ناسیونالیسم، یکی از قدرتمندترین نیروهای تاریخ مدرن، مانند طوفانی است که ملت‌ها را شکل داده، مرزها را جابه‌جا کرده و گاهی جهان را به آتش کشیده است. از انقلاب فرانسه تا جنبش‌های استقلال‌طلبانه در آفریقا و آسیا، ناسیونالیسم همیشه در قلب تحولات بزرگ بوده است. اما این مفهوم دقیقاً چیست؟ چرا این‌قدر بر قلب‌ها و ذهن‌ها تأثیر می‌گذارد؟ و چگونه می‌تواند هم متحدکننده باشد و هم تفرقه‌افکن؟

در این مقاله، سفری عمیق و جذاب به دنیای ناسیونالیسم خواهیم داشت. از ریشه‌های تاریخی آن در اروپا تا نقش آن در سیاست‌های معاصر، همه‌چیز را با جزئیات بررسی می‌کنیم. هدف ما این است که شما، چه دانشجوی علوم سیاسی باشید، چه علاقه‌مند به مسائل فرهنگی، درک کاملی از این نیروی پیچیده به دست آورید. همچنین، در انتها به مقاله‌ای درباره کمونیسم لینک خواهیم داد که می‌تواند مکمل این بحث باشد، زیرا ناسیونالیسم و کمونیسم گاهی در تاریخ با هم تلاقی کرده‌اند.

ناسیونالیسم چیست؟

ناسیونالیسم یک ایدئولوژی سیاسی است که بر اهمیت هویت ملی، استقلال و منافع یک کشور تأکید دارد. این ایدئولوژی بر اساس احساس تعلق به یک ملت مشترک و حمایت از حقوق آن شکل می‌گیرد. ناسیونالیسم می‌تواند در تقویت اتحاد داخلی و توسعه هویت ملی مؤثر باشد، اما در عین حال ممکن است به تعارضات بین‌المللی و انزواگرایی منجر شود.

تعریف ناسیونالیسم از دیدگاه‌های مختلف

ناسیونالیسم، در ساده‌ترین تعریف، یک ایدئولوژی است که بر وفاداری به یک ملت و هویت ملی تأکید دارد. اما این تعریف فقط نوک کوه یخ است. ناسیونالیسم بسته به زاویه دید، معانی متفاوتی پیدا می‌کند:

  • دیدگاه سیاسی: ناسیونالیسم به تلاش برای ایجاد یا حفظ یک دولت-ملت مستقل اشاره دارد. این همان نیرویی است که کشورهای زیادی را از یوغ استعمار آزاد کرد.
  • دیدگاه فرهنگی: اینجا ناسیونالیسم به معنای حفظ و تقویت زبان، سنت‌ها و فرهنگ یک ملت است. مثلاً احیای زبان‌های بومی در بسیاری از کشورها نمونه‌ای از این نوع است.
  • دیدگاه اجتماعی: ناسیونالیسم گاهی به‌عنوان حس تعلق و همبستگی میان اعضای یک جامعه تعریف می‌شود، مثل وقتی که مردم یک کشور در المپیک برای تیم ملی خود هورا می‌کشند.

بندیکت اندرسون، نظریه‌پرداز برجسته، ملت را یک «جامعه خیالی» می‌داند. او معتقد است که افراد یک ملت، حتی اگر هرگز یکدیگر را نبینند، از طریق باورهای مشترک مثل تاریخ، فرهنگ یا حتی یک سرود ملی به هم متصل می‌شوند. این تعریف نشان می‌دهد که ناسیونالیسم بیش از یک مفهوم سیاسی، یک احساس عمیق انسانی است.

تفاوت ناسیونالیسم با میهن‌پرستی و سایر مفاهیم مرتبط

شاید با خودتان فکر کنید: «خب، ناسیونالیسم چه فرقی با میهن‌پرستی دارد؟» این سؤال خیلی‌ها را گیج می‌کند، چون این دو مفهوم شباهت‌هایی دارند، اما تفاوت‌هایشان مهم است:

  • ناسیونالیسم: معمولاً با تأکید بر استقلال، هویت یا حتی برتری یک ملت همراه است. گاهی این احساس می‌تواند به تقابل با ملت‌های دیگر منجر شود.
  • میهن‌پرستی: به عشق و وفاداری به وطن اشاره دارد، بدون اینکه لزوماً بخواهد خود را برتر از دیگران نشان دهد.

