کندل اینگالف (Engulfing Candle) یکی از الگوهای مهم در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی است که توسط معاملهگران برای شناسایی تغییرات روند استفاده میشود. این الگو به شکل یک کندل بزرگ که کندل قبلی را بهطور کامل در بر میگیرد (انگلف میکند) ظاهر میشود و به همین دلیل به آن «کندل اینگالف» گفته میشود. الگوی کندل اینگالف میتواند بهعنوان یک سیگنال قوی برای ورود یا خروج از بازار باشد و در استراتژیهای مختلف معاملاتی به کار گرفته شود.
کندل اینگالف چیست؟
کندل اینگالف یکی از الگوهای پرکاربرد در تحلیل تکنیکال است که برای شناسایی تغییرات احتمالی روند بازار مورد استفاده قرار میگیرد. این الگو بهطور معمول از دو کندل تشکیل میشود که کندل دوم بهطور کامل کندل اول را در بر میگیرد و آن را «انگلف» میکند. الگوی کندل اینگالف در دو حالت صعودی و نزولی ظاهر میشود و به معاملهگران کمک میکند تا نقاط ورود و خروج بازار را شناسایی کنند.
در تحلیل تکنیکال، کندل بهعنوان نشانگر تصویری قیمت عمل میکنند که اطلاعاتی دربارهی جهت حرکت بازار، فشار خرید و فروش، و قدرت روند به ما میدهد. الگوی کندل اینگالف بهویژه زمانی که در نزدیکی سطوح مهم حمایت و مقاومت یا در پایان یک روند قوی ظاهر شود، میتواند سیگنال بازگشتی قدرتمندی باشد.
تفاوت کندل اینگالف با سایر الگوهای بازگشتی چیست؟
کندل اینگالف با سایر الگوهای بازگشتی مانند هارامی، دوجی، و ستاره صبحگاهی یا شامگاهی تفاوتهایی دارد. در حالی که اکثر الگوهای بازگشتی از ترکیب چند کندل تشکیل میشوند که معمولاً یک کندل کوچک و یک کندل بزرگ دارند، الگوی کندل اینگالف بهطور خاص ویژگی بارزتری دارد. در این الگو، کندل دوم بهطور کامل کندل اول را پوشش میدهد، که این نشاندهندۀ تغییر قوی در فشار خرید و فروش است.
این تفاوت باعث میشود که کندل اینگالف معمولاً بهعنوان یک سیگنال قویتر و معتبرتر برای تغییر روند در نظر گرفته شود. بهطور مثال، در حالی که الگوی هارامی معمولاً نشاندهنده شک و تردید در بازار است، کندل اینگالف به وضوح جهت جدیدی را برای بازار مشخص میکند و بهعنوان یک الگوی بازگشتی قویتر عمل میکند.
ساختار کندل اینگالف و ویژگیهای آن
الگوی کندل اینگالف معمولاً از دو کندل به وجود میآید. اولین کندل، که به آن کندل کوچک گفته میشود، در یک روند قبلی (صعودی یا نزولی) شکل میگیرد. کندل دوم، که کندلی بزرگتر است، بهطور کامل کندل اول را در بر میگیرد و آن را «انگلف» میکند. به این ترتیب، این الگو بهطور کلی در جهت مخالف روند قبلی بازار ظاهر میشود و بهعنوان یک سیگنال بازگشتی شناخته میشود.
در الگوی کندل اینگالف، توجه به اندازه و ویژگیهای هر دو کندل اهمیت زیادی دارد. کندل دوم باید از لحاظ اندازه به اندازه کافی بزرگ باشد تا کندل اول را کاملاً پوشش دهد و نشاندهنده تغییر محسوس در فشار خرید و فروش باشد.
نکات کلیدی در تشخیص یک الگوی معتبر
برای شناسایی یک الگوی کندل اینگالف معتبر، نکات زیر اهمیت دارند:
- موقعیت الگو: کندل اینگالف باید در نزدیکی سطوح حمایت یا مقاومت مهم شکل بگیرد. این سطوح میتوانند نقاط برگشت قیمت باشند و سیگنالهای بهتری برای تغییر روند ایجاد کنند.
- روند قبلی: الگوی کندل اینگالف معمولاً در انتهای یک روند قوی ظاهر میشود. اگر این الگو در طول یک روند جانبی یا بدون جهت ظاهر شود، احتمالاً سیگنال ضعیفتری خواهد بود.
- اندازه کندلها: هر دو کندل باید به اندازه کافی واضح و قابل تشخیص باشند. کندل دوم باید بهطور کامل کندل اول را پوشش دهد، بدون اینکه قسمتی از آن نادیده گرفته شود.
- جهت الگو: الگوی کندل اینگالف میتواند در هر دو حالت صعودی و نزولی تشکیل شود. بنابراین، توجه به جهت حرکت قیمت و روند قبلی میتواند در تشخیص سیگنال صحیح کمک کند.
