Lines_Background
مینی‌دوره رایگان درآمد روزانه ۱۰۰ دلار از فارکس
00روز
00ساعت
00دقیقه
00ثانیه
ثبت‌نام رایگان
لوگو خانه سرمایه
آموزش ترید از صفر صفر

خلاصه کتاب تخصصی بورس

کتاب راهنمای بازار بورس برای مبتدیان
خلاصه کتاب راهنمای مبتدیان برای بازار...

این مقاله از روی نسخه اصلی و انگلیسی کتاب راهنمای مبتدیان برای بازار سهام از متیو آر کراتر خلاصه برداری شده است!

کتاب راهنمای مبتدیان برای بازار سهام (A Beginner’s Guide to the Stock Market)

شاید با دیدن این تیتر از خودتان بپرسید چه نیازی به خواندن کتابی مثل «راهنمای مبتدیان برای بازار سهام» وجود دارد؟ در پاسخ باید بگوییم چه یک سرمایه گذار حرفه ای باشید و چه یک تازه کار، اصول پایه ای همیشه و در هر زمانی مهم هستند. چون تمام بازار سرمایه روی آن ها بالا می رود. حساب سرمایه گذاران مبتدی که جداست، اما حتی اگر یک سرمایه گذار حرفه ای هم هستید، حتماً هر چند وقت یک بار به این مفاهیم پایه توجه کنید.

 مطمئن باشید همان بار اولی که آن ها را مطالعه کنید، چیزهای بسیار بیشتری را به دست خواهید آورد. در این قسمت از خانه سرمایه به سراغ کتاب «راهنمای مبتدیان برای بازار سهام» از «متیو آر کراتر» می رویم. اگر هنوز هم تشنه اطلاعات آن هم از زبان یک سرمایه گذار باتجربه بازارهای مالی هستید، تا پایان این بخش با ما همراه باشید. 

بازار سهام، گنجینه ای از فرصت های تازه است

شما در حال خواندن «راهنمای مبتدیان برای بازار سهام» هستید. این یعنی به آموزش خودتان اهمیت می دهید و نمی خواهید با چشم های بسته سرمایه خود را به خطر بیندازید. این مژده را به شما می دهیم که می توانید روی فرصت های پنهان شده در این بازار برای ثروتمندشدن خودتان حساب باز کنید. فرقی نمی کند که عاشق ریسک کردن هستید یا یک انسان آرام که از هیجان دور است و می خواهد در آرامش به ثروت برسد. 

از هر تیپی که باشید، به قدری در بازار سهام فرصت و موقعیت برای ثروتمندشدن وجود دارد که می توانید بدون نگرانی از آن ها استفاده کنید. کلید اصلی در این ماجرا، یعنی آنچه حساب شما را از بقیه سهام داران شکست خورده جدا می کند، تسلط بر سازوکار این بازار است. افرادی که در این بازار شکست می خورند، بر اصول ابتدایی و سازوکار این ماجرا مسلط نیستند. 

آن ها بازار سهام را هیولایی سرمایه خوار صدا می زنند؛ زیرا نتوانستند با فریادزدن و بالا و پایین پریدن، این بازار را به نفع خودشان تغییر دهند. یادتان باشد، بازار سهام چیزی نیست که شما یا هرکس دیگری بتواند آن را تغییر دهد. این شما هستید که باید موقعیت خودتان را با توجه به تغییرات آن تغییر دهید!

بررسی چند مفهوم پایه ای و بسیار مهم

با هم گفتیم که تسلط داشتن بر مفاهیم پایه ای بسیار مهم است؛ بنابراین در آغاز راهنمای مبتدیان برای بازار سهام به بررسی و توضیح چند مفهوم پایه ای آن هم به زبان ساده می پردازیم. از اینکه در حال یادگیری یا بازنگری به این مفاهیم هستید یا حتی از دیدن واژه «مبتدی» احساس بدی نداشته باشید؛ زیرا شما 100 به صفر از کسانی که ندانسته و بدون احساس نیاز به یادگیری تمام سرمایه خود را وارد بازی طراحی شده توسط دیگران می کنند، جلوتر هستید! با این توضیح و دلگرمی، کارمان را شروع می کنیم:

یک سهام دقیقاً چیست؟

سهام چیست

هر سهم، قسمتی بسیار کوچک از مالکیت یک شرکت به شمار می رود. شما با خرید سهام، به شکلی غیرمستقیم مالک شرکت های بزرگ و کوچک می شوید. به هر اندازه که نقدینگی بیشتری داشته باشید و بتوانید تعداد سهم های بیشتری از یک شرکت را بخرید، می توانید مالک بخش بزرگ تری از یک شرکت شوید!

 حتی اگر به این کار ادامه دهید، می توانید یکی از صندلی های هیئت مدیره آن شرکت را از آن خودتان کنید! به زبان دیگری هم می توان مفهوم سهم را توضیح داد. اگر شرکت ها را یک کیک یا پیتزای بزرگ در نظر بگیریم، آن وقت هر تکه از این پیتزا یک سهم از آن شرکت خواهد بود.

ارزش بازار چیست؟

هر سهم یک قیمت دارد. وقتی قیمت آن سهم را بدانیم و آن را در تمام تعداد سهم هایی که شرکت از آن تشکیل شده است ضرب کنیم، چیزی به دست می آید که «ارزش بازار» نامیده می شود. کارمان در راهنمای مبتدیان برای بازار سهام را با موشکافی ماجرای علت تغییر قیمت سهم ها ادامه می دهیم.

 اگر اخبار اقتصادی را شنیده باشید، کم و بیش می دانید که قیمت سهام ثابت باقی نمی ماند و در طول زمان تغییر می کند. به دنبال تغییر در قیمت یک سهم، کل ارزش بازار آن شرکت هم دستخوش تغییر می شود. این تغییر به دلیل اطلاعات و موقعیت های خوب و بد یا حتی شایعه هایی است که پیرامون یک شرکت در گردش هستند.

 برای مثال شرکت اپل را در نظر بگیرید که بعد از رفتن استیو جابز در حال از دست دادن ارزش بازار خود بود. سپس استیو به شرکت برگشت و با ارائه محصولات جدید، دوباره ارزش بازار اپل را افزایش داد. جالب اینکه هر چقدر زمان می گذشت و مردم، بیشتر با ویژگی های مثبت و مفید این محصولات آشنا می شدند، قیمت سهام و ارزش بازار اپل هم افزایش پیدا می کرد. 

چرا بازار سهام دچار نوسان می شود؟

بازار سرمایه مدام خودش را با اطلاعات جدیدی که از شرکت ها به دست می آورد، به روز می کند. این به روزرسانی سبب ایجاد تغییر در قیمت هر سهم و به دنبال آن ارزش بازار یک شرکت می شود. در بازار سهام هم مانند بازارهای دیگر، این قوانین عرضه و تقاضا هستند که کنترل ماجرا را در دست گرفته اند.

 به این ترتیب که اگر افراد زیادی به دنبال خرید یک سهم ویژه باشند،  قیمت آن بالا می رود و اگر افراد زیادی بخواهند سهام یک شرکت را بفروشند، قیمت آن سهم کم می شود. البته این فقط یک مثال بود؛ چون شاید یک نفر که سهام زیادی از یک شرکت را در اختیار دارد، با تصمیم به فروش سهام، سبب کاهش قیمتش شود. 

بازار سرمایه به آینده نگاه می کند

در این بخش از «راهنمای مبتدیان برای بازار سهام» به نکته جالبی اشاره می کنیم که بیشتر سرمایه گذاران حرفه ای هم به آن توجهی نمی کنند. آن نکته این است که بازار سهام و قیمت هایی که نمایش می دهد، نتیجه ماجراهای گذشته در بازار نیستند، بلکه واکنشی به پیش بینی عملکرد شرکت ها در آینده هستند. 

