یک سرمایه گذار باهوش به جای تجربه کردن تکتک خطاهای سرمایه گذاری، روی تجربه دیگران حساب باز میکند. شاید این ماجرا باعث شود که او زمان و حتی اندکی هزینه برای به دست آوردن این تجربهها صرف کند اما این مقدار هزینه در مقابل ضررهای هنگفتی که تنها به دلیل ناآگاهی گریبانش را میگیرند بسیار ناچیز خواهد بود. در این قسمت از خانه سرمایه به سراغ کتاب «77 خطای سرمایه گذاری» از «لاری سئودرو» و «اندرو بالابان» میرویم و پای اشتباههای کشف شده سرمایه گذاران مینشینیم.
این راه، بهترین مسیر برای حرفهایتر قدم برداشتن در دنیای سرمایه و بازار است. اگر به تازگی وارد دنیای سرمایه گذاری شدهاید یا میخواهید اشتباههای دیگران را تجربه نکنید، تا پایان این ماجرا با ما همراه باشید.
مغرور شدن به دانش اندک، کندن چاه سقوط با دستان خودتان است
بسیاری از مردم، تفاوت میان دوست داشتن خودشان و مغرور شدن به مهارتها یا دانش را در یک کاسه میگذراند. در صورتی که اصلا این طور نیست. در حقیقت اگر خودتان را واقعا دوست دارید نباید کاری کنید که غرور به مانعی برای یادگیری یا حتی دیدن چالهچولههای مسیرتان تبدیل شود. این ماجرا یک خطای سرمایه گذاری است.
وقتی سطح دانش خودتان را بالاتر از چیزی که هست تصور میکنید خیلی راحت، این احتمال را که شاید در حال اشتباه کردن هستید کنار میگذارید و گاهی با چشمان باز به سراغ سهمهایی میروید که بلیتی یک طرفه به سمت شکست را کف دستانتان میگذارند.
برای جلوگیری از این ماجرا، خودتان را نه یک استاد سرمایه گذاری بلکه یک دانشآموز در دنیای سرمایه گذاری به حساب بیاورید. آن هنگام است که به استقبال جدیدترین روشها، تحلیلها و کتابها میروید تا با بیشتر یاد گرفتن، مسیرهایی سرراستتر به سمت موفقیتی که دوستش دارید بزنید.
ناگفته نماند که گاهی این موضوع در مورد اطلاعات نیز صدق میکند؛ مثلا شاید شما فکر کنید که بهترین و کاملترین اطلاعات را در اختیار دارید و سهمی که دربارهاش حرف میزنید بی برو برگرد یک گنج است؛ اما بد نیست گاهی هم نسبت به اطلاعات خودتان بدبین شوید.
با خودتان فکر کنید که آیا این تمام چیزی است که وجود دارد یا من فقط به بخش کوچکی از آن اطلاعات دسترسی پیدا کردهام؟ البته نباید اجازه بدهید که این تردید از وضعیت سالم خود بیرون بیاید و شما را به فردی شکاک تبدیل کند. چون در آن صورت قدرت اقدام کردن را از کف خواهید داد. بهترین کار این است که آگاهانه و با چشمانی باز قدم بردارید.
تاریخ یک سهم را در طاقچه نگذارید!
بخش قابل توجهی از سرمایه گذاران به جای آنکه خودشان دست به تحلیل و تحقیق بزنند و زیر و بم ماجرای یک سهم را بیرون بکشند، به شواهدی که اکنون جلوی دیدگانشان قرار گرفته است – چه خوب و چه بد – چشم دوختهاند و با کوچکترین اشاره از یک فرد خبرهنما دار و ندارشان را در طَبَق اخلاص میگذارند. مراقب باشید. در بازار سرمایه، گذشته نیز همچون آینده، مهم است.
پیشبینی کردن گذشته، کار سختی نیست
از قدیم و ندیم میگفتند: «معما چو حل گشت، آسان شود» راست میگفتند. اگر نگاهی به رفتار تحلیلگران بازار سرمایه بیندازید، آنها در عمل چنین کاری را انجام میدهند و خودشان را افرادی همهچیز دان به حساب میآورند.
