در حوزه‌ی بازارهای مالی، تحلیل تکنیکال برای معامله‌گران و سرمایه‌گذارانی که قصد دارند تصمیمات آگاهانه‌ای را بر اساس داده‌های تاریخی قیمت اتخاذ کنند، نقش یک ابزار حیاتی را ایفا می‌کند. از بین تکنیک‌ها و اندیکاتورهای مختلفی که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار می‌گیرند، میانگین متحرک (MA) جزو اساسی‌ترین و پرکاربردترین ابزارها به شمار می‌رود. در این مقاله با خانه سرمایه همراه باشید. زیرا قصد داریم به بررسی مفهوم میانگین متحرک بپردازیم و انواع، کاربردها و اهمیت آن را در دنیای تحلیل تکنیکال مورد بررسی قرار دهیم.

میانگین متحرک (MA) چیست؟

حتما با اینکه اندیکاتور چیست آشنایی دارید. باید بدانید که میانگین متحرک ma نیز زیر مجموعه‌ای از اندیکاتورها نوعی محاسبه‌ی آماری است که برای تحلیل مجموعه‌ای داده‌های قیمت استفاده می‌شود. این اندیکاتور با ایجاد یک سری میانگین از زیرمجموعه‌های مختلف کل داده‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد. میانگین متحرک داده‌های قیمت را در حوزه‌ی بازارهای مالی هموار و به شناسایی جهت روند در یک دوره‌ی مشخص کمک می‌کند. در واقع این ابزار به معامله‌گران اجازه می‌دهد نویزهای ناشی از نوسانات تصادفی کوتاه‌مدت قیمت را فیلتر کرده و بر روند اصلی تمرکز کنند.

میانگین متحرک چیست؟

میانگین متحرک این اثر هموارسازی را با محاسبه‌ی مکرر قیمت دارایی در یک دوره‌ی ازپیش‌مشخص‌شده (مثلا ۱۰، ۵۰ یا ۲۰۰ روز) به دست می‌آورد. با اضافه شدن داده‌‌های جدید، میانگین به طور مرتب اصلاح و شاخصی پویا از روند لحظه‌ای قیمت دارایی ارائه می‌دهد. به این ترتیب میانگین‌های متحرک می‌توانند در شناسایی نقاط ورود و خروج احتمالی در معاملات و همین‌طور برای تایید جهت‌ یا بازگشت روند مفید باشند.

درک مفهوم اصلی میانگین‌های متحرک، پایه و اساس شناخت انواع مختلف آن و کاربرد هرکدام در تحلیل تکنیکال است. هر نوع MA، به عنوان مثال میانگین متحرک ساده (SMA) یا میانگین متحرک نمایی (EMA)، اطلاعات و مزایای منحصر به فردی را بسته به استراتژی‌های معاملاتی و شرایط بازار ارائه می‌دهد. معامله‌گران و سرمایه‌گذاران با تسلط یافتن بر استفاده از میانگین متحرک می‌توانند توانایی‌ خود را در تصمیم‌گیری‌های استراتژیک و داده‌محور در بازارهای مالی افزایش دهند.

اهمیت میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال

میانگین متحرک به دلیلی سادگی و کارایی بالا، یکی از سنگ‌ بناهای تحلیل تکنیکال است. این ابزار به معامله‌گران و سرمایه‌گذاران کمک می‌کند تا روندها، نقاط بالقوه‌ی بازگشت و سطوح حمایت و مقاومت را شناسایی کنند و بتوانند تصمیمات معاملاتی قائده‌مندتری اتخاذ نمایند. در ادامه به تعدادی از موارد اهمیت میانگین متحرک اشاره می‌کنیم:

شناسایی روند

یکی از کاربردهای اصلی میانگین متحرک، تعیین جهت روند است. اگر قیمت دارایی از میانگین متحرک بالاتر باشد، معمولاً یک روند صعودی را نشان می‌دهد؛ در حالی که قیمت پایین‌تر از میانگین متحرک نشان‌دهنده‌ی یک روند نزولی است. این به معامله‌گران کمک می‌کند تا معاملات خود را با جهت بازار هماهنگ و شانس سودآوری را افزایش دهند.

مثال: برخورد صعودی SMA پنجاه روزه به یک SMA دویست روزه و حرکت به سمت بالا که به عنوان “تقاطع طلایی” (golden cross) شناخته می‌شود، اغلب یک سیگنال صعودی تفسیر می‌شود. برعکس، با برخورد نزولی SMA پنجاه روزه به SMA دویست روزه و حرکت آن به سمت پایین، “تقاطع مرگ” رخ می‌دهد که نشان‌دهنده‌ی یک روند نزولی است.

حمایت و مقاومت

میانگین‌های متحرک اغلب به عنوان سطوح حمایت و مقاومت پویا عمل می‌کنند. معامله‌گران قبل از تصمیم‌گیری‌ به واکنش قیمت پیرامون این میانگین‌ها توجه می‌کنند. به عنوان مثال، برگشت قیمت دارایی از میانگین متحرک به سمت بالا می‌تواند نشانه‌ای از یک سطح حمایت قوی و فرصت‌های بالقوه‌‌ی خرید باشد.

مثال: اگر قیمت یک دارایی به دفعات متعددی از SMA پنجاه روزه به سمت بالا بازگردد، این میانگین متحرک می‌تواند به عنوان یک سطح حمایت قوی در نظر گرفته شود. برعکس، اگر قیمت مکرراً به SMA برخورد کند اما نتواند از آن عبور کند، میانگین می‌تواند به عنوان یک مقاومت در نظر گرفته شود.

وبینار پیشنهادی
از صفر تا ترید به سبک نخبگان
از صفر تا ترید به سبک نخبگان

چگونه مانند نخبگان به سود مستمر در ترید برسیم؟ جمعه ساعت 18

ثبت نام وبینار

سیگنال‌دهی

از میانگین‌های متحرک برای تولید سیگنال‌های معاملاتی نیز استفاده می‌شود. به عنوان مثال،  تکنیک «کراس‌اور» (crossover) یا «تقاطع»، یکی از استراتژی‌های متداول در تحلیل تکنیکال است که در آن برخورد میانگین متحرک کوتاه مدت با میانگین متحرک بلندمدت و حرکت به سمت بالا به عنوان یک سیگنال بالقوه‌ی خرید در نظر گرفته می‌شود و حالت برعکس (تلاقی و حرکت به سمت پایین) به عنوان سیگنال فروش در نظر گرفته می‌شود.

