شما سیستم ترید فوقالعادهای دارید…پس چرا میبازید؟
شما تکالیف خود را انجام میدهید. ساعتهای بیشماری را برای پیدا کردن یک مربی صرف میکنید و یا (سیستم ترید خود را بادقت کنار ھم میچینید) ھفتهھا نقاط ترید روزانه مربی خود را زیر نظر میگیرید و یا (سیستم ترید خود را بک تست میکنید) درست ھمانطور که در کتاب گفته شده است عمل میکنید. احتمال شکست شما غیرممکن است! خب. اعتماد به نفس لازم را دارید. زمان آن رسیده که پول خود را نیز به میدان بیاورید. قھوهایی خوردهاید و اولین سیگنال شما در مقابلتان قرار دارد. اعتماد به نفس خوبی دارید. ترید انجام میشود. اولین باخت… خب مشکلی نیست. قبل از اینکه شروع کرده باشید میدانستید که موفقترین تریدرھا نیز گاھی شکست میخورند و شکست قسمتی از برد نھایی است. ھنوز مطمئن ھستید. تریدر دیگری انجام میدھید و شکست دیگر، اما… اینیکی به غرور شما اندکی لطمه میزند زیرا که بازار شمارا در اوایل ترید به بیرون انداخته و سپس تغییر جھت داده و حتی از سود در نظر گرفته شما نیز فراتر میرود. شما دوباره چک میکنید. بله شما استاپ را درجایی که سیستم شما تعیین کرده بود قرار داده بودید. به نحوی احساس میکنید که ریزش زود ھنگام بازار برای کاستن از سود تریدرھای روزانه ایست که در روز قبل وارد معاملهشدهاند.

اما شما با سیستم ترید میکنید و باید به آن وفادار باشید. زخمی ھستید اما مصمم. بعد از یک خواب مناسب و چند کلیک، روز ترید جدیدی را شروع میکنید. خب. اینیکی خوب به نظر میرسد. نسبت به معامله دیروزی ریسک بیشتری دارد ولی پتانسیل سودش شمارا وسوسه میکند. باچھرهای خندان ترید را شروع میکنید. همچنان که ترید خوب پیش میرود شما احساس خوبی دارید و استاپ خود را به نقطه بریک ایون منتقل میکنید درست ھمانطور که در سیستم بیان شده است. یک خبر غیرمنتظره. بازار برمیگردد. از استاپ شما ھم جھش میکند و یک باخت غیرمنتظره حادث میشود! آیا سیستم درست عمل نمیکند؟ آیا ماھیت بازار تغییر کرده که دیگر نتایج بک تست رخ نمیدھد؟ اطمینان شما به شک مبدل میشود. شما تصمیم میگیرید که ترید بعدی را تنھا نگاه کنید. آیا عاقلانه نیست که مطمئن شویم که سیستم در مسیر درستی حرکت میکند و سپس پول خود را روی آن سرمایهگذاری کنیم! ترید زیر نظر گرفته شد. (بر روی کاغذ) برنده از آب درآمد. در ذھن خود را سرزنش میکنید زیرا که قبل از شروع لایو تریدینگ، با خود عھد کرده بودید که دهترید اول را در نظر نگرفته و به نتیجه توجه نکنید… در حالی که در اینجا دستخالی از معامله بیرون آمده و یکترید برنده را که فرصت مناسبی بود که ضررھای گذشته را نیز جبران کنید را از دست دادید.
چه اتفاقی افتاده است؟ مشکل چیست؟ مشکل این است که شما تحت کنترل نیستید. احساسات شما بجای شما ترید میکند. این سناریو برای ھرتریدری در زمانهای مختلف رخ میدید. تازهکار و کھنهکار ھمانند ھم میباشند. تریدرھای برنده احساس میکنند که چه چیزی در حال رخ دادن است و آن را کنترل میکنند. آنها هرروزه، زمانی را صرف رسیدن به نظم درترید میکنند. آنها ھرروزه فصلی از کتاب موردعلاقه شان درزمینهٔ روانشناسی را خوانده و قوانینی را ھمچون «ده فرمان تریدینگ» برای خود تعیین کرده و آن را روبروی میز کار خود برروی دیوار نصب میکنند و آموزهھای ذھنی را مرور میکنند. گاھی ھر روزه… و قبل از ھرترید تریدرھای بازنده بسیار بیشتر از تریدرھای برنده ھستند در حالی که سیستمهای برنده از سیستمهای بازنده فراوان ترند. در شغل خودم با بیش از پنجاه سیستم ممتاز (A+) برخورد داشتهام در حالی که مطمئن ھستم که بیشتر تریدرھایی که از این سیستم ھا بھره میبرند، بازنده اند. چرا؟ آنها قادربه کنترل احساسات خود نبودهاند. شما ھستید؟
سودھای خود را محدود کنید و ضررھای خود را گسترش دھید؟!
این موضوع فصلی از ھرکتاب ترید را به خود اختصاص داده است. از زمانی که خواھران “Aden” با موسیقی بازار طلا میرقصند، ھر تعلیمگری در سخنرانی خود به چنین موعظهای پرداخته است؛ و اگر یک مربی ترید شخصی نیز انتخاب کنید باز ھم احتمالاً دومین چیزی که او به شما می آموزد (اولین چیز: «ترید شبیه به قمار خطرناک است و تنھا در حد توان خود میباید ریسک کرد») گفتن این جمله است… «ضررھای خود را محدود کنید و سودھای خود را گسترش دھید» لابد می گویید:
«خب به ما ھم گفته شده است منطقی به نظر میرسد و لازم نیست که دیگر شما ھم بگویید» در ھنگام عمل «…» با روند حرکت میکنیم «…» سوار بر موج میشویم « …» خروج ھم ھمانند ورود مھم است… «ما بارھا و بارھا چنین سخنان گھرباری را شنیده ایم؛ و آن را درک میکنیم». در این مدتی که آموزش میدرم و ترید میکنم، دانشآموزانی که ھفتهھا و ماھھا صرف آموزششان کردهام را دیدهام که درواقع وارونه عمل میکنند…. ضررھای خود را گسترش میدرند و سودھای خود را محدود میکنند. بعد از مدتی دیگر تعجب نکردم و وقتی به بھانه کلاسھای یادآوری سعی در بررسی قوانین (محدود کردن/ گسترش دادن) آنها داشتم سریعاً با مخالفت آنها روبرو میشدم. وقتی دلیل این موضوع را سؤال میکردم داستانهای مختلفی میشنیدم که ساختار مشترکی داشت…. «تمامی تریدرھا به نحوی، قادر به کنترل احساسات خود نبودند» در طول آموزش، من میباید مطمئن میشدم که آنها سیستم خود را بارھا و بارھا بک تست میکنند. دلیل این امر این بود که هرچه آنها سیستم خود را بیشتر تست کرده و نتایج مثبت آن را ببینند، اطمینان بیشتری به آن کرده و باقدرت از سیگنالهای آن تبعیت میکنند. مخصوصاً در دورهھای سختترید. آشکار است که بک تست کردن و زیر نظر گرفتن برای کنترل احساسات تریدرھا مؤثر واقع نشد.