علاوه بر این، ناسیونالیسم با مفاهیمی مثل شوونیسم (برتری‌جویی افراطی) یا امپریالیسم (گسترش قدرت یک ملت بر دیگران) هم تفاوت دارد. مثلاً، امپریالیسم می‌خواهد ملت‌های دیگر را تحت سلطه درآورد، در حالی که ناسیونالیسم بیشتر به خود ملت و هویتش تمرکز دارد.

تاریخچه ناسیونالیسم

تاریخچه ناسیونالیسم

تاریخچه ناسیونالیسم به قرون 18 و 19 برمی‌گردد، زمانی که تحولات سیاسی و اجتماعی در اروپا منجر به شکل‌گیری هویت‌های ملی و جنبش‌های استقلال‌طلبانه شد.

ریشه‌های تاریخی ناسیونالیسم در اروپا

ناسیونالیسم مدرن در اروپا زاده شد، جایی که ایده دولت-ملت برای اولین بار شکل گرفت. معاهده وستفالیا در سال 1648، که به جنگ‌های سی‌ساله پایان داد، نقطه عطفی بود. این معاهده مفهوم حاکمیت ملی را تثبیت کرد و گفت که هر سرزمین حق دارد خودش را اداره کند. این ایده، بذر ناسیونالیسم را کاشت.

اما ناسیونالیسم به معنای امروزی، در قرن هجدهم و با روشنگری شکوفا شد. فیلسوفانی مثل ژان-ژاک روسو و یوهان گوتفرید هردر ایده‌هایی درباره هویت ملی و فرهنگ مشترک مطرح کردند. هردر معتقد بود که هر ملت روح منحصربه‌فردی دارد که از زبان و فرهنگش سرچشمه می‌گیرد.

ناسیونالیسم در دوران انقلاب‌های قرن 18 و 19

انقلاب فرانسه (1789) ناسیونالیسم را به یک نیروی انقلابی تبدیل کرد. شعار «آزادی، برابری، برادری» همراه با تأکید بر هویت فرانسوی، مردم را متحد کرد. سرود ملی فرانسه، «مارسییز»، نمادی از این روح ناسیونالیستی شد. در همان زمان، انقلاب آمریکا هم نشان داد که ناسیونالیسم می‌تواند به استقلال یک ملت منجر شود.

در قرن نوزدهم، ناسیونالیسم به نیروی اصلی در اروپا تبدیل شد. در آلمان، اتو فون بیسمارک با استفاده از ناسیونالیسم، ایالت‌های پراکنده آلمانی را متحد کرد. در ایتالیا، جوزپه گاریبالدی همین کار را انجام داد. این دوره، که به «بهار ملت‌ها» معروف است، شاهد جنبش‌های ناسیونالیستی در سراسر اروپا بود.

ناسیونالیسم در قرن بیستم و تأثیر جنگ‌های جهانی

قرن بیستم چهره‌های متفاوتی از ناسیونالیسم را نشان داد. از یک طرف، ناسیونالیسم به جنبش‌های استقلال‌طلبانه در آسیا و آفریقا سوخت رساند. مثلاً، مهاتما گاندی در هند از ناسیونالیسم برای مبارزه با استعمار بریتانیا استفاده کرد. از طرف دیگر، ناسیونالیسم افراطی در آلمان نازی و ایتالیای فاشیستی به فاجعه‌های انسانی منجر شد.

جنگ‌های جهانی نشان دادند که ناسیونالیسم می‌تواند هم متحدکننده باشد و هم ویرانگر. بعد از جنگ جهانی دوم، ناسیونالیسم در قالب جنبش‌های ضداستعماری در آفریقا و آسیا ادامه یافت، اما در عین حال، تنش‌های قومی در بالکان و خاورمیانه را هم دامن زد.

انواع ناسیونالیسم

ناسیونالیسم مثل یک رنگین‌کمان است؛ شکل‌های مختلفی دارد که هر کدام ویژگی‌ها و اهداف خاص خود را دارند. بیایید نگاهی به انواع اصلی آن بیندازیم:

ناسیونالیسم فرهنگی

این نوع ناسیونالیسم بر حفظ و تقویت فرهنگ، زبان و سنت‌های یک ملت تمرکز دارد. مثلاً، در ایرلند، احیای زبان گلیک در قرن بیستم بخشی از ناسیونالیسم فرهنگی بود. این نوع ناسیونالیسم معمولاً کمتر سیاسی است و بیشتر به هویت و غرور فرهنگی اهمیت می‌دهد.

