فعالان حوزه ارز دیجیتال، غالباً با فناوری بلاک چین آشنا هستند و تلاش کرده اند دانش خود را در این حوزه افزایش دهند. اما با پیشرفت روز افزون فناوری اطلاعات، رقبایی برای بلاک چین پدید آمده اند که بد نیست با آن ها آشنا شویم. در این مقاله قصد داریم راجع به فناوری رادیکس صحبت کنیم. هدف این تکنولوژی کنار زدن بلاک چین است.

رادیکس را می توان این گونه تعریف کرد؛ یک دفتر کل توزیع و غیر متمرکز. اما این دفتر کل توزیع چه فرقی با بلاک چین دارد؟

معرفی فناوری رادیکس

فناوری جدید رادیکس وابسته به بلاک چین نبوده و کاملا مستقل و جدید است. این شبکه از قراردادهای هوشمند پیروی می کند. می توان این فناوری را به عنوان یک بنیان جدیدی در ارزهای دیجیتال برشمرد.

قبل از  پیدایش رادیکس  تنها راهی که بتوانیم یک شبکه متمرکز توزیع داشته باشیم، شبکه بلاک چین بود. بلاک چین می توانست تعداد زیادی از رایانه ها را به یک سیستم مرکزی متصل کند.

محبوبیت این شبکه سال ها ادامه داشت و موفقیت هایی بسیاری کسب کرد. اما مانند هر فناوری دیگر بدون ایراد نبود و همواره با پیشرفت علم و تکنولوژی مسیرهای جدیدی نمایان می شود.

تحقیقات نشان داده که بیشتر پروژه های موجود در بلاک چین در مراحل نخستین باقی مانده اند وپیشروی نکردند. این موضوع باعث شد عده ای از شبکه بلاک چین فاصله گرفته و در جستجوی فناوری کامل تر باشند.

به عبارت بهتر، بلاک چین شروع کننده خوبی در مسیر اتصال رایانه ها به یکدیگر بود ولی در آینده این فناوری پاسخگو نخواهند بود. نمی توان انتظار داشت که این سیستم تنها سیستم غیر متمرکز در آینده باشد.

رادیکس به عنوان یک رقیب قدر پا در میدان نهاد و اگر به درستی عمل کند، می تواند تحول شگرفی در دنیای ارزهای دیجیتال ایجاد کند.

مهم ترین مشکلات بلاک چین

مشکلات بلاک چین زمینه ساز پیدایش فناوری دیگر به نام رادیکس شد. در واقع موانع و محدودیت ها می تواند راه های جدید را برای ما نمایان سازد. اگر این مشکلات نبود شاید همچنان بلاک چین به عنوان فناوری جذاب و بی بدیل شناخته می شد. در ادامه به برخی از این مشکلات اشاره می کنیم:

1. مقیاس پذیری

مقیاس پذیری از موانع پیش رو فناوری بلاک چین است. در ابتدا این موضوع مزیت محسوب می شد، اما کم کم به معضلی بزرگ تبدیل شد.

مقیاس پذیری توان رشد شبکه را فراهم می کرد و یک سیستم واحد برای هک وجود نداشت. این موضوع امنیت بیت کوین را افزایش داده بود. در نقطه مقابل با افزایش تعداد کاربران، سیستم کندتر عمل می کرد.

به عبارت بهتر، گرچه با گسترش سیستم امنیت افزایش می یافت ولی پردازش سفارش ها طولانی تر می شد. برای مثال در اتریوم، ورود هم زمان کاربران در یک بازی باعث کند شدن عملکرد آن و از کار افتادن می شد. بنابراین افراد به دنبال راه حلی برای این موضوع بودند.

2. ریسک ناشی از متمرکز شدن

گرچه بلاک چین را به عنوان اولین سیستم غیر متمرکز در سطح جهان می شناسیم، اما باید بدانیم این مطلب چندان هم حقیقت ندارد. غالب الگوریتم هایی که پیرامون این ویژگی عمل می کنند، کارآمد نیستند. مثلا الگوریتم اثبات کار یا pow تنهایی زمانی به خوبی عمل می کند که 50 درصد توان رانشی سیستم را  بکار گیرد. یعنی اگر  بیش از نیمی از سیستم یک داده نادرست را تأیید کند، این داده به عنوان یک داده صحیح در کل شبکه درج می شود.

عبور از 50 درصد توان شبکه صرفا برای شبکه های خصوصی ممکن است و برای شبکه های بزرگی مانند بلاک چین غیر ممکن است. همچنین کاری پر هزینه و انرژی بر است. پس می توان نتیجه گرفت بلاک چین کاملاً غیر متمرکز نیست.

الگوریتم اثبات سهم و اثبات سهم محول شده از جمله  راه حل های رفع این مشکل بودند. ولی در نهایت موفقیت چندانی به همراه نداشته و منجر به متمرکز شدن کلی سیستم شدند.

تأکید برا غیر متمرکز بودن سیستم از آن حیث حائز اهمیت است که این سیستم کمک می کند تا سیستم نظارتی از بین رفته و هر عضو از شبکه مسئولیت کنترل یک بخش را بر عهده بگیرد. یک سیستم زمانی واقعاً غیر متمرکز است که بتواند نیازهای کاربران را در این زمینه پاسخ دهد. با این تفاسیر فناوری رادیکس مطرح شد تا بتواند قدری از مشکلات بکاهد.

مزیت های رادیکس

این سیستم سعی کرده تا مشکلات مربوط به مقیاس پذیری و ریسک متمرکز شدن را مرتفع کرده و راهکاری منطقی پیدا کند.

