ارزیابی سهام یا ارزش گذاری سهام و تعیین ارزش واقعی سهام یا به اصطلاح قیمت گذاری سهم از موضوعات بسیار مهمی است که در بررسی و محاسبه ارزش دارایی و سهام شرکت ها و همچنین تصمیمات سرمایه گذاری حائز اهمیت است. به همین دلیل در این مقاله به مفهوم ارزش گذاری سهام و روش های آن می پردازیم. ارزش گذاری دارایی ها از جمله اوراق بهادار یکی از ارکان اصلی مؤثر بر تصمیمات سرمایه گذاری است. ارزش گذاری اصولی و صحیح دارایی ها باعث تخصیص بهینه منابع سرمایه ای می شود. اتخاذ تصمیمات اصولی سرمایه گذاری و تخصیص بهینه منابع سرمایه ای مستلزم ارزش گذاری سهام با استفاده از روش های معتبر علمی است، زیرا به قیمت های بازار نمی توان چندان اطمینان کرد یا حداقل این که پدیده کشف قیمت در کوتاه مدت به علت نوسانات شدید و غیر واقعی در بازار محقق نمی شود.
روش های ارزش گذاری شرکت ها
جهت ارزش گذاری شرکت ها و دارایی ها، می توان از مدل های ارزش گذاری زیر استفاده کرد:
- ارزیابی براساس دارایی های شرکت
- ارزیابی براساس دیدگاه سودآوری شرکت
- ارزیابی براساس جریان های نقدی تنزیلی
- ارزیابی براساس معیارهای مقایسه ای
ارزیابی بر اساس دارایی های شرکت
ارزش گذاری براساس دارایی های شرکت به ۶ روش زیر انجام می شود:
- ارزش اسمی سهام
- ارزش دفتری سهام
- ارزش بازار سهام
- ارزش جایگزینی سهام
- ارزش سهام بر مبنای خالص ارزش دارایی ها
- ارزش تصفیه ای
۱- ارزش اسمی سهام
ارزشی است که در زمان تأسیس شرکت برای اوراق سهام منتشر شده تعیین می شود. این ارزش، ارزش واقعی نبوده و قیمتی است که در اساسنامه شرکت نیز درج می شود. در حال حاضر، ارزش اسمی هر برگه سهم عادی در ایران برابر با ۱۰۰۰ ریال یا ۱۰۰ تومان است. ضمنأ ارزش اسمی هر سهم شرکت از تقسیم سرمایه آن شرکت بر تعداد سهام به دست می آید. در رابطه با ارزش اسمی توجه به نکات زیر خالی از لطف نیست:
- ارزش اسمی سهام با ارزش بازار متفاوت است و هیچ ارتباطی به هم ندارد. زیرا ممکن است سهام یک شرکت چندین برابر ارزش اسمی خود، در بازار بورس یا فرابورس معامله شود.
- برای آن دسته از شرکت ها که قصد افزایش سرمایه از محل آورده نقدی و مطالبات حال شده دارند، لازم است قیمت هر سهم عادی آن ها بالاتر از ارزش اسمی قرار بگیرد.
- بینارزش اسمی در اوراق مشارکت و اوراق قرضه با ارزش اسمی سهام عادی تفاوت وجود دارد.
۲- ارزش دفتری سهام
برای هر دارایی شرکت سهامی در ترازنامه شرکت، عددی به عنوان ارزش آن دارایی ثبت شده است. این عدد همان ارزش دفتری دارایی است. اساس تعیین ارزش دفتری سهام یک شرکت، ارزش دفتری دارایی های آن شرکت پس از کسر بدهی هایش است. به بیان دیگر بدهی های شرکت را از دارایی های آن کم می کنیم سپس تعداد سهام ممتاز را از این عدد کم می کنیم و بر تعداد سهام عادی منتشر شده از سوی شرکت، تقسیم می کنیم.
- در رابطه با ارزش دفتری توجه به نکات زیر خالی از لطف نیست:
- ارزش دفتری سهم بر پایه ارزش دارایی های ثبتی در ترازنامه است، ولی ارزش بازار سهم بر اساس ارزیابی سرمایه گذاران (خریداران و فروشندگان) از نحوه عملیات شرکت و ارزش عرفی دارایی های آن است. بنابراین به طور معمول ارزش دفتری سهام و ارزش بازار با هم برابر نیست.
- با توجه به این که دارایی ها هر سال مستهلک می شوند، ارزش دفتری نیز هر سال کاهش می یابد.
- در صورتی که شرکت منحل و یا ورشکست شود، ارزش دفتری بروزرسانی شده سهام، آن چیزی است که پس از تسویه به سهامداران خواهد رسید.
۳- ارزش بازار سهام
به قیمتی که از طریق مکانیزم عرضه و تقاضا در بازار حاصل می شود، ارزش بازار سهام می گویند.