چیزی که من نمیدیدم این بود که این تریدرھا شخصیت بازنده را پیدا میکردند! این تریدرھای تازه کار اجازه میدادند که تریدھای بازنده، افکار منفی را به ذھن آنها وارد کنند. یک شکست برای آنها به این مفھوم است که تمامی مقالاتی که آنها درباره قمار بودن مارکت خواندهاند درست از آب درمیآمد! تمامی تھمتھایی که در خانواده به آنها میشد مبنی بر اینکه آنها تریدرھای ضعیفی ھستند نیز درست از آب درمیآمد. مجموعهاین افکار منفی باعث میشوند که شما نتوانید باخت را بپذیرید. اگر باخت را بپذیرید در ذھن خود ھمان تریدر ضعیفی ھستید که متھمش بودید. پس در ھنگامیکه ترید شما در ضرر میرود…. و استاپ شمارا نشانه میگیرد، شما شروع به خواندن اخبار میکنید و یا به چارت پیشبینی «خواھران» سر میزنید و به دنبال بھانه ای برای گسترش استاپ خود ھستید. پیدا میکنید. سلام… تیکت شماره فلان کنسل شود…. بله استاپ کنسل شد. اگر بازار برگردد شما فرد باهوش این میدان ھستید که با یک حرکت بجا، یک بازنده را به یک برنده تبدیل کردهاید؛ اما کاری که شما درواقع انجام دادهاید این است که یک برنده بالقوه را به یک بازنده بالقوه تبدیل کردهاید. شاید از یکترید برنده بیرون بیایید ولی درنھایت متضرر خواھیدشد.
باعث این امر شما نیستید، مارکت است. اگر شما احساسات خود را بیرون نکشید، فرصتی نخواھید داشت. شما میباید خود را تریدر ببینید و نه کسی که تریدر خواھدشد. درترید برای اشتباه کردن فرصت کمی وجود دارد و لوریج این را تضمین میکند. اگر شما میخوابید در یک لیگ سطح بالا بازی کنید، میباید ھمانند بازیگران آن لیگ عمل کنید؛ و درست از شروع کارتان. تمامی تمرینات لازم را در دمو انجام دھید و وقتیکه پول خود را به میدان آوردید یا میباید از سیستم تبعیت کنید و یا حرفه دیگری برای خود انتخاب کنید. اگر منطقیترید نمیکنید، فرصت این را نخواھید داشت که در چھره بستگان خود بخندید! خواھران Aden پاملا و مری ادن دوخواھری ھستند که پیشبینیھایی در بازار سرمایه انجام میدرند و از شھرت خاصی برخوردارند.
آیا این تجارت سودآوری که در ذھن میپروراندم نیست؟
به این دلیل است که ما علیه بازار وارد میدان شدهایم. در ابتدا، در مقالهای یا بروشوری میخوانیم که شخصی چند دلار را در بازار به میلیونها دلار تبدیل میکند. معمولاً چند صد دلار برای شما ھزینه برمیدارد تا بفهمید شما نیز چنین توانی را دارید. بیشتر مواقع مقاله یا بروشور را دور میاندازیم اما در ذھن خود این موضوع را پاسخی به رویاھا و دعاھای خود میدانیم. در این ھنگام است که برای ضربه نھایی، به این جنگ ملحق میشویم. باوجود مطالعه درزمینهٔ شمارش ١-٢-٣ رابرت، امواج پریچر، فصلهای برن اشتاین و باندھای بولینگر، بزودی میفهمیم که برای باقی ماندن در بازار، به چیزی بیش از رویا و آرزو نیازمندیم. نیاز به سیستم بک تستشده که به آن اطمینان داشته باشیم، داریم و ما نیاز داریم که احساساتمان را از ترید خارج کنیم و به آن ھمانند یک حرفه، یک شغل بنگریم. این به آن مفھوم نیست که نمیتوانیم لذت ببریم؛ زیرا لذتی که یکتریدر برنده میبرد را ھیچکجا نمیتوان دید.
پس یا یک مربی میگیریم و آرشیو تریدھای او را بررسی میکنیم (درست ھمانند بک تست) و قبل از وارد شدن مدتی تریدھای او را به صورت زنده دنبال میکنیم و یا نرمافزاری را برای تست سیستم خود تھیه میکنیم. سیستم ما در دست است، پس کامپیوتر را زین میکنیم! ما استاپی را برای محافظت از سودھای مان داریم و تیک پرافیت محدودی مطابق با سیستم خود در نظر گرفتهایم. بعد از تعدادیترید در ھفته اول یکترید بسیار موفق را تجربه میکنیم. اخبار بر نبوغ ما صحه میگذارد و ما به سرعت به سمت پروفیت پیش میرویم. ترید در یکقدمی تیک پروفیت ما قرار دارد. این موج بزرگتر از چیزی است که تصور میشد. دلیلی ندارد که روزی خود را کاھش دھید! پروفیت خود را برمیدارم و با چشمانم ترید را دنبال میکنم بازار از پروفیت شما نیز رد شده و شما فکر میکنید که نبض بازار را در دست دارید. گمان میکنید که میباید استاپ خود را در پروفیت قبلی بگذارید تا در صورت بازگشت با سود در نظر گرفتهشده خارج شوید. شما اکنون میدانید که چه اتفاقی خواھد افتاد. بارن در شب آرام.
روز بعد بازار با ٢۶ پله کاھش باز میشود؛ و شمارا با ضرر خارج میکند. نبوغ شما باعث تبدیل شما از یک برنده به یک بازنده شد. چه اتفاقی افتاد؟ ھمان اتفاقی که با خواندن مقاله و بروشور برای شما افتاد. احساس شما ترید شمارا به عھده گرفت. اگر بعد از چند سال ھنوز ترید میکنید، این به آن مفھوم است که یاجیب عمیقی دارید و یا آموختهاید که احساسات خود را کنترل کرده و سودھای خود را مطابق با سیستم جمع کنید. به این سودھا برای غلبه بر ضررھا و برنده نھایی شدن که در توان شماست، نیاز دارید.
با باختھا کنار آمدن
کلید اصلیترید موفقیتآمیز است. پیشتر به شما ھشدار داده شده است. «قسمتی از برد نھایی، باختھای مقطعی است». «اگر در ۵۵% از معاملات خود برنده باشید، دستآخر برنده از بازی بیرون خواھید آمد». ما میلیونها بار این جملات را شنیده ایم و خواندهایم. در ھر سیستم ترید ما تریدھای بازنده را ھمچون تریدھای برنده تجربه خواھیم کرد. ما این را میدانیم. پس چرا باگذشت زمان با چندترید بازنده دچار شک میشویم؟ وقتی خوب درباره این مسئله فکر میکنید متوجه میشوید، بعد از چندترید برنده، ما تحریک میشویم و به دنبال دلیلی برای ترید بعدی میگردیم. ما در اوج قرار داریم و عاشق این لحظات میشویم. بله ما در بالای جھان ایستادهایم. کلمات «نابغه» و «تریدر حرفهای» کاملاً مناسب ماست. در مقابل، با چندترید بازنده ما از ترید بعدی میترسیم و به دنبال دلیلی برای سرپیچی از سیستم خود میگردیم. ما سراپا شک میشویم و کلمات «قمارباز» و «بازنده» به خوبی ما را توصیف میکند. خب دلیل این امر چیست؟ دلیل این امر این است که شما نتایج تریدھای خود را، بازتابی از شخصیت خود میبینید و این منجر به نابودی واقعی تریدرھای بازنده خواھد شد.
