معرفی و خلاصه کتاب معامله گر با انضباط اثر مارک داگلاس
این مقاله از روی نسخه اصلی و انگلیسی کتاب معامله گر با انضباط خلاصه برداری شده است!
خلاصه کتاب معامله گر با انضباط
معامله در بازار سرمایه، ورود به هزارتویی پر از دالانهای پیچ در پیچ است. با آنکه گویی در ظاهر، همهچیز روشن و شفاف به نظر میرسد اما در عین حال میتواند غیر قابل پیشبینی هم باشد. چون شما نمیدانید پشت اولین پیچ، چه ماجرایی انتظارتان را میکشد. در این قسمت از «خانه سرمایه» به سراغ کتاب «معامله گر با انضباط» از «مارک داگلاس» میرویم و از بالا، نگاهی به هزارتوی اسرارآمیز بازار سرمایه میاندازیم. اگر به دنبال یاد گرفتن یکی دو نکته تازه در مورد معامله کردن در بازارهای مالی هستید، حتما تا پایان این ماجرا با ما همراه باشید.
برای موفقیت در بازار سهام باید ذهنتان را خانه تکانی کنید
یک معامله گر با انضباط میداند که ورود به بازار سرمایه، دقیقا مثل یک بازی است. وقتی شما با تفکر یک بازنده، وارد معامله میشوید و عاقبت آن را به امیدهای واهی گره میزنید، راهی به سمت پیروزی و سود پیدا نمیکنید. چون تنها یک ذهن برنده است که میتواند با موفقیت ملاقات کند. با این حساب، قبل از دست زدن به هر معاملهای و همزمان با افزایش عمق دانشتان در زمینه بازارهای مالی باید برای تغییر ذهنتان از بازنده به سمت برنده، دست به تلاشی بزرگ بزنید. در واقع این یک انقلاب درونی است که شما را از قید و بند ترسها، دو دلیها و تردیدهایی که نمیگذارند قدم از قدم بردارید نجات میدهد و طعم آزادی واقعی را به شما میچشاند.
با لباس خواب در میدان جنگ قدم نزنید!
نباید اینطور فکر کنید که بازار سرمایه، بهشتی از فرصتها است که همچون سیب بر درخت روییدهاند. برای تبدیل شدن به یک معامله گر با انضباط باید با این حقیقت روبهرو شوید که بازارهای مالی، یک میدان نبرد تمام عیار هستند. اگر ذهنی قوی نداشته باشید و خودتان را برای مقابله با تنشها، تغییرهای بیامان و غیر قابل پیشبینی بودن بازار آماده نکنید، بدون تردید ضرر خواهید کرد. در بازار سرمایه چیزی به نام ثبات و امنیت معنا ندارد. حتی ریسک گریزترین سرمایه گذاران هم مجبورند که با مقدار کمتری از ریسکها سر و کله بزنند. البته در این میان، معامله گرانی هم هستند که سر نترسی دارند و با پاهای خودشان به استقبال خطرها و موقعیتهای بسیار مهآلود میروند.
مراقب حبابی که برای خودتان می سازید باشید
نباید حساب موفقیت در شغلتان را با امکان موفقیت در بازارهای مالی یک کاسه کنید. چون بازارهای مالی، سازوکار ویژه خودشان را دارند و حتی سبک تفکر متفاوتی را میطلبند. اگر به ذهنتان اجازه بدهید که پای موفقیتهای دیگر زندگیتان را پیش بکشد آنگاه فرصت یاد گرفتن، تحلیل کردن و حتی کشف گزینههای خوب برای معامله کردن را از دست میدهید. با دنبال کردن این شیوه تفکر، پذیرش شکست در معامله برایتان غیر قابل تحمل میشود. چون با پسزمینه موفقیتهای قبلی، از خودتان انتظار خواهید داشت که بی برو برگرد در این مسیر هم قدرتمندانه و بدون هیچ اشتباهی قدم بردارید. شاید حتی این توقع را در اطرافیانتان ایجاد کنید که فقط منتظر سود کردن و دیدن رشد شما باشند. در این صورت، تحمل شکست یا ضرر کردن باز هم برایتان سختتر میشود.
