شاخص کل هم وزن
یکی از مواردی که درروند مطالعه بازار سرمایه و انتخاب سهام مطلوب جهت خرید، به آن برمیخوریم، شاخص های ارزیابی بازار سهام است. در هر فعالیتی که توسط انسان صورت می گیرد، نتایج قبلی و معیارهای ارزیابی پیشین می تواند به اون کمک کند تا در فرآیندهای بعدی باتجربه بهتری پیش رود. فعالیت در بازارهای مالی نیز از این قاعده مستثنی نیست. شاخص های ارزیابی در بازار سهام می تواند در ارتباط با اندازه گیری برخی پارامترها و ارزیابی آن ها کمک شایانی کند.در مطلب حاضر، قصد داریم به شاخص های ارزیابی بازار سهام با تأکید ویژه بر شاخص کل هم وزن بورس بپردازیم.
در حالت کلی، سهامدار از طریق قیمت سهام، وضعیت صورت های مالی و میزان بازدهی صنعت، اقدام به خرید و فروش سهم می کند. هر یک از این موارد دارای معیارهایی هستند که در این تصمیم گیری به وی کمک خواهند کرد. قیمت به مثابه مهم ترین ویژگی ظاهری یک سهم دیده می شود و شاخص های قیمتی و بررسی آن ها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در بازار بورس شاخص های زیادی توسط فعالان استفاده می شود و کاربرد دارند. این شاخص ها در تحلیل های بازار از گذشته تا آینده و پیش بینی روندها به کمک ابزارهای نموداری استفاده می شوند. هر شاخص متغیر خاص مورد تعریف خود را شامل می شود و نمی توان نتایج حاصل از شاخص ها را نسبت به هم مقایسه کرد بلکه باید هر شاخص را نسبت به خودش و در بازه زمانی بررسی و تحلیل کرد. ازجمله شاخص های مهمی که فعالان بازار با آن آشنا هستند می توان به موارد ذیل اشاره کرد:
- شاخص کل قیمت در بورس اوراق بهادار TEPIX
- شاخص قیمت و بازده نقدی (درآمد کل) TEDPIX
- شاخص صنعت و شاخص مالی
- شاخص سهام آزاد شناور (TEFIX)
- شاخص بازار اول و بازار دوم
- شاخص ۵۰ شرکت برتر
- شاخص ۳۰ شرکت بزرگ
شاخص کل هم وزن، زیرمجموعه ای از شاخص کل است. درواقع شاخص کل هم وزن از دل شاخص کل قیمت بدست آمده است. در ادامه به توضیح شاخص کل، چرایی بوجود آمدن شاخص کل هم وزن و تفاوت این دو می پردازیم.
شاخص کل چیست؟
شاخص کل قیمت (Tehran Exchange Price Index) که به اختصار آن را شاخص کل می نامند، نشان دهنده تغییرات سطح عمومی قیمت ها در کل بازار است و میانگین افزایش یا کاهش قیمت سهام در بازار را بیان می کند. این تغییرات نسبت به تاریخ مبدأ که در سال ۱۳۶۹ است، بیان می شود. منظور از سال پایه سالی است که نوسانات قیمت در آن کمتر است و به عنوان مبدأ تغییرات انتخاب می شود. این شاخص، همان شاخصی است که در خبرها و گزارش ها اطلاع رسانی می شود و نمادی از رشد یا افت بازار عنوان می شود. هرچند که تعبیر درستی نیست و در ادامه این مطلب، مفصل دلیل آن را شرح می دهیم. شاخص کل با فرمول ذیل، محاسبه می شود:
مقدار شاخص کل
