تصور کنید در حال تماشای اخبار هستید و مجری می‌گوید: «نرخ بهره کاهش یافت» یا «تورم ماهانه افزایش پیدا کرد». بیشتر ما فقط سری تکان می‌دهیم و رد می‌شویم، بدون اینکه دقیقاً بدانیم این اعداد چه تأثیری بر حقوق، پس‌انداز یا آینده‌مان دارند.
واقعیت این است که اقتصاد فقط در کتاب‌ها نیست؛ هر تصمیم کوچک مالی، از خرید یک گوشی تا سرمایه‌گذاری در بورس، ریشه در مفاهیم اقتصادی دارد.

به همین دلیل این مقاله را آماده کرده‌ایم تا در قالبی ساده و ساختارمند، بیش از ۱۶۰ اصطلاح کلیدی اقتصاد را با توضیحات روشن و مثال‌های ملموس مرور کنیم. این اصطلاحات در ۱۱ بخش اصلی دسته‌بندی شده‌اند تا بتوانید به‌راحتی موضوع موردنظرتان را پیدا کنید و با درکی واقعی از اقتصاد تصمیم بگیرید.

پس اگر تا به حال با شنیدن واژه‌های اقتصادی احساس سردرگمی کرده‌اید، این مقاله دقیقاً همان چیزی است که به آن نیاز دارید. با ما همراه باشید تا با زبانی ساده، اقتصاد را از زاویه‌ای تازه بشناسیم.

بخش 1: مفاهیم پایه و بنیادی اقتصاد

این بخش به معرفی مفاهیم اولیه‌ای می‌پردازد که سنگ بنای علم اقتصاد هستند. درک این اصطلاحات برای فهم سایر موضوعات اقتصادی ضروری است.

عرضه و تقاضا (Supply and Demand)

عرضه و تقاضا (Supply and Demand)

اساسی‌ترین و قدرتمندترین مفهوم در علم اقتصاد است که قیمت‌ها را در هر بازاری، از بازار میوه و تره‌بار گرفته تا بازار سهام و مسکن، تعیین می‌کند.

  • تقاضا (Demand): به تمایل و توانایی مردم برای خرید یک کالا یا خدمت در یک قیمت مشخص اشاره دارد. قانون تقاضا می‌گوید که با افزایش قیمت، مقدار تقاضا کاهش می‌یابد و برعکس.
  • عرضه (Supply): به مقدار کالا یا خدمتی است که تولیدکنندگان مایل و قادر به فروش آن در یک قیمت مشخص هستند. قانون عرضه می‌گوید که با افزایش قیمت، مقدار عرضه نیز افزایش می‌یابد.

نقطه تعادل بازار جایی است که مقدار عرضه و تقاضا با هم برابر می‌شوند و قیمت تعادلی شکل می‌گیرد.

مثال: در فصل تابستان، عرضه میوه‌هایی مانند هندوانه زیاد است و قیمت آن ارزان‌تر است. اما در شب یلدا، تقاضا برای هندوانه به شدت بالا می‌رود و چون عرضه به همان نسبت افزایش نمی‌یابد، قیمت آن گران می‌شود. همین اصل در بازار مسکن، خودرو و حتی بازار سرمایه نیز صادق است.

تورم و انواع آن

Inflation یا تورم

Inflation یا تورم

تورم به معنای افزایش مداوم، عمومی و خودافزای سطح قیمت کالاها و خدمات در یک دوره زمانی مشخص است. وقتی تورم وجود دارد، قدرت خرید پول شما کاهش می‌یابد، یعنی با مقدار پول یکسان، نمی‌توانید همان مقدار کالا را که قبلاً می‌خریدید، تهیه کنید. تورم یکی از مهم‌ترین چالش‌های اقتصادی ایران در دهه‌های اخیر بوده است.

مثال: فرض کنید نرخ تورم سالانه 40 درصد است. این یعنی سبد کالایی که شما سال گذشته با 1 میلیون تومان می‌خریدید، امسال برای خرید همان سبد باید 1 میلیون و 400 هزار تومان پرداخت کنید. تورم بالا ارزش پس‌اندازهای شما را از بین می‌برد.

تورم پنهان (Hidden Inflation)

زمانی رخ می‌دهد که قیمت یک کالا ثابت می‌ماند اما کیفیت یا کمیت آن کاهش می‌یابد. در این حالت، شما همان پول را پرداخت می‌کنید اما کالای کمتری دریافت می‌کنید. این پدیده که به آن Shrinkflation نیز می‌گویند، نوعی تورم غیرمستقیم است.

مثال: یک شرکت تولیدکننده چیپس، بدون تغییر قیمت، وزن بسته خود را از 100 گرم به 85 گرم کاهش می‌دهد. شما همان پول را می‌پردازید اما 15% محصول کمتری دریافت می‌کنید.

تورم لگام گسیخته (Hyperinflation)

نوعی تورم بسیار شدید و خارج از کنترل است که معمولاً نرخ آن بیش از 50% در ماه است. در این شرایط، پول ملی به سرعت ارزش خود را از دست می‌دهد و مردم اعتماد خود را به آن از دست می‌دهند و به سمت دارایی‌های دیگر یا ارزهای خارجی هجوم می‌برند. این پدیده معمولاً در پی جنگ‌ها یا بحران‌های سیاسی شدید رخ می‌دهد.

مثال تاریخی: آلمان بعد از جنگ جهانی اول یا زیمبابوه در دهه 2000 میلادی دچار تورم لگام گسیخته شدند.

کاهش تورم (Disinflation)

به معنای کاهش نرخ تورم است، نه کاهش قیمت‌ها. در این حالت، قیمت‌ها همچنان در حال افزایش هستند، اما سرعت افزایش آن‌ها کمتر شده است. برای مثال، اگر نرخ تورم از 40% به 30% کاهش یابد، ما شاهد کاهش تورم هستیم.

تورم منفی (Deflation)

پدیده متضاد تورم است و به معنای کاهش مداوم و عمومی سطح قیمت‌هاست. در نگاه اول ممکن است خوب به نظر برسد، اما تورم منفی می‌تواند برای اقتصاد بسیار خطرناک باشد، زیرا باعث می‌شود مردم مصرف خود را به امید ارزان‌تر شدن در آینده به تعویق بیندازند و این امر منجر به رکود عمیق اقتصادی می‌شود.

اقتصاد کلان و خرد (Macroeconomics & Microeconomics)

اقتصاد کلان و خرد (Macroeconomics & Microeconomics)

علم اقتصاد به دو شاخه اصلی تقسیم می‌شود که هر کدام به جنبه‌های متفاوتی از فعالیت‌های اقتصادی می‌پردازند.