نباید اجازه بدهید پیشبینی گذشته، آن هم وقتی که در زمان حال صورت میگیرد، تصویر شکستها یا پیروزیهایتان را پُر رنگتر از چیزی که هست جلوه دهد. هیچکس نمیتواند آینده را پیشبینی کند اما تعریف کردن ماجرای گذشته، کاری است که هر کسی از پس انجام آن برمیآید. مراقب باشید تا در دام خطای سرمایه گذاری پیشبینی کردن آینده نیفتید.
از اطلاعاتی که دارید نتیجه غلطی نگیرید
نکته جالب در مورد سرمایه گذاران و در کل، انسانها این است که میتوانند از اطلاعاتی درست به نتیجههایی اشتباه برسند. دلیل این ماجرا دو چیز است؛ اول، چشم دوختن به نتیجههایی که هماکنون شاهدش هستند و دوم، تمایل شدیدشان برای گریز زدن به نتیجهای که دوست دارند به آن برسند؛ مثلا اگر یک سرمایهگذار روی یک سهم تعصب داشته باشد، میتواند کمبود رشد در بازهای طولانی را با یک رشد مقطعی تاخت بزند و باز هم از آن سهم بخرد.
نباید اجازه دهید که تعصبتان شما را دور یک دایره فرضی بچرخاند و هر بار به جای بیرون رفتن از آن دایره و به دست آوردن نتیجههای جدید، باز هم سر جای قبلیتان باز گردید.
به هنگام سرمایه گذاری، غرورتان را در یک اتاق، حبس کنید!
گاهی سرمایه گذاران به طرز خندهداری دارایی ارزشمند خود را تنها و تنها به دلیل غروری که دارند از دست میدهند؛ مثلا برای اینکه ثابت کنند حرف یک کارشناس اشتباه است یا اینکه مو لای درز تحلیل خودشان نمیرود، دست به خرید سهمهایی میزنند که نه اکنون و نه صد سال آینده به درد آنها نمیخورد.
برای جلوگیری از چنین وضعیتی و افتادن در دام این خطای سرمایه گذاری، به دنبال واقعیتها باشید نه چیزهایی که دوست دارید ببینید. تنها در این صورت است که میتوانید حتی در مقابل حرف اشتباه گذشته خودتان هم بایستید و آن را رد کنید. چون نکته مهم، حفظ اصل سرمایه شما و در قدم دوم به دست آوردن سود از انجام معامله است نه حفظ غرور.
گوش به زنگ باشید که بیشتر وقت ها همه درست نمیگویند
انسانها از یکدیگر تاثیر میپذیرند. در حالت معمولی و وقتی که پای یک ویژگی مثبت در میان باشد این ماجرا اتفاق خوبی است؛ اما وقتی از سرمایه گذاری صحبت میکنیم این بدان معنی است که سرمایه خود را بر اساس حرفهای صد تا یک غاز دیگران بر باد دهیم.
همیشه به هنگام سرمایه گذاری روی اطلاعاتی که خودتان به دست آوردهاید تمرکز کنید نه حرفهای بدون سندی که از زبان دیگران – حتی خبرهترین افراد – میشنوید. چون دستآخر، همه شما را با نتیجه تصمیمتان تنها میگذارند و دَم از مسئولیتپذیری و صبر به هنگام دردسرها میزنند. پس داراییتان را با طناب پوسیده دیگران به هیچ چاهی راهی نکنید.
کارگزارها فرشته نیستند، چشمانتان را باز کنید
وقتی به عنوان یک سرمایهگذار مستقل فعالیت میکنید باید شش دانگ حواستان را جمع کنید. چون افراد زیادی هستند که میتوانند از اطلاعات کمتان سوءاستفاده کنند و سرمایهتان را به سمتی که دوست دارند بکشانند.
گذشته از این، وقتی اختیار کنترل سرمایهتان را به کارگزار میدهید به طور ناخواسته ریسک بسیار زیادی را به سمت خودتان میکشانید و در کنار این ماجرا، سود و کمیسیون فراوانی را پرداخت میکنید.
