کتاب می گوید وارن بافت چه کرد تا ثروتمندترین مرد جهان شد

فهرست []

    این کتاب در نظر دارد با بیان ساده و آسان فهم، طرز خواندن و چگونگی تحلیل صورت های مالی شرکت را به سرمایه گذاران بیاموزد تا بتوانند آن نوع شرکت هایی را که وارن بافت می جوید، بیابند. وارن بافت یکی از موفق ترین سرمایه گذاران جهان است و این کتاب می گوید وارن بافت چه کرد تا ثروتمندترین فرد جهان شد. وارن در جریان کشف و شناسایی منافع مالکیت شرکت های دارای مزیت ماندگار رقابتی یک مجموعه ابزارهای تحلیلی را ابداع کرد که به تشخیص و یافتن شرکت های دارای این مزیت کمک می کند. هدف این کتاب تشریح دو مکاشفه وارن است:

    1. چگونگی تشخیص یک شرکت استثنائی دارای مزیت ماندگار رقابتی
    2. چگونگی ارزشیابی شرکت دارای مزیت ماندگار رقابتی

    از نظر وارن بافت شرکت های با مزیت ماندگار رقابتی معمولا در سه مدل اساسی قرار دارند:

    • فروش محصولات بی نظیر مثل کوکاکولا
    • فروش خدمات بی نظیر
    • خرید ارزان و فروش مایحتاج عمومی جامعه

    وارن صورت های مالی را می کاود تا شرکت های طلایی دارای مزیت ماندگار رقابتی را بیابد. صورت های مالی در سه چهره مشخص نمایان می شوند: صورت سود و زیان، ترازنامه و صورت گردش وجوه نقد.

    صورت حساب سود و زیان

    صورت حساب سود و زیان نتایج عملیات یک دوره مالی شرکت را برای سرمایه گذاران بیان می کند. معمول است که این صورت در پایان هر فصل(سه ماهه) و پایان سال تهیه شود. هر صورت سود و زیان سه جزء اساسی دارد: نخست عایدات فروش شرکت، بعدی هزینه های شرکت که داشته یا زیان هم جزء سوم محسوب می شود.

    درآمدها و عایدات

    نخستین سطر در صورتحساب سود و زیان همیشه مجموع کل درآمدها یا عایدات ناخالص فروش را نشان می دهد. این مقدار پولی است که طی دوره مالی مورد نظر به درون شرکت می آید و در پایان هر فصل و پایان سال مالی گزارش می شود. درآمد مکتسبه یا درآمد خالص عبارت است از کل درآمدها که از کل هزینه ها کسر شده باشد.

    هزینه کالای فروخته شده

    هزینه خرید کالایی است که شرکت می خرد تا بفروشد یا هزینه مواد اولیه و دستمزد پرداخت شده برای تولید محصولاتی است که به فروش می رسد. اگر شرکت خدماتی باشد، آنگاه به جای هزینه کالای فروخته شده معمولا از اصطلاح قیمت تمام شده خدمات انجام شده استفاده می شود. سود ناخالص مقدار پولی است که از کل فروش شرکت پس از کسر کردن هزینه خرید مواد اولیه و دستمزد نیروی کار باقی می ماند. سود ناخالص به تنهایی چیزی به ما نمی گوید ولی می توانیم آن را به کار ببریم تا حاشیه سود ناخالص شرکت را محاسبه کنیم که حاصل اطلاعات مفصلی درباره شرکت است.

    درآمد یا فروش ÷ سود ناخالص = حاشیه سود ناخالص

    وارن معتقد است که حاشیه سود ناخالص شرکت هایی که فعالیت اقتصادی بلندمدت عالی دارند پیوسته بالاتر از حاشیه سود ناخالص شرکت های دیگر است. آنچه که حاشیه سود ناخالص را بالا می برد مزیت ماندگار رقابتی است که به شرکت اجازه می دهد تا قیمت فروش محصولات و خدماتش را در سطحی بسیار بالاتر از هزینه کالای فروخته شده تعیین کند.