ناسیونالیسم سیاسی و دولت‌محور

ناسیونالیسم سیاسی به دنبال ایجاد یا حفظ یک دولت-ملت مستقل است. جنبش‌های استقلال‌طلبانه در الجزایر، ویتنام یا حتی کردستان نمونه‌هایی از این نوع هستند. این ناسیونالیسم معمولاً با سیاست و قدرت گره خورده است.

ناسیونالیسم اقتصادی

این نوع بر اولویت دادن به منافع اقتصادی یک ملت تأکید دارد. مثلاً، سیاست‌های حمایت‌گرایانه مثل تعرفه‌های گمرکی یا شعار «اول آمریکا» در دوره دونالد ترامپ، نمونه‌هایی از ناسیونالیسم اقتصادی هستند.

ناسیونالیسم قومی و نژادی

این نوع ناسیونالیسم بر هویت قومی یا نژادی یک گروه خاص تمرکز دارد و گاهی به تبعیض یا طرد دیگران منجر می‌شود. مثلاً، آپارتاید در آفریقای جنوبی یا برخی جنبش‌های نژادپرستانه در اروپا از این نوع بودند. این ناسیونالیسم می‌تواند بسیار خطرناک باشد.

ناسیونالیسم دینی

در این نوع، دین به‌عنوان عنصر اصلی هویت ملی مطرح می‌شود. برای مثال، در برخی کشورهای خاورمیانه، ناسیونالیسم با ارزش‌های اسلامی ترکیب شده و به یک نیروی سیاسی تبدیل شده است.

جدول مقایسه انواع ناسیونالیسم:

نوع ناسیونالیسم
تمرکز اصلی
نمونه‌ها
فرهنگی
زبان، فرهنگ، سنت‌ها
احیای زبان عبری در اسرائیل
سیاسی
استقلال و حاکمیت
جنبش استقلال هند
اقتصادی
منافع اقتصادی
سیاست‌های حمایت‌گرایانه آمریکا
قومی/نژادی
هویت قومی
آپارتاید آفریقای جنوبی
دینی
دین و ارزش‌های مذهبی
ناسیونالیسم اسلامی در ایران

ناسیونالیسم و شکل‌گیری هویت ملی

ناسیونالیسم نقش کلیدی در شکل‌گیری هویت ملی ایفا کرده است، چرا که با تأکید بر مشترکات فرهنگی، زبانی و تاریخی، ملت‌ها را به هم نزدیک کرده و اتحاد داخلی را تقویت می‌کند.

نقش ناسیونالیسم در ایجاد حس تعلق و اتحاد

ناسیونالیسم مثل چسبی است که افراد یک جامعه را به هم متصل می‌کند. این حس تعلق می‌تواند مردم را برای اهداف مشترک، مثل دفاع از کشور یا توسعه ملی، متحد کند. مثلاً، در زمان جنگ ایران و عراق، حس ناسیونالیستی ایرانی‌ها باعث شد که مردم با وجود سختی‌ها، کنار هم بمانند.

ناسیونالیسم و زبان، فرهنگ و تاریخ مشترک

زبان، فرهنگ و تاریخ مثل سه پایه یک میز هستند که هویت ملی را نگه می‌دارند. در ایران، زبان پارسی، شاهنامه فردوسی و تاریخ کهن پارسیان نقش بزرگی در تقویت ناسیونالیسم داشته‌اند. در کره جنوبی، فرهنگ کی‌پاپ و تاریخ مقاومت در برابر استعمار ژاپن همین نقش را بازی می‌کنند.

تأثیرات مثبت ناسیونالیسم

ناسیونالیسم می‌تواند تأثیرات مثبتی مانند تقویت هویت ملی، ارتقاء احساس همبستگی اجتماعی و ایجاد وحدت در برابر چالش‌های خارجی داشته باشد. همچنین، می‌تواند انگیزه‌ای برای توسعه اقتصادی و دفاع از منافع ملی فراهم کند.