در واقع، شما با کنار کشیدن خودتان از ماجرای سرمایه گذاری، به شکلی عملی دچار یک نوع خطای سرمایه گذاری میشوید. به این صورت که سرمایهتان را به جیب آنها میریزید تا هر کاری که خواستند با پول شما انجام دهند و برای این کار به آنها دستمزد هم میدهید!
بهترین کار این است که یا آموزش ببینید و سکان کشتی سرمایهتان را با دو دست خودتان نگه دارید یا به دنبال مشاوری بگردید که واقعا به سرمایه شما اهمیت بدهد و بازده پیشنهادهایی که میکند از بازار پیشی بگیرد.
به اخبار گوش ندهید، تحلیل های خودتان را جدی بگیرید
اخبارهای اقتصادی در سرتاسر جهان، سرشار از نابغههای همهچیز دانی است که به جز خودشان، الباقی تحلیلگران و سرمایه گذاران را افرادی نادان و ناآگاه به شمار میآورند. آنها همیشه دم از اطلاعاتی میزنند که فقط در دست خود آنها قرار گرفته و اکنون با توجه به نیتهای خیرخواهانهای که برای کشور و مردمشان دارند میخواهند آن را به واسطه اخبار اقتصادی به گوش همه برسانند.
یادتان باشد، همانطور که هیچ گربهای محض رضای خدا موش نمیگیرد، هیچ تحلیلگری هم برای ثروتمندتر شدن شما لب از سخن نمیگشاید. آنها همیشه به نفع خودشان قدم برمیدارند و حرف میزنند. اهمیت دادن به اخبار اقتصادی، نوع دیگری از خطای سرمایه گذاری است که باید حسابی مراقب آن باشید. منظورم این نیست که هرگز اخبار نگاه نکنید. چرا، آن را بررسی کرده و حتی به جُکهای اقتصادیاش بخندید! اما فقط تا همین اندازه به اخبار اهمیت بدهید.
چون اطلاعات واقعی نه در دست تحلیلگران است و نه کارگزارتان که میخواهد به هر قیمتی پول را از چنگ شما دربیاورد. اطلاعات واقعی و آن گنجهای کشف نشده در صورتهای مالی و بررسیهایی است که خودتان انجام میدهید. اعداد دروغ نمیگویند اما تحلیلگران و کارگزارتان تا دلتان بخواهد دروغ میگویند!
گذشته از این باید مراقب اطلاعات سوختهای که در لفافه یک گنج به خوردتان میدهند باشید؛ مثلا اگر یک سهم یا یک صندوق سرمایهگذاری در سال گذشته سود و رشدی عالی داشته است، این بدان معنا نیست که اکنون هم روند سودمندی و افزایش ارزش خود را حفظ میکند. برای بهترین تصمیمگیری، فاصلهتان را از آن داده بیشتر کنید و ببینید که این سهم یا صندوق در گذر سالها چه عملکردی داشته است؟
به هنگام معامله، همه هزینه های پیدا و پنهان را در نظر بگیرید
سرراستترین مسیر برای موفقیت در بازار سرمایه، انجام معاملههای عالی با کمترین هزینه است. متاسفانه بیشتر سرمایه گذارها، فقط بخش کشف معاملههای عالی را در نظر میگیرند و هزینهها را زیر سبیلی رد میکنند.
در حالی که وقتی زمان پرداخت هزینهها و برداشتن سود واقعی از راه میرسد با عمق دستهگلی که به آن دادهاند روبهرو میگردند. گذشته از این، شما فقط با هزینههای اجرایی سر و کار ندارید. چون در کنار آن باید با هزینههایی همچون «هزینه معامله»، «مالیات» و «نقدینگی» هم سر و کله بزنید.
راه های ساده برای سود آوری را از یاد نبرید
گاهی درگیر شدن با جدیدترین روشهای تحلیل یا خواندن کتابهایی که نظریههای پر سر و صدایی در مورد سهمها و روشهای کشف آنها دارند شما را از اصلی ساده که از زمان قدیم تا کنون مورد استفاده قرار گرفته و امتحان خود را پس داده دور میکند.