  • اقتصاد خرد (Microeconomics): به بررسی رفتار واحدهای اقتصادی کوچک مانند خانوارها، مصرف‌کنندگان و شرکت‌ها می‌پردازد. موضوعاتی مانند نحوه تصمیم‌گیری یک فرد برای خرید، قیمت‌گذاری یک محصول توسط یک شرکت یا رقابت بین شرکت‌ها در یک بازار، در حوزه اقتصاد خرد قرار می‌گیرند.
  • اقتصاد کلان (Macroeconomics): به مطالعه اقتصاد در مقیاس بزرگ و کلی یک کشور می‌پردازد. شاخص‌هایی مانند تورم، بیکاری، رشد اقتصادی (GDP)، نرخ بهره و سیاست‌های پولی و مالی در حوزه اقتصاد کلان بررسی می‌شوند.

کالا و خدمات (Goods and Services)

کالا و خدمات (Goods and Services)

در اقتصاد، هر چیزی که نیاز یا خواسته انسان را برآورده کند، کالا یا خدمت نامیده می‌شود.

  • کالا (Good): اشیای فیزیکی و قابل لمس هستند، مانند یک کتاب، یک ماشین یا یک تلفن همراه.
  • خدمت (Service): فعالیت‌های غیرقابل لمس هستند که توسط دیگران ارائه می‌شوند، مانند خدمات پزشکی، مشاوره حقوقی یا تدریس.

کالاها خود به چند دسته تقسیم می‌شوند. کالاهای عمومی کالاهایی هستند که همه می‌توانند از آن استفاده کنند و مصرف یک نفر، مانع مصرف دیگران نمی‌شود (مانند امنیت ملی). کالاهای خصوصی کالاهایی هستند که مالکیت شخصی دارند و مصرف آن‌ها مانع دیگران می‌شود (مانند یک ساندویچ).

سایر مفاهیم پایه

هزینه فرصت (Opportunity Cost)

یکی از مهم‌ترین مفاهیم اقتصاد است و به معنای ارزش بهترین گزینه‌ای است که هنگام یک انتخاب، از آن صرف‌نظر کرده‌اید. به عبارت دیگر، هزینه واقعی هر تصمیم، چیزی است که برای به دست آوردن آن از دست داده‌اید.

مثال: شما 100 میلیون تومان پول دارید و دو انتخاب پیش روی شماست: خرید خودرو یا سرمایه‌گذاری در بورس. اگر شما خودرو را بخرید، هزینه فرصت شما، سودی است که می‌توانستید از سرمایه‌گذاری در بورس به دست آورید.

کمیابی (Scarcity)

مفهوم بنیادی اقتصاد است که بیان می‌کند منابع (مانند زمان، پول، منابع طبیعی) محدود هستند، در حالی که خواسته‌های انسان نامحدود است. علم اقتصاد در واقع علم تخصیص بهینه منابع کمیاب برای پاسخ به نیازهای نامحدود است.

بهره‌وری (Productivity)

به معنای مقدار تولید (کالا یا خدمت) به ازای هر واحد ورودی (مانند نیروی کار یا سرمایه) است. افزایش بهره‌وری به معنای تولید بیشتر با منابع یکسان است و کلید رشد اقتصادی پایدار و افزایش استاندارد زندگی است.

کارایی اقتصادی (Economic Efficiency)

وضعیتی است که در آن منابع به گونه‌ای تخصیص یافته‌اند که بیشترین بازدهی ممکن حاصل شود و هیچ‌کس نمی‌تواند بدون بدتر کردن وضعیت دیگری، وضعیت خود را بهبود بخشد (که به آن بهینگی پارتو نیز می‌گویند).

مزیت نسبی (Comparative Advantage)

اصلی است که می‌گوید کشورها (یا افراد) باید در تولید کالاهایی تخصص پیدا کنند که در آن‌ها هزینه فرصت کمتری دارند و سپس با یکدیگر مبادله کنند. این اصل، پایه و اساس تجارت بین‌الملل است و نشان می‌دهد که تجارت برای همه طرفین سودمند است، حتی اگر یک کشور در تولید همه چیز بهتر باشد (مزیت مطلق).
No response

بخش 2: شاخص‌های اقتصادی کلان

این شاخص‌ها معیارهایی هستند که وضعیت کلی اقتصاد یک کشور را توصیف می‌کنند و توسط دولت‌ها، سرمایه‌گذاران و تحلیلگران برای ارزیابی سلامت و عملکرد اقتصادی استفاده می‌شوند.

تولید ناخالص داخلی و ملی

GDP یا تولید ناخالص  داخلی

GDP یا تولید ناخالص  داخلی

تولید ناخالص داخلی (Gross Domestic Product) ارزش پولی تمام کالاها و خدمات نهایی است که در یک دوره زمانی مشخص (معمولاً یک سال) در داخل مرزهای یک کشور تولید می‌شود. GDP مهم‌ترین شاخص برای اندازه‌گیری اندازه و سلامت اقتصاد یک کشور است. رشد GDP به معنای رشد اقتصادی است.

GNP یا تولید ناخالص ملی

Gross National Product ارزش کالاها و خدمات تولید شده توسط شهروندان یک کشور را اندازه‌گیری می‌کند، صرف نظر از اینکه در کجای جهان زندگی می‌کنند. تفاوت اصلی GDP و GNP در این است که GDP بر مبنای مرزهای جغرافیایی و GNP بر مبنای ملیت محاسبه می‌شود.

ویژگی
تولید ناخالص داخلی (GDP)
تولید ناخالص ملی (GNP)
مبنای محاسبه
مرزهای جغرافیایی یک کشور
ملیت شهروندان یک کشور
مثال
درآمد کارخانه تویوتا در ایران، جزو GDP ایران است.
درآمد یک پزشک ایرانی در آلمان، جزو GNP ایران است.

GDP اسمی و واقعی

  •  اسمی (Nominal GDP): ارزش تولیدات را با قیمت‌های جاری بازار محاسبه می‌کند و اثر تورم را در نظر نمی‌گیرد.
  •  واقعی (Real GDP): ارزش تولیدات را با قیمت‌های یک سال پایه ثابت محاسبه می‌کند و اثر تورم را حذف می‌کند. این شاخص معیار دقیق‌تری برای سنجش رشد واقعی اقتصاد است.

GDP سرانه (Per Capita GDP)

از تقسیم GDP کل یک کشور بر جمعیت آن به دست می‌آید و میانگین تولید به ازای هر نفر را نشان می‌دهد. این شاخص برای مقایسه استاندارد زندگی بین کشورهای مختلف استفاده می‌شود.

شاخص‌های قیمت

شاخص قیمت مصرف‌کننده (CPI)

Consumer Price Index میانگین تغییرات قیمت سبد مشخصی از کالاها و خدمات مصرفی خانوارها را اندازه‌گیری می‌کند. این شاخص اصلی‌ترین ابزار برای سنجش نرخ تورم است.

شاخص قیمت تولیدکننده (PPI)

Producer Price Index میانگین تغییرات قیمت کالاها در مرحله تولید را اندازه‌گیری می‌کند. این شاخص می‌تواند یک پیش‌بینی‌کننده برای تورم مصرف‌کننده باشد، زیرا افزایش هزینه‌های تولید معمولاً با تأخیر به مصرف‌کننده منتقل می‌شود.

