Lines_Background
مینی‌دوره رایگان درآمد روزانه ۱۰۰ دلار از فارکس
00روز
00ساعت
00دقیقه
00ثانیه
ثبت‌نام رایگان
لوگو خانه سرمایه
آموزش ترید از صفر صفر

مقالات تخصصی بورس مالی و سرمایه گذاری

elliot-waves-explanation
امواج الیوت (Elliott Waves) به ساده ترین زبان

نمودارهای قیمتی در بازارهای مالی، نوساناتی را ثبت می کنند که در نگاه اول بسیار مبهم هستند، اما شخصی به نام رالف نیلسون الیوت معتقد بود افت و خیزهای نمودارهای قیمتی نظم دارند و براساس الگوهای منظم خود پیش می روند. البته این نظریه موافق و مخالفانی دارد. درحقیقت مخالفان این نظریه اصل عدم قطعیت در بازارهای مالی را برای رد این نظریه عنوان می کنند؛ با این حال نظریه امواج الیوت تا به امروز طرفداران زیادی داشته و دارد و هنوز هم تحلیلگران بسیاری با کمک آن در بازار فعالیت می کنند و به سود می رسند. در این مقاله قصد داریم این امواج و موارد پیرامون آن از جمله تاریخچه نظریه آن را بررسی کنیم.

الیوت و تاریخچه نظریه ی آن

در سال 1930 نلسون الیوت نمودارهای قیمتی دارایی های مختلف را در بازه 75 سال بررسی کرد و به نتایجی از رفتار معامله گران دست یافت. براساس این نظریه بازار چرخه های حرکتی دارد که همواره در حال تکرار هستند. البته این نظم تنها مختص بازارهای مالی و نمودارهای قیمتی نیست و با نگاهی به برگ ها، دانه های برف و بسیاری از دیگر اجزا در طبیعت مشاهده خواهیم کرد اجزای طبیعت درون خود واحدهای کوچک تری دارند که کلی منسجم را به شکل خود، اما در مقیاس بزرگ تشکیل می دهند.

رالف نیلسون الیوت (Ralph Nelson Elliott) در سال 1946 در کتابی به نام «قانون طبیعت، راز هستی» نظریه موج یا الیوت را منتشر کرد که البته توجه زیادی به آن نشد. انتشار کتابی با عنوان نظریه تکمیلی موج الیوت (Elliott Wave Supplement) از همیلتون بولتون سبب شد بار دیگر الیوت و نظریه اش در اذهان زنده شوند. انتشار این کتاب پنج سال پس از فوت رالف نیلسون یعنی در سال 1953 اتفاق افتاد. پس از گذشت 25 سال دو شخص دیگر (فروست و رابرت پریچتر) کتاب شناخته شده نظریه موج الیوت را منتشر کردند و با این کار استفاده از این نظریه و روش تحلیل در میان فعالان بازارهای مالی رایج شد.

رالف نیلسون با ارائه نظریه خود مدعی شد رفتارهای قیمتی در نمودارهای قیمتی متأثر از احساسات و حالات روانی تریدرهاست که همواره تکرار می شوند. در توضیح این جمله می توان به خرید و فروش هیجانی در برخی از زمان ها اشاره کرد که تریدرها به دلیل طمع برای کسب سود بیشتر یا ترس از ضرر سبب تغییر روند می شوند.

تاریخچه امواج الیوت

آیا امواج الیوت بدون خطاست؟

شاید بتوان با اطمینان گفت نه امواج الیوت و نه هیچ ابزار و روش تحلیل بدون خطا نیست. همان طور که پیش از این نیز اشاره کردیم، زمانی که الیوت نظریه امواج را مطرح کرد عده ای با او مخالفت کردند و معتقد بودند عدم قطعیت در بازار می تواند نظریه امواج الیوت را رد کند.

اما نظریه امواج الیوت مدعی نبود که امواج همیشه به همان شکل تکرار می شوند، بلکه او معتقد بود می توان در کنار دیگر روش های تحلیلی از این اصل نیز کمک گرفت و به نتایج بهتری رسید؛ البته برخی از تریدرها و تحلیلگران امروزه ممکن است تنها از الیوت برای تحلیل های خود استفاده کنند.

خطای امواج الیوت

تفسیر روش موج شماری الیوت

اگر به نمودارهای قیمتی در بازارهای مالی مختلف نگاه کرده باشید احتمالاً متوجه شده اید هر روند صعودی درون خود دارای اصلاح های قیمتی است. در این روندهای اصلی که متشکل از چندین موج هستند، حرکت هایی که هم جهت روند اصلی هستند با عنوان موج های جنبشی شناخته می شوند؛ درحالی که موج های اصلاحی در خلاف روند اصلی تشکیل می شوند.

البته فراموش نکنید همین اصول درباره روندهای نزولی نیز برقرار است؛ به عبارت دیگر زمانی که روند اصلی نزولی باشد، 5 موج نزولی و هم راستا با روند اصلی هستند؛ درحالی که 3 موج در این میان برخلاف روند اصلی جریان داشته و روند صعودی دارند. با بررسی روند صعودی مشاهده می کنید 5 موج جنبشی و 3 موج اصلاحی درون آن شکل گرفته است؛ البته براساس نظریه الیوت همین نگاه را می توان در هریک از موج های ایجادشده در روند نیز مشاهده کرد.

قاعده کلی

همان طور که پیش از این نیز اشاره کرده بودیم هیچ روند و حرکتی در بازارهای مالی به صورت کاملاً صعودی یا نزولی نیست و در مسیر خود ریزموج هایی را برخلاف جهت اصلی خود طی می کند. اگر به تصویر زیر دقت کنید روندی صعودی را می بینید که اصلاح قیمت را نیز تجربه کرده است. اما اگر کمی دقیق تر به روند نگاه کنیم و جزئیات آن را مدنظر قرار دهیم متوجه خواهیم شد موج جنبشی که در اینجا صعودی است از 5 ریزموج تشکیل شده که با اعداد 1 تا 5 در تصویر مشخص شده است. این حرکات قیمتی که در نمودارها شاهد آن ها هستیم تحت تأثیر شرایط روانی تریدرها و تحلیلگران شکل می گیرد.

اما در موج اصلاحی نیز شاهد سه ریزموج هستیم که با حروف انگلیسی A، B و C نشان داده شده اند. به طورکلی موج جنبشی با ریزموج هایی با عنوان A، B، C، D، E یا اعداد 1 تا 5 علامت گذاری می شوند. در موج اصلاحی نیز معمولاً از حروف A، B، C و یا حروف W، X و Y برای علامت گذاری امواج استفاده می شود.

امواج محرک و اصلاحی در تئوری امواج الیوت

درجه بندی امواج الیوت

در بخش تاریخچه نظریه الیوت به این موضوع اشاره کردیم که در نمودارهای قیمتی یک سری سیکل همواره در حال تکرار هستند. در اینجا بهتر است با مفهومی با نام Fractal آشنا شوید. فراکتال یک شکل هندسی است که هر جزء کوچک آن می تواند به عنوان کل نیز در نظر گرفته شود.

برای مثال اگر یک دانه برف را در نظر بگیرید و آن را زیر ذره بین بگذارید می توانید مشاهده کنید اجزای ریز تشکیل دهنده یک دانه برف خود نیز به شکل یک دانه برف اما در سایز کوچک هستند. حال اگر بخواهیم فراکتال را در بحث نظریه امواج الیوت نیز ترکیب کنیم می توان گفت هرکدام از موج های جنبشی 1 تا 5، در دل خود امواج 1 تا 5 را دارند.

برای درک این مطلب موج یک جنبشی را در یک نمودار قیمتی در نظر بگیرید و تایم فریم نمودار قیمتی را پایین تر ببرید؛ برای مثال اگر در حال بررسی یک نمودار قیمتی در تایم فریم 4 ساعته هستید و موج یک جنبشی را در آن تشخیص داده اید حالا همان محدوده از نمودار قیمتی را در تایم فریم کوچک تر مثلاً 30 دقیقه ای بررسی کنید. با این کار در همین ریزموج می توانید امواج 1 تا 5 را مشاهده کنید.

نمودا امواج

شناسایی روندهای رمزنگاری در امواج الیوت

کاربران و فعالان بازارهای مالی انسان ها هستند که در شرایط مختلف و بنا بر احساس خود تصمیم گیری کرده و معاملات خرید و فروش را باز کرده یا می بندند. اشتراکات بسیار زیادی در میان تمام بازارهای مالی سنتی و مدرن وجود دارد.

برای مثال تمام این بازارها نمودارهای قیمتی برای دارایی های قابل معامله خود دارند که به تریدر و تحلیلگر کمک می کنند براساس آن نمودار قیمتی که درواقع رفتار و روانشناسی فعالان بازار را نشان می دهد، تصمیم بگیرند.

دارایی های قابل معامله در بازار رمزارزها همچون بیت کوین و اتریوم نیز نمودارهای قیمتی دارند که می توان از امواج الیوت برای پیش بینی روند و قیمت آینده رمزارز استفاده کرد.

نکته ای که باید به آن توجه کرد این است که با وجود اینکه بازار رمزارزها بازاری بین المللی است، گاهی حجم معاملات برخی رمزارزها به قدری کم است که امکان استفاده از ابزارهای تحلیلی برای آن ها وجود ندارد؛ به عبارت دقیق تر می توان گفت سیگنال های صادرشده از ابزارهای تحلیلی همچون امواج الیوت روی نمودارهای قیمتی رمزارزهای با حجم معامله کم و یا تاریخچه کوتاه چندان مطمئن نیستند.

به طورکلی امواج الیوت از 8 موج تشکیل شده اند که به صورت 3-5 در نمودارهای قیمتی دارایی های مختلف در بازارهای مالی دیده می شود. اولین الگو که از 5 ریزموج تشکیل می شود امواج محرک هستند و الگوی 3 موجی آخر ریزموج های اصلاحی دارد. در الگوی امواج محرک که 5 ریزموج دارد، ریزموج های 1، 3 و 5 محرک یا ایمپالس هستند؛ به این معنا که جهت حرکت آن ها هم سو با روند کلی نمودار قیمتی است، اما ریزموج های 2 و 4 اصلاحی هستند و جهت روند آن ها مخالف روند اصلی نمودار قیمتی است.

نکته ای که باید به آن توجه کنید این است که هم امواج محرک (5-3-1) و هم امواج اصلاحی (4-2) در امواج اولیه (امواج شماره 1 تا 5) هستند و ربطی به امواج A، B و C ندارند.

همان طور که در تصویر زیر مشاهده می کنید، اگر روند اصلی را صعودی در نظر بگیریم، امواج 1، 3 و 5 هم راستا با روند اصلی نمودار قیمتی و صعودی هستند (این امواج با رنگ آبی در تصویر مشخص شده اند) و امواج 2 و 4 که با رنگ سبز مشخص شده اند مخالف جهت روند اصلی نمودار قیمتی در حرکت هستند و به عنوان امواج اصلاحی شناخته می شوند.

امواج اصلاحی

  • امواج اصلاحی

برای توصیف امواج اصلاحی باید به سه ریزموج بعد از ریزموج های 1 تا 5 توجه کنید. جهت کلی این سه ریزموج در خلاف جهت روند اصلی نمودار قیمتی است؛ برای مثال اگر نمودار قیمتی جفت ارز EUR/USD صعودی باشد، امواج محرک که امواج 1، 3 و 5 در حرکت اولیه هستند هم جهت نمودار قیمتی است.

درحالی که امواج 2 و 4 در خلاف جهت نمودار قیمتی در حرکت هستند، در ریزموج های A، B و C حرکت اصلی در خلاف جهت نمودار قیمتی است؛ به این ترتیب که امواج A و C در مخالف جهت نمودار اصلی قیمت هستند؛ بنابراین اگر روند اصلی نمودار قیمتی صعودی باشد، امواج A و C نزولی هستند، اما ریزموج B هم راستای حرکت اصلی نمودار قیمتی است.

امواج هم راستای نمودار قیمتی: امواج 1، 3 و 5 در Impulsive Move و ریزموج B در Corrective Move

امواج مخالف جهت نمودار قیمتی: امواج 2 و 4 در Impulsive move و ریزموج های A و C در Corrective Move

روندها و تثبیت در تئوری امواج الیوت

اگر با نمودارهای قیمتی در بازارهای مالی مختلف آشنا باشید می دانید حتی روندهای صعودی پرقدرت نمی توانند به صورت یکنواخت و بدون استراحت به مسیر صعودی خود ادامه دهند. توقف ها یا به عبارت دقیق تر اصلاحاتی که در روند پیش رونده صعودی تشکیل می شوند به عنوان تثبیت شناخته می شوند.

امواج محرک در امواج الیوت با اعداد 1 تا 5 یا اعداد رومی (i، ii، iii، iv و v) نشان داده می شوند. همان طور که پیش از این نیز اشاره کردیم، در یک روند صعودی ریزموج های 1، 3 و 5 هم سو با روند اصلی صعودی خواهند بود؛ درحالی که ریزموج های 2 و 4 در خلاف جهت روند اصلی و نزولی خواهند بود که با عنوان تثبیت نیز شناخته می شوند.

روندها در امواج الوت

امواج اصلاحی در الیوت

پیش از این نیز اشاره کردیم که در یک روند صعودی شاهد 5 زیرموج جنبشی و سه ریزموج اصلاحی هستیم. در این بخش قصد داریم امواج اصلاحی را بررسی کنیم. این امواج ممکن است به صورت ساده یا ترکیبی شکل بگیرند.

تشخیص امواج اصلاحی به دلیل فرم های متفاوتی که ممکن است شکل دهند کار ساده ای نیست. در فرم موج اصلاحی ساده می بینیم ریزموج های ABC به شکل زیگزاگ شکل های بی قاعده ای را تشکیل می دهند که اصول خاصی ندارند.

ساختار اصلاحی زیگزاگ

یکی از فرم های رایج در ساختار اصلاحی زیگزاگ این است که موج ها برخلاف روند اصلی یعنی A و C از 5 ریزموج تشکیل می شوند؛ درحالی که موج B که هم جهت روند اصلی است از سه ریزموج تشکیل شده است. توجه داشته باشید ما در حال بررسی موج اصلاحی در یک روند صعودی اصلی هستیم؛ پس A و C خلاف جهت روند اصلی و B هم جهت روند اصلی است. همان طور که در تصویر می بینید، ریزموج B (نارنجی رنگ) در موج اصلاحی روند اصلی و هم جهت روند اصلی و صعودی است.

روند امواج اصلاحی

اما همان طور که گفتیم تشخیص امواج اصلاحی همیشه ساده نیست؛ زیرا فرم های تشکیل آن متفاوت هستند و گاهی تشخیص آغاز موج اصلاحی از پایان موج جنبشی نیز مسئله ای پیچیده است؛ برای مثال ممکن است گاهی در موج اصلاحی شاهد باشیم که ریزموج B از آخرین ریزموج جنبشی بالاتر برود و این تصور پیش آید که B موج جنبشی است؛ درحالی که اشتباه است.

تشخیص امواج اصلاحی

نکته دیگری که باید به آن توجه کرد این است که موج اصلاحی همیشه روند نزولی ندارد، بلکه گاهی به صورت هموار و افقی شکل می گیرد. این نوع موج اصلاحی با عنوان موج اصلاحی Flat شناخته می شود.

موج اصلاحی فلت

علاوه بر الگوهای Flat و Irregular که از الگوهای اصلاحی ساده هستند، یک فرم دیگر از الگوهای ساده با نام الگوی مثلثی نیز وجود دارد که برای تشکیل آن باید سقف ها کوتاه تر و کف ها بلندتر شوند. با اتصال سقف ها و کف ها شاهد تشکیل یک مثلث خواهیم بود.

توضیحات تکمیلی امواج الیوت

امواج اصلاحی پیچیده

تشخیص و بررسی امواج اصلاحی ساده بسیار آسان تر از تشخیص امواج اصلاحی پیچیده است. درحقیقت معامله گران و عملکرد آن ها رفتار قیمتی دارایی را تعیین می کند و بارها شاهد آن بوده ایم؛ به ویژه در شرایطی که یک روند قیمتی نزولی برای بازه بلندمدت به طول انجامیده، امواج اصلاحی الیوت به صورت کمتر شناخته شده تشکیل شده اند. در این امواج اصلاحی پیچیده دو موج اصلاحی ساده به علاوه یک موج X در میان دو موج اصلاحی ساده، موج اصلاحی پیچیده را شکل می دهند.

دلیل تشکیل امواج اصلاحی پیچیده و ظاهر متفاوت تری که دارند (که همین تشخیص آن را پیچیده کرده است) این است که رفتار معامله گران در برخی شرایط تغییر می کند (مثلاً در روندهای نزولی بلندمدت) و همین عامل سبب می شود موج اصلاحی نه به شکل ساده بلکه به شکل پیچیده تشکیل شود.

ساختار ترکیب دوگانه اصلاح زیگزاگ

همان طور که در تصویر زیر می بینید، در ساختار موج اصلاحی پیچیده زیگزاگ، ابتدا یک موج اصلاحی ساده زیگزاگ تشکیل می شود، پس از آن موج X و سپس باز هم شاهد یک موج اصلاحی زیگزاگ دیگر خواهیم بود که مجموعه این سه موج اصلاحی، موج اصلاحی پیچیده زیگزاگ را تشکیل می دهند.

البته در فرم های دیگر این ساختار پیچیده ممکن است موج زیگراگ ظاهر شود و در دنباله آن امواج X و سپس موج فلت را ببینیم. در ساختار دیگر ممکن است موج زیگزاگ، X و سپس موج Triangle و در ساختار دیگر ممکن است ابتدا موج زیگزاگ سپس X و پس از آن Irregular را ببینیم.

ساختار ترکیب دوگانه اصلاح زیگزاگ

ساختار ترکیب دوگانه اصلاح فلت

  • فلت – X – فلت
  • فلت – X – زیگزاگ
  • فلت – X – Triangle
  • فلت – X – Irregular

ساختار ترکیب دوگانه اصلاح ایرگولار

  • Irregular – X – Irregular
  • Irregular – X – فلت
  • Irregular – X – زیگزاگ
  • Irregular – X – Triangle

ساختار ترکیب سه گانه اصلاح زیگزاگ

  • زیگزاگ – X – زیگزاگ – X – زیگزاگ
  • زیگزاگ – X – فلت – X – Triangle
  • زیگزاگ – X – Irregular – X – فلت
  • زیگزاگ – X – Irregular – X – Triangle

ساختار ترکیب سه گانه اصلاح فلت

  • فلت – X – فلت – X – فلت
  • فلت – X – زیگزاگ – X – Triangle
  • فلت – X – زیگزاگ – X – Irregular
  • فلت – X – Irregular – X – زیگزاگ

ساختار ترکیب سه گانه اصلاح ایرگولار

  • Irregular – X – Irregular – X – Irregular
  • Irregular – X – فلت – X – Triangle
  • Irregular – X – فلت – X – زیگزاگ
  • Irregular – X – زیگزاگ – X – Triangle

نسبت های فیبوناچی در امواج الیوت

یکی از ابزارهایی که الیوت برای تنظیم امواج و پیش بینی محل برگشت قیمت استفاده از نسبت های فیبوناچی استفاده کرد این ابزار بوده است. نسبت های فیبوناچی در یک روند معنا پیدا می کنند. درحقیقت شما با استفاده از نسبت های فیبوناچی می توانید میزان اصلاح را در یک روند صعودی پیش بینی کنید.

از نظر الیوت نسبت های 38.2، 50، 61.8، 100، 161.8، 200 و 238.1 درصد، در امواجی که معرفی کرد بیشترین اهمیت را دارند. البته احتمال برگشت قیمت هرکدام از این نسبت ها در موج های مختلف متفاوت است. در ادامه برخی از این نسبت ها را در موج های مختلف بیان خواهیم کرد.

  • بسیار دیده شده است نسبت 61.8 در موج دوم بسیار معتبر بوده است؛ به عبارت دیگر پس از اصلاح 61.8 درصد از موج صعودی اول، شاهد آغاز صعود دوم خواهیم بود.
  • پس از اتمام صعود موج سوم، احتمالاً موج چهارم 38.2 درصد از صعود انجام شده را اصلاح خواهد کرد.
  • صعود انجام شده از ابتدای موج اول تا انتهای موج سوم را در نظر بگیرید. موج پنجم معمولاً 38.2 یا 61.8 درصد صعود انجام شده از مسیر گفته شده را باز خواهد گشت.

نسبت های فیبوناچی

نسبت های فیبوناچی الیوت برای موج 2

  • با استفاده از فیبوناچی ریترسمنت یا اصلاحی، موج دوم در بیشتر مواقع به میزان 61.8 یا 78.6 اصلاح کرده و پس از آن موج سوم که صعودی است آغاز خواهد شد.
  • با کمک فیبوناچی اکستنشن یا انبساطی معمولاً شاهد برگشت موج B از نسبت های 127 یا 161 خواهیم بود.
  • موج دوم هیچ گاه بیش از مسیر طی شده موج یک را بازگشت نخواهد کرد؛ به عبارت دیگر هیچ گاه بیشتر از نسبت 100 در موج دوم دیده نمی شود.

نسبت های فیبوناچی الیوت برای موج 3

  • به کمک فیبوناچی پروجکشن روی موج 1 می توان انتهای موج 3 را پیش بینی کرد.
  • همچنین اگر از فیبوناچی اکستنشن روی موج 2 استفاده کنید معمولاً انتهای موج 3 روی نسبت های 261 یا 361 تلاقی خواهد داشت.

نکات مهم برای موج 4

  • اگر فیبوناچی پروجکشن را روی موج 1 ترسیم کنید. انتهای موج چهارم احتمالاً با نسبت های 161 و یا 261 فیبوناچی پروجکشن هم سطح است.
  • اگر فیبوناچی اکستنشن را روی موج 2 ترسیم کنید انتهای موج چهارم با نسبت 261 یا 361 فیبوناچی برابر خواهد بود.
  • اصلاح موج چهارم ممکن است از نوع پیچیده و یا Flat باشد. در صورتی که اصلاح از نوع Flat باشد این موج در مدت زمان نسبتاً طولانی تشکیل خواهد شد.
  • اگر روند اصلی صعودی باشد، موج 4 نزولی خواهد بود. در چنین شرایطی میزان افت و اصلاح موج 4 باید حداقل به اندازه 6 درصد موج شماره 3 باشد که البته در بیشتر مواقع میزان این اصلاح به 38.2 الی 50 درصد موج شماره 3 می رسد.

نسبت های فیبوناچی الیوت برای موج 5

  • اگر فیبوناچی اکستنشن را روی موج شماره 4 ترسیم کنید، انتهای موج 5 را روی نسبت های 127 یا 161 نشان می دهد.
  • اگر فیبوناچی پروجکشن را روی موج شماره 1 ترسیم کنید احتمالاً انتهای موج 5 روی نسبت های 100 یا 161 درصد قرار می گیرد.
  • امکان دارد در انتهای موج 5 شاهد تشکیل الگوی پروانه (Butterfly) باشیم.
  • طول موج 5 برابر یا بزرگ تر از موج 1 است.
  • احتمال اینکه موج 5 به سطوح بالاتری نسبت به موج 3 نرسد وجود دارد. همچنین این موج ممکن است به شکل شکسته ظاهر شود.
  • موج 5 درون خود 5 ریزموج دیگر دارد.
  • درصورت ترسیم فیبوناچی پروجکشن روی امواج 1 تا 3، انتهای حرکت (انتهای موج 5) روی نسبت های 2.38 و یا 8.61 قرار می گیرد.

نسبت های فیبوناچی امواج اصلاحی موج A

  • اگر فیبوناچی اکستنشن را روی موج 4 ترسیم کنید، انتهای موج A اصلاحی را روی نسبت های 127 یا 161 نشان خواهد داد.
  • اگر فیبوناچی پروجکشن را روی موج 1 ترسیم کنید، نسبت های 100 یا 161 این فیبوناچی انتهای موج A را نشان می دهد.
  • موج A ممکن است 3 یا 5 ریزموج داشته باشد.
  • احتمال تشکیل الگوی پروانه در این موج وجود دارد.

نسبت های فیبوناچی امواج اصلاحی موج  B

  • اگر فیبوناچی ریترسمنت را روی موج A ترسیم کنید، نسبت های 61.8 یا 78.6 انتهای موج B را نشان می دهند.
  • اگر از فیبوناچی ریترسمنت روی موج A استفاده کنید، نسبت های 161 یا 127 انتهای موج B را نشان می دهد.

نسبت های فیبوناچی امواج اصلاحی موج  C

  • با ترسیم فیبوناچی ریترسمنت روی موج 1، انتهای موج C با نسبت های 61.8 یا 78.6 تلاقی خواهد کرد.
  • اگر فیبوناچی اکستنشن را روی موج B ترسیم کنید، انتهای موج C روی نسبت های 161 یا 262 موج B قرار می گیرد.
  • اگر فیبوناچی پروجکشن را روی موج A ترسیم کنید، انتهای موج C روی نسبت های 100 یا 161 فیبوناچی قرار می گیرد.

نکات مهم نسبت های فیبوناچی

ترکیب امواج الیوت با اندیکاتورهای تکنیکال

هرچند برخی تحلیلگران تکنیکال تنها از امواج الیوت برای شناسایی روند و آینده قیمتی دارایی های مختلف استفاده می کنند، می توان این ابزار قدرتمند را با دیگر ابزارهای تحلیلی همچون اندیکاتورها ترکیب کرد و برای سیگنال ها صادرشده به کمک امواج الیوت تأییدیه گرفت.

موج الیوت و سطوح بازیابی فیبوناچی

ابزارهای مختلف در تحلیل تکنیکال قرار است به شما کمک کنند که سطوح حمایت و مقاومت و به عبارت دقیق تر نقاط مناسب برای ورود و خروج از معاملات را نشان دهند. امواج الیوت که شامل 5 موج محرک و 3 موج اصلاحی هستند نیز با تغییر روند مشخص می شوند.

به عبارت دیگر پس از پایان موج یک (صعودی) موج 2 که نزولی است شروع می شود؛ بنابراین تشخیص آغاز و پایان صعود و اصلاح در موج های مختلف همان چیزی است که امواج الیوت را تشکیل می دهد. از طرف دیگر سطوح بازیابی فیبوناچی نیز همین کار را انجام می دهند و می توان برای یافتن انتهای موج از این نسبت ها استفاده کرد. پیش از این نسبت های فیبوناچی در امواج الیوت را بیان کردیم، ابزار فیبوناچی در انواع مختلف وجود دارد.

اوسیلاتور امواج الیوت

برای آنکه بتوانید این امواج را روی نمودار قیمتی دارایی های موردنظر خود تشخیص دهید، علاوه بر آموزش کامل و دقیق امواج باید تمرین کافی نیز داشته باشید. اوسیلاتور امواج الیوت (Elliott Waves Oscillator / EWO) به افرادی که هنوز نمی توانند این امواج را به راحتی روی نمودار قیمتی تشخیص دهند کمک می کند فازهای مختلف امواج را پیدا کنند.

در این اوسیلاتور 4 رنگ وجود دارند که البته کاربران می توانند بنا به سلیقه خود رنگ ها را تغییر دهند، اما به صورت پیش فرض دو رنگ برای حالت مثبت و دو رنگ برای حالت منفی وجود دارد.

  • زمانی که نمودار اوسیلاتور از سمت منفی به مثبت حرکت کند، رنگ میله ها به آبی تیره نشان داده خواهند شد.
  • زمانی که نمودار از فاز مثبت که در آن قرار دارد به سمت خط مبنا یا صفر حرکت کند، رنگ میله ها به آبی روشن تغییر خواهد کرد.
  • زمانی که اوسیلاتور به فاز منفی وارد می شود، رنگ میله های آن به نارنجی تغییر می کند.
  • اگر به سمت صفر یا خط مبنا حرکت کند، میله ها به رنگ زرد درمی آیند.

تحلیلگرانی که به دنبال سیگنال های دقیق تری از این اوسیلاتور باشند، آن را به تنهایی استفاده نمی کنند و از دیگر ابزار همچون اندیکاتور RSI، MFI و… نیز کمک می گیرند.

کاربرد امواج الیوت در بورس چیست؟

این امواج نیز مانند دیگر ابزارهای تحلیلی به تحلیلگران و معامله گران کمک می کند آینده قیمتی دارایی ها و شاخص را براساس رفتارهایی که دائماً از سوی تریدرها سر می زند، پیش بینی کنند. درحقیقت معامله گران معمولاً در هر شرایط خاصی رفتار گذشته خود را تکرار می کنند.

همین عامل سبب شده است الگوها و امواج الیوت به قدری در نمودارهای قیمتی متداول شوند که تحلیلگران بتوانند برای پیش بینی آینده روند بازار بورس یا نمادها دارایی های مختلف همچون طلا از این امواج شناخته شده استفاده کنند و براساس این امواج معاملات خرید یا فروش خود را در زمان مناسب انجام دهند. در ادامه کاربردهای امواج الیوت در بورس را خواهیم آورد:

  • اگر قصد خرید سهام یک شرکت را دارید که قیمت آن تأثیر کمتری از عوامل اقتصادی می گیرد، می توانید از امواج الیوت و نقاط ورود و خروجی که این امواج ارائه می دهند استفاده کنید.
  • بازارگردان ها در بازار بورس تهران نقش زیادی دارند که البته تمام نمادهای معاملاتی بازارگردان فعالی ندارند. در صورتی که نماد معاملاتی که قصد دارید معامله کنید بازارگردان فعالی دارد، استفاده از این امواج به شما کمک خواهد کرد به نتیجه دقیق تری برسید؛ چراکه بازارگردان حرکت قیمتی سهم را کنترل کرده و معمولاً در چنین نمادهایی رفتارها متعارف تر هستند.
  • از آنجا که امواج الیوت ابزار تحلیلی نسبتاً پیچیده ای است و برای کسانی که به آن مسلط باشند بسیار کاربردی است، توصیه می شود در صورتی که قصد خرید یک یا چند نماد معاملاتی را در تعداد بالا داشته باشید، در تحلیل خود و برای پیدا کردن نقاط ورود و خروج از امواج مذکور استفاده کنید.
  • اگر قصد دارید برای تحلیل و انجام معاملات خود در بازار بورس ایران، تایم فریم های روزانه یا هفتگی را انتخاب کنید می توانید از امواج الیوت در تحلیل خود استفاده کنید.

کاربرد الیوت در بورس

از امواج الیوت برای تحلیل قیمت بازار استفاده کنیم یا نه؟

جواب این سؤال برای همه فعالان بازارهای مالی مشابه نیست. به طورکلی هر ابزار تحلیلی قرار است به تریدر کمک کند نقطه ورود و خروج از بازار را پیدا کند. از طرف دیگر امواج الیوت یکی از دقیق ترین و کامل ترین ابزارهای تحلیل تکنیکال است که می تواند نقاط ورود و خروج را به خوبی تشخیص دهد.

نکته ای که وجود دارد این است که صرف یادگیری چند الگو از یک دوره آموزشی نباید فکر کنید توانایی استفاده از این امواج برای پیدا کردن نقاط ورود و خروج را دارید. شما باید امواج را به خوبی بشناسید، تمرین کافی داشته باشید و مطمئن شوید می توانید به صورت کاربردی و در بازار زنده از آن استفاده کنید.

چراکه یادگیری یک مطلب و استفاده از آن دو مفهوم کاملاً متفاوت هستند و شما پس از طی فرایند یادگیری باید بتوانید به صورت کاربردی از این قوانین استفاده کنید. اگر به این سطح از دانش برسید قطعاً امواج الیوت کمک بسیار بزرگی به شما خواهد کرد که سود خوبی را از بازار کسب کنید.

اما در صورتی که شما کاربری تازه کار در بازارهای مالی هستید، توصیه می شود از ابزارهای ساده تر تحلیل تکنیکال برای پیدا کردن نقاط ورود و خروج استفاده کنید.

سخن پایانی

اگر با تحلیل تکنیکال آشنا باشید حتماً می دانید ابزارهای مختلفی برای تحلیل تکنیکال وجود دارد که هر تحلیلگری ممکن است تنها از برخی آن ها استفاده کند. در بیشتر مواقع تحلیلگران برای تحلیل دقیق به چندین ابزار نیاز دارند، اما برخی معتقدند استفاده از امواج الیوت تحلیلگر را از هر ابزار دیگر برای دریافت سیگنال های دقیق بی نیاز می کند.

هرچند یادگیری این امواج و قوانین حاکم بر آن کار چندان ساده ای نیست، می توان اطمینان داشت با فراگیری آن شما به عنوان یک تریدر، سیگنال های قوی را دریافت خواهید کرد. در این مقاله سعی کردیم امواج الیوت و نکات و مطالب پیرامون آن را توضیح دهیم.

سوالات متداول

رالف نیلسون الیوت این امواج را در کتابی به نام «قانون طبیعت، راز هستی» منتشر و به جهان معرفی کرد.

براساس این نظریه، در یک حرکت صعودی شاهد موج جنبشی و موج اصلاحی هستیم. در موج جنبشی 5 ریزموج وجود دارند و در موج اصلاحی سه ریزموج. از 5 ریزموج جنبشی سه عدد از آن ها هم سو با حرکت اصلی روند و 2 عدد از آن ها در خلاف جهت روند اصلی هستند. در موج اصلاحی دو ریزموج خلاف جهت روند اصلی روند هستند و یک ریزموج هم سوی روند در حرکت است.

با اینکه دقت تحلیل به کمک این امواج بالاست، نمی توان گفت تمام سیگنال های صادرشده توسط این امواج درست هستند.

خیر، تریدرها و تحلیلگرانی که در کار خود حرفه ای هستند و تجربه و دانش کافی در این زمینه دارند می توانند از این ابزار کاربردی استفاده کنند، اما افرادی که به تازگی با این امواج آشنا شده اند ممکن است به دلیل کم بودن دانش و تجربه نتوانند سیگنال های درستی را از آن دریافت کنند.

ادامه مطلب
حراج تک قیمتی در بورس چیست؟
حراج تک قیمتی در بورس چیست؟

استفاده از حراج معاملاتی در بازار سرمایه یکی از روش های مرسوم و متداول است. در حراج های معاملاتی سیستم های خرید و فروش بازار سرمایه (خریدار و فروشنده)، مبلغ خاصی را برای اوراق بهادار، کالا یا خدمات و غیره در نظر می گیرند و پس از به توافق رسیدن معاملات خود را انجام می دهند. منظور از حراج دو مرحله از داد و ستد در جریان معاملات است نه اعمال تخفیف روی سهام. همه معاملاتی که در بورس و فرابورس قیمت گذاری و خرید و فروش می شوند از این مکانیسم پیروی می کنند. حراج های معاملاتی انواع مختلفی دارند که حراج تک قیمتی یا ناپیوسته یکی از آن هاست. در این مقاله از سری مقالات آموزش بورس خانه سرمایه قصد داریم شما را با این حراج آشنا کنیم.

حراج ناپیوسته یا حراج تک قیمتی در بورس چیست؟

در حراج تک قیمتی یا همان ناپیوسته، تا مدت زمان مشخص معامله ای بین خریدار و فروشنده صورت نمی گیرد؛ به این صورت که انگار مانعی برای رسیدن سفارش های مربوط به خرید و فروش به یکدیگر وجود دارد. حراج ناپیوسته درواقع به منظور کشف قیمت و رقابت میان خریداران و فروشندگان که سبب شکل گیری عرضه و تقاضا در بازار می شود، ایجاد شده است. هدف از این حراج رسیدن به قیمت متعادل است تا هم خریدار و هم فروشنده از آن راضی باشند و رقابت میان عرضه و تقاضا را کشف کنند.

برای مثال پیش گشایش در بورس نوعی حراج تک قیمتی است که در آن تنها فروشنده و خریدار اقدام به ثبت سفارش می کنند، اما در آن زمان خرید و فروشی انجام نمی شود. در پایان حراج ناپیوسته، هنگامی که خریدار و فروشنده در یک رقابت به توافق مشترک رسیدند، مچینگ قیمت یا همان برابری قیمت خریدار و فروشنده صورت می گیرد و حراج ناپیوسته به حراج پیوسته تبدیل می شود. در این زمان می توان گفت عرضه و تقاضا به توازن رسیده و معامله صورت گرفته است.

به طورکلی می توان گفت حراج پیوسته و ناپیوسته در زمان انجام شدن معامله با یکدیگر تفاوت دارند؛ به این صورت که در حراج ناپیوسته ابتدا به منظور رقابت بین عرضه و تقاضا یک مرحله پیش گشایش و در پایان معامله پس از مچ شدن قیمت صورت می گیرد.

زمان یا موقعیت حراج ناپیوسته

برای حراج ناپیوسته یا تک قیمتی چندین موقعیت مختلف وجود دارد که در ادامه به آن ها اشاره می کنیم.

پیش گشایش

پیش گشایش اولین گام برای حراج تک قیمتی است. نحوه کار پیش گشایش در بازار بورس به این صورت است که ابتدا سفارش های ثبت می شوند و پس از رقابت میان قیمت ها، به مچینگ قیمت می رسند. قیمت صفر تابلو نیز به دلیل وجود نوسانات قیمتی همان قیمت پایانی روز قبل است.

بازگشایی مجدد نماد یک سهم

دومین موقعیت حراج ناپیوسته زمانی است که برای بازگشایی مجدد نماد سهم به مجمع می رود. از آنجا که در مجامع مختلف عوامل متفاوتی روی ارزندگی سهام تأثیرگذار هستند، باید برای کشف قیمت جدید عرضه و تقاضا بار دیگر با یکدیگر رقابت کنند.

افشای اطلاعات شرکت ها

افشای اطلاعات شرکت ها سومین موقعیت برای حراج ناپیوسته است. تمامی شرکت های بورسی و فرابورسی موظف اند اطلاعات مهم و مؤثر را به صورت افشای اطلاعات روی سامانه کدال ببرند؛ بنابراین به دلیل آنکه اطلاعات افشاشده بر نحوه عملکرد شرکت مؤثرند، پس از افشای آن ها سهم بسته شده و پس از مدتی دوباره بازگشایی می شود که این بازگشایی مجدد به کشف قیمت جدید و به دنبال آن حراج ناپیوسته نیاز دارد.

نوسان بیش از 20 و 50 درصد قیمت

نوسان بیش از 20 و 50 درصد قیمت چهارمین موقعیت حراج تک قیمتی یا ناپیوسته است. نحوه این موقعیت به این صورت است که اگر سهمی در 5 روز کاری بیش از 20 درصد نوسان داشته باشد، برای بازگشایی مجدد آن حراج ناپیوسته برگزار می شود؛ بنابراین هرگاه شاهد نوسان 20 درصد باشیم، سهم از حراج پیوسته به حراج ناپیوسته منتقل می شود و با محدودیت دامنه نوسان در همان روز به صورت حراج تک قیمتی بازگشایی خواهد شد.

گره معاملاتی

پنجمین موقعیت حراج ناپیوسته مربوط به گره معاملاتی است. اگر شرکتی در بازار بورس مشمول گره معاملاتی شود، با محدودیت دامنه نوسان در روز معاملاتی بعد با استفاده از حراج ناپیوسته بازگشایی خواهد شد.

حراج ناپیوسته یا حراج تک  قیمتی در بورس چیست؟

فرایند بازگشایی نماد معاملاتی با حراج ناپیوسته و پیوسته

با باز شدن بازار بورس در ابتدا بازگشایی نماد معاملاتی از طریق حراج تک قیمتی به مدت 30 دقیقه با یک مرحله پیش گشایش شروع شده و پایان آن نیز با اجرای حراج ناپیوسته یا همان تک قیمتی است. در زمان باقی مانده تا پایان جلسه معاملاتی در دامنه نوسان مجاز روزانه قیمت معاملات از طریق حراج پیوسته انجام می شود.

قیمت مرجع در حراج پیوسته همان قیمت کشف شده از حراج ناپیوسته است. برای شرکت های پذیرفته در بازار اول و دوم بورس و فرابورس دامنه نوسان مجاز 5 درصد است. درخصوص تابلوهای زرد، نارنجی و قرمز بازار پایه فرابورس نیز دامنه نوسان مجاز به ترتیب 3، 2 و 1 درصد است.

کشف نکردن قیمت در حراج تک قیمتی

گاهی اوقات ممکن است در حراج تک قیمتی به دلایلی مانند برابر نبودن قیمت پیشنهادی خریدار با فروشنده یا تأیید نشدن حراج توسط سازمان بورس تأیید نشود؛ در این صورت با تشخیص سازمان بورس و پس از اطلاع رسانی، در همان جلسه معاملاتی یا در 90 دقیقه ابتدایی جلسه بعد حراج ناپیوسته بار دیگر تکرار می شود.

پس از این مراحل اگر همچنان کشف قیمت در حراج ناپیوسته بورس یا فرابورس صورت نگیرد، قیمت مرجع در دوره حراج پیوسته آخرین قیمت پایانی نماد معاملاتی خواهد بود. همچنین اگر قیمت گذاری حق تقدم سهام پس از افزایش سرمایه و حق تقدم در زمان عرضه پس از 2 نوبت حراج تک قیمتی صورت نگیرد، تا زمان کشف قیمت این حراج تکرار می شود.

مدت زمان حراج ناپیوسته درمورد زمان عرضه حق تقدم از شروع عملیات حراج آغاز شده و تا پایان جلسه معاملاتی ادامه خواهد داشت.

تفاوت بین حراج پیوسته و ناپیوسته

همان طور که گفتیم حراج تک قیمتی یا همان ناپیوسته یک مرحله پیش گشایش اضافی دارد که در آن زمان هیچ گونه معامله ای انجام نمی شود، اما در حراج پیوسته برخلاف حراج ناپیوسته امکان معامله خرید و فروش هم زمان و دوطرفه وجود دارد. همچنین برخلاف حراج پیوسته، حراج ناپیوسته در شرایط خاص امکان انجام بدون محدودیت نوسان را دارد.

سخن پایانی

در این مقاله به معرفی حراج تک قیمتی، نحوه انجام آن و تفاوت آن با حراج پیوسته پرداختیم. همان طور که می دانید حراج های معاملاتی در دو نوع پیوسته و ناپیوسته انجام می شوند و حراج تک قیمتی درواقع همان حراج ناپیوسته است. تفاوت اصلی حراج ناپیوسته با حراج پیوسته در زمان انجام آن هاست.

به این صورت که در نوع ناپیوسته یک پیش گشایش وجود دارد. این حراج در موقعیت های مختلف مانند پیش گشایش، بازگشایی مجدد نماد یک سهم، افشای اطلاعات شرکت ها، گره معاملاتی و نوسان بیش از 20 و 50 درصد قیمت انجام می شود. همچنین درصورت مچ نشدن قیمت در بازه مشخص شده برای حراج ناپیوسته، این حراج با تشخیص سازمان بورس امکان انجام مجدد را دارد.

پرسش های متداول

در حراج تک قیمتی یا همان ناپیوسته، تا مدت زمان مشخص معامله ای بین خریدار و فروشنده صورت نمی گیرد؛ به این صورت که انگار مانعی برای رسیدن سفارش های مربوط به خرید و فروش به یکدیگر وجود دارد.

این حراج در یکی از موقعیت های زیر صورت می گیرد:

حراج تک قیمتی یا همان ناپیوسته یک مرحله پیش گشایش اضافی دارد که در آن زمان هیچ گونه معامله ای انجام نمی شود، اما در حراج پیوسته برخلاف حراج ناپیوسته امکان معامله خرید و فروش هم زمان و دوطرفه وجود دارد. همچنین برخلاف حراج پیوسته، حراج ناپیوسته در شرایط خاص امکان انجام بدون محدودیت نوسان را دارد.

ادامه مطلب
راهنمای جامع معاملات روزانه برای معامله‌گران مبتدی
راهنمای جامع معاملات روزانه برای معامله گران مبتدی

معاملات روزانه (Day Trading) یا کوتاه مدت به یک یا چند بار خرید یا فروش یک دارایی مالی در طول روز گفته می شود. کسب منعفت از نوسانات کوچک، می تواند بازی پرسودی باشد؛ اگر به درستی ایفای نقش نمایید! اما در عین حال، برای افراد کم تجربه یا کسانی که از یک استراتژی معاملاتی دقیق و قدرتمند پیروی نمی کنند، معامله گری روزانه بسیار خطرناک است. یکی از موارد مهم در معاملات روزانه، انتخاب کارگزار مناسب می باشد. در واقع همه شرکت های کارگزاری شرایط مساعدی برای انجام تعداد زیادی معامله در طول روز نداشته و شما باید پیش از ورود به بازار، بر اساس منابع اطلاعاتی موجود، بهترین کارگزاری مطابق با نیازهای معاملاتی خودتان را برگزینید. برخی از معیارهایی که باید در انتخاب کارگزار باید به آن ها توجه کنید عبارتند از:

نسخه های به روز و بر مبنای سیستم عامل های مختلف از پلتفرم معاملاتی، ارائه قیمت سهام به صورت لحظه ای و منطبق بر تابلوی بازار بورس، ابزار تحلیلی پیشرفته شامل تکنیکال و اطلاعات بنیادی، سیستم سفارش گذاری حرفه ای، دقیق و پرسرعت. در ادامه مقاله می خواهیم به بررسی اصول انجام معاملات روزانه، زمان مناسب خرید و فروش، استراتژی های معاملاتی مرسوم، الگوهای نموداری قدرتمند و نحوه مدیریت ریسک معاملات بپردازیم.

چه چیزی معامله گری روزانه را سخت می کند؟

انجام معاملات روزانه، تمرین و مهارت عملی زیادی می طلبد و عوامل مختلفی وجود دارند، که ممکن است این فرآیند را به چالش بکشانند. اول این که شما باید بدانید، در مقابل معامله گران (حقوقی و حقیقی) حرفه ای قرار دارید؛ که شغل اصلیشان تجارت در بازار سهام است. آن ها به بهترین فناوری ها دسترسی داشته و با پرنفوذترین افراد فعال در تجارت و اقتصاد، ارتباطات گسترده ای دارند. در نتیجه حتی اگر موقتاً شکست بخورند؛ در بلندمدت موفق خواهند شد! اگر شما از رفتار توده جمعیت پیروی کنید؛ بدان معنی است که در راستای موفقیت آن ها گام برداشته اید! هر چقدر هم که درآمد کم و ناچیزی داشته باشید؛ در صورت نداشتن استراتژی معاملاتی مشخص، ممکن است سرمایه شما توسط این معامله گران تصاحب شود. حین انجام معاملات روزانه به یاد داشته باشید، که بابت معاملات در بازار سهام باید مبلغی مالیات بپردازید. در نتیجه باید بهترین موقعیت های معاملاتی را برگزینید.

نکته هشدار برانگیز این است، که ضررها و هزینه های معاملاتی به راحتی می توانند، سود معاملات شما را از بین ببرند. به عنوان یک سرمایه گذار حقیقی ممکن است، در معرض تعصبات روانی و عاطفی فراوانی باشید. معامله گران حرفه ای معمولاً احساسات خود را از معاملاتشان جدا می کنند؛ اما زمانی که سرمایه واقعی درگیر معامله باشد، انسان ها معمولاً تحت تأثیر احساسات قرار می گیرند!

هنگام انجام معاملات روزانه به چه نکاتی باید توجه کنیم؟

معامله گران روزانه سعی دارند، از نوسانات کوتاه مدت قیمت در دارایی هایی نظیر سهام، ارز، قرارداد اختیار معامله و قراردادهای آتی بهره ببرند و معمولاً برای انجام این کار، از بخش عمده ای از سرمایه خود با ضریب اهرمی بالا استفاده می کنند. به طور کلی معامله گران روزانه، سه مؤلفه اساسی را در مورد سهام ارزیابی می کنند:

قابلیت نقدشوندگی

سرعت و سهولت در انجام سفارشات معاملاتی یک سهم این امکان را به شما می دهد؛ تا در بهترین قیمت ها به خرید و فروش سهام بپردازید. وجود اختلاف ناچیز میان قیمت های پیشنهادی خرید و فروش و … از نمونه مزایای وجود نقدشوندگی بالا است!

نوسانات قیمت

این معیار صرفاً میزان تغییرات قیمت روزانه سهام را نشان می دهد. در واقع این محدوده قیمتی است، که معامله گران در آن به خرید و فروش می پردازند. بازه نوسان بزرگ تر، می تواند پتانسیل کسب سود یا زیان را به همان نسبت بالاتر ببرد. البته توجه داشته باشید، که محدوده نوسان مجاز روزانه در بورس تهران، از منفی تا مثبت ۵ درصد متغیر است.

حجم معاملات

حجم تراکنشات نشان دهنده این است، که در طول یک جلسه معاملاتی (یک روز کاری بازار سهام تهران) چه تعداد برگه سهم در کل بازار و در هر نماد، میان معامله گران دادوستد شده است. حجم معاملات سنگین، می تواند بیان گر تمایل بالای سرمایه گذاران نسبت به یک سهم یا فعالیت در کل بازار باشد. در واقع افزایش این مقدار اغلب، نشانه ای از وقوع یک اتفاق خاص در سهم، نظیر کاهش یا افزایش قیمت است.

هنگامی که متوجه شدید به دنبال چه سهامی برای سرمایه گذاری هستید؛ باید زمان ورود به معامله را مشخص کنید. در اینجا می خواهیم، سه مورد از ابزار تأثیرگذار در این زمینه را به طور خلاصه مرور کنیم:

سرویس های خبری زنده

مسلماً اخبار می توانند، موجب ایجاد نوسان در قیمت سهام شوند. بنابراین بسیار با اهمیت است، که به سرویس های خبری پوشش لحظه ای و مستقیم آخرین وقایع اقتصادی مرتبط با بورس، دسترسی داشته و این اخبار را به دقت دنبال کنید.

کارگزار مناسب

همان طور که در ابتدای متن ذکر شد، انتخاب یک شرکت کارگزاری معتبر، که توانایی ارائه سرویس های معاملاتی برخط با سرعت بالا و قیمت دقیق را داشته باشد؛ یکی از ملزومات معامله گری موفق در بازار سهام است.

نمودارهای شمعی ژاپنی

تحلیل تکنیکال بر اساس نمودارهای شمعی، یک خروجی واضح بر اساس فعل و انفعالات قیمت به شما ارائه می کند، که استفاده از این ابزار تحلیلی، در میان معامله گران روزانه بسیار مرسوم بوده و در ادامه توضیحات بیشتری در مورد آن ها ارائه خواهیم نمود.

قوانین ورود به معامله روانه چیست؟

پس از بررسی موارد فوق زمان آن فرا می رسد، که شرایط ورود به معامله را مشخص و مکتوب نمایید. به طور مثال، عبارت “خرید در طول روند صعودی” به اندازه کافی واضح نیست. قوانین معاملاتی ما باید دقیق و قابل آزمایش باشند؛ چیزی شبیه به توضیحات زیر:

«هنگامی که قیمت خط روند بالای مثلث را شکست، وارد موقعیت معاملاتی خرید می شویم، که این مثلث باید در نمودار دو دقیقه ای طی دو ساعت ابتدایی شروع معاملات بازار و پیش از وقوع روند صعودی تشکیل شده باشد (حداقل قبل از تشکیل یک قله و دره بالاتر در نمودار، مثلث شکل گرفته است).» زمانی که شما قواعد خاصی برای ورود به معاملات تعیین کنید، توانایی بررسی تعداد بیشتری سهم را در طول روز خواهید داشت (البته با فرض اینکه هر روز بخواهید معامله کنید). در چنین شرایطی، شما یک نقطه ورود بالقوه در استراتژی خود دارید. حال باید نحوه خروج از معاملات را تعیین نمایید.

روش های زیادی برای خروج از یک موقعیت معاملاتی برنده وجود دارد. حد ضرر متحرک و اهداف (حد) سود، مهم ترین روش های خروج از معاملات هستند، که استفاده از روش حد سود، در میان معامله گران رواج بیشتری دارد. تعیین هدف سود، به معنی خروج از معامله در نقطه ای از پیش تعیین شده می باشد. در ادامه برخی از استراتژی های تعیین هدف معاملات را به صورت مختصر معرفی خواهیم نمود.

انواع استراتژی معاملات روزانه چیست؟

نوسان گیری یا اسکالپ در معاملات روزانه

اسکالپ یا نوسان گیری یکی از محبوب ترین استراتژی های معاملاتی است. نوسان گیران پس از گذشت مدت کوتاهی از ورود به معامله، سهام خود را به فروش می رسانند. هدف قیمتی می تواند هر نقطه ای از نمودار باشد، که صرفاً به شما نشان دهد در آن معامله سود کرده اید! نوع دیگری از این استراتژی، معامله برخلاف روند است؛ که معمولاً پس از نوسانات شدید قیمتی، معامله گر بالعکس روند بازار وارد معامله می شود. این روش بر سه اصل استوار است:

  • قیمت در منطقه اشباع خرید قرار دارد.
  • خریداران اولیه آماده برداشت سود و خروج از معامله هستند.
  • سهام داران فعلی ممکن است ترسیده باشند.

اگرچه این روش ریسک بسیار بالایی دارد، اما می تواند سود قابل توجهی را نصیب معامله گران کند! هدف قیمتی این استراتژی معاملاتی، نقطه ورود به بازار معامله گران دنبال کننده روند است. مثلاً طی یک روند صعودی، در ناحیه احتمالی پایان روند اصلاحی که خریداران جدید اقدام به ورود می کنند؛ معامله گران خلاف روند اقدام به شناسایی سود و خروج از بازار می نمایند.

پیوت (نقاط چرخش) روزانه

نقاط پیوت در نمودار، یکی از پرکاربردترین روش های نوسان گیری در بازار سهام است. معامله گران روزانه همواره در تلاشند، تا در کمترین قیمت روز وارد معامله شده و در سقف قیمت روز معاملاتی، سهام خود را به فروش برسانند. تعیین اهداف معاملاتی با استفاده از نقاط پیوت بسیار ساده است. در واقع بهترین حد سود برای معاملات شما، نقطه چرخش احتمالی پیش رو است!

مومنتوم (تمایلات حرکتی) بازار

معامله گران مومنتوم معمولاً در زمان انتشار اخبار یا در خلال روندهای قوی با حجم معاملات سنگین، وارد معامله می شوند. افرادی که بر اساس اخبار دادوستد می کنند، پس از انتشار خبر اقدام به ورود نموده و تا زمانی که نشانه های بازگشت قیمت در بازار مشاهده نشود، با روند همراهی می کنند. اما ناحیه خروج سرمایه گذارانی که در بورس موج سواری می کنند؛ زمانی است که شیب روند و حجم معاملات کاهش می یابند. در واقع کاهش حجم معاملات شاید، نشانه ای از دیدگاه منفی فعالان بازار نسبت به یک سهم باشد. در پایان این بخش لازم به ذکر است، که همیشه نسبت پاداش به ریسک معاملات خود را به گونه ای تنظیم کنید؛ که سود معاملات برنده بیش از زیان معاملات بازنده باشد، یعنی حد سود نسبت به حد زیان فاصله بیشتری از نقطه ورود داشته باشد. هم چنین اگر به سودهایتان اجازه پیش روی دهید، قطعاً بازدهی معاملاتی بسیار عالی خواهید داشت. به عنوان نکته پایانی این بخش مجدداً تاکید می کنیم، که مؤلفه های ورود و خروج از معاملات باید دقیق، تکرارپذیر و قابل آزمایش باشند.

نمودارها و الگوهای قیمتی مناسب نوسان گیری

معامله گران روزانه به منظور تعیین نقاط ورود و خروج از بازار، معمولاً از ابزار تکنیکالی نظیر الگوهای شمعی شامل پوشش دهنده، دوجی و…، خطوط روند، انواع الگوهای قیمتی و… استفاده می کنند. تحلیل نموداری بدون توجه به حجم معاملات، از اعتبار چندانی برخوردار نخواهد بود! همان طور که ذکر شد، الگوهای شمعی بسیاری وجود دارند؛ که معامله گر روزانه بر اساس آن ها می تواند به دنبال نقطه ورود باشد. به طور مثال شمع دوجی که در تصویر زیر مشخص شده است، یکی از قدرتمندترین نشانه های بازگشت قریب الوقوع بازار در تحلیل تکنیکال به شمار می رود.

راهنمای جامع معاملات روزانه

در تحلیل فنی، معمولاً باید به دنبال چنین الگوهای ساده ای به همراه چندین تأیید دیگر نظیر موارد ذیل باشید:

  • به دنبال جهش های بزرگ در حجم معاملات باشید، که بیان گر تمایل معامله گران به خرید و حمایت از سهم در این سطوح قیمتی است.

توجه: این رشد حجم دادوستد می تواند، در خود شمع دوجی یا چند شمع بعدی باشد؛ که بلافاصله پس از آن شکل می گیرند.

  • در نقاط تشکیل این الگوها به دنبال سطوح حمایتی یا مقاومتی مربوط به گذشته در نمودار باشید. به طور مثال کمترین یا بیشترین قیمت روز قبلی نیز می توانند، نمونه ای از این موارد محسوب شوند.
  • به منابع اطلاعاتی نظیر شبکه های اجتماعی تخصصی و یا وبسایت های ارائه کننده آمار و داده های بازار سرمایه مراجعه کنید؛ تا جو حاکم بر بازار سهام را به درستی ارزیابی کنید.

اگر سه مرحله فوق را به دقت انجام دهید، تا حد زیادی قادر به تشخیص این هستید، که آیا این الگو توانایی ایجاد یک چرخش قیمتی در سهم را دارد یا خیر! در چنین مواردی اگر مجموع شرایط ورود مناسب بود، طبق استراتژی معاملاتی می توان اقدام به خرید نمود. تحلیل تکنیکال کلاسیک بر اساس الگوهای نموداری، اغلب اوقات نواحی خروج از معامله را به دقت مشخص می کند. به طور مثال نقطه حاصل از اضافه شدن ارتفاع الگوی مثلث در قسمت عریض الگو به نقطه شکست آن، هدف قیمتی مثلث و نقطه خروج از معامله است.

کنترل ضررها در معاملات روزانه

حد ضرر به منظور محدود کردن زیان در یک موقعیت معاملاتی تعیین می شود. در یک موقعیت خرید، حد ضرر می تواند پایین تر از آخرین کف قیمت و در یک معامله فروش (اخیراً در بورس تهران فروش تعهدی راه اندازی شده) در بالای آخرین سقف بازار قرار بگیرد. هم چنین می توان بر مبنای متوسط نوسانات یک سهم در زمان مشخص، اقدام به تعیین حد ضرر نمود. مثلاً اگر سهم «الف» به طور متوسط در هر دقیقه ۵۰ تومان نوسان قیمتی داشته باشد، شما می توانید از نقطه ورود یک فاصله ۱۵۰ تومانی را به عنوان حد ضرر در نظر بگیرید؛ تا قبل از حرکت در جهت پیش بینی شده، این سهم به اندازه کافی فضای حرکتی داشته باشد. در واقع شما باید دقیقاً مشخص کنید، که چگونه ریسک معاملات خود را کنترل خواهید نمود. به عنوان مثال در مورد الگوی مثلث و شکست صعودی آن، به نظر می رسد یک فاصله ۲۰ تومانی (مقدار فاصله بر اساس نوسانات ذاتی سهم) نسبت به آخرین دره قیمتی یا کف الگو، جایگاه مناسبی برای حد زیان باشد (توجه داشته باشید که اعداد صرفاً مثال بوده و هدف از بیان این موارد، تأکید بر مدیریت صحیح معاملات است).

روشی برای تعیین دو نوع حد زیان!

حد ضرر فیزیکی، در ناحیه قیمتی خاصی قرار داده شده و نقطه حداکثر ریسک معاملاتی شما است. در واقع این بیشترین پولی است، که تحمل از دست رفتن آن در یک معامله را دارید. نوع دیگری از دستورات توقف زیان، حد ضرر ذهنی است و عموماً زمانی اعمال می شود، که پس از ورود به معامله، شرایط ایده آل شما نقض شده است. به بیان ساده، در صورتی که تغییر غیرمنتظره ای در وضعیت بازار یا موقعیت معاملاتی ایجاد شود، بلافاصله از معامله خارج می شوید. همین شرایط در مورد نحوه خروج از معامله نیز صادق است. همچنین حد زیان ذهنی شامل تعیین حداکثر ضرر قابل تحمل در یک روز معاملاتی نیز می شود. در واقع شما برای تعیین این محدوده باید شرایط مالی و شخصیت سرمایه گذاری خود را در نظر بگیرید. هر زمان که مجموع ضررهای شما به این مقدار برسد؛ باید از ادامه کار در آن روز منصرف شوید! بنابراین شما باید در هر صورت به استراتژی و شرایط کاری خود پایبند باشید. مطمئناً فردا هم یک روز معاملاتی با فرصت های نامحدودی خواهد بود! پس از تعیین قوانین ورود و خروج از معاملات نوبت آن است، که پتانسیل استراتژی معاملاتی تدوین شده را با محدوده ریسک پذیری خود تطبیق دهید. اگر این روش معاملاتی، ریسک بالایی را به شما تحمیل می کند؛ باید برخی از جزئیات آن را تغییر دهید. پس از اتمام مراحل تدوین یک استراتژی معاملاتی روزانه، باید عملکرد آن را بسنجید. به همین منظور به اطلاعات قیمتی بازار در گذشته نه چندان دور مراجعه نموده و بدون توجه به نتیجه معامله، صرفاً به دنبال موقعیت های ورودی باشید؛ که مطابق استراتژی شما بوده اند. انجام ۵۰ الی ۱۰۰ معامله کاغذی (فرضی) میزان کارایی استراتژی معاملاتی شما را تا حد زیادی مشخص می کند. اگر نتایج این آزمون، حاکی از سودآوری روش معاملاتی بود؛ می توانید در یک حساب تمرینی شروع به کار کنید و در صورتی که بازدهی معاملات تمرینی شما طی مدت دو ماه یا بیشتر در سطح قابل قبولی قرار داشت، معامله گری روزانه در حساب واقعی اما با سرمایه کم را آغاز نمایید. اگر به هر دلیلی روش معاملاتی عملکرد مناسبی نداشت، مراحل بالا را دوباره انجام دهید!

هشدار: معاملات اهرمی که اعتبار مربوط به آن را از کارگزار خود وام می گیرید؛ شما را در برابر نوسانات قیمتی شدید، بسیار آسیب پذیر می کنند. ضریب اهرمی در عین حال که سودها را چند برابر می کند، در مواقع حرکات مخالف بازار، منجر به زیان چند برابری نیز خواهد شد! بنابراین استفاده از دستورات توقف زیان حین انجام معاملات اهرمی یا اعتباری اهمیت بیشتری دارد.

۱۰ نکته کلیدی معاملات روزانه

معاملات روزانه زمانی سودده خواهند بود، که معامله گران آن را جدی گرفته و بر اساس تحلیل خرید و فروش کنند. در واقع این یک شغل است؛ نه تفریح و نه راهی برای وقت گذرانی! باید سخت کوشانه، متمرکز، هدفمند و با کنترل احساسات معامله کنید. در اینجا  نکاتی را مطرح می کنیم، تا بدانیم چگونه می توان یک معامله گر روزانه موفق بود!

۱- دانش قدرت است

علاوه بر آگاهی از اصول انجام معاملات در بازار مالی، معامله گران روزانه باید آخرین اخبار و وقایع تأثیرگذار بر بازار سهام نظیر تصمیمات بودجه ای، قوانین تجارت و… را به دقت دنبال نمایند. برای انجام این کار و به عنوان یک فعالیت عملی، یک لیست دلخواه از سهام مورد نظر خود تهیه نموده و تمام توان خود را برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد شرکت های موجود در این فهرست و همچنین کلیت بازار، متمرکز کنید. ساده ترین راه برای انجام این کار، مراجعه به وبسایت های اقتصادی معتبر و پیگیری اخبار مربوط به دنیای سرمایه گذاری است.

۲- محدوده ریسک پذیری خود را معین کنید

باید بدانید که حداکثر توان پذیرش ریسک شما در هر معامله چقدر است! بسیاری از معامله گران موفق، در هر موقعیت معاملاتی حدوداً ۱ تا ۲ درصد ریسک نسبت به کل سرمایه را رعایت می کنند. به طور مثال فردی که ۱۰ میلیون تومان سرمایه دارد؛ با توان ریسک پذیری ۱ درصد، در بدترین حالت حداکثر متقبل ۱۰۰ هزار تومان زیان در هر معامله خواهد شد.

۱۰۰٫۰۰۰ = ۰٫۰۱ × ۱۰٫۰۰۰٫۰۰۰

در واقع شما باید بخشی از سرمایه خود را که حاضر به از دست دادن آن هستید؛ مشخص نموده و همیشه به یاد داشته باشید، که ممکن است اتفاق بیفتد!

۳- زمان مشخصی برای تحلیل و معامله گری در نظر بگیرید!

انجام معاملات روزانه نیازمند این است، که بخش زیادی از زمان خود در طول روز را به این کار اختصاص دهید. به همین دلیل این سبک سرمایه گذاری در بازار مالی، معامله گری روزانه نامیده می شود. در واقع اگر زمان محدودی دارید، بهتر است از انجام آن منصرف شوید! در این فرآیند، معامله گر باید بتواند بازار و فرصت های موجود در طول جلسه معاملاتی را با دقت بررسی نموده، تا در بهترین زمان ممکن اقدام به انجام معامله نماید. تصمیمات و اقدامات سریع در معاملات روزانه، یک نکته کلیدی است.

۴- کوچک شروع کنید

به عنوان یک معامله گر مبتدی، نهایتاً یک یا دو سهم را در زمان بازار رصد کنید. پیدا کردن فرصت های معاملاتی با تعداد کمتری سهام در فهرست مد نظر (واچ لیست)، به مراتب آسان تر است. هم چنین اگر سرمایه محدودی دارید، می توانید تعداد کمی سهم خریداری نموده و بعدها پس از کسب سود مستمر، سرمایه معاملاتی خود را افزایش دهید.

۵- از خرید سهام کوچک و پرنوسان پرهیز کنید!

احتمالاً برایتان پیش آمده است، که به دنبال سهام ارزان و انجام معاملاتی با سرمایه کم بوده باشید؛ اما شرکت های کوچک به دلیل وجود سفته بازی، نوسانات قیمتی کاذب زیادی دارند و بهتر است، در بدو ورود به بازار از معاملات چنین سهامی اجتناب کنید. اغلب اوقات این معاملات پولساز نبوده و شانس بدست آوردن سود در چنین مواردی، بسیار پایین است. به منظور ارزیابی اعتبار سهام و یافتن نمادهای مناسب انجام معاملات روزانه، به نوع بازار (بورس یا فرابورس و زیر مجموعه ها) و شرایط پذیرش در آن ها دقت نمایید. هیچ وقت بر اساس تحلیل اجمالی و فرصت های معاملاتی غیرمطمئن، اقدام به خرید سهام نکنید!

۶- معاملات خود را در بهترین زمان ممکن انجام دهید

بسیاری از سرمایه گذاران در ابتدای صبح و باز شدن بازار، سفارشات خود را در سامانه های معاملاتی ثبت می کنند؛ که همین کار به نوسانات قیمتی دامن می زند. شاید یک معامله گر حرفه ای بتواند، در همین زمان شروع بازار با شناسایی یک الگوی قیمتی خاص اقدام به معامله نموده و سود مناسبی نیز کسب نماید؛ اما تازه کاران ابتدا باید به دقت بازار را بررسی کنند و بهتر است، در ۱۵ الی ۲۰ دقیقه آغازین هیچ فعالیت معاملاتی نداشته باشند! در ساعات میانی بازار، معمولاً نوسانات کمتری وجود دارد و هرچه به سمت دقایق پایانی بازار پیش می رویم، تحرکات قیمت افزایش می یابند. هرچند طی ساعات پرنوسان بازار سهام، فرصت های معاملاتی بسیاری وجود دارند، اما چنین موقعیت هایی مناسب معامله گران مبتدی نیست!

۷- با استفاده از سفارشات معاملاتی مختلف، از سرمایه خود محافظت کنید!

نحوه ورود و خروج از معاملات را مشخص نمایید. در بازار بورس تهران، شما می توانید بر اساس دو روش قیمت بازار یا سفارشات قیمت محدود، خرید و فروش کنید. قیمت بازار، بهترین پیشنهادات قیمتی در لحظه فعلی است، اما تضمینی در مورد وضعیت قیمت در چند دقیقه بعد وجود ندارد! در سفارشات قیمت محدود، ورود در یک ناحیه قیمتی از پیش تعیین شده قطعی است، ولی در مورد اجرا شدن این سفارش ضمانتی نیست؛ زیرا ممکن است، در قیمت مذکور حجم فروش پیشنهادی به اندازه درخواست خرید شما نباشد! به هر حال سفارشات شرطی کمک می کنند، تا معاملات خود را با دقت بیشتر و بهتری انجام دهید. هم چنین معامله گران روزانه حرفه ای و باتجربه ممکن است، به منظور پوشش ریسک معاملات خود از سایر ابزار مالی نظیر اختیار معامله استفاده کنند؛ زیرا شرایط معاملاتی در این ابزار متفاوت است.

۸- نسبت به سودها واقع بین باشید

برای اثبات سودآوری یک استراتژی، لزومی بر صحیح بودن تمام معاملات نیست! طبق آمار بسیاری از معامله گران موفق، ۵۰ تا ۶۰ درصد از معاملاتشان برنده است و به دلیل نسبت پاداش به ریسک مناسب، در معاملات برنده سود بیشتری نسبت به زیان معاملات بازنده کسب می کنند. در واقع شما باید اطمینان حاصل کنید، که زیان احتمالی هر معامله به درصد معین و کوچکی از کل سرمایه محدود شده و بازده مورد انتظار نیز، از ریسک معاملات بیشتر باشد.

۹- خونسرد باشید

برخی مواقع بازار سهام اعصاب شما را امتحان می کند! به عنوان یک معامله گر روزانه باید بتوانید، احساساتی نظیر امید، طمع و ترس را در وجود خودتان کنترل نموده و اجازه ندهید تأثیرگذاری آن ها از محدوده مشخصی فراتر برود. در واقع تصمیمات معاملاتی شما، باید بر اساس منطق باشند و نه از روی احساسات!

۱۰- از استراتژی معاملاتی خود پیروی کنید

معامله گران موفق تصمیمات خود را به موقع اجرا می کنند، اما غالباً لازم نیست سریع فکر کنند؛ چرا؟ زیرا آن ها از قبل یک استراتژی معاملاتی دقیق تدوین نموده و نظم پیروی از آن را در وجود خود نهادینه کرده اند. در عوض تمرکز صرف بر سوددهی معاملات، به دنبال اجرای بی عیب و نقص استراتژی خود باشید. هیچ گاه اجازه ندهید، که احساسات بر شما غالب شده و پیروی از روش معاملاتی خود را رها کنید! یک مانترا (این واژه ریشه سانسکریت داشته و به معنی رها شدن است. از مانترا در مدیتیشن استفاده می شود و بر روی جسم و روح تأثیر مثبت می گذارد) در میان معامله گران بازار مالی وجود دارد:

استراتژی معاملاتی خود را تدوین نموده و سپس آن را در بازار پیاده کنید. پیش از آن که بخواهیم سایر جزئیات معامله گری روزانه را بررسی کنیم؛ بیاید برخی دلایل مهمی که موجب می شوند، انجام معاملات روزانه بسیار دشوار باشد را نیز بررسی کنیم.

خلاصه مطلب

همانطور که به تفصیل توضیح داده شد، جزئیات و روش های متفاوتی برای تدوین یک استراتژی معاملات روزانه وجود دارد. این سبک معاملات سهام و سایر دارایی های مالی، به چهار شیوه کلی انجام می شوند؛ که در ادامه به آن ها اشاره خواهیم نمود. ممکن است برخی از این توضیحات تکراری باشند، اما این اصول به قدری مهم و ارزشمند هستند؛ که لازم است در تمام مراحل تدوین یک استراتژی معاملاتی روزانه به آن ها توجه کنید.

  • پیروی از روند: سرمایه گذارانی که از روند جاری تبعیت می کنند؛ هنگام افزایش قیمت ها اقدام به خرید نموده و با مشاهده روند نزولی در صف فروشندگان قرار خواهند گرفت. اساس استراتژی تعقیب روند این است، که قیمت هم چنان به روند خود ادامه خواهد داد و اصولاً این معامله گران به هیچ نقطه چرخشی برای روند فعلی حداقل در آینده نزدیک، معتقد نیستند!
  • سرمایه گذاری خلاف روند: معامله گران معکوس این گونه می پندارند، که روند افزایشی قیمت ها پایدار نبوده و به زودی شاهد بازگشت بازار خواهیم بود. این افراد در بازار نزولی اقدام به خرید و در مواقع رشد بازار موقعیت های فروش اتخاذ می کنند. در واقع آن ها اکثر اوقات، امکان تغییر روند بازار را قریب‎ الوقوع می دانند.
  • نوسان گیری: در این روش معاملاتی که معمولاً توسط سفته بازان استفاده می شود؛ افراد سعی می کنند از نوسانات کوچک در قیمت سهم بهره ببرند. در حالت عادی، نوسان گیری شامل ورود و خروج سریع از یک موقعیت معاملاتی است، که شاید چند دقیقه یا حتی لحظاتی به طول بینجامد و به جز اصول معاملاتی خود شخص، از قوانین سرمایه گذاری خاصی پیروی نمی کند!
  • معاملات اخباری: برخی معامله گران کوتاه مدتی در مواقع انتشار اخبار، بر اساس این روش به دادوستد سهام می پردازند.استراتژی معاملات اخباری، به معنی اقدام برای خرید سهام حین انتشار اخبار مثبت و فروش دارایی ها، پس از انتشار اخبار بد پیرامون بازار یا یک سهم خاص می باشد. بعضی از این وقایع ، منجر به نوسانات بزرگی در بازار می شوند؛ که همین موضوع در پتانسیل کسب سود یا زیان سرمایه گذاران تأثیرگذار است.

رسیدن به مرحله استادی در معامله گری روزانه، امر دشواری است! این کار نیازمند صرف زمان، نظم و بدست آوردن مهارت می باشد. بسیاری از افراد در این مسیر شکست می خورند؛ اما مطالب مذکور در این مقاله به شما کمک می کنند؛ تا استراتژی معاملاتی سودآوری تدوین نمایید. با تمرین کافی و ارزیابی پیوسته عملکرد معاملاتی می توانید، شانس خود را برای موفقیت در این مسیر افزایش دهید.

ادامه مطلب
کندل چیست و انواع آن کدامند؟
کندل چیست و انواع کندل ها بیانگر چه هستند؟

معامله گران بورسی، برای انجام معاملاتشان در طی روز، از سه نمودار خطی، کندل استیک و میله ای استفاده می کنند. در این بین، انواع کندل (Candle) به این دلیل که به راحتی قابل استفاده هستند و نوسانات قیمت را بهتر پوشش می دهند، بسیار پرکاربردتر هستند.

کندل چیست؟

کندل یک نوع نمودار قیمتی است که با کمک آن می توان قیمت های بالا، پایین، بازشدن و بسته شدن یک اوراق بهادار در یک دوره زمانی مشخص را نشان داد.

کندل استیک در لغت به معنای شمعدان است و جالب است که بدانید، فروشندگان برنج در ژاپن اولین افرادی بودند که از کندل ها برای شناسایی قیمت بازار وشتاب قیمتی در بازارهای مالی استفاده کردند.

از کندل استیک ها زمانی استفاده می شود که تغییرات قیمت سهم دارای روند باشد. الگوهای کندل استیک معمولاً در نقاط حمایت و مقاومت سهم (اگر الگویی تشکیل شده باشد) مورد توجه قرار می گیرند و انتخاب قیمت های مناسب برای خرید سهام جزیی از نقاط قوت الگوهای کندل استیک است.

این در حالی است که این الگوها برای قیمت های خروج از سهم معمولأ عملکرد مناسبی ندارند. نمودارهای شمعی، احساسات و هیجانات سرمایه گذاران در بازار را به شکل تصویری در می آورند، به این ترتیب تحلیلگران تکنیکال می توانند زمان مناسب خرید و فروش را با بررسی و تحلیل این نمودارها تشخیص دهند.

به همین دلیل است که کندل ها، یک تکنیک بسیار مناسب برای ارزیابی دارایی هایی مانند سهام، معاملات فارکس و معاملات آتی محسوب می شوند.

اجزای نمودار شمعی

نمودار شمعی از دو بخش بدنه اصلی و سایه تشکیل شده است. بدنه اصلی شمع نشان دهنده قیمت آغاز و پایان معامله است و بخش دیگر شامل دو خط است که به سایه مشهور شده است. خط بالایی را سایه بالایی و خط پایینی را سایه پایینی می گویند.

دامنه نوسان سهم در طول دوره زمانی مورد داد و ستد توسط سایه ها نمایش داده می شود. اگر قیمت باز شدن کندل (شمع) پایین تر از قیمت بسته شدن آن باشد به عبارتی با افزایش قیمت روبرو شده باشد کندل تو خالی، سفید و یا سبزرنگ است.

اگر قیمت باز شدن کندل بالاتر از قیمت بسته شدن آن باشد سهم با کاهش قیمت روبرو شده و کندل آن توپر، مشکی یا قرمزرنگ خواهد بود. به قسمتی از کندل که بیرون از محدوده قیمت های باز و بسته شدن قرار دارد، سایه (shadow) می گویند.

در ادامه با اجزای کندل استیک ها بیش تر آشنا می شویم:

پایه و اساس نمودارهای شمعی

کندل چیست و انواع آن کدامند؟

انواع کندل

کندل چکش (Hammer)

الگوی چکش معمولأ در یک روند نزولی و در انتهای آن شکل می گیرد. این الگو دارای سه خصوصیت اصلی است که عبارت است از:

  1. بدنه کندل که در قسمت بالای آن است.
  2. سایه پایینی بلند (دو تا سه برابر اندازه بدنه).
  3. نداشتن سایه بالایی (سایه بالایی خیلی کوتاه) است.

اگر رنگ بدنه سفید باشد نشان دهنده قدرت بالای الگو برای بازگشت است. بدین معنی که قیمت سهم به سمت افزایش خواهد رفت.

کندل چیست و انواع آن کدامند؟

کندل ستاره صبحگاهی

این الگو دارای سه شمع است. مهم ترین نتیجه ای که از الگوی ستاره صبحگاهی استنباط می شود، شروع روند صعودی در انتهای روند نزولی است. معمولأ این الگو در انتهای روند نزولی شکل می گیرد که هر شمع شامل پیامی است.

  • شمع اول، نزولی و پرقدرت است.
  • شمع دوم که معمولأ فاقد بدنه بزرگ و سایه است، می تواند به شکل صعودی یا نزولی شکل بگیرد.
  • شمع سوم نسبت به شمع دوم حالت صعودی دارد.

کندل چیست و انواع آن کدامند؟

کندل سه سرباز سفید

این الگو که نقطه مقابل الگوی سه کلاغ سیاه است، معمولاً در یک روند صعودی شکل می گیرد و حاوی پیام های مثبت و خوشحال کننده برای معامله گران است.

این الگو دارای سه شمع با رنگ سفید است که به صورت صعودی و پشت سر هم تشکیل می شوند. الگوی سه سرباز سفید، بیان می کند که خریداران پر قدرتی در سهم حضور دارند و معمولاً بعد از مشاهده این الگو، قیمت سهم افزایش می یابد.

کندل چیست و انواع آن کدامند؟

کندل ماروبزو (Marubozu)

ماربزو به دو دسته مشکی و سفید تقسیم می شود:

  • ماروبزو مشکی: زمانی خود را به نمایش می گذارد که کندل روند نزولی را تجربه کند و سایه بالایی و پایینی در آن دیده نشود. فشار بیش تر فروشندگان ازجمله نتایجی است که از این نوع کندل استنباط می شود. در چنین حالتی، قیمت باز شدن برابر قیمت سقف و قیمت بسته شدن برابر قیمت کف است.
  • ماروبزو سفید: زمانی خود را به نمایش می گذارد که کندل روند صعودی را تجربه کند و سایه بالایی و پایینی دیده نشود. فشار بیش تر خریداران ازجمله نتایجی است که از این نوع کندل استنباط می شود. در این حالت قیمت باز شدن برابر قیمت کف و قیمت بسته شدن برابر قیمت سقف است.

            کندل چیست و انواع آن کدامند؟

کندل هارامی (Harami)

واژه هارامی، ریشه ژاپنی دارد و به معنی باردار بودن است. این الگو شامل دو کندل است که کندل اول نقش والده (مادر) و کندل دوم نقش فرزند را دارد.

متوقف شدن و یا کند شدن روند حرکت، مهم ترین نتیجه ای است که پس از مشاهده این کندل می توان به آن پی برد. معمولأ رنگ کندل ها در این الگو متفاوت است.

به طور مثال اگر کندل مادر سفید باشد کندل کودک به رنگ مشکی است. رنگ سفید به معنای مثبت بودن و رنگ مشکی به معنای منفی بودن است.

کندل چیست و انواع آن کدامند؟

کندل چکش معکوس (Inverted Hammer)

این الگو شباهت زیادی به الگوی چکش دارد، الگوی چکش معکوس همانند الگوی چکش در انتهای روند نزولی شکل می گیرد.

در این نوع الگو، بدنه در انتهای آن قرار دارد و اندازه بدنه یک دوم سایه بالایی است. رنگ بدنه سفید در این الگو، نشان دهنده قدرت بیش تر الگو برای بازگشت روند است.

کندل چیست و انواع آن کدامند؟

کندل ستاره عصرگاهی

این الگو شامل سه شمع است. مهم ترین خروجی این الگو شروع روند نزولی در انتهای روند صعودی است. وضعیت شمع ها در این الگو به شکل زیر است:

  • شمع اول: صعودی و بسیار پرقدرت
  • شمع دوم: بدنه شمع دوم کوچک و معمولاً دارای سایه نیست.
  • شمع سوم: نزولی

کندل چیست و انواع آن کدامند؟

 

کندل دوجی (Doji)

مفهوم دوجی اشاره به نمودارهای شمعی دارد که قیمت شروع و پایان در آن یکسان است. دوجی ها دارای بدنه نازک هستند که معمولأ به صورت یک خط نازک و باریک نشان داده می شوند.

تردید بین خریداران و فروشندگان سهم، مهم ترین نتیجه ای است که از دوجی ها استنباط می شود. در بعضی از حالات، دوجی های بعد از ماروبزو سفید دیده می شوند.

این حالت نشان می دهد که خریداران قوت خود را ازدست داده اند و برای ادامه روند صعودی سهم، نیاز به خریداران جدید است.

حال اگر دوجی بعد از ماروبزو سیاه دیده شود، نشان می دهد که فروشندگان سهم کم هستند و برای ادامه روند نزولی سهم نیاز به فروشندگان جدید با قوت بیش تری است.

کندل چیست و انواع آن کدامند؟کندل چیست و انواع آن کدامند؟ 

 

کندل دارآویز (Hanging Man)

این نوع الگو در انتهای روند صعودی تشکیل می شود و بیانگر تغییر الگو به سمت روند نزولی است (در خط مقاومت سهم تشکیل می شود). در این الگو بدنه کندل در بالای آن است و از مهم ترین خصوصیات این نوع الگو به شمار می آید.

از دیگر خصوصیات این نوع کندل می توان به این نکته اشاره کرد که اندازه سایه پایین حداقل دو برابر بدنه کندل است. معمولأ این نوع کندل سایه بالایی ندارد یا این که سایه بالایی آن بسیار کوتاه است. رنگ بدنه مشکی نشانگر قدرت بالای الگو برای برگشت را نشان می دهد.

کندل چیست و انواع آن کدامند؟

 

 

کندل ستاره ثاقب (Shooing Star)

الگوی ستاره ثاقب در انتهای روند صعودی شکل می گیرد. در این نوع از الگو، بدنه در انتهای پایینی آن است و اندازه سایه بالایی آن دو برابر بدنه است.

کندل انبرک پایینی

این الگو دارای دو شمع با رنگ های متفاوت است. در ابتدا شمع نزولی که به رنگ مشکی است تشکیل می شود. اندازه بدنه شمع نزولی، بزرگ بوده و این شمع فاقد سایه است.

پس از تشکیل شمع اول نوبت به تشکیل شمع دوم می رسد که شمع دوم در محدوده قیمتی شمع اول خواهد بود. شمع دوم معمولاً به صورت دوجی یا چکش معکوس شکل می گیرد.

کندل چیست و انواع آن کدامند؟

 

کندل سه ستاره صعودی

این الگو نیز از سه شمع تشکیل شده است. اگر بین شمع اول و دوم یک شکاف نزولی و بین شمع دوم و سوم یک شکاف صعودی تشکیل شود، می تواند پیامی مبنی بر تغییر روند از نزولی به صعودی از آن استخراج کرد.

کندل چیست و انواع آن کدامند؟

 

کندل پوشاننده صعودی

دو شمع در این الگو وجود دارد که دارای رنگ های متضاد است. این الگو در انتهای روند نزولی تشکیل می شود. شمع دوم که دارای بدنه به رنگ سفید است بیانگر روند صعودی است.

در این الگو شمع دوم کل شمع اول را که به رنگ مشکی است، پوشش می دهد. در الگوی پوشاننده صعودی، وجود و یا عدم وجود سایه ها مهم نیست.

کندل چیست و انواع آن کدامند؟

کندل سه مکعب سفید

این الگو دارای سه شمع است که همگی به رنگ سفید هستند. بین شمع ها شکاف نزولی وجود دارد که بیانگر تغییر بسیار پرقدرت روند نزولی به صعودی است. روند همه ی شمع ها در این الگو صعودی است.

کندل چیست و انواع آن کدامند؟

کندل ابر تیره

این الگو دارای دو شمع است که رنگ های متفاوتی دارند. رسیدن سهم به قیمت مقاومت ازجمله مهم ترین نتایجی است که می توان از این الگو برداشت کرد. هر دو شمع در این الگو، دارای بدنه بزرگ است.

ابتدا شمع اول با رنگ سفید تشکیل می شود و سپس شمع دوم که حداقل ۵۰ درصد از شمع اول را پوشش داده است شکل می گیرد. اگر این شمع ها در نقاطی بالاتر از سایر شمع ها شکل بگیرند بیانگر تغییر روند از صعودی به نزولی است.

کندل چیست و انواع آن کدامند؟

کندل رسوخ گر

این الگو نقطه مقابل الگوی ابر تیره است. در این الگو، ابتدا شمع مشکی تشکیل می شود و سپس شمع سفید که حداقل ۵۰ درصد از شمع مشکی را پوشش می دهد، شکل می گیرد. افزایش قیمت سهم و تغییر روند از نزولی به صعودی ازجمله نتایج قابل استنباط از این الگو است.

کندل چیست و انواع آن کدامند؟

کندل سه کلاغ سیاه

این الگو معمولاً برای معامله گران نشانگر خبرهای بد در قیمت سهم است. ادامه روند نزولی و ادامه کاهش قیمت سهم از مهم ترین نتایج مشاهده این الگو است. این الگو دارای سه شمع است که با رنگ های مشکی و پشت سر هم تشکیل می شود و معمولاً اندازه آن ها با یکدیگر برابر است.

کندل چیست و انواع آن کدامند؟

 

کندل سه خط حمله

معمولاً از این الگو به تنهایی استفاده نمی شود. الگوی سه خط حمله، دارای سه شمع به شکل نزولی است که بعد از این سه شمع، یک شمع با بدنه بزرگ به صورت نزولی شکل می گیرد. بازگشت قیمت به محدوده باز شدن شمع اول، مهم ترین نتیجه ای است که از الگوی سه خط حمله استخراج می شود.

کندل چیست و انواع آن کدامند؟

کندل تاسوکی رو به پایین

این الگو از سه شمع تشکیل شده است که دو شمع آن به صورت نزولی (مشکی) و یکی از شمع ها به صورت صعودی (به رنگ سفید) است. همانند شکل زیر شمع صعودی در میان شکاف قیمتی شمع اول و دوم شکل گرفته است. دو شمع نزولی، نشانگر قدرت فروشندگان است و شمع سفید و صعودی نشانگر شناسایی سود توسط فروشندگان است.

کندل چیست و انواع آن کدامند؟

ادامه مطلب
هزینه فرصت
هزینه فرصت چیست و چگونه محاسبه می شود؟

آقای غفاری، یک سرمایه گذار در بورس است که قصد دارد 50 میلیون تومان در بورس سرمایه گذاری کند. او پس از بررسی های فراوان، در انتخاب دو نماد #وبار و #وسان دچار تردید شده است.

نماد #وبار در 10 روز آینده افزایش سرمایه 100 درصدی را پیش رو دارد. نماد #وسان که سهم دلاری در بازار به حساب می آید، به دلیل شرایط اقتصادی حاکم در چند ماه آینده، رشد چشمگیری را تجربه خواهد کرد.

در این بین، آقای غفوری که دوست و همکار آقای غفاری است به او پیشنهاد داده است که 50 میلیون تومان را به خرید دلار اختصاص دهد. زیرا معتقد است، طی بازه زمانی چند ماهه، سود بیش تری نسبت به خرید سهام به دست می آورد.

انتخاب برای خرید هر کدام از این دو سهم و یا خرید دلار، آقای غفاری را از سودی که می تواند از خرید سهم دیگر و یا سرمایه گذاری در بازار ارز به دست بیاورد، محروم می کند. به این محرومیت در علم اقتصاد، هزینه فرصت گفته می شود.

هزینه فرصت (Opportunity Cost)

هزینه فرصت یا هزینه فرصت از دست رفته (Opportunity Cost)، عبارت است از هزینه بهترین انتخاب ممکن از بین سایر انتخاب های دیگر که از آن صرف نظر شده است. به بیان دیگر، این هزینه زمانی رخ می دهد که به بهای یک انتخاب، فرصت انتخاب و اجرای ایده های دیگر از دست برود.

در این مثال، اگر آقای غفاری تصمیم بگیرد که نماد #وبار را خریداری نماید، از سودی که می توانست از خرید سهام # وسان و دلار کسب کند، چشم پوشی کرده است. بنابراین Opportunity Cost، تفاوت بین سود حاصل شده از یک سرمایه گذاری و سود حاصل از سرمایه گذاری است که از آن چشم پوشی شده است.

نکته مهمی که در رابطه با این هزینه باید در نظر گرفت این است که تمامی انسان ها در طی زندگی روزمره خود بارها و بارها با انتخاب هایی روبه رو می شوند که تداعی کننده این مفهوم در زندگی آن هاست و البته تنها بعد مالی زندگی افراد را شامل نمی شود بلکه زمان آن ها نیز تحت تأثیر این مفهوم خواهد بود.

برای مثال، هنگامی که شما تصمیم می گیرید تعطیلات آخر هفته را به یک مسافرت کوتاه مدت اختصاص دهید، از زمانی که می توانستید به خواندن یک کتاب آموزشی تخصیص دهید، چشم پوشی کرده اید.

ممکن است در نگاه اول، بررسی موشکافانه بین دو انتخاب در زندگی روزمره برایتان دشوار باشد، اما این نکته را هرگز فراموش نکنید که این بررسی به شما کمک می کند تا فرصت های کم تری را در زندگی از دست بدهید. بنابراین شاید بد نباشد که با فرمول این هزینه بیش تر آشنا شوید، پس در ادامه با ما همراه باشید.

هزینه فرصت از دست رفته ، چگونه محاسبه می شود؟

Opportunity Cost، از تفاوت بین بازده هر گزینه انتخابی به دست می آید. فرض کنید در مثال بالا،  آقای غفاری از خرید سهام #وبار 70 میلیون سود کرده است. این در حالی است که دوست او با خرید 50 میلیون تومانیِ دلار، در همان بازه زمانی، به سودی معادل 80 میلیون تومان رسیده است. بنابراین براساس قاعده هزینه از دست رفتن فرصت، آقای غفاری 10 میلیون تومان را بر اثر انتخاب خود، از دست داده است.

حال اگر پس از خرید  دلار توسط دوست آقای غفاری، بازار بورس ریزش شدیدی را تجربه کند و او کل سرمایه اش را از دست بدهد، هزینه فرصت سرمایه آقای غفاری معادل 130 میلیون تومان خواهد بود.

بنابراین فرمول این هزینه را می توان به صورت زیر نشان داد:

هزینه فرصت = بازگشت بهترین گزینه های از دست رفته بازگشت گزینه انتخابی

آیا هزینه فرصت، همان هزینه برگشت ناپذیر است؟

در مثال های بالا، به طور کامل با مفهوم هزینه از دست رفتن فرصت آشنا شدیم اما سؤال اصلی این است که هزینه برگشت ناپذیر اشاره به چه موضوعی دارد؟

فرض کنید آقای غفاری، 500 هزار سهم 100 تومانی از شرکت وبار خریداری کرده است. در واقع وی 50 میلیون تومان بابت خرید سهام شرکت وبار پرداخت کرده که این مبلغ به عنوان هزینه برگشت ناپذیر شناخته می شود که برگرداندن آن نیازمند فروش سهام به همان مبلغ و یا مبلغ بالاتر است.

اما هزینه از دست رفتن فرصت، بیان گر میزان بازگشت سرمایه ای است که اگر سرمایه گذاری در شرایط دیگری صورت می پذیرفت، به دست می آمد. به عنوان مثال، خرید 50 میلیون تومانی از سهام شرکت وبار، برای آقای غفاری هزینه 10 میلیونی فرصتِ ناشی از نخریدن ارز را در پی داشت.

بنابراین می توان بیان کرد، هزینه از دست رفتن فرصت و هزینه نابرگشتنی دو مفهوم متفاوت از همدیگر هستند. اما اگر قصد سرمایه گذاری دارید، پیش از انتخاب باید به هر دو مفهوم توجه نمایید.

هزینه فرصت

آیا ریسک، همان هزینه فرصت از دست رفته است؟

مفهوم ریسک در اقتصاد به تفاوت میان بازگشت سرمایه فعلی و بازگشت سرمایه مورد انتظار اشاره دارد که در نتیجه آن، این احتمال وجود دارد تمام و یا بخشی از اصل سرمایه از دست برود.

برای مثال، ریسک سرمایه گذاریِ آقای غفاری در خرید سهام ممکن است این باشد که، کل مبلغ سرمایه گذاری او و یا بخشی از آن در اثر ریزش شاخص بورس از دست برود.

بنابراین مفهوم ریسک در سرمایه گذاری، اشاره به تفاوت بین عملکرد فعلی یک سرمایه گذاری و عملکرد پیش بینی شده در رابطه با همان سرمایه گذاری دارد. اما هزینه از دست رفتن فرصت، اشاره به تفاوت عملکرد فعلی یک سرمایه گذاری با عملکرد فعلی یک سرمایه گذاری دیگر دارد. پس می توان بیان کرد که هزینه از دست رفتن فرصت و ریسک دو مفهوم کاملأ متفاوت به حساب می آیند.

ادامه مطلب
انواع ریسک
ریسک چیست و انواع ریسک سرمایه گذاری کدامند؟

معمولا زمانی که صحبت از انواع ریسک به میان می آید، کلمه خطر برجسته می شود؛ اما باید بدانیم که ریسک فقط دربردارنده خطر و مفهومی منفی نیست. ریسک در معنای کلی، نا اطمینانی از آینده را نشان می دهد. ممکن است ما خود را در معرض ریسک قرار دهیم و با فرصت های مثبت مواجه شویم. این فرصت های مثبت در مفاهیم مالی قابل توضیح هستند. بنابراین ریسک دارای دو بعد مثبت و منفی است. عموماً مفهوم ریسک در مالی و سرمایه گذاری مورد توجه است. در مقاله پیش رو قصد داریم به توضیح انواع ریسک بپردازیم.

ریسک چیست و انواع آن

از آغاز پیدایش تمدن، انسان ها همواره با عوامل متغیر و خطرهای زیادی مواجه بوده اند و احتمال خسارت همواره وجود داشته است. انسان نخستین با مخاطرات طبیعی مواجه بوده و به تدریج آموخته است که اتفاقات ناخوشایند را پیش بینی کند و برای مقابله با آن ها آماده باشد. هر چه میزان رشد و پیشرفت انسان بیشتر می شود، در معرض تصمیم گیری ها و پیچیدگی های بیشتری قرار می گیرد و در معرض ریسک های بیشتری قرار می گیرد.

انواع ریسک

به طور کلی، موقعیت های ریسکی که افراد با آن مواجه می شوند معمولا شامل دو دسته می شود:

ریسک واقعی یا خالص (Pure Risk)

این ریسک ها در واقع همان خطرات فیزیکی مثل خطر تصادف، بیماری، طلاق، بلایای طبیعی و …. هستند که عمدتا در اختیار ما نیستند و در صورت وقوع، نتیجه ای جز خسارت ندارند. این ریسک ها عموماً قابلیت بیمه شدن دارند و همیشه موجب زیان می شوند.

انواع ریسک

ریسک سوداگرانه یا پویا

این نوع ریسک ها معمولا در شرایط اقتصادی قابل اندازه گیری هستند و نتیجه احتمالی آن ها می تواند سود یا زیان باشد. انواع سرمایه گذاری های اقتصادی، بازی های مبتنی بر شرط بندی، از جمله چنین ریسک هایی هستند.

انواع ریسک

ریسک های نوع اول کاملا زیان ده هستند و با بیمه کردن می توان خسارات ناشی از آن را کاهش داد. اما ریسک های نوع دوم می توانند به نتایج مثبت و سود ده ختم شوند. در ادامه به تقسیم بندی ریسک های پویا که در سرمایه گذاری با آن مواجه هستیم، می پردازیم. بهتر است ابتدا “مفهوم ریسک” در سرمایه گذاری را تعریف کنیم، در مفهوم مالی به احتمال اختلاف میان بازده مورد انتظار و بازده واقعی ریسک گفته می شود. این انحراف بازده می تواند مثبت یا منفی باشد، هر اندازه احتمال عدم موفقیت در سرمایه گذاری بیشتر باشد، در اصطلاح گفته می شود که ریسک سرمایه گذاری بیشتر خواهد بود.

طبقه بندی افراد از نظر پذیرش انواع ریسک

سرمایه گذاران را از منظر پذیرش ریسک می توان به سه دسته تقسیم نمود:

  • افراد ریسک گریز: این افراد رویکرد محافظه کارانه دارند. این شخص ترجیح می دهد، بازده مطمئنی داشته باشد و احتمال موفقیت وی بالا باشد.
  • افراد ریسک پذیر: این افراد رویکرد جسورانه دارند شخص ریسک بالا را به منظور دریافت سود بالاتر می پذیرد.
  • افراد خنثی نسبت به ریسک: سومین گروه افرادی هستند که به اصطلاح آن ها را ریسک خنثی می نامند. این افراد ارزش پولی را مقدار ارزش اسمی آن می دانند.

انواع ریسک

ریسک پذیری و ریسک گریزی به معنای به استقبال ریسک رفتن و از ریسک فراری بودن نیست. بلکه نشان می دهد، افراد ریسک گریز در ازای پذیرش یک واحد ریسک بیشتر، بازدهی بیشتری نسبت به یک واحد ریسک پذیرفته شده قبلی انتظار دارند. همچنین افراد ریسک پذیر در ازای پذیرش یک واحد ریسک بیشتر، بازدهی کمتری نسبت به یک واحد ریسک پذیرفته شده قبلی توقع دارند. این اصل که کسب بازده بالاتر تنها با پذیرش ریسک بیشتر امکان پذیر است بیانگر این حقیقت است که نمی توان ریسک نکرد و بازده به دست آورد و در مقابل نیز اگر سرمایه گذاری ریسک بالاتری بپذیرد به طور طبیعی باید انتظار بازده بالاتری داشته باشد. در واقع شما با پذیرش ریسک بیشتر پاداش دریافت می کنید که به آن صرف ریسک می گویند. صرف ریسک در سرمایه گذاری هایی که ریسک بالاتری دارند، بیشتر است.

معیارهای سنجش انواع ریسک سرمایه گذاری

برای اندازه گیری ریسک سرمایه گذاری معیارهای متفاوتی وجود دارد که یکی از مهم ترین آن ها انحراف معیار بازده تاریخی یا میانگین یک سرمایه گذاری است. بالا بودن انحراف معیار محاسبه شده نشان دهنده بالا بودن ریسک سرمایه گذاری می باشد. شرکت های بسیاری زمان و منابع مالی خود را صرف شناسایی ریسک های متفاوتی که در معرض آن هستند قرار داده تا بتوانند ریسک خود را ارزیابی و مدیریت کنند. عموماً ریسک های سرمایه گذاری، به دو نوع اساسی تقسیم می شود:

ریسک سیستماتیک

این نوع ریسک، مربوط به شرایط سیاسی و اقتصادی کلان جامعه است که قابل حذف نیست. ریسک سیتماتیک بر کل بازار اثر می گذارد و محدود به صنعت خاص نیست.

ریسک سیستماتیک

ریسک غیرسیستماتیک

برخلاف ریسک سیستماتیک، این نوع ریسک قابل کنترل و کاهش است. ما می توانیم شرکتی را که در اثر تصمیم گیری های نادرست یا شرایط بحرانی با افت قیمتی مواجه شده را خریداری نکنیم و از این ریسک جلوگیری کنیم. به جز دو مورد فوق، انواع دیگری نیز از ریسک وجود دارد که برخی زیرمجموعه همین دو نوع ریسک هستند.

ریسک غیرسیستماتیک

ریسک نرخ سود (Interest rate risk)

اگر چند گزینه برای سرمایه گذاری داشته باشیم، این نوع ریسک مطرح می شود. به عنوان مثال سرمایه گذاری در سهام یا اوراق مشارکت. تفاوت نرخ سود این دو سرمایه گذاری می تواند ما را به یکی از دو گزینه که ریسک کمتری برای ما دارد، سوق دهد. مثلاً اگر خرید سهام ۲۰ درصد سود و خرید اوراق سود ثابت ۱۵ درصدی داشته باشد و بانک سود اوراق را تا سطح ۲۰ درصد افزایش دهد در این صورت به صرفه است که با ریسک کمتری اوراق خریداری کنیم نه سهام. این نوع ریسک معمولا روی اوراق مشارکت و اوراق بدهی بیشتر اثر می گذارد.

ریسک تورم (Inflation risk)

رشد نرخ تورم باعث می شود بر بازدهی سرمایه گذاری موثر است؛ زیرا بازدهی خالص از اختلاف بازدهی ناخالص و نرخ تورم حاصل می شود. به طور مثال اگر انتظار بازدهی ۵۰ درصدی داشته باشیم و نرخ تورم سالانه ۱۵ درصد داشته، در نهایت ۳۵ درصد بازدهی خواهیم داشت. هرچه نرخ تورم افزایش یابد از میزان بازدهی ما در این حالت کاسته می شود. پس باید سرمایه گذاری انتخاب کنیم که بازدهی بیشتری داشته و در نهایت پس از کسر تورم، رضایت ما را فراهم کند. به این نوع ریسک که در اثر افزایش نرخ تورم به فرد تحمیل می شود، ریسک تورم می گویند.

ریسک مالی (Financial risk)

شرکت ها در صورت های مالی خود بخشی تحت عنوان، تسهیلات و تعهدات مالی دارند. هرچه تعهدات مالی شرکت و وام های دریافتی بیشتر باشد، توان شرکت جهت توسعه و گسترش و افزایش سوددهی کاهش می یابد. به این نوع ریسک، ریسک مالی گفته می شود. بسیاری از سرمایه گذاران با لحاظ این نکته سهام شرکت ها را خریداری می کنند و از شرکت هایی که تعهدات مالی زیادی دارند به دلیل ریسک مالی فاصله گرفته و به سراغ گزینه های کم ریسک تر می روند.

ریسک نقدشوندگی (liquidity risk)

دارایی مطلوب، دارایی است که قدرت نقدشوندگی بالا دارد. اگر دارایی به راحتی فروش نرود، صاحب آن دارایی، با ریسک نقدشوندگی مواجه است. در مورد سهام نیز این ریسک وجود دارد. فرض کنید قصد دارید سهام شرکتی را در بازار به فروش برسانید ولی به دلیل عملکرد نامناسب شرکت، کسی سهام را نمی خرد. در این حالت شما با ریسک نقد شوندگی مواجه هستید. هرچه سرعت خرید و فروش سهمی بیشتر باشد و معاملات آن را روان تر باشد این ریسک در آن کم رنگ تر است.

ریسک نرخ ارز (currency risk)

در مورد شرکت های واردات محور، ریسک نرخ ارز بسیار با اهمیت است. اگر شرکت مورد نظر شما، عمده مواد اولیه خود را وارد می کند، با رشد نرخ ارز، درگیر چالش ریسک نرخ ارز خواهد شد و هزینه زیادی را متحمل می شود. با رشد هزینه ها، سود دهی شرکت کاسته شده و نتیجه نهایی، عدم رغبت سرمایه گذاران به خرید شرکت مذکور است. البته این ریسک، نوعی ریسک غیر سیتماتیک محسوب می شود که توسط شرکت ها قابل کنترل نیست.

ریسک تجاری

در ریسک تجاری به این موضوع توجه می شود که آیا شرکت قادر به فروش محصولات و تامین هزینه های عملیاتی خود است یا خیر؟ به عبارتی، ریسک تجاری کلیه هزینه های یک کسب و کار برای عملیاتی ماندن را در نظر می گیرد. این هزینه ها شامل حقوق، هزینه تولید، اجاره تسهیلات، دفتر و هزینه های اداری می شود. سطح ریسک تجاری یک شرکت تحت تأثیر عواملی مانند هزینه کالاها، حاشیه سود، رقابت و سطح کلی تقاضا برای محصولات یا خدماتی است که می فروشد، می باشد.

ریسک اعتباری یا ریسک نکول

ریسک اعتباری یا نکول، ریسک عدم بازپرداخت سود یا اصل بدهی قلمداد می شود. این نوع ریسک برای سرمایه گذاران اوراق قرضه، نگران کننده است. اوراق قرضه دولتی، کمترین میزان ریسک نکول و به همین ترتیب کمترین بازده را دارند. از طرف دیگر اوراق بهادار شرکت، دارای بالاترین میزان ریسک نکول و در نتیجه نرخ بهره بالاتر هستند.

ریسک کشور

ریسک کشور، به عدم توانایی یک کشور در پرداخت تعهدات مالی گفته می شود. در صورت بروز چنین ریسکی، به عملکرد سایر بخش های مالی کشور نیز صدمه وارد می شود. آسیب سایر کشورهای در ارتباط با آن نیز محتمل است. این ریسک در غالب کشورهای در حال توسعه که کسری بودجه شدید دارند، رخ می دهد.

ریسک سیاسی

ریسک سیاسی زیرمجموعه ریسک سیستماتیک است. در این حالت، بی ثباتی سیاسی، جنگ، کنترل های نظامی، تغییر قوانین دولتی، روی تصمیم های سرمایه گذاری اثر می گذارد. این نوع ریسک با عنوان ریسک ژئوپلیتیک نیز شناخته می شود. نکته ای که در مورد این ریسک وجود دارد، آن است که هر چه افق زمانی سرمایه گذاری طولانی تر شود، این ریسک بیشتر می شود.

جمع بندی

در این مقاله با تعریف ریسک آشنا شدیم. انواع مختلف ریسک از منظرهای مختلف را بررسی کردیم. همچنین با طبقه بندی پذیرش ریسک در افراد مختلف، آشنا شدیم. به طور کلی، ریسک هایی که با آن مواجه هستیم؛ دو نوع قابل پویا و خالص هستند. ریسک های خالص عموماً زیان ده هستند و هدف ما صرفا کنترل ریسک های پویا است. به منظور کاهش زیان های ناشی از ریسک های سرمایه گذاری، چندین راه حل وجود دارد. لازم به ذکر است که ما قادر نیستیم همه ریسک های سرمایه گذاری را مهار کنیم. بلکه با دانش و تجربه حاصل از مدیریت ریسک می توانیم آن را به سطح قابل تحملی کاهش دهیم. یکی از راه های کاهش ریسک سرمایه گذاری، سبد دارایی است. در واقع با سرمایه گذاری در چند سهام، ریسک کلی سبد سهام کمتر از مجموع ریسک های تک تک سهام خواهد شد. استفاده از تنوع بخشی این امکان را فراهم می کند که با کنار هم قراردادن دارایی های مالی متنوع ریسک کمتری را متحمل شویم. استفاده از سهام مختلف در سبد سرمایه گذاری موجب کاهش ریسک غیرسیستماتیک می گردد. تنوع بخشی باید با دانش و تجربه کافی صورت بگیرد و در صورت امکان از متخصصین این امر بهره گرفته شود. درحالی که اکثر متخصصان سرمایه گذاری موافق هستند که تنوع سازی نمی تواند در برابر ریسک آن ها را تضمین کند، می توان گفت تنوع سازی مهم ترین مؤلفه برای کمک به یک سرمایه گذار در رسیدن به اهداف مالی دوربرد است و این درحالی که ریسک مالی را به حداقل می رساند.

ادامه مطلب
خرید-خودرو
آموزش خرید خودرو در بورس کالا

با توجه به رشد بی رویه و افسارگسیخته ی قیمت خودرو در سال های گذشته، این گروه کالایی از دسته ی کالاهای مصرفی خارج و به دسته ی کالاهای سرمایه ای وارد شده است. به این معنی که امروزه خرید خودرو مانند خرید طلا و بورس، نوعی سرمایه گذاری محسوب می شود. در ماه های گذشته، مجلس شورای اسلامی با طرحی موسوم به ساماندهی بازار خودرو، وارد عرصه شد تا شاید بتواند این بازار را مهار کند.

طرح ساماندهی بازار خودرو، بندهای زیادی دارد که یکی از مهم ترین آن ها لزوم عرضه ی خودرو در بورس کالا می باشد. درواقع، این طرح پس از شکست روش هایی مانند قیمت گذاری دستوری یا قیمت گذاری توسط شورای رقابت، نقطه ی امید مسئولان و مردم برای کنترل تورم خودرو است.

اما چه خودروهایی را می توان در بورس کالا خرید؟ روش خرید آن ها چگونه است؟ با توجه به نوپا بودن این مکانیسم فروش خودرو، سؤالاتی این چنینی بسیاری در اذهان شکل گرفته است که در این مقاله تلاش می کنیم به آن ها پاسخ دهیم. با ما همراه باشید و از زیروبم خرید خودرو در بورس کالا مطلع شوید.

چطور در کارگزاری فارابی ثبت نام کنیم؟

برای ثبت نام و استفاده از کارگزاری فارابی، کد تخفیف کارمزد معاملاتی را با وارد کردن کد 3880 در قسمت ریفرال (referral)، هدیه بگیرید.
برای شروع از لینک زیر وارد شوید:

همین الان در کارگزاری فارابی ثبت نام کنیدثبت نام

 

خودروهای قابل خرید در بورس کالا

حضور خودروهای صفر تولید داخل در بورس کالا مرحله به مرحله ای خواهد بود. به این معنی که قرار است ابتدا این طرح با برخی خودروها آزمایش شود و کم کم تمامی خودروهای تولید داخل از این طریق عرضه شوند. در مرحله ی ابتدایی، خودروهای زیر با نسبت های ذکر شده از طریق بورس کالا عرضه شده اند:

  • ۸۰درصد از تولیدات خودروی شاهین از شرکت سایپا؛
  • ۵۰درصد از تولیدات خودروی وانت کارا در دو مدل تک و دو کابین از شرکت بهمن موتورز؛
  • ۱۰۰درصد تولیدات خودروهای دیگنیتی و فیدلیتی از شرکت بهمن موتورز.

شورای رقابت هر شش ماه یک بار خودروهایی که در بازار عرضه می شوند، اعلام می کند.

شرایط خرید خودرو در بورس کالا

اگر قصد خرید خودرو در بورس کالا را داشته باشید لازم است شرایط لازم جهت ثبت سفارش خرید را فراهم کرده و سپس اقدام به خرید نمایید. در لیست زیر شرایط خرید خودرو از بورس کالا آورده شده است.

  • پیش از هر چیزی لازم است کد بورسی خود را دریافت کنید.
  • در قدم بعدی کد بورسی بازار فیزیکی را نیز دریافت کنید.
  • سپس یک کارگزاری معتبر را انتخاب کرده و در آن ثبت نام کنید.
  • فرم معرفی نامه دریافت کد بورسی بازار فیزیکیبورس کالا را آماده کنید.
  • به شعب بانکی منتخب مراجعه کرده و یک حساب وکالتی افتتاح کنید.
  • مبلغ اعلام شده برای خرید خودرو مدنظر را یک روز قبل از عرضه کالا به حساب وکالتی واریز کنید.
  • سپس به سامانه معاملاتی کارگزاری مدنظر رفته و از طریق این سامانه به صورت آنلاین اقدام به خرید خودرو کنید.

مراحل اخذ کد بورس کالا

برای خرید کالا باید کد معاملاتی کالا را از بورس کالا دریافت کنید. برای این منظور، خریداران باید از طریق کارگزاری خود اقدام به دریافت کد معاملاتی خودرو نمایند. لازم به ذکر است که این کد با کد بورسی معاملاتی سهام تفاوت دارد. برای دریافت کد بورس معاملاتی خودرو ابتدا باید مراحل زیر را طی کنید:

۱- در وب سایت سجام به آدرس sejam.ir ثبت نام کنید؛

۲- پس از ثبت نام مراحل احراز هویت را تکمیل کنید؛

۳- فرم حساب وکالتی بورس کالا را دانلود کرده و به یکی از بانک های ارائه دهنده ی این خدمات مراجعه کنید. دقت داشته باشید که حساب بانکی شما باید وکالتی بورس کالا شود.
از حساب وکالتی متقاضی برای واریز وجوه پیش پرداخت استفاده می شود. این حساب با حسابِ بورس متفاوت است. داشتن مدارک زیر برای بارگذاری حین ثبت نام در سامانه ی سجام یا افتتاح حساب وکالتی الزامی است:

  •  تصویر صفحات اول، دوم و آخر شناسنامه؛
  •  تصویر پشت و روی کارت ملی؛
  •  تصویر امضاء و اثر انگشت بر یک صفحه کاغذ سفید.

همچنین، ارائه ی مجوز فعالیت و مدارک ثبت نام در سامانه های جامع انبارها و امور مالیاتی اختیاری است. پس از این مراحل، باید نسبت به دریافت کد بورس از یک کارگزاری معتبر اقدام کنید که در ادامه مراحل آن شرح داده خواهد شد. 

خرید خودرو در بورس کالا

خرید خودرو از بورس کالا

برای دریافت کد بورس کالا به دوروش می توانید اقدام کنید. روش اول حضوری و روش دوم آنلاین است. در روش آنلاین، باید به سامانه ی کارگزاری مورد تأیید بورس کالا، مانند سامانه ی فارابی مراجعه کرده و مراحل زیر را دنبال کنید:

  • در سامانه ی بورس کالای کارگزاری فارابی به آدرس https://farabi.ebgo.ir/Login?src=3880 ثبت نام کنید؛
  • روی گزینه ی «اخذ کد آنلاین در بورس کالا» کلیک کنید؛
  • در صفحه ی جدید، شماره ی تماس و کد ملی خود را وارد کنید؛
  • کد ارسالی را در کادر موردنظر وارد کنید؛
  • در این مرحله، اطلاعات هویتی شما که قبلاً در سامانه ی سجام ثبت کرده اید، نشان داده می شود. در صورت صحیح بودن این اطلاعات، روی گزینه ی ادامه کلیک کنید؛
  • اطلاعات شخصی مانند آدرس و نیز اطلاعات شغلی و مالی خود را وارد کنید؛
  • در مرحله ی بعد، اطلاعات حساب بانکی وکالتی شما نشان داده می شود که باید آن را تأیید کنید؛
  • مدارک موردنیاز را آپلود کنید؛
  • با مطالعه ی قوانین، قسمت تعهدات مشتری را تیک بزنید؛
  • در این مرحله، یک پیامک حاوی کد بورسی بازارهای مالی و فیزیکی برای شما ارسال می شود و باید منتظر ارسال نام کاربری و رمز عبور خود از کارگزاری موردنظر خود بمانید.

در روش خرید حضوری نیز خریدار باید با دردست داشتن مدارک موردنیاز به یکی از کارگزاری های مورد تأیید سازمان بورس مراجعه کند. در کارگزاری موردنظر، فرم های لازم به متقاضی داده شده و پس از پرکردن و بررسی آن ها توسط بورس کالا، کد مشتری برای آن ها صادر می شود.

خرید خودرو در بورس کالا

اقدامات لازم پس از دریافت کد بورس کالا

پس از دریافت کد بورس کالا، ابتدا باید وارد سامانه ی خرید آنلاین بورس شده و با کلیک روی گزینه ی «اعلام شماره حساب وکالتی»، شماره حساب وکالتی خود را وارد کنید.

نکته ی مهم این است که کل هزینه ی پیش پرداخت خودرو را باید تا ساعت هشت صبح روز معامله به حساب وکالتی بورسی بانک خود واریز کرده باشید. قیمت هر خودرو از قبل و در زمان انتشار اعلامیه ی فروش خودرو در بورس اعلام می شود.

معمولاً روز بعد از انتشار اطلاعیه، امکان ثبت سفارش وجود دارد. در این روز به عنوان متقاضی باید تا ساعت ۸:۳۰، سفارش خرید خودروی خود را در سامانه ی آنلاین بورس کالا ثبت کنید. به این ترتیب، درخواست شما به بخش معاملات کارگزاری که از آن کد بورس خود را دریافت کرده اید، ارسال می شود. مبلغ واریزشده به حساب وکالتی در زمان انجام معامله قفل شده و پس از معامله به منظور انجام فرآیند تسویه به حساب بورس کالا منتقل می شود.

انتخاب و ثبت سفارش خرید خودرو در فارابی

با استفاده از نام کاربری و رمز عبوری که کارگزاری فارابی برای شما ارسال کرده است، وارد سامانه ی ایبیگوی این کارگزاری شوید. سپس اقدام به تغییر رمز عبور خود کرده و قرارداد معاملات آنلاین بورس کالا را تأیید کنید.

سپس از بخش عرضه ها و سفارشات سامانه ی ایبیگو، گزینه ی اطلاعیه ی عرضه را انتخاب کنید.

در مرحله ی بعد، از بخش تابلوی معاملات، گزینه ی تالار خودرو را انتخاب و روی گزینه ی جست وجو کلیک کنید. به این ترتیب، همه ی خودروهای قابل عرضه در بورس کالا برای شما نمایش داده می شوند.

برای مشاهده ی جزئیات عرضه ی یک خودرو، روی گزینه ی چشمِ کنار آن کلیک کرده و اطلاعات پنجره ی بازشده را مطالعه کنید. برای ثبت سفارش نیز روی آيکون + کلیک کنید.

 

در پنجره ی جدید، قیمت و مقدار سفارش را با توجه به بندهای اطلاعیه انتخاب کنید. برای انتخاب قیمت می توانید به تشخیص خود عمل کرده و یا قیمت پایه را انتخاب کنید. همچنین، می توانید اختیار آن را به کارگزاری بسپارید. برای این کار، گزینه ی «قیمت به صورت سفارش باز» را انتخاب کنید.

 

در مراحل بعدی، به ترتیب روی گزینه های ثبت اولیه و ثبت نهایی کلیک کنید. 

 

ازآن جایی که خرید خودرو به روش حراج انجام می شود، هرچه قیمت تعیین شده بالاتر باشد، شانس شما برای خرید بیش تر خواهد شد. همچنین، اگر تقاضا برای یک خودرو زیاد باشد، قیمت نهایی قطعاً از قیمت پایه بیش تر خواهد شد.

اقدامات لازم پس از روز معاملاتی

پس از برنده شدن در حراجی، باید نمایندگی دریافت خودرو را در سامانه ی بورس آنلاین کالا انتخاب کنید. لازم به تأکید است که شرکت در جلسات معاملاتی تنها برای کارگزاری ها میسّر است. نام، آدرس و شماره ی تماس کارگزاری های مجاز به شرکت در حراج خودرو در سایت بورس کالا قید شده است.

همچنین، در صورت برنده شدن، سه روز فرصت دارید که بقیه ی مبلغ را همراه با هزینه های جانبی به حساب وکالتی خود واریز نمایید. در غیر این صورت یا در صورت انصراف، مشمول پرداخت جریمه خواهید شد. برای مشاهده ی این مبالغ کافی است بعد از تأیید خرید به سامانه ی ایبیگو مراجعه کنید. این هزینه ها به طور خلاصه شامل موارد زیر هستند:

  • مالیات بر ارزش افزوده؛
  • مالیات و عوارض شماره گذاری؛
  • هزینه ی بیمه ی شخص ثالث؛
  • کارمزدهای معاملاتی.

حال سؤال این است که چطور می توان از قیمت خودروها در بازار بورس مطلع شد؟ در بخش بعد به این سؤال پاسخ داده خواهد شد.

اطلاع از قیمت خودرو در بورس کالا

مرجع اصلی اعلام قیمت و زمان عرضه ی خودروها در بورس کالا، وب سایتی اصلی این بازار معاملاتی یعنی http://www.ime.co.ir است. در این وب سایت برای اطلاع از قیمت و زمان عرضه ی خودروی موردنظر خود، مراحل زیر را در پیش بگیرید:

  • کلیک روی نوار بازارها در بالای صفحه؛
  • کلیک روی بازار فیزیکی؛
  • انتخاب اطلاعیه ی عرضه؛
  • انتخاب گروه صنعتی به عنوان گروه اصلی و سپس گروه خودرو به عنوان زیرگروه؛
  • در صفحه ی جدید، بازه ی زمانی موردنظر خود را مشخص کنید و بر روی گزینه «نمایش» کلیک کنید.

 همان طور که ملاحظه می کنید، تمامی اطلاعات لازم در مورد خودروی موردنظر، اعم از موارد زیر به شما نمایش داده می شوند:

  • تاریخ عرضه؛
  • قیمت پایه؛
  • مشخصات خودرو؛
  • تولیدکننده و عرضه کننده؛
  • تعداد خودروهای بورس در بازه ی مشخص شده؛
  • مکان و تاریخ تحویل.

فرآیند تعیین قیمت خودرو در بورس

شورای رقابت مرجع اصلی تصمیم گیرنده درخصوص قیمت های بورس خودرو است. این شورا قیمت پایه را اعلام کرده و سپس در جلسه ی معاملاتی، کارگزاری ها قیمت های موردنظرشان را اعلام و با یکدیگر رقابت می کنند. مشخص است که بین قیمت پایه و قیمت فروش، اختلاف وجود دارد. طرح ساماندهی بازار خودرو اعلام کرده است که این مقدار را به شرح زیر هزینه خواهد کرد:

  • ۲۰درصد صرف توسعه ی حمل ونقل عمومی و جایگزینی خودروهای فرسوده می شود؛
  • ۱۰درصد صرف افزایش کیفیت و کمیّت تولید خودرو می شود؛
  • ۲۰درصد به اعطای تسهیلات خرید خودرو به زوج های جوان اختصاص می یابد؛
  • ۵۰درصد به خودروسازان به عنوان تسهیلات قرض الحسنه به منظور تحقیق و توسعه اختصاص می یابد.

تأثیرات عرضه خودرو در بورس

خرید خودرو در بورس کالا
اولین هدف طرح ساماندهی بازار خودرو که یکی از بندهای آن عرضه ی خودرو در بورس است، شفاف سازی قیمت خودرو و کاهش حجم حباب شکل گرفته حول این محصول اعلام شده است. به گفته ی مسئولان، این هدف با حذف دلالی های معمول و مرسوم در بازار خریدوفروش خودرو محقق خواهد شد. همچنین، حذف قیمت گذاری دستوری نیز مزیتی است که این طرح برای خودروسازان دارد.

خرید خودرو از بورس کالا با توجه به عدم شفافیت قیمت خودروها در بازار آزاد می تواند به کاهش ریسک خرید این محصول کمک کند. همچنین، در بیش تر مقاطع سال های اخیر، تقاضای خودرو از عرضه ی آن بسیار بیش تر بوده است. حامیان این طرح، معتقد هستند که فروش خودرو در بورس و اعمال کنترل بیش تر بر عرضه ی آن، سبب توزیع عادلانه تر این کالا در بین همه ی اقشار جامعه می شود.

نکات مهم در خصوص خرید خودرو در بورس کالا

در صورتی که شرایط لازم برای ثبت سفارش خرید خوردو در بورس کالا را دارید، لازم است در هنگام انجام اقدامات بعدی به نکات زیر توجه داشته باشید.

  • برای خرید خودرو در بورس کالا به زمان بندی اعلام شده در سامانه بورس کالا توجه کرده و خرید خود را در این زمان بندی انجام دهید.
  • برای انجام مراحل خرید خودرو، یک کارگزاری معتبر مانند کارگزاری مفید، فارابی یا و… را انتخاب کنید.
  • ثبت نام خود را در سامانه سجام تکمیل کنید.
  • ثبت نام خودرو مدنظر را باید در تاریخ عرضه خودرو و قبل از ساعت 8:30 صبح آن روز انجام دهید.
  • علاوه بر واریز قیمت پایه ای خودرو باید مبلغی را به عنوان مالیات بر ارزش افزوده و کارمزد کارگزاری پرداخت کنید.
  • مابقی مبلغ خودرو را باید حداکثر تا 48 ساعت بعد از ثبت سفارش خرید، واریز کنید. چراکه در صورت عدم واریز در مدت زمان مقرر، مشمول جریمه خواهید شد.

مراحل تحویل خودرو از بورس کالا

پس از آنکه موفق به خرید خودرو از بورس کالا شدید، نوبت به تحویل خودرو می رسد. جهت تحویل خودرو لازم است به ترتیب مراحل زیر را طی کنید.

  • ابتدا لازم است در مهلت قانونی اعلام شده تسویه حاسب را انجام دهید.
  • سپس مستندات و مدارک مربوط به واریز وجه و انتخاب نمایندگی را ارائه دهید.
  • پس از آن به صورت حضوری یا غیرحضوری به کارگزاری مدنظر اطلاع دهید.
  • مستندات و مدارک لازم را به شرکت فروشنده خودرو ارائه دهید.
  • مراحل ثبت نام را در شرکت فروشنده خودرو تکمیل کنید.
  • در آخر نیز با انجام تمام مراحل بالا خودرو را تحویل خواهید گرفت.

 

بررسی قوانین خرید خودرو در بورس کالا

با وجود آماده سازی شرایط اولیه و انجام اقدامات لازم جهت خرید خودرو در بورس کالا ممکن است در مورد برخی از خودروها مجاز به ثبت نام نباشید. در واقع از آنجایی که بعضی از خودروسازان شرایط و محدودیت های جداگانه ای را برای خرید خودرو در بورس کالا مشخص کرده اند، این احتمال وجود دارد تا شرایط متقاضی با شرایط مشخص شده از جانب خودروساز مغایرت داشته باشد. برخی از این محدودیت ها در لیست زیر آورده شده است، اما بااین حال لیست دقیق تر محدودیت ها در تمام دوره ها پیش از روز عرضه توسط سازمان بورس اعلام می شود.

  • محدودیت کد ملی؛ این محدودیت سبب می شود تا کد ملی مجاز به خرید یک خودرو باشد.
  • محدودیت در خرید افراد حقوقی؛ این محدودیت سبب می شود تا سازمان ها و شرکت ها مجاز به ثبت نام نباشند.
  • محدودیت در ظرفیت خرید افراد حقوقی؛ این محدودیت سبب می شود تا افراد حقوقی در تعداد محدودی خودرو مجاز به ثبت نام باشند.
  • محدودیت در ثبت نام مجدد؛ این محدودیت سبب می شود تا افرادی که در دوره های قبلی موفق به خرید خودرو شده اند، مجدداً مجاز به ثبت نام نباشند.

 

 

آموزش نحوه افتتاح حساب وکالتی

علاوه بر خرید خودرو در بورس کالا، به طور کلی لازمه فعالیت در بازار فیزیکی بورس کالا افتتاح حساب وکالتی است. جهت افتتاح حساب وکالتی معاملات بورس کالا می توانید به یکی از بانک های ملت، ملی، کشاورزی، صادرات، سپه یا تجارت مراجعه کنید. جهت افتتاح حساب وکالتی لازم است مدارک شناسایی، فرم معرفی نامه را به همراه داشته باشید.

پس از آنکه حساب وکالتی شما با موفقیت افتتاح شد، از این پس می توانید مبلغ پیش پرداخت خرید خود را در این حساب واریز کنید. سپس به سامانه کارگزاری مدنظر رفته و در قسمت “اعلام شماره حساب وکالتی”، شماره حساب وکالتی خود را وارد کنید. با تکمیل این مراحل کارگزاری این اجازه را دارد تا در هنگام ثبت سفارش خرید در بورس کالا، وجه واریز شده در این حساب را برداشت کند.

 

آیا امکان انصراف از خرید خودرو در بورس کالا وجود دارد؟

خوشبختانه این امکان فراهم شده تا متقاضیانی که به هر دلیلی قصد انصراف از خرید خودرو در بورس کالا را دارند، بتوانند در موعد مقرر درخواست انصراف خود را ثبت کنند. بورس کالا جهت ثبت درخواست انصراف زمان را تعیین و اعلام می کند. به این ترتیب تا افراد در این بازه زمانی مشخص شده اقدام کرده و درخواست خود را ثبت کنند. در نهایت نیز درخواست های انصراف توسط کارشناسان بورس هر نیم ساعت (در ساعات کاری) بررسی و تأیید خواهند شد.

سخن پایانی

در سال های اخیر و با افزایش بی رویه ی قیمت خودرو، این کالا به دسته ی کالاهای سرمایه ای وارد شده است. همان طورکه پیش بینی می شد، خودرو نیز مانند دیگر کالاهای سرمایه ای به بازار بورس راه یافت. این امر از طریق یکی از بندهای طرح ساماندهی بازار خودرو میسر شده است که خودروسازان را ملزم به ارائه ی برخی خودروها در بازار بورس کالا می کند.

در حال حاضر، خودروهای شاهین، وانت کارا، دیگنیتی و فیدلیتی در این بازار عرضه می شوند. به منظور خرید خودرو از بازار بورس کالا، باید در سامانه ی سجام ثبت نام کرده، حساب وکالتی باز کنید و با ثبت نام در یک کارگزاری مورد تأیید سامانه ی بورس کالا، کد بورس کالا دریافت نمایید. در روز ثبت نام نیز باید کل مبلغ خودرو را در حساب وکالتی خود داشته و از طریق سامانه ی بورس کالا درخواست خود را ثبت نمایید.

در صورت برنده شدن کارگزاری شما در حراجی، باید نمایندگی تحویل آن را تعیین کرده و هزینه های جانبی را پرداخت کنید. قیمت پایه ی خودرو در بورس کالا توسط شورای رقابت تعیین می شود.

سؤالات متداول

۱- در بورس خودرو چه خودروهایی را می توان خریداری کرد؟

در حال حاضر، امکان خرید خودروهای شاهین، وانت کارا تک و دو کابین، دیگنیتی و فیدلیتی وجود دارد.

۲- احراز هویت در سامانه ی سجام چقدر طول می کشد؟

معمولاً بین ۲۴ تا ۴۸ساعت.

۳- کدام کارگزاری ها برای ثبت نام بورس خودرو مجاز هستند؟

لیست کارگزاری های مجاز در وب سایت بورس کالا آمده است.

۴- در کدام بانک ها می توان حساب وکالتی باز کرد؟

بسیاری از بانک ها این خدمات را ارائه می کنند اما بهترین بانک برای بازکردن حساب وکالتی بورس کالا، بانک ملت است.

۵- تحویل خودرو به چه مدارکی نیاز دارد؟

اصل و تصویر کارت ملی و شناسنامه ی خریدار، مدارک احراز محل سکونت مطابق با بخشنامه ی راهور ناجا و ارائه ی شماره ی شبا از الزامات دریافت خودرو هستند.

۶- در صورت عدم موفقیت در خرید، تکلیف مبلغ واریزشده چه می شود؟

در این صورت، مبلغ در پایان روز از حالت بلوکه خارج می شود.

۷- موعد تحویل خودروها چه زمانی است؟

موعد تحویل خودروها در اطلاعیه ی عرضه ذکر می شود.

ادامه مطلب
در بورس ضرر کردم چه کنم؟ ٧ گام موثر
جبران ضرر در بورس؛ فرمول محاسبه و روشهای جبران ضرر

زیبایی بازار سهام این است که فرصت های زیادی را در اختیار شما قرار می دهد. حتی کسانی که می گویند: «در بورس ضرر کردم» نیز فارغ از باخت های قبلی خود، فرصت های زیادی برای کسب درآمد دارند. اما متاسفانه تعداد کمی از مردم این موضوع را درک می کنند و پس از ضرر احساس ناامیدی در وجودشان زبانه می کشد. کنترل احساسات شما در این موقعیت حساس اهمیت زیادی دارد. از این رو باید زمانی را به خود اختصاص دهید و در آن بازه، اشتباه های خود را ارزیابی کنید. در این قسمت از خانه سرمایه، 7 گام موثر برای جبران ضرر در بورس را برایتان مهیا کرده ایم. اگر می خواهید پس از زمین خوردن در بورس، زودتر از جایتان بلند شوید، تا پایان این ماجرا با ما همراه باشید.

در بورس ضرر کرده ام؛ نگاهی به رفتارهای احتمالی و اشتباه

شاید پیشگیری از ضرر بسیار مهم باشد، اما زمانی که ضرر می کنیم، واکنش ما در برابر ضرر بسیار مهم تر از میزان ضرر است. بسیاری از سرمایه گذارانی که ضرر می کنند، مغلوب احساس شکست خود می شوند و با انکار این احساس سعی در معاملات بیشتر دارند که در نهایت بیشتر به ضررشان تمام می شود.
این در حالی است که بسیاری از افراد عقب نشینی می کنند، زیان خود را بقچه پیچ کرده و در گوشه ای می گذارند تا مبادا به آن فکر کنند. برخی از سرمایه گذاران نیز به دنبال معاملات بهتر می گردند؛ این ها همان افرادی هستند که برای جبران خسارات خود دست به کار می شوند.
اما هیچ کدام از این واکنش ها سازنده نیستند. در حقیقت اگر شما یاد نگیرید که چگونه معاملات خود را از دست ندهید، این ضررها دوباره تکرار خواهند شد. ولی چرا این حرف را می زنیم و اصلا چرا پای جبران ضرر در بورس را وسط کشیده ایم؟
تصمیماتی که سرمایه گذاران بعد از ضرر و زیان می گیرند، معمولا مملو از احساسات است. این احساسات افسار معاملات شما را در دست می گیرند و حالت های متفاوتی را برایتان رقم می زنند؛ مثلا:

• رفتار نامنظم در معاملات
• کاهش معاملات زودرس
• اضافه کاری
• باقی ماندن در موقعیت های غیر سودآور به مدت طولانی
• انجام اقدامات بدون هیچ سود

شاید این موقعیت ها دور به نظر برسند، اما واقعیت این است که سرمایه گذاران کم تجربه این کارها را از ترس ضررهای دیگر انجام می دهند.

در بورس ضرر کردم چه کنم؟ ٧ گام موثر

مانند یک سرمایه گذار حرفه ای رفتار کن!

تفاوت عمده ای میان یک معامله گر موفق و بازرگانان شکست خورده وجود دارد؛ این تفاوت در شیوه رسیدگی به ضررهای معاملاتی به چشم می آید.
اولین تفاوت میان این دو دسته از سرمایه گذاران در این است که افراد باتجربه ضررها را فرصتی برای یادگیری و بهبود معاملات خود می دانند.

همه شما می دانید که جبران ضرر در بورس، بسیار چالش برانگیز است، به ویژه اگر این ضررها بزرگ هم باشند؛ اما موفقیت هیچ گاه با انکار، کنار کشیدن یا نادیده گرفتن ضررها به دست نمی آید.
بنابراین بهتر است که به این ضررها به چشم یک فرصت طلایی نگاه کنید، مطمئن باشید با این دیدگاه تبدیل به یک تاجر ماهر خواهید شد.

فرمول جبران ضرر در بورس

برای اینکه بدانید در ازاری ضرری که کرده اید، چه مقدار باید سود کنید تا جبران ضرر شود، از فرمول زیر استفاده کنید:

A=((B-C)/C)100

  • A: قیمت خرید اولیه
  • B: قیمت کنونی
  • C: درصد سود لازم برای جبران زیان

جدول جبران ضرر در بورس

با توجه به فرمول بالا، برای جبران ضرر در بورس، باید مطابق با جدول زیر سود کنید. بر اساس این جدول، هرچه میزان ضرر شما بیشتر باشد، برای جبران ضرر باید مقدار بیشتری سود کسب کنید.

درصد ضرر درصد سود برای جبران ضرر در بورس
5% 5%
10% 11%
15% 18%
20% 25%
25% 33%
30% 43%
40% 67%
50% 100%
60% 153%

7 گام موثر برای جبران ضرر در بورس

زمانی که می گویید در بورس ضرر کردم، دنیا به آخر نرسیده است. اگر می خواهید از لحاظ احساسی قوی تر و منظم تر شوید و در بورس موفق تر گام بردارید، با ما همراه باشید. تنها هفت قدم با آن چه که می خواهید، فاصله دارید.

1. مسئولیت ضرر و زیان خود را بپذیرید

اولین گام این است که ضرر خود را بپذیرید و قبول کنید که مسئولیت این ضرر، تمام و کمال با خود شما است. هیچ فردی مسئولیت ضرر و زیان شما را در بورس قبول نخواهد کرد.
زمانی که مسئولیت ضرر خود را قبول می کنید، دقیقا همان جایی ایستاده اید که باید باشید.
بسیاری از سرمایه گذاران می گویند در بورس ضرر کردم و مقصر این ضرر، مشاوران بورس بوده اند. اما واقعیت این است که مشاوران فقط شما را در این مسیر راهنمایی کرده اند و خودتان با علم به خطرات بازار بورس در این راه قدم گذاشته اید.

در بورس ضرر کردم چه کنم؟ ٧ گام موثر

2. معاملات را متوقف کنید

معمولا افرادی که در بورس ضرر می کنند، یا بازار را برای همیشه کنار می گذارند یا با شدت مضاعفی مشغول معامله می شوند. هر دو روش اشتباه است و قطعا راهی برای جبران ضرر در بورس پیش پای شما نمی گذارند. برای جبران ضررهای خود سریع دست به کار نشوید.

زمانی که با ضرر مواجه می شوید، هرگز نباید سعی کنید که این ضرر را در یک معامله یا یک روز جبران کنید. بهتر است مدتی دست نگه دارید و به خاطر داشته باشید که ضررهای عمده را نمی توان با سودهای کلان جبران کرد.

از این رو بهترین کار این است که کمی صبر کنید. این مدت برای شناسایی اشتباهات بهترین فرصت است؛ برای این کار تنها باید وقایع و اتفاقات را به دقت ارزیابی کنید.
باید بفهمید که در کدام مرحله کوتاهی کرده اید؛ آیا بیش از حد ریسک کرده اید؟ آیا برنامه ریزی درستی برای تجارت خود نداشته اید؟ در معاملات خود به اندازه کافی تیزبین نبوده اید یا برای جبران ضررهای قبلی دوباره ضرر کرده اید؟

3. اشتباه های خود را تکرار نکنید

در زمان استراحتتان، تمام معاملات گذشته را با دقت بررسی کرده و اشتباه های خود را پیدا کنید. بعد از کشف این اشتباه ها نوبت به برنامه های آینده می رسد. برای معاملات آینده خود و جبران ضرر در بورس یک برنامه دقیق بریزید؛ برنامه شما باید شامل تمام کارهایی باشد که باید انجام دهید و کارهایی که دیگر انجام نخواهید داد.

4. برنامه ریزی بهتری داشته باشید

معمولا سرمایه گذاران موفق ضرر را به یک موقعیت طلایی تبدیل می کنند؛ آن ها منتظر فرصت بعدی برای سوددهی می مانند. آیا شما هم می توانید عواملی که شیوه تجارت شما را معکوس می کند، تشخیص دهید؟
این همان کاری است که معامله گران با تجربه انجام می دهند. آن ها از شرایط بازار، بهره می گیرند و نه تنها ضرر اولیه را جبران می کنند، بلکه سودی قابل توجه نیز به سود اصلی خود می افزایند.
آیا شما امکان شناسایی اصلی ترین فاکتورهای بازار را دارید؟ اقداماتی مانند تغییر در نوع حرکت و قیمت ها که با شناسایی روند تغییر آن ها سوددهی دور از انتظار نخواهد بود. اگر از چنین امتیازی برخودار باشید، معیارهای روشنی برای تجارت غیرفعال دارید. با این امتیازات احتمال خسارات در آینده بسیار کم خواهد بود.

در بورس ضرر کردم چه کنم؟ ٧ گام موثر

5. ضرر خود را در چشم انداز قرار دهید

به خاطر بسپارید که ارزش شما با یک ضرر تجاری مشخص نمی شود؛ حتی اگر این ضرر تجاری بسیار بزرگ باشد. یادتان باشد که شما نقش های دیگری بیش از یک سرمایه گذار در بورس دارید. یادآوری نقش ها به شما کمک می کند که بهتر برای تعادل چرخه معاملات خود گام بردارید.
پس از آن که دوباره به چرخه سرمایه گذاری بازمی گردید، همواره محدودیت های خود را به یاد داشته باشید. هیچ گاه در سرمایه گذاری افراط نکنید و سرعت خود را با سرمایه ای که دارید، همگام سازید. این یکی از بهترین راه ها برای جبران ضرر در بورس است.

6. الهام بگیرید

به ضرر خود به چشم یک انگیزه نگاه کنید و مدام با خود تکرار نکنید که در بورس ضرر کردم. این شکست را پله ای برای موفقیت بیشتر و بهتر خود بدانید و در یادگیری مهارت های جدید تلاش کنید. یادتان باشد که با چه هدفی وارد بورس شدید. مطمئن باشید این مهارت ها، انگیزه ای قوی برای ادامه تجارت شما خواهند بود.
درست مانند ورزشکاران حرفه ای عمل کنید. بهترین ورزشکاران با شناخت ضعف های خود هیجان زده می شوند. آن ها از ضعف خود به عنوان یک کاتالیزور برای بهبود موقعیتشان استفاده می کنند.

7. به بازی برگردید

حال که تمام اقدامات لازم را برای بازیابی انجام داده اید، قدرتمندتر از قبل به تجارت خود بازگردید. شما از نظر ذهنی قوی تر و آماده تر از قبل خواهید بود. ضرر خود را رها کنید و هدف های بزرگتری را در ذهن بپرورانید. این هدف ها شما را با سرعت بالایی به جلو هل می دهند.

در بورس ضرر کردم چه کنم؟ ٧ گام موثر

8. جبران ضرر در بورس با بهترین روش

آن هایی که می گویند در بورس ضرر کردم، باید به یاد داشته باشند که داشتن یک برنامه قوی برای بازگشت به عرصه سرمایه گذاری از ضرر آن ها بسیار مهم تر است. سود و زیان بخشی از معاملات بازار سهام هستند. بهترین قسمت از معاملات روزانه یک سرمایه گذار خوش بینی و امید او است. امیدواریم که اقدامات مطرح شده در این مقاله برای بازیابی و جبران ضرر در بورس شما موثر باشند.

ادامه مطلب
تسعیر ارز
تسعیر ارز در بورس چیست؟ معرفی انواع روش های آن

تسعیر ارز چیست؟

نرخ ارز خارجی (دلار، یورو و…) یعنی مقداری از واحد پولی ملی که برای به دست آوردن واحد پول کشور دیگر باید پرداخت شود. وجه مبادله ای میان یک شرکت مستقر در ایران و شرکتی در خارج از کشور، اغلب یک ارز رایج است؛ برای مثال دلار آمریکا به تبدیل ارز توسط شرکت ها به پول رایج کشور خود تسعیر می گویند؛ مثلاً شرکتی که در ایران مستقر است، هزار دلار بابت محصول خود از یک شرکت انگلیسی دریافت می کند. ثبت این هزار دلار در دفاتر حسابداری به ریال و همین طور تبدیل آن به پول رایج، تسعیر نام دارد. نرخ تسعیر عبارت است از نرخ تبدیل دو واحد پولی به یکدیگر (شامل انواع نرخ های برابری رسمی، قراردادی و غیره) که در فرایند تسعیر به کار گرفته می شود؛ به نحوی که نتایج آن عموماً با آثار تغییرات نرخ ارز بر جریان های وجوه نقد واحد تجاری و ارزش ویژه آن هماهنگی داشته باشد و این اطمینان را ایجاد کند که صورت های مالی، تصویری مطلوب از نتایج عملکرد ارائه می دهد. اگر عملیات مالی یک شرکت به ریال ثبت شود، باید تمام معاملات ارزی آن به ریال تبدیل گردد. این تبدیل واحد پولی را تسعیر ارز می گوییم. تسعیر ارزی درواقع نوعی تجدید ارزیابی در دارایی های ارزی است. بدین صورت که ارزش ریالی دارایی های ارزی با نرخ های جدید محاسبه می شود. باید توجه داشت که فرقی اساسی میان تبدیل ارز و تسعیر وجود دارد؛ به این معنا که در تبدیل ارز، دارایی به طور واقعی از یک واحد پولی به واحد پول دیگری تغییر می کند، اما در تسعیر ارز، دارایی بدون تغییر باقی می ماند و تنها مبنای ارزیابی تغییر خواهد کرد.

معاملات ارزی به شرح زیر است:

  1. خرید و فروش کالاها و خدماتی که قرار است بهای آن ها به ارز پرداخت یا دریافت شود.
  2. استقراض یا اعطای تسهیلاتی که قرار است تسویه آن ها به ارز صورت بگیرد.
  3. معاملات ناشی از قراردادهای ارزی اجرانشده که یک طرف آن واحد تجاری باشد.
  4. معاملات مربوط به تحصیل یا فروش دارایی ها و تقبل یا تسویه بدهی ها به ارز

هدف از تسعیر

به کمک تسعیر ارز شرکت ها و بنگاه های اقتصادی می توانند میزان واقعی سود یا فروش خود را بررسی کنند. درواقع با تغییر نرخ ارز، صورت و عملکرد مالی این شرکت ها نیز تغییر می کند.

ثبت تسعیر ارز

واحد تجاری می تواند فعالیت های خارجی خود را از دو طریق انجام دهد. ممکن است معاملاتی را به ارز انجام دهد یا دارای عملیات خارجی باشد. موضوعات اصلی در حسابداری معاملات ارزی و عملیات خارجی عبارت از این است که چه نرخی برای تسعیر به کار گرفته شود و آثار مالی ناشی از تغییر نرخ ارز چگونه در صورت های مالی شناسایی شود. هدف این است که تسعیر معاملات ارزی و عملیات خارجی به نحوی صورت گیرد تا این اطمینان را ایجاد کند که صورت های مالی تصویری مطلوب از نتایج عملکرد واحد تجاری ارائه می دهند.

برای انعکاس معاملات ارزی و عملیات خارجی در صورت های مالی واحد تجاری باید معاملات ارزی و صورت های مالی عملیات خارجی به واحد پول گزارشگری (ریال) تسعیر شود. موضوعات اصلی در حسابداری معاملات ارزی و عملیات خارجی عبارت از این است که چه نرخی برای تسعیر به کار گرفته شود و آثار مالی ناشی از تغییر نرخ ارز چگونه در صورت های مالی شناسایی شود. در کشور ما به دلیل بالابودن نسبی نرخ تورم سالیانه و در نتیجه آن کاهش ارزش پول ملی، تقریباً همه واحدهای تجاری از جمله واحدهایی که به واردات یا صادرات می پردازند، درگیر این مسئله هستند.

برای ثبت تسعیر، در تاریخی که معامله اولیه انجام می شود، ابتدا ثبت اولیه معامله ارزی براساس نرخ ارز به ریال و سپس در برنامه حسابداری بر مبنای نوع معامله که فروش یا خرید بوده ثبت می شود. هدف این است که تسعیر معاملات ارزی و عملیات خارجی به نحوی صورت گیرد که نتایج آن با آثار تغییرات نرخ ارز بر جریان های وجوه نقد واحد تجاری و ارزش ویژه آن هماهنگی داشته باشد.

در صورت های مالی تسعیر در دو دسته از اقلام نمود می یابد:

  1. اقلام پولی (مانند موجودی نقد، سپرده کوتاه مدت و اوراق مشارکت) تغییر نرخ تسعیر ارز در این اقلام اثرگذار است و می تواند به سود یا زیان برای شرکت ها منجر شود.
  2. اقلام غیر پولی (مانند موجودی کالا، پیش پرداخت یا پیش دریافت) تغییر نرخ تسعیر ارز در این اقلام اثر ندارد.

روش های تسعیر ارز

برای محاسبه نرخ ارز به طورکلی ۳ روش اصلی وجود دارد که حسابداران از آن ها استفاده می کنند.

  1. تسعیر روزانه

    در این روش، حسابداران عملیات تسعیر نرخ ارز را براساس نوسانات روزانه نرخ ارز انجام می دهند؛ بنابراین این روش دقت بالایی دارد.

  2. تسعیر ماهانه یا در دوره مالی مشخص

    در این روش، حسابدار هر ماه یا در هر دوره مالی تسعیر نرخ ارز را محاسبه می کند.

  3. تسعیر سالانه

    در تسعیر سالانه، نرخ ثابتی در طول سال برای ثبت نرخ معاملات شرکت در نظر گرفته می شود. در انتهای سال، مانده های حاصل از معاملات تسعیر شده و سود و زیان حاصل از تسعیر ارز شرکت محاسبه می شود. این روش در مقایسه با دو روش قبل، دقت کمتری دارد.

تأثیر نرخ ارز بر شرکت ها

اگر شرکت ها عموماً واردکننده باشند، با توجه به اینکه پرداخت های آن ها با ارز خارجی است، درصورت افزایش نرخ ارز متضرر می شوند و این مورد درباره شرکت های صادراتی بالعکس است؛ بدین معنا که اگر نرخ ارز افزایش پیدا کند، با توجه به اینکه این شرکت ها ارز دریافت می کنند، از این موضوع منتفع می شوند. بسیاری از بانک ها نیز به دلیل مراودات خارجی تحت تأثیر نرخ تسعیر ارز هستند. اگر بانک ها دارایی های ارزی داشته باشند، از افزایش نرخ تسعیر منتفع می شوند و در صورتی که بدهی های ارزی آن ها از دارایی های ارزی شان بیشتر باشد، این امر تأثیر منفی خواهد داشت. هریک از بانک ها برخی دارایی های ارزی بلوکه شده در خارج از کشور دارند که از محل آن ها، سود و زیانی شناسایی می شود؛ درحالی که با تغییر نرخ تسعیر، این رقم به نسبت رقم قبلی، سود هر سهم را به صورت دفتری بالاتر می برد که البته این سود قابل توزیع نیست، اما اوضاع بانک ها را به لحاظ ترازنامه ای بهبود می بخشد؛ به ویژه اینکه بانک هایی که مازاد ذخیره ارزی دارند، می توانند بهره بیشتری از این تغییر نرخ تسعیر ببرند.

همچنین در بسیاری از بانک ها که شعب خارج از کشور دارند، مقدار زیادی از دارایی های ارزی، مشکوک الوصول-معوق است، اما بانک هر سال با استفاده از تسعیر نرخ ارز، از محل این دارایی های مشکوک الوصول-معوق، سود شناسایی می کند و به همین دلیل بانک ها هر سال به شدت به دنبال بازنگری در نرخ تسعیر ارز هستند. همچنین در بسیاری از سال ها برخی بانک ها با داشتن پوزیشن منفی ارزی، در حال شناسایی سود تسعیر هستند که محل ابهام گسترده ای است. متأسفانه سودهایی که بانک ها طی چند سال اخیر شناسایی کردند، کیفیت چندانی نداشته است. تحقیقات نشان می دهد بین سود و زیان ارز و اندوخته ارزی شرکت با بازده سهام و سودآوری آتی، ارتباط مستقیم و معناداری وجود دارد و ارتباط تغییرات ارزی با بازده سهام و سودآوری آتی معکوس و معنادار است.

  1. مبلغ سود و زیان ناشی از تسعیر ارز شناسایی شده در سود و زیان دوره تحت سرفصل «خالص سایر درآمدها و هزینه های عملیاتی» یا «خالص سایر درآمدها و هزینه های غیر عملیاتی» افشا می شود.
  2. زیان حاصل از تسعیر ارز براساس اصول متداول حسابداری مشروط بر اتخاذ یک روش یکنواخت طی سال های مختلف از طرف مؤدی جزو هزینه های قابل قبول است.
ادامه مطلب
سرمایه گذاری فعال
سرمایه گذاری فعال و غیر فعال چیست و چه تفاوتی با هم دارند؟

سرمایه گذاری فعال و غیرفعال دو استراتژی متضاد را برای افزایش سوددهی انجام می دهند؛ یعنی هر دو موفقیت سرمایه گذاری های خود را براساس معیار S&P 500 می سنجند. سرمایه گذاری غیرفعال و فعال معایب و مزایای خاص خود را دارد که آن را از دیگری متمایز می کند. اگر شما هم قصد دارید یکی از این دو نوع را شروع کنید، بهتر است ابتدا این مقاله را مطالعه کنید تا اولاً با تعاریف این دو آشنا شوید و سپس براساس آن بسنجید کدام یک روش برای شما مناسب تر است.

سرمایه گذاری فعال چیست؟

سرمایه گذاری فعال یک استراتژی شامل معاملات مکرر به منظور شکست دادن میانگین بازده شاخص سهام است. این احتمالاً همان چیزی است که مردم درباره معامله کنندگان وال استریت فکر می کنند؛ اگرچه امروزه می توانید این کار را به راحتی با گوشی تلفن همراه خود نیز انجام دهید. کوین دوگان، مشاور سرمایه گذاری و شریک ارشد در شرکت برنامه ریزی مالی Dugan Brown می گوید: «این نوع سرمایه گذاری معمولاً به سطح بالایی دانش برای تجزیه و تحلیل بازار نیاز دارد تا شخص بتواند بهترین زمان برای خرید یا فروش را تعیین کند». سرمایه گذاری فعال را می توانید خودتان یا از طریق صندوق های سرمایه گذاری مشترک و EFT ها انجام دهید. متخصصان و مشاوران این صندوق ها صدها روش سرمایه گذاری مختلف را در اختیار شما قرار خواهند داد.

مدیران صندوق های سرمایه گذاری طیف وسیعی از داده های کمی و کیفی درباره اوراق بهادار، روندهای آتی بازار و جهش های اقتصادی گسترده را جمع آوردی و ارزیابی کرده اند. با استفاده از این اطلاعات، مدیران اقدام به خرید و فروش دارایی ها می کنند تا از نوسانات کوتاه مدت سود کنند و دارایی های صندوق را در مسیر خود نگه دارند. اگر پرتفولیو به صورت مداوم و دقیق مدیریت نشود، می تواند طعمه نوسانات بازار شود و با ضررهایی که در سرمایه گذاری های کوتاه مدت متوجه دارایی های آنان شده، در سرمایه گذاری و اهداف بلندمدت نیز آسیب ببیند؛ به همین دلیل به سرمایه گذاران، توصیه می شود دارایی های خود را در سرمایه گذاری فعال قرار ندهند؛ به خصوص وقتی صحبت از پس انداز بازنشستگی به میان می آید.

مزایای سرمایه گذاری فعال

سرمایه گذاری فعال

اگر بخواهیم سرمایه گذاری فعال را دقیق تر بررسی کنیم، باید به مزایا و معایب آن نگاه کنیم. سه مزیت مهم سرمایه گذاری فعال شامل موارد زیر است:

1. انعطاف پذیری در بازارهای بی ثبات

برایان استیورز، مشاور سرمایه گذاری و مؤسس خدمات مالی استیورز می گوید: «سرمایه گذار فعال این پتانسیل را دارد تا در بازه زمانی که بازارها سیر نزولی در پیش گرفته، موقعیت دفاعی در پیش بگیرد یا دارایی هایش را نگه دارد تا از ضررهای فاجعه بار جلوگیری کند». به همین شکل، سرمایه گذارانی که به صورت فعال مشغول هستند نیز می توانند در بازه هایی که بازار شکل صعودی دارد، سهام بیشتری خریداری کنند. همچنین با پاسخ لحظه ای و سریع به شرایط بازار ممکن است بتوانند عملکرد معیارهای بازار مانند S&P 500 را در کوتاه مدت شکست دهند.

2. گزینه های معاملاتی گسترده

سرمایه گذاران فعال می توانند از استراتژی های معاملاتی مانند پوشش ریسک (Hedging) برای تولید سودهای زیاد استفاده کنند که شانس موفقیت آن ها بر شاخص های بازار را افزایش می دهد. با این حال این کار می تواند هزینه ها و ریسک های مرتبط با سرمایه گذاری فعال را تا حد زیادی افزایش دهد که تنها متخصصان و سرمایه گذاران باتجربه می توانند آن را انجام دهند.

3. مدیریت مالیات

یک مشاور مالی باهوش یا مدیر پرتفولیو می تواند از سرمایه گذاری فعال برای انجام معاملاتی استفاده کند که از سود به دست آمده آن می توان مالیات را پرداخت کرد. درحالی که می توانید از سرمایه گذاری غیرفعال هم برای جبران ضرر مالیاتی استفاده کنید، میزان معاملاتی که با استراتژی های سرمایه گذاری فعال انجام می شود، ممکن است فرصت های بیشتری را به دست آورد.

معایب سرمایه گذاری فعال

با مطالعه معایب سرمایه گذاری فعال می توان به دیدی نسبتاً جامعی از این نوع سرمایه گذاری دست یافت.

1. هزینه های بالاتر

این روزها بیشتر کارگزاری ها برای خریدهای معمولی سهام و EFT کارمزد معاملاتی دریافت نمی کنند، اما استراتژی های معاملاتی پیچیده تر ممکن است کارمزد داشته باشد. اگر در صندوق هایی با مدیریت فعال سرمایه گذاری می کنید، باید هزینه بالاتری را پرداخت کنید. به دلیل تحقیقات و میزان معاملات انجام شده، وجود دارای مدیریت فعال نسبت هزینه بالایی را داشته که تا سال 2020 به طور متوسط 0.71 درصد بوده است.

