Lines_Background
مینی‌دوره رایگان درآمد روزانه ۱۰۰ دلار از فارکس
00روز
00ساعت
00دقیقه
00ثانیه
ثبت‌نام رایگان
لوگو خانه سرمایه
آموزش ترید از صفر صفر

مفاهیم ارز دیجیتال

Token
توکن چیست؟ : توضیح کامل مفهوم و انواع

به ارز‌های دیجیتال، دارایی‌های دیجیتال و دارایی‌های کریپتو توکن می‌گویند. در واقع توکن نشان‌دهنده مالکیت و ارزش یک دارایی رمز‌نگاری شده (Crypto) در یک سیستم غیر‌متمرکز است. از نظر فنی هیچ تفاوتی بین ارز رمزنگاری‌شده، دارایی دیجیتال و یا دارایی کریپتو نیست و به همه این‌ها می‌توان واژه توکن را اطلاق کرد. در این مقاله یاد می‌گیریم که در صنعت کریپتو، معنی توکن چیست و اهمیت‌ و کاربردها توکن‌ها را نیز بیان می‌کنیم. علاوه بر این،‌ انواع توکن‌ها و استاندارهای آن‌ها را نیز به طور کامل توضیح می‌دهیم و بهترین توکن‌ها برای سرما‌یه‌گذاری را نیز معرفی خواهیم کرد.

توکن چیست؟

به ارزها و دارایی‌های دیجیتالی که بر روی بلاکچین غیربومی خود اجرا می‌شوند، توکن می‌گویند. در واقع توکن نشان‌دهنده مالکیت یک دارایی کریپتو بر روی بلاکچین است. به طور کلی توکن‌ها وظایف مهمی را در بلاکچین و سیستم‌های غیرمتمرکز defi/’>دیفای ایفا می‌کنند و باعث افزایش کارایی، امنیت و سهولت استفاده از سیستم مالی نوین می‌شوند.

کوین اتریوم و بیت‌کوین چیست

مفهوم توکن در ارزها و دارایی‌های دیجیتال چیست؟

توکن واژه‌ای است که امروزه در ارزهای دیجیتال زیاد شنیده می‌شود. درک اینکه توکن چیست برای افرادی که تازه با صنعت کریپتو آشنا شده‌اند ممکن است کمی گمراه کننده باشد زیرا این کلمه بسته به کاربرد می‌تواند یکی از مفاهیم رایج زیر را داشته باشد:

  • در صنعت کریپتو به هر ارز دیجیتالی به غیر از بیت‌ کوین و اتریوم، توکن می‌گویند. علی‌ رغم اینکه به صورت فنی هم بیت کوین و هم اتریوم توکن هستند. همچنین کلمه دیگری که در این مفهوم استفاده می‌شود آلت کوین (Alternative Coin) است. توکن و آلت کوین دنیای غیر از بیت‌ کوین و اتریوم را توصیف می‌کند زیرا بیت‌ کوین و اتریوم بسیار بزرگتر از باقی کوین‌ها هستند.
  • در امور مالی غیرمتمرکز (DeFi) به دارایی‌های کریپتو غیر‌بومی که در بلاکچین یک ارز دیجیتال دیگر اجرا می‌شوند، توکن می‌گویند. برای مثال ارز دیجیتال اتریوم بلاکچین اختصاصی خود را دارد و ارز ETH یک ارز بومی بلاکچین اتریوم است در حالی که توکن‌های دیفای مثل Chainlink و Aave بر بستر بلاکچین‌های موجودی مثل اتریوم اجرا می‌شوند یا از آن استفاده می‌کنند و اصطلاحا به آنها توکن‌های غیربومی بلاکچین اتریوم می‌گویند. توکن‌های این دسته به برنامه‌های غیرمتمرکز کمک می‌کنند که به صورت خودکار نرخ کارمزد سیستم را محاسبه کنند و حتی فروش املاک مجازی را انجام دهند. این توکن‌ها را نیز می‌توان مانند باقی دارایی‌های دیجیتال دیگر نگهداری یا معامله کرد.

تفاوت بین ارز دیجیتال و توکن چیست؟

ارز دیجیتال (مثلاً بیت‌ کوین) دارایی است که بیشتر به عنوان ابزاری شبیه به پول عمل می‌کند، یعنی وسیله ای برای مبادله و ذخیره ارزش است. درحالی که توکن‌ها دارایی‌های کریپتویی هستند که علاوه براینکه می‌توان آنها را مانند پول استفاده کرد، دارای عملکردهای اضافه‌ای مانند حقوق حاکمیتی یا عملکردهای کاربردی خاص هستند.

برای مثال، توکن UNI یک توکن حاکمیتی و کنترلی برای پروتکل‌های صرافی Uniswap است (صرافی Uniswap یک صرافی غیرمتمرکز است که تحت اداره و مالکیت یک نهاد واحد نیست. همچنین، امکان مبادله ارزها را باهم بدون نیاز به شخص واسط میسر می‌کند).

تفاوت اصلی کوین‌ و توکن چیست؟

تفاوت کلیدی کوین‌ها و توکن‌ها در ساختار و هدف آن‌هاست. کوین‌ها بر روی بلاکچین خود عمل می‌کنند و کارکرد اصلی آن‌ها به عنوان وسیله مبادله است و اغلب برای پرداخت کارمزد تراکنش‌ها در شبکه بلاکچین استفاده می‌شوند. درحالی که توکن‌ها بر روی شبکه بلاکچین موجود اجرا می‌شوند (مهم نیست که بومی آن بلاکچین باشند یا نه) و هدف توکن‌ها ارائه طیف وسیع‌تری از عملکردهاست. توکن‌ها اغلب توسط یک پروژه یا یک پروتکل خاص با شبکه بلاکچین در ارتباط هستند و برای دسترسی به ویژگی‌های خاصی از آن پروژه استفاده می‌شوند.

کوین و توکن از نظر سهولت ایجاد نیز باهم تفاوت دارند، در واقع ساخت توکن‌ها راحت‌تر از کوین‌هاست. تولد یک کوین نیازمند ساخت یک بلاکچین جدید است که به زمان و تخصص بیشتری احتیاج دارد در حالی که یک توکن را می‌توان بر روی یک بلاکچین موجود ایجاد کرد که فرآیندی به مراتب ساده‌تر و در دسترس‌تر است.

کوین‌ها بیشتر برای معاملات و تراکنش‌های عمومی استفاده می‌شوند این در حالیست که توکن‌ها برای اهداف مشخصی ساخته می شوند. با این وجود این بدان معنا نیست که کوین‌ها و توکن‌ها کاملا از هم متمایز و ناسازگارند، در واقع آنها در اکوسیستم کریپتو به عنوان مکمل یکدیگر و در کنارهم فعالیت می‌کنند. به عنوان مثال کاربران در شبکه بلاکچین می‌توانند از کوین برای خرید توکن و از توکن برای پرداخت کارمزد در شبکه‌های کوین استفاده کنند.

توکن چیست

اهمیت و مزایای توکن چیست؟

استفاده و اهمیت توکن‌ها در دنیای ارزهای دیجیتال به این دلیل است که آن‌ها در سیستم مالی نقش‌های متفاوتی را ایفا می‌کنند از جمله:

  • توکن‌ها وسیله‌ای برای مبادله در یک بلاکچین هستند.
  • توکن‌ها ابزاری برای دسترسی به محصولات و خدمات هستند.
  • توکن‌ها می‌توانند نماینده دارایی‌های واقعی یا دیجیتال باشند.
  • برخی از توکن‌ها اجازه می‌دهند، کاربران در رای‌گیری تصمیم‌های تاثیر‌گذار بر شبکه را شرکت کنند.

توکن‌های دیجیتال یکی از مهمترین نوآوری‌ها در دنیای امروزه هستند که باعث شفافیت دنیای مالی نوین شده‌اند. توکن‌ها دارایی خاصی را در یک بلاکچین نشان می‌دهند و یا آن را ایجاد‌ می‌کنند و با کمک دارایی‌های توکن‌ شده مردم می‌توانند به راحتی هر دارایی دیجیتال را معامله کنند. همچنین توکن‌ها نقش مهمی در تسهیل و ایمن کردن پراخت‌ها دارند و امکان دسترسی به خدمات و محصولات جدید را برای کاربران فراهم می‌کنند. به علاوه توکن‌ها به افزایش و شفافیت و کاهش هزینه‌های مرتبط با تراکنش‌های مالی، کمک می‌کنند.

موارد استفاده از توکن چیست؟

توکن‌ها اغلب با کاربردهای زیر در پروژه‌های کریپتو شرکت دارند:

  • حوزه سیستم مالی: توکن ها را می‌توان برای ایجاد یک سیستم مالی غیرمتمرکز مانند پلتفرم‌های وام دهی، بیمه و مدیریت دارایی استفاده کرد. این سیستم‌های مالی غیرمتمرکز می‌توانند کارایی، شفافیت و سهولت دسترسی را نسبت به سیستم مالی سنتی افزایش دهند.
  • مدیریت زنجیره تامین: از توکن‌های کریپتو می‌توان برای ردیابی و تایید منشا کالاها، تضمین شفافیت و کاهش ریسک ناشی از تقلبی بودن محصول استفاده کرد.
  • رای گیری و حاکمیت: با استفاده از توکن‌های رمزنگاری‌شده می‌توان سیستم رای گیری ایمن، شفاف و غیرمتمرکزی را برای جوامع و سازمان‌ها و حتی کشورها ایجاد کرد.
  • حوزه سرگرمی: NFT ها دریچه های جدیدی را برای سازندگان و مجموعه داران در دنیای هنر، موسیقی و بازی باز کرده‌اند. NFTها به هنرمندان اجازه می‌دهند آثار خود را مستقیماً بفروشند و کسب درآمد کنند و همچنین به کلکسیونرها این امکان را می‌دهند که دارایی‌های دیجیتال  منحصر به فرد خود را به صورت کاملاً امن نگهداری و معامله کنند و حتی آنها را نمایش دهند.

عملکرد توکن‌ها چگونه است؟

همان طور که قبلا اشاره کردیم توکن‌ها ارز و یا دارایی دیجیتال هستند که بر روی یک بلاکچین اجرا می‌شوند. در اینجا نحوه عملکرد توکن را توضیح می‌دهیم.

  • ایجاد توکن: توکن ها بر روی یک بلاکچین ایجاد می‌شوند که از فناوری قرارداد هوشمند پیروی می‌کند. رایج ترین پلتفرم برای ایجاد توکن، بلاکچین اتریوم است که استانداردهایی مانند ERC-20 و ERC-721 را به ترتیب برای ایجاد توکن‌های قابل‌تعویض و غیرقابل تعویض ارائه می‌کند. با این حال سایر بلاکچین‌ها مانند زنجیره هوشمند بایننس و پولکادات نیز از ایجاد توکن پشتیبانی می‌کنند.
  • قراردادهای‌ هوشمند توکن: قوانین حاکم بر عملکرد یک توکن در یک قرارداد هوشمند برنامه‌ریزی می‌شود. این نوع از قراردادها اجازه انجام تراکنش‌های معتبر را بدون نیاز به شخص ثالث فراهم می کنند. هنگامی که قرارداد هوشمند بر روی یک بلاکچین مستقر شد، این قوانین قابل تغییر نیستند.
  • توزیع توکن: توکن‌ها اغلب از طریق فرایند پیشنهاد اولیه (ICO | Initial Public Offering) یا پیشنهاد مبادله (IEO | Initial Exchange Offering) توزیع و به سرمایه‌گذاران فروخته می‌شوند. با این حال توکن را می‌توان از طریق روش های دیگری مانند airdrops که توکن به صورت رایگان در اختیار دارندگان یک ارز دیجیتال خاص قرار می گیرد، یا از طریق روش استخراج که در آن کاربران توکن‌ها را برای مشارکت در شبکه به عنوان پاداش دریافت می‌کنند، توزیع کرد.
  • تراکنش توکن: توکن‌ها را می‌توان بین آدرس‌های موجود در یک بلاکچین انتقال داد. این تراکنش‌ها در بلاکچین ثبت می‌شوند و برای هرکسی که از شبکه استفاده می‌کند قابل مشاهده است. همچنین تاریخچه تراکنش‌ها قابل حذف و اصلاح نیست که این امر شفافیت و امنیت شبکه را تضمین می‌کند.
  • به‌کارگیری توکن: موارد استفاده از توکن بستگی به قوانین برنامه‌ریزی شده در قرارداد هوشمند آن توکن دارد. به طور کلی توکن‌ها با استفاده از بلاکچین و قرارداد هوشمند برای ایجاد دارایی‌های دیجیتال با طیف گسترده کاربردها به کار می‌روند و امکان توسعه برنامه‌های کاربردی غیرمتمرکز و ابزار مالی را فراهم می‌کنند.

انواع توکن چیست؟

توکن‌ها را می‌توان در چند دسته کلی طبقه بندی کرد با این حال همان طور که صنعت کریپتو دائماً در حال پیشرفت و تکامل است، می‌توان گفت، توکن‌ها کاربردها و استفاده‌های نوآورانه ای دارند که هنوز ناشناخته است.

  • «توکن‌های سیستم مالی غیرمتمرکز» (DeFi tokens)
  • «توکن‌های کاربردی» (Utility tokens)
  • «توکن‌های اوراق بهادار» (Security tokens)
  • «توکن‌های حاکمیتی» (Governance token)
  • «توکن‌های قابل تعویض» (Fungible tokens)
  • «توکن‌های غیرقابل‌تعویض» (NFT | non-fungible tokens)
  • «توکن‌های پوشیده» (Wrapped tokens)
  • «توکن‌های ثابت» (Stablecoins)
  • «توکن‌های هواداری» (Fan tokens)

توکن‌های دیفای

توکن‌های دیفای مجموعه متنوعی از ارزهای دیجیتال بومی پلتفرم‌های اتوماتیک و غیرمتمرکز هستند که با استفاده از قرارداد هوشمند کار می‌کنند. این توکن‌ها دسترسی کاربران را به مجموعه‌ای از برنامه‌ها و خدمات مالی ساخته‌شده بر بستر بلاکچین را فراهم می‌کنند. هدف توکن‌های دیفای بازتولید عملکردهای سیستم مالی سنتی مانند وام دادن، پس‌انداز کردن، بیمه و تجارت است. شناخته‌شده‌ترین توکن‌های دیفای SETH (استیبل کوین اتریومDAI (استیبل کوین دلار) و UNI (توکن بومی صرافی Uniswap) هستند.

توکن‌های کاربردی

این توکن‌ها امکان دسترسی به محصولات و خدمات را در یک بلاکچین خاص یا یک برنامه غیر متمرکز (Dapp: Decentralized Application) را فراهم می‌کنند. برای مثال کاربران برای استفاده از فضای ذخیره سازی ابری در یک پلتفرم غیرمتمرکز و یا برای برای استفاده از خدمات سیستم مالی غیرمتمرکز دیفای نیاز به پرداخت کارمزدهای این خدمات توسط توکن‌های کاربردی دارند. معروف‌ترین توکن‌های کاربردی ‌BNB ،ETH و LINK هستند.

توکن‌های اوراق بهادار

این توکن‌های Security نشان‌دهنده مالکیت یک دارایی پایه مانند سهام یک شرکت، املاک و مستغلات و سایر انواع سرمایه‌گذاری هستند. توکن‌های اوراق بهادار امکان دریافت سود تقسیمی و حق رای را برای سرمایه‌گذاران فراهم می‌کنند. هدف این توکن‌های اوراق بهادار، کریپتو یا رمزنگاری اوراق بهادار سنتی مانند سهام و اوراق قرضه است تا بتوان سهام شرکت ها و دارایی‌های دیگری مانند املاک را بدون نیاز به کارگزار واسط معامله کرد. در سال های اخیر بسیاری از شرکت‌های استارتاپی در حال تحقیق و بررسی بر روی توکن‌های اوراق بهادار به عنوان جایگزین بالقوه برای روش‌های تامین مالی سنتی هستند. معروف‌ترین توکن‌های اوراق بهادار INX ، OSKO و BCAP هستند.

توکن‌های حاکمیتی

این توکن‌های Governance به دارندگان آنها اجازه می‌دهند در فرآیندهای تصمیم‌گیری برای یک پروژه یا یک پلتفرم غیرمتمرکز که هیچ هیئت مدیره و مرجع مرکزی خاصی ندارند، شرکت کنند. دارنندگان توکن‌های حاکمیتی می‌توانند در مورد جنبه های مختلف یک پروٰژه مانند ارتقای پروتکل و یا تغییر ساختار هزینه بحث کنند، راهکار پیشنهاد دهند و در مورد آن‌ها رای‌گیری کنند. برای مثال پروتکل محبوب COMPOUND برای همه کاربران یک توکن COMP منتشر و صادر می‌کند و دارندگان COMP در مورد ارتقا پروتکل رای می‌دهند. هرچه کاربر تعداد توکن COMP بیشتری داشته باشد، حق رای بیشتری دارد. مشهورترین توکن حاکمیتی UNI است.

توکن‌های قابل تعویض

نوعی از توکن‌های کریپتو هستند که از نظر ماهیت و عملکرد مشابه هستند. این توکن‌ها با توکن‌های هم‌نوع خود قابل‌ تعویض و مبادله هستند و همچنین قابلیت تقسیم پذیری دارند. ارزهای فیات و ارزهای دیجیتال بزرگترین نمونه‌های توکن‌های قابل‌ تعویض هستند. توکن‌های قابل‌ تعویض معمولا به عنوان وسیله‌ای برای پرداخت در بلاکچین استفاده می‌شوند.

توکن‌های غیرقابل‌تعویض NFT

برخلاف سایر توکن‌ها NFTها غیرقابل تقسیم و منحصر به فرد هستند. هر NFT یک دارایی دیجیتال منحصر به فرد مانند آثار هنری و کلکسیونی و املاک مجازی را نشان می‌دهد. در واقع هدف NFTها نشان دادن حقوق مالکیت یک دارایی دیجیتال منحصر به فرد و جلوگیری از کپی‌کردن و به اشتراک گذاری غیرمجاز آنهاست. NFTها به دلیل توانایی آن‌ها در ارائه اثبات مالکیت و منشا دارایی‌های دیجیتال محبوبیت پیدا کرده‌اند.

توکن چیست

توکن‌های پوشیده

دارایی دیجیتالی هستند که ارزش یک ارز دیجیتال (مثلا BTC) را بر روی بلاکچین دیگری (مثلا بلاکچین اتریوم) منعکس می‌کنند. این توکن‌های Wrapped برای مقابله با چالش عدم قابلیت همکاری بین بلاکچین‌های مختلف ایجاد شده‌اند. بلاکچین‌های مختلف عملکرد‌های متفاوتی دارند و باهم در ارتباط نیستند و قابلیت همکاری ندارند، در نتیجه برای ایجاد پل بین دو بلاکچین کاربران باید دارایی دیجیتال را به صورت توکن روی یک بلاکچین رپ‌کنند (Wrap به معنی پوشیده است و با این عمل دارایی پایه در یک بسته بندی قرار می‌گیرد که اجازه می‌دهد نسخه پوشیده روی بلاکچین دیگری اجرا شود).

به عنوان مثال بیت‌کوین و اتریوم که دو از پرکاربردتربن بلاکچین‌ها هستند، بر روی پروتکل‌های متفاوتی عمل می‌کنند و نمی توانند مستقیماً باهم تعامل داشته باشند. توکن‌های رپ‌شده این شکاف را پر می‌کنند و به بیت‌کوین که دارایی بلاکچین بیت‌کوین است، اجازه می‌دهند بر روی بلاکچین اتریوم اجرا شود.

توکن‌های ثابت

استیبل کوین‌ها نوعی از ارز دیجیتال هستند که ارزش آنها به دارایی دیگری مثل ارز فیات یا طلا وابسته می‌شوند تا قیمت آن همیشه ثابت بماند. این ثابت بودن قیمت آنها باعث می‌شود برای تراکنش‌های رایج مانند پرداخت کالا و خدمات مناسب‌تر باشند. پرکاربردترین استیبل توکن تتر (USDT یا Tether ارز دیجیتال دلار) است.

توکن‌های هواداری

توکن‌های فن، ارزهای دیجیتالی هستند که به دارندگان آن‌ها اجازه می‌دهند که به انواع امتیازات مرتبط با عضویت در کلوب هواداری دسترسی داشته باشند. این توکن‌ها می توانند توسط باشگاههای ورزشی، کلوب‌های هواداری موسیقی و سازمان‌های سیاسی استفاده شوند. برخلاف NFTها کاملاً قابل تعویض هستند و می‌توان این توکن‌ها را مانند پول نقد برای استفاده از خدمات VIP استفاده کرد.

بهترین توکن‌ برای سرمایه‌گذاری

انتخاب بهترین توکن برای سرمایه گذاری به عوامل مختلفی ازجمله اهداف سرمایه‌گذاری و میزان ریسک‌پذیری شما بستگی دارد. از این‌رو نمی‌توان تنها یک توکن برا برای سرمایه‌گذاری معرفی کرد. با وجود این، در فهرست زیر، محبوب‌ترین توکن‌ها برای سرمایه‌گذاری را آورده‌ایم.

  • بیت کوین (BTC)
  • اتریوم (ETH)
  • کاردانو (ADA)
  • دوج کوین (DOGE)
  • ریپل (XRP)

توکن‌های مرتبط با متاورس و لایه دوم اتریوم

علاوه بر ارزهای دیجیتال توکن‌های مرتبط با پروژه های متاورس و لایه دوم اتریوم نیز مورد توجه بسیاری از سرمایه‌‌گذاران قرار گرفته است. در اینجا برخی از این توکن‌ها را که مورد توجه سرمایه‌گذاران قرار گرفته‌اند را آورده‌ایم.

توکن‌‌های متاورس

  • انجین کوین (ENJ)
  • دسنترالد (MANA)
  • سندباکس (SAND)
  • آکسی اینفینیتی (AXS)
  • اوبترا (UOS)

توکن‌های لایه دوم اتریوم

  • آربیتروم (ARB)
  • پالیگان (MATIC)
  • ایموتبل ایکس (IMX)
  • اپتیمیزم (OP)
  • متیس (METIS)

پروتکل استاندارد توکن چیست؟

استانداردهای توکن مجموعه ای از قوانین و پروتکل‌هایی هستند که نحوه رفتار و تعامل توکن‌های دیجیتال در یک اکوسیستم بلاکچین خاص را تعریف می‌کنند. این استانداردها تضمین می‌کنند که توکن‌های موجود در یک بلاکچین سازگار و قابل اجرا باشند و می توانند به طور یکپارچه در برنامه‌ها، کیف پول‌ها و پلتفرم‌های مختلف استفاده شوند.

پروتکل استاندارد توکن چیست

معروف ترین استانداردهای توکن چیست؟

بالاتر، پروتکل استاندارد توکن را معرفی کردیم. اما در فهرست زیر، معروف‌ترین استانداردهای توکن نیز آورده شده است.

  • استاندارد ERC-20: استاندارد اتریوم توکن‌های قابل‌تعویض مانند توکن‌های کاربردی، توکن‌های اوراق بهادار و استیبل را پوشش می‌دهد. همچنین کیف پول Meta mask یک سرویس سازگار با این استاندارد است.
  • استاندارد ERC-721: یک استاندارد برای توکن‌های غیر‌قابل تعویض مانند NFT ها در شبکه اتریوم است.
  • استاندارد ERC-777: یک استاندارد در حال ارتقا برای رفع محدودیت‌های ERC-20 است.
  • استاندارد ERC-1155: یک استاندارد هم برای توکن‌های قابل تعویض و هم برای توکن‌های غیر‌قابل تعویض مانند NFT ها در شبکه اتریوم است. این استاندارد ایجاد شده‌است تا بتواند یک قرارداد هوشمند واحد برای مدیریت چندین نوع توکن ایجاد کند.
  • استاندارد BEP20: استانداردی است که مشخصات فنی توکن‌های مورد استفاده در زنجیره BNB را ارائه می‌دهد. EBP-20 استانداردی مبتنی بر ERC-20 است که با اکوسیستم صرافی بایننس سازگار شده است.
  • استاندارد TRC-20: استانداردی است که ایجاد توکن‌های قابل‌تعویض را در بلاکچین TRON امکان پذیر و نحوه کار آن را مشخص می‌کند. TRC-20 مشابه و سازگار با ERC-20 است.

توکنومی یا اقتصاد توکن چیست؟

اقتصاد توکن یک اکوسیستم دیجیتال است که از توکن‌ها به عنوان وسیله مبادله استفاده می‌کند. در این اقتصاد از توکن به عنوان ابزاری برای دسترسی به یک محصول یا خدمت خاص استفاده خواهد شد.در اصطلاح به اقتصاد توکن توکنومی می گویند. کلمه توکنومی تلفیقی از دو کلمه توکن (Token) و اقتصاد (Economy) است و اقتصاد کلی یک توکن رمزنگاری شده را بررسی می‌کند.

توکنومی بر روی یک بلاکچین خاص کار می‌کند و امکان ایجاد توکن و انتقال آن را بین کاربران فراهم می‌کند. این توکن‌ها به گونه ای طراحی شده‌اند که عملکردهای خاصی داشته باشند و ارزش آن‌ها بر اساس عرضه و تقاضا بازار تعیین می‌شود. همچنین در شبکه بلاکچین از توکن برای تشویق کاربران برای کمک به رشد و توسعه یک سیستم غیرمتمرکز استفاده می‌شود. به عنوان مثال، کاربران یک پلتفرم خاص برای ایجاد یک محتوای ارزشمند یا کمک به امنیت شبکه بلاکچین از طریق استخراج، توکن دریافت کنند.

توکنومی با ایجاد مجموعه‌ای از قوانین در پروژه‌های بلاکچین دارای اهمیت بسیاری است. این قوانین حداکثر عرضه،کارمزد تراکنش، فرآیند ضرب و توکن سوزی و همچنین میزان پاداش دارندگان توکن تعیین می‌کنند. به طور کلی می‌توان گفت اقتصاد یک توکن طرحی کلی از اهداف، عملکرد، نحوه عرضه و تخصیص توکن پروژه است که از قبل در وایت پیپر پروژه تعریف شده‌است.

توکنومی چیست

چگونه توکن خریداری کنیم؟

تا اینجا گفتیم که توکن چیست و اقتصاد توکن را نیز بررسی کردیم. بعد از درک این موضوع، ممکن است به دنبال آشنایی با راه‌های خرید توکن باشید. خرید و معامله توکن‌ها در بازار ارزهای دیجیتال شامل مراحل زیر است.

مراحل خرید توکن ارز دیجیتال:

در مطالب قبلی، نحوه خرید NFT به صورت گام به گام را توضیح دادیم. اما مراحی کلی خرید یک توکن را می‌توانیم در فهرست زیر خلاصه کنیم.

  • مرحله اول: یک صرافی ارز دیجیتال انتخاب کنید. صرافی دیجیتال پلتفرمی است که در آن می‌توانید ارزها و توکن‌های دیجیتال را در آن بخرید، بفروشید و معامله کنید. هنگام انتخاب صرافی دیجیتال به عواملی مانند امنیت شبکه، کارمزد تراکنش و محدودیت‌های توکن‌های موجود توجه کنید. برای انتخاب صرافی، بهتر است انواع صرافی‌های ارز دیجیتال را بشناسید و یکی را انتخاب کنید.
  • مرحله دوم: بعد از انتخاب یک صرافی باید یک حساب کاربری بسازید. این کار شامل ارائه برخی اطلاعات شخصی و تایید هویت شما و سایر اقدامات امنیتی است.
  • مرحله سوم: یک کیف پول ارز دیجیتال بسازید و سپس وجوهی را به حساب صرافی خود واریز کنید. اکثر صرافی ها به شما امکان می‌دهند که وجوه خود را به شکل یک ارز فیات (مانند دلار و یورو) و یا یک ارز دیجیتال (مانند بیت‌کوین و اتریوم) واریز کنید. روش های واریز وجوه می‌تواند در صرافی‌های مختلف متفاوت باشد.
  • مرحله چهارم: با وجوه موجود در حساب خود اکنون می‌توانید یک توکن خریداری کنید. توکن مورد نظر خود را انتخاب کنید، مبلغ مورد نظر برای خرید توکن را وارد کنید و خرید را انجام دهید.
  • مرحله پنجم: بعد از خرید توکن‌ها مهم است آن‌ها را ایمن نگهدارید. شما می‌توانید آن‌ها را در صرافی نگهداری کنید اما نگهداری توکن‌ها در کیف پول شخصی امنیت بالاتری دارد. انواع مختلفی از کیف پول‌های دیجیتال وجود دارد مانند: کیف پول آنلاین، کیف پول موبایل و کیف پول سخت افزاری.

اهمیت توکن‌ در اقتصاد دیجیتال چیست؟

در صنعت کریپتو، توکن‌ها نقشی اساسی در شکل‌دادن به آینده مالی دیجیتال را دارند. همان طور که اکوسیستم مبادلات ارزهای دیجیتال را بررسی می کنیم، اهمیت درک توکن‌ها بسیار بیشتر می‌شود. این دارایی‌های دیجیتال که نمایانگر تعداد بیشماری از قابلیت‌ها و ارزش‌ها هستند، به محور نوآوری‌های مالی تبدیل شده‌اند.

اهمیت توکن‌ها بسیار فراتر از زیربنای تکنولوژیکی آنهاست. آنها به عنوان رگ حیات سیستم مالی غیرمتمرکز (DeFi) عمل می کنند. توکن‌ها باعث ارتقا کیفیت برنامه‌های کاربردی غیرمتمرکز (Dapps) و فرآیند انجام تراکنش‌ها می‌شوند و  امکان پیاده‌سازی مدل‌های مالی نوآورانه را فراهم می کنند. توکن‌ها دنیای مالی را متحول کردند به صورتی که کارایی و شفافیت سیستم‌های رای‌گیری ارتقا داده‌اند و این همان هدفی است که مدل‌های سنتی همواره در تلاش برای رسیدن آن هستند.

نتیجه گیری

توکن‌ روشی نوآورانه برای ایجاد و انتقال ارزش با استفاده از فناوری بلاکچین و کریپتو است. توکن‌ها از زمان پیدایش در بلاکچین، انقلابی در نگاه ما به دارایی‌ها و تراکنش‌های دیجیتال ایجاد کرده‌اند. توکن‌ها فقط یک دارایی دیجیتال نیستند بلکه آنها نشان‌دهنده طیف گسترده‌ای از ابزارهای کاربردی در اکوسیستم رمزنگاری هستند. آنها می‌توانند وسیله‌ای برای مبادله و یا نشان‌دهنده یک دارایی دیجیتال یا واقعی باشند. همچنین دسترسی به خدمات سیستم مالی غیرمتمرکز را فراهم کنند یا حتی به عنوان یک ابزار حاکمیتی عمل کنند. هم‌چنین توکن‌ها امکان سرمایه گذاری و مشارکت در توسعه راهکارهای دموکراتیک را فراهم می‌کنند. به طور کلی توکن‌ها پتانسیل تغییر روش سازماندهی جامعه ما را دارند.

ادامه مطلب
what-is-a-digital-whale
نهنگ ارز دیجیتال چیست و چگونه بر بازار تاثیر می‌گذارد؟

در پاسخ به پرسش نهنگ ارز دیجیتال چیست، به بیان ساده می‌توان گفت نهنگ ارز دیجیتال به فرد یا نهادی گفته می‌شود که مالکیت حجم قابل توجهی از یک ارز دیجیتال را در اختیار دارد و می‌تواند با انجام تنها یک تراکنش، به صورت مستقیم بر ارزش آن ارز دیجیتال در بازار، اثر بگذارد. معمولاً نهنگ ارز دیجیتال به فردی نسبت داده می‌شود که مالک ۱۰ درصد از کل موجودی یک ارز دیجیتال باشد.

البته از دیدگاه برخی از کارشناسان، یک پاسخ دیگر نیز برای پرسش نهنگ ارز دیجیتال چیست وجود دارد. گروه دیگری از کارشناسان می‌گویند، مالک کیف پول ارز دیجیتالی که بیش از ۱۰ میلیون دلار از یک رمز ارز در آن وجود داشته باشد، یک نهنگ ارز دیجیتال است. اقیانوس ارزهای دیجیتال پر از نهنگ است و معمولاً کوچک‌ترین فعالیت این نهنگ‌ها، تحت نظارت سایر فعالین بازار است، زیرا تنها انجام یک تراکنش توسط آن‌ها، می‌تواند به شکل جدی بر ارزش دارایی ارز دیجیتال سایرین اثر بگذارد و تغییرات قابل توجهی را در بازار رقم بزند.

برای مثال، در مورد ارز دیجیتال بیت کوین، بر اساس گزارشی که «بیت‌اینفوچارتس» در ماه می ۲۰۲۳ منتشر کرده است، ۱۱۰ کیف پول برتر، بیش از ۱۰ هزار بیت کوین را در خود ذخیره کرده‌اند؛ مالکین این کیف پول‌ها ۱۵.۳۵ درصد از کل بیت‌کوین‌های در گردش را کنترل می‌کنند. جالب است بدانید که این تعداد کیف پول، تنها ۰.۱٪ از کیف پول‌هایی هستند که در آن‌ها بیت کوین وجود دارد، اما تصمیمات مالکین آن‌ها می‌تواند بازار را کاملاً تحت تاثیر قرار دهد. نکته اینجاست که ۴ کیف پول برتر در این زمینه، هر یک بیش از ۱۰۰ هزار بیت کوین را در خود جای داده‌اند، که این رقم در مجموع برابر ۳.۴۲ درصد از کل بیت کوین‌های موجود است.

اهمیت نهنگ ارز دیجیتال چیست؟

اهمیت نهنگ ارز دیجیتال بسیار واضح است، از آنجایی که یک نهنگ ارز دیجیتال مالکیت بخش بزرگی از موجودی یک ارز دیجیتال را در اختیار دارد بر هر فروش یا خرید می‌تواند بر زنجیره عرضه و تقاضای آن ارز دیجیتال اثر بگذارد، این تاثیر سبب می‌شود که قیمت آن ارز دیجیتال نیز بیشتر یا کمتر شود.

معمولاً نهنگ‌های ارز دیجیتال معاملاتی را بر پایه میلیون دلار انجام می‌دهند، و هر فعالیت آن‌ها یک سیگنال جدی و موثر محسوب می‌شود که منجر به تحول موثر در بازار خواهد شد. برای اینکه دقیقاً‌ بدانید اهمیت نهنگ ارز دیجیتال چیست اجازه دهید با مثال این موضوع را باز کنیم. وقتی نهنگ یا نهنگ‌های ارز دیجیتال، اقدام به خرید یک ارز دیجیتال مشخص می‌کنند، این اقدام به عنوان سیگنالی برای جامعه تریدرهای ارز دیجیتال محسوب می‌شود که تقاضا در مورد آن ارز دیجیتال افزایش پیدا خواهد کرد.

تاثیر نهنگ ارز دیجیتال بر بازار

در توضیح این موضوع، «لارس سیر کریستنسن»، بنیان‌گذار پلتفرم معاملات آنلاین «سکسو بانک»، می‌گوید: «معمولاً بازار ارزهای دیجیتال، بسیار سریع و جدی از حجم معاملات تاثیر می‌پذیرند. به همین علت، خرید و فروش قابل توجه یک ارز دیجیتال توسط یک تریدر، به سرعت می‌تواند نرخ آن ارز دیجیتال را افزایش یا کاهش دهد. بدیهی است در این شرایط، سایر معماله‌گران، با دقت فعالیت‌های نهنگ‌های ارز دیجیتال را دنبال کنند تا از این طریق بتوانند روندهای قیمتی را پیش‌بینی کرده و برای دارایی‌های خود برنامه‌ریزی کنند.»

ارائه سیگنال افزایش قیمت توسط یک نهنگ ارز دیجیتال

نهنگ‌های ارز دیجیتال، دقیقاً مثل افرادی هستند که مالکیت بخش بزرگی از سهام یک شرکت را در اختیار دارند. پر واضح است که چنین افرادی به راحتی می‌توانند منجر به ایجاد نوسان در بازار شوند.

برای مثال، «ایلان ماسک»، در ژانویه ۲۰۲۱ تنها با اضافه کردن هشتگ بیت کوین به توضیحات پروفایل توییتر خودش، باعث شد که ارزش بیت کوین ۱۴٪ افزایش پیدا کند. خبرگزاری رویترز، در همان زمان گزارش کرد که این افزایش قیمت، باعث شده است برای نخستین بار ارزش بازار ارزهای دیجیتال به بیش از ۱ تریلیون دلار برسد.

در میان این توضیحات مسلماً‌ یک نکته نیز پر رنگ می‌شود، نهنگ‌های ارز دیجیتال کنترل بخش عمده‌ای از زنجیره عرضه و تقاضا را در اختیار دارند و معمولاً دارایی ارز دیجیتالی که در اختیار دارند برای آن‌ها بسیار ارزشمند است. معمولاً وقتی این افراد دارایی خود را نگه داشته و اقدام به فروش آن نمی‌کنند، به نوعی در بازار ثبات ایجاد می‌کنند و البته سیگنال حمایت از آن ارز دیجیتال را نیز به سایرین می‌دهند.

ارائه سیگنال کاهش قیمت توسط یک نهنگ ارز دیجیتال

سرنوشت صرافی ارز دیجیتال متمرکز FTX، مثال خوبی برای این موضوع است. از چندی قبل شایعاتی در مورد ورشکستگی این پروژه که متعلق به «سم بنکمن-فرید» به گوش می‌رسید، اما در نهایت FTX زمانی سقوط کرد که صرافی رقیب، بایننس که ۵ درصد توکن‌های این پروزه را در اختیار داشت برنامه خود برای خروج از آن را اعلام کرد.

بایننس در ۲۲ نوامبر ۲۰۲۲ اعلام کرد ۵ درصد دارایی پیش‌تر اشاره شده که ارزش آن‌ها در آن زمان به ۵۸۰ میلیون دلار می‌رسید را نقد کرده است. همین اعلام کوتاه باعث آشفتگی در بازار شد و پنج روز بعد FTX به صورت رسمی اعلام ورشکستگی کرد و «سم بنکمن-فرید» از سمت خود به عنوان مدیرعامل استعفا داد.

تاثیر نهنگ‌ها بر بحث نامتمرکز بودن ارزهای دیجیتال

یکی از ارکان و ارزش‌های اصلی ارزهای دیجیتال نامتمرکز یا غیر متمرکز بودن آن‌ها است و البته، نهنگ‌های ارز دیجیتال می‌توانند به نوعی تهدیدی برای این موضوع محسوب شوند. اگر بخواهیم بگوییم که علت به خطر افتادن این موضوع توسط نهنگ‌ ارز دیجیتال چیست، باید به موضوع به صورتی که در ادامه بیان می‌شود نگاه کنیم.

هر بلاک چین را می‌توانید مانند یک کشور در نظر بگیرید که دارندگان توکن‌های آن در اصل حاکمشان هستند. میزان اثرگذاری تصمیمات هر حکمران بر حسب مقدار دارایی است که در اختیار دارد. بنابراین هر چه دارایی‌ها در دست عده‌ای خاص بیشتر باشد،‌ نقش این افراد در سرنوشت آن بلاک‌چین پر رنگ‌تر می‌شود و به این ترتیب، ممکن است کار به جایی برسد که دیگر نتوانیم بگوییم یک پروژه غیر متمرکز است و گروه مشخصی از افراد نمی‌توانند به آن جهت‌دهی کنند.

در چنین شرایطی، احتمال دارد مسیر یک پروژه ارز دیجیتال به صورت کامل تغییر کند و اگر چه اکثریت جامعه آن با موضوعی مخالف یا موافق باشند، ولی حرف آخر را نهنگ‌های آن پروژه بزنند. در اصل نهنگ‌ها صدای بلند و تاثیرگذار هر پروژه ارز دیجیتال هستند، تا جایی که وقتی در مورد تغییری در ساز و کار یک ارز دیجیتال رای‌گیری می‌شود، ممکن است ۸۰ درصد آرا مخالف و ۲۰ درصد آرا موافق باشند؛ اما رای یک نهنگ، به کل نتایج را عوض کرده و آمار موافقین به ۹۶ درصد رسیده و مخالفین ۴ درصد آرا را تشکیل دهند.

اینجا است که می‌توانید متوجه شوید تاثیر نهنگ ارز دیجیتال چیست و چطور می‌تواند منجر بر مفهوم غیر متمرکز بودن ارزهای دیجیتال اثر بگذارد.

تاثیر نهنگ‌ها بر میزان نقد شوندگی ارزهای دیجیتال

تا اینجای کار حتماً متوجه شده‌اید که یک نهنگ ارز دیجیتال به راحتی می‌تواند روی نوسانات قیمت در بازار اثر بگذارد. اما می‌توان ردپای نهنگ‌ها را در بحث نقد شوندگی ارزهای دیجیتال نیز دید.

اینطور فرض کنید که یک نهنگ مقدار زیادی از یک ارز دیجیتال را خریداری می‌کند و تصمیم می‌گیرد آن را برای مدت طولانی در کیف پول خود نگه دارد. بسیاری از ارزهای دیجیتال مقدار مشخص و محدودی دارند، وقتی یک نهنگ حجم قابل توجهی از مالکیت یک ارز را در اختیار می‌گیرد این یعنی اینکه دیگر معماله‌گران خرد، برای انجام معاملات روزمره در یک چرخه کوچک‌تر از عرضه و تقاضا باید به فعالیت بپردازند. کوچک‌تر شدن چرخه عرضه و تقاضا به معنی دشوارتر شدن خرید و فروش و در نهایت نقد کردن یک ارز دیجیتال خواهد بود.

در بسیاری از مواقع،‌ نهنگ‌های ارز دیجیتال برای جلوگیری از تلاطم در بازار و البته پدید نیامدن مشکل نقد شوندگی، فعالیت‌های معاملاتی خود را پنهان نگه داشته، داراییهای خود را به بخش‌های کوچکتری تقسیم کرده و طی یک بازه طولانی و به مرور زمان به بازار عرضه می‌کنند.

گفتنی است، روش دیگری که نهنگ‌های ارز دیجیتال برای خرید و فروش استفاده می‌کنند، بهره‌گیری از معاملات «برون زنجیره‌ای» (over-the-counter trading) است. این معاملات در خارج از صرافی‌های رایج ارز دیجیتال به سرانجام می‌رسند و جزئیات آن‌ها بر روی بلاک‌چین اصلی آن ارز دیجیتال ثبت نمی‌شود. بنابراین، یک نهنگ ارز دیجیتال به این شکل می‌تواند معملات خود را به شکل خصوصی و پنهان از دید دیگران انجام دهد.

شناخته شده‌ترین نهنگ‌های ارز دیجیتال چه کسانی هستند؟

معمولاً کیف پول‌های دیجیتال به نام یک فرد واقعی مشخص متصل نیستند، اما فعالیت نهنگ‌های ارز دیجیتال را می‌توان از طریق آدرس کلید عمومی کیف پول آن‌ها ردیابی کرد. کلید عمومی یک رشته از اعداد و حروف است که هیچ اطلاعاتی را در مورد کاربر فاش نمی‌کند، اما به نوعی بیانگر فعالیت هر فرد در بلاک‌چین است و به شفافیت بلاک‌چین‌ها کمک می‌کند.

نهنگ های ارز دیجیتال

لیستی که در ادامه آمده و به برخی از بزرگترین نهنگ‌های ارز دیجیتال اشاره می‌کند، توسط «کریپتو اسلیت»‌ و «بنکلس تایمز» تهیه شده است. از این لیست اسامی شرکت‌ها و دولت‌ها حذف شده و تنها کیف پول‌هایی پوشش داده شده‌اند که گمان می‌رود متعلق به افراد مشخصی هستند.

  • ساتوشی ناکاموتو: ناکوموتو خالق بیت‌کوین است و طبق تخمین‌ها یک میلیون بیت کوین در اختیار دارد که ارزش این مقدار در ماه می ۲۰۲۳ برابر ۲۶ میلیارد دلار بوده است. هیچکس تا به امروز هویت واقعی ناکوموتو را نمی‌داند و حتی کسی مطلع نیست که این نام متعلق به یک فرد مشخص است یا به گروهی از افراد اشاره دارد. ساتوشی ناکاموتو در اصل یک اسم مستعار است که در وایت پیپر یا همان مقاله سفید بیت کوین به آن اشاره شده است.
  • برایان آرمسترانگ: آقای آرمسترانگ مدیرعامل صرافی کوین‌بیس، یکی از بزرگترین صرافی‌های ارز دیجیتال است. او در سال ۲۰۲۲ در یک توییت اعلام کرد که کوین‌بیس مالک ۲ میلیون بیت‌کوین است. برای اینکه تخمینی از این مقدار داشته باشیم باید بگوییم دو میلیوت بیت کوین در ماه می ۲۰۲۳ ارزشی برابر با ۵۳ میلیارد دلار داشته است.
  • مایکل سیلور: آقای سیلور هم بنیانگذار و عضو هیئت مدیره پلتفرم «میکرو استراتژی» است. او در اکتبر ۲۰۲۰ با انتشار یک توییت اعلام کرد که مالکیت ۱۷,۷۳۲ بیت‌کوین را در اختیار دارد. این مقدار بیت‌کوین در ماه می ۲۰۲۳ ارزشی معادل ۴۷۶ میلیون دلار داشته است.
  • کریس لارسن: که هم-بنیانگذار چندین استارتاپ مطرح در سیلیکون ولی است، ۱۷ درصد از کل موجودی ارز دیجیتال ریپل را در اختیار دارد که معادل ۵.۱۹ میلیارد واحد از این ارز دیجیتال است. در ماه می ۲۰۲۳ ارزش این دارایی به ۲.۴ میلیارد دلار می‌رسیده است.
  • چانگ پنگ ژائو: یکی از شناخته شده‌ترین نهنگ‌های دنیای ارز دیجیتال و مدیرعامل صرافی بسیار معروف بایننس است. ثروت ژائو در ماه مارس ۲۰۲۲ حدود ۶۵ میلیارد دلار تخمین زده شد ولی به دلیل سقوط بازار ارزهای دیجیتال در دسامبر همان سال این تخمین به ۴.۵ میلیارد دلار کاهش پیدا کرد. گفته می‌شود بخش عمده دارایی و ثروت آقای ژائو در قالب بیت‌کوین و بایننس کوین است.
  • تیم دراپر: دراپر، سرمایه‌گذار خطرپذیر، در سال ۲۰۱۴ و در پی یک پرونده تاریخی مرتبط با ضبط بیت‌کوین، ۳۰,۰۰۰ واحد از این ارز دیجیتال خریداری کرد که در ماه می ۲۰۲۳ ارزش آن برابر با ۸۰۶ میلیون دلار بود. همچنین گفته می‌شود او در دارایی‌های دیجیتال دیگری همچون توکن ANT پروژه آراگون نیز سرمایه‌گذاری کرده است.

آیا می‌توان تبدیل به یک نهنگ ارز دیجیتال شد؟

حالا که می‌دانید نهنگ ارز دیجیتال چیست، حتماً با خود فکر می کنید که برای نهنگ شدن باید ثروت زیادی داشته باشید. اما این گونه نیست و فقط لازم است در زمانی که برخی توکن‌ها با قیمت بسیار کمی به فروش می‌رسند عاقلانه تصمیم بگیرید، زیرا در این شرایط امکان تبدیل شدن شما به یکی از نهنگ‌ها در بازار ارزدیجیتال زیاد است.

این نکته را نیز به خاطر داشته باشید که همیشه قبل از سرمایه‌گذاری در هر پروژه به خوبی تمام جوانب آن را بررسی کنید که از ارزش بالایی برخوردار باشند و پروژه‌های پانزی یا کلاهبرداری نباشند.

جمع‌بندی در مورد نهنگ ارز دیجیتال چیست؟

در این مقاله با مفهوم نهنگ در دنیای ارزهای دیجیتال به صورت کامل آشنا شدیم. همچنین از توانایی‌های این افراد و اثرگذاری که می‌توانند بر بازار داشته باشند نیز آگاهی بدست آوردیم. اهمیت دنبال کردن نهنگ‌های ارز دیجیتال از طریق ردیابی فعالیت‌های کیف پول‌های دیجیتال، ابزارهای تحلیل بلاک‌چین و توجه به شبکه‌های اجتماعی را متوجه شدیم و همینطور، دریافتیم که چطور می‌توان بر حسب فعالیت‌های مختلف یک نهنگ ارز دیجیتال سیگنال‌های گوناگونی را متوجه شد و برای معاملات آتی برنامه‌ریزی کرد.

ادامه مطلب
metropolis-hardfork
آشنایی 0 تا 100 با هاردفورک متروپلیس اتریوم (metropolis)

متروپلیس اتریوم چیست و با چه هدفی به بازار عرضه شده است؟ در سال های اخیر، ارزهای دیجیتال با فرازو نشیب های زیادی همراه بوده است. یکی از پلتفرم های بسیار محبوب در این بازار، اتریوم است که با پیشرفت های متعددی که داشته به دنبال ارتقای سطح کار و افزایش تعداد مشتریان خود است. در همین راستا، یکی از هاردفورک های اتریوم، متروپلیس (metropolis) نام دارد که با هدف بهبود شبکه اتریوم وارد بازار شد. بسیاری از کارشناسان براین باور هستند که این هاردفورک، ویژگی های اصلی اتریوم را آشکار کرده و نسخه واقعی آن را بعد از انتشار متروپلیس می توان دید.

در حال حاضر، سروصدای زیادی درباره این هاردفورک وجود دارد؛ آخرین باری که شبکه اتریوم، تحت تأثیر یک هاردفورک، دچار تغییر شد، یعنی از Frontier به Homestead بروزرسانی شد، قیمت آن بیش از ۱۰۰٪ و از ۱۲ دلار به ۳۰ دلار افزایش یافت.

اما سؤال اساسی اینجاست که متروپلیس، چه ویژگی هایی را به اتریوم وارد کرده؟ از آنجا که اتریوم برای ورود به متروپلیس، باید هاردفورک انجام دهد، آیا سکه جدید دیگری ایجاد شده است؟

متروپلیس اتریوم چیست؟ ۴ مرحله اتریوم

اولین بار نیست که شبکه اتریوم ارتقا داده می شود و مطمئنا آخرین بار هم نخواهد بود! اتریوم برای اینکه تنها یک ارز دیجیتال باشد طراحی نشده است؛ بلکه طراحی شده تا پلتفرمی برای برنامه های غیرمتمرکز باشد. با این حال، قبل از اینکه بتواند این کار را انجام دهد، باید مراحل مختلف رشد را طی کند.

با هر مرحله، اتریوم با ترکیب ویژگی های بیشتر، ارتقا یافته و به سطح بالاتری می رسد که در نتیجه آن، سیستم قوی تر و یکپارچه تر می شود. به طورکلی، فرآیند راه اندازی کامل اتریوم، به ۴ مرحله تقسیم شده است. این کار، برای اطمینان از اینکه انجام می شود که مراحل مختلف، زمان رشد خود را داشته و هر مرحله، تا حد امکان، کارآمد و بهینه توسعه داده شود. مراحل راه اندازی کامل اتریوم را می توان در موارد زیر دانست:

  • Frontier: راه انداری اتریوم برای نخستین بار
  • Homestead: مرحله کنونی اتریوم
  • Metropolis: مرحله بعدی
  • Serenity: مرحله نهایی که به گفته توسعه دهندگان اتریوم ۲.۰ اجرا می شود.

Metropolis مرحله ۳، فرآیندی ۴ مرحله ای داشته و با ویژگی های زیادی همراه است که به محض اجرا مورد توجه کاربران قرار خواهد گرفت. در ادامه برخی از اصلی ترین ویژگی های متروپلیس را معرفی خواهیم کرد:

  • Zk-Snarks
  • اثبات اجرای اولیه سهام
  • انعطاف پذیری و استحکام قراردادهای هوشمند
  • انتزاع حساب

متروپلیس اتریوم چیست

ویژگی Zk-Snarks چیست؟

‍‍Zk-SNARKs که مخففی از عبارت «Zero-Knowledge Succinct Non-Interactive Argument of Knowledge» است، فرمی از اثبات های دانش صفر (Zero-Knowledge Proofs) محسوب می شود که در بسیاری از سیستم های بلاک چین و فناوری های مبتنی بر حریم خصوصی مورد استفاده قرار می گیرد.

این اثبات ها، به فرد اجازه می دهند ادعایی را بدون آشکار کردن هیچ جزئیات یا اطلاعات مرتبط با آن موضوع عنوان کند. مهم ترین ویژگی های Zk-SNARKs را می توان در موارد زیر خلاصه کرد:

  • دانش صفر (Zero-Knowledge): اثبات کننده، می تواند نشان دهد دارای اطلاعاتی خاص است، بدون آن که هرگونه اطلاعاتی درباره آن به طرف مقابل بدهد.
  • کوتاه بودن (Succinct): این اثبات ها بسیار کوتاه بوده و می توان آن ها را با سرعت زیاد، تأیید کرد؛ حتی اگر عملیات اصلی که اثبات می شود، پیچیده باشد.
  • غیرتعاملی (Non-Interactive): به جای تبادل چندمرحله ای بین اثبات کننده و تأییدکننده، Zk-SNARK یک پیام واحد است که می تواند به صورت مستقل، تأیید شود.

Zk-SNARKs در بسیاری از فناوری ها و پروژه های بلاک چین، از جمله زنجیره بلاک چین Zcash، برای ارائه تراکنش های محرمانه، مورد استفاده قرار گرفته است. این اثبات ها، به ویژه برای کاربردهایی که نیازمند حفظ حریم خصوصی و هم زمان ارائه تأییدیه های مطمئن است، مفید واقع می شود.

ویژگی Zk-Snarks

کاربرد Zk-Snarks از ویژگی های متروپلیس اتریوم

Zk-SNARKs کاربردهای متنوعی در زمینه های مختلف فناوری دارد که در ادامه به برخی از کاربردهای رایج و مهم آن، عبارتند از:

  • برنامه های احراز هویت: به کاربر اجازه می دهد هویت خود را به یک سیستم احراز هویت نشان دهد؛ بدون اینکه اطلاعات شناسه ای را فاش کند.
  • پردازش های آفلاین و تأیید آنلاین: به فرد اجازه می دهد محاسبه ای را آفلاین انجام داده و سپس نتیجه آن را به صورت امن و محرمانه به یک سیستم آنلاین ارسال کند.
  • امنیت حریم خصوصی در برنامه ها: برخی از برنامه ها، با استفاده از این ویژگی، اطلاعات کاربران را حفظ می کنند؛ درحالیکه همچنان از آن ها اطلاعات لازم برای انجام وظایف خاص را دریافت می کنند.
  • تراکنش های محرمانه در بلاک چین: استفاده به منظور پنهان سازی اطلاعات تراکنش در زنجیره های بلاک چین مانند Zcash؛ به این ترتیب، می توان تراکنش ها را تأیید کرد بدون آنکه جزئیات آن ها (مانند مبلغ یا آدرس های معامله) آشکار شود.
  • اثبات های بدون افشای هویت: می توان از Zk-SNARKs برای اثبات مشخصاتی مانند سن یا ملیت استفاده کرد، بدون اینکه هویت کلی فرد فاش شود؛ مثلاً یک کاربر، می تواند از طریق Zk-SNARKs اثبات کند بالای 18 سال است، بدون اینکه تاریخ تولد دقیق او آشکار شود.

«مواردی که عنوان کردیم تنها برخی از کاربردهای Zk-SNARKs بوده و با پیشرفت های مداوم در زمینه فناوری، انتظار می رود کاربردهای جدیدتر و جذاب تری برای آن پیدا شود.»

کاربرد Zk-Snarks

ویژگی اثبات اجرای اولیه سهام

قبل از اینکه درباره ویژگی اثبات اولیه سهام، توضیح دهیم، باید ابتدا بدانیم تفاوت بین اثبات سهام و اثبات کار چیست:

  • اثبات کار

اثبات کار یا Proof Of Work پروتکلی است که بیشتر ارزهای رمزپایه مانند اتریوم و بیت کوین تاکنون از آن پیروی کرده اند. ساز و کار این الگوریتم، به شکلی است که ماینرها با حل معماهای رمزنگاری شده و با استفاده از سخت افزار اختصاصی، ارزهای دیجیتال را استخراج می کنند.

  • اثبات سهام

این پروتکل، کل فرایند استخراج را مجازی می کند؛ در این سیستم، به جای ماینرها اعتبارسنجی داریم. روش کار نیز به این صورت است که به عنوان یک اعتبارسنج یا ولیدیتور ارز دیجیتال، ابتدا باید مقداری از اتر خود را به عنوان سهام قفل کنید. پس از انجام این کار نیز، اعتبارسنجی بلوک ها شروع می شود.

اعتبار سنجی به این معناست که اگر بلوک هایی را دیدید که فکر می کنید می توانند به بلاک چین اضافه شوند، می توانید با شرط بندی آن را تأیید کنید. همچنین اگر بلوک اضافه شود، پاداشی متناسب با سهامی که سرمایه گذاری کرده اید، دریافت خواهید کرد.

با این حال، اگر روی بلوک اشتباه یا مخرب شرط بندی کنید، سهامی که سرمایه گذاری کرده اید از شما سلب می شود. برای اجرای «اثبات سهام»، اتریوم از الگوریتم اجماع کاسپر استفاده می کند.

اثبات سهام چیست

مزایای اثبات سهام

الگوریتم اثبات سهام مزایای بسیاری دارد که مهم ترین آن ها را می توان در موارد زیر خلاصه کرد:

1. کاهش هزینه های انرژی و پولی

استخراج کنندگان بیت کوین در جهان، حدود ۵۰/۰۰۰ دلار در ساعت برای برق خرج می کنند. این عدد، معادل ۱.۲ میلیون دلار در روز، ۳۶ میلیون دلار در ماه و ۴۵۰ میلیون دلار در سال است.

این اعداد بسیار بزرگ بوده و مطمئا هزینه زیادی به نظر می رسند. با استفاده از Proof-of-stake، تمام فرایند را کاملاً مجازی انجام داده و تمام این هزینه ها را کاهش می دهید.

2. عدم نیاز به خرید ASIC

از آنجا که تمامی این فرایند مجازی بوده، دیگر نیازی به خرید دستگاه هایی مانند ASIC نداشته و شما براساس خرید دستگاه قدرتمندتر، پاداش دریافت نمی کنید.

3. سخت تر شدن حمله 51٪

حمله ۵۱٪ زمانی اتفاق می افتد که گروهی از ماینرها بیش از ۵۰٪ از قدرت هش شبکه را به دست می آورند؛ استفاده از اثبات سهام، این حمله را بسیار سخت تر می کند.

سخت تر شدن حمله 51٪

4. اعتبارسنجی های بدون خطا

هر اعتبارسنجی که دارایی هایش را در بلاک چین قفل کرده باشد، مطمئن می شود هیچ بلوک اشتباه یا مخربی را به زنجیره اضافه نمی کند؛ زیرا اضافه کردن بلاک اشتباه به زنجیره، به معنای از دست دادن سرمایه و سهام قفل شده می شود؛ در نهایت، اثبات سهام مانع از این اتفاق می شود.

5. ایجاد بلوک

الگوریتم اثبات سهام، ایجاد بلوک های جدیدتر و کل فرایند تأیید تراکنش ها را سریع تر می کند.

مقیاس پذیری

اثبات سهام، بلاک چین را با معرفی مفهوم «sharding/’>شاردینگ»، مقیاس پذیر می کند. اگرچه قبلاً اجرای ساده ای از Proof of Stake وجود داشته است، چیزی که کاسپر را از بقیه جدا می کند، این است که ماینرهای صادق را تشویق کرده و ماینرهایی را که صادق نیستند، مجازات می کند. در نتیجه به یاد داشته باشید که اگر سهام خود را روی یک بلوک مخرب قرار داده اید، سهام از شما گرفته می شود؛ به زبانی ساده، هرکسی که طبق قوانین بازی نکند، مجازات می شود.

«ویتالیک درباره اثبات سهام می گوید: «تصور کنید ۱۰۰ نفر دور یک میز دایره ای نشسته اند؛ یک نفر، یک بسته کاغذ دارد که هرکدام سابقه تراکنش متفاوتی دارند. اولین شرکت کننده، خودکاری را برداشته و یکی را امضا می کند، سپس آن را به نفر بعدی می دهد که او هم انتخابی مشابه انجام خواهد داد. هر شرکت کننده، تنها در صورتی ۱ دلار دریافت می کند که تاریخچه تراکنشی را امضا کند که بیشتر شرکت کنندگان در پایان آن را امضا می کنند. اگر یک صفحه را امضا کنید و بعداً به صفحه دیگری بروید، از دور خارج می شوید. این احتمالاً انگیزه خوبی برای امضای کاغذ مناسب است!»

مقیاس پذیری

بمب سختی چیست؟

چه چیزی ماینرها را تشویق می کند از پروتکل اثبات کار به پروتکل اثبات سهام مهاجرت کنند؟ ماینرها، تجهیزاتی به ارزش هزاران دلار می خرند تا بتوانند بلوک ها را استخراج کنند. در نهایت اما با استفاده از POS، همه آن تجهیزات بی ارزش می شوند.

تصور کنید پول زیادی برای خرید تجهیزات و راه اندازی استخرهای بسیار پیچیده ای خرج کنید و هیچ فایده ای برای شما نداشته باشد! پس با این شرایط چه چیزی وجود دارد که ماینرها را از ماندن در زنجیره قدیمی اثبات کار و ادامه استخراج براساس این الگوریتم بازمی دارد؟

به منظور اطمینان از وجود انگیزه مناسب برای ماینرها برای پیوستن به زنجیره جدید، توسعه دهندگان اتریوم بمب سختی را معرفی کردند. بمب سختی در ۷ سپتامبر ۲۰۱۵ معرفی شد. برای درک نحوه عملکرد بمب سختی، مهم است بدانیم درجه سختی و ماینینگ چیست و چگونه کار می کند.

سختی چیست و چگونه کار می کند؟

مفهوم سختی با بیت کوین شروع شد؛ زمانیکه بیت کوین برای اولین بار معرفی شد، استخراج آن بسیار ساده بود و هرکسی می توانست با استفاده از رایانه شخصی خود این کار را انجام دهد. با این حال، با محبوبیت بیشتر بیت کوین، تعداد ماینرها در شبکه افزایش یافت.

افزایش ماینرها، امکان خروج آن ها از کنترل و استخراج تمام بیت کوین های باقی مانده در یک سال را افزایش داد. ساتوشی ناکاموتو، خالق بیت کوین، این اتفاق را متصور بود و از این رو مفهوم «سختی» را عنوان کرد.

«مفهوم سختی به این صورت عمل می کند: ماینرها قدرت محاسباتی خود را صرف حل معماهای رمزنگاری می کنند.»

روشی که آن ها این کار را انجام می دهند، به این صورت است که یک رشته تصادفی به نام nonce به هش بلوک اضافه و سپس کل رشته را هش می کنند. اگر عدد حاصل کمتر از یک عدد ثابت خاص باشد، آن را موفق در نظر گرفته و بلوک جدید به بلاک چین اضافه می شود.

سختی چیست

فرایند اضافه شدن بلوک چگونه است؟

اگر بخواهیم کل فرایند اضافه شدن یک بلوک به شبکه را خلاصه کنیم، به صورت زیر خواهد بود:

  • دریافت محتویات بلوک جدید توسط هش
  • اضافه شدن یک nonce رشته تصادفی به هش
  • هش شدن مجدد رشته جدید
  • مقایسه و بررسی هس نهایی با سطح دشواری؛ آیا واقعاً کمتر از آن است یا خیر.
  • در غیر این صورت، nonce تغییر می کند و روند دوباره تکرار می شود.
  • اگر هش نهایی کمتر از سطح دشواری باشد، بلوک به زنجیره اضافه و دفتر کل عمومی به روز می شود و درباره اضافه شده هشدار می دهد.
  • ماینرهایی که مسئول این کار هستند، پاداش دریافت می کنند.

سطح دشواری مستقیم با سرعت استخراج بلوک ها متناسب است؛ بیت کوین به طور متوسط ۱۰ ثانیه زمان بلوک دارد، اگر زمان بلوک کمتر از آن شود، سطح دشواری افزایش می یابد. اگر بیشتر باشد، زمان دشواری کاهش می یابد.

این کار، برای اطمینان از اینکه زمان بلاک بیت کوین حدود ۱۰ ثانیه باقی می ماند، انجام می شود. اساساً استخراج بیت کوین چنین روندی داشته و اتریوم نیز از همان پروتکل پیروی می کند.

فرایند اضافه شدن بلوک

بمب سختی چه کاری انجام خواهد داد؟

بمب سختی (Difficulty Bomb) در اتریوم، به عنوان مکانیسمی طراحی شده است تا به تدریج مشکلات استخراج بلاک ها را افزایش دهد. این مکانیسم، سبب می شود زمان بین استخراج بلاک های جدید به طور تدریجی طولانی تر شود. درنهایت، این زمان به قدری طولانی می شود که شبکه به نوعی «یخ زده» می شود؛ یعنی تقریباً استخراج یک بلاک جدید غیرممکن خواهد شد. هدف از افزودن این بمب سختی عبارت است از:

  1. به روزرسانی ها: بمب سختی مکانیسمی اضطراری برای اطمینان از این است که به روزرسانی های شبکه به طور منظم انجام شوند.
  2. تشویق به انتقال به (Proof of Stake): یکی از اهداف اصلی بمب سختی این است که شبکه اتریوم از اثبات کار (Proof of Work) به اثبات وضعیت (Proof of Stake) تغییر داده شود.
  3. جلوگیری از فورک های غیرضروری: اگر جامعه اتریوم تصمیم بگیرد به اثبات وضعیت مهاجرت نکند، بمب سختی از ایجاد فورک های ثابت که بخواهند از این مسیر خارج شوند (و اثبات کار را حفظ کنند) جلوگیری می کند.

با این حال، بمب سختی چندین بار به تأخیر افتاده است؛ هر وقت به نظر می رسید شبکه به نقطه یخ زدگی نزدیک می شود، یک بروزرسانی برای شبکه منتشر و موجب تأخیر در فعالیت بمب سختی شده است. این بروزرسانی ها، اغلب با همان هدف انجام می شوند؛ اعطای زمان بیشتر به توسعه دهندگان برای کامل کردن و اجرای مکانیسم های اثبات وضعیت.

درمجموع، بمب سختی یک ویژگی است که به تدریج فعال شده و به شبکه فشار می آورد تا به روزرسانی ها و تغییرات مورد نظر را اجرا کند. در عین حال این فشار می تواند با بروزرسانی هایی که آن را به تأخیر می اندازند، مدیریت شود.

بمب سختی در هاردفورک متروپلیس اتریوم

ویژگی استحکام و انعطاف پذیری قراردادهای هوشمند

قراردادهای هوشمند، رگ حیات اتریوم بوده و نحوه انجام کارها در اتریوم را مشخص می کنند. اکنون درحالیکه بیت کوین معمولاً برای همه تراکنش ها قدرت محاسباتی یکسانی مصرف می کند، اتریوم می تواند قدرت محاسباتی مورد نیاز برای هریک از قراردادهایش را تغییر دهد. هر قرارداد محدودیت، گس مخصوص به خود را دارد که پیمان دهنده تعیین می کند. این ویژگی به دو سناریو منجر می شود:

  • اول اینکه گس مورد نیاز بیشتر از حد تعیین شده باشد؛ اگر این طور شود، وضعیت قرارداد به حالت اولیه بازگشته و تمام گس مصرف می شود.
  • اگر گس مورد نیاز کمتر از حد تعیین شده شود، قرارداد تکمیل و گس باقی مانده واگذار می شود.

در حین اجرای قرارداد، اگر یک طرف معامله بخواهد قرارداد لغو شود و به حالت اولیه برگردد، باید دو برابر هزینه کند تا از انجام آن جلوگیری شود. برای برگرداندن قرارداد به حالت اولیه، توسعه دهندگان از تابع «launch» استفاده می کنند. درحالی که عملکرد launch به وضعیت قرارداد کمک می کند تا به حالت قبلی برگردد، تمام گس قرارداد را مصرف خواهد کرد.

برای مقابله با این مشکل، متروپلیس عملکرد «revert» را ارائه می دهد تا به قراردادها کمک کند بدون مصرف تمام گس به حالت قبلی بازگردند. گس مصرف نشده به سازنده قرارداد مسترد خواهد شد. همراه با تابع revert  Metropolis  در حال معرفی کد بازگردانی (returndata) است که قراردادها را قادر می سازد مقادیر با اندازه متغیر را برگردانند.

ویژگی استحکام و انعطاف پذیری قراردادهای هوشمند

ویژگی انتزاع حساب یا Account Abstraction

قبل از اینکه به معنای انتزاع حساب بپردازیم، بیایید بفهمیم انتزاع به چه معناست. انتزاع به این معناست که هرکسی می تواند از هر سیستم یا پروتکلی بدون اطلاع کامل از جزئیات آن استفاده کند؛ برای مثال هنگامی که از تلفن همراه خود استفاده می کنید، برای کار با آن نیازی به برنامه نویس یا مهندس ندارید.

به سادگی روی صفحه فشار دهید تا یک برنامه فعال شود، یا دکمه تماس را فشار دهید تا با کسی تماس بگیرید. نیازی نیست بدانید چگونه فشار دادن برخی برنامه ها مدار داخل گوشی را فعال می کند یا برنامه های خاصی چگونه برنامه ریزی شده اند. انتزاع با حذف پیچیدگی ها، فناوری پیچیده ای را در دسترس قرار می دهد.

انتزاع در اتریوم

انتزاع چیزی است که اتریوم قصد دارد در آینده به آن دست یابد. در آینده غیرمتمرکز فرضی، همه از DAPPS استفاده می کنند، ربدون اینکه حتی متوجه شوند از DAPP مبتنی بر اتریوم استفاده کرده اند. توسعه دهندگان اساساً می خواهند اتریوم در پس زمینه «ناپدید» شود. Metropolis با معرفی «Account Abstraction» گامی بزرگ در جهت انجام این کار برمی دارد.

به عنوان بخشی از انتزاع، اتریوم قصد دارد مرز بین دو حساب خود را محو کند. اتریوم دو حساب دارد؛ یکی حساب خارجی است که توسط کلیدهایی کنترل می شود و بیشتر کاربران از آن آگاه هستند، یعنی حساب های کیف پول. همچنین یک حساب قرارداد با نام کد قرارداد هوشمند در بلاک چین وجود دارد. ایده این است که کاربران بتوانند حساب های خارجی خود را در قالب قراردادی هوشمند تعریف کنند.

پس از انجام این کار، کدهای پشتیبان کلیدها، می توانند چرخش منحصربه فرد خود را روی تراکنش های پشتیبان کد قرار دهند. این فرایند چه کمکی خواهد کرد؟ همان طور که می دانید محاسبات کوانتومی به سرعت در حال تبدیل شدن به یک تهدید احتمالی برای دنیای رمزنگاری شده ای هستند که ارزهای دیجیتال را ایجاد کرده است؛ بنابراین فرض کنید می خواهید تراکنش های خود را از حمله کوانتومی توسط یک مهاجم مخرب نجات دهید، چه کاری می توانید انجام دهید؟

با انتزاع حساب می توانید از طرح های امضا مانند نردبان هش برای تعریف حساب خود استفاده کنید که امکان اثبات کوانتومی را دارند. حساب های شما اکنون می توانند کاملاً مانند یک قرارداد هوشمند تنظیم شوند.

انتزاع در اتریوم

بیزانس و قسطنطنیه چیست؟

اصطلاحات «بیزانس» و «قسطنطنیه» اصطلاحات پرتکراری در دنیای ارزهای دیجیتال و شبکه اتریوم هستند. متروپلیس تغییرات چشمگیری را به وجود می آورد. نمی توان همه این تغییرات را یک باره اعمال کرد و کاربران و توسعه دهندگان را تحت تأثیر قرار داد؛ به همین دلیل اتریوم متروپلیس را در دو فاز راه اندازی می کند و هر دو به عنوان هاردفورک معرفی می شوند. این دو فاز عبارت اند از:

  • بیزانس
  • قسطنطنیه

پس از تأخیرهای فراوان، هاردفورک بیزانس اکنون در بلوک شماره ۴۳۷, ۰۰۰, ۰۰۰ اتریوم رخ داده است. بیزانس ویژگی های زیادی را معرفی کرد که اصلی ترین آن ها عبارت اند از:

  • Zk-Snarks
  • برگرداندن و بازگرداندن داده ها
  • انتزاع حساب

فاز قسطنطنیه براساس برنامه ریزی ها در سال ۲۰۱۸ اجرا شد. ویژگی اصلی آن، هموار کردن همه مسائل و مشکلاتی بود که در بیزانس پیش آمد؛ مهم تر از آن، قسطنطنیه اثبات زنجیره هیبریدی سهام و اثبات کار را معرفی کرد.

بیزانس و قسطنطنیه در هاردفورک متروپلیس اتریوم

پس اتریوم دوباره هارد فورک می شود؟ آیا کوین اتریوم دیگری وجود خواهد داشت؟

از آنجا که هاردفورک قبلی اتریوم سبب ظهور اتریوم کلاسیک و هارد فورک های بیت کوین منجر به ظهور بیت کوین کش و بیت کوین SV شد، بسیاری تصور می کنند همه هارد فورک ها سبب ایجاد شکاف های زنجیره ای می شوند، اما همیشه چنین اتفاقی نمی افتد و از همه هارد فورک ها نمی توان انتظار ایجاد کوین جدیدی را داشت.

دلیل اینکه فورک های قبلی زنجیره را از هم جدا کردند این بود که تغییرات پیشنهادی هاردفورک اتریوم و فعال سازی  Segwit بسیار بحث برانگیز بود، اما جامعه گسترده ای در آن شرکت نداشتند. همچنین هارد فورک های قبلی نتیجه وضعیت اضطراری برای شبکه بودند.

با این حال، این ارتقا یعنی ارتقای متروپلیس برای مدت طولانی به اتفاق آرا مورد توافق قرار گرفته است. همه می دانستند قرار است این اتفاق بیفتد. این هاردفورک نتیجه وضعیت اضطراری نیست، بلکه نتیجه یک ارتقاست؛ به همین دلیل هیچ گونه تقسیم جامعه ای وجود نخواهد داشت و کوین جدیدی به وجود نخواهد آمد.

تنها نقطه اختلاف می تواند هاردفورک اثبات سهام باشد؛ با این حال ماینرها با ماندن در زنجیره قدیمی چیز زیادی به دست نمی آورند؛ زیرا همان طور که قبلاً گفته شد، اجرای بمب سختی استخراج را تقریباً غیرممکن می کند.

سخن پایانی

اینکه متروپلیس آینده اتریوم را چگونه تغییر می دهد، مشخص نیست. شما باید قبل از سرمایه گذاری در یک ارز دیجیتال تحقیقات خود را به خوبی انجام دهید؛ با این حال چیزی که می توانیم با اطمینان بگوییم این است که آخرین باری که اتریوم ارتقا داده شد، ارزش آن بیش از ۱۰۰ درصد افزایش یافت.

بیزانس تغییرات زیادی در اتریوم ایجاد کرد و با راه اندازی متروپلیس آینده اتریوم برای همه جذاب و دیدنی است و جامعه به این موضوع کنجکاوی زیادی دارد. اجرای zk-snarks با ویژگی حفظ حریم خصوصی خود آینده اتریوم را به شدت تحت تأثیر قرار می دهد.

قسطنطنیه با اثبات سهام خود همان چیزی است که توجه همه در دنیای ارز دیجیتال را به خوب معطوف می کند. متروپلیس و بعد از آن سرنیتی می تواند برای اتریوم و رؤیای توسعه دهندگان آن برای آینده ای غیرمتمرکز، تغییری انقلابی باشد.

پرسش های متداول

هاردفورک جدید اتریوم و مرحله سوم راه اندازی اتریوم، متروپلیس نام دارد که هدف از ایجاد آن بهبود شبکه اتریوم است. به گفته کارشناسان، این هاردفورک ویژگی های اصلی شبکه اتریوم را نشان خواهد داد.

Metropolis مرحله ۳ در فرایند ۴ مرحله ای است و ویژگی های زیادی دارد. برخی از اصلی ترین ویژگی های متروپلیس شامل الگوریتم اثبات دانش صفر، اثبات اجرای اولیه سهام، انعطاف پذیری و استحکام قراردادهای هوشمند و انتزاع حساب هستند.

متروپلیس تغییرات چشمگیری را به وجود می آورد. نمی توان همه این تغییرات را یک باره اعمال کرد و کاربران و توسعه دهندگان را تحت تأثیر قرار داد؛ به همین دلیل اتریوم متروپلیس را در دو فاز راه اندازی می کند که هر دو به عنوان هاردفورک معرفی می شوند و بیزانس و قسطنطنیه نام دارند.

خیر. این هاردفورک نتیجه وضعیتی اضطراری نیست، بلکه نتیجه یک ارتقاست؛ به همین دلیل هیچ گونه تقسیم جامعه ای وجود نخواهد داشت و کوین جدیدی به وجود نخواهد آمد.

ادامه مطلب
what-is-NFTFI
NFTFI چیست؟ آشنایی کامل و 0 تا 100 با NFTFI

NFTFI چیست و چه کاربردی دارد؟ با اینکه ممکن است نام امور مالی غیرمتمرکز (DeFi) و توکن های غیر قابل تعویض (NFT) زیاد شنیده باشید اما این موارد، حوزه های نوظهوری در صنعت ارزهای دیجیتال هستند که توانسته اند رشد چشمگیری داشته باشند. یکی از مهم ترین دلایل این اتفاق، درآمدزایی بالای آن هاست. اگرچه در سال گذشته به دلیل رکود عمومی در بازار ارزهای دیجیتال، شتاب پیشرفت در این دو حوزه تا حدودی کاهش یافته است، ب اینحال، تاریخچه ارزهای دیجیتال، نشان می دهد که وضعیت همیشه بدین شکل نخواهد بود.

ادغام DeFi با توکن های غیر قابل تعویض، فرآیند اقتصادی کاملاً جدیدی، برای این فناوری های نوظهور ایجاد کرده است؛ نوآوری های مرتبط با افزایش استفاده از NFT ها.

به همین دلیل قصد داریم تا در این مقاله درباره این سیستم جدید، یعنی وام دهی براساس NFT صحبت کرده و شما را به طور کامل با بازار و پلتفرم جدیدی در این حوزه به نام  NFTFI آشنا کنیم؛ اگر در بازارهای مالی فعالیت دارید، تا پایان این مقاله با ما همراه باشید.

NFTFI چیست؟

NFTFI، بازار وام دهی همتا به همتا (P2P) است که در آن، کاربران توکن های همتا به همتا را به اشتراک گذاشته و در ازای آن، وام دریافت می کنند. در مقابل نیز می توانند نقش وام دهنده را بر عهده گرفته و توکن های دیگران را به عنوان وثیقه بپذیرند تا بازپرداخت وام های اعطایی را تضمین کنند.

به زبانی ساده تر، وام دهی در  NFTFI به معنای تأمین نقدینگی برای سایر کاربران یا وام گیرندگان است. براساس یک قرارداد، وام دهنده وامی در قالب ارز دیجیتال Rapid Ethereum (wETH) را به وام گیرنده می دهد تا آن را با سایر ارزهای دیجیتال مبادله کند. همچنین وام دهنده، ارزش وام، سود و دوره بازپرداخت را تعیین می کند؛ بنابراین مسئولیت کامل خطرات ناشی از وام، بر عهده او خواهد بود.

مفهوم NFTFI

تاریخچه NFTFI

این بازار را Stephen Young در فوریه 2020 ایجاد کرد و از ابتدای تأسیس این پلتفرم، مدیرعامل پروژه بود. در همان ابتدا، این شرکت نوپا موفق شد 890000 دلار کمک مالی جمع آوری کند. در این مدت، برترین شرکت های سرمایه گذاری ریسک پذیر در فضای NFT و DeFi مانند Coinfund، OneKX، Collab+Currency، Maven 11  و The LAO به عنوان سرمایه گذاران استراتژیک وارد این حوزه شدند.

برخی دیگر از خالقان و مجموعه داران برجسته در فضای NFT و DeFi که در این سرمایه گذاری شرکت کردند، عبارت اند از:

  • مدیرعامل Dapper Labs
  • خالق NBA Top Shot and Cryptokitties
  • سباستین بورگت، مدیرعامل The Sandbox
  • جاناتان
  • گابلر
  • اندرو استاینوالد
  • روبرتو سرزیا

همه چیز درباره وام دهی NFT ها

ان اف تی ها مالکیت طیف وسیعی از دارایی های دنیای واقعی و دیجیتال، از زمین و املاک مجازی گرفته تا کارت های تجاری و هنرهای دیجیتال و آواتارها را نشان می دهند. هر NFT یک شناسه دیجیتال منحصربه فرد دارد که کپی کردن از آن غیرممکن است. از این شناسه می توان برای تأیید آسان صحت NFT مرتبط در بلاک چین استفاده کرد.

مهم ترین ویژگی آن ها، تغییرپذیر بودن یا ناهمگونی آن هاست؛ یعنی از هرکدام این توکن ها، تنها یک عدد وجود دارد که هرکدام، ارزش منحصربه فرد خود را دارند؛ در نتیجه، ارزهای دیجیتال را نمی توان تعویض کرد، بلکه تنها می توان آن ها را تقسیم کرد؛ یعنی سرمایه گذاران، مجبور نیستند کل واحد بیت کوین را بخرند، اما می توانند بخشی از آن را تهیه کنند.

تغییرناپذیری NFT ها برای ایجاد دارایی های منحصربه فرد بسیار مفید است؛ اما در عین حال کاستی هایی نیز وجود دارد. یکی از معایب بزرگ ان اف تی ها، این است که برخلاف ارزهای دیجیتال، نمی توان آن ها را برای کسب سود استفاده کرد؛ بنابراین تنها راه برای سرمایه گذاران، به منظور استفاده از NFT این است که وقتی قیمت آن افزایش یافت آن را بفروشند. این موضوع سبب شده است نقدینگی توکن های غیر قابل تعویض به شدت کاهش یابد.

وام دهی NFT

وام دهی NFT ها چه کاربردی دارد؟

همان طور که گفتیم ان اف تی ها را نمی توان ترید کرد؛ در نتیجه، نقدینگی در این حوزه، به شدت کم است. اینجا جایی است که وام های NFT  وارد می شوند. وام دهی با پشتوانه NFT و NFT هایی که پروتکل های مالی غیرمتمرکز فعال می کنند، راه حلی برای کمبود نقدینگی در این نوع دارایی ها هستند.

این نوآوری، به دارندگان NFT کمک می کند توکن های خود را برای دریافت اعتبار، به شکل ارز دیجیتال یا ارز فیات تعهد کنند. سپس وام گیرندگان می توانند از این وام برای خرید NFT های بیشتر، خرید ارزهای دیجیتال، تبدیل آن ها به پول فیات یا خرید دارایی های دیجیتالی استفاده کرده و آن را برای کسب سود در DeFi سرمایه گذاری کنند.

نرم افزارهای زیادی در دنیای DeFi وجود دارد که کاربران می توانند بدون واسطه یک موسسه یا بانک مرکزی برای وام، اجاره، سرمایه گذاری و معاملات حاشیه ای استفاده کنند. دارندگان نیز می توانند با استفاده از وام های NFT، از تمامی این خدمات بهره مند شده و نیازی به استراتژی های سنتی خرید یا نگهداری یا فروش نخواهد داشت.

قراردادهای هوشمند، محرک وام دهی DeFi

عاملی که وام دهی DeFi را فعال می کند، قراردادهای هوشمندی است که راه حل های وام دهی شفاف، باز و خودکار را بدون نیاز به تنظیم کننده ایجاد کرده اند. این قراردادها، وظایف از پیش تعریف شده را انجام می دهند. در نتیجه، کاربران می توانند به راحتی از طریق رابط کاربری ساده، به این عملکردها دسترسی داشته باشند.

با این حال، قراردادهای هوشمند موجود در DeFi، عاری از نقص و اشکال نبوده و این بازار نیز با مجموعه ای از خطرات روبه روست؛ برای مثال، حملات وام سریع (Flash loan)، یکی از رایج ترین ریسک ها در این بازار است. این حمله به گونه ای انجام می شود که مهاجمان با سوء استفاده از قوانین پروتکل، وام کلانی می گیرند که باعث از بین رفتن تعادل توکن ها در یک استخر شده و موجب کاهش قیمت توکن مورد نظر می شوند.

درنتیجه، با خرید همان توکن، با قیمت بسیار ارزان تر، وام را پس داده و سود حاصل از تفاوت قیمت را به جیب می زنند. با وجود این، وام دهی NFT صنعتی در حال رشد است که راه خود را به بازارهای رایج ارزهای دیجیتال، باز می کند.

درست است که اکوسیستم ان اف تی هنوز نوپاست و ارزش بازار قابل توجهی ندارد، اما گسترش کاربردهای آن در وام و سرمایه گذاری و مالکیت مشترک، می تواند تا حد زیادی از رشد این صنعت حمایت کند.

قراردادهای هوشمند

مکانیسم NFTFI چیست؟

در این پلتفرم، دارندگان توکن های ان اف تی، می توانند بدون واسطه وام گرفته و شرایط خود را تعیین کنند. ارزش این وام ها، معمولاً 50٪ ارزش اوراق بهادار NFT بوده و نرخ بهره، بسته به محبوبیت NFT مورد نظر می تواند از 20 تا 80٪ متغیر باشد.

برتری پروتکل های DeFi با توجه به مؤسسات مالی سنتی در سادگی، شفافیت و سرعت آن ها نهفته است. در دنیای defi/’>دیفای، نیازی به اعتبارسنجی و تعیین اعتبار و احراز هویت نیست. همچنین نیازی نیست روزها و هفته ها منتظر بمانید تا در نهایت، درخواست وام بررسی شود.

در پلتفرم های DeFi، کاربران کنترل کاملی بر ثروت خود دارند. دارایی هایی که به عنوان وثیقه استفاده می شود، به قراردادی هوشمند ارسال شده و به عنوان شخص ثالث عمل می کند؛در نهایت اما عملکرد بی طرفی داشته و به طور خودکار، فرایند وام و استقراض را تسهیل خواهد کرد.

وام دهندگان، ارزش منصفانه یک NFT تضمین شده را با بررسی عملکرد، تاریخچه معاملات و قیمت کف NFT های مشابه تعیین می کنند. اگر دو طرف معامله، یعنی وام دهنده و وام گیرنده توافق کنند، NFT  از کیف پول وام گیرنده به حسابی امانی منتقل می شود و قرارداد هوشمند وام در اختیار وام گیرنده قرار می گیرد.

به نظر می رسد این فرایند در تئوری بسیار ساده است. البته باید توجه داشته باشید که این بازار خالی از ریسک نیست. اگر وام دهنده، نتواند وام و بهره آن را در تاریخ سررسید بازپرداخت کند، NFT تضمین شده به مالکیت وام دهنده درمی آید. ناگفته نماند گاهی اوقات، وام دهندگان پروژه های جدید NFT را به دلیل نوسان قیمت ها به عنوان وثیقه نمی پذیرند؛ زیرا ممکن است تقاضایی برای این NFT در بازار وجود نداشته باشد.

NFTFI چگونه کار می کند؟

در این پلتفرم، وام گیرندگان می توانند توکن های استاندارد ERC-721 یا NFT ها را تعهد کنند. سایر کاربران نیز درصورت تمایل، می توانند وام را تضمین کنند. هنگامی که وام گیرنده وام را می پذیرد، وام به شکل Rapid Ethereum (wETH) یا Dai (DAI) به کیف پول او واریز می شود.

در عین حال، دارایی های NFT در قرارداد هوشمند NFTFI، تا زمانی که وام دهنده مبلغ را بازپرداخت نکند، مسدود می شود. اگر وام گیرنده، وام را در تاریخ سررسید بازپرداخت نکند، NFT به وام دهنده حواله می شود. حتما به این نکته توجه داشته باشید که این نوع وام، وام بدون رجوع است.

درواقع، اگر وام گیرنده قادر به بازپرداخت وام نباشد، وام دهنده تنها حق مالکیت وثیقه را داشته و ادعای دیگری نمی تواند داشته باشد؛ درنتیجه، وام دهنده این خطر را می پذیرد که هنگام سررسید وام، ارزش وثیقه NFT ممکن است کمتر از کل مبلغ وام باشد و در نتیجه وام دهنده قادر به بازپرداخت وام نباشد.

روش کار NFTFI

شرایط وام دهی NFTFI

همانطور که پیشتر نیز اشاره کردیم، این بازار، بازاری همتا به همتاست؛ یعنی تمام شرایط وام، اعم از ارزش وام، نرخ بهره، نسبت وام به ارزش و مدت بازپرداخت را وام دهنده تعیین کرده و وام گیرنده با آن ها موافقت می کند. در نتیجه، اگر هریک از طرفین شرایط را نپذیرند، این فرایند کنسل خواهد شد.

به طورکلی، هریک از طرفین، به طور کامل بر ریسک خود نظارت دارند؛ بنابراین، وام دهندگان باید ابتدا NFT تضمین شده را بررسی کنند؛ زیرا اگر وام دهنده قادر به بازپرداخت آن نباشد، باید این NFT ها را به سرعت بفروشد. از این رو، اگر شخصی به طور کامل با توکن های ان اف تی آشنا نباشد، این پروسه به خطری بزرگ برای او تبدیل خواهد شد.

از سوی دیگر، وام گیرندگان نیز باید قبل از درخواست وام، کامل تحقیق کنند. نوسانات قیمت در بازار ارزهای دیجیتال، همیشه باید در نظر گرفته شود. قیمت ارز دیجیتال وام گرفته شده در بازپرداخت می تواند بسیار بالاتر از زمان دریافت وام باشد. همچنین شرایط وام دهنده از جمله نرخ سود از جمله نکاتی است که برای ریسک های ناشی از آن باید در نظر گرفته شود.

وام دهندگان می توانند شرایط اعتباری را برای هر NFT که می خواهند وام دهند تعیین کنند. مدت بازپرداخت وام معمولاً 7، 14، 30 و 90 روز است.

کارمزد وام NFTFI

این پلتفرم هیچ هزینه ای از وام گیرنده دریافت نمی کند. تنها کارمزدی که به پلتفرم تعلق می گیرد، 5 درصد سود است که پس از انجام موفق معامله به وام دهنده پرداخت می شود. پلتفرم  NFTFI قبلاً اعلام کرده بود که با افزایش حجم تراکنش ها و افزایش تعداد کاربران، این کارمزد در آینده کاهش خواهد یافت.

فعالیت ها روی پلتفرم  NFTFI، همواره در حال افزایش است؛ به خصوص که استقبال از هنر دیجیتال بیشتر شده و به تازگی پلتفرم های زیادی رد این زمینه، راه اندازی شده اند که دنیای DeFi و سایر توکن ها را ادغام می کنند. اینکه آیا NFTFi در پیشی گرفتن از سبک قدیمی DeFi وام دهی با استیبل کوین ها موفق خواهد بود یا خیر، قابل پیش بینی نبوده و باید منتظر باشیم و ببینم بازار چه واکنشی از خود نشان می دهد.

کارمزد وام

استراتژی های وام دهی در  NFTFI

به طور کلی، کاربران مختلف، استراتژی های گوناگونی برای بهره مندی از وام های NFT دارند. سه مورد از اصلی ترین این موارد عبارتند از:

1. وام دادن برای سود

یکی از مهم ترین راهبردها، قرض دادن به دیگران برای کسب سود است. این استراتژی با استراتژی های دیگر در DeFi رقابت می کند؛ مانند تأمین نقدینگی در استخرهایی مانند Uniswap.

با وام دهی NFTFI کاربران دیگر نیازی به نگرانی درباره خطر از دست دادن دارایی به دلیل بی ثبات در استخرهای کوچک نقدینگی ندارند. علاوه بر این، بازده وام این پلتفرم، به طور قابل توجهی بالاتر از حتی استخرهای نقدینگی بزرگ DeFi است.

داده های NFTFI نشان می دهد، این استراتژی در میان پذیرندگان اولیه بیشترین محبوبیت را داشته و بیشتر وام هایی که تا به امروز گرفته اند، حدودا سود سالانه میان 40 تا 100٪ داشته اند. این موضوع، نشان می دهد وام دادن در این پلتفرم، سود کلانی را برای وام دهندگان به همراه دارد.

به عبارتی دیگر، کاربران در این پلتفرم، به طور کامل بر ریسک خود نظارت دارند؛ اما در پلتفرم های DeFi، ارائه دهندگان نقدینگی نمی توانند ریسک خود را کنترل کنند.

یکی از ابزارهای کلیدی مدیریت ریسک در NFTFI، چیزی است که نرخ وام به ارزش (LtV) شناخته می شود که نسبت مبلغ وام پیشنهادی کاربر به تخمین آن ها از ارزش NFT وثیقه به عنوان درصد است. هرچه نرخ بهره بالاتر باشد، ارزش NFT به مبلغ وام نزدیک تر است و احتمال اینکه وام گیرنده مبلغ وام را بازپرداخت نکند، بیشتر می شود.

وام دهندگان باید مطمئن شوند که می توانند NFT وثیقه را در یک یا دو روز بفروشند و حتی درصورت پرداخت نکردن وام گیرنده، از فروش آن، سود به دست آورند. برای ارزیابی ارزش توکن NFT عوامل دیگری مانند تاریخچه معاملات و حداقل قیمت NFT را نیز باید در نظر داشته باشید.

استراتژی های وام دهی در  NFTFI

2. وام برای جمع آوری NFT

این استراتژی می تواند برای کلکسیونرهایی مناسب باشد که می خواهند NFT های مختلف را با قیمت مناسب جمع آوری کنند. تاکتیک خوب برای این استراتژی، این است که وام دهنده تنها NFT هایی که قصد خرید آن ها را دارد، به عنوان وثیقه بپذیرد و در ازای آن مقادیری از اعتبار را ارائه دهد که برای وام گیرنده چشمگیر است.

در این حالت، اگر وام گیرنده موفق به بازپرداخت وام شود، وام دهنده NFT دیگری با سود خریداری می کند؛ اما اگر وام گیرنده وام خود را پرداخت نکند، NFT تضمین شده، با نرخ بسیار ارزان به وام دهنده می رسد.

3. وام دادن به دوستان مطمئن

یکی از برنامه های NFTFI، برای کسانی است که می خواهند به یکی از دوستانشان پول قرض دهند و مطمئن هستند او این مبلغ را پس خواهد داد. به طورکلی، کاربران می توانند به شخص مطمئن، وام بدون بهره اعطا کرده و ضمانت نامه دریافت کنند که درواقع تضمینی برای حوادث غیرمترقبه است.

این روش، برای سرمایه گذاران نیز مناسب است. اگر کسی بخواهد اعتبار زیادی به یک هنرمند یا پروژه بدهد و از بازپرداخت آن مطمئن شود، می تواند از این روش استفاده کند.

البته ذکر این نکته خالی از لطف نیست که در حال حاضر، NFTFI تنها از وام های 90 روزه پشتیبانی می کند. با این حال، کاربران می توانند از وام جدید برای پرداخت وام قبلی در زمان سررسید آن استفاده کرده و درنتیجه وام را به چند وام 90 روزه تبدیل کنند.

وام دهی به کاربران مطمئن

نحوه دریافت وام از NFTFI

برای دریافت وام در این پلتفرم، باید ابتدا به بخش Loan بروید که تمام دارایی های NFT شما در آن لیست شده است. برای وثیقه کردن یک NFT، کافی است روی آن کلیک کرده و گزینه فهرست کردن به عنوان وثیقه را انتخاب کنید. با این کار، NFT مورد نظر در بخش فروشگاه نمایش داده می شود تا دیگران در مناقصه آن شرکت کنند.

هر زمان که شخصی برای NFT شما وام ارائه دهد، رنگ آن NFT در لیست به آبی تغییر می کند. اگر روی آن کلیک کنید یعنی وام را پذیرفته اید. در این صورت، NFT به یک قرارداد قفل شده در کیف پول شما واریز شده و مبلغ وام به صورت Rapid Ethereum می شود؛ بنابراین رنگ NFT مربوط، به زرد تغییر می کند.

بازپرداخت

برای بازپرداخت وام در تاریخ سررسید یا قبل از آن، کافی است دوباره روی همان NFT کلیک کرده و گزینه «loan repayment» را انتخاب کنید. اگر Rapid Ethereum کافی در کیف پول خود داشته باشید، تراکنش تکمیل خواهد شد.

البته پیش از انجام این کار، باید مطمئن شوید این مقدار Rapid Ethereum در کیف پول خود دارید و به NFTFI اجازه برداشت آن را داده اید. اگر مجوز لازم صادر نشود، معامله با شکست مواجه خواهد شد.

برای وام دادن نیز شما باید به اندازه کافی Rapid Ethereum در کیف پول خود داشته باشید و در عین حال اجازه دهید NFTFI  فعال شود. حال اگر می خواهید وام دهید به تب Lend در وب سایت پلتفرم مذکور بروید. در این بخش تمام NFT هایی را که دیگران به عنوان وثیقه درج کرده اند، مشاهده خواهید کرد.

در این مرحله، باید NFT مورد نظر را انتخاب و روی آن کلیک کنید. سپس مبلغ وام و مبلغ کل بازپرداخت (مبلغ وام به اضافه سود) و مدت بازپرداخت (7، 30 یا 90 روز) را وارد کرده و پیشنهاد خود را ارسال کنید. اکنون باید منتظر بمانید وام گیرنده ای که NFT مورد نظر را لیست کرده است، پیشنهاد شما را بپذیرد.

اگر وام گیرنده پیشنهاد شما را بپذیرد، مبلغ وام از Rapid Ethereum در کیف پول شما کسر خواهد شد. سپس NFT حساب شده در قرارداد هوشمند NFTFI به کیف پول وام گیرنده واریز می شود. وام گیرنده باید مبلغ وام را تا تاریخ سررسید بازگرداند تا ان اف تی خود را آزاد کند.

اگر وام گیرنده نتواند وام را بازپرداخت کند، ان اف تی مورد نظر در دسترس وام دهنده قرار می گیرد. البته وام گیرنده مجبور نیست فوراً آن را به کیف پول خود منتقل کند.

امکان بازپرداخت

آیا وام های NFTFI قابل رجوع هستند؟

همان طور که قبلاً گفتیم، این وام ها غیرقابل رجوع هستند؛ یعنی اگر وام گیرنده نتواند وام را به موقع بازپرداخت کند، وام دهنده تنها همان NFT وثیقه را در اختیار دارد؛ حتی اگر ارزش آن کمتر از کل بدهی باشد. در این صورت، وام دهنده دیگر نمی تواند تفاوت بین ارزش اوراق بهادار و مبلغ بدهی را مطالبه کند.

چرا NFTFI فقط از Rapid Ethereum (wETH) استفاده می کند؟

Rapid Ethereum توکن ERC-20 است که دارنده آن می تواند به سایر حساب های بلاک چین اتریوم اجازه دهد آن را با یک امضا از کیف پول خود خارج کنند؛ اما ارز دیجیتال اتریوم (ETH) چنین فرصتی را ندارد. این ویژگی چندین مزیت برای NFTFI  دارد:

  • مبلغ وام به طور خودکار به کیف پول وام گیرنده منتقل می شود.
  • نیاز به نقدینگی کاهش و کارایی و سودمندی پلتفرم افزایش می یابد.
  • پس از بازپرداخت وام، مبلغ به طور خودکار به کیف پول وام دهنده منتقل می شود.
  • وام دهندگان می توانند چندین پیشنهاد برای چندین NFT با یک موجودی ثابت ثبت کنند.

معایب NFTFI

استفاده از  این پلتفرم، خطراتی دارد که کاربران باید همیشه در نظر داشته باشند. برخی از مهم ترین این خطرات را می توان در موارد زیر خلاصه کرد:

  • وام دهندگان باید اطمینان حاصل کنند، ارزش وامی که ارائه می دهند با ارزش وثیقه NFT مطابقت داشته باشد؛ زیرا وام گیرنده، هرگز نمی تواند وام را بازپرداخت کند. این مشکل را می توان با انتخاب نرخ مناسب وام به ارزش (LtV) حل کرد؛ شما باید مبلغ وام را به گونه ای ارائه دهید که مبلغ وام و سود آن کمتر از ارزش وثیقه باشد.
  • هرگز برای دارایی هایی که ماهیت و ارزش آن ها را کاملاً درک نمی کنید، وام های کلان ارائه ندهید؛ زیرا برای مدیریت ریسک اعتباری، باید بتوانید وثیقه NFT را دقیق قیمت گذاری کنید. یک دوره بازپرداخت طولانی (30 تا 90 روز) را تنها درصورتی انتخاب کنید که مطمئن باشید NFT امنیتی، ارزش خود را در این مدت حفظ خواهد کرد. به یاد داشته باشید که برخی پروژه های جدید، در ابتدا ارزش و نقدینگی زیادی دارند، اما در درازمدت می توانند ارزش خود را کاملاً از دست بدهند.
  • اگر وام گیرنده هستید، به نرخ سود سالانه ای که وام دهنده تعیین کرده است، توجه کنید. به یاد داشته باشید که لزوماً هر وامی مناسب نیست و شاید کاربر دیگری، بتواند وامی با نرخ بهره بهتر ارائه دهد. پلتفرم NFTFI، مبلغ بازپرداخت را 50٪ بیش از مبلغ وام محدود کرده تا بتواند از کلاه برداری جلوگیری کند؛ اما فراموش نکنید همان میزان بهره برای یک وام کوتاه مدت (مثلاً 7 روز) بسیار زیاد است.

آشنایی با معایب

اجاره NFT

پروژه های NFT بزرگی مانند Bored Ape و Cryptopunk برای بیشتر افراد جامعه کاربران NFT، مقرون به صرفه نیستند. حداقل قیمت این دو مجموعه، به ترتیب ۷۰ اتریوم و ۶۵ اتریوم است.

مکانیسم اجاره NFT، مانند سیستم اشتراک گذاری NFT، به عنوان راه حلی برای این مشکل توسعه یافته است؛ به طوریکه کسانی که توانایی خرید و فروش و بهره مندی از کالاهای کلکسیونی با قیمت بالا را ندارند، می توانند از نوسانات قیمت با اجاره ان اف تی سود دریافت کنند.

درست مانند اجاره یک آپارتمان یا یک ماشین، اجاره NFT در دنیای NFTFi به شما امکان می دهد برای مدت محدودی به مزایای اکوسیستم مجموعه آن دسترسی داشته باشید. اجاره NFT به دو شکل انجام می شود:

1. اجاره با ضمانت

برای وثیقه کردن یک توکن ان اف تی، مانند فرایند وام دهی NFTFi، صاحب NFT، آن را در یک پلتفرم فهرست می کند. سپس، کسانی که می خواهند آن را اجاره کنند، می توانند این کار را انجام دهند.

در این فرآیند، توکن NFT به همراه شرایطی که موجر و مستأجر در قراردادی هوشمند تنظیم کرده اند، گنجانده می شود. یکی از مهم ترین شرایط، هزینه اجاره و ضمانت آن است. ضمانت باید ارزش بالاتری از خود NFT داشته باشد تا صاحب ان اف تی، ضرر نکند. پس از تاریخ انقضای قرارداد هوشمند، NFT و وثیقه قرار داده شده در قرارداد، به صاحبان آن ها بازگردانده می شود.

فرایند لیزینگ NFT، هیچ تفاوتی با روش های استفاده شده در پروتکل های وام دهی و استقراض DeFi ندارد. مستأجر برای دسترسی به NFT انتخابی خود، ابتدا باید مبلغی بالاتر از قیمت توکن را قفل کند و سپس برای مدتی به آن دسترسی داشته باشد. در نهایت و پس از اتمام مدت زمان اجاره، پول آن ها را پس دهد.

2. اجاره بدون ضمانت

تنها تفاوت واقعی دو روش اجاره با ضمانت و اجاره بدون ضمانت این است که در اجاره بدون ضمانت، مستأجر هرگز اصل NFT را در کیف پول خود دریافت نمی کند. پلتفرم های اجاره ای بدون وثیقه،به دارندگان NFT اجازه می دهند، NFT خود را در قراردادی هوشمند قرار دهند.

زمانی که کاربر، این NFT را اجاره و هزینه آن را پرداخت می کند، NFT که به آدرس او ارسال می شود، دقیقاً همان عملکرد توکن اصلی را دارد. پس از انقضای قرارداد هوشمند، NFT ارسال شده به کیف پول اجاره کننده سوزانده شده و هزینه اجاره به اجاره دهنده ارسال خواهد شد.

لازم به ذکر است که اجاره بدون سپرده، خطر دعوا را برای هر دو طرف کاهش می دهد؛ زیرا مستأجر دیگر مجبور نیست ودیعه سنگین بپردازد و صاحب ان اف تی، آن را به شخص دیگری منتقل نمی کند.

اجاره بدون ضمانت

مشتقات NFT چیست؟

معاملات فیوچرز در بازار NFT، یکی از جدیدترین ویژگی های دنیای NFTFi است. مشتقات NFT مشابه مشتقات سایر دارایی ها هستند. این نوع دارایی امکان حدس و گمان درباره قیمت آتی NFT ها را فراهم می کند.

توابع مشتق NFT در  NFTFi

توابع مشتق NFT نقش مهمی در تأمین نقدینگی دارند. این دارایی ها همچنین دسترسی به NFT های ارزشمند و تراکنش های اهرمی در بازار توکن های منحصربه فرد را فراهم می کنند. کاربران می توانند موقعیت های خرید یا فروش را برای تجارت دارایی های NFT مانند هر دارایی دیگر باز کنند.

با حدود 100 تریلیون دلار، بازار مشتقات NFTFi  بسیار بزرگ تر از بازارهای نقدی است. با توجه به ارزش ۱۱ میلیارد دلاری بازار نقدی NFTپتانسیل رشد بازار مشتقات NFT نیز بالاست.

معایب NFT در  NFTFi

معامله مشتقات NFT بسیار خطرناک است و می تواند سبب از دست دادن مقادیر زیادی پول توسط کاربران شود. علاوه بر این، تجارت در مشتقات NFT تجارتی نوپا و نابالغ در نظر گرفته می شود؛ بنابراین، مجموعه های بسیار کمی در این بازار قابل خرید و فروش هستند.

پلتفرم های فعال در فضای مشتقات NFT

محبوب ترین پلتفرم معاملاتی در بازار NFT و مشتقات آن، NFTures  است. این پلتفرم، در حال حاضر تنها میزبان CryptoPunk  برای تجارت است که در حال حاضر ارزش حدود ۷۰ اتریوم دارد. یکی دیگر از شرکت های معروف فعال در این زمینه، فوکو نام دارد.

فوکو اولین پلتفرمی است که خدمات معاملاتی را در بازار NFT ارائه می دهد. هرکسی می تواند شرایط معاملات اختیاری یک دارایی NFT را از طریق این پلتفرم ثبت کند.

ثبت سفارش های خارج از زنجیره در این پلتفرم، کاملاً رایگان بوده و هیچ کارمزد معامله ای وجود ندارد؛ مگر اینکه، طرفین توافق دیگری داشته باشند. این ویژگی، پلتفرم فوکو را از سایر پلتفرم های رقیب متمایز کرده و آن را به یکی از بزرگ ترین بازیگران وب 3 تبدیل می کند.

پلتفرم های فعال

دریافت اعتبار از طریق NFT

در دنیای NFTFi، می توانید به سه روش مختلف اعتبار دریافت کنید:

  • استخر فرود
  • وام دهی NFT P2P
  • وام دهی NFT CDP

در ادامه هریک از راه های کسب اعتبار در بازار توکن های منحصربه فرد را بررسی خواهیم کرد.

وام دهی NFT P2P

وام دادن در بازار توکن منحصربه فرد بسیار محبوب و همچنان در حال رشد است. فرایند انجام کارها در NFT Lending مانند  DeFi Lending با قراردادهای هوشمند، ساده شده است. قراردادهای هوشمند شامل دارایی ها، نقدینگی و شرایط اعتباری است.

خدمات وام دهی NFT P2P، وام دهندگان و وام گیرندگان را مستقیم به یکدیگر متصل می کند. با این روش، نیازی به جلب اعتماد نبوده و از توکن های منحصربه فرد به عنوان وثیقه استفاده می شود.

وام دهی NFT CDP

وام دهی امن در NFT ها با قفل کردن دارایی ها در قراردادی هوشمند و ایجاد استیبل کوین امکان پذیر می شود. در وام دهی NFT CDP، وثیقه استفاده شده یک توکن NFT است و CDP با تعیین کف قیمت برای استخر NFT تولید می شود. این شناسه برای تعیین مبلغ وام استفاده خواهد شد.

استخر فرود

استخرهای فرود NFT، مشابه استخرهای وام دهی DeFi کار می کنند. گروه های وام دهنده، برای توکن های ان اف تی، رویکرد وثیقه را در پیش گرفته اند. وام گیرندگان از دارایی های NFT خود، به عنوان وثیقه استفاده می کنند و برای انجام این کار، هزینه ای می پردازند. این هزینه ها بین وام دهندگان توزیع می شود تا انگیزه کافی برای تولید نقدینگی داشته باشند. نقاط قوت و ضعف NFTFi در بخش فرود را می توان در موارد زیر خلاصه کرد:

مزایای وام NFT
  • حمایت از نقدینگی بیشتر
  • استفاده از شرایط اعتبار و نقدینگی بدون فروش NFT
  • استفاده از استخرهای NFT، برای ایجاد درآمد از هزینه های بازپرداخت وام گیرندگان
معایب وام NFT

مشکل اصلی وام دهی NFT، پیدا کردن راه حل برای تعیین قیمت مناسب دارایی های NFT است. پلتفرم های مختلف، از روش های گوناگونی برای تعیین ارزش و قیمت دارایی ها استفاده می کنند. برخی از اوراکل ها برای ارزش گذاری دارایی های   NFT  با یافتن کف قیمت دارایی ها استفاده می شوند.

یافتن کف قیمت می تواند سبب ارزش گذاری بسیار کمتر از قیمت واقعی دارایی شود؛ به همین دلیل این روش ارزش زیادی ندارد. برای حل این مشکل، بیشتر پلتفرم ها از تضمین های وام گیرنده برای تثبیت و تضمین قیمت استفاده می کنند.

معایب وام NFT

پلتفرم های بزرگ و شناخته شده در NFT Landing

NFTfi.com یکی از محبوب ترین پلتفرم های فرود NFT است. این سرویس به دارندگان NFT امکان دسترسی به نقدینگی را می دهد. می توانید از این نقدینگی برای دریافت اعتبار از طریق WETH و DAI استفاده کنید. این سرویس پلتفرمی مستقیم است که دارندگان نقدینگی و ارائه دهندگان نقدینگی را به هم متصل می کند.

پلتفرم NFTfi.com با ارائه 150 کیت NFT طیف وسیعی از مشتریان را به خود جذب کرده است. یکی دیگر از پلتفرم های وام دهی NFT،Arcade  است. این پلتفرم با نام Pawn.fi شناخته می شد. کاربران در این پلتفرم می توانند با تعهد چندین NFT  هم زمان وام بگیرند.

این بدان معناست که هر کاربری می تواند مبلغ زیادی را به عنوان وام دریافت کند. بازپرداخت وام در این بستر در هر زمان و به طور کامل در یک مرحله امکان پذیر است که انعطاف بیشتری را در اختیار کاربران قرار می دهد. پلتفرم UnUniFi یک   CDP  است.

این سرویس ادعا می کند بهترین نرخ های وام را برای کاربران NFTFi به منظور انعطاف بیشتر ارائه می دهد. این پلتفرم یک بازار داخلی دارد و کف قیمت را برای هر NFT تعیین می کند. این داده ها برای تعیین مبلغ وام استفاده می شوند.

سخن پایانی

ورود توکن های مختلف به بازار ارزهای دیجیتال سبب تغییراتی در دنیای مالی غیرمتمرکز شده است. یکی از این تغییرات مربوط به بخش اعتبار است که با پلتفرم هایی مانند NFTFi محقق شده است. در این مقاله به بررسی این پلتفرم پرداخته ایم.

با ادغام وام های DeFi و توکن های ان اف تی، NFTFi زیرساختی را فراهم می کند که به کمک آن کاربران می توانند NFT های خود را تعهد کرده و در ازای آن وام دریافت کنند.  درمقابل، وام دهندگان می توانند پس از ارزیابی NFT های فهرست شده در پلتفرم به دارندگان ان اف تی وام بدهند.

روند این وام به این صورت است که وام دهندگان پیشنهادهای وام خود را با سود و دوره بازپرداخت مشخص برای توکن ثبت می کنند. اگر وام گیرنده پیشنهاد را بپذیرد، NFT مربوط در یک قرارداد هوشمند ادغام و مبلغ وام به کیف پول وی واریز می شود.

اگر وام گیرنده موفق به بازپرداخت وام در سررسید وام شود، ان اف تی مورد نظر به او بازگردانده می شود، در غیر این صورت مالکیت آن NFT به وام دهنده منتقل خواهد شد.

مانند تمام پروتکل های DeFi، NFTFi نیز دارای خطراتی مانند نوسانات در قیمت توکن، مبلغ وام متناسب با ارزش NFT و تعیین یک طرفه سود و سررسید بازپرداخت توسط وام است. وام دهی NFT بخشی نوظهور در DeFi است که به دلیل رشد صنعت توکن های ان اف تی و بازده قابل توجه از وام دهی، پتانسیل گسترش چشمگیری دارد.

در عین حال، این نوع تضمین یک برنامه نوآورانه برای توکن های ان اف تی ارائه می دهد که می تواند سبب هم افزایی و رشد متقابل در صنعت NFT شود.

پرسش های متداول

یک بازار وام دهی همتا به همتا (P2P) است که در آن کاربران توکن های همتا به همتا را به اشتراک می گذارند و در ازای آن وام دریافت می کنند.

در این پلتفرم وام گیرندگان می توانند توکن های استاندارد ERC-721 یا NFT ها را تعهد کرده و سایر کاربران درصورت تمایل می توانند وام را تضمین کنند. هنگامی که وام گیرنده وام را می پذیرد، وام به شکل Rapid Ethereum (wETH) یا Dai  (DAI) به کیف پول او واریز می شود.

در این پلتفرم دارندگان توکن های ان اف تی می توانند بدون واسطه وام بگیرند و شرایط خود را تعیین کنند. ارزش این وام ها معمولاً 50 درصد ارزش اوراق بهادار NFT است و نرخ بهره بسته به محبوبیت NFT مورد نظر می تواند از 20 تا 80 درصد متغیر باشد.

این پلتفرم هیچ هزینه ای از وام گیرنده دریافت نمی کند. تنها کارمزدی که به پلتفرم تعلق می گیرد 5 درصد سود است که پس از انجام موفق معامله به وام دهنده پرداخت می شود.

وام های این پلتفرم غیرقابل رجوع هستند؛ یعنی اگر وام گیرنده نتواند وام را به موقع بازپرداخت کند، وام دهنده تنها همان NFT وثیقه را در اختیار دارد؛ حتی اگر ارزش آن کمتر از کل بدهی باشد.

NFTfi.com  یکی از محبوب ترین پلتفرم های فرود NFT است. این سرویس به دارندگان NFT امکان دسترسی به نقدینگی را می دهد. یکی دیگر از پلتفرم های وام دهی NFT،Arcade  است که قبلاً با نام Pawn.fi شناخته می شد. کاربران Arcade می توانند با تعهد چندین NFT هم زمان وام بگیرند.

ادامه مطلب
Scalping-in-the-digital-currency-market
معاملات اسکالپینگ چیست؟ بررسی کامل ترید با استراتژی اسکالپینگ

اسکالپینگ در بازار ارزهای دیجیتال چیست و چه کاربرد و معنایی دارد؟ یکی از مهم ترین دلایل استقبال از بازار ارزهای دیجیتال این است که بستری با اهداف و مهارت های مختلف برای فعالیت کاربران ایجاد کرده است؛ به عنوان مثال، اگر تحلیلگر خوبی بوده و توانایی تصمیم گیری و ترید لحظه ای را داشته باشید، می توانید در بازه های زمانی مختلف به سود برسید. در مقابل اما اگر سرعت عمل بالایی نداشته باشید و نتوانید در لحظه تصمیم بگیرید، باید روش ها و استراتژی هایی را انتخاب کنید که به سرعت عمل بالایی نیاز ندارند.

درست است که بازار ارزهای دیجیتال، نوسان بسیار بالایی دارد، اما همین ویژگی است که به برخی از کاربران امکان می دهد تا از آن سود به دست بیاورند. در این میان، افرادی که ترسی از انتخاب روش های پرریسک نداشته و همچنین می توانند مدت زمان قابل قبولی را به رصد بازار اختصاص دهند، حتماً از روش اسکالپینگ استقبال کرده و می توانند آن را به عنوان استراتژی مناسب خودشان انتخاب کنند.

ما قصد داریم در این مقاله، اسکالپینگ را شرح داده و پنج استراتژی آن را در بازار ارزهای دیجیتال با هم بررسی کنیم. به این ترتیب، شما می توانید در صورت تمایل و البته کسب مهارت کافی، از این روش ها برای کسب سود در بازار ارزهای دیجیتال استفاده کنید.

ترید با روش اسکالپینگ

اسکالپینگ در بازار ارزهای دیجیتال چیست؟

اسکالپینگ یا اسکالپ تریدینگ، یک استراتژی معاملاتی شناخته شده در بازار ارزهای دیجیتال است که به کسب سودهای کم اما متعدد در تریدهای کوتاه مدت اشاره می کند. درواقع، در این استراتژی، تریدر سودهای بسیار کم را در چندین معامله در طی شبانه روز کسب می کند؛ در نهایت، جمع این سودها (که از چندین معامله به دست آمده است)، برای اسکالپر یا همان تریدر بسیار قابل توجه خواهد بود.

یکی از دلایل محبوبیت استراتژی اسکالپینگ در بازار ارزهای دیجیتال، ماهیت پرنوسان این بازار است که امکان پیداکردن موقعیت برای کسب سودهای کوچک را برای اسکالپرها بسیار ساده می کند. اسکالپرها با استفاده از لوریج و همچنین حد ضرر محدود، سعی می کنند تا ریسک معاملات خود را کنترل کنند.

تریدرها در بازارهای ارز دیجیتال و همچنین بازار فارکس، از این استراتژی واکنش سریع، به تحرکات بازار استفاده می کنند. برخلاف باز نگه داشتن یک معامله توسط تریدرهای مختلف برای چند ساعت، چند روز و یا حتی چند هفته، اسکالپرها معمولاً معاملات خود را در چند دقیقه و یا حتی در برخی مواقع در چند ثانیه می بندند.

«در این استراتژی معاملاتی، ثبات و سرعت عمل از فاکتورهای اساسی ای هستند که تعیین کنندۀ میزان سود و یا ضرر تریدر خواهند بود.»

استراتژی اسکالپینگ، نیازمند نوسانات بالا در جفت ارز انتخابی است. به عبارتی دیگر، نوسانات شدید در قیمت، کسب سود اسکالپرها را ساده تر می کند؛ هرچند که اسکالپرها، نوسانات کوچک و کوتاه مدت بازار را برای کسب سود در معاملاتشان انتخاب می کنند.

در مقایسه روش اسکالپینگ با روش ترید روزانه و یا سوئینگ تریدینگ، متوجه خواهید شد که ریسک معاملات اسکالپرها نسبتاً کم تر است. همچنین، این روش، سود را در لحظه و بدون معطلی برای تریدر ایجاد می کند. با وجود تمام این مسائل، یک اسکالپر برای رسیدن به سرمایه قابل توجه، به انضباط شخصی و پشتکار نیاز دارد تا بتواند در استراتژی اسکالپینگ موفق عمل کند.

استراتژی اسکالپینگ چیست

روش ایجاد سود با اسکالپینگ

اگر در بازار ارزهای دیجیتال و همچنین در بخش اسکالپرها فعالیت داشته باشید، می دانید که هر تریدر، استراتژی معاملاتی خاص خود را برای کسب بیش ترین سود دارد. با این حال، برخی از اصول استراتژی اسکالپینگ، تقریباً در میان تمامی اسکالپرها& مشترک است. لازم به ذکر است که استراتژی اسکالپینگ، براساس تحلیل تکنیکال در لحظه صورت می گیرد و به دلیل نیاز به سرعت عمل در انجام معامله، فرصتی برای بررسی تحلیل بنیادی جفت ارز باقی نمی ماند.

به طور متوسط، اسکالپرها هر پنج الی ده دقیقه یک بار، موقعیت های معاملاتی خود را باز می کنند؛ زیرا تایم فریم پنج دقیقه ای به دلیل سازگاری با اکثر استراتژی ها، در بسیاری از مواقع ترجیح اکثر اسکالپرهاست. همچنین، امکان تحلیل در این تایم فریم برای تریدر وجود داشته و می تواند براساس پیش بینی های خود نیز به سود برسد.

دو روش کاملاً متفاوت برای اسکالپینگ در بازار ارزهای دیجیتال وجود دارد که توسط تریدرها به کار گرفته می شود. در ادامه این دو روش را با هم بررسی خواهیم کرد:

  • روش دستی

در حالت دستی، تریدر باید با جدیت و دقت حرکت بازار را بررسی کرده و معاملات خود را زیر نظر داشته باشد. همچنین باید به تحرکات توجه داشته باشند تا بتوانند موقعیت های خرید و فروش را به موقع باز کرده و در زمان درست، اقدام به بستن آن ها کنند تا از این طریق به سود برسند.

روش دستی

  • روش خودکار

در مقابل روش دستی، روش خودکار وجود دارد که در آن، تریدرها یک برنامه منحصربه فرد را براساس استراتژی خود طراحی می کنند. این روش، برای کم کردن میزان ریسک و زمان هایی که تریدر به بازار دسترسی ندارد، بسیار کاربردی خواهد بود.

در بیش تر مواقع، اسکالپر باید تصمیماتی را در رابطه با معاملات خود بگیرد؛ این در حالی است که تریدر نمی تواند زمانی را به تفکر در رابطه با دارایی مورد معامله صرف کند. در چنین لحظاتی، بصیرت و ادراک مستقیم، تنها مشاور و کمک در زمینه تصمیم گیری خواهد بود. این روش که با نام اسکالپینگ شهودی نیز شناخته می شود، به تجربه عمیق معامله گری، درک دقیق بازار و همچنین مهارت در تحلیل نیاز دارد.

اسکالپینگ در بازار ارزهای دیجیتال و بازار فارکس

بازار ارزهای دیجیتال و فارکس دو بازار مالی جهانی هستند که شباهت هاب بسیاری به یکدیگر داشته باشند؛ با این حال، برخی از ویژگی ها ممکن است در یک بازار با شدت بیش تری وجود داشته و یا حتی فقط مختص همان بازار باشد.

شباهت اسکالپینگ در بازار ارزهای دیجیتال و بازار فارکس

شباهت ها

در این بخش، قصد داریم تا شباهت های استراتژی اسکالپینگ در بازار ارز دیجیتال و فارکس را با هم بررسی کنیم تا بتوانید به شناخت درست تری نسبت به این روش در بازارها برسید.

1. عرضه و تقاضا

میزان عرضه و تقاضا در هر دو بازار فارکس و کریپتوکارنسی، عامل اصلی و تعیین کننده قیمت است؛ به عبارت دیگر، مهم نیست که شما در حال معامله کردن ارزهای فیات کشورهای مختلف باشید و یا رمزارزها را معامله کنید، در هر حال، میزان عرضه و تقاضا در این بازارهاست که قیمت را تعیین می کند.

2. پلتفرم های معاملاتی

امکان فعالیت در هر دو بازار ارزهای دیجیتال و فارکس، از طریق پلتفرم های معاملاتی در سطح اینترنت برای کاربران سراسر جهان فراهم شده است.

3. وجود ربات های معاملاتی

کاربران بازار ارزهای دیجیتال و فارکس، می توانند از ربات های معامله گر استفاده کنند. در این صورت، مواقعی که خواب هستند و یا به بازار دسترسی ندارند، از کسب سود جا نخواهند ماند. همچنین احساسات آن ها به عنوان تریدر باعث تصمیم گیری اشتباه در زمآن های حساس نخواهد شد.

ربات های معاملاتی

 

تفاوت ها

ممکن است از نظر یک تریدر تازه کار، هر دو بازار فارکس و ارزهای دیجیتال تقریباً یکسان باشند؛ اما حقیقت این است که این دو بازار با اهداف مختلفی به وجود آمده و در حال فعالیت هستند.

بازار فارکس بسیار قدیمی بود و در سطح جهانی از طرف افراد زیادی قابل قبول و شناخته شده است؛ این در حالی است که بازار کریتو تقریباً جوان به حساب می آید و این موضوع باعث می شود تا از نظر بسیاری از افراد، قابل پذیرش و اعتماد نباشد.

از طرف دیگر، نوسانات شدیدی در بازار کریپتو تشکیل می شوند که عملکرد تریدرها را در این بازار تحت تأثیر قرار می دهد. در ادامه تفاوت های دو بازار مالی فارکس و بازار ارزهای دیجیتال را بررسی خواهیم کرد.

1. نوسانات

در بازار فارکس، دارایی هایی مانند ارز رایج کشورهای شناخته شده مبادله می شوند؛ از آنجاییکه نرخ ارزها معمولاً تغییرات شدیدی را در کوتاه مدت تجربه نخواهند کرد، نوسانات بازار چندان شدید نیستند.

از طرف دیگر، قیمت رمزارزها در بازار ارزهای دیجیتال نوسانات شدیدی را ثبت می کنند. این شرایط امکان کسب سود برای اسکالپرهای حرفه ای را فراهم می کنند.

نوسانات در استراتژی اسکالپینگ

2. واسطه

انجام معامله در بازار فارکس، با وجود واسطه هایی انجام می شود که وجود آن ها برای خدماتی که فراهم می کنند، باعث بیش تر شدن میزان کارمزد معاملات می شوند. در مقابل، استفاده از واسطه ها در بازار ارزهای دیجیتال مطرح نبوده و به همین دلیل هزینه های معاملاتی تریدرها به طور قابل توجهی کاهش می یابد.

3. زمان

فعالان بازار ارزهای دیجیتال، می توانند در هر روزی از سال و در هر ساعتی، اقدام به معامله در بازار کنند؛ اما در بازار فارکس، تنها در پنج روز هفته (دوشنبه تا جمعه) و در ساعات کاری می توان معاملات خود را انجام داد.

البته بازار فارکس، در روزهایی که فعالیت می کند نیز یک بازار 24 ساعته به حساب می آید؛ اما ازآنجایی که بازارهای مالی در کشورهای مختلف در فارکس فعال هستند، در برخی از ساعات معاملات با حجم بالاتری انجام می شوند.

4. مقررات

ارزهای رایج کشورها که در بازار فارکس معامله می شوند، از سوی دولت ها حمایت می شوند. به همین دلیل، می توان گفت که معاملات در این بازار به صورت قانونی تنظیم می شوند؛ اما ارزهای دیجیتال، تنها از سوی تعداد معدودی از کشورها قابل قبول هستند (دولت ها و نه عموم مردم)؛ همین موضوع باعث شده است که ریسک معاملات در بازار ارزهای دیجیتال بیش تر از بازار فارکس بوده و غیرقابل پیش بینی نیز باشد؛ زیرا هیچ نهادی بر عملکرد آن کنترل مستقیم ندارد.

قوانین و مقررات

انواع استراتژی اسکالپ تریدینگ

هر اسکالپر، باید دقیقاً بداند که در حال انجام چه کاری است و استراتژی معاملاتی خود را به درستی درک کند. برای همین است که گفته می شود یک اسکالپر باید بر استراتژی خود پایبند بوده و از گرفتن تصمیمات غیر ضروری و انحراف از روش معاملاتی خود دوری کند.

پنج استراتژی اسکالپینگ مناسب برای تریدرهای مبتدی تا حرفه ای وجود دارد که می توان از آن ها استفاده کرد. این روش ها عبارتند از:

1. تریدینگ در محدودۀ رنج (Range Trading)

اصطلاح رنج (Range) به این معناست که قیمت بین دو سطح کف و سقف در یک بازه زمانی در نوسان باشد. زمانی که رنج قیمتی تشکیل می شود، تریدرها علاقه دارند که در آن محدوده، باتوجه به موقعیت قیمت، معاملات خرید و فروش را باز کنند. زمانیکه تریدری بتواند یک محدوده رنج مناسب برای معامله پیدا کند، سعی می کند در نواحی حمایت یا کف ها اقدام به بازکردن موقعیت خرید کند تا بتواند از بالارفتن قیمت سود کند؛ همچنین زمانی که قیمت به سقف قیمتی در محدوده رنج یا همان مقاومت برسد، تریدر اقدام به بازکردن موقعیت فروش کرده و از این طریق به سود می رسد.

از طرف دیگر، اسکالپرها می توانند یک سفارش محدود یا همان لیمیت برای موقعیت خرید (Long) ثبت کنند. بهتر است این کار در شرایطی انجام شود که قیمت در محدودۀ رنج پایین است و روند قیمتی در جهت مطلوبی قرار گرفته است. انجام معاملات رنج و استفاده از این استراتژی اسکالپینگ در محدوده ها زمانی که بازار سطح همواری دارد و به عبارت دیگر شاهد روند صعودی یا نزولی در نمودار قیمتی نیستیم، کاربرد دارد.

ترید در Range Trading

2. اختلاف قیمت پیشنهادی خریداران و فروشندگان

اسپرد به اختلاف قیمت پیشنهادی خریدار و فروشنده اشاره دارد. در این روش، اسکلپر معامله ای را در یک قیمت پیشنهادی باز کرده و به سرعت و پس از کسب سود کمی، آن را می بندد. در این روش، ممکن است تریدرهای اسکالپر با دو حالت مواجه می شوند:

  • اختلاف قیمت زیاد بین قیمت پیشنهادی خریدار و فروشنده

این حالت زمانی اتفاق می افتد که قیمت پیشنهادی فروشنده بالاتر و قیمت پیشنهادی خریدار به طور قابل توجهی پایین تر از حالت معمول باشد. دلیل رخ دادن این موضوع، می تواند بیش تر بودن تعداد خریداران از فروشندگان باشد. همچنین در چنین حالتی، قیمت افزایش یافته و باعث می شود که اسکالپرها اقدام به فروش کنند.

  • اختلاف قیمت کم بین قیمت پیشنهادی خریدار و فروشنده

زمانیکه تعداد خریداران از فروشندگان بیش تر شود، قیمتی که فروشندگان پیشنهاد می دهند، کم تر و قیمت پیشنهادی خریداران بالاتر از حد معمول خواهد بود. اسکالپرها این روش را برای تسریع دوره خرید به کار می برند و به این ترتیب فشار فروش را متعادل می کنند.

اختلاف قیمت کم بین خریدار و فروشنده

3. آربیتراژ

استفاده از استراتژی اسکالپینگ آربیتراژ، به دلیل ماهیت نوسانی بازار ارزهای دیجیتال در این بازار، کاربردی است. زمانی که تریدری از خرید و فروش یک دارایی در بازارهای مختلف به سود برسد، درواقع آربیتراژ انجام داده است. یک اسکالپر تقریباً هر دو کار را با فاصله زمانی بسیار کم انجام می دهد.

آربیتراژ در بازار ارزهای دیجیتال هم می تواند به صورت مکانی انجام شود و هم به صورت جفت ارزی که در ادامه شرح خواهیم داد.

  • آربیتراژ مکانی

در آربیتراژ مکانی، با دو صرافی سروکار داریم. در این روش، اسکالپر در یک صرافی، موقعیت خرید باز کرده و در صرافی دیگر به بازکردن یک موقعیت فروش اقدام خواهد کرد. در نتیجه، با این کار پوششی را در برابر ترندهای مختلف در بازار برای خود خواهد داشت.

  • آربیتراژ جفت ارز

در روش جفت ارزی، اسکالپرها روی جفت ارز موردنظر خود، آن هم در یک پلتفرم (یک صرافی) سعی در کسب سود از معامله روی دارایی می کنند.

آربیتراژ جفت  ارز

4. پرایس اکشن

در این استراتژی اسکالپینگ، اسکالپرها با بررسی تحرکات قیمتی و تفسیر آن ها معاملاتی را انجام می دهند. استراتژی اسکالپینگ به کمک پرایس اکشن، تفاوت چندانی با استراتژی پرایس اکشن در دیگر بخش ها ندارد.

مارجین تریدینگ

یکی از عواملی که در کسب سود بیش تر در اسکالپینگ به کمک شما می آید، سرمایه زیاد است. با همین هدف در استراتژی اسکالپینگ مارجین تریدینگ، از سرمایه یک طرف سوم استفاده می شود تا شما بتوانید با سرمایه ای چند برابر سرمایه خود معامله کرده و به سود بیش تری برسید. از طرف دیگر، گروهی از فعالان بازار ارزهای دیجیتال نیز با کمک مارجین، در این بازار سرمایه گذاری کرده و برخی از صرافی های ارزهای دیجیتال نیز امکان استفاده از قابلیت مارجین را برای کاربران خود فراهم می کنند.

به این ترتیب، اسکالپرها در چنین صرافی هایی می توانند سود خود را به میزان قابل قبولی افزایش دهند. استفاده از مارجین می تواند در استراتژی های اسکالپینگ مختلف مورد استفاده قرار گیرد که هرکدام هم ریسک متفاوتی دارد؛ بنابراین، بهتر است تمامی استراتژی های مفید را پیاده کرده و بهترین را برای خود انتخاب کنید.

مارجین تریدینگ

بهترین تایم فریم برای استراتژی اسکالپینگ

انتخاب تایم فریم در زمان انجام تحلیل و معامله، بر تعداد معاملاتی که تریدر انجام می دهد و همچنین سرعت معاملات او تأثیر می گذارد. با این حال، بهترین تایم فریم برای اسکالپرها، تایم فریم های پنج الی سی دقیقه هستند.

توجه داشته باشید که هرچه تایم فریم کوچک تری را انتخاب کنید، امکان پیداکردن موقعیت های معاملاتی بیش تری را خواهید داشت. با این حال، فراموش نکنید که انتخاب تایم فریم برای هر تریدر باید باتوجه به استراتژی وی صورت گیرد.

آنچه در تصویر زیر می بینید، نمودار قیمتی BTC/USD در تایم فریم پنج دقیقه ای است. ما در این نمودار، از اندیکاتور میانگین متحرک برای تشخیص روند و از اوسیلاتور استوک استیک برای مومنتوم استفاده کرده ایم.

بهترین تایم فریم برای استراتژی اسکالپینگ

در این مثال، اسکلپر می تواند شش معامله با سود را تقریباً در هفت ساعت انجام دهد که هر معامله به زمانی کم تر از سی دقیقه نیاز دارد. این مورد از زیبایی های اسکالپینگ در بازار ارزهای دیجیتال است که یک تریدر امکان دارد در طول یک روز چندین معامله با سود داشته باشد. در نهایت نیز مجموع این سودها مبلغ قابل توجهی خواهد شد.

اگرچه استراتژی اسکالپینگ را می توان به عنوان یک روش پرسود شناخت، مواردی مانند هزینه بالای انجام معاملات متعدد نیز از معایب این استراتژی به حساب می آید. معاملات در بازار ارزهای دیجیتال به دلیل هزینه بالای معاملات که می تواند برآیند سود تریدر را به میزان زیادی تحت تأثیر قرار دهد، در میان مردم بدنام شده است.

سرعت عمل و فشار ناشی از آن در استراتژی اسکالپینگ یک اصل است که اسکلپرها را ملزم به داشتن یک قدرت ذهنی برای مقابله می کند. همچنین برای موفقیت در این روش اسکلپرها باید پایبند به استراتژی خود باشند و بتوانند احساسات خود را کنترل کنند.

مروری بر استراتژی های اسکالپینگ

برای تریدری که معاملات روزانه انجام می دهد، استراتژی اسکالپینگ می تواند به طور هم زمان، گیج کننده، هیجان انگیز و سریع باشد. ما در ادامه، استراتژی اسکالپینگ را به زبان ساده شرح خواهیم داد.

درحقیقت، معاملاتی که تحت استراتژی اسکالپینگ انجام می شوند، ممکن است از چند ثانیه تا نهایتاً چند دقیقه طول بکشند. هر استراتژی معاملاتی ای که انتخاب کنید، هدف نهایی آن است که بتوانید بیش ترین سود ممکن را کسب کنید. با این حال در استراتژی اسکالپینگ، تریدرها به دنبال آن هستند که بیش ترین میزان سود را از کوچک ترین نوسانات قیمتی دارایی موردنظر کسب کنند. به دلیل ماهیت پرنوسان بازار رمزارزها، اسکالپینگ از بهترین استراتژی های انتخابی فعالان بازار رمزارزها بوده است.

استراتژی های اسکالپینگ

برای کسب سود مناسب از بازار، نیاز است که یک اسکلپر به سرعت به تحرکات و نوسانات بازار عکس العمل نشان دهد. باتوجه به مسائلی که به آن ها اشاره شد، احتمالاً متوجه شده اید که اسکالپینگ بر سه اصل اساسی پایه ریزی شده است:

  • ثبات
  • سرعت عمل
  • مهارت در مطالعه نمودارها

معمولاً اسکالپرها توجه زیادی به تحلیل بنیادی نداشته و در عوض سعی در پیدا کردن سطوح حمایت و مقاومت کوتاه مدت دارند. آن ها نمودار قیمتی دارایی که قصد معامله روی آن دارند را بررسی کرده و آن را با تحلیل تکنیکال آمیخته می کنند. بنابراین، اگر شما مهارت کافی در تحلیل تکنیکال نداشته باشید، شاید روش اسکالپینگ برای شما مناسب نباشد.

خوشبختانه شما می توانید در مدت کوتاهی در تحلیل تکنیکال به مهارت برسید. برای رسیدن به مهارت در تحلیل تکنیکال و ارتقای سطح دانش خود در زمینه بازار ارزهای دیجیتال، می توانید در یک دوره آموزش ارز دیجیتال شرکت کنید. با این کار، یک قدم برای کسب موفقیت در استراتژی اسکالپینگ و یا هر استراتژی دیگری در بازار برمی دارید.

باز هم یادآوری می کنیم که هدف از اسکالپینگ، کسب بیش ترین سود ممکن در مدت زمان کوتاه است و این به آن معناست که ورود و خروج در زمان مناسب به معاملات، کلید موفقیت در این استراتژی است. شما باید از زمان آغاز یک روند، موقعیت خود را باز کنید و زمانیکه روند ضعیف شد، به سرعت موقعیت خود را ببندید.

سیستم ایده آل برای اسکالپینگ در بازار ارزهای دیجیتال، معمولاً ترکیبی از اندیکاتورهای تکنیکال و مومنتوم است. این ترکیب به شما در شناسایی جهت روند و همچنین بزرگی روند موردنظر کمک کرده و از این طریق است که امکان رسیدن به ثبات در معاملات برای شما فراهم می شود.

در این روش ممکن است شما وسوسه شوید که از بسیاری از اندیکاتورهای موجود استفاده کنید؛ اما فراموش نکنید که با این کار، دقت تحلیل شما بالاتر نرفته و در عوض با سیگنال های مختلفی که از اندیکاتورهای مختلف دریافت می کنید، با ابهام و سردرگمی مواجه شده و به این ترتیب، قدرت پیش بینی ادامه روند را از دست خواهید داد.

  • میانگین متحرک (MA)

میانگین متحرک یا مووینگ اوریج، متوسط ارزش محاسبه شده جفت ارز در یک بازه زمانی را نشان می دهد؛ بنابراین، با کمک این اندیکاتور، اسکلپر می تواند پیش بینی کلی ای از آینده روند قیمتی دارایی را داشته باشد.

Moving Average

  • شاخص قدرت نسبی (RSI)

این شاخص تکنیکال، قدرت روند قیمتی را در نمودار قیمتی مشخص کرده و امکان و احتمال تغییر روند در ادامه را تعیین می کند. سیگنال هایی که شاخص RSI صادر می کند، با کمک واگرایی در این شاخص و سوئینگ ناقص به دست می آیند. استفاده از این اندیکاتور در تشخیص روند کلی بازار بسیار کاربردی است.

  • سطوح حمایت و مقاومت

سطوح حمایت و مقاومت در نمودار قیمتی، به نواحی ای اشاره دارند که حداقل و حداکثر قیمت در یک محدوده را مشخص می کنند. در نواحی ای که ریزش قیمت متوقف شده و شاهد برگشت قیمت و در واقع شروع روند صعودی هستیم، نواحی حمایت تشکیل می شوند. در مقابل، نواحی ای که در آن صعود قیمت متوقف شده و از آنجا شاهد یک برگشت روند و آغاز روند نزولی هستیم، با عنوان نواحی مقاومت شناخته می شوند.

  • اندیکاتورهای معامله گری

در بخش های قبلی، به ابزارهای تحلیلی اشاره کردیم که می توانند در تشخیص روند به تریدرها کمک کنند. با این حال، شما برای پیش بینی روند، محدود به ابزارهای تحلیلی نبوده و می توانید از الگوهایی که مکرراً در نمودار قیمتی ظاهر می شوند، نیز اطلاعاتی به دست آورید.

این الگوهای تکرارشونده، می توانند مربوط به حجم معاملات، قیمت دارایی و یا اندیکاتورهای مختلف باشند که با کمک آن ها امکان پیش بینی روند و آینده قیمتی دارایی برای تریدر ساده می شود. از شناخته شده ترین الگوها می توان به الگوهای سروشانه، فنجان و دستگیره و مثلث اشاره کرد که در پیش بینی آینده روند و در پی آن تصمیم گیری معاملاتی به تریدر کمک می کنند.

اندیکاتورهای معامله گری در استراتژی اسکالپینگ

چگونگی تنطیم استراتژی اسکالپینگ در بازار ارزهای دیجیتال

درصورتی که به تازگی اسکلپ تریدینگ را آغاز کرده اید، اصلاً نگران نباشید؛ زیرا برای موفقیت در این مسیر باید با مجموعه ای از قوانین آشنا شده و آن ها را به کار بگیرید تا موفقیت شما در این بازار تضمین شود. مهم ترین این قوانین را می توان در موارد زیر خلاصه کرد:

  • انتخاب جفت ارز موردنظر برای انجام اسکالپینگ

چندین هزار دارایی قابل معامله در بازار ارزهای دیجیتال وجود دارد که می توانید معاملات اسکالپینگ را روی آن ها انجام دهید. حجم معاملات، بزرگی بازار، محبوبیت و قیمت این دارایی ها با هم تفاوت دارد.

در زمان انتخاب یک جفت ارز برای اسکلپینگ، حتماً به این موارد توجه کافی داشته و دقت کنید که نقدینگی و نوسان ارزهای دیجیتال انتخابی با موفقیت شما در این حوزه ارتباط مستقیم دارد.

  • انتخاب یک پلتفرم معاملاتی مناسب

بعد از انتخاب جفت ارز، باید برای انجام اسکلپینگ به پلتفرم معاملاتی، دسترسی داشته باشید. در زمان انتخاب صرافی مطمئن شوید که آن صرافی حتماً از جفت ارز انتخابی شما پشتیبانی کند و درواقع آن دارایی را لیست کرده باشد.

اعتبار صرافی در میان مردم و تجربۀ کاربران نیز باید مورد بررسی دقیق قرار گیرد. علاوه بر مواردی که ذکر شد، کارمزد معاملات و دیگر خدماتی که صرافی ارائه می دهد، باید در زمان انتخاب صرافی، مورد توجه قرار گیرند.

انتخاب یک پلتفرم معاملاتی مناسب

  • استفاده از ربات های معامله گر

همان طور که می دانید، سرعت عمل در اسکالپ تریدینگ، یک اصل اساسی است و نقش بزرگی در میزان موفقیت شما در این زمینه دارد. علیرغم اینکه امکان فعالیت شخصی و ثبت سفارش و انجام معامله به صورت دستی نیز وجود دارد، به دلیل خطاهای احتمالی و نیاز به سرعت در ثبت سفارش ها، استفاده از ربات ها می تواند بسیار کمک کننده باشد.

  • بررسی کارمزد معاملات

کارمزد معاملات در اسکلپینگ بسیار مهم است؛ زیرا به دلیل تعدد معاملات در این استراتژی، میزان کارمزد می تواند تأثیر به سزایی در میزان سود شما داشته باشد. سعی کنید از هر فرصتی برای کاهش کارمزد معاملات خود استفاده کنید.

کارمزد معاملات

  • استفاده از استراتژی های مختلف و انتخاب بهترین گزینه

تعصب و وسواس روی یک استراتژی خاص نداشته باشید، سعی کنید با مبالغ کم انواع استراتژی اسکالپینگ را امتحان کرده و در نهایت بهترین و مناسب ترین را برای خود انتخاب کنید.

  • آغاز فرآیند اسکلپینگ

پس از آشنایی با تمام قوانینی که در زمان شروع به فعالیت اسکلپینگ باید به آن ها توجه کنید، حالا آمادگی لازم برای اسکالپینگ را پیدا کرده اید.

بهترین ابزارها برای اسکالپینگ در بازار ارزهای دیجیتال

برای فعالیت در بازار ارزهای دیجیتال به عنوان اسکالپ تریدر، ابزارهای مختلفی وجود دارد که برای ترید موفقیت با استراتژی اسکالپینگ استفاده از آن ها ضروری است. این ابزراها هم به صورت رایگان و هم به صورت پولی قابل دسترسی هستند؛ بدیهی است که ابزارهای پولی، کمک بیشتری به تریدر می کنند. برخی از ابزارهایی که شما می توانید از آن ها استفاده کنید، عبارتند از:

  • ربات های معاملاتی ارزهای دیجیتال

ربات های معاملاتی درواقع نرم افزارهایی هستند که برای تریدرها در بازارهای معاملاتی طراحی شده اند. تریدر پیش از استفاده از ربات آن را براساس نیاز و استراتژی خود برنامه ریزی کرده و با فعال سازی آن، دستورالمعل های تنظیم شده، اجرا می شوند. با کمک این ربات ها، امکان فعالیت به صورت مداوم در بازار برای تریدر فراهم شده و علاوه بر آن، احتمال خطا نیز به طور قابل توجهی کاهش می یابد. در پی این اتفاق، شانس موفقیت بیش تری برای تریدر وجود خواهد داشت.

  • ابزارهای API

APIها در حقیقت تضمین کننده تعامل شما با پلتفرم های معاملاتی و همچنین دیگر پروژه های مبتنی بر بلاک چین هستند. عملیاتی از جمله یکپارچه سازی کیف پول تریدر، پشتیبانی از تراکنش ها و ردیابی قیمت بازار در دسته خدماتی قرار می گیرند که ابزارهای API به کاربران ارائه می دهند.

ابزارهای API

  • نمودارهای ارزهای دیجیتال

یک اسکلپر برای تریدکردن، حتماً باید نمودار قیمتی دارایی ای که قصد ترید آن را دارد را تحلیل کند. نمودارهای قیمتی و همچنین نمودارهای مربوط به حجم، اطلاعات ضروری را در اختیار تریدرها قرار می دهند. می توان گفت که تنظیم یک استراتژی بدون بررسی نمودارها و چارت ها غیرممکن است. درنهایت، باید به این موضوع توجه داشته باشید که علاوه بر نمودارهای معاملاتی، استفاده از ابزارهایی مانند حدضرر به شما کمک می کند که تصمیمات معاملاتی منطقی تری بگیرید

مزایا و معایب استراتژی اسکالپینگ در بازار ارزهای دیجیتال

هر روش معامله گری که انتخاب کنید، در کنار یک سری مزایا، معایبی نیز به همراه خواهد داشت. برای انتخاب یک استراتژی برای خود، به ویژگی ها و مزایا و معایب هر روش توجه کرده و با توجه به شرایط و دانش خود، بهترین و مناسب ترین را برای خودتان انتخاب کنید. توجه داشته باشید که بهترین روش برای شخص A ممکن است بهترین روش برای شخص B نباشد؛ پس به دنبال یک الگوی خاص نباشید.

مزایا

  • استراتژی های اسکالپینگ، عموما معاملاتی با سایز کوچک هستند و همین موضوع باعث می شود ریسک معاملات در این روش کاهش یابد.
  • امکان استفاده از ربات های معامله گر در روش معاملاتی اسکالپینگ به دلیل وابسته بودن آن به تحلیل تکنیکال که قابل محاسبه است، برای تریدرها فراهم شده است.
  • حتی زمانی که بازار تحرکات کافی ندارد و به عبارتی روند خاصی را دنبال نمی کند، کسب سود برای اسکالپرها ساده است؛ زیرا این دسته از تریدرها به سودهای کم در معاملات زیاد نیاز دارند.

مزایای استراتژی اسکالپینگ

معایب

  • میزان سود به دست آمده از هر ترید بسیار کم بوده و برای آنکه به سود قابل قبولی برسید، به سرمایه زیادی نیاز دارید.
  • اسکالپینگ می تواند سخت و تهاجمی باشد؛ به همین دلیل، برای افرادی که آمادگی ذهنی برای انجام آن ندارند، خسته کننده خواهد بود.
  • سرعت عمل در اسکالپینگ یک اصل است که در صورت رعایت نکردن و داشتن تأخیر در انجام آن، نتایج بدی را در تریدهای خود کسب خواهید کرد.
  • اسکالپرها باید تعداد زیادی از معاملات را در یک روز انجام داده و برای انجام هر معامله در بازار باید کارمزدی پرداخت کنند؛ بنابراین، به دلیل انجام تعداد زیاد معاملات در استراتژی اسکالپینگ، می توان هزینه این روش را بالاتر از دیگر روش ها دانست.

آیا استراتژی اسکالپینگ برای همه مناسب است؟

فعالیت در بازار ارزهای دیجیتال به عنوان اسکالپر به ویژگی و توانایی هایی نیاز دارد که در صورت نداشتن آن ها، شکست خواهید خورد. درصورتیکه کاربری تازه کار هستید، روش های کم ریسک تر مانند سرمایه گذاری در بازه های میان مدت و بلندمدت برای شما مناسب تر است؛ اما اگر فکر می کنید که آمادگی لازم برای فعالیت در این حوزه را دارید، اسکالپینگ می تواند روش مناسبی برای شما باشد.

آیا استراتژی اسکالپینگ برای همه مناسب است

کلام آخر

کاربران بازار ارزهای دیجیتال با توجه به مهارت و شخصیت خود و البته هدفشان از فعالیت در این بازار، می توانند به کسب سود با روش های مختلف مشغول باشند. تریدینگ که عمده فعالیت کاربران بازار رمزارزها را تشکیل می دهد، به روش های مختلف با استراتژی های گوناگون قابل انجام است که یکی از آن ها استراتژی اسکالپینگ است.

در اسکالپ تریدینگ افراد سعی می کنند معاملات متعددی در بازه های زمانی کوتاه با سودهای کم داشته باشند؛ اما ازآنجاییکه تعداد معاملاتشان زیاد است، در طول شبانه روز می توانند به سود قابل قبولی برسند.

ما در این مقاله سعی کردیم پنج استراتژی برتر اسکالپ را در بازار ارزهای دیجیتال بررسی کنیم و از ابعاد مختلف به این روش معامله گری نگاهی داشته باشیم. با مطالعه این مقاله، می توانید متوجه شوید که آیا روش اسکالپینگ برای شما مناسب است یا خیر و در صورت انتخاب آن، می توانید استراتژی موردنظر خود را نیز انتخاب کرده و پس از کسب دانش و تجربه کافی در آن به سود برسید.

سؤالات متداول

اسکالپینگ یک استراتژی معاملاتی در بازارهای مالی است که با استفاده از آن تریدر اقدام به بازکردن معاملات متعدد کوتاه مدت (معمولاً پنج الی سی دقیقه) می کند و با کسب سودهای کم از هر معامله درنهایت به سود قابل قبولی در طول روز دست می یابد.

درصورتی که تجربه و دانش کافی در بازار را دارید و می توانید فشار ناشی از سرعت روش را تاب بیاورید، استراتژی اسکالپینگ می تواند برای شما مفید باشد؛ اما درصورتی که به تازگی وارد بازار رمزارزها شده اید، بهتر است که روش های کم ریسک تر همچون هولدکردن را امتحان کنید.

تریدینگ در محدودۀ رنج (Range Trading)، ترید براساس اسپرد، آربیتراژ، پرایس اکشن و مارجین تریدینگ.

ویژگی های مشابهی که اسکالپینگ را در هر دو بازار تحت تأثیر قرار می دهد عبارتند از: عرضه و تقاضا، پلتفرم های معاملاتی و همچنین وجود ربات های معاملاتی که در هر دو بازار وجود دارند.

جفت ارز موردنظر برای انجام اسکالپینگ را انتخاب کنید، یک پلتفرم معاملاتی مناسب را انتخاب کنید، ربات های معامله گر را فراموش نکنید، حواستان به کارمزد معاملات باشد، استراتژی های مختلف را امتحان کنید و سپس بهترین را انتخاب کنید و درنهایت اسکلپینگ را آغاز کنید.

ادامه مطلب
What-is-a-shilling
شیلینگ (Shilling) چیست + چه تأثیری بر قیمت ارزهای دیجیتال دارد؟

اکوسیستم ارزهای دیجیتال، برخلاف تصورات عمومی ناشی از عدم قطعیت دارایی های کریپتو، با سرعتی خیره کننده در حال رشد است. با این حال، دنیای کریپتو از محدوده بیت کوین فراتر رفته و هنوز هم می توانید شاهد تحولات بسیاری در آن باشید؛ برای مثال کلاس های جدید دارایی های دیجیتال و خدمات مالی غیرمتمرکز، نمونه هایی از رشد کریپتو هستند.

در این میان، محافظت در مقابل شیلینگ کریپتو از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است؛ مفهومی که به یکی از سودآورترین تله ها، برای صاحبان و سرمایه گذاران کریپتو تبدیل شده است. این مفهوم تاکتیکی است که در دنیای ارزهای دیجیتال استفاده شده و به کمک آن، افراد یا گروه ها سعی می کنند به طور مصنوعی، قیمت یک سکه یا توکن خاص را افزایش دهند.

شیلینگ در کریپتو چیست؟

همانطور که گفتیم، Shilling فعالیتی است که در آن، شخص، به طور فعال، یک ارز دیجیتال را تبلیغ می کند تا به طور مصنوعی قیمت آن را با ترغیب سایر سرمایه گذاران به خرید سکه افزایش دهد. هدف شیلر القای برای قیمت دارایی، معمولاً در مدت زمان کوتاهی است. این کار می تواند ترس از دست دادن (FOMO) را در سرمایه گذاران ایجاد کند.

شیلرها تمایل دارند بیشتر از تاکتیک هایی مانند استفاده از رسانه های اجتماعی با پست ها یا تالارهای گفت وگو درباره سکه، بهره ببرند تا قیمت آن را افزایش دهند. پس از افزایش قیمت، شیلر ممکن است دارایی را بفروشد و آن را در بازار به عنوان طرح پامپ و دامپ عرضه کند.

در این زمان، رکود سریع بازار، می تواند سرمایه گذاران را با زیان های چشمگیری مواجه کند. همین موضوع باعث شده است تا شیلینگ غیرقانونی تلقی شده و بسیاری از تنظیم کنندگان آن را به عنوان کسانی که در بازار دست کاری می کنند، بشناسند.

شیلینگ در کریپتو

تاریخچه Shilling

نمونه های اولیه این اصطلاح در تاریخ، در کازینوها دیده شد. شیلر، فردی است که توسط کازینو استخدام می شود تا در شرایط از پیش تعیین شده، بارها برنده شود تا در نهایت، تماشاگران باور کنند آن ها نیز می توانند برنده شده و سود کنند.

همین فرایند را در نظر گرفته و شیلینگ را به کریپتو تعمیم دهید؛ در نهایت متوجه می شوید چگونه افراد مشهور، می توانند به عنوان شیلر فعالیت کرده و سرمایه گذاران را فریب دهند تا ارز دیجیتال خاصی را به تعداد زیاد بخرند. مهم تر از همه، فرایند شیلینگ بسیار به روان شناسی جمعیت و استفاده از آن برای به دست آوردن پاسخ های مطلوب متکی است.

اینترنت یکی از پلتفرم های اصلی برای کلاه برداری در دنیای ارزهای دیجیتال است که به ویژه در پلتفرم های بزرگ رسانه های اجتماعی ظاهر شده است. برای مثال فیس بوک و اینستاگرام در هر لحظه میلیون ها کاربر فعال در سراسر جهان دارند؛ بنابراین توسعه دهندگان کریپتو می توانند از خدمات افراد مشهور برای تأیید یک ارز دیجیتال بدون هیچ پتانسیل اقتصادی قابل قبولی استفاده کنند.

تاریخچه

چند نمونه

درباره مثال های Shilling ارزهای دیجیتال مهم است که به دنبال نمونه ای واقعی باشید. اول از همه توجه داشته باشید شیلینگ صرف نظر از فضای کریپتو غیرقانونی است. اولین نمونه شیلینگ کریپتو درباره جان دیوید مک آفی، بنیان گذار اولین نرم افزار ضد ویروس تجاری اتفاق افتاد.

او در سال ۲۰۲۰ به اتهام ICO شیلینگ دستگیر شد. گفته می شود کارشناس امنیت سایبری تقریباً ۸ ICO را به او نسبت داده و از کل فرایند تقریباً ۲۳ میلیون دلار درآمد داشته است. مک آفی به اتهام دروغ گفتن به سرمایه گذاران مبنی بر اینکه مشاور فنی در ICO ها بوده است دستگیر شد.

جان مک آفی از رسانه های اجتماعی و در درجه اول توییتر، استفاده کرد تا مطمئن شود پیامش به افراد بیشتری می رسد. همچنین سرمایه گذاران را متقاعد کرد ارزهای دیجیتال بی ارزش را از ICO ها خریداری کنند تا بعداً آن ها را بفروشند.

همچنین می توان به پست رسانه های اجتماعی کیم کارداشیان اشاره کرد که در آن Ethereum Max، یک ارز دیجیتال کلاه برداری را معرفی کرد. خانم کارداشیان از آن زمان تاکنون با مشکلات قانونی در این مورد مواجه شده است.

نمونه دیگری از شیلینگ کریپتو را فردی مشهور به نام فلوید می ودر انجام داد که ICO Stox.com را تبلیغ کرد و در نهایت مشخص شد که این پروژه کلاه برداری بوده است.

انواع شیلینگ چیست؟

Shilling انواع متفاوتی داشته و به روش های متفاوتی انجام می شود. در ادامه انواع آن را مورد بررسی قرار می دهیم:

1. پرداختی

در این نوع، توسعه دهندگان و سازندگان یک سکه یا توکن خاص، به افراد یا خدمات برای تبلیغ ارز دیجیتال یا پروژه خود پول می پردازند. این افراد حقوق بگیر، نظرات مثبتی درباره دارایی کریپتو در پلتفرم های مختلف اجتماعی یا گفت وگوی کریپتو منتشر کرده و ادعا می کنند این دارایی یک فرصت سرمایه گذاری عالی است. آن ها عموما از عباراتی مانند «HODLing to moon» استفاده می کنند.

در بسیاری از موارد، این شیلرها ادعاهای اغراق آمیزی درباره سکه دارند؛ مانند پیش بینی های غیرواقعی از افزایش تصاعدی قیمت. متأسفانه این وعده های تقلبی سبب ضررهای هنگفت برای کسانی می شود که براساس اطلاعات نادرست ارائه شده از سوی شیلر، سرمایه گذاری می کنند.

Shilling پرداختی

2. بدون پرداخت

شیلرهای بدون پرداخت، سرمایه گذارانی هستند که از لحاظ عاطفی یا مالی به یک ارز دیجیتال وابستگی دارند. آن ها اشتیاق خود را برای آن دارایی در رسانه های اجتماعی محبوب به اشتراک گذاشته و آگاهانه یا ناآگاهانه، دیگران را به سرمایه گذاری در دارایی تشویق می کنند.

در این نوع از شیلینگ، هیچ کس برای تبلیغ ارز دیجیتال، پولی دریافت نمی کند؛ با اینحال، این کار همچنان برای منافع شخصی انجام می شود. در چنین شرایطی، تشخیص اینکه آیا این گروه ها از روی اشتیاق واقعی این کار را انجام می دهند یا تنها سعی در افزایش قیمت دارند، دشوار خواهد بود. آن ها همچنین ممکن است اطلاعات نادرست تبلیغاتی زیادی را منتشر کرده و افراد ناآگاهی که هنوز تحقیقات خود را انجام نداده اند، به این اطلاعات تبلیغات پروبال دهند.

چه کسی از این اتفاق سود می برد؟

بارزترین ذی نفعان Shilling، کسانی هستند که فعالانه دارایی یا پروژه را تبلیغ می کنند. این افراد می توانند خالق پروژه، تیم پروژه یا سرمایه گذاران باشند. هدف نهایی شیلرها افزایش تقاضا و بالا بردن قیمت دارایی مورد نظر است.

البته افراد دیگری نیز می توانند از این عمل سود ببرند. اگر ارزش دارایی واقعاً کمتر از ارزشی باشد که برای آن تعیین شده است، افرادی که در طول دوره تبلیغاتی ارز را خریداری می کنند، ممکن است از خرید با قیمت کمتری از آنچه بدون شیلینگ امکان پذیر بود، سود ببرند. البته این به شرطی اتفاق می افتد که ارزش دارایی افزایش یابد.

درنهایت برخی شیلینگ ها تنها با هدف سرگرمی انجام می شوند. آن ها در بیشتر موارد از ایفای نقش در افزایش قیمت یک دارایی یا تماشای سقوط آن با از بین رفتن هیاهو ضربه می خورند. به طورکلی مزایای شیلینگ برای افراد مختلف متفاوت است و به اهداف و انگیزه های شرکت در آن بستگی دارد.

سود نصیب چه کسی می شود

چگونه یک کریپتو شیلر را بشناسیم؟

شیلینگ به طور فزاینده ای در فضای ارزهای دیجیتال رایج است؛ بنابراین باید از ویژگی های یک شیلر کریپتو آگاه باشید تا طعمه پیامدهای منفی آن نشوید. در ادامه به چند نکته کلیدی اشاره می کنیم که ممکن است نشان دهنده این باشد که شما با شیلر سروکار دارید.

  • عبارات بسیار مثبت

شیلرها معمولاً هنگام تبلیغ یک پروژه یا سکه، از عبارات مثبت مانند «بیت کوین بعدی» یا «اتریوم جدید» استفاده می کنند؛ اما دانش فنی برای حمایت از این ادعاها را ندارند.

  • وعده های غیرواقعی

یک شیلر کریپتو، معمولاً درباره یک سکه یا پروژه خاص، وعده های جسورانه و غیرواقعی می دهد. آن ها بیشتر از کلماتی مانند «تضمین شده» یا «مطمئن» استفاده می کنند یا پیش بینی های قیمت خاصی را برای ایجاد فضایی از اطمینان و چشم انداز درباره پروژه یا سکه ارائه می دهند. در نهایت ای نکته مهم را به یاد داشته باشید که هیچ چیز در دنیای ارزهای دیجیتال تضمین نمی شود.

وعده های غیرواقعی

  • تعامل محدود با اعضای انجمن

کریپتو شیلرها بیشتر با سایر اعضای انجمن ارتباط کمی داشته و تعاملات خود را به پست های تبلیغاتی محدود می کنند. آن ها احتمالاً هرگونه سؤال یا نگرانی قانونی درباره پروژه ارزهای دیجیتال را نادیده می گیرند و ممکن است تا آنجا پیش بروند که تنها با سایر حساب های شیلر تعامل داشته باشند.

  • اهداف خیلی خاص

شیلرها، چه پرداختی و چه بدون پرداخت، اغلب افراد خاصی را هدف قرار می دهند. گروه های هدف آن ها ممکن است شامل معامله گران باتجربه یا سرمایه گذارانی باشد که منابع لازم برای سرمایه گذاری در پروژه ای جدید را دارند. این شیلرها همچنین افراد نسبتاً جدیدی را در صنعت هدف قرار می دهند که باید قبل از سرمایه گذاری در دارایی ها تحقیقات بیشتری انجام دهند.

اهداف خیلی خاص

  •  شفافیت نداشتن

کریپتو شیلرها بیشتر درباره منبع درآمد خود سکوت می کنند و سؤالات مختلف در مورد اینکه چه کسی برای خدماتشان به آ ن ها پرداخت می کند را بدون پاسخ می گذارند.

چگونه در برابر کریپتو شیلرها از خود محافظت کنیم؟

به عنوان یک سرمایه گذار کریپتو، باید خطرات احتمالی سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال را دانسته و اقدامات احتیاطی لازم را برای جلوگیری از کلاه برداری انجام دهید. اگر به کسی مشکوک به شیلینگ هستید، تحقیق کنید و هرگز براساس توصیه یک منبع سرمایه گذاری نکنید. همچنین باید قبل از تصمیم گیری برای سرمایه گذاری با کارشناسان مطمئن مشورت کنید.

در سمت صنعت، تنظیم کننده ها و صرافی ها شروع به اقدام علیه شیلرهای کریپتو کرده اند. تنظیم کننده های کریپتو به طور فزاینده ای قوانین و مقرراتی را وضع می کنند که صرافی ها و پروژه های رمزنگاری را ملزم به افشای تمام فعالیت های تبلیغاتی در کاغذ سفید خود کرده و به سرمایه گذاران درباره خطرات و نوسانات احتمالی هشدار می دهند.

درنتیجه صرافی ها اکنون با دقت بیشتری بر پلتفرم های معاملاتی خود نظارت کرده و برای مسدود کردن هرگونه فعالیت مشکوک اقدام می کنند.

علاوه بر این، برخی نهادهای نظارتی تا آنجا پیش رفته اند که عمل شیلینگ را به کلی ممنوع کرده اند؛ برای مثال کمیسیون بورس و اوراق بهادار (SEC) هشداری به سرمایه گذاران درباره کلاه برداران احتمالی که ممکن است از تاکتیک های فریبنده ای مانند شیلینگ برای فریب سرمایه گذاران استفاده کنند، صادر کرد.

محافظت در برابر کریپتو شیلرها

چرا شیلینگ کریپتو بد است؟

اگرچه Shilling ممکن است برای کسانی که به دنبال کسب سود سریع از دنیای بی ثبات ارزهای دیجیتال هستند، وسوسه انگیز باشد، اما این کار، درنهایت نوعی دست کاری در بازار است که می تواند هم به سرمایه گذاران فردی و هم به اکوسیستم ارزهای دیجیتال آسیب برساند. هنگامی که حقیقت درباره ارزش یک سکه فاش می شود، قیمت های متورم می تواند سبب سقوط ناگهانی شده و سرمایه گذاران را با ضررهای قابل توجهی مواجه کند.

علاوه بر این، شیلینگ می تواند اعتماد را در کل بازار کریپتو نابود، اعتماد به پروژه های قانونی را سخت تر و مانع پذیرش ارز دیجیتال شود.

به این دلایل، برای سرمایه گذاران مهم است که از شیلینگ آگاه بوده و با شک و تردید به هرگونه ادعایی درباره پتانسیل یک سکه به آن نزدیک شوند. در نهایت، انجام تحقیقات کامل و دریافت دیدگاه های متعدد درباره یک سکه می تواند به محافظت در برابر خطرات احتمالی شیلینگ کمک کند.

آیا Shilling کریپتو غیرقانونی است؟

پاسخ این سؤال به موارد مختلفی از جمله محل زندگی شما و قوانینی که درباره ارزهای دیجیتال در کشور وجود دارد، بستگی خواهد داشت. در ایالات متحده، ارائه ادعاهای نادرست یا ارائه اوراق بهادار ثبت نشده می تواند شما را با مقامات نظارتی دچار مشکل کند که منجر به جریمه یا زندان می شود.

آیا شیلینگ غیرقانونی است

آیا همه شیلینگ ها بد هستند؟

خیر! تعریف اصطلاح Shilling، معمولاً با توجه به اینکه از چه کسی سؤال می کنید معنای متفاوتی دارد. این اصطلاح بیشتر اوقات می تواند به معنای فرایند صحبت به شکل مثبت درباره یک پروژه رمزنگاری شده باشد. بدون ادعای نامشروع درباره سودآوری یک سکه، شیلینگ را می توان به شکل مثبتی انجام داد. کلید شیلینگ «خوب» دوری از گمراه کردن مخاطبان است.

چند نکته برای Shilling صحیح

  • هرگز قول بازگشت سرمایه را ندهید.
  • به مخاطبان خود منابعی را بدهید تا بررسی های لازم را انجام دهند.
  • هرگز درباره محصول یا خدماتی که تبلیغ می کنید دروغ نگویید یا حقایق را نادرست بیان نکنید.

آیا کسانی وجود دارند که شیلینگ «خوب» انجام دهند؟

چندین آژانس تبلیغاتی در زمینه ارزهای دیجیتال هستند که Shilling خوب و مثبت برای ارزها انجام می دهند. Coinbound یک آژانس بازاریابی پیشرو در صنعت Web3 است که بر NFT ها، ارزهای دیجیتال، توکن ها، پلتفرم های DeFi و موارد مشابه تمرکز دارد. Coinbound نیم دهه تجربه در کمک به رشد برندهای رمزنگاری شده از طریق ابزارهای مثبت و مؤثر دارد.

شیلینگ مثبت

آیا همه تبلیغات کریپتو بخشی از Shilling هستند؟

باید توجه داشته باشید که تمامی تبلیغات کریپتو، بخشی از شیلینگ محسوب نمی شوند. باید تفاوت بین معنای شیلینگ کریپتو و فرایند تبلیغات کریپتو را متوجه شوید. هدف Shilling در تبلیغات ارزهای دیجیتال، کاملاً متفاوت است.

تبلیغات واقعی ارزهای دیجیتال، نشانه های واقعی را نمایش داده و هرگز از تبلیغات سوء یا تأییدیه های فریبنده استفاده نمی کنند. همچنین بازاریاب های معتبر ارز دیجیتال، شفافیت کامل درباره جزئیات ارائه می دهند.

رفتار شیلرها به شناسایی آن ها کمک زیادی می کند؛ Shilling اساساً قصد دارد با فریب دادن مردم به خرید توکن هایی که هیچ ارزش عملی ندارند، از روان شناسی جمعیت استفاده کند. شیلرهایی که پیشروی چنین کلاه برداری هایی هستند، عموماً طرح خروج مخصوص به خود را دارند که زمانی که مردم از کلاه برداری مطلع می شوند، آن را اجرا می کنند.

یک تبلیغ کننده واقعی ارز دیجیتال، هرگز سعی نمی کند چیزی به شما بفروشد. برعکس سعی می کند به شما درباره جنبه های مختلف پروژه های ارزهای دیجیتال آموزش دهد.

شناسایی Shilling کریپتو

تفاوت بین تبلیغات واقعی ارزهای دیجیتال و Shilling ارزهای دیجیتال نشان می دهد مشوق ها می توانند چشم انداز کریپتو را منفی نشان دهند. با این حال، باید بدانید چه زمانی یک کلاه برداری شیلینگ را شناسایی کنید تا پروژه های واقعی را از دست ندهید. در ادامه درباره برخی از روش های شناسایی شیلینگ کریپتو صحبت خواهیم کرد.

شناسایی Shilling کریپتو

1. اینفلوئنسرها

اولین دسته از افرادی که باید از آن ها دوری کنید، اینفلوئنسرها هستند. به یاد داشته باشید تمام اینفلوئنسرهای موجود در اینستاگرام، هزینه های سنگینی برای تبلیغات دریافت کرده اند. همچنین تبلیغات ارزهای دیجیتال در چند وقت اخیر، از رسانه های وب به رسانه های اصلی تغییر کرده است؛ درنتیجه افراد مشهور بدون ارتباط با فضای کریپتو نیز می توانند نام خود را روی پروژه گذاشته و آن را تأیید کنند.

جالب اینجاست که می توانید یک اینفلوئنسر فیک را از یک فرد واقعی تشخیص داده و متوجه شوید آیا این یک کلاه برداری شیلینگ کریپتو است یا خیر. اگر سلبریتی ها، فعالانه سرمایه گذاران را تشویق به مشارکت در پروژه می کنند، باید دانش جامعی درباره پروژه داشته باشند. از طرف دیگر، اگر سلبریتی نمی تواند دلایل حمایت از پروژه را به نمایش بگذارد، باید از پروژه دوری کنید.

همچنین rug pull یک اصطلاح محاوره ای است و سناریویی را توصیف می کند که در آن افراد نقدینگی را به یک توکن رمزنگاری جدید به یک استخر اضافه کرده، سرمایه گذاران را متقاعد می کنند که ETH را با توکن در استخر مذکور مبادله کنند، سپس تمام ETH ادغام شده را تخلیه خواهند کرد.

در زبان محاوره ای «rug pull» به یک پروژه رمزنگاری شده تبلیغاتی اطلاق می شود که در آن پس از سرمایه گذاری خرده فروشی قابل توجه، کار دیگری روی پروژه انجام نمی شود. این یک استراتژی رایج است و به آن «پامپ و دامپ» نیز گفته می شود.

2. بازاریابان مشتاق

ممکن است با افرادی مواجه شوید که سطح تخصص بالایی در بازاریابی دارند. چنین شیلرهایی می توانند روی یک توکن سرمایه گذاری و از تخصص بازاریابی خود برای فروش توکن استفاده کنند. هنگامی که آن ها با موفقیت سرمایه گذاران زیادی را برای خرید ارز دیجیتال تشویق کردند، پروژه را می فروشند و سرمایه گذاران را با حجم بالایی از ضرر رها می کنند. زمانی که توسعه دهندگان یا بنیان گذاران پروژه نمی توانند موارد استفاده از پروژه را به شما بگویند، می توانید احتمالات شیلینگ در کریپتو را شناسایی کنید.

بازاریابان مشتاق راهی برای شیلینگ

3. بنیان گذاران یا اعضای تیم هیجان زده

هر فردی دوست دارد کسب وکار خود را در حال رسیدن به اوج موفقیت ببیند. بنیان گذاران و اعضای تیم یک پروژه ارز دیجیتال، حتما برنامه ای برای تبلیغات دارند تا بتوانند سرمایه گذاران جدیدی جذب کنند.

به طورکلی، توسعه دهندگان یا بنیان گذاران پروژه های جدید ارزهای دیجیتال، چشم انداز روشنی برای پروژه در کنار نقشه راه آینده دارند. از سوی دیگر، شیلرها هیچ سندی برای وایت پیپر یا نقشه راه آینده خود نخواهند داشت؛ درنتیجه باید دریابید آیا بنیان گذاران یا اعضای تیم در حال فروش بیش از حد پروژه هستند یا خیر!

4. تلاش کارآفرینان برای معرفی پروژه

بسیاری از شیلرها با استفاده از بیت کوین و اتریوم درآمد کسب کرده و اکنون خود را پادشاه این بازار می دانند.

5. صحبت نکردن درباره نقاط ضعف پروژه

بنیان گذاران یک پروژه تلاش زیادی برای انتشار اخبار مثبت درباره توکن های خود می کنند. آن ها نقاط ضعف یا کاستی های پروژه را حذف می کنند تا جامعه خود را راضی نگه دارند.

نقاط ضعف پروژه

چرا شیلینگ برای کریپتو مهم است؟

این اتفاق از اهمیت بالایی برخوردار است؛ زیرا می تواند به تبلیغات، FOMO و انتظارات غیرواقعی منجر شود. اگر یک ارز دیجیتال به اندازه کافی شیل شود، می تواند تقاضا برای توکن و قیمت را افزایش دهد. سرمایه گذاران خرد ممکن است جزئیات مهمی درباره توکن نداشته و در هر حال سرمایه گذاری کنند.

شیلینگ بیش از حد شامل ادعاهای اغراق آمیز، می تواند سبب بی اعتمادی و تردید در اکوسیستم رمزنگاری شده شود. طرح ادعاهای اغراق آمیز درباره محصولات مالی می تواند توجه رگولاتورهای دولتی و سازمان های مجری قانون را نیز به خود جلب کند.

آن ها می توانند شیلینگ را تقلب در اوراق بهادار بدانند؛ در نهایت، این موضوع سبب ایجاد مقررات نامطلوب در برابر فناوری بلاک چین شده و حتی می تواند به معنای زندان برای مبلغ باشد.

راه های جلوگیری از شیلینگ

برای اینکه از این کلاه برداری ها در امان بمانید، پیشنهاد می کنیم از راه کارهای زیر استفاده کنید:

  • خودتان تحقیق کنید

در فضای کریپتو باید خودتان تحقیق کنید. حداقل، باید وایت پیپر پروژه را بخوانید و نقشه راه آن ها را بررسی کنید. می توانید وب سایت هایی مانند CoinGecko را برای اطلاعات بیشتر بررسی کنید. این وب سایت ها داده های مربوط به عرضه در گردش توکن، ارزش بازار و سایر اطلاعات مالی را جمع آوری می کنند.

همچنین برای یافتن پیوندهایی به حساب های رسانه اجتماعی، وبلاگ و وب سایت رسمی توکن مفید هستند. درنهایت می توانید بررسی کنید توکن در چه صرافی هایی برای معامله در دسترس است. اگر توکن در صرافی های معتبر فهرست نشود باید به آن شک کنید.

جلوگیری از شیلینگ

  • به هیاهوی اطراف توکن اعتماد نکنید

بیشتر کلاه برداری های شیلینگ در توییتر کریپتو یا به اختصار «CT» اتفاق می افتد. کلاه برداران از چند ترفند استفاده می کنند تا آن ها را مانند یک مرجع در ارزهای دیجیتال جلوه دهند. واضح ترین آن ها این است که حساب هایی با ۱۰۰۰۰ یا ۵۰۰۰۰+ فالوور می خرند تا موقعیتی کسب کنند.

یکی دیگر از ترفندهای منحصربه فرد برای کلاه برداری در این زمینه، استفاده از یک NFT گران قیمت به عنوان PFP آن هاست. اغلب، کلاه برداران حتی NFT مورد استفاده خود را نیز ندارند. می توانید جست وجو کنید که مالک واقعی در Opensea چه کسی است و ببینید آیا حساب ها مطابقت دارند یا خیر.

هدایا ابزاری عالی برای بازاریابی یک پروژه ارز دیجیتال هستند، اما اگر هدایا هرزنامه باشند، این یک پرچم قرمز است. هر زمان که کمپین تبلیغاتی در ازای مبلغ بسیار کمی پول نقد یا وعده های مبهم در ازای بازتوییت می دهد، زنگ خطر باید در ذهن شما به صدا درآید.

ترفند دیگری که شیلر برای تقویت اعتماد خود استفاده می کنند ربات ها هستند. کلاه برداران، گاهی اوقات برای ربات ها هزینه می کنند تا تبلیغات خود را بازتوییت کنند یا به Discord پروژه بپیوندند و فعال باشند.

جلوگیری از انجام شیلینگ

  • احتیاط در برابر دارایی هایی که به سرعت تغییر قیمت می دهند

همانطور که گفتیم Shilling می تواند نوعی فریب یا دست کاری مالی باشد. سرمایه گذاری روی توکن های فرار، براساس تبلیغات اغراق آمیز، می تواند به زیان های هنگفت منجر شود. پس اگر احساس می کنید FOMO شده اید، یک روز قبل از سرمایه گذاری صبر کنید. حتی اگر معاملات عاطفی بتوانند برنده باشند، اما همیشه معاملات خوبی نیستند. به یاد داشته باشید اگر محبوبیت یک پروژه به سرعت افزایش یابد، می تواند به همان سرعت کاهش پیدا کند.

سوابق و اعتبار تبلیغ کننده را بررسی کنید

بررسی سطحی پیشینه تبلیغ کننده همیشه ایده خوبی است. بررسی کنید آن ها در گذشته در چه پروژه هایی شرکت داشته اند. آیا شکست خورده اند؟ یا بدتر از آن، آیا پروژه های کلاه برداری را تبلیغ کرده اند؟ یکی دیگر از پرچم قرمزها نبود پیشینه از فرد است. اگر یک حساب توییتر «تازه» به نظر می رسد، به این معناست که تعداد زیادی دنبال کننده بدون توییت های قدیمی دارد و این یک پرچم قرمز خواهد بود.

حتی می توانید آن ها را در لینکدین جست وجو کنید تا مدارک تحصیلی و حرفه ای آن ها را ببینید. آیا پیشینه آن ها با چیزی که می فروشند مطابقت دارد؟ یکی دیگر از مکان هایی که می توانید اعتبارنامه ها را بررسی کنید، بودجه یک شرکت است. آیا مشخص است این بودجه از کجا تأمین و چگونه استفاده می شود؟ همه این موارد را باید بررسی کنید.

سخن پایانی

شیلینگ فعالیتی است که در آن شخصی به طور فعال یک ارز دیجیتال را تبلیغ می کند تا به شکلی مصنوعی قیمت آن را با ترغیب سایر سرمایه گذاران به خرید سکه افزایش دهد. هدف شیلر القای جهش قیمت دارایی، معمولاً در مدت زمان کوتاهی است. این کار می تواند ترس از دست دادن (FOMO) را در سرمایه گذاران ایجاد کند.

سرمایه گذاران در دنیای ارزهای دیجیتال باید همیشه بهترین شیوه های امنیتی را دنبال کنند. از آنجا که جهان با معرفی محصولات جدید شاهد تحولات جدیدی در فضای کریپتو بود، شیلینگ به عنوان مکانیسم فریب ظاهر شده است. همچنین پایه ای قوی برای کلاه برداری ها با محوریت ایجاد هیاهو برای یک پروژه جدید ارز دیجیتال است.

هنگامی که پروژه تبلیغات می کند و سرمایه گذاران به آن علاقه مند می شوند، ارزش ارز دیجیتال افزایش می یابد. در این شرایط بنیان گذاران یا توسعه دهندگان می توانند توکن ها را با قیمت بالاتر نقد کرده و سرمایه گذاران را با سکه های بی ارزش رها کنند؛ پس باید بدانید چگونه کلاه برداری های Shilling را در ارزهای دیجیتال شناسایی کنید و ایمن بمانید.

پرسش های متداول

Shilling فعالیتی است که در آن شخصی یا گروهی به طور فعال یک ارز دیجیتال را تبلیغ می کند تا به طور مصنوعی قیمت آن با ترغیب سایر سرمایه گذاران به خرید سکه افزایش یابد. شیلرها اغلب از تاکتیک هایی مانند استفاده از رسانه های اجتماعی با پست ها یا تالارهای گفت وگو درباره سکه قیمت آن را افزایش می دهند.

شیلینگ پرداختی و شیلینگ بدون پرداخت. در نوع اول توسعه دهندگان و سازندگان یک سکه یا توکن خاص به افراد یا خدمات برای تبلیغ ارز دیجیتال یا پروژه خود پول می پردازند. شیلرهای بدون پرداخت، سرمایه گذارانی هستند که از لحاظ عاطفی یا مالی به یک ارز دیجیتال وابستگی دارند.

بارزترین ذی نفعان Shilling کسانی هستند که فعالانه دارایی یا پروژه را تبلیغ می کنند. این افراد می توانند شامل خالق پروژه، تیم پروژه یا سرمایه گذاران باشند. هدف نهایی شیلرها افزایش تقاضا و بالا بردن قیمت دارایی مورد نظر است.

پاسخ این سؤال به موارد مختلفی از جمله محل زندگی شما و قوانینی که در مورد ارزهای دیجیتال در کشور وجود دارد بستگی خواهد داشت. در ایالات متحده، ارائه ادعاهای نادرست یا ارائه اوراق بهادار ثبت نشده می تواند شما را با مقامات نظارتی دچار مشکل کند که منجر به جریمه یا زندان می شود.

خیر، تعریف اصطلاح شیلینگ معمولاً با توجه به اینکه از چه کسی سؤال می کنید معنای متفاوتی دارد. شیلینگ بیشتر اوقات می تواند به معنای فرایند صحبت به شکل مثبت درباره یک پروژه رمزنگاری شده باشد. بدون ادعای نامشروع درباره سودآوری یک سکه، Shilling را می توان به شکل مثبتی انجام داد. کلید شیلینگ «خوب» دوری از گمراه کردن مخاطبان است.

ادامه مطلب
عدد نانس (Nonce) چیست؟
مفهوم عدد نانس (Nonce) در بلاکچین چیست؟

عدد Nonce در بلاک چین عددی تصادفی است که ماینرها در فرایند استخراج بلوک تغییر می دهند. هدف این تغییر و محاسبه مجدد هش بلوک، به دست آوردن یک هش با الگوی خاص است که شرایط معادله اثبات کار را برآورده کند. این فرایند نیازمند تلاش محاسباتی زمان بر است و به دلیل ماهیت تصادفی آن، به قدرت محاسباتی بالا نیاز دارد.

استفاده از این عدد در بلاک چین به منظور ایجاد امنیت شبکه و جلوگیری از تغییرات غیرمجاز در بلوک هاست. با تغییر حتی کوچکی در این عدد، هش بلوک کاملاً تغییر می کند و برای تغییر یک بلوک قبلی به تغییر عدد نانس و محاسبه مجدد هش بلوک نیاز است که به قدرت محاسباتی زیادی نیاز دارد.

عدد نانس در بلاک چین متغیری مهم و دارای کاربردهای چندگانه است. در این مقاله به طور مفصل درباره چیستی عدد نانس و چیستی آن در بلاک چین و کاربردهای دیگر آن بیشتر صحبت خواهیم کرد. پس تا انتهای این مقاله همراه ما باشید.

عدد Nonce چیست؟

این عدد یک مفهوم رمزنگاری است که در زمینه های مختلف از جمله رمزنگاری کلید عمومی، رمزنگاری بلوکی (Block ciphers) و شبکه های بلاک چین (Blockchain) استفاده می شود. در شبکه های بلاک چین نیز نانس برای ایجاد یک هش یکتا در فرایند استخراج بلوک به کار می رود.

ماینرها (ماینرهای بلاک چین) باید با یافتن نانس معتبر، معادله های ریاضیاتی پیچیده ای را حل کنند تا بتوانند بلوک جدیدی را به زنجیره بلاک بیفزایند. این فرایند، کار اثبات کار (Proof-of-Work) نامیده می شود و روشی ایمن برای تحقق توافق بین شرکت کنندگان در شبکه بلاک چین است.

عدد Nonce عددی تصادفی و یکتاست که به صورت موقت و تصادفی ایجاد می شود. این عدد برای اهداف مشخصی ایجاد شده و اصطلاح «Nonce» درواقع مخفف عبارت «Number Used Once» است که معنای یک بار استفاده از عدد را می دهد.

این عدد در رمزنگاری بلوکی، برای ایجاد ورودی یا برچسب تصادفی در فرایندهای رمزنگاری استفاده می شود؛ برای مثال در وقت رمزنگاری پیام با استفاده از الگوریتم AES، نانس به عنوان بخشی از ورودی (به منزله یک برچسب) برای رمزنگاری بلاک استفاده می شود. با این اقدام هر بار که پیامی با استفاده از کلید رمزنگاری بلاکی رمزگشایی می شود، خروجی متفاوتی به دست بیاید.

عدد نانس Nonce در بلاک چین چیست؟

این عدد در شبکه های بلاک چین در بلوک ها استفاده می شود. هر بلوک در یک شبکه بلاک چین یک هش (Hash) دارد که نتیجه ای از عملیات هش یا Hashing است که روی داده های هر بلوک اثر می گذارد. برای ایجاد هش یکتا و تأیید بلوک، لازم است ماینرها معادله های ریاضیاتی پیچیده ای را حل کنند.

این معادله ها معادله اثبات کار (Proof-of-Work Equation) نیز شناخته می شوند. وظیفه ماینرها یافتن راه حل معادله و رمزگشایی معادله است. این معادله به صورت خلاصه شامل هش داده های بلوک فعلی، هش بلوک قبلی و عدد نانس است. هدف ماینرها این است که عدد Nonce را تغییر دهند و معادله را با تغییرات عدد نانس به طور مکرر حل کنند تا به هشی که مدنظر آن هاست برسند.

برای مثال، در بیت کوین، معادله اثبات کار برای استخراج بلوک ها از الگوریتم ماینینگ (Mining) به نام الگوریتم ((PoW) Proof-of-Work) استفاده می کند. ماینرها باید عدد نانس را به گونه ای تغییر دهند که هش بلوک تولیدشده توسط آن ها که شامل هش بلوک قبلی و داده های بلوک فعلی است، شرایط خاصی را برآورده کند. این شرایط از قبیل داشتن تعدادی صفر در ابتدای هش است که به عنوان سختی ماینینگ (Mining Difficulty) شناخته می شود.

با تغییر عدد Nonce و تکرار حل معادله اثبات کار، ماینرها به تدریج به هش مورد نظر می رسند و بلوک جدید را ایجاد می کنند. به عنوان پاداش برای حل معادله و ایجاد بلوک جدید، ماینر موفق یک مقدار از واحد ارز شبکه (مثلاً بیت کوین) دریافت می کند.

با استفاده از عدد Nonce فرایند استخراج بلوک ها در شبکه بلاک چین قابل تنظیم و تأمین امنیت شبکه می شود؛ زیرا ایجاد هش یکتا و پیدا کردن حل معادله بسیار زمان بر است و به قدرت محاسباتی بالا نیاز دارد.

عدد نانس Nonce در بلاک چین چیست؟

کاربردهای نانس در بلاک چین

عدد نانس در بلاک چین کاربردهای مختلفی دارد که در ادامه به برخی از آن ها اشاره کرده ایم:

  1. استخراج بلوک: در شبکه های بلاک چین مبتنی بر الگوریتم اثبات کار (Proof-of-Work) مانند بیت کوین، ماینرها برای استخراج بلوک های جدید به حل معادله پیچیده نیاز دارند. عدد نانس در اینجا استفاده می شود تا ماینرها با تغییر آن، هش بلوک را به گونه ای تولید کنند که شرایط خاصی را برآورده کند. این فرایند نیازمند تلاش محاسباتی بالا و استفاده از قدرت محاسباتی قوی است.
  2. احراز هویت و امضای دیجیتال: در بلاک چین عدد نانس می تواند در فرایندهای احراز هویت و امضای دیجیتال استفاده شود؛ برای مثال، در رمزنگاری کلید عمومی (Public Key Cryptography) امضای دیجیتال براساس یک عدد نانس تولید می شود تا امنیت اطلاعات تضمین شود.
  3. حفظ یکتایی بلوک: هر بلوک در شبکه بلاک چین هش مختص به خود را دارد. با تغییر عدد نانس در فرایند استخراج بلوک، هش بلوک نیز تغییر می کند. این امر سبب حفظ یکتایی بلوک می شود؛ زیرا حتی تغییر کوچکی در عدد نانس به تولید هش جدید و متفاوت می انجامد.
  4. جلوگیری از تغییرات در بلوک های قبلی: در بلاک چین، بلوک ها به صورت پیوسته به هم متصل می شوند و تغییر در بلوکی سبب تغییر در هش های بلوک های بعدی می شود. از عدد نانس استفاده می شود تا فرایند تغییر در یک بلوک و تمامی بلوک های بعدی زمان بر و محاسباتی نشود.
  5. مقاومت در برابر حملات: استفاده از عدد نانس و الگوریتم اثبات کار در استخراج بلوک ها به شبکه بلاک چین امنیت بیشتری می بخشد. این روش ایجاد هش یکتا و سختی ماینینگ که عدد Nonce آن را کنترل می کند، به شبکه امکان مقاومت در برابر حملات نفوذ و تغییرات ناخواسته را می دهد.

در کل عدد Nonce در بلاک چین در بسیاری از جوانب امنیتی و عملکردی این فناوری استفاده می شود و به حفظ یکتایی بلوک ها، امنیت شبکه و جلوگیری از تغییرات ناخواسته کمک می کند.

کاربردهای نانس در بلاک چین

چطور عدد نانس را در بلاک چین پیدا کنیم؟

همان طور که قبلاً نیز گفتیم، برای پیدا کردن عدد Nonce در بلاک چین، ماینرها باید معادله اثبات کار (Proof-of-Work Equation) را حل کنند. این فرایند تقریباً بی شمار است و به تلاش محاسباتی بسیار بالا نیاز دارد. در ادامه، فرایند یافتن عدد نانس در بلاک چین را به صورت کلی توضیح داده ایم:

  1. داده های بلوک: ماینر برای استخراج بلوک جدید، داده های مربوط به بلوک قبلی و داده های بلوک فعلی را در اختیار دارد. این داده ها شامل هش بلوک قبلی، تراکنش ها، زمان ایجاد بلوک و سایر اطلاعات مربوط است.
  2. تغییر عدد نانس: ماینر این عدد را به صورت تصادفی تغییر می دهد و به هش داده های بلوک و عدد نانس، یعنی به معادله اثبات کار، اعمال می کند.
  3. محاسبه هش: ماینر هش بلوک جدید را با استفاده از الگوریتم هش (مثلاً الگوریتم SHA-256 در بیت کوین) محاسبه می کند.
  4. بررسی شرایط خاص: هش بلوک محاسبه شده بلوک جدید را بررسی می کند تا شرایط خاصی که لازم است به وجود بیاید تأیید شود. این شرایط برای مثال در بیت کوین شامل تعدادی صفر در ابتدای هش است که Mining Difficulty شناخته می شود.
  5. تلاش مجدد: با برآورده نشدن شرایط خاصی که قبل تر گفتیم، ماینر باید مجدد عدد نانس را تغییر دهد و مراحل ۲ تا ۴ را تکرار کند. این فرایند تا زمانی که عدد Nonce مناسب که شرایط خاصی را برآورده می کند ادامه دار خواهد بود.
  6. یافتن عدد نانس موفق: هنگامی که عدد نانس مناسب پیدا شود و هش بلوک جدید شرایط خاص را برآورده کند، ماینر این بلوک را به شبکه ارسال می کند و از جایزه استخراج (مثلاً بیت کوین) به عنوان پاداش برای کشف عدد نانس موفق بهره مند می شود.

فرایند پیدا کردن عدد نانس در بلاک چین یک فرایند تلاش محاسباتی و نیازمند قدرت محاسباتی بالا و تلاش زمان بر است. ماینرها با تکرار این فرایند، به طور تصادفی و تدریجی به عدد نانس مورد نظر می رسند تا بلوک جدید را استخراج کنند و به شبکه بلاک چین بیفزایند.

چطور عدد نانس را در بلاک چین پیدا کنیم؟

عدد نانس کجا قرار می گیرد؟

عدد Nonce در بلاک چین در ساختار بلوک قرار می گیرد. در هر بلوک، عدد نانس به عنوان یکی از فیلدها درج می شود. ساختار یک بلوک در بلاک چین معمولاً شامل اطلاعات زیر است:

  1. هش بلوک قبلی (Previous Block Hash): یک مقدار هش که به بلوک قبلی در شبکه اشاره کرده و بین بلوک ها ارتباط را برقرار می کند.
  2. داده های تراکنش (Transaction Data): لیستی از تراکنش هایی که در بلوک جدید صورت می گیرند.
  3. زمان ایجاد بلوک (Timestamp): زمان دقیقی که بلوک ایجاد شده است.
  4. عدد نانس (Nonce): عددی که ماینر برای استخراج بلوک باید تغییر دهد تا شرایط خاصی را برآورده کند و هش بلوک جدید را بسازد.
  5. هش بلوک (Block Hash): نتیجه عملیات هش در تمامی داده های بلوک که شامل بلوک قبلی، داده های تراکنش، زمان ایجاد بلوک و عدد نانس می شود.

عدد نانس کجا قرار می گیرد؟

جمع بندی

در این مقاله سعی کردیم درباره عدد نانس که عددی تصادفی است و ماینرها در فرایند استخراج بلوک که برای حل معادله اثبات کار در بلاک چین آن را تغییر می دهند صحبت کنیم. سپس درباره کارکردهای عدد نانس که شامل استخراج بلوک، احراز هویت و امضای دیجیتال، جلوگیری از حملات هکری و… است صحبت کردیم. درنهایت نیز به بررسی اینکه چطور می توان عدد نانس را پیدا کرد و چگونه از آن استفاده کرد پرداختیم.

پرسش های متداول

این عدد یک مفهوم رمزنگاری است که در زمینه های مختلف از جمله رمزنگاری کلید عمومی، رمزنگاری بلوکی (Block ciphers) و شبکه های بلاک چین استفاده می شود

این عدد در شبکه های بلاک چین در بلوک ها که هرکدام یک هش دارند و ماینرها برای ایجاد هش یکتا و تأیید بلوک ها معادلات ریاضیاتی پیچیده ای را حل می کنند استفاده می شود.

این عدد در بلاک چین در موارد مختلفی مانند احراز هویت و امضای دیجیتال، استخراج بلوک، جلوگیری از حملات هکری و حفظ یکتایی بلوک استفاده می شود.

ادامه مطلب
اوردر بوک (Order Book) چیست و چه کاربردی دارد؟
اوردر بوک (Order Book) چیست و چه کاربردی دارد؟

سالن های برگزارکننده مزایده ها برای خرید و فروش اجناس قدیمی را تصور کنید که در آن ها خریداران قیمت های مختلفی را برای خرید یک شیء پیشنهاد می کردند و درنهایت آن کالا به خریداری می رسید که بهترین قیمت را پیشنهاد داده بود. در بازارهای مالی، اوردر بوک را می توان یک سالن مزایده در نظر گرفت که خریداران و فروشندگان قیمت های پیشنهادی خود را ارائه می کنند و در پایان دارایی نصیب کسی خواهد شد که بهترین قیمت را اعلام کند. اوردر بوک (Order Book) که در این مقاله به طور کامل آن را بررسی کرده ایم، یکی از مفاهیم اصلی در بازار ارزهای دیجیتال است که آن را در برخی پلتفرم های معاملاتی و صرافی های ارز دیجیتال می بینید.

اوردر بوک (Order Book) چیست؟

همان طور که پیش از این نیز اشاره کردیم، صرافی های بازار ارز دیجیتال و البته بسیاری از دیگر پلتفرم های بازارهای مالی لیستی از سفارش های ثبت شده خریداران و فروشندگان را گردآوری می کنند تا به این ترتیب معامله گران بتوانند دیدگاه بهتری به شرایط بازار داشته باشند و هنگام ثبت سفارش قیمت مناسب را وارد کنند.

برای درک این مسئله باید بدانید، زمانی که شما قصد انجام یک معامله را داشته باشید، سفارشی که ثبت می کنید، ابتدا در اوردر بوک ثبت می شود. سپس با رسیدن قیمت به مبلغ مدنظر شما یا به عبارتی پیداشدن معامله گر متناظر (که معامله خرید یا فروش را با قیمت مناسب برای سفارش شما ثبت کرده باشد)، معامله شما صورت می گیرد.

البته اگر پیش از این معاملاتی را در صرافی های مختلف ثبت کرده باشید، احتمالاً با گزینه هایی از جمله limit Order، Market Order، OCO، Post Only و… مواجه شده اید که هرکدام فرمان های متفاوتی را برای اجرای معاملات شما پس از ثبت سفارش به صرافی می دهند که در ادامه مهم ترین آن ها را بررسی کرده ایم، اما برای آنکه بتوانید اطلاعات درون لیست سفارش ها را استخراج و آن ها را تحلیل کنید، لازم است پیش از هر چیز با هریک از این مفاهیم آشنا شوید که در ادامه آن ها را شرح داده ایم.

  • Count

در ستون Count شما متوجه می شوید که چند سفارش در قیمت مورد نظر، این حجم را تشکیل داده اند؛ برای مثال در ردیفی که در تصویر هم مشخص شده است، درمجموع 7 سفارش، حجم 1.400 واحد بیت کوین را در قیمت 23.540 تتر ثبت کرده اند.

  • Amount

حجم سفارش تریدرها در ستون Amount قرار می گیرد؛ برای مثال اگر شما سفارش 5 واحد بیت کوین را ثبت کنید، مقدار 5 را در ستون Amount یا مقدار در ردیف سفارش می بینید.

  • Total

همان طور که در تصویر هم مشاهده می کنید، مقدار Amount و Total در ردیف اول برابر است، اما در ردیف های بعدی مقدار Total از مجموع Amount یا حجم های سفارش های پیشین به علاوه حجم سفارش جاری به دست می آید.

  • Price

زمانی که شما سفارشی را ثبت می کنید، آن سفارش در قیمتی خاص (که معمولاً خودتان آن را تعیین می کنید) ثبت می شود که این مقدار را نیز می توانید در ستون Price مشاهده کنید.

اوردر بوک (Order Book) چیست؟

اجزای اوردر بوک یا دفتر سفارش چیست؟

از آنجا که ممکن است شما در هر صرافی مشغول به معامله گری باشید، باید بدانید اوردر بوک ها همه به یک شکل نیستند و ممکن است آن ها را کمی متفاوت از هم ببینید؛ هرچند شناسایی آن ها بسیار ساده است و معمولاً در بخش مربوط با عبارت Order Book مشخص می شود.

