رنج تریدینگ بین معامله‌گران بازارهای مالی مختلف مانند فارکس، سهام، کالاها و ارزهای دیجیتال یکی از استراتژی‌های محبوب به شمار می‌رود. سادگی و سوددهی مناسب این استراتژی معاملاتی رنج (Range Trading) ، آن را به گزینه‌ای جذاب برای معامله‌گران مبتدی و باتجربه تبدیل کرده است. اگر به ترید علاقمندید و می‌خواهید به دانش فنی خود اضافه کنید، این مقاله برای شما نوشته شده است. در این نوشتار، به بررسی موشکافانه مفهوم معاملات در محدوده (رنج) خواهیم پرداخت.

رنج تریدینگ چیست؟

استراتژی معاملاتی رنج تریدینگ یا معامله در محدوده، به معامله‌گران این امکان را می‌دهد که از نوسانات قیمت در بازه‌های محدود استفاده کنند. در این استراتژی، معامله‌گران با شناسایی سطوح حمایتی و مقاومتی، در نزدیکی سطح حمایتی خرید می‌کنند و در نزدیکی سطح مقاومتی می‌فروشند. این روش، به خصوص در بازارهایی که در آن‌ها قیمت‌ها به طور مداوم بین دو سطح خاص حرکت می‌کنند، می‌تواند سودآور باشد.

از مهم‌ترین ویژگی‌های این استراتژی می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  1. سادگی: استراتژی رنج به تحلیل تکنیکال ساده و توانایی تشخیص حمایت و مقاومت محدود می‌شود.
  2. پیش‌بینی‌پذیری ریسک و پاداش: معامله‌گران می‌توانند ریسک و پاداش خود را به خوبی مدیریت کنند.
  3. ثبات بازار: بازارها اغلب در وضعیت رنج قرار دارند و فرصت‌های زیادی برای این استراتژی فراهم می‌کنند.

منظور از رنج یا محدوده در بازارهای مالی یک کانال قیمتی است که قیمت یک اوراق بهادار یا دارایی در آن بین یک سقف (مقاومت) و کف (حمایت) مشخص حرکت می‌کند. در واقع زمانی که قیمت نه در روند صعودی قرار دارد و نه در روند نزولی، در رنج حرکت می‌کند. در ادامه با انواع رنج‌ها نیز آشنا خواهیم شد.

استراتژی معاملاتی رنج

 

رنج چیست؟

رنج‌ یا محدوده معاملاتی معمولاً در بازارهایی شکل می‌گیرد که عرضه و تقاضا در آن کمابیش متعادل است و نه خریداران آنقدر قدرت دارند که قیمت را به سطوح بالاتر برسانند و نه فروشندگان توان کافی برای ریزشی کردن قیمت دارند. مثلاً تصور کنید سهمی در سه ماه گذشته بین ۱۰۰ تا ۱۲۰ دلار معامله شده است. وقتی قیمت به ۱۲۰ دلار می‌رسد با برخورد به مقاومت به ۱۰۰ دلار نزول می‌کند و سپس با برخورد با سطوح حمایتی دوباره به ۱۲۰ دلار برمی‌گردد. پس در این سناریو(Scenario) ، ۱۲۰ دلار مقاومت (حد بالا) و ۱۰۰ دلار حمایت (حد پایین) محسوب می‌شود و قیمت سهام در این محدوده نوسان می‌کند.

بیشتر بخوانید: استراتژی معاملاتی روندی چیست؟

درک محدوده ها یا (Range Trading)

رنج معاملاتی زمانی شکل می‌گیرد که قیمت یک دارایی چند بار دو ناحیه حمایتی و مقاومتی مشخص را تست کند و از هیچ‌کدام از دو طرف سطوح حمایتی و مقاومتی را نشکند. معامله‌گرانی که از استراتژی معاملاتی سطح یا رنج استفاده می‌کنند، با خرید در نزدیکی حمایت و فروش در نزدیکی مقاومت تلاش می‌کنند از نوسانات سود ببرند. در واقع چنین معامله‌گرانی پیش‌بینی می‌کنند که این سطوح حمایتی و مقاومتی برای یک دوره زمانی قابل‌توجه حفظ شود.

