این مقاله از روی نسخه اصلی و انگلیسی کتاب جاده ی موفقیت خلاصه برداری شده است!

خلاصه ی کتاب «جاده ی موفقیت» (Road To Success)

هر کسی که از شرایط زندگی فعلی خودش راضی نباشد، به دنبال راهی برای یافتن جاده ی موفقیت خودش می گردد. اگر چنین فردی موانع ذهنی را جدی نگیرد و به دنبال ساخت حقیقت زندگی خود باشد، به زودی می تواند هر چیزی که ذهنش به تصویر کشیده است در زندگی خود ملاقات کند. 

در این قسمت از خانه ی سرمایه به سراغ کتاب «جاده ی موفقیت» از ناپلئون هیل می رویم. این کتاب، قبل از کتاب «بیندیشید و ثروتمند شوید» و هنگامی که هیل هنوز جوان بوده، نوشته شده است. دیدن دیدگاه های دوران جوانی این نویسنده ی جهانی در مورد موفقیت و شکار نکته هایی که در لابه لای حرف هایش نهفته، ماجرای جالبی است که شما را به خواندن خلاصه ای از آن دعوت می کنیم. 

یک هدف قطعی برای خودتان انتخاب کنید

برای قدم گذاشتن در جاده ی موفقیت، باید هدفی مشخص و روشن برای خودتان انتخاب کنید. این کار، شما را از سردرگمی های نداشتن هدف نجات می دهد، مسیر پیش رویتان را مشخص می کند، انرژی تان را مدیریت کرده و فرصت هایی را برای ایجاد تحول، مقابلتان قرار می دهد. 

جاده ی موفقیت؛ راه و رسم هدف گذاری چگونه است؟

تا پایان امروز به خودتان وقت بدهید و قبل از رسیدن ساعت به دوازده نیمه شب، یک هدف را برای زندگی تان مشخص کنید؛ سپس، هدفتان را روی یک برگه کاغذ بنویسید. یادتان باشد، نباید نوشتن در مورد هدفتان آنقدر پیچیده و درهم باشد که در آخر متوجه نوشته ی خود نشوید. هدفتان را به زبان ساده، بدون حرف های قلمبه سلمبه و به شکل تعریف کردن یک ماجرای از قبل رخ داده بنویسید. می توانید کارتان را با چنین جمله ای شروع کنید:

من بسیار شاد، خوشحال و سپاسگزارم هستم که در طول 365 روز گذشته، درآمد ماهیانه ام را به یک میلیارد رساندم. من برای رسیدن به این درآمد در مسیر ارائه ی یک خدمت صادقانه به مردم قرار گرفتم. بسیار سپاسگزارم که همیشه تلاش کردم بهترین برای خودم باشم، بهترین خدمات را ارائه دهم و بسیار بیش تر از پولی که به دست آورده ام، خدمت رسانی کنم. من این مسیر را با قدرت ادامه دادم و ادامه می دهم. 

حالا، زیر برگه را امضا کرده و به مدت دوازده شب پیوسته قبل از خوابیدن، آن را بخوانید. روان شناس ها معتقد هستند کسانی که برای خودشان هدفی دقیق درنظر می گیرند، آن را می نویسند و حداقل دوازده شب قبل از خوابیدن، هدفشان را مرور می کنند، بدون شک به هدفشان خواهند رسید.

آیا شما شایسته ی اعتماد هستید؟

برای آنکه بتوانید در جاده ی موفقیت حرکت کنید، باید خودتان را به قدرت اعتمادبه نفس مسلح سازید. برای این کار باید به خودتان و توانایی هایتان باور داشته باشید و کاری کنید که دیگران هم چنین باوری نسبت به شما داشته باشند. درنهایت، برای ریشه کردن در ذهن دیگران به عنوان کسی که می توان به او باور و اعتماد داشت، باید شایستگی تان را اول به خودتان و سپس برای آن ها اثبات کنید. 

