این مقاله از روی نسخه اصلی و انگلیسی کتاب منافع سهامدار خلاصه برداری شده است!

خلاصه کتاب منافع سهامدار

سرمایه ها خونی در رگ های اقتصاد هستند. اقتصادی که رگ هایش پر از سرمایه های سالم باشد، می تواند یک زندگی طولانی و شاد را تجربه کند. چیزی که می تواند سلامت یک اقتصاد را در طولانی مدت تضمین کند، راضی نگه داشتن و حتی محافظت کردن از منافعی است که در قالب سود به سرمایه گذاران می رسد. در این قسمت از خانه سرمایه به سراغ کتاب «منافع سهامدار» از «تونی گروندی» می رویم و چالش های مسیر سهامداری را به تماشا می نشینیم. اگر می خواهید با گزینه هایی که منافع شما را به عنوان یک سهامدار مورد هدف قرار می دهند آشناتر شوید تا پایان این ماجرا با ما همراه باشید.

چرا در نظر گرفتن منافع سهامدار، مهم است؟

در پاسخ باید بگویم که چون این تنها هدف واقعی سرمایه گذاری است. اگر قرار باشد که سرمایه گذار، پول با ارزش خود را به درون چاهی بی انتها بریزد و در عوض هیچ چیزی به دست نیاورد هدف سرمایه گذاری و حتی سلامت روانی او کاملا زیر سوال می رود!

گذشته از این، اهمیت دادن به منافع سهامدار، نکته های مثبت و سازنده ای دارد که حتی روی اقتصاد هم تاثیر می گذارد. بیایید نگاهی به آنها بیندازیم:

– بازار هدف را زیر ذره بین می برد

چون سرمایه گذار باید به دنبال راهی برای بازگشت سرمایه به همراه سودش باشد. بنابراین، حضور در بازاری که هیچ سودی را به وجود نمی آورد و تنها پول را همچون هیولایی گرسنه می بلعد، کاری بیهوده خواهد بود.

– نیاز واقعی بازار به سرمایه را مشخص می کند

وقتی ندانیم دقیقا به چه اندازه از پول نیاز داریم، هیچ مقداری از پول ما را راضی نمی کند. بازار نیز همین طور است. به همین دلیل، در نظر گرفتن منافع سهامدار با مرزهایی که ایجاد می کند، به این ماجرا سر و سامان می دهد.

– ساخت یک سیستم برای رسیدن به هدف

اگر قرار باشد سهامدار به سودی که دنبالش می گردد برسد باید پول خود را در یک سیستم کارآمد و اثرگذار سرمایه گذاری کند. به همین دلیل، سیستم هایی که کارایی بهتر و بیشتری دارند سرمایه مورد نیاز خود را خیلی راحت تر جذب می کنند.

– کنار زدن محدودیت ها و بزرگتر فکر کردن

سود واقعی، زیر لایه هایی سنگین از جسارت، خلاقیت و نگاهی عمیق تر به چالش ها نهفته است. به همین دلیل، در بیشتر موارد، منافع سهامدار با استراتژی هایی که یک کسب و کار برای حرکتی منطقی، آرام و به دور از ریسک می چیند، سر جنگ دارد.

نکته جالبی که تنها برخی از شرکت های بسیار موفق به آن می رسند این است که منفعت سرمایه گذار و استراتژی شرکت، نه تنها بر خلاف یکدیگر نیستند بلکه نقطه های ضعف دیگری را پوشش می دهند و حتی می توان گفت که مکمل هم هستند؛ مثلا وقتی استراتژی، پای ریسک را وسط می کشد و اجازه نمی دهد که شرکت وارد پروژه ای جهانی شود، منافع سهامدار وارد عمل می شود و با نشان دادن دستاوردهای این حرکت، مسیر را برای شرکت باز می کند.

با چند اصطلاح ناب و کاربردی که به منافع سهامدار گره خورده اند آشنا شوید

مواردی که در ادامه و به زبانی ساده برایتان توضیح می دهم، پر کاربردترین اصطلاح هایی هستند که به هنگام سر و کار داشتن با سهامدار و منافعش با آنها برخورد می کنید.

ارزش افزوده اقتصادی

ارزش افزوده، همان مقدار سودی است که پس از کسر تمام هزینه های کسب و کار باقی می ماند.

ارزش خالص فعلی

می توان به آن «ارزش زمانی» هم گفت. این مفهوم بدان معنا است که سرمایه فعلی در طول زمان چه ارزشی پیدا خواهد کرد.

