کتاب «سرمایهگذاری برای مبتدیان» با این هدف نوشته شده است که دنیای پیچیده و اغلب ترسناک سرمایهگذاری را برای افرادی که هیچ دانش قبلی ندارند، به زبانی ساده، قابل فهم و عملی تشریح کند. اریک تایسون، نویسنده کتاب، تأکید میکند که هیچکس یک سرمایهگذار مادرزاد نیست و دانش مالی امری اکتسابی است. هدف اصلی این کتاب، توانمندسازی خوانندگان برای دستیابی به اهداف مهم مالی زندگیشان – مانند خرید خانه، تأمین هزینه تحصیل فرزندان، راهاندازی کسبوکار شخصی و مهمتر از همه، داشتن یک بازنشستگی راحت و باوقار – از طریق روشهای سرمایهگذاری هوشمندانه و اثباتشده است.
شروع سرمایهگذاری
این بخش ابتدایی، سنگ بنای دانش سرمایهگذاری شما را میسازد. در اینجا، شما با انواع مختلف ابزارهای سرمایهگذاری، از سهام و املاک گرفته تا اوراق قرضه و صندوقها، آشنا میشوید. همچنین، درک عمیقی از ریسکها و بازدهیهای مرتبط با هرکدام پیدا کرده و یاد میگیرید که چگونه با مرتب کردن امور مالی شخصی خود، برای یک سفر موفقیتآمیز در دنیای سرمایهگذاری آماده شوید.
فصل ۱: بررسی گزینههای سرمایهگذاری شما
پیش از هر اقدامی، باید با زمین بازی آشنا شد. این فصل یک نقشه راه برای شناخت انواع مختلف سرمایهگذاریها و تمایز میان گزینههای سازنده ثروت و تلههای سوداگرانه ارائه میدهد.
1- سرمایهگذاریهای مالکیتی (Ownership Investments):
موتور اصلی خلق ثروت بلندمدت نویسنده استدلال میکند که اگر میخواهید در بلندمدت بازدهیای بالاتر از نرخ تورم کسب کنید و ثروت واقعی بسازید، باید به سراغ سرمایهگذاریهای مالکیتی بروید. این نوع سرمایهگذاری به معنای داشتن سهمی از یک دارایی مولد است که پتانسیل ایجاد درآمد و سود را دارد. نگاهی به فهرست ثروتمندترین افراد جهان نشان میدهد که تقریباً همه آنها ثروت خود را از طریق مالکیت یک کسبوکار موفق، سهام شرکتها یا املاک و مستغلات به دست آوردهاند. این مسیر با نوسانات و فراز و نشیب همراه است، اما پاداش نهایی آن بسیار بزرگتر از گزینههای دیگر است.
- ورود به بازار سهام (Stocks): خرید سهام یک شرکت، به معنای خریدن تکهای کوچک از مالکیت آن است. برای مثال، شما میتوانید در رشد و سودآوری شرکتهایی مانند شریک شوید. البته موفقیت آینده شرکت تضمینی برای افزایش قیمت سهام آن نیست، اما اگر شرکت به خوبی مدیریت شود و سودآور باشد، سهامداران در این موفقیت سهیم خواهند بود. تایسون تأکید میکند که برای موفقیت در بازار سهام نیازی به مدرک MBA یا Ph.D. ندارید. اصول سادهای مانند سرمایهگذاری منظم و سیستماتیک، انتخاب شرکتهای معتبر و اثباتشده، و به حداقل رساندن هزینهها و مالیاتها، میتواند در بلندمدت بازدهی مناسبی برای شما به ارمغان بیاورد.
