الگوهای هارمونیک مجموعهای از الگوهای قیمتی هستند که با استفاده از نسبتهای فیبوناچی به معاملهگران کمک میکنند تا نقاط بازگشتی محتمل در بازار را شناسایی کنند. این الگوها از طریق شناسایی الگوهای تکرارشونده در حرکات قیمتی، به تحلیلگران اجازه میدهند تا نقاط ورود و خروج بهینه را برای معاملات خود پیدا کنند. با استفاده از الگوهای هارمونیک، میتوان بهصورت دقیقتر حرکات بعدی بازار را پیشبینی کرد و از فرصتهای سودآوری موجود بهرهمند شد.
معرفی الگوهای هارمونیک
اگر به نمودارهای قیمتی در بازارهای مالی نگاهی انداخته باشید، حتی بدون اینکه چیزی از تحلیل تکنیکال بدانید، احتمالا اشکالی شبیه به حروف W و M را دیدهاید. این الگوها به ما کمک میکنند تا تغییرات احتمالی در روند قیمت را پیشبینی کنیم. الگوهای هارمونیک دقیقاً با این هدف ایجاد شدهاند و به تحلیلگران کمک میکنند تا با شناسایی این الگوها، به طور بهتری تصمیمگیریهای معاملاتی خود را انجام دهند.
الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال برای شناسایی نقاط برگشتی قوی استفاده میشوند و بهخصوص برای تشخیص محل تغییر روند در آینده بسیار کاربرد دارند. برای اینکه بتوانید از این الگوها بهخوبی استفاده کنید و از سود حاصل بهرهمند شوید، نیاز است آموزشهای لازم را ببینید.
اهمیت آموزش در استفاده از الگوهای هارمونیک
استفاده از الگوهای هارمونیک بدون داشتن دانش کافی میتواند به اشتباهات جدی منجر شود. بنابراین، بسیار مهم است که ابتدا آموزش لازم را در این زمینه ببینید. گذراندن دورههای آموزش تحلیل تکنیکال و استفاده از منابع آموزشی میتواند به شما کمک کند تا به صورت موثر و مطمئن در بازارهای مالی فعالیت کنید.
استقاده از ابزارهای مالی و تشخیص الگوها، ازجمله الگوهای هارمونیک، نیازمند آموزش و تخصص است و تیم محتوای خانهسرمایه به همین منظور دو مقالۀ آموزشیِ جامع با عناوین مفاهیم پایه ارز دیجیتال و آموزش فارکس تدارک دیده است.
در ادامه، به بررسی شناختهشدهترین الگوهای هارمونیک و روش معامله با آنها خواهیم پرداخت. اما قبل از آن، اجازه دهید با فیبوناچی و نقش آن در این الگوها آشنا شویم.
فیبوناچی ابزاری برای تشکیل و تشخیص الگوهای هارمونیک
فیبوناچی یکی از مهمترین ابزارهایی است که برای تحلیل الگوهای هارمونیک استفاده میشود. با استفاده از نسبتهای فیبوناچی، میتوان نقاط برگشتی قیمت را پیشبینی کرد و نواحی مستعد برای تغییر جهت حرکت را شناسایی نمود. این نسبتها نقش کلیدی در تشخیص دقیق نقاط ورود و خروج در معاملات دارند.
نسبتهای فیبوناچی
نسبتهای فیبوناچی به عنوان درصدهایی از حرکت قیمتها تعریف میشوند که انتظار داریم قیمت در آن سطوح تغییر جهت دهد. این سطوح شامل درصدهایی مانند 23.6%، 38.2%، 50%، 61.8% و 78.6% هستند که بهطور گسترده در تحلیل تکنیکال و بهخصوص در الگوهای هارمونیک مورد استفاده قرار میگیرند.
انواع فیبوناچی
در تحلیل الگوهای هارمونیک، از انواع مختلفی از ابزارهای فیبوناچی استفاده میشود که هر کدام کاربرد خاص خود را دارند:
دوره آموزشی از صفر تا سطح پیشرفته در ترید که با هدف “استاد تمامی ترید” طراحی شده است
فیبوناچی بازگشتی داخلی (Retracement): این ابزار برای شناسایی سطوح اصلاحی در حرکات قیمتی بهکار میرود. مثلاً اگر یک روند صعودی یا نزولی تمام شود و قیمت به نواحی خاصی بازگردد، فیبوناچی بازگشتی به شناسایی این نقاط کمک میکند.
فیبوناچی بازگشتی خارجی (Extension): زمانی که یک روند بیش از 100 درصد مسیر خود را بازمیگردد و حتی از نقطه شروع اولیه هم فراتر میرود، از این ابزار استفاده میشود تا سطوح حمایت و مقاومت جدید را شناسایی کند.
فیبوناچی پروجکشن (Projection): این ابزار با استفاده از سه نقطه به ما اهداف قیمتی آینده را نشان میدهد. این ابزار بر اساس این فرضیه عمل میکند که بازار رفتارهای گذشته خود را تکرار میکند.
