راز ثروت وارن بافت جوان چه بود؟

وارن بافت مانند افسانه ای در دنیای سرمایه گذاری است. وی در حال حاضر به عنوان سومین فرد ثروتمند دنیا شناخته می شود ولی راز ثروت وارن بافت چیست؟ بافت در دنیای اقتصاد با لقب هایی همچون جادوگر، غیب گو و حکیم شناخته می شود، گویی سرمایه گذاری ها و ثروتش منشأ جادویی دارد و او با قدرت های ماورا ء الطبیعی دارد یا با مالیدن چراغ جادو به سرمایه های هنگفت دست پیدا کرده است.

 ولی راز ثروت وارن بافت و موفقیت وی تنها مدیون هوش و خرد اوست و هیچ جادو و قدرت ماوراء الطبیعی در آن نقشی نداشته است. موفقیت وارن بافت ریشه بنیادی دارد. مهم تر اینکه، فلسفه موفقیت او موضوعی رمزآلود نیست. بافت فعالیت های بشردوستانه زیادی داشته و هموراه دانش و ثروت اش را به اشتراک گذاشته تا سرمایه گذاران تازه کار بتوانند از روش موفقیت او پیروی کنند.

تاکنون بیش از ۴۷ کتاب در مورد وارن بافت نوشته شده است. تنها افراد زنده دیگری که کتاب های بیشتری در موردشان نوشته شده، روسای جمهور آمریکا، شخصیت های سیاسی جهان و دالای لاماهای تبت بوده اند. این بدین معنی که همه به دنبال کشف راز ثروت وارن بافت بوده اند.

پس ممکن است از خود بپرسید:

آیا هنوز ناگفته دیگری در مورد وارن بافت که قبلاً ۴۷ کتاب در مورد ش نوشته شده وجود دارد؟

راز ثروت وارن بافت جوان

درست همین جاست که بیشتر سرمایه گذاران در دام وارن بافت می افتند. سرمایه گذاران جوان تنها ظاهر قضیه موفقیت وارن بافت را می بینند و به وی به عنوان فردی معمولی نگاه نمی کنند. آن ها می خواهند استراتژی های یک میلیاردر را دنبال کنند و به درس های جوان ۲۰ ساله ای توجه نمی کنند که با ۹،۸۰۰ دلار سوار قطار شد تا با قهرمان و مربی اش، بنجامین گراهام کار کند.

به عبارت ساده تر، روش سرمایه گذاری وارن بافت در حال حاضر به اندازه روش های سرمایه گذاری او در جوانی مؤثر واقع نخواهد شد. کسانی که به دنبال کسب سود خالص سهام هستند به این نکته به خوبی واقف اند. انتخاب سرمایه گذاری به روش کنونی وارن بافت درست مثل ایستادن جلوی قطار سنگین باری و تلاش برای متوقف کردن آن است. شما به عنوان سرمایه گذاران تازه کار به سادگی نمی توانید خود را با مهارت های سرمایه گذاری وارن بافت وفق دهید و دنبال کردن روش کنونی او هیچ سودی برای شما نخواهد داشت.

برای درک این مطلب بهتر است نگاهی بیاندازیم به یکی از نامه های وارن بافت به سهام داران شرکت برکشایر هاتاوی. در سال ۲۰۱۴، سود برکشایر هاتاوی از ارزش خالص، ۱۸.۳ میلیارد دلار بود که ارزش دفتری هر دو گروه A و B را ۸.۳ درصد افزایش داد. بازدهی این شرکت نسبتاً پایین بود، حتی کم تر از سود سرمایه گذاری غیر فعال در اس اند پی ۵۰۰ در همان سال.

بافت در آن سال در نامه به سهامداران به این موضوع پرداخت و یکی از مهم ترین درس هایش را در همین نامه در اختیار همگان قرار داد. وی در این نامه در مورد شروع فعالیت هایش سخن گفت.

وارن بافت در نامه اش می نویسد: «اولین سهام بی پی ال را در دسامبر ۱۹۶۲ خریداری و پیش بینی کردم که خرید و فروش های زیادی در آینده انجام خواهد شد. پس از آن، هر سهم به قیمت ۷/۵۰ دلار فروخته می شد که نسبت به قیمت ۱۰/۲۵ دلاری سرمایه در گردش و ارزش دفتری ۲۰/۲۰ دلاری، تخفیف قابل توجهی به حساب می آمد. خریدن سهام با آن قیمت، مثل برداشتن ته سیگاری بود که تنها یک پک می توان از آن زد؛ و وقتی آن لذت زودگذر تمام شود، نمی شود انتظار دیگری از آن داشت».

