به نام خدا، سلام علی صابریان هستم، امروز میخواهم در مورد افسوس پول نقد صحبت کنم. تاحالا شده به این فکر کنید که من پول نقدی در حسابم دارم و سریع تر بروم و سهام بخرم تا از بازار جا نمانم؟ تاحالا شده به این فکر کنید که من پولم را یک ماه چیزی نخریدم اگر فلان سهم را میخریدم آن سهم رشد میکرد و من سود خوبی میکردم؟ اگر فکر های این مدلی داشتید با خودتون (یعنی به پول نقد فکر کردید در بازارا بورس و مقایسه کردید با فرصت های سرمایه گذاری دیگری که میتوانستید داشته باشید) این فایل را مطالعه کنید. خیلی وقت ها سر کلاس دانشجو ها به من میگویند که استاد چی بخریم؟ میگویم که تحلیل کنید و ببینید چه سهمی منحصر است با توجه به سهم هایی که باهم برسی کردیم و استراتژی هایی که داریم، سهم خوب پیدا کنید. میگویند زود بگویید پولمان نقد است و یک چیزی خریداری کنیم که پولمان نقد نباشد. جالب است بدانید این موضوع در خود من هم وجود داشته است. اینکه اگر پول نقدی داشتم خیلی دلم میخواسته سریع آن را تبدیل به یک سرمایه گذاری در بازار تبدیل کنم.
توی دانشجو های دوره نخبگان بورس خودمان هم این را من میبینم که دیقا خیلی ها این موضوع را دارند و میخواهند سریع پول نقدر را تبدیل کننند به سهام و بسته به افرادی متفاوت است. بعضی ها آنقدر هیجان دارند که هیچ تحقیقی نمیکنند. یک فردی سهمی را معرفی میکند و سریع آن را خرید میکنند. این بر میگردد به موضوعی که من اسمش را میگذارم افسوس پول نقد، ما افسوس میخوریم که چرا پول نقد داریم و دوست داریم آن را سریع تبلدیل کنیم به یک فرصت سرمایه گذاری، خرید یک سهام در بازار. و گاها بازار را نگاه میکنیم که فلان سهم فلان قدر رفته است بالا و مقایسه میکنیم که اگر من این سهام را خریده بودم چه سودی میکردم! اما واقعیت این تفکر، تفکر بازنده های بازار بورس است و تفکر افرادی که در بازار بورس سود خوبی نمیکنند و ضرر میکندد و یکی از اشتباهاتی که خیلی ها دارند و من در کلاس ها درمورد صحبت میکنم، آنقدر دیدهام این اشتباه زیاد است و همه تقریبا کسایی که تازه شروع میکنند بازار بورس را و تجربه زیادی ندارند درگیر موضوع افسوس پول نقد میشوند، در این متن میخواهیم کمی در موردش صحبت کنیم.افسوس پول نقد از کجا میآید؟ از حس از دست دادن فرصت های بازار میآید. با عثت چی میشود؟
من حس میکنم دارم فرصت ها را از دست می دهم. حس میکنم پولم نباید نقد باشد. حس میکنم چون نقد است من گناهکار هستم، من آمدهام در بازار بورس سرمایه گذاری کنم، من آمدهام اینجا سود کنم. چرا پولم نقد است؟ و سریع باید تبدیل به سهام کنم و همه این فکر ها بعث این میشود که من تحقیق کمی درمورد سهامی که میخواهم بخرم انجام بدهم. این حس ها باعث این میشود که من دنبال این باشم بایک سر نخ اولیه، با یک سیگنال از یک نفر، با یک سری اطلاعات کم بروم و سهمم را خرید کنم. بدون شک داشتن افسوس پول نقد باعث ضرر ما خواهد شد، به شخصه توانستهام تا حد بسیار زیادی خودم افسوس پول نقدر را کنار بگذارم، وقتی در بازار سهمی با شرایطی که من مد نظرم است، با استراتژی که من سهام خرید و فروش میکنم وجود ندارد میگذارم پولم نقد باشد و یا تبدیل به اوراق میکنم و سود اوراق مشارکت را میگیرم. پس صبر میکنم تا فرصتی پیدا شود و خرید کنم. همیشه برای خودم توجیهی دارم چون توجیهش برای من اثبات شده است و چون برای من بار ها اتفاق افتاده است که درگیر افسوس پول نقد شدهام و ضرر کردهام. مثلا فکر کنید شما ۲ ماه پول نقد دارید وبعد از ۲ ماه سهمی خریداری می کنید و ۳۰درصد در ۲ ماه بعدی سود میکنید، یعنی در ۴ ماه توانسته اید ۳۰ درصد سود کنید.
