Lines_Background
مینی‌دوره رایگان درآمد روزانه ۱۰۰ دلار از فارکس
00روز
00ساعت
00دقیقه
00ثانیه
ثبت‌نام رایگان
لوگو خانه سرمایه
آموزش ترید از صفر صفر

نسبت های مالی

P/E فوروارد چیست؟
P/E فوروارد چیست؟ بررسی عوامل تاثیرگذار...

آشنایی با مفهوم P/E فوروارد

یکی از مهم ترین فعالیت های تحلیلگران، بررسی و محاسبه نسبت های مالی است. با توجه به گستردگی نسبت های مالی، طبقه بندی های خاصی بر حسب ماهیت آن ها ایجاد شده که شامل موارد زیر است:

  1. نسبت های نقدینگی
  2. نسبت های فعالیت
  3. نسبت های ارزش بازار
  4. نسبت های اهرمی
  5. نسبت های سودآوری

تجزیه و تحلیل صورت های مالی و محاسبه نسبت ها روش های مختلفی دارد و دقت اندازه گیری میان تحلیلگران متفاوت است.

هدف از بررسی نسبت های مالی، ارائه اطلاعات، جهت مقایسه گذشته یک شرکت با زمان حال یا مقایسه چندین شرکت در مقاطع زمانی است. اعداد در نسبت های مالی به تنهایی معنایی نداشته و با مقایسه مفهوم پیدا می کنند. در مطلب پیش رو قصد داریم به بررسی یکی از انواع نسبت های ارزش بازار و کاربرد آن بپردازیم.

نسبت های ارزش بازار، رابطه شرکت با سهامدارانش را بررسی می کند. یکی از پرکاربردترین و قدیمی ترین نسبت های ارزش بازار، نسبتP/E یا قیمت به درآمد هر سهم است. گرچه در تفسیر این نسبت، میان تحلیلگران کماکان اختلاف نظرهای بسیاری وجود دارد اما همچنان طرفداران خاص خود را دارد.

تعریف نسبت P/E

نسبت قیمت به درآمد هر سهم، نشان دهنده آن است که قیمت هر سهم در بازار، چند برابر عایدی ایجاد شده سالانه سهام شرکت است.

البته تعاریف دیگری نیز برای این نسبت وجود دارد؛ به لحاظ تئوریک گفته می شود، یک سرمایه گذار به ازای هر ریال سود شرکت حاضر است چند ریال پرداخت کند و صاحب سهام آن شرکت شود.

در حالت ساده تر می توان گفت نسبت پی بر ای بیانگر آن است که چند سال طول می کشد تا اصل سرمایه به سهامدار بازگردد. به عنوان مثال اگر سهمی پی بر ای 10 داشته باشد، به طور متوسط 10 سال طول می کشد تا اصل سرمایه به سهامدار بازگردد. بنابراین سهامدار با علم به این موضوع، اقدام به سرمایه گذاری می کند. با نسبت P/E می توان قیمت اعلام شده روی تابلو را بر حسب ارزندگی تا حدی ارزیابی کرد. برای محاسبه این نسبت، کافی است قیمت تابلوی سهم را بر سود هر سهم(EPS) که از صورت مالی استخراج می شود، تقسیم کرد.

انواع نسبت P/E

معمولاً نسبت P/E بعد از انتشار گزارش های فصلی محاسبه می شود که به آن P/E دنباله رو می گویند.

اگر برای محاسبه سود هر سهم از سود 12 ماه گذشته استفاده شود، به آن P/E گذشته نگر یا TTM گفته می شود. همچنین اگر برای محاسبه این نسبت از سود پیش بینی 12 ماهه پیش رو استفاده شود، به آن P/E برآوردی یا Forward گفته می شود.

گاهی نیز از میانگین سود دو فصل گذشته و دو فصل باقیمانده برای محاسبه EPS استفاده می شود.

کاربردهای نسبت P/E فورواردP/E فوروارد چیست؟

یکی از روش های پیچیده برای محاسبه P/E محاسبه آن به روش پیشرو است. زیرا باید علاوه بر قیمت سهم و سود هر سهم، به نرخ تورم، نرخ بهره بانکی، نرخ رشد سود نیز توجه کرد و در محاسبه لحاظ کرد.

از آنجایی که نسبت P/E یکی از روش های ارزشگذاری است پس از محاسبه عوامل مذکور آن را در نسبت سود پیش بینی شده ضرب کرده و ارزش شرکت حاصل می شود.