ارزیابیھای منفی شخصی شما، احساسات شمارا از کنترل خارج کرده و شمارا از سیستم تستشده خود گمراه میکند… و درنتیجه … شما برای تنبیه شدن ترید میکنید. (نویسنده از استعاره تنبیه ژاپنی استفاده کرده) ببینید. شما میباید ذھن خود را توسعه دھید و (کاملاً درک کنید) که شما یک تریدر برنده ھستیدحتی اگر چندین و چندترید بازنده و برنده را تجربه کنید. تصویرسازی شما از یک تریدر موفق، باعث میشود که به آرامی از روی تریدھای بازنده سرخورده و حاضر و آماده در کمین تریدھای برنده باشید. بیشتر تریدرھای تازه کار و متوسط، کاری در قبال تناسب ذھنی درترید نمیکنند. آنها مایلند که ھزاران دلار بر روی سیستمهای «ھولیگریل» ھزینه کنند و در سمینارھای خارج شھر شرکت کنند در حالی که تناسب ذھنی را کاملاً نادیده میگیرند. شما میباید به ھمان سختی که بر روی سیستم خود تمرین میکنید بر روی تناسب فکری خود نیز تمرین کنید. به عنوان بروکر/ تریدر/ مشاورترید، در طول ٢١ سال، حدوداً بیش از ۵٠ سیستم ترید پولساز دیدهام. به شرط آنکه شما توانایی ذھنی و احساسی اجرای آن را داشته باشید. شما نیاز دارید که سیستمی را بیابید که مناسب شخصیت شما است. آن را بک تست و (فوروارد تست) کنید. پولی برای ترید سیستم تھیه کنید و به پیش بروید. کلمه «به پیش رفتن» بدون توانایی ذھنی برای تمیز دادن درست از نادرست، امکانپذیر نیست.
شما لاکپشت ھستید یا خرگوش؟
شما ترجیح میدھید که کدامیک را داشته باشید؟ سیستم ترید فوقالعاده و یا یک معشوقه ء کامل؟ با قاطعیت پاسخ ندھید. جسارت کرده و میگویم که بسیاری از تریدرھا چنان عاشق و دلباختهترید ھستند که به این جنبه آن شک نکرده و در آن تعمق نمیکنند. به هرحال… پاسخ معشوقه کامل است؛ زیرا که سیستم ترید کامل وجود ندارد. سیستم ترید کامل، سیستم مناسب شماست. بگذارید بررسی کنیم:
آیا شما عجول ھستید؟ بگذارید کمی درباره کلمه عجول بیشتر توضیح دھم. منظورم این است که آیا میتوانید با لذت به مدت مثلاً یک روز برای نتیجه ترید خود صبر کنید؟ یا شما از منطقی استفاده میکنید که میگوید: «من دوست ندارم ترید را برای روز بعد رھا کنم زیرا که در ساعات نیمهشب ھر چیزی امکان دارد …» و یا منطق دیگری که میگوید: سیگنالھای من ھمانند تایم ھفتگی، در تایم ١ دقیقهای نیز معتبرند؛ بنابراین ترجیح میدهم در تایم پایین آن را عملی کنم. این دلایل (معتبرند یا نیستند) از درون شما بروز میکند و تلاشی است برای ایجاد راحتی در شما. آیا شما تریدر کوتاهمدت (پوزیشنی) ھستید؟ آیا شما میگویید که بازار در کوتاهمدت قابلکنترل است ولی در درازمدت این فاندامنتال است که به منزل مینشیند؟ و یا میگویید. من اجازه نخواھم داد که سرمایهام صرف ھزینهھای تبادلی شود و تا زمانی که روند را مطابق میل خود ببینم، در ترید باقی خواھم ماند » آیا در مقابل شرایط انعطافپذیرید؟ آیا تمایل دارید که فکر کنید که سیگنال است، چه در تایم ٢ دقیقهای رخ دھد و چه در تایم ماھانه. وقتی سیگنال ایجاد میشود میپذیرم. گاھی حتی نمیدانم در کدام جفت ارز و در کدام بازار قرار دارم.
اینها برای من مھم نیستند. من تنھا به الگوھا اھمیت میدهم. با مثالهای بیشتر حوصله شمارا سر نمیبرم؛ زیرا که این مثالھا محدودیت ندارد. طی سالیانی که مربیگری تریدرھا را به عھده داشتم ن که نام بردم از برجستهترین بودند. ھیچکدام بردیگری برتری ندارند. تنھا میباید که با بررسی دقیق نوع مناسب خود را پیدا کنید تا به راحتی بتونید قوانین سیستم ترید خود را اجرا کنید. برای تمامی انواع تریدرھا سیستمهای مناسب موجود است. بھترین راه یافتن یک سیستم مناسب برای شما، اطاعت شما از سیستم بدون ھیچ شک و تردیدی است. اگر سیستم با درون شما ھمجھت باشد، پیروی از آن کار سادهای خواھد بود. به درون خود نگاه کنید و سپس سیگنالھای سیستم خود را بهخوبی درک کنید. شما قبل از غلبه بر بازار میباید که بر ضمیر داخلی خود غلبه کنید.
به خوبی آینده را میبینم… اوه بله یکتریدر موفق شدهام!
باور کنید یا نه این حقیقت دارد که میگویند: «تصویرسازی از آینده به شکلی که میخوابید، درواقع ساختن آن را میسر میکند». بااینکه صدھا بار شنیده بودم، بازهم از شکاکان این نوع نگرش بودم؛ و برایم منطقی به نظر نمیرسید. جدی نمیگویید! … در جای ساکتی بنشینم و آرزو کنم، امیدوار باشم، دعا کنم و تمام رویاھایم به حقیقت بپیوندد؟ گمان نمیکنم. این چیزی بود که یک ریاضیدان (دانشگاه سینسیناتی، سال ١٩٧٣، لیسانسه ریاضیات) به من گفت. سپس من با شخصی آشنا شدم که مربی ضمیر ناخودآگاه (که بعدھا با او ازدواج کردم) بود و او مرا سر جای خود نشاند و گفت که افکار ھمهچیز است. بسیار خب، چه جور چیزهایی؟ من «کرسکین» و اشخاص دیگری را دیدهام که با کمک فکر خود یک قاشق را خم میکرد. منظور او این بود؟! بجای آنکه تمامی کلمات او (ھمسرم) را برای شما نقل کنم…(البته بعید میدانم که بهخوبی به خاطر بیاورم زیرا که بجای گوش دادن، غرق در عشق بودم) خلاصهای از آن را ھمانند کپسول به شما ارائه میکنم. بر طبق گفتهھای او:
چشمهای از ھشیاری در مغز قرار دارد که میتوان بااتصال به آن، افکار را جھت داد. شما میتوانید به نحوی این ھشیاری را مھار کرده و به آرزوهای خود برسید. این با مفھوم زمان در ھم میآمیزد، ھمانطور که میدانیم، زمان خطی نیست. ما میتوانیم از ھم اکنون در آینده تأثیر بگذاریم. البته به کمک ھشیاری فراگیر. این تمام چیزی است که میتوانم به شما بگویم. مطمئن نیستم که تمامی این جملات را بهخوبی فھمیده باشم؛ اما چیزی که فهمیدهام این است: اگر شما افکار خود را به سمت امواج الفا در مغز ھدایت کنید و از خود بپرسید یا از کسی بخواهید که از شما سؤال کند، «دوست دارید که در آینده چه چیز رخ بدھد؟» و بگویید: «یکتریدر موفق شدهام …» شما به سمت آن تصویری که در ذھن خودساختهاید به پیش خواھید رفت. حداقل در مورد من چنین چیزی رخداده است و ھر تریدر موفقی که میشناسم نیز چنین بودهاند. راهھای متفاوتی برای تصویرسازی در زمانهای سکوت وجود دارد. میدانم که در حال حاضر زمان سکوت مناسبی در ذھن ندارید… میتوانید از دستشویی شروع کنید!
