دامپینگ یکی از ترفندهای سیاه تجاری است. البته وقتی درباره اقتصاد و تجارت صحبت می کنیم، تشخیص اینکه هر تکنیک، رفتار یا ترفند تجاری چه رنگی را به خود اختصاص می دهد، سخت می شود؛ با وجود این، سنگ محک ما در این ماجرا، میزان تغییرات مثبت یا منفی است که در بازار هدف دامپینگ رخ می دهد. در این قسمت از خانه سرمایه به سراغ دامپینگ می رویم و این مفهوم نه چندان جدید اقتصادی را کالبدشکافی می کنیم؛ پس با ما همراه باشید.

در ارتش، آن ها به کسانی مدال می دهند که حاضرند خود را قربانی کنند تا دیگران بتوانند نجات پیدا کنند. در تجارت، ما به کسانی پاداش می دهیم که دیگران را قربانی می کنند.

سایمون سینک

دامپینگ چیست؟ (Dumping)

«Dumping» اصطلاحی است که از کلمه «Dump» به معنای «ارزان فروختن یک محصول» گرفته شده است. اصطلاح مقابل این واژه «آنتی دامپینگ» یا «Anti-dumping» است که تمام فعالیت های کشورها برای مقابله با این ماجرا را در بر می گیرد. همه ما با چین و انقلابی که در تولیدش به راه انداخت، آشنا هستیم و همه ما از محصولات نه چندان مرغوب چینی استفاده کرده ایم.

حالا پرسش اصلی این است که چین چگونه در این مدت کوتاه توانست بازار قدیمی کشورهای مختلف جهان را از چنگ اهالی آن دربیاورد و مردم را به مصرف کردن محصولات خودش – هرچند با کیفیت پایین – تشویق کند؟

چین و دامپینگ گسترده در بازار جهان

چین از دامپینگ استفاده کرد؛ به این معنا که تحقیقی گسترده درباره بازار کشورهای رقیب انجام داد، چندین نوع محصول و صنعت را هدف قرار داد، سپس همان محصولات را با قیمتی بسیار کمتر به همان کشور صادر کرد. مردم در کشور پذیرنده آن محصولات می دیدند که محصولی خارجی با قیمتی بسیار کمتر از محصول داخلی به فروش می رسد.

آن ها برای مدتی، تحت تأثیر جادوی قیمت قرار گرفتند و از کیفیت غافل شدند؛ البته استدلالشان منطقی بود. وقتی می شد یک محصول را با یک سوم قیمت خرید، چرا باید چند برابر قیمت آن را برای خرید همان محصول از برند داخلی پرداخت کرد؟

در آن هنگام، هر عقل سلیمی انتخاب محصول ارزان قیمت را پیشنهاد می داد. غافل از اینکه کیفیت بسیار پایین محصولات چینی و چندین بار خرید از یک محصول، سبب می شد مردم درنهایت، قیمتی چند برابر نمونه داخلی را برای خرید یک محصول چینی پرداخت کنند.

وقتی مردم به این ماجرا پی بردند و خواستند دوباره از محصولات داخلی کشور خودشان استفاده کنند، فهمیدند راه بازگشت از این مسیر، بسیار سنگلاخی است؛ زیرا کارخانه های داخلی به دلیل از دست دادن بازارشان دچار ورشکستگی شده بودند؛ بنابراین چاره ای جز استفاده کردن از محصولات چینی وجود نداشت.

آیا چینی ها با فروش محصولات بسیار ارزان، ضرر نکردند؟

پاسخ مثبت است. سیاست اقتصادی دامپینگ، همیشه در آغاز با ضرری هنگفت همراه است. تصور کنید شما یک مغازه مبل سازی در محله خودتان دارید و نوعی صندلی راحتی که در مغازه شما ساخته می شود مشتریان خوبی دارد. بعد از مدتی متوجه می شوید فروش صندلی هایتان کاهش یافته است.

وقتی ماجرا را از مشتری هایتان جویا می شوید، آن ها به شما می گویند همان نوع صندلی را با همین کیفیت، ولی به نصف یا یک سوم قیمت از مغازه دیگری خریداری کرده اند! آن هنگام است که احساس می کنید یک سطل آب یخ یک باره روی سرتان ریخته شده است.

پُرسان پُرسان به دنبال آن مغازه می گردید و می بینید که او هم یک تولیدی کوچک است اما دقیقاً صندلی شما را با همان کیفیت ولی با قیمتی بسیار کمتر می فروشد. وقتی ماجرا را از او جویا می شوید می فهمید پای یک تولیدی بزرگ در میان است و این مغازه تنها مسئولیت فروش آن صندلی را بر عهده دارد.