2. ریسک بالا

اگر به سرمایه گذار این اجازه داده شود سرمایه گذاری بزرگی انجام دهد، این موضوع احتمال ریسک را بالا می برد؛ بنابراین ممکن است دارایی شما متوجه ضرر بسیار زیادی شود؛ به خصوص اگر بخشی از این دارایی به صورت قرض و حاشیه سود بوده باشد؛ بنابراین همان طور که احتمال سوددهی بالایی دارد، به همان میزان نیز ریسک بالاتری خواهید داشت.

3. قرارگرفتن در معرض ترندها

در سرمایه گذاری فعال بسیار ساده است که در مسیر حرکت قرار بگیرید و از ترندها پیروی کنید. تفاوتی هم ندارد که این ترند قرار است به کدام سمت و سو برود. شخص سرمایه گذاری را در نظر بگیرید که در 4 ژانویه 2021 تصمیم گرفته روی سهام لوازم ورزشی خانگی سرمایه گذاری کند. او سهام را با قیمت 145 دلار خریداری کرده و در تاریخ نوامبر 2021 با کاهش محدودیت های کرونا، سهام لوازم ورزشی خانگی کاهش پیدا کرده و در این لحظه در بهترین حالت او 50 دلار در اختیار دارد. این درست همان چیزی است که سرمایه گذاری مبتنی بر ترندها را سخت می کند.

سرمایه گذاری غیرفعال چیست؟

سرمایه گذاری فعال

سرمایه گذاری غیرفعال روی استراتژی خرید و نگهداری دارایی ها برای بلندمدت متمرکز است. بهتر است این روش را رویکردی توصیف کرد که براساس آن شما مسیری را انتخاب می کنید که ریسک کمتری دارد و برای بلندمدت برنامه ریزی می کنید. درحالی که سرمایه گذاری فعال روی اوراق بهادار تمرکز دارد، استراتژی های غیرفعال معمولاً شامل خرید سهام صندوق های شاخص یا ETF بوده که هدفشان تکرار عملکرد شاخص های اصلی بازار مانند S&P 500 یا Nasdaq Composite است. شما می توانید سهام این وجوه را در هر حساب کارگزاری خریداری کنید یا از یک مشاور رباتیک بخواهید سرمایه گذاری را برای شما انجام دهد. از آنجا که این رویکرد یک هدف بلندمدت دارد، سرمایه گذاری غیرفعال به توجه مداوم و روزانه نیاز ندارد؛ به خصوص درمورد وجوه، این موضوع به تراکنش های کمتر و کارمزدهای بسیار پایینی منجر می شود؛ به همین دلیل این روش برای پس انداز بازنشستگی و سایر اهداف سرمایه گذاری مورد علاقه مشاوران مالی است.

مزایای سرمایه گذاری غیرفعال

سرمایه گذاری غیرفعال نیاز به بررسی مداوم ندارد؛ بنابراین بیشتر افراد برای اهداف بلندمدت از آن استفاده می کنند.

1. هزینه های کمتر

با سرمایه گذاری غیرفعال حجم معاملات مرتبط کاهش پیدا می کند که همین موضوع سبب کاهش هزینه های سرمایه گذاری نیز می شود. علاوه بر این وجوهی که به مدیریت فعالانه نیاز ندارند، در مقایسه با صندوق های فعال هزینه کمتری دریافت می کنند؛ زیرا به تحقیقات و نگهداری بسیار کمی نیاز دارند. متوسط نسبت هزینه برای صندوق های مشترک غیرفعال در سال 2020 برابر با 0.06 درصد و ETF های غیرفعال هم 0.18 درصد بود.

2. کاهش ریسک

از آنجا که استراتژی های غیرفعال بر سرمایه متمرکز هستند، شما معمولاً در صدها یا هزاران سهام و اوراق مشارکت سرمایه گذاری می کنید. این موضوع سبب ایجاد تنوع می شود و احتمال اینکه یک سرمایه گذاری کل مجموعه دارایی شما را مختلف کند، کمتر می شود. اگر خودتان سرمایه گذاری فعال را مدیریت می کنید و تنوع مناسبی نیز ندارید، وجود یک سهام نامناسب می تواند بخش زیادی از سود شما را از بین ببرد.

3. افزایش شفافیت

در سرمایه گذاری غیرفعال شما دقیقاً چیزی را که در حال سرمایه گذاری آن هستید مشاهده می کنید. ایندکس شما هیچ وقت سرمایه گذاری های خارج از شاخص همنام را نگه نمی دارد. از سوی دیگر، وجوهی که به طور فعال مدیریت می شوند، همیشه این سطح از شفافیت را ارائه نمی دهند. بسیاری از موارد به صلاح دید مدیر واگذار می شود و حتی ممکن است برخی از تکنیک ها برای حفظ مزیت رقابتی به مردم گفته نشود.

4. میانگین بازدهی بالاتر

اگر برای بلندمدت قصد سرمایه گذاری دارید، صندوق های غیرفعال همیشه بازدهی بیشتری دارند. حدود 90 درصد از شرکت های ردیابی وجوه ایندکس در طی یک دوره 20 ساله، از شرکت های فعال مشابه خود بهتر عمل کرده اند. براساس آخرین گزارش طی یک بازه سه ساله، شاخص S&P در مقابل شاخص Dow Jones بیش از 50 درصد بهتر عمل کرده است.

معایب سرمایه گذاری غیرفعال

از آنجا که سرمایه گذاری غیرفعال به صورت بلندمدت انجام می شود، فاکتور ریسک کمتری دارد؛ با این حال بهتر است بدانید این نوع سرمایه گذاری نیز بدون عیب نیست.

1. بدون هیجان

اگر به دنبال هیجان از مشاهده بازده های سرسام آور یک سهام هستید، این نوع سرمایه گذاری اصلاً انتخاب مناسبی نیست. سرمایه گذاری غیرفعال روندی آرام و آهسته را طی می کند.

2. بدون استراتژی خروج

سرمایه گذاری غیرفعال چون به منظور اهداف بلندمدت ایجاد می شود، در طول رکود شدید بازار شیب منفی خواهد داشت؛ درحالی که از نظر تاریخی پس از هر اصلاحی، اوضاع به سمت بهبود پیش می رود، اما هیچ تضمینی نیست که روند بازار منفی نشود. این بخشی از این دلیل است که چرا باید به طور منظم تخصیص دارایی های خود را در دوره های طولانی تر بازبینی کنید. به این ترتیب با نزدیک شدن به پایان جدول زمان بندی سرمایه گذاری، می توانید سبد سهام خود را محافظه کارتر کنید تا زمان کمتری برای بازیابی پس از افت بازار داشته باشید.

نتیجه گیری

سؤالی که مطرح می شود این است که با توضیحات اخیر صندوق سرمایه گذاری فعال بهتر است یا باید سرمایه گذاری غیرفعال را انتخاب کنیم؟

با توجه به اینکه در درازمدت، سرمایه گذاری غیرفعال معمولاً بازدهی بالاتر با هزینه کمتری را دارد، ممکن است تعجب کنید که چرا برخی از افراد به سمت سرمایه گذاری فعال می روند. برای برخی از افراد این نوع سرمایه گذاری پاسخ بهتری می دهد. سرمایه گذارانی که حفظ ثروت خود را به رشد آن ترجیح می دهند، می توانند از استراتژی های سرمایه گذاری فعال بهره مند شوند. علاوه بر این برخی به دنبال استراتژی های ترکیبی هستند. به این معنا که تنها به دنبال یکی از این دو نوع نیستند، بلکه می خواهند با استفاده از سرمایه گذاری فعال برای محافظت از دارایی خود در برابر نوسانات استفاده کرده و از سرمایه گذاری غیرفعال برای سودهای بلندمدت استفاده کنند. با توجه به این مقاله شما کدام روش را تاکنون امتحان کرده اید؟ کدام روش سرمایه گذاری را بیشتر ترجیح می دهید؟ نظرات خود را در کامنت با ما در میان بگذارید.

سوالات متداول

اگر به دنبال سوددهی در زمان طولانی هستید، سرمایه گذاری غیرفعال هم ریسک پایین تری دارد و هم در بازه زمانی سود بالاتری را به شما می دهد.

مهم ترین تفاوت را می توان در میزان ریسک و همچنین نرخ سوددهی مشاهده کرد. سرمایه گذاری غیرفعال سوددهی بالاتر و ریسک کمتر و سرمایه گذاری فعال ریسک بالاتری دارد.

بله، کارگزاری ها هریک براساس میزان فعالیت و تحقیقی که باید روی سرمایه گذاری های شما انجام دهند، درصد کارمزد گرفته و این بخش را عهده دار می شوند.

ادامه مطلب
مارکت کپ
مارکت کپ (Market Cap) چیست؟ معرفی انواع ارزش بازار

تمام سرمایه گذاران در ارزیابی یک ارز یا سهم برای خرید، به قیمت آن توجه می کنند، اما فقط سرمایه گذاران حرفه ای هستند که به ارزش کل بازار یا market capitalization اهمیت می دهند! شرکت ها و بازارها، در اندازه ها و ارزش های مختلف وجود دارند و بررسی آنها در این زمینه، به سرمایه گذاران کمک می کند تا تصمیمات هوشمندانه تری داشته باشند. اگر می خواهید با مفهوم مارکت کپ، انواع و روش محاسبه آن آشنا شوید، ادامه این مطلب را از دست ندهید.

مارکت کپ چیست؟

ارزش بازار یا Market cap به ارزش معاملاتی سهام یک شرکت یا بازار اشاره دارد و یک عامل تعیین کننده در ارزش گذاری سهام محسوب می شود. بررسی این معیار برای سرمایه گذاران تصوری ایجاد می کند که از آینده یک سهم و قیمت آن در بازار چه انتظاری داشته باشند. همچنین  ارزش بازار یک شاخص برای بررسی یک سهم، کوین یا دارایی قابل معامله است.

درواقع، ارزش بازار ثابت می کند که قیمت یک سهم مهم ترین عامل برای خرید آن نیست، بلکه تنها یکی از مهم ترین عوامل است! این جمله شاید تصور بسیاری از افراد تازه کار را برهم بریزد، اما واقعیت ماجرا همین است که هنگام خرید یک سهم، بررسی ارزش بازار به اندازه قیمت آن اهمیت دارد.

مثال های زیادی از این موضوع در دنیای ارز دیجیتال وجود دارد. زمانی که یک رمزارز قیمت بیشتری نسبت به رمزارز دیگر دارد، این شبه ایجاد می شود که ارزش خرید آن بیشتر است. اما یک سرمایه گذار حرفه ای می داند که مارکت کپ بزرگتر نشان دهنده ارزش بیشتر آن سهم است.

روش محاسبه مارکت کپ

محاسبه مارکت کپ بسیار ساده است و به راحتی به دست می آید. برای این کار کافیست تعداد سهام صادر شده را درنظر بگیرید و آن را در قیمت فعلی سهم ضرب کنید. اطلاعات مربوط به تعداد سهام در وبسایت های سرمایه گذاری و وبسایت های رسمی شرکت ها موجود است.

به این ترتیب، یک شرکتی که دارای 5 هزار سهم در بازار باشد و درحال حاضر، هر سهم آن به میزان 100 دلار به فروش برود، مارکت کپ آن 500 هزار دلار خواهد بود.

رابطه بین ارزش بازار و سایر معیارها

عوامل متعددی وجود دارند که می توانند بر ارزش بازار یک شرکت تاثیر بگذارند. ازجمله این عوامل می توانیم به ارزش سهام اشاره کنیم که درصورت کاهش یا افزایش بر میزان مارکت کپ و تعداد سهام شرکت تاثیر مستقیم می گذارد. همچنین، ایجاد ضمانت نامه برای سهام، منجربه افزایش تعداد آن می شود و درنتیجه، ارزش آن را کاهش می دهد. این ضمانت نامه ها معمولا کمتر از ارزش بازار سهام اعمال می شوند و بر ارزش کل بازار تاثیر می گذارند.

ازطرف دیگر، تقسیم سهام یا تقسیم سود هیچ تاثیری بر میزان مارکت کپ ندارد. پس از تقسیم، قیمت سهام کاهش پیدا می کند، زیرا تعداد آن افزایش پیدا کرده است. برای مثال، در یک تقسیم 2 به 1، قیمت یک سهم به نصف کاهش می یابد و تعداد سهام موجود تغییر پیدا می کنند، اما میزان مارکت کپ ثابت می ماند. این موضوع درمورد سود سهام هم صدق می کند. اگر یک شرکت سود سهام را تقسیم کند، تعداد سهام نگهداری شده افزایش می یابد و  قیمت آن معمولا کاهش پیدا می کند.

انواع ارزش بازار

مارکت کپ

مارکت کپ علاوه بر اینکه بر ارزش یک سهم و تصمیمات سرمایه گذاران برای خرید آن تاثیر می گذارد، برای طبقه بندی شرکت ها و بازارها هم کاربرد دارد.

به طور سنتی، انواع ارزش بازار به سه گروه، بزرگ، متوسط و کوچک تقسیم بندی می شود، اما در چند سال اخیر گروه های بیشتری اضافه شده اند تا محدوده سرمایه شرکت ها و بازارها را به طور دقیق تر مشخص کنند:

  • مگا کپ (Mega-cap)

سطح مگا کپ برای بزرگترین شرکت ها و بازارها استفاده می شود. ارزش بازار در شرکت های مگا کپ معمولا بیش از 200 میلیارد دلار است و اغلب جزو محبوب ترین گزینه ها برای سرمایه گذاری به شمار می روند. چراکه، مارکت کپ بالا به معنای سود کم اما ثابت برای سرمایه گذاران است.

  • لارج کپ (Large-cap)

شرکت های با مارکت کپ بزرگ، ارزش بازاری بین 10 تا 200 میلیارد دلار دارند. سرمایه گذاری در این شرکت ها یک انتخاب مطمئن است، زیرا آنها به اندازه کافی بزرگ هستند که امنیت و ثبات را برای سرمایه گذاران فراهم کنند.

  • ارزش بازار متوسط (Mid-cap)

مارکت کپ متوسط به شرکت هایی با ارزش بازار بین 2 تا 10 میلیارد گفته می شود. این بازارها برای سرمایه گذاری نسبتا امن هستند، با این حال پیش از خرید بهتر است که درمورد تاریخچه مالی آنها تحقیق کنید.

  • مارکت کپ کوچک (Small-cap)

مارکت کپ شرکت های با ارزش بازار کوچک بین 300 تا 2 میلیارد دلار است. این شرکت ها معمولا نوپا هستند و سرمایه گذاری در آنها کمی خطرناک است. اما با رشد شرکت و افزایش ارزش کلی آن، ممکن است سود خوبی به دست بیاید.

  • مارکت کپ میکرو ( Micro-cap)

شرکت های دارای مارکت کپ میکرو معمولا دارای ارزش بازاری بین 50 تا 300 میلیون دلار هستند و ریسک ها و سودهایی مشابه با شرکت های با سرمایه ی کوچک دارند. دراکثر مواقع، بخش های مالی بین این دو نوع ارزش بازار تفاوتی قائل نمی شوند و آنها را یکی می دانند.

  • مارکت کپ نانو( Nano-cap)

شرکت های دارای مارکت کپ نانو، سرمایه کمتر 50 میلیون دلار دارند و از جمله ریسک پذیرترین شرکت ها برای سرمایه گذاری محسوب می شوند.

سخن آخر

به طورکلی، درک مفهوم ارزش بازار برای تمام سرمایه گذاران واجب است. این مفهوم می تواند به شما کمک کند تا دارایی های خود را به صورت آگاهانه سرمایه گذاری کنید، دورنمایی بلند مدت از وضعیت یک سهم داشته باشید و به اشتباه برای خرید سهام  فقط به قیمت آنها اکتفا نکنید.

سوالات متداول

قیمت سهام به تنهایی نشان دهنده ارزش واقعی یک شرکت نیست. درواقع، ارزش بازار معیار درستی است که باید به آن نگاه کنید، زیرا ارزش واقعی کل بازار را نشان می دهد. این معیار، یک اندازه گیری سریع از ارزش یک شرکت و ریسک نسبی سرمایه گذاری در آن را برای شما فراهم می کند. ارزش بازار همچنین مبنایی برای راه اندازی انواع شاخص های بازار است. برای مثال، شاخص سهام معیار S&P 500، شامل 500 شرکت برتر ایالات متحده است که بر اساس ارزش بازارشان لیست شده اند.

ارزش بازار = تعداد سهام موجود × قیمت

نمی توان گفت که ارزش بازار به طور مستقیم بر قیمت سهام یک شرکت تاثیر می گذارد، زیرا مارکت کپ حاصل ضرب کل سهام موجود شرکت در قیمت سهام آن است. با این حال، این معیار بر قیمت سهم بی تاثیر نیست و همچنان می تواند قیمت سهام را در طول زمان افزایش دهد.

ادامه مطلب
سفارشات معاملاتی
سفارش معاملاتی در بازارهای مالی چیست و چه انواعی دارد؟

سفارش معاملاتی در بازارهای مالی

دنیای معامله گری فعلی در مقایسه با دهه های اخیر بسیار متحول شده و امروزه ابزار متنوعی در دسترس فعالان بازارهای مالی قرار گرفته است. مدرنیته در فضای سرمایه گذاری، مفاهیم و استانداردهای جدیدی تعریف کرد و به همان نسبت، امکانات بهتر و بیشتری نیز برای معامله گران ایجاد شد. اگر 100 سال قبل در بورس سرمایه گذاری می کردید، فرایند ورود به معامله به شکل امروزی نبود؛ زیرا هنوز سامانه های الکترونیکی در بازارهای مالی ایجاد نشده بود و تمام موارد در ساده ترین شکل ممکن انجام می شد، اما امروزه با پیشرفت های فناوری طی دهه های اخیر و ایجاد سامانه های معاملات الکترونیکی، با مفاهیمی مانند «سفارش معاملاتی و شرطی» روبه رو هستیم. درواقع شما با استفاده از این ابزار می توانید به روش دلخواه وارد بازار شده و از موقعیت های معاملاتی خود خارج شوید. البته در کنار این قابلیت های جدید و حرفه ای، هنوز افرادی وجود دارند که از روش های ساده و گاهی سنتی استفاده می کنند. اگر از آن دسته معامله گرانی هستید که نحوه ورود و خروج از بازار برای شما مهم است و می خواهید به نحوی بهینه و حرفه ای از امکانات موجود در سامانه های معاملاتی استفاده کنید، این مقاله را با دقت مطالعه کنید!

انواع سفارش معاملاتی در بازارهای مالی

این سفارش ها از لحاظ ماهیت به دو دسته خرید و فروش تقسیم می شوند. درواقع هر معامله ای در هر بازاری، براساس توافق یک خریدار و فروشنده صورت می گیرد که امروزه در شکل حرفه ای، از طریق سامانه های معاملاتی و ارسال پیشنهاد های خرید و فروش در قالب سفارش های معاملاتی انجام می شود، اما همین سفارش های خرید و فروش، براساس نحوه ورود و شروط ارسال به دو دسته کلی سفارش براساس قیمت جاری بازار (Market Orders) و سفارش های شرطی شامل سفارش توقف (Stop Orders)، سفارش محدود (Limit Orders) و سفارش ترکیبی توقف-محدود (Stop Limit) تقسیم می شوند. البته انواع سفارش های معاملات دیگری مانند Market If Touched و Limit If Touched در بعضی پلتفرم های خاص وجود دارند.

1. سفارش براساس قیمت جاری بازار (Market Orders)

گاهی اوقات حس می کنیم (البته براساس تحلیل) که احتمالاً یک حرکت شدید صعودی یا نزولی بازار تا چند دقیقه آینده اتفاق می افتد و به منظور جانماندن از این نوسان سودآور احتمالی می خواهیم در سریع ترین زمان ممکن و به هر قیمتی وارد بازار شویم. انتخاب اول بیشتر معامله گران در این شرایط، استفاده از سفارش به قیمت بازار (Market Orders) است. این نوع سفارش گذاری بسیار ساده است و شرط خاصی ندارد. شما پس از تعیین حجم معامله، روی دکمه خرید یا فروش (با توجه به نوع موقعیت) کلیک می کنید و تمام! در شرایطی استفاده از این روش ورود منطقی است که ورود قطعی مدنظر باشد. درواقع شما نمی توانید منتظر بازگشت بازار بمانید و براساس پولبک به نواحی قبلی وارد معامله شوید.

حتی در بازارهایی با حجم و عمق معاملاتی کم، ممکن است درصورت بازگشت بازار نیز به دلیل حجم کم عرضه ها سفارش شما تکمیل نشود. توجه داشته باشید در بازارهایی با فراریت بالا (مانند فارکس)، ورود به معامله لزوماً در قیمتی که در آن لحظه روی تابلوی بازار مشاهده کرده اید، انجام نمی شود؛ زیرا نوسانات این بازارها بسیار سریع است و احتمال دارد در قیمت بالاتر یا پایین تری وارد شوید. سفارش ها به قیمت بازار در تمام بازارهای مالی از جمله بورس ایران، فارکس، ارز دیجیتال و… اجرا می شود.

2. سفارش شرطی

سفارش شرطی یا Pending order زمانی کاربرد دارد که شما بخواهید در قیمتی بالاتر یا پایین تر از قیمت فعلی بازار وارد معامله شوید. استفاده کردن یا نکردن از سفارش های شرطی، به روش تحلیل و استراتژی معاملاتی شما بستگی دارد.

با توجه به اینکه سفارش های Market If Touched، Limit If Touched و…، به طور گسترده توسط معامله گران استفاده نمی شود، در ادامه مطلب به تشریح انواع سفارشات رایج و ذکر مثال های معاملاتی از بازارهای مالی مختلف می پردازیم.

  • سفارش توقف (Stop Orders)

این نوع از سفارش ها در بیشتر موارد از سوی افرادی استفاده می شود که براساس شکست سطوح یا نواحی خاصی وارد بازار می شوند. سفارش توقف زمانی کاربرد دارد که عبور از یک سطح قیمتی برای معامله گر اهمیت بسیاری داشته باشد. شما با استفاده از سفارش های توقفی می توانید این گونه برنامه ریزی کنید که حین رسیدن به ناحیه قیمتی مهم (اصطلاحاً تاچ شدن) یا حین عبور از آن، وارد معامله شوید. اگر از سفارش های توقف برای خرید و فروش استفاده می کنید، باید در زمینه تشخیص سطوح مهم و شکست های قیمتی تبحر بالایی داشته باشید؛ زیرا ممکن است در جریان شکست کاذب یک سطح کم اهمیت در تایم فریم پایین (سطوح مینور) وارد بازار شود و بلافاصله با ایجاد یک حرکت معکوس شدید، مجبور به خروج از موقعیت معاملاتی خود شوید.

  • سفارش خرید توقفی (Buy stop)

در نمودار زیر با عبور قیمت طلا از محدوده مقاومتی 1816 دلار، انتظار یک روند افزایشی داریم. در چنین مواقعی، بهترین راهکار استفاده از سفارش خرید توقفی (Buy stop) است؛ بنابراین شما با قراردادن یک سفارش خرید در محدوده 1818 دلار (به منظور جلوگیری از ورود با نوسانات کاذب، کمی بالاتر از محدوده موردنظر سفارش گذاری می کنیم) پس از شکست قیمت وارد بازار می شوید.

سفارشات معاملاتی

  • سفارش فروش توقفی (Sell stop)

فروش توقفی (Sell stop) کاملاً برعکس خرید توقفی است. به نمودار نفت برنت نگاه کنید. شما به عنوان یک تحلیلگر فنی انتظار دارید پس از شکست نزولی محدوده 45/71 دلار، قیمت نفت وارد روند نزولی شود؛ بنابراین یک سفارش فروش توقفی کمی پایین تر از ناحیه حمایتی قرار می دهیم تا درصورت شکست و عبور از ناحیه مذکور، وارد موقعیت فروش شویم.

سفارشات معاملاتی

توجه: به دلیل یک طرفه بودن بازار سهام ایران، امکان استفاده از سفارش فروش توقفی وجود ندارد. همچنین به دلیل ماهیت بازار، استفاده از سفارش خرید توقفی در سامانه های معاملات آنلاین کارگزاری ها به دو دلیل میسر نیست:

  • اول اینکه قیمت سفارش باید در محدوده دامنه نوسان روزانه باشد؛ پس نمی توانید در تمام قیمت های بالاتر دلخواه سفارش ثبت کنید (البته در مفید تریدر این امکان با استفاده از سفارش های استاپ لیمیت فراهم شده است).
  • دوم، اگر سفارش خریدی با قیمت بیشتر از بالاترین درخواست خرید موجود در صف سفارش ها ثبت کنید، به صورت اتوماتیک سفارش خرید شما با بالاترین سفارش فروش موجود در صف، اصطلاحاً مَچ می شود (درخواست خرید شما و فروش طرف مقابل اجرا می شود و معامله بین طرفین صورت می پذیرد) درحالی که عملاً قیمت از محدوده موردنظر شما عبور نکرده و این به معنای ورود زودهنگام و اشتباه است!
  • نکته: در سفارش خرید توقفی توجه داشته باشید که در مفید تریدر این امکان فراهم شده است، اما تضمینی برای اجرای قیمت ثبت شده توسط تریدر وجود ندارد؛ بنابراین ممکن است دستور خرید در قیمت پایین تر یا بالاتری اجرا شود؛ چون سفارش شما درحقیقت سفارش از نوع سفارش بازار است!
  • سفارش محدود (Limit Orders)

قیمت ورود یا خروج از معامله برای برخی از معامله گران (اغلب حرفه ای ها) بسیار مهم است. درواقع آن ها می خواهند در بهترین قیمت سفارش خود را اجرا کنند تا ریسک کاملاً مدیریت شده ای داشته باشند. به بیان ساده، اگر شما قصد خرید یک دارایی (مثلاً سهام یا بیت کوین) در قیمت پایین تری در مقایسه با بازار داشته باشید، از سفارش خرید محدود و اگر بخواهید یک دارایی را در قیمت بالاتری از قیمت جاری بازار بفروشید، از سفارش فروش محدود استفاده می کنید. سفارش های محدود معمولاً توسط افرادی استفاده می شود که هنگام پولبک قیمت به سطوح قبلی یا در نقاط احتمالی بازگشت قیمت (رسیدن به ناحیه ای حمایتی و شروع حرکت افزایشی یا رسیدن به ناحیه مقاومتی و شروع حرکت کاهشی) اقدام به معامله می کنند.

  • سفارش خرید محدود (Buy limit)

در این مثال نمودار فولاد را در نظر بگیرید. اگر شما سفارش خرید خود را روی قیمت 9850 ریال (محدوده حمایتی) قرار دهید، زمانی که بازار به این محدوده یا پایین تر برسد، حین رشد قیمت و عبور از این محدوده، سفارش شما اجرا می شود.

سفارشات معاملاتی

  • سفارش فروش محدود (Sell limit)

در نمودار قیمت سهام ایران خودرو اگر شما سفارش فروش خود را در محدوده 2530 ریال قرار دهید، زمانی که قیمت به این محدوده یا بالاتر برسد، حین کاهش قیمت و عبور از آن سفارش فروش اجرا می شود. با توجه به یک طرفه بودن بازار سهام ایران می توانید از این سفارش ها برای مدیریت ریسک و تریلینگ استاپ (جابه جایی حد زیان و محافظت از سود) استفاده کنید.

سفارشات معاملاتی

  • سفارش ترکیبی توقف-محدود (Stop Limit)

توقف-محدود یک سفارش خاص و ترکیبی است که توسط برخی معامله گران استفاده می شود. در این نوع سفارش شرطی می توانید یک شرط قیمتی برای اجرای سفارش با ترکیبی از حالات توقفی و محدود انتخاب کنید یا اینکه با انتخاب دو قیمت، یکی برای توقف و به عنوان شرط ورود (شرط ارسال سفارش) و دیگری برای محدود به عنوان محدوده قیمتی ورود (قیمت ارسال سفارش)، یک سفارش خرید یا فروش استراتژیک و حرفه ای تنظیم کنید.

  • سفارش خرید توقف-محدود (Buy stop limit)

نمودار قیمت نماد شبندر را در نظر بگیرید. براساس تحلیل انجام شده، محدوده 3000 تا 4000 ریال بسیار مهم ارزیابی می شود و می خواهید پس از عبور از این سطح، در ناحیه پایین محدوده، وارد بازار شوید؛ در این صورت شما با استفاده از یک دستور خرید توقف-محدود با جزئیات زیر می توانید سفارش خرید خود را ثبت کنید. البته توجه داشته باشید که این تنها یک مثال آموزشی است و اختلاف بین قیمت شرط ارسال و قیمت ارسال سفارش نباید زیاد باشد؛ زیرا ممکن است عرضه کننده ای در قیمت موردنظر شما در بازار نباشد و در این صورت، سفارش شما در وضعیت «در حال انتظار» می ماند.

سفارشات معاملاتی

  • سفارش فروش توقف-محدود (Sell stop limit)

همان طور که در بخش های قبلی اشاره کردیم، بازار سهام ایران یک طرفه است و اتخاذ موقعیت معاملاتی فروش در این بازار مهیا نیست؛ بنابراین شما صرفاً می توانید از سفارش فروش توقف-محدود برای خروج از موقعیت معاملاتی یا همان حد زیان به صورت حرفه ای تر استفاده کنید. شما در نماد وغدیر وارد موقعیت خرید شده اید. براساس تحلیل های صورت گرفته، محدوده مقاومتی 17000 ریال بسیار مهم است و درصورت لمس (تاچ) آن می خواهید از بازار خارج شوید. در این صورت یک سفارش فروش توقف-محدود با شرط ارسال 16600 ریال و قیمت ارسال 17010 قرار می دهید. در موقعیت های فروش نیز باید به نزدیک بودن قیمت ها به یکدیگر توجه داشته باشید؛ زیرا ممکن است خریداری در قیمت بالاتر نباشد و در این صورت، احتمالاً محاسبات مدیریت ریسک شما کاملاً دگرگون شود!

سفارشات معاملاتی

نکته: در بازارهای جهانی مانند فارکس، ارز دیجیتال و…، امکان استفاده از انواع سفارش های معاملاتی با توجه به رویکرد تحلیلی-معاملاتی شما فراهم است و محدودیت هایی از قبیل بازار یک طرفه و دامنه نوسان وجود ندارد.

از کدام نوع سفارش معاملاتی استفاده کنیم؟

انتخاب اینکه از کدام سفارش معاملاتی استفاده کنیم، به عوامل متعددی بستگی دارد. در وهله اول باید بدانید قیمت و نحوه ورود به معامله، در بیشتر اوقات برای تحلیلگران تکنیکال و معامله گران روزانه (افرادی که نوسان گیری می کنند) اهمیت بسیاری دارد، اما برای تحلیلگران بنیادی چندان مهم نیست؛ زیرا ابزار تحلیل و افق سرمایه گذاری آن ها کاملاً متفاوت است. عامل بعدی، ماهیت بازاری است که در آن فعالیت می کنید. باید با تمام جزئیات بازار آشنا باشیم و بدانیم هر نوع سفارش با توجه به شرایط بازار، چگونه اجرا می شود؛ برای مثال هرچند سفارش خرید و فروش توقفی در پلتفرم معاملاتی مانند مفید تریدر در بازار ایران اجرا شده است، ممکن است معامله گران حرفه ای از این قابلیت استفاده نکنند! زیرا ریسک اجرای سفارش نسبتاً بالا و متفاوت از ماهیت اصلی سفارش های توقفی در بازارهای جهانی است.

نکته بعدی فرایند و ابزار تحلیل است

اگر یک تحلیلگر تکنیکال هستید که از ابزار مختلفی برای تحلیل و استراتژی های متنوعی برای ورود به معامله (شکست و پولبک) استفاده می کنید، ممکن است در هر موقعیت معاملاتی از یک نوع سفارش متناسب با شرایط نمودار و سناریوی آتی موردنظر استفاده کنید؛ درنتیجه نمی توانید به استفاده از نوع خاصی از سفارش های معاملاتی محدود باشید.

ادامه مطلب
سفارش گروهی
سفارش گروهی یا دسته ای در بازارهای مالی چیست؟

سفارش گروهی یا دسته ای به مجموعه ای از سفارشات گفته می شود که به صورت همزمان اجرا می شوند. این نوع سفارش باعث حفظ زمان می شود زیرا تمامی سفارشات خرید و فروش به صورت یک سفارش پردازش می شوند. در آمریکا سفارش گروهی فقط در زمان آغازین باز شدن بازار ثبت میشوند و فقط سفارشاتی به صورت گروهی پردازش می شوند که در زمان تعطیلی بازار ثبت شده اند.

سفارش گروهی چیست؟

سفارش گروهی به مجموعه ای از سفارشات خرید و فروش گفته می شود که به صورت همزمان و دسته ای پردازش می شوند. سفارش گروهی در آمریکا فقط یک بار در روز و در آغاز ساعات معاملاتی انجام می شود. کلیه سفارشاتی که در ساعات تعطیلی بازار بورس ثبت شده اند، در ابتدای روز بعدی به صورت دسته ای پردازش می شوند. در بقیه ساعاتی که بازار باز است تمامی سفارشات به صورت مستمر پردازش خواهند شد.

کارایی این نوع سفارش در زمان باز شدن بازار به وضوح قابل دیدن است. برای مثال شرکت هایی که چندین سرمایه گذار دارند، سفارشات تمامی سرمایه گذارها را در یک سفارش دسته ای ثبت می کنند و ممکن است سرمایه کاربران خودشان را در زمان های بسته بودن بازار هم جابجا کنند. این نوع سفارشات ممکن است خیلی بزرگ باشند اما از طرفی با سفارشاتی که توسط تریدرهای دیگر و شرکت های معاملاتی کوچک ثبت می شوند متعادل خواهند شد.

در این روش در مقابلات تمامی سفارشات خرد می تواند یک سفارش گروهی قرار بگیرد و قدرت آن ها را متعادل کند. در صورتی که سفارشات گروهی وجود نداشته باشند، قیمت ها در ابتدای روز معاملاتی نوسان خیلی بیشتری خواهند داشت.

به صورت کلی سفارشات گروهی در بازارهایی انجام می شوند که حجم بسیار زیادی دارند و ممکن است سفارشات در ساعاتی که بازار بسته است جمع شوند. برای اینکه بتوانید در زمان باز شدن بازار، سفارشات گروهی را ثبت کنید، باید قیمت سفارش شما با قیمت یک سفارش مشابه در زمان باز شدن بازار تطابق داشته باشد. این موضوع باعث می شود تمامی سفارشات دسته ای با قیمت بازار انجام شود.

با این وجود باز هم می توانید از سفارشات محدود یا Stop Order هم در سفارش گروهی استفاده کنید. از آنجایی که سفارشات بازار (Market Orders) هیچ قیمت مشخصی ندارند، هنگام باز شدن بازار بخش بزرگی از سفارشات گروهی را شامل می شوند. سفارشات محدود که قیمت آن ها توسط خریدار مشخص شده است و سفارشات Stop که قیمت آن ها توسط فروشنده مشخص می شود نیز در صورتی که قیمت آن ها با قیمت بازار در لحظه باز شدن تطابق داشته باشد نیز می توانند به صورت دسته ای پردازش شوند.

سفارش مستمر چیست؟

سفارش گروهی

برای اینکه قیمت ها همیشه منصفانه باقی بمانند و سفارش گروهی نتواند قیمت را تحت تاثیر خودش قرار دهد، در آمریکا سفارشات گروهی فقط در زمان باز شدن بازار قابل ثبت هستند. در ساعت های کار عادی بازار، معاملات از طریق روش سفارش مستمر انجام خواهند شد. سفارش مستمر یکی از قابلیت های استانداردی است که هر کارگزار باید داشته باشد و توسط بازارسازها اجرای آن تسهیل خواهد شد.. بازارسازها یا Market Makers خریدارها را به فروشنده ها متصل می کنند و بلافاصله سفارشات را با قیمت اعلام شده توسط خریدار و فروشنده ثبت خواهند کرد.

معاملات مستمر یکی از بخش های خیلی مهم بازار هستند که باعث می شوند قیمت بازار در سطح معقولی باقی بماند. در این نوع سفارشات قیمت توسط پروسه پیشنهاد/درخواست تعیین می شود و مسئولیت اجرای این پروسه هم بر عهده ی بازارساز است. در معاملات روزانه بازارسازها باید خریدارها و فروشنده ها را به هم وصل کنند. بازارساز نیز ممکن است فردی باشد که برای یک صرافی کار می کند یا یک نرم افزار خودکار باشد که توسط صرافی ها طراحی و برنامه ریزی شده اند.

در سفارشات مستمر بازارساز تلاش می کند خریدار و فروشنده را بسته به قیمت پیشنهادی (bid) و قیمت درخواستی (Ask) به هم متصل کند. سود بازارساز هم از طریق تفاوت قیمت بین پیشنهاد و درخواست به دست میاید. بازارساز تلاش می کند که سهام را با قیمت پایین تری نسبت به قیمت پیشنهادی خریدار بخرد و سپس با فروش آن با قیمت پیشنهادی به خریدار، باقیمانده قیمت را برای خودش نگه می دارد. به این ترتیب دو طرف معامله توانسته اند به هدف خودشان برسند و بازارساز هم سود خودش را دریافت خواهد کرد.

سفارش گروهی در بازار سهام ایران

در بازار سهام ایران، سفارشات گروهی به دو صورت «ددد» و «ررر» انجام می شوند. معمولا در صورتی که افراد متقاضی برای خرید سهام یک شرکت خیلی زیاد باشند، به منظور صرفه جویی در زمان، کارگزاری سفارش را به صورت گروهی ثبت خواهد کرد. در معاملاتی که به صورت «ددد» ثبت می شوند، هر دو طرف معامله افراد معمولی هستند اما فروشنده معاملات «ررر» سازمان خصوصی سازی است که اقدام به فروش سهام شرکت های دولتی می کند و خریداران نیز کارگران همان واحد هستند.

شما برای خرید سهام می توانید با مراجعه به کارگزاری ها و انجام یک سری مراحل خیلی ساده، به راحتی نسبت به خرید سهام اقدام کنید. در صورتی که خریداران یک سهام افراد زیادی باشند، معمولا کارگزار به جای خرید انفرادی از روش معامله گروهی استفاده می کند. در این نوع معامله کارگزار لیستی از خریداران را به همراه یک نامه رسمی به شرکت خدمات بورس ارسال می کند. شرکت خدمات بورس نیز پس از تخصیص کد معاملاتی به تمام خریدارها، لیست آن ها را به همراه کد معاملاتی ایجاد شده برای کارگزار ارسال خواهد کرد.

پس از اختصاص کد معاملاتی به خریدارها در صورتی که به تعداد خریدارها، فروشنده نیز برای سهام موردنظر وجود داشته باشد، معامله انجام خواهد شد.

البته برخی اوقات ممکن است شرکت کارگزار، تخصیص سهام را به شرکت خدمات بورس محول کند. در این صورت دیگر پرینت لیست خریدارها برای کارگزار ارسال نمی شود و سهام موردنظر به صورت خودکار از کد فرضی «ددد» به نام خریدار تخصیص خواهد یافت. معاملاتی هم که با کد «ررر» و توسط سازمان خصوصی سازی انجام می شود به دو صورت نقدی و اعتباری قابل انجام هستند.

سخن نهایی

سفارشات گروهی به آن دسته از سفارشات گفته می شود که در طول ساعات بسته بودن بازار تجمیع شده اند و بلافاصله بعد از باز شدن بازار، در همان ساعات ابتدایی پردازش خواهند شد. این نوع سفارشات نقش موثری در متعادل سازی بازار دارند و می توانند قدرت سفارشاتی که به صورت تکی ثبت می شوند را تعدیل کنند.

سوالات متداول

سفارش گروهی به مجموعه ای از سفارشات خرید و فروش گفته می شود که به صورت همزمان و دسته ای پردازش می شوند

معاملات مستمر یکی از بخش های خیلی مهم بازار هستند که باعث می شوند قیمت بازار در سطح معقولی باقی بماند. در این نوع سفارشات قیمت توسط پروسه پیشنهاد/درخواست تعیین می شود و مسئولیت اجرای این پروسه هم بر عهده ی بازارساز است.

ادامه مطلب
مفهوم سود و جریان نقدی
سود و جریان نقدی چیست؟ آشنایی با انواع مدل های جریان نقدی

قطعأ تا به حال با مفهوم سود و جریان نقدی روبه رو شده اید. آیا با مفهوم دقیق این دو واژه آشنایی دارید؟ آیا می دانید که این دو واژه در چه زمانی و در چه موقعیتی کابرد دارند؟ آیا می دانید که این دو واژه دارای ماهیت متفاوتی هستند که صاحبان مشاغل با آن ها سروکار دارند؟ اگر جواب سؤالات بالا را نمی دانید، بنابراین با ما همراه باشید تا با جزییات این دو مفهوم آشنا شوید و تفاوتی که بین سود و جریان نقدی وجود دارد را بهتر درک کنید.

سود (Profit) چیست؟

سود Profit یکی از معیارهای مورد توجه مالی است که محاسبه و بررسی آن برای در نظر گرفتن روند مالی شرکت ها و کسب و کارها بسیار حایز اهمیت است. این معیار مالی بسیار مهم، بیانگر پولی است که پس از کسر هزینه ها از درآمد حاصله  شرکت ها به دست می آید.

به این نکته توجه نمایید که Profit انواع مختلفی دارد و در صورت های مالی با عناوین متفاوتی معرفی و شناسایی می شوند. در ادامه شما را با انواع این مفهوم بیش تر آشنا می کنیم.

  1. سود ناخالص (Gross Profit)
  2. سود عملیاتی (Operating Profit)
  3. سود خالص (Net Income)
  4. حاشیه سود (Margin)
  5. EPS (Earnings Per Share)
  6. DPS (Dividend Per Share)
  7. (P/E (Price / Earning per share

1) سود ناخالص (GROSS PROFIT)

Gross Profit، در صورتی به دست می آید که بهای تمام شده کالاهای فروش رفته در یک شرکت را از درآمد حاصله آن شرکت طی یک بازه زمانی مشخص کسر کنیم و به ما کمک می کند تا کارآمدی یک شرکت در استفاده از نیروی کار و تجهیزاتش را بررسی نماییم.

این مفهوم، در صورت سودوزیان شرکت وجود دارد و می توان آن را از طریق فرمول زیر محاسبه کرد:

به این نکته توجه نمایید که سود ناخالص، فقط شامل هزینه های متغیر می شود. اما وقتی از هزینه های متغیر صحبت می کنیم، منظورمان چیست؟

هزینه هایی که با سطح خروجی و تولید نوسان می کنند را هزینه متغیر می گویند. مانند: مواد خام و اولیه، نیروی کار مستقیم (با این فرض که ساعتی بوده یا به تعداد کالاهای خروجی وابسته باشند)، کارمزد کارکنان بخش فروش، تجهیزات استهلاک پذیر، لوازم مورد نیاز برای کارخانه، هزینه های مربوط به حمل و نقل و …

2) سود عملیاتی (Operating Profit)

مفهوم سود و جریان نقدی

سود عملیاتی، معیاری است که برای محاسبه Profit یک شرکت، با در نظر نگرفتن بهره و مالیات، به دست می آید. به همین دلیل به آن، درآمد پیش از پرداخت بهره و مالیات (EBIT) نیز گفته می شود. این مفهوم، به عنوان یک شاخص بسیار دقیق در مورد سودآفرینی بالقوه یک کسب وکار عمل می کند زیرا تمام فاکتورهای اضافه را از محاسبات حذف می نماید.

سود عملیاتی به صورت زیر محاسبه می شود:

  1. اگر سود عملیاتی یک شرکت مثبت باشد لزومأ به معنی سودآوری آن شرکت نیست، چرا که ممکن است سود بالقوه کلی شرکت را نشان دهد، بنابراین در واقع سودآوری را تضمین نمی کند.
  2. ممکن است شرکتی که بدهی زیادی دارد، شاهد سود عملیاتی مثبتی در صورت وضعیت مالی آن شرکت باشیم، درحالی که به طور همزمان دچار زیان خالص نیز است. در چنین وضعیتی ممکن است که سود عملیاتی وضعیت مالی شرکت را مثبت تر از سود خالص آن نشان دهد.

3) سود خالص (Net Income)

سود خالص (NI) به باقیمانده مجموع درآمدها پس از کسر هزینه های عملیاتی، مالی و مالیات گفته می شود. در واقع برای محاسبه سود خالص، همه هزینه ها از درآمدهای شرکت کسر می گردد.

به این نکته توجه نمایید که سـود خالـــص می تواند مثبت یا منفی باشد که در صورت منفی بودن به آن “زیان خالص” گفته می شود.

برای محاسبه سود خالص، از فرمول زیر استفاده می شود:

4) حاشیه سود (MARGIN)

حاشیه سود، یکی از نسبت های سودآوری است که از تقسیم سود (ناخالص، عملیاتی و خالص) بر درآمد یا فروش به دست می آید. این نسبت، به شکل درصدی بیان می شود و به عبارتی مشخص می کند که یک شرکت در ازای هر 100 میلیون تومان فروش (درآمد)، چند میلیون سود به دست می آورد.

حاشیه سود انواع مختلفی دارد که صورت زیر محاسبه می شوند:

  • حاشیه سود ناخالص (GROSS PROFIT MARGIN):
  • حاشیه سود عملیاتی (OPERATING PROFIT MARGIN):
  • حاشیه سود خالص (NET PROFIT MARGIN):

5) EPS (Earnings per Share)

EPS، به معنای سودی است که به هر سهم تعلق می گیرد و یک معیار بنیادین در مورد میزان سودآوری شرکت به حساب می آید که مشخص می کند؛ سود هر سهم از شرکت، چه قدر است؟

برای محاسبه EPS، از فرمول زیر استفاده می شود:

DPS (Dividend Per Share) (6

DPS، سود تقسیمی هر سهم است که بیانگر مقداری از Profit شرکت است که به ازای هر سهم بین سهامداران تقسیم می شود. افزایش هر ساله در میزان DPS، حکایت از آن دارد که رشد درآمدهای شرکت پایدار است.

P/E ((Price / Earning per share (7

به نسبت P/E، نسبت “قیمت به درآمد” گفته می شود. در واقع این نسبت، بیانگر انتظارات سرمایه گذاران از بازدهی آینده یک دارایی است. و به معنی این است که یک سرمایه گذار به ازای هر ۱ ریال بازدهی که به دست می آورد، حاضر است چند ریال پرداخت کند.

جریان نقدی (Cash Flow)چیست؟

جریان نقدی، یک گردش نقدینگی است که بیانگر مقدار خالص پول نقد یا مشابه پول نقد است که به یک کسب وکار وارد و از آن خارج می شوند. Cash Flow، به ورود و خروج پول نقد و یا سایر دارایی های هم ارزش با پول نقد در انواع کسب و کارهای گوناگون و یا پروژه های مختلف اقتصادی اشاره دارد و غالبأ، دوره ی محاسبه کردن این جریان نقدینگی به یک طول مدت زمانی محدود اختصاص داده می شود.

انواع مختلف جریان نقدی

مفهوم سود و جریان نقدی

  1. جریان نقدی مثبت
  2. جریان نقدی منفی

1) جریان نقدی مثبت

به جریان نقدی مثبت، معمولأ “دارایی های قابل سرمایه گذاری” یا “منابع مالی” می گویند. زمانی که Cash Flow مثبت شود، حکایت از آن دارد که دارایی های نقدی یک شرکت در حال افزایش است و به این ترتیب، اجازه پرداخت بدهی ها، سرمایه گذاری مجدد در شرکت، بازگرداندن پول به سهامداران، پرداخت هزینه ها را می دهد. همین طور به وجود آوردن سوپاپ اطمینانی را در برابر چالش های مالی آینده فراهم می کند.

جریان نقدی مثبت برای یک کسب و کار موجب رونق بخشیدن به تمامی فعالیت ها می شود و با تأثیرات مثبتی که بر روند کلیه ی کارهای مالی شرکت می گذارد، این امکان را فراهم می نماید تا به میزان چشمگیری شاهد توسعه آن کسب و کار باشیم و به موازات آن، امکان حرکت کسب و کار به سمت یک روند پر بازده را فراهم می نماید.

2) جریان نقدی منفی

زمانی که Cash Flow منفی شود، حکایت از آن دارد که دارایی های نقدی شرکت در حال کاهش است. به این ترتیب، بسیاری از فرآیندهای اقتصادی دچار اختلال خواهد شد و در صورت ادامه دار شدن این روند، مجموعه شکست خواهد خورد.

به این نکته توجه نمایید، زمانی که از جریان نقدی خالص صحبت می شود، منظور درآمد خالص نیست. بلکه درآمد خالص شامل حساب های دریافتنی و سایر مواردی است که پولی برای آن دریافت نمی شود. اما از Cash Flow برای تعیین کیفیت درآمد شرکت استفاده می شود که حکایت ازآن دارد که میزان نقدشوندگی شرکت چه قدر است.

برای محاسبه Cash Flow از فرمول زیر استفاده می شود:

زمانی که از پول وارد شده یا درآمد صحبت می کنیم، منظورمان چیست؟

  1. حقوق و دستمزد (خالص و بعد از کسر مالیات)
  2. بازپرداخت مالیات
  3. درآمد حاصل از سود سپرده های بانکی یا سرمایه گذاری ها
  4. پاداش ها
  5. هدایا و کمک هزینه خرید

زمانی که از پول خارج شده یا هزینه ها و مخارج صحبت می کنیم، منظورمان چیست؟

هزینه ها را به دو دسته هزینه ثابت و هزینه متغیر تقسیم می شود.

هزینه های ثابت عبارتند از:

  1. اجاره بها و یا وام
  2. حق بیمه های پرداختی
  3. حمل و نقل
  4. خدمات رفاهی
  5. بدهی ها
  6. تلویزیون، تلفن، اینترنت، موبایل
  7. هزینه های پزشکی و درمانی
  8. غذا

هزینه های متغیر عبارتند از:

  1. هزینه های مربوط به سرگرمی و تفریح
  2. هزینه های مربوط به تعطیلات
  3. هزینه های مرتبط با لباس و مراقبت شخصی

جریان نقدی را چگونه محاسبه می کنند؟

Cash Flow صاحبان سهام و یک شرکت به صورت زیر محاسبه می شود:

استهلاک+ سودخالص= جریان نقد حسابداری

جریان نقد خروجی طی دوره- جریان نقد ورودی طی دوره= خالص جریان نقد صاحبان سهام

خالص جریان نقد بدهی ها+خالص جریان نقد صاحبان سهام= جریان نقد شرکت

آیا از اهمیت بررسی جریان نقدینگی آگاهی دارید؟

اهمیت Cash Flow آن جایی مشخص می شود که هر چه نوع کسب و کاری که انتخاب کرده ایم ایده آل باشد و جایگاه بسیار مناسب اقتصادی در کشور را به خود اختصاص دهد و سودآوری بالایی داشته باشد، اما اگر جریان نقدینگی هوشمندانه ای برای آن کسب و کار تعریف نشود، شاهد روند شتابان رشد آن کسب و کار نخواهیم بود.   و با نادیده گرفتن اهمیت Cash Flow در فعالیت های اقتصادی پیش رو، بسیاری از زمینه های رشد و پیشرفت را از دست خواهیم داد.

تفاوت سود و جریان نقدینگی

با توجه به تعاریف و جزییاتی که به طور مفصل از دو مفهوم “سود” و “جریان نقدی” ارایه دادیم، می توان به این نکته رسید که بین این دو اصطلاح مهم و کاربردی تفاوت وجود دارد. اگر چه هر دو اصطلاحی هستند که در تحلیل کسب و کار و بررسی گزینه های سرمایه گذاری مورد استفاده قرار می گیرند و در بررسی وضعیت مالی یک شرکت بسیارحائز اهمیت هستند. زیرا اگر سود و جریان نقدی، یک کسب و کار هوشمندانه مدیریت شود و به جایگاه درستی دست یابد، نشانه ای از سلامت مالی آن مجموعه است و می تواند به عنوان راهگشایی برای سرمایه گذاران و صاحبان اصلی کسب وکارها لحاظ گردد تا موفقیت های چشمگیری را تجربه کنند.

ادامه مطلب
سهام دلاری و غیر دلاری
سهام دلاری و غیر دلاری چیست و کدام را بخریم؟

دو راهی سهام دلاری یا غیر دلاری یکی از مهم ترین ابهامات پیش روی سرمایه گذاران در بازار سهام است. نرخ دلار جزء فاکتورهای اصلی و تاثیرگذار در اقتصاد ایران است و بازار سهام نیز از این قاعده مستثنی نبوده و نیست! در واقع اگر مفهوم سهام دلاری و غیر دلاری را کاملا درک کنیم، با توجه به روند نرخ ارز می توانیم آگاهانه تر سرمایه گذاری کنیم و بالطبع، سود بیشتری نیز بدست می آوریم. به جهت اهمیت زیاد این مبحث، در این مقاله به صورت اختصاصی به تشریح این مفاهیم می پردازیم و در نهایت، فهرست کوتاهی از مهم ترین صنایع و شرکت های مرتبط با دلار ارائه می کنیم.

تاثیر دلار و تورم بر بازار سهام ایران

در مقاله «رابطه بورس و دلار» به طور کامل نحوه تاثیرگذاری نرخ ارز در بازار سهام را بررسی کردیم. بر اساس داده های تاریخی بلندمدت بازارهای سهام و ارز، یک همبستگی (کورلیشن) مثبت بین این بازارها وجود دارد. از دلایل اصلی وجود این همبستگی، می توان به پدیده تورم و ماهیت فعالیت شرکت ها اشاره نمود. به طور کلی، رشد قیمت دلار موجب افزایش قیمت ها در کلیت بازار سهام (با محوریت شرکت های صادراتی و اصطلاحا سهام دلاری) می شود و تاثیر مثبتی بر بازار سهام می گذارد. البته باید توجه داشته باشید که رشد قیمت ارز دلیل قطعی برای افزایش قیمت سهام نیست و بسته به شرایط اقتصاد، بازار سرمایه و فاکتورهای سیاسی، عوامل دیگری نیز تاثیرگذارند.

سهام دلاری چیست؟

شرکت هایی که در بازار سهام پذیرفته می شوند، معمولا از صنایع مختلف بوده و ماهیت متفاوتی نظیر تولیدی، بازرگانی و سرمایه گذاری دارند. بسته به این عوامل، برخی شرکت ها با مشتریان خارجی و بازارهای غیرداخلی سروکار دارند. اگر فروش و قیمت گذاری محصولات یا خدمات شرکت بر اساس دلار انجام شود، در اصطلاح بازاری به آن شرکت ها «صادرات محور» و به سهام آن ها «سهام دلاری» گفته می شود. معمولا زمانی که از سهام دلاری صحبت می کنیم، شرکت های صادراتی حاضر در بازار سهام در ذهن افراد تداعی می شود. به طور کلی، شرکت هایی که محصولاتشان را به خارج از کشور صادر می کنند، در پروژه های خارجی خدمات (مثلا فنی و مهندسی) ارائه می نمایند یا مواد اولیه و تجهیزات روزمره آن ها از سایر کشورها تامین می شود، سهام دلاری محسوب می شوند.

رشد قیمت صادراتی ها همگام با افزایش قیمت دلار

قیمت سهام شرکت های صادراتی رابطه مستقیمی با نرخ دلار دارد. اگر قیمت دلار در بازار داخلی افزایش یابد، این شرکت ها می توانند ارز حاصل از فروش کالا یا خدمات خود را با نرخ بالاتری به ریال تبدیل کنند و بنابراین، از محل رشد قیمت فروش محصول منتفع می شوند. از طرف دیگر، افزایش قیمت ارز همگام با ایجاد موج های تورمی در سطح جامعه است و در نهایت، افزایش قیمت دارایی ها (ناشی از رشد نرخ دلار) نیز تاثیر مثبتی روی سهام دلاری می گذارد. برآیند شرایط فوق یعنی افزایش درآمد و قیمت دارایی ها، منجر به رشد قیمت سهام شرکت در بازار بورس می شود (البته در حالت عادی بازار). در طرف مقابل، اگر قیمت ارز کاهش یابد، این شرکت ها باید ارز صادراتی خود را با قیمت پایین تری به فروش برسانند و این شرایط، تاثیر منفی روی درآمد عملیاتی شرکت دارد.

نکته مهم:

در مورد سهام دلاری توجه داشته باشید که برخی از شرکت ها صادرات محور نیستند و بالعکس، واردات محور هستند؛ یعنی مواد اولیه تولید خود را از خارج از کشور تامین می کنند. در نتیجه افزایش قیمت ارز روی این شرکت ها تاثیر منفی می گذارد؛ زیرا منجر به افزایش هزینه تولید می شود. روند نزولی در بازار ارز معمولا برای شرکت های واردات محور یک فرصت مناسب برای واردات مواد اولیه است تا بتوانند محصولات (یا خدمات) خود را با هزینه کمتری تولید کنند و از این راه، حاشیه سود خود را افزایش دهند.

سهام غیر دلاری چیست؟

قطب مخالف سهام دلاری، سهام غیردلاری است! مواد اولیه این شرکت ها از داخل کشور تامین می شود و همچنین، محصولات و خدماتشان را نیز در بازار داخل عرضه می کنند؛ بنابراین این شرکت ها وابستگی مستقیمی با نرخ دلار ندارند. به بیان ساده، این شرکت ها مواد اولیه را بر اساس ریال تهیه می کنند و محصولات خود را نیز عموما در بازار داخل (فروش ریالی!) به فروش می رسانند؛ در نتیجه نوسانات نرخ ارز در فرآیندهای عملیاتی شرکت تاثیر چشمگیری ندارد. در مورد شرکت های غیر دلاری توجه داشته باشید که برخی از این شرکت ها به دلیل محدودیت های داخلی، مجبور به تامین بخشی از مواد اولیه یا تجهیزات تولیدی خود از خارج کشور هستند و این هزینه ها را باید به دلار پرداخت کنند؛ هر چقدر مقدار این هزینه های دلاری بیشتر شود، تاثیرپذیری شرکت از نرخ ارز افزایش می یابد (در این حالت رشد قیمت دلار، تاثیر منفی دارد و کاهش قیمت ارز، تاثیر مثبت می گذارد).

سهام دلاری بخریم یا غیر دلاری

سهام دلاری و غیر دلاری

هدف اصلی و اولیه تمام افرادی که در بازارهای مختلف سرمایه گذاری می کنند، کسب سود و سپس حفظ ارزش سرمایه است! سرمایه گذاران بازار سهام نیز با استفاده از روش های مختلف درصدد تشخیص فرصت های معاملاتی سودآور هستند. در مقاله «رابطه  بورس و دلار» با استفاده از داده های تاریخی اثبات کردیم که سرمایه گذاری در بازار سهام نسبت به خرید دلار، سودآوری بیشتری دارد. بنابراین در پاسخ به این سوال که معمولا پرسیده می شود دلار یا سهام؟ پاسخ ما خرید سهام است!

پس از انتخاب بازار سهام به عنوان محل سرمایه گذاری، به این سوال می رسیم که آیا باید در صنایع و نمادهای دلاری سرمایه گذاری کنیم یا غیر دلاری؟!

برای پاسخ به این سوال، 3 سناریو فرضی را در نظر می گیریم که می تواند استراتژی معاملاتی ما را بر اساس وضعیت بازار ارز تعیین کند:

  •  روند قیمت دلار صعودی

در این شرایط می توانیم سهام دلاری از نوع شرکت های صادرات محور انتخاب کنیم زیرا افزایش قیمت ارز موجب رشد درآمد و ارزش دارایی های شرکت می شود.

  •  روند قیمت دلار نزولی

کاهش قیمت ارز می تواند فرصت مناسبی برای خرید سهام شرکت های دلاری واردات محور باشد؛ چون در چنین شرایطی، هزینه تولید و ارائه خدمات این کسب وکارها معمولا کاهش می یابد و از همین طریق، پتانسیل رشد سود سازی وجود دارد!

  • بازار ارز در وضعیت خنثی ( اصطلاحا با ثبات)

در این شرایط عامل نرخ ارز در شرایط بازار سهام تاثیر چندانی ندارد و احتمالا انتخاب کسب وکارهای غیر دلاری موفق که از لحاظ تجهیزات، مواد اولیه و فروش محصول وابستگی به نرخ دلار ندارند، مناسب ترین گزینه است.

مهم ترین صنایع و نمادهای دلاری و غیر دلاری

سخن آخر؛ 2 نکته سرمایه گذاری بسیار مهم!

  1. نحوه تاثیرپذیری از نرخ ارز صرفا یکی از عوامل مهم در انتخاب سهام است و صرفا نمی توان بر این اساس سرمایه گذاری کرد. بنابراین توجه به تحلیل بنیادی، تکنیکال، شرایط تابلویی و وضعیت صنعت، بسیار حائز اهمیت است.
  2. در شرایط فعلی اقتصاد کشور، قیمت اغلب محصولات و خدمات مرتبط و حتی در بسیاری مواقع غیر مرتبط با قیمت ارز، تابع نرخ دلار است و معمولا با افزایش قیمت ارز، قیمت تمام کالاها و خدمات افزایش می یابد و در گرو وابستگی یا عدم وابستگی به نرخ دلار نیست!
ادامه مطلب
تنظیمات جدید برای ابزار کراس چیر
معرفی تنظیمات جدید اندیکاتور و نمودارها در تریدینگ ویو

تنظیمات جدید برای ابزار  کراس چیر Crosshair (صلیب قیمت و زمان) و Grid Lines (خطوط شبکه ای در نمودار قیمت)

با اضافه شدن این قابلیت شما می توانید رنگ، وزن و سبک خط نشانگر قیمت و زمان را روی نمودار خود تعیین کنید. همچنین می توانید خط شبکه مورد نظر خود را انتخاب کنید. برای تعیین تنظیمات دلخواهتان باید از طریق آیکون تنظیمات در صفحه نمودار به بخش Appearance بروید و در بخش Background و سایر گزینه ها، تغییرات مورد نظر را اعمال کنید. در این مقاله با معرفی تنظیمات جدید اندیکاتور و نمودارها در تریدینگ ویو همراهمان باشید.

تنظیمات جدید برای ابزار کراس چیر

آموزش جامع یک زبان برای اسکریپت نویسی

برای راحتی شما در این بخش یک آموزش دقیق در زمینه زبان برنامه نویسی در پلتفرم تریدینگ ویو ایجاد شده است. حقیقت این است که اسکریپت نویسی هیچ وقت آسان نبوده و معامله گران همیشه به دنبال یک راهکار ساده یا آموزش معتبری در این زمینه هستند. برای دسترسی به آموزش ها، روی گزینه Help موجود در بخش Script Editor در پایین صفحه کلیک کنید.

تنظیمات جدید برای ابزار کراس چیر

ساختار جدید و بهبود یافته در نمودار قیمت

ما در این بخش بر اساس بازخوردهایی که از مخاطبان به مرور زمان دریافت کرده ایم، به روزرسانی های بسیار عالی برای شما ایجاد کرده ایم. به طور مثال قابلیتی ایجاد شده که به صورت پیش فرض، آخرین تغییرات شما در هر نمودار قیمت، زمانی که شما آن را در یک پنجره جدید باز کنید، نمایش داده می شود و این قابلیت می تواند در صرفه جویی زمان برای کاربران بسیار موثر باشد. شما می توانید به آدرس www.tradingview.com/e/ بروید تا با استفاده از پیکان موجود در نوار ابزار بالا، تمام تحلیل های ذخیره شده به شما نمایش داده شود. اگر هیچ نمودار ذخیره شده ای ندارید، اولین طرح نموداری شما با عنوان «بدون نام» به صورت خودکار ذخیره می شود. شما می توانید به راحتی نام نمودارهای ذخیره شده را نیز عوض کنید. برای این منظور باید روی پیکان کنار نام نمودار کلیک کنید و گزینه تغییر نام را انتخاب کنید.

تنظیمات جدید برای ابزار کراس چیر

قابلیت ذخیره خودکار به شما این قابلیت را می دهد که هیچ کدام از کارهای خود را گم نکنید؛ اما بهتر است قبل از بستن صفحه نمودار روی دکمه ذخیره کلیک کنید تا از ذخیره شدن تغییرات مطمئن شوید. همچنین اگر می خواهید روی همان نمودار از ابزار تحلیلی جدید و مستقلی استفاده کنید باید از بخش منو گزینه “New chart layout” را انتخاب کنید.

بهبود تغییر وضوح نمودار قیمت

بهبود راحتی کار با نمودار و سرعت آن یکی از اولویت های اصلی ما است؛ بنابراین ما امکان تغییر وضوح نمودار بدون استفاده از ماوس (به دلیل تقاضای اکثر کاربران) را فراهم کردیم. در این بخش به روش هایی که برای انجام این کار اضافه شده است می پردازیم:

  • شما می توانید در بخشی که نماد را وارد می کنید یا در قسمت “Symbol Search”، وضوح مطلوب نموداری خود را اضافه کنید. به طور مثال عبارت ” AAPL” به معنی نمودار قیمت سهام شرکت اپل در تایم فریم 15 دقیقه ای است.

تنظیمات جدید برای ابزار کراس چیر

  • شما با استفاده از کلید میانبر ویرگول (,) می توانید یک پنجره گفتگو باز کنید و وضوح نمودار مورد استفاده خود را تغییر دهید. به عنوان مثال عبارت 2W- به معنی تغییر وضوح به تایم فریم 2 هفته ای است.

تنظیمات جدید برای ابزار کراس چیر

  • همچنین شما می توانید با استفاده از ماوس کامپیوترتان روی این دکمه جدید کلیک کنید و یک پنجره گفتگو باز کنید.

تنظیمات جدید برای ابزار کراس چیر

حالا به نظر می رسد که با استفاده از این ابزار جدید، کار با نمودارهای قیمت در تریدینگ ویو آسان تر و سریع تر است!

اضافه شدن POC و VA به نمایه حجم در تریدینگ ویو!

ما قابلیت هایی به بخش نمایش حجم و اندیکاتورهای نشان دهنده رنج های حرکتی اضافه کردیم که شامل موارد زیر است:

  • POC مخفف Point of Control: یک سطح قیمتی با بیشترین حجم معاملات انجام شده در یک دوره زمانی مشخص
  • VA مخفف Value Area: محدوده ای از سطوح قیمتی که درصد مشخصی از کل حجم معاملاتی آن دوره زمانی در این سطوح بوده است.

به طور معمول این عدد روی 70% تنظیم می شود اما در نهایت همه چیز به دیدگاه معامله گر بستگی دارد.

اندیکاتور Volatility Stop

اندیکاتور VS این قابلیت را دارد که روند فعلی بازار را تشخیص دهد. زمانی که روند نزولی تشخیص داده شود، یک خط قرمز بالای میله های قیمت در نمودار رسم می شود و زمانی که اندیکاتور روند بازار را صعودی تشخیص دهد، یک خط سبز رنگ پایین میله های قیمت نمایش داده می شود. از این خطوط معمولا به منظور حد ضرر متحرک (تریلینگ استاپ) استفاده می شود. شاخص VS بیشتر به عنوان ابزاری برای تعیین زمان خروج از موقعیت های معاملاتی استفاده می شود و برای تشخیص تریگرهای ورود به معامله، کاربرد چندانی ندارد. زمانی که قیمت از خطوط VS عبور کند، روند معکوس شده و خط VS در سمت مقابل تشکیل می شود.

اندیکاتور جدید برای نمودارهای مولتی تایم فریم (چند زمانی)

اندیکاتور جدید مولتی تایم فریم تریدینگ ویو به شما اجازه می دهد که تایم فریم های بیشتری را در یک نمودار استفاده کنید.

تنظیمات جدید برای ابزار کراس چیر

شما می توانید بازه های زمانی زیر را انتخاب کنید:

خودکار، روزانه، هفتگی، ماهانه، فصلی یا 3 ماهه و سالانه

همچنین می توانید مقادیر True Range (محاسبه گر قیمت نزدیک به رنج دوره زمانی قبلی) و Trading Range (محاسبه گر بالاتری و پایین ترین قیمت در یک دوره زمانی مشخص) را مشاهده کنید.

قابلیت ثبت تنظیمات پیش فرض دلخواه برای اندیکاتورها

با استفاده از این قابلیت شما می توانید تنظیمات جدید اندیکاتور مورد استفاده تان را به روشی که می خواهید پیکربندی نموده و آن را به عنوان تنظیمات پیش فرض ذخیره کنید. در این صورت شما هر گاه این اندیکاتور را در صفحه نمودار جدیدی استفاده کنید، نیازی به ثبت دوباره تغییرات نبوده و می توانید از همان ابتدا با تنظیمات مورد نظر خود کار کنید. برای انجام این کار باید بخش ویژگی های (properties) اندیکاتور را باز کنید و در فهرست کشویی پیش فرض ها (Defaults)، گزینه ذخیره به عنوان پیش فرض (Save as Default) را انتخاب کنید.

تنظیمات جدید برای ابزار کراس چیر

اگر هم در این فرآیند مشکلی پیش آمد، شما همیشه می توانید با کلیک روی گزینه تنظیم مجدد (Reset settings) در همان بخش ویژگی ها (properties)، اندیکاتور را به تنظیمات اولیه آن برگردانید.

تنظیمات جدید برای ابزار کراس چیر

ادامه مطلب
رابطه بورس و دلار
بررسی رابطه بازارهای بورس و دلار به همراه نمودار

یکی از سوالات و ابهاماتی که همیشه توسط فعالان بازار سرمایه ایران (عموما سرمایه گذاران تازه وارد و مبتدی) مطرح می شود، رابطه بورس و دلار است! در واقع یکی از مهم ترین فاکتورها برای سرمایه گذاری در هر بازار مالی، شناخت بازارهایی است که روی شرایط بازار مورد نظر شما تاثیر منفی یا مثبت می گذارند که اصطلاحا تحلیل بین بازاری نام دارد. به عبارت دیگر امروزه اغلب فعالان حرفه ای بازارهای مالی به این موضوع اذعان دارند که بدون توجه به شرایط بازارهای موازی و مرتبط به بازاری که آن ها در آنجا فعالیت می کنند، نمی توانند سرمایه گذاری موفقی داشته باشند.

در این مطلب با بررسی دلایل اقتصادی و تاریخچه بازارها می خواهیم بدانیم که آیا رابطه منطقی و اثبات شده ای بین بازار ارز و سهام تهران وجود دارد یا خیر؟ آیا این بازارها با یکدیگر کورلیشن مثبت دارند؟ برای یافتن پاسخ این سوالات و درک رابطه بورس و دلار در ادامه مطلب همراه ما باشید…

نمودار مقایسه نوسانات شاخص کل و نرخ دلار (96 تا 1400)

رابطه بورس و دلار

در بخش اول مطلب می خواهیم به بررسی سوابق بازارها بپردازیم چون نمودار شاخص ها گویای همه چیز است. نمودار مقایسه ای بالا مربوط به تغییرات شاخص کل بورس و دلار از زمستان 1396 تا انتهای تابستان 1400 است. به عبارت دیگر در این تصویر نوسانات این شاخص های سرمایه گذاری را طی یک بازه حدودا 5 ساله مشاهده می کنیم. در نگاه اول شاید این گونه به نظر برسد که این بازارها اصلا ارتباطی به یکدیگر ندارند چون تطابق چندانی میان نوسانات شاخص ها نیست؛ اما با بررسی بیشتر متوجه می شویم که اغلب نقاط کف و سقف اصلی بازارها با یک کورلیشن مثبت شکل گرفته اند. هر چند وجود تاخیر زمانی و عدم تطابق مسیر حرکتی در برخی مواقع غیرقابل انکار است. نکته مهم بعدی شدت بالای نوسانات شاخص کل نسبت به نرخ دلار است که با توجه به فراریت بالا و چسبندگی قیمتی پایین در بازارهای سهام، امری کاملا طبیعی است. به طور کلی اگر نمودار این بازارها را طی دهه 90 به طور کامل و با جزئیات بیشتر بررسی کنیم، وجود کورلیشن مثبت بین نرخ دلار و شاخص کل بورس تهران کاملا مشهود است.

حال که بر اساس داده های گذشته بازار متوجه شدیم بین نرخ دلار و شاخص بورس یک ارتباط مشخص وجود دارد، در ادامه مطلب به بررسی دلایل بروز این پدیده اقتصادی در بازارهای مالی می پردازیم.

تورم

بالا رفتن نرخ ارز به معنی افزایش انتظارات تورمی در سطح جامعه و کاهش ارزش پول ملی است. در چنین شرایطی و به دنبال رشد قیمت دلار، قیمت کالا و دارایی های مختلف بالا می رود. در نتیجه ارزش دارایی های شرکت ها نیز بالا رفته و بالطبع این افزایش قیمت، روی قیمت سهام آن ها در بازار بورس تاثیر می گذارد. برای درک این مفهوم توجه شما را به یک مثال جلب می کنیم.

«شرکت الف در صنعت ساختمان فعالیت می کند و در بازار فرابورس پذیرفته شده است. مجموع ارزش دارایی های شرکت (منهای بدهی ها، یعنی دارایی خالص) برابر 100 میلیارد تومان است. مجموع تعداد سهام شرکت الف 1 میلیون سهم است و هر سهم به قیمت 100 هزار تومان در بازار معامله می شود. پس از افزایش نرخ 20 درصدی نرخ دلار و ایجاد تورم عمومی در سطح جامعه، ارزش خالص دارایی های شرکت حدودا 25 درصد افزایش یافته و به 125 میلیارد تومان رسیده است. در نتیجه این رشد ارزش دارایی ها توسط فعالان بازار به سرعت شناسایی شده و طی مدت کوتاهی سهم حدودا 20 درصد رشد می کند.»

در جریان مطرح کردن این مثال توجه به دو نکته الزامی است. نکته اول، این نمونه فقط در مورد یک شرکت از بازار سهام (بورس و فرابورس) بود و عموما حین بروز موج های تورمی اغلب شرکت ها دچار چنین وضعیتی می شوند؛ بنابراین کل بازار بورس با یک موج افزایشی رو به رو می شود. نکته دوم، عوامل مختلفی در افزایش یا کاهش قیمت سهام تاثیرگذارند و صرفا افزایش نرخ دلار نمی تواند منجر به رشد قیمت سهم شود؛ چه بسا در برخی مواقع حین رشد نرخ دلار، قیمت سهم کاهش یابد! بنابراین صرفا بر اساس این تئوری نمی توان اقدام به خرید یا فروش کرد.

ماهیت شرکت ها

دلیل دیگری که باعث می شود نرخ دلار روی قیمت سهام شرکت ها موثر باشد، ماهیت آن ها است. به طور کلی کسب وکارهای پذیرفته شده در بازار سهام از چند مسیر بسته به ماهیتشان از تغییر قیمت دلار تاثیر مثبت یا منفی می پذیرند (البته این موارد به جز تاثیرات رشد نرخ ارز روی قیمت دارایی هایی نظیر املاک، دستگاه های تولیدی و… است):

  • شرکت های صادرات محور (شرکت هایی نظیر کاوه، ارفع، زاگرس و شفن به عنوان شرکت های صادراتی حاضر در بازار سهام ایران، با افزایش قیمت دلار درآمدشان افزایش خواهد یافت، زیرا می توانند درآمد ارزی خود را با قیمت بالاتری تبدیل به ریال کنند)
  • شرکت های واردات محور (شرکت هایی مثل خودرو، فایرا و پتایر به عنوان شرکت های واردات محور پذیرفته شده در بازار سهام ایران، با افزایش قیمت دلار درآمدشان کاهش خواهد یافت، چون برای تهیه مواد اولیه مورد نیاز خود باید ارز را با قیمت بالاتری تهیه نموده و در نتیجه از سود آن ها کم می شود؛ هر چند این شرکت ها هم در بسیاری مواقع پس از مدت کوتاهی مجوز افزایش نرخ می گیرند)
  • شرکت های دارای محصولاتی با نرخ گذاری بر مبنای دلار
  • شرکت های دارای ذخایر ارزی

دلار بخریم یا سهام؟! کدام یک سوددهی بیشتری دارد؟

در بخش پایانی و پس از درک ماهیت و دلایل رابطه بورس و دلار می خواهیم به این سوال مهم پاسخ دهیم که سرمایه گذاری ها در کدام یک از این بازارها بازدهی بیشتری دارد. شاید بهترین روش پاسخ به این سوال، مقایسه بازدهی دلار نسبت به شاخص کل بورس و یا برخی از سهام بزرگ (اصطلاحا لیدر بازار) است که می تواند بهترین منبع باشد و بدون هیچ حاشیه یا قضاوت شخصی پاسخ صحیح را ارائه می کند. در همین زمینه توجه شما را به جدول زیر جلب می کنیم:

بازدهی از ابتدای سال 1396 تا شهریور 1400
شاخص کل بورس 1695%
قیمت دلار 625%
نماد «فولاد» 3580%
نماد «شبندر» 1880%
نماد «وغدیر» 1840%

 

به نظر می آید که اعداد موجود در جدول بالا کاملا گویای همه چیز است. بر اساس بازدهی های به ثبت رسیده، سرمایه گذاری در بازار سهام نسبت به خرید دلار بازدهی بسیار بالاتری برای فعالان این بازار رقم زده است. علاوه بر بحث بازدهی، بحث ریسک نیز برای سرمایه گذاران (علی الخصوص سرمایه گذاران عمده و نهادی) مهم است و بر اساس نظر کارشناسان اقتصادی، به طور کلی ریسک سرمایه گذاری در بازار دلار نسبت به بازار سرمایه بیشتر بوده و ممکن است سرمایه گذاران با مخاطرات بیشتری مواجه شوند.

ادامه مطلب
سرمایه ­گذاری در دبی
انواع سرمایه ­گذاری در دبی و راه و روش ­های آن

سرمایه گذاری در امارات

امارات متحده عربی از کشورهای حاشیه خلیج فارس است که از جنوب با عربستان و قطر و از شرق با عمان هم­مرز است. مساحت این کشور 83.600 کیلومتر مربع و جمعیت آن بیش از  9 میلیون نفر است که 3.3 میلیون نفر از آن را ساکنین شهر دبی تشکیل می­ دهند. بیش از نیمی از جمعیت امارات را مردم غیربومی امارات تشکیل می دهند و این جمعیت غیر بومی مردمان کشور ایران، عرب زبانان و ساکنین بخش جنوب آسیا که به این کشور مهاجرت کردند تشکیل می دهند. این کشور شامل هفت بخش است که به ترتیب شامل ابوظبی، دبی، ام القوین، شارجه، فجیره، عجمان و راس الخیمه می باشد. این هفت بخش، امیرنشین یا شیخ نشین هستند. در این مقاله قصد داریم به انواع سرمایه گذاری در دبی و راه و روش آن بپردازیم.

امارات متحده عربی به دلیل قرار گرفتن در منطقه جغرافیایی ویژه و داشتن ثبات اقتصادی مناسب در چند سال اخیر، همچنین به دلیل وارد شدن به جمع کشورهای موسوم به اقتصادهای نوظهور، همواره مکانی مناسب برای اقامت دائم و زندگی بوده است. از این رو، افراد دوست دارند از راه های مختلف اقامت این کشور را به دست آورند. امارات از اعضای اتحادیه عرب، شورای همکاری خلیج فارس، اوپک، فائو، صندوق بین المللی پول، سازمان ملل متحد و سازمان جهانی تجارت به حساب می آید. از صنایع این کشور می توان به نفت و پتروشیمی، آلومینیوم، منسوجات، مصالح ساختمانی، کود و ماهی گیری اشاره کرد. علاوه بر نفت مواد معدنی دیگر نظیر گاز و مس نیز در این کشور وجود دارد.

آمارها و اعداد دقیق آورده شده در این مقاله باتوجه به زمانی است که نویسنده این مقاله را تالیف کرده است، پس حتما اعتبار آن را با زمان کنونی بررسی کنید.

شهر دبی نگین درخشان امارات

شهر دبی نگین درخشان امارات متحده و خاورمیانه بوده و به نوعی بهشت سرمایه گذاری در منطقه خاورمیانه به حساب می­ آید. دبی یکی از جذاب­ترین شهرهای دنیا از نظر تفریح و تجارت است و به دلیل موقعیت خاص و ساختار اقتصادی مناسب و امکانات مدرن همواره سرمایه­ گذاران را به سمت خود تشویق می­ نماید.

همانطور که آگاه هستید اقتصاد رو به رشد دبی این شهر را به شهری لوکس و منحصر به فرد تبدیل کرده است، صنعت گردشگری و توریست در اقتصاد شهر دبی تاثیر به سزایی دارد و بخش بزرگی از اقتصاد این شهر را تامین می کند (20% از تولید ناخالص داخلی). همچنین پاسپورت این کشور قوی ترین در خاورمیانه بوده و جزو قوی­ترین پاسپورت­ های دنیاست؛ به طوریکه با داشتن پاسپورت امارات می­ توان به 196 کشور دنیا بدون ویزا سفر کرد. اما امکان اخذ اقامت دائم و پاسپورت این کشور در مدت زمان کم امکان پذیر نمی باشد بلکه افراد می توانند در صورتی که حداقل 20 سال در امارات به زندگی و کسب و کار پرداخته اند، اقامت دائمی و پاسپورت امارات را اخذ نمایند که در این صورت می توانند با پاسپورت امارات به ۱۹۶ کشور بدون ویزا سفر نمایند.

ذکر این نکته دارای اهمیت است که کشور امارات دو تابعیتی را قبول نداشته و برای اخذ تابعیت در این کشور باید تابعیت اصلی و اولیه خود را کنار بگذارید. متقاضیانی که مایل به سرمایه گذاری در دبی یا در این کشور هستند، لازم است بدانند که با توجه روش های مختلف سرمایه گذاری در امارات مدت زمان اخذ اقامت متفاوت است، اما به طور کلی می توان گفت که به افرادی که در امارات سرمایه گذاری می کنند اقامت موقت دو الی سه ساله تعلق می گیرد که این اقامت با رعایت شرایط قابل تمدید است.

از جمله مدارکی که برای اخذ ویزای امارات نیاز است می­ توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • داشتن رزومه معتبر
  • آدرس محل زندگی فرد در امارات
  • فرم درخواست
  • ارائه عکس پاسپورتی جدید با زمینه سفید
  • پاسپورت معتبر
  • ارائه اصل و فتوکپی از پاسپورت
  • قرار داد مشارکت بین حامی و شریک محلی
  • ارائه صورتحساب بانکی از 90 روز گذشته
  • مدارک پزشکی تایید شده که سلامت جسمی و روحی متقاضی را تایید کند

مزایای اخذ اقامت اماراتسرمایه ­گذاری در دبی

  • ورود به کشوری ثروتمند
  • آزادی انتخاب در محل سکونت
  • شرایط و ضوابط آسان
  • عدم نیاز به پرداخت گمرک در مناطق آزاد
  • امکان اخذ ویزا برای اعضای خانواده
  • پاسپورت قوی کشور امارات در صورت اخذ می تواند راه ورود به کشورهای زیادی را برای متقاضی باز نماید
  • امکان تمدید آسان اقامت موقت
  • هزینه های گمرکی مناسب در سایر مناطق
  • امکان کار و تجارت با دیگر کسب و کارهای موجود در امارات.
  • داشتن ثبات سیاسی
  • موقعیت جغرافیایی مناسب
  • پشتیبانی استارت آپ: بسیاری از کمپانی های دبی از استارت آپ ­ها حمایت می­ کنند و به دنبال ایده های نو و خلاقانه هستند. به همین جهت کسب و کار در منطقه گسترش زیادی دارد

معایب سرمایه ­گذاری در اماراتسرمایه ­گذاری در دبی

  • به سرمایه گذاران پاسپورت و اقامت دائم اعطا نمی­ شود.
  • در مناطق محلی مالکیت کامل کسب­وکار در اختیار سرمایه­گذار قرار نمی­ گیرد.

از آنجا که مهم ترین شهر و قلب تپنده اقتصادی کشور امارات شهر دبی می باشد، بسیاری از سرمایه گذران، به خصوص هم وطنان ایرانی ما به دنبال سرمایه گذاری در دبی هستند. برخی از ایده های کسب و کار با سود بالا در شهر دبی عبارتند از: هنر و صنایع دستی، پوشاک، تبلیغات، خودرو، کسب و کار مرتبط با کامپیوتر، آموزش، تجارت الکترونیک، پرورش ماهی، عکاسی، ساخت جواهرات، توریست و گردشگری و غیره. در ادامه بر اساس آخرین آمار­های ارائه شده از جانب مؤسسات اقتصادی بهترین شرایطاخذ اقامت و سرمایه ­گذاری در دبی را از نظر خواهیم گذراند.

1. سرمایه گذاری در دبی از طریق ثبت شرکتسرمایه ­گذاری در دبی

ثبت شرکت در شهر دبی نیازمند اخذ مجوز از اداره مهاجرت امارات است. نوع شرکت ثبت شده می تواند سهامی خاص، مسئولیت محدود، سهامی عام و یا شراکتی باشد. اگر فردی قصد تاسیس شرکت در منطقه آزاد دبی را داشت مجوز آن به طور مستقیم از اداره مهاجرت دبی صادر می شود و نیازی به مداخله اداره کار امارات نمی ­باشد برای ثبت شرکت در این کشور در ابتدا نیازمند مجوز می­ باشید که این مجوز می­تواند در ۳ حوزه مختلف مانند مجوز تجاری، صنعتی و یا حرف ه­ای صادر گردد، که این مجوز بسته به نوع کار و فعالیت شرکت متفاوت است. یکی از شروط ثبت شرکت در این کشور این است که باید بخشی از امتیازات و سرمایه شرکت تازه تاسیس به نام اتباع اماراتی باشد، اما این موضوع دارای استثنائاتی نیز می باشد. با ثبت شرکت در شهر دبی، سرمایه گذار و خانواده اش از اداره مهاجرت دبی اقامتی سه ساله دریافت خواهند کرد که این اقامت قابل تمدید نیز می باشد.

مزایای ثبت شرکت در دبی

  • برخورداری از تکنولوژی بالا
  • برخورداری از ارتباطات و حمل و نقل مناسب
  • وجود بازار آزاد
  • رقابت های تجارتی موجود
  • امتیازهای نظیر اخذ وام در این کشور برای سرمایه گذاران
  • اقتصاد و بازارهای مناسب در این کشور

2. سرمایه گذاری در دبی از طریق کارآفرینیسرمایه ­گذاری در دبی

کارآفرینی در این کشور آسان بوده و در سال های اخیر برای تشویق افراد برنامه های ویژه ای مانند اعطای جوایز در نظر گرفته شده است. از این رو اخذ اقامت و سرمایه ­گذاری در دبی نیز از طریق کارآفرینی یک گزینه­ بسیار جذاب است؛ زیرا از کارآفرینانی که طرح اقتصادی و ایده مناسبی داشته باشند، استقبال زیادی شده و به افرادی که با طرح اقتصادی و تجاری موفق به دبی بیایند امکانات مناسب داده و از آن ها حمایت می کنند. برای کارآفرینی در این کشور لازم است فرد یک بیزینس پلن قوی ارائه دهد تا ثابت کند ایده و کار او برای دارای منفعت است. پس از تایید بیزنس ­پلن شخص می­ تواند  مکان کار خود را انتخاب نماید.

اگر قصد کار در منطقه آزاد امارات را داشته باشد می تواند حق مالکیت کامل کار خود را اخذ نماید در غیر این صورت نیاز به یک شریک است که تابعیت و اقامت امارات را داشته و این شریک باید بیش از نیمی از شراکت این کار را از آن خود نماید. در صورت موافقت دولت امارات برای ایجاد یک شرکت توسط یک کارآفرین خارجی، به وی و خانواده او اقامت ۵ ساله داده خواهد شد که پس از پایان موعد مقرر این اقامت قابل تمدید می باشد. لازم به ذکر است حداقل سرمایه مورد نیاز برای کارآفرینی در دبی ۵ میلیون درهم است.

3. سرمایه گذاری در دبی از طریق خرید ملکسرمایه ­گذاری در دبی

خرید ملک معمولاً یکی از بهترین روش ­های سرمایه گذاری برای افراد خارجی در یک کشور به شمار می آید. متقاضیان می توانند ملک مسکونی را به قیمت حداقل یک میلیون درهم (در زمان تالیف این مقاله) در این کشور خریداری نمایند تا بتوانند به اقامت امارات دست یابند. از خطرات موجود در این راه می توان به خریداری ملک به قیمت غیر واقعی و بالاتر از حد آن اشاره نمود که افراد در صورت این که آگاهی کامل در خصوص ملک و قیمت آن در این کشور نداشته باشند ممکن است به آن دچار شوند.­ اما قیمت و حاشیه سود آن نسبت به کشورهای اروپایی یا آمریکا و کانادا به صرفه تر خواهد بود.

مالیات خرید ملک در دبی نسبت به روند رایج دنیا به­صرفه­تر بوده و همچنین کیفیت مناسب ساختمان های احداث شده در دبی با استانداردهای بین المللی برابری می­ کند. از طرفی نرخ اجاره ­بهای ملک در دبی بالا بوده و سرمایه گذار می تواند روی سود اجاره ملک خود حساب باز کند. همچنین بانک های دبی نیز برای خرید ملک به افراد خارجی وام های مناسبی اعطا می کنند. با خرید ملک در دبی، سرمایه گذار و خانواده وی اقامت دو ساله کشور امارات را دریافت نموده و در صورت عدم فروش ملک پس از دو سال این اقامت تمدید خواهد شد. نکته بسیار مهم این که سرمایه­ گذاری در امارات از طریق خرید ملک نمی ­تواند برای افراد اقامت دائمی، تابعیت و پاسپورت را به همراه داشته باشد.

4. سرمایه گذاری در دبی از طریق خرید اوراق قرضهسرمایه ­گذاری در دبی

دیگر روش مناسب برای سرمایه گذاری در دبی، خرید اوراق قرضه دولتی کشور امارات می باشد. این روش یکی از گزینه ­های با ریسک پایین بوده و مسیر نسبتاً راحتی برای اخذ اقامت امارات را در پیش روی سرمایه­گذار قرار می ­دهد. زیرا این کشور از لحاظ اقتصادی پایدار بوده و ریسک این سرمایه گذاری بسیار معقول است و سودآوری در بلند مدت برای سرمایه گذار دور از انتظار نخواهد بود. لازم به ذکر است که حداقل سن ۲۱ سال برای متقاضی سرمایه گذاری می باشد و در صورت خرید اوراق قرضه در دبی، متقاضی و خانواده وی اقامت کوتاه مدت دبی را دریافت خواهند کرد.

استانداردهای سرمایه گذاری در دبیسرمایه ­گذاری در دبی

  • نرخ مصادره اموال در دبی

نرخ مصادره اموال هر کشور نشان دهنده خطر سلب مالکیت افراد نسبت به سرمایه خود در مواقعی نظیر تغییر حکومت می باشد که برای سرمایه گذاری امن باید مورد بررسی واقع شود این استاندارد در بازه یک تا هفت قرار دارد که هرچه این عدد به ۷ نزدیک تر باشد نشان دهنده خطر بیشتر و هر چه به عدد یک نزدیک تر باشد نشان دهنده ریسک کمتر است. بر اساس آخرین آمارهای موجود نرخ مصادره اموال در دبی در سال­ های اخیر برابر عدد 2 بوده و بنابراین امنیت قابل قبولی برای سرمایه­گذاری در این شهر وجود دارد.

  • کنترل فساد

از دیگر مسائل مهم جهت سرمایه گذاری و بررسی استانداردهای سرمایه گذاری، میزان کنترل فساد مالی و اداری در کشور هدف است. تمام افراد می توانند قبل از اقدام به سرمایه گذاری اطلاعات کاملی را در این زمینه به دست آورند و با آگاهی قبلی سرمایه گذاری را عملی کنند. کنترل فساد هر کشوری نشان دهنده کنترل و نظارت دولت و ارگان های آن کشور به سازمان ها و نهادهای مرتبط و غیرمرتبط است. نرخ کنترل فساد در دبی از سال 2011 به بعد در محدوده 1 تا 1.2 است که نویدبخش شرایط نسبتاً مناسبی است.

  • مالیات بر درآمد

درآمد شخصی در امارات مالیات نداشته و از افراد در این باره هیچ مالیاتی دریافت نمی ­شود، اما مالیات بر درآمد شرکت­ ها در این کشور از سال ۲۰۱۰ تاکنون ثابت بوده و برابر با رقم قابل توجه ۵۵ درصد می باشد. بنابراین لازم است متقاضیان سرمایه ­گذاری در امارات به خصوص افرادی که مایل به سرمایه ­گذاری در امارات از طریق ثبت شرکت می باشند به طور کامل آن را تحلیل و بررسی نمایند.

  • تولید ناخالص داخلی

تولید ناخالص داخلی یا GDP امارات متحده عربی در سال های اخیر رشد چشمگیری داشته و در سال 2020 برابر 421 میلیارد دلار است.

  • نرخ بیکاری

امارات توانسته نرخ بیکاری کشور خود را در حد مطلوب و پایین قرار دهد به طوری که در سال­ های اخیر این نرخ به حدود 2.5 درصد رسیده است که رقم نسبتاً مناسبی است.

ادامه مطلب
سرمایه گذاری در کانادا
انواع روش های سرمایه گذاری در کانادا و استان های آن

مهاجرت به کانادا به طور کلی از طریق سه دسته بندی کلی تحصیل، تخصص و سرمایه­ گذاری انجام می­ شود. در این مقاله به بررسی انواع روش­ های سرمایه گذاری در کانادا می­ پردازیم. مهاجرت به کانادا از طریق ویزای تحصیلی و کاری معمولاً نیازمند شرایط سنی و تخصصی خاص و همچنین داشتن مدرک زبان می باشد. بنابراین بسیاری از افراد که تمکن مالی کافی داشته و امکان اخذ اقامت از طریق کار و تحصیل را ندارند، می ­توانند گزینه­ های خود را برای سرمایه ­گذاری در کانادا بررسی و اقدام به اخذ اقامت نمایند.

سرمایه گذاری در کانادا

در حال حاضر برنامه فدرال سرمایه ­گذاری در کانادا بسته است و دولت فدرال برنامه­ای برای اعطای اقامت از طریق سرمایه ­گذاری ندارد. با این حال امکان اخذ اقامت سرمایه گذاری به کمک قوانین ایالتی در ایالت­ها و دولت­ های محلی وجود دارد. در حال حاضر ایالت­ های Manitoba، Saskatchewan، Prince Edward Island و Quebec برنامه ­هایی برای اخذ اقامت از طریق سرمایه­ گذاری را ارائه می نمایند.

آمارها و اعداد دقیق آورده شده در این مقاله باتوجه به زمانی است که نویسنده این مقاله را تالیف کرده است، پس حتما اعتبار آن را با زمان کنونی بررسی کنید.

مزایای سرمایه­ گذاری در کاناداسرمایه گذاری در کانادا

کانادا با ایجاد شرایط مناسب برای سرمایه­ گذاری و راه اندازی کسب و کار، توانسته به یک قطب اقتصادی در جهان تبدیل شود؛ برای مهاجران مزایای بسیاری دارد که مهم ترین آن­ ها عبارتند از:

  • امکانات و شرایط مناسب شغلی، زندگی و تحصیلی
  • دریافت اقامت دائم ( برای سرمایه ­گذار و خانواده­اش)
  • برخورداری از امکان تحصیل رایگان برای فرزندان کمتر از ۱۸ سال
  • برخورداری از خدمات بیمه بصورت رایگان
  • متقاضی نیازی به مدارک تحصیلی بالا نداشته و برخورداری از سابقه و تجربه کار مدیریتی و داشتن سرمایه کافی لازم است.
  • فرد متقاضی تنها با داشتن مهارت معمولی در زبان­های انگلیسی یا فرانسه (بدون نیاز به مدارک و نمرات در سطح بالا) می تواند در کانادا سرمایه گذاری نماید.

معایب سرمایه­ گذاری در کاناداسرمایه گذاری در کانادا

  • مسافت طولانی بین ایران و کانادا، ممکن است برای افرادی که تمایل به رفت و آمد بین دو کشور را دارند، کمی مشکل ساز باشد.
  • تعداد راه­ های اقدام به سرمایه­ گذاری در کانادا نسبت به سایر کشورهای اروپایی کمتر بوده و روش خودحمایتی که از جمله محبوب ترین روش­های سرمایه­ گذاری در کشورهای اروپایی محسوب می­ شود، برای دولت کانادا وجود ندارد.
  • دولت کانادا بر روی سرمایه گذاری از طریق ثبت شرکت، بخصوص شرکت های خصوصی، کمی سختگیرانه­تر از کشورهای اروپایی عمل می­ کند.

شرایط اولیه برای اخذ ویزای سرمایه­ گذاری

به طور کلی می توان گفت متقاضیان سرمایه­ گذاری در این کشور از طرق مختلف همانند خرید ملک، کارآفرینی، ثبت شرکت و پرداخت سرمایه ای به بازار کانادا می­توانند اقدام به سرمایه گذاری نمایند. اما در نهایت باید بررسی شود که کدام یک از روش های سرمایه گذاری منجر به اخذ اقامت و تابعیت کشور کانادا خواهد شد. سرمایه­ گذاری در کانادا پیچیدگی­های زیادی داشته و مشاوره با یک وکیل متخصص در این خصوص اکیداً توصیه می­ شود.

در گام نخست مدرک زبان مورد نیاز است. اکثر برنامه ­های اقامت کانادا از طریق سرمایه ­گذاری به نمره آیلتس در حد نمره ۵ نیاز دارند اما برخی دیگر نیازمند مدرک لیسانس هستند. علاوه بر این سابقه کار چند ساله در اداره یک شغل در کشور محل سکونت خود از نیازمندی­های عمومی است.

ارائه جواز کسب، سوابق شغلی، آگهی روزنامه رسمی غیره مفید بوده و جهت تکمیل پرونده ویزای سرمایه­ گذاری کانادا کمک می­ نماید. اثبات تمکن مالی از موارد دیگری است که در بسیاری از برنامه ­های سرمایه­ گذاری مورد نیاز وبده و باید از طریق ارائه مدارک مالی و بانکی و همچنین اسناد ملکی انجام شود. اکثر برنامه ­های مهاجرتی کانادا تمکن مالی در حد ۳۵۰ هزار دلار کانادا را مطالبه می ­نمایند. با این حال این موضوع در شهرها و ایالت­های مختلف متفاوت بوده و می ­توان با حداقل سرمایه­ 100 هزار دلاری هم اخذ اقامت نمود. به عنوان مثال ایالت منیتوبا برای شهر وینی­پگ که مرکز استان می­باشد، مبلغ ۲۵۰ هزار دلار کانادا جهت سرمایه گذاری مطالبه می­ نماید.

اگر در یکی از شهرهای اطراف وینی­پگ که حداقل ۵۰ کیلومتر با آن فاصله دارد اقدام به سرمایه گذاری نمایید مبلغ ۱۵۰ هزار دلار کانادا نیاز خواهید داشت. لازم به ذکر است که هم اکنون (در سال 2021) در هیچ کدام از برنامه­ های مهاجرت سرمایه ­گذاری کانادا به طور مستقیم اخذ اقامت امکان پذیر نبوده و باید ابتدا ویزای سرمایه­ گذاری را اخذ نموده و به مدت ۲ سال در ایالت مورد نظر حضور داشته باشید و پس از دو سال برای اخذ اقامت دائم اقدام نمایید. در دو سالی که در ایالت مذکور ساکن هستید، لازم نیست کسب و کار سود دهی را اداره کنید. ولی لازم است به طور مرتب گزارش کسب و کار خود را به اداره مهاجرت و اداره ایالتی اعلام کنید. همچنین در مدت این دو سال ترک ایالتی که در آن ساکن هستید و سفر به ایران موجب ابطال اقامت کانادا برای مدت طولانی می­ گردد.

1. سرمایه گذاری در کانادا از طریق خرید ملکسرمایه گذاری در کانادا

خرید ملک در کانادا با توجه به مناظر دیدنی، سبک زندگی آمریکایی و ثبات سیاسی حاکم بر جامعه جذابیت زیادی دارد. همچنین بازار بین المللی ملک در کانادا هنوز جوان می باشد و توانسته در سال های اخیر عملکرد خوبی داشته باشد. قوانین و مقررات خرید ملک در کانادا مقداری متفاوت با دیگر نقاط جهان بوده و لازم است که خرید ملک در این کشور با تحقیقات قبلی صورت گیرد. به عنوان مثال خرید ملک در بریتیش کلمبیا، نیوبرانزویک، نیوفاندلند، نوا اسکوشیا، انتاریو و کبک بدون محدودیت برای افراد خارجی امکان است. در حالی که بسیاری از استان های کانادا محدودیت­هایی را برای خارجی­ها در نظر گرفته اند.

نکته بسیار مهم این است که خرید ملک در کانادا منجر به اخذ اقامت سرمایه گذار بر روی ملک نخواهد شد بنابراین متقاضیان باید توجه داشته باشند که اگر قصد کسب اقامت و تابعیت کانادا را دارند بهتر است از طریق کارآفرینی و ایجاد یک کسب و کار نو و ایجاد اشتغال اقدام به مهاجرت نمایند.

البته افرادی که جز ساکنین و مقیمان کانادا محسوب نمی شوند باید در زمان فروش ملک خود ۲۵ درصد از سود فروش را به عنوان مالیات به دولت کانادا پرداخت نمایند. سرمایه گذاران خارجی باید ۶۵ درصد از تامین اعتبار خرید ملک را داشته باشند که ۳۵ درصد از سرمایه خرید ملک باید به عنوان پیش پرداخت در دسترس باشد. مراحل خرید ملک در کانادا و روند انتقال آن معمولا بین ۶۰ الی ۹۰ روز به طول می انجامد.

2. سرمایه­ گذاری در کانادا از طریق ثبت شرکتسرمایه گذاری در کانادا

در این روش یک شرکت در کانادا با نام شما ثبت می­ گردد. مبلغ مذکور در حساب ایالت سپرده می گردد و پس از آنکه کسب و کار مورد نظر شما ایجاد شد، باید به طور متوالی گزارش هایی را به اداره مهاجرت کانادا ارسال نمایید و روند کسب و کار خود در کانادا را توضیح دهید. ویزای شما در مدت این دوسال ویزای کار کانادا می باشد، بنابراین فرزندان شما به عنوان یک خارجی اجازه تحصیل در کانادا خواهند داشت. همچنین می توانید از بیمه و مزایای بین المللی استفاده نمایید.

شرکت هایی که در کانادا ثبت می شوند، یا در قالب فدرال مشغول فعالیت و تاسیس قرار می گیرند، و یا در زمره فعالیت های استانی. برای ثبت هر شرکت در کشور کانادا نیاز به مدارکی همچون طرح تجاری موفق دارد. سرمایه اولیه و روال استاندارد فعالیت تجاری از ملزومات ثبت هر نوع شرکت در کشور کانادا می باشد. اصلی ترین نکته ای که باید به آن توجه کرد، این است که حداقل سرمایه گذاری در کشور کانادا وجود ندارد. هزینه های ثبت شرکت، صرفا هزینه های مصرفی مثل هزینه های ثبت برند و نام تجاری و… می باشد. نکته قابل توجهی که باید به آن پرداخت این است که با ثبت شرکت توسط اتباع خارجی، آن­ها صاحب اقامت نخواهند شد. به معنی دیگر برای دریافت اقامت کشور کانادا، صرف ثبت شرکت کمکی به شما نخواهد کرد. در اینجا باید ثبت شرکت را با کارآفرینی متمایز کرد. شما با کارآفرینی به توسعه اقتصادی کشور کمک خواهید کرد ولی با ثبت شرکت شاید صرفا کسب و کار خود را گسترش دهید.

همچنین اخیراً روشی تحت عنوان کار شرکت کانادا معرفی شده است که براساس آن، شرکتی را که قصد ثبت و یا شراکت در آن را دارید می بایست حداقل 50 درصد سهام آن به نام شما باشد که در نتیجه از این طریق می توانید خودتان و همسرتان در این شرکت مشغول به کار شده و برای کل اعضای خانواده خود اقامت کانادا را اخذ نمایید. البته این نوع اقامت برای ثبت شرکت به شما تعلق نمی گیرد بلکه به دلیل کار در آن شرکت به شما تعلق خواهد گرفت. مهم ترین مزیت این روش این است که نیازی به سرمایه گذاری بزرگ ندارد.

3. سرمایه ­گذاری در کانادا از طریق کارآفرینیسرمایه گذاری در کانادا

به طور کلی تمامی ایالات کشور کانادا، هر کدام حداقل دو روش سرمایه گذاری و کارآفرینی دارند اما محبوب ترین آن­ها در ایالت بریتیش کلمبیا می­ باشد. این ایالت به تازگی روش جدیدی را به صورت آزمایشی اجرا کرده است. به صورت کلی دو روش محبوب در این استان مورد استفاده بسیاری از سرمایه گذاران ایرانی قرار گرفته است. روش سرمایه گذاری 100 هزار دلاری و روش 200 هزار دلاری

در روش آزمایشی 100 هزار دلاری، شخص نیاز به نشان دادن 300 هزار دلار کانادا به عنوان پشتوانه می باشد که باید 100 هزار دلار آن را برای تجارت و کسب و کار خود خرج کند. طرح تجاری نیاز دارد و شخص باید در 5 سال گذشته 4 سال سابقه کار مرتبط در سمت مدیریتی داشته باشد.

در این روش باید 200 هزار دلار کانادا را به شرکت خود انتقال دهد و صرف هزینه ها و مخارج تجارتی خود کند. در این روش شخص باید پشتوانه مالی 600 هزار دلاری کانادا را به دولت این کشور نشان دهد. طرح تجاری یا بیزینس پلن نیاز دارد و شخص باید در سه سال گذشته، دو سال سابقه کاری مرتبط با تجارت خود در سمت مدیریتی داشته باشد.

4. سرمایه گذاری در کانادا از طریق خرید اوراق قرضه دولتی

کانادا به عنوان یکی از کشورهای ثروتمند جهان توانست در سال 2017 به عنوان یک تولید کننده ناخالصی داخلی، 1.65 تریلیون دلار در آمد کسب نماید. این عوامل موجب شد تا سرمایه گذاران بسیاری از طرق مختلف اقدام به سرمایه گذاری در کانادا نمایند. یکی دیگر از طرق سرمایه گذاری در این کشور خرید سهام و اوراق قرضه از روش های متنوع می باشد. سهام و اوراق قرضه کانادا را می توان به صورت مستقیم از بورس اوراق بهادار (TSX) و یا بورس ملی کانادا (CSE) و یا از طریق صندوق های مبادله ارز و یا از طریق سپرده گذاری آمریکایی (ETF) خریداری کرد.

خرید اوراق قرضه دارای مزایا و معایب متفاوتی می باشد اما مبحث مهم این است که دولت کانادا از نوامبر سال 2017 خرید اوراق قرضه را از دسترس بسیاری از اتباع کشورهای دیگر خارج کرده است. بنابراین بسیاری از متقاضیان نمی توانند از طریق خرید اوراق قرضه در کانادا سرمایه گذاری نمایند. از این جهت پیشنهاد می گردد تمامی متقاضیان با توجه به عدم موفقیت در این روش و پایین بودن شانس موفقیت آنان، از دیگر روش های سرمایه گذاری اقدام به مهاجرت نمایند.

برخی شرایط سرمایه ­گذاری در استان­ های مختلف کاناداسرمایه گذاری در کانادا

برای مهاجرت به کانادا از طریق سرمایه گذاری استانی، باید بر اساس سیستم امتیاز بندی آن استان امتیاز کافی را کسب کنید.

1- سرمایه گذاری در ایالت منیتوبا

برای سرمایه گذاری در استان منیتوبا لازم است تا متقاضی بالغ بر ۱۰۰ هزار دلار کانادا را نزد دولت کانادا سپرده گذاری نماید. این سپرده گذاری به متقاضی این امکان را می دهد تا ۱۵۰ هزار دلار را از دولت کانادا بصورت وام دریافت نماید. البته لازم به ذکر است که در صورت موفقیت در کسب و کار این مبلغ (۱۰۰هزار دلار) به متقاضی برگردانده می شود، در غیر این صورت مبلغ سپرده بازگردانده نخواهد شد. البته در هر دو صورت، متقاضی می تواند اقامت دائم کشور کانادا را بدست می آورد.

2- سرمایه گذاری در ایالت ساسکاچوان

برنامه کارآفرینی ساسکچوان از زیرمجموعه برنامه های استانی ساسکچوان (SINP) است که به متقاضیان این امکان را می دهد که کسب و کار خود را راه اندازی کنند و یا با یکی از کسب و کارهای موجود در استان، شراکت کنند و در مدیریت آن مشارکت فعالانه داشته باشند. این زیرگروه برای جذب استعدادهای کارآفرینی به استان ساسکاچوان طراحی شده است. داوطلبین علاقه مند به مالکیت و اداره فعال یک کسب و کار، باید یک درخواست EOI ارائه کنند. متقاضیان مهاجرت به ساسکچوان، با ارائه اطلاعاتی درباره سابقه کارآفرینی خود، دارایی ها، طرح راه اندازی کسب و کار (BEP)  خود به علاوه ی برخی فاکتورهای دیگر در یک نظرسنجی آنلاین، علاقه مندی خود را به سکونت در ساسکچوان و راه اندازی کسب و کار  در آن نشان می دهند. آن دسته از داوطلبینی که حداقل معیارهای اولیه برای پذیرش در بانک اطلاعاتی داوطلبینEOI  را برآورده کنند، بر طبق فاکتورهای انتخاب از معیارهای ارزیابی رتبه بندی شده و امتیازی به آنها تعلق می گیرد.

3- سرمایه گذاری در جزایز پرنس ادوارد

جهت سرمایه گذاری در پرنس ادوارد، لازم است تا متقاضی، کسب و کار و بیزینسی مرتبط با مهارت و تجربه قبلی خود، راه اندازی و یا خریداری نماید که برای این کار باید ۲۷۵ هزار دلار کانادا سرمایه داشته باشد. البته در صورت ۶ ماه زندگی در این استان، ۲۵ هزار و با گذشت ۱ سال زندگی، ۵۰ هزار دلار دیگر به متقاضی برگردانده می شود و مابقی (۱۵۰ هزار دلار) برای راه اندازی بیزینس به فرد متقاضی داده می شود. همچنین لازم است تا متقاضی قبل از شروع سرمایه گذاری حداقل ۱ بار به این جزیره سفر کرده و از مدرک تحصیلی لیسانس و زبان آیلتس برخوردار باشد.

4- سرمایه گذاری در ایالت کبکسرمایه گذاری در کانادا

Quebec Business Immigration – Investor Program یا QIIP به سرمایه گذاران این امکان را می دهد که بتوانند از طریق این برنامه اقامت دائم خود را در کانادا با سرمایه 1.2 میلیون دلار (به واسطه تامین اعتبار) به دست آورند. نکته حائز اهمیت در سرمایه گذاری 350 هزار دلاری کانادا تا قبل از سال 2018، این است که متقاضیان می توانستند با پرداخت 350 هزار دلار کانادا به موسسات اعتباری و بررسی پرونده توسط دولت کانادا، اقامت خود را در این کشور به دست آورند. اما در دوره جدید این برنامه که از 10 سپتامبر 2018 آغاز گردید، ابتدا سهمیه به اندازه 1900 پرونده در نظر گرفته شد که تنها 1235 درخواست از کشور چین از جمله هنگ کنگ و ماکائو است.

کاندید ها در این برنامه باید امتیازات لازم را در شش عامل اصلی (تحصیلات – زمینه های آموزشی – تجربه کار مدیریتی – سن – مهارت زبان انگلیسی / فرانسه – اقامت اقوام نزدیک در کبک) به دست آورند که حداقل نمره قبولی در آن 40 امتیاز و حداکثر نمره قبولی در این برنامه 94 امتیاز می باشد.

معیارهای واجد شرایط بودن برای برنامه سرمایه گذاری کبک به شرح زیر می باشد:

  • متقاضی باید حداقل 18 سال سن داشته باشد.
  •  حداقل 2 سال سابقه مدیریتی الزامی است.
  • ارائه تمکن مالی به ارزش 2،000،000 دلار کانادا
  • سرمایه گذاری به ارزش 1،200،000 دلار کانادا در استان کبک
  • متقاضیان باید نشان دهند که پس از ورود به کانادا دارایی های مکفی جهت حمایت از خود و خانواده خود را دارند.

مزایای سرمایه گذاری در کانادا از طریق برنامه استان کبک به شرح زیر می باشد.

  • تضمین دولت کبک در سرمایه گذاری به ارزش 1،200،000 دلار کانادا که پس از 5 سال به طور کامل بازگردانده می شود.
  • پس از سرمایه گذاری در کبک الزامی به فعالیت و نشان دادن فعالیت در نقش مدیریتی نمی باشد.
  • کلیه اعضای خانوداه شامل همسر و فرزند شامل این برنامه می باشند.
  • از دیگر مزایای کسب اقامت دائم از این روش، استفاده از مراقبت های بهداشتی در کلاس جهانی، آموزش رایگان عمومی برای فرزندان و دسترسی راحت به دانشگاه های بین المللی می باشد.

متقاضیان می توانند از طریق 2 برنامه زیر برای برنامه استانی کبک اقدام نمایند و اقامت دائم کانادا را به دست آورند.

  • تامین 1،200،000 دلار کانادا از بودجه خود که متقاضیان می توانند این سرمایه را در اختیار دولت کانادا قرار دهند. لازم به ذکر است که این سرمایه به مدت 5 سال در اختیار دولت کانادا خواهد بود و پس از آن به طور کامل و با سود 0٪ به افراد بازگردانده می شود.
  • به جای سپردن 1،200،000 دلار کانادا، می توانید با تامین 350،000 دلار کانادا و پرداخت آن به یک موسسه مالی که تحت نظر دولت کانادا مصوب گردیده این اقدام را انجام دهند. افراد باید در نظر داشته باشند که 350،000 دلار کانادا بازپرداخت ندارد و موسسه مالی از طرف متقاضی 1،200،000 دلار را به دولت کانادا پرداخت می نمایند. این مبلغ پیش تر 210 هزار دلار کانادا بود و به همین دلیل این روش به سرمایه گذاری 210 هزار دلاری کانادا مشهور شده بود، اما با افزایش میزان سرمایه گذاری، مبلغ پرداختی به موسسات نیز به 350 هزار دلار افزایش یافت.

زمان پردازش پرونده افراد در این روش بسته به کشور مبدا بین 1 الی 2 سال زمان خواهد برد که پس از برررسی های شرایط متقاضیان و سرمایه گذاران، ویزای آنان صادر می گردد و پس از ورود به خاک کانادا از سمت دولت کارت اقامت دائم را دریافت می نمایند.

5- سرمایه گذاری در ایالت بریتیش کلمبیاسرمایه گذاری در کانادا

بریتیش کلمبیا یکی از رقابتی ترین، انعطاف پذیرترین و حامی ترین شرایط تجاری کسب و کار را در آمریکای شمالی دارد. این استان به طور مداوم رتبه های اعتباری مطلوبی را در زمینه کسب و کار و تجارت دریافت می نماید. با منابع عظیم، مالیات های رقابتی، سیستم مالی پایدار و تنظیم شده و دولت مسئول، سرمایه بسیاری را از سراسر جهان به سوی خود جذب می نماید. موقعیت استراتژیک این استان در سواحل اقیانوس آرام کانادا، بریتیش کلمبیا را در چهار راه تجاری آسیا، اقیانوسیه و آمریکای شمالی قرار می دهد.

این استان در بسیاری از بخش های صنعت، از استخراج منابع و توسعه گرفته تا فناوری پیشرفته و صنایع دانش بنیان فرصت های سرمایه گذاری بی شماری را ارائه می دهد. هزینه انجام کار در بریتیش کلمبیا می تواند پایین تر از سایر مناطق آمریکای شمالی باشد. نرخ مالیات بر درآمد شرکت ها، هزینه نیروی کار و اعطای امکانات به شرکت ها در بریتیش کلمبیا یک مزیت رقابتی ایجاد می کند.

چنانچه شما از علاقه مندان به مهاجرت به کانادا می باشید، در حال حاضر بریتیش کلمبیا فرصت های تجاری بسیار خوبی را برای افرادی که قصد کارآفرینی در کانادا دارند، فراهم می آورد. جالب است بدانید چنانچه شما بر اساس برنامه های کارآفرینی ایالت بریتیش کلمبیا پذیرفته شوید، یک ویزای کاری کانادا دریافت می نمایید که در صورت موفقیت کسب و کار شما در این استان می توانید از طریق برنامه استانی بریتیش کلمبیا برای اخذ اقامت دائم کانادا اقدام نمایید. در واقع این روش راهی برای اقامت دائم کانادا محسوب می گردد. برای سرمایه گذاری در بریتیش کلمبیا (ونکوور) باید سرمایه ای بالغ بر ۲۰۰ الی ۴۰۰ هزار دلار کانادا داشته باشید. در صورت موفقیت در راه اندازی کسب و کار در بریتیش کلمبیا، اقامت دائم را نیز بدست می آورید. همچنین در صورت داشتن سرمایه بیشتر، متقاضیان می توانند بجز خانواده خود، ۱ الی ۵ نفر از اعضای کاری را برای این بیزینس به کانادا بیاورند.

متقاضیان سرمایه گذاری در ایالت بریتیش کلمبیا دو گزینه در پیش روی خود خواهند داشت که بر اساس میزان سرمایه خود می توانند یکی از این دو مورد را انتخاب نمایند.

  • گزینه سرمایه گذاری ۱۰۰ هزار دلاری بریتیش کلمبیا
  • گزینه ۲۰۰ هزار دلاری بریتیش کلمبیا

در سرمایه گذاری ۱۰۰ هزار دلاری، شما تنها می توانید شهرهای خیلی کوچک کم جمعیت را انتخاب نمایید. فرد باید در طی پنج سال گذشته به مدت سه سال مالکیت یک بیزنس را داشته باشد یا ۴ سال سابقه مدیریت ارائه نماید. در این حالت فرد باید ۳۰۰ هزار دلار دارایی داشته باشد که ۱۰۰ هزار دلار آن به صورت مستقیم سرمایه گذاری می گردد. ارائه مدرک تحصیلی حداقل کاردانی نیز از دیگر پیش نیازهای این روش است. شخص متقاضی حتماً با دریافت یک ویزای توریستی باید به کانادا مراجعه داشته باشد و در زمینه طرح تجاری خود با دولت بریتیش کلمبیا مصاحبه کند.

در سرمایه گذاری ۲۰۰ هزار تایی کلمبیا متقاضی باید ۶۰۰ هزار دلار کانادا سرمایه ارائه نماید که از این مقدار ۲۰۰ هزار دلار را در کشور کانادا سرمایه گذاری می نماید. فرد متقاضی در این روش سرمایه گذاری، الزاماً در طی ۱۰ سال گذشته باید ۳ سال سابقه مالکیت کسب و کار و یا ۴ سال سابقه مدیریت یک بیزنس را داشته باشد.

در ارائه مبلغ دارایی ها فرد می تواند از دارایی های غیر نقدی که به نام خودش یا همسرش می باشد نیز استفاده نماید. اما تمامی دارایی های ارائه شده باید از طریق راه های قانونی به دست آمده باشد.

استانداردهای سرمایه گذاری در کاناداسرمایه گذاری در کانادا

نرخ مصادره اموال در کانادا

نرخ مصادره اموال یکی از پر اهمیت ترین شرایط جهت رصد کردن استانداردهای سرمایه گذاری در این کشور می باشد. میزان و ریسک مصادره اموال در یک بازه عددی ۱ الی ۷ نشان داده می شود و هر چه این نمودار به عدد یک نزدیک­تر باشد امکان و خطر مصادره اموال در آن کشور کمتر خواهد بود و افراد می­توانند با امنیت بالا اقدام به سرمایه گذاری نمایند. کشور کانادا توانسته با ارائه نظام قضایی سالم نظر بسیاری از سرمایه گذاران خارجی را به خود جلب نماید.

کنترل فساد

از دیگر مسائل مهم جهت سرمایه گذاری و بررسی استانداردهای سرمایه گذاری، میزان کنترل فساد مالی و اداری در کشور هدف است. تمام افراد می توانند قبل از اقدام به سرمایه گذاری اطلاعات کاملی را در این زمینه به دست آورند و با آگاهی قبلی سرمایه گذاری را عملی کنند. طبق آخرین آمار منتشره، کشور کانادا در لیست بهترین کشورهای دنیا در باب کنترل فساد اداری و اقتصادی قرار گرفته است.

ادامه مطلب
P/E فوروارد چیست؟
P/E فوروارد چیست؟ بررسی عوامل تاثیرگذار در محاسبه آن

آشنایی با مفهوم P/E فوروارد

یکی از مهم ترین فعالیت های تحلیلگران، بررسی و محاسبه نسبت های مالی است. با توجه به گستردگی نسبت های مالی، طبقه بندی های خاصی بر حسب ماهیت آن ها ایجاد شده که شامل موارد زیر است:

  1. نسبت های نقدینگی
  2. نسبت های فعالیت
  3. نسبت های ارزش بازار
  4. نسبت های اهرمی
  5. نسبت های سودآوری

تجزیه و تحلیل صورت های مالی و محاسبه نسبت ها روش های مختلفی دارد و دقت اندازه گیری میان تحلیلگران متفاوت است.

هدف از بررسی نسبت های مالی، ارائه اطلاعات، جهت مقایسه گذشته یک شرکت با زمان حال یا مقایسه چندین شرکت در مقاطع زمانی است. اعداد در نسبت های مالی به تنهایی معنایی نداشته و با مقایسه مفهوم پیدا می کنند. در مطلب پیش رو قصد داریم به بررسی یکی از انواع نسبت های ارزش بازار و کاربرد آن بپردازیم.

نسبت های ارزش بازار، رابطه شرکت با سهامدارانش را بررسی می کند. یکی از پرکاربردترین و قدیمی ترین نسبت های ارزش بازار، نسبتP/E یا قیمت به درآمد هر سهم است. گرچه در تفسیر این نسبت، میان تحلیلگران کماکان اختلاف نظرهای بسیاری وجود دارد اما همچنان طرفداران خاص خود را دارد.

تعریف نسبت P/E

نسبت قیمت به درآمد هر سهم، نشان دهنده آن است که قیمت هر سهم در بازار، چند برابر عایدی ایجاد شده سالانه سهام شرکت است.

البته تعاریف دیگری نیز برای این نسبت وجود دارد؛ به لحاظ تئوریک گفته می شود، یک سرمایه گذار به ازای هر ریال سود شرکت حاضر است چند ریال پرداخت کند و صاحب سهام آن شرکت شود.

در حالت ساده تر می توان گفت نسبت پی بر ای بیانگر آن است که چند سال طول می کشد تا اصل سرمایه به سهامدار بازگردد. به عنوان مثال اگر سهمی پی بر ای 10 داشته باشد، به طور متوسط 10 سال طول می کشد تا اصل سرمایه به سهامدار بازگردد. بنابراین سهامدار با علم به این موضوع، اقدام به سرمایه گذاری می کند. با نسبت P/E می توان قیمت اعلام شده روی تابلو را بر حسب ارزندگی تا حدی ارزیابی کرد. برای محاسبه این نسبت، کافی است قیمت تابلوی سهم را بر سود هر سهم(EPS) که از صورت مالی استخراج می شود، تقسیم کرد.

انواع نسبت P/E

معمولاً نسبت P/E بعد از انتشار گزارش های فصلی محاسبه می شود که به آن P/E دنباله رو می گویند.

اگر برای محاسبه سود هر سهم از سود 12 ماه گذشته استفاده شود، به آن P/E گذشته نگر یا TTM گفته می شود. همچنین اگر برای محاسبه این نسبت از سود پیش بینی 12 ماهه پیش رو استفاده شود، به آن P/E برآوردی یا Forward گفته می شود.

گاهی نیز از میانگین سود دو فصل گذشته و دو فصل باقیمانده برای محاسبه EPS استفاده می شود.

کاربردهای نسبت P/E فورواردP/E فوروارد چیست؟

یکی از روش های پیچیده برای محاسبه P/E محاسبه آن به روش پیشرو است. زیرا باید علاوه بر قیمت سهم و سود هر سهم، به نرخ تورم، نرخ بهره بانکی، نرخ رشد سود نیز توجه کرد و در محاسبه لحاظ کرد.

از آنجایی که نسبت P/E یکی از روش های ارزشگذاری است پس از محاسبه عوامل مذکور آن را در نسبت سود پیش بینی شده ضرب کرده و ارزش شرکت حاصل می شود.

عوامل مهم در محاسبه P/E فوروارد

برای محاسبه این نسبت، باید بدانید که در گذشته نرخ رشد شرکت چقدر بوده و آیا می توان آن نرخ را به آینده نیز تسری داد یا خیر؟

اگر در گذشته نرخ رشد شرکت 10 درصد بوده، الزاما اکنون نیز نرخ رشد آن 10 درصد نیست. محاسبه این نرخ رشد علاوه بر مقایسه معیارهای مالی، نیازمند تحلیل موشکافانه پی بر ای است. اگر نرخ رشد شرکت را مانند گذشته در نظر بگیریم، سایر فاکتورها را نیز مطابق آن باید تنظیم کرد. به عنوان مثال اگر نرخ رشد شرکت را بالا در نظر بگیریم ، ولی نسبت پی بر ای بالا باشد، می تواند حاکی از این امر باشد که یا قیمت بیش از اندازه رشد کرده یا سود شرکت به مقدار کافی افزایش نیافته است و در هر صورت این موضوع، با نرخ رشد بالای شرکت در تناقض است. نرخ رشد شرکت جزء کوچک تری از نرخ رشد کل اقتصاد است که با مطالعات اقتصادی می توان دید بهتری نسبت به آن پیدا کرد.

عموماً سهامداران نسبت پی بر ای پایین تر را ترجیح می دهند. به این معنا که سودآوری شرکت مطلوب تر و قیمت شرکت به حالت ارزنده خود نزدیک تر است. در واقع نرخ رشد شرکت از مجرای سوددهی در نسبت پی بر ای نهفته است.

پی بر ای فوروارد تا حدی می تواند بازتابی از نرخ رشد صنعت باشد. بهتر است سهامداران در بررسی نسبت پی بر ای فوروارد، نرخ شرکت و صنعت را مورد بررسی قرار دهند تا محاسبه دقیق تری از این معیار داشته باشند.

محاسبه P/E فوروارد در کشورهای تورمیP/E فوروارد چیست؟

نکته ی دیگری که قابل توجه است نرخ تورم است. در کشورهای تورمی مانند ایران، روش محاسبه درست P/E غالباً فوروارد است. زیرا نوسان قیمت ها بالا بوده و نمی توان سود ثابتی را برای محاسبه P/E در نظر گرفت.

اما آنچه در واقعیت مشاهده می شود، استفاده از روش قیمت بر درآمد هر سهم مبتنی بر 12 ماه گذشته است. در صورتی که قیمت کالا، سهام شرکت ها، مواد اولیه و قیمت تمام شده و هر گونه هزینه مرتبط با شرکت ثابت نبوده و نمی توان به درستی این نسبت اعتماد کرد.

زمانی که کشور در شرایط تورمی به سر می برد، هزینه جایگزینی تجهیزات فرسوده افزایش یافته و رشد سطح عمومی قیمت ها در کالاها کمتر به چشم می آید، این موضوع در محاسبه نرخ تورم و در درجه بعدی پی بر ای چالش هایی را پدید می آورد. بنابراین قیمت ها پایین تر ارزیابی شده و نسبت پی بر ای کاهش می یابد. شاید چنین به نظر برسد پی بر ای کاهش یافته و شرایط برای سهامداران بهبود یافته در صورتی که چالش های رشد هزینه جایگزینی مانع از افشای واقعیت سودآوری شرکت ها به سهامداران شده است.

نکته ی دیگر آن است برای محاسبه پی بر ای لازم است عدد نسبتا دقیقی از تورم داشته باشیم و صرفا به تورم نقطه ای و مقطعی تکیه نکنیم.

بررسی P/E فوروارد همانند تمامی نسبت ها، درگذر زمان برای پی بردن به روند آن ارزشمند است. تورم این بررسی را دشوار می کند زیرا اطلاعات گذشته در امروز از فایده مندی کم تری برخوردارند. شاید بد نباشد، هنگام محاسبه این نسبت که مهم ترین فاکتور در نسبت های ارزش بازار است، نکات مربوط به نرخ تورم، نرخ رشد شرکت و عدم ثبات قیمت ها نیز لحاظ شود و صرفاً صورت های مالی شرکت ها مد نظر نباشد.

نکته ای که در خصوص این نسبت وجود دارد، آن است که نوسانات آن بجز شرایط بازار سرمایه به شرایط کلی اقتصاد نیز وابسته است.

نتیجه گیریP/E فوروارد چیست؟

یکی از مهم ترین مباحث در نسبت های ارزش بازار، نسبت قیمت بر درآمد هر سهم یا P/E است. روش های متفاوتی برای محاسبه قیمت بر درآمد هر سهم وجود دارد که در این مقاله به روش محاسبه P/E پیشرو پرداختیم. در محاسبه پی بر ای پیشرو، عواملی مانند نرخ تورم، نرخ رشد سودآوری شرکت و صنعت و قیمت سهام شرکت اهمیت دارد. قیمت های گذشته، سودآوری سهام شرکت در فصل های قبل، نمی تواند معیار خوبی برای محاسبه پی بر پیشرو باشد. گرچه از نرخ های رشد گذشته برای مقایسه و افزایش دقت محاسبه می شود ولی معیار تحلیلگر در محاسبه پی بر ای به این روش، نرخ رشد سودآوری شرکت و صنعت در آینده و نرخ تورم است. بنابراین داشتن اطلاعات از دورنمای اقتصاد، نرخ تورم، شاخص های سودآوری شرکت ها برای محاسبه این نسبت الزامی است. چالش هایی که پیش روی محاسبه این نسبت است، عدم تخمین درست نرخ تورم و سودآوری شرکت ها و حباب قیمتی سهام است.

ادامه مطلب
فراکاب در بازار سرمایه چیست؟
فراکاب در بازار سرمایه چیست؟ آشنایی با انواع بازارها

بازار سرمایه به عنوان یک بازار جذاب و پر ریسک شناخته می شود. شما می توانید حتی با مبالغ کم وارد این بازار شده و در فعالیت های اقتصادی مشارکت کنید. این بازار محلی جهت ارتباط صاحبان سرمایه و صاحبان ایده و فعالیت است تا با یکدیگر تعامل کنند. ازآنجایی که فعالیت در این بازار به لطف گسترش سامانه های آنلاین، آسان تر شده، تمایل سرمایه گذاران برای انتخاب این بازار به عنوان مقصد سرمایه گذاری افزایش یافته است. گرچه در این بازار نیز مانند سایر بازارهای سنتی و فیزیکی مانند زمین و ساختمان، مبادله صورت می گیرد، ولی نوع دارایی مبادله شده و ماهیت ان متفاوت است. در این مقاله با مفهوم فراکاب و هم چنین با انواع بازارها آشنا می شویم.

در بازار سرمایه، دارایی مالی مانند سهام، اوراق مشارکت و سایر دارایی های مالی دادوستد می شود. این دارایی مالی می تواند ماهیت کالایی داشته یا از جنس انرژی باشد. همین تفاوت ماهیت زمینه ساز شکل گیری بورس های چهارگانه شده است.

انواع بازار بورس

در کل جهان، بازارهای مختلفی در حوزه بورس وجود دارد و این تقسیم بندی به ایران نیز راه پیداکرده است. در ایران تاکنون چهار بازار بورس اوراق بهادار، فرابورس، بورس کالا و بورس انرژی راه اندازی شده و فعال هستند.

بازار بورس اوراق بهادار

بازار بورس ایران از سال ۱۳۸۳ شروع به فعالیت کرده است. در این بازار، سهام، حق تقدم سهام، اوراق مشارکت و سایر اوراق بهادار دادوستد می شود. غالباً سهام شرکت های بزرگ تر و معتبرتر در این بازار پذیرفته می شوند. بازار بورس اوراق بهادار تهران دارای دو بازار اول و دوم است که بازار اول دو تابلوی اصلی و فرعی دارد. شرایط پذیرش شرکت ها در این تابلوها با یکدیگر متفاوت است. همچنین این بورس نمادی مختص به خود دارد که بورس» نام داشته و حقیقی ها نیز می توانند آن را معامله کنند.

بازار فرابورسفراکاب در بازار سرمایه چیست؟

در این بازار نیز مانند بورس، سهام، حق تقدم و اوراق معامله می شود ولی قوانین پذیرش شرکت ها متفاوت تر و آسان تر از بورس است. همچنین بسیاری از شرکت ها با سرمایه کوچک تر، شفافیت کمتر و سودآوری کمتر در این بازار پذیرش می شوند. بازار فرابورس شامل ۵ بازار اصلی به نام های بازار اول، بازار دوم، بازار سوم، بازار پایه و بازار ابزارهای نوین است. شرایط پذیرش، عرضه و نقل وانتقال شرکت ها در بازار اول فرابورس نسبت به بازار دوم فرابورس سخت گیرانه تر است. در بازار سوم نیز معاملات عمده و بلوکی، حق تقدم سهام، پذیره نویسی سهام و سایر اوراق بهادار صورت می گیرد.

شرکت هایی که شرایط پذیرش در بازارهای اول تا سوم را نداشته باشند، در بازار پایه حضور خواهند داشت.

در بازار ابزارهای نوین، نیز ابزارهای مالی مانند صکوک معامله می شود.

درنهایت می توان گفت که بازار فرابورس نیز مانند بورس، نمادی مختص به خود با نام فرابورس» دارد که حقیقی ها می توانند آن را خریدوفروش کنند.

بازار بورس کالا

در بازار بورس کالا، عمدتاً کالاهای مشخص مانند مواد خام شرکت های تولیدکننده، محصولات کشاورزی و… معامله می شود. گندم، نفت، زعفران، فولاد ازجمله کالاهایی هستند که در این بازار دادوستد می شوند.

این بازار نیز به هدف تعادل عرضه و تقاضا کالاها و تسهیل معاملات ایجادشده و نماد مختص به خود تحت عنوان  کالا» را دارا است.

بازار بورس انرژی

بورس انرژی محلی جهت دادوستد حامل های انرژی است که سال 1391 به هدف کشف قیمت منصفانه و تعادل بازاری تشکیل شده است.

دارایی هایی که در این بازار معامله می شوند شامل دارایی های فیزیکی مانند نفت، گاز، بنزین و… هستند.

این بازار عرضه کنندگان انرژی و تقاضاکنندگان آن را به یکدیگر مرتبط می کند. این بازار نیز مانند سه بازار مذکور دارای نماد است. نماد قابل معامله برای حقیقی ها انرژی 3″ است.

فراکاب چیست؟فراکاب در بازار سرمایه چیست؟

نمادهای بورس های چهارگانه فراکاب نامیده می شوند که شامل نمادهای بورس، فرابورس، کالا و انرژی 3 هستند. درآمد شرکت های مذکور عمدتاً از خدمات و کارمزد معاملات تأمین می شود و ماهیت ساختاری آن ها شبیه به هیچ شرکت دیگری در بازار سرمایه نیست.

مزیت این شرکت ها به سایر شرکت ها در آن است که نیاز به مواد اولیه، تجهیزات یا سرمایه بالا جهت افزایش فروش و سودآوری ندارند. درواقع این شرکت ها تولیدی نیستند. همچنین ماهیت فعالیت آن ها با شرکت های ارائه کننده خدمات یا قراردادی نیز متفاوت است. مزیت دیگر این شرکت ها آن است که تحت هیچ شرایطی بسته نمی شوند و همگام با فعالیت بورس های چهارگانه به فعالیت خود ادامه می دهند.

شاید بد نباشد اثر نوسانات دلار و اتفاقات جهانی را نیز بر فراکابی ها بررسی کنیم. با توجه به ساختار خدماتی و کارمزد محور فراکابی ها، نوسانات نرخ دلار، تشدید تحریم ها، بر این شرکت ها بی اثر هستند و می توان آن ها را در طبقه شرکت های مستقل از نوسانات جهانی قرار داد. همچنین تغییرات نرخ بهره بانک ها و اخبار مرتبط با آن نیز فراکابی ها را متأثر نمی کند.

در شرکت های فراکاب، مبلغی که بابت کارمزد دریافت می شود با نسبت های مشخصی که از قبل تعیین شده میان بورس، سازمان بورس و دولت به عنوان مالیات تقسیم می شود. البته بخشی از این کارمزد نیز درامد شرکت بورس محسوب می شود. با این تفاسیر با افزایش حجم معاملات فراکابی ها، به افزایش درآمد این شرکت ها (جمع کارمزد دریافتی از خریدار و فروشنده) افزوده می شود.

بازدهی سهام فراکابی ها

شاید شنیده باشید که بازدهی سهام فراکابی ها بیش از سهام سایر شرکت ها است. با توجه به این که در محاسبه شاخص کل، مجموع ارزش شرکت ها محاسبه می شود، پس شرکت ها با ارزش بالاتر اثر بیشتری بر شاخص کل خواهند داشت. پس با رونق معاملات، دارندگان سهام فراکاب نفع بیشتری خواهند برد؛ زیرا پیوسته درآمد کسب می کنند و کاهش بازدهی یا زیان کمتری را متحمل می شوند؛ بنابراین ممکن است فراکابی ها را به عنوان گزینه سرمایه گذاری ببینید و تمایل داشته باشید سهامدار آن ها باشید.

با شرح فعالیت شرکت های این مجموعه، می توان اظهار داشت تغییر مقررات مربوط به کارمزدهای دریافتی و هرگونه تغییر خط مشی سازمانی در بورس های چهارگانه، بر فراکابی ها اثرگذار است. هرچند این گونه تغییرات نیازمند تغییرات اساسی تر در کلیت قوانین سازمان بورس است که بی شک نه تنها فراکابی ها بلکه سایر شرکت های پذیرش شده را متأثر خواهد کرد.

ادامه مطلب
5 گام برای سرمایه‌ گذاری در یک بازار ترسناک!
5 راهکار برای سرمایه‌ گذاری در بازار پر ریسک یا ریزشی

شما فقط یک انسان هستید و داشتن احساسات قوی خوب است! اما در وهله اول باید به خاطر داشته باشید که چرا وارد مسیر سرمایه گذاری شده اید. هیچ وقت فراموش نکنید که بهترین سرمایه گذاری که می توانید انجام دهید، ممکن است لزوما پرتفوی فعلی شما نباشد. شرایط یکسال اخیر بازار سهام را درنظر بگیرید؛ بسیار ترسناک بود! فعالیت در بازار طی این مدت بسیار سخت بود و شما آرامش خودتان را حفظ کردید. شاخص کل بورس در عرض 9 ماه بیش از 40 درصد از ارزش خود را از دست داد و سپس در اوایل آخرین فصل از بهار بازار شروع به بازگشت نمود. 5 راهکار برای سرمایه گذاری در بازار پر ریسک را در اینجا به شما می گوییم.

سرمایه گذاران حرفه ای در مورد آنچه که در دوران رکود بازار سهام و همه گیری ویروس کرونا اتفاق خواهد افتاد، نظرات متفاوتی مطرح می کردند؛ اما نبود اجماع نظر آرامش بخش نیست! در مقایسه با ریزش های سال های 87 و 92 نیز شرایط بسیار ناپایداتر به نظر می رسید. بزرگ ترین سوال سرمایه گذاران در چنین شرایطی این است که باید چه کار کنند؟! در ادامه مطلب 5 راهکار برای سرمایه گذاری در بازار پر ریسک یا بازارهای ریزشی مطرح کرده ایم.

1. به خودتان استراحت بدهید

این واقعیت که شما احساس ترس و عدم اطمینان دارید طبیعی است. باز هم تکرار می کنیم، شما یک انسان هستید. بنابراین قدم اول این است که تمام احساسات ناشی از ریزش بازار و اخبار منفی را کاملا احساس کنید. فقط چند دقیقه به اخبار توجه کنید، چطور می توانید نترسید؟ یکی از 5 راهکار برای سرمایه گذاری به صورت کلی کنترل احساسات به بهترین شیوه است.

البته می دانیم که شروع یک گفتگوی تخصصی سرمایه گذاری با صحبت کردن در مورد احساسات کمی عجیب است. ما به گونه ای آموزش دیده ایم که فکر می کنیم سروکار داشتن با پول یعنی ماشین حساب و صفحات اکسل، اما پول چیزی فراتر از این است. در واقع زمانی که می ترسیم، ترس به چیزی عمیق تر از تغییرات اعداد روی صفحه مانیتور اشاره می کند. آن چیزی که ما واقعا نگرانش هستیم پرداخت وام مسکن، فرستادن فرزندانمان به دانشگاه یا تمام شدن پس اندازمان در دوران بازنشستگی است.

وقتی در مورد بازارها صحبت می کنیم، در مورد اهداف، رویاها، ترس ها و امیدهای خود صحبت می کنیم. فکر کردن به پول ما را شب ها بیدار نگه می دارد و حتی این موضوع یکی از دلایل آن است که صبح از رختخواب بیرون می آییم. بنابراین قبل از آنکه به حقایق و ارقام برسیم، یک دقیقه زمان بگذارید تا با احساس ترس و عدم اطمینان از نتایج حرکت بعدی خود کنار بیایید. به خودتان استراحت بدهید چون یک انسان هستید. ما بدون احساس گناه یا عدم اطمینان در مورد احساساتمان هم به اندازه کافی کار می کنیم.

2. به خاطر بیاورید که چرا سرمایه گذاری می کنید

ما این گونه فرض می کنیم که شما بر اساس اصول حرفه ای تشکیل پرتفوی، یک سبد سرمایه گذاری برای خودتان تشکیل داده اید. این بدان معنا است که شما نه فقط در یک سهم، بلکه یک سبد متنوع شامل سهام و ابزارهای سرمایه گذاری مختلف (مثلا ETF) دارید. بنابراین هزینه های معاملاتی پایینی هم دارید چون نیازی به خرید و فروش های مکرر هیجانی نخواهید داشت.

همچنین درصدی از کل سرمایه را که مشخصا به خرید سهام (و نه سایر ابزار) اختصاص داده اید با اهداف بلندمدت و بازده میانگین سالانه مورد انتظار شما ارتباط مستقیمی دارد (شاید تشکیل چنین سبد سهامی کمی مشکل به نظر برسد اما اگر یک صندوق سرمایه گذاری دارای بازدهی و ریسک مناسب را هم انتخاب کنید، باید تمام جنبه های آن را بررسی نموده و با اهداف خود انطباق دهید). اگر با درنظر داشتن این اصول سرمایه گذاری کرده اید، بهترین کاری که در این شرایط می توانید انجام دهید این است که اهدافتان را به خودتان یاداوری کنید. مثلا از خودتان بپرسید که چرا در ابتدا این گونه سرمایه گذاری کردید؟

شاید بخواهید دلایل را بنویسید؛ بله ادامه دهید. این دلایل ممکن است مواردی نظیر گذراندن وقت بیشتری با فرزندانتان، امنیت مالی در دوران بازنشستگی یا کمک های بزرگ خیریه باشد. به هر حال هیچ پاسخ اشتباهی وجود ندارد؛ مگر آن که اصلا هدفی تعیین نکرده باشید و اگر هدفی ندارید، اکنون دقیقا زمان نوشتن است…

3. فرآیند سرمایه گذاری خود را بازبینی کنید

5 گام برای سرمایه  گذاری در یک بازار ترسناک!

شاید شما سبد سرمایه گذاری خود را بر اساس داده های تاریخی بازار سهام انتخاب کرده باشید. آن داده ها این حقیقت بسیار مهم را نشان می دهند که بازارها در طول زمان دوره های صعودی و نزولی دارند. بررسی هر دوره ای از تاریخ بازار سهام به شما اطمینان می دهد که امکان بروز روندهای شدید غیرقابل پیش بینی همانند روند نزولی بازار سهام ایران در سال 1399، همیشه محتمل است.

بازار ترسناک عینا بخشی از این روندهای افراطی است. چون سهم هایی که طی چندین سال بازده مناسبی نصیب سرمایه گذاران کرده اند با این خطر مواجه می شوند که در کوتاه مدت کاهش قیمت قابل توجهی داشته باشند. تا زمانی که اهداف مالی شما یکسان بمانند، برنامه سرمایه گذاری دقیق و اصولی شما همچنان می تواند بهترین شانستان برای رسیدن به این اهداف باشد؛ مخصوصا وقتی که به شدت احساس ترس می کنید!

چیزی که قطعا بهترین شانس شما برای رسیدن به اهداف تعیین شده را نابود می کند، از بین بردن یک پرتفوی سرمایه گذاری منطقی و بهینه است که صرفا به دلیل اینکه روی کاغذ زیان دیده اید، از داشتن آن دارایی ها منصرف شده اید. البته امیداواریم در جریان ریزش بازار این کار را انجام نداده باشید! باید یاد بگیریم که بالا و پایین رفتن کاری است که بازار همیشه انجام می دهد. باور کنید امری طبیعی است…

هرچند می دانیم که بازه زمانی خاص و متفاوتی بود؛ اما به هر حال در دوره تورمی اقتصاد کشور، شیوع ویروس کرونا و با اتخاذ سیاست های نادرست در مدیریت بازار سهام، چنین وضعیتی به وجود آمد. با این حال تاکنون تمام دوره های ترسناک بازار سهام به یک شکل پایان یافته اند، آن ها متوقف شده اند! برای درک آن چیزی که فکر می کنیم به احتمال زیاد درست است، باید به مستندات محکم تاریخی تکیه کنیم.

بنابراین شاید ارزش این را داشته باشد که برخی از دوره های ترسناک تاریخ بازار سهام را با یکدیگر مرور کنیم.

-تصمیم مجلس برای واقعی کردن نرخ خوراک پتروشیمی ها – سال 92

-برنده شدن دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده – سال 95

-ترور سردار سلیمانی – سال 98

با نگاه به گذشته ممکن است متوجه الگویی شویم. الگویی که می تواند در ذهن هر سرمایه گذار باتجربه تداعی شود این است که هر بار که فکر می کردیم همه چیز ممکن است برای همیشه تغییر نموده و فرآیند سرمایه گذاری را مختل کند، اما این طور نشد! وقتی به مستندات محکم تاریخی اشاره می کنیم، منظور ما دقیقا همین داده های تاریخی است. درست است، شاید شما در جریان این ریزش بازار هم فکر می کردید که این زمان متفاوتی است و شاید از الگوی تاریخی خود پیروی نکند، اما ثابت شد که همان وضعیت بود.

4. در قایق نجات خود بمانید!5 گام برای سرمایه  گذاری در یک بازار ترسناک!

درک می کنیم که شاید در نگاه اول چنین توصیه ای نامطلوب به نظر برسد. در بوته ها صدای خش خش وجود دارد، شما در منطقه خرس گریزلی هستید و همراهتان به شما می گوید: احتمالاً فقط یک پرنده است، فراموشش کن! این گفته خیلی آرامش بخش نیست. اما همان گونه که فرار از خرس گریزلی کارساز نیست، فرار راهکار مناسبی برای مقابله با بازار ترسناک نیست. آن چیزی که شما در این شرایط به آن نیاز دارید، داشتن یک برنامه (پلن) سرمایه گذاری است. اما صبر کنید، شما قبلا این کار را انجام داده اید. به یاد آوردید؟ تمام این برنامه بر اساس اهداف شما ساخته شده است. بنابراین تا زمانی که اهداف تغییر نکرده اند، دلیلی برای تغییر برنامه سرمایه گذاری شما وجود ندارد.

سرمایه گذاران بزرگ و حرفه ای زمانی برنامه و ترکیب دارایی های خود را ارزیابی می دهند که اهدافشان تغییر کرده باشد، نه اینکه شرایط بازار عوض شده باشد. بنابراین هرچند که این پاسخ رضایت بخشی برای شما نباشد، اما تنها کاری که باید در جریان یک بازار ترسناک انجام دهید، این است که فقط به سبد سرمایه گذاری و برنامه خود پایبند باشید. شاید احساس کنید که با این رویکرد در یک قایق نجات قرار گرفته اید که توسط طوفان احاطه شده است اما بدانید که شما پیش از وقوع طوفان تمرینات مخصوص شرایط فوق العاده را انجام داده اید. به هر حال شما آماده این کار هستید و این یک صرفا یک تمرین نیست؛ شما می دانید و به بهترین نحو ممکن برنامه خود را متناسب با شرایط پیاده سازی کنید.

5. کار دیگری انجام دهید

در چنین مواقعی اغلب افراد به شدت مایل به انجام کاری هستند. به طور طبیعی زمانی که سبد سرمایه گذاری در زیان است نمی توانیم فقط یک جا بنشینیم، می خواهیم کاری انجام دهیم. اگر شما هم چنین احساسی دارید، به خودتان کاری محول کنید و آن را انجام دهید. فهرستی از مواردی که کنترل کاملی روی آن ها دارید تهیه کنید که تا حدی حس خوب کوچکی از اینکه روی این موارد کنترل دارید در شما ایجاد شود. این لیست می تواند شامل انجام معاملات نوسان گیری با حجم معاملاتی بسیار کم، پیاده روی، رفتن به دامان طبیعت، خواندن کتاب جدید، تماس با عزیزان یا دوستانتان باشد. در قدرت این گام واقعا نمی توان مبالغه کرد. هر زمان که ذهن شما درگیر یک چرخه نگرانی در مورد بازار می شود، با این انرژی مقابله نکنید. در عوض مسیر این فرآیند ذهنی را عوض کنید.

 توصیه آخر

ما می دانیم که چنین توصیه هایی برای شما احساس رضایت به وجود نمی آورد، زیرا ما شدیدا به دنبال اطمینان خاطر و کنترل امور هستیم. اما واقعیت این است که بعد از اینکه فکر می کنیم، تمام شرایط درنظر داشته و بررسی کرده ایم هنوز توده ای از ناشناخته ها باقی مانده است. در نهایت تنها کاری که ما می توانیم انجام دهیم این است که چیزی را که می توانیم کنترل کنیم و یاد بگیریم آنچه را که نمی توانیم کنترل کنیم بپذیریم. شاید زمانی که این مسائل را درنظر می گیریم، نقل قول وینستون چرچیل در مورد دموکراسی در ذهن ما تداعی شود:

«به واقع دموکراسی بدترین شیوه حکومت است، البته به جز بقیه شیوه ها که هر از گاهی امتحان شده اند.»

ما ادعا نمی کنیم که این 5 راهکار برای سرمایه گذاری راهنمای کامل و موثر در مواجهه با بازارهای ترسناک است اما این بهتر از هر کاری است که در حال حاضر می توانیم انجام دهیم.

ادامه مطلب
نظریه قوی سیاه (Black Swan) چیست؟ بررسی روش های تشخیص آن
نظریه قوی سیاه (Black Swan) چیست؟ بررسی روش های تشخیص آن

آقای غفاری که تصمیم داشت در 6 ماه اول سال قبل، یک واحد مسکونی خریداری کند؛ با شکستی بزرگ در تصمیمات سرمایه گذاری خود مواجه شد. براساس برآوردهایی که آقای غفاری از بررسی روندهای سال های گذشته در حوزه های ارز و مسکن داشت، پیش بینی کرده بود که می تواند با فروش 500 هزار دلار خود به قیمت 28 هزار تومان، اقدام به خرید مسکن در منطقه مورد نظر خود بکند.اما در بازه زمانی مدنظرش، شاهد کاهش قیمت ارز در کشور بود ولی قیمت مسکن روند صعودی را در پیش گرفت و آقای غفاری از خرید مسکن بازماند. در واقع آقای غفاری در نظر نگرفته بود که او توانایی پیش بینی دقیق اتفاق های آینده را ندارد و همواره سرمایه گذاری و تصمیماتی که در آینده قابل اجرا هستند، با ریسک و نااطمینانی همراه خوهند بود.علت تغییرات قیمتی که باعث شد آقای غفاری نتواند به هدف گذاری خود دست یابد، تحت عنوان نظریه قوی سیاه پوشش داده می شود.

نظریه قوی سیاه به اتفاق هایی اشاره می کند که ویژگی های زیر را داشته باشد:

اتفاقاتی به شدت نادر، غیرقابل پیش بینی و بسیار دورتر از میانگین با احتمال وقوعی بسیار ناچیز ولی بسیار تأثیرگذار. به بیان دیگر، پیشامدهایی در چارچوب نظریه قوی سیاه قرار می گیرند که احتمال وقوع آن ها از دیدگاه ما بسیار پایین است اما در صورت وقوع اثرات بسیار قویی را در پی خواهند داشت.

در واقع، نظریه قوی سیاه به ریسک های خاصی اشاره دارد که احتمال وقوع آن ها بسیار کم است، آن قدر کم که حتی ممکن است غیرقابل پیش بینی و شناسایی باشند اما در صورت وقوع، تأثیرات قابل توجهی دارند و بعد از رخ دادن به صورت نامناسبی توجیه می شوند.

در واقع به این موضوع اشاره دارد که افراد قبل از وقوع پدیده های قوی سیاه هیچ ایده ای از احتمال رخ دادن آن ندارند، بنابراین بعد از مشاهده آن ، سعی می کنند تا به نحوی دلیل این رخداد پیش بینی نشده را توجیه کنند و به گونه ای جلوه دهند که این رویداد قابل پیش بینی بوده است.

نظریه قوی سیاه، توسط نسیم نیکلاس طالب (Nassim Nicholas Taleb) در کتابی تحت همین عنوان معرفی شد و مورد بررسی قرار گرفت. این کتاب، به عنوان یکی از تأثیر گذارترین کتاب ها از زمان جنگ جهانی دوم شناخته شده و در مورد تأثیر شدید پدیده های غیرقابل پیش بینی و تلاش انسان ها برای جستجوی توضیحی ساده برای تشریح این پدیده ها صحبت می کند.

هدف نظریه قوی سیاه چیست؟

هدف این نظریه، توضیح موقعیت هایی است که به صورت خارق العاده و غیرمنتظره ای رخ می دهند و تأثیرات قابل توجه و گاهی جبران ناپذیری دارند. اما انسان‎ها پس از برخورد با چنین موقعیت هایی سعی دارند به گونه ای جلوه دهند که این حوادث قابل پیش بینی بوده و آن را به صورت نامناسبی توجیه می کنند. ولی واقعیت امر این است که انسان ها قدرت پیش بینی مسایل پیچیده در آینده و بررسی روندهای گذشته را به طور دقیق ندارند.

آیا می توان قوی سیاه را تشخیص داد؟

نظریه قوی سیاه (Black Swan) چیست؟ بررسی روش های تشخیص آن

نسیم طالب، در کتاب خود بیان می کند که پدیده قوی سیاه، ویژگی های زیر را دارد:

  1. پدیده ای که رخ می دهد، برای آن فرد، یک اتفاق غیرمنتظره و خارق العاده به حساب می آید که تاکنون و در آن مقطع زمانی با آن مواجه نشده بود.
  2. پدیده قوی سیاه، اثرات قابل توجه و گاهی جبران ناپذیری را با خود به همراه دارد.
  3. پس از رخ دادن این پدیده، آن فردی که در حال تجربه این اتفاق است، سعی بر این دارد، به گونه ای نشان دهد که منتظر رخ دادن آن بوده و علت به وجود آمدن آن را به گونه ای توجیه کند.

در این جا ممکن است این سؤال برایتان مطرح شود که در طول تاریخ چنین پدیده هایی با این ویژگی ها رخ داده اند و در صورتی که تاریخ شاهد این پدیده ها بوده، چه مواردی را می توان در این نظریه جا داد؟

به طور کلی، می توان وقوع هر نوع جنگ و حملات نظامی، بلایای طبیعی مانند سیل، زلزله و گردباد، آتش سوزی های مهیب و انفجار و … که به طور معمول و در برنامه ریزی های ما برای انجام پروژه ها در نظر گرفته نمی شوند را به عنوان قوی سیاه در نظر گرفت.

بنابراین کاملأ قابل حدس و پیش بینی هست که چنین پدیده هایی در طول تاریخ رخ داده و افراد و سازمان های مختلفی را با خود درگیر کرده است.

مثال هایی از پدیده قوی سیاه در طول تاریخ

در طول تاریخ شاهد اتفاق های بی شماری بوده ایم که تا پیش از وقوع؛ قابل پیش بینی نبوده اند و پس از اتفاق افتادن، اثرات زیاد و گاهی جبران ناپذیری را بر بدنه پروژه ها وارد کرده اند. از جمله این موارد می توان به نمونه های زیر اشاره کرد:

  • جنگ جهانی اول
  • جنگ جهانی دوم
  • حادثه 11 سپتامبر
  • حباب دات کام
  • سقوط بازار مسکن در سال 2008
  • ابرتورم زیمباوه
  • شیوع بیماری کووید-19

آیا قوی سیاه، همیشه فاجعه بار خواهد بود و فقط به اتفاقات نامحتمل منفی، قوی سیاه می گویند؟

جواب این سؤال خیر است. این پدیده لزومأ شامل حوادث و اتفاقات نامحتمل منفی نیست. بلکه پدیده های مثبتی نیز در طول تاریخ رخ داده اند که وقوع آن ها نامحتمل بود ولی اتفاق افتادند. مانند کشف پنی سیلین، اینترنت و …

علت نام گذاری این پدیده به نام قوی سیاه چه بوده است؟

تا یک دوره ای از تاریخ، انسان ها فکر می کردند که در جهان فقط یک نوع قو وجود دارد و آن هم قوی سفید است. اما با مشاهده قوی سیاه در استرالیا باور انسان ها تغییر کرد و آن ها دریافتند که قوهای سیاه نیز در دنیا وجود دارند که تاکنون پذیرش آن، برای این افراد، خارج از تصور بود.

آن ها قوی سفید را پرنده ای سفید و مظهر پاکی تصور می کردند ولی قوی سیاه را به دلیل عدم شناخت کافی از آن، نماد شر می دانستند.

نسیم طالب، در کتاب قوی سیاه خود، با کمک علم آمار و احتمال، از اسطوره قدیمی قوی سیاه برای کمک به تصمیم گیری بهتر و درست تر استفاده کرد. در واقع، او به دنبال این بود تا به افراد کمک کند که بتوانند با پدیده های نامطلوب مقابله کنند.