عوامل مهم در محاسبه P/E فوروارد

برای محاسبه این نسبت، باید بدانید که در گذشته نرخ رشد شرکت چقدر بوده و آیا می توان آن نرخ را به آینده نیز تسری داد یا خیر؟

اگر در گذشته نرخ رشد شرکت 10 درصد بوده، الزاما اکنون نیز نرخ رشد آن 10 درصد نیست. محاسبه این نرخ رشد علاوه بر مقایسه معیارهای مالی، نیازمند تحلیل موشکافانه پی بر ای است. اگر نرخ رشد شرکت را مانند گذشته در نظر بگیریم، سایر فاکتورها را نیز مطابق آن باید تنظیم کرد. به عنوان مثال اگر نرخ رشد شرکت را بالا در نظر بگیریم ، ولی نسبت پی بر ای بالا باشد، می تواند حاکی از این امر باشد که یا قیمت بیش از اندازه رشد کرده یا سود شرکت به مقدار کافی افزایش نیافته است و در هر صورت این موضوع، با نرخ رشد بالای شرکت در تناقض است. نرخ رشد شرکت جزء کوچک تری از نرخ رشد کل اقتصاد است که با مطالعات اقتصادی می توان دید بهتری نسبت به آن پیدا کرد.

عموماً سهامداران نسبت پی بر ای پایین تر را ترجیح می دهند. به این معنا که سودآوری شرکت مطلوب تر و قیمت شرکت به حالت ارزنده خود نزدیک تر است. در واقع نرخ رشد شرکت از مجرای سوددهی در نسبت پی بر ای نهفته است.

پی بر ای فوروارد تا حدی می تواند بازتابی از نرخ رشد صنعت باشد. بهتر است سهامداران در بررسی نسبت پی بر ای فوروارد، نرخ شرکت و صنعت را مورد بررسی قرار دهند تا محاسبه دقیق تری از این معیار داشته باشند.

محاسبه P/E فوروارد در کشورهای تورمیP/E فوروارد چیست؟

نکته ی دیگری که قابل توجه است نرخ تورم است. در کشورهای تورمی مانند ایران، روش محاسبه درست P/E غالباً فوروارد است. زیرا نوسان قیمت ها بالا بوده و نمی توان سود ثابتی را برای محاسبه P/E در نظر گرفت.

اما آنچه در واقعیت مشاهده می شود، استفاده از روش قیمت بر درآمد هر سهم مبتنی بر 12 ماه گذشته است. در صورتی که قیمت کالا، سهام شرکت ها، مواد اولیه و قیمت تمام شده و هر گونه هزینه مرتبط با شرکت ثابت نبوده و نمی توان به درستی این نسبت اعتماد کرد.

زمانی که کشور در شرایط تورمی به سر می برد، هزینه جایگزینی تجهیزات فرسوده افزایش یافته و رشد سطح عمومی قیمت ها در کالاها کمتر به چشم می آید، این موضوع در محاسبه نرخ تورم و در درجه بعدی پی بر ای چالش هایی را پدید می آورد. بنابراین قیمت ها پایین تر ارزیابی شده و نسبت پی بر ای کاهش می یابد. شاید چنین به نظر برسد پی بر ای کاهش یافته و شرایط برای سهامداران بهبود یافته در صورتی که چالش های رشد هزینه جایگزینی مانع از افشای واقعیت سودآوری شرکت ها به سهامداران شده است.

نکته ی دیگر آن است برای محاسبه پی بر ای لازم است عدد نسبتا دقیقی از تورم داشته باشیم و صرفا به تورم نقطه ای و مقطعی تکیه نکنیم.

بررسی P/E فوروارد همانند تمامی نسبت ها، درگذر زمان برای پی بردن به روند آن ارزشمند است. تورم این بررسی را دشوار می کند زیرا اطلاعات گذشته در امروز از فایده مندی کم تری برخوردارند. شاید بد نباشد، هنگام محاسبه این نسبت که مهم ترین فاکتور در نسبت های ارزش بازار است، نکات مربوط به نرخ تورم، نرخ رشد شرکت و عدم ثبات قیمت ها نیز لحاظ شود و صرفاً صورت های مالی شرکت ها مد نظر نباشد.

نکته ای که در خصوص این نسبت وجود دارد، آن است که نوسانات آن بجز شرایط بازار سرمایه به شرایط کلی اقتصاد نیز وابسته است.