درنهایت هم متوجه می شوید که آن تولیدی با وجود متحمل شدن ضرر، صندلی شما را با قیمتی بسیار کمتر به فروش می رساند تا مشتری های شما را از چنگتان دربیاورد. وقتی تولید آن محصول برایتان صرفه اقتصادی نداشته باشد، بعد از مدتی مقاومت – به دلیل غرورتان – درنهایت شما هم تولید آن صندلی را متوقف خواهید کرد.

تا آن زمان، آن تولیدکننده بزرگ به دلیل وجود منابع پشتیبانی همچنان به تولید آن صندلی با نصف قیمت ادامه می دهد. وقتی مطمئن شد شما دیگر در بازار حضور ندارید، صندلی را با همان قیمت اصلی روانه بازار می کند و به این ترتیب، با در انحصار گرفتن بازار، سود بسیار خوبی خواهد کرد و حتی ضررهای آن ارزان فروشی را هم در مدت بسیار کوتاهی جبران می کند!

راز تجارت این است که چیزی را بدانی که هیچ کس دیگری نمی داند.

آریستوتل اوناسیس

به جز رقابت، چه دلیل دیگری برای ایجاد دامپینگ وجود دارد؟

بیرون کردن رقبا از بازار داخلی یا خارجی و تبدیل شدن به یکه تاز بازار یا صنعت، تنها یکی از دلایل روی آوردن به دامپینگ در اقتصاد است. موارد زیر، تعدادی دیگر از دلایل این ماجرا به شمار می روند:

  • فروش سریع محصولاتی که بیش از نیاز بازار تولید شده اند.

گاهی کارخانه ها با مازاد محصول روبه رو می شوند. در این صورت، برای اینکه بتوانند خودشان و انبارهایشان را از دست این محصولات مازاد نجات دهند، آن ها را با قیمتی کمتر، روانه بازارهای خارجی می کنند. البته روشن است این ماجرا تنها تا زمانی که موجودی مازاد انبارهایشان تمام شود، ادامه پیدا می کند. پس از آن، دوباره قیمت ها به حالت قبل برمی گردند.

  • بازکردن جای خود در یک بازار جدید

معمولاً این کاری است که شرکت های تازه وارد، اما قدرتمند در یک صنعت که میزان رقابت در آن بسیار شدید است انجام می دهند. آن ها علاوه بر کاهش قیمت ارائه محصول در یک بازه زمانی مشخص که با هدف شناساندن برندشان به مردم صورت می گیرد، از روش های دیگری مانند «راه اندازی جشنواره ها»، «قرعه کشی ها» و «دادن جایزه های ارزشمند» استفاده می کنند.

در تمام طول این مدت، شرکت تازه وارد در حال ضررکردن است، ولی چون پشتوانه های مالی قدرتمندی دارد، همچنان دوام می آورد. بعد از مدتی نه تنها دیگر خبری از آن همه جایزه و قرعه کشی نخواهد بود، بلکه قیمت محصول هم افزایش پیدا خواهد کرد.

  • خلاص شدن از دست کالاهای کم ارزش

برخی شرکت ها به سمت تولید کالاهایی می روند که نه جامعه به آن ها نیاز دارد و نه بازار قدرتمندی دارند. معمولاً این ماجرا زمانی اتفاق می افتد که یک کارخانه یا تولیدی با هدف شکارکردن مشتریان حاشیه ای یا جامعه محدودی از مشتریان که نیازهای بسیار خاصی دارند روی می دهد. وقتی همان جامعه کوچک هم خواهان آن محصولات نباشند، آن همه تلاش و خرج کردن آن همه منابع برای تولید آن محصول فایده ای ندارد. در این صورت، کارخانه ها برای نجات دادن باقی مانده منابعشان، تولید آن محصول را متوقف می کنند و موجودی انبارشان را با قیمتی بسیار پایین به فروش می رسانند.

چند نوع دامپینگ وجود دارد؟

دامپینگ از نظر مدت زمانی که طول می کشد به سه دسته تقسیم می گردد:

  1. دامپینگ فصلی

وقتی فروشنده ها یا تولیدکننده ها در یک کشور دیگر، فصل فروش محصولات را در کشور خودشان از دست بدهند و مطمئن باشند مردم خودشان دیگر خواهان آن محصولات نخواهند بود، باقی مانده های فروش نرفته از فصل قبلی خود را به کشورهای دیگر صادر می کنند. می توانید این مورد را در صنعت لباس به روشنی ببینید. برخی از لباس های برندی که وارد ایران می شوند در این دسته جای می گیرند.

  1. دامپینگ کوتاه مدت

این مورد، همان نوع مشهور از دامپینگ است که هم نمونه داخلی و هم نمونه خارجی دارد. هدف اصلی از اجرای این نوع دامپینگ، به دست آوردن سهم بیشتری از یک بازار و خارج کردن رقبای داخلی و خارجی است.

