حاشیه سود یا Profit Margins میزان درآمد یک شرکت یا کسبوکار را اندازهگیری و بهصورت درصد بیان میکند. درواقع این مفهوم یکی از سادهترین و پرکاربردترین نسبتهای مالی در امور مالی انواع بیزینسهاست. این مفهوم نشان میدهد در ازای x میلیون تومان فروش، چند هزار تومان سود کسب کردهاید.
درصورت بالا بودن حاشیه سود شرکت، میتوان نتیجه گرفت هزینههای مربوط به تولید محصول بهخوبی کنترل و قیمتگذاری فروش محصولات نیز به درستی انجام شده است. در مقابل حاشیه سود پایین، نشاندهنده مدیریت اشتباه در کاهش هزینههای تولید محصول و قیمتگذاری نامناسب آن است.
در این مقاله شما را با انواع این موضوع و روش محاسبه هرکدام آشنا خواهیم کرد؛ با ما همراه باشید.
فرمول محاسبه حاشیه سود
با توجه به تعریف این مفهوم، برای محاسبه حاشیه سود یک شرکت یا کسبوکار، از فرمول زیر استفاده میکنیم:
انواع Profit Margins
حاشیه سود خالص به سه نوع مختلف تقسیم میشود؛ اما معمولترین و شناختهشدهترین انواع آن، حاشیه سود خالص است. به طور کلی، انواع حاشیه سود را میتوان در موارد زیر خلاصه کرد:
1. ناخالص
این حاشیه یا Gross Profit Margin یکی از انواع Profit Margins است. در این روش محاسبه، یک شرکت درآمد حاصل از فروش محصولات یا خدمات خود را گزارش میکند. پس از آن و در مرحله بعدی، هزینههای مربوط به تولید این محصولات یا خدمات محاسبه میشوند. در نهایت، پس از کسر هزینههای تولید و درآمد، عددی که به دست میآید سود ناخالص شرکت است.
2. عملیاتی
این حاشیه یا Operating profit margin از انواع حاشیه سود است. در این نوع حاشیه، هزینههای غیرمستقیم مانند هزینههای مربوط به نگهداری دفتر مرکزی، تبلیغات و تحقیق و توسعه از درآمد شرکت کسر میشود. در نهایت، پس از کسر این هزینهها، عددی که باقی میماند، نشاندهنده سود عملیاتی است.
3. خالص
این حاشیه یا Net profit margin، آخرین مورد از انواع حاشیه سود است. در این روش، پس از کسر هزینههای مربوط به تولید محصولات، تبلیغات، توسعه و نگهداری شرکت در این مرحله، هزینههای مالیات از درآمد فروش شرکت کسر میشود. با کسر تمام این موارد، آنچه باقی میماند، سود خالص از فروش محصولات و خدمات شرکت خواهد بود.
حاشیه سود خالص چیست؟
این مورد، آخرین مرحله از صورت سود و زیان یک بیزینس است. برای محاسبه آن، ابتدا باید تمام هزینههای مالیاتی، عملیاتی و… را از درآمد کلی شرکت کم کنیم تا سود خالص به دست بیاید. سپس در مرحله بعدی، سود خالص بهدستآمده را بر میزان درآمد یا کل فروش شرکت تقسیم میکنیم تا حاشیه سود خالص محاسبه شود.
Profit Margins ناخالص چیست؟
حاشیه سود ناخالص، یکی دیگر از نسبتهای مالی رایج است که از آن با هدف ارزیابی سلامت مالی یک شرکت استفاده میشود. درواقع برای محاسبه این نسبت مالی، ابتدا باید هزینههای مربوط به کالاهای فروختهشده را از مجموع درآمد شرکت کسر کنیم تا بتوانیم میزان سود ناخالص را حساب کنیم.
سپس میزان سود ناخالص را بر درآمد کل (فروش کل) تقسیم و در نهایت عدد بهدستآمده را در عدد 100 ضرب میکنیم. به یاد داشته باشید که منظور از هزینههای مربوط به کالای فروخته شده، هزینههایی است که یک بیزینس برای تولید محصول، مصرف کرده است.
حاشیه سود عملیاتی چیست؟
این حاشیه که بازده فروش (Return on Sales) نیز نام دارد، یکی دیگر از انواع حاشیه سود است. این مورد، درواقع معیاری است که از آن با هدف ارزیابی میزان ریسکپذیری و نحوه مدیریت بیزینس استفاده میشود.
محاسبه Profit Margins
همانطور که در قسمت قبل عنوان کرده و توضیح دادیم، انواع مختلفی از حاشیه سود وجود دارد که هرکدام با تغییراتی به نحو خاصی محاسبه میشوند. از آنجا که حاشیه سود خالص، رایجترین نوع Profit Margins است، برای محاسبه آن میتوانید از فرمول زیر استفاده کنید:
حاشیه سود = (درآمد خالص شرکت ÷ درآمد کل شرکت) × 100
مزایا و محدودیتها
این موضوع درست مانند هر مسئله دیگری، مزایا و معایب متفاوتی در اختیار کاربران خود میگذارد. به همین دلیل ما در ادامه میخواهیم شما را با مهم ترین مزایا و معایب آن آشنا کنیم تا با دید بازتری کار خود را پیش ببرید.
