این مقاله از روی نسخه اصلی و انگلیسی کتاب پول استاد بازی خلاصه برداری شده است!

از زمانی که انسان مفهوم پول و تاثیر آن بر زندگی اش را درک کرد، پولدار شدن به آرزوی دیرینه اش تبدیل شد. برخی از انسان ها برای برآورده کردن این آرزو دست به کشف روش های جدید زدند و در این راه، شکل هایی تازه از تجارت به وجود آمدند.

مثلا خرید و فروش سهام و شکل گیری شرکت های سرمایه گذاری نمونه هایی از این دست به شمار می روند. اما با این وجود، هنوز هم تعداد افراد موفق انگشت شمار است و تلاش های عده زیادی از مردم به جایی نمی رسد.

خلاصه کتاب پول استاد بازی (money master the game)

اگر رازهای کسب ثروت هزاران سال است که کشف شده اند پس چرا همه انسان ها به یک شکل از این دانش بهره مند نمی شوند؟

در این قسمت از خانه سرمایه برای یافتن پاسخ این پرسش، نگاهی به خلاصه کتاب پول استاد بازی از آنتونی رابینز می اندازیم و پای صحبت های این مربی جهانی می نشینیم. اگر ذهن شما هم درگیر پرسش هایی از جنس سرمایه و ثروت است، تا پایان این ماجرا با ما همراه باشید.

چگونه می توان پولدار شد؟

اگر پول را جایزه یک بازی در نظر بگیرید، نگاهتان به آن از یک حسرت به یک پاداش تغییر می کند. از طرفی، بازی کردن یک موضوع بی اهمیت نیست. ما در طول بازی های کوچک و بزرگ روش های زندگی کردن را تمرین می کنیم.

پس اگر می خواهید به یک بازیکن حرفه ای زندگی تبدیل شوید و پاداشتان آن قدر زیاد باشد که شما را از پول بی نیاز کند، باید در قدم اول برای خودتان زمان بگذارید و توانایی هایتان را بالا و بالاتر ببرید.

در این میان، باید با به کار بستن روش هایی خلاقانه به مردم خدمت کنید. به این ترتیب می توانید با بازی کردن در مرکز میدان، برنده پاداش های بزرگ شوید.

یادتان باشد، هر چقدر که بیشتر از بازی کردن لذت ببرید مقدار بسیار بیشتری از پاداش را در اختیار خواهید گرفت. پس هر چه زودتر میدان خودتان را پیدا کنید و دست به کار شوید.

۱- حرف نزنید، نشان دهید

آدم های زیادی روی این کره خاکی زندگی می کنند که به راستی در برخی از کارها متخصص هستند؛ حرف هایشان شیرین و راه حل هایشان بسیار خلاقانه است. اما وقتی به زندگی آنها نگاه می کنید، هیچ نشانی از توصیه های خودشان را در زندگی شان نمی بینید.

مثلا مشاورهایی را می بینید که زندگی شخصی شان نابود شده است اما هنوز هم برای زوج های جوان نسخه می پیچند. کارگزاران سهامی را می بینید که پیشنهادهایی وسوسه برانگیز برای سرمایه گذاری در اختیارتان قرار می دهند اما خودشان حاضر نیستند یک ریال هم روی آن سهم ها سرمایه گذاری کنند یا مربی های ورزشی را می بینید که خودشان اضافه وزن دارند اما مدام از تناسب اندام و مزیت های آن سخن می گویند.

شما را نمی دانم اما من از دیدن و شنیدن این توصیه ها خسته شده ام. نمی توانم به آنها و توصیه هایشان اعتماد کنم. زیرا خودشان هم به حرف هایشان اعتماد ندارند وگرنه آنچه می گفتند را روی زندگی خودشان پیاده می کردند.