انواع رنج‌ها یا محدوده‌های معاملاتی:

رنج افقی: قیمت در یک باند یا کانال افقی حرکت می‌کند که این رایج‌ترین نوع است و با تعریفی که پیش‌تر ارائه دادم مطابقت دارد.

وبینار پیشنهادی
از صفر تا ترید به سبک نخبگان
از صفر تا ترید به سبک نخبگان

چگونه مانند نخبگان به سود مستمر در ترید برسیم؟ جمعه ساعت 18

ثبت نام وبینار

رنج صعودی: رنج با سقف‌ها و کف‌های بالاتر که نشان‌دهنده یک حرکت متعادل صعودی است. در واقع کانال‌های صعودی هم نوعی رنج یا محدوده به حساب می‌آیند و تا حدی قابل پیش‌بینی هسند.

رنج نزولی: رنج با سقف‌ها و کف‌های پایین‌تر که نشان‌دهنده روندی نزولی است اما از آنجا که در کانالی مشخص حرکت می‌کند و تا حدی قابل پیش‌بینی است می‌توان آن را نیز نوعی رنج به حساب آورد.

محدوده های معاملاتی فشرده

منظور از رنج یا محدوده معاملاتی فشرده باند یا کانال قیمتی کم‌عرضی است که در آن قیمت یک دارایی مشخص بین دو سطح حمایتی و مقاومتیِ نزدیک به هم نوسان می‌کند. این رنج‌ها معمولاً در دوره‌های کم‌نوسان بازار شکل می‌گیرند، جایی که نه گاوها و نه خرس‌ها تمایل یا قدرتی برای ایجاد یک روند صعودی یا نزولی ندارند. رنج‌های فشرده اغلب پیش از حرکات بزرگ ظاهر می‌شوند و بعد از پایان آن‌ها قیمت معمولاً نوسانات شدیدی را تجربه می‌کند.

ویژگی‌های محدوده‌های معاملاتی فشرده:

نوسان کم: قیمت در محدوده‌ای کوچک نوسان می‌کند و حجم معاملات نیز اغلب کم است.

بی‌تصمیمی در بازار: بلاتکلیفی در بازار چنان شدید است که حتی روندهای کوچک صعودی و نزولی نیز شکل نمی‌گیرد.

آرامش قبل از طوفان: رنج‌های فشرده می‌توانند مقدمه‌ای برای شکست قیمت از بالا یا پایین محدوده قیمتی باشند، جایی که با نوسانی شدن مجدد بازار، قیمت با کندل‌های بزرگ از محدوده معاملاتی خارج می‌شود.

مثلاً فرض کنید سهام شرکتی در چند هفته گذشته بین ۴۸ تا ۵۰ دلار معامله شده است. این رنج بسیار فشرده است و قیمت به طور مکرر این سطوح را تست کرده است. معامله‌گران ممکن است احساس کنند که بازار منتظر یک محرک است تا مسیر خود را مشخص کند. رنج‌های معاملاتی فشرده می‌توانند ناامیدکننده و خسته‌کننده باشند، اما در بیشتر موارد با تغییر عوامل خارجی یا خبری مهم به شکست سطوح قیمتی منجر می‌شوند.
در مواجه با محدوده‌های فشرده محتاط باشید، زیرا شکست‌هایی که در پی این محدوده‌ها اتفاق می‌افتند ناگهانی و شدید هستند و خطر لیکویید شدن وجود دارد. اندیکاتورهای مربوط به حجم و ابزارهایی مانند باندهای بولینگر می‌توانند در شناسایی زمانی که یک رنج تنگ در حال شکستن است مفید باشند.

