط به صنعت موردنظر، اخبار سیاسی حاکم بر منطقه، روند رشد قیمت گذشته ی سهام، سرمایه گذاری سرمایه گذاران بزرگ روی این سهام و از این قبیل موارد می توانند بر میزان عرضه و تقاضای آن تأثیر گذاشته و قیمت آن را به سمت بالا یا پایین سوق دهند.
هر فرد سرمایه گذاری با یادگیری تکنیک های علمی می تواند ضمن تشخیص روند حرکت قیمت اوراق بهادار، در این بازار اقدام به خریدوفروش سهم ها نماید. چنین آموزش هایی در مؤسسات آموزشی مختلف بازار بورس به عناوینی مانند آموزش تحلیل تکنیکال، آموزش تحلیل بنیادی و یا آموزش جامع بزرگان بازار بورس معروف هستند که شما با شرکت در آن ها می توانید به شخصه وارد بازار اوراق بهادار شده و اقدام به خریدوفروش آن ها نمایید. البته روش غیرمستقیمی نیز برای ورود به این بازار وجود دارد که در آن فرد سرمایه ی خود را در اختیار صندوق های سرمایه گذاری و یا افرادی که به این آموزش ها احاطه دارند، قرار می دهد تا آن ها از جانب وی اقدام به خریدوفروش اوراق بهادار نمایند و وی را نیز در سودهای حاصله شریک کنند.
تنوع اوراق بهادار
البته اوراق بهادار در بازار سرمایه انواع مختلفی دارند. این تقسیم بندی تنها برای نام گذاری این اوراق نیست و تفاوت های زیادی بین انواع اوراق بهادار در بازار سرمایه وجود دارد. دسته بندی های جزئی تر اوراق بهادار می توانند تنوع بسیار بالایی داشته باشند. برخی از انواع اوراق بهادار تفاوت های بسیار جزئی با هم دارند؛ ازاین رو به تعریف سه دسته ی اصلی و مهم این اوراق خواهیم پرداخت.
اوراق سهام
عمومی ترین و رایج ترین نوع اوراق بهادار اوراق سهام است که در بندهای قبلی مقاله به تعریف آن پرداختیم. اکثریت فعالین بازار سرمایه روی این اوراق سرمایه گذاری کرده و کمتر به سایر انواع آن ورود می کنند. بزرگ ترین قسمت بازار اوراق بهادار نیز به همین اوراق تعلق داشته و خریدوفروش در آن با نقدشوندگی فوق العاده بالایی صورت می پذیرد.
اوراق بدهی یا قرضه
اوراق بدهی و یا قرضه بخشی از بازار اوراق بهادار را شامل می شوند که دارای سودهای ثابت دوره ای هستند. سرمایه گذاری در این اوراق دقیقاً سازوکاری مشابه با سپرده گذاری بلندمدت یا میان مدت در بانک را دارد. البته سودهای حاصل از خرید این اوراق احتمالاً نسبت به بانک کمی بیشتر خواهند بود. اوراق قرضه به برگه های سهامی اطلاق می شود که شرکت ها و سازمان ها برای تأمین نقدینگی لازم برای گسترش فعالیت های اقتصادی خود در صنایع مختلف از آن ها استفاده می کنند. هر شرکتی که دارای فعالیت اقتصادی سودده است، برای بزرگ تر کردن کسب وکار خود نیاز به داشتن سرمایه ی لازم خواهد داشت. این شرکت ها به تشخیص سازمان بورس و احراز سوددهی آن ها، برگه های سهمی با نام اوراق قرضه منتشر می نمایند که این اوراق در بازار بورس ارائه شده و امکان خرید آن ها وجود دارد.
افراد با خرید این اوراق به نوعی در قدم اول در حال کمک به شرکت مذکور هستند تا با تأمین سرمایه ی نقدی لازم برای آن ها، امکان رشد اقتصادی را برایشان فراهم آورند. شرکت نیز متعهد می شود که در سررسید مشخصی علاوه بر سرمایه ی اولیه، سود ثابتی که از قبل مشخص است را به خریداران بپردازد. تفاوت اصلی این اوراق با اوراق سهام در دو اصل مهم خلاصه می شود. اول اینکه سود حاصل از این اوراق ثابت بوده و در صورت نوسانات بازار، کم یا زیاد نخواهد شد و اما این سود حتمی است. دوم اینکه خرید این اوراق به معنی سهام داری در شرکت منتشرکننده نخواهد بود و افراد تنها در سود از قبل تعیین شده شریک می شوند.
اوراق بهادار مشتقه
سومین و آخرین نوع از اوراق بهادار که در بازار اوراق بهادار عرضه می شود، به اوراق بهادار مشتقه معروف هستند. اوراق مشتقه برخلاف دو نوع قبلی که ارزش ذاتی خود را از ارزش شرکت های اصلی می گرفتند، از طرف هیچ شرکتی منتشر نشده اند. این اوراق بر پایه ی یک کالای فیزیکی قیمت گذاری شده و ارزشمند می شوند؛ برای مثال اوراق مشتقه ی طلا یا سکه با پشتوانه ی ارزش این اقلام در بازار عرضه می شود. نوسان قیمت این اوراق نیز دقیقاً بر اساس نوسان قیمت کالای اصلی که می تواند طلا، سکه، زعفران و یا هر کالای با ارزش دیگری نیز باشد، صورت می پذیرد. ورود به این بازار نیاز به تخصص بیشتری نسبت به دو بازار قبلی دارد. مزیت اصلی این بازار در این است: افرادی که خواهان کسب سود از بازار سکه و طلا هستند دیگر نیازی به رفتن به بازار سبزه میدان و دردسرهای خرید فیزیکی سکه را نخواهند داشت و به راحتی و تنها با چند کلیک می توانند به هر تعداد سکه و طلا را خریداری و آن ها را نگه داری نموده و بعد از افزایش قیمت آن ها را بفروشند.
مزایای بازار اوراق بهادار
بازار اوراق بهادار دارای مزیت های بسیار جذابی است که هر فردی را با هر میزان سرمایه به سمت خود جذب خواهد نمود. برخی از اصلی ترین مزیت های این بازار موارد زیر هستند:
امکان سرمایه گذاری با هر میزان سرمایه
ورود پول به بازار اوراق بهادار از 500 هزار تومان شروع شده و هیچ سقفی هم ندارد. ازاین رو هر فرد با هر میزان سرمایه ای که دارد می تواند در این بازار که گنجایش بسیار بالایی هم دارد، سرمایه گذاری کند. برخلاف بازارهایی مانند بازار مسکن، خودرو، طلا، ارز و سایر بازارها چنین امکانی را تنها در بازار سرمایه شاهد هستیم.
نقد شوندگی بسیار بالا
فاصله ی تبدیل سرمایه ی میلیاردی شما از سهام به پول نقد در این بازار تنها چند دقیقه است. این مدت زمان تنها به سرعت اینترنت شما و برخی نوسانات کوچک در بازار سرمایه بستگی دارد. در حالی که اروند نقدشوندگی در بازار مسکن گاهی تا ماه ها زمان می برد.
امکان کنترل ریسک
هرچند بازار اوراق بهادار نیاز به ریسک پذیری دارد اما هرکسی به راحتی می تواند با چند تکنیک ساده ریسک سرمایه گذاری خود در این بازار را به حداقل برساند. کنترل ریسک در بازارهای فیزیکی به دست خود فرد نبوده، اما در این بازار می توان از این مزیت بهره مند شد.
امنیت کامل
بازار سرمایه به پشتیبانی دولت و سازمان بورس تشکیل شده و امنیت کاملی برای سرمایه های سرمایه داران در این بازار وجود دارد. کلاه برداری، تقلب در خریدوفروش، فروش مال غیر، جنس دزدی و قاچاق و از این قبیل اتفاقات به هیچ وجه در اصل بازار اوراق بهادار وجود ندارند.
رشد قابل توجه سرمایه
نگاه کردن به آمار سال های گذشته ی بازارهای مختلف سرمایه گذاری در ایران نشان می دهد که بازار بورس دارای بیشترین سوددهی بوده و رشد سرمایه در این بازار با نرخ قابل توجهی صورت می پذیرد.
امکان خرید و فروش آنلاین
شما برای سرمایه گذاری در بازار بورس نیاز به یک موبایل هوشمند و یک بسته ی اینترنتی خواهید داشت. با همین ابزار این امکان برای سرمایه گذار وجود خواهد داشت تا از هر گوشه ی از دنیا در بازار بورس سهام داری نموده و به خریدوفروش بپردازد.
معایب بازار اوراق بهادار
بازار اوراق بهادار نیز مانند هر بازار دیگری دارای معایبی می باشد که حتماً هر سرمایه گذار باید با آن ها آشنا شده و این معایب را در نظر بگیرد.
ریسک بالا
بازار بورس ایران در حال حاضر با نوسان 5 درصدی در قیمت هر برگه ی سهم در حال خریدوفروش می باشد. با این تعریف اگر شما یک برگه ی سهم را در سقف نوسان روز کاری خریده و در انتهای بازار قیمت سهم به کف قیمتی برسد، با کارمزدی که برای این خریدوفروش پرداخت می نمایید، متحمل 11.5 درصد ضرر خواهید شد. دقیقاً از همین رو است که توصیه ی اکید داریم بدون دانش و آموزش های لازم کاربران به هیچ وجه به صورت شخصی به بازار سرمایه ورود نکرده و اقدام به خریدوفروش اوراق بهادار از روی دست دیگران، سیگنال و هر روش پر ریسک دیگری ننمایند. بازار اوراق بهادار با همه ی جذابیت هایی که دارد، در روندهای کاهشی خود می تواند درصد بالایی از سرمایه ی زندگی یک فرد را به نابودی کامل بکشاند.
ساعات معاملاتی محدود
ساعات معاملاتی در بازار بورس ایران در حال حاضر از ساعت 9 صبح آغاز و تا ساعت 12:30 ادامه پیدا می کند. در خارج از این ساعت امکان خریدوفروش سهام برای سرمایه گذاران وجود نخواهد داشت.
حفظ امنیت در اوراق بهادار
یکی از سؤال های اساسی درباره ی بازار اوراق بهادار حفظ امنیت در این بازار می باشد. امینت سرمایه گذار در این بازار از دو جنبه قابل بررسی است. در وهله ی اول از نظر ساختار بازار و پشتیبانی دولتی از آن، هیچ خطری برای سرمایه گذار وجود نخواهد داشت. درواقع سرمایه های شما در بازار اوراق بهادار با بالاترین شرایط امنیتی حفظ شده و ساختار آن دقیقاً مانند یک بانک دولتی است. برگه های سهام ارائه شده در این بازار نیز قبلاً به تائید سازمان بورس رسیده و متخصصین دولتی این برگه ها را از نظر درستی تائید نموده اند. در وهله ی دوم امنیت در بازار اوراق بهادار مربوط به رفتار شخصی هر فرد است. مواردی از قبیل بی گدار به آب زدن و ورود بدون آموزش به بازار یا قرار دادن سرمایه ها در اختیار افرادی کلاه بردار و یا بی تجربه امنیت سرمایه های شما را به خطر خواهد انداخت. برای موفقیت در هر بازاری اولین و مهم ترین اصل آموزش صحیح و کاربردی است.
نفت خام و مشتقات آن، اهمیت زیادی در صنایع گوناگون دارند. این واقعیت که مناطق قرارگیری ذخایر عظیم نفت با مناطق عمده مصرف آن تطبیق ندارد، نفت را به پدیده ای ژئوپلیتیکی تبدیل کرده که از هر تحول سیاسی به ویژه در مناطق استخراج و عرضه آن تأثیر می پذیرد. بـا گسـترش اقتصـاد جهانی، به صورت مشابه تقاضا برای مواد خام صنعتی از جمله نفت خام بیشتر می شود و همـین امـر فشار بر قیمت نفت را افزایش می دهد. برخی اوقات تغییرات مهمی نیز در تقاضا بـرای ذخیره سازی نفت خام در انبارهای روزمینی مشاهده می شود که به نوبه خود تغییـرات مربـوط بـه انتظـارات قیمت نفت را منعکس می کند.
شوک های بازار نفت
هر عاملی که موجب بروز اختلال در عرضه یا تقاضا در بازار نفت شود، به ویژه در حالتی که این عامل پیش بینی ناپذیر بوده و در کوتاه مدت قابل تعدیل نباشد، به عنوان شوک (تکانه) بر بازار نفت شناخته می شود. در بیشتر موارد این اختلالات به تغییر قیمت نفت منتهی می شود. شوک های نفتی با توجه به جایگاه مهم نفت در صنایع گوناگون، اغلب موجب بروز بحران هایی در اقتصاد کشورهای واردکننده نفت می شود و همچنین به دلیل تغییر شدیدی که در درآمدهای ارزی کشورهای صادرکننده نفت ایجاد می کند، تأثیر قابل توجهی نیز بر اقتصاد این کشورها دارد.
گفتنی است عرضه به میزان نفتی که موجود است، برمی گردد و معمولاً از سوی کشورهایی تعیین می شود که عضو اوپک هستند، اما در حال حاضر آمریکا به مدد رونق تولید میادین شیل این کشور، نقش پررنگ تری در عرضه ایفا می کند؛ بنابراین اگر کشورهای تولیدکننده بزرگ، نفت زیادی تولید کنند میزان عرضه بالا خواهد رفت. از سوی دیگر تقاضا با میزان نیازی که برای مصرف نفت وجود دارد، مشخص می شود. این نیاز اغلب برای مواردی مانند گرمایش، برق و حمل و نقل است. هرچه منطقه ای رشد اقتصادی بیشتری داشته باشد، تقاضای بیشتری برای نفت وجود خواهد داشت. رشد اقتصادهای سراسر جهان از زمان بحران مالی بهبود یافته و به حدی قوت پیدا کرده که مردم انرژی بیشتری مصرف می کنند.
از آنجا که عرضه از سوی کشورهای تولیدکننده بزرگ نفت تعیین می شود، تنش در یکی از این کشورها مشکلات عمده ای را ایجاد خواهد کرد؛ بنابراین اگر جنگ یا منازعه ای در یک منطقه تولیدکننده نفت روی دهد، ذخایر نفت ممکن است تهدید شوند و این مسئله بر قیمت نفت تأثیر خواهد گذاشت. مسائل ژئوپلیتیکی همواره یک عامل تأثیرگذار بر قیمت نفت بوده اند. به خصوص زمانی که وضعیت در خاورمیانه یا سایر مناطق نفت خیز ملتهب می شود، معمولاً قیمت نفت سیر صعودی پیدا می کند.
بحران نفتی
اکنون بیش از ۴۰ سال است که از بحران نفتی سال های ۱۹۷۴-۱۹۷۳ می گذرد. این رویداد با ظهور یک رژیم جدید در بازار جهانی نفت خام همراه بود که در آن قیمت های نفت در واکنش به نیروهای عرضه و تقاضا به سادگی دچار نوسان می شدند. این بحران زمانی شدت گرفت که قیمت نفت خام در طول تنها سه ماه به میزان تقریباً چهار برابر افزایش یافت و به دنبال آن کشورهای مصرف کننده نفت مجبور به ایجاد تعدیلات عمده ای شدند.
در برخی کشورهای صنعتی، واکنش دولت ها اعمال سقف قیمتی برای نفت خام تولید داخل و نیز قیمت محصولات نفتی پالایش شده مانند بنزین بود که این امر موجب کمبود بنزین و تشکیل صف های طولانی در پمپ بنزین ها شد که این اقدامات نیز اوضاع را وخیم تر کرد. از این گذشته، بسیاری از دولت ها از روش هایی مانند محدودیت سرعت، ممنوعیت تردد اتومبیل در روزهای تعطیل یا محدودکردن خرده فروشی بنزین استفاده کردند. با وجود این، تصویر صف های طولانی در پمپ بنزین ها و بزرگراه های خالی، خاطره کلی ما از بحران نفتی سال های ۱۹۷۴-۱۹۷۳ را شکل می دهد. اگرچه در واقعیت هیچ یک از این پدیده ها، پیامد اجتناب ناپذیر افزایش قیمت نفت خام نیستند.
ثبات قیمت نفت
پیش از سال ۱۹۷۳ قیمت دلاری نفت توسط نهادهای دولتی تنظیم می شد و همین امر ثبات قیمت نفت را در دوره های طولانی به وجود آورده بود. این ثبات قیمتی، تنها با چند تعدیل کوچک همراه بود که با اختلالات برون زای عرضه نفت در خاورمیانه هم زمان شد. چنین سیاستی سبب ایجاد نوسانات گه گاه تند در نرخ رشد قیمت نفت خام تعدیل شده با تورم شد.
سیستم تنظیم قیمت نفت
سیستم آمریکایی تنظیم قیمت نفت در اوایل دهه ۱۹۷۰ زمانی که ایالت متحده دیگر از هیچ ظرفیت مازاد در تولید نفت داخلی برای پاسخ گویی به تقاضای روزافزون داخلی برای نفت برخوردار نبود، پایان پذیرفت؛ درنتیجه ایالت متحده به صورت فزاینده ای به واردات نفت از خاورمیانه محتاج شد؛ نفتی که قیمت آن به صورت داخلی تنظیم شدنی نبود. چهار برابر شدن قیمت نفت خام وارداتی در سال های ۱۹۷۴-۱۹۷۳ سبب اعمال سقف قیمتی پایین تر برای قیمت نفت خام تولیدشده داخلی شد، اما خیلی زود، ناکارآمدی آن به عنوان یک راه حل مشخص شد.
اگرچه آخرین رد پاهای قیمت گذاری نفت خام داخلی در ایالات متحده تا اوایل دهه ۱۹۸۰ ادامه یافت، با توجه به مجموعه ای از مطالعات کاربردی، نوعی شکست ساختاری در فرایند سری های زمانی ناظر بر قیمت نفت خام WTI در اوایل سال ۱۹۷۴ وجود داشت که در نتیجه آن قیمت حقیقی نفت در پاسخ به شوک های عرضه و تقاضا مانند بسیاری دیگر از قیمت های حقیقی کالاهای صنعتی دچار نوسان شد.
افزایش ناگهانی قیمت نفت
بزرگ ترین و قابل توجه ترین افزایش ناگهانی قیمت نفت از سال ۱۹۷۹ تاکنون، در بازه زمانی اواسط سال ۲۰۰۳ تا اواسط سال ۲۰۰۸ رخ داد و قیمت نفت WTI از ۲۸ دلار به ۱۳۴ دلار در هر بشکه رسید. اتفاق نظر گسترده ای وجود دارد که این افزایش ناگهانی قیمت، ناشی از ایجاد اختلال در عرضه نفت نبود، بلکه از برخی افزایش های کوچک تقاضای نفت خام در دوره چند ساله ناشی شده بود. برخی این مورد را مطرح کرده اند که این تغییرات در تقاضا، ناشی از رشد و توسعه غیرمنتظره اقتصاد جهانی و نیز به دلیل تقاضای بیشتر برای نفت به ویژه از سوی اقتصادهای نوظهور آسیا بود. از آنجا که تولیدکنندگان نفت قادر نبودند این تقاضای بیشتر را تأمین کنند، قیمت نفت باید افزایش پیدا می کرد. یک دیدگاه جایگزین در میان برخی از ناظران این بوده است که این افزایش ناگهانی در قیمت نفت در بازار فیزیکی، بی سابقه بوده است و تنها می تواند درنتیجه مواضع سفته بازانه معامله گران در بازار آتی نفت، توضیح داده شود.
تنش های سیاسی مؤثر بر قیمت نفت
یکی از عوامل مهم و تأثیرگذار بر قیمت نفت، تنش های سیاسی، جنگ ها و درگیری های داخلی در کشورهای اوپک است. دو نکته مهم درباره موضوع مورد مطالعه اثرات ریسک سیاسی کشورهای اوپک وجود دارد؛ نخست اینکه کشورهای عضو اوپک سهم عمده ای از تولید نفت بازارهای جهانی را به خود اختصاص داده اند؛ از این رو مطالعه وقایع تأثیرگذار بر تولید نفت در این کشورها از اهمیت خاصی برخوردار است. دیگر آنکه کشورهای عضو اوپک در مقایسه با سایر تولیدکنندگان نفت عمدتاً دارای ریسک سیاسی بیشتری هستند؛ بنابراین مطالعه تأثیر ریسک سیاسی این کشورها از اهمیت بسزایی برخوردار است. بررسی شوک های نفتی نشان می دهد هم در کوتاه مدت و هم در بلندمدت، اهمیت سازمان های مؤثر انرژی در دنیا مانند اوپک، آژانس بین المللی انرژی و سازمان اطلاعات انرژی آمریکا را نشان می دهد و سایر مؤسسات تصمیم ساز و تخصصی در حوزه انرژی نیز می توانند در تغییر قیمت ها مؤثر باشند.
تغییرات دما و فصول
آب و هوا یکی از عوامل مؤثر بر میزان تقاضا و گاهی اوقات نیز مقدار عرضه نفت و فرآورده هاست. معمولاً در فصل های تابستان و زمستان تقاضا برای نفت افزایش می یابد. در زمستان پالایشگاه ها برای عرضه بیشتر نفت گرمایشی و در تابستان نیز به دلیل مصرف بیشتر بنزین به سبب کثرت مسافرت ها به نفت خام بیشتری نیاز دارند. معمولاً تشدید سرما و یخبندان سبب عکس العمل سریع بازار نفت، نفت سفید و گاز طبیعی می شود و ناگهان قیمت این کالاها سیر صعودی به خود می گیرند و به قولی پرواز می کنند. در تابستان و به ویژه ایام نزدیک به تعطیلات تابستانی به دنبال تقاضای بنزین برای مسافرت ها، قیمت این فرآورده و نیز نفت خام سیر صعودی به خود می گیرند.