برای اینکه تغییری واقعی در زندگی تان ایجاد کنید باید به دنبال کسانی بروید که به حرف هایی که می زنند عمل کرده اند. ساختارشکن باشید و به کسانی که «نمی توانم» یا «نمی توانی» لقلقه زبانشان است اهمیتی ندهید. زندگی تان از جایی که هست تکان نمی خورد مگر اینکه شما بخواهید.

۲- به ثانیه شمار بازنشستگی اهمیتی ندهید

کسانی که چرخش مالی چندان جالبی ندارند، کار کردن را نوعی اجبار و مایه آزار خود در نظر می گیرند. البته حق هم دارند. چون آنها وقت زیادی از روز خود را صرف انجام کاری می کنند که در انتها پاداش جالبی به آن ها نمی دهد. چنین افرادی خودشان را به روزهای بازنشستگی دلخوش می کنند و با خود می گویند:

«فقط تا بازنشستگی دوام بیار، بعدش دیگه لازم نیست کار کنی.»

صد البته که این موضوع سرابی بیش نیست. چون حقوق بازنشستگی بسیاری از اُرگان ها از حقوق یک فرد شاغل بسیار کمتر است.

در نتیجه، اگر آنها تغییری در وضعیت زندگی خود ایجاد نکنند، رسیدن به سن بازنشستگی با آغاز دردسرها همراه خواهد بود. چون دیگر نیروی جوانی به آنها بدرود گفته و بیش از نصف حقوق دوران جوانی شان را هم با خود به یغما برده است.

از طرفی، کسانی که بسیار ثروتمند هستند، باز هم به کار کردن حتی در سن بالای ۹۰ سالگی ادامه می دهند. پس این کار کردن نیست که باید از آن بیزار باشید، بلکه روش کسب درآمدتان است که شما را پایین نگه داشته است؛ نباید برای بازنشسته شدن از زندگی تلاش کنید.

در عوض باید تلاش خود را روی بیشتر یاد گرفتن، به چالش کشیدن محدودیت هایتان و افزایش ظرفیت های وجودی تان متمرکز کنید تا بتوانید تغییری واقعی در روزهای خود به وجود آورید. شما تا زنده هستید می توانید برای این جهان مفید باشید. خودتان را گول نزنید.

۳- مراقب هزینه های پنهان باشید

گاهی این هزینه های جاری زندگی تان نیست که کارها را خراب می کند. بلکه آگاهی نداشتن نسبت به هزینه های پنهان است که شما را لای منگنه مالی می گذارد. این هزینه های پنهان که گاهی مبلغ آنها از هزینه های زندگی تان هم پیشی می گیرند بهایی هستند که بابت ندانستن قانون های بازی پول آفرینی می پردازید.

در این جور مواقع، شما فقط به صورت فرمالیته در حال سرمایه گذاری هستید. اما در حقیقت، کاری جز پر کردن جیب دیگران که قواعد بازی را می دانند انجام نمی دهید.

این موضوع به ویژه در بازار سهام و صندوق های سرمایه گذاری، جلوه بیشتری پیدا می کند. برای شناسایی و کاهش این هزینه ها ابتدا باید چشم و گوشتان را به روی تمام تبلیغات و توصیه های به ظاهر کارشناسی دیگران ببندید و به ماجرای یک سهم یا صندوق، همان طور که هست نگاه کنید. اجازه ندهید تبلیغات همچون مه صبحگاهی، جلوی دیدگانتان را به روی واقعیت ببندند.

در بیشتر موارد، این تبلیغات به شما وعده حرکت کردن بالای بازار یا دست کم تسلط بر بازار را می دهند. در حالی که اقدام درست، انعطاف پذیری نسبت به اتفاق های بازارهای مالی است نه ایستادن در مقابل آن.

این موضوع مانند این است که شما بخواهید یک تنه در مقابل گردباد بایستید. غافل از آنکه هر چقدر هم تلاش کنید، نمی توانید در مقابل قدرت آن کاری انجام دهید.