    هزینه های عملیاتی

    هزینه های عملیاتی همگی هزینه های واقعی و اساسی است که صرف تحقیق و توسعه محصولات جدید شده و یا صرف فروش و امور اداری می گردد تا محصول به بازار برسد و یا شامل هزینه استهلاک دارایی های مشهود و استهلاک دارایی نامشهود، تجدید ساختار سازمانی و هزینه استهلاک سرقفلی و دیگر هزینه های غیرعملیاتی و غیر تکراری است. وقتی هزینه های عملیاتی از سودناخالص شرکت کسر می شود سود یا زیان عملیاتی شرکت تعیین می گردد.

    هزینه های فروش، عمومی و اداری

    این هزینه ها که به اختصار SGA نیز گفته می شود شامل حقوق مدیران، هزینه های تبلیغات، هزینه های سفر، هزینه های حقوقی، کمیسیون ها، حقوق کارمندان و کارمزد کارگران و امثال این ها است. در جست و جوی شرکت های دارای مزیت ماندگار رقابتی هرچه هزینه های SGA کمتر باشد بهتر است. در جهان تجارت و بازرگانی برای نسبت هزینه های SGA به سود ناخالص، هر رقمی زیر ۳۰٪ عالی شمرده می شود.

    تحقیق و توسعه

    بر طبق قوانین وارن، مزیت رقابتی شرکت هایی که ناچارند مبالغ هنگفتی را صرف تحقیق و توسعه کنند ذاتاً مخاطره پذیرند. زیرا اقتصاد بلندمدت آن ها همیشه در معرض تهدید است یا به عبارتی صد در صد قابل اطمینان نمی باشند.

    هزینه های استهلاک

    آن مبلغی از ارزش دارایی های ثابت که در مدت یک سال مستهلک می شود و شامل هزینه ای است که در مقابل تحصیل درآمدهای آن سال قرار می گیرد. این مبلغ را که در یک سال مستهلک می شود را می توان گفت هزینه ای است که صرف فعالیت های شرکت برای کسب درآمد شده است. وارن می گوید نسبت استهلاک به سود ناخالص در شرکت های دارای مزیت ماندگار رقابتی پایین تر از شرکت هایی است که از رقابت شدید مضطرب و اندوهناک اند. هزینه استهلاک مانند هر هزینه دیگری که سود ناخالص را ببلعد هر چه کم تر باشد منفعتش بیشتر است.

    هزینه بهره

    هزینه بهره مبلغ بهره ای است که شرکت طی دوره مالی بابت وام های مندرج در بدهکاری های ترازنامه پرداخته است. نام این سرفصل هزینه مالی است و هزینه عملیاتی محسوب نمی شود. شرکت هایی که نسبت به درآمد عملیاتی بهره ی کلانی می پردازند بر دو نوع اند:

    *شرکت فعال در زمینه ای که رقابت شدید است و لاجرم هزینه های کلان سرمایه ای برای بقای شرکت ضروری است.

    *شرکتی با اقتصادیات عالی که طی یک معامله خرید با استقراض، شرکتی وام دار را خریده باشد.

    در هریک از رشته های تجارت و صنعت شرکتی که پایین ترین نسبت هزینه ی بهره به درآمدهای عملیاتی را داشته باشد محتمل ترین شرکتی است که از مزیت ماندگار رقابتی بهره مند باشد.

    سود یا زیان غیرعملیاتی از فروش دارایی ها

    هنگامی که یک شرکت بخشی از دارایی های خود را بفروشد (به جز فروش موجودی محصولات انبار) مبلغ سود یا زیان تحت عنوان سود یا زیان از فروش دارایی ها ثبت می شود. این سود یا زیان از تفاوت میان بهای فروش دارایی ها و ارزش دفتری آن دارایی حاصل می شود. در تنظیم صورتحساب سود و زیان، سایر درآمدها و هزینه ها مبلغ خالصی است که از رویدادهای غیرعملیاتی، غیر عادی و غیر مستمر درآمدی کسب یا هزینه ای تحمیل شود که در صورت سود و زیان ثبت گردد. گاه نتیجه این رویدادهای غیر مستمر می توانند به طور موقت حداقل ارزش سهام شرکت را به میزان مهم و قابل توجهی بالا ببرند ولی چون این رویدادها مستمر و مکرر نیست، به عقیده وارن باید از محاسبه درآمد خالص شرکت حذف شود.