دسته بندی عوامل مؤثر بر قیمت نفت
به طورکلی عوامل مؤثر بر قیمت نفت را می توان به دو گروه عمده عوامل بنیادین و عوامل غیر بنیادین تقسیم کرد. عرضه و تقاضا جزء عوامل بنیادین و بازارهای مالی در گروه عوامل غیر بنیادین مؤثر بر قیمت نفت قرار می گیرند؛ بنابراین تغییر در هریک از عوامل تعیین کننده، با عبور از این دو مجرا به صورت شوک نفتی ظاهر می شود. از طرف دیگر شوک های قیمت نفت می تواند اثرات مختلفی بر اقتصاد کشورهای گوناگون بگذارد که این اثرات به موقعیت کشور موردنظر در بازار جهانی نفت، ساختارهای اقتصادی و نهادی و سطح توسعه اقتصادی آن کشور بستگی دارد.
نوع دیگری از دسته بندی عوامل مؤثر بر قیمت نفت به شرح زیر است:
عوامل مؤثر بر قیمت نفت را می توان به سه گروه واقعیات فیزیکی، حوادث و اتفاقات غیرمترقبه و شرایط روانی بازار تقسیم کرد و با وجود وابستگی قیمت نفت به عرضه و تقاضا در بلندمدت، به جرئت می توان گفت در کوتاه مدت، حوادث غیرمترقبه و شرایط روانی بازار، وزنه اصلی را در تغییر قیمت نفت بر عهده دارند.
انواع شوک عرضه و تقاضا
براساس مطالعات، سه نوع شوک عرضه و تقاضا در بازارهای جهانی نفت وجود دارد:
شوک های واردشده به دسترسی فیزیکی کنونی به منابع نفت خام (شوک های عرضه نفت)
شوک های واردشده به تقاضای کنونی برای نفت بر اثر نوسان در چرخه تجاری جهانی (شوک های تقاضای کل)
شوک های ناشی از تغییر در تقاضای احتیاطی (شوک های تقاضای احتیاطی).
افزون بر عرضه جهانی نفت و همچنین تقاضای جهانی کالاهای صنعتی برای نفت، عامل مؤثر دیگری بر قیمت جهانی نفت وجود دارد که عبارت است از تقاضای مختص بازار نفت که ماهیت آن متناظر با تقاضای احتیاطی برای نفت است. تقاضای احتیاطی می تواند به دلیل بی اطمینانی ناشی از نقصان در عرضه مورد انتظار به تقاضای مورد انتظار باشد. این تقاضا نشان دهنده سهولت ناشی از دسترسی به ذخایر نفت است که می تواند امنیت عرضه انرژی را هنگام وقوع اخلال در عرضه های نفتی تأمین کند.
انواع شوک های نفتی می تواند تأثیرات بسیار متفاوتی بر قیمت واقعی نفت داشته باشد؛ برای مثال افزایش تقاضای احتیاطی برای نفت خام سبب افزایش آنی، پایدار و زیاد قیمت واقعی نفت خام می شود. افزایش تقاضای کل برای تمامی کالاهای صنعتی نیز به افزایش با تأخیر، ولی پایدار در قیمت واقعی نفت می انجامد که باید مدنظر قرار بگیرد. اخلال در تولید نفت خام سبب افزایش اندک و زودگذر قیمت واقعی نفت در سال نخست می شود. تحلیل تاریخی نوسانات قیمت واقعی نفت نشان می دهد شوک های وارده به قیمت نفت، برخلاف باور عمومی بیش از آنکه ناشی از شوک عرضه نفت باشند، ناشی از ترکیب شوک تقاضای کل جهانی و شوک ناشی از تقاضای احتیاطی بوده اند. علاوه بر عوامل بنیادین (عرضه و تقاضای نفت)، عوامل غیر بنیادین نیز بر قیمت نفت تأثیرگذار هستند. در این میان می توان به سفته بازی و سوداگری در بازارهای مالی نفتی اشاره کرد. مهم ترین ویژگی مالی بازار جهانی نفت، وجود حجم بزرگی از معاملات آتی در آن است که قیمت نفت را متأثر می کنند.
رشد اقتصادی
رشد اقتصادی کشورهای مصرف کننده نفت یکی از مهم ترین عوامل مؤثر بر تقاضای این ماده و متعاقباً تعیین بهای آن است. نفت از گذشته عامل گردش چرخ تولید و اقتصاد کشورهای پیشرفته بوده است. در این میان، برخی معتقدند که استحصال نفت ارزان در حوزه خلیج فارس همواره یکی از عوامل عقب نگاه داشته شدن کشورهای نفت خیز این حوزه ها توسط دولت ها و سرمایه داران و شرکت های نفتی غربی بوده است. دسته دیگری از کشورهای متقاضی نفت که در سال های اخیر جزء بزرگ ترین متقاضیان نفت خام بوده اند، کشورهای درحال توسعه مانند چین و هند هستند که به ترتیب رتبه دوم و سوم واردات نفت خام جهان را پس از آمریکا دارند. اقتصاد پرشتاب این دو کشور پرجمعیت و رشد اقتصادی روزافزون آن ها، سبب به وجود آمدن بازار تقاضایی سنگین برای نفت خام شده است. بیشتر تحلیلگران نفتی رشد اقتصادی فزاینده چین را یکی از عوامل مهم شروع سیر صعودی نفت از سال ۲۰۰۴ میلادی می دانند.
کیفیت نفت خام
نفت خام انواع مختلفی دارد که بیش از ۷۰ نوع آن به مقدار تجاری، تولید و در بازار معامله می شود. شاید هیچ 2 نفت خامی را نتوان یافت که ویژگی های آن مثل هم باشد، اما می توان ویژگی هایی به دست آورد که از طریق آن و با مقایسه آن ها با ویژگی های نفت خام های شاخص مانند برنت، دبلیو.تی.آی و دوبی، بهای معقولی برای آن ها در بازار به دست آید؛ از جمله این ویژگی ها سبکی و سنگینی و ترشی و شیرینی است.
نفت وست تگزاس اینترمدییت (West Texas Intermediate) نوعی نفت خام بسیار باکیفیت است که در غرب تگزاس استخراج می شود، بسیار سبک است و سولفور بسیار کمی دارد؛ به همین دلیل به آن نفت سبک شیرین گفته می شود. هرچه مقدار سولفور موجود در نفت خام کمتر باشد بهتر و شیرین تر خواهد بود؛ به همین دلیل این نوع نفت خام سبک و شیرین بهترین گزینه برای تولید بنزین است و این کیفیت بالا سبب شده است که نفت وست تگزاس اینترمدییت شاخص اصلی نفت خام در قاره آمریکا باشد. نفت برنت (Brent Blend) ترکیبی از نفت خام به دست آمده از ۱۵ میدان نفتی مختلف در دریای شمال است. این نفت در مقایسه با نفت وست تگزاس سبکی و شیرینی کمتری دارد، اما همچنان برای تولید بنزین باکیفیت مناسب است. این نفت شیرین از چاه های نفتی متعلق به بریتانیا و نروژ استخراج می شود. نفت برنت در شمال غربی اروپا تصفیه می شود و شاخص عمده نفت خام در اروپا و آفریقا به شمار می آید. نکته مهم درباره نفت برنت این است که اگرچه گوگرد کمتری در مقایسه با نفت وست تگزاس دارد، بخش عمده قیمت گذاری نفت در جهان براساس این نوع نفت صورت گرفته و در یک دهه اخیر قیمت بیشتری در مقایسه با نفت وست تگزاس دارد و این موضوع از تولید گسترده نفت شل در ایالات متحده ناشی می شود. به طورکلی نفت های برنت و وست تگزاس سبک تر از نفت های خاورمیانه است و گوگرد کمتری نیز دارند که سبب شده کیفیت بهتر، آلایندگی و سمیت کمتر و قیمت بیشتری داشته باشند. نفت برنت شاخص اصلی قیمت گذاری نفت در مقیاس جهانی است.
عامل پایه ای در قیمت گذاری انواع نفت میزان گوگرد آن ها و درحقیقت میزان سنگینی نفت است. هرچه میزان گوگرد نفت بیشتر باشد، نفت سنگین تر و قیمت آن پایین تر است. مقدار گوگرد نفت برنت بیشتر از نفت وست تگزاس اینترمدیت و کمتر از نفت اوپک (OPEC) است؛ به همین دلیل به طورکلی قیمت این نوع نفت کمتر از قیمت نفت وست تگزاس اینتر میدیت و بیشتر از قیمت نفت اوپک است. کیفیت نفت خام را می توان با استفاده از چند شاخص ارزیابی کرد که مهم ترین شاخص های مطرح در این زمینه عبارت اند از API (که درواقع معیاری برای ارزیابی سبکی و سنگینی نفت است.)، درصد سولفور (که معیاری برای ترشی و شیرینی نفت است)، درجه انجماد (با توجه به اینکه، گاه نفت خام مسافت های طولانی را توسط لوله یا تانکر طی می کند، اگر در دمای بالایی منجمد شود، سبب می شود که در زمان گذر از مسیرهایی که دما پایین تر است، نفت در لوله ها یخ ببندد و درنتیجه جریان نفت را متوقف کند، برای مقابله با این رخداد، از مواد افزودنی شیمیایی دیگری استفاده می شود که بسیار هزینه بر است؛ بنابراین درجه انجماد نفت بسیار مهم است. گفتنی است طیف وسیعی از درجات انجماد (از 20 درجه بالای صفر تا 20 درجه پایین صفر) وجود دارد.)
همان طور که اشاره شد، نفت خام افزون بر «هیدروکربورها» ، ناخالصی هایی مانند نیتروژن، گوگرد، نمک و فلزات نیز در خود دارد. مقدار گوگرد (سولفور) موجود در نفت، یکی از مهم ترین عوامل مؤثر بر قیمت آن است. هیدروژن سولفید به سبب داشتن خاصیت اسیدی، خورندگی دستگاه های تقطیر را افزایش می دهد و به دلیل سمی بودن، خسارات جبران ناپذیری به محیط زیست وارد می کند؛ از این رو حذف آن از نفت خام ضرورتی انکارنشدنی و در عین حال پرهزینه است.
سبد نفتی اوپک نیز متشکل از نفت تولیدی کشورهای عضو اوپک است که کیفیت آن ها در مقایسه با نفت های قبل کمتر است. عمده ترین نفت های مؤثر در این سبد نفت های خام به دست آمده در الجزایر، اندونزی، نیجریه، عربستان سعودی، دبی، ونزوئلا و مکزیک است. به طورکلی نفت خام کشورهای عضو اوپک به دلیل داشتن سولفور زیاد از نوع ترش است و گزینه مناسبی برای تولید بنزین باکیفیت نیست. نفت سنگین ایران یکی از غلیظ ترین نفت های جهان است که درصد گوگرد، نیتروژن و فلزات سنگین بالایی دارد. هزینه استخراج و پالایش این نوع نفت خام در مقایسه با دیگر انواع نفت خام بیشتر است و به همین دلیل قیمت و مشتریان کمتری دارد.
بازار فرآورده ها و پالایش
یکی دیگر از عوامل مؤثر بر بازار جهانی نفت خام و بقای آن، وضعیت بازار فرآورده های نفتی است. نفت خام با اینکه به خودی خود ارزش ذاتی و استراتژیکی دارد، بدون پالایش و تبدیل به فرآوردهای نفتی فاقد ارزش بالفعل و ارزش معاملاتی و عملیاتی است؛ از این رو مسائلی که در حاشیه عرضه، تقاضا یا بهای فرآورده ها به وقوع می پیوندد، می توانند در مقاطعی بر بازار نفت خام مؤثر باشند. در میان بازار فرآورده ها، بازار بنزین و نیز نفت سفید تأثیرات بیشتری بر بازار نفت خام دارد. در برخی مقاطع حساس مانند تعطیلات تابستانی یا امواج سرما که تقاضا برای فرآورده هایی مانند بنزین یا نفت خام افزایش می یابد، تغییرات بها در بازارهای مربوط می توانند بر بهای نفت خام تأثیر بگذارند.
چشم انداز تقاضای نفت و تأثیر آن بر قیمت نفت
با اینکه هنوز هم نفت اصلی ترین منبع انرژی محسوب می شود و در چشم انداز 2030 انرژی جهان نیز، درصد بالایی از انرژی را تأمین خواهد کرد، انرژی های نو نیز می توانند در تعیین قیمت نفت مؤثر باشند؛ چراکه از یک سو بر تقاضای نفت تأثیر می گذارند و از سوی دیگر، زمینه سرمایه گذاری های جدید بر صنایع نفتی را کاهش می دهند.
هم بستگی با طلا
در تئوری رابطه میان قیمت طلا و نفت، قیمت نفت از دو کانال بر قیمت طلا تأثیر می گذارد؛ نخستین کانال این است که با افزایش قیمت نفت و افزایش هزینه های تولید، هزینه های تمام شده بالا می رود و این افزایش هزینه تمام شده سبب کاهش سودآوری شرکت ها می شود. طبیعی است در این حالت سرمایه گذاران در عرصه بین المللی با افت شاخص بورس ها، تمایل پیدا می کنند به سمت کالاهایی همچون طلا بروند که ارزش ذاتی دارد؛ پس افزایش قیمت نفت سبب افزایش قیمت طلا می شود. افزایش قیمت نفت در بلندمدت، اثر تورمی دارد؛ به همین دلیل بسیاری از سرمایه گذاران برای بیمه کردن سرمایه خود در مقابل این اثر تورمی، به سمت سرمایه گذاری در طلا سوق داده می شوند.
پیش بینی قیمت نفت
ممکن است این گونه به نظر رسد که اقتصاددانان، سیاست گذاران یا فعالان بازار مالی اگر بتوانند عوامل تعیین کننده نوسانات گذشته قیمت نفت را درک کنند، باید تصویر دقیق انتظارات درمورد قیمت آتی نفت را نیز درک کنند، اما ضرورتاً این گونه نیست؛ زیرا حتی اگر مدل های اقتصادی بازار جهانی نفت تاحدودی صحیح باشند، قیمت نفت تنها به اندازه ای پیش بینی می شود که عوامل تعیین کننده اش قابل پیش بینی باشند؛ مگر در مواردی که بتوان تحولات آینده این عوامل تعیین کننده را پیش بینی کرد. وقوع تغییرات ناگهانی در قیمت نفت که ناشی از تغییرات غیرمنتظره در تقاضا یا عرضه نفت باشد، اجتناب ناپذیر خواهد بود. به صورت کلی قیمت نفت خام تحت تأثیر دو دسته عامل اصلی قابل پیش بینی و غیر قابل پیش بینی است که در ادامه به بررسی آن ها می پردازیم:
عوامل قابل پیش بینی
رشد جمعیت، رشد اقتصاد
جهت گیری به سمت انرژی های پاک در سبد مصرفی جهانی
افزایش تولید کشورهای واردکننده نفت خام مانند آمریکا
کاهش قدرت اپک به دلیل ظهور تولیدکننده های جدید
تقویت دلار در مقابل سایر ارزها
فشار ناشی از مراجع زیست محیطی
اتمام میادین سبز و تولید از میادین قهوه ای با هزینه بالاتر
عوامل پیش بینی ناپذیر
در کنار عوامل فوق، عواملی وجود دارند که قیمت را از روند طبیعی خود خارج کرده و نوسان های شدید ایجاد می کنند. جنگ ها، تنش های سیاسی، تنش های اقتصادی و رویدادهای طبیعی در این دسته جای می گیرند. با این حال در سال گذشته عامل پیش بینی ناپذیر ویروس کرونا، سایر عوامل را با قدرت کنار زد و سبب افت شدید در قیمت نفت خام شد.
راهکارهایی برای مدیریت اضطراب و استرس در بازار نوسانی
یک مطالعه در سال 2014 توسط دو استاد دانشگاه کالیفرنیا در سن دیه گو انجام شد. این دو استاد طی سه دهه، افرادی را که در بیمارستان کالیفرنیا بستری می شدند، بررسی قرار دادند و دریافتند که نوسانات روزانه بازار ارز دیجیتال و سهام تأثیر بسیار منفی و فوری بر سلامت فیزیکی سرمایه گذاران داشته است. با کاهش شدید قیمت ها تعداد افراد بیشتری در بیمارستان ها بستری می شوند که این رقم تقریباً دو برابر روزهای عادی بود؛ بنابراین روشن است که افراد در بازارهای نوسانی برای مدیریت اضطراب خود دچار مشکل می شوند. برای آشنایی با راه های مدیریت اضطراب تا پایان این مقاله همراه ما باشید.
بازار ارز دیجیتال
ارزها پول های دیجیتال و مجازی بوده و دارای زیربنای رمزنگاری هستند. ارزهای دیجیتال امکان پرداخت آنلاین امن را بدون استفاده از واسطه های شخص ثالث فراهم می کنند. این ارزها را هم می توان استخراج کرد که این کار توسط ماینرها صورت می گیرد و هم می توان از صرافی های ارز دیجیتال خریداری کرد. همه سایت های تجارت الکترونیک در حال حاضر امکان خرید و فروش ارز دیجیتال را ندارد؛ با این حال با توجه به محبوبیت روزافزون این ارزها، به زودی جای خود را در معاملات روزمره باز می کنند.
بازار ارزهای دیجیتال از چند سال گذشته به یکی از بازارهای محبوب مانند سهام تبدیل شده است. افراد زیادی برای کسب سودهای بلند و کوتاه مدت دارایی های خود را در این بازارها سرمایه گذاری می کنند. همین موضوع سبب شده تا شرایط بازارهای سهام از جمله نوسانی بودن بازار به اینجا نیز نفوذ کند. بسیاری از افراد که سرمایه زیادی را در این حوزه قرار داده اند، با تغییرات صعودی و نزولی دچار اضطراب و نگرانی های شدید می شوند. اگر نتوانند این استرس ها را کنترل کنند احتمالاً دچار مشکلات فیزیکی و روانی متعددی می شوند.
نوسانات بازار چیست؟
به طورکلی نوسانات بازار معیاری از تمایل بازار برای افزایش یا کاهش شدید در یک دوره زمانی کوتاه است. این نوسان را معمولاً به وسیله انحراف استاندارد ROI اندازه گیری می کنند. ROI یا همان بازده یک سرمایه گذاری مدت زمانی را مشخص می کند که فرد می تواند برابر با مبلغی که سرمایه گذاری کرده، به دست آورد. انحراف معیار نیز یک داده آماری بوده که میزان تغییرات یا انحراف قابل انتظار یک بازار را نشان می دهد. ذکر یک مثال برای درک این مفهوم ضروری به نظر می رسد. شما با ملاحظه بازار می توانید ببینید که شاخص S&P 500 دارای انحراف استاندارد حدود 15 درصد است؛ درحالی که یک سرمایه گذاری پایدارتر مانند گواهی سپرده معمولاً دارای انحراف استاندارد یکسانی بوده و برابر با صفر است؛ زیرا هرگز بازده تغییر نمی کند.
بازارهای پر نوسان را معمولاً با نوسانات گسترده قیمت و معاملات سنگین مشخص می کنند. این نوسان ها اغلب ناشی از تعادل نداشتن میزان خریدها و فروش هاست. برخی می گویند بازارهای نوسانی ناشی از مواردی مانند نشریات اقتصادی، اخبار شرکت ها، توصیه های یک تحلیلگر معروف، عرضه اولیه عمومی (IPO) یا نتایج غیرمنتظره سودآور برخی از سهام است. برخی دیگر نیز نوسانات بازار را به گردن معامله کنندگان، فروشندگان کوتاه مدت و سرمایه گذاران نهادی می اندازند.
یک توضیح منطقی این بود که واکنش های سرمایه گذار ناشی از نیروهای روانی است. این نظریه در مواجهه با تئوری بازار کارآمد (EMH) بوده که بیان می کند قیمت های بازار صحیح هستند و برای منعکس کردن همه اطلاعات تنظیم می شوند. این رویکرد رفتاری می گوید که تغییرات قابل توجه قیمت که ما با نام نوسانات می شناسیم، ناشی از تغییر ذهن جمعی توسط عموم سرمایه گذاران است. واضح است هیچ اتفاق نظری درباره این وجود ندارد که چه چیزی سبب نوسان می شود؛ زیرا به هر حال این گزاره همیشه وجود داشته و سرمایه گذاران باید راه هایی برای مقابله با آن و مدیریت اضطراب خود ایجاد کنند.
کاهش استرس امری حیاتی در زندگی
متخصصان روان شناسی مدت هاست که به اثرات مضر استرس تأکید می کنند. استرس روی خواب، سلامت جسمی و درک شما از همه چیز تأثیر می گذارد. در مواقع عدم اطمینان مالی و همچنین اجتماعی، مهم است که ابتدا سلامت روان خود را در نظر بگیرید. سطوح بالای استرس درواقع دیدگاه و ادراک افراد را تغییر داده و احتمال تصمیم گیری تکانشی را افزایش می دهد. به این دلیل عاقلانه است که قبل از تصمیم گیری بزرگی که مرتبط با سرمایه گذاری و تغییرات مهم در زندگی بوده، مدیریت اضطراب را در پیش بگیرید. استرس سبب می شود تا احساس کنیم کنترل خود را از دست می دهیم؛ به همین دلیل باید کنترل سبک زندگی خود را، مستقل از امور مالی در هر کجا که می توانید به دست بگیرید؛ زیرا امری حیاتی است. برخی از پیشنهاد هایی که به شما کمک می کند تا به طورکلی مدیریت اضطراب خود را به دست داشته باشید، در اینجا آورده شده است:
تمرکز روی سلامتی
شاید بارها این پیشنهاد را شنیده باشید، اما فراموش نکنید که با وجود سادگی بسیار حائز اهمیت است. به طور منظم ورزش کنید و به اندازه کافی بخوابید. بی خوابی اثرات منفی زیادی بر کارکرد تک تک بخش های بدن شما دارد. همچنین خوب غذا بخورید و مدیتیشن را تمرین کنید. زمانی را برای شرکت در فعالیت های تفریحی که شما را خوشحال می کند اختصاص دهید یا سرگرمی جدیدی برای خود کشف کنید.