چگونه می توانیم با پدیده قوی سیاه مقابله کنیم؟

نظریه قوی سیاه (Black Swan) چیست؟ بررسی روش های تشخیص آن

نظریه قوی سیاه به دنبال این نیست که به افراد در پیش بینی حوادث غیرمترقبه کمک کند، بلکه هدف این نظریه، این است که به انسان ها یادآور شود که لزومأ بررسی روندهای گذشته از یک حادثه و اتفاق و علوم آمار و احتمال به تنهایی نمی توانند برای پیش بینی حوادث آینده تسهیل کننده باشند و باید همیشه دید مؤثری نسبت به حل مسایل از پیش تعیین نشده داشت که به واسطه آن از وقوع بحران جلوگیری کرد و بتوان در بدترین شرایط، بهترین تصمیم را اتخاذ نمود.

طالب در ادامه کتاب خود به این موضوع اشاره می کند که بانک ها و مؤسسات مالی نسبت به پدیده قوی سیاه بسیار آسیب پذیر هستند و در صورتی که نتوانند در مقابل حوادث غیرقابل پیش بینی اقدام مؤثر و به موقعی انجام دهند، متحمل زیان های سنگینی خواهند شد.

بنابراین همیشه نمی توان از روش ها و راه حل های پیشین برای حل مسایل استفاده کرد، چرا که هر شرایط و پیشامدی، راه حل مختص به خود را دارد. در این شرایط، بهترین کاری که می توانید انجام دهید، این است که بفهمید نمی توانید پیش گویی های مطلق و ثابتی داشته باشید.

به روز کردن اطلاعات در مورد موضوعاتی که ما را با خود درگیر کرده است، به ما کمک می کند تا در صورت بروز حادثه ای غیرقابل پیش بینی و مواجهه با قوی سیاه، غافلگیر نشویم و بهترین تصمیمات را اتخاذ نماییم.

قوی سیاه در کسب و کار

نظریه قوی سیاه (Black Swan) چیست؟ بررسی روش های تشخیص آن

با توجه به توضیحاتی که در بالا ارایه شد، برای آن که بتوان در شرایط نااطمینانی و ریسک، بهترین تصمیمات سرمایه گذاری را اتخاذ کرد و به سود رسید، باید بازاری که در آن فعالیت سرمایه گذاری انجام می دهیم را به طور دقیق بشناسیم. سپس نوسانات قیمتی مرتبط با بازار را شناسایی کنیم. سپس یک استراتژی مناسب با شرایط پیش رو را انتخاب کنیم و آن را پیاده سازی نماییم. به این ترتیب، می توانیم از پیامدهایی که قوی سیاه ممکن است برای کسب و کار ما ایجاد کند، به نفع خود استفاده کنیم.

توجه به این نکته ضروری است که پدیده قوی سیاه قابل پیش بینی نیستند، بنابراین باید از طریق اتخاذ استراتژی قوی سیاه، تأثیر اتفاق های پیش بینی نشده را کاهش داد و به این ترتیب، به سود رسید.

اما وقتی از استراتژی قوی سیاه حرف می زنیم، منظورمان چیست؟

با توجه به این نکته که برخی رویدادها قابل پیش بینی نیستند، ما باید فرض کنیم که بازارهای مالی شرایط ثابت و پایداری ندارند و هر لحظه ممکن است که کارایی خود را از دست بدهند. در چنین شرایطی، ریسک موجود و احتمالی آینده را در معاملاتمان لحاظ کرده ایم و به این ترتیب، در صورت وقوع هر گونه پیشامد ناگهانی، می توانیم از سرمایه خود محافظت کنیم.

سخن آخر

همیشه این نکته را به یاد داشته باشید، این که تاکنون قوی سیاه را ندیده اید به معنی عدم وجود آن نیست و همیشه احتمال وقوع یک پیشامد غیرمنتظره و غیرقابل پیش بینی وجود دارد. نکته مهم این است که پس از پیش آمدن پدیده قوی سیاه، باید آن را پذیرفت.

غیرقابل پیش بینی بودن پدیده قوی سیاه، محدودیت هایی را برای تصمیم گیرندگان به همراه دارد که می تواند آسیب زا باشد. بنابراین باید استراتژی مناسبی برای مقابله با این شرایط در نظر بگیریم و بعد از وقوع، آن را بپذیریم.

به یاد داشته باشیم که همیشه علوم آمار و احتمالات و بررسی روندهای گذشته نمی تواند به ما در تصمیم گیری کمک کند و همیشه احتمال وقوع خطا و یا رویداد غیرمنتظره وجود دارد. بنابراین به کارگیری آمار، براساس مشاهدات پیشین، برای پیش بینی پدیده قوی سیاه، مفید و کاربردی نخواهد بود و ممکن است لطمات جبران ناپذیری را بر سرمایه گذاری های انجام شده توسط ما و کسب و کارمان وارد کند.

ادامه مطلب
ربات سرخطی بورس
سرخطی در بورس چیست؟ معرفی انواع روش های آن

معرفی سرخطی در بورس

سفارش سرخطی و یا سرخطی زدن، روشی از معامله در بازار سهام است که سهامدار سفارش خرید و یا فروش خود را رأس ساعت 8:30 صبح ثبت کرده و ارسال می نماید. در واقع، به سفارشی که رأس ساعت آغاز معاملات و در صفوف خرید و یا فروش ارسال می شود، تا بتوانید به جایگاه بهتری در این صفوف دست یابید را اصطلاحأ سرخطی زدن در بورس می گویند.

به مثال زیر توجه کنید:

آقای غفاری تصمیم دارد روز شنبه، سهام شرکت الف را خریداری نماید. سهام این شرکت، به دلیل انتشار اخبار مثبت، بسیار مورد علاقه و توجه سایر سهامداران قرار دارد. بنابراین آقای غفاری احتمال می دهد که شنبه رأس ساعت 8:30 صبح با صف خرید سنگینی روبه رو باشد.

او رأس این ساعت، اقدام به ثبت سفارش می کند. برای این که بتواند سهم شرکت الف را خریداری نماید، باید رأس ساعت 8:30 صبح و با ثبت بالاترین قیمت روز، ثبت سفارش نماید. در اصطلاح بورسی، به چنین حالتی، سرخطی زدن می گویند.

در همان روز، آقای غفوری که همکار آقای غفاری است، پس از بررسی و تحلیل بسیار، به این نتیجه می رسد که بهتر است سهام شرکت ج را به فروش برساند. با توجه به پیش بینی آقای غفوری، در آن روز صف فروش سنگینی برای این نماد شکل می گیرد.

در چنین شرایطی، برای این که بتواند سهم مورد نظر خود را بفروشد، باید رأس ساعت 8:30، پایین ترین قیمت آن روز را ثبت و ارسال کند. در اصطلاح بورسی، به چنین حالتی، سرخطی زدن می گویند.

آیا عوامل مؤثر در سرخطی زدن را می شناسید؟

  1. انتخاب کارگزاری مناسب
  2. استفاده از سرور مجازی بورس
  3. افزایش دقت در سرعت و دقت در زمان ثبت سفارش

آیا با روش های سرخطی زدن در بورس، آشنا هستید؟

برای سرخطی زدن، 2 روش وجود دارد:

روش اول:  سرخطی زدن به شیوه دستی:

در این روش، شما باید چند ثانیه پیش از رسیدن به ساعت 8:30، تعداد سهم و قیمت مد نظرتان را وارد کرده و آن را چندین بار ارسال نمایید تا عمل سرخطی شما انجام شود و سفارشتان در ابتدای صف قرار بگیرد.

روش دوم: سرخطی زدن با ربات سرخطی:

در این روش، برای سرخطی زدن باید از ربات سرخطی استفاده کنید. ربات سرخطی، یک نرم افزار است که ابزار و زیرساخت مناسب را در اختیار معامله گران قرار می دهد تا در زمانی که هزاران سفارش در کسری از ثانیه به سمت هسته معاملات ارسال می شود، سفارششان را در لحظات پیش گشایش به گونه ای به ثبت برسانند که بتوانند به جایگاه بهتری در صفوف خرید و یا فروش دست یابند.

در واقع، ربات سرخطی قابل تنظیم است و به شما کمک می کند تا تعیین کنید:

  1. چه سهمی را بخرید و یا بفروشید.
  2. در چه زمانی شروع به کلیک کردن برای معامله مدنظرتان کنید.
  3. در چه فاصله زمانی، هر کلیک را انجام دهید.

بنابراین در رابطه با ربات سرخطی می توان بیان کرد که با استفاده از این ربات، شما می توانید در ردیف اول صف خریداران عرضه اولیه در روز پس از عرضه اولیه باشید و همین طور جز افرادی باشید که در جایگاه اول سفارش دهندگان برای خرید و یا فروش سهام مدنظرتان هستند.

آیا با رمز موفقیت در سرخطی زدن آشنا هستید؟ربات سرخطی بورس

کسانی که از سرور مجازی استفاده می کنند، از شانس بیش تری برای سرخطی زدن موفق برخوردارند. از دیگر رموز موفقیت می توان به استفاده از اینترنت پرسرعت و پینگ پایین اشاره کرد.

ساعت ثبت سفارش شما، در موفقیت آمیز بودن عملیات سرخطی بسیار مهم است. در نظر داشته باشید که شما باید ارسال سفارشتان را از ساعت 8:44:58 ثانیه آغاز کنید.

آیا می توان به ربات های سرخطی اعتماد کرد؟

با توجه به مزایایی که بیان شد، تمایل سرمایه گذاران به استفاده از ربات های سرخطی بسیار زیاد است و این افزایش تمایل، سبب سوء استفاده سودجویان شده است. به گونه ای که شاهد تبلیغات گسترده تحت عنوان ربات های سرخطی در سایت ها و شبکه های اجتماعی هستیم.

با توجه به این امر که این دست از ربات ها به هسته سازمان و کارگزاری دسترسی ندارند، نمی توانند عملیات سرخطی را انجام دهند ولی با دریافت نام کاربری و رمز عبور شما، امکان کلاهبرداری از پرتفویتان را برای این افراد سودجو فراهم می شود.

ادامه مطلب
3 عنصر اصلی سرمایه ‌گذاری صبورانه
سرمایه گذاری صبورانه چیست؟ معرفی 3 عنصر اصلی آن

سرمایه گذاری صبورانه

دلایل زیادی وجود دارد که سرمایه گذاری صبورانه با تمرکز بر بلندمدت بازدهی بهتری نسبت به استراتژی های کوتاه مدت حریصانه کسب کند. این دلایل به ماهیت بازار سهام بر می گردد و افراد باهوش بسیاری نیز شاهد این واقعیت ها در سال های متمادی بوده اند. سرمایه گذاری صبورانه در یک عبارت ساده خلاصه می شود: پیروزی آهسته و استوار در مسابقه؛ لاک پشت به خرگوش می رسد!

اما زمانی که صحبت از بازار سهام به میان می آید، صبور بودن واقعا سخت تر از آن چیزی است که به نظر می رسد. صبور بودن به شکل واقعی برای رسیدن به بازدهی خوب در بازار سهام نیازمند تسلط بر درک دقیق این است که صبر چگونه به کسب بازدهی بالاتر در بورس کمک می‎کند.

در این مقاله می خواهیم استدلال کنیم که بیش از یک عنصر در سرمایه گذاری (در واقع سه عنصر دارد) صبورانه تاثیرگذار است و نشان خواهیم داد که هر عنصر چگونه منجر به بهبود بازدهی شما می شود. در پایان هم به مهم ترین نکته یعنی نحوه پیاده سازی تکنیک های صبور بودن در سرمایه گذاری می پردازیم.

عنصر اول: بازدهی بلندمدت بازار سهام3 عنصر اصلی سرمایه  گذاری صبورانه

زمانی که با سرمایه گذاری پول واقعی سر و کار داریم، علاوه بر اینکه قطعیت بالایی وجود ندارد، با خطراتی هم مواجه هستیم. وجه مشترک بسیاری از تعاریف سرمایه گذاری این است که شما پول خود را در معرض خطر قرار می دهید و در این فرآیند عدم قطعیت وجود دارد.

سرمایه گذاری های شما در بورس می توانند زیانده شوند؛ چون امکان دارد کسب وکارها ورشکسته شوند و طبعا بازارهای سهام سقوط کنند!

این واقعیت ناشی از عدم اطمینان می تواند ترسناک باشد، چون داستان های بسیاری وجود دارد که سرمایه گذاران و متخصصان همه چیز خود را از دست داده اند؛ اما با وجود تمام عدم قطعیتی که در این مسیر وجود دارد، برخی حقایق در این بازار به سادگی قابل مشاهده اند.

در اقتصاد چرخه های رونق و رکود وجود دارند که در بازار سهام از آن ها به عنوان بازار گاوی و خرسی یاد می شود. بر اساس سوابق نمودارها، بازار سهام با گذشت زمان تمایل به حرکت رو به بالا دارد.

دوره بازارهای گاوی معمولاً نسبت به شرایط خرسی طولانی تر است و بعد از سقوط بازار، دوره بازیابی آغاز می شود. بسیاری از متخصصان مالی به این حقیقت پی برده اند، که بازار سهام در بازه طولانی مدت به طور میانگین سالانه 10 درصد بازدهی (البته در اینجا منظور بازارهای جهانی است!) دارد.

رویکرد متفاوت در بازار سهام

بازار سهام از کسب وکارهای مختلفی تشکیل شده و دنیای تجارت به مرور زمان توانسته است همگام با نوآوری، رشد جمعیت و بهره وری رشد کند. شاید کاربردی ترین قسمت واقعیت های مشاهده شده این باشد که اگر سرمایه گذاران در بلندمدت سهام خود را نگهداری کنند، می توانند انتظار همان بازدهی میانگین 10 درصدی را داشته باشند.

مهم ترین نکته در کسب این بازدهی میانگین، آن جایی است که شما باید رویکرد سرمایه گذاری صبورانه در پیش بگیرید و در جریان افت های کوتاه مدت بازار سهام خود را حفظ کنید.

بازار سهام می تواند سالانه بیش از 10 درصد به سمت بالا یا پایین حرکت کند؛ اما مفهوم میانگین بازدهی زمانی مطرح می شود که شما قادر به نگهداری سهام در طولانی مدت باشید!

به طور کلی برای کسب بازدهی میانگین در بازار سهام باید سرمایه گذاران دارایی خود را برای مدت طولانی حفظ کنند (به جای سال ها باید به دهه ها فکر کنید) و همچنین سبد دارایی متنوعی تشکیل دهند تا در صورت کاهش قیمت سهام یک یا دو مورد از شرکت ها، بازدهی کل پرتفوی تحت تاثیر قرار نگیرد.

نشان دادن صبر در این حالت از طریق حفظ سهام در جریان نوسانات کوتاه مدت بازار با تمرکز بر نتایج بلندمدت یا همان بازدهی میانگین اتفاق می افتد.

عنصر دوم: بازگشت به میانگین3 عنصر اصلی سرمایه  گذاری صبورانه

واقعیت دیگری که در بازار سهام مشاهده و اثبات شده است، ما را در اینجا به سوی عنصر دوم صبر هدایت می کند. بازارهای گاوی و خرسی که در بالا اشاره شد، بیشتر به دلیل احساسات سرمایه گذاران مثل ترس و طمع ایجاد می شوند.

در حالی که این بازارها گرایش دارند که تا حد ممکن از چرخه های رکود و رونق اقتصادی پیروی کنند، بازار سهام همیشه با افزایش یا کاهش بیش از حد قیمت ها واکنشی فراتر از حد معقول نسبت به این شرایط نشان داده است.

این پدیده در کتاب های بزرگی مثل «خوشحالی غیر عقلانی» اثر رابرت شیلر به طور کامل مورد بحث قرار گرفته است و با مشاهده ارزیابی ها به راحتی می توان آن را مشاهده کرد.

به طور مثال میانگین تاریخی نسبت P/E برای شاخص S&P500 حدودا 15 است. در حالی که این نسبت برای شاخص داو تقریبا 16 بوده است.

ترس و طمع سرمایه گذاران باعث شده است که نسبت P/E در برخی سال ها بسیار بالا یا پایین باشد، اما بر اساس ارزیابی های بلندمدت صورت گرفته روی برخی نسبت های مالی همچون P/E، آن ها معمولاً در محدوده های مشخصی بوده اند.

به طور کلی سرمایه گذارانی که سهامی با P/E کمتر از میانگین خریداری کرده اند، بر اساس ترکیبی از بازدهی بلندمدت بازار سهام و بازگشت به میانگین ارزیابی ها، بازدهی بیشتری کسب کرده اند.

کسب بازدهی بالاتر از خرید سهام پایین تر از ارزش ذاتی، درست است یا غلط؟

مطالعات زیادی هم وجود دارند که شواهدی را در مورد احتمال کسب بازدهی بالاتر در این شرایط ارائه کرده اند (در این مورد مریل لینچ)؛ همچنین سرمایه گذاران مشهوری مثل وارن بافت صراحتاً در مورد سرمایه گذاری ارزشی (خرید سهام پایین تر از ارزش ذاتی آن) و نقش قطعی این رویکرد در موفقیت آن ها سخن گفته اند.

برای خرید سهام در کمتر از ارزش ذاتی آن به امید اینکه ارزش آن به محدوده میانگین یا ارزش ذاتی برگردد، به کاربردن رویکرد سرمایه گذاری صبورانه در اولویت است.

سرمایه گذاران باید از این مطمئن شوند که سهامی که قیمت آن ها کمتر از ارزش ذاتیشان است، مورد تنفر بازار قرار گرفته و با ترس و عدم اطمینان بیشتری روبه رو می شوند، زیرا همواره افراد زیادی وجود خواهند داشت که نسبت به این سهام نگرش منفی دارند.

این اغلب به معنی نوسان کوتاه مدت و پتانسیل سهامی است که در روند نزولی قرار دارند، اما ممکن است یک موقعیت بازگشتی خوب برای رسیدن به ارزش ذاتی سهام ایجاد کند.

ترکیب بازدهی بلندمدت میانگین بازار سهام و رسیدن به ارزش ذاتی سهم (که معمولاً خرید در پایین تر نامیده می شود) اگر به درستی اعمال شود، می تواند منجر به بازدهی بیش از حد شود!

عنصر سوم: مهارت سرمایه گذار

در این بخش به آخرین عنصر از سرمایه گذاری صبورانه می رسیم. بسیاری از سرمایه گذاران دوست دارند تصور کنند که به راحتی می توانند بازدهی بالایی در بازار سهام بدست بیاورند؛ در واقع بسیاری از مردم اعتقاد دارند که باهوش و منطقی هستند، خواه گواهی برای اثبات این ادعا وجود داشته باشد یا نه!

شما با به کاربردن عناصر سرمایه گذاری صبورانه قادر به حفظ موقعیت های معاملاتی خود در بلندمدت هستید و مطمئن باشید انتخاب سهام مناسب با قیمت کمتر از ارزش ذاتی از آنچه که فکر می کنید ساده تر است.

از طرف دیگر بسیاری از ما بر این باور هستیم که این رویکرد سرمایه گذاری همچون فرمولی است که می توانیم یک شبه یاد بگیریم، اما در حقیقت کمی پیچیده تر است.

تاثیرگذاری زمان بر فرآیند یادگیری

اگر منطقی فکر کنیم، چیزهای کمی در زندگی وجود دارند که بتوانیم یک شبه آن ها را یاد بگیریم. برای یادگیری مهارت های ارزشمند باید زمان قابل توجهی صرف کنیم. به نظر می رسد برای یادگیری چنین مهارتی باید حدقل یک سال زمان صرف کنید، اما نگذارید این موجب دلسردی شما شود.

در این بخش می خواهیم به چند نمونه از این فرآیند یادگیری اشاره کنیم. من سال ها پیش گیتار زدن را شروع کردم. طبق بررسی های خودم متوجه شدم که بعد از یک سال تمرین منظم توانسته ام بسیاری از ریف های محبوب گیتار را بنوازم.

به عنوان مثال بعدی Richard Eng نیز در وبسایت Quora از لزوم داشتن صبر در فرآیند برنامه نویسی صحبت می کند. او ادعا می کند که شما بعد از یکسال مطالعه و تمرین می توانید به یک برنامه نویس مبتدی تبدیل شوید. در مورد یادگیری یک زبان خارجی چطور؟!

بر اساس تحقیق صورت گرفته در FSI (Foreign Service Institute) یادگیری و رسیدن به سطح پایه در یک زبان جدید نیازمند حداقل 480 مطالعه یعنی تقریبا 1.5 ساعت مطالعه روزانه در یک سال است.

خب شاید این ها پیشگویی به نظر برسند، درست است؟

در واقع این باعث می شود که شما به عنوان یک مبتدی احساس بهتری داشته باشید. یکی از بزرگترین نا امیدی هایی که در افراد مبتدی مشاهده می کنم، این است که آن ها احساس می کنند درون دریایی از لغات و اصطلاحات غرق شده اند!

آن ها بیش از حد درگیر اطلاعات دنیای جدیدشان می شوند، اما قطعا شما می توانید ببینید که فقط بازار سهام نیست که چنین منحنی یادگیری دشواری دارد. به نظر می رسد فرآیند یادگیری سرمایه گذاری (البته از نوع صبورانه) مشابه سایر مهارت ها است.

این بدان معنی است که شما می توانید آن را انجام دهید، فقط باید صبر و پشتکار داشته باشید. طی کردن فرآیند یکساله یادگیری سرمایه گذاری در بازار سهام شما را به جایگاهی می رساند که حداقل نسبت به آن اطمینان داشته باشید.

تسلط در این مهارت می تواند بعدا ایجاد شود. در اینجا می خواهم ایمیلی را به شما نشان دهم که از فردی به نام “تام” از مشتریان کتاب VTI دریافت کرده ام.

ایمیلی از مشتریان کتاب VTI

تقریبا می توانم بگویم من از طریق کتاب VTI موفق شدم، خیلی عالی بود! همچنین از خبرنامه و پادکست بسیار لذت بردم. من در طول این 12 ماه امور مالی شخصی و سرمایه گذاری را یاد گرفتم. می دانید، وقتی که می خواهید وارد یک حوزه جدید شوید، هیچ دیدگاهی نسبت به آن ندارید و یادگیری مفاهیم تخصصی بسیار سخت است. سپس زمانی فرا می رسد که به نظر من بسیار هیجان انگیز است؛ ناگهان همه چیز در جای خود قرار می گیرد و منطقی می شود، شما فعل و انفعلات پیرامون خود را درک می کنید و در واقع متوجه می شوید که چه خبر است. این دقیقا شرایط فعلی من است و بسیار برایم هیجان انگیز است. کتاب و پادکست شما واقعا به من کمک کرد تا این مفاهیم را درک و در ذهنم تثبیت کنم، متشکرم!

بر اساس تجربه خودم هم می توانم گفته های تام را تایید کنم. زمانی که اولین بار مطالبی راجع به بورس اوراق بهادار خواندم، تقریبا روزانه چندین ساعت پادکست های مختلف بورسی گوش می دادم و ساعت های زیادی (مخصوصا آخر هفته ها) را صرف مطالعه مطالب آموزش سرمایه گذاری در بورس می کردم.

بعد از گذشت حدوداً 6 ماه، آن حس فوق العاده ای که امروز تام راجع به آن صحبت می کند را احساس کردم. زمانی که با یک تلنگر همه چیز در جای خود قرار می گیرد.

البته فرآیند یادگیری من نسبتاً سریع بود چون در این کار واقعا مستعد بودم. در واقع شخصیت وسواسی دارم و بعد از 6 ماه واقعا تجزیه و تحلیل تعداد زیادی از سهام بازار را شروع کردم.

تجربه رشد راوی

در آن زمان من بدون توجه به شکست یا موفقیت دسته ای از شرکت ها در آینده، فرآیند تجزیه و تحلیل سهام آن ها را شروع کردم تا ببینم موفقیت یا شکست در این بازار قابل پیش بینی است یا نه! این کار را برای 100 ساعت دیگر انجام دادم؛ حجم زیادی از تحلیل، غربالگری دستی و برداشت داده ها از گزارشات سالانه!

من در آن زمان هیچ منبعی برای کمک به پیشرفت سریع تر در فرآیند تجزیه و تحلیل به منظور رسیدن به نتایج مورد نظرم نداشتم. همین موضوع باعث شد تا من از وبلاگ، پادکست و تمام کارهایم دست بکشم.

اگر بتوانم موجب رهایی (منظور امور غیر تحلیلی در سرمایه گذاری) افراد بیشتری شوم تا زودتر احساس اعتماد به نفس کنند، افراد کمتری دلسرد و تسلیم می شوند.

ما می توانیم جامعه ای متشکل از سرمایه گذارانی داشته باشیم که فعالانه در حال بهبود وضعیت مالی خود هستند اما از هیچ شروع کرده اند. این چیزی است که من اکنون بعد از 5 سال از شروع این کار آن را مشاهده می کنم و واقعا هیحان انگیز است.

سخن پایانی

سرمایه گذاری صبورانه به این معنی حفظ سهام در بلندمدت است، بدون توجه اینکه بازار الان در کجا قرار دارد یا این سهم چقدر منفور است.

در واقع شما از همان ابتدا از خود انتظار ندارید که یک سرمایه گذار حرفه ای باشید و به خودتان فرصت اشتباه می دهید. در حالی که باید به سه عنصر مذکور در این مقاله توجه کنید، هموراه روش های زیادی وجود دارد که از طریق رویکرد سرمایه گذاری صبورانه بتوانید بازدهی بالایی در بازار سهام یا سایر بازارها کسب کنید. اما باز هم تاکید می کنم که این نیازمند درک مبانی بازار، تسلط و به کاربردن آن ها است.

به نظر من گام بعدی بعد از موارد فوق، یادگیری تاثیر بهره مرکب، ضرورت متنوع سازی، میانگین کم کردن و قدرت موجود در رویکرد سرمایه گذاری ارزشی است.

صرف نظر از اینکه کجا می خواهید بروید، می خواهم تاکید کنم که می توانید این کار را انجام دهید. فراموش نکنید که هیچ فرمول سری در بورس وجود ندارد، به زبان ساده این بازار فقط محل رویارویی افرادی است که صبر و حوصله دارند در مقابل آن هایی که ندارند!

اگر حوصله خواندن این مقاله را تا اینجا داشته اید، امیدوارم بتوانید از اصولی که گفتم استفاده کنید و به موفقیت های بزرگی در سرمایه گذاری برسید.

Andrew Sather

(تولید کننده محتوای آموزشی، خبرنامه و پادکست در زمینه بازارهای مالی)

ادامه مطلب
اهداف کوتاه‌ مدت و بلند مدت یک سرمایه‌ گذار موفق
اهداف کوتاه‌ مدت و بلند مدت یک سرمایه‌ گذار موفق

هیچ شکی نیست که یک سرمایه گذار موفق در درجه اول باید فردی با توانایی بالای برنامه ریزی برای تعیین اهداف اقتصادی باشد. از این رو، او به خوبی آگاه است که رسیدن به هدف نهایی و سودهای کلان یک شبه اتفاق نمی افتاد و با نگرشی واقع گرایانه اهداف خود را دسته بندی می کند. در نتیجه تمام این اهداف کوتاه مدت و بلندمدت در نهایت به همان هدف غایی منجر می شود که از آن فرد یک سرمایه گذار موفق می سازد. در واقع به کارگیری اهداف کوتاه مدت و بلندمدت در سرمایه گذاری، نوعی ضمانت برای سودآوری محسوب می شود. از همین روست که سرمایه گذاران موفق اهداف خود را به این دو بازه زمانی تقسیم می کنند. اگر شما هم می خواهید که در زمره سرمایه گذاران موفق قرار بگیرید؛ با ما در این مقاله که به بررسی اهداف کوتاه مدت و بلندمدت یک سرمایه گذار موفق پرداخته شده، همراه باشید.

اهداف کوتاه مدت یک سرمایه گذار موفق

همان طور که قبلا به آن اشاره شد، رسیدن به اهداف بزرگ مالی یک شبه و ناگهانی اتفاق نمی افتد به همین جهت است که در ابتدا باید اهداف کوتاه مدت برای رسیدن به این دست اهداف بلندمدت تعیین کرد. در واقع اهداف کوتاه مدت از چنان اهمیتی برخوردار هستند که به آن ها، به اصطلاح اهداف هوشمندانه نیز می گویند. همچنین سرمایه گذاران موفق به خوبی آگاه هستند که هدف گذاری کوتاه مدت باعث افزایش اعتماد به نفس و درصد موفقیت در معاملات می شود. به همین دلیل، در این بخش تعدادی از اهداف کوتاه مدت مالی تاجران موفق آورده شده است:

تعیین بودجه

سرمایه گذاران خودساخته به خوبی آگاه هستند که کنترل دخل و خرج نیاز به بودجه بندی دارد که به معنای پیش بینی درآمدها و مخارج است. این هدف کوتاه مدت، یک شمای کلی برای کنترل مخارج و رسیدن به سودآوری نهایی می شود. از طرفی وقتی شما از مخارج خود آگاه باشید، به خوبی می توانید میزان سرمایه خود را در آینده پیش بینی کنید.

کنار گذاشتن پس انداز

از دیگر اهداف کوتاه مدت تاجران موفق کنار گذاشتن مبلغی به عنوان پس انداز در بازه های زمانی کوتاه مدت است. به طور مثال اگر قرار باشد تا آخر سال 1000 دلار پس انداز داشته باشند، هدف کوتاه مدت این است که ماهانه 250 دلار ذخیره کنند.

زیربار قرض نرفتن

یکی از اهداف سالانه و کوتاه مدت یک سرمایه گذار موفق این است که تا حد امکان از وام گرفتن یا بدهی خودداری می کنند. این امر به آن ها کمک می کند که در آینده نه تنها بدهکار نباشند بلکه با خیالی آسوده از سود حاصل از معاملات استفاده کنند.

از همه این ها گذشته، ممکن است شما در بازارهای سرمایه گذاری افرادی را ببینید که به سرمایه گذاری به چشم شغل نگاه می کنند. در واقع این افراد بیشتر از تمرکز برای سرمایه گذاری های بلندمدت، طالب سرمایه گذاری های کوتاه مدت هستند و به رصد کردن بازارها می پردازند تا بهترین فرصت برای به دست آوردن سود در کمترین مدت را شکار کنند.

این فرد با دنبال کردن تمام اهداف بالا، شروع به سرمایه گذاری های کوتاه مدت با سود عالی می کند. اما این ضمانتی برای بقای آن ها در بازارهای سرمایه گذاری نخواهد بود. به همین دلیل است که نقش اهداف بلندمدت برای یک سرمایه کذار موفق پررنگ می شود.

اهداف بلند مدت یک سرمایه گذار موفقاهداف کوتاه  مدت و بلند مدت یک سرمایه  گذار موفق

اهداف بلندمدت مالی در واقع همان اهداف نهایی هستند که به اهداف کوتاه مدت تقسیم می شوند. یک سرمایه گذار موفق که در زمینه اهداف بلندمدت فعالیت دارد و این اهداف برایش بسیار حائز اهمیت است، قبل از شروع سرمایه گذاری مطالعات دقیقی انجام می دهد. زیرا اهداف بلندمدت به بازه های زمانی طولانی تری برای به بار نشستن سرمایه گذاری نیاز دارند و این افراد قرار است علاوه بر پول خود، زمان زیادی را در بازه های چند ساله صرف این اهداف کنند.

به همین دلیل این سرمایه گذاران قبل از شروع هرکاری تا حدامکان به تحقیق، مطالعه و مشاوره می پردازند. سپس بر اساس مطالعات خود و پیشینه ای که از روند بازار به دست آورده است، شروع به هدف گذاری ها پنج ساله، ده ساله و بیشتر از آن می کند.

سرمایه گذارانی که با این رویکرد و با اهداف بلندمدت وارد بازار می شوند، خواستار بقا در دنیای سرمایه گذاری برای مدت طولانی تری هستند. این افراد از تحقیقات خود مطمئن هستند و توجهی به اخبار ضد و نقیض درباره کار خود ندارند.

هرچند ممکن است در کوتاه مدت خبری از سود آن چنانی نباشد اما این سرمایه گذاران مطمئن هستند در چند سال آینده سود چشمگیری نصیبشان خواهد شد. به طور مثال معاملات املاک از آن دست سرمایه گذاری هایی است که در دسته اهداف بلندمدت قرار می گیرند. زیرا در این نوع معاملات، در ابتدا به سرمایه نسبتا زیادی احتیاج است و گاه برای سودآوری و فروش ملک باید مدت زیادی منتظر بود.

درست برعکس سرمایه گذاری های کوتاه مدت، ممکن است سرمایه گذاری های بلندمدت تحت تاثیر تورم قرار بگیرند. از دیگر سرمایه گذاری های بلندمدت می توان به سرمایه گذاری در سهام، اوراق قرضه، مستغلات و پول اشاره کرد.

ویژگی بارز سرمایه گذاری بلند مدت

سرمایه گذارانی که اهداف بلندمدت دارند، برخلاف سرمایه گذارانی که تنها به هدف کوتاه مدت اکتفا می کنند و منتظر نوسانات آنی بازار هستند، تمام وقت خود را صرف مانیتورینگ بازار نیستند. زیرا شغل این افراد سرمایه گذاری نیست و بیشتر افرادی که اهداف بلندمدت دارند، شغلی متفاوت از سرمایه گذاری دارند.

اکثر این افراد بر اساس شغلی که دارند، وارد بازار می شوند و با مطالعاتی که انجام می دهند، به دنبال بازار و قدرتی جدید هستند. حالا هرچقدر هم این سرمایه گذاری زمان بر باشد. زیرا این افراد به چشم انداز بازارها در طولانی مدت توجه دارند.

هدف از سرمایه گذاری رفاه استاهداف کوتاه  مدت و بلند مدت یک سرمایه  گذار موفق

اما مهم ترین و نهایی ترین هدف مالی هر سرمایه گذار و به طور کلی هر انسانی، داشتن منبع درآمدی برای سال های بازنشستگی است. به همین دلیل سرمایه گذاران، شروع به تخمین نیازهای خود در سال های بازنشستگی می کنند و برای این امر، اهداف کوتاه مدتی که برای آینده نزدیک خود تعیین کرده اند بسیار کمک کننده خواهد بود.

سال های بازنشستگی، سال های استفاده از نتیجه سرمایه گذاری های کوتاه مدت جوانی است. زیرا در این سال ها دیگر فرصتی برای آزمون و خطا در معاملات نیست و هدف آن است که بیشتر از سود سال های گذشته بهره برد.

سخن آخر

اهداف کوتاه مدت و بلندمدت اقتصادی برای یک سرمایه گذار اهمیت بسزایی دارد. از این رو اگر می خواهید سرمایه گذار موفقی باشید باید به خوبی با تعاریف این اهداف آشنا باشید و انواع آن ها را در برنامه ریزی اقتصادی خود بگنجانید.

فراموش نکنید که برای رسیدن به اهداف بلندمدت، درابتدا باید تفکرات رویاگونه را کنار بگذارید و با نگاهی واقع گرایانه اهداف کوتاه مدت برای خود و سرمایه گذاری هایتان تعیین کنید. سال های جوانی، فرصتی برای به حقیقت تبدیل کردن یک زندگی چشمگیر در سال های بازنشستگی یک سرمایه گذار موفق است.

چنین سرمایه گذاری برای دخل و خرج خود بودجه ای هوشمندانه تنظیم می کند و از پس انداز غافل نمی شود و در نهایت تا حد ممکن زیر بار قرض نمی رود. چسبیدن به تمام این اهداف کوتاه مدت باعث ایجاد سکوی پرش به سمت اهداف بلندمدت می شود.

ادامه مطلب
کندل پین‌ بار چیست؟
کندل پین بار در بورس چیست؟ بررسی ویژگی ها و انواع آن

اگر قصد دارید که براساس استراتژی های حرکت قیمتی به بررسی روند یک سهم اقدام نمایید، کندل پین بار، قوی ترین و البته ساده ترین الگویی است که در معاملات می توانید از آن استفاده کنید.

پین بار که مخفف واژه پینوکیو است، اشاره به دروغ گویی بازار دارد و دلیل این نامگذاری، به ماهیت این کندل باز می گردد. احتمالأ این سؤال در ذهنتان شکل گرفته است که دروغ گویی بازار به چه معناست؟! با ما همراه باشید تا در ادامه به طور مفصل شما را با این الگوی پرکاربرد یعنی کندل پین بار در معاملات آشنا کنیم.

زمانی که عنوان می شود، پین بار نشان دهنده دروغگویی بازار است در واقع اشاره به این حالت دارد که قیمت پس از رسیدن به سطح خاصی، تمام مسیر طی شده را باز می گردد. و این دقیقأ به این معناست که بازار ما را فریب داده و به ما دروغ گفته است. هر بار که پین بار بسته شود، به این نکته اشاره دارد که بازار مسیر اشتباهی را طی کرده و اکنون در مسیر درست قرار گرفته است.

در واقع، الگوی پین بار به سرمایه گذاران سیگنال خرید و یا فروش می دهد و در تحلیل تکنیکال، نشانه ای از اتمام و بازگشت روند است.

شکل ظاهری پین بار را می شناسید؟

پین بارها از ترکیب بدنه کوچک و دنباله بزرگ (سایه) تشکیل شده اند و دقیقأ همین دنباله بزرگ، به یافتن پین بارها بسیار کمک می کند.

  • به شکل زیر توجه نمایید:

کندل پین  بار چیست؟

حرکت پین بار، نشان دهنده این است که قدرت روند اولیه بازار به اتمام رسیده و اکنون بازار آمادگی این را دارد که باز گردد. به بیان دیگر، الگوی پین بار، حرکات قیمتی بازار را مورد بررسی قرار می دهد. در واقع بازار تا سطح مشخصی پیش می رود و سپس تمام مسیری که طی کرده است را باز می گردد و این حرکت معکوس، تا زمانی که به قیمت باز شدن کندل برسد، ادامه خواهد داشت.

تشخیص دقیق پین بارها، بسیار مهم است چرا که کندل های بسیاری از نظر ظاهری شبیه این الگو هستند. بنابراین لازم است که ویژگی آن ها را بشناسیم.

آیا ویژگی کندل پین بار را می شناسید؟

  1. دنباله پین بار (سایه ها)، 3 برابر بدنه آن است.
  2. بدنه پین بار باید یا در سر ابتدایی و یا در سر انتهایی سایه باشد.
  3. دنباله پین بار باید از کندل های پیشین بزرگ تر باشد.
  4. قیمت بسته شدن الگوی پین بار باید در محدوده قیمت باز و بسته شدن کندل پیشین باشد.
  5. قدرت پین بار در شرایطی بیش تر است که بدنه آن کوچک تر و یا دنباله آن بزرگ تر باشد.

به نمودار زیر توجه کنید:

کندل پین  بار چیست؟

آیا نقاط ورود به معاملات و حد ضرر معاملات در پین بارها را می شناسید؟

یکی از مهم ترین وظایف یک معامله گر، مشخص کردن نقطه ورود و خروج به معاملات است تا به این واسطه، ریسک احتمالی در معاملات را پیش بینی کند.

اگر با کمک کندل های پین بار به دنبال این هستید که نقطه ورود به معاملات را پیش بینی کنید، باید پس از بسته شدن آن ها، اقدام به سرمایه گذاری نمایید. به بیان دیگر، در پین بارهای صعودی، زمانی می توانید اقدام به خرید کنید که در قسمت بالایی الگوی پین بار باشید. همچنین، در پین بارهای نزولی، زمانی می توانید اقدام به فروش کنید که محل فروش آن در زیر الگوی پین بار قرار داشته باشد.

  • به تصاویر زیر توجه کنید:

نقطه ورود به معاملات با کمک الگوهای پین بار

کندل پین  بار چیست؟

حد ضرر معاملات با کمک الگوهای پین بار

کندل پین  بار چیست؟

آیا انواع کندل پین بار را می شناسید؟

الگوهای پین بار به 2 بخش زیر تقسیم می شوند:

  1. پین بار بولیش
  2. پین بار بیریش
  3. کندل پین بار بولیش

دنباله (سایه) پین بار بولیش، در قسمت انتهایی بدنه قرار دارد و بدنه آن می تواند به صورت صعودی و یا نزولی باشد.

اگر الگوی پین بار بولیش، در ادامه روند صعودی و بر روی ناحیه حمایتی با دنباله بلند که در زیر بدنه است، شکل بگیرد؛ نشان دهنده ادامه دار بودن روند مثبت در بازار است.

توجه داشته باشید که دنباله بلند در الگوی پین بار بولیش، قدرت و تقاضای خریداران را نشان می دهد. بنابراین اگر این دنباله بلندتر شود، قدرت خریداران بیش تر خواهد شد و این نکته حکایت از شکل گیری روند صعودی در بازار دارد.

  • به تصویر زیر دقت کنید:

کندل پین  بار چیست؟

براساس تصویر بالا می توان بیان کرد، زمانی که دنباله در قسمت انتهایی بدنه پین بار قرار دارد؛ توصیه به خرید و یا در اصطلاح باز کردن اردر call می شود.

کندل پین بار بیریش

دنباله (سایه) پین بار بیریش، در قسمت بالایی بدنه قرار دارد و بدنه آن می تواند به صورت صعودی و نزولی باشد. دنباله بلند در بالای کندل، حکایت از اتمام قدرت خریداران و روند صعودی در بازار دارد. به بیان دیگر، تشکیل پین بار بر روی ناحیه مقاومتی با دنباله (سایه) بلند در بالای کندل، به معنای افزایش قدرت فروشندگان است.

توجه داشته باشید که اگر الگوی پین بار بیریش را در یک روند نزولی مشاهده کردید، حکایت از ادامه دار بودن روند نزولی دارد چرا که دنباله بلند بالای کندل، به معنی قدرت فروشندگان است.

  • به تصویر زیر دقت کنید:

کندل پین  بار چیست؟

براساس تصویر بالا می توان بیان کرد، زمانی که دنباله در قسمت بالایی بدنه پین بار قرار دارد، توصیه به فروش و یا در اصطلاح، باز کردن اردر put می شود.

ادامه مطلب
بورس خودرو
بورس خودرو چیست؟ معرفی نمادهای فعال آن

شرکت های خودروسازی در بورس ایران، زمانی مورد توجه قرار گرفت که شاهد افزایش قیمت ارز و ممنوعیت واردات خودروهای لوکس خارجی به کشور بودیم. در چنین شرایطی، قیمت هر سهم شرکت های خودروسازی نسبت به سایر صنایع پایین تر آمد و به دنبال آن، حجم معاملات در این گروه از صنایع بورسی به نام بورس خودرو، افزایش یافت.

منظور از بورس خودرو چیست؟

بورس خودرو به تمامی شرکت های خودروساز، که در زیر مجموعه گروه صنعتی خودرو و قطعات ساخت آن قرار دارد، اشاره دارد.

در واقع صنعت خودرو، مانند سایر صنایع فعال در بازار کشور، در بورس فعالیت می کند و تمامی شرکت های سازنده خودرو و قطعات آن که سهامشان را در معرض فروش قرار داده اند، در قالب صنعت خودرو در بورس حضور دارند. تقریبأ بیش از 30 شرکت در حوزه خودروسازی در بورس تهران حضور دارند و سهامشان را عرضه کرده اند.

آیا می دانید چگونه می توان نماد شرکت های خودروسازی در بورس را شناسایی کرد؟

همان طور که می دانید، هر شرکتی که سهامش را در بورس عرضه می کند، براساس صنعت و حوزه ای که در آن فعالیت می نماید، حرف اول آن گروه را در اول اسم خود قرار می دهد و به این ترتیب، سهام آن شرکت با آن نماد شناسایی می شود.

برای مثال، صنعت سیمان با حرف (س) در ابتدای اسم هر شرکت معرفی می شود. مانند: #سشرق، #سفارس

صنعت خودروسازی هم، با حرف (خ) در ابتدای اسم هر شرکت معرفی می شود. بنابراین هر نمادی در بازار سهام که با حرف (خ) مشاهده نمودید، گویای این است که در گروه خودروسازی در بورس قرار دارد.

آیا زیرگروه های فعال در بورس خودرو را می شناسید؟

بورس خودرو

صنعت خودرو در بازار سهام، از 2 زیر گروه اصلی تشکیل می شود که عبارتند از:

  1. زیر گروه تولید وسایل نقلیه موتوری
  2. زیر گروه قطعات یدکی و جانبی وسایل نقلیه موتوری
  3. زیر گروه تولید وسایل نقلیه موتوری

این زیر گروه به 2 بخش تقسیم می شود:

  • تولیدکننده انواع اتومبیل سواری، وانت
  • تولید کننده انواع کامیون سنگین، کامیونت، مینی بوس و اتوبوس

1-1- تولیدکننده انواع اتومبیل سواری، وانت

در این بخش، نمادهای خودرو، خزامیا، خساپا، خپارس و خبهمن جای می گیرند که در حوزه تولید انواع اتومبیل سواری و وانت فعالیت می کنند.

1-2- تولید کننده انواع کامیون سنگین، کامیونت، مینی بوس و اتوبوس

در این بخش، نمادهای خاور، خکاوه و خدیزل قرار می گیرند که در حوزه تولید انواع کامیون های سنگین، کامیونت، مینی بوس و اتوبوس فعالیت می کنند.

  1. زیر گروه قطعات یدکی و جانبی وسایل نقلیه موتوری

از جمله شرکت های معروف و مطرح گروه خودروسازی که در این زیربخش فعالیت می کنند، عبارتند از:

خفناور، خکمک، خزر، ورنا و خاذین

در زیر به طور کامل، لیست شرکت هایی که در زیر گروه قطعه سازی و وسایل یدکی فعالیت می کنند، ارایه می شود، که عبارتند از:

  1. خریخت
  2. خنصیر
  3. خوساز
  4. خمحور
  5. خاذین
  6. خمهر
  7. خمحرکه
  8. ختراک
  9. خاهن
  10. خچرخش
  11. ختور
  12. خزر
  13. خفنر
  14. خکمک
  15. خشرق
  16. خکار
  17. خموتور
  18. خپویش
  19. خرینگ
  20. خلنت

آیا نمادهای معروف فعال در گروه خودروسازی بازار سهام را می شناسید؟

  1. خساپا (سایپا)
  2. خودرو (ایران خودرو)
  3. خپارس (پارس خودرو)
  4. خکرمان (کرمان خودرو)
  5. خزامیا (زامیاد)
  6. خاور (ایران خودرو دیزل)
  7. خکاوه (سایپا دیزل)

لیدر گروه خودرویی در بازار سهام را می شناسید؟

لیدر به معنی راهنما است و در بورس به نمادهایی، لیدر می گویند که از میزان سرمایه ی بالایی نسبت به سایر نمادهای هم گروه خود برخوردار باشد. همچنین تعداد سهام منتشر شده و مقدار نقدینگی که به آن نماد تزریق می شود نیز مورد بررسی و ارزیابی قرار بگیرد و در تعیین لیدر گروه در هر صنعت بسیار مؤثر است.

با توجه به موارد مورد بررسی می توان حدس زد، تأثیری که لیدر بر شاخص گروه و همین طور شاخص کل بورس می گذارد، نسبت به سایر نمادها بسیار بیش تر است.

به مثال زیر توجه کنید:

فرض کنید تقاضا برای خرید نماد لیدر گروه به دلایلی که پایین آمده است، افزایش یابد.

  1. انتشار خبر افزایش سرمایه در سایر نمادهای گروه
  2. ورود پول هوشمند (smart money) به گروه
  3. رشد شاخص صنعت
  4. تحلیل بنیادی مثبت و انتشار اخبار مربوط به آن در این شرایط تقاضا برای خرید سایر نمادهای صنعت مورد بررسی نیز افزایش خواهد یافت.

حال اگر به هر دلیلی تقاضا برای خرید نماد لیدر صنعت مورد بررسی، کاهش یابد و شاهد شکل گیری صف های فروش باشیم، سایر نمادهای صنعت هم با کاهش تقاضا و قرار گرفتن در صف فروش برای خرید سهم های آن صنعت خواهیم بود.

بنابراین می توان بیان کرد که سایر نمادهای گروه، به صورت مستقیم و نمایی از روند لیدر گروه تأثیر می پذیرند.

در چنین شرایطی اگر شما یک سرمایه گذار ریسک پذیر هستید و توانایی معامله در نمادهای پرنوسان را دارید، سرمایه گذاری و خرید سهام لیدرهای هر صنعت را به شما پیشنهاد می کنیم. اما اگر از پذیرش ریسک در گریز هستید و نوسان کم تر در معاملات برایتان جذاب تر است، به دنبال خرید سهم هایی باشید که لیدر گروه نیستند.

میزان تأثیرگذاری گروه خودروسازی بر شاخص کل بورس چه میزان است؟

بورس خودرو

روند صعودی و یا نزولی در هر نماد، سایر نمادهای آن گروه را متأثر می سازد. در نتیجه هر گونه تغییر چه مثبت و یا منفی در یک گروه بورسی، بالطبع بر شاخص کل نیز اثرگذار خواهد بود. البته میزان اثرگذاری هر گروه بورسی بر شاخص کل به عوامل متعددی بستگی دارد.

با توجه به این نکته که گروه خودرو یکی از بزرگ ترین صنایع در بورس به حساب می آید و در زمره اصلی ترین گروه های صنعتی حاضر در این بازار است، بنابراین می توان انتظار داشت که هر تغییر در این گروه به ویژه نمادهایی که حجم بیش تر معاملات را به خود اختصاص می دهند، بر کل بازار سهام اثرگذار خواهد بود.

ادامه مطلب
post-blog-alt
ابزار تحلیلی خود را در تریدینگ ویو مدیریت کنید

مدیریت ابزار تحلیلی با درخت ابزار

با اضافه شدن این قابلیت می توانید به راحتی و در چشم به هم زدنی ابزار تحلیلی روی نمودار را جابه جا کرده و مرتب کنید. هر ابزاری که روی نمودار دارید (متن یا ابزار رسم) را به داخل درخت ابزار بکشید و جایگاه نمایش آن (z-order) را تغییر دهید. همچنین می توانید خصوصیات ابزار تحلیلی مذکور را در درخت نمایش داده یا حذف و پنهان کنید.

ابزار تحلیلی خود را با درخت ابزار به سادگی مدیریت کنید!

ترتیب ابزار را مستقیماً از منوی زمینه ابزار تغییر دهید

ابزار تحلیلی خود را با درخت ابزار به سادگی مدیریت کنید!

همچنین علاوه بر درخت ابزار می توانید، از قابلیت مدیریت ابزار نیز استفاده کنید و به واسطه آن تمام ابزار موجود روی نمودار همه نمادهای غیرفعال در لحظه را مشاهده کنید. این ابزار تحلیلی بر اساس نام و نماد قابلیت مرتب سازی هم دارند. با استفاده از این ابزار دیگر هیچوقت فراموش نخواهید کرد که کدام نمادها را تحلیل کرده اید!

ابزار نوین برای جستجو!

فیلتر جدید «Most» به شما این امکان را می دهد که در کوتاه ترین زمان ممکن متوجه شوید چند رویداد امروز (در هفته یا ماه) به وقوع پیوسته است.

ابزار تحلیلی خود را با درخت ابزار به سادگی مدیریت کنید!

بهبود نوتیفیکیشن ها (اعلان)

شما به سادگی می توانید از طریق پنل سمت راست به تنظیمات اعلان دسترسی داشته باشید. گزینه «Additional Notifications Settings» شما را به صفحه مورد نظرتان در بخش پروفایل هدایت می کند.

ابزار تحلیلی خود را با درخت ابزار به سادگی مدیریت کنید!

تغییر سیستم رتبه بندی

همانطور که می دانید پلتفرم تریدینگ ویو دارای یک سیستم رتبه بندی است. متخصصان این بخش از پلتفرم بعد از مدتی متوجه شدند که برخی کاربران با استفاده از ترفندهایی می توانند به صورت مصنوعی رتبه خود را در این سیستم ارتقا دهند که این موضوع برای هیچ کس خوب نبود! بنابراین سیستم رتبه بندی بهینه سازی شد و این بار با استفاده از الگوریتم های مخفی، از تقلب جلوگیری می شود. سربرگ اعتبار نیز در حال حاضر بسته شده است.

پیدا کردن اسکریپت ها آسان شد!

با راه اندازی این قالب جدید در پلتفرم شما می توانید اسکریپت های مورد نظر خود را بر اساس نام، تاریخ یا عنوان جستجو نموده و به راحتی آن را پیدا کنید.

ابزار تحلیلی خود را با درخت ابزار به سادگی مدیریت کنید!

در ادامه باید اشاره کنیم که در این نسخه ویرایشگر اسکریپ نیز به روز شده است. حالا با دکمه های جدید درخشان خیلی راحت تر می توانید کار کنید. یک شاخص وضعیت جدید هم روی دکمه ذخیره قرار داده است (همانند دکمه ذخیره نمودار).

ابزار تحلیلی خود را با درخت ابزار به سادگی مدیریت کنید!

انواع جدید خطوط

با استفاده از این قابلیت می توانید از بین خطوط ساده، دارای نشانگر و خطوط مرحله ای انتخاب کنید. این یعنی ابزارهای بیشتر برای تحیل نمودارهایتان!

ابزار تحلیلی خود را با درخت ابزار به سادگی مدیریت کنید!

ابزار تحلیلی خود را با درخت ابزار به سادگی مدیریت کنید!

ابزار تحلیلی خود را با درخت ابزار به سادگی مدیریت کنید!

منطق جدید اضافه کردن ابزار به نمودار

پیش فرض جدید نمودارهای تریدینگ ویو این است که هر ابزاری که به نمودار اضافه می کنید، پایین تر (از لحاظ ترتیب) از ابزار قبلی قرار می گیرد. به این ترتیب داده های قیمت همیشه بالاتر از بقیه هستند.

ابزار تحلیلی خود را با درخت ابزار به سادگی مدیریت کنید!

ادامه مطلب
ابزارهای مخصوص کاربر
دسترسی به ابزارهای مخصوص کاربر در تریدینگ ویو

ابزارهای مخصوص کاربر در تریدینگ ویو

در این بخش به ابزارهای مخصوص کاربر در تریدینگ ویو می پردازیم که شامل ترازنامه شرکت ها، داشبورد پروفایل و اتاق های گفت و گو است. نشانگرهای نموداری سود قطعی سهم، برآورد سود سهم و سود نقدی به تریدینگ ویو اضافه شدند. با استفاده از این قابلیت به صورت کاملاً شهودی و مفید می توانید ترازنامه شرکت که شامل تغییرات سوددهی شرکت است را بر مبنای زمان انتشار این اطلاعات مشاهده کنید.

جزئیات ترازنامه شرکت را روی نمودار خود ببینید!

محاسبات مربوط به برآورد سود شرکت ها معمولاً برای بسیاری از تحلیل گران دشوار است، اما شما در تریدینگ ویو علاوه بر یک نمودار خوب، سود برآوردی سهم را نیز در اختیار دارید.

با حرکت دادن ماوس کامپیوتر خود روی نشانگرهای مربوط به سود در نمودار می توانید از زمان شناسایی درآمدها با همراه جزئیات کامل آن ها مطلع شوید.

جزئیات ترازنامه شرکت را روی نمودار خود ببینید!

فراموش نکنید که نشانگرهای برآورد سود برای تخمین سود آینده سهام بسیار کاربردی هستند!

جزئیات ترازنامه شرکت را روی نمودار خود ببینید!

جزئیات ترازنامه شرکت را روی نمودار خود ببینید!

همچنین دیگر نباید نگران زمان انتشار گزارش بعدی باشید، چون با استفاده از همین قابلیت روی نمودار به شما نمایش داده می شوند.

جزئیات ترازنامه شرکت را روی نمودار خود ببینید!

ساختار پروفایل جدید کاربر پسند

جزئیات ترازنامه شرکت را روی نمودار خود ببینید!

دسترسی به داشبورد پروفایل از ابزارهای مخصوص کاربر که اضافه شده است که یک روش عالی برای معرفی و تعامل با دنبال کنندگان خودتان است. شما می توانید وضعیت خودتان را در بخش پروفایل یا در منوی کاربر موجود در صفحه اصلی ارسال نموده یا به روزرسانی کنید. ارائه آمار بیشتر برای نشان دادن استعدادهای خود!

زمانی که ماوس کامپیوتر خود را روی نام کاربر حرکت دهید، گزینه های ارسال پیام یا فالو کردن برای شما نمایش می شوند. همچنین شما با کلیک روی نمودار نماد در بخش بالایی می توانید تمام پست های منتشر شده در مورد آن نماد را پیدا کنید. به منظور راحتی کاربری بیشتر، فیلترهای جدید چندگانه شامل منتشر شده، نظر داده شده توسط من و دنبال شده توسط من در دسترس می باشند. تغییر اطلاعات کاربر و تنظیم اعلان ها نیز از طریق همان صفحه قابل انجام است.

حالت طراحی جدید برای iPad ها و گوشی های موبایل

قابلیت تحلیل و ترسیم اشکال مختلف روی نمودار برای تمام صفحات نمایش کوچک تر بهینه سازی شده اند. حالا دیگر شما می توانید حتی در حال حرکت هم نمودارها را نشانه گذاری کرده و با دوستان خود در توئیتر به اشتراک بگذارید. همچنین دکمه قفل کردن تمام ابزار و نشانه های موجود در نمودار در سمت چپ پنل تحلیل در دسترس شما می باشد.

جزئیات ترازنامه شرکت را روی نمودار خود ببینید!

اگر این قابلیت را فعال کنید، حین کار روی نمودار دیگر به صورت تصادفی چیزی را جابه جا نخواهید کرد!

ابزار جدید نمای کلی نماد

با استفاده از این ویجت شما می توانید ناحیه ای عاری از شلوغی های موجود در نمودارهای قیمت را به همراه شاخص های کلیدی مربوط به سهام یا هر نوع ابزار معاملاتی دیگر مشاهده کنید. همچنین قابلیت مشاهده نمودار خالی با حذف دلخواه آمار اقتصادی نیز وجود دارد. این ویژگی برای وبسایت های خبری، وبلاگ ها یا پورتال هایی که دوست دارند همه چیز را تمیز ببینند، مناسب و کاربردی است.

اتاق گفتگوهای عمومی سفارشی

تریدینگ ویو همیشه به دنبال اضافه کردن ابزاری بوده است، که کاربران این پلتفرم بتوانند بیشتر با یکدیگر ارتباط برقرار نموده و صحبت کنند. پس از ایجاد امکان ارسال پیام به صورت شخصی، اکنون می توانید از قابلیت اتاق گفت وگوی عمومی با موضوعی به انتخاب خود بهره مند شوید. برای راه اندازی یک اتاق گفت وگوی عمومی به موارد زیر توجه کنید:

  • برای ایجاد یک اتاق گفت وگوی عمومی ثبت نام و توضیحات لازم است.
  • اتاق گفت وگوهای عمومی محبوب به صورت خودکار در بالای فهرست اتاق ها قرار می گیرند.
  • قابلیت پخش صدا می تواند در منوی تنظیمات اتاق غیرفعال شود.
  •  چت را تنظیم کنید.
  • اتاق ها را در فهرست علاقه مندی های خود قرار دهید (با کلیک روی آیکون ستاره) تا همیشه در دسترس شما باشند.

جزئیات ترازنامه شرکت را روی نمودار خود ببینید!

جزئیات ترازنامه شرکت را روی نمودار خود ببینید!

جزئیات ترازنامه شرکت را روی نمودار خود ببینید!

میله شمارش معکوس؟

جعبه شمارش معکوس نشان می دهد که در هر تایم فریم چه مقدار زمان تا بسته شدن کندل یا آخرین میله قیمتی باقی مانده است. شما با باز کردن منوی مربوطه از طریق کلیک راست روی Scale و علامت زدن یا از بین بردن علامت موجود در کادر تأیید می توانید نسبت به خاموش یا روشن کردن این ابزار اقدام کنید.

جزئیات ترازنامه شرکت را روی نمودار خود ببینید!

ادامه مطلب
ساعات معاملاتی پیوسته
دسترسی به ساعات معاملاتی پیوسته در تریدینگ ویو

این ویژگی ساعات معاملاتی پیوسته به عنوان جلسات معاملاتی قبل و بعد شناخته می شود. این ویژگی به معامله گران و سرمایه گذاران این امکان را می دهد که از وقایع خارج از ساعات معاملاتی پیوسته معمول مطلع شده و به طور کلی برای داشتن اطلاعات کامل در مورد بازار مفید است.

زمانی که این قابلیت در حال تست در نسخه بتا بود، در دسترس تمام کاربران قرار داشت؛ اما در حال حاضر صرفاً کاربران دارای اشتراک «PRO» می توانند از این قابلیت استفاده کنند.

چندین نمودار در یک صفحه نمایش

پلتفرم تریدینگ ویو مفتخر است که توانسته یک قابلیت جدید و کاربردی یعنی قرار دادن چند نمودار در یک صفحه را در اختیار کاربران خود قرار دهد. حالا شما می توانید چند نمودار (حداکثر 4 نمودار) را به صورت یکجا در قالب چهار پنجره جداگانه در صفحه نمایش خود مشاهده کنید.

علاوه بر این می توانید بر اساس شرایط تحلیل و نمادها، نمودارهای خود را به یکدیگر پیوند دهید. حین استفاده از این قابلیت نوار ابزارهای دسترسی سریع به قسمت پایین گوشه سمت چپ کنار دکمه های ذخیره و بارگیری منتقل می شوند.

برای داشتن چندین نمودار در صفحه نمایش خود باید یکی از طرح های اشتراکی پلتفرم تریدینگ ویو را خریداری کرده باشید. 

ساعات معاملاتی پیوسته

تغییرات شاخص های اقتصادی را در نمودار های تریدینگ ویو ببینید!

کاربران پلتفرم تریدینگ ویو در حال حاضر به انواع داده های مالی شامل بیش از 100 گزارش اقتصادی دسترسی دارند. دسترسی عموم به داده های اقتصادی صحیح و به روز برای سرمایه گذاران مزیت بزرگی محسوب می شود، زیرا به آن ها این امکان را می دهد که تحولات اقتصادی را رصد نموده و ریسک سرمایه گذاری خود را مدیریت کنند. با استفاده از بهترین سرویس ارائه داده های اقتصادی در پلتفرم تریدینگ ویو می توانید در رقابت معامله گری یک قدم جلوتر باشید. 

ساعات معاملاتی پیوسته

 

ادامه مطلب
نمودار های مقایسه‌ ای را در تریدینگ ویو استفاده کنید!
نمودارهای مقایسه را در تریدینگ ویو استفاده کنید!

نمودارهای مقایسه در تریدینگ ویو

ما در پلتفرم تریدینگ ویو برای اولین بار در بین پلتفرم های تحلیل تکنیکال قابلیت نمایش نمودارهای مقایسه را ایجاد کرده ایم. با استفاده از این قابلیت شما می توانید هر نمودار مقایسه ای را با تایپ فرمول خود در قسمت «Symbol Edit» و با استفاده از پرانتز یا چندین عملگر (+-/*) ایجاد کنید.

علاوه بر امکان استفاده از چندین نماد در این نمودارها، شما می توانید نمودارهایی با ثابت های عددی نظیر «MSFT + 50» ایجاد کنید. نمودارهای مقایسه برای تایم فریم های میان روزی بر اساس داده های باز، بسته، بالا و پایین هر کندل یک دقیقه ای محاسبه شده و سپس در بازه انتخابی دوباره یک نمودار جدید ایجاد می شود.

این رویکرد تنها روشی است که منجر به ایجاد نمودارهای مقایسه صحیح می گردد. ما تمام محاسبات را در سرورهای خودمان انجام داده و شما نمودار مقایسه ای آماده را در مرورگر خود مشاهده خواهید نمود. 

به دوره جدیدی از نمودارهای آنلاین خوش آمدید!

برای ایجاد یک نمودار مقایسه ای ابتدا در بخش مربوطه نماد اول را وارد نموده و به دنبال آن یک فاصله (با کلید Space) ایجاد کنید. سپس یک عملگر (-) برای تفریق، (+) برای جمع، (*) برای ضرب و (/) برای تقسیم، سپس یک فاصله دیگر و در نهایت نام نماد بعدی را تایپ کنید. در ادامه توجه شما را به چند مثال جلب می کنیم. 

  • 1/USDCHF  یا نمودار وارونگی زمانی مفید است، که شما می خواهید مثلاً همبستگی بین دو نمودار EURUSD و USDCHF را ترسیم کنید. در این مثال نیت شما برعکس نمودن نمودار USDCHF است. یا در مقایسه بین VIX و S&P500 اگر شما یکی از آن ها را برگردانید، می توانید خروجی این مقایسه را به صورت بصری مشاهده کنید. 
  • AAPL/EURUSD یا AAPL*USDRUB قیمت سهام را در ارزهای دیگری برای شما محاسبه می کند. 
  • AAPL/XAUUSD قیمت سهام شرکت اپل را در مقایسه با طلا می سنجد. 
  • BATS: AAPL-NASDAQ:AAPL برای آربیتراژ بین بازار NASDAQ و BATS به کاربرده می شود. 
  • BTCUSD-BTCEUR*EURUSD برای آربیتراژ بیتکوین کاربرد دارد. 

نمودارهای مقایسه

اندیکاتور نوسان تاریخی (HV)

این اندیکاتور جدید میزان نوسانات هر ابزار یا نماد معاملاتی را طی دوره زمانی مشخصی بررسی می کند. به طور کلی این مؤلفه با اندازه گیری میانگین انحراف نسبت به میانگین نوسانات قیمتی آن دارایی در یک دوره زمانی مشخص محاسبه می شود. 

نمودارهای مقایسه

در واقع اگرچه اندیکاتور انحراف معیار بسیار مرسوم است، اما تنها راه ممکن برای محاسبه نوسانات تاریخی نیست!

ابزار ترسیم الگوی سر و شانه

الگوی سروشانه یکی از متداول ترین و قابل اعتمادترین الگوهای نموداری در تحلیل تکنیکال است. همانطور که ممکن است از نام آن استنباط شود، این الگو از لحاظ بصری دقیقاً شبیه یک سر و دو شانه می باشد.

سروشانه یک الگوی بازگشتی است، که تشکیل آن از تمایل بازار برای حرکت بر خلاف جهت روند قبلی حکایت دارد. دو نوع الگوی سروشانه وجود دارد. نمایان شدن و تکمیل الگوی سروشانه سقف به معنی کاهش قیمت ها است، که معمولاً در نقاط اوج روندهای صعودی شکل می گیرد.

نوع دوم که الگوی سروشانه کف یا معکوس نامیده می شود، معمولاً در انتهای روند نزولی تشکیل شده و خبر از افزایش قریب الوقوع قیمت ها می دهد. 

نمودارهای مقایسه

ادامه مطلب
دیدن چند نمودار در یک صفحه!
آموزش تریدینگ ویو با بررسی چند نماد در یک نمودار

بررسی چند نماد در یک نمودار

شما می توانید چند نماد در یک نمودار را به صورت همپوشانی (یکی روی دیگری) یا در پنجره های مجزا مشاهده کنید. 

دیدن چند نمودار در یک صفحه!

دیدن چند نمودار در یک صفحه!

لیست های داغ!

لیست های داغ سهام از پیش ساخته شده توسط خود کاربر به صورت پیوسته بازار سهام ایالات متحده را پایش (اسکن) می کنند، تا شما بهترین فرصت های معاملاتی را شناسایی کنید. در واقع یک لیست داغ سهام بر اساس معیارهای انتخابی شما نمادهای مختلف را به صورت پویا نمایش می دهد. البته نباید لیست داغ را با واچ لیست (فهرست سهام تحت نظر) که فقط نمادهای انتخابی شما را به صورت ثابت نشان می دهد اشتباه بگیرید!

دیدن چند نمودار در یک صفحه!

نمادها را دنبال کنید…

با استفاده از این قابلیت می توانید همچون کاربران، فقط نمادهای مورد علاقه خود را دنبال کنید. شما می توانید نمادهای مورد نظرتان را دنبال نموده و در صورت ارسال پست جدید در پلتفرم تریدینگ ویو، هشدارهای آنی و الکترونیکی دریافت کنید. 

دیدن چند نمودار در یک صفحه!

ابزار طراحی الگوی کندل

این ابزار مختص پلتفرم تریدینگ ویو آرایش کندل های قیمت را کپی می کند، یک طرح گرافیکی از ساختار این کندل ها ایجاد کرده و به شما این امکان را می دهد که آن را به طرف دیگر نمودار بکشید. به طور مثال می توانید حرکات قیمتی اخیر را با حرکات نموداری گذشته مقایسه نموده یا بدین وسیله حرکات قیمتی احتمالی بازار در آینده را ترسیم کنید.  

دیدن چند نمودار در یک صفحه!

میله های HLC

نوع جدیدی از نمودارهای تحلیلی که میله ها بر اساس قیمت های بیشترین، کمترین و بسته شدن تشکیل می شوند.  

دیدن چند نمودار در یک صفحه!

کلیدهای حرفه ای برای واچ لیست

شما برای تغییر نماد در صفحه نمودار می توانید از صفحه کلید (کیبورد) کامپیوتر خود استفاده کنید. کلیدهای منفرد Space، up، down و ترکیب کلیدهای Shift+Space، ابزار موجود برای جابه جایی نماد نمودار بدون استفاده از موس کامپیوتر هستند!

ادامه مطلب
شاخص S&P 500 چیست؟
هرآنچه که باید درباره شاخص S&P 500 بدانید!

«S&P 500» نوعی شاخص سهام است که قیمت سهام 500 شرکت بزرگ دولتی در ایالات متحده را دنبال می کند. در حالت رسمی، این شاخص به شکل «قیمت سهام Standard & Poor’s 500» و در حالت غیر رسمی با عنوان «S&P 500» شناخته می شود. این شاخص، یکی از اصلی ترین ابزارهایی است که برای پیگیری عملکرد سهام ایالات متحده مورد استفاده قرار می گیرد.

نگاهی کوتاه به چیستی S&P 500

وقتی گزارش های خبری و کارشناسان مالی از ماجراهای بازار سهام صحبت می کنند به احتمال زیاد، گریزی به «S&P 500» هم می زنند.

این شاخص ها قیمت گروهی از اوراق بهادار را دنبال می کنند. هدف آنها نشان دادن عملکرد یک بازار، صنعت، بخش خاصی از اقتصاد یا حتی کل اقتصادهای ملی است. گذشته از این، شاخص هایی وجود دارند که تقریبا هر کلاس دارایی و بخش تجاری را دنبال می کنند؛ از بازار اوراق قرضه شرکتی ایالات متحده گرفته تا قراردادهای آتی پالادیوم.

شاخص «اس اند پی ۵۰۰» قیمت سهام شرکت های بزرگ ایالات متحده یا سهام شرکت هایی را که ارزش سهام کل معادل آنها بیش از 10 میلیارد دلار است را دنبال می کند. با پیروی از این شاخص می توانید ببینید که ارزش سهام بزرگترین شرکت های ایالات متحده در چه وضعیتی است.

به همین دلیل است که معمولا از آن به عنوان شاخصی برای توصیف سلامت کلی بازار سهام یا حتی اقتصاد ایالات متحده استفاده می کنند.

چه شرکت هایی در شاخص «اس اند پی ۵۰۰» نشان داده می شوند؟

شاخص S&P 500 چیست؟

500 شرکت بزرگ دولتی ایالات متحده با بیشترین سرمایه بازار در شاخص «S&P 500» نشان داده می شوند. شرکت های گنجانده شده در این شاخص، «سازنده» نامیده می شوند و به عنوان نماینده هر صنعت عمده انتخاب می گردند.

«اس اند پی ۵۰۰» با استفاده از سرمایه بازار، وزن دهی می شود. بنابراین سهم هر سازمان در شاخص کل بر اساس ارزش کل بازار سهام برجسته آن است. سازندگان با ارزش بازار بیشتر، درصد وزنی بالاتری را در شاخص دارند، در حالی که سهم های کوچکتر بازار از وزن دهی کمتری برخوردار هستند.

لیست زیر 10 شرکت برتر سازنده شاخص «S&P 500» را بر اساس وزن شاخص «S&P» داو جونز در تاریخ 30 ژوئن سال 2020 نشان می دهد.

شاخص S&P 500 چیست؟

توجه داشته باشید که شرکت هایی خاص در این لیست بیش از یک بار ظاهر شده اند؛ مثلا «Alphabet Inc» – از زیرمجموعه های گوگل – دو بار در این لیست ظاهر شده است. چون این شرکت بیش از یک کلاس، سهام با ارزش بازار را در اختیار دارد. به همین دلیل، شاید «اس اند پی ۵۰۰» بیش از 500 سهام باشد، حتی اگر فقط 500 شرکت را شامل شود.

 شاخص «اس اند پی ۵۰۰» چه تفاوتی با دیگر شاخص ها دارد؟

این شاخص، یکی از چندین شاخص برتر سهام است که برای اندازه گیری و درک عملکرد بازار سهام ایالات متحده مورد استفاده قرار می گیرد. اما با همه شاخص ها یکی نیست. در ادامه مقایسه ای میان این شاخص و دیگر شاخص های عادی سهام انجام می دهیم تا با این موضوع بیشتر آشنا شویم:

شاخص S&P 500 در مقابل شاخص Dow Jones Industrial Average

شاخص S&P 500 چیست؟

شاخص «(DJIA) Dow Jones Industrial Average» که به عنوان «Dow» نیز شناخته می شود، نسبت به «اس اند پی ۵۰۰» تعداد بسیار کمتری از شرکت ها را دنبال می کند. «Dow 30» پیگیر 30 شرکت آمریکایی «blue-chip» است که به عنوان بزرگترین، با ثبات ترین و معروف ترین شرکت های پیشرو و شناخته شده در صنایع خود هستند.

«S&P 500» بر خلاف «DJIA» بر اساس قیمت، وزن دهی شده است نه ارزش بازار. این بدان معنا است که درصد وزنی شرکت ها در شاخص، متناسب با قیمت سهام آن ها است. به شرکت هایی که قیمت سهام بالاتری دارند، شاخص وزن بیشتری داده می شود. این موضوع احتمال بروز چند پیامد مهم را پیش بینی می کند:

  • اجزای کوچکتر شاخص داو به طور نامتناسبی تاثیرگذار باشند

از آنجا که وزن دهی بر اساس قیمت سهام انجام می شود، شرکت هایی که قیمت سهام بالاتری دارند بیشتر در شاخص «DJIA» تاثیر می گذارند. شرکتی با سهام ارزان تر اما ارزش بازار بسیار زیاد، نقش کمتری در تاثیرگذاری روی شاخص داو خواهد داشت.

  • «DJIA» نوسانات بیشتری را تجربه کند

به دلیل وزن دهی قیمت، شاخص «Dow» صعودها و نزول های شدیدتر و تکراری تری را نسبت به شاخص «اس اند پی ۵۰۰» تجربه می کند. اجازه بدهید مثالی برایتان بزنیم. تصور کنید که ارزش سهام یک شرکت، ۲۰۰ دلار است. هنگامی که ارزش آن 1 دلار کاهش می یابد، «DJIA» نسبت به یک شرکت با سهام ارزان تر که قیمت سهامش همان مقدار افت می کند، درصد بیشتری کاهش می یابد. این موضوع درحالی اتفاق می افتد که کاهش 1 دلار از 200 دلار نسبت به کاهش همان میزان قیمت سهامی که ارزانتر است درصد کمتری دارد. این موضوع مانند آن است که یک سهام 20 دلاری با کاهش یک دلار از ارزش آن، درصد بیشتری را نشان دهد.

برخی بر این باور هستند که «اس اند پی ۵۰۰» و «Dow» در بلندمدت، نرخ بازدهی مشابهی داشته اند. از ژانویه 1920 تا 2020، بازدهی سالانه – البته با سرمایه گذاری مجدد سود سهام – «DJIA» به طور متوسط ​​10.1 و بازدهی سالانه شاخص «اس اند پی ۵۰۰» به طور متوسط ​​10.3 بوده است.

شاخص S&P 500 در مقابل شاخص NASDAQ 100

«NASDAQ 100» صد مورد از شرکت های غیر مالی داخلی و بین المللی بازار سهام «NASDAQ» که سهام آن ها بیشترین و فعال ترین معاملات را در بر می گیرند ردیابی می کند.

هر دوی این شاخص ها از فرمول وزن دهی بر اساس ارزش بازار استفاده می کنند؛ با این وجود، عوامل دیگری نیز بر وزن سهام تاثیر می گذارند. برای اینکه سهم ها بخشی از «NASDAQ» باشند، باید حداقل حجم معاملات روزانه 100000 سهم را داشته باشند و حداقل به مدت دو سال در «NASDAQ» معامله شوند.

برخلاف «S&P 500» و «Dow» ،«NASDAQ» برخی از شرکت های خارجی را هم شامل می شود. شرکت های فناوری محور در این شاخص، وزن زیادی دارند. به همین دلیل، «NASDAQ» بیشتر از اینکه نشان دهنده بازار کلی ایالات متحده باشد، نشان دهنده احساس سرمایه گذاران نسبت به صنعت فناوری است.

طی 10 سال گذشته، «NASDAQ» به طور متوسط ​​42.6٪ بازده سالانه داشته در حالی که بازده «اس اند پی ۵۰۰» به طور متوسط ​​11.2٪ بوده است. البته به خاطر داشته باشید که بازدهی بالای آن به دلیل وزن زیاد صنایع تکنولوژیکی در این شاخص است.

چگونه در شاخص «اس اند پی ۵۰۰» سرمایه گذاری کنیم؟

شاخص S&P 500 چیست؟

از آنجا که این شاخص به عنوان یک نمایشگر خوب برای کل بازار سهام ایالات متحده عمل می کند، بسیاری از کارشناسان، مانند «جک بوگل» بنیان گذار «Vanguard و «وارن بافت» سرمایه گذار افسانه ای به افراد متوسط، سرمایه گذاری در صندوق های شاخص «S&P 500» را توصیه می کنند.

در واقع، بافت حتی دستورالعمل هایی را – برای زمان پس از مرگش – برای سرمایه گذاری 90٪ از دارایی خود در صندوق های این شاخص در نظر گرفته است.

بافت به «CNBC’s Squawk Box» گفت:

«هیچ چیز بهتر از آمریکا نیست.»

برای سرمایه گذاری در شاخصی مانند «اس اند پی ۵۰۰» باید سهامی را از صندوق های سرمایه گذاری شاخص یا «ETF» خریداری کنید که به دنبال تقلید از عملکرد این شاخص است.

صندوق های شاخص «اس اند پی ۵۰۰» و «ETF» از کم هزینه ترین گزینه های صندوق موجود هستند. صندوق ها و ETF ها تنوع سهام بالایی دارند و خرید فقط یک سهم از صندوق «اس اند پی ۵۰۰» مالکیت غیر مستقیم 500 شرکت را برای شما فراهم می کند.

ادامه مطلب
آموزش پرایس اکشن
آموزش پرایس اکشن با معرفی انواع کندل ها

آشنایی با پرایس اکشن

«پرایس اکشن» (Price Action Trading) که به اختصار «PAT» نامیده می شود بدان معنا است که تریدر، تمام تصمیمات خود را فقط بر اساس نمودار قیمت می گیرد. زیر بنای اصلی این سیستم، فهم صحیح باندهای حمایتی و مقاومتی است و بخش زیادی از آموزش پرایس اکشن همان مباحث تکنیکال کلاسیک را شامل می شود.

پرایس اکشن، روشی برای استفاده بهینه از روند تغییر قیمت است. قیمت ها در بازار همواره از طریق عرضه و تقاضا مشخص می شوند. فروشندگان اقدام به فروش کالا، سهام یا ارز می کنند و در مقابل، خریداران با تقاضای خود، کالای مبادلاتی را می خرند.

وقتی صحبت از محدوده عرضه می شود، منظور ما محدوده ای است که فروشندگان زیادی منتظر عرضه کالای مبادلاتی هستند و وقتی در مورد تقاضا صحبت می شود، منظور محدوده ای است که خریداران، قیمت بازار را در آن سطح، منصفانه ارزیابی کرده و اقدام به خرید می کنند.

در پرایس اکشن، «اندیکاتور» یا «ابزار کمکی» چندان کاربردی ندارد و بررسی بازار به طور معمول براساس حرکات واقعی قیمت مانند «الگوهای نموداری»، «نوسانات قیمت»، «حجم معاملات» و دیگر اطلاعات بازار انجام خواهد شد. این روش تحلیلی در بازارهای مالی مبنای تحلیل های خود را داده های قیمت خام از جمله الگوهای «کندل استیک»، «خطوط حمایت و مقاومت»، «خطوط روند» و… قرار می دهد.

اندیکاتورها چه نقشی در پرایس اکشن دارند؟

نمودار قیمت، بازتابی از تمام متغیرهای تاثیرگذار بر حرکت قیمت در بازه زمانی داده شده است. بنابراین، استفاده از اندیکاتورهای تاخیری در این استراتژی معاملاتی، مانند «استوکاستیک»، «مکدی»، «آر اس آی» و … فقط باعث از دست دادن زمان خواهد شد.

نکته مهم دیگر آن است که اندیکاتورها با اشغال بخشی از چارت، سبب کوچک شدن قسمت نموار قیمت و به دنبال آن کاهش توجه تریدر به حرکت خالص قیمت می شوند. بنابراین، شما آن گونه که باید و شاید بر چگونگی حرکت قیمت متمرکز نمی شوید. این ماجرا نکته مهمی است که پرایس اکشن را متمایز و آموزش آن را ضروری می کند.

یکی از مهمترین نکته ها در آموزش پرایس اکشن، شناسایی و تعقیب روند است. مارکت را صعودی می نامیم اگر همواره Highهای بالاتر و Lowهای بالاتر تشکیل شود و مارکت نزولی خوانده می شود اگر Highهای پایین تر و Lowهای پایین تری در آن تشکیل شوند. اگرچه ذات استراتژی پرایس اکشن در بازارهای خنثی نیز قابل استفاده است.

تریدرهایی که با استراتژی پرایس اکشن، اهداف قیمتی را شناسایی می کنند، همه چیز را ساده می بینند؛ این ماجرا علت استفاده نکردن از اندیکاتورها، اسیلاتورها و شلوغ نکردن نمودار نیز به شمار می رود.

 نگاهی به مهمترین مفاهیم در آموزش پرایس اکشن

آموزش پرایس اکشن

  • تشخیص روند
  • شناسایی و رسم سطوح حمایت و مقاومت
  • بررسی وقوع الگوهای قیمتی و کندلی
  • داشتن استراتژی خروج به موقع از معامله
  • داشتن مدیریت ریسک و سرمایه
  • مدیریت احساسات

سطوح قیمتی

اولین گام در هر تحلیل تکنیکالی یافتن سطوح اوج و کف قیمتی است. تعیین این سطح ها در نمودارها کار بسیار آسانی است. فقط کافی است به نمودار قیمتی نگاه کنید و بالاترین سطحی که قیمت، آن را لمس کرده، علامت بزنید.

این سطح، اوج قیمتی بازار است. به طور مشابه برای یافتن کف قیمتی، کافی است پایین ترین سطحی را که نمودار به آن برخورد کرده، پیدا کنید. برای مشخص کردن اوج و کف قیمتی دو دیدگاه متفاوت به چشم می خورند.

عده ای پایین ترین قیمت بسته شده را کف قیمتی و بالاترین قیمت بسته شده را اوج قیمتی می خوانند. عده ای دیگر هم کاری با قیمت های بسته شده ندارند و تنها به بالاترین / پایین ترین سطحی که بازار توانسته لمس کند، اوج/ کف قیمتی می گویند.

به طور کلی، منظور، بالاترین یا پایین ترین سطحی است که قیمت توانسته به آن برسد. در اینجا منظور، قیمت بسته شدن نیست، بلکه بالاترین یا پایین ترین سطح لمس شده است.

سطوح حمایت و مقاومت

در تمام تحلیل های تکنیکال، سطوح حمایت و مقاومت پدیده های مهم و با اهمیتی به حساب می آیند. به طور کلی حمایت و مقاومت سطوحی در نمودار هستند که اخیرا قیمت از آنها جهش کرده است.

این سطوح می توانند دوباره واکنش بازار را در پی داشته باشند. یکی از مهم ترین ویژگی های حمایت و مقاومت، باقی ماندن اثر آنها بعد از شکسته شدن است. وقتی حمایت نمودار شکسته می شود، قیمت می تواند از این حمایت به سمت بالا برگردد، یعنی حمایت تبدیل به مقاومت شود و برعکس.

با اینکه این سطوح نقش مهمی در حرکات قیمتی دارند اما توصیه می شود که از آنها تنها به عنوان منبع اطلاعات و با هدف شفاف سازی بازار استفاده کنید؛ یعنی معامله گران حرکات قیمتی بهتر است به این سطوح دیدی بی طرفانه داشته باشند.

خرید از حمایت یا فروش از مقاومت، خود به تنهایی استراتژی معاملاتی قابل قبول و منطقی به شمار نمی رود. حتی خرید بعد از شکست مقاومت و ایجاد اوج قیمتی جدید، تغییر روند یا همان شکست روند قبل یا برعکس فروش با شکست حمایت و ایجاد کف قیمتی جدید، صرفا استراتژی معاملاتی تلقی نمی شود، بلکه در مقابل باید از این علم که نمودار در نزدیکی چنین سطحی قرار دارد، استفاده کرد.

به جای اینکه مستقیم از این سطوح وارد بازار شوید، بهتر است ابتدا شیوه تعامل بازار با این سطح ها را مورد بررسی قرار دهید.

آموزش پرایس اکشن

تفاوت مفاهیم عرضه و تقاضا با مفاهیم حمایت و مقاومت

تعریف های عرضه و تقاضا که پیش از این به آن ها پرداختیم تا حد زیادی به محدوده های حمایتی و مقاومتی شباهت دارند. در واقع سطح مقاومت مشابه عرضه بازار و سطح حمایت هم مشابه تقاضای بازار است. اما مفهوم حمایت و مقاومت با تقاضا و عرضه تفاوت دارد.

هر چند در هر دو مورد، خریداران و فروشندگان نقش اساسی دارند، اما باید بین این دو مفهوم، تفاوت قائل شد. اعتبار سطوح حمایت و مقاومت تنها به واکنش احتمالی بازار وابسته است.

هر چه تعداد واکنش های بازار به حمایت یا مقاومت بیشتر باشد، آن سطح اهمیت بیشتری دارد. اما وقتی پای محدوده عرضه به میدان باز می شود، منظور ما محدوده ای است که در گذشته موجب افت قیمت بازار شده و احتمال اینکه دستورات فروشی از دور قبل در این محدوده باقی مانده باشند وجود دارد.

به همین علت، پیش بینی می شود که وقتی بازار وارد محدوده عرضه شد، دستورات فروش از قبل مانده دوباره فعال شوند و بازار را به سمت پایین بکشند. محدوده تقاضا هم درست به همین شکل است.

در محدوده تقاضا انتظار می رود که از گذشته تعدادی دستور خرید باقی مانده باشند که با فعال شدن این دستورات بازار می توانند صعود کنند.

تعیین سطوح عرضه و تقاضا یک هنر است. چون قانونی کلی برای تعیین محدوده عرضه و تقاضا وجود ندارد. در ادامه توضیح خواهیم داد که اکثر معامله گران حرفه ای از چه روش هایی برای شناسایی محدوده های عرضه و تقاضا استفاده می کنند.

در این بخش از آموزش پرایس اکشن و دقیقا پیش از معرفی برخی از مهمترین الگوهای آن باید با «کندل ها» که اهمیت بالایی در این استراتژی دارند، آشنا شویم.

یک آشنایی عمیق تر با کندل ها

آموزش پرایس اکشن

کندل های ژاپنی

کندل های ژاپنی نشانگر چهار داده قیمتی هستند؛ «بالاترین قیمت کندل»، «پایین ترین قیمت»، «قیمت باز شدن» و «قیمت بسته شدن». کندل های قیمتی یا صعودی هستند یا نزولی یا خنثی.

اگر قیمت باز شدن کندل در زیر قیمت بسته شدن قرار داشته باشد، کندل قیمتی صعودی است. اگر قیمت باز شدن در بالای قیمت بسته شدن قرار داشته باشد، کندل قیمتی نزولی است.

اگر قیمت باز و بسته شدن یکسان باشد – یا فاصله ناچیزی از یکدیگر داشته باشند – کندل قیمتی خنثی است که خبر از برابری قدرت خریداران و فروشندگان می دهد. نمودارهای شمعی در بازار ارز خارجی کاربرد بسیار فراوانی دارند.

به راحتی می توان به کمک کندل های قیمتی، فشار های خرید و فروش بازار را تشخیص داد. یک نگاه گذرا به کندل های قیمتی می تواند اطلاعات بسیار مفیدی از قدرت خریداران و فروشندگان ارائه دهد و به آسانی تعیین کند که بازار دست فروشندگان است یا خریداران. ویژگی های خاص این نوع نمودار به معامله گران کمک می کند تا از بازگشت روند یا ادامه آن اطلاع یابند.

دنباله های پایینی و بالایی کندل های ژاپنی نشانگر کف و اوج قیمتی هستند که برای بررسی و مطالعه رفتار بازار استفاده می شوند. اگر دنباله بالایی کندلی بلند باشد، به این معنی است که خریداران قیمت را بالا برده اند، اما این فروشندگان بودند که در نهایت بازار را در دست گرفته اند و قیمت را پایین آورده اند.

در مقابل، اگر دنباله پایینی کندل بلند باشد به این معنی است که فروشندگان در پایین آوردن قیمت تمام سعی خود را کرده اند، اما سرانجام این خریداران بودند که بازار را در دست گرفتند.

کندل های ژاپنی: الگوهای تک کندلی، دو کندلی و چند کندلی

آموزش پرایس اکشن

این الگوهای کندلی برای معاملات بلند مدت و بین روزی بسیار مفید هستند. منظور از الگوهای تک کندلی، الگوهایی هستند که تنها شامل یک کندل ژاپنی می شوند.

این الگوها می توانند نشانگر ادامه یا برگشت روند باشند. الگوهای دو کندلی هم برای تشخیص بازگشت یا ادامه روند مناسب هستند.

تنها تفاوت الگوهای دوتایی در این است که کندل اول برای تعیین بازگشت یا ادامه روند به کار می رود و کندل دوم، این سیگنال بازگشتی یا ادامه روند را تایید یا نقض می کند. یعنی با استفاده از کندل دوم تشخیص می دهیم که بازگشت یا ادامه روندی که کندل اول نشان داده، صحت دارد یا خیر.

الگوهای چند کندلی کمی پیچیده تر هستند و معمولا شامل سه کندل قیمتی می شوند. از این الگو بیشتر در معاملات بلند مدت استفاده می شود.

الگوهای چند کندلی نسبت به سایر الگوها کمتر در بازار مشاهده می شوند، اما از قطعیت بالایی برخوردار هستند. بنابراین، نباید تنها بر اساس الگوهای کندلی دست به معامله زد. بلکه باید از این الگوها به عنوان ابزاری موثر در جهت درک رفتار بازار و افزایش احتمال موفقیت معاملات استفاده کرد.

آموزش پرایس اکشن

پدیده هم نوایی در آموزش پرایس اکشن

موضوع مهم بعدی که از اصول پایه ای در آموزش پرایس اکشن به شمار می رود «پدیده همنوایی» است. این بدان معنا است که هیچ معامله گری نمی تواند به تنهایی معامله خود را به هدف برساند.

همه معامله گران برای رسیدن به هدف معاملاتی خود به کمک سایر معامله گران نیاز دارند. برای اینکه قیمت ها در یک جهت حرکت کنند، باید هر دو بخش بازار خریداران و فروشندگان نقشی داشته باشند. یعنی خریداران و فروشندگان باید با یکدیگر در رابطه با مسیر بازار به توافق برسند.

اگر ما به دنبال خرید در بازار هستیم، نه تنها سایر خریداران باید از معامله ما حمایت کنند، بلکه فروشندگان هم باید از موقعیت معاملاتی فروش (یعنی باز خرید) خارج شوند.

هر چه تعداد فروشندگانی که به دنبال بستن معامله فروش و باز خرید آن دارایی هستند بیشتر باشد، شانس موفقیت ما هم افزایش خواهد یافت.

هر بازاری دیر یا زود، دوره آماد سازی را پشت سر می گذارد. با آمادگی کامل بازار، پدیده همنوایی رخ می دهد و حرکتی یک سویه به راه می افتد. برای اینکه بتوان چنین موقعیت هایی را تشخیص داد باید به شیوه شکست سطوح کلیدی توجه کرد.

هر شکست به حرکتی یک سویه منتهی نمی شود. با این حال، اگر معامله گران بتوانند شکست های محتمل را از شکست های ضعیف یا جعلی تشخیص دهند، دیگر نیازی به چنین بدبینی نخواهد بود.

مهم ترین عاملی که می تواند احتمال موفقیت شکست را تضمین کند، دوره آماده سازی قبل از شکست است. به طور کلی بهترین فرصت های معاملاتی زمانی ایجاد می شوند که شاهد نبرد میان خریداران و فروشندگان در سطوح احتمالی شکست ها باشیم.

نبرد میان خریداران و فروشندگان قبل از شکسته شدن سطوح کلیدی، حرکات قیمتی اره مانندی را ایجاد می کنند که به آن دوره آماده سازی بازار برای شکست سطح کلیدی یا در اصطلاح «دوره آماده سازی» می گویند.

تشخیص دوره آماده سازی کار دشواری نیست، قیمت از یک محدوده جهش می کند و دوباره به همان محدوده بازمی گردد و این عمل تکرار می شود تا اینکه یکی از طرفین پیروز این نبرد می شوند.

اما در اینجا لازم است شکست ها را بیشتر توضیح دهیم:

بازار به سه روش، شکست را پیاده سازی می کند: «شکست جعلی»، «شکست ضعیف» و «شکست قطعی».

با وجود آنکه معامله گران زیادی با شکست سطوح کلیدی وارد بازار می شوند، اما عده ای دیگر درست برخلاف جریان بازار وارد معامله می گردند. این معامله گران خلاف روندی، بر این باور هستند که شکست روی داده جعلی خواهد بود و بازار دوباره باز خواهد گشت.

برای اینکه یک سرمایه گذار تصمیم بگیرد که همسو با شکست معامله کند یا برخلاف آن، باید ابتدا ماهیت شکست را تشخیص دهد. شکست هایی که بدون دوره آماده سازی روی داده باشند، با شانس موفقیت پایینی همراه هستند.

گاهی وقت ها اتفاق می افتد که شکست روی می دهد، ولی قیمت به دنبال این شکست باز می گردد. بدون توجه به اینکه چنین وضعیت هایی چگونه به وجود می آیند، باید گفت که شکست های ضعیف با شانس عدم موفقیت بالایی همراه هستند. چون اکثر معامله گران شکست، ادامه حرکت را منطقی نمی بینند و در نتیجه وارد معامله نخواهند شد.

دو نوع شکست سطوح کلیدی وجود دارد که باید به آنها با دیده تردید نگاه شود. آشکارترین نوع شکست، «شکست جعلی» است. نوع دوم هم «شکست ضعیف» است. ما همواره باید از این دو نوع شکست دوری کنیم.

باید به خاطر داشت که نتیجه شکست، نشان دهنده نوع آن نیست. بلکه ساختاری که منتهی به شکست می شوند، نشان دهنده قدرت شکست است.

در ادامه گفتگویمان برخی از مهمترین الگوهای مطرح در آموزش پرایس اکشن را معرفی خواهیم کرد.

کندل برگشتی

کندل برگشتی به دو صورت «صعودی» و «نزولی» وجود دارد. کندل صعودی برگشتی به زیر «LOW» کندل قبلی رفته و بالاتر از آن بسته می شود و کندل برگشتی نزولی به بالای «HIGH» کندل قبلی رفته و پایین تر از آن بسته می شود.

در حالت صعودی یک حمایت زیر «LOW» کندل قبلی پدیدار می شود و چون بالاتر از آن بسته شده نشان از قوی بودن و نشانه برگشت خواهد بود. در حالت دوم که نزولی است در بالای «HIGH» کندل قبلی با مقاومت مواجه می شویم.

با توجه به این که پایین تر از «HIGH» کندل قبل بسته می شود نشان از قوی بودن دارد. بنابراین، توجه به اینکه که نسبت به کندل قبلی کجا بسته شود اهمیت زیادی دارد.

در این حالت باید بالای کندل برگشتی صعودی اقدام به خرید و در پایین کندل برگشتی نزولی اقدام به فروش کرد.

آموزش پرایس اکشن 

کندل برگشتی کلیدی

در ادامه ماجرای آموزش پرایس اکشن به «کندل برگشتی کلیدی» می رسیم. این کندل، نشان دهنده برگشت روند است. در حالت صعودی زیر «LOW» کندل قبلی باز شده و بالای «HIGH» کندل قبلی بسته می شود، در حالت نزولی نیز بالای «HIGH» کندل قبلی باز شده و پایین «LOW» کندل قبلی بسته می شود.

در حالت نزولی، شاهد نشانه قدرتمندی از روند نزولی هستیم. اگر این الگو در محدوده حمایتی تشکیل شود علاقه به برگشت بازار را نشان می دهد و اگر در محدوده مقاومتی تشکیل شود به معنی برگشت به روند نزولی خواهد بود.

بنابراین، برای استفاده از این الگو، باید بالای کندل برگشتی کلیدی اقدام به خرید و پایین آن اقدام به فروش کنید.

آموزش پرایس اکشن

کندل درمانده

نکته مهم در این کندل، وجود گپ در زمان شکل گیری است. این کندل در حالت صعودی با گپ در پایین کندل قبلی تشکیل شده، به بالا آمده و نزدیک کندل قبلی بسته می شود. در حالت نزولی نیز در بالا تشکیل شده، به پایین می آید و نزدیک کندل قبلی بسته می شود.

اگر به دنبال تشخیص سریع این الگو هستید، به دنبال گپ های پر نشده بگردید که با حجم بالایی از معامله همراه می شوند. جهت استفاده از این الگو باید در بالای کندل صعودی اقدام به خرید و پایین آن اقدام به فروش کنید.

آموزش پرایس اکشن

پین بار

پین بار، دروغگویی بازار را به ما نشان می دهد. این بدان معنا است که قیمت در بازار به سطح ویژه ای می رسد و سپس تمام مسیر پیموده را بر می گردد.

یعنی بازار در ابتدا به ما دروغ گفته است. ما با بسته شدن پین بار ما می فهمیم که بازار مسیر را اشتباهی رفته و حالا به مسیر درست برگشته است.

پین بار از یک بدنه کوچک به همراه دنباله بزرگ تشکیل شده است. باکس این کندل کوچک و دم آن بلند است. دم پایینی نیز بخش زیادی از این کندل را تشکیل می دهد. البته در حالتی که نزولی باشد دم بالایی بخش بیشتری از کندل را تشکیل خواهد داد.

این دم بلند، محدوده مقاومتی یا حمایتی نزدیک خود را می شکند و معمولا باعث اشتباه معامله گران می شود. کار درست آن است که برای استفاده از این الگو، بالای پین بار صعودی اقدام به خرید و پایین پین بار نزولی اقدام به فروش کنید.

آموزش پرایس اکشن

 

 دو کندل برگشتی

این الگو دو کندل کنار هم است که در جهت های مختلفی بسته می شوند. در حالت صعودی، ابتدا یک کندل قوی نزولی تشکیل شده است که بعد از آن یک کندل قوی صعودی دارید. در حالت نزولی، یک کندل قوی صعودی داریم که پس از آن یک کندل قوی نزولی تشکیل می شود.

در این حالت ها اولین کندل، نشان از قدرت نزولی و دومین کندل نشان دهنده قدرت صعودی است. در این الگو هم شاهد برگشت خواهیم بود.

در الگوی صعودی این برگشت از یک حمایت و در الگوی نزولی، برگشت از مقاومت را خواهیم داشت. برای استفاده از این الگو باید در حالت صعودی بالای دو کندل اقدام به خرید و در حالت نزولی پایین دو کندل اقدام به فروش کرد.

یکی از ساده ترین راه های تشخیص این الگوی بازگشتی، بررسی نمودار بالاتر است. همان طور که در بالا هم گفته شد، اگر در نمودار پایین تر – ۱۵ دقیقه – الگوی دو کندل بازگشتی ظاهر شود، باید در نمودار بالاتر – ۳۰ دقیقه – الگوی پین بار دیده شود.

ظاهر الگوی دو کندل بازگشتی به معامله گر نشان می دهد که نبرد سختی میان خریداران و فروشندگان در جریان است. به ویژه وقتی که دو کندل بزرگ قیمتی در خلاف جهت یکدیگر و پشت سر هم تشکیل می شوند.

درست همانند الگوی پین بار، این الگو نشان گر وضعیتی است که بازار، قیمت های بالاتر یا پایین تر را قبول ندارد. به همین خاطر، قیمت در جهت خلاف کندل اول حرکت می کند.

این الگو به راحتی با الگوی کندل پوششی اشتباه گرفته می شود. باید دقت کرد که در این الگو نیازی نیست که حتما کندل دوم، کندل قبلی خود را به طور کامل پوشش دهد.

آموزش پرایس اکشن

سه کندل برگشتی

این الگو در ادامه الگوی بالا، در حالت صعودی شامل یک کندل نزولی، یک کندل دارای سقف پایین تر، کف پایین تر و یک کندل صعودی دارای کف بالاتر و بسته شدن بالای کندل دوم است.

در حالت نزولی نیز شامل یک کندل صعودی، یک کندل دارای سقف بالاتر، کف بالاتر و سپس یک کندل دارای سقف پایین تر و بسته شدن پایین کندل دوم است.

این الگو نیز نشان از برگشت دارد و با توجه به وجود کندل سوم از درصد اطمینان بالاتری برخوردار است.

بنابراین، برای استفاده باید در حالت صعودی بالای آخرین کندل اقدام به خرید و در حالت نزولی نیز پایین آخرین کندل اقدام به فروش کنید.

آموزش پرایس اکشن

پولبک سه کندلی

بخش مهم بعدی در آموزش پرایس اکشن، آشنایی با «الگوی پولبک سه کندلی» است. در این الگو شاهد سه کندل نزولی در پولبک های صعودی یا کندل های صعودی در پولبک های نزولی هستیم. شناسایی این الگو به راحتی انجام می گیرد. برخلاف الگوهای بالا که نشان از برگشت روندها بود، این الگو حاکی از ادامه روند است.

بنابراین، برای استفاده از آن باید در روندهای صعودی منتظر سه کندل متوالی نزولی بوده و در بالای کندل صعودی بعدی اقدام به خرید کنید. در روندهای نزولی نیز باید منتظر سه کندل صعودی بوده و سپس پایین کندل نزولی اقدام به فروش کنید.

کندل داخلی

این کندل در محدوده کندل قبلی خود تشکیل شده و از آن خارج نمی شود. در واقع، کندل دوم نسبت به کندل قبلی خود کف بالاتر و سقف پایین تری دارد.

برای استفاده از آن باید زمانی که الگو از پایین یا بالای کندل دوم شکسته می شود اقدام به خرید کنید. فقط دقت داشته باشید که باید روند معامله را تشخیص دهید و در جهت روند وارد شوید. نکته مهم در این الگو «شکست» آن است.

این کندل ها، دوره ای از نوسان و تعادل را در بازار نشان می دهند. احتمالا اینساید بار نمودار روزانه در نمودارهای یک ساعته و نیم ساعته شبیه مثلث باشد.

معمولا این الگو حرکت قوی را در بازار به راه می اندازد. چون نشان دهنده استراحت بازار قبل از حرکت بعدی است. با این حال، اگر در سطوح کلیدی بازار، مثل حمایت یا مقاومت شکل بگیرد می تواند سیگنال بازگشتی قوی را ایجاد کند.

آموزش پرایس اکشن

الگوی شکست جعلی کندل داخلی

گاهی وقت ها الگوهای حرکات قیمتی سیگنال های غلط صادر می کنند. در این الگو، ابتدا سیگنال اینسایدباری برای معامله صادر می شود، اما این سیگنال جعلی است.

در واقع ابتدا الگوی اینسایدبار – کندل داخلی – ظاهر می شود و اوج یا کف کندل مادر شکسته می شود. با این حال، کندل شکست دوباره در خلاف جهت برمی گردد و در محدوده الگوی اینسایدبار بسته می شود که در نتیجه، شکست جعلی در الگو روی می دهد.

شکست جعلی در این الگو می تواند یک کندل پین بار «Pin bar» باشد. یعنی دنباله کندل پین بار در خارج از محدوده کندل مادر قرار گرفته ولی بدنه پین بار در محدوده کندل مادر یا کندل اینسایدبار بسته شده است.

ظاهر دیگر این الگو می تواند به این شکل باشد: «الگو از دو کندل تشکیل شده است؛ کندل اول در خارج از دامنه کندل مادر بسته شده و بعد با تشکیل شکست جعلی به محدوده کندل مادر برگشته است.»

الگوهای شکست جعلی در معاملات و استراتژی های حرکات قیمتی نقش بسیار مهمی دارند. به کمک الگوهای شکست جعلی می توان از سیگنال های نادرست در امان ماند.

کندل خارجی

این الگو برخلاف حالت قبل از کندل قبلی خود تجاوز می کند، کف پایین تر و سقف بالاتری تشکیل می دهد که نشان از قدرت در هر دو طرف معاملات است. در اینجا نیز با توجه به معنی الگو باید منتظر شکست و تشکیل کندل بعدی باشید.

هر چه اندازه کندل پوششی بزرگتر باشد، سیگنال قوی تر است. این موضوع نشان می دهد که بازار برای ادامه مسیر در جهت کندل پوششی آماده است. همچنین، هر چه تعداد کندل هایی که توسط کندل دوم پوشش داده می شوند بیشتر باشد، قدرت الگو هم بیشتر خواهد بود.

الگوی کندل پوششی معمولا به دفعات زیاد در بازار ظاهر می شود. شما با استفاده از مطالب این بخش می توانید از میان الگوهای ظاهر شده، بهترین و محتمل ترین سیگنال را انتخاب کنید.

این موضوع به شما کمک می کند تا تعداد معاملات موفق خود را افزایش دهید.

آموزش پرایس اکشن

الگوی 7 کندل

در این الگو شاهد تشکیل 7 کندل هستیم که کندل آخرین کوچک ترین کندل متوالی است. این کندل ها در سطوح مختلفی از تشکیل سقف ها و کف ها هستند و مانند الگوی کندل داخلی نشان از برگشت روند دارند. در ادامه آن احتمالا شاهد شکست به سمت بالا یا پایین خواهیم بود.

بنابراین برای استفاده از آن بالای شکست ایجاد شده در روندهای صعودی اقدام به خرید و در روندهای نزولی پایین شکست های ایجاد شده اقدام به فروش کنید. با توجه به مطالب گفته شده، امیدوار هستیم که آموزش پرایس اکشن را جدی بگیرید.

ادامه مطلب
قرارداد هوشمند
قرارداد هوشمند چگونه کار می کند؟ و در چه مواردی می توان از آن استفاده کرد؟

چرا باید از قرارداد هوشمند بیشتر بدانیم؟

سال 2021 است – حتی کسانی که با بلاک چین آشنایی ندارند احتمالاً نام اتریوم را شنیده اند. اتریوم دومین ارز رمزنگاری شده با بیش از 44 میلیارد دلار ارزش کل بازار است. هر شخصی برای درک کامل اتریوم، باید به درستی درک کند که قرارداد هوشمند چیست.

اتریوم فقط یک ارز نیست. در واقع اتریوم یک پلت فرم است که اجازه می دهد تا سایر برنامه های بلاک چین بر روی آن ساخته شود. سیستم عامل اتریوم از ارزی به نام Ether استفاده می کند که برای پرداخت معاملات استفاده می شود.

بلاکچین اتریوم مانند بلاکچین بیت کوین کار می کند. شبکه ای از رایانه ها (یا گره ها) نرم افزاری را اجرا می کنند که معاملات در شبکه را تأیید می کند.

اتر بیشتر از اینکه یک ارز رمزپایه معمولی باشد، مانند یک سوخت کار می کند. به همان روشی که برای اتومبیل خود به بنزین یا گازوئیل احتیاج دارید، برای اجرای قراردادهای هوشمند و برنامه های موجود در بلاک چین اتریوم به Ether نیز نیاز دارید.

به دلیل رشد محبوبیتی که اتریوم دیده است (این امر با مراجعه به هر پلتفرم صرافی ارز های دیجیتال مشهود است) این سوال که، “قرارداد هوشمند چیست؟” اخیراً به یکی از سوالات پرسیده شده در فضای رمزنگاری تبدیل شده است.

توجه: اگر اتفاقاً مقادیر زیادی سکه ETH دارید، باید مطمئن شوید که آن ها را در کیف پول های ارز رمزنگاری شده امن نگهداری می کنید. گزینه های پیشنهادی شامل Ledger Nano S، Coinbase و Trezor Model T هستند.

با این حال، اگر هنوز آن را ندارید و می خواهید خرید کنید، توصیه می شود این کار را از طریق Simplex انجام دهید – روشی سریع و مطمئن برای خرید ارزهای رمزپایه با کارت اعتباری خود.

بنابراین، قرارداد هوشمند چیست؟ خوب، بیایید نگاهی عمیق تر بیاندازیم.

معرفی کلی قرارداد هوشمند

قرارداد هوشمند

هدف این راهنما کمک به شما در درک اینکه قرارداد هوشمند چیست و قراردادهای هوشمند چگونه کار می کنند، می باشد.

ما با علم به اینکه که “قراردادهای هوشمند” در ابتدا گیج کننده به نظر می رسند. معتقد هستیم که وقتی آن ها را توضیح دادیم، آن ها ساده تر از آن چیزی هستند که فکر می کنید.

در پایان این مقاله،  شما خواهید فهمید که چگونه و چرا قراردادهای هوشمند آغاز به کار کردند، کدی که استفاده می کنند چیست، چگونه می توان از آن استفاده کرد و چرا این موضوع می تواند جامعه را برای همیشه تغییر دهد!

قبل از اینکه به موارد فنی بیشتری بپردازیم، مهم است که در مورد تاریخچه قراردادهای هوشمند صحبت کنیم. دانستن دلیل و چگونگی ایجاد قراردادهای هوشمند درک اهداف آن در دنیای بلاک چین را آسان می کند.

چه زمانی قراردادهای هوشمند اختراع شده است؟

در سال 1994، نیک سابو (یک رمزنگار) به این ایده رسید که می تواند قراردادها را به صورت کد رایانه ای ایجاد کند. این قرارداد در صورت تحقق برخی شرایط به طور خودکار فعال می شود. این ایده می تواند به طور بالقوه نیاز به شرکت های شخص ثالث مورد اعتماد (مانند بانک ها) را برطرف کند.

ولی چرا؟ پاسخ ساده است – زیرا هنگام انجام معامله دیگر نیازی به شخص ثالث مورد اعتماد ندارید. در عوض، قراردادها (یا معاملات) در یک شبکه قابل اعتماد که کاملاً توسط رایانه ها کنترل می شود، خود به خود اجرا می شوند.

ایده جالبی است، درست است؟ سابو سال ها روی این ایده کار کرد و حتی کتابی به نام “قراردادهای هوشمند: ایجاد بلوک برای بازارهای دیجیتال آزاد” نوشت. مشکل این بود که در سال 1994، فناوری بلاکچین وجود نداشت.

اما اکنون شرایط فرق می کند!

در سال 2009، بیت کوین اولین استفاده از فناوری بلاک چین را معرفی کرد. در سال 2015، اتریوم توسط یک جوان باهوش به نام Vitalik Buterin تاسیس شد و اولین کاربرد قراردادهای هوشمند را معرفی کرد.

قرارداد هوشمند چیست؟

قرارداد هوشمند

ما فقط نمی خواهیم به شما درمورد اینکه یک قرارداد هوشمند چیست مطالبی بیاموزیم، درواقع انتظار داریم که اطلاعات داده شده را به خاطر بسپارید. بنابراین، برای انجام این کار، ما سه نکته اساسی را برجسته کردیم که باید آن ها را بخوانید و سعی کنید به یاد بیاورید که قرارداد هوشمند چیست:

  • قرارداد هوشمند توافقی بین دو نفر به صورت کد رایانه است. آن ها بر روی بلاک چین اجرا می شوند، بنابراین در یک پایگاه داده عمومی ذخیره می شوند و قابل تغییر نیستند.
  • تراکنش هایی که در یک قرارداد هوشمند اتفاق می افتد توسط بلاکچین پردازش می شوند، به این معنی که می توانند بدون شخص ثالث به طور خودکار ارسال شوند. این یعنی کسی نیست که به او اعتماد کند!
  • معاملات فقط در صورت تحقق شرایط توافق انجام می شوند – شخص ثالثی وجود ندارد، بنابراین مشکلی در مورد اعتماد وجود ندارد.

قرارداد هوشمند چگونه کار می کند؟

قرارداد هوشمند

بله، حالا زمان مناسبی است که به این سوال مهم بپردازیم. پس قراردادهای هوشمند چگونه کار می کنند؟

برای یافتن پاسخ، بیایید با بررسی چگونگی استفاده از قرارداد هوشمند شروع کنیم:

بیایید تصور کنیم که جان می خواهد خانه مایک را بخرد. این توافق نامه با استفاده از یک قرارداد هوشمند در بلاک چین اتریوم شکل می گیرد. این قرارداد هوشمند حاوی توافق نامه ای بین جان و مایک است.

در ساده ترین شرایط، توافق نامه به شرح زیر خواهد بود: هنگامی که جان به مایک 300 اتر بپردازد، پس از آن جان صاحب خانه خواهد شد”.

هنگامی که این قرارداد هوشمند منعقد شد، نمی توان آن را تغییر داد. به این معنی که جان می تواند برای پرداخت هزینه مایک 300 اتر برای خانه احساس امنیت کند.

بدون استفاده از قرارداد هوشمند در این سناریو، مایک و جان مجبور به پرداخت هزینه های زیادی به شرکت های شخص ثالث هستند. از جمله بانک، یک وکیل و یک کارگزار خانه.

عالی است، درست است؟ دیگر کمیسیون و تأخیر در انتظار یک وکیل و دلال برای رسیدگی به توافق نامه وجود ندارد! این فقط یکی از نمونه های بسیاری است که می توان از قرارداد هوشمند استفاده کرد.

قراردادهای هوشمند پس از تحقق شرایط توافق نامه به طور خودکار اجرا می شوند. این بدان معناست که نیازی به شخص ثالثی مانند بانک، کارگزار یا دولت نیست.

چه طور ممکن است؟

همانطور که قبلا ذکر شد، ما فناوری بلاک چین را داریم که باید از آن ها تشکر کنیم. به دلیل فناوری بلاک چین، ما می توانیم قراردادهای هوشمند را غیرمتمرکز کنیم تا عادلانه و بی نیاز از اعتماد باشند. منظور از تمرکززدایی این است که آن ها توسط یک حزب مرکزی کنترل نمی شوند (مانند بانک، کارگزار یا دولت و غیره).

بلاک چین یک پایگاه داده مشترک است که توسط بسیاری از رایانه ها (به نام “گره”) متعلق به افراد مختلف اداره می شود. به همین دلیل، هیچ یک از افراد یا شرکت ها نمی توانند آن را کنترل کنند.

این بدان معنی است که هک کردن آن تقریباً غیرممکن است – اگر هکر بخواهد به بلاکچین یا قراردادهای هوشمندی که بر روی آن قرار دارند حمله کند، باید بیش از نیمی از گره ها را هک کند.

بنابراین، قراردادهای هوشمند می توانند با خیال راحت و اتوماتیک اجرا شوند، بدون اینکه کسی بتواند آن ها را تغییر دهد! اکنون شما حتی بیشتر در مورد اینکه یک قرارداد هوشمند چیست می دانید!

قراردادهای هوشمندی که در حال حاضر وجود دارند به طور عمومی برای چه مواردی استفاده می شود؟

قرارداد هوشمند

همانطور که قبلاً گفتیم، فروش خانه مایک و جان تنها سناریویی نیست که در آن می توان از قراردادهای هوشمند استفاده کرد. از قراردادهای هوشمند می توان برای هر نوع معامله ای استفاده کرد – لازم نیست لزوما مالی باشد.

این امکان برای قراردادهای هوشمند بی پایان است. آنها در حال حاضر برای تجارت و خدمات مالی، بیمه، مجوز اعتبار، مراحل قانونی و حتی برای توافق نامه های تأمین مالی سرمایه  استفاده می شوند.

بیایید بررسی کنیم که چگونه قراردادهای هوشمند قبلاً به سود برخی صنایع خاص بوده و چه سود دیگری برای صنایع دیگر خواهد داشت… .

شرکت های بیمه

دو شرکت بیمه، اطلس بیمه در مالت و آکسا در فرانسه، قراردادهای هوشمندی را در سال 2017 آزمایش کردند. آن ها نمونه های اولیه ای از این قرارداد ها را امتحان کردند که در صورت تأخیر پروازهای مشتریان آن ها، به مشتریان هواپیمایی جریمه پرداخت کند.

بیایید یک مثال ببینیم:

جان در شرف پرواز از NYC به لس آنجلس است. او ارز رمزنگاری شده 5 دلاری را به قرارداد هوشمند بیمه Axa می فرستد و شماره پرواز خود را ارائه می دهد. Axa نیز ۹۵ دلار برای قرارداد هوشمند می فرستد. بنابراین، 100 دلار در قرارداد هوشمند وجود دارد.

اگر پرواز جان به موقع باشد، 100 دلار از قرارداد هوشمند به AXA ارسال می شود. اما اگر هواپیما دیر کند، 100 دلار از طریق قرارداد هوشمند برای جان ارسال می شود. همه چیز اتوماتیک است.

این موضوع باعث صرفه جویی در وقت و هزینه زیادی می شود. این کار هم چنین بدان معناست که جان نیازی به اعتماد ندارد که AXA در صورت تأخیر پرواز، مبلغ توافق شده را به او پرداخت خواهد کرد – او می داند که اگر دیر شود، قرارداد هوشمند فوراً غرامت (100 دلار) وی را ارسال می کند.

سیستم های بهداشتی

سیستم های بهداشتی از قراردادهای هوشمند برای ثبت و انتقال ایمن داده ها استفاده می کنند.

ما قبلاً می توانیم نمونه هایی از قرارداد های هوشمند را که در صنعت پزشکی توسط افرادی مانند EncrypGen استفاده می شود، مشاهده کنیم. این موضوع یک برنامه کاربردی است که از قراردادهای هوشمند برای انتقال داده های بیمار به روشی ایمن استفاده می کند و اجازه دسترسی به اشخاص ثالث را نمی دهد.

به این ترتیب، بیماران اطلاعات خود را کنترل می کنند. اگر محققان می خواهند از داده های بیمار استفاده کنند، باید هزینه آن را پرداخت کنند. نه تنها این، بلکه بیمار باید انتخاب کند که آیا می خواهد آن را به آنها بفروشد یا نه.

دولت ها

قرارداد هوشمند

برای دولت ها، قراردادهای هوشمندی که در بلاک چین اجرا می شوند، می توانند سیستم های رأی دهی را کاملاً بی نیار از اعتماد و بسیار امن تر کنند.

برنامه هایی مانند FollowMyVote از قراردادهای هوشمند و فناوری بلاک چین برای محافظت از آرا در برابر تقلب استفاده می کنند. وقتی تراکنش رأی گیری در بلاک چین نوشته می شود، نمی توان آن را تغییر داد. وقتی رأی گیری تمام شد، قرارداد هوشمند توکن را به آدرسی ارسال می کند که نشان دهنده برنده رأی است.

به این ترتیب، رای گیری همیشه عادلانه است، به این معنی که برنده همیشه درست است.

مدیریت کسب و کار

مشاغل می توانند به شکل زیادی از قراردادهای هوشمند بهره مند شوند. آن ها می توانند به جای پرداخت حقوق به کارمندان برای اجرای حقوق و دستمزد، از قراردادهای هوشمند استفاده کنند.

مشاغل فقط می توانند یک قرارداد هوشمند تنظیم کنند که می گوید وقتی تاریخ مشخصی فرا می رسد، تجارت ۲ اتر به john ارسال می کند. این بدان معناست که جان همیشه به موقع حقوق خود را دریافت می کند و هیچ وقت دستمزد کمتری دریافت نخواهد کرد.

مزایای این موضوع برای کارفرما هم به این دلیل است که همه کارها خودکار است و باعث صرفه جویی در وقت و هزینه آنها می شود!

ICO ها

قرارداد هوشمند

اگر می خواهید پروژه خود را که از بلاک چین استفاده می کند شروع کنید، همانطور که قبلاً دیدیم می توانید پروژه خود را روی بلاک چین اتریوم بسازید. با این حال، شما نیاز به مقداری پول خواهید داشت!

چگونه می خواهید پول مورد نیاز خود را بدست آورید؟ به ICO خوش آمدید

ICO (عرضه اولیه سکه) یک سیستم سرمایه گذاری جمعی برای برنامه های جدیدی است که از فناوری بلاک چین استفاده می کنند. شما یک قرارداد هوشمند و توکنی برای آن قرارداد هوشمند ایجاد می کنید. بیایید تصور کنیم اسم رمز ارز شما ABC باشد.

شما می خواهید 10۰۰۰000 دلار برای شروع پروژه و ساخت برنامه خود جمع كنید – بیایید تصور كنیم كه 10۰۰۰000 $ برابر با 1۰۰۰0 Ether است. شما تصمیم می گیرید که 100000 توکن ABC را در قرارداد هوشمند قرار دهید و ارزش هر رمز ABC برابر با 0.1 اتر باشد.

به این ترتیب، اگر همه 100000 توکن ABC را بفروشید، ۱۰۰۰۰ اتر مورد نیاز شما را خواهید داشت.

اکنون، در کد قرارداد هوشمند، چیزی مانند این را خواهید نوشت: اگر 0.1 ETH به قرارداد هوشمند ارسال شود، سپس قرارداد هوشمند 1 ABC را به آدرسی که 0.1 ETH را ارسال کرده است، بفرستد. به این ترتیب، افرادی که به ICO کمک می کنند همیشه مقدار مناسب توکن ABC را دریافت می کنند.

یاد آوردی: بسیار مهم است که ارزهای رمزنگاری شده خود را در کیف پول های امن نگه دارید. بهترین گزینه های پیشنهادی  Ledger Nano S Coinbase  و Trezor است.

چرا مردم مایل به خرید رمز ABC هستند؟

قرارداد هوشمند

دو دلیل متداول در خرید توکن از ICOs:

  • هنگامی که توکن ساخته شد می توانید از آن استفاده کنید.
  • ممکن است با محبوبیت بیشتر پروژه، قیمت توکن افزایش یابد.

شما می توانید ICO ها را به عنوان نسخه بلاک چین Kickstarter در نظر بگیرید. تفاوت اصلی این است که کل فرآیند فروش گسترده را به روشی ایمن خودکار می کند.

چگونه قراردادهای هوشمند ایجاد می شود؟

قراردادهای هوشمند را می توان بر روی چندین سیستم عامل بلاک چین، از جمله اتریوم و NEO منعقد کرد. از آنجا که اتریوم محبوب ترین انتخاب برای توسعه دهندگان است، ما در مورد قراردادهای هوشمند اتریوم به شما می گوییم.

قراردادهای هوشمند با استفاده از زبان برنامه نویسی اصلی اتریوم، به نام Solidity، ایجاد می شوند.

اگر می خواهید Solidity را یاد بگیرید، می توانید از این لینک استفاده کنید:  https://www.bitdegree.org/course/learn-solidity-space-doggos

نتیجه

از مثال هایی که ذکر کردیم می توانید ببینید که قراردادهای هوشمند در حال حاضر جایگزین واسطه ها شده اند. ما همچنین پتانسیل این برنامه برای کاربرد های آینده را دیدیم – فروش خانه جان و مایک را به یاد می آورید؟ آن ها به یک آژانس املاک، وکیل یا بانک نیاز نداشتند. درست است؟

بنابراین، اگر قراردادهای هوشمند هدف خود را برآورده کنند، شاید ما روزی در جهانی زندگی کنیم که عاری از واسطه ها باشد.

پس چه اتفاقی می افتد؟

بهترین چیز در مورد نداشتن واسطه این واقعیت است که ما در هزینه های زیادی صرفه جویی می کنیم. نه تنها این، بلکه دیگر نیازی به اعتماد به کسی نخواهیم داشت.

یک نقطه ضعف بالقوه نیز وجود دارد: افراد ممکن است شغل خود را از دست بدهند. واسطه یک شخص واقعی است، دقیقاً مثل من و شما. چرا کسی به کارمندی هزینه پرداخت می کند تا کاری را انجام دهد که خودش می تواند با استفاده از قرارداد هوشمند به صورت رایگان انجام دهد؟ قطعا این کار را انجام نمی دهد.

مطمئناً، هیچ کس نمی داند که در آینده چه چیزی در انتظار آن ها است. تنها کاری که می توانیم انجام دهیم حدس زدن و پیش بینی است، اما باید برای همه نتایج احتمالی آماده باشیم.

بنابراین، همانطور که می بینید، قراردادهای هوشمند می توانند جهان را به مکانی بهتر و بدون کارمزد تبدیل کنند. این می تواند تقلب، تأخیر و هزینه کلی بسیاری از موارد را کاهش دهد. با این حال، با پیشرفت بیشتر فناوری، نیاز به مشاغل خاص را برطرف می کنیم. اکنون که این راهنما را خواندید، باید از پاسخ دادن به این سوال طلایی که “قرارداد هوشمند چیست؟ ” احساس راحتی کنید.

اگر پس از خواندن این راهنما، تصمیم به خرید سکه های ETH گرفتید، توصیه می شود این کار را از طریق Simplex انجام دهید – پردازش پرداخت بدون تقلب. به شما امکان می دهد در چند مرحله آسان رمزنگاری را با کارت اعتباری خود خریداری کنید.

همچنین، مطمئن شوید که یک کیف پول رمزنگاری قابل اعتماد مانند Ledger Nano S، Coinbase و Trezor انتخاب کرده اید.

ادامه مطلب
سوئینگ تریدینگ
سوئینگ تریدینگ (Swing Trading) چیست؟ هرآنچه که باید بدانید

معرفی سوئینگ تریدینگ (Swing trading)

سوئینگ تریدینگ یا معاملات نوسانی (Swing trading)، انواعی از معامله است که در آن تلاش بر این است که سودهای کوتاه مدت تا میان مدت از یک سهام (یا هر ابزار مالی) طی چند روز تا چند هفته بدست بیاید. معامله گران در این نوع از تجارت در درجه اول از تحلیل تکنیکال برای جستجو و یافتن فرصت های تجاری استفاده می کنند.

این معامله گران ممکن است علاوه بر تجزیه و تحلیل روند و الگوهای قیمت، از تحلیل بنیادی نیز استفاده کنند.

به طور معمول، سوئینگ تریدینگ شامل نگه داشتن موقعیتی طولانی یا کوتاه برای بیش از یک جلسه معاملاتی است، اما این زمان معمولاً کمتر از چند هفته یا چند ماه است. این یک بازه زمانی کلی است؛ زیرا برخی معاملات ممکن است بیش از دو ماه طول بکشد، با این وجود برخی از معامله گران ممکن است آن ها را معاملات نوسانی بدانند.

معاملات نوسانی نیز می تواند در طی یک جلسه معامله انجام شود، اگرچه این نتیجه ای نادر است که در شرایطی بسیار بی ثبات حاصل می شود.

هدف از انجام معاملات نوسانی تسلط بر قسمتی بزرگ از تغییرات چشمگیر قیمت است. در حالی که برخی از معامله گران به دنبال سهام هایی با حرکات بی ثبات هستند، ممکن است برخی دیگر سهام با ثبات تری را ترجیح دهند. در هر صورت، معاملات نوسانی فرآیندی است که طی آن مشخص می شود قیمت یک دارایی به کدام سمت حرکت خواهد کرد، سرمایه به موقعیت جدیدی انتقال می یابد و در صورت تحقق مثبت حرکات انجام شده، سود کسب می شود.

معامله گران موفق در سوئینگ تریدینگ فقط به دنبال تسلط بر یک قسمت از حرکت پیش بینی شده قیمت هستند و پس از آن به سراغ فرصت های بعدی می روند.

محبوبیت سوئینگ تریدینگ به چه اندازه است؟

محبوبیت Swing trading

معاملات نوسانی یکی از محبوب ترین اشکال تردینگ فعال است، جایی که معامله گران با استفاده از اشکال مختلف تجزیه و تحلیل تکنیکال به دنبال فرصت های میان مدت هستند. اگر به معاملات نوسانی علاقه مند هستید، باید در حوزه تحلیل تکنیکال دانش کسب کنید.

بسیاری از معامله گران، سوئینگ تریدینگ را بر اساس ریسک/پاداش ارزیابی می کنند. آن ها با آنالیز نمودار یک دارایی، تعیین می کنند که چه زمانی وارد شوند، کجا جلوی ضرری را بگیرند و سپس پیش بینی می کنند که کجا کسب سود کرده و خارج شوند.

برای مثال، اگر با از دست دادن 1 دلار به ازای هر سهم 3 دلار سود کسب کنند، این یک نسبت ریسک/پاداش مطلوب است.

از طرف دیگر، به خطر انداختن 1 دلار برای به دست آوردن 1 دلار یا فقط به دست آوردن 0.75 دلار، چندان مطلوب نیست.

معامله گران سوئینگ تریدینگ به دلیل کوتاه مدت بودن معاملات، در درجه اول از تحلیل تکنیکال استفاده می کنند. همانطور که گفته شد، می توان از تحلیل بنیادی نیز برای تقویت آنالیزها استفاده کرد. به عنوان مثال، اگر معامله گر وضعیتی صعودی را در سهام مشاهده کند، ممکن است بخواهد بررسی کند که آیا اصول اولیه دارایی مطلوب به نظر می رسد یا در حال بهبود است.

معامله گران سوئینگ تریدینگ اغلب در نمودارهای روزانه به دنبال فرصت می گردند و به همین منظور ممکن است نمودارهای 1 ساعته یا 15 دقیقه ای را مشاهده کنند تا یک ورود دقیق، توقف ضرر و سطوح سودآور را پیدا کنند.

مزیت های معاملات نوسانی

  • نسبت به معاملات روزانه (Day trading) به زمان کمتری برای انجام یک معامله نیاز دارد.
  • با در دست گرفتن عمده نوسانات بازار، پتانسیل سود کوتاه مدت را به حداکثر می رساند.
  • معامله گران می توانند به صورت انحصاری به تحلیل تکنیکال و ساده کردن روند معاملات اعتماد کنند.
  • امکان استفاده کارآمدتر از سرمایه و بازده بالاتر وجود دارد.

معایب معاملات نوسانی

  • موقعیت های تجاری در معرض ریسک بازار یک شبه و آخر هفته هستند.
  • برگشت ناگهانی بازار می تواند ضررهای قابل توجهی به همراه داشته باشد.
  • معامله گران سوئینگ تریدینگ معمولاً ترندهای بلند مدت را به نفع حرکات کوتاه مدت بازار از دست می دهند.
  • کارمزد بالاتر و نوسانات نیز بیشتر است.

استراتژی های معاملات نوسانی

Swing trading

یک معامله گر در سوئینگ تریدینگ تمایل دارد که به دنبال الگوهای نموداری چند روزه باشد. برخی از الگوهای متداول شامل حرکت متوسط ​​کراس اوورها، الگوی فنجان و دسته، الگوی سر و شانه ، پرچم ها و مثلث ها هستند. شمعدان های معکوس کلیدی نیز ممکن است علاوه بر سایر شاخص ها برای ایجاد یک طرح تجاری جامع استفاده شوند.

در نهایت، هر معامله گر در این نوع از معاملات برنامه و استراتژی طراحی می کند که به او در بسیاری از معاملات برتری می دهد که شامل جستجوی ستاپ های معامله است که می تواند حرکات قابل پیش بینی در قیمت دارایی را شناسایی کند. این کار آسان به نظر نمی رسد؛ زیرا هیچ استراتژی همیشه کارساز نیست. هرچه ریسک/ پاداش یک استراتژی تجاری مطلوب تر باشد، نیاز به برد در اکثر معاملات برای کسب سود، کمتر می شود.

مثالی واقعی از معامله نوسانی در شرکت اپل

Swing trading

نمودار بالا دوره ای را نشان می دهد که اپل (Apple) یک حرکت بزرگ قیمتی را تجربه کرده است. به دنبال آن، یک الگوی فنجان و دسته کوچک که اغلب نشان دهنده تداوم افزایش قیمت است که در صورت حرکت سهام به سمت بالای دسته فنجان اتفاق می افتد. بنابراین:

  • قیمت از دسته فنجان بالاتر می رود و متحرک خرید احتمالی حدود 192.70 دلار می شود.
  • محل احتمالی برای جلوگیری از ضرر زیر دسته فنجان است که با مستطیل مشخص شده که حدود 187.50 دلار است.

به غیر از ریسک/ پاداش، معامله گر می تواند از روش های خروج دیگری مانند انتظار برای پایین آمدن قیمت نیز استفاده کند.

برنامه روزانه یک معامله گر نوسان چیست؟

معامله گر نوسان سوئینگ تریدینگ

معامله نوسانی ترکیبی از تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی است که با کمک آن می توان حرکات چشمگیر قیمت را شناسایی کرد. انجام این دست از معاملات برای یک معامله گر خرده فروشی معمولی دشوار است.

تریدرهای حرفه ای بر خلاف تجربه، قدرت و اطلاعات زیادی که دارند کمیسیون کمتری می پردازند، اما با همه اینا توسط مواردی در محدودیت هستند، از جمله؛ چیزهایی که اجازه خرید و فروش آنها را دارند، ریسکی که می توانند بپذیرند و نیز سرمایه زیادی که دارند. سازمان های بزرگ معاملات بسیار بزرگی انجام می دهند و به این طریق به سرعت وارد بازار سهام و از آن خارج می شوند.

تریدرهای آگاه می توانند از شرایط موجود استفاده کنند تا به طور مداوم در بازار سود کسب کنند. در اینجا یک استراتژی روتین برای یک معامله نوسانی خوب وجود دارد که کمک می کند در فعالیت های تجاری خود موفق باشید.

1- پیش بازار (Pre-market)

سوئینگ تریدرها به طور معمول روز خود را از 6 صبح، درست قبل از شروع کار بازار آغاز می کنند. این زمان از جهت دریافت حس کلی در مورد وضعیت بازار در طول روز، یافتن تریدهای بالقوه، ایجاد فهرست تحت نظر (Watch list) و در نهایت بررسی موقعیت های موجود حائز اهمیت است.

2- بررسی اجمالی بازار

اولین کار در روز، آگاهی از آخرین اخبار و تحولات بازارها است. سریع ترین راه برای انجام این کار از طریق کانال تلویزیونی CNBC یا وب سایت های معتبری مانند Market Watch است. یک تریدر به طور خاص باید سه چیز را تحت نظر داشته باشد:

  1. احساسات کلی بازار (صعودی/نزولی، گزارش های اقتصادی کلیدی، تورم، ارز، جلسات تجاری خارج از کشور و غیره)
  2. احساسات هر بخش از بازار (بخش های داغ بازار، بخش های در حال رشد و غیره)
  3. دارایی های فعلی (اخبار، درآمد، پرونده های SEC و غیره)

3- یافتن تریدهای بالقوه

در مرحله بعد تریدر معاملات بالقوه روزانه را جستجو می کند. به طور معمول، سوئینگ تریدرها با کاتالیزوری اساسی وارد یک موقعیت می شوند و با کمک تحلیل تکنیکال موقعیت را مدیریت می کنند و یا از آن خارج می شوند.

دو روش خوب برای یافتن کاتالیزورهای مهم وجود دارد:

کاتالیزهای مهم در سوئینگ تریدینگ

1- فرصت های ویژه

این موارد از طریق فایل های SEC و در مواردی با تیتر خبرها راحت تر پیدا می شوند. چنین فرصت هایی ممکن است شامل آفرهای عمومی اولیه (IPO)، ورشکستگی، خرید داخلی، خرید سهام شرکت ها، تصاحب، ادغام، تجدید ساختارها، تملیک و سایر موارد مشابه باشد. این نوع فرصت ها غالباً ریسک زیادی دارند، اما برای کسانی که با تحقیق و آگاهی از آن استفاده می کنند، سود زیادی در پی خواهند داشت.

همه چیز این گونه پیش می رود که تریدر برای جلوگیری از نشان دادن واکنش تند به شرایط موجود، زمانی که همه در حال فروش سهام هستند خرید می کند و زمانی که همه در حال خرید هستند، سهام خود را می فروشد و به این ترتیب نقش اخبار و حوادث در تصمیم گیری های او کمرنگ می شود.

2- سناریوهای هر بخش

برای دریافتن اینکه کدام بخش موفق تر عمل می کند، بهترین راه تحلیل اخبار و نیز تحقیق از وب سایت های معتبر در حوزه اطلاعات مالی است. تریدرهایی که به دنبال بازده و در نتیجه آن ریسک بالاتر هستند، ممکن است، ترجیح دهند بخش های مبهم تری از بازار مانند زغال سنگ یا تیتانیوم را جستجو کنند. تجزیه و تحلیل این موارد غالباً دشوارتر است، اما بازدهی بسیار بیشتری دارد.

در این مواقع تریدرهای معاملات نوسانی به صحنه می آیند تا ترندها را به دست بگیرند و از فرصت های موجود بهره لازم را ببرند تا زمانی که با توجه به نشانه های جدید تصمیم به تغییر جهت بگیرند.

برای معامله گران نوسان شکست نمودارها سومین روش ایجاد فرصت است. این فرصت ها شامل خرید و فروش های سنگین سهامی هستند که به سطح حمایت یا مقاومت کلیدی نزدیک هستند. این تریدرها به دنبال انواع مختلفی از الگوها هستند که برای پیش بینی شکست یا خرابی طراحی شده اند؛ مانند مثلث، کانال ها، موج های ولف، سطوح فیبوناچی، سطوح گان و سایر موارد.

ایجاد فهرست تحت نظر

مرحله بعد ایجاد فهرست تحت نظری از سهام روز است. سهام هایی که دارای کاتالیزور پایه ای هستند و می توانند معامله ای عالی به حساب بیایند. تریدرها صفحه ای واضح دارند که در آن فهرستی از فرصت های دسته بندی شده، قیمت ورودی، قیمت هدف و قیمت توقیف ضرر وجود دارد.

بررسی موقعیت موجود

سوئینگ تریدینگ

در ساعاتی پیش از شروع کار بازار، تریدر باید موقعیت های موجود و نیز اخبار را بررسی کند تا از اینکه هیچ اتفاق ناگهانی برای بازار سهام نیفتاده است، اطمینان حاصل کند. این کار را می توان به سادگی با وارد کردن نماد سهام در یک سرویس خبری مانند Google News انجام داد.

در مرحله بعد، تریدرها بررسی می کنند که آیا با جستجو در پایگاه داده EDGAR SEC، پرونده ای ثبت شده است یا خیر. در صورت وجود اطلاعات مادی، باید مورد تجزیه و تحلیل قرار بگیرد تا تأثیر آن بر برنامه فعلی معاملات مشخص شود.

بسیاری از تریدرها به عنوان یک قاعده کلی، به این مسئله واقف اند که هرگز نباید وارد موقعیتی با ریسک بیشتر از حد پذیرش شد و تنها باید در صورت ادامه روند صعودی معاملات، سطح سود و یا توقف ضرر را تنظیم کرد.

بازار بعد از پایان زمان مقرر

در معاملات نوسانی به ندرت پیش می آید که خرید و فروشی بعد از ساعت معمول باز انجام گیرد، زیرا در آن زمان بازار ناپایدار است و تغییرات آن بیشتر از حالت طبیعی است. مهمترین مؤلفه در معاملات بعد از ساعت بازار ارزیابی عملکرد آن به صورت صحیح و دقیق است.

ثبت دقیق تمام معاملات و ایده ها برای اهداف مالیاتی و ارزیابی عملکرد از اهمیت ویژه ای برخوردار است؛ چرا که شامل بررسی کلیه فعالیت های تجاری و شناسایی مواردی است که نیاز به بهبود دارند.

خط پایین

اتخاذ روال معامله روزانه مانند این روش می تواند به شما در بهبود معاملات و در نهایت بازده بازار کمک کند. فقط به منابع خوب، برنامه ریزی و آمادگی مناسب نیاز دارد.

چند نکته مهم در رابطه با معاملات نوسانی که باید بدانید

سوئینگ تریدینگ در معاملات نوسانی

  • تمرکز تریدرهای نوسان بر سودهای حاصل از هفته ها یا ماه ها نیست. مدت زمان معاملات به طور متوسط ​​5 تا 10 روز است. به این ترتیب می توانید تعداد زیادی سود کوچک بدست آورید که به بازدهی طولانی مدت می رسد. اگر از سود 20 درصدی یک ماه یا بیشتر راضی هستید، 5 یا 10 درصد از سود هر یک یا دو هفته می تواند سود قابل توجهی برای شما به ارمغان بیاورد
  • به هر حال باید فاکتورهای ضرر را هم در نظر داشته باشید. سود ناچیز تنها در صورت کم نگه داشتن ضرر و زیان می تواند باعث رشد در معاملات نمونه ای شود. به جای توقف ضرر 7 تا 8 درصد، ضرر را سریع تر و حداکثر تا حدود 2 تا 3 درصد بپذیرید نه بیشتر. این کار شما را در یک نسبت سود به ضرر 3 به 1 نگه می دارد که نوعی قانون مدیریت سبد سهام برای موفقیت است.

شما با در نظر داشتن این مسئله در واقع به جزئی مهم در کل سیستم اشراف پیدا می کنید، زیرا یک ضرر بزرگ می تواند به سرعت مجموع سودهای کوچکتر بدست آمده را از بین ببرد.

  • معاملات نوسانی این قابلیت را دارند که سود بیشتری را در خرید و فروش و معاملات فردی به همراه داشته باشند. یک سهام ممکن است مقاومت لازم در برابر تغییرات ناگهانی را داشته باشد که بتوان آن را برای کسب سود بیشتر نگهداری کرد و یا شاید هم در صورت دادن فرصت بیشتر سود جرئی با آن بدست آورد.
  • معاملات نوسانی و معاملات روزانه ممکن است از عملی مشابه به نظر برسند، اما تفاوتی عمده میان این دو نوع از معامله وجود دارد و آن هم چیزی نیست به جز زمان.

اول اینکه بازه های زمانی برای انجام یک معامله متفاوت است. تریدرها هر روز در عرض چند دقیقه و یا چند ساعت به خرید و فروش و انجام معامله می پردازند و سپس از آن دست می کشند. معاملات نوسانی معمولاً طی چند روز یا هفته انجام می شود، اما این مسئله برای معاملات روزانه صدق نمی کند.

مشکل این است که پیش بینی هیچ کس همیشه درست نیست. عدم داشتن تمرکز، نظم و انضباط، یا صرفاً یک بدشانسی می تواند منجر به معامله ای شود که کاملاً بر خلاف خواسته شما باشد و برایتان ضرر به همراه داشته باشد.

یک معامله بد یا رشته ای از معاملات بد، می تواند حساب شما را نابود کند که در این شرایط احتمال بهبودی و اصلاح وضع موجود امری غیرممکن به نظر می رسد، این امر برای معامله گران نوسان نیز صادق است و این رشته از معاملات بد و ضررهای پی در پی آن برای این دسته از تریدرها پیامدهای منفی زیادی را به دنبال دارد.

سخن آخر

برای جلوگیری از به وجود آمدن ریسک های بزرگ، می توان موقعيت ها را به صورت دوره اي بررسي كرد يا هشدارهایی وضع کرد که به جای کنترل مداوم شرایط وظیفه مراقبت را بر عهده بگیرند و در صورت لزوم شما را از وضعیت مطلع کنند.

این کار به معامله گرهای نوسان این اجازه را می دهد تا در سرمایه گذاری های خود تنوع ایجاد کنند.

ورود به بازار سرمایه آسان است، اما انجام معاملات درست و اصولی بیشتر یک هنر است تا علم و این امر به فعالیت های معاملاتی در طول روز بستگی دارد. در نهایت، مدیریت و خروج از معاملات در زمان دقیق همیشه یک علم است که بدون داشتن آن انجام این فعالیت ها خالی از مشکل نخواهد بود.

ادامه مطلب
بازارگردان
بازارگردان کیست و بازارگردانی چیست؟

به چه کسی بازارگردان می گویند؟

بازارگردان (Market Maker) و یا بازارساز، به افراد و یا شرکت هایی می گویند که با در اختیار داشتن بخشی از اوراق بهادار یک شرکت و استفاده از این اوراق، کنترل کننده عرضه و تقاضای بازار هستند. در واقع بازارسازها، افراد و یا شرکت هایی هستند که اوراق بهادار و کالاهای اقتصادی را با هدف کسب سود خریداری می نمایند.

به واسطه فعالیت بازارسازان، از تشکیل صفوف خرید و فروش جلوگیری می شود و نقدشوندگی در بازار سهام کنترل می گردد و به این ترتیب، مانع از شکل گیری نوسانات شدید در قیمت هر سهم خواهند شد.

فرض کنید، شرایط در اقتصاد به گونه ای پیش رود که شاهد تشکیل صف های فروش طولانی و کاهش شدید قیمت هر سهم باشیم؛ در این شرایط بازارساز وارد عمل می شود و اقدام به خرید سهام هایی که برای فروش ثبت شده اند، می کنند و به این صورت، مانع از کاهش شدید قیمت ها می شوند.

وظیفه بازارسازان در شرایطی که روند بازار مثبت باشد و صف های خرید در بازار سهام تشکیل شود، چیست؟

در شرایطی که بازار برای مدت طولانی سبزپوش باشد، تمایل سهامداران به فروش سهام کاهش می یابد، بازارسازان برای برقراری تعادل در بازار، با استفاده از سهامی که در اختیار دارند، اقدام به فروش می کنند و به این ترتیب، مانع از تشکیل صف خرید می شوند و حجم مبنا را پر می کنند.

آیا با وظایف بازارگردانان در بورس آشنا هستید؟

وظایف بازارگردان در بورس

  1. حفظ نقدینگی در بازار
  2. کنترل دامنه نوسان قیمت در بازار از طریق خرید و فروش سهام
  3. جلوگیری از نوسانات شدید قیمتی در بازار از طریق کنترل قیمت سهام
  4. افزایش احتمال نقدشوندگی هر چه بیش تر در بازار
  5. کاهش هزینه های معاملات

بنابراین می توانیم  فعالیت بازارسازان را در جمله زیر خلاصه کنیم:

“فعالیتی است که با هدف کسب سود انجام می شود و برای رسیدن به این هدف، دارایی های مالی (اوراق بهادار) مورد معامله (خرید و فروش) قرار می گیرند. به این ترتیب، از نوسانات ناخواسته قیمت دارایی ها کاسته شده و معاملات تسهیل می شوند.”

آیا می دانید بازارگردانان چگونه تسهیل کننده معاملات هستند؟

با توجه به وظایفی که بازارسازان در بازار ایفا می کنند، می توان بیان کرد که آن ها با تأمین عرضه و تقاضا در بازار سهام، سبب می شوند تا سهام بین خریداران و فروشندگان منتقل شود. برای رسیدن به این هدف، آن ها باید در جهت عکس سرمایه گذاران عادی حرکت کنند.

به این ترتیب، زمانی که سهامداران تصمیم به فروش سهام خود می گیرند و صف های فروش تشکیل می شود، بازارسازان به عنوان خریدار وارد عمل شده و به روند تبدیل سهام به پول نقد در بازار کمک می کنند. اما اگر سهامداران به دلیل انتشار یک خبر و یا اطلاع از ارزشمندی سهام یک شرکت، تصمیم به خرید آن بگیرند و صف های خرید تشکیل دهند، بازارسازان به عنوان فروشنده وارد عمل شده و این کار را تا زمانی که قیمت به یک تعادل نسبی برسد، ادامه می دهند.

آیا می دانید چه عواملی بر بازارگردانی، تأثیرگذار است؟

عوامل تاثیرگذار بر بازارگردان

از جمله عوامل تأثیرگذار بر بازارگردانی به 3 بخش زیر تقسیم می شوند:

  1. عمق بازار
  2. عرض بازار
  3. نسبت سرمایه گذاران اطلاعات مدار به سرمایه گذاران نقدمدار

1- عمق بازار

از نظر علم اقتصاد، در صورتی که منحنی عرضه و تقاضا، حول ارزش دارایی بازار مالی کشش پذیر و پیوسته باشند، به این معناست که بازار مورد بررسی عمق دارد. به بیان دیگر، اگر ارسال سفارش های خرید و فروش در قیمت های بالاتر و یا پایین تر از قیمت تعادلی از سوی سرمایه گذاران، به صورت  دایمی و پیوسته در جریان باشد، حکایت از عمق بازار دارد.

در بازار ایران، بعد از هر رشد و یا هر افت قیمتی، صف خرید و یا فروش شکل می گیرد و مانعی است برای شکل گیری عمق بازار.

2- عرض بازار

زمانی که تعداد خریداران و فروشندگان در قیمت تعادلی که بیان گر ارزش ذاتی آن سهم است زیاد باشد، نشان دهنده میزان عرض بازار است. در واقع، وجود جریان دایمی در معاملات سهام، عرض بازار را تعیین می کند.

بازاری که با چنین ویژگی روبه رو باشد، نقدشوندگی بالایی دارد و به همین دلیل، بازارسازان تمایل زیادی دارند تا در این بازارها حتی با کسب سود کم، فعالیت کنند.

3- نسبت سرمایه گذاران اطلاعات مدار به سرمایه گذاران نقدمدار

همان طور که از تیتر نیز مشخص است، می توان سرمایه گذاران را به دو دسته اطلاعات مدار و نقدمدار تقسیم کرد.

سؤال اصلی این است که هر کدام از این گروه ها چگونه در بازارهای مالی سرمایه گذاری می کنند و چه تأثیری بر بازار خواهند داشت؟

سرمایه گذاران نقدمدار، با وارد کردن سرمایه اضافی خود به بازار، نقدینگی را افزایش می دهند. اما سرمایه گذاران اطلاعات مدار، براساس اطلاعاتی که از یک سهم خاص به دست می آورند، اوراق بهادار را ارزیابی می کنند و معاملاتشان را انجام می دهند.

با توجه به این نکته که ممکن است گاهی اطلاعات نادرستی در اختیار سرمایه گذاران قرار گیرد، سفارشات نامتعادل در بازار زیاد می شود و این عدم تعادل در بازار، ضرورت فعالیت بازارسازان را افزایش می دهد که منجر به کسب سود بیش تر برای آنان می شود.

آیا می دانید بازارگردانان چگونه به سود می رسند؟

کسب سود بازارگردان

با توجه به توضیحاتی که در رابطه با ماهیت فعالیت بازارسازان در بالا ارائه شد، کاملأ مشخص است که این فعالیت، با ریسک بالایی همراه است.

فعالیت بازارگردانی به این دلیل که همراه با تعهد خرید و فروش سهام و نگهداری دارایی است، محکوم به تحمل ریسک بالا در معاملات است. در واقع، بازارسازان، پس از هر عملیات خرید و فروش سهام، با خطر کاهش ارزش اوراق بهادار روبه رو هستند.

در چنین شرایطی، چه عاملی سبب می شود که بازارسازان به فعالیت خود در بازار ادامه دهند؟

درست است که بعد از انجام هر معامله توسط بازارسازان خطر کاهش ارزش دارایی وجود دارد اما با توجه به این نکته که تعداد معاملاتی که آن ها در هر روز معاملاتی انجام می دهند، بسیار زیاد است، بنابراین انتظار سود بالای روزانه برای آن ها می رود. همین طور در رابطه با نگهداری دارایی نیز، تمامی بازارسازان سود و دستمزد دریافت می کنند.

بازارسازان در بورس تهران، با انعقاد قرارداد، کارمزد مشخصی برای فعالیتشان دریافت می نمایند.

بازار بورس چه امتیازاتی برای بازارگردانان در نظر گرفته است؟

سازمان بورس برای حمایت از بازارسازان، 2 ماده واحده صادر کرده است که به شرح زیر است:

  1. براساس ماده ۱۸ دستورالعملبازارگردانی در بورس، “سازمان بورس و اوراق بهادار تهرانبرای بازارگردانی هر ورقه بهادار یک ایستگاه معاملاتی جداگانه، بدون دریافت هیچ گونه هزینه ای از این بابت در اختیار بازارگردان خواهد گذاشت. انجام معاملات سایر اوراق بهادار از ایستگاه معاملاتی مخصوص بازارگردان مجاز نیست.”

در نگاه اول، ماده 18 شاید کمی پیچیده به نظر بیاید. برای درک بهتر این امتیاز لازم است تا با “معنای ایستگاه معاملاتی” آشنا شوید. بنابراین با ما همرا باشید:

ایستگاه معاملاتی، در واقع همان درگاه ثبت سفارشات و معاملات است که به صورت مستقیم، به هسته معاملات متصل است و سازمان بورس با در اختیار گذاشتن یک ایستگاه معاملاتی به بازارسازان، این امکان را فراهم می کند تا بتوانند فقط در یک نماد ثبت سفارش کنند.

  1. براساس ماده ۱۹ دستورالعملبازارگردانی در بورس، “سقف کارمزد بورس از معاملات بازارگردان ۱۰ درصد سقف کارمزد بورس از معاملات معمول است. بورس می تواند کارمزد خود از معاملات بازارگردان را کم تر از سقف مقرر در این ماده تعیین نماید.”

براساس این ماده، سازمان بورس و اوراق بهادار باید از بازارسازان تا سقف ۱۰ درصد و یا کم تر کارمزد دریافت کند.

ادامه مطلب
صفر تا صد بورس
آموزش صفر تا صد بورس!

چند سوال مهم قبل از ورود به بورس

آموزش صفر تا صد بورس و یادگیری تکنیک های معامله گری امری است که خیلی ها تمایل به یادگیری آن دارند.

اما اجازه دهید در ابتدا به یک سوال پاسخ دهیم:

  1. بورس چیست؟
  2. آیا بورس جایی است که شما در آن یک شبه پولدار خواهید شد؟
  3. آیا بورس فضایی بدون ریسک و با بازدهی نجومی است؟
  4. آیا بورس سرمایه گذاری خطرناکی است؟

هیچ کدام این تعابیر، درک درستی از بورس نیستند.

ما در ایران سه نوع بورس داریم:

بورس کالا، بورس اوراق بهادار و بورس انرژی. غالب افراد در بورس اوراق بهادار فعالیت می کنند و سهام را خرید و فروش می کنند.

تصور کنید شما سرمایه زیادی در اختیار دارید و نمی دانید با آن چه کاری انجام دهید.

احتمالاً اولین کاری که به ذهنتان خطور می کند، خرید ملک باشد. یا اینکه با آن خودروی شخصی بخرید و در نهایت بخشی از آن را در بانک سپرده گذاری کنید. این مفروضات در وضعیتی است که شما آشنایی کمی با سرمایه گذاری داشته باشید و ریسک گریز باشید. اگر قدری از ایده های ذهنی خود بهره گیرید می توانید کسب و کار شخصی راه بیندازید. برخی دیگر با دوستان و آشنایان خود شریک شده و سرمایه خود را به کار می گیرند. شاید هم بتوانید با هزاران نفر مثل خودتان شریک شوید و یک شرکت بزرگ را بخرید.

اگر جز دسته آخر هستید، این مقاله می تواند برای شما مفید باشد.

چرا باید وارد بورس شویم؟

صفر تا صد بورس

سه دلیل عمده برای انتخاب بازار بورس به عنوان سرمایه گذاری وجود دارد:

  1. در بلندمدت، شما در هیچ بازار دیگری به اندازه بورس نمی توانید سود کنید. این اصل، حداقل در دوران گذشته برقرار بوده است.
  2. بورس فضای سالمی برای سرمایه گذاری است و مانند بازارهای موازی نظیر ارز، زندگی افراد را دچار اختلال نمی کند.
  3. بورس فضایی برای ثروت سازی است. شما با یادگیری سرمایه گذاری در بورس، منبع ثروت و کسب درآمد برای خود، ایجاد می کنید.

 

فواید سهامداری چیست؟

فواید سهامداری در بورس

کسی که یک سهم از شرکت را بخرد، به اندازه یک سهم در آن شرکت، سهامدار است و حق مالکیت دارد.  پس اگر شرکت، زمین یا ساختمانی بخرد و توسعه یابد، به اندازه یک سهم در همه دارایی های شرکت سهیم است.

اگر شرکت، عملکرد خوبی داشته باشد و سودآور شود، شما نیز به نسبت سهم خود در سود شرکت شریک هستید.

همچنین شما با افزایش درصد سهامداری خود، می توانید حق مشارکت و رای بیشتری در تصمیم گیری های شرکت داشته باشید.

شما با سرمایه گذاری در بازار بورس، می توانید از کاهش ارزش پول خود جلوگیری کنید و سود کسب کنید.

همچنین خرید و فروش سهام در دنیای این روزا، کار ساده ای است و با دسترسی داشتن به اینترنت براحتی می توانید بدون واسطه معامله کنید.

اما نکته مهم در اجرای همه این موارد، آشنایی با اصول سرمایه گذاری و سهامداری است.

 

چرا باید فعالیت در بازار بورس را یاد بگیریم؟

فعالیت در بازار بورس

بازار بورس برای همه افرادی که در پی شغل دوم و یا سرمایه گذاری در یک مکان با بازدهی بالا هستند، ظرفیت های سرمایه گذاری خوبی دارد. بازاربورس برای اشخاص بسیاری شغل دوم و درآمد نخست است. متاسفانه نگاه عمومی به بازاربورس در ایران منفی بوده و اشخاص این گونه می اندیشند که بورس ریسک زیادی دارد و امکان دارد یک روزه سرمایه خود را از دست بدهیم و هر آنچه اندوخته ایم نابود شود.

آنچه در پاسخ به این نوع از تفکر در رابطه با بازارس بورس باید گفت ، این است که چالش ریسک در بازار بورس اجتناب ناپذیر است و علت وجود فرصت های سرمایه گذاری در این بازاردر پی وجود همین ریسک ها می باشد. اما لازم به توضیح است با کسب آموزش ، تجربه و مهارت به راحتی می توان از فرصت های موجود در این بازار استفاده نمود ، اشخاصی که با مهارت های لازم وارد بازاربورس شده اند توانسته اند از بازار بورس سودهای قابل توجه ای را بدست آورند و علاوه بر حفظ ارزش دارایی ، سرمایه خود را توسعه دهند.

