اندیکاتور یک ابزار تحلیلی برای فعالان بازارهای مالی است که به کمک آن میتوانند حرکت قیمت داراییهای مختلف را بهتر درک کنند. انواع مختلفی از اندیکاتورها ساخته شدهاند که هر کدام به نوعی یک یا چند پارامتر خاص را اندازهگیری و به صورت گرافیکی روی نمودار نشان میدهند. در مطلب پیش رو به این موضوع میپردازیم که اندیکاتور چیست و چه انواعی دارد؛ با پرکاربردترین اندیکاتورها و همچنین نحوه استفاده از آنها آشنا میشویم و در نهایت مزایا و معایب اندیکاتورها را به همراه نکات حرفهای پیرامون این ابزار جذاب برمیشماریم.
اندیکاتور چیست؟
اندیکاتور (Indicator) کلمهای انگلیسی از ریشه فعل Indicate به معنی «نشان دادن» و «نمایان کردن» است. اندیکاتورها در بازارهای مالی به عنوان ابزاری کاربردی جهت کمک به پیشبینی حرکات آتی قیمت شناخته میشوند و معمولا ازجمله اصلیترین موضوعات در زمان آموزش ترید به شمار میآیند.
حالا ماهیت اندیکاتور چیست؟ این ابزار در حقیقت یک فرمول یا الگوریتم است که با استفاده از دادههای قیمت در گذشته، مانند قیمت در ابتدا و انتهای روز، بالاترین و پایینترین قیمت، گپ قیمتی، محدودههای عرضه و تقاضا و … اطلاعات مفیدی را ارائه میدهد. از این اطلاعات برای تشخیص روندهای موجود و آتی در بازار استفاده میشود.
بخش مهمی از درک ما از واقعیت و همچنین نحوه تصمیمگیری در مغز ما، بر اساس مشاهده و تفسیر الگوهای تکراری محیط پیرامون ما، رقم میخورد. در همین راستا، شکلگیری و استفاده از اندیکاتورها نیز ریشه در این باور دارند که قیمتها در بازار، رفتارهای تکراری داشته و خواهند داشت. اندیکاتورها این رفتارها را شناسایی کرده و به فرم اشکال گرافیکی نمایش میدهند. درک اینکه محاسبات پشت پرده هر اندیکاتور چیست در کنار بررسی سایر عوامل، نه تنها به شناسایی نقاط ورود و خروج کمک میکند، بلکه میتواند به معاملهگرها در مدیریت ریسک و تعیین استراتژیهای بهتر یاری رساند.
انواع اندیکاتورها
اندیکاتورها تنوع بسیار زیادی دارند؛ در ادامه و برای سادهتر شدن موضوع، آنها را براساس مکان نمایش، نوع سیگنالدهی و نوع کاربرد تفکیک کرده و هر کدام را به اختصار توضیح میدهیم.
اندیکاتورها بر اساس مکان نمایش
زمانی که یک اندیکاتور را فعال میکنید، اطلاعات گرافیکی خاصی به نمودار قیمت اضافه میشود. این اطلاعات گاهی در کنار نمودار اصلی قیمت و گاهی در پایین صفحه نمایش داده میشود.
- اندیکاتورهای همپوشان (Overlay): اگر یک اندیکاتور به طور مستقیم روی نمودار قیمت نمایش داده شود، از نوع Overlay محسوب میشود. برای مثال، میانگین متحرک (Moving Average) و باندهای بولینگر (Bollinger Bands) اندیکاتور همپوشان هستند. از این ابزارها اغلب برای شناسایی روندها و همچنین سطوح حمایت و مقاومت استفاده میشود.
- اسیلاتورها (Oscillator): اسیلاتورها به صورت جداگانه و عموما در بخش پایین صفحه در نمودار قیمت نمایش داده میشوند. این ابزارها معمولاً در بازهای محدود نوسان میکنند و نشانگر مفاهیمی مثل اشباع خرید (Overbought) و اشباع فروش (Oversold) هستند. RSI و MACD از معروفترین اسیلاتورها هستند.
