فلسفه بورس
پیش از آن که به طور مستقیم به ارائه تعریف و اینکه بورس کجاست بپردازیم، لازم است نگاهی بر فلسفه تشکیل آن داشته باشیم، یکی از مهم ترین نیازهای هر شرکتی، نیاز به تأمین مالی است. راه های تأمین مالی در اقتصاد ایران متعدد است که با توجه به این که موضوع این مقاله نیستند، اشاره ای به آن ها نخواهیم داشت، اما جهت شفاف تر شدن موضوع، شرکتی را در نظر بگیرید که جهت تأمین مالی به بانک مراجعه کرده و وام می گیرد، درواقع دریافت وام یکی از راهکارهای تأمین مالی شرکت هاست که ویژگی های خاص خود را دارد و با توجه به ویژگی های یک شرکت می تواند برای آن مناسب باشد یا خیر. بورس نیز محلی جهت تأمین مالی شرکت ها را فراهم می کند، محلی که شرکت ها در آن نه از بانک ها که از سهامداران خود پول دریافت کرده و در ازای آن بخشی از سهام شرکت خود را واگذار می کنند (که البته ممکن است بانک ها نیز در نقش سرمایه گذار و از طریق زیرمجموعه های سرمایه گذاری خود وارد سهامداری یک شرکت شوند و در این تأمین مالی سهیم باشند که البته این موضوع با ارائه وام کاملاً متفاوت است)، با در نظر گرفتن این مقدمه در ادامه به بررسی دقیق تر تعریف، دلیل تشکیل، تاریخچه و مزایای این نوع از تأمین مالی خواهیم پرداخت.
تعریف بورس اوراق بهادار
بورس کجاست؟ بازاری متشکل و قانونمند است که در آن خرید و فروش انواع اوراق بهادار ازجمله سهام شرکت های پذیرفته شده، اوراق مشارکت دولتی و مؤسسات معتبر خصوصی و انواع اوراق اجاره و ابزارهای مالی، مابین تعداد زیادی از خریداران و فروشندگان، تحت ضوابط و قوانین و مقررات مشخصی معامله می شود. مشخصه مهم بو رس اوراق بهادار، الزامات قانونی برای متقاضیان سرمایه و تأمین کنندگان منابع مالی است. وظیفه اصلی بورس ها، فراهم کردن زمینه “تأمین مالی” برای شرکت ها از طریق بازارهای اولیه و فراهم آوردن بازاری شفاف و منصفانه برای دادوستد اوراق بهادار پذیرفته شده و نیز سیستمی مناسب برای نظارت بر جریان دادوستد، عملیات بازار و اعضای آن و حمایت از سهامداران و منافع ملی است. ازجمله مواردی که بهابازار را از سایر بازارها جدا می کند کارکرد دوگانه آن است. بدین معنی که ازیک طرف مرکز جمع آوری و تجهیز پس اندازها و نقدینگی جامعه و از طرف دیگر محلی بسیار مناسب برای تأمین منابع مالی پروژه ها و سرمایه گذاری های بلندمدت و در اصل محل تخصیص سرمایه ها به شرکت های سهامی عام پذیرفته شده است. بنابراین بهابازار مرجع رسمی و مطمئنی است که دارندگان پس انداز می توانند محل مناسب و ایمنی را برای سرمایه گذاری انتخاب کرده و نقدینگی مازاد خود را در شرکت های سهامی عام و سایر اوراق سرمایه گذاری کرده و یا با خرید اوراق مشارکت دولتی پذیرفته شده و شرکت های معتبر و سایر ابزارها از سود برخوردار شوند. شرکت ها هم می توانند از این منابع تجهیز شده استفاده مطلوبی کرده و برنامه ها و اهداف سازمانی خود را عملیاتی کنند.