مثال: زمانی که یک میانگین متحرک کوتاه‌مدت (به عنوان مثال EMA بیست روزه) به یک میانگین متحرک بلندمدت (به عنوان مثال EMA پنجاه روزه) برخورد و به سمت بالا حرکت می‌کند، یک سیگنال خرید تولید می‌شود. برعکس، زمانی که یک MA کوتاه‌مدت به یک MA بلندمدت برخورد و به سمت پایین حرکت می‌کند، یک سیگنال فروش ایجاد می‌شود.

اثر هموارسازی

میانگین متحرک با میانگین‌گیری از داده‌های قیمت، تأثیر نوسانات کوتاه‌مدت را کاهش و روند بلندمدت را برجسته‌تر می‌کند. این اثر هموارسازی به ویژه در دوره‌های پر نوسان بازار به معامله‌گران کمک می‌کند تا به جای درگیر شدن با نوسانات کوتاه‌مدت قیمت، بر روند بزرگ‌تر متمرکز شوند.

میانگین متحرک چگونه کار می‌کند؟

میانگین‌های متحرک بر اساس یک اصل ساده و در عین حال قدرتمند ریاضی عمل می‌کنند: آنها به طور مداوم میانگین قیمت یک دارایی را در تعداد معینی از دوره‌ها  محاسبه می‌کنند.

میانگین متحرک چگونه کار می‌کند؟

میانگین متحرک با در دسترس قرار گرفتن داده‌های قیمت جدید، داده‌ی قدیمی‌تر را حذف کرده و داده‌‌های جدید را در محاسبه‌ی میانگین لحاظ می‌کنند. این میانگین‌گیری مداوم، تغییرات قیمت را هموار و شناسایی روندها را آسان‌تر می‌کند.

اهمیت میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال

میانگین متحرک به چند دلیل از ابزارهای ضروری تحلیل تکنیکال است:

تأیید روند: به تأیید جهت روند کمک می‌کند و اطمینان می‌دهد که معامله‌گران با حرکت بازار همسو هستند.

احساسات بازار: معامله‌گران با مشاهده‌ی تعاملات قیمت با میانگین متحرک، به بینشی از احساسات بازار و بازگشت‌های احتمالی روند قیمت دست پیدا می‌کنند.

توسعه‌ی استراتژی: اساس استراتژی‌های معاملاتی مختلف را تشکیل می‌دهد؛ از تکنیک‌های کراس‌اور ساده تا سیستم‌های پیچیده‌تری که شاخص‌های متعددی را در خود جای می‌دهند.

انواع مختلف میانگین‌های متحرک

میانگین‌های متحرک (MA) ابزارهایی ضروری در تحلیل تکنیکال هستند که برای هموارسازی داده‌های قیمت در جهت شناسایی روندها و اتخاذ تصمیمات معاملاتی استفاده می‌شوند. انواع مختلفی از میانگین متحرک وجود دارد که هر کدام روش محاسبه و موارد استفاده‌ی منحصر به فرد خود را دارند. در ادامه، میانگین متحرک ساده (SMA)، میانگین متحرک نمایی (EMA) و میانگین متحرک وزنی خطی (LWMA) را بررسی خواهیم کرد و جزئیات و کاربردهای هرکدام را شرح خواهیم داد.

میانگین متحرک ساده (SMA)

میانگین متحرک ساده با اضافه کردن قیمت‌های بسته شدن یک دارایی در طی یک دوره زمانی مشخص و سپس تقسیم آن عدد بر آن تعداد دوره محاسبه می‌شود. این روش با تمام داده‌های قیمت یکسان رفتار می‌کند و برای تمام قیمت‌ها وزن یکسانی را در محاسبات در نظر می‌گیرد.

میانگین متحرک ساده

از SMA برای شناسایی جهت کلی بازار استفاده می‌شود. افزایش SMA نشان‌دهنده‌ی یک روند صعودی است، در حالی که کاهش SMA یک روند نزولی را نشان می‌دهد.

نحوه محاسبه میانگین متحرک ساده

در این مثال، SMA ده روزه را حساب می‌کنیم:

برای این کار، قیمت‌های بسته شدن دارایی در ۰ روز گذشته با هم جمع و بر ۱۰ تقسیم می‌شود. این میانگین یک نمای هموار از قیمت دارایی را در ۱۰ روز گذشته به شما نشان و به شناسایی روند‌های کوتاه‌مدت کمک می‌کند.

کاربرد میانگین متحرک ساده

  • شناسایی روند: از SMA به طور گسترده در شناسایی جهت روند استفاده می‌شود. به عنوان مثال، یک SMA پنجاه روزه می‌تواند به تعیین روند میان‌مدت کمک کند، در حالی که یک SMA دویست روزه می‌تواند روند بلندمدت را آشکار کند.
  • حمایت و مقاومت: SMAها می‌توانند به عنوان سطوح حمایت و مقاومت پویا عمل کنند. قیمت‌ها اغلب به این میانگین‌ها واکنش نشان می‌دهند، بنابراین در شناسایی نقاط ورود و خروج بالقوه می‌توان روی آنها حساب باز کرد.
  • استراتژی‌های کراس‌اور (crossover) یا تقاطع: معامله‌گران از تقاطع‌های SMA برای تولید سیگنال‌های خرید و فروش استفاده می‌کنند. به عنوان مثال، برخورد یک SMA کوتاه‌مدت با یک SMA بلندمدت و حرکت به طرف بالا (تقاطع طلایی) یک سیگنال خرید بالقوه است، در حالی که تلاقی به سمت پایین (تقاطع مرگ) می‌تواند به عنوان یک سیگنال فروش در نظر گرفته شود.