به این ترتیب که بازار با بررسی اطلاعات در مورد روند رشد یا سقوط شرکت ها دست به حدس و گمان می زند. اگر تشخیص دهد یک شرکت در طول چند ماه آینده رشد خواهد کرد، قیمت آن را بالا می کشد و اگر تشخیص دهد که یک شرکت، روزگار خوبی در آینده نزدیک نخواهد داشت، حتی اگر وضعیت فعلی شرکت خوب باشد، قیمت آن را پایین می کشد! 

از کجا سهام بخریم؟

حالا به بخش جالب تری از راهنمای مبتدیان برای بازار سهام می رسیم. در این گام می خواهیم مقداری پول برداریم و آن را به سهام تبدیل کنیم، اما چگونه؟  همان طور که برای خرید وسیله موردنظرتان به بازار می روید، برای خرید سهام هم باید به بازار ویژه سهم ها یعنی بازار بورس و اوراق بهادار بروید. 

در این بازار، شرکت های مختلف مانند حجره های مغازه داران در صف قرار دارند و سهامشان را برای خرید و فروش گذاشته اند.  در نقطه مقابل، خریداران هم افرادی با فکرهای متفاوت هستند. برخی از آن ها می خواهند سهم را بخرند و آن را تا چند سال نگه دارند. این افراد «سرمایه گذار» نام دارند. برخی دیگر هستند که حوصله صبرکردن ندارند و می خواهند سهامشان را بعد از کمی رشد قیمت بفروشند و از سودش استفاده کنند که این افراد «معامله گر» هستند. 

معامله گر باشیم یا سرمایه گذار؟

هیچ فرقی نمی کند که معامله گر باشیم یا سرمایه گذار؛ چون بازار سهام بستری از فرصت های مختلف برای تمام افراد با هر میزان از سرمایه است. درحقیقت چیزی به نام بهترین یا بدترین روش سرمایه گذاری وجود ندارد. چیزی که مهم است، نوع نگاه شما به ماجرای سرمایه گذاری، میزان شناخت تان از خودتان و ظرفیت درونی تان برای پیشرفت کردن یا تحمل تغییر است. 

شما هم زمان می توانید در یک سهم، سرمایه گذار باشید و در سهم دیگری به عنوان یک معامله گر دست به فعالیت بزنید. در این ماجرا مثل 99 درصد چیزهای دیگر در این جهان، هیچ خوب یا بدی، هیچ درست یا غلطی وجود ندارد. 

یک کارگزاری خوب و مناسب برای خودتان پیدا کنید

در راهنمای مبتدیان برای بازار سهام باید به نکته مهم دیگری هم اشاره کنیم؛ اینکه شما نمی توانید به عنوان یک فرد حقیقی به طور مستقیم و بدون واسطه در این بازار به فعالیت مشغول شوید. همه افراد به یک سازمان واسطه به نام «کارگزاری» نیاز دارند که با بازکردن یک حساب در آن بتوانند از دریچه آن کارگزاری در بازار بورس فعالیت کنند. 

شاید بخواهید بدانید کارگزاری ها در مقابل دادن خدمات به سرمایه گذاران چه چیزی به دست می آورند؟ پاسخ این است که کارگزاری ها از طریق برداشت کارمزد از پولی که شما در حساب کارگزاری دارید، کار می کنند. با این حساب، پیداکردن یک کارگزاری مطمئن که کارمزد کمتری بگیرد و در مقابل، خدمات بهتری ارائه دهد، یکی از اولین کارهایی است که باید قبل از ورود به بازار سرمایه انجام دهید. 

هنگام معامله تا جایی که می توانید از سهام غیرشناور دور شوید!

اینجا راهنمای مبتدیان برای بازار سهام است؛ بنابراین قبل از اینکه دلیل این پیشنهاد را به شما توضیح دهیم، باید بفهمیم که سهام شناور آزاد یا غیر آزاد چیست؟ سهم شناور آزاد، سهامی است که می توانید بدون نگرانی در مورد نوسان های عجیب و غریب قیمت ها با خیالی بسیار راحت تر آن را خریداری کنید. 

هنگام خرید این سهام یا حتی سهام شناور غیر آزاد که با نوسان بسیار زیادی همراه است، می توانید با دو روش، خریدتان را انجام دهید که در ادامه برایتان توضیح می دهیم.

سفارش به قیمت بازار و سفارش محدود؛ دو روش در خرید یک سهم

در ادامه راهنمای مبتدیان برای بازار سهام به دو روش مهم در سفارش های خرید یا فروش می رسیم. در حالت اول، می توانید سفارش خود را به «قیمت بازار» بگذارید؛ خرید یا فروش، فرقی نمی کند. در این صورت، کارگزاری شما آن سهم را با هر قیمتی که باشد برایتان می خرد؛ بنابراین گاهی بین قیمتی که پرداخت کرده اید و چیزی که در سر داشتید تفاوت بسیار زیادی را مشاهده خواهید کرد. معمولاً این مدل از سفارش مربوط به زمانی است که عجله زیادی برای داشتن یا خلاص شدن از دست یک سهم دارید. 

در حالت دوم می توانید از روش «سفارش محدود» استفاده کنید. در این روش، شما حاضر نیستید به هر قیمتی، خرید یا فروش را انجام دهید؛ بنابراین کارگزاری تنها زمانی می تواند سهام شما را بخرد یا بفروشد که به قیمت مورد نظرتان رسیده باشد. 

سفارش روز یا سفارش بدون محدودیت زمانی؟! کدام بهتر است؟

در سفارش روز، موقعیت معاملاتی شما در طول ساعت های اداری همان روز باز می ماند و با تمام شدن روز به طور خودکار لغو می شود، ولی در سفارش بدون محدودیت زمانی، سفارش شما برای مدتی طولانی شاید حتی ماه ها باز بماند؛ البته برخی از کارگزاری ها هستند که بعد از گذشت چند روز یا حتی یک ماه، چنین سفارش هایی را به صورت خودکار می بندند. 

بهترین کار این است که قبل از شوکه شدن بابت این موضوع، درباره سیاست های کارگزاری تان به خوبی تحقیق کنید. در این مورد هم خوب یا بد بودن، مسئله ما نیست؛ مهم این است که با توجه به استراتژی های خود، کدام روش به کارتان می آید؟

راهنمای مبتدیان برای بازار سهام؛ از وارن بافت تقلید کنید

کتاب راهنمای بازار بورس برای مبتدیان

در این بخش از راهنمای مبتدیان برای بازار سهام به یک سؤال اساسی پاسخ می دهیم؛ اینکه چطور تصمیم های معاملاتی خوبی بگیرید و مانند بزرگان این بازار، دست به معامله و سرمایه گذاری بزنید؟ اگر کنجکاوی بسیاری در این زمینه داشته باشید، به احتمال زیاد در اینترنت به دنبال نام و نشانی از سرمایه گذاران برتر و بین المللی هستید. 

در صدر این لیست نام «وارن بافت» مشاهده می شود. هر بار که از او درباره روش سرمایه گذاری اش می پرسند، پاسخ بسیار ساده ای به این ماجرا می دهد: «سهام یک شرکت خوب را پیدا کنید، آن را کمتر از ارزش واقعی اش بخرید و تا نیم قرن بعد هم آن را نفروشید!» در ظاهر، دستورالعمل ساده ای است و برای شما که یک مبتدی هستید بسیار هم جالب است، اما در عمل اصلاً کار ساده ای نیست.

