«بازار انحصاری» یکی از بخش های جالب در اقتصاد است. اگر واقعاً می خواهیم ماجراهای دنیای اقتصاد و سرمایه گذاری را به خوبی درک کنیم، باید سر از کار این اصطلاح و مفهوم پنهان ورای آن هم سر در بیاوریم. در این قسمت از خانۀ سرمایه، شما را با بازار انحصاری و مهم ترین نکته های آن آشنا می کنیم. با ما همراه باشید.
بازار انحصاری چیست؟
عبارت «بازار انحصار کامل» یا «Monopoly» به وضعیتی گفته می شود که در آن یک نوع کالا یا خدمات فقط توسط یک عرضه کننده ارائه می شود. البته، برای اینکه یک بازار به انحصار کامل تبدیل شود، شرط دیگری هم لازم است و آن وجود مانع های سیاسی و اقتصادی برای جلوگیری از ورود عرضه کننده های جدید به این بازی است. در این صورت، کنترل همه چیز در دستان همان عرضه کنندۀ یگانه قرار می گیرد.
بازار انحصاری چه ویژگی هایی دارد؟
برای آشنایی بیش تر با سازوکار بازارهای انحصاری، چند مورد از مهم ترین ویژگی های آن ها را با هم بررسی می کنیم:
سربه فلک کشیدن سود
ریش و قیچی تعیین قیمت در بازار انحصاری در دست عرضه کننده است. او یگانه کسی است که می تواند برای محصولش قانون تعیین کند و آن را به هرکسی که دلش می خواهد با هر قیمتی که دوست دارد بفروشد یا حتی ببخشد! عرضه کننده های بازار انحصاری چون رقیبی در این ماجرا ندارند، به راحتی پیچ قیمت را روی خریدارها شُل و سفت می کنند.
قدرت تعیین قیمت فقط در دست عرضه کنندۀ اصلی است
همانطور که با هم گفتیم، عرضه کنندۀ اصلی تنها کسی است که می تواند قیمت نهایی کالا یا خدمت موردنظر را بیان کند. خریداران این بازار، هرچقدر هم زیاد باشند –حتی به اندازۀ جهان– نمی توانند عرضه کننده را مجبور به دنباله کردن یک روند خاص در قیمت ها کنند.
هزار و یک دست انداز برای جلوگیری از ورود هوای تازه به بازار
وقتی یک بازار به صورت انحصاری در دست یک عرضه کننده اسیر شده باشد، دیواری از مانع ها، قانون ها، سیاست ها و بازی ها به دور آن کشیده می شود تا هیچ عرضه کنندۀ تازه ای هوس ورود به این بازار را در دلش جای ندهد.
کیفیت پایین تر از حد مطلوب یا رشد واقعی
در بازار انحصاری، طرف حساب ما فقط یک عرضه کننده است. او بدون آنکه رقیبی داشته باشد، در اتوبآن های خالی برای خودش ویراژ می دهد. به همین دلیل، ترسی از بابت تصادف، خراب شدن چهرۀ برند، اعتراض های مردم و شکایت هایی که علیه کیفیت آن به صدا در می آید ندارد.
او می داند که در بدترین شرایط هم دولت با سیاست ها و قانون هایش سرسختانه از وی دفاع خواهد کرد. از این رو است که کیفیت را تا حدی که بتواند پایین نگه می دارد یا در بهترین و شرافتمندانه ترین وضعیت ، کاری برای ارتقای کیفیت خود انجام نمی دهد؛ چون با خودش می گوید: «من تنها عرضه کننده ای هستم که خریداران می توانند کالا یا خدمات را از آن دریافت کنند. بنابراین، این آن ها هستند که مجبورند با هر ساز من برقصند! حتی ساز بی کیفیت و عقب ماندگی محصول یا خدمات».