میتوانید خود را در یک زندگی خوب تصور کنید… در حالی که اطرافیان شما، شمارا بهعنوان یک تریدر موفق میشناسند و ھمگی در حال صحبت درباره شما ھستند. اینیک شروع بود. میباید که این تصویرسازی را به مرور گسترش دھید. وقتیکه یکبار از چنین تصویرسازی استفاده کنید، دیگر به احساسات خود اجازه نخواھید داد که شمارا برای یکترید اشتباه وسوسه کنند. بالا کشیدن استاپ در مواقعی که بازار به نزدیکی آن رسیده است و جمع نکردن سود وقتیکه سیستم شما از شما میخواهد، با تصویری که شما در ذھن خودساختهاید ناسازگار است. درنھایت اگر به این تصویرسازی ادامه دھید، به آن تصویرھا تبدیل خواھید شد. حالا منطقی به نظر میرسد!
به تریدرھای باتجربه از تریدرھای تازه کار تغذیه میکنند!
اگر شما یکتریدر تازه کار ھستید میباید که وظیفه خود را انجام دھید. تریدرھای باتجربهاین را میدانند و برای ھمین ما شمارا بسیار دوست داریم. به چارتها نگاه کنید، رفتارھای یک کھنهکار را تقلید کنید. ھزینهھای ھنگفتی بابت توصیهھای تریدی به سایتهای معتبر پرداخت کنید… رویا پردازی کنید… ولی خواھش میکنم به ترید خود ادامه دھید، زیرا را که با ترید خود پولھای خود را از جیبتان به جیب ما سرازیر میکنید. شوخی نمیکنم. خب مسئله این است که شما نمیخواهید برای مدت طولانی یکتریدر تازه کار باقی بمانید؟ تریدر تازه کار چه کسی است؟ تریدر تازه کار، به نظر بنده، تریدری است که به تازگی ترید را شروع کرده و البته طبیعی است که اشتباھات یک تازه کار را از خود بروز میدید و یا کسی است که پی در پی اشتباھات تازهکاران را تکرار میکند و ھرگز چیزی فرا نمیگیرد. بیشتر تریدرھایی که من در طول ٢٢ سال تریدر و مشاور بودن (سه سال را بهعنوان تریدر تازه کار و ١٩ سال را بهعنوان تریدر باتجربه) دیدم ھرگز از حیطه یکتریدر تازه کار بیرون نیامدند.
پیشی گرفتن مشکل است. بله. برای افرادی نیز غیرممکن است. به این کار خاتمه میدرند در حالی که «فراریت بازار» و یا «تریدرھای سازمانھای بزرگ» را مقصر شکست خود میدانند. بسیار خب. کلید و راه پریدن از حیطه تریدرھای تازه کار به حیطه تریدرھای باتجربه، نظم ذھنی شماست. در حقیقت، تریدرھای تازه کار پس از مدتی تمرین از تکنیکها و ایندیکاتورھایی بھره میبرند که تریدرھای کھنهکار در اختیاردارند. تفاوت در این است که تریدرھای موفق تحت کنترلاند وتریدرھای تازه کار، خیر. تریدرھای تازه کار توسط احساسات و ترس کنترل میشوند و ھرگز نیاموختهاند و یا به صورت واقعی نیاموختهاند… که ترید در مارکت ھمانند یک بازی ریاضی است؛ و از تمرین و احتمالات و آمار تشکیل شده است؛ و شما میباید که شرایط را به نفع خود جمع کنید حتی اگر با صدماتی ھمراه باشد. اگر شما سیستم خود را بهخوبی بک تست کردهاید… اگر شما توصیهھای گذشته مربی خود را بهخوبی زیر نظر گرفتهاید… و آمادهترید ھستید… تنھا یک کار دیگر لازم است که انجام دھید. از سیستم خود ھمانند یک مرد یخی تبعیت کنید.
اگر در یک پریود طولانی سیستم به درستی کار نکرد، سپس سیستم را تغییر دھید. ھرگز از تعھد خود درباره سیستمی که برای ترید انتخاب کردهاید نکاھید. انجام تمامی این نکات بسیار سختتر از گفتن آن است. ترس و احساسات به سادگی بر ما غلبه میکند. ما انسانیم ونه ماشین. شما میباید که ذھن خود را تربیت کنید. درست ھمانند تریدرھای باتجربه. آنها ذھن خود را تربیت میکنند زیرا که میدانند رفتارھای عادتی از طریق سلسله اعصاب در مغز نقش بستهشدهاند. وقتی کسی رفتارھای ضعیفترید را در خود تشخیص داد و (شما میدانید که چه کسی ھستید) تنھا کاری که لازم است انجام دھد این است که ذھن خود را تربیت کند و سلسلهھای عصبی جدیدی را جایگزین سلسلهھای عصبی پیشین کند. این علم است، دوست من، فقط علم. یک سیستم ترید خوب و یک توانایی ذھنی برای اجرای سیگنالھای سیستم، از ابزارهای یکتریدر باتجربه است. در حقیقت بیشتر تریدرھای باتجربهاین را به شما نمیگویند. چرا؟ به به به به!
سرمایهای را ریسک کنید که در توان دارید.
در بطن ھر سخنرانی پیرامون ترید، تبلیغ سرمایهگذاری، بورس نیویورک… چنین نصیحتی نھفته است. اخطار:
تنھا سرمایهای که به شما لطمه نمیزند در این نوع بازار سرمایهگذاری کنید. (قانون ۴٫۴١ CFTC. ھمانطور که در قانون ۵١ نیز ھشدارھایی در این زمینه داده شده است). بهعنوان بروکر/ تریدر/مشاورترید، با تریدرھای تازه کار فراوانی مصاحبه کردهام و از تمایل آنها برای کسب سود و ثروت از پولی که برای مقاصد دیگر به زحمت پسانداز کردهاند آگاه شدهام. شاید این خوب به نظر برسد ولی قبل از اینکه سفر خود را در شادی و درد آغاز کنید بگذارید کمی با ھم رک باشیم. بزودی قرار است که احساساتی شوید؛ و مقدار این احساسات با سرمایهای که شما توان از دست دادن را دارید نسبت مستقیم دارد. برچه تمایل احساسی شما برای از دست ندادن پولتان بیشتر باشد، احتمال از دست دادهاند بیشتر است. بسیار خوب. سیستمی دارید که آن را میپسندید. آن را بک تست کردهاید. خوشتان آمده است. محاسبات کسالت باری را انجام دادهاید با مقداری که من ریسک میکنم حداکثر X دلار خواھم باخت و اگر ٢٠ ترید بازنده را پشت سر ھم تجربه کنم در آن صورت سرمایه من باز از دست نخواھد رفت.