اندیکاتورها بر اساس نوع سیگنالدهی
در بیشتر مواقع، سیگنالهایی که از اندیکاتورها دریافت میکنیم کمی تاخیر دارند. با توجه به اینکه این تاخیر چقدر است، میتوان سه حالت در نظر گرفت:
- اندیکاتورهای پیشرو (Leading Indicators): این اندیکاتورها برای پیشبینی حرکتهای آینده قیمت طراحی شدهاند. آنها معمولاً قبل از وقوع تغییرات قیمت سیگنال میدهند و روشی مناسب برای شناسایی نقاط ورود و خروج محسوب میشوند. اندیکاتور فیبوناچی (Fibonacci retracements) در این دسته قرار میگیرد.
- اندیکاتورهای پسرو (Lagging Indicators): این نوع اندیکاتورها بر خلاف حالت قبل، با تاخیر همراه هستند و پس از وقوع تغییرات قیمت سیگنال میدهند که بیشتر برای تأیید روند موجود به کار میروند. اغلب اندیکاتورها مثل میانگین متحرک (MA) و شاخص قدرت نسبی (RSI) و باندهای بولینگر (BB) از این نوع هستند.
- اندیکاتورهای همزمان (Coincident Indicators): این دسته اندیکاتورها اطلاعاتی را ارائه میدهند که به طور همزمان با حرکتهای قیمتی اتفاق میافتند. هدف اصلی این ابزارها نشان دادن وضعیت فعلی بازار است. شاخص تولید ناخالص ملی (GDP) و درآمد شخصی (Personal Income) نمونههایی از اندیکاتور همزمان هستند.
توجه داشته باشید که برخی اندیکاتورها میتوانند در چند دسته مختلف قرار گیرند. برای مثال، RSI به صورت عادی کمی عقب از قیمت حرکت میکند و از این نظر یک اندیکار پسرو است. اما زمانی که RSI به محدوده اشباع خرید یا فروش میرسد، خبر از ضعیف شدن قدرت حرکت قعلی و احتمال چرخش قیمت میدهد؛ پس از این نظر یک اندیکاتور پیشرو در نظر گرفته میشود.
دستهبندی بر اساس نوع کاربرد
تا اینجا فهمیدیم که دو نوع مهم، یعنی مکان نمایش و نوع سیگنالدهی در اندیکاتور چیست. علاوه بر این دو مورد، میتوانیم اندیکاتورها را بر اساس نوع کاربرد نیز تفکیک کنیم. در این حالت فاکتورهایی مثل روند، مومنتوم، حجم و نوسان اهمیت بیشتری خواهد داشت.
- اندیکاتورهای روند (Trend): این اندیکاتورها به ما کمک میکنند تا جهت و قدرت روندها را بهتر شناسایی کنیم. میانگین متحرک (MA) و میانگین شاخص جهت (ADX) دو نمونه از این دسته هستند.
- اندیکاتورهای مومنتوم (Momentum): این اندیکاتورها میتوانند تکانه یا سرعت تغییرات قیمت را نشان دهند که در تشخیص نقاط بازگشت یا ادامه روند بسیار موثرند. RSI و MACD در این دسته قرار دارند.
- اندیکاتورهای حجم (Volume): همانطور که از نام این دسته مشخص است، اندیکاتورهایی هستند که بر پایه حجم معاملات طراحی شدهاند و به شناسایی قدرت روند کمک میکنند. در حقیقت میتوانند فشار مثبت یا منفی خریدارها و فروشندهها را نشان دهند. اندیکاتور حجم تعادلی (OBV) نمونهای از این دسته است.
- اندیکاتورهای نوسان (Volatility): این اندیکاتورها میزان نوسانات قیمت را اندازهگیری میکنند و برای شناسایی میزان ثبات و یا میزان تب و تاب موجود در بازار به کار میروند. باندهای بولینگر، انحراف استاندارد (Standard Deviation) و میانگین محدوده واقعی (ATR) از نمونه اندیکاتورهای این گروه هستند.
