بازارهای مالی در چنگال دو احساس ترس و طمع هدایت میشوند. بیشک این احساسات سبب نوسانات در بازار میشوند و هدف آنها همه سرمایهگذاران است؛ درحالیکه سرمایهگذارانی مانند وارن بافت بر این باورند که «بترسید زمانی که دیگران طمع میکنند و طمعکار باشید زمانی که دیگران میترسند»، اما تجربه ثابت کرده است که این شیوه، رویکرد مناسبی نیست؛ چراکه سبب میشود سرمایهگذاران سرمایهگذاری کمتری در بازارها انجام دهند. اگر جزء سرمایهگذارانی هستید که بهدلیل نگرانی از نوسانات، استرس بسیاری دارید، پیشنهاد میکنیم از شاخص ترس و طمع برای مدیریت پرتفوی خود استفاده کنید. همچنین با استفاده از احساسات بازار برای افزایش سرمایه، درست زمانی که بازار روند نزولی دارد، میتوانید از پرتفوی خود محافظت کنید و ریسک کار را کاهش دهید.
شاخص ترس و طمع چیست؟
تا زمانی که سرمایهگذاران سرمایه خود را در بازارهای سهام میگذارند، قیمتها ثابت نمیماند. آنها ابتدا جوانب بازار را بررسی کرده و سپس سرمایهگذاری میکنند. بهتر است بدانید تنها عقل نیست که بر تصمیمگیریهای سرمایهگذاران تأثیر میگذارد، بلکه احساسات نیز در این میان مؤثر است. ترس و طمع از جمله احساساتی به شمار میآیند که همیشه در مباحث سرمایهگذاری دخیل بوده و هستند.
زمانی که دنیای سرمایهگذاری شرایط خوبی دارد و خبری از اتفاقات بد نیست، حرص و طمع سرمایهگذار را درگیر میکند؛ بنابراین او برای به حداکثر رساندن سرمایه خود در این مسیر قدم میگذارد. در مقابل برخی زمانها بهدنبال نگرانی از دست دادن سرمایه، ترس وجود سرمایهگذار را فرامیگیرد که این مسئله در نتیجه پخش اخبار بد و پیشبینیهای رکود اتفاق میافتد. بهطورکلی معمولاً احساسات سرمایهگذار جایی میان ترس شدید و طمع شدید قرار میگیرد. همچنین زمانی که ترس و طمع وجود داشته باشد، احتمال معامله سهام در سطوح غیرمنطقی بیشتر است؛ بنابراین CNNMONEY شاخصی را برای اندازهگیری این دو احساس ایجاد کرده است. در ادامه همراه ما باشید تا با این شاخص بیشتر آشنا شوید.
احساسات چگونه بر بازار سهام اثر میگذارند؟
اگر به نمودار قیمت شاخص بورس نگاهی بیندازید، متوجه میشوید قیمتها کاملاً در نوسان هستند. معمولاً این نوسانات ربطی به سود شرکتها یا بهطورکلی اقتصاد ندارند. افزایش نوسانات نشاندهنده درگیری معاملهگران با احساساتی مانند ترس و طمع است، اما ترس تنها به معنای از دست دادن نیست، بلکه میتواند قیمتها را بهشکل چشمگیری افزایش دهد.
چرخه احساسات در بازار
هر زمان که احساسات بازار خنثی یا نزدیک به آن باشد، تصمیمگیریها منطقیتر هستند برعکس زمانی که بازار جهت میگیرد، وجود ترس و طمع سبب میشود تصمیمگیریها بر پایه احساسات معاملهگران صورت بگیرد. به یاد داشته باشید که ترس، قیمت بازار را به پایینتر از حد واقعی و درمقابل طمع، قیمت را به بالاترین حد میرساند.
