بیشتر اقتصاددانان، وظایف پول را در اقتصاد، به ۳ دسته اصلی معیار ارزش، میانجی در دادوستد و ذخیره ارزش پول تقسیم می کنند. البته که میتوان آن را ابزاری برای پرداختهای انجامنشده (پرداختهای آتی) هم دانست.
۴ وظیفه پول
۱- معیار ارزش
پول، ابزار اندازهگیری ارزشهای اقتصادی و وسیلهای برای ارزیابی کالاهای گوناگون است. پیش از اختراع پول، ارزش کالاها، باهم سنجیده میشد، اما پس از اختراع پول، ارزشهای اقتصادی کالاها و خدمات، با پول سنجیده شد و پول، معیار و مقیاس ارزشهای اقتصادی گردید. عرف و عقلا نیز آن را برای اندازهگیری ارزش کالاها به کاربردند و به آن، ارزش دادوستدی عام دادند، چنانکه بر پول کالایی، ارزشی حقیقی و بر پولهای اسکناسی، تحریری و الکترونیکی، ارزش دادوستدی، عام، اعتباری و قراردادی محض نهادند. نقش پول بهعنوان معیار سنجش مقایسه کالاها و خدمات با یکدیگر است؛ بهعبارتدیگر با پول میتوان کالاها را با یک معیار واحد ارزشگذاری نموده و ارزش کالاها نسبت به یکدیگر را با آن معیار واحد که همان واحد پولی است مورد مقایسه قرار داد. اگر پول وجود نداشت دوران مبادلات پایاپای بایستی کلیه کالاها و خدمات نسبت به هم ارزشگذاری میشدند که با تنوع عظیم کالاها عملاً این امر غیرممکن بود. در اقتصادهای تهاتری چیزی که امروزه ما بهعنوان قیمت میشناسیم وجود نداشت.
در چنین اقتصادهایی، کالاها با یکدیگر سنجیده میشوند: مثلاً اگر در این اقتصادها سه کالای گاو، گوسفند و ذرت وجود داشت، گاو با گوسفند و ذرت ارزشگذاری میشد (مثلاً هر گاو ۲ گوسفند و یا ۵۰ کیسه ذرت). مشکل دیگر در مبادلات پایاپای عدم تقسیمپذیری واحدها به اجزا، (نظیر وقتیکه یک گوسفند نصف ارزش گاو است) است؛ اما وقتیکه پول وجود دارد، ارزش همه کالاها به پول بیانشده و ما این ارزش پولی را قیمت مینامیم. درهرحال انتخاب یک معیار سنجش ارزش و قیمت گزاری، باعث صرفهجویی بسیار در وقت و انرژی برای نگهداری قیمتهای نسبی و یا ارزش کالاهای مختلف شده و مسئله تبدیل واحدها به یکدیگر را حل میکند. وقتی قیمت پولی تعدادی از کالاها شناخته شد بهآسانی قیمت نسبی آنها با توجه به قیمت پولی قابلمحاسبه است. برای مثال اگر قیمت هر واحد کالای x، ۳۰۰ ریال و قیمت هر واحد کالای y،۱۵۰ ریال باشد، در این صورت قیمت هر واحد کالای x برحسب کالای y دو است. با استفاده از قیمتهای پولی نهتنها میتوان قیمت نسبی x را به نسبت به y، بلکه با کالاهای دیگر نیز سنجید. بهبیاندیگر پول بهعنوان واحد شمارش، معیار ارزشی است که معادله کنندگان اقتصادی امکان مقایسه ارزش نسبی کالاها و خدمات را میدهد.
۲- میانجی در داد و ستد
با گزینش معیار سنجش، فقط بخشی از مشکلات دادوستد کالا به کالا برداشته میشود، اما مشکلاتی، مانند حمل کالاهای پرحجم و وزن مبادله شده به دوردستها، انبار کردن و غیره، هم چنان بهجا میماند. عرف و عقلا، پی بردند که کالای بهکاربرده شده برای معیار ارزش، میانجی در دادوستد نیز بگردد تا بخش دیگری از مشکلات دادوستد، برداشته شود. در این نقش که اصلیترین نقش پول نیز بوده و موجب تحولات پول نیز شده است، پول وسیلهای برای پرداخت بهای کالاها و خدمات خریداریشده است. استفاده از پول بهعنوان یک وسیله مبادله موجب کارایی اقتصادی شده و از اتلاف وقت و صرف هزینه جهت دادوستد کالاها جلوگیری مینماید. در مبادلات پایاپای، افراد، کالا میدادند و در مقابل کالا میگرفتند. یعنی بهطور همزمان دو معامله صورت میگرفت و کالایی فروخته و کالایی خریداری میشد.