فیبوناچی انبساطی (Expansion): این ابزار بسیار شبیه به فیبوناچی پروجکشن است، اما تنها به دو نقطه نیاز دارد تا سطوح مهم را پیشبینی کند.
استفاده از این نسبتهای فیبوناچی به ما کمک میکند تا سطوح بازگشتی قوی را در بازار شناسایی کرده و معاملات خود را با دقت بیشتری انجام دهیم.
3 مفهوم مهم که باید بدانید
برای درک و استفاده صحیح از الگوهای هارمونیک، لازم است سه مفهوم مهم را بهخوبی بشناسید که در تحلیل این الگوها نقش اساسی دارند:
1. همپوشانی (Overlap)
همپوشانی به محدودهای از قیمت گفته میشود که چندین سطح فیبوناچی در آن با یکدیگر تطابق دارند. این مفهوم زمانی بهکار میرود که ما چند نوع فیبوناچی را روی نمودار رسم میکنیم و میبینیم که بعضی از سطوح فیبوناچی در یک نقطه یا محدودۀ خاص به هم نزدیک هستند. این همپوشانی معمولاً نشاندهنده یک منطقه قدرتمند برای تغییر جهت روند است.
بهعبارت ساده، اگر در یک محدوده قیمت، چندین سطح فیبوناچی با هم همپوشانی داشته باشند، احتمال اینکه قیمت از آنجا تغییر جهت دهد بسیار زیاد است.
2. نواحی بازگشتی بالقوه (PRZ – Potential Reversal Zone)
PRZ به نواحی یا نقاطی گفته میشود که احتمال بالایی برای تغییر جهت روند در آنها وجود دارد. هر الگوی هارمونیک دارای PRZ خاص خود است و این نقاط معمولاً از همپوشانی سطوح فیبوناچی و تلاقی چندین سطح حمایتی یا مقاومتی به دست میآیند. PRZ مهمترین بخش از یک الگوی هارمونیک است، زیرا معاملهگران در این نقاط میتوانند انتظار بازگشت یا تغییر جهت روند را داشته باشند و در نتیجه، اقدام به ورود یا خروج از معاملات کنند.
3. الگوهای هارمونیک
الگوهای هارمونیک بر اساس رفتارهای طبیعی بازار و استفاده از سطوح فیبوناچی تشکیل میشوند. این الگوها بر این اصل بنا شدهاند که بازار از حرکتهای گذشته خود الگوبرداری میکند و روانشناسی معاملهگران و طبیعت، نقش مهمی در ایجاد این الگوها دارد. از آنجایی که سطوح فیبوناچی به ما کمک میکنند تا این الگوها را در نمودار شناسایی کنیم، هر الگوی هارمونیک بهطور طبیعی با سطوح فیبوناچی ترکیب میشود.
حال که با این مفاهیم مهم آشنا شدیم، در ادامه به بررسی انواع الگوهای هارمونیک و نحوه استفاده از آنها میپردازیم.
انواع الگوهای هارمونیک
در این بخش به معرفی و نحوۀ تشخیص انواع الگوهای هارمونیک میپردازیم.
1. الگوی ایدهآل AB=CD
الگوی AB=CD یکی از پایهایترین و مهمترین الگوهای هارمونیک است که بهطور مکرر در نمودارهای قیمتی مختلف دیده میشود. این الگو از سه موج AB، BC، و CD تشکیل شده است و زمانی معتبر است که طول موج AB با طول موج CD برابر باشد.
معاملهگران از این الگو برای شناسایی نقاط بازگشتی قوی استفاده میکنند که میتوانند فرصتهای معاملاتی خوبی را به همراه داشته باشند.
در تصویر بالا دو نوع از الگوی هارمونیک AB=CD به تصویر کشیده شده است که شامل حالت صعودی (Bullish AB=CD) و نزولی (Bearish AB=CD) است. هر دو این الگوها در تحلیل تکنیکال برای شناسایی نقاط بازگشت قیمت مورد استفاده قرار میگیرند.
1. الگوی صعودی AB=CD (سمت چپ تصویر):
- موج AB ابتدا به سمت پایین حرکت میکند و سپس در نقطه B به پایان میرسد.
- پس از آن، قیمت تا نقطه C اصلاح میشود که بخشی از موج AB را جبران میکند.
- در نهایت، قیمت از نقطه C به سمت پایین حرکت کرده و در نقطه D متوقف میشود. نقطه D جایی است که طول موج CD دقیقاً با طول موج AB برابر میشود.
- پس از رسیدن به نقطه D، انتظار میرود که قیمت یک حرکت صعودی را آغاز کند، به همین دلیل این الگو به عنوان صعودی یا Bullish شناخته میشود. نقطه D بهترین نقطه برای ورود به معامله خرید (Long) است.
2. الگوی نزولی AB=CD (سمت راست تصویر):
- موج AB به سمت بالا حرکت میکند و سپس در نقطه B به پایان میرسد.
- پس از آن، قیمت تا نقطه C اصلاح میشود که بخشی از موج AB را جبران میکند.
- سپس قیمت دوباره به سمت بالا حرکت کرده و در نقطه D متوقف میشود. در این نقطه، طول موج CD دقیقاً با طول موج AB برابر است.