اهمیت حجم معاملات در تایید الگو
حجم معاملات یکی از فاکتورهای حیاتی برای تایید اعتبار الگوی کندل اینگالف است. زمانی که حجم معاملات در هنگام شکلگیری این الگو بالا باشد، اعتبار آن بیشتر میشود. این به این معنی است که تعداد زیادی از معاملهگران در حال خرید یا فروش هستند و این حرکت قویتر از آنچه که فقط قیمت نشان میدهد، خواهد بود.
بهطور کلی، اگر حجم معاملات در هنگام تشکیل کندل دوم بیشتر از حجم کندل اول باشد، این میتواند نشاندهنده این باشد که بازار بهطور واقعی تغییر جهت داده و الگوی کندل اینگالف معتبر است. در غیر این صورت، اگر حجم معاملات پایین باشد، احتمال دارد که این الگو نتواند یک تغییر روند پایدار ایجاد کند.
انواع کندل اینگالف و نحوه شناسایی آنها
در یک تقسیمبندی کلی دو نوع کندل اینگالف داریم: کندل اینگالف صعودی و گندل اینگالف نزولی. در ادامه ویژگیها و نشانههای اعتبار هر کدام را بررسی خواهیم کرد.
کندل اینگالف صعودی
کندل اینگالف صعودی زمانی شکل میگیرد که یک کندل نزولی کوچک بهدنبال یک روند نزولی قبلی ظاهر میشود و کندل صعودی بزرگتر بعدی بهطور کامل کندل قبلی را در بر میگیرد. این الگو معمولاً نشانهای از تغییر روند از نزولی به صعودی است و نشاندهنده فشار خرید بالاتر است که قیمت را به سمت بالا هدایت میکند.
ویژگیهای کندل اینگالف عبارتاند از:
- کندل دوم باید بهطور کامل کندل اول را در بر گیرد و اندازه آن به اندازه کافی بزرگ باشد.
- رنگ کندل دوم باید سبز (یا صعودی) باشد تا نشاندهنده فشار خرید قوی باشد.
- قیمت بستهشدن کندل دوم باید بالاتر از قیمت بستهشدن کندل اول باشد.
محل مناسب برای شکلگیری در نمودار
کندل اینگالف صعودی معمولاً در پایان یک روند نزولی یا در نزدیکی سطوح حمایت شکل میگیرد. وقتی این الگو در نزدیکی حمایتهای مهم یا در نزدیکی کفهای قبلی بازار ظاهر شود، احتمال وقوع بازگشت روند بیشتر است. این الگو میتواند یک سیگنال قوی برای ورود به موقعیت خرید باشد.
کندل اینگالف نزولی
کندل اینگالف نزولی زمانی شکل میگیرد که یک کندل صعودی کوچک در طول یک روند صعودی قبلی ظاهر میشود و سپس کندل نزولی بزرگتر بهطور کامل کندل قبلی را در بر میگیرد. این الگو معمولاً نشانهای از تغییر روند از صعودی به نزولی است و نشاندهنده فشار فروش قوی است که قیمت را به سمت پایین هدایت میکند.
ویژگیهای این الگو عبارتند از:
- کندل دوم باید بهطور کامل کندل اول را پوشش دهد و اندازه آن باید بهاندازه کافی بزرگ باشد.
- رنگ کندل دوم باید قرمز (یا نزولی) باشد تا نشاندهنده فشار فروش قوی باشد.
- قیمت بستهشدن کندل دوم باید پایینتر از قیمت بستهشدن کندل اول باشد.
نقاط حساس در روندهای نزولی
کندل اینگالف نزولی معمولاً در پایان یک روند صعودی و در نزدیکی سطوح مقاومتی مهم شکل میگیرد. زمانی که این الگو در نزدیکی این سطوح یا در نزدیکی سقفهای قبلی ظاهر شود، احتمال وقوع بازگشت روند بیشتر است. این الگو میتواند یک سیگنال قوی برای ورود به موقعیت فروش باشد. همچنین، زمانی که حجم معاملات در هنگام تشکیل کندل دوم بالا باشد، اعتبار این الگو بیشتر خواهد شد.
روانشناسی بازار در شکلگیری کندل اینگالف
کندل اینگالف معمولاً زمانی شکل میگیرد که رفتار معاملهگران بهطور چشمگیری تغییر میکند. این الگو نشاندهنده یک تغییر روانی در بازار است که معمولاً به دلیل احساسات شدید ترس یا طمع ایجاد میشود. در روندهای نزولی، معاملهگران به دلیل ترس از کاهش بیشتر قیمتها ممکن است دست به فروش بیشتری بزنند، و در روندهای صعودی، سرمایهگذاران به دلیل طمع برای کسب سود بیشتر، فشار خرید بیشتری را وارد میکنند. این تغییرات رفتاری در نهایت منجر به ظهور کندلهای اینگالف میشود که میتوانند سیگنالهایی از تغییرات بزرگتر در بازار باشند.