چه احساسات دیگری میتوانند بر بازار تأثیرگذار باشند؟
بهطورکلی ترس و طمع بر کل بازار و معاملهگران تأثیرگذار هستند، اما احساسات زیر نیز گاهی بر سرمایهگذار یا کل بازار غالب میشوند:
اجتناب ناپذیر بودن دخالت احساسات در سرمایه گذاری
- بیحوصلگی سبب میشود در مواقعی که میزان نوسانات بازار پایین آمده است، معاملهگران برخلاف استراتژیهای خود عمل کرده و موقعیتهای معاملاتی خود را مدام عوض کنند.
- منطقی است زمانی که معاملهگران سود بالایی کسب میکنند، از سرمایهگذاریهای خود احساس رضایت داشته باشند. درنتیجه بهدنبال این احساسات خوشحالی و هیجان، میزان ریسک هم افزایش مییابد.
- برعکس مورد بالا، زمانی که معاملهگر از سرمایهگذاریهای خود احساس رضایت ندارد یا با بازار هماهنگ نباشد، ناامیدی بر او غلبه میکند و درنتیجه استراتژیهای خود را رها میکند.
- احساس امید بیشتر معاملهگرانی را تهدید میکند که حاضر نیستند خطاهای خود را بپذیرند و اعتقاد دارند که همچنان باید امیدوارانه به راه خود ادامه دهند تا به نتایج دلخواه خود دست یابند.
- اضطراب و نگرانی زمانی رایج است که معاملهگر احساس کند کنترل اوضاع را از داده است یا از پس آن برنمیآید.
چگونه شاخص ترس و طمع را در بازار اندازهگیری کنیم؟
معمولاً سرمایهگذاران نمیتوانند چشماندازهای خود را بهطور واضح بیان کنند؛ پس نتیجه میگیرند که احساسات بازار قابل اندازهگیری نیستند. درواقع احساسات بازار را میتوان بهطور غیرمستقیم با اندازهگیری اثرات این دو احساس در بازار محاسبه کرد، اما این رویکرد کامل نیست و به همین دلیل باید همیشه این شاخص در کنار شاخصهای دیگر استفاده شود.
برخی از شاخصها، عملکرد داراییهای امن یا پرخطر و برخی دیگر از آنها نوسانات را اندازهگیری میکنند. تحلیل گزارشهای خبری و تفسیر رسانههای اجتماعی نیز یکی از همین شاخصهایی است که باید محاسبه شوند؛ بنابراین شما میتوانید متنهایی را از این منابع جمعآوری و با استفاده از فناوریهای پردازش زبان طبیعی (NLP) آنها را تجزیه و تحلیل کنید.
درک شاخص ترس و طمع
بهطورکلی اندیکاتور ترس و طمع از هفت جزء تشکیل شده که همیشه هریک از این اجزا زیرمجموعه یکی از پنج گروه زیر قرار میگیرد:
- طمع افراطی
- طمع
- خنثی
- ترس
- ترس شدید
این شاخص از هفت جزء زیر تشکیل شده و میانگینی از این اجزاست:
1. تغییرات قیمت سهام
نوسانات بازار با مقایسه سطح شاخص S&P 500، با میزان تعادل خودش در طول 125 روز اندازهگیری میشود. اگر شاخص کمتر از حد تعادل باشد، ترس غالب است و در صورتی که بالاتر از حد تعادل باشد، طمع غالب خواهد بود.
2. قدرت قیمت سهام
قدرت قیمت سهام براساس نسبت سهامی که در 52 هفته به بالاترین و پایینترین حد خود در بورس اوراق بهادر نیویورک رسیده باشند، تعریف میشود. از این تعداد سهامهایی که در 52 هفته به بالاترین حد خود میرسند، نشاندهنده طمع بیشتر و تعداد سهامی که در 52 هفته به پایینترین حد خود میرسند، نشاندهنده ترس هستند.
3. وسعت قیمت سهام
براساس مقایسه سهام در حال پیشرفت با سهامی که در حال کاهش هستند، وسعت قیمت سهام بهصورت روزانه محاسبه میشود. همچنین برای محاسبه شاخص ترس و طمع از شاخص مجموع حجم McClellan NYSE استفاده میشود.