نکته دیگری که این بازار را بسیار جذاب می کند آن است که فرصت ها در این بازار برای هر میزان از سرمایه که وارد این بازار می شود یکسان است ، چه بسا سرمایه های اندک مبتنی بر دانش و مهارت از بسیاری از سرمایه های کلان به نسبت، بهره بیشتری از بازار بورس ببرند.

وجود قوانین نظارتی دقیق، نقد شوندگی بالا و همچنین دامنه ای از اطلاعات بسیار وسیع در بازار بورس از دیگر مزیت های این بازار می باشد. چشم پوشی از فرصت های فوق العاده در بازار بورس به صرف وجود ریسک های سرمایه گذاری در این بازار در حالی که با آموزش و کسب مهارت می توان این ریسک ها را مدیریت نمود ، به دور از عقل است.

هدف از  دوره های بورس

هدف از دوره های بورس

مقصود از دوره های بورس شناخت و پیدا کردن مخاطبان تازه کار است. مخاطبینی که هیچ اطلاعی از بازار بورس ندارند و بورس را نمی شناسند ، بورس چطور کار می کند و چگونه می شود برای داد و ستد سهم در بورس آماده شد و برای آن گام برداشت. در واقع شما در این دوره ها، آموزش صفر تا صد بورس را می آموزید.

علی رغم نگاه منفی که به بازار بورس ایران و کسب درآمد و سود از آن وجود دارد، در سالیان اخیر، پیشرفت های بسیاری در حوزه آموزش بورس رخ داده و متخصصین سرمایه گذاری روند رو به رشدی دارند.

برای آموزش مقدماتی نیاز به صرف هزینه ی گزافی نیست. شما می توانید با جست و جو در اینترنت و مطالعه مقالات آموزشی، دانش خود را افزایش دهید.

وبسایت خانه سرمایه، یکی از مراجع معتبر در حوزه مقالات آموزشی است که شما می توانید اطلاعات خوبی در حوزه بازار سرمایه داخلی و خارجی به صورت رایگان بدست بیاورید. همچنین مقالاتی در حوزه روان شناسی بازار، مدیریت سرمایه، تحلیل تکنیکال و بنیادی در این سایت موجود است که می تواند شما را در مسیر سرمایه گذاری یاری کند. مطالب رایگان این وبسایت آموزش صفر تا صد بورس را پوشش می دهد و فرقی نمی کند شما مبتدی باشید یا حرفه ای. در هر صورت مطلب جدید و آموزنده ای برای شما وجود دارد تا از آن بهره مند شوید.

همچنین آکادمی خانه سرمایه، کتاب های مفیدی در حوزه بازار سرمایه منتشر کرده که می توانید از مطالعه آن ها لذت برده و به صورت کاربردی سرمایه گذاری را بیاموزید. این کتاب ها در حوزه تحلیل تکنیکال، بنیادی و روان شناسی بازار به رشته تحریر آمده و از میان آن ها، می توان به کتاب های “10 شاه کلید بزرگان” و “فکر برنده، فکر بازنده” نوشته علی صابریان و علی محمد مرادی اشاره کرد.

چه مهارت هایی را باید قبل از ورود به بورس بیاموزیم؟

مهارت های قبل از ورود به بورس

شما پیش از هر کاری، باید با ویژگی های بازار سرمایه آشنا شوید. سرمایه گذاری شما می تواند مستقیم یا غیر مستقیم از طریق نهادهای مالی صورت بگیرد. در هر صورت شما نیاز دارید بدانید در چه فضایی وارد شده اید و چه شرایطی را پیش رو خواهید داشت. میزان سرمایه ای که شما وارد این بازار می کنید و سطحی از ریسک که متحمل می شوید جز ضروریات ورود به بازار سرمایه است.

شما در دوره های آموزشی می آموزید که حفظ اصل سرمایه اولین مهارت مهم سرمایه گذاری است. نکته مهمی که در خصوص دوره های آموزشی بورس باید بدانید، آن است که در جست و جوی دوره های معتبر و موسسات دارای مجوز بروید و هر فضایی را برای آموزش انتخاب نکنید. دانستن پیشینه مدرسین و تجارب آن ها می تواند در انتخاب دوره مناسب به شما کمک کند.

خانه سرمایه، یکی از موسسات معتبر در حوزه آموزش بورس است که به مدیریت علی صابریان اداره می شود. شما می توانید آموزش های اولیه بورس در این فضا فرابگیرید. یکی از دوره های موثر و مفیدی که در خانه سرمایه ارائه می شود، دوره جامع نخبگان است که صفر تا صد آموزش بورس و معامله گری به شما آموزش داده می شود و توانید توانایی سرمایه گذاری خود را چندین برابر کنید. محدودیتی برای شرکت در این دوره وجود ندارد، و شما با تکنیکی علمی و با تمرین های کاربردی، می توانید یک سرمایه گذار موفق شوید.

صفر تا صد بورس

نتیجه گیری

هر چند که بازار بورس دارای فرصت های طلایی برای سرمایه گذاری می باشد ولی باید به این نکته توجه داشته باشیم ،که فعالیت در بازار بورس باید مبتنی بر دانش و مهارت کافی باشد و ورود به بازار بورس بدون دانش کافی پیامدهای جبران ناپذیری برای سرمایه ما به همراه خواهد داشت . صبر و بردباری و داشتن دانش کافی، برگ برنده سرمایه گذاران موفق در بازار بورس است.

ادامه مطلب
سهام دفاعی
سهام دفاعی چیست؟

سهام دفاعی سهامی است که صرف نظر از وضعیت کلی بازار سود ثابت و مستمری را در اختیار سرمایه گذار می گذارد. از آنجایی که همواره تقاضای ثابتی برای محصولات این سهام وجود دارد، طی فاز های متفاوتی که در چرخه تجاری ایجاد می شود، از ثبات بیشتری برخوردار است. سهام دفاعی را با سهام صنایع دفاعی اشتباه نگیرید. این سهام متعلق به شرکت هایی است در زمینه تولید اسلحه، تجهیزات نظامی و جت های جنگنده فعال هستند.

نکات کلیدی سهام دفاعی

  • این سهام سود ثابت و مداومی را برای سرمایه گذار در پی خواهد داشت و میزان این سود تحت تأثیر وضعیت کلی بازار نخواهد بود.
  • شرکت هایی چون Procter& Gamble ،Johnson & Jahnson ،Philip morris و کوکاکولا ازجمله شرکت هایی هستند که از پایه های قدرتمندی برخوردارند و در زمره سهام دفاعی قرار می گیرند.
  • سهام دفاعی در مقایسه با دیگر سهام ها سود بلندمدتی را با ریسک بسیار کمتر در اختیار سرمایه گذاران می گذارند.
  • نقطه ضعف این سهام آن است که نوسانات پایین سهام دفاعی سودهای ناچیزی را در طول بازارهای گاوی در پی خواهد داشت.

درک بهتر سهام دفاعی

سرمایه گذارانی که به دنبال محافظت از سبد پورتفوی خود هنگام ضعیف شدن بازار هستند یا به دنبال آن هستند که در نوسانات شدید بازار دارایی خود را در امان نگه دارند، میزان استفاده خود را از سهام دفاعی افزایش می دهند. شرکت های شناخته شده ای مانند (PG) Procter & Gamble ،(JNJ) Johnson & Jahnson ،(PM) Philip morris و کوکاکولا (KO) ازجمله سهام دفاعی به شمار می روند. علاوه بر گردش مالی قوی، این شرکت ها به اندازه ای از ثبات برخوردارند که قادر هستند وضعیت اقتصادی را تضعیف کنند. شرکت ها سودی را پرداخت می کنند که هنگام سقوط بازار از قیمت سهام محافظت می کنند.

نکته مهم

احتمال ورشکستگی در این نوع سهام بسیار پایین است؛ چراکه در مقابل روند نزولی بازار بسیار قدرتمند عمل می کنند.

در شرایط دشوار یا در مواقعی که اوضاع با مشکل روبه رو می شود، چرا باید فردی به دنبال در اختیار داشتن سهامی باشد؟ چرا در این مواقع گزینه امنی چون اسناد خزانه را نباید انتخاب کنیم که اساسا از هر خطری به دور است؟ پاسخ این سوال بسیار ساده است، ترس و طمع همواره انگیزه لازم را برای حرکت بازار تأمین می کند.

سهام دفاعی با پرداخت سود بالاتر در مقایسه با سود پرداختی در شرایطی که نرخ بهره پایین است وسوسه را به جان سرمایه گذاران می اندازد. این سهام ترس موجود در بین سرمایه گذاران را تخفیف می دهد و به اندازه سهام های متداول خطرناک نیست؛ چراکه تنها یک اتفاق سهمگین و مهلک قادر است مدل تجاری آنها را به بیراهه بکشاند. سرمایه گذاران باید این موضوع را در نظر داشته باشند که بیشتر مدیران سرمایه انتخاب دیگری جز خرید سهام در اختیار ندارند. اگر آنها به این نتیجه برسند که اوضاع از همیشه بحرانی تر است، به سمت خرید سهام دفاعی سوق پیدا می کنند.

سهام دفاعی در مقایسه با بازارهای بزرگ تر در زمان مواجهه با بحران بهتر عمل می کند. با این وجود در فاز توسعه این سهام ها پایین تر از نرخ بازار عمل می کنند. این امر به دلیل کاهش خطرات و ریسک های احتمالی است که در این شرکت ها مشاهده شده است. سهام دفاعی غالبا از میزان نوسان و ریسکی کمتر از ۱ برخوردار است. برای به نمایش گذاشتن این میزان باید سهامی را در نظر بگیرید که ریسکی برابر با ۰.۵ دارد. اگر بازار ۲ درصد کاهش را تجربه کند، ما باید انتظار داشته باشیم که سهام ما تنها ۱ درصد کاهش قیمت داشته باشد. از سوی دیگر افزایش سود بازار به میزان ۲ درصد در طی یک هفته نیز ۱ درصد افزایش را برای سهام دفاعی با میزان ریسک و نوسان ۰.۵ در پی خواهد داشت.

مزایای سهام دفاعی

سهام دفاعی مزایای بسیاری را در اختیار سرمایه گذار می گذارد. برخی از آنها عبارت اند از دریافت سود ثابت و بلند مدتی که از ریسک کمتری برخوردار است. سهام دفاعی به عنوان گروهی از سهام در بازار در مقایسه با سهام کل بازار از نرخ شارپ بالاتری برخوردار است. نرخ شارپ به میزان سود به دست آمده از یک سهم در مقایسه با خطراتی است که سرمایه گذاری در این سهام ها در پی خواهد داشت.

بحث و جدل های فراوانی بر سر این موضوع وجود دارد که نشان می دهد سهام دفاعی در مقایسه با دیگر سهام موجود در بازار سرمایه گذاری بهتری است. وارن بافت تاحدودی به دلیل تمرکز روی خرید سهام دفاعی به یکی از بزرگ ترین سرمایه گذاران تاریخ تبدیل شده است. نیازی نیست برای شکست بازار ریسک های بزرگی را به جان بخرید. درواقع به حداقل رساندن ضرر ها نیز با استفاده از سهام دفاعی بسیار سودمند خواهد بود.

معایب سهام دفاعی

در سوی مقابل نقطه ضعف هایی نیز برای سهم دفاعی وجود دارد. نوسانات پایین این سهام منجر شده است سودی که در طول بازار گاوی نصیب سهام داران می شوند، پایین تر باشد. متأسفانه بسیاری از سرمایه گذاران به دلیل عملکرد ضعیف این سهام در بازارهای گاوی، این سهام را ترک کرده اند. برخی از اوقات پس از آغاز روند نزولی در بازار و با وجود اینکه دیگر بسیار دیر شده است، سرمایه گذاران به سمت سهام دفاعی هجوم می آورند. این تلاش های ناکام به دلیل اشتباه در زمان بندی بازار و استفاده از سهام دفاعی نیز تا حد زیادی از میزان بازگشت سود سرمایه گذاران می کاهد.

نمونه هایی از سهام دفاعی

سهام دفاعی همچنین به نام سهامی غیر تناوبی شناخته می شوند؛ چراکه آنها در ارتباط مستقیم با چرخه بازار و تجارت قرار ندارند. در ادامه با برخی از انواع سهام دفاعی آشنا می شوید.

سهام شرکت های خدماتی

آب، گاز و تأسیسات الکترونیکی نمونه هایی از سهام دفاعی هستند. چراکه مردم همواره به این سهام نیاز دارند و در تمامی مراحل و شرایط اقتصادی نیاز آنها به قوت خود باقی می ماند. شرکت هایی که در این زمینه فعالیت دارند از شرایط رکود اقتصادی سود می برد؛ چراکه نرخ بهره در این شرایط کاهش پیدا می کند.

کالاهای پر مصرف

شرکت هایی که کالاهای پرمصرف را تولید می کنند در این دسته می گنجند. این شرکت ها کالاهایی را تولید می کنند که مردم به دلیل نیاز مبرم خود و صرف نظر از شرایط اقتصادی برای خرید آنها وارد عمل می شوند. این کالاها شامل کالاهای مواد غذایی، نوشیدنی، محصولات بهداشتی، تنباکو و برخی از لوازم خانگی است. این شرکت ها همواره گردش مالی ثابتی دارند و میزان سود آن ها در وضعیت اقتصادی قوی و ضعیف کاملا قابل پیش بینی است. سهام این شرکت ها در شرایط بد اقتصادی در مقایسه با سهام شرکت های تناوبی که از دگرگونی برخوردار هستند و سهام غیر دفاعی به مراتب بهتر است. اما این سهام در شرایط اقتصادی قوی در مقایسه با دیگر سهام ها عملکرد ضعیف تری خواهد داشت.

سهام درمانی

سهام شرکت های دارویی و سازندگان تجهیزات پزشکی از دیرباز به عنوان سهام دفاعی شناخته می شدند. هرچه باشد، همواره افراد بیماری وجود دارند که به مراقبت های پزشکی و درمانی نیاز داشته باشند. به هر حال افزایش رقابت برای داروهای جدید و عدم قطعیت درباره قوانین موجود به این معناست که این کالاها به اندازه گذشته، سهام دفاعی به شمار نمی روند.

شرکت سرمایه گذاری املاک و مستغلات

این شرکت ها نیز از جمله سهم دفاعی به حساب می آیند؛ چراکه همواره مردم به سرپناهی برای زندگی نیاز دارند. زمانی که به دنبال سهام این شرکت ها هستید از سهام شرکت هایی که در زمینه فروش آپارتمان های گران قیمت فعال هستند، اجتناب کنید. از این گذشته در هنگام کاهش و نزول بازار از سرمایه گذاری روی املاکی که در بخش های صنعتی واقع شده اند و به صورت پیش فرض از وام هایی بهره مند هستند نیز خودداری کنید.

ادامه مطلب
مجمع عمومی موسس
مجمع عمومی موسس چیست؟

مجامع عمومی شرکت از صاحبان سهام تشکیل می شود که به سه دسته زیر تقسیم می شود:

  • مجموع عمومی موسس
  • مجمع عمومی عادی
  • مجمع عمومی فوق العاده

مجمع عمومی موسس

هیئت موسس در هنگام تاسیس شرکت ­ها، تشکیل می شود. تشکیل این هیئت برای شرکت های سهامی عام ضروری است. در واقع برای راه اندازی شرکت بایستی انجمن موسس تشکیل شود. نکته مهم آن است که برای ثبت شرکت لازم است که شرکت دارای هیئت مدیره و بازرس بوده و مشخصات اعضای هیئت مدیره به مرجع ثبت شرکت ها اعلام گردد که انتخاب این اعضا توسط مجمع عمومی موسس انجام می گیرد. مدیران و بازرسان شرکت باید کتبا قبول سمت کنند.

همان طور که اشاره شد تشکیل این مجمع برای شرکت های سهامی عام الزامی بوده و این درحالی است که برای شرکت های سهامی خاص، غیرالزامی است (این گونه شرکت ها می توانند به صورت عدم تشکیل مجمع عمومی موسس و اکتفا به مدارک و صورت جلسه های ماده ۲۰ لایحه اصلاحی قانون تجارت که به امضای تمام سهام داران برسد، اقدام کنند.) عنوان موسس برای این مجمع ، بدان جهت به کار می رود که نقش تاسیس کننده برای شرکت سهامی را ایفا می نماید.

یک نکته که در ابتدا جهت شفاف تر شدن جایگاه مجمع عمومی موسس لازم به ذکر است آن است که مجمع در ابتدای تاسیس شرکت تشکیل می شود و پس از آن منحل می شود و این در حالی است که مجمع عمومی عادی پس از انحلال مجمع موسس تشکیل می شود و تا زمان بقای شرکت تشکیل خواهد شد.

دعوت به مجمع عمومی موسس

دعوت مجمع عمومی موسس به این شکل خواهد بود که تاریخ تشکیل مجمع در روزنامه ای که در اعلامیه پذیره نویسی معلوم شده آگهی شده و علاوه بر آن به موجب دعوت نامه جداگانه کلیه تعهدکنندگان سهام در یک روز و ساعت معین دعوت شده و دستور مجمع هم در آن قید می شود.

از جمله وظائف و اختیارات مجمع عمومی موسس می توان به موارد زیر اشاره داشت:

  • به گزارش موسسین رسیدگی و آن ها را تصویب کند: موسسان باید گزارش اقدامات خود در راستای تشکیل و ایجاد شرکت را به مجمع عمومی موسس تقدیم کنند لذا موضوع گزارش موسسین همان اقدامات قانونی آن ها است. مجمع عمومی موسس همین گزارش را به تصویب می رساند. تصویب این گزارش به معنی قبول صحت تشکیل شرکت خواهد بود.
  • رسیدگی به کلیه اوراق سهام و پذیره نویسان و تادیه مبالغ لازم
  • تصویب طرح اساسنامه شرکت: طرح اساسنامه توسط موسسین تهیه میشود و تصویب آن با مجمع عمومی موسس است.
  • تصویب اولین مدیران و بازرسان شرکت
  • احراز پذیره نویسی کلیه سهام شرکت و اطمینان از پرداخت حداقل به میزان ۳۵ درصد از تعهدات پذیره نویسان
  • رسیدگی آورده های غیر نقدی و مزایای مطالبه شده موسسین
  • تصویب اساسنامه شرکت و در صورت لزوم اصلاح آن (لازم به تاکید است که هر گونه تغییر در مواد اساس نامه در صلاحیت مجمع عمومی فوق العاده می باشد.)
  • تعیین روزنامه کثیرالانتشاری که هر گونه دعوت و اطلاعیه بعدی برای صاحبان سهام، در آن منتشر خواهد شد.(درباره این بند لازم به ذکر است که به موجب تبصره ماده ۱۷ لایحه اصلاح قانون تجارت، هر گونه دعوت و اطلاعیه برای صاحبان سهام ، تا “تشکیل مجمع عمومی عادی سالیانه” ، علاوه بر روزنامه کثیرالانتشار مزبور ، در روزنامه کثیرالانتشار دیگری که از طرف ” وزارت فرهنگ و ارشاد ” تعیین می شود ، درج و نشر خواهد شد.)

ذکر چند نکته در رابطه با این مجمع حائز اهمیت است

پس از گذشتن مهلتی که برای پذیره نویسی معین شده است و یا در صورتی که مدت تمدید شده باشد بعد از انقضای مدت تمدید شده، موسسین حداکثر تا یک ماه به تعهدات پذیره نویسان رسیدگی کرده و پس از احراز اینکه تمام سرمایه شرکت تعهد گردیده و حداقل ۳۵ درصد آن پرداخت شده است، تعداد سهام هریک از تعهد کنندگان را تعیین، اعلام و مجمع عمومی موسس را دعوت خواهند نمود.

نحوه اداره مجمع

مجمع عمومی موسس توسط هیات رئیسه ای متشکل از یک رئیس و یک منشی و دو ناظر اداره می شود.

انتخاب رئیس، ناظر و منشی مجمع

رئیس مجمع از بین سهامداران حاضر در جلسه به اکثریت نسبی انتخاب خواهد شد. ناظران نیز از بین صاحبان سهام انتخاب گردیده ولی منشی جلسه ممکن است صاحب سهم نباشد.

ثبت تصمیمات مجمع

از تصمیمات مجمع عمومی صورتجلسه ای توسط منشی تهیه می شود که به امضای هیات رئیسه مجمع رسیده و یک نسخه از آن در مرکز شرکت نگهداری خواهد شد.

حضور اعضا مجمع

در این مجمع، حضور کلیه موسسین و پذیره نویسان مجاز است گرچه هر صاحب سهمی می تواند وکیل یا قائم مقام قانونی خود را با ارائه مدرک وکالت یا نمایندگی برای حضور در جلسه اعزام کند. این مسئله راجع به اشخاص حقوقی نیز صادق است. لذا کلیه موسسین و پذیره نویسان حق حضور داشته، تصمیم گیری در آن از طریق دادن رای صورت می گیرد و هر سهم دارای یک رای خواهد بود. یعنی هر سهم بیشتر از یک رای نخواهد داشت و هیچ کسی را هم عملا نمی توان از حضور در مجمع منع کرد.

شرط تشکیل مجمع

برای تشکیل مجمع عمومی موسس حضور تعدادی از پذیره نویسان که حداقل ۵۰% از سرمایه شرکت را تعهد کرده باشند، ضرورت دارد. اگر در دعوت اول اکثریت مذکور شرکت نکردند مجامع عمومی جدید فقط تا دو نوبت توسط موسسین دعوت می شوند، مشروط بر اینکه حداقل ۲۰ روز قبل از انعقاد آن مجمع، آگهی دعوت آن با قید دستور جلسه قبل و نتیجه آن در روزنامه کثیرالانتشاری که در اعلامیه پذیره نویسی معین شده است، منتشر گردد.

زمانی مجمع عمومی جدید قانونی است که صاحبان حداقل یک سوم سرمایه شرکت در آن حضور داشته باشند. در هر یک از دو مجمع فوق تصمیم گیری ها باید با اکثریت دو سوم آرای حاضرین انجام شود. در صورتی که در مجمع عمومی دو سوم اکثریت لازم حضور نداشته باشند، موسسین عدم تشکیل شرکت را اعلام می دارند.

گزارش موسسین

حداقل پنج روز قبل از تشکیل مجمع، گزارش موسسین شرکت باید در محلی که در آگهی دعوت به مجمع تعیین شده می شود، آماده باشد.

مزایای موسسان

موسسان می توانند برای خود و در قبال زحماتی که برای ثبت شرکت متحمل شده اند، مزایایی مطالبه کنند. این خواسته نیز باید در مجمع عمومی موسس به تصویب برسد. ماهیت این گونه سهام این است که مقرر می شود که سود بیشتری به این گونه سهام تعلق بگیرد یا قبل از تقسیم سود، مقداری از کل سود به آن سهام تعلق گیرد یا اینکه هنگام تصفیه و تقسیم دارایی شرکت، مقدار بیشتری از دارایی شرکت نسبت به مبلغ اسمی سهم، به آن سهم تعلق بگیرد.

آورده غیرنقدی

در صورتی که موسسین آورده غیر نقدی داشته باشند، باید قبل از اقدام به دعوت مجمع عمومی موسس، نظر کتبی کارشناس رسمی دادگستری را درباره ارزیابی آورده های غیر نقدی جلب کرده و آن را جزء گزارش اقدامات خود در اختیار مجمع عمومی موسس بگذارند. مجمع عمومی نمی تواند آورده های غیرنقد را بیشتر از آن چه که از طرف کارشناس رسمی دادگستری ارزیابی شده است قبول کند.

در صورتی که آورده غیرنقد تصویب نگردد، دومین جلسه مجمع به فاصله مدتی که از یک ماه تجاوز نخواهد کرد تشکیل خواهد شد و در فاصله دو جلسه اشخاصی که آورده غیر نقد آن ها قبول نشده است در صورت تمایل می توانند تعهد غیر نقد خود را به تعهد نقد تبدیل کنند و مبالغ لازم را تادیه نمایند و در حالتی که صاحبان آورده غیر نقد تسلیم نظر مجمع نشوند تعهد آن ها نسبت به سهام خود باطل شده محسوب می گردد.

ادامه مطلب
معاملات الگوریتمی
معاملات الگوریتمی چیست؟

معاملات الگوریتمی (Algorithmic Trading) معاملات خودکار، تجارت به روش جعبه سیاه یا معاملات الگویی نیز نامیده می شود. در این نوع از معاملات، از یک برنامه رایانه ای استفاده می شود که مجموعه ای از دستورالعمل های تعریف شده (الگوریتم) را برای انجام معاملات به کار می گیرد.

در تعریف های مربوط به تجارت و علوم اقتصادی آورده شده است که این نوع از معامله می تواند با سرعت و فرکانس سود کسب کند که برای انسان انجام آن کاملاً غیرممکن است.

از معاملات الگوریتمی چه می دانید؟

معاملات الگوریتمی علاوه بر فرصت های پرسودی که برای فرد تجارت کننده دارد، با درک و تحلیل تأثیرات مربوط به عواطف انسانی بر فعالیت های تجاری معاملات را به نحو سیستماتیک تری انجام می دهد. به نظر می رسد تجارت الگوریتمی عامل انسانی را حذف می کند و در عوض از استراتژی های مبتنی بر آمار از پیش تعیین شده پیروی می کند که می توانند هفت روز هفته ساعت و توسط کامپیوترها با حداقل نظارت اجرا شوند.

رایانه ها می توانند مزایای متعددی نسبت به معامله گران انسانی ارائه دهند. برای اولین بار، آنها می توانند تمام روز، بدون خواب، فعال بمانند.

آن ها همچنین می توانند داده ها را به طور دقیق تجزیه و تحلیل کنند و به تغییرات میلی ثانیه پاسخ دهند. علاوه بر این، آنها هرگز احساسات را در تصمیم گیری های خود فاکتور نمی گیرند.

به همین دلیل، مدت هاست که بسیاری از سرمایه گذاران فهمیده اند که ماشین آلات می توانند معامله گران عالی داشته باشند، با توجه به اینکه آنها از استراتژی های صحیح استفاده می کنند.

چرا معاملات الگوریتمی؟

بیشتر استراتژی های معاملات الگوریتمی حول شناسایی فرصت ها در بازار بر اساس آمار است. تجارت لحظه ای به دنبال پیروی از روندهای فعلی است و استراتژی های یادگیری ماشینی سعی می کنند فلسفه های پیچیده تری را به صورت خودکار در بیاورند یا چندین مورد را به طور همزمان ادغام کنند.

هیچ یک از این موارد تضمین واقعی برای سودآوری نیست و معامله گران باید بفهمند که الگوریتم صحیح یا ربات را کی و کجا پیاده سازی کنند. حوزه تجارت الگوریتمی نیز به همین ترتیب تکامل یافته است. در حالی که این کار با تجارت رایانه در بازارهای سنتی آغاز شد، افزایش دارایی های دیجیتال و مبادلات جاری در هفت روز هفته این رویه را به سطح جدیدی رسانده است.

تقریباً به نظر می رسد که تجارت اتوماتیک و ارزهای رمز پایه برای یکدیگر ساخته شده است. درست است که کاربران هنوز هم باید استراتژی های خاص خود را انجام دهند، اما اگر به درستی اعمال شود، این تکنیک ها می توانند به بازرگانان کمک کنند دست خود را از چرخ بردارند و اجازه دهند ریاضیات کار خود را انجام دهد.

بررسی دقیق تر کاربرد معاملات الگوریتمی

فرض کنید که یک فرد برای انجام معاملات خود از این معیارهای تجاری ساده پیروی می کند:

  1. وقتی میانگین متحرک ۵۰ روزه آن از میانگین متحرک ۲۰۰ روزه بالاتر رفت، ۵۰ سهم از سهام را می خرد. (میانگین متحرک میانگین دادهای نقاط گذشته است که نوسانات قیمتی را روز به روز مرتفع تر می کند و در نتیجه ی آن روندها مشخص می شوند.)
  2. فروش این سهام زمانی که میانگین متحرک ۵۰ روزه آن از میانگین متحرک ۲۰۰ روزه پایین تر باشد.

با استفاده از این دو دستورالعمل ساده، یک برنامه کامپیوتری به طور خودکار ارزش سهام (و شاخص های میانگین متحرک) را کنترل کرده و در صورت تناسب شرایط تعریف شده، سفارشات خرید و فروش را ثبت می کند.

فرد معامله گر دیگر نیازی به نظارت بر قیمت ها و نمودارهای متغیر و به روز یا سفارشات به صورت دستی ندارد. سیستم معاملات الگوریتمی با شناسایی فرصت صحیح معامله به صورت خودکار این کار را انجام می دهد.

مزایای انجام معاملات به روش الگوریتمی

مزایا معاملات الگوریتمی:

  1. معاملات با بهترین قیمت ممکن انجام می شود.
  2. ثبت سفارش در این نوع معاملات دقیق و سریع است. (اجرایی شدن آن در سطح دلخواه بسیار محتمل است.)
  3. بسیار اهمیت دارد که معاملات قبل از تغییرات ارزشی قابل توجه به درستی و هر چه سریع تر انجام شوند که به روش الگوریتمی امری امکان پذیر است.
  4. کاهش هزینه های معامله
  5. بررسی خودکار همزمان در شرایط مختلف بازار
  6. کاهش انواع خطاهای دستی هنگام انجام معاملات.
  7. معاملات الگوریتمی را می توان با استفاده از داده های موجود در زمان واقعی و درست مورد آزمایش مجدد قرار داد تا ببینیم آیا می توان این دست از معاملات را یک استراتژی مناسب و هوشمندانه در انجام معاملات تجاری بر شمرد و یا خیر.
  8. از احتمال وقوع خطاهای متعدد توسط معامله کنندگان انسانی (و نه ماشینی) در اثر عوامل روحی و روانی می کاهد.

بیشتر معاملات الگوریتمی که امروزه انجام می گیرد، معاملات با فرکانس بالا (HFT) هستند که تلاش می کند تعداد زیادی سفارش را با سرعت سریع تر در چندین بازار و با پارامترهای تصمیم گیری چندگانه بر اساس دستورالعمل های از پیش برنامه ریزی شده، ثبت کند.

معاملات الگوریتمی در اشکال مختلف معامله، خرید و فروش و فعالیت های متنوع سرمایه گذاری مورد استفاده قرار می گیرد از جمله:

  • سرمایه گذاران میان مدت و یا بلند مدت یا موسسات بازرگانی طرف خرید، صندوق های بازنشستگی، صندوق های سرمایه گذاری، شرکت های بیمه  و برخی دیگر از معاملات الگوریتمی برای خرید سهام در مقادیر زیاد استفاده می کنند، زمانی که نمی خواهند با سرمایه گذاری های گسسته و پر حجم بر ارزش سهام تأثیر بگذارند.
  • سرمایه گذاران کوتاه مدت و شرکای طرف فروش، سازندگان بازار (مانند کارگزارها)، دلالان و داوران از مزایای معاملات خودکار بهره مند می شوند. علاوه بر این، معاملات الگوریتمی به ایجاد نقدینگی کافی برای فروشندگان در بازار کمک می کند.

معاملات الگوریتمی نسبت به روش های مبتنی بر شهود یا غریزه معامله گر، رویکرد سیستماتیک تری در معاملات فعال فراهم می کند.

استراتژی های معاملات الگوریتمی

هر استراتژی برای معامله خودکار (الگوریتمی) نیاز به فرصتی مشخص دارد که از نظر بهبود درآمد یا کاهش هزینه سودآور باشد. در ادامه چند نمونه از استراتژی های معاملاتی رایج را مشاهده می کنید:

استراتژی های دنباله روی ترندها

رایج ترین استراتژی های معاملات الگوریتمی در مورد میانگین متحرک، شکست کانال، تغییرات سطح قیمت و دیگر شاخص های فنی مرتبط مورد استفاده قرار می گیرند. اینها ساده ترین و آسان ترین استراتژی هایی هستند که می توانند از طریق معاملات الگوریتمی اجرا شوند، زیرا این استراتژی ها پیش بینی قیمت انجام نمی دهند.

معاملات براساس وقوع روندهای مطلوب آغاز می شوند چرا که اجرای آن ها از طریق الگوریتم ها بدون وارد شدن به پیچیدگی تحلیل و پیش بینی، آسان و ساده است. افرادی که دنباله روی ترندها هستند استفاده از میانگین متحرک ۵۰ و ۲۰۰ روزه را به عنوان یک استراتژی رایج در دستور کار خود قرار می دهند.

فرصت های آربیتراژ

آربیتراژ (Arbitrage) به معنای کسب سودی بدون ریسک از اختلاف قیمت دو بازار مختلف است، یعنی شما سهامی را از یک لیست در یک بازار خریداری می کنید و همان سهام را هم زمان در بازاری دیگر با قیمت بالاتر به فروش می رسانید و از این اختلاف قیمت سود می کنید؛ ما این سود بدون ریسک را آربیتراژ می نامیم. همان عملکرد را می توان برای سهام در مقابل ابزارهای آتی داشت؛ زیرا اختلاف قیمت در هر بازه ای از زمان در بازارها وجود دارد.

اجرای یک الگوریتم مشخص به منظور شناسایی این تفاوت قیمت ها و ثبت کارآمد سفارشات، فرصت های سودآوری را بدست می آورد.

توازن مجدد صندوق شاخص

صندوق های شاخص دوره های متعادل سازی مجددی را تعریف کرده اند تا منابع خود را با شاخص های معیار مربوط با آن برابر کنند. این کار فرصت های سودآوری را برای معامله گران روش الگوریتمی ایجاد می کند که معاملات مورد انتظار را که بسته به تعداد سهام در صندوق شاخص و قبل از به تعادل رساندن مجدد آن، ۲۰ تا ۸۰ امتیاز پایه دریافت می کنند، سرمایه گذاری می کنند.

این گونه معاملات از طریق سیستم های معاملات الگوریتمی برای اجرای به موقع و شناسایی بهترین قیمت ها آغاز می شود.

ربات معاملاتی چیست؟

در ابتدایی ترین سطح، یک ربات تجارت الگوریتمی یک کد رایانه ای است که توانایی تولید و اجرای سیگنال های خرید و فروش در بازارهای مالی را دارد.

اجزای اصلی چنین رباتی شامل قوانین ورود به سیستم است که هنگام خرید یا فروش سیگنال می دهد. قوانین خروج نشان می دهد که چه زمانی موقعیت فعلی و قوانین اندازه گیری موقعیت که مقدار خرید یا فروش را تعریف می کند را ترک کنید.

برای داشتن سودآوری، ربات باید کارآیی بازار را به طور منظم و مداوم شناسایی کند.

توسعه استراتژی های الگوریتمی

اولین گام در توسعه استراتژی های الگوریتمی، تأمل در برخی از ویژگی های اصلی است که هر استراتژی تجارت الگوریتمی باید داشته باشد. این استراتژی باید از نظر بازار هوشمندانه باشد.

هم چنین مدل ریاضی مورد استفاده در تدوین استراتژی باید بر اساس روش های آماری صحیح باشد.

در مرحله بعدی، تعیین کنید که ربات شما قصد دارد چه اطلاعاتی را به دست آورد. برای داشتن یک استراتژی خودکار (الگوریتمی) باید رباتی داشته باشید که قادر به ضبط ناکارآمدی های مداوم بازار باشد.

استراتژی های معاملات الگوریتمی از مجموعه ای از دستورالعمل های سخت برای بهره گیری از رفتار بازار پیروی می کنند و وقوع یک باره ناکارآمدی بازار برای ایجاد یک استراتژی کافی نیست.

به علاوه، اگر علت ناکارآمدی بازار غیرقابل شناسایی باشد، هیچ راهی برای دانستن اینکه آیا موفقیت یا شکست استراتژی به دلیل شانس بوده است یا خیر وجود نخواهد داشت.

با در نظر گرفتن موارد فوق، انواع مختلفی از استراتژی ها برای آگاهی از طراحی ربات تجارت الگوریتمی شما وجود دارد.

استراتژی هایی که از موارد زیر (یا ترکیبی از آن ها) بهره می برد:

  1. اخبار اقتصادی کلان (به عنوان مثال، حقوق و دستمزد غیر مزرعه ای یا تغییرات نرخ بهره)
  2. تجزیه و تحلیل اساسی (به عنوان مثال، با استفاده از داده های درآمد یا یادداشت های انتشار درآمد)
  3. تجزیه و تحلیل آماری (به عنوان مثال، همبستگی یا ادغام مشترک)
  4. تجزیه و تحلیل فنی (به عنوان مثال، میانگین متحرک)
  5. ریزساختار بازار (به عنوان مثال آربیتراژ یا زیرساخت های تجاری)

فراتر از الگوریتم های معاملاتی معمول

چند نوع خاص از الگوریتم ها وجود دارد که اتفاقاتی را که در طرف دیگر می افتند شناسایی می کنند. یک سازنده در بازار فروش برای مثال از این نوع از الگوریتم ها استفاده می کند؛ چرا که دارای هوشمندی لازم برای شناسایی وجود هر گونه الگوریتم در سمت ثبت یک سفارش بزرگ است.

چنین ردیابی از طریق الگوریتم ها به معامله گر در یک بازار کمک می کند تا فرصت های بزرگی که در انتخاب سفارشات پیش می آیند را شناسایی کند.

این کار گاهی اوقات به عنوان عملکردی پیشرفته شناخته می شود.

الزامات فنی برای معاملات الگوریتمی

به کارگیری الگوریتم با استفاده از یک برنامه رایانه ای آخرین مؤلفه معاملات الگوریتمی است که با آزمایش مجدد همراه است (آزمایش عملکرد الگوریتم در دوره های گذشته ی بازار سهام برای کسب اطلاع از نحوه ی سودآوری آن).

چالش اصلی این است که استراتژی شناسایی شده را به یک فرآیند کامپیوتری یکپارچه تبدیل کنید که برای ثبت سفارش به حساب تجاری دسترسی دارد. موارد زیر الزامات تجارت الگوریتمی است:

  • دانش برنامه نویسی کامپیوتری برای برنامه ریزی استراتژی های معاملاتی مورد نیاز، در صورتی که دانش برنامه نویسی ندارید اما مایل به انجام معاملات الگوریتمی هستید، پیشنهاد می شود برنامه نویسانی را برای این کار استخدام کنید و یا از نرم افزارهای پیش ساخته معاملاتی استفاده کنید.
  • اتصال به شبکه و دسترسی به سیستم عامل های تجاری برای ثبت سفارش.
  • دسترسی به فیدهای داده های بازار که توسط الگوریتم در موقعیت های ثبت سفارش کنترل می شوند.
  • توانایی و همچنین داشتن زیرساخت های خاص در مواقع نیاز به کنترل سیستم قبل از اینکه در بازارهای واقعی فعال شود.
  • داده های قبلی موجود برای آزمایش مجدد بسته به پیچیدگی قوانین پیاده سازی شده در الگوریتم.

برنامه رایانه ای مورد استفاده شما باید موارد زیر را انجام دهد:

  1. فید قیمت آینده سهام RDS را از هر دو بورس بخواند.
  2. با استفاده از نرخ ارز موجود، یک ارز را به ارز دیگر تبدیل کنید.
  3. اگر اختلاف قیمت قابل توجهی وجود داشته باشد (به علت حذف هزینه های کارگزاری) که منجر به یک فرصت سودآور می شود، برنامه باید بتواند سفارش خرید را در بورس با قیمت پایین تر قرار دهد و سفارش را در بورس با قیمت بالاتر بفروشد.

اگر سفارشات به دلخواه انجام شوند سود آربیتراژ به دنبال خواهد داشت.

شاید به نظر ساده و آسان بیاید، اما با این حال نگهداری و اجرای معاملات الگوریتمی به همین سادگی نیست. به یاد داشته باشید اگر یک سرمایه گذار بتواند معامله ای انجام دهد، سایر فعالان در عرصه ی تجارت در بازار نیز می توانند این کار را انجام دهند.

در نتیجه، قیمت ها در صدم ثانیه و حتی میکروثانیه نوسان می کنند. در مثال بالا، چه اتفاقی می افتد اگر یک معامله خرید انجام شود، اما معامله فروش متفاوت باشد، یعنی قیمت فروش در زمان ورود سفارش به بازار تغییر کند؟ پاسخ این است که معامله گر با موقعیتی آزاد روبرو خواهد شد و استراتژی آربیتراژ را بی ارزش می کند.

خطرات و چالش های اضافی مانند ریسک خرابی سیستم، خطاهای اتصال به شبکه، فاصله زمانی بین سفارشات و اجرا و از همه مهم تر الگوریتم های ناقص وجود دارد.

هر چه الگوریتم پیچیده تر باشد، آزمایش مجدد سختگیرانه تری قبل از عملی شدن لازم است.

ادامه مطلب
کامودیتی
کامودیتی چیست و انواع آن کدامند؟

کامودیتی (commodity) را در لغت به معنی کالا یا کالای اولیه می دانند، Commodity Market نیز به بازار کالا ترجمه می شود. از جمله مهم ترین و معروف ترین بازارهای کالایی می توان به CBOT ،LME ،CME و NYMEX اشاره داشت.

کامودیتی چیست؟

طبق تعاریف، کامودیتی کالایی است که قابلیت معامله با کالاهای مشابه را داشته باشد. این کالاها عموما مواد اولیه صنایع هستند. کامودیتی ها هر روز به عنوان یک ماده خام برای تمامی کالاهایی که بشر در زندگی روزمره استفاده می کند و نیز به عنوان یک دارایی، در بازار کامودیتی داد و ستد می شوند. قیمت کامودیتی ها به این دلیل برای اقتصاد حائز اهمیت است که به طور مستقیم قیمت کالاهای نهائی را تحت تأثیر قرار می دهد.

انواع کامودیتی ها کدامند؟

کامودیتی

کامودیتی ها طیف وسیعی از کالاها را شامل می شوند. محصولات کامودیتی در دو دسته کلی سخت و نرم دسته بندی می شوند.

۱- کامودیتی سخت

از جمله کامودیتی های سخت می توان به مواردی چون نفت، طلا و… اشاره داشت. این دسته از کامودیتی ها به صورت طبیعی در طبیعت وجود دارند.

۲- کامودیتی نرم

دسته دیگری همچون ذرت، سویا، گندم و…. جز کامودیتی های نرم محسوب می شوند. این دسته از کامودیتی ها را می توان در دسته محصولات کشاورزی جای داد. محصولات کشاورزی حساسیت بالایی نسبت به تغییرات اقلیمی و آب و هوایی دارند و به همین خاطر همیشه شاهد چرخه های قیمتی فصلی در این بازار هستیم.

۳- کامودیتی فلزات اساسی

انواع مهم دیگری از کامودیتی ها فلزات اساسی همچون فولاد، مس، آلومینیوم، روی و… هستند. نفت و مشتقات نفتی نیز در زیر شاخه بازار انرژی جای می گیرند. همچنین بازار فلزات گران بهایی چون طلا و نقره نیز زیر شاخه کامودیتی ها هستند.

با توجه به این که کامودیتی ها به ویژه نفت، گندم، آهن و آلومینیوم جزء اصلی ترین ترکیب های تشکیل دهنده کالاهای رایج هستند، نقش مهمی در اقتصاد دارند و تغییرهای قیمت آن ها کل اقتصاد جهان را تحت تأثیر قرار می دهد.

معاملات کامودیتی ها چگونه انجام می شود؟

امکان معامله کامودیتی ها از طریق سرمایه گذاری در سهام شرکت های مرتبط با این کالاها فراهم است، بدین معنی که به موازات بازارهای فیوچرز کامودیتی ها، بازارهای سهامی وجود دارند که فرصت سرمایه گذاری موازی برای سرمایه گذاران ایجاد می کنند تا بتوانند از رشد قیمت شرکت های فعال در حوزه کامودیتی بهره ببرند.

معامله در بازار آتی و یا به صورت CFD نیز فراهم است که مخفف کلمه Contract for Difference به معنای قرارداد ما به التفاوت می باشد. در این روش، سود با توجه به تفاوت قیمت خرید با فروش بدست می آید، در واقع به معامله گر این امکان را می دهد که روی تغییرات قیمتی سود کند.

کامودیتی ها خود نوعی دارایی مالی به عنوان رقیبی برای سهام هستند، جابه جایی نقدینگی بین بازار فیوچرز کامودیتی و بازار سهام، همواره به عنوان ابزاری برای سرمایه گذاران در راستای کسب حداکثر بازدهی استفاده شده است.

افزایش قیمت کامودیتی ها اغلب به دنبال یک افزایش تقاضای شدید ناشی از رونق فعالیت های اقتصادی ایجاد می شود زیرا تقاضا برای نهاده های تولید افزایش می یابد و همان گونه که پیش تر عنوان شد کامودیتی ها در زمره اساسی ترین نهاده های تولید قرار دارند.

ضمنا یکی از ویژگی های مهم و لازم کامودیتی ها، دارا بودن استانداردهای حجمی، وزنی یا به طور کلی اندازه گیری است.

عوامل موثر بر بازار کامودیتی ها

  • عرضه و تقاضای کالاها
  • میزان تولید، محدودیت ها و موانع موجود بر سر راه تولید کنندگان اصلی در جهان
  • شاخص دلار
  • تغییرات ذخایر یا انبار کالای کالاها
  • سیاست های پولی و مالی دولت ها و بانک مرکزی کشورهای موثر در تجارت جهانی کامودیتی ها
  • شاخص های مهم اقتصادی کشورهای موثر در تجارت جهانی کامودیتی ها

وجود چشم انداز مثبت راجع به آینده اقتصادی دو کشور آمریکا و چین به عنوان نخستین و دومین اقتصاد بزرگ جهان، کاهش ارزش دلار در برابر سایر ارزها به خصوص در برابر یوآن و یورو، کاهش نرخ بهره در اقتصادهای قدرتمند جهان به ویژه آمریکا و چین، اتخاذ سیاست های تقویت کننده تقاضای کامودیتی ها.

برای مثال اعمال سیاست های محرک اقتصادی در چین، اتخاذ سیاست های محدود کننده عرضه کامودیتی ها، سیاست کاهش تولید فلزها به دلیل ملاحظه های زیست محیطی یا سیاست کاهش عرضه نفت اوپک و وقوع رخدادهایی که به نحوی عرضه کامودیتی ها را محدود می کنند، نظیر اعتصاب معدن کاران در معادن بزرگ دنیا در رونق بازار کامودیتی ها نقش دارند. به همین ترتیب اگر این رویدادها به صورت معکوس اتفاق بیفتند باعث افت بازار کامودیتی خواهند شد.

تاثیر کامودیتی ها بر بورس ایران

بورس اوراق بهادار تهران بازاری کامودیتی محور است. مهمترین تاثیر کامودیتی ها بر شرکت های فعال در بازار سرمایه ایران به موضوع نرخ گذاری آن ها و حجم صادرات برمی گردد، بسیاری از شرکت ها خواه با فروش داخلی و یا صادراتی، از نرخ های جهانی کالا ها تاثیر می گیرند، لذا نرخ جهانی کالاها در سطح جهان بر کالاهای مرتبط در شرکت ها و کارخانجات داخلی موثرند.

از جمله این شرکت ها می توان به شرکت های فعال در صنعت فولاد، سنگ آهن، پتروشیمی، پالایشی و… اشاره داشت، البته لازم به تاکید است، مهم ترین تاثیرگذاری متوجه شرکت های صادرات محور است. تاثیرپذیری از نرخ های جهانی متعاقبا بر مبالغ فروش و در نهایت بر سودآوری شرکت ها تاثیرگذار خواهد بود.

لذا یکی از مهم ترین جنبه های تحلیل شرکت ها جهت اتخاذ تصمیمات صحیح سرمایه گذاری، درک عمیق و صحیح از صنعت مورد نظر در ابعاد داخلی و جهانی است، بررسی وضعیت و جایگاه گذشته، فعلی و آینده صنعت لازمه تحلیل شرکت ها بوده و بدون آگاهی از این موارد نمی توان تصمیم جامعی جهت سرمایه گذاری در یک شرکت اتخاذ کرد.

جهت درک بهتر تحلیل بازار کامودیتی ها به مثال زیر توجه کنید

افزایش در قیمت کالایی همچون نفت، درآمدهای یک شرکت تولید کننده نفت را افزایش خواهد داد. این مسئله سبب تقویت تقاضا برای سهام آن شرکت خواهد شد و به دنبال آن، قیمت سهام آن شرکت رشد خواهد کرد.

برای مثال وقتی قیمت نفت و گاز افزایش می یابد شرکت هایی که با استخراج و بهره برداری نفت و گاز سر و کار دارند سود بیشتری به دست می آورند. اما شرکت های پتروشیمی که با پالایش و فرآوری نفت سرو کار دارند، بار افزایش قیمت را به شرکت های مصرف کننده نفت نظیر شرکت های معدنی، فلزی، ساختمان سازی، حمل و نقل و … منتقل خواهند کرد و این شرکت ها با کاهش سودآوری و افت احتمالی قیمت سهام مواجه خواهند شد.

مثالی دیگر

فلز یک ماده خام اولیه مهم در تولیدهای صنعتی است که در اقتصاد هر کشوری نقشی اساسی ایفا می کند. وقتی قیمت فلز افزایش می یابد، سود شرکت های استخراج فلز افزایش می یابد که می تواند به تقویت ارزش سهام این شرکت ها منجر شود.

در همان حال، شرکت هایی نظیر شرکت های سازنده خودرو و سایر ماشین آلات، شرکت های ساختمانی، شرکت های وابسته به صنعت هوا فضا و … که از فلز به عنوان ماده اولیه استفاده می کنند، با کاهش سود و افت احتمالی قیمت سهام مواجه خواهند شد.

معرفی یک شاخص کالایی

همانطور ک توضیح داده شد بازارهای کالایی متعددی وجود دارد که بررسی آن ها نیازمند یک شاخص جامع است، شاخص (Commodity Research Bureau Index) CRB در این زمینه به سرمایه گذاران کمک می کند. این شاخص دو حالت نقدی و آتی دارد که اثرات ۱۹ کالا در این شاخص لحاظ شده است. این کالاها در ۴ دسته تقسیم می شوند که اوزان متفاوتی دارند.

این چهار دسته به طور کلی شامل محصولات کشاورزی، انرژی، فلزی و فلزات گران بها هستند. برای مثال جهت درک کاربرد این شاخص، با کاهش قیمت نفت، شاخص CRB نیز کاهش می یابد. بدین ترتیب ارزش دلار افزایش یافته و تورم کاهش می یابد. با کاهش تورم، نرخ بهره نیز کم خواهد شد و قیمت اوراق قرضه و سایر قیمت ها در بازار سهام افزایش می یابد.

شاخص های دیگری چون BCI، شاخص مواد خام گلدمن سکس، شاخص بین المللی مواد راجرز، شاخص بانک جهانی، CCI و… نیز در این زمینه قابل استفاده هستند.

ادامه مطلب
نرخ رشد اقتصادی چه تاثیری در بورس دارد؟
نرخ رشد اقتصادی چه تاثیری در بورس دارد؟

یکی از مهم ترین بخش های اقتصادی کشورها، بازار سرمایه بوده که اهمیت آن بر هیچ کس پوشیده نیست. بازار سرمایه ارتباط نزدیکی با ساختار اقتصادی کشور داشته و قوت و ضعف آن می تواند نشان دهنده وضعیت اقتصادی کشور باشد. توسعه بازار سرمایه می تواند نقش مهمی در رشد درآمد ملی کشور و رفاه عمومی جامعه ایفا کند.

نقش بورس در رشد اقتصادی

آمارهای موجود نشان می دهد که بورس های توسعه یافته در کشورهای پیشرفته قرارداشته و در این کشورها پیش از هر امری امنیت سرمایه گذاری برای ورود سرمایه گذاران داخلی و خارجی به بورس فراهم می شود.

مهم ترین هدفی که همه کشورها و جوامع در تلاش برای رسیدن به آن هستند، رشد و توسعه اقتصادی است. تأمین یک زندگی مناسب برای همه افراد جامعه، همواره در سرلوحه اهداف و برنامه ریزی های گوناگون کشورها قرار دارد و اصلی ترین عامل توسعه جوامع، رشد اقتصاد آن ها است.

سرمایه گذاری در بورس دارای اهمیت بسیار زیادی در سامانه های اقتصادی است و به عبارتی به عنوان دماسنج اقتصادی کشورها عمل می کند. نقش بورس در اقتصاد یک کشور نقشی است که آن را نمی توان نادیده گرفت.

رشد و توسعه اقتصادی، نیازمند سرمایه گذاری های کلان است و این سرمایه گذاری ها هیچ گاه نمی توانند بر اساس بازار منابع کوتاه مدت تأمین مالی شوند. ایجاد یک بازار سرمایه قوی و کارآمد زیرساخت اساسی تأمین مالی بلندمدت هر کشور را تشکیل می دهد.

شاید بتوان رسمی بودن، شفافیت و برخورداری از پشتوانه محکم قانونی را مهم ترین تفاوت های بازار بورس با بازارهای سنتی دانست. یک عقیده متداول این است که رونق بازار بورس، بازتاب اقتصاد در حال پیشرفت است که در بلندمدت ارتباط مثبت و “دوطرفه ای میان رشد اقتصادی و شاخص های توسعه بازار بورس به وجود می آورد. در ادامه به بیان دقیقتر اجزای این ارتباط دو طرفه خواهیم پرداخت:

نرخ رشد اقتصادی چه تاثیری در بورس دارد؟

رشد اقتصادی چیست؟

رشد اقتصادی به تعبیر ساده عبارت است از افزایش تولید یک کشور در یک سال خاص در مقایسه با مقدار آن در سال پایه. در سطح کلان، افزایش تولید ناخالص داخلی (GDP) در سال مورد بحث به نسبت مقدار آن در یک سال پایه، رشد اقتصادی محسوب می شود.

علت این که برای محاسبه رشد اقتصادی، از قیمت های سال پایه استفاده می شود آن است که افزایش محاسبه شده در تولید ناخالص ملی، ناشی از افزایش میزان تولیدات باشد و تأثیر افزایش قیمت ها (تورم) حذف گردد.

درواقع، تولید ناخالص ملی عبارت است از مجموع ارزش پولی کالاها و خدمات نهایی تولید شده در یک سال مشخص با استفاده از عوامل تولیدی که متعلق به شهروندان یک کشور می باشد. منظور از کالاها و خدمات نهایی آن دسته از کالاها یا خدماتی است که به مصرف کننده نهایی فروخته می شود یا به هر طریق دیگر به دست او می رسد.

نرخ رشد اقتصادی به بیان ساده یک نسبت بر حسب درصد است که نشان می دهد ارزش افزوده ای که اقتصاد یک کشور در یک دوره که معمولا سال است نسبت به دوره قبل یا سال قبل ایجاد می کنند چقدر تغییر داشته است یا اقتصادی ها می گویند تولید ناخالص داخلی یک سال نسبت به سال قبلش چقدر بیشتر یا کمتر شده است.

طبیعتا چون در کشور تورمی مثل ایران هر سال به نسبت سال قبل ارزش افزوده ایجاد شده حداقل به اندازه تورم افزایش دارد، به طریقی تورم را از این محاسبه خارج می کنند. در متغیرهای واقعی، اثر تورم زدوده شده و لذا ارقام قابل مقایسه با ارقام سال های گذشته هستند. ممکن است شاخص های رشد به صورت سرانه نیز محاسبه شود که به نوعی دلالت بر تغییرات رفاه در جامعه دارد.

رشد اقتصادی به بیانی ساده عبارت از افزایش ظرفیت های اقتصاد کشور برای تولید کالا و خدمت طی یک دوره زمانی معین است. در علم اقتصاد، مباحث گسترده ای در مورد نظریه های رشد وجود دارد.

نظریه های مختلف رشد اقتصادی

نظریه های مختلف رشد، بر آنند تا این مساله را توضیح دهند که هر اقتصادی چگونه تولید می کند و چگونه آنچه تولید کرده مصرف می کند. نظریه های رشد، تغییرات رشد را در اقتصاد کشورها تبیین می کنند و به این پرسش پاسخ می دهند که درآمد ملی یک کشور چگونه می تواند رشد کند یا چرا اقتصاد برخی کشورها با سرعت بیشتری نسبت به بقیه رشد می کند.

در واقع، عوامل تعیین کننده رشد اقتصادی بلندمدت، سوال مهمی است که نظریه های رشد در پی پاسخ به آن هستند. بدون تردید افزایش تولید ناخالص داخلی، به ویژه تولید ناخالص داخلی بدون نفت، منجر به بهبود وضعیت رفاه عمومی و بهبود وضعیت کسب و کار بنگاه های اقتصاد می شود.

بهبود وضعیت بنگاه های اقتصادی نیز منجر به افزایش سودآوری آن ها، افزایش سرمایه گذاری و بهبود چشم انداز آتی آنها خواهد شد که در مجموع این رویداد تأثیر مثبتی بر شاخص کل بورس خواهد داشت.

چه عواملی موجب رشد اقتصادی می شود؟

در منحنی امکانات تولید (این منحنی ترکیب های مختلف خروجی را که اقتصاد می تواند تولید کند مشخص می نماید)، رشد به عنوان افزایش بازدهی بالقوه در طول زمان تعریف می شود و با تغییر مکان رو به بیرون منحنی، نمایش داده می شود. تغییر مکان رو به بیرون منحنی امکانات تولید به این معنی است که ظرفیت تولید تمام کالاها در اقتصاد، افزایش یافته است. این اتفاق زمانی رخ می دهد که اقتصاد، به بعضی از موارد زیر، یا تمام این موارد متعهد شده باشد:

۱- به کارگیری فناوری های جدید

سرمایه گذاری بر روی فناوری های جدید، بازدهی بالقوه برای تمام کالاها و خدمات را افزایش می دهد؛ زیرا بدون شک فناوری های جدید کارآمدتر از فناوری های قدیمی هستند.

«مکانیزاسیون» گسترده در قرن های ۱۸ و ۱۹ به بریتانیا امکان داد تا مقادیر عظیمی از بازدهی را از منابع نسبتا اندکی به دست آورد و به نخستین کشور کاملا صنعتی جهان تبدیل شود.

در سال های اخیر، نرخ رشد سریع چین، تا حد زیادی مدیون به کارگیری فناوری های جدید در فرآیند تولید است. اگر مقداری ناکافی از منابع، به کالاهای سرمایه ای اختصاص داده شود، اقتصاد رشد نخواهد کرد.

در واقع، به دلیل این که در طول زمان از ارزش سرمایه کاسته می شود، بخشی از منابع باید به کالاهای سرمایه ای اختصاص داده شود تا اقتصاد در اندازه ی فعلی خود باقی بماند و کوچک تر نشود.

۲- تقسیم کار و تخصصی شدن وظایف

تقسیم کار (اختصاص دادن بخش های مختلف کار به افراد مختلف) یعنی چگونه می توان تولید را به وظایف مختلفی تقسیم کرد و امکان توسعه ی ماشین آلات را برای کمک به تولید فراهم نمود و زمینه ای را فراهم کرد تا نیروی کار، در محدوده ی کوچکی از کارها تخصص پیدا کند. تقسیم کار و تخصصی شدن وظایف می تواند موجب رشد قابل توجهی در ظرفیت تولیدی شود و منحنی امکانات تولید را به سمت بیرون حرکت دهد.

۳- به کارگیری روش های جدید تولید

روش های جدید تولید، موجب افزایش بازدهی بالقوه می شود. برای مثال، استفاده از کار گروهی در تولید وسایل نقلیه ی موتوری در دهه ۱۹۸۰، موجب کاهش ضایعات شد و بهره وری را تا حد قابل قبولی بهبود بخشید. استفاده ی گسترده از روش های تولیدی که توسط رایانه کنترل می شوند مانند رباتیک، پتانسیل تولیدی بسیاری از شرکت های تولیدی را به طور چشم گیری افزایش داده است.

۴- افزایش نیروی کار

افزایش نیروی کار به اقتصاد امکان می دهد تا بازدهی بالقوه ی خود را افزایش دهد. این افزایش می تواند از طریق رشد طبیعی جمعیت و در شرایطی ایجاد شود که نرخ تولد، بیشتر از نرخ مرگ و میر است یا از طریق مهاجرت خالص و در شرایطی ایجاد شود که میزان مهاجرت به داخل کشور، بیشتر از مهاجرت به خارج از آن است.

۵- کشف مواد اولیه جدید

کشف منابع مهمی مانند نفت، ظرفیت تولیدی اقتصاد را افزایش می دهد.

در چه شرایطی منحنی امکانات تولید به سمت داخل حرکت می کند؟

۱- به پایان رسیدن منابع

اگر منابع مهم تجدیدناپذیر مانند نفت به پایان برسد، ظرفیت تولیدی اقتصاد کاهش می یابد. اگر روش های تولیدی فوق العاده کارآمدی به کار گرفته شود یا کشور، در تولید کالا از منابع تجدیدناپذیر، بیش از حد تخصص یافته باشد، این اتفاق با سرعت بیشتری رخ می دهد. در مقابل، رشد پایدار یعنی نرخ رشد فعلی نباید به اندازه ای سریع باشد که نسل های آینده، از مزایای منابع کمیاب مانند منابع تجدیدناپذدیر و محیط زیستی پاک، محروم شوند.

۲- عدم سرمایه گذاری

عدم سرمایه گذاری در سرمایه ی انسانی و سرمایه ی واقعی، برای جبران کاهش ارزش، موجب کاهش ظرفیت اقتصاد می شود. سرمایه ی واقعی مانند ماشین آلات و تجهیزات، در اثر استفاده، کهنه و فرسوده می شود و بهره وری آن در طول زمان کاهش می یابد. با کاهش بازدهی سرمایه ی واقعی، بهره وری نیروی کار نیز کاهش می یابد. کیفیت و بهره وری نیروی کار نیز به کسب مهارت های جدید بستگی دارد. بنابراین اگر اقتصادی بر روی نیروی انسانی و فناوری سرمایه گذاری نکند، منحنی امکانات تولید آن به آرامی به سمت داخل حرکت خواهد کرد.

۳- نابودی زیرساخت ها

درگیری نظامی در بسیاری از موارد، موجب از میان رفتن کارخانه ها، مردم، ارتباطات و زیرساخت ها می شود.

۴- بلایای طبیعی

اگر فاجعه ای طبیعی مانند سونامی روز بوکس سال ۲۰۰۵ یا زلزله هائیتی سال ۲۰۱۰ رخ دهد، منحنی امکانات تولید اقتصاد، به سمت داخل حرکت خواهد کرد. لذا عوامل رشد اقتصادی به طور خلاصه عبارت اند از:

  • عوامل اقتصادی:

مانند منابع طبیعی، تمرکز سرمایه، پیشرفت های تکنولوژیک، سازمان دهی تولید، تقسیم کار و مقیاس تولید و سایر اقداماتی که منجر به افزایش بهره وری می شوند.

  • عوامل غیر اقتصادی رشد:

مانند عوامل اجتماعی، عامل انسانی و عوامل سیاسی و تشکیلاتی.

مطالعه حساب های ملی امکان تجزیه و تحلیل روند اقتصادی کشور را از طریق مقایسه دوره های مختلف با یکدیگر و ارزیابی عملکرد اقتصادی در این دوره ها فراهم می کند که منجر به ایجاد بهبود در مدیریت اقتصاد کلان و سیاست گذاری می شود.

نرخ رشد اقتصادی چه تاثیری در بورس دارد؟

معنی مثبت شدن رشد اقتصادی

مثبت شدن رشد اقتصادی به معنی افزایش تولید ناخالص داخلی و ارزش پولی کالاها و خدمات نهایی تولید شده توسط واحدهای اقتصادی مقیم کشور در دوره زمانی معین نسبت به دوره قبل از آن است، که البته این افزایش در مجموع حاصل شده است و الزاماً به معنی افزایش تک تک اجزای تولید ناخالص داخلی نیست.

حتی ممکن است بخش هایی از اقتصاد با رشد منفی روبه رو بوده باشند اما رشد مثبت و بزرگ تر سایر بخش ها آن مقدار منفی را جبران کرده باشد.

آثار رشد اقتصادی و مطلوبیت های آن

امروزه رشد اقتصادی به دلایل زیر مطلوب جوامع است:

  • بهبود آشکاری در وضعیت معاش، آسایش و مصرف شمار زیادی از مردم پدید آورده؛ به نحوی که اکنون در مقایسه با گذشته، مردم از تغذیه، وسایل زندگی، پوشاک، وسایل آموزشی و کالاهای مادی بیشتری برخوردارند.
  • رشد، باعث افزایش محدوده انتخاب انسان به ویژه برای زنان و کودکان برای انتخاب شغل و نوع زندگی و پذیرش ارزش ها می شود.
  • پیشرفت فن آوری سبب می شود میلیون ها نفر از انجام کارهای طاقت فرسای جسمی بی نیاز و در وقت انسان ها صرفه جویی شده و طبیعت در تسلّط نسبی بشر قرار گیرد.
  • رشد موجب شکوفایی استعدادها و به کارگیری قوه ابتکار و خلاقیّت در زمینه علوم مختلف از جمله در سازمان دهی روابط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی و تشکیل نهادهای مربوطه شده و سبب حاکمیت قانون، همراه با مشارکت عمومی در صحنه های سیاسی می گردد.
  • وابستگی متقابل مثبت و فزاینده جهانی؛ به نحوی که جهان به منزله دهکده کوچکی شده که هرچه در یک نقطه کوچک و دورافتاده اتفاق بیفتد، تمام دنیا از آن مطلع می شوند، از رشد اقتصادی بلندمدت ناشی می شود.
  • قدرت سیاسی-نظامی کشور در داخل و در عرصه بین الملل افزایش می یابد.

نرخ رشد اقتصادی چه تاثیری در بورس دارد؟

تبیین ارتباط رشد اقتصادی و بازار سرمایه

بازارهای مالی به عنوان جریان های هدایت کننده منابع مالی از بخش غیرمولد به بخش تولید و مولد دارای نقش حیاتی در رشد اقتصادی، اشتغال زایی، سرمایه گذاری، تثبیت متغیرهای پولی و مالی و درمجموع بهبود رفاه جامعه است. اهمیت این بازارها به حدی بالا است که از آن ها به عنوان شریان های اصلی اقتصاد یاد می شود.

بخش مالی نقش اساسی در توسعه و رشد اقتصادی دارد و به دلیل ایفای نقش واسطه ای در تخصیص منابع به همه بخش های اقتصادی از طریق کاهش هزینه تامین مالی و نیز تشویق پس اندازها و استفاده کارا از آن ها، سهم عمده ای در رشد بلندمدت اقتصادی دارد. دستیابی به رشد بلند مدت و پایدار اقتصادی در هر کشور با تجهیز و تخصیص بهینه منابع سرمایه گذاری در اقتصاد ملی آن کشور امکان پذیر است.

برای رسیدن به این هدف، بازارهای مالی گسترده و کارا، به ویژه بازار سرمایه کارآمد، ضروری است. نظام مبتنی بر اقتصاد بازار در سطح کلان بر بازارهای چهارگانه (بازار کالا، بازار کار، بازار پول و بازار سرمایه) استوار است که در بین آن ها در بازار (بازار پول و سرمایه) در ارتباط با بخش مالی می باشند.

بخش مالی روی دوم سکه اقتصاد هر کشوری است که در واقع مکمل بخش حقیقی اقتصاد است. عملکرد بهینه نظام اقتصادی در جامعه، منوط به وجود دو بخش حقیقی و مالی کارا، مکمل، قدرتمند و تحت نظارت است. فعالیت این دو بخش در کنار همدیگر شرط لازم و کافی برای یک نظام اقتصادی مطلوب محسوب می شود.

در جریان رشد اقتصادی اهمیت سرمایه به عنوان عامل مهم تولید و نقش آن در تامین مالی طرح ها و پروژه ها بیشتر نمایان می شود. همین امر موجب شده است امروزه بین کشورهای جهان برای تشویق به سرمایه گذاری داخلی و تسهیل امور و برداشتن موانع به منظور ورود سرمایه های خارجی یک رقابت برپا شود.

نقش بازار سرمایه در رشد اقتصادی

بازار سرمایه به دلیل آثار ضد تورمی در مقایسه با بازار پول در تامین مالی طرح های سرمایه گذاری از اولویت بیشتری برخوردار است. از دیدگاه نظری کلان اقتصادی، انباشت سرمایه فیزیکی واقعی شرط لازم اما نه کافی برای توسعه اقتصادی ملی است.

به عقیده بسیاری از صاحب نظران اقتصادی میزان پیشرفت اقتصادی جامعه با میزان سرمایه گذاری انجام شده در آن، رابطه هم سو و متناسب دارد. از این رو می توان گفت انباشت سرمایه به عنوان مهم ترین انگیزه توسعه و رشد اقتصادی در سیاست گذاری های کلان اقتصاد از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است.

بازار بورس اوراق بهادار از طریق اثرگذاری بر سرمایه گذاری در کلیه بخش های صنعتی کشاورزی و خدماتی روی بازدهی این بخش ها و در نهایت بازدهی کلی اقتصادی اثر می گذارد. با توجه به نقش بورس در بهبود ساختار اقتصادی و به دنبال آن رشد و توسعه اقتصادی، بررسی وضعیت بورس اوراق بهادار و توانایی این بازار جهت تحقق اهداف ملی به عنوان منبع اصلی باید مورد توجه قرار گیرد.

بازار سهام می تواند به واسطه سرمایه گذاری منجر به رشد اقتصادی بالاتر شود. سرمایه گذاری یکی از الزامات اولیه رشد اقتصادی است و میزان رشد به چگونگی فرآیند سرمایه گذاری و بهره وری اقتصاد در سطح کلان بستگی دارد. در این راستا، بازارهای پول و سرمایه، با عرضه خدمات مالی، نقش اصلی را در تامین مالی و سرمایه گذاری ها، افزایش بهره وری و رشد اقتصادی دارند.

بازارهای سهام به خصوص در کشورهای در حال توسعه، می توانند مکمل بانک ها باشند. چون با ارائه ابزارهای جذاب تأمین مالی (مشتقات مالی) سرمایه گذاری ها می توانند اثرات بالقوه نامطلوب نظام بانکی کشور را کاهش دهند.

امروزه در ایجاد یا توسعه فعالیت های یک واحد صنعتی، بازرگانی یا مالی لازم است عوامل و امکانات پراکنده به نحوی جذب شوند تا در جهت ایجاد یا تقویت آن واحد مورد استفاده قرار گیرند.

یکی از این عوامل سرمایه است که باید به شریان واحدهای فعال تزریق شود تا دست مایه لازم برای تداوم توسعه آن ها فراهم آید. با توجه به اینکه بازار سرمایه، منبع مالی بلندمدت به شمار می آید، به سادگی می توان نتیجه گرفت که نبود بازار سرمایه جامع و کارآمد و کمبود نهادهای مالی، یکی از مهم ترین مشکلات در راه توسعه اقتصادی، به ویژه صنایع کشور است از آن جا که بخش مالی، مکمل بخش واقعی اقتصاد می باشد، هر گونه نقص و ناکارآمدی در بازارهای مالی، پیامدهای نامناسبی بر بخش واقعی اقتصاد در سطح کلان خواهد داشت.

رشد اقتصادی بلندمدت

بنابراین رسیدن به رشد اقتصادی بلند مدت نیازمند رشد و گسترش همزمان و هماهنگ بخش واقعی و بخش مالی می باشد و در این صورت است که می توان کارآمدی را از نظام اقتصادی انتظار داشت. عمق و گسترش مالی و از جمله بازار سرمایه فراگیر و کار در این راستا اهمیت می یابد. بی شک، واسطه گران مالی در کاهش هزینه مبادله و شکل دادن قراردادهای مالی مؤثرند.

با افزایش سرمایه گذاری ثابت، حجم اشتغال و ارزش افزوده افزایش یافته و در نهایت موجب افزایش موزون تولید ناخالص ملی می شود. یکی از کانال های اجرای این امر را می توان بورس اوراق بهادار در نظر گرفت.

مکانیزم کار به این شکل است که با افزایش سرمایه شرکت ها و معاملات جدید در بورس اوراق بهادار، قدرت خرید شرکت ها افزایش یافته و با فرض اینکه در سال های قبل این شرکت بدهی نداشته است به خرید ساختمان، زمین، ماشین آلات، ابزار تولیدی و خرید عوامل تولیدی دیگر که همانا سرمایه گذاری ثابت را تشکیل می دهند می پردازد. این افزایش در سرمایه گذاری مستقل با تأثیر ضریبی باعث افزایش درآمد در بخش های دیگر و در نتیجه در آمد ملی می شود.

نرخ رشد اقتصادی چه تاثیری در بورس دارد؟

در واقع بازار سهام از دو طریق به رشد اقتصادی کمک می کند:

  • الف – نخست از طریق توانایی مبادله مالکیت بنگاه ها بدون ایجاد هر گونه وقفه در فرایند تولیدی که در داخل بنگاه ها اتفاق می افتد. این امر موجب کاهش ریسک تولیدی و افزایش کارایی بنگاه ها شده و بدین ترتیب نرخ رشد ستانده را تسریع می نماید.
  • ب – با جایز شمردن مالکان و سرمایه گذاران به متنوع کردن دارایی های مطلوب خود موجب افزایش نقدینگی شده و لذا ریسک نقدینگی را کاهش می دهد. کاهش ریسک تولیدی و نقدینگی به همراه بهبود کارایی بنگاه موجب تشویق و افزایش سرمایه گذاری بنگاه ها می شود در نتیجه رشد اقتصادی را شتاب می بخشد. پس بورس (بازار سهام) علاوه بر اینکه یکی از ابزارهای اساسی تأمین نقدینگی برای سرمایه گذاری های جدید است عملا نقش اصلاح ساختار تولید را نیز بر عهده دارد.

نتیجه گیری

در نتیجه باید گفت، یکی از عواملی که بر شاخص کل قیمت سهام تأثیر می گذارد، رشد اقتصادی در طول ادوار تجاری است. رونق اقتصادی (افزایش تولید نسبت به روند بلند مدت) انتظارات سرمایه گذاران در خصوص سود آوری فعالیت ها و اطمینان سرمایه گذاری را تحت تأثیر قرار می دهد. افزایش رشد اقتصادی، بی اطمینانی اقتصادی را کاهش و سود آوری انتظاری سرمایه گذاری را افزایش می دهد.

این عوامل به همراه افزایش ثروت مورد انتظار منجر به افزایش تقاضا برای انواع دارایی ها از جمله سهام و قیمت آن می شود. همچنین، هر نوع تغییر در قیمت سهام، ثروت خانوارها و مصرف آنها و همچنین سرمایه گذاری و تولید بنگاه ها را تحت تأثیر قرار می دهد بازار سهام بزرگ می تواند هزینه تجهیز پس اندازها را پایین آورد و به موجب آن سرمایه گذاری در تکنولوژی های سودمند را تسهیل نماید.

نقدینگی بازار سهام (قدرت تسهیل مبادله دارایی) نقش مهمی در رشد دارد. بسیاری از سرمایه گذاری های سودمند به تأمین سرمایه بلند مدت نیاز دارند و پس انداز کنندگان تمایلی به چشم پوشی از پس اندازهایشان برای دوره طولانی ندارند؛ لذا بازار دارایی های نقدی یا سهام این تناقض را حل می نماید لذا بین توسعه بازار سهام و رشد بلند مدت اقتصادی همبستگی مثبت و قوی وجود دارد.

ادامه مطلب
نحوه محاسبه شاخص کل بورس
نحوه محاسبه شاخص کل بورس چگونه است؟

شاخص، یک معیار جهت سنجش یک عملکرد است، عملکرد تعدادی از متغیرها، که می تواند در یک بازه زمانی مشخص نیز مورد بررسی قرار گیرد، سوال این است که چرا از شاخص ها استفاده می کنیم؟

در حال حاضر در بازار سهام در حدود ۸۰۰ نماد وجود دارد، بدون شک پیگیری داده های مربوط به معاملات این نمادها در طول یک روز و یا هر بازه زمانی دیگری، به خصوص از این جنبه که در تمام روزهای غیرتعطیل هفته، معاملات در حال انجام است و بحث بررسی یک یا دو روز نیست، کار نشدنی ایی محسوب می شود، لذا استفاده از روش های فرموله کردن برخی اطلاعات مورد نیاز برآمده از داده های مربوط به معاملات نمادها ضرورت پیدا می کند.

شاخص کل بورس

شاخص کل، نمائی از وضعیت کلی بازارها را نشان می دهد و از این جنبه مانند یک دماسنج عمل می کند، گرچه این دماسنج را وقتی کنار تک تک نمادها قرار می دهیم به برخی تناقضات بر خواهیم خورد که در ادامه به این موارد نیز اشاره خواهیم کرد.

در نتیجه تا به اینجا می دانیم که در بازار سهام برای رصد تغییرات قیمت کلیه نمادها، از یک معیار به نام شاخص کل استفاده می شود، البته شاخص کل قیمت، شاخص هم وزن، شاخص قیمت و بازده نقدی، شاخص صنعت و شاخص مالی، شاخص سهام آزاد شناور، شاخص بازار اول و بازار دوم، شاخص ۵۰ شرکت برتر، شاخص ۳۰ شرکت برتر و شاخص بازده نقدی از انواع دیگر شاخص هایی هستند که در بورس تهران قابل استفاده اند.

شاخص ها نماگرهایی هستند که وظیفۀ مشخص کردن شرایط عمومی قیمت یا بازدهی در میان گروهی از شرکت های پذیرفته شده در بورس هستند.

تناقضات بررسی شاخص

برخی معتقدند این شاخص، نمایانگر وضعیت کلی بازار نیست و می توان با معاملات دست کاری شده شاخص سازی کرد. نکته آن است که وقتی از یک شاخص به عنوان برآیند مجموعه ای از داده های صحبت می کنیم، قطعا باید قبل از مراجعه به نتایج از نحوه محاسبه آن اطلاع داشته باشیم،

اطلاع از نحوه محاسبه است که می تواند در بررسی نتایج دید و درک صحیحی به ما داده و در نتیجه منجر به استفاده صحیحی از آن نتیجه نیز گردد، بسیاری ایراداتی به شاخص کل وارد می کنند و این درحالی است که کافی است که از نحوه محاسبه ان اطلاع داشته باشند و در این حالت رویکرد صحیحی به استفاده به جا از این شاخص خواهند داشت.

شاخص ها مانند آینه ای هستند که تصویری از یک جامعه آماری به شما نشان می دهند که برای شما بررسی تک تک اعضای آن جامعه میسر نیست، حال نکته آن است که این آینه تصویری دقیقا مشابه با جمع تک تک اعضای جامعه را به شما نشان نمی دهد و شما پیش از استفاده از نتایج شاخص ها باید از این حقیقت اطلاع داشته باشید.

طراحی سایر شاخص ها، به خصوص شاخص هم وزن نیز دقیقا برای همین مسئله انجام شد. در این شاخص، همه نمادهای پذیرفته شده در بورس وزنی برابر در محاسبه شاخص کل دارند.

چند نکته در رابطه با شاخص کل

توجه داشته باشید که افزایش شاخص کل همواره به معنای سودآوری یکسان و همزمان تمامی نمادهای بورسی نیست. در حالت کاهش شاخص هم همین مفهوم برقرار است.

در واقع سبد سهام شما ممکن است هیچ ارتباطی با شاخص کل نداشته باشد و حتی همواره در جهت عکس شاخص حرکت کند. لذا مجدد به نکته ای که پیش از این در متن اشاره کردیم باز می گردیم، اگر شاخص کل وضعیت مناسبی داشته باشد، شاید این وضعیت مناسب هیچ ربطی به سهامی که شما بررسی می کنید یا در سبد خود دارید نداشته باشد. اگر دچار این اشتباه می شوید دلیل آن است که درک صحیحی از جزئیات محاسبه شاخص کل ندارید.

در نظر بگیرید که شاخص کل تشکیل شده از تمامی نمادهای بازار است، اما پرتفو شما دربرگیرنده تمام نمادهای بازار نیست، لذا از یک سو می توان این گونه تعبیر کرد که هرچقدر پرتفو متنوع تری داشته باشید استفاده از شاخص کل در رابطه با پرتفو شما معنی دار تر خواهد بود.

گرچه موضوع متنوع سازی پرتفو نیز خود معقوله ای جدی و خارج از این بحث است و به طور کوتاه و خلاصه، پرتفویی که در این حد متنوع شده باشد که تعداد سهام آن بالا برود نیز بسیار غیربهینه بوده و استراتژی صحیحی برای سرمایه گذاری نخواهد بود.

فرمول محاسبه شاخص کل بورس

روش محاسبه شاخص کل بورس ماهیتی ساده دارد و از تقسیم ارزش جاری بازار سهام در هر لحظه بر ارزش جاری بازار سهام در تاریخ مبداء ضرب در صد به دست می آید. لازم به ذکر است که ارزش جاری هر شرکت از ضرب تعداد سهام هر شرکت در قیمت سهام آن و ارزش جاری بازار نیز از جمع ارزش جاری شرکت های پذیرفته شده به دست می آید.

بورس تهران از فروردین ماه ۱۳۶۹ اقدام به محاسبه و انتشار شاخص کل قیمت خود با نام تپیکس (TEPIX) نمـوده است. این شـاخص ۵۲ شـرکت که در آن زمـان کـل شرکت هــای پذیرفته شده در بورس را شـامل می شدند، در برمی گرفت. این شاخص با استفاده از فرمول زیر محاسبه می گردد:

نحوه محاسبه شاخص کل بورس

شاخص قیمت بورس تهران تمامی شرکت های پذیرفته شده در بورس را در بر می گیرد و در صورتی که نماد شرکتی بسته باشد یا برای مدتی معامله نشود، قیمت آخرین معامله آن در شاخص لحاظ می گردد.

همان گونه که از فرمول مشخص است، تعداد سهام منتشره شرکت ها معیار وزن دهی در این شاخص است که این امر منجر به تأثیر بیشتر شرکت های بزرگ در شاخص می شود و این دقیقا نکته ای است که پیش از این در محاسبه جزئیات فرمول شاخص کل اشاره کردیم که باید به آن دقت کرد.

عملا در این فرمول شرکت های کوچک وزن کمتری دارند، به بیان بهتر، حرکت قیمتی کمتری از شرکت های بزرگ تاثیر بیشتری از حرکت قیمتی بزرگتری از شرکت های کوچک دارد، لذا شما در بازار می بینید که ممکن است صنعتی که عمدتا از شرکت های کوچک تشکیل شده است، برای یک هفته تغییرات قیمتی مهمی را به سمت مثبت یا منفی ببیند ولی شاخص کل تغییر جدی نداشته باشد و حال تنها یک روز معامله شدن نمادهای بزرگ تاثیر جدی بر شاخص داشته باشد، یا بسته بودن نمادهای بزرگ عملا می تواند باعث عدم حرکت های جدی در شاخص کل شود.

شاخص قیمت و بازده نقدی یا همان شاخص درآمد کل با نماد TEDPIX از فروردین ۱۳۷۷ در بورس تهران محاسبه و منتشر شده است. تغییرات این شاخص نشان گر بازده کل بورس است و از تغییرات قیمت و بازده نقدی پرداختی، متأثر می شود.

این شاخص کلیۀ شرکت های پذیرفته شده در بورس را دربردارد و شیوه وزن دهی و محاسبۀ آن همانند شاخص کل قیمت است و تنها تفاوت میان آن ها در شیو ی تعدیل است. شاخص قیمت و بازدهی نقدی بورس تهران با فرمول زیر محاسبه می شود:

نحوه محاسبه شاخص کل بورس

مخرج این کسر، پایه شاخص قیمت و بازده نقدی در زمان t که در زمان مبدا برابر با یوده، می باشد. این تعدیل به شرح فرمول زیر خواهد بود که DPS درآن سود نقدی پرداختی شرکت iام در زمان t+1 است و D پایه شاخص کل قیمت و مابقی متغیرها به شرح توضیحات قبل است:

نحوه محاسبه شاخص کل بورس

ادامه مطلب
سهام بر مبنای ارزش یا سهام بر مبنای رشد کدام یک بهتر است؟
سهام بر مبنای ارزش یا سهام بر مبنای رشد کدام یک بهتر است؟

سهام بر مبنای رشد به سهامی اطلاق می شود که از پتانسیل کافی برای پیشرفت و پیشی گرفتن از روند کلی بازار در طول زمان برخوردار است. پتانسیل بالای این سهام در آینده چنین پیامدی را در پی خواهد داشت. این در حالی است سهامی که بر مبنای ارزش معامله می شوند، در دسته سهامی قرار می گیرد که در حال حاضر به قیمت پایین تری از قیمت واقعی خود به فروش می رسند؛ اما درنهایت سود قابل توجهی را در پی خواهد داشت.

کدام یک بهتر است؟ مقایسه تاریخچه و عملکرد این دو نوع سهام نتایج خیره کننده ای را در بر داشته است.

نکات کلیدی

  • انتظار می رود که سهام بر مبنای رشد در طول زمان عملکرد بهتری در مقایسه با روند کلی بازار خواهد داشت؛ چراکه این سهام از پتانسیل بالایی برای حضور در بازار آینده برخوردار است.
  • سهام بر مبنای ارزش ممکن است در شرایط فعلی به قیمتی پایین تر از قیمت واقعی خود به فروش برسد؛ اما در آینده ای نه چندان دور این سهام سود چشم گیری را در پی خواهد داشت.
  • پاسخ به این سوال که انتخاب کدام یک از این دو سهام، سهام بر مبنای ارزش یا سهام بر مبنای رشد برای استراتژی سرمایه گذاری انتخاب بهتری خواهد بود، به زمان سرمایه گذاری هر فرد بستگی خواهد داشت. درواقع زمانی پیش روی هر فرد و میزان نوسانات موجود در بازار و همین طور آستانه تحمل خطراتی احتمالی در تعیین این استراتژی تأثیرگذار خواهد بود.

سهام بر مبنای رشد در مقایسه با سهام بر مبنای ارزش

سهام بر مبنای ارزش یا سهام بر مبنای رشد کدام یک بهتر است؟

اساسا مفهوم سهام بر مبنای رشد در مقایسه با سهامی که به ارزش پایین تر از ارزش واقعی خود فروخته می شود، از تحلیل های بنیادی سهام سرچشمه می گیرد. تحلیل گران بر این باور هستند که سهام بر مبنای رشد از پتانسیل بالایی برای پیشی گرفتن از روند تمام بازار یا بخشی از آن برای یک بازه زمانی مشخص برخوردار است.

سهام بر مبنای رشد در بخش های کوچک، متوسط و بزرگ سرمایه مشاهده می شود و تنها زمانی جایگاه واقعی خود را پیدا می کند که تحلیل گران احساس کنند این سهام به پتانسیل واقعی خود دست پیدا کرده اند. شرکت هایی که این سهام را در اختیار دارند، شانس بالایی برای توسعه ظرف چهار سال آینده دارند.

این امر می تواند به این دلیل روی دهد که چنین شرکت هایی محصولات یا خط تولیدی از محصولات را در اختیار دارد که انتظار می رود بازار خوبی را از آن خود کند یا شرکت های مورد نظر عملکرد بهتری در مقایسه با رقبای خود دارند. انتظار می رود که این شرکت ها در مقایسه با دیگر شرکت های حاضر در بازار سود بیشتری را در پی داشته باشند.

در اغلب موارد سهام بر مبنای ارزش متعلق به شرکت های شناخته شده بزرگی است که در حال حاضر به بهایی کمتر از بهای واقعی خود به فروش می رسند. اما با این وجود تحلیل گران تصور می کنند که این سهام از ارزش بالایی برخوردار است. این امر در ارتباط مستقیم با وضعیت اقتصادی و شاخص ها است.

به عنوان مثال ارزش سهام یک شرکت در دفتر ثبت سفارشات برابر با ۲۵ دلار به ازای هر سهم در نظر گرفته شده است. برای تعیین این ارزش سرمایه کل شرکت تقسیم بر تعداد تمام سهام موجود در شرکت می شود. به این ترتیب اگر این سهام به قیمت ۲۰ دلار برای هر سهم معامله شود، تحلیل گران بسیاری این امر را نشانه ای از ارزشمندی این سهام می دانند.

دلایل متعددی منجر به فروش سهم به ارزشی پایین تر از قیمت واقعی خود می شود. در برخی از موارد پیش فرض های مردم قیمت را به شدت کاهش می دهد، به عنوان مثال اگر یکی از چهره های برتر شرکت در جریان یک افشاگری اخلاقی دستگیر شود، رویکرد مردم به شرکت مورد نظر نیز خراب می شود و همین امر باعث می شود که سهام مورد نظر به قیمتی پایین تر از ارزش واقعی خود به فروش برسد.

اما اگر پشتوانه مالی شرکت از قدرت کافی برخوردار باشد، کسانی که به دنبال سهام های ارزشمند هستند این فرصت را غنیمت می شمارند و سهام شرکت را خریداری می کنند؛ چرا که این سرمایه گذاران به خوبی می دانند که اذهان عمومی به زودی خاطره فاجعه ای را که برای یکی از چهره های شرکت روی داده است، به دست فراموشی می سپارند و قیمت سهام به بازه حقیقی خود می رسد.

سهام بر مبنای ارزش در اکثر موارد با تخفیف در مقایسه با قیمتی که از نظر آورده مالی، ارزشی که در دفتر ثبت سفارش درج شده یا نرخ گردش مالی شرکت به فروش می رسد.

البته هر دو رویکرد کاملا درست است و برخی از سهام ها به عنوان سهامی در نظر گرفته می شوند که در جایی میان این دو دسته قرار می گیرند. در این حالت سهام موردنظر که پایین تر از ارزش واقعی خود فروخته می شود، از پتانسیل خود برای آینده برخوردار است.

شرکت مورنینگ استار (Morningstar) به همین دلیل سهام را در سه طبقه جداگانه دسته بندی کرده است. این سهام بر مبنای ارزش، پتانسیل رشد یا ترکیبی از این دو دسته بندی می شود.

کدام یک بهتر است؟

سهام بر مبنای ارزش یا سهام بر مبنای رشد کدام یک بهتر است؟

زمانی که صحبت از عملکرد و تاریخچه این دو سهام به میان می آید، نتایج متعددی به دست خواهد آمد. اما درواقع تنها زمانی می توان نتایج درستی به دست آورد که این سهام بر اساس افق زمانی، نوسانات موجود در بازار و همین طور میزان تحمل سهام در برابر خطرات احتمالی بررسی شده باشد.

سهام بر مبنای ارزش از نظر تئوری خطرات و نوسانات کمتری را در مقایسه با دیگر سهام در پی دارند. چراکه این سهم معمولا در شرکت های بزرگ و شناخته شده مشاهده می شود. بنابراین حتی اگر این سهام به ارزشی که از سوی تحلیل گران و سرمایه گذاران پیشنهاد شده است نیز دست پیدا نکنند نیز رشد در سرمایه را به همراه خواهند داشت. این سهام در کنار افزایش ارزش سودی را نیز برای مالکان خود به همراه خواهد داشت.

این در حالی است که سهام بر مبنای رشد از پرداخت سود به سهامداران اجتناب می کند و تمام درآمد به دست آمده را برای توسعه و گسترش شرکت به کار می گیرد. ضرر های احتمالی ناشی از سهام بر مبنای رشد به مراتب بیشتر از دیگر سهام است. این اتفاق به خصوص در زمان هایی روی می دهد که شرکت قادر نیست با انتظارات موجود در زمینه پیشرفت های احتمالی هماهنگ شود.

به عنوان مثال شرکتی که با سر و صدای زیاد در نهایت محصولی را به بازار معرفی کند که چندان که باید و شاید ارزشمند نباشد، با افت ارزش سهام روبه رو خواهد بود. ممکن است محصول موردنظر با مشکلاتی در طراحی خود روبه رو باشد که از عملکرد صحیح آن جلوگیری کند. سهام بر مبنای رشد بالاترین میزان سود را در پی خواهد داشت؛ اما در کنار پتانسیل بالای این سهام در سوددهی خطرات و ضرر های احتمالی بسیاری نیز برای این سهام وجود دارد.

تاریخچه عملکرد سهام بر مبنای رشد

سهام بر مبنای ارزش یا سهام بر مبنای رشد کدام یک بهتر است؟

با وجود اینکه در پاراگراف های بالا پیشنهاد می شود که سهام بر مبنای رشد را به کار بگیرید؛ چرا که این سهام در بازه زمانی طولانی مدت سود بهتری را برای شما در پی خواهند داشت؛ اما برعکس این ماجرا نیز درست است. تحلیل گر بازار جان دودی (John Dowdee) گزارشی را در وب سایت Seeking Alpha منتشر کرده است. او در این گزارش سهام را با ذکر جزئیات تشریح کرده، آنها را به دسته بندی های تقسیم کرده است و خطرات و مزایای سرمایه گذاری در هر یک از این سهم ها را به دقت شرح داده است. در گزارش مزبور تمام موارد موردنیاز برای سرمایه گذاری در سهام بر مبنای ارزش و سهام بر مبنای رشد شرکت های کوچک، متوسط و بزرگ درج شده است.

این مطالعه نشان می دهد که از تاریخ جولای ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۳ که این گزارش تهیه شده است، سهم بر مبنای ارزش از میزان رشد کلی بازار پیشی گرفته است و در هر سه سطح سرمایه گذاری پیشگام بوده است. با وجود اینکه این بازارها از نوسان بسیار بالایی در مقایسه با شرکت های همتای خود برخوردار هستند؛ اما این مسئله در بازه های زمانی کوتاه مدت مطرح نیست.

از سال ۲۰۰۷ تا سال ۲۰۱۳ سهام بر مبنای رشد سود بالایی را به دنبال داشته است. نویسنده این گزارش چاره ای نداشت جز اینکه در نهایت گزارش خود را این گونه به پایان ببرد که پاسخی قطعی برای این سوال که کدام یک از این دو سهام برای استراتژی سرمایه گذاری مناسب تر هستند و ضرر های کمتری را در پی دارند وجود ندارد. او به این موضوع نیز اشاره کرده است که برنده در هر کدام از این سناریوها زمانی انتخاب می شود که سرمایه گذار قصد استفاده از این سهام را داشته باشند. در این حالت با توجه به زمان خرید سهام و وضعیت بازار برنده تعیین می شود.

 مطالعه تفاوت میان این دو سهام

کرگ اسرائیلسن (Criage Israelsen) مطالعه متفاوتی را منتشر کرده است. او دستاوردهای خود را در مجله Financial Planing در سال ۲۰۱۵ منتشر کرد. این گزارش عملکرد سهام بر مبنای ارزش و سهام بر مبنای رشد را در هر سه سطح سرمایه گذاری (کوچک، متوسط و بزرگ) و در بازه زمانی ۲۵ ساله که از سال ۱۹۹۰ آغاز شده و در سال ۲۰۱۴ به پایان رسیده است، به تصویر می کشد.

میزان سود در این نمودار ها نشان می دهد که سهام بر مبنای ارزش در شرکت هایی با سرمایه زیاد میزان سود سالانه را تعیین می کند. این سود به اندازه سه چهارم درصد از میزان سود مربوط به سهام بر مبنای رشد بیشتر بوده است. تفاوت میان سود سهام در شرکت های کوچک و متوسط از این میزان نیز کمتر بوده است. این اطلاعات از بررسی عملکرد شاخص ها به دست آمده است و نتیجه نشان می دهد که برنده این رقابت سهام بر مبنای ارزش است.

اما این مطالعات نشان می دهند که در طی یک بازه زمانی ۵ ساله شرکت های مالک سهام بر مبنای رشد و ارزشی که در مجموع از سرمایه کلانی برخوردار هستند، سود تقریبا یکسانی را تجربه کرده اند. شرکت های با سرمایه محدود در سه چهارم موارد رقبای خود را از نظر میزان گسترش پشت سر گذاشته اند. اما زمانی که رشد واقعی به وقوع پیوست، تفاوت میان این دو سهام از تفاوت حالت قبلی که با پیروزی سهام بر مبنای ارزش همراه بوده است نیز بیشتر است. با این حال ارزش سهام شرکت های با سرمایه محدود در ۹۰ درصد موارد و طی یک بازه زمانی ۱۰ ساله با رشد همراه بوده است. این در حالی است که شرکت های با دارایی متوسط نیز رشد بهتری در مقایسه با همتایان خود داشته اند.

در آخر

تصمیم گیری درخصوص خرید سهام بر مبنای رشد و سهام بر مبنای ارزش به عهده سرمایه گذار است. آنها باید با توجه به ترجیحات شخصی، آستانه تحمل ریسک و اهدافی که برای سرمایه گذاری در نظر گرفته اند سهام موردنظر خود را انتخاب کنند. از این گذشته باید وضعیت زمانی بازار نیز در نظر گرفته شود. چراکه بازار در زمان های متفاوتی عملکرد متفاوتی را از خود به نمایش می گذارد.

توجه به این نکته نیز شایان ذکر است که در بازه های زمانی کوتاه مدت عملکرد سهام رشد و ارزش تا حد زیادی به زمان و شرایط بازار بستگی دارد.

به عنوان مثال بازار سهام تمایل زیادی دارد که هنگام بروز بازار خرسی و رکود اقتصادی عملکرد بهتری را از خود به نمایش بگذارد. این در حالی است که سهام بر مبنای رشد در بازارهای خرسی یا زمانی که اقتصاد در حال شکوفایی است، عملکرد بهتری خواهد داشت.

به همین دلیل سرمایه گذارانی که در بازه های زمانی کوتاه مدت وارد معامله می شوند، باید چنین فاکتورهایی را هنگام انتخاب سهام مورد نظر در نظر داشته باشند. افرادی که به دنبال شناسایی بهترین زمان ممکن برای انجام معامله هستند نیز باید این موضوع را در نظر داشته باشند.

ادامه مطلب
۵
فصل دوم اهمیت شرکت ها و انواع آن

ﺷﺮﻛﺖ ﭼﻴﺴﺖ؟

  1. اﻧﻮاع اﺻﻠﻰ واﺣﺪﻫﺎی ﺗﺠﺎری ﺑﺨﺶ ﺧﺼﻮﺻﻰ را ﺷﺮح ﻣﻰدﻫﺪ و ﻧﺸﺎن ﻣﻰدﻫﺪ ﻛﻪ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺷﺮﻛﺖﻫﺎی ﺧﺼﻮﺻﻰ (ﺑﺎ ﻣﺴﺆوﻟﻴﺖ ﻣﺤﺪود) و دوﻟﺘﻰ ﺑﺎ اﻳﻦ ﻃﺮح ﻣﻄﺎﺑﻘﺖ ﻣﻰﻛﻨﻨﺪ.
  2. ﻛﻨﺘﺮل ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﺷﺮﻛﺖﻫﺎ ﻧﺸﺎن ﻣﻰدﻫﺪ ﺷﺮﻛﺖﻫﺎ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺛﺒﺖ ﻣﻰﺷﻮﻧﺪ و ﭼﻪ ﻣﺴﺘﻨﺪاﺗﻰ اﻳﺠﺎد ﻣﻰﺷﻮد ﻛﻪ ﺑﺮ رواﺑﻂ داﺧﻞ و ﺧﺎرج ﺷﺮﻛﺖ ﺣﺎﻛﻢ اﺳﺖ.
  3. ﻧﻘﺶ ﻣﺪﻳﺮان ﻧﻘﺶﻫﺎ و ﻣﺴﺆوﻟﻴﺖﻫﺎی ﻣﺪﻳﺮان ﺷﺮﻛﺖ ﻫﺎ را ﺑﻴﺎن ﻣﻰﻛﻨﺪ ورواﺑﻂ آنﻫﺎ را ﺑﺎ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاران ﻧﺸﺎن ﻣﻰدﻫﺪ.
  4. ﻧﻘﺶ ﺑﻮرس اوراق ﺑﻬﺎدار ﺷﺮح ﻣﻰدﻫﺪ ﻛﻪ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺑﻮرس اوراق ﺑﻬﺎدار، ﺑﺎزاری را ﺑﺮای اوراق ﺑﻬﺎدار ﺷﺮﻛﺖ ﻓﺮاﻫﻢ ﻣﻰآورد و از ﺷﺮﻛﺖﻫﺎ در ﺟﻤﻊآوری ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﺑﻠﻨﺪ ﻣﺪت ﺣﻤﺎﻳﺖ ﻣﻰﻛﻨﺪ.
  5. ﺻﻨﺪوقﻫﺎی ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاری ﻣﺸﺘﺮک ﻧﺸﺎن ﻣﻰدﻫﺪ ﻛﻪ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺻﻨﺪوقﻫﺎی ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاری ﻣﺸﺘﺮک ﺑﻪ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاران اﻣﻜﺎن ﻣﻰدﻫﻨﺪ ﺗﺎ رﻳﺴﻚﻫﺎی ﺧﻮد را ﺣﻴﻦ ﺗﺎﻣﻴﻦ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﺑﺮای ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﺗﺠﺎری ﺗﻘﺴﻴﻢ ﻛﻨﻨﺪ.
  6. اﻣﻴﻦ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاری ﺷﺮح ﻣﻰدﻫﺪ ﻛﻪ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺷﺮﻛﺖﻫﺎی ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاری ﺑﺮ ﺣﺴﺐ ﻣﻘﺪار رﻳﺴﻜﻰ ﻛﻪ ﻣﻰ ﭘﺬﻳﺮﻧﺪ، ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﺑﻠﻨﺪﻣﺪت را ﺑﺮای ﻓﻌﺎﻟﻴﺖﻫﺎی ﺗﺠﺎری ﻓﺮاﻫﻢ ﻣﻰآورﻧﺪ و ﻧﻴﺰ ﻳﻚ ﺑﺎزده ﺛﺎﺑﺖ در اﺧﺘﻴﺎر ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاران ﻗﺮار ﻣﻰدﻫﻨﺪ.
  7. اﻧﻮاع ﺳﻬﺎم ﺷﺮﻛﺖﻫﺎ ﺗﺤﺖ ﻣﺎﻟﻜﻴﺖ ﺳﻬﺎﻣﺪاران ﻫﺴﺘﻨﺪ. دو ﻧﻮع ﺳﻬﺎﻣﺪار وﺟﻮد دارد: ﺳﻬﺎﻣﺪار ﻣﻤﺘﺎز و ﺳﻬﺎﻣﺪار ﻋﺎدی
  8. ﻣﻨﺎﺑﻊ ﺗﺎﻣﻴﻦ ﻣﺎﻟﻰ از ﺳﻮی ﺷﺨﺺ ﺛﺎﻟﺚ اﻧﻮاع اﺻﻠﻰ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻣﺎﻟﻰ ﺧﺎرﺟﻰ ﻛﻪ در دﺳﺘﺮس ﺷﺮﻛﺖ ﻫﺴﺘﻨﺪ را ﺷﺮح ﻣﻰدﻫﺪ.

انواع شرکت ها و اهمیت آن ها

ﻣﻬﻤﺘﺮﻳﻦ ﻧﻮع اﻃﻼﻋﺎت ﻣﺎﻟﻰ اﻃﻼﻋﺎت ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﺷﺮﻛﺖﻫﺎ و ﻋﻤﻠﻜﺮد آﻧﺎن اﺳﺖ. در اﻳﻦ ﻓﺼﻞ ﺷﺮح داده ﻣﻰﺷﻮد ﻛﻪ ﺷﺮﻛﺖ ﭼﻴﺴﺖ، ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺗﺎﺳﻴﺲ ﻣﻰﺷﻮد و ﭼﻄﻮر ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻣﺎﻟﻰ ﺑﻠﻨﺪﻣﺪت را از ﻃﺮﻳﻖ ﺑﻮرس اوراق ﺑﻬﺎدار ﺗﺄﻣﻴﻦ ﻣﻰﻛﻨﺪ.

۱- ﺷﺮﻛﺖ ﺳﻬﺎﻣﻰ ﺗﻀﺎﻣﻨﻰ

ﻣﺎﻟﻜﺎن (ﺳﻬﺎﻣﺪاران) ﻣﺸﺘﺮﻛﺎً ﻣﺒﻠﻎ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ( ﭘﻮل) را وارد واﺣﺪ ﺗﺠﺎری ﻣﻰﻛﻨﻨﺪ. ﺑﺪﻳﻦ ﺗﺮﺗﻴﺐ آنﻫﺎ ﻣﺴﺘﺤﻖ ﺳﻬﻤﻰ از ﺳﻮد ﺑﻪ ﺷﻜﻞ ﺳﻮد ﺗﻘﺴﻴﻤﻰ ﺳﻬﺎم ﻫﺴﺘﻨﺪ.

ﻫﺮ ﻓﺮدی ﺑﺎ ﺑﻌﻀﻰ از ﺑﺰرگ ﺗﺮﻳﻦ ﺷﺮﻛﺖ ﻫﺎی ﻛﺸﻮر و ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ های آنﻫﺎ آﺷﻨﺎﻳﻰ دارد. ﻧﻤﻮﻧﻪ روﺷﻦ آن ﺷﺮﻛﺖ رﺟﺎء اﺳﺖ ﻛﻪ در اﻣﺮ ﺣﻤﻞ و ﻧﻘﻞ رﻳﻠﻰ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﻣﻰﻛﻨﺪ. ﺑﺎ اﻳﻦ ﺣﺎل ﻫﻤﻪ ﻣﺮدم در ﻣﻮرد ﭼﮕﻮﻧﮕﻰ ﺗﺄﺳﻴﺲ و وﺿﻌﻴﺖ ﻗﺎﻧﻮﻧﻰ ﺷﺮﻛﺖﻫﺎ اﻃﻼع ﻧﺪارﻧﺪ.

ﻗﺎﻧﻮن ﭘﺎرﻟﻤﺎﻧﻰ اﻧﮕﻠﺴﺘﺎن در ﺳﺎل ۱۸۴۴ ﺗﻤﺎم ﺷﺮﻛﺖ ﻫﺎی ﺳﻬﺎﻣﻰ ﺗﻀﺎﻣﻨﻰ را ﻛﻪ در آن ﺑﻪﻋﻨﻮان ﻣﺠﻤﻮﻋﻪﻫﺎی ﻣﺴﺘﻘﻞ ﺛﺒﺖ ﺷﺪه اﻧﺪ، ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﻰ ﻧﻤﻮد. ﺑﺪﻳﻦ ﺗﺮﺗﻴﺐ، ﺷﺮﻛﺖﻫﺎی ﺳﻬﺎﻣﻰ ﺗﻀﺎﻣﻨﻰ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﺷﺨﺼﻴﺘﻰ ﻣﺴﺘﻘﻞ از اﺷﺨﺎص ﺣﻘﻴﻘﻰ ﻣﺎﻟﻚ آنﻫﺎ، ﻣﺤﺴﻮب ﻣﻰﺷﻮﻧﺪ.

ﻣﺘﺨﺼﺺ ﻣﺎﻟﻰ ﻣﻰﮔﻮﻳﺪ: “ﺑﺎﻳﺪ اﻳﻦ را ﺑﺪاﻧﻴﺪ !”

ﺷﺮﻛﺖ، ﮔﺮوﻫﻰ از ﻣﺮدماﻧﺪ ﻛﻪ ﻣﺴﺌﻮﻟﻴﺖ ﻳﻚ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﺗﺠﺎری را ﻣﺸﺘﺮﻛﺎً ﺑﺮ ﻋﻬﺪه ﻣﻰﮔﻴﺮﻧﺪ.

ﻧﻜﺎت ﻛﻠﻰ از ﻣﺘﺨﺼﺺ ﻣﺎﻟﻰ… اﻧﻮاع واﺣﺪﻫﺎی ﺗﺠﺎری ﭼﻬﺎر ﻧﻮع اﺻﻠﻰ واﺣﺪﻫﺎی ﺗﺠﺎری ﺧﺼﻮﺻﻰ در اﻧﮕﻠﺴﺘﺎن وﺟﻮد دارد:

  1. واﺣﺪ ﺗﻚ ﻣﺎﻟﻜﻰ: ﺑﻪ واﺣﺪ ﺗﺠﺎری اﻃﻼق ﻣﻰﮔﺮدد ﻛﻪ ﻣﺘﻌﻠﻖ ﺑﻪ ﻳﻚ ﻓﺮد اﺳﺖ.
  2. ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﺗﻀﺎﻣﻨﻰ: اﻳﻦ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﺗﺠﺎری ﺷﺎﻣﻞ دو ﻳﺎ ﭼﻨﺪ ﺷﺮﻳﻚ اﺳﺖ و ﺑﺎ ﺛﺒﺖ ﻳﻚ ﺷﺮﻛﺖﻧﺎﻣﻪ ﺗﻮﺳﻂ ﻣﺸﺎور ﺣﻘﻮﻗﻰ ﺗﺸﻜﻴﻞ ﻣﻰﺷﻮد. ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﺗﻀﺎﻣﻨﻰ ﻓﻌﺎﻟﻴﺘﻰ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺎ ﻣﺸﺎرﻛﺖ ﮔﺮوهﻫﺎﻳﻰ از ﻗﺒﻴﻞ داﻣﭙﺰﺷﻚﻫﺎ، ﭘﺰﺷﻚ ﻫﺎ، دﻧﺪاﻧﭙﺰﺷﻚﻫﺎ، ﻣﺸﺎوران ﺣﻘﻮﻗﻰ و ﺳﺎﻳﺮ واﺣﺪﻫﺎی ﺗﺠﺎری ﻛﻮﭼﻚ ﺷﻜﻞ ﻣﻰﮔﻴﺮد و اﻓﺮاد ﻣﻬﺎرتﻫﺎ و ﺳﻮد را در آن ﺑﻪ ﻣﺸﺎرﻛﺖ ﻣﻰ ﮔﺬارﻧﺪ. ﻫﻢ واﺣﺪ ﺗﻚ ﻣﺎﻟﻜﻰ و ﻫﻢ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﻫﺎی ﺗﻀﺎﻣﻨﻰ دارای ﻣﺴﺆوﻟﻴﺖ ﻧﺎﻣﺤﺪود ﻫﺴﺘﻨﺪ.
  3. ﺷﺮﻛﺖﻫﺎی ﺳﻬﺎﻣﻰ ﺧﺎص: اﻳﻦﻫﺎ ﺷﺮﻛﺖﻫﺎی ﺧﺼﻮﺻﻰ ﺛﺒﺖ ﺷﺪه ای ﺑﺎ ﺣﺪاﻗﻞ دو ﺳﻬﺎﻣﺪار ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﺳﻬﺎﻣﺪاران ﻫﻴﺌﺖﻣﺪﻳﺮه را اﻧﺘﺨﺎب ﻣﻰﻛﻨﻨﺪ. ﺳﻬﺎم ﺷﺮﻛﺖﻫﺎی ﺧﺼﻮﺻﻰ ﺑﺎ اﺟﺎزه ﻫﻴﺌﺖﻣﺪﻳﺮه ﻓﺮوﺧﺘﻪ ﻣﻰﺷﻮﻧﺪ. ﺷﺮﻛﺖﻫﺎی ﺳﻬﺎﻣﻰ ﺧﺎص ﻧﻮﻋﺎً ﺷﺮﻛﺖﻫﺎی ﻛﻮﭼﻚ و ﻣﺘﻮﺳﻂ ﻫﺴﺘﻨﺪ و ﻣﺴﺆوﻟﻴﺖ ﺳﻬﺎﻣﺪاران ﻣﺤﺪود ﺑﻪ ﻣﺒﻠﻎ اﺳﻤﻰ ﺳﻬﺎم آنﻫﺎ اﺳﺖ.
  4. ﺷﺮﻛﺖﻫﺎی ﺳﻬﺎﻣﻰ ﻋﺎم: اﻳﻦ ﻫﺎ ﺷﺮﻛﺖﻫﺎﻳﻰ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺳﻬﺎﻣﺸﺎن در ﺑﻮرس اوراق ﺑﻬﺎدار ﻣﺒﺎدﻟﻪ ﻣﻰﺷﻮد. اﻳﻦ ﺷﺮﻛﺖﻫﺎ ﻣﻌﻤﻮﻻً ﺷﺮﻛﺖﻫﺎی ﺑﺰرﮔﻰ ﻫﺴﺘﻨﺪ و ﻣﺴئوﻟﻴﺖ ﺳﻬﺎﻣﺪاران ﻣﺤﺪود ﺑﻪ ﻣﺒﻠﻎ اﺳﻤﻰ ﺳﻬﺎم آنﻫﺎ اﺳﺖ.

۲- مسئولیت محدود

ﺑﻪ ﺳﻬﺎﻣﺪاران ﻳﻚ ﺷﺮﻛﺖ، ﻳﻚ ﺣﻔﺎﻇﺖ ﻗﺎﻧﻮﻧﻰ ﺑﺴﻴﺎر ﻣﻬﻢ ﺑﻪ ﻧﺎم ﻣﺴﺆوﻟﻴﺖ ﻣﺤﺪود داده ﻣﻰﺷﻮد. ﻣﺴﺆوﻟﻴﺖ ﻣﺤﺪود ﺑﺪﻳﻦ ﻣﻌﻨﻰ اﺳﺖ ﻛﻪ اﮔﺮ ﻳﻚ ﺷﺮﻛﺖ دﭼﺎر ﻣﺸﻜﻼت ﻣﺎﻟﻰ ﺷﻮد و ﺑﺪﻫﻜﺎر ﺷﻮد، ﺣﺪاﻛﺜﺮ ﻣﺒﻠﻐﻰ از اﻳﻦ ﺑﺪﻫﻰ ﻛﻪ ﺳﻬﺎﻣﺪاران ﻣﺘﻌﻬﺪ ﺑﻪ ﭘﺮداﺧﺖ آن ﻫﺴﺘﻨﺪ، ارزش ﺳﻬﺎم آﻧﻬﺎﺳﺖ. ﺑﻪ ﻋﺒﺎرت دﻳﮕﺮ، ﮔﺮﭼﻪ ﺳﻬﺎﻣﺪاران ﻣﺎﻟﻚ ﺑﺨﺸﻰ از ﺷﺮﻛﺖ ﻫﺴﺘﻨﺪ، اﻣﺎ اﻧﺘﻈﺎر ﻧﻤﻰرود ﻛﻪ آنﻫﺎ ﺑﺮای ﭘﺮداﺧﺖ ﺑﺪﻫﻰﻫﺎی ﺷﺮﻛﺖ، اﻣﻮال و داراﻳﻰﻫﺎی ﺷﺨﺼﻰ ﺧﻮد را ﺑﻔﺮوﺷﻨﺪ.

ﺳﺎﻳﺮ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﻫﺎی ﺗﺠﺎری

اﻧﻮاع ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﺗﺠﺎری در اﻳﻦ ﻛﺸﻮر ﻋﺒﺎرﺗﻨﺪ از:

ﻓﺮاﻧﺸﻴﺰ (اﻣﺘﻴﺎز)

ﻳﻚ ﺻﺎﺣﺐ ﻓﺮاﻧﺸﻴﺰ ﻣﻰﺗﻮاﻧﺪ ﻓﺮاﻧﺸﻴﺰ (ﺣﻖ ﻣﻌﺎﻣﻠﻪ ﺗﺤﺖ ﻳﻚ ﻧﺎم ﻣﻌﺮوف و در ﻳﻚ زﻣﻴﻨﻪ ﺧﺎص) را ﺑﻪ ﺧﺮﻳﺪار ﻓﺮاﻧﺸﻴﺰ ﺑﻔﺮوﺷﺪ. ﻣﻌﺮوﻓﻴﺖ اﻳﻦ ﻗﺮارداد در ﺑﻴﻦ ﻣﺮدم رو ﺑﻪ رﺷﺪ اﺳﺖ و در ﺑﺨﺶ ﻏﺬای آﻣﺎده، ﺧﺪﻣﺎت ﻧﻈﺎﻓﺘﻰ و ﺗﻮزﻳﻊ و ﺑﺴﻴﺎری زﻣﻴﻨﻪ ﻫﺎی دﻳﮕﺮ ﻣﺘﺪاول اﺳﺖ.

ﺗﻌﺎوﻧﻰ ﻫﺎ

ﺗﻌﺎوﻧﻰ از ﮔﺮوﻫﻰ از ﺗﻮﻟﻴﺪﻛﻨﻨﺪﮔﺎن، ﻓﺮوﺷﻨﺪﮔﺎن ﻳﺎ ﻛﺎرﮔﺮان ﺗﺸﻜﻴﻞ ﻣﻰﺷﻮد ﻛﻪ ﺑﺎ ﻫﻤﻜﺎری ﻫﻢ در ﻳﻚ واﺣﺪ ﺗﺠﺎری ﻛﺎر ﻣﻰﻛﻨﻨﺪ.

ﺷﺮﻛﺖ ﺗﻌﺎوﻧﻰ رﻓﺎه

ﺷﺮﻛﺖ ﺗﻌﺎوﻧﻰ رﻓﺎه، ﺷﺮﻛﺘﻰ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﺧﺪﻣﺎت رﺳﺎﻧﻰ ﺑﻪ اﻋﻀﺎی ﺧﻮد ﺗﺎﺳﻴﺲ و اداره ﻣﻰﺷﻮد. ﺑﺴﻴﺎری از ﺷﺮﻛﺖﻫﺎی ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﻰ ﻧﻮﻋﺎً ﺑﻪ اﻳﻦ ﺷﻜﻞ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﮔﺮ ﭼﻪ اﻣﺮوزه ﺑﺴﻴﺎری از اﻳﻦ ﺷﺮﻛﺖﻫﺎ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺷﺮﻛﺖ ﺳﻬﺎﻣﻰ ﻋﺎم ﮔﺮاﻳﺶ ﭘﻴﺪا ﻛﺮده اﻧﺪ ﺗﺎ ﺑﺘﻮاﻧﻨﺪ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﺑﻴﺸﺘﺮی ﺟﻤﻊآوری ﻛﻨﻨﺪ.

مثال:

ﻣﺎرﻛﺲ و اﺳﭙﻨﺴﺮ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﺧﻮﺑﻰ از ﻳﻚ ﻣﺮﻛﺰ ﺗﺠﺎری را ﻛﻪ ﺑﻪ اﻳﻦ ﭼﻬﺎر ﻣﺮﺣﻠﻪ وارد ﺷﺪﻧﺪ، ﻧﺸﺎن ﻣﻰدﻫﺪ. در اﺑﺘﺪا ﻣﺎﻳﻜﻞ ﻣﺎرس ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻳﻚ واﺣﺪ ﺗﻚ ﻣﺎﻟﻜﻰ ﺷﺮوع ﺑﻪ ﻛﺎرﻛﺮد و اﻗﻼﻣﻰ ﻣﺜﻞ ﺳﻮزن و ﻧﺦ را در ﺧﺎﻧﻪﻫﺎ ﻣﻰ ﻓﺮوﺧﺖ. او ﻳﻚ ﻣﻬﺎﺟﺮ ﻳﻬﻮدی از روﺳﻴﻪ ﺑﻮد ﻛﻪ در اواﺧﺮ ﻗﺮن ﻧﻮزدﻫﻢ ﺑﻪ اﻧﮕﻠﺴﺘﺎن آﻣﺪ و ﺧﻴﻠﻰ ﻛﻢ اﻧﮕﻠﻴﺴﻰ ﺻﺤﺒﺖ ﻣﻰﻛﺮد. او ﻳﻚ ﺷﺮاﻛﺖ را ﺑﺎ ﺗﺎم اﺳﭙﻨﺴﺮ ﺗﺮﺗﻴﺐ داد و آنﻫﺎ ﻣﻐﺎزهﻫﺎﻳﻰ را ﺑﺮای ﻛﺴﺐ و ﻛﺎر در ﺷﻤﺎل اﻧﮕﻠﺴﺘﺎن ﺑﺎزﻛﺮدﻧﺪ

ﺗﺎم اﺳﭙﻨﺴﺮ ﻓﻘﻂ ﺑﺮای ﻣﺪت ﻛﻮﺗﺎﻫﻰ در اﻳﻦ ﻛﺎر ﻣﺎﻧﺪ. اﻳﻦ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﺗﺠﺎری ﺑﻪ ﺻﻮرت ﻳﻚ ﺷﺮﻛﺖ ﺳﻬﺎﻣﻰ ﺧﺎص رﺷﺪ ﭘﻴﺪا ﻛﺮد و ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺳﻬﺎم آن در اﺧﺘﻴﺎر ﺧﺎﻧﻮاده ﻫﺎی ﻣﺎرﻛﺲ و ﺳﻴﻒ (دو ﺧﺎﻧﻮاده ای ﻛﻪ ﺑﺎ ﻳﻚ ازدواج ﺑﺎ ﻫﻢ ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺷﺪﻧﺪ) ﻗﺮار داﺷﺖ. اﻳﻦ ﺧﺎﻧﻮاده ﻫﺎ ﺗﺼﻤﻴﻢ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﻳﻚ ﻓﺮوﺷﮕﺎه زﻧﺠﻴﺮه ای ﺑﺎز ﻛﻨﻨﺪ. ﻣﺠﺪداً، ﻣﻨﺒﻊ ﻣﺎﻟﻰ ﺑﻴﺸﺘﺮی ﺑﺮای ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻻزم ﺑﻮد و ﺑﺪﻳﻦ ﺗﺮﺗﻴﺐ ﻣﻰﺑﺎﻳﺴﺖ ﻳﻚ ﺷﺮﻛﺖ ﺳﻬﺎﻣﻰ ﻋﺎم اﻳﺠﺎد ﻣﻰﻛﺮدﻧﺪ.

 ثبت شرکت

ﺷﻴﻮه ﺗﺎﺳﻴﺲ و اداره ﻣﺮاﻛﺰ ﺗﺠﺎری ﺑﺮ اﺳﺎس ﻳﻚ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ از ﻗﻮاﻧﻴﻦ ﺷﺮﻛﺘﻰ ﻛﻨﺘﺮل ﻣﻰﺷود

اﺳﺎسﻧﺎﻣﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﺷﺎﻣﻞ ﻣﻮارد زﻳﺮ ﺑﺎﺷﺪ:

  • ﻧﺎم ﺷﺮﻛﺖ
  • آدرس دﻓﺘﺮ ﺛﺒﺖ ﺷﺪه
  • اﻫﺪاف ﺷﺮﻛﺖ
  • ارزش اﺳﻤﻰ ﻣﺒﻠﻎ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﺷﺮﻛﺖ
  • ﻣﺒﺎﻟﻎ اﻧﻮاع ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺳﻬﺎم ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ اﮔﺮ ﺷﺮﻛﺘﻰ ﺑﻜﻮﺷﺪ ﺗﺎ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖﻫﺎﻳﻰ را ﻓﺮاﺗﺮ از داﻣﻨﻪ

اﻫﺪاﻓﺶ اﻧﺠﺎم دﻫﺪ اﻳﻦ اﻣﺮ ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ ﺗﻮﺳﻂ ﻳﻚ دادﮔﺎه، ﺑﻪﻋﻨﻮان ﻣﻮارد ﻓﺮاﺗﺮ از اﺧﺘﻴﺎرات، ﺗﻠﻘﻰ ﺷﻮد و ﻣﺠﺎز ﻧﺒﺎﺷﺪ.

  • ﺷﺮﻛﺖﻧﺎﻣﻪ ﻗﺮاردادی اﺳﺖ ﺑﻴﻦ ﺷﺮﻛﺖ و ﺳﻬﺎﻣﺪاراﻧﺶ. اﺳﺎﻣﻰ ﺳﻬﺎم داران در دﻓﺘﺮ ﺛﺒﺖ ﺷﺮﻛﺖ ﻧﮕﻬﺪاری ﻣﻰﺷﻮد.
  • ﺷﺮﻛﺖﻧﺎﻣﻪ، ﺷﺎﻣﻞ ﺟﺰﺋﻴﺎت زﻣﺎن ﺟﻠﺴﺎت ﺳﻬﺎﻣﺪاران، ﺣﻖ رای ﺳﻬﺎﻣﺪاران و … اﺳﺖ.

دو ﻧﻮع ﺷﺮﻛﺖ ﺳﻬﺎﻣﻰ ﺑﺎ ﻣﺴﺆوﻟﻴﺖ ﻣﺤﺪود وﺟﻮد دارد:

  1. ﺷﺮﻛﺖ ﺳﻬﺎﻣﻰ ﺧﺎص ﺑﺎ ﻣﺴﺆوﻟﻴﺖ ﻣﺤﺪود: اﻳﻦ ﺷﺮﻛﺖﻫﺎ ﺑﻪ دﻧﺒﺎل اﺳﻤﺸﺎن Ltd ﻣﻰآﻳﺪ. ﻳﻚ ﺷﺮﻛﺖ ﺑﺎ ﻣﺴﺆوﻟﻴﺖ ﻣﺤﺪود ﻧﻤﻰﺗﻮاﻧﺪ ﺳﻬﺎم ﺧﻮد را ﺑﻪ ﻋﻤﻮم ﻋﺮﺿﻪ ﻧﻤﺎﻳﺪ.
  2. ﺷﺮﻛﺖﻫﺎی ﺳﻬﺎﻣﻰ ﻋﺎم ﺑﺎ ﻣﺴﺆوﻟﻴﺖ ﻣﺤﺪود: اﻳﻦ ﺷﺮﻛﺖﻫﺎ ﺑﻪ دﻧﺒﺎل اﺳﻤﺸﺎن Plc ﻣﻰآﻳﺪ و ﻣﻰﺗﻮاﻧﻨﺪ ﺳﻬﺎم ﺧﻮد را ﺑﻪ ﻋﻤﻮم ﻣﺮدم ﻋﺮﺿﻪ ﻧﻤﺎﻳﻨﺪ ﺑﻪﺷﺮط آن ﻛﻪ دارای ﺑﻴﺶ از ۵,۰۰۰,۰۰۰۰ رﻳﺎل ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ. ﺷﺮﻛﺖﻫﺎ ﺑﺎﻳﺪ ﻗﺒﻞ از اﻳﻨﻜﻪ ﺑﺘﻮاﻧﻨﺪ ﮔﻮاﻫﻴﻨﺎﻣﻪ ﺗﺎﺳﻴﺲ ﺷﺮﻛﺖ را درﻳﺎﻓﺖ ﻧﻤﺎﻳﻨﺪ، ﻧﺰد ﻣﺮﺟﻊ ﺛﺒﺖ ﻛﻨﻨﺪه ﺷﺮﻛﺖﻫﺎ ﺛﺒﺖ ﺷﻮﻧﺪ ﺗﺎ ﺑﺘﻮاﻧﻨﺪ ﺑﻌﻨﻮان ﻳﻚ واﺣﺪ ﺷﺮﻛﺘﻰ ﻫﻮﻳﺖ ﻗﺎﻧﻮﻧﻰ ﭘﻴﺪاﻛﻨﻨﺪ.

ﻧﻘﺶ ﻣﺪﻳﺮان

ﺣﺎﻛﻤﻴﺖ ﺷﺮﻛﺘﻰ

ﺳﻬﺎﻣﺪاران ﻣﺎﻟﻚ ﺷﺮﻛﺖ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﺷﺮﻛﺖ دارای ﺗﻌﺪادی داراﻳﻰ (آﻧﭽﻪ ﻛﻪ ﻣﺎﻟﻚ آن اﺳﺖ و آﻧﭽﻪ ﻛﻪ ﺑﻘﻴﻪ ﺑﻪ آن ﺑﺪﻫﻜﺎر ﻫﺴﺘﻨﺪ) و ﺑﺪﻫﻰ ( آﻧﭽﻪ ﻛﻪ ﻣﻘﺮوض اﺳﺖ) ﻣﻰﺑﺎﺷﺪ.

ﻣﺘﺨﺼﺺ ﻣﺎﻟﻰ ﻣﻰﮔﻮﻳﺪ: “ﺑﺎﻳﺪ اﻳﻦ را ﺑﺪاﻧﻴﺪ!”

ﺣﺎﻛﻤﻴﺖ ﺷﺮﻛﺘﻰ ﺳﻴﺴﺘﻤﻰ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺷﺮﻛﺖﻫﺎ ﺑﻪ وﺳﻴﻠﻪ آن ﻫﺪاﻳﺖ و ﻛﻨﺘﺮل ﻣﻰﺷﻮﻧﺪ.

ﺳﻬﺎﻣﺪاران ﻣﺪﻳﺮان را اﻧﺘﺨﺎب ﻣﻰﻛﻨﻨﺪ ﺗﺎ از ﻃﺮف آن ﻫﺎ ﺷﺮﻛﺖ را اداره ﻛﻨﻨﺪ. ﻣﺪﻳﺮان اﺟﺮاﻳﻰ ﻣﺴﺌﻮﻟﻴﺖ اﺟﺮای ﺗﺼﻤﻴﻤﺎت را ﺑﺮ ﻋﻬﺪه دارﻧﺪ. ﻣﺪﻳﺮان ﻏﻴﺮاﺟﺮاﻳﻰ ﺑﻪ ﻫﻴﺌﺖﻣﺪﻳﺮه ﻣﺸﺎوره ﻣﻰ دﻫﻨﺪ و از ﻃﺮﻳﻖ ﺑﺮﻗﺮاری ارﺗﺒﺎﻃﺎت ﺑﻪ ﺷﺮﻛﺖ ﻛﻤﻚ ﻣﻰﻛﻨﻨﺪ. ﻣﺪﻳﺮان ﻣﻠﺰم ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﻫﺮ ﺳﺎل در ﻣﻮرد ﻣﺒﺎﺷﺮت ﺧﻮد در ﺷﺮﻛﺖ ﮔﺰارش دﻫﻨﺪ.

ﺳﻬﺎﻣﺪاران ﻣﻰﺗﻮاﻧﻨﺪ در ﻣﺠﻤﻊ ﻋﻤﻮﻣﻰ ﺳﺎﻻﻧﻪ ﺷﺮﻛﺖ ﻛﻨﻨﺪ و ﺳﺌﻮاﻻﺗﻰ را در ﻣﻮرد ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﺷﺮﻛﺖ ﺑﭙﺮﺳﻨﺪ. ﺳﻬﺎﻣﺪاران ﻣﻰ ﺗﻮاﻧﻨﺪ در ﻣﺠﻤﻊ ﻋﻤﻮﻣﻰ ﺳﺎﻻﻧﻪ رأی دﻫﻨﺪ. ﺣﻖ رأی آن ﻫﺎ اﻏﻠﺐ ﻣﺘﻨﺎﺳﺐ ﺑﺎ ﺗﻌﺪاد ﺳﻬﺎﻣﻰ اﺳﺖ ﻛﻪ در اﺧﺘﻴﺎر دارﻧﺪ.

ﺳﻬﺎﻣﺪاران در ﻣﻮرد ﺗﺼﻮﻳﺐ ﮔﺰارش ﺳﺎﻻﻧﻪ اراﺋﻪ ﺷﺪه ﺗﻮﺳﻂ ﻣﺪﻳﺮان، ﻧﻈﺮ ﻣﻰدﻫﻨﺪ و ﻣﻰ ﺗﻮاﻧﻨﺪ در ﻣﻮرد ﺗﻌﻴﻴﻦ ﻣﺠﺪد اﻋﻀﺎی ﻫﻴﺌﺖﻣﺪﻳﺮه رأی دﻫﻨﺪ. ﻣﺪﻳﺮان ﻣﻰ ﺗﻮاﻧﻨﺪ ﻣﺴئوﻻﻧﻰ را ﺑﺮای اداره ﺷﺮﻛﺖ از ﻃﺮف ﺧﻮدﺷﺎن اﻧﺘﺨﺎب ﻛﻨﻨﺪ.

رﺋﻴﺲ ﻫﻴﺌﺖﻣﺪﻳﺮه، رﻳﺎﺳﺖ ﺟﻠﺴﺎت ﻣﺪﻳﺮان و ﻣﺠﻤﻊ ﻋﻤﻮﻣﻰ ﺳﺎﻻﻧﻪ را ﺑﺮ ﻋﻬﺪه دارد. ﺑﺎ اﻳﻦ ﺣﺎل، رﺋﻴﺲ ﻫﻴﺌﺖﻣﺪﻳﺮه ﻏﺎﻟﺒﺎً ﺑﺎ ﻣﺪﻳﺮﻋﺎﻣﻞ ﻳﻌﻨﻰ ﻛﺴﻰ ﻛﻪ ﻧﻘﺶ اﺻﻠﻰ را در ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺳﺎزﻣﺎن اﻳﻔﺎ ﻣﻰﻛﻨﺪ، ﻣﺘﻔﺎوت اﺳﺖ. (در اﺻﻮل ﺣﺎﻛﻤﻴﺖ ﺷﺮﻛﺘﻰ ﺗﻮﺻﻴﻪ ﻣﻰﺷﻮد ﻛﻪ ﻧﻘﺶ رﺋﻴﺲ ﻫﻴﺌﺖﻣﺪﻳﺮه و ﻣﺪﻳﺮﻋﺎﻣﻞ در ﻳﻚ ﺷﺮﻛﺖ از ﻫﻢ ﺟﺪا ﺑﺎﺷﺪ اﻣﺎ اﻳﻦ ﻳﻚ اﻟﺰام ﻗﺎﻧﻮﻧﻰ ﻧﻴﺴﺖ).

ﻫﻴﺌﺖﻣﺪﻳﺮه دارای اﺧﺘﻴﺎر ﻛﺎﻣﻞ ﺑﺮای اداره ﺷﺮﻛﺖ اﺳﺖ. ﺳﻬﺎﻣﺪاران در ﻧﺼﺐ و ﻋﺰل ﻣﺪﻳﺮان ﻧﻘﺶ دارﻧﺪ. ﺑﺎ اﻳﻦ ﺣﺎل، ﻣﺪﻳﺮﻋﺎﻣﻞ ﻧﻘﺶ اﺻﻠﻰ را در ﺗﻌﻴﻴﻦ ﻣﺪﻳﺮان اﺟﺮاﻳﻰ ﻳﻌﻨﻰ ﻛﺴﺎﻧﻰ ﻛﻪ ﻣﺴئول اﺟﺮای ﺗﺼﻤﻴﻤﺎت در ﺷﺮﻛﺖ ﻫﺴﺘﻨﺪ، اﻳﻔﺎ ﻣﻰﻛﻨﺪ. رﺋﻴﺲ و ﻣﺪﻳﺮان ﻏﻴﺮ اﺟﺮاﻳﻰ ﻣﻰﺗﻮاﻧﻨﺪ ﻧﻘﺶ ﻣﻬﻤﻰ در ﻋﺰل ﻣﺪﻳﺮﻋﺎﻣﻞ از ﻃﺮﻳﻖ رأیﮔﻴﺮی در ﻣﻮرد ﻫﻴﺌﺖﻣﺪﻳﺮه اﻳﻔﺎ ﻛﻨﻨﺪ.

ﻣﻰﺗﻮاﻧﻴﻢ ﻧﻘﺶ ﻫﻴﺌﺖﻣﺪﻳﺮه را ﺑﺎ ﻳﻚ ﻣﺜﺎل ﺷﺮح دﻫﻴﻢ:

مثال:

ﻫﺘﻞﻫﺎی ﺗﻴﺴﺘﻞ، ﻣﺎﻟﻚ و ﮔﺮداﻧﻨﺪه ﻫﺘﻞﻫﺎ در اﻧﮕﻠﺴﺘﺎن، از ﺟﻤﻠﻪ ﺗﻌﺪادی از ﻫﺘﻞﻫﺎ در ﻟﻨﺪن اﺳﺖ.

ﻫﻴﺌﺖ ﻣﺪﻳﺮه اﻳﻦ ﺷﺮﻛﺖ، ﻣﺘﺸﻜﻞ از ﺳﻪ ﻣﺪﻳﺮ اﺟﺮاﻳﻰ و ﻫﻔﺖ ﻣﺪﻳﺮ ﻏﻴﺮ اﺟﺮاﻳﻰ اﺳﺖ. ﻏﻴﺮ از رﺋﻴﺲ، ﻧﺎﻳﺐ رﺋﻴﺲ ﻧﻴﺰ از ﻣﺪﻳﺮان ارﺷﺪ ﻏﻴﺮاﺟﺮاﻳﻰ ﻣﺴﺘﻘﻞ ﺷﺮﻛﺖ اﺳﺖ. ﻃﺒﻖ اﺳﺎﺳﻨﺎﻣﻪ ﺷﺮﻛﺖ، اﻋﻀﺎی ﻫﻴﺌﺖ ﻣﺪﻳﺮه ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻪﺻﻮرت ﭼﺮﺧﺸﻰ ﺣﺪاﻗﻞ ﻫﺮ ﺳﻪ ﺳﺎل ﻳﻜﺒﺎر ﻛﻨﺎر ﮔﺬاﺷﺘﻪ ﺷﻮﻧﺪ.

ﻫﻴﺌﺖ ﻣﺪﻳﺮه در ﻃﻰ ﺳﺎل ﺟﻠﺴﺎت ﻣﻨﻈﻤﻰ ﺑﺮﮔﺰار ﻣﻰ ﻛﻨﺪ ﺗﺎ ﻋﻤﻠﻜﺮد ﻣﺎﻟﻰ و ﻋﻤﻠﻴﺎﺗﻰ ﺷﺮﻛﺖ را ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﻰ ﻗﺮار دﻫﺪ و آنرا رﺳﻤﺎً ﺑﺮای ﺗﺼﻤﻴﻤﺎت ﻫﻴﺌﺖ ﻣﺪﻳﺮه در ﻧﻈﺮ ﻣﻰ ﮔﻴﺮد. اﻳﻦ ﻣﻮﺿﻮﻋﺎت، ﺷﺎﻣﻞ اﺳﺘﺮاﺗﮋی ﻫﺎ، ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺗﺤﺼﻴﻞ و ﻋﺪم ﺑﻬﺮه ﻣﻨﺪی، ﺗﺼﻮﻳﺐ ﺑﻮدﺟﻪ و ﻣﺨﺎرج ﺳﺮﻣﺎﻳﻪای و ﺳﻴﺎﺳﺖﻫﺎی ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ رﻳﺴﻚ اﺳﺖ. اﻃﻼﻋﺎت ﻣﻨﺎﺳﺐ و ﺑﻪ ﻣﻮﻗﻊ ﭘﻴﺶ از ﻫﺮ ﺟﻠﺴﻪ ﻫﻴﺌﺖﻣﺪﻳﺮه، در ﺧﺼﻮص اﻣﻮر ﻣﺎﻟﻰ و ﺗﺠﺎری ﮔﺮوه در اﺧﺘﻴﺎر ﻣﺪﻳﺮان ﻗﺮار ﻣﻰﮔﻴﺮد.

نقش بورس

بورس

ﻣﺰﻳﺖ اﺻﻠﻰ ﻓﺮوش ﺳﻬﺎم از ﻃﺮﻳﻖ ﺑﻮرس اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﻰﺗﻮان ﻣﺒﺎﻟﻎ زﻳﺎد ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ را ﺳﺮﻳﻌﺎً ﺟﻤﻊآوری ﻛﺮد.

دو اﺷﻜﺎل وﺟﻮد دارد:

اﮔﺮ ﻣﻘﺎدﻳﺮ زﻳﺎدی ﺳﻬﻢ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﺑﺨﺸﻰ از ﻣﻌﺎﻣﻠﻪ ﻛﻨﺘﺮﻟﻰ، ﺧﺮﻳﺪاری ﺷﻮد ﻛﻨﺘﺮل ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﺗﺠﺎری ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ از دﺳﺖ ﺳﻬﺎﻣﺪاران اﺻﻠﻰ ﺧﺎرج ﺷﻮد، ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﭘﺬﻳﺮﻓﺘﻪﺷﺪن در ﺑﻮرس، ﻫﺰﻳﻨﻪﺑﺮ اﺳﺖ.

ﻧﻜﺎت ﻛﻠﻰ از ﻣﺘﺨﺼﺺ ﻣﺎﻟﻰ و ﺑﻮرس

ﺑﻮرس ﻳﻜﻰ از ﻣﻬﻤﺘﺮﻳﻦ ﻣﻮﺳﺴﺎت در ﻓﻌﺎﻟﻴﺖﻫﺎی ﺗﺠﺎری ﻫﺮ ﻛﺸﻮر اﺳﺖ. زﻳﺮا ﺑﺎزاری اﻳﺠﺎد ﻣﻰﻛﻨﺪ ﻛﻪ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاران ﻣﻰﺗﻮاﻧﻨﺪ ﺑﻪ وﺳﻴﻠﻪ آن ﺳﻬﺎم ﺻﺪﻫﺎ ﺷﺮﻛﺖ ﺳﻬﺎﻣﻰ ﻋﺎم ﻣﺨﺘﻠﻒ را ﺧﺮﻳﺪ و ﻓﺮوش ﻧﻤﺎﻳﻨﺪ. ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاران ﻣﻰداﻧﻨﺪ ﻛﻪ ﻣﻰﺗﻮاﻧﻨﺪ ﺳﻬﺎم را در ﺑﻮرس ﺧﺮﻳﺪاری ﻛﻨﻨﺪ، ﻫﻤﺎﻧﻄﻮرﻛﻪ ﻣﻰﺗﻮاﻧﻨﺪ ﺳﻬﺎم ﺧﻮد را ﺑﻔﺮوﺷﻨﺪ.

ﺧﺮﻳﺪ و ﻓﺮوش ﺳﻬﺎم ﺑﻪوﺳﻴﻠﻪ واﺳﻄﻪ ﮔﺮان ﺻﻮرت ﻣﻰﮔﻴﺮد، ﻳﻌﻨﻰ ﻛﺎرﮔﺰاران و ﺑﺎزارﺳﺎزان ﻛﻪ از اﻳﻦ ﻣﻌﺎﻣﻼت ﺳﻮد ﻛﺴﺐ ﻣﻰﻛﻨﻨﺪ. ﺳﻬﺎم ﻳﻚ ﺷﺮﻛﺖ ﺳﻬﺎﻣﻰ ﻋﺎم در ﺑﻮرس ﺧﺮﻳﺪ و ﻓﺮوش ﻣﻰﺷﻮد. ﺷﺮﻛﺖﻫﺎ ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ ﻣﺘﺤﻤﻞ ﻫﺰﻳﻨﻪ ﺑﺮآورد ﻗﻴﻤﺖ در ﺑﻮرس ﺷﻮﻧﺪ، ﺑﺪﻳﻦ ﺗﺮﺗﻴﺐ ﻗﻴﻤﺖ ﺳﻬﺎم آنﻫﺎ در ﺗﺎﺑﻠﻮﻫﺎ در ﻣﻌﺮض دﻳﺪ ﻣﻌﺎﻣﻠﻪﮔﺮان ﻗﺮار ﻣﻰﮔﻴﺮد. ﺑﺮای اﻳﺠﺎد ﻳﻚ ﺷﺮﻛﺖ ﺳﻬﺎﻣﻰ ﻋﺎم، ﻣﺪﻳﺮان ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺎ ﻣﻘﺎم ﻧﺎﻇﺮ ﺑﻮرس ﻫﺎ ﻛﻪ ﮔﺰارشﻫﺎ را ﺑﺎ دﻗﺖ ﺑﺮرﺳﻰ ﺧﻮاﻫﺪ ﻛﺮد، در ارﺗﺒﺎط ﺑﺎﺷﻨﺪ.

ﺑﺮای ﻣﺜﺎل، ﺷﺮﻛﺖ ﻫﺎی ﭘﺬﻳﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪه در ﺑﻮرس ﻟﻨﺪن ﺑﺎﻳﺪ اﻟﺰاﻣﺎت اﻃﻼﻋﺎﺗﻰ ﻣﻨﺪرج در “ﻛﺘﺎبزرد”، ﺛﺒﺖ ﭘﺬﻳﺮش اوراق ﺑﻬﺎدار در ﺑﻮرس را ﭘﺎﺳﺦ دﻫﻨﺪ. اﻳﻦ ﻛﺘﺎب ﺑﻴﺎن ﻣﻰﻛﻨﺪ ﻛﻪ آن ﻫﺎ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﮔﺰارش ﻫﺎی ﺧﻮد را اراﺋﻪ دﻫﻨﺪ. ﺷﺮﻛﺖﻫﺎی ﭘﺬﻳﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪه در ﺑﻮرس ﺑﺎﻳﺪ ﮔﺰارش ﻧﻴﻢ ﺳﺎﻟﻪ ﻳﺎ ﻣﻴﺎن دوره ای ﻧﻴﺰ ﺗﻬﻴﻪ ﻛﻨﻨﺪ.

ﺑﻮرس اوراق ﺑﻬﺎدار، ﺗﻤﺎم ﺷﺮﻛﺖ ﻫﺎی ﭘﺬﻳﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪه در ﺑﻮرس را ﻣﻠﺰم ﺑﻪ اراﺋﻪ ﮔﺰارش ﺳﺎﻻﻧﻪ ﻣﻰ ﻧﻤﺎﻳﺪ ﺗﺎ ﻣﺸﺨﺺ ﺷﻮد ﻛﻪ آﻳﺎ “ﻗﺎﻧﻮن ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﻋﻤﻠﻜﺮد در ﻣﻮرد ﺣﺎﻛﻤﻴﺖ ﺷﺮﻛﺘﻰ” را رﻋﺎﻳﺖ ﻛﺮده اﻧﺪ ﻳﺎ ﺧﻴﺮ.

ﻧﻘﺶ ﺑﻮرس

ﻧﻜﺎت ﻛﻠﻰ از ﻣﺘﺨﺼﺺ ﻣﺎﻟﻰ… ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺷﺮﻛﺖ ﻫﺎ ﻣﻰ ﺗﻮاﻧﻨﺪ ﺑﻪ ﻳﻚ ﺷﺮﻛﺖ ﺳﻬﺎﻣﻰ ﻋﺎم ﺗﺒﺪﻳﻞ ﺷﻮﻧﺪ و ﺳﻬﺎم ﺧﻮد را ﺑﻪ ﻋﻤﻮم ﻣﺮدم ﻋﺮﺿﻪ ﻛﻨﻨﺪ؟

ﻳﻚ واﺣﺪ ﺗﺠﺎری ﻛﻪ ﻣﻰﺧﻮاﻫﺪ ﺳﻬﺎم ﺧﻮد را ﺑﻪ ﻋﻤﻮم ﻋﺮﺿﻪ ﻛﻨﺪ، ﺗﺮﺗﻴﺒﻰ ﻣﻰدﻫﺪ ﺗﺎ ﻳﻚ ﺷﺮﻛﺖ ﺗﺄﻣﻴﻦ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ اﻣﻮر اوﻟﻴﻪ و ﺗﺸﺮﻳﻔﺎت اداری را اﻧﺠﺎم دﻫﺪ. ﻓﺮوش ﺳﻬﺎم ﺟﺪﻳﺪ ﻛﺎری ﻛﺎﻣﻼً ﭘﺮرﻳﺴﻚ اﺳﺖ. ﺑﻮرس اوراق ﺑﻬﺎدار دارای روزﻫﺎی ﺧﻮب (زﻣﺎﻧﻰ ﻛﻪ اﻓﺮاد ﺑﺴﻴﺎری ﺧﻮاﺳﺘﺎر ﺧﺮﻳﺪ ﺳﻬﺎم ﻫﺴﺘﻨﺪ) و روزﻫﺎی ﺑﺪ (زﻣﺎﻧﻰ ﻛﻪ اﻓﺮاد ﺑﺴﻴﺎر زﻳﺎدی ﺧﻮاﺳﺘﺎر ﻓﺮوش ﺳﻬﺎم ﻫﺴﺘﻨﺪ) اﺳﺖ. اﮔﺮ اﻧﺘﺸﺎر ﺳﻬﺎم ﺟﺪﻳﺪ ﺑﺎ ﻳﻚ روز ﺑﺪ ﻫﻤﺰﻣﺎن ﺷﻮد، ﺷﺮﻛﺖ ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ دﭼﺎر ﻣﺸﻜﻼﺗﻰ ﺷﻮد.

مثال:

اﮔﺮ ﺷﺮﻛﺘﻰ اﻣﻴﺪوار ﺑﻪ ﻓﺮوش ﻳﻚ ﻣﻴﻠﻴﻮن ﺳﻬﻢ ﺟﺪﻳﺪ ﺑﻪ ﻣﺒﻠﻎ ۱۰۰ رﻳﺎل ﺑﻪ ازای ﻫﺮ ﺳﻬﻢ ﺑﺎﺷﺪ و ﻫﻤﻪ ﭼﻴﺰ ﺧﻮب ﭘﻴﺶ ﺑﺮود ۱۰۰ ﻣﻴﻠﻴﻮن رﻳﺎل ﺑﻪ دﺳﺖ ﻣﻰ آورد ( ۱ ﻣﻴﻠﻴﻮن × ١٠٠)، اﻣﺎ در ﻳﻚ روز ﺑﺪ ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ ﺷﺮﻛﺖ ﺗﻨﻬﺎ ﻗﺎدر ﺑﻪ ﻓﺮوش ﻧﻴﻤﻰ از ﺳﻬﺎم ﺧﻮد ﺑﻪ اﻳﻦ ﻗﻴﻤﺖ ﺷﻮد. ﺑﻨﺎﺑﺮ اﻳﻦ در اﻧﺘﺨﺎب روز اول ﻋﺮﺿﻪ ﺳﻬﺎم ﺟﺪﻳﺪ، ﺷﺎﻧﺲ ﻧﻘﺶ زﻳﺎدی دارد زﻳﺮا ﺗﺎرﻳﺦ ﺑﺎﻳﺪ از ﻗﺒﻞ ﺧﻮب اﻧﺘﺨﺎب ﺷﻮد. ﺑﻌﻀﻰ از ﺷﺮﻛﺖ ﻫﺎ ﺑﺴﻴﺎر ﺑﺪ ﺷﺎﻧﺲ ﻫﺴﺘﻨﺪ و ﻋﺮﺿﻪ ﺟﺪﻳﺪ ﺳﻬﺎم آﻧﻬﺎ در روزی اﺗﻔﺎق ﻣﻰاﻓﺘﺪ ﻛﻪ ﻣﺮدم از وﺿﻌﻴﺖ اﻗﺘﺼﺎدی ﺗﺼﻮر

ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ، ﺣﺘﻰ اﮔﺮ زﻣﺎن اﻧﺘﺸﺎر ﺳﻬﺎم ﻳﻚ روز ﺑﺪ در ﺑﻮرس ﺑﺎﺷﺪ، ﭘﻮل ﺷﺮﻛﺖ ﻣﺤﺎﻓﻈﺖ ﻣﻰﺷﻮد. روش ﻣﻌﻤﻮل دﻳﮕﺮ ﺑﺮای اﻓﺰاﻳﺶ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﺷﺮﻛﺖﻫﺎی ﺳﻬﺎﻣﻰ ﻋﺎم، ﻋﺮﺿﻪ ﺳﻬﺎم ﺟﺪﻳﺪ ﺑﺮای ﻓﺮوش ﺑﻪ ﻋﻤﻮم اﺳﺖ. ﺳﻬﺎم ﺷﺮﻛﺖ در روزﻧﺎﻣﻪﻫﺎی ﻣﻌﺘﺒﺮ آﮔﻬﻰ ﻣﻰﺷﻮد و از ﻋﻤﻮم ﺑﺮای ﺧﺮﻳﺪ آن دﻋﻮت ﻣﻰ ﺷﻮد.

ﻓﻬﺮﺳﺖ رﺳﻤﻰ و ﺑﺎزار ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاری ﺟﺎﻳﮕﺰﻳﻦ (ﺑﺎزار ﻓﺮﻋﻰ)

ﺷﺮﻛﺖﻫﺎﻳﻰ ﻛﻪ ﻣﺎﻳﻠﻨﺪ ﺳﻬﺎم ﺧﻮد را در ﺑﻮرس ﻟﻨﺪن ﻋﺮﺿﻪ ﻛﻨﻨﺪ دو ﺑﺎزار را ﻣﻰﺗﻮاﻧﻨﺪ اﻧﺘﺨﺎب ﻛﻨﻨﺪ، ﻓﻬﺮﺳﺖ رﺳﻤﻰ ﻳﺎ ﺑﺎزار سرمایه گذاری ﺟﺎﻳﮕﺰﻳﻦ (AIM)

ﺑﺎزار ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاری ﺟﺎﻳﮕﺰﻳﻦ (ﺑﺎزار ﻓﺮﻋﻰ) ﺑﺎزاری ﺑﺮای ﺷﺮﻛﺖﻫﺎی ﻛﻮﭼﻚﺗﺮ اﺳﺖ ﻛﻪ در ۱۹۹۵ ﺗﺸﻜﻴﻞ ﺷﺪ ﺗﺎ اﻣﻜﺎن دﻫﺪ ﻛﻪ واﺣﺪﻫﺎی ﺗﺠﺎری ﺟﻮانﺗﺮ و رو ﺑﻪ رﺷﺪ، ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﺧﻮد را ﺑﺮای دﺳﺘﻴﺎﺑﻰ ﺑﻪ رﺷﺪ اﻓﺰﻳﺶ دﻫﻨﺪ. ﺑﺮای ﺑﺎزار ﻓﺮﻋﻰ ﻗﻮاﻧﻴﻦ ﻛﻤﺘﺮی وﺟﻮد دارد اﻣﺎ ﺷﺮﻛﺖﻫﺎﻳﻰ ﻛﻪ ﺳﻬﺎﻣﺸﺎن در اﻳﻦ ﺑﺎزار ﻋﺮﺿﻪ ﻣﻰﺷﻮد ﻣﻠﺰم ﺑﻪ ﺣﻔﻆ ﻛﻤﻚ ﻳﻚ ﺷﺮﻛﺖ اراﺋﻪ دﻫﻨﺪه ﺧﺪﻣﺎت ﺑﺎزارﮔﺮداﻧﻰ (ﺗﺤﺖ ﻋﻨﻮان ﻣﺸﺎور ﻣﻨﺘﺨﺐ) ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ ﺳﻬﺎم ﺷﺮﻛﺖﻫﺎ در ﺻﻮرت ﻋﺪم اﺣﺮاز ﺷﺮاﻳﻂ، از ﺳﻮی ﺑﺎزار ﻓﺮﻋﻰ ﺗﻌﻠﻴﻖ ﮔﺮدد. ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻣﺜﺎل، در دﺳﺎﻣﺒﺮ ﺳﺎل ۲۰۰۱، ﺳﻬﺎم ﺑﺎﺷﮕﺎه ﻓﻮﺗﺒﺎل ﻧﺎﺗﻴﻨﮕﻬﺎم ﻓﻮرﺳﺖ ﺑﻪ دﻟﻴﻞ ﻋﺪم ﺗﻬﻴﻪ ﻳﻚ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ از ﮔﺰارشﻫﺎی ﻣﺎﻟﻰ ﺗﻌﻠﻴﻖ ﮔﺮدﻳﺪ.

ﻓﻬﺮﺳﺖ رﺳﻤﻰ، ﻳﺎ ﺑﺎزار اﺻﻠﻰ، ﺑﺮای ﺷﺮﻛﺖﻫﺎی ﺑﺰرگ ﺗﺎﺳﻴﺲ ﺷﺪه اﺳﺖ. ﻫﻢ اﻳﻨﻚ ﺑﻴﺶ از ۳۰۰۰ ﺷﺮﻛﺖ وﺟﻮد دارد ﻛﻪ ﺳﻬﺎﻣﺸﺎن در ﻓﻬﺮﺳﺖ رﺳﻤﻰ ﻣﻌﺎﻣﻠﻪ ﻣﻰﺷﻮد و از اﻳﻦ ﺗﻌﺪاد ﺑﻴﺶ از ۵۰۰ ﺷﺮﻛﺖ، ﻏﻴﺮاﻧﮕﻠﻴﺴﻰ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﺷﺮﻛﺖﻫﺎﻳﻰ ﻛﻪ درﺻﺪد ﭘﻴﻮﺳﺘﻦ ﺑﻪ ﻓﻬﺮﺳﺖ رﺳﻤﻰ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺑﺎﻳﺪ ﺷﺮاﻳﻂ دﺷﻮاری را اﺣﺮاز ﻧﻤﺎﻳﻨﺪ ﺗﺎ ﺑﺘﻮاﻧﻨﺪ اﻋﺘﻤﺎد ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﮔﺬاران را ﺟﻠﺐ ﻛﻨﻨﺪ.

ﺻﻨﺪوق ﻫﺎی ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاری ﻣﺸﺘﺮک

تقسیم ریسک ها

  • ﺻﻨﺪوقﻫﺎی ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاری ﻣﺸﺘﺮک ﺗﻮﺳﻂ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاران ﺣﺮﻓﻪای ﻛﻪ ﻃﻴﻒ ﮔﺴﺘﺮده ای از ﺳﻬﺎم را ﺧﺮﻳﺪاری ﻣﻰﻛﻨﻨﺪ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﻣﻰﺷﻮد، ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ رﻳﺴﻚ ﺗﻘﺴﻴﻢ ﻣﻰﮔﺮدد.
  • ﭘﺮﺗﻔﻮی ﻓﻬﺮﺳﺘﻰ از ﺳﻬﺎم ﻧﮕﻬﺪاری ﺷﺪه ﺗﻮﺳﻂ ﺻﻨﺪوق ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاری ﻣﺸﺘﺮک اﺳﺖ.
  • ﺻﻨﺪوق اﻣﻴﻦ ﺑﻄﻮر ﻗﺎﻧﻮﻧﻰ ﺗﺤﺖ ﻣﺎﻟﻜﻴﺖ ﻣﺪﻳﺮان آن اﺳﺖ اﻣﺎ ﺳﻮد ﺑﻪ ﻫﺮ ﻳﻚ از ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاران ﺗﻌﻠﻖ ﻣﻰﮔﻴﺮد ﻛﻪ ﺑﻪ ﻣﺪﻳﺮان ﺧﻮد اﻋﺘﻤﺎد ﻣﻰﻛﻨﻨﺪ ﺗﺎ ﭘﻮل آﻧﻬﺎ را ﻋﺎﻗﻼﻧﻪ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاری ﻛﻨﻨﺪ.
  • ﻣﺪﻳﺮان ﺻﻨﺪوق اﻣﻴﻦ ﺗﻌﺪاد زﻳﺎدی از ﺷﺮﻛﺖﻫﺎ را ﻛﻨﺘﺮل ﻣﻰﻛﻨﻨﺪ ﻛﻪ ﻫﺮ ﻳﻚ دارای ﻧﺎم ﺧﻮد ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﺑﻌﻀﻰ ازﺷﺮﻛﺖﻫﺎ در ﮔﺮوه ﺧﺎﺻﻰ از ﺳﻬﺎم ﺗﺨﺼﺺ دارﻧﺪ، ﻣﺜﻞ ﺳﻬﺎم ﺷﺮﻛﺖﻫﺎی ﺑﺮﻳﺘﺎﻧﻴﺎﻳﻰ، ﺳﻬﺎم ﺷﺮﻛﺖﻫﺎی آﻣﺮﻳﻜﺎﻳﻰ، ﺳﻬﺎم ﺑﺨﺶﻫﺎی ﺧﺎص اﻗﺘﺼﺎد و ….