اوردر بوک از دو بخش سفارش های خریداران و فروشندگان تشکیل شده است. سفارش های خریداران را معمولاً با رنگ سبز می بینید که این ویژگی گاهی در قیمت سفارش ها یا نوار متحرکی که حجم سفارش ها در آن قیمت را نشان می دهد، دیده می شود. این ویژگی ها برای سفارش های فروش با رنگ قرمز مشخص خواهد شد.

در برخی صرافی ها نیز شما می توانید در مواقع دلخواه تنها سفارش های خرید، فروش یا هر دو را یکجا (همچون تصویر زیر) مشاهده کنید، که معمولاً در بیشتر اوقات به این ترتیب است. اگر بخواهید تنها سفارش های خرید را ببینید، گزینه وسط و اگر بخواهید تنها به سفارش های فروش دسترسی داشته باشید، باید گزینه سوم را انتخاب کنید.

نمایش قیمت با دقت ها و تعداد اعشار متفاوت قابل بررسی است؛ برای مثال در تصویر زیر عدد یک را انتخاب کرده ایم؛ به این معنا که قیمت ها در لیست خرید باید بدون اعشار به نمایش درآیند؛ درحالی که اگر 0.01 را انتخاب کنیم، قیمت ارز دیجیتال تا دو رقم بعد از اعشار نیز نمایش داده خواهد شد.

زمانی که تریدری قصد معامله در بازه های کوتاه را داشته و به عبارتی اسکلپر باشد که معاملات بسیار کوتاه مدت با سود کم را انجام می دهد، معمولاً به ارقام بعد از اعشار توجه می کند؛ زیرا قرار نیست معاملات بزرگ با تحرکات زیاد را باز کند. شما می توانید در بخش اوردر بوک در برخی صرافی ها این بخش را شخصی سازی کنید.

همچنین معمولاً بین لیست سفارش های فروش و خرید در اوردر بوک یک قیمت به چشم می خورد که میانگین قیمت لحظه ای در بازار است و افرادی که قصد ثبت سفارش را داشته باشند، می توانند قیمت پیشنهادی خود را براساس این قیمت انتخاب کنند. موردی که به آن اشاره شد برای افرادی کاربرد دارد که می خواهند قیمت دارایی را به شکلی کلی بررسی کنند؛ درحالی که اگر استراتژی معاملاتی یک تریدر با بررسی دقیق اوردر بوک آمیخته شده باشد، باید به صورت خیلی دقیق قیمت ها را در لیست خرید و فروش بررسی کند.

اجزای اوردر بوک یا دفتر سفارش چیست؟

مورد دیگری که در ظاهر اوردر بوک مشاهده می شود، عمودی یا افقی بودن لیست سفارش های خرید و فروش است. گاهی و در برخی از صرافی ها بخش سفارش های فروش در بالا و بخش سفارش های خرید در پایین اوردر بوک قرار می گیرند، اما در برخی دیگر از صرافی های بخش های خرید و فروش به صورت افقی و در کنار هم قرار می گیرند.

اجزای اوردر بوک یا دفتر سفارش چیست؟

لیست سفارش های خرید

همان طور که پیش از این نیز اشاره کردیم، ابتدا سفارش هایی از لیست سفارش های خرید برای انجام معامله انتخاب می شوند که قیمت های بالاتری را پیشنهاد داده باشند. همان سالن مزایده قدیمی را در نظر بگیرید که 10 نفر 10 قیمت مختلف را برای خرید یک کالا پیشنهاد داده اند. بدیهی است معامله با طرفی انجام خواهد شد که حاضر باشد برای کالای مدنظر بیشترین قیمت را بپردازد.

در بازار ارزهای دیجیتال و در لیست سفارش های خرید نیز همین شرایط به صورت الکترونیکی در جریان است؛ البته در لیست سفارش های خرید علاوه بر قیمت پیشنهادی، حجم معامله یا مقدار ارز دیجیتالی که تریدر قصد خریداری آن را دارد نیز مشخص شده است.

با توجه به آنچه بیان شد، احتمالاً متوجه شده اید سفارش هایی که در لیست خرید قرار دارند، قیمتی پایین تر از قیمت آخرین معامله را ثبت کرده اند. پیشنهادهای ثبت شده از سوی خریداران در لیست خرید با عنوان Bid هم معرفی می شوند. به منظور انجام یک معامله ، باید فروشنده ای حاضر شود ارز دیجیتال خود را با قیمت آورده شده در سفارش خرید یا کمتر از آن بفروشد.

دیوار خرید (Buy Wall)

اگر با بازار بورس ایران آشنا باشید، احتمالاً عبارت صف خرید را به مراتب شنیده اید. این حالت زمانی پیش می آید که تریدرهای زیادی قصد خرید یک سهام با یک قیمت مشخص را داشته باشند. به دلیل وجود محدوده قیمتی مجاز در طول روز معاملاتی در بورس ایران این اتفاق بسیار رخ می دهد، اما در بازارهای دیگر مالی نیز گاهی اتفاق می افتد که حجم بالایی از سفارش ها در یک قیمت خاص ثبت می شوند.

این حجم بالا می تواند توسط تریدرهای کم، اما با سفارش های سنگین انجام شود یا اینکه تریدرهای بسیار زیادی با ثبت سفارش در آن قیمت سبب شوند حجم سنگینی برای یک قیمت ثبت شود که در چنین شرایطی دیوار خرید یا Buy Wall تشکیل می شود.

باز هم با توجه به اینکه بهترین قیمت موجود در لیست سفارش های خرید، بیشترین قیمت است، با وجود دیوار خرید که به سفارش یا سفارش های با حجم بسیار بالا اشاره دارد، شرایطی پیش می آید که سفارش های ثبت شده با قیمت پایین تر از دیوار خرید، عملاً انجام نخواهند شد تا زمانی که فروشندگان زیادی ارز دیجیتال را با قیمت موردنظر در سفارش های دیوار خرید، به فروش برسانند و نوبت به سفارش هایی با قیمت پایین تر نیز برسد که البته این فرایند کمی زمان بر خواهد بود و در نمودار قیمتی نیز شاهد تشکیل سطح حمایتی خواهیم بود.

برای شناسایی سفارش هایی که ممکن است سبب ایجاد دیوار خرید شوند، باید به ستون Amount دقت کنید. اگر حجم زیادی در این ستون مشاهده کردید، باید در زمان انتخاب قیمت برای ثبت سفارش به آن توجه کنید و همواره به یاد داشته باشید که با واردکردن قیمت پایین تر از این قیمت ممکن است برای مدت طولانی منتظر بمانید تا معامله شما انجام شود.

همان طور که در تصویر زیر هم مشاهده می کنید، با بررسی ستون سایز معاملات می بینیم که متوسط سایز معاملات از 1 تا 10 واحد است؛ درحالی که به یک باره و در یک قیمت دیگر، سفارش یا سفارش هایی در سایز 124.467 در قیمت 23.421 ثبت شده است که این موضوع می تواند سبب ایجاد دیوار خرید شود و در هنگام ثبت سفارش باید به قیمت آن توجه کرد؛ البته اگر فروشنده یا فروشندگانی حاضر باشند این حجم از دارایی را به قیمت مذکور بفروشند، معامله انجام می شود و توقف زیادی صورت نمی گیرد.

اجزای اوردر بوک یا دفتر سفارش چیست؟

لیست سفارش های فروش

زمانی که شما قصد خرید یک دارایی را داشته باشید، به قیمتی که فروشندگان برای آن دارایی در نظر می گیرند، توجه می کنید و بدیهی است به دنبال پایین ترین قیمت برای خرید آن باشید. در صرافی ها نیز شرایط به همین ترتیب است و اولویت برای انجام معاملات در لیست سفارش های فروش با سفارشی است که کمترین قیمت را ارائه داده باشد؛ بنابراین با توجه به آنچه گفته شد، سفارش هایی که در لیست فروش می بینیم، با قیمت هایی بالاتر از آخرین معامله انجام شده، لیست شده اند.

دیوار فروش (Sell Wall)

برای تشخیص تشکیل دیوار فروش با کمک لیست سفارش های فروش در اوردر بوک، باید به ستون حجم معاملات که با عناوینی مثل Amount یا Size مشخص می شوند، توجه کرد. اگر در میان سفارش های فروش با قیمت های مختلف با حجم بسیار بالا مواجه شدید و در سمت سفارش های خرید چنین تقاضایی را با این قیمت مشاهده نکردید، می توانید احتمال دهید دیوار فروش تشکیل شود.

با رسیدن به سفارش دیوار فروش، سفارش هایی با قیمت بالاتر انجام نخواهد شد تا زمانی که کل حجم سفارش در دیوار فروش صورت بگیرد. با تشکیل دیوار فروش در اوردر بوک شاهد ایجاد سطح مقاومت در نمودار قیمتی خواهیم بود؛ بنابراین برای ثبت سفارش و واردکردن قیمت، باید سفارش هایی با حجم بالا را در نظر بگیرید.

کاربردهای اوردر بوک

  • یکی از کاربردهای اوردر بوک که در انجام معاملات می توان از آن استفاده کرد، این است که با بررسی آن امکان تشخیص ادامه روند برای شما فراهم می شود. حتماً شما هم می دانید میزان عرضه و تقاضا در بازار روند را مشخص می کند؛ زمانی که تقاضا برای یک دارایی بیش از عرضه باشد، روند صعودی و زمانی که عرضه بیش از تقاضا باشد، روند نزولی خواهد بود.

گاهی با وجود تعداد بسیار زیاد خریدار یا فروشنده در یک محدوده قیمتی، شاهدیم که کندل در نمودار قیمتی قرمز یا منفی شده است. در لیست سفارش های خرید و فروش حجم خرید کمتر از حجم فروش است؛ برای مثال 100 واحد کالا برای عرضه وجود دارد و با وجود چند خریدار هنوز هم کل واحدها به فروش نرسیده اند.

  • در چنین شرایطی می توان گفت قدرت فروشنده ها بیشتر از قدرت خریداران است؛ بنابراین احتمال افت قیمت وجود دارد. استفاده از این نکات در کنار انواع دیگر تحلیل به شما کمک می کند معاملات موفق تری داشته باشید.
  • از دیگر کاربردهای اوردر بوک، بهینه ترکردن نقاط ورود و خروج و همچنین حد سود و حد ضرر است. برای این کار شما با بررسی لیست سفارش ها متوجه می شوید قدرت در کدام سمت بازار است و درنتیجه در زمان درست وارد معامله می شوید.

همچنین زمانی که حد سود و حد ضرر خود را انتخاب کرده باشید، می توانید با بررسی حجم معاملات در آن محدوده قیمتی مطمئن شوید که حد سود و حد ضرر را به درستی انتخاب کرده اید و برای مثال با حجم سنگین در یک قیمت نزدیک به حد ضرر، استاپ شما فعال نخواهد شد.

  • اوردر بوک به تریدر دید وسیع تری خواهد داد و درواقع تریدر با بررسی سفارش ها می تواند عمق بازار، محدوده قیمتی و دیگر اطلاعات را استخراج کند.

اعمال تغییرات در اوردر بوک (Order Book)

یکی از بدیهی ترین کارهایی که تریدر می تواند انجام دهد و ما در طول مقاله بارها به آن اشاره کردیم، ثبت سفارش است که با انجام آن، یک سفارش به لیست سفارش ها اضافه می شود و در بخش سفارش های خرید یا فروش قرار می گیرد.

از دیگر عملیاتی که تریدر می تواند انجام دهد، حذف سفارشی است که پیش از این ثبت کرده بود. اگر در صرافی ها معامله کرده باشید، حتماً مشاهده کرده اید که پس از ثبت سفارش آن را در پنل معاملاتی خود و در بخش سفارش هایی می بینید که خودتان ثبت کرده اید. ویژگی های مختلف سفارش را می توانید در ردیف مربوط به سفارش خود مشاهده کنید و معمولاً آخرین گزینه به کنسل کردن سفارش پیش از انجام معامله اختصاص یافته است.

تغییر دیگری که می توان انجام داد، این است که تریدر اقدام به تغییر حجم یا قیمت سفارش خود کند که البته در این حالت با توجه به صرافی ای که در آن فعالیت می کنید، ممکن است رتبه سفارش شما جابه جا شود که باید به این موضوع نیز توجه داشته باشید.

اعمال تغییرات در اوردر بوک (Order Book)

انواع سفارش

  • Market order

یکی از روش های ثبت سفارش در صرافی های ارز دیجیتال، روش مارکت اوردر است که در آن تریدر قیمت خرید یا فروش را تعیین نمی کند، بلکه صرافی دارایی را با قیمت های موجود در صرافی برای تریدر خریداری می کند یا می فروشد. در این روش، تریدر تنها حجم سفارش را تعیین می کند.

نکته ای که ممکن است حتی تریدرهای تازه کار از آن غافل شده باشند، این است که به ویژه وقتی تریدری اقدام به ثبت یک معامله با حجم بالا می کند، ممکن است همه حجم معامله در یک قیمت انجام نشود. در چنین شرایطی اگر سفارش های متقابل بعدی (برای تکمیل معامله) با قیمت نامناسب انجام شوند، تریدر ضرر خواهد کرد.

برای مثال فرض کنید قصد دارید 10 واحد بیت کوین را خریداری کنید. از آنجا که قیمت لحظه ای 15 هزار دلار بود، گمان می کردید کل 10 بیت کوین قرار است با قیمت 15 هزار دلار انجام شود، اما ممکن است صرافی 1 واحد یا حتی کمتر را با قیمت 15 هزار دلار و باقی بیت کوین ها را در قیمت های مختلف و بالاتر برای شما خریداری کند. این مورد به ویژه زمانی که یک هولدر نباشید، معمولاً به ضرر شما خواهد بود.

البته گزینه هایی هستند که امکان تنظیم شرایطی مانند انجام معامله تنها در یک قیمت یا کنسل کردن معامله درصورت انجام نشدن کل سفارش را نیز در صرافی ها دارند که در ادامه آن ها را نیز شرح خواهیم داد.

انواع سفارش در Order Book

  • Limit Order

در روش لیمیت اوردر شما به عنوان تریدر می توانید قیمت مدنظر خود برای انجام معامله را نیز در کنار حجم معامله وارد کنید. در این روش اگر قیمتی مناسب تر از قیمت پیشنهادی شما در اوردر بوک وجود داشته باشد، معامله شما با قیمت بهتر انجام خواهد شد؛ برای مثال اگر سفارش خرید بیت کوین در 15 قیمت هزار دلار را ثبت کرده باشید و 1 اوردر متناظر با قیمت 14.800 دلار در اوردر بوک وجود داشته باشد، معامله شما با قیمت پایین تر انجام می شود.

  • Stop

در روش ثبت سفارش استاپ لیمیت، شما می توانید دو نوع سفارش مارکت یا لیمیت را ثبت کنید، اما تفاوت روش استاپ با دو روش قبل این است که در این روش شما یک شرط را برای فعال شدن سفارش خود تنظیم می کنید؛ برای مثال سفارش شما می تواند این باشد که وقتی قیمت بیت کوین به 14.800 دلار رسید، سفارش شما فعال شود. توجه داشته باشید که با فعال شدن سفارش، سفارش شما در اوردر بوک قرار می گیرد و به یکی از روش هایی که انتخاب کرده بودید (Limit/Market)، انجام می شود.

  • TIF (Time in Force)

علاوه بر روش هایی که در بالا به آن اشاره کردیم، شما می توانید سفارش خود را با جزئیات بیشتری ثبت کنید؛ مثلاً می توانید به صرافی فرمان دهید که تنها درصورت امکان انجام کل معامله در قیمت آورده شده، معامله را برای شما انجام دهد. در ادامه این مفاهیم را بیشتر توضیح داده ایم.

  • GTC (Good Till Cancel)

در این حالت، سفارش شما تا زمانی که کل حجم معامله انجام شود، باز خواهد بود؛ مگر آنکه خودتان آن را کنسل کنید؛ برای مثال فرض کنید قصد خرید 5 واحد بیت کوین در قیمت 20 هزار دلار را ثبت کرده اید. در این حالت اگر در ابتدا 2 واحد بیت کوین در قیمت 20 هزار دلار برای شما انجام شود، حالا یک سفارش با حجم 3 بیت کوین در قیمت 20 هزار دلار را خواهید داشت که وقتی قیمت به 20 هزار دلار هم برسد، باقی سفارش شما انجام خواهد شد.

  • ICO (Immediate Or Cancel)

در این روش برخلاف روش پیش (GTC)، اگر شما سفارش 5 واحد بیت کوین با قیمت 20 هزار دلار را ثبت کرده باشید و بخشی از سفارش شما معامله و درواقع برای شما خریداری شود (البته ممکن است خوش شانس باشید و کل معامله شما در اولین مرحله انجام شود)، باقی سفارش (3 بیت کوین باقی مانده) خودکار و از سوی صرافی کنسل می شود.

به زبان ساده تنها مقداری از حجم سفارش که در دفعه اول رسیدن قیمت به مبلغ مورد نظر شما، معامله شده و باقی سفارش حذف می شود.

  • FOK

در حالت FOK معامله شما فقط زمانی انجام می شود که صرافی بتواند کل حجم سفارش را در یک مرحله برای شما خریداری کند یا بفروشد؛ مثلاً اگر شما قصد خرید 5 واحد بیت کوین در قیمت 20 هزار دلار را داشته باشید، تنها در صورتی معامله انجام می شود که صرافی بتواند در یک مرتبه کل 5 واحد بیت کوین را در قیمت مشخص شده (قیمت بهتر) برای شما خریداری کند یا بفروشد.

  • Post Only

اگر شما حالت Post Only را در سفارش خود انتخاب کنید و تریدری در همان زمان سفارش متناظر شما را ثبت کند، معامله شما بدون اینکه سفارش هایتان در اوردر بوک قرار گیرند، انجام می شود؛ درحالی که اگر این حالت را فعال نکنید و به عنوان مثال روش لیمیت اوردر را انتخاب کرده باشید، حتی در صورتی که تریدری در مقابل شما وجود داشته باشد، باید ابتدا سفارش هر دو شما در اوردر بوک قرار گیرد و سپس معامله انجام شود.

تفاوت این دو حالت شما را به عنوان میکیر یا تیکر مشخص می کند و این موارد می تواند در میزان کارمزد پرداختی شما مؤثر باشد. اگر شما سفارش Post Only را ثبت کنید و شخص متناظر شما هم زمان سفارش مقابلی را ثبت کرده باشد، معامله شما با سرعت بالاتری انجام می شود؛ زیرا در اوردر بوک قرار نمی گیرد.

البته باید توجه کنید که شما به عنوان تیکر شناخته می شوید و کارمزد بیشتری از شما کسب می شود؛ درحالی که اگر حالت Limit را انتخاب کنید، حتی درصورت وجود تریدر مقابل، ابتدا سفارش هر دو شما در لیست سفارش ها یا Order Book قرار می گیرد و شما به عنوان بازارساز یا میکر شناخته می شوید و درنتیجه کارمزد کمتری پرداخت می کنید.

شرح لیست سفارش های Limit Order

به طورکلی شما می توانید در اوردر بوک لیست سفارش های خریداران و فروشندگان را در دو بخش مجزا مشاهده کنید. هر جفت ارز یا دارایی دارای یک اوردر بوک است که سفارش های خرید و فروش تریدرها برای همان دارایی را در خود جای داده است.

با توجه به صرافی یا پلتفرمی که از آن استفاده می کنید، ممکن است نام بخش های مختلف Order Book کمی با هم متفاوت باشند، اما آنچه باید پیش از هر چیز در بررسی اوردر بوک به آن توجه کنید، قرارگرفتن سفارش در بخش سفارش های خرید یا فروش است.

سفارش های Bid به آن دسته از تریدرها اختصاص دارد که با واردکردن قیمت موردنظر، سفارش خرید دارایی را ثبت کرده اند؛ برای مثال اگر یک تریدر قصد خرید 2 واحد بیت کوین در قیمت 23 هزار دلار را داشته باشد، سفارش وی در بخش سفارش های خرید یا Bid قرار می گیرد.

شرح لیست سفارش های Limit Order

از سوی دیگر برخی افرادی قصد فروش دارایی خود را دارند، در چنین شرایطی تریدر سفارش فروش خود را ثبت می کند و صرافی آن را در بخش Ask یا سفارش های فروش قرار می دهد. نکته ای که باید در زمان بررسی اوردر بوک به ویژه برای انجام معامله یا تنظیم حد سود و حد ضرر به آن توجه کرد، این است که مثلاً همه سفارش های فروشی که در لیست فروش مشاهده می کنید، سفارش فروش واقعی نیستند، بلکه ممکن است سفارش تریدری باشند که قصد بستن معامله بازخرید خود را داشته و برای این کار یک سفارش فروش را ثبت کرده باشد.

قیمت در سفارش های لیمیت و محدود به این ترتیب است که شما بهترین قیمت برای خرید یعنی پایین ترین قیمت فروش و همچنین بهترین قیمت برای فروش یعنی بالاترین قیمت خرید را در بر می گیرد. توجه داشته باشید که این قیمت ها در اوردر بوک پویا هستند؛ یعنی با انجام معاملات و ارسال سفارش های جدید این اعداد و ارقام همواره در حال به روزرسانی هستند.

زمانی که شما یا هر تریدر دیگری اقدام به ثبت سفارش کنید، این کار در دو مرحله انجام می شود؛ مرحله اول زمانی است که شما به عنوان تریدر سفارش خود را ثبت می کنید و مرحله دوم زمانی است که صرافی سفارش شما را دریافت و آن را در لیست سفارش ها ثبت می کند. زمانی (Time) که در اوردر بوک مشاهده می شود، مربوط به ثبت سفارش از سوی صرافی است، نه تریدر.

  • Tick Size

تیک سایز (Tick Size) درواقع نوعی محدودیت یا شرط برای انتخاب قیمت در زمان ثبت سفارش را به شما نشان می دهد؛ مثلاً اگر تیک سایز 1 باشد، شما می توانید 20، 21، 100 یا هر مقدار کامل دیگر را در سفارش های خود ثبت کنید، اما در این حالت امکان ثبت 100.5 وجود ندارد. درواقع قیمت باید در این مثال رند باشد.

همچنین اگر تیک سایز تا دو دهم اعشار باشد، شما می توانید قیمت هایی با دقت دو دهم اعشار را در سفارش های خود ثبت کنید؛ برای مثال 100.05 یکی از قیمت های مجاز برای این حالت است، اما باز هم شما نمی توانید قیمت 500.009 را که اعشار بیشتری دارد، به عنوان قیمت در سفارش های خود وارد کنید.

  • Lot Size

لات سایز به حجم سفارش های شما اشاره دارد و این مقدار در سفارش های شما باید همواره با توجه به مقدار لات سایز وارد شود. اگر لات سایز 5 باشد، شما می توانید حجم سفارش های خود را مضربی از 5 انتخاب کنید (مثلاً 20، 50، 30 و…) اما مثلاً عددی مثل 49 مضرب 5 نیست و امکان انتخاب آن برای این حالت وجود ندارد.

اولویت بندی سفارش ها در Order Book

صرافی (و همچنین بسیاری از پلتفرم های معاملاتی) همواره سعی دارند بهترین شرایط برای انجام معامله در بازار را در اختیار شما قرار دهند. زمانی که خریدار باشید، بهترین موقعیت برای شما این خواهد بود که بتوانید دارایی مورد نظر خود را با قیمت پایین تری خریداری کنید؛ به همین دلیل در اوردر بوک معمولاً سفارش های فروش از کمترین قیمت پیشنهادی توسط فروشندگان رتبه بندی شده اند. به این ترتیب شما می توانید بهترین قیمت را برای خرید دارایی موردنظرتان پیدا کنید.

این حالت برای ثبت سفارش فروش نیز وجود دارد؛ برای مثال فرض کنید شما قصد فروش ارز دیجیتال خود را دارید، با بررسی لیست خریداران که قیمت های پیشنهادی آن ها را نشان می دهد، شما متوجه می شوید که تریدرهای خریدار حاضر به پرداخت چه مبلغی برای ارز دیجیتال موردنظر هستند که این قیمت ها معمولاً از بیشترین به کمترین رتبه بندی شده است. بدیهی است هر چقدر بتوانید ارز دیجیتال خود را با قیمت بالاتری بفروشید، سود بیشتری خواهید داشت.

درنهایت باید به این نکته اشاره کرد که گاهی این رتبه بندی به ترتیبی که گفته شد انجام نمی شود؛ زیرا در برخی موارد ممکن است دو سفارش کاملاً هم زمان ارسال شوند که در چنین حالتی، سفارش ها براساس اولویت زمانی و نه براساس قیمت، در اوردر بوک قرار می گیرند.

با وجود تمام اشتراکاتی که در میان اوردر بوک ها وجود دارد، برخی صرافی ها امکان شخصی سازی لیست سفارش ها را برای کاربران خود فراهم کرده اند که در آن ها کاربران می توانند با توجه به استراتژی و نیاز خود، سفارش تریدرها را به همان ترتیب و اولویت بندی که مدنظر دارند، مشاهده کنند.

اولویت بندی سفارش ها در Order Book

فرایند انجام معامله در دفتر سفارش

با توجه به قیمتی که برای سفارش در نظر گرفته می شود، سفارش شما می تواند در دسته انفعالی (Passive) یا تهاجمی (Aggressive) قرار گیرد که در ادامه این دو نوع را بررسی کرده ایم.

سفارش های انفعالی (Passive)

وقتی شما سفارشی را در صرافی ثبت می کنید که نیاز به انتظار برای رسیدن به آن قیمت و سپس انجام معامله باشد، گفته می شود این سفارش از نوع منفعل یا انفعالی است؛ برای مثال اگر قیمتی را در سفارش خرید خود انتخاب کنید که قیمت متناظر یا کمتر از آن در لیست سفارش های فروش وجود نداشته باشد، این سفارش از نوع منفعل (Passive) است که برای آنکه معامله انجام شود، این سفارش در اوردر بوک ثابت و در انتظار باقی خواهد ماند.

این شرایط برای سفارش فروش نیز صادق است؛ به عبارت دیگر زمانی که سفارشی از نوع فروش با قیمتی ثبت می شود که سفارشی با قیمت متناظر یا با بیشتر در لیست خرید وجود نداشته باشد، سفارش به صورت ثابت و منفعل در لیست باقی می ماند.

سفارش های تهاجمی (Aggressive)

گپ قیمتی در میان اولین قیمت های موجود در لیست خرید و فروش وجود دارد. زمانی که قیمت ثبت شده در سفارش از محدوده گپ قیمتی انتخاب شود، گفته می شود این سفارش از نوع تهاجمی یا Aggressive است؛ زیرا به سرعت انجام خواهد شد و نیاز به انتظار برای انجام این معامله نیست.

معاملات تک مرحله ای و چند مرحله ای

با توجه به سفارش هایی که ثبت می کنید و با توجه به این موضوع که در طرف مقابل حجم کافی برای ارائه وجود دارد، سفارش های تریدرها ممکن است یک باره و در یک مرحله یا در چند مرحله انجام شود.

معاملات تک مرحله ای

در معاملاتی که در یک مرحله انجام می شوند، طرف مقابل حجم کافی برای ارائه و انجام معامله را دارد. برای درک این موضوع فرض کنید شما قصد خرید 2 واحد بیت کوین در قیمت 15 هزار دلار را دارید. از طرف دیگر در لیست سفارش های فروش سفارشی به چشم می خورد که حاضر به فروش 4 واحد بیت کوین با قیمت 15 هزار دلار است.

در چنین حالتی از آنجا که قیمت و حجم پیشنهادی شما با سفارشی موجود در لیست فروش هماهنگی دارد، معامله شما به راحتی و در یک مرحله انجام می شود؛ به عبارت دیگر شما قصد خرید یک مقدار از دارایی را دارید که فروشنده یا فروشندگانی هستند که حاضرند آن دارایی را با همان قیمت و حتی در حجم بالاتر (در صورت نیاز) بفروشند.

بعد از انجام معامله شما، اوردر بوک تغییر خواهد کرد؛ زیرا شما قصد خرید 2 واحد بیت کوین را داشتید، معامله شما انجام شده و سفارش از لیست حذف می شود، اما در طرف فروشنده، سفارش برای فروش 4 واحد بیت کوین در این معامله درگیر شده بود؛ بنابراین 2 واحد فروش نرفته دیگر در قیمت 15 هزار دلار هنوز وجود دارد که در لیست سفارش ها به روزرسانی می شود. معامله انجام شده نیز در بخشی به نام Trade Feed ثبت می شود که به معاملات انجام شده اختصاص دارد.

اولویت بندی سفارش ها در Order Book

معاملات چند مرحله ای

معاملات چند مرحله ای در چند مرحله انجام می شوند. در ادامه این مفهوم را با یک مثال شرح می دهیم. فرض کنید قصد خرید 25 واحد اتریوم در قیمت 3000 دلار را داشته باشید. در چنین حالتی سفارشی با حجم 20 و قیمت 3000 دلار را ثبت کرده و سفارش خرید شما در لیست سفارش ها به چشم می خورد.

از سوی دیگر اگر فروشنده ای حاضر به فروش 25 واحد اتریوم یا بیشتر، در قیمت 3 هزار دلار یا کمتر باشد، سفارش شما در یک مرحله انجام می شود، اما اگر به دلیل حجم نسبتاً بالای سفارش، معامله برای انجام شدن به چند سفارش فروش با قیمت و حجم مناسب نیاز داشته باشد، گفته می شود معامله چند مرحله ای است؛ برای مثال سفارش فروشی با حجم 5 واحد اتریوم در قیمت 3000 دلار سبب می شود 5 واحد اتریوم برای شما خریداری شود و حالا حجم سفارش خرید شما از 25، به 20 کاهش می یابد.

باز هم سفارش های فروش بررسی می شوند و برای مثال سفارش فروش 15 واحد اتریوم در قیمت 2.900 دلار سبب می شود 15 واحد اتریوم در قیمت 2.900 دلار برای شما خریداری شود. حالا حجم سفارش خرید شما به 5 واحد می رسد. باز هم سفارش های فروش بررسی می شوند تا قیمتی برابر یا کمتر از 3000 دلار در سفارش های فروش ثبت شود. با وجود سفارش فروش 10 واحد اتریوم در قیمت 2.950 معامله شما به طور کامل و البته در چند مرحله انجام می شود؛ چراکه سفارش فروش، 10 واحد برای فروش ارائه داده است؛ درحالی که شما تنها به 5 واحد آن نیاز دارید.

حالا در لیست سفارش های فروش، سفارش فروش 5 واحد اتریوم در قیمت 2.950 باقی می ماند. همچنین باز هم معاملاتی که انجام شده اند در بخش Trade Feed ثبت می شوند.

فروش خرید
1 سفارش فروش 5 اتریوم در قیمت 3000 سفارش خرید 25 اتریوم در قیمت 3000 1
2 سفارش فروش 15 اتریوم در قیمت 2.900 2
3 سفارش فروش 10 اتریوم در قیمت 2.950 3

همان طور که در جدول فوق می بینید، مجموع حجم های سفارش فروش با قیمت مناسب (برابر یا کمتر از قیمت پیشنهادی در سفارش خرید) در بالای لیست، به 30 واحد اتریوم می رسد (5 + 15 + 10)؛ درحالی که حجم سفارش خرید ما 25 واحد اتریوم است که پس از انجام معاملات در چند مرحله هنوز سفارش فروش آخر البته با 5 واحد اتریوم در اوردر بوک باقی می ماند.

در پایان باید یادآوری کرد که تنظیمات انجام شدن معامله در یک مرحله یا در مراحل متعدد را می توان در زمان ثبت سفارش لحاظ کرد. در بخش مربوط به انواع سفارش ها این مسائل را به طور کامل توضیح داده ایم. درک این مسائل به این دلیل اهمیت دارد که تریدر با توجه به نوع سفارشی که ثبت می کند، باید آگاه باشد زمانی که سفارش در یک مرحله انجام نشود، قیمت معامله میانگینی از معاملات انجام شده در قیمت های متفاوت خواهد بود.

تغییر شکاف قیمتی

حالتی را در نظر بگیرید که اختلاف بهترین قیمت پیشنهادی در لیست خرید و فروش 4 دلار است و پس از انجام چند معامله این شکاف تغییر می کند. توجه به این نکته ضروری است که اوردر بوک پویاست؛ یعنی دائم در حال تغییر است. در ادامه یک بخش از فرایند تغییر شکاف قیمتی در لیست سفارش ها را بررسی کرده ایم. برای این کار ابتدا لیست سفارش هایی را به عنوان نمونه آورده و توضیحات را بر مبنای این ارقام ارائه کرده ایم.

با توجه به آنچه در جدول (لیست سفارش های خرید و فروش) می بینیم، شکاف قیمتی بین بهترین قیمت سفارش های خرید (990) و بهترین قیمت در میان سفارش های فروش (1000) میزان 10 دلار است. اگر خریداری قیمت بالاتری پیشنهاد دهد یا فروشنده ای قیمت پایین ترین پیشنهاد دهد، آن سفارش در بالای لیست قرار می گیرد و شکاف قیمتی تغییر خواهد کرد.

حجم  قیمت قیمت حجم
1  5 1000 990 20 1
2  10 1001 2
3  10 1002 3
4  20 1003 4

 

فرض کنید خریداری سفارش خرید 30 واحد از دارایی موردنظر را با قیمت 1002 دلار ثبت کند. فرایند انجام معاملات و تشکیل گپ قیمتی جدید را در جدولی که در ادامه خواهیم آورد، شرح داده ایم.

معاملات در چند مرحله باید انجام شوند؛ در مرحله اول 5 واحد با قیمت 1000 دلار خریداری می شوند، در مرحله دوم 10 واحد با قیمت 1001 دلار خریداری می شوند، در مرحله سوم نیز 10 واحد با قیمت 1002 دلار خریداری می شوند، اما صرافی حق ندارد ادامه خرید را با سفارش بعدی که قیمت 1003 را پیشنهاد داده است مچ کند؛ زیرا قرار است معامله خرید با قیمت ثبت شده در سفارش (1002) یا قیمت های کمتر انجام شود.

از آنجا که سفارش خرید با حجم 30 واحد ثبت شده بود، سفارش 5 واحد با قیمت 1002 دلار هنوز انجام نشده است و سفارش مناسبی در بخش سفارش های فروش برای انجام شدن معامله وجود ندارد؛ بنابراین لیست اوردر بوک به ترتیبی که در جدول زیر می بینید، تغییر می کند.

حالا فروشنده ها ترجیح می دهند دارایی خود را به خریداری بفروشند که قیمت بهتری را پیشنهاد داده است؛ بنابراین شکاف قیمت از 10 دلار به 2 دلار (1000 – 1002) تغییر می کند.

حجم  قیمت قیمت حجم
1  5 1000 1002 5 1
2  10 1001 990 20 2
3  10 1002 3
4  20 1003 4

 

همان طور که در مقاله مشاهده کردید، مفاهیم مختلفی در کنار انواع تحلیل وجود دارند که می توانند بر تجربه شما در بازار ارزهای دیجیتال تأثیر بگذارند. استفاده از اوردر بوک در بازار ارزهای دیجیتال بیش از دیگر بازارهای مالی کاربرد دارد، اما برای درک آن و استفاده از اطلاعاتی که می توان از آن استخراج کرد، لازم است اطلاعات و دانش کافی در این زمینه داشته باشید.

گفتنی است بهترین و سریع ترین راه برای رسیدن به این سطح از دانش و مهارت شرکت در یک دوره آموزش ارز دیجیتال است که امروزه هم به صورت حضوری و هم آنلاین در دسترس همه قرار گرفته است.

سخن پایانی

اگر با بازار بورس تهران آشنایی داشته باشید، حتماً می دانید تریدرها در کنار تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی از تابلوخوانی هم استفاده می کنند؛ درحقیقت در زمان انجام معامله با بررسی لیست سفارش ها و بررسی وضعیت بازار، آن ها می توانند متوجه شوند قدرت بازار در سمت خریداران بیشتر است یا در بخش فروشندگان و براساس آن تصمیم خود را نهایی کنند.

استفاده از لیست سفارش ها که در بازار ارزهای دیجیتال به صورت تخصصی تر استفاده می شود، به تریدر کمک می کند بازار را به صورت دقیق رصد کند و تریدرهای موفق تری داشته باشد.

در این میان، باید توجه کنید شما قرار نیست با استفاده از اوردر بوک تحلیل کنید و براساس آن معاملاتی انجام دهید، بلکه باید از راه های مختلف تحلیلی را روی دارایی مورد نظر خود انجام دهید و سپس برای تأییدگرفتن به منظور ورود یا خروج از معامله و پیداکردن قدرت بازار از لیست سفارش های خرید و فروش استفاده کنید.

در این مقاله سعی کردیم اوردر بوک و مطالب پیرامون آن را به طور کامل شرح دهیم تا شما هم بتوانید با کمک اطلاعاتی که از لیست های سفارش قابل استخراج است، معاملات بهتری انجام دهید.

پرسش های متداول

Order Book لیستی از سفارش های خرید و فروش تریدرهاست که پس از ثبت شدن در صرافی لیست خواهند شد. اوردر بوک ها بخش سفارش های خرید و فروش را به صورت افقی و کنار هم یا عمودی (لیست سفارش های فروش بالا و لیست سفارش های خرید پایین) در خود دارند.

همچنین باید بدانید به طورکلی اوردر بوک شامل بخش سفارش های خرید، فروش و گاهی تاریخچه معاملات انجام شده است.

وقتی تریدر یا تریدرهایی با ثبت سفارش خرید در یک قیمت سبب شوند ه حجم سنگینی برای یک قیمت در اوردر بوک وجود داشته باشد، دیوار خرید که معادل عبارت Buy Wall است، تشکیل می شود، اما زمانی که تریدر یا تریدرهایی با ثبت سفارش فروش در یک قیمت سبب شوند حجم سنگینی برای یک قیمت ثبت شود، دیوار فروش که معادل عبارت Sell Wall است، تشکیل می شود.

تشخیص احتمال تشکیل نواحی حمایت و مقاومت، بهینه کردن نقاط ورود و خروج از معامله و ثبت حد سود و حد ضرر بهینه تر، بررسی وضعیت بازار، انتخاب قیمت مناسب در زمان ثبت سفارش از مهم ترین کاربردهای اوردر بوک هستند.

اگر تریدری سفارش خرید یا فروش دارایی خاصی را در حجم بالا ثبت کند؛ طوری که برای انجام کل سفارش، نیاز به چند سفارش متناظر باشد، معامله در چند بخش انجام می شود و به عبارتی برای انجام یک معامله خرید، یک سفارش خرید با چند سفارش فروش مچ می شود.

ادامه مطلب
معاملات فیوچرز
فیوچرز چیست و چگونه انجام می شود؟

معاملات فیوچرز یا معاملات آتی همان طور که از اسمش پیداست به آینده مربوط است. این نوع قراردادها بین دو نفر در زمان حال و یا گذشته منعقد شده ولی زمان سررسید آن در آینده می باشد. در معاملات فیوچرز یک دارایی مشخص که می تواند انواع کامودیتی ها، فلزات گران بها، ارزهای دیجیتال و … باشد، در زمانی مشخص و با قیمتی مشخص که به توافق طرفین قرارداد رسیده است معامله می شود.

معامله فیوچرز چیست؟

در نظر بگیرید شما یک شرکت ساختمان سازی دارید و قرار است تا ۶ ماه دیگر یک برج آماده را تحویل دهید. شما با توجه به تجربه و محاسبات خود متوجه شده اید که در طول ساخت این پروژه به ۱۵ هزار میلگرد نیاز خواهید داشت، برای اینکه بتوانید هزینه ها را مدیریت کنید قسمتی از بودجه خود را برای تهیه میلگرد کنار گذاشته اید، ولی هیچ کس تضمین نکرده که وقتی ساختمان مورد نظر به مرحله ای برسد که به میلگرد نیاز داشته باشد، قیمت ها تغییر نکرده باشند.

پس برای در امان ماندن از این نوسانات بازار، معاملات فیوچرز بهترین انتخاب هستند. شما می توانید با کارخانه میلگرد سازی یک قرارداد آتی برای خرید میلگرد با قیمت معین و مشخص تنظیم کنید، و در آن قرارداد، تاریخ تحویل میلگردها را درج کنید.

فرض کنید هر میلگرد ۲۰ هزار تومان است و شما می خواهید میلگردها را در ۲ ماه آینده با قیمت مثلا همان ۲۰ هزارتومان خریداری کنید. در این حالت دو سناریو ممکن است پیش بیاید:

  • ممکن است به دلایل سیاسی -اقتصادی پیش بینی نشده ای قیمت میلگرد پایین بیاید مثلا به قیمت ۱۵ هزار تومان برسد در این صورت شما ضرر کرده اید زیرا اگر صبر می کردید و میلگردها را 2 ماه بعد خریداری می کردید، قیمت هر میلگرد برای شما 15 هزار تومان محاسبه می شد.

از طرف دیگر با پایین آمدن قیمت کالا، کارخانه میلگرد سازی سود خوبی خواهد کرد. چون میلگردهای خود را با قیمت بالاتری به فروش رسانده است.

  • ولی اگر در دو ماه آینده قیمت میلگرد بالاتر برود مثلا به ۲۵ هزار تومان برسد شما به عنوان خریدار سود دلچسبی خواهید داشت.

همچنین شما به عنوان خریدار با پرداخت هزینه در هنگام عقد قرارداد به کارخانه نقدینگی تزریق کرده اید و چرخ تولید را به گردش درآورده اید و یا میزان تولید را بالا برده اید.

این نوع قراردادها به خصوص برای کارخانه هایی که به علت عدم وجود دارایی مورد نیاز از کار افتاده اند بسیار کارساز است؛ زیرا در قراردادهای آتی عموما مبلغ قید شده در قرارداد در همان ابتدا توسط خریدار پرداخت می شود.

معاملات فیوچرز

انواع معاملات فیوچرز

معامله گران بازارهای مالی می توانند بر اساس استراتژی سرمایه گذاری و برنامه های معاملاتی خود از امکانات و ویژگی های یکی از انواع روش های معاملاتی استفاده کنند. معاملات فیوچرز نیز در انواع مختلفی ارائه شده و کاربران می توانند از میان آنها مناسب ترین گزینه را انتخاب کنند.

از آنجاییکه همه صرافی های دیجیتالی از انواع مختلف معاملات فیوچرز پشتیبانی نمی کنند، لازم است پس از انتخاب روش معاملاتی مدنظر، به این نکته توجه داشته باشید. در ادامه این بخش به معرفی انواع معاملات فیوچرز و ویژگی های آنها می پردازیم.

معاملات فیوچرز استاندارد  Standard Futures Contracts

معاملات فیوچرز یکی از محبوب ترین انواع معاملات بازار مشتقات کریپتو است. در این نوع معامله دو طرف قرارداد بر سر قیمت آتی یک ارز دیجیتال در یک تاریخ از پیش تعیین شده با یکدیگر توافق می کنند. معاملات فیوچرز استاندارد نیز دارای یک تاریخ انقضا و تسویه حساب هستند.

به این ترتیب این قرارداد نهایتاً در یک تاریخ مشخص و بر اساس قیمت از پیش تعیین شده به پایان می رسد. اکثر صرافی های دیجیتالی همچون بایننس، بای بیت، کوینکس، کوکوین، بینگ ایکس و… از این نوع معاملات فیوچرز پشتیبانی می کنند.

معاملات فیوچرز با تحویل فیزیکی  Futures with Physical Delivery

معاملات فیوچرز با تحویل فیزیکی نیز یکی دیگر از انواع معاملات فیوچرز هستند. همانطور که از نام این نوع معامله پیداست، بر اساس معاملات فیوچرز با تحویل فیزیکی، ارز دیجیتال یا انواع دیگری از دارایی های گران بها  در این نوع قرارداد، در تاریخ تسویه حساب، به صورت فیزیکی به خریدار تحویل داده می‎شوند. در نتیجه می توان گفت در معاملات فیوچرز با تحویل فیزیکی تمام ویژگی های قرارداد آتی از جمله زمان سررسید تحویل کالا از قبل مشخص شده است.

معاملات دائمی  Perpetual Contracts

در معاملات دائمی نیز همانند معاملات فیوچرز استاندارد، معامله گران نسبت به قیمت آینده یک دارایی مشخص گمانه زنی می کنند. اما برخلاف معاملات فیوچرز استاندارد، معاملات دائمی فاقد تاریخ سررسید و انقضا هستند. به این ترتیب معامله گران می توانند تا پیش از لیکوئید شدن دارایی، پوزیشن مدنظر را حفظ کرده یا به طور کلی در زمان دلخواه تسویه حساب کنند. همچون معاملات فیوچرز استاندارد، معاملات دائمی نیز در بسیاری از صرافی های دیجیتالی در دسترس کاربران قرار دارد.

انواع معاملات فیوچرز

ویژگی معاملات فیوچرز چیست؟

  • گمانه زنی قیمت آینده

در معاملات فیوچرز بر سر قیمت آینده یک دارایی مشخص گمانه زنی انجام می شود. در نتیجه این نوع معامله یک نوع شرط بندی بر روی جهت حرکت قیمت دارایی مدنظر است.

  • کسب سود از روند بازار

در یک معامله فیوچرز طرف خریدار از افزایش قیمت، و طرف فروشنده از کاهش قیمت سود می برند.

  • ایجاد پوزیشن های لانگ و شورت

در معاملات فیوچرز، برای معامله گران این امکان فراهم شده تا از طریق ایجاد پوزیشن های Short (فروش) و Long (خرید)، از در دو روند صعودی و نزولی بازار استفاده کرده و سود کسب کنند.

  • داشتن تجربه معاملاتی بالا

از آنجاییکه ورود به معاملات فیوچرز نیازمند داشتن دانش معاملاتی بالا و استفاده از ابزارهای تحلیلی است، این روش معاملاتی مناسب افراد حرفه ای بوده و به معامله گران مبتدی توصیه نمی شود.

  • ریسک نسبتاً بالا نسبت به معاملات اسپات

معاملات فیوچرز معاملاتی ریسکی هستند؛ بنابراین، در عین حال که می توانند بسیار سودده باشند، ممکن است ضرر و زیان بسیاری را به فرد تحمیل کنند.

  • داشتن دانش معاملاتی بالا

در معاملات فیوچرز داشتن اطلاعات تحلیلی و فنی اهمیت بسیار زیادی دارد. چراکه معامله گر باید بتوانند بر اساس اطلاعات و آمار و ارقام موجود تحلیل درستی انجام داده و وضعیت آینده رمز ارز مدنظر را به خوبی پیش بینی کند. در نتیجه اگر فردی به خوبی آموزش ندیده و با ویژگی های بازار آشنایی نداشته باشد، با وارد کردن سرمایه خود در این نوع معامله، ریسک بالایی کرده و متحمل ضرر و زیان بسیاری خواهد شد.

ویژگی معاملات فیوچرز چیست؟

کاربرد معاملات فیوچرز

یکی از معروف ترین ویژگی های بازار ارزهای دیجیتال، وجود نوسانات بالا در قیمت های دارایی های دیجیتالی است. با این حال همه روزه معامله گران بسیاری با استفاده از ابزارهای معاملاتی و استراتژی های سرمایه گذاری درست، موفق به کسب سودهای بالا می شوند. به عنوان مثال معامله گران می توانند صرف نظر از افزایش یا کاهش قیمت های بازار، از طریق معاملات فیوچرز از نوسانات بازار بهره مند شده و سود کسب کنند.

تنها کافی ست از ابزارهای تحلیلی استفاده کرده و نسبت به وضعیت بازار و ارزش ذاتی رمز ارز مدنظر، قیمت آینده آن را پیش بینی کنید. به این ترتیب اگر با تحلیل های انجام شده فکر می کنید قیمت کوین مورد نظر در یک تاریخ مشخص افزایش پیدا می کند، یک پوزیشن خرید ایجاد کنید. همچنین اگر به این نتیجه برسید که قیمت کوین مورد نظر سقوط خواهد، یک پوزیشن فروش ایجاد خواهید کرد. در نتیجه همانطور که ملاحظه کردید، اصلی ترین کاربرد معاملات فیوچرز استفاده از وضعیت نوسانی بازار و کسب سود در دو حالت بازار است.

چرا در فیوچرز معامله کنیم؟

همانطور که اشاره شد، معامله گران با هدف بهره گیری از نوسانات بازار و پیش بینی وضعیت آینده یک دارایی دیجیتالی وارد معاملات فیوچرز می شوند. به این ترتیب معامله گر با پیش بینی آینده رمز ارز و ایجاد پوزیشن خرید یا فروش سود کسب می کند.

اصلی ترین دلیل معامله در فیوچرز، مدیریت ریسک در سبد سرمایه گذاری است. چراکه در این نوع معامله برخلاف معاملات اسپات، نه تنها در روند صعودی؛ بلکه در هنگام ریزش بازار نیز می توان سود کسب کرد. دلیل دیگری که معمولاً باعث می شود معامله گران به انجام معاملات فیوچرز تمایل پیدا کنند، ارائه گزینه لوریج است. با وجود این گزینه معامله گر می تواند بخش مشخصی از سرمایه را از صرافی قرض گرفته و میزان سود خود را به همان میزان افزایش دهد.

در نتیجه اگر شما هم در مورد ابزارهای معاملاتی، تحلیلی و عوامل تأثیرگذار بر بازار کریپتو دانش کافی دارید و همچنین می توانید اخبار اقتصادی و سیاسی مرتبط با بازارهای مالی را به خوبی دنبال کرده و تحلیل کنید، ورود به معاملات فیوچرز می تواند برای شما سود خوبی به همراه داشته باشد.

چرا در فیوچرز معامله کنیم؟

اهرم یا لوریج معاملات فیوچرز چیست؟

اهرم یا لوریج یک ابزار اصلی معاملات فیوچرز ارزهای دیجیتال و بازار فارکس به حساب می آید. شاید در نگاه اول استفاده از اهرم بسیار پرریسک و خطرناک به نظر برسد، اما اگر به درستی از آن استفاده شود، می تواند بازی را به نفع شما تغییر داده و سود معامله را به طور چشمگیری افزایش دهد. با این حال اهرم یا لوریج مانند یک شمشیر دو لبه عمل کرده و می تواند در صورت استفاده نادرست ریسک سرمایه و ضرر و زیان را به همان میزان افزایش دهد. اهرم یا لوریج در معاملات فیوچرز دقیقاً چه کاربردی دارد؟

زمانی که معامله گر قصد ورود به معامله فیوچرز را داشته باشد، لازم است مبلغی را از حساب اصلی صرافی به حساب فیوچرز صرافی انتقال دهد. در مرحله بعدی، کاربر می تواند با هدف افزایش سرمایه معاملاتی خود، از اهرم یا لوریج استفاده کرده و مبلغی را به صورت قرض از صرافی وام بگیرد. به این ترتیب با استفاده از لوریج، فرد می تواند سرمایه اندک خود را به میزان قابل توجهی افزایش داده و به همان نسبت سود و زیان معامله را نیز تغییر دهد. قبل از استفاده از اهرم یا لوریج معاملات فیوچرز به نکات زیر توجه کنید:

  • استفاده از یک استراتژی معاملاتی مناسب
  • کنترل احساسات و اتخاذ تصمیمات منطقی و علمی
  • مدیریت ریسک معاملاتی با استفاده از ابزارهای تحلیلی

مزایا و معایب قراردادهای آتی چیست؟

معاملات آتی نیز مانند سایر روش های معاملاتی مزایا و معایبی دارند. به این ترتیب لازم است قبل از استفاده از این روش با تمام ویژگی ها، مزایا  و معایب آن آشنا شده و با در نظر گرفتن تمام این موارد وارد معامله شوید. در ادامه به معرفی مهم ترین مزایا و معایب قراردادهای آتی می پردازیم.

معرفی مزایای معاملات آتی

  • نقدینگی بالا

به دلیل محبوبیت بالای این روش معاملاتی معامله گران بسیاری وارد معاملات آتی می شوند. در نتیجه این بازار همواره نقدینگی بالایی داشته و معامله گران می توانند در زمان دلخواه وارد معامله شده و یا از آن خارج شوند.

  • تنوع بالای جفت ارزها

در پنل معاملات فیوچرز بسیاری از صرافی های رمزنگاری از جفت ارزهای متنوعی پشتیبانی می شود. در نتیجه کاربران می توانند به راحتی جفت ارز مدنظر را پیدا کرده و پوزیشن جدیدی ایجاد کنند.

  • کسب سود از روند نزولی بازار

در پنل معاملاتی اسپات، کاربر تنها در صورت رشد قیمت ها سود کسب می کند. اما در معاملات فیوچرز کاربر می تواند با ایجاد پوزیشن های شورت در شرایط نزولی بازار نیز سود کسب کند.

  • مدیریت ریسک

با ورود به معاملات آتی، می توانید ریسک پایین آمدن ارزش دارایی خود را کاهش دهید. به عنوان مثال، تصور کنید که مقداری بیت کوین در اختیار دارید، به دلیل شرایط بازار گمان می رود ارز بیت کوین در آینده کاهش پیدا کند، شما می توانید با ورود به معامله آتی و ایجاد پوزیشن شورت ریسک پایین آمدن ارزش دارایی خود را کاهش دهید.

  • استفاده از لوریج

وجود لوریج در معاملات فیوچرز یکی دیگر از مزایای این روش معاملاتی است. شما می توانید با استفاده از آن میزان سرمایه معاملاتی خود را افزایش داده و سود بیشتری کسب کنید.

  • جذب سرمایه

معاملات فیوچرز علاوه بر بازار ارزهای دیجیتال در بازار بورس و فارکس نیز در دسترس قرار دارد. از طریق معاملات فیوچرز شرکت ها و کارخانه ها می توانند سرمایه خوبی جذب کنند. در این شرایط معاملات فیوچرز مانند پیش فروش محصولات کارخانه ها عمل می کند. به این ترتیب که این شرکت ها محصولات خود را از طریق معاملات فیوچرز به فروش رسانده و سرمایه مورد نیاز خود را جذب می کنند.

مزایا و معایب قراردادهای آتی چیست؟

معرفی معایب معاملات آتی

  • استفاده نادرست از لوریج

همانطور که اشاره شد، وجود لوریج مانند یک شمشیر دو لبه است. با استفاده از این ابزار معاملاتی نه تنها می توان میزان سرمایه و سود را افزایش داد، بلکه استفاده نادرست و احساسی از آن می تواند ریسک معامله را بالا برده و فرد را با ضرر و زیان چند برابری مواجه کند.

  • حساسیت بالای بازار ارزهای دیجیتال

بازار کریپتوکارنسی علاوه بر این که مانند هر بازار مالی دیگر بر اساس شرایط بازار دچار نوسان می شود، به طور هم زمان تحت تأثیر مسائل سیاسی، اقتصادی و حتی اظهارنظر افراد تأثیرگذار نیز قرار دارد. این موضوع سبب شده تا پیش بینی این بازار دشوار باشد و در برخلاف انتظارات دچار تغییر شود. در نهایت از آنجاییکه معاملات کریپتو بر اساس پیش بینی بازار انجام می شود، این دست از تغییرات ناگهانی می تواند به ضرر معامله گر تمام شود.

معامله فیوچرز ارز دیجیتال برای چه کسانی مناسب است؟

معاملات فیوچرز یکی از روش های معاملاتی پیشرفته و پیچیده است. این روش معاملاتی مناسب افرادی است که دانش و تجربه کافی در زمینه معاملات مالی داشته باشند. در کنار اطلاعات به روز و آموزش های مدام لازم است این افراد به صورت روزانه زمان مناسبی را صرف تحلیل بازار و بررسی اخبار روز دنیا کنند.

در کنار تمام موارد بالا، این افراد باید سرمایه مضاعف خود را وارد بازار کرده و تحمل ریسک از دست رفتن دارایی خود را داشته باشند. معامله گران موفق و حرفه ای همواره بر اساس تحلیل های فنی و آمار و ارقام موجود تصمیم گیری کرده و از دخیل کردن احساسات خودداری می کنند. اگر شما هم این شرایط را دارید می توانید کاندید مناسبی برای انجام معاملات فیوچرز باشید.

مفاهیم اساسی معاملات فیوچرز کریپتو

قبل از آنکه وارد معاملات فیوچرز کریپتو شوید، لازم است با مفاهیم و اصطلاحات بکار رفته در این پنل معاملاتی آشنا شوید. در ادامه لیستی از مهم ترین اصطلاحات معاملات فیوچرز آورده شده است.

  • اهرم یا لوریج / Leverage

لوریج یا اهرم یکی از پرکاربردترین و مهم ترین مفاهیم در معاملات فیوچرز است. صرافی های مختلف، درصدهای متفاوتی از اهرم ها را ارائه می دهند. با استفاده از آن کاربر می تواند سرمایه اولیه خود را چند برابر افزایش داده و با سرمایه بیشتری وارد معامله شوند.

  • لیکوئید شدن / Liquidation

منظور از لیکوئید شدن دارایی در معاملات فیوچرز، از دست رفتن بخش یا تمام دارایی وارد شده در پوزیشن است. زمانی که سرمایه در معرض لیکوئید شدن قرار داشته باشد، جهت جلوگیری از سقوط آن به ارزش ناخالص منفی، کاربر مجبور به فروش دارایی می شود.

  • حداقل وجه تضمین، مارجین اولیه / Initial Margin

مارجین اولیه یا همان وجه تضمین اولیه، مبلغی است که دو طرف قرارداد آتی قبل از عقد قرارداد پرداخت می کنند. این مبلغ با هدف جلوگیری از پشیمان شدن طرفین جهت ادامه معامله و به عنوان وثیقه دریافت می شود. میزان مارجین اولیه بر اساس مشخصات هر قرارداد آتی می تواند متغیر باشد.

  • سود باز / Open Interest

مقدار سرمایه ای که به بازار وارد یا از آن خارج می شود، تحت عنوان سود باز، شناخته می‎شود. به این ترتیب زمانی که سرمایه زیادی به بازار فیوچرز یک صرافی دیجیتالی وارد شود، سود باز افزایش پیدا می کند، و همین طور برعکس. جهت محاسبه سود باز لازم است تمام پوزیشن های باز را جمع و حاصل آن را از پوزیشن های بسته کسر کنیم.

  • فاندینگ ریت / Funding Rates

پرداخت های دوره ای که میان تریدرها انجام می شود، فاندینگ ریت نام دارد. بر اساس فاندینگ ریت، قیمت قراردادهای آتی دائمی به قیمت شاخص نزدیک می شود.

  • صندوق بیمه / INSURANCE FUNDS

شبکه های ایمنی که در برابر ضرر و زیان های احتمالی از معامله گران محافظت می کنند، به عنوان صندوق های بیمه شناخته می شوند. در این صندوق ها جهت پوشش خسارت های معامله گران زیان ده از سود معامله گرانی که سودده استفاده می شود.

مفاهیم اساسی معاملات فیوچرز کریپتو

کارمزد معاملات فیوچرز

به طور کلی کارمزد معاملات بسته به سیاست های مالی صرافی ها متفاوت است. هر صرافی بر اساس یک الگوریتم از پیش تعیین شده کارمزد معاملات را مشخص و محاسبه می کند. معاملات فیوچرز نیز از این قاعده مستثنی نبوده و مانند بخش اسپات درصدی از معامله به عنوان کارمزد دریافت می کند.

بر اساس بررسی ها در میان صرافی هایی که از معاملات فیوچرز پشتیبانی می‍کنند، دو صرافی کوینکس و کوکوین کارمزد مناسب تری را دریافت می کنند. معمولاً کارمزد این بخش نسبت به سایر معاملات بیشتر است. همچنین در این نوع معاملات، تا زمان باز بودن پوزیشن میزان کارمزد معامله به طور پیوسته افزایش پیدا می کند.

احراز هویت برای معاملات فیوچرز چیست؟

تمام صرافی های رمزنگاری با هدف جلوگیری از پول شویی و کلاهبرداری های مالی، کاربران به انجام مراحل احراز هویت ملزم می کنند.  در اکثر صرافی ها احراز هویت در بیشتر از دو مرحله انجام می شود. در هر کدام از این مراحل اطلاعات متفاوتی دریافت و خدمات متنوعی ارائه می شود.

مرحله اول احراز هویت: دریافت اطلاعات هویتی همچون نام کامل، شماره شناسایی کاربر و… ارائه خدماتی همچون انجام معاملات کوچک و برداشت های محدود از حساب کاربری صرافی

مرحله دوم احراز هویت: دریافت اطلاعات کامل تر همچون آدرس محل سکونت و… ارائه خدمات متنوع تر همچون معاملات فیوچرز و لوریج دار، برداشت نامحدود از حساب کاربری و…

در نهایت از آنجاییکه در معاملات فیوچرز بخشی از سرمایه معاملاتی به صورت وام از صرافی دریافت می شود، لازم است قبل از شروع مراحل احراز هویت خود را به طور کامل سپری کرده باشید.

هدف از معاملات فیوچرز چیست؟

به طور کلی معاملات آتی یا فیوچرز به دو منظور بین طرفین منعقد می شوند:

  • پوشش ریسک
  • سفته بازی

همان طور که در مثالی که خواندید عنوان کردیم، با استفاده از معاملات فیوچرز می توان از نوسانات بازار در امان ماند. اگر شخص یا شرکتی برای انجام کاری به کالایی خاص در آینده نیاز داشته باشد، می تواند با استفاده از معاملات فیوچرز یا قراردادهای آتی، کالای مورد نیاز خود را خریداری کرده، و در زمان مشخص تحویل بگیرد.

در این صورت شخص یا شرکت به جای نگرانی از اتفاقاتی که ممکن است روی قیمت کالای مورد نظر تاثیر بگذارند، بر روی دیگر جنبه های پروژه تمرکز می کند و در موعد مقرر کالای خود را تحویل می گیرد.

این حالت برای فروش کالا هم صادق است. مثلا اگر یک کارخانه بداند که باید مقدار معینی از کالایی که تولید می کند را تا زمانی مشخص به مشتری تحویل دهد، با استفاده از قرارداد آتی، خود را از نوسانات قیمت که قابل پیش بینی نیستند مصون می کند.

اما در سفته بازی شخص یا شرکت نیازی به کالا ندارد و سود او از بالا یا پایین رفتن قیمت به دست می آید. فرض کنید شخصی 2000 کیلوگرم مس دارد، این شخص با اطلاعاتی که پیدا کرده است و با تحلیل هایی که انجام داده است به این نتیجه می رسد که قیمت مس در 3 ماه آینده روند نزولی خواهد گرفت.

این شخص با فروش 2000 کیلوگرم مس که در اختیار دارد و سپس خرید دوباره پس از افت قیمت به سود می رسد، در این حالت ممکن است این شخص بتواند پس از افت قیمت 2500 کیلوگرم مس بخرد. و اگر شخص پیش بینی کند که قیمت مس روند صعودی خواهد داشت می تواند با خرید مس و فروش در قیمت های بالاتر از بالا رفتن قیمت آن سود کند.

در معاملات فیوچرز برای عمل خرید و فروش از دو عبارت position Long برای موقعیت خرید و position Short برای موقعیت فروش استفاده می شود.

در حالت کلی معاملات در بازارهای مالی به دو صورت انجام می شوند:

  1. اسپات
  2. فیوچرز

معاملات فیوچرز

تفاوت معاملات اسپات و فیوچرز چیست؟

در معاملات اسپات یا اسپات تریدینگ هم زمان با پرداخت هزینه، کالای مورد نظر را دریافت می کنید، و اگر معامله فروش داشته باشید باید همان لحظه ای که پول را تحویل می گیرید کالا را تحویل دهید. در اینگونه معاملات در بازارهای مالی تریدرها فقط از بالا رفتن قیمت سود می کنند. به این نوع بازار یا معامله، نام یک طرفه هم اطلاق می شود زیرا فقط در صورتی که قیمت رشد کند به سود می رسید.

در زمینه ارزهای دیجیتال، صرافی های داخلی فقط به صورت اسپات مارکت فعالیت می کنند یعنی شما فقط قادر هستید همان لحظه خرید یا فروش خود را انجام دهید و طبیعتا فقط می توانید از بالا رفتن قیمت سود کنید.

در معاملات فیوچرز بر خلاف معاملات اسپات، شما هم از بالا رفتن قیمت می توانید سود کنید و هم از پایین آمدن قیمت، به عبارتی شما قادر به انجام معاملات دوطرفه هستید. همه چیز بستگی به دانش اقتصادی و قدرت تحلیل شما دارد.

فرض کنید شما با توجه به اطلاعاتی که از اخبار مختلف به دست آورده اید به این نتیجه رسیده اید که بیت کوین با قیمت واقعی خود معامله نمی شود و به اصطلاح حباب دارد پس احتمالا تا ۲ ماه آینده ریزش می کند و یا شروع به رشد می کند.

از طرف دیگر شخصی کاملا نظری مخالف نظر شما را دارد، در این صورت اگر شما احتمال دهید که قیمت بیت کوین تا ۲ ماه آينده بالا می رود می توانید یک معامله خرید یا long position باز کنید و در صورتی که بازار طبق پیش بینی شما حرکت کرد، شما سود خواهید کرد، و البته همین رویه برای پایین آمدن قیمت هم صدق می کند، یعنی اگر بازار بر خلاف آنچه تصور کرده بودید روند نزولی در پیش گیرد شما متحمل ضرر خواهید شد.

در معاملات اسپات شما هیچ گاه سرمایه خود را از دست نمی دهید، مگر آنکه قیمت آن به صفر برسد که خیلی منطقی نیست. اگر شما 100 واحد اتریوم خریداری کنید، قیمت آن چه بالا برود چه پایین بیاید شما 100 اتریوم خواهید داشت.

فقط مقدار سرمایه ی شما تغییر می کند، که در صورت بالا رفتن قیمت اتریوم، مقدار ریالی یا دلاری (یا هر واحد دیگر) سرمایه شما بیشتر خواهد شد، و در صورت افت قیمت، سرمایه شما کمتر خواهد شد.

معاملات فیوچرز

مارجین در معاملات فیوچرز چیست؟

ضریب اهرم را می توانید مثل وامی در نظر بگیرید که صرافی در اختیار شما گذاشته است. در معاملات فیوچرز در صورتی که از قابلیت لوریج یا اهرم استفاده کنید، سرمایه، سود و ضرر شما به همان اندازه بیشتر می شود.

مثلا اگر 10 هزار دلار سرمایه داشته باشید و از اهرم 5 استفاده کنید، صرافی به اندازه ی 50 هزار دلار اعتبار برای انجام معامله به شما خواهد داد، و بدیهی است که میزان سود و ضرر شما نیز به همین میزان افزایش خواهد یافت.

اگر ضرر شما به اندازه ای شود که سرمایه اولیه که داشتید از بین رود (با احتساب کارمزد) صرافی معامله شما را می بندد و به عبارتی دیگر حساب شما لیکوئید می شود.

پس استفاده از اهرم در معاملات فیوچرز دانش خود را می طلبد و توصیه می شود اگر آشنایی و تجربه کافی با بازارهای مالی را ندارید هرگز به استفاده از اهرم فکر نکنید.

مفهوم اهرم را با یک مثال ابتدا برای معامله بدون اهرم و سپس معامله با اهرم برای شما روشن خواهیم کرد.

فرض کنید با 50 هزار دلار یک واحد بیت کوین را در قیمت 50 هزار دلار خریداری کرده اید و تحلیل کرده اید که قیمت به 60 هزار دلار خواهد رسید و شما در آن نقطه قصد فروش بیت کوین خود را دارید.

اگر بازار طبق تحلیل شما پیش رود و به قیمت 60 هزار دلار برسد، شما می توانید با 20 درصد سودی که کسب کرده اید از بازار خارج شوید. اما اگر بازار بر خلاف تحلیل شما حرکت کرد و شما در قیمت 40 هزار دلار بیت کوین خود را بفروشید، 20 درصد ضرر خواهید کرد.

اما در صورتی که بخواهید از امکان اهرم یا لوریج در معاملات  فیوچرز استفاده کنید قضیه متفاوت است.

فرض کنید که با 10 هزار دلار سرمایه اولیه، و با استفاده از لوریج 5، در معامله بیت کوینی که مثالش را آوردیم قصد خرید یک واحد بیت کوین را دارید. در این صورت می توانید با 10 هزار دلار سرمایه معامله ای به ارزش 50 هزار دلار را داشته باشید و قاعدتا به جای 20 درصد سود 100 درصد سود خواهید کرد، اما یادتان باشد قرار نیست همیشه خوش شانس باشید.

پس ممکن است به علت استفاده از اهرم به جای 20 درصد ضرر متحمل 100 درصد ضرر شوید، که البته پیش از آن صرافی، معامله شما را مسدود خواهد کرد.

معاملات فیوچرز

معاملات آتی در مورد چه کالاهایی میتواند مورد استفاده قرار گیرد؟

قراردادهای آتی را تقریبا برای هر نوع کالایی می توان استفاده کرد. کامودیتی ها، برخی انواع مواد غذایی و …

اما به صورت کلی می توان قراردادهای آتی را برای محصولات کشاورزی، فلزی و نفتی و یا در بازارهای سهام، ارز و اوراق قرضه به کار گرفت.

کدام پلتفرم ها از معاملات آتی پشتیبانی می کنند؟

صرافی های داخلی از معاملات فیوچرز پشتیبانی نمی کنند. اما بازارهای سهام و صرافی های بین المللی مختلفی از این نوع معانلات پشتیبانی می کنند که از میان آن ها می توان بایننس، بیت مکس، بکت، بورس اختیار معامله شیکاگو و گروه صرافی شیکاگو مرکانتایل را نام برد.

سخن آخر

توجه داشته باشید که در معاملات فیوچرز شما پول را در زمان عقد قرارداد پرداخت می کنید ولی کالا را در زمان سررسید قرارداد تحویل می گیرید. البته گاهی پیش می آید که مقداری از مبلغ در زمان عقد قرارداد پرداخت می شود، و مقداری در زمان تحویل کالا. حالات دیگر هم ممکن است وجود داشته باشد ولی عموما در قراردادهای آتی مبلغ در ابتدا و در هنگام عقد قرارداد پرداخت می شود. در استفاده از اهرم در معاملات فیوچرز احتیاط کنید، فراموش نکنید اهرم همان اندازه که امکان سود رساندن به شما را دارد می تواند کل سرمایه شما را نابود کند.

ادامه مطلب
نتایج تصادفی (Randomness) در بلاکچین و وب ۳ چیست؟
نتایج تصادفی (Randomness) در بلاکچین و وب ۳ چیست؟

همانطورکه در دهه های اخیر و در فضای اینترنت، تعاملات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی افزایش یافته، تقاضا برای تصادفی بودن و غیرقابل پیش بینی بودن جهان طبیعی نیز بیش تر شده است. اصطلاح «تصادفی» به معنای فقدان یک الگو یا قابل پیش بینی بودن یک دنباله است. اهمیت نتایج تصادفی در بلاک چین و وب 3 بیش تر از سایر حوزه های دیجیتال است. مسلماً ایجاد مکانیسم های امنیتی قوی و فرآیند تصمیم گیری بی طرفانه و قابل اعتماد مستلزم نتایج غیرقابل پیش بینی است. با ما همراه باشید تا مفهوم تصادفی بودن، انواع آن و چالش های تصادفی بودن در بلاک چین و اکوسیستم وب 3 را بررسی کنیم.

مقدمه ای بر نتایج تصادفی

یک عدد تصادفی عددی است که به طور تصادفی از یک توزیع خاص انتخاب شود؛ بنابراین، انتخاب مجموعۀ بزرگی از آن اعداد، توزیع زیربنایی را بازتولید می کند. تقریباً همیشه لازم است چنین نتایجی مستقل باشند تا بین اعداد متوالی همبستگی ای وجود نداشته باشد.

نتایج تصادفی از زمان وجود کامپیوترها مشکل ساز بوده اند. ممکن است فکر کنید که استفاده از یک تابع تصادفی در زبان برنامه نویسی موردعلاقه شما یک عدد تصادفی واقعی را تولید می کند، اما همۀ این روش ها از نظر علمی مولدهای شبه تصادفی نامیده می شوند. مواردی وجود داشته است که برخی از برنامه های بسیار تصادفی ماهیت قطعی را نشان داده اند و حاوی الگوهای بوده اند که به راحتی قابل تشخیص بودند.

با قراردادهای هوشمند و بلاک چین، مشکل نتایج تصادفی از این هم فراتر می رود. اگر پروژۀ شما به شدت به اعداد تصادفی متکی نیست، می توانید با هش کردن برخی از داده های منحصر به فرد، اعداد تصادفی را در زنجیرۀ بلوکی تقلید کنید؛ اما اگرNFT ها را بفروشید و محصول شما توجه و بودجۀ قابل توجهی از جامعه را به خود جلب کند، هدف هکرها خواهید بود.

آغاز نتایج تصادفی در دنیای دیجیتال

بشریت مدت هاست که از شانس استفاده کرده است. از پرتاب تاس یا خواندن نقشه برای دانستن آیندۀ خود تا سایر کاربردهای آیینی. با این حال، تا قرون وسطی (زمانی که تصادفی بودن به طور رسمی مورد مطالعه قرار گرفت) در مورد آن صحبت نمی شد.

درواقع، یکی از کاربردهای اصلی تصادفی بودن مربوط به مطالعۀ عدد پی (Pi) و شکل تصادفی و نامتناهی اعداد اعشاری آن است. ریاضیدانان علاقه مند به این واقعیت شروع کردند به بررسی اینکه چگونه این پدیده ممکن است در فضاهای دیگر تکرار شود.

اما با ظهور مبانی ریاضی احتمال و مبانی الگوریتمی، تصادفی بودن برای مطالعۀ فیزیک، به ویژه فیزیک کوانتومی، یک امر اساسی محسوب می شود. در محاسبات، استفاده از اعداد تصادفی برای ایجاد الگوریتم ها، تراشه ها و البته سیستم های رمزنگاری، یکی از فناوری های اساسی در ایجاد دنیای دیجیتال و امنیت آن است.

آغاز نتایج تصادفی در دنیای دیجیتال

ایده وب 3 چیست؟

ایدۀ اصلی Web 3 در سال 2014 توسطGavin Wood، یکی از بنیانگذاران اتریوم و بنیانگذار Polkadot ارائه شد. از سال 2021 توجه زیادی به این مفهوم شد و حرکت به سمت آن جدی تر از گذشته گشت. وب 3 را می توان راه حلی برای مشکلات نسل دوم وب دانست. فرصت های محدود برای کسب درآمد، کنترل اطلاعات افراد توسط شرکت های بزرگ و به طور کلی تمرکز منابع ازجمله مشکلاتی است که وب نسل سوم برای حل آن ها ظهور کرد.

نسل سوم وب، پلتفرمی است که علاوه بر ویژگی های نسل های قبلی، ویژگی دارایی را اضافه تر دارد. این بدان معنی است که کاربران نه تنها می توانند به محتوای مختلف دسترسی داشته باشند و محتوای جدید ایجاد کنند، بلکه کنترل کاملی بر آنچه می توانند ایجاد کنند و در آن فضا تأثیر بگذارند نیز دارند.

ویژگی های وب ۳

برای درک بهتر ایدۀ وب 3 ویژگی های آن را به صورت موردی ذکر می کنیم:

  • عدم تمرکز: به جای اینکه اینترنت تحت مالکیت و کنترل نهادهای متمرکز باشد، مالکیت بین سازندگان و کاربران توزیع می شود.
  • فرصت های برابر: همه از فرصت های برابری برای مشارکت در اینترنت و وب برخوردارند و هیچ کس مستثنی نیست.
  • پرداخت های بومی: هر پروژۀ فعال در وب 3 باید سیستم اقتصادی خود را مبتنی بر ارسال و دریافت آنلاین و نه اتکا به زیرساخت های قدیمی داشته باشد.
  • اعتماد بدون وجود شخص ثالث: اعضا و اجزای این فضا براساس سازوکارهای اقتصادی و نظام پاداش و تنبیه بدون نیاز به نهاد نظارتی و میانجی با یکدیگر همکاری می کنند.

ویژگی  های وب ۳

تصادفی بودن در بلاک چین

فناوری بلاک چین و تصادفی بودن آن در حال پیشرفت است. با علم به اینکه کامپیوترها نمی توانند تولیدکنندۀ اعداد تصادفی واقعی را نشان دهند (آشوب و نظم نمی توانند در یک الگوریتم همزیستی داشته باشند)، یکی از این پیشرفت های تصادفی بودن در بلاک چین، استفاده از همان بلاک چین برای استفاده از تولید «نتیجۀ تصادفی» است تا بتوان از آن ها در موارد مختلف استفاده کرد.

برای کامپیوترها تقریباً غیرممکن است که اعداد واقعاً تصادفی را نشان دهند. توسعه دهنده می تواند الگوریتمی برای تولید نتایج تصادفی ایجاد کند؛ اما این مولد از «پارامترهای» ثابت (الگوریتمی) پیروی می کند که در نهایت با روش های ریاضی و احتمالی قابل بررسی است. درواقع، این الگوریتم های تولید اعداد تصادفی (یا اعداد شبه تصادفی) قابل تجزیه و تحلیل و شکسته شدن هستند که منجر به تولید اعداد تصادفی می شوند.

با در نظر گرفتن این موضوع، بسیاری از توسعه دهندگان بلاک چین در تلاش هستند تا داده های درون این شبکه ها را به مولدهای اعداد تصادفی تبدیل کنند تا بتوانند در برنامه های کاربردی دیگری مورد استفاده قرار گیرند. اما این چگونه ممکن است؟ در ادامه، ابزارهایی برای دستیابی به این هدف معرفی می کنیم.

بلوک هش

یکی از ابزارهای دستیابی به این هدف، بلوک هش است که از هش بلوک ها، تراکنش ها یا ترکیبی از آن ها به عنوان منبع تصادفی استفاده می کند. از آنجایی که هش قطعی است، همه به یک نتیجه می رسند. یک بلوک، پس از اضافه شدن به بلاک چین، برای همیشه در آنجا باقی می ماند و به همه اجازه می دهد تا صحت اعداد تولیدشده را تأیید کند.

با این حال، این روش یک مشکل امنیتی جدی دارد؛ هش ها را می توان توسط ماینرها دستکاری کرد. درحالی که این مشکل کوچک به نظر می رسد، در یک تولیدکنندۀ نتایج تصادفی امن غیرقابل قبول است. به همین دلیل از این سیستم بسیار محدود استفاده می شود.

بلوک هش

اوراکل

استفاده از اوراکل ها راه دیگری برای تولید نتایج تصادفی در بلاک چین برای برنامه های شخص ثالث هستند. پروژه هایی مانند Provable، Uniswap TWAP یا Chainlink VRF تنها نمونه هایی از این سیستم هستند.

عملکرد این سیستم آسان است. پس از اینکه این سیستم ها داده ها را از منابع خارجی جمع آوری کردند، آن ها را در شبکۀ خود پردازش کرده و مجموعۀ عظیمی از داده های تصادفی را تولید خواهند کرد تا بتوانند توسط کاربران سیستم استفاده شوند. بهترین بخش این سیستم غیرمتمرکزبودن آن است. همچنین این سیستم از منابع تصادفی مختلفی به صورت موازی استفاده می کند. علاوه بر این، همۀ این ها با یک آزمایش رمزنگاری شده برای تأیید داده های تولیدشده به طور تصادفی همراه هستند.

اهمیت نتایج تصادفی در وب 3

بسیاری از مردم ممکن است اهمیت نتایج تصادفی در بلاک چین و وب 3 را درک نکنند؛ به خصوص هنگام تعیین نتایج بازی های بلاک چین، پروژه های NFT یا هنر دیجیتال. برنامه های وب 3 برای تولید نتایج منصفانه و غیرقابل پیش بینی نیاز به یک منبع تصادفی امن دارند. به عنوان مثال، ویژگی هایی مانند شناسایی مکان دارایی ها در بازی های متاورس، افزودن تنوع به الگوریتم هنری مولد، اهدای جوایز به برندگان، بلیط های رویداد معتبر یا دوره ای تعیین شرکت کنندگان و سازمان های خودمختار (DAO) برای یک نقش حاکمیتی خاص، همگی نیازمند یک منبع امن تصادفی هستند.

از آنجایی که این سیستم ها می توانند ارزش دنیای واقعی را به شکل قابل توجهی شبیه سازی کنند، نتایج قابل بهره برداری راه حل های تصادفی غیربهینه می تواند عدم تقارن اطلاعات و مزیت ناعادلانه ای را برای زیرمجموعه ای از شرکت کنندگان ایجاد کنند. این سناریوها اغلب می توانند بازخوردهایی منفی ایجاد کنند که منجر به عدم تعادل قدرت در تعاملات می شود و در نهایت منجر به شکست کامل مکانیسم های اقتصادی و تئوری بازی که برای فعال کردن فعالیت اقتصادی و هماهنگی اجتماعی طراحی شده اند خواهد شد.

دسترسی به یک منبع تصادفی که برای همۀ شرکت کنندگان غیرقابل پیش بینی و ممیزی است، کار آسانی نیست. با این حال، میل به شفافیت در صنعت Web3، به برنامه ها و پروتکل های بسیاری فضا داده است که از همتایان Web2 خود متمایز هستند. توانایی دسترسی به یک منبع تصادفی منصفانه و بی طرفانه به شیوه ای ایمن و قابل تأیید، موارد استفادۀ جدید زیادی را در بازی های بلاک چین، NFT، حکومت غیرمتمرکز، رسانه های اجتماعی Web3، جمع آوری سرمایه و خیریه، نشانه های اجتماعی و موارد دیگر ایجاد می کند.

اهمیت نتایج تصادفی در وب 3

ایجاد اعداد تصادفی

ما الگوها و نتایج غیرقابل پیش بینی زیادی را در طبیعت می یابیم، اما آیا در مورد نتایج تصادفی رایانه ها تا این حد مطمئن هستیم؟ رایانه ها دستگاه های قطعی هستند و ممکن است نتوان اعداد تصادفی واقعی را از طریق یک سری الگوریتم های رایانه ای تولید کرد. اگرچه رویدادهای تصادفی به صورت جداگانه غیرقابل پیش بینی در نظر گرفته می شوند، تعداد و فراوانی پیامدهای مختلف در رویدادهای تکراری قابل پیش بینی است. به عنوان مثال، نتیجۀ هر تاس انداختن غیرقابل پیش بینی است. با این حال، احتمال نتایج بیش از 100 تاس انداختن را می توان با قطعیت محاسبه کرد.

آیا نتایج تصادفی واقعا تصادفی هستند؟

برای اینکه بدانیم آیا یک نتیجۀ تصادفی واقعاً تصادفی است یا خیر، باید مجموعه ای از قوانین را برای یک دنبالۀ تصادفی تعریف کنیم. این قوانین به شرح زیر هستند:

  • غیر قابل پیش بینی: نتایج باید غیرقابل پیش بینی باشند.
  • بی طرفانه: احتمال هر نتیجه باید برابر باشد.
  • قابل تأیید: نتیجه باید به طور مستقل قابل تأیید باشد.
  • محافظت در برابر دستکاری: فرآیند تولید نتایج تصادفی باید در برابر هرگونه دستکاری ایمن باشد.
  • غیر قابل تکرار: امکان بازتولید فرآیند تولید نتایج تصادفی وجود ندارد مگر اینکه توالی اصلی حفظ شود.

کامپیوتر را می توان به عنوان یک دستگاه قابل پیش بینی در نظر گرفت؛ زیرا اجزا و مدارهای آن و مجموعه ای از کدها و الگوریتم های تعریف شده، پیش بینی خروجی اعداد تصادفی یا دنباله های تولیدشده توسط کامپیوتر را در شرایط ثابت ممکن می سازد. همانطورکه یک ماشین حساب نتیجۀ معادلۀ 2+2 را به عنوان عدد 4 نشان می دهد، یک کامپیوتر نیز باید خروجی خاصی را برای همان ورودی تولید کند. بنابراین، کامپیوترها ممکن است نتوانند شرایط احتمال و اعداد تصادفی واقعی را ایجاد کنند.

برای حل این محدودیت، مولدهای اعداد تصادفی (RNG) از Seed  استفاده می کنند. Seed به اصطلاح دانه یا ورودی برای محاسبۀ خروجی است. Seedرا می توان به شکل های مختلفی تولید کرد؛ به عنوان مثال، داده های یک عکس و زمان یا حرکت ماوس کاربر را می توان به عنوان Seedاستفاده کرد.

با این حال، اگر بازتولید فرآیند تولید اعداد تصادفی دشوار باشد، به این معنی نیست که از نظر فنی بازتولید فرآیند غیرممکن است. ترکیب چندین روش دشوار برای تکرار تولید Seed نتایج نسبتاً قابل اعتمادی را به همراه دارد. حتی با فرض اینکه Seed در طول زمان آشکار شود، این روش همچنان قابل اعتماد است. اما اگر از یک روش ریاضی مشابه برای تولید Seed استفاده شود، نتایج واقعاً تصادفی نیستند.

RNG های شبه تصادفی در مقابلRNG های واقعی

به طور کلی مولدهای اعداد تصادفی را می توان به دو دسته تقسیم کرد. مولد اعداد شبه تصادفی و مولد اعداد تصادفی واقعی. مولد اعداد شبه تصادفی از الگوریتم های ریاضی برای تولید مقادیر تصادفی استفاده می کند و مولد اعداد تصادفی واقعی از ابزارهای فیزیکی مانند نویز اتمسفر استفاده خواهد کرد.

تابع مولد اعداد تصادفی شبه

مولدهای اعداد شبه تصادفی (PRNG) مجموعه ای از الگوریتم ها هستند که از فرمول های ریاضی برای تولید یک دنبالۀ تصادفی استفاده می کنند. درواقع، این دنبالۀ تصادفی تقلیدی از اعداد تصادفی واقعی است. از آنجایی که رایانه ها سیستم های گسسته ای هستند، اعدادی که تولید می کنند برای ناظران انسانی تصادفی به نظر می رسند؛ اما نتایج ممکن است حاوی الگوهای قابل تشخیص باشد و شناسایی الگو از طریق تحلیل های آماری گسترده امکان پذیر خواهد بود.

مولدهای اعداد تصادفی واقعی (TRNG) از منابع فیزیکی مانند نویز اتمسفر، فروپاشی ایزوتوپ های رادیواکتیو یا ایستایی در امواج برای تولید اعداد تصادفی بر اساس پدیده های طبیعی استفاده می کنند. از آنجایی که تصادفی بودن در این روش از پدیده های فیزیکی ناشی می شود، ویژگی تصادفی آن قوی تر و غیرقابل پیش بینی تر از رایانه ها است. در این صورت، امکان قطعیت اطلاعات مورد استفاده در مولدهای اعداد تصادفی واقعی وجود دارد. اگر بتوانید بین مولد اعداد تصادفی واقعی و پدیدۀ مورد استفاده قرار بگیرید، می توانید همان سیگنال را دریافت کنید تا دنبالۀ اعداد را دقیقاً درک کنید.

اگرچه مولدهای اعداد تصادفی واقعی می توانند دنباله های تصادفی را تقریباً هیچ الگوی قابل تشخیصی ندارند و احتمال تشخیص در آن ها کمتر است را تولید کنند، اما هزینۀ بالا، استفادۀ آن ها را برای برنامه های معمول غیرعملی می کند. در مقایسه با TRNG ها، PRNG ها مزیت دیگری به نام تکرارپذیری دارند. ناظر فرآیند با دانستن نقطۀ شروع دنباله می تواند همان دنبالۀ اعداد را بازتولید کند و از این طریق امکان تأیید فرآیند تولید اعداد تصادفی فراهم خواهد شد. این ویژگی یک ویژگی کارآمد و مفید برای برنامه های وب نسل سومی است که از تصادفی بودن استفاده می کنند.

چرا تصادفی بودن در بلاک چین مهم است؟

مهم ترین اصل رمزنگاری در بلاک چین، امنیت فرآیند تولید نتایج تصادفی است. توابع هش رمزنگاری یک عنصر ضروری در تولید کلیدهای خصوصی برای کیف پول های رمزنگاری شده هستند و حدس زدن کلید خصوصی را دشوار می کنند. برخی از مطالعات تعداد ترکیب های کلید خصوصی ممکن در تابع هش SHA-256 پروتکل بیت کوین را با تعداد تخمینی اتم ها در جهان مقایسه می کنند.

تصادفی بودن در الگوریتم های اثبات کار

اساساً، اجماع توزیع شده با تعداد پیام هایی که می توان در یک دورۀ زمانی معین ارسال کرد (خروجی) و زمان ارسال پیام در سراسر شبکه (تأخیر) محدود می شود. بنابراین، اجماع توزیع شده در یک بلاک چین غیرعملی است؛ جایی که هزاران شرکت کنندۀ توزیع شده باید توافق کنند و هر گره باید پیام هایی را به گره های دیگر ارسال کند.

بنابراین، شبکه ای مانند بیت کوین از مکانیزم اثبات کار (PoW) برای محدودکردن تعداد انتقال پیام مورد نیاز برای اجماع استفاده می کند. الگوریتم اثبات کار تعیین می کند که کدام بلوک ها به عنوان منبع تصادفی به بلاک چین اضافه می شوند. از آنجایی که حل معمای محاسباتی ماینرها و رقبای آن ها برای افزودن یک بلاک به بلاک چین بسیار دشوار و پیچیده است، احتمال حل همزمان چندین گره معما بسیار کم خواهد بود. این تعداد پیام هایی را که شبکه برای رسیدن به اجماع نیاز دارد، محدود می کند.

تصادفی بودن در الگوریتم های اثبات سهام

همچنین، در سیستم های Proof-of-Stake (PoS)، از شانس به عنوان مبنایی برای توزیع عادلانه و غیرقابل پیش بینی مسئولیت اعتبارسنجی استفاده می شود. اگر یک عامل مخرب بتواند منبع تصادفی فرآیند انتخاب را تحت تأثیر قرار دهد، به این معنی است که می تواند احتمال انتخاب شدن را افزایش دهد و امنیت شبکه را به خطر بیندازد.

همانطورکه می دانید، بلاک چین ها شفاف هستند، همۀ ورودی ها و خروجی ها در معرض دید شرکت کنندگان قرار می گیرند و توالی های تولیدشده به طور تصادفی را قابل پیش بینی می کنند. به عنوان مثال، برخی از روش های تولید اعداد تصادفی مانند بلوک هش دارای نقص های امنیتی هستند که به راحتی می توان آن ها را دستکاری کرد. اگر یک ماینر یا اعتبار سنجی نتیجۀ خاصی از یک دنبالۀ تصادفی را بخواهد، تولیدکنندۀ بلاک می تواند با تولید نکردن بلوک هایی که برای او مفید نیستند، بر فرآیند تولید توالی تصادفی تأثیر بگذارد. به زبان ساده، می تواند تاس را تا رسیدن به نتیجۀ دلخواه پر کند.

درواقع، راه حل های تولید اعداد تصادفی خارج از زنجیره شفاف نیستند و کاربر باید به ارائه دهندگان دادۀ متمرکز اعتماد کرده و نتایج را به نفع خود دستکاری نکند. همچنین، کاربر راهی برای تشخیص تفاوت بین ویژگی تصادفی واقعی و ویژگی تصادفی دستکاری شده ندارد. علیرغم اهمیت نتایج تصادفی در بلاک چین و وب 3، راه حل های تولید اعداد تصادفی درون زنجیره ای و خارج از زنجیره نگرانی های خاص خود را دارند.

تابع تصادفی قابل تأیید پیوند زنجیره ای (Chainlink VRF)

تاکنون اهمیت نتایج تصادفی در بلاک چین و وب 3 را بررسی کرده ایم. Chainlink VRF یک راه حل استاندارد صنعتی تولیدکنندۀ اعداد تصادفی است. این راه حل شرایطی را برای قراردادهای هوشمند و سیستم های خارج از زنجیره ایجاد می کند تا با استفاده از رمزنگاری و محاسبات خارج از زنجیره به یک منبع تصادفی قابل تأیید دسترسی داشته باشند.

هنگامی که یک چالش از کلیدهای خصوصی از پیش تعریف شدۀ گره های Oracle صادر می شود و داده های بلوک هنوز ناشناس هستند، VRF این اطلاعات را برای تولید یک عدد تصادفی و اثبات رمزنگاری ترکیب می کند. برنامه فقط در صورتی اعداد تصادفی واردشده را می پذیرد که دارای مدرک رمزنگاری معتبر باشد. رمزنگاری تنها در صورتی ثابت می شود که عملکرد تصادفی ثابت شود و ضد دستکاری باشد.

تابع اعداد تصادفی قابل تأیید Chain Link از زمان راه اندازی بیش از 6.5 میلیون درخواست برای اعداد تصادفی منصفانه و بی طرفانه را پردازش کرده است. Chainlink VRF در حال حاضر اعداد تصادفی قابل تأیید را به بیش از 3400 قرارداد هوشمند در چندین بلاک چین ازجمله Avalanche، زنجیرۀ پالیگان و  Ethereum را ارائه می دهد.

آیا نتایج تصادفی واقعا تصادفی هستند؟

ویژگی های استاندارد  Chainlink VRF

ویژگی های استاندارد  Chainlink VRFبه شرح زیر هستند:

  • پیش بینی ناپذیری نتایج تصادفی: غیرممکن است که کسی نتایج تصادفی تابع قابل تأیید Chainlink را پیش بینی کند. زیرا داده های بلوک در زمان درخواست تصادفی ناشناخته هستند.
  • انصاف و بی طرفی نتایج: اعداد تصادفی تولیدشده به طور مساوی توزیع می شوند. به عبارت دیگر، شانس همۀ اعداد برابر است.
  • تأییدپذیری نتایج: کاربران می توانند یکپارچگی برنامه را با مراجعه به ورودی های تصادفی Chainlink VRF تأیید کنند.
  • مقاومت در برابر دستکاری فرآیند: اوراکل، نهادهای خارجی، تیم توسعه و یا هیچ کس دیگری نمی تواند در فرآیند تولید اعداد تصادفی دستکاری کند. اگر فرآیند VRF دستکاری شود، گره نمی تواند اثبات رمزنگاری معتبر ایجاد کند و قرارداد هوشمند ورودی اعداد تصادفی را نمی پذیرد.
  • شفافیت: از آنجا که کد منبع باز است، کاربران می توانند فرآیند تصادفی سازی را تأیید کنند.

به لطف این ویژگی های منحصربه فرد، برنامه های مبتنی بر VRF Chainlink می توانند نتایج منصفانه و غیرقابل پیش بینی را از طریق یک تولیدکنندۀ اعداد تصادفی ضد دستکاری به دست آورند. به این ترتیب تجربیات و ویژگی های جالبی امکان پذیر می شود.

سخن پایانی

همانطورکه شانس در طبیعت و دنیای فیزیک کاربردهای زیادی دارد، ما نیز به نتایج تصادفی در دنیای دیجیتال و فضای بلاک چین نیاز داریم. اما نکته اینجاست که چگونه می توانیم به نتایج تصادفی کامپیوتر اعتماد کنیم؟ نتایج تصادفی باید غیر قابل پیش بینی، بی طرفانه، قابل اثبات، ضد دستکاری و غیر قابل تکرار باشند. اهمیت نتایج تصادفی در بلاک چین و وب 3 با کاربردهای متنوع مانند بازی های بلاک چین، پروژه های NFT، حکومت غیرمتمرکز در دائو، رسانه های اجتماعی وب 3 و… دوچندان می شود. تصادفی بودن در بلاک چین و فضای وب 3 اهمیت زیادی دارد و نتایج بازی ها، نقش های رهبری در سازمان های خودگردان در دائو همگی تحت تأثیر نتایج تصادفی هستند.

سوالات متداول

یک نتیجۀ تصادفی عددی است که به طور تصادفی از یک توزیع خاص انتخاب می شود؛ بنابراین انتخاب مجموعۀ بزرگی از آن اعداد، توزیع زیربنایی را بازتولید می کند. تقریباً همیشه لازم است چنین نتایجی مستقل باشند تا بین اعداد متوالی همبستگی وجود نداشته باشد.

فناوری بلاک چین در حال پیشرفت است و تصادفی بودن آن نیز پیشرفت خواهد کرد. با علم به اینکه کامپیوترها نمی توانند یک تولیدکنندۀ اعداد تصادفی واقعی را نشان دهند، یکی از این پیشرفت های تصادفی بودن در بلاک چین استفاده از همان بلاک چین برای استفاده از تولید «نتیجۀ تصادفی» است تا بتوان از آن ها در موارد مختلف استفاده کرد.

Chainlink VRF یک راه حل استاندارد صنعتی تولیدکنندۀ اعداد تصادفی است. این راه حل شرایطی را برای قراردادهای هوشمند و سیستم های خارج از زنجیره ایجاد می کند تا با استفاده از رمزنگاری و محاسبات خارج از زنجیره به یک منبع تصادفی قابل تأیید دسترسی داشته باشند.

به طور کلی، مولدهای اعداد تصادفی را می توان به دو دسته تقسیم کرد. مولد اعداد شبه تصادفی و مولد اعداد تصادفی واقعی. مولد اعداد شبه تصادفی از الگوریتم های ریاضی برای تولید مقادیر تصادفی استفاده می کنند و مولد اعداد تصادفی واقعی هم از ابزارهای فیزیکی مانند نویز اتمسفر بهره می گیرند.

ادامه مطلب
اسپات تریدینگ
معاملات اسپات یا معاملات نقدی چیست؟

در بازار ارزهای رمزنگاری شده راه های مختلفی برای انجام معاملات و کسب درآمد وجود دارد که از رایج ترین آن ها می توان به تریدینگ اشاره کرد. معاملات اسپات یا اسپات تریدینگ در مقایسه با سایر روش های ترید کردن به عنوان ساده ترین روش ثبت سفارش در صرافی های دیجیتال شناخته شده است. ما در این مقاله از سری مقالات آموزشی خانه سرمایه قصد داریم که شما را با این روش پرطرفدار آشنا کنیم؛ بنابراین اگر شما نیز علاقه مند به حوزه ارزهای دیجیتال هستید و یا در این زمینه فعالیت دارید برای درک بهتر مفهوم معاملات اسپات تا انتهای این مقاله با ما همراه باشید.

معرفی معاملات اسپات

اسپات تریدینگ که به عنوان معامله نقطه ای یا نقدی نیز نامیده می شود، می تواند به عنوان خرید یا فروش دارایی، ارز خارجی، کالا یا دارایی مالی دیگری تعریف شود که قرار است بلافاصله در یک تاریخ خاص انجام شود.

معامله نقطه ای به معنی مبادله فیزیکی یک ابزار مالی با تحویل فوری است. بازار نقطه ای را بازار فیزیکی یا نقدی نیز می نامند، زیرا پرداخت های نقدی بدون تأخیر پردازش می شوند. از آنجا که در معاملات اسپات یا همان اسپات تریدینگ پس از انجام یک معامله، کالای مورد مبادله در همان لحظه به نقطه مقابل انتقال میابد این مبادله را در نقطه مقابل معاملات فیوچرز قرار می گیرد. زیرا در معاملات فیوچرز کالای مورد مبادله در یک تاریخ مشخص که در قرارداد ذکر می شود بین خریدار و فروشنده ردوبدل می شود.

به عنوان مثال اگر برای ترید کردن ارز دیجیتال بیت کوین روش معامله اسپات را انتخاب کنید، بعد از انجام معامله بیت کوین بلافاصله از خریدار به فروشنده انتقال میابد، حال آنکه در معاملات فیوچرز پس از انجام معامله بیت کوین در یک تاریخ مشخص که در قرارداد ذکر می شود میان خریدار و فروشنده ردوبدل می شود و بلافاصله خریدار بیت کوین خود را که خریداری کرده است دریافت نمی کند.

مفهوم قیمت اسپات در اسپات تریدینگ

قیمت اسپات یا قیمت نقطه ای همان طور که از اسمش پیداست به این معنی است که مثلاً قیمت ارز دیجیتال مورد نظر شما که در حال حاضر و در همین لحظه قصد خرید آن را دارید n دلار است. Spot Price که توسط تک تک معامله گران تعیین می شود به طور مدام در حال تغییر است. به عنوان مثال اگر در همین لحظه شما قصد خرید بیت کوین را از طریق معامله اسپات تریدینگ داشته باشید 13 دلار است اما ممکن است در لحظه ای دیگر این مقدار ثابت بماند یا کم و زیاد شود.

بازار اسپات تریدینگ چیست؟

اسپات تریدینگ

بازار لحظه ای جایی است که ابزارهای مالی مانند کالاها، ارزها و اوراق بهادار برای تحویل فوری معامله می شوند. تحویل مبادله وجه نقد برای ابزار مالی است. از طرف دیگر، قرارداد آتی بر اساس تحویل دارایی اساسی در تاریخ آینده است.

بازارهای صرافی ها و فرابورس (OTC) ممکن است معاملات محلی و / یا معاملات آتی را ارائه دهند. به عنوان مثال تمامی صرافی های ارز دیجیتال ایران در دسته بازار اسپات قرار می گیرند حال آنکه بازار بورس کالای CME, BAKT و صرافی Bitmax در بازار معاملات اسپات نبوده و فقط بازار آتی را برای معامله ارائه می دهند.

بازارهای اسپات تریدینگ چگونه کار می کنند؟

از بازارهای نقطه ای به عنوان “بازارهای فیزیکی” یا “بازارهای نقدی” نیز یاد می شود زیرا با انجام معامله دارایی بلافاصله معوضه می شود، اگرچه انتقال رسمی وجوه بین خریدار و فروشنده (مانند T + 2 در بورس اوراق بهادار و در بیشتر معاملات ارز) ممکن است زمان بر باشد، هر دو طرف با تجارت “در حال حاضر” موافقت می کنند. یک معامله غیرعادی یا معاملات آتی، اکنون با یک قیمت موافقت می کند، اما تحویل و انتقال وجوه در تاریخ دیگری انجام می شود.

معاملات آتی در قراردادهایی که در آستانه انقضا هستند نیز گاهی معاملات فوری نامیده می شوند زیرا قرارداد منقضی شده به این معنی است که خریدار و فروشنده بلافاصله مبالغ نقدی را برای دارایی اصلی مبادله می کنند.

انواع بازار معاملات اسپات تریدینگ

اسپات تریدینگ

صرافی ها فروشندگان و بازرگانانی را که کالاها، اوراق بهادار، معاملات آتی، اختیارات و سایر ابزارهای مالی را خریداری و یا می فروشند دور هم جمع می کند. بر اساس کلیه سفارش های ارائه شده توسط شرکت کنندگان، صرافی دسترسی به قیمت و حجم فعلی موجود را برای معامله گران فراهم می کند.

  • بورس اوراق بهادار نیویورک (NYSE) نمونه ای از صرافی است که در آن بازرگانان سهام را برای تحویل فوری خریداری و می فروشند. این یک بازار spot است.
  • صرافی شیکاگو (CME) نمونه ای از صرافی است که در آن معامله گران قراردادهای آتی را خریداری و یا می فروشند. این یک بازار آتی است و یک بازار بورس نقدی نیست.

اسپات تریدینگ

بازار اسپات تریدینگ و فرابورس

به معاملاتی که مستقیماً بین خریدار و فروشنده اتفاق می افتد بورس (OTC) گفته می شود. صرافی متمرکز این معاملات را تسهیل نمی کند. بازار ارز (یا بازار فارکس) با متوسط ​​گردش مالی 5 تریلیون دلار بزرگ ترین بازار فرابورس جهان است.

در معاملات فرابورس، قیمت می تواند بر اساس یک نقطه یا قیمت / تاریخ آینده تعیین شود. در معاملات فرابورس، شرایط لزوماً استاندارد نیستند، بنابراین ممکن است منوط به صلاحدید خریدار و / یا فروشنده باشند.

یک مثال از اسپات مارکت

یک فروشگاه مبلمان آنلاین در آلمان 30٪ تخفیف به کلیه مشتریان بین المللی ارائه می دهد که پس از ثبت سفارش ظرف مدت پنج روز کاری پرداخت می کنند.

دانیل که یک تجارت مبلمان آنلاین در ایالات متحده انجام می دهد، این پیشنهاد را می بیند و تصمیم می گیرد میزهای 10000 دلاری را از فروشگاه آنلاین خریداری نماید. از آنجا که او نیاز برای این خرید و تحویل فوری آن به یورو احتیاج دارد. نرخ ارز EUR / USD 1.1233 می باشد، دانیل یک معامله ارزی را با قیمت لحظه ای انجام می دهد تا معادل 10،000 دلار به یورو خریداری کند.

البته با توجه به نرخ ارز معادل 8902،34 یورو (10000 دلار / 1.1233 دلار). تاریخ تسویه حساب معامله نقطه ای، تاریخ T + 2 است؛ بنابراین دانیل طی دو روز کاری یورو خود را دریافت می کند و حساب خود را تسویه می کند تا مشمول تخفیف 30٪ شود.

به طور کلی در خصوص معاملات اسپات تریدینگ در بازار اسپات نیز به همین شکل است. به عنوان مثال شخص تصمیم به فروش بیت کوین دارد و فردی در یک کشور دیگر که قصد خرید بیت کوین دارد با مقایسه قیمت آن در بازار اسپات و بازار فیوچرز تصمیم به انجام معامله با این شخص را می گیرد و طبق شرایط و ضوابط فروشنده در تاریخ معین بلافاصله بیت کوین به حساب خریدار انتقال پیدا می کند.

اصطلاح Order Book در بازار اسپات تریدینگ

اسپات تریدینگ

اُردر بوک (Order Book) لیست سفارش های خرید و فروش یک دارایی می باشد که به واسطه تک تک افراد در آن صرافی یا بازار ارائه شده است. برای توضیح این مفهوم در بازارهای مالی، فرض کنید افرادی که قصد خرید بیت کوین دارند، سفارش خرید خود را در یک صرافی ثبت می نمایند.

در زمان تنظیم سفارش، قاعدتاً هر یک از آنها قیمت پیشنهادی خود و مقدار BTC که قصد خرید آن را دارند ثبت می کنند. در طرف دیگر بازار، اشخاصی حضور دارند که قصد فروش بیت کوین های خود را با قیمت مشخص دارند.

مجموعة این افراد، خریداران و فروشندگان بیت کوین می باشند. صرافی، تمامی سفارش های خرید و فروش افراد را در یک لیست در اختیار افراد قرار می دهد. به این لیست خریداران و فروشندگان اردر بوک یا دفتر ثبت سفارش ها گفته می شود.

این دفتر سفارش ها هر لحظه در حال تغییر است و دلیل آن این است که به محض اینکه خریدار و فروشنده ای بر روی یک قیمت توافق کنند، معامله توسط صرافی انجام می شود و BTC از فروشنده به خریدار منتقل می شود. پس به طور کلی هر Order Book از دو بخش خریداران و فروشندگان تشکیل شده است. عموماً سفارش های خریداران با رنگ سبز و سفارش های فروشندگان با رنگ قرمز نمایش داده می شود.

نحوه اولویت بندی سفارش ها در اردر بوک

همان طور که اشاره شد، Order Book  محل نمایش تمام سفارش های خرید و فروش یک دارایی است. این امکان وجود دارد که صدها و هزاران سفارش خرید و فروش در روز یا هفته … ثبت شود؛ سؤال مطرح شده این است که صرافی ها با چه اولویتی این سفارش ها را معرض نمایش قرار می دهند؟ کدام سفارش ها در بالاتر در این لیست قرار می گیرد و کدام سفارش در ردیف های پایین تری جای می گیرند؟

فرض کنید که قصد شما فروش بیت کوین است. طبیعتا شما ترجیح می دهید که بیت کوین های خود را با بالاترین قیمت ممکن به فروش برسانید. از آن طرف، شخصی که قصد خرید BTC را دارد، عموما ترجیح می دهد با پایین ترین قیمت این رمز ارز را خریداری نماید.

صرافی ها همین سفارشات یا در واقع ترجیح خریداران و فروشندگان را در اردر بوک لیست می کنند. در قسمت فروشندگان، سفارش هایی که پایین ترین قیمت را در میان سایر فروشندگان به ثبت رسانده اند، در بالای لیست قرار می گیرند و جز اولین سفارش های فروش در آن Order Book خواهند بود.

در قسمت خریداران برعکس  عمل می شود، سفارش هایی که بالاترین قیمت را در میان خریدارن پیشنهاد داده اند در بالای لیست قرار می گیرند و جز اولین سفارش های خرید در آن اردر بوک خواهند بود.

به طور کلی، اولین سفارش فروش در اردر بوک، بالاترین قیمت ممکن است که فرد خریدار می تواند آن دارایی را خرید نماید و اولین سفارش خرید در Order book، پایین ترین قیمتی است که فرد فروشنده می تواند آن دارایی را بفروشد.

مفاهیم Ask و Bid و قدرت نقدشوندگی در اسپات تریدینگ

پس از اردر بوک در بازار اسپات، یادگیری دو مفهوم Ask و Bid کاربردی خواهد بود. Ask و Bid به دو قیمت خاص در Order Book اشاره می کند.

  • Bid : قیمت Bid اشاره به بالاترین قیمتی دارد که خریدار حاضر است بابت خرید یک دارایی پرداخت نماید. در اردر بوک، قیمت Bid همان قیمتی است که در ابتدای لیست سفارش خریداران نشان داده شده است.
  • ASK: قیمت Ask اشاره به پایین ترین قیمتی دارد که فروشنده دارایی خود را برای فروش گذاشته است. در یک Order Book، قیمت Ask قیمتی است که در ابتدای لیست سفارش فروشندگان جای گرفته است.
  • قدرت نقد شوندگی: اختلاف میان بالاترین قیمت در بخش فروشندگان Ask price و پایین ترین قیمت در بخش خریداران Bid price کمتر باشد، نقدشوندگی در آن بازار بالاتر است. به عنوان مثال بیت کوین در صرافی بایننس قدرت نقد شوندگی بسیار بالایی دارد، چون اختلاف میان قیمت پیشنهادی خریداران و فروشندگان بسیار کم می باشد.

معرفی انواع سفارش های اسپات تریدینگ

اسپات تریدینگ

در ادامه به انواع سفارش ها معاملاتی در بازارهای اسپات اشاره می شود. همان طور که می دانیم سفارش خرید یا فروش در بازارهای مالی انواع مختلفی دارند. اگر با صرافی هایی مطرح همچون بایننس تجربه فعالیت داشته باشید، در زمان خرید و فروش یک دارایی دیجیتال با گزینه های ارائه شده توسط این صرافی در زمان انجام معامله مواجه شده اید. در قسمت بعد به تشریح برخی از آنها می پردازیم:

Limit Order

لیمیت اردر و یا سفارش با ثبت قیمت مشخص، یکی از ساده ترین روش انجام سفارش خرید و فروش می باشد. برای مثال اگر قصد خرید ۱ بیت کوین به قیمت ۱۳۲۰۰ دلار را دارید. در زمان ثبت سفارش با این روش، دو پارامتر قیمت و مقدار خرید باید تعیین گردد. قیمت خرید را در قسمت Price و مقدار خرید را در قسمت Amount وارد می شود. در انتها با ثبت دکمه Buy یا Sell سفارش شما وارد Order Book می شود.

Market Order

در این نوع سفارش تنها مقدار خرید یا فروش یک دارایی دیجیتال را تعیین می کنیم ، و به صرافی این اجازه را می دهیم که دارایی مورد نیاز ما را به قیمت آخرین معامله در بازار به فروش برساند. برای خرید نیز به همین نحو عمل می شود.

Stop-limit

 این نوع سفارش به دو بخش تقسیم بندی می شود. Stop Limit Order در مقایسه با دو سفارش قبلی، پارامترهای بیشتری را در اختیار معامله گران قرار می دهد. در ابتدا به معرفی Stop-limit می پردازیم. استاپ لیمیت اردر، همان Limit Order می باشد با این تفاوت که برای فعال شدن این سفارش، پیش شرط نیز وجود دارد.

به عنوان مثال، قیمت بیت کوین ۱۳۵۰۰ دلار می باشد و هدف این است وقتی که قیمت از مقاومت ۱۴۰۰۰ دلار عبور کند، اقدام به خرید آن شود. پس عبور قیمت بیت کوین از ۱۴۰۰۰ دلار، شرط این سفارش می باشد. به این حالت شرط، استاپ گفته می شود. برای ثبت این سفارش سه مولفه ، قیمت خرید یا Limit، مقدار خرید یا Amount و شرط انجام خرید یا استاپ مورد نیاز است.

صرافی در نهایت سفارش را باتوجه به قیمتی که در Limit ثبت شده است را، انجام می دهد. اما این سفارش در صورتی انجام می شود که شرط قیمتی استاپ برقرارگردد، و درنهایت در Order Book قرار خواهد گرفت. در واقع پس از برقرار شدن شرط استاپ، این سفارش به یک سفارش Limit Order تبدیل خواهد می شود.

OCO Order

اسپات تریدینگ

 این سفارش مخفف One Cancle the Other می باشد. این سفارش ترکیبی از Limit Order و Stop limit Order بوده و زمانی که شرایط یکی از این دو برقرار باشد، اردر دیگر کنسل خواهد شد.

در این سفارش چهار مولفه باید توسط تریدر تعیین شود؛ در قسمت Amount مقدار سفارش مثلا ۱ بیت کوین وارد می شود. در بخش Price قیمت وارد می شود. این قیمت وارد Order Book شده و به محض رسیدن قیمت بیت کوین در بازار به این قیمت تعیین شده، سفارش انجام می پذیرد.

بخش Limit قیمتی است که معامله گر قصد خرید این دارایی را دارد اما این سفارش دارای Stop یا پیش شرط نیز می باشد. قیمت ثبت شده در Limit تنها در صورتی وارد Order Book خواهد شد که پیش شرط آن یعنی استاپ فعال باشد. در غیر اینصورت این سفارش وارد اردر بوک نمی شود.

برای مثال، فرض کنید که قیمت بیت کوین در حال حاضر ۱۳۲۰۰ دلار در بازار است. طبق تحلیل شما، ۱۴۰۰۰ دلار یک مقاومت و ۱۲۵۰۰ دلار یک حمایت برای بیت کوین می باشد. بر اساس استراتژی معاملاتی شما، اگر بیت کوین از ۱۴۰۰۰ دلار عبور کند، اقدام به خرید آن می نمایید و یا اگر قیمت بیت کوین به ۱۲۵۰۰ دلار برسد به دلیل نقطه حمایت در نظر گرفتن برای بیت کوین  اقدام به خرید آن خواهید کرد.

در این حالت که خرید بیت کوین در دو نقطه مختلف صورت می گیرد، شما نیاز به یک سفارش OCO دارید. در قسمت Price، عدد ۱۲۵۰۰ دلار را ثبت کنید، چون قیمت بیت کوین در این لحظه در محدوده ۱۳۲۰۰ دلار می باشد، سفارش شما در همان لحظه وارد اردر بوک می شود و در صورتی که بیت کوین به ۱۲۵۰۰ دلار برسد، سفارش شما به طور کامل انجام خواهد شد.

در بخش استاپ شرط ورود برای حالت دیگر را وارد نمایید که در این مثال فرض شده ۱۴۰۰۰ دلار است. به عبارت دیگر شما به صرافی می گویید اگر قیمت بیت کوین ۱۴۰۰۰ دلار را بشکند سفارش من را وارد اردر بوک کن، و  قیمت مد نظر را در قسمت Limit وارد نمایید، مثلا ۱۴۰۵۰ دلار را انتخاب کرده اید. زمانی که بیت کوین ۱۴۰۰۰ دلار را عبور کرد سفارش خرید شما با قیمت ۱۴۰۵۰ دلار وارد اردر بوک می شود. برای حالت سفارش فروش نیز مانند خرید خواهد بود و تفاوتی وجود ندارد.

سخن آخر

در این مقاله هدف آشنایی با مفهوم اسپات تریدینگ و نحوه کارکرد آن در بازار ارزهای دیجیتال است. هم چنین به بیان جزئیات Spot Trading در صرافی های مطرح مثل بایننس پرداختیم و با انواع سفارش هایی که وجود دارد آشنا شدیم. تقریبا تمامی معاملاتی که در ایران و در زمینه ارزهای رمزنگاری شده انجام می شود به صورت معاملات اسپات شکل می گیرد.

در سایر کشورها نیز علاوه بر این نوع معاملات، قراردادهای آتی نیز وجود دارد که انتخاب های بیشتری را پیش رویه تریدرها قرار می دهد. اما هنوز هم این نوع معاملات جزو معاملات پرطرفدار و محبوب در بازار ارزهای دیجیتال قرار گرفته است.

ادامه مطلب
بمب سختی اتریوم چیست؟ پیشنهادی برای خاتمه شدن استخراج اتریوم
بمب سختی اتریوم چیست؟ پیشنهادی برای خاتمه شدن استخراج اتریوم

این بمب به افزایش سطح دشواری پازل ها در الگوریتم ماینینگ اشاره دارد که برای پاداش دادن به استخراج کنندگان اتر در بلاک چین استفاده می شود. با پیچیده تر شدن پازل ها (که استخراج اتر برای استخراج کنندگان دشوارتر می شود) تأخیر چشمگیری بین تولید بلاک ها در بلاک چین اتریوم وجود خواهد داشت. این امر سرعت استخراج را به صورت تصاعدی کند می کند و جذابیت اقتصادی آن برای ماینرها کمتر خواهد شد.

شروع این سناریو «عصر یخبندان اتریوم» نامیده می شود. در این مدت، اتریوم به جای استفاده از الگوریتم  Proof of Work (PoW) که ماینرها را ملزم می کند از طریق رقابت با یکدیگر برای حل معماها و کسب جوایز اتر دریافت کنند، از الگوریتم Proof of Stake  (PoS) استفاده کند. بر این اساس پاداش ها براساس شرط بندی یا استیکینگ یا مالکیت کوین ها توزیع می شوند. تغییر بین پروتکل ها بخشی از به روزرسانی  Casperاست که در اتریوم رخ خواهد داد. بمب سختی از فورک شدن بلاک چین اتریوم در آن زمان جلوگیری می کند.

چرا بمب سختی معرفی شد؟

بمب سختی اتریوم عامل بازدارنده برای ماینرها محسوب می شود که ممکن است حتی پس از انتقال بلاک چین به PoS به استفاده از PoW ادامه دهند. دلیل اصلی آن ها برای انجام این کار ممکن است تغییر توازن قدرت و سود از ماینرها به دست سرمایه گذاران و کاربران بلاک چین باشد. اگر همه ماینرها به Proof of Stake تغییر مسیر ندهند، این خطر وجود دارد که بلاک چین اتریوم فورک شود.

وضعیت مشابهی در سال ۲۰۱۷ رخ داد؛ زمانی که شبکه بیت کوین کش بار بیشتر ماینرهای بیت کوین را به دوش کشید و بلاک چین آن فورک شد، اما بنیان گذاران اتریوم چنین احتمالی را پیش بینی کرده و بلاک چین آن را طوری برنامه ریزی کردند که در الگوریتم ماینینگ اتر، سطوح دشواری را افزایش دهد.

چرا بمب سختی معرفی شد؟

روند تکامل بمب سختی

سطح دشواری در بلاک چین اتریوم در نوامبر ۲۰۱۶ از بلاک ۲۰۰۰۰۰ به بعد شروع به افزایش کرد. استفان توآل، مدیر ارشد تجاری اتریوم در یک پست وبلاگی در آگوست ۲۰۱۵ اظهار داشت: «در حوالی انتشار نقطه عطف Serenity (نسخه پیشرفته شبکه به نام اتریوم ۲.۰) شاهد افزایش چشمگیری در سطح سختی و درنتیجه افزایش زمان تفکیک بلاک خواهیم بود. Serenity آخرین مرحله تکامل اتریوم پس از Metropolis است».

یک جدول زمانی اولیه نشان می دهد که کاهش سرعت بلاک چین اتریوم در سال ۲۰۱۹ رخ داد. با این حال، تأخیرهای بعدی در انتشار کد اتریوم، تاریخ انتشار نهایی را بیشتر به تعویق انداخت. این موضوع همچنین باعث کند شدن روند تغییر الگوریتم اتریوم از PoW به PoS شد.

بمب سختی اتریوم یک به روزرسانی است که در پروتکل اتریوم تعبیه شده و به دنبال سخت تر کردن استخراج PoW و جذابیت کمتر برای استخراج کنندگان خواهد بود. با این حال، برای درک اینکه چرا «بمب سختی» اتریوم وجود دارد، مهم است ابتدا بلاک چین اتریوم و نقشه راه آن را درک کنید.

اتریوم ۱.۰ و مشکلات اتریوم آن

اتریوم اولین بلاک چینی است که از برنامه های غیرمتمرکز (DApps) از طریق قراردادهای هوشمند با موارد استفاده مانند سیستم غیرمتمرکز مالی (DeFi)، سازمان های مستقل غیرمتمرکز (DAOs)، پیشنهادهای اولیه سکه (ICO) و توکن های غیرقابل تعویض (NFT) پشتیبانی می کند.

بلاک چین اتریوم همیشه پس از بیت کوین دومین ارز دیجیتال بزرگ از نظر ارزش بازار بوده است. با این حال مانند بسیاری از بلاک چین های دیگر، هنوز هم برای حل مشکلات سه گانه بلاک چین تلاش می کند که شامل مقیاس پذیری، امنیت و تمرکززدایی هستند.

مهم تر از همه، بلاک چین اتریوم با مشکل مقیاس پذیری با دو مسئله اصلی مواجه است: هزینه تراکنش های بالا و تعداد تراکنش های پایین در ثانیه. علاوه بر این، مکانیسم اجماع اثبات کار اتریوم تأثیر زیست محیطی زیادی دارد.

اتریوم ۱.۰ و مشکلات اتریوم آن

کارمزد تراکنش/گس بالا

با افزایش پذیرش بلاک چین، تقاضا برای برنامه های اتریوم مانند DeFi، ICO  و NFT افزایش یافت. تقاضای بالا سبب افزایش کارمزد تراکنش ها می شود که اتریوم را برای کاربران متوسط گران می کند؛ به عنوان مثال در ۳۰ آوریل ۲۰۲۲، فروش زمین متاورس «BAYC’s Otherside» از Yuga Labs آغاز شد.

اگرچه این رویداد تقریباً ۶۰۰ میلیون دلار برای تیم یوگا لبز درآمد داشت، برخی از بالاترین هزینه های گس را در کل تاریخ اتریوم ایجاد کرد. ۱۷۵ میلیون دلار اتریوم هزینه گس به دلیل پروتکل کاهش تورم زنجیره اتریوم به سادگی سوزانده شده است.

به دلیل هزینه های فوق العاده بالای گس، برخی افراد درنهایت تا ۲.۱۲۵ ETH برای تراکنش های ناموفق پرداخت می کنند. خوشبختانه، یوگا لبز هزینه های اضافی را به افرادی که متضرر شدند پرداخت کرد.

 تعداد تراکنش کم در ثانیه (TPS)

مشابه پروتکل اجماع اثبات کار (PoW) بیت کوین که تنها ۷ تراکنش در ثانیه را مدیریت می کند، بلاک چین اتریوم می تواند تا ۱۵ TPS را مدیریت کند. این تعداد تراکنش درواقع در مقایسه با سیستم های پرداخت متمرکز مانند Visa و Mastercard که به ترتیب ۱۷۰۰ و ۵۰۰۰ تراکنش در ثانیه را انجام می دهند بسیار کند است. بدیهی است بلاک چین های فعلی بیت کوین و اتریوم درمورد مدیریت تراکنش ها در مقیاس بسیار پایین تری هستند.

مصرف انرژی بالا

PoW به دلیل ردپای کربن یک مشکل بزرگ برای محیط زیست محسوب می شود. PoW اتریوم به ۷۳.۲ تراوات ساعت انرژی سالانه برای حفظ امنیت و تمرکززدایی نیاز دارد که همان مقدار انرژی توسط یک کشور با متوسط جمعیت مانند اتریش استفاده می شود.

اتریوم ۲.۰

از سال ۲۰۱۵، ویتالیک و دیگر مهندسان اتریوم روی انتقال از ETH ۱.۰ PoW به ETH ۲.۰ PoS کار کرده اند. در ۱ دسامبر ۲۰۲۰، Beacon Chain یا «لایه اجماع» ایجاد شد که به صورت موازی و مستقل از Mainnet یا «لایه اجرا» اجرا می شود. برای باز کردن پتانسیل کامل اتریوم، الگوریتم PoW فعلی در Mainnet باید با پروتکل اجماع PoS که Beacon Chain ارائه می کند جایگزین شود.

بمب سختی اتریوم چیست؟

این اصطلاح به پروتکلی اشاره دارد که از سال ۲۰۱۵ در بلاک چین اتریوم با شماره ۲۰۰۰۰۰ گنجانده شده است. این بمب سختی مکانیسمی است که سطح دشواری ریاضیات محاسباتی را هر ۱۰۰۰۰۰ بلاک در الگوریتم استخراج اثبات کار (PoW) اتریوم به صورت تصاعدی افزایش می دهد.

بمب سختی سبب می شود فرایند اعتبارسنجی PoW بیشتر طول بکشد و درنتیجه عصر یخبندان اتریوم اتفاق بیفتد. این عصر یخبندان زمانی اتفاق می افتد که استخراج بلاک چین اتریوم بسیار دشوار می شود و زنجیره منجمد خواهد شد. با طولانی تر شدن زمان استخراج، فرایند استخراج اتریوم سود کمتری خواهد داشت و ماینرها PoW  را کنار می گذارند.

بمب سختی اتریوم چیست؟

تأخیر بمب سختی اتریوم!

انتقال به ETH2.0 با الگوریتم PoS فرایندی چالش برانگیز و وقت گیر برای توسعه دهندگان اتریوم است؛ از این رو بمب سختی باید قبل از آماده شدن و اجرای پروتکل Proof-of-Stake به تعویق بیفتد. پنج پیشنهاد برای بهبود اتریوم (EIP) وجود داشت که این بمب را به تأخیر انداخته است:

  • ۲۰۱۷: به روزرسانی بیزانس
  • ۲۰۱۹: به روزرسانی قسطنطنیه
  • ۲۰۲۰: به روزرسانی Muir Glacier
  • ۲۰۲۱: به روزرسانی لندن
  • ۲۰۲۱: به روزرسانی Arrow Glacier

علاوه بر این اگر «بمب سختی» در زمان نامناسبی اجرا شود، بلاک چین اتریوم به شدت تحت تأثیر می گیرد؛ زیرا زمان تأیید تراکنش کاهش می یابد؛ درنتیجه کاربران ممکن است زنجیره را رها کنند و سبب کاهش شدید ارزش اتر شوند.

هدف بمب سختی ETH چیست؟

همان طور که پیش تر هم اشاره کردیم، بمب سختی اتریوم برای حذف مکانیسم اجماع PoW اتریوم معرفی شد. این بمب به منزله یک کاتالیزور بازدارنده برای استخراج کنندگان ETH ۱.۰ PoW عمل می کند تا به پروتکل ETH ۲.۰ PoW حرکت کنند. زمانی که «Merge» انجام شود، Mainnet و Beacon Chain درنهایت با هم ادغام می شوند و PoW به طور دائم با PoS جایگزین خواهد شد.

بمب سختی انگیزه ای برای توسعه دهندگان اتریوم است که برای ارتقای شبکه از طریق هارد فورک عمل می کند؛ از این رو از رکود شبکه اتریوم جلوگیری می کند. این بمب دو هدف مهم دارد که شامل افزایش امینت و عدم تمرکز و افزایش مقیاس پذیری خواهد بود.

هدف بمب سختی ETH چیست؟

امنیت و عدم تمرکز

ارتقای PoS به طور کامل پروتکل PoW فعلی را حذف می کند. برای تبدیل شدن به یک اعتبارسنجی شبکه یا ولیدیتور، باید ۳۲ ETH را به عنوان وثیقه در نظر بگیرید. پس از اجرای بمب سختی اتریوم، اعتبارسنج های شبکه می توانند روی رایانه خانگی، تلفن هوشمند یا حتی دستگاه های کم مصرف فعالیت کنند و سیستم های قوی با مصرف انرژی بالا مانند PoW مورد نیاز نیستند.

با هزینه کمتر برای مشارکت در شبکه (هش برق و هزینه برق) افراد بیشتری در فرایند اعتبارسنجی شرکت خواهند کرد؛ از این رو بمب سختی امنیت و عدم تمرکز شبکه را افزایش می دهد. علاوه بر این، پس از ادغام، اتریوم برای محیط زیست بهتر خواهد بود؛ زیرا مصرف انرژی آن تا ۹۹.۹۵ درصد کاهش می یابد.

مقیاس پذیری

اتریوم ۲.۰ با اجرای کامل «sharding/’>شاردینگ» همراه با جمع آوری های لایه ۲ به طور بالقوه می تواند راه حل بهینه برای افزایش مقیاس پذیری شبکه اتریوم باشد. Sharding به پروتکلی اشاره دارد که بلاک چین اتریوم را به ۶۴ بلوک خرده تقسیم می کند که به صورت موازی اجرا می شوند.

هر کدام از بلاک ها شامل اطلاعاتی هستند (موجودی حساب، قراردادهای هوشمند و تاریخچه تراکنش ها) و زیرمجموعه اعتبارسنجی های خود محسوب می شوند. وظیفه این اعتبارسنجی ها تنها فعالیت در بخش پردازش و اعتبارسنجی تراکنش ها است.

از آنجا که اعتبارسنجی ها مسئول پردازش هر تراکنش نیستند، بلاک چین اتریوم می تواند تراکم شبکه را کاهش داده و تراکنش ها را در هر ثانیه افزایش دهد. انتظار می رود اتریوم ۲.۰ درنهایت تا ۱۰۰۰۰۰ تراکنش در ثانیه را پشتیبانی کند.

مزایا و معایب بمب سختی اتریوم

اجرایی شدن این بمب مزایا و معایب مختلفی دارد که در ادامه به چند مورد از آن ها اشاره خواهیم کرد:

مزایای بمب سختی اتریوم

  • بمب سختی مسیر انتقال اتر از PoW به PoS را هموارتر می کند.
  • مصرف انرژی را به شدت کاهش می دهد.
  • تعداد تراکنش های اتریوم در ثانیه و سرعت انجام تراکنش ها با اجرای بمب سختی افزایش پیدا می کند.
  • مشکلات سه گانه بلاک چین را حل می کند.

معایب بمب سختی اتریوم

  • با اجرایی شدن این بمب سختی، پاداش استخراج بلوک ها برای ماینرها کاهش می یابد.
  • تجهیزات ماینرها بعد از بمب سختی عملاً بلا استفاده خواهد شد.

مزایا و معایب بمب سختی اتریوم

چرا بمب سختی اتریوم به تأخیر افتاد؟

دلیل اصلی تأخیرهای مداوم در بمب سختی این است که توسعه دهندگان اصلی اتریوم و سهامداران کلیدی، شبکه را برای انتقال کامل به PoS آماده نمی دانند. از آنجا که اتریوم خانه بسیاری از DApp هاست، هرگونه سوئیچ به شبکه جدید باید با دقت انجام شود.

قبل از راه اندازی زنجیره بیکن، اتریوم ۲.۰ هنوز تا حد زیادی یک مفهوم درحال توسعه بود. در آن سال ها، بمب سختی بیشتر تلنگری به جامعه ماینرها بود تا برای مهاجرت به آینده آماده شوند. با این حال، از زمانی که Beacon Chain راه اندازی شد، پیش بینی های مداومی برای انتقال واقعی به اتریوم ۲.۰ وجود دارد.

متأسفانه تلاش های توسعه به اتریوم ۲.۰ بارها و بارها با شکست هایی مواجه شده است که سبب شدند بمب سختی به تأخیر بیفتد. بمب سختی اتریوم به طولانی ترین تأخیر در صنعت بلاک چین تبدیل شد و انتظار چهار ساله کاردانو برای معرفی قراردادهای هوشمند را به شدت تحت الشعاع قرار داد.

منشأ بمب سختی چیست؟

مفهوم این بمب در سال ۲۰۱۵ توسط مدیر عامل اتریوم و مدیر سابق تجاری، استفان توآل معرفی شد. او توضیح داد با اجرایی شدن بمب سختی در ۲۰۰۰۰۰ بلاک یا بیشتر، افزایش تصاعدی در سختی شبکه اتریوم وجود خواهد داشت و زمان لازم برای اعتبارسنجی بلاک ها افزایش پیدا می کند. افزایش سرعت تراکنش ها و تعداد تراکنش های موفق در یک ثانیه تمایل به انتقال از Proof of Work به Proof of Stake را توجیه می کند.

در آن زمان هدف، تشویق توسعه دهندگان برای اجرای اتریوم ۲.۰ در سریع ترین زمان ممکن بود. با انجام این کار، استخراج اتر در طول زمان کندتر و کم سودتر می شود و به طور چشمگیری فاصله زمانی بین تولید هر بلوک افزایش پیدا می کند. به دنبال این امر، اثرات عصر یخبندان اتریوم تا دسامبر ۲۰۱۶ معتبر بود.

عصر یخبندان قرار بود تأیید بلوک ها را با مشکل روبه رو کند؛ به طوری که شبکه اتریوم منجمد به نظر برسد، ولی این اتفاق نیفتاد. ویتالیک بوترین، خالق اتریوم، با بیان اینکه مدتی طول می کشد تا عصر یخبندان اتریوم اتفاق بیفتد، تأخیرها را توضیح داد.

در اکتبر ۲۰۱۷، هارد فورک دیگری در شبکه اتریوم رخ داد. به عنوان بخشی از ارتقا، بمب سختی اتریوم باید ۱ سال و ۳ ماه دیگر به تعویق می افتاد و عصر یخبندان اتریوم را دوباره به تأخیر می انداخت. در ژانویه ۲۰۲۰، ارتقای EIP ۲۳۸۴ راه اندازی شد و بمب سختی اتریوم را دوباره به تأخیر انداخت.

تیم بیکو و جیمز هنکوک، دو توسعه دهنده اتریوم، آن زمان گفته بودند بمب سختی تا دسامبر ۲۰۲۱ به تعویق خواهد افتاد. پیشنهاد جیمز هنکوک این بود که این بمب را ۹۷۰۰۰۰۰ بلاک به تعویق بیندازد و این آخرین باری بود که توسعه دهندگان باید آن را تعلیق می کردند. در آوریل ۲۰۲۲، تصمیم به تأخیر نیفتادن بمب سختی در جلسه توسعه دهندگان هسته اتریوم گرفته شد، اما تیم بیکو احتمال تأخیر این بمب را در صورتی که کارها طبق برنامه پیش نرود، تأیید کرد.

منشأ بمب سختی چیست؟

اثرات واقعی بمب سختی اتریوم بر استخراج چیست؟

اثرات این بمب بسیار چشمگیر است. اگر به Blockchair.com نگاهی بیندازیم، می بینیم زمان لازم برای اعتبارسنجی یک بلوک به طور قابل توجهی افزایش یافته است. این افزایش زمان بلاک بر چندین جنبه از بلاک چین اتریوم تأثیر منفی می گذارد.؛ یعنی اعتبار تراکنش ها بیشتر طول می کشد.

با اجرایی شدن بمب سختی اتریوم، ماینرها به دلیل کاهش قیمت اتریوم و هزینه فعلی برق، کاهش شدید سودآوری را تجربه خواهند کرد؛ زیرا افزایش زمان تأیید بلاک به تولید کمتر ارزهای دیجیتال توسط ماینرها منجر می شود؛ درنتیجه بسیاری از ماینرها فعالیت ماینینگ خود را متوقف می کنند که این امر سبب کاهش تمرکززدایی هش شبکه اتریوم می شود.

بمب سختی اتریوم با چندین تأخیر مواجه شد. به نظر می رسد تنها راه حل واقعی برای این بمب انتقال کامل شبکه اتریوم به Proof of Stake با استفاده از اتریوم ۲.۰ باشد. با این حال تا زمانی که به استفاده از Proof of Work ادامه دهیم، بمب سختی همچنان تأخیر خواهد داشت.

جامعه به شدت مشتاق اجرایی شدن اتریوم ۲.۰ است؛ زیرا مشکل تورم اتر و هزینه های گزاف شبکه اتریوم را حل می کند. به یاد داشته باشید سیستم Proof of Stake مزایای بسیاری مانند تأکید بیشتر بر تمرکززدایی دارد و نیازمند انرژی کمتری است.

سخن پایانی

بلاک چین اتریوم بسیار موفق بوده و جای خود را در دنیای فناوری مستحکم کرده است. با این حال، برای حل مشکل سه گانه بلاک چین، اتریوم به چند پیشرفت کلیدی نیاز داشت؛ درنتیجه فرایند ادغام یا Merge برای شبکه اتریوم در نظر گرفته شد. پس از ادغام، اتریوم تحت فعالیت براساس الگوریتم PoS ایمن تر، مقیاس پذیرتر، غیرمتمرکزتر و سازگارتر با محیط زیست خواهد شد.

بمب سختی اتریوم به پروتکلی اشاره دارد که از سال ۲۰۱۵ در بلاک چین اتریوم با شماره ۲۰۰۰۰۰ گنجانده شد. این بمب مکانیسمی است که سطح دشواری ریاضیات محاسباتی را هر ۱۰۰۰۰۰ بلاک در الگوریتم استخراج اثبات کار (PoW) اتریوم به صورت تصاعدی افزایش می دهد. هدف این بمب افزایش تمرکز و مقیاس پذیری در بلاک چین اتریوم بود که سبب کاهش هزینه ها و افزایش سرعت و تعداد تراکنش ها در ثانیه در شبکه اتریوم می شود.

پرسش های متداول

این بمب عامل بازدارنده ماینرها محسوب می شود که ممکن است حتی پس از انتقال بلاک چین به PoS به استفاده از PoW  ادامه دهند. دلیل اصلی آن ها برای انجام این کار ممکن است تغییر توازن قدرت و سود از ماینرها به دست سرمایه گذاران و کاربران بلاک چین باشد.

دلیل اصلی تأخیرهای مداوم در بمب سختی این است که توسعه دهندگان اصلی اتریوم و سهامداران کلیدی، شبکه را برای انتقال کامل به PoS آماده نمی دانند. از آنجا که اتریوم خانه بسیاری از DApp هاست، هرگونه سوئیچ به شبکه جدید باید با دقت انجام شود.

با اجرای بمب سختی اتر (ETH) توکن بومی شبکه اتریوم و ارز دیجیتال اکوسیستم، به دلیل گذار از اجماع اثبات کار به اثبات سهام، دیگر استخراج شدنی نیست.

دشواری اتریوم به افزایش زمان لازم برای اعتبارسنجی تراکنش ها تحت مکانیسم اجماع اثبات کار (PoW) اشاره دارد. انتقال به اثبات سهام در سپتامبر ۲۰۲۲، PoW را به عنوان مکانیسم اجماع برای بلاک چین اتریوم حذف کرد.

بعد از ادغام اتر (ETH)، ارز دیجیتال بومی اتریوم، دیگر قابل استخراج نیست. اگر ماینرها بخواهند به ماینینگ ادامه دهند، باید به یک ارز دیجیتال قابل استخراج دیگر روی آورند. از طرف دیگر، آن ها می توانند فعالیت های استخراج خود را به فعالیت های اعتبارسنجی تغییر دهند تا پاداش کسب کرده و به امنیت بلاک چین کمک کنند.

ادامه مطلب
دائوی اجتماعی چیست؟ بررسی چند Social DAO معروف
دائوی اجتماعی چیست؟ بررسی چند Social DAO معروف

اگر تا به حال به نحوۀ مدیریت و تأمین مالی پروژه های مالی غیرمتمرکز (DeFi) علاقه مند بودید، احتمالاً متوجه شده اید که این پروژه ها دارای انجمن هایی هستند و نظرات و تصمیمات آن ها بر نحوۀ عملکرد پروژه تأثیر می گذارد. چنین جوامعی DAO نامیده می شوند. مفهوم جدیدی به نام Social DAO در حال ظهور است که نشان می دهد جذب و حفظ سرمایۀ اجتماعی ارزشمندتر از تمرکز بر سرمایۀ فیزیکی است. اما Social DAO چیست و چه پروژه هایی جذب  Social DAO می شوند؟ در این مقاله با ما همراه باشید تا با دائوی اجتماعی بیش تر آشنا شوید.

مفهوم و عملکرد دائو

DAO  مخفف نام سازمان غیرمتمرکز خودمختار است. این سازمان از گردهم آمدن گروهی از افراد تشکیل می شود که برای دستیابی به اهداف مشترکی از قوانین خاصی پیروی می کنند. طبق این تعریف، دائو موجودیتی طراحی شده است تا بدون کنترل مرکزی عمل کند و کاملاً مستقل بماند. این سازمان متشکل از کمیته ای است که موافقت کرده اند از قوانین خاصی برای رسیدن به یک هدف مشترک پیروی کنند. این اعضای کمیته به طور جمعی صاحب سازمان هستند و آن را از طریق توکن بومی مدیریت می کنند. با این حال، چیزی که DAO ها را از سایر سیستم ها متمایز می کند، این است که این قوانین در الگوریتم هایی نوشته شده اند که براساس معیارهای خاصی کار می کنند. DAO ها از قراردادهای هوشمند برای تمرکززدایی در بلاک چین استفاده می کنند.

به طور خلاصه، یک DAO معمولاً با پنج ویژگی تعریف می شود:

  • سازمان مسطح: DAO دارای سلسله مراتبی نیست و تصمیمات آن توسط ذینفعان یا اعضا و مدیران آن گرفته می شوند. با این حال، حوزه های خاصی از تصمیم گیری ممکن است به یک تیم اصلی یا منتخب واگذار شود.
  • شفافیت: DAO باید منبع باز باشد. هر کسی می تواند کد قرارداد هوشمند را بررسی کرده یا تاریخچۀ تراکنش Dao را در بلاک چین مشاهده کند.
  • دسترسی آزاد: هر کسی که الزامات از پیش تعریف شده در قرارداد هوشمند مانند توکن حکومتی را برآورده کند، می تواند عضو دائو شود.
  • دموکراسی: هیچ گروهی نمی تواند یک طرح را پس از گذراندن مراحل رأی گیری وتو کند.
  • عدم تمرکز: برای اجرا، به قراردادهای هوشمند متکی هستند. با این حال، هر از گاهی، اعضای دائو ممکن است کارکنان و توسعه دهندگان را برای رفع اشکالات یا به روزرسانی استخدام کنند.

مفهوم و عملکرد دائو

تفاوت بین دائو و سازمان های سنتی

عملکرد غیرمتمرکزDAO  است که آن را از اکثر سازمان های سنتی متمایز می کند. برخلاف سازمان های سنتی، DAO ها سلسله مراتبی ندارند و عمدتاً توسط مکانیزم های اقتصادی هدایت می شوند. هیچ قرارداد رسمی ای برای اعضای DAO  وجود ندارد. در عوض، همۀ اعضا یک هدف مشترک دارند که آن ها را به قوانین اجماع محدود می کند. ازآنجایی که قوانین در یک برنامۀ غیرمتمرکز و منبع باز نوشته شده اند که سازمان را کنترل می کند، شفاف هستند. در مقایسه با شرکت های سنتی، DAO ها به صورت دموکراتیک سازماندهی می شوند.

همۀ اعضای DAO باید برای اجرای هر تغییری رأی دهند، نه اینکه توسط یک دولت ایجاد شود. رهبری  DAO ها براساس جامعه است، درحالی که رهبری شرکت های سنتی عمدتاً براساس مدیر عامل، هیئت مدیره یا سهامداران عمده خواهد بود. بهره برداری از دائو کاملاً شفاف و جهانی است، درحالی که راه اندازی یک شرکت سنتی به صورت خصوصی انجام می شود و فقط سازمان اطلاعات شرکت را دارد.

Social Dao یا دائوی اجتماعی چیست؟

در حال حاضر هیچ معیار روشنی برای دانستن اینکه کدام DAO باید اجتماعی نامیده شود وجود ندارد. Social DAO  به عنوان نوعی «قبیلۀ بومی دیجیتال» و مکانی برای «ملاقات با افرادی با علایق مشابه» شناخته می شود.

با توجه به اینکه مفاهیم کریپتو امروزه به سرعت در حال تغییر هستند، هر تعریفی که برای دائوی اجتماعی ایجاد کنیم، احتمالاً تکامل خواهد یافت. توسعه دهندگان، معامله گران و روزنامه نگاران رسانه های رمزنگاری، همه در حال تجزیه و تحلیل پروژه ها، ابزارها و دستگاه های مختلفی خواهند بود که در حال حاضر در حال پیشرفت هستند و ترکیب دیدگاه های مختلف آن ها تنها راه برای نگه داشتن نبض ارزهای دیجیتال است.

پروژه های زیر، پروژه های مرتبط با دائوهای اجتماعی هستند:

  • FWB (FWB)
  • Seed Club (CLUB)
  • Radicle (RAD)
  • FiatLuxDAO
  • Krause House (KRAUSE)
  • ProsperDAO
  • Bright Moments
  • Meta Gamma Delta
  • Song Camp
  • Cabin DAO (CABIN)
  • Proof of Humanity (UBI)

Social Dao یا دائوی اجتماعی چیست؟

نحوه عملکرد دائوی اجتماعی

Friends with Benefits DAO  یاFWB DAO  با نسل سوم وب (Web.3) و آینده سروکار دارد. این سازمان در حال حاضر 2000 عضو دارد. FWB DAO براساس Discord عمل می کند و اعضای آن در اتاق های گفتگو شرکت می کنند. برخی از مهم ترین پروژه های دائوی اجتماعی و نحوۀ عملکرد آن ها به شرح زیر هستند:

Seed Club

Seed Club  نوعی دائوی اجتماعی است. به گفتۀ اعضای پروژه، این DAO به سازندگان، جوامع و برندها کمک می کند تا توکن های اجتماعی را راه اندازی کرده و رشد دهند و در ازای آن درصدی از توکن های خود را به دست آورند. این پروژه توسط The LAO پشتیبانی می شود و دارای کارشناسان قوی در بین اعضای خود است.

Radicle

Radicle به ایجاد یک شبکۀ خودپایدار و تحت کنترل جامعه برای توسعۀ نرم افزار مشترک اختصاص دارد.

Cabin DAO

Cabin DAO، یک سازمان متشکل از افراد متصل به نسل سوم اینترنت است. Cabin DAO از مناطق ویژه در نیویورک، سانفرانسیسکو و مناطق دیگر استفاده می کند.

Meta Gama Delta

پروژۀ دیگر، متا گاما دلتا است. هدف این پروژه حمایت از بنیانگذاران زن و کمک به آن ها برای کسب سرمایه برای استارتاپ هایشان است. این دائو به وضوح گروه هدف خود را مشخص کرده است. این سازمان به زنانی که به فناوری علاقه دارند و می خواهند استارتاپ خود را در حوزۀ غیرمتمرکز تأسیس کنند، کمک هزینه می دهد. این سازمان به عنوان یک جامعه در Discord فعالیت می کند.

Krause Dao

Krause Dao در حال حاضر یکی از محبوب ترین دائوهای اجتماعی است. هدف Krause Dao این است که اعضایش صاحب یک تیم NBA شوند. Krause Dao نوعی طرح اجتماعی است که طرفداران هر تیم ورزشی در جهان می توانند از آن حمایت کنند؛ به خصوص اگر پول و نفوذ کافی برای ادارۀ تیم داشته باشند.

همۀ این پروژه ها متفاوت هستند اما ویژگی های مشترکی نیز دارند. این دائوها، افرادها با ایده ها و اهداف مشترک مرتبط با فعالیت های اجتماعی یا سیاسی را در گروه هایی با جوامع فعال، اعم از محلی یا ملی، متحد می کنند.

DAO ها می توانند یا سازمان های غیرانتفاعی باشند یا انواع مختلفی از درآمد ایجاد کنند که مستقیماً به اعضای خود منتقل می شوند یا خود اعضای DAO می توانند با هدف کسب سود در گروه های Discord همکاری کنند. واضح ترین ویژگی این دائوها، داشتن هدف مشترک و مشخص است که افراد دارای موقعیت اجتماعی مشابه یا علایق مشابه را متحد کنند.

دائوهای سیاسی و خیریه

با پیش بینی توسعۀ آیندۀ اجتماعی دائو، می توانیم انتظار داشته باشیم که گروه بندی مبتنی بر ایده به زیر گروه های جدیدی تقسیم شود:

  • ایدئولوژی های سیاسی
  • ریشه های قومی و ملی
  • حرفه ها یا صنایع
  • فعالیت های خیریه
  • سازمان های مذهبی
  • سازمان های ورزشی

دائوهای سیاسی و خیریه در این دسته بندی، اولین نظام حکومتی واقعاً دموکراتیک با رأی و مشارکت آزاد هستند. این انجمن دارای نشانۀ UBIاست و یک پروتکل هویتی ایجاد می کند که در آن هر عضو دارای حق رأی برابر باشد. ایدۀ اصلی این انجمن ایجاد یک لیست غیرمتمرکز از افراد براساس اعتبارسنجی اجتماعی است.

قانون اساسی دائو چیست؟

مفهوم دائوی اجتماعی اولین بار توسط Coopathroopa معرفی شد. از آن زمان، بسیاری از سازمان های جدید در این حوزه تشکیل شده اند. یکی از آن ها قانون اساسی DAO بوده که دارای نشانه های نمونۀ اولیۀ احتمالی برای DAO های سیاسی آینده است. این سازمان در نوامبر 2021 برای به دست آوردن یک اثر تاریخی، یک کپی اصلی کمیاب از قانون اساسی ایالات متحده تشکیل داد. در نهایت، این طرح شکست خورد؛ اما نمی توان گفت که این تلاش ها بی نتیجه بوده است.

قانون اساسی دائو چیست؟

قانون اساسی دائو نقاط قوت و پتانسیل دائو و یکی از محدودیت های اصلی در ایجاد سازمان های غیرمتمرکز را نیز آشکار کرد. این ضعف که ضریب و درصد مشارکت کم جامعه در ادارۀ سازمان است، اکنون به طور گسترده توسط همۀ دائوها به نمایش گذاشته شده است.

XDAO  یک راه حل ممکن برای چنین مواردی را شرح می دهد: تیم های DAO باید به اعضایی که رأی می دهند، پاداش دهند و کسانی را که رأی نمی دهند مجازات کنند.

دائوی اجتماعی در حال رشد به یک جامعۀ آنلاین قدرتمند است که در حال حاضر ده ها هزار نفر را متحد می کند و آینده ای از همکاری اجتماعی را برای میلیون ها نفر به ارمغان می آورد. شما نیز می توانید به این موج بپیوندید و دائوی خود را اکنون با دیدگاه و رویکرد منحصربه فرد خود شروع کنید؛ زیرا XDAO تمام کارهای فنی مربوط به نوشتن و استقرار قراردادهای هوشمند DAO را انجام می دهد.

سخن پایانی

در این مقاله، به خوبی با مفهوم دائوی اجتماعی آشنا شدیم. در حال حاضر، نمی توان به طور دقیق مشخص کرد کدام سازمان های مستقل غیرمتمرکز در دستۀ Social DAO یا دائوی اجتماعی قرار می گیرند؛ اما واضح است که دائوهای اجتماعی به جای سرمایۀ مالی بر سرمایۀ اجتماعی تمرکز دارند. دائوهای اجتماعی را می توان به عنوان تکامل طبیعی مکالمات دوستانه و گروهی در نظر گرفت که در نهایت منجر به همکاری افراد با علایق مشترک می شود.

سؤالات متداول

DAO  مخفف نام سازمان غیرمتمرکز خودمختار است و توسط گروهی از افراد تشکیل می شود که تصمیم می گیرند از قوانین خاصی برای دستیابی به اهداف مشترک پیروی کنند.

در حال حاضر هیچ معیار روشنی برای دانستن اینکه کدام DAO باید اجتماعی نامیده شود وجود ندارد. Social DAO  به عنوان نوعی «قبیلۀ بومی دیجیتال» و مکانی برای «ملاقات با افرادی با علایق مشابه» شناخته می شود.

قانون اساسی DAO دارای نشانه های نمونۀ اولیۀ احتمالی برای DAO های سیاسی آینده است.

قانون اساسی دائو، نقاط قوت و پتانسیل دائو و یکی از محدودیت های اصلی در ایجاد سازمان های غیرمتمرکز را آشکار کرد. این ضعف که ضریب و درصد مشارکت کم جامعه در ادارۀ سازمان است، اکنون به طور گسترده توسط همۀ دائوها به نمایش گذاشته شده است. XDAO یک راه حل ممکن برای چنین مواردی را شرح می دهد: تیم های    DAO باید به اعضایی که رأی می دهند، پاداش و کسانی را که رأی نمی دهند، مجازات کند.

ادامه مطلب
اندازه بلاک بیت کوین (Block Size) چیست و چه اهمیتی دارد؟
اندازه بلاک بیت کوین (Block Size) چیست و چه اهمیتی دارد؟

بلاک یک واحد ذخیره سازی و اساساً یک پایگاه داده از سوابق تراکنش است. سوابق تراکنش ها شامل تراکنش های ارز دیجیتال، توکن های Fungible و NFT و سایر دارایی های دیجیتال است. تراکنش ها را رایانه های شرکت کننده در شبکه بیت کوین (که همان ماینرها هستند) به هر بلاک اضافه می کنند.

هر تراکنش جدید در یک بلاک به محدودیت ذخیره سازی آن که توسط اندازه بلاک تعیین می شود، کمک می کند. هنگامی که یک بلاک پر می شود، از طریق مُهر زمانی به یک بلاک جدید زنجیر می شود و بلاک چین شکل می گیرد. بلاک ها پایگاه های داده را در چندین کامپیوتر توزیع می کنند.

همچنین براساس ایجاد یک بلاک جدید، محدودیتی برای زمان تراکنش قائل می شوند. این مهم است که به رایانه های دیگر زمان داده شود تا بلاک های دیگر (قدیمی و جدید) را دانلود کنند و وظایف استخراج را برای تأیید تراکنش ها انجام دهند.

اندازه بلاک بیت کوین (Block Size) چیست؟

اندازه بلاک فضایی است که دسته ای از تراکنش های بیت کوین در آن قرار می گیرند. این بلاک ها در یک دفتر کل غیرمتمرکز به نام بلاک چین ذخیره می شوند. در نخستین روزهای راه اندازی بیت کوین، اندازه بلاک در شبکه بیت کوین می توانست ۳۶ مگابایت اطلاعات تراکنش ها را در خود ذخیره کند که بعدها در سال ۲۰۱۰ این اندازه به ۱ مگابایت کاهش یافت.

کاهش اندازه بلاک بیت کوین با هدف مواردی از جمله جلوگیری از کاهش کلاه برداری و جلوگیری از حملات اینترنتی انجام شد، اما در مقابل این کاهش اندازه بلاک بیت کوین، سرعت شبکه را کاهش داد و ظرفیت محدودی برای افزایش مقیاس تراکنش ها ایجاد شد.

چرا اندازه بلاک بیت کوین مهم است؟

هرچه اندازه بلاک بیت کوین بزرگ تر باشد، تراکنش های بیشتری را می توان در هر زمان معینی در بلاک چین پردازش کرد؛ درنتیجه تراکم شبکه کمتر می شود و در زمانی که حجم تراکنش ها بالاست، سرعت تراکنش ها بیشتر خواهد شد. نسخه های جدیدتر بیت کوین که همان هاردفورک ها هستند، دقیقاً به همین دلیل ساخته شدند.

چند ساعت یا حتی چند روز منتظر ماندن برای انجام یک تراکنش، تجربه بدی را برای کاربر به ارمغان می آورد و درنهایت به پذیرش ارزهای دیجیتال لطمه می زد. برای ماینرها تراکنش های سریع تر مستلزم کارمزد بالاتری بود و کندی شبکه در درازمدت برای همه گران تمام می شد. این مورد مشکلی بزرگ در شبکه اصلی بیت کوین بود؛ بنابراین بدیهی بود چیزی باید تغییر کند تا بلاک چین از نظر زمان تراکنش و مقیاس پذیری کارآمدتر شود.

محدودیت اندازه بلوک بیت کوین پارامتری در پروتکل بیت کوین است که اندازه بلوک های بیت کوین را محدود می کند؛ بنابراین تراکنش ها در شبکه هر ۱۰ دقیقه یک بار تأیید می شوند. اگرچه بیت کوین بدون این پارامتر راه اندازی شد، ساتوشی ناکاموتو محدودیت اندازه بلوک ۱ مگابایتی را زمانی که هنوز توسعه دهنده اصلی پروژه بود، اضافه کرد که به سه تا هفت تراکنش در ثانیه تبدیل می شود.

در سال ۲۰۱۷، محدودیت اندازه بلوک بیت کوین با محدودیت وزن بلوک ۴ میلیون «واحد وزنی» جایگزین شد. این تغییر نحوه شمارش داده ها در بلوک ها را تغییر داد و وزن برخی داده ها بیشتر از داده های دیگر شد.

چرا اندازه بلاک بیت کوین مهم است؟

چرا اندازه بلاک بیت کوین موضوع بحث برانگیزی است؟

سقف اندازه بلوک مشکل ساز است و در مورد اینکه آیا می توان از چنین محدودیتی در مشخصات بیت کوین استفاده کرد و چقدر باید باشد، اختلاف نظر وجود دارد. ساتوشی ناکاموتو هرگز به صراحت اشاره نکرده است که الگوریتم بیت کوین دارای محدودیت وزن بلوک است.

گفته می شود او این کار را به عنوان اقدامی ضد هرزنامه انجام داده است تا با ایجاد بلوک های مصنوعی بزرگ بیت کوین، نفوذگر را از تسخیر شبکه بیت کوین با تراکنش های جعلی بازدارد. برخی معتقدند این یک مرحله موقتی است، اگرچه معلوم نیست که او تحت چه شرایطی می خواست سقف اندازه بلوک بیت کوین تغییر کند. کدی که سقف اندازه بلوک را اعمال می کند در کوتاه مدت تولید نشده است.

چند سال پس از خروج ساتوشی ناکاموتو از پروژه، توسعه دهندگان و مصرف کنندگان درمورد موقتی بودن و ضرورت محدودیت اندازه بلوک بحث کردند. با افزایش پایگاه کاربران بیت کوین، برخی استدلال کردند زمان آن رسیده است که محدودیت اندازه بلوک را به طورکلی افزایش دهیم یا حذف کنیم؛ به خصوص قبل از اینکه بلاک های بیت کوین با تراکنش های بیش ازحد سنگین شوند.

اندازه بلوک یک پارامتر حفاظتی حیاتی است که نباید برداشته شود، یا حداقل باید با دقت بیشتری برداشته شود. برخی دیگر ادعا می کنند اندازه بلوک ۱ مگابایتی ساتوشی ناکاموتو خیلی بزرگ است و خواستار محدودیت و اندازه بلوک کمتر شده است. علاوه بر این، از آنجا که بیت کوین غیرمتمرکز است، هیچ جامعه یا فردی تصمیم هایی مانند افزایش یا کاهش اندازه بلوک را کنترل نمی کند.

چرا بلاک های بیت کوین مجاز نیستند خیلی کوچک باشند؟

توجه داشته باشید که تقریباً هر چیزی درباره سقف اندازه بلوک بیت کوین و خطرات بزرگ یا کوچک شدن آن قابل بحث است. شبکه بیت کوین تنها درصورتی تعداد محدودی از تراکنش ها را انجام می دهد که بلاک های بیت کوین خیلی کوچک باشند.

کوچک بودن بلوک های بیت کوین ممکن است به این معنا باشد که فضای کافی در این شبکه ها وجود نخواهد داشت. «جنگ قیمت» هزینه تراکنش برای اعتبارسنجی تراکنش ها، بیشتر کاربران را از استفاده کامل از بیت کوین می ترساند. درعوض می تواند به دنیایی کمک کند که در آن تنها نهادهایی بانک مانند با یکدیگر معامله می کنند؛ درحالی که مشتریان روزمره با آن ها حساب دارند.

این موضوع به بانکداری ذخایر کسری، سانسور تراکنش ها و سایر نگرانی های مالی متعارف کمک می کند؛ همان چیزی که بیت کوین قصد داشت از آن جلوگیری کند. همچنین کاربران بیت کوین را ترک خواهند کرد؛ زیرا بلاک ها بسیار کوچک هستند. در این صورت کاربران می توانند انتخاب کنند به یک ارز دیجیتال رقیب روی بیاورند یا این شکل از فناوری را کامل کنار بگذارند.

چرا بلاک های بیت کوین مجاز نیستند خیلی کوچک باشند؟

چرا بلاک های بیت کوین نباید خیلی بزرگ باشند؟

اگر اندازه بلاک های بیت کوین خیلی بزرگ باشند، هزینه عملیاتی نودها افزایش پیدا می کند و راه اندازی یک گره بیشتر از حد معمول طول می کشد.

اهمیت Block size در چیست؟

اندازه یک بلاک محدودیتی را بر تعداد تراکنش هایی که شبکه بیت کوین می تواند در هر ثانیه پردازش کند تحمیل می کند؛ بنابراین می توان دید توانایی شبکه در مقیاس پذیری را مهار خواهد کرد. هنگامی که بلوک ها پر می شوند، شبکه شلوغ خواهد شد و هزینه های تراکنش به طور چشمگیری افزایش می یابد.

در آغاز سال ۲۰۱۳، متوسط اندازه بلوک بیت کوین تقریباً ۱۲۵ کیلوبایت بود. تا ماه می ۲۰۱۵، افزایش پذیرش به افزایش ۲۴۰ درصدی اندازه بلوک از سال ۲۰۱۳ منجر شد؛ یعنی از ۱۲۵ کیلوبایت به تقریباً ۴۲۵ کیلوبایت. با این حال، TradeBlock ارائه دهنده ابزار تجارت کریپتو تخمین زد بلاک ها حداقل چهار بار در روز به حد ۱ مگابایت رسیده اند.

در سال ۲۰۱۵، شیوع فزاینده بلوک ها در نزدیکی مرز داده های تراکنش ها، با نگرانی های مربوط به کندی قابل توجه در پردازش تراکنش ها و افزایش کارمزدها، در جریان اصلی رمز ارزها نفوذ کرد.

افزایش کارمزدها و تأخیر در پردازش تراکنش ها سبب تضعیف خدمات اصلی زیربنای بیت کوین می شود؛ زیرا بسیاری از افراد جامعه نگران هستند ازدحام شبکه و افزایش هزینه نقل و انتقالات، پذیرش بیت کوین را کاهش دهند. در آن زمان، TradeBlock تخمین زد که «حداقل برخی از تراکنش های قابل قبول به دلیل مشکلات ظرفیت شبکه در ۳ درصد مواقع از ابتدای سال، با تأخیر تأیید می شوند».

اهمیت Block size در چیست؟

چرا اندازه بلاک افزایش پیدا می کند؟

در طول سال ها، بیت کوین شاهد پیشنهادهای متعددی بوده و حاکی از آن است که برای کاهش کارمزدها، پردازش تراکنش های بیشتر در ثانیه و اجازه دادن به بیت کوین برای رقابت با فناوری های رایج پرداخت، به افزایش بلاک نیاز است. در ۴ می ۲۰۱۵، گاوین آندرسن مقاله ای با عنوان «چرا افزایش اندازه حداکثر بلوک ضروری است» منتشر کرد. با وجود اینکه میانگین بلوک BTC در آن زمان تنها ۳۰ تا ۴۰ درصد پر بود. آندرسن هشدار داد:

«اگر تعداد تراکنش های منتظر به اندازه کافی زیاد شود، نتیجه نهایی یک شبکه بیش ازحد اشباع شده خواهد بود که مشغول انجام هیچ کار سازنده ای نیست. در این شرایط به احتمال زیاد مردم استفاده از بیت کوین را متوقف می کنند؛ زیرا تأیید تراکنش به طور فزاینده ای قابل انجام نخواهد شد».

در اواخر همان ماه، آندرسن اظهار داشت اگر جامعه نتواند درباره اجرای افزایش اندازه بلوک به اجماع برسد، کار خود را به سمت بیت کوین XT تغییر خواهد داد. نسخه ۰.۱۰ بیت کوین XT در دسامبر ۲۰۱۴ توسط توسعه دهنده Bitcoin Core و منتقد برجسته محدودیت بلوک ۱ مگابایتی Mike Hearn راه اندازی شد.

اندازه بلاک و Blockmaxsie

در ۴ ژوئن ۲۰۱۵، آندرسن مدافع این بود که ماینرها و نودها باید بتوانند به طور مستقل درباره اندازه بلوک ها تصمیم بگیرند، با این استدلال که جامعه باید محدودیت را حفظ کند و ببیند هزینه تراکنش ها چقدر باید افزایش یابد تا زمانی که ماینرها متوجه شوند و خودشان blockmaxsie را بالا ببرند؛ یعنی ماینرها بلوک هایی ایجاد می کنند که اندازه متوسط بلوک را نه افزایش و نه کاهش می دهند.

در ۱۲ ژوئن ۲۰۱۵، بیانیه ای مبنی بر معرفی بلوک های ۸ مگابایتی که توسط استخرهای استخراج بزرگ چینی F۲pool، BTCChina، Antpool، Huobi  و BW امضا شده بود، به صورت آنلاین منتشر شد که نشان دهنده تقاضا برای بلوک های بزرگ تر بود.

در ۲۲ ژوئن ۲۰۱۵، اندرسن پیشنهاد بهبود بیت کوین (BIP) ۱۰۱ را منتشر کرد که از «جایگزینی حداکثر اندازه ثابت یک مگابایت بلوک با حداکثر اندازه ای که در طول زمان با سرعت قابل پیش بینی رشد می کند» حمایت می کرد.

اندازه بلاک و Blockmaxsie

کدام پیشنهادهای افزایش اندازه بلاک مورد حمایت جامعه قرار گرفت؟

بیت کوین XT، بیت کوین کلاسیک و Segwit از جمله طرح هایی برای افزایش اندازه بلاک بیت کوین بودند که بیشترین حمایت جامعه را در طول سال ۲۰۱۶ دریافت کردند، اما هیچ کدام موفق به افزایش اندازه بلوک نشدند.

در ژانویه ۲۰۱۶، BIP۱۰۱ از پروتکل بیت کوین XT به نفع افزایش اندازه بلوک یک باره به ۲ مگابایت حذف شد. تا ژانویه ۲۰۱۷، کمتر از ۳۰ نود بیت کوین XT توسط ماینرها نگهداری می شد. با وجود فروپاشی بیت کوین XT، پیشنهاد ها به نفع افزایش اندازه بلوک زیاد شد.

در آن زمان، بیت کوین کلاسیک به عنوان وسیله ای برای افزایش اندازه بلوک ظاهر شد که به نظر می رسید بیشترین حمایت جامعه را پس از راه اندازی آن در ۱۰ فوریه ۲۰۱۶ به دست آورد. فورک پیشنهادی از افزایش اندازه بلوک یک باره ۲ مگابایتی پشتیبانی کرد.

با وجود اینکه بیت کوین کلاسیک به سرعت پشتیبانی شد، نتوانست حمایت بیش از ۷۵ درصد ماینرها را جلب کند و به این ترتیب، نتوانست به عنوان زنجیره غالب ظاهر شود. بیت کوین کلاسیک درنهایت پس از تعهد توسعه دهندگان پروژه از زنجیره بیت کوین کش در سال ۲۰۱۷، فعالیت خود را متوقف کرد.

در ۲۰ فوریه ۲۰۱۶، میزگرد بیت کوین، کنسرسیومی که بسیاری از مشاغل، صرافی ها، کیف پول ها و استخرهای استخراج پیشرو در سال ۲۰۱۶ را نمایندگی می کرد، طرحی را برای یک هارد فورک از بلاک چین بیت کوین ترسیم کرد که سبب شد SegWit (طرح بهبود شبکه بیت کوین در راستای رفع مشکلات انعطاف پذیری و افزایش ظرفیت بلاک بیت کوین) معرفی شود.

چرا بیت کوین فورک و تقسیم شد؟

ناتوانی جامعه در یافتن اجماع درباره پیشنهادی برای افزایش اندازه بلاک منجر به هارد فورک بلاک چین بیت کوین در آگوست ۲۰۱۷ شد؛ درحالی که طرح های متعددی که از تغییر محدودیت اندازه بلوک حمایت می کردند نتوانستند پشتیبانی لازم برای تغییرات را جمع آوری کنند و کارمزد تراکنش ها تا اواسط سال ۲۰۱۷ به شدت افزایش یافته بود.

در آگوست ۲۰۱۵، میانگین کارمزد تراکنش بیت کوین تنها ۰.۵۰ دلار بود؛ با این حال، تا ژوئن ۲۰۱۷، متوسط هزینه ها ۱۰ برابر افزایش یافت و به حدود ۵ دلار رسید. با توجه به اینکه تقریباً نیمی از جمعیت جهان با کمتر از ۵.۵ دلار در روز زندگی می کردند، به نظر می رسید کارمزدهای بالا BTC را برای جمعیت های در حال توسعه جهان کاملاً غیر قابل استفاده کرد و سبب فشار مجدد از درون جامعه رمزنگاری برای انجام یک هارد فورک فعال شد.

در ۱ آگوست ۲۰۱۸، بیت کوین کش (BCH) با موفقیت از بیت کوین جدا شد و شبکه بیت کوین را به دو بخش تقسیم کرد. BCH علاوه بر اجرای الگوریتم تنظیم سختی، محدودیت اندازه بلوک ۸ مگابایتی را معرفی کرد. در ماه می ۲۰۱۸، BCH تحت یک هارد فورک قرار گرفت تا اندازه بلوک را به ۳۲ مگابایت افزایش دهد.

با این حال، پس از آن بار دیگر در ماه نوامبر در یک تقسیم شبکه که شاهد ظهور زنجیره رقیب بیت کوین SV بود، یک هارد فورک را پشت سر گذاشت. سرانجام با پشتیبانی از اندازه بلوک ۱۲۸ مگابایت، ارتقای بیت کوین SV حداکثر اندازه بلوک را در جولای ۲۰۱۹ به ۲ گیگابایت افزایش داد.

چرا بیت کوین فورک و تقسیم شد؟

مزایا و معایب افزایش اندازه بلاک بیت کوین

بحث درباره اینکه آیا بیت کوین به بلاک های بزرگ تری نیاز دارد یا نه، سال ها ادامه داشته است. چندین استدلال می توانند درباره اینکه چرا توسعه دهندگان باید یا نباید این گزینه را بررسی کنند، مطرح شد. برخی از مزایا و معایب افزایش اندازه بلاک بیت کوین به شرح زیر هستند:

مزایای افزایش اندازه بلاک بیت کوین

مزایای افزایش اندازه بلاک بیت کوین به شرح زیر است:

  • کارمزد تراکنش کمتر
  • ظرفیت تراکنش بیشتر برای رقابت با سایر سیستم های پرداخت
  • استفاده از بیت کوین برای پرداخت های خرد

معایب افزایش اندازه بلاک بیت کوین

معایب افزایش اندازه بلاک بیت کوین به شرح زیر است:

  • تبدیل شدن به یک گره کامل به دلیل بلوک های بزرگ تر گران تر می شود.
  • درصورت تحقق طرح کلی، نگرانی درباره تمرکز بیشتر است.
  • مشکلات امنیتی ناشی از گره های کامل گروه بندی شده که نقاط شکست ایجاد می کند.
  • از آنجا که هیچ کس به طور رسمی «مسئول» بیت کوین نیست، دستیابی به اجماع در این موضوع بسیار چالش برانگیز است.

داده های تراکنش در یک بلاک بیت کوین

مؤلفه اصلی دیگر بلوک بیت کوین، داده های تراکنش است که اکثریت اطلاعات داخل ساختار داده بلوک بلاک چین را تشکیل می دهد. اولین تراکنش موجود در هر بلاک جدید به عنوان تراکنش تولیدی یا تراکنش کوین بیس (که نباید با صرافی ارز دیجیتال Coinbase اشتباه گرفته شود) شناخته می شود و مسئول تولید BTC جدید به منزله بخشی از پاداش بلاک برای ماینر موفق است. این تراکنش اولیه به وضوح مشخص می کند کدام آدرس های بیت کوین حق دریافت پاداش بلاک را دارند.

درحالی که تراکنش های سنتی بیت کوین شامل ورودی ها و خروجی ها می شوند، یک تراکنش نسل جدید، BTC را از خود پروتکل استخراج می کند. بقیه داده های تراکنش بلوک شامل آدرس های فرستنده و گیرنده، مقدار BTC در هر تراکنش، امضاهای کلید خصوصی که اجازه ارسال BTC را می دهد و مهرهای زمانی هستند که به صورت رمزنگاری دقیقاً زمان وقوع هر تراکنش را تأیید می کنند.

همان طور که قبلاً ذکر شد، اندازه بلوک بیت کوین از نظر تاریخی به یک مگابایت داده محدود می شد؛ با این حال شبکه بیت کوین از ویژگی ای به نام SegWit نیز پشتیبانی می کند که داده های امضای تراکنش را قادر می سازد تا به شیوه ای کارآمد تفکیک و کامپایل شوند. همچنین این ویژگی بلاک را در 1 مگابایت نگه می دارد؛ درحالی که فضای بلوک را برای داده های تراکنش افزایش می دهد.

داده های تراکنش در یک بلاک بیت کوین

Satoshi Vision چیست؟

صرافی های جدید بلاک چین و بازارهای NFT همچنان بسیاری از محصولات دیجیتال جدید را برای فروش تولید می کنند. تمام این داده ها باید در بلاک چین ذخیره شوند. بلاک چین اولیه بیت کوین ۲۰۰۹ دارای اندازه بلوک ۱ مگابایتی است و به طور متوسط تنها می تواند چند صد تراکنش را در خود جای دهد. از آن زمان تاکنون تغییراتی صورت گرفته و اندازه بلوک ها در نسخه های جدید افزایش یافته است. یکی از این بلاک چین های جدید بیت کوین Satoshi Vision است.

فورک برای تغییر

همان طور که کامپیوترها قدرتمندتر شده اند و سرعت شبکه پیوسته افزایش یافته است، توسعه دهندگان توانسته اند بلاک چین ها را به روز کنند. اضافه کردن اندازه بلوک های بزرگ تر به رفع اشکالات اولیه کمک کرد. به این ارتقاها فورک می گویند.

برخی از این به روزرسانی ها با نسخه های قبلی سازگار بودند و به بیت کوین اجازه می دادند به جای رایانه هایی که از نسخه های جدید و قدیمی نرم افزار استفاده می کردند، استفاده شوند. بلاک چین های دیگر کدهایی داشتند که آن قدر متفاوت بودند که نحوه عملکرد بلاک چین را تغییر دادند. فورک هایی مانند لایت کوین (اندازه بلوک ۴ مگابایت) و بیت کوین کش (اندازه بلوک ۸ مگابایت) به قدری متفاوت بودند که مجبور شدند از بلاک چین اصلی جدا شوند.

با تعداد بیشتری از افراد که مایل به سرمایه گذاری در بیت کوین، قراردادهای هوشمند و NFT هستند، تقاضا برای دارایی های دیجیتال رشد کرده است. تقاضای فزاینده برخی توسعه دهندگان را برانگیخته است تا راه حل مقیاس پذیر جدیدی مانند بلاک چین BSV برای بازار ارز دیجیتال و NFT ایجاد کنند.

بلاک چین BSV چیست؟

بیت کوین ساتوشی ویژن (که بیت کوین SV یا BSV نیز نامیده می شود) یک ارتقا جذاب و نسبتاً جدید است که تفاوت های قابل توجهی با بلاک چین اصلی بیت کوین در سال ۲۰۰۹ دارد. از نظر فنی، بیت کوین SV یک هارد فورک پروتکل بلاک چین بیت کوین کش است. این هارد فورک در سال ۲۰۱۸، یک سال پس از ایجاد بیت کوین کش، توسعه یافت.

این شبکه جدید ارز دیجیتال منحصربه فرد خود را به نام BSV دارد. بیت کوین SV در حال حاضر بیش از ۱۰۰۰ توسعه دهنده دارد که به طور فعال روی آن کار می کنند تا از عملکرد بی درنگ و پایدار و ایمن آن اطمینان حاصل کنند. یکی از بزرگ ترین تفاوت های بیت کوین SV و نسخه های قبلی، اندازه بلوک است که درواقع بسیار بزرگ تر از اندازه بلوک استاندارد BTC خواهد بود. BSV در حال حاضر دارای اندازه بلوک ۴ گیگابایت است.

بلاک چین BSV چیست؟

چرا اندازه بلاک BSV مهم است؟

اهمیت اندازه بلاک BSV در مزایای بی شماری است که ارائه می دهد. در ادامه به برخی از این مزایا اشاره می کنیم:

بالا رفتن سرعت معاملات

افزایش اندازه بلاک بیت کوین به این معناست که ماینرها می توانند به سرعت تراکنش های جدید را به یک بلوک موجود اضافه کنند. درنتیجه بلاک چین بسیار سریع تر عمل می کند، حتی زمانی که شبکه بسیار شلوغ باشد. BSV تمام مشکلات مربوط به پروتکل های استاندارد بیت کوین را از بین می برد.

بلاک چین BSV حدود ۳۰۰ تراکنش در ثانیه را با حداکثر ظرفیت بار ۲۸۰۰ انجام می دهد و این در مقایسه با بلاک چین BTC که تنها ۴.۶ تراکنش در ثانیه را مدیریت می کند بسیار بالاست.

مقیاس پذیری نامحدود

BSV برای کار در شرایط ترافیک سنگین ساخته شده است. BSV می تواند چندین هزار کاربر را در یک ثانیه مدیریت کند. توسعه دهندگان BSV قصد دارند با سیستم های پرداخت مانند Visa و MasterCard رقابت کنند.

کارمزد تراکنش بسیار پایین

از آنجا که BSV در پردازش تراکنش ها کارآمد است، هزینه کمی برای ماینرها و کاربران دارد. از دیدگاه مشتری BSV  یک ارز دیجیتال جذاب است و اگر نمی خواهید هزینه های زیادی را برای انتقال سریع ارزهای دیجیتال بپردازید بسیار کارآمد خواهد بود.

فضای ذخیره سازی بزرگ برای برنامه ها و راه حل های سفارشی شده

فناوری بلاک چین دیگر به تراکنش های رمزنگاری محدود نمی شود. توسعه دهندگان راه هایی پیدا کرده اند که اشکال دیگری از دارایی های دیجیتال مانند قراردادها، سوابق شخصی و تصاویر را در بلاک چین جمع آوری کنند. این بدان معناست که فضایی برای ذخیره سازی پایگاه های داده برنامه های سفارشی در یک بلاک چین وجود خواهد داشت.

برنامه کاربردی بیمارستانی را تصور کنید که سوابق پزشکی الکترونیکی را ذخیره می کند، یا یک بازار NFT که آثار هنری دیجیتال را داخل بلوک ها در یک پایگاه داده غیرمتمرکز ذخیره خواهد کرد. در این شرایط بیت کوین SV بلوک هایی دارد که به اندازه کافی بزرگ هستند و همه اطلاعات را در خود جای می دهند.

سخن پایانی

اجرای فناوری بلاک چین توسط بیت کوین بر یک سیستم نسبتاً ساده و در عین حال ظریف از ضرب بلوک های جدید و حفظ امنیت شبکه متکی است. اگرچه این اتفاق به طور خاص در آناتومی بلاک مخصوص بلاک چین بیت کوین می افتد، بسیاری دیگر از شبکه های PoW از ساختار داده بلوک بلاک چین بسیار مشابهی استفاده می کنند.

این شبکه ها ممکن است تفاوت هایی داشته باشند که شامل اندازه های مختلف بلاک یا زمان بلوک ها می شوند، اما سیستم های کلی استخراج کننده ها، بلاک ها و معماری بلاک چین آن ها به طورکلی یکسان است.

اندازه یک بلاک محدودیتی را بر تعداد تراکنش هایی که شبکه بیت کوین می تواند در هر ثانیه پردازش کند تحمیل می کند و بنابراین می توان دید که توانایی شبکه در مقیاس پذیری را مهار خواهد کرد. هنگامی که بلوک ها پر می شوند، شبکه شلوغ خواهد شد و هزینه های تراکنش به طور چشمگیری افزایش می یابد؛ به همین دلیل اندازه بلاک اهمیت زیادی دارد.

پرسش های متداول

اندازه بلاک فضایی است که دسته ای از تراکنش های بیت کوین در آن قرار می گیرند. بلاک ها در یک دفتر کل غیرمتمرکز به نام بلاک چین ذخیره می شوند. در نخستین روزهای راه اندازی بیت کوین، اندازه بلاک در شبکه بیت کوین می توانست ۳۶ مگابایت اطلاعات تراکنش ها را در خود ذخیره کند که بعدها در سال ۲۰۱۰ این اندازه به ۱ مگابایت کاهش یافت.

اندازه یک بلاک محدودیتی را بر تعداد تراکنش هایی که شبکه بیت کوین می تواند در هر ثانیه پردازش کند تحمیل می کند و بنابراین می توان دید توانایی شبکه در مقیاس پذیری را مهار خواهد کرد. هنگامی که بلوک ها پر می شوند، شبکه شلوغ خواهد شد و هزینه های تراکنش به طور چشمگیری افزایش می یابد.

هرچه اندازه بلاک بیت کوین بزرگ تر باشد، تراکنش های بیشتری را می توان در هر زمان معینی در بلاک چین پردازش کرد؛ درنتیجه تراکنش ها سریع تر انجام می شوند.

اگر بلاک های بیت کوین خیلی کوچک باشند، بسیاری از تراکنش ها توسط شبکه بیت کوین قابل پردازش نیستند.

اگر اندازه بلاک های بیت کوین خیلی بزرگ باشند، هزینه عملیاتی نودها افزایش پیدا می کند و راه اندازی یک گره بیشتر از حد معمول طول می کشد.

ادامه مطلب
[
توکن غیرمثلی یا NFT چیست؟ بررسی کاربردها و روش ساخت آن

NFTها توکن هستند، پس بهتر است پیش از صحبت راجع به NFT بدانیم توکن چیست و به یکی از مواردی که کوین را از توکن متمایز می کند اشاره کنیم. کوین ها قابل تولید نیستند، به عنوان مثال کسی بیت کوین را تولید نمی کند، بلکه ماینرها با حل یک سری مسائل پیچیده به استخراج بیت کوین می پردازند. اما ساخت توکن امکان پذیر است و به عنوان مثال توکن تتر که یک توکن شناخته شده است قابلیت ساخته شدن را دارد.

حالا به سراغ NFT که یک توکن است برویم. درواقع NFT مخفف عبارت Non-Fungible Token به معنای توکن غیرمثلی (غیر قابل تعویض) است. در ادامه مفهوم غیر قابل تعویض بودن را برای شما شرح می دهیم.

NFT چیست ؟

NFT کوتاه شده عبارت non-fungible token، و به معنای توکن غیرقابل تعویض است. NFTها نوعی دارایی دیجیتالی هستند که توکن سازی آنها نیز از طریق فناوری بلاک چین انجام شده و توسط کدهای منحصر به فردی شناسایی می شوند. با وجود اینکه این مفهوم از سال 2014 به بازار کریپتوکارنسی معرفی شده؛ اما در یکی دو سال اخیر توجهات زیادی را به خود معطوف کرده است.

در دنیای NFTها، هر دارایی NFT نماینده و نشان دهنده یک نوع دارایی ارزشمند در دنیای واقعی است. این دارایی ها می توانند در گروه های کاملاً متفاوت همچون اشیا باارزش، هنر، قطعه موسیقی یا حتی آیتم های درون بازی های ویدئویی و بسیاری موارد دیگر قرار داشته باشند.

NFT رایگان (فری مینت) چیست؟

فری مینت (Free Mint) نوعی از دارایی NFT است که انتشار و توزیع آن به صورت رایگان قابل انجام است. در واقع به جز هزینه های گاز مورد نیاز جهت ضرب یک توکن NFT، دیگر نیازی به پرداخت هیچ هزینه اضافی نخواهد بود. توکن های NFT که بر اساس این روش ضرب می شوند، بیش از آنکه بر درآمدهای اولیه فروش توجه داشته باشد، بر حق امتیاز ثانویه متمرکز هستند.

غیر قابل معاوضه به چه معناست؟

برخلاف ارزهای دیجیتال معروف همچون بیت کوین و اتریوم ، دارایی های NFT از نظر ارزش با یکدیگر یکسان نیستند. این موضوع سبب شده تا به اصطلاح NFTها با یکدیگر قابل تعویض و مبادله نباشند. برای درک بهتر این موضوع بهتر است به مثال زیر توجه کنید.

سیستم پولی کشورها را در نظر بگیرد؛ در این سیستم پولی سنتی اسکناس هایی که ارزش یکسان دارند با یکدیگر قابل تعویض هستند. یک اسکناس 10 هزار تومانی با یک اسکناس 10 هزار تومانی دیگر ارزش یکسانی دارد، همچنین این اسکناس 10 هزار تومانی از نظر ارزش با 2 اسکناس 5 هزار تومانی 10 اسکناس هزار تومانی و 5 اسکناس 2 هزار تومانی برابر بوده و با یکدیگر قابل تعویض هستند.

همچنین در سیستم ارزهای دیجیتال نیز یک بیت کوین با یک بیت کوین دیگر از نظر ارزش کاملاً یکسان بوده و به جای یکدیگر قابل استفاده خواهند بود. اما از آنجاییکه هر کدام از توکن های NFT نماینده اقلام ارزشمند متفاوت و باارزش متغیر هستند، امکان معاوضه آنها با یکدیگر وجود ندارد.

توکن غیرمثلی یا NFT چیست؟

تا اینجا با مفهوم توکن، و همچنین قابلیت غیر قابل تعویض بودن آشنا شدید، حالا وقت آن رسیده است که بدانیم توکن های NFT چه هستند. توکن های غیر قابل تعویض NFT روی بلاک چین اتریوم ساخته و جا به جا می شوند. اینکه صاحب یک توکن NFT چه کسی است در بلاک چین ثبت می شود و تمام سیستم هایی که به بلاک چین متصل هستند به اطلاعات آن توکن دسترسی دارند و کسی امکان ایجاد تغییر در اطلاعات ثبت شده را ندارد.

پس تا اینجا متوجه شدیم که NFTها منحصر به فرد هستند و به دلیل استفاده از بلاک چین امنیت لازم برای آن ها فراهم شده است.

اما اگر بخواهیم NFT را به زبان خیلی ساده معرفی کنیم باید با ارائه یک مثال، ماهیت این توکن را توضیح دهیم.

اکثر ما ایرانی ها با گل خداداد عزیزی که منجر به صعود تیم ملی به جام جهانی 1998 شد خاطره داریم و دیدن این صحنه هنوز هم برای ما یادآور خاطرات شیرین آن روزها است. حالا ربط این موضوع به مبحث NFT چیست؟

آقای خداداد عزیزی به عنوان کسی که این گل را زده است می تواند یک ویدئو از گل زدن خود را به یک توکن NFT تبدیل کرده و به فروش برساند. حق مالکیت برای خداداد عزیزی حفظ می شود و اگر افرادی قصد خرید این توکن را داشته باشند می توانند قیمت خرید خود را پیشنهاد داده و در واقع در این مناقصه شرکت کنند.

با خرید این توکن حق مالکیت آن صحنه به خریدار اعطا خواهد شد و آقای خداداد عزیزی به عنوان صاحب اصلی اثر هر بار که این توکن خرید و فروش شود درصدی از مبلغ را دریافت خواهد کرد.

افراد زیادی در سراسر دنیا می توانند این تکه ویدئو را دانلود کرده و داشته باشند، ولی فرق آن با حالتی که شما توکن را خریداری کنید این است که در صورت خرید توکن شما به عنوان صاحب اثر شناخته خواهید شد نه صرفا شخصی که یک ویدئو را در گالری خود نگه داشته است.

همین مثال را می شود راجع به موسیقی بیان کرد. اگر یک آهنگ ساز یک قطعه موسیقی بسازد، می تواند با تبدیل آن قطعه موسیقی به توکن NFT برای خود درآمدی داشته باشد و شخصی که توکن را خریداری کند حق مالکیت آن قطعه موسیقی را دارد.

پس اگر در آینده آن قطعه موسیقی به هر دلیلی خیلی مطرح شود و قرار باشد که از آن قطعه در آثاری استفاده شود، شخصی که توکن آن قطعه موسیقی را خریداری کرده بود، به عنوان شخصی که مالکیت آن را دارد، باید اجازه ی این کار را بدهد.

یک نمونه ی واقعی، فروش کاور آلبوم هیچ کس، رپر شناخته شده با نام “جنگل آسفالت” بود که هیچ کس به قیمت 190 اتریوم به فروش رساند.

توکن nft

 

نحوه کارکرد NFT به چه شکل است؟

دارایی های دیجیتالی NFT، بر روی بلاک چین به ویژه بلاک چین اتریوم اجرا شده اند؛ بلاک چین مانند یک دفتر کل عمومی توزیع شده، تراکنش های انجام شده را در خود ثبت می کند. در سیستم NFT از یک پایگاه داده منحصر به فرد استفاده شده و هر توکن نیز دارای یک کد مختص به خودش است. وجود این کد و پایگاه داده منحصر به فرد سبب شده تا فرایند تأیید مالکیت NFT معامله شده و انتقال آن به راحتی انجام شود.

NFTها دارایی های دیجیتالی منحصر به فردی هستند که اطلاعات ارزشمندی را در خود ذخیره و نگهداری می کنند. از آنجاییکه این نوع دارایی دیجیتالی ارزشی را در خود نگهداری می کند، با گذر زمان، بر اساس میزان عرضه و تقاضا و با توجه به وضعیت بازار، می تواند دچار نوسان شده و ارزش متفاوتی پیدا کند.

همانطور که پیش از این نیز اشاره شد، دارایی های NFT نماینده اقلام ارزشمند دنیای واقعی همچون آثار هنری، املاک و مستغلات و… هستند. توکنیزه کردن دارایی های ملموس دنیای واقعی سبب شده تا از نظر برخی معامله گران بازار، خرید و فروش NFTها نسبت به سایر دارایی های دیجیتالی کارآمدتر بوده و احتمال تقلب در آن کمتر شود.

تفاوت توکن قابل معاوضه و غیر قابل معاوضه چیست؟

توکن های غیرقابل معاوضه (NFT) نوعی دارایی دیجیتال هستند که در طراجی و اجرای آنها نیز مانند توکن های قابل معاوضه از فناوری بلاک چین و برنامه نویسی یکسان استفاده شده است. اما تفاوتی که میان این دو نوع دارایی دیجیتالی وجود دارد این است که توکن های غیرقابل معاوضه برخلاف توکن های قابل معاوضه یکتا و کاملاً منحصر به فرد هستند.

تفاوت NFT با ارزهای دیجیتال

همچون ارزهای دیجیتال، توکن های NFT نیز یک دارایی دیجیتال به حساب می آیند، اما NFTها تفاوت هایی با ارزهای دیجیتال دارند که در ادامه به آن ها خواهیم پرداخت.

قابل تقسیم نیستند

توکن های NFT بر خلاف ارزهای دیجیتال قابل تقسیم نیستند، یعنی اینکه شما امکان خرید بخشی از یک توکن NFT را ندارید، یا همه ی آن یا هیچ.

ولی در ارزهای دیجیتال می توانید به اندازه ی سرمایه ی خود، نیم و یا حتی بخش کمتری از اتریوم یا ارزهای دیگر را خریداری کنید.

نظیر ندارند

مجسمه سازی را در نظر بگیرید که تصمیم گرفته است اولین مجسمه ای که ساخته است را به توکن تبدیل کرده و به فروش برساند. فقط اولین مجسمه ی آن مجسمه ساز با ویژگی های خاصی که دارد به عنوان اولین مجسمه ی آن هنرمند وجود دارد که در صورت تبدیل شدن آن مجسمه ی خاص به توکن NFT ، آن توکن که معرف مجسمه بوده است نیز منحصر به فرد خواهد بود.

البته گاهی افرادی تصمیم می گیرند که 20 توکن از اثر هنری خود تولید کنند، در این صورت با وجود محدودیت تعداد توکن ها بیش از یک توکن است. مثلا ساخت 20 توکن از یک قطعه موسیقی.

غیر قابل تعویض هستند

توضیحاتی راجع به غیر قابل تعویض بودن توکن های NFT پیش از این ارائه شد.

نحوه خرید NFT به چه شکل است؟

خرید و خروش دارایی های NFT نیز مانند سایر دارایی های دیجیتالی از طریق یک پلتفرم مشخص انجام می شود. در حال حاضر اکثر معامله گران از بازارهای آنلاین NFT، از جمله OpenSea، Rarible و SuperRare استفاده می کنید. از آنجاییکه بسیاری از دارایی های NFT تنها از طریق اتریوم قابل خرید هستند، لازم است قبل از هر چیزی مقداری اتریوم در کیف پول دیجیتالی خود نگهداری کنید.

چطور NFT معامله کنم؟

مانند سایر ارزهای دیجیتال جهت خرید و فروش دارایی های NFT نیز باید از طریق یک پلتفرم تخصصی اقدام کرد؛ بنابراین در مرحله اول لازم است پلتفرم معاملاتی مدنظر خود را انتخاب کنید. به عنوان مثال می توانید از بازارهای آنلاین مانند OpenSea، Rarible یا پلتفرم های معاملاتی مستقیم مانند Shopify استفاده کنید.  معمولاً انتخاب از میان این دو، به نوع NFT و کارمزدهای مربوط به معامله دارایی رمزنگاری بستگی دارد.

پس از انتخاب پلتفرم معاملاتی، لازم است کیف پول دیجیتالی خود را ساخته و به این پلتفرم معاملاتی متصل کنید. معمولاً کاربران بازار NFT از کیف پول های دیجیتالی همچونMetaMask, Trust Wallet Coinbase Wallet  استفاده می کنند.

در قدم بعدی، لازم است برای دارایی NFT مدنظر خود قیمتی را تعیین کنید. قیمت گذاری دارایی های NFT بر اساس عوامل مختلفی همچون قیمت متوسط 30 روزه گذشته، ارزش ذاتی دارایی و نادر بودن آن، کاربرد آن و… انجام می شود. در آخر از طریق پلتفرم معاملاتی مدنظر می توانید دارایی NFT خود را در یک قیمت ثابت یا به صورت مزایده به فروش برسانید.

ساخت NFT چگونه انجام می شود؟

ساخت NFT با پیروی از چند قدم قابل انجام است، اما قبل از شروع باید به چند مورد زیر از قبل توجه کرده باشید:

  • انتخاب پلتفرمی که از ساخت NFTها پشتیبانی کند: ساخت دارایی های غیرقابل معاوضه در یک بازار NFT یا هر یک از صرافی هایی دیجیتالی که از استخراج NFT پشتیبانی کند، قابل انجام است.
  • ایجاد یک کیف پول دیجیتالی: لازم است کیف پول دیجیتالی خود را به پلتفرم مورد نظر متصل کنید.
  • مشخص کردن نوع NFT و بلاک چین: در این مرحله باید نوع NFT مدنظر خود را مشخص کرده و بلاک چینی را جهت حفظ و ثبت اطلاعات انتخاب کنید. بلاک چین های مختلفی همچون اتریوم و سولانا از NFTها پشتیبانی می کنند.
  • وارد کردن اطلاعات NFT: به بخش CREAT پلتفرم مدنظر رفته و ویژگی های دارایی NFT خود را وارد کرده و مراحل ساخت را تکمیل کنید.

کیف پول متامسک و کوین بیس از جمله کیف پول هایی هستند که برای این هدف می توانید در نظر داشته باشید.

وبسایت Rarible به دلیل رابط کاربری ساده ای که دارد به خصوص برای کسانی که به تازگی قصد ورود به دنیای NFTها را دارند مناسب تر است.

محتواهایی با فرمت های MP3، Jpeg، PNG، TXT و GIF در چند پلتفرم قابلیت تبدیل به توکن NFT را دارند.

پلتفرم هایی نظیر Opensea، InfiNFT، Rarible، Cargo و Mintbase به کاربران امکان ساخت توکن های NFT  را می دهند.

نوکن غیرمثلی یا nft

اما با کلیک روی دکمه ی Create به معنی ساخت، شما می توانید یک توکن NFT برای خود بسازید. امکان شارژ حساب کاربری با اتریوم و همچنین توکن Rarible با نام Rari برای شما وجود دارد.

برخی از توکن های NFT موجود در این پلتقرم با واحد توکن Rarible به فروش می رسند.

پس از کلیک روی دکمه ی Create به این صفحه هدایت می شوید که باید مشخص کنید که آیا شما قصد ایجاد یک توکن از اثر خود دارید یا می خواهید تعداد بیشتری از این توکن ایجاد کنید.

Single برای ایجاد تنها یک NFT و گزینه ی Multiple برای مواقعی که قصد ایجاد تعداد بیشتری از توکن مورد نظر را داشته باشید، استفاده می شود.

نوکن غیرمثلی یا nft

با کلیک روی Choose File می توانید تصویر و یا هر اثری که قصد دارید آن را تبدیل به NFT  کنید، انتخاب و بازگذاری کنید.

 Fixed price

با انتخاب Fixed price درواقع یک قیمت را مشخص می کنید که NFT در همان قیمت به فروش برسد، یعنی اگر کسی قصد خرید توکن شما در قیمت انتخابی شما را داشته باشد معامله به سرعت انجام می گیرد. پلتفرم Rarible  به مقدار 5/2  درصد از قیمتی که شما برای فروش مشخص کرده اید را در زمان انجام معامله دریافت خواهد کرد. به عنوان مثال اگر قیمتی که شما برای NFT خود ثبت کرده باشید 5 اتریوم باشد، با کسر دو و نیم درصد آن 875/4 اتریوم به حساب شما منتقل خواهد شد.

Timed auction

با انتخاب Timed auction به عبارتی NFT خود را به حراج می گذارید، در این صورت باید یک بازه ی زمانی برای حراج خود تعیین کنید و همچنین کمترین قیمتی که حاضر به فروش NFT خود در آن بازه ی زمانی دارید را نیز تعیین کنید. معامله برای کاربرانی که قیمتی پایین تر از قیمت ثبت شده ی شما را پیشنهاد داده باشند انجام نخواهد شد.

Unlimited auction

با انتخاب این گزینه شما به کاربران اجازه می دهید که قیمت های پیشنهادی خود را برای توکن شما ثبت کنند.

پس از طی مراحل گفته شده شما باید مشخص کنید که پرداخت ها بر اساس توکن همین پلتفرم صورت گیرد و یا اینکه از ارز دیجیتال برای پرداخت ها استفاده شود. توکن پلتفرم Rarible  که Rari نام دارد نیز می تواند در پرداخت ها مورد استفاده قرار گیرد.

Title

با انتخاب یک نام برای توکن NFT ساخته شده و وارد کردن آن در فیلد Title به قسمت های آخر ساخت توکن می رسیم.

Description

برای فیلد Description می توانید یک توضیح راجع به توکن خود وارد کنید، به عنوان مثال دلیلی برای قانع کردن کاربران برای خرید توکن شما و یا اختصاص دادن امتیازاتی به خریدار می تواند در این قسمت جای گیرند. پر کردن این قسمت اختیاری است.

یکی از نمونه های Description می تواند وعده ی ارسال فایل حقیقی و یا اصل کالا باشد. مثلا در صورتی که تصویر یک قاب قدیمی را به توکن تبدیل کرده اید می توانید در قسمت توضیحات این مورد را اضافه کنید که در صورت خرید توکن، قاب اصلی نیز به آدرس شما ارسال خواهد شد.

Royalties

در این قسمت شما به عنوان سازنده ی توکن می توانید با وارد کردن درصد مورد نظر خود این موضوع را به پلتقرم بگویید که هر بار این توکن معاله شود درصدی نیز به حساب شما منتقل شود.

مثلا شما توکنی ساخته و به قیمت 5 اتریوم به فروش می رسانید، شخصی که توکن شما را خریداری کرده است می تواند توکن را به قیمتی که بخواهد به فروش برساند، مثلا 100 اتریوم. در این صورت 5/2 درصد از 100 اتریوم به پلتفرم می رسد و 10، 20 یا هر درصدی که شما در این بخش مشخص کرده باشید نیز به حساب شما منتقل می شود. یعنی اگر مقدار 20 درصد را برای Royalties تعیین کرده باشید و شخص خریدار توکن شما قصد فروش آن به قیمت 100 اتریوم را داشته باشد، در زمان فروش 20 درصد یا همان 20 اتریوم به حساب شما نیز ارسال خواهد شد، و این روند تا ابد ادامه دارد.

نوکن غیرمثلی یا nft

پس از آنکه اثر شما به عنوان توکن در فروشگاه به فروش گذاشته شد، افرادی که تمایل به خرید آن داشته باشند، می توانند قیمت پیشنهادی خود را اعلام کنند و در نهایت اثر به شخصی که بالاترین قیمت را پیشنهاد داده باشد تعلق می گیرد.

در تصویر زیر بخش Top sellers برترین فروشندگان در یک روز گذشته را لیست کرده است.

با کلیک بر روی زبانه ی 1day می توانید برترین فروشندگان در بازه ی زمانی 7 و 30 روز را نیز مشاهده کنید.

همچنین با کلیک بر روی زبانه ی Top seller می توانید از منوی باز شده روی Buyers کلیک کنید و برترین خریداران را در بازه های زمانی 1، 7 و 30 روزه مشاهده کنید.

