یافتن لبه های معاملاتی در فارکس و به طورکلی تمام بازارهای معاملاتی امر ضروری و بسیار مهم برای بقای معامله گر است. از آنجا که بازار فارکس ذاتاً فضایی بسیار رقابتی است موفقیت و ماندگاری در آن بدون انتخاب استراتژی کاربردی و تسلط بر مفاهیم و تکنیک های معاملاتی امکان پذیر نخواهد بود. لبه معاملاتی نیز نوعی تکنیک معاملاتی است که به کارگیری آن میان شما و سایر معامله گران بازار تمایز ایجاد می کند؛ زیرا بسیاری از معامله گران از وجود این تکنیک بی خبر هستند، چه برسد به استفاده از آن.
امکان به کارگیری خلافیت در معاملات، از جذابیت های اصلی بازارهای مالی از جمله فارکس است. ید.لبه معاملاتی نیز یکی از تکنیک های خلاقانه در بازار محسوب می شود؛ از طرفی باید توجه داشت لبه معاملاتی با یک استراتژی معاملاتی یکسان نیست و یک استراتژی سرمایه گذاری موارد بیشتری را دربرمی گیرد، اما هرچه تجربه بیشتری در بازار کسب کنید، شانس بیشتری برای یافتن لبه معاملاتی خواهید داشت.
در ادامه این مطلب قصد داریم لبه معاملاتی را کامل معرفی و بررسی کنیم.
لبه معاملاتی چیست؟ (Edge Trading)
لبه معاملاتی که ترجمه شده عبارت edge trading است، به مهارتی گفته می شود که با استفاده از آن معامله گر می تواند میزان ضرر و زیان معامله را پایین نگه دارد. درواقع لبه معاملاتی یک تکنیک، رویکرد یا نگرش معاملاتی است که به معامله گران کمک می کند معاملات موفق بیشتری داشته باشند و درصورت باخت در معامله، متحمل ضرر کمی شوند.
درواقع لبه معاملاتی را می توان هسته اصلی یک استراتژی معاملاتی در نظر گرفت که تست استراتژی از آن شروع می شود. براساس لبه معاملاتی معامله گر راهی برای شناسایی فرصت های معاملاتی دارد که استفاده از آن ها نتیجه مثبتی را در معاملات وی خواهد داشت.
مثالی از لبه معاملاتی در فارکس
همان طور که اشاره شد لبه معاملاتی سبب مزیت معاملاتی یک معامله گر از سایر معامله گران بازار می شود. براساس لبه معاملاتی امکان وقوع یک پیشامد در مقایسه با سایر احتمالات موجود بیشتر است. برای درک بهتر این موضوع، شرایطی را در نظر بگیرید که در آن معامله گر درباره یک سهام خاص مطالعه کرده و به اطلاعات ارزشمندی درباره آن دست یافته است.
این فرد به واسطه اطلاعات جمع آوری شده می تواند تحت شرایط مختلف بازار و تأثیر اخبار روی قیمت سهام مدنظر برنامه ریزی کند. به این ترتیب معامله گر با در اختیار داشتن این اطلاعات و برنامه ریزی هایی که انجام داده است، می تواند در زمان مقرر بهتر از سایر معامله گران عمل کند و سود مناسبی به دست بیاورد.
لبه معاملاتی موقت چیست؟
لبه معاملاتی موقت نوعی تکنیک معاملاتی موقت است. از آنجا که وضعیت بازار به طور مداوم در حال تغییر و به روزرسانی است، این احتمال وجود دارد تا با تغییر شرایط برخی لبه ها نیز به طور کل از بین بروند. لبه معاملاتی موقت به معامله گر کمک می کند تا قبل از افزایش جمعیت با حداکثر توان از این لبه استفاده کند.
انواع لبه معاملاتی در فارکس
در بازارهای مالی مانند فارکس داشتن لبه معاملاتی یک مزیت موقت در مقایسه با سایر معامله گران ایجاد می کند. لبه معاملاتی می تواند به اشکال مختلف وجود داشته باشد، اما لبه اطلاعات و لبه قیمت دو مورد از رایج ترین انواع لبه های معاملاتی هستند.
لبه اطلاعات در معاملات فارکس
برای درک بهتر این موضوع به این مثال توجه کنید. معامله گری را در نظر بگیرید که پیش از سایر فعالان بازار اطلاعات مربوط به امضای یک قرارداد بسیار مهم را در اختیار دارد. بی شک دسترسی به این اطلاعات در نحوه معامله وی تأثیر مستقیم خواهد داشت َ؛ زیرا این معامله گر می تواند از این مزیت اطلاعاتی بهره ببرد و براساس آن درباره معامله سهام با دید بازتری تصمیم گیری کند. درنتیجه می توان گفت در اختیار داشتن این خبر مزیت اطلاعاتی است و سود معاملاتی فرد را افزایش می دهد.
