تریگر در واقع به معنای مجموعهای از نشانهها و شرایط است که به معاملهگر سیگنال میدهد تا وارد معامله شود یا از آن خارج شود. استفاده از تریگر به معاملهگران کمک میکند تا بهطور منظم و بر اساس قوانین مشخص عمل کنند و از هرگونه تصمیمگیری احساسی اجتناب نمایند. با استفاده از تریگرها، معاملهگران میتوانند نقاط ورود بهینه و خروج هوشمندانه را شناسایی کنند و به این ترتیب، ریسک معاملات خود را کاهش دهند و بهرهوری خود را افزایش دهند.
تریگر چیست؟ تعریف و مفهوم
تریگر در لغت به معنای ماشه است؛ همانگونه که ماشه در اسلحه، لحظهی آغاز یک رویداد را مشخص میکند، در معاملهگری نیز تریگر به شرایط یا نشانههایی اشاره دارد که به معاملهگر میگوید زمان مناسبی برای ورود یا خروج از معامله فرا رسیده است. به عبارتی دیگر، تریگر به عنوان نشانهای واضح و قابل سنجش عمل میکند که براساس آن معاملهگر میتواند بهصورت اصولی تصمیم بگیرد.
در تحلیل تکنیکال، تریگر میتواند سطوح قیمتی، الگوهای کندلی، اندیکاتورها، یا شکستهای مهم در نمودار باشد. به عنوان مثال، فرض کنید معاملهگری تصمیم میگیرد که هر زمان که اندیکاتور RSI از سطح ۳۰ عبور کرد و به سمت بالا حرکت کرد، اقدام به خرید کند. در اینجا، عبور RSI از سطح ۳۰ به عنوان یک تریگر ورود به معامله عمل میکند، زیرا نشاندهنده احتمال تغییر جهت قیمت به سمت صعودی است.
تریگرها در تحلیل تکنیکال برای ایجاد قوانین مشخص بهکار میروند، قوانینی که براساس آنها میتوان به شکل منطقی و استراتژیک وارد یا از معاملات خارج شد. برخلاف آنچه برخی فکر میکنند، تریگر فقط به یک ابزار خاص نموداری یا اندیکاتور محدود نمیشود؛ بلکه میتواند بهعنوان مجموعهای از نشانهها و شرایط برای شناسایی زمانهای مناسب اقدام به معامله به کار رود. این ویژگی به تریگرها یک انعطافپذیری خاص میدهد که میتواند بهخوبی با استراتژیهای شخصی و تحلیلهای مختلف ترکیب شود.
بنابراین، تریگر ابزار یا شرطی است که به معاملهگر میگوید اکنون زمان آن فرا رسیده است که اقدام مشخصی انجام دهد؛ این اقدام میتواند خرید، فروش، یا حتی اجتناب از معامله باشد. این قوانین از پیش تعیینشده به معاملهگران کمک میکنند تا با اعتماد به نفس بیشتری وارد بازار شوند و احساسات را از تصمیمگیریهای معاملاتی خود دور نگه دارند.
کاربردهای تریگر در تحلیل تکنیکال
تریگرها نقش مهمی در تحلیل تکنیکال و فرآیند معاملات ایفا میکنند. از طریق تریگرها، معاملهگران قادرند بهطور مشخص نقاط بهینه ورود و خروج را شناسایی کنند و از این طریق به مدیریت بهتر سرمایه و کاهش ریسک کمک کنند. در این بخش به کاربردهای اصلی تریگر در ورود به معامله، خروج از معامله، و مدیریت ریسک خواهیم پرداخت.
ورود به معامله
یکی از کاربردهای اصلی تریگرها در تحلیل تکنیکال، شناسایی نقطه بهینه ورود به معامله است. تریگرهای ورود به معامله به معاملهگر این امکان را میدهند تا از نقاط مناسب برای خرید استفاده کرده و از یک روند صعودی بهرهمند شود. بهعنوان مثال، شکست یک سطح مقاومت مهم یا عبور اندیکاتور RSI از سطح ۳۰ به سمت بالا میتواند به عنوان تریگر ورود عمل کند. این سیگنالها به معاملهگر نشان میدهند که ممکن است بازار آماده تغییر جهت به سمت بالا باشد و فرصت خوبی برای خرید وجود دارد.