ارزش جاری برای هر شرکت برابر با حاصل ضرب تعداد سهام آن در قیمت هر سهم شرکت موردنظر است. از مجموع ارزش جاری شرکت های پذیرفته شده در بورس، ارزش جاری بازار به دست می آید. این شاخص فقط تغییرات قیمت سهام در سطح بازار را نشان می دهد و فاقد معیاری دیگر نظیر سود نقدی است. وقتی می گوییم شاخص کل ۱۰ درصد رشد کرده است، یعنی میانگین قیمت سهام شرکت های بورسی به میزان ۱۰ درصد نسبت به سال پایه (۱۳۶۹) رشد یافته است. نکته ی دیگر آن است که این شاخص تمام شرکت ها را در نظر می گیرد و اگر سهامی متوقف باشد، قیمت آخرین معامله منظور می شود. اگر شما سهام تمامی شرکت های بازار را متناسب با وزن سرمایه ای هر شرکت در پرتفوی خود داشته باشید تغییر شاخص کل دقیقاً میزان سود و ضرر شمارا نشان می دهد. برای مثال اگر شاخص کل نسبت به اول سال از ۱۰۰۰۰ واحد به ۱۵۰۰۰ واحد رسیده باشد میانگین بازدهی سود و قیمت سهام ها رشد ۵۰ درصد داشته است و این به این مفهوم نیست که همه ی شرکت های موجود در محاسبات شاخص، ۵۰ درصد سود داشته اند بلکه ممکن است شرکتی ۱۰۰۰ درصد سود داشته و شرکتی هم ۵۰۰ درصد ضرر داشته این شاخص میانگین قیمت و سود تمام شرکت های بورسی را نشان می دهد. به طور کلی، شاخص کل قیمت، میانگین تمام بازار است. همچنین شاخص کل در مواردی همچون افزایش سرمایه از طریق آورده یا مطالبات سهامداران، افزایش و کاهش شرکت ها و ادغام شرکت ها تعدیل می شود تا تغییرات حاصل از این رخدادها در مقدار شاخص تأثیر نداشته باشد. شایان ذکر است افزایش سرمایه از محل اندوخته و پرداخت نقدی موجب تعدیل این شاخص نمی شود. مهم ترین نکته در این شاخص، وزن شرکت ها می باشد. همان طور که در فرمول شاخص می بینیم ارزش جاری سهام که شامل تعداد سهام و قیمت آن است در شاخص کل دخیل است. بنابراین هرچه شرکت تعداد سهام بیشتری داشته باشد، تغییرات قیمت آن بر شاخص کل بیشتر است. شاخص بورس، شاخصی کلی، ساده و در دسترس است و اطلاعاتی راجع به کلیت تغییرات قیمت بازار به ما می دهد.
پس از مشکلاتی که در ارزیابی شاخص کل پیش آمد، نیاز به شاخصی دقیق تر باقابلیت انعطاف بیشتر حس شد. گاهی نیاز بود که صرفاً تغییرات شاخص قیمت بررسی شود و وزن سهم ها در آن دخیل نباشد، که شاخص کل فاقد این ویژگی بود. معاملات کد به کد و هدف دار روی سهم های بزرگ در جهت مثبت کردن مصنوعی بازار از دیگر عواملی بود که نیاز به شاخص هم وزن را افزایش داد. پس از کش و قوس های فراوان، شاخص هم وزن از تاریخ ۵ اسفند ۹۳ توسط سایت مدیریت فناوری بورس در دسترس کاربران قرار گرفت. در این شاخص کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس با وزنی برابر در محاسبات لحاظ می کنند، لذا اثر معاملات کد به کد و هدف دار، بر این شاخص خنثی شد. افزایش قیمتی هر سهمی در این شاخص به یک میزان است. شاخص های هم وزن با افزایش سرمایه تعدیل نمی شوند و تنها با اضافه شدن یا حذف شرکت و تقسیم سود نقدی تعدیل می شوند.