بورس یعنی نوسان، به زبانی دیگر بهابازارها مانند موجود زنده ای هستند که با نوسان و بالا و پایین رفتن شاخص ها و قیمت ها به حیات خود ادامه می دهند و فعالان در مقاطع مختلف زمانی شاهد دوران تولد، بلوغ و مرگ شاخص ها و یا شرکت ها می شوند. برخی صاحب نظران، بورس های اوراق بهادار را به مثابه پلنگی می دانند که از سرعت، تحرک و جست وخیز ویژه ای برخوردارند، اما به همان نسبت می توانند باعث به خطر افتادن، کاهش و یا از بین رفتن سرمایه ها شوند. به عبارتی دیگر، سرمایه گذاری در شرکت ها، هرچند می تواند منجر به کسب سودهای قابل توجه شود، اما ممکن است به همان نسبت موجب از دست رفتن سرمایه شود. از بازارهای اوراق مشارکت با سپرده بانکی هم به مثابه گربه یاد می شود که آسیبی به صاحب سرمایه نمی زنند، اما در عوض فایده چندانی هم برای دارندگان آن ها ندارند. به عبارتی دیگر، هرچند سرمایه گذاری در بازارهای پول و اوراق مشارکت، ریسک کمتری دارد، اما این بازارها بازدهی چندانی هم به همراه ندارند. ذکر این نکته ضروری است که با توجه به تعریف پایه ای و علمی بورس اوراق بهادار، به کارگیری کلمه بازار بورس اشتباه بوده که متأسفانه اکثر مردم و حتی برخی از کارشناسان بازار سرمایه این اصطلاح غلط را به کار می گیرند، چراکه بورس خود بازاری است که در آن سهام شرکت ها و انواع اوراق مورد معامله قرار می گیرد. پس نباید دو واژه بازار و بورس را در کنار هم به کاربرد، بلکه می توان از عباراتی چون بازار سهام، بورس اوراق بهادار و بازار سرمایه استفاده کرد. دیگر اینکه گروهی از مردم ناآشنا با بازار سهام عنوان می کنند که می خواهند بهابازار بخرند که چنین جمله ای نیز اساساً غلط است، درواقع آنچه مورد معامله قرار می گیرد سهام (دارایی مالی) شرکت هایی است که در این بازار عرضه شده اند.
مفهوم و دلیل تشکیل بورس
سرمایه که طی قرن های متمادی موضوعی مهم برای گروه ها و افراد هر جامعه ای بوده و هست، می تواند از طریق مبادرت به فعالیت اقتصادی، رشد یا کاهش داشته باشد. این متغیر بسیار حیاتی در یک نگاه کلی در اختیار بخش های مختلف هر جامعه شامل بنگاهای اقتصادی و تولیدی، مردم و مشاغل، دولت، بانک ها و بیمه ها و… قرار دارد و مآمن اصلی آن بازار است. به منظور حفظ اصل سرمایه و دستیابی به سود، برقراری و ثبات بازارها و وجود ضوابط و حاکمیت بر آن ها ضرورت دارد و در این میان بازارهای کالا و خدمات، پول و ارز و بازار سرمایه، سه بازار اصلی و مهم در اقتصاد هر کشوری محسوب می شوند. طبق نتایج به دست آمده، با ورود بخش اصلی سرمایه های جامعه به دو بازار کالا – خدمات و سپرده بانکی، ارز و افزایش نیازهای کاذب و تبدیل شدن محصولات این دو بازار به کالای سرمایه ای، می توان به راحتی شاهد افزایش نرخ تورم بود، چراکه سرمایه ها به جای تزریق به بخش اصلی اقتصاد یعنی تولیدی صرف بازارهای کاذب و واسطه ای غیر مولد می شوند و اکثر مردم و بخش ها فقط در فکر منافع شخصی و گروهی و کسب سود هستند. به همین علت، اقتصادهای پیشرفته از سال ها پیش تغییرات اساسی در ماهیت و ساختار سرمایه و بازارها داده اند و به سمت بازار سرمایه رفته اند. بازار سرمایه و بورس ها به دلیل کارکرد مهم در جمع آوری سرمایه ها و تخصیص منابع به شرکت ها و پروژه ها و درنتیجه کنترل نقدینگی جامعه و سرمایه های سرگردان، نقش مهمی در کاهش و مهار تورم دارند. به همین دلیل است که اقتصادهای نوظهوری چون چین، هندوستان، برزیل و کره جنوبی دنباله روخط مشی اقتصادی کشورهای طراز اول اقتصاد شده اند و به سمت اقتصاد بازارمحور و توسعه و تقویت بازارهای سرمایه حرکت کرده اند. چراکه حضور شرکت هایی با ماهیت سهامی عام در بازارهای سرمایه و به کارگیری انواع اوراق بهادار موجب جذب نقدینگی و سرمایه های راکد مردم از یک سو و سرریز شدن این سرمایه های حتی اندک به بخش واقعی اقتصاد یعنی تولید از سوی دیگر می شود.