4. امکان خرید و فروش
امکان خرید و فروش براساس نسبت حجم حق فروش و حق خرید محاسبه میشود. زمانی که فعالیتهای معاملاتی برای فروش بیشتر باشد، ترس و زمانی که فعالیتهای معاملاتی برای خرید افزایش یابد، طمع غالب میشود.
5. نوسانات بازار
شاخص معروف VIX (Volatility) برای نشاندادن نوسانات بازار استفاده میشود؛ هرچه نوسانات بیشتر باشند، میزان ترس نیز افزایش مییابد.
6. تقاضا برای اوراق قرضه
با توجه به افزایش تقاضا برای اوراق قرضه، سرمایهگذاران بیش از آنکه متوجه ریسک کار باشند، نگران بازدهی آن هستند که این خود بیانگر غالببودن طمع است.
7. تقاضای پناهگاه امن
زمانی که ترس غالب میشود، سرمایهگذاران برای حفاظت از سرمایه خود، آنها را از بورس خارج یا آنها را به سرمایههای امن تبدیل میکنند که این فرایند به Risk off Trade معروف است. درنتیجه افزایش تقاضا برای سرمایههای امن نشاندهنده افزایش سطح ترس است.
نحوه اندازه گیری شاخص ترس و طمع
این اندیکاتورها بین 0 تا 100 بهصورت زیر اندازهگیری میشوند:
- 0 تا 24: ترس شدید
- 25 تا 50: ترس
- 50: خنثی
- 51 تا 74: طمع
- 75 تا 100: طمع شدید
مزایا و معایب شاخص ترس و طمع
مزایا
- شاخصهای احساسات برای تأیید تحلیل تکنیکال کاربرد دارند. همچنین میتوان از شاخصهای احساسات برای تأیید سرمایهگذاریهای بلندمدت براساس تحلیل بنیادی استفاده کرد.
- این دو احساس برای تصمیمگیری درباره بهترین زمان خروج یا ورود به موقعیتهای بازار بسیار مفید هستند.
- شاخصهای احساسات میتوانند درباره احساساتی که ممکن است بر تصمیمگیریهای سرمایهگذار تأثیرگذار باشد، هشدار دهند. همچنین این شاخصها به شما کمک میکنند از وسوسهها جلوگیری کنید.
- این شاخص از هفت مؤلفه تشکیل شده است و به هیچ متغیری وابسته نیست؛ بنابراین این امر تأثیرات عوامل خارجی را که ممکن است بر یکی از متغیرها تأثیرگذار باشد، حذف میکند.
معایب
- احساسات بازار بهتنهایی قابل استفاده نیستند. گاهی اوقات ترس شدید به معنای فرصتهای کوتاهمدت است؛ در صورتی که در مواقعی دیگر ممکن است سرآغاز بازار نزولی باشد. همچنین برعکس این اتفاق برای طمع نیز صدق میکند؛ بنابراین هنگام معامله باید عوامل دیگری نیز در نظر گرفته شوند.
- عواملی که به اصلاحات عمده و نزولی بازار اشاره میکنند، ناشی از شاخصهای احساسات نیستند، بلکه بیشتر به عوامل اقتصادی مربوط میشوند.
- شاخصهای احساسات بازار نمیتوانند رویدادهای غیرقابل پیشبینی (black swan event) را که سبب آشفتگی بازار میشوند، پیشبینی کنند؛ بنابراین هیچ استراتژیای نمیتواند با استراتژی پوشش پورتفوی (Portfolio Hedging) برابری کند؛ زیرا این استراتژی 10 راه برای پوشش سبد سهام ارائه میدهد که به کاهش ریسک بازار ارائه منجر میشود.
