Lines_Background
مینی‌دوره رایگان درآمد روزانه ۱۰۰ دلار از فارکس
00روز
00ساعت
00دقیقه
00ثانیه
ثبت‌نام رایگان
لوگو خانه سرمایه
آموزش ترید از صفر صفر

مدیریت ریسک

risky-investment
سرمایه گذاری ریسک پذیر | وضعیت...

زمانی که کسب وکارها و استارتاپ های کوچک تأسیس می شوند، برای شروع و پیشرفت به حامی و سرمایه گذار نیاز خواهند داشت. اینجاست که نیاز به جذب و حضور سرمایه گذار ریسک پذیر احساس می شود. سرمایه گذاری ریسک پذیر یکی از روش های فراهم کردن پول و سرمایۀ مورد نیاز کسب وکارها محسوب می شود که علاوه بر خطر و ریسکی که دارد، مزایایی هم برای سرمایه گذار به دنبال خواهد داشت. در این مقاله، قصد داریم به معرفی سرمایه گذاری ریسک پذیر بپردازیم، مزایا و معایب آن را بررسی کنیم و فرایند جذب سرمایه گذار خطرپذیر را شرح دهیم. همچنین، وضعیت سرمایه گذاری را در ایران بررسی خواهیم کرد؛ پس، با ما همراه باشید.

سرمایه گذاری ریسک پذیر چیست؟

سرمایه گذاری ریسک پذیر یا سرمایه گذاری جسورانه (Venture Investing) نوعی از سرمایه گذاری است که سرمایه گذاران به منظور کسب بازده بالا، آماد ۀ پذیرش ریسک های بالا هستند. این نوع سرمایه گذاری به طور معمول با سرمایه گذاری در دارایی هایی که میزان ریسک و نوسان آن ها بالا است، مرتبط می شود. یکی از مثال های رایج آن، سرمایه گذاری در سهام شرکت های استارتاپی یا شرکت های کوچک و نوآورانه است. در این نوع سرمایه گذاری، بخشی از سهام شرکت به سرمایه گذار تعلق می گیرد.

سرمایه گذاری ریسک پذیر چیست؟

به دلیل ریسک بالقوه ای که این نوع سرمایه گذاری دارد، به آن سرمایه گذاری خطرپذیر گفته می شود. سرمایه گذاری ریسک پذیر معمولاً به عنوان یک راه برای کسب بازده بالا در مقابل ریسک بالا در نظر گرفته می شود. با این حال، لازم به ذکر است که سرمایه گذاری در دارایی های ریسک پذیر همواره با خطراتی همراه است و احتمال ضرر و افت قیمت دارایی یا شکست کسب وکار وجود دارد.

به عنوان سرمایه گذار ریسک پذیر، شما باید توانایی تحمل افت و خسارت مالی را داشته باشید و آماده باشید در طول مدت زمان سرمایه گذاری، نوسانات قیمت دارایی ها را تحمل کنید. همچنین برای سرمایه گذاری ریسک پذیر، نیاز به دانش و تجربۀ بالا در زمینۀ سرمایه گذاری و تحلیل بازار دارید؛ زیرا این نوع سرمایه گذاری نیازمند تصمیم گیری های خوب و آگاهانه است.

سرمایه گذاری خطر پذیر مناسب چه کسانی است؟

سرمایه گذاری ریسک پذیر بیش تر برای افرادی مناسب است که دارای موارد زیر باشند:

  1. آمادگی برای برنامه ریزی بلندمدت: اگر برنامه ریزی بلندمدتی برای سرمایه گذاری دارید و می توانید ریسک و نوسانات بازار را به مدت طولانی تحمل کنید، سرمایه گذاری ریسک پذیر ممکن است برای شما مناسب باشد. این نوع سرمایه گذاری در صورتی که با آگاهی و تجربۀ کافی انجام شود، بازدهی بالایی برای سرمایه گذار به ارمغان خواهد آورد.
  2. تحمل ریسک: چنانچه آمادگی لازم برای پذیرش ریسک و احتمال ضرر مالی دارید، این نوع سرمایه گذاری می تواند انتخاب مناسبی برای شما باشد. برخی از افراد اگر بازدهی بالا را به همراه ریسک بالا دریافت کنند، احساس رضایت بیش تری می کنند؛ درحالی که برخی دیگر ترجیح می دهند کم تر سراغ ریسک کردن بروند.
  3. دانش و تجربه: این نوع سرمایه گذاری نیازمند دانش و تجربه در زمینۀ سرمایه گذاری است. اگر دارای دانش و تجربۀ کافی در زمینۀ بازار سرمایه و تحلیل های مالی هستید، می توانید بهترین تصمیم ها را در مورد سرمایه گذاری ریسک پذیر بگیرید و ریسک ها را کاهش دهید.
  4. دارای هدف بازدهی بالا: اگر اهدافتان از سرمایه گذاری شامل بازدهی بالا و رشد سرمایه است، سرمایه گذاری خطر پذیر می تواند گزینه ای مناسب باشد. با این حال، باید به یاد داشته باشید که بازدهی بالا همراه با ریسک های بالا است و ممکن است سرمایۀ شما در خطر قرار بگیرد.

درصورتی که تمام این ویژگی ها را دارید، باید قبل از شروع این نوع سرمایه گذاری، هدف ها، ریسک ها و توانمندی های شخصی خود را دقیقاً ارزیابی کنید و از مشاورۀ متخصصان مالی استفاده کنید تا بهترین تصمیم ها را برای سرمایه گذاری خود بگیرید.

سرمایه گذاری ریسک پذیر مناسب چه افرادی است؟

انواع سرمایه گذاران خطرپذیر

سرمایه گذاران ریسک پذیر را می توان به طور کلی به دو دستۀ سرمایه گذاران ریسک پذیر سازمان و منفرد تقسیم کرد. در ادامه، به معرفی این دو نوع سرمایه گذار خطرپذیر می پردازیم.

سرمایه گذاران خطرپذیر سازمانی

سرمایه گذاران خطرپذیر سازمانی به آن دسته از شرکت ها و مؤسساتی گفته می شود که کارکنان و متخصصان حرفه ای دارند و به دنبال تأمین مالی طرح های جدید با میزان ریسک منطقی و مناسب می گردند. شرکت ها و صندوق های سرمایه گذاری ریسک پذیر، بنیادهای خیریه، صندوق های بازنشستگی و وقفی در ذیل این دسته قرار می گیرند.

سرمایه گذاری خطر پذیر

سرمایه گذاران ریسک پذیر منفرد

سرمایه گذاران ریسک پذیر منفرد که به آن ها فرشتگان کسب وکار هم گفته می شود، افراد ثروتمندی هستند که به صورت شخصی روی کسب وکارها سرمایه گذاری می کنند. این افراد معمولاً روی یک صنعت خاص تمرکز می کنند و به دنبال کسب وکارهایی با ریسک پایین هستند.

مهم ترین ویژگی های سرمایه گذار ریسک پذیر

اولین و مهم ترین ویژگی سرمایه گذاران خطرپذیر، توانایی ریسک پذیری بالای آن هاست. اگرچه احتمال کسب سود کلان از این سرمایه گذاری وجود دارد، اما به هر حال باید احتمال شکست و ضرر را هم در نظر گرفت. سرمایه گذار ریسک پذیر باید نسبت به سرمایه گذاری خود، نگاه بلندمدتی داشته و انتظار رشد و موفقیت سریع کسب وکار را نداشته باشد. با دیدگاه کوتاه مدت نمی توانید در سرمایه گذاری ریسک پذیر موفق شوید.

همان طور که در بخش قبلی بیان کردیم، سرمایه گذار ریسک پذیر باید از دانش و تجربۀ کافی در زمینۀ بازارهای مالی و سرمایه گذاری برخوردار باشد. این ویژگی علاوه بر اینکه باعث تصمیم گیری صحیح و آگاهانه می شود، شما را قادر می سازد که با در اختیار داشتن سهام شرکت، تا حدی در مدیریت آن نفوذ کنید که از این طریق، از سرمایۀ خود محافظت کنید.

نکات مربوط به سرمایه گذاری خطر پذیر

به عنوان سرمایه گذار ریسک پذیر، لازم است در کنار مدیران کسب وکار قرار بگیرید و آن ها را در مسیر اداره کردن شرکت همراهی کنید. در این شرایط، علاوه بر محافظت از سرمایۀ اولیه و به دست آوردن سود بیش تر، در موفقیت کسب وکار نیز سهیم خواهید بود. پیش از اقدام به سرمایه گذاری، حتماً ارزیابی کامل و دقیقی از کسب وکار، نوع فعالیت و خدمات، وضعیت بازار و احتمال موفقیت آن داشته باشید.

فرایند جذب و انجام سرمایه گذاری خطرپذیر

اولین قدم برای هر کسب وکاری که به دنبال سرمایه گذاری خطرپذیر است، ارسال طرح تجاری به یک شرکت سرمایه گذاری ریسک پذیر است. درصورتی که شرکت مد نظر به سرمایه گذاری در کسب وکار شما علاقه مند باشد، باید بررسی های لازم را انجام دهد که شامل بررسی کامل مدل کسب وکار، محصولات و خدمات، شیوۀ مدیریت، پیشینه و سوابق و… می شود.

از آنجایی که سرمایه گذاران ریسک پذیر تمایل دارند پول بیش تری را در شرکت های کم تر سرمایه گذاری کنند، بررسی پیشینه و سوابق صاحبان کسب وکار از اهمیت ویژه ای برخوردار است؛ حتی بعضی از شرکت های سرمایه گذاری تمایل دارند که روی یک صنعت خاص تمرکز کنند.

پس از انجام بررسی های لازم، سرمایه گذار خطرپذیر تعهد سرمایه گذاری را در ازای دریافت حقوق صاحبان سهام شرکت می دهد. سپس شرکت سرمایه گذاری نقش فعالی در مدیریت کسب وکار یا استارتاپ ایفا می کند و علاوه بر ارائۀ مشاوره های لازم، بر میزان رشد و پیشرفت آن نظارت می کند.

سرمایه گذاری خطر پذیر

سرمایه گذاری ریسک پذیر چگونه کار می کند؟

شرکت های سرمایه گذاری ریسک پذیر برای انجام این کار به منابع مالی و تیمی از سرمایه گذاران باتجربه نیاز دارند. شرکت های سرمایه گذاری خطرپذیر از طریق جمع آوری سرمایه برای سرمایه گذاری در شرکت ها پول دریافت می کنند. این پول از طریق سرمایه گذاران خصوصی ثروتمند، مؤسسات مالی و بانک ها و صندوق های سرمایه گذاری خصوصی تأمین می شود.

تیمی از سرمایه گذاران باتجربه تصمیم می گیرند که چگونه پول را از صندوق یک شرکت سرمایه گذاری ریسک پذیر سرمایه گذاری کنند. هر شرکت سرمایه گذاری دستورالعمل های خاص خود را برای انجام این کار دارد. از آنجایی که هدف اصلی یک شرکت سرمایه گذاری خطرپذیر کسب بازدهی خوب از سرمایۀ خود است، به نفع آن هاست که تمام منابعی را که برای موفقیت نیاز دارند، در اختیار شرکت های سرمایه پذیر قرار دهند.

شرکت های سرمایه گذاری ریسک پذیر معمولاً سرمایۀ خود را پس از رسیدن کسب وکار به یک رشد و پیشرفت نسبی یا زمانی که توسط یک شرکت دیگر خریداری می شوند، خارج می کنند. انجام این کار، خروج نام دارد. این نوع شرکت ها می توانند در مراحل مختلف چرخۀ حیات یک کسب وکار، روی آن سرمایه گذاری کنند. انتخاب این مرحله برای برخی شرکت ها مطرح نیست، درحالی که برخی دیگر صرفاً روی یک مرحلۀ خاص تمرکز می کنند.

مزایا و معایب سرمایه گذاری ریسک پذیر

سرمایه گذاری ریسک پذیر برای کسب وکارهای جدیدی که به بازارهای سهام و جریان نقدی کافی برای پرداخت بدهی دسترسی ندارند، بودجه تأمین می کند. این نوع سرمایه گذاری می تواند برای هر دو طرف سودمند باشد؛ زیرا کسب وکارها سرمایۀ مورد نیاز را برای تقویت کار خود کسب می کنند و سرمایه گذاران نیز در شرکت های آینده دار سهام به دست می آورند.

مزایای مهم دیگری هم برای سرمایه گذاری خطرپذیر وجود دارد. سرمایه گذاران ریسک پذیر اغلب خدمات راهنمایی و مشاوره را برای کمک به شرکت های جدید ارائه می دهند و خدمات شبکه ای را برای کمک به یافتن استعدادها و مشاوران ارائه می دهند. یک سرمایه گذار ریسک پذیر قوی، می تواند برای سرمایه گذاری های بیش تر در آینده نیز استفاده شود.

مزایا و معایب سرمایه گذاری ریسک پذیر

از سوی دیگر، این نوع سرمایه گذاری می تواند معایبی هم داشته باشد. کسب وکاری که پشتیبانی سرمایه گذار ریسک پذیر را می پذیرد، کنترل کامل خود بر تعیین مسیر آینده را تا حدی از دست می دهد. معمولاً سرمایه گذاران خطرپذیر سهم بزرگی را از درآمد کسب وکار مطالبه می کنند و حتی ممکن است بخواهند در مدیریت شرکت هم نقش داشته باشند. بسیاری از سرمایه گذاران خطرپذیر به دنبال سود سریع و با بازده بالا هستند؛ به همین دلیل هم ممکن است پس از مدتی، کسب وکار را برای خروج از قرارداد تحت فشار قرار دهند.

به طور کلی، می توان مزایا و معایب سرمایه گذاری ریسک پذیر را این گونه خلاصه کرد:

مزایا

  1. با فراهم کردن سرمایه، به کسب وکارهای نوپا در مراحل اولیۀ شروع به فعالیت کمک می کند.
  2. کسب وکارها برای تأمین بودجۀ خود دیگر نیازی به جریان نقدی یا دارایی ندارند.
  3. خدمات مشاوره و شبکه سازی با پشتوانۀ سرمایه گذار خطرپذیر، به شرکت های جدید برای رشد و پیدا کردن استعدادها کمک می کند.

معایب

  1. معمولاً سرمایه گذاران ریسک پذیر، تقاضای سهم زیادی را از درآمد صاحبان کسب وکار دارند.
  2. احتمال دارد شرکت ها کنترل کامل ادارۀ کسب وکار را از دست بدهند؛ زیرا سرمایه گذاران انتظار بازده فوری دارند.
  3. سرمایه گذاران خطرپذیر ممکن است شرکت ها را به جای رشد بلندمدت، برای خروج از سرمایه گذاری تحت فشار قرار دهند.

سرمایه گذار ریسک پذیر

وضعیت سرمایه گذاری ریسک پذیر در ایران

گزارش انجمن سرمایه گذاری ریسک پذیر ایران در سال 1400 نشان می دهد که این سرمایه گذاران خدمات مالی شامل بیش از 2200میلیارد تومان سرمایه گذاری خطرپذیر، 1380میلیارد تومان تسهیلات و بیش از 3600میلیارد تومان ضمانت نامه به اکوسیستم نوآوری و فناوری کشور ارائه کرده اند. این گزارش نشان می دهد که ارزش سرمایه گذاری های خطرپذیر در اکوسیستم استارتاپی ایران، رشد بیش از سه برابری را در مقایسه با سال 1399 تجربه کرده است.

البته یکی از دلایل این افزایش را می توان بالا رفتن هزینۀ کسب وکارها، تورم و افزایش حدود کارکنان دانست. دلیل دیگر هم تمایل سرمایه گذاران به سرمایه گذاری ریسک پذیر در استارتاپ های بالغ و در حال رشد است که ریسک سرمایه گذاری کم تری برای آنان دارد. عمر سرمایه گذاری خطرپذیر در ایران حدود 10 سال است و حوزه ای جوان در کشور محسوب می شود.