توکن nft

در بخش پایین تر از همین صفحه پلتفرم بخشی با عنوان Live auctions وجود دارد. در این بخش کاربران مختلف می توانند NFTهای خود را برای فروش بگذارند.

زمان باقی مانده برای هر حراج نیز برای هر NFT مشخص شده است.

با کلیک بر روی نام کاربری هر کدام از کاربران به صفحه ای که این شخص در این پلتفرم ایجاد کرده است هدایت می شویم. در صفحه ی هر کاربر اطلاعاتی نظیر NFTهایی که شخص برای فروش گذاشته، قیمتی که برای NFTهای خود ثبت کرده و … را می توان دید.

ما با کلیک بر روی نام کاربری یکی از برترین فروشندگان به صفحه ی او هدایت شدیم. مواردی در این صفحه عنوان شده است که به شما برای درک بهتر شیوه ی کار و خرید و فروش NFTها کمک خواهد کرد.

توکن nft

1- با کلیک بر روی On sales می توانید NFTهایی که کاربر برای فروش گذاشته است را مشاهده کنید، همچنین در کنار On sales عددی آورده شده است که تعداد NFTهایی که این کاربر برای فروش گذاشته است را مشخص می کند. گاهی پیش می آید که کاربرانی هیچ کدام از NFTهای خود را برای فروش نگذاشته باشند.

2- در این قسمت تعداد NFTهایی که صاحب اثر از این کار خود ساخته است را مشخص می کند. همچنین تعداد NFTهای فروش رفته نیز در این قسمت مشخص می شود. به عنوان مثال این کاربر برای تصویر مشخص شده تعداد 20 NFT ساخته است که 18 عدد آن تا الان به فروش رسیده است.

در بسیاری از مواقع مشاهده شده است که کاربران فقط یک NFT از اثر خود ساخته باشند.

3- اگر سازنده ی NFT قصد فروش داشته باشد، در این قسمت عددی که قصد فروش توکن خود در آن قیمت را دارد مشخص می کند.

4- در این بخش نیز بالاترین قیمتی که دیگران برای این NFT پیشنهاد داده اند نمایش داده می شود.

5- در این قسمت شما می توانید در صورتی که قصد خرید داشته باشید یک قیمت برای آن اثر پیشنهاد دهید.

هزینه ساخت NFT

هزینه ی ساخت توکن NFT از مواردی است که افراد زیادی را برای ورود به دنیای NFTها مردد کرده است. در برخی مواقع کارمزد ساخت توکن حتی از قیمت خود اثر نیز پیشی می گیرد. معمولا برای ساخت یک توکن مبلغی معادل 100 دلار باید در پلتفرم هایی که اجازه ی ساخت توکن NFT را می دهند هزینه کرد. پس اگر قرار باشد NFTها تغییراتی را در سیستم ساخت و خرید و فروش شاهد باشند احتمالا کاهش کارمزد ساخت یکی از آن تغییرات خواهد بود.

کیف پول هایی که از توکن های غیر قابل تعویض NFT پشتیبانی می کنند

کیف پول های مورد استفاده برای خرید و فروش NFT باید حتما از اتریوم پشتیبانی کنند و قابلیت اتصال به فروشگاه هایی که توکن را برای فروش گذاشته اند را داشته باشند.

کیف پول های Trust Wallet، My EtherWallet، Coinbase Wallet، Metamask و همچنین Rainbow را می توان جز بهترین کیف پول ها در این زمینه دانست.

مزایا و معایب NFT چیست؟

اکنون که با مفهوم دارایی های NFT و نحوه عملکرد آنها آشنا شدیم، نوبت به بررسی مزایا و معایب این گروه از دارایی های دیجیتالی می رسد. در ادامه مهم ترین مزایا و معایب NFT آورده شده است:

مزایای دارایی های غیرقابل معاوضه NFT

تأیید اصالت دارایی ها: موارد مربوط به تأیید مالکیت و اطلاعت دارایی های NFT در شبکه بلاک چینی نگهداری شده و قابل بررسی و تأیید است.

امکان تجارت نوع جدیدی از دارایی: دارایی های NFT بازار جدیدی را با هدف خلق ثروت ایجاد کرده اند. این بازار پتانسیل رشد بالایی داشته و مانند هر بازار مالی دیگر از میزان عرضه و تقاضا تأثیر می گیرد.

استفاده از قراردادهای هوشمند: در سیستم دارایی های NFT با حذف واسطه ها از قراردادهای هوشمند استفاده شده است، این موضوع سبب افزایش کارایی این سیستم شده است.

ایجاد بازار منحصر به فرد برای هنرمندان: بازار NFT به هنرمندان این امکان را می دهد تا آثار ارزشمند خود را مستقیماً به کلکسیونرها فروخته و هر زمانی که اثرشان مجدد فروخته شد؛ حق امتیاز دریافت کنند.

ایجاد تنوع در سبد سرمایه گذاری: در صورتی که تحمل ریسک سرمایه گذاری در بازار ارزهای دیجیتال را داشته باشید، خرید دارایی های NFT سبب ایجاد تنوع در سبد سرمایه گذاری شما خواهد شد. چراکه بر اساس نظر کارشناسان انواع دارایی های دیجیتالی بخش مهمی از آینده اقتصاد جهان خواهند بود.

راهی برای تقسیم مالکیت دارایی های فیزیکی: تقسیم مالکیت برخی از انواع دارایی ها مانند آثار هنری، املاک و مستغلات و جواهرات گران قیمت میان چندین نفر دشوار است. تبدیل دارایی فیزیکی به یک نوع دارایی دیجیتالی توسط سیستم NFT سبب شده تا تقسیم مالکیت این گروه از دارایی های ارزشمند نیز امکان پذیر شود.

امنیت بسیار بالا زیربنای NFT: دارایی های NFT با استفاده از فناوری بلاک چین ایجاد می شوند. فناوری بلاک چین روش خاصی برای حفظ اطلاعات بوده و از امنیت بسیار بالایی برخوردار است. اطلاعات ثبت شده در این بلاک چین غیرقابل دست کاری و تغییر بوده و به عنوان یک رکورد دیجیتالی از تراکنش ها در یک شبکه همتا به همتا بین اعضای شبکه تکرار و توزیع می شود.

معایب دارایی های غیرقابل معاوضه NFT

نوعی سرمایه گذاری سوداگرانه: دارایی های NFT نوعی سرمایه گذاری غیر نقدشونده و سوداگرانه بوده و در یک بازار کاملاً جدید عرضه می شود. از همین رو، اطلاعات کاملی برای تحقیق و بررسی بیشتر در دسترس معامله گران قرار ندارد.

تعداد کم معامله گران بازار: از آنجایی که در میان بسیاری از سرمایه گذاران بازارهای مالی، هنوز درک درستی از بازار NFTها وجود ندارد، تعداد خریداران و فروشندگان محدود است.

نوسان بسیار زیاد قیمت: دارایی های NFT نیز مانند سایر ارزهای دیجیتال در یک بازار کاملاً نوسانی خرید و فروش می شوند. از طرف دیگر NFTها همچون بسیاری از اقلام هنری، دیجیتالی و فیزیکی دارای ارزش نسبی هستند؛ بنابراین ارزش NFT بر اساس میزان ارزش گذاری بازار، عرضه و تقاضا تعیین می شود.

آسیب به طبیعت: مانند سایر دارایی های دیجیتالی ساخت و تولید NFTها اثرات مخرب زیادی بر طبیعت دارد. تأثیر بلند مدت آن در آینده مشخص خواهد شد.

عدم امکان درآمدزایی توسط NFTها: برخلاف سهام، اوراق قرضه یا املاک و مستغلات که در آن مالکان سود سهام، بهره و اجاره دریافت می کنند، خرید و نگهداری دارایی های NFT چنین درآمدی را برای مالکان ایجاد نخواهد کرد. چراکه بازده سرمایه گذاری در NFT، مانند عتیقه جات و سایر اشیا کلکسیونی، بر اساس افزایش قیمت و ارزش آن دارایی خاص است. نمی توان به طور دقیق از افزایش یا کاهش ارزش اثر خریداری شده اطمینان حاصل کرد.

ریسک تقلب و کلاهبرداری: با وجود اینکه قابل اعتماد بودن یک شبکه بلاک چینی را نمی توان زیر سؤال برد، اما با این حال این خطر وجود دارد تا افرادی از NFTها برای کلاهبرداری استفاده کنند. به عنوان مثال ممکن است کلاهبرداران بدون اجازه صاحب اثر، آثار آنها را برای فروش در بازار NFT قرار دهند.

ریسک هک: با وجود اینکه وقوع این موضوع بسیار نادر است؛ اما لازم است بدانید که علاوه بر ریسک هک شدن بلاک چین، در حال حاضر خطر هک و دزدیده شدن NFTها نیز وجود دارد.

توکن nft

کاربرد توکن های NFT

کلکسیونرها

شاید یک ساعت قدیمی خیلی برای شما جذاب نباشد، اما کلکسیونرها علاقه ی خاصی به جمع آوری ساعت، تمبر و یا هر چیز دیگری دارند. کسی که یک وسیله ی قدیمی دارد می تواند با تبدیل آن به توکن NFT آن را به فروش برساند.

از طرف دیگر کلکسیونرها می توانند با خرید توکن حق مالکیت آن وسیله را برای خود به دست آورند. گاهی نیز ارسال کالای اصلی علاوه بر توکن در روند معامله انجام می گیرد.

خالقان هنرهای دیجیتالی

حفاظت از حق کپی رایت به خصوص برای هنرمندانی که در عرصه ی هنرهای دیجیتالی فعالیت می کنند، همیشه یک چالش بوده است.

با منحصر به فرد کردن اثر هنری توسط توکن NFT مشخصات صاحب اثر در بلاک چین ثبت شده و قابل تغییر نیست.

با استفاده از توکن NFT همچنین می توان سودهای بیشتری کسب کرد، زیرا اگر قصد فروش اثر خود را داشته باشید، به جای پرداخت سود به واسطه ها، می توانید سود بیشتری نیز کسب کنید.

بازی های دیجیتالی

خرید و فروش برخی از اقلام مورد نیاز در بازی های رایانه ای که اغلب به سختی به دست می آیند، که در اکثر موارد امکان خرید یا فروش به کاربران داده نمی شود. توکن های NFT می توانند این مشکل را حل کنند. کاربران می توانند اقلام بازی های خود (به عنوان مثال یک اسلحه) را به توکن تبدیل کرده و به فروش برسانند.

دارایی های حقیقی و مجازی

خرید خانه، ویلا، لباس و یا هر چیزی که فکرش را بکنید با کمک NFTها می تواند به سادگی انجام شود. با اینکه NFTها بسیار نوظهور هستند و افراد زیادی حتی شاید با آن آشنایی نداشته باشند، هستند کسانی که دارایی خود را با استفاده از توکن NFT به فروش رسانده اند و این به آن معناست که افرادی نیز حاضر به خرید خانه یا هرآنچه نیاز دارند با کمک توکن NFT هستند.

در ارتباط با دارایی های مجازی می توان Ethereum Name Service را به عنوان ارائه دهنده ی دامنه ی .ETH نام برد. این دامنه ها بدون نیاز به واسط قابل انتقال به غیر هستند.

فهرست بهترین NFTهای خلق شده

در دو سه سال اخیر رشد بازار NFT تصاعدی بوده و فعالان بازار بیش از هر زمان دیگری در این بازار سرمایه گذاری کرده اند. وجود طیف گسترده ای از انواع دارایی های غیرقابل معاوضه سبب شده تا انتخاب NFT مناسب جهت خرید و سرمایه گذاری دشوار باشد. در اختیار داشتن فهرستی از بهترین NFTهای خلق شده کمک می کند تا انتخاب درستی داشته باشیم.

  • Tamadoge
  • Metropoly
  • RobotEra
  • Lucky Block NFTs
  • Wen Sandwich
  • Silks
  • The Uncharted
  • Cocky
  • MetaGoblins
  • Copium Protocol
  • Real Estate Investment Club
  • Battle Infinity
  • Identity 20XY
  • FaceTransPlants
  • The Sandbox (SAND)
  • Theta
  • Chiliz
  • Enjin
  • Decentraland
  • Flow
  • WAX
  • توکن بازی My Neighbor Alice

معرفی تعدادی از شناخته شده ترین توکن های NFT فروخته شده

Everydays

آقای Mike Winkelmann که یک هنرمند در عرصه ی هنرهای دیجیتال به حساب می آید با ساخت کلاژی از 5000 اثری که ایشان طراحی کرده بودند و روند پیشرفت کاریشان در آن مشهود بود با قیمت 3/69 میلیون دلار به فروش رسید.

کریپتوپانک

این NFT که مجموعه‎ ای از 10 هزار کاراکنر دیجیتالی است و جز اولین NFTها به حساب می آید توسط Dylan Field، مدیرعامل شرکت تولیدکننده نرم افزارهای طراحی Figma به قیمت 200/4 اتریوم به فروش رسید.

Crossroad

باز هم هنرمند دیگری در عرصه ی هنرهای دیجیتالی به نام Beeple که ویدئویی از یک شخصیت شکست خورده که معرف ترامپ است را به نمایش در آورد، بر روی بدن این کاراکتر کلمات ناخوشایندی همچون Loser به معنی بازنده به چشم می خورد. این NFT با قیمت 6/6 کیلیون دلار به فروش رسید.

اولین توییت منتشر شده

آقای Jack Dorsey مدیرعامل و هم بنیان گذار توئیتر اولین توئیت ثبت شده خود را تبدیل به توکن NFT کرد و به مبلغ 9/2 میلیون دلار به فروش رساند.

آینده NFT چطور پیش بینی می شود؟

در سال های اخیر صنعت NFT وارد بخش های بسیار متنوعی همچون حوزه هنری، ورزشی، بازی های آنلاین، متاورس، پلتفرم های دیجیتالی، املاک و مستغلات و… شده است. از آنجاییکه حضور NFT در هر یک از این حوزه ها می تواند عملکرد متفاوتی را به دنبال داشته باشد، آینده آن نیز در هر حوزه متفاوت خواهد بود. در نتیجه به منظور بررسی آینده این بازار، بهتر است آینده NFT را در هر یک از حوزه ها به صورت جداگانه بررسی کنیم.

آینده NFT در هنر: پروسه ورود سیستم NFT در حوزه هنر و توکنیزه کردن آثار هنری و کالاهای لوکس و ارزشمند به سرعت در حال انجام است. از طرفی با استفاده از این سیستم امکان ایجاد حق کپی رایت نسخه دیجیتالی آثار هنری فراهم شده است. از آنجاییکه در این حوزه تقاضای خرید بالا است، سرمایه گذاری در آن می تواند سودآوری بالایی داشته باشد.

آینده NFT در بازی: در حال حاضر در تعداد قابل توجهی از بازی های آنلاین از سیستم NFT استفاده شده است. بر اساس پیش بینی ها احتمالاً تا 10 سال آینده NFTها به یک روش متداول برای اثبات مالکیت کاراکترها و اقلام بازی ها تبدیل خواهند شد. حضور گسترده NFTها در صنعت بازی سبب افزایش معامله این نوع دارایی و رونق این بازار خواهد شد.

آینده NFT در ورزش: همانطور که هنرمندان رشته های مختلف به ذلیل داشتن طرفداران بسیار زیاد، می توانند آثار خود را به صورت NFT به فروش رسانده کسب سود کنند، حوزه ورزش نیز از حضور NFT بی نصیب نمانده است. در حوزه ورزش نیز، NFT به طرق مختلف مانند جمع آوری کارت های ورزشی، انجام ورزش های آنلاین مانند E.Sports حضور پیدا کرده است. طبق آمار موجود، ارزش NFT کلکسیون های ورزشی حدود 1.4 میلیارد دلار بوده و طبق پیش بینی ها در سال 2032 به 92 میلیارد دلار می رسد.

کلام آخر

NFTها بسیار جدید هستند و هنوز خیلی زود است که بتوان راجع به آینده ی این بازار اظهارنظر کرد. بهتر است اگر قصد ورود به دنیای NFTها را دارید اطلاعات خود را در این زمینه کامل کنید و در ضمن فقط قسمتی از سرمایه ی خود را به این بازار اختصاص دهید.

ادامه مطلب
سوشال تریدینگ چیست و چگونه انجام می‌شود؟
سوشال تریدینگ چیست و چگونه انجام می‌شود؟

سوشال تریدینگ (Social trading) مانند رسانه های اجتماعی است که در آن ها افکار افراد تأثیرگذار یا همان «اینفلوئنسرها» درباره نحوه تجارت به اشتراک گذاشته می شود. بسیاری از افراد این اینفلوئنسرها را -چه اعتبار لازم برای توصیه های خود داشته و چه نداشته باشند- دنبال می کنند. همچنین بسیاری از مردم از حرکات آن ها بدون توجه به داشتن نفع مالی برایشان استفاده می کنند.

سوشال تریدینگ (Social Trading) چیست؟

Social trading راهی برای سرمایه گذاری است که در آن می توانید از استراتژی های سرمایه گذاری دیگران استفاده کنید. بیشتر مشاوران استفاده از استراتژی های دیگران را حتی اگر برای شما سودآور باشد، یا شما را از صرف زمان زیاد برای یافتن فرصت ها یا استراتژی های معاملاتی نجات دهد، توصیه نمی کنند؛ زیرا ممکن است آنچه کپی می کنید با نیازهای شما مطابقت نداشته باشد؛ بنابراین اگر اطلاعات لازم برای استفاده از اطلاعات به اشتراک گذاشته شده در Social trading را نداشته باشید، ممکن است به سرعت دچار مشکل شوید.

تفاوت سوشال تریدینگ و کپی تریدینگ

کپی تریدینگ یک رویکرد معاملاتی است که در آن بخش هایی از استراتژی شخص دیگر کپی می شود. عناصر کپی شده می تواند شامل انواع سفارش و تخصیص باشد؛ بنابراین حتی اگر پلتفرم های سوشال تریدینگ به شما اجازه تعامل با معامله گر دیگر را می دهند، ممکن است لازم باشد در انتخاب تنها بخشی از یک استراتژی محتاط باشید و با توجه به اهداف خود از آن استفاده کنید.

همچنین اگر استراتژی های چند معامله گر مختلف را با هم بچینید، به ویژه اگر از اقدامات خود مطمئن نباشید، ممکن است با پیروی از استراتژی یک نفر، بیشتر در معرض خطر قرار بگیرید. همچنین باید توجه داشته باشید عملکرد موفق گذشته، به خصوص در این بازارهای نامطمئن نتایجی در آینده ندارد و لازم است شما حداقل پنج سال سابقه تجارت داشته باشید.

سوشال تریدینگ چگونه انجام می شود؟

سوشال تریدینگ سرمایه گذاران مبتدی و باتجربه تر را در یک پلتفرم تجارت اجتماعی مشترک گرد هم می آورد تا بتوانند استراتژی ها و ایده های معاملاتی را به اشتراک بگذارند. آن ها می توانند سرمایه گذاران دیگر را جست وجو کنند، عملکرد تاریخی آن ها را ببینند، فعالیت معاملاتی آن ها را مطالعه کنند و قبل از تصمیم گیری درباره اینکه آیا می خواهند حرکت های خود را برای پرتفوی خود کپی کنند، از آن ها سؤال بپرسند. ایده این است که شما باید معامله گری را پیدا کنید که بیشتر با نیازهای شما مطابقت دارد و سپس با یک کلیک فعالیت او را تکرار کنید. حتی می توانید از برخی اطلاعات آن ها استفاده کرده و با توجه به نیاز خود بخشی یا تمام آن را کپی کنید.

سوشال تریدینگ چقدر هزینه دارد؟

معمولاً هیچ هزینه اضافی برای تجارت اجتماعی وجود ندارد؛ زیرا پلتفرم های تجارت اجتماعی در حال حاضر از کارمزدهای عادی معاملاتی و غیر معاملاتی درآمد کسب می کنند؛ همان هزینه هایی که هنگام معامله مستقل در پلتفرم پرداخت می کنید؛ سرمایه گذارانی که کپی می شوند، با توجه به دارایی های تحت مدیریت و بازده ماه به ماه، از پلتفرم پاداش دریافت می کنند.

مزایا و معایب  سوشال تریدینگ چیست؟

همان طور که گفتیم، سوشال تریدینگ مانند یک شبکه اجتماعی است. این شبکه که مختص تجارت اجتماعی است، مزایا و معایب خاص خود را دارد که در ادامه به آن ها اشاره می کنیم.

مزایا

  • معامله گران موفق می توانند با ارائه سیگنال در پلتفرم سود کسب کنند.
  • امکان کسب سود با کپی کردن معاملات برای افراد مبتدی وجود دارد.
  • می توان نتایج معاملات دیگران را به صورت لحظه ای در آن دنبال کرد.
  • معامله گران می توانند در آن به برقراری ارتباط و تعامل با یکدیگر بپردازند و از تحلیل ها و پیش بینی های هم استفاده کنند.
  • ارائه شفاف اطلاعات بدون هیچ گونه مخفی کاری
  • راهی سریع و آسان برای افرادی که به دنبال یادگیری و رشد سریع در زمینه معامله گری هستند.

معایب

  • ممکن است معامله گران مبتدی تحت تأثیر قرار بگیرند و راه اشتباه را انتخاب کنند.
  • افراد غیرمتخصص نیز می توانند اطلاعات و نظرات خود را به اشتراک بگذارند؛ بنابراین لازم است قبل از استفاده از هر نوع نظر و اطلاعات به خوبی تحقیق و بررسی شود.
  • در سوشال تریدینگ به میزان ریسک پذیری و سطح اطلاعات مخاطبان توجهی نمی شود.

مزایا و معایب  سوشال تریدینگ چیست؟

آیا سوشال تریدینگ امن است؟

بیشتر مشاوران تجارت اجتماعی «Social trading» را توصیه نمی کنند؛ زیرا زمینه ای را که آن ها برای ایمن نگه داشتن شما و رسیدن به اهداف مالی شخصی تان انجام می دهند، ایجاد نمی کند. وقتی با مشاورانی کار می کنید که برنامه های مالی را انجام می دهند، به کمک آن ها می توانید به درآمد، هزینه ها و دارایی های خود نگاهی بیندازید و تعیین کنید چقدر می توانید با خیال راحت برای رسیدن به اهداف مالی خود سرمایه گذاری کنید. سپس مشاوران برای تعیین اهداف مالی و بررسی میزان تحمل ریسک شما با شما همکاری می کنند و بعد از آن یک برنامه مالی می سازند تا در رسیدن به این امتیازها به شما کمک کنند.

مشکل Social trading این است که شاید دیرتر از سایر افراد آن ها را انجام دهید؛ بنابراین ممکن است از اینکه می توانید با خیال راحت سرمایه گذاری کنید یا حتی از اهداف مالی و میزان تحمل ریسک خود کاملاً آگاه نباشید؛ از این رو صرف کپی کردن از شخص دیگری ممکن است شما را از هدفتان دور کند؛ زیرا اهداف او احتمالاً با اهداف شما متفاوت است.

نگرانی دیگر این است که برخی از این «معامله گران» ممکن است برای پیشبرد یک استراتژی سرمایه گذاری خاص به نفع شخص دیگری، مانند یک شرکت، دستمزد دریافت کنند. آن ها ممکن است تضاد منافع خود را اعلام نکنند، اما ممکن است سبب انحراف توصیه های آن ها شود؛ بنابراین اگر از نظر مالی به خوبی آگاه نباشید، در معرض خطر بیشتری قرار می گیرید.

از این رو اگر تصمیم دارید به این مسیر بروید، باید خطرات را به حداقل برسانید. برای انجام این کار بهتر است با یک مشاور کار کنید، سپس درباره معامله گرانی که دنبال می کنید، تحقیق کنید و ببینید آیا معتبر هستند و عملکرد تاریخی آن ها چگونه است. شما باید ماه ها به دنبال نتایج باشید و بدانید آن ها به کدام سطوح ریسک می پردازند؛ بنابراین لازم است پیش از هر اقدامی احتیاط کنید.

آیا سوشال تریدینگ امن است؟

سیگنال های معاملاتی چیست؟

با توجه به پلتفرم و تنوع معامله گران در آن، شخصی که دنبال می کنید ممکن است از شما آگاه تر نباشد، اما اگر تمام مراحل آماده سازی اولیه را برای تعیین میزان سرمایه گذاری (و ضرر) انجام داده اید، همچنین اهداف مالی و میزان تحمل ریسک خود را با توجه به همه موارد مشخص کرده اید، تصمیم می گیرید که از چه گزینه هایی برای رسیدن به اهداف خود استفاده کنید.

همچنین با یادگیری و استفاده از تحلیل تکنیکال می توانید به شناسایی زمان مناسب معامله در طیف وسیعی از بازارها بپردازید. عملکرد سیگنال یک پلتفرم معاملات آنلاین خوب به شما پیشنهاد خرید و فروش می دهد.

چگونه می توان از شاخص های احساسات بازار استفاده کرد؟

یکی از رایج ترین راه ها برای شناسایی گرایش های معامله گران، استفاده از احساسات بازار است. این حالت روحیه فعالان بازار مالی را نشان می دهد، اما می تواند بینش هایی درباره این به شما بدهد که چه چیزی و چه زمانی معامله می شود. سنجش احساسات بازار می تواند سخت باشد؛ زیرا عوامل زیادی وجود دارد که می توانند بر خوش بین بودن یا بدبین بودن معامله گران تأثیر بگذارند، اما برخی معیارهایی که باید در نظر گرفته شوند عبارت اند از: تعهد معامله گر، احساسات مشتری، شاخص نوسانات و نسبت احساسات بالا/ پایین.

اهمیت تجارت اجتماعی برای صنعت سرمایه گذاری

بسیاری از مردم به دنبال فرصت های جدید سرمایه گذاری در بازار سهام و ارزهای دیجیتال هستند؛ با این حال بخش بزرگی از این سرمایه گذاران تازه وارد هستند. از این نظر، مشارکت در تجارت اجتماعی بهترین راه برای آن ها برای شروع سفر سرمایه گذاری است. هنگامی که سرمایه گذاران اطلاعاتی را درباره سرمایه گذاری یا رویدادهایی که در بازارها و صنایع رخ می دهد به اشتراک می گذارند، تازه واردان دانش بیشتری در زمینه سرمایه گذاری به دست می آورند.

همچنین می توانند افکار خود را به اشتراک بگذارند یا حتی سؤال بپرسند؛ بنابراین استفاده از یک پلتفرم امن به سرمایه گذاران اطمینان بیشتری می دهد که به آن ها کمک می کند تا شهرت خود را در صنعت افزایش دهند.

معرفی بهترین پلتفرم های سوشال تریدینگ

اکنون که با مفهوم و کارایی پلتفرم های سوشال تریدینگ آشنا شدیم، سؤالی که مطرح می شود این است که کدام پلتفرم های سوشال تریدینگ خدمات بهتری را ارائه می دهند. در حال حاضر تعدادی از پلتفرم های سوشال تریدینگ در میان کاربران محبوبیت بیشتری پیدا کرده و گزینه مناسب تری هستند. در لیست زیر بهترین پلتفرم های سوشال تریدینگ معرفی شده اند.

معرفی پلتفرم eToro

eToro یکی از اصلی ترین و قدیمی ترین پلتفرم های سوشال تریدینگ است که از سال 2006 فعالیت خود را شروع کرد. این پلتفرم در بیش از 140 کشور جهان، خدمات خود را به حدود 10 میلیون کاربر ارائه می دهد. کاربران eToro این امکان را دارند تا از طریق این پلتفرم به 1600 کلاس دارایی و بازارهای مالی مختلف همچون سهام، ارزها، اوراق قرضه، ارزهای دیجیتال، کالاها و مشتقات دسترسی داشته باشند.

بخش سوشال تریدینگ این پلتفرم نیز در سطح جهانی در دسترس کاربران قرار گرفته و دارای فناوری CopyTrade است. همچنین از طریق این فناوری بروکر انواع مختلفی از روش های معاملاتی را در اختیار کار قرار داده است. کاربر می تواند به دلخواه خود یک یا چند طرح معاملاتی را دنبال کنند.

معرفی پلتفرم Tornado

این پلتفرم مناسب معامله گرانی است که با اهداف بلند مدت مالی، به دنبال راه های بهتری برای پس انداز هستند. در واقع به منظور پیش برد این هدف، کارگزاری Nvstr ترکیبی از ابزارهای تحلیلی پیشرفته و روش های خودکارسازی سرمایه گذاری را به کاربران ارائه می دهد.

همچنین کارگزاری Nvstr با در دسترس قرار دادن گزینه   one-click portfolio optimization به معامله گران مبتدی کمک می کند تا ایدئال ترین تخصیص دارایی خود را با سرعت با ایجاد کنند. این پلتفرم بدون در نظر گرفتن محدودیت حداقل سرمایه اولیه این امکان را می دهد تا طیف وسیعی از کاربران از این خدمات بهره مند شوند. در نهایت کاربران می توانند به صورت رایگان به اطلاعات سرمایه گذاری Capital IQ دسترسی پیدا کنند.

معرفی پلتفرم MQL5 Trading Signals

یکی دیگر از بهترین پلتفرم های سوشال تریدینگ موجود، MQL5 است. در واقع MQL5 یک پلتفرم سوشال تریدینگ همراه با سرویس سیگنال است. MQL5 به طور اختصاصی برای پلتفرم معاملاتی متاتریدر 5 طراحی شده است. کاربران می توانند به طور رایگان از خدمات این پلتفرم و بخش سوشال تریدینگ آن بهره مند شوند؛ اما اگر کاربری بخواهد به طور ویژه یک معامله گر خاص را دنبال کند باید هزینه سیگنال ها را پرداخت کند. این هزینه می تواند از یک معامله گر به معامله گر دیگر متفاوت باشد.

در صورتیکه مایل به استفاده از این پلتفرم باشید لازم است از طریق بروکر به صورت آنلاین اکانت متاتریدر 5 خود را با این پلتفرم لینک کنید. پس از آنکه کاربر شرایط و ضوابط استفاده از MQL5 را پذیرفت، این پلتفرم در تمام اکانت های متاتریدر 5 خدماتی همچون سیگنال های معاملاتی و اجرای خودگار معاملات را ارائه خواهد داد.

از طرف دیگر تریدرهایی هستند که توافق نامه هایی را با این پلتفرم امضا کرده و بر اساس آن موظف هستند تا اطلاعات‎ معاملاتی که در حساب هایشان انجام می دهند را به صورت لحظه ای، در اختیار کاربران قرار دهند. در این پلتفرم تعداد زیادی از تریدرهای ارائه دهنده سیگنال فعالیت می کنند. این تریدرها از جهات مختلف همچون استفاده یا عدم استفاده از معاملات الگوریتمی، مشخصات ریسک،maximum drawdowns  و بازگشت سرمایه، به طور قابل توجهی با یکدیگر متفاوت هستند.

کاربران می توانند بازده هر ارائه دهنده سیگنال را  در وب سایت MQL5 بررسی کرده و بر اساس نتایج معاملات آنها، سایر آمارهای مهم را نیز مشاهده کنند. در نهایت لازم به ذکر است که پلتفرم MQL5 شخصاً معامله ای را برای کاربران اجرا نمی کند؛ بنابراین هر کاربر می تواند به صورت دستی پس از دریافت سیگنال معامله ای را انجام دهد. همچنین این امکان وجود دارد تا کاربر از طریق یک مشاور متخصص (EA) معاملات را به صورت خودکار اجرا کنند.

معرفی پلتفرم ZuluTrade

ZuluTrade نیز یکی دیگر از محبوب ترین پلتفرم های سوشال تریدینگ است. در این پلتفرم کاربران می توانند بر اساس نیازهای خود از میان بیش از 10 هزار تریدر، مناسب ترین گزینه را انتخاب کنند. این پلتفرم با ارائه یک نرم افزار اختصاصی فرایند انتخاب مناسب ترین تریدر را برای کاربران آسان کرده است.

بسیاری از تریدرهای ارائه دهنده سیگنال در پلتفرم ZuluTrade در حساب های دمو معامله کرده و تجربه معاملاتی محدودی دارند. کاربران می توانند با استفاده از یک حساب آزمایشی، خدمات این پلتفرم را بررسی کنند. جهت افتتاح حساب و استفاده از خدمات ZuluTrade لازم است حداقل 100 دلار در حساب خود واریز کنید. در نهایت می توان گفت در این پلتفرم این امکان فراهم شده تا کاربران بسته به شرایط خود تنظیمات را شخصی سازی کنند.

معرفی پلتفرم NAGA

پلتفرم NAGA طیف متنوعی از خدمات از جمله social networking، social trading، Copy Trading و همچنین خدمات مربوط به سرمایه گذاری نوآورانه و… را در دسترس کاربران قرار می دهد. این پلتفرم در سال 2015 شروع به کار کرده و همراه با ابزارهای معاملاتی پیشرفته خدمات سوشال تریدینگ را نیز ارائه می دهد.

کاربران می توانند با حداقل واریز 50 دلار به بیش از 1000 نوع دارایی مختلف دسترسی پیدا کنند. این امکان فراهم شده تا کاربران قبل از شروع با حساب کاربری اصلی از طریق حساب دمو (آزمایشی)، خدمات پلتفرم را بررسی و آزمایش کنند.

معرفی پلتفرم Vantage

بخش سوشال تریدینگ در پلتفرم Vantage، از طریق Vantage AutoTrade انجام شده و توسط Myfxbook پشتیبانی می شود. از طریق این پلتفرم کاربران می توانند با بیش از 90 هزار تریدر از سراسر جهان تعامل داشته باشند.

این پلتفرم در سال 2009 در کشور استرالیا راه اندازی شده و به صورت آنلاین و از طریق مرورگرهای مختلف قابل دسترس است. شما می توانید از حداقل 200 دلار حساب باز کرده و به بیش از 400 نوع دارایی دسترسی پیدا کنید. کاربران Vantage همراه با آمار و ارقام دقیق معاملات، چندین ابزار تحلیلی مختلف نیز در اختیار دارند.

معرفی پلتفرم  IC Markets

IC Markets پلتفرمی است که از طریق آن فرایند سوشال تریدینگ در  Myfxbook و ZuluTrade تسهیل می شود.  ZuluTrade با ارائه قابلیت های سوشال تریدینگ بیشتر به سرمایه گذاران اجازه می دهد تا سایر تریدرها را بررسی، رتبه بندی کرده و با تریدر مدنظر خود تعامل داشته باشند.

از طرف دیگر پلتفرم IC با هدف ارائه ویژگی تریدر خودکار با Myfxbook وارد همکاری شده است. در نتیجه این همکاری، کاربران IC این امکان را دارند تا استراتژی ها ارائه شده توسط ارائه دهندگان سیگنال در Myfxbook را مستقیماً در حساب معاملاتی IC Markets خود کپی کنند.

پلتفرم IC در متاتریدر 4 در دسترس بوده و علاقمندان می توانند با حداقل 200 دلار در آن حساب باز کنند. همچنین این امکان فراهم است تا در صورت تمایل، از طریق یک حساب دمو، قابلیت ها و خدمات این پلتفرم را بررسی و آزمایش کنید.

معرفی پلتفرم Darwinex

کاربران Darwinex می توانند از پلتفرم webtrader، از خدمات سوشال تریدینگ بهره مند شوند. به این ترتیب کاربران با سایر اعضای جامعه Darwinex تعامل برقرار کرده و سایر تریدرها را دنبال می کنند. کاربرانی که در کنار سوشال تریدینگ به کپی تریدینگ نیز علاقمند هستند می توانند، این کار را با کمک MT4 EA، MQL و API انجام دهند. همچنین این امکان فراهم است تا افراد برای تقویت استراتژی های سرمایه گذاری و معاملاتی خود، استراتژی ها و ربات های تریدینگ را نیز کپی کنند.

در واقع این پلتفرم برای معامله گران حرفه ای که تمایل به استفاده از ابزارهای معاملاتی پیشرفته دارند، گزینه مناسبی است. علاقمندان می توانند با واریز حداقل 500 دلار حساب جدیدی در Darwinex افتتاح کرده و به بیش از 300 دارایی متنوع دسترسی پیدا کنند. در نهایت در صورت تمایل به بررسی و تست قابلیت های این پلتفرم امکان استفاده از یک حساب دمو نیز وجود دارد.

معرفی پلتفرم Axiory

Axiory از طریق اپلیکیشن Axiory CopyTrading خود امکان استفاده از خدمات مرتبط با سوشال تریدینگ را فراهم کرده است. این اپلیکیشن تجارت توسط شریک افیلیت Axiory یعنی Pelican Trading اداره می شود. کاربران تنها از طریق حساب Axiory MAX می توانند در حوزه مربوط به کپی تریدینگ و سوشال تریدینگ شرکت کنند. جهت افتتاح این نوع حساب، به حداقل سپرده 10 دلاری نیاز است، با ورود به حساب کاربری، به 150 دارایی CFD دسترسی خواهید داشت.

Axiory CopyTrading تضمین کننده ارائه داده های عملکردی، فراهم کردن امکان تعامل با سایر معامله گران، و حفظ امنیت آنها است. این برنامه در هر دو دستگاه اندروید و iOS برای معامله گران Axiory در دسترس است. در صورت تمایل به آزمایش و تست قابلیت های این اپلیکیشن امکان ساخت حساب دمو نیز فراهم شده است.

معرفی پلتفرم TickMill

TickMill از طریق شرکت های شخص ثالث، دو سوشال تریدینگ به نام های TickMill CopyTrading و myfxbook را در دسترس کاربران قرار داده است. همچنین برای کاربرانی که قصد دارند تمرکز خود را بیشتر بر روی سوشال تریدینگ قرار دهند پلتفرم Pelican Trading طراحی شده است.

Pelican Trading تحت نظارت FCA است که در آن معامله گران می توانند با یکدیگر چت کنند، خبرهای مهم را با هم به اشتراک بگذارند، سیگنال های معاملاتی را به سایر کاربران ارائه داده و در کپی تریدینگ شرکت کنند. علاقمندان می توانند از با حداقل سپرده 100 دلاری در این پلتفرم حساب باز کرده و از قابلیت ها، ابزارهای معاملاتی و محیط رقابتی آن بهره‎مند شوند. درست مانند اکثر موارد مذکور در بالا، در این پلتفرم نیز امکان ساخت حساب آزمایشی و تست محیط وجود دارد.

سخن پایانی

توجه کنید که فعالیت در هر نوع بازار مالی به دانش و صبر بالا نیاز دارد. این تصور که پلتفرم های سوشال تریدینگ با ارائه اطلاعات خط را به طور کامل از شما دور می کنند، کاملاً غلط است. در تمامی معاملات و سیگنال های معرفی شده توسط حرفه ای ترین افراد نیز امکان خطا وجود دارد و همه معامله گران در طول فعالیت خود در برخی مواقع ضرر می کنند.

به همین دلیل بسیاری از کارشناسان استفاده از پلتفرم های تجارت اجتماعی را تأیید نمی کنند؛ بنابراین اگر شما قصد استفاده از استراتژی های دیگران در این پلتفرم ها را دارید، ابتدا لازم است دانش خود را افزایش دهید و سپس با توجه به میزان سرمایه، ریسک پذیری و اهداف خود از آن ها استفاده کنید؛ زیرا این استراتژی ها براساس نیازهای یک فرد دیگر طراحی شده اند و ممکن است شما سود نکنید و حتی متضرر نیز شوید.

به عنوان کلام آخر برای موفق شدن در مسیر تجارت لازم است ابتدا اهداف و انگیزه های خود را شناسایی کنید تا بتوانید حتی اگر از پلتفرمی استفاده می کنید، در پایان روش تجارت خود را داشته باشید.

پرسش های متداول

این روند راهی برای سرمایه گذاری است که در آن می توانید از استراتژی های سرمایه گذاری دیگران استفاده کنید.

معمولاً هیچ هزینه اضافی برای تجارت اجتماعی وجود ندارد؛ زیرا پلتفرم های تجارت اجتماعی در حال حاضر از کارمزدهای عادی معاملاتی و غیر معاملاتی درآمد کسب می کنند؛ همان هزینه هایی که هنگام معامله مستقل در پلتفرم پرداخت می کنید.

Social trading سرمایه گذاران مبتدی و باتجربه تر را در یک پلتفرم تجارت اجتماعی مشترک گرد هم می آورد تا بتوانند استراتژی ها و ایده های معاملاتی را به اشتراک بگذارند.

ادامه مطلب
بیمه ارز دیجیتال چیست و چرا و چگونه باید از آن استفاده کنیم؟
بیمه ارز دیجیتال چیست و چرا و چگونه باید از آن استفاده کنیم؟

در سال های اخیر، بازار ارزهای دیجیتال رشد بسیار زیادی داشته اند و پذیرش این ارزها در سیستم مالی بسیار افزایش یافته است. دولت ها سعی دارند راه هایی برای استفاده از ارزهای دیجیتال در بانک های مرکزی و مؤسسات مالی پیدا کنند و در حال بررسی امکان ارائه خدمات متنوع مانند بیمه ارز دیجیتال به مشتریان خود هستند.

دنیای غیرمتمرکز ارزهای دیجیتال دنیایی هیجان انگیز است و به کاربران در سراسر جهان دسترسی به محصولات، برنامه ها و خدمات مالی زیادی را ارائه می دهد. با این حال از خطرات دنیای ارزهای دیجیتال نمی توان چشم پوشی کرد. در این شرایط می توان اهمیت استفاده از صنعت بیمه در دنیای ارزهای دیجیتال برای جلوگیری از این خطرات را بررسی کرد. همچنین می توان این موضوع را در نظر گرفت که آیا بیمه رویداد مهم بعدی در این حوزه خواهد بود یا نه. در این مقاله درباره بیمه ارز دیجیتال و کاربرد آن در این صنعت صحبت خواهیم کرد.

بیمه ارز دیجیتال چیست؟

بیمه ارز دیجیتال برای پوشش خسارت ناشی از حوادث ناگهانی است و هیچ تفاوتی با بیمه های دیگر ندارد. بازار ارزهای دیجیتال بسیار بی ثبات است و گاهی هدف هک های میلیون دلاری قرار می گیرد. این هک ها سبب می شوند سرمایه گذاران میلیون ها و میلیاردها دلار در این فضا از دست بدهند.

تاکنون بازار ارزهای دیجیتال به شدت با حمله های میلیون دلاری مواجه شده است. سرقت 615 میلیون دلاری از پروژه مربوط به بازی Axie Infinity و سرقت 23.3 میلیون دلاری از Ronin که شامل انتقال ارز دیجیتال بین بلاک چین های فعال بوده اند، دو مثال مهم در این زمینه محسوب می شوند.

این دو مورد نمونه هایی از بزرگ ترین حملات در حوزه ارز دیجیتال هستند. همچنین در سال 2021، جرائم مرتبط با ارزهای دیجیتال به اوج خود رسیده است. در سال ۲۰۲۰ آدرس های غیرقانونی 7.8 میلیارد دلار بودند و در سال ۲۰۲۱ به 14 میلیارد دلار رسیدند.

برخورد با جرائم ارز دیجیتال

برای مقابله با جرائم مربوط به ارزهای دیجیتال، صرافی هایی مانند Binance و Coinbase تصمیم گرفتند دارایی های سرمایه گذاران را در برابر سرقت بیمه کنند؛ با این حال اگر لازم باشد رمز عبور خود را جایی به اشتراک بگذارید، بیمه کمکی به شما نخواهد کرد.

صرافی کوین بیس امروزه از بیمه در برابر جرم استفاده کرده و از بخشی از دارایی های دیجیتال ذخیره شده در سیستم های ذخیره سازی این صرافی در برابر آسیب های ناشی از سرقت و حملات سایبری محافظت می کند؛ با این حال بیمه نمی تواند خسارات مربوط به از دست دادن اعتبار و دسترسی غیرمجاز به حساب Coinbase یا Coinbase Pro را پوشش دهد.

در سال 2018، صرافی بایننس برای محافظت از سرمایه کاربران، صندوق دارایی تضمین شده برای کاربران یا SAFU را معرفی کرد که در آن بخشی از سرمایه معامله شده را بیمه می کرد. در سال 2019، بایننس 40 میلیون دلار در یک حمله هکری از دست داد، اما براساس ادعای این صرافی، سرمایه گذاران متضرر نشدند و زیان آن ها از طریق SAFU پرداخت شد.

درصورت سرقت سرمایه و حملات سایبری، شرکت های بیمه ارزهای دیجیتال ممکن است بخشی از سرمایه از دست رفته را به سرمایه گذار برگردانند، اما نه صرافی و نه سرمایه گذار سرمایه از دست رفته خود را کامل به دست نمی آورند. درواقع خسارات ناشی از نوسانات در بازار ارز دیجیتال یا کلاه برداری هایی مانند طرح های پونزی تحت پوشش بیمه قرار نمی گیرند.

همچنین این بیمه ها خسارت وارده به کیف پول های سخت افزاری و انتقال ارز دیجیتال به اشخاص ثالث را پوشش نمی دهند و از وجوه کاربران در برابر سقوط بلاک چین و ورشکستگی محافظت نمی کنند.

برخورد با جرائم ارز دیجیتال

تاریخچه بیمه ارز دیجیتال

از ۲۰ ژوئن ۲۰۲۲، شرکت رمزنگاری BitGo یک سیاست ۲۵۰ میلیون دلاری ارائه داد که می توانست دارایی های دیجیتال را در هر کجا که کلید خصوصی داشته باشند پوشش دهد. این خط مشی خسارات ناشی از کپی و سرقت کلیدهای خصوصی، سرقت اطلاعات داخلی، اقدامات متقلبانه توسط کارمندان BitGo یا گم کردن کلیدها توسط مدیران را پوشش می دهد. بیمه BitGo توسط Lloyd’s Syndicate ارائه می شود.

لویدز لندن اولین شرکتی بود که بیمه ارز دیجیتال با سقف 1000 یورو یا 1353 دلار را ارائه داد. این شرکت با مشارکت Atrium Alliance و Coincover برای محافظت از دارایی کاربران در برابر سرقت های مربوط به کیف پول های آنلاین تشکیل شد.

شرکت هایی مانند Lloyd’s و Relm Insurance از بازیگران اصلی صنعت بیمه ارز دیجیتال محسوب می شوند. برخی از این شرکت ها تنها صرافی های ارز دیجیتال را پوشش می دهند؛ زیرا موجودی های بزرگ از ارز دیجیتال در این صرافی ها قرار گرفته است.

اگرچه Coincover به خودی خود یک شرکت بیمه نیست، یک فناوری محافظت فردی و راه حل نرم افزاری ارائه می دهد که تلاش می کند از به سرقت رفتن ارزهای دیجیتال جلوگیری کند. این فناوری دارایی های دیجیتال در برابر هک، فیشینگ، بدافزار، سرقت دستگاه، نرم افزار تروجان و حملات brute force را پوشش می دهد و ادعا می کند خسارات ناشی از چنین حملاتی را جبران خواهد کرد.

به گفته الیوت ماول، مدیر ارشد ارتباطات منطقه ای در لویدز، این شرکت در سال های اخیر سیاست های محدودی برای ارزهای دیجیتال در پیش گرفته است. از آنجا که این یک حوزه جدید و به سرعت در حال توسعه است، لویدز به سندیکاهایی نیاز دارد که با احتیاط و بررسی های بیشتر درباره تعهدات اقدام کنند.

ابتکارات اخیر بیمه ارز دیجیتال از سوی Lloyd’s شامل راه اندازی یک بیمه نامه جدید به نام Lloyd’s Product Launchpad در سال ۲۰۲۱ است که از ارزهای دیجیتال موجود در کیف پول های آنلاین در برابر سرقت یا هک محافظت می کند. این نوع بیمه سقف ندارد و براساس قیمت ارزهای دیجیتال تغییر می کند؛ یعنی حتی درصورت نوسان قیمت ها، بیمه شده به ازای ارزش دارایی خود غرامت دریافت خواهد کرد.

با این حال، باید توجه داشت ارزهای دیجیتال هنوز در آمریکا قانونی نیستند و توسط دولت پشتیبانی نمی شوند؛ درنتیجه ارزهای دیجیتال مانند بیت کوین (Bitcoin)، اتریوم (Ethereum) و لایت کوین (litecoin/’>Litecoin) تحت پوشش شرکت بیمه سپرده فدرال (FDIC) یا شرکت حمایت از سرمایه گذاران اوراق بهادار (SIPC) نیستند.

تعریف بیمه ارز دیجیتال

بیمه ارز دیجیتال از شرکت های سرمایه گذار در ارزهای دیجیتال و صرافی ها در برابر ضررهای ناشی از هک، سرقت یا سایر خطرات محافظت می کند. این نوع بیمه هنوز به طور گسترده در دسترس نیست، اما با ادامه رشد بازار ارزهای دیجیتال و افزایش تقاضا برای این بیمه، شرکت های بیشتری آن را ارائه خواهند داد.

انواع مختلفی از بیمه نامه های مرتبط با ارزهای دیجیتال وجود دارد که مشاغل می توانند براساس نیاز خود خریداری کنند؛ برای مثال برخی سیاست ها آسیب های ناشی از هک یا سرقت را پوشش می دهند؛ درحالی که برخی دیگر ممکن است تنها یکی از آن ها را پوشش دهند. برای مشاغل مهم است قبل از خرید بیمه نامه درباره انواع پوشش های موجود تحقیق کنند.

بیمه ارز دیجیتال چه چیز را پوشش می دهد؟

بیمه ارز دیجیتال معمولاً ارزش آن را درصورت گم شدن یا دزدیده شدن پوشش می دهد. این بیمه می تواند برای جبران ارزش هرگونه ارز دیجیتال گم شده یا سرقت شده تا سقف پوشش به مشاغل استفاده شود. برخی سیاست ها ممکن است هزینه های مربوط به بازیابی ارزهای دیجیتال به سرقت رفته را نیز پوشش دهند.

کسب و کارها می توانند بیمه ارزهای دیجیتال را از تعدادی شرکت بیمه مختلف خریداری کنند. بیمه گران محدودیت های پوشش هزینه و خسارت متفاوتی را ارائه می کنند تا کسب و کارها بتوانند بیمه نامه ای متناسب با نیاز و بودجه خود پیدا کنند.

بیمه ارز دیجیتال چه چیز را پوشش می دهد؟

هزینه بیمه ارز دیجیتال چقدر است؟

همان طور که پیش تر اشاره کردیم، ارائه بیمه برای شرکت های ارزهای دیجیتال و بلاک چین هنوز یک حوزه جدید است؛ به همین دلیل تخمین میانگین قیمت بیمه برای شرکت های ارز دیجیتال چالش برانگیز خواهد بود. مانند هر شرکت دیگری، چند فاکتور وجود دارد که بر میزان مبلغی که باید برای بیمه ارز دیجیتال بپردازید تأثیر می گذارد:

  • اندازه شرکت
  • تعداد کارکنان
  • درآمد سالانه
  • سابقه شرکت

میانگین هزینه یک بیمه نامه مسئولیت عمومی برای مشاغل مرتبط با ارزهای دیجیتال در ایالات متحده بین ۴۰۰ تا ۷۰۰ دلار در سال است. قیمت سایر بیمه نامه ها به عوامل ذکرشده در بالا و ویژگی ها و اقدامات تجاری خاص شما بستگی دارد.

مزایای بیمه ارز دیجیتال چیست؟

صنعت ارزهای دیجیتال بی ثبات است و قیمت ها می توانند به شدت افزایش یا کاهش پیدا کنند. حتی باتجربه ترین سرمایه گذاران نیز می توانند خود را در سمت بازنده بیابند. این نوسانات مجموعه ای از ریسک ها را برای کسب و کارهای مرتبط با ارز دیجیتال ایجاد می کند و در این صورت بیمه ارز دیجیتال وارد می شود.

بیمه ارز دیجیتال برای محافظت از کسب و کارها در برابر ضررهای مالی که می تواند ناشی از هک، کلاه برداری و سایر رویدادهایی باشد که می تواند دارایی های آن ها را به خطر بیندازد، طراحی شده است. درصورت ضرر بیمه ارز دیجیتال می تواند به پوشش هزینه های جایگزینی یا بازیابی دارایی کمک کند. چندین مزیت وجود دارد که مشاغل می توانند از بیمه ارزهای دیجیتال برخوردار شوند:

  • محافظت در برابر ضرر مالی: همان طور که قبلاً ذکر شد، بیمه ارز دیجیتال می تواند به محافظت از کسب و کارها در برابر ضررهای مالی در برابر هک، کلاه برداری و سایر رویدادها کمک کند.
  • آرامش ذهنی: دانستن اینکه کسب و کار شما از ضررهای احتمالی محافظت می شود، می تواند به شما آرامش و این امکان را بدهد که روی اداره تجارت خود تمرکز کنید.
  • امنیت بیشتر: بسیاری از بیمه گران با اقدامات امنیتی کمک می کنند تا از همان ابتدا خطر خسارت را کاهش دهند. این می تواند شامل مواردی مانند احراز هویت دومرحله ای و کیف پول های چندامضایی باشد.
  • انعطاف پذیری: بیمه نامه های ارز دیجیتال در بیشتر موارد به گونه ای طراحی می شوند که انعطاف پذیر باشند و به شما امکان می دهند پوشش خسارت را برای رفع نیازهای خاص خود سفارشی سازی کنید.

انتخاب بیمه نامه ارز دیجیتال مناسب برای کسب و کار شما یک تصمیم مهم است، اما با محافظت مناسب می توانید مطمئن باشید کسب و کار شما در برابر برخی از خطرات منحصربه فرد ناشی از آن محافظت می شود.

مزایای بیمه ارز دیجیتال چیست؟

انواع بیمه ارزهای دیجیتال

انواع مختلفی از بیمه نامه ارز دیجیتال برای مشاغل موجود است:

  • بیمه دارایی: این نوع بیمه نامه ارزش دارایی های ارز دیجیتال اساسی را پوشش می دهد.
  • بیمه وقفه در کسب و کار: این نوع بیمه نامه از دست دادن درآمدی را پوشش می دهد که یک کسب و کار زمانی که عملیات آن به دلیل یک رویداد بیمه شده مختل می شود، متحمل خواهد شد.
  • بیمه جرائم: این نوع بیمه نامه خسارات ناشی از جرائم از جمله سرقت، کلاه برداری و جرائم سایبری را پوشش می دهد.
  • بیمه مسئولیت حرفه ای: این نوع بیمه نامه خسارات ناشی از اشتباه یا کوتاهی افراد حرفه ای را پوشش می دهد.
  • بیمه مسئولیت عمومی: این نوع بیمه خسارت شخص ثالث و زیان مالی ناشی از عملیات تجاری را پوشش می دهد.

همان طور که می بینید، انواع مختلفی از بیمه نامه های ارز دیجیتال برای مشاغل وجود دارد. بهترین راه پیداکردن بیمه نامه مناسب برای کسب و کارتان، همکاری با یک کارگزار بیمه باتجربه است که می تواند در ارزیابی خطرات و یافتن پوشش مناسب به شما کمک کند.

آیا صرافی های ارز دیجیتال دارایی های شما را بیمه می کنند؟

صنعت بیمه ارزهای دیجیتال هنوز در مراحل ابتدایی خود است و بسیاری از ارزهای دیجیتال هنوز بیمه نشده اند. بیشتر بیمه نامه هایی که در این حوزه طراحی شده اند، مختص مشتریان خصوصی و فردی نیستند و تنها شرکت های بزرگ را پوشش می دهند.

صرافی های ارزهای دیجیتال و شرکت های ارائه دهنده کیف پول برای محافظت در برابر تهدیدات امنیتی و حملات سایبری، بیمه خریداری می کنند. بیمه های دیگر همچنان در حال توسعه هستند و احتمالاً پوشش های دیگری مانند بیمه DeFi که می تواند خسارات ناشی از قطع سرویس، گم شدن کلید خصوصی یا سایر رویدادهای ناگوار را پوشش دهد، در جریان کار قرار خواهد گرفت.

با این حال، این نوع بیمه هنوز در دسترس مشتریان قرار نگرفته است. درواقع خدماتی که این نوع بیمه برای حفاظت مشتری ارائه می دهد تا حد زیادی به نوع بیمه نامه بستگی دارد. برای دسترسی کامل به امنیت سطح پایه بدون استفاده از بیمه، باید از روش های امنیتی مختلفی مانند احراز هویت دومرحله ای استفاده شود. در این صورت از کاربر خواسته می شود هنگام ورود، اطلاعاتی مانند کد ارسال شده را وارد کند و این نوع احراز هویت امنیت را افزایش می دهد.

از یک کیف پول سخت افزاری نیز می توان برای ذخیره بسیاری از ارزهای دیجیتال استفاده کرد. استفاده از کیف پول های نرم افزاری آسان تر است، اما برای هکرها نیز دردسترس تر خواهد بود. کیف پول های سخت افزاری آفلاین هستند و در برابر بسیاری از حملات هک با استفاده از فناوری به نام Air Gap بسیار مقاوم خواهند بود.

بیشتر صرافی ها برنامه های امنیتی دیگری مانند سیستم های بیمه ای مختلف برای ارزهای دیجیتال ارائه می دهند. برخلاف بانک ها، این طرح ها تحت حمایت بیمه دولتی نیستند، اما درصورت هک شدن صرافی، دارایی های شما از دست نمی روند و براساس مبلغی که در بیمه مشخص شده است، خسارت دریافت خواهید کرد.

آیا دنیای ارزهای دیجیتال به بیمه نیاز دارد؟

تنها در سال 2021، بازار ارزهای دیجیتال چندین بار هک شده است. هک شبکه پالی، 600 میلیون دلار پول از کیف پول های اتریوم، BSC و Polygon به سرقت برده است. پروتکل Cream Finance دو بار هک شد و درمجموع 150 میلیون دلار در اتریوم، بیت کوین و استیبل کوین از دست رفت. در ماه دسامبر، هکرها حدود 200 میلیون دلار از کیف پول های اتریوم و BSC سرقت کردند.

سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال سودآور است، اما این بازار پرنوسان نیز خطرات زیادی به همراه دارد. بی شک در این زمینه نیاز مبرم به بیمه وجود دارد، اما بیمه نامه ها و حق بیمه با استفاده از سوابق تاریخی تعیین می شوند. از آنجا که بازار ارزهای دیجیتال هنوز نوپاست، سابقه خوبی ندارد و نوسانات آن کار را بسیار دشوارتر می کند.

با افزایش قیمت بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال، توجه هکرها به کیف پول ها و صرافی های ارز دیجیتال جلب می شود؛ برای مثال در 20 ژانویه Crypto.com اعلام کرد سایت این شرکت هک شده و از حساب 400 کاربر برداشت غیرمجاز انجام شده است.

در نتیجه این رویدادها، لویدز لندن اعلام کرد از استراتژی های کاهش ریسک مختلفی که کیف پول های سخت افزاری، کیف پول های چندامضایی و مسائل امنیتی سرور را پوشش می دهد، استفاده خواهد کرد. بیمه ارزهای دیجیتال می تواند شکاف های امنیتی در این زمینه را برطرف کرده و از سیستم های آسیب پذیر و فرار محافظت کند.

آیا دنیای ارزهای دیجیتال به بیمه نیاز دارد؟

نیاز و اهمیت بیمه ارز دیجیتال چیست؟

هدف اصلی بیمه ارزهای دیجیتال پوشش ضرر و زیان های مرتبط با بازار ارزهای دیجیتال است. بیمه نامه های ارز دیجیتال رویکرد منحصر به فردی دارند. از آنجا که ارزهای دیجیتال قانونی نیستند، عوامل مؤثر بر آن ها با عوامل مؤثر بر سایر سیستم های پرداخت و سرمایه گذاری مانند سهام، بورس یا حساب های بانکی متفاوت خواهد بود.

نوسانات قیمت، هک و کلاه برداری از عوامل اصلی مؤثر بر بلاک چین و ارزهای دیجیتال هستند. در ادامه به بررسی عوامل مؤثر بر بازار ارزهای دیجیتال می پردازیم:

نوسانات قیمت

ارزهای دیجیتال بی ثبات هستند. بازار ارز دیجیتال می تواند تنها در یک روز یا چند ماه نوسانات شدید را تجربه کند. این نوسانات ممکن است به دلایل مختلفی مانند تصمیم های دولتی یا توییت شخص مشهوری مانند ایلان ماسک رخ دهد.

برای مثال، قیمت بیت کوین، قدیمی ترین و با ارزش ترین ارز دیجیتال، در 8 نوامبر 2021 (17 آبان 1400) بیش از 67000 دلار بود؛ درحالی که بیت کوین در 14 ژوئن 2022 (24 ژوئن 1401) در محدوده 22000 دلار معامله می شد که این نشان دهنده کاهش 67 درصدی قیمت بیت کوین در 7 ماه است.

این نوسانات به دلیل ماهیت نوپای بازار ارزهای دیجیتال است و بیشتر اقتصادهای جهان هنوز تمایلی به پذیرش آن ندارند. در هر صورت، نوسانات تنها بخشی از نگرانی های سرمایه گذاران در بازار ارزهای دیجیتال است.

هک شدن

یکی از بزرگ ترین خطراتی که دنیای ارزهای دیجیتال را تهدید می کند هک و سرقت دارایی است. تاکنون هک های زیادی در صرافی های ارز دیجیتال صورت گرفته و میلیون ها دلار دارایی دیجیتال به سرقت رفته است. در سال 2020، هکرها ارزهای دیجیتالی به ارزش 200 میلیون دلار را از صرافی KuCoin سنگاپور سرقت کردند.

همان طور که پیش تر هم اشاره کردیم، بزرگ ترین هک ارزهای دیجیتال در آگوست 2021 اتفاق افتاد؛ یعنی زمانی که 610 میلیون دلار وجوه از پلتفرم غیرمتمرکز PolyNetwork به سرقت رفت. البته هکرها در همان ماه مقدار زیادی از این سرمایه را به شبکه پالی پس دادند.

دومین هک بزرگ در این زمینه نیز در 23 مارس 2022 اتفاق افتاد و 540 میلیون دلار ارز دیجیتال از پروژه رونین به سرقت رفت. علاوه بر این، هک به فروپاشی صرافی هایی مانند Mt Gox در ژاپن منجر شده است.

برخلاف دارایی های واقعی دزدیده شده که با بستن حساب های سارق قابل کنترل است، بدون کلید خصوصی هیچ راهی برای بازیابی ارز دیجیتال دزدیده شده از هکر وجود ندارد و مانع قانونی دیگر برای ارزهای دیجیتال ایجاد می کند. همین موضوع دقیقاً در اکتبر 2021 اتفاق افتاد. یک هکر دارایی های دیجیتالی به ارزش 16 میلیون دلار را از صرافی Indexed Finance دزدید و ناپدید شد. با وجود شناسایی هکر، هیچ کاری توسط صرافی انجام نشد.

کلاه برداری

در 3 ژوئن 2022، گزارش منتشرشده توسط کمیسیون تجارت فدرال (FTC) نشان داد از 1 ژانویه 2021 تا 31 مارس 2022، بیش از 46000 نفر سرمایه گذار 1 میلیارد دلار به دلیل کلاه برداری های ارز دیجیتال از دست دادند.

FTC نتیجه گرفت از دست دادن سرمایه در این زمینه بیشتر از هر روش پرداخت دیگری است. همچنین به دولت ایالات متحده اطلاع داده شد 70 درصد از کلاه برداری ها مربوط به بیت کوین بوده و بیش از نیمی از آن ها از طریق تبلیغات مخرب، پست ها یا پیام های رسانه های اجتماعی انجام شده است.

یکی دیگر از مشکلات سرمایه گذاران ارزهای دیجیتال از دست دادن یا فراموش کردن کلید خصوصی است که مانند رمز عبور عمل می کند. از آنجا که بازیابی کلید خصوصی امکان پذیر نیست، فراموش کردن آن منجر به از دست رفتن تمام موجودی حساب می شود. اگر کلید خصوصی در دستگاه یا سرویسی مانند کیف پول (که به اینترنت دسترسی دارد) ذخیره شود، هکرها می توانند آن کلیدها را سرقت کنند.

امروزه ارزهای دیجیتال تلاش می کنند به یک روش پرداخت اصلی تبدیل شوند، اما همچنان این مشکلات وجود دارد؛ درنتیجه از تقاضای زیاد برای بیمه ارزهای دیجیتال نمی توان چشم پوشی کرد.

بیمه ارز دیجیتال چگونه کار می کند؟

در ایالات متحده سرمایه گذارانی که دارای وثیقه قراردادی مانند اوراق قرضه یا سهام هستند، معمولاً پیش پرداخت های بیمه ای از دولت ایالات متحده یا شرکت های خصوصی دارند، اما سرمایه گذاران در ارزهای دیجیتال این محافظت را ندارند. در این شرایط بیمه ارز دیجیتال می تواند از دارایی های سرمایه گذاران در این حوزه محافظت کند.

از دلایل تقاضای زیاد برای بیمه ارزهای دیجیتال می توان به سرقت سرمایه اشاره کرد؛ با این حال به دلیل نبود قوانین یکسان در صنعت بیمه ارزهای دیجیتال، ارزیابی ریسک در این زمینه پیچیده خواهد بود. برخی استارتاپ های جدید در این زمینه فعال هستند، اما هنوز به طور کامل و عمیق این مشکل را حل نکرده اند.

اگر صنعت در حال تحول تا این حد غیرقابل پیش بینی است، چگونه می توانید از امنیت ارز دیجیتال خود مطمئن باشید؟ در این شرایط، بیمه ارزهای دیجیتال از شرکت هایی مانند جمینی می تواند مفید واقع شود. یوسف حسین، مدیر مدیریت ریسک در جمینی می گوید:

«تا به حال بیمه گران به دلیل ضعف استانداردهای امنیتی، کنترل های داخلی، سیاست های ارزهای دیجیتال و ظهور هک های بزرگ که منجر به ضررهای سرمایه ای بزرگ در سال های اخیر شده است، تمایلی به بیمه کردن صنعت ارزهای دیجیتال نداشتند؛ درنتیجه اکثر صرافی ها یا قادر به خرید بیمه نبودند یا به دلیل هزینه های بالای بیمه از آن اجتناب کردند، اما ما توانستیم با موفقیت به بیمه گران نشان دهیم که جمینی نیویورک یک صرافی امن است که در آن کاربران می توانند به طور قانونی و مطمئن ارزهای دیجیتال را خریداری کرده، بفروشند و ذخیره کنند».

نحوه عملکرد بیمه کاملاً به تمایل شرکت برای بیمه کردن دارایی های دیجیتال بستگی دارد؛ برای مثال Coinbase بیان می کند:

«ما در حال ساختن یک اقتصاد رمزنگاری و سیستم مالی هستیم که شفاف، کارآمد، دردسترس و منصفانه باشد. ما در سال 2012 با این ایده شروع کردیم که هرکسی در هر کجا باید بتواند بیت کوین را به راحتی ارسال و دریافت کند. همچنین ما یک پلتفرم قابل اعتماد و آسان برای دسترسی به اقتصاد ارز دیجیتال فراهم کرده ایم».

البته این شرکت در کار خود جدی است. Coinbase دارای 73 میلیون کاربر تأیید شده، 10000 شرکت مختلف و 185000 کارمند و شریک در 100 کشور جهان است. سرمایه موجود در این پلتفرم به 255 میلیارد دلار می رسد.

روش کار بیمه ارز دیجیتال پیچیده و در عین حال ساده است. ارزهای دیجیتال در ایالات متحده قانونی نیستند، اما پولی که برای خرید ارزهای دیجیتال (مانند دلار، یورو و پوند) خرج می شود، قانونی است. پول قانونی که برای خرید ارزهای دیجیتال استفاده می شود، بخشی از ریسک سبد سرمایه گذاران است که بیمه گذاران آن را ارزیابی و تصمیم می گیرند آیا بیمه بخرند یا خیر.

بیمه ارز دیجیتال چگونه کار می کند؟

چرا بیمه ارز دیجیتال موفق خواهد شد؟

عوامل زیر دلایل موفقیت بیمه ارز دیجیتال هستند:

شفافیت بیشتر در زمینه قانون گذاری

ارز دیجیتال پدیده جدیدی نیست و چندین سال است وجود دارد، اما به نظر می رسد بسیاری از شرکت های رسمی از جمله مؤسسات مالی بزرگ و سازمان های دولتی تمایلی به پذیرش ارزهای دیجیتال ندارند. برخی از این تمایل نداشتن ها به پذیرش ممکن است به وضعیت حقوقی در این زمینه مرتبط باشد، اگرچه این وضعیت به سرعت در حال تغییر است.

در ژانویه، یک شرکت تراست در ایالت داکوتای جنوبی با دریافت مجوز نگهداری از دفتر کنترل ارز (OCC) به اولین بانک دارایی دیجیتال قانونی در ایالات متحده تبدیل شد و توانست خدمات ارز دیجیتال را به کاربران در مشارکت با مؤسسات مالی سنتی خود ارائه دهد.

پس از آن OCC به بانک های ملی و بانک های پس انداز فدرال اجازه داد تا در شبکه های گره تأیید مستقل شرکت و از استیبل کوین ها برای خدمات پرداخت استفاده کنند. پیش از این تصویب، OCC در سال گذشته دو دستورالعمل صادر کرد که براساس آن بانک های ملی می توانند خدمات ارز دیجیتال را به مشتریان خود ارائه دهند و سپرده هایی را که به صورت پایدار کوین هستند نگهداری کنند.

کمیسیون بورس و اوراق بهادار ایالات متحده (SEC) نیز اقدامات مشابهی را درباره ارزهای دیجیتال انجام داده است. SEC در ماه دسامبر بیانیه ای منتشر کرد و توضیح داد چگونه کارگزاران و معامله گران باید اوراق بهادار ارزهای دیجیتال را نگه دارند تا از اقدامات اجرایی جلوگیری کنند.

این قانون مؤسسات مالی سنتی را به پذیرش ارزهای دیجیتال وادار می کند و احتمالاً راه را برای سرمایه گذاری های بزرگ تر در فضای ارزهای دیجیتال هموار خواهد کرد. با ایجاد یک چارچوب نظارتی رو به رشد، شرکت هایی که مایل به پذیرش ارزهای دیجیتال هستند در این فضا سرمایه گذاری می کنند. ارزهای دیجیتال به مرور زمان به یک جریان اصلی تبدیل خواهند شد.

یک چارچوب نظارتی پیشرفته به شرکت های بیمه کمک می کند از قابلیت های بیمه در فضای ارز دیجیتال استفاده کنند؛ البته این شرایط نیاز به آموزش خواهد داشت. با تکامل قوانین و اهمیت بیشتر مدیریت ریسک در این زمینه، شرکت ها و مدیران آن ها گزینه ها و روش های کاهش ریسک موجود را بهتر درک خواهند کرد.

افزایش پذیرش دارایی های دیجیتال

همه گیری کووید 19 ارزش دارایی های دیجیتال را آشکارتر کرده و جرقه ای برای ایجاد تغییرات دیجیتالی بزرگ در همه مشاغل شده است. به لطف همه گیری و افزایش شفافیت در قوانین، ارزهای دیجیتال به سرعت در حال رشد و تکامل هستند. بیشتر بانک ها می خواهند در پروژه های ارز دیجیتال سرمایه گذاری کنند. برخی از بانک ها نیز ارزهای دیجیتال خود را راه اندازی کرده اند.

درحالی که بانک های سنتی هنوز منتظر چراغ سبز قانون گذاران برای پذیرش جریان اصلی ارزهای دیجیتال هستند، آن ها در طول سال ها این بازار را رصد کرده و با آن سازگار شده اند. اکنون که چارچوب نظارتی در حال شکل گیری است و این باور وجود دارد که ارزهای دیجیتال برای ماندن آمده اند، شرکت های بیشتری به دنبال سرمایه گذاری از فرصت ها در این فضا هستند.

شرکت های سنتی تر احتمالاً در ماه ها و سال های آینده در بازار ارزهای دیجیتال سرمایه گذاری خواهند کرد و از آنجا که این شرکت ها بیمه دارند، بیمه خود را به دارایی های دیجیتالی که دارند تعمیم خواهند داد.

رشد دیفای

سیستم مالی غیرمتمرکز یا DeFi برنامه های مالی مبتنی بر قراردادهای هوشمند ارائه می دهد که بدون کنترل یک دولت یا شرکت متمرکز عمل می کنند. این سیستم در سال 2020 بسیار محبوب شد و کل سرمایه (TVL) موجود در آن به چندین میلیارد دلار رسید. موفقیت defi/’>دیفای احتمالاً برای سال های آینده ادامه خواهد داشت.

تاکنون فعالیت دیفای بیشتر روی سرمایه گذاران خرد متمرکز بوده است، اما طی 12 ماه آینده تمرکز این فضا بیشتر بر جذب سرمایه گذاران نهادی خواهد بود. با تغییر قوانین اجرایی، این احتمال وجود دارد که قانون گذاران نیز به دنبال درک بهتر محیط DeFi باشند.

برای مشاغلی که به دنبال محافظت از دارایی ها و کارکنان خود هستند، بیمه سنتی همیشه ارزشمند است؛ زیرا شکست فناوری و مسئولیت مدیریت و سرپرست را پوشش می دهد. شرکت های DeFi با یکدیگر تفاوت زیادی دارند و ارائه یک طرح بیمه جامع برای این شرکت ها را دشوارتر می کند. با این حال، راه حل های نوآورانه بیمه ای در این زمینه وجود دارد که به زودی رونق خواهد گرفت.

رشد ارزش بیت کوین

بیت کوین سال 2020 را به عنوان یک گزینه سرمایه گذاری حاشیه ای آغاز کرد، اما در پایان سال قیمت آن چهار برابر شد. افزایش قیمت بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال قطعاً بازار بیمه را تحت تأثیر قرار خواهد داد. با افزایش ارزش ارزهای دیجیتال، سرمایه گذاران (اعم از مؤسسات و افراد) نیاز بیشتری به محافظت از دارایی های خود احساس می کنند.

با افزایش ارزش این دارایی ها، شرکت های مالی در حال افزایش سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال هم برای خود و هم از طرف مشتریان خود هستند و با سرمایه گذاری بیشتر افراد یا شرکت ها در ارزهای دیجیتال، تقاضا برای بیمه افزایش می یابد.

صنعت بیمه سنتی نیز به تدریج با دارایی های دیجیتال کنار می آید، اما همچنان محتاط عمل می کند. با رشد و تکامل بازار، برای سرمایه گذاران و معامله گران ارز دیجیتال بسیار مهم است که با شرکت های بیمه مجرب مشورت کنند و از آن ها مشاوره بگیرند و بهترین استراتژی های مدیریت ریسک را انتخاب کنند.

مشارکت و همکاری بیشتر

پیش از این درباره ارزهای دیجیتال شک و تردید وجود داشت، اما IPO های اخیر توسط شرکت های رمزنگاری متعدد نشان دهنده رشد صنعت ارزهای دیجیتال است. تبدیل یک شرکت به سهام عمومی از طریق IPO، عرضه مستقیم در بورس یا روش SPAC علاوه بر مزایای مختلف، خطراتی را به دنبال دارد که باید به کمک راه حل های بیمه ای برای محافظت از سرمایه گذاران پوشش داده شود.

همچنین انتظار می رود فعالیت های یکپارچه سازی و پذیرش در فضای بلاک چین و ارز دیجیتال افزایش یابد. در نیمه اول سال 2020، ارزش کل ادغام و پذیرش ارزهای دیجیتال از سطح سال 2019 فراتر رفت و به 597 میلیون دلار رسید. میانگین حجم معاملات نیز بیش از دو برابر شد.

این روند رشد در سال های آینده نیز ادامه خواهد داشت. این قانون سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال را برای مؤسسات مالی سنتی آسان تر می کند و این احتمال وجود دارد که شرکت های مالی سنتی با شرکت های رمزنگاری مانند صرافی ها و شرکت های فناوری شروع به ادغام کنند و خدمات آن ها نیز گسترش یابد.

این ادغام ها سرمایه بیشتری را وارد فضای ارزهای دیجیتال می کنند؛ با این حال ادغام ها خطراتی دارند که می توان این خطرات را به کمک راه حل های مختلف مانند بیمه مدیران و سرپرستان و بیمه ریسک معاملات کاهش داد. با شفافیت بیشتر در قوانین و پذیرش گسترده ارزهای دیجیتال توسط مؤسسات مالی غیر رمزنگاری شده، علاقه به ارزهای دیجیتال نیز افزایش خواهد یافت.

در حال حاضر صنعت بیمه ارزهای دیجیتال هنوز قادر به پاسخ گویی به تقاضای موجود برای بیمه در این حوزه نیست، اما با ادامه رشد این رشته، تغییرات بزرگی در فضای بیمه رخ خواهد داد. مشاغلی که با دارایی های دیجیتال کار می کنند، باید از خطرات و نحوه کنترل آن ها آگاه باشند و مناسب ترین شرکت بیمه را برای تجارت خود انتخاب کنند.

چرا بیمه ارز دیجیتال موفق خواهد شد؟

آیا می توانیم برای ارزهای دیجیتال بیمه شخصی بگیریم؟

به طورکلی بیمه ارز دیجیتال برای پوشش زیان های سازمانی طراحی شده است. اگر یک صرافی ارز دیجیتال تحت تأثیر یک نقض امنیتی قرار گیرد، ضررهای آن تا سقف پوشش بیمه نامه پوشش داده می شود. با این حال، این صنعت نوظهور کم کم به نیاز خود به بیمه شخصی پی می برد.

یکی از شرکت های بیمه به نام Coincover اکنون این خدمات را ارائه می دهد. CoinCover با بانک لویدز برای ایجاد بیمه نامه برای ارزهای دیجیتال همکاری می کند. این بیمه ها از 10 تا 750 دلار متغیر هستند و دارایی های دیجیتال دارندگان حساب را در برابر هک، فیشینگ، بدافزار، سرقت دستگاه، بدافزار اسب تروجان و حملات brute force پوشش می دهند.

با این حال، برخی استثناها وجود دارد و انواع خاصی از ضررها شامل نوسانات قیمت، خرابی بلاک چین و از دست دادن یا آسیب سخت افزاری پوشش داده نمی شود. سایر بیمه ها هنوز وارد بازار بیمه ارزهای دیجیتال نشده اند، اما احتمالاً به زودی وارد بازار خواهند شد.

آیا بیمه ارز دیجیتال مورد قبول مردم است؟

از زمان معرفی بیت کوین در سال 2009، بازار ارزهای دیجیتال به طور تصاعدی رشد کرده است. با این حال، بازار تا اواسط دهه 2010 عمدتاً خرده فروشی بود، زمانی که ارزش کل بازار حدود 100 میلیون دلار بود. در آن زمان، بازار وارد به اصطلاح زمستان کریپتو شد و قیمت ها کاهش یافت؛ سفته بازان از بازار فرار کردند و تنها کاربران سرسخت ارزهای دیجیتال باقی ماندند تا به حمایت از صنعت ادامه دهند.

کار سخت آن ها در قالب زیرساخت های قوی تر، محصولات جدید و تقاضای فزاینده نتیجه داد. زمستان طولانی و تلخ کریپتو به پایان رسیده است و مؤسسات آماده هستند محصولات کریپتو را به سبد سرمایه گذاری خود اضافه کنند. اکنون تقاضا برای محصولات کریپتو داغ تر از همیشه شده است و مردم به طور فزاینده ای به دنبال ارزهای دیجیتال و محصولات مناسب، خدمات مالی و زیرساخت های نظارتی هستند؛ درنتیجه هیچ زمانی بهتر از اکنون برای معرفی بازار بیمه ارزهای دیجیتال وجود ندارد.

سخن پایانی

در حال حاضر، ارزهای دیجیتال به جریان اصلی و محبوب تبدیل شده اند و رشد این صنعت تنها با افزایش علاقه و سرمایه گذاری مردم در دارایی های دیجیتال افزایش می یابد. پتانسیل در این صنعت بدون نظارت تقریباً نامحدود است و صنعت بیمه ریسک گریز را برای ورود به دنیای ارزهای دیجیتال بی میل می کند.

با این حال این بدان معنا نیست که فرصت های مناسب در بازار ارزهای دیجیتال وجود ندارد. در بازار ارز دیجیتال مراقب باشید کیف پول خود را ایمن نگه دارید و عاقلانه سرمایه گذاری کنید.

پرسش های متداول

استفاده از بیمه ارز دیجیتال برای پوشش خسارت ناشی از حوادث غیر مترقبه است و هیچ تفاوتی با بیمه های دیگر ندارد.

لویدز لندن اولین شرکتی بود که نوعی بیمه ارز دیجیتال با سقف 1000 یورو (حدود 1353 دلار) ارائه کرد. این شرکت با مشارکت Atrium Alliance و Coincover برای محافظت از وجوه کاربران در برابر سرقت های مربوط به کیف پول های آنلاین تشکیل شد.

بیمه ارز دیجیتال معمولاً ارزش آن را درصورت گم شدن یا دزدیده شدن پوشش می دهد. برخی سیاست ها ممکن است هزینه های مربوط به بازیابی ارزهای دیجیتال به سرقت رفته را نیز پوشش دهند.

صرافی های ارزهای دیجیتال و شرکت های ارائه دهنده کیف پول برای محافظت در برابر تهدیدات امنیتی و حملات سایبری، بیمه خریداری می کنند.

در حال حاضر بیمه ارز دیجیتال برای پوشش زیان های سازمانی طراحی شده است.

ادامه مطلب
رویکرد بالا به پایین در ارز دیجیتال چیست؟
رویکرد بالا به پایین در ارز دیجیتال چیست؟

یک سرمایه گذار، عوامل مختلف اقتصادی را از بالا به پایین بررسی می کند تا ببیند این عوامل چگونه می توانند بر کل بازار و درنهایت بر سهام او در بازار تأثیر بگذارند. آن ها تولید ناخالص داخلی و کاهش یا افزایش نرخ بهره را تجزیه و تحلیل می کنند. بنابراین، بررسی نرخ ها، تورم و قیمت کالاها در هر بازار مالی ضروری است. آن ها همچنین به عملکرد کلی بخش یا صنعتی که سهام به آن تعلق دارد نگاه می کنند. این سرمایه گذاران بر این باورند که اگر این بخش خوب عمل کند، بازده خوبی خواهد داشت. این سرمایه گذاران می توانند تشخیص دهند که عوامل خارجی مانند افزایش قیمت نفت یا کالاها یا تغییر نرخ بهره بر برخی از بخش ها بیش از سایر بخش ها و درنتیجه بر شرکت های آن بخش ها تأثیر می گذارد. در این مقاله قصد داریم رویکرد بالا به پایین نام در بازار ارزهای دیجیتال بررسی کنیم.

رویکرد بالا به پایین چیست؟

در رویکرد بالا به پایین، تحلیلگر سطوح بالای اقتصاد یعنی اقتصاد جهانی، سپس اقتصاد کشور، صنعت و درنهایت شرکت را تحلیل می کند. درواقع نقطۀ شروع این رویکرد، اخبار مؤثر اقتصادی یا سیاسی در سطح کلان جهانی است.

به عنوان مثال، چین، غول اقتصادی و تولیدی جهان، خواهان فولاد بیش تری است و یا در درگیری های سال 2018 بین یمن و عربستان سعودی، پالایشگاه های نفت عربستان مورد حمله قرار گرفتند و تولید نفت عربستان کاهش یافت که منجربه کاهش عرضۀ نفت و افزایش قیمت نفت در جهان تولید شد. نوسانات قیمت نفت در دنیا بر تمامی صنایع مرتبط با نفت مانند پتروشیمی تأثیر می گذارد.

تحلیلگر با شنیدن این خبر ابتدا به بررسی وضعیت اقتصاد جهانی می پردازد که این افزایش قیمت نفت تا چه زمانی ادامه خواهد داشت و تبعات اقتصادی و سیاسی آن چه خواهد بود؟

سپس وضعیت کشورش را بررسی می کند. مثلاً آیا کشور ما با وجود تحریم ها امکان صادرات نفت به کشورهای دیگر را دارد و از این فرصت به نفع خود استفاده می کند؟

در مرحلۀ بعد صنعت را تحلیل می کند. در این مثال به صنعت پتروشیمی می رود و بررسی می کند که آیا این صنعت در وضعیت خوبی قرار دارد یا اینکه برای چندین سال فعالیتی انجام نشده است؟

درنهایت، شرکت های فعال در این بخش را تحلیل می کند. به عنوان مثال، شرکت های فعال در این زمینه را بررسی می کند و با اطلاع از صورت های مالی و وضعیت و اخبار مربوط به آن ها بهترین گزینه را انتخاب می کند.

رویکرد بالا به پایین چیست؟

رویکرد بالا به پایین در ارز دیجیتال چیست؟

بازار ارزهای دیجیتال پر از پروژه های مختلف است که هرکدام مدعی ارائۀ ویژگی های جدیدی هستند. بدون شک انتخاب بهترین پروژه از میان تعداد زیاد پروژه کار دشواری است. رویکردهای مختلفی برای تحقیق در مورد پروژه های ارز دیجیتال و انتخاب پروژه های امیدوارکننده وجود دارد. یکی از این رویکردها رویکرد از بالا به پایین است. اما رویکرد بالا به پایین برای کریپتو چیست و چه تفاوتی با رویکرد پایین به بالا دارد؟

با رویکرد از بالا به پایین در کریپتو، به عقب برمی گردید و به تصویر بزرگ تر صنعت ارزهای دیجیتال نگاه می کنید. این رویکرد به سؤالاتی از قبیل: صنعت ارزهای دیجیتال به کجا می رود، بزرگ ترین موانع پیش روی این صنعت چیست، اکثر راه حل ها چه مشکلاتی دارند و آیا کسی روی مشکل موردنظر کار کرده است یا نه، پاسخ می دهد.

این دیدگاه را می توان به عنوان دیدگاه کلان صنعت ارزهای دیجیتال توصیف کرد؛ البته نباید آن را با نگاه کلان در اقتصاد سنتی اشتباه گرفت. درواقع، یک رویکرد از بالا به پایین تمایل دارد آیندۀ کل صنعت ارزهای دیجیتال را در ماه ها، سال ها یا حتی دهه های آینده پیش بینی کند.

سرمایه گذاران پیش بینی های خود را اغلب برای دو سال آینده متمرکز می کنند و آنچه ممکن است در ده سال آینده رخ دهد را در نظر نمی گیرند.

در رویکرد از بالا به پایین، برای تحقیق در مورد پروژه های ارز دیجیتال، ابتدا به یک اصل اساسی نگاه می کنیم، سپس آن را به چندین اصل کوچک تر تقسیم می کنیم و درنهایت پروژه های مرتبط با آن اصول را برای سرمایه گذاری انتخاب می کنیم. همیشه به یاد داشته باشید که با این رویکرد، ابتدا این اصول مهم است و سپس ادعای پروژه ها مطرح می شود. درواقع، فرض بر این است که اگر یک اصل درست تشخیص داده شود، ادعاهای بر مبنای آن نیز صادق خواهند بود.

یک رویکرد از بالا به پایین برای تحقیق پروژۀ ارزهای دیجیتال بسیار دشوارتر از رویکرد پایین به بالا است و به تلاش بیش تری نیاز دارد. برای درک بهتر رویکرد از بالا به پایین در ارز دیجیتال، بد نیست مفهوم رویکرد پایین به بالا را هم با هم مرور کنیم.

رویکرد پایین به بالا در ارز دیجیتال به چه معناست؟

اکثر مردم، سرمایه گذاران خرده فروشی یا نهنگ ها هنگام جست وجوی بهترین پروژۀ ارز دیجیتال از روشی به نام روش پایین به بالا استفاده می کنند.

این رویکرد شامل بررسی پارامترهای مختلف مانند کل ارزش قفل شده (TVL) در وب سایت DeFillama، فعالیت کیف پول Wal، پست های توییتر، پروژه های مختلف در لانچ پد بایننس، ردیاب قرارداد هوشمند، آنالیز Anchan و… است. شما بدون آگاهی استفاده از این رویکرد، از این پارامترها استفاده می کنید.

بااینکه رویکرد پایین به بالا می تواند در شرایط خاص به خوبی کار کند اما در دراز مدت چندان پایدار نیست. درواقع، این رویکرد مانند حملات brute force عمل می کند. حملات Brute Force یک روش آزمون و خطا برای رمزگشایی داده ها است که از هیچ استراتژی فکری خاصی استفاده نمی کند و کورکورانه ترکیب های مختلف شخصیت ها را امتحان کرده و ترکیب مناسب را پیدا می کند.

به بیان ساده، رویکرد پایین به بالا به خوبی کار نمی کند و درست مانند یافتن مقدار کمی طلا در مقدار زیادی خاک است. درواقع، منصفانه است که بگوییم شانس زیادی در این رویکرد وجود ندارد.

روش های معمول تحقیق در مورد پروژه های ارزهای دیجیتال تا حدودی سطحی هستند درحالی که می توانند در کوتاه مدت جواب دهند، به ندرت شش ماه یا بیش تر دوام می آورند. پس باید کمی آن را تغییر دهیم. رویکرد پایین به بالا و درنظرگرفتن پارامترهای ذکرشده در بالا در بهترین حالت نتایج متوسطی را برای سرمایه گذاران فراهم می کند و بدون روش مطالعۀ معکوس آن، یعنی رویکرد از بالا به پایین، ناقص هستند.

رویکرد پایین به بالا در ارز دیجیتال به چه معناست؟

پارامترهای رویکرد بالا به پایین در بازار ارز دیجیتال

برای استفاده از رویکرد بالا به پایین در بازار ارزهای دیجیتال، باید پارامترهای مختلفی را در نظر گرفت. برخی از مهم ترین پارامترها به شرح زیر هستند:

آیندۀ بازار ارزهای دیجیتال

همانطورکه گفته شد، رویکرد از بالا به پایین در ارز دیجیتال یک دیدگاه بلندمدت است و در کوتاه مدت به هیچ وجه کار نخواهد کرد. درواقع با این رویکرد همه چیز به گذر زمان بستگی دارد.

فرض اصلی ما این است که دنیای غیرمتمرکز درنهایت بر دنیای کنونی ما مسلط خواهد شد و این فناوری ساختار جامعه را از جهات مختلف شکل خواهد داد. برای تحقق بخشیدن به آن آینده باید اشتیاق و امید زیادی داشته باشید و مانند یک سرمایه گذار گذرا یا کسی که دنبال سود است رفتار نکنید.

شما باید خیلی چیزها را یاد بگیرید

برای کسب اطلاعات بیش تر در مورد فناوری های موجود در صنعت ارزهای دیجیتال، یک رویکرد از بالا به پایین موردنیاز است. درواقع با این رویکرد، به جای سرمایه گذاری فقط در یک توکنERC20، باید بدانید که این استاندارد چیست و چگونه کار می کند.

مطالب زیادی در مورد مبانی فناوری کریپتو و بلاک چین وجود دارد. به عنوان مثال، اگر می خواهید پروژه های لایۀ دوم اتریوم را ارزیابی کنید، باید بدانید شبکۀ اصلی اتریوم چگونه کار می کند و سپس آن را با سایر رقبا مقایسه کنید. هنگام انجام این مقایسه، باید رویکردهای متمایز رقبا را نیز بررسی کنید.

در برخی موارد متوجه خواهید شد که زمانی که برای تحقیق صرف می کنید بسیار کم تر از پروژه هایی است که مایل به سرمایه گذاری در آن ها هستید. طبق تجربه، هرچه دانش بیش تری در مورد ارزهای دیجیتال به دست آورید، در پروژه های کم تری سرمایه گذاری می کنید. به یاد داشته باشید که پروژه های امیدوارکننده نادر هستند و هرچه بیش تر اطلاعات خود را افزایش دهید، استاندارد بالاتری را هنگام سرمایه گذاری تعیین خواهید کرد.

افراد ناآگاه و آماتور در پروژه های مختلف سرمایه گذاری می کنند اما کسانی که اطلاعات خوبی از این صنعت دارند، به ندرت پروژه های مختلفی را انتخاب می کنند و ضمن سرمایه گذاری در یک پروژۀ خاص، مبلغ زیادی به آن اختصاص می دهند.

به گفتۀ خیلی از افراد باتجربه، کار در بازار ارزهای دیجیتال یک شغل تمام وقت است. درواقع، بسیاری از مردم وسعت فناوری رمزنگاری، توسعۀ نرم افزار و امور مالی را دست کم می گیرند. کارکردن در این بازار مثل این است که برای آموزش خود به دانشگاه برگردید!

این رویکرد به درک فنی اولیه نیاز دارد

تجربۀ توسعۀ نرم افزار و اطلاعات در مورد علوم کامپیوتر به شناخت این بازار و رویکرد بالا به پایین کمک زیادی می کند.

شناخت اصول اولیه، مطالعه در مورد این صنعت و افزایش اطلاعات اهمیت زیادی دارد. هرچه بیش تر یاد بگیرید، بیش تر متوجه می شوید که هیچ چیز در مورد صنعت نمی دانید.

برنامه نویسی، ریاضیات و رمزنگاری برخی از مهارت های اساسی هستند که برای درک واقعی فناوری بلاک چین و رمزنگاری نیاز دارید. ممکن است احساس کنید که این نیازها بسیار زیاد هستند اما هنگامی که این اصول را درک کردید، درک موارد دیگر در آینده بسیار آسان تر خواهد بود.

مشارکت

اگر می خواهید روند درک فناوری بلاک چین و حوزۀ ارزهای رمزپایه را تسریع کنید، بهتر است وارد این حوزه شوید و به طور مستقیم با این صنعت تعامل داشته باشید. پارامترهای زیادی در فضای ارزهای دیجیتال وجود دارد که باید در نظر بگیرید.

بگذارید بازار شما را غافلگیر کند

انسان ها قدرت تخیل محدودی دارند حتی اگر فکر می کنید همۀ احتمالات را با تمام اطلاعات موجود در نظر گرفته اید، باز هم مواردی وجود دارد که ممکن است به آن ها توجه نکرده باشید.

اجازه دهید حرکات بازار شما را غافلگیر کند و رویدادهایی که نمی توانید کنترل کنید را کنار بگذارید. گاهی اوقات اتفاقاتی که به خصوص در کوتاه مدت رخ می دهد، دلیل خاصی ندارد و نیازی به دانستن جزئیات نیست. ممکن است برای دیدن اصول واقعی به زمان نیاز داشته باشیم.

همچنین از حد وسط بپرهیزید. اطلاعات اضافی می تواند شما را از تجزیه و تحلیل و تصمیم گیری باز دارد. درواقع، مرز مشخصی بین فرد علاقه مند به فناوری ارز دیجیتال و یک سرمایه گذار وجود دارد. سعی کنید در این زمینه تعادل داشته باشید. همچنین، ایده های مختلف را صرفاً به این دلیل که منطقی نیستند دور نریزید. به یاد داشته باشید که سرمایه گذاری بیش تر یک هنر است تا یک علم دقیق.

از دانش دیگران استفاده کنید

شاید همه این فرصت را نداشته باشند که هر روز زمانی را صرف یادگیری در مورد صنعت ارزهای دیجیتال کنند. علاوه بر این، دریافت اطلاعات دقیق در مورد این منطقه برای تازه کارها می تواند کمی دلهره آور باشد. اگر اطلاعات زیادی در مورد ارزهای دیجیتال ندارید، ناامید نشوید. به یاد داشته باشید که همیشه می توانید نتایج و تحقیقات دیگران را بخوانید و خودتان در مورد آن ها نتیجه گیری کنید.

سخن پایانی

چه پول خود را در بازار سرمایه گذاری کنید و چه آن را در بانک نگه دارید، در معرض خطر هستید. آنچه اهمیت دارد، رویکردی است که برای مقابله با این خطر انتخاب می کنید. متأسفانه، وقتی اکثر سرمایه گذاران می خواهند در بازار ارزهای دیجیتال سرمایه گذاری کنند، به نمودارهای نهنگ و دهان تأثیرگذاران نگاه می کنند و تفاوت بین سیگنال و استراتژی را درک نمی کنند. به همین دلیل، آن ها اغلب شکست می خورند و بازار کریپتو را محکوم می کنند. واقعیت این است که برای ورود به بازار ارز دیجیتال و کسب سود، به یک مدل ذهنی جدید نیاز دارید. یک مدل ذهنی مبتنی بر دیدگاه از بالا به پایین. اگر به عقب برگردید و صبورانه به تصویر بزرگ‎تر بازار نگاه کنید، رویکردی از بالا به پایین در پیش گرفته اید.

سؤالات متداول

تحلیلگر در این رویکرد، سطوح بالای اقتصاد یعنی اقتصاد جهانی، سپس اقتصاد کشور، صنعت و درنهایت شرکت را تحلیل می کند. درواقع، نقطۀ شروع این رویکرد، اخبار مؤثر اقتصادی یا سیاسی در سطح کلان جهانی است.

با رویکردی از بالا به پایین در ارز دیجیتال، به عقب برمی گردید و به تصویر بزرگ تر صنعت ارزهای دیجیتال نگاه می کنید.

برای استفاده از رویکرد بالا به پایین در بازار ارزهای دیجیتال، باید پارامترهای مختلفی را در نظر گرفت. برخی از مهم ترینِ این پارامترها، آیندۀ بازار ارزهای دیجیتال، افزایش دانش فنی و تخصصی، استفاده از تجربۀ دیگران، مشارکت و افزایش اطلاعات عمومی هستند.

ادامه مطلب
شبکه لایتنینگ چیست و چگونه کار می‌کند؟
شبکه لایتنینگ چیست و چه مزایا و معایبی دارد؟

شبکه Lightning در سال 2015 توسط دو محقق به نام Thaddeus Dryja و Joseph Poon در مقاله ای با عنوان “The Bitcoin Lightning Network” پیشنهاد شد. این ایده و پیشنهاد بر اساس آنچه بود که در سال 2013 در خصوص کانال های پرداختی بیان کرده بود.

به طور خلاصه این مقاله یک پروتکل خارج از زنجیره متشکل از کانال های پرداخت را توصیف می کند. این کانال ها به منظور برقراری ارتباط بین دو نفر و انجام تراکنش بدون نیاز به شبکه اصلی بیت کوین، ایجاد می شوند.

اگر به دنبال اطلاعات بیشتری در خصوص شبکه لایتنینگ هستید و می خواهید بدانید که چطور کار می کند، در ادامه این مطلب همراه ما باشید.

شبکه لایتنینگ چیست؟

شبکه لایتنینگ یک پروتکل لایه 2 برای بیت کوین است که به طور خاص برای پرداخت های ارزان، سریع و امن طراحی شده است. شبکه لایتنینگ با ایجاد چند کانال پرداخت، سرعت انجام تراکنش ها را بهبود می بخشد، چرا که دیگر نیاز به ثبت همه چیز در بلاک چین بیت کوین نیست و فقط تراکنش های سرمایه گذاری و تراکنش هایی که بسته شده اند، ثبت می شود. در نتیجه تراکنش های Lightning با تعداد کمتری از زنجیره های بیت کوین، انجام می شوند و زمان انتظار برای تأیید تراکنش ها به طور چشمگیری کاهش می یابد.

بنیان گذار شبکه لایتنینگ چه کسی است؟

شبکه لایتنینگ برای اولین بار در سال 2015 در وایت پیپر Lightning Network توسط Joseph Poon و Thaddeus Dryja معرفی شد. از آن زمان تا کنون، چندین تیم برنامه نویسی و رمزگذاری با همکاری یکدیگر، چند نمونه مختلف از این طرح مانند c-lightning Blockstream ، lnd Labs Lightning و Eclair Acinq ارائه کرده اند.

مشکل مقیاس پذیری بیت کوین

یکی از بزرگ ترین چالش هایی که بیت کوین همیشه با آن روبه رو بوده و شاید بتوان گفت هنوز هم است، مقیاس پذیری است. بالا بودن حجم محاسبات معاملات به همراه سرعت کند برقراری ارتباط بین خریدار و فروشنده، از جمله مواردی است که بیت کوین را نسبت به سایر رقبای خود عقب انداخته است.

برای درک بهتر از کندی شبکه بیت کوین به این مثال دقت کنید. شبکه ویزاکارت در هر ثانیه قادر به پردازش 24000 تراکنش است، درحالی که تعداد تراکنش های انجام شده در شبکه بیت کوین حدود 5 الی 7 است.

در ابتدا بیت کوین می توانست تنها 7 تراکنش در ثانیه انجام دهد؛ البته با این فرض که حجم هر معامله 300 بایت باشد. کانال های پرداخت خارج از زنجیره Lightning Network برای رفع عدم مقیاس پذیری بیت کوین ایجاد شده است، زیرا کانال ها امکان انجام تراکنش های مختلف و کوچک تر را بدون ایجاد ازدحام در شبکه را فراهم می کنند.

در سال 2016 ، Dryja و Poon (به همراه چند مشارکت کننده دیگر) Lightning Labs را تأسیس کردند، شرکتی که به توسعه شبکه Lightning اختصاص داده شد. علی رغم تغییرات مختلف اعضای تیم در طول زمان، Lightning Labs تلاش کرد پروتکل را با شبکه اصلی بیت کوین سازگار کند.

در سال 2018 ، Lightning Labs سرانجام نسخه بتا شبکه Lightning خود را روی شبکه اصلی بیت کوین پیاده کرد. در این زمان، شخصیت هایی مانند جک دورسی، بنیان گذار توییتر، مشارکت خود را با این پروژه آغاز کردند. به عنوان مثال، دورسی گروهی از توسعه دهندگان را استخدام کرد تا با پرداخت بیت کوین به آنها منحصراً بر توسعه شبکه Lightning تمرکز کنند. او همچنین قصد دارد در آینده شبکه Lightning را در توییتر پیاده کند.

لایتنینگ راه حل مشکل مقیاس پذیری

شاید مسئله مقیاس پذیری برای افرادی که قصد سرمایه گذاری بلندمدت در بیت کوین را دارند، خیلی مهم و جدی نباشد؛ زیرا افرادی که چندین ماه یا سال را منتظر مانده اند، چند ثانیه معطلی بیشتر ارزشی برایشان ندارد. اما اگر قرار باید از بیت کوین به عنوان روش اصلی پرداخت هزینه کالا یا خدمات استفاده کرد، قطعاً پایین بودن سرعت آن یک مشکل جدی خواهد بود.

قابلیت مقیاس پذیری بیت کوین در حال حاضر بسیار ضعیف است؛ برای تأیید هر تراکنش به گروه های مختلفی از افراد، سازمان ها و رایانه ها نیاز است. این در حالی است که هدف اصلی از معرفی بیت کوین، حذف واسطه برای انجام انواع معاملات است. در نتیجه اگر بتوان واسطه ها یا تعداد افراد درگیر در روند تأیید هر معامله را کم کرد، سرعت انجام معاملات افزایش خواهد یافت.

شبکه لایتنینگ یکی از روش های رفع مشکل مقیاس پذیری بیت کوین است.

شبکه لایتنینگ چیست و چگونه کار می کند؟

شبکه لایتنینگ چگونه کار می کند؟

شبکه لایتنینگ یکی از روش هایی است که برای بهبود سرعت شبکه و در نتیجه انجام تراکنش ها از طریق بلاکچین بیت کوین ارائه شده است. در این روش پیشنهاد شده که نیازی به ثبت دقیق تراکنش ها در بلاکچین نیست. در این روش، کانال های پرداخت امنی بین افراد ایجاد می شود تا بتوانند مقدار بیت کوین مد نظرشان را با سرعت بیشتری بیرون از شبکه اصلی بیت کوین، معامله کنند.

شبکه لایتنینگ در بین مهندسان بلاک چین به عنوان نوعی قرارداد هوشمند شناخته می شود. برای درک بهتر عملکرد این شبکه، از یک مثال استفاده می کنیم.

دو شخص الف و ب را در نظر بگیرید که می خواهند به طور منظم BTC مبادله کنند. این دو نفر می توانند برای انتقال رمزارز از هریک از صرافی های رمزنگاری شده استفاده کنند، اما هر بار باید مقدار زیادی کارمزد پرداخت کرده و مدت زمان زیادی منتظر بمانند.

اما با استفاده از شبکه لایتنینگ هر دو نفر الف و ب می توانند یک کیف پول مشترک که از طریق کلید عمومی هر دو آنها ایجاد شده و با استفاده از کلید خصوصی هریک در دسترس است، ایجاد کنند. سپس هریک از آنها می توانند به کیف پول واریز کنند و نیازی نیست که بلاکچین بیت کوین درگیر انجام هر معامله کوچکی شود. در واقع اطلاعات تراکنش ها نه در بلاکچین اصلی بلکه در شبکه لایتنینگ ذخیره شده و بلاکچین اصلی تنها زمانی آپدیت می شود که کانال آنها بسته شود.

بازهم به همان مثال برمگیردیم. گفتیم که هر دو نفر، مقداری بیت کوین در کیف پول مشترکشان قرار می دهند. تصور کنید که بعد از انجام تعدادی تراکنش که تعداد آنها اصلا مهم نیست، نتیجه نهایی این می شود که شخص الف باید به شخص ب، 1 بیت کوین بدهد. در نتیجه شخص ب، 1 بیت کوین به اضافه مقداری که در ابتدا در کیف پول قرار داده بود، برداشت می کند. چه چیزی در بلاکچین اصلی ثبت می شود؟ همین 1 عدد بیت کوینی که جابه جا شده است.

شاید این سؤال برایتان ایجاد شود که راه اندازی چندین کانال خصوصی بین افراد و سازمان ها، قطعاً روند انجام تراکنش ها را کندتر می کند.

شبکه لایتنینگ چیست و چگونه کار می کند؟

مزایای شبکه لایتنینگ بیت کوین چیست؟

کاهش هزینه انجام تراکنش ها

متوسط کارمزد تراکنش هایی که با استفاده از بیت کوین انجام می شوند، حدود 17.15 دلار است، درحالی که هزینه تراکنش های انجام شده با استفاده شبکه لایتنینگ، در حد چند سنت است. باتوجه به اینکه دیگر نیازی به انجام همه تراکنش ها از طریق بلاکچین اصلی بیت کوین نیست، رقابت کمتری برای انجام و تأیید تراکنش ها وجود داشته و ماینرها کار کمتری برای انجام خواهند داشت. همه این ها به پایین نگه داشتن کارمزد انجام معاملات کمک می کند.

افزایش سرعت انجام تراکنش ها

تراکنش های ارز دیجیتال با استفاده از شبکه Lightning در عرض چند ثانیه انجام می شوند، درحالی که زمان لازم برای انجام تراکنش ها از طریق شبکه بیت کوین، از 10 دقیقه تا چند ساعت متغیر است.

ازآنجاکه معاملات به جای بلاک چین بیت کوین در شبکه Lightning انجام می شود، نیازی به منتظر بودن تأیید بلاک برای ارسال رمزارز نیست و امکان انجام معاملات به صورت آنی فراهم می شود.

ارائه خدمات بیشتر مربوط به ارزهای دیجیتال

لایه دوم ساخته شده بر روی بلاک چین بیت کوین اجازه می دهد تا خدمات جدیدی برای پاسخگویی به نیازهای کاربران ایجاد شود. به عنوان مثال، Lightning Labs  یک استخر ایجاد کرده است؛ یک بازار همتا به همتا برای اپراتورهای گره Lightning برای خریدوفروش و دسترسی به نقدینگی. درواقع اپراتورهای شبکه می توانند از Pool برای مدیریت جریان های پرداخت در شبکه استفاده کنند.

این شبکه اجازه می دهد تا بلاک چین های مختلف از طریق کانال های پرداخت خود به یکدیگر متصل شوند. در واقع کاربران می توانند آنچه را که به عنوان “مبادله اتمی” شناخته می شود، برای تبدیل ارزهای رمزنگاری شده به یکدیگر اجرا کنند.

به روزرسانی مداوم شبکه

شبکه لایتنینگ همواره در حال به روزرسانی است تا مشکلات احتمالی شناسایی شده و به موقع حل شوند. به عنوان مثال یکی از اولین نواقص این بود که هکرها می توانستند معاملات را دست کاری کنند. در حال حاضر اگر کسی قصد دست کاری تراکنش های انجام شده را داشته باشد، از طرف شبکه جریمه می شود.

اما اکنون با گذشت سال ها، استفاده از شبکه Lightning آسان تر شده است. در حال حاضر می توان از طیف وسیعی از کیف پول ها برای تبدیل آسان بیت کوین به بیت کوین لایتنینگ استفاده کرد. با استفاده از کیف پول های جدید، زمان لازم برای تبدیل جزئیات فنی این دو شبکه به یکدیگر کمتر شده و با امکاناتی که دارند، کاربران شبکه تعامل بهتری با آنها برقرار می کنند. به عنوان مثال به جای استفاده از کلیدهای عمومی پیچیده، می توان با استفاده از کدهای QR پرداخت کرد.

معایب شبکه لایتنینگ بیت کوین چیست؟

عدم پشتیبانی از پرداخت های آفلاین

مانند بسیاری از ارتباطات همتا به همتا، شبکه Lightning از پرداخت های آفلاین پشتیبانی نمی کند. این بدان معناست که طرفین معاملات در شبکه ممکن است برای انجام معاملات برای مدت طولانی منتظر بمانند.

آسیب پذیری های شبکه

با هر بار به روزرسانی، گرچه برخی از مشکلات شبکه حل می شود، اما احتمالاً شبکه با یک چالش جدید روبه رو می شود. به عنوان مثال، برخی از به روزرسانی ها، مانند Neutrino ، کاربرپسند بودن کیف پول های موبایل را بهبود بخشیده ، اما راه را برای هک شبکه باز کرده است!

نتیجه گیری

شبکه لایتنینگ می تواند یک راه حل مطمئن برای رفع مشکل مقیاس پذیری بیت کوین باشد. بااین حال، برای حل بسیاری از چالش های این شبکه، به زمان بیشتری نیاز است. درحالی که شبکه لایتنینگ چندین مشکل از بلاک چین بیت کوین مانند افزایش سرعت معامله و کاهش هزینه معامله را حل می کند، اما مشکلات جدیدی در قالب آسیب پذیری شبکه و کاربرپسندی دارد.

ادامه مطلب
Oracle
اوراکل (oracle) چیست؟ پل ارتباط بین قراردادهای هوشمند و دنیای واقعی

بدون اوراکل های موجود در بستر بلاک چین، قراردادهای هوشمند مجبورند تنها به اطلاعات درون شبکه اتکا کنند و این کار هم به طور قابل توجهی قابلیت آن ها را محدود می کند.

با پذیرش گسترده تر شدن ایده ی اینترنت غیرمتمرکز یاWeb3 ، بسترهای بلاک چین روزبه روز بیش تر مورد پذیرش و استقبال افراد، دولت ها و شرکت های بزرگ قرار می گیرند. درحال حاضر، بلاک چین در عرصه های گوناگون و بزرگی همچون صنایع، پزشکی و درمان، بازی و گیمینگ، گردشگری و مورد استفاده قرار می گیرد. با این وجود، بلاک چین جهت ادامه ی حیات و روند کار خود، به ابزارهای دیگری نیز احتیاج دارد که اوراکل (Oracle) یکی از این ابزارها می باشد.

از طرفی، فناوری بلاک چین بر اساس اطلاعاتی که به طور عمومی در شبکه ی غیرمتمرکز در دسترس قرارمی گیرد، تعریف می شود. با این وجود، برخی مواقع بلاک چین قادر نیست به اطلاعات خارج از زنجیره (Off-chain)  دسترسی داشته باشد.

درحقیقت، این موضوع گویای وجود چالشی بزرگ درمقابل قراردادهای هوشمند (Smart Contracts) و تأمین شرایط لازم جهت اجرای این قراردادها است؛ ولی باید راهی برای ایجاد چنین شرایطی وجود داشته باشد. خب! در این شرایط است که نقش اوراکل ها مشخص می شود. 

درواقع، اوراکل ها خدمات شخص ثالثی در فضای بلاک چین هستند که قراردادهای هوشمند را با داده های خارجی مرتبط می سازند. البته، توجه به این نکته نیز بسیار حائز اهمیت است که اوراکل ها در بلاک چین، منبع داده ها نیستند؛ بلکه لایه ای هستند که منابع داده ی خارجی را جست وجو، تأیید و اعتبار سنجی کرده و پس از آن اطلاعات را مجدداً ارسال می کنند.

حتماً برای شما نیز این سؤال ایجاد شده است که Oracle چیست و چه کاربردی دارد؟ از این رو، در این مقاله قصد بررسی مفهوم اوراکل و بررسی تمامی زوایای آن را داریم.

اوراکل (Oracle) چیست؟

اوراکل چیست؟

لازم است معنی لفظی اوراکل را در عهد یونان باستان جست وجو کنیم. اساساً در جامعه ی یونان باستان، Oracleها به افرادی گفته می شد که به نوعی غیب گو یا دانای کل بودند و  از همه چیز اطلاع داشتند. افراد مختلف برای مشورت در کارهای خود به اوراکل ها مراجعه می کردند و نظر آن ها را می پرسیدند اما در لغت،  Oracleبه معنی پیغام رسان است.

با این حال، در عصر حاضر اوراکل ها به پلتفرم هایی گفته می شود که داده های لازم جهت برخی خدمات سامانه ای اینترنت نوین و غیرمتمرکز را فراهم می سازند.

تصور کنید که یک سامانه جهت تخمین قیمت چای ساخته اید. برای اینکه این سامانه بتواند به خوبی کار کند، نیاز دارد به اطلاعاتی مثل وضعیت آب و هوا در کشورهای تولیدکننده ی چای و میزان فروش چای در کشورهایی با بیش ترین میزان فروش و… دسترسی داشته باشد.

حال اینکه، بهترین کار جهت یافتن داده های گوناگون و استفاده از آن ها متصل کردن سامانه ی خود به یک پلتفرم اوراکل است تا این پلتفرم وظیفه ی جست وجو و یافتن اطلاعات را بر عهده بگیرد. درنتیجه، با اتصال سامانه ی خود به یک پلتفرم اوراکل، کلیه ی داده های لازم در اختیار سیستم ما قرار می گیرد و این سیستم می تواند پیش بینی قیمت چای در آینده را انجام دهد.

مفهوم اوراکل بر بستر بلاک چین

اوراکل ها راهی برای ایجاد تعامل میان یک بلاک چین یا قرارداد هوشمند با داده های خارج از زنجیره هستند. درواقع، بلاک چین ها همچون خیابان های یک طرفه و Oracleها همانند خیابان های فرعی هستند. اوراکل ها داده ها را از دنیای خارج از بلاک چین ها به خیابان های اصلی انتقال می دهند. به بیان دیگر، اوراکل های بلاک چین، سومین قسمت از قراردادهای هوشمند هستند که اطلاعات خارج از زنجیره را برای قراردادهای هوشمند فراهم می کنند.

به طور کلی، وجود اوراکل ها در اکوسیستم بلاک چین ها بسیار حیاتی است؛ زیرا باعث گسترش دامنه ی فعالیت قراردادهای هوشمند می شوند. درواقع، بدون وجود آنها قراردادهای هوشمند کاربرد بسیار محدودی خواهند داشت. البته، توجه به این نکته نیز بسیار حائز اهمیت است که یک اوراکل خود به تنهایی یک منبع داده به حساب نمی آید؛ بلکه، یک لایه است که منابع داده های خارجی را جست وجو، تأیید و پس از آن اطلاعات یافت شده را منتقل می کند. 

علاوه بر این، داده های منتقل شده توسط اوراکل، به اشکال متفاوتی ارائه می شوند که ازجمله ی آنها می توانیم به اطلاعات مرتبط با قیمت دارایی یا کالاهای گوناگون، یک پرداخت موفق یا دمای ثبت شده به وسیله ی دماسنج و… اشاره کنیم.

همچنین، در فرایند ادغام Oracleها و بلاک چین، همزمان با دستور قراردادهای هوشمند جهت دستیابی به اطلاعات خارج از شبکه، منابع شبکه مصرف خواهند شد. جدا از این، برخی اوراکل ها علاوه بر گردآوری داده ها برای قراردادهای هوشمند، قابلیت ارسال داده ها از قرارداد هوشمند به خارج شبکه را نیز دارا هستند.

دقت کنید که هم اکنون انواع گوناگونی از Oracleها وجود دارد که نحوه ی عملکرد هر کدام بستگی به نوع طراحی آن دارد. 

انواع اوراکل ها در بلاک چین 

اوراکل ها را در یک دسته بندی کلی می توان به اوراکل های منبع (داده ها از نرم افزار یا سخت افزار نشأت می گیرند)، اوراکل های مسیر داده ها (داده ها ورودی هستند یا خروجی) و اوراکل های اطمینان (داده ها متمرکز هستند یا غیرمتمرکز) طبقه بندی کرد. جدا از این، یک اوراکل میتواند در چندین دسته ی مختلف نیز قرار بگیرد.

به عنوان نمونه، اوراکلی که به وسیله ی وب سایت یک شرکت، اقدام به تهیه ی اطلاعات می کند، یک اوراکل متمرکز نرم افزاری ورودی خواهد بود. به دلیل ذکر نام چند دسته از اوراکل ها (اوراکل متمرکز، نرم افزاری و ورودی)، لازم است در ادامه انواع Oracleها را معرفی کرده و آن ها را مورد بررسی قرار دهیم.

ورودی و خروجی (Inbound) و (Outbound) 

اوراکل های ورودی، اطلاعات را از منابع خارجی به قراردادهای هوشمند انتقال میدهند؛ درحالی که اوراکل های خروجی، اطلاعات را از قراردادهای هوشمند به دنیای خارجی ارسال می کنند.

ازجمله اوراکل های ورودی می توان به قرارداد هوشمندی اشاره کرد که دما را به وسیله ی یک سنسور دماسنج اندازه گیری می کند و ازجمله اوراکل های خروجی نیز می توان به سنسورهای قفل هوشمندی اشاره کرد که درصورت واریز وجوه به یک آدرس، قرارداد هوشمند این اطلاعات را به وسیله ی این Oracleها به پروتکل ارسال و قفل هوشمند را باز می کند.

متمرکز و غیرمتمرکز (Centralized) و (Decentralized)

اوراکل متمرکز توسط یک نهاد واحد کنترل می شود و تنها ارائه دهنده ی اطلاعات برای قرارداد هوشمند است. استفاده از یک منبع اطلاعات می تواند خطرناک باشد؛ زیرا اثربخشی قرارداد کاملاً به نهاد کنترل کننده ی آن اوراکل بستگی دارد.

همچنین، دست کاری هرگونه عامل خارجی می تواند تأثیر مخرب مستقیمی بر قرارداد هوشمند داشته باشد. مشکل اصلی اوراکل های متمرکز، وجود یک نقطه ی شکست است که باعث می شود قراردادها نسبت به آسیبها و حملات کم تر مقاومت کنند.

از طرفی، اوراکل های غیرمتمرکز برخی از اهداف مشابه بلاک چین عمومی را دارند. درواقع، این دسته از Oracleها فقط به یک منبع جهت ارائه ی داده ها به قراردادهای هوشمند اتکا ندارند و جهت تعیین اعتبار و صحت دادهها از اوراکل های مختلفی استفاده می کنند؛ به همین دلیل است که به اوراکل های غیرمتمرکز، اوراکل های اجماع نیز گفته می شود.

به طور کلی، برخی از پروژههای بلاک چین وجود دارند که خدمات اوراکل غیرمتمرکز را به دیگر بلاک چینها ارائه می دهند. همچنین، اوراکل های غیرمتمرکز میتوانند در بازارهای پیش بینی مفید باشند؛ جایی که اعتبار یک نتیجه مخصوصاً با اجماعی گروهی، قابل اثبات است.

جدا از این موارد، اوراکل های غیرمتمرکز برای دستیابی به عدم نیاز به اعتماد تلاش میکنند؛ ولی توجه به این نکته نیز بسیار مهم است که مانند شبکه های بی نیاز به اعتماد بلاک چین، این دسته از Oracleها هم نیاز به اعتماد را به طور کامل از بین نمیبرند؛ بلکه آن را در میان بسیاری از شرکت کنندگان توزیع می کنند.

نرم افزاری (Software) 

اوراکل نرم افزاری، با منابع آنلاین اطلاعات تعامل دارد و آن را به بلاک چین منتقل می کند. این اطلاعات میتوانند از طریق پایگاه دادههای آنلاین، سرورها، وب سایت ها یا هر منبع اطلاعاتی در وب باشند.

این واقعیت که اوراکل نرم افزاری متصل به اینترنت است، نه تنها به آن ها امکان می دهد اطلاعات را برای قراردادهای هوشمند تهیه کنند، بلکه این اطلاعات را در لحظه نیز منتقل می کنند و این امر آن ها را به یکی از متداول ترین انواع اوراکل های زنجیرهای تبدیل کرده است.

اطلاعاتی که معمولاً توسط اوراکل نرم افزاری ارائه می شود، می تواند شامل نرخ ارز، قیمت دارایی دیجیتال یا اطلاعات پرواز در لحظه  باشد.

سخت افزاری (Hardware) 

برخی از قراردادهای هوشمند باید با دنیای واقعی ارتباط برقرار کنند. اوراکل های سخت افزاری برای دستیابی به اطلاعات از دنیای فیزیکی و قرار دادن آن ها در اختیار قراردادهای هوشمند طراحی شدهاند. چنین اطلاعاتی میتواند از حسگرهای الکترونیکی، اسکنر بارکد و سایر دستگاههای خواندن اطلاعات منتقل شود.

اوراکل سخت افزاری، در اصل رویدادهای دنیای واقعی را به مقادیر دیجیتالی ترجمه می کند؛ به طوری که توسط قراردادهای هوشمند قابل درک باشد. به عنوان مثال، سنسور نمونهای از آنها است که رسیدن یک کامیون حامل کالا به اسکله بارگیری را بررسی و اطلاعات را به شبکه ارسال میکند تا قرارداد هوشمند با توجه به آن تصمیماتی را اجرا کند.

انسانی (Human)

برخی اوقات افراد با دانش تخصصی در یک زمینه ی خاص، می توانند به عنوان اوراکل ظاهر شوند. آن ها می توانند صحت اطلاعات را از منابع گوناگون تحقیق، تأیید و آن اطلاعات را به قراردادهای هوشمند ترجمه کنند.

حال از آن جایی که اوراکل های انسانی می توانند هویت خود را با استفاده از رمزنگاری تأیید کنند، احتمال اینکه فرد کلاه برداری هویت خود را جعل کند و داده های خراب را ارائه دهد، نسبتاً کم است.

خاص قرارداد (Contract-specific) 

Oracleها برای استفاده، توسط قراردادهای هوشمند خاصی طراحی شده اند. این بدان معناست که اگر کسی بخواهد چندین قرارداد هوشمند را راه اندازی کند، باید تعداد متناسبی از اوراکل های خاص قرارداد را توسعه دهد. اساساً این نوع اوراکل، برای ادامه ی کار بسیار وقت گیر و گران به حساب می آید و ممکن است شرکت هایی که می خواهند دادهها را از منابع گوناگون استخراج کنند، این رویکرد را بسیار غیرعملی بدانند.

از طرف دیگر، ازآنجاکه اوراکل های خاص قرارداد میتوانند از ابتدا برای یک استفاده ی خاص طراحی شوند، توسعه دهندگان برای متناسب سازی آن ها با نیازهای خاص خود از انعطاف پذیری بالایی برخوردار هستند.

کاربرد اوراکل ها

توسعه دهندگان قراردادهای هوشمند با توجه به طیف وسیع اپلیکیشن های قابل ساخت بر روی بلاک چین ها، از اوراکل ها جهت ساخت اپلیکیشن های غیرمتمرکز (Dapps) و البته به مراتب پیشرفته تر استفاده می کنند. از آن جایی که این حوزه روزبه روز در حال رشد بوده و در حوزه های گوناگون از اوراکل ها استفاده می شود، در ادامه قصد داریم چند مورد از کاربردهای مهم Oracleها را مورد بررسی قرار دهیم.

NFT ها (هنر و بازی های مبتنی بر بلاک چین)

Oracleها موارد استفاده ی غیرمالی را برای قراردادهای هوشمند نیز فعال می کنند. همان طورکه می دانید، ظاهر، ارزش یا توزیع توکن های غیرقابل تعویض (NFT) می تواند بر اساس رویدادهای خارجی  تغییر کند. از این رو، تعیین برنده ی خوش شانسNFT ها به طور تصادفی باعث ایجاد هیجان بیش تر می شود. همچنین برنامه های بازی توکن های غیر مثلی نیز از تأیید تصادفی برای ایجاد تجربه های بازی جذاب تر و غیرقابل پیش بینی تر همچون خواستگاری تصادفی در طول مسابقات استفاده می کنند.

oracle

اپلیکیشن های غیرمتمرکز (DApps) 

تصور کنید دو نفر  نتیجه ی مسابقه ی فوتبال بین دو تیم A و B را پیش بینی کرده اند. نفر اول معتقد است که تیم A  برنده می شود و نفر دوم تیم B را پیروز مسابقه می داند. آن ها تصمیم می گیرند مبلغی را در یک قرارداد هوشمند قرار دهند تا براساس نتیجه ی مسابقه، فرد برنده صاحب آن مبلغ باشد.

از آن جایی که قرارداد هوشمند، برای با خبر شدن از نتیجه ی مسابقه قادر به ارتباط با منابع خارجی نیست، اوراکل وظیفه ی دریافت این داده ها را از منبعی معتبر و ارسال آن به قرارداد هوشمند را بر عهده دارد. درنهایت، قرارداد هوشمند طبق نتیجه ی مسابقه، پاداش فرد برنده را پرداخت می کند.

از طرفی، هم اکنون تعداد زیادی از اپلیکیشن های غیرمتمرکز که در بستر شبکه ی بلاک چین اتریوم ساخته شده اند، از Oracleها استفاده می کنند. به عنوان نمونه، می توان به آگور (Agor) که یک پلتفرم غیرمتمرکز جهت پیش بینی بازار است، اشاره کرد.  آگور از داده های اوراکل استفاده می کند تا بتواند پیش بینی ها را انجام دهد.

دیگر پلتفرم ها نیز مثل چین لینک(Chainlink) ، اوراکل را در بخش اصلی خود جای داده و روش های گوناگونی را برای مقابله ی اوراکل ها با اطلاعات غلط ارائه داده اند.

شرکت ها (Enterprises)

اوراکل های میان زنجیره ای (Cross-chain) به شرکت ها پیشنهاد یک میان افزار امن بلاک چینی را می دهند که به آن ها اجازه ی اتصال سیستم های Back-end خود به هر شبکه ی بلاک چین را می دهد. نتیجه این است که مؤسسات می توانند سریعاً به بلاک چین های مورد تقاضای طرف مقابل خود بپیوندند و یک پشتیبانی برای خدمات قراردادهای هوشمند ایجاد کنند؛ بدون اینکه نیاز به صرف زمان و منابع توسعه برای ادغام با هر بلاک چینی باشد.

امور مالی غیرمتمرکز یا دیفای  (DeFi)

بخش بزرگی از اکوسیستم defi/’>دیفای برای دسترسی به داده های بازارهای مالی و همین طور دارایی ها، نیاز به استفاده از اوراکل ها دارند. برای مثال، در حوزه ی ییلد فارمینگ، پلتفرم های فعال در این زمینه، نیاز به اطلاعات لحظه ای از حجم پول قفل شده در استخرهای نقدینگی دارند تا بتوانند سودی که به کاربر تعلق می گیرد، محاسبه کنند، درصد سود را به صورت شفاف و لحظه ای به کاربر نشان داده و پس از سررسید وام، با قراردادهای هوشمند به صورت خودکار با کاربر تسویه حساب کنند.

دیفای

بیمه (Insurance)

شرکت های بیمه ای هم شروع به غیر متمرکز سازی و استفاده از بلاک چین کرده اند که این عوامل باعث استفاده از Oracleها می شود. قراردادهای هوشمند بیمه ای از «اوراکل های ورودی» برای تأیید وقوع رویدادهای بیمه پذیر، باز کردن دسترسی به حسگرهای فیزیکی، API های وب، تصاویر ماهواره ای و اطلاعات قانونی استفاده می کنند.

مشکلات و چالش های پیش روی اوراکل ها

از آن جایی که قراردادهای هوشمند تصمیمات را بر اساس داده های ارائه شده توسط اوراکل ها اجرا می کنند، برای یک اکوسیستم بلاک چین سالم، مهم تلقی می شوند. چالش اصلی در زمینه ی طراحی اوراکل این است که اگر اوراکل به خطر بیفتد، قرارداد هوشمندی که به آن متکی است نیز به خطر می افتد.

از آن جایی که اوراکل از اجماع اصلی بلاک چین نیست، بخشی از سازوکارهای امنیتی که بلاک چین های عمومی می توانند ارائه دهند، از Oracleها پشتیبانی نمی کند. درواقع، تضاد اعتماد میان اوراکل ها (به عنوان سومین بخش یک قرارداد هوشمند) و همچنین اجرای بدون اعتماد قراردادهای هوشمند، یک چالش عمدتاً حل نشده برای اوراکل ها است.

جدا از این اگر کسی به جریان داده ی بین اوراکل و قرارداد هوشمند و بلاک چین دسترسی پیدا کند، قادر خواهد بود تا داده ها را تغییر داده یا آن ها را جعل کند.

رفع مشکلات اوراکل ها

همان طور که اشاره شد، یکی از مشکلات اساسی Oracleها، نیاز به اعتماد است. درحقیقت هر گونه اطلاعاتی که اوراکل ها به قراردادهای هوشمند انتقال می دهند، باید معتبر باشد. تصور کنید که در مثال بالا، شخص A به هر شکل ممکن بتواند وب سایت ورزشی را متقاعد کند که یک تیم دیگر (به دروغ) برنده بازی شده است.

در چنین شرایطی، وی در این شرط بندی با کلاه برداری برنده خواهد شد. درواقع، اگر اطلاعاتی که به وسیله ی اوراکل ها برای قراردادهای هوشمند ارسال می شوند اشتباه باشند، در اجرای صحیح قراردادهای هوشمند شکاف های امنیتی ایجاد می شود.

حال اینکه یکی از راه حل های مقابله با این مشکلات ارسال از اوراکل های متعدد است. به عنوان نمونه، در مثال بالا اگر یک وب سایت، برنده را تیم B اعلام کند ولی چند وب سایت دیگر تیم A را برنده اعلام کنند، اوراکل بر اساس تعدد نتایج، برنده ی واقعی را پیش بینی می کند.

جهت حل این مشکل نیاز به تعیین شرایطی است که طی آن، قرارداد هوشمند بر اساس نوعی برنامه ریزی عمل کرده و عملکردش را طبق بیش ترین داده های ورودی مشابه برنامه ریزی کند. از طرفی، اجرای یک قرارداد هوشمند را می توان به شکلی برنامه ریزی کرد که اگر داده های ورودی از اوراکل های گوناگون با هم مختلف باشند، قرارداد اجرا نشود و دو طرف قرارداد با کمک هم نتیجه ی صحیح را یافته و سپس بند اجرایی قرارداد را عملی کنند.

اعتبارسنجی منابع اطلاعاتی اوراکل ها

اعتبارسنجی منابع اطلاعاتی به فرآیندی گفته می شود که طی آن داده ها به بلاک چین ارسال می شوند. جهت درک دقیق و صحیح تر ماهیت فنی اوراکل های بلاک چین، می توان دو فاکتور دستیابی به اطلاعات معتبر و ثبت این اطلاعات را در بلاک چین به طور جداگانه از هم در نظر گرفت. فرایند نگارش داده ها در بلاک چین، فرایندی ساده است. درحقیقت طی این فرایند، زمانی که اطلاعات به وسیله ی قرارداد هوشمند اوراکل دریافت گردد، از راه یک فراخوانی در دسترس عموم قرار خواهد گرفت.

اما سؤال اساسی این است که به چه شکل می توانیم از صحت داده های ثبت شده در بلاک چین اطمینان حاصل کنیم؟

اوراکل های متعدد

یک شبکه ی اوراکل یا مصرف کننده ی اطلاعات می تواند از اوراکل های متعددی برای کاهش خطر داده های اشتباه استفاده کند. در این حالت احتمال مخرب بودن اکثر Oracleها بسیار کم است.

منابع اطلاعاتی مختلف

استفاده ی گره ها از میانگین داده های دریافتی، یک روش ساده برای کاهش ریسک داده های ناصحیح است. به این ترتیب، فقط درصورتی که بیش تر منابع اطلاعاتی یا حتی خود گره ها در معرض خطر قرار بگیرند، این امکان وجود خواهد داشت که داده های ناصحیح بر روی بلاک چین ثبت شوند.

محیط اجرایی قابل اعتماد (TEE)

یک محیط اجرایی قابل اعتماد (Trusted Executive Environment) این امکان را در اختیار اپلیکیشن ها قرار می دهد تا در بخش های جداگانه ای از پردازنده ی اصلی اجرا شده و موجب حفاظت بیش تر آن ها در برابر حملات خرابکارانه شوند.

با این کار، درحالی که خود برنامه همچنان قادر به خواندن و نوشتن حافظه خارج از بخش جداگانه اش است، سایر بخش های سیستم عامل قادر به خواندن داده ها نیستند. ازاین رو، اجرای سرویس های اوراکل در یک محیط اجرایی قابل اعتماد، موجب ایجاد یک لایه ی امنیتی اضافه خواهد شد.

سهام گذاری یا استیکینگ (Staking)

این جا استیکینگ به این معنا است که گره های اوراکل باید توکن هایی را جهت ضمانت داده های خود به وثیقه بگذارند. درواقع، این روش یکی از برترین مکانیسم های اعتمادسازی در اپراتورهای گره اوراکل است.

شناخته شدگی و پرداخت

اگر یک گره اوراکل به صورت مداوم نتایج صحیح و قابل قبولی را از خود ارائه دهد، شهرت آن گره به مرور افزایش پیدا خواهد کرد. درحقیقت، این فاکتور می تواند به پرداخت های بیش تر جهت ارائه ی داده ها مرتبط باشد.

برترین پروژه های اوراکل بلاک چین

پس از آشنایی با مفهوم اوراکل های بلاک چین و کاربردهای آن، در ادامه به معرفی چند مورد از برترین پروژه های اوراکل بلاک چین خواهیم پرداخت.

اوراکل تلور (Tellor)

تلور یک اوراکل غیرمتمرکز است که در آن استخراج کنندگان گواه اثبات کار (Proof of Work) برای واکشی داده ها و قرار دادن آن ها روی زنجیره ی قراردادهای هوشمند با یکدیگر رقابت می کنند. تلور می تواند به سادگی سیستمی را ایجاد کند که نهادها ارزش اطلاعات خارج از زنجیره را ارسال کنند و استخراج کنندگان برای افزودن اطلاعات به یک پلتفرم درون زنجیره ای رقابت کنند.

تلور از توکن بومی خود TRB برای تشویق و پاداش به ماینرها استفاده می کند. برای شروع استخراج، ماینر مؤظف است توکنTRB  را برای رأی دادن به اعتبار اطلاعات یا داده ها واریز کند.

بهترین اوراکل ها

اوراکل دیا (DIA)

دیا یک پلتفرم اطلاعات مالی منبع باز است که از مشوق های رمزنگاری برای تهیه و اعتبارسنجی داده ها استفاده می کند. دیا یک انجمن غیرانتفاعی مستقر در سوئیس است که به عنوان یک بستر اوراکل برای اکوسیستم دیفای کار می کند.

درحقیقت، دیا بستری است که امکان دسترسی به داده های مالی تأیید شده را فراهم می کند و یک اکوسیستم مالی منصفانه و متقارن را امکان پذیر می کند و هدف آن ارائه ی داده های شفاف، ایمن و تأیید شده در بازار است.

اوراکل پروتکل بند (Band Protocol)

پروتکل بند یک اوراکل زنجیره ای است که قراردادهای هوشمند را قادر می سازد هر منبع داده ی خارجی یا API را به صورت مقیاس پذیر جمع و یا وصل کند. درواقع، این یک نرم افزار طراحی شده است برای ایجاد انگیزه در کاربرانی که داده های دنیای واقعی را به اپلیکیشن های غیرمتمرکز موجود در بلاک چین ارائه می دهند.

پروتکل بند در ابتدا بر روی بلاک چین اتریوم اجرا می شود و پس از آن بلاک چین خود را با استفاده از فناوری کازماس (Cosmos) در زمان مناسب ایجاد می کند. یک اعتبارسنج در پروتکل بند نقش حیاتی دارد؛ زیرا آن ها مسئول بررسی تراکنش ها و افزودن آن ها به بلاک چین هستند و اگر کار خود را انجام ندهند، ممکن است برخی از توکن های بند را که در دست دارند، ضبط کنند.

اوراکل

اوراکل ای پی آی تری (API3)

رمز ارز API3 یک پروژه ی حاکم بر دائو (DAO) جهت ایجاد  API برای اپلیکیشن های غیرمتمرکزی به نام DAPI است. از طرفی API3 یک پروژه با هدف ایجاد روشی شفاف جهت همکاری بلاک چین ها در API ارائه دهندگان است.

 DAPI خدمات بلاک چین و غیرمتمرکز API است که با ترکیب چندین اپراتور و کار با نودهای اوراکل بدون هیچ واسطه ساخته شده است.

API3 oracle

اوراکل چین لینک (ChainLink)

چین لینک یک اوراکل یا یک نرم افزار واسطه است که داده ها را از پلتفرم های خارج از بلاک چین به قراردادهای هوشمند درون بلاک چین منتقل می کند. این موضوع احتمال هر خطایی که ممکن است با استفاده از یک پلتفرم متمرکز رخ دهد، کاهش می دهد.

اکوسیستم چین لینک متشکل از بیش از پنجاه پروژه ی بلاک چین و بیش از صد شرکت مبتنی بر نرم افزار است. در سال ۲۰۲۰، چین لینک به یکی از برترین ارائه دهندگان اوراکل در صنعت بلاک چین تبدیل شد که همکاری با آن همانند یک معامله پر سود بود.

بهترین اوراکل ها

نتیجه گیری

هم اکنون رمز ارزهای مبتنی بر اوراکل در عرصه ی ارزهای دیجیتال (مثل چین لینک و پروتکل بند) جزء اصلی ترین پروژه های ارائه دهنده ی اوراکل ها به حساب می آیند. و به ابن دلیل، میزان تقاضا جهت استفاده از Oracleها در حوزه های مرتبط با امور مالی به صورت روزافزون در حال افزایش است.

جدا از این، با افزایش محبوبیت و پذیرش قراردادهای هوشمند مبتنی بر بلاک چین اتریوم، میزان تقاضا برای استفاده از Oracleها نیز بیش تر شده است؛ زیرا اوراکل ها این امکان را در اختیار قراردادهای هوشمند قرار می دهند تا به سیستم های وب و دنیای واقعی متصل شوند. درحقیقت، توسعه دهندگان به دنبال این هستند تا با ساخت یک پلتفرم واحد اوراکل، به راحتی با دنیای خارج ارتباط برقرار کنند.

این موضوع باعث خواهد شد تا کاربردهای قراردادهای هوشمند و بلاک چین های غیرمتمرکز بسیار بیش تر از گذشته گسترش پیدا کند. نتیجه اینکه با تکیه بر علومی همچون علم لاجستیک(Logistics) ، مدیریت هویت (Identity Management) ، مالکیت دارایی (Property Ownership) و دارایی های ذهنی(Intellectual Property) ، قراردادهای هوشمند و اوراکل ها قادر خواهند بود تا راه حل جدیدی را معرفی کنند.

به طور خلاصه، اوراکل های بلاک چین، منابع اطلاعاتی شخص ثالثی هستند که وظیفه ی تأمین داده های قراردادهای هوشمند را بر عهده دارند. Oracleها با فراهم ساختن ابزاری جهت برقراری ارتباط با خارج از شبکه ی بلاک چین، دامنه ی کار پروتکل های بلاک چین را افزایش می دهند.

سؤالات متداول

۱- اوراکل چیست؟

اوراکل یک رابط است که به وسیله ی آن میتوان اقدام به تبادل اطلاعات بین قراردادهای هوشمند و دنیای خارج از بلاک چین ها کرد.

۲- انواع اوراکل ها کدام هستند؟

اوراکل ها انواع مختلفی دارند که هرکدام از آن ها نیز دارای کاربردهای مختلفی در بستر بلاک چین ها هستند. ازجمله انواع اوراکل ها می توان به اوراکل های ورودی و خروجی، اوراکل های میان زنجیره ای، اوراکل های محاسباتی و… اشاره کرد.

۳- کاربرد اصلی اوراکل ها چیست؟

از Oracleها میتوان جهت دریافت قیمت دارایی های مختلف مثل طلا و ارزها، اطلاعات پرواز و حرکت قطارها، اطلاعات مربوط به سنسورها مانند دما و موارد دیگری استفاده کرد.

۴- اوراکل ها در چه بلاک چین هایی قابل استفاده هستند؟

Oracleها در کلیه ی شبکه های بلاک چینی که از قراردادهای هوشمند پشتیبانی میکنند، قابل استفاده هستند.

ادامه مطلب
دیفای 2 (DeFi 2) چیست و چه کاربردی دارد؟
دیفای 2 (DeFi 2) چیست و چه کاربردی دارد؟

دیفای ۲.۰ پروژه ای است که مشکلات DeFi 1.0 را بهبود می بخشد. هدف DeFi ارائة منابع مالی غیرمتمرکز با مقیاس پذیری، امنیت، تمرکز، نقدینگی، دسترسی به اطلاعات و ایجاد تجربه ای کاربرپسندتر است. درصورت موفقیت، DeFi 2.0 خطرات و عوارضی که کاربران ارزهای دیجیتال را از استفاده از سیستم مالی غیرمتمرکز منصرف می کند، کاهش می دهد.

انواع مختلفی از موارد استفاده از defi/’>دیفای ۲.۰ در دنیای امروز وجود دارد. به کمک این سیستم می توانید وام های خودپرداختی بگیرید. وثیقه شما برای وام دهنده سود به همراه دارد و سود وام را بدون پرداخت هیچ سودی از سوی وام گیرنده می پردازد. سایر کاربردها شامل بیمه در برابر قراردادهای هوشمند به خطر افتاده و ضررهای دائمی است.

درDeFi 2.0، حاکمیت و نداشتن تمرکز DAO روندی رو به رشد دارد. همچنین دولت ها و تنظیم کننده های فراوانی می توانند بر تعداد پروژه های اجراشده تأثیر بگذارند. این موضوع را باید هنگام سرمایه گذاری در نظر داشته باشید؛ زیرا ممکن است خدمات ارائه شده نیازمند تغییر باشند.

ظهور امور مالی غیرمتمرکز

یکی از موفق ترین و مؤثرترین موج های نوآوری مبتنی بر بلاک چین، امور مالی غیرمتمرکز یا DeFi است. DeFi اصطلاحی است که به برنامه های غیرمتمرکز بدون نیاز به واسطه های خدمات مالی سنتی اشاره می کند که به پیدایش یک فضای اقتصادی کاملاً جدید، کار با قراردادهای هوشمند و شبکه های اوراکل ایمن مانند ChainLink می انجامد.

حدود 2 سال از ظهور نسل اول سیستم مالی غیرمتمرکز در سال 2020 می گذرد و از آن زمان تاکنون شاهد موفقیت بزرگ پروژه هایDeFi مانند صرافی UniSwap بوده ایم، اما مانند بیت کوین، در این فضای جدید نیز مشکلاتی وجود دارد که برای حل آن ها اکنون نسل دوم DeFi با نام دیفای ۲.۰ ظهور کرده است.

از امروز در سال 2022، ما هنوز منتظر سیل عظیمی از پروژه هایDeFi 2.0 هستیم، اما کاربردهای این فضای جدید هیجان انگیز پیش از این دیده شده است. UniSwap، Bancor، MakerDAO، Compound و دیگر پیشگامان مالی غیرمتمرکز، پایه های محکمی برای اقتصاد جدید DeFi ایجاد کرده و نوع جدیدی از پول را به این اکوسیستم معرفی کرده اند.

سازندگان بازار خودکار اولیه مانند UniSwap و Bancor اولین پروژه هایی بودند که امکان مبادله توکن ها را بدون نیاز به واگذاری حضانت خود به کاربران ارائه کردند. Aave و Compound نیز قابلیت های وام دهی غیرمتمرکز را ارائه دادند که امکان دسترسی آزاد به سرمایه و کسب سود از سپرده گذاری ارزهای دیجیتال در پروتکل های خود را فراهم می کرد. MakerDao همچنین با ارائه یک استیبل کوین غیرمتمرکز به اعضای اکوسیستم خود برای استفاده در تراکنش ها، به کنترل نوسانات ارزهای دیجیتال پرداخت.

محدودیت های DeFi چیست؟

محدودیت های DeFi چیست؟

قبل از اینکه به دیفای ۲.۰ و موارد استفاده از آن بپردازیم، مشکلاتی را بررسی می کنیم که سعی در حل آن دارد. بسیاری از مشکلات DeFi شبیه مشکلاتی است که فناوری بلاک چین و به طورکلی ارزهای دیجیتال با آن مواجه هستند:

  • مقیاس پذیری: پروتکل هایDeFi روی بلاک چین ها اغلب خدمات را با سرعت کم، هزینه های بالا، ترافیک زیاد و هزینه Gas بالا ارائه می دهند. تراکنش های ساده در این سیستم زمان و هزینه فراوانی دارند. یکی از اهداف دیفای ۲.۰، افزایش سرعت تراکنش ها و کاهش هزینه هاست.
  • اوراکل ها و اطلاعات شخص ثالث: محصولات مالی غیرمتمرکز براساس جزئیاتی که دارند به اوراکل های سطح بالاتر نیاز خواهند داشت.
  • تمرکز: افزایش تمرکززدایی یکی از اهداف بزرگ DeFi 2.0 است؛ با این حال بسیاری از پروژه ها هنوز اصول DAO را ندارند و دیفای ۲.۰ راهی طولانی برای افزایش تمرکززدایی خواهد داشت.
  • امنیت: بیشتر کاربران خطرات مرتبط با DeFi را مدیریت یا درک نمی کنند. آن ها میلیون ها دلار در قراردادهای هوشمندی به اشتراک می گذارند که اصلاً مطمئن و ایمن نیستند و درحالی که ممیزی های امنیتی وجود دارد، با انتشار به روزرسانی ها ارزش خود را از دست می دهند. دیفای ۲.۰ با بیمه کردن قراردادهای هوشمند، خطر ضررهای دائمی را کاهش می دهد.
  • نقدینگی: بازارها و استخرهای نقدینگی در بلاک چین ها و پلتفرم های مختلف پخش می شوند و نقدینگی را توزیع می کنند. در این بازارها تأمین نقدینگی وجوه و ارزش کلی آن ها تضمین می شود. در بیشتر موارد، توکن های موجود در استخرهای نقدینگی را نمی توان در جای دیگری استفاده کرد که به ناکارآمدی سرمایه منجر می شود.

DeFi 2.0 چیست؟

دیفای جنبشی است که به دنبال بهبود و رفع مشکلات DeFi است. DeFi در ارائه خدمات مالی غیرمتمرکز برای کاربران ارز دیجیتال تحول عظیمی ایجاد کرد، اما همچنان نقاط ضعف زیادی را دارد. دیفای ۲.۰ همچنین باید به مقررات انطباق جدیدی که دولت ها قصد دارند معرفی کنند مانند KYC و AML، پاسخ دهد.

استخرهای نقدینگی در DeFi بسیار موفق بوده اند؛ زیرا به ارائه دهندگان نقدینگی اجازه می دهند برای شرط بندی جفت توکن ها، کارمزدی دریافت کنند؛ با این حال، اگر نسبت قیمت توکن تغییر کند، ارائه دهندگان نقدینگی با خطر از دست دادن پول مواجه می شوند. یک پروتکل DeFi 2.0 می تواند با هزینه کم، بیمه ای در برابر این موضوع ارائه دهد. این راه حل انگیزه های بیشتری برای سرمایه گذاری فراهم می کند و به نفع کاربران، سهامداران و کل فضای DeFi است.

چرا دیفای ۲ اهمیت دارد؟

چرا دیفای ۲ اهمیت دارد؟

حتی برای کاربران باتجربه ارزهای دیجیتال، DeFi می تواند دلهره آور و چالش برانگیز باشد؛ با این حال هدف آن کاهش موانع ورود و ایجاد فرصت های درآمدی جدید برای سرمایه گذارهای کریپتوست. کاربرانی که ممکن است نتوانند از یک بانک سنتی اعتبار دریافت کنند، می توانند از DeFi بهره مند شوند.

اهمیت دیفای ۲.۰ در این است که می تواند امور مالی را بدون ریسک یا با کمترین خطرات مربوط کنترل کند. همچنین این دیفای سعی دارد رفع مشکلات و محدودیت های DeFi را رفع کند و تجربه کاربری را بهبود دهد.

موارد استفاده DeFi 2.0

در حال حاضر پروژه هایی وجود دارند که خدمات جدید DeFi را در بسیاری از شبکه ها از جمله اتریوم (Ethereum)، زنجیره هوشمند بایننس (BinanceSmartChain)، سولانا (Solana) و سایر بلاک چین های قرارداد هوشمند ارائه می دهند. در ادامه برخی از رایج ترین آن ها را بررسی می کنیم:

ایجاد فرصت های کسب سود از نقدینگی

با شرط بندی یک جفت توکن در استخر نقدینگی، توکن هایی به عنوان پاداش دریافت خواهید کرد. با DeFi می توانید برای افزایش سود خود، توکن ها را به صورت ییلد فارمینگ به اشتراک بگذارید. قبل از دیفای ۲.۰، این پایان زنجیره استخراج سود بود. میلیون ها دلار در خزانه جریان نقدی گره خورده است، اما پتانسیل برای بهبود بیشتر کارایی سرمایه وجود دارد.

DeFi 2.0 یک قدم فراتر می رود و از توکن های که به عنوان پاداش در اختیار کاربران قرار می گیرد، به منزله وثیقه استفاده می کند. مکانیسم دقیق این عملکرد براساس پروژه متفاوت است، اما ایده اصلی این است که توکن های شما باید فرصت های جدیدی در حین محاسبه APY برای کسب سود ایجاد کنند.

بیمه قرارداد هوشمند

بررسی دقیق قرارداد هوشمند دشوار است؛ مگر اینکه یک توسعه دهنده باتجربه باشید. بدون این دانش شما تنها می توانید تا حدی یک پروژه را ارزیابی کنید. این امر هنگام سرمایه گذاری در پروژه های DeFi ریسک بالایی دارد. به کمک DeFi 2.0 می توان بیمه DeFi را در قراردادهای هوشمند ویژه ای انجام داد.

تصور کنید مقداری توکن را در قرارداد هوشمند خود وارد می کنید. اگر قرارداد هوشمند به خطر بیفتد، ممکن است تمام سپرده های خود را از دست بدهید. بیمه قرارداد هوشمند می تواند سپرده شما را در ییلد فارمینگ با هزینه ای اندک تضمین کند.

توجه داشته باشید این بیمه تنها برای یک قرارداد هوشمند خاص اعمال می شود. به طور معمول، اگر قرارداد استخر نقدینگی با خطر مواجه شود، سودی دریافت نخواهید کرد؛ با این حال، اگر قرارداد به خطر بیفتد، اما تحت پوشش بیمه قرار گیرد، احتمالاً سود و سرمایه شما حفظ می شود.

بیمه خسارات

اگر در یک استخر نقدینگی سرمایه گذاری کنید، هرگونه تغییر در نسبت قیمت دو توکنی که قفل می کنید، می تواند به زیان مالی منجر شود. این فرایند ضرر دائمی شناخته می شود، اما پروتکل های جدید دیفای ۲.۰ در حال بررسی راه های جدیدی برای کاهش این ضررها هستند.

برای مثال تصور کنید یک توکن به استخر نقدینگی اضافه کرده اید که در آن نیازی به افزودن یک جفت ارز معاملاتی نیست. سپس پروتکل، توکن بومی آن ها را به عنوان طرف دیگر جفت ارز معاملاتی اضافه می کند. با گذشت زمان، پروتکل از هزینه های خود برای ایجاد یک صندوق بیمه استفاده می کند تا سپرده شما را در برابر اثرات ضررهای موقت بیمه کند.

اگر هزینه ها برای پوشش ضرر مالی مورد نظر کافی نباشد، پروتکل می تواند توکن های جدیدی برای پوشش آن ها ایجاد کند. اگر توکن ها خیلی زیاد باشند، می توان آن ها را برای معاملات بعدی ذخیره کرد یا برای کاهش منابع سوزاند.

وام خودپرداخت

تصور کنید یک وام 100 دلاری از یک وام دهنده دریافت می کنید. این فرد 100 دلار ارز دیجیتال به شما می دهد، اما 50 دلار به عنوان وثیقه درخواست می کند. هنگامی که سپرده گذاری می کنید، وام دهنده از آن به منظور کسب سود برای بازپرداخت وام شما استفاده می کند.

پس از اینکه وام دهنده 100 دلار ارز دیجیتال به همراه یک مبلغ اضافی به عنوان پاداش به دست آورد، سپرده شما بازپرداخت می شود. در این شرایط خطر انحلال وجود ندارد. اگر ارزش توکن وثیقه کاهش یابد، بازپرداخت وام بیشتر طول می کشد.

چه کسی DeFi 2.0 را کنترل می کند؟

با همه ویژگی ها و کاربردهای این نوع دیفای باید دانست چه کسی آن را کنترل می کند. فناوری بلاک چین همیشه به سمت تمرکززدایی گرایش داشته است. یکی از اولین پروژه های DeFi 1.0، یعنی MakerDao استانداردهای جدی برای حرکت به سمت تمرکززدایی را تعیین کرد.

بسیاری از توکن های پلتفرم نیز به عنوان توکن های حکومتی عمل می کنند و به سرمایه گذاران خود حق رأی می دهند. منطقی است انتظار داشته باشیم DeFi 2.0 تمرکززدایی بیشتری را به فضای مالی غیرمتمرکز بیاورد؛ با این حال، نقش انطباق و حاکمیت با ورود DeFi اهمیت فزاینده ای پیدا می کند.

خطرات Defi 2.0 چیست و چگونه می توان از آن ها پیشگیری کرد؟

خطرات Defi 2.0 چیست و چگونه می توان از آن ها پیشگیری کرد؟

این نوع دیفای بسیاری از خطرات مشابه با DeFi 1.0 را به دارد که در ادامه برخی از اصلی ترین خطرات مرتبط با DeFi 2.0 و راهکارهای پیشگیری از آن ها بررسی شده اند.

قراردادهای هوشمندی که با آن ها تعامل دارید ممکن است در برابر حملات احتمالی آسیب پذیر باشند. ممیزی هرگز تضمینی برای امنیت پروژه نیست. تا آنجا که می توانید درباره پروژه تحقیق کنید و متوجه شوید سرمایه گذاری ها همیشه با خطراتی همراه هستند.

مقررات می تواند بر سرمایه گذاری شما تأثیر بگذارد. دولت ها و تنظیم کننده های فراوانی در سراسر جهان به اکوسیستم DeFi علاقه مند هستند. درحالی که مقررات و قوانین می توانند امنیت و ثبات را برای کریپتو به ارمغان بیاورند، برخی از پروژه ها ممکن است مجبور شوند خدمات خود را با ایجاد قوانین جدید تغییر دهند.

ضرر دائمی حتی با وجود بیمه خسارت پایدار، برای هرکسی که می خواهد در استخراج نقدینگی شرکت کند، خطری بزرگ باقی می ماند. خطرات را هرگز نمی توان کامل به حداقل رساند. در این میان، دسترسی به پول شما ممکن است دشوار باشد. اگر از طریق رابط وب سایت پروژه DeFi سرمایه گذاری می کنید، توصیه می شود قرارداد هوشمند را در یک کاوشگر بلاک چین (مانند EtherScan) نیز ثبت کنید؛ در غیر این صورت، اگر سایت مورد نظر از کار بیفتد، قرارداد شما محفوظ باقی می ماند؛ با این حال برای تعامل مستقیم با قرارداد هوشمند، نیازمند تخصص فنی هستید.

سخن پایانی

اگرچه ما در حال حاضر پروژه های موفق بسیاری در فضای DeFi داریم، هنوز پتانسیل کامل DeFi 2.0 را نمی توان درک کرد و شناخت. دیفای ۲.۰ هنوز هم برای بیشتر کاربران موضوعی پیچیده محسوب می شود و کمتر کسی درک کاملی از محصولات مالی غیر متمرکز به دست می آورد.

هنوز راه زیادی برای ایجاد یک فرایند ساده، به ویژه برای کاربران جدید وجود دارد. تاکنون شاهد موفقیت در این مسیر جدید برای کاهش ریسک و کسب APY بوده ایم، اما باید منتظر بمانیم و ببینیم آیا DeFi 2.0 به طور کامل به وعده های خود عمل می کند یا خیر.

پرسش های متداول

بسیاری از مشکلات DeFi شبیه مشکلاتی است که فناوری بلاک چین و به طورکلی ارزهای دیجیتال با آن مواجه هستند که شامل مقیاس پذیری، اوراکل ها و اطلاعات شخص ثالث، تمرکز، امنیت و نقدینگی خواهند بود.

این دیفای جنبشی است که به دنبال بهبود و رفع مشکلات DeFi خواهد بود. DeFi 2.0 باید به مقررات انطباق جدیدی که دولت ها قصد دارند معرفی کنند، مانند KYC و AML پاسخ دهد.

اهمیت این نوع دیفای در این است که می تواند امور مالی را بدون ریسک یا با کمترین خطرات مربوط کنترل کند. DeFi 2.0 همچنین سعی دارد مشکلات و محدودیت های DeFi را رفع کند و تجربه کاربری را بهبود دهد.

ادامه مطلب
استاپ هانتینگ چیست؟ Stop Hunting چگونه رخ می‌دهد؟
استاپ هانتینگ چیست؟ Stop Hunting چگونه رخ می‌دهد؟

استاپ هانتینگ (Stop Hunting) استراتژی ای است که تلاش می کند برخی فعالان بازار را از موقعیت های خود خارج کند و قیمت یک دارایی را به سطحی برساند که بسیاری از افراد تصمیم بگیرند سفارش های حد ضرر را تعیین کنند. شروع بسیاری از حد ضررها هم زمان معمولاً نوسانات بالایی ایجاد می کند و می تواند فرصتی منحصربه فرد برای سرمایه گذارانی باشد که به دنبال تجارت در این محیط هستند.

استاپ هانتینگ (Stop Hunting) چیست؟

این واقعیت که قیمت یک دارایی می تواند حرکت های شدیدی را در زمانی که حد ضررهای زیادی ایجاد می شود تجربه کند، دلیلی است که سبب می شود معامله گران به Stop Hunting بپردازند. نوسانات قیمت برای معامله گران مفید است؛ زیرا فرصت های معاملاتی بالقوه را ارائه می دهد.

برای مثال فرض کنید سهام شرکت ABC در 50.36 دلار معامله می شود و به نظر می رسد ممکن است در حال کاهش باشد. این امکان وجود دارد که بسیاری از معامله گران استاپ لاس خود را دقیقاً زیر 50 دلار یعنی 49.99 دلار قرار دهند تا همچنان بتوانند سهام را حفظ کنند و از حرکت صعودی سود ببرند و در عین حال حرکت نزولی را نیز محدود کنند.

اگر قیمت به زیر 50 دلار کاهش یابد، معامله گران انتظار دارند سیل سفارش های فروش را به همراه داشته باشد؛ زیرا استاپ لاس های زیادی ایجاد می شود. این امر سپس قیمت را پایین می آورد و به برخی معامله گران فرصت می دهد از این کاهش سود ببرند و شاید حتی موقعیت صعودی را در بازگشت مورد انتظار به محدوده قبلی باز کنند.

ارتباط استاپ هانتینگ و سفارش های استاپ لاس

سفارش های استاپ لاس انواعی از سفارش های پیچیده تر از سفارش های سنتی بازار یا سفارش محدود هستند. در یک سفارش حد ضرر، یک سرمایه گذار به کارگزار خود سفارش می دهد تا زمانی که اوراق بهادار به قیمت معینی رسید، آن را بفروشد؛ برای مثال، به نمودار بیت کوین زیر نگاه کنید. این نمودار در ماه می توقف روند نزولی را در 29800 دلار نشان می دهد.

در این مواقع معامله گران معمولاً جهش را بالاتر می بینند و استاپ لاس خود را زیر سطح حمایت بین 29750 تا 30000 دلار قرار می دهند. براساس نمودار چند روز بعد، دو بار شاهد بازگشت و نزدیک شدن قیمت به 31000 دلار هستیم. به احتمال زیاد معامله گران در این زمان نیز سفارش هاس استاپ لاس خود را در همان منطقه قیمتی 29750 تا 30000 دلار خریداری می کنند و قرار می دهند.

اکنون شاهد ساخت مجموعه ای از سفارش های استاپ لاس در منطقه قیمتی 29750 تا 30000 دلار هستیم. براساس نمودار در این زمان با وارد عمل شدن یک نهنگ بزرگ و کاهش قیمت به 29000 تا 30000 دلار، سفارش های حد ضرر شروع می شود.

دستورات حد ضرر سبب شده است تا معامله گران مجبور به خروج از بازار شوند. نهنگ ها نیز موقعیت فروش خود را می بندد. پس از آن معامله گران باید دارایی را باز خرید کنند. با این فشار خرید تقویت رالی بدی شروع می شود. استاپ لاس یا همان حد ضرر معامله گر خرده ایجاد شده و بازار در جهتی که در ابتدا معامله گر پیش بینی کرده بود، افزایش می یابد. سفارش های حد ضرر برای محدودکردن ضرر سرمایه گذاران در یک موقعیت خرید طراحی شده اند. سفارش استاپ لاس می تواند از یک موقعیت کوتاه نیز محافظت کند.

ارتباط استاپ هانتینگ و سفارش های استاپ لاس

نحوه شناسایی سفارش های حد ضرر در حین استاپ هانت

Stop Hunting نسبتاً ساده است. هر دارایی با حجم قابل توجه در بازار در یک تریدینگ زون (منطقه تجاری) کم و بیش تعریف شده با مناطق حمایت و مقاومت حرکت می کند. استاپ لاس های نزولی معمولاً در یک نوار محکم درست زیر منطقه مقاومت جمع می شوند؛ درحالی که حد ضررهای صعودی درست بالای سطح حمایت قرار می گیرند. معامله گران بزرگ تری که به دنبال افزودن یا خروج از یک موقعیت هستند، می توانند قیمت را با معاملات حجمی تغییر دهند که به دلیل تأثیر بازار، شکار را متوقف کنند.

به طورکلی، این مقوله در نمودارها با افزایش حجم با یک فشار جهت دار واضح مشخص می شود؛ برای مثال عمل قیمت ممکن است با افزایش حجم، قبل از شکستن، دو بار از حمایت خارج شود. معامله گران کوچک تر از این رفتار Stop Hunting استفاده می کنند تا از نوساناتی که در کوتاه مدت ایجاد می کند، سود کسب کنند. با توجه به استراتژی و شاخص های خود می توانید با یک موقعیت کوتاه در استاپ هانتینگ در جهت نزولی شرکت کنید یا آن را فرصتی برای بازکردن یک موقعیت خرید با قیمتی کمتر از محدوده معاملاتی اخیر در نظر بگیرید.

سخن پایانی

در این مقاله به تعریف و درک استاپ هانت و تأثیر آن بر بازار پرداختیم. همچنین روش پیداکردن سفارش های استاپ لاس در حین استاپ هانت را به طورکلی بیان کردیم. موارد گفته شده در این مقاله تنها بخشی از نکات مربوط به Stop Hunting است و به منظور درک عمیق تر آن برای فعالیت در بازارهای مالی نیاز به آموزش های بیشتر و پیشرفته تری است.

پرسش های متداول

استاپ هانت استراتژی ای است که تلاش می کند برخی فعالان بازار را از موقعیت های خود خارج کند و قیمت یک دارایی را به سطحی برساند که بسیاری از افراد تصمیم به تعیین سفارش های حد ضرر داشته باشند.

استاپ لاس های نزولی معمولاً در یک نوار محکم درست زیر منطقه مقاومت جمع می شوند؛ درحالی که حد ضررهای صعودی درست بالای سطح حمایت قرار می گیرند. معامله گران بزرگ تری که به دنبال اضافه کردن یا خروج از یک موقعیت هستند، می توانند قیمت را با معاملات حجمی تغییر دهند که به دلیل تأثیر بازار، شکار را متوقف کنند.

سفارش های استاپ لاس انواعی از سفارش های کمی پیچیده تر از سفارش های سنتی بازار یا سفارش محدود هستند. در یک سفارش حد ضرر، یک سرمایه گذار به کارگزار خود سفارش می دهد تا زمانی که اوراق بهادار به قیمت معینی رسید، آن را بفروشد. سفارش های حد ضرر برای محدودکردن ضرر سرمایه گذاران در یک موقعیت خرید طراحی شده اند. سفارش استاپ لاس می تواند از یک موقعیت کوتاه نیز محافظت کند.

ادامه مطلب
لباس دیجیتال یا wear to earn چیست؟
لباس دیجیتال یا wear to earn چیست؟

لباس دیجیتال (Wear to earn) نوعی لباس است که در دنیای واقعی وجود خارجی ندارد (البته برخی از آن ها در دنیای واقعی مشابه فیزیکی دارند) لباس دیجیتال از طریق مدل سازی سه بعدی به عکس یا ویدیوی کاربر اضافه می شود و از این طریق کاربر این لباس را می پوشد. پس از رکود صنعت مد ناشی از همه گیری ویروس کرونا، این صنعت توانسته است با کمک فناوری های جدید به درآمد برسد و دستخوش تغییرات اساسی شود. در این مقاله به معرفی و بررسی فناوری لباس دیجیتال و همچنین ارائۀ پروژه های پیشگام در این زمینه می پردازیم.

Wear to earn  یا لباس دیجیتال چیست؟

منشأ ایجاد لباس دیجیتال (Wear to earn)  را می توان در تب توکن های NFT، به ویژه موفقیت مدل های بازی برای کسب درآمد و سطح درآمد حاصل از این توکن ها جست وجو کرد. پس از شروع همه گیری کرونا، استفاده از دوربین ها افزایش یافت و جامعه عموماً وارد عصر تماس تصویری شد. در طول قرنطینه های مکرر دوران کرونا، آنلاین بودن به یکی از بزرگ ترین چالش ها تبدیل شد.

پس از شیوع کرونا، بیش تر کسب وکارها ملزم به دورکاری شدند و این باعث ایجاد رکود در صنعت مد شد؛ زیرا مد و لباس به کسانی که از خانه کار می کردند کم تر احتیاج داشتند. چنین شرایطی بقای صنعت مد را به خطر انداخت. پس از افزایش آگاهی عمومی از توکن هایNFT، برخی از افرادی که در فضای مد کار می کنند، تحقیق و مطالعۀ خود را در مورد اینکه چگونه می توان مد را با NFT ها مرتبط کرد، گسترش دادند و مفهوم لباس دیجیتال     NFT توسعه پیدا کرد. لباس های دیجیتال مانند پوکمون طراحی شده اند؛ درواقع واقعی نیستند و فقط روی بدن به صورت دیجیتالی قرار می گیرند. ممکن است در آینده به جای خرید لباس های فیزیکی، از لباس هایی استفاده کنیم که درواقع نپوشیده ایم.

حذف نام صنعت مد از فهرست ده صنعت آلاینده، بزرگ ترین دستاورد لباس دیجیتال (Wear to earn) است. برای ایجاد لباس های Wear to earn به جای مواد خام، احتمالاً از نوعی پلاستیک با سنسورهای کوچک تعبیه شده در آن استفاده می شود. بنابراین هنگام حرکت افراد، این ماده می تواند ضمن نشان دادن حرکات بدن، لباس را با بدن افراد مطابقت دهد. به طور کلی، کاربران می توانند با مرور آنلاین یک کاتالوگ دیجیتال تصمیم بگیرند که چه لباسی بپوشند.

آشنایی با لباس های دیجیتال

منشأ و انگیزۀ توسعۀ NFT افزایش کسب درآمد ممکن است. لباس های دیجیتال در تب NFT فعالیت می کنند و از مدل های Play to Earn (P2E) هستند. P2E ریشۀ محکمی در جامعۀ بازی دارد و گیمرها عادت دارند شخصیت های خود را با لباس ها و لوازم جانبی مختلف تقویت کنند.

آنلاین بودن در زمان قرنطینۀ کرونا به یک چالش تبدیل شد. وقتی از خانه کار می کنیم، لازم نیست نگران ظاهر یا لباس پوشیدن خود باشیم. قدم زدن با لباس عادی در حین کار در ابتدا برای ما تازگی داشت اما پس از مدتی به سرعت عادی شد. آیا چنین شرایطی جایی برای بقای صنعت مد باقی می گذارد؟

با افزایش آگاهی عمومی از NFT ها، برخی از افراد در دنیای مد شروع به بررسی چگونگی ارتباط مد با NFT کردند. چیزی که آن ها به دست آوردند، مفهوم Wear to earn NFT است.Wear to earn  از اسنپ چت الهام گرفته شد. افراد در اسنپ چت می توانند هنگام گرفتن عکس از خود، فیلترهای مختلفی را برای ظاهر دیجیتال خود اعمال کنند. چه می شد به جای عکس ها، لوازم دیجیتالی را انگار که واقعی هستند، بپوشیم؟ یا بتوانیم آن ها را در شبکه های اجتماعی منتشر کنیم؟ یا حتی بتوانیم آن را در زندگی واقعی ایجاد کنیم؟ اینجا بود که مفهوم لباس دیجیتال شکل گرفت.

آشنایی با لباس  های دیجیتال

محبوب ترین پروژه هایWear to earn  و پیشگامان این پروژه

محبوب ترین پروژه های Wear to earn  و پیشگامان پروژه های مربوط به لباس های دیجیتال که در سال های اخیر محبوب شده اند، به شرح زیر هستند:

پروژۀ  DressX

یکی از پروژه های موفقWear to Earn ، پروژۀ DressX است. وب سایتی که لباس های جذاب را با قیمت های بسیار مناسب ارائه می دهد؛ البته این لباس ها برای زندگی واقعی استفاده نمی شوند و فقط در دنیای دیجیتال قابل استفاده هستند. پس از بارگذاری تصویر خود در لباس دیجیتال مناسب، کاربران باید لباس موردنظر خود را انتخاب کرده و سپس آن را با عکس مطابقت دهند. این شرکت در آگوست 2020 توسط ناتالیا مودنووا و داریا شاپووالوا تأسیس شد و در مجموع 3.3 میلیون دلار سرمایه از VCهای مدیریت شده توسط صندوق آرتمیس جمع آوری کرده است. DressX قصد دارد در سال ۲۰۲۳ یک بازار NFT برای لباس های دیجیتال خود راه اندازی کند.

پروژۀ Megan Kaspar و Red DAO

پروژۀ موفق دیگر در حوزۀWear to Earn ، پروژۀ Megan Kaspar و Red DAO است. مگان کاسپار به عنوان مدیرعامل و یکی از بنیانگذاران Magnetic Capitalدر اوایل سال 2022 با مجلۀ مد Haute Living مصاحبه کرد. او در این مصاحبه یک لباس DressX پوشیده بود. مگان کاسپار به عنوان یک مدافع قوی مد دیجیتال (متا مد) شناخته می شود. او همچنین یکی از اعضای پروژۀ Red DAO که یک DAO مدمحور است، محسوب می شود. برای شرکت در این پروژه، کاربران باید حداکثر 300.000 توکن با هزینۀ 150 اتر یا 100.000 توکن Red DAO با هزینۀ 50 اتر سرمایه گذاری کنند. به گفتۀ وب سایت آن ها، هدف اینDAO ، آرشیو، خرید، پشتیبانی، جمع آوری و همچنین سرمایه گذاری بر روی اقلام و لباس های دیجیتال در دنیای پوشاک برای کسب درآمد است.

پروژۀ  NFT Runway

این پروژه یکی دیگر از پروژه های فعال در صنعت پوشاک است. پروژۀ NFT Runway از فناوری 3DReal برای ورود طراحی مد به دنیای Metaverse با نام Wearable NFTs استفاده می کند و به عنوان اولین پروژۀ مد فیژیتال (ترکیبی از فیزیکی و دیجیتال) طراحی شده است. به گزارش  Cointelegraph.com، این پروژه با مشارکت Ohzone Inc، یک نمایش مد زنده در Decentraland از طریق فناوری 3DRealM با استفاده از نسخۀ NFT اقلام فیزیکی اجرا کرد. این پروژه بخشی از فروش حراج خود را به NFT Endowments اهدا می کند. این مؤسسات خیریه می توانند از هر فروش NFT حق امتیاز کسب کنند.

پروژۀ Space Runners

پروژۀ Space Runners نیز یکی از پروژه های موفق در صنعت پوشاک دیجیتال است. این پروژه دارای مجموعه ای از کفش های ورزشی قهرمان های NBA  است که با همکاری نیک یانگ و کایل کوزما ایجاد شد. کاربران می توانند این کفش های ورزشی NFT را به بازی یا Metaverse متصل کنند. امکان انتقال به فضای واقعیت افزوده یکی از قابلیت های NFT ها است. مزایای انحصاری دیگری نیز برای دارندگان آن ها وجود دارد که ازجملۀ آن ها می توان به ارتباط با افراد مشهور مرتبط با هر NFT اشاره کرد. تعداد این مزیت ها در آیندۀ نزدیک افزایش خواهد یافت.

دولچه و گابانا  (D&G)

یکی از برترین برندهای لوکس در صنعت مد،D&G ، با انتشار اولین مجموعۀ NFT خود، Collezione Genesi، ورود خود را به دنیای توکن های NFT اعلام کرد. Collezione Genesi با همکاری یک بازار لوکس NFT در شبکۀ Polygon به نام UNXD منتشر شد. این مجموعه از نُه قطعه به صورت توکن های NFT و مشابه فیزیکی آن تشکیل شده است. به طور کلی، برند Dolce and Gabbana یکی از موفق ترین پروژه های همکاری با صنعت Wear to Earn است.

مد و بازی

علاوه بر بازاریابی لباس های دیجیتال، برخی از برندهای مد قصد دارند وارد دنیای بازی شده و از آن کسب درآمد کنند. آن ها این کار را به صورت مستقل یا با همکاری بازی های بزرگ انجام می دهند. تاکنون برندهای زیادی از طریق بازی ها توانسته اند وارد دنیای مد دیجیتال شوند که در ادامه به معرفی برخی از آن ها خواهیم پرداخت.

برند GAP

در طول اپیدمی کرونا، بسیاری از فروشگاه های برند GAP به دلیل کاهش مشتریان و تقاضای کم بسته شدند. با افزایش تقاضا برای توکن های NFT، این برند همکاری خود را با برندون سینز، خالق Frank Ape، برای طراحی مجموعۀ NFT در بلا ک چین Tezos آغاز کرد. این برند امیدوار است تا با جذب جمعیت جوان تر دوباره بازار را در دست بگیرد.

بربری و بازی های افسانه ای

برند معروف بربری نیز رابطۀ خود را با دنیای بازی آغاز کرده است. این برند برای حفظ جایگاه خود با نسل جوان همگام شد. این همکاری بربری با یک بازی، برای خیلی ها بسیار شگفت انگیز و باورنکردنی است. تیم بربری، Blank’s Block Party  را برای اولین همکاری خود انتخاب کرد.

لویی ویتون

پروژۀ «Louis: The Game» اولین تلاش برند لویی ویتون برای ورود به دنیای NFT است که به عنوان بخشی از دویستمین سالگرد تأسیس این برند راه اندازی شد. در این بازی، طلسم شانس این شرکت، Vivienne، به دنبال 200 شمع (تعداد سال های تأسیس برند) است. بازیکنان می توانند این شمع ها را در شهرهای مختلف پیدا کنند. در کنار این شمع ها یک کارت پستال نیز وجود دارد که برخی از آن هاNFT  برای جمع آوری هستند. معمولاً این برند، بیش تر مورد پسند بزرگسالان است و جذابیت خاصی برای جوانان ندارد اما اگر این برند با یک ویژگی منحصربه فرد مانند همین طلسم شانس همراه شود و در یک بازی ویدیویی قرار گیرد و به طور تصادفی NFT به کاربران بدهد، شاید بتواند بر نسل جوان و نظر آن ها تأثیر بگذارد.

پروژۀ Fortnite x Balenciaga

پروژه Fortnite x Balenciaga یکی از برجسته ترین و مهم ترین همکاری های موفق در زمینۀ مد و بازی است. این برند یک فروشگاه مجازی معرفی کرد که نشان دهندۀ فروشگاه های خرده فروشی فیزیکی در دنیای واقعی است. این امکان برای آواتارها وجود دارد که در فروشگاه Balenciaga درست مانند صاحبان آن ها در زندگی واقعی قدم بزنند. اقلام فروخته شده در فروشگاه کاملاً با دنیای Fortnite مطابقت دارد. اگرچه برخی از معادل های فیزیکی بسیار گران هستند اما این، مانع از هیجان زده شدن طرفداران نمی شود. این پروژه راه جدیدی را به جای کلیک روی سایت های وب 2 برای خرید آنلاین در قالب یک تجربۀ فراگیر معرفی می کند.

آیندۀ لباس دیجیتال

درحالی که مفهوم مد و پوشاک دیجیتال هنوز در حال پیشرفت و توسعه است، این مدل لباس دیجیتال درنهایت برای کسب درآمد از بازی ها پیشی خواهد گرفت. پس از انتشار  Axie Infinity، این بازی به محبوب ترین عبارت جست وجو در اکوسیستم بلا ک چین تبدیل شده است. با این حال، مفهوم Wear to Earn بدون شک بیش تر برای خانم ها جذاب خواهد بود تا گیمرها.

بازی های آنلاین برای الهام بخشیدن به مد دیجیتال کمک کننده بوده اند.Fortnite  و سایر بازی های آنلاین، اقتصاد کاملاً جدیدی را در این راه ایجاد کردند. برندهایی مانند Balenciaga فرصتی دیجیتالی را برای ارتباط با کاربران خود فراهم کردند و همۀ این ها نشان می دهد که آیندۀ لباس دیجیتال می تواند بسیار روشن باشد.

کاربران می توانند در بازی های رایانه ای از مد دیجیتال استفاده کنند. به عنوان مثال، با همکاری Fortnite و Balenciaga، با خرید یک پوستۀ الهام گرفته از Balenciaga در بازی، کاربران می توانند آن قطعه را در زندگی واقعی نیز خریداری کنند. کاربران می توانند ظاهر خود را با آرایش کردن و سپس پنهان کردن شخصیت خود تغییر دهند که می تواند برای گیمرها جالب باشد.

بازار مد دیجیتال در مدت زمان کوتاهی به یک امپراتوری بزرگ تبدیل شده است. این بازار برای بسیاری از کاربران غیرقابل درک است اما آیندۀ خوبی خواهد داشت.

سخن پایانی

پس از بازی برای کسب درآمد، لباس دیجیتال نشان دهندۀ راه جدیدی برای کسب درآمد با NFT است. در دنیای ارزهای دیجیتال، نوآوری بسیار زیاد است و پایانی ندارد. در حال حاضر، لباس های دیجیتال در مراحل ابتدایی هستند و تا فراگیرشدن آن راه زیادی در پیش است.

سؤالات زیادی در مورد مد دیجیتال وجود دارد؛ ازجمله اینکه آیا افراد لباس هایی می پوشند که در متاورس وجود دارد یا از عکس های 50 دلاری آماده استفاده می کنند؟ آیا امکان ترکیب برندها وجود دارد؟

برای پاسخ به این سؤال ها باید منتظر ماند و دید آیندؤ این صنعت چگونه خواهد شد.

سؤالات متداول

لباس های دیجیتال در تب NFT فعالیت می کنند و از مدل های Play to Earn (P2E)  هستند. P2E ریشۀ محکمی در جامعۀ بازی دارد و گیمرها عادت دارند شخصیت های خود را با لباس ها و لوازم جانبی مختلف تقویت کنند.

حذف نام صنعت مد از فهرست ده صنعت آلاینده، بزرگ ترین دستاورد لباس دیجیتال (Wear to earn) است. برای ایجاد لباس های Wear to earn به جای مواد خام، احتمالاً از نوعی پلاستیک با سنسورهای کوچک تعبیه شده در آن استفاده می شود.

محبوب ترین پروژه های Wear to earn  و پیشگامان پروژه های مربوط به لباس های دیجیتال که در سال های اخیر محبوب شده اند، شامل پروژۀ DressX، پروژۀ Megan Kaspar وRed DAO ، پروژۀ NFT Runway، پروژۀSpace Runners  و دولچه و گابانا  (D&G)هستند.

بازی های آنلاین به الهام بخشیدن برای مد دیجیتال کمک کرده اند.Fortnite  و سایر بازی های آنلاین اقتصاد کاملاً جدیدی را در این راه ایجاد کردند. بازار مد دیجیتال در مدت زمان کوتاهی به یک امپراتوری بزرگ تبدیل شده است. این بازار برای بسیاری از کاربران غیرقابل درک است اما آیندۀ خوبی خواهد داشت.

ادامه مطلب
سفارش توقف ضرر بازار (Stop Market Order) چیست؟ | انواع دستور استاپ لاس
سفارش توقف ضرر بازار (Stop Market Order) چیست؟ | انواع دستور استاپ لاس

دستور توقف ضرر بازار سفارشی است که کارگزار برای خرید یا فروش یک دارایی در زمانی که به قیمت معینی رسید، ثبت می کند. دستورهای توقف ضرر برای محدودکردن و به حداقل رساندن ضرر سرمایه گذار در یک موقعیت امنیتی طراحی شده اند و با دستورات حد مجاز تفاوت دارند.

هنگامی که یک سهم به زیر قیمت توقف می رسد، سفارش مورد نظر به سفارش بازار تبدیل می شود و با قیمت موجود بعدی اجرا خواهد شد؛ برای مثال یک معامله گر می تواند سهامی را خریداری و یک سفارش توقف ضرر 10 درصد زیر قیمت خرید را ثبت کند. هنگامی که سهام سقوط می کند، دستور توقف ضرر فعال می شود و سهام به عنوان سفارش بازار فروخته می شود.

اگرچه بیشتر سرمایه گذاران یک سفارش توقف ضرر را با یک موقعیت خرید مرتبط می دانند، اما این نوع سفارش می تواند در موقعیت فروش نیز استفاده شود. در این حالت دارایی زمانی خریداری می شود که معامله بالاتر از قیمت معین انجام شود.

تیکر و میکر در بازار به چه معنا هستند و چه ارتباطی با سفارش توقف ضرر دارند؟

تیکر (Taker) و میکر (Maker) در بازارهای مالی به نوعی رابطه تولید و مصرف در دنیای واقعی شباهت دارند؛ برای مثال اگر به نانوایی برویم، نانوا نان را تولید می کند و تحویل می دهد. مردم نیز نان را می گیرند و مصرف می کنند. همین سناریو درباره سفارش ها در بازارهای مالی رخ می دهد؛ یعنی تعدادی از افراد در بازار سفارش هایی به نام میکر تولید می کنند. از سوی دیگر به افرادی که این سفارش ها را دریافت می کنند، تیکر می گویند.

برای درک رابطه Taker و Maker و Stop Market order در بازار ابتدا باید درک درستی از Market Order یا سفارش بازار داشته باشیم که در ادامه به زبان ساده آن را بررسی کرده ایم، اما به طورکلی باید بدانید تنها تیکرهای سهام می توانند سفارش توقف بازار را ثبت کنند.

تعریف سفارش های بازار (Market Orders)

ثبت سفارش بازار به معنای معامله با بهترین قیمت موجود در بازار است. هنگامی که سفارش خرید یا فروش سهام یا ارز را براساس نوع بازار ثبت می کنیم، نیازی به ثبت قیمت ورودی یا خروجی معامله نداریم. در این روش حجم معاملات به سادگی تنظیم می شوند و به سیستم معاملاتی دستور می دهیم یک دارایی را با بهترین قیمت ممکن برای ما بخرد یا بفروشد.

زمانی از این روش استفاده می شود که فرصت خوبی در بازار پیدا کنیم و تمایل داشته باشیم به سرعت وارد موقعیت خرید یا فروش شویم تا این فرصت را از دست ندهیم؛ درواقع در روش ثبت سفارش های بازار، معامله گران سفارش هایی را تغذیه و مصرف می کنند که سایر معامله گران در دفترچه سفارش (Order Book) صرافی قرار داده اند.

از آنجا که معامله گران در معاملات بازار، سفارش های ثبت شده در بازار را مصرف می کنند، به آن ها گیرنده یا تیکر می گویند. معمولاً هنگام انجام معامله در بازار باید هزینه بیشتری در مقایسه با ثبت سفارش محدود پرداخت شود.
عکس

توقف ضرر (Stoploss) چیست؟

استاپ لاس در لغت به معنای توقف ضرر است و یکی از محبوب ترین و پرکاربردترین ابزار برای معامله گران حرفه ای محسوب می شود. توقف ضرر یک ابزار معاملاتی است که برای محدودکردن حداکثر ضرر در معاملات نقدی پس از رسیدن قیمت بازار به یک سطح مشخص طراحی شده است.

توقف ضرر انواع مختلفی دارد که براساس وضعیت بازار در شرایط مختلف استفاده می شود. گاهی اوقات اجتناب از ضرر به دلایل زیادی دشوار است، اما توقف ضرر می تواند حتی برای معامله گران جدید و بی تجربه مفید و کاربردی باشد.

سفارش توقف ضرر بازار چیست؟

سفارش توقف ضرر بازار به دستور خرید یا فروش دارایی در زمانی گفته می شود که دارایی مورد نظر به قیمت معینی برسد و به منظور محدودکردن ضرر سرمایه گذار در موقعیتی قرار گیرد که با حد توقف متفاوت است. وقتی دارایی از قیمت معینی پایین می آید، سفارش مورد نظر به سفارشی تبدیل می شود که باید با قیمت موجود بعدی تکمیل شود.

برای مثال یک معامله گر ممکن است یک ارز دیجیتال بخرد و در قیمتی 10 درصد پایین تر از قیمت خرید، توقف ضرر آن را تعیین کند. هنگامی که قیمت ارز دیجیتال کاهش پیدا کند، سفارش توقف ضرر فعال می شود و دارایی دیجیتال به عنوان سفارش باز فروخته می شود.

همان طور که پیش تر اشاره کردیم، سفارش توقف ضرر تنها با یک موقعیت خرید مرتبط نیست، بلکه می تواند در یک موقعیت فروش نیز به کار گرفته شود.

نکات مهم در مورد سفارش توقف ضرر بازار

برخی از نکات مهم هنگام استفاده از سفارش توقف ضرر بازار به شرح زیر هستند:

  • توقف ضرر نشان می دهد یک ارز دیجیتال زمانی خریداری یا فروخته می شود که به قیمت تعیین شده ای برسد.
  • زمانی که دارایی به قیمت توقف رسید، دستور توقف ضرر به یک دستور باز تبدیل شده و در فرصت معاملاتی بعدی اجرا می شود.
  • در بسیاری از موارد، از دستورات توقف ضرر برای جلوگیری از ضرر سرمایه گذار درصورت کاهش قیمت ارز دیجیتال استفاده می شود.

سفارش توقف ضرر بازار چیست؟

چه زمانی از سفارش توقف ضرر بازار استفاده می شود؟

برخلاف دستور محدود یا حد توقف که هدف آن ها سودبردن از روندهای فعلی است، یک معامله گر از دستور توقف ضرر برای محدودکردن ضررهای بیش ازحد استفاده می کند. سفارش توقف ضرر نه تنها گامی برای حداکثرکردن سود است، بلکه با افزایش کنترل معامله گر بر ریسک، گزینه های استراتژی او را نیز گسترش می دهد.

با وجود این برای استفاده مؤثر از دستور توقف ضرر، معامله گر باید رفتار بازار را پیش بینی کرده و STOP-LOSS را براساس آن تنظیم کند؛ در غیر این صورت ممکن است نتواند جلوی ضرر را بگیرد و آن را چند برابر کند. وقتی معامله گر بتواند رفتار بازار را پیش بینی کند، می تواند هم مقدار ارزش دارایی و هم نوع توقف ضرر را به درستی تعیین کند.

انواع دستور توقف ضرر (استاپ لاس)

سفارش توقف ضرر بازار انواع مختلفی دارد که براساس رفتار بازار تعیین می شود. انواع دستور توقف ضرر به شرح زیر هستند:

توقف ضرر کامل

این دستور تمام ارزهای دیجیتال را درصورت فعال شدن حذف می کند. دستور توقف ضرر کامل در بازاری با نوسانات ناگهانی و غیرمنتظره قیمت از ضررهای بزرگ جلوگیری می کند. درحالی که افزایش قیمت به معنای از دست دادن سود معامله گر است، اگر قیمت پایین بماند، این دستور از ضرر جلوگیری می کند؛ بنابراین هنگام تعیین حد ضرر، معامله گر باید دو عامل ریسک و سود را در نظر بگیرد.

توقف جزئی

هنگامی که دستور توقف جزئی فعال می شود، درصد معینی از دارایی های دیجیتال را نقد می کند. این نوع سفارش می تواند در یک بازار بسیار پرنوسان (بازار ارز دیجیتال) مفید باشد. با اجرای این دستور، اگر بخشی از دارایی به قیمت کاهشی فروخته شود، معامله گر می تواند درصورت افزایش قیمت، از دارایی های باقی مانده استفاده کند.

اگر معامله گر دارایی را رها کند و قیمت کاهش یابد، ضرر می کند. این نوع سفارش می تواند به عنوان یک ابزار کنترل ضرر در یک بازار پرنوسان عمل کند، اما تضمینی برای حفظ دارایی نخواهد بود؛ بنابراین باید با درک کامل از آن استفاده شود و معامله گر بداند با این دستور، ریسک معامله هنوز بالاست.

چرا معامله گران از سفارش توقف ضرر بازار استفاده می کنند؟

معامله گران یا سرمایه گذاران می توانند از سفارش توقف بازار برای محافظت از سود خود استفاده کنند. اگر پس از اجرای دستور یک سفارش بازار، سهم ارز دیجیتال به کاهش خود ادامه دهد، خطر پرنشدن سفارش از بین می رود. زمانی که قیمت به کمتر از مقدار معینی می رسد، توقف ضرر ایجاد می شود؛ با این حال به دلیل ارزش قسمت محدودی از سفارش نمی توان آن را اجرا کرد.

یکی از معایب این استراتژی این است که یک دارایی ناگهان به زیر قیمت مشخصی می رسد؛ در این صورت سفارش اجرا و دارایی به قیمت بعدی فروخته می شود؛ حتی اگر زیر قیمت تعیین شده معامله شود. سرمایه گذاران می توانند با ترکیب این دستور با توقف ضرر، اثربخشی سفارش توقف ضرر بازار را افزایش دهند.

خطرات مرتبط با سفارش توقف ضرر چیست؟

زمانی که دستورهای توقف ضرر با مقدار خیلی بالا تنظیم شوند، معامله گر با خطر افزایش قیمت بالاتر از مقدار تعیین شده مواجه می شود. اگر ارزش توقف ضرر خیلی پایین باشد، معامله گر ریسک ضرر را می پذیرد.

درحالی که ممکن است سفارش توقف ضرر در یک بازار باثبات یک سفارش امن به نظر برسد، توقف ضرر پایین در یک بازار باثبات چندان مفید نیست، اما می تواند هنگام معامله ارزهای جدید و پرنوسان بسیار مفید و سودآور باشد؛ با این حال ریسک سرمایه گذاری با تصمیم گیری نادرست درباره نوع و ارزش توقف ضرر براساس تحلیل ضعیف بسیار بالا خواهد بود.

مانند هر ابزار معاملاتی، این سفارش اگر به درستی استفاده نشود، نه تنها سودآور نیست، بلکه سبب ضرر نیز می شود.

خطرات مرتبط با سفارش توقف ضرر چیست؟

چگونه می توانیم سفارش توقف ضرر بازار ایجاد کنیم؟

زمانی که سفارش خرید یا فروش ارز یا سهام را به عنوان سفارش توقف ضرر ثبت می کنیم، درواقع به سیستم صرافی می گوییم که آن را با بهترین قیمت ممکن خریداری کند. زمانی که شرایط بازار ایده آل باشد، می توانیم با قیمتی که در نظر داریم، وارد معامله یا از آن خارج شویم.

برای مثال، اگر بخواهیم برای ارزی که احتمال افزایش ارزش آن وجود دارد و قیمت آن 1 دلار است، دستور توقف ضرر بازار ثبت کنیم، باید به صرافی بگوییم این ارز را با قیمت 1.3 دلار برای ما بخرد. در این شرایط زمانی که قیمت فعلی بازار به 1.3 دلار می رسد، سیستم معاملاتی صرافی سعی می کند ارز مورد نظر را با بهترین قیمت ممکن و ترجیحاً با همان قیمت 1.3 دلار برای شما خریداری کند.

دستور توقف بازار برای فروش به همین ترتیب انجام می شود؛ یعنی صرافی سعی می کند پس از اینکه قیمت فعلی بازار به قیمت دلخواه شما رسید، سفارش شما را با بهترین قیمت بازار یا همان قیمتی که هنگام ثبت سفارش وارد کرده اید، پردازش کند.

سخن پایانی

ثبت سفارش بازار به معنای معامله با بهترین قیمت موجود است. هنگامی که سفارش خرید یا فروش را براساس نوع بازار ثبت می کنیم، نیازی به ثبت قیمت ورودی یا خروجی معامله نداریم. سفارش توقف ضرر بازار به دستور خرید یا فروش دارایی گفته می شود؛ یعنی زمانی که دارایی مورد نظر به قیمت معینی برسد و به منظور محدودکردن ضرر سرمایه گذار در موقعیتی قرار گیرد که با حد توقف متفاوت است.

برخلاف دستور محدود یا حد توقف، که هدف آن ها سودبردن از روندهای فعلی است، یک معامله گر از دستور توقف ضرر بازار برای محدودکردن ضررهای بیش ازحد استفاده می کند. در سفارش توقف ضرر بازار صرافی سعی می کند پس از اینکه قیمت فعلی بازار به قیمت دلخواه شما رسید، سفارش شما را با بهترین قیمت بازار یا همان قیمتی که هنگام ثبت سفارش وارد کرده اید، پردازش کند.

پرسش های متداول

ثبت سفارش بازار به معنای انجام معامله با بهترین قیمت موجود در بازار است. هنگامی که سفارش خرید یا فروش سهام یا ارز را براساس نوع بازار ثبت می کنیم، نیازی به ثبت قیمت ورودی یا خروجی معامله نداریم.

سفارش توقف ضرر بازار به دستور خرید یا فروش دارایی در شرایطی گفته می شود که دارایی مورد نظر به قیمت معینی برسد و به منظور محدودکردن ضرر سرمایه گذار، در موقعیتی قرار بگیرد که با حد توقف متفاوت است.

ریسک سرمایه گذاری با تصمیم گیری نادرست درباره نوع و ارزش توقف ضرر براساس تحلیل ضعیف بسیار بالا خواهد بود. مانند هر ابزار معاملاتی، این سفارش اگر به درستی استفاده نشود، نه تنها سودآور نیست، بلکه سبب ضرر نیز می شود.

زمانی که سفارش خرید یا فروش ارز یا سهام را به عنوان سفارش توقف ضرر ثبت می کنیم، درواقع به سیستم صرافی می گوییم که آن را با بهترین قیمت ممکن خریداری کند. زمانی که شرایط بازار ایده آل باشد، می توانیم دقیقاً با قیمتی که در نظر داریم وارد معامله یا از آن خارج شویم.

ادامه مطلب
tag-memo
تگ یا ممو (Memo) در کیف پول ارز دیجیتال چیست؟

تگ (Tag) یا ممو (Memo) شناسه ای اضافی برای شناسایی دریافت کننده ها در تراکنش های ارز دیجیتال است. درواقع این شناسه در کنار نشانی کیف پول های دیجیتالی در فرایند تراکنش استفاده می شود. این آدرس در قالب یک رشته یا به صورت عددی است و مشخص می کند دریافت کننده برخی از ارزها در تراکنش های ارزی چه کسانی هستند.

امکان استفاده از این شناسه برای تراکنش برخی از ارزهای دیجیتالی وجود دارد؛ به عبارت دقیق تر از ممو یا تگ برای مسیریابی ارسال معامله و تراکنش در حوزه ارز دیجیتال استفاده می شود.

memo یا tag شناسه و آدرسی برای پیگیری دقیق تر مسیر تراکنش ها هستند. به کمک این شناسه می توانید بابت ارسال درست ارز به نشانی دریافت کننده مطمئن شوید. زمانی که می خواهید منابع مالی و ارزها را به شخصی دیگر بفرستید، چنین چیزی برایتان کاربرد پیدا می کند.

برای درک بهتر کارکرد این تگ یا شناسه، صرافی بایننس را در نظر بگیرید. این صرافی ارزهای خاصی دارد که تراکنش آن ها با امکان استفاده از ممو یا تگ ممکن است. بعضی از ارزهای موجود در این صرافی آدرس کیف پول مشترک دارند. برای اینکه تراکنش کاربران مختلف تفکیک شود، به حساب کاربری هر فرد شناسه ای منحصربه فرد اختصاص داده می شود که همین تگ یا ممو است.

لزوم استفاده از تگ یا ممو چیست؟ (Memo)

همان طور که پیش تر هم اشاره شد، برخی از ارزها به ویژه مواردی که در صرافی های متمرکز هستند، از نشانی مشترکی برای کاربران مختلف استفاده می کنند. در این صورت، ممکن است مسیر فعالیت افراد با یکدیگر ترکیب شده و شفاف سازی از تراکنش ها دور شود.

برای اینکه وضعیت فعالیت و تراکنش هر کاربر واضح باشد، شناسه ممو یا تگ در نظر گرفته می شود که می تواند عبارتی حاوی اعداد یا حروف باشد. شاید هم ترکیبی از این دو در ساختارش وجود داشته باشد.

تفاوت میان tag یا memo و آدرس ولت چیست؟

تفاوت میان tag یا memo و آدرس ولت چیست؟

از آدرس کیف پول برای واریز توکن ها به حسابتان استفاده می شود. بعد از مراحل احراز هویت می توانید نشانی کیف پول خود را بسازید. هر کوین هم نشانی مخصوص به خود را دارد. بسیاری از صرافی ها از آدرس کیف پول مشترک برای کاربران مختلف استفاده می کنند.

درنتیجه ممو یا تگ برای شناسایی و تعریف هر حساب کاربری و تراکنش های آن کاربرد دارد؛ به بیان ساده تر آدرس ولت ها یا همان کیف پول شبیه بلوکی است که واحد و آپارتمان شما هم در آن قرار دارد، اما tag یا memo شماره دقیق واحدتان را نشان می دهد. اگر بخواهید کالایی را آنلاین سفارش بدهید و فقط شماره بلوکتان را به فروشنده بگویید، امکان دارد بسته پستی به دست تان نرسد.

کدام ارزها از فناوری تگ استفاده می کنند؟

از جمله کوین هایی که از تگ برای تراکنش شان استفاده می شود، عبارت اند از:

  • کازماس (Cosmos (ATOM))
  • ریپل (Ripple (XRP))
  • ایاس (EOS (EOS))
  • استلار (Stellar (XLM))
  • بایننس کوین (Binance Coin (BNB))

بیشتر تراکنش ها با این ارزها، علاوه بر نشانی و آدرس متداول به تگ هم نیاز دارند تا با موفقیت نهایی و تکمیل شوند. برای تراکنش با این کوین ها، هم در زمان دریافت و هم سپرده گذاری و ارسال باید تگ/ ممو را برای رمزارزها اعمال کنید. اگر تراکنش شما نیازمند استفاده از این تگ ها باشد و فرایند برچسب گذاری را فراموش کنید یا تگی اشتباه برای تراکنش در نظر بگیرید، احتمال گم شدن و از دست رفتن ارزها در مسیر تراکنش وجود خواهد داشت.

کدام ارزها از فناوری تگ استفاده می کنند؟

چه زمانی به tag یا memo نیازی نیست؟

تنها زمانی نیازی به استفاده از این دو برای انجام تراکنش ارزهای مشخص نیست که آن ها را به استوریج (محل ذخیره) کنترل شده یا دیوایس و ابزاری مشخص می فرستید. کیف پول های خصوصی ابزارهایی هستند که حضانت درباره آن ها وجود دارد و صاحبشان با کلیدهای عمومی و خصوصی، کنترل آن ها را در دست دارد. از جمله کیف پول های خصوصی می توانیم به موارد زیر اشاره کرد:

  • کیف پول های تحت دسکتاپ که روی لپ تاپ یا رایانه شخصی دانلود می شوند.
  • کیف پول های سخت افزاری که روی ابزارهای سخت افزاری مانند usb ذخیره می شوند و آفلاین کار می کنند.