برای کارکردن با محیط واقعی و بررسی انواع اندیکاتورها در چارت قیمت رمزارزها، به صرافی مناسبی نیاز دارید و به همین دلیل بهتر است از صفحه بهترین صرافی ارز دیجیتال در خانه سرمایه کمک بگیرید. همچنین اگر میخواهید از صرافیهای معتبر خارجی مثل صرافی ایکس تی یا صرافی LBank کمک بگیرید، میتوانید از لیست بهترین صرافی های ارز دیجیتال خارجی نیز استفاده کنید.
معرفی پرکاربردترین اندیکاتورها
تا اینجا یاد گرفتیم که انواع اندیکاتور چیست و چه دستهبندیهایی دارد. در ادامه چند تا از پرکاربردترین اندیکاتورها را معرفی کرده و با طرز کار آنها آشنا میشویم.
RSI (شاخص قدرت نسبی)
این اندیکاتور با سنجش قدرت خریدارها و فروشندهها، میزان اشباع خرید یا فروش در بازار را به نمایش میکشد که در شناسایی نقاط بازگشت قیمت موثر است. مقدار RSI بین اعداد ۰تا ۱۰۰ نوسان میکند و معمولاً سطوح ۳۰ و ۷۰ به عنوان مرز اشباع فروش و خرید در نظر گرفته میشوند.
علاوه بر این، زمانی که در نمودار قیمت یک دارایی،شاهد سقفهای پیاپی باشیم، اما RSI کفهای متناظر ثبت کند، واگرایی رخ داده است. واگرایی یعنی افزایش اخیر قیمت مثل قبل قدرت ندارد و به احتمال زیاد، به در شرف اصلاح یا چرخش روند هستیم.
MACD (میانگین متحرک همگرایی/واگرایی)
این اندیکاتور ترکیبی از میانگینهای متحرک است که نوع تکانه یا مومنتوم بازار را تشخیص داده و برای ترید در روند قیمت استفاده میشود. MACD در نمودار به صورت دو خط مجزا نمایش داده میشود. تقاطع این دو خط، سیگنالهای معاملاتی مشابه سیستم دو میانگین متحرک صادر میکند. عبور این اندیکاتور از پایین با بالای محدوده صفر، نشاندهنده وضعیت صعودی و سقوط به محدوده منفی، به منزله وضعیت نزولی است.
SMA و EMA (میانگین متحرک ساده و نمایی)
میانگینهای متحرک با حذف نوسانهای کوتاه مدت قیمت، کمک میکنند روندها و همچنین نقاط حمایت و مقاومت را بهتر شناسایی کنیم. میانگین متحرک ساده (SMA)، میانگین قیمتهای یک دارایی را در یک بازه زمانی مشخص به صورت یکنواخت محاسبه کرده و به تمامی دادهها وزن یکسان میدهد. در نتیجه واکنش کندتری نسبت به تغییرات ناگهانی قیمت دارد و به همین دلیل، برای تشخیص روندهای بلندمدت مناسب است.
میانگین متحرک نمایی (EMA) به دادههای جدیدتر وزن بیشتری میدهد، بنابراین واکنش سریعتری به تغییرات قیمت نشان میدهد. این اندیکاتور برای هر دوره زمانی، از یک ضریب وزنی استفاده میکند. به این صورت که دادههای اخیر وزن بیشتری داشته و هر چه در زمان به عقبتر برویم، این وزندهی برای دادههای قدیمی بهصورت نمایی کاهش مییابد.
Bollinger Bands (باندهای بولینگر)
این اندیکاتور که توسط شخصی به نام جان بولینگر (John Bollinger) ابداع شده، از سه خط تشکیل شده که بر اساس نوسانات قیمت تغییر میکنند. این اندیکاتور برای اندازهگیری نوسانات بازار، شناسایی سطوح حمایت و مقاومت، و همچنین پیشبینی نقاط برگشت قیمت استفاده میشود.