فاکتورهای ایجاد ارزش و هزینه

این فاکتورها تمام چیزهایی را تشکیل می دهند که در کنار هم ارزشی را تولید یا هزینه ای را ایجاد می کنند.

گزینه های کلیدی موفقیت

گزینه های کلیدی موفقیت تمام فاکتورهایی را شامل می شود که دست در دست هم، باعث ایجاد موفقیت در کسب و کار و افزایش سود برای سهامداران خواهند شد.

بررسی موشکافانه عملکرد و بازخوردها

در این اصطلاح به دنبال عواملی می گردیم که در کنار هم باعث رشد یا سقوط، خلق ارزش یا هزینه کردن آن هستند.

نقطه سر به سر در سرمایه گذاری

در نقطه سر به سر، هزینه های شرکت با سودی که به دست می آورد تاخت می خورند و در نتیجه، هیچ سود اضافه ای باقی نمی ماند.

سرمایه، سرمایه دار و ماجراهایی که در میان آن ها وجود دارند

نگاه دقیق به هست و نیست سرمایه و سرمایه گذاری به ما کمک می کند تا درک عمیق تری نسبت به مرزهای منافع سهامدار داشته باشیم. در ادامه به چند مورد از این نکته ها می پردازیم:

سرمایه یک ماجرای پر هزینه و گران است

نباید تصور کنیم که سرمایه ها به راحتی و به رایگان به دست می آیند. هر کدام از سهام دارها برای به وجود آوردن سرمایه خود تلاش کرده اند و با به کار بستن هوش مالی شان آن را افزایش داده اند. به همین دلیل است که انتظار دارند در مقابل دادن سرمایه شان، سود کسب کنند.

حساب سود حسابداری با سودی که در دست سهامدار قرار می گیرد سوا است

وقتی یک شرکت از روی کاغذ یا در نتیجه حساب و کتاب های حسابداری به سود خوبی می رسد بدان معنی نیست که حتما آن عدد را به واقعیت تبدیل می کند. چون در این میان، هزینه ها و جریان های زیادی وجود دارند که باید با سود سرمایه به آنها سر و سامان داد.

نگاه اصلی روی سرمایه گذاری در بلند مدت است

در نظر گرفتن منافع سهامدار به معنی سرمایه گذاری کوتاه مدت نیست. برعکس، وقتی نگاه سرمایه گذاری کلان تر می شود و به چند سال آینده می رسد، سودی که به دست سرمایه دار می رسد به شکل قابل قبولی افزایش پیدا می کند.

در نظر گرفتن منفعت سهامدار، یک ماجرای چند بُعدی است

این موضوع به موارد گوناگونی مانند: «تمرکز روی اقتصاد مالی»، «موشکافی کردن سازوکار فعالیت بازار سرمایه»، «تحولات اقتصاد صنعتی»، «مدیریت استراتژیک»، «گرفتن تصمیم های سرنوشت ساز» و «مدیریت اجرایی» بستگی دارد.

رشد یک شرکت، همیشه به معنای افزایش سود سهام نیست

شرکت «آمازون» یکی از بزرگ ترین دلیل های روشن این ماجرا است. این شرکت با وجود آنکه سرمایه گذاران خوبی را به سمت خود جذب کرد اما در عین حال، بسیاری از آنها را از دست داد. چون نتوانست به سرمایه گذاران قول بدهد که سود سرمایه گذاری شان در کوتاه مدت یا حتی میان مدت به دستشان می رسد. دلیل آمازون برای این کار، هزینه کردن سرمایه روی رشد کسب و کارش بود. این ماجرا باعث می شد که منافع سهامدار نادیده گرفته شود و در عوض، یک کسب و کار به شکلی باور نکردنی رشد کند.

تصمیم های استراتژیک و تاثیر آن ها روی منافع سهامدار

هر تصمیم استراتژیکی که برای مدیریت یک سرمایه گرفته می شود، روی سودی که در نهایت به سهامدار می رسد تاثیر مستقیم می گذارد. اگر این تصمیم ها باعث شوند که شرکت روند رشد را به همراه سودآوری تجربه کند، در این میان منفعتی که به سهامدار می رسد هم افزایش می یابد؛ اما اگر تصمیم گرفته شده، اشتباه باشد هم شرکت و هم سهامدار دچار زیان می شوند.

