




داستان گردش پول بین مردم جهان و دست و پنجه نرم کردن با مشکلاتی که این جابهجاییها برایشان ایجاد میکرد، سردرازی دارد. هر بار که یک مشکل ایجاد میشد، با راهحلی بهتر جایگزین میگشت. روزهای طولانی، سالها و قرنها یکی پس از دیگری گذشتند و در این میان، هوشمندی انسان به او کمک کرد تا به شکل کاملتری از گردش پول دست پیدا کند. حواله یکی از همان هوشمندیها و پیشرفتی بسیار بزرگ به شمار میرفت. در این مقاله از خانه سرمایه به سراغ حوالهها میرویم تا از سازوکار این ابزار مالی سر درآوریم.
گری کاسپاروف، استاد بزرگ شطرنج، قهرمان سابق شطرنج جهان، نویسنده و فعال سیاسی روس
در پایان روز، همهچیز راجع به پول است.
حواله یک ابزار مالی است که از آن برای انتقال اعتبار یا مسئولیت بدهی استفاده میشود. سازوکار حوالهها به دلیل امن نبودن مسیرهای تجاری شکل گرفت. راهزنان چون میدانستند تاجرها همیشه پول زیادی به همراه دارند، از هر شگردی برای به دست آوردن آن پول استفاده میکردند. در ابتدا تجار به این فکر افتادند که با استخدام افراد کارآزموده و شمشیرزنان ماهر در مقابل راهزنان از خود و اموالشان محافظت کنند. اما این مورد هم راه به جایی نبرد و روند غارت اموال و سکهها همچنان ادامه داشت. در این گیرودار بود که تجار، پای معتمدین شهرها را وسط کشیدند و شروع به ساخت یک زنجیره انتقال پول منحصر به فرد و ایمن کردند؛ زنجیرهای که به آنها این امکان را میداد تا بدون نگرانی از غارت شدن، پول خود را به شهر دیگری منتقل کنند و فعالیتهای تجاریشان را در بستری امن که دست راهزنان به آن نمیرسید ادامه دهند. سیستم حواله به اینترتیب بود که یک تاجر، قبل از حرکت کردن نزد یکی از افراد این زنجیره انتقال در شهر محل سکونش میرفت و به اندازه پولی که در مقصد نیاز داشت به او سکه میداد. آن فرد نیز روی یک برگه نامهای برای کسی که زنجیره شهر مقصد به شمار میرفت مینوشت با این درونمایه که: «همکار محترم شهر فلانی، فلان تاجر ۳۰۰ سکه نزد من گذاشته است. در ازای دریافت این نامه، ۳۰۰ سکه به او بدهید.» تاجر، نامه را میگرفت و بعد از رسیدن به مقصد، آن را به فرد مشخصشده در شهر تحویل میداد و پولش را میگرفت. در حقیقت، این زنجیره نوعی سیستم کسب درآمد جدید به شمار میرفت. روش درآمدزایی هم به این ترتیب بود که در ازای این نقل و انتقال، مقداری پول از هر فرد دریافت میکردند. هرچند وقت یکبار نیز افراد این زنجیره در شهرهای مختلف، دورهم جمع میشدند و شروع به حساب و کتاب میکردند. بخش بزرگی از این حساب و کتاب، بدون جابهجا کردن حتی یک سکه و تنها با تهاتر کردن نامههای حواله صورت میگرفت. وقتی هم که نامهها دیگر کافی نبودند، باقیمانده را به صورت نقدی باهم حساب میکردند. قوانین حوالهنویسی روز به روز کاملتر میشدند و نیاز به افراد ماهر در این زمینه نیز افزایش پیدا میکرد. به همین دلیل شغلی جدید به نام «حوالهنویس» در میان تاجران ایجاد شد. افراد آن زنجیره مالی نیز به «حوالهداران» تبدیل شدند.
طبق آنچه در متنهای تاریخی آمده، تاجران عرب، بزرگترین گروهی بودند که از ابزار حواله استفاده میکردند. با گسترش فعالیت تاجران عرب، پای اروپاییها هم به این میدان باز شد. یهودیان فلورانس، اولین گروه از اروپاییها بودند که در معاملههای خود از حواله استفاده کردند. اوج استفاده از این ابزار در میان اروپاییها به قرن سیزدهم میلادی بازمیگردد. در آن زمان، تاجران ساکن در منطقه لومباردی ایتالیا حسابی جداگانه روی حوالهها باز میکردند؛ به اندازهای که تجارتشان را وابسته به سیستم حوالهها میدیدند. زمانی که تجارت از راه دریاها رونق زیادی پیدا کرد، کمکم پای حوالههای بینالمللی نیز به این ماجرا باز شد.