چرا بازار انحصاری به وجود می آید؟
چیزی که باعث ایجاد بازارهای انحصاری می شود، وجود مشکلات فراوانی در پشت صحنۀ اقتصاد است. بیایید نگاهی به چند مورد از این مشکلات اقتصادی بیندازیم:
نیرزیدن تلاش در یک بازار
برخی از بازارها مثل «صنعت خودروسازی ایران» به دلیل های سیاسی و قانون های وضع شده از طرف نمایندگان مردم، تنها در صورتی می توانند سوددهی محض داشته باشند که بدون رقابت با بازارهای خارجی و جهانی به تولید محصولات بی کیفیت برای مردم ایران مشغول باشند. حجم سرمایه و حمایت های قانونی-سیاسی که از این وضع می شود، به حدی زیاد است که هیچ شرکت داخلی عملاً نمی تواند در مقابل این شرکت قد علم کند.
از طرفی، با توجه به بسته بودن درهای ورود خودروهای خارجی از داخل و تحریم هایی که از خارج ایران بر سرمان نازل می شوند، پای هیچ شرکت قدرتمند خارجی هم به ایران باز نمی شود. به همین دلیل، در داخل کشور هیچ شرکت خصوصی به خودش زحمت امتحان کردن این ماجرا را نمی دهد؛ چون می داند که درنهایت پیروزی با شرکتی است که پشتش به دولت و قانون هایش گرم است.
پیشی گرفتن از نظر فنی
یکی از اصل های کلیدی بازار انحصاری این است که شرکت عرضه کننده از نظر پیشرفت داخلی، فنی و تولید دانش چندین سال از دیگر رقبای خود جلوتر باشد. البته، اگر چشم هایمان را به شیوۀ ادارۀ کسب و کارها در خارج از کشور ببندیم، یعنی جایی که «شایسته سالاری» معیار پیشرفت در نظر گرفته می شود، ماجرای وجود «پیشرفت فنی» برای تبدیل شدن به یک انحصارگر در بازار محصول یا خدمتی خاص در داخل کشورمان ایران، هیچ معنایی پیدا نمی کند.
همانطورکه ما می بینیم و با تمام وجودمان لمس می کنیم، افراد قدرتمند بدون داشتن هیچ شایستگی یا دانشی، می توانند در عرض یک شب به یک انحصارگر در یک بازار خاص تبدیل شوند؛ آن هم بدون تلاشی برای پیشرفت و یا حتی داشتن استحقاقی برای قرار گرفتن روی صندلی ای که به آن ها داده شده است.
وجودنداشتن کالای جانشین برای کالا یا خدمت موردنظر
شاید بعد از دلیل های سیاسی، یکی دیگر از اصلی ترین دلیل های وجود بازار انحصاری را نیافتن یک جایگزین درست و حسابی برای کالا یا خدمات موردنظر تعریف کرد.
گاز و ترمز منابع طبیعی زیر پای یک عرضه کننده
ماجرای آسانی و ارزانی تأمین مواد اولیه یکی از مهم ترین مواردی است که می تواند خون را در رگ بازارهای اقتصادی به حرکت وادار کند.
در یک اقتصاد مریض که اصلی ترین صنایع و کلیدی ترین محصولات آن در دست عرضه کننده ای با حمایت دولت است، منابع طبیعی که بستر تهیۀ مواد اولیه در آن صنعت یا خدمات هستند، به طور کامل در دست آن عرضه کننده ها قرار می گیرند. به این ترتیب، باز هم آن ها از موهبتی برخوردار می شوند که دیگر عرضه کننده ها یا مدعیان به گَردِ پایشان هم نمی رسند.
حمایت های قانونی و سیاسی
عرضه کننده ها در بازار انحصاری اگر خودشان از دولت نباشند، در حال دادن باج های بزرگ به دولت ها هستند. به همین دلیل، سوگولی این محافل محسوب می شوند و اگر کسی از گل نازک تر به آن ها بگوید یا شیوۀ ارائۀ خدمات و محصولاتشان را زیر سؤال ببرد، با برخورد جدی، قاطعانه و حتی انتقام سخت دولت ها و مقام های سیاسی روبه رو می شود.