- پس از رسیدن به نقطه D، انتظار میرود که قیمت نزولی شود، به همین دلیل این الگو به عنوان نزولی یا Bearish شناخته میشود. نقطه D نقطهای است که میتوان یک معامله فروش (Short) باز کرد.
نقاط کلیدی در هر دو الگو
1. نقطه A: نقطه شروع حرکت.
2. نقطه B: پایان حرکت اولیه (صعودی یا نزولی) و آغاز اصلاح.
3. نقطه C: پایان اصلاح و شروع موج جدید.
4. نقطه D: پایان موج CD که برابر با طول موج AB است و نقطهای برای انتظار تغییر جهت روند.
کاربرد الگوی
این الگو یکی از مهمترین و سادهترین الگوهای هارمونیک است که به معاملهگران کمک میکند تا نقاط بازگشتی بازار را به خوبی شناسایی کنند و در نتیجه به سودآوری در بازارهای مالی بپردازند.
- تشخیص نقاط بازگشتی قوی: نقطه D در هر دو حالت نشاندهنده پایان یک حرکت و آغاز تغییر جهت روند است.
- ورود به معامله: معاملهگران میتوانند از نقطه D برای ورود به معاملات خرید (در حالت صعودی) یا فروش (در حالت نزولی) استفاده کنند.
شرایط ضروری برای ایجاد الگوی AB=CD و معامله در آن
برای تشکیل این الگو و استفاده موفقیتآمیز از آن در معاملات، شرایط زیر باید رعایت شود:
- طول موج BC نباید هرگز بیشتر از طول موج AB باشد. این بدان معنی است که موج BC میتواند کوتاهتر یا حداکثر برابر با موج AB باشد.
- نقطه D که در انتهای موج CD قرار دارد، باید فراتر از نقطه B حرکت کند، به این معنا که موج CD از BC بلندتر باشد.
نقاط مهم الگوی AB=CD
الگوی AB=CD شامل چندین نقطه مهم است که باید برای شناسایی و تحلیل دقیق در نظر گرفته شود:
1. نقطه C:
موج BC یک برگشت (Retracement) از موج AB است. به عبارت دیگر، موج BC بخشی از حرکت موج AB را جبران میکند. نقطه C باید بین سطحهای فیبوناچی 0.382 تا 0.886 از موج AB قرار بگیرد.
2. نقطهای که AB=CD تکمیل میشود:
این نقطه همان جایی است که طول موج AB و طول موج CD برابر میشوند و نشاندهنده تکمیل الگو است. این نقطه معمولاً همان نقطه D است که از آنجا انتظار برگشت روند داریم.
3. نقطه فیبوناچی پروجکشن موج BC:
از فیبوناچی پروجکشن بر روی موج BC برای شناسایی نقاط احتمالی برگشت استفاده میشود. درصدهای مهم برای این موج، محدوده 1.13 تا 3.14 هستند. توجه داشته باشید که سطح 3.14 بهندرت رخ میدهد، اما محدوده 1.13 به عنوان سطح قابل توجه برای تعیین نقطه برگشتی در این الگو به کار میرود.
معامله با استفاده از الگوی هارمونیک AB=CD
برای معامله با استفاده از این الگو، گامهای زیر را دنبال کنید:
1. مشخص کردن نقطه C:
ابتدا از ابزار فیبوناچی Retracement برای رسم روی موج AB استفاده کنید و سطحهای فیبوناچی موج BC را تعیین کنید تا مشخص شود که نقطه C در چه سطحی از موج AB قرار دارد.
2. انتظار برای تکمیل الگو در نقطه D:
بعد از مشخص کردن نقطه C، باید منتظر تکمیل موج CD باشید. نقطه D باید جایی باشد که موج CD به اندازه موج AB حرکت کرده است و الگو به طور کامل شکل میگیرد.
3. ورود به معامله در نقطه D:
- اگر الگو در حالت صعودی (Bullish) باشد، زمانی که قیمت به نقطه D میرسد، احتمالاً روند صعودی جدیدی آغاز خواهد شد و این بهترین زمان برای ورود به معامله خرید (Long) است.
- اگر الگو در حالت نزولی (Bearish) باشد، با رسیدن قیمت به نقطه D انتظار میرود که روند نزولی آغاز شود، بنابراین در این نقطه میتوان به معامله فروش (Short) وارد شد.
- استفاده از پرایس اکشن: توصیه میشود در نقطه D پرایس اکشن را نیز بررسی کنید تا مطمئن شوید که نشانههای بازگشت قوی وجود دارند. این نشانهها میتوانند تأییدیه بیشتری برای ورود به معامله به شما بدهند.
مدیریت ریسک
- حد ضرر (Stop Loss) را زیر نقطه D در حالت صعودی و یا بالای نقطه D در حالت نزولی قرار دهید تا در صورت تغییر پیشبینی نادرست، زیانها را به حداقل برسانید.
- حد سود (Take Profit) را میتوانید براساس نسبتهای فیبوناچی یا سطوح مقاومتی و حمایتی مشخص کنید.
