در دهههای اخیر با پیدایش واسطهها و ابزارهای مالی جدید، بازارهای مالی و سرمایهای با تحولات چشمگیری مواجه شدهاند و به تدریج از نقش انحصاری واسطههای مالی خاص و به ویژه بانکها، تا حدودی کاسته شده است. در این میان بازارهای سرمایه و واسطههایی همچون صندوق های سرمایهگذاری مشترک و شرکتهای با سرمایه متغیر، توانستهاند جایگاه مطلوبی را برای خود در میان سرمایهگذاران ایجاد کنند. به عبارت دیگر بسیاری از سرمایهگذاران ترجیح میدهند به جای اکتفا به سودهای کم بانکی یا سرمایهگذاری در بازارهای باقدرت نقدشوندگی پایین، با پذیرش ریسک بالاتر، سرمایهگذاری در بازارهای مالی و سرمایهای را در دستور کار خود قرار دهند تا سود بیشتری را به دست آورند. درواقع جریان نقدینگی، قدرت نقدشوندگی و ریسکهای موجود در یک بازار عواملی تعیینکننده درحرکت و جذب منابع سرمایهگذاران به سمت بازارهای مختلف است و از این منظر بازار سهام و سرمایه دست بالاتر را در بین بازارهای رقیب دارد زیرا ویژگی قابلتوجه در فعالیت این بازارها جریان پیوسته نقدینگی در آنها است. برای مثال با شروع تحریمها در کشور منابع سرمایهگذاران گرچه در گام اول بازارهای مختلف را به تحرک واداشت اما درنهایت گردش نقدینگی و قدرت نقدشوندگی بالا در بازار سهام و سرمایه موجب شد این منابع هوشمند بهسمت این بازارها راه خود را کج کنند. درواقع امکان نقدشوندگی بالا در بازار سرمایه و قوانین جدید سازمان بورس در خصوص عدم توقف نمادها که بر میزان نقدشوندگی در بازار سهام و سرمایه افزوده است؛ موجب شده تا این بازار نقدینگیهای تازهنفس را به خود جذب و در سال ۹۸ رشد چشمگیری را تجربه کند. همین ورود نقدینگی به بازار سرمایه، در کنار سازوکارهای اجرایی دولت در حوزه بازار ارز و کنترل نسبی جریانات ارزی، از رونق افتادن بازارهای موازی همچون بازار مسکن و غیره، ثبات تحولات سیاسی در منطقه و کاهش واکنشهای احساسی به تحولات سیاسی سبب شده تا تمامی پیشبینیها نسبت به آینده بازار و جهت جریان نقدینگی تغییر کند و به پول هوشمند روی بیاورند.
پول هوشمند چیست؟
بازار سرمایه در عین جذابیت، برای افراد بسیار زیادی ناشناخته است. اما سوال این است که آیا سرمایهگذاران میتوانند در زمان مناسب بهترین موقعیت سرمایهگذاری را تشخیص دهند؟ آیا آنها توانایی پیشبینی کارایی و بازدهی سهام مختلف رادارند؟ اینجاست که فرضیه “اثر پول هوشمند” مطرح میشود. فرضیه اثر این پول با بررسی رفتار سرمایهگذاران و با توجه به جابجایی سرمایه بین سهام مختلف ادعا میکند که در بازار سرمایه که نسبت به سایر بازارها، هوشمندتر از گذشته شده، سرمایهگذاران بهاندازهای آگاه و حرفهای هستند که توانایی انتخاب سهمها و صندوقهای برتر و کاراتر را داشته باشند و به عبارت دیگر در انتخابهای خود برای سرمایهگذاری هوشیارانه عمل میکنند.
منظور از پول هوشمند چیست و صاحبان این پول چه کسانی هستند؟
پول هوشمند یک پول باقدرت است. این پول در اختیار سرمایهگذاران عمدهای قرار دارد که میتوانند پیش از دیگران حرکت سرمایهها را شناسایی، پیشبینی یا حتی ایجاد میکنند. این پول میتواند در بازارهای مالی و سرمایه جریان سازی کند و تحولات شگرف قیمتی در سهمهای مختلف بیافریند. بنابراین تشخیص جریان پول هوشمند که معمولاً به صورت منسجم وارد بازار شده و حجم و ارزش معاملات در یک بازار را با بازدهی بالا مواجه میکند، یکی از روشهایی است که برخی از سرمایهگذاران برای سرمایهگذاری از آن استفاده میکنند. اما چگونه میتوان جریان پول هوشمند را به موقع شناخت و سهم درست را در قیمت و زمان مناسب خرید و فروخت؟ برای پاسخ به این پرسش لازم است ابتدا نشانههای ورود پول هوشمند و تحرکات آن را شناسایی کرد.