    سود قبل از کسر مالیات

    درآمد شرکت پس از کسر همه هزینه ها و قبل از آن است که مالیات شرکت از آن کسر گردد. به استثنای سرمایه گذاری های غیر مشمول مالیات محاسبه و عرضه و فروش سهام بر مبنای بازگشت سرمایه گذاری بر مبنای سود خالص قبل از کسر مالیات است. وارن سود شرکت ها را همیشه قبل از کسر مالیات بیان می کند. این اساس و استاندارد یکسان او را قادر می کند که ارزش هر شرکت و ارزشمندی را بر حسب ارزش سایر شرکت ها و ارزشمندی سایر سرمایه گذاری ها بسنجد.

    مالیات بر درآمد پرداخت شده

    مالیات بر درآمد پرداخت شده، ۲۵٪ نرخ مالیات بر درآمد است و نکته جالب در مالیات بر درآمد پرداخت شده این است که این قلم بیانگر سود حقیقی شرکت قبل از مالیات است.

    سود خالص (پس از کسر مالیات)

    پس از کسر همه هزینه ها و مالیات از درآمدهای یک شرکت سود خالص شرکت را به دست می آوریم. نکات مهم وارن در مورد سود خالص این است که: ۱٫آیا در ارقام سود خالص سال های قبل یک روند رو به رشد دیده می شود یا نه (ثبات و دوام سودآوری شرکت) ۲٫آیا روند بلندمدت آن رو به افزایش است یا نه. از نظر وارن هرچه نسبت سود خالص به درآمدها بالاتر باشد شرکت دارای مزیت ماندگار رقابتی است.

    سود هر سهم (EPS)

    سود هر سهم همان سود خالص شرکت در یک دوره ی مالی است که به تعداد سهام سود گیرنده تقسیم شود. پیوستگی سوددهی شرکت طی ده سال نشانه این است که شرکت به فروش یک یا چند محصول اشتغال دارد که نیازی به تغییر محصول و خط تولید نداشته است. فزایندگی سود هر سهم در ده سال نشانه آن است که وضعیت اقتصادی شرکت آن قدر محکم است که به آن اجازه می دهد با تبلیغات و توسعه سهم خود را از بازار افزایش دهد یا با استفاده از روش های مهندسی سهام مانند بزخرید سهام سود هر سهم را بالاتر ببرد.

    ترازنامه

     

    ترازنامه بر خلاف صورتحساب سود و زیان که برای یک دوره مالی است، برای یک لحظه از تاریخ معین است. معمولا واحد حسابداری شرکت ها، ترازنامه را در پایان هر دوره یا فصل مالی تهیه می کند. ترازنامه به دو بخش تقسیم شده است: بخش اول دارایی ها که انواع گوناگونی دارد. شامل نقدینگی، دریافتنی ها، موجودی انبار، املاک، ماشین آلات و تجهیزات. بخش دوم ترازنامه شامل بدهی ها و سرمایه یا حقوق صاحبان سرمایه است.

    ارزش خالص (ویژه) یا حقوق سهامداران = بدهی ها – دارایی ها

    دارایی ها

     

    حسابداران خبره از قدیم الایام دارایی های شرکت را در ترازنامه به دو گروه دارایی های جاری و سایر دارایی ها تقسیم کرده اند. دارایی های جاری از وجوه نقد و معادل آن، سرمایه گذاری کوتاه مدت، خالص دریافتنی ها، موجودی کالاها، و مجموعه دیگری به نام سایر دارایی های جاری ساخته شده است. این دارایی ها بدان جهت جاری نامیده شده اند که یا نقداند و یا در مدت کوتاه(معمولا کم تر از یک سال) می توانند به نقد تبدیل شوند. هیچ یک از دارایی های دیگر جاری نیست. یعنی کم تر از یک سال نقد نمی شوند. از جمله سرمایه گذاری های بلندمدت، املاک، ماشین آلات و تجهیزات و …

    گردش دارایی جاری

    دارایی های جاری به نام دارایی های درگردش یا دارایی شناور نیز نامیده می شود. زیرا دارایی در ابتدای چرخه تجارت، به شکل پول نقد است که صرف خرید کالا شده و به موجودی کالا تبدیل می شود. موجودی کالا به مشتریان فروخته شده و به حساب های دریافتنی تبدیل می شود. حساب های دریافتنی که از خریداران وصول شود به شکل پول نقد است.

