چکیده:
استراتژی ارتجاعی چهار مرحله دارد. در مرحله نخست معاملهگر بایستی بازار محدودهای (یعنی بالا و پایین روند بین خطوط حمایت و مقاومت قرار گرفته باشد) را شناسایی کند. در مرحله دوم با استفاده از باند بولینگر و RSI منطقه اشباع خرید و فروش (Oversold & overbought) را مشخص نماید. در مرحله سوم نحوه ورود به پوزیشن را شرح میدهد و در آخرین مرحله اجرا کردن حد سود و ضرر است. در ضمن تشخیص عدد صحیح و نحوه برخورد روانشناختی آن هنگام ورود به بازار بسیار مهم است.
اگر مدت زمان مدیدی مشغول به معامله هستید، احتمالا متوجه شدهاید که بازار به یک سمت (نه خیلی بالا و نه خیلی پایین) بیشترحرکت میکند. تثبیت، بخش مهمی از تعادل بازار است، بنابراین موجب یادگیری استراتژی میشود که بتوان از روند یک جهته یا انواع تثبیت بازار به سود دست یافت.
اغلب استراتژیهای محدودهای، احتمال موفقیت بیشتری دارند اما ریسک مناسبی در مقابل سود را توصیه نمیکنند. اما امروز، استراتژی را خواهید آموخت که هم میزان بالایی از برنده شدن را به همراه دارد و هم فرصت بسیار خوبی برای نسبت ریسک به سود دارد.
کل استراتژیها را میتوان فقط در چند مرحله انجام داد. اگر این مقاله را با دقت بخوانید، بایستی قادر باشید استراتژی را به درستی اجرا کنید و همان طور که همیشه توصیه میکنم استراتژیهای جدید را با حساب دمو تمرین کنید تا قبل از معامله واقعی، احساس راحتی بیشتری کنید.
حالا بیایید مراحل را بررسی کنیم.
استراتژی رابرباند
مرحله اول: شناسایی بازار محدودهای در نمودارهای روزانه یا ۴ ساعته
شناسایی بازار محدودهای آسان است. ما به دنبال حرکات واضح در یک مسیر هستیم که با چند کندل سقف و کف قیمتی پایدار شدهاند. یکی از چیزهایی که باید به خاطر بسپارید این است که بازارهای یک جهته (یعنی خیلی بالا و پایین نرود)، دارای قیمت سقف و کف مشابه هستند تا آنها را در یک محدوده بررسی کنیم، اما اگر حرکات رو به بالا و پایین آنها دارای ثبات نباشند، سود بردن از آنها مشکل است.
شما میتوانید این شرایط را در مثالی که با کادر سبز نشان داده شده است، مشاهده کنید. بیشتر سقف و کف قیمتی ثابت، فرصتی را فراهم میکند تا بازار در زمان مورد انتظار واکنش نشان دهد، این، آن چیزی است که ما به دنبال آن هستیم.
در مثال کادر قرمز بالا، بازار یک جهته را نشان میدهد که در محدوده کاملا واضح و مشخصی نیست. بنابراین زمانی که قیمت بر میگردد و به حرکت خود ادامه میدهد، بازار کمتر پاسخگو به محدوده سقف و کف قیمتی مشخص است که بتوانیم از آن استفاده کنیم. حقیقت این است که هنگامی که شما در این استراتژی تسلط دارید، میتوانید از آن در محدودههای قابل پیش بینی استفاده کنید اما توصیه میکنم با محدودهای مشخصتر شروع کنید تا شاهد موفقیت باشید.
در اینجا چند نمونه از شرایط محدوده واقعی بازار وجود دارد:
در مثال دوم (تصویر بالا) از میانگین متحرکهای (EMA) 20 و ۵۰ استفاده کردم تا به شما نشان دهم چگونه میانگین متحرکها میتوانند سیگنال بازار محدودهای را بدهند زیرا آنها به سرعت مسطح میشوند و یا از همدیگر عبور میکنند. البته اندیکاتور میانگین متحرک کند و آهسته عمل میکند اما از آنجایی که بعضیها علاقه به تایید اندیکاتور دارند، میانگین متحرک روش آسانی برای تایید بازار محدودهای به کار میروند. زمانی که بازار محدودهای را یافتید، میتوانید وارد مرحله بعد شوید.
مرحله دوم: شناسایی منطقه اشباع در بازار راکد
در این مرحله در جستجوی بازاری هستیم تا درون بازار یک جهته (یا محدودهای) ادامه داشته باشد.
در اغلب موارد، حرکتهای تند و شیبدار مبسوط، پولبک خواهد داشت تا به قیمت مناسب برسد و زمانی این مساله صحت مییابد که بازار در محدوده مشخص شده قرار گیرد. زمانی که بازار شتاب پیدا میکند و در منطقه خرید یا فروش اشباع (overbought or oversold) قرار میگیرد، احتمالا ما شاهد “ضربه سریع اصلاح یافته[۱]” مانند ارتجاع نوار لاستیکی هستیم یعنی زمان دستور سفارشات (خرید یا فروش) به اتمام رسیده است.