- مالکیت املاک و مستغلات (Real Estate): سرمایهگذاری در املاک و مستغلات، روشی آزمودهشده برای ثروتآفرینی است که برای بسیاری از افراد ملموستر از بازار سهام است. این کار شبیه به اداره یک کسبوکار کوچک است: شما باید مشتریان (مستأجران) را راضی نگه دارید، هزینهها را مدیریت کنید و مراقب رقبا باشید. کتاب داستان زوجی به نام جان و لیندا را مثال میزند که با درآمدی متوسط، اولین ملک خود را خریدند و هر بار که به خانه جدیدی نقل مکان میکردند، خانه قبلی را به عنوان ملک اجارهای نگه میداشتند. آنها طی چند دهه، با همین روش صاحب چندین ملک شدند و به ثروت چند میلیون دلاری دست یافتند. درآمد حاصل از اجارهها برای آنها مانند یک حقوق بازنشستگی دوم عمل میکرد. جان و لیندا اعتراف میکنند که این کار دردسرهایی مانند تماسهای نیمهشب برای تعمیرات یا یافتن مستأجر جدید را داشته، اما پاداش مالی آن به زحمتش میارزیده است.
- اداره یک کسبوکار کوچک (Small Business): این گزینه بالاترین پتانسیل بازدهی را دارد. برخلاف سرمایهگذاری در سهام که شما یک ناظر منفعل هستید، در کسبوکار خودتان، شما در جایگاه راننده قرار دارید و سرنوشت آن را تعیین میکنید. کتاب داستان کارآفرینانی مانند کالوین (که یک شرکت انتشاراتی تأسیس کرد و به ثروتی بیش از ۱۰ میلیون دلار رسید) و ساندرا (که به عنوان یک طراح داخلی موفق شد) را بازگو میکند. این افراد علاوه بر پاداشهای مالی، از چالش، رضایت شغلی و تأثیرگذاری کارشان لذت میبرند. این مسیر پر از فراز و نشیبهای عاطفی و مالی است، اما برای افراد مناسب، میتواند بسیار پربار باشد.
2- سرمایهگذاریهای مبتنی بر قرض (Lending Investments):
امنیت بیشتر، بازدهی کمتر در این نوع سرمایهگذاری، شما پول خود را به یک نهاد (مانند بانک، دولت یا یک شرکت) قرض میدهید و در ازای آن، سود یا بهره دریافت میکنید. بازدهی شما معمولاً به همین نرخ بهره محدود میشود و شما در رشد و موفقیتهای بزرگ آن نهاد شریک نخواهید بود.
- مثال اوراق قرضه: اگر شما اوراق قرضه شرکت نتفلیکس را بخرید، در واقع به این شرکت وام دادهاید. حتی اگر نتفلیکس طی ده سال آینده سه برابر بزرگتر شود، شما تنها بهره توافقشده و اصل پول خود را در سررسید دریافت خواهید کرد و از این رشد فوقالعاده بینصیب میمانید.
- ریسک پنهان: ضربه مضاعف تورم و مالیات! بسیاری از افراد به دلیل امنیت ظاهری، پول خود را در حسابهای پسانداز یا اوراق قرضه نگه میدارند. اما این سرمایهها دو حفره بزرگ دارند: ۱. مالیات: سودی که به دست میآورید مشمول مالیات است. اگر در یک طبقه مالیاتی متوسط باشید، حدود یکسوم از سود شما صرف پرداخت مالیات میشود. ۲. تورم: این حفره حتی بزرگتر است. تورم به معنای افزایش قیمت کالاها و خدمات و کاهش قدرت خرید پول شماست. کتاب اینگونه محاسبه میکند: فرض کنید حساب بانکی شما
1.5%
سود میدهد. پس از کسر مالیات (مثلاً33%
)، حدود1%
برای شما باقی میماند. حال اگر نرخ تورم سالانه3%
باشد، بازدهی واقعی شما1% - 3% = -2%
خواهد بود. یعنی با وجود اینکه پول شما یک سال در بانک بوده و سود گرفته، قدرت خرید آن2%
کمتر شده است!