میانگین متحرک نمایی (EMA)

سوالی که در ذهن بسیاری از خوانندگان پیش می‌آید این است که فرق میانگین متحرک نمایی با میانگین متحرک ساده چیست؟

میانگین متحرک نمایی

میانگین متحرک نمایی ema در حقیقت مانند میانگین متحرک ساده است ولی وزن بیشتری به قیمت‌های اخیر اختصاص می‌دهد و در مقایسه با SMA، نسبت به اطلاعات جدید حساس‌تر است. محاسبه از جدیدترین قیمت شروع و یک عامل هموارسازی اعمال می‌شود تا به داده‌‌های جدید اهمیت بیشتری داده شود.

نحوه محاسبه میانگین متحرک نمایی

در این مثال، میانگین متحرک نمایی ۲۰ روزه را حساب می‌کنیم:

محاسبه‌ی EMA بیست روزه از آخرین قیمت بسته شدن دارایی شروع می‌شود، سپس فرمولی اعمال می‌شود تا وزن بیشتری به قیمت‌های ۲۰ روز گذشته اعمال شود. این امر باعث می‌شود میانگین متحرک نمایی نسبت به تغییرات اخیر قیمت حساس‌تر شود و برای تحلیل روند‌های کوتاه‌مدت مفیدتر باشد. EMA مورد علاقه‌ی معامله‌گرانی است که به پاسخ سریع‌تری نسبت به تغییرات قیمت نیاز دارند، مانند معامله‌گران روزانه (day traders) و اسکالپرها (Scalpers).

کاربرد میانگین متحرک نمایی

  • پاسخ‌گویی سریع نسبت به روند: EMA مورد علاقه‌ی معامله‌گرانی است که نیاز به واکنش‌های سریع نسبت به تغییرات قیمت دارند؛ مانند معامله‌گران روزانه (day traders) و نوسان‌گیرها (swing traders). حساسیت این نوع میانگین نسبت به قیمت‌های جدید، آن را به گزینه‌ی مناسبی برای شناسایی روندهای کوتاه‌مدت تبدیل می‌کند.
  • سیگنال‌دهی: از EMA نیز مشابه SMA در استراتژی‌های کراس‌اور (تقاطع) استفاده می‌شود. EMA به دلیل پاسخگویی و حساسیت بیشتر، زودتر از SMA تولید سیگنال می‌کند و به معامله‌گران اجازه می‌دهد تا حرکات بازار را زودتر تشخیص دهند.
  • بازارهای پرنوسان: در بازارهایی که دارای نوسان شدید هستند، توانایی EMA در تطبیق سریع با تغییرات قیمت می‌تواند کارایی بیشتری در کسب سود از روندهای کوتاه‌مدت و اتخاذ تصمیمات معاملاتی به‌موقع داشته باشد.

میانگین متحرک وزنی خطی (LWMA)

میانگین متحرک وزنی خطی وزن بیشتری به قیمت‌های جدیدتر اختصاص می‌دهد، اما بر خلاف EMA این کار را به صورت خطی انجام می‌دهد.

میانگین متحرک وزنی خطی

در میانگین متحرک وزنی خطی جدیدترین قیمت‌ها بیشتری وزن را دریافت می‌کنند، و وزن تا قیمت‌های قدیمی‌تر به صورت خطی کاهش پیدا می‌کند. این روش تضمین می‌کند که آخرین حرکات قیمت، تأثیر بیشتری بر میانگین خواهند داشت.

نحوه محاسبه میانگین متحرک وزنی خطی

در این مثال، LWMA ده روزه را حساب می‌کنیم:

۱. جمع‌آوری قیمت‌ها: قیمت‌های بسته شدن ۱۰ روز گذشته را جمع‌آوری می‌کنیم.

۲. اختصاص وزن: از ۱۰ (نزدیک‌ترین روز) تا ۱ (روز دهم) به قیمت‌ها وزن اختصاص می‌دهیم.

۳. ضرب و جمع: قیمت‌ بسته شدن هر روز را در وزن اختصاص داده شده ضرب و سپس مقادیر را با هم جمع می‌کنیم.

۴. تقسیم: مجموع قیمت‌های وزنی را بر مجموع وزن‌ها (که برای ۱۰ روز ۵۵ می‌شود) تقسیم می‌کنیم.

این میانگین یک دید هموار از قیمت دارایی طی ۱۰ روز گذشته -با تأکید بیشتر بر قیمت‌های اخیر- ارائه می‌دهد، و به شناسایی روند‌های کوتاه‌مدت کمک می‌کند.

کاربرد میانگین متحرک وزنی خطی

  • نمایش دقیق روند: از LWMA زمانی استفاده می‌شود که معامله‌گران بخواهند بدون استفاده از هموارسازی نمایی که در EMAها استفاده می‌شود، اهمیت بیشتری به آخرین تغییرات قیمت بدهند. این کار می‌تواند نمایش دقیق‌تری از روند فعلی ارائه دهد.
  • معاملات کوتاه‌مدت: مشابه EMA‌ها، LWMAها می‌توانند در استراتژی‌های معاملاتی کوتاه‌مدتی که حرکات اخیر قیمت در آنها دارای اهمیت بالایی است، سودمند واقع شوند. این میانگین متحرک به ثبت تغییرات سریع روند و اتخاذ تصمیمات تجاری سریع کمک می‌کند.
  • معاملات فرکانس بالا (High-frequency trading): پاسخگویی مطلوب LWMA آن را برای استراتژی‌های معاملاتی فرکانس بالا، جایی که معامله‌گران باید به سرعت به تغییرات بازار واکنش نشان دهند مناسب می‌کند.

انتخاب بهترین تایم فریم برای معامله‌گران روزانه و نوسان‌گیرها

انتخاب بازه‌ی زمانی مناسب در تنظیمات میانگین‌ متحرک هم برای معامله‌گران روزانه و هم نوسان‌گیرها بسیار حیاتی است. زیرا بر کارایی و اثربخشی استراتژی‌های معاملاتی آنها تأثیر می‌گذارد. بهترین بازه‌ی زمانی، بر اساس سبک معامله، شرایط بازار و ترجیحات شخصی می‌تواند متفاوت باشد.

