«پیر (پی یِر) مُراد امیدیار» دانش آموز سرکش و گریزان از کلاس های درس دوران کودکی، همان میلیاردر نیکوکار ایرانی-آمریکایی و بنیان گذار و رئیس eBay، بزرگ ترین سایت مزایده و خریدوفروش آنلاین جهان است. وی در ۳۱ سالگی با عرضه عمومی اولیه eBay در بورس میلیاردر شد. امیدیار و همسرش پاملا از افراد نیکوکار شناخته شده ای هستند که در سال ۲۰۰۴ بنیاد امیدیار را تاسیس کردند؛ بنیاد سرمایه گذاری بشردوستانه ای که از قدرت بازارها فرصتی برای بهبود زندگی مردم ایجاد می کند. درواقع این بنیاد برای مقابله با تغییرات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در شرکت های نوآورانه سرمایه گذاری و کمک می کند. در سال ۲۰۱۳، نام پیر امیدیار در لیست ۴۲ فرد ثروتمند آمریکا دیده می شد. او همچنین پنجمین میلیاردر فرانسه و ثروتمندترین ایرانی حال حاضر دنیا است. مجله فوربز اعلام کرده که خالص ثروت پیر امیدیار تا سپتامبر ۲۰۱۶ بالغ بر ۸٫۱ و تا ماه مه ۲۰۱۷، بالغ بر ۸.۷ میلیارد دلار بوده است.
از کودکی تا دانشگاه امیدیار
پیر در ۲۱ ژوئن ۱۹۶۷ در پاریس فرانسه متولد شد. پیش تر والدینش نام را پرویز برای بر او نهاده بودند اما بعد از مهاجرت به آمریکا نام او را تغییر دادند. پدر و مادرش مهاجران ایرانی ای بودند که به هنگام تحصیل در فرانسه باهم آشنا شده بودند. پدرش جراح اورولوژی و «الهه میر جلالی امیدیار» یک زبان شناس مشهور و از استادان دانشگاه «سوربون» بود. شش ساله بود که پدرش دعوت به کار بیمارستان دانشگاه جان هاپکینز بالتیمور آمریکا را پذیرفت و همین امر موجب مهاجرت پیر که در آن زمان شش ساله بود به همراه خانواده اش به ایالت مریلند آمریکا شد. مادر نیز به تدریس مطالعات زبان فارسی در جورج تاون پرداخت. پس از مهاجرت دیری نپایید که والدین پیر هم جدا شدند و مادر سرپرستی فرزند را بر عهده گرفت. پیر تحصیلات ابتدایی و دبیرستان خود را در مدرسه مذهبی «سنت اندرو» در مریلند آغاز کرد. همان جا بود که علاقه اش به رایانه کشف شد. اولین برنامه ی رایانه ای را در ۱۴ سالگی و در کتاب خانه ی همین دبیرستان نوشت. او که دانش آموز سرکشی بود، گریزان از کلاس های درس، تنها جایی که آرام می گرفت کارگاه و لابراتوار مدرسه بود. پیر آنجا می توانست ساعت ها با کامپیوترها سروکله بزند. مدیر مدرسه که از تنبیه او به نتیجه نرسیده بود، علاقه پیر را به برنامه نویسی کامپیوتر کشف کرد. او از پیر خواست که برنامه ای برای فهرست کتاب های کتابخانه بنویسد و کارت های مخصوص به هر کتاب را ساماندهی کند. کاری که برای پیر به ازای هر ساعت ۶ دلار درآمد به همراه داشت و او همچون یک تکنسین حرفه ای از پس آن برآمد. ایده ی موفقیت آمیزی که پایه ی فعالیت های هدفمند پیر درزمینه ی کامپیوتر را بنا نهاد. وی پس از فارغ التحصیلی از دبیرستان، در سال ۱۹۸۴ به دانشگاه تافتز سامرویل در ماساچوست رفت تا مهندسی برق بخواند؛ رشته ای که فورا جای خود را لیسانس علوم کامپیوتر داد تا در سال ۱۹۸۸ پیر در این رشته فارغ التحصیل شود.