وقتی پول وارد معاملات روزمره شود، این دو معامله بهطور مستقل انجام میگیرد. یعنی تولیدکننده و یا فروشنده یکبار کالا را میفروشد و پول دریافت می کند و سپس پول را میدهد و کالای موردنیاز خود را میخرد (خرید) بنابراین معاملات از شکل اولیه یعنی (کالا – کالا) بهصورت (کالا – پول) و (پول – کالا) تبدیل گردیده است. فرضاً معلم و یا قاضی که به ترتیب خدمات آموزشی و قضاوت خویش را میفروشند و پول دریافت میکنند میتوانند با پول دریافتی، کالاهای موردنیازشان را تهیه نمایند. بنابراین، وقتی گفته میشود، پول نقش واسطه مبادله را دارد، به این معنی است که خریداران و فروشندگان آن را بهعنوان وسیله پرداخت میپذیرند. بهعبارتدیگر همه ما در مقابل کاری که انجام میدهیم پول دریافت میکنیم، آنگاه با پول دریافتی، کالاها و خدماتی که دیگران تولید کردهاند را خریداری میکنیم. خصوصیت پول بهعنوان واسطه مبادله، یکی از مهمترین وظایف پول را تشکیل میدهد. زیرا با این خصوصیت پول، تقسیمکار و تخصص شدن تولید کالاها امکانپذیر میشود. اصولاً تقسیمکار و تخصص شدن تولید کالاها موجب کارآمدی اقتصاد میشود. افزایش کارآمدی و افزایش بهرهوری برای هر اقتصادی یک ضرورت انکار نشدنی است. زیرا با این عمل، افراد قادر خواهند بود، یک محصول بیشازحد تولید کنند. تولید بیشتر موجب افزایش فروش محصول و خرید بیشتر سایر محصولات میشود. درنتیجه سطح رفاه افراد افزایش مییابد. پس با تخصصی شدن تولید، سطح تجارت افزایش و نقش پول در اقتصاد اهمیت مییابد.
۳- ذخیره ارزش پول
مردم جامعه پذیرفتند که بهجای داشتن گونه کالاهای ناهمجنس، چیزی را بهکارگیرند که ارزش دادوستدی عام، داشته باشد و در هنگام لزوم، با آن کالاهای دیگر را به دست آورند که مالک و دارنده آن هستند. چنین ویژگی پول، وظیفه دیگری را به نام ذخیره ارزش، بر عهده پول گذاشت. فرد با ذخیره پول، ارزش دادوستدی خالصی را اندوخته میکند که برای او منافع در پی دارد:
نخست آنکه از زیانهای ذخیره ارزش مصرفی، مانند فاسدشدن و تلف شدن کالاها در امان میماند؛ دیگر آنکه چون نیاز آیندهاش را نمیداند تا همان را ذخیره کند، با انباشتن پول، چیزى را دارد که با آن، نیاز خود را برمیآورد. یکی از نقشهای مهم ولی مبهم پول وظیفه حفظ ارزش آن است. با توجه به تورم و بحث ارزش زمانی پول به نظر میرسد که پول وسیله حفظ ارزش نباشد. ولی با در نظر گرفتن ریسک دزدی، آتشسوزی، فاسدشدن و هزینه نگهداری کالاهای فیزیکی و همچنین بحث قدرت نقد شوندگی نقش پول بهعنوان وسیله حفظ ارزش مشخص میگردد. وظیفه دیگر پول آن است که از آن میتوان بهعنوان حفظ ارزش نیز استفاده نمود. این خصوصیت پول به تولیدکننده این امکان را میدهد که تولیداتش را بفروشد و آنگاه هر موقع که تمایل داشت کالای موردنظرش را خریداری نماید. در حقیقت این خاصیت پول به آنها یک نوع اختیار و آزادی انتخاب زمانی را میدهد. بهعبارتدیگر تا زمانی که افراد پول را نزد خود نگهدارند، میتوانند در هر زمان از آن بهمنظور خرید کالای موردنظر استفاده نمایند.