جریان پول هوشمند
بر اساس نظریههای موجود در بازارهای سرمایه، پول هوشمند در چهار فاز خاموش، آگاهی، شیدایی و سقوط به جمعآوری، افزایش قیمت، توزیع و سپس کاهش قیمت یک سهم یا دارایی میپردازد. در فاز خاموش، یک دارایی یا سهم در تصاحب صاحبان پول هوشمند قرار میگیرد. این اتفاق معمولاً درزمانی که بازار جذابیت چندانی ندارد، خالص خرید حقوقیها منفی و تقاضا برای سهمی پایین یا فشار عرضه سهم بالاست و قیمتها به کف رسیدهاند رخ میدهد. هدف این پول در اینجا دستکاری بازار برای بدست آوردن بیشترین مقدار سهام در پایینترین قیمت ممکن است.
مرحله اول
در این مرحله بازیگران اصلی و صاحبان پول هوشمند که اطلاعاتی در رابطه با تغییرات صورتهای مالی شرکتها یا اتفاقات بنیادی دارند، برای اطمینان از خرید در پایینترین قیمت، سهام یا دارایی مذکور را در حجمهای سنگین نمیخرند تا قیمت یکباره افزایش نداشته باشد. حتی دیدهشده که برخی نهادها با کدهای حقوقی خود سهامی را در قیمتی پایین به فروش میگذارند و کدهای حقیقی خودشان خریدار آن میشوند و به این صورت پول هوشمند را وارد معاملات میکنند. به همین دلیل ناچارا سهام موردنظر را طی یک دوره زمانی چندروزه یا حتی چندماهه جمعآوری میکنند. درواقع آنها با ترفندهایی همچون خرید در ساعات بازگشایی بازار و فروش در ساعات پایانی در عین آنکه قیمت را پایین نگه میدارند اما درمجموع میزان خریدها را بیش از میزان فروش نگه میدارند. در این مرحله قیمت سهم تقریباً ثابت و حجم خرید هم به نظر پایین میماند و “پول گنگ یا نادان” وارد بازار نمیشود، اما معامله گران آموزشدیده و باتجربه به خوبی میدانند که اکنون زمان مناسب برای خرید است.
مرحله دوم
در مرحله بعدی هدف پول هوشمند بالا بردن قیمت سهم جهت فروش در آینده است. درواقع صاحبان پول هوشمند با واردکردن سرمایه نهادی و بنیادی خود و به حرکت درآوردن پول هوشمند شروع به خرید در قیمتهای حداقلی در حجمهای بالا میکنند و با کمیاب نشان دادن آن در بازار، تقاضای القایی را بالا میبرند. در این هنگام پول هوشمند با دامن زدن بر میزان تقاضا از طریق خرید مستمر و افزایش قیمت به دلیل کمبود عرضه موجی ایجاد میکند که تحریک هیجانی سایر سرمایهگذاران و خریداران خرد و هدایت آنها به سمت خرید سهام مذکور را در دستور کار قرار میدهد. این در حالیست که آنهایی که به حجم معاملات توجه میکردند، موقعیتهای معاملاتیشان وارد فاز سوددهی شده است.
مرحله سوم
پس از آن در فاز آگاهی، وقتی اغلب سرمایهگذاران به این باور رسیدند که سهم مذکور یک فرصت مناسب برای سرمایهگذاری است؛ قیمتها از زمانی که پول هوشمند وارد این بازار شده بود بالاتر میرود. هرچقدر بازیگران بازار بیشتری بر روی سهم یا دارایی موردبحث سرمایهگذاری میکنند تقاضا افزایشیافته و قیمتها همچنان بالاتر میرود. این نقطه آغاز فاز شیدایی است و موجب میشود سرمایهگذاران بیتجربه به هر قیمتی به دنبال استفاده از این فرصت باشند. در این فاز، قیمت سهم چندین برابر زمانی است که پول هوشمند وارد بازار شده بود. پسازآن و به دنبال افزایش چند برابری حجم و ارزش معاملات، پول هوشمند شروع به انتقال مالکیت سهم به خریداران خرد میکند. البته این کار مرحلهبهمرحله انجام میشود و صاحبان پول هوشمند سهام خود را با حجم بالا نمیفروشند تا کاهش قیمت ناگهانی و یکباره اتفاق نیافتد. مثلاً مقداری از سهام در ساعات اولیه بازار فروخته و در ساعات پایانی دوباره خریده میشوند؛ اما درمجموع میزان فروش از میزان خرید پیشی میگیرد. به همین دلیل قیمت سهم که حالا در بالاترین نقطه خود ایستاده در یک محدوده خاص درجا میزند. پول گنگ یا نادان که قادر به شناسایی خروج پول بعد از رشد قیمتها نیست در این مرحله به امید افزایش قیمت همچنان به خرید کردن ادامه میدهد و حجم معاملات را بالا نگه میدارد. این درست زمانی است که معامله گران حرفهایتر با تبعیت از رفتار پول هوشمند دست به فروش تدریجی سهم زده و شروع به شناسایی سود کردهاند.