در سال 1400، حدود 1570میلیارد تومان سرمایه گذاری خطرپذیر مستقیم انجام شده است که 485میلیارد تومان در قالب سرمایه گذاری خطرپذیر مشترک با مشارکت چند سرمایه گذار صورت گرفته است. فرهنگ سرمایه گذاری ریسک پذیر مشترک در طی چند سال گذشته تا حدی بین فعالان این حوزه رواج پیدا کرده است. با انجام این کار، سرمایه گذاران ریسک پذیر می توانند ریسک سرمایه گذاری خود را کاهش دهند و کسب وکارها هم می توانند جذب سرمایه را با مبالغ بالاتری داشته باشند.

وضعیت ایران در سرمایه گذاری ریسک پذیر

در سال 1400، شرکت های سرمایه گذاری خطرپذیر خصوصی 85 درصد از مبلغ سرمایه گذاری های مستقیم را به عهده داشته اند. صندوق های پژوهش و فناوری تمایل بیش تری به سرمایه گذاری ریسک پذیر غیرمستقیم داشته اند و 54 درصد از مبلغ سرمایه گذاری غیرمستقیم را بر عهده گرفته اند. به طور میانگین، فرایند بررسی کسب وکار توسط سرمایه گذاران از زمان اولین درخواست تا اولین پرداخت، 77 روز طول کشیده است.

سخن پایانی

سرمایه گذاری ریسک پذیر یا خطرپذیر به تأمین سرمایۀ لازم برای کسب وکارهای نوپا و جدید گفته می شود که دارای ظرفیت رشد و پیشرفت هستند. این روش سرمایه گذاری دارای ریسک زیادی است و باید با دانش و تجربۀ کافی در زمینۀ سرمایه گذاری و بازارهای مالی انجام شود. با به کارگیری این شیوه، شرکت های سرمایه گذار می توانند علاوه بر دریافت سهام شرکت، در مدیریت و تصمیم گیری های آن نیز مشارکت داشته باشند.

سؤالات متداول

این شیوۀ سرمایه گذاری به دلیل لزوم رشد خلاقیت و نوآوری در جامعه، فرصت دادن به کسب وکارهای کوچک برای رشد و کسب درآمد برای شرکت های سرمایه گذار مهم است.

این شرکت ها معمولاً بین 25-50 درصد سهام استارتاپ یا کسب وکار نوپا را درخواست می کنند.

کسانی که دانش و تجربۀ کافی در این حوزه دارند، دنبال سود سریع نیستند و نگاه بلندمدتی به سرمایه گذاری خود دارند.

درنتیجۀ انجام این سرمایه گذاری، کسب وکارها می توانند درآمد بیش تری کسب کنند و صاحب سهام شوند. کسب وکارها نیز بودجۀ بیش تری برای شروع فعالیت خواهند داشت.

ادامه مطلب
انواع ریسک
ریسک چیست و انواع ریسک سرمایه...

معمولا زمانی که صحبت از انواع ریسک به میان می آید، کلمه خطر برجسته می شود؛ اما باید بدانیم که ریسک فقط دربردارنده خطر و مفهومی منفی نیست. ریسک در معنای کلی، نا اطمینانی از آینده را نشان می دهد. ممکن است ما خود را در معرض ریسک قرار دهیم و با فرصت های مثبت مواجه شویم. این فرصت های مثبت در مفاهیم مالی قابل توضیح هستند. بنابراین ریسک دارای دو بعد مثبت و منفی است. عموماً مفهوم ریسک در مالی و سرمایه گذاری مورد توجه است. در مقاله پیش رو قصد داریم به توضیح انواع ریسک بپردازیم.

ریسک چیست و انواع آن

از آغاز پیدایش تمدن، انسان ها همواره با عوامل متغیر و خطرهای زیادی مواجه بوده اند و احتمال خسارت همواره وجود داشته است. انسان نخستین با مخاطرات طبیعی مواجه بوده و به تدریج آموخته است که اتفاقات ناخوشایند را پیش بینی کند و برای مقابله با آن ها آماده باشد. هر چه میزان رشد و پیشرفت انسان بیشتر می شود، در معرض تصمیم گیری ها و پیچیدگی های بیشتری قرار می گیرد و در معرض ریسک های بیشتری قرار می گیرد.

انواع ریسک

به طور کلی، موقعیت های ریسکی که افراد با آن مواجه می شوند معمولا شامل دو دسته می شود:

ریسک واقعی یا خالص (Pure Risk)

این ریسک ها در واقع همان خطرات فیزیکی مثل خطر تصادف، بیماری، طلاق، بلایای طبیعی و …. هستند که عمدتا در اختیار ما نیستند و در صورت وقوع، نتیجه ای جز خسارت ندارند. این ریسک ها عموماً قابلیت بیمه شدن دارند و همیشه موجب زیان می شوند.

انواع ریسک

ریسک سوداگرانه یا پویا

این نوع ریسک ها معمولا در شرایط اقتصادی قابل اندازه گیری هستند و نتیجه احتمالی آن ها می تواند سود یا زیان باشد. انواع سرمایه گذاری های اقتصادی، بازی های مبتنی بر شرط بندی، از جمله چنین ریسک هایی هستند.

انواع ریسک

ریسک های نوع اول کاملا زیان ده هستند و با بیمه کردن می توان خسارات ناشی از آن را کاهش داد. اما ریسک های نوع دوم می توانند به نتایج مثبت و سود ده ختم شوند. در ادامه به تقسیم بندی ریسک های پویا که در سرمایه گذاری با آن مواجه هستیم، می پردازیم. بهتر است ابتدا “مفهوم ریسک” در سرمایه گذاری را تعریف کنیم، در مفهوم مالی به احتمال اختلاف میان بازده مورد انتظار و بازده واقعی ریسک گفته می شود. این انحراف بازده می تواند مثبت یا منفی باشد، هر اندازه احتمال عدم موفقیت در سرمایه گذاری بیشتر باشد، در اصطلاح گفته می شود که ریسک سرمایه گذاری بیشتر خواهد بود.

طبقه بندی افراد از نظر پذیرش انواع ریسک

سرمایه گذاران را از منظر پذیرش ریسک می توان به سه دسته تقسیم نمود:

  • افراد ریسک گریز: این افراد رویکرد محافظه کارانه دارند. این شخص ترجیح می دهد، بازده مطمئنی داشته باشد و احتمال موفقیت وی بالا باشد.
  • افراد ریسک پذیر: این افراد رویکرد جسورانه دارند شخص ریسک بالا را به منظور دریافت سود بالاتر می پذیرد.
  • افراد خنثی نسبت به ریسک: سومین گروه افرادی هستند که به اصطلاح آن ها را ریسک خنثی می نامند. این افراد ارزش پولی را مقدار ارزش اسمی آن می دانند.

انواع ریسک

ریسک پذیری و ریسک گریزی به معنای به استقبال ریسک رفتن و از ریسک فراری بودن نیست. بلکه نشان می دهد، افراد ریسک گریز در ازای پذیرش یک واحد ریسک بیشتر، بازدهی بیشتری نسبت به یک واحد ریسک پذیرفته شده قبلی انتظار دارند. همچنین افراد ریسک پذیر در ازای پذیرش یک واحد ریسک بیشتر، بازدهی کمتری نسبت به یک واحد ریسک پذیرفته شده قبلی توقع دارند. این اصل که کسب بازده بالاتر تنها با پذیرش ریسک بیشتر امکان پذیر است بیانگر این حقیقت است که نمی توان ریسک نکرد و بازده به دست آورد و در مقابل نیز اگر سرمایه گذاری ریسک بالاتری بپذیرد به طور طبیعی باید انتظار بازده بالاتری داشته باشد. در واقع شما با پذیرش ریسک بیشتر پاداش دریافت می کنید که به آن صرف ریسک می گویند. صرف ریسک در سرمایه گذاری هایی که ریسک بالاتری دارند، بیشتر است.

معیارهای سنجش انواع ریسک سرمایه گذاری

برای اندازه گیری ریسک سرمایه گذاری معیارهای متفاوتی وجود دارد که یکی از مهم ترین آن ها انحراف معیار بازده تاریخی یا میانگین یک سرمایه گذاری است. بالا بودن انحراف معیار محاسبه شده نشان دهنده بالا بودن ریسک سرمایه گذاری می باشد. شرکت های بسیاری زمان و منابع مالی خود را صرف شناسایی ریسک های متفاوتی که در معرض آن هستند قرار داده تا بتوانند ریسک خود را ارزیابی و مدیریت کنند. عموماً ریسک های سرمایه گذاری، به دو نوع اساسی تقسیم می شود:

ریسک سیستماتیک

این نوع ریسک، مربوط به شرایط سیاسی و اقتصادی کلان جامعه است که قابل حذف نیست. ریسک سیتماتیک بر کل بازار اثر می گذارد و محدود به صنعت خاص نیست.

ریسک سیستماتیک

ریسک غیرسیستماتیک

برخلاف ریسک سیستماتیک، این نوع ریسک قابل کنترل و کاهش است. ما می توانیم شرکتی را که در اثر تصمیم گیری های نادرست یا شرایط بحرانی با افت قیمتی مواجه شده را خریداری نکنیم و از این ریسک جلوگیری کنیم. به جز دو مورد فوق، انواع دیگری نیز از ریسک وجود دارد که برخی زیرمجموعه همین دو نوع ریسک هستند.

ریسک غیرسیستماتیک

ریسک نرخ سود (Interest rate risk)

اگر چند گزینه برای سرمایه گذاری داشته باشیم، این نوع ریسک مطرح می شود. به عنوان مثال سرمایه گذاری در سهام یا اوراق مشارکت. تفاوت نرخ سود این دو سرمایه گذاری می تواند ما را به یکی از دو گزینه که ریسک کمتری برای ما دارد، سوق دهد. مثلاً اگر خرید سهام ۲۰ درصد سود و خرید اوراق سود ثابت ۱۵ درصدی داشته باشد و بانک سود اوراق را تا سطح ۲۰ درصد افزایش دهد در این صورت به صرفه است که با ریسک کمتری اوراق خریداری کنیم نه سهام. این نوع ریسک معمولا روی اوراق مشارکت و اوراق بدهی بیشتر اثر می گذارد.

ریسک تورم (Inflation risk)

رشد نرخ تورم باعث می شود بر بازدهی سرمایه گذاری موثر است؛ زیرا بازدهی خالص از اختلاف بازدهی ناخالص و نرخ تورم حاصل می شود. به طور مثال اگر انتظار بازدهی ۵۰ درصدی داشته باشیم و نرخ تورم سالانه ۱۵ درصد داشته، در نهایت ۳۵ درصد بازدهی خواهیم داشت. هرچه نرخ تورم افزایش یابد از میزان بازدهی ما در این حالت کاسته می شود. پس باید سرمایه گذاری انتخاب کنیم که بازدهی بیشتری داشته و در نهایت پس از کسر تورم، رضایت ما را فراهم کند. به این نوع ریسک که در اثر افزایش نرخ تورم به فرد تحمیل می شود، ریسک تورم می گویند.

ریسک مالی (Financial risk)

شرکت ها در صورت های مالی خود بخشی تحت عنوان، تسهیلات و تعهدات مالی دارند. هرچه تعهدات مالی شرکت و وام های دریافتی بیشتر باشد، توان شرکت جهت توسعه و گسترش و افزایش سوددهی کاهش می یابد. به این نوع ریسک، ریسک مالی گفته می شود. بسیاری از سرمایه گذاران با لحاظ این نکته سهام شرکت ها را خریداری می کنند و از شرکت هایی که تعهدات مالی زیادی دارند به دلیل ریسک مالی فاصله گرفته و به سراغ گزینه های کم ریسک تر می روند.

ریسک نقدشوندگی (liquidity risk)

دارایی مطلوب، دارایی است که قدرت نقدشوندگی بالا دارد. اگر دارایی به راحتی فروش نرود، صاحب آن دارایی، با ریسک نقدشوندگی مواجه است. در مورد سهام نیز این ریسک وجود دارد. فرض کنید قصد دارید سهام شرکتی را در بازار به فروش برسانید ولی به دلیل عملکرد نامناسب شرکت، کسی سهام را نمی خرد. در این حالت شما با ریسک نقد شوندگی مواجه هستید. هرچه سرعت خرید و فروش سهمی بیشتر باشد و معاملات آن را روان تر باشد این ریسک در آن کم رنگ تر است.

ریسک نرخ ارز (currency risk)

در مورد شرکت های واردات محور، ریسک نرخ ارز بسیار با اهمیت است. اگر شرکت مورد نظر شما، عمده مواد اولیه خود را وارد می کند، با رشد نرخ ارز، درگیر چالش ریسک نرخ ارز خواهد شد و هزینه زیادی را متحمل می شود. با رشد هزینه ها، سود دهی شرکت کاسته شده و نتیجه نهایی، عدم رغبت سرمایه گذاران به خرید شرکت مذکور است. البته این ریسک، نوعی ریسک غیر سیتماتیک محسوب می شود که توسط شرکت ها قابل کنترل نیست.

ریسک تجاری

در ریسک تجاری به این موضوع توجه می شود که آیا شرکت قادر به فروش محصولات و تامین هزینه های عملیاتی خود است یا خیر؟ به عبارتی، ریسک تجاری کلیه هزینه های یک کسب و کار برای عملیاتی ماندن را در نظر می گیرد. این هزینه ها شامل حقوق، هزینه تولید، اجاره تسهیلات، دفتر و هزینه های اداری می شود. سطح ریسک تجاری یک شرکت تحت تأثیر عواملی مانند هزینه کالاها، حاشیه سود، رقابت و سطح کلی تقاضا برای محصولات یا خدماتی است که می فروشد، می باشد.

ریسک اعتباری یا ریسک نکول

ریسک اعتباری یا نکول، ریسک عدم بازپرداخت سود یا اصل بدهی قلمداد می شود. این نوع ریسک برای سرمایه گذاران اوراق قرضه، نگران کننده است. اوراق قرضه دولتی، کمترین میزان ریسک نکول و به همین ترتیب کمترین بازده را دارند. از طرف دیگر اوراق بهادار شرکت، دارای بالاترین میزان ریسک نکول و در نتیجه نرخ بهره بالاتر هستند.

ریسک کشور

ریسک کشور، به عدم توانایی یک کشور در پرداخت تعهدات مالی گفته می شود. در صورت بروز چنین ریسکی، به عملکرد سایر بخش های مالی کشور نیز صدمه وارد می شود. آسیب سایر کشورهای در ارتباط با آن نیز محتمل است. این ریسک در غالب کشورهای در حال توسعه که کسری بودجه شدید دارند، رخ می دهد.

ریسک سیاسی

ریسک سیاسی زیرمجموعه ریسک سیستماتیک است. در این حالت، بی ثباتی سیاسی، جنگ، کنترل های نظامی، تغییر قوانین دولتی، روی تصمیم های سرمایه گذاری اثر می گذارد. این نوع ریسک با عنوان ریسک ژئوپلیتیک نیز شناخته می شود. نکته ای که در مورد این ریسک وجود دارد، آن است که هر چه افق زمانی سرمایه گذاری طولانی تر شود، این ریسک بیشتر می شود.

جمع بندی

در این مقاله با تعریف ریسک آشنا شدیم. انواع مختلف ریسک از منظرهای مختلف را بررسی کردیم. همچنین با طبقه بندی پذیرش ریسک در افراد مختلف، آشنا شدیم. به طور کلی، ریسک هایی که با آن مواجه هستیم؛ دو نوع قابل پویا و خالص هستند. ریسک های خالص عموماً زیان ده هستند و هدف ما صرفا کنترل ریسک های پویا است. به منظور کاهش زیان های ناشی از ریسک های سرمایه گذاری، چندین راه حل وجود دارد. لازم به ذکر است که ما قادر نیستیم همه ریسک های سرمایه گذاری را مهار کنیم. بلکه با دانش و تجربه حاصل از مدیریت ریسک می توانیم آن را به سطح قابل تحملی کاهش دهیم. یکی از راه های کاهش ریسک سرمایه گذاری، سبد دارایی است. در واقع با سرمایه گذاری در چند سهام، ریسک کلی سبد سهام کمتر از مجموع ریسک های تک تک سهام خواهد شد. استفاده از تنوع بخشی این امکان را فراهم می کند که با کنار هم قراردادن دارایی های مالی متنوع ریسک کمتری را متحمل شویم. استفاده از سهام مختلف در سبد سرمایه گذاری موجب کاهش ریسک غیرسیستماتیک می گردد. تنوع بخشی باید با دانش و تجربه کافی صورت بگیرد و در صورت امکان از متخصصین این امر بهره گرفته شود. درحالی که اکثر متخصصان سرمایه گذاری موافق هستند که تنوع سازی نمی تواند در برابر ریسک آن ها را تضمین کند، می توان گفت تنوع سازی مهم ترین مؤلفه برای کمک به یک سرمایه گذار در رسیدن به اهداف مالی دوربرد است و این درحالی که ریسک مالی را به حداقل می رساند.

