استراتژی معاملاتی پوزیشن تریدینگ بر پایه صبر و بررسی دقیق بازار است و به معاملهگران اجازه میدهد تا با دید گستردهتری به آینده بازار نگاه کنند و از تغییرات بزرگ و طولانیمدت سود ببرند. پوزیشن تریدینگ، برخلاف معاملات روزانه که پر از هیجان است، به معاملهگران این فرصت را میدهد که با آرامش بیشتری تصمیم بگیرند و از تغییرات کوچک و زودگذر قیمت چشمپوشی کنند.
در این مقاله، ما پوزیشن تریدینگ را به طور کامل بررسی میکنیم. از تعریف و فایدههای آن گرفته تا روشهای اجرایی و مقایسه با دیگر روشهای معامله، همه را توضیح میدهیم.
چه تازهکار باشید و چه باتجربه، این مطلب میتواند دید جدیدی درباره معاملات بلندمدت به شما بدهد و در راه موفقیت در بازارهای مالی به شما کمک کند.
پوزیشن تریدینگ (Position Trading) چیست؟
استراتژی معاملاتی پوزیشن تریدینگ (Position Trading) یک روش سرمایهگذاری است که در آن معاملهگر با هدف بهرهبرداری از روندهای طولانیمدت بازار، اقدام به خرید و نگهداری داراییها میکند. در این استراتژی، معاملهگر بر اساس تحلیلهای دقیق و شناسایی روندهای کلان اقتصادی، یک موقعیت معاملاتی را برای مدت زمان قابل توجهی (معمولا چند ماه تا چند سال) حفظ میکند.
برخلاف معاملهگران روزانه که به دنبال سودهای کوچک و سریع هستند، معاملهگران استراتژی بلندمدت به نوسانات کوتاهمدت قیمت اهمیت چندانی نمیدهند، مگر اینکه این نوسانات دیدگاه بلندمدت آنها را تغییر دهد.
معاملهگران استراتژی معاملاتی بلندمدت را میتوان «دنبالهروهای روند» نامید. آنها معتقدند که وقتی یک روند شروع میشود، احتمالا برای مدت زیادی ادامه خواهد داشت.
این معاملهگران سعی میکنند با شناسایی نقاط ورود و خروج مناسب و استفاده از سفارشهای حد ضرر برای کنترل ریسک، بخش عمدهای از یک حرکت صعودی را به نفع خود تغییر دهند.
مزایا و معایب پوزیشن تریدینگ چیست؟
نحوه معامله با پوزیشن تریدینگ چگونه است؟
در ادامه این بخش، روند معامله با استراتژی معاملاتی بلندمدت (Position Trading) را بررسی میکنیم.
۱. شناسایی روند
در این مرحله، شما باید روند کلی بازار را شناسایی کنید. این کار معمولا با استفاده از نمودارهای قیمت در بازههای زمانی طولانیتر مانند هفتگی یا ماهانه انجام میشود.
برای مثال، فرض کنید شما نمودار قیمت دلار در برابر یورو را بررسی میکنید. اگر متوجه شوید که در طول ۶ ماه گذشته، قیمت دلار از ۱.۱۰ یورو به ۱.۲۰ یورو افزایش یافته است، نتیجه میگیرید که روند صعودی برای دلار وجود دارد.
۲. انتخاب سهام مناسب
پس از شناسایی روند، باید سهام یا ارزی را انتخاب کنید که احتمالا از این روند پیروی خواهد کرد. در مثال ما، اگر روند صعودی دلار را شناسایی کردهاید، شاید شرکتهای آمریکایی را که از صادرات سود میبرند، انتخاب کنید. مثلا، شرکت بوئینگ که یک صادرکننده بزرگ است و میتواند گزینه مناسبی باشد. فرض کنید سهام بوئینگ در حال حاضر ۲۰۰ دلار است.
۳. تعیین نقاط ورود و خروج
در این مرحله، باید تصمیم بگیرید در چه قیمتی وارد معامله و در چه قیمتی از آن خارج شوید. برای مثال، ممکن است تصمیم بگیرید وقتی قیمت سهام بوئینگ به ۲۱۰ دلار رسید (که نشاندهنده شکست یک مقاومت مهم است) وارد معامله شوید. نقطه خروج شما میتواند ۲۵۰ دلار باشد، جایی که فکر میکنید روند ممکن است معکوس شود.