    نقدینگی و معادل نقدینگی

    ارقام درشت در سرفصل وجوه نقد یا معادل وجوه نقد گویای یکی از دو حالت است:

    *شرکت برخوردار از نوعی مزیت رقابتی است که این همه پول می سازد و این یک کیفیت خوب و مطلوب است.

    *اخیرا شرکت یکی از شاخه های فعالیت خود یا مقدار هنگفتی اوراق قرضه و مشارکت خود را فروخته و این ممکن است خوب نباشد. اعداد و ارقام کوچک یا نزدیک به صفر در این سرفصل به معنای وضعیت نامناسب شرکت است.

    اگر ببینیم که نقدینگی شرکت فراوان است و بدهی آن ناچیز است و همچنین تاریخچه سود خالص شرکت مثبت و فزاینده بود آنگاه به شرکتی رسیده ایم که دارای مزیت ماندگار رقابتی است.

    موجودی کالا

    موجودی کالا شرکت ارزش محصولاتی است که انبار کرده تا به مشتریانش بفروشد. در شرکتی که بتواند موجودی کالا و سود خالص با هم افزایش یابد نشانه ی آن است که شرکت موفق شده که فروش را بیفزاید و افزایش فروش باعث افزایش موجودی کالا شده و در نتیجه شرکت دارای مزیت ماندگار رقابتی است.

    دریافتنی های خالص

    مبلغ فروش محصولات را در مدت انتظار تاریخ سررسیدشان، دریافتنی ها می نامیم و این همان پولی است که دیگران به شرکت بدهکارند. از آنجا که درصدی از خریداران کالاها، پولشان را پرداخت نمی کنند، لذا برآوردی از مبلغ بدهی های مشکوک الوصول یا لاوصول را از دریافتنی ها کسر می کنیم تا به مبلغ خالص دریافتنی ها برسیم

    پیش پرداخت هزینه / سایر دارایی های جاری

    گاهی شرکت ها برای کالاها یا خدماتی که در آینده دریافت خواهند کرد پیشاپیش مبلغی پرداخت می کنند. هرچند که اگر هنوز آن کالاها را تصاحب نکرده و از منافع آن خدمات بهره مند نشده اند. سایر دارایی های جاری عبارت است از دارایی های غیر نقدی که سررسیدشان طی یک سال است ولی هنوز به دست شرکت نرسیده است.

    دارایی های ثابت

    زمین، ساختمان، ماشین آلات (کارخانه) و تجهیزات شرکت، ارزش کلی این اقلام به عنوان یک دارایی (دارایی ثابت) در ترازنامه درج می شود. همگی این اقلام با قیمت خرید تمام شده اصلی پس از کسر استهلاک نقل می شوند.

    سرقفلی

    هرگاه شرکت های متعددی را به قیمت های بالاتر از ارزش دفتری آن ها خریداری کنیم، آنگاه در ترازنامه رقمی تحت عنوان سرقفلی ظاهر خواهد شد. شرکت های برخوردار از مزیت ماندگار رقابتی تقریباً هرگز خود را به قیمت پایین تر از ارزش دفتری نمی فروشند.

    دارایی های نامشهود

    اموالی است که به طور فیزیکی قابل لمس نباشد مانند ثبت اختراعات، حقوق کپی تصنیفات و آثار هنری، علایم تجاری، فرانشیز، نام برندهای تجاری و امثال این ها است. گاهی نام و ارزش برندها در ترازنامه منعکس نمی شود و این قدرت ثروت افزای مزیت ماندگار رقابتی برای سهامداران از چشم سرمایه گذاران پنهان می ماند.

    سرمایه گذاری های بلندمدت

    سرمایه گذاری های بلندمدت (یعنی سرمایه گذاری در جایی طولانی تر از یک سال) یکی از اقلام دارایی در ترازنامه است که این حساب شامل سرمایه گذاری در شرکت های وابسته و شرکت های تابعه است.