“اتفاق نخواھد افتاد” تریدرھای کھنهکار به این جملات میخندند؛ زیرا که آنها میدانند با این محاسبات ریاضی شانس شما به حداقل میرسد. این کار ھمانند کاری است که یک قمارباز در پشت بلکجک با شمارش سکهھایش انجام میدهد. کسانی که بیش از اندازه نگران سکهھایشان ھستند معمولاً با نگرانی و ترس بازی میکنند؛ و شما میدانید نتیجه کار چه خواھد بود. جیب ترسو به جیب مطمئن سرازیر خواھد شد؛ و این مقصود این نوشتار است. اگر واقعاً با خود نگویید که «اگر رفت، رفت. مشکلی برای من پیش نخواھد آمد». شانس برد خود را کاھش دادهاید. منظور من این نیست که از روی بیخیالی به برد و باخت بنگرید. من میگویم که برچه باخت پول تأثیر احساسی بیشتری روی شما داشته باشد شانس موفقیت شما کاھش خواھد یافت. ترید در بازارھای مالی میباید از روی نیاز شدید انجام نگیرد. شوخی میکنم نه؟ بیشتر تریدرھای تازه کار مجموعهای از قبضهای پرداختنشده درروی میزهایشان تلنبار شده و به دنبال راھی برای رھایی از این بدھکاریھای خود ھستند. «انتر کن رابرتز» و بسیاری از مربیھا مبلغ ٣٠٠٠ دلار را برای رسید شما به تمام آرزوھایتان را مناسب میدانند؛ اما مبلغی بیشتر را توصیه نمیکنند. چرا؟ پول ترسو. برای برد میباید که توجه شما برھدف ترید باشد و نه ھر باخت و برد.
اگر شما ترید را ھمچون یک بیزینس ندیده و از درآمد خوب مطمئن نباشید سرنوشتی ھمچون ادسل خواھید داشت. در پایان باید یادآور شوم که اینها ھمگی درباره عادت رفتاری است؛ و البته قدرت ذھنی شما در تبعیت از سیستم تستشده. اگر ازلحاظ مالی تحتفشار باشید، ترس در وجود شما رخنه کرده و مانع تبعیت محض شما خواھد شد. وقتی سیستم شما به شما چراغ سبز نشان میدید دچار شک میشوید؛ و سود خود را زودتر از موعد برداشت میکنید. چراغھای شما کم سو شده و در پایان با مقصر خواندن بازار چراغھایتان خاموش خواھد شد. اگر این گفتهھا را نادیده میگیرید و یا پول مناسبی برای شروع در دست دارید، به هرحال بھتر است احساسات خود را از این بازی خارج کنید. از بازندگان بزرگ بازارھایی مالی که صاحب کارخانه ماشین ادسل نیز بوده است. البته دلایل ورشکستگی او فراوان است.
نکته اصلی در درون شماست آقا، نه سیستم ترید شما.
تعداد انگشتشماری ھستند که تریدرھا را برای رعایت نظم و دیسیپلین و تمرکز بر روی ترید آماده میکنند. من یکی از آنها ھستم و از اینرو خوب میدانم که چرا تعداد ما کم است. خب، من به کاری مشغولم که قسمت انسانی معادله ترید را بھبود میدھد. من چه خدمتی انجام میدرم که از دست دیگران برنیامده و به تنھایی به این حرفه مشغولم؟ چند دلیل دارد. نخست اینکه بسیاری از تریدرھا بااینکه میدانند که قسمت ذھنی ترید، کلید موفقیت در طولانیمدت است، با این وجود احساس میکنند که درزمانی که افکار منفی به سراغ آنها میآید، میتوانند از شر آنها رھایی یابند و از پس آنها بربیایند. آنها نیازی به روانشناس ندارند! آنها میدانند جه میباید انجام دھند و بدون ھیچ کمکی از پس انجام آن برمیآیند! من این را نشان مردانگی مینامم! و میدانید چه چیز آن جالب است؟ من در آموزشهایم (نظم فکری) از کسانی مقاومت بیشتری میبینم که نیاز بیشتری به آموزش دارند… و ازلحاظ احساسیتریدرھای خارج از کنترلی ھستند. دوم، تصور عام این است که کلید اصلی موفقیت بهعنوان تریدری موفق، قلاب کردن واگن خود به مربی یا سیستم ترید و سپس تبعیت از سیستم تا رسیدن به ثروت است. (مگه غیر اینه؟)
مشکل اینجاست که تمامی (حتی بھترین سیستمھا) سیستمهای ترید زمانی را دوان را تجربه میکنند و شما در آن ھنگام سیستم خود را مقصر خواھید دانست بجای اینکه کاری که برای شما دردآور است انجام دھید… «مقصر دانستن خود در نداشتن شجاعت درترید در زمان مشقت و پریشانحالی». خوب من اینجا ھستم و درس درد خواھم داد. «از سیستم شما نیست از خود شماست!» برای تریدرھایی با اعتماد به نفس پایین، این کلمات ھمانند چاقویی برنده است. چطور است که به قسمت احساسی و فکریترید توجه بیشتری کنید؟ من تریدرھایی که اعتماد به نفس پایینی دارند را به داشتن نقصانی در وجودشان متھم میکنم. مربی جنبهھای احساسی و روانیترید بودن کار سادهای نیست؛ اما ارزشمند است. برای کسانی که توجه واقعی به قسمت روانیترید میکنند نتایج سریعاً بھبود مییابد. آنها میگویند:
چطور میتوانم پیشرفت کنم؟ چطور میتوانم مطمئن شوم که تنھا متغیری که باختھای مرا رقم میزند سیستم من است و نه من؟ آخرین باری که چنین سوالاتی را از خودتان پرسیدهاید چه زمانی بوده است؟ ھمه چیز در تغییر سیستم خلاصه نمیشود. تغییر جزئی… تغییر جزئی… تغییر جزئی. من فکر میکنم که تغییر شما چارهساز است. خب بنده که عاشق کار خود ھستم؛ اما شما آمادگی شنیدن صحبتهای من را دارید؟
محیط کاری خود را به طور صحیح مدیریت کنید.
اتفاقات خوبی خواھد افتاد. ھر تریدر باتجربهای به شما خواھد گفت که موفقیت در این حرفه، درمجموع، یعنی غلبه بر موانع و ادامه مسیر دادن. حال دو نوع مانع اصلی در سر راه شماست. موانع فیزیکی و موانع ذھنی…؛ و درواقع گاھی آنها در ھم نیز پیچیده میشوند. بگذارید که به تعدادی از آنها نگاھی بیاندازیم:
رعد و برقی عظیم که باعث تغییر ولتاژ یا خاموشی برق گردد. شما در حین انجام ترید ھستید. کورمال کورمال به دنبال تلفن میگردید تا با تماس با بروکر خود از شرایط ترید خود مطلع گردید. در انتظار سیگنال مدتی است که چشمان خودتان رو به چارت دوختید. ناگھان تلفن زنگخورده و شما مجبورید به چیزی غیر از تریدی که در موردش تمرکز کردهاید بپردازید. شما میدانید که نمیتوانید صحبت کنید ولی از طرفی نمیخوابید بیادبی کرده باشید. شریف بودن گاھی ھزینه بردار است. ترید از دست رفت. تمام صبح تا عصر را برای رخ دادن تمامی شرایط سیستم خود در انتظار بودهاید و دستآخر آن را از دست دادید. شما عصبی ھستید. امروز روز خوبی است. ترید قبلی شما خوب پیش رفته است. شما در نزدیکی تارگت قرار دارید ولی RSI از قله فاصله دارد. شما ھنوز نمیخواھید که سود خود را بردارید ولی میدانید که قیمت به نھایت خود رسیده است. (طبق سیستم) میخوابید که کمی از قیمت سواری بگیرید و با تریل قیمت را دنبال کنید. خبری غیرمنتظره و پرش قیمت از روی استاپ شما. احساس حماقت میکنید. ھمانطور که میبینید مثالهایی از این دست بسیارند.