استفاده نکردن از مکانیسم های مقابله ای
یکی دیگر از راه های مدیریت اضطراب استفاده نکردن از مکانیسم های مقابله ای است. کنترل این رفتار سخت تر از چیزی است که فکر می کنید. برای مقابله با استرس زیاد سیگار نکشید و به سمت نوشیدنی های مضر نروید. بلکه بهتر است به جای آن حواس خود را روی کنترل ساعات کاری و انجام ندادن ریسک های غیرضروری متمرکز کنید.
ارتباطات اجتماعی
شاید تعجب آور به نظر برسد، اما حمایت اجتماعی سبب می شود تا افراد تاب آوری بیشتری در برابر استرس داشته باشند. با شیوع کرونا و شروع قرنطینه های سراسری، بسیاری از افراد که در مشاغل پرتنش فعالیت می کردند، در معرض افسردگی قرار گرفتند؛ بنابراین شما باید ارتباط خود را با سیستم حمایتی حفظ کرده و با دیگران ارتباط برقرار کنید تا از احساس نگرانی درباره افکار مضطرب خودداری کنید.
راهکارهایی برای مدیریت اضطراب
تمرین راهکارهای گفته شده در بخش قبل در مدیریت اضطراب به شما کمک زیادی می کند. با این حال هنگامی که قصد دارید دوباره به سمت سرمایه گذاری آن هم در بازارهای نوسانی بروید، ممکن است این استرس دوباره برگردد. اولین قدم این است که سعی کنید آنچه را که از نظر اقتصادی اتفاق می افتد، بپذیرید. روند صعودی خوش بینانه ای که طی سال های گذشته وجود داشته به سرعت کاهش یافته و ما اکنون در دوره پرنوسانی قرار داریم. این بدان معنا نیست که سرمایه گذاران باید در یک وضعیت دائمی اضطراب آور که ناشی از نوسان قیمت سهام بوده زندگی کنند. برای برخورد با بازار سهام نوسانی و مدیریت اضطراب بهتر است این دستورالعمل ها را در نظر داشته باشید.
بررسی نکردن لحظه ای بازار
بررسی بیش ازحد سبد سهام به طورکلی توصیه ای نادرست است؛ به ویژه در زمانی که بازار در رکود خود قرار دارد. برای بیشتر افراد، سرمایه گذاری یک پیشنهاد بلندمدت است. بررسی مداوم سرمایه گذاری های خود نه تنها غیرضروری است، بلکه اغلب اوقات سبب ایجاد استرس شدید نیز می شود. همین موضوع درمورد بازار سهام نیز صدق کرده و می تواند شانس تصمیم گیری عجولانه %D
سفارش معاملاتی در بازارهای مالی چیست و چه انواعی دارد؟
سفارش معاملاتی در بازارهای مالی
دنیای معامله گری فعلی در مقایسه با دهه های اخیر بسیار متحول شده و امروزه ابزار متنوعی در دسترس فعالان بازارهای مالی قرار گرفته است. مدرنیته در فضای سرمایه گذاری، مفاهیم و استانداردهای جدیدی تعریف کرد و به همان نسبت، امکانات بهتر و بیشتری نیز برای معامله گران ایجاد شد. اگر 100 سال قبل در بورس سرمایه گذاری می کردید، فرایند ورود به معامله به شکل امروزی نبود؛ زیرا هنوز سامانه های الکترونیکی در بازارهای مالی ایجاد نشده بود و تمام موارد در ساده ترین شکل ممکن انجام می شد، اما امروزه با پیشرفت های فناوری طی دهه های اخیر و ایجاد سامانه های معاملات الکترونیکی، با مفاهیمی مانند «سفارش معاملاتی و شرطی» روبه رو هستیم. درواقع شما با استفاده از این ابزار می توانید به روش دلخواه وارد بازار شده و از موقعیت های معاملاتی خود خارج شوید. البته در کنار این قابلیت های جدید و حرفه ای، هنوز افرادی وجود دارند که از روش های ساده و گاهی سنتی استفاده می کنند. اگر از آن دسته معامله گرانی هستید که نحوه ورود و خروج از بازار برای شما مهم است و می خواهید به نحوی بهینه و حرفه ای از امکانات موجود در سامانه های معاملاتی استفاده کنید، این مقاله را با دقت مطالعه کنید!
انواع سفارش معاملاتی در بازارهای مالی
این سفارش ها از لحاظ ماهیت به دو دسته خرید و فروش تقسیم می شوند. درواقع هر معامله ای در هر بازاری، براساس توافق یک خریدار و فروشنده صورت می گیرد که امروزه در شکل حرفه ای، از طریق سامانه های معاملاتی و ارسال پیشنهاد های خرید و فروش در قالب سفارش های معاملاتی انجام می شود، اما همین سفارش های خرید و فروش، براساس نحوه ورود و شروط ارسال به دو دسته کلی سفارش براساس قیمت جاری بازار (Market Orders) و سفارش های شرطی شامل سفارش توقف (Stop Orders)، سفارش محدود (Limit Orders) و سفارش ترکیبی توقف-محدود (Stop Limit) تقسیم می شوند. البته انواع سفارش های معاملات دیگری مانند Market If Touched و Limit If Touched در بعضی پلتفرم های خاص وجود دارند.
1. سفارش براساس قیمت جاری بازار (Market Orders)
گاهی اوقات حس می کنیم (البته براساس تحلیل) که احتمالاً یک حرکت شدید صعودی یا نزولی بازار تا چند دقیقه آینده اتفاق می افتد و به منظور جانماندن از این نوسان سودآور احتمالی می خواهیم در سریع ترین زمان ممکن و به هر قیمتی وارد بازار شویم. انتخاب اول بیشتر معامله گران در این شرایط، استفاده از سفارش به قیمت بازار (Market Orders) است. این نوع سفارش گذاری بسیار ساده است و شرط خاصی ندارد. شما پس از تعیین حجم معامله، روی دکمه خرید یا فروش (با توجه به نوع موقعیت) کلیک می کنید و تمام! در شرایطی استفاده از این روش ورود منطقی است که ورود قطعی مدنظر باشد. درواقع شما نمی توانید منتظر بازگشت بازار بمانید و براساس پولبک به نواحی قبلی وارد معامله شوید.
حتی در بازارهایی با حجم و عمق معاملاتی کم، ممکن است درصورت بازگشت بازار نیز به دلیل حجم کم عرضه ها سفارش شما تکمیل نشود. توجه داشته باشید در بازارهایی با فراریت بالا (مانند فارکس)، ورود به معامله لزوماً در قیمتی که در آن لحظه روی تابلوی بازار مشاهده کرده اید، انجام نمی شود؛ زیرا نوسانات این بازارها بسیار سریع است و احتمال دارد در قیمت بالاتر یا پایین تری وارد شوید. سفارش ها به قیمت بازار در تمام بازارهای مالی از جمله بورس ایران، فارکس، ارز دیجیتال و… اجرا می شود.
2. سفارش شرطی
سفارش شرطی یا Pending order زمانی کاربرد دارد که شما بخواهید در قیمتی بالاتر یا پایین تر از قیمت فعلی بازار وارد معامله شوید. استفاده کردن یا نکردن از سفارش های شرطی، به روش تحلیل و استراتژی معاملاتی شما بستگی دارد.
با توجه به اینکه سفارش های Market If Touched، Limit If Touched و…، به طور گسترده توسط معامله گران استفاده نمی شود، در ادامه مطلب به تشریح انواع سفارشات رایج و ذکر مثال های معاملاتی از بازارهای مالی مختلف می پردازیم.
سفارش توقف (Stop Orders)
این نوع از سفارش ها در بیشتر موارد از سوی افرادی استفاده می شود که براساس شکست سطوح یا نواحی خاصی وارد بازار می شوند. سفارش توقف زمانی کاربرد دارد که عبور از یک سطح قیمتی برای معامله گر اهمیت بسیاری داشته باشد. شما با استفاده از سفارش های توقفی می توانید این گونه برنامه ریزی کنید که حین رسیدن به ناحیه قیمتی مهم (اصطلاحاً تاچ شدن) یا حین عبور از آن، وارد معامله شوید. اگر از سفارش های توقف برای خرید و فروش استفاده می کنید، باید در زمینه تشخیص سطوح مهم و شکست های قیمتی تبحر بالایی داشته باشید؛ زیرا ممکن است در جریان شکست کاذب یک سطح کم اهمیت در تایم فریم پایین (سطوح مینور) وارد بازار شود و بلافاصله با ایجاد یک حرکت معکوس شدید، مجبور به خروج از موقعیت معاملاتی خود شوید.
سفارش خرید توقفی (Buy stop)
در نمودار زیر با عبور قیمت طلا از محدوده مقاومتی 1816 دلار، انتظار یک روند افزایشی داریم. در چنین مواقعی، بهترین راهکار استفاده از سفارش خرید توقفی (Buy stop) است؛ بنابراین شما با قراردادن یک سفارش خرید در محدوده 1818 دلار (به منظور جلوگیری از ورود با نوسانات کاذب، کمی بالاتر از محدوده موردنظر سفارش گذاری می کنیم) پس از شکست قیمت وارد بازار می شوید.
سفارش فروش توقفی (Sell stop)
فروش توقفی (Sell stop) کاملاً برعکس خرید توقفی است. به نمودار نفت برنت نگاه کنید. شما به عنوان یک تحلیلگر فنی انتظار دارید پس از شکست نزولی محدوده 45/71 دلار، قیمت نفت وارد روند نزولی شود؛ بنابراین یک سفارش فروش توقفی کمی پایین تر از ناحیه حمایتی قرار می دهیم تا درصورت شکست و عبور از ناحیه مذکور، وارد موقعیت فروش شویم.
توجه: به دلیل یک طرفه بودن بازار سهام ایران، امکان استفاده از سفارش فروش توقفی وجود ندارد. همچنین به دلیل ماهیت بازار، استفاده از سفارش خرید توقفی در سامانه های معاملات آنلاین کارگزاری ها به دو دلیل میسر نیست:
اول اینکه قیمت سفارش باید در محدوده دامنه نوسان روزانه باشد؛ پس نمی توانید در تمام قیمت های بالاتر دلخواه سفارش ثبت کنید (البته در مفید تریدر این امکان با استفاده از سفارش های استاپ لیمیت فراهم شده است).
دوم، اگر سفارش خریدی با قیمت بیشتر از بالاترین درخواست خرید موجود در صف سفارش ها ثبت کنید، به صورت اتوماتیک سفارش خرید شما با بالاترین سفارش فروش موجود در صف، اصطلاحاً مَچ می شود (درخواست خرید شما و فروش طرف مقابل اجرا می شود و معامله بین طرفین صورت می پذیرد) درحالی که عملاً قیمت از محدوده موردنظر شما عبور نکرده و این به معنای ورود زودهنگام و اشتباه است!
نکته: در سفارش خرید توقفی توجه داشته باشید که در مفید تریدر این امکان فراهم شده است، اما تضمینی برای اجرای قیمت ثبت شده توسط تریدر وجود ندارد؛ بنابراین ممکن است دستور خرید در قیمت پایین تر یا بالاتری اجرا شود؛ چون سفارش شما درحقیقت سفارش از نوع سفارش بازار است!
سفارش محدود (Limit Orders)
قیمت ورود یا خروج از معامله برای برخی از معامله گران (اغلب حرفه ای ها) بسیار مهم است. درواقع آن ها می خواهند در بهترین قیمت سفارش خود را اجرا کنند تا ریسک کاملاً مدیریت شده ای داشته باشند. به بیان ساده، اگر شما قصد خرید یک دارایی (مثلاً سهام یا بیت کوین) در قیمت پایین تری در مقایسه با بازار داشته باشید، از سفارش خرید محدود و اگر بخواهید یک دارایی را در قیمت بالاتری از قیمت جاری بازار بفروشید، از سفارش فروش محدود استفاده می کنید. سفارش های محدود معمولاً توسط افرادی استفاده می شود که هنگام پولبک قیمت به سطوح قبلی یا در نقاط احتمالی بازگشت قیمت (رسیدن به ناحیه ای حمایتی و شروع حرکت افزایشی یا رسیدن به ناحیه مقاومتی و شروع حرکت کاهشی) اقدام به معامله می کنند.
سفارش خرید محدود (Buy limit)
در این مثال نمودار فولاد را در نظر بگیرید. اگر شما سفارش خرید خود را روی قیمت 9850 ریال (محدوده حمایتی) قرار دهید، زمانی که بازار به این محدوده یا پایین تر برسد، حین رشد قیمت و عبور از این محدوده، سفارش شما اجرا می شود.
سفارش فروش محدود (Sell limit)
در نمودار قیمت سهام ایران خودرو اگر شما سفارش فروش خود را در محدوده 2530 ریال قرار دهید، زمانی که قیمت به این محدوده یا بالاتر برسد، حین کاهش قیمت و عبور از آن سفارش فروش اجرا می شود. با توجه به یک طرفه بودن بازار سهام ایران می توانید از این سفارش ها برای مدیریت ریسک و تریلینگ استاپ (جابه جایی حد زیان و محافظت از سود) استفاده کنید.
سفارش ترکیبی توقف-محدود (Stop Limit)
توقف-محدود یک سفارش خاص و ترکیبی است که توسط برخی معامله گران استفاده می شود. در این نوع سفارش شرطی می توانید یک شرط قیمتی برای اجرای سفارش با ترکیبی از حالات توقفی و محدود انتخاب کنید یا اینکه با انتخاب دو قیمت، یکی برای توقف و به عنوان شرط ورود (شرط ارسال سفارش) و دیگری برای محدود به عنوان محدوده قیمتی ورود (قیمت ارسال سفارش)، یک سفارش خرید یا فروش استراتژیک و حرفه ای تنظیم کنید.
سفارش خرید توقف-محدود (Buy stop limit)
نمودار قیمت نماد شبندر را در نظر بگیرید. براساس تحلیل انجام شده، محدوده 3000 تا 4000 ریال بسیار مهم ارزیابی می شود و می خواهید پس از عبور از این سطح، در ناحیه پایین محدوده، وارد بازار شوید؛ در این صورت شما با استفاده از یک دستور خرید توقف-محدود با جزئیات زیر می توانید سفارش خرید خود را ثبت کنید. البته توجه داشته باشید که این تنها یک مثال آموزشی است و اختلاف بین قیمت شرط ارسال و قیمت ارسال سفارش نباید زیاد باشد؛ زیرا ممکن است عرضه کننده ای در قیمت موردنظر شما در بازار نباشد و در این صورت، سفارش شما در وضعیت «در حال انتظار» می ماند.
سفارش فروش توقف-محدود (Sell stop limit)
همان طور که در بخش های قبلی اشاره کردیم، بازار سهام ایران یک طرفه است و اتخاذ موقعیت معاملاتی فروش در این بازار مهیا نیست؛ بنابراین شما صرفاً می توانید از سفارش فروش توقف-محدود برای خروج از موقعیت معاملاتی یا همان حد زیان به صورت حرفه ای تر استفاده کنید. شما در نماد وغدیر وارد موقعیت خرید شده اید. براساس تحلیل های صورت گرفته، محدوده مقاومتی 17000 ریال بسیار مهم است و درصورت لمس (تاچ) آن می خواهید از بازار خارج شوید. در این صورت یک سفارش فروش توقف-محدود با شرط ارسال 16600 ریال و قیمت ارسال 17010 قرار می دهید. در موقعیت های فروش نیز باید به نزدیک بودن قیمت ها به یکدیگر توجه داشته باشید؛ زیرا ممکن است خریداری در قیمت بالاتر نباشد و در این صورت، احتمالاً محاسبات مدیریت ریسک شما کاملاً دگرگون شود!
نکته: در بازارهای جهانی مانند فارکس، ارز دیجیتال و…، امکان استفاده از انواع سفارش های معاملاتی با توجه به رویکرد تحلیلی-معاملاتی شما فراهم است و محدودیت هایی از قبیل بازار یک طرفه و دامنه نوسان وجود ندارد.
از کدام نوع سفارش معاملاتی استفاده کنیم؟
انتخاب اینکه از کدام سفارش معاملاتی استفاده کنیم، به عوامل متعددی بستگی دارد. در وهله اول باید بدانید قیمت و نحوه ورود به معامله، در بیشتر اوقات برای تحلیلگران تکنیکال و معامله گران روزانه (افرادی که نوسان گیری می کنند) اهمیت بسیاری دارد، اما برای تحلیلگران بنیادی چندان مهم نیست؛ زیرا ابزار تحلیل و افق سرمایه گذاری آن ها کاملاً متفاوت است. عامل بعدی، ماهیت بازاری است که در آن فعالیت می کنید. باید با تمام جزئیات بازار آشنا باشیم و بدانیم هر نوع سفارش با توجه به شرایط بازار، چگونه اجرا می شود؛ برای مثال هرچند سفارش خرید و فروش توقفی در پلتفرم معاملاتی مانند مفید تریدر در بازار ایران اجرا شده است، ممکن است معامله گران حرفه ای از این قابلیت استفاده نکنند! زیرا ریسک اجرای سفارش نسبتاً بالا و متفاوت از ماهیت اصلی سفارش های توقفی در بازارهای جهانی است.
نکته بعدی فرایند و ابزار تحلیل است
اگر یک تحلیلگر تکنیکال هستید که از ابزار مختلفی برای تحلیل و استراتژی های متنوعی برای ورود به معامله (شکست و پولبک) استفاده می کنید، ممکن است در هر موقعیت معاملاتی از یک نوع سفارش متناسب با شرایط نمودار و سناریوی آتی موردنظر استفاده کنید؛ درنتیجه نمی توانید به استفاده از نوع خاصی از سفارش های معاملاتی محدود باشید.
استرالیا ششمین کشور پهناور جهان بوده و در نیم کره جنوبی زمین واقع شده است. استرالیای مهاجرپذیر دارای اقتصادی توسعه یافته بر پایه بازرگانی و کشاورزی می باشد.
بر اساس گزارش صندوق بین المللی پول در سال 2019 کشور استرالیا از لحاظ میزان تولید ناخالص داخلی (GDP) در رده چهاردهم جهان قرار داشته است. در ادامه سری مقالات بازارهای مالی جهان به معرفی بازار بورس سیدنی به عنوان یکی از بیست اقتصاد برتر دنیا می پردازیم.
نگاهی به وضعیت اقتصادی استرالیا
استرالیا کشوری ثروتمند با تکیه بر توان تولیدی بخش خصوصی است. به طور مثال شهر ملبورن که یکی از مهم ترین شهرهای استرالیا از لحاظ فرهنگی، اقتصادی، آموزش عالی، هنری و گردشگری است؛ همواره از سوی مؤسسات تحقیقاتی مختلف در فهرست برترین شهرهای جهان برای زندگی قرار دارد.
همان طور که اشاره نمودیم کشاورزی و هم چنین دامپروری زیربنای اقتصاد و تولید این کشور را تشکیل داده و نیشکر، پنبه، غلات و گوشت محصولات اصلی استرالیا می باشند.
ایالات متحده آمریکا، چین، ژاپن، کره جنوبی و نیوزلند جزء مهم ترین شرکای تجاری بین المللی استرالیا محسوب می شوند.
استرالیا طی سال های اخیر کارنامه اقتصادی مثبتی داشته و پیش بینی های اقتصادی نیز حاکی از ادامه روند رو به رشد در سال های آتی بود، اما شیوع ویروس کرونا و بروز مشکلاتی نظیر توقف فرآیند مهاجرت (دائمی و موقت)، تعطیلات عمومی گسترده، عدم ورود گردشگران خارجی و… این کشور را با کسری بودجه و بیکاری مواجه کرده است. به همین دلیل دولت فدرال اعلام کرده است که طرح های حمایت مالی برای کارآموزان جدید درنظر می گیرد.
تاریخچه بازار مالی استرالیا
سابقه فعالیت بازارهای مالی در استرالیا به اواسط قرن هجدهم میلادی باز می گردد؛ زمانی که شش بورس جداگانه در پایتخت های مستعمرات انگلستان در استرالیا تأسیس شد.
این مبادلات تا زمان ایجاد سازمان بورس های سهام وابسته استرالیا (AASE) در سال 1973 میلادی به صورت غیررسمی ادامه یافت. به مرور زمان این نهاد قوانین مبادلات، کارگزاران و نرخ کارمزدها را به صورت یکپارچه تعیین و اجرایی نمود.
معاملات در ابتدا به واسطه تماس انجام می گرفت. در واقع یکی از کارمندان بورس نام شرکت ها و کارگزاران به همراه قیمت های پیشنهادی آن ها را خوانده و بدین وسیله معاملات انجام می شد. در دهه 1960 میلادی سیستم پستی جایگزین تماس شد.
در این شرایط کارمندان بازار بورس که اصطلاحاً «chalkies» نام داشتند، با گچ آمار قیمت ها و معاملات را مدام روی تخته سیاه ثبت می کردند. بورس اوراق بهادار استرالیا بر اساس قانون پارلمان این کشور و در سال 1987میلادی با ادغام شش بازار بورس مستقل فعال در استرالیا رسماً تأسیس و آغاز به کار کرد.
پس از این تغییرات بنیادین با لیست شدن ASX در 14 اکتبر سال 1988 در بازار سهام، بورس استرالیا اولین بازار مالی در جهان بود که سهام خودش را در بازار خود عرضه نمود! بورس اوراق بهادار استرالیا در هفتم جولای سال 2006 با شرکت SFE (هلدینگ مربوط به بازار آتی بورس سیدنی) ادغام شد.
ساختار بازار مالی سیدنی چگونه است؟
در بورس سیدنی ابزار سرمایه گذاری مختلفی نظیر سهام، اوراق قرضه، کالاها، شاخص ها، ETFها، انواع صندوق های سرمایه گذاری (با ماهیت های مختلف) و اوراق مشتقه در دسترس سرمایه گذاران است.
