دلایل زیادی وجود دارد که سرمایه گذاری صبورانه با تمرکز بر بلندمدت بازدهی بهتری نسبت به استراتژیهای کوتاهمدت حریصانه کسب کند. این دلایل به ماهیت بازار سهام بر میگردد و افراد باهوش بسیاری نیز شاهد این واقعیتها در سالهای متمادی بودهاند. سرمایه گذاری صبورانه در یک عبارت ساده خلاصه میشود: پیروزی آهسته و استوار در مسابقه؛ لاکپشت به خرگوش میرسد!
اما زمانی که صحبت از بازار سهام به میان میآید، صبور بودن واقعا سختتر از آن چیزی است که به نظر میرسد. صبور بودن به شکل واقعی برای رسیدن به بازدهی خوب در بازار سهام نیازمند تسلط بر درک دقیق این است که صبر چگونه به کسب بازدهی بالاتر در بورس کمک میکند.
در این مقاله میخواهیم استدلال کنیم که بیش از یک عنصر در سرمایه گذاری (در واقع سه عنصر دارد) صبورانه تاثیرگذار است و نشان خواهیم داد که هر عنصر چگونه منجر به بهبود بازدهی شما میشود. در پایان هم به مهمترین نکته یعنی نحوه پیادهسازی تکنیکهای صبور بودن در سرمایه گذاری میپردازیم.
عنصر اول: بازدهی بلندمدت بازار سهام
زمانی که با سرمایه گذاری پول واقعی سر و کار داریم، علاوه بر اینکه قطعیت بالایی وجود ندارد، با خطراتی هم مواجه هستیم. وجه مشترک بسیاری از تعاریف سرمایه گذاری این است که شما پول خود را در معرض خطر قرار میدهید و در این فرآیند عدم قطعیت وجود دارد.
سرمایه گذاریهای شما در بورس میتوانند زیانده شوند؛ چون امکان دارد کسبوکارها ورشکسته شوند و طبعا بازارهای سهام سقوط کنند!
این واقعیت ناشی از عدم اطمینان میتواند ترسناک باشد، چون داستانهای بسیاری وجود دارد که سرمایه گذاران و متخصصان همه چیز خود را از دست دادهاند؛ اما با وجود تمام عدم قطعیتی که در این مسیر وجود دارد، برخی حقایق در این بازار به سادگی قابل مشاهدهاند.
در اقتصاد چرخههای رونق و رکود وجود دارند که در بازار سهام از آنها به عنوان بازار گاوی و خرسی یاد میشود. بر اساس سوابق نمودارها، بازار سهام با گذشت زمان تمایل به حرکت رو به بالا دارد.
دوره بازارهای گاوی معمولاً نسبت به شرایط خرسی طولانیتر است و بعد از سقوط بازار، دوره بازیابی آغاز میشود. بسیاری از متخصصان مالی به این حقیقت پی بردهاند، که بازار سهام در بازه طولانیمدت به طور میانگین سالانه 10 درصد بازدهی (البته در اینجا منظور بازارهای جهانی است!) دارد.
رویکرد متفاوت در بازار سهام
بازار سهام از کسبوکارهای مختلفی تشکیل شده و دنیای تجارت به مرور زمان توانسته است همگام با نوآوری، رشد جمعیت و بهرهوری رشد کند. شاید کاربردیترین قسمت واقعیتهای مشاهده شده این باشد که اگر سرمایهگذاران در بلندمدت سهام خود را نگهداری کنند، میتوانند انتظار همان بازدهی میانگین 10 درصدی را داشته باشند.
مهمترین نکته در کسب این بازدهی میانگین، آنجایی است که شما باید رویکرد سرمایه گذاری صبورانه در پیش بگیرید و در جریان افتهای کوتاهمدت بازار سهام خود را حفظ کنید.
بازار سهام میتواند سالانه بیش از 10 درصد به سمت بالا یا پایین حرکت کند؛ اما مفهوم میانگین بازدهی زمانی مطرح میشود که شما قادر به نگهداری سهام در طولانیمدت باشید!
به طور کلی برای کسب بازدهی میانگین در بازار سهام باید سرمایه گذاران دارایی خود را برای مدت طولانی حفظ کنند (به جای سالها باید به دههها فکر کنید) و همچنین سبد دارایی متنوعی تشکیل دهند تا در صورت کاهش قیمت سهام یک یا دو مورد از شرکتها، بازدهی کل پرتفوی تحت تاثیر قرار نگیرد.