 شما باید تحلیل های بسیار زیاد و عمیقی روی بازار و شرکت ها داشته باشید تا بتوانید چنین فرصت هایی را در زمان درستش شناسایی کنید. با این حال راه بسیار ساده تری هم وجود دارد و آن خواندن مقاله ای است که وارن بافت هر سال در سایتش منتشر می کند و در آن لیستی از شرکت هایی را که در آن سرمایه گذاری خواهد کرد، می نویسد. سپس از او تقلید کنید!

یک راه بهتر؛ وارن بافت را استخدام کنید!

حتی با وجود اینکه وارن بافت، لیستی از سهم هایش را در سایت خودش منتشر می کند، هنوز برخی وجود دارند که علاقه ای به بررسی همین تعداد محدود شرکت ها ندارند. در راهنمای مبتدیان برای بازار سهام، راهی را به شما معرفی می کنیم که در آن می توانید وارن بافت را برای مدیریت سهم هایتان استخدام کنید.

 این راه، خرید سهام شرکت «برکشیر هاتاوی» است. به این ترتیب، شما خودتان را از ماجرای سخت و پیچیده تحلیل و جست وجو کنار می کشید و اجازه می دهید وارن بافت و همکارانش تمام این کارهای سخت را انجام دهند و سودتان را به حسابتان بریزند!

نکته جالبی که بد نیست از آن باخبر شوید این است که وارن بافت به سراغ هر شرکتی نمی رود. او شرکت هایی را برای سرمایه گذاری انتخاب می کند که قدرت تغییر در بازار و قیمت گذاری را در اختیار دارند و علاوه بر این، دولت، پشتوانه آن ها باشد! در این صورت حتی اگر آن شرکت ها با خاک یکسان شوند، باز هم می توانید از اصل پولتان محافظت کنید!

مراقب تله های بازار سهام باشید

یکی از روش های سرمایه گذاری که طرفداران بسیاری دارد، همان روشی است که وارن بافت از آن برای ثروتمندشدن استفاده کرد. بافت در سال های جوانی به دنبال خرید سهام شرکت هایی بود که کمتر از ارزش واقعی شان عرضه می شدند. سپس آن سهم ها را می خرید و صبر می کرد تا به ارزش واقعی شان برسند و حتی از آن هم فراتر بروند. حالا سؤال مهم این است که آیا سهم هایی که P/E یا «نسبت قیمت به درآمد» آن ها پایین است، هنوز هم گزینه هایی ارزشمند برای سرمایه گذاری هستند.

پاسخ خیر است. شاید بپرسید چرا این ماجرا برای وارن بافت جواب داد، ولی اکنون برای ما جواب نمی دهد؟ بهتر است بدانید زمانه و دغدغه هایی که مردم دارند، عوض شده است. در حال حاضر، شرکت هایی که P/E پایینی دارند، یا کلاه بردار هستند یا آن قدر زیر بار بدهی رفته اند که نمی توانند کمرشان را راست کنند.

همیشه به دنبال خرید سهم هایی باشید که رشد درآمد را نشان می دهند. سهم هایی با P/E پایین در حال تبدیل شدن به صفر هستند! درنتیجه شما با روی آوردن به این سهم ها، برای خرید یک برگه کاغذ با ارزش صفر پول پرداخت می کنید و خوشحال هم می شوید که این کار را ارزا ن تر از گذشته انجام داده اید! لطفاً هوشیار و هوشیارانه تر به بازار سهام نگاه کنید.  

سهام رشدی را معامله کنید

کمی قبل در راهنمای مبتدیان برای بازار سهام گفتیم که نباید به سراغ سهم هایی با P/E پایین بروید. حالا به شما می گوییم این موضوع درباره سهم هایی با P/E بالا نیز صادق است؛ چون شرکت های زیادی هستند که دلیل بالابودن P/E آن ها به دست آوردن درآمد بالا نیست، بلکه آن ها در حال گسترش بازار خود هستند. اگر از این نظر به آن ها نگاه کنیم، می بینیم چنین شرکت هایی نمی توانند هیچ سودی به سهام داران خود برسانند؛ زیرا خودشان هم در حال از دست دادن پول هستند! 

پیشنهاد ما این است که به سراغ سهم هایی بروید که قیمتشان در یک بازه قابل قبول، مثلاً در طول 50 هفته در حال رشد و در وضعیت صعودی بوده است. یکی از راه هایی که می توانید با کمک آن به صعودی بودن رشد یک سهم پی ببرید، بررسی «نمودار روزانه آن سهم» است. البته چند مورد دیگر هم هستند که می توانند در این راه به ما کنند:

  • خرید سهم هایی که ارزش بازار آن ها 5 میلیارد دلار یا کمی کمتر از این است
  • خرید سهامی که تعداد سهام شناور آن کمتر از 20 درصد تمام سهام برجسته باشد.

آیا مبتدی ها باید در عرضه اولیه شرکت کنند؟

راهنمای مبتدیان برای بازار سهام

«عرضه اولیه» یا اولین ورود یک شرکت غیر بورسی به بازار بورس، یک چاقوی دولبه است. اگر بدانید که در حال انجام چه کاری هستید، می توانید از عرضه اولیه برای به دست آوردن سود زیاد کمک بگیرید، ولی اگر تنها به هوای اینکه شنیده اید با خرید عرضه های اولیه می توانید سرمایه تان را چند برابر کنید، چیزی به دست نمی آورید. 

نکته ای که معمولاً در عرضه اولیه به آن توجه نمی شود، این است که شما به عنوان یک غریبه، ناگهان با سهام یک شرکت روبه رو می شوید که افراد درون همان شرکت می خواهند آن را بفروشند. در این هنگام باید از خودتان بپرسید اگر این شرکت خصوصی وضعیت خوبی داشت، چرا سرمایه گذاران آن می خواهند شما را در این سودآوری سهیم کنند.

 یکی از احتمالاتی که در این میان وجود دارد، این است که آن ها با توجه به دانش و اطلاعاتی که از قلب شرکت دارند می دانند شرکتشان آینده خوبی ندارد؛ به همین دلیل می خواهند سهمشان را رها کنند.

چه زمانی عرضه اولیه بخریم؟

توصیه ما در راهنمای مبتدیان برای بازار سهام این است که با احتیاط به عرضه های اولیه نزدیک شوید. تمام تلاشتان را بکنید تا از آن شرکت، اطلاعات خوبی به دست بیاورید. فریب تبلیغات و سر و صداهایی که خرید سهام یک شرکت کاملاً جدید را فرصتی طلایی برای ثروتمندشدن صدا می زنند نخورید. به اطلاعاتی که به دست می آورید توجه کنید. اگر به این نتیجه رسیدید که شرکت موردنظر در حال رشد بوده و هدفش از ورود به بازار سهام به دست آوردن سرمایه بیشتر برای توسعه و رشد بیشتر است، می توانید روی خرید عرضه اولیه آن حساب باز کنید.

چه ترفندهایی برای خرید عرضه اولیه وجود دارند؟

شما با استفاده از دو استراتژی می توانید در عرضه های اولیه شرکت کنید:

۱- سرمایه گذاری بلندمدت

در این صورت باید به درستی پیش بینی کنید که این شرکت در طول 20 یا 30 سال آینده همچنان وجود خواهد داشت و به رشد خود ادامه می دهد. توجه داشته باشید که تنها وجود عرضه اولیه به معنای موفقیت یا رشد پیوسته آن شرکت به شمار نمی رود. درحقیقت، بسیاری از شرکت ها تقریباً پنج سال بعد از عرضه اولیه کاملاً ورشکست می شوند!