باندهای بولینگر شامل باند میانی (Middle Band)، باند بالایی (Upper Band) و باند پایینی (Lower Band) هستند. وقتی باندها به هم نزدیک میشوند، نشانه کاهش نوسانات و زمانی که باندها از هم فاصله میگیرند، نشانهای از افزایش نوسانات است.
اگر قیمت به باند بالایی نزدیک شود، فشار خرید یا اشباع خرید (Overbought) و اگر قیمت به باند پایینی نزدیک شود، فشار فروش یا اشباع فروش (Oversold) را شاهد هستیم.
Ichimoku Cloud (ابر ایچیموکو)
ابر ایچیموکو که توسط شخصی به نام گوئیچی هوسادا ساخته شده، یک ابزار قدرتمند، محبوب و چندمنظوره است که یک دید کلی از روند بازار، سطوح حمایت و مقاومت، و قدرت سیگنالها ارائه میکند. ابر ایچیموکو پارامترهای مختلفی دارد که تحلیل روند، اندازهگیری مومنتوم، و شناسایی نواحی مهم قیمت را ممکن میسازد.
ابر ایچیموکو از پنج قسمت اصلی تشکیل شده است:
- Tenkan-sen: این خط نشاندهنده روند کوتاهمدت است.
- Kijun-sen: این خط نشاندهنده روند میانمدت است و بهعنوان یک خط سیگنال مهم عمل میکند.
- Senkou Span A: میانگین تنکانسن و کیجونسن که 26 کندل به جلو منتقل شده است.
- Senkou Span B: میانگین بیشترین و کمترین قیمت در 52 کندل گذشته که 26 دوره به جلو منتقل شده است.
- Chikou Span: قیمت بسته شدن فعلی که 26 کندل به عقب منتقل شده است.
ابر ایچیموکو همان فضای بین Senkou Span A و Senkou Span B است. قیمت بالای ابر به معنی روند صعودی قوی، داخل ابر به معنی حالت خنثی یا رِنج و قیمت زیر ابر به معنی روند نزولی در بازار است.
ATR (میانگین بازه حقیقی)
اندیکاتور ATR ابزاری برای اندازهگیری نوسانات قیمت است و نشان میدهد که بازار در یک بازه زمانی مشخص، چقدر در حال تغییر است. ATR فقط میزان نوسانات را اندازهگیری میکند، به همین دلیل بیشتر به عنوان یک ابزار مکمل در تحلیل تکنیکال کاربرد دارد.
یکی از کاربردهای ATR، تعیین حد ضرر (Stop Loss) و شناسایی نقاط ورود یا خروج مناسب است. برای مثال، در شرایطی که بازار پرنوسان است، معاملهگرها ممکن است با توجه به سیگنال ATR، حد ضرر بزرگتری انتخاب کنند. همچنین، افزایش ناگهانی ATR میتواند نشاندهنده یک حرکت قوی در قیمت باشد. این اندیکاتور به تنهایی سیگنال خرید یا فروش نمیدهد و بهتر است با سایر ابزارها ترکیب شود.
OBV (حجم متوازن)
اندیکاتور حجم متوازن (On-Balance Volume) با استفاده از حجم معاملات، فشار خرید و فروش را نشان میدهد. احتمالا طرز کار این اندیکاتور چیست؟ این اندیکاتور با بررسی رابطه بین تغییرات حجم معاملات و تغییرات قیمت، میتواند پیش از حرکت قیمت، روند بازار را نشان دهد. اگر بخواهیم محاسبات OBV از کمی دقیقتر توضیح دهیم، میتوان گفت:
- اگر قیمت بستهشده یک دوره بالاتر از دوره قبلی باشد، حجم آن دوره به OBV اضافه میشود.
- اگر قیمت بستهشده یک دوره پایینتر از دوره قبلی باشد، حجم از OBV کم میشود.
- اگر قیمت تغییری نکرده باشد، OBV ثابت میماند.
در حقیقت OBV خطی است که جریان حجم پول به داخل یا خارج از یک دارایی را نشان میدهد.