در الگوی کندل اینگالف، بهویژه در شرایطی که بازار در حال تجربه یک روند قوی و مشخص است، ظهور این الگو نشاندهنده این است که یک طرف بازار (خریداران یا فروشندگان) بهطور قاطعتر و با حجم بالاتر وارد عمل شده است. این میتواند به معنی آغاز یک تغییر جهت یا برعکس شدن روند قبلی باشد.
چگونه فشار خرید و فروش منجر به اینگالف میشود؟
فشار خرید و فروش در بازار بهشدت میتواند منجر به شکلگیری کندل اینگالف شود. هنگامی که یک روند قبلی در حال شکلگیری است (چه صعودی یا نزولی)، فشار خرید یا فروش میتواند بهطور ناگهانی و با شدت زیاد تغییر کند.
در یک روند صعودی، هنگامی که خریدهای زیاد در سطحی خاص متوقف میشود و فروشندگان به بازار وارد میشوند، بهطور طبیعی قیمت شروع به کاهش میکند. اما اگر فروشندگان بهطور قویتری وارد عمل شوند و یک کندل بزرگ نزولی ایجاد کنند که کندل قبلی را بهطور کامل پوشش دهد، این میتواند بهعنوان یک کندل اینگالف نزولی در نظر گرفته شود.
در یک روند نزولی، اگر قیمت به سطح حمایتی برسد و خریداران با فشار زیاد وارد بازار شوند، میتوانند یک کندل صعودی بزرگ ایجاد کنند که کندل قبلی را کاملاً در بر گیرد، این میتواند بهعنوان یک کندل اینگالف صعودی تعبیر شود.
در هر دو حالت، این فشار شدید خرید و فروش نشاندهنده تغییرات در روانشناسی بازار است که باعث برگشت روند یا ادامه آن میشود.
ارتباط بین کندل اینگالف و احساسات سرمایهگذاران
کندل اینگالف بهطور مستقیم با احساسات اساسی سرمایهگذاران، یعنی ترس و طمع، ارتباط دارد. این الگو زمانی شکل میگیرد که یکی از این دو احساس در بازار غالب میشود و موجب تغییر رفتار معاملهگران میگردد:
- طمع: در روندهای صعودی، وقتی قیمت بهطور مداوم افزایش مییابد، برخی از سرمایهگذاران به دلیل طمع برای کسب سود بیشتر، اقدام به خرید بیشتری میکنند. این فشار خرید بالا میتواند یک کندل بزرگ صعودی ایجاد کند که کندل قبلی را در بر گیرد. این تغییرات اغلب در زمانهایی رخ میدهند که سرمایهگذاران امیدوارند روند ادامه یابد و از این طریق فرصتی برای کسب سود سریع پیدا کنند.
- ترس: در روندهای نزولی، زمانی که قیمتها در حال کاهش هستند، ممکن است ترس از کاهش بیشتر قیمتها باعث شود که سرمایهگذاران دست به فروش بیشتری بزنند. در چنین شرایطی، یک کندل بزرگ نزولی که بهطور کامل کندل قبلی را در بر میگیرد، میتواند نشانهای از تسلط احساسات ترس در بازار باشد.
در نهایت، این تغییرات در احساسات و رفتار معاملهگران است که الگوی کندل اینگالف را شکل میدهد. از آنجایی که این الگو نشاندهنده تغییراتی بزرگ در فشار خرید و فروش است، میتوان آن را بهعنوان یک شاخص قوی برای شناسایی تغییرات مهم در بازار در نظر گرفت.
نحوه معامله با کندل اینگالف (استراتژی عملیاتی کامل)
برای ورود به معامله با استفاده از الگوی کندل اینگالف، نیاز به تأییدیههایی داریم تا اطمینان حاصل کنیم که این الگو معتبر است و احتمال موفقیت معامله بالا است. تأییدیههای مهم شامل موارد زیر هستند:
- تأیید توسط روند قبلی: الگوی کندل اینگالف معمولاً باید در پایان یک روند قوی یا در نزدیکی سطوح حمایت یا مقاومت شکل گیرد. اگر این الگو در میانه روند شکل بگیرد، ممکن است سیگنال ضعیفتری باشد. تأییدیه این الگو زمانی قویتر میشود که در انتهای یک روند واضح (صعودی یا نزولی) ایجاد شود.
- حجم معاملات: حجم معاملات در هنگام تشکیل کندل اینگالف باید افزایش یابد. این نشاندهنده تأثیر قوی حرکتهای خرید یا فروش است. افزایش حجم معاملات تأیید میکند که تغییر روند با حمایت واقعی معاملهگران همراه است.