شیوه استفاده از ممو یا تگ چیست؟

زمانی که می خواهید ارز دیجیتالی از دسته ارزهای نیازمند به این دو را در تراکنش به نشانی گیرنده ای بفرستید، با این شناسه روبه رو می شوید. باید رشته مربوط به اعداد/ حروف یا ترکیب آن ها که شناسه تگ را می سازند، در کادری اختصاصی در کیف پول وارد کنید؛ برای مثال، این روند در کیف پول تراست ولت به شکل زیر خواهد بود:

  • ابتدا وارد صرافی مورد نظری می شوید که می خواهید ارز را به آن بفرستید.
  • به بخش کیف پول در حساب کاربری خود در آن صرافی وارد می شوید و گزینه واریز را انتخاب می کنید.
  • اگر توکن مورد نظرتان برای ارسال حاوی memo یا tag باشد، علاوه بر گزینه آدرس گیرنده این شناسه را هم مشاهده خواهید کرد.
  • آدرس گیرنده را کپی کنید و وارد ولت خود شوید.
  • آدرس گیرنده را در بخش «فرستادن تراکنش» وارد کنید.
  • دوباره به کیف پول صرافی بازگردید و این بار شناسه ممو یا تگ را در بخش مخصوصی در آنجا وارد کنید.
  • درنهایت تراکنش را نهایی کنید.

از جمله صرافی هایی که از ممو یا تگ استفاده می کنند، می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • والکس (Wallex)
  • بایننس (Binance)
  • اکسدوس (Exodus)
  • بلاک چین ولت (Blockchain Wallet)
  • اج اپ (Edge App)
  • کرکن (Kraken)

سخن پایانی

وجود tag یا memo راهی برای کنترل و مدیریت دقیق تراکنش ها در صرافی های متمرکز است. این شناسه ها می توانند دریافت کننده ارز در هر تراکنش را به طور دقیق شناسایی کنند و مانع بروز مشکل در فرایند جابه جایی ارزهای دیجیتالی شوند. این فناوری ساده به تراکنش ها در دنیای ارزها نظم خوبی می دهد.

پرسش های متداول

ممو یا تگ شناسه ای است که برای نقل و انتقال برخی ارزها مانند ریپل و شناسایی دقیق دریافت کننده آن استفاده می شود. این شناسه چیزی فراتر از آدرس کیف پول است و در کنار ولت ها، به وجودش نیاز است.

با توجه به اینکه چه نوع ارزی را می خرید و جابه جا می کنید، شناسه ممو یا تگ می تواند رشته ای در قالب حروف، اعداد یا ترکیبی از این دو باشد.

این شناسه برای شناسایی دقیق دریافت کننده رمزارزها در هر تراکنش کاربرد دارد. صرافی های متمرکزی مانند بایننس و کوین بیس از این تگ ها برای مدیریت آدرس هر کاربر استفاده می کنند.

ادامه مطلب
سفارش محدود یا Limit Order چیست؟
سفارش محدود یا Limit Order چیست؟

در سال های اخیر شاهد توسعه و گسترش تکنیک های سرمایه گذاری در بازارهای مالی بوده ایم. در این میان نه تنها ابزارهای مالی سنتی در حال تغییر و پیشرفت بوده اند، بلکه با ظهور دارایی های مدرنی مانند ارزهای دیجیتال، روش های سرمایه گذاری و ابزارهای مالی جدید نیز معرفی شده اند. با افزایش محبوبیت بازار کریپتوکارنسی و ورود سرمایه گذاران جدید، حجم معاملات انواع ارزهای دیجیتال به ده ها میلیون دلار در روز رسیده است.

به این ترتیب پلتفرم های رمزنگاری تلاش می کنند با هدف جذب رضایت مشتریان، کاهش ریسک تریدینگ و تسهیل روند معاملات خدمات و امکانات متنوعی را در اختیار کاربران خود قرار دهند. یکی از این خدمات لیمیت اوردر است.

سفارش محدود یا لیمیت اوردر چیست؟

سؤالی که مطرح می شود این است که چرا در میان انواع روش های سفارش گذاری در پلتفرم های معاملات سفارش محدود طرفداران بیشتری دارد؟ یا اینکه لیمیت اوردر چیست؟ این سفارش جایگزین مناسبی برای سفارش بازار یا همان Market order است. با استفاده از این روش ثبت سفارش، تریدر می تواند میزان ریسک معامله را تا حد امکان کاهش دهد و شرایط معامله را با توجه به استراتژی سرمایه گذاری خود شخصی سازی کند.

درواقع لیمیت اوردر یکی از انواع روش های سفارش گذاری در بازار ارزهای دیجیتال و بازارهای مالی سنتی است. براساس این روش کاربر می تواند سفارش خرید یا فروش کوین مدنظر را در قیمتی مشخص و ازپیش تعیین شده ثبت کند؛ به این ترتیب زمانی که وضعیت بازار به قیمتی برسد که کاربر مشخص کرده است، سفارش خرید یا فروش اجرا و نهایی خواهد شد.

 

بررسی نحوه عملکرد سفارش محدود

اکنون بهتر است نحوه عملکرد این روش ثبت سفارش را نیز بررسی کنیم. نکته ای که باید به آن توجه داشت، این است که دو نوع Limit Order در دسترس سرمایه گذاران قرار دارد: سفارش خرید محدود / Buy Limit Order و سفارش فروش محدود / Sell Limit Order.

  • لیمیت اوردر خرید: در این نوع سفارش معامله گر قیمتی را برای خرید کوین مشخص می کند. سپس این سفارش تنها در قیمت تعیین شده یا پایین تر از آن اجرا خواهد شد.
  • لیمیت اوردر فروش: در این نوع، معامله گر قیمتی را برای فروش کوین مشخص می کند. سپس این سفارش تنها در قیمت تعیین شده یا بالاتر از آن اجرا خواهد شد.
  • در یک لیمیت اوردر نهایی شدن فرایند خرید و فروش در قیمت تعیین شده، امری تضمین شده است، اما این به معنای تکمیل سفارش نیست؛ زیرا سفارش های محدود تنها زمانی اجرایی می شوند که قیمت کوین با شرایط تعیین شده در سفارش تطبیق پیدا کند.

در این سفارش، اگر قیمت حد تعیین شده توسط خریدار یا فروشنده در بازه زمانی مشخص شده اجرا نشود، سفارش تکمیل نخواهد شد. نکته دیگر زمان بندی است؛ زیرا زمان بندی درست عامل اساسی در ثبت سفارش های لیمیت اوردر محسوب می شود. هر 1 سفارشی که در دفترچه سفارش در صرافی ثبت می شود، یک مهر زمانی دارد؛ به این ترتیب سفارش های محدودی که زودتر ثبت شده باشند، بر سفارش هایی که پس از آن ها پذیرفته می شوند، اولویت دارند. حتی اگر هر دو سفارش ها قیمت حدی مشابهی در مقایسه با هم داشته باشند.

نحوه ثبت سفارش محدود یا لیمیت اوردر چیست؟

مراحل ثبت سفارش محدود

برای درک بهتر این سفارش بهتر است آن را در قالب یک مثال بررسی کنیم. فرض کنید معامله گری قصد دارد بیت کوین را در قیمتی مشخص خریداری کند، برای این کار به صرافی مدنظر مراجعه می کند و از طریق پنل تریدینگ صرافی و انتخاب جفت ارز انتخابی خود به باکس ثبت سفارش خرید می رود. در این باکس، ابتدا تب لیمیت اوردر را انتخاب کرده و سپس سفارش محدود خرید بیت کوین را در قیمت مدنظر خود ثبت می کند.

برای مثال، اگر ارزش بیت کوین به قیمت 9000 دلار کاهش پیدا کند و قصد خرید 1 بیت کوین (BTC) را داشته باشید، باید قیمت محدود را روی 9000 دلار تعیین کنید. از سوی دیگر، شرایطی را در نظر بگیرید که براساس آن قصد دارید هم زمان با افزایش ارزش بیت کوین و رسیدن به قیمت 10000 دلار بیت کوین خود را بفروشید؛ در این صورت باید قیمت فروش محدود را روی 10،000 دلار تعیین کنید.

نکته مهم درباره ثبت سفارش محدود این است که اگر قیمت تعیین شده توسط کاربر در سفارش خرید محدود بالاتر از قیمت فعالی بازار و در سفارش فروش پایین تر از قیمت فعلی بازار تعیین شود، احتمال اینکه سفارش به سرعت پر و بسته شود، بسیار بالاست؛ چراکه در این شرایط قیمتی بهتر از قیمت حدی مشخص شده توسط کاربر وجود دارد.

تفاوت سفارش بازار و سفارش محدود چیست؟

سفارش بازار یا همان Market Order رایج ترین روش ثبت سفارش خرید و فروش انواع ارزهای دیجیتال است. با استفاده از این روش، کاربران هنگام خرید یا فروش یک دارایی دیجیتالی، کوین مدنظر را با قیمت لحظه ای بازار خرید و فروش می کنند.

سفارش بازار روشی ساده و سریع برای خرید و فروش ارزهای دیجیتال است و به این ترتیب بلافاصله اجرا و تکمیل می شود؛ درنتیجه می توان گفت سفارش بازار باید تا حد امکان در سریع ترین حالت ممکن در قیمت کنونی بازار اجرا و نهایی شود و قیمت در فرایند تکمیل سفارش نقش کم رنگی دارد.

در مقابل، در یک سفارش محدود یا قیمت حرف اول را می زند؛ به همین دلیل اگر ارزش کنونی ارز دیجیتال مدنظر در محدوده پارامترهای تعیین شده توسط کاربر قرار نداشته باشد، معامله لیمیت اوردر معامله گر اجرا و نهایی نخواهد شد.

اجرای یک سفارش محدود چه مدتی طول می کشد؟

مدت زمان بازماندن این سفارش با توجه به سیاست های صرافی متفاوت است. بسیاری از صرافی ها سفارش های محدود را تنها برای یک روز باز نگه می دارند، اما گروهی دیگر از صرافی های رمزنگاری ممکن است سفارش های محدود کاربران را برای یک بازه زمانی مشخص مثلاً 30، 60 یا 90 روز باز نگه دارند.

درنهایت در گروهی دیگر از صرافی ها نیز اگر کاربر سفارش را عمدی لغو نکند، صرافی تا زمان اجرایی شدن سفارش محدود، سفارش کاربر را باز نگه می دارد.

سخن پایانی

با پاسخ به این پرسش که سفارش محدود چیست، دریافتیم این سفرش نوعی روش ثبت سفارش محبوب در بازارهای مالی از جمله بازار ارزهای دیجیتال است. کاربران می توانند هنگام ثبت سفارش، قیمت خرید یا فروش دارایی را از قبل مشخص کنند؛ به این ترتیب تنها در صورتی که ارزش کوین مدنظر به قیمت تعیین شده برسد، سفارش خرید یا فروش محدود، اجرا و نهایی خواهد شد.

 

ادامه مطلب
عرضه اولیه استخر استیک (ISPO) چیست؟
عرضه اولیه استخر استیک (ISPO) چیست؟

در عصری که هر روزه پروژه های ارز جدیدی روی کار می آیند، باید روش های گوناگونی نیز برای جذب سرمایه برای این پروژه ها در نظر گرفته شود. از سوء شهرت عرضه اولیه سکه (ICO) در سال ۲۰۱۷ گرفته تا جریان سرمایه داری خطرپذیر (VC) در سال ۲۰۲۱ تا روی کار آمدن روش های گوناگون جذب سرمایه مانند عرضه اولیه استخر استیک (ISPO)، پروژه های کریپتوکارنسی نوظهور و امیدبخش همواره مسیر خود را در جاده جذب سرمایه برای ساخت محصولات ارز گشوده اند.

با این حال به منظور جذب سرمایه راهی جز مشارکت در الگوریتم های اجماع شبکه وجود نخواهد داشت. اگر بتوانید به طریقی از ارزهای دیجیتال بلااستفاده خود استفاده کرده و از طریق آن ها اطمینان حاصل کنید بلاک چینی که در آن سهام دارید، مرتباً بلوک های جدید تولید کرده و در ازای آن پاداش دریافت می کند، آیا چنین کاری نمی کنید؟ این دقیقاً همان کاری است که عرضه اولیه استخر استیک انجام می دهد. ISPO را می توان محصول فکری کاردانو دانست که یک بلاک چین با الگوریتم اثبات سهام (Proof of Stake) یا PoS است.

حال باید دانست این عرضه اولیه دقیقاً چیست و چطور کار می کند و مهم تر از همه اینکه چه تفاوتی با دیگر روش های سنتی جذب سرمایه در حوزه کریپتو دارد. برای پاسخ به این پرسش ها و بسیاری پرسش های دیگر، نخست به سراغ درک اصلی ترین روش های جذب سرمایه در حوزه ارزها می رویم.

انواع روش های تأمین بودجه کریپتو

چندین روش مختلف به منظور جذب سرمایه برای پروژه های ارز وجود دارد. اکنون دیگر دورانی که کارآفرینان بالقوه باید در صف به انتظار سرمایه گذاران می نشستند تا زندگی شان را تغییر دهند، گذشته است. اگرچه صنعت سرمایه داری خطرپذیر شاهد تغییرات عظیمی است و همچنان یکی از مطمئن ترین روش های جذب سرمایه برای پروژه های تکنولوژیک به شمار می رود، اکنون به لطف فناوری بلاک چین راه های جدیدتری پیش روی پروژه های کریپتو قرار گرفته است.

از همین رو، پروژه های فعال در این فضا متدهای مختلفی را برای جذب سرمایه به کار گرفته اند که در ادامه برخی از مشهورترین آن ها را بررسی می کنیم.

عرضه اولیه سکه (ICO)

شاید بتوان عرضه اولیه سکه را یکی از اصلی ترین راه های جذب سرمایه در بازار کریپتو دانست. به عنوان بخشی از یک ICO، با صدور توکن های یک پروژه و افتادن این توکن ها به دست سرمایه گذاران علاقه مند، پروسه جذب سرمایه کلید می خورد؛ برای مثال هنگامی که پروژه اتریوم به عرضه اولیه سکه خود اشتغال داشت، هدف آن جذب سرمایه گذاران برای مشارکت در این پروژه بود.

عرضه اولیه سکه (ICO)

این هدف گذاری بر مبنای تحقیقات فنی تیم اتریوم و برگه زرد نوشته شده برای آن صورت گرفته و به این معنا بود که سرمایه گذاران بالقوه با مطالعه ساز و کارهای اتریوم می توانستند به نحوه کارکرد پروتکل و بلاک چین آن پی ببرند. این امر به سرمایه گذاران فرصت مناسبی می داد تا زوایای مختلف پروژه را درک کنند و با شرکت در فرایند ICO به دریافت توکن های اولیه آن نائل شوند.

اگرچه برخی سرمایه های تولیدشده از محل ICO از دست رفت، شکی وجود نداشت که ICO روشی نوآورانه برای جذب سرمایه در کریپتو به ویژه در ابتدای شکل گیری این فضا بود. ICO اتریوم در ماه آگوست ۲۰۱۴ با قیمت ۳۱/۰ دلار به ازای هر توکن عرضه شد و با افزایش قیمتی بالغ بر ۱۶ میلیون دلار مواجه شد.

عرضه اولیه صرافی غیرمتمرکز (IDO)

IDO پروسه مشابهی را در جذب سرمایه در پیش گرفت و تفاوت آن با ICO در این است که در IDO سرمایه گذاران تنها زمانی اقدام به خرید سکه های یک پروژه می کنند که این توکن ها در فهرست صرافی های غیرمتمرکز (DEX ها) آورده شده باشند.

سرمایه گذاران درباره بازارسازهای خودکاری (AMM) مانند یونی سواپ (Uniswap)، سوشی سواپ (Sushiswap) و پنکیک سواپ (PancakeSwap) می توانند به آسانی توکن های در اختیار خود (از قبیل USDT) را با توکن اصلی پروژه معاوضه یا سواپ کنند.

عرضه توکن اوراق بهادار (STO)

STO یک روش کمتر شناخته شده برای جذب سرمایه کریپتوست. در این روش، عرضه عمومی اوراق بهادار دیجیتال و توکنیزه شده صورت گرفته و سپس این اوراق بهادار با عنوان دارایی هایی مانند اکوئیتی (Equity) یا اوراق بهادار با درآمد ثابت (Fixed income) استفاده می شوند.

با این حال به عنوان بخشی از فرایند STO، پروژه توکن های خود را در صرافی هایی که توکن های اوراق بهادار را در لیست خود دارند، وارد کرده است و کاربران می توانند این توکن ها را به کمک این صرافی ها خریداری کنند.

عرضه اولیه صرافی (IEO)

IEO کم وبیش مشابه IDO است؛ با این تفاوت جزئی که واسطه بین پروژه و سرمایه گذاران بالقوه آن مهره ای متمرکز (مانند یک صرافی یا لانچ پد) است. فرایند جذب سرمایه از طریق پلتفرم صرافی (مانند صرافی بایننس) صورت می گیرد و کاربران می توانند سرمایه در اختیار خود در صرافی را برای خرید این توکن ها به کار ببرند. بیشتر صرافی های متمرکز (CEX ها) مانند بایننس و FTX این قبیل رویدادهای جذب سرمایه را برای پروژه های نوظهور تسهیل می کنند.

عرضه اولیه استخر استیک (ISPO) چیست؟

MELD یکی از نخستین پروژه هایی بود که مدل ISPO را برای جذب سرمایه به کار بست. این پروژه ISPO را این گونه تعریف می کند: عرضه اولیه استخر استیک یا ISPO روشی با آزادی عمل بالا به منظور جذب سرمایه برای پروژه های ارز است.

عرضه اولیه استخر استیک (ISPO) چیست؟

در بلاگ MELD به تفصیل روش کار ISPO توضیح داده و اشاره شده است که کاربران چگونه می توانند توکن های ADA خود را به استخرهای استیک MELD واگذار (delegate) کرده و در ازای آن پاداش دریافت کنند. این پاداش دو قسم است: یکی ۱۰۰ درصد پاداش در قالب توکن های ADA و دیگری ۵۰ درصد پاداش ADA و ۵۰ درصد MELD.

این پروژه تاکنون مقدار بسیاری توکن MELD به ارزش ۸۰۰ میلیون را به عنوان پاداش به نمایندگان یا دلیگیتورها تخصیص داده است.

MELD چیست؟

MELD یک بانک غیرامانی ارز دیجیتال است که به شما امکان دریافت و اعطای وام از دارایی های ارز و ارزهای فیات را هم زمان می دهد. کاربران MELD همچنین این فرصت را خواهند داشت که با استیک کردن توکن های MELD خود از بازده سرمایه گذاری (yield) برخوردار شوند.

پروسه وام دهی در این پروژه مشابه دیگر استخرهای وام/ قرض در حوزه کریپتوست و کاربران به سادگی می توانند با ارائه وثیقه از این پلتفرم وام کریپتو دریافت کنند. به وام دهنده در این معامله به ازای قفل کردن سرمایه خود یک نرخ بهره تعلق می گیرد. MELD خدمات وام فیات را نیز در پلتفرم خود ارائه می دهد.

عرضه اولیه استخر استیک چگونه کار می کند؟

برای اینکه ISPO را درک کنیم، ابتدا لازم است با سازوکار عملکرد استخرهای استیک آشنا شویم. استخرهای استیک ساده ترین راه برای دستیابی به بازده در بازار ارزها هستند. پروتکل های ارزی که از مدل اجماع اثبات سهام تبعیت می کنند، برای پیشبرد بلاک چین خود بر استخرهای استیک اتکا دارند. در اینجا استخرها جایگزین ماینرها در بلاک چین های مبتنی بر الگوریتم اثبات کار (Proof of Work) شده اند.

در این فرایند، به جای اینکه ماینرها برای اعتبارسنجی تراکنش های شبکه ناگزیر از به کارگیری منابع محاسباتی باشند، کاربران در الگوریتم اثبات سهام، سرمایه (در فرم توکن بومی زنجیره) را به جای آن به کار می برند. سپس اعتبارسنجان یا ولیدیتورها (Validators) از این سهم (استیک) برای تأیید تراکنش ها و ایجاد بلوک های جدید در بلاک چین بهره می جویند.

اما از آنجا که سرمایه استیک شده اغلب قفل می شود و نمی توان از آن در جایی غیر از سیستم defi/’>دیفای استفاده کرد، کاربران پاداش های استیکینگ را دریافت می کنند؛ یعنی عملاً همان بهره ای که از محل سرمایه استیک شده خود به دست می آورند.

درباره MELD، استخرهای استیک و پاداش هایی که به کاربران (نمایندگانی که سرمایه خود را در این استخرها استیک نموده اند) اختصاص یافته، استفاده می شود. در اصل تفاوت به کارگیری مدل ISPO با دیگر روش های معمول جذب سرمایه کریپتو در این است که تولید سرمایه در ISPO به نحوی صورت می گیرد که سرمایه های واگذارشده توسط آن ضبط و جمع آوری نمی شود.

درحقیقت MELD به عنوان یک رابط بین پاداش های استیکینگ به دست آمده از استخرهای استیک و پاداش های تعلق گرفته به نمایندگان یا دلگیتورها عمل می کرد. به این ترتیب نمایندگان پاداش های ADA ای را که طی فرایند استیکینگ به وجود آمده اند، ا برای خود نگه داشته و درعوض مقدار متناسبی از توکن های MELD را به کاربرانی که در ISPO مشارکت داشته اند، اعطا می کردند.

معنای این حرف آن بود که سرمایه گذاران بالقوه ای که قصد سرمایه گذاری روی پروژه را داشتند، نیازی نداشتند همه سرمایه خود را وقف پروژه کنند و به این ترتیب آن را در معرض خطر بی ارزش شدن قرار دهند. خطر قفل کردن سرمایه در بطن پروژه توسط خود پروژه رفع و رجوع شد. از آنجا که کاربران کنترل تام روی دارایی های خود داشتند، می توانستند هر زمان که خواستند سرمایه خود را برداشت کنند.

آیا ISPO با ICO متفاوت است؟

بله. ISPO با ICO فرق دارد؛ زیرا در عرضه اولیه استخر استیک نیازی نیست سرمایه گذاران بالقوه دارایی خود را در پروژه سپرده گذاری کنند و به این ترتیب با خطر راگ پول (rugpulled) شدن مواجه شوند. درعوض این کاربران سرمایه خود را وارد یک استخر استیک می کنند و پروژه تنها پاداش های استیکینگ را از استخر برداشت کرده و درمقابل به مقدار متناسب از طریق توکن های خود به کاربران پاداش می دهد.

این امر موجب می گردد شرایط برای سرمایه گذاران بسیار آسان تر شود. سرمایه گذارانس می توانند هر زمان که خواستند سرمایه خود را برداشت کنند و از این آزادی عمل نیز برخوردار خواهند بود که در هر تعداد رویداد جذب سرمایه که امکان دارد، مشارکت کنند.

همچنین اگر پروژه با شکست مواجه شود، سرمایه گذاران می توانند به راحتی دارایی های خود را از استخر استیک خارج کنند و تمامی اموال خود را باز پس بگیرند. به یاد داشته باشید در یک ICO، شما همه سرمایه ای را که می خواهید روی یک پروژه صرف کنید، وارد کار کرده و دیگر قادر به استفاده از آن در جای دیگر نخواهید بود.

درحالی که درباره ISPO مانند این است که سرمایه خود را در یک استخر استیک وارد کرده و از آن کسب درآمد (پاداش) کنید. اگر پروژه با بن بست مواجه شد، شما تنها پاداش های استیکینگ خود را از دست خواهید داد، اما سرمایه اصلی تان سر جای خود است و می توانید هر زمان خواستید آن را برداشت کنید. از سوی دیگر، درصورت موفقیت پروژه شما علاوه بر تمام سرمایه اولیه خود پاداش های به دست آمده در قالب توکن را نیز دریافت خواهید کرد.

استخر استیک MELD چیست؟

استخر استیک MELD چیست؟

این استخر در یکم جولای سال ۲۰۲۱ راه اندازی شد و شش ماه بعد در ۸ دسامبر به کار خود خاتمه داد. همه علاقه مندان به مشارکت در این پروژه این شانس را داشتند که به دلخواه خود هر میزان ADA را در مدت مورد نظر خود به استخر واگذار کنند.

از آنجا که این توکن ها به یک استخر استیک واگذار می شدند، دارندگان آن ها می توانستند هر زمان خواستند این توکن ها را برداشت کنند. به طور دقیق ارزش توکن های MELD ای که به عنوان پاداش برای مشترکان کنار گذاشته شد، معادل ۸۰۰ میلیون دلار بود. عرضه اولیه استخر استیک MELD دو جزء (استخر) را در خود جای داده است:

  • MELD1: این استخر تنها از توکن های MELD تشکیل شده است. به طور خلاصه اگر کاربران توکن های ADA خود را به این استخر واگذار می کردند، پاداش آن ها تنها در قالب توکن های MELD و توکن های ADA پرداخت می شد.
  • MELD2: این استخر به طور مساوی بین توکن های MELD و ADA تقسیم شده بود (۵۰ درصد هرکدام)؛ یعنی کاربران درصورت واگذاری سرمایه خود در این استخر می توانستند هم از پاداش توکن های MELD و هم ADA بهره مند شوند.

پاداش ها در روز آخر یعنی در ۸ دسامبر ۲۰۲۱ به کاربران ایردراپ شدند. هدف این شیوه جذب سرمایه به کارگیری سرمایه برای طیفی از مصارف مختلف عنوان شد. ISPO توکن MELD درمجموع ۳۲ دوره یا Epoch به طول انجامید و سرمایه با الگوی زیر برای مصارف مختلف صرف شد:

استخر استیک MELD چیست؟

این پروژه موفق شد طی ISPO خود بالغ بر 1 بیلیون ارزش معادل کاردانو را در استخرهای استیک جمع آوری کند که در نوع خود بی سابقه بود؛ چراکه از تمایل کاربران به کنترل بیشتر روی سرمایه خود حکایت می کرد.

هدف اولیه ای که MELD از ISPO خود داشت، این بود تا شیوه ای متفاوت از جذب سرمایه کریپتو را امتحان کند که پیش تر امتحان نشده بود. این امر به طور ویژه برای سرمایه دارانی که سرمایه خود را در ICO قفل کرده بودند، سودمند بود. درحقیقت ISPO راهی جایگزین برای سرمایه گذاری روی یک پروژه ارز را فارغ از دغدغه مخاطرات آن در اختیار این سرمایه گذاران قرار داد.

مثال هایی از ISPO

از زمان موفقیت عرضه اولیه استخر استیک MELD، این ISPO به شهرتی روزافزون دست یافت و اکنون هم پروژه ها و هم سرمایه گذاران از آن به ترتیب به عنوان متد اصلی خود در جذب سرمایه و سرمایه گذاری استفاده می کنند. یکی از شگرف ترین مزایای ISPO ها آن است که تنها توسط پروژه های جدی و ثابت قدم اخذ می شود و درنتیجه احتمال اینکه یک پروژه اقدام به کلاه برداری یا به اصطلاح راگ پول کردن سرمایه گذاران خود کند، بسیار کمتر خواهد بود.

MinSwap پروژه دیگری در بلاک چین کاردانوست که از متد مشابه برای جذب سرمایه استفاده می کند. ISPO مین سواپ متشکل از ۱۰ استخر استیک است. دیگر بلاک چین های مبتنی بر الگوریتم اثبات سهام نیز می توانند از این مدل برای جذب سرمایه استفاده کرده و آن را به سازندگان پروتکل و سرمایه گذاران پروژه های مختلف در حوزه کریپتو عرضه کنند. اینکه تا چه اندازه ISPO ها در آینده به موفقیت دست خواهند یافت، تنها زمان مشخص خواهد کرد.

چگونه در عرضه اولیه استخر استیک مشارکت کنیم؟

توسعه دهندگان و سرمایه گذارانی که قصد دارند از ISPO به عنوان متدی برای جذب سرمایه برای پروژه خود استفاده کرده و یا در سرمایه گذاری مشارکت کنند، می توانند به ساخت یک استخر استیک همت اقدام کنند؛ در این صورت، سرمایه گذاران توکن های ADA خود را در استخر استیک می کنند و می توانند درصد پاداش های استیکنیگی را که می خواهند در قالب توکن های ADA دریافت کنند و همچنین درصد پاداش هایی را که برای پروژه خود در نظر گرفته اند، تعیین کنند.

همان طور که ملاحظه می کنید، هم توسعه دهندگان پروژه و هم سرمایه گذارانی که دستی در پروژه دارند، می توانند این درصد را تعریف کنند و از این نظر شفافیت کامل برقرار خواهد بود. درعوض، توسعه دهندگان نیز وعده درصد متناسبی از پاداش های استیکینگ را در قالب توکن های خود به افراد می دهند.

این توکن ها معمولاً در انتهای هر دوره یا Epoch به کیف پول سرمایه گذاران ایردراپ می شود. این امر متضمن آن است که پروژه مورد نظر بودجه مورد نیاز خود را دریافت کند و سرمایه گذاران بتوانند وجوه خود را روی این پروژه سرمایه گذاری کنند.

شما می توانید پروژه های در دست اجرای ISPO را روی زنجیره های مختلف دنبال کنند. از آنجا که کاردانو نخستین بلاک چینی به شمار می آید که این متد را به کار گرفته، ممکن است با پروژه هایی رو به رو شود که کاردانو را مدل پایه خود به کار می برند.

برای آگاهی از پروژه های نوظهور کاردانو توصیه می شود حتماً سری به وب سایت رسمی این بلاک چین بزنید. اکنون که با نحوه کارکرد ISPO آشنا شدیم، بد نیست به سراغ درک نحوه تولید پاداش با استفاده از استیک کردن ADA برویم. آشنایی با این فرایند درک شما از سازوکار این بلاک چین را تقویت می کند و به شما دید روشن تری درباره منبع بازگشت سرمایه می دهد.

چگونه در عرضه اولیه استخر استیک مشارکت کنیم؟

استخرهای استیک ADA چگونه کار می کنند؟

در یک بلاک چین مبتنی بر الگوریتم اثبات سهام (PoS) استخرهای استیک یک جزء سازنده حیاتی قلمداد می شوند. اگرچه در این مورد کاربران نیز می توانند به طور مستقل عمل استیکینگ را انجام دهند، به طورکلی استخرهای استیک به مجموعه سرمایه های کاربران که بعدها در شبکه استفاده می شود (به اصطلاح دیپلوی می شود) اطلاق می گردد.

پس پاداش های به دست آمده از به کارگیری تمامیت استخر استیک در شبکه در میان تمام افرادی که در دیپلوی کردن نقش داشته اند توزیع خواهد شد، ما باید دانست استیک چیست و بازگشت سرمایه دقیقاً از کجا حاصل می شود؟ در یک بلاک چین مبتنی بر PoS، نیازی نیست کاربران از منابع محاسباتی برای تأیید بلوک های زنجیره استفاده کنند.

درعوض باید سرمایه خود را به شبکه بسپارند. سپس این سرمایه در شبکه به منظور گزینش اعتبارسنجان (ولیدیتورها) به کار می رود و به این ترتیب اعتبارسنجی بلوک بعدی کلید می خورد. طبیعتاً هرچه مبلغ سپرده فرد در شبکه بیشتر باشد، شانس بیشتری به منظور انتخاب آن فرد برای اعتبارسنجی وجود خواهد داشت و متعاقباً هرچه شانس برگزیده شدن بیشتر باشد، سود به دست آمده از استیکینگ برای فرد بالاتر خواهد بود.

از همین رو بسیاری از سرمایه گذاران تمامی سرمایه خود را از طریق یک استخر استیک وارد شبکه کرده و آن را استیک می کنند. با این کار شانس این افراد برای اینکه به عنوان اعتبارسنج تراکنش ها در شبکه انتخاب شوند، بسیار بالاتر از حالت عادی خواهد بود.

اکنون که سرمایه گذاران به سپرده گذاری سرمایه خود در شبکه اقدام کرده اند، می توان گفت این سرمایه «قفل شده» است؛ یعنی ارزش نقدینگی ندارد و نمی توان از آن در جای دیگری استفاده کرد. بلاک چین های PoS با این چالش بنیادی روبه رو بوده و با معرفی پروتکل های لیکوئید استیکینگ (Liquid Staking) درصدد رفع آن برآمده اند. با این حال همچنان چالش به قوت خود باقی است. به علاوه در پروسه طراحی مکانیک این زنجیره ها، درصد معینی از کریپتوکارنسی بومی شبکه به عنوان پاداش شبکه تعیین و کنار گذاشته می شود.

بنابراین می توان گفت پاداش های استیکینگ به عملکرد صحیح بلاک چین های PoS وابسته است و امنیت هریک از این شبکه ها مستقیم در گرو میزان سرمایه استیک شده خواهد بود. اگر سرمایه بیشتری وارد شبکه شده و استیک شود، انعطاف پذیری شبکه در برابر حملات کلاه برداران ارتقا خواهد یافت.

این انعطاف پذیری بیشتر موجب می شود پاداش های استیکینگ نیز از ثبات بیشتری برخوردار شوند و این راز موفقیت ISPO هاست. در یک ISPO تیپیک، تنها سرمایه ای که شما به پروژه اعطا می کنید، بازده سرمایه خودتان است؛ به عبارت دیگر در یک شبکه سالم، سهم (استیک) اولیه شما کاملاً دست نخورده باقی خواهد ماند.

سخن پایانی

بی شک ISPO ها یک متد امیدبخش برای جذب سرمایه کریپتو به شمار می آیند. به نظر می رسد ISPO در مقایسه با دیگر روش های سنتی قابلیت اتکای بیشتری دارد و این امر را می توان نتیجه مستقیم سهولت در استفاده و اعتمادپذیری این روش دانست.

ISPO به شما این آزادی عمل را می دهد تا هر زمان خواستید سرمایه خود را آن استیک (Unstake) کنید. این نه تنها به معنای محفوظ بودن سرمایه شماست، بلکه این سیگنال را نیز متبادر می کند که پروژه در غیاب سرمایه گذاران خود و استیک شدن سرمایه ها، بودجه ای نخواهد داشت.

اگرچه ISPO روشی امیدبخش در زمینه جذب سرمایه است، نباید فراموش کرد که این متد تازه در ابتدای راه خود قرار دارد و درست همان طور که ICO در آغاز بسیار آینده دار به نظر می رسید، ممکن است ISPO نیز به سرنوشت مشابه دچار شود. به علاوه، این آزمون و خطاها در پروتکل کاردانو انجام شده است که بخش قابل توجهی از توکن های آن (توکن های ADA) در شبکه استیک شده اند.

این امر دیپلوی کردن استخرهای استیک شبکه را آسان تر می کند و درنتیجه بر اثربخشی ISPO ها می افزاید. اگرچه ایده آل ما این است که پروسه مشابه را در بلاک چین های دیگر نیز شاهد باشیم، نباید فراموش کنیم که کاردانو اکوسیستم پرجنب و جوش زنجیره هایی مانند اتریوم و سولانا را ندارد؛ بنابراین نمی توان گفت صد درصد این متد روی دیگر زنجیره ها نیز موفق عمل خواهد کرد.

سوالات متداول

  • روش های تأمین بودجه پروژه های ارز دیجیتال چیست؟

عرضه اولیه سکه، عرضه اولیه صرافی غیرمتمرکز، عرضه اولیه توکن اوراق بهادار و عرضه اولیه صرافی.

  • عرضه اولیه استخر استیک چیست؟

این عرضه اولیه روشی با آزادی عمل بالا به منظور جذب سرمایه برای پروژه های ارز است؛ یعنی اینکه کاربران چگونه می توانند توکن های ADA خود را به استخرهای استیک MELD واگذار (delegate) کرده و در ازای آن پاداش دریافت کنند.

 

 

ادامه مطلب
پروتکل اثبات حضور
الگوریتم یا پروتکل اثبات حضور (POAP) چیست؟

کاربرد توکن های غیرقابل تعویض (NFT)، چه به عنوان اثر هنری دیجیتال و چه به عنوان آواتار یا یک دارایی درون بازی، در چندسال گذشته به طور تصاعدی افزایش یافته است. با این حال، یکی از کاربردی ترین استفاده های آن که در طول ETHDenver در سال 2019 معرفی شد، Proof of Attendance Protocol (پروتکل اثبات حضور) یا به اختصار «POAP» است.

پروتکل اثبات حضور (تلفظ poh-ap) یک NFT منحصربه فرد است که برای بزرگداشت و اثبات حضور در یک رویداد (مجازی یا فیزیکی) به افراد داده می شود. این پروتکل اغلب به عنوان «اکوسیستمی برای حفظ خاطرات» شناخته می شود و افراد می توانند در طول زمان، مجموعه ای از POAPها را برای ذخیره کردن تجربیات زندگی حضوری (فیزیکی) و فعالیت خود از طریق فضای مجازی جمع آوری کنند.

الگوریتم اثبات حضور (Proof Of Attendance Protocol) چیست؟

اثبات شخصیت (POAP) چیست؟

پروتکل اثبات حضور (POAP)، پروتکلی است که از انتقال ایمن و تأییدشده ی داده ها بین طرفین پشتیبانی می کند. برخی موارد قابل توجه استفاده از این پروتکل عبارتند از: تأیید مدارک تحصیلی، اثبات حضور در یک رویداد و ایمن کردن امضای دیجیتال برای کاهش شانس هک. تحلیلگران و کارشناسان معتقدند که پروتکل اثبات حضور، ترکیبی ایدئال از دنیای فیزیکی و دیجیتالی است. شرکت در سمینارها، کنفرانس ها، رویدادها و گردهمایی های دیگر، می تواند از طریق برنامه ی دارای مجوزی که به خوبی از این پروژه توسعه داده شده است، در یک بلاک چین ثبت شود.

هرکسی که بخواهد در گردهمایی داخل برنامه ی شبکه ی POA شرکت کند، باید در طول فرآیند اعلام حضور چهره ی خود را نشان دهد. سپس، حضور آن ها از طریق برنامه روی بلاک چین ثبت می شود. تمام داده های ثبت شده در شبکه ی POA غیرقابل نفوذ و ایمن است. بنابراین، به دلیل تغییرناپذیری، هیچ کس نمی تواند سوابق آن را تغییر دهد یا جعل کند. این برنامه پس از هر ده دقیقه یک کد QR تولید می کند تا وضعیت فعلی تمام فعالیت ها و رویدادهای تحت نظارت را نشان دهد.

یک آدرس عمومی با کد QR مربوطه، در فضایی منتشر می شود که شرکت کنندگان آن بتوانند به راحتی و با سهولت به آن دسترسی داشته باشند. سپس، همه ی شرکت کنندگان می توانند از کد QR برای اعلام حضور در رویداد در حین حرکت استفاده کنند. این کار آن ها را قادر می سازد تا حضور خود را بدون نیاز به هیچ سابقه ی کاغذی اثبات کنند.

جالب اینجاست که پروتکل اثبات حضور، از مدل ارائه ی اولیه ی سکه ی ساده (ICO) استفاده می کند که به تأمین مالی بیش تر فعالیت های توسعه و بازاریابی کمک می کند.  این مدل، نیاز به یک رویداد فروش سنتی که به بودجه های هنگفت، توسعه دهندگان تجاری اختصاصی و بسیاری از منابع دیگر نیاز دارد، از بین می برد.

تاریخچه ی POAP

Dan Novaes در سال 2012، ایده ی درخشانی را از یک برنامه ی کاربردی مبتنی بر بلاک چین ارائه کرد که مطابق با زمان صرف شده در یک رویداد خاص، به کاربران پاداش می دهد. این مفهوم به پروتکل غیرمتمرکزی به نام Proof of Attendance تبدیل شد که توسط تیم شبکه ی POA اجرا می شود. POAPها برای اولین بار در سال 2019 در کنوانسیون ETH Denver معرفی شدند. سازمان دهندگان این رویداد تا حد زیادی به کمک های مالی اینفلوئنسرها و توسعه دهندگان مختلف متکی بودند. به هر شرکت کننده ای یک POAP به عنوان پاداش داده شد و به این ترتیب POAPها پا به عرصه ی حضور گذاشتند.

ماهیت غیرمتمرکز پروتکل اجازه می دهد تا مدرک حضور را توسط یک سازمان دهنده ی رویداد ارسال، تأیید و سپس گواهی دیجیتال صادر کند. گواهی ممکن است شامل داده های اضافی، مانند کوپن های تخفیف و سایر اطلاعات مرتبط باشد. چنین ثبت نامی فقط در طول یا بعد از رویداد معتبر است؛ مدرک قابل اعتمادی که نشان می دهد شخص به طور فیزیکی در رویداد حضور داشته است. استفاده از بلاک چین، امکان ایجاد یک دفترکل عمومی غیرمتمرکز را برای ذخیره ی داده های حضور و غیاب غیرقابل تغییر فراهم می کند. خود پروتکل کاملاً شفاف است و به هر کاربر اجازه می دهد رویدادی که در آن شرکت کرده است، با مرور دفترکل تأیید کند.

شبکه ی POA سه راه حل مختلف به صورت موازی ارائه می دهد. در مرحله ی اول، یک پروتکل باز وجود دارد که هر کسب وکار یا سازمانی می تواند برای ایجاد یک برنامه ی غیرمتمرکز از آن استفاده کند. سپس، خدمات ردیابی حضور و غیاب فقط برای سازمان دهندگان رویداد در دسترس است که می توانند توکن های سفارشی ایجاد کنند و داده های گواهی دیجیتال حضور و غیاب را در بلاک چین های خصوصی POA ذخیره کنند. درنهایت، تیم TokenClub را راه اندازی می کند؛ سرویس خودکار مبتنی بر اشتراک که بلیت ها/توکن ها و سایر دارایی های دیجیتال انحصاری را برای مشترکین ارسال می کند.

نحوه ی عملکرد پروتکل اثبات حضور چگونه است؟

در اصل، POAPها را می توان به عنوان ارتقاء روشی جهت «اعلام حضور» یا برچسب گذاری مکان/فرد در رسانه های اجتماعی در نظر گرفت؛ زیرا کاربران با انجام این کار، هیچ گونه اطلاعات شخصی حساسی را فاش نمی کنند. چند نمونه از رویدادهایی که POAP را ارائه کردند، عبارت اند از: EthGlobal ،Dappcon و کنفرانس انجمن اتریوم در پاریس. همچنین، اکوسیستم متاورس دیسنترالند، POAPها را به طور مرتب برای کاربران خود ارسال می کند تا به یادبود رویدادهای درون بازی مانند مهمانی 10 میلیون کاربر که توسط متامسک در سال 2021 برگزار شد، کمک کند. با توجه به تعداد کلاهبرداری و تقلب ها در بازار ارزهای دیجیتال، برای اینکه چیزی به عنوان POAP ایجاد شود، باید از طریق قرارداد هوشمند رسمی POAP حاوی ابر داده های مربوط به زمان و تاریخ خاص و همچنین دارای تصویر مرتبط با آن ایجاد شود.

برای کمک به جلوگیری از هزینه ی بالای گس (کارمزد تراکنش) در شبکه ی اصلی اتریوم، POAPها در اکتبر 2020 به زنجیره ی جانبی بسیار ارزان تر و سریع تری به نام Gnosis Chain (قبلاً xDai) منتقل شدند. با توجه به هزینه های پایین Gnosis، POAPها معمولاً به صورت رایگان توزیع می شوند و در برنامه ی رسمی نمایش داده می شوند. ازآنجایی که زیرساخت Gnosis با اتریوم سازگار است، کلکسیونرها همچنان می توانند در صورت پرداخت هزینه های گس موردنیاز، POAPهای خود را به شبکه ی اصلی اتریوم تغییر دهند.

پروتکل اثبات حضور چه اهمیتی دارد؟

پروتکل اثبات حضور چه اهمیتی دارد؟

رشد مجموعه ای از توکن های POAP می تواند به مردم کمک کند تا هویت غیرمتمرکز خود را به نمایش بگذارند؛ علاوه بر این، می توانند از مزایای مالی و اجتماعی این پروتکل نیز بهره مند شوند. برخی از برندها یا DAO (سازمان های مستقل غیرمتمرکز) از POAP برای پاداش دادن و ایجاد روابط نزدیک تر و طولانی مدت با متعهدترین اعضای خود استفاده می کنند. ازآنجایی که فناوری به کار برده شده در پروتکل اثبات حضور بر پایه ی ایده ی داده های تغییرناپذیر استوار است، برخی از کارفرمایان ممکن است POAP ها را روشی معتبرتر و شفاف تر برای مشاهده و پیگیری حمایت متقاضیان بالقوه در یک جامعه بدانند. برخی دیگر از مزایای اثبات حضور عبارت است از:

  • با توجه به نقض مداوم داده های کاربران توسط غول های فناوری متمرکز مانند متا و گوگل، حریم خصوصی در سراسر جهان به طور فزاینده ای ارزشمند شده است. برخلاف ماهیت عمومی شبکه های اجتماعی، زیرساخت و شبکه ی غیرمتمرکز POAP به افراد اجازه می دهد لحظات زندگی را بدون دست کشیدن از آزادی های مدنی خود جمع آوری و ذخیره کنند. علی رغم این واقعیت که برخی از نهادها هنوز هم می توانند آدرس های IP متصل به کیف پول های عمومی را مهندسی معکوس کنند، یک توکن POAP به تنهایی هیچ اطلاعات شخصی حساسی را فاش نمی کند.
  • برقراری تعامل و ارتباط با افرادی که در یک رویداد حضور داشته اند، برای سازمان ها اهمیت زیادی دارد. با استفاده از پروتکل اثبات حضور، سازمان می تواند به جای اتلاف وقت در ایمیل هایی با نرخ تعامل پایین، از POAPها برای برقراری ارتباط با شرکت کنندگان استفاده کند. 
  • مشابه با یادگاری های فیزیکی مانند بلیت های اولین کنسرت بیتلز که به اقلام کلکسیونی بسیار باارزشی تبدیل شدند، POAPها نیز می توانند از طریق پیوند با رویدادهای تاریخی و فرهنگی ارزش کسب کنند. در زمینه ی متاورس، POAP های مرتبط با فناوری های اساسی مانند اتریوم و رویدادهای اولیه ی حضوری، احتمالاً به دلیل نوستالژی بودن، تقاضای بالایی خواهند داشت.

چگونه می توان POAP داشت و آن را به نمایش گذاشت؟

بسته به نوع رویداد، روش های مختلفی برای کسب POAP وجود دارد که در ادامه به هریک از آن ها اشاره خواهیم کرد:

  • اگر افراد هنگام ثبت نام، آدرس کیف پول اتریوم خود را وارد کرده باشند، برگزارکننده ی رویداد توکن را به طور خودکار ارسال خواهد کرد. 
  • برگزارکننده می تواند کد QR کیف پول شما را برای رویدادهای فیزیکی اسکن کند و فوراً توکن POAP را برای شما ارسال کند.
  • روش دیگر این است که شرکت کنندگان POAP خود را از طریق برنامه ی غیرمتمرکز فقط درون شبکه (dapp) یا شبکه ی Wi-Fi ایمن کسب کنند.

به طور کلی، افراد می توانند کد QR را اسکن کنند و یا روی لینک ایجاد شده در صفحه ی وب کلیک کنند. سپس، آن ها باید آدرس کیف پول اتریوم را برای دریافت آن وارد کنند. پس از دریافت، می توان توکن ها را در اسکن POAP یا هر رابطی که از Etherscan یا OpenSea پشتیبانی می کند، با تایپ آدرس کیف پول اتریوم یا پیوند مستقیم MetaMask ،WalletConnect یا Portis مشاهده کرد. در تلفن همراه می توان مجموعه ها را در برنامه ی POAP در iOS یا Android مشاهده کرد. پس از اتصال کیف پول، افراد می توانند POAPهای خود را در طیف وسیعی از پلتفرم های اجتماعی پشتیبانی شده ازجمله توییتر، ردیت یا تلگرام به اشتراک بگذارند.

ارزش POAPها چقدر است؟

از زمانی که پروژه ی POAP در اکتبر 2020 در Gnosis Chain (xDai) راه اندازی شد، ارزش آن به طور قابل توجهی در چندین اکوسیستم افزایش یافته است. پلتفرم هایی مانند SushiSwap، توکن هایی را برای تعامل با اعضای شرکت کننده در جلسات هفتگی انجمن، جلسات درخواست از من (AMA) و یا شرکت‎ کنندگان رأی دهنده در مورد پیشنهادهای حکمرانی، توزیع می کنند (به گروهی از افراد کمک می کند تا مسیر حرکت یک شبکه یا سازمان غیرمتمرکز را تعیین کند). به همین دلیل، پروتکل اثبات حضور آینده ای روشن خواهد داشت. 

چگونه برای رویدادها POAP ایجاد کنیم؟

آموزش ایجاد POAP برای رویدادها

راهنمای گام به گام دقیق در مورد نحوه ی تنظیم POAP را می توان در وب سایت رسمی یافت اما در ادامه، ما نسخه ی خلاصه تری از روند انجام این کار را در اختیار شما قرار خواهیم داد:

  • برای شروع، به فایلی گرافیکی با فرمت PNG یا APNG نیاز دارید که حجم آن بیش از 200کیلوبایت (KB) نباشد. ابعاد پیشنهادی 500*500 پیکسل است. شکل فایل باید گرد باشد.
  • وارد POAP BackOffice شوید و روی دکمه ی «ایجاد POAP جدید» کلیک کنید.
  • این دکمه شما را به صفحه ای هدایت می کند تا توضیحات رویداد و POAP خود را پر کنید، مانند آنچه به یاد می آید، وب سایت های مرتبط و… .  فراموش نکنید که در این بخش، باید برابر با تعداد افرادی که در رویداد شرکت کرده و واجد شرایط دریافت POAP هستند، لینک POAP ایجاد کنید. 
  • پس از پرکردن تمام جزئیات موردنیاز، یک ایمیل با کد ویرایش POAP و کدهای درخواستی دریافت خواهید کرد. کد ویرایش شما برای ایجاد تغییرات یا به روزرسانی در POAP و رویداد موردنیاز خواهد بود.
  • اگر کدهای شما تمام شد، به صفحه ی رویدادها برگردید، نام POAP خود را در ستون جست وجو وارد کنید و روی «درخواست کدهای بیش تر» در صفحه ی خود کلیک کنید. تعداد کدهای درخواستی (تعداد کدهای اضافی موردنیاز) را وارد کنید. برای دریافت کدهای جدید، به کد ویرایش خود که پس از ایجاد POAP جدید برای شما ایمیل شده است، نیاز خواهید داشت.

مزایای پروتکل اثبات حضور چیست؟

پروتکل اثبات حضور و غیاب (POAP)، دارای مزایای زیادی است؛ ازجمله:

  • شبکه ی POA از سیستم ذخیره سازی داده ی تغییرناپذیر طراحی شده است که توسط هیچ شخص ثالثی قابل دست کاری نیست. این یک ابزار عالی برای سیستم های مدیریت هویت و ردیابی است که به زودی به نفع بسیاری از مؤسسات و سازمان ها خواهد بود.
  • این پروتکل این امکان را به مردم می دهد تا ثابت کنند که در رویدادها و گردهمایی ها شرکت کرده اند؛ بدون اینکه نیازی به ارائه ی هر مدرکی داشته باشند. این ویژگی به سازمان دهندگان رویداد امکان می دهد تا به سرعت و به راحتی، شرکت کنندگان را ردیابی کنند. اطلاعاتی که آن ها جمع آوری می کنند، می تواند برای تبلیغات، بازاریابی و اهداف دیگر مورد استفاده قرار گیرد.

سحن پایانی

Proof of Attendance Protocol برنامه ای غیرمتمرکز است که برای تأیید گواهی حضور در یک رویداد طراحی شده است. ایونت ها، دانشگاه ها، کنفرانس ها و کسب وکارها می توانند از این پروتکل توکنیزه شده به عنوان جایگزین بهتری نسبت به گواهی های کاغذی یا پلاستیکی استفاده کنند.

POAP به یک پیشنهاد تجاری برای استفاده از پروتکل ERC-721 NFT در اتریوم اشاره دارد تا به افراد، یک شناسه ی منحصربه فرد و غیرقابل تعویض مبتنی بر بلاک چین را اختصاص دهد که هر شخص فقط خودش بتواند به آن دسترسی داشته باشد.

سؤالات متداول

۱- پروتکل اثبات حضور چگونه کار می کند؟

POAPها یادگاری های دیجیتالی هستند که برای به خاطرسپردن لحظات جذاب زندگی ساخته می شوند. با استفاده از این خاطرات در بلاک چین، کلکسیونرها مجموعه ای غنی از خاطرات رمزگذاری شده را می سازند تا دنیای جدیدی برای افراد خلق کند.

۲- POAP چگونه ایجاد شد؟

Dan Novaes در سال 2012 ایده ی درخشانی از یک برنامه ی کاربردی مبتنی بر بلاک چین ارائه کرد که مطابق با زمان صرف شده در یک رویداد خاص به کاربران پاداش می دهد. این مفهوم، به یک پروتکل غیرمتمرکز به نام Proof of Attendance تبدیل شد که توسط تیم شبکه ی POA اجرا می شود.

۳- کاربردهای POAP چیست؟

توکن های POAP را می توان به عنوان مشوق در رویدادهای مختلف استفاده کرد؛ به عنوان مثال، دانش آموزانی که در سمینارها، کارگاه ها، کلاس ها و… شرکت می کنند. علاوه بر این، در صورت بروز هرگونه اختلاف، آن ها می توانند برای پیگیری حضور و غیاب در مراحل بعدی مفید باشند. کاربرد توکن های POAP فراتر از شرکت در رویدادهای POA است. مورد دیگر به عنوان پرداخت، دریافت  پاداش در اکوسیستم پروتکل POA است. POAP برای حل مسائل مربوط به حضور، توزیع پاداش و سوابق قابل تأیید طراحی شده است. یکی از این نمونه ها، استفاده از آن به عنوان پاداش برای دانش آموزانی است که در سمینارها، کارگاه ها یا کلاس ها شرکت می کنند. در صورت بروز هرگونه اختلاف در آینده بر سر حضور فرد، داشتن یک سابقه ی قابل تأیید ذخیره شده در بلاک چین به اثبات اینکه کدام طرف در ادعای خود صادق است، کمک می کند. علاوه بر این، توکن های POAP را می توان توسط شرکت هایی که سمینارها و کارگاه های آموزشی برگزار می کنند و زبان آموزانی که در کلاس هایشان شرکت می کنند، توزیع کرد. این به منظور ایجاد انگیزه در فراگیران و تشویق آن ها به حضور بیش تر طراحی شده است. درنتیجه، منجر به بهبود نرخ نگهداری برای شرکتی می شود که کارگاه ها یا سمینارها را برگزار می کند.

ادامه مطلب
مزرعه بیت کوین
مزرعه بیت کوین چیست؟ آموزش راه‌ اندازی فارم بیت کوین

در سال های گذشته با افزایش افرادی که تمایل به استخراج بیت کوین دارند، ماینینگ این رمزارز سخت تر شد. دیگر مانند گذشته امکان استخراج بیت کوین با کامپیوترهای معمولی وجود ندارد و کاربران برای استخراج نیازمند رایانه های فوق پیشرفته و راه اندازی مزرعه بیت کوین هستند.

در این مطلب خانه سرمایه قصد داریم درباره مراحل راه اندازی این مزرعه را دهیم. اگر شما هم تمایل به ایجاد این مزرعه دارید، با ما همراه باشید تا هر آنچه را که لازم است، درباره این موضوع بدانید.

استخراج بیت کوین چیست؟ (Mining)

به فرایند اضافه کردن بلاک به زنجیره (chain)، استخراج بیت کوین می گویند. هر ده دقیقه یک بلاک به زنجیره اضافه می شود و هر کاربری که این بلاک را اضافه کند 6.25 بیت کوین به عنوان پاداش دریافت می کند. برای اینکه یک بلاک جدید به زنجیره اضافه شود، باید مسائل پیچیده مربوط حل شوند. فردی که سریع تر به جواب برسد برنده این پاداش است.

به همین دلیل استخراج کنندگان بیت کوین برای اینکه سریع تر به جواب برسند، از چندین کامپیوتر برای حل این مسائل استفاده می کنند. به محلی که چندین کامپیوتر برای ماینینگ بیت کوین در آن قرار دارد، مزرعه بیت کوین می گویند.

مزرعه بیت کوین چیست؟ (Bitcoin Farm)

آموزش راه  اندازی مزرعه بیت کوین

این مزرعه یا فارم سوله یا ساختمانی است که در آن تعداد زیادی دستگاه ماینر در کنار هم قرار گرفتند که محاسبات پیچیده استخراج را با یکدیگر انجام دهند. این کار سرعت پردازش اطلاعات را بالا می برد؛ درنتیجه استخراج بیت کوین در زمان کمتر امکان پذیر می شود. این سوله ها معمولاً خارج از شهر هستند؛ زیرا صدا فن ها و کامپیوترهای که در آن تعبیه شده اند بسیار زیاد است. همچنین از آنجا که این مزرعه ها نیاز به برق زیاد دارند، شهرک های صنعتی گزینه مناسبی برای تعبیه آن ها هستند.

آیا راه اندازی مزرعه بیت کوین در ایران قانونی است؟

تا سال 98 هیچ قانونی برای راه اندازی این مزرعه در ایران وجود نداشت و ورود دستگاه ماینر به داخل کشور ممنوع بود. همچنین اگر دستگاه توسط اشخاصی وارد می شد، گمرک آن را مصادره می کرد، اما در تیرماه 98 گمرک نامه ای به ستادهای نظارت و گمرکات اجرایی کشور ارسال کرد که ورود ماینر به داخل کشور را مجاز می دانست؛ البته افراد تنها با دریافت مجوز از وزارت صنعت و معدن امکان واردات ماینرها را دارند.

برای دریافت مجوز واردات، در گام اول باید به سایت بهین یاب مراجعه کرده و برای راه اندازی این مزرعه درخواست دهید. در این درخواست باید مشخصات محل ایجاد مزرعه و ماینرهای موردنظرتان را بنویسید. پس از این به شما یک مجوز 6 ماه برای شروع روند کار داده می شود. شما باید مراحل خرید و تجهیز سوله را آغاز کنید. پس از اتمام کار می توانید مجوز بهره برداری را دریافت و کار خود را آغاز کنید.

شرایط دریافت مجوز راه اندازی مزرعه بیت کوین چیست؟

اولین شرط برای دریافت مجوز این است که واحد در نظر گرفته شده برای استخراج، باید کاربری صنعتی داشته باشد؛ درنتیجه شما برای استخراج بیت کوین در منزل نمی توانید مجوز ماینینگ بگیرید. حداقل وات مصرفی برای راه اندازی بیت کوین فارم 100 کیلووات است.

اگر مصرف برق ماینرهای شما کمتر از این میزان باشد، به شما مجوز داده نمی شود؛ به عبارت دیگر شما برای ایجاد یک مزرعه بیت کوین نیاز به حداقل 30 ماینر دارید؛ زیرا حداکثر مصرف یک دستگاه ماینر 5/3 کیلووات است.

مراحل راه اندازی مزرعه بیت کوین

اولین مرحله برای ایجاد این مزرعه قبل از دریافت مجوز این است که درباره ماینرهای داخل بازار مطالعه کنید. ماینرها از نظر تعداد هش، قیمت و مصرف برق با یکدیگر متفاوت هستند. هرچه تعداد هش یک ماینر در ثانیه بیشتر باشد، استخراج بیت کوین در زمان کمتری انجام می شود و سود بیشتری کسب می کنید.

همچنین میزان مصرف برق کمتر به این معنا که هزینه جاری شما در زمان استخراج کاهش می یابد. از آنجا که سود از اختلاف درآمد از هزینه به دست می آید؛ درنتیجه هرچه هزینه کمتر باشد، سودتان بیشتر می شود.

قیمت ماینرهای موجود در بازار نیز بسیار متفاوت است، در بازار هم ماینر با قیمت 5 میلیون و هم 1 میلیارد وجود دارد. اینکه شما کدام ماینر را بخرید، به بودجه تان بستگی دارد؛ البته باید بدانید ماینر 5 میلیون برای ایجاد این مزرعه مناسب نیست.

پس از انتخاب ماینر باید زمین یا سوله ای برای تأسیس این مزرعه پیدا کنید. اگر سرمایه کافی برای خرید ندارید، در شهرک های صنعتی تعداد زیادی سوله وجود دارد که می توانید آن ها را اجاره کنید. این سوله ها هم بزرگ هستند و هم برق مناسب برای استخراج بیت کوین را دارند. حال که محل و نوع ماینر را مشخص کردید، به درگاه اطلاعات و خدمات صنعت، معدن و تجارت بروید و درخواست مجوز بدهید.

آیا امکان استخراج بیت کوین در منزل وجود دارد؟

راه  اندازی مزرعه بیت کوین و استخراج بیت کوین در منزل

ده سال پیش امکان استخراج بیت کوین با رایانه های خانگی وجود داشت، اما در حال حاضر شما به ماینرهای پیشرفته نیاز دارید که مصرف برق آن ها بسیار بالاست که برق خانگی توانایی تأمین آن را ندارد. همچنین براساس قانون تنها به بیت کوین فارم که به صورت صنعتی است مجوز استخراج می دهند. اگر در منزل ماینینگ انجام دهید، دولت شما را جریمه و دستگاه را مصادره می کند. برای رصد دستگاه استخراج بیت کوین دولت و نهادهای انتظامی از IP استفاده می کنند.

سخن پایانی

راه اندازی مزرعه بیت کوین به سرمایه اولیه زیادی نیاز دارد و با توجه به نوسان قیمت ارزهای دیجیتال ممکن است حتی سرمایه اولیه خود را نیز از دست بدهید. باید بدانید علاوه بر ماینر و زمین که جزء سرمایه ثابت هستند، شما باید هزینه برق و مالیات نیز بپردازید؛ بنابراین اگر قصد دارید یک بیت کوین فارم تأسیس کنید، پیش از شروع کار تمام هزینه ها را محاسبه کنید که محتمل ضرر و زیان جبران ناپذیر نشوید.

پرسش های متداول

۱- آیا راه اندازی مزرعه بیت کوین سودآور است؟

اینکه بیت کوین فارم سودآور است یا نه به مسائل مختلفی بستگی دارد. سود از اختلاف درآمد و هزینه به دست می آید. اگر قیمت بیت کوین به دلیل عوامل مختلفی کاهش یابد یا اینکه دولت قیمت برق و مالیات را به میزان قابل توجهی افزایش دهد، شما دچار ضرر و زیان می شوید، اما با کاهش هزینه ها و افزایش قیمت بیت کوین سود می کنید. برای تعیین اینکه استخراج بیت کوین سودآور است یا نه از یک ماشین حساب استخراج استفاده کنید.

۲- چگونه بیت کوین به دست آوریم؟

اگر سرمایه کافی برای تأسیس بیت کوین فارم ندارید، پیشنهاد ما به شما خرید این ارز دیجیتال از صرافی های آنلاین است.

۳- مالیات استخراج بیت کوین چگونه محاسبه می شود؟

یکی از هزینه های جاری استخراج بیت کوین، مالیات است. اگر شما بیت کوینی را که استخراج کرده اید به صرافی های خارجی بفروشید، باید مانند یک کسب وکار فعال در صنعت، مالیات بپردازید. حال اگر دلار حاصل از فروش بیت کوین را وارد کشور کنید، از مالیات معاف می شوید.

ادامه مطلب
Tether Dominance
دامیننس تتر (Tether Dominance) چیست؟

با وجود اینکه امروزه بخش عمده ای از ارزهای بازار رمز پایه سقوط کرده اند، به دنبال سقوط بازار، تتر (USDT) دقیقاً مطابق هدفی که طراحی شده بود، عمل کرده است. هما ن طور که حتماً می دانید، ارزش تتر به دلار آمریکا وابسته است و همین ویژگی سبب می شود قیمت این ارز همیشه ثابت باقی بماند؛ حتی زمانی که بقیه بازار وضعیت پایداری ندارد. دامیننس (Dominance) در لغت به معنای تسلط است. در واقع، وقتی صحبت از دامیننس تتر می شود، منظور آن است که چه میزان از کل نقدینگی موجود در بازار کریپتو مربوط به تتر است.

دامیننس (Dominance) چیست؟

Dominance یکی از شاخص های مطرح در بازار ارزهای دیجیتال است که با استفاده از آن می توان قدرت یک ارز و تسلط آن بر بازار را در مقایسه با دیگر ارزهای دیجیتال مشخص کرد. معامله گران از این شاخص برای نظارت بر احساسات در بازار کریپتو استفاده می کنند. شاخص دامیننس بیت کوین، نه تنها برای بررسی قدرت بیت کوین در بازار، بلکه در برخی موارد برای تشخیص میزان تسلط دیگر آلت کوین ها نیز استفاده می شود.

تسلط بر بازار براساس حجم کل تجارت است. USDT حدود 7.53 درصد از حجم بازار اتریوم را در اختیار دارد و تقریباً 10 برابر حجم معاملات نزدیک ترین رقیب بعدی خود یعنی USD Coin (USDC) را داراست. USDC نیز یکی دیگر از استیل کوین های مطرح است که به اندازه تتر استفاده نمی َشود. پیشی گرفتن از تتر به تلاش زیادی نیاز دارد و به نظر می رسد هیچ یک از استیبل کوین ها حتی نزدیک به دامیننس تتر هم نیستند. زمانی که تتر به دلیل عملکرد مشکوکی که داشت مورد پیگرد قانونی قرار گرفت، هیچ یک از استیبل کوین ها موفق به پیشی گرفتن از این ارز نشدند.

دامیننس تتر (Tether Dominance) چیست؟

دامیننس تتر (Tether Dominance)

این شاخص مشخص می کند که چند درصد از پول موجود در بازار ارزهای دیجیتال، در USDT سرمایه گذاری شده است. معمولاً زمانی دامیننس تتر افزایش می یابد که:

  • سرمایه گذاران پول نقد را از بیرون وارد بازار می کنند که دلیل آن شرایط نامساعد در بازار است.
  • با سقوط بازار، سرمایه گذاران وجوه خود را از دیگر ارزهای دیجیتال خارج می کنند و آن ها را به USDT تبدیل می کنند.

دامیننس تتر چقدر است؟

ارز USDT با قیمت 0.9965 دلار (USDT/USD) در زمان نگارش این مقاله که نزدیک به 1 دلار است، معامله می شود و در 24 ساعت گذشته افزایش جزئی حجم مبادلات 5.26 درصدی را تجربه کرده است. حجم معاملات تتر ممکن است در روزهای آینده افزایش یابد؛ زیرا معمولاً زمانی که شرایط بازار وضعیت خوبی ندارد، بیشتر افراد تصمیم به سرمایه گذاری یا تبدیل دارایی خود به این ارز می گیرند. در حال حاضر، دامیننس تتر حدود 6.5 بوده و این مقدار را حفظ کرده است و در جایگاه سوم بعد از بیت کوین و اتریوم قرار گرفته است.

آیا سهم بازار تتر افزایش خواهد یافت؟

همان طور که پیش از این گفته شد، زمانی که بازار ارزهای دیجیتال دچار سقوط می شود، به احتمال زیاد ارزش بازار تتر افزایش خواهد یافت؛ زیرا سرمایه گذاران به دنبال دارایی مطمئن برای حفظ سرمایه خود هستند، اما اگر شرایط بازار تغییر کند و نرخ کریپتو افزایش یابد، ممکن است تتر بخشی از حجم معاملات خود را از دست بدهد؛ زیرا سرمایه گذاران تصمیم به تبدیل تتر به ارزهایی با آینده روشن می گیرند.

با این حال هیچ یک از این موارد به شدت بر نرخ تتر تأثیر نمی گذارند و ارزش این دارایی تا حد امکان ثابت باقی می ماند. درواقع این ارز مانند بسیاری از ارزهای دیجیتال ناپایدار نیست و باید به حفظ موقعیت فعلی خود ادامه دهد و در هفته های آتی تقریباً نرخ تسلط بر بازار را حفظ کند.

نمودار دامیننس تتر

نمودار و اطلاعات دقیق از این شاخص به ندرت ارائه می شود؛ زیرا تقریباً تمام افرادی که در بازار ارزهای دیجیتال فعالیت دارند، به دامیننس بیت کوین توجه و علاقه دارند. با این حال به تازگی TradingView نموداری از دامیننس تتر منتشر کرده است. به طورکلی در بازار ارزهای دیجیتال، به ندرت نرخ دامیننس تتر به شدت افزایش می یابد؛ زیرا همه توجهات معطوف به بیت کوین است. با توجه به نقش تثبیت کننده ای که USDT در بازار ارزهای دیجیتال ایفا می کند، تسلط آن می تواند از وضعیت بازار، به ویژه در زمان معکوس شدن روندها، اطلاعات مهمی در اختیار تریدرها قرار دهد.

دامیننس بیت کوین، نشان دهنده ترجیحات سرمایه گذاران است؛ زمانی که افراد می توانند بیت کوین و هزاران آلت کوین را انتخاب کنند، اما دامیننس USDT ما را از وضعیت و سلامت بازار ارزهای دیجیتال مطلع می کند. در اصل دامیننس USDT زمانی که افزایش می یابد که مردم در حال فروش ارزهای خود هستند؛ بنابراین قیمت دارایی های دیجیتال مانند بیت کوین و آلت کوین ها به دلیل تقاضای کم در چنین دوره هایی کاهش می یابد.

وقتی مردم شروع به خرج کردن USDT خود می کنند، دامیننس آن کاهش می یابد و تقاضا برای ارزهای دیجیتال به سرعت بالا می رود؛ زیرا برای خرید ارزها به تتر نیاز دارند؛ بنابراین اگر دامیننس USDT افزایش یابد، قیمت ارزهای دیجیتال کاهش می یابد، اما اگر تسلط آن کاهش یابد، قیمت ارزهای دیجیتال افزایش می یابد.

با توجه به نمودار زیر می توان متوجه شد هر زمان USDT.D به ناحیه مقاومت (بیضی قرمز) می رسد، بازار به پایین یا نزدیک به کف خود رسیده است. از سوی دیگر، هر زمان USDT.D به حمایت (بیضی سبز) رسیده، ارزش بازار به حداکثر خود می رسد.

نمودار دامیننس تتر

همچنین می توانیم از RSI در نمودار دوم ببینیم که USDT,D بیشتر در منطقه بیش ازحد خرید است. این مورد نشان می دهد بازار برای یک حرکت صعودی آماده است. مفهوم این امر این است که واکنش صعودی به بازار نشان دهنده کاهش بیشتر تسلط USDT و نتیجه آن افزایش بیشتر ارزش بازار کریپتو خواهد بود. 

نمودار دامیننس تتر

خلاصه مطلب

دامیننس تتر یکی از مفاهیم و اصطلاحات بازار ارزهای دیجیتال و نشان دهنده میزان سرمایه گذاری در تتر است. به طورکلی زمانی که ارزش ارزهای دیجیتال رو به کاهش است، سرمایه گذاران دارایی خود را از بیت کوین و دیگر آلت کوین ها بیرون آورده و به تتر تبدیل می کنند. با وجود این شرایط فوق موجب کاهش یا افزایش ارزش تتر نمی شود و تقریباً در تمام زمان ها نزدیک به 1 دلار باقی می ماند.

ادامه مطلب
ATH
اوج قیمت (ATH) و کمترین قیمت (ATL) چیست و چه اهمیتی در تحلیل تکنیکال دارد؟

برای موفق شدن در سرمایه گذاری، به ویژه در صنعت ارزهای دیجیتال، بهتر است با مهم ترین اصطلاحات این حوزه به درستی آشنایی داشته باشید. از میان انواع اصطلاحات ارزهای دیجیتال، اصطلاحتی مانند ATH یا اوج قیمت و ATL یا کمترین قیمت ثبت شده اهمیت زیادی دارند. اگر شما هم جزء افرادی هستید که می خواهید بدانید ATH و ATL چه هستند و چه تفاوتی باهم دارند، در ادامه این مطلب همراه ما باشید.

اوج قیمت (All Time High) یا ATH چیست؟ 

ATH مخفف عبارت All Time High بالاترین سطح قیمت برای دارایی هایی مانند انواع کالا، ارزهای دیجیتال یا سهام از ابتدای ورود به بازار است. اگر می خواهید بین انواع ارز دیجیتال یک دارایی را برای سرمایه گذاری انتخاب کنید، توجه به ATH می تواند کمک کننده باشد.

اوج قیمت یا ATH

اصطلاح ATH که بیشتر در بازارهای سنتی و به ویژه در اکوسیستم کریپتو استفاده می شود، اوج قیمتی است که یک دارایی تاکنون تجربه کرده است؛ مانند بیت کوین، اتریوم، XRP، ADA، BNB و غیره.

برای مثال، اگر سهام XZY با قیمت 5 دلار به ازای هر سهم عرضه اولیه عمومی داشته باشد، سپس تا 20 دلار به ازای هر سهم معامله شود، قبل از اینکه در یک بازه زمانی معین به 10 دلار برسد، می توان گفت اوج قیمت برای دارایی XZY 20 دلار بوده است.

هر ارز دیجیتال دارای ATH متفاوتی است. ATH برای بیت کوین (BTCمطمئن ترین و محبوب ترین ارز دیجیتال، 69000 دلار است. بیت کوین بعد از رسیدن به اوج قیمت خود در نوامبر 2021 توانست محبوبیت بیشتری به دست آورد. در زمان نگارش این مقاله ATH برای اتریوم 4878 دلار و برای BNB 686 دلار است.

پس از رسیدن قیمت دارایی به نقطه ATH جه اتفاقی رخ می دهد؟

زمانی که ارزش دارایی به نقطه ATH می رسد، دو اتفاق بعد از آن رخ خواهد داد. درواقع ممکن است ارزش دارایی بار دیگر افزایش یابد یا بعد از مدتی کاهش یابد. در دوره صعودی بازار در اواخر سال 2017، بسیاری از ارزهای دیجیتال اوج قیمت های جدیدی را به ثبت رساندند.

برای مثال بیت کوین در پنجمین روز پس از رسیدن به 20000 دلار ATH با 45 درصد کاهش به 11000 دلار رسید. هر صرافی ارز دیجیتال دارای ارزش ATH متفاوتی برای بیت کوین بود. در برخی بازارها بیت کوین بالاتر از 20000 دلار معامله می شد، اما بسیاری معتقدند ATH بیت کوین تقریباً 19665 دلار بوده است.

ATH نشان دهنده حداکثر قیمتی است که فرد می توانست آن دارایی خاص را با آن قیمت بفروشد و همچنین حداکثر قیمتی را نشان می دهد که سرمایه گذاری دیگری مایل بود برای آن دارایی در آن دوره بپردازد. با این حال با توجه به ماهیت کسری بیشتر دارایی های دیجیتال، ممکن است ATH از طریق معامله کسری از دارایی به جای یک کوین یا توکن کامل به دست آمده باشد.

برای مثال در طول دوره صعودی قیمت ها، یک معامله گر ممکن است قبل از افت شدید، 0.1BTC را به قیمت 5000 دلار خریداری کند. این امر سبب می شود ATH جدید برای بیت کوین، 50 هزار دلار ثبت شود؛ اگرچه تنها 0.1 بیت کوین با این قیمت معامله شده است.

یکی از استراتژی های سرمایه گذاری در هر بازار، بررسی این موضوع است که آیا دارایی به ATH رسیده است یا نه. درواقع دارایی هایی که با چنین شرایطی مواجه نشده اند، احتمالاً می توانند در مدت زمانی کوتاه شما را به سود کلان برسانند. با این حال باید پروژه هایی را برای سرمایه گذاری انتخاب کنید که اساس و پایه محکمی دارند و توسط یک مؤسسه/ شرکت/ شخص مطمئنی پشتیبانی می شوند.

اوج قیمت یا ATH چه اهمیتی دارد؟

همان طور که بیان شد، ATH بالاترین قیمت یک دارایی است؛ برای مثال تاریخچه قیمتی که بیشتر در سایت های خبری، پلتفرم های رسانه های اجتماعی یا سایت های فروم نمایش داده می شوند، نشان دهنده ATH هستند. با این حال این واقعیت که یک دارایی در بالاترین قیمت خود است، همیشه نشان دهنده این نیست که همیشه در این وضعیت می ماند یا رشد بیشتری تجربه خواهد کرد.

بنابراین تنها توجه به اوج قیمت یک دارایی در صنعت ارزهای دیجیتال، اشتباه است. درواقع اگر ارزش یک دارایی به صدها یا هزاران دلار می رسد، به این معنا نیست که باید بارها و بارها انتظار افزایش یکسانی داشت؛ برای مثال ممکن است یک ارز مدت کوتاهی پس از رسیدن به ATH کاهش قیمت را تجربه کند و سبب شود تمام پول خود را از دست بدهید.

کمترین مقدار ثبت شده (All Time Low) یا ATL چیست؟

کمترین مقدار ثبت شده ATL

ATL که مخفف کلمه All Time Low است، به پایین ترین سطح قیمت از ابتدای ورود به بازار دارایی اشاره دارد؛ بنابراین ATL که برای دارایی های مختلف استفاده می شود، پایین ترین سطح قیمتی را نشان می دهد که تاکنون یک دارایی داشته است.

معمولاً زمانی که دارایی وارد بازار می شود، ارزش اولیه آن به عنوان کمترین مقدار ثبت شده تعیین می شود. جالب است بدانید در برخی شرایط، ممکن است کمترین قیمت ثبت شده، کمتر از قیمت اولیه دارایی در زمان عرضه باشد. سرمایه گذاران ممکن است به ارزهای جدید اعتماد نداشته باشند و به همین دلیل قیمت دارایی جدید پایین باقی می ماند.

یکی دیگر از دلایل احتمالی رسیدن ارزش دارایی به کمترین مقدار ثبت شده زمانی است که یک کشور قوانین جدیدی برای ارزها تعیین می کند که استفاده از دارایی های دیجیتال را سخت تر می کند و درنهایت موجب کاهش ارزش آن ها می شود.

ATL یک شاخص خوب به ویژه برای سرمایه گذارانی است که می ترسند دارایی خود را از دست بدهند؛ چراکه سرمایه گذاری در دارایی هایی که به صورت متناوب چندین ATL دارند، قطعاً ریسک بیشتری به همراه دارد.

یک دارایی ممکن است چندین بار در سال، یک ماه یا یک روز کمترین مقدار ثبت شده را تجربه کند. وقتی یک دارایی به کمترین مقدار ثبت شده می رسد، احتمالاً به این معناست که سرمایه گذاران علاقه خود را به خرید این دارایی از دست داده اند.

زمانی که قیمت دارایی به پایین ترین حد خود می رسد، سیگنالی برای سرمایه گذاران است که به فروش ناگهانی حجم زیادی از دارایی منجر می شود که ممکن است سبب کاهش بیشتر قیمت دارایی شود. در چنین شرایطی ممکن است ارزش دارایی هیچ وقت افزایش پیدا نکند و برعکس کاهش مداوم را تجربه کند.

کمترین مقدار ثبت شده یا ATL چه اهمیتی دارد؟

کمترین مقدار ثبت شده می تواند عاملی برای ایجاد استراتژی سرمایه گذاری شما باشد، اما باز هم این شاخص نباید تنها عاملی باشد که موقع سرمایه گذاری در نظر بگیرید. درواقع ATL می تواند محرکی برای استراتژی «ارزان بخر، گران بفروش» باشد، اما برای رسیدن به این استراتژی، درک اینکه آیا روند بعدی صعودی است یا نه، اهمیت زیادی دارد.

خلاصه مطلب

ATL به معنای کمترین مقدار ثبت شده و ATH در نقطه مقابل به معانی اوج قیمت است. در صنعت ارزهای دیجیتال، ATL یا ATH به نقطه عطف اشاره دارد که هر کوین یا توکن مشخصی تا به حال و از زمان ورودش به بازار تجربه کرده است. با استفاده از این دو مفهوم می توانید استراتژی ورود به یا خروج از بازار داشته باشید؛ اگرچه به هیچ عنوان نباید از این دو معیار به تنهایی برای تعیین استراتژی سرمایه گذاری تان استفاده کنید.

ادامه مطلب
بلاک چین اکسپلورر
مرورگر بلاک چین (Blockchain Explorer) چیست و چه کاربردی دارد؟

بلاک چین یک دفتر کل معاملات است. هر زمان که شخصی بیت کوین یا ارز دیجیتال دیگری را از یک کیف پول به کیف دیگر ارسال می کند، تراکنش در دفتر ثبت می شود، اما چطور می توان تاریخچه تراکنش ها را در دفتر کل بلاک چین مشاهده کرد؟ در این مطلب قصد داریم به ساده ترین روش انجام این کار، یعنی بلاک چین اکسپلورر (Blockchain Explorer) اشاره کنیم.

بلاک چین اکسپلورر (Blockchain Explorer) چیست؟

کاوشگر بلاک ارز، یک مرورگر بلاک چین آنلاین است که می تواند جزئیات تمام تراکنش هایی را که تاکنون در یک شبکه بلاک چین رخ داده است، نشان دهد. کاوشگرهای بلاک برای بیت کوین و همچنین برای آلت کوین ها به طور منحصربه فرد و یکتا ایجاد شده اند.

از برخی کاوشگرهای بلاک می توان در چندین شبکه مختلف استفاده کرد؛ درحالی که برخی دیگر تنها برای یک بلاک چین خاص هستند؛ برای مثال، یک کاوشگر بلاک بیت کوین تنها می تواند اطلاعاتی را از شبکه بیت کوین پیدا کند و نمایش دهد؛ مانند زمانی که شخصی بیت کوین را به کیف پول دیگری ارسال می کند. به طورکلی یک بلاک کاوشگر می تواند برای یافتن هر تراکنش خاص یا مشاهده تاریخچه اخیر زنجیره استفاده شود.

تاریخچه Blockchain Explorer

مفهوم کاوشگران بلاک چین هم زمان با بلاک چین پدیدار شد. دلیل ایجاد این ابزار دشواربودن بررسی بلاک چین ها بود؛ برای مثال وقتی شخصی می گوید برای شما ارز ارسال کرده، اما دارایی در کیف پول شما قرار نگرفته است. این وضعیت معمولاً به این دلیل ایجاد می شود که هنوز در انتظار تأیید بوده یا به طورکلی رد شده است. علاوه بر این، با توجه به اینکه داده ها در بلاک چین به روش خاصی ساختاربندی شده اند، بررسی بلاک چین ها برای همه افراد کار ساده ای نبود.

اولین کاوشگر بلاک چین که برای بلاک چین بیت کوین ایجاد شده بود، در نوامبر 2010 تقریباً هم زمان با معرفی بیت کوین ایجاد شد. در ابتدا این کاوشگر از طریق آدرس theymos.ath.cx:64150/bbe در دسترس بود، اما بعد از مدتی به blockexplorer.com منتقل شد.

بلاک چین اکسپلورر چه کاربردی دارد؟ 

مرورگر بلاک چینی یا Blockchain Explorer

کاوشگر بلاک چین به کاربران اجازه می دهد فعالیت های انجام شده در بلاک چین را مشاهده کنند. کاربران از کاوشگرهای بلاکی برای ردیابی وضعیت یک تراکنش در انتظار یا برای مشاهده موجودی کیف پولشان استفاده می کنند. علاوه بر این موارد، در ادامه به مهم ترین کاربردهای Blockchain Explorer اشاره شده است:

  • تاریخچه هر آدرس کیف پول، از جمله تمام تراکنش های ارسال شده به آن آدرس و از آن آدرس را بررسی کنید.
  • بررسی بلاک هایی که به بلاک چین اصلی متصل نیستند و بلاک چین اصلی آن ها ناشناخته است، به این موارد بلوک های یتیم می گویند.
  • بزرگ ترین تراکنش ارسال شده در 24 ساعت گذشته را بررسی کنید.
  • تعداد تراکنش هایی را که با مدل دو بار خرج کردن انجام شده اند مشاهده کنید.
  • فرد یا استخر ماینینگی که یک بلاک خاص را استخراج کرده اند، شناسایی کنید.
  • بلوک پیدایش یا اولین بلوکی را که تاکنون روی یک زنجیره معین استخراج شده است، مشاهده کنید.
  • سایر اطلاعات مربوط به یک بلاک چین، مانند هزینه های میانگین تراکنش، نرخ هش، سختی استخراج و سایر داده ها را مشاهده کنید.

موارد استفاده پیشرفته تری نیز برای کاوشگرهای بلاک وجود دارد، اما این موارد بیشتر توسط شرکت هایی استفاده می شود که نرم افزارهای پیچیده ای را برای ردیابی فعالیت های مجرمانه یا تلاش برای پیش بینی قیمت ارزهای دیجیتال ایجاد می کنند.

چرا باید از Blockchain Explorer استفاده کنیم؟

بلاک کاوشگرها برای معامله گران، استخراج کنندگان، اعتبارسنج ها، کسب وکارها و علاقه مندان به صنعت ارزهای دیجیتال کاربرد بالقوه ای دارند. اگر در حال خرید یا فروش ارز هستید، می توانید از یک Blockchain Explorer برای بررسی وضعیت تراکنش استفاده کنید. همچنین می توانید اطلاعات مرتبط با آدرس بلاک چین خود را به دست آورید، از جمله تاریخچه تراکنش ها، ارزش کل دارایی های نگهداری شده در آدرس، کل مقدار ارز دیجیتال دریافتی در آدرس و مقدار کل رمزارز ارسال شده از آدرس و غیره.

استخراج کنندگان می توانند از کاوشگرهای بلوک برای بررسی این موضوع استفاده کنند که آیا یک بلوک را با موفقیت استخراج کرده اند یا خیر و کسب وکارها می توانند داده های تراکنش مربوط به پروژه های خود را تجزیه و تحلیل کنند. به همین ترتیب، هرکسی می تواند از کاوشگرهای بلاک برای نظارت بر فعالیت نهنگ ها و افراد با آدرس های بلاک چین شناخته شده استفاده کند؛ برای مثال، نظارت بر آدرس هایی که متعلق به ساتوشی ناکاموتو هستند، یک سرگرمی مورد علاقه جامعه علاقه مندان ارزهای دیجیتال است.

همچنین کاوشگرهای بلاک به علاقه مندان کمک می کنند تا اطلاعات فنی درباره عملکردهای داخلی بلاک چین، مانند آخرین تراکنش ها و بلوک ها، سختی بلاک، نرخ هش، ارتفاع بلوک، کارمزد تراکنش، حجم تراکنش و موارد دیگر را بیابند؛ به همین ترتیب، یک بلاک کاوشگر می تواند داده های بازار مانند عرضه در گردش، حداکثر عرضه و ارزش بازار یک ارز دیجیتال را در اختیار کاربران قرار دهد.

توجه به این نکته مهم است که اطلاعات یک بلاک کاوشگر ممکن است با توجه به معماری بلاک چین متفاوت باشد؛ برای مثال یک بلاک کاوشگر برای یک بلاک چین اثبات کار (PoW) داده های مربوط به ماینرها را نمایش می دهد؛ درحالی که یک کاوشگر بلاک برای یک بلاک چین اثبات سهام (DPoS) اطلاعات مربوط به تولیدکنندگان بلوک و انتخابات را نمایش می دهد.

برخی موارد دیگر نیز درباره اهمیت استفاده از این بازار عبارت در ادامه بیان شده اند:

  • کاوشگران بلاک چین می توانند سطوح قابل توجهی از شفافیت را با اجازه دادن به کاربران برای بررسی موجودی و آدرس های قرارداد هوشمند ارائه دهند.
  • Blockchain Explorer همچنین می تواند در تأیید اعتبار آدرس کیف پول قبل از ارسال دارایی های رمزنگاری شده برای یک شخص مؤثر باشد.
  • کاوشگران بلاک چین می توانند بررسی کنند که آیا دارایی به مقصد تحویل داده شده است یا خیر.
  • کاوشگرها می توانند به توسعه دهندگان در شناسایی ویژگی ها و عملکردهای اضافی موردنیاز در کیف پول ها و سایر نرم افزارها کمک کنند. علاوه بر این می توانند از برنامه نویسی کارآمد کیف پول خود برای ارسال، دریافت و ذخیره ارزهای دیجیتال اطمینان حاصل کنند.

نمونه هایی از بلاک چین اکسپلورر

در ادامه به محبوب ترین بلاک چین اکسپلوررها اشاره می کنیم. همان طور که در ابتدای مطلب هم گفته شد، کاوشگرهای مختلفی برای انواع مختلف ارزهای دیجیتال وجود دارد که البته می توان از برخی کاوشگرها برای جست وجوی چندین چین یا زنجیره استفاده کرد.

بلاک چین اکسپلورر Blockchain.org

مرورگر بلاک چینی یا Blockchain Explorer

lockchain.org که قبلاً با نام Blockchain.com شناخته می شد، کاوشگر محبوب بلاک بیت کوین است. این اکسپلورر به کاربران اجازه می دهد تا بلاک چین بیت کوین را براساس تراکنش، آدرس یا بلاک جست وجو کنند. بسیاری از کاربران بیت کوین احتمالاً در مقطعی برای نظارت یا ثبت تراکنش های بیت کوین خود از Blockchain.org استفاده کرده اند.

بلاک چین اکسپلورر Blockchair

درحالی که بیشتر کاوشگرهای بلاک تنها روی یک بلاک چین کار می کنند، بلاک چین می تواند برای جست وجوی چندین بلاک چین استفاده شود. این کاوشگر امکان جست وجو در بلاک های اتریوم، بیت کوین کش و بیت کوین را فراهم می کند. کاربران می توانند عبارت ها، سختی استخراج، اندازه Mempool و نودها را در این اکسپلورر جست وجو کنند.

بلاک چین اکسپلورر Tokenview

Blockchain Explorer

Tokenview امکان انجام جست وجو را در بیش از 20 بلاک چین را فراهم می کند. این بلاک چین اکسپلورر در چین مستقر است و در سال 2018 راه اندازی شد.

بلاک چین اکسپلورر Etherscan

Etherscan احتمالاً محبوب ترین کاوشگر بلاک چین برای شبکه اتریوم است. این اکسپلورر این امکان را برای کاربران فراهم می کند تا آدرس های ETH، موجودی کیف پول، تراکنش ها، قراردادهای هوشمند و موارد دیگر را جست وجو کنند.

سخن پایانی

بلاک چین اکسپلورر را می توان یک موتور جست وجو برای یک بلاک چین در نظر گرفت که به کاربر اجازه می دهد اطلاعات مختلف زیادی درباره آن بلاک چین پیدا کند. برای استفاده از کاوشگر بلوک، از وب سایت آن بازدید کرده و اطلاعات موردنظر خود را وارد کنید.

برای مثال به منظور جست وجوی تراکنش معلقی که در حال حاضر در Mempool ذخیره شده است، می توانید شناسه هش تراکنش ارائه شده توسط کیف پول یا صرافی خود را وارد کنید. کسانی که درباره فناوری بلاک چین کنجکاو هستند، می توانند از کاوشگر بلاک برای «کاوش» در بلاک چین استفاده کنند و به مواردی مانند بزرگ ترین تراکنش ها، آخرین بلوک استخراج شده یا نرخ هش نگاه کنند.

ادامه مطلب
altseason
آلت سیزن (Alt season) چیست و چگونه می توان از آن سود کسب کرد؟

آلت سیزن یا آلت کوین سیزن چیست؟

آلت کوین سیزن (Altcoin season) یا آلت سیزن (altseason) دوره ای است که طی آن عملکرد آلت کوین ها به دلیل افزایش قیمت و حجم معاملاتشان بهبود چشمگیری پیدا می کند. فصل آلت کوین یک پدیده در صنعت ارزهای دیجیتال است که قیمت بیش تر ارزهای دیجیتال به استثنای بیت کوین در آن افزایش می یابد. معمولاً در شرایطی که قیمت بیت کوین کاهش یابد، بسیاری از سرمایه گذاران از طریق سرمایه گذاری در پروژه ها (کوچک تر) سود می برند. اگر شما هم جزء آن دسته از علاقه مندان به ارزهای دیجیتال هستید که میخواهند از آلت سیزن بهترین نتیجه را کسب کنند، با ما همراه باشید تا با این مفهوم و زمان شروع این پدیده و فروش ارز دیجیتال بیش تر آشنا شوید. 

آلت کوین چیست؟ (Altcoin)

آلت کوین مخفف کلمه ی Alternative coin و به معنای هر ارز دیجیتالی دیگری غیر از بیت کوین است. این نام براساس ایده ی «بیت کوین اولین ارز رمزنگاری شده است» انتخاب شده است و تمام سکه های دیگر به عنوان جایگزینی برای بیت کوین در نظر گرفته می شوند. پس از بیت کوین، می توان اتریوم را معروف ترین آلت کوین در نظر گرفت که در جایگاه دوم قرار دارد. ارزش بازار اتریوم با وجود آلت کوین، نصف بیت کوین است. همچنین، سکه هایی مانند Cardano، Chainlink و Tether علی رغم ارزش بالای بازار، فقط به عنوان آلت کوین شناخته می شوند و در گروه رمزارزهای رقیب بیت کوین قرار نمی گیرند. 

آلت کوین سیزن چیست؟ (Altcoin Season)

آلت سیزن (Alt season) چیست

صنعت کریپتو تحت سلطه ی بیت کوین است و عملکرد آن تأثیر اساسی بر عملکرد آلت کوین ها دارد. آلت سیزن یا «فصل آلت کوین» اصطلاحی است برای زمانی که سرمایه گذاری در آلت کوین ها از بیت کوین پیشی می گیرد. آلت سیزن چه زمانی اتفاق میفتد؟ برای پاسخ به این سؤال، باید نگاهی کوتاه و سریع به بیت کوین داشته باشیم. 

هرچهار سال، طی یک رویداد به نام halving، پاداش بیت کوین به ماینرها به نصف کاهش می یابد. درست قبل از برگزاری رویداد هالوینگ، قیمت ارزهای دیجیتال و ازجمله بیت کوین، روند صعودی خواهد داشت. وقتی قیمت بیت کوین به سطحی می رسد که مردم برای فروش بیت کوین اقدام می کنند، قیمت بیت کوین کم و کم تر خواهد شد. در این مرحله، سرمایه گذاران به دنبال انتقال وجوه خود از بیت کوین به آلت کوین ها هستند. در میان انواع دلایلی که موجب این اتفاق می شود، کاهش هزینه های تراکنش و کارمزد را شاید بتوان دلیل اصلی در نظر گرفت. اگر قصد فروش بیت کوین و تبدیل آن را به ارز فیات دارید، باید هزینه ی زیادی به عنوان کارمزد پرداخت کنید. 

یکی از روش هایی که می توانید کارمزد تبدیل بیت کوین به ارز فیات را به حداقل برسانید، تبدیل بیت کوین به یکی از آلت کوین ها و بعد به یکی از ارزهای فیات است. این اتفاق در گذر زمان موجب افزایش ارزش آلت کوین و درنتیجه شروع دوره ای به تام آلت سیزن می شود.

چگونه بفهمیم Altseason در راه است؟

اگر می خواهید از افزایش قیمت در دوره ی آلت سیزن سود ببرید، باید با نشانه هایی که خبر از آمدن این دوره دارند، آشنا باشید. برای شناسایی این پدیده، باید از Altcoin Season Index استفاده کنید. این ابزار مفید، عملکرد آلت کوین ها را در مقایسه با بیت کوین در طی نودروز مقایسه می کند. اگر 75درصد از 50 آلت کوین برتر عملکرد بهتری نسبت به بیت کوین داشته باشند، به احتمال زیاد آلت سیزن در راه است. 

برای شناسایی هرچه بهتر آلت سیزن، به موارد زیر توجه کنید:

  • دامیننس بیت کوین را در بازار بررسی کنید. بزرگ ترین آلت سیزنی که تاکنون رخ داده، مربوط به زمانی است که دامیننس بیت کوین حدود 50درصد بوده است. 
  • به تعدادی از روندهای سهموی قیمت بیت کوین توجه کنید. این روندها معمولاً از به پایان رسیدن دوره ی بازار گاوی است. 

برای اینکه از این دوره بهترین نتیجه را بگیرید، باید قبل یا در زمان شروع آلت سیزن، در آلت کوین ها سرمایه گذاری کنید. وقتی که روند افزایش قیمت آغاز می شود، مطمئن شوید که تمام پوزیشن های خود را قبل از به پایان رسیدن Altseason فروخته اید. 

ارتباط دامیننس بیت کوین با آلت سیزن چیست؟

آلت سیزن (Alt season) چیست

Bitcoin Dominance درصدی از کل سهام بازار کریپتو (تمام پول موجود در صنعت کریپتو) است که به بیت کوین تعلق دارد. این معیار اساساً نشان دهنده ی تعداد افراد موجود در بازار است که بیت کوین را در مقایسه با سایر آلت کوین ها خریداری و نگهداری می کنند. دامیننس بیت کوین زمانی افزایش می یابد که افراد بیش تری در بیت کوین سرمایه گذاری کرده و آن را نگهداری کنند. هنگامی که سرمایه گذاران بیت کوین را می فروشند، دامیننس بیت کوین کاهش می یابد و اغلب باعث ایجاد آلت سیزن می شود.

دامیننس بیت کوین یکی از معیارهای کلیدی است که معامله گران برای دانستن زمان خرید/فروش آلت کوین های خود از آن استفاده می کنند. ذخیره کردن آلت کوین در زمانی که دامیننس بیت کوین صعودی است، یک استراتژی ایدئال نیست؛ زیرا مردم تمایل بیش تری به خرید و نگهداری بیت کوین به جای آلت کوین دارند؛ به این معنی که احتمالاً آلت کوین ها را می فروشند و موجب کاهش قیمت آن ها می شوند. نگهداری آلت کوین ها در چنین زمانی با ضرر همراه خواهد بود. هنگامی که دامیننس بیت کوین در حال افزایش است (یعنی میزان سرمایه گذاری در بیت کوین)، نه تنها با نگه داشتن آلت کوین ها متضرر خواهید شد، بلکه با افزایش قیمت بیت کوین، فرصت کسب درآمد را نیز با نگه داشتن بیت کوین از دست خواهید داد.

بهترین زمان برای نگهداری آلت کوین ها زمانی است که دامیننس بیت کوین در حال کاهش است و سرمایه شروع به سرازیرشدن به سمت آلت کوین ها می کند. الگوها نشان می دهد که دامیننس و عملکرد بیت کوین در رابطه با آلت کوین ها روشی نسبتاً قابل اعتماد برای پیش بینی شروع Altseason است؛ این بدان معنا نیست که افزایش قیمت بیت کوین به معنای کاهش قیمت آلت کوین ها است.

در صنعت ارزهای دیجیتال، بیت کوین به عنوان پاداش رمزارزها شناخته می شود و معمولاً دیگر ارزهای دیجیتال نیز روند تغییرات قیمت این رمزارز را دنبال می کنند. در سال 2018، بیت کوین سقوط کرد و همه ی ارزهای دیجیتال دیگر، کمی بعد از این اتفاق کاهش قیمت را تجربه کردند. 

شاخص آلت کوین سیزن (Altcoin Seasons Index) چیست؟

آلت سیزن (Alt season) چیست

شاخص آلت کوین سیزن ابزاری مفید (اما نه دقیق) برای بررسی فاصله ی شروع دوره مورد استفاده قرار می گیرد. براساس شاخص فصل آلت کوین، اگر 75درصد از 50 آلت کوین برتر در فصل گذشته (90روز) عملکردی بهتر از بیت کوین داشته باشند، فصل آلت کوین است. سایت Blockchain Center دارای شاخصی از ماه آلت کوین و سال آلت کوین است که وضعیت دامیننس آلت کوین را در ماه و سال نشان می دهد. به طورکلی، آلت سیزن چیزی نیست که زمان یا تاریخ خاصی داشته باشد. هیچ کس به طور قطع نمی داند که چه زمانی می آید و کی تمام می شود.

چگونه در طول Altseason سود کسب کنیم؟

پیش بینی پایان فصل آلت کوین دشوار است. این امر تخمین زمان فروش آلت کوین ها را سخت تر می کند. با این حال، با درنظرداشتن مواردی که در ادامه به آن ها اشاره خواهیم کرد، می توانید از این دوره بیش ترین سود را کسب کنید:

  • مقدار سود مطلوب را از قبل تعیین کنید: زمانیکه وارد فصل آلت کوین ها شدید، اول از همه، تعیین کنید که بعد از رسیدن به چه مقدار سود می خواهید از بازار خارج شوید. 
  • به اندیکاتورهای تکنیکال توجه کنید: هزاران شاخص وجود دارد که اطلاعات متفاوتی در اختیار شما قرار می دهند. به شاخص هایی اتکا کنید که اطلاعات مهم و اساسی را در اختیار شما قرار می دهند. علاوه بر این، بهتر است برخی از آلت کوین های موجودتان در سبد سرمایه گذاری را به تتر یا دیگر استیبل کوین ها تبدیل کنید تا بعد از کاهش قیمت مجدداً و سریع بتوانید از دارایی تان استفاده کنید. 

مهم ترین نکاتی که درخصوص آلت سیزن باید بدانید

Altseason اغلب پرسودترین زمان در طول چرخه ی بازار کریپتو است؛ با این حال، بی ثبات ترین زمان نیز است. با افزایش احتمال سود، ریسک سرمایه گذاری شما نیز افزایش می یابد. چند نکته ای که باید در طول فصل Altseason به خاطر بسپارید:

  • Altseason دوره ای هیجان انگیز و احساسی است. اگر قصد سرمایه گذاری را در بازار دارید، باید با احتیاط زیادی این کار را انجام دهید. برای کاهش ریسک و به حداکثر رساندن سود باید احساسات خود را در هنگام تصمیم گیری کنار بگذارید.
  • استراتژی خروج از بازار کارآمدی داشته باشید. قبل از اینکه دوره ی آلت سیزن به پایان برسد، باید دارایی خود را در اوج قیمت از بازار خارج کنید.
  • برای کنترل شرایط، بهتر است در چند آلت کوین متفاوت سرمایه گذاری نکنید. تنوع سبد سرمایه گذاری ایده ی خوبی است اما نه در حدی که قادر به پیگیری قیمت ها و کنترل آن ها نباشید. 
  • در هر پامپینگ آلت کوین نمی توان شرکت کرد؛ بنابراین، بهترین آلت کوین ها را انتخاب کرده و از اخبار مربوط به آن ها و حرکت های بازار به روز باشید.
  • سودی که  در طی آلت سیزن کسب می کنید، می توانید مجدداً برای سرمایه گذاری در بیت کوین استفاده کنید. 
  • با توجه به تعداد زیادی از فرصت های سرمایه گذاری که به وجود می آید، مدیریت ریسک بهترین راه برای استفاده ی حداکثری از Altseason است. هرگز آنقدر ریسک نکنید که نتوانید به بازی ادامه دهید.
  • فراموش نکنید که برای کسب سود از آلت سیزن، باید قبل از هر چیز در آلت کوین ها سرمایه گذاری کنید. 

سحن پایانی 

مانند ظهور هر فرصت سرمایه گذاری جدیدی، ظهور ارزهای رمزپایه منجر به ایجاد صنعت کاملی شده است که تقاضا برای حضور و فعالیت در آن روز به روز در حال افزایش است. آلت کوین سیزین یکی از چرخه های رایج در بازار ارزهای دیجیتال است. در این دوره، آلت کوین ها از نظر میزان ارزش بازار و عملکرد از بیت کوین پیشی می گیرند. این فصل، فرصت مهمی را برای تنوع بخشیدن به سبد دارایی ها و کسب سود از آلت کوین ها در اختیار تریدرها قرار می دهد. با این حال، تریدرها باید در انتخاب آلت کوین خود دقت کنند؛ زیرا، سرمایه گذاری در آن ها معمولاً ریسک زیادی به همراه دارد.

سؤالات متداول

۱- کدام یک از ارزهای دیجیتال در سال 2022 بیش ترین رشد را خواهند داشت؟

علی رغم شرایط موجود، رمزارزهای زیادی در سال 2022 روند صعودی را تجربه خواهند کرد. اتر که از نظر ارزش بازار در جایگاه دوم و بعد از بیت کوین قرار دارد، احتمالاً عملکرد خوبی خواهد داشت؛ به خصوص که روزبه روز تعداد سرمایه گذران علاقمند به رمزارزها و مهم تر از همه NFTها، در حال افزایش است. Cardano به عنوان جایگزینی پایدارتر برای اتر و BTC محسوب می شود. سولانا و پولکادات نیز ازجمله رمزارزهایی هستند که آینده ی روشنی دارند.

۲- آیا سرمایه گذاری در آلت کوین ها ایده ی خوبی است؟

هم بله و هم نه. جواب این سؤال تا حدی به آلت کوین بستگی دارد. ارزهای دیجیتال دارایی های بسیار بی ثباتی هستند و عملکرد خوب آن ها در گذشته هرگز تضمین عملکرد خوب آن ها در آینده نیست. هر تصمیمی برای سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال باید براساس نگرش شما نسبت به ریسک، تخصص شما در این بازار و نگرانی شما در خصوص ازدست دادن سرمایه تان انجام شود.

ادامه مطلب
AMM
بازارساز خودکار (AMM) چیست و چه کاربردی دارد؟

بازارساز خودکار (AMM) ابزاری است که برای تأمین نقدینگی در امور مالی غیرمتمرکز (DeFi) استفاده می شود. AMMها امکان تجارت خودکار دارایی های دیجیتال را فراهم می کنند. بازارسازهای خودکار این کار را با استفاده از استخرهای نقدینگی به عنوان جایگزینی برای بازارهای سنتی خریدار و فروشنده انجام می دهند.

اگر از جمله افرادی هستید که به سرمایه گذاری در بازارهای مالی و ارزهای دیجیتال علاقه دارید، می توانید با استفاده از AMMها با قیمت مناسب دو دارایی را معامله کنید. قبل از AMM ها، مردم از بوک اوردرها برای ترید استفاده می کردند. پلتفرم های سنتی ترید و خرید و فروش این فرصت را در اختیار افراد قرار می دادند که برای دارایی مدنظرشان هر قیمتی که می خواستند، تعیین کنند.

پس از مدتی، سایر کاربران قیمت فهرست شده ای را انتخاب می کنند که با آنچه در نظر دارند، مطابقت دارد. درنهایت این قیمت تعیین شده، به قیمت نهایی دارایی در بازار تبدیل می شود. فرایند بازارسازی سنتی به بازارسازان حرفه ای نیاز دارد که سفارش های زیادی را مدیریت کنند.

در این مدل، بازارسازان مقداری را که ترید در آن انجام می شود، پیش بینی می کنند و البته در تعداد دفعات انجام این کار هم محدودیت دارند. در میان انواع بازارهای سرمایه گذاری، بازارهایی مانند بازار ملک و اوراق بهادار، هنوز هم به روش های بازار ساز سنتی متکی هستند، اما بازارساز های خودکار راه حلی جایگزین برای defi/’>دیفای در نظر گرفته می شوند.

منظور از بازارساز یا Market Maker چیست؟

صرافی متمرکز بر فعالیت معامله گران نظارت می کند و سیستم خودکاری ارائه می دهد که با استفاده از آن، تطابق سفارش های مختلف را بررسی می کند؛ به عبارت دیگر، وقتی معامله گر A تصمیم می گیرد 1 بیت کوین را به قیمت 34000 دلار بخرد، صرافی اطمینان حاصل می کند که معامله گر B را پیدا کند که مایل است 1 بیت کوین را با نرخ ارز ترجیحی معامله گر A بفروشد.

به این ترتیب، صرافی متمرکز کم و بیش واسطه بین معامله گر A و معامله گر B است. وظیفه صرافی متمرکز این است که فرایند را تا حد امکان بدون مشکل پیش ببرد و سفارش های خرید و فروش کاربران را در مدت زمانی ترجیحاً کوتاه، تطبیق دهد، اما اگر صرافی موفق به انجام این کار نشود و نتواند سفارش های خرید و فروش به صورت آنی پیدا کند، چه اتفاقی می افتد؟ در چنین شرایطی می گوییم نقدینگی دارایی های موردنظر کم است.

نقدینگی به این موضوع اشاره دارد که چگونه می توان یک دارایی را به راحتی خرید یا فروخت. نقدینگی بالا نشان می دهد بازار فعال است و معامله گران زیادی در حال خرید و فروش یک دارایی خاص هستند. برعکس، نقدینگی کم به این معناست که فعالیت کمتری وجود دارد و خرید و فروش دارایی دشوارتر است.

زمانی که نقدینگی کم است، slippage رخ می دهد؛ به عبارت دیگر، قیمت دارایی در نقطه انجام معامله، قبل از تکمیل معامله، به میزان قابل توجهی تغییر می کند. به طور معمول، این اتفاق در بازار کریپتو که نوسانات زیادی دارد، به وفور مشاهده می شود؛ از این رو صرافی ها باید مطمئن شوند که معاملات به صورت آنی انجام می شود تا slippage قیمت ها کاهش یابد.

اسلیپیچ (slippage) چیست؟

اسلیپیج

برای دستیابی به یک سیستم معاملاتی سیال، صرافی های متمرکز به معامله گران حرفه ای یا مؤسسات مالی برای تأمین نقدینگی برای جفت های معاملاتی متکی هستند. این نهادها برای مطابقت با سفارش های معامله گران خرده فروش، چندین سفارش پیشنهادی ایجاد می کنند. با این کار، صرافی می تواند اطمینان حاصل کند که طرف مقابل برای همه معاملات همیشه در دسترس است؛ به عبارت دیگر، بازارسازی شامل فرایندهای مورد نیاز برای تأمین نقدینگی برای جفت های معاملاتی است.

چرا به بازارساز خودکار (AMM) نیاز داریم؟

برخی صرافی های رمزنگاری از یک اوردر بوک و یک سیستم تطبیق سفارش برای تسهیل معاملات کریپتو استفاده می کنند. دفتر سفارش، قیمت هایی را که معامله گران تمایل به خرید یا فروش ارزهای دیجیتال دارند، ثبت می کند. سپس با سیستم تطبیق سفارش، سفارش های خرید و فروش مطابقت یافته و با موفقیت انجام خواهد شد.

جدیدترین قیمتی که کریپتو با آن خریداری شده است، به طور خودکار به عنوان قیمت بازار دارایی دیجیتال نشان داده می شود. با این حال، در شرایطی که خریدار یا فروشنده به اندازه کافی برای ترید وجود ندارد، احتمال اینکه نقدینگی بازار به اندازه کافی تأمین نشود، وجود خواهد داشت.

برای حل این مشکل، برخی صرافی های رمزنگاری با بانک ها و سایر سرمایه گذاران نهادی همکاری می کنند تا نقدینگی را به طور مداوم تأمین کنند. در این شرایط همیشه می توان مطمئن بود که طرف مقابلی برای انجام معامله وجود خواهد داشت. این فرایند «بازارسازی» است و بانک ها و سایر سرمایه گذاران نهادی «بازارسازان» هستند. با این حال، در ابتدای مسیر راه اندازی صرافی غیرمتمرکز، یافتن طرف مقابلی که تمایل به خرید یا فروش داشته باشد، کار دشواری بود؛ به همین دلیل خرید و فروش ارزهای دیجیتال در چنین صرافی هایی با چالش های زیادی همراه شد.

مفهوم بازارساز خودکار برای حل این مشکل مطرح می شود. درواقع این امکان را فراهم می کند که یک فرد معمولی بتواند به عنوان یک بازارساز عمل کند.

بازاساز خودکار چگونه کار می کند؟

بازارساز خودکار

دو نکته مهم وجود دارد که ابتدا باید درباره بازارساز خودکار بدانید:

  • جفت های معاملاتی که معمولاً در یک صرافی متمرکز پیدا می کنید، به عنوان «استخر نقدینگی» منفرد در AMM وجود دارند؛ برای مثال اگر می خواهید اتر را با تتر معامله کنید، باید یک استخر نقدینگی ETH/USDT پیدا کنید.
  • هرکسی می تواند به جای استفاده از بازارسازان اختصاصی، نقدینگی این استخرها را با سپرده گذاری هر دو دارایی در استخر تأمین کند؛ برای مثال اگر می خواهید یک تأمین کننده نقدینگی برای استخر ETH/USDT شوید، باید نسبت از پیش تعیین شده مشخصی از ETH و USDT را واریز کنید.

برای اطمینان از اینکه نسبت دارایی ها در استخرهای نقدینگی تا حد امکان متعادل باقی می ماند و برای از بین بردن اختلاف قیمت گذاری دارایی های ادغام شده، AMM از معادلات ریاضی از پیش تعیین شده استفاده می کنند؛ برای مثال، Uniswap و بسیاری دیگر از پروتکل های صرافی DeFi از یک معادله x*y=k ساده برای تنظیم رابطه ریاضی بین دارایی های خاص موجود در استخرهای نقدینگی استفاده می کنند.

در این معادله x نشان دهنده مقدار دارایی A، y نشان دهنده مقدار دارایی B است؛ درحالی که k یک ثابت است. در اصل استخرهای نقدینگی Uniswap همیشه حالتی را حفظ می کنند که به موجب آن ضرب قیمت دارایی A و قیمت B همیشه برابر با یک عدد است.

برای درک اینکه این معادله چگونه استفاده می شود، اجازه دهید از استخر نقدینگی ETH/USDT به عنوان مطالعه موردی استفاده کنیم. وقتی ETH توسط معامله گران خریداری می شود، USDT را به استخر اضافه کرده و ETH را از آن حذف می کنند. این فرایند سبب می شود مقدار ETH در استخر کاهش یابد که به نوبه خود سبب افزایش قیمت ETH به منظور تحقق اثر متعادل x*y=k می شود.

در مقابل، چون USDT بیشتری به استخر اضافه شده است، قیمت USDT کاهش می یابد. هنگامی که USDT خریداری می شود، این فرایند برعکس است؛ یعنی قیمت ETH در استخر کاهش می یابد؛ درحالی که قیمت USDT افزایش می یابد.

هنگامی که سفارش های بزرگ در AMM ثبت می شوند و مقدار قابل توجهی از یک توکن حذف یا به یک استخر اضافه می شود، می تواند سبب ایجاد اختلافات قابل توجهی بین قیمت دارایی در استخر و قیمت بازار آن (قیمتی که با آن در چندین صرافی معامله می شود) شود.

برای مثال قیمت ETH در بازار ممکن است 3000 دلار باشد، اما در یک استخر، ممکن است 2850 دلار باشد؛ زیرا شخصی مقدار زیادی اتریوم را به یک استخر اضافه کرده تا توکن دیگری را حذف کند؛ یعنی ETH با تخفیف در استخر معامله می شود و فرصت آربیتراژ ایجاد می کند. ترید آربیتراژ استراتژی یافتن تفاوت بین قیمت یک دارایی در مبادلات متعدد، خرید آن در پلتفرمی است که کمی ارزان تر بوده و فروش آن در پلتفرمی که کمی بالاتر است.

در AMM، معامله گران آربیتراژ انگیزه مالی دارند تا دارایی هایی را بیابند که با تخفیف در استخرهای نقدینگی معامله می شوند و آن ها را خریداری کنند تا زمانی که قیمت دارایی مطابق با قیمت بازار آن بازگردد؛ برای مثال اگر قیمت اتریوم در استخر نقدینگی در مقایسه با نرخ ارز آن در سایر بازارها پایین باشد، معامله گران آربیتراژ می توانند با خرید ETH در استخر با نرخ پایین تر و فروش آن با قیمت بالاتر در صرافی دیگر، تریدر از این اختلاف قیمت سود می کند.

توجه داشته باشید که معادله x*y=k در Uniswap تنها یکی از فرمول های ریاضی است که امروزه توسط AMMها استفاده می شود؛ برای مثال Balancer از شکل بسیار پیچیده تری از رابطه ریاضی استفاده می کند که به کاربران اجازه می دهد تا 8 دارایی دیجیتال را در یک استخر نقدینگی واحد ترکیب کنند. از سوی دیگر، Curve از یک فرمول ریاضی مناسب برای جفت کردن استیبل کوین ها یا دارایی های مشابه استفاده می کند.

نقش تأمین کنندگان نقدینگی در بازارساز خودکار

همان طور که قبلاً بحث شد، AMMها برای عملکرد صحیح نیاز به نقدینگی دارند. استخرهایی که بودجه کافی ندارند، در معرض slippage هستند. برای کاهش slippage ها، AMMها کاربران را تشویق می کنند که دارایی های دیجیتال را در استخرهای نقدینگی سپرده گذاری کنند تا سایر کاربران بتوانند با این وجوه معامله کنند.

به عنوان یک عامل انگیزشی، پلتفرم به ارائه دهندگان نقدینگی (LPs) با کسری از کارمزد پرداخت شده در تراکنش های انجام شده در استخر پاداش می دهد؛ به عبارت دیگر، اگر سپرده شما نشان دهنده 1 درصد از نقدینگی قفل شده در یک استخر باشد، یک توکن LP دریافت خواهید کرد که نشان دهنده 1 درصد از کارمزد تراکنش انباشته آن استخر است.

هنگامی که یک تأمین کننده نقدینگی می خواهد از یک استخر خارج شود، توکن LP خود را بازخرید می کند و سهم خود را از کارمزد تراکنش دریافت می کند. علاوه بر این، AMMها توکن های حکمرانی را برای LPها و همچنین تریدرها ایجاد می کنند.

همان طور که از نام آن پیداست، یک توکن حکم رانی به دارنده این امکان را می دهد تا درباره مسائل مربوط به حکم رانی و توسعه پروتکل بازارساز خودکار حق رأی داشته باشد.

فرصت های ییلد فارمینگ در بازارسازهای خودکار

فرصت های ییلد فارمینگ در بازارسازهای خودکار

جدا از مشوق هایی که در بالا به آن ها اشاره شد، LPها می توانند در فرصت های ییلد فارمینگ که برای افزایش قیمت در اختیارشان قرار می دهد، سرمایه گذاری کنند. برای بهره مندی از این مزیت، تنها کاری که باید انجام دهید، این است که نسبت مناسب دارایی های دیجیتال را در یک استخر نقدینگی روی یک پروتکل AMM سپرده گذاری کنید.

پس از تأیید سپرده، پروتکل AMM برای شما توکن LP ارسال می کند. در برخی موارد، می توانید این توکن را به یک پروتکل وام جداگانه واریز کنید یا «استیک» کرده و سود اضافی کسب کنید. با انجام این کار، می توانید با سرمایه گذاری روی ترکیب پذیری یا قابلیت همکاری پروتکل های مالی غیرمتمرکز (DeFi) درآمد خود را به حداکثر برسانید.

با این حال، توجه داشته باشید که برای برداشت دارایی خود از استخر نقدینگی اولیه، باید توکن ارائه دهنده نقدینگی را بازخرید کنید.

آینده بازارساز خودکار

AMM ها که برای اولین بار در سال 2018 توسعه یافتند، اکنون بخشی از اکوسیستم DeFi هستند. امکانات متنوعی در طی این مدت به ساختار AMM ها اضافه شده اند، از جمله ابزارهای اتوماسیون برای تأمین کنندگان نقدینگی. AMM ها چیزی بیش از ارائه نقدینگی بیشتر در نظر گرفته می شوند.

در حال حاضر از این مفهوم برای ایجاد بازاری امن و جریان اصلی استفاده می کنند. AMM ها برای تسهیل تراکنش ها به طور کارآمدتر بر فناوری قراردادهای هوشمند تکیه می کنند که تاکنون در آن موفق بوده است.

در آینده، AMMها پتانسیل دسترسی به سرمایه گذاران بیشتری را دارند. با این حال، برای رسیدن به آن، این فناوری باید سطح بالایی از امنیت و رشد را تضمین کند. فضای DeFi در حال حاضر بسیار سریع در حال توسعه است. AMMها بخشی از توسعه فضای DeFi هستند که به سرعت در حال رشد هستند و می توانند بخش اصلی پیشرفت آن باشند.

سخن پایانی

بازارسازان خودکار کاستی های بازارسازی سنتی را رفع می کنند. فرایند سنتی به کار دستی نیاز دارد که از معامله گران و سازندگان بازار به طور قابل توجهی زمان بیشتری می گیرد. به لطف این ابزار جدید برای تأمین نقدینگی، صنعت مالی غیرمتمرکز توانسته است بسیار سریع تر حرکت کند.

 از آنجا که DeFi به سرعت به رشد خود ادامه می دهد، AMMها همچنان نقش کلیدی در توسعه آن ایفا خواهند کرد. در حال حاضر، تنها چند شرکت در حال ارائه راه حل های جدید در فضای بازارساز خودکار هستند. AMMها فضای ویژه ای در DeFi هستند و به دلیل سهولت استفاده، توجه بسیاری از سرمایه گذاران را به خود جلب کرده اند.

پرسش های متداول

۱- مزیت استفاده از بازارساز خودکار چیست؟

برخی صرافی های رمزنگاری با بانک ها و سایر سرمایه گذاران نهادی همکاری می کنند تا نقدینگی را به طور مداوم تأمین کنند که مطمئن می شود همیشه مخاطبی برای معامله وجود دارند. این فرایند «بازارسازی» است و بانک ها و سایر سرمایه گذاران نهادی «بازارسازان» هستند.

۲- پروتکل AMM چیست؟

بازارساز خودکار (AMM) زیرساخت های که یک صرافی غیرمتمرکز (DEX) امکان خرید و فروش دارایی ها با استفاده از استخرهای نقدینگی ارز دیجیتال، به جای بازار سنتی خریداران و فروشندگان، فراهم می کند.

۳- بازارساز خودکار چگونه کار می کند؟

برای اطمینان از اینکه نسبت دارایی ها در استخرهای نقدینگی تا حد امکان متعادل باقی می ماند و برای از بین بردن اختلاف قیمت گذاری دارایی های ادغام شده، AMM از معادلات ریاضی از پیش تعیین شده استفاده می کند.

ادامه مطلب
liquidity
نقدینگی (Liquidity) و دارایی نقدپذیر (Liquid Asset) چیست؟

فرقی نمی کند که در کدام یک از بازارهای مالی سرمایه گذاری کرده اید، شما همیشه نیاز دارید در سریع ترین زمان ممکن سرمایه خود را به دارایی نقد تبدیل کنید تا بتوانید هزینه های زندگی و شرایط اضطراری احتمالی را پوشش دهید، اما باید در نظر داشته باشید برخی دارایی ها راحت تر از سایر دارایی ها به پول نقد تبدیل می شوند یا در اصطلاح نقدینگی دارند.

درواقع می توان نقدینگی را شبیه یک طیف در نظر گرفت که در انتهای آن دارایی های غیرنقدی قرار دارند که ارزش گذاری و فروش نقدی آن ها بسیار سخت است. برای درک بهتر مفاهیم نقدینگی (Liquidity) و دارایی نقدپذیر (Liquid Asset) تا پایان این مطلب همراه ما باشید.

نقدینگی (Liquidity) در ارزهای دیجیتال به چه معناست؟

نقدینگی در ارز دیجیتال یا دیگر بازارهای مالی به فرایندی گفته می شود که در آن یک توکن به پول نقد یا دارایی دیجیتالی دیگر تبدیل می شود، بدون آنکه بر قیمت تأثیر بگذارد؛ به عبارت دیگر Liquidity نشان دهنده سلامت کلی بازار است.

بنابراین به عنوان مثال هرچه یک کریپتو نقدینگی بیشتری داشته باشد، نوسان کمتر و پایدارتری دارد. درواقع اگر Liquidity بالا باشد، می توانید مطمئن باشید که خریدار یا فروشنده ای برای شما در هر لحظه وجود خواهد داشت. در حال حاضر، ارزهای فیات بیشترین نقدینگی را در سطح جهان دارند؛ زیرا هرکس به دنبال پول نقد رایج هر کشوری باشد، به راحتی به آن دست پیدا خواهد کرد. دقیقاً به همین دلیل است که بازار فارکس، بیشترین میزان Liquidity در سطح جهان را دارد.

در ادامه به مفهوم لیکویید در ارز دیجیتال می پردازیم. در بازار ارزهای دیجیتال، 3 نوع liquid وجود دارد:

۱- نقدینگی دارایی یا لیکوئیدبودن یک ارز زمانی است که برای یک دارایی به ویژه، خریدار و فروشنده وجود داشته باشد.

۲- منظور از Liquidity صرافی زمانی است که makers و takers و جفت های معاملاتی موردنظر برای استفاده وجود داشته باشند.

۳- نقدینگی بازار، شامل نقدینگی دارایی و صرافی است که موجب شکل گیری یک بازار سالم می شود.

نقدینگی چه اهمیتی دارد؟

نقدینگی چه اهمیتی دارد؟

پل کروگمن (Paul Krugman)، برنده جایزه نوبل اقتصاد در سال 2008، می گوید: «اهمیت Liquidity برای بازارها همان روغن برای موتور خودروهاست». نقدینگی راه نجات بازار ارزهای دیجیتال است؛ زیرا ریسک سرمایه گذاری را کاهش می دهد و مهم تر از همه، در تعریف استراتژی خروج به موقع شما از بازار کمک می کند؛ به همین دلیل حضور در بازارهایی با درصد نقدشوندگی بالا، اهمیت زیادی برای معامله گران دارد.

کاهش احتمال دست کاری بازار

به عنوان یک فناوری نوپا، ارزهای رمزنگاری شده در حال حاضر مسیر مشخصی ندارند. ممیزی این بازار به سختی انجام می شود و به همین دلیل افرادی زیادی از این موضوع و با دست کاری بازار، شرایط را به نفع خود تغییر می دهند. با این حال، ماهیت نقدشوندگی زیاد ارزهای دیجیتال با عملکرد برتر، آن ها را در برابر دست کاری های بازار بسیار مقاوم می کند؛ درنتیجه شرایط برای کنترل بازار برای سرمایه داران کلان، سخت تر می شود.

ثبات قیمت و نوسانات کمتر

سرمایه گذاران باتجربه، بازارهایی با Liquidity بالا را باثبات تر و با نوسانات کمتر می دانند؛ چراکه هرچه لیکوییدتی بازار بیشتر باشد، یعنی فعالیت های تجاری بیشتری در آن در حال انجام است و این یعنی تعادل بین خریدار و فروشنده به خوبی برقرار است.

بنابراین هر زمان در حال فروش یا خرید هستید، چندین نفر دیگر مایل به انجام برعکس عملیات تجاری هستند. این روند به ثابت نگه داشتن قیمت و کاهش نوسانات کمک شایانی می کند. در بازارهایی با نقدشوندگی بالا افراد می توانند بدون تجربه نوسان قیمت یا لغزش زیاد، ورود و خروج به موقع از موقعیت های مختلف داشته باشند.

برای مثال، اگر می خواهید ارزهای دیجیتال با لیکوییدتی بسیار بالا مانند بیت کوین را بخرید، یافتن یک فروشنده آسان تر خواهد بود؛ زیرا تعداد علاقه مندان و سرمایه گذاران این ارز بسیار زیاد است؛ بنابراین عرضه و تقاضا در حالت تعادل خواهند بود. این بدان معناست که قیمت ارزهای دیجیتال در برابر نوسانات معاملات بزرگ پایدار و مقاوم خواهد بود؛ درحالی که در بازارهایی با نقدشوندگی کم، فعالیت نهنگ ها به سادگی می تواند شرایط بازار را تغییر دهد.

تحلیل آسان رفتار معامله گران

تعداد فعالان بازار و علاقه مند به یک ارز دیجیتال، معمولاً میزان نقدشوندگی یک بازار را تعیین می کند. مشارکت کنندگان بیشتر منجر به نقدینگی بیشتر می شوند. سفارش های خرید و فروش بیشتر سبب ایجاد اسپرد محدودتر (تفاوت بین قیمت پیشنهادی و درخواستی) می شود و نوسانات را به حداقل می رساند.

این عوامل به ایجاد نمودارهای فنی دقیق برای تعریف رفتار معامله گران و جهت گیری بازار کمک می کند؛ بنابراین تحلیل بازار، پیش بینی های دقیق و تصمیم گیری آگاهانه برای معامله گران آسان تر خواهد بود.

افزایش سرعت انجام معاملات

علاوه بر تجربه کاربری عالی و راحت، Liquidity در ارز دیجیتال نیز برای تریدرها برای به حداکثر رساندن سود بسیار مهم است. همان طور که پیش از این گفته شد، هرچه میزان لیکوییدتی یک بازار بیشتر باشد، یعنی تعداد افرادی که به خرید یا فروش تمایل دارند، بیشتر است، اما این موضوع برای تریدرها چه سودی دارد؟

در طول نوسانات شدید بازار، تریدرهایی که در این دارایی ها سرمایه گذاری کرده اند، وقتی بازار برخلاف موقعیت آن ها حرکت می کند، به راحتی می توانند از بازار خارج شوند؛ بدون آنکه متحمل ضرر زیادی شوند. درمقابل، دارندگان دارایی های غیر نقد شونده تا زمانی که خریدار علاقه مندی پیدا نکنند، در معاملات گرفتار خواهند شد، حتی اگر بازار علیه آن ها باشد.

در مقابل، در دارایی هایی که نقدشوندگی کمی دارند، انجام سفارش فروشندگان تا زمانی که خریدار مناسبی پیدا نشود، به تعویق می افتد.

نقدینگی چه کمکی به تعریف اثر بازار می کند؟

لیکوییدتی

منظور از تأثیر بازار، تغییر قیمت ناشی از ترید (خرید و فروش) یک دارایی است. همان طور که گفته شد، نقدینگی سبب افزایش ثبات و کاهش نوسانات بازار می شود؛ به این معنا که تعداد معامله گران بیشتر با ثبات و نوسانات کمتر در بازار برابر است، اما دلیل این امر چیست؟

در بازاری با لیکوییدتی بالا، دارایی ها بین شرکت کنندگان بیشتری در بازار توزیع می شود؛ بنابراین وقتی تریدری تصمیم می گیرد از موقعیت معامله شده خارج شود، تنها بخش کوچکی از دارایی را می فروشد و این بر قیمت بازار تأثیری نخواهد داشت.

بازار غیر نقدشونده یا بازاری که لیکوییدتی کمی دارد، به این معناست که افراد کمتری به مشارکت علاقه مند هستند که سبب می شود تعداد محدودی قسمت عمده ای از دارایی ها را در اختیار داشته باشند؛ بنابراین وقتی یک تریدر می خواهد از موقعیت خارج شود، احتمالاً مقدار زیادی از دارایی را می فروشد و این امر به طور قابل توجهی بر بازار تأثیر می گذارد و سبب بی ثباتی و کاهش قیمت دارایی می شود.

نحوه اندازه گیری نقدینگی ارزهای دیجیتال

مفهوم لیکوییدشدن ارز دیجیتال برخلاف سایر اصطلاحات ارزهای دیجیتال، مقدار ثابتی ندارد؛ به همین دلیل محاسبه میزان نقدینگی یک بازار یا صرافی، کار مشکلی است. با این حال، چند شاخص برای تعیین Liquidity تخمینی یک بازار وجود دارد.

  • حجم معاملات، تعداد کل دارایی های دیجیتالی است که در یک صرافی ارز دیجیتال در یک دوره زمانی معامله می شوند. این شاخص جهت و رفتار فعالان بازار را تعیین می کند. حجم معاملاتی بالا به معنای فعالیت های تجاری (خرید و فروش)، نقدینگی و کارایی بیشتر بازار است.
  • اسپرد درخواست/ پیشنهاد تفاوت بین بالاترین قیمت پیشنهادی (فروش) و کمترین قیمت درخواستی (خرید) در دفتر سفارش هاست. هرچه اسپرد کمتر باشد، می تواند لیکوییدتی صرافی های ارزهای دیجیتال را افزایش دهد و درنتیجه به شکل گیری قیمت ها و نمودارهای پیش بینی دقیق تری منجر شود.

دارایی نقدپذیر (Liquid Asset) چیست؟

لیکوییدتی

دارایی های نقدپذیر دارایی هایی هستند که به راحتی می توان آن ها را با پول نقد مبادله کرد. در ادامه به برخی از این دارایی ها اشاره شده است:

پول نقد

پول نقد، اولین دارایی با بیشترین میزان نقدشوندگی است. علاوه بر نگهداری ارزهای فیزیکی و دستگاه های خودپرداز، از طریق حساب سپرده و جاری و برنامه های پرداخت همتا به همتا می توان به پول نقد دسترسی داشت.

اوراق قرضه

اوراق قرضه معمولاً بسیار با ثبات و نقدشوندگی بالا هستند که از سوی دولت حمایت و پشتیبانی می شوند؛ درنتیجه اگر قبل از اینکه به سود کامل برسند به پول آن ها نیاز دارید، می توانید فوراً به صورت نقدی در بازار ثانویه آن ها را بفروشید. برخی سرمایه گذاران اوراق قرضه می خرند و آن ها را تا زمان سررسید نگه می دارند.

اما بازار ثانویه برای معاملات اوراق قرضه گسترده است؛ به این معنا که بسیاری از انواع اوراق قرضه در دسته سرمایه گذاری با نقدشوندگی بالا قرار می گیرند. مانند هر اوراق بهادار، ممکن است درنهایت اوراق قرضه را کمتر از آنچه برای خرید آن ها پرداخت کرده اید، بفروشید.

گواهی سپرده سرمایه گذاری (Certificates of deposit)

گواهی های سپرده سرمایه گذاری می توانند APY های بالاتری در مقایسه با حساب های پس انداز به دست آورند، اما معمولاً محدودیت های برداشت سخت تری نیز دارند. در بیشتر موارد اگر بخواهید به وجهی که در مؤسسه های مالی سپرده گذاری کرده اید، زودتر از موعد سررسید دسترسی داشته باشید، باید جریمه ای پرداخت کنید.

گفتنی است می توان به وجه موجود در برخی از حساب های سپرده گذاری دسترسی داشت، اما این مدل از حساب ها معمولاً نرخ بهره سالانه کمتری دارند.

سهام

سهام در دسته دارایی نقدپذیر قرار می گیرد؛ زیرا می توان به سرعت آن ها را در بازار بورس فروخت و به دارایی نقدی تبدیل کرد. معمولاً در عرض چند روز پول نقد ناشی از فروش را دریافت می کنید. همان طور که در بالا ذکر شد، ممکن است درنهایت سهام بورس را مانند اوراق بهادار کمتر از آنچه برای آن پرداخت کرده اید، بفروشید.

صندوق های قابل معامله در بورس (ETF)

ETF ها صندوق های سرمایه گذاری هستند که مانند سهام در مبادلات عمومی معامله می شوند و به راحتی می توان آن ها را فروخت به دارایی نقد تبدیل کرد. درحالی که صندوق های قابل معامله در بورس ریسک کمتری در مقایسه قبا سهام و اوراق قرضه دارند، اما درصورت نیاز سریع به پول خود، ممکن است مجبور شوید ETF ها را با ضرر بیشتری در مقایسه با دو دارایی دیگر بفروشید.

صندوق سرمایه گذاری مشترک

صندوق سرمایه گذاری مشترک تنوع زیادی دارد، اما تنها یک بار در روز می توان آن را معامله کرد. این ویژگی سبب می شود Liquidity آن ها کمی کمتر از سهام و ETF ها باشد.

فلزات گران بها

فلزات گران بها نیز می توانند در دسته دارایی نقدپذیر قرار بگیرند. در برخی کشورها مانند ایران، سرمایه گذاری در فلزات گران بها مانند طلا و نقره بسیار رایج است، اما چالشی که درباره این نوع دارایی ها مطرح است، نحوه نگهداری و تبدیل آن ها به پول نقد است؛ به همین دلیل نسبت به دیگر انواع دارایی مطرح شده در این مقاله، نقدشوندگی کمتری دارند.

نقدینگی بازار خوب است یا بد؟

بازارهای مالی به نقدینگی کافی در بازار نیاز دارند تا اطمینان حاصل شود معامله گران می توانند به طور سریع دارایی ها را به پول نقد یا دیگر انواع دارایی تبدیل کنند. سطوح بالای Liquidity باز و بسته شدن سریع موقعیت ها را آسان تر می کند و به کاهش قیمت پیشنهادی منجر می شود. این شرایط مساعد تنها سبب افزایش تعداد فعالان بازار می شود که به نوبه خود بر میزان Liquidity می افزاید.

زمانی که بازار نقدینگی نداشته باشد، خرید یا فروش کالا دشوار می شود؛ بنابراین یا باید مدت زیادی منتظر بمانید تا طرف مقابل برای خرید دارایی شما حاضر شود یا به طورکلی از معامله خود صرف نظر کنید. در یک بازار غیر نقد شونده، خریداران و فروشندگان نمی توانند درباره قیمت بازار به توافق برسند که معمولاً به افزایش قیمت پیشنهادی و هزینه های اجرایی بالاتر منجر می شود.

نمونه هایی از نقدینگی

همان طور که گفته شد، علاوه بر وجه نقد، برخی اشکال سهام نیز می توانند نقدشوندگی بالایی داشته باشند؛ برای مثال در بازار بورس می توانید سهامی را که Liquidity بیشتری دارد، به سادگی شناسایی کنید. این نوع دارایی ها معمولاً به مقدار زیاد معامله می شوند و در میان سرمایه گذاران محبوب هستند. گاهی اوقات ممکن است صدها هزار یا حتی میلیون ها از این سهام معامله شوند. این حجم بالای تجارت به نقدشوندگی بالای این سهام کمک می کند.

پیش از این گفته شد علاوه بر پول نقد و سهام، گواهی سپرده و حساب های سپرده گذاری نیز دارای نقدشوندگی بالایی هستند. درواقع می توانید برای مدتی کوتاه روی آن ها سرمایه گذاری کنید و سپس به راحتی آن ها را به پول نقد تبدیل کنید. درباره سهام و اوراق قرضه بورسی نیز به همین صورت است.

خلاصه مطلب

بازار ارزهای دیجیتال در مقایسه با دیگر بازارهای مالی، نوسانات قیمتی بیشتری دارد؛ به همین دلیل سرمایه گذاران باید هنگام انجام معاملات، دقت بیشتری داشته باشند. اگرچه معیارهایی مانند ارزش بازار، اسپرد درخواست/ پیشنهاد، دفترهای سفارش و موارد دیگر وجود دارد که به شما در انجام بهتر معاملات بیشتر کمک می کنند، درک مفهوم Liquidity در ارز دیجیتال، برای موفقیت در این حوزه ضروری است.

دارایی نقدپذیر (Liquid Asset) شامل وجوه نقد و سایر دارایی هایی است که می توانند به سرعت بدون از دست دادن ارزش به پول نقد تبدیل شوند.

ادامه مطلب
hardCap-and-softCap
هارد کپ و سافت کپ در ارزهای دیجیتال چیست؟

 هارد کپ (Hard Cap) و سافت کپ (Soft Cap) چیست؟

بیشتر پروژه های مبنی بر ارز دیجیتال، سرمایه و منابع مالی موردنیاز برای فعالیت را از طریق عرضه اولیه توکن خود تأمین می کنند، اما سرمایه گذاران احتمالی نیز باید از سودده بودن ارز دیجیتال اطمینان حاصل کنند تا در آن سرمایه گذاری کنند. روش های زیادی برای بررسی و ارزیابی آینده توکن ها وجود دارد که هارد کپ و سافت کپ دو مورد از آن ها هستند. در ادامه بیشتر با این دو فاکتور مهم آشنا می شوید. 

هارد کپ چیست؟

Hard Cap در عرضه اولیه توکن ها، به حداکثر تعداد ارز دیجیتال های قابل فروش گفته  می شود. درواقع، Hard Cap به حداکثر بودجه ای که تیم توسعه دهنده پروژه نیاز دارد، اطلاق می شود که این بودجه اولیه، به ازای فروش توکن های پروژه در عرضه اولیه جمع آوری می شود. رسیدن پروژه به هارد کپ یا حداکثر هدف  ICO خود به این معناست که تمامی توکن های عرضه شده در کمپین جمع آوری کمک مالی، به طور کامل فروخته شده اند و پروژه، سرمایه گذاران جدید نمی پذیرد. 

البته انتخاب چگونگی Hard Cap و اندازه عرضه اولیه، با توجه به اهداف تیم توسعه صورت می گیرد و تیم پروژه باید در میزان عرضه اولیه توکن و حداکثر توکن های موجود، تعادل ایجاد کنند. برخی کارشناسان از اصطلاح max supply یا حداکثر عرضه برای تعریف هارد کپ استفاده می کنند.

آن ها عقیده دارند که هارد کپ مشخص کننده بیشترین تعداد ارز دیجیتال در پروتکل تعریف شده پروژه است، اما استفاده از این توصیف بیشتر برای تعداد تمام توکن های موجود در یک بلاک چین مناسب است و همان طور که گفتیم در تعریف Hard Cap، حداکثر توکن موردنظر در یک بازه زمانی خاص موردنظر است. 

البته نکته قابل توجه در بررسی Hard Cap ارز دیجیتال این است که اندازه هارد کپ یک پروژه ممکن است در پی بروز مشکلاتی در نحوه توزیع کوین ها تغییر کند؛ بنابراین اگر قصد سرمایه گذاری در یک ارز دیجیتال را دارید، بهتر است به طور مداوم هارد کپ پروژه را بررسی کرده و از تغییرنیافتن آن اطمینان حاصل کنید. افزایش مقدار Hard Cap در حین عرضه توکن، مانند چاپ و انتشار بیش ازحد فیات، سبب افت ارزش و کاهش قیمت آن خواهد شد. 

البته برخی پروژه ها مانند اتریوم، هارد کپ مشخصی برای سرمایه گذاران تعیین نمی کنند و به عبارتی توکن های این شبکه ها، به صورت نامحدود توزیع می شوند، اما همان طور که می دانید، فراوانی یک ارز تأثیر زیادی بر افت قیمت آن دارد و پروژه هایی که هارد کپ مشخصی ندارند، برای حفظ ارزش توکن جلوگیری از سقوط قیمت آن، از استراتژی توکن سوزی استفاده می کنند.

 در این پروژه ها، با توجه به صلاحدید توسعه دهندگان، در بازه های زمانی  مشخص یا در پی اعمال تغییرات در بلاک چین، مقداری از عرضه در گردش توکن از بین برده شده یا به اصطلاح سوزانده می شود تا ارز دیجیتال پروژه، ارزش خود را حفظ کند. 

سافت کپ چیست؟ 

 

soft cap در ارز دیجیتال، به حداقل سرمایه ای گفته می شود که پروژه ارز دیجیتال باید از طریق عرضه اولیه یا ico از سرمایه گذاران خود دریافت کند. سافت کپ درواقع با این هدف به سرمایه گذاران اعلام می شود که هر سرمایه گذار از دلیل نیاز پروژه به سرمایه و جایی که قرار است از آن استفاده شود، اطلاع داشته باشد. در نظر گرفتن Soft Cap برای پروژه های ارز دیجیتال، الزامی نیست  و بسیاری از پروژه ها حتی بدون اینکه سافت کپی برای سرمایه گذاران تعیین کنند، موفق به جمع آوری بودجه موردنظر می شوند.

انتخاب اندازه سافت کپ نیز همانند هارد کپ، به عهده تیم توسعه دهنده است و اگر پروژه به سافت کپ تعیین شده نرسد، وجه دریافتی از سرمایه گذاران به آن ها بازگردانده می شود. از آنجا که هدف اصلی سرمایه گذاران از خرید توکن، چند برابر شدن قیمت آن در آینده است، Soft Cap می تواند معیاری برای آنالیز تجربه و درک هدف پروژه باشد. 

سرمایه گذاران باید این موضوع را بدانند که مقادیر غیرطبیعی بسیار کم یا زیاد سافت کپ، نشان دهنده غیرقانونی یا تازه کار بودن پروژه است؛ بنابراین بهتر است در سرمایه گذاری این نوع پروژه ها جانب احتیاط را رعایت کنند. 

منحنی انتشار (Emissions Curve)

یکی دیگر از فاکتورهای مهم در تحلیل آینده یک رمزارز، مقدار عرضه آن است، اما دانستن تعداد توکن های قابل استخراج پروژه نیز برای سرمایه گذاران خالی از لطف نیست. همان طور که می دانید، مقدار عرضه و قیمت یک رمزارز، مؤلفه اصلی تعیین حجم معاملات آن است، اما در توکن هایی که از سیستم POW استفاده می کنند و قابل استخراج هستند، حجم استخراج روزانه نیز بر قیمت آن ها تأثیر می گذارد. 

تحلیل برنامه استخراج کوین ها یا منحنی انتشار یک ارز دیجیتال، یکی از راه های ارزیابی آن است. البته این فاکتور بیشتر برای انتخاب توکن های قابل استخراج با ماینرها اهمیت دارد. همان طور که می دانید در ابتدای فعالیت یک پروژه ارز دیجیتال، توکن ها به سادگی استخراج می شوند تا ماینرهای زیادی به شبکه بپیوندد. 

زمانی که تعداد ماینرهای شبکه افزایش یافته و ارزش توکن ها بیشتر شود، پاداش استخراج توکن کاهش می یابد. استخراج بیت کوین، یکی از مثال های بارز برای توضیح ارزش نمودار انتشار است و همه ما می دانیم که امروزه با توجه به افزایش تعداد ماینرهای شبکه بیت کوین، ماینینگ این ارز دیجیتال بدون دستگاه های تخصصی تقریباً غیرممکن است. 

سخن پایانی

در این مقاله با مفاهیم پایه هارد کپ و سافت کپ آشنا شدیم و همان طور که اشاره کردیم، این دو فاکتور مهم، یکی از روش های متداول برای بررسی آینده پروژه های ارز دیجیتال هستند که به سرمایه گذاران در انتخاب ارز مناسب برای خرید و سرمایه گذاری کمک می کنند. به نظر شما به جز دو فاکتور ذکرشده در مقاله، چه راه های دیگری برای بررسی چشم انداز پروژه های بلاک چین وجود دارد؟

پرسش های متداول

۱- از هارد کپ و سافت کپ برای چه چیزی استفاده می شود؟

هارد کپ و سافت کپ دو فاکتور  برای بررسی آینده ارزهای دیجیتال سرمایه گذاری شده در ییلد فارمینگ هستند. 

۲- پروژه های ارز دیجیتال بدون هارد کپ چگونه ارزش توکن را حفظ می کنند؟

پروژه های بدون هارد کپ مانند اتریوم، از فرایند توکن سوزی برای حفظ ارزش کوین استفاده می کنند. 

ادامه مطلب
panic-sell
پانیک سل یا فروش وحشت زده (Panic Sell) چیست؟

اساساً مفهوم روانشناسی معاملات به آن دسته از احساسات و عواطف روانی اشاره دارد که درحقیقت دلیل اصلی موفقیت یا شکست تریدرها در معاملات بازارهای مالی به حساب می آیند. درواقع در پس زمینه هر معامله موفق و سودآور، تصمیم یا تصمیم گیری هایی به موقع و صحیح وجود دارند؛ حال اینکه چه عواملی سبب پدید آمدن یک تصمیم صحیح می شوند، مقوله ای منحصربه فرد است.

البته داشتن دانش کافی و همچنین تحقیق درباره یک دارایی یا یک ارز، از عوامل تأثیرگذاری هستند که مستقیم بر صحیح یا غلط بودن یک تصمیم منجر به یک معامله دخیل خواهند بود، اما آن چیزی که درنهایت سبب خواهد شد تا یک تصمیم صحیح باشد و درنتیجه به اقدام برای انجام یک معامله سودآور منتهی شود، تا حد بسیار زیادی به روانشناسی معاملات و به ویژه عواطف و احساسات موجود در بازار مرتبط است.

به طورکلی، احساساتی مانند حرص و طمع که در مفهوم بازارهای مالی با شاخص ترس و طمع (Fear and Greed Index) از آن یاد می شود، فاکتوری است که با ایجاد تمایل بی اندازه به کسب سود، عقلانیت و قضاوت را در افراد کم رنگ می کند و درنهایت سبب می شود افراد فعال در بازار، تصمیم گیری درستی نداشته باشند. 

شاخص ترس و طمع در معاملات

درحقیقت طمع بیش ازحدی که بیشتر تریدرها از آن برخوردار هستند، آن ها را به سوی رفتارهای هیجانی و دور از منطقی می برد که این رفتارها در بیشتر موارد به انجام معاملاتی پرخطر (مانند خرید ارز یک پروژه ارز دیجیتال ناشناخته) منتهی خواهد شد.

غیر از این، حرص و طمع نیز فاکتور دیگری است که می تواند سرمایه گذاران و تریدرها را ترغیب کند بیش ازحد توصیه شده در موقعیت معاملاتی که سودآوری دارند باقی مانده تا از این طریق بتوانند سود بیشتری به دست بیاورند؛ از این رو فاکتور حرص و طمع را می توان در بخش انتهایی بازارهای صعودی و وقتی که پیش بینی ها و تردیدها درباره قیمت ها به اوج خود می رسد، مشاهده کرد.

اما در بخش مقابل، فاکتور ترس نیز سبب خواهد شد تا یک تریدر، به سرعت و فوق العاده سریع تر از آن چیزی که باید، یک موقعیت را بسته و به دلیل ترس افراطی که از ضرردهی دارد، از سود هنگفت پوزیشن خود چشم پوشی کند. بد نیست بدانید فاکتور ترس، بیش از هر جای دیگر، در بازارهای نزولی مشاهده می شود. درواقع چنین احساسی می تواند تریدرها را برای خروج عجولانه از موقعیت خود ترغیب کند و سبب شود این افراد، رفتاری غیرمنطقی از خود بروز دهند. 

درنتیجه فاکتور ترس در بیشتر اوقات به مفهومی به نام وحشت تبدیل شده و در بیشتر موارد سبب می شود شاهد حجم قابل توجهی از فروش در بازار باشیم که به این رویداد، دراصطلاح پانیک سل یا فروش وحشت زده گفته می شود. 

از این رو در این مطلب قصد داریم با مفهومی به نام پانیک سل یا فروش وحشت زده (Panic Sell) آشنا شده و تمامی زوایای آن را بررسی کنیم، اما در ابتدا بد نیست مروری بر چهارچوب مفهومی کلی تر به نام روانشناسی معاملات داشته باشیم که پایه و اساس اصطلاح پانیک سل است.

بررسی مفهوم روانشناسی معاملات در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی

بررسی مفهوم روانشناسی معاملات در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی

به صورت کلی، روانشناسی معاملات بیانگر جنبه های گوناگونی از شخصیت و رفتارهای یک تریدر است که بر تصمیم ها و اقدامات معاملاتی وی تأثیر می گذارد. اساساً روانشناسی معاملات ممکن است به اندازه ویژگی هایی مانند دانش، مهارت و تجربه، در انجام معاملات موفق مهم باشد.

از طرفی، نظم، انضباط و ریسک پذیری، بخش های جدایی ناپذیر جنبه های روانشناسی معاملات به حساب می آیند. همچنین از ترس و طمع نیز به عنوان دو احساس شناخته شده درباره روانشناسی معاملات یاد می شود. علاوه بر این، احساسات دیگری مانند امید و حسرت نیز در رفتار تریدرها تأثیر بسزایی دارند. 

درحقیقت تمامی این موارد، جنبه های گوناگونی از روانشناسی معاملات هستند که در هر معامله گر، کم یا زیاد وجود داشته و نمی توان هیچ کدام را به تنهایی بد یا خوب (عامل موفقیت یا شکست) تلقی کرد. درواقع این اجرای صحیح و به موقع این جنبه هاست که سبب موفقیت یک تریدر خواهد شد.

جدا از این موارد، روا نشناسی معاملات می تواند با چندین احساس و رفتار ویژه همراه باشد که در بیشتر موارد به عنوان کاتالیزور برای معاملات بازار در نظر گرفته می شود؛ برای نمونه عامل محرک معاملات احساسی در بازارهای مالی، اغلب ناشی از ترس یا حرص و طمع است.

درحقیقت طمع یا حرص را می توان تمایلی بی اندازه به کسب سود دانست که سبب کم رنگ شدن عقلانیت و قضاوت افراد می شود. درواقع طمع بیش ازحد در بیشتر تریدرها، این افراد را به سوی رفتارهای گوناگونی سوق می دهد که این رفتارها در بیشتر موارد به معاملات پرخطری مانند خرید ارز یک پروژه ناشناخته (آن هم تنها به این دلیل که ارزش ارز این پروژه به سرعت در حال رشد است) منجر می شود.

علاوه بر این موارد، حرص و طمع می تواند تریدرها را ترغیب کند تا بیش ازحد توصیه شده در موقعیت معاملات سودآور خود باقی مانده تا سود بیشتری کسب کنند؛ از این رو رد احساس طمع را می توان در فاز پایانی بازارهای صعودی و درست وقتی که پیش بینی ها و تردیدها به اوج خود رسیده است، مشاهده کرد.

در مقابل این احساس، احساس ترس قرار دارد که سبب می شود یک تریدر، بسیار سریع تر از آن چیزی که باید، پوزیشن معاملاتی خود را ببندد و از کسب سود (به دلیل ترس افراطی از ضررکردن) چشم پوشی کند؛ از این رو احساس ترس بیش از هر زمان دیگری، در بازارهای نزولی مشاهده می شود. 

اساساً این احساس می تواند سبب شود تریدرها برای خروج از بازار عجله کنند و رفتاری غیرمنطقی از خود بروز دهند. حال اینکه این احساس ترس، در بیشتر مواقع به وحشت تبدیل می شود و فروش های قابل توجهی را در بازار رقم می زند که به اصطلاح به عنوان فروش وحشت زده یا پانیک سل (Panic selling) از آن یاد می شود. 

احساس بعدی که در روانشناسی معاملات بررسی می شود، احساس پشیمانی است که ممکن است برای تریدرها و بعد از آنکه یک پوزیشن اولیه را از دست دادند رخ دهد. درحقیقت در این مواقع و به دلیل شوک واردشده به تریدر، این افراد به علت پشیمانی بابت از دست دادن موقعیت معاملاتی پیشین، به سرعت و بدون فکر، اقدام به بازکردن پوزیشن معاملاتی بعدی می کنند؛ درنتیجه هرگونه پایبندنبودن به برنامه های معاملاتی و بی نظمی رفتارهای معاملاتی برخی تریدرها، به ضررهای سنگینی برای آن ها منجر خواهد شد.

روان شناسی معاملات چه تأثیری بر تحلیل تکنیکال دارد؟

روانشناسی معاملات غالباً از اهمیت بسیار بالایی برای تحلیلگران تکنیکال برخوردار است؛ چراکه این دسته از تحلیلگران بازار، در راستای پیشبرد اهداف و تصمیم های خود، به تکنیک نمودارسازی تکیه دارند. درحقیقت نمودار یک ارز دیجیتال می تواند اطلاعات گسترده ای درباره روند قیمتی یک ارز ارائه کند؛ درحالی که تحلیل تکنیکال و تکنیک های نمودارسازی می توانند در تشخیص روندهای قیمتی و در راستای یافتن فرصت های خرید و فروش مفید باشند، ولی درنهایت دستیابی به درکی صحیح از روندهای قیمتی بازار، تنها با شناخت روانشناسی معاملات تریدرها میسر خواهد شد.

جدا از این، موارد گوناگونی در نمودارهای تکنیکال وجود دارد که تریدرها باید به آن ها توجه داشته باشند. از طرفی، گاهی اوقات نیاز است یک تریدر به دانش شخصی که درباره ارز یک پروژه دارد رجوع کند و همچنین به چگونگی روند قیمتی و تأثیر عوامل مختلف بر بازار نیز توجه داشته باشد. درواقع تریدرهایی که به تأثیر عوامل خارجی روی قیمت یک ارز نیز توجه دارند و بانظم و اعتمادبه نفس خاصی در معاملات پیش می روند (به روانشناسی معاملات پایبند هستند)، موفقیت و سودآوری بیشتری را به دست می آورند.

پانیک سل (panic sell) یا فروش وحشت زده چیست؟

پانیک سل

به طورکلی فروش یک دارایی دیجیتال از روی ترس، زمانی رخ می دهد که به محض سقوط بازار، کاربران اقدام به فروش ارزهایی کنند که تا پیش از این نگه داشته بودند. اساساً این دسته از کاربرانی که از روی احساس وحشت به فروش دارایی های خود در شرایط این چنینی اقدام بازار می کنند، به طورمعمول تریدرهایی تازه کار یا سرمایه گذاران کوتاه مدت هستند که قصد ریسک و سرمایه گذاری بلندمدت نداشته و تمایلی ندارند در انتظار افزایش مجدد قیمت و بازگشت بازار به روند صعودی خود بمانند.

از طرفی این دسته از تریدرها و سرمایه گذاران ترجیح می دهند دارایی های خود را به سرعت به فروش برسانند تا مبادا متحمل ضرر نشوند. همچنین این فروشندگان وحشت زده، نخستین افرادی هستند که حتی با سقوط اندک بازار نیز، به خارج کردن دارایی های خود از بازار اقدام می کنند. 

درواقع زمانی که به شکلی گسترده، عملیات فروش از روی ترس در یک بازار رخ می دهد، سقوط قیمت ناشی از این فروش را شاهد خواهیم بود. با وجود این، بعد از چنین فروشی، تریدرها و کاربرانی که منتظر بودند با سقوط قیمت اقدام به خرید کنند، وارد عمل شده و به واسطه خرید آن ها، بار دیگر شاهد یک روند قیمتی صعودی در بازار خواهیم بود. 

پس نتیجه می گیریم این است که فروشندگان وحشت زده، دقیقاً عکس دارندگانی هستند که در بالا به آن ها اشاره کردیم. به بیان دیگر فروش وحشت زده وقتی رخ می دهد که تعداد قابل توجهی از تریدرها هم زمان (در یک بازه زمانی کوتاه مدت) اقدام به فروش دارایی های خود کرده و درنتیجه سبب می شوند قیمت یک دارایی به شکل شدیدی کاهش پیدا کند. از طرفی چنین افت قیمتی به نوبه خود، سبب ترس و وحشت دیگر سرمایه گذاران و تریدرها می شود و آن ها را نیز به فروش وامی دارد و درنتیجه قیمت بیش ازپیش کاهش پیدا می کند.

مفهوم پانیک سل درباره سرمایه گذاران بازار

اساساً فروش وحشت زده یا پانیک سل در بازار ارزها، سبب خواهد شد تا قیمت یک ارز دیجیتال به شکل مصنوعی افت کند؛ چراکه براساس این کار، قیمت کاهش خواهد یافت، ولی این کاهش قیمت هیچ گونه تأثیری بر ارزش ذاتی و کیفیت پروژه آن ارز دیجیتال نخواهد داشت؛ یعنی اگر هزاران نفر دچار پانیک سل شوند و تلاش کنند همه دارایی های دیجیتال خود را به شکل یکجا بفروشند، همواره یک شخص یا مؤسسه دیگر وجود خواهد داشت که آن دارایی دیجیتال را با قیمتی بسیار پایین تر می خرد و سبب افزایش قیمت مجدد آن می شود.

درواقع همان طور که در بالا نیز اشاره کردیم، زمانی که بر اثر فروش وحشت زده، قیمت یک ارز دچار افت فاحش شود، شاهد یک پانیک سل بیشتر نیز خواهیم بود و این موضوع به نوعی سبب ایجاد یک دور باطل خواهد شد. درواقع پانیک سل می تواند سبب نابودی حجم زیادی از دارایی های افراد شود و شاید ماه ها یا حتی سال ها زمان لازم باشد تا یک دارایی بتواند خود را بعد از یک پانیک سل اساسی، بازیابی کنند. 

روانشناسی معاملات و تاثیر آن در پانیک سل

عواقب مالی جبران نشدنی پانیک سل

اساساً پانیک سل ریسک بالایی را برای ضرر و زیان در بر خواهد داشت. درواقع افرادی که برای اهدافی در سال ها یا دهه های بعد سرمایه گذاری می کنند، احتمالاً می توانند در مقابل پانیک دوام بیاورند، اما اگر فردی برای بازنشستگی سرمایه گذاری می کند، بروز پانیک سل ناگهانی، درست پیش از زمان بازنشستگی می تواند مشکل بزرگی برای وی ایجاد کند؛ به ویژه اگر قصد داشته باشد با تکیه بر این سرمایه گذاری ها، زندگی خود را بگذراند.

درحقیقت خطر افت ناگهانی در بازارهای مالی، دلیل منطقی است تا سرمایه گذاران با نزدیک شدن به بازنشستگی، دارایی های خود را به طور منظم بازبینی کنند و از دارایی های پرریسک تر به سمت دارایی های باثبات تری حرکت کنند. از طرفی به دلیل همین خطرات، بیشتر کارشناسان به افراد توصیه می کنند تا محض احتیاط، به اندازه شش تا دوازده ماه از مخارج زندگی خود را به شکل نقدی نگه دارند. به این ترتیب، حتی اگر بحران مالی سبب از دست دادن شغل افراد شود، آن ها می توانند در بازار باقی بمانند. این راهی برای جلوگیری از به خطر افتادن برنامه ریزی های بلندمدت به دلیل مخارج روزمره است.

به طورکلی، افت بازارهای مالی، از مسکن گرفته تا کالاهای اساسی و ارزها وقتی رخ می دهد که تعداد فروشندگان بیشتر از خریداران بوده یا برخی اوقات، تعداد فروشندگان به حدی از خریداران بیشتر باشد که فروشندگان تمایل داشته باشند تا با هر قیمتی دارایی های خود را به فروش برسانند. درواقع زمانی که وحشت بر تعداد زیادی از سرمایه گذاران یک بازار چیره شود، آن بازار احتمالاً سقوط خواهد کرد.

علل بروز پانیک سل

به طورکلی وحشت یک واکنش انسانی به یک زیان احتمالی عظیم است. پانیک سل نیز به همین شکل است و وحشت احتمالی، ناشی از یک ضرر مالی بزرگ خواهد بود، اما به طورکلی عوامل متعددی هستند که هریک به تنهایی می توانند به رخ دادن یک فروش وحشت زده یا پانیک سل در یک بازار مالی منجر شوند.

  • دست های ضعیف (Weak Hands) 

یکی از اصطلاحات این بازار Weak Hands است. این کلمه بیشتر برای کسانی به کار می رود که در کار خود مهارت نداشته و در معاملات خود بدون برنامه ریزی و بدون هرگونه استراتژی معاملاتی هستند؛ به همین دلیل در برخی مواقع به دلیل نبود اطلاعات کافی و ضعف در بررسی بازار ضررهای زیادی را متحمل می شوند.

افراد زیادی با همین دستان ضعیف یا عملکرد بدون تحلیل، سبب ثروتمندشدن دیگران می شوند. درواقع برای برنده شدن هرکسی در بازار، شخصی باید بازنده باشد. دست های ضعیف بازار همین وظیفه را بر عهده دارند؛ یعنی ارز مورد علاقه خود را در بالاترین قیمت از شما می خرند و در پایین ترین قیمت به شما می فروشند. 

این دو رویداد مهم ترین و اصلی ترین راه از دست دادن پول در بازار است. حتماً شنیده اید که می گویند در بازار سرمایه در وهله نخست از جیب افراد عجول به جیب افراد صبور سرازیر می شود. دستان ضعیف بیشتر دارایی های خود را ارزان می فروشند یا برخی دارایی های خود را بدون قضاوت یا تحلیل درست، بسیار سریع و بدون در نظر گرفتن اخبار، خریداری کرده و تبدیل به ارز دیجیتال می کنند. طبیعی است این کار قطعاً کار خیلی هوشمندانه ای نیست. از سوی دیگر همین افراد به برخی قوانین خاص که در بازار برای خود ایجاد کرده اند نیز پایبند هستند. همین قوانین حرکت بعدی آن ها را بسیار قابل پیش بینی می کند.

داشتن برنامه های قابل پیش بینی برای یک بازار غیرقابل پیش بینی باز هم اقدامی خیلی هوشمندانه نیست. این افراد با نوسان قیمت های عادی بازار در هر برهه از زمان به راحتی استرس گرفته و رفتاری عجیب را از خود بروز می دهند؛ به همین دلیل آن ها در بازارهای نزولی فروشنده بوده و در بازارهای صعودی و سبز معمولاً خریدار هستند.

گروه دیگری از افراد را می توان «دست های ضعیف» نامید که بازار را بیشتر مربوط به دلالان می دانند و سرمایه گذاران بازار را اصلاً قبول ندارند. رفتار این دو قشر در بازار کاملاً مقابل هم قرار دارد. دلالان با افزایش و کاهش قیمت حرکت های عجیب و غریبی بروز می دهند، اما سرمایه گذار به نوسانات بازار خیلی توجهی نمی کند.

درنتیجه اینکه دستان ضعیف به سرمایه گذاری اطلاق می شود که مستعد فروش وحشت زده (Panic sell) در اولین نشانه کاهش قیمت است.

  • سفارش های حد ضرر یا استاپ-لاس (Stop-Loss Order) 

برخی برنامه های مورداستفاده در معاملات می تواند شدت پانیک سل را بیشتر کنند. درحقیقت این برنامه ها می توانند تنها یک سفارش استاپ-لاس باشند. درواقع سفارش استاپ-لاس، نوعی سفارش جاری (Standing Order) برای خرید یا فروش یک دارایی ویژه درصورت رسیدن به قیمتی از پیش تعیین شده است.

درحقیقت این نوع سفارش می تواند راهی عالی برای سودبردن از فرصت افت قیمت برای خرید یک دارایی با قیمت تخفیف خورده باشد، ولی طی افت ناگهانی بازار، این سفارش ها اغلب به فروش خودکار منجر شده و این فروش های خودکار اگر به تعداد کافی برسند، می توانند افت بازار را تسریع کنند و نقش مؤثری در رخ دادن پانیک سل داشته باشند.

  • عبرت گرفتن از اشتباهات گذشتگان

علل بروز پانیک سل

تا سال ها، برای اجتناب از پانیک سل تنها به سرمایه گذاران توصیه می شد وحشت نکنید. ما می دانیم همیشه و حتی پس از بحران های مالی بزرگ و پانیک سل، بازارهای مالی بازگشته اند، اما حتی اگر سرمایه گذاری در برابر وسوسه  فروش مقاومت کند، دوره های پانیک سل روی ثروت و برنامه های او تأثیر می گذارد. چگونگی این تأثیر به شیوه سرمایه گذاری فرد، سبد سرمایه گذاری و احساس او درباره ریسک بستگی دارد.

ما در آینده دور و نزدیک، شاهد نوسانات زیادی در بازار خواهیم بود. از حضور در اردوی افرادی که دارایی های خود را تنها به خاطر ترسیدن می فروشند، اجتناب کنید. اگر سبد خود را درست چیده باشید، می توانید یک مورد افت بازار را تحمل کنید. اگر از گروه سنی مسن و بازنشسته هستید، احتمالاً سرمایه کافی برای درآمد موردنیازتان را دارید و اگر جوان هستید، سقوط بازار، فرصتی عالی برای خرید اوراق بهادار ارزشمند در قیمتی شبیه حراج کامل است.

تأثیر پانیک سل بر پس اندازهای درازمدت، نابود کردن آن است. این کار یکی از بزرگ ترین اشتباهاتی است که در بازار مرتکب می شویم.

  • الگوریتم ها

برخی الگوریتم هایی که مؤسسات مالی بزرگ و سرمایه گذاران حرفه ای استفاده می کنند، درصورت کاهش قیمت یک سهم و رسیدن آن تا سطحی مشخص، به طور خودکار آن را می فروشند. سقوط سهام سال ۱۹۸۷ تا حدی توسط تعدادی از اولین برنامه های ترید کامپیوتری ایجاد شد. 

در سال ۲۰۱۰، یکی از تریدرها که کنترل نرم افزار معاملاتی بسیار پیچیده خود را از دست داد، سبب وقوع سقوط سریع (Flash Crash) شد که تقریباً 1 تریلیون دلار از سرمایه بازار را در کمتر از یک ساعت ناپدید کرد. ریسکی که این ابزارها برای کل سیستم ایجاد می کردند، یکی از دلایلی است که بیشتر بورس های بزرگ مجموعه ای از محدودیت های معاملاتی را نصب کرده اند تا پانیک سل را کاهش داده و به کاربران این برنامه ها، فرصت کالیبره کردن مجدد آن ها قبل از بروز پانیک را بدهند.

روش های ضررنکردن (و حتی کسب سود) در طی یک پانیک سل

  • کشف فرصت ها

در طول پانیک، معمولاً تعداد کافی از افراد وحشت زده به سمت تصمیمات غیرمنطقی کشیده می شوند و به این ترتیب فرصت های خرید ارزشمندی برای شما فراهم می کنند؛ برای مثال به دنبال سقوط بازار سهام در سال ۱۹۸۷ و در سال ۲۰۰۸، شرکت اس اند پی پانصد به مدت یک دهه با بازده سالانه دورقمی به سرمایه گذاران خود پاداش داد.

اما مشکل این است که هیچ راهی برای فهمیدن این وجود ندارد که چه موقع اپیزود پانیک به پایان رسیده و چه موقع بازار به کف خود رسیده است. تریدرهای حرفه ای که با مدل های پیچیده ریاضی کار می کنند، نتایج متناقضی درباره کشف زمان بازگشت بازار به دست آورده اند، اما برای بیشتر سرمایه گذاران و حتی برای سرمایه گذاران باهوش نیز این کار در بهترین حالت یک بازی حدسی و شانس محور است.

درنتیجه اینکه افراد با ۲ راهکار می توانند از دوره پانیک سل نجات پیدا کنند؛ نخست اینکه وحشت نکنند و دوم اینکه در زمان افت بازار که دارایی ها به قیمت های بسیار پایین تری فروخته می شوند، به خرید خود ادامه دهند.

  • میانگین گیری از هزینه  دلاری (Dollar Cost Averaging) 

یکی از راه های استفاده از پانیک سل، میانگین گیری از هزینه دلاری یا همان کم کردن میانگین است. در این استراتژی بلندمدت، سرمایه گذار مبلغ ثابتی از یک دارایی را به طور منظم (مثلاً هر ماه) خریداری می کند. این کار به او اجازه می دهد در قیمت های پایین تری خرید کرده و هنگامی که قیمت بالاتر است، سرمایه گذاری را محدود کند. به این ترتیب، این استراتژی نه تنها در دوره های پانیک جواب می دهد، بلکه راهکاری برای تمام فصول است.

پانیک سل سال ۲۰۰۸ در آمریکا؛ نمونه ای مهم از فروش وحشت زده در بازارهای مالی 

پانیک سل در آمریکا

به طورکلی، به عنوان یک تریدر مبادرت دیگر افراد به پانیک سل، بر دارایی های شما نیز اثرگذار خواهد بود؛ برای مثال اگر به رویدادهایی که در سال ۲۰۰۸ میلادی (۱۳۸۷) و رکود بزرگی که به وجود آمد، نگاهی بیندازیم، درمی یابیم که بازار سهام آمریکا تنها ظرف مدت ۶ هفته، حدود ۴۰ درصد سقوط کرد و درنتیجه این سقوط عظیم، وحشت گسترده ای تمامی این کشور را در بر گرفت. 

درواقع در آن زمان، افرادی که هیچ گونه توجهی نیز به بازارهای سهام نداشتند، با مواجهه با این رکود عظیم، به دقت پیگیر اخبار مربوط به این رویداد شدند. درحقیقت در آن زمان، بیشتر افراد به شدت از این موضوع نگران و وحشت زده بودند که مبادا درنتیجه این اتفاق، تمامی سیستم اقتصادی آمریکا دچار یک فروپاشی عظیم شده و آن ها نیز به تبعیت از این سیستم اقتصادی نابود شده، با مشکلات اقتصادی شدیدی روبه رو شوند.

اساساً طبیعی است که در هر نوع بازار مالی، گاهی اوقات شاهد وحشت زدگی سرمایه گذاران باشیم. درحقیقت برخی مواقع وحشت زدگی افراد، ناشی از یک رویداد بزرگ جهانی خواهد بود؛ درست مثل آن چیزی که درباره بازارهای سهام در ماه مارس ۲۰۲۰ (اسفندماه ۱۳۹۸) و به دنبال افزایش همه گیری ویروس کرونا و اعلام قرنطینه در بیشتر کشورها به وجود آمد. 

همچنین در برخی مواقع نیز، دلیل شروع پانیک این خواهد بود که یک دارایی ویژه (مثل شرایطی که برای مسکن در آمریکا و در سال ۲۰۰۸ میلادی رخ داد)، به شکلی غیرواقعی ارزش گذاری شده (ارزش بازار آن، بسیار بیشتر از ارزش ذاتی آن شود) و به تبعیت از این اتفاق، نظر عمومی درباره ارزش این دارایی، یک شبه دستخوش تغییر خواهد شد.

در سال ۲۰۰۸، بانک های آمریکا به طور کامل در حال ورشکستگی بودند و در تلاش جهت نجات کمپانی مدیریت سرمایه مریل لینچ، بسیاری از شرکت های آمریکایی بزرگ دیگر نیز در آستانه نابودی کامل قرار داشتند. در چنین شرایطی، چنین اتفاقاتی سبب ایجاد یک وحشت عظیم و فراگیر شده بود که درنتیجه آن، شاهد حجم عظیمی از فروش وحشت زده در بازارهای مالی بودیم. درواقع این اتفاق را می توان به عنوان عظیم ترین فروش وحشت زده ای به حساب آورد که در سی سال گذشته در بازارهای مالی شاهد آن بوده ایم.

در آن زمان، افراد تلاش داشتند سهام خود را در کف قیمتی بفروشند. درحقیقت بسیاری از افراد، در آن زمان تمامی سهام خود را با تحمیل ضرر شدید و با کف قیمتی به فروش رساندند. با رخ دادن چنین فروش وحشت زده، شاهد یک گسست کامل بین تصمیم گیری منطقی و واکنش عاطفی افراد بودیم. درواقع افراد در تلاش برای اینکه درک کنند چه زمانی، موقعیتی ایمن و مناسب برای خرید دوباره است، به شدت از نظر روانی تحت آسیب بودند.

پیش از آنکه سیل گسترده ای از این فروشندگان، اقدام به خرید مجدد کنند، بازاری که پیش از این حدود 38 درصد سقوط کرده بود، توانست تا ابتدا ۱۰ درصد سپس ۲۰ درصد و درنهایت بیش از ۳۰ درصد خود را بازیابی کند. درحقیقت اگر افراد عادی تنها دست به هیچ اقدامی نمی زدند، تا این حد دارایی های خود را از دست نمی دادند.

 شاید فقط زمان خود را از دست می دادند، ولی متحمل چنین ضرر سنگینی نمی شدند. درعوض این دسته از افراد، در بدترین زمان ممکن اقدام به فروش دارایی های خود در بازار کردند و بار دیگر بدون تفکر و در بدترین زمان ممکن اقدام به خرید دوباره کردند و در تلاش برای اینکه به نوعی بتوانند سر از کار این روندهای بازار دربیاورند، از روند بازیابی بازار نیز جا ماندند.

از سوی دیگر، افرادی که دست نگه داشته و عملاً هیچ کاری انجام ندادند، شاید فقط چند ماه یا درنهایت یکی دو سال از زمان خود را از دست دادند، ولی در حال حاضر و با گذشت بیش از یک دهه از آن رویداد، توانسته اند دارایی خود و سود آن را بازیابی کنند. درحقیقت افرادی که برای بازنشستگی خود برنامه ریزی کرده یا نزدیک به استقلال مالی خود بودند، مجبور شدند برای رسیدن به چنین نقطه عطفی، چند سال بیشتر در انتظار بمانند، ولی به هر حال، به خواسته خود دست یافتند.

درنتیجه اینکه افرادی که در انتهای سال ۲۰۰۸ میلادی سبب شکل گیری یک پانیک سل در بازارهای سهام آمریکا شدند، شاید هیچ وقت به استقلال مالی دست پیدا نکردند و شاید هرگز نتوانند دارایی های خود را به صورت کامل بازیابی کنند. جالب اینجاست که تاریخ تکرار می شود و عده ای از افراد به جای درس گرفتن از تاریخ (رکود مالی سال ۲۰۰۸)، همین کار را در زمان سقوط بازار در آغاز همه گیری ویروس کرونا تکرار کردند.

درحقیقت، شاید افت ناگهانی بازارها، برای بسیاری از افراد ترسناک باشد، ولی یکی از بزرگ ترین خطرات، تسلیم شدن در مقابل این وحشت و پیوستن به جمع فروشندگان است؛ از این رو نکته ای که همواره باید به خاطر داشته باشیم، این است که تمامی بازارهای مالی همواره دارای نوسانات قیمتی هستند، ولی سرمایه گذاران تنها در زمان هایی متضرر می شوند که از روی احساسات عمل کنند.

سخن پایانی

اساساً صفاتی مانند طمع و ترس که در روانشناسی معاملات در مقابل یکدیگر قرار دارند، می توانند یکدیگر را متعادل کرده و با کنترل مناسب، به تصمیمی صحیح ختم شوند، ولی هرکدام از این احساسات به تنهایی می توانند سرمایه یک فرد را نابود کنند. در این بین، بهترین کار این است تا با کنترل احساسات و در نظر گرفتن احساسات غالب، بهترین تصمیم گیری را صورت داد.

به طورکلی دلایل پانیک سل یا فروش وحشت زده، همواره روشن و قابل درک نیست و در طول دوره های پانیک سل، به سختی می توان حدس زد که با آرام شدن اوضاع، شرایط بازار به چه شکل پیش خواهد رفت. درواقع افت ناگهانی بازارها می تواند حتی سرمایه گذاران و تریدرهای باتجربه را هم دچار اشتباه کند. درنتیجه اینکه پانیک سل یک خطر واقعی است، ولی می تواند به نوبه خود، سبب ایجاد برخی فرصت های کسب سود نیز شود.

از این رو ضروری است سرمایه گذاران برنامه های معاملاتی خود را به شکلی منظم بازبینی کنند تا بدین ترتیب اطمینان حاصل کنند که می توانند این دوره را پشت سر بگذارند و حتی اگر افت بازار به معنای عقب گرد باشد، آن ها همچنان در مسیر پیشین خود برای دستیابی به اهداف خود تلاش کنند.

پرسش های متداول

1- روانشناسی معاملات به چه معناست؟

روانشناسی معاملات بیانگر جنبه های گوناگونی از شخصیت و رفتارهای یک تریدر است که بر تصمیم گیری ها و اقدامات معاملاتی وی تأثیر می گذارد.

2- روانشناسی معاملات چه تأثیری بر تحلیل تکنیکال دارد؟

روانشناسی معاملات غالباً از اهمیت بسیار بالایی برای تحلیلگران تکنیکال برخوردار است؛ چراکه این دسته از تحلیلگران بازار، در راستای پیشبرد اهداف و تصمیم های خود، به تکنیک نمودارسازی تکیه دارند.

3- فروش وحشت زده یا پانیک سل (Panic Sell) چه زمانی رخ می دهد؟

فروش وحشت زده وقتی رخ می دهد که تعداد قابل توجهی از تریدرها هم زمان (در یک بازه زمانی کوتاه مدت) اقدام به فروش دارایی های خود کرده و درنتیجه سبب شوند تا قیمت یک دارایی به شکل شدیدی کاهش پیدا کند. از طرفی، چنین افت قیمتی به نوبه خود، سبب ترس و وحشت دیگر سرمایه گذاران و تریدرها می شود و آن ها را نیز به فروش وا دار می کند و درنتیجه اینکه قیمت بیش ازپیش کاهش پیدا می کند.

ادامه مطلب
توکن-سوزی
توکن سوزی در ارزهای دیجیتال چیست و به چه دلیلی اتفاق می افتد؟

توکن سوزی در ارزهای دیجیتال چیست؟

بازار ارزهای دیجیتال مانند دنیای پر از نوسانی است که رویدادهای زیادی در آن مؤثر است. بسیاری از افراد و فعالان عرصه ارزهای دیجیتال برای ایجاد تغییر در این بازار برخی عملکردهای مختلف را بروز می دهند. گاهی فعالان بازار ارزهای دیجیتال با مشاهده روند نزولی ارزهای موردنظر خود، اقدام به کارهای می کنند که بتوانند ارزش ارز موردنظر خود را افزایش دهند، اما به عقیده شما چه کاری می تواند در افزایش ارزش یک ارز بسیار مؤثر باشد؟ توکن سوزی یکی از راه حل هاست!

اگر در زمینه ارزهای دیجیتال فعالیت کرده باشید، حتماً عبارت توکن سوزی را شنیده اید. این کار برای فعالان و اقتصاددانان این عرصه سود زیادی را به همراه دارد و از جمله فعالیت های است که سبب کاهش عرضه در مقایسه با تقاضا می شود، اما به نظر شما کاهش عرضه چه تأثیری دارد و هدف فعالان این بازار از این کار چیست؟

برای دستیابی به این پرسش ابتدا باید با مفاهیم اصلی مانند توکن و دلیل توکن سوزی آشنا شویم. درک این مفاهیم مانند چینش یک پازل در کنار هم است که درنهایت ما را به مقصد نهایی می رساند؛ پس تا انتهای تکمیل این پازل جذاب با ما همراه باشید. 

توکن (Token) چیست؟

توکن مانند بسیاری از ارزهای دیگر که بازار ارزهای دیجیتال وجود دارند، یک دارایی دیجیتال به حساب می آید. این ارز بلاک چین مستقل ندارد و روی بلاک چین های دیگر فعالیت می کند. بسیاری از ارزهای دیگر مانند بیت کوین یا دوج کوین یک بلاک چین مستقل دارند که به طور مشخص برای همان ارز فعالیت می کند، اما توکن روی شبکه بلاک چین های دیگر فعالیت دارد. یکی از بلاک چین های که برای پشتیبانی از توکن ساخته شده بلاک چین اتریوم است.

کوین (Coin) چیست؟

Coin یکی دیگر از دارایی های دیجیتال است که به صورت رمزنگاری شده و با استفاده از تکنیک های آن ارائه شده است. کوین بلاک چین مستقل دارد که به صورت مستقیم از طرف آن حمایت می شود. بهترین ویژگی کوین پرداخت بسیار سریع هزینه ها، خرید کالا یا خدمات دیگر است که در سریع ترین زمان ممکن انجام می گیرد.

تفاوت کوین و توکن

تفاوت های کوین و توکن

شاید با مطالعه مفاهیم توکن و کوین به سادگی فهمیده باشید که تفاوت این دو دارایی چیست. مشخص ترین تفاوت این دو، در بلاک چین های آن هاست. توکن نوعی دارایی است که به بلاک چین های دیگر وابسته بوده و بدون حمایت آن ها نمی تواند عملکردی داشته باشد، اما برخلاف آن کوین بلاک چین مستقل دارد. همچنین کوین تنها در زمینه شیوه های پرداخت استفاده می شود، اما توکن کاربردهای بیشتری دارد.

قدمت توکن سوزی

شاید کسانی که اولین بار این عبارت را می شنوند، تصور کنند این کار فرایندی منفی است و ضرر زیادی را به بازار منتقل می کند، اما این کار فرایندی بسیار متداول است که بسیاری از فعالان این عرصه انجام می دهند. فرایند سوزاندن توکن ها اولین بار در سال 2017 رخ داده و بسیاری از افراد در آن زمان از سوزش میلیاردها توکن یا کوین سخن می گفتند؛ کاری که در ابتدا برای خیلی از افراد غیرمتعارف بود، اما بعدها راهکار بسیار مناسبی برای افزایش سود بود و بسیاری از فعالان بازار ارزهای دیجیتال این عمل را تکرار کردند.

مفهوم توکن سوزی

توکن سوزی

این مفهوم به معنای ارسال مقداری از توکن های ارز دیجیتال به یک آدرس غیرقابل دسترس یا حذف شده است؛ به بیان ساده تر هنگامی که توکن سوزانده می شود، دیگر در دسترس نیست و به صورت کامل حذف می شود؛ البته فقط مقداری از این توکن ارزهای دیجیتال از بین می رود و حجم دیگری از آن باقی می ماند.

آدرسی که توکن ارزهای دیجیتال به آن فرستاده می شود، به اصطلاح burn address نامیده می شود. همچنین این آدرس در دسترس نیست و شخصی مالکیت آن را بر عهده ندارد. اصولاً Token burning توسط تیم توسعه دهنده آن انجام می شود و کسانی که این دسته از ارزهای دیجیتال را خریداری کرده اند، نمی توانند توکنی را بسوزانند؛ چون با این کار پولشان را هدر داده اند.

هدف از توکن سوزی چیست؟

تیم توسعه دهنده ارزهای دیجیتال با مشاهده روند ارزهای دیجیتال و افزایش ارزش هر ارز، اقدام به سوزاندن توکن ها کردند. توسعه دهندگان این ارزها تنها مقدار مشخصی از توکن های ارز دیجیتال را می سوزانند و میزان عرضه را در مقایسه با تقاضا کاهش می دهند؛ در این صورت افراد بیشتری خواهان این ارزها می شوند و اقدام به خریداری آن می کنند.

البته این روش برای افزایش ارزش ارزهای دیجیتال کاملاً مطمئن نیست و هر توسعه دهنده قبل از انجام آن باید تحقیق کند و از میزان امنیت هر ارز و توکن های آن اطمینان یابد.

زمان مناسب برای توکن سوزی

یکی از مناسب ترین زمان ها برای انجام این کار وقتی است که کوین ها یا توکن های ابتدایی به بازار ارائه شده و به فروش رسیده باشد. پس از آن تیم توسعه دهنده مابقی توکن های اضافه را می سوزاند؛ برای مثال همان طور که همه پول های کاغذی و چاپ شده وارد بازار اقتصادی نمی شود و تنها بخشی از آن در دست مردم قرار می گیرد، توکن های اضافه هم در دسترس سرمایه گذاران یا فعالان عرصه ارزهای دیجیتال قرار نمی گیرد و تنها با بخشی از آن مواجه هستند. 

روش های توکن سوزی

روش های توکن سوزی در ارزهای دیجیتال

این کار براساس اهداف مشخصی انجام می شود و اصلی ترین روش آن، الگوریتم های اثبات سوزش است که به POB یا proof of Burn معروف است. در این روش سه زیرشاخه وجود دارد که هرکدام از این ها شیوه خاصی دارند. در قسمت زیر به آن ها اشاره و درباره این توکن ها صحبت کرده ایم.

۱- نابودی کوین های بومی برای حقوق استخراج

اولین گامی که یک کاربر برای ایفای نقش ماینر یا استخراج کننده باید بردارد، نابودی توکن یا کوین های بومی است؛ البته کاربر تنها بخش مشخصی از این توکن ها را از بین می برد و بخش اصلی آن ها باقی می ماند.

۲- نابودی بیت کوین ها برای ایجاد کوین های بومی جدید

برخی بلاک چین های موجود، برای دستیابی به ارزهای دیجیتال و افزایش ارزش آن، باید مقدار یکسانی از ارز توکن ها را بسوزانند. با این کار میزان ارزش ارزهای جدید بیشتر می شود و سود بیشتری به دست می آید.

۳- تعادل سوزش و استخراج

در آخرین روش از Token burning برای دستیابی به برخی حقوق استفاده می شد. از این روش در شبکه های مبتنی بر اثبات سهام استفاده شده و توسعه دهندگان با استفاده از آن در برابر توراهای سنگین ارز مقابله می کردند.

شایعات Token burning

همان طور که بیان شد، سوزاندن توکن ها روشی برای افزایش ارزش ارزهای دیجیتال است، اما گاهی توسعه دهندگان ارزهای دیجیتال برای اینکه به سود بیشتری برسند، اخباری مبنی بر سوزاندن توکن ها را منتشر می کنند تا بتوانند سرمایه گذاران بیشتری را به سمت خود و خرید ارزهای مختلف جلب کنند. آن ها با انتشار یک آدرس جعلی، که درواقع آدرس کیف پول خودشان است اقدام به کلاه برداری در این زمینه می کنند.

نحوه پیشگیری از توکن سوزی های جعلی

همان طور که بیان شد، تیم توسعه دهنده هر ارز اقدام به Token burning می کند؛ پس در اولین مرحله همیشه به یاد داشته باشید که هیچ گاه برای این کار اقدام نکنید و اجازه بدهید تیم توسعه دهنده ارز این کار را انجام دهد. دومین گام این است که هیچ وقت به محض دریافت خبر Token burning اقدام به خرید ارز موردنظر نکنید، بلکه پیش از هر خرید ارز ابتدا باید تحقیق کامل کرده و پس از آن اقدام به خرید کنید.

اگر به هر دلیلی نمی توانید درباره ارزهای که توکن سوزی شده اند تحقیق کنید، حتماً ارزهای اثبات شده و سرمایه گذاری شده را خریداری کنید. این کار به شما کمک می کند تا اطمینان بیشتری از خرید خود داشته باشید.

سخن پایانی

به طورکلی سوزاندن توکن ها فرایندی است که بیشتر به تیم توسعه دهنده کمک می کند. همچنین نمی توان به طور کامل گفت که این کار سودمند است یا ضرر دارد؛ زیرا این کار موضوعی است که به شرایط موجود در بازار ارز بستگی دارد.

بیشترین چیزی که در نتیجه Token burning تأثیر دارد، تصمیم گیری های سرمایه گذاران است. اگر سرمایه گذاران به سوزاندن توکن ها یا حتی یک ارز دیجیتال بدبین باشند و تصور کنند با خرید آن ضرر می کنند، حتی در بهترین حالت سوزاندن توکن ها هم نتیجه سودمندی برای آن ها ندارد.

پرسش های متداول

۱- توکن سوزی چه ریسکی دارد؟

ممکن است این فرایند همیشه نتیجه مثبتی نداشته و حتی در نتیجه سرمایه گذاری افراد مؤثر نباشد؛ در این صورت عرضه این توکن ها دچار نوسان شدید می شود و تیم توسعه دهنده به سودی دست نمی یابد. همچنین کوین یا توکن های موردنظر خود را نیز از دست می دهد.

۲- مزیت Token burning برای سرمایه گذاران چیست؟

مزیت بسیار مهم این کار برای سرمایه گذاران، افزایش میزان ارزش توکن و ارزهای دیجیتال در بلندمدت است. ارزش ارزهایی که فرایند Token burning بر آن ها صورت گرفته، در مدت زمان طولانی بیشتر شده و همین امر سبب می شود سرمایه گذاران پس از خرید این ارزها به سود زیادی دست یابند.

۳- فرایند توکن سوزی بر کدام ارزهای دیجیتال اجرا شده است؟

تاکنون 2 ارز معروف به نام های بیت کوین کش و بایننس کوین دست خوش فرایند توکن سوزی شده اند. اولین ارزی که این فرایند روی آن انجام شد، باینس کوین بود و درنهایت در سال 2020 توسعه دهندگان بیت کوین کش اعلام کردند که 12 درصد از حجم کوین کش برای کاهش نرخ تورم آن و افزایش ارزش به یک آدرس غیرقابل دسترس ارسال شد.

ادامه مطلب
Wrapped-Token
منظور از رپد توکن (Wrapped Token) چیست؟

اگر با صنعت ارزهای دیجیتال آشنا باشید، حتما عبارت رپد بیت کوین (Wrapped Bitcoin) یا رپد توکن (Wrapped Token) را شنیده اید. بلاک چین هایی مانند اتریوم و بیت کوین، پروتکل ها و سازوکارهای متفاوتی دارند و به دلیل اختلافات اساسی در الگوریتم هایشان، نمی توانند با یکدیگر تعامل داشته باشند. چنین واقعیتی در عین حفظ استقلال حاکمیت و امنیت بلاک چین ها، ضرورت وجود یک اکوسیستم کارآمدتر که در آن تعامل راحت تری بین بلاک چین ها برقرار باشد را نیز به وجود می آورد.

برخی بلاک چین های جدیدتر مانند پولکادات (Polkadot) به منظور ارتقاء قابلیت همکاری بین بلاک چین ها ایجاد شده اند. با این حال، ضرورت ارتباط بین دو شبکه ی اولیه و اصلی اتریوم و بیت کوین منجر به ایجاد رپد توکن ها شد.

رپد توکن ها با فراهم آوردن امکان انتقال بین زنجیره ای، نقدینگی و کاربرد سرمایه ی دیجیتال اصلی شان را برای مبادلات متمرکز و غیرمتمرکز افزایش می دهند. در غیر این صورت، آن ها تنها بر روی بلاک چین های مادر خود به شکلی تنها و جدا مانده عمل می کنند.

در این مقاله، انواع رپد توکن، هدف از تولید آن ها و کارکردی که برای معامله گران و سرمایه گذاران دارند را بررسی می کنیم. اگر هنوز با این مفهوم آشنا نیستید، مطالعه ی این مقاله می تواند به بسیاری از سؤالات شما در این زمینه پاسخگو باشد.

رپد توکن (Wrapped Token) چیست؟

کلمه ی Wrapped به معنی پیچیده شدن در زبان انگلیسی است. رپد توکن ها، ارزهای دیجیتالی هستند که به ارز دیجیتال اصلی یا یک دارایی سنتی مانند طلا، سهام، املاک و مستغلات ومتصل یا اصطلاحاً میخ (Pegged) شده اند و روی پلتفرم های DeFi کار می کنند. دارایی اصلی یا Original در یک خزانه ی دیجیتال رپد شده و به نمایندگی از آن، یک دارایی جدید ضرب می شود که برای معامله روی پلتفرم های DeFi مورد استفاده قرار میگیرد.

رپد توکن ها امکان کارکرد دارایی های غیربومی را روی یک بلاک چین دیگر فراهم می کنند. آن ها درواقع نسخه ای توکنیزه شده از توکن اصلی هستند که می توانند بین شبکه ها پل بزنند و قابلیت همکاری بلاک چین ها را بیش تر کنند. رپد توکن ها می توانند نماینده ی هر نوع دارایی مانند آثار هنری، کلکسیون ها، کالاها، دارایی های دیجیتال، سهام، ارزهای فیات، املاک و مستغلات و باشند.

رپد توکن ها در شبکه های مختلف

رپد بیت کوین که به اختصار با WBTC نشان داده می شود، اولین رپد توکنی بود که از طریق قراردادهای هوشمند روی شبکه ی اتریوم اجرا شد. این توکن به سرمایه گذاران اجازه می دهد درآمد ثابتی داشته باشند. علاوه بر بیت کوین، لیست دارایی های رپد شده شامل ارزهای دیجیتال دیگری نیز می شود که اغلب بر بلاک چین اتریوم با پروتکل ERC-20 و بلاک چین هوشمند بایننس BEP-20 عمل می کند.

حتی توکن هایی با استاندارد ERC-20 اتریوم که خود بر روی این بلاک چین تولید شده اند نیز نمی توانند با ارز دیجیتال بومی این شبکه یعنی ETH تعامل داشته باشند. دلیل این موضوع، ایجاد شدن توکن ETH قبل از همه ی این توکن ها است. بنابراین، درست مانند بیت کوین، اتریوم نیز باید رپد شود که بتواند با دیگر توکن ها تعامل داشته باشد. به این ترتیب، توکنیزه کردن اتریوم نیز تبدیل به یک ضرورت برای عملکرد آن روی برنامه های defi/’>دیفای شده است.

پس از اتریوم و بیت کوین، بلاک چین های دیگری مانند پولکادات، کاردانو (Cardano) و سولانا (Solana) نیز اقدام به تولید رپد توکن برای تسهیل دسترسی و استفاده ی کاربرانشان از برنامه های DeFi کرده اند. دیگر پروژه ی نوظهور در این زمینه، bLuna، رپد توکن ارز دیجیتال LUNA است. این رپد توکن می تواند با سهولت مورد معامله قرار بگیرد یا به عنوان وثیقه در پروتکل های دیگر شبکه ی ترا (Terra) استفاده شود. 

انواع رپد توکن

انواع رپد توکن در ارزهای دیجیتال

استیبل کوین ها اولین نوع رپد توکن ها با کارکردی مشابه آن چیزی هستند که از این مفهوم انتظار می رود؛ هرچند که رپد توکن های بعدی از ماهیت استیبل کوین فاصله گرفتند. به عنوان مثال، تتر (USDT) یک استیبل کوین با ارزش همیشگی یک دلار است و توسط این ارز فیات پشتیبانی می شود. با این حال، تتر دقیقاً به اندازه ی یک دلار فیزیکی را در هر USDT ارائه نمی دهد و محتوای آن شامل دارایی های متعدد با ماهیت متفاوت مانند پول نقد و معادل های آن، سرمایه گذاری ها، مطالبات وام ها و می شود.

فارغ از استیبل کوین ها، رپد توکن ها به دو دسته تقسیم می شوند:

  • رپد توکن برداشت نقدی (Cash-settled)
  • رپد توکن برداشت غیرنقدی (Redeemable)

رپد توکن های برداشت غیرنقدی یا قابل بازخرید به دارنده ی آن اجازه می دهند آن ها را با توکن اصلی یا اوریجینال مبادله کنند اما در برداشت نقدی این قابلیت وجود ندارد. بلاک چین های دیگر، میزبان این رپد توکن ها هستند؛ به عنوان مثال، رپد توکن های حریم خصوصی روی بلاک چین های مونرو (Monero) و زی کش (ZCash) میزبانی می شوند.

سازوکار رپد توکن ها

سازوکار رپد توکن ها به این صورت است که بنا به درخواست پلتفرم های معاملاتی مانند AirSwap، CoinList، OX، AAVE و Maker، مقدار مشخصی از یک توکن به یک پلتفرم مانند اتریوم ارسال شده و توکن های رپد شده تولید می شوند. در فرایندی مشابه، زمانی که لازم است رپد توکن به شکل اولیه ی خود درآید یا آنرپد (Unwrapped) شود، کاربر از پلتفرم معاملاتی می خواهد که توکن را از حالت رپد خارج کرده و آن را از خزانه آزاد کند. به عبارت دیگر، به ازای هر رپد توکن، یک توکن واقعی وجود دارد که در اختیار ضرّاب خانه ی شبکه ی آن توکن است.

حال، چالش اصلی پیشِ روی رپد توکن ها نمایان می شود. نیاز به یک متولی یا ضراب خانه ی قابل اطمینان برای نگهداری از وجوه رپد شده، هدف اصلی یک اکوسیستم بلاک چین که همانا غیرمتمرکز بودن است را زیر پا می گذارد. ازآن جایی که معامله گران نمی توانند به طور مستقیم از رپد توکن ها برای معاملات خود استفاده کنند، به یک نهاد نگهبان برای دارایی هایشان نیاز دارند. هنوز راه حلی برای این موضوع پیدا نشده است اما امید می رود با پیشرفت تکنولوژی ارزهای دیجیتال به زودی راه حلی غیرمتمرکز برای آن پیدا شود. 

رپد بیت کوین (Wrapped Bitcoin)

رپد بیت کوین چیست

نسخه ی رپدشده ی بیت کوین برای اولین بار در ژانویه ی ۲۰۱۹ با هدف استفاده از پتانسیل ها و نقدینگی این دارایی در شبکه ی اتریوم با همکاری توکن انعطاف پذیر ERC-20 راه اندازی شد. درحالی که بیت کوین به تنهایی به هیچ عنوان نمی تواند در تراکنش های مالی DeFi استفاده شود، یک رپد بیت کوین می تواند با جایگزینی این دارایی در این اکوسیستم ها یا هر برنامه ی مالی غیرمتمرکز شبکه ی اتریوم، مورد تراکنش قرار بگیرد.

رپد بیت کوین، ارزش افزوده ی قابل توجهی برای دنیای ارزهای دیجیتال به همراه آورده است. درحالی که ارزش آن با بیت کوین برابر است اما آن را بسیار کاربردی تر کرده است. به بیان دیگر، دارندگان رپد بیت کوین می توانند با استفاده از قراردادهای هوشمند و از طریق کیف پول خود دارایی های خود را قرض دهند یا آن ها را برای دریافت وام وثیقه کنند که در صورت عدم بازپرداخت به وام دهنده تعلق می گیرد.

این روش، به ویژه در بازارهای نزولی می تواند سبب کسب مقادیری سود از محل دارایی های دیجیتال برای وام دهندگان باشد. 

سازوکار رپد بیت کوین

در سازوکار رپد بیت کوین، سه بازیگر اصلی زیر نقش آفرینی می کنند:

۱- سازمان خودمختار غیرمتمرکز یا DAO که متشکل از ۱۷ عضو DeFi است. هرکدام از این اعضاء، یک قرارداد چند امضایی برای اضافه کردن یا حذف مدیران یا مرچنت ها (Merchants) و ضرب کننده های (Custodian) wBTC دارند.

۲- مدیران با ارسال مقدار معیّنی بیت کوین برای ضرب کننده، درخواست ضرب رپ توکن معادل آن ها را صادر می کنند. درواقع، درخواست ضرب رپد بیت کوین از سوی معامله گران و سرمایه گذاران به مرچنت ها رسیده است.

۳- ضرب کننده یا نگهبان خزانه، وظیفه ی ضرب رپد بیت کوین ها و اطمینان از امنیت آن ها را بر عهده دارد. این بخش، تضمین می کند که wBTC ها توسط پروتکل آن چین اثبات ذخایر، تایید و پشتیبانی می شوند. آن ها با ضرب کردن یک wBTC به ازای یک بیت کوین، آن را به مدیری که درخواست کرده است باز می فرستند. 