ورود زودهنگام امیدیار به دنیای فناوری
در دوران دانشگاه، پیر شغلی پاره وقت در یکی از بخش های فرعی شرکت کامپیوتری اپل به نام کلاریس مشغول به کار شد که زیر نظر برنامه نویسان مکینتاش اپل فعالیت می کرد. دوره ای که طی آن پیر برنامه نویسی کامپیوترهای مکینتاش را به طور حرفه ای یاد گرفت و چند نرم افزار هم با مجوز شرکت برنامه نویسی کرد. تیم او مسئولیت داشت اپلیکیشن گرافیکی MacDraw را به ۲ MacDraw ارتقاء دهد و به روزرسانی کند. برنامه آنلاینی که از کاربران می خواست هرچقدر که می توانند بابت نرم افزار بپردازند. کاری که به زحمت حتی هزینه ی اجاره ی صندوق پستی اش را تامین کرد و بیشتر از سر علاقه به علوم کامپیوتری بود تا کسب درآمد. پیر امیدیار بر پایه علاقه، تجربه و دانشی که تا آن زمان به دست آورده بود توانست در سال ۱۹۹۱ او به همراه سه تن از دوستانش یک شرکت محاسباتی مبتنی بر برنامه نویسی به نام Ink Development در زمینه ی «رابط کاربری رایانه با استفاده از قلم استایلوس» تأسیس کند که یک بخش فروش اینترنتی هم داشت. چندی بعد این بخش تبدیل به یک شرکت تجارت الکترونیک کامل شد و از دل آن، یک وبگاه تجارت الکترونیک به نام eShop بیرون آمد که بعدا خود شرکت هم به همین نام تغییر داده شد. ای-شاپ در سال ۱۹۹۶ توسط مایکروسافت خریداری شد، ولی امیدیار همچنان مجذوب چالش های تجارت الکترونیک باقی ماند.
عشق و ازدواج پیر امیدیار
سال ۱۹۹۴، امیدیار در منطقه Bay Area سانفرانسیسکو زندگی می کرد. او در یک شرکت نرم افزاری به نام جنرال مجیک مشغول به کار بود و در کنار شغل اصلی خود، با طراحی و برنامه نویسی وب سایت هم کسب درآمد می کرد که با پاملا وسلی آشنا شد. پاملا دانشجوی ارشد بیولوژی بود. پیر عاشق دختری شده بود که به جمع آوری جعبه های آب نبات های Pez علاقه ی زیادی داشت. پاملا که می خواست مجموعه ی خود را تا حد ممکن کامل کند از پیر کمک خواست. پیر هم برای اینکه پاملا را خوشحال و نظر او را جلب کند یک بخش خریدوفروش و حراج آنلاین به نام Auction Web (حراجی وب) به وب سایت شخصی خود اضافه کرد تا پاملا یا هر فرد دیگری بتواند برای تکمیل مجموعه خود با سایر کلکسیونرها وارد معامله شود. اتفاقی که کمی بعد جهان را خیره کرد. در کمال تعجب این صفحه با چنان استقبالی از سوی خریداران و فروشندگان مواجه شد که پیر مجبور شد برای حراجی اش یک وبگاه مستقل درست کند.
امیدیار بعدها گفت:
«این حادثه شاید فقط یک جرقه بود؛ اما نه آن طور که رسانه ها به آن پروبال دادند. هیچ وقت فکر نمی کردم شرکتی راه بیندازم و روزی به موفقیت برسد. تنها انگیزه ام این بود که روی فناوری های هیجان انگیز کار کنم؛ به علاوه اصلا این طور نبود که برنامه ریزی کرده باشم تا eBay را به یک تجارت بزرگ تبدیل کنم؛ وقتی این اتفاق خودش افتاد من فقط از آن به درستی استفاده کردم.»
او همیشه مشتاق بود وب سایتی راه اندازی کند که مردم بتوانند اقلام اجناس خود را در آن بدون واسطه، خریدوفروش کنند و نفع ببرند. گرچه در آن سال ها اطرافیان وی معتقد بودند که مردم نمی توانند از طریق اینترنت به هم اعتماد کنند، موضوعی که امیدیار به آن باور نداشت. او در سال ۱۹۹۵ و در سن ۲۸ سالگی بالاخره ایده ی خود را به اجرا درآورد. پیر امیدیار و پاملا وسلی در فاصله ی کوتاهی نامزد و سپس ازدواج کردند، ازدواجی که به جز ۳ فرزند فواید دیگری برای خودشان و دنیا در پی داشت.