چند نوع انحصار در بازارها وجود دارند؟
انحصار هم برای خودش برو بیایی در بازارهای مختلف دارد و فقط به یک محدودیت ساده ختم نمی شود. در ادامه، برخی از مهم ترین انواع انحصار در بازار را با هم بررسی می کنیم:
انحصار قانونی
«Legal Monopoly» یا «انحصار قانونی» به وضعیتی گفته می شود که دولت وقت یک کشور به صورت عمدی، تمام اختیار دریافت، ارائه و فروش یک نوع خاص از خدمات یا کالا را به یک شرکت خاص می دهد.
به این ترتیب که فقط این شرکت حق قانونی انجام چنین کاری را دارد و اگر شرکت دیگری به فکر انجام این کار بیفتد، به صورت قانونی با او برخورد خواهد شد. می توانیم نمونۀ روشن این ماجرا را در کشور خودمان که اقتصادی بسته و محدود دارد به روشنی ببینیم.
مثلاً در بحث از «اینترنت»، فقط یک شرکت در ایران اجازۀ ارائۀ اینترنت را دارد و آن «شرکت ارتباطات زیر ساخت» است.
انحصار دولتی
بازار انحصاری دولتی که به آن «Governmental Monopoly» یا «انحصار دولتی» هم گفته می شود، نوع دیگری از انحصار است که دولت ها به صورت آشکار در آن دخالت می کنند. در این نوع انحصار، دولت ها با کمک قانون هایی که وجود دارند یا حتی تصویب کردن قانون های جدید، از تمام قدرت خود برای درانحصارنگه داشتن یک کالا یا خدمت استفاده می کنند.
نمونۀ روشن این ماجرا در کشور خودمان «صنعت نفت و گاز» است که به طورکامل در دست یک شرکت دولتی قرار دارد و قانون اجازه نمی دهد که مثل کشورهای دیگر، شرکت های خصوصی هم وارد این صنعت شوند؛ چون اساساً ماجرای نفت در ایران ملی نیست.
انحصار طبیعی
گاهی وقت ها هم هیچ کاسه ای زیر نیم کاسۀ به وجودآمدن بازار انحصاری نیست. چنین مواردی وقتی به وجود آیند که پشت ایجاد انحصار، دلیل های طبیعی وجود داشته باشند. مثلاً، یک محصول آنقدر خاص باشد که تنها تولید انبوه آن با واردکردن سرمایه ای بسیار زیاد، مقرون به صرفه است.
در آن صورت، دیگران اگر بخواهند در این بازار دستی داشته باشند باید سرمایه ای به همان اندازه یا بیش تر را وارد بازی کنند. به همین دلیل است که بسیاری از شرکت ها ترجیح می دهند وارد چنین بازی ای نشوند. در این زمینه می توان بازار های خاصی مثل «شرکت های تولید برق و تأمین آب شهری» و «شرکت های ساخت شبکۀ ارتباطی مثل لوله های آب و گاز» را مثال زد. به زبان ساده، بیش تر شرکت هایی که در حال ارائۀ خدمات عمومی هستند، در دستۀ بازار انحصاری طبیعی یا «Natural Monopoly» قرار می گیرند.
انحصار دوجانبه
بازار انحصاری دوجانبه یا «Duopoly Monopoly» وضعیتی است که در آن یک محصول یا خدمت فقط در دست دو عرضه کنندۀ قدرتمند قرار گرفته است. اگر عرضه کنندگان دیگری هم در این بازار وجود داشته باشند، سهمشان آنقدر کوچک است که اصلاً به چشم نمی آیند. می توان نمونۀ این بازار را در «ویزا کارت» و «مستر کارت» بازار کارت های اعتباری مشاهده کرد.
انحصار چندجانبه
بازار انحصاری چندجانبه یا «Oligopoly Monopoly»، چیزی شبیه به بازار انحصاری دوجانبه است با این تفاوت که این بار به جای دو عرضه کننده پای چندعرضه کننده در میان است. نمونۀ این نوع بازار انحصاری را می توان در چند شرکت قدرتمند صنعت موبایل یعنی «سامسونگ»، «اپل»، «هواوی» و… دانست. نمونۀ این انحصار در کشور ما هم اپراتورهای «همراه اول»، «ایرانسل» و «رایتل» هستند.