نتیجه گیریP/E فوروارد چیست؟

یکی از مهم ترین مباحث در نسبت های ارزش بازار، نسبت قیمت بر درآمد هر سهم یا P/E است. روش های متفاوتی برای محاسبه قیمت بر درآمد هر سهم وجود دارد که در این مقاله به روش محاسبه P/E پیشرو پرداختیم. در محاسبه پی بر ای پیشرو، عواملی مانند نرخ تورم، نرخ رشد سودآوری شرکت و صنعت و قیمت سهام شرکت اهمیت دارد. قیمت های گذشته، سودآوری سهام شرکت در فصل های قبل، نمی تواند معیار خوبی برای محاسبه پی بر پیشرو باشد. گرچه از نرخ های رشد گذشته برای مقایسه و افزایش دقت محاسبه می شود ولی معیار تحلیلگر در محاسبه پی بر ای به این روش، نرخ رشد سودآوری شرکت و صنعت در آینده و نرخ تورم است. بنابراین داشتن اطلاعات از دورنمای اقتصاد، نرخ تورم، شاخص های سودآوری شرکت ها برای محاسبه این نسبت الزامی است. چالش هایی که پیش روی محاسبه این نسبت است، عدم تخمین درست نرخ تورم و سودآوری شرکت ها و حباب قیمتی سهام است.

ادامه مطلب
نسبت های مالی نقدینگی
نسبت های مالی نقدینگی چیست و...

نسبت های نقدینگی

تجزیه و تحلیل نسبت، یک تحلیل کمی اطلاعات از صورت های مالی شرکت یا قیمت سهم است. نسبت ها، کلید تجزیه وتحلیل مالی هستند، چراکه برای ارزیابی و مقایسه یک شرکت با همتایانشان یا مقایسه با صنعت از نسبت های نقدینگی استفاده می شود. نسبت ها علائم حیاتی برای اندازه گیری سلامت شرکت ها را فراهم می کنند، به سرمایه گذاران اجازه می دهند تا به جنبه های خاصی از وضعیت عملیاتی شرکت متمرکز شوند. به عنوان مثال ممکن است شرکتی سودآور باشد، اما مقدار یک نسبت خاص می تواند نشان دهد که، مدیریت موجودی عملکرد مناسبی نداشته است و یا شرکت با مشکل نقدینگی روبه رو است. نقدینگی طبق تعریف عبارت است از میزان توانایی شرکت در بازپرداخت دیون کوتاه مدت خود. بنابراین نسبت های نقدینگی اطلاعاتی در مورد توانایی شرکت­ ها در پرداخت دیون کوتاه مدت یا عمل به تعهدات کوتاه مدتشان فراهم می آورند.

نسبت جاری

یکی از مهم ترین نسبت های نقدینگی، نسبت جاری است که به صورت زیر تعریف می شود:

نسبت های نقدینگی

برای شرکت فرضی الف این نسبت را در سال های مختلف محاسبه و نمودار آن را ترسیم می نماییم:

نسبت های نقدینگی

عدد ۱٫۱۷ برای نسبت جاری را می توان به زبان ساده به این صورت تفسیر نمود که شرکت در سال ۸۶ به ازای هر صد تومانی که تا انتهای سال باید پرداخت می نموده است (بدهی جاری)، توانایی کسب ۱۱۷ تومان وجه نقد تا انتهای سال را داشته است (دارایی جاری). معمولاً نسبت جاری بین ۱ و ۲ را به عنوان نشانه ای از وضعیت مطلوب نقدینگی شرکت در نظر می گیرند:

  • نسبت مطلوب باید بیشتر از یک باشد چرا که پایین تر بودن نسبت جاری از عدد ۱ بدین معناست که شرکت توان پرداخت دیون کوتاه مدت خود را ندارد چرا که دارایی های جاری آن کمتر از بدهی های جاری آن است.
  • چرا که بالا بودن بیش از حد این نسبت (مثلاً عدد ۱۰) نشان از بلا استفاده ماندن دارایی های شرکت و به اصطلاح خواب سرمایه است؛ چرا که معمولاً سود بنگاه از دارایی های غیر جاری آن ناشی می شود و نه دارایی جاری.