لبه قیمت در معاملات فارکس
استفاده از لبه قیمت روشی بسیار رایج در میان معامله گران بازار است. لبه قیمت از تحقیق، تجزیه و تحلیل داده های بازار به دست می آید؛ برای مثال تجزیه و تحلیل قیمت های بازار و جمع آوری اطلاعات مربوط به روند قیمت سهام مورد نظر طی N روز گذشته، از کارهایی است که معامله گر باید در معاملات لبه قیمت از آن ها استفاده کند.
چرا داشتن لبه معاملاتی اهمیت دارد؟
استفاده از لبه معاملاتی می تواند به منزله یک تکنیک معاملاتی وجه تمایز معامله گران موفق از معامله گران دیگر بازار باشد. اهمیت داشتن لبه معاملاتی به حدی است که درصورت به کار نگرفتن آن گویی معامله گر در حال اهدای سرمایه نقدی خود به بازار است.
با این حال افرادی که در معاملات خود از edge استفاده نمی کنند نیز می توانند در برخی معاملات موفق باشند، اما به طور مداوم سود نمی کنند و سرمایه خود را از دست می دهند. معامله گری که از لبه معاملاتی استفاده می کند موقعیت های مناسب را شناسایی کرده و از معاملات آینده خود با نتیجه مثبت بیرون خواهد آمد.
درواقع استفاده از این تکنیک از آنجا اهمیت پیدا می کند که شانس موفقیت معامله گر را افزایش داده و میزان ضرر و زیان معامله را به حداقل می رساند.
مؤلفه های اصلی یک لبه معاملاتی چیست؟
همان طور که تا اینجا مشخص شد، استفاده از لبه به عنوان یک مهارت معاملاتی مزیت معامله گر از سایر معامله گران بازار است. معمولاً بیشتر معامله گران لبه معاملاتی را در یکی از سه حالت زیر معنا می کنند:
- داشتن بینش منحصر به فرد درباره بازار
- استفاده از یک استراتژی کارآمد
- کپی استراتژی یک معامله گر موفق دیگر
اما براساس نظر معامله گران موفق و مدیران پورتفولیو، یک لبه معاملاتی با سه فاکتور در تعامل است که در ادامه به بررسی آن ها می پردازیم.
مهارت هایی که معامله گر در آن ها خوب عمل می کند.
یک لبه معاملاتی حقیقی باید مبتنی بر استعداد منحصر به فرد شما در امور مالی باشد. با وجود اینکه داشتن استعداد به تنهایی برای ایجاد لبه کافی نیست، بدون شک طراحی و اجرای یک لبه بدون داشتن استعداد در زمینه مدنظر نیز غیرممکن است.
شاید دور از ذهن به نظر برسد، اما داشتن مهارت های اجتماعی هم می تواند مهارتی مهم در استفاده از لبه معاملاتی باشد؛ برای مثال فردی را در نظر بگیرید که بتواند با استفاده از مهارت اجتماعی خود احساسات بازار را پس از یک خبر مهم پیش بینی کرده و براساس آن لبه معاملاتی ایجاد کند. استفاده از این لبه سبب ایجاد مزیت معاملاتی و کسب سود خواهد شد.
درک سایر معامله گران بازار
یک لبه معاملاتی باید براساس مفاهیم مشخص و بررسی بازار اجرا شود. قاعدتاً هر معامله گری می تواند 20 الگو را از قبل آزمایش کرده و در شرایط خاص از هر یک از آن ها استفاده کند، اما باید بدانیم یک لبه معاملاتی واقعی از درک رفتار سایر فعالان بازار و بررسی نحوه رفتار آن ها به دست می آید.
برای مثال فرض کنید قصد خرید یک سهام meme را دارید که معمولاً ارزش ذاتی ندارد و پس از همه گیری در رسانه های اجتماعی به دلیل هجوم افراد برای خرید، افزایش ارزش پیدا می کند. یک معامله گر حرفه ای با تسلط بر رفتار معامله گران این نوع گروه از سهم ها، لبه معاملاتی منحصربه فردی را اجرا کرده و براساس مزیت ایجادشده سود کسب می کند.
قاعدتاً خرید این نوع سهام در مقایسه با خرید سهامی که ارزش ذاتی بالایی دارند به لبه معاملاتی متفاوتی نیاز دارد. همچنین شرایطی را در نظر بگیرد که در آن روند قیمتی یک دارایی تغییر کرده و پدیده reversal اتفاق می افتد.