اگر خودتان را رها کرده و با انرژی جاری در این گردباد هم صدا شوید می توانید با کمترین آسیب، بیشترین سود را به دست بیاورید. آن هم زمانی که دیگران برای محافظت از جانشان در مقابل آسیب های گردباد، هر چه دارند را رها می کنند و می گریزند.

برای زندگی مثل میلیاردها نیازی نیست که میلیارد باشید

بسیاری از انسان ها فکر می کنند برای رسیدن به آرامشی که در رویاهاشان وجود دارد یا زندگی کردن مثل میلیاردها باید واقعا چند میلیارد پول داشته باشند. اما در حقیقت اینگونه نیست. شما می توانید با رقمی بسیار کمتر نیز به چنین سبکی از زندگی برسید.

در واقع، کاری که باید انجام بدهید این است که کمی برای خودتان زمان بگذارید و هر چیزی که برای زندگی ایدئالتان لازم دارید را بنویسید. سپس به سراغ هزینه ها بروید و میزان پول لازم برای داشتن تمام آنها را برآورد کنید. از هر ۱۰ نفر، ۹ نفر به این نتیجه می رسند که زندگی آرزوهایشان بسیار کم هزینه تر از تصوراتشان است.

در واقع، چیزی که شما واقعا به دنبال آن هستید میلیاردها دلار سرمایه نیست. شما به دنبال احساسی هستید که می توانید با کمک این مبلغ آن را به دست بیاورید. در حالی که بسیاری از این احساس ها نیازی به هزینه کردن ندارند.

اگر منتظر هستید که بعد از میلیاردر شدن به خوشحالی، خوشبختی، سلامتی و احساس آزادی برسید، باید بگویم که این اتفاق نمی افتد. چون تجربه این احساس های عمیق به پول وابسته نیست. حتی می توانم بگویم که وجود پول، می تواند برخی از آن ها را کم رنگ کند. چیزی که باید تغییر کند، تصور شما از یک زندگی عالی است.

اگر از درون فردی شاد، سلامت و آزاد نباشید، هیچ مقداری از پول نمی تواند این عواطف را در شما ایجاد کند. وقتی ریشه هایتان در وجود خودتان استوار باشند، نه تنها مسیر ثروت شدن را خواهید یافت بلکه دیگران نیز از روشنایی وجودتان بهره مند خواهند شد.

کلیدی مشترک برای موفقیت و شکست

همه ما دوست داریم موفق شویم؛ این موفقیت هم در زمینه مالی و هم در زمینه زندگی شخصی مان گسترده خواهد بود. اما تعداد بسیار اندکی از مردم برای رسیدن به این موفقیت ها دست به کار می شوند. این قیف مدام تنگ تر می شود.

چون از میان کسانی که واقعا برای تحقق اهدافشان دست به کار می شوند تنها عده بسیار کمی آن را در قالب یک برنامه حرفه ای و اصولی دنبال می کنند.

پیدا کردن راهی برای موفقیت در زمینه شخصی بیشتر از آنکه به پول نیاز داشته باشد، تلاش همه جانبه شما را می طلبد. اما برای رسیدن به آزادی مالی، هم به پول نیاز دارید و هم دانشی که بتوانید آن را مدیریت کنید.

در واقع، گام های اصلی برای تغییر وضعیت مالی شما به این ترتیب هستند:

۱- بدهی خود را متوقف کنید

شما تنها زمانی می توانید تغییری در دنیای مالی خود ایجاد کنید که ابتدا راه ایجاد بدهی های جدید را ببندید. این موضوع مانند آن است که بخواهید ظرفی را پر از آب کنید.

اگر این ظرف از قبل سوراخ داشته باشد یا حتی خودتان مدام سوراخ هایی هر چند کوچک را در آن ایجاد کنید، هیچ مقداری از آب نمی تواند برای پر کردن این ظرف کافی باشد. پس در اولین قدم باید برنامه ای برای صاف کردن بدهی های قدیمی خود و جلوگیری از ایجاد بدهی های جدید در نظر بگیرید.