برات، واژهای فارسی و به معنای حواله است. در حقیقت، حواله و برات یکی هستند. ریشه واژه برات را به «برایتو» نسبت میدهند؛ یعنی با این سند، آنچه مال من است از آن تو خواهد شد. ایران در حدود ۵۰۰ سال قبل از میلاد دارای سیستم بانکداری بود. شاهدی کوچک بر آن، لوحهای به دست آمده از دوران امپراتوری کوروش کبیر است که در آن نام بانک «اگیبی و پسران» به چشم میخورد. درنتیجه، این ادعا که تاجران عرب، اولین مخترعان برات بودند، دیدگاهی یکجانبه و به دور از انصاف است.
هر مفهومی، اثر خود را بر جان کلام میگذارد. این مورد درباره ابزارهای مالی که در دسترس عموم مردم بودند، بسیار بیشتر است. در ادبیات کوچه و بازار، ضربالمثلهای جالبی در مورد حواله وجود دارد. برخی از آنها را باهم میخوانیم:
کنایه از عهدی دارد که وفا نمیشود.
به معنی قطع امید کردن از به دست آوردن چیزی که یک فرد آن را بسیار میخواسته است.
کنایه از اینکه اینجا چیزی که میخواهی را به دست نخواهی آورد.
این ضربالمثل با اینکه به طور مستقیم واژه برات را در خود ندارد اما در پاسخ به کسی گفته میشود که حوالهای نامعتبر در دست دارد و به سراغ وصولش آمده است! مثلاً وقتی یک فارغالتحصیل میخواهد از مدرکش که به نوعی حواله دریافت شغل بوده استفاده کند. به او میگویند: «مدرکت را بگذار دم کوزه و آبش را بخور»
در واقع نوعی نفرین به شمار میرود که فرد را به عذاب الهی به خاطر کار بد یا ظلمی که کرده حواله میدهند. ردپای برات در میان شعرای قرن ۴ هجری به بعد، کاملاً آشکار است. در میان این شاعران، مولوی، لیستی بلندبالا از واژه برات در کارنامهاش دارد. در این شعرها، به طور مستقیم به معنای برات و حواله یعنی همان اعتبار دریافت یک ارزش، اشاره شده است. به گلچینی از این شعرها توجه بفرمایید:
حواله را میتوان تحولی در سیستم اقتصادی بشر به شمار آورد. بیایید نگاهی به نکتههای مثبت برات بیندازیم.
با در اختیار داشتن برات، دیگر نیازی به جابهجا کردن پول نقد نخواهید داشت.
وقتی پول نقدی در کار نباشد، دزدی هم در کار نخواهد بود.
استفاده از حوالهها به دلیل سازوکار سادهای که دارند باعث رونق تجارت و اقتصاد میشود.
بدون شک، نگهداری از ۱۰۰ ورقه کاغذ که ارزشی معادل ۱۰ میلیارد تومان دارند بسیار راحتتر از نگهداشتن ۱۰ میلیارد پول نقد است.
با گسترش استفاده از حواله در معاملهها، فرایند سرمایهگذاری، کسب سود و تولید پول، بسیار بیشتر از گذشته شد. درواقع میتوان با یک برگه کاغذ که تنها اعتبارش را به دوش میکشد، اعتباری تازهساخت!
باوجود پتانسیلهای بسیار زیادی که حوالهها در اختیار تاجران گذشتند اما با این حال، نمیتوان چشمبسته از آن استفاده کرد. در نظر گرفتن نقطههای ضعف یا مشکلاتی که حوالهها دارند یا ایجاد میکنند امکان انجام معاملههایی هوشمندانهتر را در اختیارمان قرار میدهد.
بیشتر حوالهها به صورت قانونی ثبت نمیشوند. از طرفی، کسانی که به عنوان صادرکننده برات شناخته میشوند میتوانند حتی بدون داشتن یک ریال، حوالههای میلیونی و حتی میلیاردی را در اختیار مردم قرار دهند. به همین دلیل، شفاف نبودن این سیستم میتواند مشکلاتی همچون کلاهبرداری و از بین رفتن اعتبار شخص را به دنبال داشته باشد.