یادتان باشد که همه ی راه ها از درون خودتان می گذرد. شما برای برانگیختن تشویق دیگران باید قبل از هر کسی، خودتان بتوانید خودتان را تشویق کنید، به قول هایی که به خودتان می دهید عمل کرده و خودتان را ببخشید.

 با طی کردن این مسیر، شما توانایی تشویق دیگران، عمل کردن به قول ها و حتی بخشیدن افراد را به دست خواهید آورد. بعد از این ماجرا، بدون اینکه از کسی انتظار داشته باشید، خواهید دید که دیگران نسبت به شما به قول هایشان وفا می کنند، مشتاقانه تشویقتان می کنند و حتی شما را می بخشند. 

جاده ی موفقیت؛ قدرت ابتکار عمل را به خدمت بگیرید

کارها را چگونه انجام می دهید؟ آیا اهل تقلید کردن هستید یا دوست دارید الگوها را بیرون کشیده و سپس روش خاص خودتان را بسازید؟ اگر از دسته ی دوم هستید و می خواهید با استفاده از نیروی خلاقانه ی ذهن خود پیش بروید، بدانید که موفقیت را بسیار بزرگ تر از چیزی که تصور می کنید در آغوش خواهید گرفت.

 قدرت ابتکار عمل، یعنی انجام دادن کارها به شیوه ی خود، فکر کردن برای یافتن گام هایی بهینه تر و کاربردی تر برای انجام کارها. قدرت ابتکار عمل محبتی بزرگ تلقی می شود که با جسارت اقدام کردن ترکیب شده است. چهره ی دیگر ابتکار عمل آن جایی است که کارها را بدون توجه به کوچکی یا بزرگی شان، در همه حال، چه زمانی که کسی شما را ببیند و چه زمانی که کسی نبیند، درست انجام دهید.

از این گذشته، باید خودتان را به فردی تبدیل کنید که کارها را فقط یک بار به او می گویند و دیگر نیازی به تذکر دوباره وجود ندارد. تبدیل شدن به چنین انسانی به زمان، تلاش و صبوری نیاز دارد ولی درنهایت، شما نتیجه ی تلاشتان را با تبدیل شدن به انسانی ارزشمند، درنظر دیگران، به دست خواهید آورد. 

از خلاقیت خودتان کار بکشید

قوه ی تخیل شما می تواند به اندازهی چندین اتاق فکر به شما ایده بدهد. کافی است دست از غر زدن و شکایت کردن بردارید و اطرافتان را  با چشم حل کنندهی مسائل نگاه کنید. در آن صورت است که می توانید راهی برای راحت زندگی کردن مردم، کمک برای صرفه جویی در زمانشان همراه با افزایش کیفیت کارها پیدا کنید و یک مسیر درآمد شگفت انگیز را برای خود راه اندازی کرده و جاده ی موفقیت زندگی را آباد سازید. 

نترسید؛ شجاعتِ حرکت کردن در خلاف جریان همیشگی، یعنی قدرت نشان دادن راهی که دیگران نمی بینند یا حاضر نیستند خودشان را برای دیدن آن به زحمت بیندازند. وقتی این شجاعت را به خرج می دهید، پاداش آن را هم با کسب کردن درآمدی که فکرش را نمی کردید، دریافت خواهید کرد. 

خود را به رودخانه ی اشتیاق پرتاب کنید

به خودتان نگاه کنید؛ چقدر هنگام انجام کارها اشتیاق دارید؟ اصلاً کاری هست که هنگام انجام آن گذر زمان را حس نکنید و شادی وجودتان را فرا بگیرد؟ اگر چنین کاری را سراغ دارید و ازقضا توانسته اید آن را به منبع درآمدتان تبدیل کنید، باید به شما تبریک بگوییم. شما بسیار بیش تر از آنچه که فکرش را می کنید خوشبخت هستید. 

