سادگی فهم قواعد تحلیل نموداری و دسترسی آسان به دادههای قیمتی بازارهای مالی سبب شده است، که بخش عمده ای از معامله گران برای تحلیل بازار و اتخاذ تصمیمات معاملاتی به تحلیل تکنیکال روی آورند. در میان ابزار تحلیل نموداری، اندیکاتورها به دلیل سهولت کاربری، زیبایی بصری و امکان تحلیل سریع نمودار، از محبوبیت و اهمیت ویژه ای برخوردارند. در واقع زمانی که روش تحلیل یا استراتژی معاملاتی بسیاری از معامله گران بازار سهام، طلا، ارز یا حتی کالا را بررسی کنیم، در اغلب اوقات ردپای اندیکاتورها را مشاهده خواهیم نمود. در این مطلب قصد داریم، تا ضمن آشنایی با یکی از مهم ترین انواع اندیکاتورها تحت عنوان «اسیلاتور»، به شرح کاربردها و تفاوت های آن با سایر اندیکاتورها بپردازیم.
اسیلاتور یا نوسان ساز چیست؟
تمرکز ما در این مطلب روی دومین گروه از اندیکاتورها یعنی اسیلاتور است، که در میان تحلیل گران تکنیکال ایرانی با نام های نوسان ساز یا نوسانگر نیز شناخته می شود. اسیلاتور یک ابزار تحلیل فنی است؛ که از قرار گرفتن یک یا چند شاخص نموداری (حاصل فرمولاسیون داده های قیمتی) در یک محدوده نوسانی دارای حد بالایی و پایینی مشخص تشکیل شده و با بررسی نوسانات شاخص های مذکور، شرایط هیجانی بازار و مومنتوم قیمت را ارزیابی نموده و نتیجه نهایی را در قالب یک عدد یا نشانه نموداری در اختیار معامله گر قرار می دهد. اسیلاتورها معمولاً به دو شیوه تقاطع با خط مرکزی یا نوسان بین سطوح مرزی (نواحی اشباع خرید و فروش) مورد استفاده قرار می گیرند. در نظر داشته باشید؛ که این ابزار برای معامله گران با افق زمانی سرمایه گذاری کوتاه مدت و در مواقع بازار خنثی (فاقد روند مشخص)، عملکرد مناسب تری دارد.
اندیکاتور چیست؟
اندیکاتور یک تابع ریاضی است، که داده های قیمت و حجم معاملات یک دارایی (سهام، ارز، طلا، کالا و شاخص ) را بر اساس فرمول های مشخصی پردازش کرده و خروجی این محاسبات را در قالب اشکال گرافیکی نموداری نمایش می دهد. اندیکاتور نیز مشابه سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال از اطلاعات گذشته قیمتی استفاده نموده و داده های پایه محاسباتی آن شامل قیمت بازشدن (Open)، بیشترین (High)، کمترین (Low)، بسته شدن (Close) و حجم معاملات (روزانه یا هر تایم فریم دیگر) است. این ابزار معمولاً به منظور تعیین روند بازار، قدرت حرکات قیمت و دریافت سیگنال های معاملاتی به کار می روند. اندیکاتورهای تکنیکالی بر اساس ماهیت و نحوه کاربرد به سه دسته اصلی روندیاب، اسیلاتور (نوسان ساز) و حجمی تقسیم می شوند. در کنار این تقسیم بندی، دسته کوچک دیگری از اندیکاتورها به نام بیل ویلیام وجود دارند. اندیکاتورهای موجود در این گروه همگی متعلق به جناب ویلیام (یکی از برترین معامله گران بازار مالی) بوده و بر اساس فلسفه سرمایه گذاری ایشان تدوین شده اند.
اندیکاتور با اسیلاتور چه تفاوتی دارد؟
همان طور که در ابتدای مطلب نیز بدان اشاره نمودیم، اسیلاتور نوعی اندیکاتور بوده و نسبت به آن متفاوت است؛ اما برخی از معامله گران به اشتباه اندیکاتور و اسیلاتور را دارای یک ماهیت مشابه تصور نموده و تفاوتی میان آن ها قائل نیستند. در این بخش سه ویژگی منحصربه فرد اسیلاتورها را ذکر می کنیم:
۱- نواحی اشباع خرید و فروش
در اغلب اسیلاتورها دو ناحیه بالایی و پایینی محدوده نوسانی به عنوان نواحی اشباع خرید و فروش درنظر گرفته می شوند. اشباع خرید یا فروش در قالب کلمه به معنی بیش از حد گران یا ارزان بودن یک دارایی طی یک دوره زمانی بوده و بر اساس شرایط نمودار قیمت، نشان دهنده یک دوره حرکات روندی شدید (احتمالاً هیجانی) و بدون اصلاح است؛ که بازگشت قیمت در این نواحی محتمل می باشد.
۲- نحوه قرار گرفتن در نمودار قیمت
اندیکاتورها معمولاً در پس زمینه نمودار قیمت قرار می گیرند. این درحالی است، که اسیلاتورها در یک پنجره جداگانه در بخش پایینی نمودار نمایش داده می شوند. در واقع اگر اندیکاتورهایی نظیر میانگین متحرک یا پارابولیک سار را بررسی کنید؛ این ابزار روی خود نمودار قرار گرفته و مواردی نظیر استوکاستیک، در یک پنجره منفرد نموداری جای می گیرند.
۳- واگرایی
یکی از معتبرترین سیگنال های معاملاتی در تحلیل تکنیکال، واگرایی قیمت و اندیکاتور است. حتی برخی معامله گران از این ساختار نموداری به عنوان یک استراتژی معاملاتی کامل استفاده می کنند. به بیان ساده واگرایی به شرایطی گفته می شود، که قیمت و اندیکاتور سیگنال های متناقض صادر کنند. شرایط تشکیل واگرایی به گونه ای است، که صرفاً به واسطه مقایسه قیمت و اسیلاتورهایی نظیر مکدی، استوکاستیک و RSI قابل تشخیص می باشد.
متداول ترین اسیلاتورها
انواع مختلفی از اسیلاتورهای مرسوم به صورت پیش فرض در پلتفرم های تحلیلی نظیر متاتریدر قرار داده شده و فرآیند طراحی اسیلاتورهای جدید توسط علاقه مندان و پژوهش گران معامله گری نیز هم چنان ادامه دارد. مکدی، استوکاستیک و RSI، تقریباً پرکاربردترین اسیلاتورهای تکنیکالی در میان معامله گران بازارهای مالی هستند. در ادامه مقاله و پیش از نتیجه گیری پایانی، هر کدام از این ابزار تحلیل فنی را به صورت مختصر معرفی خواهیم نمود.
دوره آموزشی از صفر تا سطح پیشرفته در ترید که با هدف “استاد تمامی ترید” طراحی شده است
۱- مکدی (MACD)
مکدی یا میانگین متحرک همگرایی واگرایی (Moving Average Convergence Divergence)، از خانواده اسیلاتورها و با قابلیت شناسایی مومنتوم و جهت روند بازار می باشد. این اندیکاتور از سه بخش اساسی خط مکدی (تفاوت بین میانگین های متحرک نمایی ۱۲ و ۲۶)، خط سیگنال (میانگین نمایی خط مکدی با دوره ۹) و هیستوگرام (تفاوت خط سیگنال و مکدی) تشکیل شده است.
۲- استوکاستیک (Stochastic)
این اسیلاتور که توسط یکی از مشهورترین تحلیل گران تکنیکال قرن نوزدهم میلادی به نام گئورگ لین طراحی شده است، دارای دو خط K% و D% بوده و بهترین عملکرد آن در بازار خنثی یا تشخیص نقاط بازگشت روند در جریان حرکات اصلاحی بازار می باشد. محاسبات استوکاستیک بر پایه مقایسه قیمت بسته شدن نسبت به سقف و کف های قیمتی اخیر است. این اندیکاتور بین دو سطح ۰ و ۱۰۰ نوسان کرده و نواحی اشباع فروش (۰ تا ۲۰) و خرید (۸۰ تا ۱۰۰) مشخصی دارد.
۳- اندیکاتور RSI
کاربرد اصلی شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index) در تشخیص جهت، قدرت روند و تعیین نقاط بازگشتی بازار است. این اندیکاتور همواره یکی از قدرتمندترین اسیلاتورهای تکنیکالی بوده و مورد توجه بسیاری از معامله گران می باشد. RSI نیز مشابه استوکاستیک در یک بازه ۰ تا ۱۰۰ نوسان نموده و دارای دو ناحیه اشباع خرید (۷۰ تا ۱۰۰) و فروش (۰ تا ۳۰) است.
اندیکاتور (روندی و حجمی) یا اسیلاتور؟!
ذهن بسیاری از معامله گران و تحلیل گران تکنیکال همواره درگیر این موضوع است، که آیا اسیلاتورها نسبت به سایر گروه های اندیکاتوری برتری دارند؟ در پاسخ باید گفت، که این موضوع به مؤلفه های بسیاری از جمله شرایط بازار، وضعیت نمودار قیمت، نحوه استفاده، میزان تخصص و تجربه، افق زمانی سرمایه گذاری و استراتژی معاملاتی فرد بستگی دارد. هم چنین اسیلاتورها معمولاً به عنوان یک ابزار تأیید به کار رفته و همواره باید از صرفاً تصمیم گیری بر مبنای آن ها پرهیز کنید. در واقع اسیلاتورها نیز همانند سایر ابزار تحلیل می توانند، برای یک معامله گر بسیار مفید واقع شده و برای دیگری بدون تأثیر یا فقط مایه ضرر و زیان باشند. در نتیجه نمی توان، این ابزار را به عنوان بهترین یا بدترین درنظر گرفت! به طور کلی، اگر هر نوع ابزار تحلیل را در شرایط مناسب و به طرز صحیحی به کار ببرید، حتماً نتیجه مثبتی در پی خواهد داشت.