فرآیند رپد و آنرپد کردن بیت کوین

فرآیند رپد و آنرپد کردن بیت کوین

مدیر، بیت کوین واقعی را به آدرس نگهبان بلاک چینی که قرار است در آن جا قفل شود، می فرستد. نگهبان نیز هنگامی که آن را دریافت کرد، معادل wBTC آن را روی شبکه ی اتریوم ضرب می کند. در فرآیند بازگشت از رپد بیت کوین به بیت کوین واقعی نیز بیت کوین ERC-20 سوزانده شده و توکن قفل شده ی شبکه بیت کوین آزاد می شود. ضرب کردن و سوزاندن توکن ها در بلاک چین، ثبت و ضبط شده و قابل پیگیری است.

تقاضا برای استفاده از بیت کوین به عنوان یک دارایی اصلی در دیفای به اندازه ای بود که باید حتماً به یک توکن سازگار با ERC-20 تبدیل می شد. دیفای در حال حاضر، میلیاردها دلار ارزش دارد و علاوه بر وام دهی، برای معاملات مشتقات و دیگر برنامه های مالی نیز از آن استفاده می شود. در حال حاضر، رپد توکن های متعددی از بیت کوین ساخته شده اند و بسته به سازمانی که از آن ها حمایت می کند، متفاوت هستند. برخی از معروف ترین رپد بیت کوین های ساخته شده بر بلاک چین اتریوم، موارد زیر هستند:

  • renBTC
  • wanBTC
  • tBTC
  • WBTC
  • sBTC

امنیت توکن های رپد شده ی بیت کوین

از دیدگاه فنی، رپد بیت کوین، توکن امنی است که از مکانیسم های امنیتی شبکه ای که بر روی آن راه اندازی شده، مانند اتریوم یا بایننس، استفاده می کند. اما همان طور که گفته شد، نیاز به نگهبان یا ضرب کننده یکی از چالش های این توکن هاست. درصورتی که دارایی واقعی، توسط این نهاد به شخص دیگری واگذار شود یا به سرقت برود، رپد بیت کوین وابسته به آن، بی ارزش خواهد شد.

به این ترتیب، نحوه ی نگهداری بیت کوین اصلی، تعیین کننده ی درجه امنیت رپد بیت کوین است. کاربران باید از پشتیبانی بیمه و ضمانت نامه ی سازمانی که قرار است توکن ها را ضرب کند، اطمینان حاصل کنند. به چنین سازمانی، پل رابط بین بیت کوین و اتریوم گفته می شود.

بهترین گزینه برای پل نام برده شده، یک سازمان غیرمتمرکز با مدیریت قراردادهای هوشمند است. با انتخاب چنین سازمانی، نیازی برای اعتماد به اشخاص ثالث نیست و کاربران فقط باید به کد قراردادهای هوشمند غیرقابل تغییر با مهر زمان (Time-Stamped) اعتماد کنند. با این حال، بحث امنیت پل های رپد بیت کوین هنوز بین جامعه ی دیفای داغ است.

سرمایه گذاری در رپد توکن ها

رپد توکن ها به شکلی فزاینده به عنوان یک سرمایه گذاری با سود بالا در صنعت ارزهای دیجیتال شناخته می شوند؛ زیرا بدون شک کل صنعت دیفای، نقشی حیاتی را در دنیای آینده ی ارزهای دیجیتال بازی خواهد کرد. پس از ضرب اولین رپد بیت کوین در کم تر از یک سال، حدود ۸۰۰ میلیون دلار بیت کوین به WBTC تبدیل شد.

طبق گزارش ها و داده های پلتفرم Arcane تعداد بیت کوین های قفل شده ی اتریوم در سال ۲۰۲۱ به ۱۸۹ هزار افزایش یافت. عددی که نشان دهنده ی حضور یک درصد از کل عرضه ی در گردش این دارایی به ارزش ۱۸٫۷۳ میلیون دلار در صنعت دیفای است.

همچنین، رپد توکن ها سرعت و هزینه ی تراکنش ها را به ویژه برای بلاک چین های کندی مانند بیت کوین و اتریوم، بهبود می بخشند. آن ها برخلاف سایر دارایی ها امکان مالکیت تقسیم شده (fractionalized ) را فراهم می کنند. این ویژگی به مالکان آن ها اجازه می دهد تنها کسری از یک دارایی را خریداری و نگهداری کنند. تمامی این مزایاها سبب خوش بینی کارشناسان به آینده ی رپد توکن ها شده است.

سخن پایانی

یک رپد توکن، قابلیت عملکرد توکن ها بر روی پلتفرم های غیربومی را میسر می کند. آن ها نسخه های توکنیزه شده از دارایی های اصلی مانند بیت کوین هستند که می توانند در پلتفرم های دیفای و دیگر برنامه های غیرمتمرکز استفاده شوند.

معروف ترین رپد توکن، رپد بیت کوین است که این توکن را در شبکه ی اتریوم، پشتیبانی می کند. سازوکار ساخت یک رپد بیت کوین سه بازیگر اصلی، یک سازمان خودمختار DAO، مرچنت یا مدیر و ضرب کننده یا Custodian دارد.

سازمان دائو با اعضای دیفای خود به عنوان بستری برای تایید و رد مرچنت ها و ضرب کننده ها عمل می کند. دستور ضرب یک رپد توکن از سوی مرچنت و به درخواست تریدرها و سرمایه گذاران صادر می شود و ضرب کننده با قفل کردن توکن اصلی دریافت شده در شبکه ی بیت کوین، رپد بیت کوین سازگار با اتریوم یا دیگر شبکه ها را صادر می کند. مهم ترین مسئله ی حال حاضر رپد توکن، اعتماد به ضرب کننده به عنوان نگهبان توکن های اصلی است که بالاخره زمانی باید دوباره بازگردانده شوند.

رپد توکن های بیت کوین در حال حاضر، صدها میلیون دلار ارزش دارد. رپد توکن ها به طورکلی و با توجه به پتانسیل و اهمیتی که در دیفای به عنوان یک صنعت غیرقابل انکار در دنیای آینده ی ارزهای دیجیتال دارد، به عنوان یک سرمایه گذاری پربازده شناخته می شود.

سؤالات متداول

۱- آیا غیر از رپد بیت کوین، رپد توکن دیگری هم وجود دارد؟

بله. معروف ترین رپد توکن پس از رپد بیت کوین، رپد اتریوم با نماد WETH با اهداف مشابه است.

۲- آیا رپد بیت کوین همان بیت کوین است؟

ارزش هر دو یکی است. رپد بیت کوین، نسخه ای از بیت کوین است که قرار است روی بلاک چین اتریوم کار کند. رپد بیت کوین، بدون بیت کوین اصلی ارزشی ندارد و به نوعی نماینده ی آن در اتریوم است.

۳- آیا رپد کردن توکن هزینه دارد؟

تا زمان انتشار این مقاله، بیت کوین و اتریوم هزینه ای برای ضرب رپد توکن دریافت نمی کند.

۴- چطور بیت کوین را رپد کنیم؟

در کیف پول خود گزینه هایی برای Wrapped و Unwrapped کردن را پیدا کنید.

ادامه مطلب
Hedge Fund
آشنایی با صندوق پوشش ریسک یا Hedge Fund

یکی از موضوعات مهم در هر سرمایه گذاری خرد و کلانی صندوق پوشش ریسک (Hedge Fund) آن می باشد. در این مقاله شما با این مفهوم آشنا خواهید شد.

صندوق پوشش ریسک (Hedge Fund) چیست؟

به بیانی ساده، صندوق های پوشش ریسک، دسته ای از شرکت های خصوصی هستند که سرمایه گذاران، پول خود را در آن قرار می دهند تا در فرصت های مختلف سرمایه گذاری کنند. این گونه شرکت ها دارای استراتژی های متفاوتی برای کسب سود هستند.

صندوق پوشش ریسک، گونه ای خاص از سرمایه گذاری نیست بلکه ساختاری در سرمایه گذاری مشترک است که به وسیله ی شرکت «مدیریت مالی» یا «مشاور سرمایه گذاری» تشکیل شده است و امکان حضور را به سرمایه گذاران خود می دهد تا بتوانند در طیف وسیع تری سرمایه گذاری خود را انجام دهند.

اداره ی این صندوق ها توسط افراد باتجربه و حرفه ای انجام می شود. درحقیقت، نحوه ی عملکرد این شرکت ها به این صورت است که فرصت های مناسبی برای سرمایه گذاری پیدا می کنند که ریسک بالایی داشته باشد و درصورتی که سود داشته باشد، سودرسانی آن بسیار زیاد باشد.

این فرصت های سرمایه گذاری به بررسی و تحقیقات زیادی نیاز دارد و ممکن است تا مقدار زیادی به اطلاعاتی وابسته باشند که به آسانی در اختیار همه قرار نمی گیرد. به همین دلیل است که بیان کردیم افراد حرفه ای در سرمایه گذاری، چنین شرکت هایی را اداره می کنند.

معمولاً صندوق های پوشش ریسک، صندوق های پوششی در بین افراد معروف است. شرکت های خصوصی به دوصورت «مشارکت محدود» و «مسئولیت محدود» وجود دارد. برای مشارکت در آن ها، تعداد اندکی سرمایه گذار و نهاد های معتبر نیاز است تا حداقل سرمایه ی اولیه را دارا باشند. این سرمایه عموماً سازمان هایی مانند صندوق بازنشستگی، شرکت های بیمه و اشخاص متمول هستند.

انتخاب واژه ی صندوق پوشش ریسک (Hedge Fund) برای نام این شرکت دارای یک علت تاریخی است و از فرصت های خرید و فروش استقراضی گرفته می شود؛ به این دلیل که اولین صندوق، به منظور پوشش ریسک معاملات اهرمی و مارجین در بازارهای نزولی مورداستفاده قرار می گیرد.

در طی زمان، انواع مفهوم پوشش ریسک گسترش پیدا کرد و بدین ترتیب در گونه های مختلف سرمایه گذاری به کار برده شد. هم اکنون، صندوق های پوششی با بهره مندی از ابزارهای مالی و تکنیک های مدیریتی ریسک، در طیف گسترده ای از بازارها و استراتژی ها حضور دارند. هدف بیش تر استراتژی های سرمایه گذاری، رسیدن به بازدهی بالا در شرایط بد بازار است.

مدیران پوشش سرمایه، اغلب پول خود را در سرمایه ای که وظیفه ی کنترلش را بر عهده دارند، سرمایه گذاری می کنند و این کار باعث می شود مدیران و دیگر سرمایه گذاران در یک راه یکسان قرار بگیرند.

ویژگی های مهم صندوق های پوشش ریسک (Hedge Fund) 

ویژگی های صندوق پوشش ریسک

صندوق های پوشش ریسک به دلیل گزینه های زیر با صندوق های سنتی متفاوت هستند و این ویژگی ها به صورت زیر است:

  • فقط برای سرمایه گذاران واجد شرایط در دسترس قرار می گیرد؛

صندوق های پوشش ریسک فقط اجازه دارند از سرمایه گذاران و اشخاصی که واجد شرایط هستند، به شرط داشتن استانداردهای زیر پول بگیرند. به طور مثال، در آمریکا، داشتن یکی از شرایط نام برده برای سرمایه گذاری ضروری است.

  • دارابودن درآمد 200.000 دلاری در طی یک سال و ضمانت دادن برای حفظ همین درآمد در آینده. برای اشخاص متأهل این مقدار برابر 300.000 دلار است.
  • ارزش دارایی خالص یک فرد به غیر از ارزش خانه ی محل سکونتش باید بیش از یک میلیون دلار باشد.
  • مدیر اجرایی، متصدی، شریک و دیگر افراد واجد شرایط که خود به صندوق پوشش ریسک (Hedge Fund) وابستگی داشته باشد.

بدین ترتیب کمیسیون بورس و اوراق بهادر آمریکا سرمایه گذارانی را مناسب تشخیص می دهد که قدرت کنترل و مدیریت ریسک های احتمالی سرمایه گذاری گسترده تر را دارند. سرمایه گذاران نهادی، حدود 65درصد از سرمایه ی صندوق پوشش را تشکیل می دهند.

  • گزینه های بیش تری نسبت به دیگر صندوق ها عرضه می کند؛

اصولاً، صندوق پوشش ریسک (Hedge Fund) به راحتی می تواند در هر چیزی مانند زمین، املاک، مستغلات، سهام، فروش استقراضی و قراردادها و ارزها سرمایه گذاری کند. درمقابل، صندوق های مشترک که  Mutual Funds نام دارند، فقط به فعالیت در حوزه ی سهام و اوراق قرضی می پردازند.

ابزارهای مالی این امکان را برای مدیران فراهم می کنند که حتی وقتی بازار سهام در رکود است، آن ها بتوانند سودآوری داشته باشند؛ این افراد اغلب از اهرم ها استفاده می کنند. صندوق های پوشش ریسک اغلب از معاملات مارجین و وجوه استقراضی برای افزایش سود بهره می برند.

  • ساختار کارمزدی 2درصدی؛

اغلب صندوق های پوشش ریسک، ضریب هزینه و کارمزد نحوه ی عملکرد را به طور هم زمان دریافت می کنند. این ساختار کارمزد به عنوان «دو و بیست» بیان می شود؛ یعنی 2درصد کارمزد مدیریت دارایی و 20درصد سودی که به دست می آید.

لازم به ذکر است که این شرکت ها به دلیل دریافت این 2درصد، مورد نقد واقع می شوند؛ زیرا بدون توجه به کسب سود و ضرر این مبلغ را دریافت می کنند. فرض کنید، صندوقی که حدود 1 میلیارد جذب سرمایه دارد، بدون انجام کاری، سالانه بیست میلیون دلار به دست آورد.

  • نظارت زیادی بر روی آن ها وجود ندارد؛

نهادهای ناظرِ بازار سرمایه در سایر کشورها بر روی فعالیت های صندوق سرمایه نظارت زیادی دارند. این در حالی است که صندوق های پوشش ریسک هیچ کدام از قوانین و مقررات نظارت بر نهادهای سرمایه گذاری در بازار را شامل نمی شود و درب هایشان به طور کامل بر روی هر نوع بازرسی به وسیله ی دولت و یا هر سازمان دیگری بسته است؛ از همین رو، در خفای کامل به فعالیت های خود اشتغال دارند. با این وجود، این اتفاق به معنی اجازه دادن نهادهای نظارتی به کلاهبرداری نیست. معمولاً صندوق های پوشش ریسک در جذب اعتبار توانایی بالایی دارند و ضریب آن ها در جذب اعتبار از مؤسسات مالی و بانک ها بالا است.

این شرکت ها در عمل چندبرابر از سرمایه ی خود را به بازار وارد می کنند.

راهبردهای سرمایه گذاری در صندوق های پوشش ریسک

صندوق پوشش ریسک

بیش ترین تفاوت صندوق های پوشش ریسک با صندوق های سنتی، عملکرد این صندوق ها در نحوه ی سرمایه گذاری می باشد.

ازجمله مهم ترین راهبردهای صندوق سرمایه گذاری صندوق های پوششی به صورت زیر است:

  • فروش استقراضی: فروش استقراضی به معنی فروش سهامی است که در مالکیت صندوق نیست. در این روش، صندوق با حدس قیمت در آینده، سهامی را که مال فرد دیگری است، قرض می گیرد؛ سپس از طریق معامله ای در بازار، از نوسان قیمت ها استفاده می کند.
  • استفاده از آربیتراژ: بهره بردن از اختلاف قیمت در بازارهای متنوع است.
  • استفاده از ابزارهای مالی مشتقه مانند قراردادهای آتی و اختیار معامله.
  • سرمایه گذاری در اوراق بهاداری که کم تر از حد معمول ارزش داشته باشند و یا مطلوبیت نداشته باشند.
  • سعی برای استفاده از مزیت های شکاف بین قیمت کنونی بازار و قیمت واقعی سهام.
  • سرمایه گذاری در بازارهای تازه شکل گرفته: سرمایه گذاری روی سهام یا وام با ارزهای مستعد تورم و بازارهای نوسانی.

معایب و خطرات صندوق های پوشش ریسک (Hedge Fund) چیست؟

به دلیل مواردی که در بالا ذکر شده است، یعنی سرمایه گذاری در کارهای مختلف و نبود مقررات محدودکننده، سرمایه گذاری در صندوق های پوشش ریسک با کسب سود زیادتری همراه است. لازم است بدانید که این  گسترده بودن همواره می تواند خطرات زیادی را نیز به همراه داشته باشد.

بعضی از معروف ترین نمونه های شکست اقتصادی، در رابطه با صندوق های پوشش ریسک است. با این وجود، این منعطف بودن صندوق های پوشش ریسک موجب شده است تا برخی از مدیران مالی سودهای بلندمدت زیادی را به دست آورند.

یادآوری این نکته لازم است که «پوشش ریسک» تلاشی برای کم کردن ریسک است ولی امروزه هدف بیش تر صندوق های پوششی، به حداکثر رساندن صندوق های پوششی و سود به دست آمده از سرمایه گذاری است؛ بنابراین، فکر اینکه کاربرد این شرکت ها فقط پوشش ریسک است، درست نیست.

درحقیقت، مدیران صندوق های پوششی، سرمایه گذاری های پرخطری را انجام می دهند که نسبت به دیگر سرمایه گذاری ها ریسک بالاتری دارد. به طور دقیق، همین ریسک است که سرمایه گذاران زیادی را با فکر «ریسک بیش تر باعث سود بیش تر می شود» به سمت این شرکت ها جذب می کند.

بعضی از خطراتی که صندوق ریسک می تواند به همراه داشته باشد، عبارتند از:

۱- اثر اهرم: جدا از پولی که سرمایه گذاران در صندوق های پوشش ریسک سرمایه گذاری می کنند، این صندوق ها پول ها را از بانک ها و دیگر نهادهای مالی قرض می کنند. برای مثال، مطابق با مقررات آمریکا صندوق های پوشش ریسک می توانند در مقابل هر یک دلاری که به عنوان سرمایه جذب می کنند، حدود نُه دلار را از بانک ها و نهادهای دیگر مالی قرض نمایند.

با وجود این شرایط، یک زیان 10درصدی می تواند به قیمت ازدست دادن کل سرمایه در صندوق منجر شود. به کاربردن اهرم و پول استقراضی می تواند خسارت کوچک را به یک ضرر بزرگ تبدیل نماید.

۲- استقبال از دارایی ریسک پذیر: این صندوق ها به طور ذاتی در پی سرمایه گذاری پر ریسک تر و با بازده حداکثری هستند.

۳- غیرشفاف بودن: استراتژی معاملات، متنوع سازی سبد دارایی یا پورتفولیو و سایر تصمیم های صندوق به صورت واضح برای سرمایه گذاران بیان نمی شود.

۴- کمبود نظارت: ایجاد و انجام فعالیت های صندوق پوشش ریسک (Hedge Fund) به داشتن نظارت بر روی امور مالی آن نیست؛ درنتیجه، اغلب آن ها دارای ریسک ساختاری پنهان هستند.

صندوق پوشش ریسک در ارز دیجیتال چیست؟ 

صندوق پوشش ریسک در ارزهای دیجیتال

افزایش روند صعودی بیت کوین و سایر رمزارزها در سال های گذشته، درنظر سرمایه گذاران قانونی و موجّه جلوه کرده و آن ها را به سوی خود جذب کرده است. ولی همان طور که می دانید، سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال همواره با ریسک همراه است؛ زیرا تنها یک دهه از عرضه ی این مفهوم و واردشدن این نوع ارز به جهان می گذرد و مانند ارزهای فیات به وسیله ی دولت پشتیبانی نمی شود.

این بدان معنی نیست که سرمایه گذاری در ارز دیجیتال باعث خسارت می شود و هیچ سودی به شما نمی رساند. بسیاری از اشخاص با سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال و انتخاب استراتژی های صحیح خرید و فروش، سود خوبی به دست می آورند. این چیزی است که سرمایه گذاران صندوق های پوشش ریسک را جذب می کند.

صندوق های بزرگ، عملکرد بیت کوین که نسبت به طلا و ارزهای فیات حجم سرمایه ی کمی دارد، دیده و علاوه بر آن از علاقه و تقاضای مردم به سرمایه گذاری آگاهی دارند.

این گونه از صندوق ها با دودیدگاه کاملاً متضاد، نگرانی و قدردانی، به جامعه ی ارز دیجیتال می نگرند؛ زیرا ارزهای دیجیتال هم می توانند رقیبی برای صندوق ها به حساب بیایند و هم موقعیتی مناسب برای به دست آوردن سود بالا برای این صندوق ها باشند.

صندوق های پوششی در ارزهای دیجیتال مانند یک صندوق پوشش ریسک معمولی عمل می کنند که یک پورتفوی شامل ارز دیجیتال را کنترل می کنند. هم اکنون دو نوع صندوق پوشش ریسک (Hedge Fund) ارز دیجیتال موجود است که به شرح ذیل است:

۱- صندوق هایی که به طور انحصاری ارز دیجیتال را کنترل می کنند.

۲- صندوق هایی که در سبد دارایی شان علاوه بر مال های دیگر، ارز دیجیتال را نیز شامل می شوند.

در هر دوحالت بالا، صندوق پوشش ریسک (Hedge Fund) ارز دیجیتال به دنبال یک فرصت مناسب برای زیادکردن سود است؛ بنابراین، آن ها در ICO یا ارزهای دییجیتال سرمایه گذاری می کنند و در وقت مناسب خرید و فروش را انجام می دهند.

همان طور که قبل تر نیز گفته شد، این فرصت های سرمایه گذاری به وسیله ی سرمایه گذاران متخصص و ماهر، کنترل، تعادل بخشی و تجزیه می شوند. درحقیقت، صندوق پوشش ریسک (Hedge Fund) یک فرصت بُردبُرد را برای سرمایه گذار و متخصصان به وجود می آورد.

ایده ی میلیونرشدن در مدت زمانی کوتاه برای اولین بار در سال 2017 رخ داد و این وضعیت به دلیل انفجار قیمت ارزهای دیجیتال در این سال بود.

این رویداد رشد تعداد زیادی از صندوق های پوشش ریسک ارز دیجیتال را توجیه می کند. از معروف ترین شرکت های سرمایه گذاری و صندوق پوشش ریسک (Hedge Fund) ارز دیجیتال، می توان به پانترا کپیتال، کوین کپیتال، بلک مون و بیت اسپرد اشاره کرد.

لازم به ذکر است که ارز دیجیتال، ارزی نوسانی و خطرپذیر است. با سرمایه گذاری در این صندوق پوششی، شما ریسک خود را دوبل می کنید؛ زیرا همانطور که قبل تر نیز بیان شد، ریسک صندوق های پوشش بالا است و از نظر برخی ها حتی به قمار شباهت دارد. هنگامی که قصد سرمایه گذاری در صندوق پوشش ریسک (Hedge Fund) ارز دیجیتال را دارید، ابتدا باید تحقیقات لازم را در ارتباط با اعتبار صندوق و مدیرهای آن انجام دهید. این نکته را از یاد نبرید که آینده ی مالی شما به توانایی و علم این اشخاص در بازار مالی وابسته است.

سؤالات متداول

۱- منظور از اشخاص خاص در صندوق های پوشش ریسک چیست؟

منظور از افراد خاص، سرمایه گذارانی هستند که قصد سرمایه گذاری بالایی را در صندوق ها دارند.

۲- سرمایه ی لازم برای سبدگردانی به چه میزان است؟

سرمایه ی لازم حدود پنج میلیارد است. البته، این رقم در شرایط زمانی متفاوت تغییر می کند ولی به دلیل وجود هزینه های عملیاتی، پذیرش سرمایه های کم تر از این هزینه برای شرکت ها به صرفه نیست.

۳- صندوق های پوشش ریسک چه زمانی شروع به فعالیت کردند؟

زمان دقیق این فعالیت ها در دهه ی 1950 است. بازارهای مالی جهانی در آن سال برای هدف پوشش ریسک در بازارهای نزولی اقدام به سرمایه گذاری کردند.

۴- هزینه ی سرمایه گذاری در صندوق ها به چه میزان است؟

هزینه های هر صندوق به دوقسمت تقسیم بندی می شود. قسمتی از محل دارایی های آن پرداخت شده و قسمتی دیگر به وسیله ی شخص سرمایه گذار برای دیدن نامه ی موردنظر پرداخت می شود.

۵- چه مدت پس از ثبت درخواست ابطال می توان وجه موردنظر را دریافت نمود؟

این کار اغلب بین 2 تا 7 روز زمان نیاز دارد.

سخن پایانی

بر اساس همه ی توضیحات بیان شده، صندوق پوششی نوعی صندوق سرمایه گذاری است که سرمایه گذاران بزرگ و دارای شرایط، پول خود را در آن قرار می دهند که در گونه های دارایی و بازارهای مالی سرمایه گذاری می شود. تفاوت صندوق پوششی با صندوق سرمایه گذاری سنتی در برخی از جزئیات مانند شرایط سرمایه گذاری، راهبردها و همچنین ریسک های آن است.

ادامه مطلب
copy-trading
کپی تریدینگ (Copy Trading) چیست؟

 کپی تریدینگ (Copy Trading) در ارزهای دیجیتال

کپی تریدینگ یکی از مفاهیم رایج در دنیای ارز دیجیتال است و آشنایی با آن یکی از ملزومات ورود به این حوزه است. ما در این مقاله قصد داریم شما را با این مفهوم مهم و مزایا و معایب آن آشنا کنیم.

بررسی و کنترل چارت ها، تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال و همچنین پیگیری اخبار روز درباره سرمایه گذاری ارز دیجیتال برای همه در ابتدا اندکی دشوار است. علاوه بر زمان بر بودن کنترل همه این مواد برای رسیدن به هدف نیز باید در حد عادی بر این مفاهیم تسلط داشته باشیم.

اصطلاح کپی تریدینگ یعنی کاربر یک تریدر حرفه ای را انتخاب می کند و همه کارهای آن تریدر را به صورت دقیق انجام می دهد. در بعضی پلتفرم ها، کاربران با کنترل و بررسی پروفایل تریدرهای حرفه ای و انتخاب فرد موردنظر می توانند روش اتوماتیک Copy Trading را برگزینند.

به دلیل اینکه یک تریدر حرفه ای بر انواع و اقسام تحلیل ها تسلط دارد و هدف او از سرمایه گذاری رسیدن به سود و مانع شدن از ضرر است، انتخاب کپی تریدینگ برای کاربران تازه وارد به این حوزه بسیار اهمیت دارد. این روش در بیشتر موارد برای افراد تازه کار استفاده می شود؛ زیرا کمک زیادی برای کسب تجربه بهتر می کند و ضرر را در ابتدای کار تا حد زیادی کاهش می دهد.

سوشال تریدینگ چیست؟

سوشال تریدینگ در ارزهای دیجیتال

در سوشال تریدینگ، تریدرها استراتژی ها و تحلیل های خود را با دیگر افراد به اشتراک می گذارند و باقی کاربران با تحلیل و انتخاب این روش ها به انجام معاملات می پردازند. درحقیقت کپی تریدینگ گونه ای از سوشال تریدینگ است که در آن می توان عین معاملات تریدهای دیگر را کپی کرد. در اقسام دیگر سوشال تریدینگ، از استراتژی یک تریدر یا سیگنال ها افراد دیگر برای معاملات و خرید و فروش استفاده می کنیم.

آیا استفاده از کپی تریدینگ لازم است؟

پاسخ به این سؤال تا حد زیادی به دانش و تجربه ما در بازارهای ارز دیجیتالی وابسته است. هر میزان که دانش و علم ما در حوزه تحلیل داده ها و چارت ها معاملاتی بیشتر باشد، قطعاً کپی کردن معاملات باقی افراد استراتژی خوبی برای ما نخواهد بود.

از سوی دیگر، سرمایه گذاران تازه وارد که با علاقه زیاد به این بازارها جذب می شوند، در آغاز راه امکان دارد به دلیل نداشتن تجربه کافی، در معاملات و سرمایه گذاری های خود دچار اشتباه شده و درنهایت ضرر زیادی را متحمل شوند؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که کپی تریدینگ برای کاربرانی که به تازگی وارد بازار ارز دیجیتال شده اند، استراتژی مناسبی است و می تواند در به حداقل رساندن ضرر کمک زیادی به آن ها کند.

مزایای کپی تریدینگ چیست؟

این استراتژی دارای مزایای بسیار زیادی برای سرمایه گذاران است که در ادامه به آن ها اشاره شده است:

  • به حداقل رساندن ریسک در معاملات

همان طور که قبلاً نیز گفته شد، ریسک از دست رفتن سرمایه برای کاربران و سرمایه گذاران تازه وارد بسیار است. آن ها با این روش می توانند تا میزان زیادی ریسک از دست رفتن سرمایه خود را به حداقل برسانند.

  • آموزش و به دست آوردن تجربه

برای رسیدن به هدف و موفقیت در بازار ارز دیجیتال، دانش و تجربه با هم می تواند راهی مفید باشد. کپی تریدینگ (Copy Trading) علاوه بر اینکه سود زیادی را برای کاربران دارد، می تواند به دانش و تجربه آن ها نیز کمک شایانی کند. در طی زمان با مشاهده استراتژی های متفاوت تریدکردن حرفه ای ها، ما نیز این روش ها را بررسی کرده و در آینده از آن ها به نحو احسن بهره برداری می کنیم.

  • سرمایه گذاری متنوع

یکی از اصول مهم در تریدینگ تنوع سبد ارزی است. یکی از فوایدی که استراتژی کپی تریدینگ (Copy Trading) دارد، امکان کپی کردن از روی چند تریدر است که موجب می شود تنوع در سرمایه گذاری افزایش یابد و درنتیجه می توان از بعدهای متفاوت بازار به نفع خود استفاده کرد.

معایب کپی تریدینگ چیست؟

 Copy Trading مانند سایر روش های دیگر علاوه بر مزایای زیادی که دارد با معایبی نیز همراه است:

  • متکی شدن بیش از اندازه

شاید یکی از مهم ترین معایب این روش، عادت به تقلیدکردن باشد؛ زیرا این کار بسیار راحت است و نیازی نیست خود فرد به تجزیه و تحلیل چارت ها و نمودارها بپردازد و سرمایه خود را در اختیار فرد حرفه ای قرار دهد و از دور نظاره گر می شود. شاید این کار در ابتدا بسیار مفید و جذاب باشد، ولی در ادامه سرمایه گذاری ممکن است کاربر اعتمادبه نفس لازم برای ترید را از دست داده و همچنان به کپی تریدینگ ادامه دهد.

  • احتمال وجود خطا حتی برای تریدرهای حرفه ای

این تفکر که بیشتر کپی تریدینگ ها ما را به سود می رسانند درست است، اما خطای انسانی همیشه وجود دارد و حتی ماهرترین افراد در این حوزه نیز ممکن است دچار اشتباهاتی شوند. همچنین بروز اشتباه در تنظیمات پنل تریدینگ می تواند سرمایه کل یک تریدر را به صفر برساند.

  • برای Copy Trading سرمایه بیشتری لازم است

این استراتژی نیازمند سرمایه زیادی است و بیشتر تریدرها برای عرضه Copy Trading از شما حدود 500 دلار می گیرند، ولی این در صورتی است که اگر خودتان به تنهایی این کار را آغاز کنید، با سرمایه کم نیز می توانید وارد این بازار شوید.

چگونه کپی ترید را انجام دهیم؟

در سیستم های Copy Trading معاملات و خرید و فروش های شما خودکار شکل می گیرد و از کارهای تریدرهای حرفه ای پیروی می کند. سایت های زیادی وجود دارد که این خدمات را ارائه می کنند و افراد می توانند در این پلتفرم ها از فواید زیادی بهره مند شوند. نمونه هایی از این سایت ها به صورت زیر است:

  • سایت ETORO

 این سایت یکی از محبوب ترین پلتفرم ها را در میان کاربران دارد و در مقایسه با دیگر پلتفرم ها کارمزد کمتری دریافت می کند.

  • سایت IO

این سایت به عنوان یک سایت سوم شخص کار می کند و اکانت شما را مستقیم به صرافی معتبر بایننس وصل می کند و از این روش تریدرهای حرفه ای برای شما ترید را انجام می دهند. در این سایت کارمزد خدمات توسط تریدرهای بایننس مشخص می شود.

انواع کپی تریدینگ

 

استراتژی Copy Trading به دودسته خودکار و دستی تقسیم بندی می شود. شما می توانید کپی تریدینگ را شخصاً با گرفتن سیگنال از یک تریدر حرفه ای انجام دهید. Copy Trading بر بستر پلتفرم ها شکل می گیرد و به شما امکان سرمایه گذاری در حین تقلید را می دهد؛ زیرا این گونه معاملات به صورت خودکار یا همان اتوپایلوت انجام می شود و توسط ربات ترید یا تریدرهای ماهر صورت می پذیرد. با وجود این شما می توانید تریدر مناسب را خودتان انتخاب کرده و در هر مرحله دلخواه از سرمایه گذاری آن را متوقف کنید.

نحوه کارکرد کپی تریدینگ

استراتژی Copy Trading بیشتر از اینکه به اطلاعات و روش های عرضه شده توسط تریدرها مرتبط باشد، به رفتار آن ها بستگی دارد. همان طور که قبلاً نیز بیان کردیم، در این استراتژی شما اقدامات تریدرهای دیگر را کپی می کنید؛ برای مثال در پلتفرم های Copy Trading هنگامی که شما یک تریدر را انتخاب می کنید، سبدهای سرمایه گذاری که پورتفولیو نام دارد به یکدیگر متصل می شوند و هر وضعیتی که معامله گر باز کند، به صورت اتوماتیک اکانت او به اکانت شما کپی و سپس اجرا می شود.

کپی تریدینگ می تواند تصمیم بگیرد چه میزان از دارایی های خود را قصد دارد در استراتژی معامله گر سرمایه گذاری کند؛ اگرچه بیشتر پلتفرم ها اجازه نمی دهند تریدینگ بیش از 20 درصد پرتفولیوی خود را با این استراتژی سرمایه گذاری کنید.

برای مثال شما 2000 دلار در اکانت خود داشته و قصد دارید روش یک تریدر موفق را کپی کنید. اگر یک فرد تازه کار هستید، پیشنهاد می کنیم تنها 10 درصد از دارایی خود یعنی حدود 200 دلار را سرمایه گذاری کنید. هر پلتفرم روش های متفاوتی برای شروع کار دارد، ولی روند رایج کار به شرح زیر است:

۱- ابتدا به حساب کاربری خود وارد شوید و یک API ایجاد کنید. این API یک رابط برنامه نویسی و مجموعه ای از قوانین و ابزارهایی است که برای ایجاد یک نرم افزار استفاده می شود. همچنین با ایجاد API می توانید دسترسی ها را محدود کنید.

۲- API ها چگونگی تعامل اجزای نرم افزار را مشخص می کنند؛ برای نمونه مشخص می کنند از چه اطلاعاتی استفاده شود و چه کارهایی صورت بگیرد.

۳- مرحله بعدی انتخاب تریدر یا ربات ترید است که به خود کاربر بستگی دارد که چه چیزی را انتخاب می کند.

در گام بعدی لازم است ربات معاملاتی یا معامله گر را دنبال کنید و بقیه موارد پس از این مرحله به صورت اتوماتیک انجام می گیرد؛ مثلاً در پلتفرم واندربیت تریدر یک سفارش از مشتری را در پروفایل خود ثبت می کند و اگر شما استراتژی این تریدر را فالو کنید، پلتفرم همه حرکاتی که او در اکانت خود انجام می دهد در اکانت صرافی شما نیز انجام می شود. شما می توانید تمام این مراحل و اقداماتی را که تریدر موردنظر انجام می دهد، در داشبورد خود مشاهده کنید.

همچنین می توانید در هر زمانی که خواستید استراتژی را لغو کنید و از آن خارج شوید یا منتظر بمانید سیگنال بعدی از تریدر ارسال شود.

تفاوت های میرور تریدینگ و کپی تریدینگ چیست؟

می توان گفت کپی تریدینگ حاصل میرور تریدینگ است؛ با این تفاوت که Copy Trading معامله ها را کپی نمی کند و کورکورانه یک تریدر را دنبال می کند، ولی در میرور تریدینگ کاربر می تواند استراتژی ها را ببیند و هرکدام را با توجه به نیاز اجرا کند.

معرفی رایج ترین پلتفرم های کپی تریدینگ

تا اینجا متوجه شدید که Copy Trading چیست و چه مزایا و کاربردی دارد. در این قسمت می خواهیم شما را با چند نمونه از بهترین پلتفرم های آن آشنا کنیم.

۱- کوین متیکس (Coinmatics)

کوین متیکس

کوین متیکس پلتفرمی است که در سال 2018 راه اندازی شد. سرمایه گذاران می توانند از این سرویس به صورت دستی و خودکار استفاده کنند. تریدرها نیز می توانند با شروع استراتژی های معاملاتی به کسب درآمد بپردازند. در حال حاضر کوین متیکس 40 تریدر و 3000 کپی تریدر دارد و این پلتفرم تنها از صرافی بایننس پشتیبانی می کند.

امنیت: تنظیمات کلید API مجوز برداشت را نمی دهد و آمارها در این پلتفرم معتبر و دارای احراز هویت است.

هزینه ها: شما می توانید از دوره آزمایشی رایگانی که دارد، به صورت نامحدود استفاده کنید؛ البته امکان معامله در فیوچرز به صورت رایگان وجود ندارد.

۲- تری کاماز 

پلتفرم تری کاماز علاوه بر عرضه ربات معاملاتی بازاری را برای تریدرها به وجود آورده که آن ها به راحتی می توانند استراتژی های معاملاتی خود را به اشتراک بگذارند. در این روش شما استراتژی خود را انتخاب می کنید و سپس بقیه مراحل را ربات به صورت خودکار انجام می دهد. یکی از مزایای این پلتفرم پشتیبانی از صرافی های مانند بایننس، کراکن، بیترکس، بای بیت و کوکوین است.

امنیت: در این پلتفرم دارایی ها در خود پلتفرم نگه داری می شود و ربات ها نمی توانند دارایی را برداشت کنند.

هزینه ها: این پلتفرم دارای سه روز دسترسی رایگان برای نسخه حرفه ای بوده و تعرفه آن به صورت زیر است:

  • تعرفه مبتدی: ماهانه 14.5 دلار
  • تعرفه حرفه ای: ماهانه 49.9 دلار
  • تعرفه پیشرفته: ماهانه 24.5 دلار

۳- شریمپی (Shrimpy)

پلتفرم شریمپی به کاربران اجازه می دهد پرتفولیوی خود را پیکربندی کنند و ارزش هر ارز را در پرتفولیوی خود تعیین کرده و تنظیم کنند. این برنامه از صرافی هایی مانند بایننس، بیتفینکس، بیترکس، بیترکس گلوبال، بیت مارت، بیت استمپ، کوین بیس پرو، هوبی گلوبال پشتیبانی می کند.

  • امنیت: احراز هویت دومرحله ای و رمزنگاری کلید API و پروتکل HTTPS
  • هزینه ها: هزینه عضویت این پلتفرم به صورت ماهانه و به شکل زیر است:
  • مبتدی: ماهیانه 19 دلار
  • حرفه ای: ماهیانه 79 دلار
  • سازمان ها و شرکت ها: ماهیانه 229 دلار

سخن پایانی

نباید از این حقیقت دور بمانیم که بازارهای مالی مانند ارزهای دیجیتال، بسیار پیچیده هستند و رسیدن به سود مناسب نیازمند کسب تجربه زیادی است. کپی تریدینگ برای بسیاری از افراد تازه کار مسیر را هموارتر می کند و آن ها را به موفقیت می رساند. اگر قصد دارید سرمایه گذاری را در حوزه ارزها انجام دهید، پیشنهاد می شود این کار را با سرمایه کم آغاز کنید.

پرسش های متداول

1- آیا استفاده از کپی تریدینگ مناسب است؟

اگر بتوانید یک تریدر حرفه ای در بازار ارز پیدا کنید، این استراتژی شما را به سود زیادی می رساند.

2- آیا Copy Trading برای افراد تازه کار توصیه می شود؟

این استراتژی گزینه ای بسیار آسان برای شروع سرمایه گذاری در بازار است. البته به عنوان یک تریدر توصیه می کنیم از سایر روش های دیگر غافل نمانید.

3- کپی تریدینگ به چه میزان سودآور است؟

انتخاب این روش گزینه ای پرسود برای افراد تازه کار محسوب می شود. اگر با سرمایه خوبی به بازار وارد شوید، می توانید به راحتی از این استراتژی بهره مند شوید.

4- تا چه زمانی می توان از Copy Trading استفاده کرد؟

استفاده از این استراتژی همواره به انتخاب خود سرمایه گذار بستگی دارد، ولی پیشنهاد می شود پس از کسب دانش و تجربه عمل ترید را خود شخص انجام دهد.

5- آیا استفاده از کپی تریدینگ سود تضمینی دارد؟

خیر، سودرسانی با استفاده از این کار تضمینی نیست؛ زیرا بسیاری از تریدرهای حرفه ای نیز ممکن است دچار خطا شوند.

ادامه مطلب
DAO
سازمان خودگردان غیرمتمرکز (DAO) چیست و چگونه کار می کند؟

دنیای ارز دیجیتال و فناوری بلاک چین، همیشه سورپرایزهای خودشان را دارند و دائماً در حال ارائه ی خدمات نوآورانه هستند و همین امر باعث محبوبی روز افزون آن ها شده است. Dao  یا همان سازمان خودکار غیرمتمرکز، یکی از همین فناوری های جدید و نوآورانه ی بلاک چین است. همه ی فعالان حوزه ی ارز دیجیتال حتماً برای یک بار هم اسم سازمان خودگردان غیرمتمرکز را شنیده اند اما از موجودیت و عملکرد آن اطلاعی ندارند. اگر شما هم جزو این دسته از افراد هستید؛ با ما همراه باشید تا با این سازمان بیش تر آشنا شوید.

سازمان خودگردان غیرمتمرکز یا DAO

تمرکز زدایی و ارائه ی نوآوری، یکی از اهداف شکل گیری بلاک چین و ارزهای دیجیتال است. بر همین اساس، پس از گذشت چند سال از فعالیت بلاک چین، سازمان های جدیدی با استفاده از این تکنولوژی به وجود آمده اند که به آن ها سازمان خودگردان غیرمتمرکز (DAO) گفته می شود. قبل از هر چیزی بهتر است با ماهیت سازمان غیرمتمرکز و وجه تمایز آن با یک سازمان متمرکز آشنا شوید.

منظور از سازمان خودگردان غیرمتمرکز (DAO) چیست؟

ساختار ویژه ی سازمان های غیرمتمرکز یکی از ویژگی های آن ها به شمار می آید. سازمان های متمرکز دارای چارچوب مشخصی هستند که اصل سلسله مراتبی و طبقه بندی شده با یک رهبری واحد، در آن اجرا می شود. سازمان های متمرکز عقیده دارند که وجود سلسله مراتب و یک رهبر، سازمانی نظام مندتر و منظم تر را می سازد. اما برخی دیگر با این نظر مخالف هستند و همین باعث شده است تا سازمان های غیرمتمرکز درمقابل سازمان های متمرکز قرار بگیرند.

یک سازمان غیرمتمرکز به جای تمرکز بر یک فرد به عنوان رهبر و مدیر در رأس سازمان، این وظیفه را در بین اعضای تیم پخش می کند. برای درک بهتر، تصور کنید که در یک مجموعه هیچ مدیری نمی تواند به تنهایی برای شرکت تصمیم بگیرد و همه ی اعضا از حق رأی مساوی برخوردار هستند. ممکن است در نگاه اول، این ویژگی خیالی به نظر برسد اما سازمان های غیرمتمرکز دقیقاً به همین خاطر به وجود آمده اند. یکی از ویژگی های ارزهای دیجیتال، غیرمتمرکز بودن آن ها است و بسیاری از این رمزارزها نیز توسط سازمان های غیرمتمرکز ساخته می شوند. Dao یکی از اولین و بزرگ ترین مثال ها برای یک سازمان خودگردان غیرمتمرکز است. در ادامه بیش تر با این سازمان آشنا خواهید شد.

DAO  چیست؟

سازمان خودگردان غیرمتمرکز

DAO یک سازمان غیرمتمرکز می باشد که به صورت یک شرکت خود مختار طراحی شده است. DAO که مخفف عبارت «Decentralized Autonomous Organization» است، یک سازمان فیزیکی نیست؛ بلکه در فضای آنلاین فعالیت می کند و اعضای آن در نقاط مختلف جهان حضور دارند. این سازمان با هدف برطرف کردن مشکلات سازمانی، مانند تعیین سیاست درست و حل اختلافات در تصمیم گیری به وجود آمده است. نکته ی مهمی که درباره ی این سازمان باید بدانید، انجام شدن کد نویسی آن، توسط یک سازمان غیر متمرکز است که منجر به وجود آمدن یک مکانیزم هدایت و کنترل در شبکه می شود.

درواقع، دائوها قراردادهای هوشمندی هستند که در آن تمام فعالیت ها و ارتباطات افراد سازمان، توسط یک پروتکل خودکار و متن باز کنترل می شود. DAOها سیستم مدیریتی مخصوصی دارند که فعالیت اعضای سازمان در آن ثبت می شود؛ همین امر نیز باعث تلاش اعضای آن برای ارائه ی بهترین عملکرد شده است.

تاریخچه DAO

دائو برای اولین بار توسط Slock.it بر روی بلاک چین اتریوم و با هدف تأمین سرمایه ی پروژه ی ارز دیجیتال خلق شد. ماجرا از این قرار است که سه توسعه دهنده از یک تیم استارتاپی، تصمیم گرفتند یک شرکت سرمایه گذاری غیرمتمرکز را تأسیس کنند. بنابراین، اعضای این تیم کدهای شرکت خود را نوشته و با نام The DAO شروع به فعالیت و جذب سرمایه کردند. طولی نکشید که این تیم توانست به یک پروژه ی موفق در این زمینه تبدیل شده و بیش از 150 میلیون دلار سرمایه ی اولیه را جذب کند.

یکی از مزایای The DAO، متن باز بودن پروژه بود که هرکسی می توانست در آن شرکت کند اما همین موضوع نیز باعث نابودی پروژه ی The DAO شد. پس از معرفی این پروژه توسط تیم توسعه دهنده، متخصصان بلاک چین در مورد باگ هایی که در کد آن وجود داشت، به سرمایه گذاران هشدار دادند اما دقیقاً زمانی که تیم توسعه دهنده در حال دی باگ کردن پروژه بود، یک هکر از فرصت استفاده کرد و باعث نابودی آن شد. این هکر توانست آسیب بزرگی به شبکه وارد کرده و مقدار زیادی از سرمایه ی جمع شده را از آن خود کند. البته، اعضای پروژه به سرعت جلوی خروج سرمایه از پلتفرم را گرفتند اما تا آن زمان، بیش از پنجاه میلیون دلار از شبکه خارج شده بود.

این اتفاق در سال‎های ابتدایی فعالیت اتریوم رخ داد و از آن جایی که پروژه ی The DAO بر روی بلاک چین اتریوم تأسیس شده بود، تأثیر مخربی بر روی این بلاک چین و رمز ارزهای آن گذاشت. شکست پروژه ی The DAO باعث شد تا اتریوم یک هاردفورک برای جبران خسارت وارد شده به سرمایه گذاران برگزار کند اما از آن جایی که برخی اعضای جامعه ی اتریوم با برگزاری هاردفورک مخالف بودند، زنجیره ی بلوکی اتریوم به دو شاخه ی اتریوم و اتریوم کلاسیک تبدیل شد.

DAO چگونه کار می کند؟

یکی از سوالات پرتکرار در مورد دائو این است که دائو چگونه کار می کند و اعضای این سازمان چگونه و بر چه اساسی آن را اداره می کنند؟ همان طور که می دانید،dao  برای فعالیت خود از قراردادهای هوشمند، بلاک چین و توکن های خاص استفاده می کند. این خلاقیت در اداره ی سازمان باعث شده است تا هزینه های سازمان به طرز چشم گیری کاهش یافته و تصمیم گیری ها منصفانه باشد؛ اما همه این ها چگونه اتفاق می افتد؟

dao

New user: کاربر جدید

Register: ثبت نام

Purchase vote: خرید حق رأی

See proposal: دیده شدن پروپوزال

Vote: رأی گیری

Submit proposal: ارسال پروپوزال

Valid proposal: تأیید پروپوزال

Activate: فعال شدن رأی گیری

Payment: پرداخت

Quorum: رسیدن رأی به حد نصاب

افراد داخل دائوها، برای اینکه بتوانند در تصمیم گیری ها شرکت کرده و از موفقیت های سازمان سود ببرند، بایستی قبل از هر چیزی در آن عضو شوند. عضو شدن در دائو با سرمایه گذاری در این پلتفرم اتفاق می افتد. هر پروژه ی دائو یک توکن حاکمیتی یا بومی دارد و کسانی که با خرید این توکن ها در این پلتفرم سرمایه گذاری می کنند، می توانند در تصمیمات این سازمان خودگردان مشارکت داشته باشند. البته، در اغلب اوقات، این مرحله قبل از آغاز فعالیت یک dao انجام می گیرد.

پس از اتمام مرحله ی اولیه ی سرمایه گذاری در دائو، هر شخص با توجه به مقدار توکن خریداری شده ی خود و بر اساس قوانین از پیش تعیین شده، می تواند در رأی گیری ها شرکت کند. البته، با اینکه همه ی افراد در دائو حق رأی دارند اما کسانی که توکن بومی بیش تری دارند، از حق رأی بیش تری نیز برخوردار هستند. سرمایه گذاران سازمان خودگردان غیرمتمرکز، می توانند پیشنهادات جدید را مطرح کرده و در رأی گیری ها شرکت کنند؛ اما لازمه ی آن مصرف کردن مقدار مشخصی از توکن ها است. همین امر باعث می شود اعضای سازمان دائو، قبل از ارائه ی هر پیشنهادی و یا نظر دادن در مورد تصمیم گیری ها، به خوبی آن را ارزیابی کنند و در طرح های نامناسب شرکت نکنند.

پروپوزال ها بخش دیگری را از سازمان خودکار غیرمتمرکز تشکیل می دهند. کاربرانی که پیشنهادی برای بهبود عملکرد دائو داشته باشند، می توانند این پروپوزال را در شبکه ثبت کرده و از دیگر اعضای آن نظر بخواهند. اعضای دائو با استفاده از توکن های بومی خود می توانند در این نظرسنجی ها شرکت کرده و رأی خود را اعلام کنند. در صورتی که اکثر اعضای آن به یک پروپوزال رأی مثبت بدهند، آن ایده در دائو اجرا خواهد شد.

ویژگی های اصلی سازمان خودگردان غیرمتمرکز

در کل، هر شبکه ی غیرمتمرکز خودکار سه ویژگی دارد:

  • استفاده از قراردادهای هوشمند
  • داشتن توکن بومی
  • امکان ثبت پروپوزال در دائو

معروف ترین پروژه‎ های DAO کدامند؟

طبق توضیحات قبلی، افزایش روز افزون این فناوری باعث شده است تا DAOهای جدیدی فعالیت خود را شروع کنند. برخی از این دائوها نسبت به بقیه شناخته شده تر هستند. در ادامه به معرفی چند مورد از DAOهای مشهور پرداخته خواهد شد.

  • میکر دائو (MakerDAO)

میکر دائو یکی از DAOهای معروفی است که به عنوان یک پلتفرم وام دهی ارز دیجیتال فعالیت می کند. این پلتفرم وام دهی در مقایسه با سایر پلتفرم ها از محبوبیت بسیار بالایی برخوردار است. میکر دائو، دو توکن مخصوص دارد؛ توکن dai/’>دای که یک استیبل کوین است و توکن میکر که به عنوان توکن بومی این پلتفرم معرفی شده است.

  • گیت کوین (Gitcoin)

گیت کوین یک دائوی معروف در زمینه ی اپلیکیشن است که از توسعه دهندگان اپلیکیشن های متن باز حمایت می کند. توکن بومی این دائو، gtc  است. کاربران این سازمان می توانند با این توکن بر روی پروژه های دلخواه خود سرمایه گذاری کنند.

  • یونی سواپ (Uniswap)

یونی سواپ بزرگ ترین صرافی غیرمتمرکز در بلاک چین اتریوم است. این پلتفرم در سال 2020 توکن بومی خود به نام uni را عرضه کرد. کاربران و سرمایه گذاران یونی سواپ می توانند با خرید این توکن ها در تصمیم گیری های این صرافی شرکت کرده و رأی خود را اعلام کنند.

سخن پایانی

در این مقاله سعی شده است سازمان خودگردان غیرمتمرکز (DAO) و طرز کار آن معرفی شود. دائوها یکی از پروژه های دنیای بلاک چین و ارزهای دیجیتال هستند که با هدف تغییر در سیستم های مدیریتی قدیمی در سازمان ها ایجاد شده اند. با توضیحات ارائه شده، این احتمال وجود دارد که در آینده ای نه چندان دور، تمامی شرکت ها و سیستم های اداری متمرکز، با دائوها جایگزین شوند؛ اما به نظر شما آیا ممکن است روزی شاهد این اتفاق باشیم؟

ادامه مطلب
double-spending
دوبار خرج کردن (Double Spend) در بلاک چین چیست؟

در دنیای امروزی، علم و تکنولوژی با سرعت زیادی در حال پیشرفت است و صنایع زیادی سعی دارند همگام با آن پیشرفت کنند. یکی از صنایعی که افراد زیادی سعی در دیجیتالی کردن آن داشته اند، صنعت وجه نقد و معاملات است. در طول سالیان گذشته، پروژه های زیادی با هدف دیجیتالی کردن پول شروع به فعالیت کردند اما اغلب این پروژه ها با شکست مواجه شدند. دلیل اصلی شکست پروژه های پول دیجیتال، عدم توانایی از جلوگیری دوبار خرج کردن بوده است. نهایتاً پروژه ی بیت کوین با حل این مشکل توانست ارز دیجیتال را در دنیای کنونی راه اندازی کند. 

دوبار خرج کردن چیست؟ (Double Spend)

دوبار خرج کردن یا همان دابل اسپندینگ، با توجه به اسم آن، یک پول را دومرتبه خرج کردن است. آیا این اتفاق ممکن است رخ دهد؟ در فضای آنلاین بله! به این مثال توجه کنید: در دنیای واقعی، زمانی که وارد یک فروشگاه می شوید و خریدی انجام می دهید، از پول نقد یا کارت اعتباری استفاده می کنید. زمانی که از پول نقد برای پرداخت هزینه ها استفاده می کنید، به هیچ عنوان نمی توانید آن پول را مجدداً خرج کنید. درصورت استفاده از کارت اعتباری برای پرداخت هزینه ها نیز بانک یا موسسه ی مالی، اطمینان یک تراکنش موفق را به فروشنده می دهد و پس از تأیید پرداخت، کالای موردنظر را در اختیار شما قرار می دهد. اما بیت کوین یک پول فیزیکی نیست و یک نفر می تواند با کپی کردن آن، مجدداً آن را خرج کند. اما چگونه؟  

چگونه بیت کوین را دوبار خرج کنیم؟

سه روش معمول برای دوبار خرج کردن بیت کوین عبارتند از:

حمله ی 51درصد

انواع دوبار خرج کردن (Double Spend)

یکی از روش های معمول دوبار خرج کردن بیت کوین، به دست گرفتن 51درصد از قدرت هش شبکه است. زمانی که فردی بتواند با استفاده از امکانات ماینینگ، 51درصد از هش شبکه ی ارز دیجیتال را به دست بگیرد، قادر خواهد بود تا ترتیب تراکنش ها را حذف و یا اصلاح کند و رمزارز را دوباره خرج کند. با توجه به اینکه قدرت هش شبکه ی بیت کوین بسیار بالا است، برای به دست گرفتن این درصد از هش شبکه، قدرت سخت افزاری بسیار بالایی موردنیاز است و حتی فارم های ماینینگ نیز قادر به مدیریت آن نیستند. 

حمله ی ریس (Race attack)

دوبار خرج کردن در ارزهای دیجیتال

زمانی که دو تراکنش متناقص با استفاده از یک دارایی به صورت متوالی ثبت شود، تنها یکی از آن تراکنش ها توسط شبکه تأیید خواهد شد. در این روش، شخص متقلب دو تراکنش در شبکه ثبت می کند که یکی انتقال بیت کوین به حساب گیرنده و دیگری به والت خودش است اما با این تفاوت که برای تراکنش دوم، میزان کارمزد بالاتری درنظر گرفته می شود تا زودتر توسط ماینرهای شبکه تأیید شده و درخواست دیگر باطل شود. البته، برای اجرای این ترفند به گیرنده ای نیاز دارید تا تراکنش تأیید نشده را به عنوان پرداخت بپذیرد. 

حمله ی فینی (Finney attack)

انواع حملات دوبار خرج کردن (Double Spend)

در این روش، فرد متقلب یک تراکنش را در بلاک استخراج شده توسط سیستم استخراج خود قرار می دهد اما آن را به شبکه ارسال نمی کند. سپس ارز دیجیتال موردنظر را در معامله ی دیگری خرج کرده و نتایج تراکنش استخراج شده را در شبکه منتشر می کند. این نوع از حملات، به همکاری یک ماینر نیاز دارد اما اجرای این ترفند، همانند ترفند ریس، به گیرنده ای نیاز دارد تا تراکنش تأیید نشده را به عنوان پراخت قبول کرده و منتظر دریافت تأیید تراکنش نباشد. 

بیت کوین چگونه مشکل دوبار خرج کردن را حل کرده است؟ 

بیت کوین با استفاده از یک مکانیزم تأیید تراکنش و ثبت دارایی در دفتر کل بلاک چین، مشکل دوبار خرج کردن را حل کرده است. این راه حل تقریباً مشابه سیستم مؤسسات مالی و معامله ی پول سنتی است.  برای درک ساده ، این موضوع را با یک مثال توضیح می دهیم. تصور کنید که هزینه ی یک محصول یا خدمات را به وسیله ی بیت کوین پرداخت کرده و به حساب فروشنده ارسال می کنید. حال دوباره قصد دارید تا آن بیت کوین را برای فرد دیگری ارسال کنید. در این شرایط، هر دو تراکنش شما به بلاک چین ارسال شده و وارد استخرهای استخراج بلاک می شود. این دو تراکنش به ترتیب در بلاک های استخراج قرار می گیرند و در ابتدا تراکنش اول شما تأیید شده و در بلاک بعدی قرار می گیرد. پس از تأیید تراکنش اول و جابه جایی بیت کوین به حساب دیگر، تراکنش دوم شما توسط ماینرها غیرمعتبر شناخته شده و از شبکه خارج می شود. اگر دو تراکنش به صورت همزمان در بلاک چین بیت کوین ثبت شود، چه اتفاقی رخ می دهد؟

یکی از مکانیزم های تأیید تراکنش در شبکه ی بیت کوین، به حد نصاب رسیدن تعداد تأیید تراکنش ها است. به این صورت، تراکنشی که بیش ترین تأیید را دریافت کرده باشد، در شبکه ثبت و انجام می شود. تعداد تأییدهای لازم برای انجام تراکنش، شش تأیید از سوی ماینرها است. به همین خاطر، این شبکه اعلام کرده است تا گیرنده ها حداقل تا دریافت شش تأیید منتظر باشند تا از انجام تراکنش خود مطمئن شده و از ریسک دوبار خرج کردن بیت کوین جلوگیری کنند.

رویکردهای مقابله با حملات دوبار خرج کردن رمزارزها

1- رویکرد متمرکز در مقابله با دوبار خرج کردن

متمرکز کردن ثبت و تأیید تراکنش های ارز دیجیتال، خطر دوبار خرج کردن در معاملات بازراهای ارز دیجیتال را کاهش می دهد. در این مکانیسم، با پیاده سازی برنامه ی شخص ثالث مرکزی و مورداعتماد برای تأیید تراکنش ها انجام می شود. یک مثال خوب در این مورد، سیستم پول دیجیتال دیوید چوم می باشد که از الگوی تراکنشات وجوه نقد الگوبرداری شده است و همانند سیستم های مالی بانکی، از امضاهای کور استفاده می کند. این الگو امکان تبادل ناشناس و همتا به همتا را برای کاربران میسّر می کند. 

2- رویکرد غیرمتمرکز برای مقابله با Double Spend

بیت کوین یک ارز غیرمتمرکز است و کاربران به مرجع اعتبارسنجی تراکنشات دسترسی ندارند. به همین خاطر، شبکه ی بیت کوین از مکانیسم های جمعی برای حل این مشکل استفاده می کند تا تراکنش های انجام شده را تأیید کند. این مکانیسم اجماع که با عنوان اثبات کار شناخته می شود، هر گره شرکت کننده در تراکنش را تأیید می کند.

سخن پایانی

در این مقاله با دوبار خرج کردن بیت کوین یا Double Spend آشنا شدید. همچنین انواع روش های خرج کردن دوباره ی ارز دیجیتال و رویکرد بلاک چین بیت کوین را در مقابله با این خدمات به شما توضیح دادیم. با توجه به مقاله، شبکه ی بیت کوین از دوبار خرج شدن ارز دیجیتال در شبکه ی خود جلوگیری کرده و قول یک تراکنش امن را به کاربران خود می دهد. به نظر شما با وجود این مکانیزم های پیشرفته، باز هم امکان Double Spend ارز دیجیتال وجود دارد؟

ادامه مطلب
IDO
عرضه اولیه صرافی غیرمتمرکز (IDO) چیست؟

عرضه اولیه صرافی غیرمتمرکز (IDO) یکی از روش های نوین جذب سرمایه به کمک صرافی های غیرمتمرکز است که مسیر جدیدی را جهت برای جمع آوری سرمایه در فضای بازار ارزهای دیجیتال باز می کند.

مقدمه

اساساً جذب سرمایه یکی از بزرگ ترین چالش هایی است که استارت آپهای حوزه بلاک چین با آن روبه رو هستند. باوجوداینکه در چند سال اخیر روش های گوناگونی جهت جذب سرمایه معرفی شده اند، کماکان چالش های بسیاری در این خصوص وجود دارد. ازاین رو، کارشناسان به دنبال ابداع روش های جدیدی هستند تا بتوانند با تکیه بر آنها، فرایند جذب سرمایه پروژه های بلاک چینی را آسان تر کنند.

پیش ازاین، کاربرانی که قصد سرمایه گذاری بر روی پروژه های ارز دیجیتال را داشتند، بالاجبار بایستی ریسک بزرگی را می پذیرفتند؛ چراکه این امکان وجود داشت تا با شکست آن پروژه و بروز برخی مشکلات، کلیه سرمایه آنها نیز نابود شود. درواقع این موضوع باعث شده بود تا تعداد کاربرانی که بر روی پروژه های ارز دیجیتال سرمایه گذاری می کردند، به شدت کم شود. 

اما امروزه روش های نوین سرمایه گذاری که روزبه روز نیز به تعداد آن ها افزوده می شود باعث شده تا سرمایه گذاری در پروژه های بلاک چینی به مراتب آسان تر شود. دراین بین ازجمله روش هایی که جهت جذب سرمایه گذاران پروژه های بلاک چینی ابداع شده و این روزها به شدت نیز محبوب گشته است، عرضه اولیه صرافی غیرمتمرکز (IDO) است.

ازاین رو، در این مطلب قصد داریم تا به بررسی مفهوم IDO ها پرداخته، مزایا و معایب آنها را مشاهده کنیم و در آخر نیز چند مورد از برترین IDO های بازار رمز ارزها را معرفی کنیم.

عرضه اولیه صرافی غیرمتمرکز یا Initial Dex Offering

عرضه اولیه صرافی غیرمتمرکز

IDO یا عرضه اولیه صرافی غیرمتمرکز (Initial Dex Offering) روشی است جهت جمع آوری کمک های مالی که طی آن، توکن ها به وسیله مبادله نقدینگی در یک صرافی غیرمتمرکز، صادر می شوند. در حقیقت فرایند تبادل نقدینگی غیرمتمرکز، نوعی مبادله رمز ارز متکی بر استخرهای نقدینگی است که تریدرها می توانند به وسیله آن، اقدام به تبادل توکن ها کنند.

به بیان دیگر، عرضه اولیه صرافی غیرمتمرکز نوع جدیدی از فرایندهای تأمین مالی جمعی و غیرمتمرکز است که راه جدیدی را جهت جمع آوری کمک های مالی در فضای ارزهای دیجیتال فراهم می سازد. از طرفی، اکثریت استخرهای نقدینگی، دارای جفت ارزهای معاملاتی (شامل یک رمز ارز و یک استیبل کوین هستند؛ مثل جفت ارز USDT / BTC) هستند و تریدرها می توانند طبق شرایط بازار، میان رمز ارز مدنظر خود و یک استیبل کوین (عموماً تتر)، تبادل کنند. 

البته ازآنجاکه نوسانات استیبل کوین ها بسیارکم است، این خصوصیات امکان مناسبی را در اختیار تریدرها قرار می دهد تا در مقابل نوسانات بازار، از سرمایه خود محافظت کنند. نتیجتاً اینکه، یک عرضه اولیه صرافی غیرمتمرکز، استارت آپ ها و پروژه های مختلف بلاک چینی را قادر می سازد تا اقدام به صدور یک ارز دیجیتال کرده و به سرعت به نقدینگی مدنظر خود دست پیدا کنند.

به صورت کلی، IDO ها جانشین لایق دیگر مدل های جمع آوری سرمایه نقدی (مثل عرضه اولیه کوین (ICO)، عرضه توکن های امنیتی (STO) و عرضه اولیه صرافی (IEO)) برای پروژه های ارزهای دیجیتال هستند که با ارائه نقدینگی بهتر و سریع تر، یک انتخاب مناسب برای پروژه های جدید و استارت آپ هایی به حساب می آیند که تمایل دارند تا توکن های خود را به بازار عرضه کنند.

همچنین، برخلاف دیگر روش های جمع آوری نقدینگی، IDO راهی عادلانه جهت راه اندازی یک پروژه جدید ارز دیجیتال است که اساساً از pre-mining یا پیش استخراج ها (سیستم های انتشاری که بنیان گذاران پروژه را به اعضای جامعه ترجیح می دهد) اجتناب می کنند.

علت اهمیت وجود عرضه اولیه صرافی های غیرمتمرکز

زمانی که ICO ها و فرایند جذب سرمایه از طریق فروش توکن ها در سال ۲۰۱۷ رواج پیدا کرد، برآوردها بر این بود که با جمع آوری رقمی نزدیک به پنج میلیارد دلار تا پایان آن سال، اغلب پروژه ها به دنبال این بودند تا از این طریق، مشکلات تأمین سرمایه خود را برطرف کنند. 

این در حالی است که بسیاری از پروژه ها، جزء پروژه های موفق در این زمینه بودند و بسیاری نیز در این خصوص با شکست روبرو شدند. ازاین رو، این موضوع یک حقیقت است که ICO ها اساساً با مشکلاتی روبرو هستند. به عنوان نمونه، ICO ها متمرکز بوده (با دخالت اشخاص ثالث همراه هستند) و شدیداً آسیب پذیر هستند (در مقابل سرقت دارایی ها، خطاهای انسانی و عدم رعایت حریم خصوصی کاربران، آسیب پذیر هستند).

حال با توجه به ماهیت غیرمتمرکزی که  IDO ها دارند، این مدل نوین از جذب سرمایه، تلاش دارد تا مشکلات ICO ها را برطرف کرده و همچنین امکانات جدیدی را نیز به این فرایند تأمین سرمایه بیفزاید. در حقیقت به وسیله فرایند تأمین سرمایه از طریق عرضه اولیه صرافی غیرمتمرکز، استارت آپ ها و پروژه های بلاک چینی قادر خواهند بود تا رمز ارز خود را بدون دخالت هرگونه شخص ثالث، منتشر کرده و از طرفی از مواجهه با هرگونه مشکلی مربوط به هکرها و خطاهای انسانی نیز در امان باشند.

تفاوت میان عرضه اولیه صرافی غیرمتمرکز (IDO) و ICO 

عرضه اولیه صرافی غیرمتمرکز

اساساً در فرایند عرضه اولیه کوین، صادرکنندگان یک توکن، تمامی مسئولیت ها موجود را بر عهده دارند. اما در مقابل، در یک عرضه اولیه صرافی غیرمتمرکز، عرضه توکن به وسیله یک DEX انجام می گیرد. درواقع IDO ها ترکیبی از ICO و IEO هستند؛ با این تفاوت که در  IDO ها، به جای یک صرافی ارز دیجیتال متمرکز، عرضه توکن به وسیله یک صرافی غیرمتمرکز انجام می شود.

تفاوت میان  IDO و STO

در خصوص عرضه توکن اوراق بهادار یا STO نیز، قرارداد سرمایه گذاری، به وسیله توکن اوراق بهادار است که پشتیبانی می شود. درواقع این نوع از عرضه با مقررات دولتی مطابقت خواهد داشت؛ این در حالی است که برای IDO ها هنوز مقرراتی تنظیم نشده است.

تفاوت میان  IDO و IEO

IEO و IDO از بسیاری از جهات مشابه یکدیگر هستند و حتی می توانیم IDO ها را نوع جدیدی از IEO بنامیم. اساساً در هردوی این روش های تأمین سرمایه، سازمان ها قادر هستند تا مستقیماً توکن ها را با خود سرمایه گذاران یا معامله گران تبادل کنند. این در حالی است که با توجه به ماهیت مستقل و غیرمتمرکز IDO ها، کارمزدی به صرافی پرداخت نخواهد شد.

همچنین IDO ها توانسته اند تا برخی از مشکلات IEO ها را برطرف سازند که ازجمله آنها این است که در اکثر فرایندهای عرضه اولیه صرافی متمرکز، صادرکنندگان توکن اجازه ثبت توکن خود در دیگر صرافی ها را نخواهند داشت. از طرفی، در IEO ها، صادرکنندگان توکن بایستی جهت قرار گرفتن توکن خود در صرافی متمرکز، مقدار قابل توجهی از توکن های صادرشده را به خود آن صرافی پرداخت کنند.

مزایای عرضه اولیه صرافی غیرمتمرکز

اساساً در IDO ها لازم نیست تا مستقیماً با یک پروژه سروکار داشته باشید و به قراردادهای هوشمند آنها اعتماد کنید. در حقیقت یک پلتفرم IDO قابل اعتماد، قادر است تا چندین فروش موفق را تکمیل کند. علاوه بر این، اکثر IDO ها مقداری از سرمایه های جمع آوری شده در استخرهای نقدینگی را جهت ایجاد بازار نقدینگی پس از فروش قفل می کنند که این کار به کاهش نوسانات آن رمز ارز کمک شایانی می کند.

جدا از این، جهت شرکت در IDO ها نیازی به هیچ گونه ثبت نام نخواهد بود. درواقع جهت شرکت در IDO، تنها به یک کیف پول ارز دیجیتال و مقداری رمز ارز در آن نیاز خواهید داشت. همچنین نیازی نیست تا هیچ گونه اطلاعات هویتی از خود را به صرافی تحویل دهید. نتیجتاً این ویژگی IDO ها باعث می شود تا استفاده از آنها برای تمامی کاربران ممکن باشد.

علاوه بر این، IDO ها برای پروژه های اقتصادی نیز فوق العاده گزینه مناسبی به حساب می آیند. معمولاً برای یک پروژه کوچک و کمتر شناخته شده، عرضه توکن از طریق یک DEX، به نسبت یک صرافی متمرکز و بزرگ، فرایندی آسان تر و ارزان تر به حساب می آید. ضمناً  IDO ها اغلب اقداماتی دارند که با نهنگ های بازار مقابله می کنند. درواقع این موضوع بدین معنی است که هیچ سرمایه گذاری به تنهایی قادر نخواهد بود تا در IDO ها اقدام به خرید حجم بالایی از توکن ها کند.

ایراد اصلی IDO ها

به طور کلی، یکی از معایبی که در خصوص IDO ها وجود دارد، عدم وجود اقدامات مربوط به احراز هویت (KYC) و مبارزه با پول شویی (AML) است که عرصه را برای کلاه برداری و اقدامات غیرقانونی فراهم می سازد.

نحوه کارکرد عرضه اولیه صرافی غیرمتمرکز

فرایند عرضه اولیه صرافی غیرمتمرکز (IDO) جهت تسهیل فروش توکن های پروژه مدنظر خود، از یک صرافی غیرمتمرکز (DEX) استفاده می کند. در حقیقت یک پروژه ارز دیجیتال توکن های خود را در اختیار DEX قرار داده، کاربران وجوه خود را از طریق پلتفرم آن صرافی سپرده گذاری کرده و صرافی نیز توزیع و انتقال نهایی را تکمیل می کند. اساساً تمامی این فرایندها به صورت خودکار انجام گرفته و به وسیله قراردادهای هوشمند بر روی بلاک چین ثبت می شوند.

به طور کلی، مقررات و مراحل یک IDO به صرافی غیرمتمرکزی که مجری این عرضه است بستگی خواهد داشت. اما به طورکلی نحوه کارکرد اکثریت IDO ها مشابه با یکدیگر است. ازاین رو، در ادامه قصد داریم تا نحوه کارکرد این فرایند تأمین مالی را توضیح دهیم. 

اساساً بعد از یک بررسی، پروژه جهت اجرای یک IDO بر روی یک DEX پذیرفته خواهد شد. درواقع در یک IDO، صرافی ها قسمتی از توکن ها را باقیمتی ثابت عرضه کرده و کاربران درازای این توکن ها، وجوه خود را در صرافی قفل خواهند کرد و بعدها توکن های قفل شده خود را طی رویداد تولید توکن (TGE) دریافت می کنند. 

به طور کلی، معمولاً یک فهرست انتظار از سرمایه گذاران وجود خواهد داشت. از طرفی، برخی از وجوه جمع آوری شده جهت ایجاد یک استخر نقدینگی، از طریق توکن های خود پروژه خواهد بود. همچنین مابقی بودجه نیز در اختیار تیم آن پروژه ارز دیجیتال قرار خواهد گرفت.

نحوه شرکت در عرضه اولیه صرافی غیرمتمرکز

به طور کلی جهت برای ورود به یک IDO، به یک کیف پول ارز دیجیتال مثل متامسک (MetaMask) نیاز دارید تا به وسیله آن بتوانید به اپلیکیشن های کاربردی متصل شوید. از طرفی جهت خرید توکن ها و پرداخت کارمزد تراکنش ها نیز به مقداری ارز دیجیتال نیاز خواهید داشت. از طرفی بعدازاینکه کیف پول خود را آماده کردید، باید به IDO DApp  متصل شوید.

اساساً دستورالعمل های خاصی در خصوص نحوه قفل کردن وجوه خود برای فرایند تولید توکن به شما داده می شود. در اینجا بایستی اطمینان حاصل کنید که وجوه کافی برای پرداخت کارمزد تراکنش های خود رادارید. در اغلب موارد، بعد از اتمام دوره قفل شدن، توکن ها به کیف پول شما منتقل خواهند شد. بااین وجود، برخی از IDO ها ممکن است توکن های جدید شمارا برای مدت معینی قفل کنند.

نکات ضروری جهت شرکت در عرضه اولیه صرافی غیرمتمرکز

به طور کلی، اطلاع از نکات مهم جهت سرمایه گذاری در IDO ها باعث خواهد شد تا احتمال مواجه شدن با پروژه های کلاه برداری به شدت کاهش پیداکرده و سرمایه گذاران بتوانند به اهداف موردنظر خود دست یابند. اولین نکته این است که حتماً باید از لینک معتبر جهت دنبال کردن یک رویداد IDO استفاده کنید. 

معمولاً درزمانی که پروژه های معتبر و بزرگ در حال عرضه اولیه توکن های خود هستند، کلاه برداران بیکار نخواهند بود و به ایجاد لینک های جعلی می پردازند تا سرمایه کاربران را تصاحب کنند.

کاربران با کلیک روی لینک های جعلی که در شبکه های اجتماعی و پلتفرم های مختلف انتشاریافته اند، به پرداخت رمز ارزها می پردازند؛ درحالی که سرمایه کاربران به صورت مستقیم به حساب کلاه برداران ناشناس واریز می شود. متأسفانه در این موارد امکان ردیابی کلاه برداران نیز وجود نخواهد داشت و تنها کاری که برای جلوگیری از این مشکل می توان انجام داد، این است که از صحیح بودن آدرس صفحه صرافی ها اطمینان حاصل کرد.

اما درباره اینکه متداول ترین روش کلاه برداری IDO چیست، باید بدانید که در حال حاضر فروش توکن ها در صرافی های جعلی یکی از رایج ترین روش های کلاه برداری IDO به شمار می رود.

در حقیقت بسیاری از کلاه برداران با ایجاد صرافی های جعلی به فروش توکن های پروژه های معتبر باقیمت بسیار پایین می پردازند که همین سبب می شود بسیاری از افراد برای خرید آن ها ترغیب شوند. برای سرمایه گذاری در IDO و خرید توکن های معتبر مهم ترین کاری که باید انجام دهید این است که به صرافی های غیرمتمرکز معتبر مراجعه کنید. 

صرافی هایی که به تازگی تأسیس شده اند و شناخت کافی درباره آن ها وجود ندارد به هیچ وجه گزینه مناسبی برای سرمایه گذاری نیستند؛ به همین دلیل باید از خرید توکن در آن ها به شدت خودداری کرد.

جهت شرکت در IDO ها، شرایط و قوانینی را که درباره آن وجود دارد که  باید به خوبی آنها را مطالعه کنید؛ چراکه هرکدام از توکن ها تحت شرایط خاصی ارائه می شوند که ممکن است گزینه مناسبی به شمار نروند.

برای مثال در برخی پروژه ها توکن ها طی یک مدت زمان خاص قابل خریدوفروش نخواهند بود که همین سبب خواب سرمایه می شود و برای افرادی که به دنبال سرمایه گذاری کوتاه مدت هستند، مناسب نخواهد بود.

در پروژه های بلاک چینی مالکان پروژه می توانند به ایجاد هرگونه قوانین دلخواه درباره توکن های خود بپردازند. متأسفانه بسیاری از افراد با اطلاع نداشتن از این موضوع با ضررهای چشمگیری مواجه می شوند و در برخی موارد مجبور می شوند توکن های خریداری شده را با مبلغ بسیار کمتر بفروشند. 

برای سرمایه گذاری در IDO باید به یکی از مهم ترین نقل قول هایی که در میان سرمایه گذاران مشهور است توجه داشته باشید. سرمایه گذاران در حوزه های مختلف بر این باورند که باید تنها مبلغی را سرمایه گذاری کرد که امکان از دست دادن آن را به طور کامل داشت. 

در حوزه بلاک چین نیز دقیقاً به همین صورت است و تمام سرمایه گذاران که به خرید توکن در عرضه اولیه می پردازند، در معرض ریسک قرار خواهند داشت؛ تا جایی که ممکن است تمامی سرمایه خود را از دست دهند.

لانچ پدهای ارز دیجیتال؛ برترین پلتفرم های اجرای IDO

تعداد زیادی DEX در بلاک چین های مختلف وجود دارد که خدمات IDO را ارائه می دهند. یک راه ساده برای جستجوی آنها از طریق فهرست CoinGecko از کوین های برتر لانچ پد بر اساس سرمایه بازار است. هر صرافی غیرمتمرکزی که دارای کوین مخصوص به خود باشد، که تقریباً همه آنها هستند، در فهرست موجود است.

هم اکنون چندین پروژه در حال آزمایش IDO ها هستند و برخی پروژه ها نیز پروتکل خود را تکمیل کرده اند.

بایننس اسمارت چین پد (BSCpad)

BSCpad 

این شبکه به عنوان اولین پلتفرم IDO در شبکه بایننس اسمارت چین شناخته می شود. بسیاری از توکن های عرضه شده در شبکه بایننس اسمارت چین از این پلتفرم استفاده می کنند. میزان سودآوری این پروژه ها به صورت میانگین هفت برابر بوده است. برای شرکت در عرضه اولیه های این شبکه عمدتاً باید از توکن BUSD استفاده کرد.

داک استارتر (DuckStarter)

داک استارتر (DuckStarter)

داک استارتر یکی دیگر از لانچ پدهای معروف است که از شبکه های اتریوم و بایننس اسمارت چین پشتیبانی می کند. مشارکت در IDO های داک استارتر هم نیازمند سهام گذاری توکن DUCK و طی کردن مراحل احراز هویت است. علاوه بر این، سرمایه گذاران باید خود پروژه و همچنین DuckDAO را در توییتر و تلگرام دنبال کنند، برای یک پست به خصوص نظر بگذارند و درنهایت در هنگام اجرای IDO حاضر باشند.

از طرفی، داک استارتر سرمایه گذاران را بر اساس میزان توکن های DUCK آنها، به پنج سطح تقسیم می کند. سرمایه گذارانی که در یک سطح قرار دارند، برای مشارکت در IDO با یکدیگر رقابت می کنند.

دائو میکر (Dao Maker)

 

دائومیکر نیز یکی دیگر از پلتفرم های IDO فعال در حوزه رمز ارزهاست. توکن های عرضه شده در این پلتفرم در میان سایر پلتفرم های IDO بیشترین سودآوری را به ارمغان آورده اند؛ میزان سودآوری این توکن ها به  طور میانگین یازده ممیز پنج دهم برابر بوده است. برای مشارکت در عرضه اولیه این پلتفرم عمدتاً باید از کوین اتر یا توکن های شبکه بایننس اسمارت چین استفاده کرد.

سول استارتر (Solstarter)

سول استارتر اولین لانچ پد IDO روی بلاک چین سولانا است که امکان تأمین سرمایه را به روشی غیرمتمرکز و عادلانه فراهم می کند. این لانچ پد برای پروژه هایی که قصد فعالیت روی بلاک چین سولانا رادارند مناسب است.

توکن بومی سول استارتر SOS نام دارد. داشتن این توکن برای شرکت در IDO ها ضروری است. 

سرمایه گذاران با توجه به میزان توکن های SOS خود می توانند در IDO های سول استارتر مشارکت کنند. ازآنجایی که این لانچ پد روی سولانا راه اندازی شده، از مزیت های این بلاک چین ازجمله سرعت بالا و کارمزدهای کم بهره مند است و چالش مقیاس پذیری را تا حد زیادی رفع کرده است.

صرافی غیرمتمرکز پولکاستارتر (Polkastarter)

صرافی غیرمتمرکز پولکا استارتر یکی از برترین پلتفرم های ارائه دهنده IDO در حوزه رمز ارزها است. این پلتفرم defi/’>دیفای بر روی شبکه پولکادات راه اندازی شده است، ولی ازآنجایی که پولکااستارتر یک پلتفرم میان زنجیره ای (cross-chain) است، می توان توکن های روی شبکه اتریوم را نیز در آن عرضه اولیه کرد. عرضه اولیه های این صرافی به طور میانگین شش ممیز پنج دهم برابر سودآوری داشته اند. 

از طرفی، جهت شرکت در عرضه اولیه این پلتفرم، عمدتاً باید از توکن های POLS و ETH استفاده کنید.

تراست پد (TrustPad)

عرضه اولیه صرافی غیرمتمرکز

تراست پد یک پلتفرم غیرمتمرکز و چند زنجیره ای (Multi-chain) است که امکان جذب سرمایه را برای پروژه ها فراهم می کند و فرصت سرمایه گذاری زودهنگام در پروژه های جدید را در اختیار سرمایه گذاران قرار می دهد. با سهام گذاری توکن بومی تراست پد که TPAD نام دارد، می توانید شانس خود را برای دسترسی سریع تر به پروژه های موفق افزایش دهید.

تراست پد با شبکه های محبوبی همچون اتریوم، پالیگان (Polygan) و سولانا (Solana) تعامل پذیر است. این لانچ پد به امنیت دارایی های کاربران اهمیت زیادی می دهد. ازاین رو، افرادی که قصد اجرای IDO در تراست پد رادارند، باید مراحل احراز هویت را طی کنند.

پروژه هایی را که در آینده نزدیک روی تراست پد IDO اجرا می کنند می توانید از طریق وب سایت رسمی این پلتفرم و در بخش Upcoming IDOs مشاهده کنید.

آخرین IDO های موفق ارزهای دیجیتال

صرافی غیرمتمرکز Curve Finance

صرافی غیرمتمرکز Curve Finance 

در ژوئن ۲۰۲۰ (تیر ماه ۱۳۹۹)، صرافی غیرمتمرکز Curve Finance برای معاملات کارآمد استیبل کوین با استیبل کوین، از منحنی DAO و توکن CRV رونمایی کرد. در حقیقت DAO مبتنی بر آراگون است و هزینه های معاملات Curve را جمع آوری می کند. علاوه بر این، توکن CRV یک توکن مدیریتی است که از سهام گذاری یا استیکینگ نیز پشتیبانی می کند.

پلتفرم غیرمتمرکز BZRX

پلتفرم غیرمتمرکز BZRX

این پروژه در ژوئیه ۲۰۱۸ از b0x به bZx تغییر نام داد. bZx یک پلتفرم غیرمتمرکز برای وام دهی و ترید مارجین است. مسئولین پروژه توضیح دادند که برخلاف اکثریت استارت آپهای بلاک چینی، bZx تصمیم اخلاقی گرفته است که توکن های خود را بدون پلتفرم کاملاً کاربردی به صورت عمومی عرضه نکند.

کامپوند (Compound)

ارز دیجیتال کامپوند (COMP) که در سپتامبر ۲۰۱۸ (شهریور ماه ۱۳۹۷) در شبکه بلاک چین اتریوم راه اندازی شد، یک پروتکل الگوریتمی بازارهای مالی است که حول وام و استقراض غیرمتمرکز فعالیت می کند. درواقع کاربران می توانند نقدینگی خود را به پروتکل ارائه دهند تا با قرار دادن وثیقه، سود مرکب یا ارز دیجیتال قرض بگیرند. 

از طرفی، از زمان راه اندازی، کامپوند به عنوان یکی از پیشرفته ترین برنامه های اتریوم شناخته شده است. در اوایل ژوئیه ۲۰۲۰ (تیر ماه ۱۳۹۹)، کامپوند بزرگ ترین پروژه DeFi بود و ارزش کلی ششصد و هشتاد میلیون دلاری داشت؛ یعنی نزدیک به هفتاد میلیون دلار بیشتر از MakerDAO (دومین پروژه بزرگ دیفای در آن زمان).

پروتکل ریون (Raven) 

پروتکل ریون (Raven)

اولین IDO انجام شده مربوط به پروتکل ریون است که توسط صرافی غیرمتمرکز بایننس (Binance DEX) انجام شد. در هفده ژوئن ۲۰۱۹ (۲۶ تیر ماه ۱۳۹۸)، ارز دیجیتال ریون در صرافی غیرمتمرکز بایننس فهرست شد و به مدت بیست و چهار ساعت عرضه اولیه آن ادامه پیدا کرد.

از طرفی، طی این IDO، مجموعاً سه درصد از تمامی توکن های این پروتکل به فروش رفت و ارزش هر رمز ارز نیز تا ۰٫۰۰۰۰۵ BNB افزایش پیدا کرد.

پلتفرم غیرمتمرکز وام دهی mStable

پلتفرم غیرمتمرکز وام دهی mStable

پروتکل mStable که در ماه می ۲۰۲۰ (اردیبهشت ماه ۱۳۹۹) راه اندازی شد، یک پلتفرم غیرمتمرکز همه جانبه برای وام دهی استیبل کوین و نقدینگی است. این پروتکل به کاربران اجازه می دهد که استیبل کوین های ERC20 مانند Dai،USDC  یا USDT را به منظور تولید mUSD با نسبت ۱:۱ ذخیره کنند. 

از طرفی، در صورت تمدید، MUSD را می توان در یک قرارداد ذخیره واریز کرد تا از طریق پروژه هایی مانند کامپوند و آوی (Aave) درآمد کسب کند. همچنین می توان از توکن با ویژگی سواپ استفاده کرد که معاملات استیبل کوین با اسلیپیج (Slippage) صفر را امکان پذیر می کند.

پروژه بلنسر (Balancer)

عرضه اولیه صرافی غیرمتمرکز 

در ماه مارس ۲۰۲۰ (اسفند ماه ۱۳۹۸)، آزمایشگاه های بلنسر (Balancer Lab.)، سه میلیون دلار در مرحله سرمایه گذاری برای راه اندازی توکن مخصوص این پلتفرم جمع کردند. طبق گزارش ها، قیمت هر توکن BAL در آن زمان شش دهم دلار بوده است. 

در حقیقت، کمپین استخراج نقدینگی این پروتکل از ابتدای ماه ژوئن شروع شد و نخستین توزیع توکن BAL نیز در بیست و سه ژوئن فروخته شد. از طرفی، با برگزاری عرضه اولیه صرافی غیرمتمرکز برای این توکن و قرار گرفتن در فهرست Balancer،Uniswap  و 1inch، در بیست و سه ژوئن، قیمت این توکن یک رشد بسیار زیادی را تجربه کرد و توانست تا به پانزده دلار نیز برسد. اما بعد از رسیدن قیمت به هفده دلار، قیمت BAL در عرض تنها دو هفته، با افت قیمتی شدید، به ده دلار بازگشت.

صرافی غیرمتمرکز  DXdao

 

اساساً DXdao یک مجموعه غیرمتمرکز است که بر توسعه محصولات دیفای متمرکز است. تا بدین لحظه، DXdao از پروژه هایی مانند بازار پیش بینی های غیرمتمرکز Omen.eth و DEX Mesa.eth پشتیبانی کرده و مالک آنها است. از طرفی، DXD توکن بومی اکوسیستم DXdao است.

UMA یا پروتکل دسترسی به بازارهای جهانی (Universal Market Access)

یکی دیگر از پروژه های موفق  IDO، باوجوداینکه IDO آن یک سری مشکلات اولیه داشت، پروتکل دسترسی به بازارهای جهانی است. در حقیقت UMA توسعه دهندگان دیفای را قادر می سازد تا بر بستر شبکه بلاک چین اتریوم، دارایی های مصنوعی (synthetic assets) خود را ایجاد کنند. 

اساساً دارایی های مصنوعی، توکن هایی وثیقه داری هستند که ارزش آنها دستخوش تغییر می شود. بااین حال، UMA  چندی پیش فروش توکن های خود را از طریق صرافی غیرمتمرکز یونی سواپ (Uniswap) و باقیمت اولیه حدود بیست و شش صدم دلار برای هر توکن آغاز کرد. اما در ادامه UMA جهت دستیابی به این قیمت، بایستی تا معادل پانصد و سی و پنج هزار دلار، اتریوم را در یک استخر نقدینگی جدید تزریق می کرد.

بااین وجود، به علت اینکه قیمت گذاری در یونی سواپ به جای یک دفتر سفارش، توسط منحنی پیوند (bonding curve)  انجام می شود، با هجوم گسترده سرمایه گذاران، قیمت UMA  به سرعت افزایش پیدا کرد و نتیجتاً اینکه تریدرها تلاش داشتند تا با پرداخت کارمزدهای گس بالاتر از دیگران، از باقی افراد پیشی بگیرند. موضوعی که نهایتاً منجر به جهش بیش از دو دلاری قیمت UMA شد. 

آینده IDO ها

IDO ها جدیدترین راه برای پروژه های ارزهای دیجیتال هستند تا توکن های خود را در اختیار عموم قرار دهند. ولی هنوز این راه حل نوین، جای پیشرفت بسیاری دارد. همچنین، در صرافی های غیرمتمرکز هیچ گونه مکانیزم نظارت و کنترلی وجود ندارد. درواقع، زمانی که صحبت از جمع آوری کمک های مالی می شود، نکته مهم این است که یک نوع کنترل جهت حذف تغییرات قیمت توکن یا مقررات احراز هویت وجود داشته باشد، که این موضوع در خصوص  ICO ها، IEO ها و STO ها مدنظر قرار داده شده است.

از طرفی، پیشرفت دیگری که باید روی آن تمرکز شود، مقیاس پذیری است. هم اکنون، تنها پروژه های مربوط به امور مالی غیرمتمرکز یا دیفای (DeFi) هستند که می توانند از طریق عرضه اولیه صرافی غیرمتمرکز، اقدام به جمع آوری پول کنند. بااین وجود، این موضوع بدین معنا نخواهد بود که دیگر پروژه های حوزه رمز ارزها نمی توانند از این نوع تأمین سرمایه جمعی بهره ببرند. 

البته جهت پیشرفت، این پروژه ها به توجه سرمایه گذاران فعلی حوزه دیفای جهت سرمایه گذاری بر روی توکن پروژه آنها نیز نیاز خواهند داشت. 

سخن پایانی

اساساً IDO ها بسیار شبیه به ICO و IEO هستند، ولی به خاطر استفاده آنها از صرافی های غیرمتمرکز، با ذات بلاک چین که غیرمتمرکز بودن است، همخوانی بیشتری دارند. ولی مسئله ای که هم اکنون باید موردتوجه قرار گیرد این است که علیرغم افزایش علاقه به ها IDO، صرافی های متمرکزی همچون بایننس و کوین به یس، هنوز کنترل بازار را در دست دارند. 

امروزه جمع آوری سرمایه از سرمایه گذاران خرد در دنیای ارزهای دیجیتال، تبدیل به برترین روش جذب سرمایه برای پروژه های بلاک چینی شده است. درواقع در بین روش های گوناگون جذب سرمایه، عرضه اولیه کوین (ICO) در سال های گذشته نقش پررنگی داشته است. ولی محدودیت ها و مشکلات این روش قدیمی، بسیاری از پروژه های جدید را به سوی استفاده از IDO ها سوق داده است. 

چراکه عرضه اولیه صرافی غیرمتمرکز توانسته تا بسیاری از مشکلات موجود، خصوصاً در حوزه حمایت از سرمایه گذار و درک وی را پوشش دهد. البته با در نظر گرفتن مشکلاتی همچون مقیاس پذیری در ساختارهای غیرمتمرکز، حجم جذب سرمایه در این روش ها بسیار پایین تر از روش های دیگر همچون IEO یا ICO است.

بااین حال آینده IDO ها، از بسیاری از جهات روشن بوده و اگر  IDO ها بتوانند ایرادات موجود را برطرف سازند، به زودی جایگزین ICO ها و  IEO ها خواهند شد.

سؤالات متداول

1- IDO چیست؟

عرضه اولیه صرافی غیرمتمرکز یا IDO روشی است که طی آن، توکن های یک پروژه ارز دیجیتال به وسیله یک صرافی غیرمتمرکز توزیع شده و سرمایه گذاران می توانند جهت سرمایه گذاری و تأمین مالی آن پروژه، اقدام به خرید آنها کنند.

2- تفاوت IEO و IDO چیست؟

IEO یعنی عرضه اولیه توکن ها به وسیله یک صرافی ارز دیجیتال متمرکز و IDO یعنی عرضه اولیه توکن ها توسط یک صرافی ارز دیجیتال غیرمتمرکز.

در حال حاضر، بهترین پلتفرم های IDO کدام هستند؟

هم اکنون تراست پد (Trust Pad) و سول استارتر (SolStarter) جزء برترین پلتفرم های IDO به حساب می آیند.

3- آیا بایستی در IDO ها شرکت کنیم؟

اساساً تعداد توکن هایی که در IDO ها عرضه می شوند، بسیار زیاد است. در حقیقت این پروژه ها عموماً سودآوری زیادی دارند و اگر هدف از شرکت در یک IDO، خرید در IDO و بلافاصله بعد از فهرست شدن در صرافی، فروش توکن ها است، توجیه اقتصادی خواهند داشت. بااین وجود، همه توکن ها بازگشت سرمایه بالایی نداشته و ممکن است در برخی از توکن ها، کاربران متضرر شوند.

4- چرا IDO ها نسبت به دیگر روش ها عادلانه تر به حساب می آیند؟

اساساً در این مدل، پیش استخراج (pre-mining) وجود ندارد. درواقع در سیستم pre-mining، بنیان گذاران پروژه به نسبت اعضای جامعه آن پروژه، در اولویت اول قرارگرفته و با حذف این اتفاق، شرایط عادلانه تری بین کلیه کاربران رعایت خواهد شد.

5- جهت شرکت در یک IDO به چه مواردی نیاز خواهیم داشت؟

به طور کلی جهت شرکت در یک IDO، به یک کیف پول ارز دیجیتال متامسک و همچنین مقداری رمز ارز جهت پرداخت کارمزد تراکنش ها نیاز خواهیم داشت.

ادامه مطلب
FOMO in crypto
FOMO یا ترس از دست دادن ارز دیجیتال چیست؟

در این مقاله قصد داریم شما را با Fomo که یکی از رایج ترین اصطلاحات در دنیای ارزهای دیجیتال است، آشنا کنیم؛ پس تا پایان این مقاله با ما همراه باشید. Fomo مخفف عبارت Fear Of Missing Out و به معنای ترس از دست دادن است. هنگامی که یک شخصی به فومو دچار می شود به دلیل ترس از دست دادن فرصت مناسب، به طور هیجانی کاری را انجام می دهد.

این ترس سبب می شود شخص، از اینکه از دیگران عقب بماند نگران شود. البته این ترس مختص ارزها و بازارهای دیجیتالی نیست، بلکه در بعضی موارد اجتماعی دیگر نیز به طور گسترده اتفاق می افتد. به تازگی به دلیل پیشرفت شبکه های اجتماعی و ارتباط بین افراد این ترس نیز افزایش یافته است.

فومو یا همان ترس از دست دادن در بسیاری از اتفاقات و تصمیم گیری های روزانه تأثیرگذار است؛ برای مثال شما در شبکه اینستاگرام یک استوری می گذارید و به طور مداوم گوشی خود را چک می کنید تا پیامی را از دست ندهید.

عملکرد Fomo در بازارهای مالی به چه صورت است؟

تعریف بازارهای مالی درباره فومو با تعریف آن در مسائل اجتماعی زیاد است. این اصطلاح در بازارهای مالی به معنای ترس از دست دادن فرصت سرمایه گذاری یا همان ترید است؛ برای مثال فردی شنیده است سرمایه گذاری در یک مال می تواند او را به سود زیادی برساند. اگر او دانش مناسبی نداشته باشد، نمی تواند احساسات خود را کنترل کند و دچار فومو خواهد شد.

به بیان دیگر این شخص دوست ندارد فرصت سرمایه گذاری پیش آمده را از دست بدهد و از دیگر افراد جا بماند. فومو در بازارهای مالی روی قیمت انواع دارایی ها تأثیرگذار است و در بیشتر موارد اگر به صورت گسترده به کمک رسانه ها و اشخاص بیان شود، یک رشد حباب گونه را در قیمت دارایی ها مشاهده خواهیم کرد.

در نظر بگیرید قیمت یک سهام به صورت صعودی رشد می کند و از طرفی دیگر شرایط بازار طوری است که شاهد رشد بالای سهام مختلف بوده ایم. اکنون افراد مختلف به این ترس مبتلا می شوند که مبادا قیمت سهم موردنظر مانند قبلی ها بالا برود و سود مناسب آنجا بماند؛ بنابراین سیل نقدینگی هیجانی به این سهم وارد می شود و قیمت به طور کاذب و بدون در نظر گرفتن ارزش ذاتی دارایی بسیار بالا می رود.

به احتمال زیاد در این شرایط با خروج سرمایه هوشمند در قیمت بالا و در پی آن با افت سنگین قیمت مواجه خواهیم بود؛ زیرا بیشتر نوسانات مقطعی است و پس از مدتی احساسات بازار نابود می شود.

بررسی تأثیر Fomo در بازار ارزهای دیجیتال

بررسی تأثیر Fomo در بازار ارزهای دیجیتال

بازار ارزهای دیجیتال به دلیل رشد صعودی طی چند سال اخیر، به یکی از بازارهای مستعد برای شکل گیری فومو تبدیل شده است؛ بنابراین افراد زیادی پس از ثبت رشد خوبی در بازار، انتظار دارند به سودهای کلان در این زمینه دست یابند. در این صورت برای افراد ترس از دست دادن فرصت جدید ایجاد شده و باعث می شود بر عقل و منطق تأثیر بگذارد و فرد تصمیم نادرستی بگیرد.

افراد در بازار ارزهای دیجیتال انتظار دارند قیمت بیت کوین از 100 هزار نیز بالاتر برود. شرایط کنونی بازار و Fomo سبب شده است نوسانات قیمتی در بازار ارزهای دیجیتال زیاد شود. افراد زیادی هنگامی که قیمت بیت کوین حدود 10 درصد زیاد می شود، به Fomo دچار می شوند و گمان می کنند بازار ارز را از دست می دهند و به دنبال کسب سود بالاتر هنگام افزایش قیمت بیت کوین آن را خریداری می کنند و به عبارتی دچار Fomo می شوند.

نتایجی که فومو به دنبال دارد

تحقیقات زیادی در زمینه Fomo ایجاد شده و این نتیجه به دست آمده است که افراد هرچه بیشتر به این احساس ترس درگیر شوند، بیشتر شاهد تأثیرات ناشی از آن در زندگی خود می شوند. افرادی که فومو در آن ها زیاد باشد، ممکن است حتی رضایت خویش را از زندگی از دست بدهند و به مسائلی مانند بی خوابی و استرس دچار شوند.

فرض کنید تعداد زیادی از سرمایه گذاران و تحلیلگران بازار شما را به خرید مقدار زیادی بیت کوین تشویق می کنند. همچنین مدام شما را از اینکه فرصتی را از دست بدهید، بترسانند. شما هم به دلیل فومو یا همان ترس از دست دادن بدون اینکه مدیریتی داشته باشید، تصمیمی هیجان زده می گیرید و با مقدار زیادی از سرمایه خود بیت کوین خریداری می کنید، اما ناگهان به دلیل سخنرانی شخصی مهم یا سایر تحرکات قیمت بیت کوین به شدت افت می کند.

در این صورت شما مقدار زیادی از سرمایه خود را از دست می دهید و پس از آن مدام خود را سرزنش می کنید که چرا این کار را انجام دادید. اگر این اتفاق بارها رخ دهد، احساس پشیمانی در شما رشد می کند و سبب بروز Fomo می شود. در این صورت به طور شبانه روز به اتفاقات فکر می کنید و متوجه رخ داد Fomo نمی شوید.

مسئله فومو در ارزهای دیجیتالی بسیار پررنگ تر از سایر مسائل است. ارزهای دیجیتال دارای نوسان قیمتی زیادی هستند و حتی ممکن است قیمت آن ها در طول چند دقیقه بسیار متفاوت باشد.

آشنایی با نشانه های Fomo

گفتیم ممکن است یک فرد نداند که درگیر فومو شده است و تصمیم های خود را براساس آن پایه ریزی کند؛ به همین دلیل در این بخش از مقاله قصد داریم برخی نشانه های این ترس را معرفی کنیم که مهم ترین نشانه های آن عبارت اند از:

  • همیشه بله گفتن

این طور نیست که بله گفتن همیشه رضایت بخش باشد. اگر فرد با آگاهی شرایط را بسنجد و از وضع بازار مطلع شده و به معامله ای نه بگوید، یعنی موفق شده است به این ترس غلبه کند.

  • احساس از دست دادن و فومو

احساس از دست دادن یا رانده شدن می تواند ناامیدی زیادی در شخص ایجاد کند؛ برای مثال اگر دوست تان شما را از خبری مطلع کند که شما اطلاعی از آن ندارید یا یک پست را در اینستاگرام منتشر کند که نشان از تغییر در زندگی شان باشد، شما دچار احساس فومو می شوید؛ زیرا فکر می کنید چیزهای زیادی را از دست داده و جا مانده اید.

این احساس سبب می شود شما هنگام انجام معاملات نیز دچار شک و تردید شوید و به دلیل ترس عقب ماندن از دیگران سرمایه خود را به خطر اندازید.

  • رضایت کم از زندگی

این مورد بیشتر به دلیل افزایش استفاده از شبکه های اجتماعی شایع شده است و ارتباط صریحی با ترس از طردشدن و از دست دادن دارد. مطابق با تحقیقات اخیر احتمال ایجاد نارضایتی از زندگی می تواند معلول مشاهده کردن زندگی افراد موفق و مقایسه آن ها با خودتان رخ دهد. اینکه شما در جست وجوی داشتن زندگی بهتر تلاش می کنید، بسیار خوب است، اما گاهی اوقات این مقایسه ها اضطراب عقب ماندن از دیگران را در شما زیاد کند و به جای یک عامل پیش برنده به عنوان یک عامل محدودکننده عمل می کند.

  • فعالیت زیاد در شبکه مجازی

برای شما نیز اتفاق افتاده است که هنگام گشت و گذار در شبکه های اجتماعی متوجه شده اید زمان زیادی را از دست دادید. در این حالت وقتی روز شما به پایان می رسد، متوجه می شوید که هیچ کار مناسبی را انجام نداده و احساس بدی به خودتان پیدا می کنید.

وقت گذراندن بیش ازحد در شبکه های اجتماعی یکی از مهم ترین عواملی است که ناخودآگاه سبب مقایسه سبک زندگی خودمان با دیگران می شود و احساس شکست را در ما تقویت می کند.

  • سبک زندگی سریع

در این سبک از زندگی که نشانه ای از سندرم فوموست، شما میل دارید مدام از یک کار به یک کار دیگر سوئیچ کنید. اگر این کار را در مدت زمان زیادی انجام دهید، در پایان متوجه خواهید شد که وقت زیادی را هدر داده و هیچ مهارت خاصی نیز کسب نکرده اید.

صبرکردن می تواند در انجام معاملات ارزهای دیجیتال بسیار تأثیرگذار باشد

 

افراد موفق در این حوزه سرمایه گذارانی هستند که توانایی صبرکردن در آن ها بسیار بالاست. گفتیم نوسان قیمت یکی از ویژگی های بارز ارزهای دیجیتال است. سرمایه گذارانی که پس از کاهش قیمت بلافاصله دچار اضطراب می شوند و دارایی خود را می فروشند، از کسب سودهای بیشتر در آینده خود را محروم می سازند.

  • سندرم درخشیدن

یکی دیگر از نشانه های سندرم این است که شما می خواهید با توجه به ترندهای روز پیش بروید. این موضوع سبب می شود در کاری که انجام می دهید، تمرکز نداشته باشید و در تصمیم گیری ها از رأی و نظر جامعه استفاده کنید.

  • تمایل به داشتن روابط اجتماعی زیاد

داشتن روابط اجتماعی بالا و دوستان زیاد نشانه های دیگر از سندرم فوموست؛ زیرا این گونه از اشخاص دوست ندارند توسط فرد یا افرادی ترک شوند. همچنین اندکی نیز به دیگران وابسته هستند.

  • سبک زندگی ناسالم

با توجه به قسمت های قبلی فهمیده اید فومو احساس عجیب و دور از ذهن نیست. هرکدام از افراد در زندگی ممکن است به آن مبتلا باشند و دست کم چند نشانه از آن را داشته باشند. اصولاً هر رفتار که ما را از سبک زندگی سال جدا کند، می تواند به ترس و اضطراب و پیروی های بی چون و چرا از ترندها منجر شود.

چگونگی کنترل Fomo در زندگی

چگونگی کنترل Fomo در زندگی

غلبه بر احساس فومو با خودآگاهی بیشتر، درک نظم و مدیریت ریسک شروع می شود. البته باید به این نکته توجه کنیم که معمولاً ترس در سرمایه گذاری و ترید امری رایج است و نمی توان آن را از پایه و اساس حذف کرد. اغلب مردم در سرمایه گذاری ها از پولی استفاده می کنند که برای آن زحمت زیادی کشیده اند؛ بنابراین طبیعی است برای از دست رفتن سرمایه خود نگران باشند، اما این مسئله با مسئله Fomo که احساس جاماندن است بسیار متفاوت است.

  • همیشه فرصت دیگری وجود خواهد داشت

این نکته را فراموش نکنید که فرصت های خوب همیشه اتفاق می افتند؛ بنابراین حتی اگر در شرایطی قرار گرفتید که به دلیل صحبت های دیگران یا جو شکل گرفته احساس کردید این بهترین فرصت برای سرمایه گذاری است و دیگر چنین فرصتی پیش نخواهد آمد، اندکی صبور باشید.

 هیچ وقت تنها به دلیل بروز احساس فومو و با این تفکر که این فرصت دیگر اتفاق نخواهد افتاد، معامله نکنید و یقین داشته باشید که فرصت های خوب دوباره رخ می دهد.

  • همه دارای شرایطی یکسان هستند

یکی از مواردی که می تواند در بازارهای مالی کمک کند، این است که بدانید همه در شرایط یکسانی مانند شما قرار دارند؛ یعنی اگر بازار صعودی یا نزولی است، برای همه به این صورت است و اگر بلاتکلیفی و ترس بر بازار حاکم است، این روند برای همه وجود دارد و شما تنها نیستید.

  • یک برنامه معاملاتی را پیگیری کنید

قبل از سرمایه گذاری یک استراتژی را برای خود انتخاب کنید. برای موفقیت در سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال لازم است یک برنامه معاملاتی دقیق داشته باشید و تا حد زیادی به آن پایبند بمانید و تنها زمانی می توانید از آن خارج شوید که برنامه شما از نظر منطقی ایرادات زیادی را داشته باشد.

  • حذف احساسات از معاملات

شما لازم است یاد بگیرید احساسات را در معاملات خود دخالت ندهید. استفاده از یک طرح معاملاتی مفید می تواند اعتماد بیشتری به معامله را ایجاد کند.

  • از سرمایه ای استفاده کنید که توانایی از دست دادن آن را داشته باشد

لازم است به این نکته توجه کنید که هرچقدر هم درباره یک معامله تحقیق کرده باشید؛ باز هم تغییر کمی در آن وجود خواهد داشت. بازارهای مالی مانند بازارهای ارز دیجیتال قابل پیش بینی نیستند و نوسان قیمت از ویژگی های بارز آن هاست؛ بنابراین هیچ وقت تمامی سرمایه خود را برای یک معامله استفاده نکنید.

  • از تجربیات گذشته خود استفاده کنید

فومو برای موفق ترین سرمایه گذاران نیز وجود دارد، اما آن ها تلاش می کنند با استفاده از تجربیات شخصی خود این احساس را کنترل کرده و با تجزیه و تحلیل شرایط بازار، از بحران های به وجود آمده راهی برای فرار پیدا کنند.

پرسش های متداول

1- آیا می توانیم Fomo را در خود کنترل کنیم؟

بله درست است که فومو و احساس ترس در همه وجود دارد، ولی می توان آن را با تکنیک های خاصی کنترل کرد؛ البته استفاده از تجربه بسیار مفید است.

۲- فومو در چه زمانی اتفاق می افتد؟

 فومو یا احساس ترس از دست دادن معمولاً در شرایط افزایش قیمت در هر زمینه اتفاق می افتد.

۳- آیا فومو تنها در ارزهای دیجیتالی وجود دارد؟

خیر، احساس ترس از دست دادن می تواند خود را در همه ابعاد زندگی یک فرد نشان دهد و حتی در برخی از موارد جزء شخصیت جدایی ناپذیر یک فرد باشد.

۴- بهترین راه کنترل فومو چیست؟

صبر، تقویت صبر و تمرین بردبار یکی از راه های کنترل فومو است. درصورت افزایش قیمت باید صبر کنیم تا به طور منطقی بهترین تصمیم را بگیریم.

۵- آیا فومو فومو در زندگی اشخاص تأثیر دارد؟

بله این احساس می تواند به طور مستقیم زندگی روزمره اشخاص را تحت تأثیر خود قرار دهد و موجب تصمیم گیری اشتباه شود.

سخن پایانی

در این مقاله به مهم ترین سؤال یعنی « فومو چیست» پاسخ دادیم. اگر به طور خلاصه بیان کنیم، باید در نظر داشته باشید که هیچ گاه خرید و فروش را بدون منطق انجام ندهید. خرید و فروش ارز دیجیتال براثر هیجانات بازار می تواند نتیجه نامطلوبی داشته باشد. اگر معامله شما براساس تحلیل تکنیکال است، بهتر است ادامه معاملات خود را نیز بر این پایه انجام دهید و هیجانات خود را هنگام افزایش قیمت کنترل کنید.

یکی دیگر از مواردی که لازم است به آن توجه کنید این است که سعی کنید دارایی خود را در بازار یا ارزهایی سرمایه گذاری کنید که رسانه ها و مردم از رشد و تغییرات آن سخن نگویند؛ زیرا فاز فومو آخرین مرحله رشد است و بعد از آن شاهد افت های سنگینی خواهیم بود.

ادامه مطلب
halving
هالوینگ (Halving) در ارزهای دیجیتال به چه معناست؟

تعیین ارزش دارایی های دیجیتال با توجه به اینکه ماهیت فیزیکی ندارند، کار ساده ای نیست. گرچه میزان تقاضا تأثیر زیادی در ارزش ارزهای دیجیتال دارد اما هر یک از رمزارزها استراتژی منحصر به خود را برای حفظ و افزایش ارزش خود در طولانی مدت دارند. به عنوان مثال، بیت کوین را درنظر بگیرید. ساتوشی ناکاموتو، برای اطمینان از اینکه بیت کوین دارایی ارزشمندی برای سال های متمادی خواهد بود، پیاده سازی تئوری هالوینگ (Halving) را در پروتکل بیت کوین مطرح کرد. اگر می خواهید بدانید که halving چیست، چه زمانی اجرا می شود و چه مزیتی دارد؟ در ادامه ی این مطلب همراه ما باشید.

هالوینگ (Halving) چیست؟

Halving یا «نصف شدن بیت کوین» به رویدادی اشاره دارد که هر چهار سال یک بار زمانی که پاداش بلاک استخراج کنندگان بیت کوین به نصف کاهش می یابد، اتفاق می افتد. با برگزاری هر هالوینگ، نرخ ایجاد بیت کوین جدید تا 50درصد کاهش می یابد.

استخراج بیت کوین چگونه انجام می شود؟

هالوینگ چیست؟

قبل از آنکه به سوال Halving چیست پاسخ دهیم، بهتر است نگاه کوتاه اما مختصر و مفیدی به نحوه ی استخراج بیت کوین داشته باشیم. شبکه ی بیت کوین به گونه ای عمل می کند که نیازی به برنامه ریزی یا کنترل متمرکز ندارد. افراد می توانند با هزینه ی اندکی دارایی مد نظر خود را به صورت همتا به همتا برای یکدیگر ارسال کنند. اما احتمالاً اولین سوالی که برای شما مطرح می شود، این است که با این مدل فعالیت، چه کسی انجام این معاملات را تسهیل می کند؟

پاسخ این سوال، در نحوه ی فعالیت ماینرها نهفته است. ماینرهای بیت کوین کامپیوترهایی هستند که تراکنش های شبکه را پردازش می کنند. ماینرها مسئول تأیید و بررسی تراکنش ها و درنتیجه ایمن نگه داشتن شبکه هستند. درمقابل انجام این کارها، استخراج کنندگان بیت کوین جدید دریافت می کنند. گروهی از تراکنش های بیت کوین، یک بلاک ایجاد می کنند. هر بلاک به تمام بلاک های قبلی متصل می شود و «بلاک چین» را تشکیل می دهد.

زمان لازم برای ایجاد هر بلاک ده دقیقه یا کمی بیش تر است. ماینرها برای پیدا کردن بلوک بعدی و کسب جوایز آن با هم رقابت می کنند. استخراج کنندگانی که قدرت بیش تری دارند، شانس بیش تری هم برای برنده شدن دارند. از سال 2020، پاداش برای ایجاد بلوک بعدی 6.25 بیت کوین است. این مقدار تا نیمه ی سال 2024 ثابت خواهد بود.

 

Halving چه زمانی اتفاق می افتد؟

هالوینگ بیت کوین هر چهار سال یک بار یا بیش تر اتفاق می افتد. اولین هالوینگ در سال 2012 اتفاق افتاد که در آن پاداش بلاک از 50 بیت کوین اولیه در هر بلوک به 25 بیت کوین کاهش یافت. بیت کوین در واکنش به بحران بانکی سال 2008 ایجاد شد. در بلوک پیدایش، اولین بلاکی که در بلاک چین بیت کوین ایجاد شد، پیامی رمزگذاری شده بود که روی آن نوشته شده بود: «صدر اعظم در آستانه ی دومین کمک مالی برای بانک ها/ Chancellor on Brink of Second Bailout for Banks». این پیام به تیتری که نیویورک تایمز در سال 2000 درخصوص کمک مالی به مجموعه های بزرگ مطرح کرد، اشاره دارد.

به نظر می رسد ساتوشی ناکاموتو در تلاش بوده است که یک سیستم مالی ایجاد کند تا بتواند بهتر از سیستمی که توسط بانک های مرکزی ایجاد شده است، کار کند. رویداد هالوینگ بیت کوین، یکی از مهم ترین مواردی است که در پروتکل بیت کوین برنامه ریزی شده است و بیت کوین را برای رسیدن به این هدف کمک می کند. با کاهش مداوم عرضه ی ارز جدید، بیت کوین به جای یک ارز تورمی، برای همیشه به عنوان یک ارز برای کاهش تورم باقی خواهد ماند. برخی از مردم (ازجمله ساتوشی) بر این باور هستند که مداخله ی بانک مرکزی در سیستم پولی به بسیاری از مشکلات مالی جامعه ی مدرن، مانند نابرابری ثروت و بحران های مالی کمک می کند. این افراد ارزهای فیات و توانایی بانک های مرکزی را هسته ی اصلی مشکل می دانند. بر این اساس، یک ارز بدون تورم و غیرمتمرکز، مانند بیت کوین می تواند به عنوان پادزهری برای سیستم مالی فعلی عمل کند.

چه کسی نحوه ی توزیع بیت کوین را تعیین می کند؟

حفظ ارزش دارایی برای مدت زمان طولانی که عرضه ی محدودی دارد، کار دشواری است. از این رو، طبق وایت پیپر اصلی بیت کوین، ساتوشی ناکاموتو – که هویت او همچنان یک راز باقی مانده است–  تصمیم گرفت هر چهار سال یک بار پاداش بلاک بیت کوین را به نصف کاهش دهد. ناکاموتو حدود یک سال پس از رونمایی از کد شبکه ی بیت کوین ناپدید شد.

هالوینگ هایی که تاکنون برگزار شده اند عبارتند از:

  • سال 2012: 25 بیت کوین؛
  • سال 2016: 12.5 بیت کوین؛
  • سال 2020: 6.25 بیت کوین؛
  • Halving بعدی بیت کوین در سال 2024 با ارزش 3.25 بیت کوین اجرا خواهد شد.

هالوینگ بیت کوین خوب است یا بد؟

Halving از نظر افرادی که به صنعت ارزهای دیجیتال علاقه مند هستند، اتفاق خوبی است. بر اساس نظر بسیاری از کارشناسان مسائل ارزهای دیجیتال، هالوینگ یکی از دلایلی است که بیت کوین به چنین موفقیت بزرگی دست یافته است و یک پیشرفت فناوری انقلابی است. برای اولین بار، شکلی از پول ایجاد شده است که به شدت کاهش دهنده ی تورم است و محدودیت عرضه دارد. در مقایسه با ارزهای فیات که عرضه ی نامحدودی دارند، بیت کوین به طور باورنکردنی کمیاب است.

برخی می گویند که بیت کوین سخت ترین پولی است که تاکنون شناخته شده است؛ به این معنی که بیت کوین به سختی ایجاد می شود و عرضه ی محدودی دارد. از این نظر بیت کوین شبیه طلا است. به همین دلیل است که گاهی اوقات از بیت کوین به عنوان «طلای دیجیتال» یاد می شود.

آیا نصف شدن پاداش استخراج تأثیری بر قیمت بیت کوین دارد؟

تاثیر هالوینگ بیت کوین بر قیمت آن

برای پاسخ به این سوال، نگاهی به Halvingهای قبلی می تواند مفید باشد. از زمان پیدایش بیت کوین در سال 2009 تاکنون سه مورد Halving وجود داشته است. با بررسی تاریخچه ی قیمت بیت کوین، می توان متوجه افزایش قیمت این دارایی تا 18 ماه بعد از هالوینگ شد. پس از Halving اول در سال 2012، بیت کوین به رکورد بالای هزار دلار در نوامبر 2013 رسید. در آوریل همان سال قبل از نصف شدن، بیت کوین کم تر از پنجاه دلار معامله می شد.

هالوینگ دوم در سال 2016 رخ داد. در دسامبر 2017، بیت کوین به رکورد نزدیک بیست هزار دلار رسید که نسبت به ژانویه ی همان سال هزار دلار کم تر بود. به طور کلی، بیت کوین در نقطه ای پس از Halving به سرعت افزایش یافت اما مدتی بعد، حدود 90درصد ارزش خود را از دست داد. پس از مدتی رکود، قیمت به­آرامی شروع به افزایش کرد که منجر به Halving بعدی و تکرار این چرخه شد. با این حال، عملکرد گذشته همیشه نشان دهنده ی نتایج آینده نیست. به علاوه، بازارها به دلایل مختلفی از مسائل ژئوپلیتیکی و رویدادهای کلان اقتصادی تغییر می کنند. ارزهای رمزنگاری شده گاهی اوقات می توانند با بازارهای مالی دیگر ارتباط داشته باشند؛ بنابراین، تعیین اینکه آیا Halving علت دقیق افزایش قیمت بوده است یا خیر، دشوار است.

سخن پایانی

Halving بیت کوین زمانی اتفاق می افتد که پاداش استخراج به نصف کاهش یابد. این رویداد هر چهار سال یک بار اتفاق می افتد. در زمان نگارش این مقاله تاکنون، سه دفعه پاداش بیت کوین نصف شده است. با بررسی آنچه در گذشته اتفاق افتاده است، قیمت بیت کوین پس از هالوینگ افزایش یافته است. این روند از الگوهای تعیین شده توسط قانون عرضه و تقاضا پیروی می کند. عرضه ی کم تر چیزی، تا زمانی که تقاضا ثابت بماند یا افزایش یابد، می تواند به معنای افزایش قیمت آن باشد.

ادامه مطلب
image1-31
مقایسه حجم آن چین (On-Chain Volume) و حجم معاملاتی (Trading volume)

دربا توجه به نوسانات دارایی های درگردش در بازار رمز ارزها، «تحلیل تکنیکال» و «تحلیل فاندامنتال» دو مهارت ضروری برای تریدرها به شمار می آید. این تحلیل ها از حجم معاملاتی و سیر عملکرد ارزهای دیجیتال، چشم اندازهای مختلفی به دست می دهند و شما را قادر می سازند تا در این زمینه تصمیمات درست را اتخاذ نمایید. اگرچه این تکنیک ها عمدتاً مرتبط با بازارهای مالی سنتی درنظر گرفته می شوند، در بازار رمز ارزها نیز کارایی فراوان دارند. 

حجم آن چین و حجم معاملاتی چیست؟

مقایسه ی حجم آن چین (On-Chain volume) و حجم معاملاتی (Trading Volume)، معیاری کلیدی برای تریدرهایی است که می خواهند ارزش سرمایه گذاری داشتن و نداشتن یک رمز ارز خاص را متوجه شوند. صرف نظر از اینکه دارایی مورد معامله چه چیزی باشد، ابزارهایی چون شاخص قدرت نسبی (RSI)، شاخص مکدی یا میانگین متحرک همگرایی/ واگرایی (MACD) و باندهای بولینگر در سنجش رفتار بازار بسیار سودمند شناخته شده اند. با این حال، حجم آن چین، حجم معاملاتی و شاخص های حمایت و مقاومت، یکی از نخستین چیزهایی است که هر تریدر باتجربه بایستی مد نظر قرار دهد. 

پیش از تشریح هر یک از معیارهای فوق، نخست باید با مفهوم تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال آشنا شده و مشکلات موجود را برای استفاده از این رویکردها در جهان رمز ارزها دریافت و برای چگونگی رفع این مشکلات راه حلی جست و جو کرد. 

درک مفهوم تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال

حجم معاملاتی در بازار ارزهای دیجیتال

تحلیل فاندامنتال متشکل از مجموعه ی عوامل داخلی و خارجی در جهت کشف ارزش ذاتی یک دارایی است. این تحلیل در یافتن ارزش دارایی مورد بحث بیش تر یا کم تر از مقدار حقیقی عنوان شده ی آن و اتخاذ پوزیشن خاصی در بازار و یا خارج شدن از آن، به ما کمک می کند. 

تحلیل تکنیکال، عملکرد قبلی دارایی ها را به منظور پیش بینی تغییرات قیمت آن ها در آینده مورد ارزیابی قرار می دهد. این تحلیل داده های ارزشمندی را درخصوص معاملات به دست داده و در شکل دهی به بینش تریدرها نقش بسزایی را ایفا می کند. افرادی که با تحلیل تکنیکال سروکار دارند، الگوهای رخ داده در نمودارهای کندل استیک را شناسایی کرده و شاخص های اساسی را برای پیش بینی تغییرات آتی قیمت مورد مطالعه قرار می دهند.

در تحلیل تکنیکال معمول، از شاخص هایی چون سود به ازای هر سهم (سودی که یک شرکت به ازای هر سهم به دست می آورد) یا نسبت قیمت به ارزش دفتری (تقسیم حقوق سرمایه داران یک تشکیلات اقتصادی نسبت به ارزش دفتری آن) به منظور تخمین عملکرد یک شاخص معین استفاده می شود.

مشکلات موجود در تحلیل پروژه های رمز ارز

منحصر به فرد بودن پروژه های کریپتو موجب می گردد که نتوان آن ها را در چارچوب هنجارهای موجود در اکوسیستم مالی گنجاند. ارزهای دیجیتال بیش از آنکه به سهام و اوراق قرضه شباهت داشته باشند، قابل تشبیه به کالاهای اساسی (Commodities) هستند؛ همچنین، برخی از پروژه های خاص کریپتو از مدل های ریاضی مشتقات مالی پیروی می کنند. از همین رو، به کارگیری ابزارهای موجود در تحلیل رمز ارزها کاری دشوار است و برای این کار باید ترفندهایی را به کار بست تا با اعمال تغییرات ظریف در این ابزارها آن ها را در چارچوب عملکرد ارزهای دیجیتال گنجاند.

نخستین قدم هنگام ارزیابی یک پروژه، شناسایی شاخص های قدرت است. منظور از این شاخص ها، شاخص هایی است که به شما بینش واقع گرایانه ای درخصوص پروژه اعطا می کنند. برای مثال، اگر می خواهید ارزش یک پروژه ی کریپتو را تعیین کنید، نمی توانید به شاخص هایی چون تعداد دنبال کنندگان توییتر یا تلگرام بسنده کنید. این شاخص ها به هیچ عنوان قابل اطمینان نبوده و ممکن است از سوی پروموترهای پروژه با خرید اکانت های جعلی یا ویو و اینگیجمنت در معرض دستکاری قرار گیرند. 

هیچ شاخصی نمی تواند به طور 100درصد وضعیت بازار را پیش بینی کند. جهان رمز ارزها بسیار پیچیده بوده و عوامل زیادی بایستی در تحلیل آن لحاظ گردد. بنابراین، برای دستیابی به یک جمع بندی منطقی، ممکن است نیاز داشته باشیم که از یک رشته ی شاخص به طور همزمان و هماهنگ با هم استفاده کنیم. هنگام تحلیل یک پروژه ی رمز ارز، بهتر است از شاخص هایی استفاده کنید که به طور اختصاصی برای فعالیت های مبتنی بر بلاکچین طراحی شده اند. 

برای مثال، می توان از شمار آدرس های فعال یک بلاکچین برای تعیین وجود یا عدم وجود پیک استفاده از آن بلاکچین استفاده نمود؛ اما این شاخص نیز نتایجی کاملاً روشن را برایمان رقم نخواهد زد زیرا که برخی از مهره های بلاکچین ممکن است از آدرس های جدید برای ارسال و دریافت پول استفاده نموده و به این ترتیب تصور اشتباهی از افزایش فعالیت را به نمایش بگذارد. از همین رو، به کارگیری چندین شاخص به شما کمک می کند که بر این قبیل فعالیت ها تسلط پیدا کرده و بهتر بتوانید در این بازی عمل کنید. حجم آن چین و حجم معاملاتی، دو شاخص کلیدی هستند که جزئی از هر تحلیل این چنینی خواهند بود.

حجم آن چین (on-chain volume) به چه معناست؟

حجم معاملاتی در بازار ارزهای دیجیتال

شاید چگونگی کمک تحلیل حجم آن چین بر تریدرهای رمز ارز برایتان جالب باشد. حجم آن چین به حجمی از سکه های دیجیتال اطلاق می شود که از منبع درآمدهای خارجی به صرافی منتقل می شوند. با توجه به اینکه این تراکنش ها همگی بر روی بلاکچین ثبت می شوند، امکان جعل آن ها کم تر خواهد بود. 

با استفاده از یک مرورگر بلاکچین می توانید تراکنش های صورت گرفته بر روی یک دفتر کل توزیع شده را مشاهده کنید. این تراکنش ها نه تنها از سوی شماری از مشترکین از پیش تعیین شده تأیید می شوند، بلکه غیرقابل برگشت نیز خواهند بود. 

تکمیل تراکنش های آن چین کمی زمان دار خواهد بود. علت این امر آن است که تراکنش ها بایستی پیش از آنکه موفقیت آمیز تلقی شوند، از چندین مرحله عبور کنند. تراکنش هایی که بر روی یک بلاکچین رخ می دهند، باید توسط تعدادی از مشترکان شبکه ی از پیش تعیین شده ، به آن ها ماینر اطلاق می شود، تأیید گردند. یک تراکنش تنها زمانی معتبر خواهد بود که ماینرها بر سر آن به توافق نظر برسند. جزئیات این تراکنش ها سپس به بخشی از بلاکچین مبدل می گردد. 

معنای حجم معاملاتی چیست؟

نقطه ی مقابل حجم آن چین، حجم معاملاتی است که حجم معاملات درون صرافی را بیان می کند. این مبادلات خارج از زنجیره رخ داده و در دفاتر سفارش صرافی ها ثبت می شوند. بنابراین، می توان گزارش آن ها را از طریق رابط های برنامه نویسی نرم افزار (APIها) به دست آورد. 

در خصوص مقادیری که خارج از بلاکچین قرار می گیرند، تراکنش های آن چین را می توان از طریق چندین روش مانند قرارداد تبادل بین دو طرف، تضمین شخص ثالث در رابطه با تراکنش و همین طور یک سازوکار پرداخت مبتنی بر کد یا دیگر روش ها مورد استفاده قرار داد. 

تراکنش های خارج از زنجیره یا آف چین هیچ گونه تغییری را در بلاکچین به وجود نمی آورند. عدم وجود اعتبارسنجی موجب سرعت بیش تر و کارمزد پایین تر تراکنش می شود. تراکنش های مستلزم حجم معاملاتی توسط صرافی ها به طور خودکار گزارش شده و این امر آن ها را در معرض خطر دستکاری قرار می دهد. از آن جایی که تراکنش های آف چین بر روی بلاکچین ثبت نمی شوند، هیچ گزارشی از جزئیات مالی آن ها در دست نبوده و از همین رو اختلاف نظر بسیاری بر سر آن ها وجود دارد.  

تفاوت حجم آن چین و حجم معاملاتی: نقش صرافی ها

صرافی های رمز ارز مانند صرافی های سهام نقش کلیدی را در اکوسیستم ارزهای دیجیتال ایفا می کنند. برای تریدرها نیز همانند سهامداران صنعت کریپتو، صرافی ها نقش یک رابط را ایفا می کنند. درواقع، این صرافی ها را می توان سکوی پرشی برای ارزهای دیجیتال و بستری برای تبادل ارز به حساب آورد. بنابراین، می توان دو عملکرد مهم را برای این صرافی ها درنظر گرفت. 

از همین رو، جای تعجب نیست که اکثر تراکنش های بلاکچین نیازمند صرافی هایی هستند که ارزهای دیجیتال را به طور دو سویه انتقال می دهند. بدون استثنا، حجم آن چین و حجم معاملاتی را می توان دو شاخص اصلی برای دریافت بینش درخصوص معاملات در گردش یک صرافی درنظر آورد. 

نسبت بین حجم آن چین و حجم معاملاتی در صرافی های گوناگون، مطرح کننده ی تفاوت بین جریان وجوه در این صرافی ها است. شما می توانید با بررسی این داده ها، به بینش منحصربه فردی درخصوص حجم معاملات در این صرافی ها دست یابید. بدون وجود این معیارها، هیچ راهی برای یافتن حقیقت پشت ادعاهای این صرافی ها را نخواهید داشت. بنابراین، برای اینکه بتوانید صرافی های با پایگاه کاربری مشابه را با یکدیگر مقایسه کنید و پیشگام ترین آن ها را از نظر حجم معاملاتی بیابید، به این شاخص ها نیاز خواهید داشت. 

تفاوت حجم آن چین و حجم معاملاتی: اهمیت این شاخص ها در چیست؟

تفاوت حجم آن چین و حجم معاملاتی

مشکل جعل داده ها مشکل بغرنجی است. بر مبنای مطالعه ای که توسط Bitwise صورت گرفت، ۹۵درصد از حجم معاملاتی لحظه ای بیت کوین جعلی است. تحلیل ۸۱ صرافی برتر ارز دیجیتال در وب سایت CoinMarketCap توسط Bitwise نشان داد که این صرافی ها مجموعاً حجم معاملاتی بیت کوین را در حد ۶ میلیارد دلار گزارش کرده اند. جالب آنکه تنها 273 میلیون دلار از این حجم گزارش شده حقیقی بوده که تنها معادل ۵درصد از حجم معاملاتی گزارش شده در نظر گرفته می شود. 

چنین دستکاری هایی است که بازار رمز ارزها را به آشفته بازار کنونی بدل ساخته است. صرافی ها برای اینکه در رتبه بندی های تهیه شده توسط آژانس های جمع آوری داده مانند CoinMarketCap بالاتر رفته و بیش تر دیده شوند، داده های جعلی را منتشر می کنند. حجم های معاملاتی بیش تر در صرافی ها تصور موهوم فعالیت بازار و نقدینگی را ایجاد کرده و موجب جلب کاربران جدید و رمز ارزهای نوظهوری می شود که به دنبال صرافی برای لیست شدن هستند. 

اگرچه این امر ممکن است منافع زیادی را برای صرافی به دنبال داشته باشد اما برای شهرت صنعت کریپتوکارنسی به عنوان یک کل واحد مخرب خواهد بود. هنگامی که سرمایه گذاران بالقوه متوجه این حفره ها شوند، احتمال اینکه به کل پروژه با دید تردیدآمیز نگاه کنند بیش تر خواهد بود. این موضوع اهمیت شاخص هایی چون حجم آن چین را به ما یادآور می شود. مقایسه ی میزان سکه های دیجیتالی که توسط تراکنش های آن چین با حجم های آف چین مورد تبادل قرار می گیرند، به شما کمک می کند که به اصطلاح مو را از ماست بیرون بکشید.

تحلیل نمودار حجم آن چین و حجم معاملاتی

نمودار زیر، حجم BTC مبادله شده در صرافی ها (سبز) را با تراکنش های آن چین (زرد) در سطوح قیمت متفاوت مورد مقایسه قرار می دهد. در این جا برای نشان دادن حجم معاملاتی آن چین از آمار مربوط به صرافی شناخته شده ی کوین بیس استفاده شده است. این نمودار سه شاخص بیت کوین را با یکدیگر ادغام می کند: قیمت در طول زمان، حجم معاملاتی و حجم تراکنش های آن چین.

باید توجه داشته باشید که محاسبات حجم معاملات نسبت به قیمت صورت گرفته است نه نسبت به زمان. قیمت بیت کوین بر روی محور xها در قسمت پایین نمودار حرکت می کند. محاسبات حجم آن چین بیت کوین نسبت به محور xها در بالای نمودار صورت گرفته است و نقاط گوناگون قیمت خود را در نمودار نشان می دهند. هر زمان که بیت کوین به یک سطح قیمت مشخص می رسد، نمودار حجم معاملاتی اثر خود را بر روی آن اعمال می کند.

با این حال، برای اینکه بتوان نتیجه ی درستی از این نمودارها گرفت، نیاز به پشتکار زیادی در تحلیل است. در غیر این صورت، با خطر از خط خارج شدن یا به عبارت دیگر رسیدن به نتایج اشتباه روبه‎‎رو خواهید شد. شاید تاکنون دریافته باشید که حجم های آن چین و آف چین هر دو الگوهای یکسانی را ایجاد می کنند و این امر تحلیل آن ها را برای افراد دشوار می سازد. 

داده های آن چین به شما این امکان را می دهند که دریابید آیا تراکنش های نسبت داده شده به صرافی حقیقتاً به وقوع پیوسته اند یا خیر. از آن جایی که برخی صرافی ها برای جعل حجم معاملاتی خود داده ها را دستکاری می کنند، ارزیابی حجم معاملاتی همراه با حجم آن چین شما را قادر می سازد که حجم معاملات را در نقاط مختلف قیمت مورد تأیید قرار دهید. تحلیل محتاطانه ی نمودارها به شما کمک می کند که تصمیمات تجاری خود را بر مبنای داده های دقیق اتخاذ نمایید. 

شاخص های ارزیابی مالی ارزهای دیجیتال

برای استخراج داده از بلاکچین، دو روش وجود دارد. شما می توانید این کار را از طریق یکی از گره های بلاکچین انجام دهید اما این روش هزینه ی زیادی را در بر خواهد داشت؛ هزینه ای که می توانید از آن اجتناب کنید. گزینه ی بهتر این است که این اطلاعات را با استفاده از رابط های برنامه نویسی نرم افزار یا APIهایی که به طور اختصاصی برای این هدف طراحی شده اند، به دست آورید. مثال های آن نیز عبارتند از: تحلیل آن چین CoinMarketCap از بیت کوین و چارت های داده Coinmetrics.

این APIها برای یافتن اطلاعاتی چون حجم آن چین و سپس مقایسه ی آن با حجم معاملاتی به کار می آیند. برای شاخص های آن چین مانند حجم، بایستی شاخص های زیر را مد نظر قرار دهید:

  • تعداد تراکنش ها (Transaction count): شما می توانید تعداد تراکنش ها را برای دوره های مشخص به دست آورید. دقت داشته باشید که برخی کاربران ممکن است سرمایه را بین کیف پول های خود جابه جا کنند. 
  • ارزش تراکنش (Transaction value): منظور از این شاخص، ارزش مبادله شده در یک بازه ی زمانی مشخص است. درصورتی که پنج تراکنش DOT هرکدام به ارزش ۵۰۰ دلار در یک روز وجود داشته باشد، حجم تراکنش روزانه ۲۵۰۰ دلار خواهد بود. ارزش تراکنش را می توان در واحد ارز بومی پروتکل یا ارز فیات مانند دلار آمریکا محاسبه کرد. 
  • آدرس های فعال (Active Addresses): آدرس های فعال بلاکچین را در یک بازه ی زمانی مشخص، آدرس های فعال (Active address) می نامند. از این روش برای شمارش ارسال کنندگان و دریافت کنندگان تراکنش ها در بازه های زمانی معین استفاده می شود. 

نقدینگی و حجم

یک نکته ی مهم در خصوص سرمایه گذاری در بازار رمز ارزها بحث نقدینگی است که سهولت خرید و فروش یک دارایی را محاسبه می کند. هنگامی گفته می شود یک دارایی از نقدینگی بالا برخوردار است که بتوان آن را بدون هیچ گونه مشکلی با قیمت اصلی (معاملاتی) آن به فروش رساند. نقدینگی بالای بازار متضمن خرید و فروش بالا بوده و اسپرد خرید-فروش (Bid-Ask Spread) محدودتری دارد. از سوی دیگر در بازار با نقدینگی پایین دارندگان دارایی می توانند دارایی های خود را به قیمتی منصفانه به فروش بگذارند. 

حجم معاملاتی یک شاخص کلیدی برای تعیین نقدینگی به شمار می رود. شما می توانید ارزش معامله شده را در یک بازه ی زمانی مشخص به دست آورید. همچنین، با نگاهی اجمالی به نمودار می توانید دریابید که تمایل بازار به یک پروژه کریپتو خاص در چه حد است. دارایی هایی که حجم معاملاتی بالاتری دارند، معمولاً بیش تر و سریع تر از آن هایی که حجم معاملاتی شان کم تر است، خرید و فروش می شوند. 

چه زمانی می گوییم که حجم معاملاتی مناسب است؟

تعریف کردن یک قاعده ی سفت و سخت در خصوص حجم معاملاتی کاری غیرممکن است. هر پروژه ی کریپتو منحصربه فرد بوده و لازم است پیش از تصمیم گیری در خصوص این پروژه ها، عوامل مختلفی را مد نظر قرار داد. اگرچه شاخص هایی چون حجم معاملاتی و حجم آن چین برای تصمیم گیری در خصوص سرمایه گذاری ضروری هستند، تریدرهای هوشمند می توانند شاخص های دیگر را نیز در کار خود لحاظ نمایند؛ از جمله ی این شاخص ها می توان به وایت پیپر مربوط به جنبه های فنی، تجاری و مدیریتی پروژه، اقتصاد توکنی یا توکنومیک برای درک عرضه ی توکن ها، مکانیسم توکن سوزی، ارزش بازار، نسبت ارزش شبکه به تراکنش (NVT) و بسیاری دیگر اشاره کرد. برای اتخاذ تصمیمات آگاهانه و صحیح لازم است تمامی این شاخص ها را در کنار یکدیگر مد نظر قرار دهید. 

سخن پایانی

این مقاله در خصوص تفاوت حجم معاملاتی و حجم آن چین در تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال سخن می گوید و کاربرد این شاخص ها در پیش بینی وضعیت بازار را شرح می دهد. استفاده از اطلاعات فوق به افراد کمک می کند تا با بینش دقیق تری تصمیمات مالی خود را اتخاذ نموده و مسیر موفقیت خود را در این جاده ی پر پیچ و خم هموار سازند. 

ادامه مطلب
sft
همه چیز درباره توکن‌های نیمه مثلی یا Semi-Fungible Tokens

توکن های نیمه مثلی یا SFT چیست؟

توکن های نیمه مثلی به توکن هایی گفته می شود که هم زمان از ویژگی های توکن های قابل تعویض و غیرقابل تعویض برخوردار باشند. تاکنون که چند سال از پیدایش مفهوم ارزهای دیجیتال می گذرد، شاهد به وجود آمدن هزاران توکن رمزنگاری شده هستیم که با اهداف و مقاصد گوناگون به بازار عرضه شده اند و تمامی آن ها نیز از جهاتی باهم متفاوت هستند. درحقیقت این توکن ها از عملکردهای گوناگونی در این عرصه برخوردار هستند که تعویض پذیری (Fungibility) یکی از آن هاست.

اساساً ماهیت کلیه توکن ها به شکلی است که از نظر خصوصیت تعویض پذیری می توان آن ها را در ۳ دسته بندی کلی توکن های مثلی، غیر مثلی و نیمه مثلی قرار داد. درواقع قرارگرفتن هرکدام از توکن ها در هر یک از این دسته بندی ها، براساس اهداف و مقاصدی است که تیم توسعه دهندگان آن توکن به دنبال آن هستند.

با وجود این ، توکن های مثلی و غیر مثلی، بخش اعظمی از بازار ارزها را به خود اختصاص داده اند؛ از این رو هر فردی که در بازار ارزها مشغول فعالیت است، دست کم یک بار هم که شده، با نام هرکدام از این دو دسته بندی از توکن ها مواجه شده است، ولی دسته دیگری از توکن ها که کمتر کسی نام آن ها را شنیده و با آن ها آشنایی دارد، توکن های نیمه مثلی هستند که ماهیت آن ها ترکیبی از خصوصیات مشترک هر دو توکن مثلی و غیر مثلی است.

علاوه بر این، سال ۲۰۲۱ را قطعاً می توان سال NFT ها دانست؛ چراکه رشد خیره کننده این توکن ها از نظر حجم معاملات، نشان دهنده استقبال گسترده افراد از این بازار چندین میلیارد دلاری است. درواقع NFT ها با تکیه بر خصوصیاتی که دارند، با قدم نهادن در عرصه ارزها، رشد چشم گیری را تجربه کردند. 

با وجود تجربه چنین رشد قابل توجهی، باز هم موضوعی که امروزه به شدت دربارهNFT ها موردتوجه قرار می گیرد، مفهوم تعویض پذیری آن هاست که جزء نیازهای اساسی در حوزه ارزهای دیجیتال است. اینجاست که توکن های نیمه مثلی یا نیمه تعویض پذیر (SFT) پا به عرصه می گذارند. درواقع  SFTها که توکن هایی براساس توسعه توکن های غیرقابل تعویض هستند، از نظر قابلیت تبادل مثل یک توکن قابل تعویض و از نظر معامله، مثل توکن های غیرقابل تعویض هستند.

SFT ها توکن هایی هستند که در مرز باریکی بین FT ها و NFT ها در حرکت اند. ابتدا به عنوان یک FT فعالیت می کنند و سپس فعالیت خود را در قالب یک NFT ادامه می دهند. اگر به نظرتان درک مفهوم SFT ها کمی دشوار است و در این باره دچار ابهام شده اید، با ما همراه باشید تا در این مطلب، ضعیف ترین توکن های عرصه ارزها را بررسی کنیم.

برای درک صحیح و کامل مفهوم SFT ها، باید در ابتدا مفهوم تعویض پذیری را توضیح داده و پس از آن نیز مرور کوتاهی داشته باشیم بر مفهوم توکن های تعویض پذیر و تعویض ناپذیر.

قابلیت تعویض پذیری در ارزهای دیجیتال

قابلیت تعویض پذیری در ارزهای دیجیتال

اساساً کالای قابل تعویض، کالایی است که می توان آن را با یک کالای مشابه دیگر از همان نوع جایگزین کرد؛ برای نمونه چند اسکناس ۱۰۰ دلاری یا ۳ نسخه از یک فایل کپی شده در رایانه، همگی قابل تعویض هستند. از طرفی، موارد غیرقابل تعویضی مثل وسایل نقلیه یا حیواناتی که افراد در خانه خود از آن ها نگهداری می کنند، وجود دارند. این موارد از شناسه های به خصوصی برخوردار هستند که سبب می شود منحصربه فرد باشند.

اما درباره ارزها، ارز دیجیتالی مانند بیت کوین یا اتریوم، ارزهایی قابل تعویض هستند؛ درحالی که توکن های بازی های بلاک چینی، همگی غیرقابل تعویض هستند.

انواع توکن های ارز دیجیتال

اساساً توکن ها در سه دسته بندی کلی قرار می گیرند. توکن های مثلی نخستین دسته از توکن ها هستند که طیف گسترده ای از توکن های موجود در بازار را تشکیل می دهند. دسته دوم توکن های غیرقابل تعویض (NFT ها) هستند که به واسطه قابلیت هایی که دارند، به تازگی موردتوجه خیل عظیمی از کاربران بازار قرار گرفته اند. دسته سوم نیز توکن های نیمه مثلی هستند که ضعیف ترین توکن های بازار و یک رابط میان توکن های مثلی و غیر مثلی به حساب می آیند. در ادامه هرکدام از این توکن ها را به طور مجزا بررسی کرده ایم.

توکن های قابل تعویض یا مثلی  Fungilble Tokens  یا  FT  

توکن های تعویض پذیر یا مثلی، به توکن هایی گفته می شود که با هم قابل تبادل و معاوضه هستند. اساساً ارزش یک توکن تعویض پذیر، با یک توکن تعویض پذیر دیگر از همان نوع، برابر است؛ برای مثال خرید یک خانه با ارزش 10 هزار دلار، با میزان پولی که در قبال فروش آن به همین مبلغ دریافت می شود، برابر خواهد بود؛ از این رو این دارایی (خانه) تعویض پذیر است. یک مثال دیگر این است که ارزش یک اسکناس ۱۰۰ دلاری با یک اسکناس ۱۰۰ دلاری دیگر برابری می کند.

درباره ارزها نیز چنین موضوعی صادق است؛ مثلاً ارزش ۱ واحد اتریوم با ۱ واحد اتریوم دیگر برابر است. یا اینکه اتریوم را می توان با دیگر ارزهایی مانند بیت کوین (با برآورد میزان ارزش آن به همان مقدار) تبادل کرد. 

درنتیجه اینکه قابلیت یک توکن مثلی برای تبادل و تعویض پذیری با دیگر توکن ها (به همان میزان ارزش یا همان نوع) است که سبب تغییر ارزش نمی شود.

توکن های غیرقابل تعویض یا غیر مثلی Non-fungible Tokens یا  NFT

توکن های غیرقابل تعویض، توکن هایی بر بستر بلاک چین هستند که برای نشان دادن تملک یک دارایی منحصربه فرد و کمیاب مانند آثار هنری دیجیتال، کلکسیون ها و دیگر دارایی های مجازی به خصوص از آن ها استفاده می شود. اساساً برخلاف توکن های مثلی، توکن های غیر مثلی قابل تبادل با هم نیستند و ارزش هرکدام از این توکن ها از لحاظ قابلیت های مخصوصی که دارند، سبب تمایز آن ها از سایر دارایی ها می شود.

برای مثال، نقاشی مونالیزا (اثر لئوناردو داوینچی) ازنظر ارزش هنری ارزنده ای که دارد، به هیچ عنوان با دیگر تابلوهای نقاشی برابر و قابل مقایسه یا معامله نیست. مثال دیگر یک قطعه زمین مجازی به هیچ عنوان با یک تمبر قدیمی کلکسیونی کمیاب برابری ندارد و نمی توان آن را تبادل کرد. 

اساساً از جمله خصوصیات توکن های NFT می توانیم به موارد زیر اشاره داشته باشیم:

اساساً توکن های غیر مثلی بر بستر بلاک چین های عمومی است که ذخیره می شوند؛ از این رو اصالت و مالکیت آن ها در هر زمان به سادگی به وسیله هر شخصی تأیید می شود. به طورکلی امکان خرید کسری از واحد از یک NFT وجود ندارد (نمی توان ۰٫۳ از یک NFT را خریداری کرد). 

اطلاعات NFT ها بر بستر بلاک چین ذخیره شده و به هیچ وجه قابل حذف یا تخریب نیست. اساساً بعد از ذخیره ساختار اطلاعات NFT ها، امکان هیچ گونه تغییری وجود ندارد.

توکن های نیمه مثلی Semi-Fungible Tokens یا SFT   

توکن های نیمه مثلی یا SFT ها، از خصوصیات هر دو مورد از توکن های مثلی و غیر مثلی برخوردار هستند. به بیان دیگر این ارزها، توکن هایی هستند که می توانند هم در قالب توکن های قابل تعویض عمل کنند و هم در شکل توکن های غیرقابل تعویض. اساساً درباره توکن های نیمه مثلی این طور گفته می شود که وقتی ارزش اسمی SFT ها منقضی شود، این توکن ها تمایل دارند قابلیت تعویض پذیری خود را از دست بدهند. 

برای درک بهتر ماهیت این توکن ها، توپ هایی را فرض کنید که برای مسابقات جام جهانی فوتبال طراحی می شوند. درحقیقت تمامی این توپ ها از لحاظ رنگ، طرح، وزن و ابعاد یکسان و برابر هستند؛ از این رو این توپ ها هیچ گونه تفاوتی با هم ندارند و می توانیم هرکدام از آن ها را برای یک مسابقه فوتبال انتخاب کنیم.

حال فرض کنید یکی از این توپ ها در یک مسابقه استفاده شود. در اینجا در انتهای آن مسابقه، آن توپ دیگر یک توپ عادی مثل دیگر توپ های مسابقات جام جهانی نخواهد بود. توپ مذکور در اینجا توپی است که در یکی از مسابقات جام جهانی از آن استفاده شده است. حال اگر یکی از بازیکنان آن مسابقه نیز روی آن توپ امضا کند، ارزش آن توپ چندین برابر خواهد شد.

بدر چند وقت اخیر، حتماً نام متاورس (Metaverse) را شنیده اید؛ یک دنیای مجازی رو به رشد، با تعداد طرفداران بسیار. درواقع در این فضا همه چیز وجود دارد؛ حتی مسابقات ورزشی و کنسرت های مجازی. 

فرض کنید قرار است بلیت های حضور در کنسرت یک خواننده در متاورس به فروش برسد. اگر برای هر جایگاه کنسرت، بلیت هایی در شکل توکن به فروش برسد، تا وقتی که آن کنسرت به پایان نرسیده باشد، توکنی که نماینده بلیت یک جایگاه باشد، با توکن دیگری متعلق به همان جایگاه (از هر نظر) برابر خواهد بود و به محض پایان کنسرت، بلیت استفاده شده، بخشی از یک کلکسیون خواهد بود که بسیار ارزشمند خواهد بود؛ چراکه تنها یک بلیت استفاده شده برای آن جایگاه وجود خواهد داشت.

نحوه ایجاد توکن های نیمه مثلی

اساساً این استانداردها هستند که قابلیت برقراری یک ارتباط مؤثر را فراهم می کنند؛ از این رو در عرصه بلاک چین، هر پلتفرم از مجموعه ای از استانداردها در راستای نحوه رفتار توکن های اکوسیستم خود برخوردار است. به بیان دقیق تر، این مجموعه قوانین اکوسیستم یک بلاک چین است که ماهیت توکن های آن را بیان می کند.

از طرفی، درباره نحوه ایجاد توکن های نیمه مثلی، باید اذعان داشته باشیم که SFT ها را می توان به وسیله استاندارد توکن ERC-1155  توکن بلاک چین اتریوم) ایجاد کرد. درحقیقت ERC-721، محبوب ترین و البته اصلی ترین استاندارد مورداستفاده توسط NFT ها است که از حفره های عملکردی زیادی نیز برخوردار هستند. 

درنتیجه وجود این حفره ها، توسعه دهندگان طراحان قراردادهای هوشمند می توانند این استاندارد توکن را به استاندارد توکن ERC-1155 تغییر دهند و یک توکن نیمه مثلی ایجاد کنند. درواقع، استاندارد ERC-1155یک استاندارد جدید مورداستفاده توسط SFT هاست که این امکان را در اختیار کاربران این توکن ها قرار می دهد تا به قابلیت هایی مانند انتقال سریع تر و کارآمدتر FT ها و NFT ها دسترسی داشته باشند.

به طورکلی، استاندارد ERC-721 در یک زمان ویژه، تنها از انتقال یک توکن به خصوص پشتیبانی می کند که این ضعف سبب می شود فرایند انجام یک تراکنش، زمان بر و پرهزینه تر شود. حال اینکه استاندارد  ERC-1155از این لحاظ برتری داشته و از انتقال گروهی چندین توکن در یک تراکنش (در عرض تنها چند ثانیه) نیز پشتیبانی می کند. این یعنی اینکه  ERC-1155یک استاندارد چند توکنی (multi-token standard) است که سبب توسعه توکن های نیمه مثلی می شود.

چرا توسعه SFT ها مهم است؟

اساساً توکن های غیرقابل تعویض توانسته اند سازوکار مالکیت دارایی ها را در بستر دنیای دیجیتال متحول کنند. درحقیقت به دلیل پدیدآمدن NFTها امروزه قادر خواهیم بود مالکیت یک دارایی را به شکلی غیرقابل تغییر، ایمن و البته شفاف در اختیار داشته باشیم.

با وجود این، روند تغییر تمامی مجموعه های NFT روندی کند و البته بی فایده است؛ از این رو اینجاست که توسعه استاندارد SFT ها از اهمیت بالایی برخوردار می شود؛ چراکه انتقال توکن های دسته ای را با در نظر گرفتن این نکته که از NFTها و FT ها نیز پشتیبانی می کند، بسیار آسان تر می کند. 

گرچه مدتی طول می کشد تا توکن های نیمه مثلی بتوانند حفره های موجود در ساختار NFTها را پر کنند، قطعاً این روند به خصوص در حوزه گیمینگ، به شدت در حال محبوبیت است. درواقع این قابلیت  SFTها که هم از خصوصیات FT ها و هم NFT ها برخوردار هستند، سبب شده تا از تنوع بسیار بالایی برخوردار باشند. 

از طرفیSFT ها کمک می کنند تا حجم نقدینگی موجود در بازار ارزها نیز افزایش پیدا کند. علاوه بر این، این توکن ها از ماهیتی انعطاف پذیر برخوردار هستند که همین موضوع نیز بر اهمیت توسعه آن ها تأکید بیشتری می کند.

ویژگی های توکن های نیمه مثلی

 

توکن های نیمه مثلی ثابت کرده اند که می توانند به مانعی در مقابل آسیب پذیری توکن های غیرقابل تعویض تبدیل شوند. این موضوع از این جهت است که SFT ها از ویژگی های برجسته ای برخوردار هستند که در ادامه به هرکدام از آن ها به طور کامل خواهیم پرداخت.

  • امکان بهره بردن هم زمان از خصوصیات FT ها و NFT ها

از آنجا که توکن های نیمه مثلی، عملکرد توکن های قابل تعویض و غیرقابل تعویض را هم زمان با هم ترکیب می کنند، کاربران می توانند از خصوصیات و عملکرد هردوی این توکن ها در یک تراکنش بهره مند شوند.

  • بهره وری بهتر به نسبت NFT ها

توکن های نیمه مثلی این امکان را در اختیار کاربران قرار می دهند تا از پتانسیل بهتری به نسبت NFT ها بهره مند شوند. درحقیقت از آنجا که این توکن ها می توانند بسیاری از چالش های پیش روی NFT ها را از میان بردارند، کاربرانی که تمایل به معامله NFT ها دارند، ولی به علت کاستی های موجود در ماهیت این توکن ها قادر به انجام این کار نیستند، می توانند راهی را برای رفع نیازهای خود به وسیله SFT ها پیدا کنند. درنتیجه اینکه SFT ها می توانند فرایند پردازش تراکنش ها را کارآمدتر و سریع تر کنند.

  • ایمنی بالاتر

توکن های نیمه مثلی از کاربران در مقابل ضررهای تصادفی که در زمان انتقال NFT ها متحمل می شوند، محافظت خواهد کرد. درواقع این توکن ها راهی برای انتقال کارآمد هر نوع توکن (در هر میزان) را بدون ترس از قفل شدن توکن ها در قرارداد فراهم می کنند. بد نیست بدانید مشکل ذکرشده در بین توکن های غیرقابل تعویض رایج است که در بیشتر مواقع به از دست دادن تصادفی توکن های کاربران منجر می شود.

  • تراکنش هایی سریع تر و آسان تر

توکن های نیمه مثلی، سبب اجرا و پردازش سریع تر و البته کم هزینه تر تراکنش ها می شوند؛ از این رو تریدرها می توانند بیش از یک توکن را در یک دوره زمانی بسیار کوتاه انتقال دهند؛ بنابراین انجام معاملات برای کاربران بسیار سریع تر و آسان تر خواهد بود.

نحوه استفاده از توکن های نیمه مثلی

اساساً بیشترین استفاده از توکن های نیمه مثلی، در حوزه گیمینگ است. درحقیقت در این حوزه، جدا از NFT ها، از توکن های مثلی نیز استفاده می شود؛ برای مثال ارزهای درون برخی بازی ها مانند شمش های طلا، هرکدام یک SFT هستند. از طرفی، در بخش هایی از حوزه گیمینگ مانند آیتم های مربوط به تجهیزات برخی بازی ها (مثل اسلحه و مهمات) نیز از توکن های غیر مثلی استفاده می شود. 

درنتیجه اینکه استفاده از SFT ها به گیمرها کمک می کند تا هر دو نوع توکن های SFT و NFT را به شکل متقابل معامله کنند؛ برای نمونه، استفاده از SFT ها این امکان را در اختیار بازیکنان قرار می دهند تا سلاح های خود را با شمش های طلا تبادل کنند.

علاوه بر این، استفاده از SFT ها در حوزه گیمینگ سبب شد تا از آن ها برای پرداخت های درون برنامه ای نیز استفاده شود. درحقیقت شرکت ها و استودیوهای تولیدکننده بازی ها می توانند هر دو نوع توکن SFT و NFT را ایجاد کنند و اطمینان داشته باشند که هردوی این توکن ها می توانند هم زمان توسط گیمرها استفاده شوند.

SFT ها در مقابل NFT ها

توکن های نیمه مثلی

برجسته ترین نکته مثبت توکن های نیمه مثلی این است که این می توانند تعویض پذیری خود را تا زمان انتقال به NFT (و بالعکس) حفظ کنند. درحقیقت یک توکن نیمه مثلی در شکل یک NFT نیز هنوز می تواند از مزایای NFT ها (قابل تأیید، تقسیم ناپذیر و تغییرناپذیر) برخوردار باشد.

اساساً انعطاف پذیری SFT ها در حال حاضر سبب شده است تا فرصت های بسیاری در اختیار توسعه دهندگان، تولیدکنندگان محتوا و حامیان پروژه های فعال در حوزه ارزها قرار بگیرد. با وجود این، کماکان یک دوره انتظار برای کاربران عادی و سرمایه گذاران وجود خواهد داشت؛ چراکه بازارهای در دسترس کاربران، اپلیکیشن های غیرمتمرکز و فضاهای متاورسی، هنوز به طور عمومی راه را برای استفاده از SFT ها باز نکرده اند.

سخن پایانی

اساساً توکن های نیمه مثلی، نسل جدیدی از توکن های ارزها به حساب می آیند که در مسیری باریک میان توکن های مثلی و غیر مثلی حرکت می کنند. از طرفی، هم اکنون بیشترین کاربرد این توکن ها در حوزه بازی های مبتنی بر بلاک چین است و موفقیت آن ها به شکلی بوده که طرفداران بسیاری را در این حوزه به سمت خود جذب کرده است.

از طرفی، این نسل جدید از توکن ها، براساس استاندارد EIP-1155  (استاندارد توکن اتریوم) ضرب می شوند. همچنینSFT ها در قیاس با توکن های مثلی و NFT ها، کمتر در بازار ارزها شناخته شده هستند. با وجود این، امروزه نیاز به توکن های نیمه مثلی در حوزه ارزها، بدیهی به نظر می رسد؛ چراکه این توکن ها آسیب پذیری NFT ها را برطرف می کنند و سبب می شوند تراکنش های NFT ها آسان تر و سریع تر انجام شوند.

پرسش های متداول

1- توکن مثلی یا قابل تعویض (FT) چیست؟

توکن های مثلی یا تعویض پذیر به توکن هایی گفته می شود که با یکدیگر قابل معامله باشند و ارزش آن دارایی های قابل معاوضه با یکدیگر برابر است.

2- توکن های غیر مثلی یا غیرقابل تعویض (NFT) چیست؟

توکن های غیر مثلی توکن هایی بر بستر بلاک چین هستند که برای نشان دادن تملک یک دارایی منحصربه فرد و کمیاب مانند یک اثر هنری دیجیتال، یک کلکسیون منحصربه فرد یا دیگر دارایی های مجازی منحصربه فرد از آن ها استفاده می شود.

3- توکن نیمه مثلی (SFT) چیست؟

به بیان ساده، نیمه مثلی بودن یک توکن، یعنی اینکه آن توکن ویژه در ابتدا یک ارزش مشخص دارد که بسته به ارزشش می توان آن را با توکنی دیگر (و البته مشابه) مبادله کرد، ولی وقتی این توکن کار خود را انجام داد، به یک توکن منحصربه فرد و غیرقابل تقسیم (NFT) تبدیل می شود.

4- برتری اصلی SFT به NFT در چیست؟

اصلی ترین برتری که توکن های نیمه مثلی به توکن های غیر مثلی دارند، این است که SFT ها می توانند خصوصیت تعویض پذیری خود را تا وقتی که به NFT تبدیل می شوند، حفظ کنند.

5- استاندارد ERC-1155 چیست؟

این استاندارد کارایی توکن های غیرقابل تعویض و تعویض پذیر را با یکدیگر ترکیب می کند تا بدین ترتیب از خصوصیات هر دوی آن ها استفاده کرده و مشکلات آن ها را برطرف کند.

6- توکن های نیمه مثلی چه مزایایی دارند؟

  • در مدت زمانی مشخص، قابل تعویض هستند.
  • از ویژگی های توکن های غیر مثلی برخوردار هستند.
  • ترس بلوکه شدن تراکنش در حین فرایند تأیید آن وجود ندارد.
  • انجام معاملات بسیار سریع تر و آسان تر است.
  • ترکیبی از FT ها و NFT ها هستند.
  • از دارایی های کاربران محافظت می کنند.

7- چگونه می توان توکن های نیمه مثلی را ایجاد کرد؟

اساساً SFT ها را می توان به وسیله استاندارد توکن ERC-1155 به وجود آورد.

ادامه مطلب
تعویض پذیری در ارزهای دیجیتال
تعویض‌ پذیری (Fungibility) در بازار ارزهای دیجیتال به چه معناست؟

تعویض پذیری یکی از خصوصیات دارایی هایی مثل ارزهاست که درصورت داشتن آن، تمامی واحدهای آن باید قابل تعویض با هم باشند. اساساً Fungibility از جمله مفاهیمی است که در علم اقتصاد استفاده می شود و دلیل این استفاده نیز این است که به سهولت مبادلات کمک شایانی می کنند. درواقع وقتی بتوان اجزای سازنده ۲ ابزار را با یکدیگر جابه جا کرد، می توان عنوان کرد آن دو ابزار تعویض پذیر هستند.

برای نمونه می توانیم بگوییم اسکناس هایی که با یک کالا جابه جا می شوند و به واسطه این جابه جایی یک تبادل صورت می گیرد، تعویض پذیر هستند. درحقیقت تعویض پذیری بدین معناست که بتوان با یک دارایی که در دست داریم، کالایی از جنس دیگر (با این شرط که ارزش هردوی آن ها در یک سطح باشد) را تبادل کنیم. با این مقدمه قصد داریم در این مطلب نگاهی دقیق تر به مفهوم قابلیت Fungibility و چگونگی ارتباط این مفهوم با رمز ارزهایی داشته باشیم که امروزه یکی از مهم ترین المان ها در بازارهای مالی به حساب می آیند.

تعویض پذیری (Fungibility) چیست؟

تعویض پذیری در ارزهای دیجیتال

در ساده ترین تعریف ممکن Fungible لغتی است که در توصیف کارگرانی به کار برده می شود که از لحاظ ارزش مشارکت آن ها در محل کار، تقریباً از یکدیگر قابل تشخیص نیستند، اما درباره امور مالی، Fungibility به توانایی یک کالا یا یک دارایی جهت تبادل با دیگر کالاها یا دارایی های مجزا از همان نوع گفته می شود. اساساً دارایی های تعویض پذیر فرایند تبادل و تجارت را ساده می کنند؛ چراکه تعویض پذیری به معنای ارزش برابر میان دارایی هاست.

به بیان دیگر Fungibility به این مفهوم اشاره می کند که دو چیز در مشخصات خود با هم برابر خواهند بود، تا وقتی که واحدهای تک تک آن ها را نیز بتوان متقابلاً باهم جابه جا کرد؛ برای مثال طبقه های کالای به خصوصی مانند طلا، تعویض پذیر هستند؛ زیرا به هیچ عنوان اهمیتی ندارد که آن طلا از کجا استخراج شده است؛ در هر صورت تمامی فلزاتی که به عنوان طلا استخراج می شوند، به یک اندازه ارزش خواهند داشت.

از طرفی، سهام فهرست شده ای که در چندین بازار مالی بین المللی فهرست شده اند، از نظر فنی تعویض پذیر به حساب می آیند؛ صرف نظر از اینکه این سهام در بازار بورس نیویورک خرید و فروش شوند یا بازار بورس لندن، سهم ها بیانگر سود مالکیت مشابهی از یک شرکت خواهند بود.

جدا از این، از جمله کالاهایی که تعویض پذیر هستند نیز می توانیم به مواردی مانند نفت، طلا و دیگر فلزات گران بها، اوراق قرضه، پول و… اشاره داشته باشیم. همچنین کالاهایی که روزمره توسط افراد خریداری می شوند نیز اگر ارزش و خواص برابری با سایر اقلام داشته باشند، قابلیت Fungibility دارند.

با این حال زمانی که بحث درباره تعویض پذیری پول باشد، منظور این است که برای مثال هر اسکناس 50 هزار تومانی، باید همان ارزشی را داشته باشد که دیگر اسکناس های 50 هزار تومانی دارند؛ یعنی اگر برای خرید کالایی، یک اسکناس 50 هزار تومانی به فروشنده می دهید، آن اسکناس دقیقاً ارزشی برابر با 50 هزار تومان داشته باشد؛ نه کمتر و نه بیشتر؛ یعنی اسکناس های 50 هزار تومانی قابلیت Fungibility با یکدیگر دارند، بدون آنکه ارزش آن ها با یکدیگر متفاوت باشد.

تعویض پذیری (Fungibility) در برابر تعویض ناپذیری (Non-fungibility)

مفهوم تعویض پذیری

همان طور که گفتیم، یکی دیگر از مواردی که شامل Fungibility می شوند، ارزها هستند. اگر شخص A یک اسکناس 50 دلاری را به شخص B قرض دهد، برای شخص A مهم نیست که آیا در زمان بازپرداخت، شخص B به وی یک اسکناس 50 دلاری بدهد یا ۵ اسکناس 10 دلاری؛ زیرا یک ارز به خصوص (در اینجا دلار) به صورت متقابل قابل جابه جایی است.

عکس این موضوع نیز درباره مفهوم تعویض ناپذیری صادق خواهد بود؛ برای مثال اگر شخص A خودرو خود را به شخص B قرض دهد، قابل قبول نیست که شخص  Bیک خودرو دیگر را به او بازگرداند؛ حتی اگر خودروی تحویلی از مدل و سال ساخت مشابه با خودروی اولیه برخوردار باشد. درحقیقت خودروها با توجه به مالکیت تعویض پذیر نیستند، اما بنزینی که به عنوان سوخت در آن ها استفاده می شود، تعویض پذیر هستند.

اساساً مرز بین تعویض پذیری و تعویض ناپذیری بسیار باریک است. برای درک بهتر این موضوع، به خاطر داشته باشید که در بالا عنوان کردیم طلا عموماً تعویض پذیر در نظر گرفته می شود؛ زیرا یک اونس طلا با یک اونس طلای دیگر برابر است، ولی در برخی موارد، این فلز ارزشمند تعویض پذیر نیست.

درواقع بانک فدرال رزرو که خدمات سپرده گذاری طلا را به بانک های مرکزی و دولت های مختلف در سرتاسر دنیا ارائه می کند، شمش های طلا را به عنوان ذخایر طلای خود در نظر می گیرد. درحقیقت شمش های طلایی که در این بانک سپرده گذاری می شوند، با دقت وزن شده و نشانه گذاری های مربوط به خلوص آن ها نیز روی هر یک از شمش ها حک شده است؛ با وجود این از آنجا که شمش های سپرده گذاری شده نزد فدرال رزرو دقیقاً همان هایی هستند که در زمان برداشت به افراد تحویل داده می شوند، این نوع از سپرده های طلا، تعویض پذیر به حساب نمی آیند؛ یعنی نمی توان یک شمش دیگر را به جای این شمش ها به افراد تحویل داد.

مفهوم تعویض پذیری در بستر ارزهای دیجیتال

اساساً تمامی مواردی که در بالا درباره مفهوم Fungibility عنوان کردیم، درمورد ارزها نیز صدق می کند؛ برای مثال اگر شما یک واحد اتریوم را به فردی قرض دهید، برای شما تفاوتی نخواهد داشت که این اتریوم قرض داده شده را طی یک فرایند دریافت کنید یا چند تراکنش خردتر (البته به طور یکجا). درحقیقت مادامی که جمع مقادیر این تراکنش ها، برابر با مقدار یک اتریوم قرض داده شده باشد، مشکلی وجود نخواهد داشت.

علت اهمیت مفهوم تعویض پذیری در خصوص پول و ارزهای دیجیتال

اساساً دلیل اهمیت مفهوم Fungibility درباره پول و ارزها این است که بدون وجود آن، یک ارز یا یک واحد پولی، به هیچ عنوان مطمئن نخواهد بود. درواقع ضروری است افراد برای انجام معاملات خود، به یک واحد پولی یا یک ارز اعتماد داشته باشند؛ از این رو یک ارز یا واحد پولی، باید تعویض پذیر باشد.

فرض کنید یک ارز دیجیتال یا پول تعویض پذیر نباشد؛ درنتیجه مشکلات بسیاری رخ خواهد داد؛ برای نمونه اگر تنها اسکناس های 1 دلاری با هم تعویض شوند و بقیه اسکناس ها این طور نباشند. درنتیجه اگر مردم مجبور باشند با اسکناس های 1 دلاری خود خرید کنند و باقی اسکناس ها قادر به انجام این کار نباشند، این کار به خودی خود یک نابسامانی و هرج و مرج را به وجود خواهد آورد.

درواقع قابلیت Fungibility به پول ها و ارزها کمک می کند تا بتوانند با اطمینان و اعتماد استفاده شوند و هر واحد از آن ها با واحد دیگر خود یکسان باشند؛ پس نتیجه می گیریم تعویض پذیری برای هر ارز یا واحد پولی قابل معامله ای که قرار است به صورت گسترده در معاملات از آن استفاده شود، ضرورتی حیاتی است.

اثر نوسانات قیمت ارزها بر تعویض پذیری آن ها

به صورت کلی، مفهوم Fungibility و درک آن برای افرادی که در امور اقتصادی و مالی آن چنان تخصصی وارد نشده اند، در ابتدا کمی گیج کننده خواهد بود. اساساً علت این موضوع در وهله اول این است که قیمت ها همواره در سراسر جهان تغییر می کنند و دوم اینکه احتمال دارد قیمت دارایی های مختلف در اقصی نقاط جهان با یکدیگر متفاوت باشد.

برای نمونه ممکم است نوسانات قیمتی ارزها سبب شوند تا یک کالای به خصوص، در کشورهای مختلف، قیمت های مختلفی داشته باشد. درحقیقت بیت کوین و دیگر ارزها نمونه بارز این موضوع به حساب می آیند. اساساً قیمت ارزها طی یک شبانه روز گاهی تا 50 درصد نوسان (چه مثبت و چه منفی) پیدا می کنند. این مفهوم درباره اغلب ارزها صادق است و به همین دلیل می گوییم بیشتر ارزها از قابلیت تعویض پذیری برخوردار هستند.

تعویض پذیری و تأثیر آن بر روی احتمال جایگزینی پول های رایج با رمز ارزها

کی از سؤالات مهمی که از زمان اوج گیری بازار ارزها و محبوب شدن این کلاس از دارایی ها بین مردم توسط بسیاری مطرح می شود، این است که آیا قابلیت Fungibility سبب می شود ارزهای دیجیتال، در آینده ای نزدیک جایگزین ارزهای فیات (مثل دلار، یورو و…) شوند؟

به صورت کلی باوجود گذشت چند سال از پیدایش ارزهای مختلف و محبوبیتی که این بازار در حال حاضر بین افراد یافته است، ولی هنوز نمی بینیم که به طور متداول و رایج از ارزها در معاملات روزانه افراد استفاده شود. این موضوع جدا از بحث های فنی که درباره ماهیت ارزها و کاربردهای آن ها وجود دارد، به این علت است که ارزها هنوز مانند ارزهای فیات در میان مردم قابل اعتماد نیستند تا افراد در معاملات روزمره خود از آن ها استفاده کنند.

با وجود این، مفهوم Fungibility راهی است تا کاربران با استفاده از آن به این کلاس از دارایی ها اعتماد بیشتری کرده و به مرور از آن ها در فعالیت های روزانه خود نیز استفاده کنند. درواقع قابلیت تعویض پذیری شدید در ارزها، چیزی است که سبب می شود مردم به بیت کوین یا سایر رمز ارزها به عنوان یک واحد مبادلاتی اعتماد بیشتری داشته باشند.

از این رو این اعتماد می تواند به افزایش احتمال بدل گشتن ارزهای دیجیتال به واحدهای اصلی مبادلاتی و درنتیجه، جایگزینی برای ارزهای فیات منجر شود؛ با وجود این، ارزها تا رسیدن به جایگاه ارزهای فیات به عنوان محبوب ترین ابزار مبادلاتی، مسیری طولانی را پیش روی خود می بینند.

تعویض پذیری و پیدایش توکن های غیرقابل تعویض (NFT) ها

توکن های nft و تعویض پذیری

توکن های غیرقابل تعویض یا NFT ها (Nun-fungible Tokens) توکن هایی هستند که با تکیه بر فناوری بلاک چین، از ماهیتی یکتا و منحصربه فرد برخوردار هستند؛ یعنی هیچ کدام از این توکن ها را نمی توان با توکن دیگری تعویض کرد؛ چراکه هرکدام از آن ها نماینده یک مفهوم بخصوص (اثر هنری، موسیقی و…) هستند که مشابه آن وجود ندارد. اساساً NFT ها در صنایع مختلف استفاده می شوند که از جمله آن ها می توانیم به بازی های ویدئویی، آثار هنری، موسیقی و… اشاره داشته باشیم.

تفاوت NFT ها با سایر توکن ها (توکن های تعویض پذیر)

به صورت کلی FT ها و NFT ها توانسته اند نقش بسزایی در زندگی روزمره حال حاضر افراد بازی کنند و هرچه زمان می گذرد، اعتماد عموم افراد به آن ها بیشتر خواهد شد و درنتیجه این دارایی ها می توانند کاربرد بیشتری در عرصه های مختلف داشته باشند. با این حال روند توسعه توکن های تعویض ناپذیر از تعویض پذیر کمتر است؛ چراکه هزینه توسعه آن ها به مراتب بیشتر از FT ها خواهد بود.

ب اما توکن های غیرقابل تعویض از تفاوت هایی اساسی با توکن های تعویض پذیر توکن برخوردار هستند. اصلی ترین وجه تمایز این ۲ توکن ارز دیجیتال، همان قابلیت Fungibility است که در خصوص NFT ها سبب می شود این توکن ها قابل تبادل با دیگر توکن ها نباشند.

از طرفی این توکن ها شامل اطلاعات اختصاصی هستند که تنها روی آن ها ثبت می شوند. درواقع انحصار این اطلاعات را می توان با اطلاعات درج شده روی بلیت هواپیماها مقایسه کنیم. اطلاعات مسافران، زمان سفر، مقصد، ردیف و شماره صندلی، جزء مواردی هستند که روی یک بلیت هواپیما درج می شوند و هیچ شخص دیگری نمی تواند با آن بلیت سفر کند. به همین منوال، داده های ثبت شده روی NFT ها نیز به شکل انحصاری و مختص همان توکن به خصوص خواهد بود.

علاوه بر این، دیگر تفاوت این نوع از دارایی با توکن های قابل تعویض در قابلیت تقسیم پذیری آن هاست. درحقیقت NFT ها را نمی توان به بخش های کوچک تری تقسیم کرد و همواره به عنوان یک توکن واحد باقی می مانند. آخرین مورد نیز این است که NFT ها در مقایسه با توکن های قابل تعویض، می توانند اطلاعات بیشتری را در خود جای دهند.

سخن پایانی

اساساً یک دارایی زمانی قابل تعویض به حساب می آید که واحدهای آن با هم تعویض شوند. درواقع یک طبقه از دارایی ها وقتی قابل تعویض است که هر واحد از آن دارایی اعتبار و ارزش بازاری یکسانی داشته باشد. از طرفی بیشتر ارزهای دیجیتال دارایی هایی قابل تعویض به حساب می آیند؛ زیرا مثلاً 1 واحد بیت کوین معادل 1 واحد دیگر است.

درحقیقت این مفهوم درباره ارزهای دیجیتال به این معناست که هر واحد از یک ارز از کیفیت و عملکرد یکسانی برخوردار باشد؛ از این رو مهم نیست که کوین ها در کدام بلاک صادرشده باشند؛ زیرا تمامی واحدها از کوین ها، بخشی از یک بلاک چین هستند و عملکرد یکسانی دارند.

درنهایت اینکه با وجود مقاومت فعلی عمومی در مقابل ارزها مانند بیت کوین، اتریوم و غیره. این دارایی ها کماکان در حال افزایش گستره فعالیت های خود و رشد قیمتی روزافزون هستند؛ از این رو به احتمال خیلی زیاد، روند رشد محبوبیت ارزها در سال های آینده ادامه دار خواهد بود. همین موضوع سبب خواهد شد تا این دسته از دارایی ها کاملاً پتانسیل جایگزینی ارزهای فیات را داشته باشند.

پرسش های متداول

۱- تعویض پذیری چیست؟

تعویض پذیری (Fungibility) به این معناست که بتوان یک ارز یا یک دارایی ویژه را با یک یا دارایی ویژه دیگر مشابه که از همان میزان ارزش برخوردار است، تبادل کرد.

۲- آیا پول ها قابل تعویض هستند؟

اساساً کالا یا دارایی قابل تعویض است که یک واحد از آن معادل واحد دیگری با همان جنس و کیفیت باشد؛ از این رو پول ها قابل تعویض هستند، چراکه یک اسکناس 10 هزار تومانی با یک اسکناس 10 هزار تومانی دیگر قابل تعویض است.

۳- آیا ارزهای دیجیتال تعویض پذیر هستند؟

پول های فیزیکی و ارزهای دیجیتال تعویض پذیر هستند؛ چراکه می توان آن ها را با یکدیگر تبادل کرد. از طرفی این دارایی ها از نظر ارزش نیز با هم برابر هستند؛ مثلاً همواره یک بیت کوین ارزشی معادل یک بیت کوین دیگر را دارد.

۴- NFT چیست؟

NFT مخفف non-fungible token است و اساساً یک توکن دیجیتالی (نوعی ارز دیجیتال) است که برخلاف یک کوین استاندارد در بلاک چین مانند بیت کوین، اتریوم و… منحصربه فرد بوده و نمی توان آن را تبادل کرد، پس غیرقابل تعویض است.

۵- NFT ها چه تفاوتی با توکن های غیر تعویض پذیر دارند؟

اصلی ترین تفاوت این دو دسته از توکن های ارز دیجیتال، قابلیت Fungibility است که سبب می شود درباره NFT ها، امکان تبادل آن ها با نوع مشابه (با ارزش یکسان) وجود نداشته باشد.

ادامه مطلب
کریپتوجکینگ
کریپتوجکینگ (Cryptojacking) چیست و چگونه می توان با آن مقابله کرد؟

 عمده هک های مرتبط با ارزهای دیجیتال شامل سرقت کلیدهای خصوصی متعلق به یک کیف پول و تخلیه آن است؛ درحالی که کریپتوجکینگ شامل آلوده کردن دستگاه به بدافزار برای به دست گرفتن کنترل آن است. در این محتوا به چیستی این مفهوم و روش محافظت در برابر آن اشاره خواهیم کرد.

هک ها و کلاه برداری های مرتبط با ارزهای دیجیتال اشکال مختلفی دارند. برخی هکرها مستقیم به کیف پول ها نفوذ کرده و پول می دزدند، درحالی که برخی دیگر به دستگاهتان نفوذ می کنند؛ بدون آنکه متوجه شوید! کریپتو جکینگ (Cryptojacking) مدلی از کلاه برداری است که در دسته دوم قرار می گیرد. همچنین نوعی حمله سایبری است که در آن هکرها از قدرت محاسباتی دستگاه بدون مجوز مالک سوءاستفاده کرده و از آن برای استخراج ارز دیجیتال استفاده می کنند.

در طول دوران رونق ارزهای دیجیتال در سال 2017، با افزایش سرسام آور قیمت بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال، استخراج ارزها یکی از بهترین روش ها برای کسب سود کلان از این بازار بود. براساس گزارشی که توسط Check Point Software، یک شرکت امنیت سایبری مستقر در تل آویو، مستقر در اسرائیل، برای مدت زمانی کریپتوجکینگ ششمین بدافزار رایج در سراسر جهان بود.

 اما به تازگی کریپتو جکینگ در حال تغییر و توسعه است. تیم امنیت سایبری گوگل در گزارشی اعلام کرد که 86 درصد از تمام حساب های Google Cloud که برای استخراج ارزهای دیجیتال استفاده می شوند، به خطر افتاده اند. در این نوع حمله این تنها افراد نیستند که هدف قرار می گیرند، بلکه شرکت ها نیز قربانی سرقت ارزها می شوند. در اوایل سال 2018، وب سایت های دولتی بریتانیا و بیش از 4000 وب سایت دیگر در سراسر جهان توسط ویروس های cryptojack مورد سوءاستفاده قرار گرفتند.

کریپتوجکینگ (Cryptojacking) چیست؟

کریپتوجکینگ

کریپتو جکینگ مانند ویروسی پنهانی است که وارد دستگاه استخراج شما شده و درصد زیادی از انرژی مصرفی آن را به خود اختصاص می دهد. کریپتوجکینگ به شکل نرم افزار مخرب (بد افزار) فعالیت می کند که دستگاه استخراج شما را آلوده می کند. هدف می تواند هر دستگاهی باشد: رایانه، تلفن هوشمند، حتی سرورهای ابری (کلود جکینگ).

هنگامی که دستگاهی به بدافزار Cryptojacking آلوده می شود، کنترل قدرت محاسباتی دستگاه را در دست می گیرد و بخشی از آن را به استخراج ارزهای دیجیتال خاص اختصاص می دهد. سپس ارزهای استخراج شده را به کیف پول هکر ارسال می کند.

در ابتدای ظهور ارزها، مفهومی به نام استخراج از طریق مرورگرها وجود داشت. در این روش، از سیستم های کامپیوتری معمول افراد برای استخراج و کسب درآمد بیشتر استفاده می کردند. به این ترتیب بازدیدکنندگان یک وب سایت با نصب یک پلاگین، تا زمانی که در وب سایت حضور داشتند، استخراج می کردند. برخی استخراج مرورگر را به عنوان یک مدل تجاری جدید برای کسب درآمد از ترافیک وب اعلام می کنند.

ذکر این نکته مهم است که برخلاف کریپتوجکینگ، استخراج مرورگر جرم سایبری نیست. درواقع در روش استخراج از طریق مرورگر، کاربر از این موضوع مطلع است و آگاهانه اجازه استفاده از کامپیوتر خود را برای استخراج ارز دیجیتال به وب سایت می دهد. در غیر این صورت، این استخراج جرم است و یک عمل مجرمانه تلقی می شود.

سایت های خبری دیجیتال معتبر مانند Salon و سایت بسیار محبوب The Pirate Bay، «کریپتوجکینگ» مجاز را به عنوان یک جریان درآمد مکمل آزمایش کردند. حتی صندوق کودکان سازمان ملل متحد (یونیسف) در سال 2018 از آن برای استفاده از سیستم های کامپیوتری حامیان برای جمع آوری کمک های مالی از طریق استخراج ارزهای دیجیتال استفاده کرد.

استفاده از روش کریپتوجکینگ برای مدتی به اندازه ای رواج یافت که CoinHive با ارائه کدهای به خصوص، به صفحات وب اجازه می دهد از کامپیوترهای بازدیدکنندگان خود برای استخراج Monero استفاده کنند، اما خیلی زود از این ابزار برای انجام کارهای غیرقانونی استفاده شد. صفحات وب شروع به سوءاستفاده از این سرویس برای کسب درآمد اضافی از بازدیدکنندگان بدون رضایت آن ها کردند. درواقع Cryptojacking به حدی گسترده شد که CoinHive تحت نظارت جدی قرار گرفت و درنهایت در سال 2019 تعطیل شد.

کریپتوجکینگ چگونه انجام می شود؟

کریپتوجکینگ

Cryptojacking یکی از بهترین روش های سرقت برای هکرهاست؛ زیرا برای استفاده از این روش تنها به چند خط کد جاوا اسکریپت نیاز است و به محض اینکه از طریق این کد به دستگاه مخاطب راه پیدا کنند، می توانند از طریق نصب بدافزار به استخراج ارز مشغول شوند. هکرها ممکن است با کلیک روی لینک یک ایمیل فیشینگ برای آپلود کد مخرب در دستگاه خود برای مخاطب هدف خود طعمه بگذارند.

کی دیگر از روش های انجام کریپتو جکینگ این است که یک وب سایت را با یک خط فرمان کریپتوجکینگ که در کد HTML قرار گرفته است آلوده کنند که پس از باز کردن یک صفحه خاص وب، برنامه را به طور خودکار اجرا می کند. برخی از نسخه های بدافزار Cryptojacking حتی می توانند ویروس را به دستگاه های دیگر منتقل کرده و کل سرورها را آلوده کنند.

 در برخی موارد، این کار می تواند به هکرها اجازه دهد تا از منابع محاسباتی عظیم مزارع سرور بزرگ به صورت رایگان بهره ببرند. در بیشتر روش های سرقت از طریق کریپتو جکینگ، هیچ یک از اطلاعات شخصی کاربر به سرقت نمی رود؛ زیرا هدف اصلی دسترسی به قدرت محاسباتی دستگاه کاربر است. هر چه بدافزار زمان بیشتری به صورت غیرقابل شناسایی روی رایانه اجرا شود، هکرها درآمد بیشتری از استخراج کسب می کنند.

در حال حاضر از روش کریپتوجکینگ تنها برای چند رمزارز خاص که از پروتکل اجماع اثبات کار استفاده می کنند، مورد استفاده قرار می گیرد. این ارزها از توان محاسباتی برای تأیید تراکنش ها و ایمن سازی شبکه استفاده می کند و با انجام این کار، پاداش دریافت می کنند.

به گفته اینترپل، رایج ترین ارز دیجیتالی که هکرها از آن برای استخراج به روش کریپتوجکینگ استفاده می کنند، مونرو (XMR) است؛ زیرا سطح بالایی از ناشناس بودن ارائه می دهد و ردیابی تراکنش ها را دشوار می کند. بیت کوین (BTC)، زمانی در بین کریپتوجکرها محبوب بود، اما صنعت ماینینگ آن قدر با ماشین های تخصصی رقابتی شده است که تلاش برای استخراج آن با استفاده از لپ تاپ های دیگران منطقی به نظر نمی رسد.

چطور می توان Cryptojacking را تشخیص داد؟

هدف از کریپتوجکینگ، مخفی شدن در پس زمینه کامپیوتر کاربران است. همان طور که گفته شد، هرچه بدافزار مدت زمان بیشتری اجرا شود، درآمد هکرها هم بیشتر خواهد شد. بدافزار طوری طراحی شده است که به همان اندازه که نیاز دارد از انرژی استفاده کند و به این وسیله تا حد زیادی مورد توجه قرار نمی گیرد؛ با ابن حال برخی از مواردی که احتمالاً نشان دهنده آلوده شدن کامپیوتر شما به Cryptojacking است، عبارت هستند از:

  • استفاده بیش ازحد از CPU (واحد پردازش مرکزی)
  • کندی دستگاه و افزایش سر و صدا
  • گرم شدن بیش ازحد دستگاه
  • از بین رفتن سریع باتری
  • افزایش غیرمنتظره قبوض برق (برای مزارع سرور)

اگرچه مشاهده هریک از این علائم، لزوماً به معنای مبتلاشدن سیستم شما به کریپتو جکینگ نیست، شما می توانید با نصب یک آنتی ویروس مناسب، تا حد زیادی از نصب و فعالیت بدافزارها روی سیستم خود جلوگیری کنید. بهترین آنتی ویروس هایی که برای انجام این کار پیشنهاد می شوند، عبارت اند از:

  • Avira Antivirus
  • Avast
  • Bitdefender
  • Eset
  • Malwarebytes

اما اگر قصد بررسی وب سایت را هم دارید، می توانید به دنبال قطعه های مشکوک در ساختار HTML کد سایت باشید یا از برنامه هایی استفاده کنید که وب سایت ها را برای شناسایی کدهای مخرب اسکن می کنند.

سخن پایانی

درنهایت بدافزار Cryptojacking تفاوت چندانی با هر نوع بدافزار دیگری ندارد. در این روش هدف کیف پول کاربران ارزهای دیجیتال نیست. بلکه از ترافیک ورودی سایت و توان سیستم های کاربران، برای استخراج ارزهای دیجیتال مانند مونرو استفاده می شود.

برای محافظت از سیستم و دارایی خود در برابر این نوع حمله، با استفاده از آنتی ویروس ها به روزرسانی مداومشان، سیستم خود را به صورت منظم اسکن کنید. علاوه بر این می توانید از مسدودکننده های تبلیغات در مرورگر خود استفاده کنید. به خاطر داشته باشید که کریپتوجکینگ در دسته حملات سایبری قرار می گیرد و درصورت شناسایی، امکان پیگیری آن به صورت قانونی وجود دارد.

ادامه مطلب
crypto-winter
زمستان کریپتویی چیست؟ آیا باید منتظر زمستان کریپتویی باشیم؟

برخی از کارشناسان بر این باورند که فروش شدید اخیر رمزارزها خبر از رسیدن زمستان کریپتویی می دهد؛ درحالی که برخی دیگر از تحلیلگران معتقدند شرایط می تواند بدتر از وضعیت کنونی هم باشد! پل جکسون، رئیس جهانی تحقیقات تخصیص دارایی های اینویسکو، در مصاحبه با Business Insider گفت: صنعت ارزهای دیجیتال احتمالاً در حال حرکت به سمت «عصر یخبندان» است؛ شرایطی که قیمت ارزهای دیجیتال برای سال های متوالی کاهش می یابد و به دنبال آن بسیاری از سرمایه گذاران تمایل خود را برای سرمایه گذاری در این بازار از دست می دهند. 

اگر شما هم از جمله افرادی هستید که چشم امید به سوددهی بازار ارزهای دیجیتال بسته اید، برای آشنایی بیشتر با مفهوم زمستان کریپتویی و نتایج آن در ادامه این مطلب همراه ما باشید. 

زمستان کریپتویی چیست؟

به طورکلی می توان گفت روند تغییرات در بازار ارزهای دیجیتال، شبیه بازار بورس و سهام است. درست مانند شرایط نزولی در بازار سهام، زمانی که احساسات منفی سرمایه گذاران منجر به کاهش قیمت ها در یک دوره طولانی می شود، بازار ارزهای دیجیتال هم روند نزولی را تجربه خواهد کرد.  درواقع زمانی که قیمت ها بدون هیچ افزایشی بیش از 1 سال کاهش می یابند، به اصطلاح زمستان کریپتویی (crypto winter) رخ داده است. 

برخی کارشناسان بر این باورند که فروش شدید اخیر سرمایه گذاران نشانه های فرارسیدن زمستان ارزهای دیجیتال است. چندی پیش، قیمت بیت کوین به حدود 35000 دلار کاهش یافت که تقریباً 50 درصد از رکورد بالای 69000 دلاری که در نوامبر 2021 ثبت شد، کمتر است. برای بسیاری، این کاهش یادآور شرایط اواخر سال 2017 –  اوایل زمستان کریپتو 2018 است، زمانی که قیمت بیت کوین 80 درصد کاهش یافت و به 3100 دلار رسید.

زمستان کریپتویی که در سال 2017 ا 2018 اتفاق افتاد، باعث شکست چندین عرضه اولیه شد و بانک ها و شرکت های بزرگ را واداشت تا برنامه های خود را برای استفاده از  ارزهای دیجیتال خود را کنار بگذارند. بیت کوین تنها در دسامبر 2020، در زمان شروع همه گیری کووید-19، به بالاترین سطح خود رسید.

چرا رسیدن crypto winter نگران کننده است؟

به گفته کارشناسان، انقباض پولی فدرال رزرو ایالات متحده برای مبارزه با تورم و افزایش احتمالی نرخ بهره، نقش بیت کوین را به عنوان محافظ تورم کاهش می دهد و بر احساسات سرمایه گذاران تأثیر می گذارد. ممنوعیت پیشنهادی استفاده و استخراج ارزهای دیجیتال در روسیه، و موضع مبهم دولت های سراسر جهان در مورد مقررات ارزهای دیجیتال، موجب سردرگمی سرمایه گذاران می شود.

بیت کوین  و سایر دارایی های ارزهای دیجیتال در حال حاضر در بی ثبات ترین شرایط ممکن قرار گرفته و افت قیمت بیش از 50 درصد را تجربه می کنند. در مواجهه با این شرایط، افراد دو واکنش دارند؛ برخی معتقدند شرایط از این هم بدتر خواهد شد و برخی دیگر که به دنبال سرمایه گذاری بیشتر در بیت کوین و دیگر رمزارزها هستند. 

اخبار منتشرشده حاکی از آن است که دولت جو بایدن نیز به زودی یک استراتژی رمزنگاری در سطح دولتی منتشر خواهد کرد که به خطرات و فرصت های دارایی های دیجیتال اشاره دارد. ایوانووا درباره کاهش اخیر بیت کوین به CNBC گفت: من فکر می کنم شرایط فعلی بازار ارزهای دیجیتال به دلیل خروج افراد از بازارهای پرخطر سرمایه گذاری است.

کلارا مدالی، مدیر تحقیقات ارائه دهنده داده های بازار ارزهای دیجیتال Kaiko به وال استریت ژورنال گفت: در حال حاضر تغییرات و نوسانات بازار رمزارزها مشابه با دیگر شرایط اقتصادی جهان است. درواقع می توان گفت دور از انتظار نیست که  با توقف تزریق نقدینگی به بازارهای مالی، صنعت ارزهای دیجیتال هم تحت تأثیر قرار بگیرد. جیمز مالکوم، رئیس استراتژی مبادلات خارجی در UBS، در مصاحبه با Business Insider گفت که فکر می کند مشکلات مربوط به فناوری کریپتو را می توان سخت گیری های دولت ها و قوانین متغیر آن ها درباره این صنعت در نظر گرفت. 

 آیا زمستان کریپتویی 2022 واقعیت دارد؟

زمستان کریپتویی در سال ۲۰۲۲

در حال حاضر و با توجه به افت شدید قیمت رمزارزها، این سؤال برای بسیاری از سرمایه گذاران ایجاد می شود که در حال تجربه یک crypto winter هستیم یا این افت قیمت ها تنفسی کوتاه برای شروع دوباره است؟

اگرچه ممکن است نرخ فروش زیاد ارز دیجیتال به اندازه نرخ فروش در دیگر بازارهای سرمایه گذاری شدید نباشد، اما بدتر از آن است، زیرا ارزش بازار بیش ازپیش افزایش یافته است! در حال حاضر بیش از 90 درصد از دارایی های دیجیتال دچار افت قیمت شده اند. بیت کوین، بزرگ ترین و شناخته شده ترین ارز رمزنگاری شده، افت قیمت شدیدی نداشته است، اما همچنان ۵۶ درصد نسبت به اوج خود کاهش قیمت داشته است.

بیشتر افراد باهوش موافق اند که فناوری بلاک چین زیربنای ارزهای دیجیتال پتانسیل بسیار بالایی دارد؛ اگرچه ما واقعاً نمی دانیم که ده سال آینده چگونه خواهد بود. سرمایه گذاران خطرپذیر این موضوع را باور دارند و در توکن های غیر قابل تعویض و Web3 (اینترنت غیرمتمرکز) سرمایه گذاری های متعددی انجام داده اند. در حال حاضر ارزش بازار NFT ها به طرز چشمگیری افزایش یافته است، اما ارزش همه این دارایی ها طی چند ماه گذشته کاهش یافته است.

در چندین سال گذشته، بیت کوین کاهش قیمت های زیادی داشته است. در آن زمان بسیاری معتقد بودند که بیت کوین دوباره با قدرت به عرصه بازی بازمی گردد، اما اکنون همه چیز در هاله ای از ابهام است و تردیدی درباره پتانسیل نامحدود این فناوری وجود ندارد.

ادامه مطلب
ضرر ناپایدار
ضرر ناپایدار چیست و چه تأثیری در نقدینگی ارز دیجیتال دارد؟

ضرر ناپایدار زمانی اتفاق می افتد که قیمت ارز دیجیتال شما در مقایسه با زمانی که آن ها را خریداری کرده اید، تغییر کند. هرچه تغییر بزرگ تر باشد ضرر بیشتر خواهد بود. اگر در دنیای ارزهای دیجیتال فعالیت می کنید، باید به خوبی با مفهوم این ضرر آشنا باشید و آن را در ذهن خود داشته باشید.

 آشنایی با برخی اصطلاحات مهم

قبل از اینکه درباره ضرر ناپایدار صحبت کنیم، باید چند اصطلاح را به شما آموزش بدهیم. این اصطلاحات در دنیای ارز دیجیتال به دفعات استفاده می شود.

  • پروژه دیفای: واژه دیفای مخفف عبارت Decentralized Finance است که به فاینانس غیرمتمرکز اشاره می کند. هدف اصلی این پروژه این است که واسطه ها را در معاملات حذف کند. پروژه دیفای یا عبارت DeFi بر بستر بلاک چین اتریوم و زنجیره هوشمند بایننس فعالیت خود را انجام می دهد.
  • اکسچنج های غیرمتمرکز: اکسچنج های غیرمتمرکز که به اختصار DEX نامیده می شوند، مخفف عبارت Decentralized Exchange هستند. مهم ترین مزیت اکسچنج های غیرمتمرکز پیچیدگی بالا و امنیت آن هاست که قابلیت هک کردن آن ها را به صفر نزدیک می کند.
  • بازار ساز خودکار: بازار ساز خودکار یا همان AMM مخفف عبارت Automated Market Maker است. این بازارها در پروژه دیفای و اکسچنج های غیرمتمرکز ایجاد می شوند. در این بازار شما به دلیل تأمین نقدینگی در ارز دیجیتال کارمزد دریافت می کنید.
  • استخر نقدینگی: در دنیای ارز دیجیتال شما به فضایی نیاز دارید که دارایی نقد خود را به ارز دیجیتال تبدیل کنید. این فضا به عنوان یک فضای امن خصوصی برای تأمین سرمایه شما لحاظ می شود. استخر نقدینگی در اکسچنج های غیرمتمرکز استفاده می شوند.