شرکت های بزرگ و مطرح هم که به صورت سهامی عام فعالیت می کنند با دریافت این سرمایه ها اقدام به اجرای برنامه های طرح و توسعه کرده و هم قادر به حفظ توان رقابت می شوند. این نوع شرکت ها بهترین نشانه و مظهر همگرایی اقتصادی در جوامعی هستند که با تولید و فروش به توسعه و اهداف برنامه ریزی شده دست می یابند. نتیجه این روند در بلندمدت، افزایش تأسیس و ورود به بازار سرمایه شرکت های سهامی عام و رشد عرضه و تقاضای سهام این شرکت ها و کسب منفعت گروهی برای همگان است. درواقع رونق اقتصادی و افزایش تولید، فروش و صادرات به افزایش ارزش سهام شرکت های سهامی عام و رونق معاملات انواع اوراق بهادر قابل معامله و همچنین تقویت و توسعه بازار سرمایه کمک می کند. این در حالی است که دولت ها، مؤسسات و شرکت های مختلف برای تأمین سرمایه و منابع مالی موردنظر جهت عملی کردن طرح های توسعه سعی می کنند از طریق پذیره نویسی سهام و اوراق بهادار یا واگذاری بخشی از تملک خود به سایرین، سرمایه های موردنیاز را تأمین کنند. از همین طریق شراکت و سهیم شدن دیگران به وجود می آید و با واگذاری یا پذیره نویسی، سندی به عنوان «سهم» ارائه و سپس داد و ستد می شود که در واژگان اقتصادی یکی از انواع بسیار مهم اوراق بهادار معرفی شده است. حال در صورت واگذاری این نوع سند توسط دولت ها یا سهامداران عمده و اصلی به دیگران، باید ارزش روز هر سهم مشخص و سپس معامله شود، ولی از آنجایی که تعیین ارزش روز هر سهم برای همگان مقدور نیست و به تخصص و بازاری متشکل و نظامند نیاز دارد، بازارهای سهام با برخورداری از ماهیت مکانیزمی مدرن و قانونمند، بستر عرضه و تقاضا و خرید و فروش و تعیین ارزش روز (به بیان بهتر قیمت) سهام شرکت ها را فراهم و تسهیل می کنند. از طرف دیگر، از آنجایی که تأسیس شرکت سهامی عام برای همگان امکان پذیر نیست، سرمایه گذاران و دارندگان پول با بررسی صنایع و شرکت های مختلف، ضمن تحقق بخشیدن نسبی ایده های مدنظر می توانند به کسب سود و بازدهی نایل آمده و از منافع حاصل از تولید و فروش و مزیت شرکت های سهامی عام بهره مند شوند.
انواع بورس
علاوه بر بورس اوراق بهادار، بازارهای مالی دیگری هم در دنیا وجود دارند که مهم ترین آن ها بهابازار یا بورس کالاست که محلی برای معاملات انواع فلز، محصولات کشاورزی، سیمان، پتروشیمی، مواد معدنی و…است، بورس نفت و فراورده های نفتی و پتروشیمی (که معروف ترین آن بورس نفت لندن و آمریکا است)، بهابازار ارز، بهابازار مسکن، برق و غیره نیز از انواع دیگر بورس ها هستند. در ایران هم علاوه بر بورس اوراق بهادار، سه نوع دیگر بهابازار شامل فرابورس، بورس کالا و بورس انرژی با عملکرد مستقل و محصولاتی متفاوت فعال هستند. اما برخلاف این بازار که هر فردی با هر میزان سرمایه قادر به انجام معاملات سهام و دیگر اوراق است در بورس کالا و انرژی عمدتاً تولید کنندگان و مصرف کنندگان اصلی محصول فعال بوده و با سرمایه قابل توجه اقدام به خرید و فروش حواله محصول برای تحویل در زمان و مکان خاصی می کنند.