- تأیید از اندیکاتورها: استفاده از اندیکاتورها میتواند تأییدیه اضافی برای معتبر بودن سیگنال کندل اینگالف فراهم کند. برای مثال، اگر کندل اینگالف صعودی همزمان با واگرایی مثبت از RSI یا سیگنال خرید از MACD شکل گیرد، اعتبار این سیگنال افزایش مییابد.
تفاوت معامله در تایمفریمهای مختلف
معامله با کندل اینگالف در تایمفریمهای مختلف میتواند تفاوتهای زیادی داشته باشد. بسته به تایمفریمی که برای معامله انتخاب میکنید، استراتژی و تأییدیههای شما متفاوت خواهند بود.
- اسکالپینگ (Scalping): در تایمفریمهای کوتاهمدت مانند ۱ دقیقه، ۵ دقیقه یا ۱۵ دقیقه، کندل اینگالف میتواند بهعنوان یک سیگنال سریع برای ورود به معامله استفاده شود. در این حالت، معاملات معمولاً بسیار کوتاه هستند و به دنبال نوسانات کوچک قیمت میگردند. در این تایمفریمها، نیاز به تأییدیههای سریع از اندیکاتورهای حجم یا RSI برای تأیید سیگنال وجود دارد.
- معامله روزانه (Day Trading): در تایمفریمهای ۱ ساعته یا ۴ ساعته، معاملهگران به دنبال الگوهای کندل اینگالف در طی روز هستند تا بتوانند در طول روز وارد و خارج از بازار شوند. این نوع معاملات معمولاً بهطور میانمدت است و نیاز به تأییدیههای بیشتری از قبیل روند و حجم معاملات دارند.
- بلندمدت (Swing Trading): در تایمفریمهای بلندمدت مانند روزانه یا هفتگی، الگوی کندل اینگالف معمولاً بهعنوان یک سیگنال تغییر روند اصلی بازار در نظر گرفته میشود. این نوع معاملهگران بیشتر به دنبال تثبیت تغییرات روند برای چند روز یا چند هفته هستند. در این حالت، تأییدیههای قویتر از اندیکاتورها مانند MACD و RSI برای تأیید سیگنال لازم است.
بهترین ترکیب اندیکاتورها با کندل اینگالف
استفاده از اندیکاتورها میتواند سیگنال کندل اینگالف را تقویت کرده و احتمال موفقیت معامله را افزایش دهد. برخی از بهترین ترکیبهای اندیکاتورها با الگوی کندل اینگالف عبارتند از:
- اندیکاتور RSI :(Relative Strength Index) RSI یکی از اندیکاتورهای مفید برای شناسایی شرایط اشباع خرید یا فروش است. هنگامی که کندل اینگالف صعودی در نزدیکی منطقه اشباع فروش (RSI کمتر از ۳۰) شکل گیرد، احتمال برگشت روند و صعود قیمت بیشتر است. به همین ترتیب، اگر کندل اینگالف نزولی در منطقه اشباع خرید (RSI بیشتر از ۷۰) شکل بگیرد، احتمال کاهش قیمت و تغییر روند افزایش مییابد.
- اندیکاتور MACD :(Moving Average Convergence Divergence) MACD یکی از اندیکاتورهای مشهور برای شناسایی تغییرات روند است. هنگامی که کندل اینگالف با یک کراس اوور مثبت (برای صعودی) یا منفی (برای نزولی) در MACD همراه باشد، سیگنال خرید یا فروش قویتری را نشان میدهد. این ترکیب میتواند تأثیر زیادی در تشخیص تغییر روند بازار داشته باشد.
- حجم معاملات (Volume): حجم معاملات یکی از ابزارهای مهم برای تأیید اعتبار الگوی کندل اینگالف است. اگر حجم معاملات در هنگام تشکیل کندل اینگالف بهطور قابل توجهی افزایش یابد، این نشاندهنده فشار قوی خرید یا فروش است که اعتبار سیگنال کندل اینگالف را افزایش میدهد.
معاملات با الگوی کندل اینگالف میتوانند بسیار سودآور باشند، اما برای افزایش احتمال موفقیت باید تأییدیههای مختلف را در نظر بگیرید. تایمفریم مناسب، حجم معاملات و ترکیب اندیکاتورهایی مانند RSI و MACD میتوانند به شما کمک کنند تا سیگنالهای معتبرتری را از کندل اینگالف دریافت کنید و بهترین تصمیمات معاملاتی را بگیرید.
مدیریت سرمایه و ریسک در معامله با کندل اینگالف
در هر استراتژی معاملاتی، مدیریت ریسک و سرمایه اهمیت ویژهای دارد و الگوی کندل اینگالف نیز از این قاعده مستثنی نیست. برای موفقیت در معامله با این الگو، ضروری است که نسبت ریسک به ریوارد را بهطور صحیح محاسبه کرده و حد ضرر را در مکان مناسبی قرار دهیم تا از ضررهای بزرگ جلوگیری کنیم و به حداکثر سود دست یابیم.