با حقیقت بازار سرمایه آشنا شوید
وقتی به یک معامله گر با انضباط تبدیل میشوید که درک کنید بازار سرمایه با تفکر شما همراستا نیست. تکتک افرادی که در این بازار به صورت فعال در حال معامله هستند، چه آنها که سهمها را میخرند و چه آنها که میفروشند با هر معامله، روی تمام بازار تاثیر میگذارند. با این حساب، اگر میخواهید در بازار تاثیر داشته باشید باید به جای فکر کردن دست به معامله بزنید. جالبتر اینکه بازار سرمایه به میزان هوش شما هیچ اهمیتی نمیدهد. بنابراین نباید فکر کنید که ضریب هوشی بالا یا حتی پایینتان تاثیری در کیفیت حضور شما در بازارهای مالی میگذارد.
یک معامله گر با انضباط چگونه باید به بازار واکنش نشان دهد؟
تصور اینکه بازار، همیشه یک حرکت منطقی را دنبال میکند راه به جایی نمیبرد. چون تاریخ بازارهای مالی، پر از موقعیتهای اشتباهی است که بیشتر معامله گران به اتفاق تصمیم گرفتند در آن مسیر حرکت کنند. در این میان، هر چقدر که شما خودتان را به آب و آتش بزنید، نمیتوانید در مقابل حرکت جمعی بازار، مقاومت کنید. این حقیقتی که هر چه زودتر باید آن را بپذیرید. بنابراین، تعریف درست و غلط در بازار سرمایه با تعریفی که جامعه یا حتی شما دارید فرق دارد. به زبان سادهتر، هر چیزی که در بازار اتفاق میافتد، درست است! بنابراین، اولین کاری که باید بکنید، هیچ کاری نکردن است. در واقع، قبل از هر اقدامی باید بازار را زیر نظر بگیرید، شرایط را بسنجید، تحلیل کنید و سپس دست به اقدام بزنید.
رویاپردازی در بازار سرمایه به ضررتان تمام می شود
گاهی داشتن اطلاعات اندک، بسیار خطرناکتر از نداشتن اطلاعات است. چون این امکان وجود دارد که به آن اطلاعات، بسنده کنید و دیگر به دنبال کامل کردن آنها نروید. همین ماجرا باعث میشود که چشمتان را به روی نشانههایی که در نقطه مقابل دانش فعلی شما قرار دارند ببندید و امیدوارانه سرازیری شکست را طی کنید!
چرا تحمل اطلاعات جدید برای برخی از معامله گران سخت می شود؟
یکی از دلیلهایی که باعث میشود در مقابل دیدن نشانههای جدید مقاومت کنید، تصور اشتباه شما درباره سودآوری بازار سرمایه است. طی کردن مسیر تبدیل شدن به یک معامله گر با انضباط به درک این نکته نیاز دارد که نمیتوان با انجام چند معامله در بازار سرمایه به ثروت رسید. وقتی هدفتان از معامله کردن فقط به دست آوردن پول باشد، سبک نگاهتان به بازار، کِدر میشد. در آن صورت، نمیتوانید به شکلی منطقی و هوشمندانه بازار را زیر نظر بگیرید و آن را تحلیل کنید. حتی در این میان، آرامش روانی خودتان را از دست میدهید و دچار نگرانیهای بیانتها، ترس به هنگام معامله و حتی لجاجت میشود. این در حالی است که معامله در بازار به آرامش، صبوری، هوشمندی و نگاهی بیطرف نیاز دارد.
قبل از آغاز یک معامله، سنگ هایتان را با خودتان وا بکنید
این تصور که قیمتها در بازار سرمایه یک روز به ثبات میرسند، چیزی جز یک خیال خام نیست. هر چقدر که زودتر این ماجرا را درک کنید، سریعتر میتوانید جلوی ضررهای بزرگتان را در آینده بگیرید. چون گاهی معاملهگران با خودشان فکر میکنند اگر در مقابل سقوط قیمت سهمها صبور باشند حتما دوباره قیمتها به نفع آنها تغییر میکنند. این در حالی است که بازار، اهمیتی به فکر معاملهگران نمیدهد و مسیر خودش را طی میکند. بنابراین به جای آنکه صبر کنید تا مسیر رودخانههای مالی با میل شما همجهت شوند از جریان ایجاد شده، سواری بگیرید.
در بازار سرمایه، هیچ مرزی وجود ندارد
نکته جالبی که در بازارهای مالی دیده میشود، وجود نداشتن حدی از سود یا ضرر است. این بدان معنا است که میتوانید بینهایت سود یا ضرر کنید. از آنجایی که طمع انسان هم به ندرت با احساس سیری آشنا میشود، چنین ماجرایی میتواند روی سبک معاملهگری شما تاثیر منفی بگذارد. برای جلوگیری از ضرر این ماجرا باید خودتان دست به کار شوید و حدی برای سود یا ضررتان مشخص کنید. به این ترتیب، این توانایی را پیدا میکنید که جلوی ضررهای بزرگ را بگیرید یا قبل از اینکه در شرایط خوب، ورق برگردد، سود خود را از یک معامله برداشت کنید. این همان روشی است که یک معامله گر با انضباط از آن استفاده میکند.
نباید در بازارهای مالی به دنبال دلیل بگردید
تعدادی از سرمایه گذاران تازهنفس فکر میکنند که در پشت صحنه تمام حرکتهای بازار سرمایه، یک یا مجموعهای از دلیلهای روشن وجود دارند. این در حالی است که حرکت قیمتها در بازار به اقدام بازیگران بازار یعنی معاملهگرانی مثل خود شما بستگی دارد. با این حساب، گشتن به دنبال دلیل ایجاد یک ماجرا درست مانند آن است که به دنبال خودتان بگردید. ناگفته نماند که بیش از 75 درصد معامله گران بازارهای مالی هیچ دلیل قانع کنندهای برای خرید یا فروش سهمهایشان ندارند!
چرا برخی معاملهگران پیوسته دچار باخت می شوند؟
سر راستترین دلیلی که برای این ماجرا وجود دارد، آشنا نبودن معاملهگر با مفهوم «خروج از معامله» است. شاید از دور اینطور به نظر برسد که وقتی یک معاملهگر دچار ضررهای فراوان میشود از کرده خود درس میگیرد و این بار به شیوه متفاوتی عمل میکند؛ اما حقیقت آن است که چنین افرادی دچار نوعی دام ذهنی میشوند. به دنبال این ماجرا با خودشان فکر میکنند که اگر یک بار دیگر شانس خودشان را بیازمایند حتما تمام ضررهای قبلی را یکجا جبران خواهند کرد. این بدان معنی است که اصلا به دنبال کشف علت شکست خود نمیروند و تقصیر را بر گردن بازار یا شرایط اقتصادی میاندازند. به همین دلیل، به جای خارج شدن از چرخه شکست و ضرر کردن، مدام بر سرعت این گردونه اضافه میکنند!
مسئولیت پذیر بودن چگونه از شما یک معامله گر با انضباط می سازد؟
بر خلاف تصور بسیاری از سرمایه گذاران، بازار سرمایه هیچ قانونی مشخصی ندارد. در حقیقت، این شما هستید که باید با در نظر گرفتن قوانین شخصیتان، سازوکار معامله را در دنیای خودتان به وجود بیاورید. البته نکته طلایی در این ماجرا، ایستادن پای نتیجه بر آمده از قانونهایتان است. اگر بخواهید به هر شکلی این ماجرا را دور بزنید و تقصیرها را بر گردن دیگران بیندازید، نه تنها اوضاعتان بدتر میشود بلکه فرصت تحلیل و یادگیری از خودتان را هم از دست میدهید. یادتان باشد که شما بزرگترین منبع یادگیری خودتان هستید و این ماجرا هنگامی عملی میشود که بتوانید پای تصمیمهایتان بایستید. بنابراین، از تعیین کردن قانون برای خودتان نترسید و با قلبی سرشار از امیدواری، شجاعت و سرشار از روحیه یادگیری در این میدان دست به فعالیت بزنید.