ادامه مطلب
post-blog-alt
راهکارهایی برای مدیریت اضطراب و استرس...

یک مطالعه در سال 2014 توسط دو استاد دانشگاه کالیفرنیا در سن دیه گو انجام شد. این دو استاد طی سه دهه، افرادی را که در بیمارستان کالیفرنیا بستری می شدند، بررسی قرار دادند و دریافتند که نوسانات روزانه بازار ارز دیجیتال و سهام تأثیر بسیار منفی و فوری بر سلامت فیزیکی سرمایه گذاران داشته است. با کاهش شدید قیمت ها تعداد افراد بیشتری در بیمارستان ها بستری می شوند که این رقم تقریباً دو برابر روزهای عادی بود؛ بنابراین روشن است که افراد در بازارهای نوسانی برای مدیریت اضطراب خود دچار مشکل می شوند. برای آشنایی با راه های مدیریت اضطراب تا پایان این مقاله همراه ما باشید.

بازار ارز دیجیتال

ارزها پول های دیجیتال و مجازی بوده و دارای زیربنای رمزنگاری هستند. ارزهای دیجیتال امکان پرداخت آنلاین امن را بدون استفاده از واسطه های شخص ثالث فراهم می کنند. این ارزها را هم می توان استخراج کرد که این کار توسط ماینرها صورت می گیرد و هم می توان از صرافی های ارز دیجیتال خریداری کرد. همه سایت های تجارت الکترونیک در حال حاضر امکان خرید و فروش ارز دیجیتال را ندارد؛ با این حال با توجه به محبوبیت روزافزون این ارزها، به زودی جای خود را در معاملات روزمره باز می کنند.

بازار ارزهای دیجیتال از چند سال گذشته به یکی از بازارهای محبوب مانند سهام تبدیل شده است. افراد زیادی برای کسب سودهای بلند و کوتاه مدت دارایی های خود را در این بازارها سرمایه گذاری می کنند. همین موضوع سبب شده تا شرایط بازارهای سهام از جمله نوسانی بودن بازار به اینجا نیز نفوذ کند. بسیاری از افراد که سرمایه زیادی را در این حوزه قرار داده اند، با تغییرات صعودی و نزولی دچار اضطراب و نگرانی های شدید می شوند. اگر نتوانند این استرس ها را کنترل کنند احتمالاً دچار مشکلات فیزیکی و روانی متعددی می شوند.

نوسانات بازار چیست؟

به طورکلی نوسانات بازار معیاری از تمایل بازار برای افزایش یا کاهش شدید در یک دوره زمانی کوتاه است. این نوسان را معمولاً به وسیله انحراف استاندارد ROI اندازه گیری می کنند. ROI یا همان بازده یک سرمایه گذاری مدت زمانی را مشخص می کند که فرد می تواند برابر با مبلغی که سرمایه گذاری کرده، به دست آورد. انحراف معیار نیز یک داده آماری بوده که میزان تغییرات یا انحراف قابل انتظار یک بازار را نشان می دهد. ذکر یک مثال برای درک این مفهوم ضروری به نظر می رسد. شما با ملاحظه بازار می توانید ببینید که شاخص S&P 500 دارای انحراف استاندارد حدود 15 درصد است؛ درحالی که یک سرمایه گذاری پایدارتر مانند گواهی سپرده معمولاً دارای انحراف استاندارد یکسانی بوده و برابر با صفر است؛ زیرا هرگز بازده تغییر نمی کند.

بازارهای پر نوسان را معمولاً با نوسانات گسترده قیمت و معاملات سنگین مشخص می کنند. این نوسان ها اغلب ناشی از تعادل نداشتن میزان خریدها و فروش هاست. برخی می گویند بازارهای نوسانی ناشی از مواردی مانند نشریات اقتصادی، اخبار شرکت ها، توصیه های یک تحلیلگر معروف، عرضه اولیه عمومی (IPO) یا نتایج غیرمنتظره سودآور برخی از سهام است. برخی دیگر نیز نوسانات بازار را به گردن معامله کنندگان، فروشندگان کوتاه مدت و سرمایه گذاران نهادی می اندازند.

یک توضیح منطقی این بود که واکنش های سرمایه گذار ناشی از نیروهای روانی است. این نظریه در مواجهه با تئوری بازار کارآمد (EMH) بوده که بیان می کند قیمت های بازار صحیح هستند و برای منعکس کردن همه اطلاعات تنظیم می شوند. این رویکرد رفتاری می گوید که تغییرات قابل توجه قیمت که ما با نام نوسانات می شناسیم، ناشی از تغییر ذهن جمعی توسط عموم سرمایه گذاران است. واضح است هیچ اتفاق نظری درباره این وجود ندارد که چه چیزی سبب نوسان می شود؛ زیرا به هر حال این گزاره همیشه وجود داشته و سرمایه گذاران باید راه هایی برای مقابله با آن و مدیریت اضطراب خود ایجاد کنند.

کاهش استرس امری حیاتی در زندگی

متخصصان روان شناسی مدت هاست که به اثرات مضر استرس تأکید می کنند. استرس روی خواب، سلامت جسمی و درک شما از همه چیز تأثیر می گذارد. در مواقع عدم اطمینان مالی و همچنین اجتماعی، مهم است که ابتدا سلامت روان خود را در نظر بگیرید. سطوح بالای استرس درواقع دیدگاه و ادراک افراد را تغییر داده و احتمال تصمیم گیری تکانشی را افزایش می دهد. به این دلیل عاقلانه است که قبل از تصمیم گیری بزرگی که مرتبط با سرمایه گذاری و تغییرات مهم در زندگی بوده، مدیریت اضطراب را در پیش بگیرید. استرس سبب می شود تا احساس کنیم کنترل خود را از دست می دهیم؛ به همین دلیل باید کنترل سبک زندگی خود را، مستقل از امور مالی در هر کجا که می توانید به دست بگیرید؛ زیرا امری حیاتی است. برخی از پیشنهاد هایی که به شما کمک می کند تا به طورکلی مدیریت اضطراب خود را به دست داشته باشید، در اینجا آورده شده است:

  • تمرکز روی سلامتی

    شاید بارها این پیشنهاد را شنیده باشید، اما فراموش نکنید که با وجود سادگی بسیار حائز اهمیت است. به طور منظم ورزش کنید و به اندازه کافی بخوابید. بی خوابی اثرات منفی زیادی بر کارکرد تک تک بخش های بدن شما دارد. همچنین خوب غذا بخورید و مدیتیشن را تمرین کنید. زمانی را برای شرکت در فعالیت های تفریحی که شما را خوشحال می کند اختصاص دهید یا سرگرمی جدیدی برای خود کشف کنید.

  • استفاده نکردن از مکانیسم های مقابله ای

    یکی دیگر از راه های مدیریت اضطراب استفاده نکردن از مکانیسم های مقابله ای است. کنترل این رفتار سخت تر از چیزی است که فکر می کنید. برای مقابله با استرس زیاد سیگار نکشید و به سمت نوشیدنی های مضر نروید. بلکه بهتر است به جای آن حواس خود را روی کنترل ساعات کاری و انجام ندادن ریسک های غیرضروری متمرکز کنید.

  • ارتباطات اجتماعی

    شاید تعجب آور به نظر برسد، اما حمایت اجتماعی سبب می شود تا افراد تاب آوری بیشتری در برابر استرس داشته باشند. با شیوع کرونا و شروع قرنطینه های سراسری، بسیاری از افراد که در مشاغل پرتنش فعالیت می کردند، در معرض افسردگی قرار گرفتند؛ بنابراین شما باید ارتباط خود را با سیستم حمایتی حفظ کرده و با دیگران ارتباط برقرار کنید تا از احساس نگرانی درباره افکار مضطرب خودداری کنید.

راهکارهایی برای مدیریت اضطراب

تمرین راهکارهای گفته شده در بخش قبل در مدیریت اضطراب به شما کمک زیادی می کند. با این حال هنگامی که قصد دارید دوباره به سمت سرمایه گذاری آن هم در بازارهای نوسانی بروید، ممکن است این استرس دوباره برگردد. اولین قدم این است که سعی کنید آنچه را که از نظر اقتصادی اتفاق می افتد، بپذیرید. روند صعودی خوش بینانه ای که طی سال های گذشته وجود داشته به سرعت کاهش یافته و ما اکنون در دوره پرنوسانی قرار داریم. این بدان معنا نیست که سرمایه گذاران باید در یک وضعیت دائمی اضطراب آور که ناشی از نوسان قیمت سهام بوده زندگی کنند. برای برخورد با بازار سهام نوسانی و مدیریت اضطراب بهتر است این دستورالعمل ها را در نظر داشته باشید.

بررسی نکردن لحظه ای بازار

بررسی بیش ازحد سبد سهام به طورکلی توصیه ای نادرست است؛ به ویژه در زمانی که بازار در رکود خود قرار دارد. برای بیشتر افراد، سرمایه گذاری یک پیشنهاد بلندمدت است. بررسی مداوم سرمایه گذاری های خود نه تنها غیرضروری است، بلکه اغلب اوقات سبب ایجاد استرس شدید نیز می شود. همین موضوع درمورد بازار سهام نیز صدق کرده و می تواند شانس تصمیم گیری عجولانه %D

ادامه مطلب
ریسک اعتباری
ریسک اعتباری یا ریسک نکول چیست...

آسنایی با مفهوم ریسک اعتباری یا ریسک نکول

برای رسیدن به یک تعریف دقیق از ریسک اعتباری، شاید بهتر باشد که در گام اول، با مفهوم اعتبار بیش تر آشنا شویم، بنابراین با ما همراه باشید.

اعتبار در حقیقت بیان کننده مقدار پول معینی است که توسط اعتباردهنده به فردی اعطا می شود و آن فرد که اکنون بدهکار نامیده می شود در تاریخ مشخصی در زمان آینده، آن مقدار پول را پرداخت می کند.

اما همان طور که می دانید، هر پرداخت مالی با انواع ریسک مواجه است که ممکن است پرداخت بدهی را با مشکل روبه رو کند. یکی از انواع این ریسک ها، ریسک عدم پرداخت بدهی است که در اصطلاح مالی، به این ریسک، ریسک اعتباری و یا ریسک نکول می گویند.

در واقع ریسک اعتباری، ریسکی است که طرف مقابل معامله که دریافت کننده پول و یا اعتبار است به تعهد خود عمل نکند و از پرداخت بدهی به دلیل ورشکستگی و یا هر دلیل دیگری، سر باز بزند. حتی اگر قرض گیرنده در روند پرداخت بدهی خود با تأخیر عمل نماید، هم چنان می توانیم اذعان کنیم که ریسک نکول رخ داده است.

به این نکته توجه کنید که ریشه ریسک نکول و یا ریسک اعتباری در نخواستن و نتوانستن پرداخت تعهدات در زمان تعیین شده توسط یکی از طرفین قرارداد است. این قرارداد ممکن است شامل بدهی نقدی و یا وامی باشد که به شخصیت حقیقی یا حقوقی پرداخت شده است و یا حتی شامل پروژه­ای کاری مابین دو نهاد حقوقی باشد.

با توجه به تعریف ارایه شده از ریسک نکول می توان حدس زد که این نوع ریسک از قدیمی ترین انواع ریسک در معاملات به حساب می آید و شامل معاملات بین فردی و حتی مؤسسات مالی و اعتباری است. به بیان دیگر، ریسک نکول یکی از مهم ترین عوامل تولید ریسک در بانک ها و شرکت های مالی به حساب می آید و این ریسک زمانی رخ می دهد که دریافت کنندگان تسهیلات، توانایی بازپرداخت اقساط بدهی خود را به بانک نداشته باشند.

نقش ریسک نکول در معاملات زمانی پررنگ شد که جهان، بحران مالی بی سابقه ای را تجربه کرد. بحران مالی سبب شد که بحران اعتباری، گریبان گیر مؤسسات مالی شود. همین امر نقطه عطفی گردید تا مدیریت این ریسک مورد توجه قرار بگیرد.

مدیریت ریسک اعتباری

ریسک اعتباری

پایه مدیریت صحیح ریسک نکول این است که ریسک های اصلی موجود در فرآیندها و فعالیت های مرتبط با اعطای تسهیلات مالی، به طور دقیق شناسایی شود و روش های مدیریت و ارزیابی این ریسک مورد بررسی قرار گیرد.

برای رسیدن به درک درست از ریسک های نکول موجود در بازار و برآورد و سنجش میزان ریسک، باید ریسک نکولِ شناسایی شده، مدیریت شود.

لازمه مدیریت ریسک اعتباری در سه سیاست زیر خلاصه می شود:

  1. سیاست کاهش دهنده ریسک نکول.
  2. سیاست طبقه بندی دارایی ها.
  3. سیاست کاهش زیان.

1- سیاست کاهش دهنده ریسک نکول

اشاره به سیاست هایی دارد که براساس آن، ریسک اعطای تسهیلات به سازمان ها و سایر مؤسسات با توجه به راهکارهایی مانند غربالگری و نظارت، برقراری رابطه بلندمدت با مشتریان و شناخت آن ها، وثیقه و … کاهش یابد.

2- سیاست طبقه بندی دارایی

اشاره به سیاست هایی دارد که براساس آن، دارایی های قرض گیرنده مورد بررسی و ارزیابی قرار می گیرد و سپس یک پرتفویی برای انواع وام ها تشکیل می شود که بر اساس آن بتوان قابلیت وصول وام ها و کنترل آن را برآورد کرد.

3- سیاست کاهش زیان

اشاره به سیاست هایی دارد که براساس آن، به مدیران ارشد بانکی این اجازه را می دهد تا با کمک اقدامات و ذخایر احتیاطی، زیان های حاصل شده از مشارکت با مشتریان پرریسک را کاهش دهند.

چگونه می توان ریسک اعتباری را برآورد کرد؟

ریسک اعتباری

پس از شناخت سیاست های مدیریت ریسک، زمان آن است که با روش های اندازه گیری ریسک نکول آشنا شوید. برای رسیدن به این منظور، پیش از انجام معاملات، باید به موارد زیر توجه نمایید:

  1. شخصیت
  2. ظرفیت
  3. سرمایه
  4. وثیقه
  5. سایر شرایط

1- شخصیت

شخصیت، در واقع بیانگر میزان اعتبار نهاد مورد نظر است که نقش حیاتی در پیش بینی بازپرداخت به موقع تسهیلات توسط متقاضی وام یا اعتبار دارد.

2- ظرفیت

ظرفیت، در واقع بیانگر میزان توانایی مالی شخصیت حقیقی و یا حقوقی متقاضی اعتبار است که با بررسی میزان درآمد و تعهدات مالی فرد، شغل، سابقه کاری و … قابل برآورد و اندازه گیری است.

3- سرمایه

سرمایه، در واقع بیانگر ارزش خالص دارایی و بالطبع، توانایی فرد در بازپرداخت تسهیلات دریافتی توسط وی است.

4- وثیقه

وثیقه، در واقع بیانگر میزان دارایی های ارزشمند شخصیت حقیقی یا حقوقی متقاضی اعتبار است که با هدف بیمه کردن بازپرداخت تسهیلات گذاشته می شود تا اگر معامله صورت گرفته با ریسک نکول مواجه شد، برای جبران آن مورد استفاده قرار گیرد.

5- سایر شرایط

سایر شرایط، اشاره به ریسک های سیستماتیک موجود در اقتصاد دارد که به طور مستقیم بر شریان درآمدی افراد تأثیرگذار است. به این ترتیب، می تواند ریسک نکول را افزایش دهد. به همین دلیل بررسی مجموعه شرایط مطرح شده پیش از انجام معاملات، در اندازه گیری و برآورد ریسک نکول بسیار حایز اهمیت است.