    سایر دارایی های بلندمدت

    سایر دارای های بلندمدت را می توانید مجموعه بزرگی از دارایی های بلندمدت تصور کنید از دارایی های بلندمدت که عمرشان بیش از یک سال است ولی در مجموعه های قبلی قرار نگیرند. نمونه ای از این دارایی ها پیش پرداخت هزینه ها و بازگشت مالیات است.

    بدهی های جاری

     

    عبارت از آن بدهی ها و تعهدات شرکت است که سررسید پرداختشان در حداکثر یک سال مالی حال شود.

    حساب های پرداختنی، هزینه های پرداخت نشده و سایر بدهی های جاری

    حساب های پرداختنی مبلغ پولی است که شرکت بابت کالا و خدماتی که از فروشندگان به طور نسیه خریده به آنان بدهکار است. هزینه های پرداخت نشده آن هزینه ها و بدهکاری های شرکت است که تحقق یافته ولی هنوز پرداخت نشده است. این هزینه ها شامل مالیات پرداختنی فروش، کارمزد پرداختنی کارگران و مال الاجاره پرداخت نشده است. سایر بدهی ها یک حساب کلی است برای همه بدهی های کوتاه مدتی که در دو طبقه بالا نگنجند.

    بدهی کوتاه مدت

    بدهی کوتاه مدت پولی است که شرکت مقروض است و سررسیدش حداکثر طی سال آینده است که شامل وام های کوتاه مدت بانک و وام های گرفته شده از بازار سرمایه است. هوشمندانه ترین راه پول سازی از صنعت بانکداری این است که وام بلندمدت گرفته و وام بلندمدت داده شود.

    سررسید بدهی بلند مدت

    بدهی بلندمدت یک بدهی جاری سالانه نیست ولی برخی از شرکت های بسیار بزرگ بدهی های بلندمدتی دارند که سررسید بخشی از آن هر سال می رسد. به عنوان یک قاعده کلی شرکت های برخوردار از مزیت ماندگار رقابتی برای ادامه عملیات شرکت نیازی به گرفتن وام بلندمدت ندارند یا این نیاز کم است.

    بدهی بلندمدت

    هر بدهی که سررسیدش دیرتر از یک سال باشد بدهی بلندمدت است و به عنوان بدهی های بلندمدت ثبت می شود. به عقیده وارن بافت مبلغ بدهی بلندمدت در ترازنامه شرکت های دارای مزیت ماندگار رقابتی صفر یا بسیار کوچک است.

    مالیات بر درآمد معوقه و سایر بدهی ها

    مالیاتی است که موعد پرداختش رسیده ولی هنوز پرداخت نشده است. سایر بدهی ها نام حسابی است که دربرگیرنده سایر بدهی های متفرقه شرکت است و شامل جرایم پرداختنی، برخی مزایای غیرمستمر کارکنان، بهره دیرکرد مالیات و مشتقات می باشد.

    حقوق صاحبان سهام (ویژه) / ارزش دفتری

     

    اگر از کل دارایی های یک شرکت مبلغ کل بدهی های شرکت را کسر کنید به رقم ارزش خالص(دفتری) شرکت می رسید که نام دیگر آن حقوق صاحبان سهام یا ارزش ویژه (دفتری) شرکت است. اگر دو رقم کل بدهی ها و کل حقوق سهامداران را با هم تجمیع کنیم به رقمی می رسیم که باید با کل دارایی ها برابر باشد.

    سهام ممتازه و سهام عادی

    سهام عادی نشانه مالکیت در شرکت است. دارندگان سهام عادی یک شرکت مالکان و صاحبان شرکت هستند و حق دارند هیأت مدیره شرکت را انتخاب کنند. هیأت مدیره نیز بالاترین مقام اجرایی (مدیرعامل) را استخدام می کند تا شرکت را اداره کند. نوع دیگری از سرمایه را سهام ممتازه می نامیم. دارندگان سهام ممتازه حق رأی ندارند ولی حق دارند با یک نرخ ثابت یا نرخ علی الحساب سود سالانه ای را قبل از پرداخت سود سهام عادی دریافت کنند. از منظر ترازنامه نقل سهام عادی و سهام ممتازه به دفاتر مالی به حسب ارزش اسمی آن ها است و هر مبلغی اضافه بر مبلغ اسمی که هنگام فروش سهام (جدید) پرداخت شود در دفاتر تحت عنوان مازاد فروش سهام ثبت می گردد.