برای موفقیت در این شرایط بازار و ایجاد یک مزیت معاملاتی باید درک درستی از رفتار معامله گران این نوع روند بازار داشته باشید. درنتیجه می توان گفت شناخت رفتار معامله گران در شرایط مختلف بازار یک مؤلفه اصلی در طراحی و اجرای لبه معاملاتی است.
توسعه مهارت های خود
با وجود اینکه دو مورد قبلی اهمیت بسیار بالایی دارند، برای داشتن یک لبه معاملاتی مناسب و کسب سود، به تنهایی کافی نیستند. درواقع ممکن است یک معامله گر مهارت بالایی داشته و درمورد تمایلات سایر شرکت کنندگان بازار اطلاعاتی به دست آورده باشد، اما همچنان بدون توسعه مهارت خود و کسب تجربه به کسب سود نخواهد رسید؛ درنتیجه کسب سود، بازدهی و موفقیت در معاملات تنها زمانی تداوم خواهد داشت که مهارت های معاملاتی مورد نیاز برای اجرای یک لبه را توسعه داده باشید.
پیش نیازهای استفاده از یک لبه معاملاتی چیست؟
باور اشتباهی که در میان بیشتر معامله گران بازار دیده می شود این است که اغلب آن ها معتقدند لبه معاملاتی تنها شامل شناسایی نقاط ورودی است. معامله گرانی که تنها به این نکته توجه کرده و سایر مؤلفه ها را نادیده می گیرند، معمولاً در معاملات خود نتایج متناقضی را مشاهده می کنند. به این ترتیب برای ایجاد یک لبه معاملاتی پایدار باید به نکات زیر توجه کرد:
چه زمان هایی را برای معامله انتخاب می کنید؟
برای اینکه بتوانید به این سؤال پاسخ درست و دقیقی بدهید، باید پرسش های دیگری را نیز در نظر داشته باشید؛ از جمله اینکه:
- کدام بازارها را بهتر درک می کنید؟
- در کدام تایم فریم ها عملکرد بهتری دارید؟
- از نظر شما یک معامله کامل و بی نقص چه ویژگی هایی دارد؟
- قبل از ورود به معامله به چه پیش نیازهایی احتیاج دارید؟
چه زمان هایی را برای معامله انتخاب نمی کنید؟
برای معامله گران حرفه ای و باتجربه بازار، حفظ سرمایه یک اولویت است. این افراد نه تنها زمان درست ورود به معامله را به خوبی درک می کنند، بلکه از معاملات نامشخص و ریسکی دوری کرده و بی محابا وارد معامله نمی شوند.
با معامله باز شده چطور عمل می کنید؟
در بسیاری از موارد معامله گران بعد از ایجاد پوزیشن بسیاری از سرمایه خود را از دست می دهند؛ چراکه این افراد در درجه اول برای حفظ سرمایه و در درجه دوم برای کسب سود از معامله برنامه ای ندارند، اما در مقابل معامله گری که از لبه معاملاتی استفاده کرده است می داند چطور از پوزیشن خود محافظت کرده و در زمان مقرر از پوزیشن خارج شود. این گروه از معامله گران در معاملات خود هیچ چیز را به شانس و اقبال واگذار نکرده و برای هر سناریوی ممکن از قبل آماده شده اند.
نحوه انتخاب لبه معاملاتی
معامله گران حرفه ای بازار بدون در نظر گرفتن فاکتور شانس و احساسات لحظه ای، تنها با استفاده از استراتژی و تکنیک های کارآمد وارد معامله می شوند. انتخاب لبه معاملاتی مناسب وجه تمایز معامله گر حرفه ای از یک معامله گر آماتور است، اما چطور می توان لبه معاملاتی انتخاب کرد؟ برای انتخاب لبه معاملاتی باید مراحل زیر را طی کنید:
1. مطالعه و یادگیری
در مورد شرایط مختلف بازار مطالعه کرده و اطلاعات کسب کنید. آموزش و یادگیری دو فاکتور مهم برای موفقیت مداوم در بازار هستند. بازارهای مالی مانند فارکس پیچیدگی های زیادی دارند؛ از این رو یک معامله گر موفق همواره به دنبال آموزش و یادگیری است؛ برای مثال در مورد عوامل مؤثر بر تغییر قیمت ها و نحوه عملکرد قیمت ها مطالعه کنید.
استراتژی یک روش یا فرمول معاملاتی تکرارشدنی است که استفاده از آن نتایج مطلوبی را در بسیاری از معاملات به همراه خواهد داشت؛ درنتیجه بهتر است تا حد امکان درباره استراتژی های معاملاتی مختلف مانند اسکالپینگ، معاملات روزانه، معاملات مومنتوم، تحلیل تکنیکال و فاندامنتال مطالعه کرده و مناسب ترین مورد را برای آموزش بیشتر انتخاب کنید.