ﺑﺴﻴﺎری از ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاران در ﺑﻮرس، دارای ﭘﻮل ﻛﺎﻓﻰ ﺑﺮای ﺧﺮﻳﺪ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﮔﺴﺘﺮده ای از ﺳﻬﺎم ﻧﻴﺴﺘﻨﺪ. ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ اﻳﻦ اﻓﺮاد در ﺻﻮرت ﻛﺎﻫﺶ ارزش ﺳﻬﺎم زﻳﺎن ﻛﻨﻨﺪ. ﺻﻨﺪوقﻫﺎی ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاری ﻣﺸﺘﺮک ﮔﺮوه ﻫﺎی ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﮔﺬاران را ﻗﺎدر ﻣﻰﺳﺎزد ﺗﺎ ﺑﻪ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﺑﭙﻴﻮﻧﺪﻧﺪ و ﭘﻮل ﺧﻮدرا ﺑﺮای ﺧﺮﻳﺪ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ وﺳﻴﻌﻰ از ﺳﻬﺎم ﺟﻤﻊ ﻛﻨﻨﺪ و ﻧﺮخ ﺑﺎزده ﺑﻬﺘﺮی از ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاری ﺧﻮد درﻳﺎﻓﺖ ﻛﻨﻨﺪ.

ﺑﻌﻀﻰ از ﺻﻨﺪوقﻫﺎی ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاری ﻣﺸﺘﺮک ﺑﺮای اﻳﺠﺎد در آﻣﺪ ﻣﻨﻈﻢ ﺑﻪ ﺷﻜﻞ ﺳﻮد ﺗﻘﺴﻴﻤﻰ ﻃﺮاﺣﻰ ﻣﻰﺷﻮﻧﺪ، در ﺣﺎﻟﻰﻛﻪ ﺳﺎﻳﺮ ﺻﻨﺪوق ﻫﺎ ﺗﻨﻬﺎ زﻣﺎﻧﻰ ﭘﻮل اﻳﺠﺎد ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ ﻛﻪ ﺳﻬﺎﻣﺸﺎن ﻓﺮوﺧﺘﻪ ﺷﻮد زﻳﺮا ارزش ﺳﻬﺎﻣﺸﺎن اﻓﺰاﻳﺶ ﻗﺎﺑﻞ ﻣﻼﺣﻈﻪ ای داﺷﺘﻪ اﺳﺖ. ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ ﺑﻌﻀﻰ از ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﮔﺬاران ﺑﺎزده ﺑﺎﻻ را ﺗﺮﺟﻴﺢ ﻣﻰدﻫﻨﺪ در ﺣﺎﻟﻰﻛﻪ ﺳﺎﻳﺮ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاران ﺳﻮد ﺳﺮﻣﺎﻳﻪای (اﻓﺰاﻳﺶ ارزش ﺳﻬﺎم) را ﺗﺮﺟﻴﺢ ﻣﻰدﻫﻨﺪ.

  • رﺷﺪ ﻳﻌﻨﻰ اﻓﺰاﻳﺶ ارزش وﺟﻮه اﻣﺎﻧﻰ ﻧﺎﺷﻰ از اﻓﺰاﻳﺶ ارزش ﺳﻬﺎم.
  • ﺑﺎزده ﻳﻌﻨﻰ درآﻣﺪی ﻛﻪ ﻣﺎﻟﻜﺎن از وﺟﻮه اﻣﺎﻧﻰ ﺧﻮد درﻳﺎﻓﺖ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ. ﺑﺎزده ﺑﻪ ﻋﻨﻮان درﺻﺪ ﺳﻮد ﺳﺎﻻﻧﻪ ﻫﺮ ﺻﻨﺪوق ﺗﻔﺴﻴﺮ ﻣﻰﮔﺮدد.

ﺷﺮﻛﺖ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاری (ﺻﻨﺪوق ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاری ﻣﺤﺪود)

ﺻﻨﺪوقﻫﺎی ﺑﺎ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻣﺤﺪود

ﺻﻨﺪوقﻫﺎﻳﻰ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺗﻌﺪاد ﺛﺎﺑﺘﻰ ﺳﻬﻢ ﻣﻨﺘﺸﺮ ﻣﻰﻛﻨﻨﺪ.

ﻧﻜﺎت ﻛﻠﻰ از ﻣﺘﺨﺼﺺ ﻣﺎﻟﻰ… ﻣﺎﻫﻴﺖ اﻣﻴﻦ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاری

ﺷﺮﻛﺖ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاری (ﺻﻨﺪوق ﺑﺎ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻣﺤﺪود) ﺷﻜﻞ دﻳﮕﺮی از ﺻﻨﺪوقﻫﺎی ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاری اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺮای واﺣﺪﻫﺎی ﺗﺠﺎری، ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﺑﻠﻨﺪﻣﺪت ﻓﺮاﻫﻢ ﻣﻰﻛﻨﺪ. ﺑﺪون وﺟﻮه ﺑﻠﻨﺪﻣﺪت ﺧﺮﻳﺪ ﺗﺠﻬﻴﺰات ﺳﺮﻣﺎﻳﻪای ﮔﺮان، ﺳﺎﺧﺘﻦ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎنﻫﺎی ﺟﺪﻳﺪ، راه ﻳﺎﺑﻰ ﺑﻪ ﺑﺎزارﻫﺎی ﺧﺎرﺟﻰ ﻳﺎ ﺗﺤﺼﻴﻞ واﺣﺪﻫﺎی ﺗﺠﺎری ﺟﺪﻳﺪ ﻏﻴﺮ ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ.

ﺷﺮﻛﺖ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاری، ﻳﻚ ﺷﺮﻛﺖ ﺳﻬﺎﻣﻰ ﻋﺎم ﺑﺎ ﻣﺴﺆوﻟﻴﺖ ﻣﺤﺪود و ﭘﺬﻳﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪه در ﺑﻮرس اﺳﺖ. ﺑﺪﻳﻦ ﺗﺮﺗﻴﺐ اﻳﻦ ﺷﺮﻛﺖ دارای ﻫﻴﺌﺖﻣﺪﻳﺮه ﻣﺴﺘﻘﻞ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺣﻘﻮق ﺳﻬﺎﻣﺪاران را ﺣﻔﻆ ﻣﻰﻛﻨﺪ و ﺷﺮﻛﺖ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاری را ﺗﻌﻴﻴﻦ ﻣﻰﻛﻨﺪ. ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاران ﺳﻬﺎم ﺷﺮﻛﺖ را ﺧﺮﻳﺪاری ﻣﻰﻛﻨﻨﺪ.

ﻳﻚ ﺷﺮﻛﺖ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﮔﺬاری از ﺳﺎﻳﺮ ﺷﺮﻛﺖﻫﺎی ﺑﺎزرﮔﺎﻧﻰ از اﻳﻦ ﻧﻈﺮ ﻛﻪ در آن ﻛﺎﻻﻫﺎی ﻓﻴﺰﻳﻜﻰ ﺳﺎﺧﺘﻪ و ﻳﺎ ﻓﺮوﺧﺘﻪ ﻧﻤﻰﺷﻮد، ﻣﺘﻔﺎوت اﺳﺖ، در ﻋﻮض ﺗﻨﻬﺎ ﻫﺪف آن اﺳﺘﻔﺎده از ﭘﻮل ﺳﻬﺎﻣﺪاران ﺑﺮای ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﮔﺬاری در ﺳﻬﺎم ﺷﺮﻛﺖﻫﺎی دﻳﮕﺮ اﺳﺖ.

ﺷﺮﻛﺖ ﻫﺎی ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاری، ﺻﻨﺪوق ﻫﺎﻳﻰ ﺑﺎ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻣﺤﺪود ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﺑﺪﻳﻦ ﻣﻌﻨﻰ ﻛﻪ اﺑﺘﺪا ﺗﻌﺪاد ﺛﺎﺑﺘﻰ ﺳﻬﺎم ﻣﻨﺘﺸﺮ ﻣﻰﺷﻮد ﺗﺎ ﻣﺒﻠﻎ اوﻟﻴﻪ ﺑﺮای ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﮔﺬاری را ﺗﺎﻣﻴﻦ ﻛﻨﺪ. ﻣﺒﻠﻎ ﺟﻤﻊ ﺷﺪه اوﻟﻴﻪ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ، ﺑﺮ ﺣﺴﺐ اﻳﻨﻜﻪ ﭼﻄﻮر ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاری ﺷﻮد اﻓﺰاﻳﺶ ﻳﺎ ﻛﺎﻫﺶ ﻣﻰﻳﺎﺑﺪ. ﻋﻤﻮﻣﺎً ﻳﻚ ﺷﺮﻛﺖ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاری، ﺳﻬﺎم ۵۰ ﻳﺎ ۶۰ ﺷﺮﻛﺖ ﻣﺨﺘﻠﻒ را در ﻳﻚ زﻣﺎن ﻧﮕﻪ می دارد و اﻳﻦﻫﺎ ﺑﺨﺸﻰ از ﺳﺒﺪ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاری ﻳﺎ داراﻳﻰﻫﺎی آن را ﺗﺸﻜﻴﻞ ﻣﻰ دﻫﻨﺪ. ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاری در ﭼﻨﻴﻦ ﺳﻄﺢ ﮔﺴﺘﺮده ای از ﺷﺮﻛﺖﻫﺎ ﺑﻪ ﻛﺎﻫﺶ رﻳﺴﻚ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬار ﻛﻤﻚ ﻣﻰﻛﻨﺪ.

ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاران از ﻣﺎﻟﻜﻴﺖ اﻣﻴﻦ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاری ﺑﻪ دو ﺻﻮرت ﻧﻔﻊ ﻣﻰﺑﺮﻧﺪ:

  1. آنﻫﺎ ﺳﻮد ﺗﻘﺴﻴﻤﻰ درﻳﺎﻓﺖ ﻣﻰﻛﻨﻨﺪ، ﻛﻪ ﺳﻬﻢ آنﻫﺎ از ﺳﻮد ﺑﻪ دﺳﺖ آﻣﺪه ﺗﻮﺳﻂ ﺷﺮﻛﺖ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاری در ﻳﻚ دوره ﻣﻌﻴﻦ، ﻣﺜﻞ ﻣﺎه ﻳﺎ ﻳﻚ ﺳﺎل اﺳﺖ.
  2. ارزش ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاری آﻧﻬﺎ ﻃﻰ زﻣﺎن رﺷﺪ ﻣﻰﻛﻨﺪ، ﺑﻪ وﻳﮋه اﮔﺮ اﻣﻴﻦ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاری ﺑﺮای رﺷﺪ، ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاری ﻛﺮده ﺑﺎﺷﺪ.

ﺳﻬﺎم ﺷﺮﻛﺖ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاری ﺑﺴﻴﺎر در دﺳﺘﺮس اﺳﺖ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاران ﻣﻰﺗﻮاﻧﻨﺪ ﻣﺜﻼ ﻳﻜﺠﺎ ﺑﻪ اﻧﺪازه ۲,۵۰۰,۰۰۰ رﻳﺎل ﻳﺎ ﺣﺘﻰ ﻣﺎﻫﺎﻧﻪ و ﺑﺎ ﻣﺒﺎﻟﻎ ﻛﻤﺘﺮ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﮔﺬاری ﻛﻨﻨﺪ.

ﺑﺴﻴﺎری از ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاران ﻣﻰﺧﻮاﻫﻨﺪ ﻛﻪ ﺳﻄﺢ ﺑﺎﻻﻳﻰ از درآﻣﺪ را از ﭘﻮل ﺧﻮد ﻛﺴﺐ ﻛﻨﻨﺪ و ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻛﺎﻓﻰ ﺑﺮای ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﮔﺬاری ﺑﺎ اﻳﻦ ﻫﺪف دارﻧﺪ. ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ ﺑﻌﻀﻰ از ﺷﺮﻛﺖﻫﺎی ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﮔﺬاری ﺳﺎزﻣﺎن ﻳﺎﻓﺘﻪ اﻧﺪ ﺗﺎ ﺑﻴﺸﺘﺮﻳﻦ درآﻣﺪ ﻣﻤﻜﻦ را از ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاریﺷﺎن اﻳﺠﺎد ﻛﻨﻨﺪ. ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻣﺜﺎل، ﺷﺮﻛﺖﻫﺎی ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﮔﺬاری ﺑﺎ درآﻣﺪ ﺑﺎﻻ ﺑﺨﺶ وﺳﻴﻌﻰ از داراﻳﻰﻫﺎﻳﺸﺎن را در ﺳﻬﺎم ﭘﺮﺑﺎزده ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاری ﻣﻰﻛﻨﻨﺪ. اوﻟﻮﻳﺖ آنﻫﺎ اﻳﺠﺎد درآﻣﺪ ﺑﺎﻻ و رو ﺑﻪ رﺷﺪ اﺳﺖ. ﺳﺎﻳﺮ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﮔﺬاران ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻣﺘﻮﺟﻪ رﺷﺪ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﮔﺬاریﺷﺎن در ﻃﻮل زﻣﺎن ﻫﺴﺘﻨﺪ. اﮔﺮ ﺷﺮﻛﺖﻫﺎﻳﻰ ﻛﻪ ﻳﻚ ﺷﺮﻛﺖ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﮔﺬاری در آن ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاری ﻣﻰﻛﻨﺪ ﺧﻮب ﻋﻤﻞ ﻛﻨﻨﺪ، ارزش ﺳﺒﺪ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﮔﺬاری و در ﻧﺘﻴﺠﻪ ارزش ﺳﻬﺎم در ﺷﺮﻛﺖ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاری ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻣﻰﺷﻮد.

انواع سهام

دو نوع سهام اصلی وجود دارد، ﺳﻬﻢ ﻋﺎدی و ﺳﻬﻢ ﻣﻤﺘﺎز. ﻫﺮﻳﻚ از اﻳﻦ دو ﻧﻮع ﺳﻬﻢ، از ﺣﻘﻮق ﻣﺘﻔﺎوﺗﻰ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺳﻮد (ﺑﺎزده) و ﺑﺎز ﭘﺮداﺧﺖ ﺳﻬﺎم ﺑﺮﺧﻮردارﻧﺪ.

ﺳﻬﺎمداران ﻋﺎدی در ﺳﻮد ﻫﺎی واﺣﺪ ﺗﺠﺎری، ﭘﺲ از ﭘﺮداﺧﺖ ﺑﺪﻫﻰ ﻫﺎی ﺳﺎﻳﺮ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاران، ﺳﻬﻴﻢ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﺳﻬﺎمدار ﻋﺎدی ﻗﺎدر اﺳﺖ در ﻣﺠﺎﻣﻊ ﻋﻤﻮﻣﻰ ﺷﺮﻛﺖ رأی دﻫﺪ، ﻣﺜﻼً در ﺗﻌﻴﻴﻦ ﻫﻴﺌﺖ ﻣﺪﻳﺮه. ﺛﺮوت ﺷﺮﻛﺖ ﺗﺤﺖ ﻣﺎﻟﻜﻴﺖ ﺳﻬﺎﻣﺪاران ﻋﺎدی اﺳﺖ و ﺗﺤﺖ ﻋﻨﻮان ﺳﻬﺎم ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﻣﻰﺷﻮد.

ﺳﻬﺎمداران ﻣﻤﺘﺎز ﺣﻖ دارﻧﺪ ﻛﻪ ﺳﻮد ﺗﻘﺴﻴﻤﻰ را درﻳﺎﻓﺖ ﻛﻨﻨﺪ ﺣﺘﻰ اﮔﺮ ﺳﻮد ﻛﺎﻓﻰ ﺑﺮای ﭘﺮداﺧﺖ ﺑﻪ ﺳﻬﺎمداران ﻋﺎدی وﺟﻮد ﻧﺪاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. ﺑﺎ اﻳﻦ ﺣﺎل، آنﻫﺎ ﺣﻖ رای ﻛﻤﻰ دارﻧﺪ و ﺑﺪﻳﻦﺗﺮﺗﻴﺐ درﺗﻌﻴﻴﻦ ﺧﻂﻣﺸﻰ ﺷﺮﻛﺖ ﻧﻔﻮذ ﻛﻤﺘﺮی دارﻧﺪ.

ﻣﺜﺎل:

ﺑﻪﻋﻨﻮان ﻧﻤﻮﻧﻪ ﺷﺮﻛﺖ ج، در ﮔﺰارشﻫﺎ و ﺳﺎﻳﺮ ﺣﺴﺎبﻫﺎی ﺳﺎﻻﻧﻪ ﺧﻮد در ﺳﺎل ۱۳۸۵ دارﻧﺪﮔﺎن ﺳﻬﺎم ﺧﻮد را اﻳﻦﮔﻮﻧﻪ ﮔﺰارش ﻧﻤﻮد:

ﺳﻬﺎم ﻋﺎدی در ۳۱ ﺷﻬﺮﻳﻮر ۱۳۸۵

ﻻزم ﺑﻪ ذﻛﺮ اﺳﺖ ﻛﻪ اﻛﺜﺮ ﺳﻬﺎم داران در اﻳﻦ ﺷﺮﻛﺖ دارای ﺳﻬﻢ ﻛﻮﭼﻜﻰ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﻫﻢﭼﻨﻴﻦ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺳﻬﺎم ﺗﻨﻬﺎ ﺗﻮﺳﻂ ۳۳ ﺳﻬﺎمدار ﺑﺰرگ ﻧﮕﻬﺪاری ﻣﻰﺷﻮﻧﺪ.

ﺑﺮرﺳﻰ اﻃﻼﻋﺎت اراﺋﻪ ﺷﺪه ﺑﺮای ﺳﻬﺎمداران در ﮔﺰارش ﺳﺎﻻﻧﻪ ﺷﺮﻛﺖ ﻣﺬﻛﻮر ﻧﺸﺎن ﻣﻰدﻫﺪ ﻛﻪ ﺑﺰرگﺗﺮﻳﻦ ﺳﻬﺎمداران اﻳﻦ ﺷﺮﻛﺖ، ﺻﻨﺪوقﻫﺎی ﺑﺎزﻧﺸﺴﺘﮕﻰ، ﺻﻨﺪوقﻫﺎی ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاری و ﺷﺮﻛﺖﻫﺎی ﺑﻴﻤﻪ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ دو ﺷﺮﻛﺖ از ﺑﺰرگﺗﺮﻳﻦ آﻧﻬﺎ ﻫﺮ ﻳﻚ ﺣﺪود %۱۰ ﺳﻬﺎم دارﻧﺪ.

  • ﺑﺎزده ﺳﻬﺎم داران ﻣﻤﺘﺎز ﻣﻌﻤﻮﻻً ﺑﺎ درﺻﺪ اﻧﺪازهﮔﻴﺮی ﻣﻰﺷﻮد. ﻣﺜﻼً ۸ درﺻﺪ از ۱۰۰ رﻳﺎل ﺳﻬﺎم ﻣﻤﺘﺎز، ﻳﻌﻨﻰ ۸ رﻳﺎل در ﻫﺮ ﺳﺎل ﺑﺮای ﻫﺮ ﺳﻬﻢ ﺑﻪ دارﻧﺪه ﺳﻬﺎم ﺗﻌﻠﻖ ﻣﻰﮔﻴﺮد.
  • ﺑﻪﻃﻮر ﻣﻌﻤﻮل، ﺗﻌﺪاد ﺳﻬﺎم ﻣﻤﺘﺎز ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺳﻬﺎم ﻋﺎدی ﻛﻤﺘﺮ اﺳﺖ و ﺑﻌﻀﻰ ﺷﺮﻛﺖ ﻫﺎ اﺻﻼً ﺳﻬﺎم ﻣﻤﺘﺎز ﻧﺪارﻧﺪ.
  • ﻋﻤﺪﺗﺎً ﺑﻴﺸﺘﺮﻳﻦ درﺻﺪ ﺳﻬﺎم در ﺷﺮﻛﺖﻫﺎی ﺑﺰرگ در دﺳﺖ ﻣﺆﺳﺴﺎت ﻣﺎﻟﻰ اﺳﺖ .ﮔﺮﭼﻪ ﺳﻬﺎمداران ﻛﻮﭼﻚ ﺑﺴﻴﺎری ﺑﺎ ﺗﻌﺪاد ﻛﻤﺘﺮی از ﺳﻬﺎم وﺟﻮد دارﻧﺪ.

ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻣﺠﺎز ﻳﻚ ﺷﺮﻛﺖ و ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻣﻨﺘﺸﺮ ﺷﺪه:

  • ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻣﻨﺘﺸﺮ ﺷﺪه ﻳﻌﻨﻰ ﺗﻌﺪاد و ارزش اﺳﻤﻰ ﺳﻬﺎﻣﻰ ﻛﻪ واﻗﻌﺎً ﺑﺮای ﺳﻬﺎمداران در ﻳﻚ ﻟﺤﻈﻪ زﻣﺎﻧﻰ ﺧﺎص ﻣﻨﺘﺸﺮ ﻣﻰﺷﻮد.
  • ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻣﺠﺎز ( ﺛﺒﺖ ﺷﺪه ) ﻳﻌﻨﻰ ﺣﺪاﻛﺜﺮ ﺗﻌﺪاد ﺳﻬﻤﻰ ﻛﻪ ﻣﺪﻳﺮان ﻣﻰﺗﻮاﻧﻨﺪ ﻃﺒﻖ اﺳﺎس ﻧﺎﻣﻪ ﺷﺮﻛﺖ ﻣﻨﺘﺸﺮ ﻛﻨﻨﺪ.

منابع تامین مالی شخص ثالث

اوراق قرضه

ﺗﺎ اﻳﻦ ﺟﺎ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪای را ﻛﻪ ﺗﻮﺳﻂ ﺳﻬﺎمداران ﺑﺮای ﺷﺮﻛﺖ ﻫﺎ ﺗﺎﻣﻴﻦ ﻣﻰﺷﻮد ﺑﺮرﺳﻰ ﻛﺮده اﻳﻢ. ﻋﻼوه ﺑﺮ اﻳﻦ، ﺷﺮﻛﺖﻫﺎ از ﺑﻴﺮون از ﺷﺮﻛﺖ ﻫﻢ ﭘﻮل درﻳﺎﻓﺖ ﻣﻰﻛﻨﻨﺪ ﻳﻌﻨﻰ ﺗﺄﻣﻴﻦ ﻣﺎﻟﻰ ﺗﻮﺳﻂ ﺷﺨﺺ ﺛﺎﻟﺚ.

ﻧﻜﺎت ﻛﻠﻰ از ﻣﺘﺨﺼﺺ ﻣﺎﻟﻰ … ﺷﺮﻛﺖﻫﺎ و اوراق ﻗﺮﺿﻪ

ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻋﻤﺪه ای از ﺗﺄﻣﻴﻦ ﻣﺎﻟﻰ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﺗﺠﺎری، ﺗﻮﺳﻂ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﮔﺬاراﻧﻰ ﺗﻬﻴﻪ ﻣﻰﺷﻮد ﻛﻪ ﻧﻤﻰﺧﻮاﻫﻨﺪ رﻳﺴﻚ ﺳﻬﺎمدار ﺑﻮدن ﻳﻚ ﺷﺮﻛﺖ را ﺑﭙﺬﻳﺮﻧﺪ. اﻳﻦ اﺷﺨﺎص ﺛﺎﻟﺚ ﺷﺎﻣﻞ ﺑﺎﻧﻚﻫﺎ، ﺷﺮﻛﺖﻫﺎی ﺑﻴﻤﻪ و ﺻﻨﺪوقﻫﺎی ﺑﺎزﻧﺸﺴﺘﮕﻰ ﻫﺴﺘﻨﺪﻛﻪ ﺑﺮای ﺑﻌﻀﻰ از ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاریﻫﺎیﺷﺎن ﺣﺪاﻗﻞ درآﻣﺪ ﺛﺎﺑﺖ و اﻃﻤﻴﻨﺎن ﺧﺎﻃﺮ ﺑﻴﺶ از ﺳﻬﺎم داری ﻧﻴﺎز دارﻧﺪ.

اﺻﻄﻼح اوراق ﻗﺮﺿﻪ ﻳﺎ اوراق ﻗﺮﺿﻪ ﺷﺮﻛﺘﻰ، ﺑﺮای ﺑﻴﺎن وام ﺷﺨﺺ ﺛﺎﻟﺚ ﺑﺎ ﺳﻮد ﺛﺎﺑﺖ ﺑﻪ ﺷﺮﻛﺖﻫﺎ اﺳﺘﻔﺎده ﻣﻰﺷﻮد. اﺻﻞ اﺳﺎﺳﻰ اوراق ﻗﺮﺿﻪ اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻳﻚ وام ﻣﻄﺎﺑﻖ ﺑﺎ ﺷﺮاﻳﻂ ﻣﻨﺪرج در ﺳﻨﺪ ﮔﻮاﻫﻰ ﺑﻪ ﺷﺮﻛﺖ ﭘﺮداﺧﺖ ﻣﻰﺷﻮد. ﻣﻌﻤﻮﻻً، اوراق ﻗﺮﺿﻪ ﺷﺎﻣﻞ ﻧﺮخ ﺳﻮد ﺛﺎﺑﺖ اﺳﺖ و در ﺗﺎرﻳﺦ ﺳﺮرﺳﻴﺪ ﺗﻮﺳﻂ ﺷﺮﻛﺖ ﺑﺎزﭘﺮداﺧﺖ ﻣﻰﺷﻮد. ﮔﺎﻫﻰ اوﻗﺎت و در ﻣﻮاردی ﻛﻪ ﺷﺮﻛﺖ ﺑﺎ ﻣﺸﻜﻼت ﻣﺎﻟﻰ ﻣﻮاﺟﻪ اﺳﺖ، اوراق ﻗﺮﺿﻪ، ﺑﺎ داراﻳﻰﻫﺎی ﺧﺎﺻﻰ ﺗﻀﻤﻴﻦ ﻣﻰﺷﻮد.

ﻣﺜﺎل:

اوراق ﻗﺮﺿﻪ ، ۱۰۰ رﻳﺎﻟﻰ ﺑﻪ ﺗﺎرﻳﺦ ۱ ﺑﻬﻤﻦ ۱۳۸۵ ﺷﺮﻛﺖ را ﺑﻪ ﭘﺮداﺧﺖ ۸ رﻳﺎل در ﺳﺎل ﺑﻪ دارﻧﺪﮔﺎن اوراق ﻗﺮﺿﻪ ﺗﺎ ﺳﺮرﺳﻴﺪ ﻣﻠﺰم ﻣﻰ ﻛﻨﺪ و در اﻳﻦ ﺗﺎرﻳﺦ (ﺳﺮ رﺳﻴﺪ)، ﻣﺒﻠﻎ ۱۰۰ رﻳﺎل اﺻﻠﻰ ﻫﻢ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺎزﭘﺮداﺧﺖ ﺷﻮد.

اوراق ﻗﺮﺿﻪ ﻗﺎﺑﻞ ﺗﺒﺪﻳﻞ، ﮔﺰﻳﻨﻪ ﺟﺬاب دﻳﮕﺮی ﺑﺮای ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاران اﺳﺖ زﻳﺮا در ﺗﺎرﻳﺦ ﻣﺸﺨﺺ و ﺑﻪ ﻗﻴﻤﺖ از ﭘﻴﺶ ﺗﻌﻴﻴﻦ ﺷﺪه، ﻗﺎﺑﻞ ﺗﺒﺪﻳﻞ ﺑﻪ ﺳﻬﺎم ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ، دارﻧﺪﮔﺎن اوراق ﻗﺮﺿﻪ ﺿﻤﻦ دارا ﺑﻮدن درآﻣﺪ ﺛﺎﺑﺖ در ﻛﻮﺗﺎه ﻣﺪت ﺑﺎ اﺣﺘﻤﺎل ﺳﻮد ﺳﺮﻣﺎﻳﻪای ﺑﺎ رﻳﺴﻚ ﭘﺎﻳﻴﻦ ﻣﻮاﺟﻪ ﻫﺴﺘﻨﺪ.

نویسنده: راب درﻧﺴﻔﻴﻠﺪ

ﻣﺘﺮﺟﻢ: اﻟﻬﻪ اﺑﺮاﻫﻴﻤﻰ

منبع: بورس اوراق بهادار تهران

ادامه مطلب
۴
فصل اول معرفی اطلاعات مالی

ﻫﻤﻪ اﻓﺮاد ﻧﻴﺎزﻣﻨﺪ داﻧﺴﺘﻦ ﭼﻴﺰی در ﻣﻮرد اطلاعات مالی و ﮔﺰارﺷﮕﺮی ﻣﺎﻟﻰ ﻫﺴﺘﻨﺪ زﻳﺮا ﮔﺮ ﭼﻪ ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ ﺷﻤﺎ ﻫﻴﭻ ﺳﻬﺎﻣﻰ ﻧﺪاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻴﺪ وﻟﻰ ﻫﻢ ﺷﻤﺎ و ﻫﻢ ﺧﺎﻧﻮاده و دوﺳﺘﺎن ﺷﻤﺎ ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ ﺑﺮای ﻳﻚ ﺳﺎزﻣﺎن ﻛﺎر ﻛﻨﻴﺪ. ﺑﺮای ﺑﺪﺳﺖ آوردن ﺟﺰﺋﻴﺎت ﺑﻴﺶﺗﺮ در ﻣﻮرد ﭼﮕﻮﻧﮕﻰ ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ اﻳﻦ ﺳﺎزﻣﺎن ﻫﺎ، ﻻزم اﺳﺖ ﻛﻪ ﺷﻤﺎ ﻗﺎدر ﺑﻪ ﺧﻮاﻧﺪن و ﺗﻔﺴﻴﺮ اطلاعات مالی ﺑﺎﺷﻴﺪ.

ﺑﻪﻋﻼوه ﺑﺴﻴﺎری از ﻣﺮدم در ﺻﻨﺪوقﻫﺎی ﺑﺎزﻧﺸﺴﺘﮕﻰ سرمایه گذاری ﻫﺎﻳﻰ اﻧﺠﺎم داده اﻧﺪ، ﺑﻪ ﻳﻚ اﺗﺤﺎدﻳﻪ ﺗﺠﺎری ﺗﻌﻠﻖ دارﻧﺪ، ﻳﺎ در ﻳﻚ ﻣﺆﺳﺴﻪی ﻣﺎﻟﻰ ﭘﺲاﻧﺪاز دارﻧﺪ.

منابع اطلاعات مالی

ﻫﺮ ﻳﻚ از اﻳﻦ واﺣﺪﻫﺎ ﭘﻮل ﺷﻤﺎ را در اوراق ﺑﻬﺎدار ﻣﺎﻟﻰ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاری ﻣﻰﻛﻨﻨﺪ. اﮔﺮ آنﻫﺎ ﻋﺎﻗﻼﻧﻪ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاری ﻛﻨﻨﺪ ﺷﻤﺎ اﺣﺴﺎس اﻃﻤﻴﻨﺎن ﻣﻰﻛﻨﻴﺪ وﻟﻰ اﮔﺮ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاری ﺿﻌﻴﻒ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ دﺳت رﻧﺞ ﺧﻮد را ﻫﺪر رﻓﺘﻪ ﺑﺒﻴﻨﻴﺪ.

ﻋﻼوه ﺑﺮ اﻳﻦ ﺑﺴﻴﺎری از ﻣﺤﻘﻘﺎن (از ﺟﻤﻠﻪ داﻧﺸﺠﻮﻳﺎﻧﻰ ﻛﻪ ﻳﻚ ﭘﺮوژه ﺗﺤﻘﻴﻘﺎﺗﻰ اﻧﺠﺎم ﻣﻰ دﻫﻨﺪ) ﻻزم اﺳﺖ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﻋﻤﻴﻘﻰ در ﻣﻮرد ﮔﺰارشﻫﺎی ﺷﺮﻛﺘﻰ اﻧﺠﺎم دﻫﻨﺪ. اﻳﻦ ﻣﺤﻘﻘﺎن ﺑﺎﻳﺪ ﻣﻔﻬﻮم اﻃﻼﻋﺎت ﺷﺮﻛﺖ و روشﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ اراﺋﻪ آن را درک ﻛﻨﻨﺪ.

ﻫﻤﻪ روزه ﺣﺠﻢ ﮔﺴﺘﺮدهای از اطلاعات مالی ﺗﻬﻴﻪ ﻣﻰﺷﻮد. ﺑﻌﻀﻰ از آنﻫﺎ در ﮔﺰارشﻫﺎی ﺷﺮﻛﺘﻰ، ﮔﺰارشﻫﺎی دوﻟﺘﻰ و ﮔﺰارشﻫﺎی ﺳﺎﻳﺮ ﺳﺎزﻣﺎنﻫﺎ ﻣﺜﻞ ﻣﺪارس و ﺑﻴﻤﺎرﺳﺘﺎنﻫﺎ ﻣﻨﺘﺸﺮ ﻣﻰﺷﻮﻧﺪ.

اطلاعات مالی در ﻣﻮرد ﻗﻴﻤﺖﻫﺎ و ﻣﻌﺎﻣﻼت ﺑﺎزارﻫﺎی ﻣﺎﻟﻰ و ﻛﺎﻻ از ﺟﻤﻠﻪ ﺑﺎزار ﭘﻮل (ﺑﺎزاری ﺑﺮای وﺟﻮه ﻛﻮﺗﺎهﻣﺪت)، ﺑﺎزار ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ (ﺑﺎزاری ﺑﺮای وﺟﻮه ﺑﻠﻨﺪﻣﺪت ﻣﺜﻞ ﺑﻮرس اوراق ﺑﻬﺎدار) و ﺑﺎزارﻫﺎی ﻛﺎﻻ (ﻣﺜﻞ ﻣﺒﺎدﻻت ﻓﻠﺰ و ﻏﻼت) ﻧﻴﺰ ﻓﺮاﻫﻢ ﻣﻰ ﺷﻮﻧﺪ.

ﻋﻼوه ﺑﺮ اﻳﻦ روزﻧﺎﻣﻪﻫﺎ و ﻣﺠﻼت، ﻣﺠﻤﻮﻋﻪای از اطلاعات مالی را ﺑﺮای اﻓﺮاد ﻣﺘﺨﺼﺺ و ﻏﻴﺮ ﻣﺘﺨﺼﺺ اراﺋﻪ ﻣﻰدﻫﻨﺪ و اﻟﺒﺘﻪ اﻳﻨﺘﺮﻧﺖ ﻳﻚ ﻣﻨﺒﻊ ﻋﻈﻴﻢ اطلاعات مالی اﺳﺖ، زﻳﺮا ﻣﻰﺗﻮاﻧﺪ اﻃﻼﻋﺎت را ﻫﺮ ﻟﺤﻈﻪ ﺑﻪ روز ﻛﻨﺪ.

ﻣﺘﺨﺼﺺ ﻣﺎﻟﻰ ﻣﻰﮔﻮﻳﺪ:

“ﺑﺎﻳﺪ اﻳﻦ را ﺑﺪاﻧﻴﺪ! ﮔﺰارشﻫﺎی ﻣﺎﻟﻰ ﻣﺴﺘﻨﺪاﺗﻰ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ اﻃﻼﻋﺎﺗﻰ را در ﻣﻮرد وﺿﻌﻴﺖ و ﻋﻤﻠﻜﺮد ﻣﺎﻟﻰ ﻳﻚ ﺳﺎزﻣﺎن ﺑﻪ ﮔﺮوهﻫﺎی ذﻳﻨﻔﻊ اراﺋﻪ ﻣﻰدﻫﺪ.

اﺳﺘﻔﺎده ﻛﻨﻨﺪﮔﺎن اﺻﻠﻰ گزارش های ﻣﺎﻟﻰ

ﮔﺮوه ﻫﺎﻳﻰ از ﻣﺮدم ﺧﻮاﺳﺘﺎر اﺳﺘﻔﺎده از ﮔﺰارش ﻫﺎی ﻣﺎﻟﻰ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺗـﺎ ﻧﻴﺎزﻫـﺎی اﻃﻼﻋﺎﺗﻰ ﺧﻮد را ﺗﺄﻣﻴﻦ ﻛﻨﻨﺪ. اﻳـﻦ اﻓـﺮاد ﻫﻤـﺎن ﮔـﺮوهﻫﺎﻳﻰ ﻫﺴـﺘﻨﺪ ﻛـﻪ از ﻧﺸﺮﻳﺎت ﻣﺎﻟﻰ و اﻳﻨﺘﺮﻧﺖ ﺑﺮای ﻛﺴﺐ اطلاعات مالی ﺑﻴﺶﺗﺮ اﺳﺘﻔﺎده ﻣﻰﻛﻨﻨﺪ.

۱- ﺳﺮﻣﺎیه ﮔﺬاران

ﮔﺮوه ﻫﺎﻳﻰ از ﻣﺮدم ﺧﻮاﺳﺘﺎر اﺳﺘﻔﺎده از ﮔﺰارش ﻫﺎی ﻣﺎﻟﻰ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺗـﺎ ﻧﻴﺎزﻫـﺎی اﻃﻼﻋﺎﺗﻰ ﺧﻮد را ﺗﺄﻣﻴﻦ ﻛﻨﻨﺪ. اﻳـﻦ اﻓـﺮاد ﻫﻤـﺎن ﮔـﺮوهﻫـﺎﻳﻰ ﻫﺴـﺘﻨﺪ ﻛـﻪ از ﻧﺸﺮﻳﺎت ﻣﺎﻟﻰ و اﻳﻨﺘﺮﻧﺖ ﺑﺮای ﻛﺴﺐ اطلاعات مالی ﺑﻴﺶﺗﺮ اﺳﺘﻔﺎده ﻣﻰﻛﻨﻨﺪ.

ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاران، اﺷﺨﺎص ﺣﻘﻴﻘﻰ و ﻧﻬﺎدﻫﺎی ﻣﺎﻟﻰ (ﻣﺜﻞ ﺷﺮﻛﺖ ﻫﺎی ﺑﻴﻤﻪ، ﺻﻨﺪوقﻫﺎی ﺑﺎزﻧﺸﺴﺘﮕﻰ و….) ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺳﻬﺎم ﻳﻚ ﺷﺮﻛﺖ را ﺧﺮﻳﺪاری ﻣﻰﻛﻨﻨﺪ. آن ﻫﺎ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﺳﻬﺎﻣﺪاران ﻣﺎﻟﻚ ﺑﺨﺸﻰ از ﺷﺮﻛﺖ ﻣﻰﺷﻮﻧﺪ. ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاران ﺑﺎ اﻳﻦ اﻣﻴﺪ ﺳﻬﺎم را ﺧﺮﻳﺪاری ﻣﻰﻛﻨﻨﺪ ﻛﻪ ﺑﺎزدهای ﭼﻪ ﺑﻪ ﺷﻜﻞ ﺳﻮد ﺗﻘﺴﻴﻤﻰ (ﺳﻬﻢ ﺳﻮدﺷﺎن) و ﭼﻪ ﺑﻪدﻟﻴﻞ اﻓﺰاﻳﺶ ارزش ﺳﻬﺎم، از آن ﻛﺴﺐ ﻛﻨﻨﺪ.

ﺑﻪ ﻋﺒﺎرت دﻳﮕﺮ، ﺳﻬﺎﻣﺪاران اﺳﺘﻔﺎده ﻛﻨﻨﺪﮔﺎن اﺻﻠﻰ ﮔﺰارشﻫﺎی ﺷﺮﻛﺖ ﻫﺴﺘﻨﺪ و ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ ﺑﺴﻴﺎری از ﻗﻮاﻧﻴﻦ و ﻣﻘﺮرات ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﮔﺰارشﻫﺎی ﺷﺮﻛﺖ ﺑﺎ ﻧﻈﺮ ﺳﻬﺎﻣﺪاران ﺗﺪوﻳﻦ ﻣﻰﺷﻮد.

۲- ﻛﺎرﻣﻨﺪان

ﻛﺎرﻣﻨﺪان و واﺣﺪﻫﺎی ﻣﻌﺎﻣﻼﺗﻰ، ﮔﺰارش ﻫﺎی ﺷﺮﻛﺖ را ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻣﻰﻛﻨﻨﺪ ﺗﺎ ﭼﮕﻮﻧﮕﻰ اﻣﻨﻴﺖ ﺷﻐﻠﻰ را در ﺷﺮﻛﺖ ﺧﻮد درﻳﺎﺑﻨﺪ. آنﻫﺎ ﺑﻪ ﺳﻮدآوری ﺷﺮﻛﺖ ﻧﻴﺰ ﻋﻼﻗﻪ ﻣﻨﺪ ﻫﺴﺘﻨﺪ زﻳﺮا آن ﻫﺎ را از ﺗﻘﺎﺿﺎی ﺣﻘﻮق در ﺳﺎل ﻫﺎی آﻳﻨﺪه ﻣﻄﻠﻊ ﻣﻰﺳﺎزد. ﺑﺴﻴﺎری از ﻛﺎرﻣﻨﺪان ﻧﻴﺰ ﺳﻬﺎﻣﺪار ﺷﺮﻛﺖ ﺧﻮد ﻫﺴﺘﻨﺪ.

۳- وام دﻫﻨﺪﮔﺎن

ﺑﺎﻧﻚﻫﺎ و ﺳﺎﻳﺮ وام دﻫﻨﺪﮔﺎن، ﮔﺰارشﻫﺎی ﺷﺮﻛﺖ را ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻣﻰﻛﻨﻨﺪ ﺗﺎ ﺗﻮان ﺷﺮﻛﺖ را ﺑﺮای ﺑﺎزﭘﺮداﺧﺖ ﺳﻮد و اﺻﻞ ﻣﺒﻠﻎ وام، ﺑﺮرﺳﻰ ﻧﻤﺎﻳﻨﺪ.

۴- ﺗﺄﻣﻴﻦ ﻛﻨﻨﺪﮔﺎن و ﺳﺎﻳﺮ اﻋﺘﺒﺎر دﻫﻨﺪﮔﺎن

واﺣﺪﻫﺎی ﺗﺠﺎری ﻛﻪ ﺑﻪ ﻳﻚ ﺷﺮﻛﺖ ﻛﺎﻻی ﻧﺴﻴﻪ ﻋﺮﺿﻪ ﻣﻰﻛﻨﻨﺪ، ﺧﻮاﺳﺘﺎر اﻃﻤﻴﻨﺎن از ﭘﺮداﺧﺖ ﺑﻪ ﻣﻮﻗﻊ ﺑﻬﺎی آن ﺧﻮاﻫﻨﺪ ﺑﻮد. ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ، ﻗﺒﻞ از اﻋﻄﺎی اﻋﺘﺒﺎر ﺑﻪ ﻳﻚ ﺷﺮﻛﺖ، ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﮔﺰارشﻫﺎی ﻣﺎﻟﻰ آن ﺷﺮﻛﺖ ﻣﻌﻘﻮل ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻮد.

۵- ﻣﺸﺘﺮﻳﺎن

ﻣﺸﺘﺮﻳﺎن داﺋﻤﻰ ﻳﻚ ﺷﺮﻛﺖ ﻣﺎﻳﻠﻨﺪ ﺑﺮرﺳﻰ ﻛﻨﻨﺪ ﻛﻪ آﻳﺎ ﺷﺮﻛﺖ ﺗﻮان ﻋﺮﺿﻪ ﻣﺤﺼﻮل ﺑﻪ آنﻫﺎ را ﺧﻮاﻫﺪ داﺷﺖ. ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﮔﺰارش ﻣﺎﻟﻰ ﺑﻪ آن ﻫﺎ ﺗﺼﻮﻳﺮ ﺧﻮﺑﻰ از ﻣﻴﺰان ﺳﻼﻣﺘﻰ ﻣﺎﻟﻰ واﺣﺪ ﺗﺠﺎری ﻛﻪ ﺑﺎ آن ﺳﺮ و ﻛﺎر دارﻧﺪ، اراﺋﻪ ﻣﻰدﻫﺪ.

۶- دولت

ﺑﺨﺶﻫﺎی آﻣﺎری دوﻟﺖ، اﻃﻼﻋﺎﺗﻰ را در ﻣﻮرد ﻧﺘﺎﻳﺞ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﺗﺠﺎری در ﺳﺮاﺳﺮ ﻛﺸﻮر ﺟﻤﻊ آوری ﻣﻰﻛﻨﻨﺪ.

ﻧﻤﺎﻳﻨﺪﮔﻰﻫﺎی ﺗﺨﺼﺼﻰ دوﻟﺘﻰ، ﻧﻴﺎزﻣﻨﺪ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﮔﺰارش ﻫﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺗﺎ ﺑﺘﻮاﻧﻨﺪ ﺑﺪﻫﻰﻫﺎی ﻣﺎﻟﻴﺎﺗﻰ ﺷﺮﻛﺖ ﻫﺎ (ﻣﺜﻼً ﻣﺎﻟﻴﺎت ﺑﺮ ﺳﻮد) را ارزﻳﺎﺑﻰ ﻛﻨﻨﺪ.

۷- ﻋﻤﻮم ﻣﺮدم

ﻋﻤﻮم ﻣﺮدم ﺑﻪ دﻻﻳﻞ ﻣﺨﺘﻠﻒ از ﮔﺰارش ﻫﺎی ﻣﺎﻟﻰ اﺳﺘﻔﺎده ﻣﻰﻛﻨﻨﺪ. ﺑﺮای ﻣﺜﺎل داﻧﺸﺠﻮﻳﺎن در ﻣﺒﺎﺣﺚ ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﺗﺠﺎری، ﮔﺰارشﻫﺎ را ﺑﺎ اﻫﺪاف ﻣﻄﺎﻟﻌﺎﺗﻰ ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده ﻗﺮار ﻣﻰدﻫﻨﺪ، در ﺣﺎﻟﻰﻛﻪ ﻣﺮدم در اﺟﺘﻤﺎﻋﺎت ﻣﺤﻠﻰ ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ ﺑﺨﻮاﻫﻨﺪ اﺛﺮ ﺗﻐﻴﻴﺮات ﺷﺮﻛﺖ ﻳﺎ ﻣﺤﻴﻂ ﻣﺤﻠﻰ را ﺑﺮ ﻣﺸﺎﻏﻞ ﺑﺮرﺳﻰ ﻛﻨﻨﺪ.

۸- روزﻧﺎﻣﻪ ﻧﮕﺎران

روزﻧﺎﻣﻪﻧﮕﺎران ﻣﺎﻟﻰ و ﺗﺠﺎری از ﮔﺰارشﻫﺎی ﻣﺎﻟﻰ اﺳﺘﻔﺎده ﻣﻰﻛﻨﻨﺪ ﺗﺎ در ﻣﻮرد ﺳﻼﻣﺖ ﻛﻠﻰ اﻗﺘﺼﺎد، ﺳﻼﻣﺖ ﺑﺨﺶﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ اﻗﺘﺼﺎد و ﺳﻼﻣﺖ ﺗﻚ ﺗﻚ واﺣﺪﻫﺎی ﺗﺠﺎری ﺧﺼﻮﺻﻰ آﮔﺎﻫﻰ ﻛﺴﺐ ﻛﻨﻨﺪ. ﮔﺰارشﻫﺎی روزﻧﺎﻣﻪ ﻧﮕﺎران ﻣﺎﻟﻰ ﺑﻪ ﺻﻮرت ﮔﺴﺘﺮده ﺧﻮاﻧﺪه ﻣﻰﺷﻮﻧﺪ و ﺗﻮﺳﻂ ﺳﺎﻳﺮ اﺳﺘﻔﺎده ﻛﻨﻨﺪﮔﺎن اطلاعات مالی ﻛﻪ در ﺑﺎﻻ ﺷﺮح داده ﺷﺪ، ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده ﻗﺮار ﻣﻰﮔﻴﺮﻧﺪ.

نویسنده: راب درﻧﺴﻔﻴﻠﺪ

ﻣﺘﺮﺟﻢ: اﻟﻬﻪ اﺑﺮاﻫﻴﻤﻰ

منبع: بورس اوراق بهادار تهران

ادامه مطلب
CFD
قراردار مابه التفاوت یا CFD چیست؟

گستره ابزار معاملاتی بازارهای مالی، همواره در حال رشد بوده است و براساس شواهد فعلی، این فرآیند کماکان تصمیم به توقف ندارد!

CFD چیست؟

CFD یک ابزار معاملاتی نوین است، که در اوایل دهه ۱۹۹۰ میلادی توسط یک شرکت کارگزاری معاملات مشتقه به نام «Smith New Court» در بورس لندن معرفی شد؛ که البته ایده اصلی مربوط به آقایان «Brian Keelan» و «Jon Wood» بود.

این ابزار معاملاتی جدید ابتدا در بازار فرابورس و صرفاً توسط معامله گران بزرگ حقوقی به قصد پوشش ریسک خرید و فروش می شد، اما به مرور زمان و پس از تعریف CFD در سیستم معاملات آنلاین « GNI Touch» توسط شرکت کارگزاری GNI، امکان انجام معاملات CFD برای معامله گران حقیقی و خرد نیز فراهم آمد.

به طور کلی، معاملات CFD از سال ۲۰۰۲ در مراکز مالی مهم و بازارهای بورس جهانی به صورت رسمی آغاز شد و از آن زمان تاکنون، معامله گران بسیاری به داد و ستد تخصصی این ابزار روی آورده و کارگزاران مطرح و متعددی نیز، معاملات CFD را به مجموعه خدمات مالی خود اضافه نموده اند.

قرارداد مابه التفاوت به چه معنی است؟

قرارداد مابه التفاوت یا Contract For Difference (به اختصار CFD) نوعی قرارداد مشتقه معاملاتی است؛ که به موجب آن خریدار و فروشنده توافق می کنند، اختلاف نرخ بین قیمت باز و بسته شدن یک قرارداد معاملاتی بر اساس دارایی پایه مشخصی را به یکدیگر بپردازند.

به زبان ساده، شما در معاملات CFD مالک واقعی دارایی نخواهید بود و صرفاً بر اساس پیش بینی خود از آینده قیمت آن، موقعیت معاملاتی خرید یا فروش اخذ می کنید. در واقع این یک ابزار معاملاتی است، که امکان نوسان گیری از تغییرات قیمت بدون تحویل فیزیکی و پرداخت کامل ارزش دارایی را برای سرمایه گذاران بازار مالی فراهم می آورد.

به منظور معامله گری با CFD، تجربه و تسلط در تحلیل شرایط قیمت دارایی پایه الزامی است. اگر آینده قیمت ها را صعودی پیش بینی می کنید، باید اقدام به خرید نموده و در صورت وجود احتمال کاهش ارزش دارایی مذکور، موقعیت معاملاتی فروش اتخاذ نمایید.

فرآیند کلی معاملات CFD شبیه خرید و فروش سایر ابزار مالی است، اما تفاوت اصلی در عدم تملک و تحویل فیزیکی دارایی می باشد.

هم چنین ذکر این نکته ضروری است، که CFD در زمره معاملات آتی (فیوچرز) قرار نمی گیرد؛ زیرا این قراردادها منجر به تحویل کالا نخواهند شد.

دارایی پایه در CFD

همان طور که متوجه شده اید، CFD نیز همانند سایر ابزار مشتقه بر اساس دارایی مشخصی معامله می شود؛ که اصطلاحاً دارایی پایه نام دارد.

معاملات این ابزار مالی ابتدا صرفاً بر اساس سهام بود؛ اما امروزه با گسترش محبوبیت و کاربرد آن، قرارداد مابه التفاوت بر اساس انواع دارایی های پایه نظیر کالا، ارز دیجیتال، شاخص و… معامله می شود.

تعدد دارایی های پایه در CFD سبب شده است، معامله گرانی که توانایی کسب سود از نوسانات قیمتی این نمادهای معاملاتی را داشته باشند؛ به راحتی و بدون مالکیت دارایی اصلی خرید و فروش کنند.

به طور مثال ممکن است، شما به عنوان یک معامله گر آسیایی به صورت آنلاین در یک کارگزار اروپایی افتتاح حساب نموده و به واسطه تمرین و تجربیات فراوان، تبحر خاصی در نوسان گیری از برخی سهام فعال در این بازار داشته باشید؛ اما تحویل فیزیکی اوراق سهام و سایر موارد مربوط برای شما ممکن نیست. در این صورت با استفاده از ابزار CFD می توانید، بدون خرید اوراق سهام عیناً از نوسانات آن کسب درآمد کنید.

ضریب اهرمی در معاملات CFD

یکی از عوامل جذابیت سرمایه گذاری در بازارهای مالی نوین، امکان استفاده از ضریب اهرمی است. در واقع این قابلیت به شما اجازه می دهد، تا پتانسیل کسب بازدهی (سود یا زیان) خود را چند برابر کنید.

امروزه قیمت برخی از دارایی های پایه بسیار افزایش یافته و عملاً انجام معاملات آن ها برای بسیاری از سرمایه گذاران خرد امکان پذیر نیست؛ زیرا هر چند که مهارت معامله گری بالایی نیز داشته باشند، اما سرمایه اولیه ورود به معامله را در اختیار ندارند!

مثلاً بیت کوین را در نظر بگیرید. بازه قیمتی حدوداً ۱۰ هزار دلاری (حدود قیمتی این دارایی در زمان نگارش مطلب) رقم بسیار بالایی برای خرید و فروش یک واحد از دارایی پایه محسوب می شود.

در نتیجه بسیاری از معامله گران با سرمایه های کمتر از این مقدار نمی توانند، از نوسانات قیمتی بیت کوین منتفع شوند. این در حالی است، که سرمایه گذاران با استفاده از CFD و تنها پرداخت بخشی از مبلغ کل (مثلاً ۵ یا ۱۰ درصد) امکان انجام معاملات دارایی های گران قیمتی نظیر بیتکوین یا سهام شرکت های مطرح بین المللی (گوگل، اپل و…) را خواهند داشت.

مزایا و معایب معاملات CFD

معاملات CFD علاوه بر مواردی نظیر عدم تحویل دارایی، ضرایب اهرمی و معاملات دوطرفه، مزایای دیگری نیز دارد.

در ادامه به شرح آن می پردازیم.

معاملات بدون تاریخ انقضا

تاریخ انقضای قراردادهای مشتقه یکی از چالش های سرمایه گذاری در این ابزار معاملاتی است. در واقع قرارداد معاملاتی شما طی یک بازه زمانی مشخص اعتبار داشته و پس از پایان آن باید اقدام به تسویه مبلغ و تحویل دارایی نمایید.

در معاملات CFD چنین شرایطی برقرار نیست و معامله گران می توانند، موقعیت های معاملاتی بدون تاریخ انقضا اتخاذ کنند. البته در چنین شرایطی باید وضعیت وجه تضمین اولیه و ضریب اهرمی خود را به دقت رصد نمایید؛ تا به واسطه حرکات مخالف بازار، موقعیت معاملاتی شما به طور خودکار بسته نشود (مارجین کال).

معاملات انواع دارایی ها در یک پلتفرم

با استفاده از ابزار CFD امکان فعالیت غیرمستقیم در بازارهای سرمایه گذاری مختلف و معاملات انواع دارایی های پایه را خواهید داشت.

به عبارت دیگر، شما با افتتاح حساب معاملاتی در یک کارگزار ارائه دهنده خدمات CFD بر پایه دارایی های مختلف، دیگر نیازی به حساب های معاملاتی متعدد در بورس ها و بازارهای گوناگون نخواهید داشت و صرفاً با یک حساب معاملاتی و تجمیع سرمایه خود، امکان خرید و فروش دارایی های متنوعی برای شما فراهم می آید.

هم چنین در مورد CFD سهام نیز می توان، به مزایایی نظیر عدم پرداخت تمبر مالیاتی و دریافت سود نقدی سهام نیز اشاره نمود.

از عمده معایب مهم معاملات CFD باید بدین مورد اشاره کنیم، که این ابزار در برخی بازارهای بورس پذیرفته نشده است. در واقع مواردی چون عدم تملک واقعی دارایی و نوسان گیری با ضریب اهرمی بالا، از دلایل عدم صدور مجوز معاملات CFD در این بازارهای مالی می باشند!

مثال معاملاتی CFD

یک معامله گر تصمیم به خرید سهام شرکت گوگل در قیمت ۱۰۰۰ دلار دارد؛ اما سرمایه اولیه کافی و امکان دسترسی به کارگزاران بورس آمریکا برای او فراهم نیست.

در این صورت پس از افتتاح حساب در یک کارگزار CFD و شارژ حساب معاملاتی به میزان وجه تضمین مورد نیاز(مثلاً ۱۰ درصد) امکان ورود به موقعیت معاملاتی خرید را خواهد داشت.

اگر پس از گذشت یک ماه قیمت دارایی به ۱۱۰۰ دلار رسیده باشد؛ وی بر اساس سرمایه خود و با استفاده از ضریب اهرمی، سود ۱۰۰ درصدی کسب نموده است!

البته توجه داشته باشید، که در صورت کاهش قیمت نیز پتانسیل وقوع ضرر و زیان سنگین به همین اندازه وجود دارد. به همین دلیل، رعایت مدیریت سرمایه حین معامله گری با ابزار CFD بسیار ضروری است.

معاملات CFD همانند سایر ابزار معاملاتی شامل پرداخت کارمزد می باشد، اما در این مثال از ذکر مقدار دقیق آن امتناع شد؛ زیرا مبلغ کارمزد تابعی از قوانین شرکت کارگزاری و میزان نوسانات دارایی پایه در زمان انجام معامله است.

ادامه مطلب
گواهینامه های حرفه ای بازار سرمایه
گواهینامه های حرفه‌ای بورس چیست؟

بسیاری از مردم به سبب سهولت دسترسی و فعالیت در بورس، بدون هیچ گونه شناختی وارد این بازار شده و مشغول معاملات دارایی های مالی می شوند. حتی بسیاری از آن ها، خرید و فروش سهام را به مثابه قمار می پندارند! از نظر این افراد، شانس تأثیرگذارترین مؤلفه موفقیت در بورس است.

اما یکی از نتایج عینی این طرز تفکر، درصد بالای بازندگان و معامله گران زیان ده در بازار مالی می باشد. فعالیت در بازار بورس همانند سایر امور شغلی و سرمایه گذاری، نیازمند دانش تخصصی است.

به همین جهت، افرادی که در نهادهای مرتبط با بازار سرمایه فعالیت می کنند؛ علاوه بر تحصیلات دانشگاهی مالی، باید صلاحیت تخصصی و حرفه ای آن ها نیز، توسط سازمان بورس اوراق بهادار مورد تأیید قرار گیرد.

بنابراین سازمان بورس به منظور گزینش سطح اطلاعات مالی و سرمایه گذاری افراد، اقدام به ایجاد گواهینامه بورس به صورت تخصصی نموده و بخشی تحت عنوان «اداره امور گواهینامه های حرفه ای» در این سازمان تأسیس شده است.

اخذ گواهینامه بورس برای چه کسانی الزامی است؟

بر اساس قوانین، متقاضیان تصدی سمت های تخصصی در نهادهای بازار سرمایه، باید بر حسب نیاز تعدادی یا تمام گواهینامه های حرفه ای بازار سرمایه را دریافت کنند.

اهمیت گواهینامه های بورسی برای نهادهای ارائه دهنده خدمات مالی نظیر کارگزاری یا سبدگردانی تا حدی بالا است؛ که اخذ مجوز برای انجام برخی فعالیت های سرمایه گذاری، مشروط به استخدام تعداد مشخصی از افراد دارای گواهینامه بورس می باشد.

به زبان ساده، این گواهینامه ها یکی از الزامات اشتغال در نهادهای قانون گذار یا خدمات مالی بازار سرمایه است؛ که به واسطه قبولی در آزمون های مربوطه به متقاضیان اهدا می شوند.

هم چنین سازمان بورس، بر اساس مدارک تحصیلی مرتبط (مالی، مدیریت، بانک داری، صنایع و…) معافیت هایی نیز برای داوطلبان در نظر گرفته است.

منبع اطلاع رسانی آزمون های بازار سرمایه

تمامی جزئیات مرتبط با آزمون ها را می توانید، از سامانه رسمی اداره امور گواهینامه های حرفه ای سازمان بورس و اوراق بهادار به نشانی اینترنتی https://icmc.seo.ir پیگیری نمایید.

این وبسایت شامل معرفی انواع گواهینامه بورس، سرفصل های آزمون‎ها، اخبار و اطلاعیه ها، شرایط عمومی و اختصاصی، قوانین پیش نیاز و هم نیاز و تقویم برگزاری آزمون ها است.

 زمان بندی برگزاری آزمون ها چگونه است؟

برای اطلاع از زمان برگزاری آزمون های مربوطه، باید به بخش «جدول زمانی آزمون ها» در سامانه فوق مراجعه کنید. معمولاً در این بخش، برنامه سه یا چهارماهه آزمون گواهینامه بورس قرار داده می شود؛ در نتیجه امکان برنامه ریزی مطالعاتی نیز برای داوطلبان فراهم است. هم چنین در بخش اطلاعیه سامانه، آخرین تغییرات احتمالی تاریخ آزمون ها اطلاع رسانی خواهد شد.

شرایط ثبت نام در آزمون گواهینامه بورس

داوطلبان باید هنگام ثبت نام در آزمون ها به زمان برگزاری (عدم تقارن زمانی)، شرایط (عمومی و اختصاصی) و قوانین (پیش نیاز و هم نیاز) توجه ویژه ای داشته باشند؛ زیرا در صورت عدم تطابق شرایط، نتیجه قبولی شما نیز مردود خواهد بود! به منظور اطلاع از شرایط ثبت نام، حدنصاب قبولی و سرفصل های آزمون می توانید، به بخش «آشنایی با گواهینامه ها» مراجعه نمایید. شرایط عمومی شرکت در آزمون های بازار سرمایه:

شرکت در آزمون گواهینامه های حرفه ای، مستلزم داشتن مدرک کارشناسی یا بالاتر (یا مدارک معادل) از دانشگاه ها یا مؤسسات آموزشی (داخلی یا خارجی) مورد تأیید وزات علوم در تمام رشته های تحصیلی است.

فرآیند ثبت نام در آزمون

ثبت نام در آزمون ها، صرفاً از طریق سامانه مذکور و به صورت الکترونیکی امکان پذیر است. از همین روی، داوطلبان باید پس از تشکیل پروفایل و تکمیل اطلاعات مربوطه، در موعد مقرر نسبت به ثبت نام در آزمون مورد نظر خود اقدام کنند.

آزمون گواهینامه های بازار سرمایه به صورت الکترونیکی و حضوری برگزار می شوند. توجه داشته باشید، که پس از تکمیل فرآیند ثبت نام در آزمون، امکان عودت مبلغ پرداختی وجود ندارد!

انواع گواهینامه بورس

گواهینامه های حرفه ای بازار سرمایه، برحسب ماهیت به هفت نوع تقسیم می شوند. در واقع هر کدام از این گواهینامه ها، برای تعیین صلاحیت حرفه ای متقاضیان در زمینه خاصی از مباحث بازار سرمایه کاربرد دارند؛ که در ادامه به شرح معرفی اجمالی آن ها می پردازیم.

۱- اصول بازار سرمایه

اولین آزمون، مربوط به گواهینامه «اصول بازار سرمایه» است. هدف اصلی سرفصل های این آزمون، کسب اطلاعات و یادگیری مفاهیم پایه مربوط به فهم و تحلیل صورت های مالی، ابزار و نهادهای بازار سرمایه، مقدمات اقتصاد، قوانین و اصول بازار سرمایه اسلامی است.

آزمون اصول بازار سرمایه، شرایط اختصاصی و پیش نیاز ندارد و تمام افراد دارای شرایط عمومی، امکان شرکت در این آزمون را خواهند داشت؛ اما اخذ گواهینامه اصول، پیش نیاز شرکت در تمام آزمون های بعدی است.

۲- کارشناسی عرضه و پذیرش

یکی از فعالیت های مهم شرکت های خدمات مالی در حوزه بازار سرمایه، عرضه و پذیرش سهام شرکت ها و ابزار مالی است. کسانی که موفق به اخذ این گواهینامه شوند؛ مفاهیم مربوط به شرایط پذیرش، نحوه عرضه و فرآیند معاملاتی دارایی ها و ابزار جدید در بازار سرمایه را فرا گرفته اند. شرکت در این آزمون برای متقاضیان فعالیت در بخش عرضه و پذیرش نهادهای مالی (نظیر کارگزاری ها) الزامی است.

۳- مدیریت نهادهای بازار سرمایه

اخذ این گواهینامه یکی از الزامات مدیریت نهادهای مالی بازار بورس است. سرفصل های این آزمون شامل مفاهیمی نظیر قانون تجارت، حقوق صاحبان سهام، نقش ارکان مختلف سرمایه گذاری، قوانین مبارزه با پولشویی، دستورالعمل فعالیت شرکت های کارگزاری و آیین نامه های فعالیت بازار سرمایه می باشد.

۴- تحلیل گری بازار سرمایه

مشاوره سرمایه گذاری از مهم ترین و در عین حال جذاب ترین موقعیت های شغلی در حوزه بازار سرمایه است و همواره متقاضیان فراوانی برای تصدی سمت های مربوطه وجود دارند.

منابع مطالعاتی این آزمون، حاوی موضوعات پیشرفته در مورد فهم و تحلیل صورت های مالی، لغات تخصصی، اقتصاد، سرمایه گذاری، امور مالی شرکتی و مقررات تحلیل گری در بازار سرمایه می باشد. بنابر اهمیت گواهینامه مذکور، حجم سوالات آزمون مربوطه نسبت به سایرین بیشتر است.

۵- مدیریت سبد اوراق بهادار

تحلیل و معامله دو رکن اساسی سرمایه گذاری در بازار مالی است. نهاد سبدگردان علاوه بر تحلیل بازار، خود به تشکیل و مدیریت سبد دارایی مشتریان مبادرت می نماید. در نتیجه داوطلبان فعالیت در پست های تخصصی یا مدیریتی شرکت های سبدگردانی، باید این گواهینامه را دریافت کنند؛ زیرا مفاهیم سرمایه گذاری، مدل های تخصیص دارایی و قیمت گذاری، ارزیابی عملکرد سبد، تجزیه و تحلیل شرکت و مقررات مدیریت سبد اوراق را بهادار را به واسطه مطالعه منابع این آزمون فرا می گیرند. هم نیاز آزمون مدیریت سبد، گواهینامه تحلیل گری بازار سرمایه است.

۶- ارزشیابی اوراق بهادار

تعیین ارزش ذاتی یا به عبارت دیگر ارزندگی سهام، جزء مؤلفه های اصلی سرمایه گذاری کم ریسک در بورس می باشد. اهمیت این موضوع، از تعدد منابع آموزشی تألیف شده نیز کاملاً مشهود است.

به منزله موفقیت در آزمون ارزشیابی اوراق بهادار، باید مباحث تخصصی مرتبط با ارزش گذاری سهام، اوراق بهادار درآمد ثابت و اوراق مشتقه را به طور کامل مطالعه و درک نموده باشید.

با توجه به انجام فعالیت هایی نظیر سبدگردانی یا مشاوره عرضه و پذیرش در شرکت های خدمات مالی، حضور کارشناسان ارزش گذاری اوراق بهادار در این نهادها الزامی است. گواهینامه تحلیل گری در مورد این آزمون نیز، هم نیاز محسوب می شود.

۷- معامله گری بازار سرمایه

وظیفه اصلی شرکت های کارگزاری، اجرای سفارشات معاملاتی سرمایه گذاران در بازار بورس است. بنابراین متصدیان بخش معاملات در این نهادها، باید بر سازوکار اجرایی معاملات در بازار سرمایه تسلط کافی داشته باشند.

در منابع مطالعاتی آزمون گواهینامه معامله گری، مواردی چون دستورالعمل اجرایی معاملات اوراق بهادار، بازار آتی، معاملات بلوکی، بازارگردانی، ضوابط انتشار اطلاعات معاملات و…گنجانده شده است.

کلام پایانی

همان طور که در بخش ابتدایی مقاله ذکر شد؛ اخذ این گواهینامه بورس برای متقاضیان اشتغال در بخش های تخصصی نهادهای مالی بازار سرمایه الزامی است؛ اما سرمایه گذاران حقیقی یا حقوقی بازار سهام، نیازی به شرکت در این آزمون ها نخواهند داشت.

لذا توجه داشته باشید، که دیپلم های ارائه شده توسط آموزشگاه های بورس، که در موضوعاتی نظیر تحلیل تکنیکال، بنیادی، نوسان گیری و معامله گری در بازار صادر می شوند؛ ماهیت و کاربرد کاملاً متفاوتی دارند.

ادامه مطلب
کدام شرکت ها اقدام به افزایش سرمایه می کنند؟
کدام شرکت ها اقدام به افزایش سرمایه می کنند؟

به گزارش خانه سرمایه، فعالیت اقتصادی نیاز مبرم به نقدینگی و سرمایه در گردش دارد و راه های مختلفی پیش روی شرکت ها در جهت تأمین مالی وجود دارد.

انواع روش های تأمین مالی

بنگاه های اقتصادی در اغلب موارد دست به دامن گران ترین و هزینه سازترین روش می شوند و با دریافت وام بانکی، نیازهای مالی خود را برطرف می کنند و برخی دیگر، دست به فروش دارایی ها به خصوص دارایی های مازاد و غیرمولد، می زنند.

افزایش سرمایه یکی دیگر از روش های تأمین مالی است که این مورد را اهالی بازار سرمایه به خوبی با آن آشنا هستند.

اخذ تسهیلات بانکی به سبب هزینه های سنگین آن چندان باب میل مدیران شرکت ها نیست و فروش دارایی ها نیز به صورت موقت گره گشای مشکلات است و تبعات خاص خود را دارد اما؛ در فرایند افزایش سرمایه، شرکت ها با افزایش تعداد سهام، اقدام به تأمین مالی می کنند.

چرا افزایش سرمایه؟!

همان طور که گفته شد، زمانی که یک شرکت با کمبود نقدینگی مواجه است، یکی از مسیرهای تأمین مالی، افزایش سرمایه است. حفظ و گسترش موقعیت شرکت در بازار، اجرای طرح های توسعه و اصلاح ساختار مالی از جمله دلایل اصلی افزایش سرمایه به شمار می روند.

در این فرایند، در ابتدا هیئت مدیره شرکت طرح توجیهی افزایش سرمایه را تهیه می کند و در اختیار سهامداران جهت مطالعه قرار می دهد. هیئت مدیره در گزارش طرح توجیهی مشخص می کند که شرکت به چه میزان قصد افزایش سرمایه دارد و این اقدام چه کمکی به شرکت می کند.

همان گونه که در تصویر ذیل مشاهده می کنید، به عنوان نمونه، هیئت مدیره شرکت «بین الملی توسعه ساختمان» گزارش توجیهی افزایش سرمایه به میزان ۳۰۰۰ میلیارد ریال از محل آورده نقدی و مطالبات حال شده سهامداران را منتشر کرده و هدف از آن را اصلاح ساختار مالی و تأمین سرمایه در گردش عنوان کرده است.

کدام شرکت ها اقدام به افزایش سرمایه می کنند؟

پس از اخذ مجوزهای لازم، مجمع عمومی فوق العاده تشکیل می شود و سپس در مجمع و با حضور اکثریت سهامداران، افزایش سرمایه به شور گذاشته می شود.

در نهایت، در صورتی که اکثریت سهامداران با این اقدام موافق باشند، فرایند انجام آن وارد فاز عملیاتی می شود و پس از ثبت افزایش سرمایه در مرجع شرکت ها، سهام جدید به سهامداران تعلق می گیرد.

انواع افزایش سرمایه

پیش از آن که به سراغ موضوع اصلی این مقاله برویم، باید انواع افزایش سرمایه را بشناسیم. افزایش سرمایه در ۴ نوع صورت می گیرد که عبارتند از:

  • افزایش سرمایه از محل سود انباشته
  • افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی دارایی ها
  • افزایش سرمایه از محل آورده نقدی و مطالبات حال شده سهامداران
  • افزایش سرمایه به روش صرف سهام

هر کدام از انواع افزایش سرمایه با هدفی و وابسته به شرایطی انجام می گیرد که در ادامه به آن می پردازیم.

چه شرکت هایی افزایش سرمایه می دهند؟

شرکت ها و بنگاه های اقتصادی بسته به نیاز خود اقدام به افزایش سرمایه می کنند. در خصوص افزایش سرمایه از محل سود انباشته باید عنوان کرد که بر اساس قانون، شرکت ها موظف هستند بخشی از سود سالانه خود را تحت عنوان سود انباشته در صورت های مالی ثبت کنند و پس از گذشت چند دوره مالی که مبلغ سود انباشته به حد مطلوب رسید، می توانند از این محل، بدون دریافت وجه نقد از سهامداران، افزایش سرمایه دهند.

به این ترتیب می توان گفت که شرکت هایی اقدام به افزایش سرمایه از محل سود انباشته می کنند که مبلغ آن به حد مطلوبی رسیده باشد. در افزایش سرمایه از محل سود انباشته عملاً وجه نقد وارد شرکت نمی شود و تنها یک جابجایی در سرفصل های صورت های مالی انجام می گیرد که مزیت هایی از جمله بالا رفتن اعتبار شرکت نزد موسسات مالی و بانک ها به دنبال دارد.

در افزایش سرمایه از محل مازاد تجدید ارزیابی دارایی ها نیز جریان نقدینگی شکل نمی گیرد و تنها ارزش دارایی های شرکت به روز می ‍شود. این نوع افزایش سرمایه به طور معمول در شرکت هایی انجام می شود که سال های طولانی از تجدید ارزیابی دارایی های آن ها می گذرد و مبلغ دارایی های درج شده در ترازنامه با ارزش روز آن ها تفاوت بسیاری دارد. البته مطابق قانون، شرکت ها در بهترین حالت هر ۵ سال یک بار می توانند تجدید ارزیابی دهند.

در حالتی که شرکت نیاز مبرم به آورده جدید و منابع مالی تازه داشته باشد، افزایش سرمایه از محل آورده نقدی و مطالبات حال شده سهامداران را به جریان می اندازد. در این روش، سهامداران به میزان سهام تحت تملک خود و البته مقدار افزایش سرمایه، وجوه نقد به حساب شرکت واریز می کنند.

در روش افزایش سرمایه از محل صرف سهام نیز وضعیت به مانند افزایش سرمایه از محل آورده نقدی و مطالبات حال شده سهامداران است و نقدینگی به صورت ریالی وارد شرکت می شود اما؛ تفاوت در این است که به جای انتشار سهام عادی به ارزش اسمی (۱۰۰ تومان)، سهام جدید با قیمتی بالاتر به فروش می رسد و مبلغ اختلافی حاصل از قیمت فروش و قیمت اسمی به حساب اندوخته منتقل می شود.

جمع بندی

در اقتصادهای برتر جهان تأمین مالی از طریق بازار سرمایه اولویت اصلی شرکت ها به شمار می رود اما؛ این حالت در ایران بسیار کمرنگ است و تنها در چند سال اخیر این موضوع با جدیت بیشتری دنبال می شود.

به طور کلی، می توان چنین گفت که شرکت ها به جهت کاهش هزینه های خود (هزینه مالی ناشی از اخذ تسهیلات بانکی) به سمت افزایش سرمایه سوق پیدا می کنند و تلاش می کنند نقدینگی و سرمایه در گردش مورد نیاز خود را از سهامداران خود دریافت کنند که هزینه کمتری به شرکت تحمیل می کند.

در واقع، شرکت هایی که از سود انباشته مطلوبی برخوردار هستند یا سال های طولانی از تجدید ارزیابی دارایی ها می گذرد یا شرایط را برای دریافت وجه نقد از سهامداران و افزایش تعداد سهام آن ها مناسب می بینند، اقدام به افزایش سرمایه می کنند.

نکته قابل توجه برای سرمایه گذاران در بازار سرمایه این است که اغلب شرکت هایی که افزایش سرمایه می دهند با تغییر قابل ملاحظه ای در سودآوری مواجه نمی شوند مگر شرکت هایی که طرح های توسعه و برنامه ریزی های دقیق دارند.

در واقع، در شرایط کنونی اقتصاد کشور که با رکود سنگین مواجه است، بسیاری از شرکت ها تنها با هدف تأمین مخارج عادی خود اقدام به افزایش سرمایه می کنند و نقدینگی حاصل از آن موجب رشد شدید سودآوری نمی شود.

ادامه مطلب
سهام مدیریتی
سهام مدیریتی چیست؟

به حقوق صاحبان سهام مربوط به سهامداران اصلی در یک شرکت سهامی، سهام مدیریتی و یا کنترلی گفته می شود. در شرایطی که شرکت های بورسی بیش از یک کلاس یا رتبه از سهام عادی منتشر کرده باشند، سهامی که حق رأی بیش تر یا رأی با وزن بالاتری نسبت به سهام عادی دارد، به عنوان سهام کنترلی شناخته می شود.

این سهامداران اصلی، یا تعداد سهام منتشرشده زیادی دارند و یا نسبتی از سهام شرکت را دارا می باشند که به شکل قابل توجهی به آن ها اجازه می دهد تا با اعمال نظر و تأثیر بر تصمیمات شرکت آن را کنترل کنند. بنابراین می توان بیان کرد که دارنده سهام کنترلی، اجازه اعمال مدیریت در شرکت را داراست.

در واقع، دارنده سهام کنترلی از دو طریق می تواند در شرکت اعمال نفوذ کند:

  1. تعیین یک یا چند عضو هیأت مدیره
  2. انتصاب مدیر عامل شرکت، با در اختیار گرفتن اکثریت اعضای هیأت مدیره

میزان سهام لازم برای اطلاق سهام مدیریتی به یک سهم چقدر است؟

میزان سهام لازم برای به دست گرفتن کنترل یک یا چند عضو هیأت مدیره یک شرکت، بستگی به ترکیب سهامداران و تعداد اعضای هیأت مدیره شرکت دارد. در حال حاضر تعداد اعضای هیأت مدیره در اکثریت شرکت ها ۵ عضو است.

اگر فرض کنیم ترکیب سهامداران به نحوی باشد که سهم خردی وجود نداشته باشد، در آن صورت میزان سهام لازم برای کسب یک عضو هیأت مدیره ۱۶/۷ درصد است؛ اما اگر تعداد اعضای هیأت مدیره به ۷ عضو افزایش یابد، در آن صورت با میزان کم تری (۱۲/۶ درصد) هم می توان یک عضو هیأت مدیره داشت.

چرا ارزش سهام مدیریتی از قیمت سهام خرد بالاتر است؟

دارندگان سهام کنترلی درخصوص دارایی ها و تصمیم گیری های شرکت دخالت مستقیم دارند. شخص حقیقی یا حقوقی که سهام کنترلی دارد می تواند در تصمیمات هیأت مدیره و راهبری شرکت، دخالت کند.

به بیان دیگر، سهام کنترلی به دارنده بلوک این امکان را می دهد که از آخرین اخبار شرکت سریع تر و دقیق تر اطلاع کسب کند. این اطلاعات به طور قطع در تصمیم گیری مربوط به بازار سهام اثرگذار خواهد بود که البته در چارچوب دستورالعمل دارندگان اطلاعات نهانی کنترل می شود.

 چگونه می توان اعتبار سهام مدیریتی را در محاسبه خالص ارزش دارایی لحاظ نمود؟

محاسبه اعتبار سهام کنترلی در مؤسسه های سرمایه گذاری مشکل است که همین امر، برآورد ریز خالص ارزش دارایی ها را با پیچیدگی هایی روبرو می کند.

در مجموع دو گروه مؤسسه سرمایه گذاری در بورس تهران فعالیت می کنند؛ یک تیم صرفأ مؤسسات سرمایه گذاری هستند که آرمان های کوتاه مدت معامله اوراق بهادار را پیروی می کنند؛ لذا سهام آن ها سهام کنترلی و مدیریتی محسوب نمی شود.

اما هلدینگ ها که با دید نظارتی پا به شرکت ها می گذارند، قسمت عمده ای از سهام مؤسسه های سرمایه پذیر را در اختیار دارند و قطعأ بلوک سهام خود را به نرخ روز معامله نخواهند کرد.

هرچند گاهی اوقات هلدینگ ها نیز دارای اهداف بلندمدت هستند، به این ترتیب سهام زیرمجموعه های خود را جابه جا نمی کنند و از آن جایی که افق سرمایه گذاری هلدینگ ها در مؤسسه های زیرمجموعه درازمدت است، بلوک ها مورد معامله قرار نمی گیرند.

بنابراین بهتر است در محاسبه خالص ارزش داراییِ مجموعه های سرمایه گذاری و هلدینگ ها، ارزش سهام عادی شرکت های سرمایه پذیر لحاظ شود.

ادامه مطلب
بخش های مختلف سایت Fipiran
معرفی بخش های مختلف سایت فیپیران (Fipiran)

همواره اطلاعات و داده های مالی به روز در تصمیم های سرمایه گذاری نقش بسزایی دارند و از همین رو، در درسترس بودن اطلاعات مناسب، کافی و به موقع، به یک دغدغه برای سهامداران و سرمایه گذاران تبدیل شده است.

جمع آوری داده ها و پردازش بر روی آن ها زمان زیادی از تحلیلگران و فعالان بازار سرمایه را به خود معطوف می کرد. به همین جهت، شرکت مدیریت فناوری بورس تهران در راستای کمک به توسعه و گسترش بازار سرمایه، واحد فیپیران (پردازش اطلاعات مالی ایران) را راه اندازی کرد.

معرفی سایت فیپیران (fipiran)

سایت فیپیران به منظور گردآوری و پردازش داده های اثرگذار بر تصمیم های سرمایه گذاران، انبار داده گسترده و متنوعی را ایجاد کرد که قابلیت پردازش به صورت های گوناگون را دارد.

در واقع، هدف اصلی شرکت مدیریت فناوری بورس تهران از راه اندازی واحد «پردازش اطلاعات مالی ایران»، ارائه داده ها و اطلاعات پردازش شده بازارهای مالی جهت استفاده گروه های مختلف سرمایه گذاران است.

طیف های مختلفی، از سرمایه گذاران تازه وارد تا خبرگان بازارهای مالی، از خدمات این واحد می توانند استفاده کنند. محصولات و خدمات واحد «پردازش اطلاعات مالی ایران» در قالب تارنما «فیپیران» به آدرس www.fipiran.com عرضه می شود.

سایت فیپیران بخش های مختلفی دارد که به طور کلی به ۶ دسته تقسیم بندی می شود:

  1. بازار
  2. اخبار
  3. اطلاعات کدال
  4. صندوق ها
  5. ابزارهای تحلیل
  6. خدمات اطلاعاتی
  7. بازار

۱- بازار

در بخش بازار، اطلاعاتی در حوزه های بورس، فرابورس، شاخص ها و صنایع ارائه می شود.

به عنوان مثال در این بخش می توان به آخرین اطلاعات در خصوص معاملات سهام حاضر در بازار سرمایه از جمله بیشترین حجم و ارزش معامله، بیشترین و کمترین P/E و همچنین برخی نسبت های مالی همچون نسبت جاری و بدهی تمام شرکت ها، دست یافت.

در این بخش، آخرین اطلاعات اوراق مشارکت که از سوی شرکت های بورسی منتشر شده است نیز در دسترس است.

بخش های مختلف سایت فیپیران Fipiran

۲- اخبار

در بخش اخبار، آخرین خبرها در حوزه بازار سرمایه، بورس کالا و انرژی، و اقتصاد که در خبرگزاری مختلف به نگارش درآمده است، به صورت فهرست وار به نمایش در می آید. آخرین خبرها از مجامع شرکت ها را نیز در این بخش می توانید مشاهده کنید.

علاوه بر این، خبرگزاری های مطرح که در حوزه بازار سرمایه فعالیت دارند نیز معرفی شده است.

بخش های مختلف سایت Fipiran

۳- اطلاعات کدال

در سرفصل اطلاعات کدال علاوه بر این که می توانید به آخرین آگهی برگزاری مجامع از سوی شرکت ها دسترسی پیدا کنید، بر اساس صورت های مالی که در سامانه کدال منتشر می شود، اطلاعات جامع و کافی ارئه می شود.

نسبت های مالی همچون ROA و ROE بر مبنای آخرین صورت های مالی منتشر شده از سوی شرکت ها، در این بخش قابل دسترس است. علاوه بر این، آخرین تغییرات سودآوری شرکت ها را می توانید دنبال کنید.

به عنوان مثال، همان طور که در تصویر ذیل مشخص است، «خمحرکه» در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ماه سال ۹۹ صورت های مالی دوره ۱۲ ماهه سال ۹۸ را منتشر کرد و خبر از تحقق ۴۹۰۹ ریال سود به ازای هر سهم داد. این میزان سود نسبت به سال مالی قبل رشد ۸۱۷۱۷ درصدی را نشان می دهد.

بخش های مختلف سایت Fipiran

۴- صندوق های سرمایه گذاری

در این بخش از سایت فیپیران اطلاعات کامل انواع صندوق سرمایه گذاری آورده شده و در بازه های زمانی مختلف، بازدهی این صندوق ها مشخص است که بر اساس آن، سرمایه گذاران می توانند در انتخاب بهترین و پربازده ترین صندوق های سرمایه گذاری، تصمیم گیری کنند. البته گزارشی از خالص ارزش دارایی های صندوق ها (NAV) نیز ارائه شده است.

بخش های مختلف سایت Fipiran

۵- ابزارهای تحلیل

سایت فیپیران ابزارهای تحلیل را نیز در اختیار سرمایه گذاران قرار داده تا بتوانند با مقایسه بین شرکت ها، بهترین انتخاب را داشته باشند. در این بخش، امکان مقایسه ترازنامه و صورت سود و زیان شرکت های بورسی قرار داده شده است.

به علاوه، نمودار تعاملی شاخص- سهام و شاخص-صندوق نیز درج شده است. سهامداران تا ۵ شرکت را می توانند با یکدیگر برای دوره های مالی مختلف مقایسه کنند. در تصویر ذیل، مقایسه صورت مالی دوره ۱۲ ماهه سال ۹۸ «دتماد» و «دکیمی» را مشاهده می کنید.

بخش های مختلف سایت Fipiran

۶- خدمات اطلاعاتی

سرفصل خدماتی اطلاعاتی به ۴ بخش صندوق ها، شاخص ها، شرکت ها و اطلاعات مالی طبقه بندی می شود. تاریخچه اطلاعات شاخص و نمادها برای دوره های زمانی مختلف قابل نمایش است و از اطلاعات مالی شرکت ها همچون ترازنامه، صورت سود و زیان و نسبت های مالی می توان خروجی اکسل گرفت.

بخش های مختلف سایت Fipiran

کلام آخر

به طور کلی می توان گفت که سایت های نظیر «فیپیران» که اطلاعات و داده های مالی شرکت ها را برای دوره های مختلف در اختیار کاربران قرار می دهند، جهت تصمیم گیری برای سرمایه گذاری در بورس لازم و ضروری است.

استفاده از امکانات این سایت به سهامداران به خصوص سهامداران تازه وارد توصیه می شود. از طریق این گونه سامانه ها می توان به اطلاعات لازم جهت تحلیل صنایع و شرکت ها و انتخاب بهینه، دسترسی پیدا کرد.

ادامه مطلب
۱۹ نکته مهم در خرید و فروش سهام
۱۹ نکته مهم در خرید و فروش سهام در ایران

سرمایه گذاری در بازار سرمایه اصول و قواعد خاص خود را دارد و نمی توان بی مهابا دل به دریا زد و دست به خرید و فروش سهام زد.

مهم ترین نکات خرید و فروش سهام

برای آن که سرمایه گذاری در بورس با مخاطره همراه نشود و موجب ضرر و زیان به سرمایه ما نشود باید نکات زیادی را مدنظر قرار داد تا به اهداف معاملاتی خود دست یابیم.

۱- سرمایه گذاری با پول بیکار

سرمایه گذاری در بورس باید با پول حاصل از پس انداز انجام شود. فروش زمین، ساختمان و لوازم ضروری زندگی برای فعالیت در بورس، اشتباه است.

۲- هیجان زده نشوید

۱۹ نکته مهم در خرید و فروش سهامبرای سرمایه گذاری در بورس، افق بلندمدت داشته باشید و از رفتارهای هیجانی و خرید و فروش های سریع و زیاد خودداری کنید. برد اصلی در بازار سرمایه با کسانی است که صبر پیشه می کنند و بازندگان واقعی، نوسان گیران هستند.

۳- انتخاب صنعت برتر

در هر زمان که اقدام به سرمایه گذاری می کنیم باید صنعت برتر را شناسایی کنیم و از بین صنایع مختلف، صنعتی که چشم انداز روشنی دارد را انتخاب کنیم. باید بررسی کنیم که در چرخه اقتصاد کشور، کدام صنایع در آینده نیاز بیشتری به آن ها احساس می شود.

نکته دوم این که آن صنعت کمتر قابل تکثیر باشد و از ثبات قابل قبول برخوردار باشد. به صنایعی باید اقبال نشان داد که جزو صنایع برتر در جهان شناخته می شود و محصولات تولیدی آن ها در داخل ارزان تر از سایر کشورها است و امکان واردات ندارند.

کشورهایی که از نظر صنعت جلوتر از ما هستند بیشتر و ارزان تر و بهتر تولید نمی کنند.

۴- انتخاب سهم برتر

پس از آن که صنایع برتر را شناختیم، حال باید بهترین شرکت را در این صنایع پیدا کنیم. باید توجه داشت که از هر صنعت باید سهام یک شرکت را خرید و تقاضا برای چند سهم از یک صنعت با قواعد سرمایه گذاری سنخیت ندارد.

به طور کلی، از میان تمام صنایع، ۴ یا ۵ صنعت برتر را انتخاب می کنیم و از هر صنعت سهام یک شرکت را می خریم و در واقع، فقط ۲۰ یا ۲۵ درصد سرمایه خود را در یک شرکت یا صنعت هزینه می کنیم.

به عنوان مثال از صنعت معدن یک سهم، از صنعت ساختمان یک سهم، رایانه یک سهم و پتروشیمی نیز سهام یک شرکت را خریداری می کنیم. اگر سرمایه خود را فقط در یک یا دو شرکت صرف کنیم، ریسک سرمایه گذاری بالا می رود و ممکن است با افت قیمت سهام، متحمل زیان سنگینی شویم و از طرف دیگر، اگر نقدینگی خود را زیاد خرد و پراکنده کنیم، مدیریت سبد سهام سخت می شود.

حال سوال این است که کدام سهم ها برای خرید مناسب تر هستند؟

۵- بازدهی

در انتخاب شرکت برتر از یک صنعت باید میانگین بازدهی آن را در دوره زمانی های مختلف مدنظر داشت و هر شرکتی که میانگین بازدهی بیشتری داشت، برای خرید مناسب تر است.

۶- میزان نقد شوندگی

سهمی را برای سرمایه گذاری انتخاب می کنیم که میزان معاملات آن در یک روز زیاد است و افراد بسیاری آن را خرید و فروش می کنند. در واقع، تعداد و حجم معاملات، تعداد خریدار و فروشنده و سوابق باز بودن نماد معاملاتی در انتخاب ما اثرگذار است.

در صورتی که سهمی با نقدشوندگی پایین را انتخاب کنیم، در زمان فروش به مشکل برمی خوریم.

۷- میزان سهام شناور آزاد

به میزان سهامی که دست سهامداران خرد یا اصطلاحا دست مردم است، سهام شناور می گویند. سهمی را انتخاب می کنیم که میزان سهام شناور آزاد آن بیش ۱۵ درصد باشد.

البته سهام با میزان شناور آزاد بسیار زیاد، برای خرید مناسب نیست؛ چرا که موجب کند شدن روند حرکت سهم می شود و به اصطلاح حرکت سهم فرسایشی می شود و سهامداران خود را خسته می کند.

سهم با شناوری بسیار بالا همانند تحصیلکرده بدون حمایت در جامعه است.

۸- نسبت P/E سهم

این نسبت از تقسیم سود پیش بینی شده به قیمت روز سهم بدست می آید. به عنوان مثال، اگر قیمت روز سهمی ۱۰۰ تومان و سود هر سهم آن ۲۵ تومان باشد، نسبت P/E برابر با ۴ می شود و می گوییم P/E این سهم ۴ است. باید توجه داشت که نسبت P/E در هر صنعتی با صنعت دیگر متفاوت است.

برای انتخاب سهام برتر P/E سهام یک صنعت را با یکدیگر مقایسه و سهمی را انتخاب می کنیم که P/E کمتری دارد. میزان بالای این نسبت می تواند نشان دهنده این واقعیت باشد که سهامداران به آینده سهم خوش بین هستند و به رشد آن باور دارند. البته از سوی دیگر، ریسک سهم هایی که P/E بالا دارند، بیشتر است.

۹- میزان پرداخت سود نقدی (DPS)

هر شرکتی که در مجمع عادی سالیانه خود سود نقدی بیشتری را به سهامداران خود پرداخت کند، برای خرید مناسب تر است. سعی کنید سهامی را انتخاب کنید که پیشنهاد پرداخت سود نقدی بالاتر از ۸۰ درصد دارند. در بررسی این عامل، نگاهی به سود نقدی سال های گذشته می تواند کمک کننده باشد.

۱۰- سرمایه شرکت

۱۹ نکته مهم در خرید و فروش سهامبا توجه به ساختار و سازوکار بورس تهران از جهت دامنه نوسان و حجم مبنا، شرکت هایی که سرمایه کمتری دارند را انتخاب کنید، هر چند که ریسک این گونه شرکت ها بیشتر از سایرین است.

۱۱- برنامه طرح و توسعه شرکت

شرکت هایی که طرح توسعه دارند و به دنبال گسترش فعالیت های عملیاتی خود و افزایش میزان تولید و فروش هستند، آینده و چشم انداز روشنی دارند.

۱۲- عملکرد مدیریت شرکت

برخی از شرکت ها به دلیل عملکرد خوب مدیریتی، از وضعیت مطلوبی برخوردارند و بررسی سوابق مدیران آن ها نشان می دهد که در عوامل مختلفی همچون قیمت سهم، پیش بینی سود، تعدیل مثبت یا منفی، طرح های توسعه و افزایش سرمایه صادقانه عمل کرده اند و دستکاری قیمت صورت نگرفته و عرضه و تقاضای واقعی قیمت سهم را تعیین کرده است.

برخی شرکت ها با اعلام اعداد و ارقام کذایی برای پیش بینی سود و درآمدهای خود، موجب ضرر و زیان سهامداران خرد می شوند. بنابراین، سهمی را انتخاب می کنیم که ریسک مدیریتی آن پایین باشد.

۱۳- جوان بودن شرکت

هر صنعت و شرکت دارای چرخه اقتصادی مشابه است و این چرخه شامل تولد، رشد، بلوغ و کهنسالی است.

به عنوان مثال، سهم A سرمایه اسمی اندکی دارد و تاسیسات آن تازه نصب و راه اندازی شده و فقط فاز یک آن شروع بکار کرده و بنابراین، سود خالص آن چندان زیاد نیست (تولد). سهم B سرمایه بیشتری دارد و حتی فاز دو و سه آن نیز تکمیل شده است؛ اما هنوز فاز چهار و پنج راه اندازی نشده است (رشد). سهم C تمام طرح های آن تکمیل شده اما از عمر تاسیسات آن بیش از ۱۵ سال می گذرد و نیروی انسانی آن نیز در وضعیت میانسالی قرار دارند (بلوغ). خطوط تولید سهم D کار می کند؛ اما فضا برای طرح های جدید و توسعه وجود ندارد، سرمایه آن بسیار زیاد و تاسیسات آن نیز فرسوده شده است و نیروی انسانی آن نیز اکثریت در مرز بازنشستگی است (کهنسالی). در چنین مواقعی، اولویت در انتخاب و خرید سهم بترتیب A و B و در نهایت C و D است.

۱۴- میزان رشد سود پیش بینی شده

شرکت هایی که EPS واقع بینانه اعلام می کنند و در طول سال به دلیل عملکرد مطلوب، سود پیش بینی شده خود را افزایش می دهند، برای سرمایه گذاری مناسب تر هستند.

۱۵- گزارش های مالی دوره ای

شرکت ها موظف هستند صورت های مالی خود را هر سه ماه منتشر کنند. این موضوع کمک می کند تا سهمی را انتخاب کنیم که در گزارش خود با رشد درآمدها و سود مواجه شده است. علاوه بر این، در گزارش های دوره ای، میزان قابل قبولی از درآمدها و سود پیش بینی شده خود را پوشش دهد.

۱۶- کف قیمتی

هر سهم یک سقف قیمتی (نقطه مقاومت) و یک کف قیمتی (نقطه حمایت) دارد و بهتر است در زمانی اقدام به خرید کنیم که قیمت آن سهم در حداقل ها (کف قیمتی) باشد. البته کف و سقف قیمتی در شرایط و زمان های مختلف و متناسب با وضعیت شرکت و بورس تغییر می کند.

۱۷- اخبار سیاسی و اقتصادی

همواره اخبار و تحولات سیاسی و اقتصادی در داخل و خارج از کشور را دنبال کنید. مطالعه خبرهای اقتصادی و سیاسی کمک می کند تا بهتر بتوانیم روند بازار سهام را پیش بینی کنیم و صنایع برتر را بشناسیم.

۱۸- مشورت گرفتن از خبرگان بازار سرمایه

۱۹ نکته مهم در خرید و فروش سهامسرمایه گذاری در بورس به حدی پیچیده است که حتی با رعایت تمام موارد گفته شده، باز هم ممکن است دچار خسران شوید. به همین جهت، در انتخاب های خود بهتر است از افراد کاربلد و خبره بورس که تجربه بالایی دارند، مشورت گرفت و اطلاعات و خبرها را از درگاه های رسمی و معتبر دنبال کنید.

پیروی کردن از افراد کم تجربه، بی اطلاع یا سودجو سبب می شود تا شما متضرر و آن فرد منتفع شود چرا که آن ها استراتژی و اهداف و منافع خود را دنبال می کنند و به دنبال داغ کردن سهام خود هستند.

تحلیلگری در بورس را بیاموزید و پیش از آن و در ابتدای مسیر سرمایه گذاری، از طریق صندوق های سرمایه گذاری وارد جریان بورس شوید.

۱۹- عدم اعتماد به شایعات

همواره در بورس به اخبار رسمی توجه کنید و به شایعات و شنیده های دیگران اعتماد نکنید. افراد فاقد مجوز سبدگردانی و تحلیلگری در شبکه های اجتماعی در کمین سرمایه های شما هستند و تلاش دارند با شایعات بی اساس و کذب، قیمت سهم را افزایش دهند که این گونه رشدها مسیری جز سقوط نخواهند داشت.

ادامه مطلب
بازار گاوی و بازار خرسی در بورس
بازار گاوی و خرسی در بورس چیست؟

در بازار بورس بعضی روزها با روند صعودی مواجهیم و بعضی روزهای دیگر با روند نزولی. اگر آمار بازار را بر روی یک نمودار ترسیم کنیم به شکل نمودار سینوسی در می آید، حال ممکن است نرخ های متفاوتی داشته باشند. اصطلاح گاوی و خرسی به بازاری اشاره دارد که شرایط در آن در جهت مخالف یکدیگر در حرکتند و به این دلیل معروفیت جنگ بین خرس و گاو وحشی  است.

در بازار بورس اصطلاحات خاصی برای روند صعودی و نزولی وجود دارد که دانستن آن برای فعالان در این بازار ضروری است.

بازار گاوی چیست؟

بازار گاوی و خرسی

بازار گاوی به بازاری گفته می شود که روند صعودی دارد. دلیل دقیقی برای این نام گذاری وجود ندارد، اما شاید بتوان گفت چون گاوها در هنگام جنگ شاخ های خود را بالا نگه می دارند، به بازارهایی با روند صعودی نیز بازار گاوی می گویند.

همانطور که گفتیم در بازارهای گاوی با نرخ صعودی مواجه هستیم این به آن معنا است که همزمان با زیاد شدن تقاضا قیمت ها نیز بالا رفته است، اما در این زمان عرضه نیز کم می شود، انگار با بالا رفتن قیمت ها سرمایه گذاران انتظار سود بیشتری دارند و حاضر نیستند سهامی که سودآور است را از دست بدهند.

اغلب بازارهای گاوی در شرایط آرامش و در نتیجه اوضاع خوب سیاسی و اقتصادی اتفاق می افتد. شرایطی را در نظر بگیرید که چرخ کارخانه ها به خوبی می چرخد، در نتیجه فعالیت های مفید کارخانه ها سوددهی سهامشان بالا رفته، تقاضا بالا می رود و با افزایش قیمت هر سهم عرضه نیز کاهش می یابد. همان طور که گفته شد کمتر کسی حاضر می شود تا سهام ارزشمندی را از دست بدهد.

بازار خرسی چیست؟

بازار گاوی و بازار خرسی در بورس

گفته می شود اصطلاح بازار خرسی از زمانی استفاده می شود که عده ای دلال فروش پوست خرس که به «خرسی ها» معروف بودند با پیش بینی آینده قیمت ها که به احتمال زیاد روندی نزولی خواهند داشت، پوست ها را به قیمت روز می فرختند و هنگامی که قیمت ها کاهش می یافتند پولی کمتر به فروشندگان اصلی می پرداختند.

اتفاقی که در بازار سهامی که از آن به عنوان بازار خرسی یاد می کنند، به همین صورت است، یعنی نرخ بازار نزولی است و قیمت ها در حال کاهش و معمولا این اتفاق در نتیجه رکود اقتصادی اتفاق می افتد. البته هر صعودی در نرخ سهام به معنای قدرت اقتصادی نیست، بلکه ممکن است کاذب باشد.

اما در مورد بازارهای خرسی باید گفت که برعکس شرایطی که در بازار گاوی با آن مواجهیم، یعنی تقاضای زیاد و عرضه کم، در اینجا تقاضا کم و عرضه زیاد است، قیمت ها کاهش پیدا کرده اما رمقی در بازار برای خرید وجود ندارد. بازار خرسی شرایطی است که بورس ریزش پیدا کرده و سرمایه گذاران ضرری را متحمل شده اند.

در بازار خرسی ارزش سهام در نتیجه تصمیم ها و رفتار سرمایه گذاران کاهش پیدا می کند. به  عبارت دیگر باید گفت در بازار خرسی واقعی که نزول ارزش ۲۰% یا بیشتر اتفاق بیفتد و ارزش سهام کاهش پیدا می کند و قیمت کالاها افزایش می یابد و به طور کلی شرایط اقتصادی متزلزل و ناپایدار می شود.

علاوه بر آن اوضاع به گونه ای است که اغلب سرمایه گذاران از تداوم آن اطمینان دارند. در نتیجه رکود اقتصادی تعدیل نیرو، اخراج کارگران و افزایش نرخ بیکاری اتفاق می افتد.

چند نکته

  • بازار گاوی به بازاری گفته می شود که نرخ صعودی دارد و بازار خرسی به بازاری گفته می شود که نرخ نزولی دارد.
  • با وجود اینکه اوضاع سهام برخی از سرمایه گذاران ممکن است، خرسی باشد و برخی دیگر گاوی اما فراموش نکنید که شرایط بازار سهام و صعود و نزول نرخ سهام در بلندمدت بررسی می شود. یعنی به این صورت نیست که گفته شود این هفته بازار خرسی است یا بازار گاوی است. به طور معمول بورس اوراق بهادار در مدت زمان طولانی گرایش صعودی داشته است.
  • اوضاع سرمایه گذاری در زمان بازار خرسی خطرناک تر و نگران کننده تر از هر وقتی است؛ زیرا، در نتیجه رکود اقتصادی کالاها ارزش خود را از دست داده و قیمت ها ثبات ندارند.
  • به عنوان یکی از پیامدهای بازار خرسی می توان به زمانی اشاره کرد که مردم سهام خود را فروخته و نقدینگی افزایش می یابد این اتفاق تا زمانی که اوضاع بازار بهتر شود ادامه خواهد داشت.

ویژگی های بازارهای خرسی و گاوی

عرضه و تقاضا

روند صعودی و نزولی در بازار سهام تحت تاثیر میزان عرضه و تقاضا قرار دارد، به نحوی که با بالا رفتن تقاضا و شرایط مناسب اقتصادی به اصطلاح در بازار گاوی تقاضا بالا و عرضه کم است اما در بازار خرسی شرایط کاملا عکس است. تقاضا کم و عرضه زیاد به دنبال آن به دلیل عرضه زیاد ارزش سهام نیز کاهش می یابد.

روان شناسی سرمایه گذاران

برداشت سرمایه گذاران از اوضاع و واکنش آنان به طور مستقیم بر شرایط بازار تاثیر می گذارد، به طوریکه رفتار سرمایه گذاران باعث ایجاد صعود یا نزول در روند بازار می شوند.

اما هر تغییر و کنشی در بازار نیز بر رفتار سهام داران تاثیر می گذارد، به عبارتی تاثیرگذاری بین بازار و سهام داران دو جانبه است. در بازار گاوی سرمایه گذاران از طریق خرید سهام به دنبال کسب سود بیشتر هستند.

در شرایطی که بازار خرسی حاکم است، سرمایه گذاران با وجود این که منتظر اتفاقی مثبت در بازار هستند سرمایه خود را از بازار بورس خارج کرده و در اوراق بهادار با درآمد ثابت سرمایه گذاری می کنند. مثل بانک ها که ریسک بسیار کمتری نسبت به بازار بورس را تجربه می کنند.

علاوه بر این کاهش نرخ در قیمت های بازار، اعتماد سرمایه گذاران را نسبت به بازار سهام متزلزل می سازد و سبب می شود تا مردم تا جایی که می توانند سهامشان را بفروشند و از بازار بورس خارج شوند. در نتیجه جریان خروجی پول از بازار، قیمت ها به طور مداوم افزایش می یابد.

تغییرات در روند فعالیت های اقتصادی

از آن جایی که همه کسب کارهایی که در بازار سهام هستند، عضو یک مجموعه  اقتصادی بزرگ تر هستند، کوچک ترین تغییر در فعالیت های اقتصادی زیرمجموعه ها بر مجموعه بزرگ تر تاثیر می گذارد.

در بازار خرسی شرایط اقتصادی به شدت ضعیف می شود؛ زیرا به دنبال اینکه مصرف کنندگان قادر به خرید نیستند و زیاد هزینه نمی کنند، بیشتر مشاغل نیز قادر به ثبت سود کلان نخواهند بود. از دیگر پیامدها می توان به کاهش مستقیم ارزش سهام بازار اشاره کرد.

در بازار گاوی شرایط عکس است مردم علاوه بر تمایل به خرید از قدرت خرید خوبی برخوردارند، در نتیجه اقتصاد قدرت می یابد.

چطور روند تغییرات بازار را تخمین بزنیم؟

بازه زمانی طولانی نکته کلیدی برای تشخیص گاوی بودن یا خرسی بودن بازار است، تنها اینکه مثلا در مدت یک هفته تعداد زیادی سهام فروخته شده و عده زیادی پولشان را خارج کرده اند به معنای خرسی بودن بازار نیست.

اتفاقاتی که در بازه زمانی کوتاه مدت می افتد، نشان دهنده اصلاح یا روندی است که در آن زمان صورت می گرفته است.  حال قضاوت شرایط بازار مبنی بر اینکه بازار گاوی است یا خرسی فقط در بلندمدت ممکن است.

هرچند همیشه هر اتفاقی را نمی توان نتیجه یا عاملی برای گاوی بودن یا خرسی بودن بازار در نظر گرفت. ممکن است کشور درگیر رکود اقتصادی بوده باشند و حالا رو به التیام است.

تذکر:

تعیین زمان برای بازارهای گاوی یا خرسی تقریبا غیرممکن است.

در هر بازار بهتر است چه کاری بکنیم؟

در شرایط بازار گاوی تا جایی که ممکن است باید عجله کرد و سهام ارزشمند تهیه کرد. باید از بالا رفتن قیمت ها بهره برد و تا جایی که ممکن است سهام را هنگامی که قیمتش به اوج رسیده به فروش برسانید. در طی زمانی که بازار روند گاوی دارد باید از ضررها صرف نظر کرد و آن ها را موقت دانست، هر سرمایه گذاری می تواند در هر قسمتی از بازار بورس اوراق بهادار سرمایه گذاری کرده و سودهای متعددی دریافت کند.

در بازارهای خرسی ضررها بسیار جدی تر خواهد بود و نرخ بیشتری خواهد داشت، زیرا ارزش سهام مدام در حال کاهش است و اینکه تا چه زمانی این روند نزولی ادامه خواهد داشت مشخص نیست.

حتی اگر به امید صعود سهمی در این شرایط بخرید مطمئن باشید قبل از اینکه سودی نصیبتان شود، متحمل ضرر خواهید شد. سوددهی ها بیشتر مختص به سرمایه گذاری های کوتاه مدت یا سرمایه گذاری با درآمد ثابت خواهد بود مثلا سپرده گذاری در بانک ها.

همچنین ممکن است برخی از سهام داران به سهام های تدافعی روی آورند که عملکردشان تنها تحت تاثیر تغییرات روند بازار هستند. بنابراین می توان گفت هم در زمان تاریکی های اقتصادی و هم در زمان های عالی اقتصادی سهام تدافعی حالت پایدار دارد. این سهام معمولا مربوط به صنایع تاسیساتی می شوند که متعلق به دولت هستند که اغلب صرف نظر از شرایط اقتصادی مردم آن ها را می خرند.

موضوع جالبی که در اینجا وجود دارد در ارتباط با سودی است که ممکن است عاید برخی از سرمایه گذاران در طی بازار خرسی شود. چند راه برای دریافت سود وجود دارد از جمله خرید و فروش سریع سهام، خرید صندوق با قابلیت معامله (EFT’s) یا خرید سهامی که با قیمتی پایین تر نسبت به گذشته به فروش می رسد.

کلام آخر

هر دو شرایط بازار چه گاوی چه خرسی بر روی روند سرمایه گذاری شما تاثیرگذار است. بهتر است پیش از سرمایه گذاری شرایط بازار را خوب بسنجید و مطالعه ای بر روی سوابق بازار انجام دهید. لازم به ذکر است که روند بازار در بلند مدت همیشه مسیر صعودی داشته است.

ادامه مطلب
ارزش‌گذاری سهام به روش ارزش جایگزینی
ارزش گذاری سهام به روش ارزش جایگزینی

ارزش جایگزینی یکی از روش هایی است که برای ارزش گذاری سهام یک شرکت استفاده می شود. برای درک و شناخت این روش با ما همراه باشید.

ارزش جایگزینی چیست؟

به ارزش یک ورقه بهادار شرکت با این فرض که قصد ایجاد شرکت موردنظر را در تاریخ محاسبه داشته باشیم، ارزش جایگزینی می گویند. به عبارت دیگر، این ارزش بیان گر مخارجی است که باید برای خرید یا ساخت یک قلم موجودی کاملاً مشابه با دارایی فعلی، متحمل شویم.

در واقع این مبلغ هزینه ای است که  برای کسب همان دارایی پرداخت می شود. این ارزش، بهای هر برگه سهم شرکت با قصد راه اندازی شرکتی دیگر با خصوصیات مشابه و در وضعیت فعلی است.

فرض کنید قصد راه اندازی یک شرکت جدید را دارید و می خواهید این شرکت توانایی رقابت با شرکت دیگری در زمینه فعالیت شما را داشته باشد. بنابراین شرکت شما باید حداقل، امکانات و دستگاه هایی که در شرکت رقیب به کار برده می شوند را داشته باشد.

پس شما نیاز دارید که ارزش دارایی های آن شرکت در زمان حال، هزینه های تولید، یافتن بازار مناسب، حقوق و دستمزد و… را محاسبه کنید تا بتوانید هزینه های لازم برای راه اندازی شرکتی مشابه شرکت رقیب را به دست آورید.

بعد از تخمین زدن هزینه ها و ارزش گذاری دارایی های شرکت رقیب، رقم حاصله را بر تعداد سهام تقسیم می کنیم. به این ترتیب، ارزش جایگزینی هر سهم به دست می آید.

ارزیابی جایگزینی مبحثی مهم، به خصوص در شرکت هاست. با توجه به پیشرفت تکنولوژی، نوآوری ها و خلاقیت های جدید در راه تولید محصولات، ممکن است وسایلی ساخته شوند که با هزینه ای کم تر منجر به تولید یک کالا شود. این امر به ویژه در مشاغل مبتنی بر فناوری رایج است، زیرا فناوری موجود به سرعت تغییر می کند که همین امر ممکن است باعث شود ارزش دفتری دارایی ها با ارزش واقعی یا بازاری آن دارایی ها تفاوت چشمگیری داشته باشد.

همانند روش ارزش دفتری، روش جایگزینی نیز، ارزش هر دارایی را مستقل از عملیات یا ظرفیت تولید کل تجارت در نظر می گیرد. سپس ارزش دارایی های مجزا شرکت به هم اضافه می شوند تا به یک ارزیابی کلی برسند.

چگونه ارزش جایگزینی هر سهم را محاسبه کنیم؟

ارزش گذاری سهام به روش ارزش جایگزینی

برای محاسبه سهام یک شرکت به روش جایگزینی، ابتدا دارایی های ثابت شامل اموال، ماشین آلات و تجهیزات به نرخ روز ارزیابی می شوند. زیرا با گذشت زمان، خصوصأ در شرایط تورمی، ارزش روز دارایی ها تفاوت چشمگیری از ارزش دفتری پیدا می کند. سپس، دارایی های جاری مانند مطالبات و اقلام ذخیره مالیاتی و … بر مبنای ارزش روز، مورد ارزیابی قرار می گیرد.

برای محاسبه حقوق صاحبان سهام، پس از ارزیابی های فوق و جایگزین کردن مقادیر آن در ترازنامه، بدهی ها را از دارایی ها کم می کنیم. با تقسیم عدد به دست آمده بر تعداد سهام منتشر شده، ارزش جایگزینی به ازای هر سهم به دست می آید.

برای ارزیابی جایگزینی انتهای دوره نیز می توان از شیوه دیگری استفاده کرد؛ این ارزش در پایان دوره، برابر است با ارزش تاریخی به اضافه هر نوع سود حاصل از نگهداری دارایی. در واقع، سود حاصل از نگهداری دارایی ها، تفاوت میان ارزش تاریخی دارایی ها و ارزش روز آن ها در پایان دوره است.

چگونه براساس ارزش گذاری جایگزینی تصمیم گیری کنیم؟

سرمایه گذاران به هنگام تصمیم گیری و تحلیل، باید به ارزش جایگزینی ارایه شده برای سهام یا دارایی دقت داشته باشند. اما این ارزش باید در کنار موارد دیگری ازجمله سودآوری و نسبت های مالی شرکت، مورد سنجش قرار گیرد.

افرادی که تنها با تکیه بر روش جایگزینی، به بررسی دارایی های یک شرکت می پردازند، در واقع اصل “تداوم فعالیت” در آن شرکت و همچنین کیفیت استفاده از دارایی ها را در درآمدزایی شرکت در نظر نگرفته اند.

مزایای استفاده از ارزیابی جایگزینی

  1. ارزش گذاری به شیوه جایگزینی این امکان را به تحلیل گران می دهد تا بین سود عملیاتی و سود نگهداری از دارایی ها، تمایز قایل شوند که این امر برای ارزیابی کارایی مدیران بسیار حایز اهمیت است.
  2. ارزیابی جایگزینی، اطلاعات مفیدتر و کاربردی تری را در رابطه با پیش بینی عملکرد آینده شرکت در اختیار تحلیل گران قرار می دهد.
  3. این روش، قابلیت قیاس منطقی تری نسبت به ارزش تاریخی برای مقایسه با فروش جاری دارد. زیرا این ارزش، مبلغی است که شرکت باید در حال حاضر برای تحصیل دارایی بپردازد.

معایب استفاده از ارزیابی جایگزینی

  1. این ارزش فاقد جنبه واقعی بوده و درجایی به ثبت نمی رسد.
  2. برخی از دارایی ها مانند دارایی های نامشهود در محاسبه این ارزش لحاظ نمی شوند.
  3. این روش ارزیابی، به بازدهی و سودآوری شرکت توجهی ندارد.
  4. استفاده از روش ارزیابی جایگزینی، هزینه بالایی دارد.
  5. با توجه به این که این روش مبنای ثبت شده ندارد، ممکن است بر ویژگی اعتماد تأثیرگذار باشد.
  6. تعیین ارزش در شرایط تغییر فناوری مشکل است.
ادامه مطلب
معاملات عمده در بورس چیست؟
معاملات عمده در بورس چیست؟

معاملات در بازار اوراق بهادار به سه گروه زیر تقسیم می شوند:

  1. معاملات خرد
  2. معاملات عمده
  3. معاملات بلوک

معاملات عمده بورس

در معاملات عمده و بلوک، حجم قابل توجهی از سهام شرکت، معامله می شود. قیمت سهام این نوع از معاملات، معمولأ از معاملات خرد بالاتر است و سازوکار انجام معامله و تسویه نیز، متفاوت با معاملات خرد است. معاملات عمده در بورس اوراق بهادار به دو روش زیر انجام می شود:

  1. عرضه عمده سهام از طریق کارگزاران به روش معمول معاملات
  2. عرضه به صورت بلوک و خارج از سیستم معاملات عادی

براساس روش عرضه عمده سهام از طریق کارگزاران، حجم بالایی از یک سهم توسط سهامدار مالک آن عرضه می شود و در روش عدم قبل از عرضه، بین خریدار و فروشنده توافق هایی صورت می گیرد. این توافق ها درخصوص حجم معامله، قیمت سهام و زمان انجام معامله حاصل می شود و سپس معامله از طریق شبکه کارگزار صورت می پذیرد.

در روش اول، به طور معمول، پس از عرضه، قیمت سهام کاهش می یابد زیرا هنگامی که عرضه سهام افزایش یابد، خریداران برای پایین آوردن قیمت، تقاضای خود را کاهش می دهند و فروشنده ناگزیر است قیمت را کاهش دهد، اما ممکن است بازار توان جذب سهام را نیز داشته باشد که در این صورت قیمت سهم کاهش نخواهد یافت. همچنین اگر در زمان عرضه، اخبار خوبی از سهم منتشر شود، بازار بلافاصله آن را جذب خواهد کرد و در غیر این صورت افت قیمت ناشی از عرضه عمده، تداوم خواهد یافت.

اما در روش عرضه به صورت بلوک و خارج از سیستم معاملات عادی، خریداران به دنبال کسب کرسی مدیریت در شرکت هستند. به همین دلیل، سهام شرکت را می خرند و گاهی ممکن است به قیمتی بالاتر از قیمت معمولی سهام (قیمت روی تابلو) باشد. دلیل این افزایش قیمت، آن است که مالک عرضه کننده امتیازات شرکت را با فروش سهام آن از دست می دهد؛ بنابراین می خواهد امتیاز از دست رفته را با گران تر فروختن سهم، جبران نماید. بنابراین در این معاملات، هر دو طرف باید منتفع شوند، به این منظور باید مبلغ اضافه پرداخت شده برای خرید سهم با امتیاز به دست آمده برابری کند و گرنه خریدار یا فروشنده متضرر می شود. در ادامه، معامله عمده را بر اساس زمان تسویه بها به دو نوع زیر تقسیم می نماییم:

  1. عادی
  2. شرایطی

در معامله عمده عادی، مبادله طرفین، طی سه روز انجام می شود. اما در معامله عمده شرایطی، در حالی که انتقال سهام در زمان قطعیت معامله صورت می گیرد، پرداخت بخشی از بها، خارج از سازوکار بورس یا فرابورس و به صورت مدت دار صورت می پذیرد.

محدودیت های معاملات عمده در بورس و فرابورس

  • یکی از محدودیت های این معاملات در بورس، وابسته به ارزش سهام پایه شرکت است. برای شرکت هایی که ارزش سهام پایه آن ها بیش تر از سه میلیارد ریال است، حداقل یک درصد سهام پایه آن ها باید معامله شود. و برای شرکت هایی که ارزش سهام پایه آن ها کم تر یا مساوی سه میلیارد ریال است، حداقل پنج درصد سهام پایه آن ها باید معامله شود.
  • از جمله محدودیت های معامله عمده در فرابورس، حداقل تعداد سهام یا حق تقدم قابل معامله در فرابورس است. در معاملات فرابورس نیز برای انتقال عمده سهام، محدودیت حداقل ارزش سهام وجود دارد. همچنین، برای شرکت هایی که سرمایه پایه آن ها بیش از یک میلیارد ریال است، بزرگ تر یا مساوی یک درصد سرمایه پایه است و در شرکت هایی که سرمایه پایه آن ها کم تر یا مساوی یک میلیارد ریال است، بزرگ تر یا مساوی پنج درصد از سرمایه پایه است.

مزیت معاملات عمده

  1. ورود سهامداران راهبردی به شرکت ها و هیأت مدیره آن ها
  2. با توجه به این امر که این نوع از معاملات در بورس، امکان فروش به صورت نقد و اقساط را فراهم می نماید، برای کارآفرینان این فرصت را به وجود می آورد تا بتوانند بخشی از سهام شرکت را در اختیار بگیرند. به همین دلیل، فرآیند خصوصی سازی را تسهیل می نماید.
ادامه مطلب
ضریب همبستگی چیست؟
ضریب همبستگی چیست؟

بارها توسط افراد مختلف در حوزه های شغلی گوناگون یا در رسانه ها به منظور تحلیل آماری و بیان نتایج تحقیقات، واژه ضریب همبستگی یا اصطلاح لاتین آن Correlation را شنیده ایم. یکی از مهم ترین کاربردهای این مفهوم در بازارهای مالی است، که در این مطلب به بررسی آن و مباحث پیرامونی در حوزه بازار بورس می پردازیم. ضریب همبستگی یک ابزار آماری برای تعیین نوع و درجه رابطه متغیرهای کمی با یکدیگر است. این مفهوم یکی از معیارهای تشخیص میزان همبستگی دو متغیر می باشد. در واقع این ضریب نوع رابطه یعنی مستقیم یا معکوس بودن و شدت رابطه یعنی بازه ۱+ تا ۱- را نشان می دهد. همچنین اگر میان دو متغیر مذکور رابطه ای وجود نداشته باشد، مقدار ضریب همبستگی برابر صفر است.

اصول کاربردی ضریب همبستگی

  • ضریب همبستگی مثبت یعنی افزایش یک متغیر با افزایش متغیر دیگر و همچنین کاهش یک متغیر با کاهش متغیر دیگر همراه است.
  • ضریب همبستگی منفی یعنی افزایش یک متغیر با کاهش متغیر دیگر و همچنین کاهش آن متغیر با افزایش متغیر دیگر همراه است.
  • ضریب همبستگی صفر یعنی افزایش و کاهش دو متغیر مستقل از یکدیگر بوده و هیچ ارتباطی ندارند.
  • هرچه مقدار ضریب همبستگی به ۱+ یا ۱- نزدیک تر باشد، همبستگی مثبت یا منفی متغیرها قوی تر است.

ضریب همبستگی در بازار مالی

یکی از مفاهیم اساسی مورد استفاده معامله گران حرفه ای در انواع بازارهای مالی شامل سهام، کالا و ارز (فارکس) است؛ اما در این مطلب از ذکر مبانی آماری و جزئیات محاسباتی پرهیز نموده و تمرکز اصلی ما روی نحوه استفاده از این مفهوم در بازار سهام ایران می باشد. بررسی های آماری ثابت کرده است، که نوسانات دارایی ها در بازارهای مالی نسبت به یکدیگر بدون ارتباط نیستند. حتی در مقیاس بزرگ تر، بازارهای جهانی نیز به یکدیگر وابستگی داشته و کاملاً از یکدیگر تاثیر می پذیرند. مثلاً بارها مشاهده نموده اید، که سقوط قیمت سهام در بازارهای مالی بزرگ جهان به صورت دومینو وار به سایر بازارهای سهام نیز سرایت کرده است. همسبتگی در میان دارایی ها بی دلیل نبوده و معمولاً به دلیل وجود وجوه اشتراک یا تضاد بنیادی میان این نمادها ایجاد می شود. در واقع یکی از مهم ترین مزایای استفاده از مفهوم ضریب همبستگی حین سرمایه گذاری در بازارهای مالی، استفاده از فرصت های بهینه و کاهش خطای تحلیل تا بیشترین حد ممکن است. از طرف دیگر برخی معامله گران عمده نیز از این مفهوم به منظور اتخاذ موقعیت های معاملاتی پوشش ریسک بهره می برند.

ضریب همبستگی در بازار سهام ایران

اگر تجربه فعالیت در بازار بورس و اوراق بهادار تهران را داشته باشید، حتماً تاکنون وجود ضریب همبستگی مثبت نسبتاً بالا در کل بازار را متوجه شده اید. به عبارت دیگر سهام موجود در بازار بورس و فرابورس ایران همبستگی مثبت بالایی نسبت به یکدیگر دارند. برای اثبات این موضوع هم می توان، به نمودار سهام مختلف و شاخص کل در دوره های زمانی متفاوت مراجعه نمود. در واقع رفتار دمینووار بازارهای مالی در بورس تهران به طور کاملاً عینی و ملموس قابل مشاهده است. دلیل این رفتار بازار سهام نیز ناشی از شرایط بازار سرمایه ایران از لحاظ محدودیت تعداد شرکت های پذیرفته شده، کم عمق بودن بازار، تحریم ها و عدم اتصال به بازار جهانی یا رفتار هیجانی توده معامله گران می باشد.

همبستگی با سهام لیدر یا شاخص ساز

در بازار سهام ایران گروه های صنعتی مختلفی داریم. از طرف دیگر تعدادی سهام مربوط به غول های صنعتی و اصطلاحاً شاخص ساز وجود دارند، که از نظر اکثر فعالان بورس تعیین کننده روند بازار بوده و سهام متوسط یا کوچک در بسیاری از موارد تابع روند این نمادها هستند. با بررسی نمودارهای قیمتی بازار بورس موارد متعددی را مشاهده می کنیم، که با ایجاد نوسانات صعودی یا نزولی در سهام نمادهای لیدر بازار شرکت های کوچک تر هم گروه نیز به سرعت تغییر روند داده و با آن ها همسو شده اند. البته مواردی نیز وجود دارند، که به دلیل وقوع اتفاقات خاص درون شرکت یا مؤلفه های بنیادی روند برخی تک سهم ها نسبت به سهم لیدر یا کل بازار متفاوت بوده است.

همبستگی با سهامداران عمده (شرکت های مادر)

از دیگر همبستگی های مهم بازار سهام ایران می توان، به ترکیب سهامداران شرکت ها اشاره نمود. به طور مثال یک شرکت بورسی نظیر هلدینگ های سرمایه گذاری (سایر شرکت ها در راستای تملک یا جایگزین نمودن سهام ارزشمند بورسی) اقدام به خرید سهام سایر شرکت های بورسی از صنایع مختلف نموده و پرتفوی سهام تشکیل داده است. این شرکت ها به عنوان سهامدار در ترکیب سهامداران حضور دارند. در چنین شرایطی اگر در وضعیت بنیادی یا قیمتی سهام خریداری شده تحول مثبتی رخ دهد، طبعاً در ارزش ذاتی نماد شرکت سهامدار عمده نیز تعدیل مثبت ایجاد خواهد شده و یا در صورتی که درصد سهامداری بسیار بالا باشد، نوسانات قیمتی نمادها مشابه بوده و تفاوتی ندارند.

همبستگی بر اساس ترکیب پرتفوی

هبستگی سهام بورسی گاهاً بر اساس وضعیت سبد سرمایه گذاری آن ها ایجاد می شود. اگر گزارشات و صورت های مالی برخی شرکت ها را بررسی کنید، شباهت زیادی در پرتفوی آن ها قابل مشاهده است. حال اگر به نمودار قیمت این نمادها نیز مراجعه کنیم، شباهت معناداری در جزئیات نوسانات قیمتی آن ها وجود دارد. به طور کلی با استفاده از ضریب همبستگی می توانید، فرصت های سرمایه گذاری مناسبی را شکار کنید. مثلاً اگر سایر شروط تحلیل تکنیکال و بنیادی مورد نظر شما برقرار باشند، خرید سهام یک شرکت سرمایه گذاری دارای پرتفوی بورسی مثبت (نمادهای موجود در پرتفوی شرایط بنیادی و قیمتی مثبتی دارند) در قیمت های منفی ارزنده است.

تشکیل پرتفوی با توجه به ضریب همبستگی

موارد مذکور شامل بخشی از روابط و همبستگی هایی است، که در بازار سهام مشاهده شده و حین سرمایه گذاری باید حتماً به این موارد توجه داشت. در واقع برای معامله گری موفق صرفاً نیاز به درک مفاهیم تحلیلی متعدد و پیچیده نداشته و بعضاً با توجه به چنین نکات ساده ای می توان، از ورود به موقعیت های معاملاتی اشتباه با ریسک بالا جلوگیری نمود. به طور مثال اگر چند سهم با همبستگی مثبت بالا خریداری کرده و یکی از سهام اصلی دچار روند نزولی شود، احتمالاً روند قیمتی بقیه سهام موجود در پرتفوی نیز معکوس شده و یک ضرر سنگین چند برابری را متحمل می شوید!

حال در مورد ضریب همبستگی به دو مثال از بازار سهام تهران توجه کنید.

۱- در تاریخ نگارش مطلب (۲۷/۰۶/۱۳۹۹) و بر اساس اطلاعات سایت TSETMC، شرکت سرمایه گذاری خوارزمی مالک ۱/۱ درصد معادل ۱۱۲ میلیون سهم از گروه خودروسازی بهمن است. همان طور که اشاره نمودیم، در صورت وقوع اتفاقات بنیادی مثبت در نماد خبهمن در میزان سودسازی نماد وخارزم نیز متناسب با میزان تملک سهام خبهمن تعدیل مثبت ایجاد می شود. همچنین اگر در پرتفوی بورسی خود نماد وخارزم دارید، دیگر خرید نماد خبهمن چندان منطقی نیست؛ زیرا به صورت غیرمستقیم و از طریق سرمایه گذاری خوارزمی این نماد (خبهمن) را خریداری نموده اید! در واقع اگر اصرار به خرید یک نماد خودرویی دارید، حتی الامکان باید نماد خودرویی دیگری را خریداری کنید، تا قاعده متنوع سازی رعایت شده و از تحمل ریسک چند برابر پرهیز نمایید.

ضریب همبستگی چیست؟

۲- در مثال بعدی به بررسی دو نماد خساپا و وساپا می پردازیم. در ابتدا به ترکیب سهامداران خودروسازی سایپا توجه کنید.

ضریب همبستگی چیست؟

ترکیب سهامداران شرکت سرمایه گذاری سایپا نیز جالب است!

ضریب همبستگی چیست؟

در نهایت با توجه به ترکیب سهامداران فوق، قطعاً مشاهده این نمودار قیمتی دور از انتظار نیست.

ضریب همبستگی چیست؟

اگر نمودار این دو سهم را در بلندمدت مورد بررسی قرار دهیم، در بسیاری از مواقع حتی در کوچک ترین نوسانات بازار نیز مسیر یکسانی داشته اند. بنابر تفاسیر فوق خرید و سهامداری همزمان این دو شرکت با توجه به همبستگی تقریباً کامل آن ها، از دیدگاه متنوع سازی و مدیریت ریسک اصلاً منطقی نیست.

کلام پایانی

همواره در بخش های پایانی مقالات و حین معرفی تکنیک های مختلف معامله گری به این موضوع تأکید نموده ایم، که هیچ کدام از این ابزار عملکرد قطعی و صد درصدی نداشته و همواره باید با صرف زمان، کسب تجربه و بر اساس تعدادی از روش های تحلیل و معامله گری، استراتژی یا فلسفه معاملاتی خود را به مرور زمان بسازید. مفهوم ضریب همبستگی در بازار سهام نیز از این قاعده مستثنی نبوده و اگر بیشتر در این زمینه جستجو کنید، مطمئناً به میزان تسلط بالاتری رسیده و شاید همبستگی های بیشتری را نیز بیابید.

ادامه مطلب
تعدیل قیمت در بورس چیست؟
تعدیل قیمت در بورس چیست؟

تعدیل قیمت ابزاری است که با استفاده از آن فاصله های قیمتی که در اصطلاح به آن Price Gap می گویند، پوشش داده می شود. این فاصله قیمتی در بورس، ناشی از افزایش سرمایه و توزیع سود نقدی است. شاید خالی از لطف نباشد که بدانید، موضوع افزایش سرمایه در مجمع عمومی فوق العاده و موضوع سود نقدی در مجمع عمومی عادی سالیانه بررسی می شود. مجمع عمومی عادی سالیانه با هدف رسیدگی به صورت های مالی، رسیدگی به گزارش مدیران و بازرسان شرکت و همچنین تصویب میزان سود نقدی تقسیمی بین سهام داران تشکیل می شود. مجمع عمومی فوق العاده، با موضوعاتی مانند تغییرات سرمایه، تغییر اساسنامه و انحلال شرکت برگزار می شود. در نهایت می توان بیان کرد که قیمت هر سهم پس از افزایش سرمایه و یا توزیع سود نقدی در زمان برگزاری هر یک از مجامع کاهش می یابد که با استفاده از این ابزار، قیمت پیش از مجمع تعدیل خواهد شد و به این ترتیب، فاصله ایجاد شده بین قیمت ها پوشانده می شود.

انواع روش های تعدیل قیمت در بورس

۱- افزایش سرمایه

در روش افزایش سرمایه، سرمایه پیشین شرکت بر سرمایه جدید تقسیم می شود، سپس عدد حاصله در تمام قیمت های قبل از تاریخ افزایش سرمایه ضرب خواهد شد. این کار باعث می شود که قیمت های گذشته سهام به میزان افزایش سرمایه شرکت تعدیل شوند. در زمان افزایش سرمایه، تنها کاهش قیمت در محاسبه قیمت تعدیلی لحاظ می شود و محل تأمین افزایش سرمایه (مطالبات و آورده، جایزه یا صرف سهام) اثری در محاسبات نخواهد داشت.

۲- سود نقدی و افزایش سرمایه

در این روش میزان توزیع سود نقدی شرکت و درصد افزایش سرمایه، در زمان محاسبه قیمت تعدیلی در نظر گرفته می شود اما محل تأمین افزایش سرمایه اثری در محاسبات نخواهد داشت. برای محاسبه اثر توزیع سود، نسبت تغییر قیمت پس از توزیع سود نقدی به قیمت قبل از مجمع محاسبه می شود و این عدد در تمام قیمت های پیش از مجمع ضرب خواهد شد. برای محاسبه ضریب افزایش سرمایه، از فرمول افزایش سرمایه استفاده می شود.

۳- سود نقدی و افزایش سرمایه با احتساب آورده

این روش مانند روش قبل است با این تفاوت که حق تقدم تعلق گرفته به سهامداران نیز در محاسبات اثر داده می شود. اما ممکن است ندانید که حق تقدم چیست؟ حق تقدم، با هدف حفظ منافع سهامداران فعلی شرکت به این موضوع اشاره دارد که درصورت انتشار سهام جدید توسط یک شرکت، سهامداران فعلی در خرید این سهام جدید اولویت دارند. در واقع به این اولویت در خرید سهام نسبت به سهامداران جدید، حق تقدم خرید سهام گفته می شود.

۴- افزایش سرمایه با احتساب آورده

در روش افزایش سرمایه با احتساب آورده، علاوه بر میزان کاهش قیمتی که در زمان افزایش سرمایه رخ می دهد، حق تقدم تعلق گرفته به سهامداران (درصورتی که تمام یا بخشی از افزایش سرمایه از محل مطالبات و آورده باشد) نیز در محاسبات لحاظ می شود.

۵- عملکردی

در روش عملکردی، اثرات توزیع سود نقدی سهام و میزان افزایش سرمایه در قیمت سهام لحاظ می شود. اگر تمام یا بخشی از افزایش سرمایه شرکت از محل مطالبات و آورده سهامداران باشد (حق تقدم) در این صورت میزان آورده جدید سهامداران نیز در محاسبه قیمت تعدیلی درنظر گرفته خواهد شد. فرمول تعدیل قیمت سهام در بورس در زیر، فرمول تعدیل قیمت سهام بررسی می شود. در این فرمول، تأثیر همزمان تمامی فاکتورهای مؤثر بر این تعدیل لحاظ شده است. بدیهی است در صورت عدم تغییر هر یک از موارد، مقدار آن متغیر خاص صفر خواهد بود. برای مثال اگر هیچ گونه افزایش سرمایه ای رخ نداده باشد، قیمت سهم تنها از کاهش مقداری مساوی با تقسیم سود نقدی تأثیر خواهد گرفت. فرمول تعدیل قیمت سهام به شرح زیر است:

تعدیل قیمت در بورس چیست؟

ادامه مطلب
ارزش گذاری سهام و روش های آن
ارزش گذاری سهام چیست و به چه روش هایی انجام می شود؟

ارزیابی سهام یا ارزش گذاری سهام و تعیین ارزش واقعی سهام یا به اصطلاح قیمت گذاری سهم از موضوعات بسیار مهمی است که در بررسی و محاسبه ارزش دارایی و سهام شرکت ها و همچنین تصمیمات سرمایه گذاری حائز اهمیت است. به همین دلیل در این مقاله به مفهوم ارزش گذاری سهام و روش های آن می پردازیم. ارزش گذاری دارایی ها از جمله اوراق بهادار یکی از ارکان اصلی مؤثر بر تصمیمات سرمایه گذاری است. ارزش گذاری اصولی و صحیح دارایی ها باعث تخصیص بهینه منابع سرمایه ای می شود. اتخاذ تصمیمات اصولی سرمایه گذاری و تخصیص بهینه منابع سرمایه ای مستلزم ارزش گذاری سهام با استفاده از روش های معتبر علمی است، زیرا به قیمت های بازار نمی توان چندان اطمینان کرد یا حداقل این که پدیده کشف قیمت در کوتاه مدت به علت نوسانات شدید و غیر واقعی در بازار محقق نمی شود.

روش های ارزش گذاری شرکت ها

جهت ارزش گذاری شرکت ها و دارایی ها، می توان از مدل های ارزش گذاری زیر استفاده کرد:

  1. ارزیابی براساس دارایی های شرکت
  2. ارزیابی براساس دیدگاه سودآوری شرکت
  3. ارزیابی براساس جریان های نقدی تنزیلی
  4. ارزیابی براساس معیارهای مقایسه ای

ارزیابی بر اساس دارایی های شرکت

ارزش گذاری براساس دارایی های شرکت به ۶ روش زیر انجام می شود:

  1. ارزش اسمی سهام
  2. ارزش دفتری سهام
  3. ارزش بازار سهام
  4. ارزش جایگزینی سهام
  5. ارزش سهام بر مبنای خالص ارزش دارایی ها
  6. ارزش تصفیه ای

۱- ارزش اسمی سهام

ارزشی است که در زمان تأسیس شرکت برای اوراق سهام منتشر شده تعیین می شود. این ارزش، ارزش واقعی نبوده و قیمتی است که در اساسنامه شرکت نیز درج می شود. در حال حاضر، ارزش اسمی هر برگه سهم عادی در ایران برابر با ۱۰۰۰ ریال یا ۱۰۰ تومان است. ضمنأ ارزش اسمی هر سهم شرکت از تقسیم سرمایه آن شرکت بر تعداد سهام به دست می آید. در رابطه با ارزش اسمی توجه به نکات زیر خالی از لطف نیست:

  1. ارزش اسمی سهام با ارزش بازار متفاوت است و هیچ ارتباطی به هم ندارد. زیرا ممکن است سهام یک شرکت چندین برابر ارزش اسمی خود، در بازار بورس یا فرابورس معامله شود.
  2. برای آن دسته از شرکت ها که قصد افزایش سرمایه از محل آورده نقدی و مطالبات حال شده دارند، لازم است قیمت هر سهم عادی آن ها بالاتر از ارزش اسمی قرار بگیرد.
  3. بینارزش اسمی در اوراق مشارکت و اوراق قرضه با ارزش اسمی سهام عادی تفاوت وجود دارد.

۲- ارزش دفتری سهام

برای هر دارایی شرکت سهامی در ترازنامه شرکت، عددی به عنوان ارزش آن دارایی ثبت شده است. این عدد همان ارزش دفتری دارایی است. اساس تعیین ارزش دفتری سهام یک شرکت، ارزش دفتری دارایی های آن شرکت پس از کسر بدهی هایش است. به بیان دیگر بدهی های شرکت را از دارایی های آن کم می کنیم سپس تعداد سهام ممتاز را از این عدد کم می کنیم و بر تعداد سهام عادی منتشر شده از سوی شرکت، تقسیم می کنیم.

  • در رابطه با ارزش دفتری توجه به نکات زیر خالی از لطف نیست:
  1. ارزش دفتری سهم بر پایه ارزش دارایی های ثبتی در ترازنامه است، ولی ارزش بازار سهم بر اساس ارزیابی سرمایه گذاران (خریداران و فروشندگان) از نحوه عملیات شرکت و ارزش عرفی دارایی های آن است. بنابراین به طور معمول ارزش دفتری سهام و ارزش بازار با هم برابر نیست.
  2. با توجه به این که دارایی ها هر سال مستهلک می شوند، ارزش دفتری نیز هر سال کاهش می یابد.
  3. در صورتی که شرکت منحل و یا ورشکست شود، ارزش دفتری بروزرسانی شده سهام، آن چیزی است که پس از تسویه به سهامداران خواهد رسید.

۳- ارزش بازار سهام

به قیمتی که از طریق مکانیزم عرضه و تقاضا در بازار حاصل می شود، ارزش بازار سهام می گویند.

۴- ارزش جایگزینی سهام

به ارزش یک ورقه بهادار شرکت با این فرض که قصد ایجاد شرکت موردنظر را در تاریخ محاسبه داشته باشیم، ارزش جایگزینی می گویند. به عبارت دیگر، این ارزش بیان گر مخارجی است که باید برای خرید یا ساخت یک قلم موجودی کاملاً مشابه با دارایی فعلی، متحمل شویم. در واقع این مبلغ هزینه ای است که  برای کسب همان دارایی پرداخت می شود. این ارزش، بهای هر برگه سهم شرکت با قصد راه اندازی شرکتی دیگر با خصوصیات مشابه و در وضعیت فعلی است.

۵- ارزش سهام بر مبنای خالص ارزش دارایی ها

NAV عبارت است از ارزش خالص دارایی های یک شرکت و به عبارت دیگر، ارزش کل دارایی های شرکت پس از کسر بدهی ها است. در این نوع ارزش گذاری سهم، ارزش روز دارایی ها را از بدهی ها کسر و از عدد حاصل، سهام ممتاز را نیز کم می کنیم. حال عدد بدست آمده را بر تعداد سهام منتشر شده تقسیم می کنیم.

۶- ارزش تصفیه ای

مبنای ارزش گذاری براساس ارزش تصفیه، موازنه حساب های شرکت و پرداخت حقوق صاحبان سهام است. به بیان دیگر حساب ها و بدهی های شرکت پس از فروش دارایی ها پرداخت شده و سپس ارزش هر سهم تعیین می گردد. در این شیوه از ارزش گذاری می خواهیم بدانیم اگر شرکت منحل شود و دارایی های آن به وجه نقد تبدیل شود، چه مقدار ارزش برای شرکت ایجاد خواهد شد. مبلغ حاصل از ارزش تصفیه، قابل تقسیم بین سهام داران و مالکان شرکت است. اگر بدهی های شرکت مساوی یا بیشتر از وجوه نقدی باشد که شرکت دریافت می کند، ارزش انحلال یا تسویه برابر با صفر شده یا مقادیر منفی می گیرد و به دنبال آن هیچ مبلغی به سهام داران پرداخت نخواهد شد. همان طور که گفته شد، در این روش فرض بر این است که شرکت رو به انحلال بوده و پس از فروش دارایی های شرکت، ابتدا سهم بستانکاران پرداخته شده و در انتها باقی مانده آن بین سهام داران تقسیم خواهد شد. بنابراین مبنای این روش، انحلال شرکت است.

ارزیابی بر اساس دیدگاه سودآوری شرکت

ارزش گذاری براساس سودآوری شرکت به ۲ روش زیر انجام می شود:

  1. ارزش ذاتی سهام
  2. ارزش گذاری به روش محاسبه P/E

۱- ارزش ذاتی سهام

در این روش، قیمت عوامل اصلی و مؤثر بر ارزش سهام در نظر گرفته می شود و آن را از قیمت جاری بازار متمایز می کنند. در واقع هدف از تحلیل ارزش ذاتی سهام مقایسه آن با قیمت بازار است.

ارزش ذاتی سهام، ارزش واقعی یک شرکت یا یک دارایی است که بر پایه بررسی تمام ابعاد کسب و کار مورد نظر مانند صورت های مالی، پتانسیل رشد شرکت و لحاظ کردن دارایی های مشهود و نامهشود انجام گرفته است. ارزش فعلی جریانات نقدی که سهام یک شرکت در آینده برای سرمایه گذاران ایجاد می کند، تعیین کننده ارزش ذاتی سهام است. در نتیجه سود مورد انتظار آینده شرکت یکی از مهم ترین عوامل در تعیین قیمت است. بنابراین ارزش ذاتی سهام با توجه به نرخ رشد آینده شرکت مشخص می‎شود. در واقع ارزش ذاتی سهام بر مبنای هر گونه منافعی است که درآینده حاصل از منافع شرکت تعیین می شود. برای محاسبه ارش ذاتی سهام روش های مختلفی وجود دارد که یکی از رایج ترین آنها جریانات نقدی آتی سهام است.

۲- ارزش گذاری به روش محاسبه  P/E

یکی از روش های متداول برای ارزش گذاری سهام شرکت ها، روش P/E است. این نسبت بیان کننده نسبت قیمت یک سهم به پیش بینی سود سهام آن است که با سودی معادل حداقل ریسک (شامل سود بانکی و سود اوراق مشارکت) قابل قیاس است.

ارزیابی براساس جریان های نقدی تنزیلی

جریانات نقدی تنزیل شده یک روش ارزیابی است که برای تعیین جذابیت یک فرصت سرمایه گذاری به کار می رود. تحلیل جریانات نقدی تنزیل یافته از تخمین های جریان نقدی آزاد آتی و تنزیل آن ها استفاده می کند تا به تخمین ارزش فعلی برسد که برای ارزیابی پتانسیل یک سرمایه گذاری مورد استفاده قرار می گیرد. اگر ارزش به دست آمده از طریق تحلیل جریان نقدی تنزیل یافته بیش تر از هزینه فعلی سرمایه گذاری ها باشد، این فرصت ممکن است فرصت خوبی به شمار بیاید. این روش، شامل ۱۰ روش ارزش‍گذاری است که عبارتند از:

  1. تنزیل جریان های نقدی آزاد با استفاده از میانگین موزون هزینه سرمایه
  2. جریان های نقدی حقوق صاحبان سهام که با استفاده از نرخ بازده مورد انتظار سهام داران تنزیل می شود.
  3. جریان های نقدی سرمایه که با استفاده از میانگین موزون هزینه سرمایه قبل از مالیات تنزیل می شود.
  4. ارزش فعلی تعدیل شده
  5. جریان های نقدی آزاد شرکت که توسط ریسک تعدیل شده است و با استفاده از نرخ بازدهی مورد انتظار دارایی ها تنزیل می شود.
  6. جریان های نقدی حقوق صاحبان سهام شرکت که توسط ریسک تعدیل شده است و با استفاده از نرخ بازدهی مورد انتظار دارایی ها تنزیل می شود.
  7. سود اقتصادی که با استفاده از نرخ بازده مورد انتظار سهامداران تنزیل می شود.
  8. ارزش افزوده اقتصادی که براساس میانگین موزون هزینه سرمایه تنزیل می شود.
  9. جریان های نقدی آزاد که توسط نرخ بهره بدون ریسک تعدیل شده است و با استفاده از نرخ بهره بدون ریسک تنزیل می شود.
  10. جریان های نقدی حقوق صاحبان سهام که توسط نرخ بهره بدون ریسک تعدیل شده و با استفاده از نرخ بهره بدون ریسک تنزیل شده است.

ارزیابی براساس معیارهای مقایسه ای

در روش های مقایسه ای از ضرایب (قیمتی و بنگاه) استفاده می شود و به همین دلیل آن ها را روش های تحلیل ضرایب و ضرایب ارزش گذاری نیز می نامند. این روش ها زمانی استفاده می شوند که استفاده از دیگر روش ها مشکل باشد. به طور کلی، ضریب یا نسبت به دسته ای از شاخص ها اتلاق می شود که برای ارزش گذاری سهام به کار می روند. ضرایب قیمتی از تقسیم ارزش بازار سهام بر کمیتی بنیادی از ارزش شرکت بدست می آیند. در مقابل، ضرایب ارزش بنگاه نیز ارزش بازار بنگاه (و نه فقط حقوق صاحبان سهام آن) را بر حسب معیاری بنیادین از ارزش شرکت بیان می کنند. ایده اساسی در استفاده از ضرایب قیمتی این است که سرمایه گذاران قیمت یک سهم را بر این اساس تعیین می کنند که آن سهم چقدر سود خالص دارد، چه میزان دارایی خالص دارد، جریان نقدی آن چقدر است و … .

به همین ترتیب، در ضرایب ارزش بنگاه نیز فرض می شود که سرمایه گذاران ارزش بازار کل بنگاه را برحسب سود عملیاتی، فروش، جریان نقد عملیاتی و یا معیارهای دیگری می سنجند. بدین ترتیب، تحلیل گر فرض می کند که یک نسبت می تواند به صورت معقولی به شرکت های مختلف فعال در یک صنعت و یا یک کسب و کار تعمیم داده شود؛ یعنی وقتی شرکت ها مشابه هستند، می توان از ارزش یک شرکت به ارزش دیگری رسید. رویکرد ارزش گذاری مقایسه ای بسیاری از ویژگی های عملیاتی و مالی شرکت را در یک عدد خلاصه می کند؛ کمیتی که می تواند با ضرب شدن در شاخص های مالی شرکت مورد بررسی ارزش شرکت یا ارزش سهام آن را به دست دهد. در روش های ارزش گذاری مقایسه ای معمولاً از ضرایب صنعت مورد فعالیت شرکت (و نه فقط یک شرکت) برای استفاده می شود.

بنابراین، ابتدا شرکت های مشابه با شرکت مورد بررسی شناسایی و ارزش بازار هرکدام محاسبه می شود. سپس، ضرایب موردنظر هرکدام محاسبه و با استفاده از یک شاخص کلیدی نظیر میانگین یا میانه استاندارد می شود. این مقدار استاندارد در کمیت مورد بررسی در شرکت موردنظر (ارزش سهام یا بنگاه) ضرب و ارزش موردنظر تعیین می شود.

دو رویکرد در استفاده از روش های مقایسه ای برای ارزش گذاری معمول است:

  1. استفاده از داده های تاریخی که اصطلاحاً ضرایب پسرو را به دست می دهند.
  2. استفاده از داده های پیش بینی شده که ضرایب پیشرو را به دست می دهند.
ادامه مطلب
کاهش دامنه نوسان
کاهش دامنه نوسان چیست و چه تاثیری در بورس دارد؟

یکی از وظایف مهم و خطیر نهاد ناظر بازار سرمایه، نظارت و کنترل نوسان های زیاد در بازار است که این نوسان و قیمت ها نیز توسط افراد فعال بازار و بر اساس میزان عرضه و تقاضا مشخص می گردد. در بازارهای مالی به منظور جلوگیری از تقابل عرضه و تقاضا، قوانین و مقرراتی وجود دارد. در همین راستا دامنه مجاز نوسان، توقف معاملاتی و دیگر روش ها از این دست قوانین به حساب می آیند. دامنه مجاز نوسان سهام به عنوان یکی از قوانین و اصول مهم در این بازار است که در جهت کنترل نوسان قیمت سهم و برای کاهش تلاطم بازار و جلوگیری از تصمیمات هیجانی سهام داران در نظر گرفته شده است. دامنه مجاز نوسان به حدود سقف و کف قیمتی گفته می شود که هر سهم در هر روز معاملاتی می تواند داشته باشد. در حال حاضر دامنه نوسانات شرکت های پذیرفته شده در بورس و بازار الف فرابورس مثبت یا منفی ۵% نسبت به قیمت پایانی روز قبل هر سهام می باشد. یعنی اگر قیمت پایانی سهامی امروز ۱۰۰۰ تومان باشد قیمت مجاز برای معاملات فردای این سهم در بازه ۹۵۰ تا ۱۰۵۰ تومان می باشد.

علت به کار گیری دامنه نوسان

در بازارهای مالی به خصوص بورس به دلیل وجود برخی پیچیدگی ها و ریسک پذیر بودن آن، باید توسط نهاد نظارتی بازار سرمایه یکسری محدودیت هایی در نظر گرفته شود. یکی از این محدودیت ها در حوزه دامنه نوسان قیمت سهم است. دامنه نوسان در بورس ایران به دلیل کمبود آگاهی های مالی و آشفتگی های قیمت و حساسیت بازار به شایعات و هیجانات ایجاد شده تا از ضرر و زیان سهام داران خرد و افراد مبتدی و کم تجربه جلوگیری شود. دامنه نوسان در بازارهای جهانی مانند فارکس وجود ندارد. بورس در هر کشوری نماد یک بازار رقابتی کامل است. زیرا تعداد خریداران و فروشندگان در آن بسیار زیاد است، اطلاعات به طور کامل در دسترس همگان قرار دارد و مهم تر از همه، قیمت توسط افراد فعال بازار بر اساس مکانیزم عرضه و تقاضا تعیین شده و نتیجه دیکته قیمت ها از جایی خارج از بازار نیست. یکی از مهم ترین وظایف نهادهای ناظر بازار سرمایه، کنترل نوسان ها و موج های پر تلاطم بازار است. این کنترل با استفاده از ابزارها و قوانین مختلف انجام می شود. یکی از مهم ترین ابزارهای مورد استفاده در بورس اوراق بهادار تهران، دامنه نوسان است.

اثرات دامنه نوسان

دامنه نوسان باعث کاهش ریسک و نوسانات هیجانی قیمت در بازار می شود و برای افراد تازه کار در بورس بسیار مفید است و سطح اطمینانی برای افرادی که می خواهند شروع به سرمایه گذاری در بورس کنند فراهم می سازد چون این دامنه نوسان باعث می شود تا قیمت تنها در یک بازه معین تغییر کند و اگر شخصی با کاهش قیمت سهام مواجه شد دچار زیان های سنگینی نشود. برخی پژوهشگران بر اجرای حد نوسان سهام تأکید دارند، در حالی که برخی به آثار منفی آن اشاره می کنند. با این وجود، در اغلب کشورها در طول زمان و با رشد بازارهای مالی دامنه نوسان قیمت سهام افزایش یافته است. به طور کلی، اعمال دامنه مجاز نوسان روزانه، فواید و مضراتی دارد. از فواید آن می توان به موارد زیر اشاره داشت:

  • یکی از عوامل مهم به منظور جلوگیری در دست کاری قیمت ها در بازار بورس، دامنه نوسان بوده که اجازه تغییر قیمت در هر زمان به صورت دلخواه به سهامداران بزرگ را نمی دهد.
  • کشف قیمت واقعی سهام نیز با استفاده از دامنه نوسان امکان پذیر است. در واقع زمانی که قیمت سهام به این حدود نزدیک شود، معاملات توسط نهاد نظارتی متوقف می شود تا به سهامداران فرصتی داده شود که درباره قیمت سهم مدنظر و ارزش واقعی آن بررسی و تفکرات لازم را به عمل آورند که در آینده نزدیک، سهم دچار هیجانات قیمتی نشود.
  • یکی از عوامل مهم درزمینه کاهش تلاطم های موجود در بازار بورس، دامنه مجاز نوسان است. دامنه مجاز نوسان، تغییرات قیمتی سهام را محدود کرده و از این طریق از به وجود آمدن تغییرات ناگهانی جلوگیری می کند.

محافظت از سرمایه گذاران و جلوگیری از بروز بحرا ن های مالی از سایر فواید آن است. از مضرات آن نیز می توان به موارد زیر اشاره داشت:

  • معمولاً به دلیل توقف قیمت یک سهم در روز، امکان انتقال تلاطم اضافی به روزهای آتی وجود دارد. پس در نظر داشته باشید که با توجه به این که دامنه نوسان مانع آزاد شدن قیمت سهم می شود، همین امر باعث می شود که قیمت به محدوده های خاصی تمایل داشته باشد.
  • تجربیات و تحقیقات به عمل آمده در این حوزه اثبات می کند که عامل دامنه نوسان سهم در بازار بورس، باعث تأخیر در کشف قیمت سهم می شود؛ زیرا با وجود آن، قیمت ها نمی توانند در همان روز نسبت به اطلاعات منتشر شده واکنش مناسب نشان دهند. به همین جهت ممکن است که قیمت روز سهم، قیمت واقعی آن نباشد.
  • عکس العمل بیش از اندازه، دخالت در معاملات، کاهش نوسان ها و اثر ربایشی نیز از سایر تاثیرات منفی دامنه نوسان هستند.