۴. مدیریت ریسک
مدیریت ریسک بخش حیاتی هر استراتژی معاملاتی است. در این مرحله، شما باید حد ضرر و حد سود خود را تعیین کنید. برای مثال، باید تصمیم بگیرید که اگر قیمت سهام بوئینگ به زیر ۱۹۰ دلار کاهش یافت (حد ضرر)، از معامله خارج شوید تا زیان خود را محدود کنید.
همچنین، تعیین کنید که وقتی قیمت به ۲۴۰ دلار رسید (حد سود)، بخشی از سهام خود را بفروشید تا سود خود را تثبیت کنید.
به یاد داشته باشید که عجله کار شیطان است. در استراتژی معاملاتی بلندمدت Position Trading، صبر و شکیبایی کلید موفقیت است. شما باید به استراتژی خود پایبند باشید و اجازه ندهید نوسانات کوتاهمدت بازار شما را از مسیر خارج کند.
نکات مهم استفاده از استراتژی پوزیشن تریدینگ چیست؟
چند نکته مهم برای استفاده از استراتژی معاملاتی بلندمدت (Position Trading) عبارت است از:
- استفاده از تحلیل تکنیکال برای شناسایی روندها و سطوح حمایت و مقاومت
- استفاده از تحلیل بنیادی برای ارزیابی سلامت مالی شرکت مورد نظر
- متنوعسازی سبد سهام برای کاهش ریسک
- استفاده از حد ضرر برای محدود کردن زیانها
- سودگیری در زمان رسیدن بازار به قیمت هدفتان
انواع معاملات در پوزیشن تریدینگ چیست؟
انواع معاملات در پوزیشن تریدینگ شامل معاملات سهام، کالا و شاخصهای سهام است که هر کدام ویژگیها و مزایای خاص خود را برای معاملهگران بلندمدت دارند.
۱- معاملات سهام در پوزیشن تریدینگ
معاملهگران پوزیشن اغلب به معامله سهام شرکتها میپردازند. به طور کلی، داراییهایی مانند سهام معمولا روندهای پایدارتری نسبت به بازارهای پرنوسان مانند ارزهای دیجیتال و برخی بازارهای فارکس دارند.
البته، تحلیل بنیادی یک شرکت، با وجود رخدادهای خاص مانند اعلانات بازار یا اخبار مرتبط، پایه محکمی را برای معاملهگران پوزیشن فراهم میکند تا ارزش واقعی شرکت را ارزیابی کرده و بهترین فرصتها را انتخاب کنند.
۲- معاملات کالا در پوزیشن تریدینگ
کالاها نیز مانند سهام، با روندهای بلندمدت ارتباط نزدیکتری نسبت به سایر بازارها مانند ارزهای دیجیتال و جفت ارزها دارند. این به این معنا نیست که مواد خام بدون نوسان هستند؛ کالاها نیز میتوانند نوسان داشته باشند، اما معمولا سریعتر از سایر بازارها به ثبات میرسند.
۳- معاملات شاخص در پوزیشن تریدینگ
شاخصهای سهام شامل گروههای بزرگی از شرکتها هستند که بر اساس موقعیت جغرافیایی، کشور یا قاره مشترک، یا تعلق به یک زنجیره تجاری مشابه، گروهبندی شدهاند. در نتیجه، شاخصها روندهای پایدارتری دارند و معاملهگران پوزیشن این مدل معاملات را بیشتر ترجیح میدهند.
مقایسه پوزیشن تریدینگ با سایر استراتژیهای معاملاتی
پوزیشن تریدینگ از سایر روشهای معاملاتی به دلیل رویکرد زمانی متفاوت آن متمایز است. این تفاوتها در مقایسه با معاملات روزانه و نوسانی به شرح زیر است:
تفاوت معاملات روزانه با پوزیشن تریدینگ چیست؟
پوزیشن تریدینگ و معاملات روزانه از نظر تایم فریم کاملا متفاوت هستند. معاملهگران روزانه تلاش میکنند در طول یک روز کاری، معاملات خود را باز و بسته کنند. در مقابل، پوزیشن تریدرها موقعیتهای معاملاتی را برای مدت زمان طولانیتری، از چند ماه تا چند سال، حفظ میکنند.
این تفاوت زمانی پیامدهای مهمی دارد:
- میزان سرمایه مورد نیاز: معمولا پوزیشن تریدینگ به سرمایه بیشتری نیاز دارد، زیرا معاملات برای مدت طولانیتری باز میمانند.