سرانجام این ” ضربه سریع اصلاح یافته ” منجر به گرفتن سود از نوار ارتجاعی برگشتی (Rubber Band Reversal) می شود اما ابتدا بایستی نقطه کشش نوار را مشخص کنیم.
همیشه دوست دارم از تایم فریمهای متعدد استفاده میکنم تا دیدی کامل و وسیع از بازار داشته باشم، بنابراین وقتی که ما نمودار روزانه یا چهار ساعته داریم، روی نمودار ۶۰ دقیقهای زوم میکنیم تا نقطه کشش بیش از حد را درون بازار پیدا کنیم.
در نمودار ۶۰ دقیقهای، باند بولینگر (را با تنظیمات استاندارد) و RSI (تنظیمات استاندارد) اضافه میکنیم. باند بولینگر و RSI به ما دو برابر تایید برای یافتن نقطه کشش در منطقه اشباع میدهد. باند بولینگر اندیکاتور قدرتمندی است زیرا منقبض میشود و به سرعت محدودهها را به نوبت مشخص میکند و محدوده کشش بازار (یعنی Oversold or Overbought) آشکار میشود.
[۱]– “snap back”
هنگامی که محدودههای مشخص شده را با باند بولینگر کش آمده، ترکیب میکنید، شما ایدههای خوبی از محدوده قیمت دریافت میکنید. همچنین علاقه داریم از RSI استفاده کنیم تا مطمئن شویم قیمت به وضوح در منطقه خرید یا فروش اشباع ((overbought or oversold قرار دارد.
خطوط عمودی زمانی نشاندهنده این است که RSI بالای ۶۵ یا کمتر از ۳۵ میباشد.
**لطفا دقت شود: RSI سیگنال ورود نیست. به سادگی به ما کمک میکند صبور باشیم، زیرا ما مجبوریم قبل از رفتن به مرحله بعدی، شرایط اشباع خرید یا فروش را پیشبینی کنیم.
باند بولینگر و RSI به ما این امکان را میدهد تا مطمئن شویم بازار مانند نوار ارتجاعی کش آمده (حالت کشسانی دارد) و آماده یک ضربه سریع اصلاح یافته در جهت مخالف میشویم.
حالا میدانیم که بازار در موقعیتی است که حالت ارتجاعی برگشتی دارد، اما توانایی ورود به معامله را هنوز نداریم. اینجا، زمانی است که تعداد زیادی از معاملهگران دچار اشتباه میشوند. وقتی آنها میبینند که RSI بالای ۶۰ یا ۷۰ رفته بسیار خوشحال میشوند و شروع به خرید میکنند.
مشکل زمانی است SRI به ۶۰ یا ۷۰ اصابت کرد، بازار هنوز در مرحله حرکت است و ما نمیتوانیم به آسانی بفهمیم که این حرکت تا چه زمانی طول خواهد کشید. ما نمیدانیم که این حالت ارتجاعی تا چه میزانی کش خواهد آمد. بنابراین بسیار مهم است که استراتژی مورد نظر را در مرحله بعد به کار بندیم تا اطمینان حاصل شود که یک برنامه کامل دارید و اینکه چه زمانی وارد معامله شویم.
ما منتظر میمانیم تا قیمت، باند بولینگر را سوراخ کند و همزمان با آن RSI بالای ۶۵ باشد. وقتی دو شرایط ذکر شده برآورده شد (باند بولینگر سوراخ شود و RSI در منطقه اشباع خرید یا فروش باشد) میتوانیم وارد مرحله سوم شویم.
مرحله سوم: ورود به پوزیشن را پیدا کنید
جهت ورود با احتمال بالا ، من همیشه به دنبال یک ترکیب منحصر به فرد بودم. این ترکیب، کندل استیک برگشتی ۱۵ دقیقهای (پین بار، اینساید بار، اینگالف و غیره) در یک عدد صحیح است.
اعداد صحیح به دلیل ارزش روانشناختی مهم هستند. حداکثر تعداد سفارشات نزدیک به سطوح ۵۰ یا ۱۰۰ میباشد برای مثال، در سطوح ۱٫۳۰۵۰ یا ۱٫۳۱۰۰٫
در تایم فریم کوتاه مدت، هر چیزی که به صفر (برای چهار رقم) یا دو صفر منتهی می شود را به عنوان یک عدد صحیح در نظر میگیریم. نکته مهم این است هر زمانی که بازار در نزدیکی یک عدد صحیح تغییر جهت دهد، در آن هنگام ما وارد پوزیشن شدیم. (نقش حمایت و مقاومت)
اغلب موارد فقط چند پیپ کسب میکنید اما وقتی این استراتژی را با شرایط درست بازار ترکیب کنید مانند همین استراتژی ، شانس گرفتن بازار برگشتی را دارید میتوانید ۲۰، ۳۰ ، ۵۰ یا حتی ۱۰۰ پیپ سود کنید.