نشان دادن صبر در این حالت از طریق حفظ سهام در جریان نوسانات کوتاهمدت بازار با تمرکز بر نتایج بلندمدت یا همان بازدهی میانگین اتفاق میافتد.
عنصر دوم: بازگشت به میانگین
واقعیت دیگری که در بازار سهام مشاهده و اثبات شده است، ما را در اینجا به سوی عنصر دوم صبر هدایت میکند. بازارهای گاوی و خرسی که در بالا اشاره شد، بیشتر به دلیل احساسات سرمایه گذاران مثل ترس و طمع ایجاد میشوند.
در حالی که این بازارها گرایش دارند که تا حد ممکن از چرخههای رکود و رونق اقتصادی پیروی کنند، بازار سهام همیشه با افزایش یا کاهش بیش از حد قیمتها واکنشی فراتر از حد معقول نسبت به این شرایط نشان داده است.
این پدیده در کتابهای بزرگی مثل «خوشحالی غیر عقلانی» اثر رابرت شیلر به طور کامل مورد بحث قرار گرفته است و با مشاهده ارزیابیها به راحتی میتوان آن را مشاهده کرد.
به طور مثال میانگین تاریخی نسبت P/E برای شاخص S&P500 حدودا 15 است. در حالی که این نسبت برای شاخص داو تقریبا 16 بوده است.
ترس و طمع سرمایه گذاران باعث شده است که نسبت P/E در برخی سالها بسیار بالا یا پایین باشد، اما بر اساس ارزیابیهای بلندمدت صورت گرفته روی برخی نسبتهای مالی همچون P/E، آنها معمولاً در محدودههای مشخصی بودهاند.
به طور کلی سرمایه گذارانی که سهامی با P/E کمتر از میانگین خریداری کردهاند، بر اساس ترکیبی از بازدهی بلندمدت بازار سهام و بازگشت به میانگین ارزیابیها، بازدهی بیشتری کسب کردهاند.
کسب بازدهی بالاتر از خرید سهام پایین تر از ارزش ذاتی، درست است یا غلط؟
مطالعات زیادی هم وجود دارند که شواهدی را در مورد احتمال کسب بازدهی بالاتر در این شرایط ارائه کردهاند (در این مورد مریل لینچ)؛ همچنین سرمایه گذاران مشهوری مثل وارن بافت صراحتاً در مورد سرمایه گذاری ارزشی (خرید سهام پایینتر از ارزش ذاتی آن) و نقش قطعی این رویکرد در موفقیت آنها سخن گفتهاند.
برای خرید سهام در کمتر از ارزش ذاتی آن به امید اینکه ارزش آن به محدوده میانگین یا ارزش ذاتی برگردد، به کاربردن رویکرد سرمایه گذاری صبورانه در اولویت است.
سرمایه گذاران باید از این مطمئن شوند که سهامی که قیمت آنها کمتر از ارزش ذاتیشان است، مورد تنفر بازار قرار گرفته و با ترس و عدم اطمینان بیشتری روبهرو میشوند، زیرا همواره افراد زیادی وجود خواهند داشت که نسبت به این سهام نگرش منفی دارند.
این اغلب به معنی نوسان کوتاهمدت و پتانسیل سهامی است که در روند نزولی قرار دارند، اما ممکن است یک موقعیت بازگشتی خوب برای رسیدن به ارزش ذاتی سهام ایجاد کند.
ترکیب بازدهی بلندمدت میانگین بازار سهام و رسیدن به ارزش ذاتی سهم (که معمولاً خرید در پایینتر نامیده میشود) اگر به درستی اعمال شود، میتواند منجر به بازدهی بیش از حد شود!
عنصر سوم: مهارت سرمایه گذار
در این بخش به آخرین عنصر از سرمایه گذاری صبورانه میرسیم. بسیاری از سرمایه گذاران دوست دارند تصور کنند که به راحتی میتوانند بازدهی بالایی در بازار سهام بدست بیاورند؛ در واقع بسیاری از مردم اعتقاد دارند که باهوش و منطقی هستند، خواه گواهی برای اثبات این ادعا وجود داشته باشد یا نه!