- استراتژیهای تحلیلی: پوزیشن تریدرها بیشتر بر تحلیلهای بنیادی و روندهای بلندمدت تمرکز میکنند، در حالی که معاملهگران روزانه بیشتر از تحلیلهای تکنیکال کوتاهمدت کمک میگیرند.
- استرس و فشار روانی: معاملات روزانه اغلب با استرس بیشتری همراه است، زیرا تصمیمات باید سریعتر گرفته شوند.
تفاوت معاملات نوسانی با پوزیشن تریدینگ چیست؟
معاملات نوسانی یا سویینگ تریدینگ را میتوان نوعی استراتژی میانمدت دانست که بین معاملات روزانه و پوزیشن تریدینگ قرار میگیرد. معاملهگران استراتژی سویینگ تریدینگ موقعیتهای خود را برای چند روز تا چند هفته حفظ میکنند و هدف آنها بهرهبرداری از نوسانات کوتاهمدت قیمت است.
تفاوتهای کلیدی سویینگ تریدینگ با پوزیشن تریدینگ عبارتند از:
- تایم فریم: پوزیشن تریدینگ از جایی شروع میشود که معاملات نوسانی به پایان میرسد و اغلب شامل نگهداری موقعیتها برای ماهها یا سالهاست.
- اهداف: معاملهگران نوسانی به دنبال سودهای کوچکتر اما مکرر هستند، در حالی که پوزیشن تریدرها به دنبال سودهای بزرگتر در بلندمدت هستند.
- تکنیکهای تحلیلی: معاملهگران نوسانی بیشتر از تحلیلهای تکنیکال استفاده میکنند، در حالی که پوزیشن تریدرها ترکیبی از تحلیلهای تکنیکال و بنیادی را به کار میگیرند.
کدام سبک معاملاتی بهتر است؟
انتخاب بین این استراتژیها به شخصیت، اهداف و شرایط زندگی هر فرد بستگی دارد:
- پوزیشن تریدینگ برای افرادی مناسب است که صبر و تحمل بالایی دارند و میتوانند سرمایه خود را برای مدت طولانی در بازار نگه دارند.
- معاملات روزانه برای افرادی مناسب است که تمایل به فعالیت بیشتر و تصمیمگیری سریع دارند.
- معاملات نوسانی برای افرادی جذاب است که به دنبال تعادلی بین دو روش دیگر هستند.
مثال کامل از استراتژی پوزیشن تریدینگ
بیایید یک سناریو فرضی را بررسی کنیم که در آن یک معاملهگر بلندمدت از قراردار مابه التفاوت یا CFD برای معامله شاخص استفاده میکند:
تریدر x، یک معاملهگر باتجربه استراتژی معاملاتی پوزیشن تریدینگ (Position Trading)، بازارهای مالی را به دقت زیر نظر دارد و یک روند صعودی بلندمدت در بخش فناوری شناسایی میکند. او معتقد است که شاخص S&P 500 به دلیل گزارشهای مالی قوی و تحولات مثبت صنعت، در ماههای آینده به رشد خود ادامه خواهد داد.
ورود به معامله: این تریدر تصمیم میگیرد یک موقعیت خرید در قرارداد CFD شاخص S&P 500 باز کند و بر روند صعودی آن شرط ببندد. او با دقت نقطه ورود خود را بر اساس تحلیل تکنیکال و شاخصهای احساسات بازار انتخاب میکند و تصمیم میگیرد قرارداد CFD شاخص را در قیمت ۴,۰۰۰ دلار برای هر قرارداد بخرد.
مدیریت موقعیت: در هفتههای بعد، پیشبینی این تریدر درست از آب درمیآید و شاخص S&P 500 به تدریج بالاتر میرود که عمدتا ناشی از قدرت بخش فناوری است. وقتی شاخص به ۴,۲۰۰ دلار برای هر قرارداد میرسد، او تصمیم میگیرد بخشی از سود خود را بگیرد و نیمی از موقعیت خود را میفروشد تا سود را تثبیت کند.
ادامه روند: علی رغم نوسانات جزئی، روند صعودی ادامه مییابد و او نیمه باقیمانده موقعیت خود را حفظ میکند، زیرا به تداوم حرکت صعودی اطمینان دارد. با گذشت ماهها، شاخص S&P 500 از ۴,۵۰۰ دلار برای هر قرارداد فراتر میرود که تحلیل اولیه این تریدر را تأیید میکند و سود زیادی برای موقعیت باقیمانده او به ارمغان میآورد.