شاخص‌های بازار کار

نرخ بیکاری (Unemployment Rate)

نرخ بیکاری (Unemployment Rate)

درصد نیروی کار یک کشور را نشان می‌دهد که بیکار هستند اما فعالانه به دنبال کار می‌گردند. این شاخص یکی از مهم‌ترین معیارهای سلامت بازار کار یک کشور است.

نرخ مشارکت اقتصادی (Labor Force Participation Rate)

درصد جمعیت در سن کار را نشان می‌دهد که یا شاغل هستند یا فعالانه به دنبال کار می‌گردند. کاهش این نرخ می‌تواند نشان‌دهنده ناامیدی نیروی کار از یافتن شغل باشد.

شاخص‌های ارزی و تجاری

نرخ ارز (Exchange Rate)

قیمت یک واحد پول خارجی بر حسب پول داخلی است. نرخ ارز به دو صورت شناور (تعیین شده توسط بازار) و ثابت (تعیین شده توسط دولت) وجود دارد.

تراز تجاری (Trade Balance)

تفاوت بین ارزش صادرات و واردات یک کشور است. اگر صادرات بیشتر از واردات باشد، مازاد تجاری و اگر واردات بیشتر باشد، کسری تجاری داریم.

تراز پرداخت‌ها (Balance of Payments)

یک رکورد از تمام معاملات اقتصادی یک کشور با بقیه جهان در یک دوره زمانی مشخص است. این تراز شامل حساب جاری، حساب سرمایه و حساب مالی است.

حساب جاری (Current Account)

بخش مهمی از تراز پرداخت‌هاست و شامل تراز تجاری (صادرات و واردات کالا و خدمات)، درآمد خالص از خارج و نقل و انتقالات یک‌جانبه است.

ذخایر ارزی (Foreign Exchange Reserves)

شامل ارزهای خارجی، طلا و سایر دارایی‌های بین‌المللی است که توسط بانک مرکزی نگهداری می‌شود و برای مدیریت نرخ ارز و پرداخت بدهی‌های خارجی استفاده می‌شود.

سایر شاخص‌ها

نرخ بهره (Interest Rate)

هزینه قرض گرفتن پول است. نرخ بهره اسمی نرخ اعلام شده است، در حالی که نرخ بهره واقعی از کسر نرخ تورم از نرخ بهره اسمی به دست می‌آید و هزینه واقعی وام را نشان می‌دهد.

درآمد ملی (National Income)

مجموع تمام درآمدهای کسب شده توسط شهروندان یک کشور (شامل دستمزد، سود، اجاره و بهره) در یک دوره زمانی است.

شاخص توسعه انسانی (HDI)

Human Development Index یک شاخص ترکیبی است که علاوه بر درآمد سرانه، معیارهای دیگری مانند امید به زندگی و سطح تحصیلات را نیز برای سنجش رفاه و توسعه یک کشور در نظر می‌گیرد.

بخش 3: پول، بانکداری و سیاست پولی

این بخش به بررسی مفاهیم مرتبط با پول، نحوه عملکرد بانک‌ها و ابزارهایی که بانک مرکزی برای مدیریت اقتصاد استفاده می‌کند، می‌پردازد.

نقدینگی و حجم پول

نقدینگی (Liquidity)

در اقتصاد کلان به مجموع پول و شبه‌پول در اقتصاد یک کشور اطلاق می‌شود که شامل اسکناس و مسکوک در دست مردم و سپرده‌های بانکی است. کنترل حجم نقدینگی یکی از اهداف اصلی بانک مرکزی برای مهار تورم است. رشد بیش از حد نقدینگی می‌تواند به تورم منجر شود.

پایه پولی (Monetary Base)

که به آن «پول پرقدرت» نیز می‌گویند، شامل کل پول فیزیکی (اسکناس و مسکوک) در گردش به علاوه ذخایر بانک‌ها نزد بانک مرکزی است. پایه پولی مستقیماً توسط بانک مرکزی کنترل می‌شود و اساس خلق پول در اقتصاد است.

ضریب فزاینده پولی (Money Multiplier)

نشان می‌دهد که به ازای هر واحد افزایش در پایه پولی، حجم نقدینگی کل در اقتصاد چقدر افزایش می‌یابد. این ضریب به نرخ ذخیره قانونی و تمایل مردم به نگهداری پول نقد بستگی دارد.

بانک مرکزی و ابزارهای آن

بانک مرکزی (Central Bank)

نهاد اصلی سیاست‌گذاری پولی در هر کشور است که وظایفی مانند کنترل تورم، حفظ ثبات مالی، انتشار پول ملی و نظارت بر بانک‌ها را بر عهده دارد. در ایران، این نهاد «بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران» نام دارد.

استقلال بانک مرکزی (Central Bank Independence)

به معنای توانایی این نهاد برای اتخاذ تصمیمات پولی بدون فشار سیاسی از سوی دولت است. استقلال بیشتر بانک مرکزی معمولاً با کنترل بهتر تورم همراه است.

سیاست پولی (Monetary Policy)

مجموعه اقداماتی است که بانک مرکزی برای کنترل حجم پول و نرخ بهره انجام می‌دهد تا به اهدافی مانند کنترل تورم و رشد اقتصادی دست یابد. این سیاست به دو نوع انبساطی و انقباضی تقسیم می‌شود.

ویژگی
سیاست پولی انبساطی (Expansionary)
سیاست پولی انقباضی (Contractionary)
هدف
تحریک رشد اقتصادی و کاهش بیکاری
کنترل تورم
ابزارها
کاهش نرخ بهره، خرید اوراق قرضه
افزایش نرخ بهره، فروش اوراق قرضه
تأثیر
افزایش حجم پول و تشویق سرمایه‌گذاری
کاهش حجم پول و کنترل تقاضا
ریسک
افزایش تورم
ایجاد رکود اقتصادی

عملیات بازار باز (Open Market Operations)

اصلی‌ترین ابزار سیاست پولی است و به خرید و فروش اوراق بهادار دولتی توسط بانک مرکزی در بازار آزاد گفته می‌شود. خرید اوراق توسط بانک مرکزی، پایه پولی و نقدینگی را افزایش می‌دهد (سیاست انبساطی) و فروش آن‌ها نقدینگی را کاهش می‌دهد (سیاست انقباضی).

نرخ ذخیره قانونی (Required Reserve Ratio)

درصدی از سپرده‌های بانک‌هاست که باید به صورت اجباری نزد بانک مرکزی نگهداری کنند و حق وام دادن آن را ندارند. کاهش این نرخ به معنای سیاست انبساطی و افزایش آن به معنای سیاست انقباضی است.

نرخ تنزیل (Discount Rate)

نرخ بهره‌ای است که بانک مرکزی برای وام دادن به بانک‌های تجاری از آن‌ها دریافت می‌کند. این نرخ به عنوان یک ابزار کمکی در کنار عملیات بازار باز استفاده می‌شود.

سپرده‌ها و اعتبارات

دیداری و مدت‌دار

  • سپرده دیداری (Demand Deposit): سپرده‌هایی هستند که صاحب آن می‌تواند هر زمان که بخواهد از آن برداشت کند (مانند حساب‌های جاری).
  • سپرده مدت‌دار (Time Deposit): سپرده‌هایی هستند که برای مدت مشخصی در بانک می‌مانند و معمولاً سود بیشتری دریافت می‌کنند (مانند حساب‌های پس‌انداز بلندمدت).