خوب مقصود چیست؟ پریشانی ذھن و عدم پیروی از سیستم، از خارج (قطعی برق، تماس تلفنی…) و داخل (احساس شما درباره اتفاقات) در شما ایجاد خواھد شد. شغل شما این است که متعھد باشید از سیستم تستشده خود تبعیت کنید؛ و در این مورد میباید که بینھایت جدی عمل کنید. Caller ID تھیه کنید که تنھا به تماسهای ضروری پاسخ دھید. برنامه از پیش تھیه شده اضطراری برای زمان خاموشی در نظر بگیرید.
توجه: تریدری را میشناسم که از استاپ ذھنی استفاده میکرد. برای مدتی شانس با او ھمراه بود ولی وقتی برق نیویورک رفت او نتوانست خود را به تالار برساند. برق بعد از ١۵ دقیقه برگشت ولی او پول عظیمی از دست داد. استاپ ذھنی به اندوه ذھنی تبدیل شد. بعد از آن او از استاپ استفاده کرد … ولی تنھا یک ھفته و مجدداً به عادت قبلی خود بازگشت. او دیگر ترید نمیکند؛ و قسمت تأسفبار این است که او آدم بااستعدادی بود.
ترید ھمانند یک بیزینس است. ھمانند آن با او رفتار کنید. زحمت فراوانی برای به دست آوردن سیستم قابلاعتماد خود کشیدهاید…پس تمام تلاش خود را برای تبعیت کامل از آن بکار ببرید. به غیر از این یعنی خارج از کنترل بودن. تمرکز خود را حفظ کنید. نظم خود را همیشه حفظ کنید.
درترید نیاز به کمک دارید؟ با خود صحبت بکنید.
تریدرھا عاشق حرف زدن پیرامونترید ھستند. به سایر سادهتر است که شما از احتمالات صحبت کنید تا اینکه واقعیتهای موجود را بررسی کنید. آنها عاشق حرف زدن درباره چارت و یا موقعیتهای سیاسی، اقتصادی در باب بازار ھستند؛ و ما ھمگی میدانیم که اینها تمامی بیارزشاند. به طور منطقی ما میدانیم که چارت تمامی اطلاعات لازم درباره ترید را به ما میدید، اما وقتی احساسات به جریان میافتد ما به دنبال «دید» یا «شھودی» میگردیم تا ما را قدمی از دیگرانی که به چارت ما نگاه میکنند پیش بیاندازد. اگر ما چشمی برای دیدن آینده نداریم شاید دوست و ھمکار ترید ما داشته باشد! بعضی مواقع نیاز است که به دوست خود تماسی بگیریم و بگوییم:
سلام. حال شما چطور است؟ و در پاسخ چه چیز به دست خواھید آورد؟ « پسر، فلان یا بھمان چارت را دیدهای؟ اگر از سطح فلان بگذرد صعود فراوانی خواھد داشت» و ادامه خواھد داد:
« با شرایط سیاسی ناپایدار امروزیترید بزرگی خواھد بود» چرا ما باید اھمیت بدھیم؟ نباید اھمیت داد. من پیشنھاد میکنم که با سیستم خود به چارت پیشنھادی نگاھی بیاندازیم. اگر پارامترهای سیستم ما را بهخوبی پذیرفت، آنگاه میتوان آن را ترید کرد. آیا اینطور بھتر نیست؟ البته میباید کمی مراقب باشید؛ زیرا تمایلاتی برای ترید در شما وجود دارد که شمارا ترغیب به این کار میکند. بعد از شنیدن درباره اخبار فاندامنتال خوب، شما به طور نیمه خودآگاه چارت را با چشم یک خریدار مینگرید. به این معنی که تائید نسبی برای شما حکم تائید نھایی خواھد داشت. (به خاطر اخبارخوبی که در ذھن دارید) و این خطرناک است. من فکر میکنم که ھمیشه بھتر این است که خود برای ترید به نتیجه برسید. شما میبینید که قیمت در حال سقوط است…بیشتر و بیشتر. با خود میگویید:
خدای من کی به کف خواھد رسید؟ این را سیستم شما پاسخ خواھد داد «حدس نزنید و صبور باشید». این از عبارات موردعلاقه من است:
من ترجیح میدرم (در بازار) افسوس وارد نشدن خود را بخورم تا خارج نماندن.
“I’d rather be out of a market(or stock) wishing I was in،than in a market wishing I was out”
خوب مارکت روز ریورسال خوبی داشته است… کف جدیدی را با کلوز بالاتر ایجاد کرده است. آماده خرید شدهایم اما ھنوز خیر. قیمت روزهایی را بهصورت صعودی پی میگیرد؛ و مجدداً شروع به ریزش میکند. خوب به نظر میرسد. کف نمیشکند و قیمت در صعود، سقف قبلی را میشکند و بوووووم. ما ماشه را میکشیم و وارد میشویم. درست ھمانند قوانین سیستم. این راه و رسم ترید است. ھر تریدری (ازجمله شم) برنامهکاری خود را دارد. تنھا شما میدانید که چه چیز مناسب شماست. ازلحاظ سیستم و چه ازلحاظ احساسی. به سیستم تستشده خود اعتماد کنید. در صورت وفاداری پاداشتان را دریافت حواھیدکرد. وقتی با خود حرف میزنم مردم من را دیوانه میپنداراند؛ اما دوستان نزدیکم میدانند که خود را برای یکترید خوب نصیحت میکنم!
مسابقه سنگینوزنها. شما در برابر
مارکت… مراقب باشید. «مایکل بافر» (گوینده ورزشی) میکروفن را در دست گرفته و معرفی میکند:
در گوشه آبی راند از ایالت اوھایو (شھر کلیولند) مبارزی بانام «تریون آیکن» قرار دارد و ادامه میدید که در گوشه قرمز راند، با رکورد ٩٠ برد و تمامی با «ناک اوت» و تنھا با ١٠ باخت، قھرمان سنگینوزن دنیا، ماکروس آلویز «رایت» قرار دارد و حالا خود را «تریون» در نظر بگیرید (زیرا که درواقع چنین قصدی دارید) و مارکت را «ماکروس» در نظر بگیرید زیرا «مارکت آلویز رایت» (Market Always Right) است. ھم اکنون شما یک فرصت برد دارید. فرصت بزرگی نیست اما به هرحال یک فرصت است. ۱۰۰ نفر با ماکروس روبرو شدهاند و تنھا ١٠ نفر موفق به شکست او شدهاند. آنها برای برد چه کردهاند؟ من تمامی رقابتها را ندیدهام اما دقیقا میگویم که از ھر ١٠ نفری که ماکروس را مغلوب کردهاند ٩ نفر از ژرنال (روزنگار) در بین ھر راند استفاده کردهاند؛ و با این کار به پیشرفت خود بعد از ھر راند کمک کردهاند. آنها تمامی میدانستهاند که» رایت بسیار خشن است و برای ھمین میباید که از دو چیز مطمئن شوند. آنها میباید مطمئن میشدند که در راندھای نخست از پای درنیایند و ھمچنین میباید که از اشتباھات خود درس بگیرند.