مرحله چهارم
در مرحله آخر پول هوشمند که بخش قابلتوجهی از سهام خود را به فروش رسانده به قصد ریزش قیمتها دست به عرضه در حجم بالا میزند و از بازار خارج میشود. در این وضعیت لایههای آخر خریداران و سرمایهگذاران خرد که شانس کمی برای خروج در قیمتهای بالاتر رادارند، معمولاً بازنده این بازی میشوند زیرا با دیدن چنین وضعیتی، وحشتزده شروع به فروش سهام خود میکنند که به کاهش بیشتر قیمت کمک میکند. بنابراین در برابر پول هوشمند “پول گنگ یا نادان” قرار دارد که از آن سرمایهگذارانی است که از تجربه و دانش کافی برای حضور در بازار و به ویژه بازار سهام برخوردار نیستند و تحرکهای سرمایهگذاری را پیشبینی نمیکنند و وارد بازیای میشوند که لزوماً برای آنها یک بازی برد- برد نیست. یعنی ممکن است پول هوشمند در غیاب فضای تحلیلی میان سرمایهگذاران خرد، آنها را به طور هیجانی ترغیب به خرید سهامیاند که به طور مصنوعی افزایش داشتهاند در حالی که معامله گران حرفهای قادرند رد پای پول هوشمند را به موقع دنبال کنند.
فیلترهای کاربردی در بورس و کارایی آنها در تشخیص پول هوشمند
فیلترهای کاربردی در بورس از انواع ابزارهایی هستند که میتوانند در شناسایی سهمهای کاراتر و با بازدهی بالاتر به سرمایهگذاران کمک کنند و به آنها در تشخیص فرصت و بستر مناسب سرمایهگذاری یاری برسانند. در همین راستا یکی از روشهایی که سرمایهگذاران با استفاده از آن میتوانند ورود پول هوشمند و سهامی که نقدینگی در آنها واردشده را تشخیص دهند استفاده از فیلتر حجم است. درواقع رصد نوسان قیمت به تنهایی، تصویر روشنی از وضعیت سهم در بازار ارائه نمیکند و باید در کنار آن حجم معاملات را نیز مدنظر قرارداد؛ زیرا اعتقاد بر این است که حجم باید در جهت قیمت افزایش پیدا کند. اگر روند غالب قیمت به طرف بالاست، حجم هم باید در روزهای مثبت سنگینتر و بیشتر و در روزهای منفی سبکتر باشد. با این حال نباید همه سهامی که در خروجی فیلترها ظاهر میشود را بااهمیت دانست و اقدام به خرید در آنها کرد و باید سهم انتخابشده را به لحاظ تکنیکال موردبررسی قرارداد.در حقیقت بهرهمندی از دانش تحلیل تکنیکال، تحلیل بنیادی و تابلو خوانی در کنار تعقیب حرکات پول هوشمند و سنجش میزان تمایل یا فشار برای خریدوفروش میتواند به سرمایهگذار کمک کند تا شناخت بهتری از فعالیت در بازار سرمایه به دست آورد و درنهایت بر دارایی و سرمایه خود بیافزاید. بنابراین لازم است برای سرمایهگذاری در بازار سرمایه مهارت لازم را کسب کرد. مثلاً برای همراه شدن با جریان پول هوشمند در بازار سهام باید نشانههای جریان همگرایی و واگرایی آن را شناخت و از آموزشهای لازم برای شناسایی ساختار بازار و رفتار پول هوشمند و اتخاذ استراتژیهای به موقع بهرهمند شد. از این رو سرمایهگذاران نوپایی که قصد ورود به بازار سرمایه رادارند اما شناخت کاملی از معاملات و عناصر موجود در آن پیدا نکردهاند، یا باید این دانش را کسب کنند یا به مشاورانی رجوع کنند که مواضع و اهداف آنها را در نظر بگیرد. گاهی اطلاعات غیردقیق و اشتباهی که به سهامداران داده میشود، از روی ناآگاهی است.
اما گاهی اوقات افراد آگاهانه سرمایهگذاران نوپا را به بستر زیاندهی هدایت میکنند تا به منافع خود دست یابند. در حال حاضر سایتها، گروههای تلگرامی و سایر رسانهها وجود دارند که در برخی موارد حتی دنبالکنندههای فراوانی نیز دارند. سرمایهگذاران باید آگاه باشند که نمیتوانند صرفاً به این مراجع اتکا کنند چون احتمال دارد اطلاعات ناقصی را در اختیار آنها قرار دهند. پس آنچه اهمیت دارد این است که شما بهعنوان سرمایهگذار، در انتخاب مشاور خود دقت کنید و بدانید مشاور مدنظر شما به چه کسانی کمک میکند و در چه بخشی از بازار سرمایه تخصص دارد. مشاور باید به حجم سرمایهای که میخواهید وارد جریان بازار کنید توجه کند و تشخیص دهد که حرکت در چه جهتی برای شما مناسب است.





















