کاهش دامنه نوسان

بسته به شرایط حاکم بر بازارها، برای عملکرد بهتر در روند معاملات و کاهش دامنه نوسان هیجانات شاهد آن هستیم همواره تصمیمات مختلفی از سوی نهادهای قانون گذار وضع می شود که ممکن است گاهی فوری هم باشد مانند کاهش دامنه نوسان از ۵ به دو درصد. رشد پرشتاب و گاها هیجانی شاخص بورس و حرکت قیمت سهام کم کم به سمت خرید و فروش های بدون تحلیل و هیجانی، روندی است که بازار را از منطق دور کرده و از طرفی بازدهی های چشمگیر در کوتاه مدت را به دنبال دارد. برای مثال در یک مقطعی، بازدهی بالای بورس باعث شده بود تا سازمان امور مالیاتی اصرار به دریافت مالیات از سرمایه گذراران این بازار داشته باشد. یکی از مهم ترین اهداف تصمیم کاهش دامنه نوسان درآن مقطع زمانی از جانب سازمان بورس برای کاهش سرعت رشد بازار سهام، جهت تداوم معافیت های مالیاتی سرمایه گذاران این بازار بوده است.

در این بین برخی کارشناسان نیز معتقدند که کاهش دامنه نوسان در بازار سرمایه منجر به جلوگیری از نوسانات شدید و رشد بدون پشتوانه سهام شرکت های کوچک می شود و به تقویت معامله سهام شرکت های بنیادی و بزرگ کمک خواهد کرد. این اقدام سازمان بورس و محدود کردن بیشتر دامنه نوسان به مثابه کشیدن ترمز دستی بازار است. اقدامی مشابه سال ۸۲ که سیاست گذاران بازار در پیش گرفتند. طبیعتا یکی از مهم ترین معیارهای بازارهای سرمایه گذاری و به ویژه بورس تهران، نقدشوندگی بالای سهام است. متاسفانه این تصمیم سازمان بورس، نقدشوندگی را نشانه گرفته بود و با این تصمیم این ویژگی مهم زیر سوال می رفت و تحت تاثیر قرار می گرفت که البته این تغییرات پس از مدت بسیار کوتاهی به حالت نرمال خود بازگشت.

ادامه مطلب
تعدیل سود در بورس چیست؟
پیش بینی یا تعدیل سود در بورس چیست؟

در سال های پیش، شرکت های پذیرفته شده در بورس تهران یک بار قبل از شروع سال مالی، بر اساس وضعیت عملکرد در سال های گذشته و برنامه هایی که مدنظر دارند در سال آینده اجرا کنند، پیش بینی خود را از سود سال آینده اعلام می کردند. پیش بینی سود را می توان گویای چشم انداز یک ساله آینده شرکت تعریف کرد. شرکت های پذیرفته شده در بورس موظف بودند به صورت مستمر و در دوره های سه ماهه، عملکرد واقعی خود را بررسی کرده و ضمن مقایسه عملکرد واقعی با بودجه پیش بینی شده، پیش بینی جدید خود از میزان سودآوری شرکت را براساس عملکرد واقعی به بازار منعکس کنند. اما ارائه پیش بینی سود یا همان EPS از مدت ها پیش متوقف شده است.

پیش بینی یا تعدیل سود

سازمان بورس و اوراق بهادار با انتشار دستورالعملی جدید، حذف پیش بینی سود (زیان) هر سهم (EPS) را اعلام و از نهم دی ماه ۱۳۹۶ اجرایی نمود اما، این دستورالعمل با واکنش های مثبت و منفی کم سابقه ای از سوی اهالی بازار سرمایه همراه بود. برخی معتقد بودند حذف پیش بینی EPS باعث شده سرمایه گذاران با تحلیل و بررسی بیشتری به خرید و فروش اقدام کنند و سایرین نظری مخالف داشتند. با وجود این که اعلام سود پیش بینی شده، سادگی محاسبات را برای سرمایه گذاران به وجود آورده بود، ولی به دلیل دخیل بودن سهامداران شرکت در محاسبات آن، سبب گمراهی نیز می شد.

در گذشته یکی از دلایل عمده متوقف ماندن طولانی نمادهای بورسی، تفاوت بسیار زیاد بین سود محقق شده و EPS پیش بینی شده بود. با توجه به این موضوعات بحث انتشار گزارش در رابطه با پیش بینی سود حذف گردید. بنابراین شرکت ها به جای پیش بینی سود، گزارش تفسیری مدیریت ارائه می دهند که شامل گزارشی از صورت های مالی و دیگر داده های آماری از همه موارد تولید، فروش، نرخ ها و سایر متغیرهای مهم است که این گزارش در سایت کدال منتشر می شود. این تغییر سبب خواهد شد که سهامداران و تحلیل گران با تحلیل دقیق تری اقدام به معامله و خرید و فروش سهام کنند و به ارزش های اساسی یک شرکت توجه کنند.

تا پیش از اجرایی شدن این قانون، EPS اعلام شده در سایت tsetmc.com، سود پیش بینی شده بود اما پس از اجرای این تغییر، شرکت ها باید از یکی از روش های جهانی گزارش EPS استفاده کنند. این روش به نام دوازده ماه گذشته یا (TTM) معروف است. در حال حاضر بعد از اتمام سال مالی شرکت و مشخص شدن عملکرد واقعی آن سال، درآمد هر سهم سالانه (EPS) واقعی اعلام می شود. البته در بازه های گزارشات فصلی نیز سود یا زیان شرکت ها متناسب با همان دوره زمانی (مثلا شش ماهه یا نه ماهه) اعلام می گردد.

EPS چیست؟

پیش بینی یا تعدیل سود در بورس

EPS خلاصه اصطلاح Earning Per share یا سود هر سهم است. هرگاه کل سود خالص شرکت را به تعداد سهام شرکت تقسیم نماییم، سود هر سهم به دست می آید. به طور ساده تر ، EPS یک شرکت میزان سودی است که شرکت به ازای هر یک سهم به دست می آورد. EPS یکی از موضوعات بسیار مهمی است که به صورت مستقیم و غیرمستقیم بر قیمت سهام شرکت ها در بازار بورس تأثیر می گذارد.

تعدیل EPS چیست؟

پیش بینی یا تعدیل سود در بورس

تعدیل به معنای متعادل سازی است. وقتی گفته می شود یک سهم تعدیل EPS دارد به زبان ساده یعنی اینکه سود سهم قرار است کم یا زیاد شود. تعدیل مثبت به معنای افزایش سود و تعدیل منفی به معنای کاهش سود است. درواقع در زمانی که شرکت ها پیش بینی سود را ارائه می دادند، رقم محقق شده سود یا زیان در مقایسه با رقم پیش بینی قرار می گرفت و تعدیل مثبت و منفی معنی پیدا می کرد.

در واقع اگر شرکتی سود ۵۰۰ تومانی به ازای هر سهم تخمین زده بود و سود ۶۰۰ تومانی محقق می کرد، تعدیل مثبت و رو به بالا بود و اگر سود ۴۰۰ تومانی محقق می کرد تعدیل منفی و رو به پایین می بود. به عنوان مثال دیگر، شرکتی پیش بینی کرده که در پایان سال مالی ۱۳۹۲، به میزان ۱۰۰ تومان سود به ازای هر سهم به دست آورد. اما پس از گذشت سه ماه از فعالیت شرکت و با بررسی عملکرد این سه ماه، پیش بینی خود را تغییر داده و از ۱۰۰ تومان به ۱۱۰ تومان افزایش می دهد. همین شرکت ممکن است پس از بررسی عملکرد شش ماهه خود، به این نتیجه برسد که سود ۱۱۰ تومانی قابل تحقق نیست و پیش بینی سود شرکت، باید به ۹۵ تومان کاهش یابد؛ تغییرات این چنینی در سود پیش بینی شده را اصطلاحا تعدیل سود می گویند.

لذا می توان این تعریف را برای تعدیل سود ارائه داد:

«تغییرات سود پیش بینی شده شرکت ها در بورس در ابتدای دوره با سود محقق شده در پایان دوره مالی را تعدیل سود می گویند.»

در حال حاضر شرکت ها پیش بینی سود ارائه نمی دهند، اما این به معنی از بین رفتن معنی تعدیل سود نیست. در حال حاضر بسیاری از فعالان، تحلیل گران و نهادهای فعال در بازار سرمایه مبتنی بر مدل سازی های مالی و تحلیل بنیادی، از سودآوری شرکت تخمین هایی را به دست می آورند که همواره با رصد گزارشات ماهانه، فصلی، شش ماهه و نه ماهه شرکت ها به دنبال تعدیل و بهبود دقت برآوردهای خود هستند. پس در یک بیان جامع تعدیل سود را می توان مقایسه دو نوع سود محقق شده یا قطعی با سود تخمینی یا براوردی دانست، درست است که در حال حاضر شرکت ها تخمین سود ارائه نمی دهند و این امر تخمین سود از جانب تحلیلگران را سخت تر و نیازمند مطالعات بیشتری می کند اما همچنان مفهوم تعدیل سود یکی از مهم ترین مفاهیم و فاکتورهایی است که از جانب تحلیل گران و سرمایه گذاران بنیادی و ارزشی در بورس رصد می شود.

ادامه مطلب
کارمزد صندوق‌های سرمایه‌گذاری چقدر است و چرا هزینه دریافت می‌شود؟
کارمزد صندوق های سرمایه گذاری چقدر است و چرا هزینه دریافت می شود؟

صندوق های سرمایه گذاری گزینه مناسبی به جهت سرمایه گذاری افراد ریسک گریزتر و یا افرادی است که اطلاعات و زمان کافی برای مدیریت سهام خود در بازار سهام ندارند. زیرا این صندوق ها، تحت نظارت سازمان بورس و با مدیریت افراد متخصص فعالیت می کنند. وجوهی که در اختیار این صندوق ها قرار می گیرد، در سبد متنوعی از سهام و سایر اوراق بهادار، سرمایه گذاری می شود. به همین دلیل بازده مناسبی را نصیب سرمایه گذار می کند و ریسک سرمایه گذار را تا حدودی کاهش می دهد و در عوض کارمزد صندوق های سرمایه گذاری سودی است که صندوق در قبال این کار از مشتریان خود می گیرد.

کارمزد صندوق های سرمایه گذاری

کارگزاران رسمی که مؤسس صندوق سرمایه گذاری هستند، در ازای مدیریت دارایی سرمایه گذاران، مبلغی را به عنوان کارمزد دریافت می کنند.

به این ترتیب که:

  1. صندوق های سهام، در سال به میزان دو درصد از مبلغ سرمایه گذاری را به عنوان کارمزد دریافت می کنند.
  2. صندوق های سرمایه گذاری در اوراق با درآمد ثابت سالیانه، معادل ۰۹/۰ درصد از مبلغ سرمایه گذاری را به عنوان کارمزد دریافت می کنند.

سؤالی که ممکن است مطرح شود این است که چرا صندوق های سرمایه گذاری مبلغی را به عنوان کارمزد از سرمایه گذار دریافت می کنند؟ این صندوق ها در ازای ارایه خدمات به سرمایه گذاران و مدیریت دارایی آن ها متحمل هزینه می شوند که جزییات کامل هزینه های آن ها در اساسنامه و امیدنامه صندوق ذکر می شود و این اطلاعات بر روی سایت قابل دسترسی است.

به طور کلی می توان بیان کرد که هزینه های صندوق سرمایه گذاری به سه بخش زیر تقسیم می شود:

  1. هزینه های پرداختی به ارکان صندوق
  2. هزینه های پرداختی به سازمان بورس
  3. هزینه های صندوق سرمایه گذاری که از محل دارایی های صندوق پرداخت می شوند

هزینه های پرداختی به ارکان صندوق، از محل دارایی صندوق پرداخت می شود و بین تمام سرمایه گذاران صندوق سرشکن می شود. برای اطلاع از مقدار دقیق هر کدام از این هزینه ها می توان به بخش امیدنامه صندوق مراجعه کرد.

مهم ترین هزینه های این بخش شامل موارد زیر است:

  1. هزینه های تأسیس
  2. هزینه های برگزاری مجامع صندوق
  3. کارمزد مدیر
  4. کارمزد متولی
  5. کارمزد ضامن نقدشوندگی
  6. حق الزحمه حسابرس
  7. حق الزحمه و کارمزد تصفیه صندوق
  8. حق پذیرش و عضویت در کانون ها
  9. هزینه دسترسی به نرم افزار، تارنما و خدمات پشتیبانی آن ها

هزینه های تأسیس

بسته به ماهیت صندوق حداکثر بین ۲ تا ۵ میلیون بابت هزینه های تأسیس صندوق در نظر گرفته می شود.

  1. هزینه های برگزاری مجامع صندوق:

این هزینه که بابت برگزاری مجمع صندوق در طول یک سال مالی دریافت می شود رقمی بین ۵۰۰ هزار تومان ۵ میلیون تومان است.

  1. کارمزد مدیر:

سالانه درصدی از ارزش روزانه سهام و حق تقدم سهام، به علاوه درصدی از اوراق با درآمد ثابت  و درصدی از سود حاصل از گواهی سپرده بانکی که تحت تملک صندوق هستند، به مدیر صندوق پرداخت می شود.

  1. کارمزد متولی:

این نوع از هزینه به صورت درصدی از متوسط ارزش خالص دارایی های صندوق محاسبه می شود.

  1. کارمزد ضامن نقدشوندگی:

اگر صندوق سرمایه گذاری، ضامن نقدشوندگی داشته باشد، در سال رقمی معادل ۵/۲ درصد از ارزش روزانه سهام و حق تقدم تحت تملک صندوق، پرداخت می شود.

  1. حق الزحمه حسابرس:

حسابرس هم یکی از ارکان صندوق است که سالانه مبلغ ثابتی را شبیه به حقوق دریافت می کند. مثلأ این هزینه در صندوق سرمایه گذاری مشترک پیشتاز مبلغ ثابت ۱۰ میلیون تومان است.

  1. حق الزحمه و کارمزد تصفیه صندوق:

این هزینه، به صورت درصدی از ارزش خالص دارایی های صندوق در آغاز دوره اول تصفیه، محاسبه و پرداخت می شود.

  1. حق پذیرش و عضویت در کانون ها:

هر صندوق موظف است در یک سری کانون ها عضو شود که هزینه عضویت در این کانون ها از محل دارایی ها پرداخت می شود. البته مشروط بر این که عضویت در این کانون ها طبق قانون اجباری باشد یا به تصویب مجمع صندوق برسد.

  1. هزینه دسترسی به نرم افزار، تارنما و خدمات پشتیبانی آن ها:

هزینه دسترسی به نرم افزار صندوق، نصب و راه اندازی تارنمای آن و هزینه های پشتیبانی، سالانه و با ارایه مدارک مثبت و با تصویب نرخ مربوطه توسط مجمع صندوق پرداخت می شود.

هزینه های صندوق سرمایه گذاری که باید توسط سرمایه گذار پرداخت شود

هزینه های پرداختی به سازمان بورس، به صورت مستقیم از خود سرمایه گذار دریافت می شود. این هزینه ها، به دو بخش زیر تقسیم می شوند:

  1. کارمزد صدور
  2. کارمزد ابطال
  3. کارمزد صدور:

این بخش از هزینه، برای همه صندوق ها به طور تقریبی یکسان است. به این ترتیب که برای صدور هر گواهی سرمایه گذاری مبلغ ۲ هزار تومان از سرمایه گذار دریافت می شود.

  1. کارمزد ابطال:

این کارمزد شامل دو بخش ثابت و متغیر است. بخش ثابت، همان مبلغ ۲ هزار تومان را پوشش می دهد و بخش متغیر با توجه به تاریخ ابطال، درصدی از قیمت ابطال خواهد بود. برای مثال، اگر تاریخ ابطال ۷ روز یا کم تر با تاریخ صدور فاصله داشته باشد، ۵ درصد از قیمت ابطال به کارمزد ابطال افزوده می شود.

ادامه مطلب
روند خرید حقیقی و حقوقی
روند خرید حقیقی و حقوقی در بورس نشانه چیست؟

اگر در بازار سرمایه فعالیت می کنید باید بدانید که به چه افرادی حقیقی و یا حقوقی می گویند. سرمایه گذاران حقیقی، افرادی هستند که با دریافت کد بورسی از کارگزاری ها اقدام به خرید و فروش سهام در بورس می کنند. اما سرمایه گذاران حقوقی، شرکت های ثبت شده ای هستند که در بازار سهام اقدام به خرید و فروش سهم می نمایند. شرکت های سرمایه گذاری، سبدگردانی، صندوق های سرمایه گذاری، کارگزاری ها و… از جمله نهادهای فعال در بازار سرمایه به حساب می آیند.

روند خرید حقیقی و حقوقی

قطعأ تاکنون برای خرید و یا فروش یک سهم دچار سردرگمی شده اید و برایتان این سؤال پیش آمده است که باید براساس رفتار حقوقی ها پیش بروید و یا حقیقی ها؟ بنابراین با ما همراه باشید تا کلید اصلی تصمیم گیری را در اختیارتان قرار دهیم.

درک تأثیر و علت حضور و رفتار حقوقی ها در انجام معاملات روزانه همواره یکی از دغدغه های معامله گران و تحلیلگران بازار است. در واقع حقوقی ها، به همه سهام های موجود در بازار حتی اگر از رشد آن ها مطمین باشند، نظر ندارند و فقط چند سهم که از تمامی حقایق بنیادین و تکنیکال آن آگاهی دارند و معمولأ در ساختار این شرکت ها حضور دارند و به تبع در تصمیمات آن ها تأثیرگذار هستند را در لیست خود قرار می دهند. حقوقی ها معمولأ با هدف های متفاوتی مانند کسب سود از طریق ایجاد نوسان به نفع سهامداران اصلی، ایجاد معدل درآمدی در صورت حساب سود و زیان در هنگام مجامع، پوشش کسری بودجه با نوسان گیری از بازار سهام و … روند قیمت سهم مورد نظر خود را مورد بررسی قرار می دهند. از جمله فعالیت دیگر حقوقی ها این است که درصد مالکیت صاحبان پشت پرده شرکت ها را کنترل و حفظ نمایند.

به طور خلاصه و با توجه به توضیحات بالا می توان دریافت که پیروی از رفتار حقوقی ها در بازار سهام می تواند زیان آور باشد. به این دو نکته توجه کنید:

  1. وجود حقوقی بیش تر در بخش فروش نسبت به خرید، نشان دهنده ایجاد پتانسیل جهت رشد سهم پس از یک نزول کوتاه است.
  2. وجود حقوقی بیش تر در بخش خرید نسبت به فروش، نشان دهنده ایجاد پتانسیل جهت افت سهم پس از یک رشد موقت است.

دو نکته بالا به ما نشان می دهد که، فروش یک سهم توسط حقوقی ها ممکن است به سرمایه گذاران حقیقی این سیگنال را بدهد که ریسک سیستماتیک در کشور افزایش پیدا کرده و به این ترتیب آن ها شرایط اقتصادی را برای سرمایه گذاری منفی ارزیابی می کنند و در نهایت منجر به ریزش و یا کند شدن روند صعودی یک سهم می شود. به این ترتیب، فروش سهم توسط سایر سرمایه گذاران افزایش خواهد یافت و عرضه سهم زیاد می شود. اما حقیقت پشت پرده این است که در اکثر مواقع حقوقی ها به صورت کد به کد سهم عرضه شده خود را به حقیقی هایی که اعضای همان سازمان حقوقی هستند، واگذار می نمایند و سپس منتظر حرکت اثرگذارشان در بازار می شوند. هنگامی که سهم به سطوح پایین تر پرید و یا ایستا شد، شروع به جمع آوری سهم می کنند.

در واقع آن ها دو هدف را دنبال می‎ کنند:

  1. افزایش درصد مالکیت خود به روی سهمی که آن را ارزان تر کرده اند.
  2. سپس، زمانی که سهم مورد نظر رشد قیمتی را تجربه کند و با اولین مقاومت قیمتی خود روبرو شود، حقیقی های وابسته به خودشان، اقدام به فروش سهام مورد نظر می کنند و به واسطه نوسان گیری که انجام می دهند، به سود می رسند. این در حالی است که از مالکیت حقوقی آن ها درصدی نیز کم نشده است.

پس بهتر است تا در معاملات به اطلاعات خرید و فروش حقیقی ها و حقوقی ها به طور همزمان توجه کنیم.

اطلاعات مربوط به خرید و فروش حقیقی ها و حقوق ها چگونه در روند تصمیم گیری به ما کمک می کند؟

برای به دست آوردن اطلاعات دوره ای خرید و فروش یک سهم باید به سایت tsetmc.ir مراجعه کنید. سپس در سربرگ بورس و یا فرابورس اوراق بهادار، گزینه قیمت را انتخاب نمایید و بر روی سهام شرکتی که قصد خرید و یا فروش آن را دارید، کلیک کنید. در صفحه باز شده، سربرگ حقیقی و حقوقی را انتخاب کنید. در این بخش معاملات خرید و فروش سرمایه گذاران حقیقی و حقوقی نمایش داده می شود.

روند خرید حقیقی و حقوقی

همان طور که در عکس مشاهده می کنید، در تاریخ ۱ مرداد ماه سال ۱۳۹۹، ۴ هزار و ۹۰۷ سرمایه گذار حقیقی اقدام به خرید سهام چکاپا با قیمت میانگین ۱۲۴۱ تومان کرده اند. این در حالی است که در این تاریخ، ۵ سرمایه گذار حقوقی با قیمت میانگین ۱۲۳۵ تومان سهام چکاپا را خریداری کردند. در طرف فروش، ۲ هزار و ۶۶۵ سرمایه گذار حقیقی با متوسط قیمت ۱۲۴۲ تومان، سهام چکاپا را فروخته اند. این در حالی است که ۹ حقوقی با قیمت میانگین ۱۲۳۵ تومان، سهام مورد بررسی را به فروش رساندند. برای تحلیل اطلاعات بالا، باید بررسی کنیم که به ازای هر نفر حقیقی، چند سهم خریداری و فروخته شده است؟ خرید ۶۸ میلیون سهم توسط ۴ هزار و ۹۰۷ نفر سرمایه گذار حقیقی، به این معناست که ۱۳ هزار و ۸۵۷ سهم توسط هر فرد خریداری شده است. این در حالی است که سرمایه گذاران حقیقی، ۱۹ هزار و ۸۸۷ سهم از چکاپا را در این تاریخ، به فروش رسانده اند.

از این اعداد چه نتیجه ای می توانیم بگیریم؟

با توجه به این که در تاریخ ۱ مرداد ماه سال ۱۳۹۹، به طور تقریبی ۱۴ هزار سهم چکاپا توسط سرمایه گذاران حقیقی خریداری شده است ولی به طور تقریبی ۲۰ هزار سهم از آن به فروش رسیده است، بنابراین می توان بیان کرد که حقیقی فروشنده قوی تر است و معاملات حقیقی در فروش قوی تر خواهد بود. یا به عبارت دیگر، معاملات روزهای آینده به سمت فروش است و ارزش سهم مورد نظر افت می کند. پس این نکته خیلی مهم است که در نظر بگیریم هر فرد حقیقی و حقوقی، چند سهم خریداری کرده و چند سهم را به فروش رسانده است و در قبال خرید و فروش، کدام قوی تر عمل کرده است. اگر خریدار قوی تر عمل کرده بود می توانیم بگوییم که این سهم در آینده رشد می کند. ولی اگر فروش سرمایه گذار حقیقی قوی تر عمل کرده بود، می توانیم بگوییم این سهم در آینده افت پیدا می کند. همچنین، برای بررسی سرعت رشد و یا افت هر سهم، به عرضه و تقاضای سرمایه گذاران حقوقی در بازار باید توجه کرد. طبیعتأ وقتی عرضه از طرف حقوقی ها افزایش می یابد، روند روبه رشد سهم را کند می کند و بالعکس آن نیز صادق است.

ادامه مطلب
کندل شناسی
آموزش کندل شناسی در تحلیل تکنیکال

کندل شناسی به علم بررسی رفتاری کندل ها گفته می شود. هر کندل دارای چهار مشخصه می باشد (قمیت آغازین، قیمت پایانی، بدنه کندل سایه). علاوه برموارد ذکر شده در هر کندل اطلاعاتی به صورت نهان موجود می باشد که در این مقاله به آن ها می پردازیم.

کندل شناسی

هر کندل نماینده یک دوره معاملاتی (مثلا یک روز) می باشد در واقع در آن اطلاعاتی بسیار مهمی نهفته می باشد. این اطلاعات شامل رفتار معامله گران و خواسته های آن ها از آینده سهم می باشد به مثال هایی زیر توجه نمایید. سهم x در طول معاملات روز، هر بار به صف فروش می رسد قدرت خریدارن بیشتر می شود و باعث خروج سهم از آن ناحیه می شود. این رفتار معامله گران به این معنی است سهم مورد نظر توانایی رشد قابل قبولی دارد و خریداران علاقه دارند این سهم را در قیمت های ازران تر بخرند.

به کندل زیر توجه نمایید:

کندل شناسی

همانگونه که در شکل بالا مشاهده می کنیم در کندل مورد نظر با کم شدن قیمت در روز معاملاتی, خریدارن اقدام به خرید در این سطح قمیت داشته اند. در واقع توقع معامله گران رشد سهم مورد نظر است که باعث ایجاد کندل فوق شده است. بطورکلی هرگاه سایه کندل ما بسیار بیشتر از بدنه کندل باشد جهت حرکت آینده سهم مخالف جهت سایه می باشد در واقع اگر سایه بلند پایین, ادامه حرکت مثبت و اگر سایه بلند بالا, ادامه حرکت منفی را نشان می دهد.

کندل شناسی

در شکل فوق همانگونه که مشخص شده هر چقدر سطح قیمتی بالاتر می رود معامله گران تمایل به فروش بیشتری دارند که این تمایل خود را در شکل کندل به نمایش گذاشته است. همانگونه که قبلا گفته شد جهت ادامه روند در جهت عکس سایه کندل می باشد. حال به بررسی کلی الگوهای کندلی می پردازیم. مهمترین ویژگی های سیستم کندلی تشکیل الگوهای کندلی است که در زیر به بررسی آن ها می پردازیم:

نمودارهای شمعی در دسته بهترین نمودارهای مورد علاقه تحلیلگران علم تکنیکال قرار می­ گیرند. برجسته­ترین ویژگی شمع ­ها طول بدنه­شان است که وضعیت بازار را در آن بازه زمانی به خوبی به تصویر می­ کشد. از این رو، این نمودارها از زمان پیدایش تاکنون، بسیار مورد توجه قرار گرفته ­اند. هر شمع، چهار نقطه از قیمت را نشان می­ دهد که این نقاط شامل نقطه آغازین قیمت در آن بازه زمانی، نقطه بسته شدن سهم، حداکثر و حداقل قیمت می­ باشد. هرچقدر فاصله میان نقطه باز شدن و بسته شدن بیش­تر باشد، خرید و فروش در آن محدوده زمانی هیجانی ­تر است چرا که سهم، قیمت­ ها متفاوتی را تجربه کرده است.

دقیقا بر عکس این حالت، یعنی نزدیک بودن قیمت ابتدایی با قیمت پایانی بیانگر این است که خریداران و فروشندگان بر ارزش دارایی توافق دارند و درگیری کمتری با یکدیگر دارند خواهد بود. حداکثر و حداقل قیمت سهم که ممکن است بصورت میله­ های باریکی در خارج از بدنه نمایش داده شوند که این میله­ ها سایه نامیده می­ شوند. از نظر تحلیلگران ژاپنی، بدنه اهمیت بیشتری نسبت به سایه ­ها دارد. بسته به اندازه بدنه، وجود یا عدم وجود سایه، طول بدنه نسبت به سایه و مثبت (شمع سفید) یا منفی (شمع سیاه) بودن شمع­ ها طی یک الی چند واحد زمانی، نام­ ها و الگوهای متفاوتی برای آن­ ها در نظر گرفته شده است. برخی از این الگوها ماهیتی بازگشتی و برخی دیگر ماهیتی تحکیمی (یا تداوم روند) دارند. الگوهای بازگشتی (الگوهای تغییر روند)، روند سهم را پس از ایجاد الگو تغییر می ­دهند اما الگوهای تحکیمی، روند پیشین سهم را ادامه­ خواهند داد.

انواع شمع ­ها

  • Long Days: شمع­هایی به بدنه­ های بلند و سایه­ های کوتاه.

کندل شناسی

  • فرفره: شمع­ هایی به بدنه­ های کوچک و سایه­ های بلند.

کندل شناسی

  • دوجی: شمع ­هایی بدون بدنه اما سایه ­هایی بلند.

کندل شناسی

  • Marubozu: شمع­ هایی که در ابتدا یا انتهای آغاز آن، سایه ­ای وجود ندارد.

کندل شناسی

انواع آرایش شمع ­ها منجر شد تا در دسته­ بندی ­های مختلف تک شمعی، دو شمعی و سه شمعی قرار بگیرند.

الگوهای تک شمعی

الگوی چکش، چکش برعکس و مرد به دار آویخته

الف) الگوی چکش و چکش برعکس در انتهای یک روند نزولی تشکیل می­ شوند و فارغ از این که رنگ شمع چه باشد، نوید آغاز یک روند صعود را به سهم می ­دهند. البته در صورتی که رنگ شمع سفید باشد، احتمال صعود بیشتر خواهد بود.

کندل شناسی

ب) الگوی مرد به دار آویخته در انتهای یک روند صعودی تشکیل می­ شوند و همانند دو الگوی قبلی، فارغ از این که رنگ شمع چه باشد، شروع­کننده یک روند نزولی در سهم خواهد بود. در صورتی که رنگ شمع سیاه باشد، احتمال نزول بیشتر می­ شود.

کندل شناسی

چکش ­ها و مرد به دار آویخته باید ویژگی ­های زیر را داشته باشد:

  • طول سایه پایینی باید دست کم دو برابر طول بدنه اصلی باشد.
  • سایه بالایی نباید وجود داشته باشد یا حداقل بسیار کوچک باشد.

لازم به ذکر است که هر سه الگو، بازگشتی­اند.

الگوهای دو شمعی

الگوی پوشای صعودی و نزولی

این الگو از دو شمع با رنگ­ های متضاد به وجود می آید و جزو الگوهای بازگشتی می ­باشند.

الف) الگوی پوشای صعودی در حالی به وجود می­آید که بازار روندی نزولی را طی می­ کند تا این که بدنه اصلی یک شمع سفید، کل بدنه اصلی شمع سیاه قبل از خود را می­ پوشاند. این الگو نشان می­ دهد که فشار خرید بر فروش غالب شده است.

کندل شناسی

ب) الگوی پوشای نزولی نیز در شرایطی به وجود می­ آید که بازار در یک روندی صعودی را قرار دارد اما بدنه اصلی یک شمع سیاه، کل بدنه اصلی شمع سفید پیش از خود را می ­پوشاند. این الگو نشان می­ دهد که فشار عرضه بر تقاضا غالب شده است.

کندل شناسی

لازم به ذکر است که وجود دو فاکتور همراه با الگوی پوشا، اهمیت و احتمال وقوع بازگشت را افزایش می­ دهد:

  • شمع اول در الگوی پوشا بدنه اصلی کوچک و شمع دوم، بدنه اصلی خیلی لندی داشته باشد.
  • حجم معاملات روی شمع دوم الگوی پوشا به شدت زیاد باشد.

ابر سیاه و الگوی نفوذی

الگوی ابر سیاه و نفوذی همانند الگوی قبل از دو شمع با رنگ­ های متفاوت تشکیل می­ شوند. الگوی ابر سیاه زمانی که در سقف به نوعی تراکم ایجاد می­ شود، قابل شناسایی است. اولین شمع از این الگو، شمع سفیدی با بدنه بلند است. در بازه زمانی بعد، قیمت بالاتر از بالاترین قیمت روز قبل باز می شود اما پایین تر از ابتدای روز قبل بسته می­ شود. هرچقدر نفوذ شمع سیاه در شمع سفید بیش­تر باشد، استحکام الگو بیشتر است. برخی تحلیلگران نفوذ ۵۰ درصدی شمع سیاه در شمع سفید را، شرط اعتبار این الگو می­ دانند.

کندل شناسی

الگوی نفوذی از طرف دیگر، معکوس الگوی ابر سیاه و یک الگوی بازگشتی کف است. قسمت حساس این الگو آن است که انعطاف­ پذیری در رابطه با نفوذ ۵۰ درصدی شمع سفید درون شمع سیاه اندکی کمتر است. به عبارت دیگر، شمع سفید حتما می­ بایست حداقل نیمی از ابر سیاه را بپوشاند در غیر این صورت، الگو می ­تواند حتی در دسته الگوهای ادامه­ دهنده یا تحکیمی به شمار رود.

کندل شناسی

الگوهای سه شمعی

ستاره صبحگاهی و عصرگاهی

ستاره صبحگاهی یک الگوی بازگشتی کف است یعنی در یک بازار نزولی رخ می­ دهد. به این دلیل نام آن ستاره صبحگاهی نامیده شده که نشانه صعود قیمت است. این الگو با شمع بلند سیاه شروع شده و شمع بعدی آن بدنه کوچکی دارد که با فاصله از بدنه شمع قبلی تشکیل می ­شود. شمع سوم یک شمع سفید است با بدنه ­ای در حدود بدنه شمع اول. در حقیقت این الگو به معنای برتری یافتن فشار خرید در بازار است.

کندل شناسی

ستاره عصرگاهی دقیقا عکس ستاره صبحگاهی، نشانه نزول بازار است. در شکل مطلوب الگوی ستاره عصرگاهی، لازم است بین بدنه شمع اول و بدنه شمع دوم و همچنین بین بدنه شمع دوم و بدنه شمع سوم، شکاف وجود داشته باشد.

کندل شناسی

  • ستاره صبحگاهی و عصرگاهی دوجی

این دو الگو همانند الگوهای قبل هستند با این تفاوت که اگر شمع دوم دوجی باشد، این دو الگو اخطار قوی­تری برای تغییر روند می­ باشد.

کندل شناسی

  • الگوی کودک رها شده صعودی و نزولی

در انتهای یک روند نزولی اگر بعد از یک شمع سیاه قوی، ستاره دوجی با فاصله زیاد از شمع قبل تشکیل می­ شود.، زمانی اخطار برگشت تایید می­ شود که بعد از ستاره دوجی، یک شمع بزرگ سفید که بدنه آن نتواند در شمع سیاه پیشروی کند، ایجاد شود. دراین حالت، اخطار پایان روند نزولی و آغاز روند صعودی به وجود می­ آید. این الگو، کودک رها شده صعودی یا سقف نام دارد اما احتمال رخداد آن در بازار معاملات بسیار کم است. عکس این حالت نیز، الگوی کودک رها شده نزولی یا کف نامیده می­ شود.

کندل شناسی

ذکر این نکته خالی از لطف نیست که اگرچه مطالعه تمامی حالات محتمل برای شمع­ ها لازم است اما تحلیل دانش کندل­ ها به تنهایی کافی نیست و استفاده از خطوط روند، حمایت و مقاومت، کانال­ ها و سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال در اولویت اول قرار دارند. از شمع­ ها در قسمت­ های حساس سهم به عنوان مهر تاییدی بر پیش­بینی آن هم نه در بلند مدت می ­توان استفاده نمود.

ادامه مطلب
بازار دو طرفه چیست؟
بازار دوطرفه چیست و مزایای آن کدامند؟

بازار دوطرفه

بازار دو طرفه به بازاری گفته می شود که سهامداران آن زمانی که انتظار اصلاح یا افت قیمتی یک سهم را دارند می توانند فروش استقراضی انجام دهند؛ یعنی بدون اینکه سهمی داشته باشند می توانند آن را به فروش برسانند و متعهد شوند که در زمانی مشخص در آینده سهم آن شرکت را خریده و به قرارداد عمل کنند. به عنوان مثال: فرض کنید قیمت یک خودرو ۲۰۰ میلیون تومان است و شما پیش بینی می کنید قیمت این خودرو در آینده کاهش خواهد یافت و به ۶۰ میلیون تومان خواهد رسید. در شرایط عادی شما امکان کسب سود از این پیش بینی نخواهید داشت؛ اما در قالب فروش استقراضی و بازار دوطرفه می توانید این خودرو را بدون اینکه ابتدا آن را بخرید طبق قراردادی آن به فروش برسانید و متعهد شوید که در آینده خودرو را تحویل دهید. حال اگر قیمت خودرو نزولی شود و به ۶۰ میلیون تومان برسد شما می توانید با خرید خودرو در بازار به قیمت ۶۰ میلیون تومان و تحویل آن طبق قرارداد، مبلغ ۲۰۰ میلیون تومان از خریدار دریافت کنید و ۷۰% بازدهی کسب کنید. علاوه بر کسب بازدهی مزایای دیگری نیز برای بازارهای دوطرفه می توان برشمرد. در واقع در بازارها یا بورس های جهانی، یک ابزار یا روش سرمایه گذاری تحت عنوان فروش استقراضی (Short Selling) وجود دارد که می توان از نزول قیمت سهام سود کرد. حال این حالت را با بازار یک طرفه مقایسه کنید:

فرض کنید شما سهام شرکت فولاد را به قیمت ۲۰۰۸۰ تومان خریداری کرده باشید، حال اگر قیمت سهام افزایش پیدا کند شما هم به سود خواهید رسید و در صورت کاهش قیمت کمتر از مبلغ خریداری شده شما وارد زیان می شوید. پس در بازارهای یک طرفه شما باید سهام را ارزان بخرید و بعد گران بفروشید تا سود بدست آورید. اما در بازار دو طرفه هم می توان از افزایش قیمت در هنگام خرید یک سهام هم هنگام کاهش قیمت در زمان فروش سهام، سود کسب کنید. فعالان قدیمی بورس که دوران رکود بازار را چشیده اند، بیشتر می توانند به مزایای بازار دو طرفه واقف باشند.

بازار یک طرفه و معایب آن

بازار یک طرفه بازاری ست که فعالان آن بازار تنها در زمان رشد قیمت ها امکان کسب بازده از آن بازار دارند و در ریزش قیمت ها در بهترین حالت ممکن می توانند به موقع شناسایی سود کنند و متحمل زیان نشوند.

در بازارهای یک طرفه فعالان بازار با سختی ها و مشکلات فراوانی دست و پنجه نرم می کنند. از جمله:

۱- زمان بر شدن دوران رکود بورس

بازار دو طرفه چیست؟

در بازار یک طرفه مانند بورس ایران به دلیل فضای تورمی، سهامداران علاقه ای به فروش دارایی خود با زیان ندارند و حاضرند مدت ها سهام را نگهداری کنند تا سرانجام با افزایش قیمت سهام از زیان خارج شوند. این مسئله باعث می شود تا از لحاظ نموداری شیب رشد قیمت ها و اصلاح قیمت ها متفاوت باشد و همین مسئله کارایی برخی ابزار تحلیل تکنیکال را در بورس ایران به صفر می رساند.

۲- گذری شدن بازار سرمایه

بازار دو طرفه چیست؟

بسیاری از افراد عادی جامعه در امواج صعودی بورس وارد این بازار می شوند و در رشد بازار سود خوبی نصیبشان می شود. زمانی که بورس وارد فاز رکودی خود می شود این افراد که فرصتی برای کسب بازده از بورس در دوران رکود پیدا نمی کنند از بورس خارج شده و به سایر بازارها کوچ می کنند. حال اگر فرصتی در بازارنزولی برای کسب سود در بورس وجود داشته باشد احتمالاً مدت ماندگاری افراد در بورس و فعالیتشان دراین بازار از چند ماه به چندین سال خواهد رسید.

۳- ریسک نقدشوندگی

بازار دو طرفه چیست؟

یکی دیگر از مصائب یک طرفه بودن بازار بورس بحث نقدشوندگی این بازار در دوران رکود است. سرمایه گذاران کلان و بزرگ در دوران رکود بورس به سختی می توانند کل سهام خود را نقد کرده و تغییر رویکرد سرمایه گذاری بدهند؛ به همین دلیل، یکی از عوامل اصلی که پول های درشت به سمت بورس وارد نمی شوند همین ترس از دوران رکود احتمالی است که قابلیت نقدشوندگی سرمایه زیر سوال می رود.

۴- حباب در دوران رونق

بازار دو طرفه چیست؟

دوران رونق بورس همواره با بازدهی های خوبی همراه بوده است. رشد نقدینگی در سطح جامعه و سرازیر شدن آن به سمت بازار بورس با توجه به عمق پایین این بازار منجر به رشدهای چند برابری درقیمت برخی سهام بازار می شود. بازار یک طرفه باعث می شود تا به تعادل رسیدن بازار به تاخیر افتاده و برخی سهام در بازاربورس دچار حباب های سنگین شود. در چنین شرایطی تحلیل نقشی کم رنگ تر به خود گرفته و سهام مختلف صرفاً بخاطر ورود نقدینگی رشد قیمتی را تجربه می کنند نه ارزش ذاتی. اما دغدغه بازار یک طرفه تنها به ایران نیست و ازدهه های گذشته کشورهای مختلف دنیا سعی در برطرف کردن این مسئله و حرکت به سمت بازارهای دوطرفه داشته اند؛ بطوری که در حال حاضر ایران از جمله معدود کشورهایی ست که بازار بورس آن یک طرفه است.

مزایای بازار دوطرفه

مزایای زیادی در قبال فراهم کردن بستر بازار دوطرفه نصیب بازار بورس و فعالان آن خواهد شد که در زیر به برخی از آن ها اشاره خواهیم کرد:

  1. امکان کسب بازدهی در ریزش بازارها
  2. پررنگ شدن نقش تحلیل در تصمیمات سرمایه گذاری
  3. جلوگیری از ایجاد حباب در بازار بورس و سهام شرکت های مختلف
  4. کارا شدن ابزار تحلیل تکنیکال و استفاده از ابزارهای کمکی که در دنیا استفاده می شود.
  5. افزایش شدید نقدشوندگی در بورس

در حال حاضر، در بازار مشتقات شاهد بازار دوطرفه هستیم. بازار معاملات آتی بورس کالا و بازار اختیار سهام و کالا دو بازاری است که فرآیند دوطرفه سازی بازار کامل پیاده شده است اما به دلیل عمق کم این بازارها و عدم شناخت فعالان حوزه سرمایه گذاری، چندان مورد توجه قرار نگرفته اند. البته با با اتخاذ تصمیمات دقیق تر، پیروی از قوانین و استانداردهای مربوطه و ایجاد بسترهای آموزشی و فرهنگ سازی، بازار دو طرفه می تواند جایگاه خود را میان سهامداران پیدا کند.

بازار دوطرفه

فروش تعهدی چیست؟

با وجود تلاش های انجام شده برای ارتقا کارایی بورس ایران در مقایسه با بورس های جهانی، جای خالی برخی ابزارها به شدت احساس شده است. یکی از این ابزارها «دو طرفه بودن بازار» است. به این معنا که معامله گر بتواند از افت قیمت سهام نیز سودآوری داشته باشد. بدین صورت که معامله گر با پیش بینی کاهش قیمت یک سهم آنرا به صورت استقراضی فروخته و سپس پس از کاهش قیمت مدنظر سهم را بازخرید کرده و از اختلاف قیمت آن سود می برد. در مدل استقراضی، رابطه میان فروشنده و مالک اوراق بهادار به شکل استقراض تعریف می شود. بدین صورت که فروشنده با قرض کردن اوراق بهادار از مالک و پرداخت بهره از پیش توافق شده، به فروش اوراق بهادار در بازار و پیاده سازی استراتژی معاملاتی خود اقدام می کند. البته با توجه به وجود اشکالات شرعی در این روش معاملاتی به دلیل پرداخت بهره مشخص، راهکار جایگزینی در قالب عقد وکالت تعریف شده است که بر اساس آن متقاضی به وکالت از مالک اوراق بهادار را فروخته و باید در زمانی مشخص به درخواست مالک یا تشخیص خود اوراق بهادار فروخته شده را بازخرید کند.

تبعات فروش تعهدی چیست؟

یکی از مهمترین مزایای فروش تعهدی افزایش تحلیل در بورس خواهد بود. در فروش تعهدی سرمایه گذار انتظار دارد قیمت یک سهم در یک بازه زمانی مشخص کاهش پیدا کند بنابراین با هدف کسب سود از این کاهش قیمت، به فروش سهم تحت مالکیت شخص دیگری اقدام کرده و با کاهش قیمت و بازخرید آن، از تفاوت قیمت فروش و بازخرید سود می کند. در واقع دوطرفه شدن بازار موجب ایجاد فضای تحلیل در بورس شده و مانع از افزایش حباب قیمتی در سهام می شود. این موضوع می تواند موجب کنترل هیجان کاذب در بورس شده و به رونق پایدار بورس کمک کند. ایجاد بازار دو طرفه در بورس همچنین می تواند منجر به افزایش نقدشوندگی و در نهایت کارایی بازار سهام شده و عرضه و تقاضا متعادل شود. همچنین به معامله گران حرفه ای بازار این امکان را می دهد تا از نتایج ارزیابی های خود در روندهای صعودی و نزولی بورس استفاده کنند و جایگاه تحلیل در بازار سهام ارتقا پیدا می کند. از سوی دیگر در زمان رکود یا ریزش های سنگین بورس اگر محدودیتی ایجاد نشود می تواند شدت سقوط قیمت ها را افزایش دهد و امکان دستکاری قیمت ها بیشتر می شود. به همین منظور باید نظارت کامل و کنترل های لازم از سوی نهاد ناظر و سازمان بورس صورت گیرد.

ادامه مطلب
سود مرکب چیست؟
چگونه به سود مرکب برسیم؟

اگر فردی هستید که ثروتمند شدن برایتان یک رویای دوردست است، این مطلب دقیقأ برای شما نوشته شده است، پس با ما همراه باشید تا شما را با یکی از اسرار ثروتمند شدن آشنا کنیم. اسم این راز سود مرکب است.

سود مرکب چیست؟

سود مرکب که به آن سودِ سود و یا سودِ بهره نیز می گویند، عبارت است از سود حاصل از اصل سرمایه به علاوه سود حاصل شده از سودهای قبلی. بنابراین می توان بیان کرد که سود بهره، سود ترکیب شده و مضاعف است که هم به اصل سرمایه و هم میزان سود حاصل از بهره های جمع شده که از دوره های پیش سپرده گذاری شده بود به سرمایه اصلی اضافه می گردد. در واقع، سودِ بهره به ما کمک می کند تا بتوانیم در مدیریت دارایی هایمان هدفمند عمل کنیم. این جمله به چه معناست؟ سهام شرکت ها، پول، مسکن، سکه و هرچیزی که ارزش پولی دارد به عنوان دارایی افراد محسوب می شود پس شما برای ثروتمند شدن باید به دنبال راهی باشید که دارایی هایتان افزایش یابد. با توجه به تعریفی که از مفهوم این سود ارایه دادیم، می توان بیان کرد که رسیدن به سودِ بهره، یکی از راه های ثروتمند شدن است.

چگونه سود بهره ایجاد کنیم؟

لازمه خلق سودِ بهره، تخصص و دانش است، اما می توان به طور خلاصه بیان کرد که افراد موفق از دو روش زیر برای ایجاد این نوع از سود استفاده کرده اند:

  1. خلق سودِ بهره با استفاده از سرمایه های کوچک

در این روش، فرد سرمایه های اندک خود را که از راه های گوناگونی به دست آورده است، در بلندمدت سپرده گذاری می کند تا با کمک درآمد پایدار و صبر طولانی به سود چشم گیری دست یابد.

  1. خلق سودِ بهره با استفاده از سرمایه گذاری در بورس

اگر از دانش و تخصص کافی در زمینه سرمایه گذاری در بورس برخوردار هستید، می توانید به واسطه خرید و فروش اوراق و سهام عرضه شده در بورس، به سودِ بهره دست یابید. البته روش کار به این ترتیب است که با هر بار فروش سهام، مجددأ درآمد حاصله را در بورس سرمایه گذاری کنید و سهام بخرید یا به عبارت دیگر، سود حاصل از فروش سهام را به اصل سرمایه تان اضافه نمایید و مجددأ سرمایه گذاری کنید. بنابراین می توان گفت که شما در مسیر رسیدن به سودِ بهره قرار دارید.

نحوه محاسبه سود مرکب

برای محاسبه سودِ بهره، از فرمول زیر استفاده می شود:

A= P(1+r/n)nt (1)
A= مقدار سود کسب شده در سرمایه گذاری
P= اصل سرمایه
r= نرخ سود سالیانه (به صورت اعشاری)
n= تعداد دفعاتی که سود در طی سال مرکب می شود
t= تعداد سال هایی که سرمایه گذاری طول می کشد

بنابراین می توانیم بیان کنیم که، محاسبه سودِ بهره با وارد کردن سرمایه اولیه، نرخ سود سالیانه، مدت سرمایه گذاری و دوره این سود انجام می شود. فرض کنید در بورس ۱۰۰ میلیون تومان سرمایه گذاری کردید که از این سرمایه گذاری به میزان ۳۰ درصد که معادل ۳۰ میلیون تومان است به سود رسیدید. حال اگر ۱۳۰ میلیون تومان را با فرض سود ۳۰ درصد، مجددأ سرمایه گذاری کنید، سود شما از این معامله ۳۹ میلیون تومان خواهد بود. که ۳۰ میلیون سودی که در دوره اول به اصل پول اضافه شده است، دلیل ۹ میلیون تومان سود در دوره دوم است. حال اگر بخواهیم اصل پول را از کل مبلغ سرمایه گذاری شده جدا کنیم و فقط سودی که کسب شده است را به دست بیاوریم، از فرمول زیر استفاده می کنیم:

A= P(1 + r/n)nt – P (2)

P که در انتهای فرمول قرار دارد، همان اصل سرمایه است که از سود کسب شده، کم شده است. فرض کنید تصمیم دارید مبلغ ۲ میلیون تومان را به مدت ۳۰ سال و با لحاظ سود ۳۰ درصد سرمایه گذاری کنید، در این صورت سود کسب شده براساس رابطه ۲ عبارت است از:

۲۰۰۰۰۰۰ – (۱ + ۰٫۳/۱)۱*۳۰ – ۲۰۰۰۰۰۰ = ۵۲۳۸۰۰۰۰۰۰

بنابراین شاهد این هستیم که براساس فرمول سودِ بهره، سودهای ما سود ایجاد کرده اند. به همین دلیل است که به سود مرکب، سودِ سود نیز می گویند.

ادامه مطلب
ETF چیست؟ چند مثال در بورس ایران
صندوق سرمایه گذاری قابل معامله یا ETF چیست و چه مزایایی دارد؟

صندوق های سرمایه گذاری مشترک، یکی از روش های پرطرفدار سرمایه گذاری است که از ریسک معقولی برخوردار بوده و افراد می توانند به صورت بلندمدت انتظار بازدهی معقولی را از آن داشته باشند و یکی از آن ها صندوق سرمایه گذاری قابل معامله یا ETF است. صندوق های سرمایه گذاری مشترک با هدف مدیریت حرفه ای وجوه و کسب بازدهی مناسب از طریق تجمیع سرمایه افراد و سرمایه گذاری در اوراق بهادار، تشکیل شده اند و در سطح جهان تنوع بالایی دارند. به طور کلی، صندوق ها، در سه دسته از ابزارهای مالی سرمایه گذاری می کنند که عبارتند از:

  • اوراق دارایی (سهام)
  • اوراق بدهی (اوراق قرضه شرکتی)
  • اوراق مشارکت دولتی (بدون ریسک)

بازده و واحدهای این ابزارها، با استفاده از ارزش خالص دارایی یا NAV ارزیابی و قیمت گذاری می شود. ارزش خالص دارایی Net Asset Value (NAV)، برابر است با مجموع تمام دارایی ها منهای تمام بدهی هایی که در یک سبد قرار می گیرد، تقسیم بر تعداد واحدهای سرمایه گذاری در صندوق. یکی از معروف ترین صندوق های سرمایه گذاری، صندوق سرمایه گذاری قابل معامله در بورس (EXCHANGE TRADED FUND) یا ETF نام دارد که مانند یک سهم در بازار سرمایه معامله و قیمت آن از طریق مکانیزم عرضه و تقاضا تعیین می گردد. آن ها، ساختاری شبیه صندوق سرمایه گذاری مشترک داشته و در بازار بورس اوراق بهادار و با قیمتی نزدیک به NAV دادوستد می شوند. ارزش مبنای هر واحد سرمایه گذاری در صندوق های قابل معامله ۱۰٫۰۰۰ ریال است و NAV آن ها هر ۲ دقیقه یک بار محاسبه می گردد. دوره فعالیت آن ها، به صورت نامحدود بوده و حداقل و حداکثری برای سرمایه گذاری افراد حقیقی و حقوقی در نظر گرفته نشده است. بازخرید واحدهای آن ها در کوتاه مدت بدون پرداخت جریمه امکان پذیر بوده و دوره پرداخت وجه بازخرید واحدها حداکثر یک روز کاری است. به همین دلیل، نقدینگی و شفافیت قیمتی نسبتاً بالایی دارند.

تاریخچه پیدایش صندوق سرمایه گذاری قابل معامله (ETF)

پیشینه شکل گیری این صندوق ها، به بحران مالی سال ۱۹۸۷ بازمی گردد. در سال ۱۹۸۷ روز دوشنبه که به دوشنبه سیاه معروف است شاخص داوجونز ۵۰۸ واحد یا ۲۲٫۶۱ درصد سقوط کرد و باعث وارد آمدن زیان ۵۰۰ میلیارد دلاری به سرمایه گذاران در بورس شد. سرمایه گذاران صندوق های سرمایه گذاری مشترک در آن سال به این دلیل که برای کشف قیمت واحدهای خود و فروش آن باید تا پایان آن روز منتظر می ماندند، بیشترین ضرر را متحمل شدند. ازاینجا بود که ایده اولیه ایجاد صندوق قابل معامله مطرح شد. در تاریخ ۲۹ ژوئن سال ۱۹۹۳ اسپایدر (SPDR) که در حال حاضر بزرگ ترین ETF جهان است کار خود را آغاز نمود. سرمایه گذاری اصلی آن روی طلا است. در حال حاضر صندوق قابل معامله آرمان سپهر آشنا به عنوان قدیمی ترین صندوق بورسی کشور در حال فعالیت است؛ که در تاریخ ۰۷/۰۶/۱۳۹۲ فعالیت خود را آغاز نمود.

صندوق سرمایه گذاری قابل معامله یا etf

ویژگی های صندوق های قابل معامله

ETF به سه دسته سرمایه گذاری در سهام، سرمایه گذاری مختلط و سرمایه گذاری در اوراق بهادار با درآمد ثابت تقسیم بندی می شوند. تفاوت این سه نوع، علاوه بر استراتژی معاملاتی آن ها، در کارمزد خریدوفروش آن ها است. ازجمله ویژگی های آن ها می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  1. به صورت آنلاین در بورس قابل معامله هستند
  2. دربرگیرنده تمامی انواع صندوق های سرمایه گذاری دیگر است. (درآمد ثابت – سهامی – مختلط – طلا – شاخصی و …)
  3. NAV آن ها هر ۲ دقیقه یک بار به روزرسانی می شود، بنابراین لازم نیست برای خریدوفروش واحدهای خود مانند صندوق های غیرقابل معامله منتظر کشف قیمت تا روز بعد بمانید.
  4. خریدوفروش آن ها معاف از مالیات است.
  5. کارمزدها
  6. کارمزد ETF از نوع درآمد ثابت فقط شامل کارمزد خریدوفروش واحد می شود کارمزد خرید ۰٫۰۰۰۷۲۵ و کارمزد فروش هم ۰٫۰۰۰۷۲۵ ضرب در کل قیمت خرید یا فروش است و درمجموع کارمزد خریدوفروش ۰٫۰۰۱۴۵ است.
  7. کارمزد ETF از نوع سهامی فقط شامل کارمزد خریدوفروش واحد می شود کارمزد خرید ۰٫۰۰۴۶۴ و کارمزد فروش هم ۰٫۰۰۴۷۵ ضرب در کل قیمت خرید یا فروش است و درمجموع کارمزد خریدوفروش ۰٫۰۰۹۳۹ است.
  8. کارمزد EFT از نوع مختلط فقط شامل کارمزد خریدوفروش واحد می شود کارمزد خرید ۰٫۰۰۲۴۳ و کارمزد فروش هم ۰٫۰۰۲۶۴ ضرب در کل قیمت خرید یا فروش است و درمجموع کارمزد خریدوفروش ۰٫۰۰۵۰۷ است.
  9. همچنین هزینه های عملیاتی ETF در مقایسه با سایر صندوق های سرمایه گذاری مشترک به دلیل انتقال هزینه های ارائه خدمات مشتری از صندوق به کارگزاری، کمتر است. مانند اغلب صندوق های غیرقابل معامله ضامن نقد شوندگی ندارد و در عوض رکن جدیدی به عنوان بازار گردان، فراهم آوردن نقد شوندگی آن ها را بر عهده دارد و در مواقعی که عرضه کننده ای وجود ندارد یا تقاضای دیگری وجود نداشته باشد خریدوفروش واحدها را انجام می دهد.
  10. تأسیس و فعالیت آن ها تحت نظارت سازمان بورس و اوراق بهادار است، بنابراین شفافیت اطلاعاتی قابل توجهی دارند.
  11. تفاوت اصلی EFT با صندوق های سرمایه گذاری مشترک افزایش نقد شوندگی با بهره گیری از پتانسیل بازار بورس است.
  12. ترکیب دارایی های صندوق های بورسی
  13. هر نوع از صندوق های سرمایه گذاری درآمد ثابت، سهامی، مبتنی بر طلا، شاخصی و مختلط می توانند به صورت قابل معامله در بازار بورس ارائه شوند. آن ها با توجه به نوع فعالیتشان ترکیب دارایی متفاوتی دارند. مثلاً ترکیب دارایی ETF سهامی مشابه صندوق های سهامی است و یا ETF شاخصی پیرو ترکیب دارایی استاندارد صندوق های شاخصی هستند و تنها تفاوت آنها با نوع معمولی آن در نوع ارائه و خریدوفروش آن ها است.

صندوق سرمایه گذاری قابل معامله یا etf

ETF برای چه افرادی مناسب است؟

این سرمایه گذاری، می تواند برای همه مناسب باشد چون هم امکان بهره مندی از تنوع سبد خرید و هم کاهش میزان ریسک پذیری در این صندوق ها وجود دارد. علاوه بر این، سرمایه گذاری در آن برای افرادی که علاقه مند به بازار سهام هستند، جذاب است؛ اما باید توجه کرد که صبر داشتن بسیار مهم است و حداقل باید مدت ۶ ماه زمان گذاشت تا به بازده مناسبی رسید.

صندوق سرمایه گذاری قابل معامله یا etf

مزایای صندوق قابل معامله (ETF) چیست؟

۱- خرید و فروش آسان و نقد شوندگی خوب

واحدهای سرمایه گذاری آن ها به آسانی و به صورت آنلاین قابل معامله هستند این قابلیت از بزرگ ترین مزیت این نوع از صندوق ها است که آن ها را قابل رقابت با سرمایه گذاری در بازار سهام است. همچنین زمان بازپرداخت مبلغ فروش این واحدها حداکثر ظرف مدت ۳ روز به حساب مشتری انتقال می یابد؛ بنابراین آن ها نقد شوندگی بهتری نسبت به نوع غیرقابل معامله خود را دارند.

۲- محاسبه NAV آنی

میزان NAV یا ارزش خالص دارایی های صندوق ها معمولاً برای روز کاری بعد محاسبه می شود یعنی برای خرید یک واحد سرمایه گذاری آن ها باید قیمت فردا آن واحد محاسبه شود ولی در ETF میزان NAV هر دو دقیقه محاسبه می شود و برای خرید آنلاین و محاسبه قیمت هر واحد مشکلی وجود ندارد.

۳- معافیت مالیاتی

طبق قانون توسعه ابزارها و نهادهای مالی جدید به منظور تسهیل اجرای سیاست های کلی اصل چهل و چهارم قانون اساسی، خریدوفروش واحدهای سرمایه گذاری ETF معاف از مالیات است؛ و همان گونه که قبلاً ذکر شد برای خریدوفروش این واحدها هیچ گونه مبلغی جز کارمزد خریدوفروش دریافت نمی شود.

۴- بدون نیاز به صف خریدوفروش

درست است که ساز و کار سرمایه گذاری در این صندوق ها مشابه بازار سهام است اما سرمایه گذاران برای معامله واحدهای آن ها نیازی به منتظر بودن در صف خرید و یا فروش ندارند و به صورت آنی قابل معامله هستند.

۵- شفافیت

صندوق های سرمایه گذاری قابل معامله در طول روز و هنگامی که بازارها باز هستند، خریدوفروش می شوند. قیمت گذاری سهام آن ها در طول ساعت کاری بورس به صورت پیوسته است؛ بنابراین سرمایه گذاران آنها در لحظه می دانند چه مبلغی برای خرید سهام پرداخت کرده یا چه مبلغی برای فروش سهام دریافت می کنند.
شفافیت احتمال تقلب یا سوءاستفاده از طرف مدیران صندوق را کاهش می دهد.

۶- هزینه های پایین تر

هزینه های عملیاتی صندوق بورسی نسبت به صندوق سرمایه گذاری غیرقابل معامله کمتر است. دلیل آن انتقال هزینه های ارائه خدمات مشتری از صندوق به کارگزاری است.

۷- معایب ETF چیست؟

امکان خریدوفروش لحظه ای در بورس همان طور که می تواند به عنوان مزیت این نوع صندوق ها مطرح شود اما در شرایطی می تواند برای سرمایه گذاران نوپا که کمتر توانایی کنترل هیجانات خود را دارند زیان آور باشد، چون برای دستیابی به بازدهی مطلوب نیاز به صرف زمان مناسب است؛ اما افراد تازه کار شاید کند بودن و یا ضرر کوتاه مدت احتمالی را نتوانند تحمل کنند و با ضرر سرمایه خود را خارج کنند. درصورتی که ذات سرمایه گذاری در صندوق های غیرقابل معامله در بورس بر اساس سرمایه گذاری میان مدت و یا بلندمدت است.

۸- انواع ETFها

در دنیا انواع متنوعی از آن ها وجود دارد که به خوبی متنوع شده اند و این اجازه را می دهند تا یک پرتفوی با تنوع خوب با سرمایه گذاری در چند ETF حاصل شود.
یک صندوق ممکن است دارایی ها متفاوتی داشته باشد. به عنوان مثال یک ETF ممکن است ترکیبی از سهام، سپرده بانکی، شمش طلا، اوراق خزانه دولتی، مقداری پول نقد، سکه، ارز یا ترکیبی از تمامی این موارد داشته باشد. انتخاب نوع ETF به روحیه و انتظار بازدهی افراد بستگی دارد. برای خرید آنها بهتر است دیدگاه میان مدت و بلندمدت (بیش از ۶ ماه) وجود داشته باشد.

لیست صندوق های سرمایه گذاری قابل معامله در بورس

در حال حاضر ۲۹ ETF در کشور فعالیت می کنند که از میان آن ها ۱۲ عدد با درآمد ثابت، ۸ عدد سهامی، ۴ عدد طلا، ۳ عدد مختلط و ۲ عدد شاخصی هستند. برای اطلاع از لیست صندوق های سرمایه گذاری قابل معامله در بورس، می توانید به سایت سازمان بورس و اوراق بهادار، مراجعه کنید.

بهترین ETF را چگونه شناسایی کنیم؟

برای شروع سرمایه گذاری، باید کارنامه ETF را در بازه حداقل ۶ ماهه بررسی کنیم و بر اساس وضعیت فعالیت و میزان بازدهی، آن را انتخاب کنیم.
و سپس از طریق یک کارگزاری معتبر برای خرید واحدهای سرمایه گذاری اقدام کنید.

چگونه ETF بخریم؟

خرید واحدهای ETF، مستلزم دارا بودن کد معاملاتی فعال در سیستم شرکت سپرده گذاری مرکزی است. واحدهای خریداری شده بانام هستند و گواهی خرید مربوطه توسط شرکت سپرده گذاری مرکزی و تسویه وجوه صادر می شوند. آن ها از تمام دفاتر کارگزاری ها و سامانه برخط معاملات قابل معامله هستند که این امر، سرمایه گذاری در ETF و خروج از آن را بسیار آسان نموده است. با خریدوفروش واحدهای این صندوق ها، درصدی به عنوان کارمزد معاملات از حساب سرمایه گذار کسر می گردد. ارزش خالص دارایی های این صندوق ها به لحظه محاسبه و به اطلاع سرمایه گذاران می رسد. آن ها معمولاً هیچ تقسیم سودی ندارند و همه سود سرمایه گذاری در NAV آن خلاصه می شود. از دیگر مزیت های آن ها، ارزان بودن آن ها نسبت به سایر صندوق های سرمایه گذاری مشترک است؛ زیرا خریداران ETF از طریق کارگزاران بورس، معاملات خود را انجام می دهند و بنابراین هزینه های بازاریابی وجود ندارد و به دلیل اینکه بیش تر آن ها به شکل منفعل مدیریت می شوند، معمولاً هزینه های کمتری نسبت به سرمایه گذاری در صندوق های دیگر دارند.

ادامه مطلب
بازار مشتقه بورس انرژی
بازار مشتقه بورس انرژی چیست و شامل چه قوانینی است؟

بورس انرژی دارای سه بازار فیزیکی، مشتقه و فرعی می باشد. در بازار فیزیکی، کالاهای پذیرفته شده در بورس و در بازار مشتقه، اوراق بهادار مبتنی بر کالاهای پذیرفته شده در بورس مورد معامله قرار می‏گیرند. کالاهای تک محموله‏ای و خارج از گونه نیز در بازار فرعی قابلیت معامله دارند. بازار فیزیکی خود شامل سه تابلوی برق، نفت و گاز و تابلوی سایر حامل های انرژی و بازار مشتقه بورس انرژی شامل سه تابلوی قرارداد سلف موازی استاندارد، قرارداد آتی و قرارداد اختیار معامله می‏باشد. همچنین هر یک از تابلوها دارای دو رینگ داخلی و بین المللی هستند. در بازار فیزیکی معاملات در قالب قراردادهای نقدی، نسیه، سلف، کشف پریمیوم انجام می‎پذیرند و قراردادهای آتی، اختیار معامله و سلف موازی استاندارد و … نیز قابلیت معامله در بازار مشتقه را دارا می‎باشند.

تابلو بازار مشتقه بورس انرژی

در ادامه به معرفی تابلوی بازار مشتقه و قراردادهای آن خواهیم پرداخت:

  • قرارداد سلف موازی استاندارد:

قراردادی است که در بازار مشتقه معامله می­شود و بر اساس آن مقدار معینی از دارایی پایه براساس مشخصات قرارداد سلف موازی استاندارد به فروش می رسد. وجه قرارداد مذکور باید در هنگام معامله و طبق زمانبندی تعیین شده در مشخصات قرارداد پرداخت و دارایی پایه در سررسید تحویل شود. در طول دورۀ معاملاتی قرارداد، خریداران می توانند به فروش قرارداد سلف موازی استاندارد به میزان خریداری شده به شخص دیگری اقدام نمایند. این دو قرارداد از هم مستقل هستند و فروشنده به استناد گواهی سلف موازی استاندارد، خریدار را به فروشنده اولیه  جهت تحویل فیزیکی حواله می دهد. در این حالت پذیرندۀ حواله مسئولیت مراجعه به فروشنده اولیه را پذیرفته و حق رجوع به فروشنده در معامله ثانویه را ندارد.

  • قرارداد آتی:

قراردادی است که در بازار مشتقه معامله می­شود و فروشنده براساس آن متعهد می شود در سررسید معین، مقدار معینی از کالای مشخص را به قیمتی که الان تعیین می کنند بفروشد و در مقابل طرف دیگر قرارداد متعهد می شود آن کالا را با آن مشخصات خریداری کند و برای جلوگیری از امتناع طرفین از انجام قرارداد، طرفین به صورت شرط ضمن عقد متعهد می شوند مبلغی را به عنوان وجه تضمین نزد اتاق پایاپای بگذارند و متعهد می شوند متناسب با تغییرات قیمت آتی، وجه تضمین را تعدیل کنند و اتاق پایاپای از طرف آنان وکالت دارد متناسب با تغییرات، بخشی از وجه تضمین هر یک از طرفین را به عنوان اباحه تصرف در اختیار دیگری قرار دهد و او حق استفاده از آن را خواهد داشت تا در سررسید با هم تسویه کنند.

  •  قرارداد اختیار معامله:

اوراق بهاداری است که به موجب آن فروشنده اوراق متعهد می شود در صورت درخواست خریدار، مقدار مشخصی از دارایی  پایه را به قیمت اعمال معامله کند. خریدار اوراق می تواند در زمان یا زمان های معینی در آینده طبق قرارداد، معامله را انجام دهد. فروشندۀ اوراق اختیار معامله در قبال این تعهد، مبلغ معینی از خریدار اوراق دریافت می کند. برای جلوگیری از امتناع فروشنده اوراق از انجام قرارداد، فروشنده ضمن قرارداد متعهد می شود مبلغی را به عنوان وجه تضمین نزد کارگزار بورس یا اتاق پایاپای قرار دهد و متناسب با تغییرات قیمت اوراق اختیار معامله، آن را تعدیل کند. هر یک از خریدار و فروشنده می توانند در مقابل مبلغی معین، اختیار یا تعهد خود را به شخص ثالثی واگذار کنند که وی جایگزین آنها خواهد بود. اوراق اختیار معامله می تواند به صورت اختیار فروش یا خرید باشد. سقف کارمزد معاملات کالاها و قراردادهای سلف موازی استاندارد پذیرفته شده در بورس مصوب جلسه مورخ ۱۴/۱۱/۹۱ هئیت مدیره سازمان بورس و اوراق بهادار به شرح ذیل می باشد.

در قراردادهای نقد، نسیه و سلف، چنانچه حواله خرید کالا طی مهلت مقررصادر نگردد، قرارداد فسخ  و اصل وجه و خسارت ها و کارمزدها به شرح زیر پرداخت می شود:

در صورتی که فروشنده به هر نحو از صدور حواله خرید کالا خودداری نماید، وی مکلف است ۵ درصد ارزش معامله را به عنوان خسارت انفساخ به همراه کلیه هزینه های مصوب اعم از دو سرکارمزد شرکت بورس انرژی، کارمزد کارگزار خریدار و فروشنده، دو سر کارمزد تسویه و دو سر حق نظارت سازمان بورس و اوراق بهادار را پرداخت نماید. خسارت انفساخ معامله باید حداکثر یک روز کاری پس از اعلام اتاق پایاپای و به صورت یکجا به نفع خریدار و به حساب بستانکاران موقت شرکت سپرده گذاری مرکزی واریز شود.

ضوابط کلی معاملات در بازار مشتقه

گشایش نماد معاملاتی قراردادهای مورد معامله در بازار مشتقه منوط به انجام اقدامات زیر است:

۱- پذیرش و درج اوراق مربوطه

۲- انتشار اطلاعیه معاملاتی و مشخصات قرارداد حداقل ۳ روز کاری قبل از معامله

۳- ایجاد فایل دارایی مشتریان حسب مورد توسط شرکت سپرده گذاری مرکزی

گشایش نماد معاملاتی از طریق حراج ناپیوسته با اعمال یک مرحله پیش گشایش شروع و با اجرای حراج ناپیوسته پایان می یابد. پس از این مرحله، معاملات به صورت پیوسته در زمان باقیمانده تا پایان جلسه معاملاتی و در دامنه نوسان مجاز روزانه قیمت انجام می شود. قیمت مرجع در مرحله پیوسته، قیمت کشف شده از طریق حراج ناپیوسته است.

تبصره: در صورتی که در دورۀ حراج ناپیوسته معامله ای صورت نپذیرد یا به دلیل غیر عادی بودن قیمت کشف شده یا حجم اوراق بهادار معامله شده، معاملات انجام شده در دوره حراج ناپیوسته توسط بورس تایید نگردد، به تشخیص بورس و پس از اطلاع رسانی، حراج ناپیوسته تا کشف قیمت تکرار می گردد. در صورتیکه پس از ۳ روز کاری کشف قیمت انجام نگردید قیمت تئوریک توسط بورس محاسبه و به عنوان قیمت گشایش لحاظ می شود.

  • معاملات در بازار مشتقه به روش تمام الکترونیکی و طی مراحل و شرایطی که در مادۀ ۴۷ این دستورالعمل و تبصره های ذیل آن تصریح شده است، انجام می شود.
  • در صورتی که معاملات اوراق بهادار مظنون به استفاده از اطلاعات نهانی یا دستکاری قیمت باشد، بورس می تواند رأساً یا به موجب اعلام سازمان نماد معاملاتی اوراق بهادار را متوقف نماید. بازگشایی نماد معاملاتی پس از بررسی های لازم و حداکثر تا پایان روز معاملاتی بعد حسب مورد به تشخیص بورس یا سازمان خواهد بود.
  • بورس باید دلیل توقف نمادهای معاملاتی را حداکثر تا پایان روز کاری توقف نماد معاملاتی اطلاع رسانی نماید. همچنین بورس مکلف است حداقل ۱۵ دقیقه قبل از بازگشایی نماد معاملاتی مراتب را به اطلاع عموم برساند.
  • قیمت پایانی اوراق بهادار مبتنی بر کالا در پایان هر جلسه معاملاتی توسط بورس به شرح زیر تعیین و از طریق سایت رسمی بورس منتشر می­ شود.

در صورت انجام معاملات روی نماد معاملاتی طی روز میانگین وزنی معاملات انجام شده طی آن روز.

در صورت عدم انجام معامله طی روز، قیمت پایانی براساس روش محاسبه قیمت تئوریک که توسط هیئت پذیرش تعیین می گردد محاسبه خواهد شد.

تبصره: در تسویه معاملات اوراق بهادار مبتنی بر کالا قیمت پایانی به عنوان قیمت تسویه در نظر گرفته می­شود.

ضوابط اختصاصی معاملات قراردادهای سلف موازی استاندارد

نماد معاملاتی قراردادهای سلف موازی استاندارد پذیرفته شده در هیئت پذیرش، حداکثر ۱۰ کاری روز پس از درج قرارداد و انتشار امیدنامه پذیرش در بازار مشتقه ایجاد می گردد. معاملات ثانویه قرارداد سلف موازی استاندارد پس از عرضه اولیه در بورس انجام خواهد داشت.

قراردادهای سلف موازی استاندارد به یکی از روش های زیر عرضه اولیه می شوند:

۱- عرضه اولیه از طریق حراج حضوری

۲- عرضه اولیه از طریق حراج ناپیوسته

۳- عرضه اولیه از طریق عرضه گسترده با قیمت ثابت

 تبصره: جهت عرضه اولیه قراردادهای سلف موازی استاندارد می توان از یک یا چند روش استفاده نمود. روش های عرضه اولیه برای هر قرارداد سلف موازی استاندارد در مشخصات قرارداد و توسط هیئت پذیرش تعیین می گردد.

عرضه اولیه از طریق حراج حضوری به شرح زیر است:

۱- عرضه کالا در قالب قراردادهای سلف در بازار فیزیکی به روش حراج حضوری

۲- تکمیل امور تسویه معامله و قطعی شدن معاملات انجام شده در بازار فیزیکی

۳- ایجاد فایل دارایی مشتریان روی نماد معاملاتی مربوط به قراردادهای سلف موازی استاندارد به نام خریداران

۴- انتشار اطلاعیه عرضه اولیه در اولین روز کاری پس از تکمیل امور تسویه معامله در بازار فیزیکی

۵- گشایش نماد معاملاتی قرارداد سلف موازی استاندارد به روش حراج ناپیوسته در بازار مشتقه، دو روز کاری پس از انتشار اطلاعیه عرضه اولیه

عرضه اولیه به روش حراج ناپیوسته به شرح زیر است:

۱- ایجاد و تکمیل فایل دارایی مشتریان از طریق فرایند پذیرش مشتری

۲- انتشار اطلاعیه عرضه اولیه

۳- گشایش نماد معاملاتی قرارداد سلف موازی استاندارد به روش حراج ناپیوسته در بازار مشتقه،  دو روز کاری پس از انتشار اطلاعیه عرضه اولیه

عرضه اولیه از طریق عرضه گسترده با قیمت ثابت به شرح زیر است:

کارگزار عرضه کننده موظف است اطلاعیه عرضه اولیه و مستندات لازم را حداکثر تا ۱۰ روز کاری قبل از عرضه به بورس ارائه نماید. بورس موظف است پس از بررسی رعایت مقررات مربوطه، مراتب موافقت یا عدم موافقت خود را حداکثر تا ۳ روز کاری بعد به کارگزار عرضه کننده و اتاق پایاپای اعلام نماید. کارگزار عرضه کننده موظف است پس از اخذ موافقت نامه بورس در خصوص عرضه، جهت ثبت و سپرده گذاری قراردادهای سلف موازی استاندارد، مستندات زیر را حداکثر تا ۶ روز کاری قبل از عرضه به اتاق پایاپای ارائه نماید. در صورتی که مستندات و مدارک موضوع این بند طی مهلت مقرر و بصورت کامل به اتاق پایاپای ارائه گردد، اتاق پایاپای موظف است پس از بررسی رعایت ضوابط مربوط به تعهدات، تضامین و سایر مقررات مربوطه، مراتب موافقت یا عدم موافقت خود را حداکثر تا ۲ روز کاری بعد به کارگزار عرضه کننده و بورس اعلام نماید.

الف) تضامین و سپرده های مورد نیاز جهت عرضه کالا طبق ضوابط تضمین مصوب هیئت مدیره شرکت سپرده گذاری مرکزی؛

ب) تضامین مربوط به بازارگردانی قراردادها حسب مورد؛

ج) اطلاعیه عرضه اولیه که به تایید بورس رسیده است.

بورس اطلاعیه عرضه اولیه قراردادهای سلف موازی استاندارد را که مشتمل بر موارد زیر است حداکثر تا ۲ روز کاری پیش از عرضه اولیه از طریق سایت رسمی خود منتشر می نماید:

الف) مشخصات قرارداد سلف موازی استاندارد

ب) تاریخ شروع و پایان دوره عرضه اولیه

ج) قیمت ثابت عرضه اولیه

د) تاریخ گشایش نماد معاملاتی  قرارداد سلف موازی استاندارد در بورس

ه) عاملین عرضه شامل شبکه کارگزاری و یا شبکه بانکی

و) ایجاد و تکمیل فایل دارایی مشتریان بر اساس نتایج عرضه اولیه

گشایش نماد معاملاتی قرارداد سلف موازی استاندارد به روش حراج ناپیوسته در بازار مشتقه، حداکثر ۱۰ روز کاری پس از پایان عرضه اولیه

  • پس از عرضه اولیه قراردادهای سلف موازی استاندارد تا آخرین روز معاملاتی مندرج در مشخصات قرارداد معامله خواهند شد و در پایان آخرین روز معاملاتی نماد معاملاتی قرارداد جهت انجام امور تحویل و تسویه نهایی متوقف خواهد شد.
  • در صورت تصویب هیئت پذیرش و درج در مشخصات قرارداد، بورس می­تواند خرید ویا فروش قراردادهای سلف موازی استاندارد را در روز یا روزهای خاصی از دورۀ معاملاتی، برای بخشی از مشتریان محدود نماید.
ادامه مطلب
ورود و خروج نقدینگی در بورس
چگونه ورود و خروج نقدینگی در بورس را تشخیص دهیم؟

یکی از مهم ترین مؤلفه های بازار سرمایه، ورود و خروج نقدینگی در بورس است، زیرا ورود نقدینگی به بازار سهام آن را با رونق همراه می سازد و خروج آن همواره با دوره های رکودی متعاقب آن همراه بوده است.

تشخیص ورود و خروج نقدینگی به بورس

تشخیص ورود نقدینگی به بورس یکی از راه کارهایی است که سرمایه گذار با استفاده از آن می توانند وارد بازار شوند و معامله کنند. یکی از مشکلاتی که سرمایه گذاران در بورس دارند این است که در یک زمان نامناسب اقدام به خرید سهم می کنند و این موجب می شوند باوجود اینکه شرایط تکنیکال و یا بنیادی سهم مناسب است ولی درنهایت قیمت ها کاهش پیدا می کند و سرمایه گذار هم متضرر می شود. به همین دلیل هم نیاز است یک سرمایه گذار ابتدا ورود نقدینگی به بورس را تشخیص دهد و سپس اقدام به معامله کند ولی در بازار سرمایه ایران بزرگ ترین ضعف بازار هم عدم دانش در این خصوص است. یک سرمایه گذار باید مؤلفه های ورود به بازار سرمایه را بداند و سپس اقدام به معامله کند. برای بررسی ورود نقدینگی به بورس باید در خصوص ارزش معاملات و ارتباط آن با ورود نقدینگی به بورس، ورود پول هوشمند به سم و درنهایت فیلتر ورود نقدینگی به سهم اطلاعاتی داشته باشید.

تشخیص ورود نقدینگی به بورس با ارزش معاملات

ورود نقدینگی به بورس می تواند همگام باارزش معاملات هم باشد. یکی از سیگنال هایی که تعیین می کند ورود نقدینگی به بازار سرمایه اتفاق افتاده است یا خیر ارزش معاملات روزانه بازار است. ارزش معاملات یک شرکت معمولاً از ضرب حجم معاملات روزانه سهم در قیمت آن به دست می آید. حال فرض کنید اگر این فرمول را برای کل شرکت هایی که در روز معامله می شوند محاسبه کنیم ارزش معاملات کل بازار به دست می آید. معمولاً و طبق تجربه در بازار سرمایه زمانی که ارزش معاملات خالص روزانه بازار یعنی ارزش کل معاملات منهای معاملات بلوکی بین ۵۰۰ تا ۶۰۰ میلیارد تومان باشد می توان گفت بازار شادابی لازم را دارا است و فرصت مناسبی برای سرمایه گذاری وجود دارد. البته بیان این جمله نشان دهنده این نیست که در روزهایی که بازار تا ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیارد تومان معامله می کند برای سرمایه گذاری مناسب نیست بلکه در بازارهای باارزش معاملات پایین هم امکان نوسان گیری و خلق فرصت مناسب در بازار وجود دارد؛ اما زمانی که ارزش معاملات بازار بالا می رود این امکان برای همه فراهم می شود که از فرصت های موجود و خریدن سهم و کسب سود استفاده کنند.

ورود و خروج نقدینگی در بورس

پول هوشمند چیست؟

پول هوشمند اصطلاحی است که بسیاری از کارشناسان اقتصادی از آن برای توصیف جهت سرمایه گذاری سرمایه گذاران کلان استفاده می کنند. پول هوشمند معمولاً توسط سرمایه گذاران بزرگ بازار به آن تزریق می شود و یا از آن خارج می شود و باعث جهت گیری دستوری بازار مذکور می شود. به عنوان مثال وقتی یک امیدواری بزرگ در بازار سرمایه شکل بگیرد، پول هوشمند زودتر از سهامداران عادی به بازار سرمایه یا سهمی خاص وارد می شود چرا که از سود احتمالی در آینده نزدیک، اطمینان دارد.

ورود و خروج نقدینگی در بورس

تشخیص ورود پول هوشمند به سهم

ورود پول هوشمند به سهم و تشخیص آن می تواند کمک زیادی به سرمایه گذار برای شناخت سهام و یا گروهی باشد که نقدینگی وارد آن شده است. شناسایی پول هوشمند یکی از روش هایی است که برخی از سرمایه گذاران برای تشخیص ورود نقدینگی به یک صنعت یا سهم از آن استفاده می کنند. ممکن است شنیده باشید که پول هوشمند وارد بورس شده و یا پول هوشمند وارد فلان صنعت شده است. پول هوشمند تحت یکی از شرایط زیر وارد بازار بورس می شود:

نشانه های ورود پول هوشمند به سهم

  • زمانی که وضعیت بازار نامساعد است و همه اظهار ناامیدی می کنند و به نوعی فشار فروش در سهم بالا است و تقاضایی برای سهام شرکت ها وجود ندارد آنجاست که پول هوشمند می تواند وارد بازار شود.
  • جایی که قیمت ها به پایین ترین حد خود رسیده و اصطلاحاً قیمت ها کف می باشند.

چگونگی ورود و خروج پول هوشمند به بازار بورس

به طورکلی می توان گفت هر بخشی از اقتصاد یک ناظر دارد و بعضاً ناظر نیز با توجه به شرایط موجود در بازار تصمیم به ورود یا خروج بخشی از نقدینگی یا همان پول هوشمند می گیرد. در این شرایط، سهامداران خرد پس از چند روز متوجه جریان ورود یا خروج پول هوشمند از بازار یا سهم خاص می شوند. در بازار سرمایه با ورود پول هوشمند می توان هدف گذاری جدید برای سهم موردنظر متصور بود. با افزایش این هیجانات و خریدهای بالای سهم، قیمت افزایش می یابد و درنتیجه سهم رشد زیادی را تجربه می کند. پس از گذشت مدتی که قیمت سهام افزایش یافت، سهامداران عمده با همان سرعتی که وارد بازار شده و قیمت سهم را افزایش داده اند، از سهم خارج شده و شروع به فروش سهام می کنند. بدین ترتیب پول هوشمند از سهم خارج می شود و قیمت آن به تدریج کاهش می یابد.

از آنجایی که بسیاری از سهامداران از ورود و خروج پول هوشمند به سهم اطلاعی ندارند و ریزش های سهم را اصلاح تصور می کنند، انتظار رشد قیمتی پس از هر ریزش و اصلاح دارند اما ممکن است این اصلاح هرگز بازگشتی در پی نداشته باشد و سهامداران خرد متضرر می شوند و زمان را در سرمایه گذاری خود ازدست داده و فرصت های سرمایه گذاری بهتر را از دست می دهند. بیشتر سهامداران خرد در قیمت های بالا سهام را خریداری کرده اند و ازآنجاکه نقدینگی و قیمت سهم روند نزولی پیداکرده، شانس خروج از سهم بسیار کم می شود. بدین صورت پول هوشمند قدرتمندتر شده و این چرخه را چندین بار تکرار می کند. لازم به ذکر است، ورود پول هوشمند به سهم یا بازار، پیوسته نیست و تشخیص آن برای سهامداران عادی دشوار است. معمولاً این اتفاق یک یا دو بار در سال رخ می دهد که موجب رشد سریع قیمت سهام می شود و سهامداران می بایست نسبت به خروج پول هوشمند و شناسایی سود، هوشیار باشند تا حاشیه سودشان دچار آسیب نشود. درمجموع می توان گفت:

پول هوشمند زمانی وارد بازار می شود که قیمت سهم در کف خود قرار دارد یا به پایین ترین حد خود رسیده و نسبت به سهم امیدواری وجود نداشته و تقاضایی برای خرید سهم نیست. پول هوشمند به این دلیل وارد سهم می شود تا این عدم تقاضا را برطرف سازد. با ورود پول هوشمند، فشار فروش سهم کاهش یافته و قیمت سهم افزایش می یابد.

فیلتر ورود نقدینگی به بورس

گاهی اوقات می توان با استفاده از فیلترها در دیده بان بازار ورود نقدینگی به بورس را تشخیص داد. به همین جهت باید عواملی را که در ورود نقدینگی به بورس مؤثر است تشخیص داد و فیلترهای مربوط به آن را نوشته و در دیده بان بازار اجرا کرد. یکی از عواملی که می تواند ورود نقدینگی به سهم را مشخص کند حجم معاملات است که استفاده از آن می تواند کمک بسیاری به سرمایه گذار کند و با استفاده از آن سهامی که به یک باره حجم معاملات آن افزایش پیدا می کند را در فیلتر مشخص کرد. دستور زیر یکی از فیلترهای ورود نقدینگی به سهم را نشان می دهد:

فیلتر ورود نقدینگی به بورس

این فیلتر سهم هایی که حجم معاملات آن ها ۴ برابر میانگین حجم هفته گذشته است را نشان می دهد. این فیلتر می تواند معیاری جهت ورود پول به سهم باشد. به منظور استفاده از این فیلتر، کافی است آن را در بخش فیلتر سایت tsetmc تایپ کنید.

ورود و خروج نقدینگی در بورس

به خاطر داشته باشید که باید وضعیت تکنیکال و تابلو خوانی سهم را هم مدنظر داشته باشید تا با استفاده از آن قادر باشید سهامی که ورود نقدینگی در آن اتفاق افتاده است را تشخیص دهید و سپس اقدام به معامله کنید.

عوامل دیگر برای ورود و خروج نقدینگی در بورس

برای نقدینگی می توان معیارهای مختلفی را در نظر گرفت که اندیکاتورهای تکنیکالی و یا میزان مشارکت سرمایه گذاران حقیقی در بازار ازجمله آن ها هستند. ابتدا به یکی از مهم ترین معیارهای تکنیکالی نماینده نقدینگی، یعنی اوسیلاتور MFI یا شاخص جریان نقدینگی می پردازیم که نام دیگر آن RSI موزون شده با حجم است. مزیت این شاخص نسبت به RSI در اضافه شدن حجم به آن است، چراکه بسیاری از تحلیلگران اعتقاد دارند که حجم معاملات از مهم ترین مؤلفه های تعیین کننده روند است. به لحاظ تئوریک افزایش مقدار این اوسیلاتور به معنای قدرت خرید ناشی از ورود نقدینگی و کاهش آن نیز نشانی احتمالی از قدرت فروش ناشی از خروج نقدینگی خواهد بود. البته MFI تنها یک معیار از ورود و خروج نقدینگی است و باید به معیارهای دیگری همچون وضعیت مؤلفه های بنیادی بازار ازجمله وضعیت بازارهای جهانی، نرخ ارز و حتی مسائل سیاسی نیز توجه داشت. روندها پراهمیت تر و معنادارتر از اندیکاتورها هستند و باید در کنار بررسی تکنیکال، مسئله بنیادی و وضعیت تابلوی نمادها و گروه های مهم بازار سهام را نیز در نظر گرفت.

ورود و خروج نقدینگی در بورس

ادامه مطلب
سفته بازی چیست؟
سفته بازی چیست و به چه کسی سفته باز می گویند؟

سفته بازی اصطلاح رایجی در بازارهای مالی و سرمایه گذاری است و غالباً از به عنوان عملی فرصت طلبانه و منفی یاد می شود. سفته بازها افرادی هستند که به مطالعه و بررسی دقیق نوسانات قیمت کالا و خدمات پرداخته و برای دست یابی به سودهای بالا، اقدام به معاملات پر ریسک می کنند.

سفته بازی چیست؟

سفته بازی یعنی انجام معامله ای مالی که در آن ریسک بالایی برای از دست دادن بخش یا تمام مبلغ سرمایه گذاری شده ی اولیه وجود دارد و در مقابل، انتظار می رود که سود قابل توجهی به دست آورده شود. در سفته بازی، ریسک ضرر و زیان، بیشتر از احتمال دستیابی به سودی بالاست و به همین دلیل به آن سفته بازی و معامله ی پرریسک گفته می شود. گاهی تشخیص سفته بازی از سرمایه گذاری مشکل می شود. تمایز این دو مفهوم به عوامل مختلفی مانند ماهیت دارایی، طول دوره ی نگهداریِ مورد انتظار و میزان اهرم افزایش سرمایه بستگی دارد.

خرید مسکن نیز می تواند با توجه به نوع خرید، سرمایه گذاری ساده و یا سفته بازی در نظر گرفته شود. به طور مثال زمانی که فردی یک خانه باهدف اجاره آن خریداری می کند، سرمایه گذاری کرده است اما زمانی که فردی چند خانه را با قیمت هایی از قیمت فروش و با هدف کسب سود در کوتاه مدت می خرد، سفته بازی انجام داده است. سفته بازان، نقدینگی بازار را فراهم می کنند و طیف وسیعی از تقاضاهای باز را پاسخ می دهند، همچنین به تولیدکنندگان در پوشش ریسک کمک می کنند. فروش استقراضی توسط سفته بازان به جلوگیری از ایجاد حباب قیمتی کمک می کند. صندوق سرمایه گذاری مشترک و صندوق های پوشش ریسک نیز گاهی در سفته بازی شرکت می کنند. می توان درمجموع گفت: سفته بازی یک معامله مالی با ریسک بالا و درعین حال بازده بسیار بالا است. اگر سود قابل توجهی در پیش نباشد، انگیزه ای برای شروع سفته بازی وجود ندارد.

سفته باز کیست؟

سفته بازان به دودسته تقسیم می شوند:

  • گروهی از تحلیلگران و معامله گران هستند که روی یک سهم تمرکز می نمایند.
  • افرادی هستند که با استفاده از پول از تحلیلگران، اقدام به فعالیت در سهمی خاص می کنند تا زیرکانه به سود دست یابند.

سفته باز، به دنبال ارزش کالا یا اوراق نیست و صرفاً به بازده های قیمتی توجه می کند. سفته بازها ریسک های بالایی را به ویژه در ارتباط با پیش بینی تغییرات قیمت در آینده می پذیرند و امیدوارند که با انجام این ریسک ها، سریعاً به سودهای بالایی دست یابند. معمولاً این افراد، سرمایه گذارانی ریسک پذیر و پیچیده هستند که در بازارهای مربوطه، تخصص دارند. آن ها معمولاً سرمایه گذاری های اهرمی مانند قراردادهای آتی و اختیار معامله را انجام می دهند. ازاین رو به این سرمایه گذاران، سفته باز گفته می شود که آن ها سعی می کنند تا تغییرات قیمت را در بخش های بی ثبات تر بازار پیش بینی کنند و باور دارند یا فکر می کنند که سود بالایی به دست خواهند آورد، حتی اگر شاخص های بازار، خلاف آن را نشان دهد. همچنین فعالیت این افراد، در چارچوب زمانی کوتاه تری نسبت به سرمایه گذاران دیگر، صورت می گیرد. درست است که هر باوری را که استراتژی سرمایه گذاری را هدایت می کند، می توان سفته بازان دانست، ولی اگر بازار از آن ایده حمایت کند، نمی توان آن را چندان سفته بازان به شمار آورد. به طورکلی، فعالیت های سفته بازان دارای ریسک بالاتری هستند که اغلب، به دلیل این است که شاخص های بازار، احتمال بالا رفتنِ ارزش پولی دارایی را نشان نمی دهند. به علاوه سفته بازان، معمولاً قراردادهای آتی یا اختیار معامله را بیش از سهام مرسوم و رایج خریداری می کنند.

سفته بازی چیست؟

چه سهامی مستعد سفته بازی است؟

سفته بازان، سهام های بنیادی که بنا به دلایل نامشخصی از توجه بازار دور ماندند و حجم مبنای پایینی دارند را انتخاب می کنند تا بتوانند سهم موردنظرشان را در اصطلاح، باد کنند و یا به عبارت دیگر، اقدام به نوسان گیری از سهم مورد نظر نمایند. نقدینگی بالا که توسط سفته بازان به بازار تزریق می شود، منجر به افزایش تقاضا و در نهایت افزایش قیمت سهم به میزانی بیش از ارزش واقعی آن سهم می گردد. و این شرایط ممکن است سبب ایجاد حباب سفته بازی در سهم را فراهم کند. گاهی برعکس حالت بالا نیز ممکن است رخ دهد. برای نمونه، اگر سفته باز عقیده داشته باشد که روند رو به پایینی در بازار وجود دارد یا قیمت دارایی خاصی، بیش از ارزش واقعی آن است، تا جای ممکن و در حالی که قیمت ها بالاتر هستند، آن دارایی را می فروشد و این عمل، موجب پایین رفتن قیمت فروش آن دارایی خواهد شد. اگر سایر سرمایه گذاران نیز مانند او عمل کنند، قیمت آن دارایی باز هم پایین تر می رود و در نهایت منجر به ترکیدن هر گونه حباب سفته بازی موجود می شود، تا زمانی که فعالیت در بازار، به حالت ثبات و تعادل برسد.

چگونه بین سفته باز و سرمایه گذار تمایز قائل شویم؟

سفته بازی چیست؟

نکته ای که سفته باز را از سرمایه گذار متمایز می کند، ماهیت دارایی مورد معامله، دوره نگهداری دارایی و میزان اهرم اعمال شده است. به مثال زیر توجه کنید:

فرض کنید که آقای غفاری، منزل مسکونی را با هدف اجاره دادن، خریداری کند. در این صورت عنوان می شود که او سرمایه گذاری کرده است. اما اگر آقای غفاری چند دستگاه منزل مسکونی را با قیمتی پایین تر از قیمت بازار و با هدف کسب سود در کوتاه مدت خریداری کند. در این صورت یک معامله مالی با ریسک و احتمالأ بازده بالا انجام داده است، پس آقای غفاری در این شرایط سفته بازی کرده است. به طور کلی می توان گفت که، هر سرمایه گذار، زمانی سفته باز محسوب می شود که باور داشته باشد شرکتی که به تازگی دچار شکست چشم گیری (مانند بازتاب بسیار منفی آن شرکت در مطبوعات یا حتی ورشکستگی) شده است، به سرعت به روزهای پر رونق و سودده خود بازخواهد گشت. اگر این سرمایه گذار در چنین شرکتی سرمایه گذاری کند، سفته باز در نظر گرفته می شود.

چه زمانی سفته بازی در بازار شیوع پیدا می کند؟

معمولا این روش در بازارهایی که ثبات اقتصادی و یا سیاسی کمتری دارند بیشتر به چشم می خورد، البته این بدان معنی نیست که در بازارهای دارای عمق کافی و ثبات سیاسی و اقتصادی، این گروه فعال نخواهند بود. بلکه در تمام بازارهای مالی با شدت و ضعف می توان آنان را یافت و اساسا بازار بدون این گروه بی معنی خواهد شد. اما در حد افسار گسیخته آن موجبات به وجود آمدن حباب های قیمتی شدید (و حتی عکس آن) را فراهم خواهند نمود که باعث بالا رفتن ریسک در بازار سرمایه خواهد گردید. در بازارهای کارا، قیمت بازار اوراق بهادار به قیمت ذاتی (قیمت واقعی) آن ها نزدیک تر و به شکل عادلانه تعیین می شود. بازار غیرکارا باعث دلسردی سهامداران عادی می شود. این افراد فقط به اطلاعات رسمی دسترسی دارند که تمام واقعیت بازار را برایشان منعکس نمی کند و باعث ظهور تعدادی از سهامداران با نقدینگی سنگین در قالب سفته باز می شود. این افراد بر اساس اطلاعات پنهانی بازار، بی دلیل یک سهام را بالا و پایین نوسان می دهند و خسارت زیادی به فعالان بورس وارد می کنند. ذکر این نکته خالی از لطف نیست که سهم ها با شرایط بنیادی مناسب، حبابی نشده و در زمان ریزش بازار، سقوط سنگین تجربه نمی کنند؛ اما سهم شرکت های کوچک که اگر دچار سفته بازی باشند به همان سرعتی که رشد کردند سقوط می کنند.

فرآیند سفته بازی چگونه است؟

هر دو گروه سفته باز سهم را طی روزهای متمادی زیر نظر می گیرند. پس از آن با کدهای معاملاتی مختلف در جای مناسب اقدام به خرید سهام در پله های مختلف می کنند. تفاوت خریدشان با خریدهای معمولی در این است که با حجم های بالا و از طریق کدهای مختلف معاملاتی این کار را انجام می دهند که جزو سهامداران درصدی سهم قرار نگیرند. اگر در رده سهامداران درصدی قرار گیرند، معاملات آن ها رصد شده و اهداف آن ها نقش بر آب خواهد شد. این افراد، پس ازاینکه سهام مدنظرشان را در قیمت های مناسب خریدند اقدام به جلب توجه و نظر عموم تحلیل گران و معامله گران در بازار می کنند و البته اخیراً در این کار بسیار حرفه ای شده اند؛ یعنی در حمایت های تکنیکی اقدام به بالا بردن حجم معاملات می کنند. روال کار آن ها، به این صورت است که چند روز حدود ۲ الی ۳ روز معاملاتی با کدهایی که دارند اقدام به صف خرید کردن سهم می کنند. در روزهای آینده، همین سفته بازها با کدهای معاملاتی متفاوت، صف خرید صوری ساخته و قیمت پایانی سهم را تا مثبت کامل بالا می برند.

در همین حال سایر معامله گران وقتی می بینند یک سهم چند روز صف خرید بوده و اکنون نیز صف است، توجهشان به این سهم جلب شده و اقدام به رفتن در صف های خرید می کنند. در روزهای بعدی، سفته بازان سفارش خود را در از صف کم کم حذف می کنند. در روزهای آخر که سهم به اهداف خود نزدیک شده، این افراد اقدام به تبلیغ سهم در شبکه های اجتماعی کرده و سایر سهامداران را با خود همراه می کنند. به این افراد موج سوار گفته می شود. این گروه که خطرناک ترین فعالان بورس می باشند، با استفاده از سرمایه های کلان و قابلیت های ترویج اطلاعات و اخبار کذب سعی در دست کاری و انحراف بازار دارند. این گروه از فعالان هیچ تمایلی به رعایت قوانین بازی نداشته و در عملکرد ایشان هیچ اثری از قوانین بازی برنده-برنده به چشم نمی خورد. غالب افرادی که در روزهای پایانی به جمع سهامداران پیوستند، با ضرر از سهم خارج می شوند.

سفته بازی چیست؟

آیا هر شخصی می تواند به راحتی سفته بازی کند؟

سفته بازی خیلی هم راحت نیست. وقتی چند روز سفته بازان سهام را مثبت می کنند احتمالاً عده دیگری نیز با آن ها سهام را بخرند و طبیعی است که سایر افراد نیز همانند سفته بازان وقتی ببینند بعد چند روز در سود هستند اقدام به فروختن سهامشان کنند و این فروش زودتر از فروش سهام توسط سفته بازان اتفاق بیفتد و آن ها با کاهش سود مواجه شوند. همچنین با توجه به غیرقانونی بودن این فعالیت درصورتی که توافق سفته بازان با طرفین معامله و تحلیلگران به نتیجه نرسد، سهم به هدف نخواهد رسید.

چگونه در دام سفته بازان نیفتیم؟

وقتی سفته بازی در حال کار روی یک سهم است، حجم معاملات سهم چندین برابر حجم میانگین ماهانه اش شده و چند روزی ادامه می یابد. پس از طریق حجم معاملات می توانید متوجه ورود پول هوشمند و سفته بازی روی سهام شوید. درصورتی که اگر سهمی ارزشمند باشد کم کم حجم معاملاتش افزایش می یابد و حقوقی سهم طی زمان کوتاه مدت یا میان مدت اقدام به جمع آوری سهم می کند و ممکن است سهم حتی در چند ماه به صورت خنثی باشد. سعی کنید فقط در حمایت های معتبر اقدام به خرید کنید نه هر حمایتی که پیش روی سهم بود. حد ضرر خود را نیز همیشه رعایت کنید و متناسب با رشد هر سهم حد ضررتان را بالا بیاورید. افزایش دانش و اطلاعات بورسی، شناخت شرکت ها نیز به ما کمک می کند، سهم های مطلوب را شناسایی کنیم و در تله سفته بازان نیفتیم.

سفته بازی چیست؟

ادامه مطلب
بازار شرکت های کوچک و متوسط در فرابورس
SME یا شرکت های کوچک و متوسط در فرابورس چیست؟

SME مخفف عبارت Small & Medium Enterprises است و در برگیرنده کلیه شرکت ­های کوچک و متوسط اعم از بنگاه ­های صنعتی، خدماتی، بازرگانی و کشاورزی می ­باشد. اتحادیه اروپائی در سال ۱۹۹۶ ضوابط شناسایی SME را چنین بیان کرد:

  • دارا بودن کمتر از ۲۵۰ نفر کارمند
  • حداکثر۴۰ میلیون یورو گردش مالی سالیانه
  • حداکثر ۲۷ میلیون یورو ترازنامه سالیانه
  • حداقل ۷۵% دارایی بنگاه در مالکیت مدیران باشد.
  • مالک (مالکین) ویا بستگان ایشان، شخصاً بنگاه را مدیریت کنند.

شرکت های کوچک و متوسط (SME)

اما در ایران بر حسب تعریف وزارت صنایع و معادن و وزارت جهادکشاورزی، SME ها عبارتند از تشکیلات اقتصادی خدماتی و صنعتی منطقه ای با کمتر از ۵۰ نفر کارمند، بانک مرکزی ایران فقط مؤسسات دارای کمتر از ۱۰ نفر کارمند را به عنوان SME تعریف می کند، اداره آمار ایران فقط بنگاه های با کمتر از ۱۰ نفر کارمند را به عنوان SME منظور می کند و تمام انواع دیگر بنگاه ها را به عنوان مؤسسات تولیدی بزرگ می شناسد. اما در طبقه بندی دیگر، بنگاه های صنعتی ایران برحسب اندازه بنگاه به چهار گروه ۴۹-۱۰ نفر پرسنل، ۹۹-۵۰ نفر پرسنل، ۱۴۹-۱۰۰ نفر پرسنل و بیشتر از ۱۵۰ نفر تفکیک شده اند که از این میان، سه گروه نخست در زمره بنگاه های کوچک و متوسط محسوب شده اند. بنگاه های کوچک و متوسط محرک اصلی تحقق کارآفرینی هستند، کارکنانشان از انگیزه بالایی برخوردارند و فعالیت ها و ابتکار عمل افراد در این بنگاه­ها سریعاً به نتیجه می ­رسد. بنگاه ­های کوچک و متوسط سهم بسزایی در تبدیل اقتصاد به اقتصادی رقابتی، پویا، مبتنی بر دانش و نیز توانایی رشد مداوم، ایجاد شغل و تحکیم انسجام اجتماعی دارند.

اقتصادهای پیشرفته و در حال توسعه هردو شاهد فرایند تغییرات ساختاری هستند که طی آن نقش اقتصادی و اجتماعی بنگاه ­های کوچک و متوسط متحول شده و این دسته از شرکت­ ها با چالش­های جدیدی در زمینه توسعه و رشد خود مواجهند. شرکت فرابورس ایران با راه اندازی بازار سرمایه شرکت های کوچک و متوسط (SME) امکان حضور شرکت ­های دانش بنیان را برای برخورداری از مزایای مالی فراهم کرده است. در بازار سرمایه کشور معاملات بیشتر برپایه سهام شرکت­ های بزرگ صنعتی صورت می گیرد و جای حضور شرکت­ های کوچک و متوسط در بازار سرمایه خالی است. هدف طرح SME، رشد و تعالی شرکت های کوچک و یافتن جایگاه واقعی این شرکت ها در اقتصاد کشور، باعث ایجاد بازار سرمایه SME شده است. قوانین و مقرراتی که در بازارهای دیگر فرابورس و بورس وجود دارد، در بازار سرمایه SME اعمال نمی شود و بیشتر عملکرد آتی شرکت ­ها مورد بررسی قرار می گیرد نه عملیات مالی حال حاضر آنها. شرکت ­ها پس از آن که وارد این بازار می شوند، از مزایای این طرح مانند امکان ارتقاء به بازارهای بالاتر و رشد و افزایش تامین مالی و برندینگ برخوردار خواهند شد. در بازار سرمایه شرکت هایی که جمع حقوق صاحبان سهام آنها کمتر از ۵۰ میلیارد تومان است در دسته شرکت های کوچک و متوسط طبقه بندی می شوند.

نحوه انجام معاملات در بازار شرکت های کوچک و متوسط فرابورس

دستورالعمل اجرایی نحوه انجام معاملات سهام و حق تقدم خرید سهام در این بازار در تاریخ دوم اردیبهشت ماه ۱۳۹۵ به تصویب رسید. طبق این دستورالعمل معاملات بازار شرکت های کوچک و متوسط در دو تابلوی “رشد” و “دانش بنیان” قایل انجام است. در حال حاضر دو شرکت در این  بازار درج شده است. خرید سهام این شرکت ­ها، صرفا توسط اشخاص حقوقی و سرمایه­ گذاران نهادی صورت می­ پذیرد و سرمایه­ گذاران خرد حق خرید سهام این شرکت­ ها را ندارند. به دلیل این که هدف از سرمایه گذاری در این بازار کوتاه مدت نیست بلکه با یک دید بلند مدت و به دور از هرگونه سفته بازی خواهد بود. طبق ماده دو دستورالعمل اجرایی نحوه انجام معاملات سهام و حق تقدم خرید سهام در بازار شرکت های کوچک و متوسط فرابورس، خرید سهام در این بازار صرفاً توسط اشخاص زیر امکان پذیر است:

  • گروه اول: کلیۀ اشخاص حقوقی
  • گروه دوم: سرمایه گذاران نهادی موضوع بند ۳ مصوبه ۲۸ شهریور سال ۸۶ و اشخاصی که با خرید سهام شرکت به سرمایه گذار نهادی مذکور تبدیل می شوند.

سرمایه گذاران نهادی موضوع بند ۳ مصوبه ۲۸ شهریور سال ۸۶ هیات مدیره سازمان بورس با اصلاحات بعدی آن و اشخاصی که با خرید سهام شرکت به سرمایه گذار نهادی مذکور تبدیل می شوند که شامل بانک ها و بیمه ها، هلدینگ ها؛ شرکت های سرمایه گذاری؛ صندوق بازنشستگی؛ تامین سرمایه و صندوق های سرمایه گذاری ثبت شده نزد سازمان بورس، و اشخاص حقیقی که بیش از ۵ درصد یا بیش از ۵۰۰ میلیون تومان از ارزش اسمی اوراق بهادار در دست انتشار ناشر را خریداری کند. نحوه معاملات در این بازار بدین صورت است که معاملات بدون دامنه نوسان قیمت انجام می شود و همچنین معاملات صورت گرفته در بازار شرک ­ های کوچک و متوسط (SME) توافقی خواهد بود.

ادامه مطلب
تغییر کارگزار ناظر چیست؟
چگونه کارگزاری خود را تغییر دهیم و تغییر کارگزار ناظر چطور انجام می شود؟

در سامانه معاملات بازار، دارایی سهام­داران زیر نظر یک کارگزار قرار می گیرد که به آن، کارگزار ناظر گفته می­ شود. هرچند سهام داران می توانند با مراجعه به هریک از کارگزاران خود نسبت به خرید سهام اقدام نمایند ولی دارایی سهامدار در یک نماد معاملاتی زیر نظر یک کارگزار ناظر و در نماد معاملاتی دیگر زیر نظر کارگزار ناظر دیگری باشد و شما می­ توانید در چندین کارگزاری حساب معاملاتی داشته باشید و محدودیتی در تعداد کارگزاری های شما وجود ندارد اما سهامداران دارایی های سهام خود را صرفا از طریق آن کارگزار ناظر می توانند به فروش برسانند. در واقع کارگزاری ها واسطه بین خریداران و فروشندگان محسوب می شوند.

تغییر کارگزار ناظر چیست؟

به عنوان مثال شما در دو کارگزاری x,y حساب معاملاتی دارید، حال در کارگزاری x مقداری سهم از شرکت خساپا خریداری کرده اید اگر بخواهید که این سهم را در کارگزاری y به فروش برسانید چنین اجازه ای به شما داده نمی شود زیرا کارگزار ناظر شما کارگزاری x بوده است. ممکن است دارایی سهام­دار در یک نماد معاملاتی زیر نظر یک کارگزار ناظر و در نماد معاملاتی دیگر زیر نظر کارگزار ناظر دیگری باشد و شما می توانید در چندین کار گزاری حساب معاملاتی داشته باشید و محدودیتی در تعداد کارگزاری ها برای شما نیست. اما این بدان معنی نیست که شما باید سهامتان را در کارگزاری x بفروشید و در کارگزاری y بخرید و فقط کافی است از کارگزاری y به صورت آنلاین درخواست تغییر کارگزار ناظر را بدهید تا سهامتان (معمولا تا ۴۸ ساعت بعد از ثبت درخواست) منتقل شود.

چگونگی تغییر کارگزار ناظر

شاید برای شما هم پیش آمده باشد که به دلایل متعددی از جمله راضی نبودن از سیستم پلتفرم یا درخواست اعتبار بیشتر یا بحث کارمزد و هم چنین سرویس دهی بهتر بخواهید کارگزار خود را تغییر بدهید، اما چطور؟

۱- راه نخست:

این راه زیاد معقولانه نیست ولی گفتنش هم خالی از لطف نیست، شما می توانید تمامی سهام خود را در کارگزاری اول فروخته و بعد از اعلام دریافت وجه از سیستم که معمولا ۲۴ ساعت یا بیشتر این روند طول می کشد پول خود را دریافت نموده و مجددا همان مبلغ را در کارگزاری جدید شارژ کنید تا بتوانید در روزهای آتی خرید انجام دهید. اما این کار به صرفه نیست زیرا احتمال دارد در همان بازه زمانی که سهم را فروخته ­اید سهم شروع به رشد کند و از رشد بازار عقب بمانید و بدان معنا است که چند روز از بازار عقب افتاده باشید و امکان دارد متحمل زیان بشوید.

۲- راه دوم:

شما بعد از ثبت نام در کارگزاری جدید و دریافت نام کاربری و رمز، وارد کد معاملاتی خود می شوید و بعد از مشخص کردن سهام خود گزینه تغییر کارگزار ناظر را انتخاب نمایید و درخواست خود را ثبت کنید تا بعد از ۴۸ ساعت سهام به حساب کارگزاری جدید شما منتقل شود. این کار هیچ گونه هزینه ای برای شما ندارد و کاملا رایگان انجام می شود.

تغییر کارگزار ناظر چیست؟

۳- راه سوم:

شما می توانید برای دریافت کد معاملاتی جدید به صورت حضوری به کارگزاری جدید مراجعه کنید و با در دست داشتن برگه آخرین سهام درخواست کتبی تغییر ناظر را به کارگزاری اعلام نمایید. حال ببینیم آخرین برگه سهام را چگونه می توانیم دریافت کنیم.

  • روش اول: ورود به درگاه الکترونیکی سهامداران (دارا) به آدرس ddn.csdiran.com
  • روش دوم: مراجعه به کارگزاری که سهام از طریق آن خریداری شده است.

در واقع تغییر کارگزار ناظر برای انتقال سهم از یک کاگزاری به کارگزاری دیگر که در هر دو شخص دارای کد معاملاتی می­ باشند صورت می­ گیرد و این امر به صورت آنلاین بسیار ساده و بدون اتلاف وقت و هزینه انجام می گردد.

ادامه مطلب
حجم مشکوک
حجم مشکوک در بورس چیست؟

قبل از شروع بحث بهتر است ابتدا مختصری در مورد تابلوخوانی سهام توضیح دهیم و بدانیم که به چه معنا است؟ تابلو خوانی یعنی اینکه شما به عنوان یک فعال بازار سهام، از طریق بررسی تابلو یک نماد در بورس، تا حدی پی به بازی سهام­داران حقیقی و حقوقی برده و روندهای معاملات و تغییر در سهام­دار عمده را در کنار حجم معاملات، شناسایی و تحلیل کنید. تابلوخوانی، ابزار خلاقی برای تحلیل بنیادی یا تکنیکالی نیست و بیش تر جنبه روانشناسی بورس را در بر می گیرد. تابلوخوانی، نیاز به تجربه و مطالعه داشته تا در بلند مدت، شما با مشاهده روزانه، هفتگی و ماهانه تابلو نمادها در بورس، از اتفاقاتی مطلع شوید که دیگر افراد، قادر به فهم این بازی ها نیستند. همان طور که می دانیم یکی از فاکتور های مهم در تابلوی معاملات سهام ایران، حجم معامله شده در یک سهم است، گاهی اوقات حجم بسیار زیادی وارد سهم می گردد که اصطلاحا به آن حجم مشکوک می گویند قبل از این که به این موضوع بپردازیم مختصری در مورد حجم معاملات و چگونگی استفاده از آن خواهیم پرداخت. در بازار سهام به صورت روزانه معاملاتی را بین سرمایه گذاران شاهد هستیم که این معاملات حجم را شکل می دهند

حجم مشکوک

در واقع حجم معاملات، تعداد سهام خرید و فروش شده در یک بازه زمانی مشخص است، این بازه معمولا یک روزه یا چند روزه است. معاملات هر سهم را به صورت روزانه می توان در صفحه سایت مدیریت فناوری بورس تهران به آدرس tsetmc.com برای هر نماد مشاهده کرد.

حجم مشکوک به چه معناست؟

اصطلاح “حجم مشکوک” زمانی استفاده می شود که در یک نماد به صورت غیر عادی شاهد افزایش حجم معاملات باشیم، مثلا یک نماد در روز های عادی ۱۰۰هزار سهم در حال معامله است و به یک باره در یک روز یک میلیون حجم می خورد که این نشانه از ورودی سرمایه ای عظیم در سهم است. این حجم های غیر عادی، معمولا نشانه­هایی از تغییر مهم در روند یک نماد یا تقویت سرعت تغییرات قیمتی آن هستند، اما همیشه هم ورود حجم مشکوک به معنای بالارفتن قیمت سهم نیست بلکه در مواقعی باعث افت قیمت سهم می شود به خصوص اگر نزدیک یک مقاومت بزرگ در سهم باشیم، اما اگر در نزدیکی یک حمایت مهم شاهد افزایش حجم بودیم می تواند خبر خوبی باشد، پس با پایش و تحلیل حجم های مشکوک می توانیم روند آتی سهم را بهتر تفسیر کنیم.

 چرا حجم مشکوک مهم است؟

حجم یکی از جنبه های مهم تحلیل است چون می­توان از آن برای تایید روندها و الگوهای نموداری استفاده کرد. یک حرکت قیمت به سمت بالا یا پایین با حجم نسبتا بالا ،در مقایسه با یک حرکت مشابه با حجم اندک، به عنوان یک حرکت قوی تر و مرتبط­تر ارزیابی می شود. بنابراین، اگر شما به یک حرکت قیمت بزرگ نگاه می کنید، باید حجم آن را نیز بررسی کنید و ببینید که آیا حجم آن نیز نتیجه گیری های شما را تایید می کند یا خیر. مثلا همانطور که در شکل زیر مشاهده می کنید سهم یک حرکت صعودی را شروع کرده است و حجم معاملات هم بطور چشمگیری افزایش یافته اند که این نشانه خوبی برای یک سهم است.

حجم مشکوک

فرض کنید یک نماد پس از آن که در یک روند رو به پایین بلندمدت قرار داشته، روز بعد با ۵ درصد مثبت باز می شود، حال این سوال مطرح می شود که آیا این می تواند نشانه یک واژگونی روند باشد؟ اینجاست که بررسی حجم به ما کمک می کند.  اگر حجم در مقایسه با میانگین حجم روزانه بالاتر باشد، احتمال دارد نشانه برگشت روند باشد. حجم باید با روند حرکت کند. اگر قیمت­ها در یک روند رو به بالا حرکت کنند، حجم نیز باید افزایش یابد (و بالعکس). اگر رابطه قبلی بین حجم و قیمت رو به زوال رفت، معمولا نشانه ضعف در روند است.

نکته ای مهم درباره حجم مشکوک

بعضی افراد خاص در بازار هستند که دنبال سوء استفاده اند بدین گونه که به دنبال درست کردن حجم های مشکوک در سهم هستند . روش آن ها بدین گونه است که آن ها با درست کردن صف های خرید و فروش سهم را در قیمت های پایین می خرند و همان سهم را قیمت های بالا به فروش می رسانند. این اتفاق توسط افراد حقیقی در سهم های کوچک و توسط شرکت ها در سهم های بزرگ­ تر اتفاق می افتد و انگیزه اصلی آن ها از این ترفند سوق دادن قیمت به سمتی است که خریداران قصد رساندن سهم به آن را دارند. فرض کنیم شخصی حقیقی سهم مورد نظر خود را در قیمت مورد نظرش خریداری می کند و برای این که بتواند سهم را در قیمت های بالاتر به فروش برساند، خود اقدام به تحریک قیمت به سمت بالا می کند، این کار با گذاشتن سفارشات خرید متناوب در قیمت های بالاتر از سفارشات معمول عرضه کنندگان انجام می شود. آن ها با گذاشتن سفارشات خرید کلی در قیمت های بالاتر به یک باره ده ها و یا صدها سفارش عرضه را جمع آوری می کنند که این کار در طول چند روز باعث درست شدن جو روانی و عطش خرید در سهم شده و ممکن است برای سهم صف خرید بسازند.

نکته دیگر در این باب این است که همیشه افزایش حجم معاملات نشانه حجم مشکوک نیست. ممکن است معاملات بلوکی در افزایش حجم معاملات دخیل باشد. بنابراین در تحلیل نمی شود تنها به افزایش حجم معاملات به عنوان ملاک برای ارزندگی سهم تکیه نمود.

ادامه مطلب
افزایش سرمایه خوب است یا بد
افزایش سرمایه خوب است یا بد

یکی از مباحث جذاب و پر چالش بورسی، افزایش سرمایه خوب است یا بد می باشد. شرکت ها به قصدهای مختلفی اقدام به افزایش سرمایه می کنند؛ اما نکته ای که وجود دارد آن است که افزایش سرمایه انواع مختلفی دارد و هرکدام ویژگی های خاص خود را دارد. همچنین پیامدهای هر یک بر وضعیت شرکت و سهامدار یکسان نیست. در ابتدا بهتر است هدف از افزایش سرمایه و انواع آن را شرح دهیم و سپس به سوال افزایش سرمایه خوب است یا بد پاسخ خواهیم داد.

افزایش سرمایه چیست؟

شرکت ها به هدف تأمین منابع موردنیاز طرح های توسعه ای یا اصلاح ساختار مالی، اقدام به افزایش سرمایه می کنند. به عبارت بهتر، یکی از روش های تأمین مالی شرکت است. به منظور افزایش سرمایه، لازم است تعدادی سهام جدید منتشر شود و سهامداران شرکت آن ها را بخرند؛ بنابراین با تأمین مالی از طریق سهامداران، مبلغ موردنظر فراهم می شود.

افزایش سرمایه خوب است یا بد

افزایش سرمایه به چه کسانی تعلق می گیرد؟

به سهامداری تعلق می گیرد که در تاریخ اجرای مصوبه مجمع عمومی فوق العاده شرکت در این خصوص، مالک سهام شرکت باشد و اصطلاحاً در مجمع عمومی فوق العاده افزایش سرمایه، شرکت کند.

انواع روش های افزایش سرمایه

تفاوت انواع مختلف افزایش در محل تأمین سهام جدید است. به طورکلی ۳ نوع افزایش سرمایه وجود دارد:

  1. افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی دارایی ها 
  2. افزایش سرمایه از محل سود انباشته (سهام جایزه)
  3. افزایش سرمایه از محل آورده نقدی و مطالبات حال شده سهامداران

افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی دارایی ها

با گذر زمان و اثرگذاری تورم بر کالاها و خدمات، قیمت دارایی های یک شرکت نیز تغییر خواهند کرد؛ بنابراین شرکت ها این امتیاز را پیدا می کنند تا ارزش دارایی های ثابت مشهود همانند زمین، ساختمان، ماشین آلات و تجهیزات، سرمایه گذاری ها و … را مورد تجدید ارزیابی قرار دهند. همچنین شرایط رکودی می تواند استفاده از این نوع افزایش سرمایه را میسر کند. رکود حاکم بر شرکت ها باعث کاهش حاشیه سود این بنگاه ها و افت اعتبار آن ها نزد نهادهای مالی خواهد شد. ازآنجایی که حقوق صاحبان سهام شرکت ها شاخص بسیار مهمی برای تعیین سقف اعتبار نزد بانک ها است، شرکت ها به فکر بالا بردن حقوق صاحبان سهام و افزایش سرمایه هستند. با توجه به اینکه شرکت های درگیر رکود، امکان افزایش سرمایه از محل آورده نقدی یا سود شرکت ها ندارند، قانون گذار افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی دارایی ها را برای شرکت های موردنظر پیشنهاد می دهد. با به روزرسانی دارایی شرکت ها، سهام بیشتر از گذشته موردتوجه فعالان بازار سرمایه قرار می گیرد. با افزایش اعتبار شرکت نزد بانک، سهامداران عمده نیز برای نگهداری سهام ترغیب می شوند. این نوع از افزایش سرمایه، برای شرکت های زیان ده، سودمند است زیرا می تواند جان تازه ای به شرکت بخشد تا دوباره به چرخه تولید و سوددهی بازگردد. لازم به ذکر است با توجه به ماده ۱۴۱ قانون تجارت، درصورتی که مقدار زیان از نصف سرمایه ثبتی شرکت بیشتر باشد، شرکت مذکور مشمول ماده ۱۴۱ می شود.

شرکت زیان ده برای خروج از این ماده باید سرمایه خود را به مقداری افزایش دهد تا میزان زیان از نصف سرمایه کمتر شود؛ بنابراین شرکت هایی که مشمول این قانون باشند می توانند از این نوع از افزایش سرمایه استفاده کرده تا هم ساختار مالی خود را به استاندارد نزدیک کنند و امکان دریافت تسهیلات و بهبود فعالیت برای آن ها فراهم شود. در این روش، تعداد سهام هر سهامدار متناسب با درصد افزایش سرمایه افزایش می یابد و درصد مالکیت سهامدار در شرکت تغییری پیدا نمی کند. معایب این روش این است که نقدینگی جدیدی وارد شرکت نمی شود و ارزش ذاتی آن نیز دچار تغییر نخواهد شد. محاسن این روش بهبود ساختار مالی، به روز شدن دارایی ها است. همچنین شرکت واجد شرایط دریافت وام می شود.

افزایش سرمایه از محل سود انباشته

گاهی شرکت، از منابع داخلی خود جهت تأمین مالی استفاده می کند؛ اما این منابع داخلی چیست؟ همانطور که می دانید شرکت کل سودی را که در طی سال مالی به دست می آورد، تقسیم نمی کند. بخشی در حساب سود انباشته باقی می ماند. باگذشت زمان، سودهای انباشته به میزان مطلوبی می رسد که می تواند منبعی برای تأمین مالی باشد. در این روش نقدینگی جدیدی وارد شرکت نمی شود و صرفاً بخشی از سود انباشته به حساب سرمایه شرکت وارد می شود و تعداد سهام افزایش می یابد. ازآنجایی که شرکت این نقدینگی را از حساب سود انباشته برداشت می کند و سهامداران پولی بابت این تأمین مالی نمی پردازند، به سهام تعلق گرفته سهامداران، سهام جایزه می گویند. معایب این روش آن است که مانند روش قبلی نقدینگی جدیدی وارد شرکت نمی شود. حسن آن نیز بهبود و تسهیل توسعه ساختار مالی شرکت است. همچنین نیازی به پرداخت مبلغ توسط سهامداران ندارد.

 افزایش سرمایه از محل آورده نقدی و مطالبات حال شده

افزایش سرمایه از محل آورده نقدی به این معنا است که منابع از بیرون شرکت و توسط سهامداران تأمین می شود. در مواقعی که شرکت نیاز به منابع جدید برای طرح های توسعه ای دارد اما سود انباشته مناسبی ندارد، ناچار به افزایش سرمایه از محل آورده نقدی سهامداران است. به دلیل اینکه این روش، نیازمند تأمین منابع جدید از سوی سهامداران فعلی شرکت است، شرکت حق استفاده و حضور در آن را ابتدا به سهامداران شرکت می دهد. به این صورت که اوراقی تحت عنوان «حق تقدم سهام» منتشر می شود و در اختیار سهامداران فعلی قرار می گیرد. سهامدار در طی مهلت مقرر ماه پذیره نویسی اوراق) مجاز است به دو روش اقدام کند:

  • پرداخت مبلغ اسمی سهام: در این حالت، سهامدار در افزایش سرمایه شرکت کرده و به ازای هر برگه سهمی که در اختیار دارد، مبلغ ۱۰۰ تومان به حساب شرکت واریز می نماید. با این کار پس از طی شدن مراحل افزایش سرمایه، حق تقدم تبدیل به سهام عادی می شود و تعداد سهام شما نیز افزایش می یابد.
  • فروش حق تقدم: اگر سهامدار به هر علتی تمایل نداشته باشد حق تقدم خود را به سهم تبدیل کند، می تواند در بازه زمانی ۲ ماهه حق تقدم های خود را به سرمایه گذاران دیگر بفروشد. این حق تقدم ها مانند سهام در بورس قابل معامله هستند. پس از تمام شدن مهلت دوماهه، نماد حق تقدم متوقف شده و سهامدار نمی تواند آن را بفروشد.

اگر شرکت به ازای هر برگه سهام مبلغی بیش از ارزش اسمی (که ۱۰۰ تومان در نظر گرفته می شود)، از سهامداران مطالبه کند، به آن افزایش سرمایه از روش صرف سهام گفته می شود. در این روش، شرکت سهام خود را به مبلغی بیش از قیمت اسمی و از طریق پذیره نویسی به فروش رسانده و تفاوت حاصل از قیمت فروش و قیمت اسمی سهام را، به حساب اندوخته منتقل و یا در ازای آن سهام جدید، به سهامداران قبلی می دهد. در افزایش سرمایه به روش صرف سهام به جای انتشار سهام عادی با ارزش اسمی، پذیره نویسی سهام جدید ناشی از این عمل به قیمت بازار انجام می گیرد. منظور از صرف سهام، اضافه ارزش سهام یعنی مابه التفاوت ارزش بازاری و اسمی سهام است. شرکت در خصوص صرف سهام سه کار می توانند انجام دهند:

  • انتقال اضافه ارزش به اندوخته شرکت
  • تقسیم نقدی اضافه ارزش به سهامداری قبلی
  • دادن سهام جدید به سهامداران قبلی

در مورد فروش هم دو کار می توانند انجام دهند:

  • فروش با حفظ حق تقدم
  • فروش با سلب حق تقدم

اگر فرد مبلغی بابت حق تقدم پرداخت نکند و در مهلت دوماهه نیز آن را نفروشد، شرکت پس از اتمام دوره پذیره نویسی، گواهی های باقیمانده را به عنوان حق تقدم استفاده نشده در پذیره نویسی عمومی به فروش رسانده و مبلغ حاصل از فروش را به حساب سهامداران واریز می کند. گفتنی است افرادی که سهم مذکور را ندارند نیز می توانند حق تقدم استفاده نشده را خریداری کنند و سهامدار شرکت شوند. به این حالت از افزایش سرمایه که سهامداران فعلی حق استفاده خود را به سهامداران جدید واگذار می کنند، سلب حق تقدم گفته می شود.

مطالبات حال شده چیست؟

مطالباتی است که سهامداران از شرکت دارند و در زمانی که شرکت اقدام به افزایش سرمایه می نماید سهامداران بجای آوردن نقدینگی جدید از مطالباتشان کسر می شود و به سرمایه ایشان و بالطبع شرکت افزوده می شود این وقت است که لفظ مطالبات حال شده استفاده می شود. معایب این روش آن است که زمان بر است و تا سهامداران در افزایش سرمایه شرکت کنند و مبلغ به حساب سرمایه وارد شود مدتی طول خواهد کشید. همچنین تعدادی زیادی از سهامداران مایل به پرداخت مبلغ حق تقدم نیستند. مزایای این روش ورود نقدینگی جدید و کمک به سودآوری بلندمدت شرکت است.

قیمت سهم و ارزش دارایی پس از افزایش سرمایه چه تغییری می کند؟

محاسبه قیمت تئوریک، پس از افزایش سرمایه در هر یک از روش ها قدری متفاوت است. ولی درنهایت، فارغ از نوع افزایش سرمایه، قیمت کاهش می یابد؛ زیرا تعداد سهام افزایش یافته و قیمت به تعداد زیادتری سهام تقسیم می شود. همچنین ارزش دارایی افراد بعد از افزایش سرمایه تغییری نمی کند زیرا به همان میزان (درصد افزایش سرمایه) بر تعداد سهام سرمایه گذاران قبلی اضافه می شود.

بهترین نوع افزایش سرمایه کدام می باشد؟

هر یک از روش های ذکرشده، در شرایط مختلف پاسخگوی نیازهای شرکت است؛ بنابراین نمی توان گفت بهترین روش کدام است. در نگاه کلی افزایش سرمایه از محل آورده مطلوب ترین روش است زیرا باعث ورود نقدینگی جدید به شرکت می شود؛ اما این روش برای همه شرکت ها قابل اجرا نیست. در مورد شرکت های زیان ده نیز روش تجدید ارزیابی دارایی ها بدون آنکه نیازی به نقدینگی جدید باشد، ساختار شرکت را سامان می دهد و از این حیث می تواند مطلوب باشد.

افزایش سرمایه خوب است یا بد

در نتیجه افزایش سرمایه خوب است یا بد

تورم، شوک های ارزی، روند صعودی قیمت ها و نیز بالا بودن نرخ سود بانکی، مهم ترین دلایل افزایش سرمایه شرکت ها محسوب می شود. به طورکلی تصمیم به افزایش سرمایه، اقدامی مطلوب در راستای تأمین منافع آتی سهامداران است؛ زیرا به بهبود وضعیت یا رشد تولید و سودآوری شرکت می انجامد. همان طور که در روش های مختلف اشاره شد، افزایش سرمایه به لحاظ ظاهری، دارایی سهامدار را تغییر نمی دهد و صرفاً باعث شکستن و کاهش قیمت می شود. اما افزایش سرمایه به جز اثرات بنیادی، اثرات روانی نیز بر قیمت تابلو خواهد داشت. با انتشار خبر افزایش سرمایه، اقبال به سهم افزایش می یابد و تا زمان ثبت افزایش سرمایه، شرکت می تواند موردتوجه سهامداران قرار گیرد و بازدهی قیمتی نصیب آنان کند. این اتفاق، تأییدی بر درست بودن رفتار سهامداران نیست و می تواند صرفاً یک رفتار هیجانی باشد. همچنین افزایش سرمایه به تنهایی نمی تواند ملاکی برای ارزنده بودن سهام یک شرکت باشد. عاملی که در افزایش سرمایه ها باعث مثبت شدن یک سهم می شود، انتظار مثبت و اطمینان سهامداران نسبت به محقق شدن عملیات اجرایی مدنظر شرکت است. بنابراین سهامداران باید به شرایط کلی شرکت، منطق افزایش سرمایه و درصد آن توجه کنند.

ادامه مطلب
ترفندهای خرید و فروش سهام
۱۵ ترفند خرید سهام و فروش آن در بازار بورس ایران

یک سهامدار، همیشه به دنبال روش هایی است که او را به سود بیشتر برساند. همچنین تلاش می کند تا ضرر کمتری را متحمل شود. دستیابی به معاملات سود ده، علاوه بر دانش و تجربه نیازمند مهارت هایی است که بسیاری از فعالان بازار، در طول زمان پس از شکست های پی درپی، آن را کسب می کنند. در مقاله پیش رو، قصد داریم برخی مهارت ها و ترفند خرید سهام و فروش آن مورد نیاز را به شما معرفی کنیم. گرچه رسیدن به موفقیت، راه مشخص و مستقیمی ندارد ولی این مهارت ها می تواند به شما کمک کند تا مسیر موفقیتتان هموارتر شود و راحت تر با تهدیدها مواجه شوید و آن ها را به فرصت تبدیل کنید.

مهم ترین ترفند خرید سهام و فروش آن

۱- آگاهی از خودتان و شرایط موجود

مهم ترین نکته ای که در معامله گری باید به آن توجه داشته باشید خودشناسی است. وقتی شما میزان ریسک پذیری خود و آستانه تحمل خود در هیجانات به خوبی بشناسید در فراز و نشیب های بازار کمتر دچار آسیب می شوید. خودشناسی در چند بخش میزان ریسک پذیری، میزان سرمایه موجود و بازه ی زمانی سرمایه گذاری، تقسیم بندی می شود. شما با شناخت روحیات و شرایط خود می توانید استراتژی مناسبی جهت معامله انتخاب کنید و موفق شوید.

ترفندهای خرید و فروش سهام

۲- نقد شوندگی

یکی از نکات برجسته در انتخاب سهم، میزان نقد شوندگی آن است. سرمایه شما باید در بازار گردش کند تا باعث سودآوری شود. نقد شوندگی سهام، به معنی سهولت در ترفندهای خرید و فروش سهام است؛ یعنی زمانی که شما سهام یک شرکت را خریداری می کنید؛ چقدر احتمال دارد به راحتی بتوانید آن را بفروشید.

ترفندهای خرید و فروش سهام

۳- سبد سهام متنوع

برای داشتن یک سبد سهام خوب، باید آن ها را متفاوت بچینید تا ریسک آن ها توزیع شود. به عبارت بهتر، سبد موجود باید ترکیبی از دارایی با ریسک های مختلف باشد تا زمانی که بازار دچار ریزش شد، کمتر آسیب ببینید. برای چیدن سبد شما می توانید، از صنایع مختلف سهم انتخاب کنید. این روش به مدیریت بهتر سرمایه شما کمک شایانی خواهد نمود.

ترفندهای خرید و فروش سهام۴- فقط سهم کوتاه مدتی نخرید!

وقتی شما فقط سهام زودبازده خریداری می کنید، با شوک های بازار، سرمایه شما متزلزل می شود. به طوری که در یک لحظه سود گزافی می برید و ب در یک لحظه ضرر مالی بالایی را تجربه می کنید؛ بنابراین بهتر است سبد شما ترکیبی از سهم های کوتاه مدتی، میان مدتی و بلندمدتی باشد.

ترفند خرید سهام

۵- استراتژی دقیق و مختص خود داشته باشید

وقتی شناخت خوبی از شرایط و روحیات خودتان پیدا کردید، بهتر است استراتژی خاصی و مناسب خود را برگزینید. تغییر مدام استراتژی و از این شاخه به آن شاخه پریدن، سرمایه شما را دچار تزلزل می کند. بهتر است بدانیم، هر استراتژی برای شخص خاصی کار می کند و شاید روش یک فرد برای شما جواب ندهد. تغییر مدام روش، روی حالات روانی و هیجان های شما نیز اثر می گذارد و منجر به اشتباهات معاملاتی می شود.

ترفند خرید سهام

۶- نظرات قالب بازار را بدانید

در هر برهه از زمان، صنعت یا سهم خاصی می تواند موردتوجه فعالان بازار باشد. بهتر است با افراد حرفه ای گفت وگو کنید و بدانید بازار به کدام صنعت توجه نشان می دهد. اینکه بدانیم سهامداران نقدینگی خود را در چه گروه هایی وارد می کنند، در جهت گیری و انتخاب سهم، به ما کمک می کند.

ترفندهای خرید و فروش سهام

۷- صف نشینی الزاماً خوب نیست!

بهتر است جزو افرادی نباشید که در صف خریدوفروش هستند. یکی از مهم ترین ترفندهای خرید و فروش سهام این است که صف برایتان وجود نداشته باشد. افرادی که در صف هستند؛ به قولی پیروان بازار هستند. رفتار گله ای الزاماً روش درستی برای معاملات نیست. معاملات در صف تنها در برخی موارد می تواند توصیه شود و در غالب موارد رفتاری هیجانی است.

ترفندهای خرید و فروش سهام

۸- پلکانی خرید و فروش کنید.

اصولاً خرید پلکانی سهام یعنی خرید در روند منفی و این گونه خریدن، زمانی است که ما دقیقاً نمی دانیم کف یا سقف سهم در چه قیمتی قرار دارد. خرید پلکانی که مهمترین ترفند خرید سهاماست و در مواردی که سهم افت قیمتی پیدا می کند، می تواند ترفند جذابی باشد. کسانی که نقدینگی بیشتری دارند می توانند در هر پله تعداد بیشتری سهم بخرند و آن ها که نقدینگی کمتری دارند می توانند در هر پله تعداد کمتری سهم خریداری نمایند. نکته مهم این است که در روند منفی اگر کسی بتواند در پله های آخر تعداد بیشتری نسبت به پله های اول خریداری نماید، باارزش تر خواهد بود. نکته ی دیگر آن است که با خرید پله ای به یک باره سرمایه زیادی را درگیر سهام خاص نمی کنیم و منطقی تر و آرام تر معامله می کنیم. همچنین می توانید سهام خود را پلکانی بفروشید. در این حالت نیز از هیجانات بی مورد جلوگیری می شود و می توانید بخشی از سهام که در قیمت پایین تری خریدید را زودتر بفروشید و مابقی را نیز پله ای به فروش برسانید. وقتی از اوج قیمت سهمی اطمینان نداریم می توانیم به فروش پلکانی متوسل شویم.

ا بررسی اوج فرودهای سهم، معامله گر می تواند بخشی از سهام خود را در روزهای مثبت و محدوده اوج بفروش برساند و مابقی سهام خود را برای فروش در ساعات آینده یا روزهای آینده به صورت پلکانی، نگه دارد و این را می تواند در فرصت های بعد تکرار کند تا همه سهام خود را به فروش برساند. فروش پلکانی این حسن را دارد که اگر سهمی پس از چند پله فروش، افت قیمتی مناسبی داشت در صورت تمایل حتی می توان نسبت به خرید مجدد آن اقدام نمود. بسیاری از معامله گران بازار بورس، با استفاده از این ترفند سود خوبی به دست آورده اند. شما نیز می توانید این کار را انجام دهید. خرید پلکانی فقط برای سهم های بنیادی توصیه می شود. ممکن است قیمت یک سهم به طور هیجانی رشد کرده باشد و یک روند نزولی بسیار طولانی در پیشرو داشته باشد. در خرید و فروش پلکانی محدوده های حمایت و مقاومت را در نظر بگیرید.

ترفندهای خرید و فروش سهام

۹- متکی به یک دیدگاه و سهم های خاص نباشید

یک معامله گر، باید راجع به صنایع اطلاعات کلی داشته باشد و محدود به چند سهم و صنعت نباشد. همچنین باید به طور مرتب و مداوم از دیدگاه های کارشناسی روز تحلیل گران بنیادی و تکنیکی بازار آگاهی پیدا کند. به یک دیدگاه اکتفا نکند و مرتب اطلاعات خود را بروز کند. کل نگری باعث می شود بتوانید فرصت های خوب بازار را شکار کنید و از سوددهی سهم های خوب جا نمانید.

ترفند خرید سهام

۱۰- حرکت مطابق روند

روش منطقی برای معامله آن است که مطابق با شرایط بازار حرکت کنیم و از فرصت هایی که بازار در اختیار ما قرار می دهد استفاده کنیم. حرکت در خلاف جهت بازار، معاملات شمارا با ریسک بالا و احتمالاً ضرر همراه می کند. پس بهتر است مطابق با روند بازار پیش برویم و سهم های هم سو با رشد بازار را خریداری کنیم.

ترفند خرید سهام

۱۱- محاسبات دقیق کارمزد کارگزاری

اگر کسی بخواهد معاملات کوتاه مدت انجام دهد باید حتماً محاسبه گر دقیقی داشته باشد و از میزان کارمزد در ترفندهای خرید و فروش سهام آگاه باشد. هرچه حجم معاملات افزایش یابد، میزان کارمزد نیز افزایش می یابد. امروزه در اکثر سیستم های معاملات آنلاین یک محاسبه گر خودکار وجود دارد که کارمزد کارگزار را محاسبه می کند. در کل همه معامله گران بایستی این مبالغ را در محاسباتشان لحاظ کنند چون جزئی از هزینه های کار محسوب می شود.

ترفندهای خرید و فروش سهام

۱۲- هماهنگی با شرایط

یک معامله گر حرفه ای، خود را با شرایط بازار وفق می دهد. این شخص، وقتی بازار، نشانه هایی از خروج سهامداری دارد، سهم های پرریسک و کوتاه مدتی خود را نقد می کند و سبد خود را با سهم های کم ریسک تر تعدیل می کند. همچنین وقتی بازار در روند صعودی پیش می رود، بخشی از سبد خود را به سهم های تهاجمی و پرریسک تر اختصاص می دهد تا از رشد بازار بهره بیشتری ببرد. در این مهارت، دانش مدیریت ریسک اهمیت زیادی دارد. معامله گر ماهر می داند، ذات بازار با نوسان همراه است و همیشه شرایط یکسان نیست بنابراین سبد خود را با توجه به شرایط می چیند.

ترفندهای خرید و فروش سهام

۱۳- افزایش قدرت رصد بازار

یک معامله گر موفق، می تواند بازار را به خوبی رصد کند و فرصت ها را در زمان مناسب آن شکار کند. معمولاً، معامله گران فهرستی از سهم های موردنظر خود را تهیه کرده و به صورت پیش نویس نگه می دارند تا در زمان مناسب خریداری نمایند. هرچه شخص بازار را دقیق تر رصد کند، قدرت او در تابلو خوانی بیشتر خواهد شد. پیش نویسی که معامله گران تهیه می کنند می تواند شامل موارد زیر باشد:

  • کاندید خرید روز: سهامی که برای خرید در اولین فرصت و یا فردای معاملاتی موردنظر است تا اگر اوضاع مساعد بود برای خرید آن ها اقدام نمایید در این لیست جای دهید.
  • کاندید خرید کلی: سهامی که موردنظر شماست تا در آینده در صورت شرایط مساعد، خریداری نمایید در این لیست قرار دهید.
  • کاندید صنعت: از هر صنعت یک یا چند سهم برتر را در این لیست جای دهید تا در ساعات معاملاتی هر بار با یک نگاه با این لیست تا هم از وضعیت لحظه ای آن صنعت و سهم ها در تابلو مطلع شوید و یا اگر سهمی از این لیست، شرایط موردنظر شما برای خرید یا فروش را پیدا کرد بتوانید به سرعت اقدام نمایید.

این لیست مدام باید بازنگری و اصلاح شود. امروزه در نرم افزارهای معاملاتی امکان ایجاد این لیست امکان پذیر است.

ترفند خرید سهام

۱۴- یافتن پاسخ برای هر ابهامی

یک معامله گر ماهر باید پاسخ ابهامات خود را بیابد! او نباید از علل افت وخیز بازار بی اطلاع باشد و ریزش و خیزش قیمت سهم ها برایش مبهم باشد. تجربیات قبلی در این موارد بسیار مفید است. داشتن آگاهی و مطالعه به سهامداران کمک می کند در شوک های بازار دچار هیجان کاذب نشوند و در صف ترفندهای خرید و فروش سهام نروند. گاهی باید از منفی ها استقبال کنید. در بورس منفی است که فرصت های خرید عالی به دست می آید. اگر یک معامله حرفه ای باشیم از افت بورس به اندازه صعود آن استقبال خواهیم کرد.

ترفند خرید سهام

۱۵- شناسایی نقش خود در بازار

هر معامله گری باید بداند نقشش در بازار چیست؟ برخی رهبر هستند و بقیه سهامداران را با خود همراه می کنند. برخی دیگر پیرو هستند و پشت سر حقوقی های بزرگ حرکت کرده و رفتار معاملاتی آنان را تعقیب می کنند. بازیگرانی که نقش رهبر دارند می توانند روند بازار را به صورت واقعی یا کاذب شکل دهند ولی معامله گرانی که نقش پیرو دارند اصولاً دنباله رو روندهای ایجادشده هستند. اگر قدرت تشخیص این مورد را نداشته باشید، نظم معاملاتی شما به هم می ریزد و نمی توانید به درستی تصمیم بگیرید و معاملات موفقی داشته باشید.

ترفند خرید سهام

ادامه مطلب
ﻧﺤﻮه ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ NAV ﺷﺮﻛﺖﻫﺎى ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬارى
نحوه محاسبه NAV شرکت های سرمایه گذاری

ارزش ﺧﺎﻟﺺ داراییﻫﺎ ﻳــﺎ NAV ﻣﻄﺎﺑﻖ ﺗﻌﺮﻳـﻒ ﻋﺒﺎرت است از ﺧﺎﻟﺺ ارزش داراﻳﻰﻫاى ﻳﻚ ﺷﺮﻛﺖ و ﺑﻪ ﻋﺒﺎرت دﻳﮕﺮ، ارزش ﻛﻞ داراﻳﻰﻫﺎى ﺷﺮﻛﺖ ﭘﺲ از ﻛﺴﺮ ﺑﺪﻫﻰﻫﺎ ﻣﻰﺑﺎﺷﺪ. ﺑﺪﻳﻦ ﺗﺮﺗﻴﺐ ﺑﻪ ﻣﻨﻈـﻮر ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ دﻗﻴـﻖ ﺧﺎﻟﺺ ارزش داراﻳﻰﻫـﺎ در ﺷﺮﻛﺖﻫﺎى سرمایه گذاری ﻻزم اﺳﺖ ﻛﻪ ارزش روز ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﮔﺬارىﻫﺎى اﻧﺠﺎم شده ﺗﻮﺳـﻂ اﻳـﻦ شرﻛﺖﻫﺎ ﻛﺸﻒ ﺷﻮد. ﺑﻨـﺎﺑﺮاﻳﻦ ﻓﺮﻣﻮل ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ NAV (ﺧـﺎﻟﺺ ارزش داراﻳﻰﻫﺎى ﻳـﻚ ﺷﺮﻛﺖ) ﺑﻪ ﺻﻮرت زﻳﺮ ﺑﻪ دﺳﺖ ﻣﻰآﻳﺪ:

ﺧﺎﻟﺺ ارزش داراﻳﻰﻫﺎ = (NAV) ﻣﺎزاد ارزش ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬارىﻫﺎ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺑﻬﺎى ﺗﻤﺎم ﺷﺪه + ﺣﻘﻮق ﺻﺎﺣﺒﺎن ﺳﻬﺎم/ ﺗﻌﺪاد ﺳﻬﺎم ﺷﺮﻛﺖ

در محاسبه NAV، رﻳــﺰ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﮔﺬاری های ﺑﻮرسی و ﺧﺎرج از بورس شرکت های ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﮔﺬارى از آﺧﺮﻳﻦ ﺻﻮرت وﺿﻌﻴﺖ پرتفوی ﻣﻨﺘﺸﺮﺷﺪه ﺷﺮﻛت ها در ﺳﺎﻣﺎﻧﻪ ﻧﺎﺷﺮان ﺑﻮرﺳﻰ اﺳﺘﺨﺮاج ﮔﺮدﻳـﺪه است، ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﺑــﺮاى استخراج ﺣﻘــﻮق ﺻـﺎﺣﺒﺎن ﺳﻬﺎم از آﺧﺮﻳﻦ ﺻﻮرت های ﻣـﺎﻟﻰ ﻣﻴﺎن دوره اى ﻣﻨﺘﺸﺮ ﺷﺪه ﺷﺮﻛت ها استفاده می شود. ﮔـﺎﻫﻰ ﻣﻤﻜﻦ اﺳـﺖ ﺗـﺎرﻳﺦ آﺧﺮﻳﻦ ﺗﺮازﻧﺎﻣﻪ ﻣﻨﺘﺸﺮﺷﺪه ﺑـﺎ آﺧـﺮﻳﻦ وﺿـﻌﻴﺖ ﭘﺮﺗﻔـﻮى ﻳﻜﺴـﺎن ﻧﺒﺎﺷــﺪ، در اﻳــﻦ ﺣﺎﻟﺖ ﺳﻮدﻫﺎى ﺗﻘﺴﻴﻢ ﺷﺪه ﻣﺎ ﺑـﻴﻦ اﻳﻦ دو ﺗﺎرﻳﺦ از ﺳﻮى ﺷﺮﻛت ها ﺑﺎﻋﺚ ﻛﺎﺳﺘﻪ ﺷﺪن ﻗﻴﻤﺖ ﺳﻬﺎﻣﺸﺎن ﮔﺮدﻳﺪه اﺳـﺖ در ﺣﺎلی که ﺑـﻪ ﺳﺮﻓﺼﻞ ﺳـﻮد اﻧﺒاشته در ﺗﺮازﻧﺎﻣﻪ اﺿﺎﻓﻪ ﻧﮕﺮدﻳﺪه اﺳﺖ، ﻟــﺬا در ﻣﺤﺎﺳﺒﺎت ذﻳـﻞ ﺳﻮدﻫﺎى ﺗﻘﺴﻴﻤﻰ ﻣﺤﻘﻖ ﺷﺪه ﻧﻴﺰ ﺑﻪ ﻣﺤﺎﺳﺒﺎت اﺿﺎﻓﻪ ﮔﺮدﻳﺪه اﺳﺖ.

ﻧﺤﻮه ﻛﺎرﺑﺮد NAV در ﺑﻮرس اوراق ﺑﻬﺎدار

ﺟﻬﺖ ارزﻳـﺎﺑﻰ واﻗﻌــﻰ ﺑــﻮدن ارزش گذاری ﺳــﻬﺎم ﺷــﺮﻛت های ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﮔـﺬارى، از ﻧﺴـﺒﺖ ﻗﻴﻤـﺖ ﺑـﻪ ﺧـﺎﻟﺺ ارزش داراﻳـﻰﻫـﺎ P/NAV اﺳﺘﻔﺎده ﻣـﻰﺷـﻮد. اﻳـﻦ ﺷـﺎﺧﺺ از دﻳـﺪﮔﺎه ﻋﻠﻤـﻰ از اﻋﺘﺒﺎر ﺑﺎﻻﺗﺮى در ﻣﻘﺎﻳﺴـﻪ ﺑـﺎ ﻧﺴـﺒﺖ P/E ﺑﺮﺧـﻮردار اﺳـﺖ. زﻳـﺮا ﭼﻨـﻴﻦ ﻣــﻰﺗـﻮان اﺳـﺘﺪﻻل ﻛــﺮد ﻛــﻪ NAV ﺗــﺎﺑﻌﻰ اﺳــﺖ از ﻣﺘﻐﻴــﺮ ﭘﺮﺗﻔــﻮى ﻛــﻪ دﺳــﺘﻴﺎﺑﻰ ﺑــﻪ آن ﺑﺮاﺳــﺎس ارزﺷــﮕﺬارى ﺑر ﺳﻬﺎم ﺷﺮﻛت ها و ﺻﻨﺎﻳﻊ داراى ﻣﺰﻳت های ﻧﺴﺒﻰ ﻛــﻪ ﺑــﺎ رﻳﺴﻚ ﻛﻤﺘﺮى ﻫﻤـﺮاه ﻫﺴـﺘﻨﺪ، ﺻـﻮرت ﻣـﻰﭘـﺬﻳﺮد. در ﻫﻤـﻴﻦ راﺳﺘﺎ در ﺻـﻮرﺗﻰ ﻛـﻪ ﻧﺴـﺒﺖ P/NAV ﻳـﻚ واﺣـﺪ ﺑﺎﺷﺪ، ﻣـﻰﺗﻮان اﺳﺘﻨﺘﺎج ﻛﺮد ﻛـﻪ ﻗﻴﻤـﺖ ﺟـﺎرى ﺳـﻬﻢ ﻣﻨﻄﺒـﻖ ﺑـﺎ ﺧـﺎﻟﺺ ارزش داراﻳﻰﻫﺎى ﺷـﺮﻛﺖ دارﻧـﺪه در ﺣـﺎل داد و ﺳـﺘﺪ اﺳـﺖ. ﻣﻴـﺎﻧﮕﻴﻦ اﻳــﻦ ﻧﺴــﺒﺖ در ﺑــﻴﻦ ﺷــﺮﻛت های ﺳــﺮﻣﺎﻳﻪ ﮔــﺬارى ﺑــﺎزار ﺑــﻮرس اوراق ﺑﻬﺎدار ﻛﺸﻮر ٧,٠ واﺣﺪ اﺳﺖ.

ﻧﻜﺎت داراى اﻫﻤﻴﺖ

در ﺻــﻮرﺗﻰ ﻛــﻪ ﺷــﺮﻛﺖ ﺳــﺮﻣﺎﻳﻪ ﮔــﺬارى داراى ﺳــﻮد ﺗﻜــﺮار ﭘﺬﻳﺮ ﺑﺎﺷـﺪ و اﻛﺜـﺮ اﻳـﻦ ﺳـﻮد از ﻣﺤـﻞ ﺳـﻮد ﺣﺎﺻـﻞ از ﺳـﺮﻣﺎﻳﻪ ﮔﺬارى ﺑﺎﺷـﺪ اﻳـﻦ ﺷـﺮﻛﺖﻫـﺎ ﺑـﺎ داﺷـﺘﻦ ﺣـﺪاﻗﻞ ﻧﺴـﺒﺖ P/E ﻣﻌـﺎدل ﻧـﺮخ ﺳـﻮد ﺑـﺎﻧﻜﻰ ﻳﻌﻨـﻰ ﻣﺤـﺪوده P/E ﺑـﻴﻦ ۵,۴ ﺗـﺎ ۵ ﻣــﻰﺗﻮاﻧﻨــﺪ در ﻣﺤــﺪوده NAV ﺧــﻮد و ﺣﺘــﻰ ﺑــﺎﻻﺗﺮ ﻧﻴــﺰ ﻣﻌﺎﻣﻠـﻪ ﺷــﻮﻧﺪ. ﻧﻤﻮﻧــﻪ اﻳــﻦ ﺳــﻬﺎم را می توانیم در ﺟــﺪول زﻳــﺮ در ﻧﻤﺎدﻫـﺎى وﻏـﺪﻳﺮ، ﭘﺎرﺳـﺎن، و اﻣﻴـﺪ و وﺗﻮﺳـﻢ را ﺷـﺎﻫﺪ ﺑﺎﺷـﻴﻢ. ﻟﺬا داﺷـــﺘﻦ P/NAV ﻣﺤـــﺪوده ١ و ﺑـــﺎﻻﺗﺮ ﺑـــﻪ ﻣﻌﻨـــﻰ ﻋـــﺪم ارزﻧﺪﮔﻰ اﻳﻦ ﺳﻬﺎم ﻧﻤﻰ ﺑﺎﺷﺪ.

