به نام خدا علی صابریان از مجموعه خانه سرمایه هستم، امروز میخواهم در مورد موضوعی صحبت کنیم که خیلیها در بازار بورس فعالیت میکنند و خبر ندارند.
اول میخوام برایتان آماری را بگویم که در بازارهای خارجی آمارهای مبنی بر این است که بیش از ۹۰ درصد افرادی که در بازارها فعالیت میکنند، ضرر میکنند و از بازار بعد از مدتی فعالیت خارج میشوند.
برای مثال بعد از ۶ ماه و یا بعد از ۳ ماه فعالیت دیگر از بورس خارج میشوند و افراد کمی هستند که در بازارهای سرمایه گذاری میمانند و به سرمایه گذاری ادامه میدهند.
خب این موضوع در بازار خودمان مستثنی نیست و در بازار خود ما هم این اتفاق میافتد و میخواهیم امروز درباره این صحبت کنیم که چرا بیش از ۹۰ درصد افراد که شروع به فعالیت در بازار سرمایه گذاری میکنند بعد از مدتی آن بازار سرمایه گذاری را ترک میکنند و ما میخواهیم جزء آن دسته از افراد نباشیم، حالا این آمار ممکن است ۱۰ درصد بالا پایین در بازارهای مختلف فرق کند.
در واقع خیلیها جواب این را اینجوری میبینند که خب افرادی که میآیند در بازارهای سرمایه گذاری شروع میکنند به سرمایه گذاری کنند احتمالا تحلیلگر خوبی نیستند و نتیجه خوبی از آن بازار نمیگیرند و آیا واقعا جواب این است و برای این که ما در یک بازار سرمایه گذاری بخواهیم موفق باشیم صرفا باید یک تحلیلگر خوب باشیم؟
شاید من بتوانم بگویم نه اینطوری نیست، یعنی شما اگر بخواهید در یک بازار سرمایه گذاری موفق باشید نباید یک تحلیلگر خوب باشیم و یک بازار سرمایه گذراری بخشهای مختلفی دارد، نگاه کنید سرمایه گذاری همانند یک سیستم است و دوستانی که با سیستم آشنا هستند، مفهوم سیستم را میدانند و در واقع یک سیستم یک ورودی دارد، یک پردازش و یک خروجی دارد به طور کلی (input, Output, Process) میباشد.
مثلا یک ماشین یک خودرو یک سیستم است و ورودی این سیستم یک بنزینی هست که درون آن ریخته میشود و فشار پدالی که است که به آن وارد میشود و پردازش آن فرآیند مکانیکی که در آن سیستم اتفاق میافتد و خروجی در ماشین چیست؟ گردش و حرکت چرخها میباشد و این سیستم با هم دیگر کار میکند باعث میشود که شما سوار ماشین شوید و از جایی به جای دیگر بروید و در سرمایه گذاری ما همچین چیزی دارید سیستمی که یک ورودی، پردازش، خروجی دارد.
خب شاید برایتان سوال پیش بیاید که موارد ذکر شده چه میباشند. سیستم ورودی شامل اطلاعاتی است که شما کسب میکنید.
برای مثال یک سری اطلاعات در سرمایه گذاری در بورس از سایت کدال از سایت tsetmc از دوستانتان میگیرید یا شبکههای اجتماعی را مطالعه میکنید و یا شبکههای اطلاع رسانی یا سایتها را مطالعه میکنید با شرکتهای مشاوره سرمایه گذاری صحبت میکنید و با افرادی که اطلاعاتی دارند صحبت یا مشاوره میگیرید و تمام اینها میشوند ورودیهای شما و تمام این ورودیها چه میشوند؟
پردازش میشوند و توسط فکر شما بررسی میشوند و وقتی که بررسی شدند خروجی سیستم شما چه میشود؟ تصمیم گیری، تصمیم گیری چی هست؟ تصمیم گیری یعنی این که من آیا از فرصت سرمایه گذاری را استفاده کنم این سهم را بخرم یا از این فرصت سرمایه گذاری استفاده نکنم و این سهم را نخرم یا این که اصلا سهمی را دارم و در شرایط فعلی نگه دارم، در واقع تصمیمهای این چنینی است که خروجی سیستم شما میباشند.
حالا من میخواهم به شما بگویم که این همه افرادی که از بازارهای سرمایه گذاری بیرون میروند دلیلشان این نیست که سیستم یا تحلیل خوبی ندارند، ما گفتیم سیستم ما ۳ بخش دارد ورودی، پردازش، خروجی.
یک عده از افراد ورودی اشتباهی را انتخاب میکنند و نمیدانند چه اطلاعاتی را انتخاب کنند، بخوانند و از آنها استفاده کنند و خیلی از افراد از اطلاعات اشتباهی استفاده میکنند. برایتان میخواهم مثالی بزنم که اگر در سیستم خوردرو یعنی باک خودرو آب بریزیم کار یا حرکت میکند؟ جوابش خیر است.