مابین راندھا ژرنال تھیه میکردند؟ بله مجبور بودند. آنها در ھر راند بشدت کتک خوردند و از اینرو میباید که با نوشتاری از فراموشی درسها جلوگیری کنند. درسهایی از نقاط ضعف رایت. آنها ھمچنین میباید که نقاط ضعف خود را نیز بررسی میکردند. آنها میدانستند که میباید شدیداً در ھنگام بررسی خود صادق باشند. جدی نگرفتن خود یعنی مشتی سنگین از دست راست قھرمان جھان. شما میباید که در ھر راند ویزگیھای خود را بھبود دھید و با این سازگاری قدم به جلو بگذارید. معدود کسانیکه رایت را شکست دادهاند اشتراک دیگری نیز داشتهاند. آنها درباره نحوه اجرای خود، به خود دروغ نمیگفتند؛ زیرا با جدی گرفتن ارزیابی شخصی در ابتدای مسابقه زنده میماندند و سپس در راندھای بعدی به تهاجم دست میزدند. پس برای ھر رقابت کنندهای، ارزیابیھای صادقانه، سازگاری و اجرای بھتر در ھر راند به علت کسب تجربه در راندھای قبلی و البته باکمک ژرنال، راه شکست حریف رارقم خواھد زد. حال به میدان برمیگردیم. راند پنجم است و آیکن خونین و مالین شده و در حال خسته شدن است. قھرمان ھر راند را در طول چند ثانیه با موفقیت پشت سر گذاشته است؛ و حتی خراشی بر چھره او دیده نمیشود.
آیکن سعی میکند که چنگی بر چھره قھرمان بیاندازد ولی قھرمان با حرکتی سریع مشت دست راست خود را حواله او میکند. آیکن شکست میخورد و تمام. دکتر «فردی پاچکو» به داخل رینگ پریده تا ببیند حال رقابت کننده لرزان ما به چه صورت است. چراغقوهای در چشم آیکن. ضربهمغزی به نظر نمیرسد.
«فردی می پرسد: چندتا انگشته؟ آیکن جواب میدھد: “۳”. فردی: میدانی در کجا ھستی؟ آیکن: میدان باغ مدیسون فردی: می تونم ژرنال تو رو ببینم؟ آیکن: کدوم ژرنال؟ فردی (به خودش): حیف. حریف خوبی می تونست باشه! ژرنال تھیه کنید”».
مربیھا را فراموش کنید…تجربیات شما تنھا چیزی
است که بشمار میآید. شما درباره مربیهای ترید شنیدهاید. دستهای از آنها با چندین دلار شروع کرده و آن را تبدیل به میلیونها دلار کردهاند و حاضرند استراتژی ساده خود را به شما بیاموزند. دستهای دیگر از آنها با تلاش و کوشش و مطالعه فراوان حاضرند که با ثبتنام شما در سایت خود شمارا به مقصدی که دررویای خود پروردهاید رھنمون سازند. تمامی مربیھا خواھان اینند که شما از اشتباھات آنان درس بگیرید. آنها میپرسند:
چرا شما اشتباھات من را مرتکب میشوید؟ وقتیکه میتوانید از تجربیات من سود ببرید. حال که من خود یک مربی شدهام فکر میکنم که حقیقتی در این پرسش نھفته است؛ اما احتمالاً چیزی نیست که شما در ذھن دارید. تجربه دیگر تریدرھا میتواند شمارا از وقایعی که در انتظار شماست آگاه سازد. این اگاھی شمارا با وقایع غافلگیرکننده کمتری روبرو میسازد. با این وجود، وقتی شما باتجربهای از قبل ھشدار داده شده روبرو میشوید، احساسات از راه میرسد. کنترل این موقعیتهای احساسی (ترس، اعتماد به نفس بی جھت، میخکوب شدن) با شماست. در اینجا، اگر میخوابید که یکتریدر موفق باشید، جایی است که آموزش واقعی رخ میدھد. … در برخورد با احساسات و میزان تبعیت شما از برنامه معاملاتی. اگر موقعیتی را از دست دادید، میباید که نکات آموزشی لازم را فرابگیرید و ادامه دھید و میباید که فرابگیرید… غیر از این، بھترین سیستمھای معاملاتی نیز نمیتواند شمارا از نابودی حفظ کند. استحکام ذھنی شما کلید ساختن یا نابود کردن شما بهعنوان یکتریدر است. من دو عنصر اصلی که میتوانند این سرسختی را در شما به وجود بیاورد، معرفی میکنم.
اولین عنصر تھیه کردن ژرنال تریدھای روزانه شماست. میدانم که ھمانند یک کار پرزحمت است و چه کسی حوصله این کاغذبازی را پس از یک روز ترید دارد؟ با این وجود پس از مجبور کردن خود به نوشتن تجربیات ترید روزانه، قدرت این تکنیک را حس خواھید کرد. این مکانی خواھد شد که با خود صادق خواھید بود. درست پس از چند ھفته از تھیه کردن ژرنال، اشتباھات و البته اشتباھات مختص شما که در مواجه با موقعیتهای مختلفترید رخدادهاید را در خواھید یافت؛ و در موقعیتهای مشابه به خود خواھید گفت اگر این اشتباه احمقانه را دوباره مرتکب شوم مجبورم که مجدداً آنرا گزارش کنم… در ژرنال… و … این قدرت انجام کار درست را به شما میدید. این قدرتی است که در ژرنال نھفته است. یک دفترچه یادداشت کوچک تھیه کنید (درست ھمانند من) و شروع بنوشتن کنید. میتوانید با خرید یک دفترچه با جلد چرمی ھمانند یادداشتهای مذھبی خود از تجربیات خود مراقبت کنید. شما متوجه نظمی که ژرنال بری شما به ارمغان میآورد خواھید شد. این تمرینی است که سریعاً شمارا به تریدری موفقتر تبدیل میکند. روش دوم برای رسیدن به استحکام ذھنی، آموزش ذھن در افزایش منظور در ھنگام تست و اجرای سیستم است.
من با روانشناسان اندکی مواجه شدهام که میتوانند در این آموزش کمک فراوانی به تریدرھا کنند؛ اما من ترجیح میدرم که با برنامهای دقیق ذھن را برای رسیدن به نظم و تمرکز آماده کنم. میتوان به وسیله امواج ذھنی آلفا به ذھن در تصمیمگیری درست یاری رساند. میتوانید به کمک آموزش مقدماتی ھیپنوتیزم شخصی که به نظر من بسیار مفید است، کمک شایانی به خود کنید در این روش به خود خواھید گفت که دقیقه چه میخوابید. این کاری است که Tiger Woods در بازی گلف انجام میدید. چرا کاری مشابه آن را درترید انجام ندھیم؟ استحکام ذھنی شغل من است. شما نیز قسمتی از خود کنید. ژورنال تھیه کنید. ذھن خود را تغذیه کنید.
ترید یک بازی فکری است: ھرگز
بیشتر تریدرھا در اوایل کار با سیستمھای مختلفیترید میکنند تا سیستم مطلوب خود را بیابند. سیستمی که با آسودگی خاطر آن را بک تست کرده و سپس بهصورت واقعی آن را بکار ببرند. بعضی از تریدرھا ھرگز از جستجوی سیستمھا دست نمیکشند و اینیک مسئله است. سیستمهای فراوانی ھستند که میتوانند در طول زمان سودآور باشند. این حق شماست که به دنبال سیستمی پذیرفتنی بگردید. در ابتدا میباید که پروسه تولید سیگنال سیستم را باور کنید. فیبوناچی چه کسی بوده است و چه کسی به این متد دستیافته است؟ آیا برای شما منطقی به نظر میرسد؟ شاید شما انسانی تصویرگرا باشید و به سمت کندل استیکھا کشیده شدهاید. زمانی را صرف پیدا کردن دلایل به وجود آمدن پترنھای بازگشتی کنید و تنھا به تصاویر دل نبندید. عمیق فکر کنید. مربیای را انتخاب کنید که ١٠٠% به او اعتماد دارید. وقتی پذیرفتهاید که تریدھای خود را بر اساس نظریات مربی انجام دھید، دلیلی برای خداوار بودن او جستجو کنید. این میتواند انتخابی خطرناک باشد که خود را تسلیم شخص دیگری کنید. پس عاقلانه انتخاب کنید.