کمیسیون سرمایه گذاری و اوراق بهادار استرالیا (ASIC) به عنوان نهاد ناظر مسئولیت نظارت بر فرآیند اجرایی معاملات و رفتار سرمایه گذاران را بر عهده دارد. شرکت «ASX Compliance» نیز به عنوان یکی از شرکت های تابعه سازمان بورس مسئول بررسی و انطابق شرکت های پذیرفته شده در بازار سهام با قوانین عملیاتی ASX است.
همچنین بانک مرکزی استرالیا (RBA) نهاد ناظر بر امور تسویه حساب و سپرده گذاری در سیستم مالی بازار می باشد. سازمان بورس استرالیا به عنوان یکی از مأموریت های اصلی خود به ترویج و آموزش سرمایه گذاری در میان اقشار مختلف مردم نیز توجه ویژه ای دارد.
به طور کلی دو پلتفرم معاملاتی با نام های ASX Trade (معاملات سهام و سایر اوراق بهادار) و ASX Trade24 (معاملات اوراق مشتقه) در دسترس فعالان این بازار قرار گرفته است.
پلتفرم معاملاتی ASX از نوع سامانه های معاملاتی با تأخیر کم مبتنی بر سیستم NASDAQ OMX’s Genium INET می باشد، که مورد استفاده بسیاری از بازارهای بورس در سرتاسر جهان است.
در واقع این یکی از سریع ترین سامانه های معاملاتی دارایی ها در جهان است، که تأخیر در فرآیند خرید و فروش را 250 میکروثانیه کاهش می دهد. ASX Trade24 نیز یک پلفترم جهانی برای معاملات اوراق مشتقه است، که امکان معاملات 24 ساعته و دسترسی به سایر بازارهای مالی بزرگ جهانی را فراهم می کند.
شاخص S&P/ASX 200چیست؟
در بازار بورس سیدنی شاخص های مختلفی مانند S&P/ASX 20، S&P/ASX 50، … و S&P/ASX 300 وجود دارند، که هر کدام با توجه عدد موجود در انتهای نام شاخص شامل تعدادی از سهام پذیرفته شده در این بازار می باشند؛ اما شاخص S&P ASX 200 مهم ترین آن ها بوده و به عنوان شاخص اصلی این بازار نزد سرمایه گذاران شناخته می شود.
این شاخص شامل 200 نماد از برترین شرکت های حاضر در بازار بورس استرالیا است. برخی از مهم ترین شرکت های موجود در این شاخص شامل BHP Billiton (شرکت استخراج معادن بریتانیایی-استرالیایی که به عنوان بزرگترین شرکت معادن و فلزات جهان شناخته می شود)، گروه بانکداری استرالیا و نیوزلند (یکی از بزرگترین بانک های حاضر در قاره استرالیا)، Macquarie (شرکت خدمات مالی و بانکداری استرالیایی که به عنوان بزرگترین ارائه دهنده خدمات بانکی و سرمایه گذاری در استرالیا شناخته می شود)، Fortescue Metal (شرکت استخراج معادن استرالیایی که جزء برترین تولید کنندگان سنگ آهن در جهان است) و Commonwealth Bank of Australia (مشهور به کام بانک که دومین بانک بزرگ استرالیا محسوب می شود) می باشند.
شاخص بورس سیدنی نیز همانند سایر شاخص های جهانی هم زمان با خبر شیوع ویروس کورنا افت بیش از 30 درصدی را در مدت کوتاهی تجربه کرد، که علیرغم جبران بخشی از این افت تاریخی هنوز نتوانسته به سقف قبلی خود بازگردد!
موقعیت مکانی و زمان کاری بورس استرالیا
بازار نقدی اوراق بهادار سیدنی در حالت معمولی بین ساعات 10 صبح تا 4 عصر به وقت محلی و طی روزهای دوشنبه تا جمعه فعالیت می کند.
البته ذکر این نکته ضروری است، که برخی ابزار معاملاتی خاص غیر از معاملات سهام در بازار نقد هر کدام دارای بازه زمانی معاملاتی منحصربه فردی می باشند (همانند تالارهای معاملاتی مختلف بورس کالای ایران).
بازار بورس استرالیا در روزهای عید سال نو، کریسمس، آدینه نیک، دوشنبه بعد از عید پاک، آنزاک (روز بزرگداشت استرالیا و نیوزلند)، تولد ملکه، فردای کریسمس (باکسینگ) و روز ملی استرالیا تعطیل می باشد.
همچنین این بازار در روز قبل از کریسمس و آخرین روز کاری سال زودتر بسته می شود. اگر به استرالیا سفر کرده و خواهان بازدید از تالار بورس سیدنی بودید، باید به منطقهNew South Wales سیدنی مراجعه کنید.
ماجرای روز بارانی بورس سیدنی چه بود؟
در روز جمعه نهم نوامبر سال 1984 میلادی به دلیل بارش باران شدید و جاری شدن سیل به داخل به تالار بورس سیدنی، معاملات تنها با گذشت یک ساعت و نیم از زمان شروع بازار به اتمام رسیده و بورس بالاجبار تعطیل شد!
در اثر این واقعه حدوداً دو میلیون دلار خسارت به ساختمان تالار بورس وارد شده و بازسازی کامل آن تقریباً شش ماه طول کشید.
در این مقاله به تشریح ابعاد مختلف مهم ترین بازار مالی قاره استرالیا پرداختیم. در مقالات بعدی از این سلسله مطالب با معرفی بورس های مهم آسیای شرقی همراه شما خواهیم بود.
قبل از ورود به هر بازاری یکی از مهمترین نکاتی که باید معامله گران و سرمایه گذاران به آن توجه داشته باشند، آگاهی از مفاهیم و تعاریف اولیه ی آن بازار می باشد.
در همه بازارها چه فیزیکی و چه غیر فیزیکی واحدی برای اندازه گیری میزان تبادلات و معاملات وجود دارد.
در بازار جهانی واحد اندازه گیری حجم معاملاتلات(lot) می باشد.
اهمیت مفهوم لات
آشنایی با مفهوم لات از این جهت که در میزان ریسک یک معامله و همچنین میزان سود و یا ضرر احتمالی آن نقش بسزایی دارد، برای معامله گران مهم است.
انواع لات
به طور کی 4 نوع لات داریم:
لات استاندارد
یک لات استاندارد برابر با 100000 واحد از ارز پایه است.
مینی لات
یک مینی لات یک دهم لات استاندارد و متشکل از 10000 واحد از ارز پایه می باشد.
میکرو لات
هر میکرولات یکصدم یک لات استاندارد و برابر با 1000 واحد از ارز پایه است.
نانو لات
هر نانو لات هم همانطور که از نامش پیداست یک هزارم لات استاندارد و حاوی 100 واحد از ارز پایه می باشد.
لات استاندارد در نمادهای مختلف
به جز جفت ارزها که میزان لات استاندارد در آن ها برابر 100000 واحد از ارز پایه می باشد (به عنوان مثال وقتی شما ۱ لات یورو/دلار آمریکا خریداری کرده اید، 100000 واحد دلار آمریکا (ارز پایه) را معامله کرده اید.)
میزان لات استاندارد در طلا، نقره، نفت و شاخص صنعتی داووجونز به قرار ذیل می باشد:
یک لات طلا برابر با 100اونس طلا می باشد.
یک لات نقره برابر با 5000 اونس نقره می باشد.
یک لات نفت برابر با 1000 بشکه نفت است
و یک لات داوجونز برابر با 10 قرارداد داوجونز می باشد .
آینده ارزهای دیجیتال چگونه خواهد بود؟ پیشبینی و بررسی احتمالات
بی شک امروزه داشتن دانش و اطلاعات کافی برای پیش بینی و درک آینده ارزهای دیجیتال امری ضروریست. در ادامه به صورت کلی به بررسی برخی مفاهیم می پردازیم و سپس آینده احتمالی ارزهای دیجیتال را پیش بینی می کنیم.
به صورت کلی ارز دیجیتال چیست؟
به طور حتم می دانید که ارز دیجیتال نام دیگری است برای پول دیجیتال، پول الکترونیکی و ارز الکترونیکی که در واقع وجود فیزیکی ندارد و تنها راه به دست آوردن و ذخیره آن از طریق اینترنت و با کمک سایت ها، برنامه ها و کیف پول مخصوص است. شما دیگر با پول کاغذی و یا سکه فلزی سر و کار ندارید و اعتبار و یا ارزشی را به عنوان پول از اسمی به اسم دیگر و یا از کیف پولی به کیف پول دیگر انتقال می دهید.
1-1- چند نوع ارز دیجیتال داریم؟
آماری که در ژانویه 2020 از تعداد ارزهای دیجیتال موجود در جهان منتشر شد، عددی بیش از 2000 را برای ارزهای رمزنگاری شده نشان می داد که بسیاری از آن ها در جوامع اختصاصی و نیز در میان سرمایه گذاران (حتی در موارد اندک) از طرفداران زیادی برخوردار هستند. در ادامه به 10 مورد از محبوب ترین ارزهای دیجیتال اشاره می کنیم:
بیت کوین (BTC)
اتریوم (ETH)
ریپل (XRP)
لایت کوین (LTC)
تتر (USDT)
بیت کوین کَش (BCH)
لیبرا (LIBRA)
مونرو (XMR)
بیت کوین اس وی (BSV)
بایننس کوین (BNB)
1-2- ارزهای رمزنگاری شده چه تفاوتی با ارزهای دیجیتال دارند؟
ارز رمزپایه یا ارز رمزنگاری شده زیرمجموعه ای از ارز دیجیتالی است که با استفاده از تکنیک های رمزگذاری پیشرفته معروف کریپتو ایجاد و مدیریت می شود. اولین ارز رمزنگاری شده که مفاهیم علمی و دانشگاهی را به واقعیت (مجازی) تبدیل کرد؛ بیت کوین بود که در سال 2009 منتشر شد.
از آن جایی که بیت کوین در سال های بعد افراد زیادی را به خود جلب کرد، در آوریل 2013 درست هنگامی که به بالاترین رکورد و افزایش 10 برابری در دو ماه گذشته آن نسبت به دلار رسید، توجه سرمایه گذاران و رسانه های زیادی را به خود معطوف ساخت. بیت کوین در زمان اوج خود ارزش بازار بیش از 2 میلیارد دلار را نیز تجربه کرد، اما اندکی پس از آن با پنجاه درصد سقوط ارزش، باعث به راه افتادن بحث و جدال هایی درباره آینده بیت کوین و به طور کلی ارزهای رمزپایه شد.
1-3- رقابت ارزهای دیجیتال با پول های رایج برای تسلط بر آینده
بیل گیتس معتقد است که آینده متعلق به ارزهای دیجیتال است. شما چطور فکر می کنید؟ آیا این ارزها به بازارهای سیاه و تروریسم رونق می دهند و یا گام های مثبت را در امور مالی تسهیل می کنند؟
پول های کاغذی ابتدا در چین ساخته شدند و مورد استفاده قرار گرفتند، اما واقعیت این است که با وجود قرن ها نوآوری مالی، پول کاغذی و سکه هنوز هم برای افراد مفاهیمی آشنا و رایج هستند.
از طرفی دیگر بیش از یک دهه است که بیت کوین و سایر ارزهای رمزپایه غیرمتمرکز مبتنی بر فناوری بلاک چین وجود دارند. برای مثال، فیس بوک در حال برنامه ریزی های دقیق تر برای ارز دیجیتالی بلاکچین خود به نام Libra است (اگرچه غیرمتمرکز نخواهد بود و از نظر فنی ارز رمزپایه به حساب نمی آید). سوال ما این است که آیا این ارزها می توانند آینده پول رایج باشند؟
هنگامی که نظر رئیس جمهور سابق بانک مرکزی اروپا، ماریو دراگی را در رابطه با بیت کوین جویا شدند.
او گفت: «به چند دلیل بیت کوین را ارز نمی داند. یکی از دلایل او این است که یورویی که امروز هست، فردا نیز هست و ارزش آن همچنان پایدار است و این در حالی است که ارزش بیت کوین به شدت در نوسان است.»
آیا این مشکل بزرگی برای ارزهای رمزپایه مانند بیت کوین نیست؟ اگر ارزش آن ها پایدار نباشد، چگونه می توانیم از آن ها به عنوان ارز استفاده کنیم؟
2- آیا اکنون زمان مناسبی برای سرمایه گذاری است؟ در آینده چطور؟
در غرب، بیت کوین به عنوان یک دارایی دیجیتال قلمداد می شود، چرا که اولین کالای کمیاب دیجیتالی بود که تاکنون به وجود آمده بود. اگر شما قصد دارید با صرف وقت و هزینه به ذخیره و استخراج بیت کوین بپردازید، این کار را به این دلیل انجام ندهید که با آن شاید چیزی بخرید، بلکه برای نوعی دارایی سرمایه گذاری کنید که یکی از اجزای یک سیستم جدید در حال تکامل است. بیت کوین در واقع گل سرسبد این جنبش غیرمتمرکز است که روی پلت فورم بلاک چین کار می کند.
اگر قصد سرمایه گذاری در ارزهای رمزپایه دارید، پیشنهاد ما به شما این است که سرمایه گذاری خود را با روشی مشابه با سرمایه گذاری های پرریسک انجام دهید. در واقع لازم است ریسک از دست دادن بیشتر و یا همه سرمایه خود را بپذیرید.
ارزهای دیجیتال ارزش ذاتی ندارد، که این امر به شدت آن را در معرض نوسانات قیمتی قرار می دهد که به نوبه خود ضرراتی را که یک سرمایه گذار متحمل می شود بیشتر می کند. به عنوان مثال، بیت کوین در یک دوره شش ساعته در 11 آوریل 2013 از 260 دلار به حدود 130 دلار سقوط کرد.
پیش بینی آنچه در مورد ارز رمزپایه رخ خواهد داد آسان نیست. اما چیزی که بیشتر سرمایه گذاران می خواهند بدانند یافتن زمان مناسب برای سرمایه گذاری در ارزهای رمزنگاری شده است. در این خصوص نظرات مختلفی وجود دارد. از طرفی با کاهش ارزش بیت کوین به نصف در سال جاری و بازگشت بیت کوین به 10 هزار دلار، به نظر نمی رسد اگر اکنون سرمایه گذاری کنید در معرض خطر بزرگی قرار خواهید گرفت.
تصمیم گیری کنید اگر نمی توانید چنین نوساناتی را بپذیرید و ضررهای ناشی از آن را متحمل شوید، به دنبال سرمایه گذاری های مناسب در جای دیگری بگردید.
3- عوامل موثر بر آینده ارزهای دیجیتال
3-1- ویژگی های مثبت ارزهای دیجیتال
تورم تاثیری روی آن ندارد
تقریباً هر ارز رمزنگاری شده در زمان انتشار با مقدار مشخصی معرفی می شود. هر چه تقاضا افزایش یابد، ارزش آن نیز افزایش می یابد که با بازار همگام بوده و در طولانی مدت، از تورم جلوگیری می کند.
به صورت خودگردان اداره و مدیریت می شود
مالکیت و نگهداری هر ارز از اصلی ترین عوامل توسعه آن است. معاملات ارز رمزنگاری شده توسط توسعه دهندگان یا استخراج کنندگان بر روی سخت افزارهای شخصی آن ها ذخیره می شود، آن ها برای این کار هزینه تراکنش را به عنوان سود ذخیره می کنند و سوابق معاملات را به طور دقیق و به روز نگهداری می کنند.
امن و خصوصی است
حفظ حریم خصوصی و امنیت همیشه یکی از نگرانی های اصلی در مورد ارزهای رمزپایه بوده است. بستر اصلی بلاک چین بر اساس معماهای مختلف ریاضی ساخته شده است که رمزگشایی آن دشوار است. این امر موجب می شود ارز رمزنگاری شده از معاملات الکترونیکی معمولی امنیت بیشتری داشته باشد. ارزهای رمزنگاری شده برای امنیت و حفظ حریم خصوصی بهتر، از نام های مستعار استفاده می کنند که به هیچ کاربر، حساب یا داده ذخیره شده ای مرتبط نیستند که می توانند به یک نمایه مرتبط شوند.
مبادلات ارزی را می توان به راحتی انجام داد
ارز رمزنگاری شده را می توان با استفاده از ارزهای زیادی مانند دلار آمریکا، یورو اروپا، پوند انگلیس، روپیه هند یا ین ژاپن خریداری کرد. با کمک کیف پول ها و صرافی های مختلف ارزهای رمزنگاری شده، می توان با خرید و فروش توسط ارز رمزنگاری شده در کیف پول های مختلف و با حداقل هزینه تراکنش، یک ارز را به ارز دیگر تبدیل کرد.
غیرمتمرکز است
یکی از مهمترین نکات مثبت ارزهای رمزنگاری شده این است که آن ها عمدتاً غیرمتمرکز هستند. بسیاری از ارزهای رمزپایه توسط توسعه دهندگان که از آن استفاده می کنند و افرادی که مقدار قابل توجهی دارایی دارند یا توسط سازمان های تولیدکننده آن، قبل از انتشار در بازار کنترل می شوند. غیرمتمرکزسازی کمک می کند تا انحصار ارز آزاد و تحت کنترل باشد تا هیچ یک از سازمان ها نتوانند جریان و ارزش ارز را تعیین کنند، که این امر به نوبه خود آن را پایدار و ایمن نگه می دارد.
روشی مقرون به صرفه
یکی از عمده ترین کاربردهای ارزهای رمزپایه ارسال پول به کشورهای دیگر است. با کمک ارز رمزنگاری شده، هزینه های تراکنش پرداخت شده توسط کاربر به مقدار ناچیز یا صفر کاهش می یابد. این کاهش هزینه با حذف اشخاص ثالث مانند ویزا (VISA) یا پی پل (PayPal) برای تأیید معامله انجام می گیرد.
راهی سریع برای انتقال وجوه
ارزهای رمزنگاری شده همیشه به عنوان راه حلی بهینه برای خرید و فروش ها و نیز تراکنش ها وجود داشته اند. از نظر زمانی دیگر فرقی نمی کند که فعالیت های مالی داخلی انجام می دهید و یا بین المللی، چرا که با ارزهای رمزپایه بسیار سریع انجام می شود. این به این دلیل است که تأیید برای پردازش به زمان بسیار کمی نیاز دارد زیرا موانعی بر سر راه آن وجود ندارد.
3-2- ویژگی های منفی ارزهای دیجیتال
می تواند برای معاملات غیرقانونی استفاده شود
از آنجا که حریم خصوصی و امنیت تراکنش ها در ارزهای رمزنگاری شده بالا است، برای دولت دشوار است که هر کاربر را با آدرس کیف پول موجود از او ردیابی کند. بیت کوین در گذشته در بسیاری از معاملات غیرقانونی از جمله خرید دارو در دارک وب ها به عنوان شیوه ای برای مبادله پول مورد استفاده قرار گرفته است. برخی از ارزهای رمزنگاری شده برای تبدیل پول غیرقانونی خود از طریق واسطه ای نامشخص و متمایز برای مخفی کردن منبع آن استفاده می کنند.
از دست دادن داده ها می تواند باعث خسارات مالی شود
توسعه دهندگان ارزهای رمزپایه قصد داشتند کد منبعی قابل پیگیری، دفاع قوی در برابر هک شدن و حملات سایبری و پروتکل های غیرقابل نفوذ در برابر احراز هویت ایجاد کنند؛ به همین دلیل است که قرار دادن پول در ارزهای رمزپایه از پول نقد فیزیکی یا خزانه بانکی مطمئن تر قلمداد می شود. اما اگر هر کاربری کلید خصوصی کیف پول خود را گم کند، دیگر امکان بازیابی آن وجود ندارد؛ در نتیجه کیف پول ارز دیجیتال به همراه تعداد کوین های داخل آن به صورت قفل شده باقی خواهد ماند و منجر به ضرر مالی وی می شود.
با وجود غیرمتمرکز بودن هنوز توسط برخی از سازمان ها مدیریت می شود
ارزهای رمزپایه به غیرمتمرکز بودن شهرت دارند. اما جریان و مقدار برخی ارزها در بازار هنوز توسط سازندگان آن ها و برخی از سازمان ها کنترل می شود. این دارندگان می توانند کوین را برای نوسانات بزرگ قیمت آن دستکاری کنند. حتی کوین هایی که مورد استفاده بسیاری از افراد قرار می گیرند مانند بیت کوین که در سال 2017 ارزش آن چندین برابر شد، می توانند دستکاری شوند.
استخراج آن اثرات منفی بر محیط زیست دارد
استخراج ارزهای رمزپایه به انرژی محاسباتی و ورودی برق زیادی نیاز دارد و باعث می شود انرژی زیادی صرف شود. بزرگترین مصرف کننده در این مورد بیت کوین است. استخراج بیت کوین به کامپیوترهای پیشرفته و انرژی زیادی نیاز دارد. این کار در رایانه های معمولی امکان پذیر نیست. استخراج کنندگان اصلی بیت کوین در کشورهایی مانند چین هستند که از زغال سنگ برای تولید برق استفاده می کنند و همین مسئله باعث افزایش تولد کربن در چین شده است که آلودگی زیادی را برای محیط زیست به دنبال دارد.
ریسک هک شدن وجود دارد
اگرچه ارزهای رمزپایه بسیار امن هستند، اما مبادلات با این ارزها چندان ایمن نیست. اکثر صرافی ها داده های کیف پول کاربران را ذخیره می کنند تا شناسه کاربری آن ها به درستی کار کند که این داده ها توسط هکرها قابل سرقت هستند و به آن ها امکان دسترسی به بسیاری از حساب ها را می دهد.
پس از دسترسی، این هکرها می توانند به راحتی وجه را از آن حساب ها برداشت و به حساب خوب منتقل کنند. برخی از صرافی ها مانند Bitfinex یا Mt Gox در سال های گذشته هک شده و بیت کوین به هزار و حتی میلیون دلار آمریکا سرقت شده است. امروزه اکثر صرافی ها از امنیت بالایی برخوردار هستند، اما همیشه ریسک قرار گرفتن در معرض هک و حملات سایبری وجود دارد.