نگاهی به آن سوی بازار انحصاری؛ آشنایی با بازار رقابتی
برای درک بهتر بازار انحصاری باید سری به مفهوم بازار رقابتی بزنیم؛ چون بازار انحصاری و بازار رقابتی کامل در دو سر یک جریان قرار گرفته اند. قبل از هرچیزی باید این موضوع را روشن کنیم که در دنیای واقعی چیزی به اسم «بازار رقابتی کامل» و «بازار انحصاری کامل» وجود خارجی ندارد.
بازارها همیشه اندکی از هر دو سر انحصار و رقابت را به دنبال خودشان می کشند ولی از آنجا که علم اقتصاد با واقعیت های زندگی، مردم و احساساتشان چندان میانۀ خوبی ندارد، وجود چنین بازارهایی را عادی می داند و آن ها را تعریف می کند. با این توضیح به سراغ سردرآوردن از قصۀ بازار رقابتی می رویم.
ماجرای بازار رقابتی از کجا شروع می شود؟
بازار «رقابت کامل» یا «Perfect Competition» زمانی به وجود می آید که تعداد زیادی عرضه کننده یا همان فروشنده برای فروش یک نوع خاص از کالا یا خدمات در یک بازار وجود داشته باشند. برای موفق بودن و زنده ماندن در این بازار باید به رقیبانمان چنگ و دندان نشان دهیم. این بدان معنی است که هیچ کس نمی تواند بدون مجروح شدن و خون دادن در این اقیانوس آبی شنا کند.
برای آشنایی بیش تر با ماجرای «اقیانوس آبی و سرخ» می توانید سری به «معرفی و خلاصه کتاب استراتژی اقیانوس آبی» بزنید.
بازار رقابتی چه ویژگی هایی دارد؟
این ویژگی ها عبارتند از:
آمار بده و بستان در این بازار بالا است
به زبان ساده، همیشه خریدار و فروشنده در این بازار برای کالاها و خدمات وجود دارند. نکتۀ جالب در این بخش، توافق خریداران و فروشنده ها بر سر معامله در یک قیمت خاص است؛ چون حتی اگر فروشنده ها یا عرضه کننده ها در پشت صحنه «جنگ قیمت» را به راه انداخته باشند، در صحنه و جلوی خریدار روی قیمتی که پیروز میدان شده است به تفاهم می رسند.
راه برای همه باز است
در بازار رقابت کامل برخلاف بازار انحصاری، هر عرضه کننده ای از هر جای دنیا می تواند محصولش را وارد بازار کند؛ چون چیزی به اسم «تحریم» یا «محدودیت» وجود خارجی ندارد. به همین دلیل است که این بازار از نظر کشورهایی مثل ما چیزی جز سیر و سفرکردن در دنیایی خیالی نیست.
شفاف بودن داده ها
از ویژگی های جالب و ستودنی بازار رقابت کامل، شناکردن عرضه کننده در آبی به زلالی اطلاعات است. به زبان ساده، همۀ افراد حاضر در این بازار چه خریدار باشند و چه عرضه کننده، از تمام اطلاعات قیمتی، روش ها و استراتژی هایی که به کار می روند با خبر هستند. همین شفاف بودن اطلاعات هم دلیل دیگری برای ادامۀ این بازار و تشویق دیگر عرضه کننده ها به حضور در این بازی جذاب است.
خالی نشدن بازار از محصول موردنظر
در یک بازار رقابتی فقط یک نوع محصول یا خدمت ارائه می شود. با توجه به اینکه تعداد عرضه کننده های همین محصول یا خدمت در چنین بازاری بسیار زیاد است، بنابراین هرگز این محصول با چیزهایی مثل «کمبود» روبه رو نمی شود. اگر یک فروشنده از این بازار برود، به سرعت جای خالی او به دست فروشنده های دیگر پر می شود.
هیچ پولی پای حمل ونقل نمی رود
یکی از نشانه های وجود بازارهای رقابتی صفربودن هزینۀ حمل ونقل است. اگر در محاسبات قیمت محصول درنهایت هزینۀ حمل ونقل چیزی بیش تر از صفر شود، نتیجۀ نهایی روی قیمت خودش را نشان می دهد.
