رونق
بازار مسکن، مانند بسیاری از بازارهای دیگر اقتصادی، از دورههای متناوبی از رونق و کسادی برخوردار است. این دورهها با شاخصهای معین و قابل تشخیصی همراه هستند که تحلیل و فهم آنها کار سختی نمیباشد.
در دوره رونق بازار مسکن، شاهد افزایش تقاضا، قیمتها و سرمایهگذاری در این بخش هستیم. شاخصهای مشخص این دوره عبارتاند از:
– افزایش قیمت مسکن
– افزایش تعداد معاملات
– رشد سرمایهگذاری در پروژههای ساخت و ساز
– کاهش موجودی مسکن خالی
دوره کسادی
در مقابل، دوره کسادی با کاهش تقاضا، قیمتها و سرمایهگذاری همراه است. شاخصهای این دوره عبارتاند از:
– کاهش قیمت مسکن
– کاهش تعداد معاملات
– کاهش سرمایهگذاری در پروژههای ساخت و ساز
– افزایش موجودی مسکن خالی
تشخیص این دورهها و شاخصهای مرتبط با آنها از طریق مطالعه دقیق بازار، آمار و اطلاعات موجود، و تحلیلهای اقتصادی امکانپذیر است. این فرآیند، اگرچه پیچیده به نظر میرسد، با استفاده از ابزارها و روشهای مدرن تحقیق و تجزیه و تحلیل، کار سختی نمیباشد.
در نهایت، فهم دقیق از این دورهها و شاخصهای مرتبط با آنها میتواند به تصمیمگیریهای بهتر در زمینههای سرمایهگذاری، سیاستگذاری، و مدیریت بازار مسکن منجر شود. این امر به نوبه خود میتواند زمینهساز یک بازار مسکن پایدار و سالم شود که به رشد و توسعه پایدار اقتصاد کلان کشور کمک میکند.
بازار مسکن به عنوان یکی از مهمترین بخشهای اقتصادی، نیازمند معیارها و شاخصهای دقیقی است تا وضعیت فعلی و آینده آن را تحت نظر قرار دهد. یکی از شاخصهای موثر و قابل اعتماد برای تحلیل بازار مسکن، نسبت ارزش هر متر مربع خانه به ارزش اجاره بها است.
هرچه مخرج این کسر، یعنی ارزش اجاره بها، بیشتر باشد، کسر کوچکتر میشود. اگر این نسبت در طی ۴ ماه متوالی رو به کاهش برود، این نشاندهنده ورود بازار به فاز رکود است. در این شرایط، تمایل و توانایی خرید خانه کاهش یافته و اکثر مردم به دنبال اجاره خانه هستند.
در صورتی که تحلیل بازار مسکن نشاندهنده ورود بازار به فاز رکود باشد، یکی از راهحلهای مد نظر بررسی وضعیت مسکنهای با متراژ مناسب در مناطق بالاشهر و خوب شهر میباشد. این نوع مسکنها معمولاً قیمت بالایی دارند و ممکن است در حباب قرار گرفته باشند، به همین دلیل فروش نمیرسند.
راهکار
برای مدیریت بهتر ریسک و بهرهبرداری از فرصتهای بازار، میتوان این نوع مسکن را به چند مسکن کمریسکتر تبدیل کرد. به عنوان مثال، سرمایهگذاری در منطقه ۵ تهران، که دارای بیشترین نرخ خرید و فروش در تهران است، میتواند یک گزینه جذاب باشد.
در دنیای اقتصاد و مالی، داشتن داراییهایی که به راحتی نقد نمیشوند، میتواند محدودیتها و چالشهایی ایجاد کند. یکی از مسائل مهم در مدیریت سرمایه و دارایی، قابلیت نقد شدن و جریان نقدینگی است.
داشتن مسکن در مناطقی که قیمت بالایی دارند و در حباب قرار گرفتهاند، ممکن است باعث شود این نوع دارایی به راحتی نقد نشود. در واقع، این نوع سرمایه یا دارایی، به عنوان یک دارایی مناسب و بدون ریسک نمیتواند محسوب شود.
سخن پایانی
تلاش ما باید بر این باشد که داراییهایی بدون ریسک و با قابلیت نقد شدن آسان داشته باشیم. این امر میتواند به ما اجازه دهد تا با چابکی و انعطافپذیری بیشتری به تغییرات بازار پاسخ دهیم و از فرصتهای سرمایهگذاری بهرهمند شویم.
به همین منظور، تبدیل مسکن با ارزش بالا به چند مسکن کمریسکتر، مثل سرمایهگذاری در منطقه ۵ تهران، میتواند یک استراتژی هوشمندانه باشد. این رویکرد میتواند به ما کمک کند تا داراییهایی را داشته باشیم که به راحتی نقد میشوند و از این طریق ریسکهای مرتبط با نوسانات بازار را کاهش دهیم.