خروج از معامله
تریگرهای خروج به معاملهگران کمک میکنند تا زمان مناسب برای بستن یک موقعیت معاملاتی را شناسایی کنند. خروج به موقع میتواند از سودهای شما محافظت کند و از تبدیل معاملات سودآور به زیانده جلوگیری کند. به عنوان مثال، عبور RSI از سطح ۷۰ به سمت پایین به عنوان تریگر خروج عمل میکند، چرا که نشاندهنده احتمال بازگشت نزولی است. همچنین، شکست یک حمایت کلیدی به سمت پایین میتواند تریگری باشد که نشان میدهد روند صعودی متوقف شده و باید از معامله خارج شد.
مدیریت ریسک و افزایش کارایی استراتژیها
تریگرها همچنین در مدیریت ریسک و بهبود کارایی استراتژیهای معاملاتی نقش اساسی دارند. با تعیین تریگرهای مشخص برای ورود و خروج، معاملهگران میتوانند قوانین مشخصی برای کاهش ضرر و حفظ سود تعریف کنند. به عنوان مثال، استفاده از تریگر حد ضرر (Stop Loss Trigger) میتواند به شما کمک کند تا بهصورت خودکار در صورت تحقق شرایطی خاص از معامله خارج شوید و از زیانهای احتمالی جلوگیری کنید. این موضوع به کاهش تصمیمات احساسی در معاملات کمک کرده و به معاملهگر امکان میدهد تا بهطور سیستماتیک و با مدیریت ریسک بهتر وارد و خارج از معاملات شود.
تریگرها باعث میشوند که معاملات شما بیشتر به یک فرآیند اصولی و از پیش برنامهریزیشده تبدیل شوند و نه تصمیمات لحظهای و احساسی. به همین دلیل، داشتن تریگرهای مشخص و دقیق بخشی جداییناپذیر از هر استراتژی معاملاتی موفق است. آنها به شما کمک میکنند تا در زمانهای مناسب عمل کرده و از فرصتهای موجود در بازار حداکثر استفاده را ببرید و در عین حال، ریسک خود را به حداقل برسانید.
دوره آموزشی از صفر تا سطح پیشرفته در ترید که با هدف “استاد تمامی ترید” طراحی شده است
انواع تریگرها در تحلیل تکنیکال
با پیشرفت ابزارهای تحلیل تکنیکال، معاملهگران توانستهاند از انواع مختلف تریگرها برای ورود و خروج از معاملات استفاده کنند. هر کدام از این تریگرها مبتنی بر یک رویکرد تحلیل نموداری خاص هستند و میتوانند برای بهبود دقت تصمیمگیریهای معاملاتی بهکار گرفته شوند. در ادامه به برخی از رایجترین انواع تریگرها در تحلیل تکنیکال پرداختهایم.
۱. تریگر مبتنی بر اندیکاتورها
اندیکاتورها یکی از ابزارهای پرکاربرد در تحلیل تکنیکال هستند و میتوانند به عنوان تریگر ورود و خروج استفاده شوند. تریگرهای مبتنی بر اندیکاتور به معاملهگر سیگنال میدهند که وضعیت قیمتی دارایی به نقطه ورود یا خروج رسیده است. برای مثال، میانگین متحرک (Moving Average) یکی از اندیکاتورهایی است که وقتی میانگین کوتاهمدت (مثلاً ۹ روزه) از میانگین بلندمدت (مثلاً ۲۱ روزه) به سمت بالا عبور میکند، یک تریگر ورود محسوب میشود. همچنین، عبور نزولی میانگین متحرک کوتاه از بلندمدت میتواند به عنوان تریگر خروج از معامله عمل کند.
در این بخش ما از اندیکاتور میانگین متحرک ساده ۹روزه بهعنوان ابزاری برای دریافت تریگرهای ورود و خروج معامله استفاده کردهایم.
در نمودار بالا که مربوط به شرکت فولاد مبارکه اصفهان است، دو نقطه اصلی تریگر ورود و تریگر خروج بهوضوح مشخص شدهاند.
- تریگر ورود (با دایره آبی مشخص شده): زمانی که قیمت از میانگین متحرک ۹ روزه به سمت بالا عبور میکند، نشاندهنده شکست صعودی و آغاز یک روند صعودی جدید است. در اینجا، تریگر ورود فعال میشود و معاملهگر میتواند به امید افزایش قیمت، وارد معامله خرید شود.