میانگین متحرک

در ادامه به طور مفصل توضیح خواهیم داد که معامله‌گران روزانه و نوسان‌گیرها چگونه می‌توانند بهترین بازه‌ی زمانی را برای استفاده از میانگین‌های متحرک در استراتژی‌های معاملاتی خود انتخاب نمایند.

معامله‌گران روزانه

معامله‌گران روزانه بر حرکات بسیار کوتاه‌مدت بازار تمرکز می‌کنند و پوزیشن‌های خود را برای چند دقیقه یا چند ساعت حفظ می‌کنند. آنها برای تصمیم‌گیری‌های سریع و سود بردن از حرکات کوچک قیمت، به داده‌های روزانه متکی هستند. نکته‌ی کلیدی برای این معامله‌گران، استفاده از بازه‌های کوتاه‌ در میانگین‌های متحرک است که می‌توانند سیگنال‌های به‌موقع ارائه دهند و با سرعت معاملاتی بالای آنها هماهنگ باشند.

بازه‌های زمانی میانگین متحرک مناسب معامله‌گران روزانه

در بخش اول، میانگین‌های متحرک ۱ الی ۱۵ دقیقه‌ای را بررسی می‌کنیم:

  • میانگین متحرک ۱ دقیقه‌ای: یک نمای کاملاً ریزبینانه و پرجزئیات ارائه می‌دهد و برای معاملات فرکانس‌بالا و اسکالپینگ ایده‌آل است.
  • میانگین متحرک ۵ دقیقه‌ای: دارای نمایی ریزبینانه و  در عین حال کم نویز است و برای معاملات کمی‌ بلند‌مدت‌تر در طول روز مناسب است.
  • میانگین متحرک ۱۵ دقیقه‌ای: در عین حال که می‌تواند در معاملات روزانه مورد استفاده قرار بگیرد، چشم‌انداز وسیع‌تری ارائه می‌دهد.

و در بخش دوم، میانگین‌های متحرک ۳۰ دقیقه‌ تا ۱ ساعته را داریم که باید بدانید این بازه‌های زمانی‌ می‌توانند به معامله‌گران روزانه در شناسایی روندهای روزانه‌ی بزرگ‌تر کمک کنند و به طور ویژه برای معامله‌گرانی که ترجیح می‌دهند پوزیشن‌ها را به مدت چند ساعت حفظ کنند، مفید باشند.

نکات کاربردی برای معامله‌گران روزانه:

  • ترکیب چند بازه‌ی زمانی: از ترکیب MAهای کوتاه‌ و نسبتاً طولانی (مثلاً پنج دقیقه و پانزده دقیقه) برای تأیید سیگنال‌ها و اجتناب از حرکات نادرست استفاده کنید.
  • سازگاری با شرایط بازار: MAهای کوتاه‌تر (مثلاً یک دقیقه یا پنج دقیقه) ممکن است در بازارهای پرنوسان مؤثرتر باشند. در بازارهای آرام‌تر، MAهای کمی طولانی‌تر (مانند پانزده دقیقه یا سی دقیقه) می‌توانند به جلوگیری از پدیده‌ی ویپ‌ساو (whipsaw) کمک کنند (ویپ‌ساو به حرکت ناگهانی یک دارایی در خلاف جهت انتظار معامله‌گر گفته می‌شود).
  • کراس‌اورها (تقاطع‌ها): به دنبال تلاقی MAهای کوتاه‌مدت (مثلاً برخورد MA پنج دقیقه‌ای با MA پانزده دقیقه‌ای) به عنوان سیگنال‌های خرید یا فروش بالقوه باشید.

نوسان‌گیرها

معامله‌گران نوسان‌گیر (Swing Traders)، پوزیشن‌ها را از چند روز تا چند هفته حفظ می‌کنند و هدفشان کسب سود از حرکات میان‌مدت بازار است. آنها برای شناسایی روندها و بازگشت‌های احتمالی به داده‌های روزانه یا چند روزه متکی هستند. برای معامله‌گران نوسان‌گیر، استفاده از میانگین‌های متحرک در بازه‌های زمانی طولانی‌تر گزینه‌ی مناسب‌تری است؛ زیرا این بازه‌های زمانی نمای بهتری از روند کلی ارائه می‌‌دهند و تأثیر نوسانات کوتاه‌مدت را کاهش می‌دهند.

بازه‌های زمانی میانگین متحرک مناسب معامله‌گران نوسان‌گیر

افرادی که بیشتر به فعالیت نوسان‌گیری مشغول هستند، می‌توانند از میانگین متحرک‌های روزانه و هفتگی برای تصمیم‌گیری‌های ود استفاده کنند. در ادامه هرکدام را بررسی می‌کنیم.

 میانگین‌ متحرک روزانه

میانگین متحرک ۲۰ روزه: یک انتخاب محبوب برای شناسایی روند‌های کوتاه‌مدت تا میان‌مدت است و برای آن دسته از معامله‌گران نوسانان‌گیر که به دنبال بازگشت‌های سریع یا ادامه‌ی روند هستند، مناسب می‌باشد.

میانگین متحرک ۵۰ روزه: تصویر واضح‌تری از روند میان‌مدت ارائه می‌دهد و به تأیید جهت و قدرت حرکت بازار کمک می‌کند.

میانگین متحرک هفتگی

میانگین متحرک ۱۰۰ روزه: به هموار کردن نویز و گرفتن روندهای بلندمدت کمک می‌کند. برای آن دسته از معامله‌گران نوسانی که پوزیشن‌های معاملاتی خود را چندین هفته حفظ می‌کنند می‌تواند مناسب باشد.

میانگین متحرک ۲۰۰ روزه: به عنوان یک شاخص قابل‌توجه از روندهای بلندمدت در نظر گرفته می‌شود. می‌توان برای تأیید جهت‌های اصلی بازار و نقاط بازگشت احتمالی از آن استفاده کرد.