  • ﺑﺴﻴﺎرى از ﺷﺮﻛﺖﻫﺎى ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﮔــﺬارى ﺑﺨﺸﻰ از ﺳــﺮﻣﺎﻳﻪ ﺧــﻮد را در ﻗﺴــﻤﺖ اﻣــﻼک و ﺳــﺎﺧﺘﻤﺎن ﺳــﺮﻣﺎﻳﻪ ﮔــﺬارى ﻧﻤــﻮده اﻧــﺪ ﻛــﻪ ﺑــﺮآورد ارزش روز ﻫــﺮ ﻛــﺪام از اﻳــﻦ اﻣــﻼک و ﻟﺤــﺎظ ﻧﻤـــﻮدن آن در ﻣﺤﺎﺳـــﺒﻪ NAV ﻗﻄﻌـــﺎ ﺑـــﺮآورد ﺟﺪﻳـــﺪى از NAV را ﺑــﺮاى ﺷــﺮﻛﺖ ﺑــﻪ ﻫﻤــﺮاه ﺧﻮاﻫــﺪ داﺷــﺖ ﻛــﻪ در ﺳـﻄﺤﻰ ﺑــﺎﻻﺗﺮ از NAV ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ ﺷﺪه ﺟﺪول ﺑــﺎﻻ ﺧﻮاﻫﺪ ﺑــﻮد .اﻳــﻦ ﻧﻜﺘﻪ داراى اﻫﻤﻴﺖ ﺣﺘﻤﺎ ﺑﺎﻳﺪ در ﺗﺼﻤﻴﻢ ﮔﻴﺮى ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﮔﺬاران ﻟﺤﺎظ ﺷــﻮد . ﺷﺮﻛﺖﻫﺎى ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﮔﺬارى ﺳﭙﻪ، ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﮔﺬارى ﺻﻨﻌﺖ ﺑﻴﻤـﻪ، ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﮔﺬارى ﻛﺎرﻛﻨـﺎن ﺑﺎﻧﻚﻫﺎ از ﺟﻤﻠﻪ ﺷﺮﻛﺖﻫﺎى ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛـﻪ ﺑـﺎ ﻓﺮوش ﻫﺮ ﻛﺪام از داراﻳﻰﻫﺎ ﺧــﻮد ﺳﻮد ﻗﺎﺑــﻞ ﺗﻮﺟــﻪاى را میﺘﻮاﻧﻨﺪ ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﻰ ﻛﻨﻨﺪ.
  • ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ ﺑﺮﺧـﻰ ﺷﺮﻛﺖﻫـﺎى ﺳـﺮﻣﺎﻳﻪ ﮔـﺬارى در ﻧﺴـﺒﺖ P/NAV ﺑﺴﻴﺎر ﻧﺎزل و ﭘﺎﻳﻴﻦ ﻣﻌﺎﻣﻠـﻪ ﺷﻮﻧﺪ اﻣـﺎ اﻳـﻦ ﻧﻜﺘـﻪ ﺑـﻪ ﺗﻨﻬﺎﻳﻰ نمی تواند ﺑﻪ ﻣﻌﻨﻰ ارزﻧﺪه ﺑـﻮدن ﺳـﻬﺎم ﺑﺎﺷﺪ ﭼـﺮا ﻛـﻪ اﮔـﺮ ﺷﺮﻛﺖ ﻫﻤﺘـﺮاز ﺑـﺎ NAV ﻗـﺎدر ﺑـﻪ ﺳﻮد ﺳﺎزى و ﺳﻮد آورى نباشد داشتن تنها NAV بالا نمی تواند مبنای تصمیم گیری برای سرمایه گذار باشد، چرا که علت بالا بودن NAV سهام می تواند رشد حباب گونه زیرمجموعه های شرکت باشد که هرگونه تزلزل در سهام زیرمجموعه و عدم سودآوری در آن ها می تواند در کمترین زمان ممکن باعث افت NAV شرکت سرمایه گذاری شود. در جدول زیر ازجمله شرکت هایی با P/NAV محدوده ۶۵% و پایینتر که دارای توان سودسازی سالم و مناسبی هستند می توان به صندوق واتی اشاره نمود:

محاسبه NAV

به طور کلی دارایی شرکت ها در دو دسته بورسی و غیربورسی جای میگیرد، تحلیل گران باید در نظر داشته باشند که محاسبه خالص ارزش روز دارایی های یک شرکت بسیار فراتر از تنها قرار دادن قیمت های تابلو در محاسبات است. شما باید درک صحیحی از قیمت تابلوها داشته باشید، ممکن است قیمت تابلو ها ارزش منصفانه نباشد و شما باید به ارزش منصفانه توجه داشته باشید، گرچه ما فرضمان بر این است که قیمت تابلو ارزش منصفانه را منتقل می کند. ضمنا تخمین ارزش خالص دارایی های یک شرکت ممکن است بستگی زیادی به شرکت های غیربورسی داشته باشد که برای تخمین ارزش این شرکت ها با توجه به این که مورد معامله قرار نمی گیرد، نیازمند تخصص و دانش ارزشگذاری یا به بیان دقیق تر ارزشیابی است.

منبع: فرم سرمایه

ادامه مطلب
چگونگی محاسبه ضریب بتا
آموزش گام به گام محاسبه ضریب بتا (β)

سرمایه ­گذاری در بازار سرمایه، همواره برای سرمایه­ گذران، بازده توام با ریسکی را به همراه داشته که شناسایی این ریسک و توازن آن با بازدهی مورد نظر از مهمترین دغدغه ­های فعالان بازار سرمایه است و ضریب بتا از آن جهت در انجام معاملات بورسی دارای اهمیت گردیده که ریسک و بازده یک سهم خاص یا سبدی از سهام را در جریان حرکت کلی بازار مورد ارزیابی قرار می­ دهد. محاسبه ضریب بتا امکان ارزیابی تاثیرات تغییرات بازار بر روی سهام یک شرکت یا سبدی از سهام شرکت های مختلف را به سرمایه گذار خواهد داد.

ساده­ ترین مفهومی که می­ توان برای ضریب بتا ارائه کرد این است که؛ حاکی از میزان ریسکی است که یک سرمایه گذار با خرید سهام، نسبت به کل بازار متحمل می شود. برای درک بهتر مفهوم ضریب بتا شاید لازم باشد ابتدا تعریف کلی از ریسک سیستماتیک داشته باشیم؛ ریسک سیستماتیک، ریسکی است که در اثر عواملی همچون تحولات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی مانند تغییر نرخ ارز، چرخه تجاری سیاست پولی و مالی دولت ایجاد می­ گردد و به طور هم زمان بر قیمت کل اوراق بهادار موجود در بازار مالی تاثیر دارد. ریسک سیستماتیک یا غیر قابل اجتناب، تنها مخصوص به یک یا چند شرکت نیست بلکه به کل بازار مربوط می­شود و در اثر عوامل کلی بازار به وجود می ­آید. با تعریف کلی که از ریسک سیستماتیک ارائه گردید می­ توان گفت، ضریب بتا به عنوان شاخصی از ریسک سیستماتیک یک سهم یا مجموعه­ای از سهام نسبت به ریسک بازار محسوب می­ گردد.

نحوه محاسبه ضریب بتا

در تفسیر ضریب بتای محاسبه شده برای یک سهم یا سبدی از مجموع سهام مختلف و یا شاخص یک صنعت مواردی به شرح زیر قابل ذکر است:

  • سهامی که ضریب بتای آن برابر با یک باشد، افزایش یا کاهش قیمت آن دقیقا مطابق با حرکت بازار خواهد بود. در این حالت نوسانات بازدهی سهم منطبق با بازدهی بازار است.
  • سهمی که دارای ضریب بتای بزرگتر از یک باشد، به اصطلاح سهم تهاجمی نامیده می­ شود و افزایش یا کاهش قیمت سهم، بیشتر از افزایش یا کاهش کل بازار است. از اینرو نوسانات بازدهی سهم از نوسانات بازار، بیشتر و ریسک بیشتری را به همراه خواهد داشت.
  • اگر ضریب بتا سهم کوچکتر از یک و بزرگتر از صفر باشد، به اصطلاح این سهم را تدافعی می نامند و افزایش یا کاهش قیمت سهم کوچکتر از روند کلی بازار خواهد بود. لذا نوساناتی کمتر از نوسانات بازار را تجربه می­ کند و به آن ها دارایی کم ریسک گفته می شود.
  • سهامی که ضریب بتای آن مساوی صفر باشد، نشان می­دهد حرکت قیمت سهم هیچ هم بستگی با حرکت بازار و کلیت بازار ندارد و با نوسانات بازار تغییر نمی کند.
  • سهم با ضریب بتای کوچکتر از صفر، نشان می­ دهد حرکت قیمت سهم خلاف جهت روند کلی بازار است. به بیان دیگر اگر سهمی بتای منفی داشته باشد، رفتار آن سهم درست عکس رفتار بازار خواهد بود.

براساس آنچه که بیان شد، سهم هایی که ضریب بتای بزرگتر دارند، ریسک بیشتر و بلطبع پتانسیل بالاتر برای بازدهی خواهند داشت. به عنوان مثال اگر ضریب بتای سهمی دو باشد، نوسانات قیمت سهم دو برابر شاخص بازار خواهد بود؛ یعنی هنگامی که شاخص کل بازار با رشد ۱۰ درصدی همراه است، قیمت این سهم ۲۰ درصد افزایش را تجربه خواهد نمود و برعکس زمانی که بازار ۱۰ درصد سقوط می کند، قیمت این سهم ۲۰ درصد کاهش خواهد داشت. همانطور که قبلا نیز اشاره گردید، ضریب بتا (β) نشانگر نوسان قیمتی دارایی یا سهام، در مقایسه با نوسان کل بازار است، لذا از لحاظ محاسباتی، ضریب بتا شیب معادله­ی رگرسیون خطی بازده دارایی نسبت به بازده بازار است.

چگونگی محاسبه ضریب بتا

بنابراین برای محاسبه عددی ضریب بتا باید کوواریانس بین بازدهی دارایی و بازدهی بازار را بر واریانس بازار تقسیم نماییم. لازم به ذکر است برای محاسبه بتای یک سبد از دارایی های سهام یا صندوق سرمایه گذاری، بایستی بتای هر یک از سهام موجود در سبد یا صندوق را به صورت مجزا به دست آورد، سپس میانگین موزون بتای آن ها را محاسبه نمود؛ عدد بدست آمده معادل بتای آن سبد از دارایی ها یا صندوق سرمایه گذاری خواهد بود.

  • نخستین مرحله در محاسبه ضریب بتا، استخراج داده­ ها است: در این مرحله باید ابتدا داده­های مربوط به قیمت سهم مورد نظر و مقدار شاخص کل را برای یک بازه­ی زمانی با استفاده از نرم افزار و یا سایت بورس اوراق بهادار تهران tse.ir استخراج نماییم.

مرحله اول محاسبه ضریب بتا

  • سپس باید اطلاعات استخراج شده را به یک شیت از اکسل، در سه ستون به ترتیب شامل تاریخ، قیمت پایانی سهم و مقدار شاخص کل انتقال دهیم.
  • مرحله دوم محاسبه بازدهی سهام و بازدهی شاخص کل است: برای محاسبه بازدهی سهام مورد نظر و بازدهی شاخص از فرمول زیر استفاده می گردد.

چگونگی محاسبه ضریب بتا

  •  rt  بازدهی سهام یا شاخص ، pt  قیمت سهام یا مقدار شاخص در هر روز  ، Pt-1  قیمت سهام یا مقدار شاخص در یک روز قبل

چگونگی محاسبه ضریب بتا

مرحله دوم محاسبه ضریب بتا

  • مرحله سوم محاسبه ضریب بتا با استفاده از فرمول است: محاسبه این ضریب با داشتن بازدهی روزانه سهام و شاخص کل، به راحتی قابل انجام است.  در این مرحله کافی است فرمول محاسباتی ضریب بتا که قبلا نیز بدان اشاره شد؛ به صورتی که در شکل زیر نشان داده شده و با توجه به بازه زمانی که برای داده­ ها در نظر گرفته شده، در یک سلول از شیت اکسل وارد گردد.

ضریب بتا

چگونگی محاسبه ضریب بتا

  • با وارد کردن این فرمول در اکسل و با استفاده از بازده سهم مورد نظر و شاخص کل در بازه زمانی مورد نظر می توان ضریب بتا را محاسبه کرد که در اینجا ضریب بتا برابر با ۱ گردید که حاکی از آن است که نوسانات سهم مورد نظر ما منطبق با بازدهی بازار است و افزایش یا کاهش قیمت آن دقیقا مطابق با حرکت بازار خواهد بود.

چگونگی محاسبه ضریب بتا

ادامه مطلب
پیمان آتی (فوروارد) چیست؟
پیمان آتی (فوروارد) چیست؟

پیمان آتی (Forward contract یا Forward) یک قرارداد استاندارد نشده و الزام آور بین دو طرف (فروشنده و خریدار) است که مبتنی بر خرید یا فروش یک کالا یا دارایی مالی معین، برای زمان مشخص در “آینده” با قیمت توافقی معین در روز انعقاد قرارداد است. این نوع قرارداد در مقابل قرارداد نقدی است که در آن طرفین به خرید و فروش دارایی در زمان “امروز” توافق می کنند. قیمتی که روی آن توافق حاصل می شود قیمت تحویل نامیده می شود. در این قرارداد، نحوه و شرایط انجام معامله به صورت کامل و دقیق مشخص می­ شود و مواردی نظیر زمان و مکان تحویل دارایی موضوع قرارداد و کیفیت آن به طور روشن قید می­ شود. بر این اساس، می­ توان گفت پیمان­ های آتی بر مبنای نیازهای خاص طرفین پیمان تنظیم کرد. (این موضوع یکی از مهم ترین ویژگی­ های این ابزار مالی محسوب می شود.)

بازار پیمان آتی بازاری اختصاصی است که فاقد مقررات خاصی است. هر معامله که موجب ایجاد تعهد بین طرفین معامله برای خرید یا فروش یک دارایی در آینده شود، نوعی پیمان آتی محسوب می­ شود. به دلیل شرایط اختصاصی این معاملات و استاندارد نبودن آن­ ها، معمولا در گزارش­ های اقتصادی، آمار دقیقی (در مقایسه با سایر ابزارهای مالی استاندارد) از این قراردادها ذکر نمی­ گردد.

طرفین معامله در پیمان آت

طرفی از معامله که توافق کرده است، دارایی را در زمان مشخصی و با قیمت معین بخرد، اصطلاحا «موضع خرید» اتخاذ کرده است. در مقابل، طرف دوم معامله که توافق کرده است، دارایی را در همان زمان و با همان قیمت بفروشد، اصطلاحا «موضع فروش» اتخاذ کرده است. به بیان دیگر، طرفی که به خرید دارایی در آینده تعهد می کند یک پوزیشن (موقعیت) لانگ (long position) اختیار کرده، و طرفی که به فروش دارایی در آینده تعهد می­کند، پوزیشن شورت (short position) گرفته است.

تفاوت پیمان و قرارداد آتی

پیمان آتی (forward contracts) از آن جهت که توافقی است مبتنی بر خرید یا فروش یک دارایی در زمانی معین در آینده و با قیمت مشخص، شبیه قرارداد آتی است،  اما وجه تمایز این دو ابزار در آن است، که قراردادهای آتی در بورس معامله می­ شوند و پیمان­ های آتی در بازارهای خارج از بورس (OTC). پیمان­ های آتی در واقع عقد خصوصی بین دو طرف معامله است و لذا با استانداردهای بورس خاصی مطابقت ندارد. تاریخ تحویل در پیمان ­های آتی می­ تواند، طبق توافق طرفین تعیین شود و محدود به ماه­ های خاصی نیست خصوصا اینکه در پیمان­ های آتی یک تاریخ تحویل مشخص و ساده وجود دارد. در حالی که در قراردادهای آتی، چند ماه که امکان تحویل در آن ها وجود دارد، مشخص می ­شوند. همچنین، پرداخت در پیمان آتی معمولا یک بار و در زمان تحویل انجام می­ شود. در حالی که بر اساس ساز و کار «تسویه حساب روزانه ودیعه» در قرارداد آتی، پرداخت به صورت روزانه انجام می­ گیرد. با اینکه قراردادهای آتی، معمولا قبل از زمان تحویل با یک معامله معکوس بسته می­ شوند، ولی بیشتر پیمان ­های آتی یا به تحویل فیزیکی کالا یا به تسویه نهایی، به صورت نقدی منجر می­ شود. جدول زیر تفاوت­ های اساسی بین پیمان آتی و قرارداد آتی را به طور خلاصه نشان می­ دهد:

پیمان آتی (فوروارد) چیست؟

مزایا و معایب پیمان آتی

امتیاز پیمان آتی این است که این قراردادها به همان اندازه که طرفین قرارداد بخواهند دارای انعطاف است. در عین حال پیمان های آتی از دو مساله آسیب می­ بینند:

  • اول آنکه: ممکن است برای یک نهاد مالی بسیار سخت باشد که بتواند طرف قراردادی را پیدا کند که با او توافق کند و اگر هم پیدا کرد شاید نتواند قیمت بالایی را که می­ خواهد بدست آورد. پس این بازار از فقدان نقدینگی رنج می­ برد.
  • دوم آن که: پیمان آتی با ریسک نکول مواجه است. به این معنا که طرف­ های این قرارداد باید اطمینان حاصل کنند که طرف­ های درگیر به لحاظ مالی سالم و مطابق مفاد قرارداد عمل می­ کنند، حال اگر ریسک نکول با مساله فقدان نقدینگی ترکیب شود قرارداد آتی بی­فایده خواهد بود.

معایب و مزایای هریک از انواع ابزارهای مالی در “چگونگی استفاده از آن­ ها” تعریف می شود، بدین معنی که بسته به نیاز به استفاده از آن ها این مزایا و معایب می تواند تشدید و یا تضعیف گردد، لذا لزوم “تعریف صحیح نیاز” و “استفاده از ابزار صحیح در جایگاه مناسب” اهمیت بالائی دارد.

بازده (عایدی) پیمان آتی

  • با توجه به این­که پیمان­ های آتی در سررسید تسویه می­ شوند، اگر زمان سررسید را T فرض کنیم و قیمت نقد دارایی در زمان T را با  و قیمت تحویل در پیمان آتی را با K نشان دهیم، یک پیمان آتی برای خریدار، به ازای خرید یک واحد از دارایی در سررسید، به اندازه   ارزش دارد، چون پیمان آتی فوق باعث می­ شود، دارایی را که قیمت آن  است بتوانیم با قیمت  K  بخریم،  را اصطلاحا، بازده یا ارزش نهائی می­ گویند.
  • یک پیمان آتی برای فروشنده، به ازای هرواحد از یک دارایی به اندازه در سررسید ارزش دارد. چرا که این امکان را ایجاد می­ کند یک دارایی را با قیمت    بتوان با قیمت K فروخت، لذا بازده یا ارزش نهائی این قرارداد  است.

بازده­ های حاصل از پیمان آتی می­ تواند منفی یا مثبت باشد. با توجه به این که انعقاد پیمان آتی هیچ هزینه­ ای در بر ندارد، سود حاصل از قرارداد به اندازه بازده است. سود خریدار و فروشنده پیمان آتی در شکل زیر نشان داده شده است.

پیمان آتی (فوروارد) چیست؟

نحوه تحویل و تسویه پیمان آتی

در زمان انقضای پیمان، می­ توان به دو طریق برای تسویه معامله و ایفای تعهدات عمل کرد:

  • در روش اول، خریدار پیمان آتی، قیمتی که قبلا در زمان عقد پیمان توافق شده را به فروشنده پرداخت می­ نماید و در مقابل، فروشنده، دارایی موضوع قرارداد را مطابق شرایط تعیین شده در متن پیمان تحویل می­ دهد.
  • روش دوم به تسویه نقدی (cash settlement) موسوم بوده که به خریدار و فروشنده پیمان امکان می ­دهد تا ارزش نقدی خالص موقعیت را در تاریخ تحویل بپردازند.

البته باید توجه داشت اینکه تسویه پیمان آتی به صورت نقدی و یا در قالب تحویل فیزیکی صورت گیرد، اختیاری نبوده و در زمان عقد پیمان میان طرفین معامله توافق می­ شود.

انواع مختلف پیمان­ آتی

انواع مختلف پیمان­  آتی

  • پیمان آتی روی اوراق بهادار:

ازار اوراق بهادار خصوصا در امریکا و اروپا و نیز کشورهای آسیای شرقی توانسته است پیمان های آتی فراوانی را مورد معامله قرار دهد. خصوصا در آمریکا، اوراق  بهادار دولتی دارای بازار پیمان آتی نظام یافته است. بسیاری از بنگاه­ های معامله گر، اوراق قرضه دولتی و اوراق قرضه شرکتی را معامله می­ کنند. بنگاه ­های کارگزاری نیز در این بازار به گونه ­ای فعال حضور دارند و با استفاده از سیستم های الکترونیکی خریداران و فروشندگان را گرد هم آورده، به یکدیگر معرفی می­ کنند، و معاملات نقدی و پیمان ­های آتی زیادی را روی اوراق بهادار دولتی به انجام میی رسانند. سهام و اوراق قرضه دو نوع اصلی دارایی­های پایه پیمان ­ها را تشکیل می­ دهند.

  • پیمان­ های آتی سهام:

پیمان­ های آتی سهام به قرارداد خرید یک سهام منفرد، سبدی از سهام و یا شاخص سهام در زمان آینده اشاره دارد.

  • پیمان های آتی بر روی اوراق قرضه:

می توان پیمان­ های آتی بر روی اوراق قرضه را نیز به صورت پیمان­ های آتی بر روی اوراق قرضه منفرد، پیمان­ های آتی بر روی پرتفویی از اوراق قرضه و نیز پیمان ­های آتی بر روی شاخص اوراق قرضه در نظر گرفت. هر چند پیمان­ های آتی بر روی اوراق قرضه با پیمان­ های آتی سهام شباهت ­هایی دارند اما توجه به برخی تفاوت­ های میانشان با اهمیت است.

به عنوان نمونه بر خلاف سهام، اوراق قرضه سررسید دارند و پیمان آتی بر روی اوراق قرضه باید قبل از تاریخ سررسید قرضه منقضی شود. مضافا اینکه اوراق قرضه دارای ویژگی­ های خاصی نظیر قابل بازخرید بودن و قابل تبدیل بودن هستند. همچنین، اوراق قرضه برخلاف سهام با ریسک ورشکستگی مواجه هستند. بنابراین، پیمان­ های آتی بر روی اوراق قرضه باید حاوی شرایطی در مورد تعریف ورشکستگی و نحوه تعامل طرفین پیمان در صورت بروز ورشکستگی اوراق باشند. نوعی از اوراق قرضه که عمدتا در پیمان های آتی مورد توجه قرار می گیرد اوراق قرضه بدون کوپن و بدون ریسک است که عمدتا شامل اوراق خزانه دولت امریکا بوده و به عنوان معیاری برای نرخ بازده بدون ریسک مطرح است.

  • پیمان­ های آتی بر روی نرخ بهره پیمان آتی نرخ سود:

موافقت­نامه نرخ آتی (FRA-Forward Rate Agreements) یا پیمان آتی نرخ سود، نوعی از پیمان آتی است که در سال ۱۹۸۳ و توسط نظام بانکی به وجود آمده است. این قرارداد در بانک های لندن ایجاد شد و هنوز هم بانکداران انگلیسی جزء معامله­گران عمده این بازار هستند. بسیاری از بانک­ ها که دارای میز پیمان آتی نرخ ارز هستند پیمان آتی نرخ سود را نیز در خود دارند. پیمان آتی نرخ سود از قرارداد آتی در آتی (Forward Forward Contract) مشتق گردیده است، این پیمان بین بانک­ های بزرگ رایج است و براساس آن یک بانک موافقت می­ کند در بانک دیگر سرمایه­ گذاری کند. این موافقت­نامه خود یک پیمان آتی در سپرده است زمان سپرده ­گذاری، مقدار وجوهی که سپرده­ گذاری خواهد شد و نرخ سود وجوه سپرده­ گذاری، همگی در توافقنامه ذکر می ­گردند، هنگامی که زمان سپرده­ گذاری فرا می­ رسد، بانک سپرده ­گذار، وجوه مورد توافق را در بانک طرف قرارداد سپرده­ گذاری می­ کند. پیمان آتی نرخ سود نوع ساده ­ای از پیمان های آتی در آتی هستند چرا که اصل وجوه سپرده­ گذاری مورد نیاز نیست. ضمنا مابه التفاوت نرخ سود تعیین شده و نرخ سود ارز منتقل می­ شود. قیمت اوراق بهادار با درآمد ثابت تحت تأثیر نرخ­ های بهره قرار دارد. نوع رایج­ پیمان­ های آتی، بر روی نرخ بهره تعریف می­ شود که به موافقت­نامه نرخ آتی یا FRA موسوم است. FRA  قراردادی است که دارایی پایه آن به­جای اوراق قرضه یا سپرده­ های یورودلاری و لایبور، مبالغ بهره پرداختی بر حسب دلار، یورو و یا هر ارز دیگری است که متناسب با آن ارز تعیین می شود. FRA توسط دو گروه مورد استفاده قرار می گیرد:

  • گروه اول کسانی که در معرض ریسک نرخ بهره قرار دارند و می­ خواهند موقعیت خود را در برابر نوسانات نرخ بهره در آینده مصون سازند.
  • گروه دوم، افراد سفته بازی هستند که علاقه­مند هستند از نوسانات نرخ بهره در آینده سود ببرند.

FRA یک ابزار مالی خارج از بورس است که در بازار پول و توسط بانک ­ها ارایه می گردد. FRA مشابه ارزهای گوناگون از بازاری جهانی برخوردار است که در آن بانک­ ها بسیار فعال هستند و از طریق تلفن، اینترنت و شبکه­ های کامپیوتری به یکدیگر متصل اند و از این طریق به مبادله می­ پردازند. معمولا طرفین معامله در FRA شامل یک مشتری و یک بانک بوده و یا در برخی موارد ممکن است دو طرف معامله دو بانک مختلف باشند. در قرارداد FRA فروشنده متعهد می ­شود تا در آینده مشخص وام فرضی موضوع قرارداد را به خریدار وام فرضی بپردازد. این وام فرضی بر حسب ارز مشخصی در آینده اعطاء خواهد شد و مدت زمان بازپرداخت آن هم مشخص است. نکته مهم در این قرارداد آن است که وام اعطاء شده بر حسب نرخ بهره ثابتی است که در زمان انعقاد قرارداد تعیین می­ شود. بنابراین خریدار FRA در نقش وام­گیرنده ظاهر شده و در برابر افزایش نرخ بهره آتی مصون می­ ماند. خریدار FRA ممکن است واقعا قصد گرفتن وام را داشته باشد و از FRA به عنوان ابزاری برای مصون­سازی موقعیت خود استفاده کند. همچنین ممکن است صرفا از این قرارداد با هدف سفته­بازی و سود بردن از افزایش نرخ بهره آتی استفاده کند. فروشنده FRA به مثابه وام دهنده­ای عمل می­کند که نرخ اعطای وام را برای خود در آینده تثبیت می ­کند. بنابراین، فروشنده FRA هم موقعیت خود را در برابر کاهش احتمالی نرخ بهره در آینده مصون می­ سازد. منظور از وام فرضی آن است که در FRA به صورت واقعی هیچ وامی میان طرفین معامله ردوبدل نمی­­ شود. هر چند ممکن است طرفین معامله، در جای دیگری به صورت واقعی به اخذ وام و یا اعطای وام بپردازند، با این حال آن ها از FRA به عنوان ابزاری برای مصون­سازی خود در برابر نوسانات نرخ آتی بهره وام استفاده می­ کنند. بنابراین، در تاریخ انقضای FRA، تسویه به صورت نقدی و بر پایه مابه­ التفاوت نرخ بهره واقعی بازار و نرخ بهره توافق شده در FRA صورت می­ گیرد. در زمان انعقاد قرارداد FRA، خریدار قرارداد پولی به فروشنده نمی­ پردازد. البته، بانک ­ها که FRA می­ فروشند معمولا در هنگام انجام معامله و انعقاد قرارداد مبالغ اندکی را تحت عنوان کارمزد از مشتریان خود (خریدار) دریافت می­ کنند. مکانیزم این نوع پیمان آتی برای تمامی ارزها یکسان است و یکی از مهم ترین آن ها بر مبنای “لایبور” است، در ادامه به شرح مختصر لایبور می­ پردازیم:

  • لایبور:

لایبور یا libor

سپرده ­های مدت­ دار بر حسب ارزهای مختلف که توسط بانک ­های معتبر منتشر می­ شود از بازار جهانی بزرگی برخوردار است. این بازار عمدتا در لندن قرار دارد. مهم­ترین سپرده مدت­ دار، یورو دلار است که به سپرده­ های دلاری خارج از آمریکا اطلاق می شود.  بانک­ ها با انتشار سپرده ­های مدت ­دار یورودلاری از بانک ­های دیگر وام ­های دلاری می­ گیرند. این وام­ ها به صورت کوتاه­مدت و تضمین نشده هستند. نرخ این وام ­های دلاری را نرخ بین بانکی لندن می­ نامند. علیرغم آن­که برای وام گرفتن و وام دادن نرخ­ های متفاوتی وجود دارد، معمولا در قراردادهای مشتقه از نرخ اعطای وام موسوم به “نرخ ارایه وام بین بانکی لندن” یا “لایبور” استفاده می ­شود. لایبور نرخی است که بانک­ های لندن بر مبنای آن به یکدیگر وام دلاری می­ دهند. هرچند لایبور در مورد وام­ های دلاری خارج از آمریکا کاربرد دارد، اما با این حال به عنوان بهترین نرخی محسوب می­ شود که یک وام گیرنده خصوصی (غیر دولتی) با رتبه اعتباری بالا می­ تواند بر حسب دلار دریافت نماید. باید توجه داشت که در لندن شعب بانک ­های مختلف از سراسر دنیا وجود دارند و این بانک­ ها نیز در بازار یورودلار مشارکت فعال دارند.

  • پیمان آتی نرخ ارز:

مورد معامله، در پیمان­ های آتی اغلب ارزهای خارجی هستند، بیشتر بانک­ های بزرگ در اتاق مبادلات ارزهای خارجی، میز مخصوصی با عنوان میز پیمان آتی تدارک دیده ­اند، که مختص معاملات پیمان­ های آتی است. بازار ارزهای خارجی نیز مانند بازار کالا و سایر بازارها با تغییرات قیمت مواجه است. این تغییرات برای فعالان این بازار، ریسک نرخ ارز را به وجود می­ آورد که به وسیله پیمان آتی نرخ ارز قابل پوشش است بازار پیمان آتی نرخ ارز یکی از بازارهای نظام یافته بازار پیمان­ های آتی است که افراد مختلف برای پوشش ریسک نرخ ارز به آن مراجعه می­ کنند. میز پیمان آتی معمولا نرخ ­های پیمان آتی ارز را برای سررسیدهای مختلف تعیین می ­کند و بر آن اساس معامله­گران دست به مبادلات می­ زنند.

  • پیمان آتی روی کالاها:

تاریخچه پیدایش معاملات پیمان آتی در محصولات کشاورزی به حدود ۲۰۰۰ سال قبل باز می گردد. آثار این گونه معاملات در نوشته های به جامانده از زمان سومریان حکایت از این دارد که بشر در زمان­ های مختلف و براساس نیازهای معاملاتی خود پیمان هایی را ابداع کرده است. اولین پیمان­ های آتی نیز در مورد محصولات کشاورزی از جمله گندم، پنبه و نیز فلزاتی از قبیل طلا و نقره بوده است. پیمان آتی کالاها نیز بدین صورت است که طرفین پیمان، تحویل کالای خاص با قیمت معین را در زمان مشخصی از آینده تضمین می­کنند. مشخصات کالاهای قابل تحویل به طور کامل معین می­ گردد و همچنین بهای آن نیز معلوم می­ شود. با استفاده از این پیمان می­ توان ریسک تغییرات قیمت انواع کالاها از جمله ماشین آلات و مواد اولیه را برای شرکت­ های تولیدی – صنعتی پوشش داد. به عنوان مثال فرض کنید شرکت الف در طرح توسعه خود پیش­بینی کرده است ماشین آلات خاصی را که قیمت آن نوسان پذیر است خریداری کند. بنابر برنامه زمان­بندی شده، باید ماشین آلات در ماه سوم از سال آینده خریداری شوند. در این حالت اگر شرکت الف وارد پیمان آتی با فروشنده ماشین آلات گردد و قیمت خرید ماشین آلات را از هم­اکنون مشخص نماید، ریسک نوسانات قیمت ماشین آلات را برای خود از بین می­ برد.

تولید کنندگان و خصوصا کشاورزان می­ توانند فروش محصولات خود را در غالب پیمان­ های آتی انجام دهند. مثلا کشاورزی که پیش­بینی می ­کند به علت کاشت زیاد گندم، سال آینده قیمت گندم کاهش پیدا می­ کند، می تواند با فروش آتی محصولات خود از ریسک کاهش قیمت گندم دوری گزیند. بنابراین استفاده از پیمان آتی روی کالاها به طرفین پیمان این فرصت را می­ دهد که براساس پیش­بینی­ های خود از روند قیمت­ ها وارد پیمان شوند و افرادی که به دنبال پوشش ریسک تغییرات آتی قیمت­ ها هستند از این طریق به مدیریت ریسک بپردازند. برای استفاده از پیمان آتی کالا باید به این مساله توجه داشت که هزینه استفاده از این پیمان نسبت به خرید نقدی باید کمتر باشد. برای توضیح این مطلب فرض کنید که هزینه­ های معاملات وجود نداشته باشد و همچنین هزینه وام گرفتن و وام دادن، هر دو یکسان باشد. در این شرایط اگر شما کالایی را در زمان معینی از آینده نیاز داشته باشید، سه راه حل پیش روی دارید:

  • کالا را در بازار نقد خریداری و تا زمان نیاز آن را نگهداری کنید.
  • با استفاده از قرارداد آتی، کالای مورد نیاز خود را خریداری نمایید.
  • کالا را به قیمت روز در زمان نیاز بخرید.
  • در صورت انتخاب گزینه اول قیمت نقدا پرداخت می­ شود و تا تاریخ سررسید کالا نگهداری می­ شود. ضمنا در این زمان هزینه ­های نگهداری و هزینه فرصت نیز وجود دارد.
  • اگر گزینه دوم انتخاب شود تنها هزینه پرداختی، قیمت آتی کالا خواهد بود. در این حالت در صورتی قرارداد آتی منعقد خواهد شد که قیمت آتی از مجموع قیمت نقد و هزینه نگهداری کمتر باشد و در غیر این صورت خریدار کالای مزبور، با مراجعه به بازار نقدا کالای مورد نظر خود را خریداری می­ کند و تا زمان نیاز، هزینه­های نگهداری و هزینه فرصت را تحمل می­ کند، چرا که هزینه­ های مزبور از هزینه شرکت در قرارداد آتی کمتر است.
  • انتخاب گزینه سوم نیز به مفهوم تحمل ریسک قیمت آتی است که موضوع بحث پوشش آن است.

بنابراین برای اتخاذ تصمیم در خصوص وارد شدن به بازار پیمان آتی کالا، در  نظر گرفتن قیمت کالا، در نظر گرفتن قیمت نقد کالا و هزینه ­های نگهداری در مقابل قیمت پیمان آتی کالا ضروری است.

قیمت­ گذاری و ارزش ­گذاری پیمان­ آتی

قیمت آتی برای یک پیمان آتی از نظر مفهوم کلی، شبیه یک قرارداد آتی است. قیمت فعلی پیمان آتی، قیمت بازاری است، که امروز برای تحویل دارایی در سررسید پیمان آتی مورد توافق قرار می­ گیرد. قیمت در پیمان آتی معمولا متفاوت از قیمت نقدی است و با توجه به زمان سررسید فرق خواهد کرد. تحلیلگران سهام در بسیاری از موارد با سهامی مواجه می­ شوند که بالاتر یا پایین­تر از ارزش ذاتی خود در بازار بورس قیمت­ گذاری شده است و بر این اساس نسبت به خرید یا فروش آن تصمیم­ گیری می­ کنند. در یک بازار کاملا کارا، همواره قیمت سهم منطبق بر ارزش ذاتی آن خواهد بود و یا به عبارت دیگر، قیمت به سمت ارزش ذاتی سهم میل خواهد کرد. در عمل قیمت ­گذاری و ارزش­ گذاری یک دارایی به صورت معادل بکار می­ رود. در حالت کلی، زمانی که از ارزش و قیمت یک دارایی صحبت می­ کنیم، منظور این است که آن دارایی چقدر می­ ارزد و به چه قیمتی به فروش می­ رسد. اما در مورد ابزارهای مشتقه، منظور از قیمت و ارزش تا حدودی متفاوت است. ارزش عبارتست از مبلغی که می­ توان در قبال فروش دارایی به دست آورد و یا مبلغی که برای تحصیل یک دارایی باید پرداخت نمود. این مفهوم در مورد سهام، اوراق قرضه، ابزارهای مشتقه و اتومبیل­های دست دوم کاربرد دارد. بنابراین، ارزش­ گذاری عبارتست از فرآیند تعیین ارزش یک دارایی یا یک خدمت. قیمت گذاری با ارزش­ گذاری مرتبط است ولی مفهوم متفاوتی دارد. در ادامه منظور از قیمت­ گذاری پیمان­ های آتی شرح داده می شود:

قیمت پیمان آتی، قیمت و یا نرخ ثابتی است که مطابق قرارداد در تاریخ انقضاء، معامله در آن قیمت انجام می­ گیرد. این قیمت در تاریخ انعقاد پیمان مورد توافق قرار می­گیرد و از آن تحت عنوان قیمت آتی یا نرخ آتی یاد می­ شود. پس در اینجا منظور از قیمت­ گذاری تعیین قیمت آتی یا نرخ آتی است. اما مراد از ارزش، مبلغ پولی است که طرفین معامله باید بابت انجام معامله بپردازند و یا انتظار دارند که دریافت نمایند. به صورت جایگزین در مورد شخصی که در حال حاضر وارد معامله شده و موقعیت خرید یا فروش اتخاذ کرده است، ارزش ­گذاری به معنای تعیین میزان پولی است که وی باید بپردازد یا انتظار دارد دریافت نماید تا از معامله خارج شود. ساده­ ترین حالت تعیین قیمت پیمان آتی برای یک دارایی سرمایه ­ای، بررسی قیمت پیمان آتی برای قراردادهایی است که درآمدی از دارایی­ های پایه آن ها تحصیل نمی­ شود (سهامی که سود نقدی نمی ­پردازد و اوراق قرضه با کوپن صفر، نمونه ایی از چنین دارایی­ هایی هستند) با فرض یک پیمان آتی که موضوع قرارداد آن یک دارایی است که درآمدی از آن تحصیل نمی­ شود با سررسید T و نرخ بهره بدون ریسک r و قیمت جاری دارایی و قیمت پیمان آتی، در حالت کلی می ­توان گفت که بین .F و رابطه زیر برقرار است:

پیمان آتی (فوروارد) چیست؟

اگر سمت چپ تساوی بیشتر از سمت راست ان باشد، آربیتراژگران می­ توانند دارایی پایه را بخرند و پیمان آتی روی دارایی پایه را بفروشند و اگر سمت چپ تساوی کمتر از سمت راست آن باشد، آربیتراژگران می­ توانند دارایی پایه را بفروشند و پیمان آتی روی آن را بخرند. از آنجایی که قراردادهای مشتقه دارای عمر محدودی هستند، تعیین چارچوب زمانی که در آن فعالیت می کنیم اهمیت دارد، فرضا امروز را زمان صفر در نظر می­ گیریم و تاریخ انقضاء را با T نشان می­ دهیم. زمان ، هر زمان دلخواه بین امروز و تاریخ انقضاء را شامل می­ شود. معمولا، منظور از امروز تاریخ انعقاد قرارداد است. ارزش پیمان آتی در زمان امروز، به شرح زیر است:

پیمان آتی (فوروارد) چیست؟

ارزش پیمان آتی را می­ توان به عنوان سود تفاوت پول پرداخت شده توسط خریداران پیمان آتی (F) و پولی که دریافت می کند یعنی (که قیمت نقد دارایی در سررسید است) در نظر گرفت.

ادامه مطلب
تعدیل قیمت سهام
فرمول تعدیل قیمت سهام

به طور معمول قیمت تئوریک سهم پس از افزایش سرمایه و یا توزیع سود نقدی در زمان مجمع کاهش می یابد. علت اصلی تغییرات قیمت سهم در زمان بازگشایی، ثابت ماندن ثروت سهامداران پس از افزایش سرمایه و سود نقدی می­ باشد. موضوع افزایش سرمایه در مجمع عمومی فوق العاده و موضوع سود نقدی در مجمع عمومی عادی سالیانه بررسی می شود. مجمع عمومی عادی سالیانه با هدف رسیدگی به صورت های مالی شرکت، رسیدگی به گزارش مدیران و بازرسان شرکت و همچنین تصویب میزان سود نقدی تقسیمی بین سهام داران و مجمع عمومی فوق العاده، با موضوعاتی مانند تغییرات سرمایه، تغییر اساسنامه شرکت، انحلال شرکت و… تشکیل می شود. در ادامه فرمول تعدیل قیمت سهام ارائه می­ شود، اما پیش از انواع افزایش سرمایه را به صورت مختصر مرور خواهیم کرد.

افزایش سرمایه از یکی از چهار محل زیر می تواند شکل بگیرد:

۱- از محل آورده نقدی و مطالبات حال شده سهامداران

افزایش سرمایه در این روش، نیازمند تأمین منابع جدید از سوی سهامداران فعلی شرکت است، لذا به همین دلیل شرکت حق استفاده و حضور در آن را ابتدا به سهامداران شرکت می دهد. این حق، تحت عنوان اوراقی به نام حق تقدم در اختیار سهامداران فعلی قرار می گیرد. سهامداران ظرف مهلت مقرر جهت پذیره نویسی این اوراق، می توانند درصورت تمایل به استفاده از این حق، مبلغ درخواستی شرکت به ازای هر سهم که معمولا در ایران ۱۰۰۰ ریال می باشد را پرداخت کنند تا حق تقدم آن ها  پس از طی شدن مراحل افزایش سرمایه به سهم عادی تبدیل گردد یا این که اگر نخواهند از حق تقدم های خود استفاده کنند، این قابلیت وجود دارد که این حق تقدم ها را درست همچون یک سهم در بورس به فروش برسانند.

۲- از محل سود انباشته (سهام جایزه)

شرکت ها بخشی از سود خالص خود در پایان سال مالی را به عنوان سود نقدی، به سهامداران پرداخت می­ کنند و بخش دیگری را  در شرکت نگه می ­دارند که در حساب سود انباشته در قسمت حقوق صاحبان سهام قرار می گیرد. در مواقعی که شرکت سود انباشته مناسبی دارد، می تواند افزایش سرمایه خود را از این روش انجام بدهد و از این طریق منابع جدید مورد نیاز خود را تامین کند. در این روش افزایش سرمایه، درصد مالکیت سهامدار در شرکت تغییری پیدا نمی کند. یعنی به همان نسبت که سرمایه شرکت زیاد می شود تعداد سهام نیز افزایش پیدا می کند. درواقع به همان نسبت که تعداد سهام زیاد می شود، قیمت آن کاهش پیدا می کند که در ادامه چگونگی تعدیل این کاهش قیمت ذکر خواهد شد.

۳- صرف سهام

در این روش، سهام به مبلغی بیش از قیمت اسمی و از طریق پذیره نویسی به فروش رسیده و تفاوت حاصل از قیمت فروش و قیمت اسمی سهام، به حساب اندوخته منتقل و یا در ازای آن سهام جدید، به سهامداران قبلی داده می شود. در این روش، به جای انتشار سهام عادی با ارزش اسمی، پذیره نویسی سهام جدید ناشی از افزایش سرمایه به قیمت بازار انجام می گیرد. منظور از صرف سهام، اضافه ارزش سهام یعنی ما به التفاوت ارزش بازاری و اسمی سهام می باشد.

۴- از محل تجدید ارزیابی دارایی ها

در این روش ارزش دارایی های ثابت مشهود در ترازنامه به روز می شود، طبق معادله اساسی حسابداری (دارایی+بدهی= سرمایه) با افزایش یک طرف معادله طرف دیگر نیز باید به همان تناسب تغییر کند، لذا با افزایش دارایی ها، سرمایه نیز افزایش می یابد. به لحاظ تاثیر در سرمایه سهامداران نیز همانند روش سود انباشته بوده، پولی به شرکت وارد نشده و تغییری در دارایی های سهامداران رخ نمی دهد. در فرمول تعدیل قیمت سهام تاثیر همزمان تمامی فاکتورهای موثر بر تعدیل قیمت سهام که تا اینجا توضیح داده شد، آورده شده است، بدیهی است در صورتی که هریک از این موارد تغییری نکرده باشد مقدار آن متغیر خاص صفر خواهد بود، برای مثال اگر هیچ گونه افزایش سرمایه ­ای رخ نداده باشد، قیمت تئوریک سهم تنها از کاهش مقداری مساوی با تقسیم سود نقدی تاثیر خواهد گرفت، فرمول تعدیل قیمت سهام به شرح زیر است:

فرمول تعدیل قیمت سهام

  • در فرمول فوق:
    • Pt=قیمت در زمان بازگشایی
    • P0=قیمت پایانی سهام قبل توقف نماد
    • D=درآمد نقدی تقسیم شده در مجمع عمومی عادی سالیانه
    • a=درصد افزایش سرمایه از محل آورده نقدی و مطالبات
    • B=درصد افزایش سرمایه از محل سود انباشته

حال اگر نمادی که افزایش سرمایه داشته است با قیمت تعادلی (Adjusted Price) باز شود، اثری از بابت تغییر قیمت در شاخص نخواهیم داشت. بدیهی است اگر نماد مذکور با قیمتی بالاتر از قیمت تعادلی باز شود، افزایش شاخص و در صورتی که با قیمتی پایین تر از قیمت تعادلی باز شود کاهش شاخص خواهیم داشت. فرمول ارائه شده برای محاسبه “قیمت تئوریک” سهم پس از افزایش سرمایه و پرداخت سود نقدی است و پیش بینی می شود که سهم پس از این موارد در محدوده قیمت های به دست آمده بازگشایی شود، اگرچه با توجه به روند عرضه و تقاضا در بازار ممکن است قیمت جدید سهم بیشتر یا کمتر از قیمت های به دست آمده معامله شود.

ادامه مطلب
۱
تریلینگ استاپ در متاتریدر چیست؟ آموزش گام به گام استفاده از آن

چگونه از تریلینگ استاپ استفاده کنیم؟

طبق تعاریف مالی برای داشتن یک موقعیت معاملاتی استاندارد، باید نقاط ورود و خروج به عنوان دو جزء اصلی هر استراتژی معاملاتی، پیش از انجام معامله مشخص شده باشند. در واقع بدون تعیین این موارد، داد و ستد در بازار بورس، کاملاً اشتباه و مملو از ریسک است. به منظور یافتن بهترین نقاط ورود و خروج از بازار، معامله گران از روش های مختلفی نظیر ابزار تکنیکالی، نسبت‎های مالی و یا… استفاده می نمایند. بطور معمول، نقطه خروج از معامله به حد سود و یا حد ضرر تعبیر می شود. در بازار یک طرفه یعنی بازاری که فقط امکان خرید وجود دارد، خروج به دلیل رسیدن به حد سود زمانی است که قیمت با در پیش گرفتن روند صعودی، به هدف قیمتی مد نظر معامله گر رسیده و بر اساس استراتژی معاملاتی، اکنون بهترین زمان فروش سهام است. روی دیگر سکه، افت قیمت سهم و نزدیک شدن به نقاط بحرانی در نمودار و یا حکم فرما شدن روند فرسایشی بر معاملات و نوسانات خنثی حول محور یک خط مستقیم افقی است که معامله گران در این حالت با توجه به حد زیان، تصمیم به خروج از معامله می گیرند. بر همین اساس، حد ضرر خود به دو نوع قیمتی و زمانی تقسیم شده که خود حد ضرر قیمتی نیز شامل دو دسته ثابت و متحرک (تریلینگ استاپ) می باشد. تمرکز اصلی این مطلب، توضیح تریلینگ استاپ بوده و به همین جهت لازم است در ابتدا به صورت خلاصه، برخی از مفاهیم کلی مرتبط با حد ضرر را مرور کنیم.

حد ضرر ثابت

همانطور که در بالا ذکر شد باید پیش از خرید سهم، با استفاده از ابزار تحلیلی موجود و حجم معامله، به تعیین حد زیان بپردازیم. در حال حاضر استفاده از اندیکاتورها، سطوح حمایت و مقاومت و… معمول ترین روش های تشخیص حد ضرر می باشند. با رسیدن به این نقاط حساس و شکست آن ها توسط قیمت، عملاً امید به بازگشت بازار از دست رفته و باید به سرعت از موقعیت معاملاتی خارج شد. اکثر معامله گران پس از تعیین این نقاط، منتظر واکنش های آتی بازار بوده و بدون تغییر آن، در صورت لمس ناحیه حد زیان توسط قیمت، به صورت خودکار یا دستی سهام خود را به فروش می رسانند.

نقطه سر به سر

در صورتی که پس از ورود به معامله، قیمت با یک روند صعودی بتواند به اندازه معقولی از ناحیه ورود فاصله بگیرد، بسیاری از معامله گران ریسک گریز، نقطه توقف زیان را تا ناحیه ورود یا اصطلاحاً نقطه سر به سر جابجا می کنند. پر واضح است که پس از جابجایی حد ضرر بدون هیچ گونه ریسکی معامله در جریان خواهد بود.

محافظت از سود

حالت فوق را در نظر داشته و فرض کنید قیمت در آستانه حد سود قرار گرفته است. این مرحله برای اکثر معامله گران چالشی و نگران کننده است زیرا ترس از دست رفتن سود، آن ها را راغب می کند تا با هر نوسان منفی اقدام به فروش نموده و در نتیجه سود مورد انتظار از این معامله به طور کامل محقق نمی شود؛ اما سرمایه گذاران هوشمند به گونه ای شرایط را مدیریت می کنند که علاوه بر محافظت از سود همچنان شانس دستیابی به سطوح قیمتی بالاتر را نیز داشته باشند. جابجایی حد زیان از محدوده ورود به نواحی بالایی نزدیک، به گونه ای که فضای کافی برای تحرکات نموداری موجود باشد، یکی از بهترین استراتژی های تدافعی است. به هر صورت، معامله گران می توانند در صورت استفاده از حد ضرر ثابت، به منظور مدیریت ریسک و سرمایه، از این روش ها نیز استفاده نمایند.

حد ضرر متحرک یا دنبال کننده (تریلینگ استاپ)

یک موقعیت معاملاتی با حد زیان ثابت فرض کنید. بر اساس شرایط نمودار و با توجه به نسبت پاداش به ریسک معامله، معین می کنید که به ازای میزان مشخصی از گام های حرکتی بازار، حد ضرر نیز به همان اندازه و در مسیر پیشروی سود، جا به جا شود. این امر تا زمان رسیدن قیمت به حد سود یا حد ضرر (نقاط خروج از معامله) ادامه داشته و عملیات تعقیب سود توسط تغییرات پله ای و مکرر حد زیان، انجام می شود. فرآیند مذکور، حد ضرر متحرک یا تریلینگ استاپ نامیده می شود. توجه داشته باشید که طی این رویه، حد سود ثابت بوده و فقط حد زیان، آن هم صرفاً در مسیر سوددهی معاملات تغییر می یابد.

نحوه استفاده از تریلینگ استاپ

استفاده از تریلینگ استاپ برای معامله گران ریسک گریز یا موقعیت های معاملاتی که حد سودهای بالا دارند، می تواند بسیار حیاتی و کاربردی باشد. همانطور که در توضیحات به آن اشاره شد، اصلی‏ترین دلیل و مزیت استفاده از این روش مدیریت معامله، کاهش ریسک می باشد؛ اما باید توجه داشته باشید که استفاده از تریلینگ استاپ نیز همانند سایر ابزار معاملاتی، مزایا و معایب خاص خودش را دارد. از مهم ترین معایب آن می توان به مواقع حرکات اصلاحی موقتی بازار اشاره نمود که به دلیل برخورد قیمت به حد ضرر باید از معامله خارج شوید. سپس با اتمام فاز اصلاحی، بازار دوباره به روند اصلی خود بازگشته و با رسیدن به نقاط بالایی در نمودار، موجب افسوس معامله گران می شود. بدین جهت لازم است همیشه محدوده گام های حرکتی مد نظر خود را، به بهترین و کم ریسک ترین نحو ممکن انتخاب نمایید. امروزه در پلتفرم های معاملاتی نظیر متا تریدر، قابلیت معاملات تمام خودکار و امکانات جانبی نظیر حد ضرر متحرک تعبیه شده است که این ابزار به دلایلی نظیر حجم بالای معاملات و…، در بورس های بین المللی بطور کامل در دسترس بوده و با دقت بالایی اجرا می شوند. همچنین کسانی که با زبان برنامه نویسی پلتفرم های معاملات بورس آشنایی داشته باشند، به راحتی با تدوین یک ربات دستیار معامله گر ساده، می توانند دستورات معاملاتی خود را با جزئیات بیشتر و دقیق تری اعمال کنند. به منظور استفاده از ابزار تریلینگ استاپ در نرم افزار متا تریدر، باید پلتفرم معاملاتی خود را در یک سرور مجازی اجرا کنید تا با پیوسته متصل بودن ترمینال شخصی معامله گر به هسته مرکزی مبادلات، دستورات معاملاتی بصورت خودکار اجرا شوند. نسخه ایرانی این پلتفرم، با نام تجاری مفید تریدر، به همت کارگزاری مفید در دسترس فعالان بازار سرمایه ایران قرار گرفته است. در مفید تریدر نیز قابلیت معاملات خودکار وجود دارد؛ اما ذکر این نکته بسیار ضروری است که با توجه به شرایط و قوانین حاکم بر بازار سرمایه ایران، از جمله محدودیت نوسان روزانه، عمق کم بازار، وجود صفوف خرید و فروش و… ممکن است، لزوماً سفارشات در اعداد تنظیم و ثبت شده اجرا نشوند و طبق روال فعلی، در چنین شرایطی با توجه به میزان عرضه و تقاضا در نزدیک ترین قیمت و سفارش موجود، دستور معاملاتی شما اجرا می گردد. به همین دلیل توصیه می شود در صورت استفاده از تریلینگ استاپ، دستورات معاملاتی خود را بصورت دستی اعمال نموده تا خطاهای احتمالی تا حد زیادی پوشش داده شوند. برای درک بهتر و بیشتر این مفهوم، در پایان مطلب یک معامله فرضی موفقیت آمیز را مرحله به مرحله و بر اساس نمودار قیمتی سهم شرکت فولاد مبارکه اصفهان بررسی می کنیم:

  • ورود به موقعیت معاملاتی خرید

تریلینگ استاپ چیست؟

  • گام حرکتی اول و جابجایی حد ضرر تا نقطه سر به سر (ناحیه ورود)

تریلینگ استاپ چیست؟

  • گام حرکتی دوم و قفل کردن بخشی از سود

تریلینگ استاپ چیست؟

  • قیمت به حد سود تعیین شده رسید!

تریلینگ استاپ چیست؟

ادامه مطلب
نقش وال استریت در بورس چیست؟
وال استریت در بورس چه نقشی دارد؟

وال استریت (Wall Street) نام خیابانی در محله منهتن است. اینکه چرا به این نام معروف شده، نقل قول های زیادی شنیده می شود. عده ای می گویند که نام آن بر گرفته از کلمه آلمانی (de Waal Straat) است؛ اما برخی، نظر دیگری دارند که بیشتر رایج است. “وال استریت” به دلیل دیوار شرقی واقع شده در مرز شمالی اقامتگاه نیوآمستردام، به این نام معروف شده است. هدف از ساخت این دیوار، جلوگیری از هجوم نظامیان انگلیسی بوده است.

نقش وال استریت در بورس جهان

این خیابان، مهد مهم ترین مراکز اقتصادی امریکا است. از جمله بازارهایی که در خیابان وال استریت قرار دارند می توان به بازار بورس نیویورک (NYSE نزدک (NASDAQ)، بازار بورس آمریکا (AMEX)، بازار بورس تجاری نیویورک (NYMEX) و میز بازرگانی نیویورک (NYBOT) اشاره کرد.

وال استریت در بورس

بورس سهام نیویورک (NYSE)

اکثر شرکت های فعال در زمینه بورس، در بازار بورس نیویورک حضور دارند. غالب افرادی که در این بازار حضور دارند، اشخاص و سرمایه گذاران خارجی هستند. در NYSE، حرفه ای ها، هر روز به رصد بازارهای مهم جهان از جمله بازارهای بورس اروپایی و آسیایی می پردازند. بازارها در سراسر جهان بر یکدیگر اثر گذارند، بنابر این باید همه بازارها رصد شوند و اثر آن بر وال استریت بررسی شود.

بورس سهام نیویورک (NYSE)

بازار بورس نزدک (NASDAQ)

نزدک بزرگ ترین بازار معامله الکترونیک سهام در آمریکا است، که با حضور بیش از ۳۳۲۱ شرکت در آن، بیشترین مقدار معامله سهام را نسبت به هر بازار بورس دیگری در جهان دارد.

بازار بورس نزدک (NASDAQ)

بورس سهام آمریکا (AMEX)

این مجموعه مرکز مبادلات سهام مربوط به شرکت های کوچک می باشد و قوانین مربوط به آن متعلق به شرکت های کوچک می باشد.

بورس سهام آمریکا (AMEX)

بورس کالای نیویورک یا بورس تجاری نیویورک (NYMEX)

یک بازار معاملات آتی کالاهای اقتصادی متعلق به گروه بورس بازرگانی و کالای شیکاگو است.

بورس سهام آمریکا (AMEX)

میز بازرگانی نیویورک (NYBOT)

مربوط به بورس کالاهای آتی است که معاملات قراردادهای آتی و معاملات آتی کالاهای فیزیکی مانند شکر، پنبه، قهوه، کاکائو و آب پرتقال در آن انجام می شود.

نقش وال استریت در بورس چیست؟

ابزارهای مالی مورد معامله در بورس نیویورک، عبارتند از:
• قرارداد آتی
• اختیار خرید و فروش
• (Warrant): اختیار خریدی که روی اوراق بهادار شرکت توسط خود شرکت منتشر می شود.
با گذر زمان، این خیابان، به عنوان یک مکان مهم برای حضور افراد با نفوذ اقتصادی مطرح شده است. نام روزنامه مشهور اقتصادی وال استریت ژورنال، هم الهام گرفته شده از این خیابان است. وال استریت به سمبل آمریکا و سیستم اقتصادی این کشور بدل شده است چنان که بسیاری از آمریکایی ها آن را به عنوان نماد توسعه تجاری، اقتصادی کشور خود می دانند.

نقش وال استریت در بورس چیست؟

جنبش وال استریت در بورس

در تاریخ ۱۷ سپتامبر ۲۰۱۱، عده ای در اعتراض به بحران اقتصادی و اختلاف طبقاتی دست به تظاهرات گسترده زدند که جنبش وال استریت در بورس نام گذاری شد. این تجمعات، آرام و بدون خشونت صورت میگرفت و از تظاهرات مصر و اسپانیا الهام گرفته شده بود. از جمله مهم ترین دلایل اعتراض ها، «طرح نجات بانک ها»، «بحران وام مسکن» و «اعدام تروی دیویس(TROY DAVIS)» سیاهپوست آمریکایی عنوان می شد.

نقش وال استریت در بورس چیست؟

چرا وال استریت مهم است؟

همانطور که پیش تر توضیح داده شد، وال استریت یکی از خیابان های مهم منهتن است. بزرگترین مراکز مالی دنیا در این خیابان است. در واقع آنچه به شهرت این خیابان افزوده، وجود همین مراکز مالی است. البته بازارهای مالی دیگری در نواحی مختلف دنیا بعد از وال استریت بوجود آمدند که در زمینه مبادلات سهام به شهرت جهانی رسیدند. بازارهای جهان در نقاط مختلف مشغول به فعالیت هستند و سرمایه گذاران حرفه ای شبانه روز این بازارها را رصد می کنند؛ زیرا بازارها بر یکدیگر اثر می گذارند. همچنین وضعیت بازارها در اروپا و آسیا بر وال استریت تاثیر قابل توجهی دارد.

نهادهای مالی موجود در وال استریت

• بانک های تجاری
• معامله گران اوراق
• شرکت های کارگزاری
• بانک های سرمایه گذاری
• بازارهای سهام
بانک مرکزی آمریکا (فعالیت های فدرال رزرو تأثیر زیادی بر نرخ بهره، تورم و قیمت اوراق بهادار دارد.)

بازیگر اصلی وال استریت در بورس کیست؟

قانون گذاری در وال استریت و نظارت بر حسن انجام آن، عمدتاً توسط دولت فدرال انجام می شود. به عبارتی بازیگر اصلی وال استریت در بورس دولت است. این در حالی است که غالب نهادهای مالی فعال در والاستریت، دارای مالکیت خصوصی هستند. این نهادها شامل بانک های تجاری، معامله گران اوراق، بازارهای سهام، شرکت های کارگزاری و بانک های سرمایه گذاری می شوند. با وجود آنکه فعالیت ها تحت نظارت دولت فدرال است، ولی نظام کسب و کار و قیمت گذاری آزاد تعیین شده است. شعبه نیویورک سیستم فدرال رزرو، به طور پیوسته اوراق خزانه ایالات متحده آمریکا را به مزایده می گذارد و سیاست پولی دولت را اجرا می کند. فعالیت های فدرال رزرو تأثیر زیادی بر نرخ های بهره، تورم و قیمت اوراق بهادار دارد.

خدمات مالی در وال استریت

نظام مالی در دنیا با تغییرهای شگرفی همراه شده است. در سالیان دور همه مبادلات به صورت حضوری انجام می شد. پیشرفت تکنولوژی کمک شایانی به بهبود نظام مالی کرده است. درگذشته تقریباً همه مبادلات مالی در شهر نیویورک انجام می شد یا به نحوی مرتبط با این شهر بود. دلیل این موضوع آن بود که غالب شرکت های مالی در وال استریت در بورس بودند. برخی شرکت ها در وال حضور داشتند ولی عمده تجارتشان در جای دیگری صورت می گرفت. در نهایت آنچه دیده می شد نقش پررنگ وال در مبادلات بود. با افزایش جمعیت و مهاجرت، کم کم از تمرکز مراکز مالی در وال کاسته شد ولی کماکان این خیابان به عنوان مبدا تبادلات مالی معروف است.

نقش وال استریت در بورس چیست؟

بازارهای مالی مهم جهان

با توسعه مراکز مالی در سایر نقاط جهان، وال استریت دیگر تنها مرکز مالی مهم جهان نیست و در برخی از فعالیت های مالی حتی بازیگر اصلی هم نیست. انتشار و معامله سهام و اوراق قرضه از جمله فعالیت های مهم در وال استریت در بورس است. همچنین دارایی های مالی جدیدی در این بازار ایجاد و فروخته شد. وارانت ها، تراست های سرمایه گذاری، قراردادهای آتی از جمله ابزارهای مالی هستند که نخست در وال استریت وارد شدند. این ابزارها قدرت وال استریت در بورس و نقش آن در جهان را نشان می دهد. امروزه این معاملات در سایر مراکز مالی دنیا نیز صورت می گیرد. بازارهای مالی مهم جهان در لندن، فرانکفورت، توکیو و برخی شهرهای بزرگ دیگر جهان در بهبود و گسترش یافتند.

حضور خارجی ها وال استریت در بورس

به منظور شکل گرفتن معاملات بیشتر و رقابتی تر، نیاز به حضور شرکت های خارجی است. در واقع اشخاص و صاحبان کسب و کار در کشورهای خارجی، سرمایه گذاران اصلی بازار سهام و اوراق قرضه در وال استریت در بورس هستند. وجود سرمایه گذاران، برای برآورده کردن نیاز متقاضیان ضروری است که وال استریت در بورس به این امر توجه ویژه داشته است. با برقراری ارتباط میان سرمایه گذاران و سرمایه پذیران، ارتباطات بین المللی توسعه یافته و در نتیجه، شهرت و اعتبار وال استریت در بورس افزایش می یابد.

نقش وال استریت در بورس و بازارهای مالی

همانطور که پیش تر گفته شد، شهر نیویورک مرکز دو تا از مهم ترین بازارهای بورس دنیاست؛ بورس سهام نیویورک (NYSE) و بورس سهام آمریکا (AMEX). البته بازارهای مالی دیگری در شیکاگو، سان فرانسیسکو، لس آنجلس و فیلادلفیا وجود دارند؛ اما اهمیت و رقابت پذیری آنها به نسبت بورس سهام نیویورک و آمریکا کمتر است. با پیشرفت روز افزون تکنولوژی، معاملات اینترنتی و تلفنی متداول ترند و تعداد معاملات فیزیکی، کاسته شده است. وال استریت در بورس به عنوان واسط میان اقتصادهای داخلی و بین المللی و پل ارتباطی بازارهای مالی وارد عمل می شود. تسهیل افزایش سرمایه توسط کسب وکارها و دولت ها از جمله مواردی است که با حضور پر رنگ وال امکان پذیر است. سرمایه جمع آوری شده توسط شرکت های وال استریت به کسب وکارها و دولت ها اجازه می دهد، در فعالیت های ساختمانی، خدماتی وارد شوند و ارزش افزوده ایجاد کنند. همچنین این شرکت ها به ایجاد مشاغل مختلف، می پردازند. از آنجایی که وال استریت در بورس از شهرت و اعتبار مناسبی برخوردار است، سرمایه گذاران با ریسک کمتری سرمایه گذاری می کنند و سرمایه خود را به شرکتهای زیر مجموعه وال استریت می سپارند. آن ها اطمینان دارند، مشکلی برای سرمایه گذاری پیش نمی آید و گردش سرمایه به صورت منظم و مولد صورت می گیرد. همچنین انباشت سرمایه با حضور وال استریت با هزینه کمتری صورت می گیرد. بنابرین ترجیح سرمایه گذاران در نهایت بهره گیری از خدمات وال است. وال استریت به رشد کارایی بازارهای مالی کمک می کند. با بهبود کارایی، رشد اقتصادی و رقابت پذیری نیز افزایش می یابد. در نتیجه توسعه مشاغل و بازار کار به سهولت انجام می شود.

نقش وال استریت در بورس چیست؟

اتصال مراکز مالی دنیا وال استریت در بورس

کشورهای توسعه یافته که اقتصاد سرمایه داری دارند، نیازمند روش هایی برای ارتباط سرمایه پذیران و سرمایه گذاران هستند. همانطور که اشاره شد، وال استریت فرآیند جمع آوری سرمایه و استفاده از آن را تسهیل می کند؛ اما اشتباه است که تصور کنیم وال تنها مرکز جمع آوری سرمایه و هدایت به سمت تولید است. به عبارتی مراکز مالی متعددی وجود دارند که رقیب سرسخت وال استریت هستند. بازارهای مالی در هنگ کنگ، لندن، توکیو، تورنتو و فرانکفورت در رقابت با وال استریت هستند. بورس های مهم دیگری هم در کره، تایوان، آمستردام، میلان و زوریخ قرار دارند. بورس های کشورهای درحال توسعه شامل چین، مجارستان، لهستان، روسیه هستند. همانند ایالات متحده بیشتر کشورها بیش از یک بورس دارند. برای مثال، ژاپن هشت بورس سهام دارد، درحالی که سوئیس سه بورس دارد. شرکت های آمریکایی ممکن است به دلیل کمتر بودن نرخ بهره در اروپا و آسیا در این بازارها به استقراض بپردازند. شرکت ها و دولت های خارجی به منظور افزایش سرمایه در ایالات متحده به وال می آیند و شرکت های آمریکایی هم از بازارهای خارجی به منظور افزایش سرمایه استفاده می کنند.

خلاصه ای از نقش وال استریت در بورس

وال استریت به عنوان مهد نهادهای مالی و اقتصادی برتر دنیا، شناخته می شود. شرکت های آمریکایی و غیر آمریکایی با حضور در وال استریت، به اعتبار خود افزوده اند. دارایی های مختلفی در بورس های امریکا داد و ستد می شوند؛ اما وال تنها محل ارتباط مراکز مالی نیست. در آمریکا بازارها و بورس های مالی مشابه ولی کوچکتری در شیکاگو، سان فرانسیسکو، لس آنجلس و فیلادلفیا وجود دارند. با حضور وال، کسب و کارها و انباشت سرمایه بهبود چشم گیری داشته و ارزش افزوده قابل توجهی توسط شرکت های فعال در این بخش ایجاد شده است. در مجموع وال استریت با حضور خود به کاهش هزینه و هدایت سرمایه ها در مسیر صحیح کمک شایانی نموده است و نقش مهم خود را در بازارهای مالی ایفا کرده است.

ادامه مطلب
سود و زیان عملیاتی و غیر عملیاتی سهام بورس چیست؟
سود و زیان عملیاتی و غیر عملیاتی سهام بورس چیست؟

صورت زیان و سود عملیاتی و غیر عملیاتی

هدف هر بنگاه اقتصادی کسب سود است. برای تعیین سود باید درآمدها و هزینه های شرکت شناسایی شوند. درآمدها می توانند به صورت فروش نقد یا نسیه به دست آیند. هزینه ها، جریان های نقدی خروجی برای تولید درآمدها هستند. هزینه ها نیز می توانند نقد یا نسیه باشند. سود از تفاضل بین درآمدها و هزینه ها به دست می آید. درصورتی که حجم هزینه ها بیشتر از درآمدها باشد، شرکت زیان خواهد کرد. در این مقاله هدف تفکیک سود و زیان شرکت ها به دو بخش عملیاتی و غیرعملیاتی است، اما پیش از آن لازم است، اجزای صورت سود و زیان به طور مجزا معرفی گردد و نتیجه فعالیت یک شرکت را در قالب میزان درآمد، هزینه و سود یا زیان در یک دوره مشخص زمانی نمایش می دهد. اقلام این صورت مالی به شرح زیر می باشند:

زیان و سود عملیاتی

بسته به ماهیت فعالیت شرکت، صورت سود و زیان می تواند اقلام متفاوتی داشته باشد. صورت سود و زیان نمای شرکت را از دید روش کسب درآمد و چگونگی صرف هزینه ها نشان می دهد. در ادامه تک تک اقلام آن بررسی می شوند.

درآمد

به صورت کلی درآمد عبارت است از افزایش در حقوق صاحبان سهام به جز مواردی که به آورده آنان مربوط می شود. درواقع فروش یا درآمد، ارزش کالاها و خدمات فروش رفته شرکت را نشان می دهد. انواع درآمدها به دو گروه طبقه بندی می شوند:

  • درآمدهای عملیاتی

درآمدهایی هستند که درنتیجه فعالیت شرکت در راستای اساسنامه (موضوع فعالیت هر شرکت، هنگام تأسیس به وضوح در اساسنامه شرکت قیدشده است و یا در تصمیمات مجامع تغییر می کند). و باهدف نیل به منظور خاصی که برای آن به وجود آمده است، به دست می آیند. این دسته از درآمدها با توجه به اصل تداوم فعالیت شرکت، می توانند جنبه دائمی و پایدار داشته باشند. استمرار رشد این گروه از درآمدها می تواند نقطه قوت شرکت باشد. درواقع، کلیه درآمدهایی که شرکت ها از طریق انجام “عملیات اصلی” خود کسب نمایند، درآمدهای عملیاتی شرکت می باشند.

  • درآمدهای غیرعملیاتی

گروهی از درآمدهای شرکت که در قالب اهداف اساسنامه شرکت نیستند درآمدهای غیرعملیاتی نام دارند. مهمترین ویژگی این درآمدها آن است که عموماً تکرارپذیر نیستند. ناپایداراند و سود حاصل از آن ها قابل برنامه ریزی نیست. لازم به ذکر است که از دیدگاه حسابداری و نیز تحلیلی تفکیک این دو نوع درآمد (عملیاتی و غیرعملیاتی) بسیار اهمیت دارد که در انتها چرائی آن بررسی می گردد.

هزینه ها

مفهوم کلی هزینه ها عبارت است از کاهش در حقوق صاحبان سهام به جز مواردی که به ستانده آنان مربوط می شود. انواع هزینه ها به شرح زیر است:

بهای تمام شده کالا

این گروه از هزینه ها، هزینه هایی هستند که شرکت برای تولید محصولات خودمصرف می کند. این هزینه ها به صورت مستقیم منتج به تولید گردیده و یا زمینه های لازم برای تولید را فراهم می کند. عناصر تشکیل دهنده بهای تمام شده کالا به شرح زیر می باشند:

  • مواد اولیه مستقیم: مواد اولیه مستقیم بخش اصلی تولید محصول را تشکیل می دهند.
  • دستمزد مستقیم تولیدی: حقوق و دستمزد پرداختی به پرسنل واحد تولید است که نتیجه عملکردشان مستقیماً منتج به تولید محصول می شود.
  • سربار: سایر هزینه های تولیدی به غیر از مواد اولیه مستقیم و دستمزد را هزینه های سربار می گویند. به عنوان مثال هزینه تعمیرات و نگهداری ماشین آلات تولیدی. این گروه از هزینه ها برای ادامه تولید موردنیاز هستند اما نمی توان آن ها را جز به جز به محصول خاصی تخصیص داد.

خالص سایر درآمدها و هزینه های عملیاتی

از آنجا که شرکت می تواند از فعالیت های مختلف عملیاتی کسب درآمد نماید یا متحمل هزینه شود، منابع و هزینه های مربوط به سایر فعالیت های عملیاتیِ متفاوت از مبالغ گزارش شده در سرفصل فروش و بهای تمام شده، در این سرفصل به صورت جداگانه گزارش می شوند. “سایر هزینه های عملیاتی” در بردارنده هزینه‎ های فروش، بازاریابی، هزینه های مالی و اداری شرکت هستند که ارتباط مستقیم با تولید شرکت ندارند اما امکان حذف آن ها از سازمان هم وجود ندارد و از الزامات بقای سازمان هستند. خالص سایر درآمدها و هزینه های عملیاتی، ماحصل تفاوت سایر هزینه های عملیاتی از سایر درآمدهای عملیاتی است. «خالص سایر درآمدها و هزینه های غیرعملیاتی: شرکت می تواند از فعالیت های غیرعملیاتی نیز کسب درآمد نماید یا متحمل هزینه شود. این گونه مبالغ در این سرفصل نشان داده می شوند». به کلیه هزینه هایی که در قالب هزینه بهای تمام شده کالا و هزینه های اداری، مالی، توزیع و فروش قرار نگیرد هزینه های غیرعملیاتی می گویند. این دسته از هزینه ها دائمی نیستند و با نوع عملکرد شرکت مرتبط نیستند. خالص سایر درآمدها و هزینه های غیرعملیاتی، ماحصل تفاوت سایر هزینه های غیرعملیاتی از سایر درآمدهای غیرعملیاتی است.

هزینه های مالی

این گروه از هزینه ها شامل هزینه های دریافت وام و تأمین مالی شرکت است. این هزینه ها به دلیل اهمیت خاصی که دارند در طبقه بندی مستقلی آورده می شوند. بخش بزرگی از آن ها شامل هزینه بهره و سایر هزینه های مرتبط با تحصیل وام است.

مالیات بر درآمد

عمده شرکت ها طبق قانون باید بخشی از سود خود را به عنوان مالیات به دولت بپردازند. نرخ مالیات بسته به ماهیت کسب و کار، نوع فعالیت، چرخه عمر، نوع محصولات، رویه های حسابداری شرکت ها و … متغیر خواهد بود. در ایران نرخ رایج مالیات برای شرکت های غیر بورسی ۲۵% و برای شرکت های بورسی ۲۲٫۵% است.

مالیات بر درآمد
در این طبقه بندی، سعی شده است، اقلام صورت سود و زیان به تفکیک عملیاتی و غیرعملیاتی آورده شود، دلیل تفکیک فعالیت های غیرعملیاتی از عملیاتی، شناسایی عملکرد واقعی شرکت است. در ادامه به توضیحات بیشتری از تفاوت این دو بخش می پردازیم:

همانطور که دیدیم، فعالیت های عملیاتی و غیرعملیاتی معمولاً به شکل جداگانه در صورت سود و زیان گزارش می شوند. همه درآمدهایی که شرکت ها از طریق انجام عملیات اصلی خود کسب می کنند، درآمدهای عملیاتی شرکت محسوب می شود. همچنین همه هزینه هایی که در فرایند این درآمدهای عملیاتی ایجاد شوند، جزء هزینه های عملیاتی شرکت هستند. سود یا زیان، تفاوت درآمدها و هزینه هاست، لذا سود و زیان عملیاتی با در نظر گرفتن درآمد و هزینه بخش عملیاتی یک شرکت و سود یا زیان غیرعملیاتی با در نظر گرفتن درآمد و هزینه بخش غیرعملیاتی یک شرکت تعریف می گردد. سود غیرعملیاتی ناشی از فعالیت های “غیرمرتبط با موضوع اصلی” شرکت است. معمولاً سود غیرعملیاتی مربوط به سود حاصل از فروش دارایی های غیرمنقول، سود حاصل از سرمایه گذاری ها و سهام، سود حاصل از اوراق مشارکت و… می باشد که ممکن است بخشی از آن غیرمستمر باشد. برای مثال یک شرکت غیرمالی می تواند سود سهام یا سود حاصل از سرمایه گذاری در دیگر شرکت ها را به عنوان درآمد غیرعملیاتی شناسایی نماید.

درآمد حاصل از سرمایه گذاری و هرگونه عایدی و زیان حاصل از فروش این اوراق بهادار می تواند جزئی از روند عادی کسب و کار چنین شرکت هایی باشند. حال اگر همین مثال در شرکتی که فعالیت اصلی آن مالی است بررسی گردد، درآمد حاصل از سرمایه گذاری و درآمدهای مالی جزء فعالیت های عملیاتی آن محسوب می شوند. لذا آنچه اهمیت پیدا می کند آن است که نمی توان تعریف ثابتی برای عملیاتی یا غیرعملیاتی بودن یک قلم درآمدی یا هزینه ای ارائه داد و این موضوع بسته به فعالیت هر شرکت تعریف می گردد.سود عملیاتی نشان دهنده باقیمانده سود بعد از محاسبه تمام هزینه های عملیاتی مربوط به واحد تجاری است. علاوه بر بهای تمام شده کالای فروش رفته، هزینه های اداری، عمومی و هزینه هایی نظیر اجاره و بیمه، حمل و نقل و کرایه در محاسبه سود عملیاتی در نظر گرفته می شوند. در حقیقت تمام هزینه هایی که برای حفظ فعالیت واحد تجاری “ضروری” هستند، باید در محاسبه سود عملیاتی در نظر گرفته شوند. درواقع سود عملیاتی “قابلیت سوددهی از بخش عملیاتی” یک واحد تجاری را مشخص می کند.

آنچه در تحلیل یک شرکت باید موردتوجه قرار بگیرد، آن است که سودهای عملیاتی معمولاً قابلیت اتکا و پایداری بیشتری نسبت به سودهای غیرعملیاتی دارند، لذا آنچه در یک شرکت اهمیت دارد آن است که از محل “عملیات اصلی” خود سودآور باشد، بررسی صورت های مالی شرکت ها نشان می دهد، در برخی موارد، شرکت از محل عملیات اصلی خود زیان زننده بوده و به مدد درآمدهای غیرعملیاتی همچون درآمد سرمایه گذاری ها (با فرض غیرمالی بودن شرکت مدنظر) درنهایت توانسته سود خالص ایجاد کند. در بحث نسبت های مالی سه نوع اصلی حاشیه سود ناخالص (مارجین ناخالص)، حاشیه سود عملیاتی (مارجین عملیاتی) و حاشیه سود خالص (مارجین خالص) بررسی می گردد. در مثال مذکور، حاشیه سود عملیاتی منفی بوده و حال آن که به واسطه اضافه شدن درآمدهای سرمایه گذاری و جبران زیان در بخش غیرعملیاتی شرکت، حاشیه سود خالص مثبت است. درواقع آنچه اهمیت دارد این است که در بررسی یک شرکت تنها به سودآوری مقطع فعلی بسنده نشود و چگونگی ایجاد سود و محل های آن به دقت آنالیز شود (تمام روندی که از مرحله فروش در صورت سود و زیان شروع شده تا رسیدن به سود خالص بررسی گردد). بدین ترتیب می توان متوجه شد، سودآوری شرکت چقدر از محل فعالیت های عملیاتی و چقدر از محل فعالیت های غیرعملیاتی بوده و مهم تر از همه، چقدر در سالیان آتی “قابلیت تکرارپذیری” دارد. وجود منابع دیگر درآمدی که در این مقاله با درآمدهای غیرعملیاتی از آن ها اسم بردیم نه تنها برای شرکت بد نیست، بلکه به شرط سرمایه گذاری صحیح و ایجاد جریانات نقدی ورودی مثبت، مفید نیز هست، در مثال عنوان شده شرکت از محل عملیات اصلی خود زیان زننده بود، هر شرکتی در طول عمر خود ممکن است به دلیل تغییرات برخی فاکتورها همچون نرخ فروش، تحریم، بهای تمام شده و… در مقاطعی با این شرایط روبرو شود، اما اگر زیان ده بودن بخش عملیاتی شرکت در چندین سال مدام تکرار شود و سودآوری خالص نهائی شرکت بر پایه درآمدهای غیرعملیاتی بچرخد، شرکت در طولانی مدت دچار مشکل می گردد، به بیانی ساده، شرکت از فعالیت اصلی خود که به واسطه آن تأسیس شده است، توانایی “خلق ارزش” برای سهامداران خود را نخواهد داشت.

ادامه مطلب
قیمت سهام بعد از تقسیم سود
قیمت سهام بعد از تقسیم سود نقدی چه تغییری می کند؟

تقسیم سود نقدی چیست؟

براساس قانون تجارت، شرکت های سهامی عام بعد از پایان سال مالی، موظف به برگزاری مجمع عمومی سالیانه و ارائه گزارش عملکرد اقدامات یک ساله خود هستند و باید در خصوص برخی امور شرکت ازجمله میزان تقسیم سود تصمیم گیری کنند. در اکثر اوقات، بحث برانگیزترین بخش مجمع، تصمیم گیری درباره تقسیم سود است، به این دلیل که سهامداران برای دریافت بازده نقدی سرمایه گذاری خود (dividend gain)، پیشنهاد توزیع حداکثری سود را ارائه می کنند و در مقابل، مدیران شرکت ها برای جبران کمبود نقدینگی و جلوگیری از خروج منابع مالی، تمایلی به تقسیم سود ندارند. تصمیماتی که در مجمع عمومی عادی سالیانه گرفته شده به صورت خلاصه در یک گزارش بانام خلاصه تصمیمات مجمع عمومی عادی سالیانه در سایت کدال ارسال می شود. شرکت های سودده سالیانه یکبار به سهامدارانشان سود نقدی (DPS) پرداخت می کنند.

البته ممکن است یک شرکت در یک سال مالی نتواند هیچ سودی به دست آورد و زیان ده شود. از طرف دیگر، ممکن است شرکت بتواند به ازای هر سهم مقداری سود محقق کند ولی در مجمع تصمیم گرفته شود هیچ سود نقدی تقسیم نشود. لذا تصمیمات مجمع متناسب با شرایط محقق شده سودآوری شرکت، هردو در تقسیم سود نقش دارند. طبق دستورالعمل اجرایی توقف نماد شرکت های بورسی، نماد بورسی حداکثر ۲ روز کاری قبل از تشکیل جلسه مجمع متوقف می شود. در زمان توقف نماد، سهامداران تا بازگشایی دوباره نماد قادر به خرید و فروش سهم آن شرکت نخواهند بود. سیاست تقسیم سود یک شرکت باید همواره دو هدف را تأمین کند، اول تهیه نقدینگی لازم برای تداوم رشد شرکت و دوم افزایش ثروت سهامداران. بدین ترتیب در مورد شرکت های رشدی که اجرای طرح های توسعه را در دست دارند، سیاست تقسیم سود پایین در اولویت است. برعکس شرکت هایی که به دوران رشد و بالندگی و ثبات خود رسیده اند، می توانند با تقسیم مناسب سود سهام، انتظارات سرمایه گذاران را تأمین کنند، بدون آنکه مشکلی درروند فعالیت شرکت ایجاد شود.

قانون تجارت در ماده ۲۳۹ سود قابل تقسیم را این چنین بیان می کند:

«سود قابل تقسیم عبارت است از سود خالص سال مالی شرکت منهای زیان های سال های مالی قبل و اندوخته قانونی و سایر اندوخته های اختیاری به علاوه سود قابل تقسیم سال های قبل که تقسیم نشده است».

تقسیم سود نقدی چه زمانی پرداخت می شود؟

اگر در مجمع تصمیم بر تقسیم سود نقدی گرفته شده باشد، شرکت حداکثر تا ۸ ماه پس از برگزاری مجمع فرصت دارد که این سود را بین سهامداران تقسیم کند. برای اطلاع از مبلغ و نحوه دریافت DPS هر شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار، می توان اطلاعیه شرکت را در سایت codal.ir پیدا کرد (زمان بندی پرداخت سود) و یا با امور سهام شرکت مربوطه ارتباط برقرار کرد. برای مثال، تصویر زیر بخشی از اطلاعیه زمان بندی پرداخت سود سهم شرکت پتروشیمی نوری را نشان می دهد:

قیمت سهام بعد از تقسیم سود

سود نقدی به چه کسانی پرداخت می شود؟

سهامدارانی که در زمان برگزاری مجمع عمومی عادی سالانه مربوط به تقسیم سود، صاحب سهم بوده اند مشمول دریافت سود نقدی می شوند.

تأثیر پرداخت سود نقدی بر قیمت سهام چیست؟

زمانی که  در مجمع یک نماد، سود نقدی تصویب می شود، نماد بدون محدودیت دامنه نوسان بازگشایی شده و میزان سود تقسیمی مورد تائید در مجمع، از قیمت سهم کسر می گردد، درواقع قیمت تئوریک ماحصل کم کردن سود تقسیمی از قیمت سهام قبل از مجمع است. توجه به این نکته ضروری است که قیمت سهم پس از کسر مقدار سود نقدی بر اساس عرضه و تقاضا تعیین خواهد شد. لذا قیمت تئوریک سهم در هنگام بازگشایی برابر باقیمت روز قبل از مجمع منهای سود تقسیمی تصویب شده در مجمع خواهد بود، اما با توجه به اثر عرضه و تقاضای خریداران و فروشندگان، این قیمت می تواند دستخوش تغییر شده و بالاتر و یا پایین تر معامله گردد. به طور مثال فرض کنید قیمت سهم X قبل از مجمع ۵۵۰ تومان است و در مجمع تصمیم به تقسیم سود نقدی ۲۰ تومان گرفته شده باشد. قیمت ابتدایی تابلو نماد در زمان بازگشایی ۵۳۰ تومان خواهد بود. اما قیمت اولین معامله در روز بازگشایی، پس از برگزاری مجمع بر اساس عرضه و تقاضا تعیین خواهد شد و محدودیت نوسان پنج درصد معمول برای سهم اعمال نخواهد شد.

ادامه مطلب
بهترین نوع افزایش سرمایه
بهترین نوع افزایش سرمایه کدام است؟

مفهوم افزایش سرمایه

پیش از آن که به پاسخ مستقیم به این سوال که “بهترین نوع افزایش سرمایه چیست؟” بپردازیم، لازم است مروری بر معرفی انواع روش های افزایش سرمایه، ویژگی ها و کاربرد آن ها داشته باشیم، در انتها و با شناخت ابعاد مختلف این موضوع می توانیم به سوال مذکور پاسخ دهیم. در اجرای پروژه ها و طرح های توسعه های و تحقق اهداف شرکت ها، بحث تأمین مالی یکی از پر چالش ترین و مهم ترین موضوعات برای ادامه حیات و توان حفظ رقابت و توسعه کمی و کیفی بوده و مالکان و مدیران بنگاه ها همواره به دنبال تهیه ارزان ترین منابع درزمانی کوتاه هستند تا قادر به اجرای به موقع طرح های توسعه باشند. در ایران تأمین مالی از طریق اخذ تسهیلات بانکی و گشایش اعتبار داخلی و خارجی سابقه ای دیرینه و اولویتی اصلی و جایگاهی مهم برای شرکت ها دارد، اما در اکثر اقتصادهای دنیا که سال هاست از بانک محور بودن خارج و به سمت بازار محور شدن رفته اند، گزینه اول شرکت ها برای تأمین منابع مالی استفاده از ظرفیت ها و ابزارهای بازار سرمایه است، چراکه بازارهای سرمایه در اکثر کشورهای توسعه یافته جایگاه ویژه ای دارد. هم اکنون یکی از مزیت های حضور شرکت های سهامی عام در بازار سرمایه، استفاده از مکانیزم افزایش سرمایه و جمع آوری وجوه ارزان برای اجرای پروژه ها و طرح های توسعه است که نیازی به طی مراحل طولانی اداری و سپرده گذاری و ارائه وثیقه و ضمانت و پرداخت سودهای گاه دو برابر مبلغ وام دریافتی ندارند و درنهایت موجب کاهش بهای تمام شده پول و محصولات و خدمات قابل ارائه می شوند. این مزیت نزد اکثر مدیران و سهامداران شرکت های سهامی عام خارج از بازار سهام پنهان مانده و یا عده ای از مدیران به دلیل نیاز به شفاف سازی اطلاعات و طی مراحل گاه سخت گیرانه پذیرش شرکت ها در بازار سهام، ترجیح می دهند در فهرست شرکت های بورسی یا فرابورسی درج نشوند و برای تأمین منابع مالی موردنیاز از همان سیستم بانکی با همه مشکلات و بالا بودن نرخ سود استفاده کنند.

افزایش سرمایه شرکت معمولاً به یکی از دو دلیل زیر هست:

  • تأمین منابع مالی جدید برای گسترش فعالیت های شرکت
  • اصلاح ساختار مالی و سرمایه شرکت

شرکت ها قبل از افزایش سرمایه، ابتدا مدارک و مستندات خود را روی سامانه کدال (codal.ir) ارسال می کنند. همچنین چند روز قبل از بسته شدن نماد و برگزاری مجمع عمومی فوق العاده، آگهی برگزاری مجمع روی سایت ذکرشده قرار می گیرد. این افزایش نیز به سهامداری تعلق می گیرد که در تاریخ اجرای مصوبه مجمع عمومی فوق العاده شرکت مبنی بر افزایش سرمایه، مالک سهام شرکت باشد.

چهار دسته اصلی بهترین افزایش سرمایه به شرح زیراند:

  • از محل سود انباشته (سهام جایزه)
  • از محل آورده نقدی و مطالبات حال شده سهامداران
  • از محل تجدید ارزیابی دارایی ها
  • به روش صرف سهام

در ادامه به بررسی هریک از این روش ها پرداخته و پس از بیان ویژگی های هر روش در انتها، به سوال اصلی این مقاله پاسخ خواهیم داد.

روش سهام جایزه (از محل سود انباشته)

در حالی اکثر شرکت های سهامی عامی حاضر در بهابازارهای پیشرفته در برابر تقسیم سود حداقلی در مجمع سالانه از مزایای افزایش سرمایه از محل سود انباشته و اندوخته قانونی بهره مند می شوند که در ایران معمولاً سود و اندوخته ای در حساب شرکت ها برای انباشت و استفاده در افزایش سرمایه باقی نمی ماند. اما برخی شرکت ها به منظور جلب رضایت و حفظ سهامداران در طولانی مدت یا به دلیل وجود محدودیت هایی مانند لزوم رعایت مقررات قانونی سقف درصد سهامداری در بانک ها و بیمه ها، اقدام به اعمال افزایش سرمایه از محل سود انباشته و اندوخته قانونی می کنند. معمولاً شرکت ها مقداری از سود سالیانه را در حساب اندوخته ذخیره و در زمان مقتضی با انتقال موجودی این حساب به حساب سرمایه و انتشار اوراق جدید سهام سرمایه اسمی شرکت را افزایش می دهند و سپس اوراق سهام جدید را به نسبت سهام قبلی بین سهامداران توزیع می کنند. چون در این حالت سهامداران پولی بابت اوراق جدید پرداخت نمی کنند اصطلاحاً به این روش، روش سهام جایزه گفته می شود.

در این نوع افزایش، فرمی برای تکمیل ارسال نشده و وجهی برای واریز به حساب شرکت پرداخت نمی شود و همه سهامداران چه بخواهند و چه نخواهند نسبت به تعداد سهامی که دارند، سهام جایزه خواهند گرفت. درواقع، برخی شرکت ها همه سود قابل تقسیم را توزیع نمی کنند و درصدی را به عنوان سود انباشته و اندوخته لحاظ می کنند. همچنین گاه سودهای غیرعملیاتی را به جای تعدیل، در حساب اندوخته نگه می دارند. بنابراین در برابر عدم توزیع ۱۰۰ درصدی سود هر سهم سال های قبل یا بلااستفاده شدن مبلغ اندوخته قانونی، توانایی پرداخت ۱۰۰ تومان قیمت اسمی هر سهم در اعمال افزایش سرمایه فراهم می شود تا دیگر نیازی به آورده نقدی سهامداران با استفاده از مطالبات لحاظ شده آنان نباشد. بنابراین با اعمال افزایش سرمایه ۱۰۰ درصدی از این محل، مالک مثلاً هزار سهمی یک شرکت، هزار سهم جایزه آن هم بدون پرداخت وجه را خواهد گرفت. اما فقط بعد از تبدیل شدن به سهام عادی می تواند تصمیم به فروش یا نگهداری این نوع سهام بگیرد. همان طوری که پیداست این نوع افزایش از بهترین انواع افزایش سرمایه برای تأمین منابع مالی شرکت ها و افزایش انگیزه سهامداران برای سرمایه گذاری بلندمدت بوده و تنها عیب آن رقیق شدن تعداد سهام مخصوصاً برای شرکت های دارای سرمایه بالا است.

پس باید توجه کرد که مهم ترین ویژگی های این روش به شرح زیر است:

  • عدم نیاز به پرداخت قیمت اسمی سهم
  • سرعت گرفتن فرایند توسعه
  • کمک به بهبود سودآوری شرکت
  • عدم ورود نقدینگی از خارج شرکت

افزایش سرمایه از محل آورده نقدی

این نوع افزایش سرمایه مرسوم ترین روش بین شرکت های حاضر در بازار سهام کشور بوده و در جریان آن منابع مالی موردنیاز از سهامداران دریافت می شود. به این ترتیب شرکت خواهان تأمین مالی ۱۰۰ میلیارد تومانی، به ازای هر سهم یک سهم ۱۰۰ تومانی (درمجموع یک میلیارد سهم) منتشر کرده و فروش آن را با اولویت سهامدارانی که در مجمع فوق العاده جزء مالکان باشند، آغاز می کند. به همین علت به این نوع سهم، سهام حق تقدم گفته می شود. یعنی صاحبان حقیقی و حقوقی شرکت نسبت به سایرین حق تقدم دارند که آیا سهام منتشرشده را به قیمت هر سهم ۱۰۰ تومان خریداری کنند یا خیر. مثلاً در صورت اعمال افزایش سرمایه ۱۰۰ درصدی و مالکیت ۱۰۰۰ سهمی، باید ۱۰۰ هزار تومان به شماره حساب اعلامی شرکت واریز شود تا از سهام حق تقدم استفاده و به نام سهامدار شود. در صورت خرید سهام حق تقدم هم می توان طی مهلت قانونی ۳۰ یا در صورت تمدید، ۶۰ روزه مبادرت به فروش آن به قیمت مندرج در تابلو کرد. سایر سهامداران متقاضی خرید سهام حق تقدم باید علاوه بر قیمت تابلوی حق تقدم، ۱۰۰ تومان قیمت اسمی هر سهم را نیز بپردازند. آخرین نفری که در پایان مهلت قانونی ۳۰ یا ۶۰ روزه دارنده سهام حق تقدم باشد باید تا زمان تبدیل این نوع سهم به سهم عادی که گاه ۶ تا ۸ ماه طول می کشد، صبر کند. در صورت عدم تمایل به استفاده از سهام حق تقدم یا بی اطلاعی سهامداران، شرکت بعد از پایان مهلت قانونی و بسته شدن نماد سهام حق تقدم، اقدام به عرضه یک جای سهام حق تقدم استفاده نشده کرده و از محل فروش آن مبلغ قابل پرداخت به هر سهامدار (به نسبت تعداد سهام) را واریز می کند.

در روش از محل آورده نقدی می تواند توأمان با مطالبات لحاظ شده سهامداران باشد. به این معنی که اگر سود قابل تقسیم (DPS) مجمع سالانه تا زمان برگزاری مجمع فوق العاده و اعمال افزایش سرمایه توزیع نشده باشد یا هر دو مجمع سالانه و فوق العاده در یک روز یا به فاصله زمانی کمی برگزار شود، سود قابل توزیع به عنوان طلب سهامداران منظور شده و می تواند تأمین کننده بخشی یا تمام قیمت اسمی ۱۰۰ تومانی هر سهم حق تقدم باشد. به طور مثال، در صورت تصویب تقسیم سود ۵۰ تومانی هر سهم در مجمع سالانه و اعمال افزایش سرمایه ۱۰۰ درصدی در مجمع فوق العاده، متقاضیان استفاده از سهام حق تقدم فقط ۵۰ تومان به ازای هر سهم ۱۰۰ تومانی را پرداخت می کنند. چون ۵۰ تومان دیگر از محل سود و طلب سهامداران تأمین و پرداخت می شود. این در حالی است که برخی شرکت ها به رغم اعمال افزایش سرمایه در چند هفته یا چند ماه قبل از مجمع سالانه اعلام می کنند به دلیل زمان بر بودن ثبت سرمایه جدید در اداره ثبت شرکت ها، سود تقسیمی در مجمع سالانه پیش رو به سهام ناشی از افزایش سرمایه تعلق نخواهد گرفت.

پس باید توجه کرد که مهم ترین ویژگی های این نوع افزایش سرمایه به شرح زیر است:

  • زمانی که شرکت اندوخته ای برای افزایش سرمایه ندارد و جهت ایجاد نقدینگی قصد افزایش سرمایه را داشته باشد از این روش استفاده می کند. لذا موجب تزریق نقدینگی به درون شرکت می شود.
  • افزایش سرمایه درروش مطالبات و آورده نقدی زمان بر است تا جایی که ممکن است حتی تا ۶ ماه طول بکشد که سهام منتشرشده پس از افزایش سرمایه به پرتوها منتقل شود.
  • سرعت گرفتن فرایندهای توسعه ای
  • کمک به بهبود سودآوری در بلندمدت

افزایش سرمایه به روش صرف سهام

در بهابازارهای توسعه یافته به دلیل کارکرد بسیار مؤثر افزایش سرمایه از محل صرف سهام و نقش ویژه این نوع تأمین مالی، به این روش مبادرت ورزیده اند، اما در بازار سرمایه ایران این روش یکی از کم استفاده پذیر روش های افزایش سرمایه هست. عدم استفاده از این روش عمدتاً ناشی از عدم شناخت و توجیه نبودن مدیران از جزئیات این نوع افزایش سرمایه و نگرانی از به فروش نرفتن سهام عرضه شده است. درحالی که از این طریق و تعیین قیمت پذیره نویسی بر اساس شرایط بازار مناسب ترین رویه ای است که ضمن تأمین اهداف شرکت ها در تأمین مالی، منافع سهامداران را هم به صورت کاملاً منطقی حفظ می نماید. درصورتی که گزارش توجیهی حسابرس، مجوز سازمان بورس و رأی مجمع فوق العاده تأییدکننده افزایش سرمایه از محل صرف سهام باشد و نحوه صرف اضافه ارزش سهام فروخته شده و سلب شدن یا نشدن سهامداران وقت در پذیره نویسی هم توسط مجمع تعیین شود، سهام جدیدی به مبلغی مازاد بر مبلغ ۱۰۰ تومان قیمت اسمی هر سهم عرضه و به فروش می ترسد. بنابراین در تعریف افزایش سرمایه از محل صرف سهام باید گفت صرف سهام “تفاوت قیمت اسمی و قیمت فروش یک سهم” است که بعد از محاسبه آخرین قیمت هر سهم شرکت قبل از توقف نماد برای برگزاری مجمع فوق العاده و اضافه کردن آن به قیمت اسمی ۱۰۰ تومان و تقسیم آن به عدد دو (در صورت اعمال افزایش ۱۰۰ درصدی که معادل دو برابر شدن سرمایه شرکت است)، رقمی برای فروش سهام به دست می آید که مبنای پذیره نویسی سهام جدید می شود.

به طور مثال، اگر بهای هر سهم شرکت خواهان افزایش سرمایه ۱۰۰ درصدی، ۸۰۰ تومان باشد این عدد به علاوه ۱۰۰ تومان قیمت اسمی شده و با تقسیم عدد به دست آمده یعنی ۹۰۰ تومان به ۲، قیمت ۴۵۰ تومانی هر سهم برای فروش و پذیره نویسی حاصل می شود. در صورت پیشنهاد هیئت مدیره و تصویب مجمع فوق العاده، رقم به دست آمده نهایی می تواند با تخفیف چند تا چندین تومانی همراه شده و مثلاً ۴۰۰ تومان تعیین شود تا انگیزه سرمایه گذاران برای مشارکت در پذیره نویسی و خرید سهام جدید افزایش یابد. برهمین اساس برای تأمین مالی مثلاً ۱۰۰ میلیارد تومان سرمایه، ۲۵۰ میلیون سهم ۴۰۰ تومانی منتشر می شود تا در مدتی محدود از طریق بازار اولیه یا عرضه در بازار سوم فرابورس با امکان مشارکت یا عدم مشارکت سهامداران شرکت پذیره نویسی شود. با اتمام پذیره نویسی و جذب ۱۰۰ میلیارد تومان منابع موردنظر، مبلغ به دست آمده در ترازنامه شرکت و ذیل حسابی تحت عنوان صرف سهام درج می شود. پس به صورت خلاصه می توان گفت، در این روش شرکت سهام را به مبلغی بیش از قیمت اسمی و از طریق پذیره نویسی به فروش می رساند و تفاوت حاصل از قیمت فروش و قیمت اسمی را به حساب اندوخته منتقل یا در ازای آن سهام جدید به سهامداران قبلی می دهد. این مبلغ می تواند به سه شکل مصرف شود:

  • تقسیم نقدی صرف سهام بین سهامداران: در این صورت این سود به عنوان سود غیرعملیاتی خواهد بود و با توزیع نقدی صرف سهام چیزی جز افزایش سرمایه به قیمت اسمی نصیب شرکت نمی شود. این نوع مصرف سرمایه جدید معقول نبوده و به ندرت استفاده می شود. در این حالت لازم است شرکت به اطلاع صاحبان سهام برساند که سود نقدی توزیع شده از محل صرف سهام یا بازده سرمایه است نه از محل فعالیت عملیاتی و بازرگانی شرکت و با توزیع نقدی صرف سهام میان سهامداران قبلی چیزی جز افزایش سرمایه به قیمت اسمی نصیب شرکت نخواهد شد.
  • توزیع سهام جدید میان سهامداران: در این حالت برابر حساب صرف سهام، سهام جدید به قیمت اسمی منتشر و به سهامداران قبلی شرکت داده می شود که نتیجه آن برابر با افزایش سرمایه به قیمت اسمی است. این نوع شکل مصرف سرمایه جدید مانند نوع اول کمتر مورداستفاده قرار می گیرد.
  • انتقال صرف سهام به حساب اندوخته قانونی: نوع سوم مصرف سهام به دلیل ایجاد بنیه مالی در شرکت جهت اجرای طرح های توسعه و پروژه ها بیشتر مدنظر بوده و طی آن منابع حاصله در ترازنامه شرکت و ذیل حقوق صاحبان سهام قرار می گیرد و به سهامداران قبلی شرکت، سهام جایزه داده می شود.

ذینفعان صرف سهام را می توان چهار دسته ی بازار، سهامدار اصلی، سهامدار جز و خود شرکت دانست.

  • شرکت ها علاقه مند هستند با کمترین سهام منتشره، بیشترین تأمین مالی بلندمدت بدون سررسید را انجام دهند و با این کار بدون افزایش ریسک سهام شرکت، بر سودآوری و اعتبار شرکت بیفزایند.
  • سهام دار اصلی شرکت که کنترل و مدیریت شرکت را در دست دارد بسیار علاقه مند است کنترل شرکت را همچنان حفظ کند و درصد سهام مدیریتی اش کاهش نیابد (به ویژه زمانی که درصد سهام مدیریتی آن ها شکننده و در حداقل ممکن برای مدیریت است). ضمناً با افزایش سرمایه در اغلب موارد مجبور به آورده نقدی به شرکت نباشد.
  • سهام موردنظر باید در شرایط پذیره نویسی مورد اقبال بازار باشد. افزایش سرمایه با صرف سهام باید فرصتی را پیش روی بازار بگذارد. دورنمای مثبتی از سودآوری بالقوه در آینده، انتظارات مثبت از افزایش قیمت سهم و یا تخفیف مناسب در قیمت پذیره نویسی نسبت به قیمت بازار را در برداشته باشد.
  • سهام داران جزء همواره به دنبال بازدهی بیشتر هستند بنابراین در پی این هستند که از محل صرف سهام بازدهی سریعی نصیبشان شود و نگرانی خاصی در کاهش درصد مالکیتشان در شرکت ندارند.

پس باید توجه کرد که مهم ترین ویژگی های این نوع افزایش سرمایه به شرح زیر است:

  • رقیق نشدن بیش ازحد سهام و عدم تغییرات شدید قیمت سهام بعد از افزایش سرمایه
  • تعیین درصد مشارکت سهامداران در سرمایه شرکت براساس ارزش جاری بازار نه قیمت اسمی
  • ایجاد حساسیت در مدیران شرکت نسبت به آینده قیمت سهام
  • هدایت سرمایه های سرگردان جامعه به سمت سرمایه گذاری مطمئن و آینده دار (باوجود منابع قابل توجه صرف سهام در اختیار شرکت، رشد سودآوری و EPS شرکت مضاعف می شود و این خود غنی شدن قیمت سهم و افزایش قیمت های قابل توجهی را برای سهامداران و کاهش ریسک سهم در بازار را در پی خواهد داشت.)
  • کاهش ریسک سهام و افزایش اعتبار شرکت (اندوخته صرف سهام ریسک ناشی از عدم توان بازپرداخت بدهی ها را کاهش می دهد و این سبب افزایش اعتبار شرکت در بازار و صنعت می گردد.)
  • نداشتن دغدغه مدیران در بازپرداخت منبع مالی
  • دریافت سهام جایزه توسط سهامداران قبلی
  • یکی از مهم ترین مزیت های صرف سهام، به کارگیری آن برای اصلاح ساختار مالی شرکت ها است. به ویژه در شرکت های دولتی خارج از بورس و شرکت های دارای پروژه های سرمایه گذاری که از یک سو نیاز به اصلاح ساختار سرمایه دارند و از سوی دیگر نیازمند منابع مالی سنگین برای پیشبرد طرح های توسعه هستند، این نوع افزایش سرمایه بسیار توصیه می شود.

با توجه به نکات ذکرشده، افزایش سرمایه با صرف سهام زمانى امکان پذیر است که میان منافع همه ذی نفعان تعادل برقرار شود و زمانى داراى فواید قابل توجه ای براى ذی نفعان خواهد بود که مبلغ حاصل از صرف سهام به اندوخته هاى شرکت منتقل شود و شرکت با سرمایه گذاری این منابع در دسترس بر سودآورى شرکت بیفزاید یا در صورت تصویب توزیع نقدى صرف سهام یا انتشار سهام جدید به ازاى آن، حداقل دو سال اندوخته صرف سهام در حساب یادشده نگه داشته شود تا شرکت با استفاده از آن بتواند بر توان سودآورى خود بیفزاید.

افزایش سرمایه از تجدید ارزیابی دارایی ها

نوع دیگری از افزایش سرمایه، افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی دارایی ها (اعم از دارایی های مشهود چون زمین و ساختمان و تجهیزات و دارایی های نامشهود مانند سرقفلی و حق اختراع و ثبت) است. این نوع افزایش سرمایه در سایر بورس ها به ندرت استفاده می شود و در ایران هم به جز مقاطعی در دهه ۶۰ چندان مورداستفاده قرار نمی گرفت، اما مجدداً طی سال های اخیر مورداستفاده برخی شرکت ها مخصوصاً بانک ها و شرکت های بیمه قرارگرفته است. در این روش آن دسته از بنگاه های اقتصادی که در بازه ی زمانی مشخصی که طبق آیین نامه اعلام می گردد، اقدام به تجدید ارزیابی دارایی های خود نکرده اند، می توانند با رعایت مقررات قانونی و مفاد آیین نامه، دارایی های خود را تجدید ارزیابی کرده و مازاد حاصل از آن را به حساب سرمایه منظور کنند. با این اوصاف افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی دارایی ها از طریق ارزش گذاری دوباره دارایی هایی مانند زمین و ساختمان و لحاظ کردن قیمت گذاری جدید در سرمایه اسمی اعمال می شود. به طور مثال، اگر شرکتی در سال ۱۳۶۰ با بهای تمام شده زمین و ساختمان و تجهیزات و سایر دارایی ها به ارزش ۱۰۰ میلیارد تومان تأسیس شده و مشمول مقررات و آیین نامه ابلاغی باشد، می تواند با تهیه گزارش توجیهی حسابرس و اخذ مجوز سازمان بورس و به کارگیری کارشناس دادگستری، همه دارایی های خود را باقیمت های روز مجدداً ارزش گذاری کرده و مبلغ حاصله را به سرمایه اسمی اضافه کند تا سرمایه آن طی یک یا چند مرحله از مثلاً ۱۰۰ تا ۵۰۰ درصد افزایش یابد. این نوع افزایش هرچند دارای مزایایی است، اما چون موجب رقیق شدن سهام شرکت ها و افت سودآوری (به علت تقسیم سود بر تعداد سهام جدید) و افزایش هزینه های دارایی های استهلاک پذیر و مالیات می شود، توجیه چندانی برای اکثر شرکت ها ندارد.

حتی آن دسته از شرکت های زیانده که مشمول ماده ۱۴۱ قانون تجارت باشند، می توانند برای حل مشکلات خود از افزایش سرمایه به روش تجدید ارزیابی دارایی اقدام کنند، اما به علت استهلاک پذیر بودن سایر دارایی های مشهود مانند ساختمان و ماشین آلات و زیان ناشی از آن در میان و بلندمدت، این شرکت ها هم رغبتی برای اعمال افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی دارایی ها نشان نمی دهند، ولی بانک ها و شرکت های بیمه به دلیل نوع فعالیت و لزوم رعایت مواردی چون ارتقا نسبت کفایت سرمایه از این روش استفاده کرده اند. می توان گفت، این روش در اقتصادهای تورمی انجام می شود. درواقع تجدید ارزیابی دارایی های شرکت به شرطی انجام می شود که بهای تمام شده کالا، دارایی ها و محصولات شرکت باارزش های جدید اختلاف زیادی داشته باشند. درروش تجدید ارزیابی نیز سهامداران پولی بابت دریافت سهام انتشاریافته پرداخت نمی کنند و پولی از خارج شرکت وارد نقدینگی آن نمی شود اما بالا رفتن ارزش دارایی های شرکت در نسبت های مالی ترازنامه تأثیرگذار است. در تجدید ارزیابی درصد مالکیت سهامداران تغییر نمی کند چون سهام هر شخص به نسبت مالکیت آن و متناسب با درصد افزایش سرمایه به طور مساوی واریز می شود و سهامدار جدیدی از طریق تجدید ارزیابی سهامدار نمی شود، همچنین ارزش دارایی های سهامداران نیز تغییر نمی کند و با افزایش سهامشان در پرتفوی قیمت سهام به همان میزان کاهش یافته و سهم رقیق می شود.

پس باید توجه کرد که مهم ترین ویژگی های این نوع افزایش سرمایه به شرح زیر است:

  • انضباط در صورت های مالی و به روز شدن ارزش دارایی های شرکت
  • عدم ورود نقدینگی جدید و عدم تغییر ارزش ذاتی شرکت (به عنوان عایدی محسوب نمی شود)

افزایش سرمایه ترکیبی

در این نوع افزایش سرمایه منابع مالی موردنیاز شرکت ها از دو یا سه محل تأمین می شود. مثلاً ممکن است ۶۰ درصد از افزایش سرمایه ۱۰۰ درصدی مدنظر مدیران از محل آورده نقدی یا مطالبات و ۴۰ درصد دیگر از محل سود انباشته یا صرف سهام و یا تجدید ارزیابی دارایی ها به دست آید. این نوع افزایش سرمایه کاربرد فراگیری در بازارهای سهام دنیا ازجمله ایران دارد و اغلب شرکت ها باهدف تأمین آسان منابع مالی، عدم فشار به سهامداران و ایجاد انگیزه و جلوگیری از رقیق شدن سهام، اقدام به افزایش سرمایه از دو یا سه محل می کنند. همانطور که در توضیحات بالا واضح است، تفاوت اصلی بین انواع روش های افزایش سرمایه، در محل تأمین این منابع جدید است.

بهترین افزایش سرمایه

بهترین افزایش سرمایه
افزایش سرمایه در وضعیت مالی و عملیاتی و درنهایت قیمت سهام شرکت ها نقش مهمی داشته و می تواند با تبعات متعدد و مستمری همراه باشند. بنابراین این موضوع هم مانند سایر موارد بااهمیت دارای نکات کاربردی است که با رعایت آن ها می توان ضمن کاهش ریسک و افزایش بازدهی، آگاهانه تر در بازار سرمایه حرکت کرد. به سوال “بهترین افزایش سرمایه” میتوان از دو بعد پاسخ داد، بهترین افزایش سرمایه برای شرکت و برای سهامدار. گرچه باید به این نکته بسیار مهم اشاره داشت که بی شک منافع بلندمدت سهامداران و شرکت ها با یکدیگر همسو و همجهت است، اما در اینجا سعی می کنیم از دو جنبهی شرکت و سهامداران به این سوال پاسخ دهیم:

  • افزایش سرمایه از نگاه سهامداران:

اولین نکته، پیگیری اخبار مربوط به زمان، درصد و محل افزایش سرمایه شرکت هایی است که افراد مالک آن ها هستند یا بعد از بررسی اقدام به خرید کرده و یا می خواهند سهامدار آن ها باشند. با حضور در مجمع فوق العاده شرکت ها میتوان درباره استفاده یا عدم استفاده از حق تقدم و همچنین تجهیز منابع مالی (در صورت تمایل به خرید سهام حق تقدم) تصمیم گیری کرد. از طرف دیگر، با توجه به اینکه قیمت سهام شرکت ها بعد از اعمال افزایش سرمایه کاهش محسوسی می یابد. معمولاً با مشخص شدن درصد افزایش سرمایه و زمان تقریبی برگزاری مجمع فوق العاده، سهام در روزهای قبل از توقف نماد رشد می کند. مخصوصاً سهام شرکت های دارای قیمت ۱۰۰ تا ۲۰۰ تومانی هر سهم چون با اعمال افزایش سرمایه ۱۰۰ درصدی یا بیشتر، احتمال قیمت گذاری کمتر از ۱۰۰ تومانی هر سهم (که مرز روانی بهای سهام شرکت ها مخصوصاً شرکت های بزرگ است) هنگام بازگشایی نماد وجود دارد. به همین سبب معمولاً قبل از مجمع فوق العاده بهای سهام این دسته شرکت ها صعودی می شود. بنابراین بااطلاع از افزایش سرمایه شرکت ها، علاوه بر تصمیم گیری بهتر در مورد مشارکت یا عدم مشارکت، می توان از منفعت رشد احتمالی قیمت سهام هم بهره برد. اطلاع از ترکیب سهامداری و عملکرد گذشته سهامداران عمده نکته مهم دیگری است که در حمایت از افزایش سرمایه و در صورت لزوم تزریق نقدینگی نقش دارد. چون در صورت سابقه مثبت سهامدار یا سهامداران عمده در حمایت از افزایش سرمایه و خرید سهام حق تقدم مصرف نشده (که گاه به اندازه یک بلوک ۱۰ تا ۲۰ درصدی سهام می شود)، می توان به قطعیت افزایش سرمایه امیدوار بود. در غیر این صورت و با نهایی نشدن افزایش سرمایه، اعتبار، جایگاه و قیمت سهام شرکت ها به شدت افت می کند.

افزایش سرمایهها به هر روشی جذابیت های خاص خود را دارند. درروش سود انباشته و تجدید ارزیابی پس از باز شدن نماد و واریز سهام جدید به پرتفوی چون قیمت سهم کاهش پیداکرده مستعد رشد می شود و از این طریق به سهامداران خود سود مناسبی می رساند. (بعد از افزایش سرمایه میزان دارایی ریالی شما از سهم تغییر نمی کند یعنی قبل از افزایش سرمایه ۱۰۰ عدد سهم داشتید به ارزش ۱۰۰ هزار تومان. حالا بعد از افزایش سرمایه ۴۰۰ عدد سهم دارید به ارزش همان ۱۰۰ هزار تومان با این تفاوت که قبل از افزایش سرمایه قیمت هر سهم ۱۰۰ تومان بود و بعد از افزایش سرمایه ۲۵ تومان). شناسایی شرکت هایی که در آینده نزدیک یا دور قصد افزایش سرمایه از محل سود انباشته یا تجدید ارزیابی دارایی دارند، اطلاع از مهلت قانونی خرید و فروش سهام حق تقدم و زمان تبدیل سهام حق تقدم به سهام عادی و سپس دریافت برگه های جدید اوراق، آگاهی از زمان بازگشایی نماد شرکت ها بعد از مجمع فوق العاده باهدف تصمیم گیری در مورد خرید سهام شرکتی که در سبد سهام نبوده و یا فروش سهامی که قبلاً خریداری شده و یا اضافه کردن سهام عادی و از سوی دیگر خرید یا فروش سهام حق تقدم در صورت مناسب بودن قیمت، از دیگر نکاتی است که می تواند موردتوجه سهامداران قرار گیرد.

  • افزایش سرمایه از نگاه شرکت:

همان طور که در توضیحات مربوط به هر روش افزایش سرمایه تا بدین جا شرح داده شد، مهم ترین تفاوت در روش های افزایش سرمایه، مربوط به محل تأمین مالی است. “بهترین افزایش سرمایه” به صورت مطلق سؤالی بی پاسخ است، چراکه شرایط متفاوت شرکت ها، مدیران را ملزم به استفاده از روش های متناسب با آن شرایط در افزایش سرمایه می کند، لذا نمی توان نسخه کلی را ارائه داد، اما در زیر به برخی از مهم ترین نکات مدنظر در افزایش سرمایه شرکت ها اشاره می کنیم:

  • به صورت کلی آن نوع از افزایش سرمایه که باعث شود منابع جدیدی به شرکت وارد شود، همچون روش افزایش سرمایه از محل آورده نقدی و صرف سهام می تواند وضعیت بهتری را برای شرکت ایجاد کند. (باید توجه داشت که بحران نقدینگی باعث می شود امکان افزایش سرمایه از محل آورده نقدی وجود نداشته باشد، لذا آنچه در سرتاسر این مقاله بر آن تأکید داریم، نسبی بودن بهترین روش افزایش سرمایه متناسب با شرایط شرکت و اقتصاد است.)
  • روش هایی همچون تجدید ارزیابی دارایی ها از آنجایی که عملاً پولی وارد شرکت نمی شود، صرفاً یک عملیات حسابداری برای اصلاح صورت های مالی شرکت محسوب می شود. در این روش دارایی های بنگاه های اقتصادی به روز شده و میزان اعتبار آن ها نزد بانک ها افزایش می یابد. به این ترتیب نظام پولی نیز برای تسهیلاتدهی به شرکت ها ترغیب می شود.
  • مزیت اصلی روش سود انباشته این است که باعث می شود سود انباشته شرکت از آن خارج نشود و در شرکت باقی بماند در راستای پیاده سازی طرح های توسعه شرکت مورداستفاده قرار گیرد.

درواقع سهامداران نباید باتوجه به میزان درصد افزایش سرمایه ها نسبت به یک سهم توجه کنند، بلکه باید شرایط و بنیاد” شرکت را بررسی کرده و این نتیجه را بگیرند که لزوم افزایش سرمایه فعلی “منطقی” و برای شرکت و سهامداران سودآوری خواهد داشت. “درواقع آنچه مهمتر از افزایش سرمایه است، دلیل آن می باشد، اینکه چه میزان تأمین مالی و به چه دلیلی قرار است انجام شود است که کمک به پیدا کردن پاسخ سوال بهترین نوع افزایش سرمایه می کند”. (البته قطعاً توانایی و شرایط خود شرکت، برای مثال داشتن سود انباشته کافی درروش افزایش سرمایه از محل سود انباشته شرط لازم است).

ادامه مطلب
exit-strategy
استراتژی خروج چیست؟ آشنایی با 7 بهترین استراتژی خروج از سهم

استراتژی خروج به یکی از پرتکرارترین استراتژی‌های دنیای ارزهای دیجیتال تبدیل شده است. از مهم‌ترین عوامل این اتفاق، نوسانات متعددی است که در آن اتفاق می‌افتد و در نتیجه معامله‌گران و به خصوص افراد کم تجربه، با ضرر و ریسک مواجه می‌شوند. در چنین شرایطی، یکی از مهم‌ترین راه‌هایی که می‌توان با استفاده از آن از دارایی‌ها محافظت کرد، استراتژی خروج از بازار است؛ در این مقاله قصد داریم تا شما را با مفهوم این استراتژی و اهمیت و انواع آن آشنا کنیم؛ با ما همراه باشید.

استراتژی خروج از بازار چیست؟

در سرمایه‌گذاری، ترید یا تجارت، استراتژی های خروج به محموعه برنامه‌های مشخص برای زمان‌های ضروری گفته می‌شود. در این برنامه، سرمایه‌گذار یا صاحب کسب‌وکار پس از احراز معیاری خاص یا ایجاد موقعیت به خصوصی، سرمایه خود را از موقعیت معاملاتی خارج می‌کنند. این کار، اساسا برای خروج از یک سرمایه‌گذاری نادرست یا بستن معامله‌ای پر ضرر اجرا می‌شود؛ به همین دلیل، مهم‌ترین و اصلی‌ترین هدف این استراتژی، محدود کردن میزان ضرر و زیان وارده است.

همچنین، در زمانیکه سرمایه‌گذاری به هدف تجاری خود رسیده باشد، می‌توان از Exit Strategy نیز استفاده کرد. از مهم‌ترین دلایل این اتفاق می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • تغییر در برنامه‌ریزی کلان و نیاز فوری به سرمایه نقدی
  • تغییر چشمگیر وضعیت بازار به دلیل اتفاقی ناگوار و غیرمنتظر

تعریف استراتژی خروج

دلیل اهمیت استراتژی خروج (Exit Strategy)

فعالیت در بازار ارزهای دیجیتال باید بر اساس استراتژی‌های از پیش تعیین شده باشد که از ضرر و زیان جلوگیری کند. به طور خاص، در بسیاری از موارد، موضوعی که باعث ایجاد زیان می‌شود، طمع معامله‌گر است. همچنین تغییر قیمتی شدید نیز می‌تواند شما را با چالش‌های متعددی مواجه کند. بسیار پیش می‌آید که در فاصله زمانی بسیار کوتاهی، دارایی به قیمتی بیش از قیمت اصلی افزایش و به سرعت کاهش می‌یابد. برای مثال شما می‌توانید یک کوین ویژه بخرید که قیمت آن در یک جهش 20٪ افزایش پیدا می‌کند.

بنابراین تصور کنید تمامی دوستان شما تصمیم می‌گیرند این کوین را برای مدت‌زمان بیشتری نگه داشته و باعث ایجاد FOMO شوند؛ FOMO یعنی ترس از اینکه بعد از فروش کوین، قیمت سر به فلک کشیده و برخلاف دوستان‌تان، سود صدها برابری برای شما باقی بماند. در چنین شرایطی، شما تصمیم می‌گیرید این کوین را نگه دارید.

گاهی نیز پیش می‌آید که قیمت کوین طی 2 ماه، بیش از 50٪ کاهش می‌یابد. در این زمان، می‌توانید کوین خود را فروخته و ضرر کنید، یا صبر کرده و منتظر افزایش قیمت بمانید. هیچ‌کس نمی‌داند در آینده چه اتفاقی می‌افتد و قیمت این کوین ممکن است هرگز به بالاترین سطح خود برنگردد.

همانطور که در مثال بالا قابل مشاهده است، اگر از ابتدا یک استراتژی خروج داشتید، درنهایت مجبور نبودید از میان بد و بدتر یکی را انتخاب کنید. در نتیجه اگر تصمیم داشتید تمام یا بخشی از دارایی خود را با سود 20٪ بفروشید، سود بیشتری کسب می‌کردید؛ با این حال با اجتناب از تصمیم‌گیری در زمان درست، با ضررهای زیادی مواجه شده‌اید. پس باید از همان ابتدا بهترین استراتژی خروج از سهم را انتخاب کرده باشید تا بتوانید در بهترین زمان، بهترین تصمیم را بگیرید.

مزایای استفاده از Exit Strategy

دلایل متعددی وجود دارند که باعث شده‌اند این استراتژی به شکل ویژه‌ای مورد استقبال معامله‌گران قرار بگیرد. در ادامه برخی از مهم‌ترین این موارد را مورد بررسی قرار می‌دهیم:

1. کسب سود

هیچکس نمی‌داند چه زمانی قیمت‌ها کاهش یا افزایش خواهند داشت؛ بنابراین سود نقدی به شما کمک می‌کند تا ثروت خود را افزایش داده و بودجه بیشتری برای سرمایه‌گذاری در ارزهای دیجیتال با عملکرد بالاتر داشته باشید.

به طورکلی، شما همیشه می‌توانید از دستورات محدود/توقفی برای کسب سود استفاده کنید؛ اما مجبور نیستید 100٪ ارز دیجیتال خود را در یک تراکنش بفروشید. در مقابل شما می‌توانید از روش گام به گام نیز استفاده کنید؛ یعنی محدودکردن/توقف سفارش‌ها برای فروش درصد از پیش تعیین‌شده ارز دیجیتال موردنظر با قیمت‌های مختلف.

کسب سود

2. به حداقل رساندن ضرر

فرض کنید یک ارز دیجیتال خریداری کرده‌اید و قیمت آن شروع به کاهش می‌کند. آیا می‌توانید آن را نگه دارید و منتظر افزایش قیمت باشید؟ پاسخ این است که همیشه ممکن است این اتفاق نیفتد و قیمت همچنان کاهش یابد؛ بنابراین ضرر بسیار بیشتری در مقایسه با زمانی متحمل می‌شوید که آن را زودتر بفروشید. استراتژی خروج از ارز دیجیتال شما می‌تواند از این ضرر بزرگ جلوگیری کند.

یکی از ابزارهای رایج تبادل کریپتو برای به حداقل رساندن ضرر، دستور حد/ توقف است که در آن شما فروش ارز دیجیتال خود را با قیمتی خاص از قبل تعیین می‌کنید؛ برای مثال فرض کنید بیت کوین را به قیمت 20000 دلار خریداری کرده‌اید. با توجه به میزان ضرری که می‌توانید تحمل کنید، تصمیم می‌گیرید بیت کوین خود را زمانی بفروشید که قیمت آن به 15000 دلار رسید. سفارش‌های محدود/ توقف به شما این امکان را می‌دهد تا به‌طور خودکار سفارش فروش بیت کوین خود را در آن قیمت خاص بازار قرار دهید.

این روش نه‌تنها راحت است، بلکه ابزاری مؤثر برای محدودکردن تضاد احساسات محسوب می‌شود. ممکن است متوجه شده باشید که اگر آن‌ها را با قیمتی بالاتر از قیمتی قرار دهید که ارز دیجیتال خود را با آن خریده‌اید، می‌توانید از سفارش‌های محدود/ توقف برای کسب سود استفاده کرد و این ما را به دلیل بعدی برای استراتژی خروج از ارزهای دیجیتال می‌رساند.

3. به حداکثر رساندن سود

استراتژی خروج سرمایه گذاری به شما کمک می‌کند تا از فرصت‌های جدید بهره‌مند شده، بهتر سرمایه‌گذاری کرده و در نهایت سود بیشتری به دست آورید.

اگر سرمایه‌گذاری در ارزهای دیجیتال شما خوب عمل می‌کند، ممکن است همچنان بخواهید سود بیشتری کسب کرده و از آن برای سرمایه‌گذاری در دارایی‌های رمزنگاری با عملکرد بهتر استفاده کنید. چنین عملکردی رشد سرمایه شما را تسریع می‌کند.

اما چنانچه سرمایه‌گذاری شما کارساز نباشد، ممکن است به امید روند صعودی آن را بیش از حد انتظار نگه دارید، اما سرمایه‌گذاری شما اکنون قفل شده و برای کسب سود در دارایی‌های ارزهای دیجیتال امیدوارکننده‌تر، در دسترس نیست. یک استراتژی خروج از کریپتو به شما کمک می‌کند تا ضررهای خود را به حداقل برسانید و آن وجوه را برای فرصت‌های بهتر آزاد کنید.

به همین دلیل، بسیاری از سرمایه‌گذاران کریپتو یک استراتژی سرمایه‌گذاری مجدد دارند که در آن بخشی یا تمام ارز دیجیتال را برای خرید دارایی‌های دیگر می‌فروشند. همچنین شما می‌توانید بعداً یعنی زمانی که ارز مورد نظر به شرایط مطلوب رسید، روی همان ارز دیجیتال سرمایه‌گذاری کنید که این بی‌شک می‌تواند در بازار ارزهای دیجیتال اتفاق بیفتد؛ جایی که قیمت‌ها ممکن است به دلیل عواملی در داخل و خارج از خود بازار در نوسان باشد.

کسب سود با استفاده از استراتژی خروج

4. پاسخ به تغییرات غیر قیمتی

یکی دیگر از دلایل استراتژی خروج از ارز دیجیتال این است که ممکن است بخواهید ارز دیجیتال خود را به‌دلیل اتفاقاتی که بر بازار تأثیر می‌گذارند یا سبب تغییر چشم‌انداز سرمایه‌گذاری شما می‌شوند، بفروشید. شاید برخی مقررات در کشور شما مانع توسعه پروژه زیرساخت ارز دیجیتال شما می‌شود.

در این صورت شما تصمیم می‌گیرید روی ارز دیجیتال دیگری سرمایه‌گذاری کنید که ناگهان پتانسیل پیدا کرده است؛ زیرا چندین بانک تصمیم گرفته‌اند آن را به‌عنوان یک روش پرداخت قابل‌قبول بپذیرند. درحالی‌که استراتژی خروج از کریپتو شما نمی‌تواند تمام تغییرات احتمالی غیر مرتبط با قیمت را در نظر بگیرد، مبنایی است که براساس آن تصمیم می‌گیرید در پاسخ به این رویدادها چه زمانی و چه مقدار از ارز دیجیتال خود را بفروشید.

5. دستیابی به اهداف شخصی

فرض کنید برای یک رایانه شخصی جدید پس‌انداز می‌کنید، اما می‌خواهید این سرمایه‌گذاری را افزایش دهید تا بتوانید یک لپ‌تاپ خوب تهیه کنید. شما تازه وارد سرمایه‌گذاری شده‌اید؛ بنابراین ترجیح می‌دهید با یک ارز دیجیتال وارد بازار کریپتو شوید که شما را با سود روزانه خوشحال می‌کند.

برای مثال تصمیم می‌گیرید در CHSB سرمایه‌گذاری کنید؛ زیرا می‌تواند بازده روزانه به شما ارائه دهد. از آنجا که حداقل دوره سرمایه‌گذاری وجود ندارد، هنگامی که سرمایه اولیه شما به مقدار مورد نظر رسید، CHSB خود را بفروشید و از پول آن برای خرید لپ‌تاپ مورد نظر خود استفاده کنید.

چهار قانون مهم سرمایه‌گذاری

بزرگ‌ترین سرمایه‌گذاران همیشه تأکید می‌کنند که برنامه مشخصی برای تراکنش دارند و برای این منظور قوانینی را برای سرمایه‌گذاری وضع کرده‌اند که به نظر می‌رسد در بازار ارزهای دیجیتال نیز بتوان از آن استفاده کرد.

  • فقط دارایی‌هایی را بخرید که توانایی از دست دادن آن‌ها را دارید: به طور معمول، این مبلغ 5-10درصد از کل مبلغ اصلی محاسبه می‌شود.
  • دارایی مورد نظر خود را شناسایی و تحقیق کنید: خرید یک دارایی تنها به این دلیل که سر و صدای زیادی دارد، یک تجارت پرخطر است؛ با این حال روی دارایی‌هایی سرمایه‌گذاری کنید که ریشه تأیید شده‌اند.
  • یک برنامه معاملاتی خاص داشته باشید: اهداف قیمت خرید و فروش خود را بشناسید و برنامه مشخصی را تدوین کنید و به آن پایبند باشید.
  • سرمایه‌گذاری بلندمدت همیشه سودآور نیست: این قانون تا حد زیادی مختص بازار کریپتوست. اگر معامله‌گر باتجربه‌ای نیستید، باید بدانید که نگه‌داشتن دارایی مانند بیت کوین یا اتریوم برای چند سال می‌تواند بسیار سودآور باشد؛ با این حال این مشکل ممکن است درباره سایر ارزهای دیجیتال صدق نکند و اگر آن‌ها را برای مدت طولانی نگه دارید، قبل از کسب سود متحمل ضرر خواهید شد.

به‌عنوان سرمایه‌گذار ممکن است همه ما در FOMO مشارکت داشته یا پول زیادی را در دارایی‌های مخاطره‌آمیز صرف کرده باشیم؛ به هر حال، تجربه از دست دادن سرمایه را در حرفه خود داشته‌ایم.

در این میان، مشکل اساسی این است که باید از اصول اولیه تجارت که در شرایط بحرانی می‌تواند بسیار مفید باشد، آگاهی داشته باشیم، اما ضروری است از زمان مناسب برای فروش آگاه باشم؛ درنتیجه باید بهترین استراتژی خروج را پیدا کنیم.

انواع استراتژی خروج از بازار ارزهای دیجیتال

 

سفارش‌های مشروط

یکی از روش‌های شناسایی‌شده برای جلوگیری از زیان بیشتر یا کسب سود در محدوده قیمتی مشخص، ایجاد سفارش‌های مشروط است. این سفارش‌ها که محدودیت‌های سفارش یا محدودیت‌های توقف محسوب می‌شوند، به شما کمک می‌کنند تا پیش از اینکه خیلی دیر شود، تعیین کنید دارایی‌تان با چه قیمتی بفروشد یا بخرد. سفارش حد، محدوده قیمتی معینی را برای صرفه‌جویی در سود در نظر می‌گیرد و سفارش محدود، محدوده قیمتی مشخصی را برای جلوگیری از ضرر مدنظر قرار می‌دهد.

برای مثال، تصور کنید ۱۰۰ دلار بیت کوین را به قیمت ۲۵۰۰۰ دلار خریده‌اید؛ در این بین تصمیم می‌گیرید زمانی که قیمت بیت کوین به ۲۰۰۰۰ دلار رسید، آن را بفروشید تا از ضرر بیشتر جلوگیری کنید. یکی از راه‌های انجام این کار این است که یک سفارش محدود (برای فروش) به 20000 دلار بدهید؛ یعنی اگر دارایی به قیمت ویژه برسد، دستور فروش دارایی به آن قیمت ویژه به دفترچه سفارش اضافه می‌شود.

این سفارش تا زمانی که قیمت به محدوده تعیین‌شده برسد یا تصمیم به لغو آن نداشته باشید، باز خواهد ماند. آنچه ایجاد سفارش‌های محدود را آسان و کاربردی می‌کند، امکان اجرای خودکار آن‌هاست؛ بنابراین حتی اگر مستقیم بازار را تماشا نمی‌کنید، می‌توانید مطمئن باشید وقتی روند در جهت خاصی حرکت می‌کند، به‌طور خودکار از بازار خارج می‌شوید تا سود خود را ذخیره کرده یا از ضرر بیشتر جلوگیری کنید.

توجه داشته باشید که با این راه‌حل ممکن است درصورت وجود نوسانات شدید قیمت، سفارش به موقع تکمیل نشود؛ با این حال، ایجاد محدودیت‌های مشروط (برای کسب سود) و محدودیت‌های توقف (برای جلوگیری از ضرر بیشتر) همیشه می‌تواند یکی از ایده‌های درست برای خروج به‌موقع از بازار باشد.

تعیین اهداف دوره

مهم‌ترین عاملی که باید هنگام فروش دارایی در نظر بگیرید، قیمت دارایی مورد نظر هنگام خروج از بازار و ارتباط آن با قیمت خرید است. قبل از سرمایه‌گذاری در ارزهای دیجیتال و تعیین قیمت هدف، باید اهداف کلی خود را بررسی و مرور کنید. به این فکر کنید که هدف شما از سرمایه‌گذاری چیست و آیا می‌خواهید بلندمدت یا کوتاه‌مدت سرمایه‌گذاری کنید. اگر دلیل سرمایه‌گذاری را بدانید، می‌توانید سریع‌تر و آسان‌تر تصمیم بگیرید.

در مرحله بعد، باید تعیین کنید که ارزهای دیجیتال خود را با چه قیمتی بفروشید. تعیین اهداف می‌تواند از ضررهای بزرگ جلوگیری کند؛ برای مثال تصور کنید در بیت کوین سرمایه‌گذاری کرده‌اید و فکر کنید این ارز دیجیتال می‌تواند تا 100000 دلار رشد کند.

در این میان، شما یک هدف قیمت تعیین می‌کنید و براساس اهداف کلی خود می‌توانید بخشی از دارایی‌تان را به قیمت 80000 دلار و بخشی دیگر را به قیمت 9000 دلار بفروشید. به این ترتیب مطمئن می‌شوید سود زیادی به دست می‌آورید. در این حالت، اگر قیمت به‌طور غیرمنتظره‌ای کاهش یابد، قبلاً مبلغ خوبی را برای سرمایه‌گذاری مجدد کنار گذاشته‌اید.

روش گام به گام

یکی از رایج‌ترین روش‌های ورود یا خروج به بازار، روش گام به گام یا میانگین هزینه دلاری است. این روش معمولاً برای خرید مقدار ثابتی از دارایی‌ها در بازه‌های زمانی مشخص استفاده می‌شود؛ برای مثال، اگر قصد دارید 1200 دلار در بیت کوین سرمایه‌گذاری کنید، به‌جای اینکه تمام پول خود را یک‌باره بخرید، به مدت یک سال هر ماه مبلغ ثابت 120 دلار بیت کوین خریداری کنید.

بنابراین نگران نوسانات شدید بازار که سبب کاهش یا افزایش ناگهانی قیمت می‌شود، نخواهید بود؛ زیرا شما بیت کوین را در زمان‌های مختلف و با قیمت‌های متفاوت خریداری کرده‌اید. همین استراتژی به شما کمک می‌کند از بازار خارج شوید. با این استراتژی، درصد ازپیش تعیین‌شده‌ای از سهام خود را در فواصل زمانی معین و با قیمت‌های مشخص به فروش می‌رسانید تا مطمئن شوید از فراز و نشیب‌های عمومی این روند استفاده می‌کنید.

بازگشت سرمایه اولیه

نکته اساسی دیگری که می‌توانید هنگام تنظیم استراتژی خروج از بازار در نظر بگیرید، اطمینان از کسب سود برابر با مبلغ سرمایه‌گذاری اولیه است؛ مثلاً اگر 1000 دلار سرمایه‌گذاری کرده‌اید، سعی کنید بعداً همان مقدار سود را ذخیره کنید؛ بر این اساس، خطر از دست دادن پول خود را از بین می‌برید و اطمینان حاصل می‌کنید که هر اتفاقی هم بیفتد، هرگز در مقایسه با سرمایه اولیه خود پول بیشتری از دست نمی‌دهید.

چرخه‌های بازار

عامل مؤثر بعدی در طراحی استراتژی خروج، توجه به شرایط فعلی و چرخه بازار است. مانند بازارهای مالی سنتی و بازار سهام، بازار ارزهای دیجیتال چرخه‌های خاصی را طی می‌کند. یک چرخه از دو مرحله یک بازار رو به رشد و یک بازار نزولی تشکیل شده است. در یک بازار صعودی، اهمیت بیشتر ارزها افزایش می‌یابد و در بازار نزولی، قیمت اکثر ارزهای دیجیتال به‌سرعت و گاهی تا بیش از 90 درصد کاهش می‌یابد.

چرخه بازار بیشتر ارزهای دیجیتال 4 ساله است و بین دو نصف‌شدن بیت کوین (halving) اتفاق می‌افتد؛ البته نباید فراموش کرد که پیش‌بینی شروع یا پایان هر چرخه دشوار است و معمولاً پس از شروع آن، سرمایه‌گذار متوجه شروع یک چرخه جدید می‌شود. همچنین ممکن است چرخه فعلی با چرخه قبلی متفاوت باشد و تحت تأثیر عواملی مانند ورود و خروج سازمان‌ها و شرکت‌ها قرار بگیرد.

با این حال اگر دیدگاهی کلی از چرخه بازار داشته باشید و بتوانید الگوهای تکرارشونده این چرخه‌ها را ببینید، می‌توانید با موفقیت بیشتری اصلاحات بازار و بازپرداخت پول را پیش‌بینی و Exit Strategy مناسب‌تری را سازمان‌دهی کنید. به یاد داشته باشید که استراتژی خروج مبتنی بر چرخه بازار تنها زمانی به شما کمک می‌کند که دقیقاً بدانید چه کاری انجام می‌دهید.

بر این اساس، شما اطلاعات زیادی درباره این مفهوم ندارید و بهتر است از آن تنها به‌عنوان یک ابزار و نه یک استراتژی خروج استفاده کنید.

سرمایه‌گذاری مجدد

برای سودی که هنگام خروج از بازار به دست می‌آورید، برنامه‌ای تنظیم کنید! کاری که با سود پس‌انداز خود انجام می‌دهید می‌تواند ارزش داشته باشد. همچنین به سرمایه‌گذاری در پروژه‌های مختلف بیندیشید و همیشه سعی کنید قبل از اینکه خیلی دیر شود، از سرمایه و سود جدید خود برای دارایی‌ها و سایر حوزه‌های بازار استفاده کنید.

رفتن به یک سفر عالی در تعطیلات پس از کسب سود با ارزهای دیجیتال ایده جالبی است؛ با این حال، جالب‌تر این است که با واردکردن مجدد آن‌ها به پلتفرم‌های سرمایه‌گذاری مطمئن، سود خود را افزایش دهید.

نکته دیگر اینکه اگر با کاهش قیمت‌ها از بازار خارج شوید، احتمالاً نمی‌توانید یک حساب اختصاصی برای سرمایه‌گذاری مجدد در بازار نزولی باز کنید.

بنابراین یک جایگزین مناسب‌تر ممکن است سرمایه‌گذاری در ارزهای دیجیتال و تبدیل سود به استیبل کوین‌ها باشد که سود سالانه یا ماهانه را برای سرمایه‌گذاران در پلتفرم‌های مختلف و پروتکل‌های DeFi به دست می‌آورد؛

برای مثال اگر سود خود را در پلتفرم‌های سرمایه‌گذاری استیبل کوین قرار دهید، می‌توانید مطمئن باشید نبود نوسانات بازار این دارایی‌های پایدار، ارزش سرمایه اصلی شما را حفظ می‌کند، اما سود کمی برای شما به همراه خواهد داشت.

برخی از پلتفرم‌ها برای سرمایه‌گذاری در استیبل کوین‌ها مانند Dai (DAI) و USDC تا 10 درصد سود به شما می‌دهند. علاقه این پلتفرم‌های DeFi با توجه به اندازه و مدت‌زمان سرمایه‌گذاری متفاوت است؛ هرچه دوره سرمایه‌گذاری طولانی‌تر باشد، معمولاً نرخ بهره بالاتر است.

در هر صورت، تنها کاری که باید انجام دهید، این است که با تحلیل صحیح بازار، استراتژی ازپیش تعیین‌شده و راه‌حل اساسی برای اقدامات پس از خروج به‌موقع از خروجی خود اطمینان حاصل کنید.

استفاده از استیبل کوین

این استراتژی عمدتاً زمانی اجرا می‌شود که شما در چرخه نزولی بازار هستید. این امر به شما امکان می‌دهد سود حاصل از دارایی خود را به استیبل کوین تبدیل و درآمد غیرفعال ایجاد کنید. پس از سرمایه‌گذاری در استیبل کوین، نیازی نیست نگران کاهش ارزش دارایی خود باشید؛ زیرا این نوع ارزهای دیجیتال پایدار هستند و ارزش آن‌ها خیلی پایین یا بالا نخواهد رفت.

شما می‌توانید تا 10 درصد در استیبل کوین‌های مختلف، از جمله USDT در پلتفرم‌هایی مانند شبکه BlockFi درآمد کسب کنید. نرخ بهره به میزان و مدت سرمایه‌گذاری بستگی دارد؛ هر چه مدت طولانی‌تر باشد، معمولاً نرخ بهره بالاتر است.

چه زمانی باید ارزهای دیجیتال خود را بفروشیم؟

اگرچه بسیاری از تحلیلگران معتقدند چرخه 4 ساله نصف‌شدن بیت کوین در سال گذشته شکسته شد، به نظر می‌رسد این چرخه بر شکل‌گیری بازارهای نزولی و گاوی تأثیر می‌گذارد.

بیشتر اوقات، تمام دارایی‌های بازار ارزهای دیجیتال به‌طور مستقیم و شدید به حرکت بیت کوین وابسته هستند. تسلط محبوب‌ترین ارز دیجیتال در بازار بیش از 40 درصد است و مانند ارز بعدی یعنی اتریوم، 20 درصد از ارزش کل بازار را نیز در اختیار دارد. ارزش بازار باقی‌مانده به تعداد نامحدودی از ارزهای دیجیتال تعلق دارد که ممکن است برخی از آن‌ها در چند ماه یا سال آینده کاملاً کاهش یابد.

یک سرمایه‌گذاری مشخص

یک برنامه روشن احتمالاً اولین گام و استراتژی کوچکی است که در رسیدن به هدفتان به شما کمک می‌کند. خواه هدف شما پرداخت بدهی باشد یا صرفه‌جویی در پول برای خرید خانه و ماشین، یا تأمین هزینه تحصیل فرزندانتان، داشتن یک هدف سرمایه‌گذاری مشخص همیشه می‌تواند ایده انگیزشی باشد.

اطمینان از حفظ سرمایه

اگر تصمیم دارید ارزهای دیجیتال خود را که 2 برابر یا 3 برابر قیمت خرید هستند، برای مدت طولانی نگه دارید، ممکن است برای اطمینان از حفظ سرمایه خود، برخی از آن‌ها را بفروشید؛ برای مثال می‌توانید به مبلغ اصلی اولیه بفروشید تا مطمئن شوید اصل سرمایه خود را از دست نمی‌دهید. همچنین می‌توانید 5 تا 10 درصد سود در کل پس‌انداز دریافت کنید.

اعتمادنداشتن به پروژه

موقعیت دیگری که احتمالاً شما را به فکر فروش می‌اندازد، زمانی است که اصول اولیه پروژه سرمایه‌گذاری شده دیگر جواب نمی‌دهد و توسعه مشخص و منظمی در آن وجود ندارد. در این شرایط، که اعتماد خود را به پروژه از دست داده‌اید، یکی از راه‌حل‌های مفید برای جلوگیری از زیان بیشتر، برداشت سرمایه و فروش دارایی با قیمت مناسب است.

مطمئن شوید فرصت‌های جدیدی را که در بازار ارزهای دیجیتال پدید می‌آیند، با دقت در نظر می‌گیرید؛ زیرا برخی از آن‌ها بسیار خطرناک هستند و می‌توانند سبب از بین رفتن تمام سرمایه شما شوند. درواقع بسیاری از پروژه‌های استارتاپی، پروژه‌های پمپ و تخلیه هستند که در مدت‌زمان کوتاهی تا 90 درصد ارزش اولیه خود را از دست می‌دهند.

بنابراین، سرمایه‌گذاری در پروژه‌هایی که به اندازه کافی درباره آن‌ها مطالعه و تحقیق کرده‌اید، می‌تواند از ضررهای جدی جلوگیری کند. همچنین به یاد داشته باشید که تنها باید مبلغی را سرمایه‌گذاری کنید که توانایی از دست دادن آن را دارید.

بهتر است هنگام سرمایه‌گذاری به کل بازار نگاهی بیندازید و از عوامل خارجی مهم و تأثیرگذار مانند اخبار جنگ یا اپیدمی‌های احتمالی آگاه باشید.

این رویدادها می‌توانند بر ارزش دارایی شما تأثیر بگذارند؛ با این حال باید بتوانید بین کاهش موقت قیمت و کاهش ارزش به‌دلیل شکست پروژه تفاوت قائل شوید تا در دام فروش احساسی نیفتید. عوامل مؤثر بر بازار موقعیت فردی و اصول پروژه شما می‌توانند بر تصمیم‌گیری شما برای فروش و خروج از دارایی‌های دیجیتال تأثیرگذار باشند.

سخن پایانی

در این مقاله، مفهومی به نام «استراتژی خروج» و تعدادی از استراتژی‌های خروج رایج را بررسی کردیم که به اهمیت برداشت به‌موقع سود یا سرمایه از بازار اشاره می‌کنند. همچنین قوانین مهم و برخی از شرایطی که می‌تواند شما را به خروج از مجبور بازار کند، بررسی کردی…

توصیه معمول ما به همه سرمایه‌گذاران این است که قبل از انجام هر نوع سرمایه‌گذاری، به‌شخصه درباره پروژه‌ها تحقیق کنند و تنها به شنیده‌ها اعتماد نکنند. بازار ارزهای دیجیتال تلاطم‌های بسیاری دارد که درصورت ناآگاهی معامله می‌تواند به ضررهای زیادی منجر شود. پایبندی به استراتژی‌های سرمایه‌گذاری مطمئن و منطقی، از جمله انتخاب استراتژی خروج مناسب می‌تواند ریسک از دست دادن سرمایه را به حداقل برساند.

انتخاب هدف‌های قیمتی، صرفه‌جویی در سود، استفاده از سفارش‌های مشروط، روش خرید یا فروش تدریجی و… نیز می‌توانند به شما کمک کنند تا ضمن خروج از بازار در زمان مناسب، سود خود را افزایش دهید. با توجه به آنچه در این مقاله بیان شد،

استراتژی خروج شما چیست و چه زمانی ترجیح می‌دهید از آن استفاده کنید.

پرسش‌های متداول

در سرمایه‌گذاری، ترید یا تجارت، استراتژی خروج یک برنامه مشخص برای زمان‌های ضروری است. در این برنامه، سرمایه‌گذار یا تاجر یا صاحب کسب و کار پس از احراز معیار یا ایجاد موقعیتی خاص، سرمایه خود را از موقعیت معاملاتی خارج می‌کند که به این موقعیت استراتژی خروج می‌گویند.

این استراتژی را می‌توان برای خروج از یک سرمایه‌گذاری ناکارآمد یا بستن یک معامله زیان‌ده اجرا کرد و به‌طورکلی، هدف آن محدودکردن ضرر و زیان است.

نگه‌داشتن یک دارایی خاص یا ارز دیجیتال برای مدت طولانی تنها به‌دلیل طمع زیاد می‌تواند به زیان‌های جبران‌ناپذیری منجر شود. اگر از ابتدا یک استراتژی خروج داشته باشیم، درنهایت مجبور نمی‌شویم انتخاب بین بد و بدتر یک گزینه را انتخاب کنیم.

پنج دلیل اصلی برای داشتن این استراتژی عبارت‌اند از: به حداقل رساندن ضرر، تحقق سود، حداکثرکردن سود، واکنش به تغییرات خارج از قیمت و دستیابی به اهداف شخصی.

ادامه مطلب
نسبت های مالی نقدینگی
نسبت های مالی نقدینگی چیست و چه کاربردی دارد؟

نسبت های نقدینگی

تجزیه و تحلیل نسبت، یک تحلیل کمی اطلاعات از صورت های مالی شرکت یا قیمت سهم است. نسبت ها، کلید تجزیه وتحلیل مالی هستند، چراکه برای ارزیابی و مقایسه یک شرکت با همتایانشان یا مقایسه با صنعت از نسبت های نقدینگی استفاده می شود. نسبت ها علائم حیاتی برای اندازه گیری سلامت شرکت ها را فراهم می کنند، به سرمایه گذاران اجازه می دهند تا به جنبه های خاصی از وضعیت عملیاتی شرکت متمرکز شوند. به عنوان مثال ممکن است شرکتی سودآور باشد، اما مقدار یک نسبت خاص می تواند نشان دهد که، مدیریت موجودی عملکرد مناسبی نداشته است و یا شرکت با مشکل نقدینگی روبه رو است. نقدینگی طبق تعریف عبارت است از میزان توانایی شرکت در بازپرداخت دیون کوتاه مدت خود. بنابراین نسبت های نقدینگی اطلاعاتی در مورد توانایی شرکت­ ها در پرداخت دیون کوتاه مدت یا عمل به تعهدات کوتاه مدتشان فراهم می آورند.

نسبت جاری

یکی از مهم ترین نسبت های نقدینگی، نسبت جاری است که به صورت زیر تعریف می شود:

نسبت های نقدینگی

برای شرکت فرضی الف این نسبت را در سال های مختلف محاسبه و نمودار آن را ترسیم می نماییم:

نسبت های نقدینگی

عدد ۱٫۱۷ برای نسبت جاری را می توان به زبان ساده به این صورت تفسیر نمود که شرکت در سال ۸۶ به ازای هر صد تومانی که تا انتهای سال باید پرداخت می نموده است (بدهی جاری)، توانایی کسب ۱۱۷ تومان وجه نقد تا انتهای سال را داشته است (دارایی جاری). معمولاً نسبت جاری بین ۱ و ۲ را به عنوان نشانه ای از وضعیت مطلوب نقدینگی شرکت در نظر می گیرند:

  • نسبت مطلوب باید بیشتر از یک باشد چرا که پایین تر بودن نسبت جاری از عدد ۱ بدین معناست که شرکت توان پرداخت دیون کوتاه مدت خود را ندارد چرا که دارایی های جاری آن کمتر از بدهی های جاری آن است.
  • چرا که بالا بودن بیش از حد این نسبت (مثلاً عدد ۱۰) نشان از بلا استفاده ماندن دارایی های شرکت و به اصطلاح خواب سرمایه است؛ چرا که معمولاً سود بنگاه از دارایی های غیر جاری آن ناشی می شود و نه دارایی جاری.

البته برای تحلیل دقیق تر این نسبت باید مشخص نمود که این نسبت از دید چه کسی بررسی می شود:

سرمایه گذاران کوتاه مدت ترجیح می دهند که این نسبت بالاتر باشد زیرا بالاتر بودن این نسبت نشان­ دهنده ریسک پایین تر شرکت است. ولی سهامداران یک سازمان ممکن است به میزان پایین تر این نسبت علاقه داشته باشند زیرا نشان می­ دهد که درصد بیشتری از دارایی های شرکت برای رشد کسب و کار مورد استفاده قرار می گیرند. اگر نسبت جاری خیلی زیاد باشد، می توان استنباط کرد که واحد انتفاعی سرمایه گذاری زیادی در دارایی های جاری دارد یا از وام های کوتاه مدت به اندازه ممکن استفاده نکرده است. از طرف دیگر، یک نسبت جاری نسبتاً کم، معرف این است که یک یا چند دارایی یا بدهی جاری در سطح مطلوب قرار ندارند. بنابراین، کم بودن نسبت جاری می تواند به این معنی باشد که افزایش موجودی نقد، اوراق بهادار کوتاه مدت، حساب های دریافتنی یا موجودی ها ضرورت دارد. به همین ترتیب، در صورت کم بودن نسبت جاری می توان نتیجه گرفت که لازم است حساب ها یا اسناد پرداختنی یا سایر بدهی های ناشی از هزینه های تحقق یافته کاهش یابد.

نسبت آنی (سریع)

یکی از اقلامی که در ترازنامه به عنوان دارایی جاری ثبت می شود، موجودی مواد و کالا است که در بسیاری از اوقات قابلیت نقد شوندگی پایینی دارند اما در نسبت جاری به عنوان یکی از دارایی های نقد شونده به آن نگریسته می شود. برای حل این مشکل از نسبت آنی یا نسبت سریع استفاده می شود که توان شرکت را برای انجام تعهدات کوتاه مدت خود از محل دارایی های نقدی را اندازه گیری می کند. نسبت آنی از تقسیم دارایی های جاری منهای موجودی های مواد و کالا بر بدهی های جاری به دست می آید:

نسبت های نقدینگی

برای شرکت فرضی الف این نسبت را در سال های مختلف محاسبه و نمودار آن را ترسیم می نماییم:

نسبت های نقدینگی

اختلاف مقدار نسبت جاری و آنی به دلیل موجودی انبار این بنگاه است. دقت نمایید که بالا بودن موجودی مواد و کالا، موجب پایین آمدن ریسک (ریسک عملیاتی، ریسک افزایش قیمت ها و …) در شرکت ها شده ولی از طرف دیگر مسائلی همچون خواب سرمایه، کاهش بهره وری (به دلیل پوشاندن ضعف های بخش عملیات) و مواردی از این دست را به دنبال خواهد داشت.

به طور کلی در مورد نسبت های نقدینگی (نسبت های جاری و آنی) می توان گفت:

  • بالاتر بودن این نسبت ها از عدد یک به معنای وضعیت مناسب نقدینگی است.
  • صعودی بودن روند نسبت های نقدینگی به معنای بهبود وضعیت نقدینگی شرکت در طول زمان است.

نسبت وجه نقد

علاوه بر دو نسبت فوق، نسبت وجه نقد نیز یکی از نسبت های نقدینگی است که به صورت زیر محاسبه می شود:

نسبت های نقدینگی

این نسبت محافظه کارانه ترین نسبت مالی نقدینگی است.

  • تفاوت این سه نسبت در صورت کسرها است و نه مخرج کسرها.
  • تفاوت نسبت جاری و آنی در موجودی مواد و کالاست که در نسبت جاری لحاظ می شود ولی در نسبت آنی خیر.
  • تفاوت نسبت آنی و وجه نقد در حساب های دریافتنی است که در نسبت آنی لحاظ می شود ولی در نسبت وجه نقد خیر.
ادامه مطلب
نسبت های مالی ارزش بازار
نسبت های مالی ارزش بازار چیست؟

برای سرمایه گذاران در بازار سهام، تعیین اینکه سهام بالاتر و یا کم تر از ارزش ذاتی خود قیمت گذاری شده است، از اهمیت بالایی برخوردار است. ارزش ذاتی براساس محاسبات یا درک ارزش شرکت است، به طوری که با درنظر گرفتن تمام فاکتورها و تحلیل فاندامنتال انجام می شود. ارزش ذاتی ممکن است بالاتر و یا به طور کلی متفاوت تر از ارزش فعلی سهام یا قیمت بازار باشد. نسبت های ارزش بازار بیانگر نگرش سهامداران و تحلیل­گران بازار سرمایه در خصوص عملکرد گذشته و مورد انتظار آینده و پیش­بینی روند آتی شرکت است. این نسبت ها همچنین معیارهایی هستند که بین قیمت و ارزش دفتری هر سهم و سود ارتباط برقرار می کنند. اگر چهار گروه نسبت های مالی نقدینگی، سودآوری، فعالیت و اهرمی (ساختار سرمایه) شرایط خوبی داشته باشند این نسبت ها نیز بالا خواهند بود.