چه مؤسساتی در دنیا، ریسک اعتباری را اندازه گیری می کنند؟

ریسک اعتباری

در دنیا، مؤسسات بسیار زیادی هستند که اقدام به رتبه بندی ریسک اعتباری می کنند. معروف ترین این مؤسسات که به صورت بین المللی اقدام به تعیین رتبه اعتبار شرکت ها می کنند، عبارتند از:

  1. استاندارد اند پودرز
  2. مودیز
  3. فیچ

این مؤسسات، برای تعیین رتبه ریسک اعتباری شرکت ها از معیارهای کمی و کیفی استفاده می نمایند.

این دسته از مراکز، دارای پایگاه اطلاعاتی هستند که اطلاعاتی در رابطه با اشخاص حقیقی را در خود جای می دهند.

به موارد زیر توجه کنید:

  1. اطلاعات هویتی متقاضیان وام (مشتریان)
  2. اطلاعات حساب های اعتباری مشتریان شامل وضعیت پرداخت ها، نوع حساب و نوع وام دهندگان
  3. اطلاعات مرتبط با سوابق قضایی
  4. اطلاعاتی درخصوص تعداد استعلام ها (درخواست های وام متقاضی در کل کشور)

به این امر توجه داشته باشید، اطلاعاتی که در بالا عنوان شده است، به صورت دوسویه مبادله می شود. بر این اساس، اعضایی که در این مؤسسات اعتبارسنجی عضو هستند، می توانند با در اختیار گذاشتن اطلاعات مالی و هویتی خود به این مؤسسات، از اطلاعات سایر اعضا مطلع شوند و در تصمیم گیری های سرمایه گذاری خود مورد استفاده قرار دهند.

از جمله مزایای مؤسساتی که اقدام به برآورد ریسک اعتباری می کنند، این است که به نهادهای مالی این امکان را می دهند که اطلاعات دقیقی درخصوص ریسک اعتباری در اختیار داشته باشند و به طور فعال مصرف کنندگان را نسبت به مزایای استفاده مسوولانه از اعتبار تشویق کنند.

چه مؤسساتی در ایران، ریسک اعتباری را اندازه گیری می کنند؟

ریسک اعتباری

با توجه به مزیت هایی که مؤسسات اعتبارسنجی در اختیار سرمایه گذاران و نهادهای مالی قرار می دهند، سازمان بورس و اوراق بهادار، ضرورت شکل گیری مؤسساتی که اقدام به برآورد ریسک اعتباری می کنند را به خوبی درک کرد و شرایط لازم برای شکل گیری این مؤسسات در کشور را فراهم نمود. به این ترتیب، در ایران نیز این مؤسسات، از سال 1396 و به دنبال پیشنهاد دستورالعمل شرایط ثبت و نظارت بر مؤسسات رتبه بندی اعتباری شکل گرفتند.

که از آن جمله می توان به 3 مؤسسه زیر اشاره نمود:

  1. رتبه بندی اعتباری برهان
  2. رتبه بندی اعتباری پارس کیان
  3. رتبه بندی اعتباری پایا

شیوه های رتبه بندی مؤسسات  اعتباری

رتبه بندی، نشان دهنده توانایی و تمایل یک کسب و کار برای عمل به تعهدات مالی است و نیاز اصلی مؤسسات رتبه بندی، تعیین معیارهایی است که بتوان از طریق آن ها رتبه اعتباری شرکت ها را مشخص کرد.

معیارها در هر محیط و برای هر طبقه ای از مؤسسات متفاوت خواهند بود. بنابراین از مدل های مختلفی برای نحوه امتیازدهی و تعیین ریسک اعتباری شرکت ها و اوراق استفاده می شود که از آن جمله، می توانیم به مدل های زیر اشاره نماییم:

  1. لوجیت و پروبیت
  2. مدل های ساختاری
  3. تحلیل تفکیک خطی
  4. شبکه عصبی و الگوریتم ژنتیک

– مؤسسات اعتباری برای رتبه بندی، از دو روش بلندمدت و کوتاه مدت استفاده می کنند. که جزییات هر کدام از آن ها، عبارتند از:

ریسک اعتباری

1- رتبه بندی اعتباری بلندمدت

به 4 بخش تقسیم می شود که به ترتیب، براساس بالاترین کیفیت اعتباری تا پایین ترین کیفیت اعتباری، عبارتند از:

  • A/AA/AAA:

رده A بیانگر بالاترین کیفیت اعتباری است و هر چه از تعداد Aها کاسته شود، گویای این است که از رتبه اعتباری اوراق محاسبه شده کاسته شده است.

  • B/BB/BBB:

در ردیف BBB، کیفیت اعتباری خوب ارزیابی می شود و انتظار ریسک اعتباری پایین تری وجود دارد. هر چه از تعداد Bها کاسته شود، گویای این است که ریسک اعتباری زمانی که تغییرات نامطلوبی در اقتصاد رخ می دهد، افزایش می یابد.

  • C/CC/CCC:

اوراق بهاداری که در این طبقه قرار می گیرند، نشان از ریسک بالا در عدم ایفای تعهدات دارند و هرچه از درجه بندی Cها کاسته شود، ریسک عدم ایفای تعهدات افزایش می یابد.

  • D/DD/DDD:

سرمایه گذاری در اوراق بهاداری که در این رده قرار دارند، بسیار خطرناک است چرا که این اوراق، با ریسک جدی در عمل نکردن به تعهدات روبه رو است.

2- رتبه بندی اعتباری کوتاه مدت

  • F1: بیان گر بالاترین کیفیت اعتباری است.
  • F2: بیان گر کیفیت اعتبــاری خــوب است ولی حاشیه اطمینان آن به اندازه درجه ارزیابی F1 نیست.
  • F3: بیان گرکیفیت اعتباری مناسب و توان کافی برای ایفای تعهدات مالی است. اگر اوراق بهادار در این رتبه بندی جا بگیرد گویای این است که در شرایط نامطلوب اقتصادی، دارای ریسک خواهد بود.
  • B: بیان گر برآورد تخمینی نامطمین در ایفای تعهدات و آسیب پذیری ناشی از بروز تغییرات نامطلوب در شرایط اقتصادی است.
  • C: حکایت از ریسک بالا درخصوص عمل نکردن به موقع تعهدات دارد، به گونه ای که فقط در شرایط مطلوب و پایدار اقتصادی، توان پرداخت به موقع تعهدات وجود دارد.
  • D: بیان گر ریسک بالا و جدی در عمل نکردن بــه تعهدات مالی در حال حاضر یا در آینده ای نزدیک است.
ادامه مطلب
چگونگی محاسبه ضریب بتا
آموزش گام به گام محاسبه ضریب...

سرمایه ­گذاری در بازار سرمایه، همواره برای سرمایه­ گذران، بازده توام با ریسکی را به همراه داشته که شناسایی این ریسک و توازن آن با بازدهی مورد نظر از مهمترین دغدغه ­های فعالان بازار سرمایه است و ضریب بتا از آن جهت در انجام معاملات بورسی دارای اهمیت گردیده که ریسک و بازده یک سهم خاص یا سبدی از سهام را در جریان حرکت کلی بازار مورد ارزیابی قرار می­ دهد. محاسبه ضریب بتا امکان ارزیابی تاثیرات تغییرات بازار بر روی سهام یک شرکت یا سبدی از سهام شرکت های مختلف را به سرمایه گذار خواهد داد.

ساده­ ترین مفهومی که می­ توان برای ضریب بتا ارائه کرد این است که؛ حاکی از میزان ریسکی است که یک سرمایه گذار با خرید سهام، نسبت به کل بازار متحمل می شود. برای درک بهتر مفهوم ضریب بتا شاید لازم باشد ابتدا تعریف کلی از ریسک سیستماتیک داشته باشیم؛ ریسک سیستماتیک، ریسکی است که در اثر عواملی همچون تحولات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی مانند تغییر نرخ ارز، چرخه تجاری سیاست پولی و مالی دولت ایجاد می­ گردد و به طور هم زمان بر قیمت کل اوراق بهادار موجود در بازار مالی تاثیر دارد. ریسک سیستماتیک یا غیر قابل اجتناب، تنها مخصوص به یک یا چند شرکت نیست بلکه به کل بازار مربوط می­شود و در اثر عوامل کلی بازار به وجود می ­آید. با تعریف کلی که از ریسک سیستماتیک ارائه گردید می­ توان گفت، ضریب بتا به عنوان شاخصی از ریسک سیستماتیک یک سهم یا مجموعه­ای از سهام نسبت به ریسک بازار محسوب می­ گردد.

نحوه محاسبه ضریب بتا

در تفسیر ضریب بتای محاسبه شده برای یک سهم یا سبدی از مجموع سهام مختلف و یا شاخص یک صنعت مواردی به شرح زیر قابل ذکر است:

  • سهامی که ضریب بتای آن برابر با یک باشد، افزایش یا کاهش قیمت آن دقیقا مطابق با حرکت بازار خواهد بود. در این حالت نوسانات بازدهی سهم منطبق با بازدهی بازار است.
  • سهمی که دارای ضریب بتای بزرگتر از یک باشد، به اصطلاح سهم تهاجمی نامیده می­ شود و افزایش یا کاهش قیمت سهم، بیشتر از افزایش یا کاهش کل بازار است. از اینرو نوسانات بازدهی سهم از نوسانات بازار، بیشتر و ریسک بیشتری را به همراه خواهد داشت.
  • اگر ضریب بتا سهم کوچکتر از یک و بزرگتر از صفر باشد، به اصطلاح این سهم را تدافعی می نامند و افزایش یا کاهش قیمت سهم کوچکتر از روند کلی بازار خواهد بود. لذا نوساناتی کمتر از نوسانات بازار را تجربه می­ کند و به آن ها دارایی کم ریسک گفته می شود.
  • سهامی که ضریب بتای آن مساوی صفر باشد، نشان می­دهد حرکت قیمت سهم هیچ هم بستگی با حرکت بازار و کلیت بازار ندارد و با نوسانات بازار تغییر نمی کند.
  • سهم با ضریب بتای کوچکتر از صفر، نشان می­ دهد حرکت قیمت سهم خلاف جهت روند کلی بازار است. به بیان دیگر اگر سهمی بتای منفی داشته باشد، رفتار آن سهم درست عکس رفتار بازار خواهد بود.

براساس آنچه که بیان شد، سهم هایی که ضریب بتای بزرگتر دارند، ریسک بیشتر و بلطبع پتانسیل بالاتر برای بازدهی خواهند داشت. به عنوان مثال اگر ضریب بتای سهمی دو باشد، نوسانات قیمت سهم دو برابر شاخص بازار خواهد بود؛ یعنی هنگامی که شاخص کل بازار با رشد ۱۰ درصدی همراه است، قیمت این سهم ۲۰ درصد افزایش را تجربه خواهد نمود و برعکس زمانی که بازار ۱۰ درصد سقوط می کند، قیمت این سهم ۲۰ درصد کاهش خواهد داشت. همانطور که قبلا نیز اشاره گردید، ضریب بتا (β) نشانگر نوسان قیمتی دارایی یا سهام، در مقایسه با نوسان کل بازار است، لذا از لحاظ محاسباتی، ضریب بتا شیب معادله­ی رگرسیون خطی بازده دارایی نسبت به بازده بازار است.

چگونگی محاسبه ضریب بتا

بنابراین برای محاسبه عددی ضریب بتا باید کوواریانس بین بازدهی دارایی و بازدهی بازار را بر واریانس بازار تقسیم نماییم. لازم به ذکر است برای محاسبه بتای یک سبد از دارایی های سهام یا صندوق سرمایه گذاری، بایستی بتای هر یک از سهام موجود در سبد یا صندوق را به صورت مجزا به دست آورد، سپس میانگین موزون بتای آن ها را محاسبه نمود؛ عدد بدست آمده معادل بتای آن سبد از دارایی ها یا صندوق سرمایه گذاری خواهد بود.

  • نخستین مرحله در محاسبه ضریب بتا، استخراج داده­ ها است: در این مرحله باید ابتدا داده­های مربوط به قیمت سهم مورد نظر و مقدار شاخص کل را برای یک بازه­ی زمانی با استفاده از نرم افزار و یا سایت بورس اوراق بهادار تهران tse.ir استخراج نماییم.

مرحله اول محاسبه ضریب بتا

  • سپس باید اطلاعات استخراج شده را به یک شیت از اکسل، در سه ستون به ترتیب شامل تاریخ، قیمت پایانی سهم و مقدار شاخص کل انتقال دهیم.
  • مرحله دوم محاسبه بازدهی سهام و بازدهی شاخص کل است: برای محاسبه بازدهی سهام مورد نظر و بازدهی شاخص از فرمول زیر استفاده می گردد.

چگونگی محاسبه ضریب بتا

  •  rt  بازدهی سهام یا شاخص ، pt  قیمت سهام یا مقدار شاخص در هر روز  ، Pt-1  قیمت سهام یا مقدار شاخص در یک روز قبل

چگونگی محاسبه ضریب بتا

مرحله دوم محاسبه ضریب بتا

  • مرحله سوم محاسبه ضریب بتا با استفاده از فرمول است: محاسبه این ضریب با داشتن بازدهی روزانه سهام و شاخص کل، به راحتی قابل انجام است.  در این مرحله کافی است فرمول محاسباتی ضریب بتا که قبلا نیز بدان اشاره شد؛ به صورتی که در شکل زیر نشان داده شده و با توجه به بازه زمانی که برای داده­ ها در نظر گرفته شده، در یک سلول از شیت اکسل وارد گردد.

ضریب بتا

چگونگی محاسبه ضریب بتا

  • با وارد کردن این فرمول در اکسل و با استفاده از بازده سهم مورد نظر و شاخص کل در بازه زمانی مورد نظر می توان ضریب بتا را محاسبه کرد که در اینجا ضریب بتا برابر با ۱ گردید که حاکی از آن است که نوسانات سهم مورد نظر ما منطبق با بازدهی بازار است و افزایش یا کاهش قیمت آن دقیقا مطابق با حرکت بازار خواهد بود.

چگونگی محاسبه ضریب بتا

ادامه مطلب
اندازه گیری ریسک
اندازه گیری ریسک به چه روش...

سرمایه گذاران به هنگام اخذ تصمیمات سرمایه گذاری به طور هم زمان ریسک و بازده حاصل از گزینه های مختلف را مد نظر قرار می دهند. ریسک و بازده اگر تنها ابعاد تأثیرگذار در زمینه تصمیمات سرمایه گذاری نباشد، بدون شک مهمترین آن ها به شمار می رود. در واقع آن چه که در دانش مالی از آن به عنوان رفتار عقلایی تعبیر می شود، چیزی جز توجه صرف به این دو بعد به هنگام تجزیه و تحلیل فرصت های سرمایه گذاری نیست. در ادبیات مالی و اقتصادی به وضوح عنوان می شود، فرد عاقل کسی است که به دنبال دستیابی به سطح معینی از بازده با تحمل حداقل ریسک ممکن است. به عبارتی دیگر، وی خواستار دستیابی به حداکثر بازده در سطح معینی از ریسک است. بنابراین، ریسک جزء جدانشدنی بازده است و نمی توان در مورد بازده سرمایه گذاری بدون توجه به ریسک مترتب بر آن صحبت کرد. به بیانی دیگر، ریسک صفت بازده است و نمی توان هیچ موصوفی را صرف نظر از صفتش تشریح کرد. همه سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار نیز با موضوع ریسک روبه رو هستند. بنابراین، اندازه گیری ریسک از مهم ترین مسائل نزد سرمایه گذاران می باشد.

