اگر در بازارهای مالی فعال هستید، حتما میدانید که برای موفقیت در این بازار باید لبه معاملاتی Edge Trading داشته باشید. اما لبه معاملاتی یا Edge Trading دقیقا به چه معنا است؟ اگر بخواهیم ساده بگوییم که برایتان قابل فهم باشد، لبه معاملاتی یعنی همان برگ برنده یا برتری کوچک شما در معاملات. این برتری به ظاهر کوچک باعث میشود احتمال موفقیت شما در معاملات بیشتر از شکست یا ضرر باشد. این برتری میتواند نوع روش تحلیل، مدیریت سرمایه یا حتی روانشناسی قوی تریدر باشد. داشتن لبه معاملاتی به تریدر کمک میکند شانس موفقیت خود را بالا برد و در طولانیمدت در بازار دوام بیاورد. در این مقاله قصد داریم با مفهوم لبه معاملاتی و انواع آن آشنا شویم و راهکارهایی برای یافتن یا ساختن آن بیاموزیم.
لبه معاملاتی یا Edge Trading چیست؟
به بیانی ساده لبه معاملاتی یعنی داشتن مزیت یا برتری آماری یا رفتاری در بازار که احتمال موفقیت شما را در معاملات در مقایسه با شکست بالا میبرد. این لبه معاملاتی ممکن است، یک روش تحلیلی از نوع تکنیکال خاص باشد، درک عمیق رفتار مارکت باشد یا حتی از روانشناسی قوی تریدر نشات بگیرد. به بیانی سادهتر، لبه معاملاتی یا Edge Trading به معنای برتری یا مزیت مشخص یک تریدر نسبت به سایر تریدرها است که او را به یک معاملهگر حرفهای تبدیل کرده و در بلندمدت سودآور میکند. این برتری میتواند حاصل یک یا ترکیبی از عوامل زیر باشد:
- روش تحلیل خاص اعم از تکنیکال، فاندامنتال، سنتیمنتال یا پرایس اکشن
- داشتن استراتژی قدرتمند برای مدیریت سرمایه هوشمندانه و دقیق
- داشتن توانایی در کنترل احساسات در هنگام معامله و گرفتن تصمیمات منطقی
- یا حتی آگاهی دقیق از ساختار پنهان در مارکت
به نقل از وبسایت buildalpha.com
In financial markets, trading edge is a temporary advantage over other market participants. Having an edge in trading can exist in many different forms but the two most common are information edge and price edge.
در بازارهای مالی لبه معاملاتی همان مزیت یا برتری موقتی است که یک تریدر را از سایر شرکتکنندگان در بازار ممتاز میسازد. لبه معاملاتی در انواع مختلفی وجود دارد، اما مهمترین آنها لبه اطلاعاتی و لبه قیمتی است.
مفهوم احتمال بیشتر موفقیت نسبت به شکست
همان طور که میدانید در بازارهای مالی هیچ قطعیتی وجود ندارد و معاملهگری در حقیقت یک بازی احتمالاتی است. هر ترید یا به سود ختم میشود یا به ضرر. اما هنگامی که تریدر دارای یک لبه معاملاتی برتر و آزمایش شده باشد، با انجام تعداد زیادی از معاملات این احتمال بسیار بالا است که میزان سود کلی او از ضرر بیشتر باشد. در بخش قبلی از مزیت یا برتری آماری و رفتاری سخن گفتیم، حال بیایید با یکدیگر بررسی کنیم که این دو چه معنایی دارند.
مزیت آماری یعنی اینکه تریدر یک استراتژی معاملاتی را به دفعات زیاد اجرا کرده باشد. به همین خاطر، میتوان اینگونه نتیجه گرفت که احتمال موفقیت تریدر در بلندمدت بیشتر از شکست او خواهد بود. فرض کنید دارای یک استراتژی معاملاتی هستید که از هر ۱۰ ترید، ۶ تا از آنها سودده هستند. اگر نسبت ریسک به ریوارد را یک به یک در نظر بگیریم، این یعنی اینکه از لحاظ آماری احتمال موفقیت شما در معاملات بیشتر از باختتان است.
مزیت رفتاری یعنی تریدر از نظر کنترل احساسات هنگام معاملات، پایبندی به استراتژی معاملاتی و داشتن نظم یا استمرار برتر از سایر تریدرها باشد. برای مثال، در هنگام نوسانات شدید در مارکت، تریدری دارای مزیت رفتاری است که از روی هیجان یا عجولانه عمل نکرده و با آرامش و ارزیابی دقیق تصمیمات منطقی بگیرد.