با استفاده از این الگو و دنبالکردن گامهای بالا، میتوانید فرصتهای معاملاتی مناسبی را در نقاط برگشتی قوی بازار شناسایی کنید و از حرکتهای قیمتی بهرهبرداری کنید.
2. الگوی خفاش (Bat Pattern)
الگوی خفاش (Bat Pattern) یکی از الگوهای هارمونیک است که با افزودن یک موج دیگر به الگوی اصلی AB=CD شکل میگیرد. در واقع، تمامی الگوهای هارمونیک بر پایه الگوی AB=CD ساخته شدهاند، به همین دلیل درک الگوی AB=CD بسیار اهمیت دارد و به معاملهگران در شناخت الگوهای پیچیدهتر مانند خفاش کمک میکند.
ساختار الگوی خفاش
نقطه B: باید بین 0.382 تا 0.5 موج XA قرار بگیرد.
نقطه C: باید در محدوده بین 0.382 تا 0.886 از موج AB باشد.
نقطه D: در سطح 88.6% موج XA قرار میگیرد و معمولاً با مقدار پروجکشن بین 1.618 تا 2.618 از موج BC همراه است.
شرایط و نکات ضروری در الگوی خفاش
برای تشکیل الگوی خفاش و استفاده از آن، شرایط و نکات زیر باید رعایت شود:
1. موج AB باید کمتر از 0.618 موج XA باشد (ترجیحاً بین 0.318 تا 0.5 باشد).
2. نقطه C باید در محدوده 0.382 تا 0.886 موج AB قرار بگیرد.
3. پروجکشن BC باید حداقل 1.618 باشد و در محدوده 1.618 تا 2.618 قرار گیرد.
4. نقطهای که الگوی AB=CD در آن تکمیل میشود، باید در محدوده PRZ (نقطه برگشت احتمالی) قرار داشته باشد.
5. نقطه D نباید از نقطه X فراتر برود. نقطه D باید در محدوده 88.6% موج XA قرار گیرد و در صورتی که کندل یا سایه کندل از این محدوده فراتر برود ولی نقطه X را نشکند، همچنان به عنوان الگوی خفاش معتبر است.
ویژگیهای خاص الگوی خفاش
- بازگشت شارپ از ناحیه PRZ: الگوی خفاش معمولاً با یک بازگشت تیز و سریع از ناحیه PRZ همراه است.
- موقعیت سقف و کف دوم: در این الگو، سقف دوم پایینتر از سقف اول و کف دوم بالاتر از کف اول است، که نشاندهنده حرکت احتمالی برگشتی قوی میباشد.
الگوی خفاش ایدهآل
در الگوی خفاش ایدهآل، شرایط زیر باید تا حد ممکن رعایت شود:
1. نقطه B دقیقاً در سطح 50% از موج XA قرار میگیرد.
2. نقطه D دقیقاً در سطح 88.6% موج XA قرار میگیرد.
3. موج BC باید در سطح 0.5 تا 0.618 موج AB باشد.
4. پروجکشن BC باید در سطح 2.0 قرار گیرد، که به این معناست که موج CD دو برابر طول موج BC خواهد بود.
5. محدوده PRZ باید در ناحیه 1.27 AB=CD تشکیل شود.
لازم به ذکر است که رعایت کامل همه این شرایط برای شناسایی الگوی خفاش ایدهآل ضروری نیست. در بسیاری از موارد، اگر چند ویژگی اصلی در الگو مشاهده شود، الگو میتواند به عنوان الگوی خفاش ایدهآل تلقی شود. معاملات با الگوهای ایدهآل معمولاً از ضریب اطمینان بالاتری برخوردار هستند و معاملهگران میتوانند با حجم بیشتری وارد معامله شوند.
تمامی موارد ذکر شده برای حالت نزولی نیز صدق می کند.
معامله با استفاده از الگوی هارمونیک خفاش
برای معامله با استفاده از الگوی خفاش، گامهای زیر را دنبال کنید:
1. رسم فیبوناچی Retracement بر موج XA:
ابتدا باید فیبوناچی بر روی موج XA رسم شود. اگر نقطه B کمتر از 0.618 موج XA باشد (ترجیحاً بین 0.318 تا 0.5)، این الگو میتواند یک الگوی خفاش باشد.
2. مشخص کردن نقطه D:
نقطه D در سطح 88.6% از موج XA قرار دارد. برای این کار باید از فیبوناچی استفاده کرده و یک خط افقی در این محدوده رسم کنیم تا ناحیه برگشت احتمالی را شناسایی کنیم.
3. رسم پروجکشن BC:
موج CD باید بین 1.618 تا 2.618 از موج BC باشد. پس از رسم فیبوناچی پروجکشن BC، باید نقاط مهم را مشخص کنیم.
4. رسم فیبوناچی Trend-Based Fibo Extension:
برای تایید الگوی AB=CD و تعیین نقطه نهایی D، از این ابزار استفاده میکنیم. خطوطی که با این فیبوناچی رسم میشوند، به ما ناحیه برگشت احتمالی را نشان میدهند.