امکان بازپرداخت یا لغو وجود ندارد
اگر بین طرفین اختلافی وجود داشته باشد یا کسی به اشتباه وجهی را به آدرس کیف پول اشتباه ارسال کند، ارسال کننده نمی تواند کوین را بازیابی کند. بسیاری از افراد می توانند از این طریق دیگران را فریب دهند؛ از آنجا که هیچ بازپرداختی وجود ندارد، به راحتی می توان برای خرید و فروشی تراکنش انجام داد که در ازای آن هیچ محصول یا خدماتی ارائه نشده است.
آینده برای ارزهای دیجیتال چگونه خواهد بود؟
با وجود گسترش سریع فناوری و ارتباطات در نیم قرن اخیر، انتقال ارز برای خرید و فروش کالا مهمترین و ماندگارترین تغییر در نظام پولی بین المللی بوده است. در سال 2008، این معمای ساتوشی ناکاموتو بود که White Paper(گزارشی دقیق و معتبر) بیت کوین را منتشر کرد و ایده استفاده از ارزهای دیجیتال رمزنگاری شده و غیرمتمرکز را به عنوان جایگزینی برای پول های فیزیکی که مورد پذیرش دولت باشد، مطرح کرد.
تعداد افرادی که ارزهای رمزپایه را مورد پذیرش قرار می دهند به طور پیوسته رو به افزایش است اما هنوز هم اکثریت مردم این مفهوم را جدید و غیرقابل اعتماد می دانند؛ در نتیجه به همان روش قدیم پیش می روند.
برای اینکه ارزهای رمزپایه بیشتر مورد استفاده قرار گیرند، ابتدا باید مقبولیت گسترده ای بین مصرف کنندگان پیدا کنند. با این حال، احتمالاً پیچیدگی نسبی آن ها در مقایسه با پول های معمولی (فیزیکی) اکثر مردم را منصرف می کند که این مسئله در مورد افرادی که با تکنولوژی ارتباط خوبی دارند کمی متفاوت است.
ارز رمزنگاری شده برای تبدیل شدن به بخشی از سیستم اصلی مالی، باید معیارهای مهمی را داشته باشد؛ برای مثال، لازم است از نظر ریاضی پیچیده باشد (برای جلوگیری از تقلب و حملات هکر) اما در عین حال درک آن برای کاربران آسان باشد، غیرمتمرکز باشد اما از دارایی کاربران محافظت کند، امتیاز ناشناس ماندن کاربر را بدون ایجاد فرصت برای فرار مالیاتی فراهم کند و در نهایت به هیچ عنوان بستری مناسب برای پول شویی و سایر فعالیت های بر هم زننده هنجارهای اجتماعی نباشد. داشتن این معیارها از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
برخی از محدودیت هایی که ارزهای رمزپایه در حال حاضر با آن روبرو هستند؛ مانند این واقعیت که دارایی الکترونیکی اشخاص می تواند در اثر خرابی رایانه به کلی نیست و نابود شود، یا اینکه حساب مجازی شخص توسط هکر مورد حمله قرار بگیرد، ممکن است به مرور با پیشرفت های فنی برطرف شود.
پیش بینی این که در آینده دقیقاً چه بر سر ارزهای دیجیتال می آید کمی دشوار و تا حدودی غیرممکن است.
بسیاری از اتفاقاتی که در دنیای امروز در حال رخ دادن است از قبل پیش بینی نشده است اما تاثیرات زیادی بر اقتصاد، سیاست و شرایط مردم مناطق مختلف کره زمین دارد.
ما برای پاسخ به سوالات مطرح شده در خصوص آینده ارزهای دیجیتال به سراغ تحلیل و پیش بینی های افرادی می رویم که از علم و تجربه کافی در این حوزه برخوردارند.
آیا دنیای جدید و شجاعانه تری در راه است؟
از نظر تئوری ارزهای رمزپایه با پشتیبانی پلتفرم بلاک چین با حذف نفوذ دولت ها و بانک های مرکزی، می توانند کنترل پول را از موسسات خارج کرده و در اختیار مردم قرار دهد.
با وجود پتانسیل ذاتی ارزهای رمزنگاری شده، این ارزها در دهه اول خود سبب رخ دادن اتفاقات غیرمنتظره و ناخوشایندی شده است.
برای مثال، برخی از بنگاه داران بی توجه به اصول اخلاقی، سرمایه گذاران نا امن و دیگر افرادی که فرصت های موجود را در جهت منفی به کار گرفتند در واقع درک عموم مردم از این دارایی نوپا را تغییر داده اند.
حباب رمزنگاری سال 2017 مطمئناً کمکی نکرد، زیرا سوداگران و پیشنهادات اولیه سکه (ICO) از این فرصت استفاده می کردند که به سرعت سود خود را کسب کنند که این کار اغلب به ضرر سرمایه گذاران ساده لوح تمام می شود.
خوشبختانه، از آن زمان تمرکز بیشتری روی ارزهای رمزنگاری شده به عنوان یک دارایی سوداگرانه گذاشته شد که شامل تلاش برای حل بسیاری از مسائلی که مصرف کنندگان و مشاغل جهانی با آن روبرو هستند، از حواله های مرزی سریع تر و ارزان تر گرفته تا عملیات های بانکی بدون حضور در بانک بوده است.
با این حال، بیشتر مردم عادی هنوز در مورد استفاده از ارزهای رمزپایه در زندگی روزمره خود با موانع قابل توجهی روبرو هستند و اگر قرار باشد که ارز دیجیتال به جریان اصلی دستیابی کند و به عنوان سیستم پولی غالب جایگزین شود باید این موانع را از سر راه بردارد و برای مشکلاتی که در هر قسمت پیش می آید راه حل مناسب پیدا کند.
چرا کشورها اکنون بیش از هر زمان دیگری در حال راه اندازی ارزهای دیجیتالی بانک مرکزی هستند؟
از سال 2020 به طور قطع به عنوان سالی عجیب یاد خواهد شد، سالی که با ویروس COVID-19 زندگی بسیاری از مردم را در سراسر جهان از بسیاری از جهان از جمله اقتصاد تحت الشعاع قرار داد و برای عده زیادی روزهای سختی را رقم زد.
برای مردم ایران تحریم های ظالمانه ایالات متحده آمریکا، گرانی سرسام آور اجناس و پایین آمدن قدرت خرید از دشواری هایی است که در این سال با آن دست و پنجه نرم می کنند.
با این وجود، سال 2020 به احتمال زیاد به عنوان آغاز یک دوره مالی جدید در تاریخ ثبت خواهد شد: دوره ای که ماهیت اصلی آن دیجیتال است. به طور خاص، ممکن است از آن به عنوان سالی که ارزهای دیجیتالی بانک مرکزی یا CBDC به طور جدی وارد گفتگوی سیاست مالی بین المللی می شوند، یاد شود.
تقریباً به نظر می رسد که کشورها و یا نهادهای بین المللی دیگر از مطالعه، برنامه آزمایشی، اکتشاف یا گزارش نحوه کار CBDC در حوزه قضایی خود خبر دهند.
علاوه بر چین، که چندین سال پیش از آغاز عرضه ارز دیجیتال ملی خود خبر داد، چندین کشور دیگر نیز از برنامه های خود برای راه اندازی ارزهای دیجیتال خبر داده اند. باهاما به تازگی به یکی از اولین کشورهای جهان تبدیل شده است که به طور رسمی CBDC را راه اندازی کرده که به دلار شن (Sand Dollar) نامگذاری شد.
همین هفته، رئیس بانک مرکزی لبنان گفت که این کشور در حال آماده سازی برای راه اندازی ارز دیجیتال در سال 2021 است.
ارزهای دیجیتال بانک مرکزی در آینده چه تغییرات مثبتی را در پی دارند؟
توسعه ارز بانک مرکزی به نوآوری کمک می کند که اجازه می دهد معاملات جهانی با سرعت بیشتری انجام شود: بانک ها، کارگزاران، مدیران دارایی و شرکت های Fortune500 باید در بازار جهانی رقابت کنند.
فعالان بازار دیگر تاخیر ساعتی را برای تسویه معاملات تحمل نخواهند کرد چه رسد به روزها تاخیر. در دنیای دیجیتال که تصمیمات تجاری در یک ثانیه یا کمتر اتفاق می افتد، انتظار می رود که در دسترس بودن وجوه نیز از آن پیروی کند.
ارزهای بانکی می توانند برخی از نواقص فعلی پول سنتی اعم از بهبود دسترسی، سرعت، هزینه، شفافیت و امنیت را برطرف كنند. ارزهای بانکی همچنین می توانند کمک کنند تا اقتصادهای دیجیتال برای تأمین نیازهای پرداختی خود آماده شوند زیرا استفاده از پول نقد به تدریج کاهش می یابد.
آیا در صورت رواج بیشتر ارزهای دیجیتال تصمیمی برای کار کردن با این ارزها دارید؟
در مقاله معرفی بازار بورس اوراق بهادار هنگ کنگ (HKEX)، به ادامه معرفی مراکز مالی مهم جهان به بازارهای بورس فعال در منطقه شرق آسیا می پردازیم. به سبب اقتصاد پیشرو طی دهه های اخیر مبادلات مالی این منطقه از قاره آسیا تقریباً با دنیای غرب برابری کرده و شاخص های بورس این کشورها از لحاظ اهمیت برای سرمایه گذاران هم تراز رقبای قدیمی اروپایی و آمریکایی غربی خود قرار گرفته اند. هنگ کنگ جزیره ای خود مختار در بخش جنوبی کشور چین است که با اتخاذهای سیاست های مدیریتی صحیح همواره در حال پیشرفت بوده و در عرصه جهانی جزء یکی از مهم ترین قطب های اقتصادی و گردشگری محسوب می شود.
این منطقه با حضور 000/130 نفر در هر کیلومتر مربع بیشترین تراکم جمعیت جهان را دارد. همچنین جالب است بدانید که هنگ کنگ بیشترین تعداد آسمان خراش های جهان را دارد. بازار مالی پیشرفته هنگ کنگ نمادی از اقتصاد این کشور و منطقه شرق آسیا است که در این مقاله به معرفی آن می پردازیم.
نگاهی به وضعیت اقتصادی هنگ کنگ
همان طور که اشاره نمودیم هنگ کنگ به عنوان یکی از مراکز مالی بین المللی با مزایای سرمایه گذاری گسترده محسوب می شود. هنگ کنگ در سال 2019 از طرف بنیاد هریتج (اندیشکده محافظه کار پرنفوذ آمریکایی) به عنوان آزادترین اقتصاد جهان معرفی شد! حمایت دولت، تعرفه های وارداتی پایین و سیستم مالیاتی پیشرفته با نرخ مالیات منطقی این بندر کوچک آسیایی را به یکی از جذاب ترین مکان های تجاری جهان مبدل نموده است.
این منطقه از لحاظ میزان تولید ناخالص (GDP) نیز نسبتاً شرایط مناسبی داشته و جزء دهک های بالایی جهان است. در کنار بازار سهام و سایر اوراق بهادار، هنگ کنگ یکی از بزرگترین بازارهای بین المللی مبادلات ارزی در جهان می باشد. علیرغم وسعت کوچک این جزیره، سالانه میلیون ها توریست از مناطق مختلف جهان از این منطقه بازدید می کنند؛ که علاوه بر فعالیت های تجاری و مالی منبع درآمد مناسب و چشم گیری برای هنگ کنگ محسوب می شود.
از نکات قابل تامل در مورد اقتصاد هنگ کنگ این است، که بر اساس برخی مطالعات صورت گرفته این منطقه دارای یکی از بهترین شرایط اقتصادی جهان برای شروع یک فعالیت اقتصادی (نظیر استارت آپ ها) می باشد!
بورس هنگ کنگ چه زمانی تأسیس شد؟
سابقه معاملات اوراق بهادار در هنگ کنگ به سال 1866 میلادی باز می گردد، اما بازار بورس به طور رسمی با شکل گیری انجمن کارگزاران سهام هنگ کنگ در سال 1891 راه اندازی شد، که این انجمن بعدها در سال 1914 میلادی به بورس هنگ کنگ تغییر نام داد. تا سال 1972 چهار بازار بورس در هنگ کنگ فعالیت داشتند، که به دلیل نیاز به تشکیل یک نهاد اجرایی مستقل و یکپارچه برای بازار بورس چین، سرانجام در سال 1980 بازار بورس اوراق بهادار هنگ کنگ (به صورت منسجم) تشکیل شده و در دوم آپریل سال 1986 آغاز به کار کرد. از آن زمان تاکنون تحولات زیادی در این بازار رخ داده است.
سقوط بازار در سال 1987 معایب زیادی در سازوکار بورس هنگ کنگ را آشکار کرده و سبب شد بسیاری از فعالان بازار خواهان اصلاح این نواقص باشند. این واقعه تغییرات قانونی و زیربنایی عمیقی در بورس هنگ کنگ ایجاد کرده و در نهایت کمیسیون اوراق بهادار و مشتقات (SFC) در سال 1989 به عنوان تنها نهاد تعیین و اجری قوانین در بازار اوراق بهادار تشکیل شد.
ساختار بازار مالی هنگ کنگ چگونه است؟
به طور کلی زیرساخت این بازار با رونمایی از سیستم تبادل و تسویه حساب مرکزی (CCASS) در ژوئن 1992 و سامانه تطبیق و اجرای خودکار سفارشات (AMS) در نوامبر 1993 کاملاً بهبود یافته و مشکلات قبلی تا حد زیادی برطرف شد. به دلیل تجربه موفق این تغییرات بنیادین از آن زمان تاکنون همواره قوانین بازار توسط سیاست گذاران بازار مالی مورد پایش و ویرایش قرار گرفته تا علاوه بر تنظیم مقررات بهینه، پاسخگوی نیازهای جدید بازار نیز باشد. از جمله این موارد می توان به تغییر قوانین پذیرش در بازار سهام، راه اندازی ایستگاه های معاملاتی خارج از تالار کارگزاران در ژانویه 1996 و نسل سوم سامانه معاملاتی AMS/3 به عنوان بستری برای انجام معاملات مستقیم، اشاره نمود.
همان طور که مشاهده می کنیم، قطار رشد و توسعه در بورس هنگ کنگ همواره با شتاب بالایی در حال حرکت بوده است، اما این فرآیند صرفاً به این جا ختم نشده و مورادی از قبیل ثبت اولین قرارداد اوراق مشتقه در 1988، ایجاد بازار دوطرفه در 1994، راه اندازی بازار معاملات اوراق اختیار معامله در 1995 و بازار سرمایه گذاری های در حال رشد (GEM) در سال 1999 به منظور تأمین مالی شرکت های در حال توسعه، از سایر اقدامات در راستای پیشرفت و گسترش این بازار برای رسیدن به یک مرکز مالی جهانی می باشند. بر اساس آخرین اصلاحات ساختاری در مارس 1999 بازار اوراق بهادار، آتی و نهاد تسویه حساب مرکزی با یکدیگر ادغام شده و در یک شرکت هلدینگ تحت عنوان «Hong Kong Exchanges and Clearing Limited» فعالیت می کنند.
در حال حاضر بورس هنگ کنگ یکی از بزرگترین بازارهای مالی جهان با بیش از 2500 شرکت پذیرفته شده تا اواسط سال 202 می باشد، در حالی که در سال 2008 صرفاً 1200 کمپانی پذیرفته شده در این بازار وجود داشت! ارزش بازار بورس هنگ کنگ در نوامبر سال 2020 حدوداً 5/45 تریلیون دلار هنگ کنگ بوده است، که بیشتر این رشد مربوط به روند صعودی قیمت سهام شرکت های چینی (با نماد H) در این بازار می باشد.
در حال حاضر شرکت ها برای پذیرش در بازار بورس هنگ کنگ باید حداقل ارزش بازار 500 میلیون دلار (هنگ کنگ) و میزان شناوری عمومی 125 میلیون دلاری داشته باشند. این تصمیم در راستای افزایش عمق، نقدشوندگی و درجه کیفی شرکت های پذیرفته شده در بازار گرفته شده است.
در بازار هنگ کنگ نیز انواع ابزار معاملاتی نظیر سهام، کالاها، شاخص ها، ETFها، انواع صندوق های سرمایه گذاری و انواع اوراق مشتقه در دسترس سرمایه گذاران قرار دارد. ساختمان فعلی بورس هنگ کنگ در منطقه مرکزی شهر و در میدان Connaught Place واقع شده و علاوه بر دفتر مرکزی، در شهرهای پکن و شانگهای نیز دفاتری تأسیس شده است.
شاخص هنگ سنگ (HSI) چیست؟
هنگ سنگ یک شاخص هم وزن در بازار سهام هنگ کنگ است که به عنوان شاخص اصلی عملکرد این بازار تلقی می شود. شاخص هنگ سنگ شامل 50 شرکت بزرگ بورس هنگ کنگ می باشد، که در مجموع بیش از 58 درصد ارزش کل بازار بورس را تشکیل می دهند. این شاخص در نوامبر سال 1969 ایجاد شد و مسئولیت انتشار آن بر عهده یک شرکت زیر مجموعه بانک Hang Seng است. هر چند این شرکت انجام امور سایر شاخص های بورس هنگ کنگ نظیر Hang Seng China H-Financials، HangSeng China Enterprises Index و… را نیز عهده دار می باشد.
از مهم ترین شرکت های موجود در شاخص هنگ سنگ می توان به Tencent (هلدینگ مخابراتی / ارتباطی چینی)، بانک هنگ سنگ، Sun Hung Kai (هلدینگ املاک و مستغلات)، AIA Group(خدمات مالی شامل بیمه و مدیریت صندوق های سرمایه گذاری) و Hengan International (شرکت محصولات بهداشتی چینی) اشاره نمود. شاخص هنگ سنگ نیز پس از افت شدید مربوط به شیوع ویروس کرونا در یک روند صعودی نسبتاً کم قدرت قرار گرفته و سعی در رسیدن به سقف قبلی خود دارد.
زمان فعالیت و تعطیلات رسمی بازار
این بازار در روزهای کاری هفته یعنی دوشنبه تا جمعه (به غیر از تعطیلات رسمی) از ساعت 9 تا 16 به وقت محلی فعالیت می کند. معاملات بازار بورس هنگ کنگ در دو جلسه معاملاتی صبح و عصر انجام شده و معاملات اوراق مشتقه و سایر ابزار معاملاتی در جلسات معاملاتی مخصوصی در طول روز صورت می پذیرند. این بازار در روزهای عید سال نو، آدینه نیک، دوشنبه بعد از عید پاک، تولد بودا، کارگر، جشنواره قایق اژدها، تأسیس منطقه اداری ویژه هنگ کنگ، روز ملی هنگ کنگ، جشن میانه پاییز و جشنواره دو نهم (عید سنتی چینی مربوط به روز نهم ما نهم در تقویم چینی) تعطیل بوده و در شب های سال نو میلادی، کریسمس و سال نو چینی به صورت یک دوم یعنی تا ساعت 12 فعالیت می کند.
در این مطلب با مسیر توسعه بورس هنگ کنگ این کشور کوچک اما فوق پیشرفته آسیای شرقی آشنا شدیم. در مقاله بعدی از سری مقالات بازارهای مالی مهم جهان به معرفی بازار مالی غول تجارت منطقه شرق آسیا یعنی بورس شانگهای می پردازیم.
در آخرین مطلب از سری مقالات بازارهای مالی بزرگ جهان به معرفی دیگر بازار مهم آسیای شرقی یعنی بورس اوراق بهادار توکیو رسیده ایم. کلان شهر توکیو علاوه بر جاذبه های توریستی و پذیرایی از میلیون ها مسافر در طول سال، در کنار نیویورک و لندن یکی از سه پایتخت مالی بزرگ جهان محسوب می شود. این شهر آسیایی با جمعیتی بسیار بالا و تراکم نسبتاً زیادی از شرکت های برتر چندملیتی نقش مهمی در عرصه اقتصاد جهانی داشته و به طور کلی کشور ژاپن همواره در تعیین سیاست های کلان اقتصادی و سیاسی جهان تأثیرگذار بوده است.
نگاهی به اقتصاد ژاپن
زمانی که صحبت از کیفیت و دوام کالاهای خارجی به میان می آید، معمولاً نام برندهای ژاپنی در ذهن اغلب ما ایرانیان تداعی می شود! کشور چشم بادامی های مؤدب آسیای شرقی از لحاظ میزان تولید ناخالص داخلی در رده سوم جهان ایستاده است؛ در حالی که ژاپن از لحاظ منابع طبیعی کشور چندان غنی محسوب نمی شود.
این رشد اقتصادی گسترده به واسطه نیروی انسانی سختکوش و سرمایه گذاری در صنعت و تکنولوژی های پیشرفته حاصل شده است. تمامی عوامل مذکور سبب شده اند که در حال حاضر ژاپنی ها بتوانند به عنوان یکی از قدرتمندترین صادرکنندگان خودرو، تجهیزات الکترونیکی، ابزار صنعتی و… بخش بزرگی از بازار جهانی را تصاحب کنند.
روند رشد اقتصادی ژاپن نسبتاً باثبات بوده و در بلندمدت تلاطمات شدیدی را تجربه نکرده است. از طرفی کسب وکارهای فعال در این کشور نیز از قدمت بالایی برخوردارند؛ بنابراین بانک های بزرگ معمولاً تمایل بالایی نسبت به ارائه وام به شرکت های ژاپنی از خود نشان می دهند.
البته شایان ذکر است که شیوع ویروس کرونا برای کشور ژاپن نیز آسیب های اقتصادی نسبتاً شدیدی را در پی داشته است!