برای مثال، فرض کنید شما یک استراتژی معاملاتی دارید که در هر ۱۰ معامله، ۶ معامله آن سودآور است. اگر نسبت ریسک به ریوارد را یک به یک (یعنی به ازای هر واحد ریسک، یک واحد پاداش) در نظر بگیریم، این یعنی از لحاظ آماری، شانس موفقیت شما در معاملات بیشتر از شکستتان است. این مزیت آماری، سنگ بنای موفقیت بلندمدت در بازارهای مالی است.
اگر میخواهید در مورد این موضوع بیشتر بدانید، توصیه میکنیم مقاله نسبت ریسک به ریوارد چیست را مطالعه نمایید.
یکی از تفاوتهای اساسی میان تریدرهای موفق و بازنده، همین لبه معاملاتی است. تریدرهای حرفهای با بررسی و اجرای فراوان یک استراتژی در پی یافتن لبههای معاملاتی هستند. در حالیکه تریدرهای ضررده هیچ توجهی به آن ندارند.
تفاوت میان لبه معاملاتی با استراتژی معاملاتی چیست؟
بسیاری از تریدرهای مبتدی متاسفانه استراتژی معاملاتی را با لبه معاملاتی اشتباه میگیرند. اگر چه این دو مفهوم به هم مرتبط هستند، اما دارای تفاوتهای مهمی نیز هستند.
استراتژی معاملاتی
شامل مجموعهای قوانین مشخص برای ورود به معامله، خروج از معامله، مدیریت ریسک و حجم معاملات است. برای مثال ممکن است این گونه باشد، هنگامی که اندیکاتور RSI زیر عدد ۳۰ باشد، زمان خرید دارایی مورد نظر است.
اگر علاقه به دانستن اطلاعات بیشتر راجب اندیکاتور rsi دارید توسیه می شود مقاله ی اندیکاتور RSI چیست؟ را مطالعه نمایید.
لبه معاملاتی یا Edge Trading
برتری آماری یا رفتاری که باعث میشود، استراتژی معاملاتی در طولانیمدت سودآور باشد، همان لبه معاملاتی است. بدون لبه معاملاتی، استراتژی صرفا مجموعهای از قوانین فاقد ارزش است.
اگر بخواهیم سادهتر بیان کنیم، استراتژی فقط ابزار است، اما لبه معاملاتی علت موفقیت آن ابزار به شمار میآید. به بیانی دیگر، یک استراتژی زمانی ارزش دارد که دارای لبه معاملاتی یا Edge Trading باشد. زیرا در آن صورت است که در قیاس با سایر تریدرها دارای برتری خواهد بود. فرض کنید استراتژی شما در گذشته ۵۰ درصد شودده بوده است، این سود ناشی از مدیریت ریسک و شرایط بازار حاصل شده است. بنابراین لبه معاملاتی شما مدیریت ریسک قویتان بوده است.
استراتژی معاملاتی شما شامل مجموعهای از قوانین برای ورود به معامله، خروج از آن و حجم معامله است. در حالیکه لبه معاملاتی همان برتری یا مزیتی است که شما را از سایر تریدرها ممتاز میسازد و در بلندمدت سودده.
چرا لبه معاملاتی یا Edge Trading برای تریدرها مهم است؟
برای موفقیت در بازارهای مالی چون فارکس، داشتن لبه معاملاتی مهمترین اصل به شمار میآید. بدون داشتن یک لبه معاملاتی مشخص و آزمایششده، تریدر صرفا به شانس متکی است. درحقیقت، بدون داشتن لبه معاملاتی در این بازارها که هزاران شرکتکننده با منابع قوی، دادههای دقیق و الگوریتمهای پیشرفته در حال رقابت هستند، امکان موفقیت وجود ندارد. در این محیط پر رقابت، تنها تریدرهایی دوام میآورند که یک برتری یا مزیت نسبت به سایر معاملهگران داشته باشند. در این قسمت قصد داریم به اهمیت داشتن لبه معاملاتی یا Edge Trading بپردازیم.
تضمین سود مستمر در طولانیمدت
همان گونه که اشاره شد، هیچ قطعیتی در بازارهای مالی وجود ندارد و این بازارها به طور طبیعی تصادفی و نوسانی هستند. بدون وجود یک لبه معاملاتی یا Edge Trading تست شده و مشخص، هیچ شانسی برای بقای تریدر در بازارهای مالی وجود ندارد. از این رو، اگر بدون آن، احتمال اینکه سرمایهاش را در هنگام نوسانات شدید از دست بدهد، بسیار بالا میرود.
یکی از تفاوتهای اساسی میان حرفهایها با مبتدیها همین داشتن لبه معاملاتی است. تریدر حرفهای اهمیت لبه معاملاتی را به خوبی درک میکند و میداند با وجود آن نتیجه هر پوزیشن هر چه باشد، در بلندمدت سودده خواهد بود. با داشتن یک لبه معاملاتی تست شده میتوان به موارد زیر دست پیدا کرد:
- دست یافتن به سود مستمر در طولانیمدت
- داشتن کنترل بهتر بر روی ریسک
- حفظ اعتماد به نفس در هنگام ضرر
- اجتناب از تغییر مداوم استراتژی معاملاتی
- پرهیز از تصمیمات غیر منطقی و از روی هیجان
مقابله با رقابت شدید با بازیگران در مارکت
در بازارهای مالی، به غیر از تریدرهای خرد چون من و شما، بازیگران مهم دیگری نیز چون موسسات مالی و الگوریتمهای قوی در حال رقابت هستند. از این رو، بدون لبه معاملاتی یا Edge Trading به راحتی تریدر در این رقابت و از رفتار هوشمندانه بازار شکست میخورد. مهمترین کمکی که لبه معاملاتی به ما میکند:
- باعث میشود در رقابت با بازیگران بزرگ بازار مقاومت داشته باشیم
- تصمیمهایی بگیریم که متفاوت از تصمیمهای جمعی باشد
- وارد معاملاتی شویم که سایر شرکتکنندههای بازار هنوز متوجه آن نشدهاند یا دیر متوجه میشوند
حتی اگر از استراتژی دیگران بهره میبرید، باید لبه معاملاتی استراتژی آنها را به خوبی بشناسید، زیرا بدون آن امکان موفقیت در معاملات برایتان وجود نخواهد داشت.
انواع لبه معاملات یا Edge Trading
در این قسمت میخواهیم انواع لبه معاملاتی را شرح دهیم تا شما درک دقیقی از آن داشته باشید.
لبه اطلاعاتی Infoamation Edge
لبه اطلاعاتی زمانی ایجاد میشود که تریدر به اطلاعاتی دسترسی دارد که سایر تریدرها و فعالان بازار یا هنوز به آن نرسیدهاند یا آن به به درستی تحلیل نکردهاند. این نوع لبه به ویژه در بازارهایی چون سهام و کریپتو بسیار مهم است و ممکن است یا ناشی از آگاهی سریعتر نسبت به گزارشها و اخبار بنیادین باشد یا به دلیل تسلط کافی به منابع خبری و قابل اعتماد. البته توانایی تحلیل سریع دادههای منتشرشده نیز در این قضیه دخیل است.
در دنیای امروز که اطلاعات با سرعت بالایی منتشر میشوند، داشتن لبه معاملاتی مستلزم استفاده از منابع دقیق، ابزارهای جمعآوری داده و تحلیل سریع است. این نوع لبه بیشتر برای تریدرهایی است که به اخبار، دادههای فاندامنتال و تحلیل کلان دسترسی دارند.
لبه قیمت Price Edge
لبه قیمت یا قیمتی زمانی ایجاد میشود که تریدر بتواند رفتار قیمت را بهتر از سایرین تحلیل کند. این لبه معمولا بر اساس رفتار مارکت یعنی پرایس اکشن، سطح حمایت و مقاومت و نقدینگی شکل میگیرد. از این رو، لبه قیمتی میتواند:
- شناسایی سریع سطوح عرضه و تقاضای پنهان باشد
- تحلیل کندلی یا الگوهای قیمتی با دقت زیاد باشد
- درک دقیق از ساختار بازار یعنی مارکت استراکچر باشد
لبه قیمتی بیشتر در استراتژیهایی چون اسمارت مانی، پرایس اکشن و اسکالپ مشاهده میشود و نیاز به تسلط زیادی دارد.
سطح حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال، به سطوح کلیدی در نمودار اشاره دارد که قیمت به احتمال زیاد با برخورد به آنها واکنش میدهد.
برای درک عمیقتر و آشنایی با نحوه استفاده از این سطوح، توصیه میکنیم مقاله جامع حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال چگونه استفاده میشود؟ را مطالعه کنید.
لبه تکنیکی شامل اندیکاتورها
در این نوع لبه تریدر با استفاده از ابزارهای تکنیکالی، فیلترها و اندیکاتورها، فرصتهای معاملاتی بهتری را مییابد. برای مثال:
- استفاده از ترکیب اندیکاتورها برای گرفتن تاییدیه لازم برای ورود مانند ترکیب اندیکاتور RSI، MACD و اندیکاتور میانگین متحرک.
- طراحی برخی از فیلترهای خاص برای انتخاب سهامها یا جفتارزها جهت معامله
- یافتن واگراییهای پنهان یا رفتارهای خاص در نمودار قیمت
برای اطلاعات بیشتر در مورد اندیکاتورها، پیشنهاد میشود نگاهی به مقاله اندیکاتور چیست بیاندازید. البته باید توجه کنید که این لبه زمانی موثر واقع میشود که تریدر از ابزارها بهدرستی استفاده کند، نه اینکه صرفا مبنای تصمیمگیری او آنها باشند. ترکیب درست ابزارها، تست و ارزیابی آنها نقش کلیدی در شکلگیری این نوع لبه ایفا میکند.
شما میتوانید برای طراحی و ایجاد یک لبه معاملاتی از اندیکاتورهای تکنیکالی نیز بهره ببرید. یکی از بهترین استراتژیها در این خصوص استفاده ترکیبی از اندیکاتورها برای یافتن یک لبه معاملاتی کارآمد است.
اجزای تشکیلدهنده لبه معاملاتی یا Edge Trading
در این بخش قرار است با هم مولفههای تشکیلدهنده لبه معاملاتی را مرور کنیم.
استراتژی معاملاتی مشخص و ثابتشده
لازمه موثر بودن لبه، داشتن یک استراتژی مشخص، معتبر و تست شده در لایو بازار است. این استراتژی باید بهوضوح:
- برای ورود، خروج و مدیریت پوزیشن برنامه داشته باشد
- در گذشته بازار تست شده باشد (یعنی بک تست گرفته شده باشد)
- نتایج قابل اندازهگیری و تکرارپذیر باشد
یکی از نکاتی که ممکن است بسیاری از تریدرهای مبتدی نادیده بگیرند، این است استراتژی علاوه بر سودآور بودن باید با روانشناسی شخصی معاملهگر همسو باشد تا بتواند قابل اجرا در طولانیمدت باشد. در غیر این صورت، دیر یا زود موجبات شکست تریدر را فراهم میکند و چه بسا ممکن است زیان سنگینی را به او وارد کند.
مدیریت ریسک و سرمایه
یکی از کلیدیترین اصول لبه معاملاتی، مدیریت سرمایه هوشمندانه و دقیق است. حتی بهترین و دقیقترین استراتژیها نیز بدون مدیریت ریسک محکوم به شکست هستند. بنابراین، اگر لبه معاملاتی داشته باشید، اما از استاپ لاس Stop Loss استفاده نکنید، بیش از ۲ درصد بر روی کل سرمایه ریسک کنید و حجم هر پوزیشن را متناسب با سرمایه یا بالانس حساب انتخاب نکنید، هیچ تاثیری نخواهد داشت.
مدیریت ریسک یعنی پایداری در زمان نوسانات شدید، یعنی زنده ماندن در مارکت برای استفاده از لبه معاملاتی در طولانیمدت.
داشتن نظم و روانشناسی
یکی از لبههای معاملاتی که تفاوت میان تریدر موفق و بازنده را مشخص میکند، داشتن ذهنی آرام، ثبات و البنه نظم و استمرار است. معاملهگری موفق است که بتواند:
- احساساتی نظیر ترس، طمع و تردید را در هنگام ترید مدیریت کند و تصمیم منطقی بگیرد
- به استراتژی و پلن معاملاتی خود پایبند باشد، حتی اگر در صورت ضرر
- در چرخه باطل انتقام از مارکت یا تغییر مداوم استراتژی نیافتد
داشتن روان قوی به تریدر کمک میکند لبههای معاملاتی استراتژی را بهدرستی اجرا کند و آنها را نادیده نگیرد.
چطور لبه معاملاتی پیدا کنیم یا بسازیم؟
یکی از چالشهایی که هر تریدر دارد این است که چگونه لبه معاملاتی خاص خود را پیدا یا طراحی کند. لبه معاملاتی نباید کپی یا تقلید از دیگران باشد. بلکه تریدر باید خود بر اساس سبک ترید، شخصیت، و تجربه خود این لبه را برای استراتژی معاملاتی خود طراحی کند. در ادامه نحوه طراحی و یافتن لبههای معاملاتی را با یکدیگر بررسی میکنیم:
تحلیل دادههای گذشت مارکت و انجام بکتست
برای ساخت یا طراحی یک لبه معاملاتی، تریدر باید استراتژی خود را در دادههای تاریخی و گذشته بازار تست کند. به این مرحله بکتست گفته میشود. بکتست به تریدر نشان میدهد:
- آیا استراتژی در گذشت بازار سودآور است یا خیر؟
- استراتژی در چه شرایطی از مارکت عملکرد خوبی دارد یا در چه زمانی بدترین عملکرد را؟
- نسبت میان سود به ضرر، نرخ برد یا همان وینریت و میزان دراودان یا افت سرمایه چقدر بوده است؟
بک تست اصولی به تریدر کمک میکند با تست استراتژی لبههای معاملاتی دقیقی را پیدا یا طراحی کند که سودآوری استراتژی را چندین برابر کند. از این رو، به هیچ وجه بکتست را نادیده نگیرید، چرا که در غیر این صورت ممکن است برایتان سنگین تمام شود.
تجربه عملی و ترید با سرمایه واقعی
ترید در لایو بازار به معاملهگران چیزهایی را میآموزد که در هیچ تست یا کتابی نیست. ترید با سرمایه واقعی در بازار منجر به افزایش تجربیات تریدرها از بازارها میشود. هر چه تجربه فرد از بازار بیشتر میشود، بهتر میتواند ترید کند، زیرا:
- احساسات واقعی را تجربه میکند
- میتواند متوجه شود که آیا استراتژی با شخصیت شما همسو هست یا خیر
- در لایو بازار بهتر میتوانید نقاط ضعف خود را پیدا کنید
درنهایت، ترید در لایو بازار با سرمایه واقعی، البته با برنامه مدیریت ریسک اصولی، یکی از گامهای مهم در ساخت یا طراحی لبه معاملاتی یا Edge Trading به شمار میآید.
بهینهتر کردن لبه معاملاتی با فیلترها و ابزارهای متفاوت
پس از ساخت یا طراحی لبه، اکنون زمان توسعه یا بهینهتر آن است. این امر با فیلترها یا ابزارهای مختلف قابل انجام است. برای مثال:
- تریدر میتواند تاییدیههای بیشتری را بگیرد، از جمله استفاده از تایمفریمهای بالاتر، استفاده از واگرایی یا حجم
- نسبت میان سود به ضرر را بهینهسازی کند، برای مثال استفاده از ریسک به ریوارد ۱:۲ و بالا
- داشتن چک لیست برای ورود به ترید جهت افزایش دقت و تمرکز
از این رو، توسعه لبه یعنی مقاوم کردن و تطبیقپذیر کردن آن در برابر نوسانات مارکت. تریدری موفق خواهد بود که مداوم در صدد توسعه و بهینهسازی لبه معاملاتی خود تلاش کند.
موانع و نکات کاربردی
در این مسیر ساخت و توسعه لبه معاملاتی، تریدر با چالشها و مشکلاتی مواجه میشود که باید آنها را بشناسد و برای آنها برنامه داشته باشد.
لبههای موقتی و تغییرپذیر مارکت
باید بدانید لبههای معاملاتی دائمی نیستند. در حقیقت، بسیاری از لبههای معاملاتی که در یک بازه زمانی خاص کارآمد بودند، ممکن است پس از مدتی دیگر موثر باشند. دلایل این اتفاق میتواند موارد زیر باشد:
- تغییر ساختار مارکت
- ورود الگوریتمهای جدید
- اشباع شدن یک استراتژی خاص
از این رو، تریدر باید به صورت پیوسته لبه معاملاتی خود را توسعه داده و بروز رسانی کند.
اشتباهات متداول تریدرها
بسیاری از معاملهگران صرفا تمرکز خود را بر روی نقطه ورود به معامله قرار داده و از سایر عوامل مهمی چون خروج از معامله، مدیریت ریسک و حجم معامله غافل میشوند. این موضوع منجر به اتفاقات زیر میشود:
لبه واقعی شکل نمیگیرد
- نتایج در طولانیمدت ناپایدار خواهد بود
- تریدر فاقد اعتماد به نفس خواهد شد
لبه واقعی باید کل فریاند معامله را در بربگیرد، نه اینکه صرفا محدود به نقطه ورود به معامله شود.
نقش خلاقیت، تمرکز و ذهنی سالم
لبه معاملاتی یا Edge Trading صرفا بر گرفته از تحلیل نیست، بلکه از تمرین، تعهد، نظم، و آرامش ذهنی نیز ساخته میشود. بسیاری از تریدرهای موفق کسانی هستند که ذهنی آرام و متمرکز دارند و به سلامت جسم و روان خود اهمیت میدهند.
در کنار لبه اطلاعاتی و قیمتی، استمرار و داشتن نظم نیز مهم است. لبه معاملاتی بسیاری از تریدرها برگرفته از رونشناسی قوی آنها اعم از ذهن آرام و کنترل بهتر احساسات در هنگام ترید است.
نمونههایی از لبههای معاملاتی
برای اینکه درک بهتری از لبه معاملاتی یا Edge Trading داشته باشید، بررسی نمونههای واقعی از کارایی آن در بازار کمک میکند، بفهمید چگونه میتوان یک مزیت یا برتری واقعی ایجاد کرد.
نمونهای آماری و بر پایه داده
فرض کنید که یک تریدر در بازار کریپتو به این نتیجه رسیده که هر زمان اندیکاتور RSI به زیر عدد ۳۰ نفوذ میکند و همزمان قیمت نیز به سطح حمایتی مهمی برخورد میکند، در بیشتر مواقع برای مثال ۶۰ درصد اوقات، قیمت ظرف ۵ روز آتی روند صعودی را در پیش میگیرد. این ارزیابی آماری، لبه معاملاتی قابل آزمایش و ارزیابی برای تریدر ایجاد میکند.
بنابراین، اگر با مشاهده این شرایط در چارت، با رعایت مدیریت سرمایه وارد معامله شود در بلندمدت سود خواهد کرد.
رفتار معاملهگران در Meme Stock
در برخی از بازارها، چون سهام Meme (نظیر GME)، تریدرها با شناخت دقیق از رفتار جمعی، زمانبندی هجوم حمله خریداران خرد، و موجسازی در شبکههای اجتماعی، لبه رفتاری ایجاد کردند. این نوع لبه معاملاتی یا Edge Trading بر اساس رفتار جمعی و درک رفتار جمعی صورت میگیرد.
اگر نمیدانید سهام Meme چیست، بسیار کوتاه به سهامی اشاره دارد که نه به دلیل ارزش بنیادی یا عملکرد شرکت، بلکه به دلیل وایرال شدن و محبوبیت در شبکههای اجتماعی چون تیکتاک، ایکس و ردیت رشد قابل توجهی دارند.
این مثال، به خوبی نشان میدهد که لبه معاملاتی میتواند از داده، احساسات بازار یا حتی موجسازی اینترنتی (شبکههای اجتماعی) نیز ایجاد شود. این نوع لبه در بازار سهام و بازار کریپتو بسیار زیاد کاربرد دارد. پس اگر در این بازارها فعالیت دارید از این نوع لبه معاملاتی غافل نشوید.
برای دسترسی به قیمت ارزهای دیجیتال از جمله قیمت تتر و قیمت بیتکوین میتوانید از خانه سرمایه کمک بگیرید. این پلتفرم برای شما این امکان را فراهم میکند قیمت ارزهای دیجیتال را به صورت لحظهای رصد کنید.
جمعبندی و نکات نهایی
یکی از تفاوتهای اساسی میان یک تریدر موفق و یک تریدر بازنده، همین داشتن لبه معاملاتی است. لبه معاملاتی یا Edge Trading همان مزیت یا برتری کوچکی است که در بازه زمانی طولانی، باعث میشود شما سودآور باشید و شما را از سایر تریدرها متمایز میکند. مدیریت سرمایه دقیق و اصولی، داشتن استراتژی تستشده و روانشناسی سه بخش اساسی لبه به شمار میآیند. برخی از لبههای معاملاتی ممکن است با گذر زمان کارایی خود را از دست بدهند، از این رو، بروزرسانی و بهینهسازی مداوم لبههای معاملاتی بسیار حیاتی است. اگر در پی سود مستمر در بازار هستید، به جای تقلید و کپی از دیگران، بر روی ایجاد و ساخت لبه برای استراتژی خود وقت بگذارید.
نظر شما درباره این مقاله چیست؟
0 نفر به این مقاله میانگین امتیاز0 دادهاند.
شما چه امتیازی میدهید؟