نکات کاربردی برای معامله‌گران نوسان‌گیر

ترکیب میانگین متحرک‌های روزانه و هفتگی: از ترکیبی از MAهای روزانه (مثلاً ۲۰ روزه یا ۵۰ روزه) و هفتگی (مثلاً ۱۰۰ روزه یا ۲۰۰ روزه) استفاده شود تا دید جامعی از روند به دست آید.

تأیید روند: برای تأیید روند کلی و اجتناب از ورود به معاملاتی برخلاف جهت اصلی بازار از MAهای طولانی‌‌مدت‌تر (مثلاً ۵۰ روزه یا ۲۰۰ روزه) استفاده کنید.

سطوح مقاومت و حمایت: برای تنظیم نقاط ورود و خروج، سطوح حمایت و مقاومت را با استفاده از MAها شناسایی کنید. برای مثال، جهش قیمت یک دارایی از میانگین متحرک ۵۰ روزه‌اش نشانه‌ای از یک سطح حمایت قوی است.

تنظیمات محبوب و پرکاربرد میانگین متحرک

میانگین‌های متحرک ابزارهایی همه‌کاره در تحلیل تکنیکال هستند و در برخی دوره‌های خاص به دلیل کارایی و اثربخشی بیشتر در شناسایی روندها و ارائه‌‌ی سیگنال‌های معاملاتی، بیشتر مورد استفاده قرار می‌گیرند.

تنظیمات محبوب و پرکاربرد میانگین متحرک

محبوب‌ترین تنظیمات برای میانگین‌های متحرک عبارتند از میانگین‌های متحرک ۹، ۲۰، ۵۰، ۱۰۰ و ۲۰۰ دوره‌ای. هر کدام از این تنظیمات کاربردها و اهمیت منحصربه‌فرد خود را دارند که بسته به شرایط بازار و استراتژی‌های معاملاتی معامله‌گران مورد استفاده قرار می‌گیرند. در ادامه نگاه دقیق‌تری به هر یک از این تنظیمات خواهیم داشت.

میانگین متحرک ۹ دوره‌ای

میانگین متحرک ۹ دوره‌ای یک شاخص کوتاه‌مدت است که معمولاً توسط معامله‌گران روزانه و معامله‌گران نوسان‌گیر کوتاه‌مدت استفاده می‌شود. این میانگین متحرک پاسخ‌گویی و حساسیت بالایی نسبت به تغییرات اخیر قیمت دارد، بنابراین در تشخیص حرکات سریع بازار و شناسایی روند‌های کوتاه‌ مدت ایده‌آل عمل می‌کند.

کاربردهای میانگین متحرک ۹ دوره‌ای

  • معاملات روزانه: معامله‌گران روزانه اغلب از میانگین متحرک‌های ۹ دوره‌ای در نمودارهای روزانه (مثلاً نمودارهای ۵ یا ۱۵ دقیقه‌ای) برای تشخیص نقاط ورود و خروج استفاده می‌کنند. این کار در تشخیص مومنتوم بازار به آنها کمک می‌کند.
  • شناسایی روند کوتاه‌مدت: معامله‌گران نوسان‌گیر برای تشخیص سریع بازگشت یا ادامه‌ی روند در نمودارهای روزانه از آن استفاده می‌کنند. هنگامی که قیمت از میانگین متحرک‌های ۹ دوره‌ای بالاتر است، یک روند صعودی کوتاه‌مدت را نشان می‌دهد، و بالعکس.

میانگین متحرک ۲۰ دوره‌ای

میانگین متحرک ۲۰ دوره‌ای یکی دیگر از اندیکاتورهای کوتاه‌مدت است، اما نسبت به میانگین متحرک‌های ۹ دوره‌ای، حساسیت کمتری دارد. از این میانگین متحرک به طور گسترده در بازه‌های زمانی مختلف، از جمله در نمودارهای روزانه، برای شناسایی روند‌های میان‌مدت استفاده می‌شود.

کاربردهای میانگین متحرک ۲۰ دوره‌ای

  • دنبال کردن روند: به معامله‌گران کمک می‌کند تا جهت روند کوتاه‌مدت را تأیید کنند و اغلب در ترکیب با دیگر اندیکاتورها برای تأیید سیگنال‌های معاملاتی استفاده می‌شود.
  • حمایت و مقاومت: میانگین متحرک ۲۰ دوره‌ای می‌تواند به عنوان یک سطح حمایت یا مقاومت پویا عمل کند. قیمت‌ها اغلب پس از برخورد با این میانگین متحرک جهش کرده و نقاط ورود یا خروج بالقوه را ایجاد می‌کنند.

میانگین متحرک ۵۰ دوره‌ای

میانگین متحرک ۵۰ دوره‌ای یک اندیکاتور میان‌مدت است که داده‌های قیمت را به طور قابل توجهی هموار می‌کند و برای شناسایی روند‌های میان‌مدت مفید است. این اندیکاتور در میان معامله‌گران نوسان‌گیر و معامله‌گران بلند‌مدت محبوب است.

کاربردهای میانگین متحرک ۵۰ دوره‌ای

  • تأیید روند: میانگین متحرک ۵۰ دوره‌ای اغلب برای تأیید قدرت و جهت یک روند استفاده می‌شود. دارایی‌هایی که به طور مداوم بالاتر از میانگین متحرک ۵۰ دوره‌ای معامله می‌شود، عموماً در یک روند صعودی در نظر گرفته می‌شود.
  • سیگنال‌های متقاطع: معامله‌گران به دنبال تقاطع دیگر میانگین متحرک‌ها با میانگین متحرک ۵۰ دوره‌ای می‌گردند. برای مثال، عبور میانگین متحرک ۲۰ دوره‌ای از میانگین متحرک ۵۰ دوره‌ای به سمت بالا، یک سیگنال صعودی است و عبور به طرف پایین یک سیگنال نزولی است.