بورس ژاپن چند سال قدمت دارد؟
بورس اوراق بهادار توکیو در پانزدهم می سال 1878 میلادی تحت عنوان «Tokyo Kabushiki Torihikijo» با هدایت وزیر دارایی وقت «Shibusawa Eiichi» که یکی از طرفداران سرسخت سرمایه داری بود، تأسیس شده و فرآیند معاملات بازار نیز در یکم ژوئن همان سال آغاز شد. در سال 1943 این بازار با ده بورس محلی در شهرهای بزرگ ژاپن ادغام شده و بورس یکپارچه ژاپن تأسیس شد.
عملیات بازار جدید بلافاصله پس از بمباران ناگازاکی متوقف و مجدداً سازماندهی شد. پس از اتمام مسائل و مشکلات مربوط به جنگ، سرانجام بورس جدید توکیو در شانزدهم می سال 1949 دوباره آغاز به کار کرد.
بورس ژاپن در بازه زمانی 1983 تا 1990 میلادی رشد عجیب و بی سابقه ای را تجربه نمود؛ تا جایی که در اوج سال 1990 و پیش از ریزش قریب الوقوع شاخص ها این بازار حدوداً 50 درصد سرمایه موجود در بازارهای سهام جهان را به خود اختصاص داده و در رده چهارمین بازار مالی بزرگ جهان قرار گرفت! البته شایان ذکر است که پس از ترکیدن این حباب قیمتی در بازار سهام و املاک، شاخص های بورس افت محسوسی را تجربه کردند.
ساختمان فعلی بورس ژاپن در بیست و سوم می سال 1988 افتتاح شده و طبقه تالار معاملات در روز سی ام آپریل همان سال بسته شد، تا فرآیند معاملات به صورت تمام الکترونیکی انجام شود.
در ادامه بورس ژاپن یک سامانه معاملاتی به نام «TSE Arrows» را در سال 2000 معرفی و راه اندازی کرد. در ادامه فرآیند الکترونیکی شدن بازار نیز سامانه معاملاتی جدید و پیشرفته «Arrowhead» در سال 2010 در دسترس سرمایه گذاران این بازار قرار گرفت.
ساختار بورس ژاپن چگونه است؟
سهام پذیرفته شده در بازار بورس ژاپن در سه بخش شامل بازار اول (راه اندازی از سال 1949 شامل شرکت های بزرگ)، دوم (راه اندازی از سال 1961 شامل شرکت های متوسط) و بازار شرکت های استارت آپی (راه اندازی از سال 1991) دسته بندی می شوند.
در تقسیم بندی دیگری بازار بورس ژاپن شامل پنج بخش یعنی بازار اصلی شامل بازارهای اول و دوم، بازار شرکت های استارت آپی شامل دو بازار Mothers برای شرکت های نوظهور با پتانسیل رشد بالا و Jasdaq برای شرکت های نوظهور با رشد استاندارد و همچنین بازار Tokyo Pro Market صرفاً مختص سرمایه گذاران حرفه ای می باشد.
بسیاری از سرمایه گذاران دسته بندی های موجود را عامل پیچیدگی و سردرگمی فعالان این بازار می پندارند، زیرا هر کدام از این بخش ها الزامات پذیرش و قوانین خاص خود را دارند.
بورس ژاپن نیز ابزار سرمایه گذاری متنوعی نظیر سهام، شاخص ها، اوراق قرضه، کالا، ETF و اوراق مشتقه در اختیار سرمایه گذاران قرار می دهد. همچنین این بازار یکی از بورس های متراکم از لحاظ کمیت شرکت های پذیرفته شده است؛ به گونه ای که هم اکنون بیش از 3700 کمپانی در فهرست شرکت های بورسی بازار توکیو حضور دارند؛ که ارزش بازار آن ها در مجموع بیش از 5 تریلیون دلار است.
شاخص Nikkei 225 چیست؟
Nikkei 225 مخفف عبارت Nikkei 225 Stock Average است، که نام مهم ترین شاخص بورس ژاپن می باشد. این شاخص قیمتی هم وزن متشکل از سهام 225 شرکت برتر پذیرفته شده در بازار بورس ژاپن است. بر اساس تاریخچه بازارهای مالی، نیکی قدیمی ترین شاخص در بازارهای مالی آسیا می باشد.
در واقع شاخص نیکی بورس ژاپن معادل شاخص میانگین صنعتی داوجونز در بازار سهام ایالات متحده است. این شاخص در گذشته (بین سال های 1975 تا 1985) Nikkei Dow Jones Stock Average نام داشت، اما امروزه نام آن از شهرت «Nihon Keizai Shimbun» معروف ترین روزنامه اقتصادی ژاپن ملقب به «Nikkei» برگرفته شده است؛ زیرا این روزنامه اقتصادی مسئولیت محاسبه و انتشار این شاخص را بر عهده دارد.
این شاخص از سپتامبر سال 1950 میلادی ایجاد شده است. ترکیب شاخص نیکی همه ساله در ماه سپتامبر بررسی شده و تغییرات لازمه در ماه اکتبر اعمال می شود.
از مهم ترین شرکت های پذیرفته شده در بازار اوراق بهادار توکیو می توان به Canon Inc (شرکت تجهیزات الکترونیکی)، Sony (شرکت چند صنعتی فعال در لوازم الکترونیکی، صنعت بازی های ویدئویی و تجهیزات سرگرمی) و Toyota(ابَر شرکت سازنده خودرو، پیشرانه و ماشین آلات) اشاره نمود.
موقعیت مکانی و زمان فعالیت بورس اوراق بهادار توکیو
ساختمان مرکزی بورس ژاپن در «Nihonbashi Kabutochō» محل تجمع شرکت های سرمایه گذاری و بزرگترین منطقه مالی ژاپن واقع شده است. بازار اوراق بهادار توکیو در روزهای کاری هفته یعنی دوشنبه تا جمعه طی دو جلسه معاملاتی (09 تا 11:30 و 12:30 تا 15) فعالیت می کند. البته سایر تالارهای معاملاتی ساعات کاری متفاوتی دارند.
این بازار همانند سایر رقبای جهانی خود در روزهای مشخصی از سال نظیر عید سال نو، تولد امپراطور، فرهنگ، بنیان گذاری کشور و… تعطیل است، اما به نظر می رسد که در اینجا تعداد تعطیلات نسبت به سایر بازارهای مالی مهم جهان کمی بیشتر باشد!
کلام پایانی
سری مقالات معرفی بازارهای مالی مهم جهان به پایان رسید و در طول این مطالب همواره سعی بر این داشتیم، که با شرایط اقتصادی کشور مبدأ، تاریخچه هر کدام از این بازارها، ساختار عملیاتی و شاخص های مهم آن ها آشنا شویم؛ تا به عنوان یک سرمایه گذار یا معامله گر با اطلاعات کامل تری نسبت به شرایط حاکم بر بازارهای مالی بین المللی در دنیای بورس و سرمایه گذاری فعالیت کنیم.
پاریس ملقب به شهر عشق و نور در طول سالیان دراز همیشه پذیرای میلیون ها توریست بوده و پارامترهایی نظیر غذاهای عالی، صنعت مد و لباس، مناظر طبیعی زیبا و معماری کم نظیر سبب شده اند، کشور فرانسه در زمره محبوب ترین مقاصد گردشگری جهان قرار بگیرد. با این حال تنها توریست ها وارد پاریس نمی شوند، بلکه سالانه هزاران سرمایه گذار نیز برای دادوستد دارایی های مختلف به بازار مالی این کشور مراجعه می کنند.
فرانسه در صنایعی چون بیمه، انرژی، حمل و نقل هوایی، لوازم آرایشی و بهداشتی به معنای واقعی پیشرو بوده و همین موضوع بازار مالی پاریس را به یکی از جذاب ترین و بزرگ ترین مقاصد سرمایه گذاری در جهان تبدیل کرده است. بنابر تفاسیر فوق در این مطلب از سلسه مقالات معرفی بازارهای مالی جهان به تشریح ساختار بورس فرانسه می پردازیم.
در اقتصاد فرانسه چه خبر است؟
فرانسه یکی از کشورهای پرنفوذ اتحادیه اروپا از لحاظ اقتصادی و سیاسی می باشد. ساختار اقتصادی این کشور مبتنی بر بازار آزاد بوده و در سال ۲۰۱۹ جایگاه هفتمین اقتصاد بزرگ دنیا را به خود اختصاص داده است.
طی چند دهه گذشته به پشتوانه تولید ناخالص داخلی عالی، ظرفیت صادراتی بالا و تعامل اجتماعی مناسب، فرانسوی ها کارنامه اقتصادی قدرتمندی از خود ارائه نموده اند؛ اما بر اساس آمار سازمان همکاری و توسعه اقتصادی این شرایط در سال های اخیر تغییر کرده است! در واقع عواملی نظیر کسری بودجه و مشکلات تولید مسبب کاهش نسبتاً چشم گیر رشد اقتصادی شده اند.
در ساختار اقتصادی فرانسه نیز همچون سایر اقتصادهای قدرتمند دنیا کسب وکارهای بزرگ بین المللی شکل گرفته اند. مجله اقتصادی مشهور «فوربس» از سال ۲۰۰۳ مرتباً اقدام به انتشار فهرستی از ۲۰۰۰ شرکت (سهام عام) برتر جهان بر اساس چهار معیار فروش، سودآوری، دارایی و ارزش بازار می نماید؛ که فرانسه با ۵۷ شرکت موجود در این فهرست بر اساس آمار سپتامبر سال ۲۰۱۹، پس از آلمان در رده ششم قرار داشته است.
بورس فرانسه چگونه شکل گرفت؟
بازار بورس و اوراق بهادار پاریس که معامله گران سنتی اصطلاحاً آن را بورس «de Paris» می نامیدند، بزرگ ترین بازار مالی کشور فرانسه است. سابقه تأسیس این بازار به سال ۱۵۴۰ یعنی زمان شکل گیری بورس لیون باز می گردد. تأسیس بازار بورس جدید دپاریس در اوایل قرن نوزدهم زمینه ساز آغاز عصر مدرن در بازارهای مالی این کشور بود.
بورس قدیمی پاریس یک بازار انحصاری و محدود بود. هر چند برخی از ظواهر بازار قدیم در دوره جدید نیز همچنان به چشم می آمدند، اما بورس دپاریس جدید به یک محل عمومی برای خرید و فروش اوراق بهادار تبدیل شد. حدوداً دو قرن بعد نیز موجی از تغییرات ساختاری عمیق در این بازار آغاز شد.
در دهه ۱۹۸۰ میلادی بورس فرانسه به منظور همگام شدن با بازارهای مالی بزرگ جهان و اروپا علی الخصوص بورس لندن، سیستم معاملات الکترونیکی را راه اندازی نموده و از سال ۱۹۹۸ به یک بازار مالی تمام الکترونیک تبدیل شد.
موج تغییرات بنیادین در این بازار به همین جا ختم نشده و یک سال بعد چهار مؤسسه مالی مهم فرانسه شامل «SBF»، «Monep SA»، «Matif SA» و «Société du Nouveau Marché» در یکدیگر ادغام شده و یک نهاد مالی عظیم به نام «Paris Bourse SBF SA» به منظور اداره بازار بورس و اوراق بهادار به وجود آمد. با ادغام صورت گرفته تمام فعالیت های معاملاتی شامل خرید و فروش سهام، اوراق قرضه، کالا و مشتقات در یک بازار مالی مشخص و مستقل در دسترس سرمایه گذاران بود.
نهایتاً بورس فرانسه در سال ۲۰۰۰ به منظور تشکیل اولین بورس یکپارچه اروپایی با بورس های بروکسل و آمستردام ادغام شد، که امروزه به نام «EuronextN.V.» یا همان یورونکست شناخته می شود.
یورونکست پاریس چه امکاناتی برای سرمایه گذاران دارد؟
همان طور که اشاره نمودیم، بورس فرانسه در ابتدای قرن بیستم میلادی در ساختار بورس منسجم اروپایی ادغام شده و از آن زمان به بعد «یورونکست پاریس» خوانده می شود. در واقع بازار بورس فرانسه یکی از هفت بازار مالی می باشد که به این نهاد مالی پیوسته است.
هفت بازار مذکور شامل:
یورنکست آمستردام
بروکسل
پاریس
لیسبون
دوبلین
لندن
اسلو
یورنکست پاریس از نظر حجم معاملات تفاوت چشم گیری نسبت به سایرین داشته و همین مؤلفه آن را به یکی از بازارهای مالی پیشرو جهان و اروپا بدل نموده است. برای اثبات این ادعا می توان به آرشیو گزارشات آماری بازارهای مالی مراجعه نمود.
به طور مثال در سال ۲۰۱۹ یورنکست پاریس با بیش از ۱۵۰۰ شرکت به ارزش حدوداً ۴٫۱ تریلیون یورو بزرگ ترین بازار مالی در قاره اروپا بوده است. شما به عنوان یک سرمایه گذار در یورونکست پاریس مجموعه کاملی از ابزار معاملاتی شامل سهام، اوراق قرضه، کالاها، شاخص ها، ETFها و ابزار مشتقه را در اختیار خواهید داشت.
سرمایه گذاران معمولاً در این بازارهای مالی بزرگ و توسعه یافته به دنبال سهام برندهای تجاری مطرح بین المللی می باشند، که یورونکست پاریس نیز این امر مستثنی نبوده و نام شرکت های مطرحی چون کریستین دیور، لورئال، رنو، پژو و دنون در میان انبوه شرکت های پذیرفته شده در این بازار به چشم می خورند.
به طور کلی یورونکست پاریس به سه بخش اصلی تقسیم می شود که عبارتند از: «The Premier Marche»، «The Second Marche» و «The Nouveau Marche». به بیان ساده Premier Marche شامل سهام شرکت های بزرگ فرانسوی و بین المللی، Second Marche مختص شرکت های متوسط و Nouveau Marche برای سهام استارت آپ ها در نظر گرفته شده است.
یورونکست پاریس در محدوده غربی این شهر و منطقه «لا دفانس» واقع شده است، که یکی از مهم ترین مراکز اقتصادی اروپا و محل تجمع دفاتر بسیاری از شرکت های سطح اول جهان محسوب می شود.
با شاخص CAC 40 آشنا شویم!
CAC 40 مهم ترین شاخص بازار مالی فرانسه است، که شامل فهرستی از ۴۰ شرکت برتر پذیرفته شده در یورونکست پاریس از لحاظ ارزش بازار، فعالیت تجاری، وضعیت دارایی و نقدشوندگی می باشد.
در واقع از CAC 40 به عنوان کلیدی ترین شاخص بورسی موجود در این بازار به منظور بررسی وضعیت بورس فرانسه استفاده می شود. ترکیب سهام موجود در این شاخص به صورت فصلی توسط کمیته ای مستقل مورد بررسی قرار می گیرد.
از نکات مهم در مورد CAC 40 می توان به امکان حضور شرکت های چند ملیتی در فهرست مربوط به آن اشاره نمود، که آن را به یکی از جذاب ترین شاخص های بورسی اروپایی تبدیل کرده است. این شاخص بورسی در روزهای ابتدای شیوع ویروس کرونا همگام با سایر بازارهای مالی جهان افت ۳۵ درصدی را تجربه کرد!
ساعات و روزهای کاری یورونکست پاریس
این بازار در طول روزهای کاری هفته یعنی دوشنبه تا جمعه (به غیر از تعطیلات رسمی) از ساعت ۹ صبح تا ۱۷:۳۰ عصر به وقت گرینویچ فعالیت می کند. لازم به ذکر است که در ساعات کاری یورونکست پاریس هیچ زمان استراحتی (وقفه معاملات برای ناهار) وجود ندارد.
تعطیلات این بازار شامل روز سال نو، کریسمس، آدینه نیک، کارگر و روز بعد عید پاک است. همچنین در شب کریسمس و سال نو زمان جلسه معاملاتی یک دوم روزهای عادی می باشد.
در مطلب آتی از سری مقالات جذاب معرفی بازارهای مالی بزرگ دنیا به معرفی بورس هلند می پردازیم.
این مقاله از سلسله مطالب بازارهای مالی جهان به معرفی بازار بورس چین (شانگهای) اختصاص دارد. شهر شانگهای مرکز اقتصادی کشور چین است که بسیاری آن را نیویورک شرق می نامند! این بندر تجاری مهم آسیایی که توسط یک رودخانه به دو بخش تقسیم می شود، جزء پرجمعیت ترین شهرهای چین و جهان است.
شانگهای زیبا و لوکس علاوه بر اینکه جزء مهم ترین بنادر تجاری جهان محسوب می شود، مقصد بسیاری از گردشگران از اقصی نقاط دنیا نیز می باشد.
بورس چین (شانگهای) (SSE)
کشور پهناور چین طی سال های اخیر در عرصه اقتصادی شانه به شانه بزرگان جهان نظیر ایالات متحده و چه بسا فراتر از آن ها حرکت کرده است؛ که بالطبع شانگهای به عنوان پایتخت اقتصادی این کشور از نقش و اهمیت به سزایی در این زمینه برخوردار می باشد. بنابراین بازار مالی شانگهای نیز تحت تأثیر این شرایط به یکی از حساس ترین مراکز مبادلات مالی در جهان بدل شده است.
قدمت بازار مالی در شانگهای
سابقه معاملات اوراق بهادار در شانگهای به اواخر دهه ۱۸۶۰ میلادی باز می گردد. اولین فهرست سهام پذیرفته شده این بازار در ژوئن سال ۱۸۶۶ منتشر شد. پس از رونق سهام معادن در سال ۱۸۹۱ تعدادی از سرمایه گذاران خارجی «انجمن کارگزاران سهام شانگهای» را به عنوان اولین بورس اوراق بهادار چین در شهر شانگهای تأسیس نمودند.
در سال ۱۹۰۴ این انجمن درخواست ثبت در هنگ کنگ طبق مقررات ثبت شرکت ها را ارائه نموده و به «بورس اوراق بهادار شانگهای» تغییر نام داد. در روزهای ابتدایی اوراق بهادار شرکت های محلی در این بازار مبادله شده و بانک ها بر این بازار تسلط داشتند.
در سال های ۱۹۲۰ و ۱۹۲۱ بازارهای «بورس اوراق بهادار و کالای شانگهای» و «بورس بازرگانی چینی شانگهای» تأسیس شدند. نهایتاً در سال ۱۹۲۹ این بازارها با یکدیگر ترکیب شده و در یک بازار یکپارچه تحت عنوان بورس اوراق بهادار شانگهای به فعالیت خود ادامه دادند.
سایه جنگ و تحولات سیاسی بر سر بورس چین!
در دهه ۱۹۳۰ میلادی شانگهای به عنوان پایتخت مالی خاور دور ظهور کرد؛ جایی که سرمایه گذاران چینی و خارجی می توانستند سهام، اوراق بدهی، قرضه و قراردادهای آتی را با یکدیگر مبادله کنند.
مبادلات بازار بورس چین پس از اشغال ناگهانی شهرک بین المللی شانگهای توسط سربازان ژاپنی در هشتم دسامبر سال ۱۹۴۱ متوقف شد. سرانجام در سال ۱۹۴۶ بورس چین سه سال قبل از بسته شدن مجدد آن به دلیل انقلاب کمونیستی (۱۹۴۹) فعالیت خود را آغاز کرد.
پس از پایان انقلاب فرهنگی و روی کار آمدن دنگ شیائوپینگ در سال ۱۹۷۸ تعاملات چین با جامعه جهانی به حالت عادی خود بازگشت. در طول دهه ۱۹۸۰ بازار مالی شانگهای همزمان با گشایش و اصلاحات اقتصادی و همچنین توسعه اقتصاد بازار سوسیالیستی تکامل پیدا کرد.
نهایتاً تغییرات ساختاری بورس چین در ۲۶ نوامبر سال ۱۹۹۰ تکمیل شده و چند هفته بعد در ۱۹ ماه دسامبر عملیات اجرایی بازار آغاز شد. بورس چین بازار «STAR» مختص شرکت های تکنولوژی را در سال ۲۰۱۹ و به عنوان رقیبی برای بازار نزدک راه اندازی کرد!
ساختار مالی بورس چین
اوراق بهادار موجود در بورس چین شامل سه دسته اصلی سهام، اوراق قرضه و صندوق ها می باشند. اوراق خزانه، مشارکت شرکتی و مشارکت قابل تبدیل به عنوان اوراق قرضه در این بازار عرضه می شوند، که بازار اوراق خزانه پرطرفدارترین آن ها است.
به طور کلی در بورس چین دو نوع سهام تحت عناوین «سهام A» و «سهام B» منتشر می شوند. سهام A بر اساس ارز محلی یوآن رنمنبی قیمت گذاری می شوند، در حالی که قیمت سهام موجود در دسته B بر اساس دلار آمریکا عنوان می شود.
در ابتدا معاملات سهام A فقط به سرمایه گذاران داخلی محدود بود، اما خرید و فروش سهام B برای سرمایه گذاران چینی (از سال ۲۰۰۱) و سرمایه گذاران خارجی در دسترس است. با این حال پس از اجرای برخی اصلاحات در دسامبر سال ۲۰۰۲ سرمایه گذاران خارجی اجازه دارند (البته با محدودیت) تحت برنامه سرمایه گذار نهادی واجد شرایط که رسماً در سال ۲۰۰۳ اجرایی شده و به طور خلاصه «QFII» نام دارد؛ در سهام گروه A هم سرمایه گذاری کنند.
سقف درنظر گرفته شده برای معاملات برنامه QFII در ابتدا ۳۰ میلیارد دلار بود که در آوریل ۲۰۱۲ به ۸۰ میلیارد دلار افزایش یافت. بیشترین ارزش بازار در بورس چین مربوط به شرکت های دولتی قبلی نظیر بانک های تجاری و شرکت های بیمه ای است.
بر اساس ارزیابی های آماری بورس چین از نظر ارزش مبادلات در کنار بازارهای آمریکا و ژاپن جزء پنج بورس برتر جهان می باشد.