3- از چه چیزهایی باید به شدت دوری کرد؟ (تلههای سرمایهگذاری)
نویسنده بخشی قابل توجه را به معرفی و تشریح سرمایهگذاریهای پرریسک و سوداگرانهای اختصاص میدهد که برای مبتدیان بسیار خطرناک هستند.
قراردادهای آتی و اختیار معامله (Futures and Options): اینها ابزارهای مشتقه هستند که ارزششان از یک دارایی دیگر (مثل سهام یا کالا) گرفته میشود. این ابزارها بیشتر شبیه قمار هستند تا سرمایهگذاری. برای مثال، به جای خرید سهام تسلا به قیمت ۱۰۰ دلار، شما میتوانید یک «اختیار خرید» (Call Option) بخرید که به شما حق میدهد سهام را در آینده به قیمت ۱۲۰ دلار بخرید. اگر قیمت سهام به ۱۵۰ دلار برسد، ارزش اختیار معامله شما چندین برابر میشود. اما مشکل بزرگ این است که اگر قیمت سهام افزایش نیابد یا حتی کمی بالا برود، اختیار معامله شما در تاریخ انقضا بیارزش شده و شما کل پول خود را از دست میدهید. اینها ابزارهای کوتاهمدت و بسیار پرریسکی هستند.
فلزات گرانبها (Precious Metals): طلا و نقره در دورههای تورمی شدید (مانند دهه ۱۹۷۰) عملکرد فوقالعادهای داشتهاند، اما در بلندمدت، بازدهی آنها در بهترین حالت تنها با تورم برابری میکند و رشد واقعی چندانی ندارند. آنها سودی پرداخت نمیکنند و برای ساخت ثروت بلندمدت گزینههای ضعیفی در مقایسه با سهام و املاک هستند.
ارزها و ارزهای دیجیتال (Currencies and Cryptocurrencies): سرمایهگذاری روی نوسانات ارزهای خارجی (مثل ین یا فرانک) نیز نوعی قمار است. اما انتقاد اصلی کتاب متوجه ارزهای دیجیتال مانند بیتکوین است. تایسون استدلال میکند که:
فاقد ارزش ذاتی هستند: برخلاف طلا که کاربردهای صنعتی و زینتی دارد و استخراج آن هزینه واقعی دارد، ارزهای دیجیتال تنها کدهایی در دنیای آنلاین هستند.
کمیاب نیستند: با اینکه عرضه بیتکوین محدود است، اما دهها هزار ارز دیجیتال دیگر وجود دارد که جایگزین آن شوند.
کاربرد محدودی دارند: پذیرندگان بیتکوین بسیار کم هستند و هزینههای تراکنش و تبدیل آن بالاست.
ابزار سوداگری هستند: بسیاری از افراد آنها را به امید افزایش قیمتهای سرسامآور نگه میدارند، نه برای استفاده به عنوان ارز. نویسنده ادعاهای طرفداران بیتکوین مبنی بر برتری آن بر طلا را یک به یک رد کرده و آن را یک ترفند بازاریابی خطرناک میداند. او همچنین به توکنهای غیرمثلی (NFT) به عنوان «کلکسیونهای دیجیتال» اشاره میکند و به تحقیقی استناد میکند که نشان میدهد ۹۵ درصد این توکنها اکنون بیارزش شدهاند.
ماهیت این داراییهای دیجیتال بسیار پیچیده و پرریسک است. برای درک عمیقتر این فناوری و سازوکار آن، مطالعه مقاله NFT چیست و چگونه کار میکند؟ میتواند بسیار مفید باشد.
قلام کلکسیونی (Collectibles): سرمایهگذاری در آثارهنری، تمبر، سکه، ماشینهای کلاسیک و… مشکلات بزرگی دارد: کارمزد فروشندگان بسیار بالاست (گاهی تا ۱۰۰ درصد)، هزینههای جانبی مانند بیمه و نگهداری وجود دارد، خطر تقلبی بودن کالاها جدی است و بازدهی بلندمدت آنها معمولاً ضعیف و پایینتر از تورم است. توصیه کتاب این است: اگر به این اقلام علاقه دارید، برای لذت شخصی جمعآوری کنید، نه به امید کسب سود.