نسبت ­های ارزش بازار

پایه ای ترین نسبت ها در گروه نسبت ­های مالی ارزش بازار عبارتند از:

نسبت قیمت به سود (P/E)

این نسبت های ارزش بازار که از تقسیم قیمت بازار سهام به سود هر سهم به دست می­آید رایج ترین نسبت مالی ارزش بازار است که در بازار سرمایه برای سرمایه گذاران، تحلیل گران، مدیران پرتفوی، مشاوران و… اهمیت دارد. علت محبوبیت این نسبت توان نمایش رابطه ارزش بازار و سود هر سهم با یک عدد ریاضی است.

نسبت های مالی ارزش بازار

هدف این نسبت های ارزش بازار بیان رابطه قیمتی که یک سرمایه گذار برای سهم می پردازد و چشم انداز آینده شرکت و سود پیش بینی شده آن است. نسبت قیمت به درآمد، در تعیین دوره برگشت اصل سرمایه گذاری از محل سودهای آتی یک سهم به ما کمک می کند. برای مثال اگر شما سهامی با نسبت P/E برابر ۱۰ خریداری کنید به این معناست که ۱۰ سال طول می کشد تا شرکت کل سرمایه اولیه شما را از محل سودهای خود باز پس دهد.

مزایای نسبت P/E

  1. نسبت P/E منعکس کننده عقیده بازار درباره یک شرکت است. معمولا نسبت P/E شرکت های خوب و رو به رشد، بالا است.
  2. نسبت  P/E بزرگ نشان دهنده خوش بینی و نسبت P/E کوچک، نشان دهنده بدبینی عموم سرمایه گذاران درباره آینده شرکت است.
  3. نسبت P/E تا زمانی بالا خواهد بود که عموم سرمایه گذاران به توانایی رشد وتحقق سود یا افزایش قیمت سهام یک شرکت اعتقاد داشته باشند. به محض اینکه این اطمینان در قابلیت سودآوری شرکت از بین برود، این نسبت افت خواهد کرد.
  4. نسبتP/E، اعتبار شرکت و مدیریت آن و همچنین اعتمادی که سرمایه گذاران در مورد استعداد دست یابی به سود شرکت دارند را منعکس می کند.
  5. نسبت P/E دماسنجی است که مرتباً میزان حرارت سهام را بررسی و به بازار اعلام می کند.
  6. نسبت  P/E نشان دهنده سطح ریسک یک سهم است. P/E و ریسک رابطه عکس دارند. پایین بودن P/E نشان دهنده ریسک بالای شرکت و بالا بودن P/E نشان دهنده ریسک پایین است.
  7. در صورت منفی شدن بازار تمایل به فروش سهام با P/E بالا نسبت به سایر سهام افزایش می یابد.
  8. هنگامی که شرکت ها دوره رشد خود را پشت سر می گذارند سود آن ها تثبیت و نسبت P/E  آن ها تعدیل می شود.

متوسط P/E سهام در کشورهای مختلف

متوسط P/E سهام در اقتصاد توسعه یافته حدود ۲۰ است. مکاتب اقتصادی در حال توسعه معتقدند P/E در اقتصاد در حال توسعه باید بیشتر و بالاتر از اقتصادهای توسعه یافته باشد، زیرا در این کشورها شرکت ها در حال رشد هستند و P/E های بالا این رشد را منعکس می کنند. برای محاسبه نسبت P/E یک شرکت از متوسط P/E در هر صنعت کمک گرفته می شود. متوسط P/E در هر صنعت نسبت به صنعت دیگر تفاوت می کند و به عمر مفید صنعت و عوامل تأثیرگذار در هر صنعت نسبت به صنعت دیگر بستگی دارد.

  • عوامل مؤثر در تعیین نسبت P/E  
  • اندازه شرکت
  • مدیریت شرکت
  • رشد شرکت
  • وجود طرح های توسعهاقتصادی در شرکت
  • وجود ظرفیت بالقوه قابل بهره برداری در شرکت
  • وجود بازار خوب و با کشش برای محصولات تولیدی شرکت
  • موقعیت شرکت در صنعت مربوطه
  • چشم اندازهای صنعتی که شرکت در آن فعالیت می کند.
  • تقاضا برای سهام شرکت
  • کمیت و کیفیت سود یک شرکت
  • دوره برگشت سرمایه مورد انتظار سرمایه گذاران
  • نرخ بازده رایج بازار از سرمایه گذاری
  • نرخ بهره در شبکه بانکی

نسبت PEG

تمام عواملی را که برشمردیم بر رشد سودآوری شرکت اثر دارند، اما واقعیت این است که فرمول نسبت P/E هیچ یک از این عوامل را منعکس نمی کند و اغلب با استناد به داده های تاریخی محاسبه می شود. ارتباط بین نسبت قیمت به سود و نرخ رشد، اطلاعات کامل تری نسبت به P/E را به ما می دهد. نسبت های ارزش بازار که در مدیریت سرمایه گذاری از آن به عنوان PEG نام برده می شود به شرح زیر است:

نسبت های مالی ارزش بازار

عدد مورد استفاده برای رشد سالانه سود را از طرق گوناگونی می توان محاسبه کرد. مثلاً این عدد را می توان میانگین رشد سود طی پنج سال گذشته محاسبه کرد یا حتی آن را مستقل از سال های گذشته پیش بینی کرد. تحلیل نسبت PEG مانند تحلیل نسبت P/E است. هرچه PEG کمتر باشد ممکن است ارزش بازار سهام کمتر از ارزش ذاتی آن باشد و هرچه PEG بیشتر باشد ممکن است ارزش بازار، بیشتر از ارزش ذاتی آن قیمت گذاری شده باشد. نسبت PEG ابزاری مفید برای سهامی است که کمتر از ارزش ذاتی خود در بازار قیمت گذاری شده اند. در مقایسه با نسبت های دیگر، این نسبت، رشد سود هر سهم در سال های آتی را نیز در قیمت گذاری سهام لحاظ می کند. از این رو اطلاعات بیشتری به سرمایه گذاران می دهد. نسبت  PEG، نسبت قیمت به سود را با نرخ رشد می سنجد و اگر نسبت PEG برابر با یک باشد نشان می دهد که بازار در قیمت گذاری سهام با در نظر گرفتن نرخ رشد سود هر سهم واقع بین بوده و اشتباهی را مرتکب نشده است. چنین وضعیتی حداقل در تئوری کاملاً نرمال تلقی می شود زیرا در بازار منطقی و کارا، نرخ رشد سود در سال های آتی، در P/E کاملاً لحاظ شده است. اگر نسبت PEG بزرگ تر از یک باشد نشان می دهد که احتمالاً سهم شرکت بیشتر از واقع قیمت گذاری شده است، یا بازار انتظار دارد که رشد سود سهم در سال های آتی بسیار بیشتر از میزان پیش بینی شده باشد. (پیش بینی نرخ رشد سود در سال های آتی از عواملی است که سرمایه گذاران را متقاعد می کند که بهای بیشتری برای خرید سهام بپردازند و از این رو گاهی P/E شرکت به گونه ای غیرقابل تصور بالا می رود). اما اگر نسبت PEG کمتر از یک باشد به این معنی است که احتمالاً سهام شرکت کمتر از ارزش ذاتی آن در بازار قیمت گذاری شده است یا آنکه بازار انتظار دارد که شرکت نمی تواند به اهداف از پیش تعیین شده خود در دستیابی به سود پیش بینی شده برسد. PEG در صورتی به زیر یک سقوط می کند که سرمایه گذاران پیش بینی کنند شرکت از پتانسیل های رشد بالقوه در آینده برخوردار نخواهد بود. به عبارت دیگر این نسبت نشان می دهد که انتظارات سرمایه گذاران از آهنگ رشد سود شرکت کمتر ازآنچه هست که در رسانه های جمعی اعلام می شود. باید توجه کرد که نسبت PEG را نمی توان به تنهایی مبنای تصمیم گیری قرارداد. سرمایه گذاران باید تحلیل های دیگر نسبت های مالی ارزش بازار، فرصت های رشد و سودآوری در سال های آتی، روند عملیات شرکت، متغیرهای بنیادی و دیگر متغیرها را نیز موردتوجه قرار دهند. اگر سرمایه گذاران به این نتیجه برسند که ارزش بازار سهام شرکت با ارزش ذاتی آن تفاوت دارد باید P/E و PEG را به صورت مقایسه ای با شرکت های مشابه و کل بازار موردبررسی قرار دهند.

نسبت قیمت به فروش (P/S)

این نسبت از حاصل تقسیم ارزش بازار شرکت بر کل فروش ۱۲ ماهه ایجاد می شود.

نسبت های مالی ارزش بازار

“کن فیشر” معتقد است این نسبت های ارزش بازار به شما می گوید برای هر دلارفروش سالانه چقدر هزینه می کنید. از آنجایی که برخی مواقع درآمد شرکت ها به شکل دوره­ای است نسبت P/E در برخی مواقع مثل این نسبت نمی تواند کارایی داشته باشد. یک نکته را باید حتماً مدنظر قرار دهید که نسبت پایین P/S می تواند بخاطر بی ثباتی سودآوری و بالا بودن شدید بدهی ها و درنتیجه پایین بودن قیمت سهم باشد.

نسبت قیمت به جریان نقدینگی (P/CF):

نسبتی مفید که بر اساس ارزش بازار تقسیم بر جریان نقدینگی عملیاتی شرکت در ۱۲ ماه اخیر حاصل می شود. این نسبت های مالی ارزش بازار مواردی از قبیل استهلاک و تخفیف درآمد و مواردی از نقدینگی که توسط کسب و کار ایجاد شده است را حذف می کند. این روشی بهتر از P/E برای مقایسه ارزیابی شرکت­های کشورهای مختلف است که دارای قوانین مختلف استهلاک هستند که می توانند درآمد را تحت تأثیر قرار دهند. در نظر داشته باشید که جریان های نقدی، بیش ازآنچه که از عملیات شرکت ایجاد می­شود، وجود دارد. جریان نقد آزاد، پس از پرداخت بدهی، خرید سهام و پرداخت سود سهام، باقی می ماند.

نسبت های مالی ارزش بازار

جریان نقدی هر سهم = سود هر سهم +(استهلاک دارایی های مشهود و نامشهود/تعداد سهام شرکت)

نسبت قیمت به ارزش دفتری (P/BV)

نسبت P/B برابر است با حاصل تقسیم ارزش بازار یک سهم (Price) به ارزش دفتری آن  (Book value).

نسبت های مالی ارزش بازار

ارزش دفتری هر سهم عبارت است از حاصل تقسیم ارزش ویژه (مجموع حقوق صاحبان سهام) یک شـرکت بـه تعداد سهام آنکه نشان دهنده قیمت تاریخی (ترازنامه ای) شرکت است. از طرفی ارزش بازار انعکاسی از انتظارات سهامداران از شرایط آینده شرکت است. در حقیقت نسبت قیمت به ارزش دفتری طرز تفکر و انتظارات سهامداران نسبت به کارایی قبل و دورنمای آینده شرکت را ابلاغ می­نماید. در شرایطی که درآمد (EPS) هر سهم مقداری منفی یا بسیار متغیر یا به طور غیرمعمول بزرگ یا کوچک باشد، ارزش دفتری هر سهم که در اغلب موارد مثبت است و چندان متغیر نیست، اهمیت بیشتری پیدا می کند و می­تواند در برآورد وضعیت شرکت کمک شایانی کند. مقدار پایین این نسبت های ارزش بازار می تواند نشان دهنده این باشد که سهم زیر ارزش ذاتی قرار دارد یا مشکلی بنیادی در شرکت وجود دارد.

 

 

ادامه مطلب
ابزار مشتقه
ابزار مشتقه چیست؟

ابزار مشتقه از ابزارهایی مالی هستند که، عمدتاً مبتنی یا مشتق از یک دارایی پایه است. به عبارتی ارزش آن ها منبعث از ارزش دارائی دیگری است. دارائی هایی که می توانند به عنوان دارایی پایه در این ابزارها مورداستفاده قرار گیرد، عبارتند از: انواع سهام، ابزارهای بهره ای و متأثر از نوسانات نرخ بهره، ابزارهای بازار مبادلات ارزی، انواع کالا، اعتبارات مشخص و خاص و وام های کوچک و کلان. پیش از آن که به توضیح دقیق تر این ابزارها بپردازیم، مروری بر فلسفه تشکیل این ابزارها خواهیم داشت، لازم به ذکر است با توجه به اینکه به کارگیری این ابزارها در ایران نسبت به کشورهای خارجی جدیدتر می باشد، در مقالات بعدی و پس از توضیح مفاهیم اصلی به صورت دقیق به جایگاه این ابزارها در بازار مالی داخل کشور پرداخته خواهدشد.

فلسفه ابزار مشتقه

هدف از سرمایه گذاری آن است که جامعه با تخصیص بهینه منابع و امکانات به رفاه و آسایش بیشتری دست یابد. صاحبان شرکت ها، کارآفرینان و دولت ها برای تولید کالاها و خدمات به منابع مالی نیاز دارند تا بتوانند پروژه های سرمایه گذاری را اجرا نموده و با احداث کارخانجات و توسعه محصولات جدید به نیازهای رو به رشد جامعه پاسخ دهند. منابع مالی که در اختیار این افراد قرار دارد، به تنهایی کفاف مخارج طرح های سرمایه گذاری را نمی دهد، بلکه نیاز است تا سایر افراد جامعه نیز از طریق پس اندازهای خود مشارکت نمایند .درواقع باید راهی پیدا کرد تا بتوان منابع مازاد را به جاهایی که کمبود منابع وجود دارد، هدایت کرد. برای این منظور باید بسترهای مختلفی فراهم شود. ازجمله مهم ترین آن ها ایجاد بازارها و نهادهای مالی است که به عنوان یک واسطه میان وام دهندگان و وام گیرندگان عمل می نمایند و با کارکردهای مختلفی که به لحاظ تسهیل انتقال وجوه و نقدشوندگی از خود بروز می دهند، فرایند تشکیل سرمایه را میسر می سازند. در کنار موارد اخیر لازم است تا نحوه استقراض دولت و شرکت ها از عموم مردم و مشارکت آن ها در منافع آتی طرح های سرمایه گذاری نظام مند شود. ابزارهای مالی این مهم را انجام می دهند. ابزارهای مالی بیان کننده نوعی ادعا نسبت به منافع آتی یک دارایی است که برای دارنده آن عواید مشخصی را در آینده به ارمغان می آورد. سهام و اوراق قرضه در زمره ساده ترین اشکال دارایی های مالی است که استفاده از آن ها برای انتقال مالکیت وجوه میان قرض دهندگان و قرض گیرندگان بسیار متداول است. در شرایطی ساده که سهام و اوراق قرضه تنها ابزارهای مالی قابل معامله می باشند، تنها ریسک موجود به تغییرات ارزش بازار و احتمال نکول وام گیرندگان محدود می شود. در محیط ساده اخیر، مدیریت ریسک تنها به معاملات سهام و اوراق قرضه محدود می شود. برای مثال، مدیر یک پرتفوی ممکن است سبدی متشکل از سهام ریسکی و اوراق قرضه بدون ریسک در اختیار داشته باشد و وزن هر یک از این دو نوع دارایی را برحسب ریسک پذیری سرمایه گذاران تنظیم نماید. چنانچه مدیر پرتفوی بخواهد ریسک را کاهش دهد، تنها معاملات ممکن در این راستا کاهش وزن دارایی ریسکی یعنی فروش سهام موجود در پرتفوی و افزودن اوراق قرضه بدون ریسک است.

اما واقعیت آن است که ما در دنیای پیچیده ای زندگی می کنیم که سهام و اوراق قرضه تنها ابزارهای در دسترس سرمایه گذاران نیستند. سرمایه گذاران می توانند به مدد ابزارهای خلق شده توسط مهندسی مالی سطح ریسک و بازده پرتفوی خود را به روش های متنوعی تنظیم نمایند. یکی از استراتژی های متداول در مهندسی مالی و مدیریت ریسک استفاده از ابزار مشتقه است. درواقع، بازارهای مالی از طریق قراردادهایی موسوم به “مشتقه” راه خود را برای ارائه بیمه در مقابل زیان های مالی هموارساخته است. ابزارهای مشتقه جزو ابزارهای مدیریت ریسک در بازارهای مالی قلمداد می شوند.

مواجهه با انواع ریسک

ابزار مشتقه

هنگام انجام هر کسب و کاری، تصمیمات باوجود ریسک اتخاذ می شوند، می توان گفت تصمیم گیرندگان با دو نوع ریسک کلی مواجه هستند:

  • برخی ریسک ها به ماهیت بنیادین کسب وکار مربوط می شود و به اموری مانند عدم اطمینان نسبت به فروش های آتی و یا هزینه مواد اولیه می پردازد. این نوع از ریسک به ریسک تجاری معروف است.
  • دسته دیگری از ریسک ها به عدم اطمینان در مورد نرخ بهره، نرخ ارز، قیمت سهام و قیمت کالاها و مواردی نظیر این ها مربوط می شود. عدم اطمینان ناشی از نوسانات زیاد نرخ های بهره می تواند تأثیر بسیار نامطلوبی بر توان یک شرکت در اخذ تسهیلات مالی با هزینه مناسب به منظور عرضه خدمات و محصولات داشته باشد، عملکرد فروش شرکت هایی که در بازارهای خارجی فعالیت می کنند تا اندازه زیادی تحت تأثیر نرخ برابری پول آن ها در برابر ارزهای خارجی قرار دارد. همچنین سودآوری شرکت هایی که مواد اولیه خود را از خارج کشور وارد می کنند نیز به صورت مشابهی تحت تأثیر این مسئله قرار دارد.

هرچند بازارهای مالی با ریسک عجین شده است، اما همین بازارها ابزارهایی تحت عنوان ابزارهای مشتقه را برای مواجهه با ریسک در اختیار فعالان بازارهای مالی قرار می دهند.

کشف قیمت در بازار مشتقه

بازار قراردادهای آتی اطلاعات بسیار مفید و ارزشمندی را در ارتباط باقیمت دارایی پایه این قراردادها ارائه می کند. بازار قراردادهای آتی ابزار اصلی تعیین قیمت نقد یک قلم دارایی محسوب می شود. ممکن است این مسئله غیرعادی به نظر برسد، زیرا معمولاً دارایی های پایه قراردادهای آتی از بازار نقد بزرگ و وسیعی برخوردارند و چنین به نظر می رسد که نیازی به کمک گرفتن از بازار آتی برای تعیین قیمت نقد آن ها نباشد. (طلا، نفت، و سایر کالاها در مکان های گوناگون و زمان های متفاوت معامله می شوند). درون هر طبقه از دارایی ها، انواع دارایی ها باکیفیت های مختلف وجود دارد. بنابراین معیارهای متعددی برای قیمت «نقد» یک دارایی وجود دارد. بازار قراردادهای آتی این اطلاعات را گردآوری می کند و آن را به یک اجماع همگانی تبدیل می کند که منعکس کننده ی قیمت نقد آن دارایی خاص مربوط به قرارداد آتی موردنظر است. دارایی پایه قراردادهای مشتقه در مناطق مختلف دنیا در حال معامله است و در آن مناطق قیمت های نقدی متفاوتی دارد. در بازار قراردادهای آتی، می توان قیمت های آتی نزدیک ترین سررسید را به عنوان معیاری برای مقایسه باقیمت های نقدی دارایی پایه در نظر گرفت. قیمت قرارداد و پیمان آتی، همچنین اطلاعاتی در مورد آنچه مردم از قیمت های نقد و آتی انتظار دارند در اختیار ما قرار می دهد. قیمت های نقد نیز همین اطلاعات را در خود دارد اما ممکن است استخراج این اطلاعات از بازار نقد سخت تر از بازار قراردادهای آتی باشد. درواقع، قیمت آتی منعکس کننده قیمتی است که یک مشارکت کننده در بازار می تواند امروز قیمت را برای خود تثبیت کند و با عدم اطمینان قیمت نقد در آینده مواجه نشود. قیمتی که قراردادهای آتی در آن معامله می شوند در حقیقت بهایی است که طرفین معامله برای کاهش یا انتقال ریسک نوسان قیمت ها در آینده می پردازند.

بنابراین بازارهای آتی “کشف قیمت” را ممکن می سازند. کارکرد قراردادهای اختیار معامله تااندازه ای تفاوت دارد. این ابزار به شکل دیگری به پوشش ریسک کمک می کند. دارنده اختیار معامله در هنگامی که قیمت در جهت مطلوب وی حرکت می کند منتفع شده و در غیر اینصورت بازیان محدودی مواجه می شود. این ابزار بیش از آنکه کشف قیمت ها را نشان دهد، نوسانات قیمت را منعکس می نماید. بازارهای اختیار معامله پیش بینی قیمت های نقد در آینده را به صورت مستقیم در اختیار ما قرار نمی دهند. اما آن ها اطلاعات ارزشمندی در مورد نوسانات و درنتیجه درباره ی ریسک دارایی پایه در بازار نقدی در اختیار ما قرار می دهند. لذا نوسان قیمت ها از عوامل مهم تأثیرگذار در قیمت گذاری این ابزار به شمار می رود.

انواع ابزار مشتقه مبتنی بر دارایی پایه

قراردادهای مشتقه عبارت است از توافقی میان دو طرف که هر یک می پذیرد برای دیگری کاری را در زمان مشخصی در آینده به انجام رساند. ابزار مشتقه ابزارهای مالی هستند که بخش عمده ارزش آن ها از یک دارایی پایه، نرخ مرجع و یا شاخص “مشتق” می شود. همان طور که از تعریف فوق برمی آید، عملکرد ابزار مشتقه تحت تأثیر عملکرد دارایی پایه قرار دارد.

 ابزار مشتقه ممکن است بر اساس دارایی های واقعی و یا دارایی های مالی باشند:

  • دارایی های واقعی، دارایی های ملموس و فیزیکی است و کالاهایی از قبیل محصولات کشاورزی، فلزات و منابع انرژی را شامل می شود.
  • دارایی های مالی مواردی از قبیل سهام، اوراق قرضه، وام و ارز را شامل می شود.

اوراق بهادار ابزار مالی قابل معامله است و نشانگر نوعی ادعا در خصوص گروهی از دارایی هاست. تمامی ابزار مشتقه بر پایه عملکرد تصادفی جزء دیگری قرار دارند. به همین دلیل است که کلمه ی مشتقه، استفاده می شود، ارزش ابزار مشتقه از عملکرد چیز دیگری مشتق می شود. از آن چیز دیگر، اغلب با عبارت “دارایی پایه” یاد می شود. دارایی پایه ممکن است سهام، اوراق قرضه، ارز، یا کالا باشد که همه ی این ها دارایی هستند اما دارایی پایه، می تواند یک عنصر تصادفی نیز باشد، مثل آب وهوا که دارایی محسوب نمی شود. حتی دارایی پایه، ممکن است یک ابزار مشتقه دیگر مثل قراردادهای آتی یا اختیار معامله باشد.

ابزار مشتقه کالایی و مالی

لذا با توجه به این توضیحات، ابزارهای مشتقه را می توان برحسب نوع دارایی پایه موضوع قرارداد به دو گروه کلی ابزارهای مشتقه “کالایی” و ابزارهای مشتقه “مالی” تقسیم بندی نمود:

  • در ابزارهای مشتقه کالایی، دارایی پایه موضوع قرارداد یک کالا و یا شاخصی است که برحسب کالا تعریف می شود. برای مثال، پیمان های آتی نفت خام به تعیین قیمت، میزان و تاریخ تحویل آتی نفت خام باکیفیتی مشخص که در شرایط قرارداد ذکرشده، می پردازد.
  • در ابزارهای مشتقه مالی، دارایی پایه شامل ابزارهای مالی، نرخ بهره، نرخ ارز و یا شاخص های مالی است. سهام شرکت ها، اوراق قرضه، نرخ ارز، نرخ بهره و یا شاخص های بازار سهام تنها برخی از دارایی های پایه در مشتقه های مالی هستند.

برخی از ابزار مشتقه ، بیش از یک دارایی پایه دارند. برای مثال، ارزش یک مشتقه مالی ممکن است بر اساس تفاوت میان نرخ بهره دو کشور مختلف یعنی برحسب دو نرخ مرجع متفاوت تعیین شود. ابزارهای مشتقه دارای عمرمحدود و معین هستند. به عبارت دیگر، آن ها در یک تاریخ مشخص منعقد و در یک زمان معین نیز خاتمه می یابند. ابزارهای مشتقه، توافق میان دو طرف معامله (فروشنده و خریدار) محسوب می شود که به موجب آن هر یک از طرفین، کاری برای طرف مقابل انجام می دهد. این قراردادها دارای قیمت هستند. خریدار سعی می کند که تا حد ممکن آن را ارزان تر بخرد و از طرف دیگر، فروشنده سعی می کند تا جایی که می تواند آن را گران تر بفروشد.

بازارهای مشتقه

قراردادهای مشتقه در دو بازار مختلف ایجاد و مورد معامله قرار می گیرند، بازار بورس و بازار خارج از بورس:

  • بورس، بازار سازمان یافته ای است که ازنظر فیزیکی مکان معینی داشته و عرضه و تقاضا تعیین کننده قیمت، در این بازار است. قراردادها در بورس به شکل استاندارد و دارای قوانین منظم است و قیمت های مربوطه برای تمام کسانی که وارد بازار می شوند یکسان است. قراردادهای بورسی دارای شرایط و ویژگی های یکسان می باشند و در بورس های مربوط به اختیار معامله و یا بورس های مربوط به قراردادهای آتی معامله می شوند.
  • در کنار بازارهای سازمان یافته بورس، مجموعه ای از بازارها وجود دارند که برخلاف بورس ها که ازنظر فیزیکی مکان معین دارند، به صورت شبکه ای مبنی بر ارتباطات تلفنی و رایانه ای هستند. معمولاً مکالمات تلفنی در فرابورس ها ضبط شده و در دعاوی حقوقی با موارد اختلاف برانگیز بین معامله کنندگان، مورد استناد قرار می گیرند.

مهم ترین مزیت فرابورس نسبت به بورس، عرضه تسهیلات بیشتر در بازار معاملات است زیرا شرایط قرارداد را بورس تعیین نمی کند و معامله گران به راحتی می توانند در گفتگوی مستقیم با یکدیگر، در رفع نیازهای خود به راه حل های بهینه برسند. تنها مسئله ای که به صورت جدی در فرابورس ها مطرح است، ریسک اعتباری طرفین معامله است یعنی این احتمال وجود دارد که طرفین به تعهدات خود عمل نکنند. درنتیجه قراردادهای خارج از بورس (OTC)، معاملاتی هستند که توسط دو نفر در هر جای دیگری غیر از بورس ایجاد می شود. این قراردادها به صورت خصوصی بین دو طرف انجام می شود و هیچ گونه واسطه ای در این بین وجود ندارد.

بازیگران بازار مشتقه

دو گروه اصلی در بازارهای مشتقه حضور دارند:

  • دسته اول کسانی هستند که به دنبال مدیریت ریسک سرمایه گذاری هایشان هستند. این گروه تلاش دارند تا با شناسایی میزان ریسک واقعی، آن را به سطح موردنظر خود برسانند. فرایند مذکور معمولاً سرمایه گذاران را در جهت کاهش ریسک و حتی در برخی موارد از بین بردن کامل ریسک یاری می دهد، مورد اخیر که به از بین رفتن کامل ریسک می انجامد به مصون سازی یا پوشش ریسک موسوم است.
  • دسته دوم مشارکت کنندگان در بازارهای مشتقه سفته بازان هستند. این گروه برخلاف گروه اول، به استقبال ریسک می روند و تلاش دارند تا با پیش بینی جهت آتی قیمت ها سود ببرند.

البته در معاملات مشتقه لزوماً این طور نیست که یک طرف معامله قصد مصون سازی و طرف دیگر قصد سفته بازی داشته باشد. در بسیاری موارد دو طرف معامله بدنبال مصون سازی موقعیت خود هستند، منتها قصد و دیدگاه آن ها متفاوت است. برای نمونه حالتی را در نظر بگرید که یک معدن کار طلا قصد فروش طلای استخراج شده خود را در دو ماه آینده دارد، وی نگران کاهش قیمت های آتی طلا است. لذا با ورود به پیمان آتی طلا، صرف نظر از تغییرات قیمت طلا در دو ماه آینده، قادر خواهد بود آن را در قیمت ثابتی که امروز در قرارداد توافق می کند به فروش رساند. از سوی دیگر، خریدار پیمان آتی، جواهرسازی است که برای ساختن سفارش های خود در دو ماه آینده به طلا نیاز دارد و نگران افزایش قیمت آن می باشد. لذا وی با خرید پیمان آتی طلا، ریسک افزایش قیمت طلا را خنثی می کند. همان طور که در مثال اخیر ملاحظه شد، هر دو طرف معامله به قصد مصون سازی وارد معامله آتی طلا شده اند. از آنجا که نوسانات احتمالی قیمت در آینده براثر تغییرات در میزان عرضه و تقاضا می تواند خسارات سنگینی را به تولیدکنندگان وارد سازد لذا فروش تضمینی محصولات به قیمت مشخص در آینده معلوم دغدغه اصلی تولیدکنندگان است. نوسانات احتمالی قیمت در آینده همچنین می تواند بسیاری از مصرف کنندگان مواد اولیه را با مشکلات جدی مواجه کند. بنابراین لازمه ایجاد یک بازار کارا و شفاف با حجم معاملاتی بالا، وجود انواع ابزارهای مختلف برای پاسخ به نیازها است. در این میان بازار ابزار مشتقه بهترین مکانی است که تولیدکنندگان و مصرف کنندگان می توانند نیازهای خود را به بهترین قیمت و در کمترین زمان ممکن برطرف کنند. با استفاده از ابزار مشتقه شرکت ها و افراد می توانند هرگونه ریسک نامطلوب را با پرداخت بهای آن به سایرین منتقل نمایند. کسانی که طرف مقابل معاملات مشتقه قرار می گیرند با ریسک هایی در جهت عکس مواجه هستند و یا تمایل به قبول ریسک دارند. همچنین ابزار مشتقه به سبب ویژگی های منحصر بفردی که به لحاظ ریسک و بازده دارند به صورت گسترده توسط سفته بازان مورداستفاده قرار می گیرند. حال که مفاهیم کلی ابزار مشتقه توضیح داده شد، در پایان نگاه مختصری بر تاریخچه بازارهای مشتقه خواهیم داشت:

تاریخچه

ابزار مشتقه

بازارهای مشتقه دارای تاریخچه طولانی و جالب توجهی هستند. بررسی تاریخچه این بازارها ما را قادر می سازد تا درک بهتری از ساختار بازارهای امروزی داشته باشیم. براین اساس شاید بتوان ویژگی های اصلی قراردادهای مشتقه را در تاریخ بشری یافت. سابقه “توافق” برای انجام معاملات تجاری و نیز وجود توافق به منظور بدست آوردن اختیار انجام معاملات تجاری در آینده، به صدها سال قبل بازمی گردد. جالب است بدانید همانند قراردادهای تجاری ساده، قراردادهایی که حتی انجام قراردادهای تجاری را در سررسید معین فراهم می آورند تاریخچه ای صدها ساله دارد. در قرون وسطی هم استفاده از قراردادهایی برای تحویل دارایی ها در آینده باقیمت ثابتی که در زمان انعقاد قرارداد تعیین می شد بسیار رایج بوده است. اولین نشانه های ظهور بازار قراردادهای آتی درصدها سال پیش در ژاپن دیده شد. با این همه ریشه شکل گیری بازارهای مالی را عمدتاً به سال ۱۸۴۸ میلادی نسبت می دهند که بورس شیکاگو به عنوان نخستین بازار نظام مند آتی پی ریزی شد. در اصل، این بازار برای معاملات غلات تشکیل شده بود و بر اساس آن کشاورزان با پیش شرط های قیمتی و زمانی، فروش محصولات خود را برای آینده تثبیت می کردند. در همان دوران، ایده اجرای قراردادهای اختیار معامله سفارشی توسط یک متخصص مالی معروف به نام راسل سیج ارائه شد. رشد قراردادهای آتی در قرن بیستم میلادی شتاب گرفت. در گام های بعدی هیات معاملات شیکاگو، بورس کالای شیکاگو و در ادامه بورس کالای نیویورک و همچنین بورس اختیار معامله شیکاگو به تأثیرگذارترین عوامل در بازارهای مشتقه دنیا تبدیل شدند. این بورس ها اقدام به ایجاد و بازاریابی موقت تعداد زیادی از قراردادهای مشتقه به صورت ابتکاری نمودند. اگرچه در سده ی اول از ابتدای فعالیت معاملات آتی، این قراردادها بر روی محصولات کشاورزی اجرا می شد، اما در دهه ۱۹۷۰ بازارهای مالی شاهد معرفی معاملات مشتقه بر روی ابزارهای مالی از قبیل اوراق قرضه، ارز و شاخص سهام بود. هرچند امروزه هنوز هم معاملات مشتقه بر روی کالاها بخصوص کالاهایی چون نفت و فلزات گران بها از بازار فعالی برخوردار است؛ لیکن تمرکز اصلی معاملات بر مشتقات مالی قرار دارد.

دانستن این نکته شاید جالب باشد که مشتقات استاندارد که در بورس های دنیا پذیرفته شده اند؛ حجم کوچکی از کل معاملات مشتقه را در بر می گیرد. همان طور که پیشتر اشاره شد سابقه استفاده از قراردادهای اختیار معامله سفارشی به قرن نوزدهم بازمی گردد اما تا اوایل دهه ۱۹۷۰ میلادی این قراردادها تنها به عنوان محصولی در بازار خرده فروشی مطرح بود. با معرفی اختیار معامله استاندارد در سال ۱۹۷۳، معاملات اختیار معامله سفارشی به شدت با رکود مواجه شد. این در حالی بود که در آن زمان عامل دیگری در بازارهای مالی به شدت خودنمایی می کرد که موجبات رشد دوباره بازار مشتقه های مالی را فراهم آورد. در ابتدای دهه ۱۹۷۰ بازار ارز خارجی شناور شد و به نرخ ارز اجازه داده شد تا به صورت کاملاً آزادانه نوسان قیمت داشته باشد. آزادسازی نرخ ارز منجر به شکل گیری بازار قراردادهای آتی، اختیار معامله و پیمان های آتی نرخ ارز گردید. بازار پیمان های آتی ارز بعدها بانام ” بازار بین بانکی” شناخته شد که با حضور بازیگران اصلی آن یعنی بانک های بین المللی رشد سریعی را تجربه نمود. در دهه ۱۹۸۰ بانک ها با تکیه بر مقررات زدایی فعالیت هایشان، به این نکته پی بردند که با ایجاد مشتقات جدید و فروش آن به شرکت ها می توان ریسک های خاص هر بنگاه اقتصادی را با محصولاتی که مختص آن طراحی شده مدیریت کرد. بر این اساس بسیاری از بانک ها بر آن شدند تا باهدف کمک به شرکت هایی که قصد مدیریت ریسک دارند، بازار ابزار مشتقه را پی ریزی کنند. در این مسیر بانک ها نیز برای گریز از ریسک های ناخواسته موجود، بوسیله منابع و شبکه های ارتباطی بین المللی که در اختیاردارند به انتقال این ریسک ها به دیگران پرداختند و برای این منظور غالباً از بازار قراردادهای آتی کمک گرفتند.

بدین ترتیب، بانک ها توانستند ضمن انتقال ریسک به دیگران، از تفاوت ثبت خریدوفروش قراردادهای مشتقه به سود مناسبی دست یابند، همانند بانک ها، شرکت های تأمین سرمایه از بازیگران اصلی این بازارها هستند. بانک های تجاری و شرکت های تأمین سرمایه که در ایجاد بازارهای مشتقه نقش آفرینی می کنند تحت عنوان معامله گران بازار مشتقه شناخته می شوند. در حال حاضر، خریدوفروش ابزار مشتقه توسط این نهادها از فعالیت های مرسوم آن ها در بازارهای مالی به شمار می رود. بورس های مشتقه تا به امروز تغییرات زیادی را به خود دیده است که اغلب آن ها درنتیجه رشد رقابت در بازارهای خارج از بورس بوده است. تعدادی از این بورس ها تاکنون با یکدیگر ادغام و بسیاری دیگر که درگذشته شاید زیان ده بوده اند اکنون به سوددهی رسیده اند. در این میان تعدادی از بورس ها تلاش کرده اند تا آن دسته از قراردادهای مشتقه را که قبلاً به صورت سفارشی و خارج از بورس انجام می شد؛ به صورت استاندارد درآورند. همچنین بورس های مذکور تلاش زیادی در جهت کاهش سطح ضوابط و مقررات حاکم بر خود مصروف داشته اند. تعدادی از آن ها در مسیر توسعه، نحوه انجام معاملات را از حالت حضوری به حالت غیرحضوری و الکترونیکی تغییر داده اند. این روش بدلیل اینکه بر پایه شبکه جهانی اینترنت انجام پذیر است به نام معاملات الکترونیکی شناخته می شود. آنچه مسلم است آن است که آینده متعلق به معاملات الکترونیکی خواهد بود.

انواع ابزار مشتقه

ابزار مشتقه

چهار دسته اصلی ابزارهای مشتقه مالی را می توان به شرح زیر دانست، در مقالات بعدی به هریک از آن ها به صورت مجزا پرداخته خواهد شد.

  • قردادهای آتی
  • قراردادهای اختیار معامله (آپشن)
  • قرادادهای فوروارد
  • قردادهای سوآپ

در حال حاضر قراردادها و اختیار معامله های قابل معامله در بازار ایران، در سایت بورس کالا، قابل مشاهده است، در این سایت پس از باز کردن بخش بازارها و سپس بخش ابزار مشتقه، این دو نوع ابزار به شرح تصویر قابل مشاهده هستند:

ابزار مشتقه چیست؟

برای مثال در بخش قراردادهای آتی، می توان از قرارداد آتی سکه، پسته، زعفران نگین و زعفران رشته ای نام برد. قرارداد آتی (که در مطالب بعدی به طور مفصل معرفی خواهد شد) قراردادی است که فروشنده براساس آن متعهد می شود در سررسید معین، مقدار معینی از کالای مشخص را به قیمتی که الان تعیین می کنند بفروشد و در مقابل طرف دیگر قرارداد متعهد می شود آن کالا را با آن مشخصات خریداری کند. برای مثال در قرارداد آتی سکه شما سکه خریدوفروش نمی کنید، بلکه یک قرارداد را که شامل ۱۰ عدد سکه می باشد معامله می کنید. در این قرارداد، دارایی پایه، اندازه، دوره معاملات، تاریخ تحویل، وجه تضمین اولیه، حداقل وجه تضمین، حداکثر حجم هر سفارش و… مشخص می گردد. از مزایای سرمایه گذاری در بازار آتی سکه می توان به پایین بودن هزینه معاملات و معافیت مالیاتی، شفافیت قیمت، استاندارد بودن و تضمین معاملات و تسویه حساب به موقع اشاره کرد. اما شاید بتوان مهم ترین شاخصه این سرمایه گذاری را امکان ورود با سرمایه کم به بازار آتی سکه دانست که درواقع همان اهرم مالی می باشد. درواقع در این نوع معاملات، مشتری با واریز مبلغی به عنوان ضمانت نزد بورس کالا می تواند اقدام به خرید و یا فروش ۱۰ سکه نماید، در صورت پیش بینی درست قیمت سکه، سود مشتری به حسابش واریز و در صورت زیان از مبلغ ضمانت مشتری برداشت و به حساب طرف مقابل واریز می گردد. به طور مثال خرید ١٠ قرارداد آتی سکه تحویل دی ۹۸ به معنای آن است که فروشنده قرارداد موظف است در دی ماه، به تعداد یک قرارداد که هر قرارداد شامل ده سکه است، سکه تحویل خریدار نماید. این قراردادها قبل از سررسید بارها خریدوفروش می شوند، و از محل تفاوت قیمت ها سود عاید خریداران و فروشندگان می شود.

بازار آتی یک بازار دوطرفه است، یعنی بسته به پیش بینی از قیمت ها می توان موقعیت های متناسب با آن را اتخاذ کرد، بدین معنی که وقتی قیمت افزایش می یابد افراد در قیمت پایین خرید خود را انجام داده و در قیمت بالاتر آن را به فروش می رسانند. از طرفی پیش بینی می کنند که قیمت ها کاهش خواهد یافت، در قیمت بالاتر اقدام به پیش فروش سکه کرده و پس از کاهش قیمت ها اقدام به خرید همان تعداد سکه می کنند و از اختلاف بین فروش و خرید منفعت کسب می کنند، حال آن که در خرید نقدی سکه تنها حالت ممکن خرید در قیمت های پایین است و زمان ریزش قیمت ها جز راه حل فروش و جلوگیری از ضرر بیشتر اقدام جایگزینی ندارند. در مطالب بعدی، به طور دقیق تر و جزئی تر به معاملات ابزارهای مشتقه در بازار ایران پرداخته خواهد شد.

ادامه مطلب
پول هوشمند
پول هوشمند در بورس چیست؟

در دهه های اخیر با پیدایش واسطه ها و ابزارهای مالی جدید، بازارهای مالی و سرمایه ای با تحولات چشم گیری مواجه شده اند و به تدریج از نقش انحصاری واسطه های مالی خاص و به ویژه بانک ها، تا حدودی کاسته شده است. در این میان بازارهای سرمایه و واسطه هایی همچون صندوق های سرمایه گذاری مشترک و شرکت های با سرمایه متغیر، توانسته اند جایگاه مطلوبی را برای خود در میان سرمایه گذاران ایجاد کنند. به عبارت دیگر بسیاری از سرمایه گذاران ترجیح می دهند به جای اکتفا به سودهای کم بانکی یا سرمایه گذاری در بازارهای باقدرت نقدشوندگی پایین، با پذیرش ریسک بالاتر، سرمایه گذاری در بازارهای مالی و سرمایه ای را در دستور کار خود قرار دهند تا سود بیشتری را به دست آورند. درواقع جریان نقدینگی، قدرت نقدشوندگی و ریسک های موجود در یک بازار عواملی تعیین کننده درحرکت و جذب منابع سرمایه گذاران به سمت بازارهای مختلف است و از این منظر بازار سهام و سرمایه دست بالاتر را در بین بازارهای رقیب دارد زیرا ویژگی قابل توجه در فعالیت این بازارها جریان پیوسته نقدینگی در آن ها است. برای مثال با شروع تحریم ها در کشور منابع سرمایه گذاران گرچه در گام اول بازارهای مختلف را به تحرک واداشت اما درنهایت گردش نقدینگی و قدرت نقدشوندگی بالا در بازار سهام و سرمایه موجب شد این منابع هوشمند به سمت این بازارها راه خود را کج کنند. درواقع امکان نقدشوندگی بالا در بازار سرمایه و قوانین جدید سازمان بورس در خصوص عدم توقف نمادها که بر میزان نقدشوندگی در بازار سهام و سرمایه افزوده است؛ موجب شده تا این بازار نقدینگی های تازه نفس را به خود جذب و در سال ۹۸ رشد چشمگیری را تجربه کند. همین ورود نقدینگی به بازار سرمایه، در کنار سازوکارهای اجرایی دولت در حوزه بازار ارز و کنترل نسبی جریانات ارزی، از رونق افتادن بازارهای موازی همچون بازار مسکن و غیره، ثبات تحولات سیاسی در منطقه و کاهش واکنش های احساسی به تحولات سیاسی سبب شده تا تمامی پیش بینی ها نسبت به آینده بازار و جهت جریان نقدینگی تغییر کند و به پول هوشمند روی بیاورند.

پول هوشمند چیست؟

بازار سرمایه در عین جذابیت، برای افراد بسیار زیادی ناشناخته است. اما سوال این است که آیا سرمایه گذاران می توانند در زمان مناسب بهترین موقعیت سرمایه گذاری را تشخیص دهند؟ آیا آن ها توانایی پیش بینی کارایی و بازدهی سهام مختلف رادارند؟ اینجاست که فرضیه “اثر پول هوشمند” مطرح می شود. فرضیه اثر این پول با بررسی رفتار سرمایه گذاران و با توجه به جابجایی سرمایه بین سهام مختلف ادعا می کند که در بازار سرمایه که نسبت به سایر بازارها، هوشمندتر از گذشته شده، سرمایه گذاران به اندازه ای آگاه و حرفه ای هستند که توانایی انتخاب سهم ها و صندوق های برتر و کاراتر را داشته باشند و به عبارت دیگر در انتخاب های خود برای سرمایه گذاری هوشیارانه عمل می کنند.

منظور از پول هوشمند چیست و صاحبان این پول چه کسانی هستند؟

پول هوشمند

پول هوشمند یک پول باقدرت است. این پول در اختیار سرمایه گذاران عمده ای قرار دارد که می توانند پیش از دیگران حرکت سرمایه ها را شناسایی، پیش بینی یا حتی ایجاد می کنند. این پول می تواند در بازارهای مالی و سرمایه جریان سازی کند و تحولات شگرف قیمتی در سهم های مختلف بیافریند. بنابراین تشخیص جریان پول هوشمند که معمولاً به صورت منسجم وارد بازار شده و حجم و ارزش معاملات در یک بازار را با بازدهی بالا مواجه می کند، یکی از روش هایی است که برخی از سرمایه گذاران برای سرمایه گذاری از آن استفاده می کنند. اما چگونه می توان جریان پول هوشمند را به موقع شناخت و سهم درست را در قیمت و زمان مناسب خرید و فروخت؟ برای پاسخ به این پرسش لازم است ابتدا نشانه های ورود پول هوشمند و تحرکات آن را شناسایی کرد.

جریان پول هوشمند

بر اساس نظریه های موجود در بازارهای سرمایه، پول هوشمند در چهار فاز خاموش، آگاهی، شیدایی و سقوط به جمع آوری، افزایش قیمت، توزیع و سپس کاهش قیمت یک سهم یا دارایی می پردازد. در فاز خاموش، یک دارایی یا سهم در تصاحب صاحبان پول هوشمند قرار می گیرد. این اتفاق معمولاً درزمانی که بازار جذابیت چندانی ندارد، خالص خرید حقوقی ها منفی و تقاضا برای سهمی پایین یا فشار عرضه سهم بالاست و قیمت ها به کف رسیده اند رخ می دهد. هدف این پول در اینجا دست کاری بازار برای بدست آوردن بیشترین مقدار سهام در پایین ترین قیمت ممکن است.

مرحله اول

در این مرحله بازیگران اصلی و صاحبان پول هوشمند که اطلاعاتی در رابطه با تغییرات صورت های مالی شرکت ها یا اتفاقات بنیادی دارند، برای اطمینان از خرید در پایین ترین قیمت، سهام یا دارایی مذکور را در حجم های سنگین نمی خرند تا قیمت یک باره افزایش نداشته باشد. حتی دیده شده که برخی نهادها با کدهای حقوقی خود سهامی را در قیمتی پایین به فروش می گذارند و کدهای حقیقی خودشان خریدار آن می شوند و به این صورت پول هوشمند را وارد معاملات می کنند. به همین دلیل ناچارا سهام موردنظر را طی یک دوره زمانی چندروزه یا حتی چندماهه جمع آوری می کنند. درواقع آن ها با ترفندهایی همچون خرید در ساعات بازگشایی بازار و فروش در ساعات پایانی در عین آنکه قیمت را پایین نگه می دارند اما درمجموع میزان خریدها را بیش از میزان فروش نگه می دارند. در این مرحله قیمت سهم تقریباً ثابت و حجم خرید هم به نظر پایین می ماند و “پول گنگ یا نادان” وارد بازار نمی شود، اما معامله گران آموزش دیده و باتجربه به خوبی می دانند که اکنون زمان مناسب برای خرید است.

مرحله دوم

در مرحله بعدی هدف پول هوشمند بالا بردن قیمت سهم جهت فروش در آینده است. درواقع صاحبان پول هوشمند با واردکردن سرمایه نهادی و بنیادی خود و به حرکت درآوردن پول هوشمند شروع به خرید در قیمت های حداقلی در حجم های بالا می کنند و با کمیاب نشان دادن آن در بازار، تقاضای القایی را بالا می برند. در این هنگام پول هوشمند با دامن زدن بر میزان تقاضا از طریق خرید مستمر و افزایش قیمت به دلیل کمبود عرضه موجی ایجاد می کند که تحریک هیجانی سایر سرمایه گذاران و خریداران خرد و هدایت آن ها به سمت خرید سهام مذکور را در دستور کار قرار می دهد. این در حالیست که آن هایی که به حجم معاملات توجه می کردند، موقعیت های معاملاتی شان وارد فاز سوددهی شده است.

مرحله سوم

پس از آن در فاز آگاهی، وقتی اغلب سرمایه گذاران به این باور رسیدند که سهم مذکور یک فرصت مناسب برای سرمایه گذاری است؛ قیمت ها از زمانی که پول هوشمند وارد این بازار شده بود بالاتر می رود. هرچقدر بازیگران بازار بیشتری بر روی سهم یا دارایی موردبحث سرمایه گذاری می کنند تقاضا افزایش یافته و قیمت ها همچنان بالاتر می رود. این نقطه آغاز فاز شیدایی است و موجب می شود سرمایه گذاران بی تجربه به هر قیمتی به دنبال استفاده از این فرصت باشند. در این فاز، قیمت سهم چندین برابر زمانی است که پول هوشمند وارد بازار شده بود. پس ازآن و به دنبال افزایش چند برابری حجم و ارزش معاملات، پول هوشمند شروع به انتقال مالکیت سهم به خریداران خرد می کند. البته این کار مرحله به مرحله انجام می شود و صاحبان پول هوشمند سهام خود را با حجم بالا نمی فروشند تا کاهش قیمت ناگهانی و یک باره اتفاق نیافتد. مثلاً مقداری از سهام در ساعات اولیه بازار فروخته و در ساعات پایانی دوباره خریده می شوند؛ اما درمجموع میزان فروش از میزان خرید پیشی می گیرد. به همین دلیل قیمت سهم که حالا در بالاترین نقطه خود ایستاده در یک محدوده خاص درجا می زند. پول گنگ یا نادان که قادر به شناسایی خروج پول بعد از رشد قیمت ها نیست در این مرحله به امید افزایش قیمت همچنان به خرید کردن ادامه می دهد و حجم معاملات را بالا نگه می دارد. این درست زمانی است که معامله گران حرفه ای تر با تبعیت از رفتار پول هوشمند دست به فروش تدریجی سهم زده و شروع به شناسایی سود کرده اند.

مرحله چهارم

در مرحله آخر پول هوشمند که بخش قابل توجهی از سهام خود را به فروش رسانده به قصد ریزش قیمت ها دست به عرضه در حجم بالا می زند و از بازار خارج می شود. در این وضعیت لایه های آخر خریداران و سرمایه گذاران خرد که شانس کمی برای خروج در قیمت های بالاتر رادارند، معمولاً بازنده این بازی می شوند زیرا با دیدن چنین وضعیتی، وحشت زده شروع به فروش سهام خود می کنند که به کاهش بیشتر قیمت کمک می کند. بنابراین در برابر پول هوشمند “پول گنگ یا نادان” قرار دارد که از آن سرمایه گذارانی است که از تجربه و دانش کافی برای حضور در بازار و به ویژه بازار سهام برخوردار نیستند و تحرک های سرمایه گذاری را پیش بینی نمی کنند و وارد بازی ای می شوند که لزوماً برای آن ها یک بازی برد- برد نیست. یعنی ممکن است پول هوشمند در غیاب فضای تحلیلی میان سرمایه گذاران خرد، آن ها را به طور هیجانی ترغیب به خرید سهامی اند که به طور مصنوعی افزایش داشته اند در حالی که معامله گران حرفه ای قادرند رد پای پول هوشمند را به موقع دنبال کنند.

فیلترهای کاربردی در بورس و کارایی آن ها در تشخیص پول هوشمند

فیلترنویسی در پول هوشمند

فیلترهای کاربردی در بورس از انواع ابزارهایی هستند که می توانند در شناسایی سهم های کاراتر و با بازدهی بالاتر به سرمایه گذاران کمک کنند و به آن ها در تشخیص فرصت و بستر مناسب سرمایه گذاری یاری برسانند. در همین راستا یکی از روش هایی که سرمایه گذاران با استفاده از آن می توانند ورود پول هوشمند و سهامی که نقدینگی در آن ها واردشده را تشخیص دهند استفاده از فیلتر حجم است. درواقع رصد نوسان قیمت به تنهایی، تصویر روشنی از وضعیت سهم در بازار ارائه نمی کند و باید در کنار آن حجم معاملات را نیز مدنظر قرارداد؛ زیرا اعتقاد بر این است که حجم باید در جهت قیمت افزایش پیدا کند. اگر روند غالب قیمت به طرف بالاست، حجم هم باید در روزهای مثبت سنگین تر و بیشتر و در روزهای منفی سبک تر باشد. با این حال نباید همه سهامی که در خروجی فیلترها ظاهر می شود را بااهمیت دانست و اقدام به خرید در آن ها کرد و باید سهم انتخاب شده را به لحاظ تکنیکال موردبررسی قرارداد.در حقیقت بهره مندی از دانش تحلیل تکنیکال، تحلیل بنیادی و تابلو خوانی در کنار تعقیب حرکات پول هوشمند و سنجش میزان تمایل یا فشار برای خریدوفروش می تواند به سرمایه گذار کمک کند تا شناخت بهتری از فعالیت در بازار سرمایه به دست آورد و درنهایت بر دارایی و سرمایه خود بیافزاید. بنابراین لازم است برای سرمایه گذاری در بازار سرمایه مهارت لازم را کسب کرد. مثلاً برای همراه شدن با جریان پول هوشمند در بازار سهام باید نشانه های جریان همگرایی و واگرایی آن را شناخت و از آموزش های لازم برای شناسایی ساختار بازار و رفتار پول هوشمند و اتخاذ استراتژی های به موقع بهره مند شد. از این رو سرمایه‎ گذاران نوپایی که قصد ورود به بازار سرمایه رادارند اما شناخت کاملی از معاملات و عناصر موجود در آن پیدا نکرده اند، یا باید این دانش را کسب کنند یا به مشاورانی رجوع کنند که مواضع و اهداف آن ها را در نظر بگیرد. گاهی اطلاعات غیردقیق و اشتباهی که به سهامداران داده می شود، از روی ناآگاهی است.

اما گاهی اوقات افراد آگاهانه سرمایه گذاران نوپا را به بستر زیاندهی هدایت می کنند تا به منافع خود دست یابند. در حال حاضر سایت ها، گروه های تلگرامی و سایر رسانه ها وجود دارند که در برخی موارد حتی دنبال کننده های فراوانی نیز دارند. سرمایه گذاران باید آگاه باشند که نمی توانند صرفاً به این مراجع اتکا کنند چون احتمال دارد اطلاعات ناقصی را در اختیار آن ها قرار دهند. پس آنچه اهمیت دارد این است که شما به عنوان سرمایه گذار، در انتخاب مشاور خود دقت کنید و بدانید مشاور مدنظر شما به چه کسانی کمک می کند و در چه بخشی از بازار سرمایه تخصص دارد. مشاور باید به حجم سرمایه ای که می خواهید وارد جریان بازار کنید توجه کند و تشخیص دهد که حرکت در چه جهتی برای شما مناسب است.

ادامه مطلب
نسبت های مالی سودآوری
منظور از نسبت های مالی سودآوری و نقدینگی چیست و چند نوع دارند؟

نسبت های مالی سودآوری

در طبقه بندی نسبت های مالی، چهار گروه وجود دارند که نسبت های مالی سودآوری یکی از این چهار گروه به شمار می روند. نسبت های مالی سودآوری، عملکرد کلی و میزان موفقیت شرکت در کسب درآمد را نسبت به حجم عملیات انجام شده اندازه گیری می کنند. در واقع، نسبت های سودآوری، میزان سودآوری تحت تأثیر درآمدها، فروش، نرخ بازگشت سرمایه گذاری ها و غیره هستند که با بررسی این موارد، نسبت سودآوری به دست می آید. نسبت های سودآوری شامل انواع گوناگونی هستند که آن ها را در این مقاله بررسی می کنیم.

رابطه بین بازده دارایی و نسبت های مالی سودآوری

بازده دارایی یکی از مهم­ترین شاخص­ های بررسی عملکرد شرکت­ ها است. این شاخص نشان می­ دهد که شرکت ها در ازای دارایی مورد استفاده، چه اندازه سودآور بوده اند.

نسبت های مالی سودآوری
در محاسبه نسبت ­هایی که یکی از پارامترهای آن از صورت سود و زیان و دیگری از ترازنامه استخراج می­ گردد – مثل نسبت بازده دارایی که در آن، صورت کسر از صورت سود و زیان و مخرج کسر از ترازنامه استخراج می شود – پارامتر ترازنامه ای را به صورت میانگین ابتدا و انتهای دوره در نظر می­ گیریم. به عنوان مثال، بازده دارایی های سال ۸۷ برابر می­ شود با سود خالص ۸۷ تقسیم بر میانگین جمع دارایی های ۸۶ و ۸۷. در این صورت برای شرکت فرضی «الف» خواهیم داشت:

نسبت های مالی سودآوری

این نمودار نشان می ­دهد که شرکت در سال ۸۷ از هر صد تومان منابع اقتصادی در اختیار خود – مجموع دارایی ها – توانسته ۱۲ تومان سود کسب کند. ولی در سال ۸۹ شرکت از هر صد تومان منابع اقتصادی در اختیار خود، تنها موفق به کسب ۷ تومان گردیده است.

 بازده حقوق صاحبان سهام چگونه محاسبه می شود؟

نسبت مالی سود آوری بعدی، بازده حقوق صاحبان سهام است که از تقسیم سود خالص بر حقوق صاحبان سهام بدست می ­آید:
نسبت های مالی سودآوری
این نسبت از نظر صاحبان سهام واحدهای تجاری مهم ­تر از بقیه نسبت ­ها است. زیرا نتیجه سرمایه­ گذاری آن ها را نشان می­ دهد. نسبت بازده حقوق صاحبان سهام برای شرکت فرضی «الف» به قرار زیر است. دقت کنید که تنها در محاسبه این نسبت می­ توان در مخرج از میانگین استفاده کرد.

نسبت های مالی سودآوری

عدد ۳۱% در سال ۸۸ بدین معنا است که سهامداران شرکت در سال ۸۸ به ازای هر ۱۰۰ تومانی که در شرکت سرمایه ­گذاری کردند – شامل سرمایه و سود انباشته – توانسته اند ۳۱ تومان سود کسب کنند.

منظور از حاشیه سود ناخالص چیست؟

این نسبت های مالی سودآوری از تقسیم سود ناخالص یعنی فروش منهای بهای تمام شده کالای فروش رفته بر فروش به دست می آیند.

نسبت های مالی سودآوری

این نسبت های مالی سودآوری، اثربخشی سیاست قیمت­ گذاری و کارایی تولید یعنی کنترل مطلوب هزینه های تولید را منعکس می­ کنند. برای شرکت فرضی «الف» خواهیم داشت:

نسبت های مالی سودآوری

حاشیه سود ناخالص در سال ۸۶ برابر ۱۵% بوده است. این مقدار نشان می­ دهد که شرکت در سال ۸۶، کالایی را به مبلغ ۱۰۰ تومان فروخته است؛ در صورتی که هزینه تولید آن یعنی بهای تمام شده کالای فروش رفته برابر ۸۵ تومان بوده است (۱۰۰-۱۵). ولی در سال ۸۹ کالایی را به مبلغ ۱۰۰ تومان فروخته است که هزینه تولید آن ۹۲ تومان (۱۰۰-۸) بوده است.

حاشیه سود عملیاتی چگونه محاسبه می شود؟

سود ناخالص فقط هزینه های تولید یعنی بهای تمام شده کالای فروش رفته را در نظر می­ گیرد. ولی سود عملیاتی، کلیه هزینه های عملیاتی که شامل هزینه های تولید، هزینه های اداری، عمومی و فروش می شوند را در نظر می­ گیرد. به همین دلیل، محاسبه حاشیه سود عملیاتی با هدف بررسی سودآوری شرکت از کسب و کار خود (فعالیت های عملیاتی) بسیار اهمیت دارد.

نسبت های مالی سودآوری

برای شرکت فرضی «الف» خواهیم داشت:

نسبت های مالی سودآوری

این نمودار نشان می­ دهد که شرکت در سال ۸۶ از هر ۱۰۰ تومان فروش توانسته ۶ تومان سود از کسب و کار عملیاتی خود کسب کند. ولی این عدد در سال ۸۹ به ۱ تومان رسیده است.

حاشیه سود خالص چیست؟

این نسبت های مالی سود آوری میزان سودآوری هر واحد از فروش شرکت را نشان می­ دهند. به عنوان مثال، حاشیه سود ۲۰% نشان می­ دهد که شرکت از هر ۱۰۰ تومان فروش، ۲۰ تومان سودکسب کرده است؛ البته با در نظر گرفتن تمام درآمدها و هزینه ها که شامل هزینه های عملیاتی و غیرعملیاتی نیز می شوند. 

نسبت های مالی سودآوری

حاشیه سود خالص برای شرکت فرضی «الف» در سال های مختلف برابر است با:

نسبت های مالی سودآوری

ادامه مطلب
بتای منفی سهم
بتای منفی سهم در بورس چیست و چگونه می توان آن را محاسبه کرد؟

اصطلاحات دنیای بورس، دروازه هایی به روی مفاهیم پشتشان هستند. دانستن معنای هر اصطلاح و درک عمیق آن، برگ برنده ای است که در دستان یک سرمایه گذار مبتدی خودنمایی می کند. بتای منفی سهم هم جزو یکی از همان اصطلاح ها به شمار می رود. در این مقاله به سراغ مفهوم بتای منفی سهم می رویم و جایگاهش را در میان معاملات بورس پیدا می کنیم. با خانه سرمایه همراه باشید.

بتای منفی سهم چیست؟

ذات بازار بورس با نوسان پذیری و سرعت همراه است. ممکن است قیمت سهام به یک باره رشد یا افول کند. اخبار و شایعه های جورواجور هم می توانند به این نوسانات دامن بزنند. سرعت این فضای پر از ریسک، با گسترش روز افزون بازار سرمایه و آسانی که خدمات معاملات الکترونیکی با خود به همراه آورده افزایش یافته است. البته ما هنوز هم شاهد رشد چالش های ورود به بازار، انتخاب سهم مناسب و نقاط ورود و خروج به موقع هستیم. سرمایه گذاران برای ورود به بازار بورس، نیازمند دانش و تخصص لازم برای آغاز فعالیت هستند. زیرا به هنگام خرید و فروش سهام شرکت های بورسی، باید عملکرد این شرکت ها را مورد ارزیابی قرار داد و ریسک انجام معامله ها را بررسی کرد. نوسان پذیری و قدرت نقد شوندگی همه سهم ها به یک میزان نیست. سوال اینجا است که چطور می توانیم نوسان پذیری را اندازه گیری کنیم؟

ریسک های بازار را بشناسید

از نگاه علوم مالی، دو نوع ریسک وجود دارد:

  1. ریسک سیستماتیک مربوط به ریسک تحولات کلی بازار
  2. ریسک غیر سیستماتیک مربوط به تحولات انفرادی خاص خود شرکت

یکی از معیارهای ارزیابی ریسک سهام یا سبد، استفاده از ضریب بتا است. این ضریب به تغییرات ریسک سیستماتیک مربوط می شود.

منظور از بتای سهم چیست؟

یکی از معیارهای ساده و شناخته شده برای دانستن نوسان پذیری یک سهم، محاسبه بتای آن است. بتا (β) معیاری آماری است که از طریق مقایسه بازده سهام با بازده شاخص بازار سنجیده می شود. این ضریب، بر اساس داده های تاریخی ارزش دارایی ها بدست آمده و معرف میزان ریسکی است که سرمایه گذار با داشتن آن دارایی نسبت به کل بازار می پذیرد. ضریب بتا وسیله ای برای ارزیابی ریسک و بازده یک سهم خاص یا سبدی از سهام در جریان حرکت کلی بازار است. بتای بازار یک است؛ هر سهمی که بتای آن بیشتر از یک باشد، نوسان پذیری آن از متوسط نوسان پذیری بازار بیشتر است. در نقطه مقابل، هر سهمی که بتای آن کمتر از یک باشد، نوسان پذیری پایینی دارد. اگر بخواهیم دقیق تر و علمی تر این معیار را توصیف کنیم، می توانیم تعریف زیر را بیان کنیم:

«ضریب بتا یا «Beta coefficient» شاخصی در دانش مالی است که از ریسک سیستماتیک یک سرمایه گذاری یا مجموعه ای از دارایی های مالی نسبت به ریسک پرتفوی بازار بدست می آید. ضریب بتا شیب معادله رگرسیون خطی و در واقع یک ضریب همبستگی است که نشان گر نوسان قیمتی سهم در مقایسه با بازار کلی فعال در آن است.»

 ضریب بتا چگونه محاسبه می شود؟

Beta Coefficient یا ضریب بتا، میزان ریسک سیستماتیک سبد سهام را نسبت به ریسک پرتفوی بازار محاسبه می کند. در واقع این ضریب، نشان دهنده نوسان قیمتی سهم، در مقایسه با شرایط کلی بازاری است که در آن فعالیت می کند. فرمول محاسبه ضریب بتا به شرح زیر است:

بتا منفی

ضریب بتا از تقسیم کوواریانس بین بازدهی دارایی و بازدهی بازار بر واریانس بازار به دست می آید که در ادامه نمایش داده شده است:

بتا منفی

ضریب بتا از طریق مقایسه بازدهی سهام شرکت های بورسی با بازدهی شاخص بازار محاسبه می شود. این ضریب همیشه یک است. برای محاسبات از داده ­های ۹۰ روزه – به صورت روزانه – استفاده می شود. در فرمول بتا، بازدهی هر سهم و بازدهی بازار با هم سنجیده می شوند. برای بازدهی سهم از نوسان روزانه قیمت و برای بازدهی بازار از درصد تغییر روزانه شاخص استفاده می شود. برای محاسبه ضریب بتا، ابتدا باید بازده روزانه سهام مورد نظر و کل بازار را از سایت های معتبر استخراج کرد. اگرچه برخی از نرم افزارها و وب سایت ها، ضریب بتا را محاسبه می کنند اما در صورتی که خودتان قصد محاسبه این ضریب را برای بازه زمانی مشخصی داشته باشید، می توانید از نرم افزار اکسل استفاده کرده و ضریب بتای هر سهم را به راحتی محاسبه کنید.

برای دسترسی به اطلاعات سهم مورد نظرتان می توانید به وب سایت مرکز پردازش اطلاعات ایران (Fipiran) مراجعه کرده و اطلاعات مورد نیاز خود را جمع آوری کنید. در این سایت، ضریب بتای هر یک از شرکت های بورسی محاسبه شده است. باید فایل اکسل بازده روزانه سهم و بازار را دانلود کنید. پس از دانلود آن فایل اکسل و مرتبط کردن اطلاعات هر دو ستون، با استفاده از تابع کوواریانس در اکسل (COVAR) باید میزان کوواریانس بین دو متغیر را محاسبه کرده و با استفاده از تابع واریانس در اکسل (VAR)، میزان واریانس بازده بازار را به دست آورید. پس از انجام محاسبات، باید کوواریانس و واریانس را بر هم تقسیم کرده و در انتها مقدار ضریب بتا را به دست آورید. ضریب بتا به تنهایی ارزندگی و ریسک سهم را نشان نمی دهد. بلکه فقط یکی از چند ابزاری است که در این مسیر به ما کمک می کند تا سرمایه گذاری بهتری داشته باشیم. برای درک بهتر ضریب بتا و ارتباط آن با بازار، می توان گفت:

  • اگر ضریب بتای سهمی برابر با یک باشد، افزایش و کاهش قیمت آن سهم درست مطابق افزایش یا کاهش بازار خواهد بود.
  • اگر ضریب بتای سهمی بیشتر از یک باشد، نوسانات بازدهی آن سهم بیشتر از نوسانات بازار خواهد بود و به آن دارایی پُر ریسک یا سهم تهاجمی گفته می شود. این سهم ها نقد شوندگی بهتری دارند و برای نوسان گیری مناسب هستند. سهمی که ضریب بتای بالایی دارد در زمان پایین آمدن قیمت ها، گزینه بسیار مناسبی برای سرمایه گذاری محسوب می شود. چون با کاهش ریسک سیستماتیک، قیمت سهم با شتاب بیشتری بالا می رود.
  •  دارایی هایی که ضریب بتای آن ها کمتر از یک باشد، نوساناتی کمتر از نوسانات بازار را تجربه خواهند کرد و به آن ها دارایی کم ریسک یا تدافعی گفته می شود. سرمایه گذارانی که ریسک پذیری پایینی دارند، می توانند این گونه سهم ها را برای سرمایه گذاری انتخاب کنند.
  • سهمی که بتای صفر دارد با نوسانات بازار تغییر نمی کند و این بدان معنا است که نمی توان هیچ رابطه ای میان رشد و افت بازار و رشد یا افت این سهم پیدا کرد.
  •  اگر سهمی بتای منفی داشته باشد، رفتار آن درست عکس رفتار بازار است. مثلا اگر بتای سهمی منفی یک باشد و بازار ۲۰ درصد رشد کند، ارزش این سهم ۲۰ درصد کاهش می یابد.

به طور خلاصه برای ضریب بتا پنج حالت را می توان در نظر گرفت:

  1. همسو با بازار و بازدهی برابر شاخص = β۱
  2. هیچ تأثیرپذیری از شاخص ندارد، خنثی = β۰
  3. در خلاف جهت بازار حرکت می کند ۰> β
  4. شارپ، مناسب نوسان گیری، پر ریسک و تهاجمی ۱< β
  5. کند، ثقیل، کم ریسک، تدافعی ۱> β

همان طور که در تعاریف بالا بیان شد، بتا می تواند مقادیر متفاوتی را اختیار کند. اما اینکه بگوییم سهمی بتا منفی است چه معنی دارد و کاربرد آن چیست؟ در حقیقت، هرچه سهم، بتای بالاتری داشته باشد، پر ریسک تر و هرچه بتای کمتر داشته باشد، کم ریسک تر است. چنانچه بتای سهام شرکتی کوچک تر از یک یا منفی باشد، بازده آن با متوسط بازده بازار حرکت نخواهد کرد. در واقع سهمی که بتا منفی است درست در خلاف جهت بازده بازار حرکت می کند. معمولا، سهم هایی که عمق بازار کمی دارند و با سرمایه اندک می توان روی آن ها مانور داد، بتای منفی دارند؛ مانند گروه قندی. همان طور که طبق تجربه مشاهده کرده ایم، هرگاه شاخص کل مثبت می شود، این گروه منفی می شوند و بالعکس.

در چه مواقعی سرمایه گذاری در سهم با بتای منفی سودمند است؟

همان طور که پیش تر گفته شد، بتا نشان می دهد که بازدهی سهم شما به چه میزان تحت تأثیر بازدهی بازار قرار دارد. بنابراین برای شناخت سهم بتا منفی، نخست باید تحولات بازار را به خوبی بشناسیم، آنها را تحلیل کرده و سپس بتای سهم را محاسبه کنیم. زمانی که بازار با رشد غالب گروه ها و صنایع همراه می شود و به زبان ساده تر بازار مثبت است، تعدادی از صنایع خلاف جهت بازار حرکت می کنند و با افت قیمتی همراه می شوند. البته صنایع نیز می توانند با یکدیگر بتای ناهم سو داشته باشند و خلاف جهت یکدیگر حرکت کنند. این موضوع می تواند، سرمایه گذاران را در انتخاب سهم یاری کند. سهم هایی که بتای منفی دارند و خلاف جهت بازار حرکت می کنند، در زمان رکود بازار مورد توجه قرار می گیرند. بنابراین وقتی شاخص کل، وارد فاز ریزش می شود، صنایع و سهم هایی که بتای منفی دارند، با اقبال سهامداران همراه می شوند و رشد قیمتی را تجربه می کنند. پس بهتر است در زمان رکود بازار، به سمت سهم های بتای منفی برویم تا بتوانیم ریسک های سبد خود را کاسته و از گزند ریزش بازار در امان بمانیم.

در نقطه مقابل، وقتی بازار رشد می کند و دوران رونق آن فرا می رسد، گروه های بتای منفی با افت قیمتی همراه می شوند. پس در این مواقع بهتر است در سهم ها و صنایعی که بتای همسو با بازار دارند – بتا مثبت – سرمایه گذاری کنیم و از سهم هایی که بتای منفی دارند، دوری کنیم تا ریسک خود را کاهش داده و سرمایه گذاری مطمئن تری داشته باشیم. این ابزار در سبد گردانی نیز کمک شایانی به سرمایه گذاران می کند تا در دوران رکود یا رونق بازار، ترکیب سبد را غالبا بتای منفی انتخاب کنند یا بتا مثبت. در سبدهای کم ریسک بهتر است سهم هایی که بتای مثبت ولی کوچک دارند انتخاب شوند و در سبدهایی که در زمان رکود چیده می شوند، بهتر است سهم هایی که همسو با بازار پیش می روند و افت قیمتی را تجربه می کنند انتخاب نشوند یا وزن آن ها در سبد کم شود.

ادامه مطلب
حد ضرر
حد ضرر در بورس یا استاپ لاس چیست؟ ۱۰ نکته اصولی برای تعیین حد ضرر

معامله گرانی که در بازارهای مالی با دیدگاه کوتاه مدت و میان مدت فعالیت می کنند معمولا برای تعیین زمان خروج خود از معاملات از حد سود و حد ضرر استفاده می کنند. این افراد که بیشتر بر اساس تحلیل تکنیکال به خرید و فروش در بازارهای مالی مانند سهام، ارز و … مشغول هستند، اغلب برای میزان سود و زیان خود محدوده هایی را تعیین می کنند. در این حالت، خروج از معامله با هدف کاهش زیان و افزایش سود انجام می شود. اجازه بدهید مثالی در این زمینه بزنیم. فرض کنید شخصی سهامی را در قیمت ۲۰۰ تومان خریده است. او بر اساس نتایج تحلیلی که روی این سهام انجام داده – که معمولا از جنس تحلیل تکنیکال است – تصمیم می گیرد با رسیدن قیمت به اولین سقف قیمتی مورد انتظار، مثلاً ۲۲۰ تومان سهام خود را به فروش برساند. در صورتی که قیمت سهام به ۱۸۰ تومان کاهش یابد نیز او سهام خود را خواهد فروخت. در این حالت، حد ضرر او ۱۸۰ تومان خواهد بود.

چه عواملی در تعیین حد ضرر تاثیر گذار هستند؟

عامل های گوناگونی بر تعیین حد ضرر، تاثیرگذار هستند. به عنوان مثال می توانیم به ویژگی های سرمایه گذار از نظر ریسک پذیری و دیدگاه زمانی او در سرمایه گذاری اشاره کنیم. اما در کل، عوامل تأثیرگذار بر این فرآیند شامل موارد زیر می شوند:

  • خط روند حمایت مهم یا کف قیمتی سهم
  • فیبوناچی
  • امواج الیوت
  • الگوهای نموداری
  • کف دوقلو
  • الگوی سروشانه
  • جابه جایی حد ضرر

تغییر موقعیت حد ضرر به نقطه ای بالاتر یا پایین تر، به معنی تعیین حد شناور یا متغیر است. مثلا زمانی که یک سهم را روی قیمت ۲۵۰ تومان می خریم، حد ضرر را برای آن در نقطه ۲۳۰ تومان قرار می دهیم. اگر قیمت سهم افزایش یافت و به نقطه ۳۳۰ تومان رسید، حد ضرر را در نقطه بالاتری مثلا روی قیمت ۳۰۰ تومان می گذاریم. به این فرآیند، تغییر حد با توجه به روند قیمت سهام گفته می شود.

نکته هایی اصولی در تعیین حد ضرر که باید همواره به یاد داشته باشید

هیچ قانون کلی برای تعیین حد ضرر وجود ندارد. اما برای تعیین این حد، نکته های قابل توجهی وجود دارند که باید آنها را در نظر گرفت. مثلا می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  1. حد ضرر یا حد توقف زیان به معنی آن است که وقتی کاهش قیمت سهام به حد مشخص و تعیین شده ای رسید، باید آن را بفروشیم تا از ضرر بیشتر جلوگیری شود.
  2. کم شدن سود هم نوعی ضرر است، بنابراین زمانی که قیمت سهام بالا رفت حد ضرر را نیز باید متناسب با قیمت افزایش داد.
  3. یکی از رایج ترین اشتباه ها تغییر حد ضرر بدون دلیل فنی و منطقی است. بدین ترتیب که با نزدیک شدن قیمت به حد ضرر، معامله گر اقدام به تغییر یا حذف آن می کند و منتظر کمتر شدن یا از بین رفتن زیان می ماند. با وجود اینکه ممکن است در مواردی این حرکت موجب جبران یا کمتر شدن زیان شود، اما در بلندمدت نتیجه ای جز از بین رفتن برنامه و استراتژی سرمایه گذاری نخواهد داشت.
  4. حد ضرر نباید بیشتر از ۱۰ درصد مبلغ خرید باشد و این یعنی بیش از ۱۰ درصد مبلغ خریدتان را نباید از دست دهید.
  5. حد را نباید با فاصله خیلی زیاد یا خیلی کم از قیمت خرید قرار دهید.
  6. اگر روند بازار و شاخص صعودی باشد بعد از رسیدن به حد سود بدون اینکه سهم را بفروشیم، فقط حد را تعریف می کنیم. ولی اگر روند بازار نزولی و شاخص در حال اصلاح باشد، باید بعد از رسیدن به حد سود، یا به طور کامل از سهم خارج شویم یا اینکه بخشی از سهام را با سود فروخته و برای مابقی، حد ضرر شناور (trailing stop) را در نظر بگیریم.
  7. در تعیین حد ضرر، دیدگاه زمانی یک سرمایه گذار بسیار اهمیت دارد. مثلا تعیین حد برای معامله های کوتاه مدت با تعیین حد برای معامله های بلند مدت متفاوت است.
  8. در معاملات کوتاه مدت، حد ضرر را روی محدوده حمایت در موج نزولی قبلی قرار دهید. (به شرطی که بین ۸ تا ۱۰ درصد باشد.)
  9. در خریدهای میان مدت و بلندمدت، حد ضرر را روی محدوده حمایتی معتبر تعیین کنید. (بین ۱۰ تا ۲۰ درصد پایین تر از قیمت خرید)
  10. وقتی مقاومت یک سهم شکسته شد و قیمت سهم در بالای محدوده مقاومتی تثبیت گردید، حد را روی مقاومت شکسته شده که حالا به عنوان حمایت عمل می کند، قرار دهید.
ادامه مطلب
فیلترنویسی چیست و چه کاربردی دارد؟
آموزش فیلترنویسی در بورس به صورت گام به گام و کاربردی

آموزش فیلترنویسی

حجم عظیم داده های تاریخی و پیش بینی در بازارهای مالی از یک سو و از سویی دیگر نیازمندی فعالین این بازارها در استفاده ی همزمان از این اطلاعات منجر به ارائه راهکارهای متنوعی جهت سهولت در استفاده و نهایتا تصمیم گیری سرمایه گذاران گردیده است. حجم بالای اطلاعات و نیاز به بررسی همزمان گرچه دو عامل مهم بنظر می آیند، اما فاکتور سومی که اهمیت موضوع را دوچندان می کند، “سرعت” دسترسی به اطلاعات طبقه بندی شده است. برای مثال در بازار سهام، جستجو در بین صدها نماد بازار جهت غربال کردن نمادهایی که یک یا چند ویژگی مد نظر مارا دارند کار بسیار سخت و زمان بری است. برای همین ما نیاز داریم آموزش فیلترنویسی را دقیق یاد بگیریم.

فرض کنید، در بین چند صد سهام مختلفی که قابلیت معامله در بازار سهام را دارند، شما به دنبال سهمی خاص با ویژگی معاملاتی خاصی هستید، برای مثال سهمی که صف خرید باشد و تمایل دارید تنها اطلاعات این نوع خاص از سهم ها نشان داده شود.

فیلترنویسی چیست؟

حجم عظیم داده های تاریخی و پیش بینی در بازارهای مالی از یک سو و از سویی دیگر نیازمندی فعالین این بازارها در استفاده ی همزمان از این اطلاعات منجر به ارائه راهکارهای متنوعی جهت سهولت در استفاده و نهایتاً تصمیم گیری سرمایه گذاران گردیده است.

حجم بالای اطلاعات و نیاز به بررسی همزمان گرچه دو عامل مهم به نظر می آیند، اما فاکتور سومی که اهمیت موضوع را دوچندان می کند، “سرعت” دسترسی به اطلاعات طبقه بندی شده است. برای مثال در بازار سهام، جستجو در بین صدها نماد بازار جهت غربال کردن نمادهایی که یک یا چند ویژگی مد نظر مارا دارند کار بسیار سخت و زمان بری می باشد.

فرض کنید، در بین تعداد بالای سهام شرکت هایی که قابلیت معامله در بازار سهام را دارند، شما به دنبال سهمی خاص با ویژگی معاملاتی خاصی هستید، برای مثال سهمی که صف خرید باشد و تمایل دارید تنها اطلاعات این نوع خاص از سهم ها نشان داده شود.

فیلترنویسی دقیقاً ابزاری است که به این نوع از تقاضای معامله گران پاسخ می دهد و اطلاعات را در انواع مختلفی از دسته بندی ها، فیلتر کرده و ارائه می دهد. درواقع فیلتر، غربالگری سهم مناسب، براساس دستور است. شرکت مدیریت فناوری بورس تهران یکی از ارکان اصلی بازار سرمایه و زیرمجموعه سازمان بورس و اوراق بهادار است.

جهت روشن تر شدن موضوع در ادامه به برخی از سؤالاتی (فیلترهایی) که با ابزار فیلترنویسی قادر به پاسخگویی به آن ها هستیم، خواهیم پرداخت:

  • فیلتر صف خرید و صف فروش
  • فیلتر اختلاف قیمت پایانی و قیمت تابلو
  • فیلتر نمادهای منفی
  • فیلتر ورود یا خروج نقدینگی
  • فیلتر قدرت خریدار بیشتر از قدرت فروشنده
  • فیلتر حجم معاملات
  • و…

دقت کنید که موارد بالا به صورت نمونه مطرح شده اند و دست شما در طراحی شرط موردنظر باز می باشد. لذا می توان گفت، فیلترها معمولاً دو کار مهم انجام می دهند:

  • وضعیت موجود سهام را براساس معیار موردنظر ما نشان می دهند.
  • هر وقت سهمی به شرایط موردنظر ما رسید، آنرا نشان می دهد.

کاربرد فیلترنویسی

  • سرعت در دسترسی به اطلاعات در بین انبوهی از اطلاعات
  • کاهش امکان عدم توجه و پنهان ماندن تحرکات معاملاتی در سهم
  • پیدا کردن سهام با ویژگی های مد نظر جهت انجام معامله
  • با فیلتر نویسی می توان بدون رصد بازار، هر وقت سهمی به شرایط دلخواه ما رسید پیام های هشداردهنده برای ما ارسال شود (گزینه نمایش هشدار)
  • بررسی خروجی استراتژی های معاملاتی خویش

فیلترنویسی چیست و چه کاربردی دارد؟

نوشتن فیلتر

  • جهت واردکردن کدها در بخش فیلتر بورس به صورت زیر عمل نمایید:
  • ابتدا وارد سایت بازار بورس اوراق بهادار شوید، سپس به قسمت دیده بان بازار رفته و از قسمت فیلتر بورس گزینه فیلتر جدید را کلیک
  • نمایید.
  • سپس بر روی فیلتر جدید ایجاد شده کلیک نمایید.
  • نام فیلتر را به مقدار مناسب تغییر دهید.
  • کد منتخب را در قسمت مربوطه وارد نمایید.
  • گزینه اعتبار سنجی را وارد نمایید تا خطاهای کد شما در صورت وجود مشخص شود.
  • درنهایت گزینه ثبت را کلیک نمایید.

 

انواع قالب فیلترنویسی

در دیده بان، دو نوع قالب و فرمت فیلتر نویسی به شرح زیر فراهم است:

  • قالب ساده

در این روش شما می توانید از فیلدهای اطلاعاتی، عملگرها و توابع پیش ساخته استفاده کنید. هر فیلتر می تواند از تعدادی شرط تشکیل شود که با عملگرهای and, or از هم جداشده اند. برای مثال:

فیلترنویسی چیست و چه کاربردی دارد؟

  • قالب کد نویسی

در این روش علاوه بر امکانات بالا می توانید برنامه خود را بنویسید. در برنامه شما می توانید توابع جدید بسازید، دستورات حلقه، شرط، تعریف متغیر و … را استفاده کنید. در این حالت باید قالب زیر را استفاده کنید:

فیلترنویسی چیست و چه کاربردی دارد؟

نماد عملگرها

عملگرهای موجود جهت استفاده در نوشتن فیلتر موردنظر به شرح جدول زیر می باشد:

فیلترنویسی چیست و چه کاربردی دارد؟

اطلاعات موردنیاز در فیلترنویسی

همچنین، در هنگام طراحی فیلتر اطلاعات زیر در اختیار شما می باشد:

فیلترنویسی چیست و چه کاربردی دارد؟

نمادها و عملگرهای مطرح شده در دو جدول بالا، امکان طراحی فیلترهای درخواستی معامله گران را فراهم می کند، با این حال جهت شفافیت موضوع در زیر به بررسی چند نمونه از فیلترها می پردازیم:

  • صف خرید ساده:

فیلترنویسی چیست و چه کاربردی دارد؟

 

 

  • صف فروش ساده:

فیلترنویسی چیست و چه کاربردی دارد؟

 

 

 

  • صف خرید بیشتر از حجم مبنا:

فیلترنویسی چیست و چه کاربردی دارد؟

 

 

همچنین فیلدهای مربوط به سابقه معاملات نیز به شرح زیر است، لازم به ذکر است که که در حال حاضر دسترسی به داده های سهام برای 60 روز گذشته فراهم است.

فیلترنویسی

اطلاعات خرید و فروش حقیقی و حقوقی نیز به شرح جدول زیر است:

فیلترنویسی

 

ادامه مطلب
نمونه سوال
نمونه سؤالات آزمون معاملات آنلاین بورس (معاملات برخط)

معامله در بازار بورس تهران روش های متفاوتی دارد. نخستین روش آن است که به صورت حضوری با به کارگزاری مراجعه کرده و پس از تکمیل فرم مربوط به خرید و فروش سهام کارگزاری به وکالت از شما معامله را انجام دهد. روش دیگر برای انجام معامله، معاملات تلفنی است که شخص در ساعات معاملاتی با کارگزار خود تماس گرفته و دستور خرید یا فروش را صادر می کند. روش سوم که در ادامه به شرح آن می پردازیم انجام معاملات به صورت آنلاین است که پیش نیاز آن کسب نمره قبولی در آزمون معاملات آنلاین بورس است.

شرایط دریافت کد معاملات آنلاین

همان طور که مشخص است استفاده از دو روش بالا محدودیت های مکانی و زمانی زیادی را با خود به همراه دارد و شاید در دنیای مدرن امروز کمی عجیب به نظر برسد. البته لازم نیست نگران نباشید چراکه راه سومی هم برای انجام معاملات در بازار بورس وجود دارد و آن روش، انجام معاملات به صورت آنلاین است. دریافت کد معاملات آنلاین دارای دو شرط مهم است؛ اولین شرط این است که مدرک تحصیلی شما باید بالاتر از دیپلم باشد و دومین شرط کسب حدنصاب نمره ی آزمون ورود به بازار سرمایه است که در هنگام دریافت کد معاملات آنلاین از شما گرفته خواهد شد. سؤالات آزمون ورودی بازار سرمایه عموماً از مفاهیم ساده و اولیه بازار بورس بوده که دانستن آن ها برای ورود به بورس ضروری است.

در ادامه مجموعه ی کاملی از این سؤالات را همراه با پاسخ آن ها بررسی خواهیم کرد. گزینه صحیح با علامت   و در انتهای گزینه مشخص شده است.

نمونه سوالات آزمون معاملات آنلاین بورس

۱ منظور از EPS سهم چیست؟

الف) درآمد هر سهم است که از تقسیم سود خالص شرکت پس از کسر مالیات، بر تعداد کل سهام شرکت، محاسبه می شود.

ب) میزان سود تقسیمی هر شرکت به ازای هر سهم

ج) معیاری است که درآمد سالانه یک سهم را با قیمت بازار آن مقایسه می کند

د) از تقسیم قیمت بازار به درآمد یک سهم دست می آید

 

۲ حداقل و حداکثر نوسان مجاز در بازار بورس و فرابورس (قبل از گره معاملاتی) چه میزان است؟

الف) مثبت و منفی ۴

ب) مثبت و منفی ۵

ج) مثبت و منفی ۳

د) مثبت و منفی ۹

 

۳ نماد معاملاتی «سفارس» متعلق به کدام شرکت بورسی است؟

الف) سیمان فارس

ب) سیمان فارس و خوزستان

ج) کارخانه فارسیت درود

د) سیمان درود

 

۴ نماد معاملاتی «خزامیا» متعلق به کدام شرکت بورسی است؟

الف) زامیاد

ب) سایپا دیزل

ج) ایران خودرو دیزل

د) صنعتی نیرو محرکه

 

۵ سهام کدام یک از بیمه های زیر در بورس معامله نمی شود؟

الف) بیمه ایران

ب) بیمه آسیا

ج) بیمه البرز

د) بیمه دانا

 

۶ مدیرعامل فرابورس در چه شرایطی معامله یا معاملات اوراق بهادار را حداکثر تا پایان ساعات اداری روز کاری برگزاری جلسه ی معاملاتی باطل می نماید؟

الف) اعلام کارگزار مبنی بر وقوع اشتباه و احراز آن توسط مدیرعامل فرابورس

ب) خطای معاملاتی متأثر از اشکال سامانه معاملات

ج) عدم رعایت سهمیه اعلام شده برای خرید یا فروش اوراق بهادار بر اساس مقررات که موجب ابطال کل خرید یا فروش کارگزار می شود.

د) همه موارد

 

۷ کدام یک از موارد زیر نادرست است؟

الف) برای خریدار حق تقدم خرید سهام در بورس، «گواهینامه نقل و انتقال حق تقدم» صادر خواهد شد و معاملات دست دوم بر مبنای گواهینامه مذکور انجام می شود.

ب) دارنده حق تقدم خرید سهام درصورتی که مایل به پذیره نویسی سهام جدید باشد، با تأدیه مبلغ پذیره نویسی و طی کردن فر آیند آن جهت تبدیل حق تقدم به سهم اقدام می نماید و کارگزار مربوطه و بورس در این خصوص مسئولیتی نخواهند داشت.

ج) دارنده گواهی حق تقدم خرید سهام که مایل به فروش حق تقدم خود می باشد، در دوره پذیره نویسی به شرکت های کارگزاری مراجعه و نسبت به تکمیل درخواست فروش و تحویل گواهی حق تقدم خرید سهام به کارگزاری، اقدام می نماید.

د) هیچ کدام

 

۸ بازگشایی نمادهای معاملاتی ورقه بهادار با اعلام سازمان و طبق چه شرایطی انجام می شود؟

الف) حداکثر دو روز کاری پس از برگزاری مجمع عمومی عادی ناشر پذیرفته شده که تصمیمات آن تصویب صورت های مالی یا تقسیم سود باشد، بدون محدودیت دامنه نوسان

ب) حداکثر دو روز کاری پس از برگزاری مجمع عمومی فوق العاده ای که تصمیمات آن منجر به تغییر سرمایه ناشر پذیرفته شده نگردد، با اعمال محدودیت دامنه نوسان

ج) حداکثر دو روز کاری پس از برگزاری مجمع عمومی و یا جلسه هیأت مدیره در خصوص تغییر سرمایه یا انتشار هرگونه اوراق بهادار دیگر به منظور تأمین مالی، بازگشایی نماد طی مهلت مقرر در این بند منوط به افشای پیش بینی پس از اعمال اثرات تغییر سرمایه یا انتشار اوراق بهادار، بدون محدودیت دامنه نوسان

د) همه موارد

 

۹ نماد معاملاتی اوراق بهادار در بورس در کدام یک از موارد زیر توسط بورس متوقف می شود؟

الف) یک روز کاری قبل از برگزاری مجامع عمومی صاحبان سهام بر اساس اطلاعیه دعوت به مجمع منتشره توسط سازمان

ب) یک روز کاری قبل از برگزاری جلسه هیئت مدیره ناشر پذیرفته شده جهت تصمیم گیری در خصوص تغییر سرمایه بر اساس اطلاعیه منتشره توسط سازمان

ج) یک روز کاری قبل از سررسید پرداخت سود علی الحساب اوراق بهادار در صورت تقاضای ناشر پذیرفته شده

د) همه موارد

۱۰ در کدام موردقیمت سهامپس از افزایش سرمایه کاهش بیشتری خواهد داشت؟

الف) افزایش سرمایه از محل مطالبات سهامداران

ب) افزایش سرمایه از محل سود انباشته

ج) افزایش سرمایه از محل آورده نقدی

د) افزایش سرمایه از محل مطالبات و آورده نقدی

۱۱ کدام یک از گزینه ها زیر جزء مزایای معاملات آنلاین نمی باشد؟

الف) سرمایه گذار مطمئن است که سفارش او دقیق در زمان موردنظر وارد سامانه معاملات می شود.

ب) نقل و انتقال وجه بدون مراجعه به کارگزاری و بانک در کسری از ثانیه انجام می شود.

ج) امکان مشاهده صورت حساب خود در هرلحظه

د) بروز اختلاف احتمالی میان کارگزار و مشتری در خصوص زمان ورود سفارش.

۱۲ معاملات برخط یا Online Trading چیست؟

الف) ارسال سفارش های خرید و فروش به کارگزار جهت ورود به سامانه معاملات از طریق اینترنت.

ب) مشاهده صورت حساب و سبد سرمایه گذاری را از طریق اینترنت.

ج) دسترسی سریع و آسان سرمایه گذاران به سامانه معاملات بازارهای اوراق بهادار بدون هیچ واسطه انسانی و به طور اتوماتیک از طریق اینترنت.

د) همه موارد

۱۳ افزایش قیمت جهانی نفت و محصولاتپتروشیمیبر سودآوری کدام گروه از شرکت های زیر مستقیماً تأثیر نمی گذارد؟

الف) پتروشیمی خارک و فن آوران

ب) پتروشیمی اصفهان و پتروشیمی اراک

ج) تجارت الکترونیک پارسیان و خدمات انفورماتیک

د) همه موارد

۱۴ کدام یک از گزینه های زیر از مزایای صندوق های سرمایه گذاری است؟

الف) وجود مدیریت حرفه ای

ب) نقدشوندگی بالا

ج) صرفه جویی در هزینه ها

د) همه موارد صحیح است

۱۵ کدام گزینه از آثار رشد و گسترش فعالیت بورس بر اقتصاد جامعه است؟

الف) افزایش رشد اقتصادی

ب) جذب سرمایه های کوچک به سمت تولید

ج) مشارکت مردم در اقتصاد

د) همه موارد

۱۶ کدام گروه از شرکت ها از مزایا و معافیت های خاص مالیاتی برخوردارند؟

الف) شرکت های تجاری

ب) شرکت های سهامی خاص

ج) شرکت هایی که سهام شان در بورس پذیرفته شده است

د) شرکت سهامی خاص زیان ده

۱۷ یک سرمایه گذار برای خرید سهام یک شرکت در بورس باید به چه نوع تحلیل هایی توجه کند؟

الف) تحلیل صورت های مالی و اقتصاد شرکت

ب) تحلیل سودآوری سال های آتی

ج) تحلیل تکنیکال

د) همه موارد

۱۸ منافع سهامداران شرکت های بورسی شامل کدام یک از موارد زیر نمی باشد؟

الف) سود سالانه شرکت ها

ب) افزایش قیمت سهام

ج) پاداش هیئت مدیره

د) حق تقدم افزایش سرمایه

۱۹ در بورس اوراق بهادار تهران چه اوراقی مورد معامله قرار نمی گیرد؟

الف) سهام شرکت های سهامی عام

ب) سهام شرکت های سهامی خاص

ج) حق تقدم سهام شرکت های سهامی عام که افزایش سرمایه داده اند

د) اوراق مشارکت و گواهی سپرده شرکت ها

۲۰ کدام یک از موارد زیر صحیح می باشد؟

الف) سرمایه گذاران می بایستی بر مبنای سود حاصله ناشی از خرید و فروش سهام در بورس مالیات پرداخت نمایند

ب) به طور کلی خرید و فروش سهام در بورس معاف از مالیات است

ج) سرمایه گذاران در بورس در هر بار فروش سهام معادل ۰٫۵ درصد قیمت فروش سهام مالیات پرداخت می نمایند و در موقع خرید مالیاتی پرداخت نمی نمایند

د) درآمد ناشی از معامله سهام در بورس مشمول مالیات ۴ درصد می باشد.

۲۱ ارزش اسمی هر سهم شرکت های سهامی عام معمولاً چند ریال است؟

الف) ۱۰۰ ریال
ب) ۱۰۰۰ ریال
ج) ۱ ریال
د) ۱۰۰۰۰ ریال

۲۲ کدام عبارت تعریف درستی از بازار ثانویه محسوب می شود؟

الف) بازاری که در آن صرفاً حق تقدم سهام شرکت ها ناشی از افزایش سرمایه معامله می گردد.
ب) بازاری که در آن شرکت ها برای اولین بار سهام خود را می فروشند
ج) بازاری که در آن سهام شرکت های بورس پس از عرضه اولیه معامله می گردند
د) بازاری که در آن معاملات سهام خارج از نظارت سازمان بورس انجام می پذیرد

۲۳ تحلیل تکنیکال چیست؟

الف) به مطالعه ساختار مالی شرکت ها می پردازد

ب) تکنیک های مختلف تحلیل یک سهم را با یکدیگر مقایسه می کند

ج) مطالعه رفتار بازار با استفاده از نمودارها و با هدف پیش بینی آینده روند قیمت ها می باشد

د) بررسی تکنیک های مالی رفتاری را انجام می دهد.

۲۴ تحلیل بنیادی چیست؟

الف) تحلیل بنیادی به عوامل تأثیرگذار بر عرضه و تقاضا تمرکز داشته و به مطالعه صورت های مالی می پردازد و سعی دارد ارزش ذاتی شرکت را محاسبه نماید

ب) بر نوسانات قیمت سهام در طی روزهای معاملاتی تمرکز دارد

ج) بر اخبار و شایعات بازار تمرکز دارد

د) همه موارد

۲۵ کدام یک از وظایف مجمع عمومی فوق العاده است؟

الف) تغییر اساسنامه

ب) تغییر سرمایه شرکت

ج) انحلال شرکت

د) همه موارد

۲۶ مفهوم DPS چیست؟

الف) بخشی از سود هر سهم شرکت است که بین سهامداران تقسیم می شود

ب) بخشی از سود پیش بینی شده هر سهم شرکت است

ج) بیانگر پیش بینی تقسیم سود در آینده

د) بخشی از قیمت هر سهم شرکت است که بین سهامداران تقسیم می شود

۲۷ دست کاری در بازار به چه معناست و مجازات شخصی که این عمل را انجام دهد چیست؟

الف) اقدام به ایجاد ظاهری گمراه کننده از روند معاملات، محکومیت به حبس تعزیری از سه ماه تا یک سال

ب) اغوای اشخاص به انجام معاملات اوارق بهادار، پرداخت جزای نقدی معادل دو تا پنج برابر سود به دست آمده یا زیان متحمل نشده

ج) ایجاد قیمت های کاذب، محکومیت به حبس تعزیری از سه ماه تا یک سال و همچنین پرداخت جزای نقدی معادل دو تا پنج برابر سود به دست آمده یا زیان متحمل نشده

د) همه موارد

۲۸ نهادهای مالی شامل کدام یک از موارد ذیل می گردد؟

الف) کارگزاران/معامله گران

ب) مشاوران سرمایه گذاری، شرکت های تأمین سرمایه

ج) صندوق های سرمایه گذاری، شرکت های سرمایه گذاری

د) همه موارد

۲۹ گره معاملاتی چگونه وضعیتی است و در چه مواقعی رخ می دهد؟

الف) گره معاملاتی وضعیتی است که در آن یک نماد معاملاتی به رغم برخورداری از صف سفارش خرید یا فروش، حداقل معادل یک برابر حجم مبنا حداقل به مدت ده جلسه معاملاتی متوالی مورد معامله قرار نگیرد.

ب) گره معاملاتی وضعیتی است که در آن یک نماد معاملاتی به رغم برخورداری از صف سفارش خرید یا فروش حداقل معادل یک برابر حجم مبنا برای شرکت های با سه میلیارد سهم و بیشتر و دو برابر حجم مبنا برای سایر شرکت ها، به علت عدم تقارن قیمت های درخواست خرید و فروش، حداقل به مدت پانزده جلسه معاملاتی متوالی مورد معامله قرار نگیرد یا متوسط معاملات روزانه آن در این دوره (به استثنای معاملات در نماد ژعمده)، کمتر از ۵ درصد حجم مبنا باشد.

ج) گره معاملاتی وضعیتی است که در آن یک نماد معاملاتی به رغم برخورداری از صف سفارش خرید یا فروش حداقل معادل یک برابر حجم مبنا برای شرکت های با سه میلیارد سهم و بیشتر و دو برابر حجم مبنا برای سایر شرکت ها، به علت عدم تقارن قیمت های درخواست خرید و فروش، حداقل به مدت پنج جلسه معاملاتی متوالی مورد معامله قرار نگیرد. بورسینس: یا متوسط معاملات روزانه آن در این دوره (به استثنای معاملات در نماد ژعمده)، کمتر از ۵ درصد حجم مبنا باشد.

د) گره معاملاتی وضعیتی است که در آن یک نماد معاملاتی به رغم برخورداری از صف سفارش خرید حداقل معادل یک برابر حجم مبنا برای شرکت های با سه میلیارد سهم و بیشتر و دو برابر حجم مبنا برای سایر شرکت ها، به علت عدم تقارن قیمت های درخواست خرید و فروش، حداقل به مدت ده جلسه معاملاتی متوالی مورد معامله قرار نگیرد یا متوسط معاملات روزانه آن در این دوره کمتر از ۵ درصد حجم مبنا باشد.

۳۰ چه زمانی حجم مبنای شرکت «۱» در نظر گرفته می شود؟

الف) پس از بازگشایی نمادهایی که دامنه نوسان آن آزاد است (مثلاً بعد از مجمع عادی سالانه یا فوق العاده) حجم مبنای آن نماد یک خواهد بود –  همچنین در فرابورس نیز حجم مبنا یک منظور شده است.

ب) پس از تعدیل سود حداکثر ۱۰ درصدی نمادها بعد از مجمع عادی سالانه یا فوق العاده حجم مبنای آن نماد یک خواهد بود.

ج) در مورد شرکت هایی که به دلیل معامله نشدن دارای گره معاملاتی گردیده اند.

د) الف و ب صحیح است.

۳۱ آیا ممکن است کسی در اولین دقایق بازار بورس سهامی را بخرد و ساعتی بعد همان را بفروشد؟

الف) خیر؛ به دلیل تسویه نشدن وجوه معاملاتی

ب) بله؛ با راه اندازی سیستم جدید معاملاتی امکان فروش سهامی که همان روز خریداری شده وجود دارد

ج) خیر؛ فروش همان سهم که در همان روز خریداری شده خلاف مقررات شمرده می شود

د) خیر؛ چون از نظر ناظر بازار و نوسان قیمتی سهم این کار امکان پذیر نیست.

۳۲ در جاهای خالی کدام گزینه باید قرار بگیرد؟

شاخص قیمت بورس تهران، قیمت سهام تمام شرکت های–  –  –  –  –  –  –    در بورس را در برمی گیرد و درصورتی که نماد شرکتی بسته باشد یا برای مدتی معامله نشود، قیمت آخرین معامله آن در شاخص لحاظ –  –  –  –  –  –  –  –  –  –

الف) معامله شده ــ نمی گردد

ب) پذیرفته شده ــ می گردد

ج) با سرمایه بالاتر از ۱۰،۰۰۰ سهم ــ می گردد

د) فرابورسی ــ می گردد

۳۳ جامع ترین و بهترین گزینه صحیح کدام است؟

الف) قیمت سهام در بازار بر اساس عرضه و تقاضا تعیین می شود

ب) قیمت سهام در بازار توسط خریدار تعیین می شود.

ج) قیمت سهام در بازار توسط فروشنده تعیین می شود.

د) قیمت سهام در بازار توسط شرکت بورس تعیین می شود.

۳۴ کارگزار ناظر کیست؟

الف) کارگزاری است که سهامداران می توانند دارایی سهام خود تحت نظر آن کارگزار را صرفاً از طریق همان کارگزار به فروش برسانند.

ب) کارگزاری می باشد که سهامدار از طریق آن شرکت اقدام به خرید سهام نموده است.

ج) کارگزاری می باشد که سهامدار می تواند تعداد سهام های خود را در آن افزایش دهد.

د) همه موارد

۳۵ تسویه معاملات توسط چه مرجعی انجام می پذیرد؟

الف) سازمان بورس اوراق بهادار تهران

ب) شرکت بورس اوراق بهادار تهران

ج) شرکت سپرده گذاری مرکزی اوراق بهادار و تسویه وجوه

د) کارگزاران بورس اوراق بهادار تهران

۳۶ تسویه معاملات چیست؟

الف) تسویه معاملات به معنای جابجایی پول بین فروشنده و خریدار است.

ب) تسویه معاملات به معنای جابجایی اوراق بهادار بین فروشنده و خریدار است.

ج) تسویه معاملات به معنای جابجایی اوراق بهادار و پول بین فروشنده و خریدار است.

د) تسویه معاملات به معنای جابجایی در سیستم معاملات بین فروشنده و خریدار است.

۳۷ قیمت سهام در عرضه اولیه با چه سازوکاری در تابلو درج می گردد؟

الف) با سازوکار حراج

ب) با قیمت پیشنهادی خریدار

ج) با قیمت عرضه کننده

د) با قیمت مشابه آن در همان صنعت.

۳۸ معاملات اوراق بهادار در بورس تهران در چه ساعاتی انجام می گیرد؟

الف) ۸:۵۰ تا ۱۲:۰۰

ب) ۸:۳۰ تا ۱۱:۵۰

ج) ۰۹:۰۰ تا ۱۲:۳۰

د) ۰۸:۳۰ تا ۱۲:۰۰

۳۹ در افزایش سرمایه از محل اندوخته کدام گزینه صحیح می باشد؟

الف) حق تقدم دارد
ب) کمتر از مبلغ اسمی بایستی پرداخت نماید
ج) ۱۰۰۰ ریال مبلغ اسمی بابت افزایش سرمایه به شرکت پرداخت می شود
د) حق تقدم ندارد

۴۰ معاملات روزانه چه مواقعی و توسط چه کسی ابطال می گردد؟

الف) معامله سهام بزرگ تر یا مساوی ۵ درصد برای شرکت هایی که سرمایه پایه آن ها کمتر یا مساوی سه میلیارد عدد سهم یا حق تقدم است و بزرگ تر یا مساوی یک درصد برای شرکت هایی که سرمایه پایه آن ها بیش از سه میلیارد عدد سهم است، در یک جلسه معاملاتی و توسط یک کد معاملاتی بدون رعایت ضوابط معاملات عمده

ب) اعلام کارگزار مبنی بر وقوع اشتباه و احراز آن توسط مدیرعامل بورس، عدم رعایت سهمیه اعلام شده برای خرید یا فروش اوراق بهادار بر اساس مقررات که موجب ابطال کل خرید یا فروش کارگزار می شود.

ج) بعد از ساعات معاملات و خطای معاملاتی متأثر از اشکال سامانه معاملات

د) همه موارد

۴۱ بازارگردانی چیست و به چه منظور انجام می پذیرد؟

الف) کارگزار / معامله گری است با مجوز لازم وظیفه معاملات سهام خاص را دارد.

ب) کارگزار / معامله گری است جهت تنظیم عرضه و تقاضا و تحدید دامنه نوسان دادوستد می نماید.

ج) کارگزار/معامله گری است که تعهد به نقد شوندگی سهام مزبور را دارد.

د) همـه مـوارد

۴۲ چه مشخصه ای در معاملات بلوکی وجود دارد؟

الف) تعداد سهام زیادی معامله می گردد.

ب) محدودیت حجمی دارد و قیمت از طرف بازار تعیین می گردد.

ج) محدودیت حجمی و قیمتی رعایت نمی گردد.

د) محدودیت قیمتی دارد و حجم دارای محدودیت نمی باشد.

۴۳ محدودیت حجمی در ورود سفارشات به چه معناست؟

الف) حداقل تعداد اوراق بهاداری است که در هر نماد معاملاتی طی هر سفارش در سامانه ی معاملات وارد می شود –  این رقم مضرب صحیحی از «واحد پایه معاملاتی متعارف» است.

ب) حداکثر تعداد اوراق بهاداری است که در هر نماد معاملاتی طی هر سفارش در سامانه معاملات وارد می شود –  این رقم مضرب صحیحی از «واحد پایه معاملاتی متعارف» است.

ج) حداقل تعداد سهامی است که در هر روز بایستی معامله گردد.

د) حداقل سهمی که وارد سیستم شده است.

۴۴ منظور ازقیمت اسمی چیست؟

الف) قیمت بازار

ب) قیمت ذاتی

ج) قیمت مورد معامله

د) قیمت ثبت شده در برگه سهام

۴۵ پرداخت سود به سهامداران حداکثر ظرف چند ماه صورت می گیرد؟

الف) ۵ ماه

ب) ۶ ماه

ج ) ۸ ماه

د ) ۱۲ ماه

۴۶ حجم مبنا چیست؟

الف) میزان سهام معامله شده

ب) میزان سهام شرکت

ج) میزان سود شرکت

د ) میزان سهامی که باید معامله شود تا قیمت پایانی سهم تغییر کند.

۴۷ تعهد سرمایه گذاری افراد در شرکت های سهامی عام به چه صورت است؟

الف) میزان سرمایه گذاری افراد

ب) نسبت به مبلغ اسمی سهم

ج) نسبت به آورده خود در شرکت

د) نسبت به تعداد سهام

۴۸ به چه صورت می توان به خرید سهام پرداخت؟

الف) از طریق کارگزار

ب) از طریق بانک

ج) از طریق سازمان بورس

د) از طریق شرکت بورس

ادامه مطلب
۱
۵ نکته‌ی مهم که باید در مورد هر سهامی که می‌خرید بدانید

سرمایه گذاری آسان است، اما سرمایه گذار موفق کار دشواری است و آمار نشان می دهد که اکثر سرمایه گذاران خرد، کسانی که در بحث سرمایه گذاری تخصص ندارند، هرساله پول زیادی را در این مسیر از دست می دهند. دلایل مختلفی برای این اتفاق وجود دارد، اما یکی از آشکارترین آن ها این است که:
این افراد وقت کافی برای تحقیق در خصوص سهام نمی گذارند و حتی از یک تیم تحقیقاتی نیز برای انجام این کار مهم کمک نمی گیرند، به همین دلیل، سرمایه گذاری هایی که درنتیجه ی تحقیقات اندک انجام می شوند، اغلب منجر به زیان خواهند شد و این خبر بدی است. اما خبر خوب این که اگرچه روش ایده ال برای خرید سهام این است که قبل از آن باید تحقیقات بسیاری انجام شود، اما یک سرمایه گذار می تواند با در نظر داشتن نکات زیر، میزان تحقیقات خود را کاهش دهد!

مهم ترین نکات در خرید سهام

آن شرکت ها چه کاری انجام می دهند

۵ نکته ی مهم که باید در مورد هر سهامی که می خرید بدانید

Jim Cramer در کتاب خود به نام “پول واقعی” به سرمایه گذاران توصیه می کند که هرگز سهام شرکتی را که اطلاعات کاملی از نحوه کسب درآمدشان ندارید، خریداری نکنید.

آن ها چه چیزی تولید می کنند؟ چه نوع خدماتی را ارائه می دهند؟ در کدام کشورها فعالیت می کنند؟ محصول اصلی آن ها چیست و چگونه آن را می فروشند؟ آیا در حوزه ی کاری خود به عنوان رهبر بازار شناخته می شوند؟ در اولین مرحله به سوالات بالا فکر کنید. اگر جواب آن ها را نمی دانید، دارید خود را درخطر بزرگی می اندازید. یافتن این اطلاعات بسیار آسان است. شما می توانید به راحتی به وب سایت آن شرکت بروید و در مورد فعالیت آن ها اطلاعات بسیاری کسب کنید. سپس، همان طور که Cramer توصیه می کند، به سراغ یکی از اعضای خانواده خود بروید و به آن ها درزمینه ی سرمایه گذاری بالقوه تان آموزش دهید. اگر بتوانید به تمامی سوالات آن ها پاسخ دهید، پس به اندازه کافی در این رابطه اطلاعات کسب کرده اید.

نسبت P/E (همان نسبت قیمت به سود)

تصور کنید که برای سرمایه گذاری تان در بازار، این فرصت رادارید که از اشخاصی کمک بگیرید ,شما با دو نفر مصاحبه می کنید. یک نفر از آن ها دارای سابقه ای طولانی درزمینه ی مشاوره ی کسب درآمد است. دوستان شما با مشاوره های این شخص بازدهی بالایی کسب کرده اند، درنتیجه شما دلیلی پیدا نمی کنید که درزمینه ی سرمایه گذاری به او اعتماد نکنید. او به شما می گوید که بابت هر دلاری که برایتان به دست می آورد، ۴۰ سنت را خودش می گیرد و ۶۰ سنت مابقی را به شما می دهد و شخص دیگر، فعالیت خود را تازه در این زمینه شروع کرده است. اگرچه به نظر می رسد که او اطلاعات خوبی در این خصوص دارد، اما تجربه اش کم است و سابقه ی موفقیت چندانی نیز ندارد اما مزیت او این است که میزان کمسیون کمتری دریافت می کند. او به ازای هر دلاری که کسب می کند، ۲۰ سنت کارمزد می گیرد، اما اگر او به اندازه ی شخص اول برایتان درآمدزایی نکند، چه؟ اگر شما این مثال را متوجه شوید، نسبت P / E یا نسبت قیمت به سود را به راحتی درک خواهید کرد، اگر یک شرکت دارای نسبت ۲۰ باشد این بدان معناست که سرمایه گذاران حاضرند برای هر یک دلار درآمد، ۲۰ دلار بپردازند. این رقم ممکن است گران به نظر برسد اما اگر سرعت رشد شرکت سریع باشد، این گونه نیست. شما می توانید این نسبت را در شرکت هایی با حوزه ی فعالیت مشابه مقایسه کنید. اگر شرکتی که می خواهید در آن سرمایه گذاری کنید، دارای عدد P / E بالاتری نسبت به سایر شرکت های مشابه است، باید دلیلی برای آن وجود داشته باشد. اما اگر دارای نسبت P / E پایین تری باشد و به سرعت نیز در حال رشد است، این شرکت ارزش سرمایه گذاری دارد.

بتا (Beta)

شاید به نظر برسد که درک بتا دشوار است، اما این چنین نیست، اطلاعات بتا را دقیقاً می توان در همان صفحه ای که نسبت قیمت به سود سهام یک شرکت ارائه شده است، یافت. بتا، میزان نوسان را اندازه گیری می کند و یا اینکه نشان می دهد عملکرد سهام شرکت شما در طی پنج سال گذشته به چه صورت بوده است. شاخص S&P 500 را به عنوان یک مرجع در نظر بگیرید، اگر ارزش شرکت شما در طی یک دوره ۵ ساله بیش از شاخص S&P افزایش و یا کاهش یافت، دارای بتای بالاتری است. در بتا، عدد بزرگ تر از ۱ به معنای بتای بالا است (ریسک بالاتر) و هر عدد کوچک تر از ۱ به معنای بتای کم (ریسک پایین تر) است. بتا در خصوص ریسک قیمت اطلاعات ارائه می دهد، اما چه قدر در مورد عوامل ریسک اساسی صحبت می کند؟ شما باید سهامی را که بتای بالایی دارد با دقت زیر نظر داشته باشید، اگرچه این ها برای کسب بازدهی بالا پتانسیل دارند، اما پتانسیل این را هم دارند که پول شما را بر باد بدهند. بتای پایین تر به این معناست که یک سهم در مقایسه با دیگر سهام، نسبت به حرکات S&P 500 واکنش کمتری نشان می دهد. به این گونه سهام، سهام تدافعی می گویند چراکه امنیت پول شما در آن سرمایه گذاری بیشتر است. اگرچه ممکن است در مدت زمانی کوتاه به بازدهی موردنظر خود نرسید، اما لازم هم نیست هرروز با نگرانی روند سهام خود را چک کنید.

سود سهام

اگر شما جزء آن اشخاصی هستید که برای بررسی هر روزه ی عملکرد بازار، زمان کافی ندارید و می خواهید بدون صرف چنین توجهی از سهامتان بازده کسب کنید، به دنبال سود سهام باشید. سود سهام چیزی شبیه به بهره در یک حساب پس انداز است. شما بدون در نظر گرفتن قیمت سهام، پول خود را دریافت می کنید و همچنین به یاد داشته باشید که قبل از خرید سهام، نرخ سودش را جویا شوید. اگر می خواهید با خیال راحت پول خود را در بازار سرمایه گذاری کنید، در سهامی که سود بالایی دارند سرمایه گذاری کنید.

نمودار

۵ نکته ی مهم که باید در مورد هر سهامی که می خرید بدانید

یادگیری خواندن نمودار یک مهارت است که به زمان نیاز دارد، اما خواندن نمودارهای پایه نیازمند مهارت بسیار کمی هستند. اگر یک نمودار سرمایه گذاری از قسمت پایین سمت چپ شروع شود و در قسمت بالا سمت راست به پایان برسد، این نکته ی مثبتی است. اگر هم نمودار شرکتی به صورت نزولی حرکت می کند، از آن دور بمانید و سعی نکنید دلیل اش را کشف کنید. هزاران سهام برای انتخاب وجود دارند، پس در سبد سهام خود از خرید سهامی زیان ده که روندی نزولی دارد خودداری کنید، اما اگر واقعاً به این سهم اعتقاد دارید، آن را در نظر داشته باشید و مجدداً عملکردش را چک کنید تا بتوانید درست تصمیم گیری کنید. ممکن است در طول مسیر افرادی را ببینید که به سرمایه گذاری در سهامی که نمودارهای ریسکی دارند معتقد باشند، اما در نظر داشته باشید که شاید آن ها زمان و منابع تحقیقاتی در اختیاردارند که احتمالاً شما به آن ها دسترسی ندارید.

سخن آخر

هیچ چیز جایگاه تحقیقات جامع را نمی گیرد. اما با این حال، یک روش کلیدی برای محافظت از دارایی هایتان، سرمایه گذاری در بلندمدت و یافتن سهامی است که سابقه موفقیت اثبات شده و سود سهام مناسبی داشته باشد. اگر افق زمانی بلندمدتی را برای سرمایه گذاری تان در نظر گرفته اید، از استراتژی های معاملاتی پر ریسک و تهاجمی باید اجتناب کنید و یا باید آن ها را به حداقل برسانید.

ادامه مطلب
سهام شناور آزاد
سهام شناور آزاد در بورس چیست و چگونه محاسبه می شود؟

سهام شناور آزاد، یکی از مفهوم هایی است که فعالان بازار سرمایه با آن سروکار دارند. این پرسش که سهام شناور آزاد تا چه اندازه در حین معاملات یا تحلیل یک سهم به کار می آید، موضوعی است که در این مقاله به آن خواهیم پرداخت. به صورت کلی، سهام هر شرکت در بازار سرمایه، دو دسته سهامدار دارد؛ دسته اول سهامداران عمده یا راهبردی هستند که برای دوره ای بلندمدت روی شرکت سرمایه گذاری کرده اند. این افراد، شامل کلیه اشخاص حقیقی یا حقوقی می شوند که مالک بیش از پنج درصد از سهام آن شرکت هستند. دسته دوم، سایر سرمایه گذاران (اعم از کدهای حقیقی و حقوقی) هستند که به دلایل مختلف، بخشی از سهام قابل معامله شرکت در بازار را خریداری کرده اند. بهتر است برای درک بیشتر شناوری سهم، به سایت مدیریت فناوری بورس تهران (tsetmc.com) مراجعه کرده و بعد از ورود، یک نماد را جستجو کنید. ما نماد «فملی» را برای این کار انتخاب کردیم. در نتیجه جستجو سه کادر اطلاعاتی، راجع به این سهم در صفحه نماد ظاهر می شود. داده ای که در کادر وسط مشاهده می شود، همان سهام شناور است. در این جستجو، سهام شناور نماد «فملی» ۲۴ درصد است. تعداد کل سهام شرکت نیز ۷۸ میلیارد برگه سهم است. در قدم بعدی باید به تفسیر این درصد بپردازیم.

سهام شناور آزاد چیست؟

سهام شناور آزاد یا (Free Float) بخشی از سهام یک شرکت است که دارندگان آن، آماده عرضه و فروش آن سهام هستند. آنها قصد ندارند با حفظ آن قسمت از سهام، در مدیریت شرکت مشارکت کنند و انتظار می رود در آینده نزدیک، آن سهام، قابل معامله باشد. به عبارت دیگر، ۲۴ درصد از کل سهامداران، حاضر به عرضه سهام خود هستند و قصد ندارند سهم را نگهداری کنند و کرسی مدیریتی در این شرکت داشته باشند. ۲۴ درصد از کل ۷۸ میلیارد، شامل ۱۸ میلیارد و ۷۲۰ میلیون برگه سهم می شود. این درصد به ما کمک می کند تا بدانیم، چه میزان از سهامداران مایل به عرضه سهم هستند و این موضوع چقدر می تواند ریسک معاملات ما را در خرید یا فروش تحت تاثیر قرار دهد. در حقیقت، هرچه این نسبت بزرگ تر باشد، یعنی تمایل سهامداران به نگهداری سهم کمتر است. بنابراین ریسک نگهداری سهم توسط ما افزایش می یابد. چون عده ای می توانند با عرضه خود، منافع نگهداری سهم توسط ما را تحت تاثیر قرار دهند.

چگونه سهام شناور آزاد را محاسبه کنیم؟

برای محاسبه سهام شناور آزاد باید ابتدا ترکیب سهامداران را بررسی کرده و سپس تعداد سهامداران راهبردی را تعیین کنیم. وقتی تعداد این سهامداران را بدانیم و از کل سهامداران کم کنیم، می توانیم به تعداد سهام شناور آزاد و درصد آن به کل سهام شرکت دست یابیم.

شناوری سهم چه اثری بر قیمت سهم و تصمیم سهامداران دارد؟

در بسیاری از بورس های دنیا، شرکت هایی که شناوری کمتر از ۲۵ درصد دارند، از فهرست شرکت های بورسی حذف می شوند. دلیلش هم این است که اگر شرکتی مایل نیست حداقل یک چهارم سهامش را به مردم بدهد پس نباید در بورس وجود داشته باشد. در نقطه مقابل، اگر سهمی شناوری زیادی داشته باشد، زودتر و سریع تر عرضه می شود. در نتیجه، تعداد سهامداران مردمی بیشتر می شوند و امکان دست کاری قیمتی توسط تصمیم گیرندگان شرکت کاهش می یابد. اما اگر شرکتی شناوری کمی داشته باشد، توسط مدیران و سهامداران راهبردی می تواند به سمت اهداف مدنظر آن ها هدایت شود. اگر سهام شناور آزاد کم باشد با سرمایه کم می توان قیمت آن را در دست گرفت و افزایش یا کاهش کاذب در آن ایجاد کرد و با شایعات سهام داران آن را فریب داد یا افراد را ترغیب به خرید آن کرد. در شرکت هایی با سهام شناوری بالا به راحتی نمی توان معاملات سهام را تحت تاثیر قرارداد. در چنین شرکت هایی حجم بالای معاملات و سهام دارانش مانع از نوسانات زیاد سهم می شود.

هرچه شرکت شناوری بالاتری داشته باشد، افزایش قیمت آن به سرمایه بیشتری نیاز دارد. مثلا اگر دو شرکت با شناوری ۵۰ درصد و ۲ درصدی را با هم مقایسه کنیم، شرکت اول برای تغییر قیمت به سرمایه بیشتری نیاز دارد. اما شرکت دوم با سرمایه کمی صف خرید می شود و رشد قیمتی پیدا می کند. به زبان ساده، زمانی که تعداد بیشتری از سهام، آماده عرضه باشند رشد قیمت با تاخیر همراه خواهد بود. در هنگام عرضه و تشکیل صف فروش نیز شرکت با شناوری بالا، چون عرضه کنندگان بالقوه بیشتری دارد سریع تر صف فروش می شود. درصد سهام شناور آزاد به عنوان عامل اثرگذار بر افزایش نقد شوندگی، عمق و کارایی بازار مطرح می شود. اگر به تازگی با بازار سهام آشنا شده اید، بهتر است سهامی را برای سرمایه گذاری انتخاب کنید که شناوری متعادل داشته باشد. برای به دست آوردن شناوری متعادل، کافی است میانگین سهام شناور شرکت های بازار را محاسبه کنیم و هر چه شناوری سهم موردنظر ما به این میانگین نزدیک تر باشد، شناوری متعادل تری دارد. سهم های کوچکی که سهام شناور آزاد کمی دارند بهترین سهم برای سفته بازها محسوب می شوند تا به راحتی و با سرمایه کم، روی آنها اثر بگذارند.

سهام شناور آزاد

آیا میزان سهام شناور ثابت می ماند؟

همان طور که پیش تر گفته شد، سهام شناور، قابلیت نقد شوندگی بالایی دارد. میزان این سهام شناور، ثابت نیست. چون ممکن است سهامداران اصلی شرکت در هنگام رشد قیمت سهم، آن را در بازار بفروشند و به همین علت میزان سهام شناور خود را در بازار کاهش دهند. اگر خریدار خرد نیر تصمیم بگیرد با یک یا چند کد سهامداری، سهام را با حجم عمده خریداری کند شناوری سهم کاهش می یابد. شرکت های بورسی و فرابورسی در دوره های سه ماهه، درصد سهام شناور خود را روی سامانه کدال منتشر می کنند.

بهترین میزان سهام شناور آزاد چند درصد است؟

حداقل مقدار سهام شناور آزاد شرکت ها می تواند ۵ درصد باشد. اما در واقع برای این مقدار، حداکثری وجود ندارد. چون یک سهامدار عمده می تواند کلیه سهام خود را با رعایت ضوابط و شرایط خاص در قالب عرضه خرد در بازار به فروش برساند و به همین ترتیب میزان شناوری سهام شرکت را افزایش دهد. تجربه نشان داده، هر چه این درصد به میانگین شناوری نزدیک تر باشد، متعادل تر است. طبق آخرین گزارش ها، درصد میانگین شناوری چیزی حدود ۲۱ درصد برای شرکت های بورسی و فرابورسی است.

شاخص شناور آزاد چیست؟

در این شاخص، هر سهم بر اساس سهام شناوری که دارد روی شاخص تاثیر می گذارد. دلیل اهمیت شاخص شناور به این خاطر است که تاثیر گذاری هر سهم، بر مبنای میزان اثرگذاری سهام قابل معامله شرکت در بازار سهام محاسبه می شود. به همین دلیل، قابلیت تحلیلی بالایی دارد و خاصیت توضیح کنندگی آن می تواند اتفاقات بازار سرمایه را کاملا پوشش دهد.

شناوری چه اثری بر حباب قیمتی دارد؟

 ارتباط نزدیکی بین سهام شناور آزاد شرکت و حباب قیمتی وجود دارد. در حالت کلی، شرکت های با سرمایه پایین، پتانسیل بالایی برای رشد قیمتی در آینده دارند. ولی میزان ریسک این شرکت ها نیز بالا است. درواقع باید گفت که تغییرات سود در شرکت های با سرمایه کمتر، زیاد است. این فرایند برای شرکت های بزرگ تر برعکس است. یعنی پتانسیل کمتر و از طرفی ریسک کمتر. حالا در نظر بگیرید که هر سرمایه گذار باید با توجه به سطح ریسک پذیری خود این شرکت ها را انتخاب کند.

سهام شناور آزاد

بازار سرمایه به عنوان یکی از مهم ترین گزینه های سرمایه گذاری، جایگاه مناسبی برای جذب سرمایه ها به شمار می رود. سرمایه گذاران با در نظر گرفتن درجه ریسک پذیری و بازدهی مورد انتظار، سهام موردنظر خود را انتخاب می کنند. درنتیجه بازارهای سرمایه باید کارایی لازم را برای جذب سرمایه گذاران و تامین منابع مالی و درنتیجه تخصیص بهینه منابع جهت بازدهی بیشتر آن ها داشته باشند. یکی از مشکلات بازارهای در حال توسعه ازجمله بورس تهران، وجود سهام شناور پایین است. پایین بودن میزان سهام شناور آزاد امکان دست کاری قیمت توسط معامله گران بزرگ را افزایش می دهد و می تواند منجر به اتفاقات خطرناکی نظیر گمراهی بازار و تشکیل حباب قیمتی گردد که درنهایت باعث کاهش اعتماد سرمایه گذاران به بازار سرمایه می شود. این اتفاق، کارایی و عمق بازار سرمایه را کاهش می دهد. متاسفانه اکنون در برخی از شرکت های بورس تهران، میزان سهام قابل معامله در بازار محدود شده و همین نکته، ریسک احتمال قیمت سازی و سو استفاده از این مسئله را افزایش داده است. این پدیده در مورد شرکت های تازه وارد به بورس شدیدتر است. چون به خاطر نبودن اطلاعات تاریخی، زمینه گسترش شایعه های بی اساس و رشد حباب گونه قیمت سهام به میزان بیشتری فراهم می شود.

دلیل اصرار بر رعایت حداقل میزان سهام شناور آزاد، کارایی کارکردهای بازار است. درواقع بورس کشورهایی که از میزان سهام شناور کمتری برخوردار هستند عمق کمتری دارد و بسیار شکننده است. باید یادآوری کرد که سهام شناور، تقریب خوبی از عرضه واقعی سهام است. اگر سهام شناور شرکتی بالا باشد، بازار سهم آن نقدتر، نوسان قیمت آن پایین تر و درنتیجه ریسک سرمایه گذاری کمتر خواهد بود. همین موضوع باعث افزایش تقاضا می شود. بورس تهران نیز چندی است که به محاسبه و انتشار ضریب سهام شناور آزاد شرکت های پذیرفته شده اش می پردازد. این ضریب، نشانگر تسلط سهامداران استراتژیک به این بازار است. به عبارت دیگر سهامداران عمده که عموماً دولتی یا شبه دولتی هستند، بیش از ۷۰ درصد بازار سهام ایران را در اختیار دارند. همان طور که کمی قبل با هم گفتیم، در بسیاری از بورس های دنیا شرکت هایی که کمتر از ۲۵ درصد سهام آن ها شناور آزاد باشد، از فهرست شرکت های بورسی حذف می شوند. در صورت اعمال این معیار در بورس اوراق بهادار تهران باید بیش از ۵۰ درصد شرکت های بورس از فهرست شرکت های پذیرفته شده حذف شوند.

ادامه مطلب
محاسبه شاخص بورس
چگونه می توان با محاسبه شاخص بورس، هوشمندانه سرمایه گذاری کرد؟

بررسی بازدهی و قیمت یک شرکت، آن هم قبل از انجام سرمایه گذاری، یکی از کارهایی است که هر سرمایه گذار، تحلیل گر یا علاقه مند به بازار بورس باید انجامش دهد. وقتی سخن از بررسی یک شرکت در میان باشد، کار ساده است. اما وقتی قرار باشد چندین و چند شرکت را یک جا بررسی کنیم، کار دشوار می شود و ریزه کاری حساب و کتاب از دستمان در می رود. در این شرایط به ابزاری نیاز داریم که وضعیت عمومی قیمت یا بازدهی را در میان شرکت های مورد نظرمان به خوبی نمایش دهد. در بازار سهام این ابزار «شاخص» نام گذاری شده است. در این مقاله شیوه محاسبه شاخص بورس را با تمام جزئیات برایتان توضیح می دهیم.

محاسبه شاخص بورس بر چه اساسی انجام می شود؟

شاخص ها یا نماگر ها در واقع ابزارهایی هستند که تصویری کلی نسبت به شرایط عمومی قیمت، بازدهی تمامی شرکت های بورسی یا گروه خاصی از آن ها را در اختیار تحلیل گر قرار می دهند. به همین دلیل می توان شاخص را این گونه تعریف کرد: «شاخص، نماگری است که نشان دهنده سطح عمومی پارامتری مشخص (معمولا قیمت یا بازدهی) در میان گروهی از متغیر های مورد بررسی (تمام یا گروهی از شرکت ها) است». با توجه به تعریف بالا می توان شاخص را بر اساس پارامتری مشخص مورد بررسی قرار داد که در این صورت با شاخص قیمت، شاخص قیمت و بازده نقدی و شاخص بازده نقدی سر و کار خواهیم داشت. همچنین برای محاسبه شاخص بورس می توان آن را از جنبه متغیر های مشخص نیز بررسی کرد؛ در چنین مواردی باید از شاخص های صنعت و مالی ۵۰ شرکت فعال تر استفاده کرد. در ادامه این مقاله، چگونگی محاسبه شاخص قیمت بورس، شاخص قیمت و بازده نقدی را مورد بررسی قرار می دهیم.

شاخص قیمت چیست و چگونه محاسبه می شود؟

از فروردین ماه سال ۱۳۶۹ شاخص قیمت با نام اختصاری «TEPIX» به بورس تهران راه یافت. در آن زمان این شاخص تنها قیمت سهام ۵۲ شرکت فعال در بورس را در برمی گرفت. شاخص قیمت، نشانگر وضعیت عمومی قیمت سهام شرکت ها است و با استفاده از فرمول زیر محاسبه می شود.

محاسبه شاخص بورس

Pit= قیمت شرکت i ام در زمان t
qit= تعداد سهام منتشر شده شرکت i ام در زمان t
Dt= عدد پایه در زمان t که در زمان مبداء برابر ∑pioqio بوده است
Pio= قیمت شرکت i ام در زمان مبدأ
qio= تعداد سهام منتشر شده شرکت i ام در زمان مبدأ
n= تعداد شرکت های مشمول شاخص

در واقع شاخص قیمت، نوعی میانگین وزنی است که در آن وزن به صورت تعداد سهام منتشر شده همه شرکت های بورسی تعریف می شود. چنین موضوعی باعث تاثیرگذاری بیشتر شرکت های بزرگ در این شاخص می شود. اگر در زمان محاسبه شاخص قیمت، نماد شرکتی بسته باشد، قیمت آخرین معامله، مبنای محاسبه شاخص بورس قرار می گیرد.

منظور از شاخص قیمت و بازده نقدی چیست؟

در فروردین ماه سال ۱۳۷۷ شاخص دیگری با نام «شاخص قیمت و بازده نقدی» با نام اختصاری «TEDPIX» به بورس تهران راه یافت که امروزه به آن «شاخص کل» می گویند. در این شاخص، علاوه بر قیمت، بازده نقدی (DPS) سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس نیز مورد بررسی قرار می گیرد و به همین دلیل می توان تغییرات شاخص کل را بیانگر بازدهی کل بازار بورس دانست. برای محاسبه شاخص بورس می توان مطابق فرمول زیر عمل کرد:

 

محاسبه شاخص بورس

Pit= قیمت شرکت i ام در زمان t
qit= تعداد سهام منتشر شده شرکت i ام در زمان t
RDt= پایۀ شاخص قیمت و بازده نقدی در زمان t که در زمان مبداء برابر ∑pioqio بوده است

در بخش های قبلی با مفهوم ریاضی شاخص آشنا شدید. اجازه بدهید برای درک بهتر مفهوم شاخص کل، مثالی برایتان بزنیم. تصور کنید که شما از هر شرکت بورسی متناسب با تعداد کل سهام آن شرکت ها، سهم خریده اید؛ بنابراین هر تغییر در شاخص کل با بازدهی سبد سرمایه گذاری شما برابر خواهد بود. مثلا ۳ درصد افزایش در شاخص کل، باعث می شود تا سبد سهام شما به اندازه ۳ درصد رشد کند. هنگام بررسی و محاسبه شاخص بورس باید به این نکته توجه کرد که اعداد شاخص به تنهایی نمی توانند اطلاعات زیادی درباره وضعیت کلی بازار در اختیار ما بگذارد. برای گرفتن بهترین نتیجه، اعداد شاخص باید در یک دوره زمانی مشخص – معمولا یک ساله – مورد بررسی قرار بگیرند.

شاخص آزاد شناور (TEFIX)

سهام شرکت های بورسی توسط دو گروه از خریداران یا فروشندگان، مورد معامله قرار می گیرد. گروه اول سهامداران حقیقی یا افرادی هستند که در بازار سرمایه فعالیت دارند و گروه دوم افراد حقوقی یا شرکت هایی هستند که در این بازار معامله انجام می دهند. برای مثال ممکن است سهام یک شرکت توسط شرکت دیگری (فرد حقوقی) خریداری شود.

معمولا شرکت ها یا افراد حقوقی، با سرمایه زیادی که دارند، هم از لحاظ ارزشی و هم تعداد، دارای سهام بیشتری نسبت به افراد حقیقی هستند. در نتیجه تاثیر آن ها در تغییرات بازار بیشتر خواهد بود. با توجه به این موضوع، به تعداد سهامی که در بازار سرمایه، در اختیار سهامداران حقیقی است و مرتباً در بازار خرید و فروش می شود، سهام شناور آزاد گفته می شود. ارزش میانگین این سهام به عنوان شاخص سهام آزاد شناور به کار گرفته می شود. به این ترتیب هر چه میزان یا درصد سهام شناور آزاد یک شرکت بیشتر باشد، برای سرمایه گذاران، جذابیت بیشتری برای شرکت در بازار مالی وجود دارد. با توجه به این موضوع، شاخص آزاد شناور درست به مانند شاخص کل محاسبه شده ولی به جای تعداد کل سهام از سهام آزاد شناور استفاده می شود.

چرا شاخص کل هم وزن ایجاد شد؟

هنگام محاسبه شاخص کل، مقدار سرمایه و بزرگ بودن برخی شرکت ها سبب تاثیر بیشتر آن ها بر شاخص کل خواهد شد. به همین دلیل برخی کارشناسان و تحلیل گران معتقدند که شاخص کل، معیار مناسبی برای سنجش وضعیت کلی بازار سهام نیست. برای رفع این مشکل شاخص دیگری با نام «شاخص کل هم وزن» معرفی می شود. در محاسبه شاخص کل هم وزن، تمام شرکت های بورسی با وزنی برابر در محاسبه شاخص کل حضور دارند. در نتیجه، نوسانات شرکت های کوچک و بزرگ به اندازه مساوی در تغییرات شاخص کل هم وزن سهیم خواهند بود.

نکات مهم در رابطه با شاخص کل

افزایش شاخص کل، لزوماً به معنای سودآوری سهام همه شرکت های حاضر در بورس نیست، همان طور که کاهش شاخص کل نیز لزوماً به معنای ضرردهی سهام همه شرکت ها در بورس نیست، زیرا همان گونه که گفته شد، شاخص کل، بیانگر میانگین بازدهی بورس است و چه بسا، در برخی موارد، علیرغم رشد قابل توجه شاخص کل بورس، برخی سهام با افت قیمت مواجه شده و سهامداران خود را با زیان مواجه سازند یا در شرایطی که شاخص کل با کاهش مواجه است، برخی سرمایه گذاران که سهام ارزنده ای را در سبد سهام خود دارند، سود قابل قبولی به دست می آورند. بنابراین، سرمایه گذاران نباید صرفاً با اتکا به اخبار رشد شاخص کل و بدون بررسی کامل در خصوص ارزش ذاتی سهام، اقدام به سرمایه گذاری در بورس کنند و حتی در شرایط رشد مستمر شاخص کل نیز در انتخاب سهام، کاملاً دقت کنند.

ارتباط بین شاخص کل و سبد سهام است. یکی از اصول بسیار مهم سرمایه گذاری در بورس، تشکیل سبد سهام متنوع است. هر اندازه سبد سهام یک سرمایه گذار، متنوع تر و به ترکیب سهام شرکت های موجود در بورس نزدیک تر باشد، بازدهی آن سرمایه گذار نیز به متوسط بازدهی کل بورس که توسط شاخص کل نشان داده می شود، نزدیک تر خواهد بود تا آنجا که اگر فردی بتواند ترکیب سهام موجود در سبد سهام خود را به طور کامل، منطبق بر ترکیب تمامی سهام حاضر در بورس کند، بازدهی وی نیز به طور کامل منطبق بر نوسانات شاخص کل بورس خواهد بود و مثلا با رشد ۳۰ درصدی شاخص، وی نیـز حدودا ۳۰درصد سود به دست خواهد آورد.

این نوع از سرمایه گذاری،  به طور مستقیم با شاخص کل در ارتباط است و سرمایه گذاری بر اساس شاخص (Index Investing) نام دارد. در این نوع سرمایه گذاری فرد سعی می کند که تغییرات شاخص را به سبد خودش وارد کند. این سبد با بالا رفتن شاخص بالا می رود و با پایین آمدن آن ضرر می کند.

سایر شاخص های بورس

در بورس اوراق بهادار تهران، شاخص های دیگری نظیر شاخص قیمت مالی، شاخص قیمت صنعت، شاخص قیمت به تفکیک هر صنعت و شاخص قیمت ۵۰ شرکت فعال تر وجود دارد. هر یک از این شاخص ها در واقع یک زیر شاخص از کل بازار سرمایه است. به عنوان مثال تغییرات شاخص صنعت بیانگر میانگین بازدهی سرمایه گذاران در شرکت های تولیدی است و تغییرات شاخص مالی نیز بیانگر میانگین بازدهی سرمایه گذاران در گروه خدمات مالی و سرمایه گذاری است.

مولف: زهرا سیاهپوش

ادامه مطلب
نرخ ارز
طوفان واقعی شدن نرخ ارز بر صنایع بورسی، چه شرکت هایی زنده می مانند؟

شاید شما هم خبرهایی در مورد واقعی شدن نرخ ارز شنیده باشید. در حقیقت، واقعی شدن نرخ ارز دو دسته از تاثیرات بلندمدت و کوتاه مدت را بر صنایع بورسی می گذارد. پیامدهای بلند مدت به علت بازه زمانی طولانی شان، می توانند بسیار اثرگذار باشند. به دلیل اهمیت پیامدهای بلندمدت واقعی شدن نرخ ارز، در این مقاله به بررسی و معرفی اثرهای آن می بپردازیم. همراه خانه سرمایه باشید.

پیامدهای بلند مدت واقعی شدن نرخ ارز بر صنایع بورسی

کاهش حاشیه سود صنایع

حاشیه سود بالا در اقتصاد اغلب ناشی از رانت، انحصار، حمایت های دولتی یا برتری های نسبی (جغرافیایی و …) است. در اقتصادهای رقابتی و آزاد، حاشیه سود بالا مدت زیادی پایدار نمی ماند. زیرا وقتی فعالان اقتصادی برای کسب بازده بالاتر در آن زمینه فعالیت خود را افزایش دهند، عرضه محصول افزایش پیدا می کند، قیمت ها کاهش می یابند و حاشیه سود بالا متعادل می گردد. در بورس تهران صنایع پتروشیمی، دارویی، فلزات و معادن، حاشیه سود ۴۰ الی ۶۰ درصدی دارند که اغلب ناشی از رانت و حمایت های دولتی است. حالا این پرسش مطرح می شود که چرا با آزادسازی نرخ خوراک پتروشیمی ها طی مُهروموم های گذشته و به اصطلاح حذف رانت پتروشیمی ها همچنان حاشیه سود پتروشیمی های مصرف کننده خوراک گاز بالای ۵۰ درصد است؟ پاسخ این پرسش در یک جمله خلاصه می شود:

عدم تجدید ارزیابی سالانه دارایی ها و هزینه استهلاک پایین دارایی ها در بهای تمام شده شرکت ها.

با نگاهی بر ترازنامه شرکت اوره سازی – به نام کود اوره شیمیایی لردگان (شلرد) – که طی سال جاری به بهره برداری می رسد درمیابیم که با دلار ۱۱۰۰۰ تومانی، بهای تمام شده تجهیزات خریداری شده برای ایجاد شرکتی با ظرفیت تولید یک میلیون تن اوره در سال، حدود ۱۰،۰۰۰ میلیارد تومان است. علاوه بر این، هزینه استهلاک سالانه مبلغی در حدود ۴۰۰ الی ۵۰۰ میلیارد تومان به شرکت تحمیل خواهد نمود. این در حالی است که بهای تمام شده تجهیزات شرکت پتروشیمی کرمانشاه با ظرفیت تولید سالانه ۷۰۰،۰۰۰ تن اوره ۶۰۰ میلیارد تومان و هزینه استهلاک سالانه این شرکت ۳۷ میلیارد تومان است که نسبت به مبلغ فروش بیش از ۲۰۰۰ میلیارد تومانی شرکت، رقم ناچیزی به حساب می آید.

افزایش هزینه استهلاک طرح های تولید اوره که با دلار ۱۱،۰۰۰ تومانی ساخته شده اند، حاشیه سود ناخالص این شرکت ها را از ۵۵ درصد تا حدود ۳۰ الی ۳۵ درصد کاهش خواهد داد. به طوری که در صورت عدم رشد بالای قیمت های جهانی یا نرخ ارز و با در نظر گرفتن هزینه مالی سالانه نمی توان در چند سال اول پس از بهره برداری این طرح ها انتظار سودآوری چندانی از آن ها داشت. این مسئله را می توان در مورد سایر شرکت ها نیز در نظر گرفت. واقعی شدن نرخ ارز نه تنها توجیه اقتصادی سرمایه گذاری جدید در بسیاری از صنایع را از بین می برد بلکه موجب افزایش دوره بازگشت سرمایه و غیر اقتصادی شدن برخی طرح های سرمایه گذاری عظیم مانند پالایشگاه ستاره خلیج فارس و غیره می گردد.

چالش هزینه استهلاک و دلار ۱۰،۰۰۰ تومانی

در حقیقت می توان ادعا نمود که حاشیه سود بالای اغلب شرکت های حاضر در اقتصاد ایران ناشی از فروش محصول با نرخ دلار بالای ۱۰،۰۰۰ تومان و محاسبه استهلاک دارایی ها با دلار کمتر از ۱۰۰۰ تومان است. هزینه استهلاک به منظور جایگزینی تجهیزات و دارایی های استهلاک پذیر شرکت ها پس از پایان عمر مفید این دارایی ها در هزینه های سالانه شرکت ها لحاظ می گردد. تجدید نکردن ارزیابی دارایی ها در ترازنامه شرکت ها باعث افزایش هزینه های تعمیرات و جایگزینی خط های تولید برای شرکت های قدیمی تر می شود. بار این هزینه ها بر سهامداران جدید شرکت تحمیل خواهد شد. به این وضعیت، کاهش رقبای جدید به صنعت، ایجاد انحصار و قدرت چانه زنی بالاتر در قراردادها برای شرکت هایی که در حال حاضر در این صنایع فعال هستند را هم اضافه کنید. با وجود این شرایط، شرکت های قدیمی – نسبت به شرکت هایی که طی چند سال گذشته به بهره برداری رسیده و وام های ارزی خود را تسویه نموده اند – از جذابیت کمتری برای سرمایه گذاران برخوردار خواهند بود.

ادامه مطلب
ریسک معاملات
چرا داشتن استراتژی مدیریت ریسک معاملات بسیار مهم است؟

وقتی واژه «ریسک» به گوشتان می خورد، اولین چیزی که به ذهنتان می رسد چیست؟ ترس؟ نگرانی؟ از دست دادن پولی که برایش زحمت زیادی کشیدید؟ بیایید ریسک را با هم معنی کنیم. ریسک یعنی: «انحراف از نتیجه مورد انتظار». تا اینجای کار که چیز ترسناکی به نظر نمی رسد. حقیقت این است که بیشتر مفهوم های آشنا یا ناآشنای اطراف ما، سه چهره دارند؛ مثبت، منفی و بینابینی! چهره بینابینی، میان دو مفهوم مثبت و منفی در نوسان است. ریسک، یکی از همان مفهوم های بینابینی است. به این صورت که اگر بدانیم در حال انجام چه کاری هستیم، ریسک، به یک کار عاقلانه و سودمند تبدیل خواهد شد. اما اگر بدون آگاهی و کاملا گنگ، وارد معامله ای سرشار از خطر شویم، ریسک روی نازیبایش را به ما نشان می دهد. در این مقاله می خواهیم در مورد مدیریت ریسک با هم صحبت کنیم. قصد داریم به شما یاد بدهیم که چگونه در مواجه با ریسک معاملات خود، استراتژی هایی درست و موثر تدوین کنید. پس تا انتهای مقاله، همراه خانه سرمایه باشید.

چرا مدیریت ریسک معاملات این قدر با اهمیت است؟

سرمایه گذاری یا به عبارت دیگر به تعویق انداختن مصرف فعلی برای دست یابی به امکان مصرف بیشتر در آینده، مفهومی است که با بالا رفتن نرخ تورم در ایران خواه ناخواه از اهمیت بسزایی برخوردار شده است. چون اگر شخصی سرمایه گذاری انجام ندهد، قدرت خریدش به تدریج کاهش یافته و ارزش پول هایش کم خواهند شد. کمتر کسی است که از کاهش ۸۰ درصدی قدرت خرید مردم طی ۸ ماه و آمار و ارقام نگران کننده در مورد تعطیلی کسب و کارهای مختلف و تعدیل نیرو، بی اطلاع باشد. شاید بتوان گفت که روند کنونی افزایش نرخ ارز و تورم در تاریخ اقتصاد ایران، بی سابقه است. در این شرایط از طرفی باید به دنبال راهی بود تا ارزش پول و دارایی ها دستخوش گرداب اقتصادی به وجود آمده نشوند و از سوی دیگر با کم یا حذف کردن تقاضاهای سوداگرانه، گامی در جهت بهبود اقتصاد کشور برداشت. بر اساس مطالعات اقتصادی در بازار سرمایه ایران، به طور کلی، سرمایه گذاری در بورس، بالاترین بازده و همزمان بالاترین ریسک را نصیب سرمایه گذاران کرده است.

یک تاجر حرفه ای، ریسک ها را مدیریت می کند

نتیجه بررسی شاخص های ارزیابی مالی مانند معیار شارپ و ترینر، نشان می دهد که شاخص سهام، نسبت به سایر فرصت های سرمایه گذاری مانند مسکن، طلا و ارز از مطلوبیت بیشتری برخوردار است. بنابراین همان طور که سرمایه گذاری و معاملات سهام دارای اهمیت هستند، بحث مدیریت ریسک معاملات که بخش تفکیک ناپذیر آن به شمار می رود نیز اهمیت خاصی دارد.
در میان تاجران حرفه ای، بحث مدیریت ریسک معاملات به عنوان مهم ترین بخش از برنامه تجاری آنها کاملا شناخته شده است. زیرا اطلاع از ریسک معاملات، ضامن بقای طولانی مدت یک تجارت در میان تمام فراز و فرودهای مسیر به شمار می رود. تجارت در بازار سهام در حالی که می تواند سرگرم کننده باشد، با یک خطر ذاتی یعنی از دست دادن اصل سرمایه همراه است. اولویت شماره یک معامله گر باید حمایت از سرمایه باشد زیرا سود، می تواند از خودش مراقبت کند.
به هنگام انجام معاملات سهام، این مدیریت ریسک است که در کنترل احساستان به شما کمک می کند. چون قبل از آغاز تجارتتان میزان تلفات سرمایه خود را تعیین کرده اید. مدیریت ریسک معاملات به شما این امکان را می دهد تا از روشی هوشمندانه تجارت کنید. به این ترتیب، انعطاف پذیری لازم برای مشخص کردن میزان ریسک هر معامله را به دست می آورید و قادر خواهید بود تا سود خود را بیشتر و ضررهایتان را به حداقل ممکن برسانید. در نتیجه، در نقطه خطرپذیر، متوقف می شوید. مدیریت ریسک معاملات، مهم ترین چیزی است که به عنوان یک تاجر باید یاد بگیرید چون از طریق آن قوانین ماندن در بازی را می آموزید.

مدیریت ریسک، یک فرایند ساده اما بسیار مهم است

روش های مختلفی برای مدیریت ریسک معاملات و مدیریت پول وجود دارند. اما در پایان، همه چیز به تحمل ریسک و ترجیحات فرد، مربوط می شود. به همین دلیل، هر فردی برای کسب درآمد از معاملات باید نوعی استراتژی مدیریت ریسک داشته باشد. اگر ریسک، مدیریت شود یک فرصت عالی برای کسب درآمد در بازار معاملات به دست می آید. در حقیقت، مدیریت ریسک معاملات روشی است که از آن برای کنترل خطرها به هنگام تجارت استفاده می شود. در ادامه این مقاله با هم به دنبال یادگیری برخی از اصول مدیریت ریسک معاملات در تجارت سهام می رویم. تبعیت از اصول مدیریت ریسک معاملات، شانس بسیار بیشتری برای زنده ماندن در تجارت سهام و بازار فارکس را برای هر تاجری فراهم می کند. مدیریت پول بارها به تاجران ثابت کرده است که با داشتن یک استراتژی قدرتمند می توان باختی حتمی را به یک برد بی مانند تبدیل کرد. بنابراین برای غلبه بر محدودیت های تجاری خود باید روی استراتژی مدیریت ریسک، تمرکز کنید. درنهایت باید این نوید را به شما بدهیم که مدیریت ریسک، فرایندی آسان و قابل درک است. زیرا هیچ چیز پیچیده ای در مورد مدیریت پول وجود ندارد.

اشتباه های رایج در معامله را بشناسید

به یاد داشته باشید که معامله گری یا ترید یک تجارت، نوعی ریسک است و اشتباه ها باعث هزینه می شوند. به همین دلیل، رایج ترین اشتباهاتی که اغلب مردم هنگام شروع تجارتشان انجام می دهند را برایتان آماده کرده ایم. به این امید که بتوانید از آن ها جلوگیری کنید.

راه رفتن روی خط قرمزها

در معرض خطر قرار دادن پولتان، آن هم بیشتر از مقداری که واقعا می توانید از دست بدهید، بزرگترین اشتباه در معاملات سهام است. در این هنگام، بدترین سناریو این است که در پایان معامله، همه آنچه که دارید را از دست بدهید. دست نگه دارید. ترید، یک تجارت بسیار پر ریسک است. اگر روی خط قرمز توانتان برای سرمایه گذاری راه بروید، پای احساس ترس را به معامله تان باز می کنید. آنگاه تجارت شما تحت فرمان این ترس قرار می گیرد و شما را به سمت گرفتن تصمیم های بد و غیرمعقول، هدایت می کند.

 نداشتن برنامه ای روشن

یکی دیگر از اشتباهاتی که افراد هنگام شروع تجارت مرتکب می شوند، نداشتن یک برنامه عملی و هویدا است. به عبارت دیگر، آن ها نمی دانند که چرا وارد یک تجارت خاص می شوند و مهم تر از همه، چه زمانی باید از این تجارت خارج شوند. بنابراین قبل از شروع تجارت باید تکلیف اهداف خودتان را روشن کنید.

دست کم گرفتن ترس و طمع

دو احساس ترس و طمع، تلاش های بسیاری از معامله گران را کنترل می کنند. ترس می تواند شما را به سمت عقد یک قرارداد تجاری عجولانه بکشاند، چون شما مقاله نگران کننده ای در مورد سقوط قیمت ها خوانده اید یا دوستتان، شایعه ای را با آب و تاب برایتان بازگو کرده است. طمع نیز بر ترس استوار است. نمونه روشن گرفتار شدن در طمع مربوط به زمان هایی است که شما خبرهای جالبی در مورد سرمایه گذاری می شنوید یا قیمت های بازار به شدت افزایش پیدا می کنند و شما نمی خواهید در این میان، هیچ معامله پرسودی را از دست دهید. بنابراین ممکن است خیلی زود وارد یک تجارت شوید یا حتی تعطیل کردن تجارت آزادتان را به تعویق بیندازید. به یاد داشته باشید که در بیشتر موارد، احساس ها بر ما حکومت می کنند. بنابراین هرگز نگویید: «من این معامله را انجام می دهم و هیچ کدام از آن ضررها برای من رخ نخواهد داد.» از گرایش طبیعی خود به ترس و طمع آگاه باشید و حتماً به برنامه ای که قبل از شروع تجارت با خودتان و تیمتان گذاشته اید، پایبند بمانید.

فرار کردن به جای یاد گرفتن

قدم گذاشتن در دنیای تجارت، یعنی تبدیل شدن به یک شاگرد حرف گوش کن و باهوش. در غیر این صورت، خیلی زود از جمع تاجران بیرون انداخته می شوید یا خودتان با چشم هایی گریان، پا به فرار می گذارید. تاجر خوب، کسی نیست که همیشه بهترین معامله ها را انجام می دهد یا بیشترین سودها را نصیب خودش و همکارانش می کند. تاجر موفق، کسی است که از هر شکستی درسی می گیرد، به درک جدیدی از خودش و شیوه تجارتش می رسد و پس از آن، بلند می شود. قبول کنید که باید بیاموزید، نکته های پنهان در هر زمین خوردنی را کشف کنید و سپس، دستی روی زانوهای خودتان بگذارید و بلند شوید. تبریک می گویم؛ اکنون شما یک تاجر واقعی هستید.

ادامه مطلب