اعتبارات و تسهیلات بانکی

به معنای توانایی بانک‌ها برای خلق پول از طریق وام دادن است. تسهیلات بانکی همان وام‌هایی است که بانک‌ها به افراد و شرکت‌ها پرداخت می‌کنند.

اوراق بهادار بانکی

اوراق مشارکت (Participation Papers)

نوعی اوراق بهادار است که برای تأمین مالی پروژه‌های خاص منتشر می‌شود و دارندگان آن در سود پروژه شریک می‌شوند.

گواهی سپرده (Certificate of Deposit)

یک سند مالی است که توسط بانک صادر می‌شود و نشان‌دهنده یک سپرده مدت‌دار با نرخ بهره مشخص است. این گواهی‌ها قابل معامله در بازار ثانویه هستند.

چک (Check)

یک سند تجاری است که به بانک دستور می‌دهد مبلغ مشخصی را از حساب صادرکننده به دارنده چک پرداخت کند.

بخش 4: بازار سرمایه و بورس اوراق بهادار

بازار سرمایه و بورس اوراق بهادار

بازار سرمایه محلی برای تأمین مالی بلندمدت شرکت‌ها و فرصتی برای سرمایه‌گذاری عموم مردم است. این بخش به معرفی اصطلاحات کلیدی این بازار می‌پردازد.

مفاهیم پایه بورس

بورس اوراق بهادار (Stock Exchange)

یک بازار متشکل و رسمی است که در آن سهام شرکت‌ها و سایر اوراق بهادار مانند اوراق مشارکت خرید و فروش می‌شود. در ایران، «بورس اوراق بهادار تهران» و «فرابورس ایران» دو بازار اصلی هستند.

سهام و انواع آن

Stock/Share نشان‌دهنده بخشی از مالکیت یک شرکت است. وقتی شما سهام یک شرکت را می‌خرید، به نسبت تعداد سهام خود، مالک آن شرکت می‌شوید.

ویژگی
سهام عادی (Common Stock)
سهام ممتاز (Preferred Stock)
حق رأی
دارد
معمولاً ندارد
سود
متغیر و وابسته به عملکرد شرکت
ثابت و از پیش تعیین شده
اولویت دریافت سود
بعد از سهامداران ممتاز
قبل از سهامداران عادی
ریسک
بالاتر
پایین‌تر

عرضه اولیه (IPO)

Initial Public Offering به اولین باری گفته می‌شود که سهام یک شرکت خصوصی برای خرید عموم مردم در بورس عرضه می‌شود. عرضه اولیه‌ها معمولاً فرصت‌های جذابی برای سرمایه‌گذاران هستند.

بازار اولیه و ثانویه

  • اولیه (Primary Market): بازاری است که در آن اوراق بهادار برای اولین بار عرضه می‌شوند (مانند IPO). پول مستقیماً به شرکت ناشر می‌رسد.
  • ثانویه (Secondary Market): بازاری است که در آن اوراق بهاداری که قبلاً عرضه شده‌اند، بین سرمایه‌گذاران معامله می‌شوند (مانند معاملات روزانه در بورس).

شاخص‌های بورس

شاخص بورس (Stock Market Index)

یک معیار آماری است که وضعیت کلی بازار بورس را نشان می‌دهد.

  • شاخص کل: میانگین وزنی قیمت سهام شرکت‌های پذیرفته شده در بورس است که در آن وزن شرکت‌های بزرگتر بیشتر است.
  • شاخص هم‌وزن: میانگین قیمت سهام شرکت‌ها را بدون در نظر گرفتن اندازه آن‌ها محاسبه می‌کند و به همه شرکت‌ها وزن یکسانی می‌دهد. این شاخص وضعیت شرکت‌های کوچک و متوسط را بهتر نشان می‌دهد.

صندوق‌های سرمایه‌گذاری

صندوق سرمایه‌گذاری (Mutual Fund)

یک نهاد مالی است که پول سرمایه‌گذاران مختلف را جمع‌آوری کرده و آن را در سبد متنوعی از سهام، اوراق قرضه و سایر دارایی‌ها سرمایه‌گذاری می‌کند.

صندوق قابل معامله (ETF)

Exchange Traded Fund نوعی صندوق سرمایه‌گذاری است که واحدهای آن مانند سهام عادی در بورس معامله می‌شود. این صندوق‌ها نقدینگی بالایی دارند و هزینه مدیریت آن‌ها معمولاً کمتر است.

نسبت‌های مالی کلیدی

سود هر سهم (EPS)

Earnings Per Share از تقسیم سود خالص شرکت بر تعداد کل سهام آن به دست می‌آید و نشان‌دهنده سودآوری شرکت به ازای هر سهم است.

نسبت P/E

نسبت قیمت به سود (Price-to-Earnings Ratio) از تقسیم قیمت روز یک سهم بر سود هر سهم (EPS) آن به دست می‌آید. این نسبت نشان می‌دهد که سرمایه‌گذاران حاضرند به ازای هر یک ریال سود شرکت، چند ریال پرداخت کنند.

نسبت P/B

نسبت قیمت به ارزش دفتری (Price-to-Book Ratio) از تقسیم قیمت روز سهم بر ارزش دفتری هر سهم به دست می‌آید. ارزش دفتری از ترازنامه شرکت محاسبه می‌شود. P/B پایین می‌تواند نشان‌دهنده ارزان بودن سهم باشد.

ارزش بازار و ارزش ذاتی

  •  بازار (Market Cap): ارزش کل سهام یک شرکت در بازار است (قیمت سهم × تعداد سهام).
  •  ذاتی (Intrinsic Value): ارزش واقعی یک سهم است که بر اساس تحلیل بنیادی و پتانسیل‌های آینده شرکت برآورد می‌شود. اگر قیمت بازار کمتر از ارزش ذاتی باشد، سهم برای خرید جذاب است.

مفاهیم معاملاتی

  • نقدینگی بازار (Market Liquidity): به این معناست که یک سهم چقدر سریع و آسان می‌تواند بدون تأثیر بر قیمت آن، خرید و فروش شود.
  • نوسان (Volatility): به میزان تغییرات قیمت یک سهم در یک دوره زمانی اشاره دارد.
  • حجم و ارزش معاملات: حجم معاملات تعداد سهام معامله شده و ارزش معاملات، ارزش ریالی کل معاملات یک سهم در یک روز است.
  • دامنه نوسان: حداکثر درصد تغییرات قیمت یک سهم در یک روز معاملاتی است که توسط سازمان بورس تعیین می‌شود.
  • صف خرید و فروش: زمانی که تقاضا برای خرید (یا فروش) یک سهم در حداکثر (یا حداقل) قیمت مجاز روزانه بسیار زیاد باشد، صف تشکیل می‌شود.
  • حقوقی و حقیقی: سرمایه‌گذاران حقیقی افراد عادی و سرمایه‌گذاران حقوقی شرکت‌ها و نهادهای مالی هستند.
  • بازارگردان (Market Maker): نهادی است که با ارائه همزمان سفارش‌های خرید و فروش، نقدینگی یک سهم را افزایش می‌دهد.