در این بازار، خبری از دولت و خط ونشان هایش نیست
رقابت وقتی معنا پیدا می کند که در بازار کسی برای دیگری گردن کلفتی نکند، قانون های عجیب و غریب تصویب نشود، کسی اقتصاد را روی میز نگذارد و جاهلانه آن را جراحی نکند، تحریم، تهدید یا سهمی خاص برای عده ای مهیا نباشد.
تنها در این صورت است که چرخ های بازار به درستی و به صورت طبیعی به حرکت خود در این جمع سالم رقابتی ادامه می دهند.
تغییر قیمت ها به شکلی نرم و طبیعی اتفاق می افتد
به دلیل حضور تعداد زیادی عرضه کننده و خریدار در بازار رقابتی، تغییرات قیمت نه به صورت ناگهانی و افسار گسیخته بلکه به شکلی نرم، طبیعی و قابل هضم اجرا می شوند.
فعالیت همراه با سود صفر
کسانی که در این بازار فعالیت می کنند، می دانند که در یک بازۀ زمانی طولانی، سودی که درنهایت از این فعالیت اقتصادی به دست می آید، چیزی برابر با صفر است.
این موضوع تا زمانی طبیعی است که سود شرکت، هوس سرک کشیدن به زیر نمودار و فشردن دست دوستی با عددهای منفی را نداشته باشد. اگر سود یک شرکت در بازار رقابتی برای مدتی قابل توجه در گسترۀ عددهای منفی باقی بماند، این شرکت باید ادامۀ فعالیت در این بازار را متوقف کند.
ماجرای بازار رقابت انحصاری چیست؟
در بازار انحصاری و بازار رقابتی، عرضه کننده فقط روی ارائۀ یک نوع از کالا یا خدمات مانور می داد اما در «بازار رقابت انحصاری» ما با چندین نوع کالا و خدمات که اصلاً مثل هم نیستند روبه رو هستیم. در چنین بازاری، هر فروشنده که کالا یا خدمتی ویژه و غیرتکراری را ارائه می دهد، نوعی عرضه کنندۀ انحصاری برای آن کالا یا خدمت در نظر گرفته می شود.
البته، این را هم بگوییم که در چنین بازاری، محصولات و خدمات مشابه هم وجود دارند که می توان آن ها را جایگزین یک محصول خاص کرد. بهترین مثال برای این بازار، «آرایش و پیرایش»، «نقاشی حرفه ای» و در کل، هرنوع کار و خدمتی است که در عین انحصاری بودن در حال رقابت با عرضه کننده های بسیاری است.
بازار رقابت انحصاری چه ویژگی هایی دارد؟
در این بازار:
کیفیت ملاک خرید است
خریداران کالاها یا محصولات، عرضه کننده های مختلف را از نظر کیفیت و قیمت بررسی می کنند. این یعنی عرضه کننده ها برای موفقیت در این بازی باید کیفیت خدمات و محصولات خودشان را بالا نگه دارند.
راه های ورودی و خروجی تقریبا باز هستند
ورود عرضه کننده های جدید با کالاهای انحصاری در بازار رقابت انحصاری به سختی بازار انحصاری نیست اما باید کیسۀ رقابت را با چنگ و دندان به تن خودتان بکشید.
نمی توان عرضه کننده ها را زیر پرچم یک صنعت آورد
تا به حال شنیده اید که بگویند: «صنعت آرایشگری»؟ بگذارید خودمان پاسخ این پرسش را بدهیم: «خیر»؛ چون هر آرایشگر خدمات ویژۀ خودش را به مشتریانش ارائه می دهد. با وجود اینکه برخی از کارها در این شغل با بقیه شباهت دارند –مثل اصلاح موی سر– ولی همۀ خدمات یکسان نیستند. افرادی که در این بازار مشغول می شوند، درنهایت یک فروشنده در کنار دیگر فروشندگان هستند.