پس در سیستم سرمایه گذاری هم همینطور است که اگر اطلاعات درستی نداشته باشید نمیتوانید نتیجه بگیرید. شما بهترین ماشین را با بهترین برند داشته باشید، فرض کنید BMW آیا اگر در باک این آب بریزید حرکت میکند یا مثال دیگری بزنم یک کارخانه پنیر سازی، ورودی این کارخانه چه چیزی هست؟ شیر و پردازشی بر روی آن انجام میشود و خروجی آن چیست؟ پنیر خب اگر ورودی این کارخانه به جای شیر بنزین باشد هیچوقت از آن طرف پنیر بیرون نمیآید.
اینها مثالهای سادهای هستند که خیلیها اینها را درک نمیکنند و یعنی فکر میکنند من اطلاعات را باید از دیگران بگیرم و در نهایت یک تصمیم بگیرم ولی یک فرد یا افرادی که در بازار بورس یا سرمایه گذاری موفق هستند؟ افرادی میباشند که اول ورودی خوبی دارند و میدانند که از چه اطلاعاتی باید استفاده کنند از کجا باید استفاده کنند و چه تحلیلهایی را باید بخوانند و از چه تلحیلهایی نباید استفاده کنند.
یک مشکلی که حالا من همیشه در کلاسهایم میگویم که در بازار ما وجود دارد که ما بیش از نصف شاید واقعا تحلیلها و اطلاعات ضعیفی در بازارها داریم که افراد از آنها استفاده میکنند و خب اولین دلیلی که خیلیها از بازار سرمایه گذاری سود دریافت نمیکنند و ضرر میکنند همین اطلاعات ضعیف هستند.
دومین مرحله پردازش یا Process شما است چیزی که همه فکر میکنند که باید این درست باشد و در واقع این بخشی از کار است و یک عده که نتیجه در بازار سرمایه گذاری نمیگیرند، افرادی هستند که تحلیل خوبی انجام نمیدهند ولی بسیاری از افراد تحلیلهای خوبی انجام میدهند اما بخشهای دیگر سیستمشان یا ماشینشان به درستی انجام نمیشود و مشکل دارد.
پس برای این که شما بتوانید پردازش یا پروسه را طی کنید باید اطلاعات و ورودی خوبی داشته باشید و پروسهای که تحلیل و تمرکز میکنید، باید درست باشد. همه تمرکز بر روی این دارند که باید تحلیل را یاد بگیرند و بعد در بازار بورس از آنها استفاده کنند و نتیجه بگیرند، که به طور کلی این موضوع برای نتیجه گیری کافی نیست یعنی ما باید چیزهایی فراتر از تحلیل بدانیم تا بتوانیم در بازار سرمایه گذاری نتیجه بگیریم.
حالا به سراغ نتیجه یا خروجی میرویم، خروجی ما در ماشین BMW یا ماشینی که در موردش صحبت میکردیم چه بود؟ چرخیدن چرخهای این ماشین بود که اگر شما ماشینی داشته باشید که باکش را با بهترین بنزین پر میکنید و توی ماشین بهترین موتور است ولی یکی از چرخهای این ماشین پنجر است آیا این ماشین حرکت میکند؟ جواب خیر است، یعنی این ماشین حرکت نمیکند.
برای همین موضوع میخواهم بهتان بگویم که خیلی از افراد اطلاعات درستی میگیرند، تحلیل درستی میگیرند و در تصمیم گیری که خروجی سرمایه گذاری است مشکل دارند و در واقع میرود خرید میکند اما جای خوبی نمیتواند آن را بفروشد، چرا؟ چون چیزهایی روی آن تاثیر میگذارد که بر میگردد به مباحث روانشناسی بازار که بعدها افسوس میخورد که این جا مشخص بود که باید این سهم را میخریدم یا میفروختم یا نگه میداشتم که بعد متوجه میشود که آن جا تصمیم اشتباهی گرفته است.
پس یادتان باشد که ما سیستمی در بازار سرمایه گذاری در بورس یا هر بازار سرمایه گذاری دیگری داریم که سیستم ما یک ورودی یک پردازش یک خروجی دارد.
مثال ماشین اگر شما ماشین BMW آخرین مدل را داشته باشید در باکش آب بریزید حرکت نمیکند و آن را داشته باشید، بنزین و بهترین بنزین را بریزید حرکت نمیکند و بهترین بنزین را داشته باشید همه چی درست باشد و یک چرخش پنجر باشد حرکت نمیکند یا یک پیکان خیلی قدیمی که یک بنزین معمولی زده و موتورش و چرخهایش سالم است و حرکت کند در نتیجه کدام به نتیجه میرسد؟
واضح است پیکان قدیمی به نتیجه میرسد ولی BMW آخرین مدل که چرخش خراب است به نتیجه نمیرسد. در سرمایه گذاری هم همین است که شما فرض کنید که همه سعی دارند بهترین موتور را داشته باشند یعنی بهترین تحلیل را داشته باشند اما هیچکس تلاش نمیکند که بهترین چرخ یا بنزین را داشته باشد که نتیجه بگیرد.
پس یکی از دلایلی که برای نتیجه گرفتن خیلی از افراد سعی ندارند این است که به دنبال این نیستند که سیستم خوب و کاملی داشته باشند، دوستدار شما علی صابریان