۲- خرید عرضه اولیه به عنوان یک معامله گر کوتاه مدت

در این حالت، شما سهام عرضه اولیه را می خرید تا از مزایای کوتاه مدت آن مثل سهام شناور کم که سبب می شود این سهم، رشد قیمتی بالا یا حتی پایینی داشته باشد، بهره مند شوید. 

شش توصیه برای انجام معامله های روزانه

در راهنمای مبتدیان برای بازار سهام به بخشی می رسیم که شما می خواهید به عنوان یک معامله گر به صورت روزانه در بازار سهام دست به کار شوید. در این صورت شما را با روشی برای معامله روزانه آشنا می کنیم که سال ها امتحان خود را پس داده است:

  • به دنبال سهمی بگردید که یک شکاف قیمتی در آن وجود دارد

وقتی قیمت سهم ها به طور ناگهانی بالا یا پایین می رود، در آن یک شکاف قیمتی به وجود می آید. البته نکته ای در این میان وجود دارد و آن هم این است که شما باید به دنبال سهامی بگردید که به دلیل انتشار اخبار خوب دچار شکاف قیمتی شده است.

  • صبر کنید تا بازار باز شود، سپس بگذارید 15 دقیقه زمان بگذرد. بعد از این توقف کوتاه، قیمت سهم مورد نظرتان را بنویسید.
  • یک سفارش محدود برای خرید آن سهم بگذارید.
  • اگر سفارشی که گذاشتید تا 15 دقیقه بعد انجام نشد، آن را لغو کنید.
  • اگر سفارشتان انجام شد، تمام طول روز معاملاتی سهم را نگه دارید و سپس دو دقیقه قبل از اینکه بازار بسته شود، به دنبال جمع کردن سود خودتان باشید.
  • اگر قیمت سهمتان از پایین ترین قیمت در 15 دقیقه آغازین کارتان پایین تر رفت، خیلی زود از آن خارج شوید.

یادتان باشد که خرید و فروش سهام، کار پیچیده ای نیست و شما هم می توانید به یک معامله گر بزرگ تبدیل شوید. به شرط آنکه راهنمای مبتدیان برای بازار سهام را جدی بگیرید؛ یعنی در اصول پایه این بازار و قوانینی که آن را تشکیل می دهند به تسلط برسید. 

خلاصه ای از آنچه در کتاب «راهنمای مبتدیان برای بازار سهام» گفتیم:

  • بازار سهام، پر از فرصت های فعال برای تمام افراد با هر نوع تیپ فکری و روان شناختی است.
  • بازار سرمایه، چیزی نیست که شما بتوانید آن را تغییر دهید. تنها کاری که می توانید در این بازار انجام دهید، انتخاب یک موقعیت هوشمندانه در مقابل این تغییرات است. 
  • هر سهم، قسمتی کوچک از مالکیت یک شرکت است. 
  • سهم بازار، مفهومی است که از ضرب قیمت هر سهم در کل تعداد سهم هایی که یک شرکت منتشر کرده است به دست می آید. 
  • قیمت سهام، ثابت باقی نمی ماند؛ چون وضعیت شرکت ها ثابت نیست. آن ها یا در حال رشد هستند که سبب می شود قیمت سهامشان بالاتر برود یا در حال درجا زدن و سقوط که سبب می شود قیمت سهامشان هم از این ماجرا تأثیر منفی بگیرد.
  • بازار سهام به آینده نگاه می کند؛ بنابراین قیمت هایی که اکنون می بینید نتیجه فعالیت های گذشته یک شرکت نیستند، بلکه پیش بینی عملکرد آن را تشکیل می دهند.
  • سرمایه گذار، فردی است که نگاهی طولانی مدت به سرمایه گذاری خود دارد و به فکر سودهای امروز و فردا نیست.
  • معامله گر فردی است که نگاهی کوتاه مدت به سرمایه گذاری دارد و روی سودهای روزانه و درنهایت ماهانه، حساب باز می کند. 
  • افراد نمی توانند به طور مستقیم سهام شرکت ها را معامله کنند و برای این کار به یک کارگزاری نیاز دارند.
  • معامله با سهام غیر شناور توصیه نمی شود؛ چون نوسان های عجیب و غریبی را از خودشان نشان می دهند. 
  • دو روش برای خرید یک سهم وجود دارند: «سفارش به قیمت بازار» و «سفارش محدود». پیشنهاد ما در راهنمای مبتدیان برای بازار سهام، سفارش محدود است؛ زیرا به شما این امکان را می دهد تا سهم مورد نظرتان را در قیمتی که می خواهید ببندید. 
  • وارن بافت هر سال، مقاله ای را منتشر می کند و در آن لیستی از شرکت هایی را منتشر می سازد که سهامشان را معامله خواهد کرد. می توانید از این لیست برای پیروی کردن از روند فکری و تحلیلی وارن بافت استفاده کنید. 
  • با خرید سهام شرکت «برکشیر هاتاوی» می توانید از دانش وارن بافت برای سودآوری استفاده کنید و خودتان کنار بایستید. 
  • خرید سهامی که اکنون ارزش چندانی ندارند، اما فکر می کنید در آینده ارزشمند می شوند، دیدگاهی بود که وارن بافت در گذشته از آن استفاده می کرد؛ حتی خود او هم اکنون از این روش استفاده نمی کند!
  • موفقیت در سودآوری با خرید سهام عرضه اولیه به میزان هوشمندی و نگاه معاملاتی شما بستگی دارد.

حالا شما بگویید که به عنوان یک سرمایه گذار بازارهای مالی، چه توصیه ای به سرمایه گذاران مبتدی دارید؟

ادامه مطلب
خلاصه کتاب تحلیل تکنیکال بازار سرمایه
معرفی و خلاصه کتاب تحلیل تکنیکال...

تحلیل کردن، بخشی جدایی ناپذیر از فعالیت در بازار سرمایه است. بدون درک تحلیل تکنیکال بازار سرمایه و تحلیل بنیادی نمی توان به سودآوری سرمایه گذاری ها امید بست و حتی بدتر، نمی توان به حفظ سرمایه، دل خوش کرد! در این قسمت از خانه سرمایه به سراغ کتاب «تحلیل تکنیکال بازار سرمایه» از «جان مورفی» می رویم و پای صحبت های او در مورد این نوع از تحلیل می نشینیم. اگر از طرفداران پر و پا قرص تحلیل بنیادی هستید یا آنکه می خواهید میزان اطلاعاتتان را از تحلیل تکنیکال، بیشتر کنید، تا پایان این ماجرا با ما همراه باشید.

تحلیل تکنیکال چیست؟

داشتن درک عمیق نسبت به چیستی تحلیل تکنیکال بازار سرمایه، رمز توانایی در آن است. اگر ندانیم که در مورد چه چیزی صحبت می کنیم، قدرتی برای بروز خلاقیت هم پیدا نخواهیم کرد. فلسفه اصلی تحلیل تکنیکال بر سه اصل استوار است:

  1. عملکرد بازار، خودش را روی قیمت ها نشان می دهد
  2. قیمت ها با توجه به ترندها حرکت می کنند
  3. تاریخ دوباره تکرار می شود

بیایید این سه بخش را با هم بررسی کنیم:

1. همه چیز روی قیمت ها تاثیر می گذارد

طرفداران تحلیل تکنیکالی بر این باور هستند که قیمت های بازار فقط به مسائل شرکت ها ارتباط ندارد. بلکه این ماجرا برایند تاثیر جغرافیایی، سیاسی، فرهنگی، شیوه حرکت و خرید و فروش بزرگان بازار، مسائل روانشناختی، رویدادهای ملی، ماجراهای جهانی و … است. تمام این موارد دست در دست هم چیزی را نشان می دهند که ما آن را «قیمت سهم» می نامیم.