تاریخچه بورس در دنیا
هرچند برخی استفاده از واژه بهابازار را به معنای فرانسوی آن و به معنی کیف پول ربط می دهند، اما برای توضیح تاریخچه تشکیل بهابازارها در دنیا باید به اوایل قرن پانزدهم میلادی و شهر بروژ بلژیک بازگشت. جایی که صرافان و سپس تعدادی از دارندگان انواع کالا و اوراق و خریداران و فروشندگان در برابر منزل اشراف زاده ای به نام «واندر بورس» جمع می شدند تا محصولاتی را معامله کنند. براین اساس بوده و هست که برای هر مکان و محلی که انواع کالا و اوراق مبادله شود می توان واژه بهابازار را به کاربرد و با این سابقه است که تعدادی از کسبه و تجار و مردم دانسته یا نادانسته از واژه بورس مانند بورس مسکن، بورس اتومبیل، طلا، سکه، پوشاک و … استفاده می کنند. این در حالی است که در دیگر کشورها به جای واژه بهابازار از کلماتی چون Stock Exchange یا Stock Market استفاده می شود. درخصوص دلیل و چگونگی تشکیل بازارهای سهام یا بورس اوراق بهادار در دنیا باید به تشکیل شرکت های سهامی خاص و با مسئولیت محدود و سپس شرکت های سهامی عام اشاره کرد. بعد از شکل گیری شرکت های سهامی خاص و با مسئولیت محدود (اولین آن شرکتی به نام Moseovie در روسیه در سال ۱۵۵۳ بود) که باهدف کاهش ریسک سرمایه گذاری به وجود آمده بودند، شکل تکامل یافته و نهایی شرکت ها در قالب سهامی عام ایجاد شدند. تشکیل این نوع شرکت ها درواقع به معنی این است که شرکت ازلحاظ سودآوری به آن حد رسیده که بتواند با جذب نقدینگی جامعه، ضمن استفاده از منابع مالی عموم، سود فعالیت های به دست آمده را بین دارندگان سهام توزیع کند.
تأسیس شرکت های سهامی عام که هدف نهایی مؤسسین در کشورهای توسعه یافته است برای اولین بار در دنیا در سال ۱۶۰۲ میلادی در هلند راه اندازی شد. با وقوع انقلاب صنعتی اروپا و تغییر مکانیزم اقتصادی غالب کشورها از کشاورزی به تولیدی – صنعتی تأسیس شرکت های عام، قوت و شدت بیشتری گرفت. این جریان و لزوم وجود محل و ساز و کاری برای دادوستد سهام شرکت های سهامی عام در حال ازدیاد باعث شد تا اولین بورس اوراق بهادار به شکل ابتدایی در آمستردام هلند تشکیل شود. هرچند برخی معتقدند اولین بورس اوراق بهادار در سال ۱۴۶۰ میلادی در شهر آنورس بلژیک تأسیس شده، اما در آن زمان هنوز شرکت های سهامی عام ظهور نیافته بودند. به هر حال بازارهای سهام لندن، نیویورک، وین، توکیو و دیگر بازارها بعد از بهابازار آمستردام تشکیل شدند و هم اکنون بسیاری از کشورها، بورس را به عنوان قلب تپنده اقتصاد خود می دانند و از طریق این بازار و با توسعه کمی و کیفی و حتی ادغام با دیگر بورس ها، سعی در جذب منابع مالی سرگردان و کنترل تورم، حفظ و افزایش توان رقابت و تحقق اهداف اقتصادی و حتی سیاسی دارند.
دوره آموزشی از صفر تا سطح پیشرفته در ترید که با هدف “استاد تمامی ترید” طراحی شده است
تاریخچه بورس در ایران
در خصوص چگونگی و زمان راه اندازی بورس اوراق بهادار در ایران نیز باید به تلاش های صورت گرفته در اوایل دهه ۱۳۱۰ از طریق حضور کارشناسان هلندی و بلژیکی در تهران به منظور بررسی های اولیه اشاره کرد که به علت وقوع جنگ جهانی دوم و کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به نتیجه ای نرسید سال ها بعد و در اردیبهشت ۱۳۴۵ مجلس شورای ملی وقت، قانون کارگزاران بورس اوراق بهادار تهران را تصویب کرد تا با توجه به برنامه توسعه اقتصادی و واگذاری بنگاه ها به