تاسیس eBay
اولین کالایی که در سایت حراج امیدیار به فروش رفت آب نبات نبود، بلکه یک روان نویس نشان گذار لیزری شکسته بود که به مبلغ ۱۴.۸۳ دلار قیمت گذاری شده بود. درحالی که امیدیار متعجب بود چه کسی ممکن است بابت یک نشان گذار شکسته پول بدهد، خریدار به او اطمینان داد که او کلکسیون روان نویس های لیزری خراب جمع آوری می کند. با این فروش، بخش حراج آنلاین رسماً به راه افتاد و متعاقب آن خریدوفروش های عجیب دیگری هم اتفاق افتاد. طرح اولیه سایت ساده بود: هیچ واسطه ای بین خریداران و فروشندگان وجود نداشت و البته سیستمی هم برای جلوگیری از تقلب و شیادی در نظر گرفته نشده بود و اگر کسی اشتباهی می کرد، مسئولی برای رسیدگی به تخطی و خلاف وجود نداشت. کسب وکار ساده ی پیر امیدیار ناگهان رونق غیرمنتظره ای گرفت و مردم زیادی شروع به ثبت نام در سایت کردند تا کالاهای متنوع و غیرقابل تصوری را معامله کنند. امیدیار برای هر آگهی فروش بین ۲۵ سنت تا ۲ دلار بعلاوه درصد کمی از قیمت کالا را دریافت می کرد. او با هر آگهی حراج و درصد جزئی از هر فروش، توانست به راحتی به درآمد خوبی از محلی که برای اجماع خریداران و فروشندگان درست کرده بود برسد. او از این پول برای تثبیت شرکت و گسترش سرمایه گذاری آن استفاده می کرد. با توجه به رشد غیرمنتظره ی خریدوفروش ها، پیر شغل خود را در جنرال مجیک؛ شرکت تلفن اینترنتی زیرمجموعه ی اپل، ترک کرد تا تمام انرژی و وقت خود را به کسب وکار جدیدش اختصاص دهد.
دوره آموزشی از صفر تا سطح پیشرفته در ترید که با هدف “استاد تمامی ترید” طراحی شده است
در سال ۱۹۹۶، قراردادی برای فروش بلیت های هواپیما از طریق این سایت امضا شد که باعث شد آن ها میزبان ۲۵۰ هزار معامله آنلاین باشند. پیر ریاست هیئت مدیره را به جف اسکول واگذار کرد تا وقت خود را صرف بهبود و نوآوری های جدید حراج آنلاین کند. در اواسط سال ۱۹۹۷، آن ها بیش از ۸۰۰ هزار معامله در روز را مدیریت می کردند. در سپتامبر ۱۹۹۷، پیر تصمیم گرفت نام تجاری سایت را به اکوبی (EchoBay) تغییر دهد ولی این نام قبلاً توسط کاربر دیگری گرفته شده بود، به همین دلیل نام سایت را به eBay تغییر دادند و یک کمپین بازاریابی فعال برای آن به راه انداختند. درست یک سال بعد، در سپتامبر سال ۱۹۹۸، شرکت برای اولین عرضه ی عمومی سهام خود آماده شد. درحالی که پیش بینی می شد ارزش هر سهم ۱۸ دلار باشد، در همان روز اول رکوردها شکسته شد و هر سهم باقیمتی معادل ۵۳.۵۰ دلار به فروش رسید و امیدیار و اسکول را تبدیل به میلیاردرهای جدید بازار کسب وکار کرد. امیدیار به عنوان رئیس کل eBay، به منظور ساماندهی سیستماتیک مدیریت و تبلیغات eBay، در سال ۱۹۹۸ مگ ویتمن را به سمت مدیر ارشد اجرایی این شرکت برگزید. با مدیریت مگ ویتمن، ای بی رشد فوق العاده ای کرد و در کشورهای مختلف جهان ازجمله استرالیا، آلمان، کانادا، انگلیس و ژاپن فعالیت خود را آغاز کرد و حتی برای توسعه ی بیشتر چند شرکت را به تملک خود درآورد.