فصل ۲: سنجش ریسک و بازده
سرمایهگذاری بدون درک صحیح از ریسک، مانند رانندگی با چشمان بسته است. این فصل به تشریح انواع ریسکها و نحوه مدیریت آنها میپردازد. نویسنده با مثال جالبی شروع میکند: زنی که از خوردن همبرگر در پیکنیک به دلیل ترس از باکتری E. coli
خودداری میکند، اما هفته بعد سوار ماشین قدیمی دوستش میشود که ایربگ ندارد. این نشان میدهد که درک ما از ریسک اغلب شهودی و نادرست است.
برای مطالعهای جامع و بنیادین در این باره، میتوانید به مقاله ریسک چیست ؟ راهنمای کامل انواع ریسک و مدیریت آن در سرمایهگذاری مراجعه کنید.
۱. انواع ریسک در دنیای سرمایهگذاری:
- ریسک ارزش بازار (Market-Value Risk): این همان ریسکی است که اکثر مردم از آن میترسند: احتمال سقوط بازار. کتاب با اشاره به سقوطهای بزرگ تاریخ بازار سهام آمریکا (مانند سقوط ۸۹ درصدی بین سالهای ۱۹۲۹-۱۹۳۲ یا سقوط ۵۵ درصدی در بحران مالی ۲۰۰۸-۲۰۰۹) نشان میدهد که این افتها بخشی جداییناپذیر از بازار هستند. بازارهای املاک نیز از این قاعده مستثنی نیستند و دورههای رکود را تجربه میکنند. پیام اصلی این است که این افتها را نباید به عنوان فاجعه، بلکه به عنوان «فرصت خرید» یا «حراج» دید.
- ریسک سرمایهگذاری فردی (Individual-Investment Risk): حتی در یک بازار صعودی، ممکن است یک شرکت خاص ورشکست شود یا یک ملک خاص به دلیل مشکلاتی (مثل قرار گرفتن در منطقه زلزلهخیز یا آلودگی محیطی) ارزش خود را از دست بدهد. کتاب مثال تکاندهنده شرکت Navistar را میآورد که سهام آن از بیش از ۴۰۰ دلار به کمتر از ۳۵ دلار سقوط کرد و سرمایه یک بازنشسته را نابود کرد. در حالی که اگر همان پول در یک سبد متنوع از سهام سرمایهگذاری شده بود، به چندین میلیون دلار تبدیل میشد.
- ریسک قدرت خرید (Purchasing-Power Risk / Inflation Risk): این ریسکِ خاموش و تدریجی، اما بسیار مخرب است. کتاب داستان زنی به نام تری را تعریف میکند که با درآمد ثابت بازنشستگی و سرمایهگذاری در اوراق قرضه، در ابتدا زندگی راحتی داشت. اما پس از ۱۵ سال، با وجود ثابت ماندن درآمدش، هزینههای زندگی او به دلیل تورم به شدت افزایش یافته و او اکنون نگران است که پولش تا پایان عمر کفایت نکند. تورم میتواند در بلندمدت به اندازه یک سقوط بزرگ بازار، به ثروت شما آسیب بزند.
- ریسک شغلی (Career Risk): بزرگترین دارایی شما، توانایی کسب درآمدتان است. اگر به طور مداوم روی مهارتها و دانش خود سرمایهگذاری نکنید، در دنیای رقابتی امروز عقب خواهید ماند و این بزرگترین ریسک مالی برای شماست.