شما با به کاربردن عناصر سرمایه گذاری صبورانه قادر به حفظ موقعیتهای معاملاتی خود در بلندمدت هستید و مطمئن باشید انتخاب سهام مناسب با قیمت کمتر از ارزش ذاتی از آنچه که فکر میکنید سادهتر است.
از طرف دیگر بسیاری از ما بر این باور هستیم که این رویکرد سرمایه گذاری همچون فرمولی است که میتوانیم یک شبه یاد بگیریم، اما در حقیقت کمی پیچیدهتر است.
تاثیرگذاری زمان بر فرآیند یادگیری
اگر منطقی فکر کنیم، چیزهای کمی در زندگی وجود دارند که بتوانیم یک شبه آنها را یاد بگیریم. برای یادگیری مهارتهای ارزشمند باید زمان قابل توجهی صرف کنیم. به نظر میرسد برای یادگیری چنین مهارتی باید حدقل یک سال زمان صرف کنید، اما نگذارید این موجب دلسردی شما شود.
در این بخش میخواهیم به چند نمونه از این فرآیند یادگیری اشاره کنیم. من سالها پیش گیتار زدن را شروع کردم. طبق بررسیهای خودم متوجه شدم که بعد از یک سال تمرین منظم توانستهام بسیاری از ریفهای محبوب گیتار را بنوازم.
به عنوان مثال بعدی Richard Eng نیز در وبسایت Quora از لزوم داشتن صبر در فرآیند برنامهنویسی صحبت میکند. او ادعا میکند که شما بعد از یکسال مطالعه و تمرین میتوانید به یک برنامهنویس مبتدی تبدیل شوید. در مورد یادگیری یک زبان خارجی چطور؟!
بر اساس تحقیق صورت گرفته در FSI (Foreign Service Institute) یادگیری و رسیدن به سطح پایه در یک زبان جدید نیازمند حداقل 480 مطالعه یعنی تقریبا 1.5 ساعت مطالعه روزانه در یک سال است.
خب شاید این ها پیشگویی به نظر برسند، درست است؟
در واقع این باعث میشود که شما به عنوان یک مبتدی احساس بهتری داشته باشید. یکی از بزرگترین نا امیدیهایی که در افراد مبتدی مشاهده میکنم، این است که آنها احساس میکنند درون دریایی از لغات و اصطلاحات غرق شدهاند!
آنها بیش از حد درگیر اطلاعات دنیای جدیدشان میشوند، اما قطعا شما میتوانید ببینید که فقط بازار سهام نیست که چنین منحنی یادگیری دشواری دارد. به نظر میرسد فرآیند یادگیری سرمایه گذاری (البته از نوع صبورانه) مشابه سایر مهارتها است.
این بدان معنی است که شما میتوانید آن را انجام دهید، فقط باید صبر و پشتکار داشته باشید. طی کردن فرآیند یکساله یادگیری سرمایه گذاری در بازار سهام شما را به جایگاهی میرساند که حداقل نسبت به آن اطمینان داشته باشید.
تسلط در این مهارت میتواند بعدا ایجاد شود. در اینجا میخواهم ایمیلی را به شما نشان دهم که از فردی به نام “تام” از مشتریان کتاب VTI دریافت کردهام.
ایمیلی از مشتریان کتاب VTI
تقریبا میتوانم بگویم من از طریق کتاب VTI موفق شدم، خیلی عالی بود! همچنین از خبرنامه و پادکست بسیار لذت بردم. من در طول این 12 ماه امور مالی شخصی و سرمایهگذاری را یاد گرفتم. میدانید، وقتی که میخواهید وارد یک حوزه جدید شوید، هیچ دیدگاهی نسبت به آن ندارید و یادگیری مفاهیم تخصصی بسیار سخت است. سپس زمانی فرا میرسد که به نظر من بسیار هیجانانگیز است؛ ناگهان همه چیز در جای خود قرار میگیرد و منطقی میشود، شما فعل و انفعلات پیرامون خود را درک میکنید و در واقع متوجه میشوید که چه خبر است. این دقیقا شرایط فعلی من است و بسیار برایم هیجانانگیز است. کتاب و پادکست شما واقعا به من کمک کرد تا این مفاهیم را درک و در ذهنم تثبیت کنم، متشکرم!