به همین دلیل، نباید فقط از یک بُعد به تصمیم های استراتژیک نگاه کرد. بلکه باید آنها را در قالب یک مجموعه با گزینه های متفاوت در نظر گرفت که هر کدامشان می توانند سرنوشت یک تصمیم استراتژیک را تغییر دهند؛ مثلا فاکتورهایی مانند: «شناسایی مهم ترین انتخاب ها»، «اطلاعات و طبقه بندی آن»، «سنجیدن اطلاعات به دست آمده» و … می توانند روی تصمیم یک شرکت تاثیر مستقیم بگذارند.

چه عواملی خارجی بر منافع سهامدار تاثیر می گذارند؟

به جز تصمیم ها و انتخاب هایی که توسط مدیران شرکت گرفته می شوند و روی میزان نهایی منافع سرمایه گذاران تاثیر می گذارند، عوامل ریز و درشت دیگری هم وجود دارند که نمی توان از تاثیرشان چشم پوشی کرد. این عوامل عبارتند از:

  • تغییرات سیاسی

تصمیم هایی که در سطح کلان کشوری و بین المللی گرفته می شوند، خارج از محدوده تصمیم گیری یک شرکت یا حتی تمام شرکت ها هستند. به همین دلیل، اگر زمانی از سوی دولتمردان تصمیم نادرستی گرفته شود، اولین چیزی که به خطر می افتد، سود نهایی سهامدار است.

  • چرخه های اقتصادی

این چرخه ها به دو دسته «طبیعی» و «مصنوعی» تقسیم می گردند. در هر دوی آنها، قیمت، منافع سهامدار، هزینه ها و … دستخوش تغییرات بزرگی می شوند.

  • تغییرات ریز و درشت در جامعه

مردم، مصرف کننده نهایی تمام محصولات و خدماتی هستند که توسط شرکت ها به وجود می آیند. با این حساب، وقتی تفکر یا نظر جامعه در مورد یک محصول یا سرویس تغییر کند، بستری گسترده از فرصت ها و تهدیدها به وجود می آیند که منفعت سرمایه گذاران هم تحت تاثیر آن قرار می گیرد.

  • پیشرفت تکنولوژی

همراه با پیشرفت فناوری، برخی از محصولات و خدمات، کارایی گذشته خود را از دست می دهند و در مقابل، محصولات و خدمات جدیدتری پا به میدان می گذارند. در این بین، سرمایه گذارانی که به حضور در صنعت قدیمی اصرار دارند دچار زیان خواهند شد. در نقطه مقابل، سرمایه گذارانی که با این موج جدید همراستا می شوند و به دنبال شکار بهترین فرصت ها می گردند، سودآوری را تجربه خواهند کرد.

  • قدرت خریدار

اگر مشتری در مقابل خرید محصولات یا خدمات از خود مقاومت نشان دهد، نه تنها سود نهایی سرمایه گذار به خطر می افتد بلکه هزینه جذب مشتری هم افزایش می یابد و به دنبال آن باز هم سودی که به دست سرمایه گذار می رسد دچار نوسان می شود.

  • قدرت تامین کنندگان کالا

فقط مشتریان نیستند که می توانند به طور غیر مستقیم روی سود نهایی سرمایه گذاری تاثیر بگذارند. اگر تامین کنندگان کالا با مدیریت نکردن عرضه و تقاضا بازار را در حد بحرانی نگه دارند، هیچ کدام از طرفین – مشتری و سرمایه گذار – سودی نخواهند برد.

  • رقبا

بازاری که در آن رقیبی وجود نداشته باشد، رشد را هم تجربه نخواهد کرد. هر شرکت برای پیشی گرفتن از گذشته خود باید عامل محرکی به نام رقیب داشته باشد تا به موفقیت های کوچک خود مغرور نشده و برای خلق پیوسته ارزش، تلاش کند. گذشته از این، مشتریان نیز از این ماجرا سود می برند و با به دست آوردن محصولات یا خدمات با کیفیت تر، تقاضای بیشتری خواهند داشت. همین ماجرا به خودی خود باعث افزایش حاشیه سود و بالا رفتن سود نهایی سهامداران می شود؛ یعنی رقابت بیشتر، محصول بهتر، سود گسترده تر!