دوره اختصاصی
دوره نخبگان، استاد تمامی در ترید
دوره نخبگان، استاد تمامی در ترید

دوره آموزشی از صفر تا سطح پیشرفته در ترید که با هدف “استاد تمامی ترید” طراحی شده است

دریافت اطلاعات بیشتر

یک راز ثروت وارن بافت این بود که به جای رها کردن سهام در زمان مناسب و کشیدن ته سیگار، آن را نگه داشت و در نهایت بیش از ۲۵ درصد از سرمایه بی پی ال را در کسب وکاری با آینده نامعلوم سرمایه گذاری کرد که اطلاعات کمی در موردش داشت. به زبان خود وارن بافت: «مثل سگی بودم که ماشین را گرفته است»؛ که اصطلاحاً اشاره به کسی دارد که به هدفی رسیده ولی نمی داند بعد از آن چه کار باید بکند.

به دلیل زیان های عملیاتی برکشایر و خریداری دوباره سهام، ارزش خالص آن در پایان سال مالی ۱۹۶۴ از ۵۵ میلیون دلار به ۲۲ میلیون دلار در زمان ادغام سال ۱۹۵۵ کاهش یافت.​

در طول ۱۸ سال آینده، وارن پیوسته با صنعت نساجی دست و پنجه نرم می کرد. او در نهایت در سال ۱۹۸۵ تسلیم شد و نساجی را کنار گذاشت. ​اما مشکل کار در کجا بود؟

راز ثروت وارن بافت و مدل سرمایه گذاری ته سیگاری​

وارن بافت اکنون همان سرمایه گذاری نیست که تنها با مبالغ ناچیز سروکار داشت. سرمایه گذاری ته سیگاری تنها با سرمایه های محدود عملی است. این مدل هیچ گاه در سرمایه گذاری های با مبالغ هنگفت عملی نخواهد بود.

چارلی مانگر می گوید: «هر آنچه را که در مورد خرید و فروش با قیمت های شگفت انگیز می دانید فراموش کنید. در عوض، در کسب وکارهای عالی با قیمت های عادلانه سرمایه گذاری کنید». طبق همین اصل، بافت روش های پیشین را کنار گذاشت و بر اساس ارزش ذاتی و با هدف حفظ کسب وکارها در طولانی مدت، در آن ها سرمایه گذاری کرد. این بهترین استراتژی ممکن برای افرادی است که صدها میلیون دلار سرمایه دارند؛ اما برای کسب بازده خالص، همیشه سرمایه گذاری با روش ته سیگاری بهترین گزینه است.

سرمایه گذاران جوان و تازه کار باید تا می توانند ته سیگار پیدا بیابند، آن ها را دود کنند و ته سیگارهای بیشتری پیدا کنند. این فلسفه ای بود که بافت از بنجامین گراهام آموخت و تا به امروز مؤثرترین استراتژی سرمایه گذاری است. وارن می گوید:

«بهترین دوران زندگی ام از حیث عملکرد سرمایه گذاری، دهه ۱۹۵۰ بود که ته سیگارهای زیادی برای پک زدن پیدا می کردم».

بزرگ ترین رقیب وارن بافت

​شکی نیست که وارن بهترین سرمایه گذار تمام دوران است؛​ ارزش خالص کنونی دارایی های او خود شاهدی بر این حقیقت است. در واقع، تنها یک نفر در کل تاریخ وجود دارد که بتوان او را با بافت هم تراز دانست. تنها یک نفر با نرخ بازده ترکیبی بهتر وجود که رقیبی برای وارن بافت به حساب می آید؛ و آن شخص کسی نیست جز وارن بافت جوان.

بیایید اعداد و ارقام کسب شده توسط وارن بافت در دهه ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ را با اعداد ارقام بعدی اش مقایسه کنیم.​

از سال ۱۹۵۷ تا ۱۹۶۹، بافت به بازده میانگین ۲۹.۵ درصد و بازده تجمعی ۲۷۹۴/۹ درصد رسید!​ این در حالی است که ​​در طول این ۵ تا ۱۲ سال، داوجونز بازده منفی را تجربه می کرد. وارن بافت در تمام این ۱۲ سال بازدهی مثبت داشت و در موفق ترین سال خود یعنی سال ۱۹۶۸، بازده قابل توجه ۵۸.۸ درصدی را از آن خود کرده و  داوجونز را با اختلاف بیش از ۵۰ درصد شکست داد.

