پول، تکهای کاغذ یا سکهای فلزی است که تنها به خاطر بار ارزشی که به دوش میکشد، مهم و خواستنی به شمار میرود. در واقع، ما نه تکههای کاغذ بلکه ارزشی که آنها برایمان به ارمغان میآورند را دوست داریم. اعتبار پشت کاغذها به ما کمک میکند تا چیزهایی که نیاز داریم را بخریم، به جاهایی که میخواهیم سفر کنیم و آن اعتبار را با ارزش چیزهایی که دوستشان داریم تاخت بزنیم. اما داستان این اعتبار از کجا آغاز میشود؟ چه چیزی به کاغذی که در دست ما قرار دارد ارزش میدهد؟ و مهمتر از همه، چرا این ارزش، ثابت نیست و گذر زمان یا شرایط مختلف، اعتبار آن را دستخوش تغییر میکند؟ در این مقاله از خانه سرمایه به سراغ «پول فیات» یا «پول بدون پشتوانه» میرویم تا از ماجراهای پشت پرده اعتبارها سر در بیاوریم.
ویکتور هوگو:
هیچ چیزی به اندازه جیب خالی انسان را ماجراجو نمیکند.
استاندارد طلا چیست؟
تا مدتهای طولانی، طلا تنها و بهترین پشتوانه برای پولهایی بود که در میان مردم دست به دست میگشتند. چه زمانی که مردم با حوالههای کاغذی کار میکردند و چه زمانی که بانکهای مرکزی شکل گرفتند، این تناسب بین ذخیره طلای انباشته در انبارها یا خزانهها و اسکناس یا حوالهای که در دست مردم بود، وظیفه انتقال ارزش را در اختیار داشت. به زبان سادهتر، سکه فلزی یا اسکناسی که در دست مردم بود، سند مالکیت طلایی بود که در خزانه یا انبارها وجود خارجی داشت. این سبک از انتقال ارزش تا زمانی که در محدوده یک کشور اعمال میشد، به خوبی کار خودش را انجام میداد. اما وقتی پای مبادله این ارزش بین کشورهای مختلف به این میدان باز شد، شرایط تغییر کرد. بدون شک، هیچ کشوری نمیتواند به تنهایی تمام نیازهای خود را تامین کند و تجارت، بخشی جدایی ناپذیر از روابط صلحآمیز میان ملتها به شمار میرود. حالا نیاز اساسی، بهینهسازی این اعتبارها برای افزایش تجارتهای بینالمللی بود.
همانطور که کشور «A» روش خودش را برای اعتباردهی به حوالهها و اسکناسها داشت، کشور «B» هم از روشی مخصوص به خود استفاده میکرد. حالا مسئولان هر کشور باید کاری میکردند که پولهایشان در کشورهای دیگر نیز از اعتبار کافی برخوردار باشند و تاجران خارجی با خیالی راحت و به سادگی از آنها استفاده کنند. در نتیجه، هر کشور باید یک روند استاندارد برای ارزش پولش در نظر میگرفت و آن را اعلام میکرد. به همین دلیل، مفهومی به نام «استاندارد طلا» در میان کشورهای مختلف شکل گرفت. به این ترتیب که دولت هر کشور، یک نرخ مبادله ثابت را اعلام میکرد و در ازای دریافت مقدار مشخصی پول کاغذی یا سکه فلزی، مقدار ثابتی طلا میپرداخت.
چرا پول فیات یا پول بدون پشتوانه شکل گرفت؟
اجرایی شدن استاندارد طلا توانست بسیاری از مشکلات را حل کند. معاملههای بین تجار خارجی به راحتی صورت میگرفت و هر کسی میتوانست در هر زمانی که میخواست، پولهای خود را به طلا تبدیل کند. اما این عرضه نامحدود طلا توسط دولتهای مختلف نتوانست مدت زیادی دوام بیاورد. علتهای گوناگونی مانع این کار شدند؛ مثلا:
- آغاز جنگهای جهانی و کم شدن ذخیرههای مالی کشورها به علت هزینههای جنگ
- نایاب بودن معدنهای طلای جدید
- احتکار طلا توسط مردم
- محاسبهای بودن نرخ طلا (در واقع، نرخ ثابتی که در استاندارد طلا تعریف شده بود، هیچ وقت به معنای واقعی اجرا نشد. در عوض، دولتها سعی کردند که نرخ مناسبی برای این مبادله اعلام کنند اما نتوانستند.)