اگر قیمت در حال افزایش باشد اما OBV کاهش یابد، واگرایی رخ داده و نشانهای از ضعف روند صعودی و احتمال برگشت قیمت است. برعکس، اگر قیمت در حال کاهش باشد اما OBV افزایش یابد، احتمال یک روند صعودی در آینده قوت میگیرد. پس کاربرد اصلی OBV شناسایی واگراییها و تأیید روندها است. از این ابزار همچنین برای تأیید شکستها (Breakouts) نیز استفاده میشود؛ زمانی که OBV همزمان با شکستن یک مقاومت یا حمایت حرکت کند، احتمال ادامه روند تقویت میشود.
نحوه استفاده از اندیکاتورها
حالا که به طور کامل میدانید اندیکاتور چیست و با پرکاربردترین اندیکاتورها آشنا شدید، نوبت این است که با نکاتی پیرامون نحوه استفاده از این ابزارها آشنا شوید.
- انتخاب اندیکاتور مناسب بر اساس استراتژی: هر استراتژی معاملاتی به اندیکاتورهای خاص خود نیاز دارد. مثلا برای شناسایی روندها از میانگینهای متحرک و برای نقاط بازگشت از RSI استفاده میشود.
- تنظیم پارامترهای اندیکاتور: معاملهگرها میتوانند پارامترهای محاسباتی اندیکاتورها را تغییر دهند. این تغییرات باید بر اساس شرایط بازار و استراتژی معاملهگرها، به طور دقیق انجام شود. به عنوان مثال، تغییر دوره میانگین متحرک بر خروجی گرافیکی روی نمودار تاثیر داشته و به دنبال آن، روی نتایج تحلیل تاثیر زیادی خواهد داشت.
- ترکیب چند اندیکاتور برای نتایج بهتر: عموما از اندیکاتورها به صورت تکی استفاده نمیشود. استفاده همزمان از چند اندیکاتور، دقت سیگنالها را افزایش میدهد. مثلا ترکیب RSI و MACD میتواند نقاط ورود و خروج بهتری ارائه دهد.
- جلوگیری از سیگنالهای اشتباه: اندیکاتورها همیشه دقیق نیستند و ممکن است سیگنالهای اشتباهی ارائه دهند. بنابراین، استفاده از چند ابزار تحلیلی به صورت ترکیبی و توجه به شرایط کلی بازار میتواند از ضررهای احتمالی جلوگیری کند. برای مثال، زمانی که بولران اتفاق میافتد، RSI بارها سیگنال اشباع خرید صادر میکند، ولی قیمت باز هم بالا و بالاتر میرود.
مزایا و معایب استفاده از اندیکاتورها
بعد از اینکه فهمیدیم تکات مهم در استفاده از اندیکاتور چیست، خوب است کمی در مورد مزایا و معایب استفاده از این ابزار و همچنین اشتباهات رایج کاربران هنگام بهرهگیری ار اندیکاتورها در تحلیل قیمت و معاملهگری صحبت کنیم.
مزایای استفاده از اندیکاتورها در تصمیمگیری
بیشک استفاده از اندیکاتورها به معاملهگرها کمک میکند وضعیت بازار را بهتر درک کرده و با آگاهی بیشتری تصمیمگیری کنند. یکی از مهمترین مزایای استفاده از اندیکاتورها کمک به شناسایی نوع و قدرت روند است. این ابزار همچنین در تشخیص جهت کلی بازار، نقاط ورود و خروج، شناسایی شرایط اشباع خرید یا اشباع فروش کاربرد خوبی دارند.
علاوه بر این، اندیکاتورها میتوانند در مدیریت ریسک نقش مهمی ایفا کنند؛ برای مثال، همانطور که در معرفی اندیکاتور ATR بیان شد، چنین ابزاری میتواند به تنظیم حد ضرر مناسب در بازارهای نوسانی کمک کند. در مجموع، اندیکاتورها دادههای پیچیده بازار را سادهسازی کرده و به این ترتیب، معاملهگرها با استفاده از این اطلاعات، بهتر و سریعتر تصمیمگیری میکنند.