- تریگر خروج (با دایره قرمز مشخص شده): بعد از یک دوره افزایش قیمت، شکست نزولی قیمت و عبور آن به پایین میانگین متحرک ۹ روزه رخ میدهد. این نقطه به عنوان تریگر خروج عمل میکند، چرا که نشاندهنده تضعیف روند صعودی و احتمال کاهش قیمت است. در این شرایط، معاملهگر باید از معامله خارج شود تا از زیان احتمالی جلوگیری کند.
۲. تریگر پولبک
پولبکها یکی از کمریسکترین روشها برای تعیین نقاط ورود هستند. وقتی قیمت به سطح حمایتی یا مقاومتی مهمی برمیگردد (پولبک میزند)، معاملهگر میتواند با استفاده از این بازگشت، وارد معامله شود. در این حالت، تریگر ورود زمانی فعال میشود که قیمت پس از پولبک دوباره در جهت روند حرکت کند. پولبکها به معاملهگر اجازه میدهند که در سطح کمترین ریسک و بیشترین پتانسیل سود وارد معامله شود.
در نمودار بالا که مربوط به شرکت ملی صنایع مس ایران است، دو فرصت پولبک بهوضوح مشخص شدهاند که با دایرههای آبی نمایش داده شدهاند.
در این نمودار میبینیم که قیمت پس از شکست سطح مقاومتی، به سطح قبلی بازگشته و در این نواحی پولبک ایجاد کرده است. این پولبکها فرصتی برای ورود با ریسک کم به معامله را فراهم میکنند، چرا که قیمت پس از این بازگشت، بار دیگر به حرکت صعودی خود ادامه داده است.
این نوع پولبک به معاملهگر اجازه میدهد تا با کمترین حد زیان و بیشترین پتانسیل سوددهی، وارد معامله شود. به عبارت دیگر، معاملهگر میتواند در این نواحی که قیمت به سطح حمایتی جدید بازگشته، با اطمینان بیشتری وارد معامله خرید شود، چرا که این بازگشت نشاندهنده قدرت خریداران و حمایت از قیمت است.
۳. تریگر شکست روند (Breakout)
شکست روند زمانی رخ میدهد که قیمت از یک سطح حمایتی یا مقاومتی مهم عبور کند. معاملهگران بسیاری ترجیح میدهند هنگام شکستهای قیمتی، به جای انتظار برای پولبک، به سرعت وارد معامله شوند. به عنوان مثال، زمانی که قیمت از سطح مقاومت عبور میکند و شکست صعودی رخ میدهد، یک تریگر ورود فعال میشود. معاملهگرانی که به دنبال فرصتهای سریع در بازار هستند، معمولاً از این تریگر برای ورود به معامله استفاده میکنند.
در نمودار بالا که مربوط به نماد شپنا (پالایش نفت اصفهان) است، شاهد یک شکست خط روند بلندمدت هستیم. این خط روند که به عنوان یک مقاومت مهم عمل میکرد، پس از یک دوره نسبتاً طولانی در نهایت توسط قیمت شکسته شده است.
- شکست صعودی خط روند (با دایره آبی مشخص شده): زمانی که قیمت از خط روند بلندمدت عبور کرد، یک شکست صعودی رخ داد. این شکست نشاندهنده قدرت صعودی بازار و ایجاد یک فرصت مناسب برای ورود به معامله خرید است. این نقطه، به عنوان تریگر ورود برای معاملهگرانی که بر مبنای شکست روند کار میکنند، عمل میکند.
- پولبک پس از شکست: پس از شکست خط روند، یک پولبک کوتاه به خط مقاومت قبلی نیز مشاهده میشود. این پولبک میتواند به معاملهگرانی که میخواهند با ریسک کمتری وارد معامله شوند، فرصتی دیگر برای ورود فراهم کند. این بازگشت کوتاهمدت پس از شکست، تأییدیهای است که نشان میدهد مقاومت قبلی اکنون به حمایت جدید تبدیل شده و حرکت صعودی ادامه خواهد داشت.
۴. تریگر الگوهای قیمتی
الگوهای قیمتی مانند الگوی پرچم، الگوی مثلث، و الگوی سر و شانه ابزارهایی قدرتمند برای پیشبینی حرکات قیمتی آینده هستند. زمانی که قیمت در جهت مورد انتظار از یک الگوی قیمتی عبور میکند، تریگر ورود یا خروج فعال میشود. به عنوان مثال، در الگوی پرچم صعودی، وقتی قیمت از خط بالایی پرچم عبور کند، معاملهگر میتواند به عنوان تریگر ورود از آن استفاده کند. الگوهای قیمتی به معاملهگران امکان میدهند که با احتمال بالا و حد ضرر مشخص وارد معامله شوند.