کار با استاندارد طلا آنقدر سخت شد که کمکم تا دهه هشتاد میلادی به طور کامل از میان رفت و در سال ۱۹۷۱ به تاریخ پیوست. اما بدون این استاندارد، چه چیزی میتوانست اعتبار کاغذهایی که با نام پول میشناختیم را به آنها بازگرداند؟ دولتها و اقتصاددانها به راهحلی جایگزین رسیدند و آن «پول بدون پشتوانه» بود.
آدام اسمیت:
بدون شک، جامعهای که بخش اعظم آن فقیر و بیچاره هستند، نمیتواند شکوفا و سعادتمند باشد.
جدایی پول از طلا
وقتی پول از یار دیرین خود یعنی طلا جدا شد، دو بازار متفاوت از اعتبارات شکل گرفتند. بازار اول، دولت بود که پول ملی و قدرت چاپ اسکناس را در اختیار داشت و دیگری بازار بود که با در اختیار داشتن طلا، قدرت معامله و تعیین ارزش لحظهای آن را در دست گرفت. دولتها میتوانستند بسته به نیاز خود پول چاپ کنند و در عوض، دخالتی در معاملات بازار طلا نداشته باشند. در حقیقت، چیزی که ارزش پول ملی جدید را – که پشتوانهای طلایی رنگ به دنبال نداشت – تعیین میکرد تلاش دولتها برای کاهش هزینههای خود، اجرای سیاستگذاریهای خارجی و داخلی کارآمد، کنترل نرخ بهره، بهبود وضعیت اقتصادی کشور، تصمیمگیری درباره میزان عرضه پول و تغییر سیاستهای مالیاتی بود. به همین علت، گاهی میبینیم که ارزش پول کشورهای فقیر در مقابل کشورهای ثروتمندی که با واحد پول دلار کار میکنند، بسیار پایین است. در واقع، کاهش ارزش پول ملی یک کشور به معنای وجود مشکلاتی است که بر بدنه اقتصادش سنگینی میکند.
اولین حرکت برای استفاده از پول بدون پشتوانه
بر خلاف ظاهر غربی پول فیات، آغاز آن از شرق بوده است. در قرن ۱۱ میلادی اولین کسانی از پول بدون پشتوانه در معاملات خود استفاده کردند، «خاندان یوآن» در چین بودند. با کمبود طلا، تلاشها برای پیدا کردن یک جایگزین برای آن ادامه یافت. کشورهای مختلف بسته به منطقه جغرافیایی و منابع در دسترسشان، کالاهایی را جایگزین طلا کردند و در واقع به عنوان پول از آنها استفاده میکردند. مثلا در انگلستان قرن ۱۱ و در زمان پادشاهی هنری اول، از چوب به عنوان پول استفاده میشد یا در مستعمره پیشین فرانسه به نام «فرانسه نو» از پوست خز به جای پول استفاده میکردند. مزیتهای پول فیات مثل عدم وابستگی به طلا، عدم محدودیت و راحتی در استفاده، کمکم بیشتر کشورها را به استفاده از آن تشویق کرد.
خطرهای استفاده از پول فیات
سه متهم اصلی در پرونده خطرهای پول بدون پشتوانه به چشم میخورند:
- تورم
از زمان ایجاد پولهای بدون پشتوانه، تورم با آن همنشین بوده است. دولتها با چاپ پولهایی که نمیتوانستند ارزشی برای آنها ایجاد کنند، درگیر مفهومی به نام تورم شدند. به زبان ساده، تورم یعنی کاهش درصد پشتوانهدار از پول ملی نسبت به درصد پول خلق شده که باعث افزایش شاخص قیمت – معمولا افزایش قیمت مصرفکننده – میشود. وجود تورم بالا باعث میشود که نرخ جمعیت افراد فقیر در جامعه افزایش پیدا کند. چون تورم به افراد دارای درآمدهای پولی ثابت – مثل حقوق بگیرها – ضرر میزند و از قدرت خرید آنها میکاهد. اما در مقابل، به نفع بیشتر کسانی تمام میشود که درآمدهای پولی متغیر دارند. علاوه بر این، تورم، هزینههای عمومی دولت را افزایش میدهد و دولت را مجبور میکند که برای جبران این کسری بودجه به سراغ قرض گرفتن پول از بانک مرکزی برود. روشن است که این راهحلها به جای خاموش کردن آتش تورم، آن را بیشتر شعلهور میکنند. نکته جالب اینجا است که مردم میتوانند با سرمایه گذاری در بازار بورس، پول خود را از خطرهای تورم دور کنند.