-
مزیت Profit Margins
یکی از مهمترین مزایای این حاشیه، محاسبه میزان سودآوری یک کسب و کار است؛ زیرا با محاسبه Profit Margins (حاشیه سود خالص)، تمام هزینههای مربوط به تولید محصولات، عملیاتی، مالیات و… محاسبه شده و از میزان درآمد نهایی شرکت کسر میشود.
این کار کمک میکند درآمد نهایی کسبوکار شما و درواقع سود خالص آن به دست بیاید. با این کار، مدیران کسبوکار، دیدگاه خوبی از چگونگی کنترل هزینههای شرکت به دست میآورند.
-
محدودیت حاشیه سود
شرایطی را در نظر بگیرید که در آن بهدنبال تبلیغات گسترده، فروش شرکت در مقایسه با قبل بیشتر شده باشد. در این شرایط، حاشیه سود بالا میرود اما باید به یاد داشته باشید که این موضوع موقتی بوده و عدد بهدستآمده ناپایدار است.
از آنجا که شرکتهای مختلف از مدلهای تجاری متفاوت استفاده میکنند، با محاسبه و مقایسه Profit Margins آنها، نمیتوان مقایسه درستی از وضعیت کسبوکارهای صنایع مختلف داشت؛ زیرا چگونگی سوددهی صنایع مختلف با هم متفاوت است.
مثالهایی از نحوه محاسبه درصد حاشیه سود
مطالعه مثال در مورد موضوعی که میخواهید درباره آن اطلاعات کسب کنید، به شما کمک میکند تا هم آسانتر به آن موضوع تسلط پیدا کنید و هم سختتر آنها را فراموش کنید. به همین دلیل برای اینکه درک درستتری نسبت به مفاهیم گفته شده پیدا کنید، در ادامه مثالهایی را بررسی خواهیم کرد:
مثال اول: محاسبه نوع خالص
اگر قصد محاسبه درآمد خالص بیزینس خود را دارید، میتوانید از فرمول حاشیه سود خالص استفاده کنید. فرض کنید کسبوکاری دارید که در آن فروش 1 میلیون دلار و درآمد خالص 100000 دلار است. با قرار دادن این اعداد در فرمول، نتیجه این حاشیه 10٪ نمایش داده میشود.
(100000 ÷ 1000000) × 100 = 10%
به یاد داشته باشید که برای به دست آوردن سود خالص، نیاز است که تمام هزینههای عملیاتی، نگهداری، مالیات، ساخت محصول، تبلیغات و… را از درآمد کل شرکت کم کرده و سپس عدد بهدستآمده را در فرمول قرار دهید.
مثال دوم: محاسبه نوع ناخالص
فرض کنید برای ارائه خدمات یا تولید محصولات کسبوکار خود، 8000 دلار هزینه کرده و با فروش محصولات یا خدمات، 20000 دلار درآمد به دست آوردهاید. با کسر هزینههای تولید از درآمد کل، سود ناخالص شما به دست میآید.
اگر میزان سود ناخالص خود را بر درآمد کل تقسیم و در عدد 100 ضرب کنید، حاشیه سود ناخالص بیزینس شما به دست میآید. در این مثال حاشیه سود ناخالص شما 60٪ خواهد بود.
(12000 ÷ 20000) × 100 = 60%
مثال سوم: محاسبه نوع عملیاتی
همانطور که در مثال اول اشاره شد، برای به دست آوردن سود خالص شرکت، باید میزان هزینههای عملیاتی را از قبل محاسبه کرده باشیم؛ اما چطور میتوان هزینههای عملیاتی را محاسبه کرد؟ برای درک این موضوع به مثال زیر توجه کنید:
فرض کنید شرکت شما درآمد 2 میلیون دلار، COGS 700،000 دلار و هزینههای اداری 500،000 دلار داشته باشد. در این صورت درآمد عملیاتی شما بهصورت زیر محاسبه میشود:
2 میلیون دلار – (700000 دلار + 500000 دلار) = 800000 دلار
به این ترتیب حاشیه عملیاتی شرکت برابر است با:
(800000 دلار ÷ 2 میلیون دلار) × 100 = 40%
Profit Margins استاندارد
میزان این حاشیه با توجه به نوع کسبوکار متفاوت است. با توجه به نوع صنعت، ممکن یک حاشیه سود برای کسبوکاری «خوب» و برای دیگری در یک صنعت متفاوت «بد» در نظر گرفته شود. با این حال اگر بخواهیم معیاری کلی را برای Profit Margins استاندارد در نظر بگیریم، میتوانیم به آنچه مؤسسه Corporate Finance اعلام کرده است، رجوع کنیم. براساس این مؤسسه، حاشیه سود 20٪ خوب، 10٪ متوسط یا استاندارد و 5٪ کم یا ضعیف در نظر گرفته میشود.