وارن بافت
۲۰ سال طول میکشد تا برای خود شهرتی دست و پا کنی و پنج دقیقه طول میکشد تا آن را نابود کنی. اگر در موردش فکر کنی، کارها را به شیوهای متفاوت انجام خواهی داد.
امنیت و حواله، چاقویی دو لبه هستند. باوجود آنکه کمی قبلتر از امنیت به عنوان نقطهای مثبت در حوالهها سخن گفتیم اما به دلیل ضعف قانونی در مورد حواله، گاهی لازم میشود در هنگام صادر کردن و دریافت کردن حوالهها شاهدی را با خود به همراه داشته باشیم.
حوالهها کاغذی ساده هستند که کلاهبرداران به راحتی میتوانند آنها را دستکاری کرده و نمونههایی تقلبی از آن را در اختیارتان قرار دهند. در اختیار داشتن برات تقلبی نیز با در دست گرفتن یکتکه کاغذ خطخطی هیچ تفاوتی ندارد.
در طول زمان، ارزش پول کشورها کم یا زیاد میشود. به دنبال آن ارزش حوالهها نیز بالا و پایین میرود.
اگر حوالهها بدون وجود پشتوانه مالی واقعی منتشر شوند، میتوانند مشکلات اقتصادی جدی را در جامعه ایجاد کنند.
حوالهای که در میان تاجران عرب رواج داشت، قانون نوشتهشدهای را دنبال نمیکرد؛ اما کاملاً بیقانون هم نبود. درواقع، آنها به قانونهای نانوشتهای که بین خودشان در مورد حوالهها داشتند عمل میکردند. کمکم با گسترش استفاده از حواله، نکتههای جدیدی در این مورد به وجود آمد. مثلاً اینکه فرد صاحب برات وقتی به مقصد خود میرسید به جای رفتن پیش یکی از افراد زنجیره و نقد کردن حواله، برگه حواله را به عنوان پول در نظر میگرفت و آن را خرج میکرد. یا اینکه مردم به جای جابهجا کردن پول، ارزش حوالهها را بین هم جابهجا میکردند. از طرفی، پای براتهای دولتی هم به این میدان باز شد. مثلاً «رشیدالدین فضلالله همدانی» نویسنده کتاب «جامعالتواریخ» و از وزیران دربار ایلخانی – در قرن هفتم هجری شمسی – در مورد براتهای دولتی سخن گفته و تاکید داشته که تمام براتهای دولتی زمان او باید با مُهری خاص تایید شوند. کشورهایی مثل انگلستان، اسکاتلند و ایرلند، سردمدار قانونگذاری حوالهها و جزو اولینها به شمار میروند. در ایران نیز ماده ۲۲۳ تا ۳۰۶ از باب چهارم قانون تجارت در مورد حوالهها است. در ماده ۲۲۳، هشت نکته کلیدی عنوانشده که هر برات معتبری باید آنها را داشته باشد. در این ماده میخوانیم که برات علاوه بر امضا یا مهر برات دهنده باید دارای شرایط زیر باشد:
مسئله دیگری که در بخش حقوقی برات به آن پرداختهشده است، «ظهر نویسی» یا «پشتنویسی» و در اصطلاح انگلیسیاش «Endorsement» آن است. اجازه بدهید با یک مثال، این مورد را روشنتر کنیم. تصور کنید که فردی حوالهای ۱۰ میلیون تومانی برایتان مینویسد. شما به جای نقد کردن این برات، آن را در عوض بدهیتان به فرد دیگری میدهید. برای اینکه فرد مورد نظرتان بتواند از حواله شما استفاده کرده و آن را نقد کند باید طی یک اطلاعیه، حق بستانکاری خود را به آن فرد منتقل کنید. تنها جای خالی برای نوشتن این ادعا، پشتسفید برگه برات است. شاید آن فرد نیز به جای نقد کردن حوالهای که از شما گرفته آن را دوباره پشتنویسی کند و به فرد دیگری تحویل دهد. به همین دلیل، قانونهایی برای انجام درست این کار پیشبینی شده است. یادتان باشد، حوالهتان را در وجه حامل ننویسید چون طبق قانون تجارت ایران، این کار ممنوع است.