البته برای تحلیل دقیق تر این نسبت باید مشخص نمود که این نسبت از دید چه کسی بررسی می شود:

سرمایه گذاران کوتاه مدت ترجیح می دهند که این نسبت بالاتر باشد زیرا بالاتر بودن این نسبت نشان­ دهنده ریسک پایین تر شرکت است. ولی سهامداران یک سازمان ممکن است به میزان پایین تر این نسبت علاقه داشته باشند زیرا نشان می­ دهد که درصد بیشتری از دارایی های شرکت برای رشد کسب و کار مورد استفاده قرار می گیرند. اگر نسبت جاری خیلی زیاد باشد، می توان استنباط کرد که واحد انتفاعی سرمایه گذاری زیادی در دارایی های جاری دارد یا از وام های کوتاه مدت به اندازه ممکن استفاده نکرده است. از طرف دیگر، یک نسبت جاری نسبتاً کم، معرف این است که یک یا چند دارایی یا بدهی جاری در سطح مطلوب قرار ندارند. بنابراین، کم بودن نسبت جاری می تواند به این معنی باشد که افزایش موجودی نقد، اوراق بهادار کوتاه مدت، حساب های دریافتنی یا موجودی ها ضرورت دارد. به همین ترتیب، در صورت کم بودن نسبت جاری می توان نتیجه گرفت که لازم است حساب ها یا اسناد پرداختنی یا سایر بدهی های ناشی از هزینه های تحقق یافته کاهش یابد.

نسبت آنی (سریع)

یکی از اقلامی که در ترازنامه به عنوان دارایی جاری ثبت می شود، موجودی مواد و کالا است که در بسیاری از اوقات قابلیت نقد شوندگی پایینی دارند اما در نسبت جاری به عنوان یکی از دارایی های نقد شونده به آن نگریسته می شود. برای حل این مشکل از نسبت آنی یا نسبت سریع استفاده می شود که توان شرکت را برای انجام تعهدات کوتاه مدت خود از محل دارایی های نقدی را اندازه گیری می کند. نسبت آنی از تقسیم دارایی های جاری منهای موجودی های مواد و کالا بر بدهی های جاری به دست می آید:

نسبت های نقدینگی

برای شرکت فرضی الف این نسبت را در سال های مختلف محاسبه و نمودار آن را ترسیم می نماییم:

نسبت های نقدینگی

اختلاف مقدار نسبت جاری و آنی به دلیل موجودی انبار این بنگاه است. دقت نمایید که بالا بودن موجودی مواد و کالا، موجب پایین آمدن ریسک (ریسک عملیاتی، ریسک افزایش قیمت ها و …) در شرکت ها شده ولی از طرف دیگر مسائلی همچون خواب سرمایه، کاهش بهره وری (به دلیل پوشاندن ضعف های بخش عملیات) و مواردی از این دست را به دنبال خواهد داشت.

به طور کلی در مورد نسبت های نقدینگی (نسبت های جاری و آنی) می توان گفت:

  • بالاتر بودن این نسبت ها از عدد یک به معنای وضعیت مناسب نقدینگی است.
  • صعودی بودن روند نسبت های نقدینگی به معنای بهبود وضعیت نقدینگی شرکت در طول زمان است.

نسبت وجه نقد

علاوه بر دو نسبت فوق، نسبت وجه نقد نیز یکی از نسبت های نقدینگی است که به صورت زیر محاسبه می شود:

نسبت های نقدینگی

این نسبت محافظه کارانه ترین نسبت مالی نقدینگی است.

  • تفاوت این سه نسبت در صورت کسرها است و نه مخرج کسرها.
  • تفاوت نسبت جاری و آنی در موجودی مواد و کالاست که در نسبت جاری لحاظ می شود ولی در نسبت آنی خیر.
  • تفاوت نسبت آنی و وجه نقد در حساب های دریافتنی است که در نسبت آنی لحاظ می شود ولی در نسبت وجه نقد خیر.
ادامه مطلب
نسبت های مالی ارزش بازار
نسبت های مالی ارزش بازار چیست؟

برای سرمایه گذاران در بازار سهام، تعیین اینکه سهام بالاتر و یا کم تر از ارزش ذاتی خود قیمت گذاری شده است، از اهمیت بالایی برخوردار است. ارزش ذاتی براساس محاسبات یا درک ارزش شرکت است، به طوری که با درنظر گرفتن تمام فاکتورها و تحلیل فاندامنتال انجام می شود. ارزش ذاتی ممکن است بالاتر و یا به طور کلی متفاوت تر از ارزش فعلی سهام یا قیمت بازار باشد. نسبت های ارزش بازار بیانگر نگرش سهامداران و تحلیل­گران بازار سرمایه در خصوص عملکرد گذشته و مورد انتظار آینده و پیش­بینی روند آتی شرکت است. این نسبت ها همچنین معیارهایی هستند که بین قیمت و ارزش دفتری هر سهم و سود ارتباط برقرار می کنند. اگر چهار گروه نسبت های مالی نقدینگی، سودآوری، فعالیت و اهرمی (ساختار سرمایه) شرایط خوبی داشته باشند این نسبت ها نیز بالا خواهند بود.

