سلام، من علی صابریان هستم و این افتخار را دارم که در یکی دیگر از گفتارهای خانه سرمایه در خدمت شما باشم. موضوع گفتگوی این قسمت در مورد سرمایه گذاری مستقیم و غیر مستقیم در بورس است. بسیاری از دوستان در این مورد دچار مشکل هستند. اگر بخواهیم خیلی کلی به موضوع نگاه کنیم میتوانیم انواع روشهای سرمایه گذاری در بورس را به دو مورد خلاصه کنیم:
- سرمایه گذاری مستقیم
- سرمایه گذاری غیر مستقیم
سرمایه گذاری مستقیم و غیر مستقیم چه تفاوتی با هم دارند؟
اجازه بدهید این مورد را با یک مثال ساده برایتان توضیح بدهم. بازار ملک و ساخت و ساز را در نظر بگیرید. شما به دو صورت میتوانید در این بازار، سرمایه گذاری کنید. در حالت اول، خودتان دست به کار میشوید و ملکها را خرید و فروش میکنید. اما در حالت دوم، شما پول خود را به یکی از اقوام یا دوستانتان که در این زمینه مشغول به کار است میدهید و از او میخواهید که به نیابت از شما در این بازار سرمایه گذاری کند و در انتهای سال سود پولتان را به شما بپردازد.
ماجرای بازار بورس هم به همین ترتیب است؛ یعنی شما هم میتوانید به طور مستقیم به خرید و فروش سهام مشغول شوید و هم میتوانید سرمایه خود را به دیگران بدهید تا آنها برای شما سرمایه گذاری کنند. در بازار سرمایه، این «دیگران» به دو دسته کلی تقسیم میشوند:
- صندوقهای سرمایه گذاری
- شرکتهای سبدگردانی
آشنایی بیشتر با صندوقهای سرمایه گذاری
سرمایه گذاری در صندوقهای سرمایه گذاری به این معنا است که شما در عوض پولی که به این صندوقها میدهید، واحدهای صندوق سرمایه گذاری یا یونیتهایی از این صندوقها را میخرید. مدیر صندوق هم با استفاده از سرمایه شما در بورس سرمایه گذاری میکند. هر چقدر که سهامهای خریداری شده از طرف مدیر صندوق، رشد کنند پول شما هم رشد خواهد کرد. این مورد مانند زمانی است که شما با چند نفر دیگر پولهایتان را روی هم گذاشتهاید و یک ساختمان را خریدهاید. هر چقدر که قیمت ساختمان افزایش یابد، پول شما هم رشد میکند. البته ماجرا همیشه هم با رشد همراه نیست و گاهی ممکن است دچار زیان شوید.
نکتههایی مهم در مورد صندوقهای سرمایه گذاری و سبد گردانها
صندوقهای سرمایهگذاری کاری به میزان ریسکپذیری شما ندارند. اما وقتی پولتان را به سبدگردان میسپارید در مورد چیزهایی مانند سطح ریسکپذیریتان با شما مصاحبه میکنند و پر پایه نتیجهای که از این مصاحبه میگیرند به سراغ معامله سهمهای پر ریسک یا کم ریسک میروند.
سبدگردانها یک مقدار حداقل برای سرمایههای دریافتی مشخص کردهاند. بنابراین شما با هر مقدار سرمایه نمیتوانید با سبدگردانها کار کنید. مثلا این حداقل سرمایه برای برخی از سبدگردانها 100 میلیون تومان است.
وقتی شما پول خود را به فرد دیگری میدهید و از او میخواهید که به جای شما مشغول سرمایه گذاری شود، دیگر دغدغه این را ندارید که ماجرا از چه قرار است و این سرمایه گذاری چگونه انجام میشود. اما اگر تجربه شما در زمینه سرمایه گذاری بیشتر باشد، شاید بتوانید بیشتر از آن فردی که سرمایهتان را به او سپردهاید سود کنید.
بازار را بشناسید بعد سرمایه گذاری کنید
چه مستقیم و چه غیرمستقیم، شما باید قبل از سرمایه گذاری، بازار بورس را بشناسید. این شناخت و توانایی تحلیل به شما کمک میکند تا دریابید که الان زمان کار با سبدگردان است یا صندوقهای سرمایه گذاری؟ شاید حتی تصمیم بگیرید که خودتان به طور مستقیم دست به سرمایه گذاری بزنید!
مثلا یکی از دانشجویان دوره نخبگان بورس خانه سرمایه، هفت میلیارد تومان سرمایه داشت. او تصمیم گرفت که سه و نیم میلیارد را در صندوق سرمایه گذاری و سه و نیم میلیارد را به طور مستقیم وارد بازار بورس کند.
یکی دیگر از آشنایان با من تماس گرفت و گفت که میخواهد در بورس سرمایه گذاری کند اما چون چیز زیادی از بورس نمیداند میخواهد به طور غیر مستقیم این کار را انجام دهد. من به او گفتم: «چون بورس رشد زیادی کرده است توصیه نمیکنم که سرمایه گذاری کنید.» او هم در پاسخ گفت: «پس با این حساب به سراغ صندوقهای سرمایه گذاری میروم. چون آنها احتمالا میدانند که چطور این کار را انجام دهند.» یادتان باشد، وقتی بازار بد است، برای همه بد است. دلیلی نمیشود که صندوقها در بازار بد بیشتر از بقیه سود کنند. البته این آشنای ما در نهایت تصمیم گرفت که خودش وارد بورس شود و سرمایه گذاری کند. یادم میآید که از سال 92 تا 95 سرمایهاش از مبلغی که وارد کرده بود، کمتر شد و تازه بعد از چهار سال، سرمایهاش تازه به همان مبلغ اولیه خودش بازگشت.
سخن آخر
شناختن بازار سرمایه به شما کمک میکند که زمان درست برای سرمایه گذاری را کشف کنید. تنها بعد از شناخت این بازار است که میتوانید در مورد شیوه مستقیم یا غیر مستقیم سرمایه گذاری تصمیم بگیرید.