سرمایه گذاران چگونه باید از شاخصهای ترس و طمع به نفع خود استفاده کنند؟
بهطورکلی دو راه برای استفاده از این شاخصها وجود دارد:
1. ابزاری برای کنترل احساسات بازار
اندیکاتور ترس و طمع برای درک ارزش بازار و درکل روند کلی قیمت بازار بسیار مفید است. روندهای اولیه کوتاهمدت و بلندمدت را میتوان با استفاده از میانگینهای 10، 50 و 200 روزه تعیین کرد؛ بنابراین زمانی که شاخص بالاتر از میانگین باشد، روند صعودی و در مقابل زمانی که پایینتر باشد، روند نزولی است؛ بنابراین اگر قیمت بالاتر از میانگینهای 10 یا 50 روزه باشد، اما در عین حال به میانگین 200 روزه هم نرسد، روندهای کوتاهمدت و میانمدت صعودی هستند و در مقابل روندهای بلندمدت نزولی میشوند. در این میان، طیفی از معیارهای مختلف ارزشگذاری سهام که برای دانستن چگونگی بازار سهام یا بخشهای مختلف آن ارزشگذاری میشوند، به شما کمک میکنند. برداشت یا بینش سرمایهگذاران برای ارزشگذاریها بسیار مهمتر از خود ارزشهای واقعی هستند.
به علاوه شاخصهای احساسات بازار از جمله ابزارهای لازم برای تشخیص زمانسنجی در بازار به شمار میآیند. همچنین فرصت مناسب برای دریافت سود اغلب زمانی رخ میدهد که شاخص سطح بالایی از طمع را در طول بازار صعودی نشان دهد. در این صورت شما میتوانید از این فرصت استفاده کنید و اندازه معاملات خود را کاهش دهید، اما بهترین شانس شما برای خرید سهام زمانی است که شاخص ترس در بالاترین سطح در طول بازار صعودی باشد. همچنین استفاده از دلار یکی از محبوبترین رویکردها برای سرمایهگذاری در ETF است. از شاخص ترس و طمع برای تعیین بهترین زمان استفاده کنید و تا زمانی که احساسات به سمت منفیشدن حرکت میکنند، دست نگه دارید.
2. ابزاری برای تأیید اقدامات
احساسات بازار برای درک تغییرات ترس به طمع یا طمع به ترس استفاده میشود. تغییر در احساسات یا باقیماندن در یک روند مداوم احساسات ممکن است در ایدههای سرمایهگذاری کمککننده باشد. همچنین بعد از سقوط بازار سهام یا یک اصلاح بزرگ بسیار ارزشمند و کاربردی است. سرمایهگذاران زمانی باید منتظر تأیید پایینترین قیمت باشند که روند میانمدت یا بلندمدت از بالا به پایین حرکت کند. همین امر سبب کاهش ریسک افتادن در جهش گربهمرده میشود. (جهش گربه مرده به زمانی گفته میشود که بعد از یک بازار نزولی، یک بازیابی موقت و کوتاهمدت اتفاق میافتد، اما همچنان روند نزولی ادامه پیدا میکند که دراصطلاح به آن جهش گربهمرده میگویند؛ یعنی حتی اگر گربهمردهای هم بهاندازه کافی دور و سریع بیفتد، جهش میکند).
شاخص ترس و طمع در بازارهای ارز دیجیتال
CNNMONEY در ابتدا شاخص فوق را ابزاری کلی برای درک بهتر این ایجاد کرد که چگونه احساسات سرمایهگذار بر تصمیمگیریهای او در بازار سهام اثر میگذارند، اما بازار ارزهای دیجیتال از این قافله عقب نماند و این شاخص بهعنوان مؤلفهای برای تشخیص صعودی یا نزولیبودن این بازار پا به عرصه گذاشت. این شاخص بیشتر برای سرمایهگذارانی مناسب است که احساسات بر تصمیمگیریهای آنها مؤثر است.