تفاوت بین شاخص ارزشی و شاخص کل هم وزن
پیشتر ذکر شد که تفاوت عمده این دوشاخص در وزن شرکت های محاسبه شده در شاخص است که شاخص کل تمایز میان سهام های بزرگ و کوچک قائل می شود ولی شاخص هم وزن، وزن یکسان برای همه شرکت ها در نظر می گیرد. از دید فعالان بازار سرمایه، شاخص کل هم وزن دید شفاف تری نسبت به روند بازار می دهد و امتیاز بیشتر سهم های شاخص ساز در محاسبات شاخص کل، را از آنان می گیرد. وقتی شاخص هم وزن منفی است یعنی بازدهی بیش از نصف شرکت های بازار کاهش یافته است و زمانی که شاخص هم وزن مثبت باشد یعنی بازدهی بیش از نصف شرکت های بازار رشد کرده است.
درواقع، شاخص کل معیاری برای رشد بازار نیست. گاهی شاهد آن هستیم که خیلی از سهم ها افت های زیادی داشتند ولی شاخص کل صعودی بوده؛ یعنی سرمایه سهامداران از بین رفته ولی شاخص به سقف می رسد. ولی شاخص هم وزن، وزن برابری سهام را نشان می دهد؛ وقتی کلیت بازار منفی است شاخص هم وزن منفی و چنان چه کلیت بازار مثبت است شاخص هم وزن نیز مثبت خواهد شد، ولی شاخص کل نمی تواند نماینده عمومی قیمت ها باشد. این موضوع بر محاسبه دقیق شاخص کل نیز اثر می گذارد. چراکه معاملات هدف دار کد به کد نیز در عدد شاخص لحاظ شده است.
چگونه مانند نخبگان به سود مستمر در ترید برسیم؟ جمعه ساعت 18
بنابراین اگر گفته شود: “شاخص کل صعودی است” یا “شاخص کل مثبت است”، الزاماً به معنی رشد همه شرکت های حاضر در بازار نیست. صحیح تر آن است که رشد بازار را با شاخص کل هم وزن بورس، بسنجیم. متأسفانه عدم دانش کافی در این زمینه، عده ای را به گمراهی می راند و باعث می شود تعبیر درستی از وضعیت بازار نداشته باشند. در شاخص کل ممکن است اکثر شرکت ها بازدهی منفی داشته باشند اما تنها مثبت بودن چند شرکت بزرگ باعث مثبت شدن شاخص کل بشود. در شاخص هم وزن، شاخص بر اساس میزان بازدهی اکثر شرکت ها نشان داده می شود نه بر اساس سرمایه بیشتر.با توجه به اینکه، تعداد شرکت های پذیرفته شده در بورس و اوراق بهادار تهران به اندازه ای است که به سادگی می تواند با نوسانات تحت تأثیر قرار گیرد، بنابراین استفاده از شاخص کل به عنوان معیار ارزیابی چندان کمکی به شناخت روند نمی کند و صرفاً می توان شدت هیجانات بازار را لمس کرد.
نکته ی دیگر درباره شاخص هم وزن این است که در هر صنعت نیز به تناسب تعداد شرکت ها اثرگذار است نه بزرگی شرکت ها و تعداد سهام آن ها. نوسانات شاخص هم وزن به واسطه ویژگی های فوق، کم است. بنابراین ریسک این شاخص نسبت به شاخص کل کمتر است. کاربرد دیگر شاخص های هم وزن غیر از افزایش قدرت تحلیل و تصمیم گیری در سرمایه گذاران، در صندوق های شاخصی است که باعث کاهش ریسک، سادگی و شفافیت می شود.
با این تفاسیر، ذکر تفاوت ها و مزایا و معایب، کدام شاخص مفیدتر است؟
واضح است که هر شاخصی، به تناسب ماهیتش، مزایا و معایب خاص خود را دارد. شاخص کل دیدی کلی از شرایط بازار به دست می دهد که در آن نقش شرکت های بزرگ، پررنگ تر است. درواقع اگر برای سهامداری رشد سهم های بزرگ مهم باشد، شاخص کل می تواند به اون نشان دهد که شرایط به چه صورت است. اما اگر می خواهیم جزئیات بیشتری بدست آوریم و بدانیم درمجموع بازار رو به رشد یا افول است، بهتر است، شاخص کل هم وزن را در نظر بگیریم.