۲. راهکارهای هوشمندانه برای کاهش ریسک:
- متنوعسازی (Diversify): این مهمترین اصل مدیریت ریسک است. پول خود را بین داراییهای مختلف تقسیم کنید: بخشی در سهام شرکتهای آمریکایی، بخشی در سهام شرکتهای بینالمللی، بخشی در املاک و مستغلات و بخشی در اوراق قرضه. این کار باعث میشود که عملکرد ضعیف یک بخش، توسط عملکرد خوب بخش دیگر جبران شود و نوسانات کل سبد شما کاهش یابد.
- افق زمانی خود را طولانی کنید (Consider Your Time Horizon): تاریخ نشان میدهد که ریسک سرمایهگذاری در سهام با گذشت زمان کاهش مییابد. در بازههای زمانی یک ساله، بازار سهام ممکن است ضررده باشد (تقریباً یکسوم مواقع)، اما در بازههای زمانی ۵، ۱۰ و بهویژه ۲۰ ساله، احتمال کسب بازدهی مثبت بسیار بالا میرود. در واقع، در هیچ دوره ۲۰ سالهای در تاریخ، بازار سهام آمریکا (پس از کسر تورم) بازدهی منفی نداشته است. بنابراین، پولی را که در چند سال آینده به آن نیاز دارید، هرگز در سهام سرمایهگذاری نکنید.
- از بازارهای متورم دوری کنید: لازم نیست یک متخصص باشید تا بفهمید قیمت برخی داراییها به طور غیرمعقولی بالا رفته است (مانند حباب دات-کام در اواخر دهه ۱۹۹۰). در چنین شرایطی، پول جدید خود را در گزینههایی با ارزشگذاری منصفانهتر سرمایهگذاری کنید.
برای یادگیری کامل اصول ساخت و بهینهسازی سبد داراییها، مطالعه راهنمای پرتفوی چیست؟ راهنمای کامل مدیریت سبد سرمایه گذاری توصیه میشود.
فصل ۳: مرتب کردن خانه مالی شما
قبل از ساختن یک آسمانخراش، باید پیریزی محکمی انجام دهید. این فصل به اقدامات مالی اساسی میپردازد که هر فردی باید قبل از شروع سرمایهگذاریهای بزرگ انجام دهد.
۱. ایجاد یک صندوق اضطراری (Establishing an Emergency Reserve): زندگی پر از حوادث غیرمنتظره است: از دست دادن شغل، هزینههای پزشکی ناگهانی یا تعمیرات اساسی خودرو. شما باید یک سپر ایمنی داشته باشید. این سپر باید معادل ۳ تا ۶ ماه از هزینههای زندگی شما باشد و در یک مکان امن و با نقدشوندگی بالا (مانند یک حساب پسانداز پربازده یا یک صندوق بازار پول) نگهداری شود. کتاب داستان مردی به نام وارن را تعریف میکند که به دلیل نداشتن ذخیره اضطراری، پس از از دست دادن شغلش مجبور شد ملک سرمایهگذاری خود را در شرایط بد بازار بفروشد و متحمل ضرر سنگینی شد. هرگز پول اضطراری خود را در سهام سرمایهگذاری نکنید، زیرا ممکن است مجبور شوید در زمان سقوط بازار و با ضرر آن را بفروشید.
۲. ارزیابی و مدیریت بدهیها (Evaluating Your Debts):
- جنگ با بدهیهای مصرفی: پرداخت بدهیهای با بهره بالا (مانند کارتهای اعتباری یا وامهای خودرو) یک سرمایهگذاری با بازدهی تضمینشده و معاف از مالیات است. اگر شما بدهی با بهره
18%
دارید، پرداخت آن معادل کسب یک سود قطعی18%
است که تقریباً در هیچ بازار دیگری یافت نمیشود. این باید اولین اولویت مالی شما باشد. - تصمیمگیری در مورد وام مسکن: پرداخت زودهنگام وام مسکن با بهره پایین، تصمیمی پیچیدهتر است. اگر شما یک سرمایهگذار ریسکپذیر هستید و معتقدید میتوانید در بلندمدت از بازار سهام یا املاک بازدهی بیشتری از نرخ بهره وام خود کسب کنید، شاید بهتر باشد پول اضافی را سرمایهگذاری کنید. اما اگر فردی ریسکگریز هستید، خلاص شدن از شر بدهی و صاحبخانه شدن کامل، آرامش روانی فوقالعادهای به همراه دارد. همچنین، فریب معافیت مالیاتی بهره وام را نخورید؛ با افزایش کسورات استاندارد مالیاتی، این مزیت برای بسیاری از افراد کاهش یافته است.