مثلث‌ها تریدینگ رنج

مثلث‌ها نوعی الگوی تکنیکال هستند که در رنج‌های معاملاتی شکل می‌گیرند. آن‌ها نشانه دوره‌هایی هستند که در آن قیمت در محدوده‌ای فشرده حرکت می‌کند و یک الگوی مثلثی شکل را تشکیل می‌دهد. مثلث‌ها را می‌توان نوع خاصی از رنج در نظر گرفت، با این تفاوت که قیمت به جای اینکه به صورت افقی و بین سطوح حمایتی و مقاومتی موازی حرکت کند، به سمت رأس فشرده مثلث حرکت می‌کند و مقاومت و حمایت اضلاع بالایی و پایینی مثلث هستند.

انواع مثلث‌ رنج معملاتی

مثلث صعودی: ضلع بالایی مثلث (مقاومت) صاف است در حالی که ضلع پایین شیب رو به بالا دارد (حمایت) این الگو معمولاً نشانه‌ای از ادامة روند صعودی است، و انتظار می‌رود شکست قیمتی از بالای مثلث اتفاق بیفتد. مثلاً سهام یک شرکت مقاومت ثابتی در ۱۰۰ دلار ایجاد کرده است اما قیمت از سمت پایین در حال ایجاد کف‌های بالاتر است. در چنین حالتی یک مثلث صعودی شکل گرفته و معامله‌گران باید به دنبال موقعیت‌های خرید یا لانگ باشند.

مثلث نزولی: خط پایین (حمایت) صاف است، در حالی که خط بالا (مقاومت) شیب رو به پایین دارد، این الگو معمولاً در روندهای نزولی اتفاق می‌افتد و نشان از ادامة روند نزولی دارد. مثلاً ارزی مانند بیتکوین در حالی معامله می‌شود که حمایت در 5۰،۰۰۰ دلار است، اما قیمت همچنان کف‌های پایین‌تری ایجاد می‌کند. در چنین وضعیتی معامله‌گران انتظار دارند قیمت زیر 50000 دلار تثبیت شود و به روند نزولی خود ادامه دهد، در نتیجه به دنبال فروش یا معاملة شورت هستند.

مثلث متقارن: خط بالا به سمت پایین و خط پایین به سمت بالا شیب دارد. در چنین شرایطی قیمت هم ممکن است از بالا مثلث را بشکند و هم از پایین. اما تقریباً در هفتاد درصد مواقع شکست قیمت در جهت روند اتفاق می‌افتد و مثلث متقارن در بیشتر موارد الگویی ادامه‌دهنده از کار در می‌آید. مثلاً قیمت اتریوم در محدوده 2500 دلار قرار دارد، اولین مقاومت 2700 و اولین حمایت در ناحیه 2300 قرار دارد، قیمت از بالا سقف‌های پایین‌تر LH می‌سازد و از پایین کف‌های بالاتر HL تشکیل می‌دهد. با فشرده شدن قیمت در رأس مثلث متقارن، معامله‌گران انتظار دارند قیمت از بالا یا پایین بشکند، اما حدس جهت شکست کار دشواری است.

محدوده ها و نوسانات قیمت

نوسان نقش مهمی در تریدینگ رنج ایفا می‌کند. در مواقعی که بازار کم نوسان است، قیمت تمایل دارد در یک محدوده فشرده حرکت کند و پیش‌بینی سطوح حمایت و مقاومت آسان‌تر می‌شود. برعکس، نوسان بالا می‌تواند به شکستن رنج منجر شود و پیش‌بینی حرکت قیمت را دشوارتر سازد. (در ادامه بیشتر در این مورد صحبت خواهیم کرد.

استراتژی رنج تریدینگ

معایب استراتژی معاملاتی محدوده یا رنج

استراتژی معاملاتی محدوده نیز مثل هر استراتژی معاملاتی دیگری علاوه بر مزایا، معایبی نیز دارد که از جمله آن‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