۲ ماه صبر کردهاید، سهمی پیدا نشده است (۶۰ روز) و بعد از ۲ ماه سهمی که مناسبی با شرایطی که میخواستهاید با تحقیق کافی پیدا کردهاید و ۳۰ درصد از این سهم در ۲ ماه سود گرفتهاید. فکر کنید عجله میکنید و اولین این ۲ ماه سریعا سهمی خریداری میکنید و سهم وارد ضرر میشود و شما درگیر این میشوید که چون وارد ضرر شدهاید ریسک پذیر میشوید (معقوله روانشناسی) و ضرر سهم را تحمل میکنید. اگر خوش شانس باشید طی چند ماه آینده این سهم ممکن است کمی رشد کند، اغلب موارد چون تحقیق کمی کردهاید این سهم خوبی نبوده و شما ضرر میکنید. اگر ضرر سنکین نباشد در صورتی خوش شانسی! فردی ۲ ماه خرید میکند و ۲ ماه اول سهم رشدی نمیکند و ۱۰ درصد افت میکند، نگهداری میکند و بعد مشاهده میکند که رشدی ندارد، از بی حوصلگی میفروشد، یا ۲ ماه دیگر نگهداری میکند، ۱۰ درصد افت میکند و بعد میفروشد. در حالت دوم فرد ممکن است ۱۰ یا ۲۰ درصد در این ۴ ماه ضرر کرده است. و در حالت اول فردی که ۲ ماه صبر کرده است و افسوس پول نقد را کنار گذاشته است توانسته است ۳۰ درصد در ۴ ماه بگیرد.
بدانید قرار نیست همه سودهای بازار برای ما باشد، قرار است ما بتوانیم در این بازار ضرر نکنیم، قرار نیست تمام سهم هایی که بالا می رود را خرید کنیم. ما یک استراتژی داریم و با استراتژی خودمان سهم پیدا میکنیم و خرید میکنیم. یک شکارچی هیچوقت در جنگل افسوس شکاری که ده کیلومتری در حال حرکت است را نمیخورد، چون در دایره شکار او نیست (در تیر رس او نیست). در بازار بورس هم همین است. در استراژی بازاری که من سرمایه گذاری میکنم یک تعداد سهام قرار دارند. یا پیدا میکنم و آن ها را شکار میکنم و از فرصتش استفاده میکنم یا پیدا نمیکنم درگیر افسوس پول نقد و در نتیجه آن خریدن سهم ها با تحقیق کم و سیگنال ضعیف نمیشوم. خیلی خلاصه ما موضوعی داریم به نام افسوس پول نقد باعث این موضوع میشود که ما حس از دست دادن فرصت های بازار را داشته باشیم. تحقیق کم میکنیم در مورد سهام با توجه به این حس و با تحقیق کم و تحلیل کم سهمی را خرید میکنیم و موضوع ممکن است شاید در یک استثناهایی منجر به سود شود و در بلند مدت در معاملات زیاد چیزی جز ضرر ندارد.
به قول معروف:
یک صبر کن و هزار افسوس مخور!
در بازار بورس هم هنر اول سرمایه گذاران صبر کردن است. امیدوارم این فایل متنی به شما کمک کرده باشد که حداقل معاملات شما یک پله نسبت به یک پله بهتر شود. این پله های بهتر شدن تدریجی را اگر طی کنیم قطعا نتیجه بزرگی خواهد داشت. امیدوارم موفق باشید، دوستدارشما، علی صابریان.