تحلیل بازار

ویژگی
تحلیل بنیادی (Fundamental Analysis)
تحلیل تکنیکال (Technical Analysis)
تمرکز
بررسی صورت‌های مالی و سلامت شرکت
بررسی نمودارهای قیمت و حجم معاملات
هدف
تعیین ارزش ذاتی سهم
پیش‌بینی روند آینده قیمت
افق زمانی
بلندمدت
کوتاه‌مدت و میان‌مدت
ابزارها
نسبت‌های مالی، تحلیل صنعت
الگوهای نموداری، اندیکاتورها

بخش 5: سرمایه‌گذاری و مدیریت ریسک

سرمایه‌گذاری و مدیریت ریسک

این بخش به معرفی مفاهیم و ابزارهایی می‌پردازد که به سرمایه‌گذاران کمک می‌کند تا بازدهی خود را ارزیابی کرده و ریسک‌های خود را مدیریت کنند.

معیارهای بازدهی

بازده سرمایه (ROI)

Return on Investment یک معیار کلیدی برای ارزیابی کارایی یک سرمایه‌گذاری است. این نسبت نشان می‌دهد که شما به ازای پولی که سرمایه‌گذاری کرده‌اید، چقدر سود به دست آورده‌اید.

فرمول: ROI = (سود خالص ÷ هزینه سرمایه‌گذاری) × 100

بازده دارایی‌ها (ROA)

Return on Assets نشان می‌دهد که یک شرکت چقدر کارآمد از دارایی‌های خود برای ایجاد سود استفاده می‌کند. این نسبت از تقسیم سود خالص بر کل دارایی‌ها به دست می‌آید.

بازده حقوق صاحبان سهام (ROE)

Return on Equity نشان می‌دهد که شرکت به ازای هر یک ریال سرمایه‌گذاری سهامداران، چقدر سود ایجاد کرده است. این نسبت از تقسیم سود خالص بر حقوق صاحبان سهام به دست می‌آید و یکی از مهم‌ترین معیارها برای ارزیابی عملکرد شرکت برای سهامداران است.

ریسک و مدیریت آن

ریسک و بازده (Risk and Return)

در دنیای سرمایه‌گذاری، ریسک و بازده دو مفهوم جدانشدنی هستند. به طور کلی، هرچه انتظار بازدهی بالاتری از یک سرمایه‌گذاری داشته باشید، باید ریسک بیشتری را نیز بپذیرید.

ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک

  •  سیستماتیک (Systematic Risk): ریسکی است که کل بازار را تحت تأثیر قرار می‌دهد و نمی‌توان آن را با متنوع‌سازی از بین برد (مانند ریسک سیاسی یا تغییرات نرخ بهره).
  •  غیرسیستماتیک (Unsystematic Risk): ریسکی است که مختص یک شرکت یا صنعت خاص است و می‌توان آن را با متنوع‌سازی سبد سرمایه‌گذاری کاهش داد (مانند ریسک مدیریت ضعیف).
نوع ریسک
مثال
قابلیت حذف با متنوع‌سازی
سیستماتیک
تحریم‌های اقتصادی، بحران مالی جهانی
خیر
غیرسیستماتیک
اعتصاب کارگران یک کارخانه، آتش‌سوزی
بله

متنوع‌سازی (Diversification)

یعنی تقسیم سرمایه بین دارایی‌های مختلف (سهام، اوراق قرضه، طلا، مسکن) و صنایع مختلف تا ریسک غیرسیستماتیک کاهش یابد. این اصل به «نگذاشتن همه تخم‌مرغ‌ها در یک سبد» معروف است.

تخصیص دارایی (Asset Allocation)

فرآیند تصمیم‌گیری در مورد این است که چه درصدی از سبد سرمایه‌گذاری خود را به هر کلاس دارایی (سهام، اوراق قرضه و…) اختصاص دهید. این تصمیم بر اساس اهداف مالی، افق زمانی و تحمل ریسک شما گرفته می‌شود.

معیارهای ارزیابی سرمایه‌گذاری

آلفا و بتا (Alpha and Beta)

  • بتا (Beta): نوسان یک سهم را نسبت به شاخص کل بازار اندازه‌گیری می‌کند. بتای 1 به معنای نوسان برابر با بازار، بتای بزرگتر از 1 به معنای نوسان بیشتر و بتای کمتر از 1 به معنای نوسان کمتر از بازار است.
  • آلفا (Alpha): بازدهی مازاد یک سرمایه‌گذاری را نسبت به بازدهی مورد انتظار آن (با توجه به ریسک آن یا بتا) نشان می‌دهد. آلفای مثبت نشان‌دهنده عملکرد بهتر از حد انتظار است.

نسبت شارپ (Sharpe Ratio)

بازدهی یک سرمایه‌گذاری را به ازای هر واحد ریسک آن (که با انحراف معیار بازدهی سنجیده می‌شود) اندازه‌گیری می‌کند. هرچه این نسبت بالاتر باشد، عملکرد سرمایه‌گذاری بهتر بوده است.

ارزش فعلی خالص (NPV)

Net Present Value ارزش فعلی تمام جریان‌های نقدی آتی یک پروژه یا سرمایه‌گذاری را با کسر هزینه اولیه آن محاسبه می‌کند. اگر NPV مثبت باشد، پروژه سودآور است.

نرخ بازده داخلی (IRR)

Internal Rate of Return نرخ تنزیلی است که ارزش فعلی خالص (NPV) یک پروژه را صفر می‌کند. این نرخ، بازدهی درونی پروژه را نشان می‌دهد و اگر از هزینه سرمایه بیشتر باشد، پروژه قابل قبول است.

مفاهیم دیگر

سبد سرمایه‌گذاری (Portfolio)

پرتفوی، مجموعه‌ای از دارایی‌های مختلفی است که یک سرمایه‌گذار در اختیار دارد.

آربیتراژ (Arbitrage)

به کسب سود از اختلاف قیمت یک دارایی یکسان در بازارهای مختلف گفته می‌شود.

استهلاک (Depreciation)

به کاهش ارزش یک دارایی فیزیکی در طول زمان به دلیل فرسودگی یا کهنگی گفته می‌شود.

بخش 6: مالی دولتی و سیاست‌گذاری مالی

این بخش به بررسی نحوه مدیریت مالی دولت، منابع درآمدی و ابزارهایی که برای تأثیرگذاری بر اقتصاد استفاده می‌کند، می‌پردازد.

بودجه دولت

بودجه (Budget)

یک سند مالی است که درآمدها و هزینه‌های دولت را برای یک دوره زمانی مشخص (معمولاً یک سال) پیش‌بینی می‌کند.

