محاسبه ارزش ذاتی ارز و دلار
احتمالاً این سؤالات برای شما نیز پیشآمده است:
در ادامه با روش و تئوریهایی آشنا میشوید که بتوانید خودتان به سؤالات فوق پاسخ بدهید.
تئوری برابری قدرت خرید (Purchasing Power Parity)
تئوری برابری خرید بیان میکند که نرخ تبدیل ارزها با قیمت اجناس در دو کشور باهم رابطه دارد و رابطهی آن دو به این صورت است که نسبت قیمت یک کالا در دو کشور باید برابر نسبت نرخ تبدیل دو ارز باشد. بهعنوانمثال فرض کنید قیمت یک دفتر در آمریکا ۱$ است و همان دفتر در ایران قیمتش ۳۰۰۰ تومان است پس ارزش این ذاتی دلار باید ۳۰۰۰ تومان باشد زیرا اگر این تعادل برقرار نباشد باعث صادرات دفتر از کشور ارزانتر به گرانتر میشود بهعنوانمثال فرض کنید ارزش دلار در ایران ۵۰۰۰ تومان باشد در این صورت تولیدکننده دفتر که در ایران دفتر را ۳۰۰۰ تومان میفروشد، تصمیم میگیرد که دفتر را به آمریکا صادر کند و گرانتر بفروشد و این صادرات باعث وارد شدن دلار به ایران و افزایش عرضه دلار و درنهایت رسیدن قیمت دلار به نقطهای که دیگر صادرات دفتر به آمریکا برای تولیدکننده دفتر بهصرفه نباشد ( یعنی دلار بشود ۳۰۰۰ تومان یا کمتر ) .
اما همه ما بهخوبی میدانیم این تئوری در ایران در بیشتر مواقع کار نمیکند و همیشه اجناس و خدمات در آمریکا گرانتر از ایران است اما چرا ؟ مشکلات این تئوری چیست؟
- در عمل برای صادرات باید هزینه حملونقل بپردازید که در بالا لحاظ نشده است.
- در گمرک کشورها ممکن است تعرفههای زیادی به کالا بخورد.
- در بسیاری از مواقع تجارت با آمریکا ( و سایر کشورها ) به خاطر تحریمها برای ایران ممنوع است.
- بسیاری از کالاها قابل تجارت نیستند مثل: خانه، خدمات پزشکی، …
ارزش دلار چطور تعیین می شود؟
اما یک عامل مهم دیگر که حائز اهمیت است وجود تورم است که باعث میشود قیمت کالاها در ایران پیوسته افزایش یابند و درنتیجه طبق این نظریه تا زمانی که تورم ایران از تورم آمریکا بیشتر است، کالاهای ایرانی گرانتر میشوند و برای حفظ تناسب نرخ دلار به ریال، تضعیف ریال در برابر دلار دور از انتظار نیست و مقدار این افت باید متناسب با اختلاف تورم ایران و آمریکا باشد.
یکی دیگر از کاربردهای تئوری برابری قدرت خرید در به دست آوردن قدرت خرید مردم یک کشور بر اساس تولید ناخالص داخلی آن کشور است. برای مثال درآمد متوسط افراد ایرانی در سال ۹۴ تقریباً ۵۰۰۰$ در سال است درحالیکه این مقدار سال ۲۰۱۵ در آمریکا ۵۶۰۰۰$ بود.
اما آیا قدرت خرید یک فرد آمریکایی ۱۱٫۲ برابر یک فرد ایرانی بود؟
خیر- این معیار برای سنجش قدرت خرید معیار مناسبی نیست زیرا کالاهای آمریکایی بسیار گرانتر از کالاهای ایرانی بودند.
برای رفع این مشکل درآمد سرانه هر فرد برحسب دلار را بر اساس قیمت یک سبد کالایی مشخص تعدیل میکنند که عدد بهدستآمده برای ایران طبق آمار بانک جهانی ۱۶۵۰۰$ بود یعنی قدرت خرید یک فرد آمریکایی تقریباً ۳ برابر یک ایرانی بود نه ۱۱ برابر.
لیست زیر رتبهبندی ۲۰ کشور برتر بر اساس سرانه تولید ناخالص داخلی هر فرد تعدیلشده بر اساس قدرت خرید است:
که در این لیست ایران رتبه ۶۰ ام را دارد. پس مراقب باشید اگر به دنبال مهاجرت به یک کشور دیگر با هدف افزایش قدرت خرید خود هستید، کشوری مثل کانادا یا آمریکا بهترین گزینه شما نیستند.
بورس ایران از نوسانات نرخ دلار تأثیرات به سزایی می پذیرد. لازم است مقاله ای تحت عنوان ” ایندکس دلار و رابطه آن با بورس ایران ” را با کلیک بر اینجا مطالعه نمایید.
تهیه و تنظیم : خشایار بدیعی















