- افزایش بیش از حد نقدینگی
به تمام پولهایی که خارج از سیستم بانکی در حال گردش هستند، «نقدینگی» گفته میشود. اگر حجم نقدینگی با میزان تولید کالا و خدمات متناسب نباشد – یعنی دچار افزایش غیرمعمول نقدینگی در میان مردم باشیم – ضربه بزرگی به اعتبار پول بدون پشتوانه زده میشود. چون با افزایش نقدینگی، تقاضا برای دریافت کالا و خدمات به شدت بالا میرود و اگر چرخه تولید و ارائه خدمات، نتواند در کوتاه مدت به این تقاضا پاسخ دهد در آن صورت بر آتش تورم، دامن زده میشود.
- از بین رفتن دولتها
یکی دیگر از خطرهایی که پول بدون پشتوانه را تهدید میکند، از بین رفتن دولتها است. چون این دولتها هستند که به علت وجود و فعالیتهایی که انجام میدهند به پول ملی هر کشور اعتبار و ارزشی مناسب میبخشند. اگر دولتی نابود شود، ارزش پول ملی آن نیز به نابودی کشیده میشود.
فیدل کاسترو:
هر کشوری باید کاملا آزاد باشد تا نوعی از سیستم اقتصادی، سیاسی و اجتماعی که مناسب میداند را برگزیند.
پاسخ به دو پرسش در مورد پول فیات
در ادامه به دو پرسش در مورد پولهای بدون پشتوانه که شاید در ذهن شما هم شکل گرفته باشند پاسخ میدهیم:
- آیا ارزهای دیجیتال هم مثالی از پول فیات هستند؟
اجازه بدهید با شمردن تفاوتهایی که بین ارز دیجیتال و پول بدون پشتوانه وجود دارند، راحتتر به این پرسش پاسخ بدهیم:
- ارزهای دیجیتال – به عنوان مثال، بیت کوین – کریپتوکارنسیهایی مجازی هستند که بر بستر شبکهای بزرگ به نام بلاک چین فعالیت میکنند. اما پول فیات، پولی فیزیکی است.
- ارزهای دیجیتال از دهه ۹۰ میلادی روی کار آمدند. اما پول فیات از قرن ۱۱ میلادی در حال گردش است.
- ارز دیجیتال، ارزشهایی خارج از محدوده دولتها و کشورها هستند، به صورت جهانی فعالیت میکنند و توسط هیچ شخص یا هیچ دولتی کنترل نمیشوند. اما پول بدون پشتوانه وابستگی ۱۰۰ درصدی به دولتی که از آن حمایت میکند دارد.
- شیوه عمل ارزهای دیجیتال و پول فیات با هم متفاوت است. در انتقال ارزهای دیجیتال، نیازی به حضور فرد دیگر – مثل بانک – نیست و حتی لازم نیست که اطلاعات هویتی خود را افشا کنید. اما برای انتقال پولهای فیات، شما باید با در دست داشتن اطلاعات کامل هویتی و با استفاده از امکاناتی که شخص سومی مثل بانک در اختیار شما قرار میدهد، به انتقال پول بپردازید.
- ارزهای دیجیتالی، عرضه محدودی دارند اما پولهای بدون پشتوانه – در صورت نیاز دولتها – میتوانند به صورت نامحدود عرضه شوند که البته آسیبهای جبرانناپذیری بر بدنه اقتصاد وارد خواهند کرد!
- در ارزهای دیجیتال به دلیل رمزنگاریها، امنیت بسیار بالا و فعالیت بر بستر بلاک چین، امکان کلاهبرداری به صفر نزدیک شده است. اما جعل اسکناس یا سکه، برای کلاهبرداران حرفهای، کار چندان سختی نیست.
در نتیجه، پول فیات و ارزهای دیجیتال، دو موضوع متفاوت هستند که فقط در بعضی جنبهها مثل خرج کردن با هم نقطههای مشترکی دارند.