ولی اگر منبع درآمدتان با کاری که به آن علاقه دارید یکی نیست، باز هم می توانید نیروی اشتیاق را در خودتان فعال کنید. برای این کار، کافی است مدتی مشتاقانه کار کردن را تمرین کنید و به خودتان فرصتی بدهید تا طعم انجام کارها با نیروی اشتیاق را بچشید. در این صورت، ذهنتان کم کم از تمرکز روی بخش های ناخوشایند کارتان منصرف و به سمت یافتن نکته های جالب و مثبت کارتان متمایل می شود، وارد جاده ی موفقیت می شود و بخش های جالب کارتان را یکی پس از دیگری به شما نشان می دهد. 

چه بسا، پس از مدتی از کاری که انجام می دهید هم خوشتان بیاید و از آن به عنوان یکی از بخش های پر انرژی زندگی تان یاد کنید. جالب این جاست که نیروی اشتیاق و تلاش شما برای مشتاقانه کارکردن و مشتاقانه زندگی کردن، به راحتی در وجود اطرافیانتان هم نفوذ می کند. بعد از مدتی به خودتان می آیید و تحول بزرگ این تصمیم به ظاهر ساده و تلاش رایگان را در زندگی تان حس می کنید.

جاده ی موفقیت؛ به دنبال راهی برای خدمت به دیگران بگردید

 انسان موجودی اجتماعی است که نه به تنهایی بلکه با کنار یکدیگر بودن به موفقیت دست می یابد. به همین دلیل، وقتی بتوانیم راهی برای خدمت کردن به دیگران پیدا کنیم، نه تنها دیگران بلکه خودمان هم از این ماجرا سود می بریم. هر چقدر این خدمت رسانی بزرگ تر باشد، سودی که درنهایت به ما و همکارانمان می رسد، بزرگ تر خواهد بود و این ماجرا به صورت یک چرخه به حرکت مثبت و زیبای خود ادامه خواهد داد. 

یادتان باشد که تنها هدف گذاری کردن یا داشتن اشتیاق برای حضور در جاده ی موفقیت، کافی نیست. البته که شما چیزی به کائنات یا دیگر انسان ها بدهکار نیستید ولی ذات انسان به این صورت است که وقتی خدمتی به دیگران انجام می دهد و این خدمت به یک سود گاهی این سود پول است و گاهی چیزی مثل احساس شادی واقعی ختم می شود، احساس مفید بودن در تک تک سلول های بدنش جوانه می زند. 

از این گذشته، ما با خدمت کردن به دیگران، به نوعی در حال بخشیدن توانایی های خودمان هستیم. بخششمان نیز در جهان بی جواب نخواهد ماند و ما چندین برابر بیش تر از چیزی که بخشیده ایم به دست خواهیم آورد. می بینید؟ یک قدم از سوی ما چه سریالی از برکت، شکوه و عظمت سیستمی که در آن خلق شده ایم، به نمایش می گذارد؟

چقدر بر خودتان مسلط هستید؟

یکی از بزرگ ترین نشانه های ذهن عمیق، تسلط بر احساسات است. خشم، اندوه و نگرانی احساس هایی هستند که تمرین برای کنترل آن ها می تواند انسان را به فردی عمیق و ارزشمند تبدیل کند؛ فردی که فرمان ذهن و احساس خود را در دست دارد. چنین فردی بسیار قابل اطمینان و اعتماد است و دیگران از چنین فردی انتظار بالاتری دارند؛ چون درایت و حکمتی را  در او می بینند که در دیگران پیدا نمی کنند. 

فردی که احساس خود را کنترل می کند، در جاده ی موفقیت قدم می گذارد. او می تواند دیگران را بهتر درک کند؛ چون با مهار احساس های هیجانی خود به ذهنش این فرصت را می دهد که خودش را جای دیگران بگذارد و از دریچه ی نگاه آنها هم به ماجراها نگاه کند. چنین انسانی خودش را غرق در احساس و نگرش مثبت می کند. 