ریسک چیست؟

ریسک در تعریف عام، احتمالی است که یک کنش یا کنش وری (یا بی کنشی) مشخص منجر به زیان یا بروندادها و پیامدهای ناخوشایند و ناخواسته گردد. تقریباً همه کوشش های بشری دربردارنده ی درجاتی از ریسک است، با این همه برخی از آن ها ریسک های بیشتری را به همراه دارند. در ادبیات مالی ریسک را می توان به صورت رویدادهای غیر منتظره که معمولاً به صورت تغییر در ارزش دارایی ها یا بدهی ها می باشد، تعریف کرد. بنگاه ها در معرض انواع مختلف ریسک قرار دارند که به طور کلی می توان به دو دسته “ریسک های تجاری” و “ریسک های غیرتجاری” تقسیم کرد. فرهنگ وبستر ریسک را “در معرض خطر قرار گرفتن” تعریف کرده است. گالیتز ریسک را هر گونه نوسانات در هر نوع عایدی می ­داند. تعریف مذکور این مطلب را روشن می­کند که تغییرات احتمالی آینده برای یک شاخص خاص چه مثبت و چه منفی ما را با ریسک مواجه می­ سازد. بنابراین امکان دارد تغییرات ما را منتفع و یا متضرر سازد. گیلیب ریسک را چنین تعریف کرده است:

هر پدیده­ ای که بتواند نتیجه حاصل از آنچه سرمایه­ گذار انتظار دارد را منحرف سازد ریسک نامیده می شود. اولین بار هری مارکویتز بر اساس تعاریف کمی ارائه شده، شاخص عددی برای ریسک معرفی کرد. وی ریسک را انحراف معیار چند دوره ای یک متغیر تعریف کرد. دیدگاه دیگری در خصوص ریسک وجود دارد که تنها به جنبه منفی نوسانات توجه دارد.

دو نوع مهم ریسک

دو نوع مهم ریسککل ریسک را می توان به دو دسته کلی ریسک سیستماتیک و ریسک غیر سیستماتیک تقسیم نمود ریسک غیر سیستماتیک ریسکی است که ناشی از خصوصیات خاص شرکت از جمله نوع محصول ساختار سرمایه سهامداران عمده و غیره می باشد. ریسک سیستماتیک ناشی از تحولات کلی بازار و اقتصاد بوده و تنها مختص به شرکت خاصی نمی باشد به دیگر بیان ریسک سیستماتیک در اثر حرکت های کلی بازار به وجود می آید. طبق نظریه های پرتفولیو می توان ریسک غیر سیستماتیک را از میان برد ولیکن ریسک سیستماتیک همچنان باقی می ماند. شاخص بتا شاخصی برای اندازه گیری همنوایی حرکت یک شرکت با حرکت کل بازار یا شاخصی برای اندازه گیری ریسک سیستماتیک است. لذا به بیان دیگر می توان ریسک­های تجاری را ریسک­ هایی دانست که یک بنگاه کاملا به آن ها واقف است و از آنها برای ایجاد مزیت رقابتی و ایجاد ارزش برای سهامدارن استفاده می کند. این ریسک­ ها به بازار محصولات و خدماتی که بنگاه در آن ها فعالیت می­ کند بستگی دارد و شامل نوآوری ­های تکنولوژیکی، طراحی خدمات و محصولات و بازاریابی آن ها می شود. فعالیت های تجاری یک بنگاه در معرض ریسک های کلان اقتصادی نیز قرار دارد. این ریسک­ ها از چرخه­ های اقتصادی و حتی سیاست ­های پولی و مالی دولت نیز ناشی می شوند.

سایر انواع ریسک

از جمله سایر انواع ریسک های مهم می توان به ریسک مالی اشاره کرد:

ریسک ­های مالی در حیطه ریسک­ های غیر تجاری قرار می گیرند. این ریسک­ ها ناشی از تقبل زیان­ های احتمالی در بازارهای مالی است. می ­توان به منظور تمرکز بنگاه­ ها بر اموری که در آن ها تسلط دارند، ریسک­ های مالی را بهینه کرد. ریسک های اساسی موسسات مالی را می توان شامل ریسک بازار، اعتباری، نقدینگی و عملیاتی دانست. این ریسک­ ها مهمترین عوامل توجیه کننده نوسانات بازده در موسسات مالی هستند که در زیر به اختصار توضیح داده می شود.

  • ریسک بازار:

ریسک بازار، ریسک ناشی از حرکات یا نوسان های غیر منتظره قیمت­ ها یا نرخ های بازار است. با این تعریف می­ توان آن را از سایر انواع ریسک­ ها مثل ریسک نقدینگی و عملیاتی تمایز داد. در عین حال، ریسک بازار را نمی توان به طور کامل از چنین ریسک ­هایی تفکیک نمود، چرا که گاهی اوقات آن ریسک ­ها منشا ریسک بازارند. لایه­ های مختلفی از ریسک بازار وجود دارد. لایه­ های مختلف ریسک بازار عبارت است از:

  • ریسک سهام: لایه ­ای از ریسک بازار است که به موقعیت های بازار سهام مربوط می شود.
  • ریسک نرخ ارز: ریسک های مربوط به موقعیت ­های خارجی و نرخ های متفابل ارز است.
  • ریسک اوراق بهادار با درآمد ثابت: ریسک­ هایی است به موقعیت ابزار با درآمد ثابت، مانند اوراق قرضه و ابزار حساس به نرخ بهره مانند تاخت نرخ بهره مربوط می شود.
  • ریسک کالا: ریسک هایی است که به موقعیت­ های موسسه در ارتباط با کالاهایی همچون فرآورده های کشاورزی، انرژی، فلزات و مشابه این ها مربوط می ­گردد.

ریسک بازار به لحاظ کمی به دو صورت بیان می­ شود. ریسک مطلق که با واحد پولی سنجیده می شود و ریسک نسبی که نسبت به شاخصی معین اندازه گیری می شود. صورت اول بر نوسان بازده کل تمرکز می­ کند و صورت دوم، ریسک را بر اساس خطای ردگیری یا انحراف از یک شاخص اندازه می ­گیرد. ارزش در معرض خطر مثالی برای ریسک مطلق و ضریب بتا نمونه ای از ریسک نسبی است.

  • ریسک اعتباری:

این نوع ریسک زمانی تحقق می­یابد که طرف قرارداد نتواند به تعهدات خود عمل نماید. میزان ریسک اعتباری همان میزان مبلغی است که نکول شده است. ریسک اعتباری معمولا ناشی از یک رویداد اعتباری است بدین صورت که قبل از سررسید قرار داد در نتیجه یک اتفاق اعتباری توانایی طرف قرارداد در انجام تعهداتش دچار تغییر می شود.  ریسک اعتباری اغلب در قراردادهای مربوط به اوراق قرضه، وام و اوراق مشتقه رخ می ­دهد. هر چقدر ارزش اولیه قرارداد اوراق مذکور کمتر باشد، ریسک اعتباری آن ها نیز کمتر خواهد بود.

  •  ریسک نقدینگی:

این نوع ریسک دو صورت دارد، ریسک نقد شوندگی دارایی­ ها و ریسک نقدینگی تامین وجوه. ریسک نقدشوندگی دارایی­ ها که به نام ریسک نقدینگی بازار- محصول هم شناخته می شود، زمانی بروز می ­کند که معامله با قیمت رایج بازار قابل اجرا نباشد و علت آن ممکن است حجم یا اندازه موقعیت خرید یا فروش نسبت به معاملات عادی باشد. این ریسک در میان طبقات مختلف دارایی ­ها و نیز در زمان های مختلف، بسته به شرایط بازار تغییر می­ کند. بعضی دارایی ­ها مانند ارزهای اصلی یا اوراق قرضه خزانه، بازار پرعمق دارند و موقعیت ­ها اغلب به راحتی، با نوسان کوچکی در قیمت نقد می شود. در سایر موارد، مانند قراردادهای مشتقه در بازارهای فرابورس یا اوراق بهادر بازارهای نوظهور، هر معامله ممکن است به سرعت قیمت ها را متاثر کند و صف خرید یا فروش پیدا شود.

البته این موضوع به حجم موقعیت هم بستگی دارد. ریسک نقدینگی تامین وجوه یا ریسک جریان نقدی  به عدم توانایی در تامین وجوه برای پرداخت تعهدات برمی ­گردد. این وضعیت ممکن است موسسه را مجبور کند دارایی های خود را فورا به وجه نقد تبدیل کند و بدین ترتیب ضرر روی کاغذ به ضرر واقعی تبدیل می ­شود. این موضوع به ویژه در مورد سبد دارایی هایی که با وام تامین مالی شده­ است، به هنگام مواجهه با اخطار تادیه وثیقه از جانب طلبکاران، به معضل بدل می شود. ریسک جریان نقدی زمانی به ریسک نقدینگی بازار- محصول مرتبط می شود که سبد موسسه شامل دارایی­ هایی با نقدشوندگی پایین باشد و موسسه ناچار باشد برای تامین تعهدات خود این دارایی ­ها را به قیمت پایین ­تر از قیمت عادلانه بازار به فروش رساند. بنابراین، اگر ذخیره وجه نقد کافی نباشد، ممکن است در شرایطی که ارزش بازار دارایی ها سقوط کرده است، الزام به پرداخت و ایفای تعهدات، موسسه را به نقد کردن اجباری سبد دارایی در قیمت های پایین آمده وادار نماید. این چرخه قبول ضرر که با دریافت اخطار تادیه وثیقه شدیدتر می شود، گاهی به مارپیچ مرگ تعبیر می ­گردد.

  • ریسک عملیاتی:

کمیته بازل، ریسک عملیاتی را ریسک زیان ناشی از فرآیندهای داخلی، افراد و سیستم­ های غیردقیق (ناکافی) یا معیوب یا ریسک زیان ناشی از حوادث خارجی تعریف کرده است. ریسک های عملیاتی ممکن است به ریسک ­های اعتباری و بازار منجر شود. به طور نمونه، یک اشتباه عملیاتی در معامله مانند عدم انجام تسویه می ­تواند به طور همزمان ریسک اعتباری و بازار ایجاد کند، چراکه همانند نکول اعتباری، قیمت­ های بازار را متاثر می­ سازد. قیمت­ گذاری مشتقه­ های پیچیده هم مشکلات عملیاتی بالقوه­ ای ایجاد می­ کند. ریسک مدل از خطر اشتباه در مدل قیمت­ گذاری موقعیت­ ها ناشی می شود. ریسک مدل بسیار بی سر و صداست و به همین دلیل شناسایی و ارزیابی آن چندان ساده نیست. برای مقابله با ریسک مدل، باید مدل ­ها را با استفاده از قیمت­ های بازار یا قیمت های شبیه­ سازی شده، مورد ارزیابی مستقل قرار داد. بهترین راه مقابله با ریسک عملیاتی حصول اطمینان از اعتبار سیستم ­ها و مدل­ ها، تفکیک شفاف مسئولیت ها، اعمال کنترل­ های داخلی قوی و پیاده­ سازی برنامه­ های اقتضایی دوره ­ای است.

تاریخچه اندازه گیری ریسک

تلاش ها برای طراحی ابزار اندازه گیری ریسک از نیمه اول قرن بیستم آغاز شد. مکالی در سال ۱۹۸۳، دیرش را به عنوان سنجه ریسک معرفی کرد که ابزاری ساده و در عین حال کارآمد برای سنجش ریسک اوراق بهادار با درآمد ثابت است. ادامه بررسی های مکالی به شناسایی رابطه غیرخطی ارزش اوراق بهادار با درآمد ثابت و نرخ بهره بازار منتهی شد و معیار تحدب  به عنوان شاخصی مکمل برای محاسبه ریسک این اوراق معرفی گردید. در سال ۱۹۵۲، مارکویتز با ارایه مدلی کمی جهت انتخاب سبد دارایی ها، برای اولین بار مقوله ریسک را در کنار بازده مدنظر قرار داد. وی انحراف معیار را به عنوان سنجه ریسک در نظر گرفت. شاگرد او ویلیام شارپ، شاخص بتا را برای اندازه گیری تغییرات نسبی ارزش هر سهم در قبال تغییرات نسبی ارزش بازار با معرفی خط مشخصات ارایه کرد. وی با طراحی مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای، مدیریت علمی سبد دارایی را پایه گذاری نمود. بعد از دهه ۱۹۷۰ و افزایش روزافزون ریسک در جنبه های مختلف تصمیمات مالی، توجه مدیران بیش از پیش به اندازه گیری و مدیریت ریسک جلب شد.

در این دوران، کنترل ریسک به عنوان عاملی برای ایجاد ارزش بیشتر مورد توجه قرار گرفت و نرخ های بازدهی تعدیل شده بر اساس ریسک، ملاک ارزیابی قرار گرفت. برخی نظریه های قدیمی که به علت زمان بر بودن و پیچیدگی های محاسباتی کنار گذاشته شده بود، همزمان با پیدایش ابررایانه ها مجددا مطرح شد. ریسک نامطلوب از جمله این نظریه ها بود که قبلا توسط پیشگامان علم مالی مطرح شده بود و در سال ۱۹۹۶ جانی دوباره یافت و تحقیقات مفصلی در آن مورد انجام گرفت که چالش های آن هنوز ادامه دارد. در سال ۱۹۹۳، موسسه جی. پی. مورگان مدل ارزش در معرض خطر را معرفی کرد. این معیار که تمامی انواع ریسک را در یک عدد خلاصه می کرد، برای استفاده کنندگان بسیار جذاب به نظر آمد و هر روز به کاربردهای آن افزوده شد. به دنبال آن، روش های محاسباتی پیچیده ای همانند فرآیندهای تصادفی و شبیه سازی برای افزایش دقت مدل های این سنجه توسعه یافت. همچنین در جدول زیر مهم ترین ابزارهای ۷۰ سال گذشته برای مدیریت ریسک ارائه شده است:

ابزار مدیریت ریسک سال
دیرش اوراق قرضه ۱۹۳۸
مدل میانگین- واریانس مارکویتز ۱۹۵۲
مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای ۱۹۶۳
مدل های چند عاملی ۱۹۶۶
مدل قیمت گذاری اختبار معامله بلک شولز ۱۹۷۳
دارایی های ریسک موزون برای بانک ها ۱۹۸۸
آزمون استرس ۱۹۹۲
ارزش در معرض ریسک ۱۹۹۳
ریسک متریکس ۱۹۹۴
کردیت متریکس ۱۹۹۷
مدیریت جامع ریسک بنگاه اقتصادی ۲۰۰۰

روش های اندازه گیری ریسک

معیارهای اندازه گیری ریسک اولین بار با مطالعه شاخص های پراکندگی آماری تعیین شد و پس از آن سنجه های جدیدتری مانند دیرش، ضریب بتا و ارزش در معرض خطر توسعه یافت. ریسک عبارت است از احتمال نوسانات آتی نرخ بازدهی. شاخص های مختلفی برای تبیین نوسانات مورد استفاده قرار می گیرد که بعضی از مهم ترین آن ها بدین صورت هستند:

  • دامنه تغییرات
  • متوسط انحراف خطی (متوسط قدر مطلق انحرافات)
  • واریانس (متوسط مجذور انحرافات)
  • انحراف معیار
  • نیم واریانس
  • نیم انحراف معیار
  • شاخص بتا
  • ارزش در معرض خطر (VaR)

می توان گروه­ بندی ­ایی از سنجه­ های ریسک ارایه داد که بر نحوه اندازه­ گیری ریسک استوار است:

  • سنجه­ های نوسان:

این سنجه ­ها، پراکندگی یک متغیر را در اطراف میانگین و یا پارامتر تصادفی دیگر اندازه ­گیری می­کند. واریانس و انحراف معیار دو نمونه از این سنجه­ ها هستند.

  • سنجه های حساسیت:

موضوع اندازه­ گیری این سنجه­ ها تغییرات متغیر وابسته بر اثر تغییرات متغیر مستقل است. دیرش و ضریب بتا دو نمونه از این سنجه­ هاست.

  • سنجه­ های ریسک نامطلوب:

این سنجه­ ها برعکس سنجه­های نوسان، تنها بر بخش مخرب ریسک تمرکز دارند و نوسانات زیر سطح میانگین و یا متغیر هدف را محاسبه می ­کنند. نیم ­واریانس، نیم­ بتا و ارزش در معرض خطر از این نوع سنجه ­ها هستند. سنجه­ های ریسک نامطلوب، به دو زیرگروه تقسیم شده است. این زیرگروه­ ها شامل نیم­سنجه­ های ریسک و سنجه­ های ریسک مبتنی بر صدک است. ارزش در معرض خطر از دسته سنجه­ های ریسک مبتنی بر صدک است. در بخش بعدی این مقاله به توضیح جزئیات بیشتری از سنجه های ریسک خواهیم پرداخت.

ادامه مطلب
بتای منفی سهم
بتای منفی سهم در بورس چیست...