میانگین متحرک ۱۰۰ دوره‌ای

میانگین متحرک ۱۰۰ دوره‌ای یک نمای بلندمدت ارائه می‌دهد و برای شناسای روندهای کلی‌ استفاده می‌شود. نسبت به حرکات کوتاه‌مدت قیمت حساسیت کمتری دارد و برای تحلیل روند بلند مدت ایده‌ال است.

کاربردهای میانگین متحرک ۱۰۰ دوره‌ای

  •  شناسایی روند بلندمدت: میانگین متحرک ۱۰۰ دوره‌ای به تأیید روندهای بلند مدت کمک می‌کند. معامله‌گران و سرمایه‌گذاران برای شناسایی جهت کلی بازار از آن استفاده می‌کنند.
  • حمایت و مقاومت: این میانگین متحرک هم مشابه میانگین متحرک ۵۰ دوره‌ای می‌تواند، علی‌الخصوص در نمودارهای روزانه و هفتگی می‌تواند به عنوان یک سطح حمایت یا مقاومت قابل توجه عمل کند.

میانگین متحرک ۲۰۰ دوره‌ای

میانگین متحرک ۲۰۰ دوره‌ای یک شاخص بسیار بلندمدت و یکی از معتبرترین و رایج‌ترین میانگین‌های متحرک در تحلیل‌های تکنیکال است. هم معامله‌گران و هم سرمایه‌گذاران برای سنجش سلامت کلی یک بازار یا دارایی از آن استفاده می‌کنند.

موارد استفاده:

تحلیل روند اصلی: میانگین متحرک ۲۰۰ دوره‌ای برای شناسایی روندهای اصلی بلند‌مدت ضروری است. دارایی‌هایی که بالاتر از میانگین متحرک ۲۰۰ دوره‌ای معامله می‌شوند معمولاً در یک روند صعودی قوی در نظر گرفته می‌شوند.

حمایت و مقاومت: میانگین متحرک ۲۰۰ دوره‌ای اغلب به عنوان یک سطح حمایت یا مقاومت مهم در نظر گرفته می‌شود. بسیاری از سرمایه‌گذاران نهادی برای اتخاذ تصمیمات استراتژیک در حوزه‌ی سرمایه‌گذاری از آن استفاده می‌کنند.

احساسات بازار: این ابزار به عنوان فشارسنج احساسات بازار عمل می‌کند. بالاتر بودن قیمت از میانگین متحرک ۲۰۰ دوره‌ای، نشانگر احساسات مثبت و پایین‌تر بودن نشانگر احساسات منفی بازار است.

تعیین روند صعودی یا نزولی با استفاده از میانگین متحرک

MAها با هموارسازی داده‌های قیمت، در تشخیص صعودی یا نزولی بودن قیمت یک دارایی به معامله‌گران و سرمایه‌گذاران کمک می‌کنند. نحوه‌ی تعیین جهت روند با استفاده از میانگین متحرک در زیر شرح داده شده است.

شناسایی روند صعودی با استفاده از میانگین متحرک

یک روند صعودی با سقف‌ها و کف‌های بالاتر مشخص می‌شود، که نشان می‌دهد قیمت به طور کلی در طول زمان در حال افزایش است. برای شناسایی یک روند صعودی به کمک میانگین‌های متحرک، لازم است به نکات زیر توجه داشته باشیم:

  • قیمت بالاتر از میانگین متحرک: یکی از ساده‌ترین روش‌ها برای تعیین روند صعودی، مقایسه‌ی قیمت دارایی با میانگین متحرک است. اگر قیمت به طور مداوم از میانگین متحرک بالاتر بود، نشان‌دهنده‌ی یک روند صعودی است. به عنوان مثال، اگر قیمت یک دارایی از میانگین متحرک ۵۰ روزه بالاتر باشد، نشان می‌دهد که آن دارایی احتمالاً در یک روند صعودی قرار دارد.
  • شیب میانگین متحرک: شیب میانگین متحرک، خود می‌تواند بینش مفیدی ارائه دهد. به عنوان مثال اگر شیب MA به سمت بالا باشد، نشان‌دهنده‌ی یک روند صعودی است. زیرا این بدین معنا است که میانگین قیمت در دوره‌ی مشخص شده در حال افزایش است.
  • کراس‌اور (تقاطع) میانگین‌های متحرک: یکی از تکنیک‌های رایج، استفاده از دو میانگین متحرک با دوره‌های متفاوت است. زمانی که یک MA کوتاه‌مدت (مانند MA-۲۰) یک MA بلندمدت (مانند MA-۵۰) را به طرف بالا قطع می‌کند، یک سیگنال صعودی موسوم به “تقاطع طلایی” ایجاد می‌کند که نشان‌دهنده‌ی شروع یک روند صعودی است.
  • میانگین‌ متحرک چندگانه: استفاده از چندین میانگین متحرک می‌تواند تصویر واضح‌تری ارائه دهد. به عنوان مثال، فرض کنید قیمت یک دارایی بالاتر از MAهای ۲۰ روزه، ۵۰ روزه و ۲۰۰ روزه است و تمامی این MAها در جهت صعودی قرار دارند (و ۲۰ روزه بالاتر از ۵۰ روزه و ۵۰ روزه بالاتر از ۲۰۰ روزه قرار دارد). این وضعیت، یک سیگنال قوی از صعودی بودن روند است.