1. شکست‌های کاذب: یکی از مهم‌ترین ریسک‌ها در معاملات رنج، شکست‌های کاذب است، در چنین سناریوهایی قیمت کمی از رنج خارج می‌شود و سپس به سرعت تغییر جهت داده و در جهت مخالف حرکت می‌کند. معامله‌گرانی که معاملات خود را بر اساس شکست سطوح مقاومتی و حمایتی باز می‌کنند، ممکن است در چنین حالت‌هایی دچار زیان شوند. پس ابتدا باید مطمئن شویم سطح واقعا شکسته و قیمت بالا یا پایین سطح مورد نظر تثبیت شده است و سپس وارد معامله شویم. یکی از راه‌ها برای حصول اطمینان بیشتر این است که منتظر پولبک به سطح شکسته‌شده بمانیم و سپس وارد معامله شویم. در روندهای صعودی اگر بعد از پولبک مقاومت به حمایت تبدیل شود، پولبک موفق بوده و می‌توان با قرار دادن حد ضرر زیر ناحیه حمایتی وارد معامله شد. در روندهای نزولی نیز اگر بعد از پولبک، حمایت به مقاومت تبدیل شود و قیمت به داخل محدوده باز نگردد می‌توان دست به معامله زد.

2. سود کم در محدوده ها یا رنج‌های فشرده: اگر رنج خیلی فشرده باشد، سود بالقوه از خرید در نواحی حمایتی و فروش در نواحی مقاومتی محدود می‌شود. معامله در نواحی فشرده ممکن است به پرداخت کارمزدهای معامله نیارزد.

بیشتر بخوانید: استراتژی مارتینگل چیست؟

پیدایش روند از دل محدوده یا رنج

رنج‌ها در نهایت به یک روند حرکتی جدید منتهی می‌شوند. اگر معامله‌گران از این موضوع غافل شوند ممکن است هنگام شروع روندهای قوی بازار، در جهت اشتباه بازار قرار بگیرند و متحمل زیان شوند، بنابراین برای جلوگیری از ضرر باید حد ضرر تعیین کنیم و همواره امکان شکست محدوده را در نظر داشته باشیم.

بایدها در استراتژی معاملاتی رنج

برای موفقیت در استراتژی معاملاتی رنج نیازمند ابزارها و پیش‌نیازهایی هستیم که در ادامه به آن‌ها اشاره خواهیم کرد:

1. درک تحلیل تکنیکال: مهم‌ترین پیش‌نیاز برای استفاده از استراتژی معاملاتی محدوده یا همان رنج تریدینگ، آشنایی با تحلیل تکنیکال و توانایی تشخیص نواحی حمایتی و مقاومتی و همچنین الگوهای تحلیلی است.

2. مدیریت ریسک مناسب: با داشتن دانش کافی در تحلیل تکنیکال، می‌توانیم استراتژی مناسبی برای مدیریت ریسک و سرمایه خود تدوین کنیم و خود را تا حد ممکن از خطرات و ضررهای احتمالی دور نگاه داریم. معامله در محدوده‌های معاملاتی، به خصوص در مواقع شسکت نواحی قیمتی یا شکست‌های فیک و کاذب، معامله‌گران را در معرض ریسک‌های زیادی قرار می‌دهد. بنابراین داشتن یک برنامه مدیریت ریسک کارآمد از مهم‌ترین پیش‌شرط‌های استفاده از این استراتژی است.

3. انضباط: انضباط در تمام فعالیت‌های روزمره مفید و سودبخش است، اما در معامله‌گری به طور کل و استفاده از استراتژی‌های معاملاتی به طور خاص از نان شب هم واجب‌تر است و نداشتن آن می‌توان به ضربات غیر قابل جبران ختم شود. معامله‌گر باید به استراتژی و اصول مدیریت سرمایه خود پایبند باشد و تحت هیچ شرایطی از آن عدول نکند، در نزیکی حمایت دست به خرید بزند و در نزدیکی مقاومت بفروشد و از تصمیم‌گیری احساسی اجتناب کند.

4. صبر: بازار ممکن است برای مدتی طولانی در یک محدوده باقی بماند و معامله‌گران را مجبور کند تا منتظر فرصت‌های مناسب بمانند. ورود پیش از موعد یا با تأخیر منجر به کاهش سود و حتی ضرر می‌شود.

چطور رنج تریدینگ را تشخیص دهیم؟

تشخیص حدود محدوده برای استفاده از استراتژی معاملاتی محدوده یا رنج حیاتی است. در این قسمت، نحوه شناسایی رنج‌ها توسط معامله‌گران را توضیح خواهیم داد.