ضرر ناپایدار (impermanent loss) چیست؟

ضرر ناپایدار

ضرر ناپایدار یا همان impermanent loss زمانی اتفاق می افتد که شما نقدینگی خود را وارد بخش سرمایه ای خود در اکسچنج های غیرمتمرکز کنید؛ یعنی سرمایه خود را وارد استخر نقدینگی می کنید. قیمت دارایی های شما در این استخرها در مقایسه با شروع سپرده گذاری تغییر می کند.

حال هرچه سرمایه نقدینگی بیشتری وارد کنید، این تغییر بیشتر می شود. ه چه این تغییر بزرگ تر باشد، بیشتر در معرض این ضرر ناپایدار و حتی دائمی قرار می گیرید. این به این معناست که شما ممکن است در زمان برداشت دارایی خود نسبت به مبلغی که وارد کرده اید ضرر کرده و مقدار کمتری را برداشت کنید.

در این میان، استخرهای نقدینگی که در محدوده قیمت گذاری کمتر قرار دارند، ضرر کمتری می بینند؛ برای مثال استیبل کوین ها عموماً در یک محدوده قیمت مشخص قرار می گیرند؛ به همین دلیل ریسک کمتری برای از دست دادن سرمایه در آن ها وجود دارد. با این حال این سؤال پیش می آید که اگر احتمال ضرر در این بخش وجود دارد، چرا همچنان کاربران دارایی ها و نقدینگی های خود را وارد این استخرها می کنند؟

جواب این سؤال ساده است. ضرر ناپایدار ناشی از این استخرها با کارمزدها جبران می شود. درواقع استخرهایی مانند یونی سواپ Uniswap که عموماً ضررده نیز هستند، به لطف کارمزدهای معاملاتی می توانند سودآور باشند. درواقع یونی سواپ برای هر معامله مستقیمی که به کاربران ارائه می دهد، 0.3 درصد کارمزد دریافت می کند. حال اگر حجم معاملات در این استخر بالا باشد، کارمزدها نیز بالا خواهد بود. بر همین اساس تأمین نقدینگی در این استخر می تواند سودآور باشد.

ضرر ناپایدار چگونه اتفاق می افتد؟

برای اینکه درباره این ضرر بیشتر بدانید، یک مثال برای شما ارائه می دهیم. در این مثال یک شخص فرضی با یک نقدینگی مشخص معاملاتی را انجام می دهد.

آلیس 1 اتریوم و 100 کوین dai/’>دای (DAI) را در یک استخر نقدینگی سپرده گذاری می کند. در اینجا بازار به صورت خودکار است. می خواهیم ضرر ناپایدار را بررسی کنیم. درنتیجه توکن های سرمایه گذاری شده باید ارزشی معادل یکدیگر داشته باشند. در زمان سپرده گذاری هر اتریوم معادل 100 دای قیمت گذاری می شود؛ درنتیجه می توان گفت آلیس در زمان شروع، سرمایه دلاری به ارزش 200 دلار را وارد این استخر کرده است.

همچنین علاوه بر آلیس نفرات دیگر نیز در این استخر سرمایه گذاری کرده اند؛ برای مثال درمجموع 10 اتریوم معادل 1000 دای در این استخر توسط کاربران دیگر قرار داده شده است. سهم آلیس از کل ارزش این استخر حدود 10 درصد است. حال اگر قیمت هر اتریوم به 400 دای برسد. معامله گران باید مقدار اتریوم موجود در این استخر را با مقدار DNA موجود در آن برابر کنند. به یاد داشته باشید سهم افراد در این فرایند دست نخورده باقی می ماند. در این استخر تنها نسبت دارایی های اتریوم به DIA است که تغییر می کند.

حال همان طور که گفته شد، اگر هر اتریوم اکنون 400 DAI قیمت داشته باشد مقدار اتریوم داخل استخر به 5 کاهش پیداکرده و تعداد DAI های استخر به مقدار 2000 تغییر می کند تا نسبت و تناسب قبلی حفظ شود؛ درحالی که نقدینگی درمجموع (10000) ثابت می ماند، نسبت دارایی های موجود در آن تغییر می کند.

حال اگر آلیس تصمیم بگیرد وجوه خود را از این استخر برداشت کند (سهم آلیس تنها 10 درصد است) به ازای هر 0.5 اتریوم که می تواند برداشت کند، به او 200 DAI پرداخت می شود؛ درنتیجه سرمایه دلاری او به 400 دلار خواهد رسید. با توجه به این موضوع آلیس از زمان سپرده گذاری در این استخر معادل 200 دلار سود کرده است. حال سؤال اینجاست که اگر آلیس این مقدار را در استخر سرمایه گذاری نمی کرد و در نزد خودش نگه می داشت چقدر سود می کرد؟ در این صورت آلیس چیزی معادل 500 دلار دارایی داشت!

نتیجه گیری از این مثال

براساس تعریف ضرر ناپایدار می توان گفت اگر آلیس به جای سرمایه گذاری، مقدار سرمایه خود را نزد خود نگه می داشت و به اصطلاح Holding می کرد وضعیت بهتری داشت. این همان چیزی است که از آن به عنوان ضرر ناپایدار یاد می شود. البته باید توجه کنید که در این مثال سرمایه اولیه آلیس بسیار کم بود؛ به همین دلیل ای ضرر جزئی به او وارد شد.

البته در این مثال ما کارمزد معاملاتی را نیز نادیده گرفتیم. در برخی موارد کارمزدهای معاملاتی سبب می شود که ضرر به دست آمده جبران شود. حتی ممکن است سبب سودآوری نقدینگی نیز شود.

ضرر ناپایدار

 تخمین ضرر ناپایدار

با توجه به مثال بالا می توان گفت این ضرر زمانی رخ می دهد که قیمت دارایی های شما در استخرهای نقدینگی تغییر کند، اما این مقدار ضرر چقدر می تواند باشد؟ آیا عدد دقیقی برای آن مشخص شده است؟ معادلات زیر برای این منظور استفاده می شوند.

  • مقدار 25/1 برابر تغییر قیمت دارایی ها معادل = 0.6٪ ضرر کل دارایی
  • مقدار 50/1 برابر تغییر قیمت دارایی ها = 2.0٪ ضرر کل دارایی
  • مقدار 75/1 برابر تغییر قیمت دارایی ها = 3.8٪ ضرر کل دارایی
  • مقدار 2  برابر تغییر قیمت دارایی ها = 5.7٪ ضرر کل دارایی
  • مقدار 3 برابر تغییر قیمت دارایی ها = 13.4٪ ضرر کل دارایی
  • مقدار 4 برابر تغییر قیمت دارایی ها = 20.0٪ ضرر کل دارایی
  • مقدار 5 برابر تغییر قیمت دارایی ها = 25.5٪ ضرر کل دارایی

خطرات ارائه نقدینگی به  AMM

هنگام واریز وجوه خود به یک بازار ساز خودکار باید بسیار مراقب باشید. برخی از این استخرهای نقدینگی در مقایسه با سایر استخرها به شدت زیان ده هستند. هرچه دارایی این استخرها بی ثبات تر باشد، احتمال این که در معرض ضرر دائمی قرار داشته باشند بیشتر است.

نکته مهم این است که با واریز کم مبلغ شروع کنید. با این کار می توانید تخمین مناسبی از بازدهی این استخر را به دست بیاورید. همچنین به دنبال بازار ساز خودکار آزمایش شده و معتبر باشید. برخی نیز ممکن است وعده های دروغین به شما ارائه بدهند. ریسک این نوع بازارها به مراتب بیشتر است.

نتیجه گیری

ضرر ناپایدار یکی از مفاهیم اساسی در دنیای ارز دیجیتال است. اگر می خواهید در یک بازار AMM  فعالیت داشته باشید، باید به خوبی با مفهوم این ضرر آشنا باشید. در غیر این صورت ممکن است به شدت ضرر کنید.

پرسش های متداول

ضرر ناپایدار یا همان impermanent loss زمانی اتفاق می افتد که شما نقدینگی خود را وارد بخش سرمایه ای خود در اکسچنج های غیرمتمرکز کنید.

استخرهایی که به وسیله استیبل کوین های قفل شده در قراردادهای هوشمند (Smart contract) نقدینگی شان تأمین شده باشد، ثبات بیشتری دارند و کمتر دچار Impermanent Loss می شوند. راه دوم پیوستن به استخرهایی است که افراد می توانند با وزن دلخواه خود، امکان واریز داشته باشند؛ یعنی کاربران می توانند با نسبت های 50/50، 20/80 و 2/98 دارایی های خود را وارد استخر کنند و به این صورت اثر ضررهای ناپایدار را کاهش دهند.

ادامه مطلب
front-running
فرانت رانینگ (Front Running) در ارزهای دیجیتال به چه معناست؟

فرانت رانینگ (front-running) اصطلاحی در بازار سهام است که به استفاده از اطلاعات محرمانه درباره معاملات در جریان برای ورود به بازار پیش از شکل گیری رقابت اطلاق می شود؛ درنتیجه می توان فرانت رانینگ را نوعی معامله نهانی (Insider trading) دانست. در این مطلب قصد داریم به تعریف مفهوم این معامله و کاربرد آن در بازار توکن های غیر قابل معاوضه یا NFT ها بپردازیم؛ بنابراین اگر می خواهید با این نوع معاملات و مصادیق آن بیشتر آشنا شوید و روش های شناسایی و جلوگیری از آن را بیاموزید، تا پایان این مقاله با ما همراه باشید.

فرانت رانینگ (Front Running) در بازار NFTها

این مفهوم به بازار سهام و فضای سیستم های مالی غیر متمرکز (DeFi) محدود نمی شود. بلکه می توان آن را در بازار NFT ها (توکن های غیر قابل معاوضه) نیز به کار برد. دلیل این امر آن است که اعضای خودی (اینسایدر) پلتفرم NFT می دانند که کدام NFT ها قرار است در سایت معاملاتی رتبه های بالا را به خود اختصاص دهند.

به علاوه، دانستن این امر به اینسایدرها کمک می کند تا یک NFT را پیش از موعد خریداری کنند و از این طریق موجب افزایش قیمت نهایی آن شوند. دلیل افزایش قیمت این است که NFT ها برای فروش عمومی عرضه شده و به این ترتیب اعضای خودی سود منظمی را از آن خود خواهند کرد. در تصویر زیر خلاصه ای از روند این نوع معاملات را مشاهده می کنید:

از این رو فرانت رانینگ به این شکل با عنوان معامله نهانی خوانده می شود؛ چراکه سرمایه ها بر مبنای اطلاعات خارج از دسترس عموم معامله می شوند؛ برای مثال در سپتامبر ۲۰۲۱ معلوم شد که نیت چستین (Nate Chastain)، مدیر محصول بازار ان اف تی OpenSea پیش از آنکه NFT ها در سایت OpenSea عرضه شوند، آن ها را خریداری کرده و سپس با فروش این توکن ها سود قابل توجهی را به دست آورده است.

در این مثال، چستین از اطلاعات محرمانه (رشد قریب الوقوع بازار OpenSea) برای دستیابی به یک مزیت غیرمنصفانه بهره برده است. با این حال یک فرد مبتکر این فعالیت غیرقانونی را از طریق تطبیق برچسب زمانی تراکنش های NFT با لیست آخرین معاملات توکن مدنظر در OpenSea کشف کرد.

ربات فرانت رانینگ چیست؟

فرانت رانینگ بات

این بات با اسکن کردن تراکنش زهای در دست اجرا و پرداخت کارمزد گس مضاعف، این امکان را به ماینرها می دهد که ابتدا تراکنش خود را پردازش کنند و از طریق فرانت رانینگ معامله بزرگی را با قابلیت اثرگذاری بر قیمت بازار به انجام رسانند. این بات ها از پیش برنامه ریزی شده بوده و به شما این امکان را می دهند تا مبادلات خود را به طور خودکار انجام دهید.

به این ترتیب به جای اینکه هر تغییری در بازار را دنبال کنید و در جست وجوی زمان مناسب برای خرید و فروش باشید، بات به طور اتوماتیک داده های بازار را تحلیل و ارزیابی می کند و تراکنش های مالی را از طرف مشتریان انجام می دهد، اما نحوه کار این ربات در بازار ارزهای دیجیتال چگونه است؟

طراحی اتریوم یا بلاک چین به تمامی تراکنش های ثبت شده این اجازه را می دهد که در یک ممپول (mempool) توقف کنند؛ جایی که تراکنش ها در انتظار پردازش قرار می گیرند. ماینرها یا بات ها می توانند این ممپول ها را اسکن کنند و به این طریق تراکنش های مناسب را برای استفاده در مبادلات front-running ارز به کار ببرند.

بات های فرانت رانر غالباً در مقیاس زمانی میلی ثانیه عمل می کنند؛ برای مثال این بات ها می توانند تنها در ظرف کسری از یک ثانیه، یک تراکنش را از ممپول بخوانند، اندازه بهینه تراکنش را محاسبه کنند و تراکنش ها را پیکربندی و اجرا نمایند. این بات ها با ثبت سفارش خرید در همان بلوک و هم زمان تعیین کارمزد گس بالاتر، لغزش های به خصوص، حجم های معاملاتی و تراکنش های قیمت گس را فرانت ران می کند و هنگامی که نقدینگی مضاعف به استخر AMM (بازارساز خودکار) اضافه می شود، بات فرانت ران آن را شناسایی کرده و ترتیب تراکنش های موجود در یک بلوک را برای دریافت سود از دیگر تریدرها دست کاری می کند.

آیا فرانت رانینگ در بازار ارزهای دیجیتال کاری غیرقانونی است؟

این نوع معاملات در بازار سهام سنتی اقدامی غیرقانونی در نظر گرفته می شود. دلیل این امر آن است که افراد غیرخودی از این اطلاعات محرمانه آگاهی ندارند. با این حال در بازار کریپتوکارنسی تمامی اطلاعات در یک دفتر کل دیجیتال و قابل حسابرسی عمومی ذخیره می شود؛ بنابراین فرانت رانینگ ان اف تی ها عملی غیرقانونی به حساب نمی آید.

قابلیت اینترنت در پخش اطلاعات در گسترش این نوع معاملات در بازار ارزها مؤثر بوده است. اگرچه front-running به دلیل دسترسی تریدرهای خاص به داده های غیرعمومی در مبادلات سنتی ممنوع است، در شبکه مبادلاتی صرافی های غیرمتمرکز از داده هایی که به طور عمومی در بلاک چین قابل دسترسی است، استفاده می شود؛ بنابراین از لحاظ فنی نمی توان فرانت رانینگ ارزهای دیجیتال را دورزدن سیستم در نظر گرفت.

اگر لیست سفارش های خرید یا فروش را زودتر از موعد بدانید، می توانید سفارش خود را پیش از تریدرهای دیگر ثبت کنید. به این ترتیب این نوع معاملات به عنوان یک استراتژی معاملاتی در صرافی های متمرکز برایتان سودمند خواهد بود. درباره بلاک چین های عمومی مانند اتریوم، تریدرها می توانند سفارش های دریافتی قفل شده در قراردادهای هوشمند DEX را مشاهده کنند. سپس تریدرها می توانند در صورتی که از نظر تجاری این امر امکان پذیر باشد، نرخ بالاتری را برای ثبت سفارش در مقایسه با سفارش های دریافتی تعیین کنند؛ درنتیجه می توانند سفارش های سودآورتری را مطالبه نمایند.

تجارت شست وشوی ارز (Wash trading) چه تفاوتی با تاکتیک های فرانت رانینگ دارد؟

فرانت رانینگ و پولشویی

تجارت شست وشو به حالتی اطلاق می شود که یک سرمایه گذار دارایی یکسانی را خرید و فروش کرده و به این طریق به طور ساختگی ارزش اوراق بهادار را افزایش می دهد. از سوی دیگر، حمله front-running به یک بلاک چین زمانی اتفاق می افتد که یک کاربر مخرب یک تراکنش سواپ را بعد از انتشار آن اما پیش از نهایی شدن کشف کند و تراکنش ها را به نفع خود بار دیگر سفارش دهد.

بازار NFT ها به طور خاص مستعد تجارت شست وشوی ارز است. پلتفرم های مبادلاتی متعددی در زمینه NFT به کاربران این امکان را می دهند که بدون احراز هویت خود از طریق اتصال کیف پول به سایت اقدام به خرید و فروش کنند. این بدان معناست که یک کاربر می تواند چندین کیف پول را برای اتصال به یک پلتفرم به کار برد.

به این ترتیب هر فرد می تواند دو طرف یک معامله NFT را تحت کنترل خود درآورد و از یک کیف پول اقدام به فروش NFT و از کیف پول دیگر اقدام به خرید آن کند. تکمیل چندین و چند تراکنش مشابه موجب می شود حجم معاملاتی افزایش یابد؛ درنتیجه، تقاضا برای سرمایه موردنظر به طور ظاهری افزایش می یابد.

به همین ترتیب، تاکتیک های فرانت رانینگ مانند حملات ساندویچی (Sandwich attacks) نیز بر بهره برداری از پروتکل ها و سرویس های DeFi تمرکز دارند. Sandwich attack زمانی رخ می دهد که دو سفارش یکی قبل از معامله و یکی بعد از آن ثبت شوند. در چنین حالتی، کاربر مهاجم می تواند هم زمان فرانت ران و بک ران انجام دهد و تراکنش اصلی در دست اجرا را به اصطلاح «ساندویچ» کند.

ربانی این حمله دارایی ارز X (برای مثال فرض کنید کاردانو یا توکن ADA) را با دارایی Y (برای مثال اتر یا ETH) معامله می کند که غالباً برای خریدهای عمده استفاده می شود. در اینجا پیش از آنکه این معامله کلان تأیید شود، یک ربات تراکنش را شناسایی و با خرید دارایی Y (اتریوم) قربانی را فرانت ران می کند.

این عملیات خرید موجب افزایش لغزش (Slippage) می شود (بر مبنای حجم مورد معامله و نقدینگی موجود، افزایش یا کاهش قیمت پیش بینی شده) و قیمت دارایی Y را برای تریدر قربانی افزایش می دهد. به دلیل حجم بالای خرید دارایی Y، قیمت آن افزایش می یابد. درواقع قربانی دارایی Y را با نرخ بالاتری خریداری می کند و سپس مهاجم آن را به قیمت بالاتری می فروشد. در الگوریتم زیر مثالی از حمله ساندویچی را ملاحظه می کنید.

روش دیگری که برای این نوع معاملات وجود دارد این است که تراکنش ماینر را با تراکنش اصلی جایگزین کنیم (displacement attack). تراکنش جایگزین شده همچنان قابلیت تکمیل شدن خواهد داشت؛ با این تفاوت که نتایج آن مطابق انتظار نخواهد بود.

چگونه می توان به وجود فرانت رانینگ پی برد؟

این نوع معاملات را می توان از طریق پایش داده های معاملاتی کاربران از قبیل آدرس های کیف پول، خرید و متعاقباً فروش NFT ها و همچنین یک سری تبادلات مالی شناسایی کرد. خرید یا فروش یک ابزار مالی از سوی فرانت رانر، تراکنش قانونی و پتانسیل فرانت رانر برای ابطال ابزار مالی جهت پایان دادن به چرخه، سه دیتا پوینت مهمی هستند که باید حتماً در شناسایی front-running در بازار NFT ها لحاظ شوند.

مضاف بر آن، تحلیلگران باید به جست وجو برای سفارش های خرید/ فروش نزدیک به سفارش خرید/ فروش خالق NFT در ابزار مالی تأثیرگذار بر قیمت NFT بپردازند تا بتوانند هرگونه تاکتیک front-running بالقوه ای را شناسایی کنند. همچنین، تیم انطباق باید بتواند از قابلیت های بازسازی معامله (از طریق جمع آوری جریان های مختلف داده) به منظور الحاق داده های غیرسازمان مند مانند ارتباطات صوتی و الکترونیکی به معاملات استفاده کرده و به این ترتیب وجود هرگونه تخلفی را رد کند؛ برای مثال برای این کار می توان از گفت وگوهای حقیقی با خریداران (هنگام فروش NFT ها) بهره برد.

چگونه از بروز فرانت رانینگ در بازار ارزها جلوگیری کنیم؟

کاربران می توانند از طریق تقسیم تراکنش خود به چندین تراکنش کوچک تر و کاهش لغزش یا Slippage، این نوع معاملات را محدود کنند؛ به همین ترتیب توسعه دهندگان می توانند تمهیدات ضد فرانت رانینگ را اعمال کنند. از جمله این تمهیدات می توان به خصوصی سازی تراکنش ها و استفاده از یک ممپول مخفی اشاره کرد.

کاربران می توانند به جای اجرای یک باره تراکنش های کلان، آن ها را به چندین تراکنش کوچک تر تبدیل کنند و به این ترتیب موجب شوند تا ارزش قابل استخراج از این تراکنش ها توسط بات های فرانت رانر کاهش یابد. نتیجه این امر آن است که بات ها به جای فرانت ران کردن تراکنش آن را نادیده می گیرند.

هنگام انجام معاملات توسط بات، قیمت نیز تغییر می کند؛ بنابراین نگه داشتن لغزش در مقدار حداقل مانع از دست رفتن سرمایه مشتریان می شود. از سوی دیگر، کاهش لغزش ممکن است موجب شود انجام تراکنش با چالش بیشتری همراه گردد.

شبکه SparkPool Taichi یک سرویس تراکنش خصوصی است که به توسعه دهندگان کمک می کند فرانت رانینگ را در فضای کریپتو محدود کنند. بات MEV (مخفف ارزش قابل استخراج ماینر) نمی تواند تراکنش ها را در ممپول بیابد؛ چراکه تراکنش های کاربران تنها برای Sparkpool رؤیت می شود و دیگر گره های اتریوم قابلیت دسترسی به این اطلاعات را ندارند. MEV معیاری است که نشان می دهد ماینرهای بلاک چین با گنجاندن، حذف یا سفارش مجدد تراکنش ها به طور دلخواه چه مقدار پول می توانند به دست آورند.

KeeperDAO از ممپول Hiding Book استفاده می کند که یک ممپول مخفی است؛ بنابراین ربات Keeper با مرور تراکنش ها و درخواست های وام از طریق انجام معاملات آربیتراژ یا لیکوئیدیشن دارایی از MEV سود استخراج می کند. درآمدهای حاصل از MEV در خزانه ROOK سپرده گذاری شده و کاربران کسری از سود آن را به صورت توکن های ROOK دریافت می کنند. برای جلوگیری از لغزش فرانت ران، این تراکنش ها به طور رایگان ارائه می شوند.

سخن پایانی

در این مقاله درباره تعریف front-running و مثال های آن در بازار NFT سخن گفتیم. همچنین روش های شناسایی و جلوگیری از حملات فرانت رانینگ را برشماردیم. به کارگیری اطلاعات فوق به شما کمک می کند در تصمیم گیری های مالی خود با دید روشن تری عمل کرده و موفقیت بیشتری را به ویژه در بازار نوپای NFT ها از آن خود کنید.

ادامه مطلب
wash-trading
همه چیز درباره واش تریدینگ (Wash Trading) در ارزهای دیجیتال

واش تریدینگ (Wash Trading) یا تجارت شست وشو به وضعیتی گفته می شود که در آن تریدر یا سرمایه گذار سهامی ثابت را در یک بازه زمانی کوتاه چندین مرتبه خرید و فروش می کند و به این طریق می کوشد دیگر مشترکان بازار را درباره ارزش یا میزان نقدینگی سرمایه فریب دهد.

در این مقاله قصد داریم به شما هر آنچه را که باید درباره واش تریدینگ و مصادیق آن در بازار ارزها و به ویژه بازار توکن های غیر قابل معاوضه یا NFT ها بدانید آموزش دهیم.

تجارت شست وشوی ارز دیجیتال یا Wash Trading چیست؟

همان طور که اشاره کردیم، Wash Trading عبارت است از خرید و فروش یک سرمایه ثابت در یک بازه زمانی کوتاه. تریدرها به منظور تحت تأثیر قراردادن فعالیت تجاری و قیمت یک سرمایه از واش تریدینگ به عنوان یک تکنیک دست کاری بازار استفاده می کنند. به طور معمول، یک یا چند عضو با تبانی با یکدیگر مجموعه ای از معاملات را بدون در نظر گرفتن مخاطرات بازار انجام می دهند و درنتیجه پوزیشن اولیه دیگر اعضا تغییری نخواهد کرد.

در اکتبر سال ۲۰۲۱، پروژه ان اف تی لاروا لبز (Larva Labs) با عنوان کریپتوپانکس (Cryptopunks) شاهد پدیده ای مشابه با فروش واش (Wash Sale) در بلاک چین اتریوم بود که به موجب آن ارز دیجیتال CryptoPunk 9998 به ارزش ۱۲۴۴۵۷ اتر (ETH) به فروش رسید. توکن های اتریوم به کاررفته در خرید این NFT به فروشنده منتقل شده و سپس بار دیگر به حساب خریدار بازگشتند. این توکن ها درحقیقت به منظور بازپرداخت وامی که خریدار برای خرید NFT بلاک چین دیجیتال از لاروا لبز گرفته بود، استفاده شدند. این اقدام عملاً نه تنها مصداقی از وام آنی (Flash loan) در نظر گرفته می شود، بلکه می توان آن را مثالی از پول شویی در بازار NFT ها به حساب آورد.

علل متعددی را می توان در گرایش تریدرها یا کارخانه ها به واش تریدینگ دخیل دانست؛ برای مثال این اهداف ممکن است شامل ترغیب اعضا به خرید برای بالابردن قیمت ها یا تشویق آنان به فروش به منظور کم کردن ارزش سرمایه (در اینجا NFT) باشد. ممکن است تریدرها به منظور قفل کردن ضرر سهام پیش از خرید مجدد سرمایه با قیمت کمتر اقدام به فروش واش (Wash Sale) کنند و به این طریق درصدد دریافت بازپرداخت مالیات باشند.

واش تریدینگ چگونه کار می کند؟

نیت شرکت کنندگان در این تجارت و نتیجه حاصل از این تراکنش ها هر دو دست در دست هم می دهند تا واش تریدینگ به اهداف اصلی خود دست یابد. تجارت شست وشو زمانی رخ می دهد که یک سرمایه گذار توکن های یک سرمایه ثابت را هم زمان خرید و فروش می کند. از سوی دیگر، تعریف این تجارت پا را یک مرحله فراتر گذاشته و هدف یا نیت سرمایه گذار و نتیجه تراکنش هر دو را لحاظ می کند.

نیت تریدر یا سرمایه گذار باید مرتبط با واش تریدینگ باشد و این افراد باید حتماً دارایی هایی با مالکیت منافع مشترک را در مدت زمان کوتاهی خرید و فروش کنند. مالکیت منافع به حساب هایی اطلاق می شود که یک شخص یا کمپانی خاص در اختیار خود دارد.

قانون گذاران مالی معمولاً به معاملاتی که بین حساب هایی با مالکیت منافع مشترک انجام می شوند، توجه ویژه نشان می دهند؛ چراکه این معاملات می توانند فعالیت واش تریدینگ را برملا کنند. با وجود این، تجارت شست وشو همواره به معاملات واقعی نیاز ندارد و می تواند زمانی رخ دهد که سرمایه گذاران و معامله گران به ظاهر تراکنش ها را روی کاغذ انجام می دهند و هیچ گونه دارایی را رد و بدل نمی کنند.

چرا واش تریدینگ غیرقانونی است؟

واش تریدینگ غیرقانونی

انجام این تجارت در مبادلات مالی سنتی ممنوع در نظر گرفته می شود، اما قانونی بودن یا نبودن آن در قلمرو غیرمتمرکز توکن های غیر قابل معاوضه یا NFT ها هنوز جای بحث دارد. با وجود اینکه قوانین و دسته بندی مشخصی برای NFT ها وجود ندارد، برخی دولت ها مقابل این عمل ایستاده اند؛ برای مثال Bithumb که یک صرافی ارز در کره جنوبی است، در سال ۲۰۱۸ به تسهیل واش تریدینگ به ارزش بیش از ۲۵۰ میلیون دلار در حجم ساختگی (Phony volume) محکوم شد.

ر ۵ آوریل ۲۰۲۲، نشریه بلومبرگ گزارش کرد داده های CryptoSlam که یک ردیاب NFT است نشان می دهد Wash Trading ۱۸ میلیارد دلار یا ۹۵ درصد از حجم کل معاملات را در بازار ان اف تی LooksRare به خود اختصاص می دهد. اگرچه تجارت شست وشو در برخی حوزه های قضایی ممنوع در نظر گرفته می شود، ساختار غیرمتمرکز ارزها امکان ردیابی مجرمان را در این زمینه دشوار می کند.

برخلاف ابزارهای مالی سنتی مانند سهام که استانداردهای احراز هویت مشتری را به رسمیت می شناسند، دارایی های مبتنی بر بلاک چین را می توان به طور ناشناس نیز معامله کرد که به نوبه خود خطر واش تریدینگ را افزایش می دهد. دلیل این امر گمراه آمار گمراه کننده حجم و قیمت سرمایه است و تنها در صورتی رفع و رجوع می شود که مقامات مسئول، حوزه های قضایی مشخصی را برای نظارت روی ارزهای دیجیتال لحاظ کنند.

چگونه از NFT ها برای پول شویی استفاده می شود؟

جرائم مرتبط با NFT از قبیل پول شویی و کلاه برداری های ناشی از واش تریدینگ زمانی رخ می دهد که فروش NFT آدرس هایی را که «خود تأمین مالی یا self finance» می شوند، هدف قرار می دهد. پول شویی از دیرباز مسئله ای جدی در دنیای هنر بوده و به راحتی نیز می توان دلیل آن را دریافت. برای بسیاری از افراد سؤال است که اگر NFT ها نیز به دلیل تاریخچه خود و نام مستعار «کریپتو» برای دارایی های ارز در معرض سوء استفاده های مشابه قرار دارند، آیا می توان از طریق NFT ها پول شویی کرد؟

بله. کلاه برداران، اپراتورهای بدافزار و بانک رمزنگاری چتکس (Chatex) با استفاده از NFT ها اقدام به پول شویی می کنند. چتکس یک بانک کریپتوکارنسی است که هدف آن ساده، ایمن و قابل دسترس کردن تراکنش های ارز دیجیتال برای بسیاری از مشتریان و در عین حال حفظ برتری در عملکرد در مقایسه با سیستم بانکداری سنتی است.

در الگوریتم زیر نام مجرمانی را مشاهده می کنید که از خرید NFT ها برای پول شویی استفاده می کنند.

اگرچه تعیین کمیت پول شویی درباره آثار هنری فیزیکی کاری دشوار و چالش برانگیز است، ماهیت باز بلاک چین این امکان را به ما می دهد تا برآوردهای واقع گرایانه تری درباره پول شویی NFT ها به دست آوریم؛ بنابراین تاکنون دریافتیم که پول شویی در بازار NFT ها نیز رخ داده و درحقیقت امری بسیار رایج است.

به کمک Chainalysis می توان کلاه برداری های مربوط به واش تریدینگ را ردیابی کرد. این کار از طریق یافتن آدرس هایی که «خود تأمین مالی یا self finance» می شوند، امکان پذیر خواهد بود. منظور از این اصطلاح معاملاتی است که یا توسط آدرس هایی که خود در وهله اول تأمین کننده آدرس فروشنده هستند یا توسط خود آدرس فروشنده تأمین مالی می شوند.

استفاده از این استراتژی صدها عملیات Wash Trading کشف شده است؛ برای مثال یک کاربر که از سوی Chainalysis به عنوان فعال ترین معامله گر در زمینه واش تریدینگ معرفی شده، ۸۳۰ معامله را با آدرس های خود تأمین مالی یا Self financed انجام داده است.

چرا واش تریدینگ به مشکلی در فضای NFT ها بدل شده است؟

واش تریدینگ NFT به مسئله ای جدی برای سرمایه گذاران، جامعه جهانی، کلکسیونرها و تریدرها بدل شده است؛ چراکه این مشترکان از توکن های غیر قابل معاوضه با نقدینگی کمتر برای دست کاری قیمت یک دارایی استفاده می کنند. از آنجا که سرمایه گذاران ناچار به اتکا به آمار قابل اندازه گیری هستند، راستی آزمایی به مراتب دشوارتر شده و ممکن است این افراد تصمیم گیری های مالی اشتباهی را صورت دهند. به منظور ترغیب افراد به انجام سرمایه گذاری در حوزه NFT و جلوگیری از بروز کلاه برداری، باید افراد متخصص مغایرت های رخ داده در داده ها را بررسی کنند. به علاوه، جرائم مرتبط با NFT بیشترین ضربه را به جامعه این توکن ها وارد خواهد کرد. قانون گذاران و حامیان خدمات مالی جریان اصلی هم اکنون می توانند از Wash Trading برای مبارزه با تمرکززدایی استفاده کنند.

کلکسیونرها و تریدرها قادر به قضاوت آگاهانه نیستند و هنگامی که تاریخ و حقایق فریبنده افراد را درباره یک اثر هنری یا کلکسیونی گمراه می کند، تصمیم گیری عجولانه نتیجه مستقیم آن خواهد بود؛ بنابراین با وجود تأثیر عمیق واش تریدینگ روی بازار NFT ها، آیا راهی برای شناسایی آن در وهله اول وجود خواهد داشت؟

هنگامی که سکه های جدید به بازار معرفی می شوند، هیچ گونه تاریخچه قابل بررسی برای حجم یا قیمت آن ها وجود ندارد؛ درنتیجه، توسعه دهندگان یا دیگر اعضای خودی ممکن است برای گمراه کردن مشترکان دیگر درباره ارزش حقیقی این توکن ها به Wash Trading بپردازند؛ از این رو باید از سرمایه گذاری در این قبیل پروژه ها اجتناب کنید.

به علاوه، بسیاری از NFT ها حجم معاملاتی یا منافع سرمایه گذار ندارند و درنتیجه، مالکان این توکن ها می توانند به راحتی در معاملات شست وشو مشارکت کنند و به این ترتیب خریداران بی تجربه را به خریداری NFT به قیمت گزاف ترغیب کنند؛ از همین رو، اجتناب از ارزهای دیجیتال و NFT های جدید با ارزش اندک مهم ترین راه برای جلوگیری از تجارت شست وشو در نظر گرفته می شود.

تریدرها باید از میان ارزهای شناخته شده تر با حجم های معاملاتی بیشتر دست به انتخاب بزنند و به این ترتیب از اینکه قربانی واش تریدینگ شوند، اجتناب کنند. هرچه بازار وسعت بیشتری داشته باشد، کلاه برداران برای دست کاری آن به پول بیشتری احتیاج خواهند داشت؛ برای مثال ارزهای شناخته شده ای مانند بیت کوین (BTC) یا اتریوم که صدها میلیارد دلار ارزش دارند، جرائمی مانند واش تریدینگ را برای کلاه برداران به شدت دشوار می کنند.

جمع بندی

در این مقاله درباره Wash Trading در بازار ارزها و به ویژه بازار توکن های غیر قابل معاوضه (NFT ها) سخن گفتیم. اگر می خواهید در بازار سرمایه حرفی برای گفتن داشته باشید و از مخاطرات این حوزه اجتناب کنید، باید از استراتژی هایی که کلاه برداران از آن برای فریب دیگر کاربران ارز استفاده می کنند اطلاع یابید. در این صورت می توانید با تصمیم گیری های مالی صحیح و حساب شده مسیر خود را در بازار ارزهای دیجیتال بیابید و سودآوری و موفقیت را از آن خود کنید.

ادامه مطلب
شاخص SOPR
شاخص SOPR چیست و چه سیگنال هایی می دهد؟

به طورکلی شاخص، معیاری است که براساس آن تغییرات روند یک بازار سرمایه مانند ارزهای دیجیتال نشان داده می شود. یکی از بهترین ویژگی های بازار ارزهای دیجیتال، در دسترس بودن داده ها برای انجام تجزیه و تحلیل های لازم است. تکنولوژی بلاک چین به تنهایی می تواند اطلاعات زیادی را درباره جریان پول، احساسات بازار و رفتار معامله گران در اختیار کارشناسان قرار دهد. در ادامه این مطلب به معرفی و بررسی یکی از شاخص های مهم بازار کریپتو یعنی شاخص SOPR می پردازیم.

شاخص SOPR چیست؟

این شاخص کوتاه شده عبارت Spent Output Profit Ratio و به معنای نسبت سود خروجی مصرف شده است. همچنین شاخصی است که اطلاعات مناسبی درباره احساسات کلان بازار، سود و زیان مربوط به یک بازه زمانی خاص را به کاربران ارائه می دهد. این شاخص تمام سود و زیان مربوط به کوین های موجود در زنجیره را نشان می دهد.

در بیانی ساده تر، با استفاده از این شاخص می توان سود یا زیان تمام معاملات بازار را اندازه گیری کرد. عدد SOPR با اندازه گیری تفاوت بین قیمت خرید و فروش به دست می آید و از طریق آن می توان متوجه شد که آیا کل بازار سودده است یا زیان ده.

  1. اگر ارزش این شاخص بالاتر 1 باشد، مشارکت کنندگان بازار دارایی خود را همراه با کسب سود می فروشند (بازار صعودی بوده و قیمت فروش بالاتر از قیمت پرداختی کاربر است).
  2. اگر ارزش این شاخص کمتر از 1 باشد، مشارکت کنندگان بازار دارایی خود را همراه با ضرر و زیان می فروشند (بازار نزولی بوده و قیمت فروش کمتر از قیمت پرداختی کاربر است).

روش اندازه گیری شاخص SOPR

در تمامی شرایط بازار این شاخص یک ابزار مفید است؛ چراکه این شاخص کل سود و زیان محقق شده در یک روز خاص را در بر گرفته و اغلب بازتابی از احساسات بازار است. هر دو فاکتور ارزش دقیق شاخص و روند غالب بازار، بینش خوبی درباره رفتار مخارج بازار یا همان market spending behaviour ارائه می دهند.

اندازه گیری این شاخص با تقسیم ارزش تحقق یافته یک خروجی مصرف شده (به دلار) بر ارزش ایجاد UTXO اصلی (به دلار) محاسبه می شود.

شاخص SOPR

سیگنال های شاخص SOPR

به طورکلی، مقادیر بالای این شاخص نشان دهنده تحقق سود بالا در روز مدنظر است. معمولاً به دنبال افزایش صعودی قیمت ها، پیک های متوالی SOPR بالا نشان دهنده توزیع مستمر هستند. همچنان که کوین های بیشتری در گردش نقدینگی بازار مصرف می شوند، احتمال ایجاد یک بازار محلی یا کلان نیز بیشتر می شود، اما در مقابل، مقادیر کمتر این شاخص سبب بروز یک یا هر دو سناریوی زیر می شود:

  • کاهش سطح فروش دارایی در میان سرمایه گذارانی که کوین های سودآوری را در اختیار داشته باشند، نشان دهنده پایین بودن قیمت هاست.
  • سرمایه گذارانی که کوین های ضرردهی را در اختیار داشته باشند، دارایی های خود را می فروشند. زمانی که نسبت زیان تحقق یافته از سود تحقق یافته بیشتر شود، SOPR به زیر 1.0 می رسد. به طورکلی این امر نشان دهنده سطح فروش بالا و شرایط نزولی بازار است.

مثال هایی از کاربرد شاخص SOPR

  • بازار گاوی/ Bull Market Rallies

بازار گاوی یکی از اصطلاحات رایج بازار ارزهای دیجیتال و به معنای بازار صعودی است. با افزایش قیمت ها در بازارهای صعودی، بخش اعظمی از عرضه سکه های در گردش، سودده خواهند بود. علاوه بر این، با وجود ادامه روند صعودی بازار، میزان سود سرمایه گذاران بلندمدت نیز افزایش خواهد یافت.

همچنان که این حجم از سود تحقق نیافته افزایش می یابد، انگیزه سرمایه گذاران برای فروش و تحقق سود نیز افزایش پیدا می کند. این امر سبب کسب سود و بازگرداندن ذخایر نقدینگی قبلی به نقدینگی موجود در گردش می شود. براساس شرایط بالا، تفسیر شاخص SOPR در طول روند بازارهای صعودی به شرح زیر است:

SOPR Rest (A): پس از اصلاح قیمت در مقطعی که احساسات بازار در سطح پایین قرار دارد، دارندگان حجم بالای ارزهای دیجیتال وارد عمل می شوند و شروع به خرید ارز در کف قیمت می کنند. این امر سبب می شود تا سطح تقاضا از عرضه پیشی بگیرد.

در این مواقع سطح SOPR پایین بوده (نزدیک یا زیر 1) و نشان دهنده آن است که بیشتر سفارش های فروش، توسط معامله گران وحشت زده از سقوط قیمت ها ثبت شده اند.

Distribution into Strength (B): با افزایش قیمت ها، احتمال تحقق سود کوین های سودآور افزایش می یابد و این امر به توزیع منجر می شود؛ همچنان که عرضه بیشتر کوین ها با حاشیه سود بالاتر به گردش درمی آید. در بیشتر موارد در پیک های متوالی، شاخص مذکور نیز افزایش می یابد.

Local/Macro Top Established (C): درنهایت عرضه تازه توزیع شده، تقاضاهای ورودی را تحت تأثیر قرار داده و یک بازار محلی یا کلان ایجاد می شود. در این موارد اغلب شاخص SOPR بالاست و این موضوع نشان دهنده بالابودن حجم سود محقق شده است.

شاخص SOPR

  • اصلاحات بازار گاوی/ Bull Market Corrections

به طورکلی، به احتمال زیاد شرکت کنندگان جدیدتر و بی تجربه تر بازار، ارزهایی را در قیمت های بالا خریداری می کنند و متعاقباً هنگام انجام اصلاحات بازار، کوین های خود را با وجود تحمل ضرر می فروشند. برعکس این سناریو نیز صادق است؛ یعنی به احتمال زیاد سرمایه گذاران قدیمی و باتجربه کوین هایی را در اختیار دارند که در سطوح ارزان تر خریداری شده و این افراد از سرمایه خود برای خرید ارز در کف قیمت استفاده می کنند. براساس شرایط بالا، تفسیر شاخص SOPR در طول اصلاحات بازارهای صعودی به شرح زیر است:

Local/Macro Top Established (A): عرضه توزیع شده سبب ایجاد بازارهای محلی و کلان می شود.

Price Correction (B): کوین های سودده در زمان اصلاح قیمت اغلب با نرخ کم به درون بازار توزیع می شوند. به این ترتیب سرمایه گذاران قدیمی و باتجربه تر، کمتر دچار پنیک فروش می شوند و احتمال اینکه سکه های سودآور را در قیمت پایین بفروشند کمتر است، اما در مقابل، احتمال بیشتری وجود دارد که سرمایه گذاران جدیدتر و بی تجربه با ترس از دست دادن دارایی در طول اصلاحیه قیمت، ارزهای خود را بفروشند و متحمل ضرر و زیان بسیاری شوند. این امر شاخص SOPR را به سمت یک روند نزولی و مقادیر پایین تر سوق می دهد.

SOPR Reset (C): تسلیم شدن سرمایه گذاران جدید به کاهش ارزش شاخص SOPR (نزدیک یا کمتر از 1) منجر می شود. درنهایت وضعیت ارزهای بازار در حالت سکون باقی می ماند و این امر نشان دهنده اعتقاد سرمایه گذاران به نگهداری ارزهاست.

شاخص SOPR

  • معکوس بازار گاوی/ Bull Market Reversals

درنهایت بازارهای گاوی یک قله کلان ایجاد می کنند که این قله با یک دوره طولانی روند نزولی ایجاد می شود. روند کلی و سطوح اوج شاخص SOPR می تواند بینشی را درباره میزان نسبی سود محقق شده ارائه دهد. احتمالاً این موضوع سبب می شود تا میزان عرضه بر تقاضا غلبه کند. توالی معمول برای شناسایی بازارهای صعودی کلان با استفاده از اندیکاتور این شاخص به شرح زیر است:

بالارفتن تدریجی SOPR: اطراف قله های محلی و اصلاحات انجام شده نشان می دهد میزان سود تحقق یافته نیز با هر افزایش قیمت، در حال زیادشدن است. این موضوع به این معناست که برای جذب کوین هایی که با قیمت های بالاتر فروخته می شوند، به حجم بیشتری از تقاضای ورود سرمایه نیاز است.

دوره های پایدار SOPR بالا: این دوره های پایدار نشان دهنده آن است که روند خرید دارایی های سودآور در بازه زمانی که این کوین ها با قیمت نزولی مواجه هستند، کاهش پیدا نکرده است. این امر احتمالاً با احساسات بازار مرتبط است و براساس آن سرمایه گذاران به گران شدن ارزها اعتقاد دارند.

مقادیر قابل توجهی از SOPR پایین: ممکن است بر اثر یک اصلاح قیمت، شاهد پنیک گسترده ای در بازار باشیم؛ چراکه در این بازه زمانی سرمایه گذاران متحمل ضررهای بزرگی می شوند. افت شدید شاخص مذکور نشان می دهد ارزش بخش بزرگی از دارایی های موجود در بازار، پایین تر از حد تصور قرار دارد. این موضوع سبب ضرر سرمایه گذاران و بروز شرایط نزولی بازار می شود.

شاخص SOPR

  • بازارهای خرسی/ Bear Markets

در بازارهای نزولی، شاخص SOPR معمولاً به همان منطق بازارهای صعودی پایبند است (اما برعکس). در بازارهای نزولی، علاقه و تقاضای عمومی برای خرید دارایی در طول زمان کاهش یافته و نوسانات بالا سبب خروج سرمایه گذاران از بازار می شود.

درنهایت در بازارهای خرسی (نزولی)، یک کف قیمت نهایی ایجاد می شود. در این مرحله خریداران کوین هایی را از فروشندگانی که تسلیم وضعیت بازار شده اند، جمع آوری و خریداری می کنند. توالی معمول و تفسیر شاخص SOPR در طول بازارهای نزولی به شرح زیر است:

Macro Top (A): رأس بازار کلان زمانی ایجاد می شود که عرضه توزیع شده درنهایت بر میزان تقاضای بازار غلبه کند. هر دو گروه سرمایه گذاران بلندمدت و کوتاه مدت، کوین های گران قیمت را با سودهای بالا توزیع می کنند و منجر به بالارفتن ارزش SOPR می شوند.

Local Capitulation (B): با روند کاهشی قیمت غالب، سرمایه گذارانی که ارزش دارایی آن ها به پایین تر از حد تصور می رسد، تسلیم می شوند و کوین های خود را با ضرر در پایین ترین سطح محلی می فروشند. درنهایت این امر به بروز مقادیر بسیار پایین شاخص SOPR که معمولاً کمتر از 1 است، منجر خواهد شد.

Return to Profitability (C)/ بازگشت به سودآوری: زمانی که قیمت ها در بازارهای نزولی یا خرسی افزایش پیدا می کنند، سرمایه گذاران بلندمدت و افرادی که مخالف روند بازار وارد معامله می شوند، از چرخه صعودی قبلی به روند سودآوری بازمی گردند. همچنان که این ارزها فروخته شده و سود معامله گران محقق می شود، روند این شاخص نیز به بالاتر از 1 می رسد.

از آنجا که منابع نقدینگی حاصل از کوین های فروش رفته بار دیگر بر کاهش سطح تقاضای بازار نزولی غلبه می کنند، ممکن است قیمت بازار تغییر کرده و فاز B دوباره تکرار شود.

Sustained Capitulation (D)/ کاپیتولاسیون پایدار: همچنان که بازار نزولی به کاپیتولاسیون نهایی می رسد، بیشتر دارندگان ارز، در مقطعی از زمان، متحمل زیان خالص شده و از این جهت، ممکن است شاخص SOPR برای مدت زمان طولانی زیر 1 باقی بماند. این وضعیت نشان دهنده زمانی است که ارزهای سودآور باقیمانده از چرخه قبلی ساکن و غیرفعال هستند.

شاخص SOPR

نتیجه گیری

SOPR یکی از شاخص های مهم در تجزیه و تحلیل روند بازارهای سرمایه مانند بازار ارزهای دیجیتال است. توجه به سیگنال هایی ارائه شده توسط این شاخص سبب می شود تا سرمایه گذار براساس شرایط به وجودآمده در بازارهای خرسی و گاوی بهترین تصمیم را بگیرد.

ادامه مطلب
اقتصاد توکنی
توکونومیک یا اقتصاد توکنی (Tokenomics) چیست و چه کاربردی دارد؟

اینکه پول بخش جدانشدنی زندگی انسان هاست، موضوعی واضح و روشن برای همه است. شما از پول برای پرداخت هزینه انواع محصولات و خدمات موردنیازتان در روز استفاده می کنید. شرکت ها از این دارایی برای انجام معاملات تجاری استفاده می کنند و… بنابراین می توان گفت پول عنصری تأثیرگذار در زندگی هر فردی در این کره خاکی است که تحت کنترل نهادهای مرکزی مانند بانک ها و دولت ها قرار گرفته است. با این حال ورود فناوری های رمزنگاری، اقتصاد توکنی یا توکنومیک به طور کامل درک جهان از سیستم های مالی را تغییر داده است. اقتصاد توکنی یا توکنومیک، جایگزینی مناسب برای اعمال سیاست های مالی در شبکه های بلاک چین است. این مفهوم که در میان اصطلاحات ارزهای دیجیتال، نسبتاً جدید به نظر می رسد، در تغییر هنجارهای مرسوم اقتصاد مبتنی بر ارز دیجیتال تأثیر چشمگیری داشته است. در ادامه این مطلب، به بررسی مفهوم اقتصاد توکنی و تفاوت هایی که صنعت نوظهور ارزهای دیجیتال ایجاد می کند، خواهیم پرداخت؛ پس با ما همراه باشید.

توکونومیک چیست؟ (Tokenomics)

اصطلاح توکونومیک / Tokenomics از دو کلمه Token / توکن و Economics / اقتصاد تشکیل شده است؛ بنابراین کلمه Tokenomics را می توان به عنوان نسخه توکن شده اقتصاد توکن، یا نحوه توسعه و اعمال توکن های کریپتو در اقتصاد یک پروژه، تعریف کرد.

دلایل اهمیت توکونومیک چیست؟

پیش از پاسخ به این سؤال بهتر است به مثال زیر توجه کنید. ابتدا به تصویر زیر نگاهی بیندازید و بازار کریپتو را به عنوان یک بازی ورق تصور کنید. در این بازی، افرادی زیادی حاضر هستند:

  • توسعه دهنده / Developer: Andre Cronje، Vitalik Buterin …؟
  • بازارساز / Market Maker: CZ Binance، Sam FTX …؟
  • سرمایه گذاری خطرپذیر بزرگ / Major Venture Capitals: a16z، Multicoin، ParaFi …؟
  • سرمایه گذاران خرده فروشی / Retail Investors: بیشتر مردم

اکنون به نظر شما چه کسی به میز نزدیک تر است و این بازی را کنترل می کند؟ در شکل بالا، حتی اگر Justin Sun نتواند در این بازی موفقیتی کسب کند، سرمایه گذاران کوچکی مانند ما فقط تماشاچی و منتظر نتیجه بازی خواهند بود. درواقع ما در بازی ای شرکت می کنیم که توسط Market Makers، Market Builders/ Market Developers و سرمایه گذاران خطرپذیر بزرگ ایجاد شده است. از ترند ICO / IEO / IDO گرفته تا ترند NFT، GameFi موجود در بلاک چین و اکوسیستم های مختلف.

سؤال بعدی اینجاست که نفرات اصلی چطور می توانند این بازی را کنترل کنند؟ پاسخ مشخص است، از طریق توکن. درواقع توکن محصولی است که سرمایه گذاران از آن برای انجام تجارت و اعتمادسازی استفاده می کنند. با این حال این توکن ها نیز توسط توسعه دهندگان، سازندگان و بازارسازان ساخته می شود. همان طور که همه ما می دانیم، بازار کریپتوکارنسی یک بازی Zero-sum است و بی شک همه شرکت کنندگان در آن به دنبال کسب سود هستند؛ پس در این میان چه کسی ضرر خواهد کرد؟

بررسی نظریه اقتصاد توکنی

اقتصاد توکنی از رفتار انگیزشی برای تقویت و توسعه رفتار مورد نیاز در اکوسیستم بلاک چین استفاده می کند. نظریه انگیزشی اساساً یک نظریه رفتاری انسانی است. این نظریه نشان می دهد رفتار انسان در درجه اول به تمایل به تقویت انگیزه ها یا توانایی دریافت مشوق ها بستگی دارد. مشوق ها با ایجاد انگیزه در کاربران برای مشارکت در صرافی ها و مبادلات، نقش مهمی در اقتصاد توکنی ایفا می کنند. علاوه بر این، مشوق ها موضوع مهمی برای ایجاد انگیزه در کاربران برای اطمینان از حفاظت بهتر از بلاک چین و اعتبارسنجی تراکنش ها در نظر گرفته می شوند. درنتیجه، مشوق ها برای اجرای عملکرد منحصربه فرد در شبکه بلاک چین مربوط بسیار مهم هستند.

شرکت کنندگانی که از قانون یک شبکه خاص پیروی می کنند، پاداش هایی در قالب ارزهای دیجیتال دریافت می کنند. مدل اجرایی در توکنومیک باید به گونه ای پیکربندی شود که شرکت کنندگان بتوانند با مشارکت مؤثر، توکن های بیشتری کسب کنند. درواقع این مدل باید تضمین کند توکن هایی که به عنوان پاداش و ایجاد انگیزه در کاربران پرداخت می شوند، باید در سراسر بازار، ارزش مالی داشته باشند.

اقتصاد توکنی چگونه اجرا می شود؟

برای درک بهتر مفهوم توکنومیک قبل از هر چیز باید نگاهی دقیق تر به انواع توکن ها داشته باشیم. درواقع توکن ها دارایی هایی هستند که با استفاده از ویژگی های خاصی که دارند، ضمن نگه داشتن ارزش، برای اهداف منحصربه فرد، مورد استفاده قرار می گیرند.

درواقع می توان از توکن ها علاوه بر یک ارز و یک روش پرداخت، برای انجام امور دیگر هم استفاده کرد؛ برای مثال، بلیط مسابقه فوتبال می تواند یک نوع توکن باشد که با استفاده از آن می توان مسابقه را تماشا کرد یا در ازای آن، چیز دیگری دریافت کرد!

مدل اقتصاد توکنی وابستگی زیادی به توکن هایی دارد که در قالب ارزهای دیجیتال ارائه می شوند. اتریوم به عنوان یک توکن با ورودش به بازار ارزهای دیجیتال، رونق زیادی به این بازار بخشید. شبکه اتریوم اولین پلتفرم بلاک چین است که به جای فعالیت تنها به عنوان یک روش پرداخت، طیف گسترده ای از خدمات غیرمتمرکز را به کاربران ارائه می دهد. اهمیت توکن ها در تسهیلات خدمات غیرمتمرکز در شبکه اتریوم مشهود است؛ درست مانند اهمیت پول برای انجام تراکنش های مالی.

اجزای مدل اقتصادی چیست؟

توکونومیک

1. عرضه کوین/ توکن

عرضه کل و عرضه در گردش، از جمله مفاهیم متداول در صنعت ارزهای دیجیتال هستند، اما به تازگی Coingecko و CoinMarketCap اصطلاح جدیدی به نام Max Supply معرفی کرده اند. عرضه کل به عنوان تعداد کل توکن های درگردش به اضافه توکن های قفل شده، منهای توکن های سوخته تعریف می شود. این مقدار در ابتدا توسط تیم توسعه دهنده تعیین می شود تا بتواند کاملاً با اهداف پروژه مطابقت داشته باشد. به طور دقیق تر، دو نوع عرضه کل وجود دارد:

  • عرضه کل ثابت

عرضه کل از پیش تعیین شده است و قابل تغییر نیست؛ برای مثال کل عرضه بیت کوین 21 میلیون است، کل عرضه Uniswap 1 میلیارد UNI است و…

  • عرضه کل متغیر

مقدار عرضه کل بسته به ویژگی های پروژه، متغیر تعریف می شود.

  1. عرضه کل به دلیل استخراج افزایش می یابد؛ برای مثال توکن های اتریوم به دلیل عملکرد شبکه اتریوم، هر سال افزایش می یابد. یا توکن های CAKE زمانی که افراد در فارمینگ Pancakeswap شرکت می کنند، زیاد می شوند.
  2. عرض کل به دلیل توکن سوزی، کاهش می یابد؛ برای مثال مجموع عرضه اولیه توکن بایننس 200 میلیون BNB بود که در طول زمان به 100 میلیون BNB به دلیل توکن سوزی خواهد رسید.
  3. عرضه کل به دلیل مدل Mint and Burn دائماً تغییر می کند؛ برای مثال عرضه کل استیبل کوین ها، مانند استیبل کوین الگوریتمی (FEI، AMPL،…)، استیبل کوین با پشتوانه رمزنگاری (DAI، VAI،…)، استیبل کوین متمرکز (USDT، USDC،…).

2. عرضه در گردش

عرضه در گردش با عنوان تعداد کل توکن های قابل معامله در گردش در بازار تعریف می شود.

3. حداکثر عرضه

Max Supply به عنوان تعداد کل توکن هایی تعریف می شود که احتمالاً در آینده می توان به آن ها دست یافت.

آنالیز عرضه توکن

در ادامه به سه معیار مختلف عرضه توکن ها اشاره می کنیم:

  • اتریوم: توکن اتریوم فاقد حداکثر عرضه است و تنها زمانی ایجاد می شود که تقاضا برای استفاده از شبکه اتریوم وجود داشته باشد.
  • SRM: سرم با حداکثر عرضه 10 میلیارد SRM طراحی شده است. در حال حاضر، عرضه کل SRM 161 میلیون است و تنها 50 میلیون SRM در بازار در گردش است.
  • NEAR: پروتکل عرضه توکن NEAR بسیار ساده و ابتدایی است. درواقع مقدار حداکثر عرضه و عرضه کل برابر هم در نظر گرفته شده است و تا زمانی که مقدار توکن های در گردش به 1 میلیارد برسد، عرضه ادامه خواهد داشت.

ارزش بازار و ارزش گذاری کاملاً رقیق شده

مارکت کپ ارزش بازار یک پروژه نسبت به عرضه در گردش توکن آن است. رأی محاسبه ارزش بازار، از فرمول زیر استفاده می کنیم:

ارزش بازار = عرضه در گردش * قیمت توکن

ارزش گذاری کاملاً رقیق شده (FDV) ارزش کل بازار یک پروژه در مقایسه با عرضه کل توکن آن است. می توانیم FDV را با عرضه کل با استفاده از فرمول محاسبه کنیم:

FDV = کل عرضه * قیمت توکن

چرا ارزش بازار (مارکت کپ) از قیمت ارز دیجیتال مهم تر است؟

در حال حاضر قیمت توکن به عوامل مختلفی بستگی دارد؛ برای مثال، توکن A را با مارکت کپ 10,000,000 دلار در نظر بگیرید. اگر عرضه در گردش 10,000,000 باشد، ارزش هر توکن 1 دلار خواهد بود، اما چنانچه عرضه در گردش 10,000,000,000 باشد، ارزش هر دلار 0.001 دلار خواهد بود. تعداد توکن های در گردش می تواند از هزاران تا میلیاردها متغیر باشد، اما احتمالاً ارزش بازار عامل اصلی مؤثر بر رشد یک توکن یا پروژه است؛ برای مثال دو پروژه Aave و Compound را در نظر بگیرید که از نظر پتانسیل، هر دو در بخش وام دهی عملکرد خوبی دارند؛ درنتیجه احتمالاً ارزش بازار Compound به Aave خواهد رسید، اما از نظر قیمت، ارزش توکن COMP بیش از توکن AAVE است. با این حال، COMP دارای پتانسیل رشد بالاتری است؛ درحالی که ارزش بازار Compound کمتر از Aave است. اگر ارزش بازار این دو برابر شود، قیمت یک توکن COMP به 735 دلار خواهد رسید.

توکن حکمرانی

اقتصاد توکنی

در حال حاضر بیش از 10000 کوین و توکن وجود دارد. با وجود این هر توکنی از مدل غیرمتمرکز مانند بیت کوین پیروی نمی کند و برخی به صورت متمرکز کنترل می شوند. در حالت کلی، توکن ها را می توان در سه دسته کلی قرار داد:

  1. غیرمتمرکز: توکن های غیرمتمرکز کاملاً توسط جامعه اداره می شوند و به هیچ سازمانی وابستگی ندارد؛ برای مثال بیت کوین، اتریوم و …
  2. متمرکز: توکن های متمرکز توسط یک سازمان پیش رو اداره می شوند که کنترل کاملی بر ویژگی های توکن و زیرساخت های آن دارد؛ برای مثال پروژه های استیبل کوین با پشتوانه کامل مانند Tether، TrueUSDm و… یا صرافی های متمرکز مانند Huobi، FTX و…
  3. از متمرکز به غیرمتمرکز: منظور توکن هایی است که در ابتدا متمرکز هستند، اما بعد از مدتی مسئولیت حکمرانی آن به افراد جامعه سپرده می شود؛ برای مثال در ابتدا، بایننس کوین کاملاً توسط بایننس اداره می شد. با این حال، مدتی پس از راه اندازی زنجیره هوشمند بایننس و برنامه «Validator Spotlight»، بایننس به تدریج شبکه BSC و توکن BNB را غیرمتمرکز کرد و به کاربران حق رأی داد.

تخصیص توکن

قبل از سرمایه گذاری در هر توکنی، باید ابتدا مدل تخصیص آن را بررسی کنید. مهم است بدانید که توکن ها چگونه بین سهام داران توزیع می شوند، آیا این توزیع معقول است و چگونه می تواند بر پروژه تأثیر بگذارد.

تیم

تیم شامل مشارکت کنندگان مانند بنیان گذاران، توسعه دهندگان، بازاریاب ها، مشاوران و… است که حدود 20 درصد از عرضه کل را به خود اختصاص می دهند. اگر مقدار کمی از کل عرضه به تیم توسعه دهنده اختصاص یابد، تیم انگیزه ای برای توسعه پروژه در درازمدت نخواهد داشت. اگر مقدار اختصاص یافته به تیم بیش از اندازه باشد، جامعه هیچ انگیزه ای برای نگهداری توکن ها نخواهد داشت؛ زیرا توسط یک طرف دست کاری می شوند. در این صورت توکن دیگر ویژگی غیرمتمرکزی ندارد و تا حدی به شکل متمرکز کنترل خواهد شد.

بنیاد ذخیره

از بنیاد ذخیره، برای توسعه پروژه یا محصولات آن در آینده استفاده خواهد شد. معمولاً حدود 20 تا 40 درصد از کل عرضه به این بخش اختصاص می یابد.

استخراج نقدینگی

بعد از عملکرد فوق العاده DeFi از سپتامبر 2020، بخشی از عرضه کل به استخراج نقدینگی اختصاص یافت. توکن های تخصیص داده شده برای این بخش به عنوان مشوقی برای ارائه دهندگان نقدینگی در پروتکل های متعدد DeFi استفاده می شوند.

فروش Seed/ فروش خصوصی/ فروش عمومی

توکن هایی که برای این بخش ذخیره می شوند، در رویدادهای جمع آوری سرمایه استفاده می شوند که معمولاً شامل فروش Seed، فروش خصوصی و فروش عمومی است.

ایردراپ

به منظور جذب پذیرندگان اولیه، پروژه ها بیشتر تعداد کمی توکن (معمولاً 1-2 درصد از کل عرضه) را در اختیار کاربران قرار می دهند. قبل از سال 2019، شرایط لازم برای شرکت در Airdrop تنها انجام امور ساده ای مانند لایک کردن، دنبال کردن، ریتوییت کردن پست های پروژه در توییتر بود. با وجود این از سال 2020، شرکت در ایردراپ به انجام کارهای بسیار سخت تری نیاز دارد. درواقع کاربران مجبور هستند مستقیم از محصولات استفاده کنند و با آن ها تعامل داشته باشند تا جوایز Airdrop یا Retroactive دریافت کنند. برخی از موارد شناخته شده عبارت اند از Uniswap (UNI)، شبکه 1inch و…

دیگر تخصیص ها

این تخصیص را می توان بسته به هر پروژه و اینکه آیا برای بازاریابی یا هر هزینه دیگری استفاده شود یا نه، به طور انعطاف پذیر مشخص کرد. طبیعتاً این بخش تنها درصد کمی از کل عرضه را تشکیل می دهد.

انتشار توکن

انتشار توکن یا همان Token Release طرحی برای توزیع توکن ها در گردش است. مانند فرایند تخصیص توکن، انتشار توکن تأثیر زیادی بر قیمت توکن و همچنین انگیزه جامعه برای نگهداری توکن ها خواهد داشت. در حال حاضر دو نوع «انتشار توکن» وجود دارد:

انتشار توکن براساس برنامه

اقتصاد توکنی

اگرچه زمان بندی انتشار توکن در پروتکل های مختلف متفاوت است، می توان این زمان بندی را در سه نوع مختلف تقسیم کرد:

  • زمان بندی زیر یک سال

در پروژه هایی که 100 درصد توکن ها در یک یا زیر یک سال منتشر می شوند، نشان می دهد توسعه دهندگان و تیم آن ها خود را وقف پروژه نکرد و مایل به ایجاد ارزش بلندمدت برای پروژه نیستند.

  • زمان بندی 3 تا 5 سال

زمان بندی 3 تا 5 سال، یک بازه زمانی ایده آل برای انتشار کامل توکن هاست؛ چراکه بازار کریپتو با سرعت بسیار زیادی در حال تغییر و تحول است. با احتساب سال 2017 یعنی زمانی که بازار کریپتو به Maindtream تبدیل شد، می توان گفت تنها 5 سال از عمر این بازار گذشته است. پس از آن بازار با حذف پروژه های ناکارآمد، همه ساله تنها پروژه های سازنده را حفظ کرده است؛ به همین دلیل زمان بندی 3 تا 5 ساله گزینه بسیار مناسبی است. در این بازه زمانی، نه تنها انگیزه تیم توسعه برای رشد پروژه افزایش پیدا می کند، بلکه انگیزه جامعه برای حمایت مستمر از پروژه نیز تحریک می شود.

  • زمان بندی بیش از 10 سال

به جز بیت کوین، سایر پروژه هایی که برای انتشار توکن زمان بندی 10 یا بیشتر از آن را انتخاب می کنند، در ایجاد انگیزه لازم برای تیم توسعه دهنده و هولدرها با مشکل مواجه خواهد شد؛ چراکه در این زمان بندی، هولدرها باید بیش از 10 سال تحت تورم توکن قرار بگیرند و از طرف دیگر مشخص نیست که آیا تیم توسعه دهنده بتواند برای این مدت طولانی به رشد پروژه کمک می کند یا خیر. در یک نتیجه گیری کلی، در طراحی زمان بندی انتشار توکن باید به دو عنصر اصلی توجه کرد:

  • سود هولدرهای توکن
  • ارزش توکن ها هنگام انتشار (تورم)

اگر توکن ها سریع تر از نرخ کار محصول (product’s work rate)، منتشر شوند، به دلیل تورم قیمت توکن ها کاهش یافته و هولدرها نیز انگیزه و علاقه خود را از دست می دهند.

انتشار توکن براساس تقاضا

برای مقابله با تورم احتمالی، توسعه دهندگان برخی از پروژه ها، به جای یک بازه زمانی خاص، توکن ها را براساس یک استاندارد انعطاف پذیر منتشر می کنند. این امر به پروژه کمک می کند تا با توجه به موقعیت، تنظیمات لازم را اعمال کند؛ برای مثال MakerDAO یکی از پروژه هایی است که زمان بندی خاصی را برای انتشار توکن در نظر نگرفته است. با توجه به تقاضای عملی روی پلتفرم، تعداد توکن های MKR به طرز معقولی تغییر می کند، به این ترتیب توکن های MKR تنها زمانی منتشر می شوند که فعالیت هایی مربوط به وام/ قرض وجود داشته باشد.

فروش توکن

اصولاً فروش توکن را مشابه رویدادهای مربوط به جمع آوری سرمایه در بازارهای سنتی در نظر می گیرند؛ درحالی که در بازارهای مالی سنتی شرکت ها با فروش سهام خود سرمایه جمع آوری می کنند، در بازار کریپتوکارنسی توکن جایگزین سهام می شود و به فروش می رسد. معمولاً شرکت های سنتی 5 دوره پروژه های کریپتوکارنسی و 3 دوره برای جمع آوری سرمایه دارند. ارزش گذاری کسب وکار می تواند بین بخش ها، حوزه ها و مقیاس های متفاوت باشد. براساس یک باور عمومی در مرحله سری C، ارزش شرکت های آینده دار بیش از 100 میلیون دلار تخمین زده می شود.

  • شرکت های سنتی: مرحله ایده/ Pre-Seed، ایده/ Seed، سری A، سری B، سری C
  • پروژه های کریپتو: ایده/ Seed، فروش خصوصی/ Private Sale، فروش عمومی/ Public Sale

میانگین ارزش گذاری یک کسب وکار در بازار کریپتو پایین است؛ چراکه این بازار نسبتاً جدید است و ارزش بازار (Market Cap) آن هنوز بسیار کمتر از بازارهای سهام در کشورهای توسعه یافته است.

مراحل فروش توکن در پروژه های کریپتو

اقتصاد توکنی

  1. Seed Sale

Seed sale اولین فروش توکن یک پروژه کریپتو بوده و در این دوره، محصول بیشتر پروژه ها هنوز در دست توسعه است. Seed sale را می توان سرمایه اولیه برای شروع برخی پروژه ها در نظر گرفت. بیشتر سرمایه گذاری های خطرپذیر که در Seed Sale شرکت می کنند، سرمایه گذاری با ریسک بالا را پذیرفته و درعوض، درصورت موفقیت پروژه، پاداش های بالایی را دریافت خواهند کرد.

  1. فروش خصوصی/ Private Sale

اگر بیشتر شرکت کنندگان در Seed Sale، سرمایه گذاران ریسک پذیر باشند، فروش خصوصی، شاهد حضور سرمایه گذاران بزرگ تر و مشهورتر است. بیشتر پروژه های موجود در این دوره، محصولات خود را معرفی کرده و پتانسیل خود را پس از مرحله Seed Sale به اثبات رسانده اند.

  1. فروش عمومی/ Public Sale

فروش عمومی دوره جمع آوری سرمایه برای جامعه به شمار می آید. این پروژه ها می توانند توکن ها را مانند سال 2017 در قالب ICO، یا از طریق شخص ثالث در قالب IEO یا IDO راه اندازی کنند.

  1. توزیع عادلانه توکن/ Fair Token Distribution

برخی از پروژه ها، هیچ دوره فروشی را برای توکن های خود سازمان دهی نکرده و در عوض آن، توکن ها را از طریق Testnet، Airdrop، Staking و Liquidity Providing توزیع می کنند. از این طریق، از دید جامعه توزیع توکن، عادلانه تر بوده و از همین جهت برای کاربران عمومی در دسترس تر خواهد بود. برخی از پروژه های معروف راه اندازی شده از این طریق عبارت اند از:

  1. Uniswap (UNI)
  2. Sushiswap (SUSHI)
  3. Yearn Finance (YFI)

این پروژه ها، برخلاف بسیاری از پروژه های کرپیتو به جای جمع آوری سرمایه، توکن های خود را بین کاربران و حامیان واقعی توزیع کردند.

مزایا و معایب مدل توزیع عادلانه توکن

مزایا

توکن ها به طور عادلانه ای میان مشارکت کنندگان ارزشمند پروژه توزیع می شوند و وضعیت Seed Sale و سرمایه گذاران فروش خصوصی که توکن ها را «دامپینگ» می کنند، بهبود پیدا می کند.

معایب

احتمالاً پروژه بخشی از بودجه ای که می تواند برای توسعه محصولات استفاده کند، از دست می دهد.

تأثیر فروش توکن بر اقتصاد توکنی

هیچ استاندارد مشترکی برای تفاوت قیمت بین هر دوره فروش توکن وجود ندارد. ممکن است قیمت توکن در «فروش عمومی» دو برابر بیشتر از قیمت آن در «فروش خصوصی» باشد یا اینکه این احتمال وجود دارد که قیمت توکن در «فروش خصوصی» دو برابر قیمت آن در Seed Sale باشد. این موضوع کاملاً به پروژه بستگی دارد.

با وجود این، لازم است این تفاوت قیمت در یک نسبت منطقی نگه داشته شود. اگر تفاوت قیمت در هر دوره فروش بسیار بیشتر از یک نسبت منطقی باشد، سرمایه گذاران اولیه به فروش زودهنگام توکن های خود ترغیب می شوند. برعکس آن نیز صادق است؛ یعنی سرمایه گذاران بعدی نیز علاقه خود را برای پیوستن به سایر دوره های فروش توکن از دست می دهند.

علاوه بر این، پروژه ها برای اعمال برخورد برابر با سرمایه گذاران ویژگی «Token Release» را اجرا می کنند. به این ترتیب، توکن هایی که با قیمت پایین تری خریداری می شوند، باید برای مدت طولانی تری قفل شوند و سرمایه گذار نیز برای یک مدت مشخص حق فروش آن ها را نخواهد داشت و در مقابل، قفل توکن هایی که با قیمت بالاتری خریداری می شوند، زودتر از سایرین باز می شوند.

موارد استفاده از توکن ها

اقتصاد توکنی

موارد استفاده از توکن ها به کاربرد و اهداف راه اندازی آن ها بستگی دارد. این امر نشان دهنده مهم ترین فاکتور اقتصاد توکنی است و نحوه استفاده از توکن و قیمت آن براساس مزایایی را که برای هولدرها به ارمغان می آورد، مشخص می کند. موارد استفاده از توکن ها عبارت اند از:

1. استیک کردن/ Staking

بسیاری از پروژه های کریپتو از استیک کردن با توکن بومی خود پشتیبانی می کنند. این روش به دارندگان توکن انگیزه بیشتری می دهد؛ زیرا این هولدرها می توانند با استیک کردن به توکن های بیشتری دست پیدا کنند. از طریق استیک کردن، کاربران ملزم می شوند توکن های خود را در داخل پروتکل قفل کنند و تعداد توکن های در حال گردش در بازار را کاهش دهند. درنهایت این موضوع سبب می شود بر قیمت توکن تأثیر مستقیم بگذارند.

در شبکه هایی که از مکانیسم اثبات سهام استفاده می کنند، با افزایش تعداد توکن های سهام، شبکه امن تر و غیرمتمرکزتر می شود؛ برای مثال Cardano (ADA)، در سال 2021 از 0.2 دلار به 2 دلار (+1000 درصد) رشد کرد؛ یعنی پولی که برای Cardano گذاشته می شود، باید 10 برابر بیشتر باشد. به هر حال، دلیل این رشد این است که 75 درصد از عرضه در گردش، استیک شده و این امر سبب کاهش ADA در گردش و فشار فروش در بازار می شود و درنهایت به تحریک رشد ADA می انجامد.

2. استخراج نقدینگی (فارمینگ)/ Liquidity Mining (Farming)

در این روش، کاربران با ارائه نقدینگی در پروتکل های DeFi، توکن بومی پروژه را به عنوان پاداش دریافت می کنند؛ برای مثال، در عوض ارائه نقدینگی برای پروژه Uniswap کاربر توکن UNI را دریافت می کند.

3. کارمزد تراکنش ها/ Transaction fee

برای اینکه یک تراکنش در شبکه انجام شود، کاربران مبلغی را به عنوان کارمزد تراکنش به اعتبارسنجی که تراکنش را تأیید کرده است، پرداخت می کنند. هر بلاک چین برای پرداخت هزینه تراکنش های انجام شده از یک توکن بومی استفاده می کند؛ برای مثال:

  1. بلاک چین Ethereum از توکن ETH
  2. بلاک چین Binance Smart Chain از توکن BNB
  3. بلاک چین Solana از توکن SOL
  4. بلاک چین Polygon از توکن MATIC4.

4. حکمرانی/ Governance

همان طور که در بالا نیز اشاره شد، براساس تصمیم توسعه دهندگان پروژه، پلتفرم می تواند متمرکز یا غیرمتمرکز باشد. در این میان در حال حاضر بیشتر پروتکل های DeFi از مدل حاکمیت غیرمتمرکز پیروی می کنند؛ درنتیجه، دارندگان توکن حق ارائه پیشنهاد ایده و شرکت در رأی گیری پلتفرم را خواهند داشت. ممکن است این پیشنهادها مربوط به کارمزد تراکنش، زمان بندی انتشار توکن، یا موارد جدی تر مانند گسترش پروژه به یک بلاک چین دیگر باشد. در حال حاضر، پلتفرم های برجسته DeFi مانند Uniswap، Sushiswap، Compound و… از مدل حکومت غیرمتمرکز استفاده می کنند. از طرف دیگر، بخش عمده ای از جامعه شبکه، به جای ارائه پیشنهادها، تنها مجاز به شرکت در فرایند رأی گیری هستند؛ چراکه تعداد توکن های موردنیاز برای داشتن این مجوز بسیار زیاد است.

5. مزایای دیگر (Launchpad …)

به تازگی برخی از پروژه ها ویژگی Launchpad را در محصولات خود تکمیل کرده و کاربران را ملزم می کنند تا توکن های خود را برای شرکت در رویدادهای Token Sale روی پلتفرم، یا رویدادهای قرعه کشی برای دریافت NFT، استیک کنند؛ برای مثال، Polkastarter از کاربران می خواهد تا توکن های POL خود را استیک کنند.

کیس های مطالعاتی Tokenomic

اقتصاد توکنی یک معیار ضروری برای ارزیابی یک پروژه است، اما تنها یکی از جنبه های مؤثر بر قیمت توکن به شمار می آید. در ادامه به برخی از مطالعات موردی توکونومیک کارآمد و ناکارآمد اشاره می کنیم:

 معرفی توکونومیک های کارآمد

  1. Binance Coin (BNB)

منابع توکن

  1. کل عرضه اولیه: 200 میلیون BNB
  2. برنامه انتشار توکن: 5 سال (اکنون 100 درصد توکن ها آنلاک شده است)
  3. مکانیسم سوزاندن توکن تا زمانی که عرضه در گردش به 100 میلیون BNB برسد، اعمال خواهد شد.

تورم زایی، سبب ایجاد انگیزه برای افزایش قیمت توکن و باور هولدرهای BNB به پروژه می شود.

کاربرد توکن BNB

با وجود این، Token Supply دلیل اصلی رشد فوق العاده BNB نبوده و دلیل اصلی آن، نحوه طراحی توکن های BNB برای استفاده در صرافی بایننس و شبکه زنجیره هوشمند بایننس است. موارد استفاده این دو مورد عبارت اند از:

  1. صرافی بایننس: کاهش کارمزد تراکنش، شرکت در Launchpad، استیک کردن، وام دهی و قرض، مشتقات و…
  2. شبکه زنجیره هوشمند بایننس: هزینه های شبکه پرداخت، استیک و Farm.

علاوه بر موارد بالا، بایننس در حال توسعه Binance Pay بوده که درصورت موفقیت، این پروژه در آینده BNB را به محبوب ترین ارز پرداخت تبدیل خواهد کرد. نتیجه اینکه قیمت BNB در 20 دلار کاهش یافت تا به طور چشمگیری به ATH 650 دلار (+3250%) افزایش یابد و اکنون در حدود 300 دلار (+1500%) باقی مانده است.

  1. پنکیک سواپ Pancakeswap

CAKE توکن بومی Pancakeswap بوده و یک AMM DEX در زنجیره هوشمند بایننس است.

منابع توکن

  • توکن CAKE عرضه کل ندارد (تعداد توکن های CAKE نامحدود است)
  • روزانه 530 هزار توکن CAKE از طریق Syrup Pool، Farming Pool و Lottery Pool توزیع می شود.
  • هنگام استفاده از هریک از محصولات Pancakeswap، توکن CAKE سوزانده می شود.

کاربرد توکن CAKE

توکن CAKE به گونه ای طراحی شده که از آن در همه ویژگی های Pancakeswap از جمله Syrup Pool (Staking)، IFO (Staking)، Lottery و Prediction (پرداخت) استفاده شود. اگرچه کل عرضه توکن CAKE تعریف نشده، Pancakeswap در مدیریت عرضه در گردش توکن CAKE و حفظ تعادل بین انتشار توکن و سوزندان توکن، کار بسیار خوبی انجام داده است. Pancakeswap نه تنها درباره افزایش کاربردها و تقاضای خرید توکن هوشمندانه عمل کرده است، بلکه درخصوص حفظ انگیزه هولدرها برای نگهداری توکن CAKE نیز مهارت دارد. نتیجه اینکه قیمت توکن CAKE از 0.4 دلار به ATH 40 دلار (+10000%) افزایش یافت، اکنون قیمت آن در 14 دلار (+3500%) باقی مانده است.

معرفی توکونومیک های ناکارآمد

  1. Pangolin (PNG)

PNG توکن بومی بلاک چین Pangolin بوده و یک AMM DEX در Avalanche است. اگرچه توکن PNG تا حدی شبیه توکن CAKE است، براساس نظر برخی از کارشناسان، Pangolin در طراحی توکن های خود با مشکلات جدی مواجه است.

عرضه غیرمنطقی توکن

در ابتدا، کل عرضه PNG برابر با 538.000.000 PNG بوده است. پس از هر 4 سال، تعداد توکن های PNG توزیع شده در بازار به نصف کاهش پیدا می کند. این طرح، رویکردی مشابه بیت کوین دارد و برای بازکردن قفل تمام توکن های Pangolin، 36 سال طول می کشد. بیت کوین به عنوان یک دارایی باارزش (SOV) شناخته و توسط یک جامعه بزرگ رمزنگاری استفاده شده است؛ درحالی که PNG یک توکن کاملاً جدید است. هیچ تضمینی وجود ندارد که تیم Pangolin بتواند این پروتکل را برای مدت 36 سال توسعه دهد.

هیچ تعادلی بین درآمد و ارزش تعداد توکن های در حال انتشار وجود ندارد. در حال حاضر، روزانه 175 هزار PNG آنلاک می شوند که ارزش آن حدود 197500 دلار است. از طرف دیگر، درآمد Pangolin حتی به 30 هزار دلار در روز هم نمی رسد. این موضوع PNG را به یک توکن تورمی تبدیل کرده و سبب کاهش تمایل دارندگان به حفظ توکن می شود؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که لازم است قبل از سرمایه گذاری در هر توکن، به جنبه های مختلف پروژه نگاه کنیم. پروژه می تواند به راحتی با ایجاد مستندات مکتوب خود یک سناریوی ایده آل ایجاد کند، اما اینکه آیا این سناریو عملی می شود یا خیر، نیازمند داده ها و مستندات به روز است. نتیجه اینکه پس از رسیدن به قیمت اوج 15 دلار، قیمت PNG به طور قابل توجهی کاهش یافته و به 1.2 دلار رسیده است. حتی زمانی که بازار کریپتو در ماه آوریل تا می سال 2021 روند صعودی داشت، قیمت توکن PNG رشد قابل توجهی را نشان نداد.

دیدگاه ها درباره کیس های مطالعاتی

اقتصاد توکنی

همان طور که پیش از این نیز اشاره شد، طراحی اقتصاد توکنی به هیچ چیزی متصل نبود و تیم توسعه دهنده می تواند با توجه به مدل محصول و بخش موردنظر پروژه، اقتصاد توکنی مناسب را تنظیم کند. ارزیابی یک توکن تنها به آنالیز و تحلیل برنامه های کاربردی آن محدود نمی شود و به بررسی بازار هدف نیز می پردازد. در این راستا تیم توسعه دهنده باید به سؤالات زیر پاسخ دهد:

  • بخش (Segment) موردنظر بازار چقدر گسترده است؟
  • چقدر کاربر در بخش موردنظر حضور دارند؟
  • آیا نحوه طراحی Tokenomics با کاربردهای پروژه و مزایای آن برای دارندگان توکن در تعادل است؟

برای مثال، از همان ابتدا Pancakeswap (توکن CAKE)، زنجیره هوشمند بایننس را به عنوان بازار هدف خود مشخص کرد. زنجیره هوشمند بایننس از نظر میزان کل ارزش قفل شده (Total Value Locked) دومین اکوسیستم بزرگ DeFi بوده و تعداد زیادی کاربر دارد. با درک این شرایط، تیم توسعه دهنده Pancakeswap، Tokenomics این پروژه را به گونه ای طراحی کرده تا به منظور جذب کاربران و سرمایه گذاران بیشتر، یک Token Allocation عظیمی برای پاداش استخراج نقدینگی اندوخته شود.

نتیجه گیری

اقتصاد توکنی از عناصر بسیاری مانند تأمین توکن، تخصیص توکن، فروش توکن، انتشار توکن و… تشکیل شده است. توکونومیک یک عامل و معیار مهم برای ارزیابی پروژه است، اما همچنان عناصر مهم دیگری مانند کاربردهای توکن و بازار هدف نیز هستند که در بررسی توکن باید در نظر گرفته شوند.

ادامه مطلب
کسب درآمد از ایردراپ
آموزش کسب درآمد از ایردراپ و معرفی معایب و مزایای آن

در شرایط دشوار اقتصادی حال حاضر که اکثر هزینه ها برخلاف درآمد ریالی مردم، برحسب دلار افزایش پیدا می کند، داشتن یک درآمد برحسب دلار می تواند جهت افرادی که به دنبال یک منبع درآمد مطلوب در کنار درآمدهای اصلی خود هستند، فرصتی بسیار عالی خواهد بود که نمی توان آن را نادیده گرفت. از طرفی عرصه رمز ارزها نیز مملو است از شگفتی های جذاب که افراد مختلف را به سمت خود جذب کرده است. درواقع از سودهای چند صد درصدی و دریافت وام بدون هیچ گونه ضامنی گرفته تا کسب رمز ارزهای رایگان از طریق مختلف که یکی از آنها ایردراپ است.

بعد از رشد قابل توجه بیت کوین از سال ۲۰۰۹ (۱۳۸۹) تاکنون، شاهد ورود رمز ارزهای بسیاری به عرصه ارزهای دیجیتال بوده ایم و در حال حاضر این بازار شامل چندین هزار رمز ارز مختلف است که هرکدام باهدفی متفاوت پا به این عرصه گذاشته اند. در حقیقت این موضوع باعث شده تا هرروز شاهد یک نوآوری جدید در این عرصه باشیم که کاربران و فعالان این حوزه را شگفت زده می کند.

یکی از این شگفتی ها نیز مقوله ای است به نام Airdrop و کسب درآمد از ایردراپ. ازاین رو در این مطلب قصد داریم تا ضمن مروری کوتاه بر این مفهوم، کسب درآمد از ایردراپ را به طور کامل آموزش دهیم.

ایردراپ چیست؟

در لغت، کلمه ایردراپ (Airdrop) به معنای پرتاب بسته های حمایتی از طریق بالگرد یا هواپیما به نیروهای نظامی است. به طور معمول از این راه جهت امدادرسانی یا کمک به مناطق بحران زده یا مناطق جنگی استفاده می شود. این مفهوم در حوزه ارزهای دیجیتال نیز وجود دارد. در حقیقت می توان به وسیله ایردراپ، بدون خرید ارز دیجیتال، اقدام به کسب آنها کرد.

تصور کنید که صاحب یک کیف پول ارز دیجیتال بوده و با خرید اتریوم یا بیت کوین، مقداری مشخص ارز دیجیتال در آن نگهداری می کنید. ولی ناگهان یک روز درمی یابید که مقداری ارز دیجیتال جدید و ناشناخته به کیف پول شما واریزشده است. شاید تصور کنید که این رمز ارزها به اشتباه به حساب کیف پول شما واریزشده اند، ولی این طور نیست؛ درواقع این ارز دیجیتال ها، دارایی های دیجیتال جدیدی هستند که از طریق روشی به نام ایردراپ به حساب کیف پول دیجیتال شما واریزشده اند.

به طور کلی یکی از راه های دیجیتال مارکتینگ در حوزه ارزهای دیجیتال استفاده از روشی به نام ایردراپ است. زمانی که یک رمز ارز جدید به بازار معرفی شود، توسعه دهندگان آن تصمیم می گیرند به وسیله روش هایی این چنینی، تعداد افراد بیشتری را از وجود این ارز دیجیتال مطلع کرده و آنها را ترغیب به سرمایه گذاری بر روی آن کنند.

به عبارتی دیگر، در این روش، تعدادی ارز دیجیتال بدون دریافت هیچ وجهی و به عنوان هدیه به کیف پول های دیجیتال افراد واریز می شود. درواقع هدف اصلی که از این کار وجود دارد این است که افراد نسبت به این رمز ارز جدید آگاهی یافته و بدانند چنین ارز دیجیتالی نیز در بازار وجود دارد.

به طور معمول تعداد کوین ها یا توکن هایی که به ولت ارز دیجیتال افراد فعال در حوزه رمز ارزها واریز می شود، بسیار ناچیز بوده و عموماً به ۲ شکل است. اول اینکه کاملاً رایگان و به عنوان یک هدیه هستند و دوم اینکه اگر فرد در کمپین تبلیغاتی این رمز ارز شرکت کرده و آن را به افرادی بیشتر معرفی کرده یا مطالبی که توسعه دهندگان این رمز ارز تهیه کرده اند را مجدداً نشر دهد، توکن ها به حساب وی واریز خواهند شد.

دراین بین، یکی از نکاتی که در این مورد وجود دارد این است که برخی از این ارزهای دیجیتال در صورتی به کیف پول دیجیتال افراد واریز می شوند که آنها از قبل، تعدادی از این ارز دیجیتال را در کیف پول خود نگهداری کرده باشند. البته که کسب درآمد از ایردراپ و انواع گوناگون آن به این شکل نبوده و همان طور که در بالا گفتیم، برخی دیگر نیز درازای انجام فعالیت های تبلیغاتی جهت ارز دیجیتال مدنظر به افراد تعلق می گیرند.

ولی سؤالی که دراین بین مطرح می شود این است که چرا یک پلتفرم باید ارز دیجیتال رایگان رابین افراد توزیع کند؟ به بیانی دیگر هدف از اجرای یک ایردراپ چیست؟

هدف از اجرای ایردراپ

هرچقدر افراد بیشتری یک کالا یا خدمات را بشناسند، امکان استفاده از آن کالا یا خدمات بیشتر می شود. در واقع در بازاریابی تلاش بر این است تا پیام شرکت به گوش میزان بیشتری از مشتریان هدف برسد. احتمالاً الآن می توانید حدس بزنید که چرا پلتفرم ها با ایردراپ ارز دیجیتال رایگان توزیع می کنند. در حقیقت یک پلتفرم و ارز دیجیتال جدید در ابتدای حیاتش جهت همه ناشناخته است. جهت رشد و توسعه نیاز است تا افراد زیادی این ارز دیجیتال را بشناسند. پس راه بهتری از ایردراپ وجود نداشته و توزیع رمزارز رایگان میان تعداد کثیری از کاربران، نام این ارز دیجیتال را به گوش خیلی ها خواهد رساند.

از طرف دیگر به احتمال قوی افرادی که اقدام به کسب درآمد از ایردراپ کرده اند در شبکه های اجتماعی درباره این اتفاق صحبت می کنند. همه این موارد باعث می شود که ایردراپ به هدف خودش برسد. یکی دیگر از مزایا و اهداف کسب درآمد از ایردراپ را باید کاهش هزینه تبلیغات دانست. در حقیقت درراه های عادی، افراد یا سازمان ها با هزینه سنگین اقدام به تبلیغ می کنند ولی ایردراپ بسیارکم هزینه است و زودتر می تواند نام یک ارز دیجیتال را بر سر زبان ها بیندازد.

به بیانی کلی، هدف ایردراپ ها به هیچ عنوان مسئله های مالی و یا سرمایه گذاری و مواردی ازاین دست نیست. بلکه هدف اصلی از کسب درآمد از ایردراپ، آن هم به صورتی کاملاً قانونی این است که جهت توکن یا رمز ارز موردنظر تبلیغاتی را در سطحی گسترده به انجام برساند و عموم افراد فعال در حوزه ی ارزهای دیجیتال را با این رمز ارز جدید آشنا کند. به طورکلی هدف از کسب درآمد از ایردراپ در یک استارتاپ بر پایه ی بلاک چین می تواند چند مورد زیر باشد:

هدف از کسب درآمد از ایردراپ

  • آگاهی بخشی و آشنایی کاربران با رمز ارز جدید
  • تأسیس جامعه ای از کاربران بر پایه یک ارز دیجیتال جدید
  • تأمین سرمایه
  • هدیه به کاربران وفادار آن پروژه
  • توزیع گسترده و غیرمتمرکز رمز ارزهای آن پروژه
  • هارد فورک ها (ایردراپ در زمان های رخ دادن هارد فورک نیز بسیار کاربردی هستند)

انواع ایردراپ ها

ایرداپ ها انواع مختلفی داند که هرکدام به مجموعه فعالیت های مختلف نیازمند هستند که ازجمله انواع آنها می توانیم به موارد زیر اشاره داشته باشید.

  • ایردراپ استاندارد (Standard Airdrop)
  • ایردراپ های جایزه ای (Bounty Airdrop)
  • ایردراپ جهت دارندگان (Holder Airdrop)
  • ایردراپ انحصاری (Exclusive Airdrop)
  • ایردراپ هاردفورک ( Hard Fork Airdrop)

تفاوت میان عرضه اولیه سکه (ICO) و ایردراپ

کسب درآمد از ایردراپ

عرضه اولیه ارز دیجیتال و ایرادراپ شباهت هایی باهم دارند. درواقع می توان بعضی از ایردراپ ها را نوعی عرضه اولیه ارز دیجیتال دانست که به صورت رایگان انجام می شود. بااین حال عرضه اولیه تفاوت هایی با ایرداراپ دارد و مشارکت در آن نیز حساس تر بوده و نیاز به آگاهی و دانش بیشتری دارد. این در حالی است که بسیاری از کاربران غیرحرفه ای، با هر سطحی از دانش مربوط به این حوزه نیز می توانند به کسب درآمد از ایردراپ اقدام کنند.

نقاط قوت و ضعف ایردراپ

به صورت کلی، مفهوم کسب درآمد از ایردراپ دارای نقاط قوت و ضعف گوناگونی است که در ادامه به آنها اشاره خواهیم داشت:

نقاط قوت

  • دریافت رمز ارز بدون هیچ گونه سرمایه گذاری
  • کاملاً رایگان هستند (اگر در یک ایردراپ از شما درخواست مقداری پول شد، احتمالاً آن پروژه کلاه برداری است)
  • کسب سود از نوسانات آن رمز ارز در بازار، در صورت آشنایی با اصول ترید ارزهای دیجیتال

نقاط ضعف

  • نزدیک به ۷۰ درصد از ایردراپ ها، پروژه هایی با مقاصد کلاه برداری هستند.
  • اکثر رمز ارزهایی که به عنوان هدیه به کاربران تعلق می گیرد، ازنظر دلاری، چندان ارزشی ندارند.
  • تعدادی از راه های کسب درآمد از ایردراپ به شکل لاتاری برگزارشده و ممکن است باوجود انجام کلیه کارهای خواسته شده توسط کاربران، ولی آنها برنده جایزه نشوند.

پروژه های ایردراپ با مقاصد کلاه برداری

درست است که کسب درآمد از ایردراپ اکثراً بصورت رایگان انجام میشود، ولی خب این دلیلی نیست که تمامی آن ها سودآور باشند. در خیلی از مواقع دیده شده که کارهایی که جزء شروط لازم ایردراپ بحساب می آیند، به هیچ وجه نسبت به ارزش توکن جایزه آن نیرزیده یا در مواردی از کاربران درخواست می شود تا جهت شرکت در ایردراپ، مبلغی را نیز پرداخت کنند.

در حقیقت زمانی که مفهوم کسب درآمد از ایردراپ را دقیقاً درک کنیم، طبیعتاً می توانیم تا حدود زیادی به ماهیت این پروژه ها پی ببریم. ولی گهگاه کلاه برداران از راه های خلاقانه ای وارد شده تا بتوانند ایردراپ های جعلی خود را با اهداف مختلفی به کاربران ناآگاه قالب کنند.

1. ایردراپ پامپ و دامپ (Pump&DUMP)

ایردراپ های پامپ و دامپ، بسیار حرفه ای برگزار می شوند. همه چیز آن ها درست به نظر می رسد. حتی توکن یا کوین آن ها نیز به درستی توزیع می شود. ولی همین که ارز دیجیتال جدید آن ها در بازار ارزهای دیجیتال قرارگرفته و در اثر استقبال مردم با افزایش نرخ روبه رو شد، توزیع کنندگان، بیشتر توکن یا کوین های خود را در عرض مدت کوتاهی به فروش می رسانند. پس ازاین فروش عمده، توزیع کنندگان ناپدید می شوند.

اساساً به قرار دادن چنین کوین های در بازار، عمل پامپ و به فروش عمده ی آن توسط توزیع کنندگان، دامپ گفته می شود. ازجمله پروژه پامپ دامپی می توان توزیع سال 2017 (1396) اتردوج  (EDOGE) را نام برد. دقت کنید که جهت تشخیص پامپ و دامپ، باید با دقت تمام زوایای کسب درآمد از ایردراپ را بررسی کنید. ببینید که تیم توسعه دهنده آن پروژه، آیا سابقه قابل قبولی در کارنامه خود دارند یا نه. همچنین ببینید که اهداف رمزارز آن پروژه قابلیت رشد دارد یا نه؛ زیرا تعدادی از رمزارزها با اهدافی پوچ و بدون کاربرد به بازار عرضه می شوند.

2. ایردراپ سرقت اطلاعات

بطور معمول در جریان ایردراپ ها، توزیع کنندگان به قسمتی از اطلاعات شخصی کاربران مثل آدرس ایمیل، آیدی حساب کاربری کاربران در شبکه های اجتماعی و… دسترسی پیدا می کنند و از این طریق می توانند اطلاعات شخصی کاربران را جهت اهداف تبلیغاتی یا کلاهبرداری، به دیگران بفروشند. البته در صورت دسترسی این افراد به اطلاعات بیشتر کاربران، آنها می توانند حمله فیشینگ را پیاده کرده و حساب های افراد را هک کنند. پس هرگز اطلاعات بیش از حد و بسیار شخصی را در اختیار پروژه های کسب درآمد از ایردراپ قرار ندهید.

3. حمله داستینگ (Dusting Attack)

با توسعه شبکه های بلاک چینی مثل اتریوم (Ethereum)، ایجاد یک ارز دیجیتال جدید به اندازه قبل دشوار نبوده و افراد مختلف قادر خواهند بود تا در زمانی کوتاه، رمز ارز خود را بر بستر شبکه اتریوم پیاده سازی کنند. از این رو، امکان کلاهبرداری در توزیع رمزارزهای جدید نیز وجود خواهد داشت. در مواردی مشاده شده که کلاهبرداران مقدار کمی از رمز ارز جعلی ساخته شده خود را به کیف پول ارز دیجیتال کاربران گوناگون واریز کرده و بدین ترتیب کلید عمومی آن ها را به دست می آورند. در نتیجه، با داشتن کلید عمومی، قادر هستند تا با کاوش بلاک چین آن کیف پول، به دارایی موجود در کیف پول کاربران بپردازند.

اساساً اگر دارایی که در کیف پول ها وجود دارد، مقدار قابل توجهی باشد، جهت هک آن دست به کار می شوند. ولی اگر دارایی داخل کیف پول ها زیاد نباشد، بی خیال آن می شوند. به همین خاطر جهت گریز از حملات داستینگ، بهتر است یک کیف پول خالی را جهت دریافت ایردراپ ها در نظر بگیرید. هرگز از کیف پول اصلی خود جهت این منظور استفاده نکنید.

4. ایردراپ دریافت کلید خصوصی کاربران

برخی از پروژه های تقلبی کسب درآمد از ایردراپ، در عین پر کردن فرم دریافت کوین از کاربران کلید خصوصی می خواهند. اگر چنین چیزی را مشاهده کردید، شک نکنید که آن پروژه کلاه برداری است. چراکه توزیع کنندگان جهت ارسال توکن به شما، صرفاً به کلید عمومی نیاز دارند. انتشار کلید خصوصی به معنای این است که خود شخصاً اجازه ورود به کیف پولتان را به دیگران داده باشید.

5. کاربران طعمه و سوئیچ (Switch)

این نوع کلاه برداری، صرفاً از کاربران جهت دریافت سود ریفرال استفاده می کند. اگرچه به اندازه دیگر کلاه برداری ها خطرناک نیست، ولی وقت و انرژی کاربران را تلف می کند. در این طرح ها از کاربران خواسته می شود تا کد رفرال (Referral Code) را به دیگران بدهند. همچنین از کاربران خواسته می شود تا در پروژه های دیگر کسب درآمد از ایردراپ نیز شرکت کنند. حال، جهت در امان ماندن از این روش، حتماً بررسی کنید که اطلاعات اصلی پروژه ایردراپ چه بوده و آن پروژه چه هدفی را دنبال می کند. در نتیجه، اگر از نظر شما مشکوک بود، در آن شرکت نکنید.

به صورت کلی، موارد فوق جزء پروژه های کلاه برداری کسب درآمد از ایردراپ هستند. یادتان باشد که ایردراپ باهدف ارسال رایگان توکن و کوین به کیف پول کاربران صورت می گیرد. پس اگر در زمان شرکت در ایردراپ از شما درخواست شد تا مقداری رمزارز یا ارز فیات (حتی به میزانی بسیار ناچیز) را به حساب بخصوصی واریز کنید، شک نداشته باشید که با یک پروژه کلاه برداری روبرو هستید. پروژه ایردراپ اومیسگو (OmiseGo)، خطرناک ترین پروژه کلاه برداری ایردراپی تاریخ تا به امروز بوده است. در این ایردراپ، توکن های OMG را با تعویق منتشر کردند تا کاربران را مشتاق تر کنند. ولی بعدها ازآن جهت دریافت کلیدهای خصوصی کاربران استفاده شد. این کلاه برداری پس از سرقت بیش از پنجاه هزار دلار، شناسایی شد. بهترین کار جهت شرکت در ایردراپ های واقعی، به دست آوردن اطلاعات دقیق در مورد آن ها است. پس نباید در هر ایردراپی شرکت کرد.

در ادامه نیز قصد داریم تا به چند نکته اشاره کنیم که شما در صورت رعایت این موارد می توانید به سادگی از کلاه برداری های رایج در پروژه های ایردراپ، در امان بمانید.

نکات ضروری که پیش از عضویت در پروژه های ایردراپ باید آن ها را رعایت کرد:

کسب درآمد از ایردراپ

اول از همه اعتبار ایردراپ، اطلاعات کامل تیم توسعه دهنده و هدف ایردراپ را بررسی کنید. هرگونه اطلاعات مبهم در اطلاعات ایردراپ می تواند نشانه کلاه برداری باشد. به هیچ عنوان کلید خصوصی خود را در هیچ جا وارد نکنید. اگر در مرحله ای از ایردراپ از شما خواسته شد کلید خصوصی وارد کنید، مطمئن باشید کلاه برداری است. در برخی موارد نیز بعد از انجام مراحل لازم، شخصی از طرف تیم توسعه دهنده ایردراپ با شما تماس می گیرد و از شما می خواهد کلید خصوصی خود را بدهید تا از فعال بودن کیف پول شما مطمئن شود و بعد ایردراپ را برای شما واریز کند. این مدل ایردراپ ها نیز به طور قطعی کلاه برداری هستند.

توجه کنید که قرار نیست ایردراپ ها شما را پولدار کنند! انتظار پول زیاد از ایردراپ ها نداشته باشید و اگر هر جا مشاهده کردید که مبلغ جایزه یک ایردراپ بسیار زیاد است، احتمال زیاد این یک ایردراپ کلاه برداری است؛ بنابراین مجدد تأکید می کنیم که حتماً اعتبار و درستی اطلاعات ایردراپ را چک کنید. زمانی که درباره یک پروژه ایردراپ تحقیق می کنید، حساب کاربری شرکت ارائه دهنده آن پروژه در شبکه اجتماعی توییتر را بررسی کنید؛ چراکه هر وقت شرکتی بخواهد یک ایردراپ برگزار کند، حتماً در کانال های رسمی خود آن را اطلاع رسانی می کند. توجه داشته باشید ملاک تقلبی نبودن حساب های رسمی یک شرکت، تنها تعداد بازدید و دنبال کنندگان آن نیست. درواقع بازدید، دنبال کنندگان و… به راحتی و با استفاده از سیستم ها جدید می تواند خریداری شود.

معتبرترین وب سایت دریافت پروژه های ایردراپ

از جمله دغدغه های رایج در میان بیشتر فعالان عرصه ارزها، دسترسی به فهرست ایردراپ های معتبر است. با در نظر گرفتن اینکه ایردراپ ها عموماً با مقاصدی مانند دیجیتال مارکتینگ انجام می شوند، معمولاً اخبار مربوط به آن ها، در فضای مجازی، وب سایت ها و شبکه های اجتماعی دست به دست می شود. پس با یک جست وجوی ساده در گوگل می توان با بسیاری از ایردراپ های در حال انجام و پروژه های پیش رو آشنا شد. علاوه بر این روش، وب سایت های زیادی هستند که به منظور جمع آوری فهرست ایردراپ ها راه اندازی شده اند. خوبی استفاده از این وب سایت ها در این است که شما می توانید بیشتر ایردراپ ها را به صورت یکجا ببینید. علاوه بر این، وب سایت ها امکان دادن امتیاز از سوی کاربران به هر پروژه را فراهم کرده اند که این امتیازها می تواند برای تشخیص پروژه های ارزشمند به کار گرفته شود. در ادامه چند وب سایت معتبر برای بررسی ایردراپ ها معرفی می کنیم.

وب سایت کوین مارکت کپ CoinMarketCap

وب سایت کوین مارکت کپ یکی از معروف ترین وب سایت ها در حوزه آموزش ارزهای دیجیتال است. در وب سایت کوین مارکت کپ می توان اطلاعات زیادی درباره وضعیت بازار و پروژه های مختلف به دست آورد. از طرفی در بخش Calendars این وب سایت و با مراجعه به بخش Free Airdrops نیز می توان فهرست آخرین ایردراپ ها را نیز مشاهده کرد.

کسب درآمد از ایردراپ

همان طور که در شکل مشاهده می کنید در صفحه بازشده دو ستون وجود دارد. ستون سمت چپ مربوط به ایردراپ های در حال انجام (Ongoing Airdrops) و ستون سمت راست مربوط به ایردراپ های پیش رونده (Upcoming Airdrops) است. همچنین از نوار موجود در بخش بالا و سمت راست نیز می توان انتخاب کرد که تنها یکی از ستون های موجود در دید باشد. ضمناً ایردراپ های به پایان رسیده نیز در این بخش قابل مشاهده خواهند بود. دقت کنید که هر ردیف موجود در جدول ایردراپ های این وب سایت کوین مربوط به یک پروژه هستند و اطلاعاتی مانند میزان ارز عرضه شده در ایردراپ، تعداد نفراتی که قادر به دریافت پاداش ایردراپ هستند و همچنین تاریخ شروع و پایان هر ایردراپ در برابر نام آن پروژه ذکر شده و با کلیک روی هرکدام از این پروژه ها می توان وارد صفحه مربوط به آن پروژه شد.

کسب درآمد از ایردراپ

از سوی دیگر در صفحه مربوط به هر پروژه می توان به اطلاعات گوناگون مربوط به تیم توسعه دهنده آن پروژه دسترسی پیدا کرد. درحقیقت با مطالعه بخش های گوناگون این صفحه می توان دید گسترده تری به پروژه مدنظر داشت. دقت کنید که این اطلاعات بخشی حیاتی از تحلیل بنیادی ارزها را شامل می شوند. به هر ترتیب، برای شرکت در ایردراپ، تأکیدی بر مطالعه این اطلاعات نیست؛ زیرا با شرکت در ایردراپ هیچ ریسک مالی متوجه فرد نخواهد شد. در این بخش اگر به پایین صفحه نگاهی بیندازیم، درست مثل شکل زیر، با قسمت چطور در ایردراپ شرکت کنیم (How to Participate) مواجه می شویم.

کسب درآمد از ایردراپ

همان طور که مشاهده می شود، گام های مختلفی برای شرکت در ایردراپ ذکر شده که تعداد آن ها و فعالیت های موردنیاز، برای پروژه های گوناگون متفاوت خواهد بود.

 جهت کسب درآمد از ایردراپ

1. نصب یک کیف پول اتریوم

(کیف پول ارز دیجیتالی با پشتیبانی از توکن های ERC20 مثل کیف پول متامسک (MetaMask)، مای اتر ولتر (MyEtherWallet) یا ولت های سخت افزاری مثل ترزور (Trezor) و لجر نانو اس (Ledger Nano S)

2. فعال کردن کیف پول

(منظور این است که باید از کیف پول خود استفاده کنید. اغلب ایردراپ ها فعالیت های کیف پول کاربران را بررسی کرده تا مطمئن گردند که این کیف پول فعال است؛ چراکه این امکان وجود دارد تا برخی افراد تعداد زیادی ولت ارز دیجیتال با نشانی های مختلفی ساخته تا توکن های رایگان بیشتری دریافت کنند و این امر به هیچ وجه عادلانه نخواهد بود. این بدین معنا است که اگر فعالیتی در کیف پول فرد مشاهده نشود، ممکن است توکن رایگانی از ایردراپ دریافت نکند. برخی مواقع نیز برگزارکنندگان ایردراپ، برخی از انواع موجودی حساب کاربران را نیز موردبررسی قرار می دهند.

3. داشتن یک حساب کاربری تلگرام

(بسیاری از این پروژه ها از نرم افزار پیام رسان تلگرام به عنوان ابزار گفتگو استفاده کرده و علت قابل قبولی نیز جهت این کار خود دارند. در واقع عرضه کنندگان رمزارزهای جدید می خواهند تعداد مخاطبان خود را افزایش داده و چه موردی بهتر از این که افراد در گروه یا کانال تلگرام آنها عضو شوند. به خاطر بسپارید که تا وقتی که در کیف پول اتریوم خود رمزارزی دریافت نکرده اید، از گروه یا کانال تلگرام عرضه کنندگان آن رمز ارز خارج نشوید؛ چراکه ممکن است به علت خروج شما، رمزارزها به حساب کیف پول ارز دیجیتال شما واریز نشود.)

4. داشتن یک حساب کاربری توییتر

(یک حساب کاربری در توییتر بسازید. درست مثل تلگرام، ممکن است تعداد زیادی از ایردراپ ها از شما درخواست کنند تا حساب کاربری آنها در توییتر را دنبال کنید. از طرفی تعدادی از آنها نیز ممکن است از شما درخواست کنند تا برخی از توییت های آنها را از طریق حساب کاربری خود بازنشر کنید.)

5. داشتن یک آدرس ایمیل

(برخی ایردراپ ها شاید از شما نشانی ایمیل شما را درخواست کنند؛ حال اگر تمایلی به ارسال آدرس ایمیل خود برای آنها ندارید، یک ایمیل دیگر ساخته و مراقب باشید که رمز عبور آنرا گم نکنید؛ چراکه احتمالاً از شما درخواست خواهد شد تا ایمیل ارسالی را تأیید کنید.)

ساخت یک شماره مجازی برای کشوری به غیراز ایران (این مورد را در ادامه به صورت جداگانه توضیح خواهیم داد.)

آموزش ساخت یک شماره مجازی برای کشوری به غیر از ایران

جهت کسب درآمد از ایردراپ ها باید از شماره مجازی کشوری به جز ایران استفاده کنید. ازاین رو برای این کار باید از نرم افزارهای مختلفی که در این زمینه وجود دارند (مثل نرم افزار TextNow استفاده کنید.

1. در قدم اول باید نرم افزار TextNow را بر روی گوشی تلفن همراه خود دانلود کرده و آن را نصب کنید.

2. در قدم دوم باید در نرم افزار ثبت نام کرده که این فرایند را می توانید از طریق حساب کاربری خود در فیس بوک نیز آسان تر انجام دهید.

3. در قدم سوم نیز اگر از شما Area cod خواسته شد، بایستی عدد ۳ رقمی مثل ۹۸۸ یا ۸۶۵ را وارد کنید. حال در قدم بعدی و در قسمت Profile می توانید شماره مجازی خود را مشاهده کنید. در آخرین مرحله نیز در تلگرام یا هر نرم افزار پیام رسان دیگری باید ثانیه شمار تمام شده و منتظر دریافت کد تاییدیه باشید.

آموزش کسب درآمد از ایردراپ در وب سایت بانتی هایو (Bountyhive.io)

1. ابتدا وارد وب سایت Bountyhive.io شده و در آن ثبت نام کنید. در قدم دوم باید در منوی بالا و گوشه سمت راست کلیک کرده و گزینه setting را انتخاب کنید.

کسب درآمد از ایردراپ

 

2. حال در این قسمت، حساب کاربری شبکه های اجتماعی خود را برای شرکت در بانتی ها و ایردراپ ها وارد کنید (برای شرکت در ایردراپ ها اتصال اکانت تلگرامی که با شماره ای غیر از شماره ایران ساخته شده باشد، الزامی است).

کسب درآمد از ایردراپ

3. در قسمت wallet نشانی کیف پول اتریوم خود را وارد کرده تا توکن ها را دریافت کنید.

کسب درآمد از ایردراپ

4. سپس در منوی بالا سمت چپ، وارد قسمت Airdrops شوید.

کسب درآمد از ایردراپ

 

5. در اینجا، از ایردراپ های معین شده، روی هرکدام که هنوز فعال است کلیک کنید و برای دریافت توکن های آن منتظر بمانید.

کسب درآمد از ایردراپ

6. در گام بعدی، پس از کلیک روی ایردراپ موردنظر، قوانین آن را بخوانید و با همان حساب کاربری تلگرامی که به وب سایت متصل شده اید، در گروه های تلگرامی خواسته شده عضو شوید و سپس تیک مربوط به موافقت با قوانین را انتخاب کنید.

 

کسب درآمد از ایردراپ

آموزش دریافت ایردراپ وب سایت ایردراپ آلرت (Airdropalert)

وب سایت ایردراپ آلرت یکی از وب سایت های تخصصی معرفی ایردراپ هاست. در این وب سایت شما می توانید فهرست ایردراپ های رایج مربوط به ارزهای گوناگون را مشاهده و اطلاعات مربوط به هرکدام از آن ها را بررسی کنید.

1. با مراجعه به صفحه اول این سایت، چند ستون مشاهده می کنید که شامل ایردراپ های جدید، ایردراپ های قدیمی و ایردراپ های حوزه امور مالی غیرمتمرکز (DeFi) هستند.

کسب درآمد از ایردراپ

2. با کلیک روی گزینه Airdrops در سایت می توانید فهرست ایردراپ های مناسب را پیدا کنید. در این بخش گزینه های گوناگونی مانند ایردراپ های جدید، ایردراپ های پیش رو، ایردراپ های فعلی و… موجود است.

3. برای آگاهی از روش شرکت در هر ایردراپ می توانید روی پروژه مربوط کلیک کنید. با کلیک روی پروژه موردنظر صفحه اطلاعات مربوط به پروژه و نحوه شرکت در ایردراپ برای شما باز می شود. در این مثال ما پروژه «Pandemia Success» با نماد «Success» را بررسی می کنیم.

کسب درآمد از ایردراپ

4. در شکل بالا صفحه پروژه موردنظر را مشاهده می کنید. در این بخش اطلاعات خلاصه ای از پروژه شرکت قرار گرفته است. علاوه بر این موارد، درباره تاریخ و مدت زمان برگزاری ایردراپ و میزان توکن هایی که میان شرکت کنندگان توزیع خواهد شد، اطلاعاتی درج شده است. ایردراپ این ارز دیجیتال تا سپتامبر ۲۰۲۱ (شهریورماه ۱۴۰۰) نیز ادامه داشت و از ابتدای همین ماه نیز توزیع توکن ها آغاز شد. از طرفی به شرکت کنندگان در این ایردراپ دویست سکه Success و برای هر معرفی نیز بیست سکه دیگر تقدیم شد.

5. شما نیز با مراجعه به بخش انتهایی این صفحه می توانید با شرایط شرکت در این ایردراپ ها آشنا شوید.

کسب درآمد از ایردراپ

آموزش دریافت ایردراپ وب سایت ایردراپس (Airdrops)

6. وب سایت ایردراپس یکی دیگر از وب سایت های مخصوص جمع آوری ایردراپ به شمار می آید. این وب سایت در گروه بندی ایردراپ ها، بهتر از دیگر وب سایت ها عمل کرده است. ایردراپ های هولدر، فورک و انحصاری در کنار ایردراپ بانتی، در فهرست هایی جداگانه قرار گرفته اند که با استفاده از منوی موجود در بخش بالایی این وب سایت می توان ایردراپ مدنظر خود را انتخاب و دیگر پروژه های موجود را نیز بررسی کرد.

همچنین ایردراپ های ترندشده بازار نیز با عنوان Hottest Airdrops در این وب سایت فهرست شده اند که می توان این ایردراپ ها را در اولویت قرار داد.

کسب درآمد از ایردراپ

7. شکل بالا صفحه نخست وب سایت ایردراپس است. سه ستون موجود به ترتیب از چپ به راست مربوط به ایردراپ هایی که به تازگی ایجاد شده اند ایردراپ های ترند و ایردراپ های هولدر است. برای دسترسی به سایر ایردراپ ها می توانید از منوی موجود در بالای صفحه استفاده کنید. در ادامه به بررسی یک پروژه معرفی شده در این وب سایت می پردازیم.

با کلیک روی هر پروژه به صفحه مربوط به آن انتقال داده می شوید. در این بخش ما ارز دیجیتال «Morpher» با نماد «MPH» را برای بررسی انتخاب می کنیم که در صدر فهرست ترندها قرار دارد.

کسب درآمد از ایردراپ

با کلیک روی نام پروژه، شکلی مثل بالا نمایش داده می شود که در ابتدای این صفحه به معرفی پروژه و پس به اطلاعات کلی آن پرداخته شده است. این پروژه در صرافی غیرمتمرکز یونی سواپ (Uniswap) نیز فهرست شده و قابل خرید و فروش است.

درواقع با شرکت در این ایردراپ، هر شخص صد توکن MPH به صورت و به ازای معرفی هر نفر، پنجاه توکن دیگر دریافت می کند. برای تعداد شرکت کنندگان در این ایردراپ محدودیتی تعیین نشده است؛ بنابراین با انجام مراحل موردنیاز، هر شخصی قادر به شرکت در ایردراپ و دریافت ارز دیجیتال است. ضمناً اطلاعات تکمیلی مرتبط با مراحل شرکت در ایردراپ هم در بخش پایینی صفحه ذکر شده است.

آموزش دریافت ایردراپ وب سایت  Airdropbob.com

یکی از ویژگی های مطلوب این وب سایت، قابلیت فیلترکردن ایردراپ هاست؛ برای مثال کاربران ایرانی جهت احراز هویت در بیشتر پروژه های ارزی در دنیا، مشکل دارند. در این وب سایت می توان با تنظیم برخی از فیلترهای موجود، تنها به آن هایی که نیاز به احراز هویت ندارند، دسترسی پیدا کرد. البته برای استفاده از امکانات این وب سایت، حتماً باید در آن ثبت نام کرد.

آموزش دریافت ایردراپ وب سایت  Etherscan

یکی از وب سایت پرکاربرد در ایردراپwww.etherscan.io  است. شما با استفاده از این وب سایت می توانید ایردراپ های خود را پیگیری کنید. کافی است وارد این وب سایت شوید و در کادر مربوط به جست وجو، نشانی ولت ارز دیجیتال خود را وارد کرده و پس از آن نواری برای شما نمایش داده می شود که در آن فهرست ایردراپ های شما نمایش داده شده است. حال اگر نواری برای شما به نمایش درنیامد، این بدان معنا خواهد بود که هیچ گونه ایردراپی در کیف پول ارز دیجیتال شما در جریان نیست. درنهایت اگر ایردراپ نمایش داده شود و قابل انتقال باشد، می توانید با مراجعه به وب سایت مرجع خود، ایردراپ خود را برداشت کنید. توجه داشته باشید که برای دریافت برخی ایردراپ ها، احتیاج به یک پلتفرم واسطه دارید تا بتوانید توکن را برداشت کنید. یکی از کیف پول هایی که این خدمات را ارائه می دهد، کیف پول مای اتر ولت است.

توییتر

یکی از پلتفرم های محبوب و پرکاربرد برای ایردراپ، شبکه اجتماعی توییتر است؛ بنابراین در بسیاری از اوقات می توان با جست وجو در توییتر و بررسی پست های اخیر مربوط به ایردراپ، از بیشتر ایردراپ های در حال فعال در حال حاضر مطلع شد.

البته توجه داشته باشید که توییت های توییتر را هرکسی ممکن است منتشر کند؛ بنابراین برای اطلاع از ایردراپ های واقعی و غیرتقلبی، حتی الامکان سعی کنید از طریق وب سایت معتبر، پیگیری کنید؛ زیرا با توجه به جذابیت ایردراپ ها، زمینه کلاه برداری در آن ها بسیار زیاد است.

آموزش دریافت ایردراپ  Icomarks.com

با ورود به این وب سایت، روی سربرگ Airdrop کلیک کنید تا ایردراپ ها برای شما به نمایش دربیایند. یکی از خصوصیات عالی این وب سایت، نمایش مقدار ارزی است که در هر ایردراپ به کاربران پرداخت می شود و جالب اینکه این رقم برحسب دلار نمایش داده شده است. با وجود این قابلیت، کاربران می توانند پروژه هایی را که هدیه بیشتری پرداخت می کنند، انتخاب کنند. البته باید دقت کنید که همه آن ها نیز معتبر نیستند و این امکان نیز وجود دارد تا کلاه برداری باشند.

نحوه مشارکت در ایردراپ های ارز دیجیتال

برای استفاده از ایردراپ های بازار ارزهای دیجیتال باید برخی چیزها مانند حساب کاربری توییتر، حساب کاربری تلگرام، حساب کاربری فعال در یک کیف پول دیجیتال و… داشته باشید تا بتوانید کارهایی را که در ازای دریافت پاداش ایردراپ از شما درخواست می شود، کاملاً انجام دهید. حال برای درک کامل تر این مراحل، در ادامه فرایند ثبت نام در یک ایردراپ را برای نمونه بررسی می کنیم؛ مثلاً ما در اینجا پروژه DeFiChain را به شکل کاملاً تصادفی از وب سایت airdrops.io انتخاب کرده و شرایط استفاده از آن را بررسی کرده ایم.

کسب درآمد از ایردراپ

نخست باید در وب سایت Cake Defi یک حساب کاربری بسازید و سپس ایمیل خود را تأیید کنید و وارد حساب کاربری خود شوی. در گام بعدی باید مراحل احراز هویت را طی کرده و مبلغ پنجاه دلار از هر ارزی را که پشتیبانی می شود سپرده گذاری کنیم. دقت کنید که اگر با استفاده از یک لینک ارجاع ثبت نام کرده باشید، سی دلار سکه DFI دریافت خواهی کرد و در غیر این صورت تنها بیست دلار سکه DFI به شما تعلق می گیرد. از سوی دیگر برای هر ارجاع 10 دلار DFI دریافت می کنیم. نکته مهم بعدی این است که پاداش ها به مدت 180 روز در برنامه این شرکت قفل می شوند، اما شما به طور خودکار 37 درصد سود در این مدت دریافت می کنید.

بازی های دریافت ایردراپ

اساساً یکی از آسان ترین راه های دریافت پاداش ایردراپ، انجام بازی های رایانه ای است. درواقع با ظهور و رشد اپلیکیشن های حوزه ارزهای دیجیتال و بلاک چین، روزبه روز بر تعداد بازی هایی که قصد دارید با اهدای توکن، کاربران را به سوی پروژه های خود جذب کنند، افزوده می شود. البته تمامی این بازی ها، توکن بومی خود را به کاربران پاداش نمی دهند و برخی از آن ها نیز از ارزهای شناخته شده مثل بیت کوین و اتریوم برای تشویق کاربران استفاده می کنند. از جمله این بازی ها می توان به سوییس برگ (Swissborg) اشاره کرد که در آن شما می توانید در یک بازی پیش بینی قیمت بیت کوین شرکت کنید. تاکنون 500 هزار دلار به بانک جوایز این بازی اختصاص داده شده است. اساساً هرچقدر بتوانید قیمت بیت کوین را بهتر پیش بینی کنید، شانس بالاتری برای دریافت پاداش خواهید داشت.

نتیجه گیری

اگر روزی با چک کردن کیف پول ارز دیجیتال خود، متوجه واریزشدن مقداری ارز جدید و ناشناخته شدید، اصلاً تعجب نکنید؛ زیرا به احتمال زیاد هیچ کس آن را اشتباه به کیف پول شما منتقل نکرده است. به صورت کلی، پروژه های جدید ارزهای دیجیتال گاهی برای تبلیغ دارایی های تازه وارد خود، از روش هایی مثل ایردراپ استفاده می کنند تا هرکدام از کاربرانی که این پاداش ها به حساب ولت ارز دیجیتال آن ها واریز شده است، به نوعی تبلیغ کننده آن پروژه باشند. البته برخی از این پروژه ها گاهی در ازای دادن ارزهای رایگان، از کاربران درخواست های کوچکی مانند عضویت در گروه تلگرامی آن ها یا تبلیغ آن ها در شبکه های اجتماعی مثل توییتر را می کنند. اساساً ایردراپ نوعی بازاریابی دیجیتال است که درازای اهدای مقداری جایزه در قالب ارز آن پروژه، از کاربران درخواست می کند کار ویژه ای را انجام دهند. از سوی دیگر اجرایی کردن ایردراپ، یکی از محبوب ترین راه های بازاریابی در میان پروژه های ارزهاست که در زمان معرفی یک صرافی ارز دیجیتال جدید، کسب اطلاعات کاربران، عرضه یک کیف پول جدید و ایجاد یک فورک در ارز رخ می دهد. علاوه بر این موارد، ایردراپ ها شامل انواع گوناگونی مثل ایردراپ استاندارد (Standard Airdrop)، ایردراپ های جایزه ای (Bounty Airdrop)، ایردراپ جهت دارندگان (Holder Airdrop)، ایردراپ انحصاری (Exclusive Airdrop) و ایردراپ هارد فورک (Fork Airdrop) می شوند.

سوالات متداول

ایردراپ یعنی ارسال ارزهای رایگان از طرف توسعه دهندگان یک ارز دیجیتال جدید یا وب سایت مربوط به تعدادی محدود از کاربران برای معرفی آن پروژه ارز دیجیتال و تبلیغ آن.

خیر. شرکت در ایردراپ ها رایگان است و اگر غیر از این باشد، آن پروژه یک کلاه برداری است.

به صورت کلی نحوه برگزاری ایردراپ و اینکه به چه افرادی تعلق می گیرد، توسط برگزارکنندگان آن تعیین می شود. به طور معمول، اگر کاربران ارزی را در کیف پول خود داشته باشند، توکن های شبکه آن ارز، به کیف پول آن ها واریز می شود.

علت اصلی انجام ایردراپ به وسیله استارتاپ ها، انجام تبلیغات و جذب سرمایه گذار است.

شما برای دریافت پاداش های در نظر گرفته شده در ایردراپ ها، باید چند کار ساده ای را که توسط تیم اجرایی آن ایردراپ از شما خواسته شده انجام دهید که از جمله این کارها می توان به دنبال کردن شبکه های اجتماعی آن پروژه یا بازنشر پست های آن پروژه در شبکه های اجتماعی مثل فیس بوک و توییتر اشاره داشت.

برای شرکت در ایردراپ ها به یک کیف پول ارز دیجیتال، یک شماره تلفن مجازی برای کشوری غیر از ایران، حساب کاربری توییتر، حساب کاربری در پیام رسان تلگرام و یک حساب ایمیل نیاز است.

به صورت کلی و درصورت انتخاب یک ایردراپ مطلوب، جواب این سؤال مثبت است. اساساً اگر در ایردراپ یا بانتی های معتبر و باارزش شرکت کنید، قطعاً سود مطلوبی کسب خواهید کرد.

تعدادی از پروژه ها، فوراً پاداش ها را به حساب شرکت کنندگان در ایردراپ ها واریز می کنند و برخی نیز پس از زمانی کوتاه این کار را انجام می دهند. البته برخی پروژه ها نیز مشاهده شده اند که چند ماه پس از انجام ایردراپ، پاداش های کاربران را به آن ها پرداخت کرده اند.

ادامه مطلب
اندیکاتور SOPR
اندیکاتور SOPR چیست؟ آشنایی با نحوه استفاده و انواع آن

یکی از بهترین نکات درباره بیت کوین مقدار زیاد دیتایی است که برای آنالیز در اختیار سرمایه گذارها قرار می دهد. خود بلاک چین بیت کوین می تواند دیتای بسیاری درباره جریان پول در اختیار شما قرار دهد و شما هم می توانید از طریق این داده ها احساسات و رفتار کاربر را با دقت بسیار بالایی تحلیل کنید. در مقاله حاضر، درباره یکی از شاخص های بسیار مهمی که برای سنجش احساسات سرمایه گذارها و آینده بازار استفاده می شود، یعنی اندیکاتور SOPR صحبت می کنیم.

اندیکاتور SOPR چیست؟

اندیکاتور نسبت سود خروجی مصرف شده (Spent Output Profit Ratio یا به اختصار SOPR)، امکان تحلیل داده های بازار و همچنین پیش بینی میزان سود و ضرر تحقق یافته (Realized) را در بازه زمانی خاص به شما می دهد.
با استفاده از این نمودار می توانید مقدار سود احتمالی تمام ارزهای بلاک چین را پیش بینی کنید. درواقع با استفاده از این اندیکاتور می توانید مقدار سود و ضرر تحقق یافته را پیش بینی کنید. سرمایه گذاران با توجه به این اندیکاتور متوجه می شوند کاربرانی که در یک قیمت مشخص توکن های خودشان را فروخته اند، ضرر کرده اند یا توانسته اند با سود از بازار خارج شوند.

سود و ضرر تحقق یافته چیست؟

یکی از عباراتی که ممکن است در بازارهای معاملاتی به گوش شما بخورد، عبارت سود و ضرر تحقق یافته است. این عبارت به میزان سود و زیانی اشاره دارد که سرمایه گذار پس از یک معامله متحمل خواهد شد.
ممکن است یک ارز در بازه مشخصی بیش از ۱۰۰ درصد سود یا زیان داشته باشد، اما اگر شما در سقف ۲۰ درصد سود یا زیان پوزیشن را بسته باشید، سود و ضرر تحقق یافته شما همین مقدار ۲۰ درصد خواهد بود. درواقع این سود و ضرر تنها زمانی که پوزیشن را ببندید و سود و ضرر به حساب شما منتقل شود، قابل محاسبه است.

نحوه محاسبه اندیکاتور SOPR

محاسبه این اندیکاتور بسیار ساده است؛ برای این کار کافی است ارزش تحقق یافته فروش توکن موردنظر (برحسب دلار) را در ارزش ارز موردنظر در زمان خرید تقسیم کنید؛ به عبارتی دیگر این اندیکاتور برابر است با قیمت فروش/ قیمت خرید. فرمول این اندیکاتور به شکل زیر است:

نحوه محاسبه اندیکاتور SOPR

برای مثال اگر شما ۰.۰۰۳ اتریوم را با قیمت ۳ هزار دلار خریده باشید و در قیمت ۴ هزار دلار فروخته باشید، مقدار SOPR برابر با ۱.۳ خواهد بود. در بخش بعدی یاد می گیرید که مقادیر بالاتر از ۱ نشان دهنده سود هستند.

تحلیل اندیکاتور SOPR

اگر این اندیکاتور بیشتر از ۱ باشد، سرمایه گذارها در زمان فروش در سود بوده اند، اما هر نتیجه دیگری نشان دهنده ضرر است. با مشخص کردن SOPR تمام توکن های خرج شده به ترتیب روزی که خرج شده اند (با استفاده از داده های بلاک چین)، گرافی ای شبیه تصویر زیر ایجاد می شود:

اندیکاتور sopr

با استفاده از گراف بالا می توانید تحلیل های گوناگونی انجام دهید. اول اینکه SOPR حول محور عدد 1 نوسان دارد، اما نکته مهم تر اینکه در زمان هایی که بازار صعودی است، مقادیر SOPR پایین تر از ۱ با حمایت مواجه خواهند شد، اما چنانچه بازار نزولی باشد، مقادیر SOPR بالاتر از ۱ با مقاومت مواجه می شوند؛ به همین دلیل اندیکاتور SOPR نشانگر خوبی برای تشخیص بازار صعودی یا نزولی است. نکته ذکر شده به خوبی در شکل زیر مشاهده می شود:

اندیکاتور sopr

همان طور که می بینید، جز قسمت هایی که با رنگ قرمز مشخص شده اند و اندیکاتور SOPR نوسان بسیاری دارد، در بقیه شرایط قاعده ذکرشده به خوبی اعمال شده است، اما سؤال این است که چرا؟ در پاسخ باید گفت، به صورت کلی سرمایه گذارها وقتی در سود هستند با خیال راحت تری می توانند ارزهای خودشان را بفروشند.

در بازارهای صعودی وقتی این اندیکاتور پایین تر از 1 باشد، سرمایه گذار هیچ علاقه ای به فروش با ضرر ندارد. این موضوع سبب کاهش چشمگیر ذخیره ارز موردنظر شده و سبب می شود فشاری رو به بالا بر قیمت باشد که درنهایت به افزایش چشمگیر آن منجر می شود.

در بازارهای نزولی هم همه در حال فروش بوده یا منتظر نقطه سر به سر هستند تا ارزهایی را که دارند، بفروشند. زمانی که اندیکاتور SOPR نزدیک به ۱ یا بزرگ تر از ۱ است، افراد بیشتری برای فروش اقدام می کنند؛ زیرا بیشتر سرمایه گذارها به نقطه سر به سر رسیده اند. این موضوع سبب می شود قیمت نیز به شکل چشمگیری کاهش یابد.

نحوه استفاده از SOPR در معاملات

برای استفاده از اندیکاتور SOPR در معاملات دو روش کلی وجود دارد؛ روش اول با استفاده از مقدار اندیکاتور و روش دیگر هم با توجه به روند آن است. در روش اول ممکن است یکی از سه حالت زیر به وجود بیاید:

  • مقدار SOPR بزرگ تر از یک (SOPR > 1): اگر مقدار اندیکاتور SOPR بزرگ تر از 1 باشد، تمامی فروش ها به صورت میانگین با سود انجام می شود.
  • مقدار SOPR مساوی با یک (SOPR = 1): در این صورت توکن های فروخته شده در یک بازه زمانی مشخص، به صورت سر به سر فروخته شده اند.
  • مقدار SOPR کمتر از یک (SOPR < 1): توکن های فروخته شده در یک بازه زمانی مشخص، با زیان فروخته شده اند.

روش دوم هم توجه به روند SOPR است. در این روش یکی از دو حالت زیر ممکن است رخ دهد:

  • روند SOPR رو به بالا: اگر این روند رو به بالا باشد، سود محقق شده است و توکن هایی که در سود هستند به افراد دیگر منتقل شده اند. همچنین این حالت نشان می دهد، سرمایه گذارهایی که در سود قرار دارند، در حال افزایش فروش هستند یا شرایط بازار برای فروشندگان به سمت سوددهی بیشتر در حرکت است.
  • روند SOPR رو به پایین: اگر این روند رو به پایین باشد، ضرر محقق شده است و ارزهایی که در ضرر بوده اند، در حال انتقال به دیگران هستند. این حالت نیز نشان می دهد، سرمایه گذارهایی که ضرر کرده اند در حال افزایش فروش خودشان هستند و شرایط بازار برای فروشندگان به سمت سود کمتر در حرکت است.

سناریوهای عملی برای سرمایه گذاری با استفاده از SOPR

از گذشته تا امروز، در بازارهای صعودی، اصلاح بازار دقیقاً قبل از شروع روند صعودی آغاز شده و سبب می شود مقدار SOPR به پایین تر از 1 کاهش یابد. این زمان بهترین وقت برای خرید و استفاده از روند صعودی پیش رو خواهد بود. همچنین در ابتدای روندهای نزولی هم ممکن است اصلاح بازار رخ دهد که سبب بالارفتن مقدار SOPR به بالای 1 خواهد شد. در این صورت هم بهتر است برای فروش ارزهای خودتان اقدام کنید تا با ضرر مواجه نشوید.

انواع اندیکاتور SOPR

انواع اندیکاتور SOPR

به صورت کلی سه نوع از این اندیکاتور وجود دارد که عبارت اند از: SOPR تعدیل شده، SOPR کوتاه مدت و SOPR بلندمدت که هرکدام از آن ها تعاریف و کاربردهای متفاوتی دارند، اما برای محاسبه همه آن ها از فرمولی که در ابتدای مقاله دیدیم استفاده می شود.

1. SOPR تعدیل شده

شاخص SOPR تعدیل شده (Adjusted SOPR یا به اختصار aSOPR) یکی از انواع مختلف اندیکاتور SOPR است. در این شاخص معاملات انجام شده به جز معاملاتی که عمری کمتر از یک ساعت دارند، بررسی می شوند و به همین دلیل دقت بسیار بیشتری از حالت استاندارد دارند. بسیاری از تراکنش هایی که عمری کمتر از 1 ساعت دارند، مربوط به تراکنش های رله هستند و پس از مدت زمان کوتاهی دوباره برمی گردند؛ به همین دلیل نمی توان در محاسبات به آن ها اعتماد کرد.

2. SOPR بلند مدت

این هولدرها از این اندیکاتور SOPR استفاده می کنند و برای محاسبه آن از تمام تراکنش های بلاک چین که طول عمری بیشتر از ۱۵۵ روز دارند استفاده می شود. این اندیکاتور با اسم Long-Term Holder SOPR یا به اختصار LTH-SOPR شناخته می شود و برای محاسبه آن به بازه های زمانی کمتر از ۱۵۵ روز توجه نمی شود.

این شاخص واکنش کمتری به نوسانات بازار دارد و بیشتر رفتار سرمایه گذارهای باتجربه تر را تجزیه و تحلیل می کند. همچنین برخلاف SOPR استاندارد و تعدیل شده که بیشتر در اطراف عدد ۱ نوسان دارند، محدوده نوسان اندیکاتور SOPR بلندمدت، بین ۰.۸ تا ۲ است؛ به این دلیل که هولدرهای بلندمدت معمولاً با سود بیشتری ارزهای خودشان را می فروشند.

3. SOPR کوتاه مدت

برخلاف LTH-SOPR، برای محاسبه اندیکاتور STH-SOPR یا Short-Term Holder SOPR سود و ضرر معاملاتی که در ۱۵۵ روز گذشته انجام شده اند، بررسی می شوند و براساس آن رفتار سرمایه گذارهایی که به تازگی وارد بازار شده اند، تحلیل می شود.

براساس آمار، ارزهایی که در ۱۵۵ روز گذشته خریداری شده اند، به نوعی سرمایه در گردش بازار شناخته می شوند و احتمال فروخته شدن آن ها بیشتر است.با استفاده از این شاخص عملکرد سرمایه گذارهایی که تازه وارد بازار شده اند، ارزیابی می شود و واکنش آن ها به نوسانات بازار را می کند.

از آنجا که در این اندیکاتور تراکنش های کمتر از 1 ساعت مدنظر قرار نمی گیرند و همچنین به دلیل تازه واردبودن سرمایه گذارها این احتمال وجود دارد که آن ها رفتارهای جمعی داشته باشند، دامنه نوسان این اندیکاتور خیلی بیشتر از دامنه نوسان اندیکاتور SOPR استاندارد است.

سخن پایانی

اندیکاتور SOPR یکی از ساده ترین و در عین حال کاربردی ترین اندیکاتورهایی است که برای تحلیل قیمت بیت کوین و ارزهای دیجیتال کاربرد دارد. با استفاده از این اندیکاتور می توانید احساسات بازار را شناسایی کنید و با توجه به اینکه قصد دارید به صورت طولانی مدت یا کوتاه مدت سرمایه گذاری کنید، این اندیکاتور می تواند به شما کمک کند.

سوالات متداول

با استفاده از اندیکاتور SOPR می توانید مقدار سود و ضرر تحقق یافته را پیش بینی کنید.

سود و ضرر تحقیق یافته به میزان سود و زیانی اشاره دارد که سرمایه گذار پس از انجام یک معامله متحمل خواهد شد.

برای استفاده از اندیکاتور SOPR در معاملات دو روش کلی وجود دارد؛ روش اول با استفاده از مقدار اندیکاتور است و روش دیگر هم با توجه به روند آن می باشد.

محاسبه اندیکاتور SOPR خیلی ساده است و با استفاده از خروجی های خرج شده محاسبه می شود. برای اینکار فقط کافی است ارزش تحقق یافته توکن موردنظر (بر حسب دلار) را در ارزش ارز موردنظر در زمان خرید تقسیم کنید.

ادامه مطلب
لایه دوم اتریوم چیست؟ و چه راهکارهایی ارائه می‌دهد؟
لایه دوم اتریوم چیست و چه راهکارهایی ارائه می دهد؟

بسیاری از افراد از ویژگی های متعدد تکنولوژی بلاک چین مانند شفافیت، ایمنی، تغییرناپذیری و غیرمتمرکزبودن اطلاع دارند. از سوی دیگر، این تکنولوژی نوین در کنار ویژگی های پرشمار خود، معایب و محدودیت هایی دارد که همواره توسط کاربران و کارشناسان این حوزه مورد بحث قرار گرفته است. اساساً هدف اصلی تکنولوژی بلاک چین، ایجاد تغییر بنیادی در دنیای اطراف انسان هاست. با وجود این ، برای درک عمیق تر و البته صحیح تر این تکنولوژی ضروری است تا از محدودیت های آن نیز اطلاع داشته باشیم؛ زیرا به طورکلی تنها با آگاهی از محدودیت هاست که می توان چیزی به خصوص را ارتقا داد. بلاک چین برای اینکه به بزرگ ترین شبکه در سرتاسر جهان تبدیل شود، با موانع و محدودیت های زیادی مانند پیچیدگی و عدم درک توسط عموم افراد، حمله پنجاه و یک درصدی، کمبود افراد متخصص این حوزه، مصرف انرژی به میزان بالا و البته مقیاس پذیری روبرو است. دقت داشته باشید که بلاک چین یکی از کاربردی ترین تکنولوژی های عصر حاضر است که هم زمان با پذیرش بیشتر توسط عموم افراد، با مشکلات اساسی مثل افت سرعت و مقیاس پذیری روبه رو شده است، اما در این میان، راهکارهای لایه دوم اتریوم، به دنبال این هستند تا هرچه سریع تر این معضل شبکه های بلاک چین را برطرف کنند؛ پس بد نیست تا در ابتدا به مفهوم مقیاس پذیری در شبکه بلاک چین بپردازیم.

معضل مقیاس پذیری در شبکه های بلاک چین

سرعت انجام تراکنش ها در شبکه های بلاک چین کنونی بسیار کند است. دلیل این موضوع چیزی نیست جز مقیاس پذیری پایین این شبکه ها. درحقیقت این موضوع بدین معناست که شبکه بلاک چین نمی تواند حجم بالایی از تراکنش ها را در زمانی اندک تأیید کند. در اینجا این موضوع را با مقایسه بزرگ ترین سیستم پرداخت متمرکز یعنی ویزا (Visa) و بزرگ ترین شبکه ایجادشده بر بستر فناوری بلاک یعنی بیت کوین (Bitcoin) کمی بیشتر بسط خواهیم داد. اگر ویزا قادر به پردازش 65 هزار تراکنش در هر ثانیه باشد، در مقام مقایسه این رقم برای شبکه بیت کوین حداکثر هفت تراکنش است. درباره یک معماری متمرکز همچون ویزا، یک مرجع کنترل کننده وجود دارد که کارها را پیش می برد و دیگران نقشی در این موضوع نداشته و درنتیجه اینکه در زمان و سرعت صرفه جویی بسیاری خواهد شد.

این در حالی است که در شبکه بلاک چین بیت کوین، که حکم یک سیستم غیرمتمرکز را دارد، تأیید اعتبار هر تراکنش، چند دقیقه زمان نیاز دارد؛ چراکه در این فرایند، کاربران بسیاری باید تراکنش را تأیید کنند که این همان خصوصیت غیرمتمرکزبودن این شبکه است. درحقیقت یکی از ویژگی های بلاک چین، در عین حال که ویژگی این شبکه است، می تواند به نقطه ضعف آن نیز بدل شود. با این تفاسیر، راه حل های مقیاس پذیری می توانند با ایجاد یک مهلت زمانی اضافه برای شبکه بلاک چین، بدون نیاز به هرگونه افزایش ابعاد بلوک ها یا اقداماتی دیگر که ظرفیت شبکه را برای تمرکززدایی و سطوح بالای امنیتی مختل کرده، این معضل را برطرف کند، اما قبل از اینکه به لایه ۲ اتریوم و راهکارهای آن بپردازیم، بد نیست تا با هم مروری داشته باشیم، به راهکارهای لایه ۱ بلاک چین های مختلف. درواقع این یادآوری سبب خواهد شد تا زمینه چینی مناسبی برای درک صحیح تر لایه ۲ اتریوم برای خواننده فراهم شود.

راهکارهای مقیاس پذیری لایه ۱

راه کارهای مقیاس پذیری بلاک چین در لایه اول، با تغییر نحوه عملکرد الگوریتم های اجماع پایه مثل الگوریتم اجماع گواه اثبات کار (Proof of Work) PoW الگوریتم اجماع گواه اثبات سهام (Proof of Stake) PoS و… به دنبال کمک به بهبود عملکرد این الگوریتم ها در پردازش داده هاست؛ برای نمونه شبکه بلاک چین اتریوم در حال حاضر به سمت الگوریتم اجماع گواه اثبات سهام در حرکت است و با تکیه بر ویژگی های این الگوریتم، سرعت تراکنش های این شکل جدید از استخراج، سریع تر و مصرف انرژی آن نیز بهینه تر است.

از سوی دیگر sharding/’>شاردینگ (Sharding) نیز یکی از راه حل های مقیاس پذیری لایه ۱ است که فرایند احراز هویت و اعتبارسنجی تراکنش ها را به قطعاتی کوچک تر به نام شارد (Shard) تقسیم می کند. این تکنولوژی، حجم کار را در سراسر یک شبکه همتا به همتا ( Peer to Peer) P2P به شکلی به مراتب بهتر پخش کرده تا به وسیله گره یا نودهای (Node) بیشتر، قدرت محاسباتی بیشتری را برای شبکه به ارمغان بیاورد. درحقیقت تمامی این مراحل سبب می شود تا بلوک ها خیلی سریع تر تکمیل شوند. با وجود این، راهکارهای لایه ۱ تنها روش موجود برای مقیاس پذیری بلاک چین نیستند. درواقع راهکارهای لایه ۲ برای مقیاس پذیری، اقدام به ایجاد یک پروتکل اضافی کرده که روی بلاک چین هایی مانند اتریوم و بیت کوین ساخته و اجرا می شوند. درحقیقت راهکارهای مقیاس پذیری لایه ۲، بدون دست کاری در هیچ کدام از ویژگی های غیرمتمرکز یا امنیتی پایه که در بلاک چین اصلی وجود دارند، توان عملیاتی شبکه را افزایش می دهند.

1. زنجیره های جانبی (Sidechain)

زنجیره های جانبی درواقع ترکیبی است که میان راهکارهای لایه ۱ و ۲ برای مقیاس پذیری در نظر گرفته شده است. زنجیره جانبی اساساً یک بلاک چین دیگر است که به یک زنجیره اصلی مثل بیت کوین مرتبط می شود. از طرفی زنجیره جانبی با یک WP2 (پروتکلی که امکان انتقال باز ارزهای دیجیتال از یک زنجیره اصلی به یک زنجیره لایه ۲ را فراهم می سازد) مرتبط است. علاوه بر این موارد، چنین فرایندی به درجه ای از اعتماد شخص ثالث نیاز دارد. از جمله مثال های زنجیره های جانبی می توانیم به شبکه لیکویید (Liquid) اشاره کنیم که به زنجیره اصلی بیت کوین متصل است. به صورت کلی هدف مقیاس پذیری لایه ۲، همچون دیگر راه حل ها، رفع مشکلات مقیاس پذیری با بارگذاری تعدادی از فرایندهای اعتبارسنجی و پردازش تراکنش در بلاک چین های دیگر است. از سوی دیگر این موضوع امکان پردازش تعداد بیشتری از تراکنش ها در زنجیره اصلی را نیز فراهم می کند.

2. زنجیره های موازی (Parachains)

زنجیره های موازی یا پاراچینز، به مجموعه ای از زنجیره هایی به موازات هم گفته می شود که در سیستمی از بلاک چین های به هم پیوسته اجرا می شوند. درحقیقت تمامی زنجیره های پاراچین ها در چارچوبی ایجاد می شوند که به آن ها این امکان را می دهد تا ویژگی های امنیتی یکسانی داشته و تمامی آن ها به زنجیره رله اصلی (Relay Chain) متصل شوند. با وجود این، تمامی پاراچین ها می توانند به صورت مستقل از یکدیگر، به وظایف منحصربه فرد خود عمل کنند. جالب است بدانید این خصوصیت سبب طراحی و ایجاد پلتفرم شناخته شده پولکادات (Polkadot) شد. اساساً پاراچین ها امکان انجام تراکنش های بسیار سریع را فراهم می کنند؛ چراکه بار کاری در کل شبکه به طور مؤثر و یکسان پخش خواهد شد.

3. اتریوم ۲٫۰ (Ethereum 2.0)

لایه دوم اتریوم چیست؟ و چه راهکارهایی ارائه می دهد؟

اتریوم ۲٫۰ به تغییر شبکه اتریوم به یک الگوریتم اجماع پایدارتر دیگر، یعنی گواه اثبات سهام (PoS) اشاره دارد که از اشتراک و دیگر ویژگی های مقیاس پذیری پشتیبانی می کند. این مجموعه از پیشرفت ها، مقیاس پذیری اتریوم را افزایش می دهد و آن را با دیگر بلاک چین های پیشرو در زمینه توان عملیاتی برابر می کند. درواقع سرمایه گذاران اتریوم می توانند با اشتراک گذاری ارزهای دیجیتال خود در فرایندهای اعتبارسنجی شبکه مشارکت کرده و این ارز را به عنوان جایزه دریافت کنند. همان طور که گفتیم، مواردی مانند شاردینگ، اتریوم ۲٫۰ زنجیره های جانبی و پاراچین ها، همگی راهکارهای لایه ۱ به حساب می آیند. حال قصد داریم یک گام جلوتر برویم و ببینیم لایه ۲ در بلاک چین به چه مفهومی اشاره دارد.

لایه ۲ در بلاک چین

لایه ۲ (Layer 2) به چارچوبی با پروتکل ثانویه اطلاق می شود که روی بلاک چین های اصلی قرار می گیرد و اصلی ترین اهداف آن حل مشکل کندبودن سرعت تراکنش ها و همچنین مشکلات اساسی دیگری مانند مقیاس­پذیری بلاک چین هاست. برای درک صحیح تر این مفهوم، بیت کوین را تصور کنید که بلاک چین آن نمی تواند صدها تراکنش را در ظرف مدت تنها چند ثانیه تأیید کند. درحقیقت این معضل در شبکه بیت کوین، همواره یکی از موانع رشد این ارز دیجیتال در بلندمدت محسوب می شود. از سوی دیگر، یکی از راه حل های ارائه شده برای این مشکل، استفاده از یک لایه دوم درست روی شبکه اصلی بیت کوین است. درواقع این لایه ۲ دقیقاً مانند بلاک چین اصلی بوده و تنها چند تغییر در قوانین آن بلاک چین ایجاد کرده است؛ برای نمونه می توان لایه دومی را روی بلاک چین بیت کوین نصب کرد که حجم بلوک های آن با حجم بلوک های بیت کوین متفاوت باشد.

علاوه بر این، به تازگی بلاک چین هایی مانند اتریوم به علت بهره مندی از قراردادهای هوشمند (Smart Contracts) به محبوبیت بالایی در میان کاربران دست پیدا کرده اند، اما این بلاک چین ها نیز بدون ایراد نیستند. درحقیقت یکی از اصلی ترین معضلات بلاک چین اتریوم، توانایی پردازش تنها 7-11 تراکنش در هر ثانیه است؛ در حالی که بلاک چین ریپل می تواند بیش از 20 هزار تراکنش را در هر ثانیه پردازش کند. جدا از این موارد، با ازدحام تراکنش ها در یک بلاک چین، میان معامله­ گران رقابت زیادی شکل می گیرد و هر کاربری به دنبال این است تا تراکنش ­های خود را در زمانی کوتاه تر تأیید کنند.

این موضع درنهایت سبب می شود تا کارمزد گس (Gas Fee) در شبکه اتریوم به شدت افزایش پیدا کند؛ برای مثال در سال ۲۰۲۱ برخی اوقات در شبکه اتریوم، کارمزد هر تراکنش به بیش از 80 دلار می رسید؛ درنتیجه این اتفاق، توسعه دهندگان اتریوم در راستای حل این معضل، طراحی و اجرای یک لایه بلاک چین فرعی را که همان لایه ۲ است، پیشنهاد کردند. درواقع این توسعه دهندگان به دنبال این بودند تا به کمک پروتکل لایه ۲، تراکنش را با سرعتی بسیار بالا در فضایی دور از لایه اصلی بلاک چین پردازش کنند. همچنین یکی از مهم ترین خصوصیاتی که لایه ۲ را همچون DeversiFi، StarkWare، Optimism و Arbitrum از یک زنجیره جانبی مثل پالیگان (Polygon) مجزا می کند این است که لایه ۲، امنیت بلوک های خود را از زنجیره اتریوم دریافت کرده و به هیچ شبکه دیگری وابسته نخواهد بود، اما این موضوع یک سؤال اساسی را در ذهن ایجاد می کند؛ اینکه آیا لایه ۲، به نوعی جایگزینی برای فورک هاست؟

موضوع لایه ۲ و جایگزینی فورک ها

همان طور که گفتیم، لایه ۲ لایه های دومی از یک بلاک چین هستند که اصلی ترین هدف از طراحی و ایجاد آن ها، رفع مشکل مقیاس­پذیری و افزایش سرعت تأیید تراکنش­ها در آن بلاک چین است؛ درحالی که فورک ها (­Fork­s) نسخه هایی ارتقایافته از بلاک چین­ها هستند که در به روزرسانی ها سعی می شود تا با ایجاد آن ها، مشکلات و چالش­های بلاک چین پیشین برطرف شود. از سوی دیگر، دامنه کاربردها و خدماتی که در نسخه های فورک هر شبکه عرضه می شود، به مراتب وسیع تر از کارایی­های لایه ۲ است. به بیانی دیگر، لایه ۲ و فورک به نوعی مکمل یکدیگر هستند، اما این ۲ مورد، تفاوت هایی نیز با هم دارند. به طورکلی راهکارهای لایه ۱ یا on-chain برای استقرار در اتریوم 0/2 اجرا شده اند. درواقع این راهکارها در خود زنجیره بلوکی کار می کنند. درحقیقت اتریوم 0/2 مقیاس پذیری را به کمک این راهکارهای لایه ۱ انجام می دهد. از سوی دیگر، لایه ۲ را می توان راهکارهایی در نظر گرفت که در خارج از زنجیره اصلی و بالای آن کار می کنند. درواقع راهکارهای لایه ۲، برخلاف لایه ۱ off-chain هستند.

نکته ای که کمی گیج کننده است، ارتباط میان راهکارهای لایه ۱ و لایه ۲ و اتریوم ۱ و ۲ است. در نگاه اول این طور است که راهکارهای لایه ۱ برای اتریوم ۱ و راهکارهای لایه ۲ برای اتریوم ۲ هستند؛ درحالی که این موضوع درست نیست. درواقع راهکارهای لایه ۱ و لایه ۲ را می توان روی اتریوم ۲ اجرا کرد. از طرفی راهکارهای لایه ۲ را هم می توان روی اتریوم ۱ اجرا کرد. حال بپردازیم به معرفی انواع راهکارهای لایه ۲ و پس از آن راهکارهای لایه ۲ اتریوم را بررسی می کنیم.

راه کارهای لایه ۲

لایه دوم اتریوم چیست؟ و چه راهکارهایی ارائه می دهد؟

با وجود اینکه ممکن است زنجیره های جانبی از شبکه ها یا اعتبارسنجی هایی دیگر برای ایمن سازی بلاک چین استفاده کنند، لایه ۲ خود را با تکیه بر امنیت زنجیره اصلی متمایز می کند؛ به طورکلی از جمله راه کارهای اصلی لایه ۲ می توانیم به پلاسما، کانال های وضعیت، رول آپ های دانش صفر، رول آپ های خوش بینانه و رول آپ های زد کی اشاره کنیم که در ادامه به هرکدام از آن ها می پردازیم.

1. پلاسما (Plasma)

راه کارهای لایه ۲ پلاسما اتریوم، از زنجیره های فرزند (Child Chains) استفاده می کند که به زنجیره اصلی در تأیید تراکنش ها کمک می کند. از طرفی زنجیره پلاسما مشابه قراردادهای هوشمند یا پاراچین های پولکادات است. با وجود این، آن ها در یک سلسله مراتب، ساختار متفاوتی دارند تا تراکنش ها را برای آزادکردن کار و بهبود قابلیت فروش از زنجیره اصلی دریافت کنند.

2. رول آپ های خوش بینانه (Optimistic Rollups)

رول آپ های خوش بینانه روی لایه اصلی اتریوم اجرا می شوند تا امکان اجرای تعداد زیادی از قراردادهای هوشمند بدون نیاز به بارگذاری فراهم شود. این رول آپ ها همچنان از همان سطوح امنیتی زنجیره اصلی اتریوم بهره می برند. از سوی دیگر، رول آپ های خوش بینانه، برای دستیابی به افزایش سرعت تراکنش، ریشه های مرکل (Merkle Roots) را محاسبه می کنند. با وجود این توان عملیاتی این روش، در مایسه با پلاسما اتریوم و رول آپ های زد کی کمتر است. تفاوت اصلی رول آپ خوش بینانه، در مقایسه با رول آپ زد کی این است که در آن پردازش تراکنش های لایه ۲ زمان بیشتری می برد. رول آپ های خوش بینانه باید برای بررسی ریشه های مرکل پیش از به روزرسانی وضعیت به اعتبارسنجی های خارجی تکیه کنند. با این حال مزیت این است که رول آپ های خوش بینانه می توانند قراردادهای هوشمند را به روشی مشابه با بلاک چین قراردادهای هوشمند پشتیبانی کنند.

از سوی دیگر Optimistic Ethereum یک زنجیره رول آپ خوش بینانه سازگار با ماشین مجازی اتریوم (EVM) است. مزایای اصلی این روش، این است که سریع، ساده و ایمن است و کاربران می توانند دارایی ها را با استفاده از درگاه اتریوم، به داخل و خارج از شبکه منتقل کنند. همچنین پروژه هایی که به دنبال استقرار این راه حل هستند، می توانند فرمی را برای قرارگرفتن در لیست سفید Optimism ارسال کنند؛ درنتیجه پروژه هایی که معیارهای راه اندازی خود را برآورده می کنند، طی ۲ هفته تأیید خواهند شد.

3. رول آپ های زد کی (ZK-Rollups)

رول آپ های زد کی (Zero-knowledge) تراکنش های برون زنجیره ای (Off-chain) را دسته بندی کرده و یک گواه رمزنگاری شده به نام اسنارک ( SNARK) برای آن ایجاد می کنند. درواقع درست برعکس رول آپ های خوش بینانه که هیچ گونه محاسباتی برای امنیت تراکنش ها انجام نمی دهند، رول آپ های زد کی محاسبات برون زنجیره ای مخصوص به خود را داشته و گواه اعتبار حاصل شده از این محاسبات را به زنجیره لایه ۱ ارسال می کنند. از طرفی در رول آپ های زد کی وضعیت حساب ها و موجودی ها توسط ۲ درخت مرکل (Merkle Tree) مستقل از هم نمایش داده می شوند. درحقیقت ریشه های درخت های مرکل (Merkle Roots) که حاصل هش موجودی و وضعیت حساب ها هستند، این اطمینان را می دهند که هیچ فردی نمی تواند اطلاعات را جعل کند؛ درنتیجه ریشه های هر ۲ درخت مرکل در داخل یک قرارداد هوشمند اتریوم ذخیره شده که اطلاعات مختصری را از وضعیت زنجیره های جانبی ارائه می دهد. البته همه داده های دیگر نیز به شکل برون زنجیره ای ذخیره خواهند شد.

اساساً قراردادهای هوشمند رول آپ های زد کی، وضعیت تمامی تراکنش ها را در لایه ۲ نگهداری کرده و این داده ها تنها با گواه اعتبار به روز خواهند شد. از طرفی این رول آپ ها برای تأیید تراکنش ها تنها به گواه اعتبار نیاز خواهند داشت و نه تمامی داده های تراکنش ها؛ از این رو اعتبارسنجی بلوک ها در آن ها ارزان تر و سریع تر انجام خواهد شد. دقت کنید دلیل این موضوع این است که بلوک ها در این رول آپ ها داده های کمتری را در خود جای داده و البته کارمزد گس (Gas Fee) کمتری نیز استفاده می کنند. همچنین به دلیل اینکه قرارداد هوشمند رول آپ زد کی، شخصاً تراکنش ها را تأیید کرده است؛ پس شاهد هیچ گونه تأخیری در انتقال از لایه ۲ به لایه ۱ نخواهیم بود؛ درنتیجه نهایی شدن برای رول آپ های گواه زد‏ کی، نیاز به صرف زمان کمتری دارد و در عین حال، ایمنی و غیرمتمرکزبودن آن نیز حفظ خواهد شد. این موضوع از این جهت است که داده های لازم برای بازیابی وضعیت در لایه ۱ اتریوم ذخیره شده است.

با وجود این، تعدادی از رول آپ های زد کی از ماشین مجازی اتریوم (EVM) پشتیبانی نکرده و محاسبات مرتبط با گواه اعتبار نیز بسیار پیچیده و سنگین هستند. این موضوع سبب خواهد شد تا این رول آپ ها برای اپلیکیشن های غیرمتمرکزی که فعالیت درون زنجیره ای (On-chain) چندانی ندارند، مناسب نباشند. تا این لحظه، در میان پروژه هایی که رول آپ های زد کی را اجرا کرده اند، می توانیم به زد کی سینک (ZKSync) و زد کی سواپ (ZKSwap) نام ببریم.

4. زد کی سینک (ZKSync)

ZKSync توسط تکنولوژی رول آپ زد کی، اقدام به ارائه یک پروتکل بدون نیاز به اعتماد برای پرداخت های مقیاس پذیر و کم هزینه تر در اتریوم می کند. از سوی دیگر، این پروتکل به ولت های ارز دیجیتال و پلتفرم های حوزه defi/’>دیفای نیز کمک می کند تا به مقیاس پذیری مشابه پی پل (PayPal) دست یابند.

5. زد کی سواپ (ZKSwap)

ZKSwap هم یک صرافی غیرمتمرکز لایه ۲ و مبتنی بر رول آپ های زد کی است که جدا از توان عملیاتی بالایی که در پردازش تراکنش ها دارد، هیچ کارمزدی را نیز از کاربران خود دریافت نمی کند. درحقیقتZKSwap با تکیه بر این ویژگی های منحصربه فرد خود، این توانایی را دارد تا مدل بازار ساز خودکار (AMM) را در آینده دچار تحولی عظیم کند.

6. هارمونی (Harmony)

از جمله سایر پروژه های لایه ۲ اتریوم که از رول آپ های زد کی بهره می برند نیز می توانیم به هارمونی (Harmony) اشاره کنیم که با ترکیب بهترین خصوصیات رول آپ های خوش بینانه و زد کی، توانایی های منحصر به فردتری را ارائه کرده است. درحقیقت پروژه هارمونی برعکس رول آپ های زد کی، سازگاری بسیار بالایی با EVM داشته و از طرفی در قیاس با رول آپ های خوش بینانه، زمان انتظار برای برداشت در آن کمتر بوده و درنتیجه اینکه تسویه حساب آن بسیار پرسرعت خواهد بود. دقت کنید که هارمونی با تکیه بر تکنولوژی بلاک چین اثبات سهامی که آن را به وسیله قراردادهای هوشمند به اتریوم اتصال می دهد، تعامل پذیری بسیار بالا و همچنین کارمزد گس فوق العاده پایینی را ارائه خواهد داد.

به طورکلی پروتکل هارمونی هم زمان از ویژگی های رول آپ های آپتیمیستیک و رول آپ های زد کی که هر دوی آن ها از امیدوارانه ترین تکنولوژی های مقیاس پذیری لایه ۲ هستند، استفاده کرده و در عین حال، معایب هر دوی آن ها را نیز به حداقل خواهند رساند؛ درنتیجه این پروژه می تواند راهکاری جامع تر برای استفاده دیگر پروژه ها را مهیا کند. همچنین هارمونی با استفاده از پلی با نام هورایزن (Horizon) به زنجیره هوشمند بایننس یا (Binance Smart Chain) BSC متصل شده و از این طریق دامنه تعامل پذیری خود را فراتر از شبکه اتریوم گسترش داده و دسترسی به اکوسیستمی وسیع تر از دیفای را امکان پذیر کرده است.

7. کانال های وضعیت (State Channels) 

از کانال های وضعیت به عنوان یکی از اولین راهکارهای لایه ۲ نام برده می شود. ایده کانال های وضعیت را می توان برگرفته از کانال های پرداخت دانست که سال هاست وجود دارند. این کانال ها تراکنش های متعددی را خارج از زنجیره انجام می دهند؛ درحالی که تنها ۲ تراکنش ابتدایی و انتهایی را به زنجیره اصلی ارسال می کنند؛ برای مثال فرض کنید آلیس سرویس اینترنت خود را به باب می فروشد و قرار است از او به ازای هر مگابایت ده سنت پول بگیرد. آن ها می توانند به جای ایجاد یک تراکنش در زنجیره اصلی برای هر پرداخت، از یک کانال وضعیت استفاده کنند. در ابتدا باب مقداری اتریوم را در یک قرارداد هوشمند قفل می کند تا این معامله شروع شود. سپس او یک پیام خارج از زنجیره ای را تأیید می کند که می گوید او 10 سنت به آلیس پرداخت کرده است. باب بعدها پیام دیگری را امضا می کند که می گوید او 20 سنت پرداخت کرده است. این فرایند می تواند تا زمانی که آن ها معامله خود را قطع کنند، ادامه یابد؛ برای مثال وقتی مقدار پرداختی به 1 دلار رسید آلیس تصمیم می گیرد پول را نقد کند. در آن زمان او پیام خود را این بار به زنجیره اصلی می فرستد. قرارداد هوشمند پس از دیدن تأیید هر دوی آن ها، مبلغ 1 دلار به آلیس پرداخت می کند و باقی مانده پول را به باب برمی گرداند. به این ترتیب تنها ۲ تراکنش در زنجیره اصلی ثبت می شود.

8. آربیتروم (Arbitrum)

لایه دوم اتریوم چیست؟ و چه راهکارهایی ارائه می دهد؟

آربیتروم نیز یک راه حل لایه ۲ است که در راستای افزایش سرعت و مقیاس پذیری قراردادهای هوشمند اتریوم طراحی شده است؛ درحالی که این راه حل، ویژگی های جدیدی را نیز در راستای ارتقای سطح حریم خصوصی کاربران این شبکه نیز ارائه می دهد. دراساس پلتفرم لایه ۲ به توسعه دهندگان این امکان را می دهد تا بدون در خطر قراردادن امنیت لایه ۱، تراکنش های اصلاح نشده ماشین مجازی اتریوم را روی لایه ۲ اجرا کنند. علاوه بر این، آربیتروم خود را یک راهکار مقیاس پذیری ایده آل برای اپلیکیشن های غیرمتمرکز (Dapps) معرفی کرده است. درحقیقت این راهکار، قابلیت استفاده از رول آپ آربیتروم را برای مقیاس پذیری هرکدام از قراردادهای هوشمند اتریوم فراهم کرده است.

غیر از این چندی پیش نیز شاهد این بودیم که آف چین لبز (Off-chain Labs) که شرکت سازنده آربیتروم به حساب می آید، از آربیتروم وان (Arbitrum One) نیز رونمایی کرد. درواقع آربیتروم وان نسخه بتای شبکه اصلی اتریوم این کمپانی به حساب می آید که در آگوست ۲۰۲۱ (مردادماه ۱۴۰۰) در دسترس کاربران قرار گرفت. همچنین بد نیست بدانید که ارزش کلی این کمپانی در حال حاضر بیش از 2 میلیارد دلار برآورد شده است. اصلی ترین تفاوت میان آربیتروم و اپتیمیسم را می توان در شکل حل یک مشکل در لایه ۲ به حساب آورد. درحقیقت هر دوی این پروژه ها جزء رول آپ های Optimistic به حساب آمده و از یک سیستم چالش بهره می برند که در آن هر اعتبارسنج در شبکه می توانند تا یک بلوک را روی زنجیره بررسی کنند. درواقع این همان نقطه ای است که تکنولوژی به کاررفته در این ۲ پروژه با هم تفاوت دارد. درواقع اپتیمیسم تراکنش موردنظر را بار دیگر روی لایه ۱ اجرا کرده و صحت ادعای طرفین تراکنش را بررسی می کند.

با وجود این تفاوت، تیم آربیتروم دریافت که این فرایند سبب می شود تا تراکم شبکه به شکل قابل توجهی افزایش پیدا کند. از طرفی اپتیمیسم برای محاسبه تراکنش های دارای ایراد و حل آن ها، بایستی حجم بالای داده را به لایه ارسال کند؛ درحالی که در عوض، آربیتروم چالش فوق را به صورت پیوسته تقسیم کرده تا اطلاعات تا حدی کوچک شوند که ارسال و برطرف کردن آن ها در لایه ۱ به سرعت انجام گیرد، اما از آنجا که هر دوی این پروژه ها از رول آپ خوش بینانه استفاده می کنند، باید تا حدی به اعتبارسنج ها نیز اعتماد کرد. درحقیقت اگر تمامی اعتبارسنج های یک اپلیکیشن غیرمتمرکز برای انجام یک حمله مخرب، با هم تبانی کرده و هیچ کاربر دیگری این کار را مورد سؤال قرار ندهد، پل قرارگرفته میان لایه ۱ و ۲ آربیتروم فرض را بر این می گیرد که تراکنش انجام شده معتبر است.

9. ولیدیوم (Validium)

ولیدیوم نیز درست مانند رول آپ های زد کی از گواه اعتبار استفاده می کند، اما داده ها را در لایه ۱ اتریوم ذخیره نمی کند. این خصوصیت ولیدیوم، قابلیت مقیاس پذیری را تا 10 هزار تراکنش بر ثانیه برای هرکدام از زنجیره های ولیدیوم فراهم می کند؛ درحالی که ولیدیوم این قابلیت را دارد تا چندین زنجیره را به طور موازی با هم اجرا کند. از سوی دیگر ولیدیوم هیچ گونه تأخیری در برداشت وجوه ندارد و با این خصوصیت برجسته خود، بازدهی مالی بیشتری را فراهم می کند. همچنین این پروتکل در مقابل حملات اقتصادی ویژه ای که به طور معمول اپلیکیشن های غیرمتمرکز و با ارزش مبتنی بر سیستم گواه تقلب با آن ها روبه رو هستند، آسیب پذیر نخواهد بود.

برای آن دسته از افرادی که با سیستم گواه تقلب آشنایی ندارند، باید بگوییم که این سیستم بدین معناست که تمامی تراکنش ها معتبر فرض خواهند شد، مگر آنکه شواهدی دال بر وجود تقلب به دست آید، اما با وجود تمامی این خصوصیات، زنجیره های ولیدیوم در پشتیبانی از قراردادهای هوشمند محدودیت هایی دارند. علاوه بر این، از جمله پروژه هایی که از ولیدیوم استفاده کرده اند، می توانیم به لوپرینگ (Loopring) و استارک ور (StarkWare) اشاره کنیم. از سوی دیگر پروژه ایمیوتبل اکس (Immutable X) که نخستین راهکار مقیاس پذیری لایه ۲ اتریوم برای توکن های غیرمثلثی (NFT) است، با تکیه بر قابلیت های ولیدیوم در پروتکل استارک ور و تکنولوژی رول آپ زد کی موفق شده تا با کارمزد گس صفر، سرعت تراکنش ها را تا بیش از 9 هزار تراکنش در هر ثانیه افزایش داده و در عین حال ایمنی شبکه اتریوم را برای فروشگاه ها نرم افزارها و بازی های خود تأمین کند.

10. استارک ور (Starkware)

استارک ور یک ارائه دهنده راهکار مقیاس پذیری لایه ۲ اتریوم است که شامل ۳ محصول پروتکل استارک نت (StarkNet) صرافی غیرمتمرکز استارک اکس (StarkEx) و زبان کامل تورینگ استارک ور به نام قاهره (Cairo) است. اساساً StarkNet یک راهکار غیرمتمرکز لایه ۲ رول آپ زد کی و البته بدون مجوز برای بلاک چین اتریوم به حساب می آید. همچنین هم اکنون توسعه دهندگان می توانند قراردادهای هوشمند خود را بدون مجوز در شبکه آزمایشی استارک نت اجرا کنند. از طرفی مزیت اصلی این راه حل در توانایی اپلیکیشن های غیرمتمرکز (DApps) برای دسترسی به مقیاس پذیری نامحدود است؛ درحالی که همچنان از قابلیت ترکیب بندی و امنیت اتریوم نیز بهره مند خواهند بود.

نتیجه گیری

شبکه بیت کوین یک کلیت مشخصی دارد و آن این است که در مقابل تغییرات، بسیار محافظه کار بوده و البته نیازی نیز به تغییر در شبکه خود نمی بیند. درحقیقت بیت کوین با تکیه بر جامعه ای وفادار و کوین های BTC که تا این لحظه استخراج نشده اند، تا الآن توانسته با راهکار شبکه لایتنینگ (Lightening Network) و به روزرسانی تپ روت (Tap Root) به حیات خود ادامه دهد، اما درباره اتریوم، با داستانی کمی متفاوت تر روبه رو هستیم. این طور که به نظر می رسد، پروژه ای در نبرد میان راهکارهای لایه ۲ اتریوم برنده خواهد بود که می تواند ایراداتی را که در حال حاضر در لایه ۱ اتریوم نیز موجود هستند، برطرف کرده و البته تأثیر مثبتی نیز بر اپلیکیشن های غیرمتمرکز و کاربران شبکه اتریوم داشته باشد. درواقع زمانی که کاربران به راهکارهای لایه ۲ و پروژه های آن فکر می کنند، با سؤالاتی مانند این روبه رو خواهند شد که آیا استفاده از این راهکار ارزان خواهد بود؟ آیا من می توانم راحت و سریع از این راهکار استفاده کنم و هر وقت نیاز بود از آن خارج شوم؟ آیا اپلیکیشن های غیرمتمرکز من در این لایه موجود هستند؟ آیا نقدینگی کافی در این لایه وجود خواهد داشت؟

در حال حاضر، پروژه های بسیاری مشغول کار روی این راهکارها هستند که هرکدام از آن ها نقاط ضعف و قوت مخصوص به خود را دارند. پس با این تفاسیر احتمال اینکه یکی از این راه حل ها موفق به برتری در مقایسه با دیگر گزینه ها شود، بسیار کم خواهد بود. درحقیقت تکنولوژی های گوناگون لایه ۲ اتریوم می توانند مشکلات متنوعی را حل کنند، اما هرکدام از آن ها به تنهایی نمی توانند همه مشکلات شبکه اتریوم را برطرف کنند.

ادامه مطلب
همه‌چیز درباره کال مارجین
هرآنچه که باید درباره کال مارجین (Call Margin) بدانید

سرمایه گذاری در بازار آتی و فارکس مستلزم دانستن این نکته است که همه چیز به پیش بینی ها وابسته است. این پیش بینی ها باید با توجه به روند بازار صورت بگیرد که گاهی مثبت و در برخی موارد نیز منفی است. یکی از مسائل مهم در معاملات بازار فارکس بحث کال مارجین و ارتباط آن با حساب های کاربری افراد است؛ البته سرمایه گذاران بازار آتی بیشتر با این عبارت سر و کار دارند. این مفهوم در بازار فارکس هم وجود دارد، اما با توجه به ممنوعیت فعالیت در این بازار، بیشتر افراد در ایران با وضعیت کال مارجین در بازار آتی روبه رو می شوند. در این مقاله، با ما همراه باشید تا از نکات لازم درباره این مفهوم مطلع شوید.

آشنایی با قرارداد آتی

افراد برای هر معامله ای باید قواعد آن را در نظر داشته باشند. بازار آتی به گونه ای است که معامله گر کالایی را سفارش می دهد و مدتی بعد آن را تحویل می گیرد؛ بنابراین امروز قیمت کالا را مشخص می کند و هنگام تحویل کالا وجه آن را به فروشنده می پردازد. به این فرایند، عقد قرارداد آتی گفته می شود. با توجه به اینکه این معامله دوطرفه و تعهدی صورت می گیرد، طرفین باید برای تضمین تعهدات خود، مبلغی را به عنوان وجه تضمین پرداخت کنند. در این فرایند، هر دو طرف معامله مبلغی را با عنوان وجه تضمین اولیه نزد کارگزاری سپرده می کنند؛ از این رو در ابتدا معامله گران باید حساب معاملاتی خود را شارژ کنند و به موقعیت خرید یا فروش دست یابند. پس از دریافت این موقعیت، مبلغ شارژشده توسط کارگزاری در راستای ضمانت اجرای تعهدات معاملات، بلوکه می شود.

معرفی مارجین

با توجه به آنچه بیان شد، می توان گفت مارجین مقدار سرمایه ای است که باید به اندازه آن، حجم مورد معامله در حساب معامله گر وجود داشته باشد. این مبلغ را کارگزاری بلوکه می کند و به عنوان ضمانت انجام معاملات در نظر می گیرد؛ بنابراین سرمایه ابتدایی که هر معامله گر به کارگزاری می دهد تا به اندازه آن لات مورد نیاز خود را تهیه کند، برابر با مارجین است که می تواند با توجه به نوع کارگزاری متفاوت باشد. ارتباط مارجین و لوریج به این صورت است که برای مثال اگر معامله گری برای خرید یک لات 100 هزار دلار مارجین به عنوان وجه تضمین در اختیار کارگزاری قرار دهد، با استفاده از یک لوریج یک به صد می تواند یک صدم این مبلغ را به عنوان وجه تضمین پرداخت کند؛ بنابراین هرچه لوریج افزایش پیدا کند، معامله گر مارجین کمتری را در اختیار کارگزاری قرار می دهد، اما در این حالت با درصد ریسک بیشتری روبه روست.

با در نظر گرفتن این نکته که کارگزاری ها همواره منافع خود را مدنظر دارند، یک کارگزاری تا زمانی به معامله گر اجازه بازبودن معاملات را می دهد که میزان ضرر در آن معاملات، کمتر از میزان دارایی آزاد معامله گر یا همان فری مارجین باشد؛ بنابراین می توان گفت هنگام ورود به هر معامله ای پول باقی مانده در حساب به دو قسمت تقسیم می شود؛ مارجین یا حاشیه اطمینان که نمی توان با آن معامله انجام داد و فری مارجین یا مارجین آزاد که می توان از آن در معاملات دیگر استفاده کرد.

آشنایی با مفاهیم کلی

همه چیز درباره کال مارجین

1. کارمزد

کارمزد معاملات مبلغی است که با توجه به ارزش کالای مورد معامله تغییر می کند. براساس دستورالعمل سازمان بورس و اوراق بهادار، کارمزد هر معامله آتی برابر است با 00068/0 ارزش هر قرارداد؛ بنابراین در ابتدای هر معامله ارزش قرارداد آن تعیین می شود. سپس با کارمزد معامله محاسبه شده، این مبلغ از حساب معامله گران کسر می شود. باید بدانید سازمان بورس و اوراق بهادار، کارگزاری و شرکت بورس در این مبلغ کارمزد با معامله گر شریک می شوند.

2. بالانس

کل پول نقدی که در حساب معاملاتی معامله گر وجود دارد، بالانس نام دارد. در این میان، اگر معامله ای باز داشته و حتی در وضعیت سود یا زیان قرار گرفته باشید، همچنان بالانس یا موجودی حساب شما همان میزان بالانس قبل از بازکردن موقعیت معامله است. به محض بسته شدن معامله، سود یا ضرر معامله گر به موجودی بالانس اضافه یا از آن کسر می شود؛ بنابراین بعد از بسته شدن معاملات، میزان بالانس تغییر می کند.

3. اکوییتی

اکوییتی درواقع موجودی واقعی حساب یک معامله گر بوده و برابر است با میزان بالانس حساب، به اضافه سود یا ضرر شناور موقعیت های باز معامله گر؛ درنتیجه ارزش لحظه ای حساب را نشان می دهد. اگر معامله باز وجود نداشته باشد، بالانس و اکوییتی حساب با یکدیگر برابرند.

4. لات

یکی از مهم ترین مفاهیم در انجام معاملات که باید با آن آشنا بود، لات است؛ شاخصی کمی یا پیمانه که تعیین کننده مقدار دقیق خرید و فروش هاست. درواقع می توان گفت در دنیای بورس، لات یک پیمانه به شمار می آید و معادل 100 هزار واحد است. برای توضیح بیشتر می توان گفت، چنانچه بخواهید یک سهم را یک لات در نظر بگیرید، باید 100 هزار واحد از آن سهم را در اختیار داشته باشید؛ بنابراین با در نظر گرفتن کلان بودن این میزان سرمایه، به منظور تسهیل بخشیدن به معاملات برای سرمایه گذاران خرد، واحدهای کوچک تر مینی لات، میکرو لات و نانو لات تعریف شده اند. هدف از تعریف این واحدها، آن است که بتوان سرمایه های خرد را نیز جذب کرد و به بازار رونق بخشید. لازم است بدانید، مینی لات، میکرو لات و نانو لات به ترتیب برابرند با 10 هزار، 1000 و 100 واحد.

5. پیپ

کوچک ترین واحد قیمتی پیپ است؛ برای مثال در تبدیل دلار به یورو، هر واحد یورو 1254/1 دلار است که این عدد را با ۴ پیپ نشان می دهند؛ بنابراین چنانچه در معاملات خود یک پیپ افزایش قیمت داشته باشید، به ازای هر یک لات خریداری شده، 10 دلار سود دریافت می کنید؛ درنتیجه یک لات نقش مهمی در کسب سود یا زیان هر معامله گر دارد.

6. لوریج

احتمالاً تاکنون دریافته اید که لات واحد بزرگی است؛ بنابراین کارگزاری ها برای آنکه سرمایه گذاران خرد در فارکس را نیز جذب کنند، از ترفندی به نام لوریج استفاده می کنند. در این روش، یک اعتبار رایگان به معامله گران داده می شود تا بتوانند لات های بزرگ خریداری کنند؛ برای مثال معامله گر می تواند با یک لوریج یک به صد، به ازای هر 1 دلار، اجازه معامله 100 دلار را داشته و درنتیجه با یک نانو لات دارایی، به اندازه مینی لات قدرت خرید داشته باشد.

7. سطح استاپ اوت

ممکن است فردی در موقعیت ضرر و زیان در معاملات بازار فارکس قرار بگیرد و بازار همچنان روندی خلاف پیش بینی معامله گر داشته باشد؛ بنابراین میزان زیان وی مدام بیشتر می شود؛ در این صورت کارگزاری، موقعیت های ضررده را می بندد. به این مسئله محدودیت سطح استاپ اوت گفته می شود؛ یعنی بدترین موقعیتی که یک معامله گر می تواند در آن قرار بگیرد.

8. فری مارجین

فری مارجین یا مارجین آزاد پولی است که درگیر معاملات فارکس باز نمی شود و تنها برای بازکردن معامله های جدید کاربرد دارد. چنانچه مقدار فری مارجین صفر یا کمتر از حالت متعادل باشد، هشدار مارجین فعال شده و از ورود معامله گر به معاملات جدید جلوگیری می شود؛ بنابراین می توان گفت فری مارجین که با نام های مارجین آزاد، مارجین موجود، مارجین قابل استفاده و مارجین قابل استفاده برای نگهداری شناسایی می شود، می تواند برای بازکردن معاملات جدید استفاده شود.

9. سطح مارجین یا مارجین لول

مارجین لول یا سطح مارجین نسبت موجودی واقعی حساب به مارجین مورد استفاده قرار گرفته است که به صورت درصد بیان می شود. درواقع می توان گفت مارجین لول برابر است با نسبت اکوییتی تقسیم بر مارجین، ضرب در 100. مفهوم مارجین لول بسیار مهم است و به کارگزاری کمک می کند تا به معامله گر اجازه معامله بدهد یا نه.

روش معامله در بازار معاملات آتی

شرط لازم برای داشتن فعالیت در بازارهای آتی این است که معامله گران حساب خود را تا مبلغ مشخصی شارژ کنند. پس از شارژ می توانند خرید و فروش کنند و پس از اینکه توانستند موقعیت خرید و فروش را کسب کنند، این مبلغ از شارژ بلوکه خواهد شد. در این میان، وضعیت حساب هر نیم ساعت یک بار به روزرسانی می شود و بنا به موجودی حساب، معامله گر می تواند در سه وضعیت نرمال، ات ریسک یا مارجین کال قرار بگیرد.

ارتباط وضعیت حساب و کال مارجین

همه چیز درباره کال مارجین

وضعیت نرمال

اگر بعد از تسویه حساب، معامله گر سودی کسب کرده باشد، موجودی حساب عملیاتی او برابر یا بیشتر از میزان وجه تضمین خواهد بود. به این حالت یک وضعیت عادی یا نرمال گفته می شود. توجه داشته باشید این سود در حساب معاملاتی کاربر قابل برداشت است و بلوکه نمی شود.

وضعیت ات ریسک

چنانچه وضعیت حساب نرمال نباشد، یا ات ریسک است یا کال مارجین. وضعیت ات ریسک بازار فارکس حالتی است که معامله گر نه تنها سودی کسب نکرده، بلکه زیان نیز کرده است. در این حالت، او باید مبلغی به عنوان حق پرداختی بپردازد؛ زیرا در هیچ صورتی نباید موجودی حساب از وجه تضمین اولیه کمتر باشد. در غیر این صورت، معامله گر نمی تواند معاملات خود را ادامه دهد؛ بنابراین همواره باید موجودی حساب از 70 درصد وجه تضمین اولیه بیشتر باشد. وضعیت آخر حالتی است که موجودی حساب معامله گر از 70 درصد وجه تضمین اولیه نیز کمتر شود که به این حالت وضعیت کال مارجین گفته می شود.

وضعیت کال مارجین

همان طور که پیش از این نیز اشاره شد، اگر موجودی حساب به دلیل یک ضرر یا زیان مالی به کمتر از 70 درصد وجه تضمین اولیه کاهش پیدا کند، معامله گر در این وضعیت قرار می گیرد؛ به این معنا که معامله گر بیش ازحد مجاز 30 درصدی ضرر کرده است و باید به سرعت حساب خود را شارژ کند و بار دیگر آن را به میزان وجه تضمین ابتدایی برساند تا بتواند در معاملات آتی شرکت کند. در نظر داشته باشید، وضعیت های کال مارجین و ات ریسک مشابه یکدیگر هستند و تنها تفاوت آن ها این است که در وضعیت ات ریسک موجودی حساب فرد تا 70 درصد وجه تضمین او خواهد بود، اما در وضعیت کال مارجین، موجودی حساب کمتر از 70 درصد وجه تضمین است.

محاسبه وضعیت ها

برای شناسایی وضعیت ها باید کال مارجین را محاسبه کرد؛ برای مثال ممکن است یک نفر با داشتن چهار موقعیت خرید، وجه تضمینی برابر با 200 هزار تومان پرداخت کند. حداقل وجه تضمین اولیه که درواقع 70 درصد است، مشخص شده و برابر با 140 هزار تومان تعیین می شود. سپس با در نظر گرفتن چهار موقعیت بازخرید، وجه تضمین مورد نیاز برای این چهار موقعیت محاسبه شده برابر با 800 هزار تومان در نظر گرفته می شود؛ پس حساب عملیاتی کاربر باید 800 هزار تومان شارژ داشته باشد؛ بنابراین 70 درصد وجه تضمین برای چهار موقعیت باز را محاسبه می کنیم که مبلغی برابر با 560 هزار تومان تعیین می شود. چنانچه موجودی حساب کاربر به این مبلغ برسد، وی در وضعیت کال مارجین قرار می گیرد.

نکات مهم درباره وضعیت کال مارجین

همان طور که پیش از این نیز بیان شد، اگر یک معامله گر مبلغی پول در حساب اصلی خود داشته باشد، تا زمانی که وارد معاملات نشود، این حساب کاملاً آزاد است و به آن مبلغ فری مارجین گفته می شود. در حال حاضر، اگر معامله گر با استفاده از لوریج یک به صد میزان لات موردنظر خود را خریداری کند، با مبلغی مارجین به عنوان حاشیه سود وارد معامله می شود؛ بنابراین می توان گفت کال مارجین مقدار کل سرمایه یک معامله گر تقسیم بر سطح مارجین است. توجه داشته باشید که سطح مارجین وابسته به کارگزاری و توانایی آن و معمولاً 100 درصد است، اما تعدادی از کارگزاری ها سطوح مارجین را به ۵۰ درصد نیز رسانده اند.

معمولاً کارگزاری ها 100 درصد سطح مارجین را به عنوان سطح محدودیت در نظر می گیرند و آن را کال مارجین می نامند. سطح کال مارجین 100 درصد بدین معناست که اگر مارجین در یک حساب به 100 درصد برسد، معامله گر می تواند تعدادی از موقعیت های باز خود را ببندد و خود را از این وضعیت خارج کند. در این حالت او نمی تواند موقعیت معامله جدیدی را باز کند؛ بنابراین می توان گفت زمانی که سطح کال مارجین به 100 درصد برسد، اکوییتی حساب معامله گر با مارجین وی برابر می شود و معامله گر در حال ضرر است. روند بازار نیز برخلاف پیش بینی های معامله گر حرکت کرده است.

همچنین باید توجه کرد که در وضعیت کنونی بازار، حساب ها هر نیم ساعت یک بار به روزرسانی می شوند؛ بنابراین زیان این حساب ها در زمان های نیم ساعته اعمال می شوند؛ البته توجه داشته باشید اعمال سود معاملات در پایان جلسات معاملاتی صورت می گیرد. به طورکلی می توان گفت پیش بینی وضعیت ها که برخی از کارگزاری ها ارائه می کنند، می تواند برای خروج از وضعیت کال مارجین به معامله گران کمک کند. در ادامه این مطلب راه های خروج از این وضعیت بیان شده است.

روش های خروج از وضعیت کال مارجین

همه چیز درباره کال مارجین

هر معامله گر برای خروج از این وضعیت سه راه حل دارد:

  1. به مقدار مورد نیاز برای خروج از وضعیت کال مارجین وجه واریز کرده و حساب خود را شارژ کند.
  2. موقعیت های باز معاملات را ببند.
  3. از ترکیب دو مورد قبل استفاده کند.

زمانی که فرد در این وضعیت قرار می گیرد، اخطاری از سوی کارگزاری دریافت می کند. کارگزاری نیز طی آن مدت زمان معینی به معامله گر می دهد تا برای خروج از این وضعیت تلاش کند. اگر کاربر بتواند اقدامات مورد نیاز برای خروج از وضعیت کال مارجین را در محل تعیین شده انجام دهد، می تواند بار دیگر با حساب خود در بازار فعالیت کند؛ در غیر این صورت کارگزاری به اندازه مبلغی که بتواند حساب را از این وضعیت خارج کند، موقعیت های باز کاربر را می بندد. باید توجه داشت که گاهی اوقات ممکن است کارگزار به دلیل وجود صف در بازار نتواند موقعیت های باز معامله گر را برای خروج از این وضعیت ببندد؛ بنابراین مجبور می شود سفارش فروش را ثبت کند. درصورت انجام شدن فروش، حساب از وضعیت کال مارجین خارج می شود؛ بنابراین توصیه می شود هر معامله گر برای جلوگیری از قرارگرفتن در این وضعیت پیش از ثبت سفارش سطح کال مارجین را در نظر بگیرد، مبلغ مارجین را که از مارجین آزاد یا فری مارجین کسر می شود، محاسبه کند و مقداری مارجین اضافی داشته باشد تا از هرگونه ریسک دور بماند.

علاوه بر این پیشنهاد می شود کاربران معاملات خود را تقسیم کنند و یک باره وارد بازار معاملات نشوند. به این منظور به جای اینکه همه سرمایه خود را معامله کنند، ابتدا می توانند با بخشی از آن شروع به معامله کنند و هنگامی که به مقداری سود رسیدند، معامله را اضافه کنند.

وظیفه تریدر در بازار مالی

همه تریدرها باید به این نکته واقف باشند که مدیریت ریسک مهم تر از مدیریت سود است. اگر چنین قانونی رعایت نشود با کال مارجین روبه رو می شوند. این نتیجه تمام اشتباهات تریدرهایی است که همه فکر و ذکرشان کسب درآمد است. این واقعاً یک هشدار است، باید بسیار مراقب بود.

سخن پایانی

شاید در ابتدا فعالیت در بازارهای بورس و اوراق بهادار و بازار آتی کمی پیچیده به نظر برسد، اما چنانچه افراد دانش کافی داشته باشند، می توانند سود قابل توجهی از این بازارها کسب کنند. علاوه بر این نوسان گیران می توانند در بازار آتی سود قابل توجهی به دست بیاورند. تنها مسئله ای که می تواند کمی موجب اضطراب و ترس معامله گران شود، قرارگرفتن در وضعیت کال مارجین است. توجه داشته باشید که تمام بازارهای سرمایه گذاری همواره با سود و زیان همراه هستند و در صورتی که معامله گران دانش کافی داشته باشند، می توانند با تحلیل بازار و پیش بینی روند آن به سود برسند؛ بنابراین سرمایه گذاران می توانند مهارت های لازم برای پیشرفت در بازارهای آتی را بیاموزند و با پیش بینی آینده بازار مانع قرارگرفتن حساب کاربری خود در این وضعیت شوند یا بتوانند به راحتی حساب خود را از آن خارج کنند. در این مطلب، نکات مهم درباره وضعیت کال مارجین و روش های خروج از آن معرفی شد تا کاربران بتوانند با خیال راحت به معاملات خود بپردازند و به بیشترین میزان سوددهی برسند.

اگر شما هم اطلاعات یا دیدگاهی درباره کال مارجین دارید، با ما به اشتراک بگذارید.

ادامه مطلب
leverage-pic1.png
اهرم یا لوریج چیست و چه مزایا و معایبی دارد؟

یکی از چالش های معامله گران در بازارهای مالی کمبود نقدینگی است. شما ممکن است بارها به دلیل نبود نقدینگی فرصت مناسب را برای نوسان گیری از دست داده باشید؛ از این رو ابزارهای مالی ایجاد شده اند تا به سهولت معاملات کمک کنند. یکی از این ابزارها اهرم یا لوریج است که در معاملات فیوچرز، آپشن و مارجین کاربرد دارد.

معرفی اهرم یا لوریج (Leverage)

این ابزار با هدف افزایش بازدهی در سرمایه گذاری استفاده می شود. زمانی که شما از اهرم استفاده می کنید، نیازی نیست کل سرمایه خود را وارد بازار کنید؛ برای مثال اگر می خواهید 1000 دلار روی دارایی خاصی سرمایه گذاری کنید، اما این مبلغ را ندارید، می توانید معامله را با استفاده از اهرم و به میزانی که سرمایه دارید شروع کنید، مابقی سرمایه از طریق صرافی تأمین می شود. درواقع شما با استفاده از این ابزار پول قرض می گیرید. اگر جمع سرمایه گذاری شما بیشتر از بازپرداخت شما باشد، سود کردید. این ابزار درصد نرخ بازگشت سرمایه را تغییر نمی دهد. میزان آن نیز به میزان دارایی شما و قوانین بستگی دارد؛ مثلاً برای استفاده از این ابزار در صرافی ها باید به قوانین آن ها توجه کنید. البته باید توجه داشته باشید که استفاده از اهرم پرریسک است و درصورت خطا، زیان بسیاری را متحمل می شوید.

کاربرد لوریج

از این ابزار می توان برای خرید خانه یا سرمایه گذاری در بازارهای مالی بهره برد. لوریج در کسب وکار، مالی شخصی و سرمایه گذاری حرفه ای استفاده می شود. اگر بنگاهی بخواهد فعالیت خود را توسعه دهد، می تواند علاوه بر سرمایه خود به منبع دیگری متوسل شود. استفاده از سرمایه و دارایی ها، منبع محدودی در دسترس کسب وکار قرار می دهد. اگر این بنگاه به دریافت وام یا تسهیلات اقدام کند، می تواند علاوه بر حفظ منابع خود سرمایه بیشتری به دست آورد. البته باید میزان عایدی پروژه ای که برای آن وام دریافت می کند، از میزان نرخ بهره وام بیشتر باشد. دقت داشته باشید که اهرم زمانی معنا دارد که بخواهید وضع موجود را ارتقا دهید و به سود بیشتر یا امکانات یا دارایی بیشتر (مسکن، کسب وکار بهتر و…) برسید.

همان طور که اشاره شد، کاربرد این ابزار در حوزه مالی بسیار گسترده است و افراد یا کسب وکارهای بسیاری از آن استفاده می کنند. اهمیت این ابزار از آن حیث است که به توانایی شرکت ها در انجام تعهدات مالی و بازپرداخت بدهی هایشان اشاره می کند. آگاهی از این موضوع، به سهام داران و سرمایه گذاران کمک می کند؛ زیرا می دانیم که در بیشتر موارد، تأمین مالی پروژه ها از محل حقوق صاحبان سهام و بدهی انجام می شود. تقسیم تمام بدهی ها به حقوق صاحبان سهام، یکی از انواع رایج نسبت لوریج یا اهرم مالی است. هرچه عدد به دست آمده کمتر باشد، شرکت موردنظر گزینه مناسبی برای سرمایه گذاری خواهد بود. اگر عدد این از دو بیشتر باشد، پروژه پرخطری به شمار می آید.

تفاوت لوریج و مارجین

در هر دو حالت پولی قرض گرفته می شود. در معاملات لوریج دار در مارجین، معامله گر از سرمایه ای که قرض گرفته استفاده می کند، اما در معاملات فیوچرز، قرضی در کار نیست و تنها قراردادی میان شخص و صرافی بسته می شود، اما در مارجین پول قرض داده می شود و شخص سفارش خود را ثبت می کند. در حساب های مارجین، اهرم را با نسبت هایی مانند ۱: ۵۰ (یک به پنجاه)، ۱: ۱۰۰ (یک به صد) و… نشان می دهند؛ یعنی قدرت پول شما ۵۰ یا ۱۰۰ برابر خواهد شد. اگر افراد در حالت مارجین وارد محدوده حد ضرر شوند، به آن کال مارجین می گویند. در این حالت کارگزار موقعیت شما را می بیند و شما باید نقدینگی حساب خود را افزایش دهید. نکته مدنظر درباره این ابزار این است که صرافی دارایی خاصی را به شما قرض می دهد و شما باید همان دارایی را پس بدهید؛ مثلاً اگر صرافی روی جفت ارز بیت کوین به تتر به شما لوریج دهد، نمی توانید رمز ارز دیگری بخرید و تنها باید بیت کوین بخرید، اما در این ابزار چنین شرطی وجود ندارد. این نکته تفاوت اصلی میان معاملات مارجین و معاملات لوریج دار در بازار فیوچرز است.

لوریج یا اهرم

مزایای لوریج

ابزارهای مالی برای سهولت معامله و کسب سود بیشتر معامله گران پدید آمده اند. اگر شما راهبرد مناسبی داشته باشید، می توانید حتی با مبالغ کم وارد بازار شوید و از لوریج بهره ببرید. یکی از بهترین بازارها برای استفاده از این ابزار، بازار ارزهای دیجیتال است. در ادامه به بررسی مزایای این ابزار می پردازیم:

  1. آزادی عمل

شما با استفاده از لوریج، آزادی عمل بیشتری برای سرمایه گذاری دارید. همچنین با این ابزار می توانید تنوع زیادی در سبد سرمایه گذاری خود داشته باشید و به کمک این ابزار سرمایه خود را چندین برابر کنید. درواقع با سرمایه کم و البته استفاده از لوریج می توان ارزش کل سرمایه را بالاتر برد و سبد سرمایه گذاری مناسبی ایجاد کرد.