نسبت ­های ارزش بازار

پایه ای ترین نسبت ها در گروه نسبت ­های مالی ارزش بازار عبارتند از:

نسبت قیمت به سود (P/E)

این نسبت های ارزش بازار که از تقسیم قیمت بازار سهام به سود هر سهم به دست می­آید رایج ترین نسبت مالی ارزش بازار است که در بازار سرمایه برای سرمایه گذاران، تحلیل گران، مدیران پرتفوی، مشاوران و… اهمیت دارد. علت محبوبیت این نسبت توان نمایش رابطه ارزش بازار و سود هر سهم با یک عدد ریاضی است.

نسبت های مالی ارزش بازار

هدف این نسبت های ارزش بازار بیان رابطه قیمتی که یک سرمایه گذار برای سهم می پردازد و چشم انداز آینده شرکت و سود پیش بینی شده آن است. نسبت قیمت به درآمد، در تعیین دوره برگشت اصل سرمایه گذاری از محل سودهای آتی یک سهم به ما کمک می کند. برای مثال اگر شما سهامی با نسبت P/E برابر ۱۰ خریداری کنید به این معناست که ۱۰ سال طول می کشد تا شرکت کل سرمایه اولیه شما را از محل سودهای خود باز پس دهد.

مزایای نسبت P/E

  1. نسبت P/E منعکس کننده عقیده بازار درباره یک شرکت است. معمولا نسبت P/E شرکت های خوب و رو به رشد، بالا است.
  2. نسبت  P/E بزرگ نشان دهنده خوش بینی و نسبت P/E کوچک، نشان دهنده بدبینی عموم سرمایه گذاران درباره آینده شرکت است.
  3. نسبت P/E تا زمانی بالا خواهد بود که عموم سرمایه گذاران به توانایی رشد وتحقق سود یا افزایش قیمت سهام یک شرکت اعتقاد داشته باشند. به محض اینکه این اطمینان در قابلیت سودآوری شرکت از بین برود، این نسبت افت خواهد کرد.
  4. نسبتP/E، اعتبار شرکت و مدیریت آن و همچنین اعتمادی که سرمایه گذاران در مورد استعداد دست یابی به سود شرکت دارند را منعکس می کند.
  5. نسبت P/E دماسنجی است که مرتباً میزان حرارت سهام را بررسی و به بازار اعلام می کند.
  6. نسبت  P/E نشان دهنده سطح ریسک یک سهم است. P/E و ریسک رابطه عکس دارند. پایین بودن P/E نشان دهنده ریسک بالای شرکت و بالا بودن P/E نشان دهنده ریسک پایین است.
  7. در صورت منفی شدن بازار تمایل به فروش سهام با P/E بالا نسبت به سایر سهام افزایش می یابد.
  8. هنگامی که شرکت ها دوره رشد خود را پشت سر می گذارند سود آن ها تثبیت و نسبت P/E  آن ها تعدیل می شود.

متوسط P/E سهام در کشورهای مختلف

متوسط P/E سهام در اقتصاد توسعه یافته حدود ۲۰ است. مکاتب اقتصادی در حال توسعه معتقدند P/E در اقتصاد در حال توسعه باید بیشتر و بالاتر از اقتصادهای توسعه یافته باشد، زیرا در این کشورها شرکت ها در حال رشد هستند و P/E های بالا این رشد را منعکس می کنند. برای محاسبه نسبت P/E یک شرکت از متوسط P/E در هر صنعت کمک گرفته می شود. متوسط P/E در هر صنعت نسبت به صنعت دیگر تفاوت می کند و به عمر مفید صنعت و عوامل تأثیرگذار در هر صنعت نسبت به صنعت دیگر بستگی دارد.

  • عوامل مؤثر در تعیین نسبت P/E  
  • اندازه شرکت
  • مدیریت شرکت
  • رشد شرکت
  • وجود طرح های توسعهاقتصادی در شرکت
  • وجود ظرفیت بالقوه قابل بهره برداری در شرکت
  • وجود بازار خوب و با کشش برای محصولات تولیدی شرکت
  • موقعیت شرکت در صنعت مربوطه
  • چشم اندازهای صنعتی که شرکت در آن فعالیت می کند.
  • تقاضا برای سهام شرکت
  • کمیت و کیفیت سود یک شرکت
  • دوره برگشت سرمایه مورد انتظار سرمایه گذاران
  • نرخ بازده رایج بازار از سرمایه گذاری
  • نرخ بهره در شبکه بانکی