1. نگاه کردن به نمودار: ساده‌ترین روش، نگاه کردن به نمودار قیمت است تا ببینیم آیا قیمت بین دو سطح افقی در حال نوسان است یا خیر. اگر قیمت بدون اینکه از یکی از طرفین شکسته شود به طور مداوم به حمایت و مقاومت رسیده و برگشته بود، احتمالاً یک محدوده قیمتی در حال شکل‌گیری است.

2. استفاده از خطوط روند: رسم خطوط افقی در سطوح بالا (مقاومت) و پایین (حمایت) یک نمودار به شناسایی واضح‌تر رنج و محدوده کمک می‌کند.

3. میانگین متحرک: در محدوده، میانگین‌های متحرک، مثلاً میانگین‌های ۵۰ یا ۲۰۰ روزه اغلب حالت افقی به خود می‌گیرند یا و اگر چند میانگین متحرک روی نمودار قرار دهیم متوجه می‌شویم که مثل مار به هم پیچیده‌اند، بنابراین یکی از نشانه‌های رنج زدن بازار همین درهم تنیدگی میانگین‌های متحرک است و هرگاه میانگین‌های متحرک به سمت بالا یا پایین از هم فاصله بگیرند، نشان‌دهنده این است که بازار رونددار شده است.

4. تحلیل حجم: در بیشتر محدوده ها حجم معاملات کاهش می‌یابد و اگر دقت کنید حجم قیمت از زمانی که وارد رنج می‌شود به تدریج کم و کمتر می‌شود و با شکست ناحیه از بالا یا پایین حجم معاملات دوباره افزایش می‌یابد.

حد ضرر در استراتژی معاملاتی رنج

استفاده از حد ضرر در تمام استراتژی معاملاتی ضروری است و باعث جلوگیری از ضررهای بزرگ می‌شود. در استراتژی معاملاتی محدوده اگر سهمی را در ناحیة حمایتی 100 دلار خریداری کرده باشیم، می‌توانیم حد ضرر را درست زیر محدوده حمایتی مثلا روی قیمت 97 دلار تنظیم کنیم و اگر قیمت از پایین رنج بشکند، ضرر ما به سه دلار در هر صد دلار محدود می‌شود. بهتر است حد ضرر را کمی خارج از سطوح حمایتی یا مقاومتی قرار دهیم تا با حرکات کوچک از معامله بیرون انداخته نشویم.

 حد سود در استراتژی معاملاتی رنج

اگر سهمی در بین دو سطح 50 و 60 دلار در حال نوسان باشد و ما در قیمت 50 دلار وارد معامله خرید یا لانگ شویم، بهتر است حد سود خود را کمی پایین‌تر از ناحیه مقاومتی 60 دلار قرار دهیم تا شانس پر شدن سفارش‌مان افزایش پیدا کند. از آن‌جا که در نواحی مقاومتی تعداد فروشندگان افزایش می‌یابد، اگر حد سود خود را دقیقا روی 60 دلار قرار دهیم، ممکن است سفارش ما پر نشود و قیمت دوباره به ناحیه خرید ما باز گردد.

استفاده از اندیکاتورها در استراتژی رنج تریدینگ

می‌توانیم از اندیکاتورهای تکنیکال برای گرفتن تأیید کف و سقف محدوده یا رنج استفاده کنیم و نقاط ورود و خروجمان را با اطمینان بیشتری مشخص کنیم. برخی از اندیکاتورهای محبوبی که در معاملات رنج می‌توان از آن‌ها استفاده کرد، به شرح زیر هستند:

1. شاخص قدرت نسبی RSI: این اندیکاتور قدرت حرکت قیمت را اندازه‌گیری می‌کند. وقتی قیمت در یک محدودة مشخص قرار دارد و به اصطلاح رنج می‌زند، معامله‌گران می‌توانند از این اندیکاتور برای شناسایی سقف و کف کانال استفاده کنند. اگر شاخص RSI عدد زیر 30 را نشان دهد یعنی قیمت در ناحیة اشباع فروش است و می‌توان با در نظر گرفتن عوامل دیگر وارد معاملة خرید شد. در مقابل اگر اندیکاتور عدد بالای 70 را نشان دهد یعنی قیمت در ناحیة اشباع خرید است و می‌توان با در نظر گرفتن عوامل دیگر وارد معاملة فروش شد.