۴- ارزش جایگزینی سهام
به ارزش یک ورقه بهادار شرکت با این فرض که قصد ایجاد شرکت موردنظر را در تاریخ محاسبه داشته باشیم، ارزش جایگزینی می گویند. به عبارت دیگر، این ارزش بیان گر مخارجی است که باید برای خرید یا ساخت یک قلم موجودی کاملاً مشابه با دارایی فعلی، متحمل شویم. در واقع این مبلغ هزینه ای است که برای کسب همان دارایی پرداخت می شود. این ارزش، بهای هر برگه سهم شرکت با قصد راه اندازی شرکتی دیگر با خصوصیات مشابه و در وضعیت فعلی است.
۵- ارزش سهام بر مبنای خالص ارزش دارایی ها
NAV عبارت است از ارزش خالص دارایی های یک شرکت و به عبارت دیگر، ارزش کل دارایی های شرکت پس از کسر بدهی ها است. در این نوع ارزش گذاری سهم، ارزش روز دارایی ها را از بدهی ها کسر و از عدد حاصل، سهام ممتاز را نیز کم می کنیم. حال عدد بدست آمده را بر تعداد سهام منتشر شده تقسیم می کنیم.
۶- ارزش تصفیه ای
مبنای ارزش گذاری براساس ارزش تصفیه، موازنه حساب های شرکت و پرداخت حقوق صاحبان سهام است. به بیان دیگر حساب ها و بدهی های شرکت پس از فروش دارایی ها پرداخت شده و سپس ارزش هر سهم تعیین می گردد. در این شیوه از ارزش گذاری می خواهیم بدانیم اگر شرکت منحل شود و دارایی های آن به وجه نقد تبدیل شود، چه مقدار ارزش برای شرکت ایجاد خواهد شد. مبلغ حاصل از ارزش تصفیه، قابل تقسیم بین سهام داران و مالکان شرکت است. اگر بدهی های شرکت مساوی یا بیشتر از وجوه نقدی باشد که شرکت دریافت می کند، ارزش انحلال یا تسویه برابر با صفر شده یا مقادیر منفی می گیرد و به دنبال آن هیچ مبلغی به سهام داران پرداخت نخواهد شد. همان طور که گفته شد، در این روش فرض بر این است که شرکت رو به انحلال بوده و پس از فروش دارایی های شرکت، ابتدا سهم بستانکاران پرداخته شده و در انتها باقی مانده آن بین سهام داران تقسیم خواهد شد. بنابراین مبنای این روش، انحلال شرکت است.
ارزیابی بر اساس دیدگاه سودآوری شرکت
ارزش گذاری براساس سودآوری شرکت به ۲ روش زیر انجام می شود:
دوره آموزشی از صفر تا سطح پیشرفته در ترید که با هدف “استاد تمامی ترید” طراحی شده است
- ارزش ذاتی سهام
- ارزش گذاری به روش محاسبه P/E
۱- ارزش ذاتی سهام
در این روش، قیمت عوامل اصلی و مؤثر بر ارزش سهام در نظر گرفته می شود و آن را از قیمت جاری بازار متمایز می کنند. در واقع هدف از تحلیل ارزش ذاتی سهام مقایسه آن با قیمت بازار است.
ارزش ذاتی سهام، ارزش واقعی یک شرکت یا یک دارایی است که بر پایه بررسی تمام ابعاد کسب و کار مورد نظر مانند صورت های مالی، پتانسیل رشد شرکت و لحاظ کردن دارایی های مشهود و نامهشود انجام گرفته است. ارزش فعلی جریانات نقدی که سهام یک شرکت در آینده برای سرمایه گذاران ایجاد می کند، تعیین کننده ارزش ذاتی سهام است. در نتیجه سود مورد انتظار آینده شرکت یکی از مهم ترین عوامل در تعیین قیمت است. بنابراین ارزش ذاتی سهام با توجه به نرخ رشد آینده شرکت مشخص میشود. در واقع ارزش ذاتی سهام بر مبنای هر گونه منافعی است که درآینده حاصل از منافع شرکت تعیین می شود. برای محاسبه ارش ذاتی سهام روش های مختلفی وجود دارد که یکی از رایج ترین آنها جریانات نقدی آتی سهام است.
۲- ارزش گذاری به روش محاسبه P/E
یکی از روش های متداول برای ارزش گذاری سهام شرکت ها، روش P/E است. این نسبت بیان کننده نسبت قیمت یک سهم به پیش بینی سود سهام آن است که با سودی معادل حداقل ریسک (شامل سود بانکی و سود اوراق مشارکت) قابل قیاس است.