سیستم متفاوت رادیکس توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. در رادیکس به جای بلاک از واحدهایی به نام تمپو استفاده شده است. اجتماع تمپوها باعث می شود شبکه ای ایمن با قابلیت مقایسه پذیری بالا ایجاد شده و داده ها به سرعت به اشتراک گذاشته شوند.

گرچه طراحان اولیه رادیکس به دنبال تغییر در بلاک چین و حل مشکلات آن بودند، ولی در نهایت دریافتند که مشکلات مطرح شده ریشه در ماهیت بلاک چین دارد و باید سیستمی جدید معرفی شود تا موانع موجود را نداشته باشد.

عملکرد رادیکس توانست رقابت بین آن و بلاک چین را قوی تر کند و روز به روز به محبوبیت آن بیافزاید.

1. غیرمتمرکز بودن به معنای واقعی کلمه

تمامی سیستم ها در تلاش هستند روی این ویژگی مانور دهند و با راهی منطقی به آن دست یابند. این موضوعی بوده که طراح اصلی رادیکس تا حد بسیار زیادی آن را بر طرف ساخته است.

راه حل این موضوع طراحی سیستمی جدید  به نام “گذرگاه زمان منطقی” بوده که  سیستم ویژه ای است که خالق رادیکس برای غیر متمرکز بودن آن خلق نمود.  این سیستم به ساعت های منطقی متکی است و کارآمدی آن را بهبود بخشیده است.

گذرگاه زمان منطقی همانند یک شمارنده است. در رادیکس هر گره یا NODE یک ساعت منطقی خاص خود را دارد و از آن پیروی می کند. قوانین این شمارنده عبارت است از :

نخست آنکه جهت شمارنده باید به سمت جلو باشد. ثانیاً هر گاه یک رویداد توسط نود مشاهده شد باید یک واحد به شمارنده اضافه کند یا یک واحد به جلو حرکت کند.

شمارنده در هر نود زمانی فعال می شود که رویداد معتبر جدیدی مشاهده کند. در واقع رویدادی را ببیند که قبلا در شبکه ندیده است. پس از مشاهده ساعت منطقی فعال شده و یک واحد اضافه می شود و با ID اختصاصی به شبکه ارسال می شود. در مقایسه با بلاک چین این فناوری سرعت بالاتری دارند؛ زیرا در آن رویدادها به منظور سنجش باید تعهد ارائه دهند و زمانی صرف این موضوع شده و سرعت کاسته می شود.

این سیستم بسیار مقرون به صرفه بوده و عملکرد مطلوبی ارائه می دهد و توانسته آن را در این زمینه محبوب کند.

2. مقیاس پذیری به شیوه خطی

یکی از معضلات شبکه بیت کوین عدم مقیاس پذیری مناسب بود که این موضوع در رادیکس حل شده است.

رفع این مشکل از شیوه ای تحت عنوان مقیاس پذیری خطی حل شد تا کمک کند این سیستم متناسب با اعضای آن توسعه یابد. به عبارت بهتر، هرچه تعداد اعضا افزایش یابد، سرعت و کارآمدی سیستم هم افزایش می یابد. این ایده توسط شخصی به نام دن هیوز مطرح شد.

موضوعی که طراحان رادیکس به آن واقف بودند، این بود که حذف کردن داده ها نمی تواند به افزایش مقیاس پذیری کمک کند. آن ها تلاش کردند شاخص گذاری داده ها جزء به جزء انجام شود و تقاضای موجود در سیستم را پاسخ دهند. با این روش، افراد جدید به سادگی می توانند به بخش های مورد نظر داده خود دسترسی پیدا کنند. برای انجام این روش نیازی به شاخص گذاری مجدد بخش های مختلف نبود.

تیم رادیکس سعی کردند تا ساختار داده ای سیستم خود را به ۱۸.۴ کوینتیلیون تقسیم کرده و سپس به وسیله کلیدهای مختلف ارجاعی نظیر کلید عمومی به یکدیگر مرتبط کنند.

پیش بینی شده که با پیشرفت این فناوری در رادیکس، مقیاس پذیری و سرعت آن از سیستم ویزا که سریع ترین سیستم مالی دنیا می باشد پیشی بگیرد.

3. رضایت کاربران

رادیکس از ابتدا برای توسعه دامنه فعالیت خود، تلاش خود را بکار گرفت تا طیف وسیعی از کاربران را راضی کند. در حال حاضر بهترین ابزارها را برای ساختن برنامه های غیر متمرکز در اختیار کاربران قرار داده و محبوبیت بسیاری پیدا کرده است.

نتیجه گیری

گرچه بلاک چین مسیری طولانی در غیر متمرکز شدن و ایجاد سیستم جهانی پیمود ولی پس از مدت مشکلات آن، مانع از رشد بیشتر آن شد.

عدم وجود مقیاس پذیری بالا نتوانست نیازهای رو به رشد کاربران را پاسخ دهد. این سیستم در واقع مقیاس پذیری بالایی نداشت و نمی توانست به تقاضای رو به رشد کاربران پاسخ دهد. همچنین ریسک ناشی از متمرکز نبودن، اهمیت ایجاد فناوری جدید به نام رادیکس را مطرح کرد.

رادیکس راه حلی بود که برای تحقق این اهداف بوجود امد و هیچ یک از مشکلات بلاک چین را هم در خود نداشت. این سیستم روز به روز در حال توسعه و رفع موانع است تا به سرعت و سهولت عملکرد خود اضافه کند. بدیهی است هر فناوری با پیشرفت علم به حاشیه رانده شده و مسیرهای جدیدی به روی علاقه مندان این حوزه گشوده خواهد شد.