کسری بودجه و مازاد بودجه

  • کسری بودجه (Budget Deficit): زمانی رخ می‌دهد که هزینه‌های دولت بیشتر از درآمدهای آن باشد. دولت برای جبران کسری بودجه معمولاً به استقراض (داخلی یا خارجی) یا فروش دارایی‌ها روی می‌آورد.
  • مازاد بودجه (Budget Surplus): زمانی رخ می‌دهد که درآمدهای دولت بیشتر از هزینه‌های آن باشد.

بودجه عملیاتی و عمرانی

  • بودجه عملیاتی (جاری): شامل هزینه‌های جاری دولت مانند حقوق کارمندان و هزینه‌های اداری است.
  • بودجه عمرانی: شامل هزینه‌های مربوط به پروژه‌های زیربنایی مانند ساخت سد، جاده و بیمارستان است.

مالیات

مالیات (Tax)

پولی است که دولت از افراد و شرکت‌ها برای تأمین هزینه‌های عمومی دریافت می‌کند.

ویژگی
مالیات مستقیم (Direct Tax)
مالیات غیرمستقیم (Indirect Tax)
مبنای اخذ
درآمد و دارایی افراد و شرکت‌ها
مصرف کالاها و خدمات
مثال
مالیات بر حقوق، مالیات بر درآمد شرکت‌ها
مالیات بر ارزش افزوده (VAT)، تعرفه گمرکی
پرداخت‌کننده
مستقیماً توسط فرد یا شرکت
توسط مصرف‌کننده نهایی در قیمت کالا

مالیات بر ارزش افزوده (VAT)

Value Added Tax نوعی مالیات غیرمستقیم است که در هر مرحله از تولید و توزیع یک کالا یا خدمت، بر ارزشی که به آن اضافه شده، اعمال می‌شود. در نهایت، مصرف‌کننده نهایی کل این مالیات را پرداخت می‌کند.

یارانه

کمکی مالی است که دولت به تولیدکنندگان یا مصرف‌کنندگان برای کاهش قیمت یک کالا یا خدمت پرداخت می‌کند.

  • یارانه نقدی: پرداخت مستقیم پول به خانوارها.
  • یارانه غیرنقدی (جنسی): ارائه کالا یا خدمت با قیمت کمتر از قیمت بازار (مانند یارانه انرژی یا دارو).

اوراق دولتی

اوراق قرضه (Bonds)

نوعی ابزار بدهی است که دولت برای تأمین مالی کسری بودجه خود منتشر می‌کند. خریداران این اوراق به دولت وام می‌دهند و در سررسید، اصل پول خود را به همراه سود دریافت می‌کنند.

اوراق خزانه اسلامی (Treasury Bills)

نوعی اوراق قرضه دولتی کوتاه‌مدت هستند که با قیمتی کمتر از ارزش اسمی فروخته می‌شوند و در سررسید، ارزش اسمی آن‌ها به دارنده پرداخت می‌شود. این اوراق سود دوره‌ای (کوپن) ندارند.

سیاست مالی

به استفاده دولت از ابزارهایی مانند مالیات و مخارج دولتی برای تأثیرگذاری بر اقتصاد گفته می‌شود.

  • سیاست مالی انبساطی: افزایش مخارج دولتی یا کاهش مالیات برای تحریک اقتصاد در زمان رکود.
  • سیاست مالی انقباضی: کاهش مخارج دولتی یا افزایش مالیات برای کنترل تورم.

سایر مفاهیم

بدهی دولت (Government Debt)

مجموع بدهی‌های انباشته شده دولت در طول زمان است که برای تأمین مالی کسری بودجه‌های گذشته ایجاد شده است.

خصوصی‌سازی (Privatization)

به فرآیند واگذاری مالکیت و مدیریت شرکت‌ها و دارایی‌های دولتی به بخش خصوصی گفته می‌شود.

واگذاری (Divestment)

به فروش بخشی از دارایی‌ها یا سهام یک شرکت توسط دولت یا یک شرکت بزرگ گفته می‌شود.

بخش 7: تجارت بین‌الملل

تجارت بین‌الملل

این بخش به بررسی مفاهیم مرتبط با تبادل کالا و خدمات بین کشورها می‌پردازد.

مفاهیم پایه

صادرات و واردات (Exports and Imports)

  • صادرات: فروش کالا و خدمات یک کشور به کشورهای دیگر.
  • واردات: خرید کالا و خدمات از کشورهای دیگر.

تراز تجاری (Trade Balance)

تفاوت بین ارزش صادرات و واردات یک کشور است. مازاد تجاری (صادرات > واردات) به معنای ورود ارز به کشور و کسری تجاری (واردات > صادرات) به معنای خروج ارز از کشور است.

نظریه‌های تجارت

مزیت مطلق (Absolute Advantage)

به توانایی یک کشور برای تولید یک کالا با استفاده از منابع کمتر (نیروی کار، سرمایه) نسبت به کشور دیگر گفته می‌شود.

مزیت نسبی (Comparative Advantage)

اصلی است که می‌گوید حتی اگر یک کشور در تولید همه کالاها مزیت مطلق داشته باشد، باز هم تجارت برای هر دو کشور سودمند است اگر هر کدام در تولید کالایی که در آن هزینه فرصت کمتری دارند، تخصص پیدا کنند.

سیاست‌های تجاری

تعرفه گمرکی (Tariff)

نوعی مالیات است که بر کالاهای وارداتی اعمال می‌شود تا قیمت آن‌ها را افزایش داده و از تولیدکنندگان داخلی حمایت کند.

سهمیه واردات (Quota)

محدودیتی است که بر مقدار کالای قابل واردات به یک کشور اعمال می‌شود.

دامپینگ (Dumping)

به فروش یک کالا در بازار خارجی با قیمتی کمتر از هزینه تولید یا قیمت داخلی آن گفته می‌شود. این کار معمولاً برای از بین بردن رقبا و به دست آوردن سهم بازار انجام می‌شود.

محدودیت‌های تجاری (Trade Barriers)

شامل تعرفه‌ها، سهمیه‌ها و سایر موانع غیرتعرفه‌ای (مانند استانداردهای پیچیده) است که برای محدود کردن واردات استفاده می‌شود.

نهادها و توافقات

سازمان تجارت جهانی (WTO)

(World Trade Organization) یک سازمان بین‌المللی است که قوانین تجارت جهانی را تنظیم کرده و به حل و فصل اختلافات تجاری بین کشورها کمک می‌کند.

اتحادیه گمرکی (Customs Union)

توافقی بین چند کشور است که در آن تعرفه‌های داخلی بین خود را حذف کرده و یک تعرفه خارجی مشترک برای تجارت با سایر کشورها اعمال می‌کنند (مانند اتحادیه اروپا).

منطقه آزاد تجاری (Free Trade Area)

منطقه‌ای است که در آن کالاها می‌توانند بدون پرداخت تعرفه گمرکی وارد، انبار و صادر شوند.

بخش 8: رکود، رونق و چرخه‌های اقتصادی

رکود، رونق و چرخه‌های اقتصادی

اقتصادها به طور طبیعی دوره‌هایی از رشد و رکود را تجربه می‌کنند. این بخش به بررسی این چرخه‌ها و مفاهیم مرتبط با آن‌ها می‌پردازد.