5. شناسایی ناحیه PRZ:
پس از شناسایی محل تلاقی خطوط فیبوناچی XA، BC و AB=CD، ناحیه PRZ (ناحیه بازگشت احتمالی) مشخص میشود. این ناحیه جایی است که انتظار داریم قیمت تغییر جهت دهد.
6. ورود به معامله:
- اگر روند قبلی صعودی بوده باشد، احتمال دارد از ناحیه PRZ یک نزول رخ دهد که در این صورت میتوان یک معامله فروش (Short) باز کرد.
- اگر معامله خرید (Long) داشته باشیم، ناحیه PRZ میتواند بهترین نقطه برای خروج از معامله و دریافت سود باشد.
3. الگوی هارمونیک گارتلی (Gartley Pattern)
الگوی گارتلی یکی از الگوهای مشهور و قدیمی در تحلیل هارمونیک است که توسط هارولد گارتلی در دهه 1930 معرفی شد. این الگو از چندین موج متوالی تشکیل شده است که برای شناسایی نقاط برگشتی قوی و فرصتهای معاملاتی مناسب به کار میروند.
مواردی که باید در الگوی گارتلی بررسی شوند
1. نقطه B: نقطه B باید در سطح 0.618 از موج XA قرار بگیرد. این یکی از الزامات اساسی برای تشکیل الگوی گارتلی است.
2. پروجکشن BC: موج CD باید در محدوده فیبوناچی 1.13 تا 1.618 از موج BC قرار بگیرد.
3. نقطه C: این نقطه باید در محدوده 0.382 تا 0.886 موج AB قرار بگیرد.
4. تکمیل AB=CD: در الگوی گارتلی معمولاً الگوی AB=CD کامل میشود. به عبارت دیگر، در ناحیه PRZ (ناحیه بازگشت احتمالی)، این تساوی محقق میشود.
5. نقطه D: نقطه D باید روی فیبوناچی 78.6% از موج XA قرار گیرد. این نقطه، محل احتمالی تغییر جهت روند است.
الگوی گارتلی ایدهآل
برای تشخیص یک الگوی گارتلی ایدهآل، باید موارد زیر رعایت شود:
1. نقطه B: باید دقیقاً روی سطح 0.618 موج XA قرار گیرد.
2. نقطه C: باید روی سطح 0.618 موج AB قرار بگیرد.
3. نقطه D: باید روی سطح 0.786 از موج XA قرار گیرد.
4. پروجکشن BC: موج CD باید دقیقاً در سطح 1.618 از موج BC باشد.
5. تشکیل الگوی AB=CD: این تساوی باید تحقق یابد تا الگو به عنوان گارتلی ایدهآل در نظر گرفته شود.
الگوی ایدهآل صعودی و نزولی گارتلی
ممکن است همیشه الگوی ایدهآل گارتلی در نمودار مشاهده نشود، اما دانستن ویژگیهای الگوی ایدهآل به شما کمک میکند تا شانس موفقیت بالاتری در معاملات داشته باشید. اگر یک الگوی گارتلی به شرایط ایدهآل نزدیک باشد، میتوان با اطمینان بیشتری وارد معامله شد و حتی معامله با حجم بیشتری را انجام داد.
معامله با استفاده از الگوی هارمونیک گارتلی
برای معامله با استفاده از الگوی گارتلی، مراحل زیر را به ترتیب دنبال کنید:
1. بررسی نقطه B:
ابتدا از ابزار فیبوناچی Retracement برای بررسی نقطه B استفاده کنید. اگر نقطه B در سطح 0.618 از موج XA قرار گرفته باشد، این نشاندهنده پتانسیل تشکیل الگوی گارتلی است.
2. بررسی نقطه C:
سپس از فیبوناچی بر روی موج AB استفاده کنید تا مشخص شود که آیا نقطه C در محدوده 0.382 تا 0.886 از موج AB قرار گرفته است یا خیر.
3. رسم پروجکشن BC:
برای بررسی موج CD، از ابزار فیبوناچی پروجکشن BC استفاده کنید. این محدوده میتواند بین 1.13 تا 1.618 باشد.
4. بررسی نقطه D:
مهمترین بخش شناسایی الگو، نقطه D است. برای این کار، فیبوناچی Retracement را روی موج XA اعمال کرده و نقطه D را در سطح 78.6% مشخص کنید. یک خط افقی در این ناحیه رسم کنید تا موقعیت دقیق نقطه D مشخص شود.
5. بررسی الگوی AB=CD:
در بسیاری از الگوهای گارتلی، AB=CD تشکیل میشود. برای تأیید این تساوی، از فیبوناچی سه نقطهای (Trend-based Fibo Extension) استفاده کنید تا بهصورت دقیق مشخص کنید که آیا نقطه D با تحقق تساوی AB=CD همراه است یا خیر.
6. تشخیص ناحیه PRZ:
ناحیه PRZ نقطهای است که انتظار میرود تغییر جهت قیمت در آنجا اتفاق بیفتد. این ناحیه معمولاً در تقاطع پروجکشن BC، سطح 0.786 موج XA، و همچنین تأییدیه الگوی AB=CD مشخص میشود. فیبوناچی سه نقطهای نیز میتواند برای تأیید بهتر این ناحیه استفاده شود.