  1. دامپینگ بلندمدت

در این نوع از دامپینگ، مواردی همچون «ارزان بودن ماده اولیه در یک کشور نسبت به کشور مقصد»، «وجود تکنولوژی های پیشرفته تری که باعث کاهش هزینه تولید می شوند»، «ارزان بودن نیروی کار» و… سبب می شوند قیمت تمام شده تولید یک محصول در یک کشور، بسیار ارزان تر از تولید همان محصول در یک کشور دیگر شود؛ به همین دلیل، کشور صادرکننده محصول، بدون آنکه زیر بار ضرر برود، محصولی مشابه را با قیمتی کمتر از نمونه داخلی آن وارد بازار کشورهای دیگر می کند.

سیاست، تجارت است.

کینگ کمپ ژیلت

چگونه با دامپینگ مقابله می شود؟

کشورها در مقابل روی دادن دامپینگ دو ابزار در دست دارند:

  1. مالیات جبرانی و عوارض سنگین گمرکی

مالیات یکی از قدرتمندترین روش ها برای مقابله با ورود آسان محصولاتی است که از آن ها رنگ و بوی دامپینگ به مشام می رسد. البته در این مورد یک نکته کوچک وجود دارد و آن عضو بودن یا نبودن در «گات» است. «General Agreement on Tariff and trade» که به اختصار آن را «GATT» صدا می زنند، یکی از سه موضوعی بود که در سال 1944 و در کنفرانس «برتون وودز» به تصویب رسید.

کشورهایی که عضو گات هستند، بعد از اینکه ثابت کردند یک کشور دیگر در حال انجام دامپینگ در کشورشان است، می توانند مالیات جبرانی را روی آن کالا در نظر بگیرند. تفاوت کشورهایی مانند ایران که عضو گات نیستند، در این است که آن ها برای وضع قوانین جدید مالیاتی روی کالاهای وارداتی نیازی به اثبات این ماجرا در هیچ جایی ندارند.

آن ها هر زمان که تشخیص دهند دامپینگ در حال رخ دادن است- یا حتی زمانی که به دلیل های سیاسی نخواهند کشوری محصولاتش را وارد ایران کند – روی محصولات وارداتی، مالیات های سنگین وضع می کنند و نیازی هم ندارند که به کسی یا ارگانی بین المللی در این زمینه پاسخ گو باشند.

  1. حمایت دولتی از تولیدکننده های داخلی

دولت ها می توانند با در نظر گرفتن یارانه های گوناگون، معاف کردن تولیدکننده ها از پرداخت مالیات و برداشتن موانع دست و پا گیر قانونی که بر سر راه تولیدکننده های داخلی قرار دارند، دستی حمایت وار بر سر صنعت داخلی خود بکشند و در مقابل غول های قلدر خارجی از آن ها محافظت کنند.

معایب دامپینگ

رخ دادن دامپینگ در بازار یک کشور مشکلات زیر را با خود به دوش می کشد:

  • از بین رفتن رقبای تجاری با محصولات ارزشمند

فریب قیمت می تواند تا مدتی بی کیفیت بودن محصولات را پوشش دهد، ولی تا آن زمان، تولیدکننده های قدرتمند داخلی که محصولات بسیار باکیفیتی را تولید می کنند، از میدان رقابت بیرون انداخته می شوند.

  • افزایش حجم بیکاری در کشور

به دنبال از کار افتادن کارخانه ها و مجموعه های داخلی، تعداد بسیار زیادی از مردم با بیکاری روبه رو می شوند. بعد از مدتی هم که کشور صادرکننده قیمت محصولات را به ارزش واقعی آن ها برمی گرداند، مردم بیکار شده، باید با گرانی قیمت ها هم دست و پنجه نرم کنند.

با چند نمونه از دامپینگ در بازارهای داخلی و خارجی آشنا شوید:

  • دامپینگ در آمریکا

آمریکا یکی از زخم خورده های بزرگ دامپینگ به شمار می رود. ماجرا از این قرار بود که در یک بازه زمانی، ژاپن تصمیم گرفت با تکیه بر دستکاری قیمت ها -دامپینگ – بازار داخلی آمریکا در بخش محصولات الکترونیکی و فولاد را از آن خود کند.

با وجود آنکه آمریکا نیز در آن زمان تولیدات خوبی در این دو صنعت داشت، ژاپنی ها تصمیم گرفته بودند این رقیب را قبل از آنکه بتواند خودش را قدرتمندتر کند، از میدان بیرون کنند. کم کم محصولات ارزان قیمت ولی بسیار باکیفیت ژاپنی، جای خود را در بازار آمریکا باز کردند. این ماجرا درباره فولاد و حتی کفش های ورزشی نیز به همین ترتیب پیش رفت.