از آنجا که هر معامله گر اهداف مختلفی را دنبال می کند همیشه امکان کپی کردن استراتژی سرمایه گذاری و لبه معاملاتی دیگر معامله گران وجود ندارد.
۲. انتخاب و توسعه استراتژی معاملاتی
همان طور که پیش از این نیز اشاره شد، لبه معاملاتی هسته اصلی یک استراتژی معاملاتی است؛ به همین دلیل لازم است ابتدا با در نظر گرفتن شرایط، روحیات و اهداف خود یک استراتژی معاملاتی کارآمد انتخاب کرده و استراتژی خود را توسعه و گسترش دهید. یک استراتژی چگونگی و زمان ورود به یک معامله و همچنین زمان خروج و کاهش ضرر معامله را مشخص می کند.
برای مثال، یک معامله گر روزانه به دنبال الگوهای خاصی است که در زمان های مشخصی از روز در بازار رخ می دهند. ممکن است این معامله گران زمانی که شاخص های تکنیکال به سطوح مشخصی می رسند وارد معامله شده و پوزیشن جدیدی را باز کنند.
اما در مقابل معامله گران بلندمدت برای شروع معامله به عوامل تکنیکال همچون ارزش ذاتی سهام و ارزش سهام شرکت در سال های اخیر توجه می کنند.
۳. آزمایش و بررسی استراتژی معاملاتی
پس از انتخاب و توسعه یک استراتژی معاملاتی مناسب، در گام بعدی لازم است این استراتژی را بررسی و آزمایش کنید. این کار سبب می شود با نقاط قوت استراتژی خود آشنا شده و نقاط ضعف آن را بازبینی کنید.
۴. اصلاح استراتژی معاملاتی
ممکن است یک استراتژی به خوبی کار کند، اما استراتژی دیگری با مشکلاتی مواجه شود. همواره این احتمال وجود دارد تا در برخی مواقع استراتژی منتخب شما سودآور نباشد، اما این موضوع به این معنا نیست که این استراتژی کل باید حذف شود.
در مواردی می توانید با ایجاد تغییرات لازم استراتژی مدنظر خود را اصلاح کنید. برای این کار می توانید از اطلاعات به دست آمده در مرحله تست و آزمایش استراتژی استفاده کنید.
۵. مدیریت ریسک سرمایه گذاری
فرقی نمی کند از چه نوع استراتژی استفاده می کنید، مدیریت ریسک باید بخش مهمی از برنامه شما باشد. به این ترتیب باید قبل شروع معامله و باز کردن پوزیشن جدید مشخص کنید برای هر معامله چه میزان ضرر را می توانید متحمل شوید.
برای این کار با استفاده از معاملات استاپ لاس می توانید میزان ضرر معامله را به حداقل میزان ممکن کاهش دهید؛ برای مثال بسیاری از معامله گران حرفه ای ترجیح می دهند در هر معامله تنها ۱ درصد (کمتر) از سرمایه خود را به خطر بیندازند؛ برای نمونه اگر فرد در معامله ای 10 هزار دلار وارد کرده باشد، در این معامله بیش از 100 دلار ضرر نخواهد کرد.
علاوه بر محدودیتی که فرد می تواند در میزان ضرر هر معامله مشخص کند، ممکن است بتواند با مدیریت ریسک سرمایه گذاری، ضرر و زیان معاملات یک روز، هفته، ماه و… را نیز مدیریت کند؛ برای مثال یک معامله گر روزانه می تواند درصورت از دست دادن 3 درصد از حساب خود، معاملات آن روز را متوقف کند.
۶. داشتن درک درست از روان شناسی معاملات
روان شناسی معاملات در حوزه عملکرد ذهنی افراد قرار می گیرد. اگر درک درستی از این حوزه داشته باشید می توانید استراتژی خود را در شرایط متغیر بازار اجرا کنید. درواقع در شرایطی که پارامترهای استراتژی برآورده نشده باشد، باید بدون در نظر گرفتن احساسات و هیجانات بازار از ایجاد پوزیشن جدید خودداری کنید.
۷. ایجاد یک دفتر معاملاتی
یک دفتر معاملاتی حاوی افکار و بینش معامله گر است و جزئیات معاملات را در برمی گیرد. با ایجاد یک دفتر معاملاتی می توانید پس از اتمام روز نقاط قوت و ضعف خود را یادداشت کرده و در روزهای آینده از این نکات استفاده کنید. همچنین می توانید در این دفتر ایده های جدید استراتژی و گرایش های جدید بازار را یادداشت کرده و در معاملات بعدی به آن ها توجه کنید.