این اصل که «خرید در قیمت پایین و فروش در قیمت بالا» است سادهترین استراتژی معاملاتی به شمار میرود که هیچ خطای سرمایه گذاری در آن دیده نمیشود.
برای استفاده از این استراتژی کهن باید سبد سهام بسیار متنوعی داشته باشید تا بتوانید در قیمتهای مناسب دست به معامله بزنید. یادتان باشد که ریسک و قیمت با هم رابطه معکوس دارند؛ یعنی وقتی ریسک یک سرمایه گذاری کاهش پیدا میکند، قیمت آن بالا میرود و وقتی ریسک بالا میرود قیمت آن پایین میآید. این موضوع نشان میدهد که برای استفاده از استراتژی خرید در قیمت پایین و فروش در قیمت بالا باید ریسکپذیری بالایی داشته باشید.
عضویت در کلوب های سرمایه گذاری مفید نیست، زمان خود را هدر ندهید
برخی از سرمایه گذاران با تکیه بر این تفکر که یک دست صدا ندارد به دنبال این هستند تا با شرکت فعال در کلوبهای سرمایه گذاری نقصهای اطلاعاتی یا ریسکپذیری خود را با دیگران سرشکن کنند و از این راه به سودی بهتر دست یابند. این در حالی است که ضربالمثل درست در مورد این ماجرا، همان قضیه یک دیگ و چند آشپز است که در نهایت غذایی شور یا بینمک را تحویل میدهد.
البته این بدان معنا نیست که کلوبهای سرمایه گذاری کاملا بیفایده هستند. این کلوبها میتوانند با برگزاری دورههای آموزشی به اعضای خودشان کمک کنند؛ اما این تنها کار مفید آنها در دنیای سرمایه گذاری است. الباقی ویژگیهای مثبت آنها مانند گسترش روابط اجتماعی یا حتی سرگرمی ربطی به امور مالی ندارند.
سود را پس از محاسبه مالیات حساب کنید نه حتی یک ثانیه قبل از آن
موارد بسیار زیادی دست در دست هم میدهند تا یک سهامدار دچار خطای سرمایه گذاری شود، به دنبال آن، پول را از دست بدهد و بقیه را به جای خودش پولدار کند. در بیشتر این جنایتها، کارگزارها دستی بر آتش دارند و تا بتوانند هیزم این ماجرا را زیاد میکنند تا چیز قابل توجهی از سرمایه مشتریانشان باقی نماند. یکی از مواردی که یک سرمایه گذار خوشحال را به فردی غمگین و افسرده تبدیل میکند، صحبت کردن از سودی است که هنوز مالیات آن کسر نشده است.
این درست مانند آن است که شما یک سیب را با چند نفر شریک هستید اما تا قبل از زمان خوردن آن سیب، با ذوق و شوق در مورد تمام آن سیب و لذت گاز زدنش چه فکر و خیالها که نمیکنید. وقتی بالاخره زمان تقسیم کردن و گرفتن سهمتان فرا میرسد، از آن سیب بزرگ و خواستنی تنها یک برش کوچک، دستتان را میگیرد.
بنابراین نباید به حرفهای شیرینی که کارگزار یا مشاورتان در مورد بازده یک سهم بدون محاسبه هزینهها و مالیاتش میگوید گوش دهید. چون آن ماجرا حقیقت ندارد و چیزی بیشتر از یک دروغ شیرین نیست.
بر اساس نام صندوقها به آنها اعتماد نکنید
بسیاری از سرمایه گذاران به هنگام انتخاب یک صندوق سرمایه گذاری به دنبال خوشنامترین صندوقهای چند سال گذشته میگردند. آنها بر این باور هستند که اعتبار یک صندوق و شهرت آن بی برو برگرد به معنای بازدهی بیشتر آن نسبت به صندوقهای دیگر است.
این مورد نیز یک نتیجهگیری کلی و خوابی خوش است که فقط میتوانید آن را از زبان مدیران آن صندوقها یا افرادی که منفعت مستقیمی از این ماجرا میبرند بشنوید.