۲- پس انداز کنید

در زندگی هر کدام از ما جریان هایی از نقدینگی وجود دارند. اگر می خواهید زندگی مالی خود را چنان دگرگون کنید که دیگر نگرانی از این بابت نداشته باشید، باید مقداری از این جریان جاری را به سمت یک حوضچه ایمن هدایت کنید و همزمان راهی برای عریض تر کردن جریان نقدینگی زندگی خود بیابید.

پس انداز کردن باید به یک عادت همیشگی تبدیل شود. برای آنکه به حوضچه پول های خود معنا بدهید باید هدفی برای آن مشخص کنید. چون وقتی برای کار خود هدفی داشته باشید، انگیزه نیز به دنبال آن وارد زندگی تان می شود.

مثلا می توانید هدف از پس انداز کردن را جمع کردن مقدار مشخصی پول برای سرمایه گذاری در بازار بورس در نظر بگیرید.

۳- دارایی های خود را مدیریت کنید

با وجود آنکه در نگاه اول، جمع کردن پول، سخت ترین کار در مسیر آزادی مالی به نظر می رسد اما چیزی بزرگ تر و بسیار مهم تر از آن وجود دارد که به تلاش های شما جهتی واقعی می دهد و آن توانایی مدیریت دارایی هایتان است.

اجازه بدهید مثالی برایتان بزنم. اگر همین الان کسی زنگ خانه را بزند و یک میلیارد تومان به شما بدهد، آن پول را چگونه خرج می کنید؟ آیا با آن یک ملک می خرید؟ بخشی از آن را در بورس سرمایه گذاری می کنید؟ ماشین می خرید؟ به دوستتان که مشکل مالی دارد کمک می کنید؟

شیوه ا ی که برای خرج کردن پولتان در پیش می گیرید، علت واقعی شکست یا موفقیت مالی شما خواهد بود. مدیریت موفق سرمایه تان – چه صد هزار تومان چه صد میلیارد تومان – به این بستگی دارد که چقدر برای تنوع سرمایه گذاری خود تلاش می کنید.

پیشنهاد می کنم سرمایه خود را بشکنید و آن را در چند بخش بسیار متفاوت سرمایه گذاری کنید. در این صورت، حتی اگر یک بخش از سرمایه تان با خاک یکسان شود، بخش های دیگر دستتان را می گیرند و از شما حمایت می کنند.

فراتر از زمان باشید تا بتوانید آن را در دست بگیرید

توانایی اقدام کردن در زمان درست، مهارتی است که شما را از بحران های زندگی نجات می دهد. دست کم گرفتن اهمیت زمان بندی باعث می شود که منابعتان را به راحتی از دست بدهید.

فرقی نمی کند که منبع شما حرفی مهم باشد یا مقدار هنگفتی پول؛ اگر هر چیز را سر وقت به کار نبندید فرصت بهره برداری از آن را به دیگران واگذار خواهید کرد.

برای این کار باید چشم اندازی بلند مدت داشته باشید. این موضوع به شما کمک می کند تا فراتر از زمان قدم بردارید و به ماجراهایی که با آنها رو در رو می شوید مانند یک نقشه از بالا نگاه کنید. در این صورت می توانید فرصت ها و تهدیدهای پیش رویتان را به درستی تحلیل کرده و تصمیم درستی بگیرید.

بیشتر مردم به هنگام رویارویی با بحران های مالی، مثل سقوط ناگهانی قیمت سهام یا کاهش ارزش سرمایه گذاری هایشان فقط به حرکت دیگران نگاه می کنند و بر آن اساس تصمیم می گیرند. چنین عملکردی هوشمندانه نیست و هرگز شما را به سمت آزادی مالی هدایت نمی کند.