اصطلاحات دنیای بورس، دروازه هایی به روی مفاهیم پشتشان هستند. دانستن معنای هر اصطلاح و درک عمیق آن، برگ برنده ای است که در دستان یک سرمایه گذار مبتدی خودنمایی می کند. بتای منفی سهم هم جزو یکی از همان اصطلاح ها به شمار می رود. در این مقاله به سراغ مفهوم بتای منفی سهم می رویم و جایگاهش را در میان معاملات بورس پیدا می کنیم. با خانه سرمایه همراه باشید.

بتای منفی سهم چیست؟

ذات بازار بورس با نوسان پذیری و سرعت همراه است. ممکن است قیمت سهام به یک باره رشد یا افول کند. اخبار و شایعه های جورواجور هم می توانند به این نوسانات دامن بزنند. سرعت این فضای پر از ریسک، با گسترش روز افزون بازار سرمایه و آسانی که خدمات معاملات الکترونیکی با خود به همراه آورده افزایش یافته است. البته ما هنوز هم شاهد رشد چالش های ورود به بازار، انتخاب سهم مناسب و نقاط ورود و خروج به موقع هستیم. سرمایه گذاران برای ورود به بازار بورس، نیازمند دانش و تخصص لازم برای آغاز فعالیت هستند. زیرا به هنگام خرید و فروش سهام شرکت های بورسی، باید عملکرد این شرکت ها را مورد ارزیابی قرار داد و ریسک انجام معامله ها را بررسی کرد. نوسان پذیری و قدرت نقد شوندگی همه سهم ها به یک میزان نیست. سوال اینجا است که چطور می توانیم نوسان پذیری را اندازه گیری کنیم؟

ریسک های بازار را بشناسید

از نگاه علوم مالی، دو نوع ریسک وجود دارد:

  1. ریسک سیستماتیک مربوط به ریسک تحولات کلی بازار
  2. ریسک غیر سیستماتیک مربوط به تحولات انفرادی خاص خود شرکت

یکی از معیارهای ارزیابی ریسک سهام یا سبد، استفاده از ضریب بتا است. این ضریب به تغییرات ریسک سیستماتیک مربوط می شود.

منظور از بتای سهم چیست؟

یکی از معیارهای ساده و شناخته شده برای دانستن نوسان پذیری یک سهم، محاسبه بتای آن است. بتا (β) معیاری آماری است که از طریق مقایسه بازده سهام با بازده شاخص بازار سنجیده می شود. این ضریب، بر اساس داده های تاریخی ارزش دارایی ها بدست آمده و معرف میزان ریسکی است که سرمایه گذار با داشتن آن دارایی نسبت به کل بازار می پذیرد. ضریب بتا وسیله ای برای ارزیابی ریسک و بازده یک سهم خاص یا سبدی از سهام در جریان حرکت کلی بازار است. بتای بازار یک است؛ هر سهمی که بتای آن بیشتر از یک باشد، نوسان پذیری آن از متوسط نوسان پذیری بازار بیشتر است. در نقطه مقابل، هر سهمی که بتای آن کمتر از یک باشد، نوسان پذیری پایینی دارد. اگر بخواهیم دقیق تر و علمی تر این معیار را توصیف کنیم، می توانیم تعریف زیر را بیان کنیم:

«ضریب بتا یا «Beta coefficient» شاخصی در دانش مالی است که از ریسک سیستماتیک یک سرمایه گذاری یا مجموعه ای از دارایی های مالی نسبت به ریسک پرتفوی بازار بدست می آید. ضریب بتا شیب معادله رگرسیون خطی و در واقع یک ضریب همبستگی است که نشان گر نوسان قیمتی سهم در مقایسه با بازار کلی فعال در آن است.»

 ضریب بتا چگونه محاسبه می شود؟

Beta Coefficient یا ضریب بتا، میزان ریسک سیستماتیک سبد سهام را نسبت به ریسک پرتفوی بازار محاسبه می کند. در واقع این ضریب، نشان دهنده نوسان قیمتی سهم، در مقایسه با شرایط کلی بازاری است که در آن فعالیت می کند. فرمول محاسبه ضریب بتا به شرح زیر است:

بتا منفی

ضریب بتا از تقسیم کوواریانس بین بازدهی دارایی و بازدهی بازار بر واریانس بازار به دست می آید که در ادامه نمایش داده شده است:

بتا منفی

ضریب بتا از طریق مقایسه بازدهی سهام شرکت های بورسی با بازدهی شاخص بازار محاسبه می شود. این ضریب همیشه یک است. برای محاسبات از داده ­های ۹۰ روزه – به صورت روزانه – استفاده می شود. در فرمول بتا، بازدهی هر سهم و بازدهی بازار با هم سنجیده می شوند. برای بازدهی سهم از نوسان روزانه قیمت و برای بازدهی بازار از درصد تغییر روزانه شاخص استفاده می شود. برای محاسبه ضریب بتا، ابتدا باید بازده روزانه سهام مورد نظر و کل بازار را از سایت های معتبر استخراج کرد. اگرچه برخی از نرم افزارها و وب سایت ها، ضریب بتا را محاسبه می کنند اما در صورتی که خودتان قصد محاسبه این ضریب را برای بازه زمانی مشخصی داشته باشید، می توانید از نرم افزار اکسل استفاده کرده و ضریب بتای هر سهم را به راحتی محاسبه کنید.

برای دسترسی به اطلاعات سهم مورد نظرتان می توانید به وب سایت مرکز پردازش اطلاعات ایران (Fipiran) مراجعه کرده و اطلاعات مورد نیاز خود را جمع آوری کنید. در این سایت، ضریب بتای هر یک از شرکت های بورسی محاسبه شده است. باید فایل اکسل بازده روزانه سهم و بازار را دانلود کنید. پس از دانلود آن فایل اکسل و مرتبط کردن اطلاعات هر دو ستون، با استفاده از تابع کوواریانس در اکسل (COVAR) باید میزان کوواریانس بین دو متغیر را محاسبه کرده و با استفاده از تابع واریانس در اکسل (VAR)، میزان واریانس بازده بازار را به دست آورید. پس از انجام محاسبات، باید کوواریانس و واریانس را بر هم تقسیم کرده و در انتها مقدار ضریب بتا را به دست آورید. ضریب بتا به تنهایی ارزندگی و ریسک سهم را نشان نمی دهد. بلکه فقط یکی از چند ابزاری است که در این مسیر به ما کمک می کند تا سرمایه گذاری بهتری داشته باشیم. برای درک بهتر ضریب بتا و ارتباط آن با بازار، می توان گفت:

  • اگر ضریب بتای سهمی برابر با یک باشد، افزایش و کاهش قیمت آن سهم درست مطابق افزایش یا کاهش بازار خواهد بود.
  • اگر ضریب بتای سهمی بیشتر از یک باشد، نوسانات بازدهی آن سهم بیشتر از نوسانات بازار خواهد بود و به آن دارایی پُر ریسک یا سهم تهاجمی گفته می شود. این سهم ها نقد شوندگی بهتری دارند و برای نوسان گیری مناسب هستند. سهمی که ضریب بتای بالایی دارد در زمان پایین آمدن قیمت ها، گزینه بسیار مناسبی برای سرمایه گذاری محسوب می شود. چون با کاهش ریسک سیستماتیک، قیمت سهم با شتاب بیشتری بالا می رود.
  •  دارایی هایی که ضریب بتای آن ها کمتر از یک باشد، نوساناتی کمتر از نوسانات بازار را تجربه خواهند کرد و به آن ها دارایی کم ریسک یا تدافعی گفته می شود. سرمایه گذارانی که ریسک پذیری پایینی دارند، می توانند این گونه سهم ها را برای سرمایه گذاری انتخاب کنند.
  • سهمی که بتای صفر دارد با نوسانات بازار تغییر نمی کند و این بدان معنا است که نمی توان هیچ رابطه ای میان رشد و افت بازار و رشد یا افت این سهم پیدا کرد.
  •  اگر سهمی بتای منفی داشته باشد، رفتار آن درست عکس رفتار بازار است. مثلا اگر بتای سهمی منفی یک باشد و بازار ۲۰ درصد رشد کند، ارزش این سهم ۲۰ درصد کاهش می یابد.

به طور خلاصه برای ضریب بتا پنج حالت را می توان در نظر گرفت:

  1. همسو با بازار و بازدهی برابر شاخص = β۱
  2. هیچ تأثیرپذیری از شاخص ندارد، خنثی = β۰
  3. در خلاف جهت بازار حرکت می کند ۰> β
  4. شارپ، مناسب نوسان گیری، پر ریسک و تهاجمی ۱< β
  5. کند، ثقیل، کم ریسک، تدافعی ۱> β

همان طور که در تعاریف بالا بیان شد، بتا می تواند مقادیر متفاوتی را اختیار کند. اما اینکه بگوییم سهمی بتا منفی است چه معنی دارد و کاربرد آن چیست؟ در حقیقت، هرچه سهم، بتای بالاتری داشته باشد، پر ریسک تر و هرچه بتای کمتر داشته باشد، کم ریسک تر است. چنانچه بتای سهام شرکتی کوچک تر از یک یا منفی باشد، بازده آن با متوسط بازده بازار حرکت نخواهد کرد. در واقع سهمی که بتا منفی است درست در خلاف جهت بازده بازار حرکت می کند. معمولا، سهم هایی که عمق بازار کمی دارند و با سرمایه اندک می توان روی آن ها مانور داد، بتای منفی دارند؛ مانند گروه قندی. همان طور که طبق تجربه مشاهده کرده ایم، هرگاه شاخص کل مثبت می شود، این گروه منفی می شوند و بالعکس.

در چه مواقعی سرمایه گذاری در سهم با بتای منفی سودمند است؟

همان طور که پیش تر گفته شد، بتا نشان می دهد که بازدهی سهم شما به چه میزان تحت تأثیر بازدهی بازار قرار دارد. بنابراین برای شناخت سهم بتا منفی، نخست باید تحولات بازار را به خوبی بشناسیم، آنها را تحلیل کرده و سپس بتای سهم را محاسبه کنیم. زمانی که بازار با رشد غالب گروه ها و صنایع همراه می شود و به زبان ساده تر بازار مثبت است، تعدادی از صنایع خلاف جهت بازار حرکت می کنند و با افت قیمتی همراه می شوند. البته صنایع نیز می توانند با یکدیگر بتای ناهم سو داشته باشند و خلاف جهت یکدیگر حرکت کنند. این موضوع می تواند، سرمایه گذاران را در انتخاب سهم یاری کند. سهم هایی که بتای منفی دارند و خلاف جهت بازار حرکت می کنند، در زمان رکود بازار مورد توجه قرار می گیرند. بنابراین وقتی شاخص کل، وارد فاز ریزش می شود، صنایع و سهم هایی که بتای منفی دارند، با اقبال سهامداران همراه می شوند و رشد قیمتی را تجربه می کنند. پس بهتر است در زمان رکود بازار، به سمت سهم های بتای منفی برویم تا بتوانیم ریسک های سبد خود را کاسته و از گزند ریزش بازار در امان بمانیم.

در نقطه مقابل، وقتی بازار رشد می کند و دوران رونق آن فرا می رسد، گروه های بتای منفی با افت قیمتی همراه می شوند. پس در این مواقع بهتر است در سهم ها و صنایعی که بتای همسو با بازار دارند – بتا مثبت – سرمایه گذاری کنیم و از سهم هایی که بتای منفی دارند، دوری کنیم تا ریسک خود را کاهش داده و سرمایه گذاری مطمئن تری داشته باشیم. این ابزار در سبد گردانی نیز کمک شایانی به سرمایه گذاران می کند تا در دوران رکود یا رونق بازار، ترکیب سبد را غالبا بتای منفی انتخاب کنند یا بتا مثبت. در سبدهای کم ریسک بهتر است سهم هایی که بتای مثبت ولی کوچک دارند انتخاب شوند و در سبدهایی که در زمان رکود چیده می شوند، بهتر است سهم هایی که همسو با بازار پیش می روند و افت قیمتی را تجربه می کنند انتخاب نشوند یا وزن آن ها در سبد کم شود.

ادامه مطلب
ضریب بتا چیست؟
ضریب بتا در بورس چیست و...

مفهوم ضریب بتا چیست؟

یکی از مهم ترین مفاهیم در تصمیم گیری سرمایه گذاری ریسک و بازده ضریب بتا می باشد. هر سهم یا پرتفوی از سهام اگر در فاصله خاص از زمان خریداری، نگهداری و فروخته شود بازده خاصی نیز نصیب دارنده می نماید. این بازدهی شامل تغییر قیمت و منابع حاصل از مالکیت است. همیشه در تصمیم گیری های مالی وجود معیار اندازه گیری ریسک مفید است. در نخستین سال های ۱۹۰۰ تحلیلگران برای ارزیابی یا تعیین ریسک اوراق بهادار به ترازنامه توجه می کردند، یعنی هر چه قدر میزان وام یا بدهی های یک شرکت بیشتر باشد ریسک سهام شرکت را بیشتر تخمین می زنند. در سال ۱۹۶۲ پژوهشگران میزان ریسک را برحسب حاشیه ایمنی تعریف و محاسبه می کردند. این حاشیه ایمنی بر اساس صورت های مالی به دست نمی آمد، بلکه بر اساس تفاوت قیمت بازار و ارزش واقعی اوراق بهادار تعیین می شد. امروزه اکثر پژوهشگران ریسک سرمایه گذاری را با انحراف معیار نرخ بازده مرتبط می دانند، یعنی هر چه قدر بازده سرمایه گذاری بیشتر تغییر کند سرمایه گذاری مزبور ریسک بیشتری خواهد داشت. پیش از ادامه مطلب اشاره کوتاهی بر انواع ریسک خواهیم داشت. منابع ریسک که باعث تغییر و پراکندگی در بازده می شود به دودسته کلی تقسیم می کنند:

ریسک غیرسیستماتیک (قابل اجتناب)

ضریب بتا چیست؟

به قسمتی از ریسک مجموعه سهم گفته می شود که می توان آن را از طریق تنوع بخشی (افزایش تنوع سهام مجموعه) کاهش داد. این ریسک آن بخش از کل ریسک مجموعه سهام را که مختص به یک شرکت یا صنعت خاص است، نشان می دهد. برخی از عوامل ایجادکننده این ریسک شامل کالاها و خدمات تولیدی شرکت یا صنعت، نوع مدیریت، اقدامات رقبا و ساختار هزینه های شرکت است. بنابراین این نوع ریسک قابل کنترل است.

ریسک سیستماتیک (غیر قابل اجتناب)

بخشی از ریسک است که نمی توان آن را از طریق تنوع بخشی کاهش داد. ازجمله این عوامل می توان تحولات سیاسی و اقتصادی، چرخه های تجاری، تورم و بیکاری را نام برد. بنابراین، این نوع ریسک غیر قابل کنترل است. وقتی یک سرمایه گذار می خواهد درباره خرید یک نوع سهم یا اوراق قرضه تصمیم بگیرد می تواند از انحراف معیار بازده سال های گذشته به عنوان معیار ریسک استفاده کند. معیار مناسب برای ریسک یک دارایی منفرد، سنجش حرکت هم زمان آن با پرتقوی بازار است. این حرکت با کوواریانس دارایی منفرد بیان می شود و قابل استناد به نوسان پذیری پرتفوی کل بازار است. علاوه بر این هر دارایی منفرد، واریانسی دارد که به پرتفوی بازار غیر مرتبط است (واریانس غیر سیستماتیک) که به جنبه های منحصر به فرد دارایی برمی گردد. واریانس غیرسیستماتیک معمولاً کم اهمیت در نظر گرفته می شود زیرا با تشکیل یک پرتفوی بزرگ و متنوع قابل حذف است. بنابراین صرف ریسک برای یک دارایی منفرد تابعی از ریسک سیستماتیک دارایی با پرتقوى کل بازار دارایی های ریسک دار است، به معیار ریسک سیستماتیک بتا (β) می گویند. ضریب بتا (Beta coefficient) به طور مقدماتی توسط شارپ به عنوان انحراف دوره در تابع رگرسیون خطی ساده جایی که نرخ بازده در شاخص بازار متغیر مستقل بوده و نرخ بازده اوراق بهادار متغیر وابسته است، تعریف می شود. زمانی که انتظار رشد شاخص سهام بازار وجود داشته باشد سرمایه گذاران سهام هایی با بتای بالاتر را انتخاب می کنند و در شرایط کاهش شاخص بازار به انتخاب سهم هایی با بتای پایین تر دست می زنند.