البته درست است که اعتبار یک صندوق و شهرتی که در دنیای سرمایه گذاری برای خودش دست و پا کرده بیدلیل نیست. اما نباید تنها به بهانه نام خوش صندوق، دار و ندارتان را به پای مدیران آن بریزید.
باید مثل همیشه به دنبال جمعآوری اطلاعات واقعی به درد بخور باشید تا بتوانید با چشمتان راست و دروغ این صندوقها را از هم تمیز دهید و بدون افتادن در دام خطای سرمایه گذاری، سود قابل توجهی را به دست بیاورید.
گذشته از این، نباید فکر کنید که نام یک صندوق سرمایه گذاری به معنای واقعی کلمه، تعریف کننده ماجراهایی است که در درونش رخ میدهد یا روش سرمایه گذاری آن را بیان میکند.
پیشنهاد ما این است که قبل از انتخاب یک صندوق سرمایه گذاری، فهرستی از بهترین و خوشنامترین صندوقها را تهیه کنید، سپس بدون توجه به نام آنها روند فعالیتشان را مورد موشکافی قرار دهید.
همیشه با برنامه قدم بردارید
این بسیار عالی است که بتوانید در موقعیتهای اورژانسی تصمیمهایی عاقلانه و هوشمندانه بگیرید اما بهتر از آن این است که با برنامهریزی دقیق از وقوع چنین موقعیتهای ناخوشایندی جلوگیری کنید.
بهترین زمان برای برنامه ریزی و تدوین استراتژیهای شخصی معاملاتی هنگامی است که شما تحت فشار هیچ نوع استرسی نیستید.
یادتان باشد که در این برنامه ریزی، حتما قانونها و سیاستهای سرمایه گذاری خودتان را روی کاغذ یا یک سند بیاورید. انجام این کار و نوشتن قانونهای نانوشته ذهنتان به شما کمک میکند تا از اقدامهایی که در آینده شما را پشیمان میکنند دوری کنید و به هنگام گرفتن تصمیمهای سرنوشتساز به جای نگاه کردن به دیگران در مسیر ویژه خودتان قدم بردارید.
پُر خطر یا کم خطر بودن سهام به دید شما بستگی ندارد
برخی در بازار سرمایه بر این باور هستند که اگر سرمایه گذار به هنگام خرید سهام، نگاهی بلند مدت داشته باشد در آن صورت تمام ریسکها از بین خواهند رفت. نمیتوان گفت که این موضوع یک خطای سرمایه گذاری است اما کاملا هم درست نیست.
شاید بتوان برخی از سهمهای آمریکایی را در این دستهبندی جای داد اما بدون تردید این ماجرا نسخهای برای تمام سهمهای موجود در کشورهای مختلف جهان نیست. هر چند این قضیه در آمریکای فعلی هم چندان طرفدار ندارد.
در حقیقت، در طول زمان از میزان پُر خطر بودن یک سهم کاسته نمیشود. بازار سرمایه همیشه پُر خطر است. چه برای شما و چه برای تمام افرادی که روی کره زمین زندگی میکنند. این شما هستید که در طول زمان، توانایی تحمل میزان بیشتری از ریسک را به دست میآورید. ولی نباید اجازه بدهید که این حقیقت دلتان را خوش کند و خودتان را مجبور به تحمل ریسکهایی کنید که میدانید از پسشان بر نمیآیید. همیشه در آستانه تحملتان به سراغ سهمهای پُر ریسک بروید.
هرگز نمی توان بهترین زمان ورود یا خروج از بازار را پیش بینی کرد
اگر کسی این توانایی را داشت تا بتواند بهترین زمان ورود و خروج از بازار را شناسایی کند میتواند به سرعت ثروتمند شود؛ اما چنین چیزی در واقعیت امکان ندارد. چون بازارها همیشه در حال تکاپو هستند و لحظهای برای استراحت کردن توقف نمیکنند. بنابراین نمیتوان آنها را پیشبینی کرد و گفت که فلان روز و فلان ساعت بهترین زمان برای خرید سهمها است.