7. ورود به معامله:
پس از شناسایی ناحیه PRZ، با استفاده از پرایس اکشن باید نشانههای بازگشت قیمت را بررسی کنید. اگر این نشانهها تأیید شد، میتوانید به معامله وارد شوید:
- در الگوی صعودی (Bullish)، میتوان یک معامله خرید (Long) باز کرد.
- در الگوی نزولی (Bearish)، میتوان یک معامله فروش (Short) باز کرد.
8. مدیریت ریسک:
همیشه باید برای معاملات خود حد ضرر (Stop Loss) تعیین کنید تا در صورت پیشبینی نادرست، زیانها را به حداقل برسانید. حد ضرر معمولاً در نزدیکی نقطه D قرار داده میشود.
4. الگوی هارمونیک خرچنگ (Crab Pattern)
الگوی خرچنگ (Crab Pattern) یکی از الگوهای هارمونیک است که توسط اسکات کارنی معرفی شد و به خاطر قدرت پیشبینی بازگشتهای عمیق و شدید مورد توجه قرار گرفته است. این الگو در مقایسه با الگوهای قبلی مانند AB=CD و خفاش، تفاوتی اساسی دارد، زیرا نقطه D در این الگو از نقطه X فراتر میرود.
ساختار الگوی خرچنگ
1. نقطه B: باید بین 0.382 تا 0.618 از موج XA قرار بگیرد.
2. نقطه C: باید بین 0.382 تا 0.886 موج AB قرار بگیرد.
3. نقطه D: نقطه D باید فراتر از نقطه X قرار بگیرد و در سطح 1.618 موج XA باشد. در این الگو، نقطه D میتواند در محدوده 2.618 تا 3.618 از موج BC نیز قرار بگیرد.
نکات مهم در الگوی خرچنگ
1. نقطه B باید بین فیبوناچی 0.382 تا 0.618 موج XA قرار بگیرد.
2. نقطه C باید بین فیبوناچی 0.382 تا 0.886 موج AB قرار بگیرد.
3. پروجکشن BC باید بین 2.618 تا 3.618 باشد. سطوح 2.618، 3.14، و 3.618 از مهمترین نقاطی هستند که باید با فیبوناچی 1.618 موج XA همپوشانی کنند تا ناحیه PRZ (ناحیه بازگشت احتمالی) قوی تشکیل شود.
4. نقطه D باید فراتر از نقطه X باشد و بر روی فیبوناچی 1.618 موج XA قرار بگیرد.
این الگو معمولاً با بازگشت شارپ و شدید از ناحیه PRZ همراه است که آن را برای تشخیص نقاط ورود قوی مناسب میسازد.
الگوی هارمونیک خرچنگ عمیق (Deep Crab Pattern)
در الگوی خرچنگ عمیق (Deep Crab):
- نقطه B پایینتر از حد معمول قرار گرفته و در سطح 0.886 از موج XA واقع میشود.
- در این الگو، AB=CD نیز اهمیت زیادی دارد و نقطه D معمولاً بر روی 1.27 Extended AB=CD قرار میگیرد.
این نسخه از الگوی خرچنگ به معاملهگران کمک میکند تا نقاط برگشتی بیشتری را در شرایط بازار پیدا کنند و به صورت دقیقتر پیشبینی کنند.
الگوی صعودی و نزولی خرچنگ (Bullish and Bearish Crab Pattern)
این الگو در دو حالت صعودی (Bullish) و نزولی (Bearish) مشاهده میشود:
- در حالت صعودی، قیمت ابتدا کاهش مییابد (موج AB)، سپس افزایش (موج BC) و در نهایت دوباره کاهش (موج CD) را شاهد هستیم. در انتهای موج CD (نقطه D)، انتظار یک برگشت صعودی داریم.
- در حالت نزولی، قیمت ابتدا افزایش مییابد (موج AB)، سپس کاهش (موج BC)، و در نهایت دوباره افزایش (موج CD). در انتهای موج CD (نقطه D)، انتظار یک برگشت نزولی داریم.
معامله با استفاده از الگوی هارمونیک خرچنگ
برای معامله با استفاده از الگوی خرچنگ، مراحل زیر را دنبال کنید:
1. تشخیص الگو و استفاده از ابزار فیبوناچی:
- ابتدا با استفاده از فیبوناچی Retracement نقطه B را پیدا کنید تا مطمئن شوید که این نقطه بین 0.382 تا 0.618 از موج XA قرار گرفته است.
2. بررسی و مشخص کردن نقطه D:
- پس از بررسی دیگر شرایط لازم برای تشکیل الگوی خرچنگ، باید به دنبال نقطه D باشید. این نقطه باید در سطح 1.618 موج XA باشد.
- برای تأیید، پروجکشن BC را رسم کنید و سطحهای 2.618 تا 3.618 را مشخص کنید. اگر این سطحها با فیبوناچی 1.618 موج XA تلاقی کنند، یک ناحیه PRZ قوی تشکیل خواهد شد.