محاسبه نسبت ریسک به ریوارد
نسبت ریسک به ریوارد (Risk to Reward Ratio) یکی از مهمترین ابزارها برای ارزیابی میزان ریسک هر معامله است. این نسبت نشاندهنده مقدار سود احتمالی نسبت به زیان احتمالی در یک معامله است. بهطور معمول، معاملهگران برای ورود به یک معامله به نسبت ریسک به ریوارد حداقل ۱:۲ یا بالاتر نگاه میکنند؛ به این معنا که اگر ریسک شما ۱۰ دلار است، باید هدف سود شما حداقل ۲۰ دلار باشد.
برای محاسبه این نسبت در الگوی کندل اینگالف، بهطور معمول:
- ریسک: تفاوت بین قیمت ورود به معامله و سطح حد ضرر.
- ریوارد: تفاوت بین قیمت ورود و هدف قیمتی (تارگت قیمت).
برای مثال، اگر قیمت ورود به معامله بعد از شکلگیری کندل اینگالف صعودی در قیمت ۱۰۰ دلار باشد و حد ضرر را در قیمت ۹۵ دلار قرار دهید (۵ دلار ریسک) و هدف سود شما در ۱۱۰ دلار باشد (۱۰ دلار ریوارد)، نسبت ریسک به ریوارد شما ۱:۲ است که برای بسیاری از معاملهگران مناسب است.
نحوه قرار دادن حد ضرر در معاملات اینگالف
حد ضرر در معاملات اینگالف باید بهگونهای قرار گیرد که در صورت اشتباه بودن تحلیل و برگشت قیمت، ضرر شما محدود شود. بهترین مکان برای قرار دادن حد ضرر، درست زیر یا بالای کندل قبلی است که توسط کندل اینگالف پوشش داده شده است.
- در الگوی کندل اینگالف صعودی: حد ضرر معمولاً درست زیر قیمت پایین کندل نزولی قبلی قرار میگیرد.
- در الگوی کندل اینگالف نزولی: حد ضرر معمولاً درست بالای قیمت بالای کندل صعودی قبلی قرار میگیرد.
این استراتژی کمک میکند تا در صورت تغییر روند و برگشت قیمت، ضرر شما به حداقل برسد و از توقفهای سریع جلوگیری شود.
تعیین تارگت قیمتی بر اساس شکستها
یکی از مهمترین بخشهای معامله با کندل اینگالف، تعیین هدف قیمتی یا تارگت برای خروج از معامله است. تعیین تارگت قیمتی بهطور صحیح میتواند سودهای قابل توجهی برای شما بهدنبال داشته باشد.
هنگامی که کندل اینگالف در حال تشکیل است، قیمتهای نهایی این کندلها میتوانند بهعنوان نقاط مهمی برای تعیین هدف استفاده شوند. برای تعیین تارگت قیمتی، میتوانید از مفهومی بهنام «هدف قیمتی بر اساس ارتفاع الگو» استفاده کنید.
- در الگوی کندل اینگالف صعودی: هدف قیمتی میتواند با اندازه فاصله بین کندلهای قبلی (کندل نزولی کوچک و کندل صعودی بزرگ) به سمت بالا تعیین شود. بهعنوان مثال، اگر فاصله قیمتها در الگوی اینگالف صعودی ۱۰ دلار باشد، هدف قیمتی میتواند ۱۰ دلار بالاتر از قیمت ورود شما باشد.
- در الگوی کندل اینگالف نزولی: در این حالت، هدف قیمتی میتواند ۱۰ دلار پایینتر از قیمت ورود شما باشد، مشابه به الگوی صعودی.
استفاده از سطوح حمایت و مقاومت
علاوه بر اندازه الگو، سطوح حمایت و مقاومت در نمودار نیز میتواند راهنمایی خوبی برای تعیین تارگت باشد. اگر کندل اینگالف در نزدیکی سطح مقاومتی یا حمایتی مهم شکل گرفته باشد، این سطوح میتوانند بهعنوان نقاط احتمالی برای هدفگذاری استفاده شوند. این نقاط معمولاً میتوانند بهعنوان اهداف قیمتی نزدیک برای خروج از معامله در نظر گرفته شوند.
مدیریت ریسک و سرمایه در معامله با کندل اینگالف یکی از ارکان موفقیت در معاملات است. با محاسبه دقیق نسبت ریسک به ریوارد، قرار دادن حد ضرر در مکان مناسب و تعیین تارگت قیمتی منطقی بر اساس شکستها و سطوح حمایت و مقاومت، میتوانید ریسک را به حداقل رسانده و از معاملات سودآور بهرهمند شوید.