2. هدف از تعقیب قیمت ها کشف روند و پیش بینی جهت حرکت است

تحلیلگران تکنیکال با این هدف، قیمت ها را بررسی می کنند که بتوانند روند پنهان شده در ورای آنها را کشف کرده و وضعیت آینده آن را پیش بینی کنند. در غیر این صورت، پیروی کردن از روندها یا حتی کشفشان چیزی جر هدر دادن زمان، تلاش و حتی سرمایه نخواهد بود.

3. تاریخ، باز هم تکرار می شود؛ فقط باید خوب نگاه کرد

تحلیلگران تکنیکال، علاقه زیادی به مطالعه تاریخ بازار سرمایه دارند. حتی نمودارهای چند دهه یا صده قبل را با نمودارهای فعلی مقایسه می کنند. نکته پنهان در این بررسی، کشف تصمیم های روانی سرمایه گذاران و نتیجه ای است که به بار آورده اند.

تحلیلگران بنیادی و تکنیکال؛ دو روش برای نگاه به یک ماجرا

شاید با خودتان فکر کنید که تحلیل گران بنیادی و تکنیکال از زمین تا آسمان با هم فرق دارند؛ چون یکی با اعداد و ارقام ریز سر و کار دارد و دیگری به دنبال کشف ماجرای پنهان در پس بالا و پایین شدن قیمت ها می گردد. اما به نظر جان مورفی، نویسنده کتاب «تحلیل تکنیکال بازار سرمایه» این دو نوع از تحلیل، فقط دو شیوه متفاوت نگاه به یک ماجرا هستند؛ نه چیزی بیشتر. تحلیلگر بنیادی به دنبال علت تغییر قیمت ها می گردد اما تحلیلگر تکنیکال به نتیجه ماجرا نگاه می کند.

هر دوی این تحلیلگران به دنبال کشف یک چیز هستند: «کشف اینکه روند فعلی در چه جهتی حرکت می کند و قرار است در آینده چه جهتی را به خود بگیرد.» به همین دلیل است که بسیاری از تحلیلگران برتر به جای خط کشیدن میان تحلیل بنیادی و تکنیکال، سعی می کنند که در هر دو نوع تحلیل، دستی بر آتش پیدا کنند. چون این کار می تواند وسعت نگاه آنها به بازار سرمایه را دستخوش تغییرات بزرگی کند.

تحلیل تکنیکال چه مزیت هایی دارد؟

بیایید برای درک بهتر تحلیل تکنیکال بازار سرمایه، چند مورد از مزیت های آن را با هم بررسی کنیم:

1. انعطاف پذیری بالا

زمان یا حوزه ای در تجارت وجود ندارد که نتوانید از تحلیل تکنیکالی برای بررسی آن کمک بگیرید. از بازار نفت در 100 گذشته بگیر تا بازار ارزهای دیجیتال در همین لحظه، گستره ای هستند که می توانید بدون محدودیت آن را زیر ذره بین «Technical analysis» ببرید.

2. دید گسترده نسبت به بازار

تحلیل تکنیکی به جای نگاه از یک دریچه ویژه، تمام بازار را مورد بررسی قرار می دهد. به همین دلیل، این توانایی را پیدا می کند که خیلی راحت تر از دیگر تحلیل گران، ترند را کشف کرده و قدم بعدی آن را پیش بینی کند.

3. توانایی تعقیب قسمت های فعال بازار

بازارها همیشه بین دوره های فعال و غیر فعال در حال نوسان هستند. وقتی یک تحلیلگر تکنیکی، بازار را مورد بررسی قرار می دهد می تواند روندهای فعال و غیر فعال را از هم تمیز دهد. سپس به جای آزمون و خطا، سرمایه خود را روی قسمت های فعال بازار، سرمایه گذاری کند و روندهای غیر فعال یا رو به خاموشی را در نظر نگیرد. این یعنی توانایی گام برداشتن با نبض بازار!

4. معامله گران بازه های زمانی مختلف هم می توانند از آن استفاده کنند

فرقی نمی کند که شما در چه بازه زمانی به معامله می پردازید؛ روزانه، هفتگی، کوتاه مدت، میان مدت یا حتی بلند مدت. چون می توانید بدون هیچ محدودیتی از تحلیل تکنیکال بازار سرمایه برای برداشتن قدم بعدی نهایت بهره را ببرید.

5. کشف نقطه های قوت و ضعف بازار

تحلیلگران تکنیکی می توانند روند افزایش یا کاهش قیمت محصولات یا خدمات مختلف در بازار را با دقت بالایی پیش بینی کنند.

پاسخ به چند پرسش در مورد Technical analysis

همان طور که کمی قبل در مورد مزیت های این نوع از تحلیل با هم گفتیم، نقدهایی هم به آن وارد است. البته بهتر است آنها را «پرسش هایی برای آگاهی بیشتر از تحلیل تکنیکی» صدا بزنیم. چون برای هر نقدی یک پاسخ وجود دارد. در ادامه، چند مورد از پُرتکرارترین نقدها نسبت به «Technical analysis» را با هم بررسی می کنیم:

1. می گویند پایه تحلیل تکنیکال بازار سرمایه، بررسی نمودارها است. اگر این طور باشد که هر کسی می تواند از نگاه خودش بازار را تحلیل کند. آیا می توان باز هم نام این ماجرا را تحلیل گذاشت؟

در پاسخ باید بگوییم که استفاده کردن از نمودارها و کمک گرفتن از آنها برای تحلیل کردن فقط ویژه تحلیلگران تکنیکی نیست؛ بلکه تحلیلگران بنیادی هم به طور گسترده از نمودارها استفاده می کنند. مادامی که نمودارها بر اساس داده های واقعی ترسیم شده باشند می توان از آنها برای هر نوع تحلیلی کمک گرفت.

2. نمودارها علمی نیستند. شما نمی توانید بر اساس یک ماجرای غیر علمی به تحلیل بپردازید

چیزی که بازار را به سمت خرید ناگهانی یک سهم و فروش ناگهانی سهمی دیگری سوق می دهد، ترکیبی غیر قابل تفکیک از مسائل روان شناختی معامله گران و ماجراهای اقتصادی است. تحلیلگران تکنیکی از نمودارها برای اثبات یک ماجرای علمی استفاده نمی کنند. آنها به نمودارها همانند عکسی از یک گذشته می نگرند که رفتار افراد را به تصویر کشیده است.

به زبان ساده، معامله گران با رفتار خود بالا یا پایین رفتن نمودارها و موج ها را به وجود می آورند. شاید به همین دلیل باشد که خواندن نمودارها را یک هنر در نظر می گیرند نه یک آزمایش علمی. باید به این نکته توجه کنیم که حتی تحلیلگران بنیادی هم بعد از کلی بالا و پایین کردن داده ها در نهایت به جمع همان معامله گرانی می پیوندند که روندها را به وجود می آورند.