شناسایی روند نزولی با استفاده از میانگین متحرک

  • یک روند نزولی با سقف‌ها و کف‌های پایین‌تر مشخص می‌شود، که نشان می‌دهد قیمت به طور کلی در طول زمان در حال کاهش است. برای تشخیص روند نزولی با استفاده از میانگین متحرک لازم است به نکات زیر توجه داشت:
  • قیمت زیر میانگین متحرک: اگر قیمت به طور مداوم زیر میانگین متحرک باقی بماند، نشان‌دهنده‌ی یک روند نزولی است. به عنوان مثال، اگر قیمت یک دارایی پایین‌تر از میانگین متحرک ۵۰ روزه باشد، نشان می‌دهد که آن دارایی احتمالاً در یک روند نزولی قرار دارد.
  • شیب میانگین متحرک: یک MA با شیب رو به پایین نشان‌دهنده‌ی یک روند نزولی است، و نشان می‌دهد که میانگین قیمت در دوره‌ی مشخص‌شده در حال کاهش است.
  • کراس‌اور (تقاطع) میانگین‌های متحرک: زمانی که یک MA کوتاه‌مدت از یک MA بلندمدت عبور و به سمت پایین حرکت می‌کند، سیگنالی نزولی به نام “تقاطع مرگ” (Death Cross) تولید می‌شود که نشان‌دهنده‌ی یک روند نزولی است. به عنوان مثال، عبور MA-۲۰از MA-۵۰ به سمت پایین نمونه‌ای از کراس اور منفی است.
  • میانگین متحرک چندگانه: فرض کنید قیمت یک دارایی از میانگین‌های ۲۰ روزه، ۵۰ روزه و ۳۰۰ روزه کمتر است، و این میانگین‌ها دارای شیب نزولی هستند (۲۰ روزه زیر ۵۰ روزه و ۵۰ روزه زیر ۲۰۰ روزه). این یک سیگنال قوی از نزولی بودن روند است.

استراتژی تقاطع طلایی (Golden Cross)

تقاطع طلایی یک استراتژی معاملاتی محبوب و نشانه‌ای از یک روند صعودی قابل‌توجه در نمودار قیمت یک دارایی است. تقاطع طلایی زمانی اتفاق می‌افتد که یک میانگین متحرک کوتاه‌مدت به یک میانگین متحرک بلند‌مدت برخورد و با عبور از آن به سمت بالا حرکت می‌کند. این تقاطع یک سیگنال صعودی در نظر گرفته می‌شود که نشان می‌دهد مومنتوم قیمت به وضعیت صعودی تغییر کرده است.

استراتژی تقاطع طلایی

در ادامه، توضیح جامعی از استراتژی تقاطع طلایی، همراه با مثال‌ها و نحوه‌ی استفاده از آن به عنوان سطوح حمایت و مقاومت آورده شده است.

تقاطع طلایی چگونه کار می‌کند؟

اجزای کلیدی تقاطع طلایی، MA کوتاه‌مدت و MA بلندمدت است. برای این موارد معمولاً از یک MA- ۵۰ و یک MA-۲۰۰ استفاده می‌شود. در حقیقت تقاطع طلایی زمانی رخ می‌دهد که میانگین متحرک ۵۰ روزه،  میانگین متحرک ۲۰۰ روزه را به طرف بالا قطع کند. این نشان می‌دهد که قیمت‌های اخیر سریع‌تر از میانگین بلندمدت در حال افزایش هستند و نشان‌دهنده‌ی روند صعودی است.

مثال: یک تقاطع طلایی در بیت کوین (BTC) زمانی رخ می دهد که میانگین متحرک ۵۰ روزه (MA) از میانگین متحرک ۲۰۰ روزه عبور کند، که نشان دهنده یک روند صعودی بالقوه است. به عنوان مثال، اگر MA-۵۰ بیتکوین به ۴۶,۰۰۰دلار افزایش یابد در حالی که MA-۲۰۰ روزه آن ۴۵,۵۰۰ دلار باشد و قیمت آن ۴۷,۰۰۰ دلار باشد، این تقاطع نشان دهنده افزایش حرکت صعودی است. معامله‌گران این را به عنوان یک سیگنال خرید قوی می بینند که اغلب منجر به افزایش فشار خرید و افزایش بیشتر قیمت می شود و چشم انداز صعودی را تأیید می کند.

مراحل پیاده‌سازی استراتژی تقاطع طلایی بر نمودار قیمت

  1. اضافه کردن MAها: میانگین متحرک‌های پنجاه روزه و دویست روزه را به نمودار قیمت خود اضافه کنید.
  2. مشاهده‌ی تقاطع: ببینید در کدام نقطه MA- ۵۰ از MA-۲۰۰ روزه عبور می‌کند. آن نقطه، تقاطع طلایی و علامتی از یک روند صعودی بالقوه است.
  3. تأیید سیگنال: به دنبال تأییدیه‌های بیشتری مانند افزایش حجم معاملات یا دیگر اندیکاتورها (مانند RSI و MACD) باشید تا اطمینان حاصل کنید تقاطع طلایی یک سیگنال اشتباه نیست.
  4. ورود به معامله: پس از تأیید شدن تقاطع طلایی می‌توانید وارد یک پوزیشن لانگ شوید. تقاطع، ممکن است شروع یک روند صعودی را نشان دهد.
  5. تنظیم استاپ‌ لاس (Stop-Loss): حتما برای در امان ماندن از تحرکات غیرمنتظره‌ی بازار، یک سفارش استاپ لاس (حد ضرر) در زیر یکی از سطوح حمایت اخیر قرار دهید.
  6. رصد روند: به طور مستمر روند را رصد کنید. تقاطع طلایی معمولاً نشانه‌ای از یک روند بلند مدت است، اما شرایط بازار هر آن می‌تواند تغییر کند.

استفاده از تقاطع طلایی به عنوان حمایت یا مقاومت

میانگین‌های متحرک درگیر در تقاطع طلایی می‌توانند به عنوان سطوح حمایت یا مقاومت پویا عمل کنند و در اتخاذ تصمیمات آگاهانه به معامله‌گران کمک کنند. در حقیقت میانگین متحرک، داده‌های قیمت را با ایجاد یک میانگین قیمت به طور مداوم در یک دوره زمانی خاص به‌روز می کند.

استفاده از تقاطع طلایی به عنوان حمایت یا مقاومت

هنگامی که قیمت یک دارایی به بالاتر از میانگین متحرک قرار دارد، آن سطح اغلب به عنوان یک سطح حمایتی عمل می‌کند، به این معنی که قیمت تمایل به خرید دارد و از سقوط بیشتر آن جلوگیری می‌شود.