زیرا می داند که تفکر و ذهنیت منفی برای حرکت به سمت جلو مناسب نیست. تفکر منفی نه تنها ما را به جلو نمی برد بلکه کاری می کند تا در بهترین حالت، تا ابد سر جای خودمان درجا بزنیم و در بدترین حالت، هر چه زیبایی، شادی، موفقیت، عشق و دوستی که در کنارمان وجود دارد، با دستان خودمان ریشه کن کنیم. 

به کاری که انجام می دهید، ارزشی بیش تر از پول قائل باشید

در حالت معمولی و در مورد انسان های معمولی که کم تر احتمال دارد راهی به سوی جاده ی موفقیت پیدا کنند، انجام یک کار دقیقاً با مقدار دستمزد دریافتی برابری می کند؛ حتی گاهی دستمزد از مقدار کار انجام شده هم بیش تر است.

ولی در مورد انسان های موفق که راه خودشان را به سمت جادهی موفقیت هموار می کنند، مقدار خدمت و کار انجام شده چندین برابر پول دریافتی است. درواقع، این انسان ها کار را نه به خاطر پولی که دریافت می کنند بلکه به خاطر ارزشی که برای فعالیت خودشان و خدمت کردن به دیگران قائل هستند، انجام می دهند. آن ها کیفیت کارشان را به مقدار مزد دریافتی گره نمی زنند؛ چون می دانند که ارزش واقعی کار در تاثیری است که روی دیگران و زندگی شان باقی می گذارد. 

جالب این جاست که چنین افرادی خیلی زود به خاطر طرز تفکر ارزشمندشان و کار باکیفیتی که انجام می دهند، به موفقیت دست می یابند و میزان درآمد خود را بالا می برند. آن ها ارزشمندی وجودشان را به نمایش می گذارند و همین ماجرا از آن ها الماس های قیمتی می سازد.

آراستگی ظاهری را جدی بگیرید 

بخشی از ماجرای موفق شدن و قدم زدن در جاده ی موفقیت به این بستگی دارد که چقدر موفق به نظر می رسید. شاید این موضوع عجیب باشد ولی حقیقت دارد. مردم قبل از آنکه در مورد تفکرات شما، میزان پول پس اندازی شما و… چیزی بدانند، با یک نگاه به ظاهر شما، در موردتان حدس هایی می زنند. اگر ظاهرتان ژولیده، نامرتب و ناهماهنگ باشد، شکلی از فقر، فلک زدگی و کمبود اعتمادبه نفس را در ذهن دیگران به یادگار باقی خواهید گذاشت. در آن صورت، نباید انتظار داشته باشید که دیگران حسابی جداگانه برایتان باز کنند یا احترامی که در ذهنتان دارید برایتان قائل شوند. 

در نقطه ی مقابل، اگر حساب بانکی شما حال و احوال چندان خوبی هم نداشته باشد. اما ظاهرتان مرتب، تمیز، هماهنگ و آراسته باشد، به زودی فرصت های خوبی برای پیشرفت کردن سر راهتان قرار می گیرند؛ چون شما در ذهن دیگران فردی با اعتمادبه نفس، موفق، توانا، خلاق و فرصت ساز را به تصویر کشیده اید. درواقع، هر کسی که بتواند خودش را مدیریت کند و با هر وضعیت مالی از شخصیت و اصالتش به عنوان یک انسان قابل احترام محافظت کند، ناخودآگاه درنظر دیگران، محترم جلوه خواهد کرد. 

افکارتان را ردیابی کنید

افکار شما سرنوشتتان را رقم می زند. این ماجرا در مورد افراد فقیر و ثروتمند، خوشحال و افسرده، امیدوار و ناامید و… صادق است. فکر شما هر چیزی که باشد، بر اساس قانون جذب، مثل یک آهنربا عمل می کند و چیزهایی که مشابه خودش هستند، با شدت و قدرت به سمتتان می کشاند.