تقویت همبستگی اجتماعی و مشارکت سیاسی

ناسیونالیسم می‌تواند حس غرور و مسئولیت اجتماعی را در مردم بیدار کند. مثلاً، در ژاپن بعد از جنگ جهانی دوم، ناسیونالیسم به مردم انگیزه داد تا کشورشان را بازسازی کنند. این حس می‌تواند به مشارکت بیشتر در انتخابات یا فعالیت‌های اجتماعی منجر شود.

ایجاد انگیزه برای توسعه و پیشرفت ملی

کشورهایی مثل کره جنوبی و سنگاپور از ناسیونالیسم برای تحرک اقتصادی استفاده کردند. حس رقابت ملی باعث شد که این کشورها در تکنولوژی و صنعت پیشرو شوند. حتی در ایران، برنامه‌های توسعه ملی مثل خودکفایی در کشاورزی یا صنعت هسته‌ای ریشه در ناسیونالیسم دارند.

چالش‌ها و تأثیرات منفی ناسیونالیسم

ناسیونالیسم می‌تواند موجب تشدید تنش‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی شود. این ایدئولوژی با تأکید بر منافع ملی ممکن است روابط بین‌المللی را تحت فشار قرار دهد و باعث افزایش شکاف‌های داخلی در کشورهای مختلف گردد. همچنین، ناسیونالیسم می‌تواند به انزواگرایی و کاهش همکاری‌های جهانی منجر شود.

ناسیونالیسم افراطی و خطرات آن

ناسیونالیسم وقتی از حد بگذرد، مثل آتشی می‌شود که همه‌چیز را می‌سوزاند. ناسیونالیسم افراطی در آلمان نازی به هولوکاست و جنگ جهانی دوم منجر شد. حتی امروز، گروه‌های افراطی در برخی کشورها از ناسیونالیسم برای توجیه خشونت استفاده می‌کنند.

ناسیونالیسم و تعارضات قومی و منطقه‌ای

در جوامع چندقومی، ناسیونالیسم یک گروه می‌تواند به حاشیه راندن دیگران منجر شود. مثلاً، در یوگسلاوی سابق، ناسیونالیسم صرب‌ها به جنگ‌های خونین بالکان دامن زد. در خاورمیانه هم تنش‌های قومی گاهی ریشه در ناسیونالیسم دارند.

ناسیونالیسم و محدودیت‌های جهانی‌شدن

ناسیونالیسم گاهی با جهانی‌شدن در تقابل است، چون بر منافع ملی به‌جای همکاری جهانی تأکید دارد. مثلاً، خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا (برگزیت) نمونه‌ای از اولویت دادن ناسیونالیسم به جهانی‌شدن بود.

ناسیونالیسم در دنیای معاصر

ناسیونالیسم در دنیای معاصر به عنوان یک نیروی محرکه سیاسی و اجتماعی در بسیاری از کشورها ظاهر شده است. این پدیده می‌تواند به تقویت هویت ملی کمک کند، اما همچنین می‌تواند باعث تقابل و تنش‌های بین‌المللی شود. با گسترش این ایدئولوژی، چالش‌هایی همچون انزواگرایی و تضعیف همکاری‌های جهانی به وجود آمده است.

ناسیونالیسم و سیاست‌های مهاجرتی

امروزه، ناسیونالیسم در بسیاری از کشورها به سیاست‌های سختگیرانه مهاجرتی منجر شده است. در اروپا، احزاب ناسیونالیست مثل جبهه ملی در فرانسه، با شعارهای ضد مهاجرتی رأی جمع می‌کنند. در آمریکا هم بحث دیوار مرزی با مکزیک ریشه در ناسیونالیسم دارد.

ناسیونالیسم و جریان‌های پوپولیستی

پوپولیسم و ناسیونالیسم مثل دوقلوهای به‌هم‌چسبیده هستند. رهبران پوپولیست، از ویکتور اوربان در مجارستان تا نارندرا مودی در هند، از ناسیونالیسم برای جلب حمایت عمومی استفاده می‌کنند. آنها اغلب شعار «ما در برابر آنها» را سر می‌دهند.