برعکس، زمانی که قیمت کمتر از میانگین متحرک است، آن سطح ممکن است به عنوان یک سطح مقاومت عمل کند، جایی که فشار فروش ممکن است افزایش یابد و از رشد بیشتر قیمت جلوگیری کند. معامله گران اغلب از بازه‌های زمانی متفاوتی مانند میانگین متحرک ۵۰ روزه یا ۲۰۰ روزه برای میانگین متحرک استفاده می کنند تا این سطوح حمایت و مقاومت را تشخیص دهند.

به عنوان مثال، اگر قیمت یک رمز ارز بالاتر از MA-۵۰ قرار داشته باشد، معامله‌گران ممکن است انتظار داشته باشند که این سطح، حمایت را برای فراهم کند. برعکس، اگر قیمت از پایین به سمت MA-۲۰۰ حرکت کند، این سطح می‌تواند به عنوان یک مقاومت قابل توجه عمل کند. اثربخشی میانگین‌های متحرک به‌عنوان سطوح حمایت و مقاومت زمانی افزایش می‌یابد که با سایر شاخص‌های تکنیکالی و ابزارهای تحلیل ترکیب شوند. بدین ترتیب دید جامع‌تری از روندهای بازار و بازگشت‌های بالقوه قیمت ارائه می‌دهند.

مزایا و معایب میانگین‌های متحرک

توصیه‌های نهایی برای معامله‌گرانی که از میانگین متحرک استفاده می‌کنند

استفاده‌ی موثر از میانگین‌های متحرک (MAها) مستلزم درک نقاط قوت و محدودیت‌های آنها و همین‌طور ادغام آنها با یک استراتژی معاملاتی جامع است. در ادامه چند نکته و توصیه‌ برای معامله‌گران آورده شده است:

بازه‌ی زمانی مناسبی انتخاب کنید

بر اساس سبک معاملاتی‌ خود، بازه‌ی زمانی مناسبی برای میانگین متحرک انتخاب کنید. معامله‌گران روزانه ممکن است MAهای کوتاه‌تر (مثلاً ۹ یا ۲۰ روزه) را ترجیح دهند، در حالی که معامله‌گران نوسان‌گیر و سرمایه‌گذاران ممکن است MAهای طولانی‌تر (مثلاً ۵۰ یا ۲۰۰ روزه) را انتخاب کنند.

میانگین‌های متحرک را با هم ترکیب کنید

با ترکیبی از MAهای کوتاه‌مدت و بلند مدت استفاده کنید تا تصویر واضح‌تری از روند به دست آورید. به عنوان مثال، ترکیب MA-۵۰ و MA-۲۰۰ می‌توانند به شناسایی روندهای بلندمدت کمک کند، در حالی که ترکیب MAهای ۹ و ۲۰ روزه می‌توانند حرکات کوتاه مدت قیمت را نشان دهند.

به دنبال تقاطع‌ها باشید

تقاطع‌‌های میانگین‌های متحرک، از جمله تقاطع طلایی (قطع MA بلندمدت توسط MA کوتاه‌مدت به طرف بالا) و تقاطع مرگ (قطع MA بلندمدت توسط MA کوتاه‌مدت به طرف پایین)، شاخص‌های قوی تغییر روند هستند.

استفاده از میانگین‎‌های متحرک به عنوان سطوح مقاومت و حمایت پویا

میانگین‌های متحرک می‌توانند به عنوان سطوح حمایت و مقاومت پویا عمل کنند. در یک روند صعودی، قیمت اغلب از MA جهش کرده و نقاط ورود بالقوه ایجاد می‌کند. در روندهای نزولی نیز MAها می‌توانند به عنوان سطوح مقاومت عمل کنند.

سیگنال‌ها را با دیگر اندیکاتورها چک کنید

برای تأیید سیگنال‌ها و اجتناب از سیگنال‌های مثبت کاذب، MAها را همراه با دیگر اندیکاتورهای تکنیکال از جمله RSI، MACD، یا باندهای بولینگر چک کنید.

شرایط بازار را در نظر بگیرید

آماده باشید که MAهای خود را بر اساس نوسانات و شرایط بازار تنظیم کنید. در بازارهای پر نوسان، MAهای کوتاه‌مدت می‌توانند سیگنال‌های به‌موقعی ارائه دهند، در حالی که MAهای طولانی‌مدت می‌توانند نویزها را در بازارهای باثبات فیلتر کنند.

سفارشات حد ضرر (استاپ لاس) واقع‌بینانه‌ای را تنظیم کنید

سفارشات حد ضرر را در روندهای صعودی درست در زیر MA و در روندهای نزولی بالای MA قرار دهید تا از حرکات ناگهانی قیمت در امان بمانید.

حجم معاملات را رصد کنید

به حجم معاملات در محل تلاقی MAها توجه کنید. حجم بالای معاملات در طول یک تقاطع می‌تواند قدرت روند را تأیید کند.

استراتژی‌های خود را بک‌تست (Backtest) کنید

قبل از اجرای یک استراتژی مبتنی بر MA، آن را با استفاده از داده‌های تاریخی بک‌تست کنید تا بفهمید آن استراتژی در شرایط مختلف بازار چگونه عمل می‌کند (بک‌تست کردن روشی است که با استفاده از داده‌های پیشین بازار، عیار یک استراتژی معاملاتی سنجیده می‌شود).

جمع‌بندی

میانگین‌های متحرک ابزارهای قدرتمندی در تحلیل تکنیکال هستند که اطلاعات سودمندی درباره‌ی جهت روند و نقاط ورود و خروج بالقوه ارائه می‌دهند و به عنوان سطوح حمایت و مقاومت پویا عمل می‌کنند. با این حال، آنها زمانی حداکثر تأثیر را دارند که همراه با دیگر اندیکاتورها و در یک استراتژی معاملاتی درست تعریف‌شده استفاده شوند. با درک نقاط قوت و محدودیت‌های این ابزار و به کارگیری نکات و توصیه‌های فوق، معامله‌گران می‌توانند فرایند تصمیم‌گیری خود را بهبود بخشند و شانس موفقیت‌شان را در بازارها افزایش دهند. همیشه به یاد داشته باشید که یادگیری مستمر و تجارت منظم، اساس سودآوری بلندمدت هستند.