کارگران، امکان دادوستد سهام و نقل و انتقالات شرکت ها فراهم شود به این ترتیب ۱۵ بهمن ۱۳۴۶ با انجام اولین معامله بر روی سهام بانک توسعه صنعتی و معدنی (که در آن زمان یکی از بزرگ ترین مجتمع های تولیدی و اقتصادی کشور بود) و سهام شرکت نفت پارس، بازار سهام ایران در خیابان استانبول تهران در ساختمان مرکزی بانک ملی ایران تأسیس شد و در ادامه میزبان اوراق قرضه دولتی، اسناد خزانه، اوراق قرضه سازمان گسترش مالکیت صنعتی و اوراق قرضه تپه های عباس آباد شد. افتتاح و راه اندازی این نوع بورس به گونه ای بود که بر اساس تصاویر موجود، چند کارگزار با نشستن دور یک میز، سفارش های خرید و فروش محدود سهام سرمایه گذاران را ابتدا در تابلوی سیاه و سپس در دفاتر انجام و به ثبت می رساندند. بورس اوراق بهادار تا سال ۵۷ پذیرای ۱۰۲ شرکت سهامی عام با مجموع سرمایه ۲۳ میلیارد تومان و همچنین اوراق قرضه و اسناد خزانه بود و شرکت هایی از صنایع سیمان با ۶ شرکت، مواد غذایی با ۱۱ شرکت، لوازم خانگی و تولیدات ساختمانی با ۱۳ شرکت، فولاد با ۱۰ شرکت، مواد شیمیایی با ۱۱ شرکت، سرمایه گذاری با ۵ شرکت، حمل ونقل با ۵ شرکت، نساجی با ۱۱ شرکت، بانک های تخصصی و تجاری ۲۴ بانک، خدماتی ۵ شرکت و تولیدات کاغذ و مقوا ۴ شرکت در این بازار نوپا حضور داشتند. با وقوع انقلاب و سپس جنگ تحمیلی در سال های ۵۸-۵۷، فعالیت های بورسی تهران تا سال ۶۸ متوقف شد، اما با توجه به اهداف برنامه اول توسعه، فعالیت بورس اوراق بهادار تهران مجدداً آغاز شد که از این تاریخ تاکنون با فراز و نشیب های متعددی مواجه شد. در این مدت دو رویداد تصویب قانون جدید بازار اوراق بهادار در سال ۸۴ و ابلاغ و اجرای اصل ۴۴ قانون اساسی و فراهم شدن امکان واگذاری سهام شرکت های دولتی و همچنین ظهور ابزارها و بازارهای نوین مالی، موجب تحولاتی اساسی و گسترده در بازار سرمایه ایران شد.
مزایای پذیرش شرکت ها در بازار سهام
- تأمین مالی آسان و کاهش ریسک نقدینگی:
تجربه شرکت های پذیرفته شده در بازار سهام نشان داده این گروه راحت تر و سریع تر از شرکت های سهامی عام خارج از بورس یا فرابورس می توانند به منابع مالی موردنیاز دست یابند. این امکان از طریق اعمال افزایش سرمایه و انتشار و فروش سهام جدید فراهم می شود و با عدم پرداخت بهره بانکی به وام های دریافتی، هزینه های تولید کاهش می یابد. درنتیجه این فرایند که نقش مهمی در حیات پایدار بنگاه ها دارد، توان رقابت شرکت های حاضر در بازار سهام از شرکت های دیگر افزایش می یابد. علاوه بر این شرکت ها در صورت مواجه با کمبود نقدینگی می توانند با به کارگیری ابزارهایی مانند صکوک و اوراق مشارکت، این ریسک مهم را کاهش دهند و بهتر از سایر شرکت ها تولید و فروش داشته باشند.
- برخورداری از معافیت مالیاتی:
طبق قانون مالیات های مستقیم، شرکت های سهامی عام پس از پذیرش در بورس یا فرابورس و عرضه سهام از معافیت مالیاتی ۱۰ درصدی برخوردار می شوند و به جای ۲۵ درصد، ۲۲٫۵ درصد مالیات می دهند. (این معافیت برای شرکت های حاضر در بازار پایه فرابورس نیست) ولی اگر ۲۰ درصد سهام سایر شرکت ها به صورت سهام شناور آزاد باشد، ۱۰ درصد دیگر از مالیات کاسته می شود. یعنی این دسته شرکت ها به جای ۲۲٫۵ درصد، ۲۰ درصد مالیات پرداخت می کنند. این مزیت برای شرکت های بزرگ با درآمد بالا بسیار مهم و قابل توجه بوده و اکثر شرکت های حاضر در بازار سهام از این مزیت بهره مند هستند.