Crypto FGI برای ارزیابی قیمتگذاری در بازار ارزهای دیجیتال استفاده میشود. این شاخص احساسات مؤثر بر روند سرمایهگذاری روی ارزهای دیجیتال، بهویژه بیتکوین را اندازهگیری میکند. FGI بر اساس دو احساس ترس و طمع، میزان تمایل سرمایهگذاران برای خرید و فروش ارزهای دیجیتال را بررسی و مشخص میکند که این احساسات تا چه میزان بر نوسانات دنیای کریپتو تأثیرگذار هستند.
شاخص ترس و طمع ارزهای دیجیتال چگونه محاسبه میشود؟
بهطورکلی این شاخص بیشتر بیتکوین را اندازهگیری میکند، اما بهدلیل همبستگی بیتکوین با بیشتر رمز ارزهای دیگر، این شاخص ابزاری برای اندازهگیری کل ارزهای دیجیتال است. اندیکاتور ترس و طمع کریپتو از 6 طریق بررسی و اندازهگیری میشود:
نحوه بررسی شاخص ترس و طمع در دنیای کریپتو
نوسانات 25 درصد
با اندازهگیری قیمت بهروز بیتکوین و مقایسه آن با میانگینهای نوسانات در 30 و 90 روز گذشته میزان نوسانات مشخص میشود. در همین راستا افزایش نوسانات به معنای ترس بازار است.
حرکت و حجم بازار 25 درصد
حجم بهروز بازار بیتکوین و حرکت بازار با هم اندازهگیری میشوند و سپس آن را با میانگین 30 و 90 روز گذشته مقایسه میکنند؛ در نتیجه مقدار زیاد این عدد طمع و مقدار پایین آن ترس را نشان میدهد.
رسانه های اجتماعی 15 درصد
در اینجا احساسات بازار بر اساس پستهای بهاشتراک گذاشتهشده در فضاهای مجازی، هشتگها، واکنش به پستها و غیره تجزیه و تحلیل میشوند. اگر این تعاملات در دورهای کوتاه افزایش یافته باشد، نشاندهنده طمع سرمایهگذاران است.
نقش فضاهای مجازی در دنیای ارزهای دیجیتال
تسلط 10 درصد
در اینجا سهم بازار بیتکوین در مقایسه با ارزش کل بازار ارزهای دیجیتال دیگر اندازهگیری میشود. اگر سهام بیتکوین از بقیه ارزهای دیجیتال بیشتر شود، نشاندهنده کاهش توجه سرمایهگذاران به ارزهای دیگر و طمع در بازار بیتکوین است. در مقابل اگر سهام بازار بیتکوین از بقیه ارزها کمتر باشد، توجه سرمایهگذاران را به دیگر آلت کوینها نشان میدهد.
ترندها 10 درصد
این شاخص میزان جستوجوی بیتکوین را در گوگل یا عبارات و کلمات کلیدی مرتبط به آن را بررسی میکند. درنتیجه اگر این جستوجوها روند افزایشی داشته باشند، نشاندهنده بازاری با روند صعودی هستند.
نظرسنجی ها 15 درصد
این شاخص از پلتفرم مشخصی برای درک افکار عمومی در راستای دنیای ارزهای دیجیتال استفاده میکرد که دیگر متوقف شده و در تجزیه و تحلیل به همراه بقیه شاخصها استفاده نمیشود.
سخن پایانی
احساسات نقش بسزایی در کشف قیمتهای بازار دارند. در این میان ترس و طمع احساسات قدرتمندی هستند که میتوانند در جهتگیریهای بازارها اثرگذار باشند. فرقی نمیکند در بازارهای سهام یا ارزهای دیجیتال سرمایهگذاری میکنید، تنها چیزی که سرمایهگذاری شما را امنتر میکند و ریسکها را کاهش میدهد، استفاده از شاخص ترس و طمع است. این شاخص تلاش میکند زمانی که ترس یا طمع بیشازحد در بازار وجود دارد، سرمایهگذاران را آگاه کند. با اینکه این شاخص ابزار مفیدی برای سنجش احساسات بازار است، بهتنهایی کافی نیست و باید در کنار شاخصهای دیگر استفاده شود.