ناسیونالیسم در کشورهای در حال توسعه

در کشورهای در حال توسعه، ناسیونالیسم می‌تواند ابزاری برای مقاومت در برابر نفوذ خارجی باشد. مثلاً، در ونزوئلا، ناسیونالیسم به‌عنوان سپری در برابر تحریم‌های غربی استفاده شده است. اما گاهی این ناسیونالیسم به سوءاستفاده سیاسی منجر می‌شود.

ناسیونالیسم و جهانی‌شدن

ناسیونالیسم و جهانی‌شدن

ناسیونالیسم و جهانی‌شدن دو روند متناقض در دنیای معاصر هستند که با هم تعامل دارند. ناسیونالیسم بر اهمیت هویت ملی و استقلال کشورها تأکید دارد، در حالی که جهانی‌شدن بر تعامل و همبستگی جهانی میان ملت‌ها استوار است. این تضاد می‌تواند چالش‌های زیادی در سیاست‌های بین‌المللی و اقتصادی ایجاد کند.

تعامل و تقابل ناسیونالیسم با روندهای جهانی‌شدن

جهانی‌شدن با تأکید بر ارتباطات و همکاری بین‌المللی، گاهی با ناسیونالیسم در تضاد است. مثلاً، سازمان‌های جهانی مثل سازمان ملل متحد به همکاری جهانی اهمیت می‌دهند، در حالی که ناسیونالیسم بر استقلال ملی تمرکز دارد. اما برخی معتقدند که این دو می‌توانند همزیستی داشته باشند، اگر تعادل برقرار شود.

آینده ناسیونالیسم در جهان چندقطبی

در جهانی که قدرت بین آمریکا، چین، اروپا و دیگران تقسیم شده، ناسیونالیسم ممکن است به‌عنوان ابزاری برای حفظ هویت در برابر فرهنگ‌های غالب عمل کند. مثلاً، چین از ناسیونالیسم برای تقویت جایگاه جهانی خود استفاده می‌کند.

نمونه‌های برجسته ناسیونالیسم در جهان

در دنیای معاصر، نمونه‌های برجسته ناسیونالیسم شامل حرکت‌های استقلال‌طلبانه و احیای هویت ملی در کشورهای مختلف است. از جمله این نمونه‌ها می‌توان به بریتانیا و برگزیت، جنبش‌های ناسیونالیستی در هندوستان و مجارستان اشاره کرد. این پدیده‌ها نشان‌دهنده تأثیرات عمیق ناسیونالیسم بر سیاست‌های داخلی و روابط بین‌المللی هستند.

ناسیونالیسم در اروپا (مثلاً فرانسه، آلمان)

فرانسه و آلمان از پیشگامان ناسیونالیسم بودند. در فرانسه، انقلاب 1789 هویت ملی فرانسوی را تقویت کرد. در آلمان، بیسمارک با ناسیونالیسم، امپراتوری آلمان را متحد کرد. امروز هم احزاب ناسیونالیست در این کشورها فعال‌اند.

ناسیونالیسم در آسیا (مثلاً هند، کره جنوبی)

در هند، ناسیونالیسم پس از استقلال به ابزاری برای وحدت ملی تبدیل شد. در کره جنوبی، ناسیونالیسم به توسعه اقتصادی و فرهنگی، از جمله موج کره‌ای (هالیو)، کمک کرد.

ناسیونالیسم در خاورمیانه و آفریقا

در خاورمیانه، ناسیونالیسم اغلب با دین و مقاومت در برابر استعمار ترکیب شده است. در آفریقا، جنبش‌های ناسیونالیستی در کشورهایی مثل الجزایر و غنا به استقلال منجر شدند.

ناسیونالیسم و رسانه‌ها

رسانه‌ها نقش مهمی در ترویج ناسیونالیسم ایفا می‌کنند، چرا که با تأکید بر هویت ملی و موفقیت‌های کشور، احساسات ملی‌گرایانه را تقویت می‌کنند. این رسانه‌ها می‌توانند به‌عنوان ابزاری برای متحد کردن مردم و تقویت نهادهای دولتی عمل کنند.

نقش رسانه‌ها در شکل‌دهی و تقویت ناسیونالیسم

رسانه‌ها مثل بلندگویی برای ناسیونالیسم عمل می‌کنند. از روزنامه‌های قرن نوزدهم که داستان‌های ملی را منتشر می‌کردند تا تلویزیون‌های امروزی که سرودهای ملی را پخش می‌کنند، رسانه‌ها نقش بزرگی در تقویت غرور ملی دارند.