ارزیابی براساس جریان های نقدی تنزیلی
جریانات نقدی تنزیل شده یک روش ارزیابی است که برای تعیین جذابیت یک فرصت سرمایه گذاری به کار می رود. تحلیل جریانات نقدی تنزیل یافته از تخمین های جریان نقدی آزاد آتی و تنزیل آن ها استفاده می کند تا به تخمین ارزش فعلی برسد که برای ارزیابی پتانسیل یک سرمایه گذاری مورد استفاده قرار می گیرد. اگر ارزش به دست آمده از طریق تحلیل جریان نقدی تنزیل یافته بیش تر از هزینه فعلی سرمایه گذاری ها باشد، این فرصت ممکن است فرصت خوبی به شمار بیاید. این روش، شامل ۱۰ روش ارزشگذاری است که عبارتند از:
- تنزیل جریان های نقدی آزاد با استفاده از میانگین موزون هزینه سرمایه
- جریان های نقدی حقوق صاحبان سهام که با استفاده از نرخ بازده مورد انتظار سهام داران تنزیل می شود.
- جریان های نقدی سرمایه که با استفاده از میانگین موزون هزینه سرمایه قبل از مالیات تنزیل می شود.
- ارزش فعلی تعدیل شده
- جریان های نقدی آزاد شرکت که توسط ریسک تعدیل شده است و با استفاده از نرخ بازدهی مورد انتظار دارایی ها تنزیل می شود.
- جریان های نقدی حقوق صاحبان سهام شرکت که توسط ریسک تعدیل شده است و با استفاده از نرخ بازدهی مورد انتظار دارایی ها تنزیل می شود.
- سود اقتصادی که با استفاده از نرخ بازده مورد انتظار سهامداران تنزیل می شود.
- ارزش افزوده اقتصادی که براساس میانگین موزون هزینه سرمایه تنزیل می شود.
- جریان های نقدی آزاد که توسط نرخ بهره بدون ریسک تعدیل شده است و با استفاده از نرخ بهره بدون ریسک تنزیل می شود.
- جریان های نقدی حقوق صاحبان سهام که توسط نرخ بهره بدون ریسک تعدیل شده و با استفاده از نرخ بهره بدون ریسک تنزیل شده است.
ارزیابی براساس معیارهای مقایسه ای
در روش های مقایسه ای از ضرایب (قیمتی و بنگاه) استفاده می شود و به همین دلیل آن ها را روش های تحلیل ضرایب و ضرایب ارزش گذاری نیز می نامند. این روش ها زمانی استفاده می شوند که استفاده از دیگر روش ها مشکل باشد. به طور کلی، ضریب یا نسبت به دسته ای از شاخص ها اتلاق می شود که برای ارزش گذاری سهام به کار می روند. ضرایب قیمتی از تقسیم ارزش بازار سهام بر کمیتی بنیادی از ارزش شرکت بدست می آیند. در مقابل، ضرایب ارزش بنگاه نیز ارزش بازار بنگاه (و نه فقط حقوق صاحبان سهام آن) را بر حسب معیاری بنیادین از ارزش شرکت بیان می کنند. ایده اساسی در استفاده از ضرایب قیمتی این است که سرمایه گذاران قیمت یک سهم را بر این اساس تعیین می کنند که آن سهم چقدر سود خالص دارد، چه میزان دارایی خالص دارد، جریان نقدی آن چقدر است و … .
به همین ترتیب، در ضرایب ارزش بنگاه نیز فرض می شود که سرمایه گذاران ارزش بازار کل بنگاه را برحسب سود عملیاتی، فروش، جریان نقد عملیاتی و یا معیارهای دیگری می سنجند. بدین ترتیب، تحلیل گر فرض می کند که یک نسبت می تواند به صورت معقولی به شرکت های مختلف فعال در یک صنعت و یا یک کسب و کار تعمیم داده شود؛ یعنی وقتی شرکت ها مشابه هستند، می توان از ارزش یک شرکت به ارزش دیگری رسید. رویکرد ارزش گذاری مقایسه ای بسیاری از ویژگی های عملیاتی و مالی شرکت را در یک عدد خلاصه می کند؛ کمیتی که می تواند با ضرب شدن در شاخص های مالی شرکت مورد بررسی ارزش شرکت یا ارزش سهام آن را به دست دهد. در روش های ارزش گذاری مقایسه ای معمولاً از ضرایب صنعت مورد فعالیت شرکت (و نه فقط یک شرکت) برای استفاده می شود.
بنابراین، ابتدا شرکت های مشابه با شرکت مورد بررسی شناسایی و ارزش بازار هرکدام محاسبه می شود. سپس، ضرایب موردنظر هرکدام محاسبه و با استفاده از یک شاخص کلیدی نظیر میانگین یا میانه استاندارد می شود. این مقدار استاندارد در کمیت مورد بررسی در شرکت موردنظر (ارزش سهام یا بنگاه) ضرب و ارزش موردنظر تعیین می شود.
دو رویکرد در استفاده از روش های مقایسه ای برای ارزش گذاری معمول است:
- استفاده از داده های تاریخی که اصطلاحاً ضرایب پسرو را به دست می دهند.
- استفاده از داده های پیش بینی شده که ضرایب پیشرو را به دست می دهند.