بیشتر اوقات، قیمت، اعداد صحیح را کمی به بالا هول میدهند و بعد به سرعت برمیگردند و این زمانی است که غیرحرفهایها وارد پوزیشن می شوند ودر نهایت منجر به سقوط آنها میگردد.
در موارد دیگر، دستورات نهادی، قیمت را درست به سوی عدد صحیح و یا حتی چند پیپ قبلتر میکشاند.
در هر صورت، اگر شما با یک برنامهریزی در اطراف این اعداد صحیح وارد معامله شوید، میتوانید از این سناریو کسب سود کنید.
هنگامی که ما در یک نمودار ۱۵ دقیقهای نزدیک به عدد صحیح تغییر جهت داد ، زمانی است که میتوان وارد پوزیشن شد.
در تصویر بالا میتوانید نمونه واقعی از بازار را مشاهده کنید که یک اسپایک در بالا شکل گرفته و باند بولینگر را سوراخ کرده و RSI بالای ۶۵ قرار دارد و در نمودار ۱۵ دقیقهای، کندل تغییر جهت داده (نزولی) درست روی ۱٫۴۳۴۰ میباشد.
زمانی که مراحل با معیارها منطبق بود، میتوانیم پیش برویم و وارد بازار شویم.
مرحله چهارم: اجرا، حد سود (TP) و حد ضرر (SL)
جهت سفارش در بازار ، میتوانیم وقتی کندل ۱۵ دقیقهای بسته شد وارد شویم (معاملهگران حرفهای میتوانند روی ۵ دقیقه زوم کنند تا حرکات برگشتی اصلاحی نسبت ریسک به سود را پیشبینی نمایند.
برای این استراتژی خاص، تعیین کردن نقاط حد سود (TP) و حد ضرر (SL) بسیار آسان است.
بعد از این که وارد پوزیشن شدیم، حد ضرر (SL) را چند پیپ بالاتر از کندل ورودی یا کندل قبلی قرار میدهیم (هر کدام که بالاترین سقف قیمتی بود) و حد سود (TP) را در میان باند بولینگر مشخص مینماییم.
نقطه میانی باند بولینگر حرکات معامله را تغییر خواهد داد اما بایستی در قیمت نقطه مرکزی در زمان کندل ورود باقی بماند.
بنابراین تنظیمات کامل معامله مانند شکل زیر میباشد:
در تصویر بالا برروی خط سبز رنگ درست روی قیمت پایانی کندل وارد شدهاید، هدف (خط آبی رنگ) در نقطه میانی باند بولینگر در زمان کندل ورودی است و حد ضرر (خط قرمزرنگ) چند پیپ بالاتر از سقف قیمتی کندلی که باند بولینگر را سوراخ کرده ، میباشد.
در این مورد کندل ورودی نسبتا بلند است و با توجه به سایهی کندلی که باند بولینگر را سوراخ کرده، نسبت ریسک به سود ۱ به ۱ است. (برای استراتژی با محدوده معاملاتی بد نیست). اما همانطور که در نمودار میبینید بسیاری از کندلهای ورودی کوچکتر هستند و نسبت ریسک به سود ۲ به ۱ و حتی در بعضی موارد ۳ به ۱ میباشد.
علاوه بر این، زمانی که شما در استراتژی ارتجاعی برگشتی (رابر باند) حرفهای شدید، میتوانید در نمودار ۵ دقیقهای بررسی کنید و جلوتر از حرکت پیش روید. اغلب، هنگامی که قیمت به عدد صحیح نمیرسد، قیمت به سرعت نزول میکند و انتظار برای قیمت پایانی کندل در نمودار ۱۵ دقیقهای باعث از دست دادن چند پیپ برای شما میشود.
بنابراین به محض این که قیمت از عدد صحیح برگشت ، وارد پوزیشن می شوم.
در هر صورت، این یک استراتژی عالی برای بازارهای محدودهای است و امیدوارم برایتان مفید واقع شود.
خلاصه نکاتی که باید به خاطر داشته باشید:
- بازار محدودهای را در نمودار روزانه یا چهار ساعته بررسی نمایید.
- زمانی که جفت ارز یا سهام مورد نظر خود را انتخاب کردید، تایم فریم ۶۰ دقیقهای را انتخاب کنید.
- صبر کنید تا قیمت، باند بولینگر بالایی را سوراخ کند و RSI بالای ۶۰ یا زیر ۳۵ باشد.
- روی نمودار ۱۵ دقیقه زوم کنید تا نقطه ورود را بیابید.
- در نمودار ۱۵ دقیقهای، مهم است دو شرط زیر اعمال شود:
الف) بار برگشتی (مثل پین بار یا اینساید بار) بایستی وجود داشته باشد.
ب) ما میخواهیم وارد معاملهای شویم که نزدیک به عدد صحیح باشد.
۶٫ و هدف در نقطه میانی باند بولینگر قرار دارد که منجر به سود میشود.
با این چند مرحله میتوانید از بازارهای قدرتمند به سود دست یابید.
نویسنده و مترجم: سرکار خانم هانیه عظیم زادگان