  1. افزایش سود

زمانی که شما از این اهرم استفاده می کنید، قرض می کنید تا بتوانید با سرمایه بیشتری وارد بازار شوید. در ازای این قرض نیز بهره ثابتی می پردازید. اگر به سود برسید و این سود بیش از بهره پرداختی باشد، شما معامله موفقی داشتید؛ برای مثل اگر فردی برای خرید بیت کوین از لوریج ۱۰ استفاده کند، هر 1 درصد رشد قیمت بیت کوین، برای این ترید معادل ۱۰ درصد رشد اعمال خواهد شد (لوریج او ۱۰ است و درنتیجه سود او نیز ۱۰ برابر خواهد شد)؛س پس هرچه تعداد معاملات موفق شما از ناموفق ها بیشتر باشد، سرمایه شما با سرعت بیشتری افزایش می یابد.

معایب لوریج

هر ابزاری در کنار فواید خود معایبی نیز دارد که بهتر است از آن آگاه باشیم. استفاده از اهرم ها نیازمند تجربه و دانش است. شما باید بدانید از ابزاری استفاده می کنید که مبتنی بر قرض و بدهی است. راهبرد شما برای معامله باید معین و شفاف باشد و احتیاط لازم را داشته باشید. در ادامه با معایب این روش نیز آشنا می شویم.

  1. نابودی سرمایه

به همان اندازه که امکان سودآوری شما با اهرم افزایش می یابد، ممکن است ضرر کنید و سرمایه تان نابود شود. اگر شما از این ابزار استفاده نکنید، در بدترین حالت قیمت صفر می شود، اما کال مارجین شدن، صفرشدن سرمایه و شرایطی به مراتب بدتر از افت قیمتی بدون حالت اهرم است. شاید بهتر باشد پیش از استفاده از اهرم، به اهمیت سرمایه موجود، احتمال کال مارجین شدن و میزان مهارت خود در معامله توجه کنید.

  1. صرفاً نوسان

اگر شما یک معامله گر بلندمدت و هولدر هستید، لوریج را فراموش کنید! شما به کمک این ابزار می توانید از نوسانات کوتاه مدت بازار بهره ببرید، اما با نگه داشتن دارایی در حال ریزش، تنها به خود ضربه می زنید. زمانی که قیمت دارایی افت می کند و شما هولدر هستید، به این فکر می کنید که در آینده قیمت مجدد رشد خواهد کرد و زیان شما جبران می شود، اما اگر اهرم استفاده کنید و دارایی در حال سقوط را نگه دارید، با ادامه ریزش قیمت دارایی شما صفر و سرمایه شما نابود می شود؛ پس اگر سرمایه گذار بلندمدتی هستید، دنبال راه مطمئن تری باشید و اهرم را فراموش کنید.

  1. پرداخت کارمزد

اگر می خواهید از لوریج استفاده کنید، باید به صرافی کارمزد بدهید. این کارمزد در معاملات بلندمدت به صرفه نیست و به حدی است که ممکن است بخشی از سود شما را از بین ببرد. پس دقت داشته باشید در زمان استفاده از معاملات لوریج حتماً باید به کارمزد معامله که روزبه روز به مقدار آن اضافه می شود نیز توجه کنید.

  1. اصل سرمایه حفظ نمی شود!

مورد دیگری که باید به آن توجه کرد، این است که در معامله با اصل سرمایه و بدون لوریج، اصل پول ما حفظ خواهد شد، اما در معاملاتی که لوریج دارند، این گونه نیست؛ برای مثال اگر با 500 دلار بیت کوین خریداری کردید و قیمت آن دچار افت شد، شما می توانید آن قدر صبر کنید تا کاهش قیمت جبران شود و اصل سرمایه برگردد، اما با وجود اهرم نگه داشتن دارایی در حال ریزش اشتباه محض است؛ زیرا نه تنها اصل سرمایه بازنمی گردد، بلکه همه نقدینگی شما از بین می رود.

نتیجه گیری

استفاده از هر ابزاری، چالش های خاص خود را دارد. لوریج ابزاری مطلوب در بازارهای مالی است، اما بدانید پیش از استفاده دانش و مهارت استفاده از آن را بیاموزید و راهبرد معاملاتی شفافی برای خود تعریف کنید. همچنین به میزان ریسک پذیری خود واقف باشید و به کارمزد معاملات و نوسانات روزمره توجه کنید. در پایان بدانید نوسان ذات هر بازاری است و ضرر اتفاق اجتناب ناپذیر است؛ پس ابزار مناسب خود را بیابید و با آن سود کنید.

ادامه مطلب
معرفی انواع الگوهای هارمونیک و روش معامله با آن
معرفی انواع الگوهای هارمونیک و روش های معامله با آن

آشنایی با الگوهای هارمونیک

اگر نمودارهای قیمتی در بازارهای مالی را بررسی کرده باشید حتی بدون آنکه چیزی از تحلیل تکنیکال بدانید احتمالا اشکالی همانند حروف انگلیسی W و M را به وفور دیده اید. این اشکال با توجه به طول هر کدام از امواجی که درون خود دارند می توانند ما را در پیش بینی آینده روند و به خصوص محل تغییر روند در آینده کمک کنند. الگوهای هارمونیک بسیار کاربردی هستند اما برای استفاده از الگوهای هارمونیک و سود بردن از آنها در بازارهای مالی باید حتما از آموزش درست برخوردار باشید.

البته این موضوع فقط مربوط به الگوهای هارمونیک نیست، بلکه برای استفاده از هرآنچه در بازارهای مالی به آن نیاز دارید باید آموزش اصولی ببینید، اینجاست که متوجه می شویم گذراندن یک دوره آموزش ارز دیجیتال چقدر در مسیر سودسازی شما در بازارهای مالی موثر است.

در ادامه ما سعی داریم به بررسی شناخته شده ترین الگوهای هارمونیک و روش معامله با آنها بپردازیم.

فیبوناچی

برای تحلیل به وسیله الگوهای هارمونیک، استفاده از فیبوناچی کمک شایانی به شما می کند تا نقاط برگشتی قوی را پیدا کنید. در نتیجه با اینکه در این مطلب قصد بررسی الگوهای هارمونیک را داریم، اجازه دهید خیلی کوتاه فیبوناچی را بررسی کنیم.

نسبت های فیبوناچی

نسبت های فیبوناچی درواقع درصدهایی از حرکت هستند که ما انتظار داریم تغییر جهت حرکت را در الگو هارمونیک از یکی از آن درصدها مشاهده کنیم.

انواع فیبوناچی

فیبوناچی بازگشتی داخلی (Retracement)

زمانی که یک روند را مشاهده می کنید فارغ از اینکه روند صعودی یا نزولی باشد، حرکت خود را به یک باره به پایان نمی رساند به این معنی که به عنوان مثال اگر روند یک رمز ارزی صعودی باشد به این معنا نیست که روند همیشه صعودی است بلکه امکان دارد در نواحی خاصی تغییر روند داده و دوباره به روند اصلی خود بازگردد.

فیبوناچی بازگشتی خارجی (Extension)

فیبوناچی اکستنشن زمانی کاربرد دارد که روند فارغ از صعودی یا نزولی بودن آن بیش از 100 درصد تغییر کند، به عبارتی تمام مسیری را که پیش رفته بود بازگشته و همچنان ادامه دهد. کار فیبوناچی اکستنشن یا بازگشتی خارجی آن است که حمایت ها و یا مقاومت های بالای 100 درصد را نشان دهد.

فیبوناچی پروجکشن (Projection)

ابزار فیبوناچی پروجکشن با استفاده از سه نقطه، اهداف را به ما نشان می دهد. به عبارتی این ابزار با لحاظ کردن روند، آینده و اهداف پیش رو را مشخص می کند. یکی از جملات معروف در میان تحلیلگران تکنیکال این است که بازار حرکات گذشته خود را تکرار می کند. درواقع این فیبوناچی بر اساس همین اصل کار می کند و گفته می شود که بازار از حرکات پیشین خود الگوبرداری می کند.

فیبوناچی انبساطی (Expansion)

فیبوناچی انبساطی بسیار به فیبوناچی پروجکشن شباهت دارد با این تفاوت که برای استفاده از این ابزار به دو نقطه احتیاج داریم نه سه نقطه.

3 مفهوم مهم که باید بدانید:

1. هم پوشانی

همپوشانی به محدوده ای اطلاق می شود که چند درصد فیبوناچی در آن قرار گرفته اند، زمانی همپوشانی اتفاق می افتد که ما برای اطمینان بیشتر از چند فیبوناچی استفاده کنیم و مشاهده کنیم که در برخی نواحی چندین فیبوناچی اهدافی خاص را به ما نشان می دهند.

محدوده هم پوشانی به احتمال زیاد محل برگشت روند را به ما نشان می دهد.

2. PRZ یا نقاط بازگشت

هر الگو PRZ خود را دارد که نقاط برگشت روند را به ما نشان می دهد. معمولا نقاط برگشتی از همپوشانی فیبوناچی های مختلف به دست می آیند.

3. الگوهای هارمونیک

الگوهای هارمونیک بر اساس رفتار طبیعت شکل می گیرند. آنچه در بازارهای مالی اتفاق می افتد متاثر از روانشناسی و طبیعت است. حضور و استفاده از سطوح فیبوناچی مهر تاییدی بر نقش طبیعت بر روی بازارهای مالی است.

ساختارهای قیمتی (الگوها) معمولا با استفاده از سطوح فیبوناچی نشان داده می شوند، به عبارت دیگر برای تشخیص الگوهای هارمونیک از سطوح فیبوناچی کمک گرفته می شود.

معرفی انواع الگوهای هارمونیک و روش معامله با آن

پرایس اکشن که به رفتار قیمت اشاره دارد از مهمترین و کاربردی ترین روش های تحلیل تکنیکال به شمار می رود و تکنیکالیست های شناخته شده در سراسر دنیا اعلام کرده اند که پرایس اکشن بخش مهمی از تحلیل آنها را در بر گرفته است.

از طرفی پرایس اکشن بخشی جداناپذیر از الگوهای هارمونیک است تا جایی که می توان به جرات گفت که اگر با استفاده از الگوهای هارمونیک و بدون پرایس اکشن معامله گری کنید نمی توانید به صورت مستمر امیدوار به کسب سود باشید. زیرا الگوهای هارمونیک بر اساس پرایس اکشن در نواحی PRZ هستند.

چیزی که در تحلیل تکنیکال باید به آن توجه ویژه کنید این است که علی رغم کاربردی بودن الگوهای هارمونیک و یا هر الگو یا ابزار دیگری، تمام اینها پیش بینی هایی هستند که با توجه به رفتار گذشته آن رمزارز، سهم و یا جفت ارز داریم، اما هیچ تضمینی نیست که قیمت مطابق پیش بینی شما و یا حتی بهترین تحلیل گر پبش برود. گاهی در الگوهای هارمونیک مشاهده می شود روند بر خلاف آنچه پیش بینی شده حرکت می کند. استفاده از پرایس اکشن و توجه به کندل ها در نواحی PRZ می تواند در بسیاری از موارد شکست (Failed فیلد شدن) خوردن الگو را به ما پیش بینی کند و به این ترتیب به ما کمک کند که تصمیم درستی را بگیریم.

انواع الگوهای هارمونیک

 1. الگوی ایده آل AB = CD

الگویی سه موجی شامل امواج AB, BC, CD که پایه و اساس بسیاری از الگوها اعم از کلاسیک و هارمونی است. نکته ای که در رابطه با این الگو می توان به آن اشاره کرد این است که این الگو در تمام تایم فریم ها (بازه های زمانی) و در تمام بازارهای مالی به فراوانی دیده می شود.

در این الگو AB به هر اندازه که حرکت کند، CD نیز به همان میزان حرکت می کند. در واقع در این الگو علی رغم آنکه یک روند صعودی یا نزولی است ممکن است در میانه راه مسیری خلاف جهت اصلی خود را در پیش گیرد و سپس دوباره به روند اصلی خود بازگردد.

در این الگو با توجه به اینکه خط BC از کدام درصد (تراز) فیبوناچی برگشته است می توانیم انتهای مسیر یعنی نقطه D را مشخص کنیم.

معرفی انواع الگوهای هارمونیک و روش معامله با آن

در حالت بولیش این الگو زمانی که قیمت به نقطه D می رسد (طول CD به اندازه طول AB می شود) یک حرکت صعودی را شروع می کند به همین دلیل به آن بولیش (Bullish) گفته می شود.

و اما در حالت نزولی (Bearish) این الگو زمانی که قیمت به نقطه D برسد یعنی یعنی طول موج CD به اندازه طول موج AB شود، یک موج نزولی را آغاز می کند.

در نتیجه در هر دو حالت صعودی و نزولی می توان گفت که نقطه D همان جایی است که روند از آنجا تغییر جهت می دهد.

شرایط ضروری برای ایجاد الگوی AB=CD و معامله در آن

اولین موردی که باید به آن توجه کرد این است که طول موج BC هرگز نباید بیشتر از AB باشدد. به زبان ساده BC باید حداکثر هم اندازه و یا کوتاه تر از AB باشد. ناگفته نماند که برابری AB و BC کمتر اتفاق می افتد.

برای اینکه از این الگو استفاده کنید باید مطمئن شوید که D از B فراتر رفته است و یا به عبارتی طول موج CD بلندتر از طول موج BC خواهد شد.

معرفی انواع الگوهای هارمونیک و روش معامله با آن

نقاط مهم الگو

نقطه C

موج BC یک برگشت (Retracement) از موج AB است. به عبارت دیگر موج BC بخشی از حرکت AB را جبران کرده است و همپوشانی کرده است. میزان این برگشت برای اینکه آن را یک الگوی هارمونیک AB=BC بدانیم باید در محدوده فیبوناچی 0.382 الی  0.886 موج AB باشد.

نقطه ای که AB=CD تکمیل می شود

جایی که طول موج AB و CD با هم برابر می شوند یکی از نقاط مهم در این الگو است که باید حتما محقق شود.

نقطه فیبوناچی پروجکشن موج BC

از فیبوناچی پروجکشن بر روی موج BC کمک گرفته و درصدهای مهم آن را مورد بررسی قرار می دهیم. در این الگو محدوده 1.13 الی 3.14 درصدهای مهمی به شمار می آیند(فیبو 3.14 به ندرت اتفاق می افتد). توجه داشته باشید که فیبو یک یعنی اینکه یک موج تمام مسیر رفته خود را جبران کرده است و ما در این الگو محدوده 1.13 را مورد بررسی قرار می دهیم که در این صورت طول موج بیشتر از طول موج BC خواهد شد درواقع در کمترین حالت، 13 درصد از آن فراتر می رود.

معامله با استفاده از الگوی هارمونیک ABCD

ابتدا از فیبو Retracement بر موج AB استفاده می کنیم تا متوجه شویم که BC به چه میزان موج AB را جبران کرده است به عبارت دیگر نقطه C را مشخص می کنیم.

معرفی انواع الگوهای هارمونیک و روش معامله با آن

از این نسبت های متقابل می توان برای پیش بینی میزان حرکت موج بعدی کمک گرفت. به عبارتی اگر موج BC به اندازه 0.50 از موج AB پیش رفت، می توان انتظار داشت که موج CD نیز به اندازه دو برابر و یا 200 درصد موج BC حرکت کند. در این صورت فیبوناچی 200 درصد را با یک خط افقی علامت می زنیم. (می توان فیبوناچی را نگه داشت، اما بهتر است برای اینکه نمودار خلوت تری را داشته باشید یک خط افقی را ترسیم کرده و فیبوناچی را حذف کنید.)

نسبت های متقابل را در جدول فوق مشاهده می کنید.

در انتها از فیبوناچی سه نقطه ای کمک می گیریم تا مطمئن شویم که AB و CD با هم برابر هستند. در این مرحله ما فقط به نسبت فیبوناچی “یک” نیاز داریم (قرار است AB و CD برابر باشند)، بنابراین می توان وارد قسمت تنظیمات فیبوناچی شده و باقی نسبت ها را غیرفعال کرده که دچار سردرگمی نشوید.

محدوده نقطه ای که طول موج CD با موج AB برابر می شود و خط افقی که در مرحله پیش ترسیم کردیم یک ناحیه PRZ را برای ما مشخص می کند.

اینجا همان نقطه ای است که پایان صعود در یک حرکت صعودی و یا پایان نزول در یک حرکت نزولی را نشان می دهد.

بنابراین اگر شما به عنوان کسی که در بازارهای مالی فعالیت دارید مهارت کافی برای استفاده از این الگوها را به دست آورید می توانید بهترین نقاط ورود و خروج را به دست آورید و سود بیشتری را کسب کنید.

2. الگوی خفاش (Bat Pattern)

تمام الگوهای هارمونیک الگوی پیشین یعنی ABCD یا AB=CD را در خود دارند، اما یک موج دیگر به این الگو اضافه می شود و الگوهای دیگر را تشکیل می دهد. به همین دلیل است که گفته می شود الگوی AB=CD یک الگوی اساسی است که فهم آن به شما در درک الگوهای دیگر نیز کمک می کند و درواقع برای فهم دیگر الگوها ضروری است.

معرفی انواع الگوهای هارمونیک و روش معامله با آن

B = 0.382% XA – 0.5% XA

C = 0.382% AB – 0.886% AB

D = 88.6% XA

D = 1.618 % BC – 2.618% BC

مواردی که باید در الگوی خفاش بررسی شوند:

  • طول موج AB باید از فیبوناچی 618% موج XA کمتر باشد. (بهتر است در محدوده فیبوناچی 0.318  تا 0.5 باشد)
  • نقطه C در محدوده بین فیبوناچی 382 الی 0.886% موج AB قرار بگیرد.
  • مقدار BC پروجکشن باید حداقل 618% باشد. (محدوده 1.618 الی 2.618)
  • نقطه ای که AB=CD را مشخص می کند باید در محدوده PRZ قرار گیرد.
  • با بررسی نکات لازم (پرایس اکشن) می توان گفت که آیا موج CD قرار است Extended باشد یا نه. در الگوی خفاش معمولا Extended AB=CD است.
  • از مهم ترین نکاتی که در بررسی و تشخیص الگوی BAT (خفاش) باید به آن توجه کرد این است که نقطه D به هیچ عنوان نباید فراتر از X برود. به عبارتی نقطه D باید در محدوده فیبوناچی 886% موج XA قرار گیرد. (البته اگر کندلی و یا سایه کندل از محدوده 0.886% پیش برود در صورتی که از نقطه X فراتر نرود همچنان می تواند یک الگوی خفاش تلقی شود.)

نکته ای که در مورد الگوی خفاش وجود دارد این است که برگشت روند از ناحیه PRZ (نواحی که نقطه D در آن قرار گرفته است) شدید و یا به عبارتی شارپ است.

همچنین سقف دوم و یا کف دوم (با توجه به روند حرکت) پایین تر از سقف اول است و کف دوم بالاتر از کف اول است.

الگوی خفاش ایده آل

معرفی انواع الگوهای هارمونیک و روش معامله با آن

  • نقطه B دقیقا در 50% موج XA قرار می گیرد.
  • نقطه Dدقیقا در 886% موج XA قرار می گیرد.
  • طول موج BC باید روی فیبوناچی 50 الی 0.618% موج AB باشد.
  • مقدار فیبوناچی پروجکشن BC باید روی 2 باشد. به این ترتیب در حالت ایده آل موج CD دوبرابر موج BC خواهد بود.
  • محدوده PRZ در ناحیه 27AB=CD تشکیل خواهد شد.

لازم به ذکر است که لازم نیست تمام موارد بالا را بتوانید در الگو پیدا کنید که به آن الگوی خفاش ایده آل بگویید بلکه ممکن است چند مورد در الگو وجود داشته باشند و الگو همچنان ایده آل باشد. باز کردن معامله با تشخیص الگوی ایده آل می تواند با ضریب اطمینان بالاتری انجام شود و در نتیجه می توان معامله با حجم بالاتری را در صورت تشخیص الگوی خفاش ایده آل باز کرد.

تمامی موارد ذکر شده برای حالت نزولی نیز صدق می کند.

معرفی انواع الگوهای هارمونیک و روش معامله با آن

معامله با استفاده از الگوی هارمونیک خفاش

ابتدا فیبوناچی Retracement موج XA را رسم می کنیم اگر نقطه B در کمتر از درصد 0.618% موج XA قرار گرفته بود(بهتر است بین 0.318 الی 0.5 باشد).

با استفاده از فیبوناچی Retracement فیبو موج XA را رسم می کنیم. همان طور که پیش از این نیز ذکر شد نقطه D یعنی ناحیه ای که از آنجا انتظار تغییر روند را داریم در فیبو 0.886% موج XA قرار می گیرد. بنابراین فیبو 0. 886 موج XA را در نظر می گیریم و یا یک خط افقی بر روی آن ناحیه رسم می کنیم.

از دیگر مواردی که باید برسی کنیم این است که BC پروجکشن (موج CD) باید بین 1.68 الی 2.68 باشد، خط متناظر با BC پروجکشن  را نیز رسم می کنیم.

حالا از فیبوناچی Trend-Based Fibo Extention  برای ABCD استفاده می کنیم و خطوط به وجود آمده را بررسی می کنیم.

ناحیه ای که هر سه فیبوناچی به ما نشان داده اند را به عنوان ناحیه PRZ شناسایی می کنیم، یعنی جایی که از آنجا انتظار برگشت قیمت را داریم و به این ترتیب پس از بررسی به کمک پرایس اکشن می توانیم وارد معامله شویم. به زبان ساده اگر روند صعودی بوده است احتمال دارد از ناحیه مشخص شده شروع به نزول کند و ما می توانیم با باز کردن معامله فروش (در صورت امکان) به سود برسیم. و یا اینکه در صورتی که  به عنوان مثال ما معامله خرید باز داشته باشیم آن ناحیه بهترین جای خروج را به ما نشان می دهد.

برعکس این مورد نیز صدق می کند یعنی اگر روند نزولی بوده باشد، ناحیه PRZ که مشخص کردیم می تواند منطقه برگشت روند را به ما نشان دهد، در این صورت در نقطه D البته بعد از انجام بررسی های لازم می توان اقدام به خرید کرد، و یا در صورتی که یک معامله فروش (Short) باز داشته داشته باشیم می توانیم معامله خود را ببندیم چراکه نشانه های آغاز روند صعودی را می بینیم.

معرفی انواع الگوهای هارمونیک و روش معامله با آن

3. الگوی هارمونیک گارتلی

مواردی که باید در الگوی گارتلی بررسی شوند:

  • نقطه ی B روی فیبوناچی Retracement 618% از موج XA قرار می گیرد.
  • BC پروجکشن یا همان موج CD باید در محدوده فیبو 13% الی 1.618% باشد.
  • نقطه ی C در محدوده ی 382% الی 0.886% موج AB قرار می گیرد.
  • در این الگوی هارمونیک AB = CD معمولا کامل می شود. به عبارت دیگر در منطقه ی PRZ تحقق این تساوی را بررسی می کنیم.
  • نقطه D بر روی فیبو 786% از موج XA ظاهر می شود.

الگوی گارتلی ایده آل

معرفی انواع الگوهای هارمونیک و روش معامله با آن

طبق تصویر بالا مشاهده می کنید که برای داشتن یک الگوی ایده آل گارتلی باید

  • نقطه B روی فیبو 618 موج XA قرار گیرد.
  • نقطه C روی فیبو 618 موج AB قرار گیرد.
  • نقطه D روی فیبو 786 موج XA قرار گیرد.
  • پروجکششن BC (موج CD) روی 618 قرار گیرد.
  • الگوی AB=CD تشکیل شود.

معرفی انواع الگوهای هارمونیک و روش معامله با آن

الگوی ایده آل صعودی و نزولی گارتلی

انتظار نداشته باشید که همیشه الگوهای ایده آل را در نمودارها مشاهده کنید، اما به هرحال دانستن اینکه یک الگوی ایده آل وین ریت یا شانس موفقیت بالاتری را دارد به شما کمک می کند که زمانی که یکی از این الگوهای ایده آل را پیدا کردید بتوانید با اطمینان بیشتر معامله ای با حجم بالاتر را باز کنید.

معامله با استفاده از الگوی هارمونیک گارتلی

ابتدا به بررسی نمودار می پردازیم، برای تشخیص اینکه یک نمودار مشکوک به گارتلی، شرایط لازم را دارد یا خیر، با استفاده از فیبوناچی  Retracement به بررسی نقطه ی B می پردازیم، اگر نقطه ی B روی 0.618% موج XA قرار گرفته باشد، می توان گفت که این الگو می تواند الگوی هارمونیک گارتلی باشد.

اما فقط این نیست و باید به بررسی موج های دیگر نیز بپردازیم. یک فیبو روی موج AB رسم می کنیم تا متوجه شویم که آیا نقطه ی C در محدوده ی فیبو 0.382 الی 0.886 موج AB واقع شده است یا خیر؟

حال فیبو BC پروجکشن که می تواند نهایتا 1.618 باشد را رسم می کنیم. این محدوده می تواند از 1.13 الی 1.618 باشد.

و اما مهم ترین بخش، فییوناچی Retracement موج XA را روی نمودار قرار می دهیم و خطی عمودی را بر روی ناحیه 0.786 رسم می کنیم.

یکی دیگر از مواردی که بررسی می کنیم این است که در الگوی هارمونیک گارتلی معمولا AB=CD محقق می شود. برای این تساوی از درصد 1 فیبو Trend-based Fibo Extention  روی ABC استفاده می کنیم.

ما برای معامله کردن با استفاده از الگوی گارتلی به دنبال نقطه D هستیم تا بتوانیم ناحیه تغییر جهت روند را پیدا کنیم.

یک ناحیه PRZ درر میان پروجکشن BC که رسم کرده بودیم و همچنین فیبو 0.78 Retracemant موج XA به وجود می آید که بهترین ناحیه برای تغییر جهت حرکت روند است. درصد 1 فیبو Trend-based Fibo Extention نیز می تواند در این محدوده PRZ لحاظ شود، اما در این میان فیبو 0.78 موج XA از همه مهم تر است.

باز هم یادآوری می کنیم که با کمک گرفتن از پرایس اکشن ضریب اطمینان تحلیل خود را بالاتر برده تا بتوانید به سود بیشتری برسید و یا اینکه به موقع از معامله خارج شوید که سود خود را از دست ندهید.

4. الگوی هارمونیک خرچنگ (Crab)

معرفی انواع الگوهای هارمونیک و روش معامله با آن

B = 0.382% XA – 0.618% XA

C = 0.382% AB – 0.886% AB

D = 1.618% XA

D = 2.618% BC – 3.618% BC

در این الگو بر خلاف دو الگویی که پیش از این بررسی کردیم، نقطه D از نقطه X فراتر می رود. به هر حال در بررسی نمودارهای مختلف در بازارهای مالی به مواردی بر می خورید که نقطه D از نقطه X فراتر خواهد رفت، در چنین مواردی این الگو و الگویی که در آینده بررسی می کنیم برای تحلیل نمودار به کمک شما می آیند.

مواردی که باید در الگوی خرچنگ بررسی شوند:

  • نقطه B باید در محدوده فیبو 382% الی 0.618% از موج XA قرار بگیرد.
  • نقطه C باید در محدوده فیبو 382% الی 0.886% از موج AB قرار بگیرد.
  • BC پروجکشن یا همان نقطه D در محدوده 618% الی 3.618% قرار می گیرد. لازم به ذکر است که سطوح 2.618، 3.14 و 3.618 از نواحی بسیار مهمی هستند که در صورتی که با فیبو 1.618% از موج XA نزدیک به هم شدند یک ناحیه PRZ قوی را تشکیل می دهند.
  • باز هم نکته مهم تر در این الگو این است که نقطه D بر روی سطح 618% موج XA قرار می گیرد.

نکته ای که در اینجا باید اضافه کنیم این است که پس از مشخص کردن ناحیه PRZ معمولا برگشت روند به شدت و به صورت شارپ صورت می گیرد.

الگوی هارمونیک خرچنگ عمیق (Deep Crap)

معرفی انواع الگوهای هارمونیک و روش معامله با آن

در این الگو نقطه B از حالت عادی پایین تر می آید، به عبارت دیگر نقطه B بر روی سطح 0.886% موج XA قرار می گیرد.

از طرف دیگر الگوی AB=CD اهمیت بیشتری پیدا می کند. نقطه D معمولا بر روی سطح 1.27 Extended ABCD قرار می گیرد.

معرفی انواع الگوهای هارمونیک و روش معامله با آن

الگوی عمیق صعودی و نزولی خرچنگ

با دانستن الگوهای بیشتر درواقع شما می توانید برای موقعیت های مختلفی که در بازار پیش می آیند، تحلیل مناسبی ارائه دهید و در نتیجه تصمیم درست تری را هم بگیرید. در تصویر فوق الگوی عمیق را در هر دو حالت صعودی و نزولی مشاهده می کنید.

معامله با استفاده از الگوی هارمونیک خرچنگ

در الگوی بولیش یا صعودی خرچنگ ابتدا قیمت صعود می کند (XA) سپس دچار یک افت قیمت می شود (AB) و بعد از آن دوباره یک صعود قیمت را شاهد هستیم (BC) و در انتها افت قیمت را مشاهده می کنیم(CD).

در پایان این افت قیمت در نقطه D انتظار یک رشد قیمت را داریم، اما نکته ای که اینجا باید به آن توجه کرد این است که این الگو شباهت بسیاری به الگوهای پیشین دارد، اگر در میانه راه موج CD به اشتباه فکر کنیم که این یک الگوی هارمونیک خفاش است چطور؟

برای اینکه از این دست خطاها در امان باشیم بازهم پرایس اکشن به کمک ما می آید. زمانی که سطوح فیبوناچی در ناحیه PRZ که به اشتباه تشخیص دادیم فاصله زیادی از هم داشته باشند و یا کلا با نشانه هایی که در آن ناحیه می بینیم به این نتیجه برسیم که زمان تغییر جهت روند هنوز فرا نرسیده است.

برای آنکه از الگوی هارمونیک خرچنگ در معاملات خود استفاده کنیم پیش از هر چیز باید بتوانیم این الگو را در نمودار تشخیص دهیم، برای تشخیص این الگو همانند الگوهای پیشین به ابزار فیبوناچی احتیاج داریم.

استفاده از ابزار فیبوناچی

ابتدا با استفاده از فیبوناچی Retracement جایگاه نقطه B را پیدا می کنیم. همان طور که پیش از این نیز بیان شد، نقطه B باید در محدوده فیبو 0.382% الی 0.618% از موج XA قرار بگیرد.

با بررسی دیگر شرایط لازم برای تشکیل الگوی هارمونیک خرچنگ به دنبال نقطه D می گردیم، محدوده ای که به ما تغییر جهت روند را نشان می دهد.

برای این کار ابتدا مهم ترین عامل یعنی فیبو سطح 1.618% موج XA را مشخص می کنیم. سپس BC پروجکشن یا همان نقطه D که در محدوده 2.618% الی 3.618% قرار می گیرد را نیز مشخص می کنیم.

لازم به ذکر است که سطوح 2.618، 3.14 و 3.618 از نواحی بسیار مهمی هستند که در صورتی که با فیبو 1.618% از موج XA نزدیک به هم شدند یک ناحیه PRZ قوی را تشکیل می دهند.

احتمال برگشت قیمت آن هم به صورت شارپ از ناحیه PRZ که تشخیص داده می شود بسیار زیاد است. در نتیجه با توجه به صعودی یا نزولی بودن الگو می توان تصمیم درست برای باز کردن معاملات را گرفت. البته با توجه به استراتژی معاملاتی که از پیش طراحی شده است.

در الگوی بولیش یا صعودی الگوی خرچنگ درواقع روند نزولی به اتمام می رسد و ما انتظار یک برگشت روند به حالت صعودی را داریم که در این صورت بهتر است در ناحیه PRZ که با توجه به شروط گفته شده مشخص کردیم می توان اقدام به خرید و یا باز کردن موقعیت Long کرد.

بدیهی است که در حالتی که الگوی بیریش یا نزولی خرچنگ را داشته باشیم به این معنا است که روند صعودی به پایان رسیده و ما می توانیم در صورتی که بخواهیم موقعیت Short یا فروش را باز کنیم و یا در صورتی که موقعیت باز خرید داشته باشیم آن را ببندیم.

معرفی انواع الگوهای هارمونیک و روش معامله با آن

5. الگوی هارمونیک پروانه

همان طور که احتمالا تا به اینجا متوجه شده اید، الگوهای هارمونیک شباهت بسیاری به هم دارند و درواقع عمده تفاوت آنها را می توان در سطوح مختلف فیبوناچی و یا به عبارتی طول امواج موجود در الگوها در نظر گرفت.

مواردی که باید در الگوی پروانه بررسی شوند:

  • نقطه B باید در محدوده فیبو 786% از موج XA قرار بگیرد.
  • نقطه C باید در محدوده فیبو 382% الی 0.886% از موج AB قرار بگیرد.
  • حداقل میزان BC پروجکشن 618% است. به عبارت دیگر نقطه D در محدوده 1.618% الی 2.24% موج BC قرار می گیرد.
  • نقطه D بر روی فیبو 27% موج XA قرار گیرد.
  • در الگوی هارمونیک پروانه نیز الگوی AB=CD محقق می شود با این توضیح که معمولا 27% AB = CD به عبارت دیگر طول موج CD، 27/1 برابر طول موج AB است.

(این مقدار مهم است و در ناحیه PRZ حتما باید مورد بررسی قرار گیرد.)

توضیحی که باید در اینجا اضافه کنیم این است که در تمام الگوهای هارمونیک که بررسی شد، نسبت AB=CD محقق می شود، درواقع ما به بررسی موج CD بعد از تکمیل تساوی امواج می پردازیم. و همان طور که در بررسی های الگوها شاهد بودیم سطوح متفاوت در الگوهای مختلف اهمیت پیدا می کنند که باید در ناحیه PRZ به بررسی آنها پرداخت.

معرفی انواع الگوهای هارمونیک و روش معامله با آن

در تصویر فوق الگوهای هارمونیک پروانه را در دو جهت صعودی و نزولی مشاهده می کنید.

معرفی انواع الگوهای هارمونیک و روش معامله با آن

الگوی پروانه ایده آل

  • نقطه B بر روی فیبو 786% از موج XA قرار می گیرد.
  • نقطه C باید در محدوده فیبو 50% الی 0.886% از موج AB قرار بگیرد. (در صورتی که نقطه C در این محدوده مشخص شده بر روی 0.618% واقع شود الگو ایده آل تر هم می شود.)
  • نقطه D بر روی فیبو 27% موج XA قرار می گیرد.
  • ناحیه PRZ در محدوده 27% AB = CD تشکیل می شود. (در حالت عادی الگو این شرط معمولا صورت می گیرد در حالی که در الگوی پروانه ایده آل این شرط و مقدار الزامی است.)
  • BC پروجکشن باید مشخصا بر روی سطح 618 باشد. درواقع تفاوت حالت الگوی هارمونیک پروانه معمولی و ایده آل در همین مورد است.

الگوی ایده آل صعودی و نزولی پروانه

معرفی انواع الگوهای هارمونیک و روش معامله با آن

با توجه به الگویی که در نمودار تشخیص می دهید و البته کمک گرفتن از پرایس اکشن برای گرفتن تایید بیشترمی توانید به سودهای بیشتری برسید.

این دو الگوی ایده آل پروانه را نیز با دیگر الگوهای هارمونیک که در این مطلب یاد گرفتید به ذهن بسپارید تا بتوانید در زمانی که نشانه های هر الگو را مشاهده کردید، روند و تغییر آن را تشخیص داده و به سود برسید.

معامله با استفاده از الگوی هارمونیک پروانه

برای اینکه بتوان از این الگو در بازار استفاده کرد باید ابتدا فیبو Retracement موج XA را رسم کنیم.

جایگاه B را مشخص می کنیم و بررسی می کنیم که آیا شرط لازم برای تشکیل الگو رعایت شده است یا نه.

فیبو Retracement موج AB را نیز رسم می کنیم تا ببینیم که آیا نقطه C شرط لازم برای تشکیل الگو را رعایت کرده است یا خیر.

سپس نوبت BC پروجکشن است که با رسم آن باید ببینیم که D در محدوده مجاز یعنی محدوده 1.618% الی 2.24% موج BC قرار گرفته است.

و نقطه D که باید بر روی فیبو 1.27% موج XA قرار گیرد.

یکی دیگر از مواردی که می توان در این الگو اعمال کرد فیبو سه نقطه ای روی ABC است تا به این ترتیب بتوانیم مکان نقطه چهارم یعنی D را تشخیص دهیم. معمولا در الگوی پروانه نمودار روی سطح 1.27 تکمیل می شود.

تکمیل الگوی AB=CD نیز همان طور که گفته شد در این الگو محقق می شود.

ما برای معامله کردن با این الگوهای هارمونیک به دنبال نقطه D و ناحیه PRZ که نقطه D در آن قرار می گیرد هستیم. تا به این ترتیب بتوانیم محدوده ای که از آن انتظار تغییر جهت روند داریم را شناسایی کنیم.

اگر الگو همه شرایط را داشته باشد نوبت به بررسی پرایس اکشن ناحیه PRZ می رسد تا مطمئن شویم که الگو هارمونیک ما حتما عمل می کند. سپس با توجه به اینکه الگو صعودی یا نزولی است اقدام به باز کردن معامله می کنیم.

نحوه استفاده از الگوهای هارمونیک در معاملات

  • تشخیص الگو

برای اینکه بتوانید از آنچه در رابطه با الگوهای هارمونیک یاد گرفته اید نهایت استفاده را ببرید باید در مرحله اول بتوانید این الگوها را تشخیص دهید، برای تشخیص این الگوها باید با تمرین کافی به مهارت برسید.

  • انجام معامله

وقتی موفق شدید که الگوی هارمونیک مربوط به نمودار قیمتی را به درستی تشخیص دهید، باید با توجه به استرتژی خود معامله را در نقطه مناسب بر اساس تشخیصی که داده اید باز کنید.

  • مدیریت معامله

حالا که معامله ای باز بر اساس یک الگوی مشخص دارید باید رفتار قیمتی را در ادامه بررسی کرده تا بتوانید حد سود و حد ضرر و هرآنچه نیاز هست را مطابق حرکت بازار مدیریت کنید.

سخن آخر

تسلط به الگوهای هارمونیک می تواند نقش بسزایی در موفقیت شما در تحلیل تکنیکال داشته باشد. البته الگوهای هارمونیک به تنهایی نمی توانند استفاده شوند و شما برای تایید بیشتر ناچارید از پرایس اکشن کمک بگیرید در غیر این صورت موفقیت شما دوامی نخواهد داشت.

البته در هنگام استفاده از الگوهای هارمونیک نیز باید از ابزار فیبوناچی که یکی از ابزارها در پلتفرم های معاملاتی است استفاده کنید.

همچنین ابزار XABCD را نیز می توانید در میان ابزار مختلف مشاهده کنید که الگو را با توجه به نقاطی که مشخص می کنید برای شما ترسیم می کند. (هیچ ضرورتی برای استفاده از این ابزار وجود ندارد.)

ناگفته نماند تعداد الگوهای هارمونیک بسیاز زیاد هستند که ما در این مطلب مهم ترین و شناخته شده ترین الگوهای هارمونیک را بررسی کردیم و نحوه معامله به وسیله این الگوها را نیز بیان کردیم.

ادامه مطلب
تحلیل زمانی چیست و چگونه انجام می شود؟
تحلیل زمانی چیست و چگونه انجام می شود؟

شاید بتوان گفت که تحلیل تکنیکال به ۲ نوع زمانی و قیمتی تقسیم می شود و این ۲ تفاوتی باهم نداشته و فقط در تحلیل زمانی به جای استفاده از قیمت، از زمان بهره می بریم. تحلیل زمانی بر اساس زمان بررسی و سنجیده می شود. همان طور که می دانید قیمت ها و اطلاعات بازارها به عوامل زمانی وابسته هستند و تابع زمان هستند. هنگامی که به این قیمت ها روی نمودارها یا تابلوها نگاه می کنیم می خواهیم از تغییرات آن ها درگذشته باخبر شویم. وقتی در بازار سهام، تحلیل تکنیکال قیمت انجام می شود، این کار با استفاده از یک مجموعه زمانی (Time Series)  انجام می شود که قیمت ها را در فاصله های زمانی مشخص در بازار بورس نشان می دهد. در این مطلب قصد داریم تا به بررسی مفهوم تحلیل زمانی در بازارهای مالی و چگونگی به کارگیری آن بپردازیم.

مفهموم تحلیل زمانی

در بازارهای بورس جهانی، شرکت های گوناگون و زیادی سهام خود را برای خریدوفروش عموم عرضه می کنند; در این بین سرمایه گذاران نیز باهدف کسب سرمایه و به دست آوردن سود به خریدوفروش چنین سهامی می پردازند.

اما در چنین فضایی یک سرمایه گذار جهت کسب موفقیت در بازار بایستی از استراتژی ها و روش های گوناگونی استفاده کند که از جمله این استراتژی های مهم در بازار، تحلیل زمانی است.

هدف از انجام تحلیل زمانی در بازار، توجه به تغییرات قیمتی سهام در بازه های زمانی گوناگون، شناسایی الگوهای رفتاری آن ها و درنهایت گرفتن تصمیمات مناسب برای انجام خریدوفروش هایی موفق است.

به طبع کسانی که حجم بالایی از سهام را در اختیاردارند، بایستی به  خوبی بتوانند زمان اصلاح و ریزش و همچنین روند صعودی آن را موردبررسی قرار دهند. بدین جهت تحلیل زمانی موجود در تحلیل تکنیکال امری ضروری خواهد بود.

این نوع رسیدگی به دلیل اینکه تابع قیمت و زمان است، بنابراین فرق چندانی باهم نداشته و برای پیش بردن تحلیل و بازبینی زمان، جایگزین قیمت خواهد بود.

دقت داشته باشید که  آنچه در تحلیل زمانی یک چارت انجام می دهیم این است که مدت زمان روندهایی که قبلاً در چارت اتفاق افتاده را اندازه می گیریم و به کمک نسبت های فیبوناچی، زمان های حمایت و مقاومت آتی چارت را با احتمال بالا معین می کنیم نسبت های فیبوناچی شامل ۳۸٫۲، ۵۰، ۶۱٫۸، ۱۰۰، ۱۶۱٫۸، ۲۶۱٫۸ که در تحلیل های قیمتی از آنها استفاده می کردیم در تحلیل زمانی نیز کاربرد دارند.

تحلیل زمانی به چه شکل انجام می شود؟

تحلیل زمانی چیست و چگونه انجام می شود؟

یکی از فاکتورهای اصلی در انجام تحلیل زمانی بر روی یک سهم خاص، مشاهده چارت های مربوط به نوسانات قیمتی آن است. بدین شکل که در این شکل از تحلیل، با بررسی چارت های قیمتی گوناگون و همچنین زمان های نوشته شده در آن ها، می توان به الگوهای رفتاری بخصوص آن سهم در زمان های گوناگون پی ببریم.

این امر بدین صورت است که مثلاً سهم مدنظر ما در چه بازه های زمانی و به چه عللی با افزایش قیمت روبه رو شده و در چه زمان هایی نیز با کاهش قیمت مواجه گردیده است.

درواقع بررسی این الگوهای رفتاری از یک سهم در زمان های گوناگون، باعث به دست آوردن یک جدول زمان بندی و یا به عبارتی، الگوی رفتاری مبتنی بر زمان از آن سهم خواهد شد.

البته فقط با مشاهده یک چارت و همچنین نوسانات قیمتی یک سهم در زمان های گوناگون، نمی توان به ارزیابی دقیقی دست پیدا کرد; از این رو جهت دقیق تر کردن نتایج تحلیل زمانی از ابزارها و نرم افزارهای بخصوصی استفاده می شود.

بررسی نوسانات سهام

حال بعد از آنکه که موفق شدیم تا الگوهای رفتاری سهم مدنظر خود را در زمان های متفاوت به دست آوریم، قادر هستیم تا با داشتن چنین پشتوانه قدرتمندی، خریدوفروش این سهم را در بازار با دقت بیش تری انجام دهیم.

نهایتاً اینکه با تحلیل زمانی به دست آمده در مورد یک سهم، به این نتیجه خوایهم رسید که سهم مد نظر ما در یک چهارم ابتدایی سال با کاهش شدید قیمت روبه رو خواهد شد; این موضوع به شکلی است که قیمت این سهم در بازه زمانی فوق در کم ترین میزان خود قرار خواهد گرفت.

این نتیجه را ما با بررسی نوسانات قبلی به دست آورده ایم; از طرفی دیگر نیز بر اساس نتایج همین تحلیل صورت گرفته، مشخص شده که قیمت آن سهم در ربع سوم سال با رشد مناسبی روبه رو خواهد شد; این رشد تا حدی خواهد بود که حتی ممکن است باعث افزایش قیمت ۲ برابری شود.

حال در چنین وضعیتی ازآنجایی که می دانیم سهم مدنظر ما در ربع اول سال با کاهش قیمت روبه رو خواهد شد، نسبت به خرید آن در این بازه اقدام خواهیم کرد.

در ادامه نیز ازآنجایی که پیش بینی می کنیم قیمت سهم ما در ربع سوم سال با افزایش روبه رو خواهد شد، سعی می کنیم سهم خریداری شده را تا آن مدت نگه داریم و در زمان مناسب که به سود خوبی خواهیم رسید، نسبت به فروش آن، اقدام نماییم.

فاکتورهای اساسی جهت انجام یک تحلیل زمانی موفق

بررسی چارت های قیمتی

مهم ترین اصل در تحلیل زمانی، توجه به چارت های قیمتی سهم مدنظر است; چراکه این چارت ها، اطلاعات نهفته ی بسیار ارزشمندی  را در درون خوددارند که می توانند، سرمایه گذار را برای کسب سودی مناسب، یاری نمایند.

  • آشنایی و استفاده از ابزار تحلیل زمانی مثل فیبوناچی، ریتریس و …
  • درآوردن الگوی رفتاری برای یک سهم مشخص (در حقیقت بایستی مشخص کنیم که رفتارها و عکس العمل های سهم مد نظر ما در مقابل حوادث و رخدادهای گوناگون به چه شکل خواهد بود تا بدین ترتیب با یافتن چنین الگویی بتوانیم رفتارهای احتمالی بعدی آن را نیز تا حدود زیادی پیش بینی کنیم.)
  • بررسی رفتارهای متفاوت یک سهم در بازه های گوناگونی از ۱ سال
  • بررسی رفتارهای متفاوت یک سهم در بازه های گوناگونی از ۱ ماه

ابزار فیبوناچی

تحلیل زمانی چیست و چگونه انجام می شود؟

بطور کلی سطوح بازگشتی فیبوناچی خطوط افقی بر روی نمودار هستند که در حقیقت محل های احتمالی حمایت و مقاومت در بازار را مشخص می کنند. سطح ها با استفاده از ۲ نقطه بالا و پایین در نمودار تشکیل می شوند. در واقع هر سطحی با یکی از ضرایب یا درصدهای بالاتر از خود هماهنگ خواهد بود.

از طرفی این خط بیانگر این است که حرکت پیشین چه میزان به قیمت خود بازگشت داشته است. همچنین این خط نشان خواهد داد که جهت روند پیشین به احتمال زیاد ادامه می یابد یا خیر. به هر روی، پیش از آنکه این اتفاق رخ دهد، ارزش دارایی غالباً به یکی از ضریب هایی که در بالا ذکر شده اند باز خواهد گشت.

بازگشت یا ریتریسمنت های فیبوناچی یکی از ابزارهای محبوب در میان معامله گران بازار بورس محسوب می شوند. در تحلیل تکنیکال یک سهم، یک بازگشت فیبوناچی با تعیین ۲ نقطه که اغلب یکی بالا و دیگری پایین است، بر روی نمودار قیمتی یک سهم ایجاد شده و فاصله عمودی میان آنها نیز با ضاریب کلیدی فیبوناچی ۲۳٫۶%،  ۳۸٫۲%، ۵۰%، ۶۱٫۸% و همچنین ۱۰۰% تقسیم بندی می گردد.

در حقیقت زمانی که این سطوح مشخص گردند، خطوط افقی کشیده شده و جهت شناسایی سطوح حمایت و مقاومت احتمالی به کار گرفته خواهند شد.

ابزارهای فیبوناچی

در توضیح این بخش از تحلیل زمانی در مورد یک سهم باید عنوان کنیم که بازگشت های زمانی فیبوناچی بازگشت هایی هستند که نقاطی از زمان را مشخص می کنند که در آن نقاط حرکت بازار احتمالاً منجر به توقف یا واژگونی یک روند قیمتی خواهد شد. در حقیقت آنها در این نقاط که قیمت واژگون می گردد محدوده بازگشت و حجم بازگشت را مشخص می کنند.

علاوه بر این، ابزارهای فیبوناچی در نرم افزارهای مخصوص تریدینگ نیز کاربردهای بسیاری دارند. در واقع ابزارهای مرتبط با تحلیل زمانی در بورس شامل ۲ دسته کلی ابزارهای فیبوناچی هستند. این ۲ ابزار ازنظر فنی با هم یک تفاوت جزئی دارند. در حقیقت یکی از آنها جهت ترسیم نیاز به ۲ نقطه خواهد داشت. این در حالی است که دیگری جهت ترسیم نیازمند ۳ نقطه است. از طرفی ابزارهای دونقطه ای شامل ۳ ابزار اکستنشن، بازگشت زمانی و دوره های زمانی هستند و در دسته بندی ابزارهای سه نقطه ای نیز ابزار پروجکشن زمانی را خواهیم داشت که در ادامه به توضیح نحوه کارکرد هرکدام از آنها خواهیم پرداخت.

بازگشت زمانی فیبوناچی

در بالا در مورد سطوح بازگشتی فیبوناچی در تحلیل زمانی بورس توضیحاتی را ارائه دادیم. در حقیقت ابزار بازگشت زمانی فیبوناچی، کاربرد این مفهوم در نرم افزارهای تریدینگ خواهد بود.

از طرفی روش استفاده از این ابزار نیز بسیار ساده است. جهت این کار کافیست تا کاربر ۲ نقطه که غالباً یکی از آنها افزایش و دیگری کاهش در نمودار قیمتی است را انتخاب کند.

علاوه بر این با استفاده از چنین ابزاری، سطوح حمایتی و مقاومتی قیمت که در اینجا غالباً در حال حرکت رو به پایین است، ازنظر تحلیل زمانی در بورس مشخص می گردد. همچنین بوسیله این ابزار تحلیلگر متوجه خواهد شد تا یک تغییر یا حرکت در قیمت تا چه میزان بازگشت خواهد داشت.

چنین ابزاری بوسیله ضرایب فیبوناچی به تحلیل نهایی خواهد رسید. جدا از این موارد، بوسیله چنین ابزاری می توان در تغییرات قیمتی، میزان بازگشت قیمت را نیز مشخص کرد.

در حقیقت استفاده از این ابزار با این تصور که در هر تغییر قیمتی، دوره بازگشتی وجود دارد انجام می گیرد.

خطوط اکستنشن زمانی فیبوناچی

سطح اکستنشن (گسترش) فیبوناچی ابزار دیگری از فیبوناچی است که در تحلیل تکنیکال بازار بورس کاربرد زیادی دارد. برای به دست آوردن سطح اکستنشن مانند ابزار قبل نیاز به تعیین ۲ نقطه روی نمودار دارید. این سطح با استفاده از «نسبت طلایی فیبوناچی» یا همان ضریب ۱٫۶۱۸ ترسیم می شود.

معامله گران فعال در بازار بورس به ۲ روش قادر هستند تا از این ابزار استفاده کنند. روش نخست به فرد تریدر کمک می کند تا بر روی یک بازه زمانی به عنوان بازه هدف خود تمرکز کند.

در اینجا بوسیله ضرایب فیبوناچی می توان به روند قیمتی مشخصی دست یافت که به طور طبیعی در نمودار جریان دارد. درروش دوم تیز ابزار اکستنشن به فرد تریدر کمک می کند تا سطحی را تعیین کند که در آن قیمت بعد از یک رشد طبیعی رو به نزول حرکت کند.

روش نخست استفاده از ابزار اکستنشن به خصوص برای این دسته از معامله گران کارایی دارد. بوسیله این روش و محاسبه نرخ پیش رو و طبق ضریب طلایی فیبوناچی، این تریدرها به روند احتمالی حرکت قیمت پی خواهند برد.

در حقیقت این نکته به آنها کمک خواهد کرد تا درک کنند که قیمت احتمالاً به کدام سو پیش خواهد رفت. در نتیجه آنها قادر هستند تا تصمیم بگیرند که در چه زمانی سهم خود را واگذار کرده تا بیشترین میزان سود را کسب کنند.

از طرفی دیگر معامله گران بسیاری هستند که زمانی که متوجه یک روند یا ترند مشخص می شوند، جهت یافتن نقطه دقیق جهت وارد شدن مشکل خواهند داشت.

روش دوم نیز استفاده از ابزار اکستنشن است که به این دسته از معامله گران کمک کرده تا نقطه مناسبی را جهت وارد شدن در یک روند رو به رشد در بازار پیدا کنند.

در واقع شکل کارکرد این روش به این شکل است که فرد تریدر بایستی صبر کند تا روند بازگشتی یا افت قیمت به نسبت ضریب ۱٫۶۱۸ رسیده و پس از آن باید دنبال سیگنال هایی بگردد که نشان دهنده روند رشد طبیعی قیمت هستند.

دوره های زمانی فیبوناچی

این دوره ها طبق فواصل زمانی فیبوناچی تعریف می گردند. استفاده از این ابزار به فرد تریدر کمک می کند تا زمان های احتمالی تغییر در قیمت را پیش بینی کند.

قاعده کلی در این فواصل با استفاده از همان ضریب طلایی فیبوناچی تعریف می شود. طبق این قاعده هر تاریخ جدیدی حاصل نسبتی از ۲ تاریخ یا دوره پیش از خود است.

برای استفاده از این ابزار نیز مانند ابزارهای قبلی فیبوناچی به ۲ نقطه نیاز است.  تنها تفاوت در دوره های زمانی با ابزارهای بازگشت و گسترش این است که جهت تحلیل زمانی در بورس از ۲ نقطه اوج یا ۲ نقطه زیر استفاده می گردد.

این کار باعث خواهد شد تا روند آتی قیمت در نسبت میان این ۲ نقطه مشخص گردد. دقت داشته باشید که این ابزار، ابزاری زمان محور است و هیچگونه اطلاعاتی در مورد شدت و حجم تغییر قیمت را به تریدر نمی دهد.

در حقیقت این ابزار تنها محدوده زمانی تغییر قیمت را مشخص خواهد کرد. از طرفی بوسیله این ابزار تریدرها محدوده های مناسب جهت ورود یا خروج به یک سهم در بازار را تعیین می کنند.

پروجکشن زمانی

ابزار پروجکشن زمانی ترکیبی از اکستنشن های فیبوناچی با دوره های زمانی فیبوناچی در تحلیل تکنیکال بورس است. درحالی که خیلی شبیه به اکستنشن های فیبوناچی ترسیم می شوند، واجد همان خط های عمودی هستند که در دوره های زمانی ترسیم می شود.

در حقیقت پروجکشن های زمانی فیبوناچی روزهایی هستند که قرار است تا در آنها شاهد یک رویداد قیمتی باشیم. در واقع چنین رویدادهای قیمتی می توانند بالا رفتن یا پایین آمدن یا به نوعی تغییر در روند حرکتی قیمت یک سهم باشند.

این روش تحلیل زمانی در بورس از نظر پیش بینی ارزشمند است. در واقع فرض اولیه بر این است که به کمک این ابزار، معاملات در تاریخ های وقوع تغییرات در قیمت انجام خواهند شد و نه پس از چنین تغییراتی. از این رو چنین مفهومی، مفهومی پویا بحساب می آید.

طرح مثال

به عنوان نمونه اگر قیمت در حال ورود به محدوده حمایتی باشد و همزمان با آن، در نقطه زمانی فیبوناچی نیز قرار بگیرد و سپس قیمت از محدوده حمایتی به سمت بالا در حرکت باشد، این ۲ روش یکدیگر را تأیید خواهند کرد.

از طرفی استفاده از پروجکشن زمانی فیبوناچی جهت زمان بندی تأیید معاملات به عنوان یک روش ترکیبی می تواند به فرد تریدر جهت ساختار بخشیدن و تحلیل معاملات خود نیز کمک کننده باشد.

بطور کلی استفاده از چنین ابزارهایی غالباً به صورت ترکیبی و جهت ایجاد اطمینان انجام می گیرد. در واقع این ابزارها باوجود قابلیت بالایی که جهت کاربردی شدن دارند، امکان خطای آنها نیز وجود دارد.

از سویی دیگر، درحالی که اغلب معامله گران بازار بورس مدعی کاربردی بودن و کارکرد صحیح چنین ابزارهایی هستند، بسیاری دیگر نیز از عدم کارکرد صحیح آنها شکایت دارند.

حقیقت این است که هر ۲ دسته ادعای صحیحی دارند؛ درحالی که این ابزار برای برخی از تریدرها کارایی دارد، برای بسیاری دیگر نیز منجر به اشتباه خواهد شد و می توانیم نتیجه بگیریم که استفاده از این ابزارها به نوعی دارای جنبه عینی نیست.

دیگر ابزارهای تحلیل زمانی

ریتریس زمانی داخلی

اگر به خاطر داشته باشید در تحلیل قیمتی هنگامی که قیمتی از A تا B رشد یا نزول می کرد و سپس اصلاح قیمتی را آغاز می کرد ما از ابزار فیبوناچی قیمتی استفاده می کردیم تا سطوح قیمتی را پیدا کنیم که احتمال پایان اصلاح در آنها بیشتر از سطوح قیمتی دیگر بود.

اساساً در تحلیل زمانی نیز دقیقاً همین عمل را انجام خواهیم داد؛ با این تفاوت که در اینجا از نسبت های فیبوناچی در واحد زمان استفاده کرده تا زمان هایی را تعیین کنیم که احتمال خاتمه اصلاح در آنها بیشتر از دیگر زمان ها خواهد بود.

به بیانی دیگر، چنین نسبت های زمانی همچون نسبت های قیمتی، سطوح حمایت و مقاومت را برای یک سهم تعیین می کنند. در واقع در ریتریس زمانی داخلی از دو پیووت یا به بیانی دیگر، از دو زمان استفاده کرده و نسبت های متداول در آن نیز ۳۸٫۲، ۵۰، ۶۱٫۸ و ۱۰۰ درصد است.

تحلیل زمانی چیست و چگونه انجام می شود؟

دقت کنید که در این چارت سهم از نقطه A تا B رشد کرده و سپس وارد اصلاح شده است. درواقع با کمک ابزار زمانی RET بین این ۲ نقطه، سطوح زمانی برای نقطه C را پیدا می کنیم.

با اعمال این ابزار ما انتظار داریم این اصلاح دریکی از سطوح ۳۸٫۲ یا ۵۰ و یا ۶۱٫۸ درصد یعنی تاریخ های یازده ژانویه، نوزده ژانویه و یا بیست و هشت ژانویه به پایان برسد. در اینجا دقیقاً شاهد این هستیم که از سطح ۶۱٫۸ درصد زمانی، این اصلاح پایان یافته و روند قیمتی تغییر کرده است.

تحلیل زمانی چیست و چگونه انجام می شود؟

به عبارت دیگر در رشدی که داشتیم یعنی بین دو نقطه A و B تعداد پنجاه و سه کندل وجود دارد که ۶۱٫۸ درصد این تعداد برابر سی و سه کندل می شود که تعداد کندل های مسیر اصلاح تا نقطه C را نشان می دهد توجه داشته باشید ابزار RET یک ابزار دو نقطه ای است و از یک سقف به کف و یا از یک کف به سقف رسم می شود.

تحلیل زمانی چیست و چگونه انجام می شود؟

ریتریس زمانی خارجی

این ابزار هم دو نقطه ای بوده و در یک حالت میان سقف و کف و در حالتی دیگر نیز میان کف و سقف مورد استفاده قرار می گیرد. از طرفی مهم ترین نسبت های این ابزار ۱۰۰ و ۱۶۱٫۸ درصد هستند.

ضمناً ابزارهای RET و EXT نیز در نرم افزار دینامیک تریدر یکی هستند؛ ولی کاربردهای متفاوتی با هم دارند. از این رو جهت تمییز دادن این ۲ ابزار در زمان استفاده از آنها، نسبت صد درصد برای کاربر بسیار حائز اهمیت خواهد بود.

تحلیل زمانی چیست و چگونه انجام می شود؟

این شکل نشان دهنده این است که سهم فاصله زمانی که از B تا C طی می کند بافاصله زمانی که از A تا  B طی می کند برابر است اما BC مسافت قیمتی کمتری نسبت به AB پیموده است.

این نکته بدین معنا خواهد بود که در فواصل زمانی برابر، ریزش قیمتی کمتری خواهیم داشت و در نتیجه فشار فروش در بازار کم بوده و فروشندگان قدرت زیادی نخواهند داشت. در این حالت بایستی بعد از عبور از زمان ۱۰۰% به دنبال فرصت های خرید گشت.

در این موارد احتمال تشکیل الگوی AB=CD بسیار زیاد است و حرکت BC صرفاً یک اصلاح است. در این حالت نسبت ۱۰۰% جزء گروه نخست یعنی RET است.

تحلیل زمانی چیست و چگونه انجام می شود؟

این شکل نیز بیانگر این است که در فاصله زمانی یکسان ریزش قیمتی بیشتری داریم یعنی قدرت فروشندگان زیاد است و این دیگر یک اصلاح نیست بلکه یک حرکت نزولی در بازار است.

در این شرایط بایستی صبر کرده تا سهم تا نسبت صد درصد حرکت کند، ولی این صد درصد، دیگر RET نبوده یک EXT است. در حقیقت در زمان هایی که کف یا سقف جدید ایجاد ساخته می شود، عملاً ما EXT داریم.

نسبت های زمانی

نسبت های زمانی در واقع همان ابزاری است که در ریتریس زمانی از آن استفاده کردیم، منتها شکل استفاده و کاربرد آن متفاوت است. ابزار TCR در حقیقت ۲ نقطه ای بوده و از دو پیووت رسم می گردد.

از طرفی کاربرد عمده ابزار TCR نیز یافتن کف و سقف سوم بوسیله دو کف یا دو سقف پیشین است. همچنین ۲ پیووتی که جهت رسم این ابزار مورداستفاده قرار می گیرند نیز یا بایستی هر دوی آنها سقف باشند تا زمان تقریبی سقف سوم را تعیین کنند، یا بایستی هر دوی آنها کف باشند تا زمان تقریبی کف سوم را تعیین کنند.

در نتیحه اگر در نسبت صد درصد زمانی، قیمت دچار واکنش شده و شاهد تغییر جهت قیمت باشیم، احتمال اینکه در نسبت های ۱۶۱٫۸ و ۲۶۱٫۸ درصد نیز واکنش قیمتی را شاهد باشیم بسیار بالا خواهد بود.

تحلیل زمانی چیست و چگونه انجام می شود؟

دقت داشته باشید که اگر نسبت صد درصد، زمان یک سقف را نشان بدهد، در حقیقت لزومی ندارد تا نسبت ۱۶۱٫۸ یا ۲۶۱٫۸ درصد نیز هم زمان سقف باشند؛ بلکه این دو نسبت می توانند زمان یک کف را نشان داده یا بالعکس.

این نکته را همواره به خاطر داشته باشید که نسبت های اساسی و کاربردی ابزار TCR ، ۱۰۰% و ۱۶۱٫۸% هستند.

تغییر قطبیت زمان

در زمانهایی که ابزار TCR میان ۲ سقف مورد استفاده قرار می گیرد، منتها در نسبت صد درصد آن، یک کف تشکیل خواهد شد. همچنین در زمان هایی که این ابزار میان دو کف مورد استفاده قرار می گیرد، منتها در نسبت صد درصد آن، شاهد تشکیل یک سقف هستیم و به چنین پدیده ای تغییر قطبیت زمانی اطلاق می گردد.

در چنین مواقعی احتمالاً شاهد نسبت ۱۶۱٫۸ درصد از جنس ۲ پیووت نخست خواهیم بود. مثلاً اگر ابزار TCR میان ۲ پیووت سقف زده شده و نسبت صد درصد زمان نیز یک کف را ایجاد کند، نسبت ۱۶۱٫۸ درصد زمان نیز یک سقف را ایجاد خواهد کرد و بالعکس.

تصویر تناوب های زمانی (ATP)

یکی از اساسهای کلیدی در تحلیل تکنیکال این است که روندهای قیمتی، گذشته خود را تکرار خواهند کرد. از این رو ابزار ATP نیز زمان یک روند درگذشته را در آینده تصویر خواهد کرد. در حقیقت این ابزار زمان هایی را تعیین می کند که روند مدنظر قادر خواهد بود تا در آن زمان ها کامل گردد.

همچنین ATP برخلاف دو ابزار پیشین، یعنی RET و TCR ، از سه پیووت تشکیل خواهد شد و به نوعی ابزاری ۳ نقطه ای بحساب می آید. از طرفی مهم ترین نسبت های فیبوناچی آن نیز ۶۱٫۸، ۱۰۰ و ۱۶۱٫۸ درصد خواهند بود.

کاربردهای تحلیل زمانی

1. همپوشانی زمانی

برای به دست آوردن ناحیه زمانی دقیق و مطمئن می توانیم همزمان از چند ابزار زمانی باهم استفاده کنیم. ناحیه ای که بیشترین تراکم نسبت های فیبوناچی را داشته باشد محتمل ترین زمان موردنظر ماست.

2. همپوشانی قیمتی و زمانی

با استفاده از کاربرد تحلیل زمانی و مفهوم همپوشانی توانستیم محدوده زمانی که بیشترین احتمال برای تارگت ما دارد را شناسایی کنیم. حال اگر بتوانیم به صورت دقیق این همپوشانی زمانی را با همپوشانی قیمتی ترکیب کنیم در بیشتر مواقع قیمت و زمان ورود و خروج را می توانیم مشخص کنیم و تحلیلگری که بتواند این ۲ فاکتور مهم معاملاتی خود را با دقت تعیین کند ازجمله موفق ترین تحلیلگران است.

3. شناخت عمق بازار

در این بخش از کاربردهای تحلیل زمانی به بررسی نکات بسیار مهمی می پردازیم که به کمک آنها می توان کیفیت معامله گری و دقت در زمان های ورود و خروج را بالا برد

حالت الف

فرض کنید قیمتی از A تا B رشد کرده و هم اکنون در حال اصلاح است. برای یک تحلیلگر حرفه ای این نکته بسیار مهم است که دریابد تا چه زمانی در فاز اصلاح خواهیم بود و چه زمانی بازار برمی گردد.

به نمودار نماد قثابت توجه کنید در مسیر اصلاحی BC قیمت خیلی زودتر از زمان به سطوح ۳۸٫۲، ۵۰ و ۶۱٫۸ درصد خود رسیده است و به اصطلاح سهم ظرف زمان خود را پر نکرده است.

این بدین معناست که در این مسیر اصلاحی قدرت فروشنده بیشتر از خریدار بوده است و نتیجه مهمی که می توان گرفت این است که روند اصلاحی کمنگنز فعلاً ادامه خواهد داشت تا ظرف زمان خود را پر کند و اگر رشدی هم کند ناپایدار و کوتاه مدت خواهد بود.

همان طور که مشخص است قثابت باوجود یک رشد موقت، نسبت صد درصد زمانی خود را پر کرد و سپس به رشد خود ادامه داد. معمولاً در مسیرهای اصلاحی شاهد شکل گیری الگوی ABC هستیم.

تحلیل زمانی چیست و چگونه انجام می شود؟

حالت ب

در نمودار زیر یک رشد هیجانی از محدوده A تا B داریم. با رسم ابزار ریتریس زمانی مشاهده می شود که از ریتریس صد درصد عبور کردیم ولی همچنان درروند اصلاحی هستیم.

به عبارت دیگر تعداد کندل های اصلاح بیشتر از تعداد کندل های حرکت شده است و خریداران تمایلی برای خرید در ریتریس صد درصد زمانی ندارند.

علت این امر بزرگ بودن حد ضرر است یعنی فاصله قیمت خرید تا کف A زیاد است و معامله در این قیمت ها حد ضرر بزرگی خواهد داشت. بهترین استراتژی در این بازار انتظار برای شکسته شدن خط روند نزولی و متعادل شدن بازار و روند هیجانی AB  است.

تحلیل زمانی چیست و چگونه انجام می شود؟

حالت ج

در حرکت های زیگزاگی صعودی برای تعیین حدود قیمتی و زمانی تارگت از دو ابزار ۳ نقطه ای قیمتی APP و زمانی ATP استفاده می کنیم و نسبت ۱۰۰% هردو را مانیتور می کنیم.

اگر قیمت زودتر از زمان به هدف ۱۰۰% ابزار APP خود رسید نشان از برتری و قدرت خریداران دارد و در صورت تغییر جهت قیمت در نسبت ۱۰۰% APP می توانیم نسبت ۱۰۰% ATP را هدف زمانی برای تولید یک کف در نظر بگیریم.

به عنوان مثال در چارت کترام نسبت ۱۰۰% زمانی ATP در تاریخ ششم دسامبر بوده اما قیمت خیلی زودتر از این تاریخ به نسبت ۱۰۰% قیمتی APP خود رسیده است و سپس تغییر جهت داده است. در این شرایط می توانیم نسبت ۱۰۰% زمانی را زمان تشکیل یک کف در نظر بگیریم.

تحلیل زمانی چیست و چگونه انجام می شود؟

در روند نزولی هم گاهی اوقات شاهد چنین رفتار قیمتی و زمانی هستیم. به عنوان مثال در چارت سهم غبشهر با استفاده از ابزارهای ATP و APP و تصویر کردن قیمت و زمان مسیر AB به نقطه C، مشاهده می شود که قیمت زودتر از زمان به نسبت ۱۰۰% خود رسیده است بنابراین انتظار می رود نسبت ۱۰۰% زمانی یک سقف تولید کند که دقیقاً همین اتفاق افتاده است.

4. واگرایی زمانی

در بعد قیمت با مفهوم واگرای آشنا شدیم و از اهمیت و کاربردهای این مبحث بخصوص سیگنال های بسیار قوی که صادر می کند آگاه هستیم. مفهوم واگرایی را می توان در بعد زمان نیز به کار برد.

تحلیل زمانی چیست و چگونه انجام می شود؟

انواع واگرایی زمانی

واگرایی زمانی نوع نخست

هنگامی که تعداد کندل های روند اصلاحی بیشتر از تعداد کندل های حرکت قبل از خود باشد.

تحلیل زمانی چیست و چگونه انجام می شود؟

در چارت فوق تعداد کندل های مسیر A تا B (حرکت) برابر بیست و دو کندل بوده ولی در مسیر B تا C (اصلاحی) برابر بیست و هشت کندل است. بنابراین از منظر زمانی شاهد واگرایی مثبت می باشیم و بایستی دنبال فرصت های معاملاتی خرید بود (به همین ترتیب در مسیر ABC نیز شاهد واگرایی مثبت می باشیم).

واگرایی زمانی نوع دوم

هنگامی که درروند اصلاحی، زمان بیشتر از قیمت اصلاح شود.

تحلیل زمانی چیست و چگونه انجام می شود؟

در نمودار فوق پس از رشد تندوتیز AB سهم وارد اصلاح شد. با استفاده از ابزارهای ریتریس قیمتی و زمانی مشاهده می شود که ازلحاظ قیمتی سهم حدود پنجاه درصد از قیمت مسیر AB را اصلاح نموده، درحالی که ازلحاظ زمانی حدود دویست و شصت درصد از زمان مسیر AB را اصلاح کرده است.

به عبارت دیگر در اصلاح BC زمان بیشتر از قیمت اصلاح کرده است که تعریف واگرایی نوع ۲ است و بایستی دنبال فرصت های خرید بود.

تحلیل زمانی چیست و چگونه انجام می شود؟

نتیجه گیری

دقت کنید که بعنوان مثال این امکان وجود دارد تا اصلاح قیمتی یک سهم به اتمام رسیده باشد و شما به آن سهم ورود کنید؛ ولی سهم ازنظر زمانی کماکان جا برای اصلاح داشته باشد و برای زمانی طولانی در همان قیمت ایست کند.

در این صورت شما از باقی بازار عقب خواهید ماند. این در حالی است که می توانستید با انتخاب سهمی که هم از نظر زمان و هم از لحاظ قیمت اصلاح خود را به پایان رسانیده باشد، سود بیشتری را در زمانی کمتر کسب کنید.

از این رو اساساً تحلیل زمانی در تحلیل تکنیکال و همچنین تحلیل قیمتی، بطور تقریبی از اصولی یکسان پیروی می کند و در این بین فیبوناچی و ابزارهای آن حرف نخست را می زنند.

در حقیقت بهترین ترفند در تحلیل بازار این است که تحلیل زمانی در تحلیل تکنیکال و تحلیل قیمتی را به طور همزمان به کار برد تا بتوان بیشترین میزان سود را کسب کرد.

ادامه مطلب
نود کامل یا فول نود بیت کوین چیست؟
نود کامل یا فول نود بیت کوین چیست؟ بررسی مزایا و معایب آن

در این مقاله قصد داریم به تعریف فول نود بیت کوین بپردازیم. ابتدا به شرح تعاریف فول نود (Full Node) و لایت نود (Light Node) پرداخته و تفاوت های آن ها را بررسی خواهیم کرد.

نود چیست؟

اگر بخواهیم به صورت ساده نود را تعریف کنیم باید بگوییم که هر دستگاهی که به شبکه بیت کوین متصل می شود، نود یا گره نامیده می شود.

با توجه به ساختار بلاک چین که به صورت سیستم های توزیع شده طراحی شده اند، شبکه نودهای رایانه ای این شرایط را برای بیت کوین فراهم می کنند که به صورت جدا جدا و غیرمتمرکز مورد استفاده قرار گیرند. به عبارت دیگر نیازی به واسطه جهت اتصال بین کاربران نیست.

می توان گفت، نودها مانند پل ارتباطی هستند و می توان در آن پیامی را ایجاد، دریافت یا ارسال کرد. نودها می توانند اطلاعات تراکنش ها و بلاک ها را میان شبکه توزیعِ شده رایانه ها منتقل کنند. هر نود عملکرد منحصر به فرد خود را دارد.

سه وظیفه اصلی هر نود

1- تطبیق تراکنش ها با قوانین کلی شبکه

در شبکه بیت کوین، نودها به صورت جمعی تراکنش ها و بلاک های جدیدِ استخراج شده را تأیید می کنند. گفتنی است حداقل 50 درصد نودهای شبکه باید تراکنش مورد نظر را تأیید کنند در غیر این صورت تراکنش مذکور نامعتبر است.

2- اشتراک گذاری اطلاعات

اگر هر نود به هر دلیلی از دسترس خارج بشود، اطلاعات جدیدی که در زمان عدم دسترسی آن وارد شبکه شده توسط سایر نودها دریافت، منتقل و به اشتراک گذاشته می شود.

3- ذخیره کپی از تمام اطلاعات موجود در شبکه

نودها از همه اطلاعات موجود در شبکه کپی گرفته و آن را نگهداری می کنند. این کار به هدف جلوگیری از دست رفتن و تحریف داده ها صورت می گیرد. همچنین این داده های کپی شده باعث ایجاد تفاوت بین فول نود و لایت نود می شود.

فول نود بیت کوین چیست؟نود کامل یا فول نود بیت کوین چیست؟

به نودهایی که مستقیم به شبکه متصل شده و قوانین آن را پذیرفتند، فول نود بیت کوین گفته می شود. برای اینکه نودها به فول نود تبدیل شوند نیاز به صرف هزینه است.
به منظور تبدیل نود به فول نود ابتدا باید نرم افزار بیت کوین کور(Bitcoincore) را دانلود کرده و داده های شبکه را در آن حفظ کنید.

مزیت نود کامل به نود این است که شما کیف پول امن برای حفظ بیت های خود دارید. این کیف ها در برابر حملات 51 درصدی نیز ایمن هستند.

انواع فول نود

فول نود به دو دسته نود آرشیوگر و سرشاخه تقسیم بندی می شود.

1. نود آرشیوگر (Archival)

به نودی که همه اطلاعات را دریافت و ذخیره می کند نود آرشیوگر گفته می شود. این داده ها شامل داده های موجود در کیف پول صرافی ها است که به منظور انتقال رمز ارزها استفاده می شود. معمولاً از نودهای آرشیوگر برای تحلیل بازارهای مالی و کمک به تحلیلگران بازار استفاده می شود.

نود سرشاخه در بلاک چین های مختلف به چند دسته شامل نود ماینر، نود استیک کننده و نود دارای اختیارات محول شده تقسیم بندی می شود که این تقسیم بندی ها نتیجه مکانیزم های اجماع متفاوت در رمزارزها است.

2. نود سرشاخه (Pruned)نود کامل یا فول نود بیت کوین چیست؟

حجم ذخیره سازی نود سرشاخه نسبت به نود آرشیوگر کمتر است. این نود ترجیح می دهد صرفاً داده های جدید در تراکنش ها را جمع آوری کند. به همین دلیل به آن نود سرشاخه گفته می شود.

امکانات لازم برای پیاده سازی یک فول نود بیت کوین

شما برای پیاده سازی یک فول نود نیاز به دسکتاپ یا لپ تاپ با آخرین نسخه Windows، Mac OS X یا Linux دارید.

همچنین برای حفظ داده ها باید حافظه کافی روی دستگاه خود داشته باشید که پیشنهاد می شود 200 گیگابایت فضای خالی روی disk. وجود داشته باشد.

در ادامه باید از حافظه حداقل 2 گیگابایتی RAM نیز مطمئن شوید.

اینترنت پرسرعت با حداقل سرعت بارگذاری 50 کیلوبایت بر ثانیه که بدون محدودیت بتوانید دانلود و بارگذاری کنید.

فول نودهای آنلاین ممکن است سرعتی به میزان 200 گیگابایت در ماه جهت بارگذاری و برای دانلود نود بیت کوین به سرعت حدود 20 گیگابایت در ماه احتیاج داشته باشند.

همچنین برای شروع اولین فول نود، 200 گیگابایت جهت دانلود نیازمند هستید.

گفتنی است فول نود باید حداقل 6 ساعت در روز به صورت پیوسته کار کند.

لایت نود چیست؟نود کامل یا فول نود بیت کوین چیست؟

لایت نود یا نود سبک یکی از انواع نود است که صرفاً با تأیید بلاک های رأس زنجیره (Block Headers) به تأیید ساده پرداخت (Simplified Payment Verification) یا SPV می پردازد.

این نود نیازی ندارد همه داده های شبکه را دریافت و ذخیره کند. لایت نودها وابسته به فول نودها هستند. تفاوت این دو نود در سطح اختیارات، امنیت و میزان داده های دریافتی از شبکه بلاکچین بیت کوین است. در واقع تفاوت در اختیارات و کارکردهای نودها در بلاکچین های مختلف همچون اتریوم (Ethereum)، ترون (Tron) منجر به تفاوت هایی مهم در کارایی و عملکرد پلتفرم های این رمز ارزها شده است. این نودها کاملاً متکی به فول نودها هستند و اگر فول نودی برای تأیید تراکنش های شبکه لایت نود وجود نداشته باشد، د رواقع شبکه مذکور با یک شبکه متمرکز هیچ تفاوتی نخواهد داشت. درواقع لایت نودها حکم یک شخص ثالث را برای دسترسی راحت تر کاربران به کیف پول های رمزارزی ایفا می کنند و اگر داده های یک تراکنش نامعتبر، به دلیل نداشتن تمام سوابق تراکنش ها، توسط یک لایت نود تأیید بشود کل آن تراکنش به دلیل قدرت بالاتر فول نودها رد خواهد شد.

مزایای فول نود بیت کوین چیست؟

برای تبدیل یک نود به فول نود، نیاز به هزینه گزافی است و انجام آن سودی را برای گره های داوطلب این کار به همراه نخواهد داشت.

بسیاری از افراد به صورت داوطلبانه حاضر می شوند به شبکه متصل شده و نقش فول نود بیت کوین را ایفا کنند. برای انجام این کار لازم است از منابع پردازشی اضافی استفاده کرد و هزینه بیشتری را متحمل شد. لازم به ذکر است برای توسعه شبکه فول نود بیت کوین نیاز به تعداد زیادی داوطلب است و تعداد محدود کارساز نیست.

در نقطه مقابل مزایایی مانند افزایش سطح امنیت شبکه، کیف پول ایمن برای نگهداری بیت کوین، فروش اطلاعات به معامله گران برای فول نود برشمرده می شود.

موانع فول نود بیت کویننود کامل یا فول نود بیت کوین چیست؟

باوجود مزایای بسیاری که برای فول نود وجود دارد، بد نیست با موانع و مشکلات آن نیز آشنایی داشته باشید که در ادامه به آن پرداختیم:

1. مشکلات مربوط به پهنای باند

برخی ارائه دهندگان سرویس های اینترنتی با افزایش مصرف، هزینه اضافی از کاربر دریافت می کنند. یا ممکن است دسترسی شما به اینترنت قطع شود. بنابراین لازم است پهنای باند خود را مدیریت کنید و از سرویسی استفاده کنید تا بتوانید از Bitcoin Core بهره ببرید.

2. آنتی ویروس

ممکن است ویروس هایی روی بستر بلاک چین قرارگرفته و داده ها را دچار اختلال کنند. درنهایت دسترسی شما به Bitcoin Core با محدودیت مواجه می شود. بنابراین لازم است به آنتی ویروس های موجود و نکات ایمنی آن توجه لازم را داشته باشید.

نود کامل یا فول نود بیت کوین چیست؟

3. حملات و اختلال

نرم افزار Bitcoin Core حیاتی ترین بخش فول نود است. ممکن است افرادی قصد اختلال در شبکه را داشته و به آن حمله کنند. همچنین حمله به میزان محدودیت پهنای باند نیز جز حملات مختل کننده محسوب می شود.

ادامه مطلب
کشت سود چیست؟
کشت سود چیست؟ معرفی 7 تا از پلتفرم های معروف آن

آشنایی با مفهوم کشت سود

احتمالأ تاکنون، مبلغی را به عنوان سپرده در بانک سرمایه گذاری کرده اید و در ازای پولی که در بانک گذاشته اید، ماهیانه پولی را به عنوان سود این سپرده گذاری دریافت نموده اید. به این دریافت سود در دنیای ارز دیجیتال، مدیریت مالی غیرمتمرکز و یا Defi، می گویند. در واقع، defi/’>دیفای یک سیستم پولی جدید بر مبنای بلاکچین های عمومی است.  از جمله دلایلی که به این سیستم مالی جدید، غیرمتمرکز می گویند، این است که با توجه به این نکته که سوابق و اسناد سیستم به صورت یکسان در شبکه همتا به همتا و در هزاران سیستم که در سراسر جهان پراکنده است، نگهداری می شوند هیچ گونه مشکلی در این فرآیند رخ نمی دهد. یکی از کاربردهای دیفای، کشت سود است که در سال 2020 میلادی توسط کاربران و سرمایه گذاران ارز دیجیتال شناخته شد و مورد استفاده قرار گرفت.

ییلد فارمینگ

کشت سود یا Yield-farming، به معنی کسب درآمد غیرفعال از دارایی های ارز دیجیتال است و اشاره به فرآیندی دارد که طی آن، کاربر ارز دیجیتال با هدف کسب سود بیش تر، موجودی ارز دیجیتال فعلی خود را قرض می دهد. دقیقأ مانند شیوه سنتی مالی که پول را در بانک با هدف کسب سود ماهانه در بانک سپرده گذاری می کردیم.

ییلد فارمینگ یک شیوه سرمایه گذاری نوین است که بسیار پرنوسان و پرریسک به حساب می آید اما در عین حال، بسیار پر بازده است به گونه ای که یکی از بزرگ ترین محرک های رشد دیفای محسوب می شود.

به این نکته توجه کنید، به کاربرانی که در قالب پروتکل های ییلد فارمینگ، اقدام به قرض دادن ارزهای دیجیتال در استخرهای نقدینگی با هدف کسب سود بیش تر می کنند، در اصطلاح تأمین کنندگان نقدینگی یا Liquidity Provider (LP) می گویند.

سودی که تأمین‎کنندگان نقدینگی از فرآیند ییلد فارمینگ به دست می آورند، معمولأ به صورت سالیانه است و سود یا در اصطلاح پاداشی که این تأمین کنندگان دریافت می کنند، درصدی از سود وام پرداخت شده توسط قرض گیرنده و یا درصدی از کارمزد تراکنش صرافی است.

از چه روش هایی برای کشت سود می توان استفاده کرد؟کشت سود چیست؟

همان طور که در بالا نیز اشاره کردیم، Yield farmingبر روی پلتفرم Defi انجام می شود که البته برای اجرای این فرآیند، از روش های مختلفی می توان بهره برد، که عبارتند از:

  1. کشت سود در استخرهای نقدینگی
  2. کشت سود به واسطه طرح های تشویقی
  3. کشت سود در بازارهای مالی
  4. کشت سود در استخرهای نقدینگی

1.کشت سود در استخرهای نقدینگی

تأمین کنندگان نقدینگی از طریق پلتفرم های Balancer و Uniswap که بزرگ ترین استخرهای نقدینگی در Defi به حساب می آیند، اقدام به ییلد فارمینگ می کنند.

به این ترتیب که سرمایه خود را به ازای دریافت سود به استخر تزریق می کنند و با هر معامله ای که از طریق استخرهای نقدینگی انجام می شود و کاربری از این پلتفرم ها اقدام به معامله نماید، سودی به عنوان تسهیل در معاملات در اختیار ارایه دهندگان نقدینگی قرار می گیرد.

  1. کشت سود به واسطه طرح های تشویقی

دسته ای از پلتفرم های Defi، ارزهای بومی خود را به عنوان عاملی جهت ایجاد انگیزه برای سرمایه گذاران به کاربران معرفی می کند و کاربران با خرید ارزهای بومی معرفی شده، شانس این را خواهند داشت که اقدام به ییلد فارمینگ نمایند.

  1. کشت سود در بازارهای مالی

یکی از آسان ترین روش ها برای کسب سود در بازار ارز دیجیتال، ییلد فارمینگ است. برای کسب سود در بازارهای مالی باید مقداری استیبل کوین در پلتفرم هایی مانند کامپوند و آوی، پس انداز کنید تا در سریع ترین زمان ممکن به سود دست یابید.

برای درک بهتر محیط دیفای، شاید بهتر باشد که با پلتفرم های ییلد فارمینگ آشنا شوید، بنابراین با ما همراه باشید.

آیا پلتفرم های کشت سود را می شناسید؟کشت سود چیست؟

آقای غفاری، تصمیم دارد اقدام به ییلد فارمینگ در بازار ارز دیجیتال نماید، بنابراین اتریوم خود را در قالب یک قرارداد هوشمند سپرده گذاری بر بستر یک پلتفرم سرمایه گذاری می کند.

مهم ترین نکته ای که آقای غفاری باید به آن توجه کند این است که، پلتفرمی را انتخاب کند تا به واسطه آن سرمایه اش را مدیریت نماید و کم تر متحمل پذیرش ریسک در سرمایه گذاری شود.

بنابراین، مهم است که آقای غفاری پلتفرم های موجود در دیفای را بشناسد. این پلتفرم ها عبارتند از:

  1. پلتفرم کامپوند (Compound Finance)
  2. پلتفرم آوی (Aave)
  3. پلتفرم یونی سوآپ (Uniswap)
  4. پلتفرم بالانسر (Balancer)
  5. پلتفرم میکرداو (Maker DAO)
  6. پلتفرم کرو فایننس (Curve Finance)
  7. پلتفرم یرن فایننس (Yearn.finance)

1- پلتفرم کامپوند (Compound Finance)کشت سود چیست؟

کامپوند، به عنوان یکی از شاخص ترین پروتکل های ییلد فارمینگ به حساب می آید. به این ترتیب که این پلتفرم بازار سرمایه است و به هر کاربر این امکان را می دهد تا با در اختیار داشتن کیف پول اتریوم در استخرهای نقدینگی، فعالیت نمایند و اقدام به قرض دادن و یا قرض گرفتن دارایی کنند. به همین دلیل است که نرخ سودی که از پلتفرم کامپوند به دست می آید براساس عرضه و تقاضا تعیین می شود.

2- پلتفرم آوی (Aave)

این پلتفرم یکی از مورد توجه ترین پلتفرم های غیرمتمرکز مالی است که به کاربران خود اجازه می دهد تا از طریق وام دادن و یا وام گرفتن به سود برسند.

در واقع هر سرمایه گذار به ازای دارایی که در استخر نقدینگی تزریق می کند، توکنی را به عنوان پاداش دریافت می نماید. به این نکته توجه داشته باشید که فرآیند سوددهی در پلتفرم آوی، بلافاصله پس از سپرده گذاری شروع می شود.

3- پلتفرم یونی سوآپ (Uniswap)

یونی سوآپ در واقع یک صرافی غیرمتمرکز است که از طریق در اختیار قراردادن توکن به سرمایه گذاران امکان ییلد فارمینگ را فراهم می کند. به این ترتیب که تأمین کنندگان نقدینگی، با سپرده گذاری به ارزش معادل با 2 توکن، استخر نقدینگی را ایجاد می کنند و معاملات براساس ارزش ایجاد شده در این استخر نقدینگی انجام می پذیرد. که به ازای هر معامله درصدی به تأمین کنندگان نقدینگی تخصیص می یابد.

4- پلتفرم بالانسر (Balancer)کشت سود چیست؟

بالانسر یکی از انواع پروتکل های نقدینگی است که به دلیل ایجاد انعطاف پذیری که در استخرهای نقدینگی شکل می دهد، نوآوری مهمی در حوزه ییلد فارمینگ به حساب می آید.

بالانسر این امکان را به کاربران می دهد تا توکن های سفارشی را در استخرهای نقدینگی سفارشی به خود تخصیص دهند و کاربران از معاملاتی که در این استخرها انجام می پذیرد درصدی را به عنوان سود دریافت می نمایند.

5- پلتفرم میکرداو (Maker DAO)

تریدرهایی که به دنبال ییلد فارمینگ از پلتفرم میکر هستند، باید از dai/’>دای (DAI) استفاده نمایند. اما ممکن است این سؤال برایتان مطرح شود که دای چیست؟

دای، یک استیبل کوین است که ارزش آن به طور الگوریتمی به ارزش دلار وابسته است.

فرآیند ییلد فارمینگ در پلتفرم میکرداو بسیار جالب است، به این ترتیب که، هر کاربر با ایجاد Maker Vault، می تواند دارایی هایی مثل BAT، WBTC و … را در آن ذخیره کند. در مرحله بعد، هر کاربر می تواند دای را که به عنوان وثیقه ناشی از بدهی دارایی قفل شده است را ایجاد نماید.

با گذشت زمان، سودی که نرخ آن به واسطه دارندگان توکن MKR تعیین می شود و به عنوان هزینه ثابت شناخته خواهد شد، بدهی مرحله اول را جبران می نماید.

6- پلتفرم کرو فایننس (Curve Finance)

یکی دیگر از پروتکل های صرافی غیر متمرکز، کرو فایننس است. این نوع از پلتفرم مختص مبادلات استیبل کوین های بالغ طراحی شده است که به تریدرها، این اجازه را می دهد تا مبادلاتی با ارزش بالا و ریسک پایین داشته باشند.

7- پلتفرم یرن فایننس (Yearn.finance)کشت سود چیست؟

این پلتفرم برای تریدرهایی طراحی شده است که ترجیح می دهند یک پروتکل اتوماتیک، بهترین استراتژی برای فرآیند ییلد فارمینگ مختص به آن ها را برگزیند.

هدف این پلتفرم، بهینه سازی در الگوریتم وام دهی توکن به وسیله یافتن سرویس وام دهی سودآور است. برای ییلد فارمینگ در این روش، دارایی ها به توکن تبدیل می شوند و سپس سپرده گذاری با هدف کسب بیش ترین سود، به صورت دوره ای بازنگری می شود.

  • پس از شناخت انواع پلتفرم های کشت سود، حتمأ تمایل دارید تا بدانید که کدام یکی از موارد ذکر شده در بالا گزینه های مناسبی برای انتخاب هستند.

انتخاب هر کدام از پلتفرم ها بستگی به میزان ریسک پذیری و یا ریسک گریزی شما بستگی دارد. به این ترتیب که اگر شما یک سرمایه گذار ریسک پذیر هستید و منابع زیادی از ارز دیجیتال را در اختیار دارید، می توانید از طریق پلتفرم های یونی سوآپ و بالانسر که استخرهای نقدینگی هستند، اقدام به ییلد فارمینگ نمایید.

اما اگر شما یک تریدر ریسک گریز هستید و هدف شما کسب سود از استیبل کوین هاست، بهترین گزینه برای انجام کشت سود، بازارهای نقدینگی مانند آوی و یا کامپوند است.

ادامه مطلب
معرفی کلاهبرداری باجه افزار
معرفی کلاهبرداری باجه افزار و انواع مدل های رایج آن

بدون شک شما نیز با کلاهبرداری های اینترنتی آشناییت دارید. همانطور که می دانید این کلاهبرداری ها انواع مختلف دارد و روزانه با پیشرفت تکنولوژی این روش های کلاهبرداری نیز پیشرفته تر می شوند، تا جاییکه دیگر تشخیص آن ها به راحتی ممکن نیست. در این مقاله از سری مقالات آموزش ارز دیجیتال به معرفی کلاهبرداری باجه افزار که یکی از روش های کلاهبرداری بسیار رایج در دنیای سایبری است و به شدت در حوزه ارزهای دیجیتال نیز با آن روبرو هستیم می پردازیم. اگر شما نیز به این مبحث علاقه مند هستید تا انتهای این مقاله با ما همراه باشید.

کلاهبرداری باجه افزار چیست؟

باج افزار، بدافزاری است که از رمزگذاری برای نگهداری اطلاعات قربانی در هنگام پرداخت باج استفاده می کند. در این روش سرقت اینترنتی، داده های مهم یک کاربر یا سازمان رمزگذاری می شود، به طوری که آن ها نمی توانند به پرونده ها، پایگاه های داده یا برنامه ها دسترسی پیدا کنند.

سپس برای فراهم کردن دسترسی مجدد از آن ها درخواست باج می شود. باج افزار (Ransomware)، اغلب برای گسترش در شبکه و هدف قرار دادن پایگاه داده و سرورهای پرونده طراحی شده است؛ بنابراین می تواند به سرعت کل سازمان را فلج کند.

این روش تهدیدی در حال رشد است که میلیاردها دلار پول برای مجرمان اینترنتی تولید می کند و خسارات و هزینه های قابل توجهی را برای مشاغل و سازمان های دولتی تحمیل می کند.

در این روش سرقت اینترنتی، نفوذگر با ارسال یک پیام به ایمیل، فیس بوک و… کاربر را تشویق به کلیک بر روی یک لینک خاص می کنند؛ با کلیک بر روی همان لینک، باج افزار پنهان در لینک، به سیستم مورد هدف هکر وارد شده و باعث سوء استفاده یا از بین رفتن اطلاعات آن ها می شود.

هنگامی که یک سیستم به باج افزار آلوده می شود، فرد قربانی در مقابل آن راهی جز فرمت سیستم (که سبب از بین رفتن تمامی اطلاعات می شود) و یا تن دادن به خواسته باج گیرنده ندارد.

روش حمله باج افزارهای به صورت روز افزون در حال رشد و انتشار هستند و مرتب نسخه های جدید و بروز آن ها در سطح اینترنت منتشر می شود.

طراحان باج افزار به دلیل آن که باج های خود را از طریق پول های مجازی دریافت می کنند، به راحتی قابل شناسایی و پیگیری نیستند؛ این روش میلیاردها دلار پول برای مجرمان اینترنتی تولید می کند و خسارات و هزینه های قابل توجهی را برای مشاغل و سازمان های دولتی تحمیل می کند.

برخی از نفوذگرها علاوه بر رمزگذاری فایل ها اقدام به قفل کردن هارددیسک نیز می کنند و پس از قفل اطلاعات با نمایش دادن پیام های مجرمانه یا پرنوگرافی کودکان در سیستم فرد قربانی، او را مجاب به پرداخت هزینه در قبال اعلام رمز می کنند.

تاریخچه کلاهبرداری باجه افزارمعرفی کلاهبرداری باجه افزار

با وجود این که باج افزار در طی پنج سال گذشته به طور مداوم در اخبار و روزنامه ها بوده است، ایده گروگان گیری پرونده های کاربر یا رایانه با رمزگذاری پرونده ها، جلوگیری از دسترسی سیستم یا سایر روش ها و سپس درخواست باج برای بازگرداندن آن ها کاملاً قدیمی است.

در اواخر دهه 1980، مجرمان پرونده های رمزگذاری شده را در ازای دریافت پول نقد از طریق ایمیل به گروگان می گرفتند. یکی از اولین حملات باج افزار که تاکنون ثبت شده است، Trojan AIDS (ویروس PC Cyborg) است که از طریق فلاپی دیسک در سال 1989 منتشر شد. قربانیان این حمله سایبری برای به دست آوردن مجدد اطلاعات خود نیاز به ارسال 189 دلار به اداره فروش داشتند.

حملات باج افزار علیرغم سابقه طولانی، هنوز در دهه 2000 به دلایلی مانند مشکلات موجود در جمع آوری پرداخت، چندان گسترده نبوده است.

با این حال، ظهور ارزهای رمزپایه مانند بیت کوین در سال 2010، همه اینها را تغییر داد. ارزهای مجازی با ارائه روشی آسان و غیرقابل ردیابی برای دریافت هزینه از قربانیان، این فرصت را برای باج افزار فراهم آورد تا به یک تجارت پردرآمد تبدیل شود.

انواع باج افزار

اگرچه انواع بیشماری از باج افزارها وجود دارد، اما آنها عمدتا در دو نوع اصلی باج افزارهای رمزنگاری شده (Crypto) و باج افزارهای قفل کننده (Locker) قرار می گیرند.

باج افزار Crypto چیست؟معرفی کلاهبرداری باجه افزار

باج افزار Crypto فایل های ارزشمند را روی رایانه رمزگذاری می کند تا غیر قابل استفاده شوند. مجرمان سایبری که از حملات رمزنگاری باج افزار استفاده می کنند با نگه داشتن پرونده ها برای باج و درخواست از قربانیان برای بازگرداندن پرونده هایشان، درآمد ایجاد میکنند.

باج افزار Locker چیست؟

برخلاف باج افزار رمزنگاری، باج افزار Locker فایل ها را رمزگذاری نمی کند. در عوض یک قدم جلوتر می رود و قربانی را از دستگاه خود قفل می کند. در این نوع حملات، مجرمان سایبری برای بازکردن قفل دستگاه باج می خواهند.

حال اگر کاربران آگاه باشند و انواع حمله باجه افزار را به خوبی بشناسند، می توانند تا حد زیادی از قرار گرفتن در مسیر حمله این بدافزارها جلوگیری کنند. به همین دلیل بسیار مهم است که گام هایی را برای آماده سازی سیستم های خود بردارید تا بتوانید بدون قربانی شدن مهاجمان سایبری اطلاعات خود بازیابی کنید.

در ادامه با شناخته شده ترین این حملات و نحوه محافظت از مورد حمله باجه افزارها قرار گرفتن آشنا خواهیم شد.

مروری بر انواع رایج کلاهبرداری باجه افزارمعرفی کلاهبرداری باجه افزار

1. خرگوش بد

نوعی کلاهبرداری باجه افزار که سازمان های روسیه و اروپای شرقی را آلوده کرده است. Bad Rabbit از طریق بروزرسانی جعلی Adobe Flash در وب سایت های آسیب دیده پخش می شود. وقتی این نوع کلاهبرداری باجه افزار اتفاق افتد و دستگاهی را آلوده کند، کاربران به یک صفحه پرداخت هدایت می شوند.

2. سربرمعرفی کلاهبرداری باجه افزار

Cerber ، کاربران مایکروسافت 365 مبتنی بر ابر را هدف قرار می دهد و میلیون ها کاربر را با استفاده از یک کمپین پیچیده فیشینگ تحت تأثیر قرار داده است. این نوع بدافزار علاوه بر محیط داخلی بر نیاز فزاینده به پشتیبان گیری SaaS (Software-as-a-Service) تأکید می کند.

3. CryptoLocker

باج افزارها در دو دهه گذشته به گونه های مختلفی وجود داشته است، اما در سال 2013 گونه متفاوتی از این بدافزار با عنوان CryptoLocker شناسایی شد. این بدافزار از طریق محتویات ایمیل یا بات نتها سیستم قربانی را تحت تاثیر قرار می دهند و فایل های رایانه و تمامی لوازم جانبی متصل به آن مانند فلش مموری را رمزگذاری می کند. الگوریتمی که کریپتو لاکر از آن برای رمزنگاری استفاده می کند آ.راس.ای است؛ طبق این الگوریتم، قربانی برای بازگرداندن اطلاعات خود باید پول پرداخت کند و هیچ تضمینی برای بازگشت اطلاعات در قبال پرداخت وجه نیز وجود ندارد. از آن زمان ، هکرها به طور گسترده از روش CryptoLocker کپی کرده اند، اگرچه انواع موجود در حال حاضر مستقیماً با نسخه اصلی ارتباط ندارند.

4. CryptoWall

CryptoWall پس از سقوط CryptoLocker اصلی شهرت یافت. اولین بار در اوایل سال 2014 ظاهر شد و انواع مختلفی با نام های مختلف از جمله CryptoBit ، CryptoDefense ، CryptoWall 2.0 و CryptoWall 3.0 نیز به وجود آمد. این بد افزار نیز مانند CryptoLocker ، CryptoWall از طریق کیت های اسپم توزیع می شود.

5. کرایسیس

باج افزار Crysis از طریق حفره های امنیتی، اشتباهات کاربران و مدیران شبکه به سیستم ها نفوذ کرده و اقدام به کد کردن و رمزگذاری فایل های پراستفاده کاربر با پسوند btc می کنند. این بدافزار که با نام های  Dharma  و  Walletشناخته می شوند از جمله بدافزارهایی است که با نفوذ به سیستم ها از طریق پروتکل آر.دی.پی، اقدام به آلوده سازی آن ها می کند. بیش ترین نوع حمله در این روش با ارسال ایمیل به همراه پیوست/لینک مخرب به کاربران صورت می گیرد.

6. CTB-Locker

جنایتکاران پشت CTB-Locker رویکرد متفاوتی در توزیع بدافزارها دارند. هدف اصلی این نوع باج افزار فایل ها و اطلاعات شخصی کاربران است و با Encrypt کردن فایل ها از کاربر در قبال بازگرداندن اطلاعاتشان تضای باج می کنند؛ مبالغ درخواستی آن ها بسیار نجومی و بعضاً تا هزاران دلار است.

CTB Locker شایع ترین و خطرناک ترین نوع بدافزارها به شمار می رود که بعضاً با نام Critroni نیز از آن یاد شده است، در میانه ماه جولای 2014 برای اولین بار شناسایی شد و همه نسخه های ویندوز از xp تا سایر ویدوزهای بالاتر را آماج گرفته است. تکنولوژی به کار گرفته شده در آن کریتوگرافیک بیضوی یا Eliptical Curve است و با سرور Command and Control بر روی TOR ارتباط برقرار می کند.

هنگامی که سیستم مورد حمله باجه افزار CTB-Locker قرار می گیرد، تمامی فایل های سیستم فرد قربانی اسکن و رمزگذاری می شود، به گونه ای ک دیگر قابل دسترسی نیستند. در نسخه های قدیمی تر این باجه افزار فایل های رمز شده با پسوند CTB مشخص می شد، اما در نسخه های جدید یک پسوند اتفاقی برای آن ها گذاشته می شود و به فرد قربانی یک صفحه نمایش داده می شود که در آن کاربر را از رمزگذاری شدن فایل ها و دستورالعمل نحوه پرداخت برای بازگرداندن فایل هایش باخبر می سازد.

7. چشم طلاییمعرفی کلاهبرداری باجه افزار

GoldenEye شبیه به باج افزار پرکار Petya است. هکرها باج افزار GoldenEye را از طریق کمپین گسترده ای که بخش های منابع انسانی را هدف قرار می دهد، منتشر کردند. پس از بارگیری فایل، ماکرو راه اندازی می شود که فایل های رایانه را رمزگذاری می کند. برای هر فایلی که رمزگذاری می کند، GoldenEye یک پسوند تصادفی 8 کاراکتری در پایان اضافه می کند. سپس باج افزار همچنین هارد دیسک کاربر MBR (Master Boot Record) را با بوت لودر سفارشی تغییر می دهد.

8. Jigsaw

باج افزار Jigsaw فایل ها را رمزگذاری می کند و به تدریج تا زمانی که باج پرداخت نشود فایل ها حذف می شود. نوع حمله باجه افزار Jigsaw به این صورت است که در ساعت اول یک فایل را حذف می کنند و سپس در ساعت بعدی تعداد بیش تری حذف می کنند تا بازه زمانی 72 ساعته که همه فایل های باقی مانده حذف شوند.

9. KeRanger

به گفته ArsTechnica، باج افزار KeRanger در یک سرویس گیرنده محبوب BitTorrent کشف شد. KeRanger به طور گسترده توزیع نمی شود ، اما به عنوان اولین باج افزار کاملاً کاربردی شناخته شده است که برای قفل کردن برنامه های Mac OS X طراحی شده است.

10. LeChiffre

“Le Chiffre” که از اسم فرانسوی “chiffrement” به معنای “رمزگذاری” آمده است، شرور اصلی رمان جیمز باند در کازینو رویال است که علاقه باند را می رباید تا او را به دام بیاندازد و پولش را بدزدد. بر خلاف انواع دیگر، هکرها باید LeChiffre را به صورت دستی در سیستم آسیب دیده اجرا کنند. مجرمان سایبری به طور خودکار شبکه ها را در جستجوی دسکتاپ های از راه دور با امنیت ضعیف اسکن و از راه دور وارد می شوند و نمونه ای از ویروس را به صورت دستی اجرا می‎کنند.

11. LockerGoga

این نوع باج افزار به شرکت های مختلف تولیدی اروپایی از جمله Norsk Hydro ضربه زد. این باج افزار از طریق یک ایمیل فیشینگ به شرکت نفوذ کرد و باعث قطعی جهانی فناوری اطلاعات شد و این شرکت را مجبور به سفارش صدها کامپیوتر جدید کرد.

12. Lockyمعرفی کلاهبرداری باجه افزار

رویکرد لاکی مشابه بسیاری از انواع دیگر باج افزارها است. این بدافزار در یک پیام ایمیل مبدل به صورت فاکتور پخش می شود. هنگامی که باز می شود، فاکتور درهم شده و به قربانی دستور داده می شود تا ماکروها را قادر به خواندن سند کند. هنگامی که ماکروها فعال هستند، لاکی شروع به رمزگذاری مجموعه وسیعی از انواع فایل ها با استفاده از رمزگذاری AES می کند.

13. باج افزار Maze

باج افزار Maze که در سال 2019 کشف شد به سرعت خبر از مسئولیت انتشار اطلاعات متعلق به قربانیان، عمدتا در بخش مراقبت های بهداشتی، داد. با این حال، شرکت هایی مانند زیراکس یکی از اهداف اخیر اپراتورهای باج افزار Maze هستند که بیش از 100 گیگابایت فایل را به سرقت برده اند.

14. NotPetya

گزارش های اولیه NotPetya را به عنوان نوعی از Petya طبقه بندی می کرد، نوعی از باج افزارها که برای اولین بار در سال 2016 مشاهده شد. با این حال، محققان اکنون معتقدند NotPetya در عوض یک بدافزار مخرب است که به عنوان پاک کننده شناخته می شود و تنها هدف از بین بردن داده ها به جای دریافت باج است.

15. پتیا

برخلاف برخی از انواع دیگر باج افزارها، Petya کل سیستم های رایانه ای را رمزگذاری می کند. پتیا رکورد اصلی بوت را بازنویسی می کند و سیستم عامل را غیر قابل بوت می کند.

16. ریوک

باج افزار Ryuk قربانیان بیگناه را در سراسر سال 2020 ویران کرده است. گزارش ها حاکی از آن است که باج افزار Ryuk مسئول بیش از یک سوم تمام حملات باج افزار تا کنون در سال 2020 بوده است، که به وضوح محبوبیت خود را به دست آورده است. ریوک در حملات شرکت ها ، بیمارستان ها و شهرداری های دولتی مورد هدف قرار می گیرد. ریوک پرونده های مهم تجاری را رمزگذاری کرده و در قبال آزاد کردن اطلاعات باج بالایی(معمولاً چندین میلیون دلار) درخواست می کند.

17. اسپایدرمعرفی کلاهبرداری باجه افزار

نوعی باج افزار از طریق ایمیل های اسپم در سراسر اروپا پخش می شود. باج افزار Spider در اسناد Microsoft Word پنهان شده است که هنگام بارگیری، بدافزار را در رایانه قربانی نصب می کند. سند ورد، که به عنوان اخطار جمع آوری بدهی مخفی شده است، حاوی ماکروهای مخرب است. هنگامی که این ماکروها اجرا می شوند، باج افزار شروع به بارگیری و رمزگذاری داده های قربانی می کند.

18. TeslaCrypt

TeslaCrypt از یک الگوریتم AES برای رمزگذاری فایل ها استفاده می کند. به طور معمول از طریق کیت Angler exploit که به طور خاص به آسیب پذیری های Adobe حمله می کند، توزیع می شود. پس از سوء استفاده از آسیب پذیری، TeslaCrypt، خود را در پوشه Microsoft temp نصب می کند.

19. TorrentLocker

TorrentLocker معمولاً از طریق کمپین های ایمیل هرزنامه توزیع می شود و از نظر جغرافیایی با پیام های ایمیل ارسال شده به مناطق خاص مورد هدف قرار می گیرد. TorrentLocker اغلب با نام CryptoLocker شناخته می شود و از آن برای رمزگذاری انواع فایل از الگوریتم AES استفاده می کند. علاوه بر رمزگذاری پرونده ها، آدرس های ایمیل را نیز از دفترچه آدرس قربانی جمع آوری می کند تا بدافزارها را در رایانه آلوده اولیه گسترش دهد.

20. WannaCry

WannaCry یک کمپین گسترده باج افزار است که سازمان های سراسر جهان را تحت تأثیر قرار داده است. این باج افزار بیش از 125000 سازمان را در بیش از 150 کشور جهان مورد حمله قرار داد.

21. ZCryptor

ZCryptor یک نوع بدافزار است که رفتارهای شبیه به کرم را نشان می دهد، فایل ها را رمزگذاری می کند و همچنین درایوهای خارجی و درایوهای فلش را آلوده می کند تا بتوان آن را در رایانه های دیگر توزیع کرد.

راه های جلوگیری از کلاهبرداری باجه افزارمعرفی کلاهبرداری باجه افزار

باج افزار یکی از مسائل مهمی است که امروزه MSP ها با آن روبرو هستند و انواع مختلف دارند. بسیار مهم است که اطمینان حاصل کنید که از بهترین شیوه های امنیتی استفاده می کنید تا خطر قربانی شدن آن ها را به حداقل برسانید. با استفاده از قدرت Datto ، MSPها می توانند در صورت برخورد با باج افزارها از سیستم خود محافظت و بازیابی کنند.

محافظت در برابر کلاهبرداری باجه افزار – نحوه جلوگیری از آلوده شدن

  • هرگز روی پیوندهای ناایمن کلیک نکنید:

از کلیک بر روی پیوندهای پیام های ناخواسته یا وب سایت های ناشناس خودداری کنید. اگر روی پیوندهای مخرب کلیک کنید، بارگیری خودکار شروع می شود که می تواند منجر به آلوده شدن رایانه شما شود.

  • از افشای اطلاعات شخصی خودداری کنید:

در صورت دریافت تماس، پیامک یا ایمیل از منبع غیرقابل اعتماد و درخواست اطلاعات شخصی، پاسخ ندهید. مجرمان سایبری که در حال برنامه ریزی برای حمله باج افزار هستند، ممکن است سعی کنند اطلاعات شخصی مورد نیاز خود را از قبل جمع آوری کنند، سپس از آن ها برای تنظیم پیام های فیشینگ به طور خاص برای شما استفاده می شود. اگر در مورد مشروع بودن پیام شک دارید، مستقیماً با فرستنده تماس بگیرید.

  • پیوست های ایمیل مشکوک را باز نکنید:

باج افزار همچنین می تواند از طریق پیوست های ایمیل به دستگاه شما راه پیدا کند. از بازکردن هرگونه پیوست با ظاهر مشکوک خودداری کنید. برای اطمینان از قابل اعتماد بودن ایمیل ، به فرستنده توجه زیادی داشته باشید و صحت آدرس را بررسی کنید. هرگز پیوست هایی را که از شما می خواهند ماکروها را برای مشاهده اجرا کنید، باز نکنید. اگر پیوست آلوده باشد، با باز کردن آن یک ماکرو مخرب اجرا می شود که بدافزار را کنترل کامپیوتر شما می کند.

  • هرگز از USB ناشناخته استفاده نکنید:

USB یا سایر وسایل ذخیره سازی را اگر نمی دانید از کجا آمده اند و یا آن را پیدا کرده اید، به رایانه خود وصل نکنید. مجرمان سایبری ممکن است محیط ذخیره سازی را آلوده کرده و آن را در مکان عمومی قرار دهند تا دیگران را مجبور به استفاده از آن کنند.

  • برنامه ها و سیستم عامل خود را به روز نگه دارید:

به روزرسانی منظم برنامه ها و سیستم عامل ها به شما در برابر بدافزارها محافظت می کند. هنگام انجام به روز رسانی، مطمئن شوید که از جدیدترین نسخه های امنیتی استفاده می کنید. این باعث می شود که مجرمان سایبری از آسیب پذیری های برنامه های شما سوء استفاده کنند.

  • فقط از منابع بارگیری شناخته شده استفاده کنید:

برای به حداقل رساندن خطر بارگیری باج افزار، هرگز نرم افزار یا فایل های رسانه ای را از سایت های ناشناس بارگیری نکنید. برای بارگیری به سایت های تأیید شده و قابل اعتماد تکیه کنید. وب سایت هایی از این دست را می توان با نمادهای معتبر تشخیص داد. مطمئن شوید که نوار آدرس مرورگر صفحه ای که از آن دیدن می کنید به جای از “https” استفاده می کند. نماد سپر یا قفل در نوار آدرس نیز می تواند نشان دهنده امنیت صفحه باشد. هنگام بارگیری هر چیزی در دستگاه تلفن همراه خود نیز احتیاط کنید. بسته به دستگاه شما می توانید به Google Play Store یا Apple App Store اعتماد کنید.

  • استفاده از خدمات VPN در شبکه های Wi-Fi عمومی:

استفاده عاقلانه از شبکه های Wi-Fi عمومی یک اقدام حفاظتی معقول در برابر باج افزار است. هنگام استفاده از شبکه عمومی Wi-Fi، رایانه شما در برابر حملات آسیب پذیرتر است. برای حفظ امنیت، از استفاده از Wi-Fi عمومی برای معاملات حساس اجتناب کنید یا از یک سرویس VPN امن استفاده کنید.

نرم افزار ضد کلاهبرداری باجه افزار و مزایای آنمعرفی کلاهبرداری باجه افزار

علاوه بر این اقدامات پیشگیری از حمله باجه افزار و آلوده شدن سیستم، استفاده از نرم افزار مناسب برای محافظت در برابر باج افزار نیز ضروری است.

به عنوان مثال، استفاده از اسکنرهای ویروس و فیلترهای محتوا در سرورهای ایمیل شما راهی هوشمند برای جلوگیری از باج افزار است. این برنامه ها هنگام ارسال پیوست های مخرب یا پیوندهای آلوده به صندوق پستی شما، خطر هرزنامه را کاهش می دهند.

راه حل های امنیتی اینترنت مانند Kaspersky Internet Security نیز باید نصب شود. این نرم افزار می تواند هنگام بارگیری یا پخش جریانی فایل های آلوده را مسدود کند، بنابراین حفاظت در زمان واقعی را ارائه می‎ دهد.

این موارد با جلوگیری از حمله باجه افزارها از آلوده شدن رایانه شما جلوگیری می کند و مجرمان سایبری را دور نگه می دارد. Kaspersky همچنین یک ابزار ضد باج افزار ویژه ارائه می دهد که می تواند کمک های بیشتری را به شما ارائه دهد.

این ابزار با انجام اسکن ها به شناسایی و مسدود کردن باج افزار کمک می کند و از داده های شما در برابر حملات کلاهبرداری باجه افزارهای محلی و دسترسی از راه دور محافظت می کند.

اگر نرم افزار مناسب را نصب کرده اید، در حال حاضر یک گام بزرگ در مسیر درست برداشته اید. به طور مرتب راه حل امنیت اینترنت خود را به روز کنید تا از بهترین و جدیدترین حفاظتی که ارائه می دهد ، استفاده کنید. هر به روزرسانی شامل جدیدترین نسخه های امنیتی است و حفاظت را در برابر باج افزار بهبود می بخشد.

هنگام تهیه نسخه پشتیبان باید به چه نکاتی توجه کرد؟

اطمینان حاصل کنید که داده های شما همیشه با پشتیبان گیری محافظت می شوند، تا در صورتی که رایانه شما به باج افزار آلوده شود و رمزگشایی غیرممکن باشد، بتوانید به داده هایتان دسترسی داشته باشید.

از یک هارد اکسترنال استفاده کنید و مطمئن شوید که پس از ایجاد نسخه پشتیبان آن را از رایانه جدا کرده اید. اگر هنگام فعال شدن باج افزار هارد دیسک شما متصل باشد، داده های درایو نیز رمزگذاری می شوند. شما باید داده های خود را به این روش در فواصل منظم پشتیبان گیری کنید.

نرم افزار پشتیبان گیری – حفاظت یا تهدید؟

اگر نمی خواهید از داده های خود به صورت دستی محافظت کنید، می توانید از نرم افزار پشتیبان استفاده کنید. اما در اینجا شما همچنین باید احتیاط کنید. این به این دلیل است که برخی از “ابزارهای امنیتی” نیز می توانند تروجان باشند.

ایجاد نسخه های پشتیبان وظیفه اصلی نرم افزار پشتیبان است، به این معنی که به همه فایل ها دسترسی دارد و دارای امتیازات بیشماری است.

نرم افزار معمولاً ارتباط مستقیمی با ارائه دهنده دارد، بنابراین استفاده از توابع و دستورات بیشتر برای مجرمان سایبری آسان است. این ها می توانند مضر باشند و ممکن است توسط کاربر تشخیص داده نشوند.

برای جلوگیری از چنین وضعیتی، هنگام جستجوی نرم افزارهای پشتیبان مناسب باید بسیار مراقب باشید. برخی از راه حل های امنیتی، مانند Kaspersky Total Security Tool ، افزونه هایی را ارائه می دهند که می توانند پشتیبان تهیه کنند. با استفاده از این نوع افزونه، می توانید از جستجوی ارائه دهندگان شخص ثالث اجتناب کنید.

محافظت در برابر کلاهبرداری باجه افزار “آنچه شرکت ها باید به آن توجه کنند”معرفی کلاهبرداری باجه افزار

حملات باج افزاری به هیچ وجه تنها تهدیدی برای افراد نیست. در واقع، شرکت ها نیز اغلب مورد هدف قرار می گیرند. نه تنها شرکت های بزرگ و پردرآمد قربانی باج افزارها می شوند بلکه شرکت های کوچک و متوسط ​​(SMEs) نیز هدف قرار گرفته اند.

آن ها معمولاً دارای سیستم های امنیتی ضعیفی هستند و بنابراین اهداف بسیار جذابی برای مهاجمان هستند. در زیر لیستی از عواملی است که باید توسط شرکت هایی که می خواهند از حمله باجه افزار جلوگیری کنند آورده شده است.

  • در هر زمان با آخرین نرم افزارهای عملیاتی در محیط شرکت نیز به روز باشید:

تجربیات گذشته (برای مثال، WannaCry 2017) نشان می دهد که شرکت هایی که از این حوزه غفلت می کنند، در برابر حملات باج افزار آسیب پذیر هستند.

  • آگاهی کارکنان را افزایش دهید:

شخصی که می داند به دنبال چه چیزی باشد، در مقابله با حملات موثرتر خواهد بود. پیاده سازی یک پروتکل امنیتی که کارکنان را قادر می سازد تا ارزیابی کنند که آیا پیوست، پیوند یا ایمیل قابل اعتماد است یا خیر.

  • آماده باشید:

مطمئن شوید که در صورت حمله باجه افزار برنامه ای وجود دارد.

اگر تا به حال این کار را نکرده اید، فناوری های ابری را در نظر بگیرید. مزیت نسبت به سیستم های پیش فرض این است که از آسیب پذیری های مبتنی بر ابر استفاده از آن ها دشوارتر است. علاوه بر این، راه حل های ذخیره سازی ابری به شما امکان می دهد نسخه های قدیمی فایل های خود را بازیابی کنید.

این بدان معناست که اگر فایل ها توسط باج افزار رمزگذاری شوند، باید بتوانید با استفاده از فضای ابری به نسخه رمزگذاری نشده بازگردید.

  • پشتیبان گیری:

حتی در محیط های تجاری، مهم است که همیشه از داده های مهم کسب و کار در دستگاه های خارجی پشتیبان گیری کنید. مسئولیت این وظیفه اساسی باید به وضوح بیان و ابلاغ شود.

توسعه بدافزارمعرفی کلاهبرداری باجه افزار

در حالی که مفهوم اصلی حملات باج افزار، رمزگذاری داده ها و اخاذی باج یکسان است، مجرمان سایبری به طور مرتب نحوه عملکرد خود را تغییر می دهند. از PayPal گرفته تا بیت کوین؛ زیرا ردیابی آن دشوارتر است، در حال حاضر تقاضای باج از سوی مجرمان سایبری در بیت کوین مطرح می شود. در گذشته، PayPal عمدتا برای این منظور استفاده می شد.

در ابتدا، ایمیل های هرزنامه نقطه اصلی حمله محسوب می شد. در حالی که این موارد امروزه اهمیت خود را از دست نداده اند، آسیب پذیری و توزیع VPN بر روی بات نت ها نیز اکنون رایج است.

همانطورکه مجرمان سایبری عامل توسعه باج افزار هستند، حفاظت از باج افزار نیز در حال تکامل است تا موثرتر و کارآمدتر شود.

کلاهبرداری باجه افزار موبایل چیست؟

کلاهبرداری باجه افزار موبایل به این صورت است که پیغامی بر روی تلفن همراه با این عنوان که دستگاه به دلیل نوعی فعالیت غیرقانونی قفل شده است، نمایش داده می شود.

در این پیغام از کاربر می خواهد که برای از بین بردن قفل تلفن، هزینه ای پرداخت شود. حمله باج افزار موبایل معمولاً از طریق برنامه های مخرب اتفاق می افتد و شما لازم است تا برای بازیابی دسترسی خود به تلفن همراه، گوشی خود را در حالت ایمن (Safe Mode) قرار دهید و برنامه آلوده را نیز حذف کنید.

جمع بندی

مانند سایر اشکال بدافزار، اقدامات دقیق و استفاده از نرم افزارهای امنیتی عالی گامی در جهت صحیح در مبارزه با باج افزار است. در خصوص این نوع بدافزارها ایجاد پشتیبان از اهمیت ویژه ای برخوردار است، زیرا این امر به شما امکان می دهد حتی در بدترین سناریو نیز به خوبی آماده باشید. ما در این مقاله انواع کلاهبرداری باجه افزار و راه های پیشگیری از این نوع حمله را بیان کردیم تا با وجود این اقدامات پیشگیرانه و محافظتی قربانی حمله باج افزار نشوید.

ادامه مطلب
دفتر کل
منظور از دفتر کل یا DLT چیست؟ و چه انواعی دارد؟

معرفی دفتر کل یا DLT

دفتر کل، ساز و کاری است که در آن تمامی رویدادهای مالی ثبت و ذخیره سازی می شود و پردازش اطلاعات مرتبط با این رویدادها در شرکت، جامعه و هر محیطی که با عدد و ارقام سر و کار دارد، صورت می پذیرد.

به عبارت دیگر، از دفتر کل برای ثبت رویدادهای مالی استفاده می شود. با توجه به تعریف بیان شده می توان سیستم های حسابداری که در حال حاضر مورد استفاده قرار می گیرد را به عنوان دفتر کل در نظر گرفت.

با پیشرفت تکنولوژی، دفتر کل مورد استفاده نیز متمایز شده و ماهیت متفاوتی را به خود اختصاص داده است که در اصطلاح به آن دفتر کل توزیع شده می گویند.

دفتر کل توزیع شده که در زبان انگلیسی Distributed Ledger خوانده می شود، اشاره به دفتر کلی دارد که به اشتراک گذاشته شده است و البته همان طور که از نام آن مشخص است، به صورت توزیع شده عمل می کند و مرکزیت خاصی ندارد و به همین دلیل است که توسط ارگان و یا نهاد خاصی کنترل نمی شود.

توزیع پذیر بودن دفتر کل این امکان را فراهم می کند تا کلیه داده ها و اطلاعات موجود و در دسترس، بین بی شمار سیستم توزیع شود و فقط در یک سرور نگهداری نشود.

احتمالأ برایتان جذاب است بدانید که DLT چگونه کار می کند، بنابراین با ما همراه باشید تا شما را با این موضوع بیش تر آشنا کنیم.

DLT چگونه کار می کند؟

تکنولوژی دفتر کل توزیع شده، شبکه ای از افراد را تشکیل می دهد و در صورتی که زمان ثبت اطلاعات و یا تراکنشی باشد، این اطلاعات درون سیستم تمامی اعضا ذخیره و ثبت خواهد شد. این امکان توسط شبکه نود (Node) فراهم می شود.

به بیان دیگر، DLT به عنوان پایگاه داده ای عمل می کند که در شبکه گسترده ای از نودها به اشتراک گذاشته می شود. به این ترتیب، در صورتی که یکی از اعضا، اقدام به ایجاد رکوردی در دفتر کل نماید، این رکورد در عرض چند ثانیه توسط سایر اعضا  که به این پایگاه داده دسترسی دارند، از طریق کامپیوتر شخصی قابل دسترسی است و این افراد می توانند به صورت لحظه ای اطلاعاتی که در این پایگاه داده ذخیره می شود را از طریق سیستم خود مشاهده کنند.

البته به این نکته توجه نمایید، برای اجرای رکوردهای ایجاد شده توسط اعضا، نودها باید رکوردها را اعتبارسنجی نمایند و صحت آن‎ ها ر تأییدکنند. برای مثال در شبکه بیت کوین این عمل با آزادسازی بلاک ها و از طریق عملیات استخراج انجام می پذیرد.

آشنایی با انواع دفتر کل توزیع شده

دفتر کل

DLT ها، انواع مختلفی دارند که عبارتند از:

  1. بلاکچین (Block chain)
  2. تنگل (Tangle)
  3. رادیکس(Radix)
  4. هش گراف(Hash graph)
  5. هولوچین(Holochain)
  6. گراف مدور جهت دار (DAG)

1- بلاکچین (Block chain)

یکی از شناخته شده ترین دفاتر کل توزیع شده، بلاک چین است که متشکل از شبکه ای از بلاک هاست. هر کدام از بلاک ها حاوی اطلاعاتی مانند زمان و اطلاعات مرتبط با ارسال کننده تراکنش و شماره شناسایی ID است که در اصطلاح به آن هش می گویند.

توجه کنید که هر بلاک با توجه به اطلاعاتی که در بر دارد، هش مختص به خود را نیز خواهد داشت. در صورتی که بخشی از اطلاعات تغییر کند و یا پاک شود، هش مرتبط با آن اطلاعات را تحت تأثیر قرار می دهد و این تغییر بر سایر هش ها نیز تأثیرگذار خواهد بود چرا که در درون هر بلاکی، هش سایر بلاک ها نیز وجود دارد. به همین دلیل است که به بلاک چین، زنجیره بلاک ها می گویند.

2- تنگل (Tangle)

تنگل با هدف توسعه اینترنت اشیا، ذخیره سازی و پردازش تراکنش های مرتبط با شبکه آیوتا (IOTA) استفاده می شود.  در واقع تنگل، برای ایجاد چارچوبی در تراکنش های اینترنت اشیا کاربرد دارد و با انجام هر تراکنش، تنگل، مقیاس پذیرتر خواهد شد.

3- رادیکس (Radix)

به کمک رادیکس و بدون نیاز به بلاک چین، می توانید دفتر کل توزیع شده Tempo را به صورت عمومی و یا خصوصی ایجاد نمایید. توجه داشته باشید که رادیکس بسیار سبک است و برای استخراج به سخت افزار خاصی نیاز ندارد.

4- هش گراف (Hash graph)

هش گراف با تکیه بر ویژگی هایی مثل برخورداری از امنیت بیش تر، معادلات ریاضی معقول تر و مقیاس پذیری بیش تر در هر ثانیه، مدعی پیشی گرفتن از فناوری بلاک چین است.

5- هولوچین (Holochain)

هولوچین با هدف ایجاد روش جدید برای ساخت برنامه های غیرمتمرکز، تولید شده است. در واقع، در هولوچین، هیچ گونه محدودیتی در مقیاس پذیری وجود ندارد و به این ترتیب، برنامه های غیرمتمرکز که بر بستر هولوچین هستند، می توانند با کار کم تر به بازدهی بیش تری دست یابند.

6- گراف مدور جهت دار (DAG)

گراف مدور جهت دار، با تکیه بر این نکته که مقیاس پذیری همراه با رشد شبکه بهبود می یابد، امکان ارایه نانو تراکنش های بدون کارمزد را فراهم می کند.

اما گراف مدور جهت دار چگونه این کار را انجام می دهد؟

DAG با ذخیره کردن پردازش تراکنش ها در نودها، از یک مکانیزم اجماع متفاوت فعالیت می کند. به این ترتیب که هر نود، توانایی شروع تراکنش را دارد اما نیازمند تأیید نیز است که برای این تأیید باید، حداقل 2 تراکنش قبلی مورد تأیید واقع شود.

به این نکته توجه کنید که در بلاک چین ، هش گراف و … که از انواع دفتر کل توزیع شده هستند، داده ها رمزنگاری می شوند و در بلوک های به هم پیوسته قرار داده خواهند شد.

مزایای دفتر کل توزیع شده

از جمله مزیت هایی که دفتر کل توزیع شده نسبت به دفتر کل در اختیار ما قرار می دهند، عبارتند از:

  1. سرعت
  2. امنیت
  3. شفافیت
  4. صرفه جویی در هزینه

1- سرعت

با بهره گیری از تکنولوژی که در دفتر کل توزیع شده به کار گرفته شده است، اعضا به صورت همتا به همتا به یکدیگر متصل هستند و به این ترتیب نقش واسطه گر در معاملات از بین رفته است و بالطبع سرعت در معاملات افزایش خواهد یافت.

2- امنیت

با توجه به این نکته که داده ها و اطلاعات در بین اعضا توزیع می شود و اگر فردی قصد هک کردن داشته باشد باید داده های موجود در سیستم تمام اعضا را تغییر دهد، بنابراین می توان بیان کرد که امنیت دفتر کل توزیع شده بسیار بالاست و امکان هک اطلاعات وجود ندارد.

3- شفافیت

استفاده از تکنولوژی دفتر کل توزیع شده این امکان را می دهد که تمامی تغییرات به طور کامل توسط اعضا مورد بررسی قرار بگیرد. بنابراین امکان تغییر اطلاعات به خواست گروه و یا سازمانی وجود ندارد.

4- صرفه جویی در هزینه

با توجه به این نکته که نقش واسطه گر مالی در این تراکنش ها به طور کامل حذف می شود، بنابراین نیازی به پرداخت کارمزد نیست و به این ترتیب، در هزینه های شما صرفه جویی می شود.

با توجه به مزایایی که برشمردیم، حتمأ برایتان جذاب خواهد بود که بدانید DLT در چه صنایع و یا خدماتی مورد استفاده قرار می گیرد، با ما همراه باشید:

آیا با کاربردهای دفتر کل توزیع شده آشنا هستید؟

به طور کلی می توان بیان کرد که هر فعالیت خدماتی و یا صنعتی که با داده سروکار دارد و نیازمند ذخیره سازی این داده ها هستند،  از انواع DLT استفاده می کنند.

از جمله این موارد می توانیم به خدمات بهداشتی-درمانی، آموزش، گردشگری، دامپروری، کشاورزی و … اشاره کنیم.

ادامه مطلب
اسمارت‌ دراپ چیست؟
اسمارت‌ دراپ چیست و چه کاربردی دارد؟

قطعأ دریافت جایزه در هر سنی و در هر مرحله ای از زندگی جذاب است. به ویژه این که، شما موفق به دریافت جایزه در جریان یک سرمایه گذاری شوید. در این روزها، سرمایه گذاری و خرید و فروش ارز دیجیتال، به شدت مورد توجه قرار دارد. در این بین، یکی از نکات مورد توجه سرمایه گذاران ارز دیجیتال، دریافت این نوع ارز به صورت رایگان است که در اصطلاح تحت عنوان ایردراپ و  اسمارت دراپ شناخته می شود.

ایردراپ چیست؟

یکی از روش های به دست آوردن ارز دیجیتال رایگان، ایردراپ است. در واقع، ایردراپ، نوعی توزیع توکن و یا ارز دیجیتال به حساب می آید که به صورت رایگان بین سرمایه گذاران ارز دیجیتال، توزیع می شود و در کیف پول اتریومی آن ها، توکن شارژ می شود.

به این نکته توجه داشته باشید که ایردراپ ها، به طور معمول، توکن های اتریومی هستند و به همین دلیل است که در بالا بیان شده ات که ایردآپ ها در کیف پول اتریومی سرمایه گذاران شارژ می شوند.

آیا ایردراپ های معروف و راه های دستیابی به آن ها را می شناسید؟

  1. بیت کوین و یا ارزهای دیجیتال اتریوم
  2. کیف پول نرم افزاری آنلاین و یا سخت افزاری
  3. بیت کوین و یا ارزهای دیجیتال اتریوم

اگر به دنبال دریافت کوین های رایگان در ایردراپ ها هستید، باید اقدام به خرید مقدار مشخصی بیت کوین و یا اتریوم کنید. تا از این طریق، فعال بودن و صحت کیف پول خود را بررسی نمایید.

کیف پول نرم افزاری آنلاین و یا سخت افزاری

اگر شما کیف پول نرم افزاری آنلاین و یا سخت افزاری فعالی داشته باشید، پس از هر خرید، مقداری توکن در کیف پول شما شارژ می شود.

اسمارت دراپ چیست؟اسمارت  دراپ چیست؟

اسمارت دراپ نیز یک نوع توکن و یا ارز دیجیتال رایگان است ولی با این تفاوت که هوشمندانه تر عرضه می شود. در واقع، همان طور که از ترجمه لغوی اسمارت قابل برداشت است، می توان اذعان داشت که اسمارت دراپ ها از ایردراپ ها هوشمندانه تر عمل می کنند. دلیل این ادعا را در زیر مطرح می کنیم:

هدف اصلی اسمارت دراپ، عرضه رایگان توکن و ارز دیجیتال است که با هدف درک دقیق و بهتر کاربر و در نهایت جذب آن ها ارسال می شوند. بنابراین، می توان بیان کرد که Smart Drop ها، نوعی توکن عمومی به حساب می آیند که با هدف افزایش اطلاعات و آگاهی در مورد ارزهای دیجیتال ساخته شده توسط استارتاپ ها، عرضه می شوند و منجر به افزایش کاربران این نوع رمزارزها خواهند شد.

با توجه به توضیحات ارایه شده، قابل حدس است که بین کاربران اسمارت دراپ و ایرداپ، تفاوت وجود دارد. به این ترتیب که کاربران و بازار هدف Smart Drop ها، تحلیل گران و تریدرهای رمزارزها هستند که به صورت تخصصی در این حوزه فعالیت می کنند. اما کاربران Air Dropها، تمامی سرمایه گذاران با هر سطحی را شامل می شود.

در اسمارت دراپ، این امکان وجود دارد که تمامی آدرس های شبکه از مزیت برخورداری توکن های توزیع شده رایگان بهره مند شوند که در اصطلاح به این وضعیت، اسمارت دراپ جهانی می گویند.

هدف ارایه توکن های رایگان چیست؟اسمارت  دراپ چیست؟

حتمأ برایتان این سؤال پیش آمده است که به چه دلیلی، توکن های رایگان در کیف پول های دیجیتالی و یا اتریومی شما شارژ می شود؟

بنابراین با ما همراه باشید تا به این سؤال مهم شما پاسخ دهیم.

ایردراپ و اسمارت دراپ، نوعی بازاریابی در دنیای ارزهای دیجیتال به حساب می آیند. در واقع، استارتاپ های فعال در دنیای ارزهای دیجیتال با هدف معرفی این ارزها و توکن به تریدرها، اقدام به ارسال ایردراپ ها و اسمارت دراپ ها در کیف پول های دیجیتالی می کنند.

شرکت های استارتاپی فعال در این حوزه، این نکته را به خوبی می دانند که شرط ادامه حیات در این سرمایه گذاری این است که، ارزهای دیجیتالی تولید شده به طور گسترده بین تریدرها استفاده شود. بنابراین آن ها به روش هایی در تلاش هستند که این ارزها معرفی و خریداری گردند.

توجه داشته باشید که برای دریافت توکن های رایگان معمولأ باید به یکی از روش های زیر اقدام کنید:

  1. مقداری ارز دیجیتال در کیف پول داشته باشید.
  2. ارزهای دیجیتال را در رسانه های اجتماعی تبلیغ کنید.

نکته مهم در رابطه با دریافت رایگان توکن ها این است که مراقب باشید در دام کلاهبرداران نیفتید. بنابراین هرگاه با پیغام هایی مبنی بر این که مقادیری بیت کوین و یا اتریوم را به آدرس ناشناس ارسال کنید، مواجه شدید، این احتمال وجود دارد که این پیغام از طرف کلاهبرداران برای شما ارسال شده باشد؛ بنابراین دقت نمایید.

ادامه مطلب
استانداردهای مختلف انتقال ارزهای دیجیتال
معرفی انواع استانداردهای انتقال ارزهای دیجیتال

در چند سال اخیر با توجه به نوسانات نسبتا شدید در بازار ارزهای دیجیتال، افراد زیادی به سمت این بازار جذب شده اند. با توجه به جدید بودن فناوری های به کار رفته در سیستم این بازار معامله گران و سرمایه گذاران ناگذیر هستند برای در امان ماندن دارایی خود به اطلاعات و آموزش های خوبی دسترسی داشته باشند. در این مطلب ما قرار است به مبحث توکن استاندارد (Token Standard) یا استانداردهای انتقال ارزهای دیجیتال بپردازیم، مفهومی که ندانستن آن می تواند منجر به از دست رفتن دارایی شما شود.

تا حالا برای شما پیش آمده است که در حین ارسال رمزارز به یک آدرس، دارایی خود را از دست بدهید؟ اگر چنین تجربه تلخی را داشته اید این ضرر هزینه آموزشی بود که پیش از شروع فعالیت در بازار باید به آن می پرداختید به هر حال هیچ وقت برای آموزش دیر نیست، شما می توانید با شرکت در کلاس آموزش ارز دیجیتال از ضررهای بعدی خود جلوگیری کنید و حتی به سودهای خوبی نیز برسید.

اما اگر آنقدر خوش شانس بودید که علی رغم بی اطلاع از آن متضرر نشدید به شما تبریک می گویم، ولی به هر حال شانس همیشه با ما همراه نیست پس به دقت این مطلب را مطالعه کنید تا با استانداردهای انتقال ارزهای دیجیتال آشنا شوید.

آیا همه ارزهای دیجیتال بلاک چین خاص خود را دارند؟

در حالت کلی ارزهای دیجیتال به دو دسته تقسیم می شوند:

  • کوین

ارزهای دیجیتالی که دارای بلاک چین اختصاصی هستند که به عنوان کوین شناخته می شوند.

  • توکن

ارزهای دیجیتالی که از بلاک چین های دیگر برای اجرا و انتقال استفاده می کنند و به عنوان توکن شناخته می شوند.

پیش از هر چیز اجازه دهید به توضیح این موضوع بپردازیم که قرار نیست که خالقان ارزهای دیجیتال برای به وجود آوردن هر ارز دیجیتال یک بلاک چین خاص آن رمزارز را تولید کنند.

بیش از 9000 ارز دیجیتال در بازار کریپتوکارنسی وجود دارد که بیش از 3000 عدد از این رمزارزها را توکن هایی که بلاک چین مستقل ندارند تشکیل داده اند.

درواقع اکثر رمزارزهای موجود در بازار ارزهای دیجیتال، بلاک چین خاص خود را ندارند و از بلاک چین هایی که پیش از این ساخته شده اند استفاده می کنند.

به عنوان مثال ارز دیجیتال امپ و تل کوین از بلاک چین اتریوم برای اجرا و انتقال دارایی استفاده می کنند. در چنین حالاتی می گوییم که این ارزهای دیجیتال توکن هستند، زیرا خودشان بلاک چین مخصوص خود را ندارند.

از طرف دیگر ارزهای دیجیتال مختلفی هم هستند که بلاک چین مخصوص خود را دارند، به عنوان مثال بیت کوین، اتریوم، ریپل، لایت کوین و ….

قوانین بلاک چین رای توکن ها

یک سری قانون در هر بلاک چین وجود دارد که توکن هایی که از بلاک چین مورد نظر برای پیاده سازی طرح خود استفاده می کنند باید از قوانین موجود بر روی شبکه بلاک چین پیروی کنند.

در هنگام خرید و انتقال ارز دیجیتال به یک آدرس باید حتما آدرسی که قصد ارسال ارز دیجیتال به آن را داریم بررسی کنیم و مطمئن شویم که این ارز دیجیتال به این شبکه اختصاص دارد.

همچنین باید بررسی کنیم که کیف پولی که قرار است رمزارز را به آن ارسال کنیم دریافت کننده همچین ارزی هست یا نه.

به عنوان مثال برای ارسال از صرافی بایننس و یا آبان تتر که یک صرافی داخلی هست، در زمانی که شما قصد ارسال یک ارز دیجیتال به یک آدرس را داشته باشید از شما می خواهند که شبکه انتقال خود را نیز انتخاب کنید. در این حالت شما باید به دقت شبکه مناسب را برای انتقال دارایی خود انتخاب کنید.

چطور با یک نگاه نوع شبکه کیف پول را تشخیص دهیم؟استانداردهای مختلف انتقال ارزهای دیجیتال

در هنگام ارسال یک ارز دیجیتال باید به آدرس مبدا و مقصد توجه کنید که ارز دیجیتالی که می خواهید ارسال کنید بر روی چه شبکه ای است و آگاهانه در زمان ارسال از آن شبکه برای ارسال رمزارز خود استفاده کنید.

شاید اگر بخواهیم مقایسه ای انجام دهیم بتوانیم شبکه ارسال را با انتخاب درگاه پرداختی که در زمان خرید اینترنتی انتخاب می کنیم برابر بدانیم. البته در سیستم بانکی انتخاب هر کدام از درگاه های پرداخت مجاز است و تفاوت خاصی بین درگاه های متفاوت وجود ندارد، تنها راه انتقال است که فرق می کند.

اما در سیستم انتقال دارایی در بازار ارزهای دیجیتال باید حتما شبکه مخصوص ارز دیجیتالی که قصد ارسال آن را دارید انتخاب کرده باشید در غیر این صورت دارایی دیجیتال شما از بین می رود پس حتما در زمان ارسال دارایی خود به شبکه ای که ارز دیجیتال ارسالی شما بر روی آن پیاده شده است دقت کنید و در هنگام ارسال مطمئن شوید که همان شبکه را انتخاب می کنید.

برای انتقال یا ارسال توکن به نکات زیر توجه کنید:

  • هنگامی که قصد ارسال یک توکن مبتنی بر استاندارد انتقال امنی (شبکه بلاک چین بیت کوین) را داشته باشید سه حالت ممکن است پیش بیاید، آدرس می تواند با عدد “1” ، عدد “3” و یا عبارت “bc1” آغاز شود.
  • زمان ارسال توکن مبتنی بر بلاک چین اتریوم (ERC-20) آدرس باید با عبارت “0x” آغاز شود.
  • هنگامی که توکنی استاندارد TRC-20 شبکه بلاک چین ترون را داشته باشد آدرس کیف پول با “T” و یا “TR” آغاز می شود.
  • در زمان هایی که قصد ارسال توکن مبتنی بر استاندارد BEP-2 که یکی از استانداردهای انتقال ارزهای دیجیتال در شبکه بلاک چین بایننس است، آدرس کیف پول با عبارت “bnb” شروع می شود.
  • و اما زمانی که باز هم یکی دیگر از استانداردهای شبکه بلاک چین بایننس یعنی BEP-20 را انتخاب کنید آدرس کیف پول با “ox” شروع می شود، بله اشتباه نکردید آدرس کیف پول با انتخاب استاندارد انتقال BEP-20 و استاندارد انتقال ERC-20 هر دو با 0x آغاز می شوند.

معروف ترین استانداردهای انتقال ارزهای دیجیتالاستانداردهای مختلف انتقال ارزهای دیجیتال

  • استاندارد انتقال امنی (OMNI)

امنی یک استاندارد انتقال بر مبنای شبکه بلاک چین بیت کوین است. توکن هایی که بر روی بلاک چین بیت کوین ارئه شده اند می توانند از استاندارد امنی (Omni Laye) برای انتقال توکن های خود استفاده کنند.

با کمک استاندارد امنی کاربران می توانند ارزهای دیجیتال خود را ارسال کنند، دریافت کنند و به مبادله بپردازند.

استیبل کوین تتر یکی از ارزهای دیجیتالی است که از این شبکه انتقال، بهره می برد، ناگفته نماند که استیبل کوین تتر تنها بر روی شبکه بلاک چین بین کوین وجود ندارد و به علت کاربرد زیادی که دارد بر روی چند بلاک چین مختلف دیگر نیز پیاده سازی شده است.

آدرس کیف پول های مبتنی بر استاندارد امنی همانند آدرس بیت کوین هستند به زبان ساده می توان گفت آدرس ها به سه صورت ممکن است مشاهده شوند:

1. فرمت P2PKH

در این حالت آدرس ها با عدد یک آغاز می شوند.

1Cvfhs3GH4n8KtfTeJugDbgtjfsDRfgTGty5

2. فرمت P2SH

در این حالت آدرس ها با عدد سه آغاز می شوند.

3GThyFyhfEaSsfFDwwvHyUjmMHAdsaR4

3. فرمت Beach32

در این حالت آدرس ها با bc1 آغاز می شوند.

bc1UKdfgeg4THCGNDH7zgstezw6HAFsGSH4

  • ERC20

ERC-20 یک استاندارد ساخت توکن بر روی شبکه بلاک چین اتریوم است، البته ERC-20 تنها استاندارد ساخت توکن و انتقال بر روی این شبکه نیست و استانداردهای دیگری نیز در این شبکه وجود دارند اما در میان سایر استانداردهای موجود بر روی شبکه بلاک چین اتریوم ERC-20 شناخته شده ترین است.

آدرس کیف پول هایی که توکن های مبتنی بر ERC-20 پشتیبانی می کنند با 0x آغاز می شوند. از آنجایی که توکن های مبتنی بر روی ERC-20، انتقال توکن به قرارداد هوشمند را توسط دو مرحله تراکنش انجام می دهند در نتیجه هم، زمان مورد نیاز برای انجام تراکنش افزایش می یابد و هم هزینه تراکنش، چراکه عملیات بیشتری نسبت به ارسال تنها یک تراکنش مورد نیاز است.

با همه اینها استفاده از استاندارد انتقال ERC-20 نسبت به استاندارد انتقال امنی مربوط به شبکه بلاک چین بیت کوین هم در زمان سریع تر انجام می شود و هم کم هزینه تر است.

  • TRC20

استانداردهای مختلف انتقال ارزهای دیجیتال

TRC-20 نیز یک استاندارد ساخت توکن بر روی شبکه بلاک چین ترون است، توکن های ساخته شده بر روی شبکه بلاک چین ترون برای انتقال توکن به قرارداد هوشمند این کار را تنها با یک تراکنش انجام می دهند. در نتیجه انتقال دارایی در شبکه بلاک چین ترون با استاندارد TRC-20 در مدت زمان کمتر و با هزینه بسیار پایین و یا حتی بدون هزینه انجام می شود. در شبکه بلاک چین ترون استاندارد دیگری به نام TRC-10 نیز وجود دارد که به اندازه TRC-20 مورد استقبال توسعه دهندگان ارزهای دیجیتال قرار نگرفته است.

آدرس کیف پول هایی که توکن های مبتنی بر استاندارد TRC-20 را پشتیبانی می کنند با حرف انگلیسی T آغاز می شوند.

  • BEP2

استانداردهای مختلف انتقال ارزهای دیجیتال

BEP2 که به شبکه انتقال زنجیره بایننس (Binance Chain (BNB)) اشاره می کند، متشکل از یک سری دستور و قوانین است که برای سازگاری و هماهنگی توکن در شبکه الزامی هستند.

صرافی بلاک چین در سال 2019 بلاک چین اختصاصی خود را راه اندازی کرد و BEP-2 یکی استانداردهایی بود در بر روی بلاک چین بایننس به وجود آمد. آدرس های مبتنی بر روی این استاندارد با bnb آغاز می شوند.

توکن های مبتنی بر BEP-2 آدرس کیف پول هایی مشابه با آدرس کیف پول های شبکه اصلی بلاک چین بایننس کوین یعنی BNB دارند.

در هنگام ارسال ارز دیجیتال به یک کیف پول باید حتما استاندارد انتقال را به درستی انتخاب کنید، در غیر این صورت امکان از بین رفتن دارایی شما وجود دارد.

اگر قصد واریز و یا برداشت دارایی در شبکه بایننس را داشته باشید باید از استاندارد انتقال BEP-2 در هنگام عملیات مورد نظر خود انتخاب کنید.

استانداردهای انتقال دیگری همچون BEP-20 و BEP-8 نیز در شبکه بلاک چین بایننس وجود دارد.

شبکه بلاک چین بایننس امکان انتقال ارزهای دیجیتالی که بلاک چین مختص خود را دارند نیز برای کاربران فراهم کرده است، در نتیجه کاربران قادر به انتقال رمزارزهایی همچون بیت کوین، اتریوم و دیگر رمزارزهای دارای بلاک چین اختصاصی بر روی بلاک چین بایننس شدند.

آدرس کیف پول در چنین حالتی فارغ از نوع ارز دیجیتال (بیت کوین باشد یا اتریوم و یا دیگر ارزهای دیجیتال) با bnb آغاز می شود.

اما آیا انتقال بیت کوین با استفاده از استاندارد انتقال مربوط به شبکه بیت کوین و شبکه بلاک چین بایننس مشابه هستند؟

خیر، باید به این نکته توجه کنید که علی رغم برابری قیمت بیت کوین در هر دو شبکه، استفاده از استاندارد انتقال BEP-2 برای انتقال بیت کوین با کارمزد پایین تری صورت می گیرد.

پس در صورتی که حق انتخاب داشته باشید استفاده از استاندارد انتقال بایننس (BEP-2) منطقی تر است.

  • BEP20 (BSC)

یکی دیگر از استانداردهای ساخت توکن بر روی شبکه هوشمند بایننس BEP-20 است که در زمان انتقال دارایی دیجیتال با انتخاب این استاندارد، آدرس کیف پول با 0x شروع می شود.

صرافی بایننس دو شبکه بلاک چین مجزا دارد، شبکه بلاک چین بایننس و شبکه بلاک چین هوشمند بایننس. در این میان شبکه هوشمند بایننس شباهت بسیار زیادی به شبکه بلاک چین اتریوم دارد.

برخی خصوصیات شبکه بلاک چین هوشمند بایننس عبارتند از:

زمان مورد نیاز برای ساخت بلاک تنها 3 ثانیه است.

کارمزد تراکنش در این شبکه 0.05 از ارزش تراکنش است.

امکان ایجاد توکن های دیگر بلاک چین ها.

کاربران می توانند از توکن های سازگار با دیگر بلاک چین ها در این شبکه نیز استفاده کنند.

دیگر استانداردهای انتقال ارزهای دیجیتال

استانداردهای مختلف انتقال ارزهای دیجیتال

  • شبکه Algorand

شبکه بلاک چین الگورند در سال 2019 و با ادعای دارا بودن سه ویژگی امنیت، مقیاس پذیری و تمرکززدایی ارائه شد. در این بلاک چین از روش اجماع Pure Proof of Stake برای تایید بلاک در شبکه استفاده می شود.

انتقال دارایی در لایه یک الگورند انجام می شود به همین دلیل این انتقالات با کارمزد پایین و امنیت بالا صورت می گیرند.

  • شبکه EOS

توسعه دهنگانی که قصد استفاده از شبکه EOS را داشته باشند، نیاز به کوین های EOS دارند تا بتوانند از خدماتی که شبکه فراهم کرده است در ساخت و همچنین اجرای dApps استفاده کنند.

شبکه EOS با هدف رفع مشاکل مربوط به انعطاف پذیری، سرعت و مقیاس پذیری ساخته و ارائه شد.

  • شبکه Zcash

Zcash یکی از فورک های بیت کوین است و تراکنش ها در این شبکه همانند شبکه بیت کوین با شفافیت انجام خواهند شد.

این شبکه به کاربران خود اجازه می دهد که تراکنش هایی با حفظ حریم خصوصی داشته باشند.

  • شبکه BCH

شبکه بیت کوین کش، در زبان انگلیسی کش (Cash) به معنای پول نقد است، در زمان ارائه بیت کوین کش نیز این رمزارز با عنوان یک پول نقد دیجیتالی نظیر به نظیر معرفی شد.

در شبکه بیت کوین کش هدف این است که با تسریع عملیات، بتوان تراکنش ها را در مدت زمان کمتری انجام داد تا به این ترتیب توانایی رقابت با Pay Pal و دیگر پلتفرم های پرداختی را داشته باشد.

  • شبکه Band

پروتکل باند (Band) را به عنوان واسطه ای در میان اینترنت معمولی و بلاک چین معرفی کرده اند تا به این ترتیب با استفاده از قراردادهای هوشمند از بلاک چین در موقعیت های مختلف و کاربردهای گوناگون استفاده شود.

  • شبکه IRIS

شبکه انتقال IRIS یکی دیگر از استانداردهای انتقال ارزهای دیجیتال است، این شبکه به انتقال ارزهای دیجیتال از طریق شبکه های بلاک چین مختلف کمک می کند. روش اجماع در این شبکه بلاک چین BPoS (Bonded Proof of Stake) است، بر اساس این روش اجماع به سهامداران با دارایی بیشتر، پاداش بیشتری تعلق می گیرد.

 سخن آخر

امکان ارسال رمزارزها از طریق استانداردهای انتقال ارزهای دیجیتال برای فعالان بازار ارزهای دیجیتال فراهم شده است. انتخاب شبکه انتقال نادرست در بسیاری از موارد می تواند منجر به از دست رفتن دارایی دیجیتال شما شود.

قصد ما بر این بود تا در این مطلب ابتدا با ارائه شناخته شده ترین استانداردهای انتقال ارزهای دیجیتال و سپس معرفی دیگر شبکه هایی که چندان شناخته شده نیستند بپردازیم. اما فراموش نکنید که استانداردهای انتقال ارزهای دیجیتال به موارد ذکر شده در این مطلب خلاصه نمی شوند.

ادامه مطلب
فناوری رادیکس (Radix) چیست؟
فناوری رادیکس (Radix) چیست؟ بررسی نقاط قوت آن

فعالان حوزه ارز دیجیتال، غالباً با فناوری بلاک چین آشنا هستند و تلاش کرده اند دانش خود را در این حوزه افزایش دهند. اما با پیشرفت روز افزون فناوری اطلاعات، رقبایی برای بلاک چین پدید آمده اند که بد نیست با آن ها آشنا شویم. در این مقاله قصد داریم راجع به فناوری رادیکس صحبت کنیم. هدف این تکنولوژی کنار زدن بلاک چین است.

رادیکس را می توان این گونه تعریف کرد؛ یک دفتر کل توزیع و غیر متمرکز. اما این دفتر کل توزیع چه فرقی با بلاک چین دارد؟

معرفی فناوری رادیکس

فناوری جدید رادیکس وابسته به بلاک چین نبوده و کاملا مستقل و جدید است. این شبکه از قراردادهای هوشمند پیروی می کند. می توان این فناوری را به عنوان یک بنیان جدیدی در ارزهای دیجیتال برشمرد.

قبل از  پیدایش رادیکس  تنها راهی که بتوانیم یک شبکه متمرکز توزیع داشته باشیم، شبکه بلاک چین بود. بلاک چین می توانست تعداد زیادی از رایانه ها را به یک سیستم مرکزی متصل کند.

محبوبیت این شبکه سال ها ادامه داشت و موفقیت هایی بسیاری کسب کرد. اما مانند هر فناوری دیگر بدون ایراد نبود و همواره با پیشرفت علم و تکنولوژی مسیرهای جدیدی نمایان می شود.

تحقیقات نشان داده که بیشتر پروژه های موجود در بلاک چین در مراحل نخستین باقی مانده اند وپیشروی نکردند. این موضوع باعث شد عده ای از شبکه بلاک چین فاصله گرفته و در جستجوی فناوری کامل تر باشند.

به عبارت بهتر، بلاک چین شروع کننده خوبی در مسیر اتصال رایانه ها به یکدیگر بود ولی در آینده این فناوری پاسخگو نخواهند بود. نمی توان انتظار داشت که این سیستم تنها سیستم غیر متمرکز در آینده باشد.

رادیکس به عنوان یک رقیب قدر پا در میدان نهاد و اگر به درستی عمل کند، می تواند تحول شگرفی در دنیای ارزهای دیجیتال ایجاد کند.

فناوری رادیکس (Radix) چیست؟

مهم ترین مشکلات بلاک چین

مشکلات بلاک چین زمینه ساز پیدایش فناوری دیگر به نام رادیکس شد. در واقع موانع و محدودیت ها می تواند راه های جدید را برای ما نمایان سازد. اگر این مشکلات نبود شاید همچنان بلاک چین به عنوان فناوری جذاب و بی بدیل شناخته می شد. در ادامه به برخی از این مشکلات اشاره می کنیم:

1. مقیاس پذیری

مقیاس پذیری از موانع پیش رو فناوری بلاک چین است. در ابتدا این موضوع مزیت محسوب می شد، اما کم کم به معضلی بزرگ تبدیل شد.

مقیاس پذیری توان رشد شبکه را فراهم می کرد و یک سیستم واحد برای هک وجود نداشت. این موضوع امنیت بیت کوین را افزایش داده بود. در نقطه مقابل با افزایش تعداد کاربران، سیستم کندتر عمل می کرد.

به عبارت بهتر، گرچه با گسترش سیستم امنیت افزایش می یافت ولی پردازش سفارش ها طولانی تر می شد. برای مثال در اتریوم، ورود هم زمان کاربران در یک بازی باعث کند شدن عملکرد آن و از کار افتادن می شد. بنابراین افراد به دنبال راه حلی برای این موضوع بودند.

2. ریسک ناشی از متمرکز شدن

گرچه بلاک چین را به عنوان اولین سیستم غیر متمرکز در سطح جهان می شناسیم، اما باید بدانیم این مطلب چندان هم حقیقت ندارد. غالب الگوریتم هایی که پیرامون این ویژگی عمل می کنند، کارآمد نیستند. مثلا الگوریتم اثبات کار یا pow تنهایی زمانی به خوبی عمل می کند که 50 درصد توان رانشی سیستم را  بکار گیرد. یعنی اگر  بیش از نیمی از سیستم یک داده نادرست را تأیید کند، این داده به عنوان یک داده صحیح در کل شبکه درج می شود.

عبور از 50 درصد توان شبکه صرفا برای شبکه های خصوصی ممکن است و برای شبکه های بزرگی مانند بلاک چین غیر ممکن است. همچنین کاری پر هزینه و انرژی بر است. پس می توان نتیجه گرفت بلاک چین کاملاً غیر متمرکز نیست.

الگوریتم اثبات سهم و اثبات سهم محول شده از جمله  راه حل های رفع این مشکل بودند. ولی در نهایت موفقیت چندانی به همراه نداشته و منجر به متمرکز شدن کلی سیستم شدند.

تأکید برا غیر متمرکز بودن سیستم از آن حیث حائز اهمیت است که این سیستم کمک می کند تا سیستم نظارتی از بین رفته و هر عضو از شبکه مسئولیت کنترل یک بخش را بر عهده بگیرد. یک سیستم زمانی واقعاً غیر متمرکز است که بتواند نیازهای کاربران را در این زمینه پاسخ دهد. با این تفاسیر فناوری رادیکس مطرح شد تا بتواند قدری از مشکلات بکاهد.

مزیت های رادیکس

این سیستم سعی کرده تا مشکلات مربوط به مقیاس پذیری و ریسک متمرکز شدن را مرتفع کرده و راهکاری منطقی پیدا کند.

سیستم متفاوت رادیکس توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. در رادیکس به جای بلاک از واحدهایی به نام تمپو استفاده شده است. اجتماع تمپوها باعث می شود شبکه ای ایمن با قابلیت مقایسه پذیری بالا ایجاد شده و داده ها به سرعت به اشتراک گذاشته شوند.

گرچه طراحان اولیه رادیکس به دنبال تغییر در بلاک چین و حل مشکلات آن بودند، ولی در نهایت دریافتند که مشکلات مطرح شده ریشه در ماهیت بلاک چین دارد و باید سیستمی جدید معرفی شود تا موانع موجود را نداشته باشد.

عملکرد رادیکس توانست رقابت بین آن و بلاک چین را قوی تر کند و روز به روز به محبوبیت آن بیافزاید.

1. غیرمتمرکز بودن به معنای واقعی کلمه

تمامی سیستم ها در تلاش هستند روی این ویژگی مانور دهند و با راهی منطقی به آن دست یابند. این موضوعی بوده که طراح اصلی رادیکس تا حد بسیار زیادی آن را بر طرف ساخته است.

راه حل این موضوع طراحی سیستمی جدید  به نام “گذرگاه زمان منطقی” بوده که  سیستم ویژه ای است که خالق رادیکس برای غیر متمرکز بودن آن خلق نمود.  این سیستم به ساعت های منطقی متکی است و کارآمدی آن را بهبود بخشیده است.

گذرگاه زمان منطقی همانند یک شمارنده است. در رادیکس هر گره یا NODE یک ساعت منطقی خاص خود را دارد و از آن پیروی می کند. قوانین این شمارنده عبارت است از :

نخست آنکه جهت شمارنده باید به سمت جلو باشد. ثانیاً هر گاه یک رویداد توسط نود مشاهده شد باید یک واحد به شمارنده اضافه کند یا یک واحد به جلو حرکت کند.

شمارنده در هر نود زمانی فعال می شود که رویداد معتبر جدیدی مشاهده کند. در واقع رویدادی را ببیند که قبلا در شبکه ندیده است. پس از مشاهده ساعت منطقی فعال شده و یک واحد اضافه می شود و با ID اختصاصی به شبکه ارسال می شود. در مقایسه با بلاک چین این فناوری سرعت بالاتری دارند؛ زیرا در آن رویدادها به منظور سنجش باید تعهد ارائه دهند و زمانی صرف این موضوع شده و سرعت کاسته می شود.

این سیستم بسیار مقرون به صرفه بوده و عملکرد مطلوبی ارائه می دهد و توانسته آن را در این زمینه محبوب کند.فناوری رادیکس (Radix) چیست؟

2. مقیاس پذیری به شیوه خطی

یکی از معضلات شبکه بیت کوین عدم مقیاس پذیری مناسب بود که این موضوع در رادیکس حل شده است.

رفع این مشکل از شیوه ای تحت عنوان مقیاس پذیری خطی حل شد تا کمک کند این سیستم متناسب با اعضای آن توسعه یابد. به عبارت بهتر، هرچه تعداد اعضا افزایش یابد، سرعت و کارآمدی سیستم هم افزایش می یابد. این ایده توسط شخصی به نام دن هیوز مطرح شد.

موضوعی که طراحان رادیکس به آن واقف بودند، این بود که حذف کردن داده ها نمی تواند به افزایش مقیاس پذیری کمک کند. آن ها تلاش کردند شاخص گذاری داده ها جزء به جزء انجام شود و تقاضای موجود در سیستم را پاسخ دهند. با این روش، افراد جدید به سادگی می توانند به بخش های مورد نظر داده خود دسترسی پیدا کنند. برای انجام این روش نیازی به شاخص گذاری مجدد بخش های مختلف نبود.

تیم رادیکس سعی کردند تا ساختار داده ای سیستم خود را به ۱۸.۴ کوینتیلیون تقسیم کرده و سپس به وسیله کلیدهای مختلف ارجاعی نظیر کلید عمومی به یکدیگر مرتبط کنند.

پیش بینی شده که با پیشرفت این فناوری در رادیکس، مقیاس پذیری و سرعت آن از سیستم ویزا که سریع ترین سیستم مالی دنیا می باشد پیشی بگیرد.

3. رضایت کاربران

رادیکس از ابتدا برای توسعه دامنه فعالیت خود، تلاش خود را بکار گرفت تا طیف وسیعی از کاربران را راضی کند. در حال حاضر بهترین ابزارها را برای ساختن برنامه های غیر متمرکز در اختیار کاربران قرار داده و محبوبیت بسیاری پیدا کرده است.

نتیجه گیری

گرچه بلاک چین مسیری طولانی در غیر متمرکز شدن و ایجاد سیستم جهانی پیمود ولی پس از مدت مشکلات آن، مانع از رشد بیشتر آن شد.

عدم وجود مقیاس پذیری بالا نتوانست نیازهای رو به رشد کاربران را پاسخ دهد. این سیستم در واقع مقیاس پذیری بالایی نداشت و نمی توانست به تقاضای رو به رشد کاربران پاسخ دهد. همچنین ریسک ناشی از متمرکز نبودن، اهمیت ایجاد فناوری جدید به نام رادیکس را مطرح کرد.

رادیکس راه حلی بود که برای تحقق این اهداف بوجود امد و هیچ یک از مشکلات بلاک چین را هم در خود نداشت. این سیستم روز به روز در حال توسعه و رفع موانع است تا به سرعت و سهولت عملکرد خود اضافه کند. بدیهی است هر فناوری با پیشرفت علم به حاشیه رانده شده و مسیرهای جدیدی به روی علاقه مندان این حوزه گشوده خواهد شد.

ادامه مطلب
تفاوت ERC20 و TRC20 چیست؟
استاندارهای ERC20 و TRC20 چیست؟ و چه تفاوتی باهم دارند؟

در هنگام شروع فعالیت در بازار ارزهای دیجیتال با دنیایی از اصطلاحات روبه رو می شوید که در صورتی که به درستی مفاهیم آنها را درک نکرده باشید با ضررهای سنگینی مواجه می شوید، TRC20، ERC-20، تفاوت ERC20 و TRC20 تنها چند عبارت آن هم در مبحث استانداردهای شبکه بلاک چین ارزهای دیجیتال هستند.

اصلا نگران نباشید چون با مطالعه و آموزش درست متوجه می شوید که همه چیز قابل فهم است و بر اساس حساب و کتاب انجام می شود.

فراموش نکنید بهترین کار این است که پیش از شروع فعالیت در بازار ارزهای دیجیتال حتما یک دوره آموزش ارزهای دیجیتال را بگذرانید و با چم و خم کار آشنا شوید تا ضمن آموزش انواع تحلیل، اصطلاحات، فرصت ها و تهدیدها بتوانید در وحله اول از ضرر خود جلوگیری کنید و در قدم بعدی به سود برسید.

حتی اگر کمی با بازار ارزهای دیجیتال آشنا هم باشید شاید عبارات ERC-20، TRC-20 و دیگر کلمات در این حوزه برای شما جدید باشند. اما اصلا نگران نباشید در این مطلب قرار است به تمام جزئیات مربوط به دو عبارت ERC-20 و TRC-20 پی ببرید و تفاوت ERC20 و TRC20 را متوجه شوید.

ERC20 چیست؟

شبکه بلاک چین اتریوم دومین شبکه بلاک چین محبوب در میان شبکه های موجود است که یکی از امکاناتی که دارد این است که امکان ساخت توکن بر روی شبکه بلاک چین آن وجود دارد.

توسعه دهندگان می توانند از استانداردهای موجود در شبکه بلاک چین اتریوم استفاده کنند، این استانداردها که با ERC آغاز می شوند حاوی مجموعه ای از دستورالعمل ها و قوانینی هستند که سازندگان توکن بر روی شبکه بلاک چین اتریوم باید به آنها توجه کنند.

( ERC مخفف عبارت “Etherum Request fot Comments” است)

ERC-20 درواقع یک استاندارد در بلاک چین اتریوم است، افرادی که می‎ خواهند بدون ایجاد بلاک چین یک ارز دیجیتال ایجاد کنند و قصد به کار گرفتن بلاک چین اتریوم را داشته باشند می توانند از این استاندارد برای ایجاد توکن استفاده کنند.

طرح پیشنهادیERC-20  در سال 2015 ارائه شد و در سال 2017 این استاندارد در شبکه بلاک چین اتریوم تایید شد.

پرطرفدارترین استاندارد برای ساخت توکن بر بلاک چین اتریوم

با وجود نقایصی که در همان ابتدای عرضه توجه برخی را به خود جلب کرد، همچنان استاندارد ERC-20 به عنوان پرطرفدارترین استاندارد برای ساخت توکن بر روی شبکه بلاک چین اتریوم معرفی می شود.

توجه داشته باشید اتریوم استانداردهای دیگری همچون ERC-223 و دیگر استانداردها را نیز دارد اما استاندارد انتقال ERC-20 شناخته شده ترین استاندارد در شبکه بلاک چین اتریوم به شمار می آید.

کارمزد انجام تراکنش و انتقال با استفاده از این استاندارد نسبتا بالا است برای همین شاید همیشه معقول نباشد که از این استاندارد انتقال استفاده شود.

زمان انجام انتقال نیز با استفاده از این استاندارد انتقال، نسبتا زیاد است، باز هم دلیل دیگری که شاید همیشه انتخاب ERC-20 انتخاب درستی نباشد.

اما بگذارید ببینیم این کندی و هزینه بالا چه دلیلی دارد؟

در استاندارد انتقال ERC – 20 انجام تراکنش به تایید 12 گره احتیاج دارد، این موضوع هم زمان و هم هزینه بیشتری را برای انجام تراکنش از کاربر می طلبد.

اما از آنجایی که تایید تراکنش باید توسط 12 گره تایید شود، امنیت تراکنش ها افزایش می یابد.

توابع حاکم بر استاندارد ERC-20تفاوت ERC20 و TRC20 چیست؟

هر استاندارد حاوی یک سری دستورات است که در زمان استفاده از آن استاندارد انتقال فراخوانی می شوند، استاندارد انتقال ERC-20 حاوری 6 تابع است که در ادامه مطلب به بررسی آنها می پردازیم.

  • تابع (Allowance)

تابع اجازه، در زمانی که کاربر قصد ارسال ارز دیجیتال را داشته باشد به بررسی دارایی های کاربر می پردازد و در صورت داشتن دارایی به میزان لازم، به کاربر اجازه انتقال دارایی و یا ارسال را می دهد.

  • تابع (َApprove)

تابع تایید با بررسی و مقایسه توکن های موجود در تراکنش و تعداد کل توکن های موجود سعی می کند از فساد و جعل توکن در شبکه بلاک چین جلوگیری کند.

  • تابع (Balance Of)

تابع موجودی حساب، میزان دارایی کاربر را مشخص می کند.

  • تابع (Total Supply)

تابع موجودی کل تنها یک بار و آن هم در ابتدای ساخت توکن ساخته شده بر بستر بلاک چین اتریوم مبنی بر استاندارد ERC-20 فراخوانی می شود و تعداد کل توکن ها را مشخص می کند، این تعداد تغییر نمی کند برای همین فقط یک بار فراخوانی و اجرا می شود.

  • تابع (Transfer)

در هنگام ارائه عرضه اولیه یک توکن با فراخوانی تابع انتقال آدرس کاربر (آدرس کیف پول گیرنده) و تعداد توکن هایی که به هر فرد تعلق می گیرد مشخص می شود.

  • تابع (Transfer From)

تابع “انتقال از” بسیار به تابع انتقال شباهت دارد، اما تابع انتقال در زمان عرضه اولیه توکن فراخوانی می شود، در حالی که تابع “انتقال از” در انتقال های عادی بعد از عرضه اولیه که کاربران برای همدیگر ارسال می کنند و یا زمانی که کاربر واریز و برداشت انجام می دهد فراخوانی می شود.

نقص استاندارد ERC-20تفاوت ERC20 و TRC20 چیست؟

برای ارسال دارایی به آدرس یک کیف پول از دو راه می توان این کار را در بلاک چین مبتنی بر استاندارد ERC-20 انجام داد.

  • حالت اول

فراخوانی تابع Transfer، که در این حالت با ارسال توکن به قرارداد هوشمند، از دارایی شما کاسته می شود اما در طرف گیرنده شناسایی و دریافت تراکنش های ورودی برای هیچ قراردادی وجود ندارد.

  • حالت دوم

با فراخوانی توابع  Transfer From و  Approve، همان طور که گفته شد در صورتی که تنها از تابع  Transfer در زمان ارسال تراکنش استفاده شود، طرف گیرنده نمی تواند از اجرای تراکنش مطلع شود در نتیجه در حالت دوم ابتدا با استفاده از تابع Approve اجازه برداشت از حساب خود را به شبکه می دهید و سپس با فراخوانی تابع Transfer From از حساب شما برداشت می شود.

به این ترتیب گیرنده هم می تواند انجام تراکنش را تشخیص دهد البته با توجه به ارسال تراکنش در دو مرحله زمان و هزینه بیشتری برای انجام تراکنش صرف می شود و به همین دلیل هزینه انجام تراکنش بالا می رود.

ایراد استاندارد ERC-20 که می توان آن را یک مشکل بحرانی نیز نام گذاری کرد در این است که در هنگام فراخوانی تابع مربوطه در هنگام انتقال دارایی دیجیتال از یک آدرس به آدرس کیف پول دیگر قرارداد هوشمند به خوبی کار نمی کند.

از طرف دیگر با انجام کار به این صورت که دو تابع در هنگام ارسال فراخوانی شوند زمان و هزینه انجام تراکنش نیز بیشتر می شود. (برای انجام ارسال باید دو تابع تایید و انتقال فراخوانی شوند.)

بعدها شخصی با طراحی استاندارد دیگری در شبکه بلاک چین اتریوم به نام ERC-223  سعی در حل مشکلات موجود در استاندارد ERC-20 کرد.

استانداردهای موجود در شبکه بلاک چین اتریومتفاوت ERC20 و TRC20 چیست؟

استانداردهای موجود در شبکه بلاک چین اتریوم تنها به ERC-20 ختم نمی شوند، هرچند استاندارد ERC-20 بسیار شناخته شده است اما استانداردهایی دیگری نیز در شبکه بلاک چین اتریوم وجود دارند که برای ایجاد توکن با کاربردهای متفاوت به کار گرفته می شود.

هر استانداردی که قرار باشد در شبکه بلاک چین اتریوم وجود داشته باشد ابتدا از طرف طراح آن استاندارد به عنوان یک طرح پیشنهادی ارائه می شود و تیم شبکه بلاک چین اتریوم با بررسی آن تصمیم به رد و یا تایید آن می گیرند.

حضور اعداد در کنار نام استانداردهای مطرحی که می شناسیم به شماره آن استاندارد تایید شده اشاره می کنند، به عنوان مثال ERC-20، بیستمین طرح پیشنهادی بوده که تایید شده و در اختیار سازندگان توکن قرار گرفته است.

ERC-1400 به هزار و چهارصدمین طرح پیشنهاد شده که مورد تایید تیم اتریوم قرار گرفته است اشاره می کند. البته که در این میان استانداردهای بسیار زیادی ارائه می شوند که به دلیل کاستی هایی که دارند مورد تایید قرار نمی گیرد.

در ادامه به معرفی و شرح مختصر انواع استاندارد موجود در شبکه بلاک چین اتریوم می پردازیم:

  • ERC-223

در استاندارد انتقال ERC-20 همان طور که گفته شد اگر در هنگام انتقال و ارسال دارایی دیجیتال خود، استاندارد انتقال را به درستی انتخاب نکنید، دارایی شما از بین می رود. استاندارد ERC-223 با هدف رفع این مشکل به وجود آمد.

در نتیجه مشکل توکن های سوخته با استفاده از استاندارد ERC-223 حل شد.

از طرف دیگر در استاندارد ERC-223 تراکنش های ارسالی در شبکه در یک تراکنش به قراردادهای هوشمند ارسال می شوند و با توجه به این موضوع هزینه تراکنش در مقایسه با حالتی که دو تراکنش برای ارسال به قراردادهای هوشمند نیاز بود کم هزینه تر خواهد بود.

  • ERC-621

استاندارد ERC-621 شباهت بسیار زیادی به استاندارد ERC-20 دارد و تنها دو تابع به این استاندارد اضافه شده است که باعث ایجاد تغیراتی خواهد شد. با کمک این دو تابع می توان تعداد کل توکن های در حال گردش را بررسی، کاهش و یا افزایش داد.

  • ERC-721

اما استاندارد ERC-721 خیلی به دو استاندارد قبلی شباهت ندارد و کلا با هدف دیگری به وجود آمد. احتمالا نام NFT به گوشتان خورده است، استفاده از این استاندارد در این حوزه کاربرد دارد چراکه در این استاندارد هیچ دو توکنی در شبکه با هم برابر نیستند، به عبارت دیگر توکن ها در این شبکه غیر مثلی هستند.

یکی از شناخته شده ترین پروژه هایی که از این استاندارد استفاده کرده است، بازی کریپتوکیتیز (Crypto Kitties) است که در آن هر کیتی منحصر به فرد است.

  • ERC-777

با کمک استاندارد ERC-777 علاوه بر اینکه از سوختن توکن جلوگیری می شود، شبکه بلاک چین برای کاربران منعطف می شود و به این صورت کاربران می توانند تنظیماتی را برای تراکنش های ارسالی خود تنظیم کنند.

  • ERC-1155

با استفاده از این استاندارد، توکن های مبتنی بر این استاندارد می توانند معاملات بیشتر و بهتری را داشته باشند. می توان استاندارد ERC-1155 را ترکیبی از دوتا از استانداردهای شبکه بلاک چین اتریوم یعنی ERC-20 و ERC-721 دانست.

  • ERC-1400

با استفاده از استاندارد ERC-1400 که شامل چندین توکن اوراق بهادار است، ثبت و تراکنش اوراق بهادار شدنی است.

TRC20 چیست؟تفاوت ERC20 و TRC20 چیست؟

درواقع ترون یک پلتفرم غیرمتمرکز است و در زمینه به اشتراک گذاری آسان و به صرفه فایل های دیجیتالی به وجود آمد. بنیاد ترون به همراه مدیرعامل خود جاستین سان سعی دارد با کمک بلاک چین و از بین بردن واسطه ها امر ارسال و دریافت محتواهای دیجیتالی را برای کاربران هر چه آسان تر کند.

ترون یک ارز دیجیتال شناخته شده است که بلاک چین خاص خود را دارد، در این میان افراد زیادی از موسسان ارزهای دیجیتال نیازی به تولید یک شبکه بلاک چین برای ارزهای جدید خود نمی بینند، در این مواقع بلاک چین ترون یکی از بلاک چین هایی است که می توانند استفاده کنند.

درواقع TRC – 20 یک استاندارد ایجاد توکن بر روی شبکه بلاک چین ترون است. انتقال ها با استفاده از این استاندارد انتقال در مدت زمان کوتاه و با هزینه بسیار پایین انجام می شوند.

و اما دلیل این سرعت بالا و هزینه پایین این است که تنها یک ارسال تراکنش به قرارداد هوشمند برای انتقال دارایی انجام می شود. به همین دلیل مدت زمان کمتری برای انجام تراکنش نیاز است و از آنجا که فقط یک گره کار تایید تراکنش را انجام می دهد هزینه زیادی را شامل نمی شود.

استانداردهای شبکه بلاک چین ترون

درست است که توجه ما در این بخش از مطلب بر استاندارد TRC-20 ترون است اما باید بدانید که شبکه بلاک چین ترون استاندارد دیگری به نام TRC-10 نیز دارد که تفاوت هایی میان این دو استاندارد موجود در شبکه ترون وجود دارد.

  • TRC-10

ساخت توکن بر مبنای استاندارد TRC-10 به دلیل عدم برخورداری از قوانین هوشمند به سادگی امکان پذیر است، اما این عدم حضور قراردادهای هوشمند با اینکه کار ساخت توکن را ساده تر می کند، نیازهای کمتری را نیز پوشش می دهد؛ به همین دلیل است که استفاده از استاندارد TRC-20 در شبکه بلاک چین ترون رواج بیشتری دارد.

  • TRC-20

استاندارد TRC-20 از قوانین هوشمند برخوردار است و به همین دلیل گفته می شود که TRC-20 شباهت زیادی به استاندارد انتقال در شبکه اتریوم یعنی ERC-20 دارد. جاستین سان با هدف جذب کاربران استاندارد ERC-20 مربوط به شبکه بلاک چین اتریوم، استاندارد نسبتا مشابهی با آن را ایجاد کرد و به همین دلیل مورد انتقادات زیادی قرار گرفت.

تفاوت ERC20 و TRC20تفاوت ERC20 و TRC20 چیست؟

پیش از این نیز توضیح دادیم که ERC20 و TRC20 استانداردهای ساخت توکن بر روی شبکه های بلاک چین اتریوم و ترون هستند.

در زمان هایی که شما قصد داشته باشید به حساب خود در صرافی دارایی را از کیف پول خودتان انتقال دهید و یا هنگاهی که قصد دارید، رمزارزی را به یک آدرس کیف پول برای شخصی ارسال کنید با عبارات ERC-20 و TRC-20 مواجه شده اید، البته اینها تنها شبکه های استاندارد موجود برای انتقال دارایی دیجیتال نیستند، اما قصد ما در این بخش از مطلب بررسی تفاوت ERC20 و TRC20 است.

در مواقعی که کاربر قصد واریز و یا برداشت توکن های اتریوم به حساب کاربری خود در صرافی را داشته باشد  و یا زمانی که واریز و یا برداشت را برای کیف پولی که از ارز دیجیتال اتریوم پشتیبانی می کند انجام دهد در میان دو استاندارد ERC20 و TRC20 باید حتما به استاندارد انتقال خود توجه کند که بر روی ERC20 تنظیم شده باشد.

بررسی تفاوت ERC20 و TRC20

  • شبکه بلاک چین

ERC-20 یک استاندارد موجود بر روی شبکه بلاک چین اتریوم است.

TRC-20 یک استاندارد موجود بر روی شبکه بلاک چین ترون است.

  • آدرس کیف پول

آدرس کیف پول های اتریوم با 0X آغاز می شوند.

آدرس کیف پول های ترون با T آغاز می شود.

  • سرعت

سرعت انتقال، واریز و برداشت با استفاده از استاندارد انتقال شبکه بلاک چین ترون یعنی TRC-20 با سرعت بالاتری انجام می شود.

  • کارمزد

کارمزد انتقال با انتخاب شبکه انتقال TRC-20 کمتر از حالتی است که استاندارد ERC-20 را انتخاب کنید.

  • امنیت تراکنش

امنیت تراکنش ها با انتخاب استاندارد انتقال ERC-20 افزایش می یابد. به دلیل آنکه گره های بیشتری باید تراکنش ارسال شده به شبکه را تایید کنند.

  • پشتیبانی صرافی و کیف پول

در پایان باید به این موضوع نیز توجه داشت که اکثر کیف پول ها و صرافی های موجود از استاندارد ERC-20 پشتیبانی می کنند، در حالی که TRC-20 این حجم از پشتیبانی صرافی و کیف پول را ندارد.

آیا امکان انتقال مستقیم بین شبکه ERC-20 و TRC-20 وجود دارد؟تفاوت ERC20 و TRC20 چیست؟

خیر، با توجه به مطالب گفته شده احتمالا متوجه شده اید که اگر بخواهید از حساب خود برای یک کیف پول ترون انتقال دارایی دیجیتال را انجام دهید باید شبکه انتقال خود را بر روی TRC-20 تنظیم کنید و اما اگر قصد انتقال دارایی خود به یک کیف پول اتریوم باشد باید استاندارد انتقال ERC-20 را برای ارسال و یا دریافت خود انتخاب کنید.

در ادامه برای درک بهتر مطالب گفته شده به بررسی انتقال توکن تتر با استفاده از استاندارد انتقال ERC-20 و TRC-20 می پردازیم.

تتر یکی از استیبل کوین ها است که به دلیل کاربرد بالایی که دارد، امکان انتقال آن در چند شبکه مهیا شده است، اما اجازه دهید به تفاوت تتر ERC-20 و تتر TRC-20 بپردازیم.

در ابتدا لازم می دانم یادآوری کنم استیبل کوین تتر همواره ارزشی برابر یک دلار دارد، و البته تتر ERC-20 و تتر TRC-20 تنها تترهای موجود نیستند، چراکه همان طور که اشاره شد این ارز دیجیتال به دلیل کاربرد زیادی که دارد بر روی دیگر بلاک چین ها مثل بلاک چین بیت کوین و ایاس (EOS) نیز وجود دارد.

اما در میان این همه تتر از کدام باید استفاده کرد؟

برای بررسی انتخاب تتر مناسب برای انتقال باید ویژگی ها و البته شرایط خودتان را در نظر بگیرید.

تتر مربوط به شبکه بلاک چین بیت کوین یعنی (OMNI) امنی، با وجود سرعت کم و هزینه ی بالای تراکنش هنوز هم یکی از پراستفاده ترین تترها به شمار می رود.

اما در مرحله بعد تتر ERC-20 را داریم که نسبت به تتر امنی با سرعت بالاتر و کارمزد کمتر منتقل می شود.

و اما تتر TRC-20 که با سرعت بالاتر از تتر ERC-20 و با کارمزد نزدیک به صفر منتقل می شود.

اما امنیت ارسال تتر در شبکه بلاک چین بیت کوین بالاتر از همه است و پس از آن شبکه بلاک چین اتریوم قرار می گیرد و در آخر شبکه بلاک چین ترون جای دارد.

کیف پول هایی که از تتر ERC-20 و تتر TRC-20 پشتیبانی می کنند

  • کیف پول اتمیک که هم در نسخه اپلیکیشن موبایل و هم نسخه ویندوز ارائه شده است.
  • کیف پول نرم افزاری کوینومی نیز از تتر ERC-20 و تتر TRC-20 پشتیبانی می کند.
  • کیف پول to که مخصوص ارز دیجیتال تتر است.
  • کیف پول سخت افزاری Ledger Nano S که این کیف پول با امنیت بالا از هر دو نوع تتر ERC-20 و تتر TRC-20 پشتیبانی می کند.

با توجه به مطالب آورده شده، به عبارتی می توان گفت در صورتی که در واریز و برداشت مربوط به یکی از کیف پول های بالا ERC-20 و TRC-20 را اشتباها انتخاب کنید حداقل دارایی تتر شما از بین نمی رود.

سخن پایانی

در این مطلب ما سعی کردیم به موضوع بسیار مهم استانداردهای انتقال ERC-20 و TRC-20 و تفاوت تفاوت ERC20 و TRC20 بپردازیم، با توجه به اهمیت موضوع و احتمال از بین رفتن دارایی دیجیتال شما در صورت انتخاب نادرست استاندارد انتقال، توصیه می شود به این موضوع به دقت توجه کنید.

TRC-20 و ERC-20 هر دو استانداردی بر روی شبکه های بلاک چین خود هستند که به کسانی که قصد ایجاد توکن بر روی بلاک چین آنها را داشته باشند قوانینی را مشخص می کنند که باید رعایت شود.

از طرف دیگر کاربران صرافی ها و دارندگان کیف پول ها باید در زمان واریز و برداشت و یا ارسال دارایی به کیف پول شخصی دیگر (به طور کلی انتقال دارایی) حتما باید استاندارد سازگار با ارز دیجیتال ارسالی و کیف پول گیرنده را انتخاب کنند.

سوالات متداول

ERC-20 یک استاندارد ساخت توکن بر روی شبکه بلاک چین اتریوم است.

TRC-20 یک استاندارد ساخت توکن بر روی شبکه بلاک چین اتریوم است.

ERC20 یک استاندارد بر روی شبکه بلاک چین اتریوم است در حالی که TRC20 یک استاندارد بر روی شبکه بلاک چین ترون است.

خیر، شبکه بلاک چین ترون استاندارد دیگری به نام TRC-10 دراد.

خیر، ERC-223، ERC-621، ERC-721، ERC-777، ERC-1155، ERC-1400 از دیگر استانداردهای شبکه بلاک چین اتریوم به حساب می آیند. اما همان طور که می بینید استاندارد ERC-20 شناخته شده ترین و پرکاربردترین استاندارد انتقال در میان دیگر استانداردهای دیگر این شبکه بلاک چین است.

ادامه مطلب
پلاسما در اتریوم
پلاسما در اتریوم چیست؟ با بررسی مزایا و معایب آن

رمزارزها روز به روز در حال رواج در میان عموم مردم هستند اما برای اینکه ارزهای دیجیتال بتوانند نیاز همه ی افراد را پوشش دهند باید تعداد تراکنش های در ثانیه (TPS) را به تناسب جامعه خود و حتی بیشتر توسعه دهند. تنها در این صورت است که می توان امیدوار به رشد و به کارگیری این فناوری به صورت گسترده در آینده بود. برای رسیدن به این هدف باید ویژگی هایی از بلاک چین که هنوز برای چنین جامعه ای آماده نیست تغییراتی را داشته باشند و به عبارتی به روزرسانی شوند. و بعد به سراغ مفهوم پلاسما و پلاسما در اتریوم می پردازیم.

به طور کلی یک بلاک چین ایده آل باید سه ویژگی داشته باشد:

  • سرعت بالای انجام تراکنش

این ویژگی که بحث این مطلب نیز هست، به معنای انجام تراکنش های زیاد در مدت کوتاه است (هزاران تراکنش در ثانیه).

به عبارت دیگر می توان گفت که بلاک چین ایده آل باید مقیاس پذیر باشد.

  • غیرمتمرکز

شبکه ی بلاک چین ایده آل غیرمتمرکز است، به این معنی که هیچ نظارت و کنترلی از سمت سازمان یا فرد خاصی بر آن اعمال نمی شود بلکه همه ی افراد حاضر در شبکه کنترل شبکه را به دست می گیرند.

  • امنیت بالا

شبکه بلاک چین ایده آل در برابر خطراتی همچون حمله ی 51 درصدی ایمن است.

همان طور که گفته شد در این مطلب قرار است راجع به ویژگی مقیاس پذیری بلاک چین (در شبکه اتریوم) صحبت کنیم. اجازه دهید ابتدا به صورت خلاصه ببینیم بیت کوین برای مشکل مقیاس پذیری چه راه حلی را درپیش گرفته است.

شبکه لایتنینگ (Lightning)

پلاسما در اتریوم

شبکه ویزا (Visa) در هر ثانیه به طور متوسط 4000 تراکنش را انجام می دهد. سایز بلاک در شبکه بلاک چین بیت کوین یک مگ است که حدودا 7 تراکنش در هر ثانیه را پوشش می دهد. این مقدار برای رقابت و ماندگاری رقمی بسیار ناچیز است.

راه حل بیت کوین استفاده از شبکه لایتنینگ بود. با استفاده از شبکه ی لایتنینگ معاملات کوچک بر روی شبکه اصلی بلاک چین ذخیره نمی شوند بلکه یک کانال موقتی بین خریدار و فروشنده ایجاد می شود.

خریدار و فروشنده باید یک حساب چند امضادار را تا مبلغی شارژ کنند، و تا زمانی که این حساب شارژ داشته باشد یک کانال پرداختی بین دو طرف وجود خواهد داشت.

هر کدام از دو طرف می توانند این کانال را پس از انجام معاملات از بین ببرند. از آنجایی که این فعالیت ها بر روی شبکه اصلی انجام نمی شود، سرعت شبکه به دلیل پردازش چنین تراکنش های ساده ای هزینه نمی شود.

استفاده از این روش برای تراکنش های کوچک که ارزش ثبت شدن بر روی شبکه را ندارند کاربرد دارد، به عنوان مثال خرید یک تیشرت و یا کتاب از فروشگاهی که بیت کوین را می پذیرد چندان اهمیتی برای ثبت شدن ندارد. و یا شخصی که به صورت روزانه غذای خود را از رستوران می گیرد.

در این روش فقط دو سابقه تراکنش در هنگام باز و بسته شدن این کانال پرداختی در شبکه بلاک چین اصلی ذخیره می شود.

شبکه لایتنینگ فقط برای پرداخت کاربرد دارد درحالی که پلاسما اتریوم در برنامه های مبتنی بر قراردادهای هوشمند نیز کاربرد دارد.

رفع مشکل مقیاس پذیری در شبکه اتریوم

پلاسما در اتریوم

شبکه اتریوم حدودا 15 تراکنش را در ثانیه انجام می دهد که عدد کمی است. توسعه دهندگان اتریوم برای حل این مشکل سه راه حل پیشنهاد داده اند.

  • کسپر FFG

  • شاردینگ

  • پلاسما

کسپر؛ درواقع کسپر یک پروتکل است که بنا بر آن، افزودن بلاک جدید به بلاک چین با کمک روش اجماع اثبات سهام کار می کند. با این کار اتریوم به مقیاس پذیری نزدیک تر شده و مسئله مصرف بالای انرژی در آن نیز برطرف شده است.

شاردینگ؛ درگیر کردن کل گره های موجود در شبکه یکی از مشکلات شبکه بلاک چین است.

اتریوم برای رفع این مشکل با اعمال sharding/’>شاردینگ بر شبکه بلاک چین خود، اقدام به رفع این مشکل کرد.

و اما پلاسما که قرار است در این مطلب به صورت کامل به شرح آن بپردازیم در ادامه خواهد آمد.

پلاسما چیست؟

پلاسما در اتریوم

یکی از عناصر شبکه بلاک چین که اهمیت ویژه ای دارد، مقیاس پذیر بودن شبکه است. ویتالیک بوترین و جوزف پون در سال 2017 از طرحی برای رفع مشکل مقیاس پذیری در شبکه بلاک چین اتریوم رونمایی کردند.

افراد در شبکه بلاک چین اتریوم به دلیل وجود تعداد بالای تراکنش های در نوبت، حاضر به پرداخت کارمزد بالاتر برای انجام سریع تر تراکنش خود هستند، که این موضوع می تواند منجز به افزایش تراکنش در شبکه اتریوم شود.

پلاسما در شبکه اتریوم با همین هدف به وجود آمد، درواقع خالقان پلاسما هدف از ساخت آن را توسعه بلاک چین اتریوم به نسبت توسعه جامعه اتریوم معرفی کردند، به این ترتیب شبکه بلاک چین اتریوم با توجه به تعداد تراکنش های موجود توسعه خواهد یافت.

پلاسما را نمی توان به تنهایی یک پروژه دانست بلکه می توان آن را یک روش مقیاس پذیر لایه دوم دانست که توسط شرکت ها و یا تیم های تحقیقاتی به روش های متفاوت پیاده سازی می شود.

پلاسما هم از نظر ساختار و هم از نظر کاربرد بسیار به شبکه لایتنینگ بیت کوین شباهت دارد. پیش از این از شبکه لایتنینگ که با هدف مقیاس پذیری شبکه بلاک چین بیت کوین به وجود آمده بود صحبت کردیم.

در پلاسما زنجیره های لایه دوم خود می توانند دارای یک لایه زنجیر دیگر داشته باشند، از این رو می توان برای درک آن یک بلاک چین درختی را تصور کرد. درست مانند تصویر.

قوانین می توانند در هر زنجیره از بلاک منحصر به فرد باشند و تا پیش از ارسال گزارش به زنجیره ی اصلی می تواند قوانین مدیریتی خود را در زنجیره اجرا کند.

ضرورت وجود پلاسما

پلاسما در اتریوم

اگر پلت فرم های متمرکزی مثل پی پل و ویزا را ارزهای دیجیتال به خصوص بیت کوین و اتریوم مقایسه کنید متوجه ضعف آنها خواهید شد. تعداد تراکنش های بسیار کمتر در رمزارزها همان چیزی است که می تواند به کلی ارزهای دیجیتال را به نابودی بکشد چرا که نمی تواند پاسخگوی نیاز کاربران خود باشد، کاربرانی که روز به روز بر تعداد آنها افزوده می شود.

از این رو فعالان و توسعه دهندگان رمزارزها به فکر رفع نواقص رمزارزها افتادند. طراحی و پیاده سازی پلاسما اتریوم یکی از همین راه حل ها بود که برای مشکل مقیاس پذیری اتریوم به وجود آمد.

کمک گرفتن از پلاسما اتریوم می تواند تراکنش های شبکه اتریوم را با سرعت بالاتر و کارمزد کمتر پردازش کند، همان چیزی که اتریوم برای ماندگاری به آن نیاز دارد.

در صورتی که مفاهیم ارزهای دیجیتال برای شما گنگ هستند می توانید با گذراندن یک دوره آموزش ارز دیجیتال به شناخت بهتر مفاهیم و همچنین فعالیت در بازار رمزارزها بپردازید. فراموش نکنید ورود به بازارهای مالی به خصوص بازار رمزارزها که نوسانات زیادی دارد بدون آموزش شبیه به قمار است.

بلاک چین های کودک

کپی هایی از بلاک چین اصلی ایجاد می شود که قوانین خاص خود را دارند، برنامه های غیرمتمرکز قابلیت اجرا بر روی زنجیره فرزند را دارند.

اطلاعاتی که در زنجیره و یا بلاک چین کودک نگه داری شده اند به صورت دوره ای به بلاک چین اصلی فرستاده می شوند.

بلاک چین اصلی به عنوان شبکه مادر و لایه های دیگر بلاک چین به عنوان بلاک چین های کودک شناخته می شوند. به عبارت دیگر زنجیره  بلاک چین کودک همان پلاسما است. 

طرز کار پلاسما

پلاسما در اتریوم

اتریوم برای ایجاد زنجیره فرزند یا Baby Chain از قراردادهای هوشمند کمک می گیرد. قوانین حاکم بر زنجیره ی فرزند کاملا مستقل از زنجیره بلاک چین اصلی است و روش اجماع در زنجیره کودک می تواند متفاوت از روش اجماع در زنجیره اصلی باشد.

قراردادهای هوشمند به کار گرفته شده همچون واسطی بین زنجیره ی کودک و زنجیره اصلی عمل می کنند. دارایی کاربران به کمک همین قراردادهای هوشمند قابلیت جا به جایی در میان زنجیره اصلی و رنجیره کودک را فراهم می کنند.

برای اعتبار بخشیدن به عملیات انجام شده در زنجیره کودک، گره هایی که کار اضافه کردن بلاک را در پلاسما به عهده دارند، گاهی اعتبار سنجی را بر عهده ی زنجیره اصلی می گذارند، به این ترتیب شبکه اصلی اتریوم از انجام اجماع به درستی در زنجیره کودک اطمینان حاصل می کند.

البته کاربران تنها با زنجیره کودک مرتبط هستند و این پیوستگی زنجیره اصلی و زنجیره کودک چیزی را در تراکنش های آنها تغییر نمی دهد.

برای آن دسته از کاربرانی که از انجام تراکنش و یا به عبارت دیگر انجام کامل تراکنش در زنجیره کودک مطمئن نیستند نیز اتریوم این امکان را ایجاد کرده است که هر دو طرف معامله در زنجیره پلاسما هر زمانی که اراده کنند می توانند به راحتی و با استفاده از تراکنش انصراف از زنجیره کودک خارج شده و به زنجیره اصلی بروند.

کاربری که در حال مبادله ارز، قصد انصراف از مبادله را داشته باشد باید درخواست خود را با استفاده از ارسال تراکنش انصراف اعلام کند. به علاوه لازم است مبلغی به این درخواست متصل شود.

طرف دوم مبادله اگر بتواند ثابت کند که تاریخ تراکنش ارسالی شما گذشته است می تواند بی اساس بودن درخواست شما را ثابت کند و به این ترتیب به درخواست شما ترتیب اثر داده نخواهد شد.

اما در صورتی که همه چیز درست باشد شما می توانید به راحتی از انجام معامله انصراف دهید.

انجام این به چالش کشیدن های دو طرف در شبکه لایتنینگ بیت کوین توسط امضاهای دیجیتالی که دو طرف باید ارسال می کردند، انجام می شد.

در پلاسما اتریوم اعتبار زنجیره ی کودک به کمک زنجیره اصلی سنجیده می شود، درواقع اگر ابهامی در امنیت شبکه بلاک چین کودک ایجاد شود، بلاک چین اصلی اتریوم وارد عمل شده و نظر نهایی، همان نظر بلاک چین اصلی خواهد بود.