به همین دلیل یک سرمایه گذار هوشمند باید همیشه در صحنه آماده باشد تا بتواند در زمان بروز بهترین اتفاقها، سهم خودش را بردارد. از طرفی، وجود تنوع در سهام نیز میتواند به هنگام تحولات سریع و غیر قابل پیشبینی بازار، دست سهامداران را برای انتخاب کردن بازتر کند.
هنگام تشکیل سبد سهام به کل سبد نگاه کنید
وقتی یک سبد سهام تشکیل میدهید در حالت کلی، سهمهای متفاوتی را در کنار هم میگذارید. در این میان، یک خطای سرمایه گذاری نهفته است و آن نگاه کردن به تکتک سهمها به جای بررسی عملکرد مجموعه آنها در کنار هم است
. همانطور که اعضای یک تیم فوتبال در کنار یکدیگر به بُرد یا باخت میرسند، مجموعه بازده سبد سهام شما هم از فعالیت مجموعه سهمها در کنار هم ریشه میگیرد. بنابراین، به هنگام بررسی، نه تکتک سهمها بلکه به چینش و ساختاری که برای سبد خود در نظر گرفتهاید چشم بدوزید و سعی کنید که آن را بهینهتر سازید.
شانس خوب یا بد، معیار خوبی برای معامله نیست
چالشی در میان سرمایه گذاران به ویژه کسانی که مدت قابل توجهی در بازار بورس به فعالیت مشغول هستند وجود دارد و آن این است که فکر میکنند تمام موفقیتشان را مدیون مهارت و تجربههای بیمانند خود هستند و اگر در این میان، دری به تخته بخورد و آنها دچار ضرر شوند، به دلیل شانس بد آنها بوده است نه چیز دیگر.
غافل از آنکه این ماجرا، چشمشان را به روی کاستیهایی که در مهارتهایشان وجود دارد میبندد و آنها را با غروری تمام نشدنی درگیر میکند که در نهایت به ضررشان تمام میشود.
یک معاملهگر حرفهای با خطای سرمایه گذاری خود سر جنگ ندارد بلکه آن را به چشم معلمی سختگیر میبیند که میخواهد به او راه را از چاه نشان دهد. بنابراین، هر چقدر که زودتر خطای خودتان را بپذیرید و به دنبال راه چاره بگردید، سریعتر قدرت تبدیل شکست به موفقیت را به دست خواهید آورد.
به سهم ها دل نبندید با آن ها کار کنید
برخی از سهامداران سهمهای خود را در بازه زمانی خوبی با یک قیمت مناسب میخرند؛ اما وقتی قیمتشان چندین برابر میشود، حاضر نیستند که آنها را بفروشند. در حقیقت، آنها به سهمشان دلبستگی پیدا میکنند. حتی ممکن است آن را به عزیزانش گره بزنند و چیزهایی مثل این بگویند که: «من این سهم را نمیفروشم این یادگاری همسرم است!»
یادتان باشد که سهمها فقط برگههایی برای معامله کردن هستند. نباید به آنها دل ببندید یا به عنوان یادگاری نگه دارید. وقتی فرصت و قیمت خوبی برای فروششان پیدا میکنید حتما این کار را انجام دهید.
هدف نویسندگان کتاب از جمعآوری 77 خطای سرمایه گذاری چه بود؟
«لاری سوئدرو» و «اندور بالابان» در این کتاب به بررسی خطاهایی پرداختند که حتی باهوشترین سرمایه گذاران نیز آنها را مرتکب میشوند. آنها میخواستند که اهالی سرمایه با خواندن این خطاها از اشتباههایی که شاید در آینده مرتکب شوند جلوگیری کنند.
نظر شما چیست؟
بزرگترین خطای سرمایه گذاری که تا کنون مرتکب شدهاید کدام است؟ چه توصیهای برای افرادی که هنوز درگیر این خطای سرمایه گذاری نشدهاند دارید؟
به این مقاله امتیاز دهید
(۱۵۱ رای)
۴.۴/۵
۱۲۳۴۵
ترتیبی که برای خواندن مقالات خلاصه کتاب های مطرح بورسی و اقتصادی به شما پیشنهاد میکنیم: