سرمایه گذاری کردن ترکیبی دلنشین از تجربه، اطلاعات و دانش است. هر چقدر که بیشتر در این ماجرا باشید، بیشتر می فهمید که برای بازی کردن باید صبر، حوصله و البته اطلاعات دست اول تری در چنته تان وجود داشته باشند. در حقیقت، شما باید بتوانید، سرمایه خودتان را در طوفان های ایجاد شده به درستی مدیریت کنید.
خلاصه کتاب رازهای مدیریت وارن بافت
در این قسمت از خانه سرمایه به سراغ کتاب «رازهای مدیریت وارن بافت» می رویم که به دست «ماری بافت» عروس سابق او نوشته شده است. اگر به دنبال شنیدن نصیحت های یک سرمایه گذار با تجربه می گردید، بافت 90 ساله، بهترین فرد برای این کار است. پس تا پایان این ماجرا با ما همراه باشید.
قانون هایی ساده اما اثرگذار برای ثروتمند شدن
ثروتمند شدن به عوامل پیچیده بستگی ندارد. نیازی نیست که برای پولدار شدن به یک فیزیکدان تبدیل شوید؛ هر چند، بیشتر فیزیکدان ها هم ثروتمند نیستند! به همین دلیل نباید وقتی قانون های ثروتمند شدن را از زبان ثروتمندان می شنوید فکر کنید که آنها دستتان انداخته اند. این قوانین واقعا ساده هستند. چیزی که باعث می شود شما و آنها با وجود دانستن این قانون ها دو نوع زندگی متفاوت را تجربه کنید در عمل کردن به این قانون ها نهفته است. افراد ثروتمند این قانون ها را زندگی می کنند. اما این قانون ها چه هستند؟ بیایید نگاهی به آنها بیندازیم:
1. به هر قیمتی که شده از پولتان محافظت کنید
قبل از قدم گذاشتن در هر معامله ای باید فکر کنید که آیا این کار، جدا از سودی که وعده می دهد با اصل سرمایه من چه می کند؟ آیا ورود به این معامله، خرید این سهام یا این سرمایه گذاری، می تواند آسیبی به پول من بزند؟ بیشتر وقت ها بهتر است به جای اینکه به دنبال محاسبه سود باشید، راهی برای محافظت از اصل پولتان پیدا کنید.
2. صبر کردن را تمرین کنید
یکی از بزرگ ترین رازهای مدیریت وارن بافت «صبر کردن» است. صبر، ماجرایی است که بسیاری از سرمایه گذاران با آن غریبه هستند. معمولا سهام دارن همچون زنبوری که جذب یک گل می شود، به سمت فرصت های گوناگون سرمایه گذاری کشیده می شوند. در این میان آنها می ترسند که با از دست دادن آن گل یا ماندن در گلی که اکنون دارند، دیگر فرصتی برای چشیدن طعم گل های دیگر را پیدا نکنند. این در حالی است که آنها در دشتی از گل ها روزگار می گذرانند. با این حساب، رفتار عجولانه، بدون فکر و پیروی بدون منطق از دیگران نه تنها خوب نیست بلکه باعث زیان دیدن هم می شود.
3. چانه بزنید و از قیمت خودتان پایین نیایید
وقتی می خواهید در یک معامله شرکت کنید، در مورد قیمت آن از قبل تصمیم بگیرید. اگر طرف معامله حاضر نشد با شرایط شما کنار بیاید از معامله بیرون بیایید. این ماجرا هیچ ربطی به غرور یا کلاس کاری شما ندارد. موضوع بر سر تجارت است و شما باید از دارایی خودتان در برابر کسانی که می خواهند بدون پرداخت بهایش آن را از چنگتان در بیاورند محافظت کنید.
4. درست بودن خشت اول در معامله را شخصا بررسی کنید
خشت اول در یک معامله، طرف مقابلتان است. اگر طرف مقابلتان، فردی قابل اعتماد و درستکار نباشد، معامله ای که با او انجام می دهید هم به مقصد درستی نمی رسد. پس حواستان را حسابی جمع کنید. باید از خودتان بپرسید: «آیا من حاضر هستم با طنابی که این فرد در دستانم می گذارد صخره نوردی کنم؟» اگر پاسختان منفی بود، پس باید قید آن معامله را بزنید. شما باید بتوانید در هر زمینه ای به این فرد اعتماد کنید. در غیر این صورت، معامله ای که اکنون پیش رویتان قرار دارد چیزی در مایه های تار عنکبوت خواهد بود. اگر وارد آن شوید، فقط خدا می داند که چطور نجات پیدا خواهید کرد!
5. شناخت خود را از شرکت ها افزایش دهید تا به موفقیت برسید
برخی بر این باور هستند که خوش شانس بودن، یکی از رازهای مدیریت سرمایه است. چون به هنگام مدیریت سرمایه، عوامل زیادی دست در دست هم می دهند تا شما با موفقیت یا شکست، ملاقات کنید. نظر وارن بافت در این مورد متفاوت است. او باور دارد که شانس واقعی یک سرمایه گذار در شناخت به موقع موقعیت های عالی نهفته است. او باید همچون یک شکارچی، موقعیت شرکت های گوناگون را رصد کند تا بتواند در بهترین زمانی که پیش پایش قرار می گیرد، معامله های طلایی را انجام دهد.
6. مراقب خودکارتان باشید!
حرف، باد هوا است. این قلم است که با نگارش گفته های معلق در هوا به آنها اعتبار می بخشد. با این حساب باید تا زمانی که حرف ها روی هوا هستند و هنوز چیزی را روی کاغذ امضا نکرده اید در مورد تصمیم خودتان خوب و اساسی فکر کنید. چون پاک کردن جوهر امضایتان بسیار سخت تر از رد کردن شفاهی یک معامله است. این هم یکی دیگر از رازهای مدیریت سرمایه است که باید آن را با طلا بنویسید!
7. به جای فکر کردن به حل مشکلات، از اول وارد آنها نشوید
واقعا نکته جالبی است. چون ما معمولا برعکس این کار را انجام می دهیم؛ یعنی اول دردسر را قبول می کنیم و سپس دست به دامان همه می شویم تا ما را از دست این مشکل، خلاص کنند. بهترین کار این است که چشمان خودمان را باز کنیم، مشکلات را از دور تشخیص بدهیم و هنگامی که به ما نزدیک شدند خیلی راحت، راهمان را کج کنیم.
دوره آموزشی از صفر تا سطح پیشرفته در ترید که با هدف “استاد تمامی ترید” طراحی شده است
8. هنگام سرمایه گذاری کردن به فکر شراکت دائمی باشید
یک سرمایه گذار واقعی مانند سفته بازها عمل نمی کند. او کسی است که قبل از وارد شدن به یک معامله در مورد آن به خوبی می اندیشد و پس از وارد شدن به آن به جای فرار کردن، سر جای خودش می ماند. منظور این نیست که با ماندن در معامله های اشتباه، تمام سرمایه خود را بر باد دهید. منظور این است که فرصت ماندن در معامله های خوب را به هوای امتحان کردن چیزهای دیگر از کف ندهید.
9. مراقب مشاوره هایی که می گیرید باشید
معمولا افرادی که شغلشان مشاوره سرمایه گذاری است پول چندانی در بساطشان ندارند. با این حال، آنها به افرادی مشاوره می دهند که ثروت، ماجرای همیشگی زندگی آنها است. با این حساب، نباید فکر کنید مشاوره هایی که می گیرید کاملا درست و بدون سوگیری هستند. اگر این افراد توانایی واقعی برای مشاوره دادن داشتند، از آن دانش برای ثروتمند شدن خودشان با کمترین مقدار پولی که دارند استفاده می کردند.
10. خوشبختی و پول به هم گره عجیبی خورده اند
برخی از رازهای مدیریت سرمایه به قلب شما برمی گردند. داشتن پول به تنهایی نمی تواند از شما یک آدم خوشبخت و شاد بسازد. اما اگر ذاتا آدم خوشبخت و شادی باشید، پول می تواند طعم شیرین زندگی شما را چندین و چند برابر کند. بنابراین، اگر هدفتان از پولدار شدن، رسیدن به خوشبختی است، راه اشتباهی را در پیش گرفته اید.
11. اعتبار را پیش پای پول، قربانی نکنید
پول – چه کم و چه زیاد – می آید و می رود؛ چیزی که به سختی به دست می آید و به آسانی از دست می رود، اعتبار است. اگر شما اعتبار داشته باشید، می توانید بارها و بارها از زمین بلند شوید. چون دیگران به دانش، قضاوت و حرفتان اعتماد می کنند. اما اگر کاری کنید که اعتبارتان زیر سوال برود، نگاه مردم به شما تغییر می کند. این چیزی است که نمی توانید آن را با پول بخرید.
12. بازار سهام، به کسی لطف یا رحم نمی کند
نباید انتظار داشته باشید که بازار سرمایه همچون پدری مهربان، دست شما را بگیرد، فرصت های خوب را به شما نشان دهد و اگر اشتباه کردید، شما را ببخشد. این بازار، یک مربی سختگیر است که هیچ اعتقادی به محبت ندارد! شما یا قواعد بازی را یاد می گیرید و پولدار می شوید یا در یادگیری کُند عمل می کنید و همه سرمایه تان را از کف می دهید. راه سومی برای این ماجرا وجود ندارد.
13. سرمایه گذاری را پیچیده نکنید
از دیگر رازهای مدیریت سرمایه، نگاه ساده به ماجرای سهم ها و شرکت ها است. موفقیت شما در بازار سرمایه به فهمیدن ساده این موضوع بستگی دارد که آیا یک شرکت می تواند در طول چندین دهه آینده نیز با قدرت به رشد خود ادامه دهد یا نه. با این حساب، حتی اگر از نمودارهای پیچ در پیچ و استراتژی های عجیب و غریب چیزی نمی دانید باز هم می توانید بهترین تصمیم را برای سرمایه خود بگیرید.
14. مراقب عادت های معاملاتی خودتان باشید
بسیاری از معامله گران بعد از مدتی به طور خودکار یک سبک معاملاتی را روی تمام سرمایه شان پیاده می کنند. آنها حاضر نیستند به این راحتی سبک معاملاتی خود را تغییر دهند. این ماجرا به ویژه زمانی که سبکشان کارایی خوبی را از خود نشان می دهد بیشتر می شود. این در حالی است که باید تجربه های جدید را هم در نظر گرفت و گاهی به سبک های تازه هم اجازه عرض اندام داد.
15. هر سهم، بخش کوچکی از یک تجارت است
یکی دیگر از رازهای مدیریت سرمایه، نگاه کردن به سهم ها به عنوان بخش کوچکی از یک شرکت است. بسیاری از سرمایه گذاران چنین بینشی به سهم ها ندارند. آنها سهم ها را نوعی کاغذ تصور می کنند که با بالا رفتن ارزشش می توان آن را فروخت. این در حالی است که تماشای سهم ها به عنوان بخشی از یک شرکت، نگاهی عمیق تر را در اختیار سرمایه گذاران قرار می دهد تا هوشمندانه تر دست به معامله بزنند.
16. آیا شجاعت ایستادن در برابر بادها را دارید؟
وارن بافت، تمایل عجیبی به تمرکز روی تجزیه و تحلیل ها و استراتژی های خودش از بازار سرمایه دارد. او در مقابل بیشتر جریان های حاکم در وال استریت، ساز مخالف می زند و توجهی به آنها ندارد. این هم یکی دیگر از رازهای مدیریت وارن بافت است. او به باورهای خود در زمینه سرمایه گذاری تکیه کرده است و اجازه نمی دهد که تند بادهای وال استریت او را از ریشه دربیاورند. شاید به همین دلیل باشد که او توانست ثروتی چند میلیارد دلاری را از آن خود کند. شما هم باید به دنبال ساخت کتاب قوانین معاملاتی خودتان باشید و اجازه ندهید که هر نسیمی شما را با خودش ببرد.
17. موقع سرمایه گذاری، به کسب و کار نگاه کنید نه کسی که آن را هدایت می کند
کسب و کارهای خوب زیادی هستند که به دست انسان های نادان هدایت می شوند. نباید این موضوع را ملاک خود قرار دهید. اگر یک کسب و کار خوب باشد، آینده خوبی هم برای آن پیش بینی شود، بالاخره یک آدم درست هم به تورش می خورد و آن را به جاده اصلی باز می گرداند.
18. امید، چیز خوبی برای سرمایه گذاری نیست
به هنگام سرمایه گذاری نباید بر اساس اینکه امیدوار هستید یک سهم در آینده نزدیک رشد می کند، دست به معامله بزنید. شما باید بر اساس دانسته ها، نتیجه تجزیه و تحلیل و تجربه ای که به دست آورده اید قدم بردارید. پول، دیدنی ترین امیدی است که وجود دارد. پس هنگام تصمیم به انجام معامله ها به پولی که در جریان است نگاه کنید.
19. به حباب ها دل نبندید
دل نبستن به حباب ها یکی دیگر از رازهای مدیریت سرمایه به شمار می رود. شاید در یک برهه زمانی با سهمی روبه رو شوید که در نگاه اول، پله های صعود را دو تا یکی طی می کند. باید مراقب باشید. این ماجرا می تواند یک حباب بزرگ برای بلعیدن سهام شما به حساب بیاید. باید به دنبال کشف قیمت واقعی آن سهم باشید. همه سهم ها با وجود بالا و پایین رفتن ها به قیمت اصلی خود باز می گردند. گذشته از این، دنیا هر روز در حال تغییر است. شاید شرکتی که امروز عالی عمل می کند با از بین رفتن بازارش دیگر ارزشی نداشته باشد. پس گاهی سرتان را بالا بیاورید و به مسیر آینده شرکت ها هم نگاهی بیندازید.
20. یک سرمایه گذار خوب، یک متخصص حسابداری است
حسابداری، زبانی است که تجارت با آن سخن می گوید. اگر به این زبان مسلط نباشید، چطور می توانید حرف شرکت ها را بفهمید و سر از کارشان در بیاورید. بنابراین، حتی اگر به نظر سخت می رسد باز هم تلاشتان را بکنید تا یک بار برای همیشه، حسابداری را بیاموزید.
21. ماجرای واقعی، ارزش شرکت ها در بلند مدت است
از دیگر رازهای مدیریت سرمایه، درک قیمت شرکت ها با توجه به ارزش آنها در بلند مدت است. اگر شرکتی در بلند مدت عملکرد خوبی داشته باشد بدون شک، سهام آن نیز ارزشمندتر خواهد شد. وقتی چنین شرکت هایی را پیدا کردید، به این راحتی ها آنها را از دست ندهید. گاهی در اثر امواج بازار، ارزش واقعی شرکت ها دست کم گرفته می شود و گاهی هم بیش از اندازه ارزشمند می شوند. در هر دو صورت و همان طور که قبلا هم به آن اشاره کردیم، قیمت ها به ارزش واقعی شرکت ها باز می گردند. پس صبور باشید.
22. شرکت های تشنه سرمایه، گزینه های خوبی برای سرمایه گذاری نیستند
وقتی شرکتی را برای سرمایه گذاری انتخاب می کنید باید بفهمید که آیا این شرکت به سرمایه شما و دیگران محتاج است یا نه. شرکت هایی که در به در به دنبال جذب سرمایه باشند در آینده نیز سیراب نخواهند شد. به دنبال این ماجرا، سهام شما هم رشدی نخواهد کرد. ولی شرکت هایی که بدون سرمایه شما هم به خوبی عمل می کنند و از پس هزینه های خود برمی آیند بهترین فرصت برای سرمایه گذاری هستند. چون در آینده، ارزش سهام شما را افزایش می دهند.
23. یک مربی داشته باشید
حرکت کردن در بازار سرمایه بدون داشتن یک مربی مثل حرکت کردن در اتوبان بدون روشن کردن چراغ خودرو است. وقتی در بازار سرمایه مشغول به کار می شوید، ماجراهای زیادی شما را تحت تاثیر قرار می دهند. اگر تنه ای برای تکیه کردن و استادی برای سوال پرسیدن نداشته باشید، شاید به راحتی سرمایه خودتان را از دست بدهید. وارن بافت «بنجامین گراهام» را به عنوان استاد خود در سرمایه گذاری انتخاب کرد. شما هم یک نفر را انتخاب کنید. آقای بافت چطور است؟
24. خرید ارزان، باعث ثروتمند شدن شما نمی شود
برخی از رازهای مدیریت سرمایه، خط بطلانی بر رازهای قدیمی هستند. شاید فکر کنید که با ارزان خریدن سهم ها و فروش آنها هنگامی که رشد قابل توجهی کرده اند می توانید خودتان را یک سرمایه گذار صدا بزنید و به ثروت برسید؛ اما این ماجرا یک استراتژی قدیمی است که نمی تواند جوابگوی بازار امروز با این همه سرمایه گذار باشد. شما باید روشی برای کشف شرکت ها و سهم های ارزشمند پیدا کنید. می توانید این کار را با در نظر گرفتن مزیت های رقابتی شرکت ها آغاز کنید یا از فاکتورهای ویژه خودتان برای این کار کمک بگیرید. در هر حال، ارزان خریدن، نمی تواند یک استراتژی تمام عیار به حساب بیاید.
25. تقلید کردن، بدترین روش برای سرمایه گذاری است
به یکی دیگر از رازهای مدیریت وارن بافت می رسیم و آن «تقلید نکردن» است. اگر شما به دنبال این باشید که با تقلید کردن از روش معاملاتی افراد بزرگ به پیروزی یا ثروت برسید به زودی با شکست ملاقات خواهید کرد. چون شما در جای خودتان و آن فرد هم در جای خودش ایستاده و دست به معامله می زند. این درست مانند آن است که یک فرمانده در نبردی کوهستانی از شیوه های نبرد یک فرمانده بزرگ در مبارزه های آبی استفاده کند. شیوه ها غلط نیستند، فقط در جای درستی قرار نگرفته اند. سعی کنید از روش های سرمایه گذاری دیگران برای ساخت روش سرمایه گذاری ویژه خودتان ایده بگیرید نه اینکه صفر تا صد آن را مو به مو تقلید کنید.
26. به جای تجربه کردن از تجربه دیگران استفاده کنید
تکرار کردن اشتباهی که دیگران در بازار سرمایه بارها و بارها آن را تجربه کرده اند یک اشتباه بزرگ تر است. می توانید به جای این کار، به سراغ داستان اشتباه های دیگران بروید و بفهمید که انجام دادن چه کاری چه پیامدی را به دنبال دارد. نباید فقط سر خود را با خواندن داستان موفقیت دیگران گرم کنید. بدون شک، شما از درک اشتباه های دیگران چیزهای بیشتری را یاد خواهید گرفت.
27. هر روز، کاری را انجام دهید که عاشقش هستید
زندگی شما به عنوان یک انسان، آن قدر طولانی نیست که بخواهید تمام روزهای عمرتان را به تحمل کردن سپری کنید. باید هر روز به شوق انجام دادن کاری که عاشقش هستید از خواب بیدار شوید. نباید به هوای درآوردن پول بیشتر، روزهای خود را با انجام دادن کاری که از آن متنفر هستید بسوزانید. روزهای رفته هیچ وقت باز نمی گردند. اگر به دنبال کاری که عاشقش هستید و انجامش لبخند را لبانتان جاری می کند باشید، پول هم از پشت سر به شما می رسد.
الان در حال انجام چه کاری هستید؟
هر روز به هنگام انجام هر معامله از خودتان بپرسید که در حال انجام چه کاری هستید؟ آیا می توانید کاری که انجام می دهید را به دیگران توضیح دهید؟ اگر نمی توانید این کار را انجام دهید یا حتی بدتر، دلیل خوبی برای انجام کارتان ندارید پس چرا آن را انجام می دهید؟ پرسیدن پیوسته این پرسش از خودتان به شما کمک می کند تا از اشتباه های خنده دار در بازار سرمایه جلوگیری کنید!
پیام اصلی ماری بافت در کتاب رازهای مدیریت وارن بافت چه بود؟
«ماری بافت» به عنوان عروس وارن بافت از نزدیک با این نابغه سرمایه گذاری آشنا شد. او در طول سالها زندگی با خانواده بافت چیزهای زیادی را از آنها یاد گرفت. سبک فکری و نگرش بافت نه تنها در سرمایه گذاری بلکه در زندگی شخصی او هم ریشه دوانده بود. نکته هایی که ماری در کتابش بیان کرد، نمونه هایی از خروار تجربه ها، دانش و اطلاعات این پیر دنیای سرمایه گذاری هستند.
نظر شما چیست؟
کدام یک از درس های وارن بافت را به هنگام سرمایه گذاری به کار بستید؟