خروج از معامله: در نهایت، این تریدر تصمیم میگیرد کل موقعیت خود را ببندد. سپس، قراردادهای باقیمانده را به قیمت ۴,۶۰۰ دلار برای هر قرارداد میفروشد و سود حاصل از معامله موفق بلندمدت خود بر روی قرارداد CFD شاخص S&P 500 را میگیرد.
سناریوی معکوس
اگر او در همان قیمت ۴,۰۰۰ دلار وارد معامله شود، اما پیشبینی او اشتباه از آب دربیاید و شاخص S&P 500 به دلیل ضعف بخش فناوری به تدریج ارزش خود را از دست بدهد، چه اتفاقی میافتد؟ وقتی شاخص به ۳,۸۰۰ دلار برای هر قرارداد میرسد، این تریدر تصمیم میگیرد زیان خود را محقق کند و موقعیت خود را میبندد تا زیان را محدود و کنترل کند.
استراتژیهای برتر پوزیشن تریدینگ کدامند؟
در اینجا، برخی از بهترین استراتژیهای پوزیشن تریدینگ را بررسی میکنیم.
۱- استراتژی معاملاتی حمایت و مقاومت (Support and resistance) پوزیشن تریدینگ
استراتژی حمایت و مقاومت در پوزیشن تریدینگ، روشی است که به معاملهگران کمک میکند جهت احتمالی قیمت دارایی را پیشبینی کنند. با استفاده از این استراتژی، معاملهگران میتوانند تصمیم بگیرند آیا موقعیت خرید باز کنند و از افزایش قیمت سود ببرند، یا موقعیت فروش باز کنند و از کاهش قیمت بهره ببرند.
سطح حمایت قیمتی است که دارایی معمولاً از آن پایینتر نمیرود، زیرا در این سطح تقاضا برای خرید افزایش مییابد. سطح مقاومت نقطهای است که قیمت دارایی اغلب از آن بالاتر نمیرود، زیرا در این سطح فشار فروش افزایش مییابد. دقت کنید که شکست این سطوح نشانهای از تغییر روند است.
برای شناسایی سطوح حمایت و مقاومت، معاملهگران از سه عامل اصلی استفاده میکنند:
- قیمت تاریخی: بررسی دورههای افزایش و کاهش قابل توجه قیمت در گذشته.
- سطوح قبلی: توجه به سطوح حمایت و مقاومت گذشته که میتوانند نقش خود را عوض کنند.
- شاخصهای تکنیکی: استفاده از ابزارهایی که سطوح حمایت و مقاومت پویا را نشان میدهند.
۲- استراتژی معاملاتی بریک اوت (Breakout) در پوزیشن تریدینگ
استراتژی شکست در پوزیشن تریدینگ به معنای ورود به معامله در مراحل اولیه یک روند است. این استراتژی اغلب برای معامله حرکات بزرگ قیمتی استفاده میشود.
در این روش، معاملهگر پس از شکست قیمت از سطح مقاومت، موقعیت خرید و پس از شکست قیمت از سطح حمایت، موقعیت فروش باز میکند. موفقیت در این استراتژی نیازمند مهارت در شناسایی دقیق سطوح حمایت و مقاومت است.
۳- استراتژی معاملاتی تریدینگ رنج (Range trading) در پوزیشن تریدینگ
معاملات محدوده نوسان یا تریدینگ رنج، استراتژیای است که در بازارهای نوسانی بهترین کارایی را دارد و در بازارهایی که قیمتها مدام بین سطوح مشخصی بالا و پایین میروند، مؤثر است.
این استراتژی زمانی کاربرد دارد که شما داراییهای بیش از حد خریداری شده یا فروخته شده را شناسایی کردهاید. هدف این است که داراییهای ارزان را بخرید و گران را بفروشید. به قول معروف، «ارزان بخر، گران بفروش».
در این حالت، دارایی بیش از حد فروخته شده معمولا به سطح حمایت نزدیک میشود، در حالی که دارایی بیش از حد خریداری شده به سطح مقاومت نزدیک خواهد شد.
۴- استراتژی معاملاتی پولبک و اصلاح در پوزیشن تریدینگ
گاهی اوقات قیمت یک دارایی که در حال افزایش است، برای مدت کوتاهی کاهش پیدا میکند. به این پدیده «پولبک» میگویند. این کاهش موقتی است و معمولا پس از مدتی، قیمت دوباره به روند صعودی خود باز میگردد.