درواقع بتا معیار اندازه گیری ریسک سیستماتیک یک اوراق بهادار است که به عنوان قسمتی از ریسک کلی نمی توان آن را از طریق ایجاد تنوع کاهش داد یا از بین برد. بتا معیار نسبی ریسک یک سهم با توجه به پرتفوی بازار تمامی سهام ها است. برای محاسبه (β) از شاخص قیمت بورس سهام استفاده می کنند. ضریب بتا برای یک سهم بخصوص، به این صورت تعیین خواهد شد که ریسک سیستماتیک آن سهم را با ریسک سیستماتیک متعلق به شاخص بورس سهام مقایسه می کنند. به طور کلی میزان همسویی بازده یک سهم نسبت به بازار کل (شاخص کل) را با ضریب بتا می سنجند. بتای مثبت نشانه همسویی با بازار، بتای منفی نشانه واگرایی با بازار و بتای صفر نشانه عملکرد خنثی (عدم تاثیرپذیری) سهم نسبت به بازار (شاخص) است. در ضریب بتا عدد یک را به عنوان مبنا قرار می دهیم. به عنوان مثال اگر بگوییم ضریب بتای سهمی نسبت به شاخص عدد ۱٫۵می باشد یعنی اینکه هر مقداری که شاخص رشد یا نزول داشته باشد سهم موردنظر ما ۵۰ درصد بیشتر رشد یا نزول می کند. مثلاً اگر شاخص ۱۰ درصد رشد نماید سهم موردنظر به میزان ۱۵ درصد رشد می نماید. یعنی ۵۰ درصد بیشتر. همچنین اگر بتای سهمی ۲ باشد یعنی به میزان دو برابری شاخص بازدهی دارد یا به عبارتی اگر شاخص ۲۰ درصد رشد نماید آن سهم ۴۰ درصد رشد می کند و برعکس. یعنی سهم دارای این ضریب بتا حالتی تهاجمی دارد. در مورد سهام تدافعی نیز ضریب بتا کوچک تر از یک و مثبت می باشد. مثلاً اگر ضریب بتای سهمی ۰٫۵ باشد یعنی اینکه اگر شاخص ۱۰ درصد رشد یا نزول داشته باشد آنگاه سهم موردنظر ما به میزان ۵ درصد رشد یا نزول خواهد داشت یا به اصطلاح کم ریسک و کند حرکت می کند. در حالت خنثی نیز یعنی بتای آن سهم برابر صفر باشد یعنی اصلاً روند شاخص هیچ دخالتی درروند آن سهم ندارد. چه شاخص مثبت باشد چه منفی، آن سهم رفتار منحصر به فرد خود را دارد. اگر بتای سهمی منفی باشد یعنی دقیقاً رفتاری عکس با رفتار کلی شاخص و بازار دارد. درنتیجه دامنه نوسانات ضریب بتا می تواند +∞ تا -∞ تغییر نماید که علامت + به معنای تغییرات مستقیم و علامت نیز به معنای نوسانات معکوس خواهد بود.

بازده بدون ریسک (Rf)

حداقل بازدهی است که سرمایه گذار بدون قبول هیچ گونه ریسکی می تواند کسب نماید، حال با توجه به اینکه خرید سهم برای سرمایه گذار دارای ریسک است لذا نرخ بازده مورد انتظار از سهم (Ri) به خاطر ریسک موردنظر، نسبت به نرخ بازده بدون ریسک افزایش می یابد که به تفاوت آن دو صرف ریسک دارایی می گویند. با توجه به این توضیحات به تفاوت بازده مورد انتظار بازار (Rm) و نرخ بازده بدون ریسک (Rf)، صرف ریسک بازار گفته می شود. لذا می توان در تعریف بتا رابطه زیر را استخراج نمود:

ضریب بتا

فرمول ضریب بتا از نگاه آمار

کوواریانس بیانگر نحوه ارتباط دودسته داده باهم می باشد، به طوری که در صورتی که داده ها دارای رابطه معکوس با یکدیگر باشند، مقدار کوواریانس آن ها منفی بوده، اگر داده ها از هم مستقل باشند مقدار آن صفر و اگر دارای ارتباط مستقیم باشند، کوواریانس مثبت خواهند داشت. بتای سهم به صورت کوواریانس بین بازدهی سهام و بازدهی بازار تقسیم بر واریانس بازدهی بازار محاسبه می گردد که به شرح فرمول زیر است:

ضریب بتا چیست؟

همواره بتای کل بازار برابر ۱ می باشد چراکه کوواریانس کل بازار با خودش تقسیم بر واریانس بازار برابر ۱ خواهد بود و در سایر اجزای بازار بزرگ و یا کوچک شدن این ضریب نشان از نوسان پذیری مثبت و یا حتی معکوس سهم موردنظر با بازار خواهد بود. به تعبیری هرچه ضریب بتای یک سهم بزرگ تر باشد، حکایت از ریسک بیشتر در قیاس با بازار و بالطبع انتظار بازده بیشتر از آن می باشد.

نتیجه

درنتیجه با توجه به مفهوم اصلی ضریب بتا و انواع ریسک اشاره شده در متن، می توان گفت، ضریب بتا بیان می کند که اگر بازده پرتفوی بازار یک درصد تغییر کند، بازده سهم به چه میزان تغییر خواهد کرد. با این توضیح رابطه بتا به صورت زیر خواهد بود:

اگر بیشتر از یک باشد، ریسک سیستماتیک سهم بیشتر از ریسک سیستماتیک بازار خواهد بود. بنابراین تغییرات بازدهی سهم بیشتر از تغییرات بازده بازار و درنتیجه بازده مورد انتظار از سهم  بیشتر از بازده مورد انتظار از بازار خواهد بود. این نوع سهام، به سهام “تهاجمی” شهرت داشته و در زمان رونق بازار جهت سرمایه گذاری مناسب اند، چراکه در زمان رونق رشد بیشتری از شاخص بازار را ثبت می کنند. اگر β برابر یک باشد، ریسک سیستماتیک سهم با ریسک سیستماتیک بازار برابر خواهد بود. بنابراین تغییرات بازدهی سهم با تغییرات بازدهی بازار برابر و درنتیجه بازده مورد انتظار از سهم برابر بازه مورد انتظار از بازار خواهد بود و اگر β کمتر از یک  باشد، ریسک سیستماتیک سهم از ریسک سیستماتیک بازار کمتر خواهد بود. بنابراین تغییرات بازدهی سهم کمتر از تغییرات بازدهی بازار و درنتیجه بازده مورد انتظار از سهم کمتر از بازده مورد انتظار از بازار خواهد بود. این نوع سهام، به سهام “تدافعی” شهرت داشته و در زمان رکود بازار جهت سرمایه گذاری مناسب می باشند. چون در صورت کاهش شاخص بازار، این سهم کندتر از شاخص بازار کاهش پیدا می کند و سرمایه گذار متحمل زیان کمتری می گردد. در انتها باید توجه داشت که ضریب بتا به هیچ وجه به تنهایی دلیل ارزندگی یا عدم ارزندگی یک سهم نیست، بلکه تنها ابزاری جهت شناخت بهتر روند حرکتی سهم در مقایسه با شاخص بورس می باشد

ادامه مطلب
ریسک معاملات
چرا داشتن استراتژی مدیریت ریسک معاملات...

وقتی واژه «ریسک» به گوشتان می خورد، اولین چیزی که به ذهنتان می رسد چیست؟ ترس؟ نگرانی؟ از دست دادن پولی که برایش زحمت زیادی کشیدید؟ بیایید ریسک را با هم معنی کنیم. ریسک یعنی: «انحراف از نتیجه مورد انتظار». تا اینجای کار که چیز ترسناکی به نظر نمی رسد. حقیقت این است که بیشتر مفهوم های آشنا یا ناآشنای اطراف ما، سه چهره دارند؛ مثبت، منفی و بینابینی! چهره بینابینی، میان دو مفهوم مثبت و منفی در نوسان است. ریسک، یکی از همان مفهوم های بینابینی است. به این صورت که اگر بدانیم در حال انجام چه کاری هستیم، ریسک، به یک کار عاقلانه و سودمند تبدیل خواهد شد. اما اگر بدون آگاهی و کاملا گنگ، وارد معامله ای سرشار از خطر شویم، ریسک روی نازیبایش را به ما نشان می دهد. در این مقاله می خواهیم در مورد مدیریت ریسک با هم صحبت کنیم. قصد داریم به شما یاد بدهیم که چگونه در مواجه با ریسک معاملات خود، استراتژی هایی درست و موثر تدوین کنید. پس تا انتهای مقاله، همراه خانه سرمایه باشید.

چرا مدیریت ریسک معاملات این قدر با اهمیت است؟

سرمایه گذاری یا به عبارت دیگر به تعویق انداختن مصرف فعلی برای دست یابی به امکان مصرف بیشتر در آینده، مفهومی است که با بالا رفتن نرخ تورم در ایران خواه ناخواه از اهمیت بسزایی برخوردار شده است. چون اگر شخصی سرمایه گذاری انجام ندهد، قدرت خریدش به تدریج کاهش یافته و ارزش پول هایش کم خواهند شد. کمتر کسی است که از کاهش ۸۰ درصدی قدرت خرید مردم طی ۸ ماه و آمار و ارقام نگران کننده در مورد تعطیلی کسب و کارهای مختلف و تعدیل نیرو، بی اطلاع باشد. شاید بتوان گفت که روند کنونی افزایش نرخ ارز و تورم در تاریخ اقتصاد ایران، بی سابقه است. در این شرایط از طرفی باید به دنبال راهی بود تا ارزش پول و دارایی ها دستخوش گرداب اقتصادی به وجود آمده نشوند و از سوی دیگر با کم یا حذف کردن تقاضاهای سوداگرانه، گامی در جهت بهبود اقتصاد کشور برداشت. بر اساس مطالعات اقتصادی در بازار سرمایه ایران، به طور کلی، سرمایه گذاری در بورس، بالاترین بازده و همزمان بالاترین ریسک را نصیب سرمایه گذاران کرده است.

یک تاجر حرفه ای، ریسک ها را مدیریت می کند

نتیجه بررسی شاخص های ارزیابی مالی مانند معیار شارپ و ترینر، نشان می دهد که شاخص سهام، نسبت به سایر فرصت های سرمایه گذاری مانند مسکن، طلا و ارز از مطلوبیت بیشتری برخوردار است. بنابراین همان طور که سرمایه گذاری و معاملات سهام دارای اهمیت هستند، بحث مدیریت ریسک معاملات که بخش تفکیک ناپذیر آن به شمار می رود نیز اهمیت خاصی دارد.
در میان تاجران حرفه ای، بحث مدیریت ریسک معاملات به عنوان مهم ترین بخش از برنامه تجاری آنها کاملا شناخته شده است. زیرا اطلاع از ریسک معاملات، ضامن بقای طولانی مدت یک تجارت در میان تمام فراز و فرودهای مسیر به شمار می رود. تجارت در بازار سهام در حالی که می تواند سرگرم کننده باشد، با یک خطر ذاتی یعنی از دست دادن اصل سرمایه همراه است. اولویت شماره یک معامله گر باید حمایت از سرمایه باشد زیرا سود، می تواند از خودش مراقبت کند.
به هنگام انجام معاملات سهام، این مدیریت ریسک است که در کنترل احساستان به شما کمک می کند. چون قبل از آغاز تجارتتان میزان تلفات سرمایه خود را تعیین کرده اید. مدیریت ریسک معاملات به شما این امکان را می دهد تا از روشی هوشمندانه تجارت کنید. به این ترتیب، انعطاف پذیری لازم برای مشخص کردن میزان ریسک هر معامله را به دست می آورید و قادر خواهید بود تا سود خود را بیشتر و ضررهایتان را به حداقل ممکن برسانید. در نتیجه، در نقطه خطرپذیر، متوقف می شوید. مدیریت ریسک معاملات، مهم ترین چیزی است که به عنوان یک تاجر باید یاد بگیرید چون از طریق آن قوانین ماندن در بازی را می آموزید.

مدیریت ریسک، یک فرایند ساده اما بسیار مهم است

روش های مختلفی برای مدیریت ریسک معاملات و مدیریت پول وجود دارند. اما در پایان، همه چیز به تحمل ریسک و ترجیحات فرد، مربوط می شود. به همین دلیل، هر فردی برای کسب درآمد از معاملات باید نوعی استراتژی مدیریت ریسک داشته باشد. اگر ریسک، مدیریت شود یک فرصت عالی برای کسب درآمد در بازار معاملات به دست می آید. در حقیقت، مدیریت ریسک معاملات روشی است که از آن برای کنترل خطرها به هنگام تجارت استفاده می شود. در ادامه این مقاله با هم به دنبال یادگیری برخی از اصول مدیریت ریسک معاملات در تجارت سهام می رویم. تبعیت از اصول مدیریت ریسک معاملات، شانس بسیار بیشتری برای زنده ماندن در تجارت سهام و بازار فارکس را برای هر تاجری فراهم می کند. مدیریت پول بارها به تاجران ثابت کرده است که با داشتن یک استراتژی قدرتمند می توان باختی حتمی را به یک برد بی مانند تبدیل کرد. بنابراین برای غلبه بر محدودیت های تجاری خود باید روی استراتژی مدیریت ریسک، تمرکز کنید. درنهایت باید این نوید را به شما بدهیم که مدیریت ریسک، فرایندی آسان و قابل درک است. زیرا هیچ چیز پیچیده ای در مورد مدیریت پول وجود ندارد.

اشتباه های رایج در معامله را بشناسید

به یاد داشته باشید که معامله گری یا ترید یک تجارت، نوعی ریسک است و اشتباه ها باعث هزینه می شوند. به همین دلیل، رایج ترین اشتباهاتی که اغلب مردم هنگام شروع تجارتشان انجام می دهند را برایتان آماده کرده ایم. به این امید که بتوانید از آن ها جلوگیری کنید.

راه رفتن روی خط قرمزها

در معرض خطر قرار دادن پولتان، آن هم بیشتر از مقداری که واقعا می توانید از دست بدهید، بزرگترین اشتباه در معاملات سهام است. در این هنگام، بدترین سناریو این است که در پایان معامله، همه آنچه که دارید را از دست بدهید. دست نگه دارید. ترید، یک تجارت بسیار پر ریسک است. اگر روی خط قرمز توانتان برای سرمایه گذاری راه بروید، پای احساس ترس را به معامله تان باز می کنید. آنگاه تجارت شما تحت فرمان این ترس قرار می گیرد و شما را به سمت گرفتن تصمیم های بد و غیرمعقول، هدایت می کند.

 نداشتن برنامه ای روشن

یکی دیگر از اشتباهاتی که افراد هنگام شروع تجارت مرتکب می شوند، نداشتن یک برنامه عملی و هویدا است. به عبارت دیگر، آن ها نمی دانند که چرا وارد یک تجارت خاص می شوند و مهم تر از همه، چه زمانی باید از این تجارت خارج شوند. بنابراین قبل از شروع تجارت باید تکلیف اهداف خودتان را روشن کنید.

دست کم گرفتن ترس و طمع

دو احساس ترس و طمع، تلاش های بسیاری از معامله گران را کنترل می کنند. ترس می تواند شما را به سمت عقد یک قرارداد تجاری عجولانه بکشاند، چون شما مقاله نگران کننده ای در مورد سقوط قیمت ها خوانده اید یا دوستتان، شایعه ای را با آب و تاب برایتان بازگو کرده است. طمع نیز بر ترس استوار است. نمونه روشن گرفتار شدن در طمع مربوط به زمان هایی است که شما خبرهای جالبی در مورد سرمایه گذاری می شنوید یا قیمت های بازار به شدت افزایش پیدا می کنند و شما نمی خواهید در این میان، هیچ معامله پرسودی را از دست دهید. بنابراین ممکن است خیلی زود وارد یک تجارت شوید یا حتی تعطیل کردن تجارت آزادتان را به تعویق بیندازید. به یاد داشته باشید که در بیشتر موارد، احساس ها بر ما حکومت می کنند. بنابراین هرگز نگویید: «من این معامله را انجام می دهم و هیچ کدام از آن ضررها برای من رخ نخواهد داد.» از گرایش طبیعی خود به ترس و طمع آگاه باشید و حتماً به برنامه ای که قبل از شروع تجارت با خودتان و تیمتان گذاشته اید، پایبند بمانید.