برای آنکه ویژگی زمان سنجی را در خودتان تقویت کنید باید چند گام را پشت سر بگذارید:

۱- احساس خود را کنترل کنید

فرد توانمند کسی نیست که به هنگام جر و بحث، حرف خود را به کرسی می نشاند. توانمند واقعی کسی است که سخن خود را در زمان درست و به شخص مناسب می زند؛ سپس در گام بعدی، گفته هایش را عملی می کند.

توانایی مسلط بودن بر احساس باعث می شود که شما به چهره واقعی ماجرا پی ببرید. هر چقدر در مهار کردن احساس خود قوی تر شوید، تصمیم های هوشمندانه تری در تمام زمینه های زندگی تان خواهید گرفت.

۲- به اطلاعات نگاه کنید

وقتی اوضاع بحرانی می شود، تنور شایعه نیز شعله ور می گردد. در این هنگام، عده زیادی بر اساس دانش اندک خود و حتی حدس و گمان هایشان اطلاعات نادرست را منتشر می کنند و آتش شایعه را زنده نگه می داند.

در این هنگام شما باید علاوه بر مسلط شدن بر احساستان به دنبال جمع آوری اطلاعات واقعی باشید. در این صورت می توانید اتفاق های آینده را پیش بینی کرده و تصمیمی عاقلانه بگیرید.

البته شاید در این مسیر احساس تنهایی کنید. چون افراد زیادی بدون آنکه به خودشان زحمت بدهند تنها تصمیم های دیگران را دنبال می کنند. اما نتیجه کار شما که با تحلیل اطلاعات واقعی اقدام کرده اید و آنها که بر پایه شایعه به پیش رفته اند بسیار متفاوت خواهد بود.

۳- موج سواری را تمرین کنید

برای سرمایه گذاری در بازار سهام باید در موج سواری بیشتر از هر کار دیگری مهارت داشته باشید. اجازه بدهید مثالی برایتان بزنم. اگر بازار بورس را به یک اقیانوس تشبیه کنیم، سقوط و صعود آن موج هایی هستند که مدام به ساحل می خورند.

هر موجی که بالا رفتن را شروع می کند، لحظه پایین آمدن را نیز از سر می گذراند. اگر شما به جای دست و پا زدن در میان امواج آب، موج سواری را بلد باشید نه تنها از این موج ها نمی ترسید بلکه از آنها استقبال می کنید. چون می توانید در هر لحظه بهترین حرکت را شناسایی کرده و خودتان را از خطرهای امواج دورتر نگه دارید.

کسانی که از موج سواری در بورس چیزی نمی دانند به جای سواری گرفتن از امواج بورس، در آن غرق می شوند!

نگاهی متفاوت به بیمه عمر

برخلاف تصور عده زیادی از مردم، بیمه عمر تنها یک پشتوانه برای خانواده فرد فوت شده نیست. ثروتمندان نگاهی بسیار متفاوت نسبت به بیمه عمر دارند. در حقیقت آنها به بیمه عمر به چشم یک سرمایه گذاری امن نگاه می کنند که خود به خود رشد می کند. گذشته از این، مبلغی که در بیمه عمر سرمایه گذاری می شود، معاف از مالیات است.

البته لازم نیست حتما درآمدی بالا داشته باشید تا بتوانید در بیمه عمر سرمایه گذاری کنید. معمولا حق بیمه هایی که به صورت ماهیانه پرداخت می شوند از چند ده هزار تومان بیشتر نیستند. حتی می توانید بعد از یک زمان معین – مثلا یک سال – تمام موجودی بیمه عمر خود را به همراه سود آن یکجا برداشت کنید بدون آنکه لازم باشد مالیاتی برای آن بپردازید.

گذشته از این، شما می توانید تقریبا به اندازه ۹۰ درصد مبلغ سرمایه گذاریتان از شرکت بیمه وام بگیرید بدون اینکه هیچ نیازی به ضامن یا وثیقه داشته باشید.

سرمایه اصلی خود را به چالش نکشید

وظیفه شما به عنوان یک سرمایه گذار این است که با چنگ و دندان از اندوخته خود محافظت کنید. اگر خودتان را یک مبارز در عرصه ثروت تصور کنید، در آن صورت سرمایه تان نقش سلاحتان را بازی می کند.