3. گذشته، تمام شده و آینده هنوز نیامده است. چطور می گویید که می توان بر اساس گذشته، آینده را پیش بینی کرد؟

قبل از پاسخ به این پرسش، توجه شما را به انواع پیش بینی های کاملا معمولی در زندگی جلب می کنیم: «پیش بینی وضع هوا»، «پیش بینی های سیاسی» و حتی «پیش بینی آینده مالی». ما برای انجام هیچ کدام از این پیش بینی ها به خودمان یا دیگران خرده نمی گیریم. جالب تر اینکه حتی تحلیل گران بنیادی هم به پیش بینی مشغول می شوند. پس چرا وقتی پای تحلیل تکنیکال بازار سرمایه به میدان باز می شود، حرف زدن از آینده و حرکت روندها را به چشم ماجرایی جدید و عجیب در نظر می گیریم؟

4. بالا یا پایین رفتن قیمت ها موضوعی تصادفی هستند و تحلیلگران تکنیکی فقط به دنبال ربط دادن آنها به دانسته هایشان می گردند. در این مورد چه می گویید؟

این ماجرا حقیقت دارد که بسیاری از افراد تحصیل کرده در رشته های مالی به ویژه کسانی که آموزش هایشان بر اساس تحلیل بنیادی بوده است، نمی توانند به راحتی الگوهای موجود در نمودارها را کشف کرده و از آنها استفاده کنند. ولی این موضوع ربطی به وجود نداشتن این الگوها یا تصادفی بودن قیمت ها ندارد. اگر فرض را بر این بگذاریم که قیمت ها کاملا تصادفی ایجاد می شوند پس بر چه اساس می خواهیم سرمایه خودمان را در بازار سرمایه گذاری کنیم؟ این ماجرا چیزی شبیه به انداختن پولتان را در چاهی عمیق و امیدوار بودن به رخ دادن ماجرایی بسیار تصادفی است تا دری به تخته بخورد و شما بتوانید در اثر یک تصادف، سود کنید!

روند چیست و چه انواعی دارد؟

به زبان ساده، روندها، جهت حرکت قیمت در بازارها را نشان می دهند. ما به درک و تحلیل روندها نیاز داریم چون بازارها همیشه در یک جهت ثابت حرکت نمی کنند. اگر نگاهی به نمودارهای مختلف بازار سرمایه انداخته باشید می بینید که آنها به جای یک خط مستقیم رو به بالا یا پایین، مجموعه ای از خط های نامنظم زیگزاگی هستند. در حقیقت، جهت حرکت قله ها و دره های این زیگزاگ ها است که روند اصلی بازار را به ما نشان می دهد. تمام روندها به سه دسته اصلی تقسیم می شوند:

  • روند صعودی

جهت حرکت این روند رو به بالا است.

  • روند نزولی

جهت حرکت این روند رو به پایین است.

  • روند خنثی

به آن «محدوده معاملاتی» هم گفته می شود که بیشترین نزدیکی را به خط مستقیم دارد. در این وضعیت، عرضه و تقاضا در تعادلی تقریبی به سر می برند.

نگاهی به دسته بندی روندها از نظر اندازه

روندها به جز «جهت حرکت» از نظر اندازه نیز تقسیم بندی می شوند. شاید در ابتدا تعداد این تقسیم بندی ها کمی گیج کننده باشد اما به درک و تحلیل تکنیکال بازار سرمایه، کمک شایانی می کند. در این ماجرا، روندها در سه دسته جای می گیرند:

  • روندهای اصلی یا بزرگ

گاهی زمان این روند بسیار طولانی می شود؛ مثلا نیم قرن یا حتی یک قرن!

  • روندهای متوسط

زمانی بین روندهای بزرگ و کوتاه را در برمی گیرند. شاید چند ماه، چند هفته یا چند سال.

  • روندهای کوتاه

بازه زمانی این روندها بسیار کوتاه است. چیزی بین چند دقیقه تا چند ساعت.

با شش اصل بنیادین تئوری داو آشنا شوید

«داو» و شریکش «جونز» یکی از پایه گذاران تغییرات اساسی در تحلیل تکنیکال بازار سرمایه هستند. نظریه های داو در مورد میانگین سهام شرکت های برتر بورسی، هنوز هم یکی از اصلی ترین مواردی است که تحلیلگران از آن استفاده می کنند. در ادامه با شش مورد از نظریه های داو آشناتر می شویم:

1. میانگین ها همه چیز را در بر می گیرند

میانگین ها عکسی یادگاری از ماجراهای اتفاق افتاده در بازار هستند. تمام بالا و پایین ها، اتفاق های ریز و درشت یا حتی چیزهایی که به طور مستقیم به بازار ربطی ندارند – مثل بلاهای طبیعی – نیز می توانند اثری از خود روی این میانگین ها به جا بگذارند.

2. بازار با سه روند دست و پنجه نرم می کند

داو حرکت روندها در بازار را به حرکت موج های دریا تشبیه می کند و تاثیر آنها روی بازار را همانند تاثیر موج ها روی ساحل در نظر می گیرد. وقتی یک روند صعودی باشد با وجود نوسان ها باز هم با قدرت به ساحل برخورد می کند؛ اما اگر در میان نوسان هایش ماجرایی پیش بیاید که نتواند خود را به حد قیمت بالای قبل از نوسان برساند آنگاه دیگر نباید آن را یک موج صعودی در نظر گرفت چون روندی نزولی را در پیش می گیرد.
در کل، داو هر روند را به سه روند کوچکتر تفکیک کرده است:

  • اول: جریان

در حالت کلی، صعودی یا نزولی بودن روند را نشان می دهند. طولانی مدت هستند و حتی ممکن است چندین سال طول بکشند.

  • دوم: امواج

به عنوان کامل کننده چهره جریان ها معرفی می شوند. این روندها بین چند هفته تا حداکثر 3 ماه به تکامل می رسند.

  • سوم: سطح های ناهموار

روندهای کوچک اما تاثیرگذار را نشان می دهد. معمولا این روندها کمتر از چند هفته به درازا می کشند.

3. هر روند بزرگ از سه بخش تشکیل شده است

در این ماجرا سه گروه عمده از معامله گران وارد بازی می شوند. گروه اول، سرمایه گذاران بزرگ و بسیار حرفه ای هستند که بخش قابل توجهی از آنها از تحلیل تکنیکال بازار سرمایه استفاده می کنند. آنها زمانی که بازار هنوز در خواب است، سهم های با ارزش بالا و قیمت پایین را کشف کرده و آنها را خریداری می کنند. بعد از مدتی، گروه دوم وارد بازی می شوند که می توانیم آنها را شامل تحلیلگران بنیادی و معامله گران حرفه ای بدانیم.
بعد از خرید این گروه، توجه همه به سمت آن سهم ها جلب می شود. حالا نوبت ورود گروه سوم یعنی روزنامه ها و رسانه های اقتصادی است. آنها با تحلیل ها و نمایش هایشان آتش زیر قیمت آن سهم های خاک خورده و کشف نشده را روشن می کنند و آنها را به اوج می رسانند. با رسیدن به این مرحله، سرمایه گذاران بسیار حرفه ای گام بعدی را آغاز می کنند؛ یعنی فروش همان سهم ها زمانی که همه به دنبال خرید هستند.

4. شاخص ها باید سیگنال های همنوایی داشته باشند

بر اساس نظر داو، میانگین ها حتی در بازه های زمانی متفاوت باید سیگنال هایی از تایید روندهای کاهش یا افزایشی یکدیگر را ارائه دهند. هر چقدر که این بازه زمانی کوتاهتر باشد، تایید جریان روند، قوی تر خواهد بود.

5. حجم نیز باید با روند همسو باشد

داو معتقد بود که علاوه بر شاخص ها، حجم معاملات نیز باید با روندها همسو باشند؛ مثلا در روندهای صعودی وقتی قیمت ها افزایش پیدا می کنند، حجم نیز دچار افزایش می شود و برعکس.