- افزایش شفافیت:
اطلاق تالار شیشه ای از عناوین معروف بازارهای سهام است. این اصطلاح هرچند به معنای ظریف و شکننده بودن شرایط حاکم بر بازار است، اما از آنجا نشأت می گیرد که همه شرکت های پذیرفته شده، ضمن رعایت استانداردهای معین، باید تصویر کامل و به روز شده ای از واقعیت ها و شرایط تولید و فروش و سود و زیان خود را در قالب صورت های مالی و ترازنامه و برگزاری مجامع سالانه و فوق العاده به طور کاملاً شفاف به سهامداران و مسئولان اعلام کنند تا همه از چندوچون شرکت ها مطلع شده و تصمیم گیری کنند. درجه و کیفیت این شفافیت با نظارت همیشگی سازمان بورس بر اطلاعات منتشرشده بنگاه ها و حتی کمک به رفع نواقص و مشاوره، بیشتر و کامل تر می شود. این جریان در کنار امکان مشاهده لحظه به لحظه معاملات و قیمت سهام در تابلوها به شفافیت هرچه بیشتر شرکت های پذیرفته شده کمک شایانی می کند و سهامداران عمده و خرد، اعضای هیئت مدیره شرکت های اصلی و هلدینگ، مقامات ناظر سازمان بهابازار و ارگان هایی مانند بانک ها، حتی سازمان مالیات و وزارتخانه های اقتصاد و صنعت، معدن و تجارت از همه مسائل مثبت و منفی شرکت ها مطلع بوده و بهتر می توانند تصمیم گیری کنند. بنابراین شرکت های ثبت شده نزد سازمان بهابازار و حاضر در بورس یا فرابورس از حداکثر سلامت صورت های مالی برخوردارند و همگان از دریچه بازار سهام قادر به مشاهده آخرین شرایط شرکت ها می شوند ولی برخی صاحبان عمده شرکت های خارج از بازار سهام به دلایلی همچون وجود اما و اگرها در صورت های مالی، عدم تمایل به مطلع شدن و بهره بردن عموم مردم از مزایای شرکت، وجود سخت گیری ها و لزوم رعایت استانداردها، حاضر به پذیرش در بازار نیستند که درنهایت می تواند زمینه غیرشفاف بودن شرکت ها و وجود ابهام و بروز نگرانی هایی را فراهم کند.
- افزایش اعتبار داخلی و بین المللی:
شرکت های بورسی و فرابورسی به علت لزوم رعایت شرایط پذیرش مانند سودآوری و ارائه صورت های مالی معتبر و حسابرسی شده و امکان رصد کردن امکان از وضعیت سهام، بیش از سایر شرکت ها اعتبار داخلی و حتی بین المللی دارند. این مزیت موردتوجه ویژه صاحبان عمده شرکت ها و مسئولان قرار دارد، زیرا رقابت بنگاه ها و حضور در میدان سخت و پیچیده تولید و فروش و لزوم سودآوری چنان اهمیتی دارد که مدیران و صاحبان بنگاه ها از کوچکترین فرصت برای افزایش سهم خود از بازار فروش محصولات و ارائه خدمات حداکثر استفاده را می کنند. بنابراین با حضور شرکت ها در بازار سهام، ضمن فراهم شدن امکانی مناسب برای تبلیغات غیرمستقیم زمینه آشنایی بیشتر مردم و نهادها و کسب اعتبار داخلی و بین المللی در رسانه ها و افکار عمومی جامعه ایجاد می شود. همچنین باور افکار عمومی مردم کشورهای جهان اول این است که هر شرکت خواهان اعتبار و سهم بیشتر بازار محصولات و خدمات باید ابتدا شرکتی سهامی عام بوده و سپس در زمره شرکت های حاضر در بازار سهام باشد تا بتواند اعتماد عمومی را جلب کند. درمجموع هرچند طی سال های اخیر این مزیت در ایران موردتوجه اغلب بنگاه ها قرارگرفته و حضور در بهابازار و فرابورس به فرصتی برای کسب اعتبار و شناساندن بیشتر تبدیل شده، اما هنوز تعداد شرکت های بازار سهام کشور به درجه مطلوبی نرسیده است. به نظر می رسد در آینده ای نه چندان دور با بهبود فضای کسب وکار و افزایش فضای رقابتی و حضور سرمایه گذاران و بنگاه های خارجی، استفاده از این مزیت و سایر مزایای حضور شرکت ها در بازار سهام افزایش یابد. در انتها باید گفت، «اصلی ترین، مهم ترین و همیشگی ترین ماهیت بورس، نوسان و تغییر و تحول قیمت سهام شرکت های حاضر و درنتیجه نوسان شاخص ها و تغییر حجم معاملات و سهام معامله شده و افزایش یا کاهش خریداران و فروشندگان است به عبارتی دیگر، نوسان و افت و خیز قیمت سهام و شاخص ها، مشخصه جدانشدنی و همیشگی بورس های اوراق بهادار در هر کشوری بوده و بالا و پایین شدن قیمت سهام و ترسیم نمودارهای نزولی و صعودی شاخص ها، ذات همیشگی بورس ها است».