شما نمی توانید بدون سلاح از خودتان دفاع کنید. پس اولین و آخرین خط قرمز شما سلاحی است که در دست دارید. تنها پس از این مورد است که می توانید به دنبال کسب غنیمت باشید.

آینده خوب است اما شما امروز زنده هستید

در طول این گفتار، راهکارهایی را برای ثروت اندوزی و افزایش دارایی با هم مرور کردیم. اما در این میان باید به نکته بسیار مهمی اشاره کنم و آن لذت بردن از لحظه حال است.

درست است که ذخیره کردن پول و آموختن شیوه های کارآمد سرمایه گذاری می تواند در آینده ای نزدیک شما را از ثروت بی نیاز کند، اما فراموش نکنید که تمام این ها برنامه ریزی هایی برای آینده هستند. پس سهم امروزتان از موفقیت، ثروت، شادی و خوشبختی چه می شود؟ آیا برای آن هم فکری کرده اید؟

همان طور که برای آینده مالی خود راهکارهای مختلف را به کار می گیرید باید برای امروزتان نیز برنامه هایی هیجان انگیز ترتیب بدهید. هرگز به این امید که ممکن است در آینده خوب زندگی کنید، شادی امروز خود را قربانی نکنید.

البته منظورم این نیست که تمام اندوخته خود را صرف خرید آخرین مدل اتومبیل کنید. می خواهم به شما بگویم که وقتی پول خود را هوشمندانه برای آینده تان کنار گذاشته اید از خرج کردن باقی مانده آن احساس بدی نداشته باشید.

در غیر این صورت، هوشمندی شما به خساست تبدیل می شود و تا جایی پیش می روید که حتی پس از رسیدن به آزادی مالی نیز تمایلی به خرج کردن پول برای بهره مند شدن از شادی های زندگی نخواهید داشت.

چنین موضوعی نه تنها برای روحتان بلکه برای تمام کسانی که با شما زندگی می کنند، ناراحت کننده است. یادتان باشد، تمام فعالیت های مالی شما تنها تا زمانی که روی این کره خاکی نفس می کشید ارزشمند هستند.

هیچ کس نمی تواند رقم اندوخته خود را پس از مرگ با خودش ببرد. پس مثل یک سرمایه گذار هوشمند و آزاد زندگی کنید. نباید اجازه بدهید که پول به هیچ شکلی شادی لحظه هایتان را از شما بدزدد.

پیام اصلی آنتونی رابینز در کتاب پول استاد بازی چه بود؟

«آنتونی رابینز» (Anthony Robbins) در کتاب پول استاد بازی تجربه های مالی و حاصل گفتگوهایش با سرمایه گذاران برتر جهان را در قالب یک کتاب ارائه داده است. او معتقد است فقر و گیر کردن در یک وضعیت مالی نه چندان جالب از دو علت درونی و بیرونی ریشه می گیرند.

علت درونی به موضوع هایی مانند کمبود اعتماد به نفس، آگاهی نداشتن از ظرفیت های وجودی و ضعف در قدرت تصمیم گیری برمی گردند.

علت های بیرونی نیز ناشی از کمبود سواد مالی و نپذیرفتن مسئولیت سرمایه گذاری پول ها توسط صاحبان اصلی آن هستند.

«آنتونی رابینز» بر این باور است که بررسی رفتارهای مالی و واکنش هایی که سرمایه گذاران موفق در گذشته انجام داده اند می تواند مسیر پیش روی سرمایه گذاران جدید را روشن کند.

نظر شما چیست؟

فکر می کنید دنبال کردن کدام توصیه آنتونی رابینز می تواند در زندگی مالی شما بیشترین تغییر را ایجاد کند؟ آیا برنامه ای برای عملی کردن این توصیه در نظر گرفته اید؟