حواله نیز همچون تهاتر، در گروه اقتصاد خاکستری قرار میگیرد. چون فرایند گردش این ابزار مالی در هیچ سیستمی ثبت نمیشود، به همین دلیل توسط نهادهای دولتی قابل ردگیری نیست. این مورد، هم میتواند در قامت یک مشکل و هم در شمایل فرصت ظاهر شود. مثلاً کسانی که کارهای خلاف قانون انجام میدهند میتوانند به سادگی با استفاده از برات، به نقل و انتقال پول بین خودشان بپردازند بدون اینکه نگرانی از بابت گیر افتادن داشته باشند. از طرفی کار با حوالهها میتواند در نگاه یک تاجر، بسیار سودمند باشد؛ چون بدون اینکه نیاز به پرداخت مالیات داشته باشد به داد و ستد میپردازد.
سیستم حوالهها به علت مزیتهایی که داشتند در طول تاریخ به قدرت خود باقی ماندند و در این میان دستخوش تغییرهای جالبی شدند. هرکدام از ما بسیار بیشتر از آنچه فکرش را میکنیم با حوالهها در ارتباط هستیم. نمونههای زیر به ما کمک میکنند تا به درک عمیقتری از کاربرد حوالهها در دوران خودمان برسیم.
شاید در نگاه اول اینطور به نظر نرسد اما معامله در بورس نیز کار با حوالهها به شمار میرود. اگر نگاهی به روند کار در بورس بیندازیم درک آن برایمان راحتتر میشود. به هنگام عرضه اولیه، شخصهای حقیقی و حقوقی مبلغ مشخصی را پرداخت کرده و در مقابل آن سندی دریافت میکنند. این سند که نشاندهنده مالکیت آنها بر تعداد مشخصی از سهام یک شرکت است در بازار ثانویه به عنوان یک حواله بدهی، قابل معامله خواهد بود. البته در این حوالهها ارزش سند شناور است. یعنی سهامی که مثلاً امروز ۱۰ هزار تومان ارزش دارد، ممکن است فردا ۲۰ هزار یا ۵ هزار تومان ارزش داشته باشد. اما بازهم در شمار حوالهها قرار میگیرد.
این مورد معرف حضور همه ایرانیها است. ما به شرکت خودروسازی مبلغ مشخصی برای خرید اتومبیلی پرداخت میکنیم که هنوز ساخته نشده است. در مقابل، شرکت خودروسازی نیز حوالهای که نشاندهنده پرداخت آن مبلغ توسط ما است را در اختیارمان قرار میدهد. با اینکه به نظر همهچیز روی هوا است اما این سیستم هنوز هم برای شرکتهای خودروسازی کارآمد است. جالب اینجا است که انتقال حوالههای خودرو بین مردم بسیار شایعتر از تحویل خودرو توسط سازنده به خریدار است. به این ترتیب که مردم، حواله خودروی خود را باقیمتی بیشتر میفروشند و از این راه سود میکنند. حتی در این مورد بازار سیاه هم وجود دارد.
ارسال پول به خارج از کشور در بیشتر موارد با استفاده از سیستم حواله انجام میگیرد. این مورد به خصوص در سالهای اخیر بسیار موردتوجه قرارگرفته است. چون میزان ارز قابلحمل به خارج از کشور محدودشده است و بسیاری از هموطنانمان برای اینکه ارز کافی در کشور مقصد داشته باشند از ابزار حواله استفاده میکنند. گذشته از این افراد زیادی هستند که برای فرزندان یا اعضای خانواده خود در خارج از کشور پول میفرستند. استفاده از سیستم برات، بهترین و گاهی تنها راه برای انجام این نقل و انتقال مالی به شمار میرود. اگر ایران را به عنوان کشور مبدأ در نظر بگیریم برای ارسال ارز به خارج از کشور باید اختلاف قیمت تبدیل ارز را محاسبه کرده و به میزانی که در کشور مقصد ارز نیاز داریم به شرکت واسطه تومان بدهیم و از آنطرف، ارز کشور مقصد را به میزان پول پرداختی دریافت کنیم. ناگفته نماند که در این میان شرکتهای واسطه بین ۲۵ تا ۶۰ دلار کارمزد دریافت میکنند. اصلاح «حوالهسوئیفت» نیز در همین بخش جای میگیرد.
حتماً شما هم شرکتهایی را سراغ دارید که به کارمندان خود بن خرید از یک فروشگاه خاص را میدهند. این بنها در واقع همان حواله خرید هستند. کارمند با در دست داشتن بنها به فروشگاه مشخصشده میرود و تا سقفی که اعتبار بنها به او اجازه دهد، خرید میکند و در عوض پول نقد، بن خود را به فروشگاه تحویل میدهد. مسئول فروشگاه نیز در زمان مشخصی بنهای جمعآوری شده را به نماینده شرکت تحویل داده و پول خود را دریافت میکند.