رسانه‌های اجتماعی و ناسیونالیسم معاصر

رسانه‌های اجتماعی مثل اینستاگرام و ایکس، ناسیونالیسم را به سطح جدیدی برده‌اند. حالا هر کسی می‌تواند پیام‌های ناسیونالیستی را در چند ثانیه به میلیون‌ها نفر برساند. اما این سرعت گاهی به گسترش نفرت یا اطلاعات نادرست منجر می‌شود.

ناسیونالیسم و آموزش

ناسیونالیسم در سیستم‌های آموزشی می‌تواند از طریق تأکید بر تاریخ، فرهنگ و ارزش‌های ملی، هویت جمعی را شکل دهد. آموزش ملی‌گرایانه می‌تواند دانش‌آموزان را با مفاهیم استقلال و وحدت کشور آشنا کرده و حس تعلق به سرزمین و ملت را تقویت کند.

آموزش و پرورش به‌عنوان ابزار انتقال ارزش‌های ناسیونالیستی

مدارس در بسیاری از کشورها مثل کارخانه‌های تولید ناسیونالیسم عمل می‌کنند. از تدریس تاریخ ملی تا یادگیری سرودهای ملی، آموزش و پرورش هویت ملی را در کودکان نهادینه می‌کند.

چالش‌های آموزش ناسیونالیسم در جوامع چندفرهنگی

در کشورهایی مثل کانادا یا استرالیا که تنوع فرهنگی زیادی دارند، آموزش ناسیونالیسم می‌تواند چالش‌برانگیز باشد. چطور می‌توان هویت ملی را تقویت کرد بدون اینکه اقلیت‌ها احساس طرد شدن کنند؟

راهکارهای مدیریت ناسیونالیسم در جوامع چندملیتی

مدیریت ناسیونالیسم در جوامع چندملیتی نیازمند رویکردی تعادلی است که به احترام به تنوع فرهنگی، تقویت همبستگی ملی و تضمین حقوق اقلیت‌ها توجه داشته باشد. استفاده از سیاست‌های فراگیر و ارتقاء گفت‌وگو بین گروه‌های مختلف می‌تواند به کاهش تنش‌ها و ترویج همزیستی مسالمت‌آمیز کمک کند.

سیاست‌های همزیستی مسالمت‌آمیز

سیاست‌هایی که بر احترام به تنوع و همزیستی تأکید دارند، می‌توانند ناسیونالیسم را به نیرویی مثبت تبدیل کنند. مثلاً، کانادا با سیاست‌های چندفرهنگی‌اش توانسته ناسیونالیسم را با تنوع هماهنگ کند.

تقویت هویت‌های چندگانه و چندفرهنگی

ترویج هویت‌هایی که هم ملی و هم جهانی هستند، می‌تواند تنش‌ها را کاهش دهد. مثلاً، در اتحادیه اروپا، افراد می‌توانند خود را هم شهروند کشورشان و هم شهروند اروپا بدانند.

نتیجه‌گیری

ناسیونالیسم مثل یک رودخانه است: می‌تواند زمین‌ها را سیراب کند یا سیل به راه بیندازد. این نیروی پیچیده، هم ملت‌ها را متحد کرده و هم جنگ‌ها به پا کرده است. درک دقیق ناسیونالیسم به ما کمک می‌کند تا از پتانسیل‌های مثبت آن، مثل تقویت همبستگی و توسعه ملی، بهره ببریم و از خطراتش، مثل افراط‌گرایی و تفرقه، دوری کنیم. در جهانی که به‌سرعت در حال تغییر است، آینده ناسیونالیسم به این بستگی دارد که چطور بین هویت ملی و همکاری جهانی تعادل برقرار کنیم.

برای درک بهتر ایدئولوژی‌های تأثیرگذار بر تاریخ مدرن، پیشنهاد می‌کنیم مقاله «کمونیسم: تاریخچه، اصول و تأثیرات آن بر جهان» را مطالعه کنید. این مقاله به بررسی ریشه‌ها، اصول و تأثیرات کمونیسم می‌پردازد و نشان می‌دهد که چگونه این ایدئولوژی در برخی نقاط با ناسیونالیسم تلاقی کرده است، مثلاً در چین یا ویتنام.