دوما. ھر سیستمی را که انتخاب کردهاید بک تست کنید. در دنیای مدرن امروزی بھانه ای برای تست نکردن سیستم در زمانهای گذشته (که به کمک آرشیو دیتای گذشته بهخوبی ممکن شده) وجود ندارد. البته بک تست اثباتی برای اجرا آن در آینده نیست؛ اما حداقل منطق سیستم را در عمل میبینید و سوما: سیستم را بهصورت زنده تست کنید. سرمایه بسیار کوچکی را بهصورت زندهترید کنید. این میتواند مرحله بسیار باارزشی باشد. اگرچه شما فشار احساسیترید تمام-سرمایه را حس نمیکنید، با این وجود اجرای فرمانها سیستم شما فشار احساسی اندکی را در شما به وجود خواھد آورد. حقیقت این امر در این است که اگر شما کاملاً به سیستم خود اعتماد نداشته باشید نمیتوانید در لحظات بحرانی از سیستم خود تبعیت کنید. بدانید که تفکر پیرامون اعتبار سیستم در زمانی که آن را ترید میکنید به معنای نابودی است. تمام تفکرات خود را در مرحله انتخاب سیستم انجام دھید. حال که آن را ترید میکنید، میباید که تریدھای خود را بازنگری کنید و نه سیستم خود را. آیا به درستی از سیستم خود تبعیت کردم؟ چطور میتوانم پیشرفت کنم؟ البته خودم و نه سیستمم. کسی نمیگوید که شما از سیستمی که در زمان واقعی بازنده است تبعیت کنید.
بلکه منظور من این است که سیستم شما تنھا در طولانیمدت میتوانید موردبررسی قرار گیرد و نه در مدت کوتاه روزانه و یا حتی ھفتگی. عمیقاً درباره ترید در بازارھای مالی فکر کنید و آیا اینکه با خصوصیات شما ھمگون است یا خیر؟ درباره سیستم خود نیز خوب فکر کنید. آیا برای شما مناسب است و چرا؟ درباره نتایج سیستم در بک تست و فوروارد تست آن خوب فکر کنید؛ اما درزمانیکه آن را ترید میکنید ھمانند ماشین عمل کنید و دیگر فکر نکنید. من به ھمین دلیل خود را وقف آموزش روانیتریدرھا کردهام تا زمانی که خود را کنترل نکنید نمیتوانید سیستم خود را کنترل کنید و برای کنترل خود و احساسات خود چارهای ندارید جزاینکه به سیستم خودباور داشته باشید. کارتان را بکنید. فکر و سپس دیگر ھیچ.
نمایشگاه تریدرھا گزارش میدھد… عجوبهای پیدا شده است!
مدتی قبل من با مجله جھانی تریدرھا در نمایشگاه شیکاگو در سال ٢٠٠٣ ھمکاری داشتم. این تجربهای بود برای تائید افکار و احساسات من درباره «شرایط محیطی ترید». چیزی که مرا شگفتزده نکرد تمایل جمعیت عظیمی از بازدیدکنندهھا به یافتن ھولی گریل (مایه حیات) بود. پیدا کردن فردی مورد اعتماد درزمانیکه شما با تعدادی از متخصصین محاصرهشدهاید کار دشواری نخواھد بود. البته پذیرفتن افراد در برخوردی رودر رو بسیار سادهتر از خواندن نوشتهھای آنهاست. برخی از این متخصصین (ترید) خود را کاملاً در دسترس قرار میدهند. من با Steve Nison مربی کندل استیکھا ملاقاتی داشتم و ١۵ دقیقه با ایشان پیرامون علاقه مشترکمان در باب کندل استیکھا و ھمچنین قسمت منطقی و احساسیترید که موردپذیرش ھر دوی ما بود، گفتگو انجام دادهام و به همراه Larry Williams دوستداشتنی در نمایشگاه برای عرض سلام به Larry Jacobs پیادهروی کردهام؛ و دید بنده نسبت به قسمت روانیترید مورد توجه او نیز قرار گرفته بود. ما ١٠ دقیقه پیرامون موضوعھای خاصی از قبیل بازار مالی در اینترنت و ھمچنین پایداری احساسیتریدرھا گفتگو کردهایم.
پس از خداحافظی با Larry چیزی که به ذھن من خطور کرد علاقه مشترک تمامی مربیھا به قسمت روانیترید بود. امروزه بیشتر تریدرھا، در سخن از اھمیت جنبه روانیترید میگویند ولی کاری در این باره انجام نمی دھند. معمولاً تلاش آنها برای پرورش روانی خود، از جملاتی نظیر «امروز اشتباھات دیروز خود را تکرار نمیکنم» بالغ نمیشود. مربی ھا و تریدرھای موفق کاری بیش از سخن گفتن انجام میدهند آنها را پرورش میدهند. آنها خود را برای انجام کار درست در روزھای ترید پرورش میدهند. کار درست چه چیز است؟ اطاعت و پیروی از سیستم خود بدون تردید و بدون ترس. از ١١٣ غرفه نمایشگاه (طبق محاسبات بنده) ١١١ غرفه به سیستمهای معاملاتی، منابع اطلاعاتی ترید، فیدھای اطلاعاتی و…، اختصاص داشت. در حالی که تنھا یک و نیم غرفه در رابطه با قسمت روانیترید ایجاد شده بود. چرا اینگونه است؟ خوب بسیاری از تریدرھا (اشتباھا) احساس میکنند که پرداختن به موضوع روانیترید به مفھوم این است که آنها درزمینهٔ روانی دچار اشکال ھستند. درزمانیکه فردی «خارج از کنترل است» نمیتواند به راحتی این موضوع را بپذیرد. بله این موضوع صحت دارد و پذیرفتنی است.
در این ھنگام آنها ترجیح میدهند که سیستمی را بیابند که در تمامی شرایط درست کار کند و سیگنالهای درستی ارائه دھد؛ و البته این پذیرفتنی نیست. حقیقت این است که اگر خود را برای رعایت نظم و تمرکز در ھنگام ترید به خوبی پرورش دھید، ھرگز نیازی به سودده ترین سیستم سال گذشته ندارید تا به اھداف ترید خود برسید. تنھا نیاز به سیستم «مناسب» دارید. احتمالاً وقتی در آینده در نمایشگاهھای ترید شرکت میکنم باز ھم با شمار جمعیتی برخورد خواھم داشت که به دنبال سیستمھای جدید و یا عجوبهھای ترید و یا حتی ھولی گریل می گردند و این افراد ھرگز در درون خود به دنبال پاسخ نیستند.
پایان































