در نمودار بالا که مربوط به شرکت خدمات انفورماتیک (نماد: رانفور) است، یک الگوی پرچم صعودی بهوضوح دیده میشود که با دو خط مشکی محدود شده است.
- الگوی پرچم صعودی: این الگو نشاندهنده یک دوره اصلاح قیمت کوتاهمدت پس از یک حرکت صعودی قوی است. در این الگو، قیمت پس از یک رشد قوی وارد کانالی نزولی با نوسانات محدود شده و به سمت پایین حرکت کرده است، اما این کاهش نشاندهنده ضعف در روند اصلی صعودی نیست؛ بلکه نشاندهنده اصلاح قیمتی است.
- تریگر ورود (با دایره آبی مشخص شده): زمانی که قیمت از لبه بالایی الگوی پرچم عبور میکند و شکست صعودی رخ میدهد، این نقطه به عنوان تریگر ورود عمل میکند. شکست لبه بالایی الگو نشاندهنده پایان اصلاح و احتمال شروع یک حرکت صعودی جدید است. معاملهگران با استفاده از این تریگر، میتوانند در زمان مناسبی وارد موقعیت خرید شوند، زیرا این شکست نشاندهنده تأیید حرکت صعودی و ادامه روند صعودی قبلی است.
۵. تریگر کندل استیک
کندل استیک یا همان نمودار شمعی، یکی از ابزارهای ساده و در عین حال مؤثر برای تحلیل تکنیکال هستند. الگوهای کندل استیک مانند پوشای صعودی یا پوشای نزولی میتوانند به عنوان تریگرهای ورود یا خروج از معامله عمل کنند. به عنوان مثال، الگوی پوشای صعودی (Bullish Engulfing)، زمانی که یک کندل صعودی بهطور کامل کندل قبلی نزولی را بپوشاند، نشاندهنده تغییر جهت به سمت صعود است و به عنوان تریگر ورود عمل میکند. این نوع تریگر برای معاملهگران که علاقهمند به تحلیل حرکتهای کوتاهمدت هستند بسیار محبوب است.
در نمودار بالا که مربوط به نماد سر.غدیر است، یک الگوی پوشای صعودی (Bullish Engulfing) به وضوح مشخص شده است که به عنوان تریگر ورود عمل میکند.
- الگوی پوشای صعودی (با دایره آبی مشخص شده): در این نمودار، یک کندل سبز بلند به طور کامل کندل قرمز قبلی را پوشانده است. این الگو به عنوان پوشای صعودی شناخته میشود و نشاندهنده تغییر جهت احتمالی روند از نزولی به صعودی است. الگوی پوشای صعودی به معاملهگران سیگنال میدهد که فشار خرید در بازار افزایش یافته و احتمالاً حرکت صعودی جدیدی آغاز میشود.
- تریگر ورود: معاملهگران پس از بسته شدن کندل سبز (پوشاننده) و تأیید کامل الگو، این نقطه را به عنوان تریگر ورود در نظر میگیرند. این سیگنال نشان میدهد که احتمال بازگشت قیمت به سمت بالا بسیار زیاد است و ورود به معامله خرید با توجه به قدرت صعودی بازار میتواند منطقی باشد.
تریگر بخش جداییناپذیر هر استراتژی معاملاتی
تریگر به عنوان یک عنصر اصلی در هر استراتژی معاملاتی نقش حیاتی ایفا میکند. بدون وجود تریگرهای مشخص، استراتژی معاملاتی تقریباً ناقص است و نمیتواند به شکل مؤثری عمل کند. تریگرها به شما کمک میکنند تا قوانین دقیق برای ورود و خروج از معاملات تعیین کنید و از تصمیمگیریهای احساسی و اشتباهات پرهزینه جلوگیری کنید.
نقش تریگر در استراتژی معاملاتی
- تعریف دقیق ورود و خروج: تریگرها به معاملهگران کمک میکنند تا در مواقع مناسب و بهموقع وارد معامله شده یا از آن خارج شوند. بهعنوان مثال، یک تریگر ورود میتواند شکست سطح مقاومت باشد و یک تریگر خروج نیز ممکن است عبور RSI از سطح ۷۰ باشد. این قوانین ورود و خروج باعث میشوند که استراتژی شما بهطور سیستماتیک و منطقی عمل کند.