6. روندها تا قبل از دریافت اخطارها به حرکت در جهت فعلی شان ادامه می دهند

این نظر بر اساس قانون اول «نیوتن» بنا شده است که می گوید: «اجسام در حالت طبیعی تمایل دارند در وضعیت فعلی خود چه در حالت سکون و چه در حالت حرکت باقی بمانند و این ماجرا در صورتی که توسط نیرویی خارج از آنها دستکاری نشود تا ابد ادامه پیدا می کند.» داو معتقد بود که این قانون در مورد روندها نیز برقرار است؛ یعنی یک روند صعودی بدون حضور عامل خارجی، تمایل دارد جریان صعودی خود را ادامه دهد. این ماجرا تا زمانی که پای هشدارهای تغییر روند و حضور عامل تغییر دهنده به میدان باز نشود، ادامه پیدا می کند. البته پیدا کردن این نوع روند بدون استفاده از ابزارها دشوار است.

الگوهای شمعی ژاپنی در تحلیل تکنیکال بازار سرمایه چه چیزی را به نمایش می گذارند؟

خلاصه کتاب تحلیل تکنیکال بازار سرمایه

ژاپنی ها برای سال های طولانی از روش ویژه خودشان برای تحلیل نمودارها استفاده می کردند. البته این روش برای غرب چندان پرسابقه نیست و حتی می توان گفت نسبت به ژاپنی ها بسیار جوان هم به شمار می رود. حالا سوال درست این است که ژاپنی ها در الگوی شمعی به دنبال دریافت چه چیزی بودند؟ در پاسخ باید بگوییم که الگوهای شمعی، چیزی نیستند به جز عکسی یادگاری از وضعیت ذهنی معامله گر در هنگام معامله! بررسی الگوهای شمعی نشان می دهد که ما انسان ها با وجود ادعاهایی که داریم به هنگام قرارگیری در موقعیت های مشابه، رفتاری تکراری را از خودمان بروز می دهیم. بیایید به چند مورد از ویژگی های الگوهای شمعی نگاهی بیندازیم:

  • می توانند یک خط یا ترکیبی از چند خط باشند.
  • در 90 درصد مواقع، تعداد خط ها از 5 عدد بیشتر نمی شود.
  • از آنها برای مشخص کردن نقطه های معکوس در بازار استفاده می کنند.
  • به الگوهای شمعی «الگوهای واژگونی» و «تداوم» هم می گویند.
  • احتمال کمی وجود دارد که از آنها برای تعیین روند و جریان استفاده کنند.

نگاهی کوتاه به چیستی نظریه موج الیوت

«چارلز جی کالینز» در سال 1938 کتابی با عنوان «اصل موج» منتشر کرد که نظریه «موج الیوت» را در بر داشت. نظریه موج الیوت به ترتیب اهمیت از سه بخش اصلی «الگو»، «نسبت» و «زمان» تشکیل شده است. در این تعریف، الگوها همان موج های موجود در بازار هستند. نسبت ها، به دنبال کشف رابطه های پیچیده ای بین امواج، قیمت ها و نقطه های اصلاح هستند. بخش آخر این نظریه یعنی زمان نیز که از نظر اهمیت در پایین ترین بخش این نظریه قرار می گیرد، به روابط زمانی میان الگوها و نسبت ها اشاره دارد. حرف اصلی در این نظریه این است که بازار بورس دارای یک ریتم تکراری است که از پنج موج افزایشی و سه موج کاهشی تشکیل شده است.

پیام اصلی «جان مورفی» در کتاب «تحلیل تکنیکال بازار سرمایه» چه بود؟

خلاصه کتاب تحلیل تکنیکال بازار سرمایه

جان مورفی که بیش از 30 سال تجربه تجزیه و تحلیل و فعالیت مستقیم در بازار سرمایه را دارد در کتابش به دنبال روشن تر کردن ماجرای تحلیل تکنیکال برای افراد علاقه مند به این موضوع بود. او توضیحاتش را از پایه ای ترین موارد شروع کرد و آنها را تا حد خوبی بالا برد. از نظر او آگاهی داشتن از تحلیل تکنیکی برای تمام سرمایه گذاران چه آنها که به دنبال همین نوع از تحلیل هستند و چه کسانی که فقط روی تحلیل بنیادی کار می کنند بسیار مفید واقع می شود.

نظر شما چیست؟

شما به عنوان یک معامله گر، طرفدار چه نوع تحلیلی هستید؟ تکنیکال؟ بنیادی؟ یا ترکیبی از هر دو؟

ادامه مطلب
technical-analysis-book
دانلود و خرید کتاب تحلیل تکنیکال...

یکی از دغدغه های اصلی افراد حین شروع یادگیری مباحث علمی مختلف، دسترسی به مراجع آموزشی معتبر است. اگر این منابع را به دوره ها و کتب آموزشی محدود کنیم، معمولاً همه اشخاص و به صورت هم زمان توانایی دسترسی به تمام این موارد را ندارند. بنابراین تألیف و انتشار منابع جامع و پایه از الزامات اولیه فرآیند یادگیری در هر زمینه ای است. در حال حاضر با توجه به گسترش همه جانبه ضریب نفوذ بازارهای مالی در زندگی مدرن انسان، همواره شاهد ورود سرمایه گذاران جدید به این بازار هستیم و از آنجایی که سرمایه گذاری در بورس یک فعالیت کاملاً تخصصی است؛ وجود نیاز روزافزون به منابع آموزش تحلیل و معامله گری در این بازار غیرقابل انکار می باشد. در این مطلب به معرفی یکی از پرفروش ترین کتاب های تحلیل بازار مالی تحت عنوان «تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه» نوشته جان. جی. مورفی می پردازیم.

بسیاری از دانشجویان سرمایه گذاری اغلب از این گلایه می کنند؛ که علی رغم مطالعه منابع فراوان و شرکت در دوره های متعدد، هنوز آمادگی انجام معاملات واقعی را نداشته یا پس از ورود به بازار ضررهای سنگینی متقبل شده اند. حتی اگر دلیل عمده این وضعیت ناشی از خطاهای فردی معامله گر باشد، اما فقدان آموزش صحیح در این زمینه کاملاً ملموس است.

«جان. جی. مورفی» کیست؟

جان مورفی، تحلیل گر مالی معروف آمریکایی است، که پدر تحلیل تکنیکی بین بازاری خوانده می شود. وی کتب معتددی در زمینه تحلیل بازارهای بورس تألیف و منتشر نموده و از این لحاظ یکی از شاخص ترین تحلیل گران بازار مالی محسوب می شود. او پس از فارغ التحصیلی در شرکت مالی CIT به عنوان دستیار سبدگردان و تحلیل گر نموداری مشغول به کار شد. مورفی در اوایل دهه ۱۹۷۰ میلادی وارد شرکت مریل لینچ شده و بعدها به عنوان مدیر بخش تحلیل تکینکال ارتقاء یافت. جان پس از کسب شهرت و در ادامه فعالیت حرفه ای خود به مؤسسه مالی نیویورک رفت، تا به برگزاری دوره‎ های آموزشی و مشاوره سرمایه گذاری بپردازد.

کتاب تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه

کتاب تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه به قلم جان. جی. مورفی در سال ۱۹۹۹ میلادی توسط مؤسسه مالی نیویورک منتشر شد. این کتاب بیش از ۵ سال عنوان پرفروش ترین منبع آموزشی چاپی در زمینه سرمایه گذاری (مرتبط با بازارهای مالی) را به خود اختصاص داده و تاکنون به چندین زبان رسمی مختلف دنیا ترجمه و تجدید چاپ شده است. به زعم بسیاری از معامله گران حرفه‎ای و دانشجویانی که آن را مطالعه نموده اند، اثر جان مورفی به جرئت یکی از کامل ترین منابع آموزشی در زمینه تحلیل نموداری دارایی ها و ابزار مختلف مالی است. جهت آشنایی بیشتر با کتاب تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه، در ادامه سرفصل های اصلی کتاب را به صورت مختصر معرفی خواهیم نمود.