3. تشخیص ناحیه PRZ و تحلیل پرایس اکشن:
- ناحیه PRZ یا ناحیه برگشت احتمالی، نقطهای است که انتظار داریم قیمت به آنجا رسیده و جهت خود را تغییر دهد.
- پس از شناسایی این ناحیه، از پرایس اکشن برای تأیید تغییر جهت استفاده کنید. اگر نشانههای بازگشتی مناسب در PRZ مشاهده شد، میتوان وارد معامله شد.
4. ورود به معامله:
- اگر الگو صعودی (Bullish) باشد و قیمت به نقطه D رسیده باشد، احتمالاً قیمت روندی صعودی خواهد داشت، بنابراین میتوان یک معامله خرید (Long) باز کرد.
- اگر الگو نزولی (Bearish) باشد، با رسیدن قیمت به نقطه D، احتمالاً روند نزولی شروع خواهد شد. در این حالت، میتوان یک معامله فروش (Short) باز کرد.
5. مدیریت معامله:
- همیشه از حد ضرر (Stop Loss) استفاده کنید. برای معامله در الگوی خرچنگ، حد ضرر معمولاً کمی پایینتر (در الگوی صعودی) یا بالاتر (در الگوی نزولی) از نقطه D قرار میگیرد.
- حد سود (Take Profit) میتواند بر اساس فیبوناچی یا سطوح مقاومت و حمایت قبلی مشخص شود.
5. الگوی هارمونیک پروانه (Butterfly Pattern)
الگوی پروانه (Butterfly Pattern) یکی دیگر از الگوهای هارمونیک است که با استفاده از فیبوناچی، نقاط بازگشتی بازار را شناسایی میکند. این الگو شباهتهای زیادی با سایر الگوهای هارمونیک دارد، اما تفاوتهای اساسی آن در سطوح مختلف فیبوناچی و امواج آن است. این الگو به معاملهگران کمک میکند تا نقاط ورود و خروج مناسب را پیدا کرده و از تغییرات قیمتی بهرهمند شوند.
مواردی که باید در الگوی پروانه بررسی شوند
1. نقطه B: باید در سطح 0.786 از موج XA قرار بگیرد.
2. نقطه C: باید در محدوده بین 0.382 تا 0.886 از موج AB قرار بگیرد.
3. پروجکشن BC: حداقل مقدار پروجکشن موج BC باید 1.618 باشد. نقطه D باید در محدوده 1.618 تا 2.24 موج BC قرار بگیرد.
4. نقطه D: باید روی سطح 1.27 از موج XA قرار بگیرد.
5. الگوی AB=CD: در این الگو نیز تحقق الگوی AB=CD معمول است و اغلب طول موج CD برابر با 1.27 برابر موج AB میباشد. این مقدار باید حتماً در ناحیه PRZ مورد بررسی قرار گیرد.
الگوی پروانه ایدهآل
الگوی پروانه ایدهآل دارای شرایط زیر است:
1. نقطه B: باید دقیقاً روی سطح 0.786 موج XA قرار بگیرد.
2. نقطه C: باید در محدوده بین 0.50 تا 0.886 از موج AB قرار بگیرد. در صورتی که نقطه C در سطح 0.618 قرار بگیرد، الگو ایدهآلتر خواهد بود.
3. نقطه D: باید دقیقاً در سطح 1.27 از موج XA قرار گیرد.
4. ناحیه PRZ: ناحیه بازگشت احتمالی (PRZ) باید در محدوده 1.27 AB=CD تشکیل شود. در حالت ایدهآل، این شرط و مقدار الزامی است.
5. پروجکشن BC: باید دقیقاً روی سطح 1.618 باشد.
الگوی پروانه ایدهآل به معاملهگران کمک میکند که با دقت بیشتری نقاط ورود و خروج را تشخیص دهند و با ضریب اطمینان بالاتری به معامله وارد شوند.
الگوی ایدهآل صعودی و نزولی پروانه
الگوی پروانه میتواند در هر دو حالت صعودی (Bullish) و نزولی (Bearish) دیده شود:
- در حالت صعودی، قیمت ابتدا کاهش مییابد (XA)، سپس افزایش مییابد (BC) و دوباره کاهش میکند (CD). انتظار داریم پس از نقطه D یک برگشت صعودی صورت بگیرد.
- در حالت نزولی، قیمت ابتدا افزایش مییابد (XA)، سپس کاهش مییابد (BC)، و در نهایت دوباره افزایش میکند (CD). انتظار داریم پس از نقطه D یک برگشت نزولی داشته باشیم.
معامله با استفاده از الگوی هارمونیک پروانه
برای معامله با استفاده از الگوی پروانه، مراحل زیر را دنبال کنید:
1. رسم فیبوناچی Retracement بر موج XA:
- ابتدا فیبوناچی را بر روی موج XA رسم کنید و جایگاه B را مشخص کنید. بررسی کنید که آیا نقطه B بر روی سطح 0.786 از موج XA قرار دارد یا خیر.