    سود تقسیم نشده

    سود خالص شرکت باید بین سهامداران تقسیم شود یا صرف بازخرید سهام گردد و یا در شرکت ذخیره شود تا سبب رشد شرکت گردد. وقتی برای رشد شرکت نگه داری شود به حسابی افزوده می شود که در ترازنامه و تحت عنوان حقوق سهامداران به نام سود سهام تقسیم نشده می نامیم.

    سهام خزانه

    اگر شرکتی اوراق سهامی را که به مردم فروخته از آنان بازخرید کند می تواند با این اسناد دو کار کند: یا آنها را ابطال نماید یا برای عرضه و فروش در آینده نگه دارد. اگر اسناد بازخرید شده را نگه دارد تا احتمالا در آینده دوباره عرضه شوند، آنگاه باید آن ها را به ترازنامه و تحت عنوان سهام خزانه یا موجودی سهام خزانه در زیر سرفصل حقوق صاحبان سهام نقل کند.

    بازدهی سرمایه سهامداران

    حقوق صاحبان سهام یا اموال سهامداران برابر است با کل دارایی های شرکت که کل بدهی های شرکت از آن کسر شده باشد و این برابر است با مجموع سهام ممتاز و سهام عادی و مازاد حاصل از فروش سهام و سود تقسیم نشده که از مجموع مبلغ سهام خزانه کسر می شود.

    صورت گردش وجوه نقد

     

    در روش حسابداری تعهدی فروش هنگامی ثبت می شود که کالا از در خارج شود هرچند که خریدار تا سال ها بعد بهای کالای خریداری شده را نپردازد. در حسابداری نقدی زمانی ثبت دفتر می شود که پول نقد توسط شرکت فروشنده وصول شود. از آنجا که حسابداری به روش تعهدی اجازه می دهد که فروش های اعتباری و نسیه را به عنوان درآمد ثبت کنند، لذا لازم شده که شرکت ها در صورت گردش وجوه نقد جریان واقعی ورود و خروج نقدینگی شرکت را ثبت کنند. صورت گردش وجوه دارای سه بخش متمایز است:

    بخش اول در خصوص گردش وجوه ناشی از فعالیت عملیاتی شرکت است. این بخش از سود خالص آغاز می شود و به آن مبلغ استهلاک و استهلاک دارایی های نامشهود اضافه می شود.

    بخش دوم گردش وجوه ناشی از سرمایه گذاری است و همه هزینه سرمایه ای دوره مالی ثبت می شود. هزینه های سرمایه ای همیشه ارقامی منفی است زیرا ماهیت آن هزینه بلندمدت است و سبب خروج و کاهش نقدینگی شرکت می شود.

    سومین بخش درباره نقدینگی مربوط به فعالیت های مالی است و شامل نقدینگی ای است که در نتیجه فعالیت های مالی به شرکت وارد یا از شرکت خارج گردد.

    جمع بندی

    از دیدگاه وارن بافت سهام شرکتی که مزیت ماندگار رقابتی دارد معادل است با اوراق بهادار و سود قبل از مالیات شرکت معادل است با کوپن سود قابل پرداخت سهام عادی. آنگاه که وارن یک شرکت دارای مزیت ماندگار رقابتی را می خرد وقایعی بدین شرح به وقوع می پیوندد:

    به مرور زمان سود قبل از مالیات افزایش می یابد که یا از طریق ازدیاد عملیات تجاری یا از طریق بازخرید سهام شرکت با پول انباشته در خزانه شرکت است. افزایش سود سبب افزایش نرخ بازگشت سرمایه ای می شود که وارن در آغاز روی اوراق بهادار گذاشت.

    نویسندگان: ماری بافت – دیوید کلارک