  • دامپینگ در بازار اروپا

حتی در اروپا هم آثار دامپینگ ژاپنی ها به چشم می خورد. البته آن ها در این بازار به جای لوازم الکترونیکی روی خودرو و فولاد تمرکز کردند و پس از مدتی به موفقیت موردنظرشان رسیدند.

  • دامپینگ در بازار ایران

کشور چین با تمام قوا در حال دامپینگ در بازار ایران است. این کشور شانس خود را تمام زمینه های ممکن امتحان کرد. با این کار شرکت ها و کارخانه های زیادی ورشکست شدند و عده زیادی شغل خود را از دست دادند.

پاسخ به چند پرسش متداول درباره دامپینگ

  • آیا تنها پایین بودن قیمت کالای وارداتی می تواند نشانه ای برای دامپینگ در نظر گرفته شود؟

پاسخ منفی است. نمی توان این طور برداشت کرد که اگر قیمت یک کالای وارداتی از قیمت آن کالا یا نمونه مشابهش در داخل کمتر باشد، حتماً دامپینگ رخ داده است؛ چون عوامل زیادی در کنار هم می توانند شرایطی مشابه دامپینگ را به وجود بیاوردند؛ مثلاً شاید دولت ها برای افزایش تراز پرداخت خارجی دست به کار شوند و شرایطی مشابه دامپینگ را به وجود بیاورند. در کل می توان نتیجه گرفت که تشخیص رخ دادن دامپینگ به این سادگی نیست.

  • آیا دامپینگ تنها از طریق کشورهای خارجی تحمیل می شود؟

پاسخ این پرسش نیز منفی است. کشور پذیرنده دامپینگ (مثلاً کشور خودمان ایران) نیز می تواند در کشورهای دیگر سبب ایجاد دامپینگ شود. نمونه روشن این ماجرا صنعت خودرو است. خودروهای ایرانی در داخل کشور با توجه به کارایی و کیفیتی که دارند، بسیار گران هستند، ولی همین خودروهای بی کیفیت در بازارهای خارجی با قیمتی بسیار کمتر به فروش می رسند.

  • آیا قیمت، تنها عنصر به وجود آورنده دامپینگ است؟

خیر، دامپینگ تنها به دلیل تمایل کشورهای خارجی برای در اختیار گرفتن بازار داخلی یک کشور دیگر رخ نمی دهد. گاهی نبود تکنولوژی هایی که سبب آسان و ارزان شدن فرایند تولید می شوند نیز قیمت تمام شده یک کالا در خارج از کشور را بسیار کاهش می دهد؛ درنتیجه گاهی قیمت یک کالای خارجی، بسیار ارزان تر از یک کالای داخلی می شود.

  • آیا دامپینگ درباره تمام محصولات وارداتی رخ می دهد؟

خیر، ادویه های خاصی مانند «هل» را در نظر بگیرید. هل در ایران رشد نمی کند. این بدان معناست که نمونه مشابه داخلی از این محصول در ایران وجود ندارد؛ درنتیجه هل در ایران دامپینگ نمی شود. به زبان ساده، وقتی کشوری حرفی در تولید یک محصول نداشته باشد، دامپینگ درباره آن محصول را هم تجربه نمی کند.

یک چیز در تجارت قطعی است. شما و هر کسی اطراف شماست مرتکب اشتباه خواهید شد.

ریچارد برانسون

دامپینگ و دولت ها؛ یکی به نعل یکی به میخ!

با وجود اینکه دامپینگ هم یک سیاست تجاری برای داشتن سهم بیشتری از یک بازار به شمار می رود، آثار جانبی آن به قدری زیاد است که می تواند اقتصاد بازار هدف را دستخوش لرزش ها و ویرانی های اساسی کند. از سوی دیگر تشخیص روی دادن دامپینگ هم کار ساده ای نیست و اگر در این زمینه سختگیری های عجیب و غریبی صورت بگیرد، بستر ورود محصولات باکیفیت خارجی و فرصت استفاده مردم از تکنولوژی های جدید از دست می رود. در هر صورت این وظیفه نهادهای دولتی است که با هوشمندی، جایی در میانه ماجرا را بگیرند و با این کار هم از اقتصاد داخلی محافظت کنند و هم دروازه های کشور را برای ورود محصولات درجه یک خارجی باز بگذارند.

نظر شما چیست؟ فکر می کنید ایران جز بازار خودرو در دیگر بازارهای خارجی هم دامپینگ را به راه انداخته باشد؟ اگر چنین موردی را سراغ دارید لطفاً برایمان مثال بزنید.