2. رسم فیبوناچی Retracement بر موج AB:
- پس از تعیین نقطه B، فیبوناچی را بر روی موج AB رسم کنید و ببینید که آیا نقطه C در محدوده 0.382 تا 0.886 از موج AB قرار دارد یا خیر.
3. رسم پروجکشن BC:
- سپس از پروجکشن BC استفاده کنید تا نقطه D را در محدوده 1.618 تا 2.24 موج BC بیابید و بررسی کنید.
4. مشخص کردن نقطه D:
- نقطه D باید در سطح 1.27 از موج XA قرار گیرد. این سطح را با رسم فیبوناچی و تعیین خطوط افقی بررسی کنید.
5. استفاده از فیبوناچی سه نقطهای (Trend-Based Fibo Extension):
- برای اطمینان از موقعیت نقطه D، میتوانید از فیبوناچی سه نقطهای بر روی امواج ABC استفاده کنید تا محل دقیق نقطه D را مشخص کنید. معمولاً الگو در سطح 1.27 تکمیل میشود.
6. تشخیص ناحیه PRZ و تحلیل پرایس اکشن:
- پس از شناسایی ناحیه PRZ، که نقطه D در آن قرار دارد، میتوانید به تحلیل پرایس اکشن بپردازید. در این ناحیه باید نشانههای بازگشت قوی را ببینید و با تأیید پرایس اکشن وارد معامله شوید.
7. ورود به معامله:
- اگر الگو صعودی (Bullish) است و نشانههای بازگشتی در ناحیه PRZ دیده میشود، میتوانید یک معامله خرید (Long) باز کنید.
- اگر الگو نزولی (Bearish) است و نشانههای نزولی در ناحیه PRZ مشاهده میشود، میتوانید یک معامله فروش (Short) باز کنید.
نحوه استفاده از الگوهای هارمونیک در معاملات
استفاده از الگوهای هارمونیک شامل سه مرحله اصلی است: تشخیص الگو، انجام معامله، و مدیریت معامله.
1. تشخیص الگو
برای استفاده از الگوهای هارمونیک، ابتدا باید توانایی تشخیص صحیح الگو را داشته باشید. این کار با تمرین زیاد و استفاده از ابزارهای فیبوناچی برای شناسایی نقاط کلیدی (مانند B، C، D) انجام میشود. تسلط به این مهارت نیازمند تمرین مداوم است.
2. انجام معامله
پس از تشخیص الگوی هارمونیک:
- نقطه D به عنوان نقطه ورود به معامله در نظر گرفته میشود.
- اگر الگو صعودی باشد، در نقطه D یک معامله خرید (Long) باز کنید.
- اگر الگو نزولی باشد، در نقطه D یک معامله فروش (Short) باز کنید.
- تأیید پرایس اکشن قبل از ورود، با بررسی کندلها و سطوح حمایتی و مقاومتی، به شما کمک میکند تا ورود مطمئنتری داشته باشید.
3. مدیریت معامله
بعد از ورود به معامله، مدیریت صحیح آن بسیار مهم است:
- تعیین حد ضرر (Stop Loss): برای محافظت از سرمایه، حد ضرر باید نزدیک به نقطه D قرار گیرد.
- برای معاملات صعودی، حد ضرر پایینتر از نقطه D قرار میگیرد.
- برای معاملات نزولی، حد ضرر بالاتر از نقطه D قرار میگیرد.
- تعیین حد سود (Take Profit): حد سود بر اساس سطوح فیبوناچی، مقاومت و حمایت یا پروجکشنهای قیمتی مشخص میشود.
- پیگیری و تعدیل معامله: پس از ورود، رفتار قیمت را پیگیری کنید و در صورت نیاز حد ضرر را تنظیم کنید تا سود کسبشده را حفظ نمایید.
جمعبندی
الگوهای هارمونیک به عنوان یکی از ابزارهای پیشرفته تحلیل تکنیکال، به معاملهگران کمک میکنند تا با شناسایی الگوهای تکرارشونده در نمودارهای قیمتی، نقاط بازگشتی بالقوه بازار را تشخیص دهند. این الگوها بر پایه استفاده از نسبتهای فیبوناچی بنا شدهاند که در شناسایی نقاط کلیدی بازگشت قیمت نقش اساسی دارند. الگوهایی مانند AB=CD، خفاش (Bat)، گارتلی (Gartley)، خرچنگ (Crab) و پروانه (Butterfly) نمونههایی از شناختهشدهترین الگوهای هارمونیک هستند که در معاملات به کار گرفته میشوند.
برای موفقیت در معاملات با استفاده از الگوهای هارمونیک، باید سه مرحله اصلی شامل تشخیص الگو، انجام معامله، و مدیریت معامله را بهخوبی انجام دهید. تسلط به فیبوناچی و تشخیص الگوهای قیمتی به همراه تحلیل پرایس اکشن، به شما کمک میکند تا با اطمینان بیشتری به بازار وارد شده و از فرصتهای سودآوری استفاده کنید. همچنین تعیین حد سود و حد ضرر برای مدیریت ریسک معاملات، از اهمیت بسیاری برخوردار است.