2. باندهای بولینگر: باندهای بولینگر از یک میانگین متحرک با دو باند بالایی و پایینی تشکیل می‌شود که بسته به میزان نوسان عریض یا فشرده و منقبض می‌شود. وقتی قیمت در یک محدوده قیمتی قرار داشته باشد، تمایل دارد بین باندهای بالا و پایین حرکت کند. معامله‌گران بعد از برخورد قیمت به باند بالایی و گرفتن تاییدیه وارد موقعیت فروش و با برخورد به باند پایینی وارد موقعیت خرید می‌شوند.

3. نوسانگر استوکاستیک: نوسانگر استوکاستیک به معامله‌گران کمک می‌کند تا سطوح اشباع خرید و اشباع فروش را در محدوده یا رنج قیمتی شناسایی کنند. این اندیکاتور نیز مانند RSI، می‌تواند به عنوان تاییدیه برای سیگنال خرید یا فروش مورد استفاده قرار گیرد. باید به یاد داشته باشیم که هیچ اندیکاتوری به تنهایی برای صدور سیگنال خرید یا فروش کافی نیست و برای ورود به یک معامله باید دست‌کم سه تا چهار عامل را بررسی کنیم و با اطمینان حداکثری وارد معامل شویم.

اندیکاتور های استراتژی معاملات رنج

علاوه بر اندیکاتورها، برای تایید کف و سقف در استراتژی معاملاتی محدوده می‌توان از ابزارهای دیگری مانند الگوهای تکنیکال (کف دوقو، سقف دوقلو، الگوی سروشانه و …)، تحلیل حجم و الگوهای کندل استیک (دوجی، چکش، اینگالف و …) نیز استفاده کرد.

مزایای استراتژی معاملاتی رنج

با وجود برخی معایب، استراتژی رنج تریدینگ مزایای قابل توجهی هم دارد، از جمله:

1. ریسک/پاداش قابل پیش‌بینی: با شناسایی سطوح حمایت و مقاومت، معامله‌گران می‌توانند ریسک و پاداش بالقوه خود را محاسبه کنند و معاملات خود را آسان‌تر مدیریت کنند.

2. ثبات: بازارها بیشتر در رنج و محدوده‌های قیمتی به سر می‌برند تا روندهای صعودی و نزولی و این یعنی فرصت‌های زیادی برای کسب سود از استراتژی معاملاتی در محدوده وجود دارد.

3. سادگی: معاملات رنج ساده است و آشنایی با تحلیل تکنیکال کلاسیک می‌تواند برای ورود به آن کافی باشد، در واقع همین که معامله‌گر بتواند سطوح حمایت و مقاومت را به خوبی تشخیص دهد، تا حد زیادی کافی است.

4. سیگنال‌های کاذب کمتر: در بازار رونددار، معامله‌گران معمولاً اسیر سیگنال‌های کاذب می‌شوند. اما در محدوده‌ها یا رنج‌ها، سیگنال‌های کاذب کمتر اتفاق می‌افتد، البته مشروط به اینکه حدود و ثغور محدوده را درست تشخیص داده باشیم.

خلاصه ای از استراتژی معاملاتی رنج

استراتژی معامله در محدوده یکی از استراتژی‌ها ساده و راحت‌فهم در بازارهای معاملاتی که با کمی دقت و استفاده از ابزارهای متنوع می‌توان از آن سودهای خوبی به دست آورد. کافی است دانش کافی برای تشخیص محدوده ها را داشته باشیم و با صبر و حوصله فقط در نواحی حمایتی و مقاومتی وارد معامله شویم و در نهایت به استراتژی و اصول مدیریت سرمایه پایبند باشیم. در نهایت باید مراقب باشیم که گرفتار شکست‌های کاذب نشویم و از سرمایه خود محافظت کنیم.