شاید برایتان جالب باشد که حتی افتتاح حسابجاری در یک بانک نیز نشانه ورود به سیستم حوالهها است. اگر مثال تاجر را به یاد داشته باشید، در این سیستم، بانک در نقش حوالهدار و شما در نقش گیرنده حواله هستید. وقتی با باز کردن حساب در بانک، پول خود را به آنجا منتقل میکنید، در عوض این کار، یک کارت به شما میدهند. اعتبار آن کارت، به میزان پولی که در بانک گذاشتید افزایش یا کاهش پیدا میکند. شما به هنگام خرید، به جای خرج کردن پول نقد، کارت خود را در دستگاه کارتخوان میکشید. یعنی در حقیقت، اعتبار حواله خود را خرج میکنید. بانک هم در دورههای زمانی مشخص با فروشندگانی که دستگاههای کارتخوان دارند، تسویهحساب میکند. نکته جالبتر اینجا است که با ورود تکنولوژی، برخی از حواله دارها کاملاً ماشینی شدند. مثلاً خودپرداز، یک حوالهدار ماشینی است که هر وقت بخواهید، برات شما را یعنی همان کارتبانکیتان را به پول نقد تبدیل میکند. در واقع سایر مفهومهای مالی مانند کارت اعتباری، کارت هدیه و حتی اسکناس هم جزو حوالهها به شمار میروند. اسکناس، حوالهای است که اعتبارش از قبل مشخصشده است. میزان اعتبار حواله اسکناس، همان عددهای چاپشده روی آن هستند. مثلاً اسکناس ۵۰ هزارتومانی، حوالهای به ارزش ۵۰ هزار است. همین عدد ۵۰ هزار نیز حوالهای برای نشان دادن میزان ثروت و توانمندی ما است.
در برخی از زمانهای خاص – مثلاً برای جذب سرمایه – دولت شروع به توزیع اوراق مشارکت میکند. اوراق مشارکت نیز درواقع حوالههایی هستند که توسط بانک مرکزی و دولت به خریداران این اوراق تحویل داده میشوند. درواقع این اوراق، گواهی بدهی دولت به افراد به شمار میروند. هر فرد میتواند با ارائه این اوراق به بانک، معادل ارزش ریالی آن را به صورت نقدی دریافت کند.
بیمههای خدمات درمانی نیز در شمار حوالهها قرار میگیرند. هنگامیکه ما به شرکت بیمه، حق بیمه پرداخت میکنیم، در ازای پولی که دادیم، یک دفترچه درمانی یا همان برات میگیریم و با ارائه هر برگ از آن دفترچه، پول کمتری بابت خدمات درمانی پرداخت میکنیم. درواقع هر برگ دفترچه سندی از بدهی بیمه به ما است و مراکز درمانی – مثل بیمارستانها، درمانگاهها، داروخانهها، آزمایشگاه و…. با ارائه این برگهها به بیمه، پول خود را دریافت میکنند.
جان دی. راکفلر، غول تجاری صنعت نفت و نیکوکار آمریکایی
تنها پرسش در مورد ثروت این است که، با آن چهکار میکنی؟
سفته و چک، شکلهای مدرنتری از برات هستند که بعد از آن شکل گرفتند. اما با اینوجود تفاوتهایی با برات دارند.
باوجود شباهتهایی که بین پول و ارز وجود دارد اما این دو مفهومی متفاوت از یکدیگر دارند. ارز را میتوان حواله یک اعتبار دانست. یا به زبان سادهتر، ارز همان حوالهای است که به پشتوانه موجودی پول صادر میشود. درواقع میتوان گفت که حوالههای ابتدایی – که بیشتر تاجران به جای نقد کردن حوالهها به دنبال خرج کردنشان بودند – ریشه ارزهای کنونی را تشکیل میدهند. این ماجرا در مورد ارزهای دیجیتالی مثل بیت کوین یا ریپل نیز برقرار است. درواقع ارزهای دیجیتال، حوالههایی غیر فیزیکی هستند که یک اعتبار را به دوش میکشند.