معاملهگران باهوش سعی میکنند در زمان کاهش قیمت، دارایی را بخرند و وقتی قیمت دوباره بالا رفت، آن را بفروشند. به این ترتیب، آنها سود میکنند. گاهی اوقات به پولبک، «اصلاح» هم میگویند. اما باید مراقب باشیم که آن را با «برگشت» اشتباه نگیریم. برگشت معمولا به معنای تغییر طولانیمدت در جهت حرکت قیمت است.
برای تشخیص پولبک از برگشت، میتوان از ابزاری به نام «اصلاح فیبوناچی» استفاده کرد. این ابزار به ما کمک میکند تا حدس بزنیم قیمت تا کجا ممکن است کاهش پیدا کند.
معاملهگران پوزیشن تریدینگ چگونه از اصلاح فیبوناچی استفاده میکنند؟
اصلاح فیبوناچی یک شاخص تکنیکال است که به معاملهگران پوزیشن تریدینگ کمک میکند تا زمان مناسب برای باز یا بسته کردن معاملات را تشخیص دهند.
معاملهگران برای استفاده از اصلاحات فیبوناچی، شش خط روی نمودار قیمت ترسیم میکنند: خط اول در ۱۰۰٪، دومی در ۵۰٪، سومی در ۰٪، و سه خط دیگر در ۶۱.۸٪، ۳۸.۲٪ و ۲۳.۶٪. این درصدها بر اساس نسبت طلایی هستند و سطوح حمایت و مقاومت را نشان میدهند.
خوشبختانه، با پلتفرمهای معاملاتی مدرن، نیازی به ترسیم دستی این خطوط نیست و میتوان با یک کلیک آنها را روی نمودار نمایش داد.
ابزار های کاربردی در در پوزیشن تریدینگ کدامند؟
روند در پوزیشن تریدینگ، با استفاده از ابزارهای تحلیل تکنیکال شناسایی میشود. این ابزارها به معاملهگران کمک میکنند تا جهت بلندمدت بازار را تشخیص دهند. در ادامه، برخی از پرکاربردترین ابزارهای تحلیل تکنیکال برای شناسایی روند در پوزیشن تریدینگ را معرفی میکنیم:
- میانگینهای متحرک: این ابزار مثل یک خط صاف است که روی نمودار قیمت کشیده میشود و به معاملهگران کمک میکند تا جهت کلی حرکت قیمت را بهتر ببینند. مثلاً، اگر این خط رو به بالا باشد، یعنی قیمت در حال افزایش است. در کل، معاملهگران از میانگینهای متجرک ۵۰ روزه یا ۲۰۰ روزه استفاده میکنند تا بفهمند در بلندمدت، قیمت به کدام سمت حرکت میکند.
- شاخص قدرت نسبی (RSI): این شاخص مثل یک دماسنج عمل میکند و نشان میدهد که آیا خرید یک دارایی زیاد شده یا فروش آن. اگر شاخص RSI بالای ۷۰ باشد، یعنی خرید زیاد شده و ممکن است قیمت کاهش پیدا کند. اگر زیر ۳۰ باشد، یعنی فروش زیاد شده و شاید قیمت افزایش یابد.
- باندهای بولینگر: این شاخص نوسانپذیری است که از یک میانگین متحرک و دو انحراف معیار برای ایجاد یک باند اطراف قیمت استفاده میکند.
- واگرایی-همگرایی میانگین متحرک (MACD): شاخص MACD یک شاخص مومنتوم روندگرا است که رابطه بین دو میانگین متحرک را نشان میدهد. معاملهگران از اندیکاتور MACD برای شناسایی تغییرات روند و تأیید قدرت روند استفاده میکنند.
- اصلاح فیبوناچی: این ابزار مثل یک نردبان است که روی نمودار قیمت قرار میگیرد. پلههای این نردبان نقاطی هستند که قیمت ممکن است در آنجا متوقف شود یا تغییر جهت دهد.
جمعبندی
پوزیشن تریدینگ یک روش معامله بلندمدت است که در آن معاملهگران سعی میکنند از تغییرات بزرگ قیمت در طول زمان سود ببرند. این روش نیاز به صبر و تحلیل دقیق دارد و برای افرادی مناسب است که میتوانند سرمایه خود را برای مدت طولانی در بازار نگه دارند.
پوزیشن تریدینگ مزایا و معایبی دارد و از روشهای دیگر مثل معاملات روزانه و نوسانی متفاوت است. همچنین، برای موفقیت در این روش، استفاده از ابزارهای تحلیل تکنیکال و استراتژیهای مختلف بسیار مهم است.