انواع رکود

رکود اقتصادی (Recession)

به طور کلی به دوره‌ای از کاهش فعالیت‌های اقتصادی گفته می‌شود که معمولاً با دو فصل متوالی رشد منفی GDP تعریف می‌شود. در دوران رکود، بیکاری افزایش یافته و درآمدها و تولید کاهش می‌یابد.

رکود تورمی (Stagflation)

یک وضعیت اقتصادی بسیار نامطلوب است که در آن رکود (رشد اقتصادی پایین و بیکاری بالا) همزمان با تورم بالا رخ می‌دهد. این پدیده سیاست‌گذاری را بسیار دشوار می‌کند، زیرا ابزارهای مقابله با رکود (سیاست انبساطی) معمولاً تورم را تشدید می‌کنند و برعکس.

رکود عمیق (Depression)

یک رکود اقتصادی بسیار شدید و طولانی‌مدت است. معروف‌ترین مثال آن، رکود بزرگ دهه 1930 در آمریکاست.

رونق و بحران

رونق اقتصادی (Boom)

دوره‌ای از رشد سریع اقتصادی، افزایش اشتغال و افزایش سرمایه‌گذاری است.

بحران مالی (Financial Crisis)

وضعیتی است که در آن بخش مالی اقتصاد (بانک‌ها، بازارهای سهام) دچار اختلال شدید می‌شود و ارزش دارایی‌ها به سرعت کاهش می‌یابد. بحران مالی سال 2008 نمونه‌ای از این پدیده است.

حباب قیمتی (Bubble)

زمانی رخ می‌دهد که قیمت یک دارایی (مانند سهام یا مسکن) بسیار بیشتر از ارزش ذاتی آن معامله می‌شود. این پدیده معمولاً ناشی از سفته‌بازی و انتظارات خوش‌بینانه بیش از حد است. ترکیدن حباب به سقوط ناگهانی قیمت‌ها پس از یک دوره رشد سریع گفته می‌شود.

چرخه تجاری

 (Business Cycle) به نوسانات طبیعی فعالیت‌های اقتصادی در طول زمان گفته می‌شود که شامل چهار مرحله اصلی است:

مرحله
ویژگی‌ها
رونق (Expansion)
رشد مثبت GDP، کاهش بیکاری، افزایش سرمایه‌گذاری
اوج (Peak)
بالاترین نقطه رشد اقتصادی
رکود (Contraction/Recession)
کاهش GDP، افزایش بیکاری، کاهش سرمایه‌گذاری
دره (Trough)
پایین‌ترین نقطه فعالیت اقتصادی قبل از شروع بهبود

بهبود اقتصادی (Recovery)

مرحله‌ای از چرخه تجاری است که پس از رکود آغاز می‌شود و در آن اقتصاد دوباره شروع به رشد می‌کند.

رشد پایدار (Sustainable Growth)

به رشد اقتصادی گفته می‌شود که بدون ایجاد مشکلات زیست‌محیطی یا اجتماعی در بلندمدت قابل تداوم باشد.

بخش 9: اصطلاحات اجتماعی-اقتصادی

این بخش به بررسی مفاهیمی می‌پردازد که به ارتباط بین اقتصاد و جامعه، به ویژه توزیع درآمد و رفاه، مربوط می‌شوند.

نابرابری و فقر

ضریب جینی (Gini Coefficient)

یک شاخص آماری برای اندازه‌گیری نابرابری در توزیع درآمد یا ثروت در یک جامعه است. این ضریب بین 0 (برابری کامل) و 1 (نابرابری کامل) قرار دارد. هرچه ضریب جینی به 1 نزدیک‌تر باشد، نابرابری بیشتر است.

خط فقر (Poverty Line)

حداقل سطح درآمدی است که برای تأمین نیازهای اساسی زندگی در یک کشور ضروری تلقی می‌شود.

  • خط فقر مطلق: بر اساس هزینه یک سبد ثابت از کالاهای اساسی محاسبه می‌شود.
  • خط فقر نسبی: معمولاً به صورت درصدی از میانه درآمد جامعه تعریف می‌شود (مثلاً 50% میانه درآمد).

نابرابری درآمد (Income Inequality)

به توزیع نامتوازن درآمد بین افراد یا خانوارهای یک جامعه اشاره دارد.

رفاه اجتماعی

رفاه اجتماعی (Social Welfare)

به مجموعه‌ای از برنامه‌ها و خدمات دولتی گفته می‌شود که برای حمایت از شهروندان، به ویژه اقشار آسیب‌پذیر، طراحی شده‌اند (مانند بیمه درمانی، کمک‌های معیشتی و خدمات آموزشی).

شبکه حمایت اجتماعی (Social Safety Net)

شامل برنامه‌هایی مانند بیمه بیکاری و کمک‌های نقدی است که برای جلوگیری از سقوط افراد به زیر خط فقر در زمان بحران‌های اقتصادی یا شخصی طراحی شده‌اند.

بیمه بیکاری (Unemployment Insurance)

برنامه‌ای دولتی است که به افرادی که به طور غیرارادی شغل خود را از دست داده‌اند، برای مدت محدودی کمک مالی پرداخت می‌کند.

سایر مفاهیم

درآمد سرانه (Per Capita Income)

از تقسیم درآمد ملی یک کشور بر جمعیت آن به دست می‌آید و میانگین درآمد هر فرد را نشان می‌دهد.

طبقه متوسط (Middle Class)

گروهی از جامعه است که از نظر درآمدی بین طبقه بالا و طبقه پایین قرار دارند. وجود یک طبقه متوسط قوی معمولاً نشانه ثبات اقتصادی و اجتماعی است.

حداقل دستمزد (Minimum Wage)

پایین‌ترین سطح دستمزدی است که کارفرمایان طبق قانون موظف به پرداخت آن به کارگران هستند.

بخش 10: حسابداری و مالی شرکت‌ها

حسابداری و مالی شرکت‌ها

این بخش به معرفی اصطلاحات کلیدی حسابداری می‌پردازد که برای تحلیل سلامت مالی یک شرکت ضروری هستند.

صورت‌های مالی

ترازنامه (Balance Sheet)

یک عکس فوری از وضعیت مالی یک شرکت در یک نقطه زمانی مشخص است. ترازنامه از سه بخش اصلی تشکیل شده است: دارایی‌ها، بدهی‌ها و حقوق صاحبان سهام. معادله اصلی ترازنامه این است: دارایی‌ها = بدهی‌ها + حقوق صاحبان سهام.

صورت سود و زیان (Income Statement)

عملکرد مالی یک شرکت را در یک دوره زمانی مشخص (مثلاً یک فصل یا یک سال) نشان می‌دهد. این صورت‌حساب درآمدها، هزینه‌ها و در نهایت سود یا زیان خالص شرکت را گزارش می‌کند.

جریان نقدی (Cash Flow Statement)

ورود و خروج پول نقد را در یک شرکت در یک دوره زمانی نشان می‌دهد. این صورت‌حساب به سه بخش فعالیت‌های عملیاتی، سرمایه‌گذاری و تأمین مالی تقسیم می‌شود.