مقایسه کندل اینگالف با سایر الگوهای بازگشتی
الگوهای کندلی بازگشتی بهطور گستردهای در تحلیل تکنیکال برای شناسایی تغییرات روند استفاده میشوند. در این بخش، به مقایسه الگوی کندل اینگالف با سایر الگوهای شناخته شده بازگشتی نظیر کندل پین بار، الگوی هارامی و الگوی سهگانه معکوس میپردازیم تا تفاوتها و ویژگیهای خاص هرکدام را بررسی کنیم.
مقایسه کندل اینگالف با کندل پین بار
کندل پین بار یکی از الگوهای بازگشتی معروف است که بهطور معمول نشاندهنده تغییرات سریع در روند قیمت است. تفاوتهای اصلی کندل اینگالف و پین بار عبارتند از:
ساختار و شکل این دو الگو با هم تفاوت دارد:
- کندل اینگالف: در این الگو، یک کندل بزرگتر (در جهت مخالف روند قبلی) کامل کندل قبلی را پوشش میدهد. این الگو معمولاً بهعنوان نشانهای از قدرت ورود به بازار شناخته میشود.
- کندل پین بار: این کندل دارای سایه بلند و بدنه کوچک است و نشاندهنده معکوس شدن فشار خرید یا فروش در یک نقطه خاص از نمودار است. پین بارها معمولاً در نقاط چرخشی، مانند سطوح حمایت و مقاومت ظاهر میشوند.
از نظر نشانهها و اعتبار نیز این دو با هم متفاوت هستند:
- کندل اینگالف معمولاً از قدرت و تغییر روند بیشتری نسبت به پین بار برخوردار است. در حالی که پین بار میتواند یک نشانه اولیه از تغییر روند باشد، کندل اینگالف معمولاً نشاندهنده تأثیر قویتر از فشار خرید یا فروش است.
مقایسه محل تشکیل این دو الگو نشان میدهد که:
- کندل اینگالف در انتهای روندهای قویتر و در نزدیکی سطوح حمایت یا مقاومت بهخوبی عمل میکند، در حالی که پین بار معمولاً در نزدیکی این سطوح میتواند اعتبار بیشتری پیدا کند.
هر دو الگو برای شناسایی تغییرات روند مفید هستند، اما کندل اینگالف بهطور کلی سیگنال قدرتمندتری از پین بار برای معکوس شدن روند بازار ارائه میدهد. کندل اینگالف اغلب برای تأیید تغییرات روند در نظر گرفته میشود، در حالی که پین بار بیشتر نشانهای از شروع تغییر است.
مقایسه کندل اینگالف با الگوی هارامی
الگوی هارامی (Harami Pattern) یکی دیگر از الگوهای معروف بازگشتی است که در آن دو کندل متوالی ظاهر میشوند: یک کندل بزرگ (صعودی یا نزولی) و یک کندل کوچک که در داخل بدنه کندل قبلی قرار میگیرد.
در بررسی تفاوت ساختار و شکل دو الگوی اینگالف و الگوی هارامی میتوان گفت که:
- کندل اینگالف: در این الگو، یک کندل بزرگتری که روند قبلی را پوشش میدهد، بهطور کامل کندل قبلی را در بر میگیرد.
- الگوی هارامی: در این الگو، کندل دوم داخل بدنه کندل اول قرار میگیرد، بهطوریکه روند قبلی همچنان حفظ میشود اما نشانهای از تغییر روند است.
مقایسه نشانهها و اعتبار این دو الگو میتوان نتیجه گرفت که:
- کندل اینگالف سیگنال تغییر روند قدرتمندتری را ارائه میدهد. زیرا در این الگو، کندل جدید تمام کندل قبلی را میپوشاند، که معمولاً بهمعنی تغییر فشار در بازار است.
- در مقابل، الگوی هارامی بیشتر بهعنوان نشانهای از توقف روند و پتانسیل تغییر بهحساب میآید. این الگو نمیتواند قدرت زیادی مانند کندل اینگالف در تغییر روند داشته باشد.
محل تشکیل دو الگو نیز با هم تفاوت دارد:
- کندل اینگالف در پایان روندهای قویتر و در نزدیکی سطوح حمایت یا مقاومت معتبرتر عمل میکند.
- الگوی هارامی میتواند در وسط روند هم ظاهر شود و بهعنوان سیگنالی از توقف و تغییر روند استفاده شود.
کندل اینگالف معمولاً نشاندهنده تغییر روند شدیدتری نسبت به الگوی هارامی است. الگوی هارامی بیشتر نشاندهنده توقف و تحولی کمعمق در روند است، در حالی که کندل اینگالف در بیشتر مواقع تغییرات قویتری در روند بازار را پیشبینی میکند.
مقایسه کندل اینگالف با الگوی سهگانه معکوس
الگوی سهگانه معکوس (Triple Reversal) یکی از الگوهای پیچیدهتر بازگشتی است که از سه کندل متوالی تشکیل میشود و معمولاً در انتهای روندهای نزولی یا صعودی ظاهر میشود. این الگو در سه مرحله به وقوع میپیوندد: یک کندل بزرگ، یک کندل کوچک و سپس یک کندل بزرگ دیگر که معمولاً جهت مخالف کندل قبلی است.
ساختار و شکل دو الگوی اینگالف و سهگانه معکوس با هم متفاوت است:
- کندل اینگالف تنها از یک کندل بزرگ تشکیل شده که کندل قبلی را بهطور کامل پوشش میدهد.
- الگوی سهگانه معکوس از سه کندل تشکیل شده که اولین و سومین کندلها بزرگ و کندل دوم کوچک هستند. این الگو بهطور معمول در انتهای روندهای قوی و در نزدیکی سطوح کلیدی به وجود میآید.
همچنین در مورد نشانهها و اعتبار این دو الگو میتوان نتیجه گرفت که:
کندل اینگالف معمولاً سیگنالی سریع و قوی برای تغییر روند است، در حالی که الگوی سهگانه معکوس بهعنوان یک الگوی پیچیدهتر برای تغییر روند و آغاز یک روند جدید عمل میکند. این الگو معمولاً به زمان بیشتری برای شکلگیری نیاز دارد و در صورت تأیید، سیگنالهای بسیار قویتری ارائه میدهد.
مقایسه محل تشکیل الگوی اینگالف با الگوی سهگانه معکوس نشان میدهد که:
- کندل اینگالف بهطور معمول در نزدیکی سطوح حمایت یا مقاومت ایجاد میشود و تغییرات سریع را در روند بازار نشان میدهد.
الگوی سهگانه معکوس بیشتر در انتهای یک روند طولانی و در نقاط چرخشی بازار نمایان میشود و نشاندهنده یک تغییر عمیقتر در جهت روند است.
کندل اینگالف بهطور معمول سیگنال قویتری از تغییرات فوری در روند بازار ارائه میدهد، در حالی که الگوی سهگانه معکوس برای شناسایی تغییرات بلندمدتتر در روند بازار مفید است. هرچند که کندل اینگالف سریعتر و سادهتر است، اما الگوی سهگانه معکوس میتواند سیگنالهای معتبرتری در روندهای بلندمدت ارائه دهد.
در مقایسه با سایر الگوهای بازگشتی، کندل اینگالف یکی از الگوهای ساده و قدرتمند است که میتواند تغییرات روند را بهطور سریع و قابل توجهی شناسایی کند. با این حال، انتخاب بین این الگو و دیگر الگوهای بازگشتی بستگی به نوع تحلیل، زمانفریم و سبک معاملاتی شما دارد.
آیا کندل اینگالف همیشه موفق است؟
هرچند الگوی کندل اینگالف یکی از الگوهای قوی و معتبر در تحلیل تکنیکال بهشمار میآید، اما این الگو بهتنهایی نمیتواند همیشه موفق باشد. مانند هر ابزار تحلیلی دیگری، کندل اینگالف نیز دارای محدودیتها و شرایط خاص خود است که ممکن است در بعضی موارد باعث شکست آن شود. در اینجا به بررسی دلایلی میپردازیم که چرا کندل اینگالف همیشه موفق نیست:
۱. تأثیر شرایط بازار
کندل اینگالف، مانند دیگر الگوهای کندلی، در شرایط مختلف بازار میتواند عملکرد متفاوتی داشته باشد. در بازارهای پر نوسان یا زمانی که خبرهای اقتصادی یا سیاسی مهمی در جریان باشد، رفتار قیمت بهطور غیرمنتظرهای تغییر میکند و این میتواند باعث شکست الگو شود.
بهویژه در بازارهای با نوسانات زیاد، احتمال برگشت ناگهانی قیمتها وجود دارد که ممکن است سیگنال کندل اینگالف را نقض کند.
۲. تأثیر حجم معاملات
یکی از مهمترین فاکتورها در تایید اعتبار الگوی کندل اینگالف، حجم معاملات است. هنگامی که حجم معاملات در هنگام شکلگیری کندل اینگالف پایین باشد، احتمال موفقیت الگو کاهش مییابد. اگر حجم معاملات تأییدکننده حرکت بازار نباشد، ممکن است تغییر روند موقتی بوده و به شکست الگو منجر شود.
۳. قرارگیری در سطوح کلیدی
اگر کندل اینگالف در نقاط مهم و شناخته شده حمایت یا مقاومت شکل نگیرد، ممکن است موفقیت آن کاهش یابد. بسیاری از الگوهای کندلی، از جمله کندل اینگالف، بیشتر در سطوح کلیدی (حمایت یا مقاومت) اعتبار دارند. زمانی که این الگو در جایی بدون اهمیت فنی یا بنیادی شکل بگیرد، احتمال تغییر روند بهطور قابل توجهی کاهش مییابد.
۴. روندهای پیشین
کندل اینگالف معمولاً در پایان یک روند قدرتمند عمل میکند و سیگنالی از برگشت روند بهدست میدهد. اگر روند قبلی ضعیف باشد یا بهطور کلی بازار در وضعیت خنثی یا بدون جهت قرار داشته باشد، احتمال شکست الگو وجود دارد. در چنین مواقعی، الگوی کندل اینگالف ممکن است سیگنالی کاذب باشد که نتواند روند جدیدی ایجاد کند.
۵. وجود سایر عوامل تکنیکالی
الگوی کندل اینگالف بهتنهایی یک ابزار معتبر است، اما برای تأیید دقیقتر ورود یا خروج از بازار، بهتر است از دیگر ابزارهای تکنیکال نیز استفاده شود. اندیکاتورهایی مانند MACD، RSI یا میانگین متحرک میتوانند بهعنوان تأییدیههای اضافی به کندل اینگالف کمک کنند. در صورتی که این اندیکاتورها با سیگنال کندل اینگالف تطابق نداشته باشند، احتمال شکست الگو افزایش مییابد.
۶. تایمفریمهای مختلف
در تایمفریمهای کوتاهمدت، الگوی کندل اینگالف ممکن است بیشتر دچار سیگنالهای کاذب شود، زیرا حرکت قیمت در این تایمفریمها معمولاً نوسانیتر است. در حالی که در تایمفریمهای بلندمدتتر، کندل اینگالف احتمال موفقیت بیشتری دارد زیرا نشاندهنده تغییرات بنیادیتر و بزرگتر در بازار است.
در نهایت، کندل اینگالف همیشه موفق نیست و نمیتوان بهطور قطعی گفت که این الگو همیشه منجر به سود خواهد شد. به همین دلیل، استفاده از این الگو بهتنهایی برای تصمیمگیری معاملاتی کافی نیست و بهتر است همیشه از آن بهعنوان یکی از ابزارهای تکمیلی در تحلیل تکنیکال استفاده کرد. برای کسب موفقیت در معاملات، ترکیب کندل اینگالف با حجم معاملات، سطوح حمایت و مقاومت، و دیگر اندیکاتورها میتواند باعث دقت بیشتر پیشبینیها و کاهش خطر شکست در معاملات شود.
کندل اینگالف که یکی از پرکاربردترین الگوهای تحلیل تکنیکال است در تمام بازارهای مالی کاربرد دارد و از این رو میتواند در آموزش ارز دیجیتال و مفاهیم پایه فارکس به کار گرفته شود. پیش از همه، باید با مفاهیم ابتدایی آشنا شوید و یاد بگیرید که ترید چیست و تریدر کیست. شما میتوانید از لیست بهترین صرافی ارز دیجیتال خارجی و بهترین صرافی ارز دیجیتال ایرانی و همچنین بهترین بروکر فارکس، صرافی یا بروکر مورد نظر خود را انتخاب کرده و این الگو را تمرین کنید.
جمعبندی و توصیههای نهایی برای معاملهگران
کندل اینگالف یکی از ابزارهای قدرتمند در تحلیل تکنیکال است که میتواند بهعنوان سیگنالی برای تغییر روند و شروع حرکت جدید در بازار عمل کند. با این حال، مانند هر ابزار تحلیلی دیگر، باید در کنار سایر ابزارها و اندیکاتورها از آن استفاده کرد تا اطمینان بیشتری نسبت به صحت سیگنالها حاصل شود.
توصیههای نهایی برای معاملهگران
- تأیید سیگنال با حجم معاملات: برای افزایش دقت، همیشه حجم معاملات را در هنگام شکلگیری کندل اینگالف بررسی کنید. حجم بالاتر معمولاً نشاندهنده اعتبار بیشتر الگو است.
- استفاده از اندیکاتورها: بهتنهایی به کندل اینگالف اعتماد نکنید. از اندیکاتورهایی مانند RSI، MACD یا میانگین متحرک برای تأیید سیگنال استفاده کنید.
- مراقب سیگنالهای کاذب باشید: بهویژه در تایمفریمهای کوتاهمدت، سیگنالهای کاذب بیشتر رخ میدهند. بنابراین بهتر است همیشه در کنار این الگو از تحلیلهای بنیادی و تکنیکال دیگر استفاده کنید.
- مدیریت ریسک و سرمایه: قبل از ورود به معامله، نسبت ریسک به ریوارد را بررسی کنید و حد ضرر مناسبی تعیین کنید. حتی در صورت مشاهده یک الگوی کندل اینگالف، نباید بدون در نظر گرفتن مدیریت ریسک وارد معامله شوید.
- آشنایی با سایر الگوهای کندلی: شناخت و تسلط بر الگوهای دیگر کندلی مانند پین بار، هارامی یا سهگانه معکوس میتواند به شما کمک کند تا درک بهتری از شرایط بازار پیدا کرده و سیگنالهای کندل اینگالف را با دقت بیشتری تحلیل کنید.