- پایبندی به قوانین معاملاتی: تریگرها کمک میکنند که معاملهگر به قوانین معاملاتی خود پایبند باشد و از تصمیمگیری بر اساس احساسات یا رفتارهای هیجانی اجتناب کند. با تعریف تریگرهای مشخص، شما میتوانید بدون نگرانی از واکنشهای غیرمنطقی بازار، به صورت منظم و منسجم به معاملات وارد یا از آن خارج شوید.
اجزای اصلی یک استراتژی معاملاتی
یک استراتژی معاملاتی موفق از سه جزء اصلی تشکیل شده است:
- تریگرهای ورود و خروج: قوانین و نشانههایی که به معاملهگر سیگنال ورود یا خروج میدهند.
- مدیریت ریسک: تعریف حد ضرر (Stop Loss) و حد سود (Take Profit) برای کاهش ریسک معامله و حفظ سود.
- سیستم مدیریت سرمایه: تعیین میزان حجم سرمایهای که در هر معامله درگیر میشود، بهطوری که ریسک کل سبد مدیریت شده و زیان احتمالی کنترل شود.
بدون تریگرهای واضح، استراتژی معاملاتی تنها به یک برنامه ناقص تبدیل میشود که نمیتواند تضمینکننده موفقیت شما باشد. برای هر تصمیم معاملاتی، وجود یک تریگر ضروری است تا به شما سیگنال مشخصی برای انجام معامله بدهد.
چالشها و نکات مهم در استفاده از تریگرها
استفاده از تریگرها در استراتژیهای معاملاتی مزایای زیادی دارد، اما همراه با چالشهایی است که معاملهگران باید با آنها مواجه شوند و بر آنها غلبه کنند. در ادامه به چالشها، اشتباهات رایج، و راهکارهای اجتناب از آنها پرداخته شده و نکاتی در مورد مدیریت ریسک و برنامه خروج نیز ارائه میشود.
اشتباهات رایج در استفاده از تریگرها
- ورود و خروج زودهنگام: یکی از اشتباهات رایج، ورود یا خروج زودهنگام از معاملات تنها به خاطر فعال شدن یک تریگر است، بدون توجه به تأییدیههای اضافی. به عنوان مثال، زمانی که اندیکاتور RSI به سطح ۷۰ میرسد، ممکن است معاملهگران فوراً معامله خود را ببندند، اما اگر روند صعودی قوی باشد، قیمت ممکن است همچنان به رشد خود ادامه دهد و سود بالقوه بیشتری از دست برود.
- نادیده گرفتن تأییدیههای اضافی: بسیاری از معاملهگران بدون استفاده از تأییدیههای اضافی تریگرها، وارد معاملات میشوند. این روش میتواند منجر به اشتباهاتی شود که زیان زیادی به همراه دارد. برای مثال، تکیه بر یک الگوی کندلی بدون توجه به حجم معاملات یا تأیید از سایر اندیکاتورها میتواند تصمیم اشتباهی باشد.
- استفاده یکسان از تریگرها در تمام تایمفریمها: تریگرها ممکن است در تایم فریمهای مختلف رفتار متفاوتی داشته باشند. برخی از معاملهگران به اشتباه یک تریگر را در تمامی تایمفریمها یکسان فرض میکنند، در حالی که در تایم فریمهای کوتاهمدت ممکن است نوسانات بیشتری رخ دهد و سیگنالهای تریگر معتبر نباشند.
راهکارهای اجتناب از اشتباهات رایج
- استفاده ترکیبی از ابزارهای تحلیلی: برای کاهش احتمال سیگنالهای کاذب، تریگرها را با دیگر ابزارهای تحلیلی ترکیب کنید. به عنوان مثال، ترکیب میانگین متحرک و اندیکاتور RSI میتواند تأییدیه بیشتری به سیگنالهای شما بدهد و قدرت آنها را افزایش دهد.
- تأیید حرکت قیمت: بهجای ورود فوری به معامله، منتظر تأیید حرکت قیمت بمانید. برای مثال، پس از شکست یک سطح مقاومت، بهتر است چند کندل صعودی را مشاهده کنید تا مطمئن شوید که شکست معتبر است و به دنبال آن، معامله وارد مسیر اشتباه نخواهد شد.