شاخص SHCOMP چیست؟
SSE Composite که مخفف عبارت شاخص مرکب بورس اوراق بهادار شانگهای است، ترکیبی از کلیه سهام A و B پذیرفته شده در بورس چین می باشد. این شاخص با استفاده از یک دوره پایه ۱۰۰ تایی محاسبه شده و در پانزدهم جولای سال ۱۹۹۱ برای اولین بار منتشر شد.
شاخص مرکب معیار بسیار مناسبی برای فهم وضعیت کلی بازار بورس چین است، زیرا شاخص هایی مانند SSE 50 و SSE 180 صرفاً به بررسی گروه هایی از شرکت های پیشرو بازار می پردازند! شاخص مرکب بورس چین نسبت به سایر رقبای خود تا حدی پرنوسان و شاید بی ثبات است.
به طور مثال در بازه زمانی نوامبر سال ۲۰۱۴ تا ژوئن ۲۰۱۵ این شاخص بیش از %۱۵۰ رشد کرد؛ زیرا رسانه های دولتی همواره از بازار سهام شرکت های چینی صحبت کرده و عموم مردم که هیچ تجربه ای در سرمایه گذاری بورس نداشتند را به خرید سهام تشویق می کردند! سپس با گذشت حدود سه ماه از زمان به اوج رسیدن قیمت ها، شاخص های بازار در سراشیبی سقوط قرار گرفته و شاخص SHCOMP حدوداً ۴۰ درصد از ارزش خود را طی مدت کوتاهی از دست داد.
در این شرایط شرکت ها معاملات خود را متوقف کردند، اتخاذ موقعیت های معاملاتی فروش ممنوع اعلام شده و دولت برای حمایت از بازار وارد عمل شد.
برخی از مهم ترین سهام موجود در این بازار شامل:
بانک صنعت و تجارت چین(بانک تجاری دولتی)
شرکت بیمه عمر چین(شرکت مالی فعال در امور بیمه عمر و درمانی)
بانک کشاورزی چین
PetroChina(بازوی اجرای شرکت ملی نفت چین
China International Capital Corporation(یک شرکت پیشرو در زمینه بانکداری سرمایه گذاری و مدیریت دارایی)
زمان فعالیت و تعطیلات رسمی بورس چین
بازار بور س شانگهای در روزهای کاری هفته یعنی روزهای دوشنبه تا جمعه (به غیر از تعطیلات رسمی) بین ساعات ۰۹:۱۵ تا ۱۵:۳۰ و در دو جلسه معاملاتی صبح و بعد از ظهر (با استراحت برای ناهار) فعالیت می کند.
این بازار در روزهای عید سال نو، عید چینی (۵ روز)، کارگر (۳ روز)، جشنواره قایق اژدها (۲ روز)، جشن نیمه پاییز و روز ملی چین (۵ روز) تعطیل است.
ساختمان بورس چین در منطقه سنتی «پودونگ» واقع شده که در حال حاضر محل تجمع شرکت های مهم، مراکز مالی-سرمایه گذاری، آسمان خراش های معروف نظیر برج جین مائو و مرکز مالی شانگهای می باشد.
در این مقاله از زوایای مختلف به معرفی بازار بورس اوراق بهادار شانگهای پرداخته شد. در مقاله بعدی که آخرین مطلب از سری مقالات معرفی بازارهای مالی جهان است، با معرفی بازار مالی توکیو همراه شما خواهیم بود.
شاخص داوجونز یک میانگین صنعتی از شاخص بورس در آمریکاست که با نماد اختصاری DJI شناخته می شود و نوسانات قیمت ۳۰ شرکت فعال در ایالت متحده آمریکا را نشان می دهد.
این شاخص توسط چارلز داو تقریبأ یک قرن پیش تأسیس شد و دقیقأ به همین دلیل است که سرمایه گذاران از این شاخص، برای مقایسه عملکرد خود در بازار سهام استفاده می کنند.
داوجونز از سهام چه شرکت هایی تشکیل می شود؟
سهام برندهای مشهور آمریکا که در زمینه های امور مالی، نفت و گاز، خدمات عمومی، کالاهای مصرفی، فناوری و مخابرات و مراقبت های پوستی فعالیت می کنند، یک شاخص وزنی قیمتی را تشکیل می دهند.
به این معنا که، سهام شرکت ها با ارزش بالاتر، تأثیر بیش تری بر ارزش بازار خواهند داشت و به همین ترتیب، سهام با ارزش پایین تر، ارزش کم تری بر ارزش بازار خواهند داشت. به بیان دیگر سهامی با ارزش و حجم بالاتر، ۷۰ درصد از ارزش بازار را تشکیل می دهد.
توجه به این نکته خالی از لطف نیست که، سهام شرکت هایی مانند آمازون، فیسبوک و آلفابت به دلیل وزن بالایی که جریان درآمدیشان طی انجا معاملات در بازار سهام ایجاد می کنند، دراین شاخص لحاظ نمی شوند.
کاربردهای شاخص داوجونز
عاملی برای نظارت بر شرایط بازار است. چرا که این شاخص، به عنوان یکی از شاخص های اصلی، درک صحیحی از بازار سهام را برای سرمایه گذاران ایجاد می نماید.
ریسک سرمایه گذاری را کاهش می دهد. در واقع با خرید این شاخص، می توانید یک سرمایه گذاری متنوع و با ریسک کم را تجربه کنید.
عاملی برای نظارت بر عملکرد سرمایه گذاری است. برای مثال اگر سود حاصل از سبد شما به طور مداوم از داوجونز بیش تر باشد، نشان می دهد که سرمایه گذاری بهینه ای را در پیش گرفته اید و البته برعکس این حالت نیز صادق است.
روند آینده سهام، وجوه متقابل و ETFها را مشخص می کند. در واقع با توجه به ضریب بتا می توان سنجید که ارزش بازاری سهام یک شرکت در مقابل داوجونز روند افزایشی خواهد داشت و یا کاهشی.
یک ایرانی می تواند در شاخص داوجونز سرمایه گذاری کند؟
پاسخ شما مثبت است و شما می توانید برای خرید این شاخص سرمایه گذاری نمایید. البته باید توجه داشته باشید که تحلیل یک سهم با تحلیل یک شاخص بسیار متفاوت است چرا که شاخص ها عمومأ به صورت تکنیکالی حرکت نمی کنند و به این ترتیب ریسک سرمایه گذاری برای شما افزایش می یابد.
به طور کلی می توان بیان کرد که داوجونز در بلندمدت همیشه روند صعودی و مثبتی را تجربه کرده است و البته به دلیل نوسانات بسیار زیاد در طی یک روز، سودهای کلانی را نصیب نوسان گیران حرفه ای خود می کند. بنابراین، در صورت تسلط بر بازارهای مالی بین المللی، سرمایه گذاری در این شاخص، همیشه جذاب خواهد بود.
مهم ترین بازار مالی هلند در شهر تاریخی – توریستی آمستردام واقع شده که قدیمی ترین بازار بورس جهان است. بورس آمستردام نیز یکی از اعضای بازار مالی یکپارچه اروپا یا همان یورونکست است.
هفت بورس اروپایی در سال ۲۰۰۰ با یکدیگر ادغام شدند، تا در قالب یک بازار مالی منسجم فعالیت کنند. در این مقاله و در ادامه سری مطالب معرفی بازارهای مالی به معرفی بازار بورس و اوراق بهادار آمستردام می پردازیم.
چشم انداز اقتصاد و بازارهای مالی هلند
رتبه چهارم کشور هلند در رده بندی سالانه مؤسسه بین المللی توسعه مدیریت و امنیت بالای سرمایه گذاری در بورس آمستردام سبب شده است، که این بازار محل مناسبی برای سرمایه گذاران مشتاق فعالیت در اتحادیه اروپا باشد.
بر اساس آمار منتشر شده در سال ۲۰۱۹ اقتصاد هلند وضعیت مناسبی هرچند با رشد کوچک داشته است، که این به دلیل افزایش صادرات و کاهش واردات می باشد.
علاوه بر این موارد وجود شرایط سیاسی داخلی پایدار، روابط دیپلماتیک باثبات و نیروی کار فنی از سایر مزایای سرمایه گذاری در اقتصاد هلند می باشند. هرچند پیش بینی ها در مورد وضعیت نهایی اقتصاد این کشور در سال ۲۰۲۰ با توجه به شیوع ویروس کرونا و وجود برخی پارامترهای اقتصادی منفی، پایداری شرایط مثبت قبلی را گزارش نمی کنند.
بورس آمستردام نیز همچون سایر بازارهای زیرمجموعه یورونکست نقطه ورود مناسبی برای دسترسی به بخش عمدهای از بازارهای مالی اروپا است. سرمایه گذاران اروپایی و بین المللی زیادی در این بازار فعالیت نموده و از این جهت محل مناسبی برای تأمین سرمایه در سطح کلان می باشد.
بورس آمستردام چندساله است؟
بورس آمستردام از سال ۱۶۰۲ میلادی شروع به فعالیت نمود. هرچند قبل از این تاریخ نیز در بسیاری از شهرها بازارهای مالی مستقل و کوچکی فعالیت داشتند، اما ASE به عنوان اولین بورس رسمی هلند در ابتدای قرن شانزدهم ایجاد شد.
در ابتدا عمده ترین نقش این بازار تأمین مالی حمل ونقل کالا و انسان از قاره آسیا توسط کمپانی هند شرقی هلند بود، که امتیاز انحصاری ۲۱ سال تجارت با این مناطق را در اختیار داشت. این شرکت یکی از اولین کسب وکارهایی بود که در قالب یک شرکت سهامی در زمینه تجارت ادویه و برده فعالیت می کرد.
کمپانی هند شرقی هلند به سرمایه گذارانی که مایل بودند در صنعت حمل ونقل سرمایه گذاری کنند، اوراق سهام خود را می فروخت. با گسترش تعداد سهامداران و افزایش تعداد این شرکت ها سهامداران آن ها به بازارهای منسجمی برای خرید و فروش این اوراق سهام نیاز داشتند، که در نهایت بازار بورس آمستردام به شکلی سازمان یافته تأسیس شد.
در واقع بازار آمستردام را می توان نسخه پیشرفته ای از بازار مالی سنتی هلند دانست، که در سال ۱۵۳۰ میلادی به عنوان یک بورس کالایی غیرمسقف آغاز به کار کرد.
بورس آمستردام از زمان تأسیس تاکنون همواره روند پیشرفت و نوآوری خود را حفظ نموده و همچنان یکی از جذاب ترین بازارهای مالی در سطح جهان است.
انواع ابزار معاملاتی در بازار بورس آمستردام
از لحاظ تنوع ابزارهای مالی و سرمایه گذاری یورونکست آمستردام نیز همگام با سایر رقبای بزرگ اروپایی و جهانی خود پیشرفت کرده و امروزه ابزار معاملاتی مختلفی نظیر سهام، اوراق قرضه، کالاها، شاخص ها، ETFها و انواع اوراق مشتقه در این بازار مالی مبادله می شوند.
در مورد بورس آمستردام توجه داشته باشید، که اولین بورس معاملات آپشن یا همان قرارداد اختیار معامله در سال ۱۹۷۸ میلادی در بستر این بازار مالی ایجاد شد، که گام بزرگی در مسیر پیشرفت بورس آمستردام بود.
سیستم معاملات الکترونیکی بازار آمستردام در سال ۱۹۹۸ ایجاد شد و این به معنای پایان عصر ۴۰۰ ساله قیمت گذاری و انجام معاملات به واسطه فریادهای معامله گران کف تالار بورس بود.
با ورود این سامانه فقط ماهیت تجارت اوراق بهادار نبود که تغییر کرد، بلکه چشم انداز بازار نیز دگرگون شد و با توسعه سیستم های معاملات کامپیوتری زمینه برای حضور بازیگران جدید در بازار فراهم آمد.
به طور مثال دستگاه سفارش گیری معاملاتی (The Order Machine) که به اختصار TOM نام داشت، یکی از ابتکارات معامله گران هلندی بود.
شاخص AEX چیست؟
در بازار بورس آمستردام تعدادی شاخص مالی برای نشان دادن وضعیت بازار سهام ایجاد شده اند، که مهم ترین این شاخص ها عبارتند از AEX، AMX و AScX. همانند سایر بازارهای بزرگ که یکی از شاخص ها از سایرین مهم تر بوده و برای ارزیابی وضعیت کلی بازار درنظر گرفته می شود، در بورس آمستردام شاخص AEX به عنوان شاخص اصلی بازار محسوب می شود.
AEX از سال ۱۹۸۳ در بورس آمستردام ایجاد شده و شامل بیش از ۲۰ نماد مربوط به شرکت های برتر پذیرفته شده در این بازار است.
به طور کلی شرکت های موجود در این شاخص از اعتبار بالایی برخوردار بوده و شامل برندهای مطرحی چون یونیلور(شرکت چند ملیتی بریتانیای-هلندی مالک برندهای متعدد در بازار جهانی)، ING(International Netherlands Group، شرکت چندملیتی خدمات بانکی و مالی)، فیلیپس(شرکت چندملیتی خدمات و تجهیزات الکترونیکی) و شل (شرکت نفت و گاز بریتانیایی-هلندی) می باشد.
در مورد شاخص AEX ذکر این نکته ضروری است، که این شاخص هم تراز سایر شاخص های ملیتی موجود در بازار یورونکست همچون DAX آلمان و CAC 40 فرانسه می باشد.
از اتفاقات مهم اخیر در مورد شاخص AEX می توان به شیوع ویروس کرونا اشاره نمود، که همچون سایر شاخص های جهانی و اروپایی افت بیش از ۳۰ درصدی را طی مدت کوتاهی به ثبت رساند!
موقعیت مکانی و زمان فعالیت یورونکست آمستردام
ساختمان بورس آمستردام واقع در «Beursplein 5» و بخش تاریخی شهر می باشد. بخش پشتی این ساختمان در خیابان «Warmoesstraat» قرار دارد، که قدیمی ترین خیابان شهر بوده و در منطقه والن می باشد.
ساعات و روزهای کاری بازارهای زیرمجموعه یورونکست تقریباً مشابه یکدیگر بوده و معمولاً همگی در بازه مشخصی منطبق بر زمان کاری مرسوم کشورهای اروپایی فعالیت می کنند.
مبادلات بازار بورس آمستردام از ساعت ۹ صبح تا ۱۷:۴۰ عصر (بدون وقفه برای ناهار و استراحت) به وقت محلی و در روزهای کاری هفته یعنی دوشنبه تا جمعه انجام می شوند.
بازار آمستردام در روزهای عید سال نو، کریسمس، آدینه نیک، دوشنبه بعد از عید پاک و روز کارگر تعطیل است. همچنین در شب سال نو و کریسمس نیز زمان کاری بازار به یک دوم کاهش می یابد.
خلاصه
در این مقاله به معرفی بورس آمستردام پرداخته شد، که یکی از قدیمی ترین بازارهای مالی در سطح جهان است.
تا به این بخش صرفاً به معرفی بورس نیویورک و بازارهای مالی مهم اروپایی متمرکز بودیم و شاید این سؤال در ذهن شما ایجاد شود، که آیا بازار مالی مهم و بزرگ جهانی دیگری وجود ندارد؟
پاسخ این پرسش بله است و از همین روی در مطالب آتی از این سلسله مقالات به معرفی بازارهای مالی مهم در دیگر قاره های جهان می پردازیم.
در ادامه سلسله مقالات بورس های بزرگ جهانی در این مطلب به معرفی یکی دیگر از بازارهای مالی مهم بین المللی (بورس لندن) می پردازیم. کشور انگلستان و به طبع شهر لندن در کنار مراکزی چون نیویورک و توکیو همواره به عنوان یکی از قطب های سنتی کسب وکار، بانکداری، تجارت و سرمایه گذاری در سطح جهان مطرح بوده است.
بورس لندن انگلیس (LSE)
همگام با پیشرفت جوامع بشری، اقتصاد این کشورهای صنعتی نیز رو به رشد بوده و در عرصه های سرمایه گذاری نوین پیشرو بوده اند. بورس لندن یکی از بازارهای مالی قدیمی در سطح جهان بوده و از بدو تأسیس تاکنون سرمایه گذاران بسیاری را در خود جای داده است.
از تاریخچه تأسیس بورس لندن چه می دانید؟
بازار بورس لندن بزرگترین بورس اروپا و اولین بازار مالی (منسجم) انگلستان است. گرچه بورس های کالایی سنتی در انگلیس قدمتی چند صد ساله دارند، اما ایده اولیه راه اندازی بورس اوراق بهادار لندن به سال ۱۶۹۸ میلادی باز می گردد.
در آن زمان یک کارگزار جوان به نام جان کاستاین (John Castaing) تصمیم گرفت، که به صورت پیوسته قیمت سهام و سایر دارایی ها را جمع آوری کند. وی این کار را در قهوه خانه «جاناتان» انجام می داد، که در نزدیکی تالار بورس (کالا و…) سطلنتی قرار داشت.
این قهوه خانه یکی از مهم ترین مکان های تجمع معامله گران اوراق بهادار در شهر لندن بود. معاملات قهوه خانه ای و غیررسمی با مشکلات فراوان به مدت چندین سال همچنان ادامه داشت.
سرانجام در سال ۱۸۰۱ میلادی به منظور جلوگیری از تقلب و کلاهبرداری برخی از فعالان بازار، برای اولین بار زمینه تشکیل بورس منسجم و سازمان یافته اوراق بهادار در لندن به صورت جدی فراهم شد.
بورس اوراق بهادار لندن با پذیرش مجموعه قوانینی توسط کارگزاران و پرداخت حق عضویت مشخصی توسط آن ها به سازمان بورس آغاز به کار نمود.
همچنین این بازار در تاریخ بیست و سوم ژوئن سال ۲۰۰۷ با بورس میلان (Borsa Italiana) ادغام شد و از آن به بعد تحت عنوان گروه بورس لندن انگلیس (LSEG) فعالیت می کند. به دنبال ادغام صورت گرفته، بورس انگلیس قدرت و اهمیت بیشتری در میان بورس های اروپایی پیدا کرد.
موقعیت مکانی بورس لندن کجاست؟ تالار بورس در چه بازه زمانی فعالیت می کند؟
تالار بورس در میدان پاترنوستر (Paternoster) شهر لندن و در نزدیکی کلیسای سنت پائول واقع شده است. جلسه معاملاتی این بازار در طول روزهای کاری هفته (دوشنبه تا جمعه) از ساعت ۰۸:۰۰ تا ۱۶:۳۰ به وقت محلی فعالیت می کند.
در بورس لندن نیز برخی روزهای سال تعطیلات رسمی محسوب می شوند، که شامل روز اول سال نو، آدینه نیک، دوشنبه عید پاک، اول ماه می، تعطیلات بانکی در انگلستان، تعطیلات رسمی متفرقه، کریسمس و ۲۶ دسامبر (روز بعد از کریسمس) می باشند.
همچنین اگر تعطیلات روز اول سال نو، کریسمس و تعطیلات ۲۶ دسامبر از لحاظ تقویمی منطبق بر تعطیلات آخر هفته باشند، روز کاری بعدی تعطیل خواهد بود.
با شاخص بورس لندن آشنا شویم!
مهم ترین شاخص بورس لندن «Financial Times Stock Exchange 100 Index» است، که به اختصار FTSE 100 یا FTSEخوانده می شود.
این شاخص بر مبنای ۱۰۰ شرکت بزرگ (از لحاظ ارزش بازار) حاضر در بازار بورس انگلیس ایجاد شده است. شاخص فوتسی توسط کمپانی FTSE Group (یک شرکت تابعه حاصل سرمایه گذاری مشترک بورس اوراق بهادار لندن و روزنامه فایننشیال تایمز) به صورت مداوم محاسبه شده و از طریق درگاه های اطلاع رسانی بورس انگلستان منتشر می شود.
علیرغم اینکه در بازار بورس لندن شاخص های دیگری نیز وجود دارند، FTSE 100 پرکاربردترین شاخص محاسباتی این بازار مالی می باشد.
لازم به ذکر است، که بر اساس آمار ۱۰۰ شرکت مذکور حدوداً %۸۰ از ارزش بورس اوراق بهادار انگلیس را به خود اختصاص می دهند.
ساختار کلی بورس انگلیس چگونه است؟
به طور کلی بورس انگلیس از نظر ارزش بازار، حجم معاملات و نقدشوندگی رقیب سنتی بورس نیویورک محسوب می شود. بازار مالی لندن میزبان طیف گسترده ای از شرکت ها در زمینه های مختلف کسب و کار بوده و منبع بسیار مناسبی برای تأمین مالی شرکت ها است.
LSE را می توان بین المللی ترین بازار بورس در جهان نامید، زیرا شرکت هایی از ۶۰ کشور مختلف جهان در این بازار عرضه و پذیرش شده اند.
یکی از اهداف اصلی این رویکرد همکاری با بورس های جهانی در آسیا و آفریقا به منظور حذف هزینه های سرمایه گذاری و موانع تجارت بین المللی دارایی های مالی می باشد.
همچنین بازار اصلی بورس انگلیس یکی از متنوع ترین بورس های دنیا است، که حدوداً از ۴۰ بخش مختلف شامل Premium (سهام شرکت های بازرگانی)، Standard (اوراق بدهی و مشتقه) و… تشکیل شده است.
در حقیقت شرکت های پذیرفته شده در این بازار دارای نقدشوندگی بالاتر و قیمت گذاری شفاف تری بوده و همچنین شدیداً در کانون توجه رسانه های مالی و سرمایه گذاران می باشند.