فرار کردن به جای یاد گرفتن

قدم گذاشتن در دنیای تجارت، یعنی تبدیل شدن به یک شاگرد حرف گوش کن و باهوش. در غیر این صورت، خیلی زود از جمع تاجران بیرون انداخته می شوید یا خودتان با چشم هایی گریان، پا به فرار می گذارید. تاجر خوب، کسی نیست که همیشه بهترین معامله ها را انجام می دهد یا بیشترین سودها را نصیب خودش و همکارانش می کند. تاجر موفق، کسی است که از هر شکستی درسی می گیرد، به درک جدیدی از خودش و شیوه تجارتش می رسد و پس از آن، بلند می شود. قبول کنید که باید بیاموزید، نکته های پنهان در هر زمین خوردنی را کشف کنید و سپس، دستی روی زانوهای خودتان بگذارید و بلند شوید. تبریک می گویم؛ اکنون شما یک تاجر واقعی هستید.

ادامه مطلب
buffet-(4)
مدیریت ریسک چیست | قوانین مرتبط...

مدیریت ریسک چیست؟

شاید همگی شنیده باشیم که می­گویند ۹۰ درصد افرادی که وارد بازارهای مالی می­ شوند شکست می­ خورند و تنها ده درصد برنده از میدان خارج می­ شوند. آیا به علت این موضوع فکر کرده­ اید؟ به طورقطع هنگامی که فردی به تازگی وارد دنیای معامله ­گری می­ شود و این اعداد و ارقام به گوشش می­ خورد با خود می ­گوید من می­ خواهم جزء آن ده درصد برنده باشم. پس چه می ­شود که بعد از مدتی معامله ­گری را رها می ­کند. تفاوت میان افراد برنده و بازنده در چیست؟ اینجاست که مفهوم مدیریت ریسک اهمیت پیدا کرده و نقش آن در معاملاتمان پررنگ می شود.

عدم قطعیت برای یک معامله گر در بورس

ما در دنیایی زندگی می­ کنیم که عدم قطعیت و نامعلومی بر آن حاکم است. از نتیجه هیچ کاری باخبر نیستیم و به هیچ وجه نمی­ دانیم که آینده چه چیزی برایمان به ارمغان می­ آورد. حال زندگی یک معامله­ گر را در نظر بگیرید. او نیز مانند بقیه درگیر عدم قطعیت است و نامعلومی. از صبح که بازار باز می­ شود تا زمانی که در بازار است و معامله باز دارد با شرایطی پرریسک مواجه است. پس بهترین کار برای او این است که ریسک را به خوبی شناخته و درک کند و به جای ترسیدن، آن را کنترل نماید.

نقش مدیریت ریسک در سرمایه گذاری ها

نقش مدیریت ریسک در سرمایه گذاری ها

 

بسیاری افراد به محض شنیدن کلمه ریسک به یاد خطر می­ افتند و آن را به نوعی معادل با خطر کردن می­ پندارند. آن ها دوست دارند تا جایی که امکان دارد از ریسک کردن پرهیز کنند. اما موضوع این است که این طرز فکر اشتباه بوده و ریسک کردن معادل با خطر کردن نیست. نمی ­توان مدیریت ریسک را نادیده گرفت یا آن را حذف کرد. ریسک در ذات هر فعالیت نهفته است و اساساً ماهیت زندگی بر مبنای ریسک است. بنابراین یکی از رمزهای موفقیت این است که بدانید چه ریسک­ هایی را در نظر بگیرید و مطمئن شوید که آن ریسک­ ها منطقی هستند. همواره به یاد داشته باشید که اگر ریسک نکنید، چیزی یاد نمی­ گیرید و نمی­ توانید هیچ کار با ارزشی انجام دهید. بنابراین، قانون زندگی ایجاب می­ کند که به مبحث ریسک به طورجدی پرداخته شود. ریسک­ ها را بخشی از زندگی خود کنید، طوری که خودخواسته اتفاق بیافتند و تحت کنترل شما باشند، نه اینکه به صورت تصادفی و خارج از کنترل رخ دهند.

اما موضوع این است که افراد یا خیلی زیاد ریسک می­ کنند یا اصلاً تمایلی به ریسک کردن ندارند. همان­طور که اجتناب از ریسک به هر قیمتی، یک اشتباه محسوب می­ شود و می­ تواند فرصت­ های خوب را از بین ببرد، در نظر گرفتن ریسک بسیار زیاد نیز می­ تواند به معنای ورشکستگی مالی یا نابودی باشد.

قوانینی برای مدیریت ریسک

برای آنکه یک معامله­ گر بتواند به جای اجتناب از ریسک، آن را بپذیرد باید قوانینی را برای خود وضع نماید. مدیریت ریسک و کنترل آن مسأله پیچیده­ ای نیست و با انجام کارهایی ساده می­ توان به خوبی بر آن تسلط یافت. تا جایی که با انجام ریسک­ های منطقی موفقیت در زندگی و سودآوری در معامله­ گری نصیبمان خواهد شد.

انعطاف ­پذیری در پذیرش ریسک

مدیریت ریسک چیست

در مبحث پذیرش ریسک در معامله­ گری انعطاف­ پذیری مهم ترین اصل است. ازآنجاکه ما از آینده خبر نداریم، باید آمادگی رخ دادن هر اتفاقی را داشته باشیم. بسیاری از اوقات آنچه منتظرش هستیم رخ نمی­ دهد، در این صورت اگر انعطاف نداشته باشیم خود را در موقعیت­ های بدون راه حل گرفتار کرده ­ایم. اگر از ابتدا فقط به یک نتیجه خاص فکر کنیم در صورت محقق نشدن آن نتیجه و نداشتن آمادگی لازم برای نشان دادن واکنشی مناسب، عواقب بدی گریبان گیرمان می­ شود. ولی اگر منعطف باشیم و به تغییر شرایط عکس­ العمل درستی نشان دهیم، به مراتب ضرر کمتری متوجه ما خواهد شد. بهتر است همواره گفته فیلسوف بزرگ را آویزه گوشمان کنیم که “تنها چیزی که همیشه ثابت و بدون تغییر می­ ماند، همانا خود تغییر است.” بازارها همواره در حال تغییر هستند بنابراین این بیانیه در دنیای معامله­ گری بیش از هر جای دیگری صادق است. ذکر این نکته ضروری است که انعطاف­ پذیر بودن بدین معنا نیست که با دیدن اولین ضرر استراتژی معاملاتی خود را تغییر دهیم، بلکه بدین معنی است که ارزیابی صحیحی از شرایط بازار و موقعیت­ های معاملاتی داشته باشیم و با استفاده از دانش و اطلاعاتی که در اختیار داریم بتوانیم هرلحظه تصمیم مناسبی اتخاذ نماییم و بدانیم که با تغییر بازارها گاهی لازم است در قوانین و استراتژی­ های خود تغییراتی ایجاد نماییم تا بتوانیم خود را با بازار سازگار کنیم.

طرح­ ریزی برنامه­ ای مناسب و داشتن برنامه ­ای جایگزین

به جرئت می ­توان گفت که ما نمی­ توانیم ریسک را به طور کامل حذف کنیم، اما یکی از روش­ های خوب برای کنترل ریسک داشتن برنامه ­ای مناسب است. برنامه­ ای که در آن از ابتدا کلیه احتمالات را در نظر بگیریم. معامله ­گری را در نظر بگیرید که سهامی را به امید دست­یابی به سود خریداری کرده و شاهد رشد سهام است و هرروز خبرهای مثبتی در مورد سهام مدنظرش می­ شنود. او سهام خود را نگه می­ دارد تا در موقعیت مناسب­ تری آن را بفروشد و سود بیشتری کسب کند. اما ناگهان سهام ریزش می­ کند و نه تنها سودهای کسب شده اش از بین می­ روند بلکه متضرر نیز می­ شود. اکنون او پر از حسرت و نگرانی است. آن قدر که حتی نمی­ داند کار درست چیست. آیا سهام را در ضرر بفروشد یا آن را به امید سود مجدد نگه دارد. اگر این معامله­ گر از ابتدا برنامه­ ای مناسب برای سهام خود داشت، اکنون مستأصل نمی ­شد. برنامه ای که در آن همه چیز ازجمله حجم معامله، نقطه ورود، نقطه خروج با سود و نقطه خروج با ضرر مشخص شده باشد. بنابراین لازم است که از ابتدا برنامه­ ای واضح و شفاف را برای خود ترسیم نماییم. پس ازآن، برنامه جایگزینی را نیز طرح کنیم که اگر برنامه اول مطابق میل­مان پیش نرفت، برنامه دوم را رو کنیم.

در نظر گرفتن بدترین نتایج

همان­طور که در کارهای پروژه­ ای، مدیر پروژه همه حالت­ های ممکن را پیش ­بینی می­ کند و حتی بدترین حالتی که ممکن است رخ دهد را در نظر می­ گیرد، یک معامله ­گر نیز باید پیش از ورود به معامله به بدترین حالت ممکن فکر کند. اگر قبل از انجام معامله بدانیم که احتمال متضرر شدن در معامله بالا است، در صورت رخ دادن چنین اتفاقی، ازلحاظ روحی آسیب نخواهیم دید و به طورقطع تحمل ضرر برایمان آسان­تر خواهد بود.

مشخص کردن آستانه تحمل

ازآنجاکه می­ دانیم ممکن است معامله در ضرر بسته شود، پس آستانه تحمل یا همان میزان ریسک خود را از ابتدا تعیین می­ کنیم. باید از همان ابتدا، یعنی پیش از ورود به معامله، مقدار ضرری که می­ توانیم متحمل شویم را مشخص نماییم. بدین ترتیب در صورت مواجه شدن با ضرر نه حساب مالی­مان نابود می­ شود و نه احساس­مان.

تمرکز کمتر بر نتایج

مدیریت ریسک چیست؟

یکی از مشکلاتی که بیشتر انسان­ ها با آن دست وپنجه نرم می­ کنند تمرکز بر نتایج است. اگر نتیجه کاری خوب از آب درآمد، آن کار خوب بوده و اگر نتیجه کاری بد پیش رفت آن کار از ابتدا بد بوده است. در معامله­ گری هم اوضاع بر همین منوال است. اگر معامله­ ای سودده شد، آن معامله، معامله خوبی بوده و اگر ضررده شد، معامله بدی بوده است. اما حقیقت این است که ماجرا فراتر از این حرف­ها است. نتیجه یک کار یا یک معامله به عوامل مختلفی بستگی دارد که شاید بسیاری از آن ها از کنترل ما خارج باشند. تنها کاری که ما می­ توانیم انجام دهیم این است که بر تصمیماتمان تمرکز کنیم نه بر نتایج حاصل از آن ها. به طور مثال، پیش از آنکه وارد معامله­ ای شویم آن معامله را به خوبی و با دقت زیاد تحلیل کنیم و همه جوانب امر را در نظر بگیریم. حد سود و حد ضرر را تعیین نماییم و پس از اطمینان از اینکه مطابق با استراتژی­مان عمل می کنیم وارد معامله شویم. حال بهترین کار این است که از ابتدا فرض کنیم قرار است معامله ضررده شود. درواقع به این فکر کنیم که می­ خواهیم مبلغی را هزینه کنیم تا ببینم نتیجه معامله سودآور خواهد بود یا نه. پس از بسته شدن معامله نتیجه هر چه شود ما ازلحاظ روحی مصون خواهیم بود. اگر سودآور شود بیش ازحد خوشحال نمی­ شویم و احساس نمی­ کنیم که حق با ما بوده و اگر ضررده شود نیز نابود نخواهیم شد.

بنابراین بهترین کاری که به عنوان یک معامله ­گر می­ توانیم انجام دهیم این است که به جای آنکه بر نتایج معامله متمرکز شویم، بر تصمیمات تمرکز کنیم. چراکه تصمیمات تحت کنترل ما هستند اما نتایج نه. پس منطقی نیست که بر مواردی تمرکز داشته باشیم که بر آن اختیار نداریم.

غلبه بر ترس

مدیریت ریسک

هرکسی به دلیلی از ناشناخته­ ها و عدم قطعیت می­ ترسد اما شاید وقت آن رسیده که با ترس ­های غیرضروری و غیرمنطقی خود خداحافظی کنیم. ترس موجب می­ شود که بیش ازحد به احساسات توجه نماییم و توانایی تفکرمان کاهش می ­یابد، بنابراین فرآیند تصمیم­ گیری ما را تحت تأثیر خود قرار می ­دهد. عاقلانه نیست که به ترس­ هایمان اجازه دهیم بر زندگی­مان حاکم شوند. هر چه ترس کمتر شود به ریسک کردن اشتیاق بیشتری پیدا می­ کنیم. گاهی ترس موجب می­ شود که بی­ دلیل و بدون منطق از جمع پیروی کنیم. معامله­ گرانی که با ترس غیرمنطقی دست وپنجه نرم می­ کنند ممکن است در ابتدا به دلیل ترس از ضرر وارد معامله نشوند، اما وقتی می بینند که دوستانشان سودهای بسیار خوبی به دست آورده ­اند احساس می­ کنند درآمد ساده ­ای را ازدست داده اند. بنابراین وارد معامله می­ شوند، غافل از اینکه در انتهای بازار صعودی قرار دارند. بهترین کار برای غلبه بر ترس این است که با خود فکر کنید اگر قرار است این کار را انجام بدهم، باید دل به دریا بزنم و هر چه زودتر وارد عمل شوم.

تعادل در ریسک

افراد ریسک­ پذیر

به طورقطع وقتی صحبت از مدیریت، کنترل و ایجاد تعادل در ریسک پیش می­ آید، همان­قدر که پذیرش ریسک برای افراد ریسک ­گریز و رفتن در دل ماجرا اهمیت پیدا می­کند، افراد ریسک­ پذیر نیز باید توانایی لحظه­ ای صبر و تفکر در مورد عواقب در نظر گرفتن ریسک بیش ­از حد را بیاموزند. برخی معامله ­گران به جای آنکه از ریسک به عنوان ابزاری در جهت بهبود معاملات و کسب سودهای منطقی استفاده کنند به نوعی به دنبال هیجان و شرط ­بندی در معاملات هستند. آن ها پس از مدتی به مقدار ریسک فعلی عادت می­ کنند و  مانند افراد معتادی که پس از مدتی به دوز بالاتری از مواد مخدر نیاز پیدا می­کنند، مجبور می­ شوند با ریسک­ های بالاتری وارد معاملات شوند. بنابراین این نکته را به خاطر بسپاریم که نادیده گرفتن خطر و عمل کردن به گونه ای که گویی چیزی به ما آسیب نمی­ رساند نیز به اندازه اجتناب از ریسک، غیرمنطقی است.

صحبت پایانی

درنهایت باید گفت اگر می­ خواهیم جزء ده درصد افراد برنده باشیم باید دیدگاه مثبتی راجع به ریسک داشته باشیم. از ریسک کردن نترسیم. ریسک را دوست خود بدانیم. اجازه ندهیم که ریسک بر ما مسلط شود بلکه آن را تحت کنترل خود درآوریم و بر آن تسلط یابیم. بپذیریم که ریسک در سرشت معامله­ گری وجود دارد و مهم­تر از آن، در ذات زندگی نهفته است. بدانیم که معامله­ گری نیز فرقی با بقیه مشاغل نمی­ کند و باید با ریسک مختص به آن مواجه شویم و با رعایت چند نکته ساده و نهادینه کردن آن ها در وجودمان ریسک را چنان مدیریت کنیم که ما را به سمت سودآوری و زندگی موفق هدایت کند.

اما به یاد داشته باشیم همان­طور که باید در هر کاری تعادل را رعایت کنیم در ریسک کردن نیز باید متعادل عمل کنیم.

نویسنده: زینب آذریان

ادامه مطلب