چگونه از نابودی منافع سهامدار جلوگیری کنیم؟

مواردی که در ادامه برایتان می شماریم راه هایی ساده اما کاربردی برای محافظت از منافع سهامداران به شمار می روند:

1- بهینه کردن ماموریت شرکت

داشتن هدف، رسالت و ماموریت برای هر شرکتی ضروری است؛ اما این بدان معنا نیست که واقعا مفید هم هست. چون اگر ماموریت شرکت بدون توجه به توانایی های داخلی مجموعه در نظر گرفته شود، به چیزی غیر واقعی و غیر قابل اجرا تبدیل می گردد که مدیریت را زیر فشار می گذارد. از طرفی، تعیین ماموریت بدون برنامه ریزی و تحقیق باعث می شود که بازده نهایی سرمایه به شدت کاهش پیدا کند. چون سرمایه برای کاری صرف شده که به درستی تعریف نگشته است.

2- ساده کردن کسب و کار

گستردگی و تنوع محصولات یا خدماتی که یک شرکت آنها را ارائه می دهد دامی است که می تواند انرژی، زمان و هزینه زیادی را بر دوش شرکت بیندازد. نکته مهم این است که وقتی تنوع و پیچیدگی از کنترل خارج شود، توانایی تمرکز روی بالا بردن و به سود رساندن یک محصول کاهش پیدا می کند. چون آن تمرکز باید به تعداد تمام محصولات یا خدمات گسترش یابد.

در این صورت، سهم تمرکز و توجه به هر محصول یا خدمت، کمتر از چیزی می شود که باید باشد. نتیجه نهایی این ماجرا هم چیزی نیست جز کاهش عملکرد کلی و سود نهایی. یکی از کارهایی که می تواند جلوی این آشوب را بگیرد، آغاز کردن تعداد کمی پروژه با گستردگی زیاد به جای تعداد زیادی پروژه با گستردگی کم است.

شرکت هایی که «نه» می گویند، موفق تر هستند

فقط انسان ها نیستند که باید خودشان را به توانایی «نه گفتن» مسلح کنند. بلکه شرکت ها هم باید چنین کاری را یاد بگیرند. به ویژه وقتی که مدیران اجرای و فنی با پیشنهادهایی بازارساز و بسیار جذاب پیش مدیران می روند که یا در بلند مدت کارایی ندارند یا آنکه با اهداف و رسالت شرکت در تضاد هستند. نپذیرفتن چنین پیشنهادهایی از سوی مدیران، یکی دیگر از نشانه های لیاقت آنها و امیدی برای محافظت از منافع سهامدار است.

3- تعیین هوشمندانه قیمت

تعیین قیمت محصولات و خدمات یکی از چالش های اساسی هر شرکتی به شمار می رود. چون جدا از نکته های ریز و درشت داخلی که باید به هنگام تعیین قیمت، آنها را در نظر داشت، موارد خارجی متنوعی هم وجود دارند که کار را برای شرکت ها سخت می کنند. وجود رقبا و طرفداری مشتریان از قیمت های پایین تر دو مورد از مشکلات این ماجرا به شمار می روند. برای محافظت از منافع سهامدار باید دو نکته را در نظر داشت:

  • اول اینکه کاهش قیمت نباید تا مرز نابودی منافع شرکت پیش برود. مشتری این حق را دارد که محصولات با کیفیت را خریداری کند و اگر واقعا به آنها نیاز داشته باشد، قیمت برایش در اولویت نخواهد بود.
  • دوم اینکه گاهی پذیرفتن شکست و عقب نشینی از بازاری که سود چندانی ندارد و جنگی خونین بر سر کاهش قیمت در آن جاری است، بهترین تصمیم استراتژیک یک شرکت خواهد بود. چون با این کار از منابع اصلی شرکت در مقابل زیان هایی که گاهی دیگر حتی تجاری هم نیستند و با غرور شرکت ها درآمیخته اند محافظت خواهد شد.

پیام اصلی نویسنده در کتاب «منافع سهامدار» چه بود؟

«تونی گروندی» در کتاب منافع سهامدار به دنبال نشان دادن چالش ها، بخش های انحرافی و ماجراهایی بود که در بیشتر موارد از دید شرکت ها و سرمایه گذران پنهان می مانند اما با قدرت و نفوذی که دارند می توانند در نهایت، منفعت سهامدار را تهدید کنند. این موضوع به خودی خود می تواند جذابیت های سرمایه گذاری را مورد هدف قرار دهد و در دراز مدت روی اقتصاد یک کشور تاثیر منفی بگذارد.

نظر شما چیست؟

فکر می کنید چه چیزهایی دیگری روی منافع یک سهامدار تاثیر منفی می گذارند؟