- تحلیل در تایم فریمهای مختلف: همیشه تایمفریمهای مختلف را برای بررسی قدرت تریگرها در نظر بگیرید. استفاده از تایم فریمهای بزرگتر به شناسایی جهت اصلی کمک میکند و تایم فریمهای کوچکتر میتوانند برای تعیین دقیق نقاط ورود و خروج استفاده شوند. تحلیل تایم فریم بزرگتر به معاملهگر کمک میکند تا تصویر کلی بازار را ببیند و نقاط بهینه ورود و خروج را انتخاب کند.
مدیریت ریسک و برنامه خروج
- حد ضرر و حد سود (Stop Loss & Take Profit): تعریف حد ضرر و حد سود بخش اساسی مدیریت ریسک است. این نقاط به معاملهگر کمک میکنند تا ریسک معاملات را به حداقل برساند و از سودهای خود محافظت کند. برای مثال، با تعیین یک حد ضرر دنبالهدار (Trailing Stop) میتوانید از سودهای کسبشده محافظت کنید و همچنان در بازار حضور داشته باشید تا از حرکات بزرگتر بهره ببرید.
- تریگرهای خروج مشخص: خروج از معامله بهاندازه ورود به آن اهمیت دارد. تعریف تریگرهای خروج میتواند به معاملهگر کمک کند تا در زمان مناسب از معامله خارج شود، حتی اگر بازار به نفع معاملهگر باشد، ولی نشانههای ضعف در روند دیده شود. این تریگر میتواند شامل شکست سطوح حمایتی یا بازگشت اندیکاتورها به سطحهای هشداردهنده باشد.
- کاهش تأثیر احساسات بر تصمیمگیری: تریگرهای مدیریت ریسک و برنامههای خروج به معاملهگران کمک میکنند تا تصمیمات خود را با کمترین میزان تأثیر از احساسات بگیرند. با تعریف تریگرهای مشخص، میتوان اطمینان حاصل کرد که هیچگونه واکنش احساسی به نوسانات بازار موجب نشود که معاملهگر تصمیم به خروج یا ورود نادرستی بگیرد.
- استفاده از حجم مناسب در معامله: همواره حجم معاملاتی خود را بر اساس ریسکپذیری و سرمایه کلی خود تنظیم کنید. استفاده از حجم مناسب به شما این امکان را میدهد که در صورت اشتباه در استفاده از تریگر، زیان کمی ببینید و بتوانید معاملات آینده را بدون آسیب جدی به سبد سرمایه خود انجام دهید.
نتیجهگیری: تریگرها و اهمیت آنها در استراتژیهای معاملاتی
تریگرها در واقع یکی از اجزای اصلی و ضروری در هر استراتژی معاملاتی موفق هستند. آنها به شما امکان میدهند تا نقاط بهینه ورود و خروج را به صورت دقیق شناسایی کنید و از قوانین مشخص برای معاملهگری استفاده کنید. استفاده از تریگر به معاملهگران کمک میکند تا از تصمیمگیریهای احساسی و واکنشهای شتابزده که میتواند به زیانهای بزرگی منجر شود، دوری کنند و به شکل سیستماتیک و منظم به معاملات خود بپردازند.
تریگرها میتوانند از ابزارهای متعددی مانند اندیکاتورها، الگوهای قیمتی، شکستهای روند، و پولبکها باشند و هر معاملهگری با توجه به رویکرد معاملاتی و سبک شخصی خود میتواند بهترین تریگرها را انتخاب و به کار بگیرد. با این حال، استفاده نادرست از تریگرها میتواند به اشتباهات جدی منجر شود؛ به همین دلیل لازم است تریگرها بهصورت ترکیبی با دیگر ابزارهای تحلیلی استفاده شوند و تأییدیههای لازم از بازار گرفته شود.
تریگرها نهتنها به تعریف قوانین ورود و خروج کمک میکنند، بلکه با تعیین نقاط توقف ضرر و برنامههای خروج میتوانند در مدیریت ریسک و کاهش زیانها نقشی اساسی ایفا کنند. در نهایت، داشتن یک استراتژی معاملاتی که بر اساس تریگرهای مشخص و دقیق تنظیم شده باشد، به معاملهگران امکان میدهد تا با اعتماد به نفس بیشتری و حداقل ریسک به بازار وارد شوند و فرصتهای بهتری را برای سودآوری شناسایی کنند.