نسبت PEG

تمام عواملی را که برشمردیم بر رشد سودآوری شرکت اثر دارند، اما واقعیت این است که فرمول نسبت P/E هیچ یک از این عوامل را منعکس نمی کند و اغلب با استناد به داده های تاریخی محاسبه می شود. ارتباط بین نسبت قیمت به سود و نرخ رشد، اطلاعات کامل تری نسبت به P/E را به ما می دهد. نسبت های ارزش بازار که در مدیریت سرمایه گذاری از آن به عنوان PEG نام برده می شود به شرح زیر است:

نسبت های مالی ارزش بازار

عدد مورد استفاده برای رشد سالانه سود را از طرق گوناگونی می توان محاسبه کرد. مثلاً این عدد را می توان میانگین رشد سود طی پنج سال گذشته محاسبه کرد یا حتی آن را مستقل از سال های گذشته پیش بینی کرد. تحلیل نسبت PEG مانند تحلیل نسبت P/E است. هرچه PEG کمتر باشد ممکن است ارزش بازار سهام کمتر از ارزش ذاتی آن باشد و هرچه PEG بیشتر باشد ممکن است ارزش بازار، بیشتر از ارزش ذاتی آن قیمت گذاری شده باشد. نسبت PEG ابزاری مفید برای سهامی است که کمتر از ارزش ذاتی خود در بازار قیمت گذاری شده اند. در مقایسه با نسبت های دیگر، این نسبت، رشد سود هر سهم در سال های آتی را نیز در قیمت گذاری سهام لحاظ می کند. از این رو اطلاعات بیشتری به سرمایه گذاران می دهد. نسبت  PEG، نسبت قیمت به سود را با نرخ رشد می سنجد و اگر نسبت PEG برابر با یک باشد نشان می دهد که بازار در قیمت گذاری سهام با در نظر گرفتن نرخ رشد سود هر سهم واقع بین بوده و اشتباهی را مرتکب نشده است. چنین وضعیتی حداقل در تئوری کاملاً نرمال تلقی می شود زیرا در بازار منطقی و کارا، نرخ رشد سود در سال های آتی، در P/E کاملاً لحاظ شده است. اگر نسبت PEG بزرگ تر از یک باشد نشان می دهد که احتمالاً سهم شرکت بیشتر از واقع قیمت گذاری شده است، یا بازار انتظار دارد که رشد سود سهم در سال های آتی بسیار بیشتر از میزان پیش بینی شده باشد. (پیش بینی نرخ رشد سود در سال های آتی از عواملی است که سرمایه گذاران را متقاعد می کند که بهای بیشتری برای خرید سهام بپردازند و از این رو گاهی P/E شرکت به گونه ای غیرقابل تصور بالا می رود). اما اگر نسبت PEG کمتر از یک باشد به این معنی است که احتمالاً سهام شرکت کمتر از ارزش ذاتی آن در بازار قیمت گذاری شده است یا آنکه بازار انتظار دارد که شرکت نمی تواند به اهداف از پیش تعیین شده خود در دستیابی به سود پیش بینی شده برسد. PEG در صورتی به زیر یک سقوط می کند که سرمایه گذاران پیش بینی کنند شرکت از پتانسیل های رشد بالقوه در آینده برخوردار نخواهد بود. به عبارت دیگر این نسبت نشان می دهد که انتظارات سرمایه گذاران از آهنگ رشد سود شرکت کمتر ازآنچه هست که در رسانه های جمعی اعلام می شود. باید توجه کرد که نسبت PEG را نمی توان به تنهایی مبنای تصمیم گیری قرارداد. سرمایه گذاران باید تحلیل های دیگر نسبت های مالی ارزش بازار، فرصت های رشد و سودآوری در سال های آتی، روند عملیات شرکت، متغیرهای بنیادی و دیگر متغیرها را نیز موردتوجه قرار دهند. اگر سرمایه گذاران به این نتیجه برسند که ارزش بازار سهام شرکت با ارزش ذاتی آن تفاوت دارد باید P/E و PEG را به صورت مقایسه ای با شرکت های مشابه و کل بازار موردبررسی قرار دهند.

نسبت قیمت به فروش (P/S)

این نسبت از حاصل تقسیم ارزش بازار شرکت بر کل فروش ۱۲ ماهه ایجاد می شود.