بیش تر مردم، این کار را به صورت ناآگاهانه انجام می دهند. به این ترتیب که فکر می کنند روی ذهنشان هیچ کنترلی ندارند و افکار مثل اتوبوس های یک ایستگاه مدام از پی یکدیگر می آیند و می روند. این در حالی است که شما می توانید با کمی تلاش و لجبازی، ذهن خودتان را از اشغال فکرهای منفی و ناخواسته خالی کرده و خودتان دوباره قدرت خلق کردن را در دست بگیرید.

برای حرکت در جاده ی موفقیت، فکرهای خودتان را ردیابی کنید. با خودتان بیندیشید که اگر فکر کنونی تان تمام هم کیشان خودش را وارد زندگی تان کند، از حضور آن ها خوشحال می شوید یا اندوهگین؟ حتی شاید دلتان بخواهد که زندگی تان را به کس دیگری واگذار کرده و هر چه سریع تر آن را را به حال خودش رها کنید. افکار شما کلید دستیابی به گنج های درون و بیرون وجودتان هستند. این کلید را به دست هر رهگذری ندهید.

به ذهن و جسمتان فرصتی برای تجدید قوا بدهید

ما همراه با ذهن و جسممان در جاده ی موفقیت قدم می گذاریم. اگر می خواهیم همیشه با انرژی زیاد در این مسیر حرکت کنیم، باید در میان قدم هایمان ایستگاه هایی برای استراحت جسم و ذهنمان در نظر بگیریم. این ایستگاه ها می توانند انجام کار موردعلاقه، گذراندن زمان با فرد موردعلاقه، تفریح کردن، خواندن کتاب موردعلاقه یا حتی ورزش کردن باشند. 

پیشنهاد می کنیم حتی هنگام انجام کارتان هم چنین ایستگاه هایی را برای رفع خستگی و بالا بردن انرژی درنظر بگیرید. لطفاً این کار را با تلف کردن وقت برای عدم انجام مسئولیت و تنبلی یکی ندانید؛ زیرا با این کار قصد بالا نگه داشتن انرژی تان را دارید. این ماجرا درست مثل نفس کشیدن هنگام شنا کردن است. آیا شما می توانید بدون نفس گرفتن شنا کنید؟

شیوه ی فکری خودتان را دنبال کنید

مسیر حرکت در جاده ی موفقیت برای هر کسی یگانه است. این بدان معنا است که هر کسی با افکار و رفتار خود زندگی خودش را می سازد. زندگی شما و دیگران با هم فرق می کند. قرار نیست افکاری که زندگی دیگران را به شکل افتضاحی تبدیل کرده است، به قانونی برای زندگی شما با افکار متفاوتتان تبدیل شوند. 

مراقب دست اندازهای بزرگ در مسیر رسیدن به موفقیت موردعلاقه ی خود باشید. حرف دیگران را فقط در حد یک نظر شخصی که متعلق به خودشان است درنظر بگیرید؛ چون شما نویسنده و خالق دنیای خودتان با افکار و قانون های ویژه ی خودتان هستید. دقیقاً به همین دلیل است که شما می توانید معجزه هایی شگفت انگیز برای زندگی تان خلق کنید و دیگران را مات و مبهوت سازید. 

اصل تلقین را به کار بگیرید

دنیا پر از قوانین شگفت انگیز است تا ما را به جاده ی موفقیت، ثروت، سلامتی، عشق واقعی، آرامش و شادی برساند. یکی از این قوانین ویژه که بسیار ساده عمل می کند، «اصل تلقین» است. زندگی ما با افکارمان و احساسی که نسبت به آن ها داریم شکل می گیرد. برای موفقیت در زندگی مان باید افکارمان را به صورت انتخاب شده مهندسی کنیم. 

هر فکر با تمرکز کردن وارد ضمیر ناخودآگاه ما می شود و ماجراهایی از همان جنس را وارد زندگی مان می کند. بنابراین، اگر افکاری انتخاب شده را به صورت پیوسته در ذهنمان نگه داریم و با اصل تلقین، آن را وارد ضمیر ناخودآگاهمان کنیم، در آن صورت می توانیم کنترل زندگی مان را در دست بگیریم و چیزهایی که واقعاً می خواهیم به دست بیاوریم. 