اقلام ترازنامه

  • دارایی‌های جاری و غیرجاری: دارایی‌های جاری آن‌هایی هستند که انتظار می‌رود در کمتر از یک سال به پول نقد تبدیل شوند (مانند موجودی کالا). دارایی‌های غیرجاری عمر طولانی‌تری دارند (مانند ساختمان و ماشین‌آلات).
  • بدهی‌های جاری و بلندمدت: بدهی‌های جاری باید در کمتر از یک سال پرداخت شوند (مانند حساب‌های پرداختنی). بدهی‌های بلندمدت سررسید طولانی‌تری دارند (مانند وام‌های بانکی بلندمدت).
  • حقوق صاحبان سهام (Shareholders’ Equity): نشان‌دهنده سهم مالکان (سهامداران) از دارایی‌های شرکت پس از کسر تمام بدهی‌هاست.

انواع سود

  • سود ناخالص (Gross Profit): از کسر بهای تمام شده کالای فروش رفته از درآمد فروش به دست می‌آید.
  • سود عملیاتی (EBIT): سود قبل از کسر بهره و مالیات است و سودآوری فعالیت اصلی شرکت را نشان می‌دهد.
  • سود قبل از کسر بهره، مالیات و استهلاک (EBITDA): یک معیار دیگر برای سنجش سودآوری عملیاتی است که اثرات تصمیمات حسابداری و تأمین مالی را حذف می‌کند.
  • سود خالص (Net Profit): سودی است که پس از کسر تمام هزینه‌ها، شامل بهره و مالیات، باقی می‌ماند.

نسبت‌های مالی

نسبت
فرمول
تفسیر
نسبت جاری
دارایی‌های جاری ÷ بدهی‌های جاری
توانایی شرکت در پرداخت بدهی‌های کوتاه‌مدت
نسبت آنی
(دارایی‌های جاری – موجودی کالا) ÷ بدهی‌های جاری
توانایی شرکت در پرداخت بدهی‌های کوتاه‌مدت بدون اتکا به فروش موجودی کالا
نسبت بدهی
کل بدهی‌ها ÷ کل دارایی‌ها
درصدی از دارایی‌های شرکت که از طریق بدهی تأمین مالی شده است
  • سرمایه در گردش (Working Capital): از تفاضل دارایی‌های جاری و بدهی‌های جاری به دست می‌آید و نشان‌دهنده نقدینگی کوتاه‌مدت شرکت است.
  • گردش موجودی کالا (Inventory Turnover): نشان می‌دهد که یک شرکت چند بار در سال موجودی کالای خود را به فروش می‌رساند.
  • دوره وصول مطالبات (Days Sales Outstanding): میانگین تعداد روزهایی است که طول می‌کشد تا شرکت پول فروش‌های نسیه خود را دریافت کند.

بخش 11: اصطلاحات تخصصی و پیشرفته

این بخش به معرفی برخی مفاهیم پیچیده‌تر اقتصادی می‌پردازد که در تحلیل‌های عمیق‌تر کاربرد دارند.

ساختار بازار

  • رقابت کامل (Perfect Competition): بازاری با تعداد زیادی خریدار و فروشنده، کالاهای همگن و ورود و خروج آزاد. در این بازار، هیچ‌کس قدرت قیمت‌گذاری ندارد.
  • انحصار (Monopoly): بازاری که در آن تنها یک فروشنده وجود دارد و او قدرت کامل قیمت‌گذاری را در اختیار دارد.
  • انحصار چندجانبه (Oligopoly): بازاری که در آن تعداد کمی فروشنده بزرگ وجود دارد و اقدامات آن‌ها بر یکدیگر تأثیرگذار است (مانند صنعت خودروسازی).
  • رقابت انحصاری (Monopolistic Competition): بازاری با تعداد زیادی فروشنده که کالاهای مشابه اما غیرهمگن (با برندهای مختلف) می‌فروشند (مانند بازار رستوران‌ها).

سایر مفاهیم

  • اقتصاد رفتاری (Behavioral Economics): شاخه‌ای از اقتصاد که تأثیر عوامل روانشناختی را بر تصمیم‌گیری‌های اقتصادی افراد بررسی می‌کند.
  • اثر جانشینی و درآمدی (Substitution and Income Effect): دو اثری که باعث می‌شوند با افزایش قیمت یک کالا، تقاضا برای آن کاهش یابد. اثر جانشینی یعنی مصرف‌کننده به سمت کالای ارزان‌تر می‌رود و اثر درآمدی یعنی قدرت خرید مصرف‌کننده کاهش می‌یابد.
  • موانع ورود به بازار (Barriers to Entry): عواملی که ورود شرکت‌های جدید به یک صنعت را دشوار می‌کنند (مانند نیاز به سرمایه بالا یا پتنت‌های انحصاری).
  • اقتصاد زیرزمینی (Underground Economy): فعالیت‌های اقتصادی که برای فرار از مالیات یا قوانین، به صورت غیررسمی و ثبت نشده انجام می‌شوند.
  • شفافیت مالی (Financial Transparency): به معنای دسترسی عمومی به اطلاعات مالی شرکت‌ها و دولت است که برای جلوگیری از فساد و افزایش اعتماد ضروری است.

نتیجه‌گیری

درک اصطلاحات اقتصادی دیگر یک مهارت تخصصی برای اقتصاددانان نیست، بلکه یک ابزار ضروری برای هر فردی است که می‌خواهد در دنیای پیچیده امروز، کنترل بهتری بر زندگی مالی خود داشته باشد. این مقاله با پوشش بیش از 160 اصطلاح کلیدی، تلاشی برای ارائه یک منبع جامع و کاربردی بود تا شما را در این مسیر یاری کند.

ما از مفاهیم پایه‌ای مانند عرضه و تقاضا و تورم شروع کردیم، به شاخص‌های کلان اقتصادی مانند GDP و نرخ بیکاری پرداختیم، وارد دنیای پیچیده بورس و سرمایه‌گذاری شدیم و با سیاست‌های پولی و مالی دولت‌ها آشنا شدیم. هدف ما این بود که هر اصطلاح را با زبانی ساده و با مثال‌های ملموس توضیح دهیم تا درک آن برای همه آسان باشد.

یادگیری یک فرآیند مستمر است. این مقاله یک نقطه شروع عالی است، اما دنیای اقتصاد دائماً در حال تغییر است. به شما پیشنهاد می‌کنیم که با دنبال کردن اخبار اقتصادی و مطالعه مستمر، دانش خود را به‌روز نگه دارید. امیدواریم این راهنما به شما کمک کند تا با اعتماد به نفس بیشتری تصمیمات اقتصادی بگیرید و آینده مالی خود را هوشمندانه‌تر بسازید.

بیشتر بخوانید

  1. لغت نامه جامع اصطلاحات ارزهای دیجیتال
  2. کامل‌ترین راهنمای اصطلاحات فارکس
  3. تابلو خوانی و بازارخوانی در بورس چیست؟ اصطلاحات تابلو بورس تهران