بازار انحصار خرید چیست؟
نوع دیگری از بازار انحصاری، «انحصار خرید» یا «Monopsony» نام دارد. در این بازار فقط یک خریدار برای کالای موجود در بازار وجود دارد. این خریدار به دلیل یگانه بودنش قدرت نفوذ بیش تری روی عرضه کننده ها دارد و می تواند شرایط را به نفع خودش تغییر دهد. در این مورد می توان دولت ایران را مثال زد که در یک بازۀ زمانی خاص تنها خریدار گندم از کشاورزان بود.
ماجرای بازار انحصار چندجانبۀ خرید چیست؟
در این نوع بازار، چند خریدار محدود و تعداد زیادی عرضه کننده وجود دارد. به همین دلیل، فروشنده ها یا همان عرضه کننده ها به شکلی بسیار انعطاف پذیر با این خریداران رفتار می کنند؛ چون اگر نتوانند رضایت آن ها را به دست بیاورند، مجبور می شوند حتی پایین تر از قیمت تولیدشان محصولات یا خدماتشان را عرضه کنند.
اگر هم نتوانند با این وضعیت به کارشان ادامه دهند، مجبور می شوند بازار را ترک کنند. قدرت این خریداران وقتی با هم متحد می شوند چندین برابر می شود. به اندازه ای که حتی می توانند دولت را مجبور به تغییر سیاست هایش کنند.
آیا در بازار بورس ایران هم می توان ردپای انحصار را پیدا کرد؟
پاسخ این پرسش مثبت است. در بازار بورس ایران هم می توان بدون هیچ زحمتی بازار انحصاری را به روشنی تماشا کرد. می توان مهم ترین دلیل وجود این ماجرا و فاصله گرفتن بازار رقابتی بورس را از اصل خودش به گردن «قانون های قدیمی بازار بورس» انداخت.
قوانینی که اکنون در بازار بورس ایران وجود دارد، یا بسیار قدیمی هستند یا اصلاً اجرا نمی شوند و یا در بهترین حالت به صورت نیمه کاره اجرا می شوند که به کار هیچ کس نمی آیند. در ادامه، با دو مورد از انحصار در بازار بورس آشنا می شویم:
انحصار در صدور مجوز کارگزاری
اگر در بازار بورس فعال باشید می دانید که در طول چندین سال گذشته، خبری از روی کار آمدن کارگزاری های جدید نیست. این ماجرا و محدودیت هایی که از طرف دولت و سازمان بورس در این باره به اجرا در می آیند باعث ایجاد انحصار در کارگزاری ها شده است. این ماجرا از چندین و چند جهت به نفع هیچ کس نیست؛ مثلا:
- کارگزاری ها که خیالشان از ورود رقیب های جدید و قوی راحت است و می دانند که سرمایه گذاران مجبور به انتخاب آن ها هستند، دیگر تلاشی برای به روز نگه داشتن سیستم های معاملاتی خودشان، بهینه سازی فرایندها و… نمی کنند؛
- به راه افتادن بازار بسیار گران قیمت خرید و فروش مجوز کارگزاری؛
- اهمیت ندادن کارگزاری های به مشکلات مشتریان و انجام سرخود برخی از رفتارهای معاملاتی؛
- درجازدن در خدمات قدیمی و فکرنکردن برای ارائۀ راه حل های جدید در مورد مشکلات قدیمی مشتریان؛
- بالاماندن کارمزد معاملاتی در تمام کارگزاری های فعال در انحصار به دلیل وجودنداشتن رقابت؛
- و… .
انحصار در مجوز شرکت های سبدگردان
ماجرای انحصار مجوزها فقط به کارگزاری ها ختم نمی شود. در این میان کلاه شرکت های سبدگردان و مشاورۀ سرمایه گذاری جدید هم بی کلاه باقی مانده است. نکته ای که دولتمردان ایرانی آن را از قلم می اندازند، وجود پتانسیل اشتغال زایی در این بخش است. به زبان ساده، اگر این انحصار درونی برداشته شود، تحلیلگران و سرمایه گذاران می توانند به صورت حرفه ای در این بخش صاحب کار شوند.
آیا انحصار همیشه بد است؟
هیچ چیزی در این دنیا کاملاً خوب یا بد نیست. انحصار هم در جای خودش می تواند به نفع بازارهای رقابتی عمل کند؛ البته به این شرط که این نوع انحصار، طبیعی باشد و قانون یا سیاست های پنهان از آن حمایت نکند.