۱- فلسفه تحلیل تکنیکال

فصل ابتدایی شامل تشریح فلسفه وجودی تحلیل نموداری، مزایای آن در مقابل سایر روش ها و برخی انتقادات پیرامون تحلیل تکنیکال است.

۲- نظریه داو

در فصل دوم تاریخچه، اصول مقدماتی و مشکلات احتمالی نظریه اساسی تحلیل تکنیکال به همراه مثال های نموداری واقعی آن ذکر شده اند.

۳- ساختار نمودار

با مطالعه فصل سوم ساختار و انواع مختلف نمودار قیمت، تایم فریم ها و تأثیر حجم معاملات در تحلیل تکنیکال را به خوبی درک خواهید نمود.

۴- مفاهیم مقدماتی روند

در این فصل به منظور ایجاد توانایی تشخیص صحیح جهت حرکات قیمت در خوانندگان کتاب، به شرح مفهوم روند قیمت، خطوط روند، حمایت و مقاومت، خطوط کانال، درصدهای بازگشتی، نسبت های فیبوناچی و سایر ابزار مهم تحلیل نموداری سنتی پرداخته شده است.

۵- الگوهای مهم برگشتی

تشخیص نقاط بازگشت یکی از مهم ترین اهداف و دغدغه های تحلیل گران نموداری است. با مطالعه این فصل دیدگاه مناسبی در مورد منطق تشکیل الگوهای قیمتی، انواع آن ها و نحوه تعیین اهداف حرکات قیمت بر اساس این الگوها پیدا خواهید کرد.

۶- الگوهای ادامه دهنده

در مقابل الگوهای بازگشتی نمودار قیمت، ساختارهای ادامه دهنده قرار دارند. در فصل ششم تعاریف و جزئیات الگوهای مثلث، پرچم، مستطیل، کنج، واگرایی، هم گرایی و نحوه استفاده از آن ها در جریان مثال های واقعی از بازارهای مختلف شرح داده شده اند.

۷- حجم معاملات

حجم در عین سادگی یکی از مؤلفه های اصلی تابلوی معاملات بازار و تحلیل تکنیکال محسوب می شود. فصل هفتم شامل نحوه تفسیر حجم روزانه و شرح ماهیت انواع شاخص های مبتنی بر آن است.

۸- نمودارهای بلندمدت

در جریان مطالعه فصل هشتم شما با انواع افق سرمایه گذاری شامل کوتاه، میان و بلندمدت آشنا می شوید. پس از مطالعه این فصل باید بتوانید، بهترین رویکرد زمانی سرمایه گذاری را برای معاملات شخصی خود انتخاب کنید.

۹- میانگین های متحرک

جان مورفی پس از تشریح مفاهیم و ابزارهای بنیادین تحلیل نمودار قیمت، به مبحث جذاب اندیکاتورهای تکنیکالی پرداخته است. فصل نهم شامل تعریف انواع میانگین های متحرک، ارتباط میانگین و چرخه زمانی، کاربرد اعداد فیبوناچی در میانگین ها و نحوه بهینه سازی آن ها است.

۱۰- اسیلاتورها

در فصل دهم از کتاب با انواع و کاربرد مهم ترین اسیلاتورهای مورد استفاده معامله گران شامل استوکاستیک (K%D)، RSI، شاخص کانال کالا (CCI)، لری ویلیامز (%R) و مکدی (MACD) به طور کامل آشنا می شوید.

۱۱- نمودار نقطه و رقم

این نوع از نمودارهای قیمتی بازار مالی برای بسیاری از معامله گران گاهاً مرموز و پر از ابهام به نظر می رسند. یکی از بهترین منابع آموزشی برای درک ساختار، روش های تفسیر و تکنیک های معاملاتی نمودار نقطه و رقم، فصل یازدهم این کتاب است

۱۲- نمودارهای شمعی ژاپنی

جان مورفی در فصل دوازهم به تشریح یکی از ابزار تحلیلی مورد علاقه معامله گران بازار بورس پرداخته است. در این فصل تعاریف اولیه شمع های قیمتی، انواع مختلف الگوهای شمعی و نحوه معامله گری با آن ها به همراه راهنمای تصویری کامل این ساختارهای قیمت ذکر شده اند.

۱۳- نظریه امواج الیوت

در تدوین این کتاب علاوه بر مباحث مقدماتی، مفاهیم و روش های پیشرفته تحلیل تکنیکال در بازار مالی نیز مورد توجه بوده است. فصل سیزدهم شامل تاریخچه و مبانی امواج الیوت، روش های موج شماری، کانالیزه شدن و کاربرد اعداد فیبوناچی در تئوری الیوت می باشد.

۱۴- چرخه های زمانی

همواره در کنار تحلیل تحرکات قیمت، بررسی بعد زمان نمودار نیز از اهمیت بالایی برخوردار بوده است. در فصل چهاردهم مفهوم چرخه های زمانی، تأثیر آن ها بر حرکات بلندمدت روند و نحوه ترکیب آن ها با سایر ابزار تکنیکی شرح داده می شوند.

۱۵- کامپیوترها و سیستم های دادوستد

فصل پانزدهم حاوی اطلاعات مهم و کاربردی در مورد نقش ابزارهای کامپیوتری در فرآیند تحلیل نموداری است. در کنار این مباحث، ماهیت سیستم های معاملاتی مکانیکی (ماشینی) به همراه معایب و مزایای آن ها نیز توضیح داده شده اند.

۱۶- مدیریت مالی و تاکتیک های معامله

پس از تشریح کامل مفاهیم مقدماتی و پیشرفته تحلیل تکنیکال، فصل شانزدهم کتاب به تشریح مبحث بسیار مهم مدیریت سرمایه، انواع دستورات معاملاتی و عناصر اساسی معاملات موفق پرداخته است.

۱۷- شاخص های بازار سرمایه

در راستای آشنایی با سایر شاخص های مهم و جانبی تحلیل تکنیکال، مطالعه دقیق فصل هفدهم مهم تلقی می شود. در واقع با تفسیر صحیح ابزاری چون خط پیشرفت-پسرفت (AD)، اسیلاتور مک للان و شاخص آرمز، ارزیابی دقیق تری از شرایط حاکم بر بازار خواهید داشت.

جمع بندی و خلاصه مطالب

در فصل پایانی کتاب مفاهیم مهمی نظیر رویکرد تکنوفاندامنتالی، نحوه تدوین و بهینه سازی استراتژی معاملاتی شخصی به منظور ایجاد آمادگی در مخاطبان برای ورود به معاملات واقعی بازار مالی گنجانده شده است.

ترجمه و انتشار کتاب تحلیل تکنیکال جان مورفی در ایران

کتاب تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه توسط آقایان کامیار فراهانی فرد و رضا قاسمیان لنگرودی ترجمه شده و چاپ اول آن در تابستان سال ۱۳۸۴ توسط انتشارات چالش منتشر گردید. در مورد کیفیت ترجمه نسخه فارسی این کتاب نیز توجه داشته باشید؛ که با توجه تجربیات و سوابق متصدیان امر، متن با زبانی کاملاً گویا و قابل فهم بازگردانی شده است؛ تا برای همه معامله گران اعم از مبتدی و حرفه ای کاملاً کاربردی و مناسب باشد.

دانلود کتاب نسخه اصلی (به زبان انگلیسی) PDF

برای دانلود و خرید نسخه فارسی کتاب تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه می توانید از طریق سایت های چالش و کتابراه اقدام به خرید کنید.

ادامه مطلب