موفقیت های تجاری و بازرگانی در زندگی امیدیار
در پایان سال ۱۹۹۸، eBay بیش از ۲٫۱ میلیون عضو داشت و از طریق آن ها ۷۵۰ میلیون دلار درآمد کسب می کرد. این اعداد آن قدر وسوسه کننده بود که آمازون، غول تجارت الکترونیک هم به فکر تاسیس یک حراجی آنلاین انداخت. آمازون در ۱۹۹۹ حراجی اش را راه انداخت؛ کمی بعد وبگاه های کوچک دیگری هم برای این کار تاسیس شدند و حسابی کسب وکار را آشفته کردند. ایده ی حراجی آنلاین آن قدر گرفته بود که بسیاری از ناظران این صنعت پیش بینی می کردند این شیوه حراجی در آینده مدل غالب کسب وکار الکترونیک می شود. در ماه دسامبر همین سال بنیاد eBay تأسیس شد و امیدیار جایزه بهترین کارآفرین ملی سال را از آن خود کرد. امیدیار در ژانویه ی ۲۰۰۰ میلادی برای اولین بار به عضویت هیات مدیره ی یک شرکت دیگر درآمد. به او سمتی در شرکت ePeople پیشنهاد شد که یک فروشگاه آنلاین برای عرضه ی پشتیبانی فنی بود. در همین سال بخش ای بی موتورز (eBay Motors) به سایت اضافه شد که درواقع بازار آنلاین اتومبیل بود.
در سال ۲۰۰۲، eBay برای پروسه های پرداختی خود شرکت پی پال (PayPal) را به خدمت گرفت تا خریدوفروش ها بااعتبار و اعتماد بیشتری ردوبدل شوند و هم زمان خدمات متنوع دیگری نیز ارائه کرد که به فروشندگان حق انتخاب می داد کالاهای خود را باقیمت ثابت یا مثل حراجی های قدیم، به بالاترین قیمت پیشنهادی بفروشند. توسعه دهندگان نرم افزار نیز می توانستند اپلیکیشن های جدید خود را به سایت پیوست کنند. در سال ۲۰۰۵، eBay بخش جدیدی برای خریدوفروش ماشین ها و دستگاه های صنعتی به سایت خود اضافه کرد. در حال حاضر بسیاری از شرکت های بزرگ دنیا برای قیمت گذاری کالاها و خدمات خود از سایت eBay استفاده می کنند. ده سال بعد از اولین فروش عمومی سهام، eBay با ۱۵ هزار کارمند در ۳۰ کشور ازجمله چین و هند گسترش یافته بود و خدمات خود را به صدها میلیون نفر ارائه می کرد. در طول فصل تعطیلات سال ۲۰۱۵، بیش از ۲۶۵ میلیون تراکنش خرید و فروش از طریق سایت eBay ثبت شد. در سال ۲۰۱۶ درآمد خالص سالانه این سایت در بازار جهانی بیش از ۸.۵ میلیارد دلار بود.
جالب ترین های eBay
ماه مه سال ۱۹۹۷، عروسک های بینی بیبیز (Beanie Babies) کمپانی وارنر به مبلغ ۵۰۰ میلیون دلار فروخته شد. این مبلغ ۶ درصد بیش از کل مبادلاتی بود که در eBay صورت می گرفت. تابستان سال ۲۰۰۰، قدیمی ترین شلوار مارک Levi’s به مبلغ ۴۶ هزار دلار فروخته شد که در تاریخچه مد و فشن یک رکورد محسوب می شد. در پاییز سال ۲۰۰۱ هم یک هواپیمای جت به مبلغ ۴.۹ میلیون دلار خریدوفروش شد که بیشترین مبلغ مبادله در تاریخ eBay محسوب می شد.
فعالیت های فرهنگی امیدیار
پیر امیدیار که همیشه به دنیای خبرنگاری علاقه مند تصمیم گرفت بخت خود را در این زمینه هم محک بزند. روزنامه نگاری پژوهشی را خیلی دوست داشت و می خواست محلی برای جمع کردن و هدایت این روزنامه نگاران درست کند. به همین دلیل با همکاری گلن گرین والد ژورنالیست سابق گاردین، نشریه First Look Media را راه اندازی کرد. گرین والد همان روزنامه نگاری است که اسناد محرمانه ی آژانس امنیت ملی آمریکا (NSA) را «ادوارد اسنودن» (Edward Snowden) در اختیار داشت منتشر می کرد. او در سال ۲۰۱۰ سرویس خبری تحقیقی Honolulu Civil Beat را باهدف پوشش اخبار سیاسی و اجتماعی هاوایی تأسیس کرد که به مدت سه سال پیاپی به عنوان بهترین نشریه آنلاین هاوایی انتخاب شد. این نشریه در سال ۲۰۱۳ با هافینگتون پست ادغام شد و هاف-پست هاوایی نام گرفت. امیدیار قصد داشت در همین سال روزنامه واشنگتن پست را بخرد، ولی درنهایت مالک این روزنامه آن را به مبلغ ۲۵۰ میلیون دلار به جف بزوس مؤسس و بنیان گذار آمازون واگذار کرد. امیدیار اوایل سال ۲۰۱۴ اولین نسخه آنلاین رسانه ای شرکت را به نام The Intercept منتشر کرد. او در بیانیه ای با تأیید سرمایه گذاری و حمایت مالی خود، بر اهمیت بنیادی رسانه های آزاد و مستقل تأکید کرد. علاقه ی او به دنیای فیلم و سینما، باعث شد تهیه کنندگی دو فیلم را به عهده بگیرد: Merchants of Doubt در سال ۲۰۱۴ و اسپاتلایت (Spotlight) در سال ۲۰۱۵. اسپاتلایت دو جایزه اسکار را برای بهترین فیلم نامه و بهترین فیلم غیر اقتباسی از آن خود کرد.