بر اساس تجربه خودم هم میتوانم گفتههای تام را تایید کنم. زمانی که اولین بار مطالبی راجع به بورس اوراق بهادار خواندم، تقریبا روزانه چندین ساعت پادکستهای مختلف بورسی گوش میدادم و ساعتهای زیادی (مخصوصا آخر هفتهها) را صرف مطالعه مطالب آموزش سرمایه گذاری در بورس میکردم.
بعد از گذشت حدوداً 6 ماه، آن حس فوقالعادهای که امروز تام راجع به آن صحبت میکند را احساس کردم. زمانی که با یک تلنگر همه چیز در جای خود قرار میگیرد.
البته فرآیند یادگیری من نسبتاً سریع بود چون در این کار واقعا مستعد بودم. در واقع شخصیت وسواسی دارم و بعد از 6 ماه واقعا تجزیه و تحلیل تعداد زیادی از سهام بازار را شروع کردم.
تجربه رشد راوی
در آن زمان من بدون توجه به شکست یا موفقیت دستهای از شرکتها در آینده، فرآیند تجزیه و تحلیل سهام آنها را شروع کردم تا ببینم موفقیت یا شکست در این بازار قابل پیشبینی است یا نه! این کار را برای 100 ساعت دیگر انجام دادم؛ حجم زیادی از تحلیل، غربالگری دستی و برداشت دادهها از گزارشات سالانه!
من در آن زمان هیچ منبعی برای کمک به پیشرفت سریعتر در فرآیند تجزیه و تحلیل به منظور رسیدن به نتایج مورد نظرم نداشتم. همین موضوع باعث شد تا من از وبلاگ، پادکست و تمام کارهایم دست بکشم.
اگر بتوانم موجب رهایی (منظور امور غیر تحلیلی در سرمایهگذاری) افراد بیشتری شوم تا زودتر احساس اعتماد به نفس کنند، افراد کمتری دلسرد و تسلیم میشوند.
ما میتوانیم جامعهای متشکل از سرمایه گذارانی داشته باشیم که فعالانه در حال بهبود وضعیت مالی خود هستند اما از هیچ شروع کردهاند. این چیزی است که من اکنون بعد از 5 سال از شروع این کار آن را مشاهده میکنم و واقعا هیحانانگیز است.
سخن پایانی
سرمایه گذاری صبورانه به این معنی حفظ سهام در بلندمدت است، بدون توجه اینکه بازار الان در کجا قرار دارد یا این سهم چقدر منفور است.
در واقع شما از همان ابتدا از خود انتظار ندارید که یک سرمایه گذار حرفهای باشید و به خودتان فرصت اشتباه میدهید. در حالی که باید به سه عنصر مذکور در این مقاله توجه کنید، هموراه روشهای زیادی وجود دارد که از طریق رویکرد سرمایه گذاری صبورانه بتوانید بازدهی بالایی در بازار سهام یا سایر بازارها کسب کنید. اما باز هم تاکید میکنم که این نیازمند درک مبانی بازار، تسلط و به کاربردن آنها است.
به نظر من گام بعدی بعد از موارد فوق، یادگیری تاثیر بهره مرکب، ضرورت متنوعسازی، میانگین کم کردن و قدرت موجود در رویکرد سرمایه گذاری ارزشی است.
صرف نظر از اینکه کجا میخواهید بروید، میخواهم تاکید کنم که میتوانید این کار را انجام دهید. فراموش نکنید که هیچ فرمول سری در بورس وجود ندارد، به زبان ساده این بازار فقط محل رویارویی افرادی است که صبر و حوصله دارند در مقابل آنهایی که ندارند!
اگر حوصله خواندن این مقاله را تا اینجا داشتهاید، امیدوارم بتوانید از اصولی که گفتم استفاده کنید و به موفقیتهای بزرگی در سرمایه گذاری برسید.
Andrew Sather
(تولید کننده محتوای آموزشی، خبرنامه و پادکست در زمینه بازارهای مالی)
به این مقاله امتیاز دهید
(۲۱۱ رای)
۴.۵/۵
۱۲۳۴۵
ترتیبی که برای خواندن مقالات مدیریت سرمایه در سرمایه گذاری به شما پیشنهاد میکنیم:
سلام وقت شما بخیر.
ممنون بابت ترجمه این مطلب مفید. لطفا اگر امکانش هست، برای علاقه مندانی مثل من، لینک مطلب اصلی رو هم قرار بدید که بتونیم بیشتر سرچ کنیم و یاد بگیریم. متشکرم.