معایب و محدودیتهای اندیکاتورها
دانستیم که مزایای اندیکاتور چیست، حال کمی در مورد معایب و محدودیتهای آنها صحبت میکنیم. بزرگترین عیبی که اکثر اندیکاتورها دارند، تاخیر زمانی است؛ به این معنی تغییرات چارت قیمت بعد از یک بازه زمانی توسط اندیکاتورها محاسبه و نمایش داده میشود. برای مثال، خروجی میانگین متحرک بر اساس تحلیل دادههای گذشته محاسبه و ترسیم میشود. این امر باعث میشود سیگنالها را دیرتر از زمان مناسب ارائه دهند. همچنین، بعضی از اندیکاتورها زمانی که بازار بدون روند است، کارایی کمتری دارند و حتی ممکن است سیگنالهای اشتباه تولید کنند.
عامل منفی بعدی، پیچیدگی در تنظیمات اندیکاتورها است. این کار به دانش و تجربه زیادی نیاز دارد. انتخاب پارامترهای نادرست ممکن است منجر به تولید سیگنالهای غیرقابل اعتماد و حتی بیمعنی شود. به طور کلی، وابستگی بیشازحد به اندیکاتورها و نادیده گرفتن عوامل بنیادی در تحلیل بازار میتواند گمراهکننده و حتی خطرناک باشد.
اشتباهات رایج کاربران در استفاده از اندیکاتورها
برخی معاملهگرها بیش از حد از اندیکاتورها در یک نمودار استفاده میکنند، به طوری که نمودار قیمت پشت خطوط انواع اندیکاتورها محو میشود! از طرفی ترکیب اندیکاتورهایی که عملکرد مشابه دارند، نهتنها کمککننده نیست، بلکه میتواند منجر به سردرگمی شود.
نکته مهمی که به رخ دادن این اشتباهات بیشتر دام میزند، نادیده گرفتن شرایط کلی یا همان روند غالب بازار است؛ اندیکاتورها باید با توجه به شرایط بازار (صعودی، نزولی یا رِنج) به کار گرفته شوند. علاوه بر این، بسیاری از معاملهگرها، جایگاه اندیکاتور را از یک ابزار کمی بسیار بالاتر میبرند، طوری که بدون این ابزارها توانایی ارائه تحلیلی شخصی ندارند.
در نهایت، تنظیم نکردن پارامترهای اندیکاتورها با شرایط فعلی یا استفاده از آنها بدون آزمون و خطای کافی، یکی دیگر از اشتباهات رایج کاربران است. معاملهگرهای موفق معمولاً در کنار تحلیل عمیق بازار، از چند اندیکاتور محدود، آن هم به عنوان بخشی از یک استراتژی جامع استفاده میکنند و آنها را با دیگر ابزارهای محاسباتی ترکیب میکنند.
نکات حرفهای برای استفاده از اندیکاتورها
بعد از درک تمام مطالبی که تا اینجا گفته شد، نوبت این است که آستینها را بالا زده و به کسب تجربه عملی از بازار بپردازید. در ادامه نکاتی را مطرح میکنیم که هنگام کار با دادههای واقعی بازار کمکتان میکند.
تحلیل نمونههای واقعی از بازار
برای استفاده حرفهای از اندیکاتورها، نیاز است دادههای گذشته را در بازههای زمانی گوناگون و با استفاده از اندیکاتورهای مختلف بررسی کنید. این کار کمک میکند تا الگوها و رفتارهای بازار را بهتر درک کنید. برای مثال، در روندهای صعودی قوی، استفاده از میانگین متحرک میتواند به شناسایی نقاط ورود مجدد در اصلاحات قیمتی کمک کند. اما هر چه قدرت صعود بیشتر باشد، گاهی باید به سیگنالهای اشباع RSI را نادیده بگیرید!