۳. تعیین اهداف مالی و شناخت خودتان: شما باید بدانید که چرا سرمایهگذاری میکنید. آیا برای بازنشستگی در ۳۰ سال آینده است یا برای پیشپرداخت خانه در ۵ سال آینده؟ هدف شما، استراتژی و میزان ریسکپذیری شما را تعیین میکند. نویسنده مثال میزند که چگونه پول مورد نیاز برای راهاندازی کسبوکارش (یک هدف کوتاهمدت) را در یک صندوق امن بازار پول نگه داشته، در حالی که پسانداز بازنشستگیاش (یک هدف بلندمدت) را در صندوقهای سهام سرمایهگذاری کرده است. همچنین، با خودتان صادق باشید. اگر تحمل دیدن ۲۰ درصد افت در ارزش سرمایهتان را ندارید، به سراغ سرمایهگذاریهای تهاجمی نروید.
پس از انجام این مراحل و ایجاد یک پایه مالی محکم، شما آمادهاید تا اولین قدمها را در دنیای سرمایهگذاری بردارید. خوشبختانه برای این کار نیازی به سرمایه هنگفت ندارید و میتوانید با مبالغ اندک نیز شروع کنید. برای آشنایی با اصول و روشهای این کار، مطالعه مقاله سرمایهگذاری با پول کم چیست و چرا اهمیت دارد؟ میتواند دیدگاه روشنی به شما بدهد.
به نقل از وبسایت Investopedia با عنوان How To Start Investing
Investing is the process of buying assets that increase in value over time and provide returns in the form of income payments or capital gains. It is a crucial component of building long-term wealth, but it is not a get-rich-quick scheme. The power of investing comes from compounding and allowing your money to grow over many years. Successful investing requires discipline, patience, and a long-term perspective, rather than reacting to short-term market noise.
ترجمه:
سرمایهگذاری فرآیند خرید داراییهایی است که در طول زمان ارزششان افزایش مییابد و به شکل پرداختهای درآمدی یا سود سرمایه، بازدهی ایجاد میکنند. این کار یک جزء حیاتی در ساخت ثروت بلندمدت است، اما یک طرح برای سریع پولدار شدن نیست. قدرت سرمایهگذاری از اثر مرکب و اجازه دادن به پولتان برای رشد طی سالیان متمادی نشأت میگیرد. سرمایهگذاری موفق نیازمند نظم، صبر و یک دیدگاه بلندمدت است، نه واکنش نشان دادن به هیاهوی کوتاهمدت بازار.
نتیجهگیری نهایی از کتاب
جوهر اصلی کتاب «سرمایهگذاری برای مبتدیان» بر این پیام استوار است که سرمایهگذاری موفق، یک فرآیند منطقی، منظم و بلندمدت است، نه یک مسابقه هیجانانگیز برای سریع پولدار شدن. با رعایت اصول بنیادین مالی، ایجاد یک پایه محکم، درک درست از ریسک، متنوعسازی هوشمندانه و تمرکز بر داراییهای مولد و بلندمدت، تقریباً هر کسی میتواند به استقلال مالی و اهداف زندگی خود دست یابد. این کتاب یک نقشه راه عملی برای دوری از اشتباهات رایج و قدم گذاشتن در مسیر درست ثروتآفرینی است.
نظر شما درباره این مقاله چیست؟
0 نفر به این مقاله میانگین امتیاز0 دادهاند.
شما چه امتیازی میدهید؟