در این صورت، شرکت های دیگر به جای آنکه چرخ را از ابتدا بسازند، با استفاده از خدمات ارائه شده توسط این عرضه کننده های انحصاری به ادامۀ فعالیت ها و گسترش در بخش های تکمیلی مشغول می شوند؛ چیزی شبیه به ماجرای «موتور جست وجوی گوگل» و شرکت هایی که در حال ارائۀ خدمات در بخش های تکمیلی این داستان هستند.
در مقالۀ بازار انحصاری از چه چیزهایی حرف زدیم؟
- بازار انحصاری وضعیتی است که در آن یک نوع کالا یا خدمت توسط تنها یک عرضه کننده یا فروشنده ارائه می شود.
- مواردی همچون «بالابودن سود»، «قدرت تعیین قیمت»، «وجود دست اندازهای قانونی و سیاسی برای ورود عرضه کننده های جدید» و «پایین بودن کیفیت کالا یا خدمات» در شمار ویژگی های بازار انحصاری کامل هستند.
- بازار انحصاری به دلیل هایی همچون «ارزشمندنبودن تلاش در یک بازار»، «عقب ماندن دیگران از نظر فنی»، «نبودن کالای جایگزین»، «دسترسی آسان یک عرضه کننده به منابع طبیعی» و «حمایت های قانونی و سیاسی از یک عرضه کنندۀ خاص» به وجود می آید.
- انحصار قانونی وضعیتی است که دولت در آن به صورت قانونی از یک عرضه کنندۀ خاص حمایت می کند و اجازه نمی دهد که عرضه کننده های دیگر راهی به سوی این بازار پیدا کنند.
- در انحصار دولتی، دولت به طور مستقیم انحصار عرضۀ یک کالا یا خدمت را در دست گرفته است؛ مثل انحصار نفت و گاز در ایران.
- در انحصار طبیعی، یک عرضه کننده نه به دلیل حمایت های قانونی و سیاسی بلکه به دلیل هایی مثل «گسترده بودن» و «سرمایه گذاری زیاد» به یک انحصار تبدیل می شود.
- بازار انحصاری دوجانبه یا چندجانبه زمانی به وجود می آید که فقط دو یا چند عرضه کننده در بازار ارائۀ یک کالا یا خدمت وجود داشته باشند.
- بازار رقابتی در نقطۀ مقابل بازار انحصاری قرار دارد.
- بازار انحصار خرید، نوع دیگری از بازار انحصاری است که فقط یک خریدار برای تمام کالاهای تولیدشده در یک بازار خاص وجود دارد.
- می توان ردپای انحصار را در بازار بورس ایران هم پیدا کرد. این ماجرا در «انحصار صدور مجوزهای کارگزاری» و «انحصار در مجوز شرکت های سبدگردان» خودش را به نمایش می گذارد.
- انحصار همیشه بد نیست. اگر این ماجرا به شکلی طبیعی و بدون تهدیدهای قانونی یا سیاسی به وجود آید، می تواند به حضور بازار رقابتی هم کمک کند.
سوالات متداول
اگر کشور خودمان ایران را از تمام فعالیت های جدی جهانی در صنعت سرگرمی فاکتور بگیریم، باید بگوییم که بله. صنعت سرگرمی جهان در انحصار چند شرکت بزرگ آنلاین مانند: «نتفلیکس»، «اپل تی وی» و «آمازون تی وی» قرار دارد. البته در این میان چند شرکت دیگر آفلاین هم حضور دارند.
در بسیاری از موقعیت ها بله. هرچقدر هم که شرکت هایی با مزیت های بازار انحصاری در ایران خودشان را صاحب تکنولوژی و برحق بدانند، درنهایت آن ها با قدرتی که سیاست های دولتی در اختیارشان قرار می دهد، بدون نگرانی در مورد رقبای جدید به ارائۀ خدمت در یک سطح متوسط روبه پایین ادامه می دهند. این دقیقاً همان چیزی است که ما از یک بازار انحصاری انتظار داریم.