در بازارهای رِنج، اندیکاتورهایی مانند RSI و Stochastic برای شناسایی محدودههای اشباع خرید و فروش مفید هستند. وقتی با دادههایی که واقعا در گذشته اتفاق افتادهاند، کار کنید، عملکرد اندیکاتورها را در شرایط مختلف بازار درک کرده و نقاط ضعف و قوت آنها را میشناسید. در نهایت، تحلیل نمونههای واقعی به معاملهگر کمک میکند استراتژی خود را در سناریوهای مشابه برای پیشبینی روند در آینده بهتر اجرا کند.
نحوه شناسایی سیگنالهای قوی و ضعیف
شما به عنوان معاملهگر حرفهای باید آنقدر تمرین کرده باشید تا بتوانید سیگنالهای قوی را از بین تعداد زیادی داده تشخیص دهید و نحوه تایید سیگنال را درک کنید. مثلاً اگر یک اندیکاتور روند مانند MACD و یک اندیکاتور مومنتوم مانند RSI هر دو سیگنال مشابهی در باره تغییر جهت قیمت صادر کنند، احتمال وقوع آن بیشتر است.
نکته بعدی، موقعیت سیگنال نسبت به روند کلی بازار است. معمولا سیگنالهایی که در جهت روند اصلی باشند، قویتر از سیگنالهای مخالف روند هستند. برای مثال، سیگنال خریدی که در یک روند صعودی پایدار مشاهده شود، احتمال موفقیت بیشتری دارد. اما سیگنالهایی که در بازههای زمانی کوتاه و در بازارهای پرنوسان ظاهر میشوند، معمولاً ضعیفتر هستند. همچنین معاملهگرهای حرفهای با استفاده از مفاهیمی مثل سطوح حمایت و مقاومت، سیگنالهای ضعیف دریافتی از اندیکاتورها را فیلتر میکنند.
مدیریت ریسک با استفاده از اندیکاتورها
به نظر شما در بحث مدیریت ریسک، نقش اندیکاتور چیست؟ همانطور که پیشتر نیز اشاره شد، برخی اندیکاتورها نقش مهمی در مدیریت ریسک بازی میکنند. مثلا اندیکاتور ATR به معاملهگرها کمک میکند حد ضرر را بر اساس میزان نوسانات فعلی بازار تنظیم کنند. هر چه نوسانات بیشتر باشد، ATR پیشنهاد میکند که حد ضرر بزرگتری انتخاب کنید، درحالیکه در بازارهای کمنوسان، حد ضرر کوچکتر مناسبتر است.
یکی ازکاربردهای اندیکاتورهایی مثل میانگین متحرک، تعیین خطوط پویا (یا دینامیک) برای تشخیص محدودههای حد ضرر یا خروج از معامله است. میتوانند با ترکیب اندیکاتورهای مختلف، نقاط ورود و خروج خود را دقیقتر کرده و از ورود به معاملات پرریسک بپرهیزید. نکته آخر در مدیریت ریسک این است که از اندیکاتورها برای تعیین نسبت ریسک به پاداش (Risk/Reward) استفاده کنید و همیشه به آن پایبند باشید.
برای مدیریت بهتر ریسک در استراتژی معاملاتی خود و همچنین آگاهی از تغییرات قیمت ارزهای دیجیتال میتوانید از فهرست قیمت لحظه ای ارزهای دیجیتال مانند قیمت بیت کوین و قیمت تتر در خانه سرمایه استفاده کنید.
جمعبندی
در این مطلب آموختیم که ابزار اندیکاتور چیست و چطور به معاملهگرها کمک میکند تا حرکات قیمت داراییها را در بازارهالی مالی بهتر درک کنند. اندیکاتورها طبق یک فرمول از پیش تعیینشده، دادههای قبلی را به عنوان ورودی میگیرند و یک خروجی گرافیکی روی نمودار ترسیم میکنند. این خروجی با توجه به نوع اندیکاتور، میتواند در تشخیص پارامترهایی مثل روند قیمت، محدودههای حمایت و مقاومت، شتاب حرکت قیمت، واگراییها و … به معامگرها کمک کند.