اقدامات بشردوستانه امیدیار و همسرش
در سال ۲۰۰۴ پیر امیدیار و همسرش؛ امیدیار نت ورک (Omidyar Network) را تأسیس کردند که یک بنگاه خیریه و بشردوستانه است و فعالیت های گسترده ای را برای بهبود زندگی مردم فقیر انجام می دهد. این موسسه همچنین از سازندگان نرم افزار «ارتباطات اضطراری» حمایت می کند. این نرم افزار کمک می کند با استفاده از داده های مخابره شده از تلفن همراه کاربران، مسیر و نقشه ی موردنیاز به تصویر کشیده شود. این نرم افزار در سال ۲۰۱۰ برای نجات بازماندگان زلزله هائیتی مورد استفاده قرار گرفت. با حمایت بنیاد امیدیار، در حال حاضر یک نسخه رایگان این نرم افزار به صورت آنلاین در دسترس عموم است. از آغاز تأسیس امیدیار نت ورک تاکنون، این مؤسسه ۹۹۲ میلیون دلار به سازمان های خیریه اهدا کرده است. در نوامبر سال ۲۰۰۵، پیر و پاملا امیدیار مبلغ ۱۰۰ میلیون دلار باهدف کمک به مردم فقیر کشورهای درحال توسعه به صندوق خیریه ی تافتز-امیدیار هدیه کردند. در سال ۲۰۱۰، پیر امیدیار به فهرست ۴۰ میلیاردری که عهدنامه ی نیکوکاری را امضا کرده اند پیوست. از دیگر امضاکنندگان این عهدنامه می توان به بیل گیتس و وارن بافت اشاره کرد. طبق این عهدنامه آن ها سوگند خورده اند نیمی از ثروت خود را طی دوران زندگی شان به خیریه اهدا کنند. گرچه مدتی بعد، پیر و پالما تصمیم گرفتند کل دارایی خود را به جز یک درصد، طی مدت بیست سال به این امر تخصیص دهند.
پیر امیدیار و همسرش همچنین بزرگ ترین فعالان بخش خصوصی مبارزه با قاچاق انسان هستند و تاکنون ۱۱۵ میلیون دلار در پنج کشور مختلف به همین منظور سرمایه گذاری کرده اند. در سال ۲۰۱۱ آن ها با تلاش های بدون وقفه خود در حوزه خدمات اجتماعی، مدال افتخار بشردوستی ماندگار را از آن خود کردند. در همین سال امیدیار دکترای افتخاری دانشگاه تافتز را دریافت کرد. در فوریه سال ۲۰۱۷ امیدیار اعلام کرد به ۲۶ هزار نفر از مردم کنیا، درآمد ثابت ماهیانه ای اختصاص داده است که تا ۱۲ سال آینده قطع نخواهد شد. فعالیت های خیریه امیدیار، ریشه در باور عمیق او به انسانیت دارد. او اعتقاد دارد تا زمانی که انسان ها با کرامت، محبت و احترام باهم برخورد می کنند این جهان دلیلی برای ادامه و بقا و پیشرفت دارد.
امیدیار می گوید:
چرا باید باکسی کار کنم که حتی به قیمت شکست دست به اقدام نمی زند؛ یا کسی که از شکست هایش درس نمی گیرد؟ تغییر پایدار زمانی اتفاق می افتد که شما قدرت خود را کشف و باور کنید و البته آنچه شما را در انجام هر کاری به موفقیت می رساند، اشتیاق است.