نسبت های مالی ارزش بازار

“کن فیشر” معتقد است این نسبت های ارزش بازار به شما می گوید برای هر دلارفروش سالانه چقدر هزینه می کنید. از آنجایی که برخی مواقع درآمد شرکت ها به شکل دوره­ای است نسبت P/E در برخی مواقع مثل این نسبت نمی تواند کارایی داشته باشد. یک نکته را باید حتماً مدنظر قرار دهید که نسبت پایین P/S می تواند بخاطر بی ثباتی سودآوری و بالا بودن شدید بدهی ها و درنتیجه پایین بودن قیمت سهم باشد.

نسبت قیمت به جریان نقدینگی (P/CF):

نسبتی مفید که بر اساس ارزش بازار تقسیم بر جریان نقدینگی عملیاتی شرکت در ۱۲ ماه اخیر حاصل می شود. این نسبت های مالی ارزش بازار مواردی از قبیل استهلاک و تخفیف درآمد و مواردی از نقدینگی که توسط کسب و کار ایجاد شده است را حذف می کند. این روشی بهتر از P/E برای مقایسه ارزیابی شرکت­های کشورهای مختلف است که دارای قوانین مختلف استهلاک هستند که می توانند درآمد را تحت تأثیر قرار دهند. در نظر داشته باشید که جریان های نقدی، بیش ازآنچه که از عملیات شرکت ایجاد می­شود، وجود دارد. جریان نقد آزاد، پس از پرداخت بدهی، خرید سهام و پرداخت سود سهام، باقی می ماند.

نسبت های مالی ارزش بازار

جریان نقدی هر سهم = سود هر سهم +(استهلاک دارایی های مشهود و نامشهود/تعداد سهام شرکت)

نسبت قیمت به ارزش دفتری (P/BV)

نسبت P/B برابر است با حاصل تقسیم ارزش بازار یک سهم (Price) به ارزش دفتری آن  (Book value).

نسبت های مالی ارزش بازار

ارزش دفتری هر سهم عبارت است از حاصل تقسیم ارزش ویژه (مجموع حقوق صاحبان سهام) یک شـرکت بـه تعداد سهام آنکه نشان دهنده قیمت تاریخی (ترازنامه ای) شرکت است. از طرفی ارزش بازار انعکاسی از انتظارات سهامداران از شرایط آینده شرکت است. در حقیقت نسبت قیمت به ارزش دفتری طرز تفکر و انتظارات سهامداران نسبت به کارایی قبل و دورنمای آینده شرکت را ابلاغ می­نماید. در شرایطی که درآمد (EPS) هر سهم مقداری منفی یا بسیار متغیر یا به طور غیرمعمول بزرگ یا کوچک باشد، ارزش دفتری هر سهم که در اغلب موارد مثبت است و چندان متغیر نیست، اهمیت بیشتری پیدا می کند و می­تواند در برآورد وضعیت شرکت کمک شایانی کند. مقدار پایین این نسبت های ارزش بازار می تواند نشان دهنده این باشد که سهم زیر ارزش ذاتی قرار دارد یا مشکلی بنیادی در شرکت وجود دارد.

 

 

ادامه مطلب
نسبت های مالی سودآوری
منظور از نسبت های مالی سودآوری...

نسبت های مالی سودآوری

در طبقه بندی نسبت های مالی، چهار گروه وجود دارند که نسبت های مالی سودآوری یکی از این چهار گروه به شمار می روند. نسبت های مالی سودآوری، عملکرد کلی و میزان موفقیت شرکت در کسب درآمد را نسبت به حجم عملیات انجام شده اندازه گیری می کنند. در واقع، نسبت های سودآوری، میزان سودآوری تحت تأثیر درآمدها، فروش، نرخ بازگشت سرمایه گذاری ها و غیره هستند که با بررسی این موارد، نسبت سودآوری به دست می آید. نسبت های سودآوری شامل انواع گوناگونی هستند که آن ها را در این مقاله بررسی می کنیم.

رابطه بین بازده دارایی و نسبت های مالی سودآوری

بازده دارایی یکی از مهم­ترین شاخص­ های بررسی عملکرد شرکت­ ها است. این شاخص نشان می­ دهد که شرکت ها در ازای دارایی مورد استفاده، چه اندازه سودآور بوده اند.