امنیت پلاسما

خروجی پلاسما (Plasma Exits) روشی است که به تمام کاربرانی که از پلاسما استفاده می کنند تضمین می دهد که هر زمانی که بخواهند می توانند به سادگی از زنجیره کودک به زنجیره اصلی منتقل شوند. پس از درخواست خروج از سمت کاربر، سوابق معاملاتی وی به صورت کامل بررسی شده و در صورتی که مشکلی در حساب کاربر وجود نداشته باشد، دارایی او به زنجیره اصلی منتقل می شود. در نتیجه هیچ نگرانی از این بابت کاربران را تهدید نمی کند.

از طرف دیگر حتی اگر یک هکر قدرت شبکه پلاسما را به دست بگیرد، نهایتا می‎ تواند شما را مجبور به ترک زنجیره کودک و رفتن به زنجیره اصلی کند.

در انتقال دارایی از زنجیره کودک به زنجیره اصلی کاربری که قصد انتقال دارایی خود را دارد باید مبلغی را به درخواست انتقال خود متصل کند. این کار برای به چالش کشیدن درخواست انجام خواهد شد.

اگر افراد دیگر حاضر در شبکه این درخواست را به چالش نکشند، انتقال به سادگی انجام خواهد شد، اما در صورتی که درخواست انتقال از سمت شخصی دیگر به چالش کشیده شود و شما نتوانید به عنوان فرستنده درخواست، از آن چالش عبور کنید درخواست انتقال انجام نخواهد شد.

مزایا و معایب پلاسما

پلاسما در اتریوم

طرح پلاسما اتریوم با هدف مقیاس پذیر کردن اتریوم به وجود آمد اما این طرح علی رغم مزایایی که دارد معایبی نیز دارد، البته تمام پروژه هایی که برای رفع مشکلات در ارزهای دیجیتال به وجود می آیند دائما در حال به روزرسانی هستند. در نتیجه معایب پلاسما احتمالا در آینده حل شوند.

مزایای پلاسما

  • تعداد تراکنش های انجام شده در مدت یک ثانیه، در شبکه اصلی اتریوم بسیار محدود هستند، پلاسما این امکان را ایجاد می کند که تعداد بیشتری از تراکنش ها در یک ثانیه انجام شوند.
  • با وجود پلاسما اتریوم، تعداد نود کاهش یافته و به طبع آن کارمزد انجام تراکنش نیز کاهش می یابد.
  • اطلاعاتی در زنجیره اصلی اتریوم نگه داری می شدند که با وجود پلاسما می توانند تقسیم شوند، نیاز نیست اطلاعاتی که اهمیت چندانی ندارند در شبکه بلاک چین اصلی اتریوم نگه داری شوند.
  • امکان استفاده از روش های مقیاس پذیری درون شبکه ای در اتریوم پلاسما نهادینه شده است. همچنین پلاسما با شاردینگ سازگار است و امکان تغییر سایز بلاک های کودک با استفاده از اتریوم پلاسما وجود دارد.

معایب پلاسما

همان طور که پیش از این نیز توضیح دادیم همه ی کاربران در هر زمانی که اراده کنند می توانند دارایی خود را از زنجیره کودک به زنجیره بلاک چین اصلی منتقل کنند.

اما در صورتی که همه ی کاربران در یک زمان قصد ارسال همچین درخواستی را داشته باشند (خروج گسترده)، زنجیره اصلی توانایی پردازش تمام تراکنش ها را در آن مدت ندارد. (مدت زمان چالش)

پالیگان چیست؟ (Polygon)

پلاسما در اتریوم

پالیگان یکی از پروژه هایی است که در پیاده سازی آن از پلاسما اتریوم استفاده شده است. همان طور که بیان کردیم هدف کاهش کارمزد و افزایش سرعت تراکنش ها است. بلاک چین های کودک که کپی هایی از بلاک چین اصلی (مادر) هستند ایجاد شده تا در رسیدن این هدف نقشی داشته باشند.

برای پرداخت تراکنش ها در بلاک چین کودک از رمزارز متیک استفاده می شود و اطلاعات تراکنش های بلاک چین کودک به صورت مرتب به بلاک چین مادر ارسال می شود.

پالیگان از نظر ساختار شباهت زیادی به پولکادات و کازماز دارد اما تفاوت ویژه پالیگان در این است که از قدرت شبکه اتریوم استفاده می کند.

نهایتا تعداد پالیگان 10 میلیارد توکن است که 22 درصد آن به عنوان ICO فروخته شد.

سخن پایانی

رمزارزها برای اینکه رشد روزافزون خود را ادامه دهند نیاز به گنجایش بالایی برای پردازش تراکنش های درخواستی دارند، تراکنش هایی امن که با کارمزد پایین انجام شوند.

همان طور که در این مطلب توضیح داده شد مقیاس پذیری می تواند مشکل ظرفیت پایین شبکه های بلاک چین برای انجام تراکنش ها را حل کند که در شبکه های بلاک چین گوناگون با روش های مختلف به برطرف کردن این معضل پرداخته اند.

بلاک چین در این مسیر هنوز به حالت ایده آل خود نرسیده و همواره در حال به روزرسانی و رفع کاستی های خود است تا بتواند با برطرف کردن آن ها بهترین خدمات را به کاربران ارائه دهد.

قصد ما در این مطلب شرح پلاسما اتریوم بود که با هدف مقیاس پذیری شبکه بلاک چین اتریوم به وجود آمد.

ادامه مطلب
هاوینگ بیتکوین چیست و چه تاثیری روی قیمت آن دارد؟
هاوینگ بیت کوین چیست و چه تاثیری روی قیمت آن دارد؟

هاوینگ چیست و چه زمانی اتفاق میافتد؟

کلمه هاوینگ از ریشه کلمه انگلیسی Half به معنای نصف شدن گرفته شده است. در بازار ارزهای دیجیتال هاوینگ به فرآیند نصف شدن پاداش استخراج هر بلوک گفته می شود.

از آنجایی که هر ساعت به طور میانگین ۶ بلاک پیدا می شود و رویداد هاوینگ بیت کوین هم پس از هر ۲۱۰ هزار بلاک رخ می دهد، می توان به طور تقریبی گفت که رویداد هاوینگ هر ۴ سال یک بار اتفاق میفتد.

به همین دلیل است که رویداد هاوینگ در تاریخ مشخصی صورت نمی گیرد و زمان تقریبی آن هر 4 سال یک بار است. به عبارت دیگر سنجش زمان هاوینگ با توجه به تعداد بلاک های اضافه شده به زنجیره محاسبه می شود و ربطی به زمان ندارد، با این حال با توجه به قوانین وضع شده در شبکه بیت کوین این رویداد به طور تقریبی هر 4 سال یک بار رخ می دهد.
شاید فکر کنید که دانستن چنین مطالبی برای معامله گری و فعالیت در بازار رمزارزها نیاز نیست، اما با دانستن ماهیت و دلیل اتفاقاتی که در این بازار می افتد می توانید با ذهنی بازتراقدام به معامله یا سرمایه گذاری کنید.

فراموش نکنید گذراندن دوره آموزش ارز دیجیتال می تواند کمک شایانی هم به درک مفاهیم پایه و هم معامله گری و سرمایه گذاری کند.

فلسفه هاوینگ

هاوینگ بیتکوین چیست و چه تاثیری روی قیمت آن دارد؟

مهمترین فلسفه هاوینگ قانون اصلی حاکم بر همه ی بازارهای مالی یعنی عرضه و تقاضا می باشد.
شاید بهتر باشد برای درک بهتر موضوع، فلسفه این فرآیند را از زبان ویتالیک بوترین (Vitalik Buterin) ، خالق دومین رمز ارز بزرگ بازار ارزهای دیجیتال بشنویم. بوترین می گوید:

علت اصلی انجام این کار کنترل تورم است. یکی از بزرگ ترین خطاهای ارزهای فیات سنتی که تحت کنترل بانک های مرکزی هستند، این است که این بانک ها می توانند به هر میزان که بخواهند پول چاپ کنند و اگر بیش ازحد پول چاپ کنند، ارزش ارز دولتی طبق قانون عرضه و تقاضا سریعاً رو به کاهش می گذارد.

بیت کوین برخلاف ارزهای رایج طوری طراحی شده است که مثل یک کالای باارزش، مانند طلا، عمل کند. میزان طلاهای موجود در دنیا محدود است و با استخراج هر گرم از آن، استخراج طلاهای باقی مانده سخت تر از قبل می شود.
به دلیلِ همین عرضه (موجودی) محدود است که طلا توانسته در طی شش هزار سال گذشته، جای پای خود را به عنوان یک وسیله تبادل و ابزار ذخیره ارزش محکم کند. کاری که امیدواریم بیت کوین هم از پس انجام آن برآید.

تاریخچه هاوینگ

در ابتدای کار بیت کوین در ازای ایجاد هر بلوک در شبکه، ماینری که موفق به این کار می شد 50 واحد بیت کوین را به عنوان پاداش دریافت می کرد.

اولین رویداد هاوینگ بیت کوین در 28 نوامبر 2012 در بلوک شماره ی 210،000 رخ داد، پس از رخ دادن اولین رویداد هاوینگ پاداش ماینرها از 50 به 25 واحد بیت کوین برای هر بلوکی که به شبکه می افزودند کاهش یافت.
رویداد هاوینگ بعدی در 9 جولای 2016 در بلوک 420،000 به وقوع پیوست، یعنی با اضافه شدن 210,000 بلوک دیگر به شبکه ی بلاک چین بیت کوین.

این رویداد پاداش ماینرها را از 25 واحد به 12,5 واحد برای اتصال بلوک های جدید به شبکه کاهش داد.
سومین و آخرین رویداد رویداد نصف سازی پاداش ماینرها، در یازدهم ماه می سال 2020 و در بلوک 630،000 صورت گرفت. بعد از این رویداد پاداش ماینرها به 6.25 رسید.

تاثیر هاوینگ بر قیمت بیت کوین

همانگونه که در تصویر ذیل ملاحظه مینمایید همواره فرآیند هاوینگ به سبب تضعیف طرف عرضه طی سالیان اخیر موجب رشد قابل توجه قیمت بیت کوین شده است. البته این موضوع به طور تئوری بیان شده است و اگر بخواهیم دقیق تر به بررسی ماجرا بپردازیم باید تمام احتمالات را در نظر بگیریم.

هاوینگ بیتکوین چیست و چه تاثیری روی قیمت آن دارد؟

قرار نیست همیشه با کم شدن عرضه، تقاضا بالا برود و یا حتی ثابت بماند. تنها در صورتی کم شدن عرضه می تواند منجر به رشد قیمت باشد، که تقاضا یا ثابت بماند یا بیشتر شود.
در علم اقتصاد گفته می شود که اگر عرضه کم شود و تقاضا ثابت بماند، قیمت باید دو برابر شود تا تقاضاها را پوشش دهد. اما در دنیای واقعی و بیت کوین هیچ کس نمی تواند 100 درصد تضمین دهد که تقاضا زیاد می شود هرچند که احتمال آن زیاد است.
در نظر بگیرید که به دلیل نصف شدن پاداش استخراج، دیگر برای ماینرها به صرفه نباشد که به کار خود ادامه دهند و از شبکه خارج شوند.
هرچند در حال حاضر به دلیل گستردگی و شناخت بیت کوین در جامعه نمی توان خیلی انتظار این شرایط را داشت، اما اگر این اتفاق بیفتد، نتیجه خوبی برای بیت کوین و قیمت بیت کوین نخواهد داشت.

تاثیر رویداد هاوینگ بر تصمیم معامله گران

در رابطه با بیت کوین معامله گران و سرمایه گذارانی فعال وجود دارد. افرادی که بر روی روی بیت کوین به صورت بلندمدت سرمایه گذاری کرده اند و به عبارت دیگر کسانی که هولدر بیتکوین هستند با هر نوسان قیمت، اقدام به فروش بیت کوین خود نمی کنند. اما شرایط برای معامله گران (تریدرها) متفاوت است.

اکثر افراد انتظار دارند که پس از رویداد هاوینگ، قیمت بیت کوین افزایش یابد، معامله گران زیادی با همین تفکر پیش از هاوینگ بیت کوین اقدام به خرید کرده تا با رشد قیمت پس از هاوینگ، به سود رسیده و از معامله خارج شوند.

این معامله گران در صورتی که قیمت بیت کوین پس از هاوینگ ثابت بماند، از معامله خارج خواهند شد و همین موضوع می تواند موجب کاهش قیمت بیت کوین حداقل برای یک بازه شود.

حتی اگر قیمت بیت کوین بلافاصله پس از رویداد هاوینگ افزایش یابد، معامله گران با توجه به ماهیت حرفه خودشان پس از کسب سود مورد نظر اقدام به فروش بیت کوین های خود می کنند.

نگاهی به هاوینگ در چندسال اخیر:

هاوینگ 2012

در سال 2012 با به وقوع پیوستن اولین رویداد هاوینگ بیت کوین، در ابتدا قیمت بیت کوین برای مدت 6 هفته نزولی بود، اما پس از گذشت مدتی قیمت بیت کوین تا 230 دلار افزایش یافت در حالی که در زمان هاوینگ قیمت بیت کوین 13 دلار و 42 سنت بود.
ناگفته نماند که عده ای این افزایش قیمت را ناشی از فضای سیاسی حاکم در آن دوره می دانند.

هاوینگ 2016

در دومین هاوینگ بیت کوین در سال 2016 نیز پس از این رویداد قیمت بیت کوین رشد چندانی نداشت اما در طی یک سال، قیمت بیت کوین به 20,000 دلار رسید و بیت کوین توانست رشد 31 درصدی را برای خود ثبت کند. (قیمت بیت کوین در زمان رخ دادن دومین هاوینگ 650 دلار بود)

هاوینگ 2020

سومین و آخرین هاوینگ بیت کوین تا به امروز در تاریخ 11 می سال 2020 رخ داد. در این هاوینگ بیت کوین دیگر یک رمزارز ناشناس نبود و عده بسیاری این رمزارز را می شناختند، همه گیری ویروس کرونا در آستانه هاوینگ بیت کوین باعث شد بسیاری از افراد، با توجه به ماهیت بیت کوین، و ویژگی کاهشی تورم آن به این رمزارز روی بیاورند، به این صورت آنها می توانستند علاوه بر حفظ ارزش دارایی خود سود زیادی نیز تجربه کنند. در نتیجه فارغ از نوسانات کوتاه در چند روز، قیمت بیت کوین رشد چشمگیری را تجربه کرد.

پیش بینی کارشناسان از تاثیر رویداد هاوینگ بر قیمت بیت کوین

هاوینگ بیتکوین چیست و چه تاثیری روی قیمت آن دارد؟

افراد زیادی آرزوی سفر به سال های گذشته را دارند تا بتوانند مقدار زیادی بیت کوین خریداری کنند، که البته ممکن نیست . ولی شاید با بررسی گذشته بتوان دیدگاه بهتری نسبت به آینده پیدا کرد.

دو روز قبل از هاوینگ ۲۰۱۶ پلت فرم coindesk مقاله ای را در همین خصوص منتشر کرد، نگاهی به آن خالی از لطف نیست.

“در حال حاضر بیت کوین با رشد ۵۰ درصدی نسبت به ابتدای سال با قیمت ۶۴۰ دلار معامله می شود. هرچند عوامل سیاسی و اقتصادی در این رشد قیمت نقش داشتند ولی تاثیر رویداد هاوینگ بر این افزایش قیمت چشمگیرتر بوده است.

کارشناسان نظرات کاملا متفاوتی راجع به تاثیر هاوینگ (به خصوص از سال 2020 به بعد) بر قیمت بیت کوین ارائه دادند:

پیش بینی های افزایش قیمت

کارشناسان بسیاری با بیان دلایل مختلف انتظار افزایش قیمت بیت کوین را دارند. آنها معتقدند هرچند افزایش قیمت بیت کوین در یک بازه زمانی کوتاه اتفاق نمی افتد ولی قیمت این رمزارز به صورت آهسته و پیوسته صعودی خواهد بود.
این دسته از کارشناسان معتقدند که کاهش پاداش برای ماینرها ممکن است باعث یک افت قیمت موقتی بعد از هاوینگ بیت کوین باشد، اما هاوینگ همیشه به عنوان عامل موثری برای شروع رشد قیمت بیت کوین عمل کرده است.

پیش بینی های کاهش قیمت

برخی از کارشناسان معتقد هستند حتی اگر همه چیز به خوبی پیش برود ممکن است عواملی به دور از چشم آنها مانده باشد که باعث کاهش قیمت بیت کوین شود. همان طور که می دانید قیمت بیت کوین متاثر از عوامل متعددی است که هاوینگ یکی از آن هاست.

حفظ وضعیت موجود

به نظر بعضی از کارشناسان میزان کاهش تورم بیت کوین نسبت به حجم معاملات روزانه به قدری ناچیز است که می توان آن را نادیده گرفت.”

وضعیت ماینرها در آستانه هاوینگهاوینگ بیتکوین چیست و چه تاثیری روی قیمت آن دارد؟

با بررسی داده های Google Trends به این مشخص شد که کاربران در آستانه هاوینگ بیت کوین، علاوه بر عبارت “هاوینگ بیت کوین”، “خرید بیت کوین” و “بیت کوین” را نیز در روزهای اخیر بسیار جست و جو کرده اند.

این موضوع نشان از انتظار صعود برای بیت کوین توسط معامله گران را بالا می برد. این نتایج را می توان مهر تاییدی بر پذیرش بیت کوین از طرف درصد بیشتری از مردم به حساب آورد.

البته هیچ دلیل قطعی برای صعود قیمت بیت کوین بلافاصله پس از هاوینگ وجود ندارد.

در مصاحبه ای که Joseph Young خبرنگار با Mao Shixing از بنیان گذاران استخر ماینینگ F2POOL داشت ، او گفت علی رغم کم بودن قیمت فعلی بیت کوین نسبت به بیشترین قیمت این رمز ارز (قیمت بیت کوین در سال 2017 به 20 هزار دلار رسید) باید به این نکته نیز توجه کرد که پس از اجرای هاوینگ بیت کوین با نصف شدن پاداش ماینرها، شاید آنها به این فکر بیفتند که کاهش پاداش، سرنوشت نامطلوبی را برای آنها رقم خواهد زد.

علاوه بر آن ماینرها همزمان با کاهش پاداش، هزینه برق بیشتری را باید بپردازند، که رسیدن به این تعادل زمان بر است.
همچنین هاوینگ، ماینرهای کوچک را در وضعیت دشواری قرار می دهد.

این ماینرها معمولا برای به روز رسانی تجهیزات خود و یا خروج از بازا، ممکن است بیت کوین های خود را یکباره به فروش برسانند.

تاثیر رویداد هاوینگ بر کارمزد تراکنش ها

هاوینگ بیتکوین چیست و چه تاثیری روی قیمت آن دارد؟

بنا بر داده های سایت BitInfoCharts کارمزد تراکنش های شبکه بیت کوین از تاریخ ۲۰ می تا ۱۴ ژوئن 2020 با کاهش ۹۱ درصدی از 6.65 دلار به 0.56 دلار رسیده است،این کمترین مقدار کارمزد بعد از رویداد هاوینگ 2020 بود، در حالی که کارمزد تراکنش های شبکه بیت کوین بعد از هاوینگ، افزایش ۱۶۰۰ درصدی را تجربه کردند.

البته این نوسانات کارمزد بعد از رویداد هاوینگ چیز جدیدی نیست و در هاوینگ قبل یعنی سال ۲۰۱۶ کارمزد تراکنش های شبکه بیت کوین با افزایش ۲۰۰ درصدی از مبلغ 0.08 در یک می به 0.24 در تاریخ ۳۱ ژوئیه رسید و در اکتبر ۲۰۱۶ تا مبلغ 0.37 بالا رفت.

لازم به ذکر است که کارمزد های بالا در شبکه به معنای تراکم معاملات در شبکه می باشد به عبارت دیگر کاربران برای انجام تراکنش های خود حاضرند مبالغ بالاتری را بپردازند.

خیلی ها بر این باورند که قیمت بیت کوین پس از رویداد هاوینگ رشد چشمگیری خواهد داشت، از این رو اقدام به خرید این رمز ارز کردند و این امر باعث افزایش کارمزد تراکنش های بیت کوین شده بود.

از طرف دیگر شاهد افزایش نرخ هش ریت شبکه بیت کوین بودیم این یعنی اینکه دستگاه های جدید با قدرت پردازش بالا وارد شبکه بیت کوین شده اند و این یکی از دلایل کاهش کارمزدها است.

پس از هاوینگ ۲۰۱۲ کارمزد تراکنش ها در ۲۶ و ۲۷ نوامبر با افزایش ۳۰۰ درصدی مواجه شد، اما خیلی زود به مقدار پیش از اجرای هاوینگ برگشت.

همچنین پس از اجرای هاوینگ ۲۰۱۶ کارمزد تراکنش ها با افزایش ۲۰۰ درصدی از 0.081 دلار در اول ماه می ۲۰۱۶ به 0.24 دلار در اواسط جوئن و اواخر جولای همان سال رسید.

تفاوت هاوینگ 2016 و 2020

معاملات با حجم بالا

در بحبوحه رویداد هاوینگ معاملات بیت کوین با حجم بالاتر از ۲۸۰۰ درصدی نسبت به سال ۲۰۱۶ در حال اجرا بودند. حجم معاملات در سال ۲۰۱۶ ،1.5 میلیارد دلار بود اما در روزهای نزدیک به هاوینگ 2020 این مقدار به ۵۰ میلیارد دلار رسیده بود.

افزایش تعداد حساب ها (کاربران)

هم راستا با افزایش حجم معاملات تعداد کاربران صرافی ها نیز افزایش یافته بودند. صرافی معتبر coinbase اعلام کرد که تعداد کاربرانش در آستانه هاوینگ 2016 سه میلیون نفر بوده اند در حالی کهf این رقم برای هاوینگ 2020 به بیش از ۳۰ میلیون کاربر رسیده است. این موضوع می تواند مهر تاییدی بر پذیرفته شدن رمزارزها و به خصوص بیت کوین در میان مردم باشد.

با توجه به گذشت حدود یک سال از هاوینگ 2020 می توان به راحتی مقبولیت رمزارزها و به خصوص بیت کوین را در میان مردم به چشم دید.

سحن پایانی

یکی از قوانین وضع شده برای بیت کوین نصف شدن پاداش ماینرها است، تقریبا هر چهار سال یک بار این رویداد رخ می دهد.

با رخ دادن این رویداد که هاوینگ نامیده می شود، شبکه از تورم بیت کوین جلوگیری می کند و به عبارتی با کم شدن عرضه و افزایش تقاضا به دلیل شناختن این رمزارز و ارزش واقعی آن، فارغ از نوسانات قیمتی که در بازارهای مالی بسیار طبیعی هستند، شاهد افزایش قیمت این رمزارز در بلند مدت هستیم.

سعی ما با ارائه این مطلب بر این بود تا رویداد هاوینگ و تاثیرات آن را به صورت کامل بررسی کنیم.

ادامه مطلب
هش رمزنگاری چیست؟
با مفهوم هش رمزنگاری بیشتر آشنا شویم!

هش تعاریف گوناگونی دارد، در مفهوم دیجیتالی آن، با تبدیل تعدادی بیت که می توانند حرف، کلمه، جمله و یا حتی انواع فایل ها باشند، به خروجی با تعداد ثابت کاراکتر تعریف می شود. هش یک تابع ریاضی است که در رمزنگاری از آن استفاده می شود. البته هدف، حل این تابع نیست، بلکه استفاده از تابع برای رمزنگاری است. استفاده از تابع هش رمزنگاری برای عدم انکار فوق العاده کاربردی است.

رمزنگاری در رمزارزها به چه معناست؟

فرض کنید قصد ارسال دارایی و یا پیغامی محرمانه را به دوستی دارید که نمی خواهید افراد دیگر که ممکن است در میانه ارسال، پیغام شما را ببینند از محتویات آن مطلع شوند و تغییری در آن ایجاد کنند.

برای این کار از امضای دیجیتال استفاده می شود. از آنجایی که رمزنگاری کردن پیغام های طولانی زمان زیادی را می طلبد، پروتکل های امضای دیجیتال از تابع هش استفاده می کنند.

پروتکل های امضای دیجیتال چه پروسه ای را می گذرانند تا به هدف خود برسند؟

هشینگ

هش رمزنگاری چیست؟

ابتدا داده ها با کمک تابع هش، هش می شوند. داده هایی با طول متفاوت در الگوریتم هش قرار گرفته و هش آن داده را تحویل می دهد.

استفاده از تابع هش کمک بسیار زیادی به تسهیل و سرعت بخشیدن به شبکه بلاک چین دارد، چرا که با استفاده از تابع هش، شبکه همیشه با داده هایی با طول یکسان کار می کند و همین موضوع سرعت عملیات را بالا برده و روند را سهل تر می کند.

امضا

در قدم بعد داده های هش شده باید امضا شوند. فرد فرستنده با استفاده از کلید خصوصی خود هش به دست آمده از تابع هش را امضا می کند، اما کلید خصوصی قرار نیست با شبکه و یا شخص گیرنده به اشتراک گذاشته شود، در نتیجه با استفاده از کلید خصوصی به کلید عمومی دست یافته و آن را به همراه هش به گیرنده ارسال می کنیم.

اعتبارسنجی

همان طور که گفته شد، فرستنده با استفاده از کلید خصوصی پیغامی که قصد ارسال آن را دارد امضا می کند.

از طرف دیگر شخص گیرنده با استفاده از کلید عمومی شخص فرستنده می تواند متوجه شود که آیا پیغامی که دریافت کرده است واقعا متعلق به شخص فرستنده هست یا خیر.

فرستنده نمی تواند کلید خصوصی خود را در اختیار شخص گیرنده و یا هر شخص دیگری قرار دهد، چراکه با استفاده از کلید خصوصی افراد می توانند به حساب او دسترسی داشته باشند و دارایی های او را به سرقت برند.

کلید عمومی ارتباط مستقیمی با کلید خصوصی دارد. درواقع کلید عمومی با کمک کلید خصوصی ساخته می شود که به اشتراک گذاری آن در شبکه و یا افراد دیگر هیچ مشکلی را برای صاحب حساب ایجاد نمی کند و در تبادلات می توان با خیالی آسوده برای اعتبارسنجی (آیا این پیغام از طرف شخص مورد نظر است؟) این کلید را در اختیار گیرنده قرار داد.

هدف هش

هش رمزنگاری چیست؟

فرض کنید یک مسابقه برگزار شده و عده ای در آن مسابقه شرکت کرده اند. مجری مسابقه عددی را انتخاب می کند و شرکت کنندگان باید آن عدد را حدس بزنند. در این صورت مجری مسابقه ممکن است حتی در صورت ارائه جواب درست از سمت شرکت کنندگان ادعا کند که عدد دیگری را مد نظر داشته است.

در شبکه بلاک چین امکان چنین تقلب هایی نیست، زیرا یک نسخه از عدد انتخابی باید به تمام افراد حاضر در شبکه ارسال شود و همین موضوع اجازه تقلب به کسی را نخواهد داد.

در واقع جلوگیری از تقلب، اعتبار سنجی، و ذخیره رمزعبور از کاربرهای مهم توابع هش به شمار می روند.

فرایند هشینگ

هش رمزنگاری چیست؟

همان طور که پیش از این نیز بیان شد، تابع هش ورودی های مختلف را دریافت می کند و خروجی هایی متفاوت اما با طول کاراکتر ثابت را تحویل می دهد.

مهم نیست که یک حرف، جمله و یا یک فایل سنگین را به تابع هش بدهید، این تابع در نهایت به شما خروجی با تعدادی معینی از کاراکترها تحویل می دهد.

هش رمزنگاری چیست؟

همان طور که در دو تصویر بالا می بینید، قرار دادن یک حرف و یا یک جمله برای این تابع فرقی ندارد و تعداد کاراکترهای خروجی تابع با توجه به نوع تابع هش که اینجا تابع هش پرکاربرد sha256 مورد استفاده قرار گرفته است، ثابت می ماند.

خروجی تابع هش را “هش” و عملی که با کمک تابع هش انجام می شود را هشینگ می گویند.

توابع هش بسیار گوناگون هستند، اما تابع هش sha256 بیشترین کاربرد را در میان توابع هش دارد.

در هر زمینه ای که هویت سنجی و ایجاد امنیت مهم باشد، استفاده از تابع هش رمزنگاری می تواند بسیار کمک بزرگی باشد و به عنوان ایجادکننده امضای دیجیتال عمل کند.

هش در بلاک چین

بلاک چین از یک سری بلاک متصل به هم تشکیل شده است که با کمک زنجیره ای به هم متصل شده اند. طبیعتا هیچ بلاکی قبل از بلاک اول وجود ندارد، به بلاک اول بلاک چین، بلاک جنسیس گفته می شود. هش بلاک جنسیس با توجه به تراکنش های ثبت شده در بلاک ایجاد می شود.

از بلاک بعدی، علاوه بر هش خود بلاک، هش بلاک قبلی نیز در آن بلاک قرار می گیرد. از آنجایی که بلاک ها با هم در ارتباط هستند ایجاد کوچک ترین تغییر در یک بلاک، هش آن بلاک و همچنین هش بلاک های بعد از آن را تغییر می دهد.

شبکه بلاک چین از این سیستم هش برای اطمینان از اینکه تراکنش ها تغییر نکرده اند استفاده می کند.

هش رمزنگاری چیست؟

هر بلاک علاوه بر هش خود، هش بلاک قبلی را نیز دارد، در نتیجه فردی که قصد ایجاد تغییر در بلاک را دارد باید نه تنها هش همان بلاک بلکه هش تمام بلاک های قبلی را نیز تغییر دهد که تقریبا غیرممکن است.

و بلاک چین به این صورت از تقلب در شبکه جلوگیری می کند. از طرف دیگر تمام افراد فعال در شبکه به هش های واقعی دسترسی داشته اند و برای تایید تراکنش های جدید به راحتی متوجه تغییر شده و تراکنش را تایید نمی کنند.

به همین دلیل است که همه باوردارند که بلاک چین تغییرناپذیر است.

ویژگی هایی که تابع هش رمزنگاری باید داشته باشد:

هش رمزنگاری چیست؟

دقیق و ثابت بودن

تابع هش رمزنگاری به ازای وردی که دریافت می کند یک خروجی با طول ثابت تحویل می دهد، این خروجی که همان “هش” است، باید برای همیشه ثابت بماند. به عنوان مثال اگر شما حرف A را به عنوان ورودی به تابع هش دادید باید همان هشی را دریافت کنید که یک آمریکایی و یا چینی دریافت می کنند.

همچنین اگر شما ماه آینده نیز حرف A را به عنوان ورودی به تابع هش دادید باز هم باید همان هش ماه پیش را دریافت کنید.

زیرا در غیر این صورت پیگیری و رصد کردن اطلاعات غیرممکن خواهد بود.

یک طرفه بودن تابع

یک تابع هش رمزنگاری زمانی استاندارد است که یک طرفه باشد یعنی با قرار دادن ورودی در تابع هش به راحتی بتوان به خروجی رسید اما رسیدن به ورودی با قرار دادن خروجی در تابع هش تقریبا غیر ممکن باشد.

از آنجایی که خروجی تابع هش همیشه ثابت است، اگر قصد حدس زدن ورودی بر اساس خروجی را بخواهیم در میان تعداد محدودی از ورودی ها انجام دهیم، این کار شدنی است.

به عنوان مثال در نظر بگیرید که 10 کلمه را به شما نشان می دهند، و هش یکی از 10 کلمه را نیز در اختیار شما می گذارند، حال شما باید بگویید که این هش متعلق به کدام کلمه است؟

در این حالت کار شما بسیار ساده است و می توانید با قرار دادن هر 10 کلمه به صورت جداگانه در تابع هش و مقایسه خروجی تابع با هشی که به شما داده شده، بگویید که این هش متعلق به کدام کلمه بوده است.

اما این کار برای تعداد زیادی از اطلاعات بسیار دشوار و یا حتی غیرممکن خواهد بود.

استفاده از رایانه های معمولی برای انجام عملیات لازم برای پیدا کردن دیتای مورد نظر ممکن است به هزاران سال زمان نیاز داشته باشد، مگر اینکه بسیار خوش شانس باشید و در چند تست اولیه به هش موردنظر برسید که احتمال آن بسیار کم است.

تغییر هش در صورت ایجاد کوچک ترین تغییر در ورودی

با وارد کردن جمله my name is Jack در تابع هش sha256 به هش  f794886e4987ce4cb1f4deaf4f942dccfdb766ed38217c596aeaac4cc3b2d4aa دست خواهید یافت.

با وارد کردن my name is Jack. تابع هش یک ورودی متفاوت را به شما ارائه خواهد داد که برابر است با:

4c4f8a7772915dc152a906edc79ca11ec800421eed2e18874f594189ecd05138

همان طور که می بینید تنها با اضافه کردن یک نقطه به انتهای جمله، هش جمله یا به عبارتی خروجی تابع هش رمزنگاری به طور کامل تغییر کرد.

این ویژگی بسیار مهم است، و در مواقعی که صحت و اعتبارسنجی رمزعبور را بخواهیم انجام دهیم به کمک ما خواهد آمد.

فرض کنید که شما در یک وبسایت ثبت نام کرده اید و قصد ورود به حساب کاربری خود را دارید. در این صورت تنها با وارد کردن رمزعبور خود به صورت دقیق حق ورود به حساب کاربری خود را دارید.

شیوه کار به این صورت است که با انتخاب یک رمز عبور در زمان ثبت نام، هش رمزعبوری که انتخاب کردید در بایگانی قرار می گیرد، در هنگام ورود، پس از وارد کردن رمزعبور، هش رمزعبور وارد شده با هش ثبت شده در پایگاه داده مقایسه شده و در صورت تطبیق به شما اجازه ورود داده خواهد شد.

منحصر به فرد بودن هش

هر ورودی در تابع هش رمزنگاری، یک خروجی متناظر با آن ورودی را دارد که منحصر به فرد است و فقط مختص همان داده ورودی است.

معرفی شناخته شده ترین توابع هش

هش رمزنگاری چیست؟

MD5

MD که کوتاه شده عبارت Message Digest است و هش 128 بیتی را تولید می کند. با اینکه امروزه خیلی مورد اعتماد نیست اما هنوز هم در سیستم های مختلف از این تابع هش استفاده می شود.

سیستم رمزعبور کاربران در وردپرس از این تابع استفاده می کند. برای ایمن بودن از دستیابی به رمزعبور از کاربران خواسته می شود که رمزهای ساده ای که به راحتی حدس زده می شوند استفاده نکنید. به عبارتی از آنها خواسته می شود که به رمز ساده خود نمک اضافه کنند تا دسترسی به رمز عبور آنها سخت شود.

SHA

SHA کوتاه شده عبارت Secure Hash Algorithm است. SHA-0 که اولین الگوریتم این تابع است در سال 1993 طراحی شد. SHA-1 یک تابع هش 160 بیتی نسخه برطرف شده ایرادات SHA-0 به حساب می آید.

SHA-2 شامل 6 تابع SHA-224، SHA-256، SHA-384، SHA-512، SHA-512/224 و SHA-512/256است.

در بلاک چین بیت کوین از الگوریتم SHA256 استفاده می شود.

SHA-3 در سال 2012 طراحی و در سال 2015 منتشر شد.

RIPEMD

الگوریتم RIPEMD مجموعه ای از توابع هش است. این الگوریتم شباهت زیادی با الگوریتم MD4 دارد، اما از نظر عملکرد به الگوریتم SHA-1 شباهت دارد.

Whirlpool

الگوریتم ویرپول در سال 2000 طراحی شد. این تابع هش 512 بیتی است و تا کنون 3 نسخه WHIRLPOOL، WHIRLPOOL-T WHIRLPOO از آن منتشر شده است.

سخن آخر

سعی ما بر این بود تا با زبانی ساده هش رمزنگاری را شرح دهیم. مطمئنا با مطالعه این مطلب و مطالب دیگر بسیاری از سوالات شما جواب داده خواهد شد و ابهامات درون ذهن شما از بین می روند.

تابع هش، عمل هشینگ، هش رمزنگاری و کلمات و عبارات زیادی در دنیای رمزارزها وجود دارند که بهتر است اگر قصد فعالیت در بازار رمزارزها را دارید و یا علاقه مند به این حوزه هستید با گذراندن یک دوره آموزش ارز دیجیتال به جواب تمام سوالات خود برسید.

ادامه مطلب
تأثیر فناوری رایانه های کوانتومی بر بلاک چین و ارزهای دیجیتال
تأثیر کامپیوتر کوانتومی بر بلاک چین و ارزهای دیجیتال

معرفی کامپیوتر کوانتومی

کامپیوتر کوانتومی و بلاک چین، بیت کوین و دیگر رمزارزها مفاهیمی نسبتا جدید هستند که با ایده ی خدمت به بشریت به وجود آمده اند. طرح رایانه های کوانتومی در دهه ی 80 و توسط ریچارد فینمن (Richard  Feynman)  ارائه شد، مدتی است که بحث رایانه های کوانتومی بسیار داغ شده است، و در صورتی که این رایانه ها با رفع ایراداتی که تا امروز داشته اند به صورت مستقیم یا غیرمستقیم وارد زندگی هایمان شوند تحول اساسی را در زندگی هایمان به وجود می آوردند.

سال 1998 اولین کامپیوتر کوانتومی با ظرفیت 2 کیوبیت ساخته شد، پس از 2 سال رایانه های کوانتومی 5 کیوبیتی و 7 کیوبیتی نیز ساخته شدند و اما با پیشرف های صورت گرفته تا سال 2011 شرکت کانادایی Dwave با ساخت رایانه کوانتومی 128 کیوبیتی قدم بزرگی در این راه برداشت.

از آنجایی که رایانه های کوانتومی در حال توسعه هستند، شرکت های مختلف از جمله گوگل، IBM و مایکروسافت روش های ویژه ی خود برای پیاده سازی این رایانه ها را به کار می گیرند.

سال 2019 گوگل مدعی شد که یک رایانه کوانتومی ساخته است که قادر است فعالیتی که ابرکامپیوتر دنیا یعنی سامیت (Summit) به 10 هزار سال برای انجام آن نیاز دارد، را در مدت زمان تنها 3 دقیقه انجام دهد، اما شرکت IBM این ادعای گوگل را مسخره خواند.

بسیاری معتقدند که با داشتن رایانه های کوانتومی، جهان تحولی عظیم، همچون انقلاب صنعتی را تجربه خواهد کرد. اما برای درک بهتر ارتباط میان رایانه کوانتومی و بلاک چین ابتدا تفاوت های میان رایانه های امروزی و رایانه های کوانتومی را بررسی می کنیم.

تفاوت کامپیوترهای دیجیتالی و کوانتومی

تأثیر فناوری رایانه های کوانتومی بر بلاک چین و ارزهای دیجیتال

برای درک بهتر تفاوت میان کامپیوترهای دیجیتالی و کامپیوترهای کوانتومی بهتر است ابتدا به نحوه ی کارکرد کامپیوترهایی که همه ی ما دائما در حال استفاده از آنها هستیم پی ببریم.

کامپیوترهای رومیزی، لپ تاپ، گوشی های هوشمند همه نوعی کامپیوتر به حساب می آیند، این کامپیوترها اطلاعاتی را از ما دریافت می کنند، و با پردازش اطلاعات دریافتی نتیجه را به ما برمی گردانند.

در رایانه ها کار پردازش اطلاعات به عهده ی پردازشگر یا CPU است، که رایانه این کار را با استفاده از ترانزیستورها انجام می دهد. ترانزیستورها عملکردی شبیه به کلید قطع و وصل برق دارند که یا می تواند روشن باشد و یا خاموش.

اگر بخواهیم این مفهوم را با عملکرد ترانزیستورها شبیه سازی کنیم، خاموش معادل عدد صفر و روشن معادل عدد یک است، این تنها زبانی است که کامپیوتر قادر به درک آن است.

زبان کامپیوتر

هر کدام از صفر و یک ها یک بیت (Bit) به حساب می آید، این صفر و یک ها با ترکیب های متفاوت حروف و اعداد و دیگر نشانه ها را تشکیل می دهند. به عنوان مثال معادل دیجیتالی حرف A و B به این صورت است:

A = 01000001

B = 01000010

هر هشت بیت یک بایت را تشکیل می دهد، درواقع صفر و یک های تشکیل دهنده ی حروف A یا B یک بایت را تشکیل داده اند.

8 بیت = یک بایت

1024 بایت = یک کیلوبایت

1024 کیلوبایت = یک مگابایت

1024 مگابایت = یک گیگابایت ….

حجم اطلاعات را با استفاده از بایت، و سرعت انتقال اطلاعات را با بیت بیان می کنیم.

مدارهایی درون پردازشگر وجود دارند که ترانزیستورها بر روی آن ها قرار گرفته اند که کار آن ها، انجام عملیات محاسباتی و منطقی است. با گذر زمان تعداد ترازیستورها بیشتر شد، به همین دلیل ترازیستورها کوچک تر شدند تا اندازه ای تقریبا معادل یک اتم پیدا کردند.

ساختار کلی کامپبوترهای دیجیتال و کوانتومی

تأثیر فناوری رایانه های کوانتومی بر بلاک چین و ارزهای دیجیتال

  • واحد اطلاعات در رایانه های کوانتومی کیوبیت (Qubit) است، درحالی که این واحد در رایانه های دیجیتالی بیت است. بیت تنها می تواند دو حالت داشته باشد، صفر یا یک، در حالی که کیوبیت می تواند هم زمان صفر، یک یا هر مقداری مابین این اعداد باشد.
  • در رایانه های کوانتومی از سیستمی کوانتومی همچون الکترون،فوتون و یا اتم ها و یون ها استفاده می شود در حالی که رایانه ی دیجیتالی از ترانزیستور استفاده می کنند. به زبان ساده می توان گفت که قوانین حاکم بر رایانه های کوانتومی، با قوانین محدودکننده فیزیکی که به راحتی قابل دیدن هستند، تفاوت دارد، این سیستم از قوانین درون اتمی تبعیت می کنند.
  • پردازش اطلاعات در کامپیوترهای کوانتومی به صورت موازی انجام می شود، به عبارت دیگر ترتیب انجام عملیات همچون کامپیوترهای دیجیتالی در کامپیوترهای کوانتومی وجود ندارد، و همه ی عملیات می توانند به صورت هم زمان انجام شوند، همین موضوع سرعت پردازش کامپیوترهای کوانتومی را میلیون ها بار سریع تر از کامپیوترهای دیجیتالی می کند.

یکی از معایب کامپیوترهای کوانتومی در صورت پیاده سازی بحران امنیتی است که در سراسر جهان شاهد آن خواهیم بود و سیستم های رمزنگاری از جمله بلاک چین تهدید خواهند شد، تمام رمزعبورهای موجود در شبکه ی اینترنت، به دلیل قدرت پردازش فوق العاده بالای رایانه های کوانتومی ممکن است هک شوند.

البته زمانی که همه بتوانند از این رایانه های کوانتومی استفاده کنند باز هم امنیت برقرار خواهد شد.

نابودی ارزهای دیجیتال با به کارگیری کامپیوترهای دیجیتال

تأثیر فناوری رایانه های کوانتومی بر بلاک چین و ارزهای دیجیتال

همان طور که می دانید ارزهای دیجیتال بر روی شبکه بلاک چین پیاده سازی شده اند، شبکه بیت کوین برای تامین امنیت شبکه ی بلاک چین خود از یک سیستم رمزنگاری استفاده می کند.

امنیت شبکه توسط نودهای شبکه که درواقع رایانه هایی در سراسر جهان هستند تامین می شود. پس طبیعی است که با روی کار آمدن رایانه های کوانتومی به فکر ارتباط میان رایانه کوانتومی و بلاک چین باشیم.

در حال حاضر انجام عملیات در شبکه و ثبت تراکنش به صورت امن، توسط ابررایانه های دیجیتالی کلاسیک انجام می شود.

رایانه هایی که توسط شرکت های مختلف از جمله گوگل، مایکروسافت و IBM تولید می شوند. همان طور که پیش از این نیز بیان کردیم رایانه های دیجیتال در هر لحظه فقط قادر به انجام یک کار هستند و پس از اتمام عملیات یک می توانند اقدام به عملیات دو، سه و الی آخر کنند، چیزی که در رایانه کوانتومی به کلی تغییر کرده است.

یک کامپیوترکوانتومی در آن واحد قادر به پردازش و انجام هزاران کار است. این توانایی فوق العاده بالا در پردازش داده ها اگرچه برای این رایانه ها یک نقطه قوت به حساب می آید، نفوذ به اطلاعات ذخیره شده در این رایانه ها را بسیار ساده می کند، به همین دلیل ساخت بلاک چین در کامپیوتر کوانتومی برای حفاظت از داده های رمزنگاری شده بسیار پررنگ است.

دانشمندان فعال در زمینه ی امنیت و رمزنگاری در تلاش هستند که سیستمی برای محافظت از داده های کاربرانی که قرار است در آینده از رایانه کوانتومی استفاده کنند، ابداع کنند.

همچنین شکستن توابع استاندارد رمزنگاری در شبکه بلاک چین به وسیله ی رایانه های دیجیتالی کلاسیک به منابع کامپیوتری فوق العاده زیادی نیاز دارد. اما رایانه های کوانتوم با قدرت پردازش فوق العاده ای که دارند می توانند همه چیز را تغییر دهند، یک رایانه کوانتومی به تنهایی و در مدت زمانی کوتاه قادر به شکستن توابع استاندارد رمزنگاری شبکه بلاک چین است.

امنیت بلاک چین

این موضوع شبکه بلاک چینی که در حال حاضر مورد استفاده قرار گرفته است را با تهدید بزرگی روبه رو می کند، و امنیت شبکه بلاک چین که یکی از شناخته شده ترین ویژگی های شبکه بلاک چین است و طرفداران زیادی را به سمت خود جذب کرده است، فروپاشیده و از بین می رود.

با اینکه کامپیوتر کوانتومی در حال حاضر تهدیدی برای بیت کوین به حساب نمی آیند، ممکن است در آینده رمزارزها و بیت کوین در صدر آنها، به یک ورژن جدید نیاز داشته باشند.

عملکرد هش و همچنین الگوریتم ECDSA به منظور ایجاد امضا الکترونیکی، دو طرح برای ایمن سازی بیت کوین در برابر انواع خطرها هستند، بیت کوین برای ماندگاری در آینده باید فکری به حال این تهدید کند، زیرا هر دو روش به کار گرفته شده در حال حاضر قدرتی در برابر قدرت پردازش کامپیوتر کوانتومی نخواهند داشت.

با توجه به موارد گفته شده می توان گفت برای در امان بودن بیت کوین و دیگررمزارزها از خطر احتمالی، کامپیوتر کوانتومی و بلاک چین باید به موازات هم پیشرفت کنند.

البته ناگفته نماند که پروتکل رمزنگاری رمزارز بیت کوین در برابر رایانه کوانتومی تا حدودی مقاوم است، بنا بر آنچه وبسایت bitcoinnotbombs.com منتشر کرده است، پروتکل SHA-256 به احتمال بسیار بالا توانایی مقاومت در برابر حملات از سمت رایانه های کوانتومی را داشته باشد.

در این مقاله آمده است که حتی کلید عمومی شما در ابتدا عمومی نمی شود، و زمان ارسال آدرس بیت کوین خود به دیگر افراد، یک هش از کلید عمومی شما و نه خود کلید عمومی به گیرنده ارسال می شود. تابع هش یک تابع رمزنگاری یک طرفه است به این معنی که نمی توان با استفاده از خروجی به ورودی رسید، این تابع ورودی را دریافت می کند و خروجی هش شده را تحویل می دهد،. برای فهم این موضوع یک معادله ریاضی را در نظر بگیرید.

20 = 10 + 10   است، این یک معادله درست است ولی در صورتی که شما بدانید جواب معادله جمع دو عدد 20 است نمی توانید مطمئن باشید که اعداد 10 هستند. با جمع 1 و 19، 2 و 18 و بسیاری از ارقام دیگر نیز می توان به عدد 20 رسید.

اگر در بازار رمزارزها فعال هستید یا قصد شروع فعالیت در این بازار را دارید، بهتر است با به روز نگه داشتن اطلاعات خود در این زمینه و شرکت در کلاس آموزش ارز دیجیتال بهترین تصمیمات را در بهترین زمان ها بگیرید.

ساخت بلاک چین بر پایه کوانتوم

تأثیر فناوری رایانه های کوانتومی بر بلاک چین و ارزهای دیجیتال

تا اینجا متوجه شدیم که اگر قرار باشد شبکه بلاک چین به همین صورت و با همین میزان امنیت به کار خود ادامه دهد، با روی کار آمدن کامپیوتر کوانتومی، شبکه بلاک چین عملا ارزش خود را از دست می دهد. آیا امکان درهم آمیختن کامپبوتر کوانتومی و بلاک چین وجود دارد؟

بسیاری از افراد بلاک چین را به عنوان شبکه ای که داده ها و تراکنش های بیت کوین را به صورت امن ذخیره می کند، می شناسند. اما آیا بلاک چین محدود به بیت کوین و دیگر رمزارزهاست؟

قطعا خیر، قراردادهای هوشمند، پیشرفت برنامه های کامپیوتری دو نمونه از میان صدها موردی هستند که می توان اطلاعات مربوط به آن ها را بر روی شبکه بلاک چین ثبت کرد.

پس رمزنگاری های صورت گرفته به وسیله ی رایانه های کلاسیک در برابر رایانه های کوانتومی هیچ شانسی ندارند.

برای اینکه شبکه بلاک چین بتواند بر این مشکل فائق آید نیاز دارد تا حداقل قدرت خود را به اندازه ی رایانه های کوانتومی افزایش دهد، راه حل این است که از کدهای رمزنگاری کوانتومی استفاده شود، در این صورت رایانه های کوانتومی نیز قادر به شکستن کدهای رمزنگاری شبکه نخواهند بود.

راه حل دیگری که می تواند بر روی شبکه ی بلاک چین پیاده شود، این است که شبکه بلاک چین مجددا و بر اساس رایانه های کوانتومی ایجاد شود. این روش بنیادین توسط دل راجان (Del Rajan) و مت وایزر (Matt Visser) از دانشگاه ولینگتون نیوزلند پیشنهاد شد.

ساختار بلاک چین

بلاک چین کوانتومی از ذرات کوانتومی ایجاد می شود، و هر ذره در شبکه سابقه ی ذرات پیشین را در خود حفظ می کند، هک کردن و ایجاد تغییر در این ذرات غیرممکن است، و به این صورت امنیت شبکه بر مبنای قوانین فیزیک کوانتوم استوار است.

و اما ادعای دانشمندان روسی مبنی بر ساخت بلاک چینی که می تواند از داده های رمزنگاری شده مثل ارزهای دیجیتال در رایانه های کوانتومی در برابر حملات احتمالی محافظت کند ارزش توجه دارد. بنا بر ادعای این تیم روسی، نفوذ به اطلاعات درون رایانه های کوانتومی با وجود این بلاک چین اصلا کار ساده ای نخواهد بود.

دانشمندان روسی این تیم برای اثبات ادعای خود، راه حل ابداع شده شان را بر روی داده های یکی از بزرگ ترین بانک های روسیه به نام گازپروم پیاده کردند، و خوشبختانه می توان ادعای این دانشمندان روسی را پذیرفت و از این روش کارآمد برای محافظت از اطلاعات رمزنگاری شده و همچنین ذخیره ی آنها بهره مند شد.

الکساندر لوفسکی که یکی از افراد تیم می باشد در رابطه با روش امنیت ابداع شده گفت، رمزگذاری کوانتومی در این روش جایگزین امضای دیجیتال می شود.

نقاط ضعف کامپیوترهای کوانتومی موجود

تأثیر فناوری رایانه های کوانتومی بر بلاک چین و ارزهای دیجیتال

  • رایانه های کوانتومی به دلیل ساختار خاصشان باید در دمای بسیار پایین یعنی صفر مطلق یا دمای 273- درجه سلسیوس نگه داری شوند، یعنی پایین ترین دمای ممکن در جهان.

حفظ این دما به هیچ وجه کار راحتی نیست، به همین دلیل استفاده از رایانه های کوانتومی به شکل گسترده فعلا امکان پذیر نیست.

  • درصد خطای بالا در رایانه های کوانتومی یکی دیگر از ضعف های این رایانه ها است که باید حل شود. هرچه تعداد کیوبیت در این رایانه ها بیشتر شود درصد خطای آنها نیز افزایش پیدا می کند.
  • بحران امنیتی در صورت پیاده سازی موفقیت آمیز رایانه های کوانتومی کل جهان را تهدید می کند. و همه ی رمزعبورهای موجود در سطح اینترنت بی اعتبار می شوند، زیرا امکان هک شدن آنها زیاد است.

سخن آخر

با توجه به مطالبی که تا اینجا گفته شد متوجه شدید که کامپیوترهای کوانتومی قدرت پردازش فوق العاده بالایی دارند، و همین خصوصیت این رایانه ها را جذاب و در عین حال خطرناک می کند.

به همین دلیل پیشنهاد شده است که ابتدا این رایانه کوانتومی فقط در اختیار کشورهایی که رفتار دوستانه دارند قرار گیرد. برخی متخصصین رایانه کوانتومی و بلاک چین را در مقابل هم قرار می دهند، چرا که رایانه های کوانتومی رمزنگاری های موجود را به راحتی می شکنند.

ادامه مطلب
چرا ارزهای دیجیتال به وجود آمدند؟
هرآنچه که باید درباره پیدایش ارزهای دیجیتال بدانید!

اگر محبوبیت ارزهای رمزپایه توجه شما را به خود جلب کرده است و در خصوص نحوه کار با آن ها و پیدایش ارزهای دیجیتال کنجکاو هستید، در ابتدا باید درک درستی از مفهوم پول، نحوه پیدایش آن و تکامل آن توسط بشر داشته باشید و در ادامه با تاریخچه ارز رمزنگاری و چگونگی به وجود آمدن ارزهای دیجیتال مانند بیت کوین و فناوری بلاک چین آشنا شوید.

ما در این مقاله شما را با تمامی این مفاهیم که از پیش نیازهای آموزش ارز دیجیتال است آشنا خواهیم کرد تا در گام های بعدی با ذهنی آسوده و بدون چالش وارد دنیای بزرگ ارزهای دیجیتال شوید.

قبل از بررسی پیدایش ارزهای دیجیتال در ابتدا تاریخچه پول را با هم مرور کنیم.

پول در گذر زمان

در گذر زمان، پول و در واقع مفهوم آن تغییرات بسیاری داشته است، پول ها در طول تاریخ در اشکال و قالب های مختلف و متنوعی وجود داشته اند که به بررسی هر کدام می پردازیم.
مبادله کالا به کالا
انسان های نخستین از ۹۰۰۰ سال پیش از میلاد مسیح از مبادلات کالا به کالا  برای معاملات خود استفاده می کردند. شاید باور این موضوع سخت باشد، اما در آن زمان پول فیزیکی اصلاً وجود نداشته و همه مبادلات بر اساس محصولات صورت می گرفته است.

به طور کلی این مبادلات را اینگونه می توان تعریف کرد:
 “هر معامله ای که در آن دو کالا مستقیماً با یکدیگر مبادله شوند معامله مبادله یا کالا به کالا نامیده می شود.”
همچنین اقتصاددانان برای تعریف این نوع مبادلات از واژه ی ابزار مبادله استفاده می کنند واینگونه معاملات را اینچنین تعریف می کنند:
” معامله کالا به کالا ، معامله ای است که در آن ابزار مبادله مورد استفاده قرار نگیرد.”
برای روشن تر شدن این تعریف از یک مثال استفاده می کنیم:
مثلاً فرض کنید در یک روستا کارگرانی که گندم های یک زمین را درو می کنند به ازای هر 100 مترمربع گندمی که درو می کنند، یک کیلو گندم به عنوان دستمزد دریافت می کنند و در همان روستا در ازای پرداخت 2 کیلوگرم گندم میتوانند غذا بخرند.
طبق تعریف اقتصاددانان در اینجا مبادله ی کالا به کالا صورت نگرفته است چراکه از  ابزار مبادله(گندم) استفاده شده است.

مشکل اساسی مبادلات کالا به کالا

چرا ارزهای دیجیتال به وجود آمدند؟

اول اینکه مثلا فرض کنید شغل شما دامداری بود و شما گوشت داشتید اما نیاز به خرید میوه از یک باغبان داشتید. در مبادله کالا به کالا اگر شما قصد خرید یک کیلو سیب را داشتید باید مقداری گوشت به باغبان در ازای خرید یک کیلو سیب می دادید.
فرض کنید شما یک گوسفند را قربانی کرده اید و مقداری از گوشت این قربانی را به فرد باغبان در ازای خرید یک کیلو سیب داده اید. حال مشکلی که به وجود  می آید این است که با باقیمانده ی گوشت حاصل از قربانی چه می کنید؟( چراکه امکان فاسد شدن آن وجود دارد )، یا مثلاً اگر شخصی که با او قصد مبادله ی کالا به کالا دارید به گوشت احتیاجی نداشته باشد، چه می کنید؟

در این حالت شما ابتدا باید گوشت خود را به کالایی که آن شخص نیاز دارد تبدیل کنید تا بتوانید با او به مبادله بپردازید و خودِ این مبادله با شخص ثالث کار سخت و زمان بری می باشد.
در مثال بیان شده به ازای یک کیلو سیب خریداری شده چه میزان باید گوشت به فروشنده بدهید؟
یک کیلو ، دو کیلو ، 500 گرم، 100 گرم و غیره.
پس عدم امکان ارزشگذاری دقیق مشکل دوم این نوع از تبادلات می باشد.

از پیدایش اولین نوع پول ها تا پیدایش ارزهای دیجیتال

چرا ارزهای دیجیتال به وجود آمدند؟
پول های کالایی

با گذشت زمان  مردم برای حل مشکلات ناشی از مبادلات کالا به کالا، ابزار جدیدی را برای ذخیره ارزش و انتقال آن به آینده ابداع کردند به نام پول کالایی( Commodity Money)
این پول در حقیقت همان کالاهای خاصی بودند که بسیار پرطرفدار و مورد استفاده عموم بودند.
به طور کلی یک پول کالایی باید دارای ویژگی های ذیل باشد:
مورد پذیرش عموم مردم باشد (برای عموم قابلیت استفاده داشته و ارزشمند باشد)
-کمیاب باشد
– قابلیت حمل داشته باشد
– قابل ذخیره باشد (به مرور زمان فاسد نشود)
 – قابلیت شمارش داشته باشد.
طلا ونقره از آنجایی که این ویژگی ها را دارند از گذشته های دور تا کنون به عنوان پول های کالایی مورد استفاده ی بشر قرار گرفته اند. اما پول های کالایی هم به علت سختی ها و خطراتی که در نگهداری و حمل و نقلشان وجو دارد، همواره مشکلات خاص خود را داشته و دارند.

پیدایش پول های کاغذی(اسکناس)

کم کم با گذشت زمان حکومت های مرکزی در شهرها و جوامع جای معتمدان شهر را گرفتند و حواله های سنتی جای خود را به اسکناس های دولتی دادند.
اسکناس هایی از جنس پوست آهو، اولین پول های کاغذی به شمار می آیند که در چین اختراع شد.
در ادامه سفرهای مارکوپولو به آسیای شرقی، علی الخصوص چین ایده پول کاغذی را به  اروپاییان انتقال داد.
تا آن زمان فلورین یعنی یک سکه طلای ضرب شده در شهر فلورانس ایتالیا در سراسر اروپا به شکل گسترده به عنوان پول استفاده میشد.
شاید بتوان مهمترین عیب این نوع از پول را امکان چاپ بی رویه ی آن و همچنین تحت نظارت نهادهای مرکزی بودن آن، دانست.

پیدایش ارزهای دیجیتال یا دیجیتالی شدن پول

چرا ارزهای دیجیتال به وجود آمدند؟

در عصر حاضر که عصر اینترنت و سرعت است نرم افزارها در حال تسخیر دنیا هستند؛ تا جاییکه پول و نوع و انتقال آن نیز شامل این موضوع می شود. از آنجاییکه در عصر حاضر اغلب تراکنش های مالی به صورت دیجیتالی اتفاق می افتد، در سال 2019 تجارت الکترونیک فروش 3.53 تریلیون دلاری را در تاریخ خود ثبت کرد. اما در خصوص تجارت الکترونیک و پرداخت های دیجیتالی نیز مانند روش های سنتی و قدیمی با مشکلاتی روبرو است که در زیر به برخی از آن ها اشاره می کنیم:

  • نظارت سازمان های واسطه بر روی تمامی پرداخت ها
  • مشاهده تمامی فعالیت های مالی
  • امکان جلوگیری از تراکنش های
  • امکان مصادره کردن وجوه

سوال که در اینجا مطرح می شود این است که آیا دیجیتالی شدن پول زمان همان پیدایش ارزهای دیجیتال است؟ در پاسخ باید گفت که موارد گفته شده در بالا بزرگترین مشکلات پول های متمرکز است و بزرگترین تفاوت این روش با روش پول نقد است که به صورت همتا به همتا، خصوصی و غیرقابل برگشت انجام می شد.

البته این موضوع را نیز نمی توان نادیده گرفت که استفاده از پول نقد نیز نیازمند اعتماد به دولت بوده و پشتوانه اصلی آن دولت است که نباید اجازه دهد با گذشت زمان از میزان ارزش پول رایج کم شود و یا دچار تورم شود.

همچنین از دیگر مشکلات پول نقد این است که امکان مبادله با آن در همان کشوری که این پول رایج است، امکان دارد.

جرقه ای برای شروع و ظهور ارزهای دیجیتال

تا اینجا باید به پاسخ این سوال رسیده باشید و متوجه شده باشید که دیجیتالی شدن پول همان پیدایش ارزهای دیجیتال نیست؛ اما می توان آن را جرقه ای برای شروع و پیدایش ارزهای دیجیتال دانست.

با موارد گفته شده در بالا هم استفاده از پول نقد و هم استفاده از روش انتقال الکترونیک مترکز و نیازمند به واسطه برای نظارت با مشکلات مختلفی مواجه است.

با این حال با اینکه بسیاری از افراد نیاز به یک پول الکترونیکی که معامله آن همتا به همتا نیز باشد را به خوبی درک کرده بودند اما باز هم تلاش های زیادی که در این زمینه صورت می گرفت با شکست مواجه می شد؛ تا اینکه در جریان بحران اقتصادی در اواخر سال 2008، شخصی ناشناس با نام مستعار ساتوشی ناکاموتو، مقاله ای با عنوان “بیت کوین: یک سیستم پولی همتا به همتا” منتشر کرد.

ویجی بویاپاتی در مقاله The Bullish Case for Bitcoin (روند صعودی برای بیت کوین) نوشته است:

“نتایج به دست آمده از پیدایش بیت کوین هم از نظر اقتصادی و هم علوم کامپیوتر، بسیار عمیق هستند و به همین دلیل، ناکاموتو صلاحیت این را دارد که نخستین برنده جایزه نوبل در اقتصاد و همچنین جایزه تورینگ (Turing Award)  باشد.”پ

دلایل پیدایش ارزهای دیجیتال

چرا ارزهای دیجیتال به وجود آمدند؟

حال برای اینکه بدانیم دلیل پیدایش ارزهای دیجیتال چیست؟ بایستی ببینیم چه عامل یا عواملی موجب اقبال عمومی به این ارزها شده است.
به طور کلی انسان ها در صورت مشاهده عیب و نقص در یک سیستم سراغ سیستم ها و روش های جدید دیگر می روند. سیستم های پولی هم طبیعتاً از این قائده مستثنی نبوده و نیستند.
برخوردن به عیوب سایر سیستم های پولی انسان ها را مجاب به ارائه سیستم های جایگزین از جمله ارزهای دیجیتال نموده است.
از همین نشانه ها می توان نتیجه گرفت که دلیل پیدایش ارزهای دیجتال معایب سیستم مالی فعلی دنیا است.

از جمله مهم ترین این کاستی ها می توان به موارد زیر اشاره نمود:

– چاپ بی رویه پول و بی ارزش شدن دارایی افراد جامعه
-توانایی دسترسی نهادهای مرکزی به کل دارایی یک جامعه
-عدم شفافیت سیستم مالی در میان جامعه
-قدرت گرفتن نهادهای متمرکز و تضعیف عموم مردم

هم چنین خطرات و سختی های ناشی از نگهداری و حمل و نقل که در پول هایی که تاکنون مورد استفاده بشر قرار گرفته اند، وجود داشته اند.

تحولی بزرگ با پیدایش ارزهای دیجیتال

چرا ارزهای دیجیتال به وجود آمدند؟

بیت کوین اولین پروژه پیدایش ارزهای دیجیتال بود که تمام مشکلاتی را که سایر پروژه های پول دیجیتال نظیر خرج کردن یک پول در دو جای مختلف با آن روبرو بودند را برطرف کرد.

با ظهور بیت کوین و برطرف شدن بسیاری از مشکلات پول پروژه های دیگری دنباله رو آن شدند؛ به گونه ای که امروزه با تعداد زیادی ارز رمزنگاری شده روبرو هستیم که بیشتر آن ها بر روی بلاک چین پایه گذاری شده اند.

بلاک چین یک فناوری پیشرفته در ارزهای دیجیتال است که از ویژگی های مهم آن می توان به غیرمتمرکز و مستقل بودن، شفاف بودن، مقاوم در برابر سانسور بودن و از همه مهم تر همتا به همتا و خصوصی بودن اشاره کرد.

با پدید آمدن این فناوری این امکان برای مردم فراهم شد تا بدون نیاز به سازمان های واسطه و تایید صلاحیت از سوی سازمان یا ارگانی خاص و همچنین بدون نگرانی در مورد مرزهای یک کشور به آسانی سرمایه خود را در بین یکدیگر جابه جا کنند.

با حذف واسطه ها میزان هزینه جابه جایی یا همان کارمزدها به شدت کم شده و تنها هزینه مورد نیاز برای پرداخت هزینه شبکه ای است که مسئولیت تایید تراکنش هایتان را بر عهده دارد.

بستر امن بلاک چین

با ظهور ارزهای دیجیتال، به دلیل عدم وجود واسطه ها، کسب و کارها نیز دیگر در زمینه پرداخت های مالی خود با محدودیت بانک ها و یا شرکت های پردازش مواجه نیستند. زیرا همه چیز تنها در یک شبکه فراگیر اتفاق می افتد. اما سوالی که ذهن ها را به خود درگیر می کند این است که آیا این شبکه  از امنیت کافی برخوردار است؟

در پاسخ باید گفت که بلاک چین بستری کاملاً امن است که در آن نیازی به ارائه اطلاعات شخصی، افشای اطلاعات مالی و یا پرداخت اضافی هزینه برای دریافت خدمات ندارید و تنها چیز مورد نیاز برای انجام فعالیت یک دستگاه متصل به اینترنت است.

جالب است بدانید که در سراسر دنیا حدود 2 میلیارد از افراد بزرگسال به دلیل نداشتن هیچ حساب بانکی برای نقل و انتقالات مالی خود در بین کشورهای مختلف با مشکلاتی نظیر پرداخت کارمزدهای بسیار سنگین به شرکت هایی مانند وسترن یونیون (Western Union) مواجه هستند.

اما با به وجود آمدن ارزهای دیجیتال این مشکل برای این دسته از افراد نیز کاملاً برطرف شده است و حتی برای نقل و انتقالات نیز به هیچ گونه افتتاح حساب در هیچ بانکی وجود ندارد.

آینده ارزهای دیجیتال

چرا ارزهای دیجیتال به وجود آمدند؟

بسیاری از صاحب نظران و افراد مشهور در حوزه مالی، اقتصاد و… که ارزهای دیجیتال را باور دارند معتقدند که این ارزها می توانند به سادگی گام بعدی در روند تکامل مفهوم پول باشند. زیرا برای اولین بار در طول تاریخ بشریت نوعی ارز در ختیار انسان قرار گرفته است که هیچ بانک یا دولتی آن را صادر نکرده و تنها بر پایه کدهای کامپیوتری و فناوری رمزنگاری پدید آمده است.

همین حذف انسان و واسطه ها از فرآیندهای مالی خود گامی بسیار بزرگ در از بین بردن و به صفر رساندن فسادها و اشتباهات ناخواسته مالی است که توسط انسان به وجود می آید.

در نتیجه می توان گفت:

ظهور و پیدایش ارزهای دیجیتال از آنجایی که می توانند عیوب یادشده برای پول های سنتی را برطرف نمایند طی سالیان اخیر مورد توجه بشر قرار گرفته اند. اکثر رمزارزها بر روی بلاک چین پایه گذاری شده اند.

فناوری پیشرفته بلاک چین موجب می شود مردم جهان بدون نیاز به نظارت سازمان های واسطه ای  و تأیید صلاحیت از سوی آنها و همچنین بدون توجه به مرزهای جغرافیایی، سرمایه خود را بین یکدیگر جابه جا کنند. بنابراین، هزینه های جابه جایی سرمایه نسبتاً پایین بوده و هیچ سازمان واسطه ای وجود ندارد که در این جابه جایی سهم (نظارت و کارمزد) داشته باشد.

تنها هزینه ای که در فناوری بلاک چین پرداخته میشود برای شبکه ای است که مسئولیت تأیید تراکنش های را برعهده دارد.

همچنین کاربران ارزهای دیجیتال علاوه بر اینکه برای پرداخت های مالی خود نیاز به ارائه اطلاعات شخصی، افشای اطلاعات مالی و یا پرداخت هزینه های اضافه ندارند، نیاز به افتتاح حساب در بانک ها و سایر موسسات مالی را هم ندارند.

و  این عدم نیاز علاوه بر صرفه جویی در وقت کاربران می تواند مانع بسیاری از فسادها و خطاهای انسانی در تراکنش ها گردد، چرا که احتیاج آن ها تنها به  یک دستگاه متصل به اینترنت می باشد.

مجموعه ی موارد بیان شده در این نوشتار از جمله علل بوجود آمدن ارزهای دیجیتال می باشند که با فراگیر شدن این فناوری، در ادامه بایستی نظاره گر رفتار جوامع و دول مختلف در مقابله و یا پذیرش آن باشیم.

ادامه مطلب
تفاوت ICO و IPO چیست؟
ICO و IPO چیست و چه تفاوت هایی باهم دارند؟

به لطف افزایش محبوبیت ارز رمزنگاری شده و فناوری بلاک چین با اصطلاحاتی مانند ICO به دفعات مواجه شده ایم. یکی از گزینه های سرمایه گذاری در بازار ارزهای دیجیتال عرضه اولیه سکه (ICO) است. ازآنجایی که ICO شباهت زیادی به IPO دارد بسیاری از افراد این دو اصطلاح را یکسان می دانند؛ اما واقعیت این است که تفاوت های قابل توجهی میان عرضه اولیه سکه (ICO) و عرضه اولیه سهام (IPO) وجود دارد. ICO و IPO با کمک به بیزینس های کوچک و بزرگ سبب رشد آن ها می شوند، اما در نحوه تنظیم و جمع آوری منابع مالی با یک دیگر تفاوت هایی دارند.

این دو اصطلاح به بیزینس های کوچک کمک می کنند تا رشد کنند، ولی در تنظیم منابع مالی و جمع آوری منابع با هم تفاوت هایی دارند. عرضه اولیه سکه (ICO) و عرضه اولیه سهام (IPO) هر دو سبب افزایش منابع مالی یک بیزینس می شوند. درحقیقت این دو روش به افراد فرصت می دهند تا در بیزینس موردنظر سرمایه گذاری کنند. اهداف و مرتبه بیزینس ها تعیین می کند که کدام استراتژی می تواند مناسب باشد.

بیشتر شرکت هایی که سابقه زیادی دارند، از طریق IPO سرمایه لازم را جمع آوری می کنند؛ درحالی که استارتاپ ها و شرکت های تازه تأسیس از طریق ICO از حمایت های مالی استفاده می کنند. به کمک ICO می توان کمک های مالی را با کمترین تعهد دریافت کرده و به اهداف خود دست یافت. اگر شما کسب وکاری را که در دوره بلوغ خود قرار دارد، در دست دارید و دارای ارزش خصوصی بالایی است، می توانید از IPO استفاده کنید.

به طور کلی از طریق تحقیق، مطالعه و آموزش ارز دیجیتال می توانید با مفهوم این دو اصطلاح به خوبی آشنا شوید. در ادامه این مطلب قصد داریم با بررسی جزئیات ICO و IPO توضیح بهتری از نحوه عملکرد این دو ارائه دهیم:

مفهوم ICO و IPO چیست؟

عرضه اولیه سکه و عرضه اولیه سهام  هردو سبب افزایش منابع مالی بیزینس می شوند. درواقع این دو روش به مردم فرصت می دهند تا در یک بیزینس سرمایه گذاری کنند. مرتبه و اهداف بیزینس تعیین کننده چگونگی انتخاب استراتژی مناسب است.

به طور کلی شرکت های باسابقه از طریق IPO سرمایه جمع آوری می کنند درحالی که استارت آپ ها و شرکت های نوپا از طریق ICO از کمک های مالی استفاده می کنند.

با استفاده از ICO می توانید کمک های مالی را با کم ترین میزان تعهد دریافت کرده و به اهداف کوتاه مدت خود برسید. از طرفی اگر کسب و کار بالغی را اداره می کنید که از ارزش خصوصی بالایی برخوردار است IPO گزینه مناسبی برای شما است.

ICO/ عرضه اولیه سکه

تفاوت ICO و IPO چیست؟

ICO مخفف عبارت Initial Coin Offering و به معنای عرضه اولیه سکه است. در طول یک کمپین ICO، می توانید یک توکن رمزنگاری شده را به هرکسی که قصد پشتیبانی و سرمایه گذاری در بیزینس شما دارد، ارائه دهید. برای انجام این کار، لازم است جزئیات کمپین خود را در یک مقاله سفید غیررسمی (white paper) لیست کرده و از طریق آن هدف پروژه و میزان سرمایه موردنیاز خود را مشخص کنید.

درصورتی که قادر باشید نیازهای ICO خود را در چارچوب زمانی تعیین شده برآورده کنید، می توانید از این بودجه برای شروع یا تکمیل پروژه خود استفاده کنید. از طرف دیگر، اگر به هر دلیلی به اهداف تعیین شده نرسیدید، کمپین شما شکست خورده و لازم است پول سرمایه گذاران توکن را به آنها بازگردانید.

در نتیجه اگر یک شرکت تازه تأسیس یا بیزینس نسبتاً جدید را اداره می کنید، ICO برای رسیدن به اهداف کوتاه مدت به شما کمک می کند.

الزامات ICO

در حال حاضر، هیچ گونه الزام رسمی برای افرادی که قصد راه اندازی کمپین ICO دارند، وجود ندارد. درصورتی که در حال اداره یک بیزینس هستید می توانید از این طریق منابع مالی خود را تأمین کرده و بودجه موردنیاز شرکت را به دست آورید. تنها مواردی که به آن ها نیاز دارید، فناوری راه اندازی و زمان کافی برای توصیف پروژه از طریق ایجاد مقاله سفید است. به علاوه داشتن مقداری سرمایه اولیه نیز ضرری ندارد.

الزامات سرمایه گذار

تقریباً هر فرد مشتاقی می تواند در ICO شرکت کند. تا زمانی که سرمایه گذاران ارز موردنیاز را داشته باشند مانعی برای سرمایه گذاری آنها در بیزینس شما وجود ندارد. در حالت ایده آل، این سرمایه گذاران از قبل کیف پول های دیجیتالی بیت کوین و اتریوم خود را راه اندازی کرده اند.

سؤالی که مطرح می شود این است که سرمایه گذاران چطور کمپین های ICO موردعلاقه خود را پیدا می کنند؟ اکثر آنها از اینترنت برای به روز بودن و کسب اطلاعات در مورد پروژه های جدید استفاده می کنند. مابقی افراد نیز با سرمایه گذاران دیگر به صورت آنلاین و حضوری در ارتباط هستند.

ICO چطور کار می کند؟

پس از ایجاد یک مقاله سفید، لازم است مقاله خود را در یک وب سایت و یا اپلیکیشن قرار دهید. با این کار می توانید پروژه خود را تبلیغ کرده و از سرمایه گذاران بخواهید در آن سرمایه گذاری کنند. توجه داشته باشید که پس از موفقیت در جذب سرمایه گذار، این افراد در بیزینس شما مالکیت نخواهند داشت. آنها تنها با افزایش ارزش ارز سرمایه گذاری شده در پروژه درآمد کسب خواهند کرد.

ازآنجایی که ICO تقریباً جدید است بهتر است درروند کار از کمک مشاورین حقوقی استفاده کنید تا شما را از هرگونه مشکل احتمالی آگاه کنند.

مزایای ICO چیست؟

عرضه اولیه سکه

از مهم ترین مزایای ICO برای بیزینس های کوچک و تازه وارد می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • راه اندازی آسان

ازآنجایی که سرویس های متعدد امکان تولید ارز رمزنگاری شده را به افراد مختلف می دهند، بنابراین می توانید بلافاصله شروع به جمع آوری کمک مالی کنید

  • نقدینگی بالا

به طورمعمول سرمایه گذاری سنتی، سرمایه گذاران را مجبور می کند تا برای چندین سال پول خود را دست نخورده نگه دارند؛ اما سرمایه گذاران در ICO می توانند در هرزمانی که مایل هستند پول نقد را واریز و برداشت کنند.

  • بدون نیاز به مقررات رسمی

هیچ ارگان و نهاد رسمی برای تنظیم و تعیین مقررات در ICO فعالیت نمی کند. تا زمانی که برای معرفی پروژه خود مقاله سفیدی تنظیم کرده باشید می توانید از مقررات مندرج در آن پیروی کنید.

  • بازدهی قابل توجه

درصورتی که ارزش توکن هایی که در ICO خریداری کرده اید افزایش یابد، سود قابل توجهی از سرمایه گذاری خود کسب خواهید کرد.

معایب بالقوه ICO چیست؟

در این قسمت به صورت کوتاه و مختصر معایب ICO را بررسی می کنیم:

  • ریسک و خطر بالا

متأسفانه در سال های اخیر تعداد زیادی از ICO ها طی چند ماه اولیه پس از شروع کار شکست خورده اند؛ بنابراین در صورت ورود فقط به یک کمپین ICO نمی توانید انتظار موفقیت داشته باشید

  • پتانسیل کلاه برداری

ازآنجایی که هیچ گونه نظارت رسمی وجود ندارد، ممکن است ICO ها به راحتی به اقدامات کلاه برداری و متقلبانه تبدیل شوند.

  • هزینه اجرا

با در نظر گرفتن تمام هزینه ها ازجمله هزینه های حقوقی و هزینه های روابط عمومی ممکن است اجرای ICO نیازمند سرمایه 500 هزار دلاری باشد.

IPO/ عرضه اولیه سهام

عرضه اولیه سهام چیست؟

IPO مخفف عبارت Initial Public Offering و به معنای عرضه اولیه سهام است. به طورکلی IPO به عمومی شدن بیزینس های مستقر کمک می کند. اگر شما هم می خواهید وارد بورس اوراق بهادار شوید لازم است این فرایند رسمی را طی کنید. به زبان ساده از طریق IPO می توانید سهام شرکت خود را به صورت عمومی به مردم عرضه کرده و وجوهی را جمع آوری کنید

این کار یک گام بلند در بیزینس شما خواهد بود، چراکه به شما امکان دسترسی به مقدار زیادی سرمایه را داده و درنهایت سبب گسترش و رشد بیزینس شما می شود؛ بنابراین تنها درصورتی که به سطح بالایی از بلوغ و ثبات مالی رسیده باشید IPO ایده بسیار خوبی برای بیزینس شما خواهد بود.

الزامات IPO چیست؟

برای ثبت یک IPO، باید بیانیه ای را به کمیسیون بورس و اوراق بهادار (SEC) ارائه دهید. این بیانیه شامل یک دفترچه راهنما متشکل از ریسک های موجود و صورت های مالی، برای نمایش به سرمایه گذاران بالقوه است. در طول در این مراحل لازم است با متخصصانی مانند وکلا، پذیره نویسان و حسابداران مشورت کنید.

به محض انتشار این دفترچه راهنما برای عموم، شما وارد یک پروسه جدیدی شده و از طریق ملاقات با سرمایه گذاران بالقوه برای فروش سهام خود تلاش خواهید کرد. اساساً دفترچه راهنما مانند رزومه و پروسه های بعدازآن مانند مصاحبه شغلی عمل می کنند.

الزامات سرمایه گذار

برای کسب اطلاعات بیشتر درباره بیزینس هایی که در شرف عمومی شدن هستند، سرمایه گذاران بالقوه مشتاق می توانند فرم های S-1 ثبت شده در SEC را جستجو کرده و در صورت یافتن IPO شرکتی که قصد سرمایه گذاری در آن رادارند لازم است پیش از هر چیزی در یک شرکت کارگزاری ثبت نام کنند.

نحوه عملکرد IPO چگونه است؟

هنگامی که مشخص شد فعالیت شرکت شما از طریق IPO ادامه خواهد داشت لازم است سود سرمایه گذاران را مشخص کرده و منتظر بمانید تا پذیره نویسان قیمت را تعیین کنند. درصورتی که کسب و کار شما با موفقیت در یک IPO ثبت شود، شرکت شما دیگر به صورت خصوصی متعلق به شما نخواهد بود. سرمایه گذارانی که سهام شرکت شمارا خریداری می کنند، به عنوان یکی از مالکین جدید شرکت شناخته می شوند.

مزایای IPO چیست؟

مزایای IPO چیست؟

مزایای اصلی عرضه اولیه سهام عبارت اند از:

  • افزایش فرصت های تجاری

زمانی که شرکت خود را از طریق IPO در عرضه عمومی قرار می دهید، درواقع شرکت را در معرض دید افراد و سازمان هایی قرار می دهید که احتمالاً در غیر این صورت هرگز از وجود بیزینس شما مطلع نمی شدند. این امر سبب افزایش فرصت های تجاری شده و شانس موفقیت شمارا افزایش می دهد.

  • جذب استعدادهای برتر

اگر از طریق IPO سرمایه جمع آوری کنید، می توانید از طریق گزینه هایی مانند ارائه سهام و سایر مزایای چشم گیر، کارمندان باکیفیت استخدام کنید.

  • بهبود اعتبار شرکت

به طورکلی شرکت های عمومی احترام بیشتری نسبت به شرکت های خصوصی در میان مردم دارند. اگر از طریق IPO به یک شرکت تجاری عمومی تبدیل شوید، نسبت به سایر رقبای خصوصی خود بهتر و کارآمدتر به نظرخواهید رسید.

معایب بالقوه IPO چیست؟

تعدادی از معایب IPO عبارت اند از:

  • طولانی بودن پروسه

شاید بتوان گفت یکی از مهم ترین معایب IPO طولانی بودن پروسه آن است، چراکه معمولاً این فرایند شش ماه یا حتی بیشتر از آن نیز به طول می انجامد. طولانی شدن این پروسه به دلیل وجود قوانینی است که قبل از به فروش گذاشتن سهام باید از آنها پیروی کنید.

  • قیمت بالا

اگر مایل به طی کردن مسیر IPO باشید برای تهیه پذیره نویسی، بایگانی، بازپرداخت و موارد دیگر، با هزینه هایی مواجه خواهید شد. این هزینه ها به سرعت جمع شده و ممکن است خسارت مالی به شما وارد کند.

  • فشار بالا برای انجام کار

ازآنجایی که عملکرد شما هر سه ماه یکبار گزارش می شود ممکن است برای راضی نگه داشتن سرمایه گذاران فشار کاری بالایی را متحمل شوید.

تفاوت های بین ICO و IPO

5 مورد از مهم ترین تفاوت های عرضه اولیه سکه ICO و عرضه اولیه سهام IPO عبارت اند از:

1. بلوغ بیزینس

بسیاری از مشاغلی که IPO را دنبال می کنند بیزینس های معتبر و بالغی هستند که برای توسعه و پیشرفت به منابع مالی جدیدی نیاز دارند. اکثر شرکت های عرضه کننده IPO از قبل کالا و خدماتی را در دسترس مردم قرار داده و برای سالیان نسبتاً طولانی در بازار فعال هستند.

تعدادی از شرکت هایی که در سال های اخیر با موفقیت IPO را به پایان رسانده اند عبارت اند از: Airbnb، Uber، Pinterest، Peloton، Slack و Lyft.

اما شرکت های نوپایی که از ICO استفاده می کنند به دنبال جمع آوری کمک مالی برای یک ایده، یک محصول یا خدماتی هستند که می خواهند به کمک سرمایه گذار آنها را راه اندازی کنند.

به طور معمول چشم انداز شرکت های نوپا از طریق یک وب سایت، تصاویر زیبا و نمونه های اولیه، همراه با مقاله سفیدکه بیانگر تحقیقات، نقاط عطف آینده پروژه، پیش بینی های مالی و بودجه آن است، معرفی می شود.

2. توکن در برابر سهام

ICO و IPO

هنگامی که کمپین ICO یک شرکت مبتنی بر ارز رمزنگاری شده به پایان می رسد، به طورمعمول به سرمایه گذاران، توکن شرکت اعطا می شود. ممکن است این توکن ها اهداف مختلفی را دنبال کنند. در بعضی موارد، دارندگان توکن ها این امکان رادارند تا به یک سرویس اشتراکی دسترسی پیدا کنند.

درحالی که در مواد دیگر این توکن ها به صورت یک دارایی سوداگرانه عمل کرده و سرمایه گذار به امید افزایش ارزش توکن، آن را نگه می دارد.

سهام ارائه شده از طریق IPO در برخی موارد مشابه ICO است. معمولاً سرمایه گذاران امیدوار هستند که ارزش سهام آن ها باگذشت زمان افزایش یافته و سود کسب کنند؛ اما تفاوت اصلی سهام IPO ها در چگونگی مالکیت شرکت ها است.

به کسانی که سهام یک سازمان را از طریق IPO به دست می آورند در دوره های معین سود سهام تعلق می گیرد. در برخی موارد نیز سرمایه گذاران IPO از طریق حق رای، می توانند مسیر آینده شرکت را مشخص کنند.

اما هیچ تضمینی برای کسب سود سرمایه گذاران در ICO وجود ندارند، به همین دلیل خواندن دفترچه راهنمای شرکت قبل از تصمیم گیری در مورد سرمایه گذاری بسیار مهم است.

3. بازار هدف

اگرچه ICO ها حداقل مبلغی را در مورد میزان سرمایه گذاری افراد در پروژه تعیین می کنند اما سرمایه گذاری در پروژه های ICO محدودیتی نداشته و برای عموم افراد باز است، بااین وجود لازم است سرمایه گذاران بالقوه موارد اندکی را قبل از شرکت در ICO بررسی کنند. درحالی که فرصت های موجود در IPO تنها برای افرادی باارزش خالص بالا، تجار باتجربه یا مؤسسات مالی در دسترس هستند.

4. نحوه خرید و فروش

ICO در صنعت رمزنگاری محبوب هستند، به این معنی که توکن ها اغلب با استفاده از ارزهای دیجیتال معروف مانند بیت کوین و اتریوم خریداری می شوند. یک استارت آپ مبتنی بر کریپتوکارنسی معمولاً پروژه خود را در صرافی های مبتنی بر ارز دیجیتال لیست کرده و امکان خرید، فروش و تبدیل آنها را به سایر ارزهای دیجیتال به صورت 24 ساعته فراهم می کند.

درحالی که با استفاده از IPO، سهام شرکت های سهامی در بورس اوراق بهادار عرضه شده و پرداخت ها در IPO از طریق سیستم های تسویه حساب توسط ارزهای فیات در عرض چند ثانیه انجام می شود.

5. نوسان

معمولاً حرکات متغیر و نامنظم قیمت یک دارایی با سطح نقدینگی مرتبط بوده و نشان‎دهنده سرعت خریدوفروش آن دارایی در بازار است. خریدوفروش های مکرر می تواند به جذب نوسانات ناگهانی کمک کنند.

ارزهای دیجیتال وتوکن های ICO مستعد سطوح بالاتری از نوسانات هستند، چراکه افراد کمتری مایل به خریدوفروش آنها هستند.

عدم وجود بازاری با قوانین و ضوابط مشخص سبب می شود تا توکن ها مستعد بروز PUMP و DUMP باشند، به این معنا که قبل از سقوط ناگهانی بازار، قیمت ها به طور مصنوعی افزایش یابند.

نتیجه گیری

همان طور که ملاحظه کردید ICO و IPO ویژگی های مثبت و منفی دارند. ICO به شرکت های نوپا این امکان را می دهد تا به سرعت به بودجه موردنیاز دسترسی پیداکرده و سرمایه گذاران نیز با کمترین موانع در این شرکت ها سرمایه گذاری کنند. از طرف دیگر IPO ها شبکه یکسانی از امنیت و مقررات را برای بیزینس ها و سرمایه گذاران ارائه داده و میزان نوسان قیمت و کلاه برداری در آنها بسیار کمتر است.

در صورتی که مایل به سرمایه گذاری در ICO هستید بهتر است ابتدا بامطالعه و شرکت در دوره ارز دیجیتال اطلاعات بیشتری به دست آورده و در آخر با کمک متخصصین تصمیم نهایی را بگیرید.

تفاوت ICO و IPO چیست؟

تفاوت ICO و IPO چیست؟

سخن پایانی

همان طور که مشاهده کردید، ICO و IPO مشخصه های مثبت و منفی دارند. شرکت های جدید این اجازه را می دهد تا به سرعت به بودجه لازم دسترسی پیدا کنند و سرمایه گذاران نیز می توانند با کمترین موانع در این شرکت ها سرمایه گذاری خود را انجام دهند. از طرف دیگر IPO ها شبکه های یکسانی از امنیت و مقررات را برای تجارت ها به سرمایه گذاران عرضه می کنند و مقدار نوسان قیمت و کلاه برداری در آن ها کم است.

اگر مایل به سرمایه گذاری در ICO هستید، بهتر است اول با مطالعه شرکت در دوره ارز دیجیتال اطلاعات لازم را به دست آورید و در آخر به کمک متخصصان تصمیم خود را نهایی کنید.

پرسش های متداول

برای بیزینس ها و سرمایه گذاری های کوچک می توان از آن استفاده کرد و همچنین بیشتر شرکت های تازه تأسیس از این روش استفاده می کنند.

معمولاً IPO مخصوص شرکت های بالغ با درآمد بالاست و سرمایه گذاران در آن بخشی از مالکان شرکت به حساب می آیند.

IPO در شرکت ها به صورت عمومی است و شرکتی که از این طریق ثبت شده است، می تواند اعتماد بیشتری را برای سرمایه گذاران به دست آورد.

ارزها در دسته ICO هستند؛ زیرا اغلب تعداد کمتری سرمایه گذار در مقایسه با سایر بخش های سرمایه گذاری در آن حضور دارند.

شرکت های استارتاپی به دلیل نوپابودن و ریسک پذیری در دسته ICO قرار می گیرند.

ادامه مطلب
الگوریتم اجماع در بلاک‌ چین چیست؟
الگوریتم اجماع در بلاک‌ چین چیست؟ معرفی انواع کاربردهای آن

بلاک چین یک دفترکل توزیع شده است که افراد درون شبکه مسئولیت حفاظت از آن را به عهده دارند. اما از آنجایی که بلاک چین غیرمتمرکز است باید فکری به حال نظارت در شبکه کرد، زیرا هیچ دولت یا سازمانی کار نظارت بر آن را به عهده ندارند. در شبکه بلاک چین عامل تصمیم گیرنده ای که اعتبار یک بلاک را تایید یا رد کند، توسط الگوریتم اجماع سنجیده می شود.

هش در بلاک چین

بهتر است پیش از تشریح مطالب در خصوص الگوریتم های اجماع بدانیم هش در بلاک چین به چه معناست. هش یک تابع است که از آن برای تبدیل داده هایی متشکل از حروف و اعداد به داده های رمزنگاری شده با طول خاص استفاده می شود.

احتمالا می دانید که استخراج بیت کوین با اجرای تابع هش SHA-256 صورت می گیرد. وقتی یک بلاک ایجاد و به بلاک های قبلی اضافه می شود و گره های دیگر موجود در شبکه صحت و اعتبار آن را تایید می کنند، (به اجماع می رسند) یکپارچگی بلاک چین نیز تامین می شود، زیرا عملیات هشینگ یک طرفه هستند و معکوس کردن فرایند معامله امکان پذیر نیست.

به عبارتی می توان گفت که شبکه بلاک چین فقط تراکنش های معتبر را در خود جای می دهد که این موضوع باعث می شود شبکه بلاک چین از حمله Double Spend یا خرج دوباره و همچنین تراکنش های اسپم در امان باشد.

اگر مفاهیم ابتدایی دنیای ارزهای دیجیتال را نمی دانید، بهتر است در دوره ارز دیجیتال شرکت کنید، زیرا بدون فهم چگونگی کارکرد ارزهای دیجیتال و شبکه بلاک چین خیلی شانس موفقیت در این حوزه را نخواهید داشت.

کاربردهای الگوریتم اجماع

همان طور که پیش از این توضیح داده شد، الگوریتم اجماع از شبکه‎ بلاک چین در برابر هکرها و کسانی که قصد انتشار مطالب نامعتبر در بلاک چین را دارند، محافظت می کند.

این الگوریتم یک سیستم پاداش دهی برای دیگر گره های شبکه که در تامین امنیت و حفاظت از بلاک چین نقش داشتند نیز در نظر می گیرد.

الگوریتم اجماع اثبات کار (PoW) در بلاک چین

الگوریتم اجماع در بلاک چین چیست؟

اثبات کار فرایندی برای حفاظت از حملات اسپم در ایمیل ها و DDOS و یا فرستادن دستورات زیاد در شبکه با هدف زیر فشار قرار دادن شبکه طراحی شده بود.

ساتوشی ناکاماتو توانست با ابتکار خود فرایند اثبات کار را در الگوریتم اجماع برای به توافق رسیدن چندین نفر بر سر یک مسئله که شناختی از هم ندارند به کار گیرد.

توافق بر روی یک موضوع بین افرادی که همدیگر را می شناسند چندان ساده نیست، حالا سوال اینجاست که در شبکه غیرمتمرکز بلاک چین که افراد همدیگر را نمی شناسند، چطور قرار است بر سر یک مسئله به توافق برسند؟

از طرف دیگر باید صحت و اعتبار مطلب منتشر شده نیز تایید می شد.

راهکار جالب ساتوشی ناکاماتو این بود که داده هایی که باید در بلاک ها نوشته شود، با کمک الگوریتمی وابسته به هش SHA-256 هش شوند. در میان افراد حاضر در شبکه، کسی که هش درست را پیدا کرده باشد، باید برای گرفتن تایید، آن را به همه شبکه ارسال کند.

افراد دیگر در شبکه به تایید یا رد هش ارسال شده می پردازند و در صورتی که بیش از 50 درصد (1+50) آن را تایید کنند، بلاک به عنوان یک بلاک معتبر بسته می شود. در این روش گره ای که موفق به حل مسئله شود پاداش دریافت می کند.

معایب الگوریتم اثبات کار

درست است که الگوریتم های اجماع برای کارکردن شبکه بلاک چین ضروری هستند ولی هر کدام از انواع الگوریتم های اجماع مزایا و معایب خود را دارند. در ادامه به برخی از مهم ترین آنها می پردازیم.

  • مصرف بسیار بالای برق

ماینرها برای حل مسئله بیت کوین و در نتیجه دریافت پاداش باید 24 ساعته و در هفت روز هفته دستگاه های خود را روشن نگه دارند. با توجه به وجود استخراج کننده های بیشتر، افراد به دستگاه های قوی تری نیز احتیاج پیدا می کنند و این دستگاه های قوی تر برق بیشتری مصرف می کنند.

  • حملات 51درصدی

یکی دیگر از معایب الگوریتم اثبات کار این است که در صورتی که شخص، شرکت یا سازمانی توانایی تصاحب 51 درصد از قدرت محاسباتی شبکه را داشته باشد، عملا الگوریتم اجماع برای تامین امنیت کارساز نخواهد بود و آن شخص یا موسسه می تواند با اضافه کردن یک بلاک نامعتبر به شبکه، امنیت شبکه را به خظر بیندازد.

شاید تصور چنین مشکلی برای شبکه بیت کوین با هش بالایی که دارد خیلی منطقی نباشد، اما دیگر رمزارزها که وسعت شبکه آنها به اندازه بیت کوین نیست، همواره در معرض چنین تهدیدهایی هستند.

الگوریتم اجماع اثبات سهام (PoS) در بلاک چین

یکی دیگر از روش های موجود برای اجماع افراد مستقل حاضر در شبکه استفاده از الگوریتم اثبات سهام (Proof of stake) است. در این روش بر خلاف روش اثبات کار به دستگاه سخت افزاری نیازی نیستT بلکه افراد حاضر در شبکه با توجه به تعداد سهامی که دارند می توانند شانس خود را برای بستن بلاک معتبر آزمایش کنند.

در واقع شما با داشتن ارز مورد نظر و اختصاص آن به شبکه در یک مسابقه شرکت داده خواهید شد که با توجه به میزان دارایی شما از آن ارز، شانس دریافت موقعیت هش بلاک را خواهید داشت. درست مانند قرعه کشی بانک که به عنوان مثال هر 20 هزار تومان یک امتیاز برای شما محاسبه می شود و هرچه امتیاز شما بیشتر باشد قاعدتا شانس بیشتری هم برای برنده شدن خواهید داشت.

مزایای الگوریتم اثبات سهام

  • انرژی مصرف نمی شود

بر خلاف الگوریتم اثبات کار در الگوریتم اثبات سهام هیچ انرژی مصرف نمی شود و کار اصلی بر عهده الگوریتم هایی است که به صورت اتوماتیک کار می کنند.

  • غیرممکن بودن حمله 51 درصدی

شخص یا شرکتی که بخواهد این الگوریتم را منحرف کند باید بیش از 51 درصد از کل ارز موجود را خریده باشد، یعنی باید 51 درصد از ارزهای موجود موردنظر را خریده باشد. در این صورت آن شخص می تواند اقدام به نابودی آن شبکه کند، ولی آیا به نظر شما منطقی است کسی چنین کاری در راه نابودی دارایی خود کند؟

معایب الگوریتم اثبات سهام

آن چیزی که در الگوریتم اثبات سهام به برنده تعلق پیدا می کند، تنها کارمزدهای موجود در بلاک بسته شده است، در صورتی که در الگوریتم اثبات کار، شخصی که قادر به حل مسئله شود پاداش دریافت می کند.

الگوریتم های اثبات سهام و اثبات کار شناخته شده ترین الگوریتم های اجماع به شمار می آیند، اما در کنار این دو الگوریتم از چند نوع الگوریتم دیگر نیز در شبکه های مختلف استفاده می شود که در ادامه به معرفی آنها می پردازیم.

الگوریتم اجماع اثبات سهام وکالتی (DPoS)

الگوریتم اجماع در بلاک چین چیست؟

دنیل لاریمر فردی شناخته شده در دنیای کامپیوتر و همچنین رمزارزها با هدف رفع مشکلات الگوریتم های گواه اثبات کار و اثبات سهام اقدام به طراحی و توسعه الگوریتم گواه اثبات سهام وکالتی کرد.

از نظر لاریمر، هر دو الگوریتم قبلی در زمینه مصرف بیش از حد انرژی و ناامنی در برابر اهداف مخرب مشکلاتی دارند، پس با طراحی الگوریتم گواه اثبات سهام وکالتی سعی در برطرف کردن این ایرادات داشت.

الگوریتم گواه اثبات سهام وکالتی را می توان شکلی از دموکراسی دیجیتال در نظر گرفت. این الگوریتم از روش رای گیری برای انتخاب یک گروه متشکل از حدودا 21 تا 100 نماینده با هدف محافظت از شبکه بلاک چین در برابر اهداف مخرب، کمک می گیرد.

درواقع افرادی محدود از طرف دارندگان توکن برای اعتبارسنجی و تایید بلوک ها انتخاب می شوند، در این الگوریتم نمایندگان انتخاب شده برخلاف الگوریتم های اثبات کار و اثبات سهام با هم دیگر رقابتی برای تایید بلوک ها ندارند و درعوض در این راستا به یکدیگر کمک می کنند.

رمزارزهایی همچون BitShares (که دنیل لاریمر موسس آن است)، استیم، EOS، لیسک از این روش اجماع در شبکه خود استفاده می کنند.

مزایای الگوریتم اجماع اثبات سهام وکالتی

مقیاس پذیری بالا

توان محاسباتی بالایی برای استخراج کوین هایی که مبتنی بر گواه اثبات سهام وکالتی هستند نیاز نیست و حتی کاربرانی با تجهیزات ضعیف تر نیز می توانند از آن بهره مند شوند، در نتیجه می توان گفت کوین های DPoS از کوین های استخراج شده مبتنی بر اثبات کار مقیاس پدیرتر هستند.

دوست با محیط زیست

انرژی کمتری برای اجماع توسط این الگوریتم موردنیاز است، همین موضوع باعث می شود که بتوان DPos را به عنوان یک الگوریتم دوست با محیط زیست معرفی کرد.

جامع تر از رقبا

استفاده از این الگوریتم در مقایسه با الگوریتم اثبات کار توان محاسباتی کمتری را می طلبد، از طرف دیگر در مقایسه با الگوریتم اثبات سهام به کاربرانی که سهام کمتری دارند قدرت نظارت بیشتری می دهد. با توجه به آنچه گفته شد می توان الگوریتم اثبات سهام وکالتی را جامع تر از الگوریتم اثبات کار و الگوریتم اثبات سهام معرفی کرد.

سرعت بالا

سرعت شبکه بلاک چین مبتنی بر اثبات سهام وکالتی از رقبایش بیشتر است.

معایب الگوریتم اجماع اثبات سهام وکالتی

شرط حضور افراد

برای انجام رای گیری نیاز به حضور افرادی در شبکه است تا بتوان نظارتی دقیق بر شبکه داشت، و این موضوع باعث می شود شبکه تا حدودی متمرکز شود.

در این روش همه گره های شبکه در اعتبارسنجی و تایید تراکنش ها دخالت ندارند، بلکه آن ها افرادی را به نمایندگی انتخاب می کنند و نمایندگان انتخاب شده کار اعتبارسنجی و تایید بلوک ها را بر عهده می گیرند. به همین دلیل استفاده از این روش اجماع کمی با غیرمتمرکز بودن رمزارزها در تضاد است.

آسیب پذیر در رابطه با متمرکزسازی

از آنجایی که تعداد شاهدان که از در شبکه های مبتنی بر الگوریتم اثبات سهام وکالتی بسیار کمتر از افراد حاضر در شبکه های مبتنی بر الگوریتم های اثبات کار و اثبات سهام است، می توان گفت این شبکه ها همیشه در معرض مشکل متمرکزسازی هستند.

الگوریتم اجماع Proof-of-Burn

الگوریتم اجماع در بلاک چین چیست؟

در الگوریتم اجماع سوزاندن کوین، شما می توانید به جای تهیه ابزار ماینینگ که بسیار هزینه بالایی را می طلبد، کوین های خود را بسوزانید یا به زبان ساده به آدرس هایی بفرستید که دیگر قابل بازیابی نباشند.

با توجه به میزان کوین هایی که سوزانده اید، برای انتخاب شدن به عنوان استخراج کننده   بلوک بعدی امتیاز متفاوتی کسب می کنید و تعداد کوین سوخته بیشتر به معنای داشتن امتیاز بیشتر است. به این صورت شما به صورت تدریجی با سوزاندن کوین بر امتیاز خود می افزایید و امتیاز حاصل از سوزاندن کوین های پیشین را تا ابد برای خود خواهید داشت.

اگر بخواهیم شانس پیروزی در استخراج کوین را در الگوریتم های اثبات کار و اثبات سوزاندن کوین باهم مقایسه کنیم، می توان داشتن دستگاه های ماینر با توان بالا را در حکم داشتن امتیاز بالا حاصل از سوزاندن کوین های بیشتر در نظر گرفت.

از جمله معایب این روش اجماع، می توان به شانس بالای کسانی که کوین های بیشتری را سوزانده اند اشاره کرد. پس از مدتی رقابت با این افراد بسیار سخت می شود.

از دیگر معایب مکانیزم اجماع اثبات سوزاندن، از بین رفتن مقادیر زیادی انرژی است.

الگوریتم اجماع Proof-of-Authority

در الگوریتم اثبات اعتبار، گره های موجود در شبکه به افرادی که سیستم های کامپیوتری برای قرار دادن تراکنش در بلوک ها استفاده می کنند، اعتماد می کنند. البته این افراد صرفا مسئولیت جلوگیری از رخ دادن دستکاری های احتمالی را بر عهده دارند و نرم افزارهای اجرا شده در سیستم به صورت خودکار تراکنش را در بلوک قرار می دهد.

این روش را نیز می توان تا حدودی متمرکز دانست، بیشتر در بلاک چین های خصوصی از این روش اجماع استفاده می شود.

از آنجایی که شخصی که مسئولیت نظارت بر صحت و جلوگیری از دستکاری شبکه را بر عهده دارد در صورت ارتکاب به جرمی تغییر خواهد کرد، می توان امیدوار بود که این شخص به اصول پایبند بماند و سعی کند در جایگاه خود باقی بماند.

الگوریتم اجماع Proof-of-Weight

اگوریتم اثبات وزن خود به چند الگوریتم دیگر تقسیم می شود. در هر الگوریتم، وزن معنای خاص خود را پیدا می کند.

همانطور که می دانید در گواه اثبات سهام (PoS) داشتن کوین های بیشتر به منزله داشتن شانس بیشتر برای کشف بلاک بعدی است، الگوریتم های اثبات شهرت (Proof of Reputation) و اثبات فضا-زمان (Proof-of-Spacetime) جز الگوریتم های زیرمجموعه الگوریتم اثبات وزن به حساب می آیند که به عنوان مثال در الکوریتم اثبات فضا-زمان مربوط به فایل کوین، میزان وزن را، اطلاعات IPFS ذخیره شده مشخص می کند.

الگوریتم اثبات شهرت (Proof of Reputation)

این الگوریتم برای تایید تراکنش ها از افراد یا شرکت های مشهور کمک می گیرد، به این صورت که این اشخاص یا شرکت ها برای اینکه در بیزنس و اعتبارشان خدشه ای وارد نشود هیچ تقلبی را در سیستم تایید انجام نمی دهند؛ زیرا در صورتی که تقلب آن ها فاش شود شهرت و تجارت آنها تلفات جبران ناپذیری را متحمل خواهد شد.

زمانی که مراحل اثبات شهرت تکمیل و تایید شد، آنها می توانند به عنوان تاییدکننده بلوک ها کار خود را شروع کنند.

الگوریتم اثبات فضا-زمان (Proof-of-Spacetime)

در این روش اجماع گره ها باید ثابت کنند داده هایی که برای ذخیره دریافت کرده بودند، همچنان دارند. این روند اثبات مکررا انجام خواهد شد.

الگوریتم اجماع Proof-of-Activity

در همه الگوریتم های اجماع درواقع هدف اثبات یک موضوع و صحت اطلاعات بود. در الگوریتم اثبات فعالیت که درواقع ترکیبی از الگوریتم اجماع اثبات کار و اثبات سهام است، مرحله ابتدایی که استخراج است، از الگوریتمی مشابه گواه اثبات کار استفاده می شود و سپس با رفتن به بلوک بعدی از الگوریتمی شبیه به الگوریتم گواه اثبات سهام کمک می گیرد.

ارز دیجیتال Decred از این الگوریتم در شبکه بلاکچین خود استفاده می کند.

الگوریتم اجماع Byzantine Fault Tolerance

الگوریتم تحمل خطای بیزانس به مسئله فرماندهان بیزانس برای حمله به یک هدف پس از محاصره مربوط است. قضیه از این قرار است که فرماندهان در فاصله از هم قرار گرفته و یک هدف را محاصره کرده اند، حال برای تشخیص زمان درست حمله ای که مورد اتفاق همه فرماندهان باشد باید راه حلی را پیدا می کردند؛ زیرا اگر یکی از فرماندهان به هدف حمله می کرد و بقیه فرماندهان اطلاع نداشته و حمله را شروع نمی کردند، عملا در جنگ با شکست مواجه می شدند.

در زمینه ارزهای دیجیتال نیز از روش اجماع تحمل خطای بیزانس استفاده می شود.

از جمله مزایای این روش می توان به کارمزد پایین تراکنش و مقیاس پذیری بالای آن اشاره کرد، اما این روش را می توان متمرکز دانست و این یک مشکل برای این روش اجماع در ارزهای دیجیتال به شمار می آید.

(Federated Byzantine Agreement)

از الگوریتم توافق یکپارچه بیزانس در رمزارزهای ریپل و استلار برای اجماع استفاده می شود. در مسئله تحمل خطای بیزانس، صحت و اعتبار خبرهای دریافتی یک معضل به حساب می آید، در روش FBA مسئول گره پیام های دریافتی را به همان ترتیبی که دریافت کرده ارسال می کند.

در برخی سیستم ها این گره های تاییدکننده از پیش انتخاب شده اند (ریپل) و در یک سری سیستم دیگر (استلار) هر گره خودش می تواند یک تاییدکننده باشد و گره تاییدکننده بعدی را انتخاب کند.

(Practical Byzantine Fault Tolerance)

الگوریتم اجماع تحمل خطای بیزانس کاربردی، با انتخاب فرماندهانی که از پیش تعیین شده بودند اجرا می شود.

هایپرلجر فابریک یک رمزارز است که از این روش اجماع استفاده می کند.

الگوریتم اجماع Directed Acyclic Graphs

گراف جهت دار غیر مدور یا DAG بر خلاف دیگر شبکه ها خطی نیست. به عبارت دیگر در این شبکه یک بلوک  توانایی تایید چند بلوک قبل از خود را دارد، این موضوع مقیاس پذیری را بالا برده و سرعت شبکه نیز بالا می رود، درواقع در شبکه های مبتنی بر دگ (DAG) تعداد زیادی تراکنش در کسری از ثانیه انجام می شود.

هشگراف، آیوتا و نانو را می توان به عنوان رمزارزهایی که شبکه آنها مبتنی بر دگ (DAG) است، معرفی کرد.

دگ را می توان به عنوان یک راه حل برای مشکل مقیاس پذیری به شمار آورد.

الگوریتم اجماع proof of elapsed time

انتخاب گره ها در این روش اجماع به صورت قرعه کشی انجام می شود. برای اینکه فرایند قرعه کشی و انتخاب در این روش به درستی و به دور از تقلب انجام شود، پلتفرم TEE به عنوان یک فضایی برای انجام این فرایند در نظر گرفته شده است.

انجام فرایند قرعه کشی به سخت افزار اینتل نیاز دارد، انتخاب تاییدکننده بلوک در مدت زمانی کوتاه و با روشی مطمئن انجام می شود.

سخن آخر

کمک گرفتن از الگوریتم های اجماع با هدف حفظ ویژگی غیرمتمرکز بودن رمزارزها و شبکه بلاک چین استفاده می شود. شبکه بیت کوین که پادشاه رمزارزهاست از الگوریتم گواه اثبات کار استفاده می کند، اما باید بدانید حتی این الگوریتمی که شبکه بیت کوین به کار گرفته و درواقع اولین الگوریتم اجماع است دارای ایراداتی است.

شبکه بلاک چین اتریوم نیز در گذشته از الگوریتم اثبات کار استفاده می کرد که اخیرا به دلیل مصرف بیش از حد انرژی، آن را تغییر داده است و از الگوریتم گواه اثبات سهام استفاده می کند.

همانطور که دیدید تعداد زیادی الگوریتم اجماع وجود دارد، دلیل تعدد الگوریتم های اجماع وجود نقص در الگوریتم های پیشین است.

هر الگوریتم با هدف رفع نواقص الگوریتم های پیشین به وجود آمد.

ادامه مطلب
ایردراپ
ایردراپ چیست و در چه مواردی استفاده می شود؟

آشنایی با مفهوم ایردراپ

در گذشته زمانی که جنگ یا بلایای طبیعی پیش می آمد، کمک های اولیه، غذا، دارو و یا تسلیحات از هواپیما یا هلیکوپتر جعبه های کمک خود را با چتر به سمت مردم می انداختند. اما در دنیای رمزارزها مفهوم ایردراپ متفاوت است، درواقع وقتی از ایردراپ در ارزهای دیجیتال صحبت می کنیم، منظور نوعی بازاریابی مخصوص ارزهای دیجیتال است. هدف از ایجاد یک ایردراپ سرمایه گذاری یا سودآوری نیست.

برای روشن شدن مفهوم ایردراپ در زمینه ی رمزارزها مثالی را برای شما شرح می دهیم. فرض کنید شما از طریق دوست، همکار یا یک شبکه ی اجتماعی مطلع شده اید در ازای انجام یک سری کارهای ساده و البته رایگان مقداری ارز دیجیتال دریافت خواهید کرد.

اگر این موضوع صحت داشته باشد، چرا نباید این کارها را انجام داد؟ احتمالا هرکسی ترغیب می شود با انجام دادن چند کار ساده، به رایگان مقداری ارز دیجیتال به دست آورد.

دقیقا این همان چیزی است که شخص یا موسسه ارائه دهنده ی ایردراپ به دنبال آن می گردد، یعنی معرفی خود (می تواند کیف پول، صرافی، توکن و… باشد) به افراد بیشتر با هزینه ی کمتر.

هدف از ارائه انواع ایردراپ ها

ایردراپ ها بیشتر با عنوان معرفی توکن یا کوین شناخته شده هستند، اما واقعیت این است که ایردراپ ها برای اهداف دیگر نیز ارائه می شوند که به آنها خواهیم پرداخت.

معرفی یک رمزارز جدید (ICO)

عرض اولیه ی سکه یا کوین در بازار کریپتوکارنسی با ICO که مخفف عبارت Initial Coin Offering است شناخته می شود. ارائه دهندگان برای معرفی هرچه بهتر کوینی که قرار است ارائه دهند می توانند اقدام به بازاریابی به کمک ایردراپ کنند، به این ترتیب که درصدی از کوین ها را به صورت رایگان در میان مردم پخش کنند و در عوض از آنها بخواهند که کارهایی را در قبال کسب این کوین ها انجام دهند.

معرفی صرافی جدید

موسسان صرافی یا کارگزاری ها نیز گاهی برای معرفی صرافی تازه تاسیس خود با ترغیب کاربران با اعطای کوین یا اعتبار و مواردی از این دست، کاربران خود را گسترده تر می کنند.

جمع آوری اطلاعات

از دیگر موارد استفاده ی ایردراپ ها می توان به جمع آوری اطلاعات از طریق فرم های نظرسنجی و موارد مشابه اشاره کرد. استفاده از ایردراپ یکی از روش ها برای ترغیب کاربران به پر کردن فرم ها می باشد، امروزه کمتر کسی زمان و حوصله ی پر کردن فرم ها در سطح اینترنت را دارد.

البته این کار برای آن شخص یا موسسه ی ارائه دهنده ی فرم ها نیز سود خواهد داشت، زیرا آنها توانستند با کمترین هزینه، اطلاعاتی را راجع به کاربران به دست آورند که این اطلاعات می تواند به آن ها در زمینه ی تصمیم گیری در کسب و کارشان کمک شایانی کند.

معرفی یک کیف پول جدید

گاهی شخص یا گروهی اقدام به ایجاد کیف پول جدیدی می کنند، برای معرفی کیف پول خود، ایردراپ ها یکی از بهترین و به صرفه ترین روش ها می باشند.

زمان انجام فورک

در شبکه ی هر ارز دیجیتال مجموعه ای از قوانین توسط برنامه نویسان آن ارز دیجیتال نهادینه شده اند که تا ابد ثابت هستند، زمانی که به هر دلیلی نیاز به تغییر این قوانین احساس شد، از آنجایی که امکان تغییر مهیا نیست یک انشعاب از آن شبکه ایجاد می شود.

به زبان ساده می توان گفت که برنامه ی شبکه ی رمزارز اصلی با ایجاد تغییراتی، برنامه ی رمزارز منشعب شده را تشکیل می دهد.

درواقع آنها برای معرفی محصول جدید خود از ایردراپ کمک می گیرند.

انواع ایردراپ ها

ایردراپ ها را می توان به سه دسته ی Bounty، Standard و Holder تقسیم کرد.

ایردراپ های Bounty به شما در ازای ریتوئیت کردن، عضویت در کانال تلگرام و این قبیل فعالیت ها توکن رایگان می دهند.

ایردراپ های Standard در صورت عضویت و ثبت نام در یک وبسایت به شما مقداری کوین یا توکن اهدا می کنند.

ایردراپ های Holder نیز در صورتی که مقدار معینی از ارزی مثلا بیت کوین یا اتریوم  را در ولت خود نگه داری کرده باشید، مقداری توکن برای شما ارسال می کنند.

ابزار مورد نیاز برای دریافت ایردراپ

ایردراپ

کیف پول

شما برای مشارکت و دریافت ایردراپ ها به کیف پولی نیاز دارید که سازگار با ERC20 باشد، زیرا اکثر ایردراپ هایی که ارائه می شوند سازگار با ERC20 هستند.

نکته ی دیگر در رابطه با کیف پول مناسب دریافت ایردراپ این است که این کیف پول باید فعال باشد، یعنی شما صرفا برای دریافت ایردراپ آن را تهیه و نصب نکرده باشید.

البته در مواردی که ایردراپ برای معرفی یک کیف پول جدید ارئه شده باشد این مشکل برطرف می شود.

حساب کاربری در تلگرام و توئیتر

اکثر اوقات در میان مراحل عملیات خواسته شده برای دریافت ایردراپ، عضویت در کانال تلگرام و توئیتر به چشم می خورد. در بسیاری از موارد غیر از دنبال کردن حساب توئیتر، از شما خواسته می شود یک توئیت را ریتوئیت کنید.

این کار در راستای نیل به هدف اولیه ی ارائه دهندگان ایردراپ، یعنی معرفی هرچه بیشتر محصول خود از شما خواسته شده است.

ایمیل

آدرس ایمیل نیز یکی از مواردی است که گاهی برای دریافت ایردراپ از شما درخواست می شود.

مراحل دریافت ایردراپ

در اولین مرحله، ارائه دهنده ی ایردراپ از شما می خواهد فعالیت هایی را انجام دهید. به عنوان مثال ریتوئیت کردن یک توئیت مشخص، عضویت در کانال تلگرام و …. .

سپس آدرس کیف پول از شما درخواست می شود. توجه کنید که روند دریافت همه ی ایردراپ ها یکسان نیست ولی با دریافت چند ایردراپ مختلف هیچ ابهامی برای شما باقی نمی ماند.

پس از انجام آنچه از شما خواسته شد و البته ارسال آدرس کیف پولتان در صورتی که امکان استفاده از کد ریفرال برای آن ایردراپ فراهم بود می توانید از این امکان نیز استفاده کنید.

به این صورت که پس از انجام فعالیت های لازم یک کد در اختیار شما قرار می گیرد که در صورتی که شخصی هنگام دریافت ایردراپ آن کد را وارد کند، به شما نیز به عنوان معرف امتیازی تعلق می گیرد، چرا که شما در راستای هدف موسسه که قصد معرفی خود را داشته قدمی برداشته اید، پس شایسته ی پاداش هستید.

حالا کار تمام است و شما فقط باید منتظر باشید تا کوین های شما را به کیف پولتان ارسال شوند.

در نهایت یک صرافی برای نقد کردن کوین و توکن های دریافت شده به شما معرفی می شود که در صورت تمایل می توانید با استفاده از آن صرافی، کوین های خود را به کیف پول یا یک صرافی دیگر ارسال کنید.

معرفی چند وبسایت فعال در زمینه ی ایردراپ ها

اولین وبسایتی که قصد معرفی آن را داریم، ایردراپ الرت به آدرس www.airdropalert.com است.

ایردراپ

با کلیک روی یکی از ایردراپ ها اطلاعاتی راجع به آن ایردراپ در اختیار شما قرار می گیرد که بهتر است با انجام تحقیقات لازم به صحت و سقم و همچنین ارزش آن ایردراپ درست یابید.

با اسکرول کردن به پایین صفحه عملیاتی که برای دریافت این ایردراپ از شما خواسته شده مرحله به مرحله آورده شده است.

عملیاتی که باید برای دریافت ایردراپ انجام دهید معمولا با عنوان Step- by- Step Guid مشخص شده اند.

ایردراپ

به عنوان مثال برای دریافت این ایردراپ یعنی Stickers شما باید مراحل زیر را طی کنید:

گام اول

در مرحله ی اول باید به با کلیک روی Stickers Airdrop به فرم این ایردراپ دسترسی پیدا می کنید.

گام دوم

در گام دوم باید Rainbow 6ix crypto را در توئیتر دنبال کنید، و یکی از توئیت ها را ریتوئیت کرده و برای آن یک کامنت بگذارید.

گام سوم

در این مرحله نیز باید Stickers را در توئیتر دنبال کنید و همانند مرحله ی قبل یکی از توئیت ها را ریتوئیت کرده و برای آن یک کامنت بگذارید.

گام چهارم

در این مرحله از شما خواسته شده که عضو کانال Rainbow 6ix crypto در تلگرام شوید.

گام پنجم

عضو کانال Stickers در تلگرام شوید.

گام ششم

در مرحله ی آخر از شما خواسته می شود که آدرس کیف پول Metaverse ETP wallet و دیگر جزئیات مورد نظر را در فرمی که در مرحله ی اول باز کرده بودید وارد کنید، تا ایردراپ ها در زمان مشخص شده برای شما ارسال شوند.

وبسایت دوم www.airdrops.io است. بخش LATEST AIRDROPS آخرین ایردراپ ها را به نمایش گذاشته است، بخش HOTTEST AIRDROPS نیز داغ ترین ایردراپ ها و HOLDER AIRDROPS ایردراپ هایی که با داشتن مقادیری از کوینی مشخص به ما اختصاص پیدا می کنند را مشخص کرده است.

ایردراپ

در این وبسایت نیز همانند نمونه ی قبلی با کلیک روی یکی از ایردارپ های معرفی شده به صفحه ی معرفی آن airdrop هدایت می شوید. در این صفحه نیز اطلاعاتی برای شناخت بیشتر ارائه دهندگان آن ایردراپ و همچنین عملیات لازم برای دریافت ایردراپ آورده شده است.

ایردراپ

توئیتر

توئیتر یکی از بهترین منابع برای باخبر شدن از ایردراپ ها است. شبکه ی اجتماعی توئیتر بسیار در زمینه ی ارزهای دیجیتال فعال است. پس اگر می خواهید زود اخبار ایردراپ ها به شما برسد بهتر است کلمه ی #airdrop را در توئیتر جستجو و دنبال کنید تا این اخبار بدون تاخیر به شما برسد.

کلاه برداری در ایردراپ ها

در رابطه با ایردراپ باید به این نکته توجه کنید که قرار نیست همه ی ایردراپ ها سودساز باشند، اما از آنجایی که به رایگان قابل دریافت هستند، طرفداران خاص خود را دارند.

هنگامی که یک ایردراپ به شما معرفی می شود یا شما از یک وبسایت پیدا می کنید، پیش از هرچیز از اعتبار سازندگان و ارائه دهندگان آن ایردراپ مطلع شوید. همه ی ایردراپ ها ارزش زمان گذاشتن را ندارند.

گاهی پیش می آید که از شما خواسته می شود برای دریافت ایردراپ مبلغی را پرداخت کنید، این یکی از نشانه های اسکم بودن آن ایردراپ است. به هیچ عنوان برای دریافت ایردراپ مبلغی را پرداخت نکنید، زیرا ایردراپ ها رایگان هستند.

و مهم تر از همه اینکه کلید خصوصی خود را تحت هیچ شرایطی در اختیار هیچ پلتفرمی برای دریافت ایردراپ قرار ندهید. (فراموش نکنید که کلیدهای خصوصی مانند رمز گاوصندوق شما هستند، با در اختیار گذاشتن کلیدهای خصوصی خود درواقع اجازه به دسترسی به دارایی هایتان را به آن ها می دهید.)

سخن آخر

استفاده از ایردراپ ها بسیار ساده است، اما برای حضور در بازارهای مالی و به خصوص بازارپرنوسان ارزهای دیجیتال بهتر است یک دوره آموزش ارزهای دیجیتال را سپری کنید. با این کار امکان ضرر کردن شما نیز به شدت کاهش می یابد.

در رابطه با ایردراپ ها علی رغم ساده بودن مطلب، کلاه برداری های زیادی در این بخش از بازار وجود داشته و دارد، چراکه افراد با آگاهی کم، به دلیل تشویق های هیجان انگیز برای شرکت در ایردراپ ممکن است در مسیر کلاه برداران قرار گیرند، پس با آموزش ارز دیجیتال از این کلاه برداران در امان باشید.

ادامه مطلب
بررسی هاردفورک در بیت کوین
هرآنچه که باید درباره هارد فورک در بیت کوین بدانید!

در اوایل سال 2009، یک توسعه دهنده نرم افزار، با نام مستعار Satoshi Nakamoto یک برنامه نرم افزاری منتشر کرد که بیت کوین، اولین ارز رمزنگاری شده را ایجاد کرد. از آن زمان به بعد، بیت کوین جذابیت گسترده ای در سراسر جهان کسب کرد و صدها ارز دیجیتال دیگر را نیز الهام بخشید. امروزه شاهد افزایش روز افزون افرادی هستیم که در پی آموزش ارز دیجیتال، تحلیل، بررسی و درک مفاهیم مهم و کاربردی در این حوزه مانند هارد فورک در بیت کوین و… اقدام به شرکت در کلاس آموزش ارز دیجیتال می کنند.

در این مقاله از سری مقالات خانه سرمایه قصد داریم که به بررسی مفهوم هارد فورک در بیت کوین بپردازیم. اگر شما نیز از فعالان حوزه ارزهای رمزنگاری شده هستید و یا به تازگی به این حوزه ورود کرده اید به شما پیشنهاد می کنیم که این مبحث مهم در ارزهای دیجیتال را از دست ندهید و تا انتهای این مقاله با ما همراه باشید.

تعریف هارد فورک بیت کوین

شمار زیادی از ارزهای رمز پایه از فناوری های نوین استفاده می نمایند که پیش از این در برنامه و مفهوم اولیه Satoshi وجود داشته است. بعضی سعی در بهبود مدل بیت کوین در جهت سازگاری بیشتر آن دارند و در بعضی مواقع، تغییرات بیت کوین موجب تحولاتی می شود که بر اساس همان مفهوم و برنامه اساسی استوار است، اما از اصل خیلی متفاوت دارد.

هاردفورک به تغییرات نرم افزاری مربوط است که با نسخه های قدیمی سازگار نیست و تمامی کاربران برای انجام تراکنش ها و اعتبار سنجی باید نرم افزار خود را بروز رسانی کنند؛ زیرا نودها در صورت عدم بروز رسانی از شبکه جدا می شوند و نمی توانند تراکنش های جدید را تایید کنند.

در دنیای ارزهای دیجیتال به تغییرات ایجاد شده در شبکه که منجر به نقض قوانین قبلی می شود، هارد فورک گفته می شود. به عنوان مثال می توان به میزان سرعت تراکنش های شبکه بلاکچین بیت کوین اشاره کرد.

در بلاک چین بیت کوین سرعت هر تراکنش چیزی حدود 3 تا 7 تراکنش در ثانیه است که به دلیل حجم بالای تراکنش ها در این شبکه، انجام یک تراکنش ممکن است بین 30 دقیقه تا 16 ساعت زمان ببرد که این میزان بسیار زیاد است.

ورود بیت کوین کش

برای برطرف کردن مشکل میزان سرعت تراکنش ها در شبکه بلاک چین بیت کوین، برنامه نویسان پیشنهاد یک هاردفورک جدید را برای این شبکه ارائه کردند که منجر به ایجاد ارز جدید بیت کوین کش شد.

این ارز جدید از همان شبکه بلاکچین بیت کوین استفاده می کند با این تفاوت که سرعت انجام تراکنش های آن حدود 30 تا 60 تراکنش در ثانیه نسبت به بیت کوین افزایش یافته است.

هاردفورک بیت کوین علاوه بر افزایش سرعتف کارایی های بیشتری نسبت به بیت کوین داراست، اما به دلیل محبوبیت و مقبولیت بیشتری که بیت کوین نسبت به بیت کوین کش (هاردفورک بیت کوین) دارد، هاردفورک نتوانست جای خود بیت کوین را بگیرد.

 فورک های بیت کوین

بررسی هاردفورک در بیت کوین

با تغییر فروض اساسی بیت کوین می توان گفت بلاک چین بیت کوین فرایندی را تجربه کرده است که به عنوان فورکینگ مشهور است و با انشعاب بلاک چین به دو موجودیت کاملاً مجزا تقسیم می شود.

در واقع از طریق این روند انشعاب ارزهای دیجیتالی مختلفی تاکنون با نام های مشابه بیت کوین ایجاد شده است. نظیر این موارد را می توان به Bitcoin Cash و Bitcoin Gold اشاره نمود.

برای سرمایه گذار عادی در ارزهای رمز پایه ای، تشخیص این تفاوت بین ارزهای رمز پایه و نقشه برداری از چنگال های مختلف در یک جدول زمانی بسیار دشوار خواهد بود. در ادامه، شماری از مهم ترین چنگال های بلاک چین بیت کوین طی چندین سال گذشته را مرور می نماییم.

درک هارد فورک در بیت کوین

اندکی پس از انتشار بیت کوین در سال 2009 ، Satoshi اولین بلوک بلاک چین بیت کوین را استخراج نمود و به عنوان Genesis Block  معرفی گردید و با این نام شناخته می شود و نشان دهنده تأسیس ارز رمزنگاری شده همان طور که ما امروزه می شناسیم است.

در اوایل این روند Satoshi موفق شد تغییرات زیادی در شبکه بیت کوین ایجاد نماید. این مسئله به طور فزاینده ای سخت شده است اما با انجام این تغییرات جایگاه کاربران بیت کوین با اختلاف چشمگیری رشد نمود.

بروز رسانی بیت کوین

واقعیت این است که هیچ شخص یا گروهی نمی تواند تعیین کند چه زمانی و به چه نحوی بیت کوین باید به روزرسانی گردد از این رو ترتیب روند به روزرسانی سیستم این مجموعه پیچیده تر شده است. در سال های پس از Genesis Block ، چندین هارد فورک در بیت کوین دیگر نیز وجود داشته است.

توجه به این نکته حائز اهمیت است که علاوه بر هارد فورک، ارزهای رمزنگاری شده نظیر بیت کوین نیز دچار چنگال نرم شده اند. سخت فورک و نرم فورک در این که نرم فورک منجر به ارز جدید نمی شود، تفاوت دارند. نرم چنگال ها در واقع یک تغییر در پروتکل بیت کوین می باشد، اما محصول پایانی بدون تغییر باقی خواهد ماند. چنگال های نرم با گذشت زمان سازگار می شوند.

نحوه پیاده سازی بیت کوین

در طی یک هارد فورک در بیت کوین، نرم افزار پیاده و اجرا سازی بیت کوین و روش های استخراج آن به روزرسانی می گردد. هنگامی که کاربر نرم افزار خود را به روزرسانی می نماید، نسخه جدید تمام تراکنش های نرم افزار قدیمی را رد می کند و به طور مؤثر می توان گفت شاخه جدیدی از بلاک چین ایجاد می کند.

با این حال، کاربرانی که نرم افزار قدیمی را حفظ می کنند و همچنان به پردازش معاملات با نسخه قدیم ادامه می دهند، به این معنی که یک مجموعه معاملات موازی در دو زنجیره مختلف انجام می گردد.

هارد فورک بیت کوینXT

بیت کوین XT جز نخستین هارد فورک های قابل توجه بیت کوین می باشد. این نرم افزار توسط مایک هرن در اواخر سال 2014 بنیاد نهاده شد که شامل چندین ویژگی جدید و روزآمد می باشد.

با اینکه با نسخه قبلی بیت کوین حداکثر هفت تراکنش در ثانیه مجاز بود، با نسخه جدید بیت کوین XT  تراکنش در هر ثانیه به 24 رسید. برای رسیدن به این هدف، پیشنهاد افزایش اندازه بلوک از یک مگابایت به هشت مگابایت داده شده است.

Bitcoin XT در اواخر تابستان 2015 در ابتدا با بیش از 1000 گره نرم افزار خود را با موفقیت اجرا نمود. با این وجود، فقط چند ماه بعد، این پروژه استقبال کاربران را از دست داد و متعاقباً توسط کاربران رها شد. امروزه Bitcoin XT  دیگر در دسترس نمی باشد، وب سایت اصلی آن نیز اکنون از بین رفته است.

معرفی بیت کوین کلاسیک

بررسی هاردفورک در بیت کوین

بررسی هارد فورک در بیت کوین

زمانی که Bitcoin XT کاهش یافت، برخی از اعضای انجمن هنوز می خواهند اندازه بلوک افزایش بیابد. در مقابل، گروه توسعه دهندگان Bitcoin Classic که در اوایل سال 2016 آن را راه اندازی کردند. برخلاف XT  که پیشنهاد داده بود که اندازه بلوک را به 8 مگابایت افزایش دهد، کلاسیک قصد داشت آن را فقط به 2 مگابایت ارتقا دهد.

همانند Bitcoin XT ، Bitcoin Classic با تقریباً 2000 گره برای چندین ماه در طی سال 2016 موردعلاقه و استقبال اولیه کاربران قرار گرفت. این پروژه امروز نیز وجود دارد و به کار خود ادامه می دهد. حتی جمعی از توسعه دهندگان به شدت از Bitcoin Classic پشتیبانی و حمایت می کنند. با این حال، به نظر می رسد جامعه ارزهای رمز پایه بزرگ تر معمولاً به گزینه های دیگری روی می آوردند

آشنایی با بیت کوین نامحدود

Bitcoin Unlimited از ابتدا انتشار در اوایل سال 2016 تا همین لحظه چیزی شبیه به یک راز باقی مانده است. توسعه دهندگان این پروژه اطلاعات کمی منتشر کردند مثلاً کدی را منتشر کرده اما مشخص نکردند که به چه نوع چنگال احتیاج خواهد داشت.

Bitcoin Unlimited به ماینرها اجازه می دهد که برای تصمیم گیری در مورد اندازه بلوک های خود، برحسب نظر خود گره ها و ماینرها اندازه بلوک هایی را که می پذیرند، تا سقف 16 مگابایت، متمایز نمایند. برخلاف برخی علاقه ها و زمان طولانی مدت، بیت کوین نامحدود تا حد زیادی موفق به کسب مقبولیت از سوی کاربران نشده است.

ایده شاهد تفکیک شده (SegWit)

پیتر ویلو، توسعه دهنده Bitcoin Core ، ایده شاهد تفکیک شده (SegWit) را در اواخر سال 2015 پیشنهاد و ارائه داد. به زبان ساده تر هدف از  SegWit  کاهش اندازه هر معامله بیت کوین بود. در نتیجه اجازه می دهد معاملات بیشتری به طور هم زمان صورت گیرد. SegWit از نظر فنی یک چنگال نرم محسوب می شد. با این حال، ممکن است پس از طرح اولیه هارد فورک در بیت کوین به شما کمک نماید.

معرفی بیت کوین کش

بررسی هاردفورک در بیت کوین

در پاسخ به SegWit ، شماری از توسعه دهندگان و کاربران بیت کوین تصمیم گرفتند که برای ممانعت از به روزرسانی پروتکل ایجاد شده است، یک هارد فورک در بیت کوین ایجاد نمایند. بیت کوین کش نتیجه این چنگال سخت محسوب می شود. در تاریخ اوت 2017 ، وقتی که کیف پول های Bitcoin Cash معاملات و بلاک های بیت کوین را رد کرد، از بلاک چین اصلی نیز جدا شد.

اما بیت کوین کش همچنان موفق ترین هارد فورک در بیت کوین ارز رمزنگاری اولیه محسوب می شود. از آوریل 2021 ، یازدهمین ارز دیجیتال بزرگ با سقف بازار قرار گرفته است که بخشی از آن به دلیل حمایت بسیاری از چهره های سرشناس در جامعه ارزهای رمز پایه و بسیاری از معاملات رایج است. بیت کوین کش بلوک های 8 مگابایتی را مجاز می داند و پروتکل SegWit را رد می کند.

نگاهی به بیت کوین طلا

Bitcoin Gold یک چنگال سخت محسوب می شد که کمی پس از بیت کوین به عنوان پول نقد، در اکتبر 2017 دنبال شد. هدف سازندگان این هارد فورک بازگرداندن قابلیت استخراج با واحدهای پردازش گرافیکی اساسی (GPU) بود، زیرا احساس می کردند ماینینگ از نظر کاربران بیش از حد تخصصی شده است تجهیزات و سخت افزار موردنیاز خود را می طلبد.

نگاهی به تاریخ استخراج بیت کوین

در ابتدا استخراج بیت کوین توسط لپ تاپ های شخصی و رایانه های رومیزی امکان پذیر بود، اما رشد روزافزون استخراج توسط کاربران و همچنین ظهور سخت افزار Application Specific Integrated Circuit (ASIC) که به طور خاص به منظور استخراج بیت کوین تعبیه شده است، با این روش استخراج، سودآوری بیت کوین را در خانه با استفاده از سرعت پردازش یک رایانه شخصی غیرممکن کرده بود. برخی از چنگال های بیت کوین، مانند Bitcoin Gold ، سعی کرده اند با تغییر سخت افزار لازم برای ایجاد ارتباط شبکه، بیت کوین را بیشتر در دسترس عموم قرار دهند.

یک مزیت منحصر به فرد

یکی از ویژگی های منحصر به فرد سخت چنگال Bitcoin Gold “پیش استخراج” بودن آن شمرده می شود. فرایندی که تیم توسعه پس از انجام چنگال 100000 سکه استخراج نمود.

بسیاری از این سکه ها در جهت اهدا قرار گرفتند و توسعه دهندگان نشان داده اند که این سکه ها برای رشد و تأمین مالی مجموعه سیستم طلای بیت کوین استفاده می شود.

همچنین بخش دیگری از این سکه ها به عنوان پرداختی برای توسعه دهندگان نیز در نظر گرفته شد. به طور کلی می توان گفت، Bitcoin Gold به شمار زیادی از اصول اساسی بیت کوین پایبند است. با این حال، الگوریتم اثبات کار (PoW) که استخراج کنندگان نیاز دارند، متفاوت است.

معرفی SegWit2X

بررسی هاردفورک در بیت کوین

هنگامی که SegWit در آگوست 2017 اجرایی شد. توسعه دهندگان برای ارتقا مرحله دوم پروتکل برنامه ریزی کردند. این قابلیت که به SegWit2x معروف است، باعث ایجاد یک هارد فورک در بیت کوین می شود و اندازه بلوک آن دو مگابایت است.

قرار بود SegWit2x به عنوان یک هارد فورک در نوامبر 2017 برگزار گردد. با این وجود، تعدادی از شرکت ها و افراد جامعه بیت کوین که در ابتدا از پروتکل SegWit پشتیبانی می نمودن، تصمیم گرفتند که از مرحله دوم خارج شوند این می تواند تأثیر زیادی در انواع معاملات که چنگال جدید پذیرفته است داشته باشد.

در تاریخ 8 نوامبر 2017 ، تیم پشتیبان SegWit2x اعلام نمود که هارد فورک برنامه ریزی شده آنها به دلیل اختلافات زیاد بین طرف داران قبلی پروژه لغو شده است.

سؤالات متداول هارد فورک در بیت کوین

هر هارد فورک دربیت کوین می تواند تأثیر عمیقی بر ارز رمز پایه داشته باشد. غالباً یک زمان ناپایدار برای ارز رمزنگاری شده تلقی می گردد. در بعضی مواقع، جامعه درباره ضرورت و میزان تأثیر تغییراتی که توسط چنگال ایجاد می شود، دچار اختلاف می شود. علاوه بر این ها، قیمت ارز رمز پایه به طور کلی در زمان تولید یک فورک بسیار ناپایدار می شود.

ادامه مطلب
عجیب‌ ترین معاملات بیت‌کوین تاکنون
آشنایی با عجیب‌ ترین معاملات بیت کوین تاکنون

عجیب ترین معاملات بیت کوین تاکنون بر اساس الگوریتم خاص خود، پا به عرصه ارزهای دیجیتال گذاشت و Electronic Frontier Foundation، که یک بنیاد غیرانتفاعی است، از تاریخ ژانویه ۲۰۱۱ شروع به پذیرش بیت کوین نمود. سپس با اشاره به نگرانی هایی در مورد عدم وجود تاییدیه های موارد قانونی در مورد سیستم های جدید ارزی، پذیرش رمز ارزها  در ژوئن ۲۰۱۱ متوقف شد. اما  EFFدر تاریخ ۱۷ مه ۲۰۱۳ مجدداً تصمیم به پذیرش بیت کوین گرفت. همچنین در ژوئن ۲۰۱۱، ویکی لیکس و چند سازمان دیگر بیت کوین را به عنوان روشی برای پرداخت کمک های مالی پذیرفتند.

استانداردسازی

در تاریخ ژانویه ۲۰۱۲، بیت کوین به عنوان موضوع اصلی در یکی از قسمت های سریالی با ژانر درام و حقوققی ساخته شبکه CBS قرار گرفت. مجری برنامه CNBC، جیم کرامر، بیان کرد برای عجیب ترین معاملات بیت کوین تاکنون هیچ نهاد مرکزی برای قانون گذاری و نظارت بر این ارز وجود نداشته است. که این امر بسیار مهم است.

سرانجام در سپتامبر ۲۰۱۲، بنیاد بیت کوین به منظور سرعت بخشیدن به رشد جهانی بیت کوین به واسطه استاندارد سازی، حفاظت و ارتقا پروتکل منبع باز راه اندازی شد.

پذیرش در بازار جهانی

از این رو در تاریخ اکتبر ۲۰۱۲، BitPay  در طی گزارشی اعلام کرد که بیش از ۱۰۰۰ بازرگان و فعال صنفی روش پرداخت با بیت کوین را به فهرست ارزهای مورد قبول خود اضافه کرده اند. در نوامبر ۲۰۱۲ نیز، وردپرس اقدام به پذیرش بیت کوین نمود. بیت کوین مشروعیت بیشتری در بین قانون گذاران و شرکت های مالی قدیمی به دست آورده است.

به عنوان مثال می توان گفت ژاپن قانونی را برای پذیرش بیت کوین به عنوان روش پرداخت قانونی تصویب کرده است. در این میان  کشور روسیه هم اعلام کرد که استفاده از ارزهای رمزپایه مانند بیت کوین بدون مانع و قانونی است. نمودار زیر روند روزانه قیمت بیت کوین از سال 2014 الی 2021 نشان می دهد و همچنین به کمک آن عجیب ترین معاملات بیت کوین تاکنون را می توان مشاهده نمود.

عجیب  ترین معاملات بیت کوین تاکنون

مروری تاریخی بر عجیب ترین معاملات بیت کوین تاکنون

با نزدیک شدن ارزش بازار کل بیت کوین به یک میلیارد دلار آمریکا، نظر کارشناسان در مورد بیت کوین، قیمت بیت کوین در سال های آینده دارای حباب خواهد بود.

عجیب ترین حوادث تاریخی به شرح زیر می باشد:

سقوط چشم گیر بیت کوین

  • آوریل ۲۰۱۳، قیمت هر بیت کوین از ۲۶۶ دلار به حدود ۵۰ دلار سقوط کرد و سپس به حدود ۱۰۰ دلار مجدداً افزایش پیدا کرد. طی دوهفته از اواخر ژوئن ۲۰۱۳ قیمت به طور پیوسته روند نزولی پیدا کرد و در نهایت به ۷۰ دلار رسید. سپس قیمت دوباره شروع به رشد نمود و در ۱ اکتبر بار دیگر با قیمت ۱۴۰ دلار به اوج خود دست پیدا کرد.

با توقف سیلک رود در ۲ اکتبر،توسط اداره تحقیقات فدرال باعث سقوط تند قیمت بیت کوین به ۱۱۰ دلار شد. اما این افت قیمت به سرعت برگشت به طوری که چند هفته بعد به ۲۰۰ دلار رسید. داده های تاریخی قیمت بیت کوین نشان می دهد که، قیمت از ۲۰۰ دلار در ۳ نوامبر به ۹۰۰ دلار در ۱۸ نوامبر رسید و سرانجام در ۲۸ نوامبر ۲۰۱۳ بیت کوین در صرافی Gox هزار دلار آمریکا معامله می شد.

سرقت بیت کوین از صرافی

  • فوریه ۲۰۱۴، یکی از بزرگ ترین صرافی های بیت کوین، Gox، فعالیت خود را به دلایل مسائل فنی به حالت تعلیق اعلام نمود. در پایان این ماه، صرافی Mt. Gox گزارش داد که چیزی حدود ۷۴۴۰۰۰ بیت کوین از این صرافی سرقت شده است، از این رو در ژاپن اعلام ورشکستگی کرده بود.

البته از ماه ها قبل این اتفاق، استقبال از صرافی Mt. Gox به دلیل مشکل کاربران در برداشت وجه کم شده بود. سرانجام در سپتامبر۲۰۱۴، TeraExchange , LLC، موافقت کمیسیون معاملات آتی کالای ایالات متحده “CFTC” را مبنی بر تجارت با بیت کوین اخذ شد. و این اولین باری بودکه یک سازمان نظارتی ایالات متحده بیت کوین را تأیید می کرد. همین امر بر ثبات این ارز در بازار جهانی کمک شایانی نمود.

رکورد عجیب کوین بیس

  • یکی دیگر از عجیب ترین معاملات بیت کوین تاکنون در ژانویه 2015 می باشد. کوین بیس 75 دلار آمریکا جمع آوری کرد و رکورد قبلی یک شرکت بیت کوین را شکست.

عجیب  ترین معاملات بیت کوین تاکنون

هک شدن صرافی انگلیسی

  • کمتر از گذشت یک سال پس از فروپاشی صرافی مت گوکس، صرافی مستقر در انگلستان Bitstamp اعلام نمود که توسط بررسی های صورت گرفته متوجه هک سیستم های خود و به سرقت رفتن حدود ۱۹۰۰۰ بیت کوین معادل تقریباً ۵ میلیون دلار از کیف پول کاربران شده اند.

این موضوع بر روی آینده قیمت بیت کوین تأثیرگذار بود؛ بنابراین فعالیت های خود را به صورت آفلاین ادامه دادند. این صرافی برای چندین روز کاری در میان گمانه زنی ها مبنی بر اینکه مشتریان وجوه خود را ازدست داده اند، آفلاین فعالیت می کرد.

اما Bitstamp پس از افزایش اقدامات امنیتی و بالابردن سطح اطمینان به مشتریان در خصوص عدم تأثیر این اتفاق بر مانده حساب آنها، از تاریخ ۹ ژانویه معاملات خود را از سر گرفت.

فرآیند محبوب شدن بیت کوین

  • در ژانویه ۲۰۱۶، نرخ شبکه از ۱ هش بر ثانیه پا به فراتر نهاد. در مارس ۲۰۱۶،هیئت دولت ژاپن ارزهای مجازی مانند بیت کوین را به عنوان عملکردی مشابه با پول واقعی به رسمیت قبول کرد.

Bidorbuyیکی از بزرگترین بازار آنلاین آفریقای جنوبی، پرداخت با بیت کوین را برای خریداران و فروشندگان تسهیل کرد. در ژوئیه محققان مقاله ای منتشر نمودند که نشان می داد تجارت بیت کوین از نوامبر ۲۰۱۳ دیگر توسط فعالیت های غیرقانونی راهبری نمی شود، بلکه توسط شرکت های قانونی انجام می پذیرد.

از این رو بیت کوین سال به سال علاقه مندان آکادمیک بیشتری به خود جذب کرد. تعداد مقالات گوگل اسکالر منتشر شده در مورد بیت کوین از ۸۳ مورد در سال ۲۰۰۹، به ۴۲۴ مورد افزایش و در سال ۲۰۱۲ و ۳۵۸۰ مورد در سال ۲۰۱۶ ارتقا یافت. و تعداد بیزینس هایی که خواهان استفاده از بیت کوین بودند افزایش یافت و این یک تضمین برای این ارز محسوب می شد.

استفاده از بیت کوین در فروشگاه های آنلاین

  • در ژانویه ۲۰۱۷، شبکه ان اچ کی در طی یک گزارش تعداد فروشگاه های آنلاین پذیرنده بیت کوین در ژاپن نسبت به سال گذشته ۴٫۶ برابر اعلام نمود. همچنین مدیر عامل BitPay، استفان جفت اعلام کرد که نرخ معاملات این شرکت از تاریخ ژانویه ۲۰۱۶ تا فوریه ۲۰۱۷ رشد ۳ درصدی و قابل ملاحظه ای داشته است و توضیح داد که استفاده از بیت کوین در پرداخت های زنجیره تأمین B2B روبه رشد خواهد بود.

برای دوره ۶ ماهه منتهی به مارس ۲۰۱۷، صرافی Bitso مکزیک شاهد حجم معاملات با رشد بالا ۱۵۰۰٪ بود [ بین تاریخ ژانویه و مه ۲۰۱۷، Poloniex بیشتر از ۶۰۰٪ تریدر آنلاین و فعال داشت و به طور منظم ۶۴۰٪ رشد در تعداد معامله را تجربه نمود.

اما به دلیل اینکه در تاریخ ۶ دسامبر ۲۰۱۷، مارک پلیس استیم اعلام کرد که دیگر بیت کوین را به عنوان پرداخت محصولات خود قبول ندارد، البته دلیل این تصمیم را سرعت پایین معاملات، نوسان قیمت و کارمزد بالای معاملات اعلام نمود، این ارز دچار نوساناتی در بازار شد. این حادثه جز عجیب ترین معاملات بیت کوین تاکنون محسوب می گردد.

ممنوعیت تجارت ناشناس بیت کوین

  • در ۲۲ ژانویه ۲۰۱۸، کره جنوبی در طی مقرراتی اعلام کرد که همه معامله گران بیت کوین باید هویت خود را تأیید کنند، بنابراین تجارت ناشناس بیت کوین را ممنوع اعلام کرد. از این رو در ۲۴ ژانویه ۲۰۱۸، شرکت پرداخت آنلاین استرایپ با بیانیه ای اعلام کرد که پشتیبانی خود از پرداخت با بیت کوین را تا اواخر آوریل ۲۰۱۸ قطع خواهد کرد و دلیل آن را کاهش تقاضا، افزایش هزینه ها و زمان معاملات اعلام نمود.

افزایش دستگاه خودپردازش بیت کوین

  • در سپتامبر ۲۰۱۹، شمار دستگاه خودپرداز بیت کوین در سراسر جهان به عدد ۵٬۴۵۷ رسید.

عجیب  ترین معاملات بیت کوین تاکنون

  • کشورهایی نظیر ایالات متحده، کانادا، انگلستان، اتریش و اسپانیا جز کشورهای دارای بیشترین خودپرداز بیت کوین محسوب می شدند. همین مسئله بعدها در جذب اعتماد کاربران بیشتر به سمت این ارز بسیار کمک کننده بود.

خرید و فروش با بیت کوین

  • در ۲ ژوئیه ۲۰۲۰ یکی دیگر از عجیب ترین معاملات بیت کوین تاکنون رخ داد، به این صورت که تعدادی از شرکت های هندی شروع به انتقال مجموعه ای ازمحصولات قابل معامله با بیت کوین (ETP) را آغاز نمودند و استفاده از این ارز را در سیستم تجارت خود جای دادند. در تاریخ ۱ سپتامبر ۲۰۲۰،Wiener Börse  بیست و یک عنوان از خدمات خود را مشمول پرداخت با ارزهای رمزپایه نظیر بیت کوین، کرد، از جمله خدمات قیمت گذاری و تسویه حساب اوراق بهادار ذکر نمود.

در تاریخ ۳ سپتامبر بورس اوراق بهادار فرانکفورت در بازار تنظیم شده خود عبارت اولین اسکناس بیت کوین (ETN) را که به طور مرکزی از طریق پاکسازی Eurex ترخیص شده بود، قبول کرد.

در این میان در اکتبر نیز پی پال اعلام کرد که به کاربران خود اجازه خرید و فروش بیت کوین را در سیستم عامل خود داد به شرطی که کاربران بیت کوین را ذخیره یا برداشت نکنند.

از جمله عواملی که ممکن است در این افزایش ارزش قیمت بیت کوین موثر و نقش داشته باشد، می توان به بحران مالی منطقه یورو و به خصوص بحران مالی سال ۲۰۱۲تا ۲۰۱۳ قبرس همچنین اظهارات شبکه در خصوص مقابله با جرائم مالی برای تعیین وضعیت حقوقی ارز و افزایش علاقه رسانه ها و مردم به این ارز برشمرد.

عجیب ترین معاملات بیت کوین

عجیب  ترین معاملات بیت کوین تاکنون

  • صعود به قیمت ۲۰ هزاردلاری برای بیت کوین در اواخر سال ۲۰۱۷ و نوسانات قابل توجه قیمت آن در طی سال ۲۰۱۸، بیشتر نشان از هیجان و یک امر غیرعادی برای این ارز تلقی می شد. بر اساس نظر کارشناسان پیش بینی قیمت بیت کوین از این طریق کمی دشوار می گردد.
  • سقوط قیمت بیت کوین به زیر ۴ هزار دلار در ماه نوامبر ۲۰۱۸ بسیار شوک برانگیز بود. برخی از معامله گران و کارشناسان بر این باورند که با کاهش قیمت سهام، قیمت بیت کوین نیز کاهش می یابد، زیرا هر دوی این ها به طور ذاتی با هم مرتبط می باشند. وی اشاره کرد که مردم به این دلیل بیت کوین می خرند تا در برابر کاهش قیمت سهام ایمن باشند.

اما آن طور که انتظار می رفت تأثیرگذار نبود. زیرا تورم می تواند سبب کاهش قیمت دلار و سهام شود. اما این تصور یکی از اصلی ترین دلایلی است که مردم بیت کوین را به عنوان ابزار سرمایه گذاری انتخاب می کردند که این هم کاملاً درست نبود.

  • جهش قیمت بیت کوین به بیشتر از 63 هزار دلار در تاریخ 14 آوریل 2021 عجیب ترین معاملات بیت کوین تاکنون بود. که نشانه هایی از وجود فعالان بورس وال استریت پس از حدود یک دهه از راه اندازی ارزهای دیجیتال مورد قبول قرار گرفت.

با عرضه نخستین بار سهام صرافی ارزهای دیجیتال کوین بیس در بورس، ارزش اولیه سهام این صرافی چیزی در حدود ۱۰۰ میلیارد دلار برآورد شد. در این میان دو بانک بزرگ آمریکایی به نام گلد من ساکس و جی پی مورگان نیز اعلام کرده اند به زودی امکان دسترسی به ارزهای دیجیتالی را در اختیار کاربران و علاقه مندان خواهند گذاشت.

  • ریزش اخیر قیمت بیت کوین بنا بر گزارش اقتصاد نیوز و به نقل ازایسنا بیت کوین برخلاف انتظار اولیه معامله گران در روزهای اخیر با شکستن مرز روانی مهم ۶۰ هزاردلاری مواجه بوده است.

برخی از کارشناسان معتقدند تداوم این وضعیت برای این ارز در آینده با فشار فروش سنگین مواجه خواهد شد. پانکای بالانی – مدیر صرافی دلتا این اصلاح قیمت رمزارز تا ۴۰ هزار دلار ممکن است تداوم یابد و به نظر مسیر صعودی بیت کوین در کوتاه مدت از دست رفته می باشد. از طرفی رفتارهای هیجانی در این افت قیمت دامن می زند.

جمع بندی

به عنوان جمع بندی به پیش بینی قیمت بیت کوین بر اساس عجیب ترین معاملات بیت کوین تاکنون رخ داده است، بر اساس نظر برخی کارشناسان می پردازیم. کریپتوپوتیتو، پلن بی بر این باور است که افت اخیر قیمت بیت کوین به معنای پایان روند صعودی این ارز دیجیتال در سال جاری نمی باشد.

بیت کوین در طی روزهای گذشته با یک افت قیمت شدید مواجه شده و سقف قبلی خود را ازدست داده است اما به عقیده پلن بی، این بخشی از فرایند صعودی برای قیمت بیت کوین است و قیمت این ارز دیجیتال می تواند تا ۲۸۸,۰۰۰ دلار هم افزایش پیدا کند.

اما در این میان لی این پیش بینی را بیش از حد خوش بینانه خوانده است. همچنین سیاست مدارهای برخی از کشورها سرمایه گذاری در این حوزه را ایمن نمی دادند و این بستر را برای سرمایه گذاری مناسب نمی دانند.

با وجود قیمت فعلی بیت کوین که حدود 50,۰۰۰ دلار می باشد این پیش بینی که قیمت آن تا ۶ برابر افزایش پیدا خواهد کرد وجود دارد. البته ممکن است این پیش بینی در حال حاضر خیلی خوش بینانه و غیرواقعی به نظر برسد، و جز عجیب ترین معاملات بیت کوین تاکنون به شمار رود، اما با توجه به این که قیمت بیت کوین سابقه افزایش ۶ برابری را داشته است.

همان طور که پیش تر اشاره کردیم، این ارز دیجیتال در ماه اکتبر با قیمت ۱۰,۰۰۰ دلار معامله می شد؛ اما در ماه آوریل، قیمت آن به ۶۰,۰۰۰ دلار رسیده است و از آنجا که بر اساس نظریه فرکتال ها هر کل متشکل از جز است می توان گفت روند کلی نمودار از روندهای جزئی تشکیل شده است و برگرفته از آن است و امکان تحقق این فرضیه وجود دارد.

ادامه مطلب
مبادله همتا به همتا (P2P) چیست؟
آشنایی با مبادله همتا به همتا (P2P) و نحوه استفاده از آن

اکثریت افراد با شنیدن مبادلات ارز دیجیتال اعداد، ارقام و جدول ها و نمودارهای پیچیده و صرافی ها از ذهنشان عبور می کند. اما آیا تاکنون به این فکر کرده اید که آیا روش های ساده تری برای انجام مبادلات ارز دیجیتال وجود دارد؟ آیا به دنبال روش های دیگر برای مبادله ارز دیجیتال بوده اید؟ ما در این مقاله می خواهیم به شما روشی بسیار آسان که روزانه هزاران نفر از افراد در سراسر دنیا از طریق آن اقدام به مبادله می کنند و پول های زیادی به دست می آورند را معرفی کنیم. این روش که روش چندان شناخته شده ای نیست و کمتر افرادی با آن آشنایی دارند و از آن برای تجارت محلی یا بین المللی خود در ارزهای دیجیتال استفاده می کنند و از آن کسب درآمد می کنند مبادله همتا به همتا (P2P) است.

اگر شما نیز علاقه مند به کسب درآمد از راه های ساده و آسان برای مبادلات ارز دیجیتال هستید به شما پیشنهاد می کنیم که تا انتهای این مقاله با ما همراه باشید.

مبادله همتا به همتا (P2P) چیست؟

صرافی های Peer-to-Peer (P2P) بسترهایی هستند که به افراد اجازه می دهند ارز رمزنگاری شده را از یک حساب به حساب دیگر و بدون مراجعه به یک مؤسسه مالی انتقال دهند.

مبادلات همتا به همتا زمانی انجام می شود که دو نفر برای خرید یا فروش ارز رمزنگاری به طور مستقیم با یکدیگر در تعامل باشند.

در مبادله P2P افراد اعم از خریدار و فروشنده در صرافی یا پلتفرم P2P از طریق سایت ثبت نام می کنند و اقدام به ثبت تبلیغات تجاری خود برای خرید یا فروش ارز دیجیتال در یک بستر مشخص و در یک محدوده قیمت مشخص می کنند. بر اساس نوع کار این صرافی ها به دودسته مبادله Escrow based و Automated تقسیم بندی می شوند.

مبادله همتا به همتا برپایه Escrow

این تبادل مانند سپرده کار می کند. برای مثال اگر خریدار هستید، باید تبلیغات مناسب را جستجو کنید، از حقانیت شخص مطلع شوید، مقدار و قیمت ارز رمزنگاری شده را تجزیه و تحلیل کنید.

اگر متناسب با نیاز شماست، درخواست تجارت را ارسال کنید. هنگامی که فروشنده درخواست تجارت شما را پذیرفت، تجارت آغاز می شود و ارز رمزنگاری شده فروشنده در نگهداری قفل می شود. هر دو تاجر می توانند با یکدیگر ارتباط برقرار کرده و تجارت را به سرانجام برسانند. پس از پرداخت، ارز رمزنگاری شده قفل شده به حساب شما واریز می شود.

تبادل خودکار همتا به همتا

مبادله همتا به همتا (P2P) چیست؟

این تبادل یک بستر غیرمتمرکز است که در آن دو نفر می توانند بدون واسطه شخص ثالث با یکدیگر تعامل کنند. به زبان ساده، خریدار و فروشنده مستقیماً با یکدیگر معامله می کنند بدون اینکه شخص ثالث قابل اعتمادی دراین بین داشته باشد.

این مبادلات توسط نرم افزارهای از پیش برنامه ریزی شده ای که نیازی به دخالت انسان ندارند، اداره و نگهداری می شوند. این نرم افزار ویژه، خریدار و فروشنده را به طور خودکار متصل می کند.

بر اساس شرایط انتخاب شده توسط معامله گران، نرم افزار تجارت را بلافاصله پردازش نمی کند، بلکه ابتدا خریدار و فروشنده را به هم پیوند می دهد. همان طور که در مبادله متمرکز انجام می شود، از درگیرشدن شخص ثالث جلوگیری می شود.

در صورت وجود اختلافات، اشخاص ثالث می توانند برای حل و فصل درگیر شوند. در غیر این صورت، به طور پیش فرض نیاز به هیچ گونه دخالت انسان نیست. این نرم افزار به تنهایی قادر به مطابقت با معامله گران به صورت غیرمتمرکز است. شما فقط باید روی دکمه خرید یا فروش کلیک کنید.

مبادله همتا به همتا و سایت های خرید و فروش

مبادله همتا به همتا (P2P) را می توان از نظر تعامل خریدار و فروشنده در به توافق رسیدن برای قیمت به وب سایت های Etsy، Craiglist، یا eBay شبیه دانست، با این تفاوت که در سایت P2P بجای به توافق رسیدن بر سر قیمت اجناس ارزهای دیجیتال مانند بیت کوین، اتریوم و… خریدوفروش می شود.

تصور کنید که شما قصد خرید بیت کوین از فردی که در شهر شما زندگی می کند را داشته باشید. مبادله Peer to Peer بستری را برای شما فراهم می کند تا در زمان مناسب فرد مناسب را پیدا کرده و با قیمتی مناسب از طریق روش معاملاتی که پیش روی شما است، معامله خود را به سادگی انجام دهید.

نحوه شروع مبادله همتا به همتا (P2P)

مبادله همتا به همتا (P2P) چیست؟

شروع مبادله (P2P) بسیار ساده است و تنها با چند گام زیر می توانید شروع به درآمدزایی با استفاده از این پلتفرم نمایید.

  • ایجاد یک حساب کاربری در LocalCoinSwap
  • انتخاب هوشمندانه یک ارز دیجیتال برای خرید یا فروش
  • ایجاد تبلیغ برای خرید یا فروش ارز دیجیتالی که قصد خرید یا فروش آن را دارید.
  • واردکردن شرایط و ضوابط خودتان
  • شروع به درآمدزایی از راه های گفته شده در بالا

مزایای مبادله همتا به همتا

مزایای مختلفی برای مبادله همتا به همتا در LocalCoinSwap وجود دارد:

  1. بازار جهانی

از مهم ترین مزایای LocalCoinSwap فراهم کردن تجارت با مشتریان محلی، داخلی و بین المللی به صورت آنلاین برای ارزهای دیجیتال در سراسر دنیا است. به عنوان مثال شما با این روش به راحتی می توانید از ایران به دوستان خود در هر کشور دیگری ارز دیجیتال بفروشید و فردای آن روز از کشوری دیگر آن ارز دیجیتال را از فردی دیگر خریداری کنید.

  1. اختیاری بودن تأیید هویت KYC

اختیاری بودن تأیید هویت در LocalCoinSwap سبب شده است تا افراد بیشتری به دلیل عدم نیاز به KYC یا تأیید شناسایی جذب P2P شوند. قابلیت اختیاری بودن تأیید هویت KYC سبب می شود تا افرادی که می خواهند حریم شخصی بیشتری داشته باشند اقدام به تأیید هویت کنند.

  1. امنیت بیشتر

ذخیره آفلاین بیش از 95 درصد ارزهای دیجیتال LocalCoinSwap سبب شده است تا امنیت سرمایه شما بالا رود. وجود سیستم اسکرو در پلتفرم P2P سبب شده است که برای خریدار و فروشنده آرامش خاطر فراهم شود که تا هنگام پرداخت هزینه توسط خریدار سیستم از حالت Escrow خارج نشود.

همچنین درصورتی که اختلاف نظری در انجام مبادله رخ دهد، تیم LocalCoinSwap آماده پیگیری برای مشخص شدن این است که ارز دیجیتال به طرف درست تعلق گیرد.

  1. انتخاب بیشتری از ارزهای دیجیتال

صرافی LocalCoinSwap برخلاف سایر صرافی های همتا به همتا یک نوع مشخص از ارز دیجیتال را ارائه می دهند از 23 ارز دیجیتال مختلف پشتیبانی می کند که قابل معامله با سایر ارزهای رمزنگاری است.

  1. 250 روش مختلف برداشت و پرداخت

وجود بیش از 250 روش مختلف هنگام خرید و فروش ارز دیجیتال LocalCoinSwap از جمله برداشت و پرداخت با استفاده از پول نقد، کارت اعتباری، پی بال، کارت های هدیه مانند آمازون و… یکی دیگر از مزایای مبادله همتا به همتا (P2P) است.

  1. بدون محدودیت برداشت و یا سپرده

عدم محدودیت در برداشت صرافی های همتا به همتا مانند LocalCoinSwap دلیل دیگر علاقه مردم به خریدوفروش ارز دیجیتال خود در پلتفرم های P2P است.

دلایل برتری صرافی های همتا به همتا نسبت به صرافی های متمرکز

مبادله همتا به همتا (P2P) چیست؟

بسیاری از افراد مبادله همتا به همتا (P2P) برای مبادله ارز دیجیتال را به دلایل زیر به صرافی های متمرکز ترجیح می دهند:

  • مقاومت در برابر سانسور معاملات:

مبادلات منظم ارزهای رمزنگاری شده توسط مردم کنترل می شوند، بنابراین در معرض آسیب دولت هستند و ممکن است با محدودیت های اداری اعمال شوند. از طرف دیگر، مبادلات P2P در برابر دولت آسیب پذیر نیستند، زیرا هیچ نقطه مرکزی از اختیارات ندارند.

  • تجارت سریع تر:

خریدار و فروشنده مستقیماً به هم پیوند می خورند، بنابراین تجارت را با سرعت بسیار سریع تری نسبت به مبادله طبیعی سرعت می بخشند.

  • عملیات ارزان:

در مبادلات P2P، هیچ هزینه کمیسیون شخص ثالث وجود ندارد که تجارت / عملیات را ارزان و مقرون به صرفه کند.

  • قیمت گذاری بهتر:

قیمت بهتر از قیمت فعلی بازار امکان پذیر است (بستگی به فروشنده و شرایط تجارت دارد)

  • شفافیت:

خریدار یا فروشنده می توانند جزئیات یکدیگر را در بستر معاملات مشاهده کنند.

درآمد زدایی از مبادله همتا به همتا (P2P)

مبادله همتا به همتا (P2P) چیست؟

برای درآمدزایی از طریق مبادله همتا به همتا (P2P) راه های مختلفی پیش روی شما قرار دارد که در زیر به معرفی مهم ترین آن ها می پردازیم:

  1. تجارت محلی کریپتوی

مبادلات همتا به همتا مانند LocalCoinSwap یک بازار خرید و فروش ارزهای دیجیتال هستند و برای فعالیت در این بازار تنها چیزی که نیاز است، ساخت یک حساب کاربری است. پس از ساخت حساب کاربری کافی است محدوده جغرافیایی موردنظر خود را هدف قرار دهید و با توجه به اینکه کدام یک از ارزهای رمزنگاری محبوبیت بیشتری دارند اقدام به خریدوفروش در این بازار کنید.

برای مشخص کردن محدوده جغرافیای خود باید توجه کنید که روش های پرداختی در آن محدوده برای شما در دسترس باشد.

  1. استفاده صحیح از آربیتراژ

آربیتراژ به خرید ارز دیجیتال با قیمت ارزان تر و فروش آن در یک مکان با قیمت بالاتر است که به دلیل تغییر قیمت بین صرافی ها و سایر عواملی که در آن منطقه جغرافیایی اتفاق می افتد و سبب نوسان قیمت در آن منطقه می شود.

حال اگر شما بتوانید یک ارز دیجیتال را در یک محدوده جغرافیایی با قیمت ارزان تر خریداری کنید و آن را در منطقه ای دیگر با قیمت گران تر بفروشید سود کرده اید.

توجه کنید که معاملات آربیتراژ در صرافی های P2P علاوه بر فراهم کردن بستری مناسب برای دسترسی افراد به ارز دیجیتال یک روش بسیار آسان و کاربردی را برای کسب درآمد فراهم می کند.

  1. انتخاب روش های پرداخت با تقاضای بالا

همان طور که در بالا نیز اشاره کردیم یکی از مزایای مبادله همتا به همتا (P2P) نسبت به سایر صرافی های متمرکز این است که گزینه های بیشتری را برای نقدکردن پول به ارز محلی ارائه می دهند.

از آنجا که برخی از افراد علاقه مند به روش خاصی برای پرداخت هزینه های خود هستند و یا همه روش های پرداخت در دسترس آن ها نیز حاضر به پرداخت هزینه اضافی برای پرداخت ها خود هستند که یکی از این مثال ها پول نقد (فیات) است که در بیشتر صرافی ها موجود نمی باشد.

در اینجا شما می توانید با یک روش پرداخت که در همه جا در دسترس است و به قیمت بازار نزدیک تر است یک ارز دیجیتال را خریداری کنید و همان ارز دیجیتال را از طریق راه های پرداختی دیگر با قیمتی بالاتر به افرادی که به آن روش پرداخت دسترسی ندارند و یا تنها علاقه مند به یک روش پرداخت مشخص هستند، بفروشید و سود کسب کنید.

آیا تجارت P2P ایمن است؟

سیستم عامل های همتا به همتا ایمن ترین راه تجارت بین کاربران محسوب می شوند. اسکرو در این حالت به معنای توافق نامه ای است که در آن شخص ثالث (بستر p2p) وجوه را به صورت ایمن و مطمئن نگه می دارد تا زمانی که تجارت وعده داده شده به اتمام برسد و هر دو طرف با تجارت موافقت کنند.

اهمیت مبادله همتا به همتا (P2P)

مبادلات همتا به همتا اهمیت دارند، زیرا بیش از یک فرصت برای کسب درآمد فراهم می کنند. همچنین فرصت های مالی را برای مردم فراهم می کنند که در غیر این صورت امکان پذیر نیستند.

  • فراهم کردن بیش از یک فرصت برای کسب درآمد
  • مناسب برای افرادی که پاسپورت یا شناسنامه برای احراز هویت ندارند و نیاز به صبر کردن برای دریافت پاسپورت برای تأیید احراز هویت ندارند.
  • امنیت بالا و مناسب برای مکان هایی که صرافی های متمرکز غیرقانونی بوده و یا بسیار کند و پیچیده هستند یا امنیت بالایی ندارند.
  • قابلیت استفاده در مکان هایی که اطلاعات شخصی کاربر گم یا سرقت شده است.

دلیل محبوبیت مبادله Peer to Peer

مردم صرافی ارز دیجیتال همتا به همتا مانند LocalCoinSwap را به صرافی های متمرکز ترجیح می دهند، زیرا معاملات سریع تری را ارائه می دهد، گزینه های بیشتری برای دریافت وجه و پرداخت را فراهم می کند.

بهترین پلتفرم ها که به تأیید هویت (KYC) یا هیچ گونه تشخیص هویت برای معامله کردن احتیاج ندارند که در نتیجه باعث افزایش امنیت شخصی می شوند. هیچ مرجع مرکزی سرمایه شما را کنترل نمی کند که این مورد آن را به یک جایگزین مطمئن برای صرافی های متمرکز تبدیل می کند.

سخن آخر

مبادله همتا به همتا (P2P) که یک روش ساده و درعین حال کم دردسر است، به گونه ای در بین مردم محبوبیت پیدا کرده است که می توان پیش بینی کرد که در سال های نه چندان دور افراد زیادی بجای مراجعه به صرافی برای مبادلات خود از مبادله Peer to Peer استفاده می کنند.

همچنین دلیل ترجیح دادن مبادله همتا به همتا بسیاری از افراد نسبت به صرافی های متمرکز این است که معتقد هستند در دنیای بلاک چین صنعت کریپتو نباید در انحصار غول هایی مانند صرافی های متمرکز باشد که با پشتوانه دارایی های مردم روزبه روز ثروتمند می شوند.

همچنین صرافی های همتا به همتا مانند LocalCoinSwap قدرت مالی را مجدد به مردم بازمی گرداند و افراد زیادی بر این باورند که صنعت ارزهای دیجیتال باید این گونه باشد.

ادامه مطلب
تفاوت معاملات اسپات و فیوچرز
معاملات نقدی و آتی چه تفاوت هایی با هم دارند؟

معاملات نقدی (اسپات) با آتی (فیوچرز) 

معاملات در بازارهای مالی به دو دسته نقدی و آتی تقسیم می شوند. در این مطلب قصد داریم تفاوت معاملات نقدی و آتی را برای شما بیان کنیم. بهترین راه برای اینکه تفاوت معاملات نقدی و آتی را متوجه شوید معرفی آن ها است. ابتدا به معرفی معاملات نقدی می پردازیم و سپس معاملات آتی را با ارائه مثال به صورت کامل بیان می کنیم.

معاملات اسپات

معاملاتی که در طی آن ها ما در همان لحظه ای که پول را پرداخت می کنیم به صورت آنی کالا را دریافت کنیم معامله به صورت نقدی انجام شده است. بدیهی است همین حالت را برای فروش نیز داریم، اگر ما به عنوان فروشنده، کالایی را به روش نقدی بفروشیم، همان لحظه ای که پول را دریافت کردیم موظف به تحویل کالا به خریدار هستیم.

نکته دیگری که راجع به بازارهای نقدی وجود دارد، یک طرفه بودن آن ها است، به این معنی که امکان سود بردن فقط وقتی فراهم است که رشد قیمت وجود داشته باشد.

در معاملات نقدی هیچ وقت دارایی شما از بین نمی رود. مثلا اگر شما یک واحد بیت کوین خریداری کنید، شما یک واحد بیت کوین خواهید داشت، می توانید آن را از بازار خارج کنید، هولد کنید یا هرتصمیمی که بخواهید بگیرید.

ارزش یک واحد بیت کوین کم یا زیاد می شود ولی به هر حال شما یک واحد بیت کوین دارید.

اصطلاحات معاملات اسپات

  • Spot Trading

منظور همان معاملات نقدی است، چیزی که ما قصد داریم در این بخش از مطلب به صورت کامل توضیح دهیم.

  • Spot Price

اسپات پرایس به قیمت لحظه ای در معامله نقدی اشاره دارد. این قیمت در معامله همان قیمتی است که کالا یا ارز یا سهام در آن قیمت معامله می شوند.

  • Spot Market

بازارهای نقدی به بازارهایی اشاره دارد که معاملات در آن بازار از نوع نقدی در حال انجام هستند. بد نیست به این نکته اشاره کنیم که تمام صرافی های داخلی در زمینه رمزارزها از نوع  بازارهای نقدی هستند.

انواع سفارش های معاملاتی در بازارهای نقدی

تفاوت معاملات اسپات و فیوچرز

  • Limit Order

در سفارشات محدود، دو مشخصه را باید تعیین کنیم. Price یا قیمت که با تعیین آن می گوییم سفارش در آن قیمت ثبت شود، و Amount یا مقدار که حجم سفارش را تعیین می کند. به عنوان مثال فرض کنید که شما قصد خرید یک واحد بیت کوین را در قیمت 50 هزار دلار دارید.

در این صورت Price شما “50 هزار دلار” و Amount که به تعداد اشاره می کند برای شما در این معامله “یک” است. با توجه به اینکه معامله شما از نوع نقدی بوده به محض اینکه روی دکمه های Buy یا Sell کلیک کنید، سفارش شما ثبت خواهد شد.

  • Market Order

اما اگر در بازارهای نقدی از سفارش بازار استفاده کنید، فقط یک فاکتور هست که شما باید مشخص کنید، که آن هم Amount و یا مقدار ارز یا کالایی هست که قصد خرید یا فروش آن را دارید و فاکتور قیمت در این نوع از معاملات نقدی توسط صرافی تعیین می شود. این قیمت درواقع آخرین قیمتی است که در صرافی در حال انجام است.

  • Stop limit Order

این نوع سفارش از جهاتی شباهت به اولین نوع سفارش یعنی لیمیت اردر دارد، تفاوتی که می توان برای این نوع سفارش بیان کرد، این است که در سفارش توقف محدود ما یک شرط را هم در معامله لحاظ می کنیم. این نوع سفارش را با بیان مثالی برای شما روشن تر می کنیم.

در نظر بگیرید قیمت اتریوم الان 1,500 دلار است. شما با توجه به مسائلی که بررسی کرده اید و تحلیلی که انجام داده اید به این نتیجه رسیده اید که قیمت اتریوم رشد خواهد کرد، و مشخص کرده اید که در صورتی که قیمت اتریوم از 1,600 دلار عبور کند، معامله شما انجام شود. در این روش شما باید سه فاکتور را مشخص کنید:

Stop یا استاپ که به قیمتی که در شرط آورده می شود اشاره دارد. در واقع شما به صرافی دستور می دهید که اگر قیمت از قیمت Stop که مشخص کردید عبور کرد، سفارش شما در قیمت limit ثبت شود.

Limit که در آن شما قیمتی را مشخص می کنید که به صرافی دستور دهد معامله در آن قیمت انجام شود.

Amount که مقدار یا تعداد رمزارز، سهام یا هر چیز دیگر را باید به وسیله آن تعیین کنید.

  • OCO Order

این نوع سفارش را می توان ترکیبی از سفارش نوع اول و سوم دانست. Oco مخفف عبارت One Cancel the Other هست که یعنی یک سفارش، سفارش دیگر را کنسل می کند. این نوع سفارش گذاری را وقتی استفاده می کنیم که با تحلیل هایی که انجام دادیم امکان هر دو مسیر برای روند ممکن است، درواقع ما نمی دانیم قیمت، روند کاهشی خواهد داشت یا افزایشی. در این صورت از اردرهای نوع چهارم استفاده می کنیم.

به عنوان مثال فرض کنید در حال حاضر قیمت اتریوم روی 1,200 دلار است، و شما نمی دانید قیمت اتریوم به رشد خود ادامه می دهد یا نزول می کند. با کمک نوع چهارم اردر گذاری در بازارهای نقدی می توانید دو قیمت را مشخص کنید که در صورتی که اتریوم به هر کدام رسید، دومین قیمت عملا بی تاثیر شود. مثلا شما می خواهید اگر اتریوم رشد کرد و قیمت از1,500 عبور کرد معامله شما انجام شود و در صورتی که قیمت نزولی بود خرید اتریوم در قیمت 1000 دلار انجام شود. فاکتورهایی که در این نوع معامله باید وارد کنیم عبارتند از:

Price: در مثالی که ما زدیم همان 1000 دلار است، ما به صرافی دستور دادیم در صورتی که قیمت به 1000 دلار رسید یک واحد اتریوم برای ما خریداری کند.

stop: در مثالی که ما زدیم 1,500 دلار است. در این صورت ما به صرافی دستور می دهیم در صورتی که قیمت از 1,500 دلار عبور کرد، شرط 1000 دلار کنسل شود و معامله در فیمتی بالای 1,500 دلار انجام شود. مثلا در قیمت 1,550

Limit: قیمت 1,550 در این مثال درواقع همان لیمیت است که معامله خرید در صورت رشد قیمت در این قیمت فعال می شود.

Amount: مقدار یا تعداد ارز، سهام یا کالایی که خریداری می شود.

معاملات فیوچرز تفاوت معاملات اسپات و فیوچرز

در معاملات نقدی ما کالا، سهام یا ارزی را می خریم، و کالا یا ارز همان لحظه به ما تحویل داده می شود ولی در معاملات آتی که بر اساس یک قرارداد منعقد شده بین دونفر است، ما کالا، سهام و یا ارز را می خریم، مبلغی را به عنوان وجه تضمین قرار می دهیم، ولی کالا و پول در تاریخ منعقد شده در قرارداد مبادله می شوند.

همچنین در معاملات آتی ما علاوه بر بالا رفتن قیمت می توانیم از پایین آمدن قیمت نیز سود کنیم. به این بازارها بازارهای دوطرفه نیز گفته می شود.

بازاری که فعالیت در آن به تخصص کافی نیاز دارد و توصیه می شود جز افرادی که تجربه و آگاهی کامل در این زمینه ندارند از آن استفاده نکنند. درواقع در معاملات آتی برای باز کردن پوزیشن شرت یا موقعیت فروش، صرافی به شما مثلا یک واحد بیت کوین قرض می دهد، شما بیت کوین را در قیمت 60 هزار دلار می فروشید و وقتی قیمت به 50 هزار دلار رسید یک بیت کوین خریده به صرافی تحویل می دهیم و 10 هزار دلار سود نصیب شما شده است.

توجه کنید که مطلبی که توضیح دادیم روند کار بود و شما به جز پوزیشنی که در اول کار باز می کنید نیازی به باز کردن پوزیشن دیگر ندارید.

در معاملات آتی بر خلاف معاملات نقدی که هیچ وقت دارایی شما صفر نمی شد، ممکن است دارایی شما به طور کامل از بین برود.

اصطلاحات معاملات فیوچرز

  • Long Position یا لانگ پوزیشن را وقتی در معاملات آتی سفارش خرید می گذاریم استفاده می کنیم. به عبارتی موقعیت خرید باز میکنیم.
  • :Short Position یا شرت پوزیشن، وقتی در معاملات آتی سفارش فروش ست میکنیم یا به عبارتی موقعیت فروش باز میکنیم مورد استفاده قرار میگیرد.
  • Laverage: لوریج یا اهرم به ضریب سرمایه ای گفته می شود که صرافی (در زمینه ارزهای دیجیتال) در اختیار ما می گذارد تا بتوانیم سودهای بیشتری داشته باشیم، البته اگر ضرر کنیم هم ضرر بیشتری خواهیم داشت.
  • لیکوئید: در واقع حساب شما وقتی لیکوئید می شود که میزان ضرر شما از دارایی شما بیشتر شود، که در این صورت صرافی حساب شما را می بندد و گفته می شود که حساب شما لیکوئید شده است.

تفاوت معاملات اسپات و فیوچرز

یکی از امکاناتی که در معاملات آتی وجود دارد و افراد زیادی را به سمت خود کشیده است، استفاده از اهرم یا لوریج در معاملات است. اهرم یا لوریج (مثلا در بازار کریپتوکارنسی) سرمایه ای است که صرافی به شما قرض می دهد و شما با استفاده از آن می توانید معاملاتی تا چند برابر سرمایه خود را داشته باشید. با یک مثال مفهوم اهرم را برای شما روشن می کنم.

فرض کنید شما 10 هزار دلار دارید ولی می خواهید بیت کوین به قیمت 50  هزار دلار را بخرید یا بفروشید. با کمک اهرم این امکان برای شما فراهم است تا چنین معاملاتی داشته باشید.

اگر بخواهید از اهرم 25 استفاده کنید دارایی (بالقوه) شما به جای 10 هزار دلار، 250 هزار دلار خواهد بود و شما می توانید معامله تا مبلغ 250 هزار دلار را انجام دهید. اما فراموش نکنید در معاملات آتی که از اهرم یا لوریج استفاده شود علاوه بر سود، ضرر شما نیز ضریبی از عدد اهرمی است که انتخاب کرده اید.

مثلا اگر در حالت عادی معامله شما به اندازه 5 دلار ضرر داشته باشد با استفاده از اهرم 25، شما متحمل 125 دلار ضرر خواهید شد.

اگر میزان ضرر شما به میزان دارایی شما نزدیک شود، صرافی با احتساب کارمزد معامله که از حساب شما کسر کرده، حساب شما را لیکوئید می کند یا به عبارتی دارایی شما به صفر می رسد.

حالا که با خطرات استفاده از لوریج آشنا شدید این موضوع را هم یاآوری می کنیم که اگر تحلیل های شما درست باشد و معامله شما وارد سود شود، اگر با استفاده از معاملات بدون استفاده از اهرم فقط 5 دلار سود می کردید، حالا با استفاده از اهرم 25 (به عنوان مثال) سود شما به جای 5 دلار 125 دلار خواهد بود.

پس فراموش نکنید استفاده از اهرم همانطور که می تواند شیرین باشد، امکان دارد کل سرمایه شما را نیز نابود کند.

مثال هایی از بازارهای نقدی و آتی

نقدی:

بخش عمده بازار بورس ایران

صرافی های داخلی در زمینه ارز دیجیتال

آتی:

بازار کالای شیکاگو

صرافی بیت مکس

  • اکثر صرافی های معتبر نظیر صرافی بایننس از هر دو نوع معاملات نقدی و آتی پشتیبانی می کنند.

کلام آخر

حضور در بازارهای مالی به دانش خاص خود نیاز دارد و اگر شخصی بدون اطلاع از ویژگی های بازارها اقدام به ترید کند، قطعا با شکست مواجه خواهد شد. ما سعی کردیم در این مطلب با اشاره به تفاوت های معاملات نقدی و آتی، بخشی از اطلاعات مورد نیاز در این مسیر را  به شما ارائه دهیم.

بهتر است اگر قصد ورود به بازارهای مالی را دارید، حتی اگر اطلاعات شما در این زمینه کامل است، فعالیت خود را با معاملات نقدی شروع کنید.

ادامه مطلب
معرفی چین لینک
چین لینک (chainlink) چیست؟ مزایا، امنیت و کارکرد آن

چین لینک chainlink در سال 2017 توسط سرگئی نظروف معرفی شد. چین لینک شبکه رمزنگاری شده از گره ها و مبتنی بر بلاک چین است. بلاک چین چین لینک از طریق اوراکل، پیوندی بین داده های دنیای واقعی و قراردادهای هوشمند برقرار می کند؛ مانند بلاک چین بیت کوین و اتریوم بلاک چین link غیرمتمرکز است، به این معنا که هیچ مرجعی بر امور آن کنترلی ندارد. کوین مرتبط با چین لینک به عنوان رمز ارز link شناخته می شود که یکی از توکن های استاندارد erc20 است. از این رمز ارز برای پرداخت هزینه های معاملات در شبکه chainlink استفاده می شود. با توجه به این که Link در 12 ماه گذشته افزایش قیمت زیادی داشته، در ادامه مطلب قصد داریم درباره علت ابداع و نحوه کارکرد این شبکه صحبت کنیم.

علت ابداع چین لینک

قراردادهای هوشمند، قراردادهای از پیش تعریف شده ای هستند که برای آنالیز شرایط در بلاک چین ایجاد می شوند. این قراردادها به منظور ارزیابی تصمیم نهایی خود به شرایط و داده های مشخصی متکی می باشند. ازآنجایی که قراردادهای هوشمند مبتنی بر بلاک چین هستند، هر دو قابل تائید و تغییرناپذیر هستند. به این معنا که هیچ فردی نمی تواند آن ها را حذف و یا اصلاح کند.

بااین حال برنامه قراردادهای هوشمند شاهد محدودیت هایی است که بر اساس آن ها این قراردادها به داده هایی فراتر از بلاک چین وابسته هستند. این همان نقطه ای است که بر اساس آن باید داده های خارج از زنجیره به فرمت درون زنجیره ای ترجمه شوند. به دلیل تفاوت زبان داخل و خارج زنجیره پیوند منابع داده های خارجی با قراردادهای هوشمند دشواراست.

بلاک چین chainlink ابداع شد تا این شکاف را طریق یک شبکه غیرمتمرکز اوراکل برطرف کند. اوراکل به عنوان میان افزار عمل کرده و داده ها را از منابع خارجی به زبانی که قراردادهای هوشمند داخلی آن ها را درک می کنند، ترجمه کند.

نحوه کارکرد چین لینک

معرفی چین لینک

همان طور که در ابتدا اشاره شد، چین لینک یک شبکه غیرمتمرکز است که اطلاعات را از طریق اوراکل از منابع خارج از بلاک چین آن جمع آوری کرده و برای قراردادهای هوشمند درون بلاک چین آماده می کند. نحوه جمع آوری اطلاعات به این ترتیب است:

  • زمانی که یک قرارداد هوشمند به اطلاعات نیاز دارد درخواستی برای دریافت اطلاعات موردنیاز ارسال می کند. پروتکل chainlink درخواست ارسال شده را به عنوان یک رویداد درنظرگرفته و متعاقباً قرارداد هوشمند دیگری را به عنوان chainlink Service Level Agreement یا به اختصار SLA، برای جمع آوری داده ها از منابع خارج از بلاکچین ایجاد می کند.
  • قرارداد SLA سه قرارداد فرعی ایجاد می کند:
  • قرارداد اعتبار: این قرارداد سابقه گره اوراکل را برای اطمینان از اعتبار و عملکرد خوب آن، ارزیابی کرده و تائید می کند. در طول این فرایند گره های غیرقابل اعتماد و ناکارآمد حذف می شوند.
  • قرارداد تطبیق سفارش: درخواست قرارداد را به گره (node) ارائه داده و در عوض پیشنهاد های آن ها را دریافت می کند. سپس در ادامه نوع و تعداد صحیح گره ها را برای پاسخگویی به درخواست مشخص می کند.
  • قرارداد تجمع: تمام اطلاعات جمع آوری شده توسط اوراکل های انتخاب شده را برای ارزیابی، تطبیق و تائید نهایی. جمع آوری می کند.
  • در این مرحله، چین لینک هسته (core)، برای فهم منابع API خارجی، “درخواست”را از زبان درون زنجیره به زبان خارج زنجیره ترجمه می کند.
  • سپس درخواست ترجمه شده به API هدایت می شود.API داده ها را از منبع خارجی جمع آوری می کند.
  • در آخر نیز پس از جمع آوری اطلاعات موردنیاز بار دیگر اطلاعات به زبان درون زنجیره ترجمه شده و به CAC ارسال می شود

اپراتورهای قراردادهای هوشمند برای پرداخت هزینه های عملکرد گره بلاک چین chainlink از رمز ارز link استفاده می کنند. قیمت ها بر مبنای تقاضای داده و بازار فعلی این نوع داده ها مشخص می شود.

آیا چین لینک را می توان به عنوان پول واقعی دانست؟

چین لینک در حوزه رمز ارزها نسبتاً تازه وارد است؛ بنابراین پیش بینی کاربردهای آن در این برهه از زمان دشوار است. بااین حال باید توجه داشته باشید که هدف اصلی بلاک آن لینک ارائه رمز ارز نیست. درواقع توکن link به منظور تشویق اپراتورهای node طراحی شده است؛ بنابراین بعیداست که در حالت فعلی چین لینک به عنوان پول واقعی طبقه بندی شود.

بااین حال قیمت رمز ارز لینک در چند ماه گذشته افزایش گسترده ای داشته است. همچنین می توانید لینک را با بیت کوین و سایر آلت کوین ها مانند XRP و ETH مبادله کرده و از آن در فروشگاه های خرده فروشی و تجارت الکترونیکی استفاده کنید.

کارمزد و هزینه ها

متوسط هزینه های تراکنش در چین لینک ناچیز و به طورکلی کسری از یک درصد است؛ اما در صورت افزایش قیمت ارز و همچنین افزایش میزان تقاضا داده های خارج از زنجیره برای انجام قراردادهای هوشمند احتمال افزایش هزینه ها بالا است.

بااین حال، اگر رمز ارز لینک را در صرافی معامله می کنید لازم است بدانید که صرافی های مختلف ارزهای دیجیتال، ساختار هزینه ای و کارمزد متفاوتی نسبت به یکدیگر دارند. کمترین میزان کارمزد معاملاتی 0.1% از میزان کل معامله است و در برخی مواقع ممکن است به 0.2% نیز برسد. به همین ترتیب هزینه های برداشت در هر مبادله ای متفاوت بوده و در برخی مواقع به میزان 0.7 لینک است. ممکن است در برخی از صرافی ها این عدد به 0.10link به ازای هر برداشت برسد.

اگر به دنبال سرمایه گذاری در لینک هستید، قبل انتخاب یک پلتفرم معاملاتی درباره هزینه های معاملاتی، کارمزدها، هزینه های برداشت و سایر هزینه ها به خوبی مطالعه کنید. ممکن است هزینه های بالا، تمام سود شما را از بین ببرند.

مزایای چین لینک

معرفی چین لینک

ازآنجایی که چین لینک برای کمک به جمع آوری داده های خارج از زنجیره برای قراردادهای هوشمند طراحی شده است، موارد زیر را می توان به عنوان مهم ترین مزایای این بلاک چین نام برد:

  • اتصال به API مختلف: ازآنجایی که چین لینک Core برای ترجمه درخواست های داده از یک زبان برنامه نویسی درون زنجیره ای به زبان خارج از زنجیره طراحی شده است، در حال حاضر قراردادهای هوشمند در صورت اطمینان از امنیت، دسترسی غیرمتمرکز و دقت منابع، توانایی ارائه درخواست داده از هر منبع خارجی را دارند.
  • ارسال پرداخت در سطح جهانی: اکنون که قراردادهای هوشمند به منابع اطلاعات خارجی دسترسی دارند، می توان قراردادهای قوی تر و تطبیق پذیرتری را باقابلیت ارسال پرداخت به هرجای جهان از طریق شبکه های غیرمتمرکز اوراکل منعقد کرد.
  • غیرمتمرکز: همان طور که پیش تر اشاره شد، چین لینک بر اساس بلاکچین غیرمتمرکز ساخته شده است. به این معنا که هیچ مرکزی ازجمله دولت ها و شرکت های بزرگ بر امور آن کنترلی ندارند.
  • رمزنگاری End-To-End: ازآنجاکه کل سیستم چین لینک برای کار در حوزه مبتنی بر بلاک چین طراحی شده است، شبکه های اوراکل داده های صحیح را جمع آوری کرده و با استفاده از رمزنگاری end-to-end از قرار گرفتن اطلاعات قرارداد هوشمند در معرض منابع خارجی جلوگیری می کنند.
  • افزایش کارآمدی قراردادهای هوشمند: درگذشته امکان دسترسی امن چین لینک به منابع خارجی محدود بود؛ اما اکنون امکان اتصال قراردادهای هوشمند به بی نهایت داده های ورودی و خروجی فراهم شده است؛ بنابراین می توان گفت کارایی و پتانسیل قرارداد های هوشمند بیشتر از هر زمان دیگری افزایش یافته است.
  • بهبود مداوم پروژه: گروه پشتیبان این پروژه به صورت مداوم در تلاش اند تا با اضافه کردن قابلیت های جدید به آن باعث افزایش کارآمدی آن شده و شرکت ها و مشاغل بیشتری به قراردادهای هوشمند اعتماد کنند.

امنیت چین لینک

چین لینک بر روی یک بلاکچین امن ساخته شده است. به این معنا که اگر تراکنشی در بلاک چین chainlink انجام شده و یا اطلاعاتی در آن بایگانی شود به هیچ وجه امکان تغییر آن ها وجود ندارد. تنها را تغییر اجماع همه گره ها است.

علاوه بر آن رمزنگاری چین لینک باعث می شود تا لینک در برابر مهاجمان سایبری و هکرهایی که به بلاک چین حمله می کنند، به خوبی محافظت شود.

درصورتی که در رمز ارز لینک سرمایه گذاری کرده اید بهتراست برای افزایش امنیت آن از کیف پول سخت افزاری یا نرم افزاری استفاده کنید. به این ترتیب احتمال به خطر افتادن دارایی رمز ارز شما کمتر می شود.

استخراج چین لینک

رمز ارز چین لینک به معنای متداول ماینینگ، مانند سایر رمز ارزها استخراج نمی شود. بااین وجود می توانید لینک را با خریدوفروش داده ها و خدمات خارج از زنجیره از طریق یک API مرتبط با شبکه چین لینک به دست آورید. همچنین امکان مبادله و خرید آن در تعدادی از صرافی های ارزهای دیجیتال فراهم است.

کیف پول چین لینک

رمز ارز لینک یک توکن ERC-677 است که می توانید آن را در هر کیف پولی که امکان ذخیره توکن ERC-20 را دارد، نگهداری کنید. بسته به سطح امنیت و قابلیت های مدنظر خود می توانید یکی از انواع کیف پول های نرم افزاری و سخت افزاری را به دلخواه انتخاب کنید.

تعدادی از بهترین کیف پول های Link عبارت اند از:

  • کیف پول اتمی: نرم افزاری و مناسب موبایل و دسک تاپ
  • Ledger Nano X, S: سخت افزاری
  • MyEtherWallet: کیف پول وب
  • Trezor: سخت افزاری
  • Coinbase: موبایل
  • Trust: موبایل
  • Exodus: کیف پول نرم افزاری
  • KeepKey: کیف پول سخت افزاری

آیا چین لینک ارزش سرمایه گذاری دارد؟

معرفی چین لینک

در مورد سرمایه گذاری در هیچ یک از رمز ارزها پاسخ مستقیمی وجود ندارد. معامله در بازار ارزهای دیجیتال کاملاً مشابه معامله در فارکس است. هردوی آن ها بی ثبات هستند و نمی توان تصویر دقیقی از آینده آن ها متصور بود. فاکتورهای زیادی بر قیمت ها تأثیرگذار هستند حتی اگر از تمام آن ها آگاهی داشته باشید غیرممکن است همه آن ها را در تصمیمات سرمایه گذاری خود دخیل کنید.

بنابراین لازم است برای سرمایه گذاری در لینک یا هر رمز ارز دیگری رویکرد محتاطانه ای را در پیش بگیرید. اگرچه در طی یک سال گذشته قیمت رمز ارزها رشد 450 درصدی را تجربه کرده است، اما توصیه می شود برای مدیریت ریسک، در ارزهای دیجیتال مختلف سرمایه گذاری کنید.

به طورکلی به دلیل بی ثبات بودن ارزش رمز ارز Link، بهتر است تنها درصورتی که تمایل به حمایت از این فنّاوری در آن سرمایه گذاری کنید.

کدام مؤسسات مالی در چین لینک سرمایه گذاری کرده اند؟

همان طور که اشاره شد chainlink به عنوان یک میان افزار بین قراردادهای هوشمند و منابع ورودی و خروجی داده های خارجی عمل می کند و در حال حاضر بانک ها ازنظر سرمایه گذاری در آن ارزش بالایی ندارند؛ اما اگر در آینده اعتماد بانک ها و مؤسسات مالی به قراردادهای هوشمند بیشتر شود که به احتمال زیاد این اتفاق خواهد افتاد؛ بانک ها نگاه سخت گیرانه تری به روند کاری چین لینک و توانایی های آن خواهند داشت.

نتیجه گیری

چین لینک شبکه ای غیرمتمرکز از اوراکل ها است. این شبکه با استفاده از یک سیستم ترجمه، داده های دنیای واقعی خارج از زنجیره را به زبان قابل فهم در قراردادهای هوشمند داخل زنجیره ترجمه می کند. رمز ارز لینک در بلاک چین آن به منظور ارائه پاداش به اپراتور گره ها طراحی شده و ریسک سرمایه گذاری نسبتاً بالایی دارد.

سوالات متداول

بسیاری از کارشناسان معتقدند پتانسیل رشد چین لینک بسیار بالا است. نکته مهم این است که چین لینک با پروژه های صرفاً سوداگرانه متفاوت بوده و بسیار ایمن تر است چراکه می تواند بازده قابل توجهی به همراه داشته باشد.

چین لینک یک سرویس اوراکل است که در حال حاضر بر روی بلاکچین اتریوم اجرا می شود؛ اما به صورت اگنوستیک طراحی شده است. مأموریت آن ارائه محیطی است که بتوان از طریق آن اطلاعات دنیای خارج را به صورت غیرمتمرکز در قراردادهای هوشمند موجود در بلاکچین وارد کرد.

اپراتورهای گره با انجام فعالیت های باکیفیت و صادقانه از طریق رمز ارز لینک پاداش دریافت می کنند. هر گره چین لینک مشخصات فنی مشخصی داشته وظایف هماهنگ شده ای را متناسب با قراردادهای اوارکل را انجام می دهد. فعالیت در یک گره به شما این امکان را می دهد تا داده های خارجی را مستقیماً به قراردادهای هوشمند ارائه دهید.

ادامه مطلب