این وظیفه پول به طرق مختلف میتواند برای جامعه مفید واقع شود. بهعنوانمثال مردمی که بهطور ماهیانه حقوق میگیرند و یا بخش مهمی از درآمد سالیانه خود را یکبار درسال دریافت میکنند، این امکان برایشان فراهم میشود که مخارج خود را حتی بهطور روزانه تنظیم نمایند. همینطور افراد میتوانند برای بازنشستگی، تحصیلات فرزندانشان، خرید خانه و… پول را ذخیره نمایند. درحالیکه اگر پول نباشد، مردم میبایستی همین کار را با ذخیره کالاها انجام دهند؛ اما ذخیره کالاها نهتنها همراه با هزینه (مثلاً انبارداری و …) است، بلکه خطر فاسدشدن را نیز به دنبال دارد. بهعنوانمثال اگر مرد ماهیگیری بیش از نیازش ماهی صید نماید و اگر در نظر بگیریم که ماهیها پس از چند روز فاسد میشوند (البته ممکن است آنها را منجمد کرده و نگه دارد که این کار هم همراه با هزینه انبارداری و غیره است)، ملاحظه میگردد که ماهیها برای ذخیرهسازی ارزش مناسب نمیباشند. حتی اگر ماهیگیر تلاش کند که ماهیها را با کالای دیگر معاوضه نمایند. باز هم ممکن است در فاصله مبادله و معاوضه با کالاهای موردنظر، بعضی از ماهیها فاسد شوند. این در حالی است که با فروش ماهیها میتواند پول دریافتی را بهسادگی ذخیره سازد. البته پول تنها وسیله ذخیره ارزش و لزوماً بهترین آنها نیست؛ زیرا چنانچه قیمت کالاها و خدمات افزایش یابد، قدرت خرید پول کاهش پیدا میکند. همینطور ازآنجاییکه به دارندگان پول بهرهای پرداخت نمیشود، لذا پول بهعنوان ذخیره ارزش برای دارنده آن با مقداری هزینه همراه است.
۴- ابزاری برای پرداخت های انجام نشده (پرداخت های آتی)
پول عاملی در جریان فعالیتهای اقتصاد و مؤثر بر شاخصها و نوسانات آن است. تأثیرپذیری رکود و رونق اقتصادی درنتیجه عوامل پولی توسط کینز و پیروانش گسترش یافت. در حقیقت استفاده از پول بهعنوان معیار پرداختهای آتی مستلزم وجود دیگر وظایف پول است. در اقتصادهای مدرن امروزی بسیاری از کالاها برای تولید، به زمان قابلملاحظهای نیاز دارند و معمولاً پس از سفارش تولید میشوند. بهعنوانمثال تولید کالا برای دولت و یا اشخاص معمولاً مستلزم قراردادهایی است که در آن پرداختها بابت آن معمولاً در آینده صورت میگیرد. بعضی مواقع هم کالاها بلافاصله تحویل خریدار میگردد، اما پرداختها با تأخیر انجام میگیرد.
برای مثال شخصی ممکن است فرش، تلویزیون و یا دیگر وسایل زندگی را طبق قرارداد بهصورت قسطی خریداری نماید. اهمیت پول بهعنوان معیار پرداختهای آتی در قراردادهای بزرگتر، حتی مدت طولانیتری را میپوشاند. برای مثال خریداران کاشانه ممکن است طبق قرارداد مبلغ معینی را ماهیانه و به مدت ۱۰ سال و یا بیشتر پرداخت نمایند. درهرحال قرض دادن یکمیلیون ریال برای ۱۰ سال معقولتر از قرض دادن یک اسب برای ۱۰ سال است. گذشته از این وقتیکه شما پولی را قرض میدهید، میدانید که چه چیزی بازپرداخت خواهد شد، اما وقتیکه شما یک اسب را قرض میدهید، چیزی که دریافت میکنید ممکن است خیلی متفاوت از آن باشد.







