استفاده کردن از اصل تلقین، بسیار ساده است. تنها کافی است فکری که می خواهیم در ذهنمان نگه داریم و بارها آن را تکرار کنیم. بعد از این گام، فکر جدیدمان به یکی از باورهای زندگی مان تبدیل می شود و ماجراهایی همسو با خودش را به سادگی و سرعت وارد زندگی مان می کند. 

جاده ی موفقیت؛ هیچ کاری را نیمه کاره باقی نگذارید

بسیاری از افراد که راهی به سمت جاده ی موفقیت پیدا نمی کنند، اعتقادی به تمام کردن کارها ندارند. در زندگی آن ها چندین کار وجود دارد که بلاتکلیف به حال خودشان رها شده اند. عجیب تر این جااست که آنها این کارهای نیمه را به عنوان یک شکست در زندگی شان تلقی می کنند. کمی فکر کنید؛ چطور ممکن است بدون تمام کردن یک کار و دیدن نتیجه ای که به دست می آید، برچسب موفقیت یا شکست را روی آن چسباند؟

این ماجرا درست مانند آن است که ساخت یک خانه را فقط تا پی ریزی آن ادامه دهیم؛ سپس، دست از کار کشیده و اقرار به شکست کنیم.

کارهایتان را تمام کنید. این کار نه تنها به شما فرصتی برای یک آغاز دوباره می دهد بلکه عادت تمام کردن کارها را که عادتی بسیار نیکو است در وجودتان نهادینه می کند. فردی که دوست نداشته باشد کارها را نصفه رها کند، از درون یک رهبر بزرگ، یک مدیر شایسته و انسانی است که برای موفق شدن به دنیا آمده است. او محکوم به این سرنوشت است که همیشه با موفقیت همسایه باشد. شما چطور؟ دوست دارید چنین محکومیت خوشایندی را از آن خود کنید؟ 

به نگاه ها و باورهای متفاوت احترام بگذارید

 

شما جاده ی موفقیت خودتان را می سازید و در آن حرکت می کنید اما این بدان معنا نیست که شما تنها هستید. در کنار شما و حتی یک وجب آن طرف تر، افرادی با افکار، باورها و نگرش های مختلف در حال زندگی کردن هستند. این سرنوشت ما به عنوان یک انسان است؛ چون ما تکمیل کننده ی نیازهای یکدیگر هستیم، از یکدیگر محافظت می کنیم، غذاهای مختلف را آماده کرده و برای یکدیگر سرپناه می سازیم. به زبان ساده، ما مدیون تفاوت ها و چرخه ی خدمت رسانی جهانی هستیم که به دلیل زندگی در کنار یکدیگر روی این کره ی خاکی به وجود آمده است. 

بنابراین، باید یاد بگیریم به تفاوت ها عجیب و غریب نگاه نکنیم. قرار نیست همه ی مردم مثل ما باشند. در آن صورت، دنیا به مکانی بسیار تکراری و خسته کننده تبدیل می شد. باید با خودمان تمرین کنیم تا به انسان ها ورای ملیت و مذهب و جنسیتشان و بدون هر شکلی از تعصب نگاه کنیم. تنها در آن صورت است که می توانیم خودمان را یک انسان مدرن، فهمیده و با عقل و شعور خطاب کنیم. 

خودتان را دست کم نگیرید

عبارت هایی مانند: «نمی شود»، «نمی توانم»، «غیرممکن است» و… برازنده ی شما نیست؛ زیرا شما به عنوان یک انسان وارد این دنیا شده اید. این یعنی در ذهنتان قدرتی برای تغییر پیرامونتان قرار داده شده است و تنها کاری که باید بکنید، شناخت خودتان و استفاده کردن از این قدرت است. در آن هنگام است که فرمان زندگی تان را به دست می گیرید و نیروهایی که در انتظار دریافت دستور از شما بوده اند رهبری می کنید. 