نسبت های مالی سودآوری
در محاسبه نسبت ­هایی که یکی از پارامترهای آن از صورت سود و زیان و دیگری از ترازنامه استخراج می­ گردد – مثل نسبت بازده دارایی که در آن، صورت کسر از صورت سود و زیان و مخرج کسر از ترازنامه استخراج می شود – پارامتر ترازنامه ای را به صورت میانگین ابتدا و انتهای دوره در نظر می­ گیریم. به عنوان مثال، بازده دارایی های سال ۸۷ برابر می­ شود با سود خالص ۸۷ تقسیم بر میانگین جمع دارایی های ۸۶ و ۸۷. در این صورت برای شرکت فرضی «الف» خواهیم داشت:

نسبت های مالی سودآوری

این نمودار نشان می ­دهد که شرکت در سال ۸۷ از هر صد تومان منابع اقتصادی در اختیار خود – مجموع دارایی ها – توانسته ۱۲ تومان سود کسب کند. ولی در سال ۸۹ شرکت از هر صد تومان منابع اقتصادی در اختیار خود، تنها موفق به کسب ۷ تومان گردیده است.

 بازده حقوق صاحبان سهام چگونه محاسبه می شود؟

نسبت مالی سود آوری بعدی، بازده حقوق صاحبان سهام است که از تقسیم سود خالص بر حقوق صاحبان سهام بدست می ­آید:
نسبت های مالی سودآوری
این نسبت از نظر صاحبان سهام واحدهای تجاری مهم ­تر از بقیه نسبت ­ها است. زیرا نتیجه سرمایه­ گذاری آن ها را نشان می­ دهد. نسبت بازده حقوق صاحبان سهام برای شرکت فرضی «الف» به قرار زیر است. دقت کنید که تنها در محاسبه این نسبت می­ توان در مخرج از میانگین استفاده کرد.

نسبت های مالی سودآوری

عدد ۳۱% در سال ۸۸ بدین معنا است که سهامداران شرکت در سال ۸۸ به ازای هر ۱۰۰ تومانی که در شرکت سرمایه ­گذاری کردند – شامل سرمایه و سود انباشته – توانسته اند ۳۱ تومان سود کسب کنند.

منظور از حاشیه سود ناخالص چیست؟

این نسبت های مالی سودآوری از تقسیم سود ناخالص یعنی فروش منهای بهای تمام شده کالای فروش رفته بر فروش به دست می آیند.

نسبت های مالی سودآوری

این نسبت های مالی سودآوری، اثربخشی سیاست قیمت­ گذاری و کارایی تولید یعنی کنترل مطلوب هزینه های تولید را منعکس می­ کنند. برای شرکت فرضی «الف» خواهیم داشت:

نسبت های مالی سودآوری

حاشیه سود ناخالص در سال ۸۶ برابر ۱۵% بوده است. این مقدار نشان می­ دهد که شرکت در سال ۸۶، کالایی را به مبلغ ۱۰۰ تومان فروخته است؛ در صورتی که هزینه تولید آن یعنی بهای تمام شده کالای فروش رفته برابر ۸۵ تومان بوده است (۱۰۰-۱۵). ولی در سال ۸۹ کالایی را به مبلغ ۱۰۰ تومان فروخته است که هزینه تولید آن ۹۲ تومان (۱۰۰-۸) بوده است.

حاشیه سود عملیاتی چگونه محاسبه می شود؟

سود ناخالص فقط هزینه های تولید یعنی بهای تمام شده کالای فروش رفته را در نظر می­ گیرد. ولی سود عملیاتی، کلیه هزینه های عملیاتی که شامل هزینه های تولید، هزینه های اداری، عمومی و فروش می شوند را در نظر می­ گیرد. به همین دلیل، محاسبه حاشیه سود عملیاتی با هدف بررسی سودآوری شرکت از کسب و کار خود (فعالیت های عملیاتی) بسیار اهمیت دارد.

نسبت های مالی سودآوری

برای شرکت فرضی «الف» خواهیم داشت:

نسبت های مالی سودآوری

این نمودار نشان می­ دهد که شرکت در سال ۸۶ از هر ۱۰۰ تومان فروش توانسته ۶ تومان سود از کسب و کار عملیاتی خود کسب کند. ولی این عدد در سال ۸۹ به ۱ تومان رسیده است.

حاشیه سود خالص چیست؟

این نسبت های مالی سود آوری میزان سودآوری هر واحد از فروش شرکت را نشان می­ دهند. به عنوان مثال، حاشیه سود ۲۰% نشان می­ دهد که شرکت از هر ۱۰۰ تومان فروش، ۲۰ تومان سودکسب کرده است؛ البته با در نظر گرفتن تمام درآمدها و هزینه ها که شامل هزینه های عملیاتی و غیرعملیاتی نیز می شوند. 

نسبت های مالی سودآوری

حاشیه سود خالص برای شرکت فرضی «الف» در سال های مختلف برابر است با:

نسبت های مالی سودآوری

ادامه مطلب