وارن بافت، مدیر عامل شرکت «برکشایر هاتاوی» و بزرگترین سرمایه گذار بازار سهام در جهان است. در کنار سرمایهگذاری، او در فلسفه نیز از درک بالایی برخوردار است. بافت، قوانین زندگیاش را به صورت نکاتی ساده، تمثیلی و قابل درک برای عموم بیان میکند. آیا واقعا معنی پندهای سرمایهگذاری او را میدانید؟ آیا دیدگاه او در دنیای امروزی جایگاهی دارد؟ با مطالعه مطلب زیر پاسخ سوالات بالا را خواهید فهمید.
نکاتی در مورد وارن بافت
- طبق آخرین اطلاعات موجود در زمان نگارش این مقاله او با بیش از ۸۰ میلیارد دلار سرمایه، چهارمین ثروتمند دنیا است.
- وی از نظر بسیاری برترین معامله گر سهام در جهان است که با فلسفههای سرمایه گذاریش، معامله گران بسیاری را تحت تاثیر قرار داده است.
مهمترین قوانین سرمایه گذاری وارن بافت
- قانون اول، هرگز پولت را از دست نده و قانون دوم، هرگز قانون اول را فراموش نکن.
- یک کسب و کار منطقی که به درستی اداره میشود، بالاخره مورد توجه بازار قرار خواهد گرفت.
- به جای خرید یک شرکت معمولی با قیمت نجومی، سهام شرکتی فوقالعاده را با قیمتی معقول بخرید.
بررسی قانون اول وارن بافت، هرگز پولت را از دست نده!
جالب است بدانید وارن بافت طی بحران مالی سال ۲۰۰۸، حدودا ۲۳ میلیارد دلار ضرر کرد و شرکت برکشایر هاتاوی، رتبه اعتباری بالای (AAA) خود را از دست داد. حالا چگونه او دیگران را از ضرر و زیان بر حذر میدارد؟ او بر اساس تفکر سرمایه گذاری منطقی، خرید و فروش میکند و همواره بر نکاتی چون عدم سطحی نگری، قمار نکردن، شناخت تجارت سپس سرمایه گذاری و آموزش شیوه درست معامله گری تاکید دارد. بافت، همیشه قبل از سرمایهگذاری در هر شرکتی به طور کامل تحقیق میکند و تنها زمانی که آن تجارت را درک کرد، سهامش را میخرد. او هرگز در شرکتهای نامنسجم و در آستانه فروپاشی سرمایهگذاری نکرده و همگان را نیز از این موضوع برحذر میدارد. وارن بافت معتقد است برترین ویژگی یک سرمایه گذار موفق، داشتن طرز تفکر صحیح است و نه صرفا تیزهوشی!
یک معامله گر خبره، هیچگاه بر موافق یا مخالف بودن با توده جمعیت تمرکز نمیکند. زیرا بازار سهام، نوسانات مثبت و منفی بیشماری را تجربه میکند که این موضوع، روزهای خوب و بدی بسیاری را برای سرمایه گذاران رقم میزند. اما حرفهایها همیشه بر اهداف خودشان متمرکز هستند؛ کاری که همه معامله گران باید انجام دهند.
بررسی قانون دوم وارن بافت، یافتن یک کسب و کار منطقی
کتاب «سرمایهگذار هوشمند» نوشته «بنجامین گراهام» بافت را متقاعد کرد که سرمایهگذاری در سهام، معادل داشتن بخشی از شرکت مذکور است. بنابراین وقتی او به جستجوی سهام برای سرمایهگذاری میپردازد، همیشه به دنبال سهامی است که چشم انداز بلند مدت مطلوبی داشته باشد. مثلا مواردی چون سابقه فعالیت شرکت، میزان تسلط شرکت بر بازار (انحصار) و حاشیه سود بالا و پایدار را بررسی میکند. اگر در تمام موارد فوق نتایج مثبتی در مورد یک شرکت مشاهده کند و همچنین، سهام این شرکت در بازار بورس کمتر از ارزش واقعی آن مبادله شود، میتواند به عنوان یکی از گزینههای سرمایه گذاری او محسوب شود. بافت فقط زمانی وارد یک معامله میشود که بتواند روی کاغذ، دلایل قانع کنندهای برای سرمایهگذاری در آن شرکت برای خودش بنویسد. آیا شما هم چنین کاری انجام میدهید؟ اهالی بازار معتقد نیستند که او یک پیشگو است. در واقع، بافت فقط فلسفههای سرمایهگذاری درستی دارد.
بررسی قانون سوم وارن بافت، یافتن سهام فوقالعاده
افراد باید معیارهای مشخصی برای شناسایی کسب و کارهای پیشرو داشته و به آنها پایبند باشند تا بتوانند گزینههای سرمایهگذاری درست را انتخاب کنند. مثلا ممکن است به دنبال شرکتهایی باشید که کالاها یا خدمات بادوام ارائه میدهند، درآمد نقدی عملیاتی بالایی دارند و ارزش افزوده مناسبی را نیز در آینده فراهم میسازند یا ممکن است بر اساس تعداد سهام شرکت در بازار بورس یا نسبت قیمت به درآمد یا میزان بدهی در ترازنامه تصمیمگیری کنید. هدف نهایی، پیدا کردن یک شرکت مناسب با قیمت معقول و در نظر گرفتن سرمایه کافی برای مقابله با ریسکهای احتمالی بازار است. همواره به یاد داشته باشید که قیمت سهام برابر با ارزش اصلی آن نیست. معامله گران موفق این تفاوتها را درک کرده و به آنها توجه میکنند.
زمان سهام داری ما نامحدود است!
تا چه مدت باید سهام خود را نگهداری کنیم؟ وارن بافت معتقد است اگر شما نسبت به حداقل ۱۰ سال سهام داری در یک شرکت، حس خوبی ندارید پس نباید حتی به مدت ۱۰ دقیقه هم مالک آن باشید! او به خاطر اعتقاد به ارزندگی سهام تحت مالکیتش، دوران بحران مالی سال ۲۰۰۸ را به لنگرگاه صدف و مروارید تشبیه کرد و بخش اعظم پرتفولیو خود را حفظ کرد. صرف نظر از مشکلات عمده و غیر منتظره چون مشکلات کارگری، بازار فروش یا تولید محصول، سهام داری طولانی مدت، فرد را از معاملات مداوم و اخذ تصمیمات شتابزده و هیجانی باز میدارد. ترس یا طمع بیش از حد باعث میشود که سرمایه گذاران، گاهی در کف قیمت، سهام خود را بفروشند یا در سقف قیمت، سهم بخرند که این موضوع در بلند مدت قطعا موجب نابودی سرمایه خواهد شد.