برای حضوری پربار در جاده ی موفقیت، خودتان را دست کم نگیرید. شما می توانید با افکارتان زندگی را به بهشت یا جهنم تبدیل کنید، می توانید با چیزی که دیده نمی شود، یعنی افکارتان، چیزهایی دیدنی خلق کنید. چه بخواهید و چه نخواهید، شما قدرتمند و شگفت انگیز هستید. هر چقدر که سریع تر این ماجرا را باور کنید، زندگی تان سریع تر به چیزی که می خواهید تبدیل می شود.  

خلاصه ای از کتاب جاده ی موفقیت

  • داشتن یک هدف قطعی در زندگی به تلاش هایتان جهت می دهد و شما را به جاده ی موفقیت می رساند.
  • یک هدف قطعی، هدفی روشن، مشخص، بدون ابهام، دارای زمان، مقدار و جهت است. 
  • همه ی راه ها از درون خودتان می گذرند. اگر می خواهید به فردی موفق تبدیل شوید، باید به خودتان و توانایی هایتان ایمان داشته باشید. 
  • داشتن ابتکار عمل و انجام دادن کارها به شیوه ی بهینه و خاص خودتان یکی از کلیدهای حضور در جاده ی موفقیت است.
  • از ایده هایی که به ذهنتان می رسند استقبال کنید. آن ها نتیجه ی به کار افتادن نیروی خلاقیتتان هستند و می توانند شما را ثروتمند و موفق کنند. 
  • قدرت اشتیاق، نیروی درونی شما برای حرکت کردن در مسیر موفقیت است. برای آنکه این نیرو را در بالاترین اندازه ی خود نگه دارید، افکار و آدم های منفی را از خودتان دور کرده و بهترین و هماهنگ ترین چیزها و آدم ها را دور خودتان جمع کنید. 
  • خدمت کردن به دیگران یکی از راه های میانبر برای رسیدن به موفقیت، ثروت و هر چیزی است که در زندگی می خواهید. 
  • یکی از نشانه های ذهن عمیق، تسلط داشتن بر احساس خشم، اندوه و نگرانی است. این احساس ها می توانند کنترل ذهنتان را در دست بگیرند و شما را از جاده ی موفقیت تبعید کنند. با هر روشی که می توانید، سعی کنید بر این احساس ها تسلط پیدا کنید. 
  • وقتی برای کاری که می کنید بیش تر از پولی که دریافت می کنید ارزش قائل باشید، به دنبال راهی برای بالاتر بردن کیفیت آن کار خواهید گشت. همین موضوع شما و کسب و کارتان را بسیار ارزشمند می سازد. 
  • ظاهر خودتان را با افکاری که در سر دارید همسو کنید. اگر در حال بازسازی ذهنتان برای تبدیل شدن به یک فرد ثروتمند هستید، ظاهرتان را هم از آشفتگی بیرون بیاورید و درمقابل دیگران، مرتب و آراسته ظاهر شوید. 
  • افکار شما زندگی تان را می سازند. ذهنتان را از افکار مسموم پاک کرده و فکرهای ثروت ساز را ملکه ی ذهنتان کنید. 
  • تفریح کردن هم درست به اندازه ی حرکت کردن به سمت هدف، مهم است. گاهی به خودتان و ذهنتان فرصتی برای استراحت کردن بدهید.
  • عادت به نیمه کاره رها کردن کارها مانع بزرگی برای حضور در جاده ی موفقیت است. کارها را یا شروع نکنید یا خودتان را متعهد کنید تا حتماً تمامشان کنید. 
  • به تفاوت هایی که میان انسان ها وجود دارد احترام بگذارید و سعی کنید با درک این تفاوت ها از خودتان فردی با ذهنی عمیق بسازید.

نظر شما چیست؟

آیا در خودتان این ظرفیت را می بینید که به تفاوت های دیگران احترام بگذارید و هیچ کاری را نصفه و نیمه به حال خود رها نکنید؟