تقلید کردن از برندهها شما را به یک برنده تبدیل نمی کند
برخی از معاملهگران که نه حوصله یادگیری دارند و نه دلشان میخواهد خودشان را با آمار و ارقام شرکتها درگیر کنند به دنبال یک راه سادهتر برای معامله کردن میگردند. در این میان، سادهترین چیزی که به چشمشان میخورد، پیروی کردن از تصمیمهای معاملاتی سرمایه گذاران موفق است. قدم گذاشتن در این مسیر که کاملا بر خلاف قانونهای یک معامله گر با انضباط است چیزی شبیه به رفتار گوسفندانی است که به دنبال اولین گوسفند، خودشان را از دره پرت میکنند! متاسفانه تعداد چنین سرمایهگذارانی که به خیالشان در حال زرنگ بازی و دور زدن تحلیلهای حرفهای هستند بسیار زیاد است و این ماجرا در تصمیمهای معاملاتی به خوبی خودش را نشان میدهد.
قدمی برای شناخت محیط ذهنی خودتان بردارید
برای تبدیل شدن به یک معامله گر با انضباط باید راهی برای تسلط بر ذهن خودتان پیدا کنید. تنها از این راه است که میتوانید در فراز و فرودهای بازار، تحلیلی درست و هوشمندانه داشته باشید. این موضوع به شما کمک میکند تا تصمیمهای درستتری بگیرید و آمار پشیمانی از کردههای خودتان را به حداقل برسانید. برای تسلط بر محیط ذهنی خودتان، باید کار را از بررسی و شناخت رفتارهایتان آغاز کنید. در واقع، باید عمق شناخت خودتان را افزایش دهید و با وجودتان مثل دوستی که قرار است او را بشناسید رفتار کنید.
یک معامله گر با انضباط فقط به بازار محدود نمی شود
نباید این طور فکر کنید که تلاش شما برای تبدیل شدن به یک معامله گر با انضباط فقط به زمان حضورتان در بازار سرمایه محدود میشود. وقتی شما قدم به قدم برای ایجاد چنین تحولی در وجودتان تلاش میکنید، ناخواسته آن را در تمام بخشهای زندگیتان هم پیاده میسازید. این بدان معنی است که طرز نگاه شما به چالشها، ماجراها، رفتارها و تصمیمها کاملا دگرگون میشود. به دنبال این ماجرا، مفهوم تلخ شکست هم برایتان تغییر میکند و به فرصتی برای یادگیری تبدیل میشود. گذشته از این، نگاهتان به پول هم بسیار عمیقتر شده و از حال و هوای یک شبه پولدار شدن به برداشتن قدمهای هوشمندانه، تغییر جهت میدهید.
پیام اصلی مارگ داگلاس از نوشتن کتاب «معامله گر با انضباط» چه بود؟
تخصص اصلی مارک داگلاس، «روانشناسی تجارت» است. او کار خود را به عنوان یک کارمند بیمه آغاز کرد و بعد از مدتی توانست به موفقیت بزرگی در دنیای سهام و سرمایه گذاری برسد. کتاب «معامله گر با انضباط» برای او دفترچهای است که در آن نتیجه تجربهها، موفقیتها و شکستهایش را به رشته تحریر درآورده است. از نظر او این ذهن انسان است که میتواند او را به یک برنده یا بازنده تبدیل کند.
نظر شما چیست؟
فکر میکنید یکی از شایعترین رفتارهای تجاری ذهنی در میان معامله گران ایرانی کدام باشد؟ لطفا برایمان تعریف کنید.
به این مقاله امتیاز دهید
(۲۱۴ رای)
۴.۵/۵
۱۲۳۴۵
ترتیبی که برای خواندن مقالات خلاصه کتاب تخصصی ارزهای دیجیتال به شما پیشنهاد میکنیم: