آشنایی با مفهوم استهلاک

استهلاک (Depreciation)، معیار دوام یک دارایی ثابت است و به کاهش کیفیت، کمیت یا ارزشِ مداومِ یک دارایی به صورت همیشگی اشاره دارد. در واقع، با گذشت زمان، از کاراییِ دارایی های ثابت که دایمأ در کسب و کار استفاده می شود، کاسته خواهد شد. بنابراین، می توان Depreciation را نوعی کاهش بها به حساب آورد که حتی در صورت نگهداریِ مناسب کالا و استفاده صحیح از آن، باز هم رخ خواهد داد. برای مثال، شما هر چقدر ملک خود را به درستی نگهداری کنید و تمامی اقدامات لازم را برای نگهداری اصولی از آن انجام دهید، با گذشت زمان، شاهد مستهلک شدن لوله های آب، لوازم خانه و … خواهید بود. البته به این نکته توجه کنید که Depreciation به معنی فرسایش و نابودی آن دارایی نیست.

مفهوم Depreciation، موضوعی است که شرکت ها در کنار مفاهیم سود و زیان سالیانه، نگاه ویژه ای به آن دارند و آن را در دفاتر حسابداری خود ثبت می کنند و مورد بررسی قرار می دهند و در صورت نیاز به سازمان های مختلف ارایه می دهند. از جمله این سازمان ها، می توان به سازمان امور مالیاتی اشاره کرد. شرکت ها با ارسال اطلاعات مرتبط با درآمد و هزینه و میزان استهلاک دارایی های خود می توانند از معافیت های مالیاتی برخوردار شوند.

براساس تعاریف و کاربرد حسابداری، می توان استهلاک دارایی را این گونه نیز تعریف نمود:

بهای نهایی دارایی ثابت منهای ارزش اسقاط آن، تقسیم بر مدتی که عمر مفید آن دارایی برآورد می شود. البته توجه به این نکته ضروری است که این سرشکن شدن باید به روش معقول و منظم، صورت پذیرد. ممکن است این سؤال برایتان پیش بیاید، زمانی که از دارایی ثابت صحبت می کنیم، منظورمان چیست، بنابراین در ادامه با ما همراه باشید.

تعریف استهلاک در دارایی

دارایی های ثابت و یا داریی های سرمایه ای، که به نوعی سرمایه یک شرکت به حساب می آیند، به دارایی هایی اطلاق می شود که نمی توان آن ها را در طی یک سال مصرف کرد. این دارایی ها در ترازنامه ها با عناوینی همچون املاک، تجهیزات، ماشین آلات و … ثبت می شوند.

به عبارت دیگر، دارایی ثابت (Fixed assets) به املاک، خودرو، تجهیزات و دستگاه ها و هر دارایی قابل لمسی می گویند که یک واحد اقتصادی از آن برخوردار است و می تواند از آن به عنوان راهی برای کسب درآمد استفاده کند.

با توجه به تعریفی که از دارایی های ثابت ارایه شده است، قابل حدس است که این مفهوم تا چه میزان در کسب وکارها حایز اهمیت خواهد بود و در ارایه گزارش های مالی بسیار مؤثر است. به گونه ای که اگر یک واحد کسب وکاری تصمیم به گرفتن وام داشته باشد، باید لیستی از دارایی های ثابت خود به بانک مورد نظر ارایه دهد.

با توجه به نقشی که دارایی های ثابت در دفاتر حسابداری شرکت و تأمین مالی آن ها ایفا می کنند، بنابراین لحاظ کردن و شناخت مفهوم Depreciation که بر دارایی های ثابت، وارد می شود، بسیار مهم است.

علت لحاظ کردن استهلاک بر دارایی ها چیست؟

زمانی که میزان مستهلک شدن یک دارایی را محاسبه می کنیم، در واقع، هزینه دارایی مورد نظر را بر دوره طول عمر مفیدی که برای آن دارایی تعریف شده است، سرشکن می کنیم. ولی اگر، هزینه کامل دارایی را تنها بر همان سالی که خریداری شده، لحاظ نماییم، هزینه آن سال، به صورت غیرقابل انتظاری افزایش خواهد یافت. این در حالی است که در سال های آینده که همچنان از آن دارایی استفاده می شود، دیگر هزینه مستهلک شدن لحاظ نمی شود.

دلایل مستهلک شدن دارایی ها چیست؟استهلاک چیست؟

دارایی ها با توجه به ماهیت وجودی خود، به دو دلیل زیر مستهلک می شوند:

دوره اختصاصی
دوره نخبگان، استاد تمامی در ترید
دوره نخبگان، استاد تمامی در ترید

دوره آموزشی از صفر تا سطح پیشرفته در ترید که با هدف “استاد تمامی ترید” طراحی شده است

دریافت اطلاعات بیشتر

عوامل فیزیکی

3 علتی که در زیر برمی شماریم، دایمأ روی دارایی های مشهود اثرگذار خواهند بود و به این ترتیب، از عمر مفید آن دارایی ها کاسته می شود.

  • فرسودگی ناشی از گذشت زمان
  • فرسودگی ناشی از استعمال
  • پوسیدگی و زنگ زدگی

عوامل کاربردی:

  • عدم کفایت
  • نابابی که موجب تعویض زودرس می شود.

منظور از نابابی که منجر به زودرس می شود؛ پیشرفت روزافزون تکنولوژی است، که ممکن است موجب کهنه شدن ماشین آلات و شیوه کار آن ها گردد که در نهایت، موجب کاهش و یا از دست رفتن تقاضا برای آن دارایی خواهد شد.

هزینه استهلاک چیست؟استهلاک چیست؟

هزینه فرسودگی (Depreciation Expense)، یکی از معیارهای مهم در شرکت ها و کسب و کارها به حساب می آید. چرا که تصمیم گیران و مدیران ارشد مجموعه ها، از طریق اندازه گیری میزان مستهلک شدن تجهیزات، می توانند بهترین تصمیمات را برای آینده مجموعه و شرکت خود اتخاذ کنند. در واقع، محاسبه Depreciation Expense نشان می دهد که چه مقدار از ارزش دارایی موجود یک شرکت، طی یک بازه زمانی مشخص، استفاده شده است.

یکی از منابع درآمدزایی شرکت، استفاده از دارایی های مشهود و نامشهود است اما، استفاده از این دارایی ها، موجب کاهش کارایی آن ها می شود که در اصطلاح به آن مستهلک شده می گویند. به همین دلیل لازم است هزینه مستهلک شدن دارایی ها را محاسبه کرده و از درآمدهای شرکت کم کنیم.

به این نکته توجه نمایید که هزینه خرید دارایی جدید به صورت یک جا پرداخت و در حساب های مالی ثبت می شود ولی نمی توان هزینه های حاصل از استفاده این دارایی را به صورت یکجا ثبت نمود. چرا که معمولأ هزینه های مستهلک شدن، یک هزینه غیرنقدی است و نشان دهنده گردش واقعی پول نیست به همین دلیل این هزینه به صورت دوره ای محاسبه و در صورت های مالی آن دوره وارد می شود.

فرسودگی دارایی ها چگونه محاسبه می شوند؟

برای آن که بتوانیم میزان مستهلک شدن دارایی ها را محاسبه کنیم، باید با 3 فاکتور مهم زیر آشنا شویم:

  • بهای تمام شده واقعی
  • برآورد ارزش اسقاط
  • برآورد عمر مفید
  • بهای تمام شده واقعی

برای محاسبه بهای تمام شده می توان از فرمول های زیر استفاده کرد:

  • بهای تمام شده کالای فروش رفته = موجودی کالای آماده برای فروش – موجودی کالای پایان دوره
  • موجودی کالای پایان دوره = موجودی تعداد کالاهای قابل شمارش در انبار بهای هر کالا
  • موجودی کالای آماده برای فروش = موجودی کالای اول دوره + خرید خالص
  • خرید خالص = خرید طی دوره + اضافات خرید – (برگشت از خرید + تخفیفات درصدی خرید + کسورات خرید)
  • برآورد ارزش اسقاط

ارزش اسقاط، مبلغی است که با توجه به ارزش بازار و ارزش منصفانه بازار محاسبه می شود. ارزش اسقاط حکایت از مبلغی دارد که پیش بینی می شود در صورت فروش دارایی (مال)، تعویض آن و یا زمانی که از استفاده از آن دارایی منصرف شده اید، به دست می آید.

ارزش اسقاط به این دلیل که کمک می کند تا بتوانیم عمر دارایی خود را برآورد کنیم و بدانیم که تا چه زمانی استفاده از آن سودآور خواهد بود، حایز اهمیت است.

برآورد عمر مفید

عمر مفید، اشاره به حداقل میزانی دارد که انتظار می رود، از دارایی به جهت درآمدزایی استفاده شود و منظور از میزان، می تواند متناسب با نوع کسب و کار، شامل زمان، تعداد تولید و یا کارکرد، متغیر باشد.

در برآورد عمر مفید دارایی ثابت برای محاسبه Depreciation ، به نکات زیر باید توجه کرد:

1. دارایی توسط مالک فعلی استفاده شود.
2. دارایی را به همان منظوری استفاده کنیم، که هنگام خرید آن مدنظرمان بوده است.
3. برای تعمیر و نگهداشت دارایی در مدت زمان استفاده، خط مشی معین تعیین شود.

معرفی و بررسی روش های محاسبه هزینه استهلاکاستهلاک چیست؟

برای محاسبه هزینه فرسودگی، 3 روش معمول وجود دارد که در هر کسب و کاری و متناسب با دارایی های مورد استفاده، می توان یکی از آن ها را اتخاذ نمود.

1. روش استهلاک خط مستقیم
2. روش استهلاک کاهشی (نزولی)
3. روش استهلاک واحدهای تولیدشده

1) روش استهلاک خط مستقیم

در این روش، هزینه خرید دارایی به صورت یکسان به سال های کارکرد آن تخصیص داده می شود. استفاده از این روش باعث می گردد که مقدار مستهلک شدن به صورت یکسان در طول عمر مفید دارایی تقسیم شود. به همین دلیل این روش، یکی از ساده ترین روش های محاسبه هزینه استهلاک است.
این روش، به صورت زیر محاسبه می شود:

2) روش استهلاک کاهشی

فرض این روش بر این است که کارایی دارایی های جدید، بیش تر از کهنه است و بیش تر مورد استفاده قرار می گیرد. به همین دلیل، برای سال های اول، هزینه فرسودگی بیش تری را نسبت به سال های بعد لحاظ می کند. از این روش، برای محاسبه میزان مستهلک شدن دارایی هایی استفاده می شود، که بخش عمده ای از ارزش خود را در سال های اولیه از دست می دهند، مانند تجهیزات کامپیوتری.

برای محاسبه هزینه فرسودگی با استفاده از این روش، به 2 شکل زیر می توان عمل کرد:

1) روش نزولی با نرخ ثابت

هزینه مستهلک شدن سالانه در این روش به صورت زیر محاسبه می شود:

2) روش مانده نزولی با نرخ مضاعف:

تنها تفاوت این روش، با روش نزولی نرخ ثابت، در نرخ ثابتی است که در فرمول بالا ذکر شده است. همان طور که از اسم نرخ مضاعف مشخص است، نرخ فرسودگی 2 برابر نرخ ثابت خواهد بود.

3) روش استهلاک واحدهای تولیدشده

همان طور که از اسم این روش می توان برداشت کرد، مبنای محاسبه، میزان مستهلک شدن تعداد واحدهای تولیدی است و نه زمان اجرای پروژه. این روش، مقدار فعالیتی را لحاظ می کند که دارایی واقعأ آن را تجربه کرده است. این روش برای دارایی هایی مفید است که به شدت تحت تأثیر بازده ی فیزیکی باشند.

سخن پایانی

فرسودگی به شرکت ها کمک می کند تا بتوانند ارزش دارایی و یا محصولاتی که در طی زمان ارزشمندی خود را از دست داده اند را شناسایی کنند و سپس در خریدهای بعدی، آن دارایی را مورد استفاده قرار ندهند و یا کم تر استفاده کنند. با رعایت این اصول، می توان هزینه های شرکت ها را کاهش داد و از پتانسیل های مجموعه برای طراحی و تولیدات محصول جدید بهره برد.

همچنین امکان برخورداری از معافیت های مالیاتی و دریافت وام از دولت، برای شرکت های تولیدی را فراهم می کند.