- آیا کارتها اعتباری هم میتوانند نمونهای از پول فیات باشند؟
بله. بیایید یک بار دیگر به مفهوم پول بدون پشتوانه نگاهی بیندازیم. با هم گفتیم که پول فیات، پولی فیزیکی است که از طرف دولت حمایت میشود. به همین دلیل، تمام چیزهایی که مفهوم این پول را به شکلهای گوناگون در خودشان داشته باشند نیز پول بدون پشتوانه به شمار میروند. مثلا چک، حواله، کارت اعتباری، کارتهای هدیه و … انواع مختلفی از پول فیات هستند.
توقف یا تکامل؟
وجود پول بدون پشتوانه به آن معنی نیست که تمام مشکلاتی که به علت وجود پولهای با پشتوانه ایجاد شدند، برطرف شده است. از طرفی، وجود مشکلاتی مثل تورم یا افزایش نقدینگی نمیتوانند به عنوان مانعی برای توقف استفاده از پول فیات عمل کنند. در این زمینه، پیدا کردن راهحل مناسب برای کنترل تورم و کاهش نقدینگی، تنها مسیر پیش روی دولتها است تا با مهار تورم، مرهمی بر جسم خسته اقتصاد کشورها – به خصوص کشورهای در حال توسعه – زده باشند. اما مسیر دگرگونی، همیشه باز است. همانطور که پولهای با پشتوانه طلا و حتی خود طلا به خاطر وجود مشکلاتی که داشتند کمکم کنار گذاشته شدند، شاید پول فیات نیز با ظهور تعریف جدیدی از پول و ارزشگذاری به جوخه بازنشستههای مالی بپیوندد. دور از ذهن نیست اگر ارزهای دیجیتال را به عنوان نامزد بعدی این جایگاه در نظر بگیریم.
خلاصهای از آنچه با هم گفتیم
- استاندارد طلا، توافقی بود که در آن تجار و مردم عادی به ازای تحویل مقدار مشخصی از حواله یا پول کاغذی، طلا دریافت میکردند. این استاندارد باعث جلب اعتماد تاجران خارجی و افزایش معاملههای برون مرزی شد.
- کار با استاندارد طلا، دوام زیادی نداشت. چون دولتهای مرکزی نتوانستند به تعهدات خود در قبال پرداخت طلا به مردم عمل کنند.
- عواملی مانند آغاز جنگهای جهانی، کمیاب بودن معدنهای طلای جدید، احتکار طلا توسط مردم و محاسبهای بودن نرخ طلا، زمینهساز کنار گذاشته شدن استاندارد طلا را فراهم کرد.
- جدایی پول از طلا باعث ایجاد دو بازار متفاوت به نامهای دولت و بازار معامله گردید.
- اولین حرکت برای استفاده از پول بدون پشتوانه در شرق و به دست خاندان یوآن چین صورت گرفت.
- پول فیات یا پول بدون پشتوانه، تعریف جدیدی از پول است که به علت محدودیتهای طلا ایجاد شد.
- دولتها مجبور شدند از روشهایی مانند کاهش هزینههای خود، اجرای سیاستگذاریهای کارآمد، کنترل نرخ بهره، بهبود وضعیت اقتصادی کشور، تصمیمگیری درباره میزان عرضه پول و تغییر سیاستهای مالیاتی برای حمایت از شکل جدید پول، استفاده کنند.
- عواملی مانند تورم، افزایش نقدینگی و از بین رفتن دولتها به عنوان مشکلات استفاده از پول بدون پشتوانه به شمار میروند.
- ارزهای دیجیتال، مثالی از پول فیات نیستند و در موارد زیادی مثل قدمت فعالیت، مجازی بودن، فعالیت خارج از کنترل دولتها، انتقال آسان و بدون واسطه، عرضه محدود و امنیت بالا با هم تفاوت دارند.
- کارتهای اعتباری، چکها، کارتهای هدیه و مواردی از این دست، مثالهایی از پول بدون پشتوانه به شمار میروند.
نظر شما چیست؟
با توجه به مطالبی که خواندید آیا میتوانید یک تعریف ساده از پول فیات داشته باشید؟ به نظر شما، افزودن چه ویژگیهایی به ارزهای دیجیتال میتوانند آنها را به عنوان جانشین خلف پول بدون پشتوانه معرفی کنند؟





