این نقطه اوج موفقیت بافت با استفاده از راهبردهای بنجامین گراهام و سرمایه گذاری در سهام خالص بود. او روی بهترین سرمایه گذاری های ان سی ای وی، مانند شرکت اوراق بهادار وسترن سکوریتیز، تمرکز داشت و اغلب اوقات سهام نسبتاً متمرکز را انتخاب می کرد. او با یافتن سهام مورد نظر، سیگارش را پک زد و پیروزی هایش را جشن گرفت.

در آن زمان، پیدا کردن چنین شرکت های ارزان قیمت و با ارزشی دشوار بود و بافت جوان مجبور بود خودش برای یافتن این سهام دست به کار شده و به جست وجو بپردازد. او ماه های زیادی را صرف جستجو در راهنماهای سهام مودی می کرد تا تعداد زیادی سهام خالص پیدا کند. اما امروزه می توان بدون هیچ هزینه ای گزینه هایی خوبی را از میان سهام خالص باکیفیت بین المللی پیدا کرد.

سرمایه گذاری های وارن بافت در سال های ۱۹۶۵ و ۲۰۱۴

برای مقایسه، بین سال های ۱۹۶۵ و ۲۰۱۴، زمانی که وارن بافت به غول بزرگی در تجارت تبدیل شده بود، برکشایر به بازده سالانه ۱۹.۴ درصدی رسید که این عدد بیش از ۱۰ درصد کم تر از بهترین سال های سرمایه گذاری اوست. این در حالی است که اعداد مذکور تا حدود زیادی تحت تأثیر فعالیت های بافت جوان در اواخر دهه ۱۹۶۰ بوده است. نکته قابل توجه آن است که در این دوره حتی او نیز با وجود کسب موفقیت های بسیار، سال های کم بازده ای را تجربه کرد.

شاید بازده ۱۹.۴ درصدی چیز دندان گیری نباشد و سهامداران بسیاری، بازده ای حتی کمتر از این داشته باشند. با وجود این، بافت میلیاردر ۸۴ ساله، در رینگ مبارزه با نسخه جوان تر و چابک تر ۳۰ ساله خود حتی یک راند هم دوام نخواهد آورد. وی در یکی از نشست های سالانه برکشایر در این مورد گفت: ​

«بله، اگر می خواستم با مبالغ کوچک کار کنم، بیشتر متمایل به خرید سهامی بودم که می توان به آن سهام گراهامی گفت؛ این سهام ارزش خالص کمتری دارد، ارزشی شاید حتی کمتر از سرمایه در گردش. از قضا از نقطه نظر درصد بازدهی، کار با مبالغ کوچک، نتایج بهتری نیز در پی دارد؛ چرا که فرصت های بیشتری با این گونه سرمایه گذاری نصیبتان می شود.​ اگر با مبالغ کوچک کار کنید، هزاران هزار فرصت بالقوه در دنیای سرمایه گذاری خواهید داشت.​ پس اگر با مبالغ اندک کار می کنید، مزیت های بیشتری نسبت به من دارید».

​با این اوصاف شما هزاران و هزار فرصت بالقوه دارید که وارن از آن ها بی نصیب است. شما با سرمایه گذاری در سهام خالص یا سهام های کلاسیک گراهامی، مزیت بزرگی نسبت به جادوگر اوماها دارید!

از طرفی به رغم سادگی روش گراهام، به نظر می رسد که بیشتر سرمایه گذاران، سهام کلاسیک گراهامی را نادیده می گیرند. امروزه سرمایه گذاران طوری سرمایه گذاری می کنند گویی میلیاردر هستند. انتخاب گزینه های سرمایه گذاری که نام های بزرگی چون اپل و گوگل را یدک می کشند و نگه داشتن آن ها، بزرگ ترین اشتباه سرمایه گذاران تازه کار است.

وارد شدن به بازار سرمایه مستلزم داشتن اراده و ایمان قوی است، چیزی که هم گراهام و هم بافت در چنته داشتند. سرمایه گذاران هوشمند در مورد مالکیت سهام اپل و گوگل لاف نمی زنند. آن ها به سرمایه گذاری در کارخانه های کوچک الکترونیک و شرکت های کوچک خرده فروشی تمایل بیشتری دارند.

​اگر تا این جای مطلب را خوانده اید پس احتمالاً سرمایه گذاری پیر مانند وارن بافت نیستید. شما مانند وارن جوان با افق دیدی بی انتها هستید که پیش به سوی ثروتمند شدن در حرکت است.​