در ادامه به معرفی برخی از مهم ترین شرکت های موجود در شاخص فوتسی ۱۰۰ می پردازیم:
بانک سرمایه گذاری و خدمات مالی بارکلیز- ارزش بازار: ۶/۱۸ میلیارد پوند
بانک سرمایه گذاری و خدمات مالی HSBC- ارزش بازار: ۶۳ میلیارد پوند
شرکت خدمات مخابراتی چندملیتی ودافون- ارزش بازار: ۸/۲۹ میلیارد پوند
هلدینگ مهندسی و خودروسازی رولز-رویس- ارزش بازار: ۳/۴ میلیارد پوند
مهم ترین وقایع بورس لندن
حدوداً چندین دهه است که وقایع بازارهای بورس به یکی از دغدغه های روزمره فعالان حوزه اقتصاد و سرمایه گذاری یا حتی بخش عمده ای از مردم تبدیل شده و امروزه اخبار بازارهای مالی جزء جدانشدنی رسانه های مختلف محسوب می شوند.
اگر به تاریخ مراجعه کنیم؛ برخی از اتفاقات پیرامون بازار سرمایه به قدری مهم بوده اند، که کاملاً در سرنوشت و مسیر بازار بورس تأثیر داشته اند. از همین روی در بخش انتهایی مطلب برخی از وقایع مهم و مؤثر در رابطه با بورس لندن را مرور می کنیم.
بیگ بنگ در بورس لندن!
در سال های ۱۹۸۶ و ۱۹۹۵ میلادی مقامات دولتی تصمیم گرفتند، که در قوانین بازار بورس انگلیس بازنگری نموده و تغییرات بنیادین ایجاد کنند. به دلیل سرعت بالای اجرا و گستردگی دگرگونی های ایجاد شده، این فرآیند اصطلاحاً «بیگ بنگ» نام گرفت.
اگر واقع بینانه به این تغییرات بنگریم، واقعاً همانند یک زلزله شدید اما با تأثیرات مثبت در رشد و توسعه همه جانبه بازار بورس لندن بود.
خلاصه تغییرات اعمال شده شامل شروع معاملات الکترونیکی، حذف حداقل کمیسیون ثابت معاملات و امکان فعالیت کارگزاران خارجی در بازار بورس می باشد.
این تغییرات عمده در نهایت منجر به افزایش حجم معاملات، ایجاد رقابت شدید بین کارگزاران و تبدیل بورس انگلیس به یک بازار مالی جهانی شد.
بمب گذاری در ساختمان بورس انگلیس
در بیستم ژوئیه سال ۱۹۹۰ یک مرد که به ظاهر عضوی از ارتش جمهوری خواه ایرلند بود، در توالت های ساختمان بورس لندن بمب گذاری کرده و مدعی شد، نیم ساعت دیگر ساختمان منفجر می شود!
خوشبختانه در این مدت کوتاه ساختمان بورس انگلستان تخلیه شده و از بروز یک فاجعه انسانی جلوگیری به عمل آمد. در جریان این حادثه فقط بخش کوچکی از یک طبقه این ساختمان دچار تخریب شد.
در مطلب آتی از این سری مقالات به معرفی بازار بورس فرانکفورت خواهیم پرداخت.
در حال حاضر اغلب کشورهای جهان دارای بازارهای سرمایه منسجمی بوده و همچنین بازارهای بورس تخصصی زیادی نیز ایجاد شده اند. برخی از مراکز قدیمی تجارت و سرمایه گذاری(نظیر نیویورک، لندن و توکیو) نیز امروزه به عنوان پایتخت های مالی جهانی محسوب می شوند؛ زیرا ارزش بازار، حجم معاملات، تعداد فعالان و شرکت های پذیرفته شده در این بازارها به حد باور نکردنی بزرگ می باشند.
به عنوان یک سرمایه گذار آشنایی هر چه بیشتر با ساختار و جزئیات بازارهای مالی مختلف می تواند، به رشد ما در این زمینه کمک کند. از طرفی مبحث شناخت بازارهای بورس بزرگ و مهم در سطح جهان یک مبحث آموزشی مفرح و جذاب است.
تاریخچه بازار بورس نیویورک آمریکا
بازار بورس نیویورک یا New York Stock Exchange که به اختصار لاتین NYSE نامیده می شود، بزرگترین بورس جهان از لحاظ میزان معاملات و ارزش شرکت های پذیرفته شده است.
سنگ بنای تأسیس بورس نیویورک در ۱۷ می سال ۱۷۹۲ بر اساس توافق ۲۴ کارگزار معاملات سهام زیر یک درخت نارون در خیابان ۶۸ وال استریت شهر نیویورک شکل گرفت، که به توافق «باتن وود» یا «درخت نارون» مشهور شد.
پس از گذشت حدوداً ۲۵ سال از زمان توافق باتن وود آن ها در هشتم مارس سال ۱۸۱۷ میلادی تصمیم گرفتند، که فرآیند معاملات خود را سازمان یافته و شفاف تر کنند.
بنابراین با تدوین یک اساسنامه و تعیین خودشان به عنوان هیئت امنای بازار اوراق بهادار، بورس نیویورک رسماً آغاز به کار نمود.
تالار فیزیکی بورس نیویورک
اولین تالار فیزیکی بازار بورس نیویورک یک ساختمان اجاره ای در پلاک ۴۰ خیابان وال استریت بود. در سال ۱۸۳۵ این ساختمان دچار آتش سوزی بزرگی شد و خسارات گسترده ای به بار آمد. نتیجتاً تالار بورس نیویورک به یک مکان موقتی انتقال یافت.
بورس نیویورک در این بازه زمانی از لحاظ ارزش بازار رشد نسبتاً زیادی را تجربه کرد و تالار بورس چندین بار تغییر مکان داد.
در حال حاضر بورس اوراق بهادار نیویورک در خیابان ۱۱ وال استریت بخش پایین محله منهتن (محل تجمع نهادهای مالی) قرار دارد.
ساعات و روزهای کاری NYSE
بورس نیویورک در طول روزهای کاری هفته یعنی دوشنبه تا جمعه و طی ساعات ۰۹:۳۰ صبح تا ۱۶ عصر به وقت محلی (منطقه زمانی شرقی یا Eastern) فعالیت می کند.
این بازار به طور میانگین ۲۵۳ روز در طول سال فعالیت می کند؛ اما در روزهای به خصوصی تعطیل است، که شامل روز اول سال نو، مارتین لوتر کینگ، تولد جرج واشنگتن، آدینه مقدس، یاد بود (روز ملی بزرگداشت سربازان ارتش آمریکا)، استقلال ایالات متحده، کارگر، شکرگزاری و کریسمس می باشد.
همچنین قبل از روز استقلال آمریکا، بعد از روز شکرگزاری و کریسمس این بازار زودتر از حالت معمول بسته می شود.
شاخص NYSE بیانگر چیست؟
بر اساس شاخص (مرکب) بازار سهام نیویورک یا NYSE Composite Index میانگین بازدهی و ارزش سهام پذیرفته در این بازار محاسبه می شود.
این شاخص وضعیت بیش از ۲۰۰۰ شرکت بورسی را نشان می دهد، که در صنایع مختلفی از جمله املاک و مستغلات یا مالی و سرمایه گذاری فعالیت می کنند.
شاخص مرکب NYSE در اواسط دهه ۱۹۶۰ میلادی ایجاد شد، تا برخلاف شاخص میانگین صنعتی داوجونز شامل بازدهی و ارزش تمام شرکت های پذیرفته شده در بازار سهام نیویورک باشد.
فرآیند معاملاتی روزانه بازار سهام نیویورک
معاملات بورس نیویورک به روش حراج (مزایده) و از طریق کارگزاران یا به صورت کاملاً الکترونیکی انجام می شوند. کارگزاران نیویورکی همانند کارگزاران سایر بورس ها تلاش می کنند، که در بهترین قیمت ممکن (بالاترین برای فروشنده و پایین ترین برای خریدار)معامله را برای شما انجام دهند.
در معاملات آنلاین هم سرمایه گذاران مستقیماً به سامانه معاملاتی دسترسی داشته و سفارشات معاملاتی را بر اساس تحلیل و نظر شخصی وارد می نمایند، تا بر اساس عرضه و تقاضای موجود معاملات خود را انجام دهند.
امروزه با توجه به گسترش زیرساخت های اینترنت و تجهیزات کامپیوتری، در بورس نیویورک نیز همچون سایر نقاط جهان بیشتر معاملات به صورت الکترونیکی انجام می شوند.
به طور کلی حجم معاملات روزانه بورس نیویورک از بدو تأسیس تاکنون با رشد قابل توجهی همراه بوده است. بر اساس اطلاعات وبسایت Investopedia حجم معاملات روزانه NYSE در سال ۱۸۸۶ یک میلیون سهم بوده است. این مقدار در ۱۹۸۷ به ۵۰۰ میلیون سهم رسیده و در سال ۱۹۹۷ میلادی به یک میلیارد سهم افزایش یافت!
غول های تجاری در بزرگترین بازار سهام جهان
همان طور که در ابتدای متن بدان اشاره شد، بورس آمریکا بزرگترین بورس جهان از لحاظ ارزش بازار است (ذکر این نکته ضروری است، که بزرگترین بازار مالی جهان فارکس یا همان بازار مبادلات ارز خارجی بوده و در اینجا اشاره به بازارهای بورس سهام می باشد).
ارزش بازار یا market cap در هر بازار بورس حاصل مجموع ارزش بازار شرکت های پذیرفته شده در آن است. همه می دانیم که ایالات متحده آمریکا با اتکا به بخش خصوصی قدرتمند و پویا به بزرگترین اقتصاد جهان تبدیل شده است.
نهایتاً این بنگاه های اقتصادی به بازار سهام نیویورک یا سایر بورس های آمریکایی و جهانی راه یافته و منجر به ایجاد عمق و رونق بیشتری در این بازارها شده اند.
برخی از شرکت های مهم حاضر در بازار NYSE:
هواپیمایی بوئینگ- ارزش بازار: ۲/۹۳ میلیارد دلار
خدمات مالی جی پی مورگان- ارزش بازار: ۳/۲۹۳ میلیارد دلار
خدمات رسانه و سرگرمی والت دیزنی- ارزش بازار: ۲/۲۲۴ میلیارد دلار
اعداد فوق بر اساس اطلاعات موجود در تاریخ نگارش مطلب یعنی ۲۰۲۰/۰۱/۱۰ است.
روزهای تاریخی بورس نیویورک
وقایع بازار سهام نیویورک به عنوان یک بازار مالی مرجع برای بسیاری از سرمایه گذاران مهم تلقی می شود. اما جزئیات برخی از این حوادث و شدت تأثیرگذاری آن بر روند بازار سهام کاملاً متفاوت است.
این مجموعه اتفاقات مرتبط یا غیرمرتبط به بازار سهام، گاهاً منجر به ایجاد یک بحران در بورس و نتیجتاً یک رکود اقتصادی همه جانبه شده اند.
برخی از حوادث مهم و روزهای حساس بزرگترین بازار بورس جهان:
۲۴ اکتبر ۱۹۲۹: یکی از سنگین ترین سقوط های بازار در تاریخ آمریکا از پنج شنبه سیاه شروع شد و تا سه شنبه سیاه (۲۹ اکتبر) ادامه یافت. این بحران در ابتدا به لندن و سپس به سایر کشورهای صنعتی غرب نیز سرایت کرد.
۱۹ اکتبر ۱۹۸۷: شاخص میانگین صنعتی داوجونز در این روز یک افت ۶/۲۲ درصدی را به ثبت رساند.
۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱: پس از حملات یازدهم سپتامبر معاملات بازار بورس نیویورک به مدت چهار روز متوقف شد. نکته قابل تأمل این است، که در پنج روز ابتدایی پس از بازگشایی مجدد بازار دچار یک ضرر حدوداً ۴/۱ تریلیون دلاری شد؛ که بزرگترین ضرر در تاریخ NYSE می باشد.
۶ می ۲۰۱۰: در این روز معامله گران شاخص داوجونز وضعیت وحشتناکی را تجربه کردند. این شاخص طی یک روز بزرگترین افت میان روزی خود یعنی حدوداً ۹ درصد را ثبت کرده و این واقعه Flash Crash 2010 نام گرفت.
۲۳ مارچ ۲۰۲۰: به دلیل شیوع ویروس کرونا فعالیت تالار فیزیکی بورس نیویورک متوقف شده و تصمیم برآن شد، که معاملات به صورت تماماً الکترونیکی انجام شوند.
در مطلب بعدی از سری مقالات بازارهای مالی جهان به معرفی بازار بورس لندن می پردازیم.
اگر اخبار اقتصادی حوزه یورو را دنبال کرده باشید، معمولاً وقایع بازار مالی کشور آلمان مورد توجه رسانه های مالی بوده و بسیار مهم تلقی می شود. از همین روی و در ادامه سری مقالات معرفی بازارهای مالی جهان، در این مطلب به معرفی بازار بورس آلمان (بزرگترین اقتصاد اروپا) می پردازیم.
بورس آلمان
آلمان یکی از مهم ترین کشورهای اتحادیه اروپا در زمینه اقتصاد و سیاست است، که در عرصه جهانی نیز جزء کشورهای تأثیرگذار در زمینه های مختلف محسوب می شود.
در این مقاله نیز طبق روال مطالب قبلی به تشریح ابعاد مختلف بازار بورس آلمان یعنی بورس فرانکفورت پرداخته و سعی در آن داریم، که تا حد زیادی با ماهیت و تاریخچه این بازار آشنا شویم.
نگاه اجمالی به وضعیت اقتصاد و بازارهای مالی آلمان
بازار بورس و اوراق بهادار آلمان مجموعاً شامل ۸ بازار زیرمجموعه واقع شده در نقاط مختلف این کشور اروپایی است. وضعیت مبادلات مالی هر کدام از این بازارها برای اقتصاد اروپا و جهان بسیار مهم محسوب می شوند.
با تولید ناخالص داخلی اسمی ۴ تریلیون دلاری و شاخص برابری قدرت خرید ۴٫۳ تریلیون دلاری خیلی جای تعجب نیست، که آلمان یکی از مهم ترین بازارهای مالی دنیا را داشته و در تجارت جهانی بسیار مؤثر باشد.
طی سال های اخیر وضعیت اقتصادی این کشور همواره رو به رشد بوده و علاوه بر بزرگترین اقتصاد اروپا، اخیراً به چهارمین اقتصاد بزرگ جهان بعد از آمریکا، چین و ژاپن تبدیل شده است.
آلمان دومین صادر کننده کالا در جهان و اولین در قاره اروپا می باشد؛ اما یکی از مهم ترین ویژگی هایی که سرمایه گذاران بین المللی را به سرمایه گذاری در اوراق بهادار آلمان ترغیب می کند، نقدشوندگی بالای بازارهای مالی این کشور است.
تاریخچه بورس فرانکفورت آلمان
سابقه مبادلات مالی در فرانکفورت به قرن یازدهم میلادی باز می گردد، که در آن زمان نمایشگاه های تجاری قرون وسطایی در این شهر برگزار می شد. این روند ادامه یافت و در قرن شانزدهم این شهر با اقتصادی مبتنی بر خدمات مالی و سرمایه گذاری به یک مرکز تجاری شلوغ مبدل شد.
در سال ۱۵۸۵ میلادی بازرگانان فرانفکورت به منظور ثابت نگهداشتن نرخ ارز اقدام به تأسیس بازار بورس نمودند. در نهایت طی همین سال ها همگام با لندن و پاریس در فرانکفورت نیز یک بازار اوراق بهادار تشکیل شد. البته شایان ذکر است، که غول های صنعت بانکی نظیر «مکس وربرگ» و «مایر امشل روثچیلد» در رونق گرفتن بازار بورس فرانکفورت تأثیر به سزایی داشتند.
پس از اتمام جنگ جهانی دوم و برقراری ثبات سیاسی نهایتاً در سال ۱۹۴۹ میلادی بورس فرانکفورت رسماً به بزرگترین بازار مالی آلمان تبدیل شد. در ادامه فعالیت این بازار و در سال ۱۹۶۹ موج تغییرات عصر دیجیتال به بورس فرانکفورت رسید، تا معامله گران با استفاده از سیستم BÖGA به معاملات الکترونیکی دارایی ها و اوراق بهادار خود بپردازند.
در سال ۱۹۹۳ کنترل این بازار به شرکت Deutsche Bӧrse AG (یا همان دویچه بورس که در ادامه متن به معرفی آن می پردازیم) سپرده شد.
فرآیند معاملاتی بازار بورس آلمان
بازار بورس فرانکفورت یا Frankfurter Wertpapierbörse به اختصار در میان سرمایه گذاران و رسانه های مالی «FWB» نامیده می شود. تالار فیزیکی این بازار در ناحیه «Innenstadt» و در منطقه تجاری موسوم به «Bankenviertel» واقع شده است.
بر اساس آمار دویچه بورس (به زبان آلمانی دویچه بورزه) یا همان شرکت اداره کننده بورس فرانکفورت در مارس ۲۰۱۹ ارزش بازار بورس فرانکفورت حدوداً ۱٫۹۹ تریلیون دلار بوده و در جایگاه دوازدهمین بازار بورس بزرگ جهان قرار گرفته است.
برای درک سازوکار بازار بورس فرانکفورت ابتدا باید با مأموریت سازمانی دویچه بورس یا Deutsche Börse AG آشنا شویم. دویچه بورس (تأسیس در سال ۱۹۹۳) یک نهاد سازمان دهنده بازار مالی و ارائه دهنده خدمات معاملاتی بوده و عمده فعالیت های آن شامل تهاتر، تسویه، نگهداری اوراق بهادار و مشتقات، جمع آوری داده های بازار و پشتیبانی از سامانه های معاملات الکترونیکی است.
در حال حاضر این شرکت با بیش از ۵۰۰۰ نفر نیرو و تأسیس دفاتر متعدد در نقاط مختلف جهان به سرمایه گذاران بازارهای مالی در ایالات متحده، اروپا و آسیا خدمات ارائه می کند.
دویچه بورس از طریق دو پلتفرم معاملاتی «Xetra» و «Börse Frankfurt» بازار نقدی بورس فرانکفورت را اداره می کند. Xetra پلتفرم معاملات الکترونیکی مربوط به خرید و فروش سهام، اوراق قرضه، شاخص ها، ETFها و قراردادهای کالاهایی در بازار بورس فرانکفورت است. حدود ۹۰ درصد از معاملات سهام این بازار در Xetra انجام می شوند.
در طرف مقابل تالار Börse Frankfurt محلی برای انجام معاملات عمده اوراق بهادار میان سرمایه گذاران (شرایط خاص) است. در این بازار امکان دسترسی به انواع دارایی ها در خود بازار مالی آلمان یا بورس های بین المللی وجود دارد.
شاخص DAX 30 چیست؟
همان طور که در توضیحات فوق بدان پرداختیم؛ به دلیل موقعیت اقتصادی برتر کشور آلمان و وجود کسب وکارهای مختلف در این کشور، انبوهی از شرکت های فعال در حوزه های گوناگون در بورس فرانکفورت عرضه و پذیرش شده اند.
از مهمترین این شرکت ها نیز می توان به هواپیمایی لوفت هانزا، شیمیایی و داروسازی بایر، آرایشی و بهداشتی هنکل، صنایع مورتوی باواریا یا همان برند خودرویی معروف BMW، آرایشی و بهداشتی بایرسدورف، خودروسازی فولکس واگن و پوشاک هوگو باس اشاره نمود.
شاخص های اصلی معاملاتی در این بازار مالی شامل TecDAX، LDAX، CDAX، VDAX،MDAX، SDAX و EuroStoxx 50 می باشند. با این حال شاخص «Deutscher Aktieninde» که معروف به DAX یا DAX 30 است، به عنوان شاخص اصلی و محبوب ترین آن ها درنظر گرفته می شود.
دلیل اهمیت این شاخص را می توان در این دانست، که ۳۰ شرکت ارزشمند بورس فرانکفورت در شاخص دکس فهرست شده و مجموعاً حدود ۸۰ درصد از کل ارزش این بازار را به خود اختصاص می دهند! شاخص دکس علاوه بر بازار سهام به عنوان شاخصی برای سنجش وضعیت اقتصادی آلمان درنظر گرفته می شود.
روزها و ساعات کاری بورس آلمان
بورس فرانکفورت نیز ساعات کاری مشخصی دارد، که برای معاملات در پلتفرم Xetra از ساعت ۹ صبح تا ۵:۳۰ عصر و معاملات تالار از ساعت ۸ صبح تا ۸ عصر به وقت محلی صورت می پذیرند. همچنین بازار مالی فرانکفورت طی روزهای دوشنبه تا جمعه به جز تعطیلات رسمی (ملی) فعالیت می کند. این تعطیلات شامل روز سال نو، کریسمس، آدینه نیک، روز بعد عید پاک، دوشنبه سفید و روز کارگر می باشند. البته شب سال نو و کریسمس هم جزء تعطیلات محسوب می شوند.
چهار ساعت توقف در بورس آلمان!
در صبح روز پانزدهم آپریل سال ۲۰۲۰ زمانی که فقط ۲۵ دقیقه از زمان شروع معاملات روزانه گذشته بود، سامانه معاملات Xetra به ناگهان دچار اختلال شده و فرآیند معاملات به طور کامل متوقف شد.
البته در همین زمان معاملات خارج از این سامانه طبق روال قبلی در حال انجام بود. علاوه بر فرانکفورت اختلال در بورس های سایر کشورهای حوزه بالکان نظیر اتریش و چک نیز گزارش شد. در نهایت پس از چند ساعت مشکل برطرف شده و معاملات این بازارها از سرگرفته شدند.
کارشناسان فنی دویچه بورس دلیل بروز این اختلال را قطع ارتباط داخلی بین دو سیستم معاملاتی اعلام کردند. بر اساس گفته های آن ها علائمی از هک نرم افزاری در نتایج تحقیقات متخصصان فنی وجود نداشته است.
پس از آشنایی با بازار بورس فرانکفورت در مقاله بعدی به معرفی بازار مالی دیگر اقتصاد بزرگ اروپایی یعنی فرانسه خواهیم پرداخت.