حواله بدون پشتوانه، یکی از روشهای استفاده از ابزار برات بود که با گذشت زمان ایجاد شد. در این سیستم، حوالهدار، حوالهای در وجه مشخص به یک فرد میدهد بدون آنکه فرد مورد نظر، پولی را نزد حوالهدار بگذارد. در این صورت، اعتبار حواله نه به پول بلکه به اعتبار حوالهدهنده برمیگردد. نمونه این مورد را میتوان در چکهای رمزدار یا تضمینشده که بانکها به برخی از مشتریان خود میدهند مشاهده کرد. در این مثال، حوالهدار همان بانک و مشتری، همان گیرنده برات است. بانک به عنوان ضامن نقد شوندگی آن چک، اعتباری دوچندان به آن میدهد. اما این سیستم نیز دردسرهای خاص خودش را دارد. مثلاً اگر بانک مرکزی به عنوان بزرگترین حوالهدار ایران، بدون وجود پشتوانه – مثل طلا و نقره – شروع به چاپ اسکناس کند، یعنی درواقع حوالههای بدون پشتوانه را در میان مردم توزیع کرده است. اگر به هر دلیلی، بانک نتواند پشتوانه لازم را تأمین کند، موجی از تورم در جامعه ایجاد میشود.
«Letter of Credit یا LC» یا به زبان خودمان اعتبارنامه، سندی است که بیشتر در معاملههای بینالمللی یا بسیار بزرگ از آن استفاده میشود. در این وضعیت، بانک به عنوان یک حوالهدار امین به فروشنده یا طرف دوم معامله تضمین میدهد که پول خود را دریافت خواهد کرد. از آنطرف، بانک تنها زمانی پول را به فروشنده پرداخت میکند که خریدار، جنس خود را تحویل گرفته باشد. میتوان اعتبار اسنادی را همان حواله در نظر گرفت. البته در این معامله، بانک تنها ضمانت پرداخت به فروشنده را بر عهده میگیرد و در مورد کلاهبرداریهایی که ممکن است فروشنده بر سر خریدار بیاورد کاری نمیکند. مثلاً ممکن است طبق چیزی که بانک واسطه میخواهد، فروشنده جنس را در زمان تعیینشده به خریدار تحویل دهد اما به جای کالاهایی که با خریدار قرار گذاشته بودند، جنسهایی معیوب یا بیکیفیت و حتی جعبههایی خالی به او تحویل بدهد. مثال دیگر از خطرهای استفاده از اعتبارنامه وسعتی بسیار بزرگتر دارد. مثلاً اگر در کشوری که سند اعتبارنامه صادرشده، جنگی دربگیرد یا دولت آن کشور با کشور فروشنده و خریدار دچار مشکل شود، در بهترین حالت، تمام سرمایه خریدار تا زمانی نامعلوم بلوکه میشود.
سیستمهای مالی، همواره در حال پیشرفت هستند و ابزارهای جدید برای راحتی و افزایش امنیت مردم ساخته میشوند و خواهند شد. حواله یکی از ابزارهای مالی کهن به شمار میرود. شاید در آینده قانونهای محکمتری در مورد حوالهها نوشته شود و حتی شاید، ابزار جدیدی به طور کامل جای آن را بگیرد. نکته مهم این است که با تغییرات همراه شویم و ذهنمان را به روی ابزارهای جدیدی که به وجود میآیند باز نگهداریم. خلاصهای از آنچه باهم گفتیم:
نظر شما در مورد حوالهها چیست؟ آیا میتوانید چند نمونه دیگر از کاربرد حوالهها در زندگی روزمره را مثال بزنید؟
با سلام.مطالب بسیار جامع و آموزنده بود.سپاس از شما.
بسیار روان و ساده توضیح دادین من تا آخرش خوندم ای کاش اینارو تو مدرسه بهمون یاد میدادن /: نه اینکه الان بعد دانشگاه بیایم این تعاریف اولیه اقتصادی رو یاد بگیریم ):
ممنون از نویسنده این مطلب
با سلام، بسيار ممنونم. بسيار خوب و جامع نوشته بوديد. ولي متاسفانه ننوشته ايد كه اگر كسي حواله اي را گم كند، آيا مي تواند از محل كار دولتي خود درخواست حواله المثني نمايد؟
باسلام دوست عزيز
لطفا بيان كنيد چه نوع حواله اي مد نظر شما است
عالی بود ممنونم
خیلی جامع و مفید بود ممنون
سلام ممنون بسیار مفید بود